مهارت شگفت انگيز هشت پا در استتار
يك گروه از محققان دانشگاه بركلى با فيلمبردارى از رفتار هشت پا در اعماق دريا موفق شده اند از شگرد حيرت آور نحوه عمل اين جانور دريايى در استتار خود اطلاعات دقيقى به دست آورند. اين محققان در تلاش براى تهيه فيلم از شيوه عمل دو گونه هشت پا با شگفتى متوجه شدند زمانى كه دوربين به اين جانوران نزديك مى شود، آنها خود را به صورت يك توپ گرد
درمى آورند و سپس با استفاده از دو بازوى عقبى خود كه از آن به عنوان دو پا استفاده مى كنند، مى كوشند خود را از صحنه خطر دور سازند بدون آنكه حساسيتى در تعقيب كننده برانگيزند. محققان دانشگاه بركلى كه نتايج مشاهدات خود را در نشريه علمى «ساينس» درج كرده اند متذكر شدند در ميان دو گونه مورد بررسى، تفاوت هاى كوچكى در نوع راهبرد استتار به چشم مى خورد. يكى از اين دو گونه كه بومى اندونزى است چنانچه توضيح داده شد خود را به صورت يك توپ گرد يا يك نارگيل گرد بزرگ در مى آورد و وانمود مى كند كه نظير نارگيلى كه در آب افتاده همراه جريان آب در حركت است. اين جانور براى حركت به طور ظريفى از دو بازوى عقب خود استفاده مى كند. گونه دوم كه بومى استراليا است از شش بازوى خود براى تبديل خود به يك علف دريايى بزرگ استفاده مى كند و سپس در همان حال كه شكل علف به خود گرفته به آرامى و با سرعت ۱۴سانتى متر در ثانيه از محل خطر فرار مى كند. در اينجا نيز جانور به گونه اى رفتار مى كند كه گويى جريان آب سرگرم حركت دادن علف دريايى است. به اعتقاد محققان شيوه استتار هشت پا كه براى اولين بار مشاهده شده به اندازه كافى فريب دهنده است و به راحتى مى تواند جانورانى كه قصد حمله به هشت پا را دارند در خصوص تشخيص خود در مورد وجود هشت پا دچار ترديد كند.
ماهی پیرانا؛ گوشتخوار و هراس انگیز
ماهيهای پيرانا به خاطر قدرت تاييد شده شان در بلعيدن حيوانات بزرگ –و حتی انسانها- در زمانی کم شناخته شده هستند. اگرچه تا کنون رويدادی از مرگ انسان به وسيله ی اين ماهی ثبت نشده است. بر خـلاف انسانـها پيرانا را برای مصرف غذايـی صيـد می کنند زيرا گوشت پيرانا خوش طعم و مطبوع است.
پيرانا معمولا از ماهيهای کوچکتر تغذيه می کند و اين کار اغلب به سادگی با گازگرفتن از فلس يا باله ی آنها صورت می پذيرد. ولی اين ماهيها تحت شرايط معين به خصوص اگر در يک درياچه ی خشک به دام بيافتند به هر نوع حيوان ديگری که اشتباهاً در آب بيافتد حمله خواهند کرد. البته فقط چهار يا پنج گونه از مجموع 20 گونه ی پيرانا از اين لحاظ خطرناک هستند.
ماهی های پيرانا منطقه هايی از آبهای آمريکای جنوبی را که دارای آبهای تازه است به عنوان محل زندگی انتخاب می کنند، و گونه های گوشتخوار درقالب دسته های بزرگ ماهی به سوی خون و همچنين حرکت در آب جذب می شوند.
بعضی از قبايل هندی ساکن آمريکای جنوبی به طور سنتی از دندانهای پيرانا به عنوان ابزارهای بريدن استفاده می کنند.
محل زندگی پيرانای شکم سرخ يک منطقه ی کاملا وسيع در آمريکای جنوبی است و تقريباً در هر شاخه از رودخانه ی آمازون لانه می گزيند.
با اين که پيرانا به درنده خويی مشهور است، کودکان هندی بدون هيچ درنگی به درون رودخانه هايی می پرند که پر از پيراناست. زيرا افراد محلی می دانند که پيرانا هيچگاه در رودخانه ای که پر از انواع ماهی های ريز است، به انسان حمله نمی کند. زيرا در آنـجا غذای کافـی برای او وجـود دارد. پيرانـاها فقط در صورتـی خطرناک می شوند که بدون غذای کافی در مردابهای در حال خشک شدن اسير شوند و شديدا به حال گرسنگی بيافتند.
با اين همه پيرانا ماهی مهاجم و درنده ای است که بايد با احترام قابل ملاحظه ای در آکواريومها نگه داشته شود زيرا ممکن است با دندانهای غيرعادی خود صاحبان آکواريوم را گاز بگيرد!
با اين همه بسياری از افراد ممکن است علاقه داشته باشند پيرانا را در آکواريومهای شخصی نگه داری کنند. در واقع بايد گفت پيرانا – مخصوصا ماهی بالغ- برای يک آکواريم خانگی مناسب نيست. البته يک گروه از ماهيهای جوان پيرانا را می توان چندين مـاه در يک آکواريـوم 150 ليتری نگهداری کـرد ولی وقتی ماهيـها بالـغ می شوند به طور معنی داری به افزايش فضای زيست احتياج پيدا می کنند.
با اين که ماهيهای پيرانا به طور دسته جمعی زندگی می کنند ولی هر فرد بالغ از اجتماع اين ماهيها به فضای امن کافی برای زندگی نياز دارد. و در صورت محدود شدن فضای زيست آنها يک جريان دور زننده به وجود می آيد به اين صورت که ماهيهای بالغ نسبت به هم عصبانی و متشنج و بسيار پرخاشگر می شوند. و به زودی حملات جدی و شديدی را آغاز می کنند که در پايان فقط ماهيهای قويتر از اين برخوردها جان به در می برند و اين حالت برای ماهی پيرانا به هيچ وجه مناسب نيست زيرا همان طور که گفته شد پيرانا يک ماهی اجتماعی با زندگی دسته جمعی می باشد. به طور متوسط برای هر پيرانای بالغ به اندازه ی 100 ليتر حجم بايد در نظر گرفته شود که اين به معنی 600 ليتر برای شش پيرانای بالغ می باشد.
جنسيت پيرانا قبل از بلوغ از نظر ظاهری قابل تشخيص نيست (هر دو 12 سانتيمتر طول دارند)، ولی در هنگام بلوغ پيرانای نر دارای پوستی تيره تر و پيرانای بالغ دارای شکمی بزرگتر می شود.
ماهيهای پيرانا برخلاف ديگر اعضای خانواده ی خود يعنی کاراسينها، تخمهای خود را نمی خورند بلکه از آنها مراقبت می کنند.
نام «پيرانای شکم سرخ» به دوگونه ی مختلف از ماهی پيرانا اطلاق می شود که عبارتند از: پيگوسنتروس نترری (مربوط به مناطق آمازون و راه آبهای آن)، پيگوسنتروس پيرايا (که يک نمونه ی 57 سانتيمتری از اين جنس بوده و فقط در ريو سان فرانسيسکو يافت می شود).
ساير گونه های بدنامی که اعضای جنس سراسالموس هستند، مثل پيرانا به وحشی بودن معروف نيستند.
يک واقعيت جالب توجه در مورد ماهيهای پيرانا اين است که آنها دندانهای خود را مانند جنس کروکوديل، در طول دوران زندگيشان جايگزين می کنند. البته آنها به جای جايگزين کردن دندانها به طور يکی يکی، کل رديف دندانهايشان را به چهار قسمت تقسيم کرده (يعنی هر رديف به دو قسمت)، و سپس هر يک چهارم از دندانها را که جايگزين کردند نوبت به يک چهارم بعدی می رسد و همين طور تا آخر؛ و اين روند بدان معنی است که در يک زمان حداکثر يکی از چهار قسمت تعيين شده ممکن است بدون دندان باقی بماند. و دندانهای جديد دو روز بعد در جای دندانهای قبلی که افتاده اند، رويش پيدا می کند. علت اين نحو ريختن دندان، شکل خاص استخوان بندی دندانی در پيرانا است که در آن هر دندان در دندانهای اطراف خود قفل می شود. و اين يعنی در بين دندانهای پيرانا درز وجود نداشته و لثه ی آن نيز فقط در قسمت فوقانی دندانها بوده و تا بين دندانها پيش روی نمی کند پس کل رديف دندانها مثل لبه ی يک چاقوی برنده به هم چفت می شوند که اين قابليت به آنها امکان می دهد تکه های بزرگی از گوشت شکار خود را به آسانی پاره کنند. و نيازی به ياد آوری نيست که دندانهای پيرانا به قدری محکم و سخت هستند که می توانند اين لبه ی تيز را تا مدت زيادی حفظ کنند. و در صورت کند شدن آن پيرانا دندانهای خود را همانطور که شرح داده شد، جايگزين می نمايد.
اين ماهيهای قوی دارای بدنی به رنگ نقره ای و طوسی و شکمی به رنگ قرمز هستند و هنگامی که دندانهای تيز و برنده ی خود را نمايش می دهند بسيار تهديدآميز به نظر می رسند. همچنين وقتی در برابر نور خورشيد قرار می گيرند بدن آنها تلألو طلايی رنگی از خود نشان می دهند.
نحوه ی توليدمثل اين ماهيها به اين صورت است که پس از جفتگيری ماهی ماده تخمريزی می کند و ماهی نر وظيفه ی مراقبت از تخمها را بر عهده می گيرد. در طول مدت محافظت از تخمها ماهی نر بسيار پرخاشگر است و به هيچ ماهی ديگری اجازه ی نزديک شدن به توده ی تخمها را نمی دهد.
