◄◄ هـــورمـــونــــها و غـــدد ►►
در طول تاريخ بسيارى از مردم تصور مىکردند روحهاى شيطانى و پليد درد و بيمارى را به وجود مىآورند. بسيارى معتقد بودند تندرستى پيامد رويارويى نيروهاى نيک با نيروهاى پليد است. از اين رو، از جادوگران، جنگيرها و دعاخوانان مىخواستند با کلمهها و عبارتهاى ويژهى خود به نيروهاى نيک کمک کنند و روحهاى شيطاني و نيروهاى پليد را از تن و روان بيماران بيرون کنند.
بخشى از کار پزشکان آن روزگار نيز دور کردن نيروهاى شيطانى از تن بيماران بود. اما اگر وردخوانى و دعاخوانى باعث بهبودى بيمار نمىشد، پزشکان به شيوهاى از جراحى ابتدايى به نام ترپانى روى مىآوردند. آنان ابزارى را به کار مىبردند که مانند متهى نجارى بود و جمجمهى بيماران را با کمک آن سوراخ مىکردند تا به خيال خود راهى براى بيرون رفتن روحهاى شيطانى ايجاد کنند.
مىدانيم که برخى از اين افراد پس از ترپانى زنده مىماندند، زيرا جمجمههاى برجاى مانده از آنها سوراخهايى دارند که ترميم شدهاند. در واقع، اگر بيمارى پس از اين عمل جراحى دردناک زنده مىماند، زخم سر او را با تکهاى سنگ، صدف، پوست کدو يا حتى با نقره يا طلا مىپوشاندند. چنين جمجمههايي در همه جاى جهان (فرانسه، آلمان، شمال آفريقا، نيوزلند، آمريکاى جنوبى و ايران) پيدا شدهاند. اين کار بيشتر در کشور پرو معمول بوده است. در اين کشور جمجمههايى با چهار تا پنج سوراخ يافت شده است.
از ترپانى براى درمان سردردها، جنزدگان و ديوانگان بهره مىگرفتند. امروزه مىدانيم اين عمل درمان هيچ نوع بيمارى نيست و افراد جنزده يا ديوانگان به بيمارىهاى عصبى دچارند، نه اين که جن وارد بدن آنان شده است، يا ارواح شيطانى بر آنان چيره شدهاند. براى نمونه، بسيارى از حالتهاى افراد به اصطلاح جنزده، پيامد بيمارى عصبى صرع است.
منبع :
Royston Angela, 100 Greatest Medical Discoveries, Grolier Academic Reference, 1997
جزيره دانش
چگونگي اندازهگيري مقدار هورمونها
در بيماريهاي مختلف مقدار هورمونها در خون افزايش يا كاهش مييابد و پزشك ميتواند اين گونه بيماريها را با دانستن مقدار يك هورمون تشخيص دهد. از اين رو، پس از معاينهي بيمار اگر برخي از نشانههاي بيماري هورموني را در او تشخيص دهد، بررسي هورموني را به بيمار پيشنهاد ميكند . در بخش هورمونشناسي از او مقداري خون ميگيرند و با كمك ابزارها و روشهاي زيستشيميايي ميزان هورمونها در خونش اندازهگيري ميشود.
اندازهگيري هورمونها
به طور معمول مقدار هورمونها در خون بسيار پايين است. بنابراين، براي اندازهگيري هورمونها بايد از ابزارهاي بسيار حساسي استفاده كرد تا بتوان بين مقدار عادي و غير عادي تفاوت گذاشت. در همهي روشهاي اندازهگيري هورمونها، پادتنها(آنتيباديها) نقش بنيادي دارند. از آنجا كه هر نوع پادتن فقط به يك نوع مولكول خارجي متصل ميشود، ميتوان با تزريق تك تك هورمونها به جانوراني مانند خرگوش دستگاه ايمني آنها را به ساختن پادتنهاي ويژهي آن هورمونها وادار كرد. براي مثال، با تزريق انسولين انساني به خرگوش، دستگاه ايمني جانور كه اين مولكول را بيگانه ميپندارد، به توليد پادتني ميپردازد كه فقط به انسولين انساني متصل ميشود. اين پادتنها را مي توان از خون جانور جدا و براي اندازه گيري هورمونها به كار برد.
