با سلام به همه برای اینکه موقع خرید فقط محو تعداد پیکسل نشید که بزرگتیرین اشتباه رو بکنید اینجا در مورد تمام مباحث دیگر دوربین بحث میکنیم
از مدیران هم می خواهم که در این تا پیک به من کمک کنن تا دوستان بهتر بتونن ار مطالب استفاده کنن
با سلام به همه برای اینکه موقع خرید فقط محو تعداد پیکسل نشید که بزرگتیرین اشتباه رو بکنید اینجا در مورد تمام مباحث دیگر دوربین بحث میکنیم
از مدیران هم می خواهم که در این تا پیک به من کمک کنن تا دوستان بهتر بتونن ار مطالب استفاده کنن
مشخصات دوربين ديجيتال – LCD – فاصله کانونی
صفحه نمايش LCD يکي از مشخصات تمام دوربينهاي ديجيتال مدرن امروز است. اين صفحه به کاربر اجازه مي دهد که تمام تنظيم هاي ممکن در دوربين را بدون نياز اتصال به کامپيوتر انجام داده و نتيجه ان را مشاهده نمايد. مثلا کاربر مي تواند عکسهاي گرفته شده را درون LCD بصورت کوچک ببيند، يا يک تصوير را بصورت تمام صفحه نمايش دهد و يا حتي بر روي آن زوم نموده و در صورت نياز آن را حذف نمايد.
پبعضي از دوربينهاي ديجيتال داراي يک منظره ياب انعکاسي تک لنزي (SLR) مي باشند که کاربر مي تواند همان چيزي را که CCD مي بيند از درون منظره ياب مشاهده نمايد. بيشتر دوربينهاي ديجيتال داراي منظره يابي هستند که تصوير را از طريق لنز جداگانه اي نمايش مي دهد و داراي عدم هماهنگي در زاويه ديد و انطباق کامل تصوير مشاهده شده در منظره ياب با تصوير عکس برداري شده مي باشند. بيشتر دوربينهاي ديجيتال براي تطابق بيشتر عکس گرفته شده با واقعيت، از LCD بجاي منظره ياب استفاده نموده و د رنتيجه اين مشکل را کاملا حل مي نمايند.
در بعضي از مدل ها صفحه LCD پشت صفحه اي مخفي شده است که براي استفاده بايد باز شود و چرخانده شده و سپس در جاي خود برگردانده شود (شيه Canon G3). هر چند اين کار کمي سخت است و لي مزاياي بسياري نسبت به يک صفحه LCD ثابت دارد. اول اينکه هنگامي که از دوربين استفاده نمي شود صفحه LCD محافظت مي شود. دوم اينکه با چرخش در جهات مختلف عکاس مي تواند از خودش عکس گرفته و يا دوربين را بالاي سر خود نگه دارد و در LCD تصوير را نگاه کند و يا به راحتي از جاهايي که در سطح خيلي پايين يا زواياي غير معمول قرار دارند عکس بگيرد. ضمنا يکي از مشکلات مرسوم LCDهاي منظره ياب که استفاده از آنها در زير نور خورشيد مي باشد را مرتفع مي سازد. ضمنا يکي از مشکلات LCDها اينست که به شدت مصرف باتري را بالا برده و آن را خالي مي کنند.
در بعضي از LCDها براي کاهش مصرف انرژي سيستمي را بکار گرفته اند که بدون نور زمينه در LCD که بيشتر مصرف برق بخاطر آن است، از نور محيط استفاده نمايند . اين سيستم بنام Power Saving Skylight ناميده مي شود. هر چند در عمل به ندرت مفيد واقع مي شود! چون اگر نور محيط کمي زيادتر از حد مورد نياز باشد، ديگر بخاطر نوري زياد تصوير LCD ديده نميشود.
معمولا در مورد دوربين هاي ديجيتال مشخصه اي ذکر مي شود که عبارتست از فاصله کانوني معادل نسبت به لنزدوربين هاي معمولي 35mm. در حقيقت بيشتر لنزهاي ثابت روي دوربينهاي ديجيتال داراي سيستم فوکوس خودکار بوده و داراي فاصله کانوني در حدود 8 mm مي باشند. اين فاصله کانوني در مقايسه با دوربين هاي استاندارد فيلمي بين يک لنز زاويه باز و نرمال قرار دارد. (زيرا CCD ها خيلي کوچکتر از فيلم هاي 35mm مي باشند.) معمولا ديافراگم و سرعت شاتر در اين دوربين ها خودکار بوده و فقط بعضي از دوربين ها اجازه تنظيم هاي دستي روي اين مشخصات را به کاربر مي دهند. هر چند بر وضوح اپتيکي اين دوربين ها در تبليغ بازاري آنها زياد تاکيد نمي شود، ولي نقش بسيار مهمي در کيفيت تصوير آنها بازي مي کند. لنز دوربين هاي ديجيتال معمولا محدوده مؤثري تا 20 فوت، عدد ISO بين 100 تا 160 و سرعتهاي شاتر از ¼ ثانيه تا ۵۰۰/۱ (يک پانصدم) ثانيه دارند.
منبع : سایت عکاسی
مشخصات دوربين های ديجيتال –تنظيم نور
تمام دوربين هاي ديجيتال يک مد کاملا اتوماتيک تنظيم نور دارند که به کاربر امکان مي دهد به راحتي سوژه خود را انتخاب کرده و در کادر قرار دهد و عکس بگيرد. هرچند در بيشتر دوربينهاي معمولي داراي فيلم نيز راه هاي مختلفي براي کنترل نور در نظر گرفته شده است. يک تنظيم نور مناسب منجر به عکسي مي شود که داراي کنتراست و روشنايي مناسب بوده و هيچ ناحيه اي در آن نه آنقدر روشن است که تصوير رنگ و رو رفته شود و نه آنقدر تاريک است که جزئيات از بين رفته باشد. بسياري از دوربين هاي ديجيتال براي تعيين تنظيم نور مناسب از سيستم اندازه گيري نور در مرکز تصوير Center Metering استفاده مي کنند. با اين سيستم، دوربين ميزان نور را بيشتر در محدوده اطراف مرکز لنز در نظر گرفته و نور کناره هاي لنز را کمتر تاثير مي دهد. در بسياري از شرايط اين تنظيم خوب کار مي کند، ولي در بعضي از شرايط نور دهي، ممکن است اين سيستم عکسهاي ضعيفي از لحاظ نوردهي ايجاد نمايد. اگر صحنه اي که از آن عکس گرفته مي شود داراي مناطق تيره و تاريک باشد، مثل يک روز افتابي درخشان در زير سايه درخت که اجسام داراي نقاط سايه و روشن زيادي است، معمولا استفاده از سيستم نوردهي در مرکز، يا باعث نور زياد در در بخشهاي روشن و يا نور کم در بخشهاي تيره مي شود. بعضي از دوربين هاي ديجيتال داراي سيستم اندازه گيري نور ماتريسي Matrix Metering مي باشند که صحنه را به چند ناحيه تقسيم کرده براي هر ناحيه بطور جداگانه نورسنجي مي کنند. اين کار تصويري به دست مي دهد که داراي نور متعادلي مي باشد. نورسنجي نقطه ايSpot Metering نيز يکي ديگر از روشهاي نور سنجي است که در بعضي از دوربينهاي ديجيتال بصورت اختياري قرار داده مي شود. در اين روش ، نور سنجي در يک بخش کوچک و معين در مرکز لنز انجام مي شود و به کاربر اجازه مي دهد که روي ناحيه مشخصي از صحنه نور سنجي انجام دهد.
مدهاي برنامه ريزي شده نورسنجي اتوماتيک معمولا تنظيم هاي اوليه نورسنجي را اتوماتيک نگه مي دارند و تنظيم هاي دستي براي ساير انتخاب هاي دوربين فراهم مي کنند. بعضي از دوربينها مد اولويت با ديافراگم يا شاتر را به عنوان مد دستي در اختيار کاربر مي گذارند که کاربر مي تواند درجه ديافراگم f يا سرعت شاتر را تنظيم نمايد، سپس دوربين بر اساس انتخابي که کاربر نموده است مابقي تنظيم ها را به گونه اي که تصوير مناسبي از لحاظ نور به دست آيد محاسبه کرده و تنظيم مي کند.
بعضي از دوربين ها يک مد تنظيم نور دستي دارند که به عکاس اجازه مي دهد که تا حد زيادي ذوق هنري خود را در عکسها پياده نمايد. معمولا در اين مد 4 پارامتر را مي توان تنظيم نمود: تراز سفيدي ( White balance)، تنظيم نوردهي Exposure compensation، قدرت فلاش و همزماني فلاش . انواع مختلف تنظيم رنگ نور (نظير نور هواي آزادOutdoor، زير لامپ فلورسنت، زير لامپ تنگستن، و...) تاثير به سزايي بر روي کيفيت رنگ عکس دارد. با استفاده از اين تنظيم مي توان تاثيري را که نورهاي مختلف بر روي عکس ميگذارند و باعث مي شوند رنگ عکس غير طبيعي جلوه کند حذف نمود. با استفاده از White balance مي توان اثرات نامناسب شرايط نور دهي را اصلاح نمود، مثلا ميتوان در شرايط نوري آفتابي، ابري، نور درخشان و نئون و فلورسنت نور را بگونه اي تنظيم کرد که رنگها، همانند آنچه که چشم انسان بصورت طبيعي مي بيند، در عکس منعکس شود. با استفاده از تنظيم دستي نوردهي مي توان نوردهي عکس را بدلخواه نسبت به نوردهي ايده آل اندازه گيري شده توسط دوربين تغيير داد. اين خصوصيت نظير امکاني است که عکاس در يک دوربين حرفه اي SLR براي گرفتن عکسي با نور بيشتر يا کمتر از ميزان لازم ، در اختیار دارد تا بتواند جلوه خاصي را درعکس ايجاد نمايد. با تنظيم قدرت فلاش امکان ايجاد تغيير در قدرت فلاش و با تنظيم همزماني فلاش امکان استفاده اجباري از فلاش بدون توجه به ساير تنظيمات دوربين فراهم مي آيد.
بعضي از دوربين ها امکاني را فراهم مي آورند که بنام "محدوده اتوماتيک نوردهي" يا Automatic Exposure Bracketing شناخته مي شود. با استفاده از اين امکان، هنگامي که عکس گرفته مي شود، چند فريم از عکس با تنظيم هاي نوري مختلف برداشته مي شود تا کاربر بتواند بهترين حالتي را که دوست دارد انتخاب نموده و بقيه را حذف نمايد.
منبع : سایت عکاسی
مشخصات دوربين ديجيتال – زوم اپتيکال و ديجيتال
دوربين هاي ديجيتال دو نوع زوم مختلف دارند: زوم اپتيکال و زوم ديجيتال. زوم اپتيکال نظير زومي است که در دوربين هاي استاندارد عکاسي وجود دارد. اين زوم که با استفاده از سيستم لنز انجام مي شود، اختلاف بزرگنمايي بين حداقل و حداکثر فاصله کانوني است. لازم به ذکر است که در دوربين هاي ديجيتال اين بزرگنمايي قبل از ثبت تصوير توسط CCD انجام مي شود. در مورد زوم دوربين ها آنچه اهميت دارد ميزان زوم اپتيکال آن است. در واقع، زوم ديجيتال چيزي بيش از يک حيله بازاريابي نيست و تقريبا ارزشي ندارد!
ازا اوايل سال 2000 بيشتر دوربين هاي ديجيتال با لنزهاي زوم داراي موتور عرضه مي شوند که محدوده مؤثري از زاويه باز تا تله فتو را پوشش مي دهند. زوم اپتيکال معمولا در محدوده 3X تا 10X مي باشد، ولي بالاتر هم ميتواند باشد. عبارت بزرگنمايي n برابر مي تواند کمي گمراه کننده باشد، چون مثلا عبارت 3X در مورد دوربين هاي مختلف معاني متفاوتي مي دهد. اين بخاطر اين است که فاصله کانوني واقعي در يک دوربين ديجيتال به اندازه سنسور آن بستگي دارد. بخاطر همين معمولا دروبينهاي ديجيتال براي مقايسه، عبارت بزرگنمايي معادل در مقياس 35mm براي فاصله کانوني را ذکر ميکنند که در واقع بزرگنمايي حقيقي دوربين از آن فهميده مي شود. لنز زوم 3X معمولا فاصله کانوني معادلي بين 35mm تا 140mm دارد. بعضي از دوربين ها بين محدوده کلي فاصله کانوني اشان قابليت زوم تدريجي را دارا بوده و بعضي ديگر فقط در 2 يا 3 گام از پيش تنظيم شده بيشتر زوم نمي کنند.
زوم ديجيتال چيزي بيش از بريدن ناحيه مياني تصوير توسط نرم افزار دوربين نيست. تصويري که با زوم ديجيتال 2X گرفته شده است، چه روي مانيتور و چه در هنگام پرينت، با نصف وضوح اوليه اش ديده مي شود. ولي در دوربين با استفاده از نرم افزار پيچيده اي سعي مي شود با ميان يابي نقاط ، وضوح اوليه خود را باز يابد. در اين حال، تعدادکمتري از پيکسل هاي اوليه در بازسازي تصوير بزرگ شده مشارکت مي کنند که باعث عدم شارپ بودن تصوير مي شود. بعضي از دوربينهاي ديجيتال فقط زوم ديجيتال دارند و در بعضي ديگر اين امکان به عنوان مشخه اي اضافه بر زوم اپتيکال در دوربين قرار داده شده است. بهر حال زوم ديجيتال از اهميت چنداني برخوردار نمي باشد.
براي کار با دوربين در فاصله نزديک، معمولا گزينه عکس ماکرو در دوربين ها وجود دارد که امکان عکس برداري در فاصله 3 سانتيمتري را فراهم مي کند. ولي معمولا محدوده فاصله کانوني در حدود 10 تا 50 سانتيمتر را پشتيباني مي کند.
منبع :سایت عکاسی
اگر می شه در مورد تکنولوژی های جدیدی که دوربین های دیجیتال ساپورت می کنند یه توضیح بدین (مثلا تشخیص چهره) و بگین که تا چه حد مفید و تا چه حد تبلیغاتی هستند.
ممنون
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در دنياي عكاسي يك مساله كاملا واضح است: در اغلب موارد از سهپايه ، كه موثرترين وسيله براي تهيه عكسهاي شارپ است، استفاده نميشود.
سيستمهاي لرزه گير كه به نامهاي مختلفي مانند Vibration Reduction ، Optical Stabilization و يا Anti Shake معروفند، براي رفع اين نياز همگاني ابداع شدند: نياز به تهيه عكسهاي شارپ بدون استفاده از سه پايه!
با استفاده از اين سيستمها ، امكان تهيه عكسهاي شارپ با سرعتهايي از شاتر وجود دارد كه قبلا فقط با سه پايه امكان داشت. اولين بار اين سيستمها در سال 1994 در دوربينهاي ارزانقيمت Nikon و بعد در سال 1996 در لنزهاي Canon براي دوربينهاي EOS SLR عرضه شدند. از آن زمان تاكنون اين سيستمها به يكي از مهمترين و باارزشترين فناوريهاي عكاسي تبديل شدهاند.
امروزه در تعداد زيادي از لنزهاي كانن (كه با علامت IS مشخص ميشوند) و نيكون (كه با علامت VR مشخص ميشوند) و نيز اخيرا در لنزهاي شركت سيگما، از اين سيستم استفاده شده است. همچنين در دوربينهاي غيرSLR مانند
Konica Minolta A2, A1, A200, Z3 ، Canon Powershot S1 IS ، Nikon 8800 و Panasonic Lumix FZ10, FZ20, FX5 و ... اين سيستمها بكار رفته اند. اخيرا در دوربين SLR جديد Konica Minolta 7D نيز اين سيستم در خود دوربين بكار رفته است.
كارآيي
دركارآيي اين سيستمها شك نكنيد! امكان استفاده از 2 ( و يا در برخي موارد 3) پله پايينتر سرعت شاتر عملا اثبات شده است و اين يعني به واقعيت پيوستن يك رويا.
اما استفاده از اين سيستمها نكاتي دارد كه بدون توجه به آنها ممكن است نتوان از تمام كارآيي اين سيستمها استفاده نمود.
1- اين سيتستمها قادر نيستند از محو شدگي عكسها بعلت حركت سوژه جلوگيري كنند. بجز استفاده خاص آنها براي Paning، براي عكاسي از موضوعات متحرك كاربرد ندارند. بنابراين اين سيستمها براي عكاسيهاي ورزشي( بجز ورزشهايي كه امكان استفاده از حالت Paning در آنها وجود دارد) مفيد نخواهند بود.
2- كلا تهيه عكسهاي شارپ در بسياري از اوقات به شانس نيز بستگي دارند. اگر كاربر تكنيك خوبي داشته باشد، اين سيستمها ميتوانند او را براي رسيدن به عكسهاي شارپ ياري كنند و احتمال تهيه چنين عكسهايي را بالا ببرند. اما در اغلب اوقات نميتوانند اشتباهات تكنيكي كاربر را جبران كنند. پس در عكاسي، تكنيك و دقت بالا هميشه لازم است.
3- توصيه ميشود كه براي استفاده از اين سيستمها بايد طريق منظره ياب سوژه مورد نظر را ديد و منتظر سكون سوژه شد و سپس دكمه شاتر را زد. در لنزهاي نيكون اين امكان وجود دارد كه لرزهگير را درست در هنگام نوردهي بكار بياندازيم، اما كلا اين روش چندان مورد قبول نيست.
4- در مورد سوژه هاي دور، امكان استفاده از 2 يا حتي 3 پله پايينتر سرعت شاتر وجود دارد. اما براي موضوعات نزديك بايستي از سرعتهاي بيشتر شاتر استفاده شود.
5- اين سيستمها براي عكاسان طبيعت نيز بسيار جذاب است. چرا كه امكان استفاده از ديافراگمهاي كوچكتر (يك يا دو عدد بزرگتر F ) و در نتيجه افزايش عمق ميدان وجود دارد. بنابراين فوكوس بهتر و دقيقتر در مورد سوژه هاي نزديك از فوايد استفاده از اين سيستمها خواهد بود.
6- امكان استفاده از سرعت 1/50 ثانيه با فاصله كانونيهاي 380-420 ميليمتر در دوربينهاي غير SLR وجود دارد. در دوربينهاي Konica Minolta A2 و Canon S1 IS و Panasonic Lumix اين گونه عكسها به مراتب بهتر از دوربينهاي سنگين SLR خواهند بود كه در آنها ضربه آينه خود يك مشكل عمده در ايجاد لرزش محسوب ميشود.
7- اثرات سيستمهاي لرزهگير در فاصله كانونيهاي زياد به مراتب بيشتر از فاصله كانونيهاي كم و عكاسي وايد است.