500 گونه از پيرانا وجود دارد که بيشتر آنها گياهخوار هستند و بيشتر ترجيح می دهند از ميوه به عنوان غذا استفاده نمايند.
در هر حال گونه ی مورد بحث از پيرانا، يک جانور گوشتخوار است و اگر در شرايط سختی از نظر تأمين مواد غذايي قرار گرفته باشد، حتی ممکن است انگشت فردی را هم که با بی احتياطی در آب قرار گرفته است، گاز بگيرد. همين طور در حالت عادی پيرانا به انسان يا هر نوع جانور ديگر که زخمی شده باشد و در آب قرار گرفته باشد نيز حمله ور می شود. به طور مثال اگر يک گاو زخمی از روی يک پل به درون رودخانه ای که پيرانا در آن زيست می کند، پرت شود در حدود 15 دقيقه ی بعد استخوانهای گاو بر روی آب مشاهده می شود. و اين کار معمولاً توسط يک گروه از پيراناهای بالغ قابل انجام است.
در حقيقت به طور قطع ماهی های پيرانا يکی از درنده خوترين ماهی های شناخته شده در نوع خود می باشند. و از اين حيث در آمريکای غربی مشهور می باشند. ولی بر اساس مطالعات برخی محققان بسياری از گونه های پيرانا بی خطر می باشند و تنها گونه ی گوشتخوار اين موجود همان پيرانای شکم سرخ( Serrasalmus Nattereri ) می باشد. بر اساس تحقيقات دانشمندان جمعيتهای وسيع از پيرانای شکم سرخ برای به دست آوردن غذا به آن حمله می کنند، بلکه بايد با نا اميدی اعلام کرد که اين جانوران خود را استتار می کنند و سپس به آرامی به طعمه نزديک می شوند و در موقعـيت مناسب به آن حملـه ور شده و آن را می ربايند. همچنين مطالعات نشان می دهد که پيرانای شکم سرخ ترجيح می دهد از ناحيه ی باله ی دمی يا فلس طعمه –در صورتی که ماهی باشد- تغذيه کند، تا اين که آن را يک جا ببلعد.
يکی از محققان در جريان بررسيهای خود در مورد گستره ی زندگی ماهيهای پيرانا، به جنوب آمريکا سفر می کند و در آنجا در می يابد که شمار کثيری از اين ماهيها در رودخانه های آمريکای جنوبی وجود دارند و تعداد آنها بسيار بيشتر از مقداری است که تصور می شد. همچنين در رودخانه های ونزوئلا و پرو بيشتر گونه های بی خطر اين ماهی يافت می شوند. ولی در آبهای اين مناطق نيز انواع درنده ی اين جانور وجود دارند که ماهيگيران محلی با قرار دادن طعمه هايی از گوشت آنها را شکار می کنند که بايد گفت اين کار به مهارت زيادی احتياج دارد زيرا در صورتی که ماهيهای پيرانـای بزرگـی به طرف طعمه جذب شوند آن گاه خطر خود صياد را نيز تهديد خواهد کرد.
همان طور که می دانيد ماهيها خونسرد هستند و تا کنون به طور تخمينی 20000 گونه ماهی شناخته شده است که بعضی از گونه های آنها تنها محدوده ی کوچکی از تغييـرات محيط زيسـت خود را تحمل می کنند. در ميان ماهيها ماهی پيرانا به خانواده ی کاراسين تعلق داردکه 1100 گونه ديگر علاوه بر پيرانا در اين خانواده قرار دارند و بدين ترتيب اين خانواده بزرگترين گروه از ماهيها را در ميان خانواده های ماهيان ساکن آبهای شيرين، تشکيل می دهد. همه ی ماهيهای خانواده ی کاراسين دارای بدنی رنگی با رنگهای روشن و درخشان هستند. نيز در اين خانواده گونه های گوشتخوار و گياهخوار با هم وجود دارد. و بسياری از گونه ها مثل پيرانای شکم سرخ اجتماعی زندگی می کنند.
از ميان 1100 گونه ماهی موجود در خانواده ی کاراسين در حدود 30 گونه مربوط به پيرانا می شود که در مورد رفتار آنها از لحاظ درنده بودن مبالغه شده است زيرا همان طور که گفته شد فقط گونه های محدودی گوشتخوار بوده و از اين ميان فقط پيرانای شکم سرخ می تواند برای انسان خطرناک باشد. و بوميان آمريکای جنوبی نيز از اين مطلب آگاه بوده و به راحتی در رودخانه هايی که گونه های مختلف پيرانا در آن زندگی می کند، شنا می کنند و حتی گوشت پيرانا يک منبع رايج غذايی برای مردم آن سرزمين به شمار می رود.
پيرانای شکم سـرخ ماننـد ساير ماهيهای گوشتخوار به بوی خون در آب حساس می باشد و در حقيقت مکانيسم جذب اين راهی به سمت طعمه همان احساس بوی خون در آب می باشد و در گونه های بزرگتر اين حساسيت بيشتر نيز می شود. همان طور که گفته شد دندانهای پيرانا برای تکه کردن و بلعيدن طعمه سازش يافته است؛ شکل دندانهای او مثلثی و بسيار تيز است تا جايی که بوميان مناطق آمازون از دندانهای پيراناهای بزرگ برای ساختن نوعی قيچی استفاده می کنند.
پيراناها در طول به ثمر رسيدن تخمهايشان دارای يک رفتار بسيار تهاجمی هستند و به هيچ ماهی ديگری اجازه ی نزديک شدن به قلمرو خود را نمی دهند.
گستره ی انتشار اين ماهی به طور عمده در شمال آمريکای جنوبی است. اين ماهی برای نگهداری در آکواريوم ماهی مناسبی به شمار می رود به شرط آن که اندازه ی آکوايوم با افزايش سن او افزايش يابد و همچنين اين ماهی به کيفيت آب بسيار حساس است و بايستی آب با pH و کيفيت مناسب برای او تهيه کرد (موارد مورد نياز برای نگهداری پيرانا در آکواريوم در جدول مورد نظر آمده است).
پيرانای شکم سرخ بيشتر عمر خود را بی حرکـت می گذراند ولی در صورت نياز می تواند با سرعت غير قابل انتظاری شنا کند.
در حقيقت بايد گفت اين ماهی در مناطق آمريکای جنوبی در جايی که زيستگاه او محسوب می شود، شهرت زيادی به درندگی و خونريزی دارد. اين ماهی به صورت دسته جمعی در آبهای کم عمق زندگی می کند و می تواند به هر موجودی که ممکن است بر حسب اتفاق در رودخانه پرت شود حمله کرده و در مدت زمان خيلی کمی اسکلت او را خالی از گوشت پس بفرستد!
به هر حال توصيه می شود اگر مايل به خريد يک ماهی زيبا و با شکوه برای آکواريوم خود هستيد، قبل از تصميم گيری در مورد خريد پيرانا همه ی اطلاعات لازم در مورد ايم ماهی گوشتخوار را به دست آوريد. زيرا در صورت عدم اطلاع از موراد لازم ممکن است در انتها از خريد اين ماهی نا اميد شويد! البته در ايالتهايی از آمريکا که دارای آب و هوای گرمتری هستند، نگه داری اين ماهی ممنوع است زيرا اين ماهی استوايی است و در آب و هوای گرم تکثير پيدا می کند و با آزاد شدن در رودخانه خطـری برای ديگر شکلهای حيات در يک زيستـگاه مشتـرک محسـوب می شود.
اين ماهيها از نظر رنگ تنوع زيادی دارند و حتی افراد يک گونه نيز با قرار گرفتن در شرايط زيستی مختلف، خصوصيات ظاهری مختلفی از خود نشان می دهند. همچنين اين خصوصيات ظاهری در سنين مختلف نيز برای افراد يگ گونه از پيرانا متفاوت است. چنان که نمونه های جوان دارای بدنی کشيده هستند و پشت بدن آنها در امتداد ستون مهره ها آبی- خاکستری است و دو پهلوی آنها دارای رنگ سبز زيتونی ظريف و زيبايی می باشد و نقاط متعدد نقره ای فلز رنگی نيز بر روی بدن آنها وجود دارد که ظاهر زيبايی به آن می بخشد. اين ماهی در حالت بالغ علاوه بر خصوصيات ياد شده دارای شکم قرمز رنگی نيز می شود که نام او نيز از اين جا گرفته شده است.
پيرانای شکم سرخ در مواقعی که نتواند به قلمرو قابل قبولی برای خود دست پيدا کند و از لحاظ حرکت و انتقال در محدوديت قرار بگيرد رفتار اجتماعی خود را از دست می دهد و به يک ماهی درنده و مهاجم تبديل می شود. و اين حالت به خصوص در آکواريومهايی که فضای کافی برای نگهداری اين ماهی ندارند بيشتر به وجود می آيد و اگر ادامه پيدا کند منجر به اين می شود که ماهيها به يکديگر حمله می کنند و صدمات جدی و غير قابل برگشتی نيز در ناحيه ی باله ی دمی يا بدن به يکديگر وارد می سازند.
در هنگام خريد پيرانا برای آکواريم بايد يک دسته ی جوان که در آن هر ماهی اندازه ی کوچکی داشته باشد، انتخاب شود و نيز بايد دقت کرد که همه ی ماهيها بايد در يک نوبت وارد آکواريوم شوند و پس از جايگزين شدن آنها در آکواريوم نبايد ماهی ديگری از آن گونه به جمع اضافه شود. انتخاب و خريد اين ماهيها به صورت گروهی و قرار دادن آنها در زيستگاهشان در يک زمان به آنها اجازه می دهد که با يکديگر خو گرفته و يک گروه را تشکيل دهند.
