کی ببینی سرخ و سبز و فور را
تا نبینی پیش از این سه نور را
Printable View
کی ببینی سرخ و سبز و فور را
تا نبینی پیش از این سه نور را
رنگ وهمی هم اگر جوشد ز هستی، مفت ماست
کاین لبــاس تیــره نتــوان ســـاختن، بسیــار ســـرخ
با تشکر مهران...
گفتا شیخا هر آن چه گویی هستم
آیا تو آنچنان که می نمایی هستی؟
گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت
برما رقم خطا پرستی همه هست
بدنامی و عشق و شور و مستی همه هست
خیام اگر ز باده مستی خوش باش
با ماهرخی اگر نشستی خوش باش
چون عاقبت کار جهان نیستی است
انگار که نیستی چو هستی خوش باش
شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
هر لحظه به دام دگری دل بستی
بیت قبل شعر قبلیم :n02:
==== همزمانی با پست قبلی //
اگر آن مهرخ زیبا بدست آرد دل ما را
به لبخند ترش بخشم تمام روح و اجزا را
( میدونید که یکم اقتباسی هست )
کشتی نوحیم در طوفان روح
لاجرم بیدست و بیپا می رویم
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را
محتوای مخفی: مخفی