8- كلا بسياري از عكاسان حرفه اي در هنگام عكاسي قادرند دوربين را تا حد بسيار زيادي بدون حركت نگه دارند. اين افراد ممكن است در سرعتهايي از شاتر به سمت استفاده از سيستمهاي لرزه گير روي بياورند كه ديگر در آن سرعتهاي پايين، از اين سيستمها نيز كاري ساخته نباشد.
مكانيسم
سيستمهاي لرزه گير يك مكانيسم بسيار منطقي دارند. ميزان و جهت حركت نامطلوب را تشخيص ميدهند و با ايجاد يك حركت مخالف به همان اندازه در اجزاي لنز (و يا CCD در دوربين Konica )، حركت و لرزش را خنثي ميكنند. در مورد لنز، معمولا يك جزء يا گروهي از چند جزء در ساختمان لنز (با ضريب 1.0X ) در اين حركت دخيلند. تشخيص ميزان و جهت حركت نيز بر عهده حسگرهاي Gyro است كه اطلاعات خود را به پردازشگر منتقل خواهند كرد.
سيستمهاي لرزه گير و سه پايه
آيا هنگام استفاده از سه پايه، بايد سيستم لرزه گير را خاموش كرد ؟
بر اساس اطلاعاتي كه كانن در اين زمينه منتشر كرده است، در هنگام استفاده از سه پايه بهتر است لرزه گير خاموش باشد. احتمالا وقتي كه حركتي وجود نداشته باشد، اين سيستمها در يك سيكل معيوب مي افتند كه باعث كاهش شارپنس عكس خواهند شد.
اما اين همه ماجرا نيست. در يك سري از لنزهاي كانن كه ليست آنها را در زير مشاهده ميكنيد، حسگر سيستم لرزه گير، خود تشخيص ميدهد كه دوربين روي 3 پايه است و سيستم لرزهگير را وارد حالت Tripod خواهد كرد كه در اين حالت، اين سيستم ميتواند لرزشهاي ناشي از حركت آينه و حركت شاتر را، در سرعتهاي پايين جبران كند.
EF 28–300mm f/3.5–5.6L IS USM
EF 70–200mm f/2.8L IS USM
EF 70–300mm f/4.5–5.6 DO IS USM
EF 300mm f/2.8L IS USM
EF 400mm f/2.8L IS USM
EF 400mm f/4 DO IS USM
EF 500mm f/4L IS USM
EF 600mm f/4L IS USM
كاربرد سيستمهاي لرزه گير در Paning
سيستمهاي لرزه گير در دو جهت افقي و عمودي عمل ميكنند و تمام لرزشهاي موجود در اين دو محور را خنثي ميكنند. حال فرض كنيد كه ميخواهيد از يك دوچرخه سوار، عكسي با پس زمينه محو تهيه كنيد. بالاجبار در اين حالت بايد دوربين را در جهت حركت سوژه، حركت دهيد. در اين گونه مواقع اگر سيستم لرزه گير روشن باشد ، عكس كاملا محو خواهد شد.
در اينجا ميتوان محور افقي سيستم لرزه گير را خاموش كرد تا حركت لازم دوربين در اين جهت را خنثي نكند. اما چرا محور عمودي را روشن نگه داريم؟ اگر محور عمودي را روشن نگه داريم، سيستم ميتواند حركتهاي نامطلوب دست در جهت بالا و پايين را درهنگام Paning حس كرده و در نتيجه عكس حاصله داراي يك پس زمينه محو عالي خواهد بود. در غير اينصورت در پس زمينه محو بعلت حركات عمودي دست، موجهايي مشاهده خواهد شد.
د [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عكس سمت چپ بدون استفاده از لرزه گير تهيه شده است. به وجود موج در پس زمينه محو دقت كنيد و آنرا با پس زمينه محو يكدست سمت راست مقايسه نماييد كه با سيستم لرزه گير paning تهيه شده است.
در لنزهاي IS كانن حالت خاموش بودن محورافقي با استفاده از يك سوييچ روي لنز قابل انتخاب است (mode 2). در لنزهاي سيگما نيز سيستم مشابهي وجود دارد. اما در لنزهاي نيكون سوييچي وجود ندارد بلكه خود سيستم VR لنز حركت افقي دوربين را حس كرده و لنز را در حالت Paning قرار ميدهد.
اما بخاطر داشته باشيد كه اين سيستم در مورد سوژه هايي كه در هنگام حركت افقي، حركات بالا و پايين نيز دارند، نميتواند كاربرد داشته باشد. بنابراين در هنگام عكاسي از كانگورو اين سيستم را كلا خاموش كنيد
منبع :سایت عکاسی
چشم حتمآ ................:11:نقل قول:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]نقل قول:
فناوری تشخیص چهره (Face detection) این فناوری که به نازگی در دوربینهای دیجیتال غیر حرفه ای بکار گرفته شده جزئی از فناوری فکوس خودکار دوربینها محسوب میشود.
فناوری تشخیص چهره جهت بر طرف کردن یک مشکل مهم در عکاسی از افراد که البته گاهی واقعا برای کاربران آزار دهنده بود بوجود آمده است. دقت داشته باشید که این فناوری فقط در هنگام عکاسی از افراد بکار میرود و در عکاسی از اشیاء و یا منظره و ... هیچ تاثیری ندارد. تا قبل از این در هنگام عکاسی از افراد بسیار اتفاق می افتاد که فکوس خودکار دوربین بر روی اشیاء دیگر موجود در صحنه و یا چهره یک نفر از چند نفر فکوس میکرد و در عکس گرفته شده چهره همه یا تعدادی از افراد به صورت تار در میامد با استفاده از این فناوری در هنگام عکاسی از یک یا چند نفر فکوس خودکار دوربین چهره ی افراد را تشخیص داده و بر روی آنها فکوس کرده و از بقیه اشیاء موجود در صحنه عکاسی صرفنظر میکند، در نتیجه در عکس گرفته شده چهره تمامی افراد به صورت واضح و روشن ثبت میشود.
در سال جاری میلادی (2007) بیشتر شرکتهای بزرگ تولید کننده دوربین دیجیتال، دوربینهای جدید خود را به این فناوری مجهز کرده اند. که اولین آنها شرکت Fujifilm و با صرفه ترین (از نظر قیمت) و یکی از با دقت ترین دوربین شامل این فناوری دوربین های شرکت Canon است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هنگام خرید دوربین دیجیتال یکی از مواردی که ذهن خریدار را مشغول می کند این است که با توجه به اینکه اکثر دوربینهای دیجیتال قابلیت فیلم برداری را به همراه دارند مخصوصا در مدلهای جدیدتر و گرانتر که کیفیت فیلم برداری آنها قابل ملاحظه است، آیا یک دوربین عکاسی که قابلیت فیلم برداری آن بالاست و البته گرانقیمت هم است می تواند جای یک دوربین فیلم برداری را نیز پر کند تا نیازی به خرید آن نباشد؟ و یا با خرید یک دوربین فیلم برداری که قابلیتهای عکاسی بالایی دارد میتوان جای خرید یک دوربین دیجیتال را پر کرد؟
تا پیش از این پاسخ به این سئوال به راحتی منفی بود و قابلیت فیلم برداری در دوربینهای عکاسی دیجیتال و قابلیت عکاسی در دوربینهای فیلم برداری بیشتر حالت لوکس و دکوری داشت و عملا کاربرد مفیدی نداشتند و فقط در مدلهای خاص کیفیت قابل قبول بود. اما اخیرا شرکتهای الکترونیکی قابلیتهای دوربینهای دیجیتال و فیلم برداری خود را بسیار بهبود بخشیده اند و معمولا با قیمتهای مناسبتری میتوان یک محصول با امکانات ترکیبی مناسب را خریداری کرد و تصمیم گیری در این مورد برای کاربران خانگی دشوارتر شده است. همانطور که بیان شد این مطلب برای کاربران خانگی و غیر حرفه ای مطرح است و برای کاربران حرفه ای اصلا مطرح نیست. (آیا میدانستید که در دوربینهای دیجیتال حرفه ای یا DSLR فقط بعد از گرفتن عکس تصویر مورد نظر در صفحه نمایش دوربین قابل مشاهده است و عکاس تا قبل از آن فقط از طریق چشمی دوربین میتواند سوژه را مشاهده کند و اینکه دوربینهای عکاسی حرفه ای اصلا قابلیت فیلم برداری را ندارند!!!)
در ادامه مزایا و معایب خرید دوربین عکاسی دیجیتال و دوربین فیلم برداری جهت پر کردن جای یک دیگربیان خواهد شد:
- دوربین عکاسی دیجیتال + فیلم برداری:
مزایا:
- کیفیت خوب عکاسی در همه شرایط
- ابعاد مناسب دوربین و راحتی در جابجایی
- فلش با قدرت مناسب (دوربینهای فیلم برداری یا مجهز به فلش نیستند یا قدرت فلاش آنها کم است)
معایب:
- عمر باطری کم به نسبت دوربینهای فیلم برداری
- محدودیت صفحه نمایش (صفحه نمایش معمولا ثابت، با ابعاد کوچک و کیفیت کمتر)
- زمان فیلم برداری بسیار محدود (معمولا چندین دقیقه)
- حجم زیاد فایلهای فیلم برداری شده
- کیفیت پایین صدا در هنگام فیلم برداری
- امکانات و تنظیمات محدود در حالت فیلم برداری
- دوربین فیلم برداری + عکاسی:
مزایا:
- قابلیت بزرگنمایی (زوم نوری) بسیار بیشتر
- صفحه نمایش گردان و بزرگتر با کیفیت بالاتر
- کیفیت بالای صدا و تصویر در هنگام فیلم برداری
معایب :
- کیفیت پایین در هنگام عکاسی (مخصوصا در نور کم)
- عدم امکان تغییر تنظیمات مختلف مربوط به عکاسی
- معمولا فاقد فلاش جهت عکاسی در نور کم یا دارای فلاش ضعیف
- حجم بزرگتر نسبت به دوربینهای عکاسی
هرکسی را بهر کاری ساخته اند: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با همه مطالبی که بیان شد باز هم به نظر می رسد در صورتی که قصد خرید همزمان یک دوربین عکاسی دیجیتال و یک دوربین فیلم برداری را دارید بجای خرید یک مدل با قابلیت بالا خرید یک دوربین دیجیتال در حد متوسط و یک دوربین فیلم برداری با امکانات مناسب فیلم برداری به صرفه تر و منطقی تر باشد. چون در هر حال مطمئن باشید کیفیت عکس دوربینهای فیلم برداری کنونی به پای یک دوربین عکاسی دیجیتال در حد متوسط هم نمی رسد و همینطور کیفیت و امکانات فیلم برداری دوربینهای عکاسی دیجیتال رده بالا نیز از یک دوربین فیلم برداری معمولی کمتر است.
البته دوربینهای جدید ترکیبی یا دوربینهای دیجیتال hybrid قرار است دقیقا جای هر دو را پر کنند، که در آینده آنرا بیان خواهم کرد.
منبع : وبلاک گل کاری
جبران نوردهی چيست؟
يک نقطه شروع مناسب براي رسيدن به تنظيم نور صحيح، درست بودن تنظيم نور از نظر عکاس است. اين بدان معني است که ممکن است عکسي که از لحاظ نوري بيش از حد روشن يا تاريک است بخاطرالقاي حس خاصي از نظر عکاس عکس مناسبي بنظر برسد. به عبارت ديگر مي توان گفت تنظيم نور را بايد از ديدگاه فني مورد مطالعه قرار داد.
از لحاظ تکنيکي دوربين هاي ديجيتال بر اساس اطلاعاتي که نورسنجشان فراهم مي کند تنظيم نور صحيح را محاسبه و انتخاب مي کنند. در حالي که اين روش در بييشتر موارد خوب عمل مي کند، ممکن است در بعضي شرايط نتايجي را به دست دهد که از لحاظ فني درست نباشد.
براي رفع اين مشکلات گاه به گاه، بيشتر دوربين هاي ديجيتال با امکان استفاده از جبران نوري –Exposure compensation – تجهيز شده اند. جبران نوري اشتباه به وجود آمده در تنظيم نور دوربين را اصلاح مي کند. بطور کلي، دروبين ها از جبران نوري در محدوده مثبت و منفي دو گام نوري 2EV± استفاده مي کنند. بسياري از دوربين هاي ديجيتال جبران نوري با تغييرات گام ۳/۱ EV بکار مي برند، در حالي که بعضي از دوربين هاي پيشرفته تر افزايش با گام ۲/۱ EV را فراهم
مي کنند.
يک ايده ساده
بطور ساده مي توان گفت در جبران نوري مقادير مثبت روشنايي تصوير را زياد و مقادير منفي تصوير را تاريک تر مي کند. احتمالا ساده ترين راه براي توضيح عملکرد جبران نوري اين است که تاثير جبران نوري بر روي تنظيم نور را با چند مثال توضيح دهيم.
موضوع مورد مطالعه يک مجسمه قديمي در يک پارک است. براي اين عکسها، از دوربين Casio QV8000SX استفاده شده است که اطلاعات بسيار کاملي از تصوير را بصورت EXIF ضبط مي کند. به علاوه، زوم بالاي اين دوربين (8X) يکي ديگر از دلايل انتخاب آن بوده است. براي مقايسه صحيح بين عکسها، يک عکس با جبران نوري صفر گرفته شده است که ساير عکسها با اين عکس که داراي تنظيم نور صحيح است مقايسه شوند.
جبران نوري "1EV+"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جبران نوري "0"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جبران نوري "1.00EV-"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همانطور که در اين عکسها ديده مي شود اثر جبران نوري بر روي عکس بسيار زياد است. نتايج دقيق تر را مي توان با کاهش و افزايش جبران نوري با گام کوچکتر به دست آورد. در واقع، بعضي از دوربين ها مي توانند اين کار را بصورت خودکار انجام دهند. يک عکس با تنظيمي که نورسنج انجام داده است مي گيرند و دو عکس ديگر يکي با جبران نوري مثبت و ديگري منفي مي گيرند. به اين کار محدوده بندي تنظيم نور –Exposure Bracketing- گفته مي شود.
براي اينکه تغييرات دقيقتر تصوير بااستفاده از جبران نوري با گام کوچکتر نشان داده شود، 3 تصوير از يک موضوع ثابت را در نظر مي گيريم.
جبران نوري "0.75EV+"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جبران نوري "0"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جبران نوري "0.75EV-"
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شبيه ساير موارد مطرح در عکاسي، بهترين راه براي ياد گرفتن استفاده از جبران نوري تجربه کردن آن است. بعضي اوقات ، ممکن است با تغييرات اندکي بر روي تنظيم نوري پيشنهاد شده توسط نورسنج دوربين عکسي بسيار بهتر از لحاظ طيف رنگها و موفقيت عکس درنظر بينندگان به دست آيد. تاريک کردن درياي طوفاني در حد3/1- EV مي تواند حس ترس را القا نمايد، در حالي که زياد کردن جبران نوري در حد3/1+ EV مي تواند کودکي را که در حال تاب بازي است شادتر و روشن تر نشان دهد.
سیستم فوکوس خودکار چگونه کار می کند؟
فوکوس خودکار یک سیستم ارزشمند است که امروزه در بیشتر دوربینها وجود دارد و باعث صرفه جویی در زمان می شود. در بیشتر حالات، این سیستم به بالاتر رفتن کیفیت عکسی که می گیریم کمک زیادی میکند.
در این مقاله، در مورد دو نوع سیستم فوکوس خودکار موجود مطالبی را خواهید آموخت. ضمنا ترفندهایی را یاد می گیرید که از مات شدن عکسهایتان بر اثر اشتباه سیستم فوکوس خودکار جلوگیری نمایید.
فوکوس خودکار چیست؟
سیستم فوکوس خودکار یا اتوفوکوس (AF) را می توان سیستم فوکوس برقی نیز نامید، چون از یک کامپیوتر برای به حرکت در آوردن یک موتور مینیاتوری و فوکوس لنز برای شما بهره میگیرد. فوکوس عبارت است از حرکت به عقب و جلوی اجزائی از لنز تا زمانی که دقیقترین تصویر ممکن بر روی فیلم یا سنسور تصویر تشکیل شود. باتوجه به فاصله سوژه از دوربین، لنز باید فاصله مشخصی از سنسور بگیرد تا بتواند تصویر واضحی را تشکیل دهد.
در بیشتر دوربینهای پیشرفته، فوکوس خودکار یکی از امکانات خودکاری است که برای راحتی گرفتن عکس در دوربین تعبیه شده است. کلا دو نوع سیستم فوکوس خودکار وجود دارد: سیستم فعال و غیر فعال، در بعضی از دوربین ها ممکن است از ترکیبی از این دو سیستم استفاده شود. بطور کلی، در گذشته، دوربینها بیشتر از سیستم فعال استفاده میکردند، در حالی که بیشتر دوربینهای SLR حرفهای با لنزهای قابل تعویض و دوربین های اتوماتیک امروزی، از سیستمهای غیر فعال بهره میگیرند.
فوکوس خودکار فعال
در سال 1986، شرکت پولاروید از نوعی سیستم فاصله یاب صوتی (سونار)، مشابه آنچه که زیر دریاییها در زیر دریا بکار میبرند، برای یافتن فاصله دوربین تا سوژه استفاده نمود. این دوربین با یک پخش کننده، اصواتی با فرکانس بسیار بالا منتشر می کرد و سپس امواج برگشتی را دریافت مینمود. این مدلها که شامل Polaroid Spectra و SX-70 بودند، زمانی را که طول میکشید تا امواج برگشتی اولتراسونیک به دوربین برسند محاسبه نموده و فوکوس لنز را بر اساس آن تنظیم می کردند. استفاده از صوت، محدودیتهای خاص خود را داشت، مثلا اگر میخواستید از درون یک اتوبوس با پنجرههای بسته عکس بگیرید، امواج صوتی بجای برخورد به سوژه مورد نظر در بیرون اتوبوس، به شیشه برخورد میکرد و باعث می شد تا دوربین در فوکوس اشتباه نماید.
این سیستم پولاروید، یک سیستم کلاسیک فعال محسوب میشد. این سیستم بخاطر این فعال نامیده میشد که دوربین برای تشخیص فاصله جسم تا دوربین، چیزی را از خود انتشار میداد (در این مورد امواج صوتی).
سیستم فوکوس خودکار فعال روی دوربینهای امروزی، بجای امواج صوتی از سیگنالهای مادون قرمز استفاده میکنند که برای فوکوس روی اشیائی تا فاصله 6 متر و کمی بیشتر تا دوربین عالی عمل میکند. سیستمهای مادون قرمز از تکنولوژیهای مختلفی برای سنجش فاصله جسم استفاده میکنند. این سیستمها معمولا شامل تکنولوژیهایی نظیر:
- مثلث بندی
- سنجش میزان نور مادون قرمز برگشتی از جسم
- زمان
میباشند.