سنجش راديو ايمني
اصول سنجش راديو ايمني اين گونه است:
1. مقدار زيادي پادتن براي هورمون مورد نظر فراهم ميشود.
2. مقداري هورمون خالص با ايزوتوپ راديواكتيو، نشاندار ميشود.
3. مقداري از پلاسماي خون فرد مورد نظر را با پادتن آماده شده و مقدار مشخصي هورمون نشاندار، مخلوط ميكنند. در اين مخلوط، هورمون پلاسما با هورمون نشاندار بر سر اتصال به پادتن با هم رقابت ميكنند. در اين رقابت مقدار هر كدام از هورمونهاي غير نشاندار و نشاندار، با غلظت آنها متناسب است. البته مقدار پادتن بايد كمتر از آن باشد كه همهي هورمون نشاندار و هورمون غير نشاندار به آن متصل شوند.
4. پس از آن كه رقابت به پايان رسيد، مجتمع هورمون- پادتن از مخلوط جدا و مقدار هورمون راديو اكتيو با دستگاه راديو اكتيوسنج، اندازهگيري ميشود.
اگر مقدار راديواكتيو سنجش شده بالا باشد، نشان ميدهد مقدار زيادي هورمون نشاندار به پادتنها متصل شده است. بنابراين مقدار اندكي هورمون غير نشاندار با هورمون نشاندار رقابت كرده، زيرا غلظت هورمون غير نشاندار در پلاسماي مورد سنجش كم بوده است.
اگر مقدار راديواكتيو سنجش شده پايين باشد، نشان ميدهد مقدار اندكي هورمون نشاندار به پادتنها متصل شده است. بنابراين، مقدار زيادي هورمون غير نشاندار با هورمون نشاندار رقابت كرده، زيرا غلظت هورمون غير نشاندار در پلاسماي مورد سنجش زياد بوده است.
5. براي اين كه اندازهگيري از حالت كيفي به حالت كمي(مقداري) تبديل شود، راديوايمني با غلظتهاي مختلف اما مشخصي از هورمون غير نشاندار انجام ميشود. آنگاه منحني استانداردي تهيه ميشود كه با داشتن آن ميتوان غلظت يك هورمون را به طور دقيق مشخص كرد.
امروزه همهي مواد لازم براي انجام راديوايمني جهت سنجش هورمونها در بستهبنديهاي ويژهاي به نام كيت در اختيار آزمايشگاهها ميگذارند. چگونگي كار با كيت و در واقع چگونگي انجام راديو ايمني در دفترچهي راهنماي آن آمده است.
پادتن هورمون مورد نظر به ته لولههاي ويژه متصل است.
هورمون نشاندار و هورمون غير نشاندار به لولهها افزوده ميشوند.
دو هورمون براي اتصال به پادتن رقابت ميكنند. هورمونهايي كه متصل نشدهاند شسته ميشوند.
مقدار هورمون نشاندار با دستگاه تعيين و غلظت هورمون غير نشاندار بر پايهي آن محاسبه ميشود.
سنجش ايمنيآنزيم: ELISA
اين روش تفاوت بنيادي با سنجش راديوايمني ندارد. فقط در اين روش به جاي مادهي راديواكتيو از فعاليت آنزيمي بهره گرفته ميشود. به عبارت ديگر، به جاي هورمون نشاندار، هورموني به كار ميرود كه به آنزيم پراكسيداز متصل است. در صورتي كه سوبستراي(ماده واكنشگر) اين آنزيم در محيط باشد، آنزيم آن را به فرآورده رنگيني تبديل ميكند. با روش رنگ سنجي ميتوان مقدار فرآوردهي توليد شده و به عبارتي ميزان هورمون نشاندار را تعيين كرد. در سنجش ايمنيآنزيم نيز تعيين مقدار هورمون در نمونه پلاسما به كمك منحني استاندارد انجام ميشود .
در اين جا اصول كلي سنجش هورمونها بيان شد. جزپيات اين كار بر پايهي نوع هورمون يا شيوه ابداعي شركت خاصي كه كيت توليد ميكند، ممكن است اندكي تفاوت داشته باشد.