ماهيهای پيرانا در آکواريوم خيلی زود در بـرابـر شرايـط نامساعـد واکنش نشـان مـی دهند و در مقابل شوکهای احتمالی ترسيده می شوند. برای فراهم کردن محيطی آرام برای اين ماهی بايد از گياهان آبی مناطق آمازون در آکواريوم قرار داد و به اين ماهی اجازه داد تا قلمرو امنی در ميان اين گياهان برای خود اختيار کند. بهترين و زيباترين حالت اين ماهی را می توان هنگامی مشاهده کرد که نور خورشيد به طور مستقيم به آکواريوم بتابد. در اين حال ماهيهای بالغ در انعکاس نور بسيار زيبا به نظر می رسند و لکه های نقره ای بدن آنها در نور آفتاب می درخشد.
تغذيه ی پيرانای شکم سرخ بايد بنابر طبيعت او انجام گيرد. اين جانور گوشتخوار است و معمولاً از طعمه های زنده مانند کرم خاکی يا ماهی های کوچک ديگر تغذيه می کند. ولی تکه های گوشت گاو يا قلب آن نيز می تواند مورد استفاده قرار بگيرد. در هنگام غذا دادن به پيرانا نبايد دست را داخل آکواريوم کرد.
همچنين شرايط آبی که پيرانا در آن نگه داری می شود بايد به اين شرح باشد؛ اين ماهی فعال به مقدار زيادی اکسيژن محلول در آب نياز دارد و آب نبايد ساکن باشد بلکه بايستی به وسيله ی تجهيزاتی از قبيل فيلترهای نيروی خارجی آب را در آکواريوم در جريان نگه داشت. همين طور آب بايد مقدار کمی اسيدی باشد و pH آب در حدود 4/6 تا 8/6 مناسب است. رنگ اين ماهی در آبهای سخت تغيير چندانی از خود نشان نمی دهد. دمای مناسب برای اين ماهی 75 تا 81 درجه ی فارنهايت است.
به زندگي گاو تغيير يافته ژنتيكي خاتمه داده شد
به زندگي گاو تغيير يافته ژنتيكي خاتمه داده شد
زندگي "هرمان", اولين گاو تغيير يافته ژنتيكي حامل ژن انساني, به دليل ابتلا به ورم مفاصل, با تزريق كشنده به پايان رسيد. وي به هنگام مرگ 13 سال داشت كه براي گاو سني طبيعي قلمداد ميشود.به گفته مقامات موزه "ناتوراليس" در ليدن, هلند (جايي كه هرمان آخرين سالهاي عمرش را گذراند) ناراحتي مزمن وي ربطي به ژن هاي دستكاري شده وي نداشت. هدف از افزودن ژن انساني به ريخته ارثي هرمان -كه در مرحله جنيني وي در سال 1990 ميلادي/1369 خورشيدي وارد سلول وي شده بود- وادار كردن نتاج ماده اين گاو به توليد پروتئين شير انسان بود. اين راهكار در آن زمان پديده اي نو به شمار ميرفت, اما از آن زمان تا كنون بهبود فراواني يافته و امروزه رواج زيادي پيدا كرده است. نتيجه اين آزمايش موفقيت بزرگي در بر نداشت: هرچند شير نتاج هرمان حاوي پروتئين انساني بود, ميزان آن به حدي نبود كه استحصال آن توجيه اقتصادي داشته باشد."هانس داتزبرگ" سخنگوي موزه "ناتوراليس" گفت كليه مفاصل اين گاو از رشد عادي بازمانده بود. وي توضيح ميدهد: "از وي به دقت نگهداري ميشد, با اين وجود كاملا معلوم بود كه درد ميكشد. او زانوانش را خم نميكرد و وقتي ميخوابيد تا مدت مديدي تمايل به برخاستن نداشت."گوسفند موسوم به "دالي" كه اولين جاندار همسانه سازي شده به شمار ميرود نيز دچار ورم مفاصل شده بود, و پس از اينكه معلوم شد به بيماري حاد ريه اي مبتلاست, به زندگيش خاتمه داده شد.شركت "فارمينگ ان وي" كه ريخته ارثي هرمان را دستكاري كرده بود در سال 2001 ميلادي/1380 خورشيدي از نظر اقتصادي دستخوش تغييراتي بنيادي شد. بعد از اتمام آزمايشهاي كيفيت شير, كليه 55 نتاج هرمان معدوم شدند. بنا بود هرمان نيز سرنوشت مشابهي داشته باشد, كه در يك برنامه تلويزيوني تصوير وي در حال ليسيدن يك بچه گربه پخش شد.اين برنامه توجه عده زيادي از جمله فعالان حمايت از حيوانات را برانگيخت, تا اينكه مجلس هلند حكمي مبني بر زنده ماندن وي, مشروط به اخته شدن, صادر كرد. وي زندگي خود را در يك مزرعه سپري كرد تا زماني كه بودجه نگهداري از وي به پايان رسيد و به آغلي متعلق به موزه ناتوراليس منتقل شد.هرمان تا زمان انتقال به بيمارستان دامپزشكي براي تزريق كشنده, در همان آغل همراه با دو همسانه خود موسوم به "هالي" و "بل" زندگي كرد.داتزبرگ اعلام كرد پوست هرمان براي نمايش در موزه نگهداري خواهد شد.اين گاو 1.2 تني از آميزش دو نژاد هلندي "زوارتبونت هلشتاين فريزيان" و "گرونينگه بلاركوپ" به وجود آمده بود."ماري دو ووس" مسئول نگهداري هرمان اعتقاد داشت وي علاقه عجيبي به موسيقي داشت. وي توضيح ميدهد: "او 24 ساعته به صداي يك ايستگاه راديويي موسيقي رپ گوش ميكرد. اين كار به او آرامش ميداد"
منبع: آسوشيتد پرس
حافظه و يادگيرى در ماهيها
بيش از ۱۲۵ نوع ماهى طلايى در دنيا وجود دارد. اين تنوع حاصل توليدمثل انتخابى موفق آنهاست كه به هزاران سال قبل، زمانى كه اين ماهى براى نخستين بار به وسيله چينى ها مورد آموزش قرار گرفت، باز مى گردد. در واقع ماهى طلايى از قبل چيزى در مورد چگونگى موفقيت خود نمى دانست. باور عام بر اين است كه هيچ ماهى طلايى نمى تواند چيزى كه چند ثانيه قبل به وقوع پيوسته است را به ياد بياورد. بنابراين براى ماهى طلايى كه در يك آكواريوم يا درياچه شنا مى كند، هيچ مسيرى آشنا نبوده و انگار براى نخستين بار است كه از آنجا عبور مى كند. چرا كه فرض بر اين است آنها نمى توانند آخرين مسير شناى خود در آكواريوم يا درياچه را به ياد بياورند.آيا ماهى ها داراى حافظه اند؟ و چگونه مى توان نشان داد كه آنها داراى حافظه اند؟ يا اينكه چگونه مى توان اين مسئله را در مورد ديگر موجودات به اثبات رساند؟
به وضوح مى دانيم كه «فندق شكن كلارك» داراى حافظه اى عالى است. اين پرنده كه در جنوب غربى آمريكا زندگى
مى كند معمولاً مقدارى غذا براى زمستان خود ذخيره مى كند. با فرا رسيدن پائيز، هر پرنده نزديك به ۳۳ هزار دانه كاج جمع آورى مى كند. او سپس نزديك به ۷ هزار سوراخ مخفى ايجاد كرده و در هر يك از آنها نزديك به ۴ تا ۵ دانه مخفى مى كند. حافظه اين جانور بسيار خوب بوده و قادر است پس از گذشت چند ماه محل دقيق اين ۷ هزار مخفيگاه را به ياد بياورد. او به راحتى سوراخ ها را پيدا كرده، مى كند و از دانه هاى ذخيره شده در آن براى گذران زمستان خود استفاده مى كند. بنابراين هيچ كس نمى تواند در اينكه اين پرنده حافظه بسيار خوبى دارد شك و ترديدى داشته باشد
.
آيا انسان نيز قادر به انجام چنين كارى است؟ در حقيقت افراد كمى مى توانند چنين كارى را انجام دهند، به استثناى
«هيرويوكى گوتو» از دانشگاه «كيو» در توكيو. «هيرويوكى» در فوريه سال ۱۹۹۵ توانست محل ۴۲ هزار و ۱۹۴ سوراخ را به درستى نشان دهد.
«
جاناتان لاول» از انستيتوى تحقيقات دريايى دانشگاه «پلى موت» پس از بررسى هاى بسيار قانع شد كه تعدادى از ماهى ها نيز داراى حافظه هستند. او موفق شد يك ماهى را براى شنا به سمت صدايى مشخص آموزش دهد. در واقع او توانست نشان دهد كه اگر يك ماهى را آموزش داده و سپس او را به داخل آب هاى آزاد رها كنيم اين ماهى با شنيدن صداى مخصوص غذا خوردن كه نسبت به آن آموزش هاى لازم را ديده است، به سمت صدا بازگشته و به دنبال غذا مى گردد.«كالم براون» از انستيتوى زيست شناسى جمعيت و جانورى «سل» در دانشگاه ادينبورو ماهى قزل آلاى رنگين كمان كوئينزلند را مورد بررسى قرار داد. او ماهى اى را كه آكواريوم محل زندگى خود را به خوبى مى شناخت با ماهى اى كه جديداً به داخل آكواريوم انداخته شده بود، مورد مقايسه قرار داد. در ادامه او داخل آكواريوم تورى كه سوراخى در وسط آن تعبيه شده بود، قرار داده و شروع به حركت دادن اين تور در داخل آكواريم كرد. ماهى اى كه با محيط آكواريوم كاملاً آشنا بود به راحتى از سوراخ وسط تور فرار كرد اما ماهى ديگر در داخل تور گير افتاد. از نظر «براون» از آنجا كه ماهى اول محيط داخل آكواريوم را به خوبى مى شناخت تور براى او يك محيط غيرآشنا بوده و سعى مى كرد هرچه سريع تر خود را به محيط آشنا و بدون خطر قبلى برساند. اين آزمايش، ۱۱ماه بعد نيز تكرار شد و ماهى اى كه آكواريوم محل زندگى خود را خوب مى شناخت پس از گذشت ۱۱ ماه باز هم مى توانست به راحتى از سوراخ وسط تور فرار كند.