مثلا در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] سیستمی شرح داده شده که یک پالس نور مادون قرمز را به سمت جسم می تاباند و از میزان نور بازتاب شده برای تشخیص فاصله جسم تا دوربین استفاده میکند. سیستم مادون قرمز، یک سیستم فعال محسوب میشود، چون دوربین همیشه باید یک انرژی نوری مادون قرمز نامرئی را هنگام فوکوس به بیرون دوربین بفرستد و آن را پس بگیرد.
تصور دوربینی که مانند پولاروید بجای امواج صوتی امواج مادون قرمز به بیرون میفرستد، کار مشکلی نیست. جسم نور مادون قرمز را به سمت دوربین منعکس میکند و ریزپردازنده دوربین، زمان بین ارسال و دریافت امواج را محاسبه میکند. با این اختلاف زمانی و مشخص بودن سرعت امواج، می توان فاصله دقیق را محاسبه نمود و به موتورهای لنز، فرمان لازم برای حرکت به سمت جلو یا عقب، برای رسیدن به فاصله مورد نظر را صادر کرد. این فرآیند فوکوس تا زمانی که کاربر شاتر را تا نیمه فشرده نگاه داشته باشد مرتب تکرار می شود. تنها تفاوت بین این سیستم و سیستم اولتراسونیک در سرعت پالسها میباشد. امواج اولتراسونیک با سرعت صدها کیلومتر در ساعت حرکت میکنند (شرعت صوت)، در حالی که سرعت امواج مادون قرمز صدها هزار کیلومتر در ثانیه (سرعت نور) است.
سنجش امواج مادون قرمز نیز دچار مشکلاتی میباشد. مثلا:
- یک منبع امواج مادون قرمز از یک شعله آتش (مثلا شمعهای کیک تولد) میتواند سنسور سیستم مادون قرمز را دچار سردرگمی نماید.
- یک جسم سیاه می تواند شعاع نوری مادون قرمز را جذب نموده و برگشتی نداشته باشد.
- شعاع مادون قرمز ممکن است توسط چیزی جلوتر از سوژه مورد نظر برگشت داده شود و به سوژه مورد نظر ما نرسد.
یکمزیت سیستم فوکوس فعال این است که براحتی در تاریکی مطلق کار میکند و عکاسی با فلاش را بسیار موثر و راحت میکند.
روی هر دوربینی که از سیستم مادون قرمز استفاده میکند، می توانید هم پخش کننده نورمادون قرمز و هم دریافت کننده آن را در جلوی دوربین، تقریبا نزدیک منظره یاب مشاهده نمایید.
برای استفاده موثر از سیستم فوکوس خودکار مادون قرمز، باید مطمئن شویم که هم پخش کننده و هم دریافت کننده مادون قرمز مسیر باز و بدون تداخلی تا سوژه مورد نظر دارند و مثلا در جلوی آنها یک توری یا نرده _همانند قفسهای باغ وحش – وجودندارد. اگر سوژه دقیقا در وسط نباشد، ممکن است نور از جسم دیگری که مد نظر ما نیست بازگردانده شود و فوکوس در نقطه اشتباه صورت بگیرد. بنابر این باید همیشه هنگام فوکوس سوژه را در میان کادر قرار داد. اشیاء بسیار درخشان یا نورهای درخشان ممکن است تشخیص نور برگشتی برای دوربین را با مشکل مواجه نمایند، بنابر این تا حد ممکن از قرار دادن چنین مواردی در کادر اجتناب نمایید.
سیستمها فوکوس خودکار غیر فعال
سیستمهای فوکوس خودکار غیر فعال در بیشتر دوربین های SLR و اتوماتیک امروزه مشاهده می شود و فاصله جسم تا دوربین را با تحلیل کامپیوتری تصویری که دریافت میکند انجام میدهد. دوربین منظره واقع در کادر را در نظر میگیرد و با عقب و جلو بردن لنز، بهترین فوکوس ممکن را جستجو میکند.
سنسور فوکوس مورد استفاده یک CCD است (از جنس همان سنسورهای تصویر دوربینهای دیجیتال) که ورودی الگوریتمهایی را که کنتراست اجزاء واقعی تصویر را محاسبه میکند، فراهم مینماید. سنسور CCD مورد استفاده معمولا یک نوار باریک 100 یا 200 پیکسلی است. نور تشکیل شده از لنز به این باریکه برخورد میکند و ریز پردازنده دوربین مقادیر شدت نور در هر پیکسل را مورد بررسی قرار میدهد. تصاویر زیر به شما کمک میکند تا آنچه را که دوربین می بیند، درک نمایید:
منظره خارج از فوکوس
تصویر خارج از فوکوس روی نوار باریک
منظره فوکوس شده
تصویر فوکوس شده روی نوار باریک ریز پردازنده دوربین به پیسکلهای روی نوار سنسور نگاه میکند و تفاوت شدت نور در سلولهای همجوار را اندازه میگیرد. اگر منظره خارج از فوکوس باشد، پیسکلهای مجاور دارای شدت نورهای مشابه هم میباشند. ریزپردازنده لنز را حرکت میدهد و دوباره پیکسلهای سنسور را بررسی میکند و میبیند که آیا اختلاف بین شدت نور پیکسلهای مجاور بیشتر شده (رو به فوکوس) یا کمتر شده است. سپس ریزپردازنده به جستجوی نقطهای میپردازند که بیشترین اختلاف شدت بین پیکسلهای مجاور وجود داشته باشد، این نقطه، بهترین موقعیت فوکوس است. به تفاوت پیکسلها در مستطیلهای قرمز توجه نمایید: در مستطیل بالایی، تفاوت در شدت نور بین پیکسلهای مجاور بسیار جزئی است، در حالی که در مستطیل پایینی، این تفاوت بیشتر شده است. چیزی که در مستطیلهای قرمز میبینید، همان چیزی است که ریز پردازنده دوربین میبیند و بر اساس آن موتور لنز را به عقب و جلو میبرد.
در سیستم غیر فعال فوکوس باید نور و کنتراست در تصویر وجود داشته باشد تا بتواند وظیفه خود را بخوبی انجام دهد. در تصویر باید جزئیاتی موجود باشد تا کنتراست کافی ایجاد نماید. اگر بخواهید از یک دیوار خالی یا یک جسم بزرگ با رنگ یکنواخت عکس بگیرید، دوربین نمیتواند پیکسلهای مجاور را مقایسه نماید و بنابر این در فوکوس دچار مشکل میشود.
در سیستم فوکوس غیر فعال همانند سیستم های فعال مادون قرمز یا اولتراسونیک، محدودیتی برای فاصله جسم تا دوربین وجود ندارد. ضمنا سیستم فوکوس غیر فعال، براحتی از میان یک پنجره نیز فوکوس را براحتی انجام میدهد، چون آن هم، همانطور که شما میبینید، تصویر را میبیند.
سیستمهای فوکوس غیر فعال معمولا نسبت به جزئیات در راستای عمودی واکنش نشان میدهند (یعنی سنسورهای فوکوس معمولا افقی قرار گرفتهاند). وقتی دوربین را بصورت افقی نگاه داشتهاید، سیستم فوکوس غیر فعال برای فوکوس روی یک کشتی واقع در افق مشکل دارد، ولی براحتی روی یک میله پرچم فوکوس میکند. اگر دوربین را در وضعیت افقی معمولی نگاه داشتهاید، سعی نمایید روی لبههای عمودی اشیاء فوکوس نمایید. برعکس در صورتی که دوربین را در وضعیت عمودی نگاه داشتهاید، بهتر است روی جزئیات افقی فوکوس نمایید.
در طراحی دوربینهای جدیدتر و گرانقیمتتر سعی شده که از ترکیبی از سنسورهای افقی و عمودی برای حل این مشکل استفاده شود. اما هنوز جلوگیری از سردرگمی دوربین بر اثر فوکوس روی اجسام با رنگ یکنواخت بر عهده عکاس است.
باید با نگاه کردن از درون منظره یاب به یک تصویر کوچک یا کلید برق بر روی یک دیوار بزرگ خالی، ببینید سنسور فوکوس خودکار دوربینتان چه سطحی را میپوشاند. دوربین را از راست به چپ حرکت دهید و ببینید در چه نقطهای دچار سردرگمی می شود. نقطه حساس و موثر فوکوس را در دوربینتان پیدا نمایید و برای فوکوس دقیقتر و سریعتر، سوژه مورد نظر را در این نقطه قرار دهید و بعداز فوکوس کادربندی لازم را برای عکس انجام دهید.
آیا سیستمهای فوکوس خودکار همیشه سریعتر و دقیقتر هستند؟
نهایتا تشخیص اینکه سوژه مورد نظر در فوکوس قرار دارد یا نه بر عهده عکاس است. دوربین صرفا در این تصمیم گیری به شما کمک می کند. دو عامل اصلی مات شدن تصویر در هنگام استفاده از سیستم فوکوس خودکار عبارتند از:
- فوکوس اشتباه دوربین بر روی پس زمینه یا جلو زمینه
- حرکت کردن دوربین هنگام فشار دادن دکمه شاتر
چشم شما دارای یک سیستم فوکوس خودکار بسیار سریع است. این آزمایش ساده را انجام دهید: دستتان را در نزدیکی صورت تان نگاه دارید و روی آن فوکوس کنید. بعد بسیار سریع روی جسمی دورتر از دستتان توجه نمایید. جسم واقع در دور دست واضح است، ولی دست شما واضح و در فوکوس نیست. دوباره به دستتان نگاه نمایید. دستتان واضح است، ولی از گوشه چشم می بینید که جسم دور مات شده است. دوربین شما با این سرعت و دقت قادر به فوکوس روی اجسام دور و نزدیک نیست، بنابر این شما باید به آن کمک نمایید.
قفل فوکوس: راهی برای گرفتن تصاویر با فوکوس عالی
کاربر دوربین می تواند با استفاده نامناسب باعث اشتباه سیستم فوکوس خودکار دوربین شود. قرار دادن دو نفر در میان کادر ممکن است باعث تار شدن تصویر شود، چرا که دوربین روی فضای خالی بین آنها _فضای بین دو کروشه_ فوکوس مینماید. چرا؟ چون سیستم فوکوس خودکار دوربین معمولا در مد منظره در پس زمینه – دور دست- فوکوس می کند و در اینجا پس زمینه فضایی است که از میان دو نفر دیده میشود.
راه حل این است که سوژههای خود را خارج از مرکز قرار دهید و از قفل فوکوس دوربینتان استفاده نمایید. معمولا، قفل فوکوس با فشردن شاتر تا نیمه و نگاه داشتن آن فعال می شود، اکنون در حالی که شاتر ار تا نیمه نگاه داشته اید و روی سوژه مورد نظر فوکوس کردهاید میتوانید کادر بندی مورد نظر خود را اعمال نمایید. مراحل کار به این ترتیب است:
1- تصویر را بصورتی ترکیب بندی نمایید که سوژه در یک سوم راست یا چپ تصویر واقع شود. (تصاویری که به این صورت ترکیب بندی شوند چشم نوازترند). شما بعدا دوباره به این کادربندی بر میگردید.
2- دوربین را به سمت چپ و راست حرکت دهید، به گونهای که کروشه وسط تصویر روی سوژه مورد نظر واقع شود.
3- شاتر را تا نیمه فشار دهید تا دوربین روی سوژه مورد نظر فوکوس نماید. انگشت خود را در همین وضعیت روی شاتر نگاه دارید.
4- به آرامی دوربین را به سمت راست یا چپ (یا احیانا بالا و پایین) حرکت دهید تا کادر بندی مورد نظر در بخش 1 را به دست آورید. شاتر را تا آخر فشار دهید تا عکس گرفته شود. ممکن است برای عادت کردن به این روش به کمی تمرین و تمرکز نیاز داشته باشید، ولی نتیجه کار عالی است.
ضمنا میتوانید از همین روش در وضعیت عمودی نیز استفاده نمایید، مثلا هنگامی که یک کوه یا ساحل را در پس زمینه عکس دارید.
چه هنگامی باید از فوکوس دستی استفاده نماییم؟
حلقه فوکوس دستی روی دوربینهای SLR و بعضی از دوربین غیر SLR وجود دارد. در بعضی از دوربینهای اتوماتیک نیز، با استفاده از چرخاندن یک گردونه یا فشار یک دکمه، میتوان بصورت دستی فوکوس نمود. وقتی میخواهید از یک حیوان پشت نرده یا قفس در باغ وحش عکس بگیرید، سیستم فوکوس خودکار دوربین احتمالا بجای فوکوس روی حیوان، روی میلهها یا سیم توری قفس فوکوس میکند. در دوربینهایی که دارای فوکوس دستی هستند در چنین مواردی از فوکوس دستی استفاده نمایید:
- یک لنز زوم روی دوربینی با سیستم فوکوس فعال دارید و جسم شما بیش از 7-8 متر فاصله دارد.
- دوربینی با سیستم فوکوس غیر فعال دارید و جسم مورد نظر دارای حزئیات کمی است و یا جزئیاتی ندارد، همانند یک یک پیراهن سفید کامل بدون کراوات.
- سوژه شما دارای نور کافی نیست یا خیلی درخشان است و بیشتر از 7-8 متر فاصله دارد.
- در حال عکاسی ماکرو هستید که عمق میدان شما بسیار باریک است و دوربین دقیقا در محل مورد نظر شما فوکوس نمیکند.
- سایر مواردی که فکر میکنید سیستم فوکوس خودکار دوربین، قادر به فوکوس مورد نظر شما نیست.
سیستم فوکوس خودکار دوربینهای ویدئویی
سیستم فوکوس در یک دوربین ویدئویی، سیستم غیر فعال است که معمولا از ناحیه مرکزی تصویر برای فوکوس استفاده مینماید. هر چند این مکانیزم برای فوکوس سریع مناسب است، ولی دچار مشکلات خاص خود نیز میباشد:
- می تواند در شرایط خاصی عکسالعمل کندی داشته باشد.
- در بعضی موارد بدون نتیجه برای یافتن جسمی که روی آن فوکوس کند، مرتب لنز را عقب و جلو میکند.
- وقتی جسم موردنظر در مرکز کادر نیست، روی نقطه ناخواسته فوکوس میکند.
- وقتی چیزی از بین سوژه و لنز عبور نماید، فوکوس تغییر میکند.
دوربین های ویدئویی با فوکوس خودکار در نور مناسب بهتر عمل میکنند. در نور کم، بهتر است از فوکوس دستی استفاده نمایید.
لامپ کمی فوکوس
امروزه بیشتر سازندگان دوربینهایشان را با یک لامپ ( که معمولا کنار یا بالای لنز قرار دارد) مجهز میکنند که در شرایطی که نور کافی نیست، جسم مورد نظر شما را با آن روشن میکنند. این لامپ در شرایطی که دوربینهای عادی دچار مشکل هستند،به سیستم فوکوس دوربین برای فوکوس دقیق کمک میکند. معمولا برد این لامپ کوتاه و تا حدود 3-4 متر است. بعضی لامپها بجای نور مرئی، از نور مادون قرمز استفاده میکنند که برای عکاسی از سوژههای خاص بدون متوجه کردن یا اذیت کردن آن بهتر است. سیستمهای فلاش خارجی و پیشرفته، لامپ کمکی فوکوس با برد بیشتر و عملکرد بهتری را فراهم میکنند.
سیستم کمکی فوکوس، روی این دوربین کانن S50، بالای لنز و کنار فلاش واقع شده استو در واقع یک سیستم دو منظوره است. در شرایط نور کم، ابتدا یک شعاع نوری طرحدار سفید میتاباند و سیستم فوکوس دوربین قفل میکند. سپس، اگر فلاش و سیستم ضد قرمزی چشم فعال باشد، قبل از گرفتن عکس چند بار نور می تاباند تا مردمک چشم تنگتر شود و چشم قرمز نشود.
سیستم فوکوس خودکار هولوگرام، بر روی بعضی از دوربینهای سونی وجود دارد و با تابش یک طرح ضربدری نور لیزر روی سوژه، به فوکوس دوربین کمک میکند. این نور درخشان لیزر به سیستم فوکوس خودکار تشخیص کنتراست دوربین کمک میکند تا روی جسم مورد نظر فوکوس و قفل نماید. این سیستم تا زمانی که جسم به اندازه کافی بزرگ باشدتا چند باریکه نور روی آن واقع شود، به خوبی کار میکند. از مزایای این سیستم این است که فوکوس روی اجسامی که دارای کنتراست و یا جزئیات کافی نباشند نیز براحتی انجام میشود. با بررسی سیستمهای مختلف فوکوس، اکنون با راحتی و دید بازتری می توانیم دوربین خود را در شرایطی قرار دهیم تا بهترین فوکوس و فوکوس در نقطه مورد نظر را انجام دهد.
هيستوگرام چيست؟ قسمت اول
شايد مفيدترين ابزار در عکاسي ديجيتال هيستوگرام باشد. با اين وجود شايد چيزي باشد که کمترين اطلاع در مورد آن وجود دارد. در اين مقاله سعي ميکنيم که توضيح دهيم که هيستوگرام چه چيزي به عکاس نشان ميدهد و چگونه بايد از اين اطلاعات استفاده نمود.
بعضي از دوربينهاي ديجيتال توانايي نمايش هيستوگرام را بصورت مستقيم (قبل از گرفتن عکس) و يا در بيشتر موارد بعد از گرفتن عکس دارند. در بيشتر اين دوربينها هيستوگرام روي صفحه نمايش پشت دوربين نشان داده ميشود و بيشتر آنها را ميتوان به گونهاي برنامهريزي نمود که هيستوگرام را بلافاصله بعد از گرفتن هر عکس و يا هنگام مرور عکسها نشان دهند. در مورد دوربينهايي که هيستوگرام عکس را نشان نميدهند، بايد عکسها را به کامپيوتر منتقل نمود و هيستوگرام عکس را با نرمافزارهاي ويرايش تصوير مانند فتوشاپ بررسي نمود.
نور سنجي در قرن بيست و يکم
عکاسان حرفهاي معمولا بعد از گرفتن هر عکس، در صفحه نمايش پشت دوربين نگاه ميکنند، آنها معمولا کمتر به خود عکس توجه ميکنند، بلکه اين هيستوگرام است که بيشتر توجه آنها را بخود جلب مينمايد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Canon EOS 1Ds با 16-35mm f/2.8L lens @ 24mm. ISO 200
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين هيستوگرام توزيع تقريبا کاملي از طيفها را که حدود چهار گام محدوده ديناميکي از سايههاي تاريک در سمت چپ تا حد باريکي حدود يک گام از سايههاي روشن در راست دربرميگيرد را نشان ميدهد. اين محدوده تقريبا در پنج گام محدوده ديناميکي واقع شده است که محدوده توانايي بيشتر سنسورهاي تصويري ديجيتال است.