اكنون با يك مثال ببينيم دانستن مقدار هورمونها چگونه به پزشك در تشخيص بيماري كمك ميكند.
مقدار هورمون ها و علت شناسي بيماري ها
همان طور كه مي دانيد غده هيپوفيز فعاليت بيشتر غده هاي هورموني را تنظيم مي كند . اين غده با رهايي هورمون هايي موسوم به هورمون هاي تحريك كننده به درون خون باعث ترشح هورمون هاي ديگري از از ساير غده ها مي شود. براي مثال هورمون تيروئيدي TSH با اثر بر غده تيروئيد باعث افزايش ترشح هورمون هاي تيروييدي ( T3 و T4 ) از اين غده مي شو د. از طرف ديگر فعاليت ترشحي خود غده هيپوفيز تحت نظارت بخشي از مغز به نام هيپوتالاموس است . هيپوتالاموس با رهايي هورمونهايي موسوم به هورمون هاي آزاد كننده يا بازدارنده باعث ترشح يا مانع ترشح هورمون هاي تحريك كننده از هيپيوفيز مي شود . براي مثال هورمون هيپوتالاموسي TRH باعث رهايي TSH از هيپوفيز مي شود. سپس TSH با اثر بر غده تيروئيد بر ترشح T 3 و T 4 از اين غده مي افزايد . در ح الت عادي وقتي ميزان T 3 و T 4 در خون افزايش مي يابد اين هورمون ها با اثر روي هيپوفيز و هيپوتالاموس از ميزان ترشح TSH و TRH از غده ها ي مربوط ، مي كاهند و به طور غير مستقيم مانع افزايش بيش از حد خود مي شوند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حال بيماري را در نظر بگيريد كه علائم پركاري تيروئيد را نشان مي دهد . اين بيمار ممكن است به علت اختلال در عملكرد غده تيروئيد به اين عارضه دچار شده باشد يا بيماري او به علت افزايش ترشح TSH از غده هيپوفيز باشد. اندازه گيري هورمون هاي تيروئيد ي ( T 3 و T 4 ) و TSH مي تواند به علت شناسي بيماري كمك كند .
• اگر مقدار هورمون هاي تيروئيد ي ( T 3 و T 4 ) در خون بالا باشد و مقدار TSH پايين باشد ، نشان دهنده اين است كه پركاري تيروئيد به علت اختلال در خود تيروئيد رخ داده است . براي مثال در بيماري گريوز ( Graves ) كه مهم ترين عامل پركاري تيروئيد است ، به علت واكنشهاي خود ايمني پادتني عليه گيرنده TSH ( واقع در سطح سلول هاي غده تيروئيد ) ساخته مي شود. اين پادتن باعث تحريك اين گيرنده و افزايش توليد و ترشح هورمون هاي تيروئيد مي شوند . با افزايش هورمون هاي تيروئيد ي مقدار TSH كاهش مي يابد . از اين رو ، در اين بيماران مقدار T 3 و T 4 بالا و مقدار TSH پايين است. تعيين مقدار پادتن ضد گيرنده TSH علت شناسي را مطمئن تر مي كند.
• اگر مقدار هورمون هاي تيروئيد ي و مقدار TSH نيز بالا باشد ، ممكن است پركاري تيروئيد به علت اختلال در هيپوفيز رخ داده باشد . سرطاني شدن هيپوفيز يا مقاومت آن به هورمون هاي تيروئيد ي باعث افزايش ترشح TSH مي شود . TSH با تحريك غده تيروئيد مقدار ترشح T 3 و T 4 را افزايش مي دهد . ( منظور از مقاومت هيپوفيز به هورمون هاي تيروئيد اين است كه اين غده در پاسخ به افزايش T 3 و T 4 مقدار ترشح TSH را كاهش نمي دهد. )
به يك مثال واقعي توجه كنيد :
خانمي 16 ساله به علت پوسته پوسته شدن پوست ، ركود رشد موها ، خستگي و خواب آلودگي شديد و اندكي گرفتگي صدا به پزشك مراجعه كرده است .
معاينه پزشك:
1- كاهش تعداد ضربان قلب واضح است.
