شعبده باز ـ 2010 ـ L'illusionniste
شعبده باز پا به سن گذاشته ای که دوران کارهاش تمام شده و برای مخاطبش تکراری به نظر میرسه ، مجبوره این تکرار خودش رو با سفری طولانی در موقعیت های جدید قرار بده اما زندگی هم پر از موقعیت های تکراری است .
فیلمنامه شعبده باز رو Jacques Tati نوشته که قصد داشت از روی آن یک فیلم زنده بسازه ولی بعد از مرگ تاتی ، دخترش فیلمنامه را به شومه سپرد و اینطور شد که انیمیشن شعبده باز از کلاه شومه بیرون آمد ! (کاراکتر شعبده باز و حضورش در سینمایی که فیلمی از تاتی رو پخش میکنه هم ادای دینی به اوست) سیلوین شومه همبا ساخت انیمیشن سه قلوهای بله ویل و نامزدی اسکار برای اون ، اینبار با شعبده باز این تجربه رو تکرار کرده .
ویژگی های مشابهی رو میشه در هر دو اثر پیدا کرد که البته میشه گفت شومه در روایت شعبده باز پخته تر عمل کرده هرچند بستر اولیه ی فیلم جای تردستی های بیشتر رو از شومه گرفته . کاراکترهای کم حرف با زاویه ی نمایش این انیمیشن اصلا برای مخاطب گنگ نیستند چراکه کاراکترها به گونه ی دیگری با مخاطب صحبت می کنند . حالات و حرکات شخصیت ها در کنار موسیقی و افکت های صوتی ، استفاده بجا از نور و سایه ها و جزئیات محیط ، ترتیب سکانس ها و نوع مکان و حرکت دوربین مواردی است که نبود دیالوگ های بیشتر ، توجه شما رو معطوف به اونها میکنه و دریافت عمق داستانی با این روش بسیار لذتبخش خواهد بود .
شومه به خوبی از تمامی این ویژگی ها در روایت اثرش استفاده کرده ، کافی است بعد از دیدن فیلم به خلاف چند مورد فکر کنید ؛ اینکه اگر این فیلم به صورت انیمیشن نبود ، انیمیشنی دو بعدی نبود ، دیالوگهای بیشتری برای کاراکترها تعریف شده بود و ...
شعبده باز روایتی است آرام از گذر انسانی که سرنوشتش را مثل خرگوشی چالاک در کلاه داره اما نه برای همیشه ... انیمیشن شعبده باز برشی هرچند کوچک از زندگی است که نه آنقدر تلخه و نه چندان شیرین ، بلکه به مزه ی زندگی است . امتحانش کنید .