معمولا نورسنجها طيف خاکستري 18%در کارت مرجع استاندارد طيف را به عنوان طيف متوسط در نظر گرفته و نورسنجي را بر اساس آن انجام ميدهند. اين کار به اين علت است که دوربين متوسطي از نواحي مختلف يک صحنه را ميبيند و متوسطي ازنورکل صحنه را که بهترين سازگاري با نواحي درخشان و سايههاي ملايم و تند داشته باشد، براي تنظيم نور در نظر ميگيرد.
اين تنظيم، که معمولا خود شما و يا سيستم اتوماتيک دوربين شما انتخاب ميکند، در واقع يک سازش است. در بيشتر شرايط اين نوع نورسنجي يک نورسنجي ايدهآل و کامل نيست. در حقيقت فقط يک تنظيم وجود دارد که مقادير طيفهاي مختلف موجود در صحنه را به بهترين وجه در محدوده توانايي سنسور دوربين شما قرار ميدهد. "به بهترين وجه" به اين معنا است که طيفهاي متوسط موجود در عکس، تقريبا در وسط تاريکترين و روشنترين مقادير واقع شوند. اين تعريف را در ذهن نگه داريد تا گريزي به محدود ديناميکي بزنيم و برگرديم.
محدوده ديناميکي
سنسور تصويري دوربين ديجيتال شما شباهت زيادي به فيلم رنگي حساس به نور اسلايد دارد. شبيه فيلمهاي اسلايد، اگر بخشي از تصوير نوري بيش از حد دريافت کند سفيد و اگر نور کمي به آن برسد تيره ميشود. يک تصوير مناسب فقط هنگامي ضبط ميشود که نوري که به سنسور ميرسد تقريبا در محدده پنج گام f واقع شده باشد. ( هر گام f ميزان نور رسيده به فيلم را دو برابر يا نصف ميکند) در مورد دوربينهاي ديجيتال محدوده ديناميکي تقريبا مشابه فيلهاي اسلايد در حدود 5 گام ميباشد. همچنين به ياد داشته باشيد که محدوده مقادير روشنايي در دنياي واقعي حدود 10 گام ميباشد – از کمترين نور قابل تشخيص تا روشنترين نور در ساحل دريا يا منظره برفي. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Canon EOS 1Ds با 135mm f/2.، ISO 100
در تصويري که در مد 8 بيتي ضبط شده باشد 256 سطح مجزا بين سياه مطلق (0) و سفيد مطلق (256) وجود دارد. ( ما در اين نوشتار از مدهاي 12، 14 و 16 بيتي صرفنظر ميکنيم). 18% خاکستري (نقطهاي که تمام نورسنجيها آن را معيار ميگيرند) مقدار عددي در حدود 128 دارد که در ميانه سياه و سفيد قرار دارد. اگر در مودرد اين موضوع فکر کنيد تا حدودي منطقي است. اين به اين معنا است که اگر شما د رحال عکاسي از متوسطي از سوژهها هستيد، مثلا در يک منظره که در آن مردم، درختها، چمنزار و ... وجود دارد نورسنجي بر اساس نقطه متوسط محدوده ديناميک يدوربين انجام ميشود. چرا اين موضوع مهم است؟
بخاطر اين که اگر يک سوژه را در نزديکي مرزهاي توانايي محدوده ديناميکي سنسور دوربينتان نورسنجي نماييد، اگر به صفر(سياه مطلق) نزديک باشد اصلا تصويري نداريد و يا تصوير بسيار تيره و نويزدار است و اگر به 255 (سفيدي مطلق) نزديک باشد چيزي به غير از يک صفحه سفيد با نقاطي رنگي که تصويري را نشان نميدهند نخواهيد داشت.
هيستوگرام
در اينجاست که هيستوگرام بکار ميآيد. هيستوگرام يک نمودار ساده است که نشان ميدهد سطوح مختلف روشنايي موجود در صحنه، از تاريکترين تا روشنترين سطح در چه محدودهاي واقع شدهاند. اين مقادير از تاريکترين بخش نمودار در سمت چپ تا روشنترين مقادير در سمت راست چيده شدهاند. محور عمودي اين نمودار (ارتفاع نقاط روي نمودار) نشان ميدهد که چه مقدار از تصوير در هر سطح از روشنايي قرار دارد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در تصوير فوق هر کدام از پنج ناحيه (يا گامهاي f) قابل ثبت توسط دوربينها بطور دلخواه با عبارات خيلي تيره، تيره، متوسط، روشن و خيلي روشن برچسب زده شدهاند. اما هرکدام از اين محدودهها که شامل يک گام f هستند در درون خود داراي حدود 50 سطح مجزاي روشنايي ميباشند. در نظر گرفتن 4-5 نقطه از انتها (تيره) و 4-5 نقطه از ابتداي (روشن) اين مقياس به عنوان نقاطي که بخاطر نزديکي بيش از حد به حداقل و حداکثرها بخشي از نواحي تشکيل دهنده تصوير نيستند، ايده بدي نيست.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در اين تصوير نمايي از صفحه نمايش پشت يک دوربين Canonb 1Ds که هيستوگرام يک عکس را نشان ميدهد ديده ميشود. ضمنا با استفاده از خطوط عمودي 5 گام محدوده ديناميکي موجود را تقسيم بندي نموده است. همانطور که ميبينيد بيشتر نواحي اين تصوير در نواحي سايه و يا خيلي روشن قرار دارد و بخش کمي در محدوده متوسط واقع شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کم کم موضوع در حال روشن شدن است. هيستوگرام فقط يک معيار تقريبي به ما نشان ميدهد، مثل يک نگاه گذرا به ساعت مچي که حدود زمان را به ما نشان ميدهد، نه مقادير دقيق ثانيه و دقيقهها را. اگر شما در خواندن هيستوگرام مهارت پيدا نماييد قادر خواهيد بود که کيفيت نورسنجي دوربين را با يک نگاه تخمين بزنيد. البته اين کار زماني مفيدتر و معنادار است که هيستوگرام صحنه قبل از عکاسي يا بعد از گرفتن عکس نشان داده شود. در قسمتهاي بعدي اين مقاله چند مثال را با هم بررسي مينماييم
هيستوگرام چيست؟ قسمت دوم
مثالها
همانطور که قبلا گفته شد، فقط به اين دليل که يک هيستوگرام در سمت راست ارتفاع زيادي دارد (نورزياد) هيستوگرام بد يا خوبي نيست. يک هستوگرام فقط شرايط عکس را به شما نشان ميدهد و تصمصم گيري در مورد اينکه اين عکس خوب است يا بد ه عهده شماست. در اينجا با چند مثال موضوع را شرح ميدهيم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در اينجا دو عکس مشاهده مي نماييد که با سه و نيم گام نوري متفاوت با يکديگر گرفته شدهاند. هر دو عکس با ديافراگم f/9 گرفته شدهاند، ولي سرعت شاتر در عکس اولي 2000/1 ثانيه و در عکس پاييني 200/1 ثانيه است. هيستوگرام عکس بالايي در انتهاي محور تيره نمودار مقادير بزرگي دارد (نشاندهنده کم نور شدن عکس) و عکس پاييني در انتهاي روشن محور مقادير بزرگي دارد (ور زياد در عکس)
در دوربينهاي ديجيتال امروزي يا فيلمهاي اسلايد دوربيني وجود ندارد که بتواند محدوده ديناميکي کامل اين عکس را که حدود 8 گام است پوشش دهد. بنابر اين مجبوريم در مورد اينکه چنين منظرهاي را چگونه عکاسي نماييم کمي تعمق کنيم. بايد يک منظره با 8 گام محدوده ديناميکي را در عکسي که فقط توانايي نشان دادن 5 گام ديناميکي را دارد بگنجانيد...
چند راه حل موثر عبارتند از:
1- از فلاش اجباري براي روشن کردن جلوي زمينه استفاده نماييد.
2- از يک فيلتربا چند درجه تراکم خنثي ND استفاده نماييد.
3- چند عکس با چند تنظيم مختلف بگيريد و سپس عکسها را در يک ويرايشگر تصوير با هم ادغام نماييد.
4- بي خيال عکس شويد و به خانه برگرديد!
در اين مورد به علت دوري و بزرگي بيش از حد سوژه جلوي عکس استفاده از فلاش اجباري فايدهاي ندارد. ممکن است ***** تراکم خنثي هم همراه نداشته باشيد. حتما وقتي يک دوربين ديجيتال همراه داريد و منظرهاي به اين زيبايي هم پيش رويتان است گذشتن از خير عکاسي از اين منظره خيلي دردناک باشد. پس بايد چاره ديگري انديشيد. در اينجا براي حل مشکل از ادغام دو عکس پيش استفاده شده است، بخش آسمان از عکس اول و زمين از عکس دوم برداشته شده است. عکس زير نتيجه کار را نشان مي دهد. کار هنر بزرگي نيست... ولي منظور ما را خوب توضيح مي دهد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هيستوگرام چيست؟ قسمت سوم (آخر)
هيستوگرام، آنچه که وجود دارد.
همانطور که گفته شد هميشه هيستوگرامي که در يک نقطه خاص تجمع مقادير بالايي دارد، لزوما هيستوگرام بدي نيست. هيستوگرام فقط چيزي را که وجود دارد نشان ميدهد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در اين تصوير نشان داده شده که تقريبا تمام اطلاعات تصوير در ناحيه پاييني (تاريک) تجمع دارد و فقط اطلاعات اندکي مربوط به تصوير روشن ماه ميباشد. اما از آنجا که اطلاعات مربوط به نقاط تيره و روشن تصوير هر دو در بازه محدوده ديناميکي قابل قبول دوربين واقع شدهاند، اين عکس قابل گرفتن و دارای نورسنجی درست بوده است. جزئيات نشان داده شده در ماه اين موضوع را اثبات ميکند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين مورد برعکس حالت قبل است. تقريبا تمام مقادير در سمت راست هيستوگرام در طيفهاي روشن واقع شده است. اين همان چيزي است که عکاس براي نشان دادن درخشش اين منظره برفي مد نظر داشته است. باز هم چون مقادير در بازه مورد قبول دوربين واقع شدهاند و هيچکدام از طيفهاي روشن صحنه از محدوده دینامیکی مورد قبول خارج نشدهاند، عکس از لحاظ نوری بدون اشکال است.
تا زماني قبل هيستوگرامها اشکالي رمز آلود بودند. ولي اکنون براي عکاساني که ميخواهند کنترل کيفيت عکس دوربين ديجيتالشان را در دست داشته باشند ابزاري ارزشمند به حساب ميآيند. اميدوارم که اين راهنماي خلاصه کمي از رمزآلودگي هيستوگرام را براي شما کاسته باشد.
اکنون با مرور مشخصات هيستوگرام دوربينتان کار را شروع نماييد. دوربين را بگونهاي تنظيم نماييد که عکس و هيستوگرام را پس از هر عکس بطور همزمان براي 5 الي 10 ثانيه نشان دهد. عادت کنيد که هميشه بعد از هر عکس نگاهي به آن بيندازيد. هيستوگرام را ميتوان بزرگترين نوآوري در عکاسی بعد از نورسنج سرخود دوربين به حساب آورد.
عکاسي متوالي(Burst Mode)
يكي از محسنات عكاسي ديجيتال آن است كه تكنيكهاي مختص عكاسان حرفه اي را در اختيار همگان قرار داده است. امكان تهيه عكسهاي پشت سر هم (Burst Mode ) يكي از اين موارد است.
در اين حالت دوربين به طور خودكار و با سرعت نسبتا زياد عكسهاي پياپي از موضوع تهيه مي نمايد.در اين حالت بر خلاف Autobracketing، تنظيمات دوربين ثابت است و هدف از گرفتن اين عكسهاي پياپي آن است كه:
1- هيچ لحظه مهمي از دست نرود .
2- عكسهايي در حالات مختلف از موضوع تهيه شود و بعدا بهترين آنها انتخاب گردد.
در دوربينهاي عكاسي غير ديجيتال در اين وضعيت عكاسي، به سرعت حلقه فيلم تمام مي شود و اين موضوع از لحاظ هزينه براي عكاسان آماتور همواره نگران كننده بوده است.اما در دوربينهاي ديجيتال اين كار هيچ هزينه اضافي براي عكاس ندارد.
امكان Burst Mode در اكثر دوربينهاي ديجيتال وجود دارد .سرعت ( بر حسب فريم در ثانيه fps ) و تعداد عكسهاي قابل تهيه در اين حالت، بستگي به چند عامل دارد:
1- حافظه دروني دوربين(بافر)
2- اندازه تصوير
3- ميزان فشردگي تصوير
4- استفاده يا عدم استفاده از فلاش
5- اندازه كارت حافظه
دوربينهايي كه قادر به تهيه تعداد زيادي عكسهاي پشت سرهم و با سرعت بالا هستند،داراي حافظه هاي موقت بزرگ مي باشند.چرا كه اين تصاوير بايستي قبل از پردازش و ذخيره در كارت حافظه ، در اين بافر به طور موقت نگهداري شوند.در دوربينهاي حرفه اي اين بافر بسيار بزرگ است و مي تواند تعداد زيادي عكس با اندازه بزرگ و غير فشرده را در خود نگهدارد.در دوربينهاي ارزان،ميزان بافر كم است و در اين حالت از لحاظ تعداد يا ميزان فشردگي يا اندازه عكسها، محدوديت وجود دارد.
اگر در اين روش از فلاش هم استفاده شود، سرعت تهيه عكسها كمتر خواهد شد.(گاه اصلا امكان استفاده از فلاش در اين حالت وجود ندارد.)
غير از حافظه بافر دوربين، گنجايش كارت حافظه نيز براي اين حالت عكاسي بسيار اهميت دارد.چرا كه در اين حالت به سرعت كارت حافظه پر مي شود و مجبور خواهيد شد كه براي ادامه عكاسي، تصاوير را در LCD ببينيد و عكس دلخواه را انتخاب و بقيه را پاك كنيد.كه بعلت وضوح كم LCD گاه اين انتخاب چندان آسان نيست.
تاخير شاتر(Shutter Lag )
تقريبا تمام دوربينهاي ديجيتال كم و بيش، داراي يك تاخير مهم هستند و آن تاخير بين فشردن دكمه شاتر تا زمان گرفتن عكس است.اين تاخير به علت زمان محاسبه تنظيمهاي نورسنجي،فوكوس، تراز سفيدي و... توسط دوربين مي باشد.كه گاه به علت اين تاخير، لحظات مهمي را از دست خواهيد داد.اما با استفاده از Burst Mode مي توان بر اين مشكل غلبه كرد چرا كه اين تنظيمات فقط براي فريم اول انجام خواهد شد و فريمهاي بعدي به سرعت تهيه خواهند شد.
عكاسي از موضوعات متحرك
قبل از عكاسي از موضوعات متحرك بايد تنظيمات دوربين را انجام داد،آنرا به درستي در دست گرفت و فوكوس كرد.استفاده از Burst Mode براي عكاسي از موضوعات متحرك بسيار مفيد است چراكه ميتوان پس از يك بار تنظيم، تعداد زيادي عكس در حالات مختلف و در مدت زمان اندك تهيه كرد و بعد بهترينها را انتخاب نمود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]Panning
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در مورد موضوعات متحرك ميتوان با دوربين موضوع را تعقيب كرده وسپس عكس گرفت تا يك عكس با پس زمينه محو و موضوع واضح تهيه شود.در اين روش نيز ميتوان با استفاده از Burst Mode ،تعداد زيادي عكس تهيه كرد و از ميان آنها بهترين را انتخاب نمود.
نكته:
مهمترين مشكل در حالت Burst Mode ،قرار دادن موضوع متحرك در فوكوس دوربين است.چون دوربين در اولين فريم روي موضوع فوكوس ميكند و اگر در فريمهاي بعدي موضوع متحرك به سمت دوربين نزديك شود و يا از آن دور شود،احتمالا فقط تعداد زيادي عكس بدون فوكوس قابل قبول تهيه مي شود.
اين مشكل در دوربينهاي ارزان بيشتر خود نمايي مي كند چرا كه در دوربينهاي حرفه اي، سيستم فوكوس خودكار سريع حتي در حالت Burst Bode نيز به خوبي عمل ميكند.
براي غلبه بر اين مشكل روشهاي زير ممكن است مفيد واقع شود:
1- اگرفاصله موضوع تا دوربين نسبتا زياد است ،بهتر است دوربين را در حالت خودكار عكاسي منظره (با فوكوس در بينهايت) قرار دهيد.
2- اگر فاصله موضوع تا دوربين كم است ،بهتر است از كوچكترين اندازه ديافراگم استفاده كنيد(همراه با حالت اولويت ديافراگم) تا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] زياد شده و وسعت منطقه فوكوس نيز به تبع آن افزايش يابد.
3- در نهايت اگر هيچ كدام از اين روشها مشكل را حل نكرد،سعي كنيد موقعيت دوربين را نسبت به جسم متحرك طوري تنظيم كنيد تا حركت جسم در محوري عمود بر محور لنز باشد.(به شكل زير توجه كنيد:پيكانهاي قرمز جهت حركت نامناسب و پيكان سبز جهت حركت مناسب موضوع را نشان ميدهند)
حساسيت (ISO) و نويز در عكاسي ديجيتال
شاخص ISO در دوربين ديجيتال نشانگر حساسيت حسگر دوربين نسبت به نور است.مقدار ISO كم نشانه حساسيت كم و مقدار ISO بالا معرف حساسيت زياد است.تقريبا در تمام دوربينهاي ديجيتال ، چه انواع ارزان و چه انواع گرانقيمت ، با افزايش ISO كيفيت تصوير كاهش پيدا مي كند. هر چه قدر حساسيت بالا تر باشد ، نويز تصوير نيز افزايش پيدا مي كند.مثل راديو كه با زياد كردن ولوم صدا نويز صدا نيز بيشتر مي شود.
با كاهش مقدار ISO نويز تصوير كاهش مي يابد ، تصوير واضحتر و احتياج به نور بيشتر خواهد شد (و در نتيجه بايستي از ديافراگم بازتر يا سرعتهاي پايين شاتر استفاده كرد).
با افزايش مقدار ISO ،نويز تصوير بيشتر ، جزئيات تصوير كمتر مي شود ولي نياز به نور كمتر خواهد شد.( استفاده از ديافراگم كوچكتر و يا سرعتهاي بالاي شاتر امكان پذير ميگردد)
معمولا بايد بر اساس دو عامل زير مقدار ISO را انتخاب كرد:
- نور محيط
- سرعت مورد نياز شاتر براي گرفتن عكس
گاه نياز به يك اندازه خاص ديافراگم نيز در امر انتخاب ، دخيل است اما اهميت اين عامل سوم نسبت به دو عامل اول ، در تصميم براي استفاده از ISO بالا ، كمتر است.