به عبارت ديگر ۱۱ ماه چيزى در حدود يك سوم از طول زندگى ۳ساله اين ماهى است. ۱۱ ماه مدت زمان زيادى است كه يك ماهى بتواند حادثه اى كه فقط يك بار برايش اتفاق افتاده را به خاطر بسپارد. ۱۱ ماه براى اين ماهى معادل ۲۵ سال براى انسان است. آيا شما حادثه اى كه ۲۵ سال قبل برايتان به وقوع پيوسته را به خوبى به ياد داريد؟
«يوئيچى اودا» از دانشگاه اوزاكاى ژاپن ساليان سال را وقت بررسى حافظه در ماهيان طلايى كرده است. و در حال حاضر قانع شده كه ماهى طلايى داراى حافظه است. تعدادى از ماهى هاى طلايى هنگامى كه كسى داخل اتاق شروع به حركت مى كند به سمت شيشه آكواريوم حركت مى كنند. اين ماهى ها اين درك را يافته اند كه حركت انسان مى تواند به معناى غذا يا حداقل چيزى براى آنها باشد. به عبارت ديگر مى توان گفت كه از نظر ماهى هاى طلايى حضور انسان در اتاق مساوى با غذا است. اين رفتار «يادگيرى شركت پذير» (associative learning) ناميده مى شود. در واقع ماهى حضور انسان را با غذا مرتبط مى داند.
ماهى ها همچنين داراى «يادگيرى اجتماعى» هستند. بدين معنا كه آنها با مشاهده ماهى هاى ديگر چيزى را ياد مى گيرند. ماهى ها در يادگيرى اجتماعى بسيار عالى عمل مى كنند زيرا چندين گونه از ماهى ها بسيار اجتماعى هستند. براى ماهى ها بقا اهميت زيادى دارد و به همين دليل مدت زمان زيادى را صرف توجه و دقت در كارهايى مى كنند كه همنوعانشان در حال انجام آنها هستند. تعدادى از ماهى ها مى توانند موسيقى ياد بگيرند. يادگيرى موسيقى براى آنها بسيار حائز اهميت است چرا كه بايد بتوانند صداهاى مختلفى كه در محيط زيست شان به گوش مى رسد را از يكديگر تشخيص دهند. «آوا چيس» از انستيتوى «رولان» براى مدتى با كمك اسپيكرهاى نصب شده درون آكواريوم براى ماهى ها موسيقى جاز پخش كرده و پس از پخش موسيقى به آنها غذا مى داد. پس از مدتى كه ماهى ها به اين وضعيت عادت كردند، «چيس» نوع موسيقى را عوض كرده و در ادامه مشاهده كرد كه ماهى ها از آمدن به وسط آكواريوم اجتناب مى كنند. تعدادى از افراد معتقدند ماهى هاى طلايى كه آنها را در آكواريوم خانه خود نگهدارى مى كنند قيافه آنها را مى شناسند چرا كه با نزديك شدنشان به آكواريوم ماهى ها به شيشه آكواريوم نزديك مى شوند اما با مشاهده يك فرد غريبه فرار كرده و براى مدت يك ساعت يا بيشتر در گوشه اى از آكواريوم مخفى مى شوند. عده اى نيز ادعا مى كنند ماهى هاى طلايى آنها پس از آنكه در يك ساعت بخصوص به آنها غذا داده اند زمان غذاى خود را به خاطر سپرده و سر همان ساعت در وسط آكواريوم ديده مى شوند. اين مسئله بسيار هيجان انگيز و احساس برانگيز است. چرا كه مى بينيم هيچ چيز را نمى توان مثل غذا يافت كه آنها از نظر ژنتيكى براى خوردن آن برنامه ريزى شده باشند.
ترجمه: زينب همتى
منيع : شرق
بهينهسازی مسائل رياضی به روش مورچهها(aco)
تا به حال روش كار بدينگونه بوده است كه زيست شناسان و بيولوژيستها طبيعت را تنها به منظور درك كامل و بهتر آن مطالعه میكردند. هدف تنها درك مكانيزمهای موجود در طبيعت بودهاست. اما اكنون در واقع حاصل كار بيولوژيستها میتواند الهامبخش مهندسان باشد. دست كم در موضوع مورد بحث ما كه حل بهينه(هوشمندانه) مسائل است.
يكی از جالبترين سيستمهای مورد مطالعه تا كنون، كه كاربردهايی هم در مهندسی يافتهاست كولونی مورچههاست. در واقع مورچهها قادر به يافتن كوتاهترين مسير از لانه به منبع غذا هستند. كسانی كه با علوم مهندسی(مشخصاً رباتيك) يا رياضی به صورت اعم سرو كار دارند به خوبی با اين صورت مسئله آشنا هستند و میدانند كه يافتن كوتاهترين مسير يك مسئله بهينهسازيست (Optimization) كه گاه حل آن بسيار دشوار است و گاه نيز بسيار زمانبر. بنابراين اين سؤال برای دانشمندان مطرح شد كه مورچهها چگونه اين مسئله را حلكردهاند؟
در واقع راهحل مورچهها كه يك راهحل تودهایاست بسيار ساده است. مورچهها هنگام راه رفتن از خود ردی از فرمون (pheromone) به جا میگذارند. البته اين فرمون به زودی تبخير میشود اما در كوتاهمدت به عنوان رد مورچه بر سطح زمين باقی میماند. يك رفتار بسيار ساده پايهای در مورچهها وجود دارد: آنها هنگام انتخاب بين دو مسير به صورت احتمالاتی(Statistical) مسيری را انتخاب میكنند كه فرمون بيشتری داشته باشد يا به عبارت ديگر مورچههای بيشتری قبلا از آن عبور كردهباشند. حال دقت كنيد كه همين يك تمهيد ساده چگونه منجر به پيدا كردن كوتاهترين مسير خواهد شد:
فرض كنيد در مسير شكل 1 يك مانع قرارگرفته و مورچههای ديگر به سادگی قادر به دستيابی به منبع غذا نباشند. همانگونه كه مشخص است اينك دو راه برای دستيابی به غذا وجود دارد راه بالا كه كوتاهتر و راه پايين كه طولانیتر است.حال مورچهها بر اساس همان رفتار پايهای كه گفتيم به تصادف يكی از دو راه بالا يا پايين را انتخاب میكنند. فرض كنيد نيمی از راه بالايی و نيمی از راه پايين حركت كنند و البته در دو جهت يعنی هم به سمت منبع غذا و هم به سمت لانه.
در ابتدا انتخاب كاملاً تصادفيست اما بعد ازاينكه در هر يك از مسيرها ردی از فرمون ايجادشد مورچهها به احتمال بيشتر مسير پر فرمونتر را انتخاب میكنند. از آنجايی كه طول مسير بالا كوتاهتر است زمان رفت و برگشت به آن هم كمتر است پس مورچههای بيشتری نسبت به مسير پايين آن را طی میكنند. بنابراين فرمون بيشتری در آن ترشح میشود و در نهايت با احتمال بيشتری توسط مورچهها انتخاب میشود(هر چه فرمون بيشتر باشد احتمال انتخاب مسير بيشتر است). به همين دليل پس از مدتی همه مورچهها(يا تقريباً همه مورچهها) مسير كوتاهتر را طی خواهندكرد.
بايد توجه كرد كه هرچند احتمال انتخاب مسير پر فرمونتر توسط مورچهها بيشتر است اما اين كماكان احتمال است و قطعيت نيست. به عبارتی اگر مسير A پرفرمونتر از مسير B باشد بههيچوجه نمیتوان نتيجهگرفت كه همه مورچهها از مسير A حركت خواهندكرد بلكه تنها میتوان گفت كه مثلاً به احتمال 90% هر مورچه مسير A را انتخاب خواهد كرد.
اگر به جای اين احتمال قطعيت بود، يعنی اگر هر مورچه حتماً و حتماً مسير پر فرمونتر را انتخاب میكرد ، اساساً روش ممكن بود به جواب نرسد. فرض كنيد تصادفاً اولين مورچه مسير پايين را انتخاب میكرد و ردی از فرمون در آن به جا میگذاشت. در اينصورت همه مورچهها به قطعيت رد او را دنبال میكردند و هيچوقت مسير كوتاهتر را پيدا نمیكردند. بنابراين تصادف نقش عمدهای در ACO بر عهده دارد(و البته در هوشمندی تودهای).
نكته ديگری كه بايد در نظر داشت مسئله تبخير و از بين رفتن فرمون يا رد مورچههاست(Evaporation). فرض كنيد كه مانع موجود در شكل برداشته شود. اگر فرمونها تبخير نشوند ، مورچهها اساساً همان مسير پر فرمون قبلی را دنبال میكنند و به حالت اوليه(شكل 1) كه كوتاهترين مسير بود باز نمیگردند. ولی با در نظر گرفتن مسئله تبخير فرمون، بعد از برداشتن مانع، پس از چندی مورچهها بازهم كوتاهترين مسير را پيدا خواهندكرد.