2- هميشه احساس سرما دارد.
3- زير چشم ها پف آلود است.
4-برون ده قلبي و حجم خون كاهش يافته است .
بررسي آزمايشگاهي :
1- T 3 و T 4 : بالا
2- TSH : بالا
3- TRH : پايين
4- بررسي هيپوفيز : طبيعي
چون مقدار هورمون هاي تيروئيد در اين بيمار بالاست ، وي بايد نشانه هاي پركاري تيروئيد ( از جمله افزايش ضربان و برون ده قلب و احساس گرما و تعرق زياد) را نشان دهد ، اما برعكس نشانه هاي كاهش فعاليت تيروئيد را نشان مي دهد.
به نظر مي رسد در اين بيمار سلول هاي بدن به دلايل ژنتيكي يا عارضه اي به هورمون هاي تيروئيد ي پاسخ نمي دهند. در نتيجه در اين بيمار با وجود بالا بودن T 3 و T 4 نشانه هاي كم كاري تيروئيد ديده مي شود . چون مقدار هورمون هاي تيروئيد ي بالاست ، انتظار مي رود مقدار TSH پايين باشد اما به نظر مي رسد مقدار TSH به علت مقاومت هيپوفيز به هورمون هاي تيروئيد ي افزايش يافته است .
منبع : جزیره دانش
کشف هورمون تبدیل چربیهای سفید به قهوهای در بدن
کشف هورمون تبدیل چربیهای سفید به قهوهای در بدن
خبرگزاری فارس: یک تیم از پژوهشگران آمریکایی هورمون جدیدی را در بدن کشف کردند که میتواند به تبدیل چربیهای سفید به چربیهای قهوهای کمک کند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری خاورمیانه، پژوهشگران گفتند: این هورمون جدید روند تبدیل چربی های سفید (بافت چربی) در بدن موشها و انسان به چربی قهوهای را که به شکل حرارت از بین می رود، تسهیل می بخشد.
پژوهشگران به مدت چند روز این هورمون را در بدن موشها کنترل کردند که این امر از موشها در برابر قرار گرفتن در معرض به بیماری دیابت یا چاقی به دلیل کالری بالا، محافظت کرد.
پژوهشگران امیدوارند که بتوانند اختلال در ساخت و ساز بدن و بیماریهای عضلات را از طریق این هورمون جدید درمان کنند.
دو نوع بافت چربی سفید و قهوه ای با دو عمل کاملاً متفاوت در بدن انسان وجود دارد.
چربی سفید بیشترین حجم چربی بدن را تشکیل می دهد و برای ذخیره شدن مناسب است و در اصل از مازاد چربی های مصرف شده و تبدیل کربوهیدرات ها حاصل می آید.
این نوع چربی در همه جای بدن، به ویژه در زیر پوست ذخیره می شود اما چربی قهوه ای بیشتر حالت گرمازایی دارد و ذخیره نمی شود.
بافت چربی های قهوه ای رگ های خونی عصبی بیشتری دارند و حاوی میتوکندری های بیشتری از چربی های معمولی هستند و به همین دلیل قهوه ای رنگ هستند.
میتوکندری ها، نیروگاه های انرژی سلولهاست که انرژی را به فرمی که برای بدن قابل استفاده است، تبدیل میکند.
چربی قهوه ای بر عکس چربی سفید که انرژی ذخیره می کند، انرژی مصرف می کند و بدن را گرم میکنند.
چربی قهوه ای که خیلی انرژی مصرف میکند؛ به طور غیر معمول نزد افراد بزرگسال بویژه افراد لاغر بیشتر است.
در یکی از تحقیقات پزشکی دو هزار نفر با کمک دوربین های مغناطیسی معاینه شدند و روشن شد که تقریبا هشت درصد از زنان و سه درصد از مردان ذخیره چربی قهوه ای در بدنشان در اطراف گردن و اطراف استخوان پا قرار دارد.
تحقیقات همچنان نشان داده که هنگام سرما مقدار مصرف انرژی در بافت های چربی قهوه ای ۱۵ برابر بیشتر از مصرف انرژی در بافت های سفید چربی است.
انتهای پیام/