بايد همواره به خاطر سپرد كه براي گرفتن عكس در حداكثر كيفيت ممكن ، بايد از كمترين مقدار ممكن ISO استفاده كرد:مثلا براي گرفتن عكس از يك موضوع متحرك در يك روز ابري، مجبوريم كه از سرعتهاي بالاتر از 125/1 استفاده كنيم.اما حتي با بيشترين اندازه ديافراگم نيز مقدار نور كافي نخواهد بود.در اين مورد تنها راه ممكن ، افزايش حساسيت دوربين است تا بتوان از سرعتهاي بالاتر شاتر استفاده كرد و از موضوع متحرك عكس گرفت.
هرگونه افزايش مقدار ISO بايد تدريجي باشد.افزايش دادن ناگهانيISO به حداكثر ميزان ممكن در مواردي نظير مثال فوق ، از لحاظ عكاسي قابل قبول نيست.بايستي مرحله به مرحله مقدار حساسيت را افزايش داد تا هنگاميكه سرعت مورد نياز شاتر بدست آيد.اين روش ، نويز عكس را به حداقل ممكن خواهد رساند.
نويز و حساسيت وابستگي زيادي به يكديگر دارند.با افزايش حساسيت، نويزابتدا در مناطق تيره عكس و سپس در مناطقي كه رنگهاي نسبتا يكنواختي دارند، ظاهر مي شود.
قسمتي از تصوير فوق را انتخاب كرده ايم كه اولا نسبتا در مناطق سايه دار عكس است و ثانيا در ناحيه مركري فوكوس بوده و طبعا توجه بيشتري را به خود جلب مي كند.
حالا اثرات تغيير ISO را در آن ناحيه بررسي مي كنيم:
50 ISO
shutter speed: 1/5 aperture: f3.2
100 ISO
shutter speed: 1/10 aperture: f3.2
200 ISO
shutter speed: 1/20 aperture: f3.2
400 ISO
shutter speed: 1/40 aperture: f3.2
مشاهده مي شود كه با يك مقدار ثابت ديافراگم ( 2/3) ، افزايش حساسيت منجر به افزايش سرعت شاتر از 5/1 به 40/1 ثانيه شده است.از لحاظ عملي اين موضوع بسيار مفيد است چرا كه با سرعت 5/1 بايستي از سه پايه استفاده كنيم اما وقتي ISO را به 400 مي رسانيم ، مي توان با سرعت 40/1 ثانيه و بدون سه پايه عكس گرفت.اگر موضوع مورد نظر روشنتر باشد همين افزايش در سرعتهاي بالاتر شاتر رخ مي دهد(مثلا از 50/1 به 500/1). در مثال فوق با افزايش حساسيت، ميزان نويز در مناطق سايه دار عكس ، جلب توجه مي كند.اما در مناطقي كه نور بيشتري دارند ، افزايش نويز كمتر است.مثل مناطقي كه در حد فاصل نواحي روشن و تاريك قرار دارند.(مربع زرد در شكل زير).به عبارت ديگر هرچه نور بيشتر باشد، اثر نويز كمتر خواهد بود.
50 ISO
100 ISO
200 ISO
400 ISO
همانگونه كه مشاهده مي شود ، ميزان افزايش نويز در اين منطقه عكس كمتر است.در اين مثال مقدار ISO معادل 200 كاملا قابل استفاده است چرا كه از يك سو باعث افزايش 4 برابر در سرعت شاتر شده است و از سوي ديگر كيفيت عكس نيز نسبتا خوب است. اين موضوع مهم ( يعني نويز كمتر در نواحي پر نور )در مورد عكسهايي كه در نور طبيعي خورشيد گرفته شوند ، بيشتر نمود پيدا ميكند. در عكس زير ،گل در نور طبيعي خورشيد قرار دارد. در مورد چنين موضوعي كه زير نور طبيعي قرار دارد،ميتوان بدون افزايش نويز،ميزان ISO را افزايش داد و با سرعتهاي بالاي شاتر عكس گرفت.
100 ISO shutter speed: 1/1000 aperture: f5.6
200 ISO shutter speed: 1/1600 aperture: f5.6
400 ISO shutter speed: 1/2000 aperture: f5.6
البته در اين مثال خاص با ISO 400 ميزان نوردهي حتي در سرعت حداكثر شاتر و كمترين مقدار ديافراگم نيز بيش از حد لازم است. به طور خلاصه ميتوان گفت كه هرچند مقادير بالاي ISO باعث افزايش نويز مي گردد،اما اين امكان را به عكاس ميدهد كه با سرعتهاي بالاتر شاتر عكس بگيرد و اين موضوع گاه بسيار مفيد ولازم است.
بايد به خاطر داشت كه نويز، بيشتر در مناطق تيره و نيز نواحي كه رنگ يكنواخت دارند، ظاهر مي شود.بنابراين ابتدا بايد موضوع مورد نظر را ارزيابي و مناطق فوق الذكر را در آن شناسايي كنيم.سپس با تغيير كادر بندي ، اين مناطق را در عكس به حداقل برسانيم و سپس از ISO بالا استفاده نماييم.
در محيطهاي كم نور ،نويز واضح تر خواهد بود و در نتيجه با افزايش ISO ، كيفيت عكس به طور قابل ملاحظه اي كاهش مي يابد.در اين موارد بهتر است كه با استفاده از يك سه پايه ،از سرعتهاي پايين شاتر استفاده نماييم.
و اما چند نكته:
1- در محيطهاي كم نور در صورتي كه از حالت اتوماتيك ISO استفاده شود،سرعت شاتر نسبت به مقدار ISO در اولويت است.يعني دوربين حتي الامكان سعي ميكند كه از سرعتهاي بالاي شاتر استفاده نمايد،هرچند كه بعلت ISO بالا سبب كاهش كيفيت تصوير گردد.
2- ارتباط تراز سفيدي (White Balance) و ISO : فرض كنيد كه زير نور چراغ معمولي در اتاق عكس مي گيريد.تنظيم خودكار تراز سفيدي باعث افزايش بهره كانال رنگ آبي مي شود تا بر طبيعت زرد- قرمز نور چراغ غلبه كند.در چنين محيطهاي كم نوري، اگر ازISO بالا استفاده كنيد، بهره كانال رنگ آبي مجددا افزايش خواهد يافت و در تصوير حاصله رنگ آبي به طور نامناسبي غلبه خواهد داشت.
در اين موارد براي غلبه بر اين مشكل بايد از فيلترهاي اصلاح كننده رنگ استفاده شود.
3-در مورد دوربينهايي كه امكان تنظيم كنتراست دارند ، يك نكته جالب عملي در رابطه با ISO وجود دارد:
اگر دوربين روي حالت كنتراست پايين تنظيم و جبران نوردهي(EV) 3/2+ انتخاب شود،ميتوان مقدار ISO را نصف كرد.يعني اگر ISO مورد نياز 200 است ميتوان از مقدار100 استفاده كرده و تصوير بهتري تهيه نمود.
نويز و كاهش آن (Noise Reduction )
هر چه سطح سنسور دوربين بيشتر باشد ميزان نويز كمتر است. به همين علت دوربينهاي ديجيتال حرفه اي SLR ،نسبت به دوربينهاي معمولي،نويز كمتري توليد ميكنند.سطح سنسور بعضي از دوربينهاي ديجيتال SLR تقريبا 4 برابر دوربينهاي معمولي است.بنابراين در دوربيني مانند Canon EOS 1D كه براي عكاسي از صحنه هاي پر تحرك ورزشي نيز استفاده مي شود، انتخاب ISO بالا ديگر يك موضوع كم مصرف نيست.در اين دوربين محدوده انتخاب ISO بين 100 تا 1600 ميتواند باشد.
نكته ديگر آن است كه دوربينهاي ديجيتال جديد به طور خودكار نويز موجود در تصاوير را كاهش مي دهند.مثلا در دوربينهاي Nikon D1X و Canon EOS 1D امكان كاهش نويز به صورت يك انتخاب در اختيار عكاس گذاشته شده است.و در نتيجه حتي در ISO هاي بالا نيز تصاوير همچنان بدون نويز قابل توجه خواهند بود.
كاهش نويز توسط نرم افزار نيز قابل انجام است.اما اين كار با نرم افزارهاي معمولي ويرايش تصوير چندان نتايج قابل قبولي ارائه نمي دهد.چرا كه اين نوع نويزها در تمام طيف فركانسي نور پراكنده بوده و بر اساس رنگ و روشنايي و حتي نوع دوربين متغير است.در روشهاي معمولي كاهش نويز ،مانند استفاده از فيلترهاي Median و روشهاي آستانه اي( Thresholding) ،ميزان اصلاح نويز كم بوده و در عوض بسياري از جزئيات تصوير از دست مي رود.
اما نرم افزارهاي اختصاصي كاهنده نويز ، از تكنولوژيهاي پيشرفته و جديدي استفاده مي كنند تا ضمن حفظ دقت و جزئيات تصوير ، حداكثر كاهش نويز را اعمال كنند.مثلا نرم افزار Noise Ninja(شكل فوق) از يك الگوريتم پيشرفته رياضي استفاده ميكند تا تصوير را به صورت طيف فركانسي 3 بعدي تحليل نمايد و امكان شناسايي دقيق و در نتيجه حذف نويز ها در فركانسها و كانالهاي رنگي مختلف فراهم شود.
بهترين نرم افزارهاي كاهنده نويز براي كامپيوترهاي PC و MAC:
(به ترتيب اولويت) PC
1- Noise Ninja ( Picture Code) >2- Neat Image (AB Soft ) >کد:http://www.picturecode.com/
3- Grain Surgery (Visual Infinity) >کد:http://www.neatimage.com/
MACکد:http://www.visinf.com/
1. Grain Surgery (Visual Infinity) >2. Noise Ninja ( Picture Code) >کد:http://www.visinf.com/
3. Ultra ISO ( Imaging Concepts)کد:http://www.picturecode.com/
منابع:
1. Digital Noise and ISO Control, BetterDigitalOnline
2. High ISO Setting , MegaPixel.Net
3. Digital Dirt and Noise , Peter Marshall ,About.com/Photography
4. Features and advantages of Noise Ninja , PictureCode.com
5. Noise Reduction Tool Comparison , Michael Almond
سلام به تمام دوستانی که این تاپیک را نگاه میکنن اگر مشکلی دارن بگویند تا راهنمای کنم
و تمام پستها به جز 3 پست اول دارای عکس هستن اگر مشکلی بود و عکسها باز نشد من رو مطلع کنید
دوست دار شما Ram
سلام
به نظر شما Canon یا sony ؟
واقعا گیج شدم!!!
حدود 500 تومن مایه دارم
چی پیشنهاد میکنین؟
من بین این 2 مدل گیر کردم
به دادم برسید!
Canon PowerShot S5 SI
یاکد:http://www.sony-mea.com/product_details.asp?InpProdId=7047
Sony Cyber-shot DSC-H9
کد:http://www.canon.co.uk/For_Home/Product_Finder/Cameras/Digital_Camera/PowerShot/PowerShot_S5_IS/index.asp
شرمنده دوست عزیز که چند روزی نبودم
بررسی تخصصی canon
بررسی تخصصی sonyکد:http://www.digikala.com/Reviews/Digitalcameras/Details.asp?PId=DC-Can-S5IS
مقایسه 2 دوربینکد:http://www.digikala.com/Reviews/DigitalCameras/Details.asp?PId=DC-Son-H9
کد:http://www.digikala.com/Reviews/Digitalcameras/Compare_Result2.asp?Cam1=DC-Can-S5IS&Cam2=DC-Son-H9
به نظر من سونی گزینه بهتری هستش از نظر سرعت شاتر و ایزو و حالت دستی داشتن ترازی سفید و استفاده از باطری لیتیوم و ال سیدی بزرگتر ولی فقط کانون محدوده دیافرگمش بیشتر از سونی هست
کنتراست لنز و جداول MTF- قسمت اول
بسیاری از عکاسان – حتی بعضی از عکاسان با تجربه و تحصیل کرده – همیشه در مورد کنتراست بخصوص هنگامی که کنتراست لنز مطرح باشد دچار سردرگمی می شوند. در عکاسی، کنتراست نظیر کلمه سرعت که به حداکثر دیافراگم لنز، اندازه فاصله پردهها در شاتر با سرعت ثابت، یا حساسیت امولسیون اطلاق میشود، در چند مورد مختلف بکار می رود. منظور از کنتراست در کاغذ عکاسی بصورت کار نشده یا با تصویر نهایی روی آن، که به کنتراست کلی نیز معروف است، عبارتست از اینکه چگونه مواد روی کاغذ تغییرات طیفی از سیاه تا سفید یا از روشنترین تا تیره ترین ناحیه را توزیع می کند.
وقتی در مورد کنتراست لنز صحبت میکنیم، منظورمان آن کیفیت فوق نیست. بلکه منظور این است که توانایی لنز در ایجاد تمایز بین جزئیات هر چه کوچکتر و مقادیر طیفی هر چه نزدیکتر و شبیه تر به هم چقدر است. این مشخصه با عنوان میکروکنتراست نیز شناخته میشود. لنز هر چه کنتراست بهتری داشته باشد توانایی لنز در نشان دادن دو ناحیه با تفاوت جزئی در روشنایی و تشخیص مرز این دو ناحیه از یکدیگر بیشتر است. این موضوع ربطی به محدوده روشنایی و تاریکی یا توزیع طیفها در پرینت نهایی یا اسلاید ندارد.
در طراحی لنز نیاز به رزولوشن و کنتراست بالا داریم. رزولوشن عبارتست از اینکه جزئیات موجود در فیلم را چقدر خوب می توان تشخیص داد و کنتراست یعنی مرز بین رنگهای با طیف مشابه را در سطح میکرو بتوان بخوبی دید.
شما ممکن است لنزی داشته باشید با کنتراست خیلی پایین که بگونه ای ساخته شده باشد تا همان محدوده روشنایی و تاریکی یا سفیدی و سیاهی را ایجاد نماید که یک لنز با کنتراست بالا ایجاد می کند. فقط این لنز جرئیات ریز بسیار کمتری در عکس را نشان می دهد و عکس تقریبا بیروح و تیره به نظر میرسد. بعضی از عکسهای عکاسان حرفه ای دارای محدوده کاملی از طیفهای سفید تا سیاه هستند، اما استثنائا درجات کمی از آنچه که ما کنتراست لنز می نامیم را نشان می دهند. کنتراست کم لنز را می توان با استفاده از نصب یک ***** نرم کننده یا مات کننده (Softening) بر روی لنز ایجاد نمود. در این حالت شما هنوز عکسی با کنتراست کامل از سفید خالص تا حداکثر سیاهی دارید، ولی کنتراستهای بسیار ریز (میکروکنتراستها) شدیدا کاهش خواهند یافت.
متخصصان می گویند که رزولوشن و کنتراست یک چیزند. نهایتا، این دو کاملا دست در دست یکدیگر دارند، زیرا شما نمی توانید کنتراست را بدون رزولوشن تشخیص دهید و نیز رزولوشن بدون کنتراست قابل تشخیص نیست. اما این مساله مربوط به جزئیات بسیار ریز است، در حد 30 تا 40 خط بر میلیمتر یا حتی "تکرار"های بزرگتر که چشم معمولا قادر به تشخیص آنها در پرینتها و اسلایدها نیست. ("تکرار" یا Frequency در اینجا به فاصله بین خطوط سیاه و سفید با ضخامت مساوی گفته می شود که جداول MTF و خط بر میلیمتر را ایجاد می کنند)
Leica 35mm f/2 Summicron R
در سطوح درشتتر ( یا برای ساختارهای بزرگتر) مثلا 5 خط بر میلیمتر، شما ممکن است یکی از این دو (رزولوشن و کنتراست) را بیشتر از دیگری داشته باشید و در واقع طراحان لنز انتخابهایشان را در این محدوده انجام میدهند. مثلا لنز Leica 35mm F/2 Summicron-R را در نظر بگیرید که دارای کنتراست بسیار بالا در محدوده درشت ساختار (Large Structure) است، اما رزولوشن بسیار بالایی ندارد. بخاطر همین اگر با یک فیلم با گرین بسیار ریز عکس بگیرید و با یک میکروسکوپ به جزئیات نگاه کنید یا عکس را بزرگ کنید، ممکن است جزئیات واقعی بسیار ریزی را که در عکسهایی که با لنزهای دیگر گرفته شده است نبینید، ولی این لنز Leica با وجود نداشتن چنین جزئیاتی (بخاطر رزولوشن کمتر) هنوز در حد بسیار زیاد و رضایت بخشی احساس شارپنس در تصویر را ایجاد نماید (بخاطر کنتراست درشت ساختار بالا ).
رنگ کنتراست را ایجاد میکند
با اضافه شدن پارامتر رنگ در عکس این موضوع بیشتر دچار سردرگمی می شود، چون بعضی اوقات رنگ شبیه به کنتراست عمل میکند. دو ناحیه با مقادیر روشنایی یکسان ولی یکی با رنگ قرمز و دیگری سبز تصور نمایید. یک عکس سیاه و سفید از این ناحیه بگیرید، یک ناحیه خاکستری بدون تفاوت بین دو ناحیه مشاهده می نمایید. یک عکس رنگی از این ناحیه بگیرید، ناحیه سبز به راحتی از ناحیه قرمز تشخیص داده می شود. هر چند این موضوع ربطی به کنتراست اپتیکال یا حسی ندارد، ولی کنتراست رنگی به تشخیص و در نتیجه حس وضوح بیشتر از تصویر کمک می کند. یعنی لنزهای مختلف در مورد تصاویر سیاه و سفید و رنگی بصورتی مختلف عمل می نمایند. مثلا حدس زده می شود که طراحان Leica طبق عادت توجه بیشتری به کنتراست تقریبا سیکل پایین – یعنی 5 تا 20 خط بر میلیمتر – دارند و بنابر این رزولوشن لنز در این حد افت کرده است. این نگرش به نظر من هوشمندانه ترین طرح برای عکاسی سیاه و سفید است. لنزهایی که به این صورت بهینه شده اند در عکاسی سیاه و سفید بهتر به نظر می رسند. اما امروزه که بیشتر مردم رنگی عکاسی می کنند، به رزولوشن در فرکانسهای بالاتر توجه بیشتری می شود (در این زمینه کانن و مامیا کاملا موفق هستند) و استفاده از رنگ برای کمک به کنتراست یک نگرش هوشمندانه به حساب می آید.