(Ant Colony Optimization)ACO و (Traveling Sales Man)TSP: استفاده از بهينهسازی كولونی مورچهها در مسئله فروشنده دورهگرد
يكی از مسائل كلاسيك تئوری گراف در رياضيات مسئله فروشنده دورهگرد است كه البته كاربردهای بسيار زيادی در علوم مهندسی دارد. صورت مسئله ازاين قرار است. يك فروشنده دوره گرد میخواهد از شهر خودش شروع به حركت كرده و پس از گذر از N شهر به شهر خود بازگردد. منتها شرط ايناست كه اولاً از هر شهر فقط يك بار عبور كند و دوماً كوتاهترين مسير را در مجموع طی كند. در واقع مسئله يافتن كوتاهترين مسيريست كه N گره يك گراف را به هم متصل میكند.
برای اين مسئله تاكنون راه حلهای زيادی ارائه شده است كه اكنون میتوان گفت روش ACO در ليست بهترين اين راه حلها میباشد. برای استفاده از ACO در TSP میتوان متا الگوريتم زير را پيشنهاد داد:
تعداد زيادی عامل هوشمند در نظر میگيريم كه قرار است از N نود يك گراف(N شهر) عبور كنند. اين عاملهای هوشمند شهر بعدی را به تناسب ميزان فرمون موجود در مسير انتخاب میكنند(با در نظر گرفتن عامل تصادف). اين فرمون در كامپيوتر مثلاً میتواند توسط يك عدد يا وزن به هر يال گراف(هر جاده) اختصاص يابد. مثلا مسير شهر A به شهر B دارای وزن 7/0 است، به اين معنی كه ميزان فرمون موجود در مسير 7/0 است.
هر عامل هوشمند پس از طی يك تور كامل در تمامی N شهر به نسبت عكس طول مسير طی شده بر تمامی يالهايی(جادههايی) كه ازآن عبور كرده است فرمون به جا میگذارد. به اين ترتيب پس از مدتی از اجرای الگوريتم همانند كولونی مورچهها تقريباً تمامی عاملهای هوشمند ما كوتاهترين تور بين N شهر را طی خواهندكرد. يعنی كوتاهترين مسير ، مسيريست با بيشترين وزن يا بيشترين فرمون.
بدين ترتيب برای يك مسئله پيچيده رياضی يك راه حل Meta Heuristic ساده يافتهايم كه در زمان نسبتاً معقولی نيز به جواب میرسد.
علاوه بر همه اينها ACO بر ساير روشها يك مزيت مهم ديگر نيز دارد. بقيه روشها فقط كوتاهترين مسير را میيابند و اگر يكی از جادهها يا يالها حذفشود مسئله بايد از ابتدا حل شود. اما در ACO بعد از حذف يك يال میتوان به سادگی مسيری را پيدا كرد كه نسبت به مسير قبلی فرمون كمتر و نسبت به مابقی مسيرها فرمون بيشتری دارد و به اين ترتيب نيازی به حل مجدد مسئله نيست.
بهينهسازی شبكههای كامپيوتری با الهام از كولونی مورچهها
از جمله مسائل مهم ديگری كه ايده AS(Ant System)میتواند در آنها مورد استفاده قرار گيرد مسئله مسيريابی در شبكههای كامپيوتری Routing است.
يكی از خصلتهای مهم كولونی مورچهها هوشمندی تودهایاست كه در ابتدای مقاله به آن اشاره كرديم، بدين معنی كه كولونی مورچهها نه بر اساس هوشمندی يك مغز مركزی بلكه بر اساس تودهای از عاملهای هوشمند (در اينجا مورچهها كه البته هوشمندی بسيار اندكی دارند)، و رابطه بين آنها، عمل میكند. همين ويژگی سبب میشود كه بتوان از اين ايده در بهينهسازی عمل مسيريابی Routing در شبكههای كامپيوتری سود جست.
اطلاعات بر روی شبكه اينترنت به صورت بستههای اطلاعاتی كوچك (Packet) منتقل میشود. هر يك از اين بستهها در طی مسير از مبدأ تا مقصد بايد از گرههای زيادی كه همان مسيريابها (Router ) باشند عبور كند. در داخل هر مسيرياب جدولی قرار دارد كه بهترين مسير بعدی را تا مقصد میتوان از طريق آن شناسايی كرد. بنابراين بستههای اطلاعاتی حين گذر از مسيريابهای مابين راه با توجه به محتويات اين جداول عبور داده میشوند.
روشی به نام ACR(Ant Colony Routing) پيشنهاد شده كه بر اساس ايده كولونی مورچهها به بهينهسازی اين جداول مسير يابی میپردازد و در واقع به هر مسيری با توجه به بهينگی آن امتياز میدهد. استفاده از ACR به اين منظور دارای اين برتری به ساير روشهاست كه بسيار با طبيعت ديناميك شبكه اينترنت سازگار است. زيرا به عنوان مثال ممكن است مسيری كه تا به حال خلوت بوده و كمترين تأخير را داشته ، اكنون به دلايلی شلوغ باشد و يا در مسيری، يك مسيرياب از كار افتاده باشد و ... كه همه اينها به شبكه اينترنت خصلتی پويا همانند خصلت دنيای واقعی مسيريابی مورچهها میدهد. با توجه به آنچه در انتهای بخش قبل گفتهشد ، بعد از از كار افتادن هر مسير همواره بهترين راه حل بعدی توسط اين روش در دسترس است.
رابطه سرعت رشد جانوران با فشار محیط
اگر گونه های زنده پستانداران امروزی را به ترتیب اندازه جثه انها ردیف کنیم مشاهده خواهیم کرد که به ترتیب از جثه های بزرگ ,سرعت رشد پستانداران کمتر می شود.یک موش سرعت رشد بالایی داشته و در عرض چند روز بالغ می شود.فیل که بزرگترین پستاندار خشکی است برای بالغ شدن بیشتر از ده سال زمان لازم دارد.پس هر چه جثه جانور بزرگتر باشد سرعت رشد او کمتر شده و زمان لازم جهت بلوغ جانور طولانی تر است.
بزرگترین جانور زنده امروزی والها هستند که انها نیز متعلق به رده پستانداران می باشند.میدانیم که والها حداقل 20برابر یک فیل جثه دارند,با این حساب باید برای بالغ شدن خود,به یک دوره بسیار طولانی احتیاج داشته باشند.
یعنی در حدود بیست تا سی سال .ولی در طبیعت,انها با سرعت فوق العده ای رشد می کنند و در زمان بسیار کوتاهی بالغ می شوند.یک وال 120تنی با طول 30 متر که 24 برابر یک فیل است تنها در عرض سه سال بالغ می شود.
دلیل رشد سریع والها چیست؟
فیل در خشکی زندگی می کند ولی والها در داخل اب زندگی می کنند.اب از هوا متراکم تر است و فشار داخل اب به مراتب بیشتر از هواست.با هر 10 متر که در داخل اب فرو می رویم,فشار محیط دوبرابر می شود.به این ترتیب محیطی که یک وال در ان زندگی می کند چندین برابر فشار محیطی ست که یک فیل زندگی می کند.
ارتباط فشار محیط و سرعت رشد جانوران:
اگر در ازمایشگاه ,محیط هایی با فشارهای متفاوت ایجاد کنیم و جانوران مشابه را در ان پرورش دهیم می توانیم اختلاف سرعت رشد انها را با هم مقایسه کنیم و بدانیم که ایا با افزایش فشار محیط ,سرعت رشد جانوران بیشتر میشود یا کمتر؟
وقتی در اب دریا به طرف اعماق می رویم در ازای هر 10 متر ,یک اتمسفر بر فشار محیط افزوده می شود.بنابر این در اعماق اب فشار بسیار بالایی حاکم است.با این حساب جانورانی که در اعماق مختلف دریا زندگی میکننددر فشارهای مختلف زندگی می کنند .با مطالعه جانوران در اعماق دریاها مشاهده می شود که سرعت رشد و اندازه جثه جانوران در اعماق دریا ها به مراتب بیشتر و بزرگتر از گونه های مشابه خود در قسمتهای کم عمق در یا می باشند. در اعماق زیاد اب دمای محیط بیش از اندازه سرد است و محیط کاملا تاریک است.بنابر این اثر رشد جانداران بر روی انان و مشاهده ان به مراتب سخت تر است.
حتی در زمان دایناسورها اگر معتقد باشیم که سرعت رشدشان بالا و مدت زمان بلوغ انان کوتاه بوده می توانیم فشار بالای محیط را در ان زمان دخیل بدانیم.ممکن است این تصور باشد که در جاذبه کم ان زمان,فشار هوا هم باید کمتر بوده باشد نه بیشتر!اما فشار هوااعلاوه بر مقدار جاذبه سیاره به عوامل دیگری نیز مربوط است.مثلا در سیاره زهره که جاذبه در سطح ان کمتر از کره زمین است ,فشار اتمسفر در سطح ان حدود سی برابر فشار اتمسفر کره زمین است و این امر به دلیل وجود گاز کربنیک زیاد در اتمسفر ان سیاره است.بنابر این با افزایش فشار محیط ,سرعت رشد جانوران نیز بالا میرود. بررسی های فوق در علم جانور شناسی مورد بحث است .تا بعد...
.................................................. .................................................. ...................
لاكپشتها
لاکپشتها هرگز پیر نمی شوند .انها بر خلاف انسانها از لحاظ زیستی هرگز به بلوغ کامل نمی رسند .لاکپشتها به عنوان موجوداتی شناخته شده اند که بیشتر از 150 سال عمر میکنند بدون انکه کوچکترین علامتهای پیری و فرسودگی را نشان دهند.انها بیشتر به دلیل صدمه دیدن,بیماری و یا شکار سایر موجودات از بین می روند.
زندگی خارقالعاده پشهها!