جدول MTF چیست؟
اساسا ارزیابی لنزها بر اساس این انجام می شود که تا چه حد از فشردگی (خط بر میلیمتر) خطوط سیاه و سفید با توزیع یکنواخت را از هم تفکیک می کنند، مثلا 10، 20، یا 30 خط بر میلیمتر. هر چه این خطوط نزدیکتر به هم باشند، نویز بین خطوط لبه ها را مات تر میکند و باعث میشود خطوط سیاه خاکستری تیره و خطوط سفید خاکستری روشن به نظر برسند. همانطور که خطوط به هم نزدیکتر می شوند به جایی می رسیم که دیگر لنز قادر به تفکیک طیفی بین خطوط نیست و یک سطح خاکستری یک دست را می بیند. این توانایی از لحاظ لنز، بصورت نموداری جدول بندی شده و بنام MTF (Modulation Transfer Function) یا تابع انتقال مدولاسیون شناخته می شود.
نمودارهای MTF معمولا عملکرد لنز را در ارتفاعهای مختلف تصویر جدول بندی می کنند. این ارتفاع به معنی فاصله از محور اپتیکال است که در مرکز نگاتیو در نظر گرفته میشود (در مرکز تصویر تشکیل شده توسط لنز). خود مرکز تصویر ارتفاع صفر دارد و به طرف گوشه ها که می رویم این ارتفاع زیاد می شود. پس جدول MTF یک دایره تصویر را که توسط لنز تشکیل می شود شرح می دهد. فرض می شود که هر شعاع دیگری از مرکز اپتیکی با آنچه که در نمودار نشان داده شده است معادل است. (در واقع فرش می شود که تمام اجزاء لنز بدرستی در مرکز نصب شده آ«د، ولی خطاهای ساخت و کنترل کیفی را نیز نباید از خاطر برد).
توجه نمایید که هر جدول MTF دو خط نمودار برای هر فرکانس دارد، یکی خط پر و دیگری خط نقطه چین. این نمودارها فقط خطوطی از جسم را اندازه می گیرند که موازی (sagittal) و عمود (tangential) بر شعاع دایره تصویر هستند (منظور از جسم در بحث اپتیکی همان سوژه در عکاسی است که لنز بر روی آن فوکوس کرده است) بعضی از لنزها در مورداین دو خط (موازی و عمود) بطور یکسان عمل نمی کنند. خطوط پر نمودار مربوط به خطوط موازی و خطوط نقطه چین نمودار خطوط عمودی دایره تصویر را نشان می دهند.
از لحاظ فنی، MTF تقریبا کم و بیش رزولوشن و کنتراست را بطور یکسان با هم اندازه می گیرد. به هر حال از نظر یک عکاس در نمودارهای MTF، معمولا موقعیت بالاترین خطها (معمولا 10 lp/mm خط بر میلیمتر، گاهی اوقات 5) بالاترین ارتباط با کنتراست لنز را بیان میکند. مجموعه پایینتر خطها ( 30 یا 40 lp/mm ) با بیشترین قدرت وضوح لنز ارتباط دارد. معمولا پایینترین مجموعه خطوط هنگام مطالعه جدول MTF برای انتخاب دردرجه دوم اهیت قرار دارند.
باید توجه داشته باشید که سازندگان مختلف با فرکانسهای متفاوتی جداول MTF را اندازه گیری میکنند. یک شرکت ممکن است خطوط نمودار 5 lp/mm را بکشد که لنزهایشان خوب به نظر آید. این خطوط معمولا به مرز بالایی نمودار نزدیکند. یک سارنده دیگر نیز ممکن است خطوط 10 lp/mm را به عنوان درشتترین ساختاری که اندازه گیری شده در نمودار نشان دهد. این دو جدول را نمی توان مستقیما با هم مقایسه نمود. در واقع، جداول MTF از دو منبع سنجش متفاوت را نیز نمی توان با هم مقایسه نمود. چون آنقدر تفاوتهای تجربی و روشی در این کار وجود دارد که مقایسه را بی معنی می سازد.
برای اینکه با استفاده از MTF در مورد راندمان لنزها به نظر خوبی برسیم، شما به یک خانواده از نمودارها نیاز خواهید داشت. هر لنز در دیافراگم های مختلف و فواصل متفاوت عملکرد متفاوتی خواهد داشت. اگر تنها بخواهیم جداول یک لنز F/16 را در سه فاصله جسم متفاوت – مثلا بی نهایت، فوکوس نزدیک و 20 برابر فاصله کانونی – را ترسیم نماییم به 21 نمودار مختلف از ترکیب فواصل و دیافراگم های مختلف نیاز خواهیم داشت. در واقع شما باید برای حداقل 6 (یا بطور ایدآل 30) محصول انتخاب شده بصورت اتفاقی این نمودارها را ترسیم نمایید تا نمودار واقعی آن محصول از متوسط آنها به دست آید. به علاوه شرایط مختلف دیگری نیز برای اندازه گیری در هر دیافراگم و فاصله وجود خواهد داشت. بنابر این می بینید که حجم اطلاعات آنقدر بالا می رود که دسترسی به آنها برای مشتاقان بسیار سخت می شود. پس هنگامی که یک سازنده فقط یک جدول برای یک لنز ارائه می دهد به یاد داشته باشید که این جدول تنها برای یک دیافراگم و یک فاصله استو این جدول چیز چندان زیادی به شما نمی گوید مگر معیاری نسبی و ممکن است چیزی که شما دقیقا مد نشر دارید را به شما نشان ندهد.
معمولا سازندگان دو نمودار ارائه می کنند، یکی برای پایینترین و دیگری بالاترین دیافراگم. هر چه این دو نمودار به هم بیشتر نزدیک باشند تقریبا نشان دهنده این است که تغییرات راندمان لنز در محدوده تغییرات دیافراگم کمتر است و بنابر این لنز بهتری است. عبارت تقریبا در اینجا برای این است که از نمودار دو لنز که بازترین دیافراگمشان یکی نیست (مثلا یکی F1.4 و دیگری F2.0) نمی توان نتیجه گرفت که هر دو در F2.0 عملکرد یکسانی دارند یا نه ونیاز به اطلاعات تجربی دارد.
ناهنجاریهای لنز در خارج از مرکز باعث ایجاد ماتی نامنظمی در تصاویر خواهد شد که بنام Bokeh شناخته می شود. بر هم قرارگیری (Superimpose) نسبی خطوط افقی و عمودی جدول MTF، یک پیش بینی کننده خوب برای Bokeh خوب یا هموار است.
بنابر این یک جدول MTF ایدهآل و خیلی خوب چه شکلی است؟ باید یک جفت نمودار خوب یکی برای دیافراگم باز واید و دیگری دیافراگم متوسط (معمولا با فوکوس بی نهایت) در اختیار داشته باشیم. خطوط پر و نقطه چین برای هر فرکانس در جدول دیافراگم بسته، کم و بیش بصورت روی هم افتاده اند که نشانگر Bokeh خوب است، خطوط حرکت مستقیم در عرض نمودار دارند که نشانگر سازگاری خوب مرکز به مرکز اجزاء لنز است، مجموعه بالایی خطوط تا حد ممکن به بالای نمودار (ساختار درشت) نزدیکترند که نشانگر کنتراست خوب لنز است. سپس در جدول دیافراگم باز واید باید تا جایی که ممکن است نمودارها با جدول دیافراگم بسته شبیه باشند که نشانگر راندمان ثابت در تمام محدوده دیافراگم است. بر اساس تجربه، لنزهایی که با توضیحات فوق تطابق بیشتری دارند در تله های کوتاه و دیافراگمهای متوسط به شدت اصلاح شده و با کیفیت هستند. طراحان اغلب در طراحی لنزهای ماکرو دقت و هزینه بیشتری صرف می کنند، بنابر این می توان گفت لنزهای ماکروی 100 mm مانند Leica، Zeiss، Canon و Zuiko 90mm F/2 ساخت Olympus دارای نمودارهای MTF بسیار خوبی هستند. (در این گروه به علت در دسترس نبودن جداول MTF لنزهای Nikkor در مورد این لنزها اظهار نظر نشده است).
Carl Zeiss Apo-Makro-Planar 120mm f/4
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Illustrations © Carl Zeiss
این نمودارها مثالی برای یک جدول MTF با کیفیت خیلی خوب میباشد. U در این نمودارها ارتفاع تصویر می باشد. واحد محور عمودی نیز تعداد خطوط در میلیمتر تقسیم بر صد است.
چیزی که مهم است این است که دیدن یک جدول MTF که نمودارهای آن بطور ناگهانی به سمت پایین یا بالا منحرف شوند زیاد جالب نیست. نمودارهایی که به سمت پایین انحراف دارند نشان دهنده رزولوشن خوب و کنتراست بد هستند. بر عکس نمودارهایی که به سمت بالا انحراف شدید دارند نشان دهنده کنتراست خوب و رزولوشن صعیف می باشند. چیزی که مطلوب است دیدن یک افت تدریجی و کم در جهت محور xها در مورد کنتراست است.
برای لنزهای سریع احتمال اینکه افت های شدیدتری را در دیافراگمهای باز واید نسبت به دیافراگمهای متوسط مشاهده نمایید بیشتر است. کمی زمان می برد تا کاملا بتوانید یک جدول MTF را تفسیر نمایید، اما چیزی که براحتی می توان فهمید اینست که خطوط پر و نقطه چین چقدر به هم نزدیکند. هر چه این دو به هم نزدیکتر باشند اجزاء خارج از فوکوس دور از مرکز تصویر دقیقتر دیده می شوند در حالی که هر چه از هم دورتر باشند اجزاء خارج از فوکوس دور از مرکز مات تر دیده شده و تا حدودی آستیگماتیسم در طراحی لنز را نشان می دهد. توجه نمایید که آستیگماتیسم برای لنزهای اپتیکی با آستیگماتیسم تعریف شده برای چشم انسان متفاوت است. آستیگماتیسم لنزهای اپتیکی دارای مشکل در فوکوس اشیاء خارج از محور لنز را دارد در حالی که آستیگماتیسم چشم انسان با فوکوس اشیاء واقع در محور مشکل دارد.
اگر بخواهیم عادلانه قضاوت نماییم، باور کردن اینکه تمام شرکتهای مشهور لنز سازی به غیر از لنزهای ارزان و مخصوص مصرف کننده خود سعی میکنند بقیه لنزها را بدون مشکل تولید نمایند سخت است. خریداری یک لنز در بالاترین رده کیفیت محصولات یک شرکت بدون اهمیت به اینکه نام شرکت چیست بیشتر کیفیت کار شما را تضمین می کند تا اینکه دنبال نام شرکتهای مشهور باشید. این بدان معنی نیست که تمام لنزها در یک سطح از رزولوشن و قدرت تفکیک هستند. ولی باید در هر مورد سبک و سنگین نمایید که که اندکی تفاوت چقدر ارزش هزینه بیشتر را برای شما دارد؟ خیلی هات اعتقاد دارند که شرکتهایی نظیر Leica و Zeiss کمتر بر سر کیفیت لنزهایشان مصالحه می کنند و هیچکدام از لنزهایشان نیست که در رده حرفه ای و با کیفیت ساخت بالا نباشد، بر خلاف شرکتهای ژاپنی که لنزهای مصرفی را با قیمتهای پایینی تولید می کنن
سیستم برش Four Thirds(قسمت اول)
در این مقاله مروری داریم بر سیستم برش چهار سوم در دوربین های D-Slr الیمپوس و پاناسونیک و لایکا
سیستم Four Thirds و یا 4/3 یک سیستم نشیمنگاهی لنز است که از سال 1999 توسط الیمپوس و کداک طراحی شد و در حال حاضر به یک استاندارد برای دوربین های D-Slr الیمپوس ، پاناسونیک و لایکا بدل شده است. قبل از این سیستم هرگز یک سیستم نشیمنگاه استاندارد در بین چند کمپانی وجود نداشت ( به جز فوجی که از ماونت ها نیکون استفاده میکرد) و برای اولین بار بود که در دنیای دوربین های D-Slr چند کمپانی به یک وحدت رویه رسیدند. سیستم 3/4 یک سیستم آزاد نیست و هر کمپانی و شرکت برای استفاده از آن بایستی اجازه نامه از کمپانی مادر ( الیمپوس دارای حقوق مالکیت سیستم 3/4 است ) داشته باشد.در حال حاضر علاوه بر الیمپوس و کداک ، شرکت های فوجی فیلم ، لایکا ، ماتسوشیتا ( پاناسونیک ) و سیگما در سیستم 3/4 مشارکت دارند.
در سیستم Four Thirds کراپ فاکتور سنسور ها 2 می باشد ، ابعاد سنسور در این سیستم برابر با 18 mm × 13.5 mm ( 22.5 در قطر) است و تصویر تشکیل شده برابر است با 17.3 mm × 13.0 mm (21.6 در قطر). یک موضوع جذاب در مورد این سیستم ، نسبت برش 4 به 3 در آن است که برای پرتره و ترکیببندی بسیار جذاب است (برش دیگر دوربین های D-Slr 3 به 2 است )
بدلیل کوچک تر بودن این سنسور ها نسبت به سایر دوربین های D-Slr این سنسور ها نویز بیشتری دارد ، همچنین عمق میدان در این سنسور ها ( بدلیل کوچک تر بودن ) بیشتر از سنسور های فول فریم و برش APS است.
اولین سنسور این خانواده را کمپانی کداک در سال 2002 از نوع CCD و با رزلوشن 5.1 مگاپیکسل و با کد فنی KAF-5101CE تولید کرد ، این سنسور بر روی دوربین Olympus E-1 قرار گرفت و منجر به تولید اولین دوربین دیجیتال با سیستم 3/4 شد .
به تازگی هم در دوربین های این خانواده از سنسور های Live MOS sensor استفاده شده ،این سنسور ها جزو اولین دوربین های D-Slr است که امکان مشاهدهی زنده سوژه بر روی LCD را دارند ، این سنسورها نیز برتریهایی بر سایر رقبا دارند که در آینده در مورد آنها صحبت خواهیم کرد
( چارت سنسور های جدید لایو ویو ) ( مونت دوربین های 4/3 ) در حال حاضر علاوه بر کمپانی الیمپوس ، کمپانی های سیگما و لایکا برای این سیستم لنز و بدنه تولید میکنند.
( تعدادی از لنز های سیستم 4/3 ) الیمپوس به تنهایی 18 لنز برای سیستم 3/4 تولید میکند ، که با داشتن کراپ فاکتور 2 محدوده جذابی را شامل میشوند .
یکی از ایرادات سیستم 3/4 در مورد لنز های واید است ، واید ترین لنز این سیستم ( تاکنون ) لنزگران قیمت ZUIKO 7-14 mm F4 است که معادل 14-28 در دوربین های فول فریم است ، زاویه ی دید این لنز 114 درجه است که برای یک لنز واید بسیار خوب است ، اما این سیستم در مورد لنز های تله کاملا راضی کننده و هیجان انگیز است ، داشتن یک لنز 300 م م در این سیستم معادل 600 در دوربین های فول فریم است و این برای کسانی که به کادر های بسته و لنز های تله علاقه دارند بسیار جذاب خواهد بود
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
( دو لنز واید این سیستم ) . در سیستم 3/4 دو لنز واید می بینیم ، که هر دو توسط الیمپوس ارائه شده اند ، یکی ZUIKO 7-14 mm F4 معروف است و دیگری ZUIKO 11-22mm F 2.8/3.5 است .
در مورد لنز های تله فتو ، تله ترین لنز ازآن سیگما است ، لنز SIGMA 300-800mm F 5.6 است که معادل 600-1600 در دوربین های فول فریم می باشد و برای علاقمندان به تله بسیار جذاب است ، تله ترین لنز الیمپوس هم ZUIKO 70-300mm F 4/5.6 است که معادل 140-600 در دوربین های فول فریم می باشد.
( یکی لنز تله ی سیگما و دیگری تعدادی از لنز های سیکما با سیستم 4/3) در این سیستم یک لنزFish Eye وجود دارد ، این لنز هم ساخته الیمپوس است ، این لنز ZUIKO 8mm F 3.5 است .
( لنز فیش آی سیستم 4/3) یک لنز جذاب که به تازگی توسط الیمپوس عرضه شده و دارای دامنه بسیار خوبی است ، لنز ZUIKO 12-60mm F 2.8/4 است که معادل لنز های 24-120 می باشد و دارای محدوده وسیع و خوبی است ، همچنین لنز ZUIKO 18-180mm F 3.5/6.3 که به عنوان یک لنز همه کاره میتواند موثر باشد ( معادل 36-360 در دوربین های فول فریم )
در سیستم 3/4 امکان انتخاب 4 لنز ماکرو وجود دارد ، که 2 تا متعلق به الیمپوس و 2 تای دیگر متعلق به سیگما است ، دو لنز ZUIKO 35mm F 3.5 و ZUIKO 50 F 2 هستند و دو لنز سیگما ی SIGMA 105mm F2.8 و SIGMA 150mm F 2.8 هستند.
( لنز 150 ماکرو سیگما ) همچنین یک تله کانورتور 1.4 x ساخت الیمپوس نیز موجود است . یک تبدیل برای لنز های OM به این سیستم نیز وجود دارد .
در این بین پاناسونیک دو لنز برای سیستم 3/4 تولید میکند ، یکی Panasonic 25mm F 1.4 و دیگری Panasonic 14-50mm F 2.8/3.5 است .
در حال حاضر اکثر دوربین های الیمپوس با دو لنز کیت عرضه میشوند که یکی ZUIKO 14-42mm F 3.5/5.6 و دیگری ZUIKO 40-150mm F 4/5.6 است .
در آینده دوربینهای این سیستم را مرور خواهیم کرد ، دوربین هایی که به لرزهگیرهای داخلی IS مجهز شدهاند و دارای بدنههای آلیاژی هستند و امکان Live View دارند ، همچنین مجهز به سیستم غبارزدا هستند.
( بدنه های این سیستم ) در حال حاضر 7 بدنه از الیمپوس و یک بدنه از پاناسونیک (DMC-L1)و یک بدنه از لایکا (DigiLux 3) در بازار وجود دارد که بزودی بدنه ی حرفهای این سیستم EP1 که ساخت شرکت الیمپوس است وارد بازار میشود. (تعدادی از لوازم و لنز ها و بدنه های این سیستم) [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ادامه دارد...
منابع :
کد:http://www.four-thirds.org
کد:http://www.biofos.com
کد:http://www.dpreview.com
کد:http://www.sigmaphoto.com
کد:http://www.4-3system.com/
کد:http://www.leica-camera.com
کد:http://en.wikipedia.org
کد:http://www.kodak.com
کد:http://www.dta.it/support/data_sheets/kodak/kaf-5101ce.pdf
سیستم برش Four Thirds(قسمت دوم)
پیرو مروری بر سیستم نشیمنگاهی 4/3 در این مقاله قصد داریم مرور مختصری داشته باشیم بر اولین دوربین این سیستم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]در آوریل سال 2001 الیمپوس قول یک بدنه حرفهای مبتنی بر سیستم 4/3 را داد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اولین دوربین این سیستم در سال 2003 توسط الیمپوس با نام Olympus E-1 عرضه شد .در ابتدای عرضه این مدل با پشتوانه شرکت بزرگ الیمپوس و ریشه عمیقی که این کمپانی در بین عکاسان حرفهای جهان داشت، با استقبال مواجه شد. در سال ابتدایی حضور گرچه فروش نسبتا خوبی داشت، اما در دراز مدت این دوربین تقریبا بازار خود را از دست داد، یکی از دلایل این شکست قیمت بالای تجهیزات جانبی ( لنز و ... ) و عدم وجود لنز های فراوان و گسترده در بازار بود. بسیاری از عکاسان فیلمی بعد از ظهور دیجیتال، کمکم خود را با دنیای دیجیتال همراه کردند. این همراهی برای بسیاری از این عکاسان، با پشتوانه تجهیزات و لوازمی بود که از مدل های آنالوگ بجا مانده بود. عکاسان فیلمی با داشتن لنزهای اتوفوکوس ارزشمند زیادی که از دوربین های فیلمی 35 م.م. قدیمی خود در کیف لوازم داشتند، به راحتی توانستند وارد دنیای دیجیتال شوند.
اما یکی از ایرادات این سیستم و مدل این بود که لنزی قدیمی برای این مدل وجود نداشت. تنها راه استفاده از تبدیلهایی بود که لنزهای سری OM المیپوس را برای این سیستم قابل استفاده میکرد. اما بسیاری از عکاسان عطای این تبدیلها را به لقایش بخشیدند و چون خواستگاه این مدل عکاسان حرفهای بود، این مدل نتوانست با دوربین های همرده خود رقابت کند.
و اما این مدل :
یکی از برتریهای سیستم 4/3 این است که بدنه در این سیستم به نسبت دوربین های دیجیتال دیگر دارای ابعاد بسیار جمع و جورتری است و همچنین لنز های این سیتم حداقل 30% کوتاه تر از مدلهای دارای سنسور فول فریم و یا APS است و این میتواند برا ی یک عکاس جذاب باشد.
ابعاد این مدل همانظور که در عکس زیر در مقایسه با رقبای همرده ی خود Nikon D100 و 10D Canon بسیار کوچک تر است.
Olympus E-1 دارای بدنهای بسیار خوب و حرفه ای و به صورت ترکیبی ساخته شده بود ، استفاده گسترده از منیزیم و عایق بندی خوب از نقاط قوت این بدنه بود، همیچنین ابعاد مناسب و وزن کم ( 660 گرم ) باعث میشد که این مدل به یک مدل محبوب تبدیل شود.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سنسور این مدل ساخته کداک و از نوع 4/3 بود ، این سنسور را کداک به صورت اختصاصی برای الیمپوس طراحی کرده بود. این سنسور دارای 5.1 مگاپیکسل رزولوشن موثر بود و ابعاد تصویر حداکثر 2560*1920 و دارای کراپ فاکتور 2 و نسبت 4:3 بود، این سنسور و نسبت برای عکاسان پرتره بسیار دلنشین است. این دوربین دارای ایزو بین 100 تا 800 و بوسیله Iso Boost میتوانست در ایزو های 1600 و 3200 نیز عکاسی کند. این دوربین امکان عملکرد در دو فضای رنگی محبوب عکاسان یعنی sRGB و Adobe RGB را دارد، از نظر نویز این دوربین تا حدودی نویزی بود ( چرا که ابعاد سنسور در این مدل از سایر رقبا کوچکتر بود). همچنین امکان ذخیره تصاویر با فرمت هایRaw , JPEG را دارد. هر پیکسل این دوربین در حدود 6.8 نانو متر است و در اینده شاهد سنسورهایی با حداکثر 12 مگاپیکسل و هر پیکسل در حدود 4.9 نانو متر در این سیستم خواهیم بود.
حداکثر سرعت شاتر این دوربین 4000/1 ثانیه است و کندترین سرعت آن 60 ثانیه و در حالت Bulb با حداکثر 8 دقیقه نوردهی است. همچنین در حالت همزمانی با فلاش حداکثر سرعت آن 1/180 است.
این دوربین امکان ثبت 3 تصویر در هر ثانیه را دارد (حداکثر 12 تصویر)، همچنین دارای تایمر 2 و 12 ثانیهای است. این دوربین دارای یک نمایشگر 1.8 اینچی با رزولوشن 134 هزار پیکسل است.
Olympus E-1 برای اولین بار در دنیا دارای سیستم گردگیر سنسور بود، این سیستم با نام Supersonic Wave Filter توسط الیمپوس ارائه شد، این سیستم در ابتدای معرفی، با شک و شبهه زیادی همراه بود، اما در دراز مدت، عملکرد این سیستم تقریبا برای بسیاری اثبات شد و در سالهای بعد توسط سونی و کانن و ... بسیاری دیگر از کمپانیها با اسامی متفاوت و سیستمهای کاملتر و با ساختار متفاوت عرضه شد.
این مدل از حافظه Compact Flash برای ذخیره سازی عکسها استفاده میکرد ( در صورتی که مدلهای جدید از کارتهای حافظه XD استفاده میکنند که باعث رنجش عکاسان و مصرفکنندگان شده است).
اما عملکرد در بازار، سهم بازار الیمپوس در بازار جهانی در سال 2004 در حدود 17% بود که بسیار به پیش بینیها نزدیک بود، اما نتوانست به سهمی که برایش پیشبینی شده بود برسد، در همین سال کانن 37% و نیکون 24% از سهم بازار را در اختیار داشتند. این مدل الیمپوس، سهم قابل توجهی از فروش را به خود اختصاص داده بود، اما به دلایل زیادی نتوانست آنچنان که گمان میرفت موفق باشد. در حال حاضر نیز الیمپوس و ماتسوشیتا و لایکا با تولید دوربینهایی مبتنی بر سیستم 4/3 سهمی از بازار دوربینهای تک عدسی انعکاسی دیجیتال را از آن خود کردهاند، ولی این سهم بسیار کمتر از پیشبینیهای این کمپانیها است. شاید در آینده نزدیک با جایگرینی مدل Olympus E-1 ( که مدلOlympus EP-1 و یا Olympus E-3 برای جایگزینی در نظر گرفته شده است و بزودی به بازار جهانی ارائه میشود)، این شرکت سهم بیشتری از بازار را به دست بیاورد.
در حال حاضر 7 مدل توسط الیمپوس و 1 مدل ماتسوشیتا ( پاناسونیک ) و یک مدل توسط لایکا عرضه میشود. با توجه به تبلیغات و هزینه ای که برای این سیستم توسط این کمپانی ها انجام میشود، به نظر میرسد که بسیار به آینده این سیستم امیدوار هستند.
دوستان نوشتن و نشان دادن عکس از دوربینی با اسم باعث تبلیغ اون نیست و اینکه شرکتهای دیگراین سیستم ها رو ندارن
ده اشتباه رايج در عکاسی ديجيتال –
قبل از اينکه با سر به درياي عکاسي ديجيتال شيرجه برويد، خيالتان راحت باشد که قبل از شما کسان بسياري شيرجه رفته اند و سرشان به سنگ خورده است! آنها اشتباهاتي مرتکب شده و درسها از آن گرفته اند که نتايج تجربيات آنها در اختيار شما است. البته اين بدان معني نيست که ديگر شما مرتکب هيچ اشتباهي نخواهيد شد، ولي شما مي توانيد از اشتباهات رايج تازه کاران مشتاق عکاسي ديجيتال پرهيز نماييد. براي شما ده مورد از اشتباهات مرسوم را در اينجا ليست کرده ام که مي توانيد براي مواجه نشدن با آنها از هم اکنون چاره انديشي نماييد.
1-دوربين شما دقت کافي يا مشخصات فني مناسب ندارد.
قبل از خريد دوربين ديجيتال، خوب در مورد هدف و نحوه استفاده از آن در حال حاضر و در آينده فکر نماييد. اگر هدفتان از خريد دوربين چاپ عکسهايي در اندازه 10*8 يا بزرگتر است، از خريد مدلهاي با رزولوشن پايين خودداري کنيد. همينطور اگر کارتان نياز به اتصال فلاشي قوي دارد دوربينتان حتما بايد داراي محل نصب فلاش خارجي باشد (که اکثر دوربين هاي ديجيتال ندارند). يک ليست از مشخصاتي که دوربين تان بايد داشته باشد بنويسيد و هنگام خريد دوربين از آن براي انتخاب دوربين مناسب استفاده کنيد.
2- عکاسي با رزولوشن پايين
براي جاي دادن عکسهاي بيشتر روي يک کارت حافظه اين است که دوربين را روي رزولوشن پايين تر از حداکثر تنظيم نماييد. اين کار خوب است ولي تا زماني که عکسي ديدني که بخواهيد از آن پرينت بزرگي بگيريد، نگرفته باشيد. پايين آوردن رزولوشن يک دوربين استفاده از عکسهاي آن را محدود مي کند و امکان گرفتن يک پرينت بزرگ و دقيق را از آن مي گيرد. مگر آنکه شما کاملا مطمئن باشيد که عکسهايي که مي گيريد فقط براي نمايش روي وب، ايميل کردن يا براي استفاده رزولوشن پايين ديگري مورد استفاده خواهد بود. اگر اينطور است تنظيم را در حالت Jpeg يا Tiff در فشرده ترين حالت قرار دهيد. اگر عکسي زيبا و مهم به دست آيد شما بي نهايت خوشحال خواهيد شد. در مورد رزولوشن بايد بيشتر بياموزيد.
3- تمام شدن باتري در شرايط حساس
دوربين هاي ديجيتال به توان الکتريکي، آنهم به مقدار زياد نياز دارند. هيچ چيز نا اميد کننده تر از اين نيست که براي گرفتن صحنه اي حساس شاتر را فشار دهيد و علامت يا صداي تمام شدن باتري و خاموش شدن دوربين را ببينيد. براي اطمينان از آماده بودن دوربين در شرايط حساس از شارژ کامل باتريها اطمينان حاصل نماييد و حتما باتري يدکي همراه خود داشته باشيد. باتريها را بايد خوب بشناسيد.
4- ته کشيدن حافظه در شرايط حساس
دوربين هاي ديجيتال همراه يک کارت حافظه فروخته مي شوند. ولي معمولا اين مقدار حافظه فقط براي گرفتن چند عکس با کيفيت متوسط کافي است. در نظر بگيريد که تصميم داريد که چند عکس بگيريد و اطمينان حاصل نماييد که کارت حافظه با ظرفيت کافي همراه داريد. بالاترين حافظه اي را که جيبتان اجازه مي دهد بخريد و يا اگر ارزانتر در مي آيد چند حافظه کم ظرفيت تر بخريد و خيال خودتان را راحت کنيد که در شرايطي گير نخواهيد کرد که تاسف از دست دادن منظره ها و يا صحنه هاي تکرار نشدني را بخوريد.
5- در آوردن نابجاي کارت حافظه
براي گرفتن عکس در دوربين ديجيتال مراحلي بايد طي شود که در انتهاي آن ثبت تصوير روي کارت حافظه قرار دارد. اين پروسه چند ثانيه طول مي کشد. اگر در حالت عکسبرداري پي در پي سريع عکس گرفته باشيد اين پروسه طولاني تر هم خواهد شد. اين مساله که قبل از خارج کردن کارت حافظه از دوربين فرصت کافي براي ضبط تصوير را بدهيد بسيار ضروري است. اگر در حين اين عمليات کارت حافظه را بيرون بکشيد ممکن است عکسها را از دست بدهيد. دوربين هاي ديجيتال داراي نمايشگري است که در حين ضبط تصوير چشمک مي زند. قبل از انجام هر کاري روي کارت مطمئن شويد که چشمک زدن اين لامپ قطع شده باشد. حتما عادت نماييد که قبل از خارج کردن کارت حافظه دوربين را خاموش کنيد.
ده اشتباه رايج در عکاسی ديجيتال – قسمت دوم
6-گرفتن عکس از صحنه هاي سريع
خوشبختانه امروزه دوربين هاي ديجيتال بيشتري در حال نزديک شدن به سرعت پاسخ فيلم هاي عکاسي هستند. به بيان ساده به مجرد فشار دادن شاتر عکس گرفته مي شود. ولي متاسفانه خيلي از مدلها هنوز کند بوده و آنچه که در مانيتور آن نمايش داده مي شد هماني نخواهد بود که در عکس ثبت مي شود. اگر دوربين شما چنين است دو راه براي فائق آمدن بر آن وجود دارد. اول آنکه خود را عادت دهيد بدون اينکه وابسته به تصوير نشان داده شده در مانيتور باشيد، بر اساس تجربه بهترين زمان فشار دادن شاتر را به دست آوريد. دوم اين که روي سوژه هاي ساکن نحوه قفل کردن فوکوس دوربين تان را ياد بگيريد. در شرايطي که مي خواهيد از جسم متحرک و يا صحنه سريعي عکس بگيريد از قبل فوکوس را روي فاصله مناسبي قفل کنيد. چون هنگامي که فوکوس انجام شده باشد با فشردن شاتر بلافاصله عکس گرفته مي شود.
7- عکس گرفتن از صحنه هاي سريع در مد عکس تکي
اگر تنظيم دوربين شما روي مد عکس تکي تنظيم شده باشد بعد از گرفتن عکس تا زمان آماده شدن براي عکس بعدي زماني طول مي کشد که به علت ثبت اطلاعات عکس روي کارت حافظه است. ممکن است دوربين در طي اين زمان با نشان دادن عکس گرفته شده شما را سرگرم نمايد. اين مد براي گرفتن عکس از سوژه هاي ثابت مناسب مي باشد.
ولي هنگامي که مي خواهيد از سوژه هاي در حال حرکت عکس بگيريد بايد تنظيم دوربينتان را تغيير دهيد. در بعضي دوربين ها مي توانيد نمايش تصوير بعد از گرفتن عکس را غير فعال نماييد که باعث سريعتر شدن زمان آماده شدن براي عکس بعدي مي شود. در بعضي از دوربين ها نيز مي توانيد مد گرفتن چند عکس متوالي را فعال نماييد که قبل از اينکه دوربين به ثبت تصاوير بپردازد چند عکس مختلف مي توانيد بگيريد.
8- مديريت نامناسب عکسها
در باره اين موضوع قبلا هم صحبت شده است. شما براي اينکه حداکثر بهره را از دوربين تان ببريد بايد روند کاري منظمي شامل گرفتن عکس، انتقال به کامپيوتر، نگهداري و مرتب کردن منطقي عکسها و گرفتن کپي پشتيبان روي CD را رعايت نماييد. ممکن است عادت دادن خودتان به انجام دقيق اين کارها کمي مشکل باشد، ولي اين کار ضامن استفاده درست و بدون اشتباه از عکسهايتان مي باشد.
9- انتظار اصلاح عکسها با نرم افزارهاي ويرايش تصوير
در بعضي از فيلم ها پليسي ديده ايد که از عکسي که کاملا تار است چگونه عکسي واضح از صورت مجرم تهيه مي کنند و يا عکسي غير واضح در شب را به عکسي روشن مثل وسط روز تبديل مي نمايند. زياد جدي نگيريد. اين قدرت اسرارآميز کامپيوترها زاييده قوه تخيل کارگردان فيلم است.
با استفاده از يک نرم افزار ويرايش تصوير خوب مثل فتوشاپ مي توان تصوير رنگ پريده زير نور فلورسانت را بهبود داد، قرمزي چشم را اصلاح کرد، روشنايي و کنتراست را بهتر نمود و کارهايي از اين قبيل، ولي در قدرت و کيفيت کار محدوديت هايي وجود دارد. بعضي اشکالات هستند که با هيچ نرم افزاري قابل برطرف شدن نمي باشند.
10- ضبط روي عکس اصلي
ممکن است شما در حال تجربه کردن يک نرم افزار ويرايش تصوير و امتحان جلوه هاي عجيب و غريبي که بر روي تصوير و رنگها ايجاد مي کند باشيد. کارهايي که انجام مي دهد بسيار جالب است و شما مي خواهيد ادامه کار را بعدا انجام دهيد. کليد Ctrl-S را مي زنيد و عکس ضبط مي شود.
شما نمي خواستيد اينطور شود، ولي اکنون عکس اصلي با عکس تغيير داده شده شما جايگزين شده است و ديگر وجود ندارد. هميشه يادتان باشد قبل از شروع کار با چنين نرم افزارهايي بااستفاده از Save as يک کپي از تصوير اصلي تهيه نموده و روي آن کار کنيد.
نکاتی مهم در عکاسی ديجيتال برای تازه کارها
اگر خوش بحالتان شده و يک دوربين ديجيتال جديد خريده ايد، مبارکتان باشد و اصلا نترسيد! براي استفاده از دوربينتان ليستي از چيزهايي که بايد در مورد آن بدانيد را تهيه کرده ام که به شما در استفاده صحيح از دوربينتان کمک مي کند.
- حافظه دوربين:
اگر حافظه دوربين تان فقط همان 8 يا 16 مگابايتي است که همراه با دوربينتان فروخته شده خريد يک حافظه حداقل 128 MB را در صدر ليست خريد هايتان بگذاريد. اگر 256 MB باشد که چه بهتر. اين خريد را در اولين فرصت و يا با اولين پول زبان بسته ای که گيرتان افتاد انجام دهيد که تاخير بای نحو کان جايز نيست!
- عکسهاي ضميمه ايميل را کوچک کنيد:
اگر مي خواهيد عکسهاي دوربين تان را براي دوستان و آشنايان ايميل کنيد، دانلود کردن يک عکس يک مگابايتي را به آنها تحميل نکنيد مگر اين که قصد آزار آنان را داشته باشيد که آن حرف ديگری است. اگر بلد نيستيد هر چه سريعتر روش کوچک کردن عکسها به اندازه 480*640 و يا 240*320 را ياد بگيريد و از آنها در ايميل استفاده کنيد. با ساده ترين نرم افزارهای گرافيکی نيز اين کار ممکن است.
- ساعت دوربين را تنظيم کنيد:
يکي از توانائيهاي بسيار جالب دوربين هاي ديجيتال نگهداري اطلاعات عکس از جمله تاريخ و ساعت همراه با عکس مي باشد. اين اطلاعات در فايل عکس ذخيره مي شود و بنابر اين همواره اطلاعات جالبي از زمان و شرايط عکس برداري در اختيار خواهيد داشت. اين اطلاعات مفيد و ارزشمند را از دست ندهيد.