ایسکانیوز – دانشمندان موفق به کشف زندگی خارقالعاده پشهها شدند.
به گزارش سرویس علمی پژوهشی ایسکانیوز به نقل از نشریه science، حشرات موجوداتی کوچک و از گروه دوبالان هستند گونههایی از مگسهای ماده قبل ازتخمگذاری بایدحداقل یکبار از خون پستانداران بمکند. مگسهای نر دارای سه لوله تغذیه هستند اما آنها توانایی نیش زدن ندارند آنها از میوهها و شیره گیاهان تغذیه میکنند. جنس ماده آنها از ویژگیهای خاصی برخوردارند مثلا دارای صدایی هستند که درمیان پوستههای سخت درختان ارتعاش پیدا میکند تخم آنها یا تکتک هستند یا به هم چسبیدهاند آنها معمولا در آبهای راکد، حوضها، استخرها، محفضههای باز و محلهای وابسته به آبزیان زندگی میکنند نوع ویژهای از محل سکونت آنها به انواع گونههای آنها بستگی دارد مثلا نوع Larvae وابسته به آب هستند از حیوانات و گیاهان میکروسکوپی تغذیه میکنند. دستهای دیگر از پشه به نام پشه آنوفل (مالاریا) درداخل یک لوله هوا رشد و نمو میکنند. یکی از روشهای کنترل افزایش پشهها شناور کردن ماده روغنی بر روی آب است که ازتنفس آنها جلوگیری میکند و باعث مرگ آنها میشود. تعداد زیادی از پشههای آنوفل به وسیله محل استقرار راکد آنها قابل تشخیص هستند نوع دیگری از پشههای ویروس تب زرد را منتقل میکند حشراتی مانند سنجاقک و چندین حشره دیگر آبزی را میخورند.
با نژادهای گربه بیشتر آشنا شویم
با نژادهای گربه بیشتر آشنا شویم
گربه حیوانات فروتنی هستد که خودشان را بعنوان یک همدم دوست داشتنی در محیط خانه سازگا کرده اند بر خلاف سگها اختلاف زیادی در اندازه و بزرگی نشان نمی دهند و دارای نظم زیادی هستند . آنها حیوانات کوچکی بوده به شدت به تمیزی خود و محیطشان هستند . زمان زیادی را صرف شستن و آراستن پوشش خود صرف میکنند و حتی جهت دفع مزاج خود به یک جعبه کوچک در یک محل مشخص محدود مینمایند . این مشخصات آنها را مونس خوبی برای هر کس در یک آارپاتمان کوچک مینماید . با این وجود تمامی نژادهای گربه به منظور نگهداری در منزل مناسب نمی باشد . و شما باید در انتخاب خود کمال دقت را نماید .
بعنوان مثال نژادهای مو بلند به رقم زیبایی و قانع بودنشان زمان قابل توجهی را صرف آراستن خود میکنند . و نیاز به رسیدگی طولانی دارند .
اگر این عمل به طور مرتب و حد اقل چندین بار در روز تکرار نشود پوشش بدن آنها ژولیده می شود که سبب ناراحتی و اذیت گربه شده و همچنین هزینه داامپزشکی زیادی برای صاحب آن فراهم میکند .
در صورتی که در نژادهای مو کوتاه تنها به حد اقل رسیدگی و برای نیاز دارند ولی آنها نیز به نوعی دیگر سبب آزار احتمالی صاحب خود را فراهم میآورند . .گه این مسئله در نژادهای برمه ای . شرقی و سیامی صدق میکند و صداهای ناهنجار آنها چهره ای فراموش ناشدنی را در ذهن صاحبان آنها فراهم میآورد . نژادهای روسی و کورات بعنوان نژادهای ساکت و آرام نگهداری میشوند و در صورتی که نژادهای رکس شیطان و موذی هستند .
نژادهای ترکیه ای با توجه به علاقه خاص به شنا در خانه های واجد استخر را ترجیح میدهند . اما میتواند خودش را بایک تشت پر از آب هم سرگرم نمایند .
بخاطر داشته باشید گربه ها زندگی طولانی تا هجده سال یا بیشتر را داشته باشند اگر در انتخابتان اشتباه کرده باشید این مدت برایتان یک ابدیت طول خواهد کشید .
کلام آخر اینکه فقط به ظاهر گربه توجه نکنید و نیازهای درونی آنها را هم مد نظر بگیرید و سعی کنید انتخاب درستی داشته باشید تا شما و گربه تان با یک تطابق و هارمونی کامل سالهای متمادی زندگی خوشی کنار هم داشته باشد
ماهی های آکواریومی محبوبترین حیوان خانگی
در نظر سنجی وبلاگ دوستداران حیوانات با موضوع بهترین حیوان خانگی ، حیوانات ذیل:
1- ماهی های آکواریومی 36%
2- سگ 27%
3- گربه 14%
4- قناری و بلبل 12%
5- همستر 10%
6- لاک پشت 1%
به ترتیب به عنوان بهترین حیوانات خانگی از سوی دوستداران حیوانات انتخاب شدند. در این نظر سنجی 125 نفر از خوانندگان عزیز این وبلاگ شرکت کرده بودند.
راهنمای نگهداری از ماهی قرمز
ماهی قرمزGold Fish
خانواده: Carassius auratus
ماهی قرمز بواسطه رنگ طلایی آن شهرت یافته است. این ماهی می تواند تا اندازه 40 سانتیمتر رشد کند، طول عمر 10تا 20 ساله برای این ماهی غیر معمول نیست. طول عمر بیش از 40 سال نیز برای گلدفیش ثبت شده است. اصالت ماهی قرمز معمولی به شرق آسیا میرسد و رنگ برونزه دارد و قادر به تحمل آب کم اکسیژن و بقاء و تولید مثل در آبگیرهای کوچک می باشد. بنابراین اینها انتخاب مناسبی بودند که چینی ها در حدود هزاران سال پیش ، زمانی که در جستجوی ماهی هایی که بوانند بعنوان محصولات غذایی پرورش یابند ، به آن برخوردند. با اصلاح نژاد ، اندازه آنها افزایش یافت ولی پس از مدتی ، از نقطه نظر ارزش اقتصادی، آنها تبدیل به جانوران تزئینی شدند و پرورش دهندگان سعی خود را متمرکز بر اصلاح و بهتر شدن نوع طلا ماهی کردند و پرورش برای خوراک منسوخ گردید. پرورش طلا ماهی در چین و نیز ژاپن برای مدت 700 سال ادامه یافت و در اروپا در سال 1961 شروع شد و زمانی بود که اولین ماهی توسط کشتی وارد شد.
آناتومی
یک ماهی نمونه بدن کشیده و کمانی مانند دارد ، فاقد گردن است ، آبششها مسئول تنفس بوده و تعادل بدن در آب توسط باله ها حفظ می شود.
دو تا باله سینه ای و لگنی مانند ترمز عمل می کنند ، موقع چرخیدن، یک باله سینه ای یک طرف را بالا میبرد تا طرف دیگر کشیده شود. باله پشتی و مقعدی مانند تیرک کشتی ها عمل می کنند و در ضمن ظاهر ماهی را آراسته میسازد و باله دمی در شنا کردن استفاده می شود. گر چه قسمت عمده حرکت توسط چرخش های بدن ایجاد می شود.
بدن توسط فلسهایی بصورتی که قسمتی از هر فلس بر روی فلس دیگر قرار گرفته ، حمایت می شوند و هرگز از نظر تعداد افزایش نمی یابند بلکه همانطوری که ماهی رشد می کند از نظر اندازه ، هم این فلسها بزرگ می شوند. رشد دایره ای فلس در تابستان هنگامی که میزان رشد سریع است ، خوب ولی در زمستان و در مواقع فقدان رشد، اندک است. خط جانبی در بدن یک ردیف از فلسها است که از سر تا دم در هر طرف ماهی امتداد یافته اند و یک ارگان حسی اصلی است که ارتعاشات بسیار حساس و ضعیف را هم می تواند حس و ثبت کند، تغییرات جزئی در فشار آب و سرعت و شتاب آب به ماهی اجازه می دهد تا بدون خطا از داخل شکافها بلغزد و عبور کند و همینطور با سرعت در یک دسته ماهی بچرخد بدون اینکه تصادفی با آنها بکند.
چشمهای ماهی گلدفیش کمی بر آمده است و این بر آمدگی ، مسئله عدم چرخش سر را جبران می کند و پیرامون خود را خوب می بیند تا از شکارگران در امان باشد. در قسمت داخل ، ستون مهره بسیار قابل انعطاف با انشعابات مهره ها در هر دو طرف قرار گرفته است.
اندامهای اصلی از جمله قلب ، کلیه ها ، کبد مشابه با دیگر مهره داران است و علاوه بر آن دارای یک عضو نگهدارنده و شناور کننده پر از هوا موسوم به بادکنک شنا می باشد. واضحترین تفاوت میان اعضای داخلی ماهی و دیگر مهره داران ، وجود آبشش بجای شش هاست و ماهی ها از طریق جریان پیدا کردن آب به داخل آبششها تنفس می کنند.
برای تبادل اکسیژن ، همانطوری که آب به داخل رشته های تار مانند آبشش جریان می یابد ، اکسیژن محلول از آب به داخل جریان خون انتقال یافته و دی اکسید کربن از جریان خون وارد آب می شود. آب از طریق دهان وارد شده و از طریق شکافهای آبشش خارج می شود. جدار آبشش با جریان آب باز و بسته میگردد ، سوراخهای بینی اعضاء بویایی بوده و در تنفس دخالتی ندارند.
نحوه رفتار و جابجائی ماهی قرمز
مراقبت از باله ها و فلسها به منظور جلوگیری از آسیب دیدن خیلی مهم است. در مخزن می توان از یک لیوان یا توری برای گرفتن ماهی استفاده کرد و در حوض از تور. در زمان انتقال به محل جدید باید از یک دماسنج برای بررسی یکسان بودن دمای آب استفاده کرد چون تغییرات دما حتی فقط 1 درجه سانتیگراد میتواند کشنده باشد.
بهتر است یک ماهی تازه خریداری شده در همان کیسه پلاستیکی خودش در آکواریوم شناور گردد تا دما یکنواخت گردد و چنانچه حوض یا آکواریوم آماده نباشد درون یک سطل از آب شیر که 24 ساعت به منظور از بین رفتن کلر آن باقی مانده است موقتاً قرار داده شود.
آکواریوم و ملزومات
بهترین محل برای نگهداری ماهی در محیط خانه تانکهای شیشه ای هستند، قرار دادن سرپوشی که مانع گرد و غبار و پرش ماهی به بیرون باشد مفید است البته به شرطیکه مانع از رسیدن هوا به سطح آب نشود. توصیه می شود از ظرفهایی که قسمت بالایی آن محیط کمی ندارد استفاده نشود به عبارت دیگر هر چه حجم بیشتری از آب با هوا در ارتباط باشد بهتر است. تعداد ماهیان نگهداری شده بستگی به فضای موجود خواهد داشت. برای ماهیهای کوچک که زیر 8 سانتیمتر هستند ، 24 سانتیمتر مربع سطح آب برای 1 سانتیمتر، ماهی است و برای ماهیهای بزرگتر نیاز به جای بیشتری است.
دما و نور
هیچگونه گرما یا نور مصنوعی برای ماهی لازم نیست. دمای اتاق با حد متوسط 20-10 درجه سانتیگراد برای این منظور مطلوب است. اگر چه گیاهان برای رشد بهتر به نور مصنوعی به مدت 10-8 ساعت در روز نیاز دارند. صاحبان حرفه ای ماهی آگاهند که اگر ماهی بطور ناگهانی از تاریکی به نور یا برعکس غوطه بخورد دچار شوک می شود. تغییر تدریجی باید بصورت روشن کردن اتاق قبل از نور دادن به آکواریوم و تاریک کردن آکواریوم بصورت قطع برق آن قبل از خاموش کردن چراغ اتاق باشد.
هوادهی
ظرفیت تانک توسط هوادهی مداوم 40 برابر بیشتر میشود. پمپ هوا برای آکواریوم سردآبی ضروری نیست ولی اگر ماهی به این عمل عادت نماید باید ادامه یابد. ویژگی آن در این است که علاوه بر تشکیل حبابهای هوا در داخل آب ، جریان حبابها ، لایه های زیرین آب را به سطح حرکت میدهد و در آنجا تبادل دی اکسید کربن و اکسیژن صورت میگیرد. در حوض نیز این عمل درست به همین صورت توسط پمپ فواره ها صورت می گیرد.
گیاهان
نقش گیاهان در حوض ها و آکواریوم ها اصولاً برای دکور ، سایه بان و جذب دی اکسید کربن و موادی مانند آمونیاک و نیتراتهای ناشی از تجزیه و فساد مواد است و معمولاً کمتر از آنچه تصور عمومی است برای تامین اکسیژن موثرند. اکسیژن فقط در مرحله فتوسنتز آنها آزاد میشود و در خلال 24 ساعت اکسیژن توسط گیاه برای عمل تنفس مصرف میشود.
چک لیست یک آکواریوم موفق گلد فیش
1- در آغاز ، 150 سانتیمتر مربع سطح آب برای هر 5/2 سانتیمتر طول ماهی (با دم) در نظر بگیرید.
2- از تغییرات ناگهانی دما اجتناب ورزید؛ گونه های زینتی را در دمای پائینتر از 21 درجه سانتیگراد نگاه ندارید.
3- از تغییرات ناگهانی PH آب خودداری کنید.
4- رزیم غذایی مناسب و متنوعی را در پیش بگیرید و از تغذیه بیش از حد و آلودگی مخزن بپرهیزید.
5- از فیلتراسیون و یا هوادهی در تمام اوقات مطمئن باشید . مرتباً فیلترها را سرویس کنید.
6- هر 2 تا 4 هفته 25% آب مخزن را تعویض کنید. آب تازه باید قبلاً هم دما شده باشد.
چک لیست تعطیلات
یک هفته قبل از عزیمت به سفر:
1- تعویض بخشی از آب
2- سرویس فیلترها
3- تغذیه با مقادیر معمول و عادی
4- عدم افزودن ماهی جدید، به جهت احتمال ورود بیماری یا آفتهای مسبب بروز مشکلات در زمان عدم حضور شما
روز پیش از عزیمت:
1- کنترل همه پمپ ها ، فیلتر ها و..
2- روشن نگه داشتن طی مسافرت
3- در صورت لزوم، مقادی مورد نیاز غذا را آماده کرده و برای استفاده در ظروف در بسته به یکی از همسایگان بدهید.
در مسافرت:
1- ماهی های بزرگی می توانند بدون غذا برای حدود 2 یا 3 هفته کاملاً بخوبی به زندگی ادامه دهند. اما می توانید از یکی از همسایگانتان بخواهید که آنها را ترجیحاً با مقادیر از پیش آماده شده تغذیه کنند.
2- با پنهان کردن مابقی غذا ها از دید دوستانتان از تغذیه بیش از حد جلوگیری کنید.
در بازگشت:
1- تعویض قسمتی از آب
2- رسیدگی به فیلترها
3- آغاز مجدد برنامه تغذیه
تغذیه
ماهی سردآبی در دمای بین 18-16 درجه سانتیگراد بهتر تغذیه میکند و خارج از این دما مثلاً زیر 10 درجه سانتیگراد یا بالای 21 درجه سانتیگراد احتمالاً تغذیه اش متوقف میگردد. علی این امر ، عدم فعالیت در آب خیلی سرد و یا بی تحرکی در آب با اکسیژن کم است. پس مقدار غذای داده شده با میزان دما متغیر است. در تابستان 2 وعده در روز و در زمستان یک وعده هر یک روز در میان کافی است.
استفاده از یک میدان یا حریم غذایی ، غذا را به یک محل محدود می کند و تمیز کردن را آسان می کند. مقدار صحیح غذادهی در یک وعده مقداری است که ماهی در عرض 10 دقیقه میتواند تمام کند و تغذیه بیش از حد خطرناک است.
بقایای خورده نشده غذا ، آب را کثیف می کند وهمانطور که این بقایا فاشد میشوند ، سطح اکسیژن آب را پائین می آورند.
در شرایط خوب ، ماهی می تواند 2 تا 3 هفته بدون غذا زندگی کند و اگر گیاهان درون آب موجود باشند این مدت طولانی تر میشود ولی در اب کثیف زود میمیرند. در طبیعت ماهی قرمز همه چیزخوار است و از حشره های آبی ، ماهی های کوچک و گیاهان سبز تغذیه میکند. این رژیم طبیعی نیز میتواند در حوضهای پرورشی مناسب در اختیار آنها قرار گیرد. ماهی های آکواریوم اغلب با غذای خشک اختصاصی با پروتئین بالا تغذیه میشوند و نیز برای ایجاد تنوع یک یا دو بار در هفته مقداری غذای تازه یا منجمد میتوان اضافه کرد.
مکملهای غذایی بصورت شربت تقویتی نیز در دسترس هستند و چنانچه گیاهان آبی نباشند از مقدار کمی سبزیجات خرد شده مانند کاهو میتوان استفاده کرد. ساده ترین غذای تازه ، قطعه کوچکی از گوشت خام است که خوب شسته شده و خونابه آن کاملاً گرفته شده باشد ، میگو نیز قابل مصرف برای ماهی می باشد.
تولید مثل
فصل تخم ریزی در تمام تابستان دوام دارد و شروع آن اردیبهشت و خرداد می باشد . در سن حدود یکسالگی ، ماهی قرمز سالم ، هر ماه از فصل قادر به تخم ریزی است . در زمانهای تولید مثل تشخیص جنس ها ساده است ، نر ها برآمدگی سفید رنگ (دگمه مانند) روی باله های سینه ای و پشت سر دارند. ماده نیز حالت تورم و بادکردگی در ناحیه تخمدانها دارد.
تخمدانها حاوی هزاران تخم هستند و یک نر قادر به بارور کردن تخمهای بسیاری می باشد. در رفتار تولید مثلی ، نرها تمام روز ماده ها را دنبال می کنند و به داخل گرمترین و کم عمقترین قسمت حوض با تولید صدای شلپ شلپ میرانند.
این دنبال کردن باعث سهولت تخم ریزی در ماده ها می گردد و بلافاصله تخمکها توسط اسپرم ماهی نر بارور میگردد و به گیاهان داخا آب می پیوندند.
در طبیعت بیشتر تخمها و بچه ماهی ها توسط حلزونها و ماهی های بالغ خورده می شوند و چنانچه گیاهی را که تخمهای بارور شده به آن چسبیده اند به یک تانک تمیز که سایبانی نیز برای محافظت از نور خورشید دارد منتقل نمایند ، شانس بیشتری برای بقاء خواهند داشت.
در حرارت 21 درجه سانتیگراد تخمها در مدت 4 روز به نوزاد تبدیل میشوند و در 10 درجه سانتیگراد این امر تا 14 روز طول میکشد. بچه ماهی آزادانه شنا میکنند و غذای طبیعی آنها موجودات میکروسکوپی هستند.
درون مخزن آب یا حوض مخصوص آنها میتوانند از غذای ویژه ای که مخصوص بچه ماهی ها تهیه می شوند تغذیه نمایند. در یک ماهگی تغذیه آنان مثل بالغین میتواند باشد و در سه ماهگی ماهی قرمز جسور آماده است تا در کنار دیگر ماهی ها قرار گیرد.
تولید مثل در آکواریوم تفاوتش در این است که فقط یک جفت ماهی شرکت می کنند. تخمها بهتر است به یک مخزن جداگانه انتقال یابند ولی امکان دارد که در همان آکواریوم با یک جداکننده شیشه ای آنها را از بالغین و والدین محافظت کرد.
مشکلات ، آفت ها و بیماری ها
وقتی فلسهای ماهی در اثر حادثه یا جراحت کنده می شوند ، قبل از اینکه ترمیم صورت گیرد بیماری (Saprolegnia) قارچ سفید رخ می دهد. زمانی که قارچها به نواحی سرپوش آبشش ها (Opercula) می رسند و در تنفس وقفه ایجاد می کنند باعث مرگ می شوند. ماهیهای مبتلا را باید جدا کرد زیرا که بیماری بشدت واگیردار است. درمان بصورت بکار بردن حمام نمک (کلرید سدیم) است و ماهی به محلول سالین برای مدت 20-15 دقیقه در روز منتقل میشود. یا اینکه بجای آن میتوان ماهی را به یک تشت شامل 5 قطره از محلول 2% مرکورکوروم به ازای 5 لیتر آب برای مدت 3 ساعت در روز انتقال داد.
بیماری شدیداً واگیردار و کشنده دیگر بیماری لکه سفید (White Spot) یا Icthyophiriasis نام دارد که توسط یک انگل پروتوزوآ ایجاد میشود. گونه های فلس دار( دارای فلس قابل مشاهده) را باید در یک مخزن بدون گیاه جدا ساخته و سعی کرد که انگل توسط رنگ دار کردن آب با متیلن بلو به مدت 10-8 روز کشته شود. همچنین با مرکورکروم هم موثر است .
بسیاری از بیماریهای ماهی بعلت فقر تغذیه ، تجمع بیش از حد آب کثیف و تغییرات دما است. فضله دنباله دار (آویزان) دلالت بر یبوست دارد که اغلب اوقات در نتیجه تغذیه ای که منحصر به غذای خشک است ایجاد می شود. اضافه کردن غذای تازه و برگهای سبز و همچنین دادن شربتهای تقویتی و نیز چنانچه آب سرد است افزایش دما به 18-16 درجه موثر است. درمان پوسیدگی باله ها و دم هم زمانی امکان پذیر است که شرایط و وضعیت زندگی اصلاح گردد. درمان با حمام نمک نیز اغلب اوقات مفید است.
عدم تعادل ممکن است بعلت نقص در بادکنک شنا باشد که درمانی ندارد ولی یبوست ، سوءهاضمه ، تغییرات دما همه با علامت از دست دادن تعادل همراه است که با درمان یبوست ، جابجا کردن ماهی به آب کم عمق برای چندین رزو یا ثابت نگه داشتن دمای محیط قابل برگشت است.
بیرنگ شدن یا کمرنگ شدن رنگ بدن ممکن است اولین نشانه کسالت و یا ناشی از وجود کلر در آب باشد. نوزادان ماهی تا 12-8 ماهگی رنگ بالغین را به خود نمی گیرند و در بعضی از آنها نیز هیچوقت رنگ خوبی ظهور نمیکند.
چک لیست تشخیص عفونتهای معمول گلدفیش ها
باکتریایی:
پوسیدگی باله: منشعب شدن و کاهش یا نابودی کامل باله ها از علائم ظاهری می باشند. همچنین سرخ شدگی هایی در باله ها دیده می شود.
قارچ زدگی: وجود بخشهای سفیدی در اطراف دهان ، چشمها یا نقاط مختلف بدن.
جراحات: آسیب بدنی به صورت زخم فرورفته سرخ بر بدن.
انگلی:
*لکه سفید: خالهای ریز و مانند غبار سفید رنگ بویژه قابل رویت بر باله ها.
* فلوکهای آبششی: اغلب غیر قابل رویت.اما نفس نفس زدن و حرکات ناگهانی مفرط دلیل بر حمل آنها توسط ماهی است.
* شپشک ماهی: جانداری کوچک و گرد در حدود سر سوزن. اغلب شفاف و متصل به بدن ماهی.
* انگلهای فلوکی و پروتوزوآیی میکروسکوپی: پوست لزج و سفید. وجود لایه سفیدی بر روی عدسی چشم.
بيشتر دايناسورها در انتظار كشف شدن هستند
دايناسورها سوپراستارهاي تاريخ طبيعي هستند، اما با شگفتي فراوان بايد بگوييم كه چيز اندكي دربارهي گوناگوني آنها ميدانيم. اكنون دانشمندان توانستهاند بر پايهي يك مدل رياضي شمار جنسهاي گوناگون دايناسورها را برآورد كنند. بر پايهي اين برآورد تازه روشن شده است كه دستكم 70 درصد آنها در انتظار كشف شدن هستند. اين برآورد ميتواند بحث دربارهي علت نابودي آنها را به خانهي اول بازگرداند.
استيو ونگ، كارشناس آمار از كالج اسوارتمور، و پيتر دادسون، ديرينشناس از دانشگاه پنسيلوانيا(فيلادلفياي آمريكا)، اسكلت جنسهايي از دايناسورها را كه تا كنون كشف شدهاند كنار هم گذاشتند و بر پايهي آنها يك مدل رياضي ساختند كه دادههاي ديدني را به جنسهاي ديده نشده پيوند ميدهد. تاكنون، 527 جنس از دايناسورها شناسايي شده است، اما بر پايهي اين مدل برآورد شده است كه نزديك 1850 جنس از دايناسورها وجود داشته كه شمار زيادي از آنها هنوز كشف نشدهاند.
انفجار اكتشاف
استيو ونگ ميگويد:"ما در عصر نوزايي دايناسورها زندگي ميكنيم و هر ساله شمار پيشبيني نشدهاي از دايناسورها كشف مي شود." او ميگويد كه طي دو دههي گذشته به اندازهي همهي تاريخ گذشتهي انسان، دايناسور كشف كردهايم كه بيشتر آن به انفجاري از يافتهها در كشورهاي چين و آرژانتين مربوط ميشود. شمار جنسهاي دايناسورهاي شناخته شده از اين كشورها در 20 سال گذشته دو برابر شده است. به نظر نميرسد اين رشد كند شود. ونگ ميگويد:"شايد آفريقا جاي بعدي شكوفايي باشد."
با اين همه، به نظر نميرسد بتوانيم همهي جنسهاي مانده را پيدا كنيم. اين پژوهشگران برآورد كردهاند كه 46 درصد آنها را هرگز كشف نخواهيم كرد، زيرا فسيلي ازآنها بر جاي نمانده است كه بتوانيم آنها را پيدا كنيم. 90 درصد از كشفشدنيها را نيز در 100 تا 140 سال آينده ميتوانيم شناسايي كنيم.
سالهاي پاياني
هنگامي كه ونگ و دادسون گوناگوني دايناسورها را در 6 ميليون سال پاياني كرتاسه(دروهي بارش شهابسنگها) با 6 ميليون سال پيش از آن مقايسه كردند، تغييري مشاهده نكردند. با اين همه، دادسون ميگويد مدلي كه ما به كار گرفتهايم جزئيات كافي را ندارد تا نشان بدهد آيا كاهش اندكي در گوناگوني دايناسورها طي دورهي برخورد شهابسنگها رخ داده است يا نه.
پاول برت، ديرينشناس از موزهي تاريخ طبيعي لندن(انگلستان)، ميگويد كه شايد دگرگوني آب هوا و فعاليت آتشفشانها در كاهش گوناگوني دايناسورها در پايان كرتاسه نقش داشته و بارش شهابسنگها به آن پايان داده است.
منبع :
Hooper Rowan, NewScientist.com news service, 10:19 05 September 2006
موريانه ها غذاي خود را با گوش دادن انتخاب مي كنند!
جام جم: گرچه موريانه ها مشهورند به اين كه غذاي خود را انتخاب نمي كنند اما در واقع مي توانند كاملا انتخابي عمل نمايند. در واقع علاوه بر انتخاب چوب از لحاظ سختي و خوشايند بودن ، گونه هاي مختلفي هستند كه اندازه هاي خاص چوب را مي پسندند كه اين يك راه اجتناب از رقابت با ديگر موريانه هاست. چگونگي دقيق كنترل اين اندازه گيري دانشمندان را متحير ساخته اما اين موجودات نابينا هستند و ابعاد قطعه چوب را قبل از آن كه در داخل آن جاي گيرند نمي سنجند. به گزارش سايت scium.com ، تحقيقات جديد نشان مي دهد اين موجودات چوب منتخب خود را با گوش دادن برمي گزينند. محققان استراليايي موريانه هاي چوب خشك (كريپتوترس دامستيكوس) را مورد بررسي قرار دادند تا دريابند چه فاكتورهايي تصميم آنها را براي خوردن تحت تاثير قرار مي دهد. اين محققان قطعات چوب به اندازه هاي مختلف را در اختيار اين حشرات گذاشتند و صداهايي كه بهنگام حركت و جويدن چوب ايجاد مي كردند را ثبت نمودند. موريانه ها قطعات كوچكتر چوب را ترجيح مي دادند اما زماني كه دانشمندان ويبراسيون ها را در چوب تازه با اندازه مشخص ثبت كردند و اين قطعات چوبي با اندازه هاي مشخص را به گروه جديدي از موريانه ها دادند ، دريافتند كه حشرات ترجيحا به نمونه هايي كه صداهاي «بلوك كوچك» را داشتند تونل زدند حتي زماني كه قطعه چوب واقعا بزرگتر بود.
محمد طلايي زاده