- به آرشيو عکسهايتان سر و سامان دهيد:
با داشتن دوربين ديجيتال بعد از مدت کوتاهي کامپيوترتان پر از عکسهاي مختلف خواهد شد که براي پيدا کردن يک عکس خاص مجبور مي شويد يک عالمه عکس را مرور نماييد. شايد اخر هم موفق به پيدا کردن عکس مورد نظر خود نشويد!! (بقول معروف شتر با بارش در کامپيوترتان گم می شود). براي جلوگيري از اين مشکل اول از همه عکسها را بر طبق زمان و رويدادها در دايرکتوريهاي مختلف قرار دهيد و از نرم افزارهاي آلبوم عکس موجود براي دسته بندي و مديريت عکسهايتان استفاده کنيد. قبل از اينکه دير شود به اين نصيحت وبلاگانه من گوش داده و اين کار را بکنيد.
- تنظيم هاي پيش فرض دوربينتان را مطابق سليقه خودتان تغيير دهيد:
بيشتر دوربين ها براي نحوه گرفتن عکسها تنظيم هايي را در اختيار کاربر قرار مي دهند. پيشنهاد من اين است که بالاترين رزولوشن، بهترين کيفيت (فشردگي کمترJPEG)، تراز سفيدي گرم (ابري) و فلاش خاموش را به عنوان تنظيم هاي پيش فرض دوربينتان انتخاب کنيد.
- عکس بگيريد!:
اگر براي عکاسي کمي وقت صرف کنيد از سرعت عادت کردن با همدم جديدتان تعجب خواهيد نمود. يک عالمه عکس بگيريد. از هر چه و هر جا که بنظرتان جالب بود عکس بگيريد. از دوربينتان لذت ببريد. بعد ازمدت کوتاهي بقول قديميها دوربينتان مثل موم در دستانتان جاي خواهد گرفت... حالا از اين موم هر شکلي که مي خواهيد مي توانيد بسازيد.
آشنايي با تكنيك پانينگ (افقي چرخاندن دوربين)
تصاوير و نوشته ها از پيتر بارگ
چه فرزند شما باشد كه به تازگي راه رفتن را ياد گرفته، يا اسبي باشد كه در ميدان اسبسواري چهارنعل ميتازد، يا ماشيني باشد كه با سرعت در مسيري حركت ميكند، شما ميتوانيد شانس خود را براي گرفتن عكس هايي شفاف افزايش دهيد مشروط بر آنكه با تكنيكي ساده بنام پانينگ آشنا باشيد.
تلاش براي عكاسي از هر گونه سوژه متحرك بدون داشتن اندك دانشي از سرعتهاي شاتر نتايجي نااميدكننده براي شما به ارمغان ميآورند. اين تصاوير معمولا يا با سوژهاي غير قابل تشخيص تار ميشوند يا سوژه اساسا در تصوير وجود نخواهد داشت چون به محض فشردن دكمه شاتر، سوژه از قاب تصوير خارج شده است.
چنانچه به نكات ذيل توجه كنيد براين مشكلات رايج دنياي عكاسي اكشن غلبه خواهيد كرد.
تمامي دوربين ها با استفاده از كنترل هاي ديافراگم و سرعت شاتر، مقدار نوري كه به فيلم يا حسگر مي رسد را تنظيم ميكنند. ديافراگم مقدار نوري كه وارد دوربين ميشود و سرعت شاتر مقدار زماني كه نور به سطح فيلم تابانده مي شود را كنترل ميكنند. در اينجا سرعت شاتر است كه ما براي تكميل تكنيك پانينگ خود از آن استفاده ميكنيم.
سرعت شاتر به صورت كسرهايي از ثانيه اندازه گيري ميشود. سرعتي پايين اي بسا 1/15 (يك پانزدهم) ثانيه يا آهسته تر باشد و سرعتي سريع ممكن است هر سرعتي بالاتر از 1/125 (يك يكصدوبيست و پنجم) در نظر گرفته شود. براي عكاسي از سوژه هاي در حال حركت چندين گزينه در اختيار داريد. بديهي ترين آنها انتخاب سرعت شاتري سريع براي تثبيت يا فريز كردن سوژه است. چنانچه سرعت شاتر سريعتر از سرعت سوژه باشد احتمالا آن را در مسيرش متوقف مي كنيد اما اين گزينه يك نقطه ضعف دارد. اگر ماشين در حال حركتي را در مسيرش متوقف كنيد ايستا به نظر خواهد آمد و فاقد تأثير خواهد بود. تكنيك بهتر انتخاب سرعتي آهسته تر و ردگيري سوژه به هنگام عكاسي است. اين كار پانينگ نام دارد.
پانينگ تكنيكي قوي براي عكاسي اكشن است و اگر دقيق انجام شود سوژه اصلي شفاف و پيش زمينه تار خواهد بود. رمز كار ردگيري سوژه است به هنگامي كه از مقابل شما عبور ميكند و تداوم آن همچنانكه دكمه شاتر را فشرده ايد تا حتي پس از آنكه عكس را مي گيريد.
چنانچه با همان سرعت سوژه به صورت افقي بچرخيد تصوير به شكل شفاف در مقابل پيش زمينه تار جالبي ظاهر خواهد شد. براي اطمينان از كسب نتيجه اي خوب پاهاي خود را ثابت نگاه داريد و نيم تنه بالايي خود را با دنبال كردن سوژه بچرخانيد. دوربين خود را در نقطه اي كه سوژه تان عبور خواهد كرد فوكوس كنيد تا مطمئن شويد كه تصويري شفاف خواهيد گرفت. همچنين مطمئن شويد كه پيش زمينه خيلي نوراني نيست و سايه ندارد چرا كه باعث ايجاد اثراتي اشباح مانند يا رگه هايي از نور در تصوير خواهد شد. پيش زمينه اي تاريكتر بهتر است.
سرعت شاتر صحيح را بدست آوريد – در اين مورد حدود 1/15 (يك پانزدهم) ثانيه و پيش زمينه بلور خواهد بود چرخها تا حدي بلور شده اند و ماشين شفاف است و در حال حركت به نظر مي رسد.
در اينجا سرعت سريعتر 1/60 ( يك شصتم) ثانيه مورد استفاده قرار گرفته است، من ميتوانستم با سرعتي حدود 1/8 تا 1/15 ثانيه اين كار را انجام دهم اما مي خواستم ترشحات آب شفاف به نظر برسند.
بسته به سرعت و فاصله سوژه از سرعت شاتري ميان 1/8 (يك هشتم) و 1/125 (يك يكصدو بيست پنجم) استفاده كنيد. شاتر را زماني فشاردهيد كه سوژه به نقطه مياني در طي مسير پانينگ (چرخش افقي) شما رسيده است تا اطمينان يابيد سوژه در بهترين وضعيت قرار دارد و تلاش كنيد تا بدون بالا و پايين كردن دوربين كه منجر به تار شدن سوژه مي شود سوژه را ردگيري كنيد. بسياري از دوربينهاي خودكار يك override دارند بنابر اين شما مي توانيد به طور دستي سرعت شاتر را تنظيم كنيد. در غير اين صورت ممكن است مجبور شويد از يك ***** تراكم خنثي (Neutral Density) براي كاهش مقدار نوري كه به فيلم ميرسد استفاده كنيد. براي دوربينهاي كامپكت ميتوانيد ورقي از ژل نوررساني (Lighting Gel) ND تهيه كنيد و آن را به اندازه لنز دوربين بريده و بر روي آن بچسبانيد.
ردگيري سوژه اي كه در خط مستقيم قرار ندارد به هنگام پانينگ نيازمند مراقبت است. در اينجا من مجبور بودم سوژه را در قوسي ردگيري كنم كه توسط تاب ساخته شده بود تا مطمئن شوم كه سوژه شفافتر از پيشزمينه است. سرعت 1/4 (يك چهارم) در اينجا مورد استفاده قرار گرفته و حسي بي نظير از حركت خلق كرده است.
چنانچه از دوربين ديجيتالي استفاده مي كنيد كه هم منظره ياب LCD و هم منظره ياب نوري دارد از منظرهياب نوري آن استفاده كنيد چراكه هنگام دنبال كردن سوژه در اين سرعت LCD بربده بريده به نظر ميرسد و ردگيري دقيق سوژه را مشكل ميسازد.
در اينجا سه نمونه از چيزهايي كه مي توانند باعث اشتباه شوند نشان داده شده است. بالا سمت چپ نگاهي ايستا به ماشيني را نشان مي دهد كه ناشي از سرعت خيلي زياد شاتر است. در وسط به چيزهايي دقت كنيد كه ميتوانند وارد مسير پانينگ شما شوند. در اينجا درختچه راه ديد را بسته است. تصوير بالا سمت راست از LCD دوربين ديجيتال استفاده شده است. اين مطلب به اضافه پاسخ كاربر (عكاس) و تاخير ناچيز شاتر باعث از دست دادن حركت شده است.
تكنيك ديگري كه مي توانيد امتحان كنيد همزماني آهسته فلاش است كه در آن از سرعت پايين شاتر و فلاش استفاده ميكنيد. فلاش به محض زده شدن سوژه در حال حركت را منجمد مي كند و سرعت طولاني شاتر ما را مطمئن مي سازد كه پيش زمينه تار مي شود. اين تكنيك نيز نيازمند كسب سرعت مناسب پانينگ است. با سرعت بسيار آهسته همانطور كه مي بينيد رد دوچرخه هم زياد است و با پيش زمينه تار مخلوط شده است (تصوير سمت چپ). با سرعت خيلي زياد همه چيز فريزمي شود ( تصوير سمت راست). سرعت مناسب حدود 1/8 تا 1/15 ثانيه است.
سيستم تميزکننده حسگر تا چه حد درست کار ميکند؟
محققان سايت Pixinfo.com مقايسه جالبي بر روي سيستم تميز کننده حسگر بين چهار دوربين SLR ديجيتال که در حال حاضر از اين سيستم برخوردار هستند انجام داده اند و نتيجه خيلي جالب و البته به همان اندازه تعجب بر انگيزي بدست آوردند. آزمایشی که انجام شد بر روی چهار دوربین زیر بود:
Canon EOS 400D
Olympus E-300
Sony Alpha DSLR A-100
Pentax K10D
اما سوالي که ممکن است پيش بيايد اين است که اين سيستم تا چه حد درست کار مي کند؟
کمپاني کنون در همان ابتدا با پخش [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خيال خود و مشتريانش را راحت کرد. برای آشنایی با نحوه کار سیستم تمیز کننده حسگر کنون نگاهی به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] در سایت عکاسی بیاندازید. سیستمی که دوربین Alpha100 سونی بکار رفته است بر خلاف سيستم تميز کننده حسگر در دوربين کنون، خود حسگر را می لرزاند و برای اینکار از ارتعاشات صوتی تقریبا معادل 100 هرتز استفاده می کند. اما بياييد نگاهي بياندازيم به آنچه در آزمايشات اين محققان گذشت. ادامه داستان را از زبان "روبرت ایرهازی"، یکی از محققان، می شنویم:
موقعی که این چهار دوربین به دست ما رسید هیچکدام حسگر تمیزی نداشتند و ما مجبور شدیم به طور دستی حسگر هر چهار دوربین را تمیز کنیم. هدف ما این بود که دوربین ها را در محیطی قرار دهیم که حسگرشان کثیف شود و بعد بررسی کنیم که سیستم های تمیز کننده حسگر در این دوربین ها تا چه حد موثر هستند. بعد از تمیز کردن حسگر این دوربین ها به طور دستی، با هر کدام از آنها یک عکس گرفتیم و نام این تصاویر اولیه را تصویر مرجع (reference) نهادیم.
مرحله دوم، مرحله کثیف کردن حسگر بود. یعنی آینه همه دوربین ها را قفل کردیم و دوربین ها را به مدت چند دقیقه به پشت خواباندیم. کمی گرد و غبار هم در هوا ایجاد کردیم تا همه حسگرها به مقدار یکسان گرد و غبار جذب کنند.
از آنجایی که Olympus E-300 و Sony Alpha DSLR-A100 اول حسگر را تمیز می کنند و بعد روشن می شوند، ما این دوربین ها همانطور خوابیده به پشت روشن کردیم. بعد با همه دوربین ها یک عکس گرفتیم بدون اینکه حتی یکبار سیستم تمیز کننده حسگرشان کار کرده باشد. اسم این تصاویر را dusting گذاشتیم.
حالا قسمت هیجان انگیز ماجرا شروع شد. دوربین ها را به حالت عادی برگرداندیم و به سیستم تمیز کننده حسگر اجازه دادیم دو بار حسگر را تمیز کند، یعنی دوربین ها را دوبار خاموش و روشن کردیم و در پایان با همه دوربین ها یک عکس دیگر گرفتیم و نام این عکس ها را 2nd cleaning گذاشتیم.
از آنجایی که با دو بار تمیز کردن شايد نشود درست قضاوت کرد، فرایند تمیز کردن را 23 بار دیگر تکرار کردیم. يعني 23 بار دوربين ها را خاموش و روشن کرديم. استدلالمان هم این بود که اگر یک سیستم تمیز کننده واقعا خوب کار می کند خوب بعد از 25 بار تست باید تاثیر خودش را نشان دهد! نام عکس هایی که در پایان این مرحله گرفتیم 25th cleaning گذاشتیم.
در پايان از دستگاه دمنده ي خودمان برای دمیدن هوا به داخل دوربین و تمیز کردن حسگر استفاده کردیم. این کار را دوبار تکرار کردیم و باز هم با دوربین ها عکس گرفتیم و نام عکس ها را 2nd blow گذاشتیم.
در نهایت هنوز هم ذرات کوچکی از گرد و خاک روی حسگر باقی مانده بود که آنها را با روش تمیز کردن دستی زدودیم و نام عکس هایی که در پایان این مرحله گرفته شد را final نهادیم.
نتیجه آزمایشات و عکس ها را در جدولی تدوین کردیم. (جدول را در [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ببينيد.)
و اما نتایج:
Canon EOS 400D:
از کنون بیشتر انتظار می رفت. چون CMOS به صورت ساکن شارژ شد، و این گونه شارژ شدن از افتادن ذرات گرد و غبار از سطح حسگر جلوگیری می کند. در دو دور اول غبار زدايي توسط سيستم، تقریبا دو جین از ذرات گرد و غبار زدوده شدند در حالی که بیش از 500 ذره غبار همچنان بر روی سطح حسگر باقی مانده بود و این مقادیر اصلا قابل مقایسه نیستند! بعد از دور دوم دیگر هیچ ذره غباری از حسگر دفع نشد.
اگرچه سیستم قول تمیز کردن را می دهد، اما وقتی حسگر به طور ساکن شارژ می شود فرآیند تمیز کردن موثر واقع نمی شود. ما نمي دانيم چطور می شود از شارژ شدن جلوگیری کرد و این چیزی است که کمپانی در اخبار آینده خود باید جوابگو باشد. ما تاثیر سیستم تمیز کننده حسگر در دوربین کنون را 5% (پنج درصد) تخمین زدیم.
Olympus E300:
به نظر می رسد سیستمی که المپوس معرفی کرده کاملا به درستی کار می کند. باید خاطر نشان کنیم که ذرات گرد و غبار خیلی در این دوربن کمتر دیده شدند و سیستم تمیز کننده حسگر از سه دوربین دیگر خیلی موثرتر کار کرد. ذرات غبار کمتر هستند چون حسگر کوچکتر است و ورق محافظ احتمالا نسبت به سه دوربین دیگر فاصله بیشتری از حسگر دارد.
اگرچه دور دوم غبار زدایی زیاد موثر نبود، اما حدود 30 ذره غبار از سطح حسگر دفع شد که انتظار بیشتری داشتیم. بعد از 25 دور غبارزدائی بیش از نیمی از ذرات از سطح حسگر پاک شدند. این دورین بهترین نتیجه را داشت. ما این تاثیر این سیستم تمیز کننده را 50 درصد تخمین زدیم.
Pentax K10D:
یکی از دلایلی که باعث شد دورین پنتاکس را برای این تست انتخاب کنیم این بود که در بررسی هایی که روی این دوربین انجام داده بودیم، سیستم تمیز کننده خیلی بد کار کرده بود.
بعد از دور دوم غبار زدائی، با تعجب مشاهده کردیم که ذرات غبار بیشتر از آنچه در اول بودند هستند! دلیلش می توانست جذب غبارهای ناحیه آینه باشد. اما از یک چیز مطمئن شدیم: این سیستم اصلا آنطور که گفته شده کار نمی کند. حتی پس از 25 دور غبار زدائی باز هم تمام ذرات سر جایشان بودند. به سختی تلاش کردیم تا ببینیم آیا ذره ای ناپدید شده است یا خیر، اما موفق نشدیم. بنابراین درصد تاثیر سیستم تمیز کننده پنتاکس را اینطور تخمین زدیم: صفر درصد.
بعد از استفاده از دمنده، ذرات گرد و غبار به دوجین کاهش یافت. این نشان می دهد که سطح حسگر به شکل ساکن شارژ نمی شود و این ما را ناامید تر کرد!
Sony Alpha DSLR-A100:
بعد از دیدن نتایج دوربین پنتاکس که تازه یکسال است تولید شده است، انتظار زیادی از سیستم تمیز کننده حسگر سونی نداشتیم! متاسفانه حدسمان درست بود.
دو دور اول غبار زدائی، تعداد ذرات روی حسگر را افزایش داد، دقیقا مثل چیزی که در دوربین پنتاکس دیدیم. بعد از 25 دور غبارزدائی تعداد ذرات روی حسگر دقیقا به همان اندازه قبلی بودند. تاثیر: صفر درصد.
نتیجه پایانی:
بر اساس تاثیرات سیستم تمیز کننده این رتبه بندی بدست آمد:
1. المپوس: خوب
2. کنون: ضعیف (نا امید شدیم)
3. پنتاکس و سونی: بدون استفاده (خیلی نا امید شدیم!)
اگر به دنبال دوربین هستید، سیستم غبارزدائی را به عنوان آخرین انتظارات در لیست خود در نظر بگیرید. اما اگر غبارزدائی برایتان مهم است، گزینه هایتان به دوربین های المپوس و پاناسونیک محدود خواهد شد. به لحاظ تئوری حدس ما این است که کنون نتایج بهتری نشان می دهد، البته اگر CMOS شارژ نشود. کنون باید اول راهی برای شارژ نشدن CMOS پیدا کند (اگر مشکل واقعا این است). در غیر اینصورت EOS-ICS (سیستم مجزای تمیز کننده حسگر EOS) یک نام دهن پر کن بازاریابی بیش نیست. در دوبین های سونی، پنتاکس و سامسونگ هم که انگار سیستم تمیز کننده وجود ندارد.
منبع:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محدوده بندي خودکار
يكي از امكانات جالب دوربينهاي ديجيتال، براكتينگ خودكار (محدوده بندي خودکار) است.البته براكتينگ خودكار نوردهي ، از مدتها قبل در دوربينهاي غير ديجيتال نيز وجود داشته است اما در دوربينهاي ديجيتال علاوه بر اين نوع، براكتينگ هاي ديگري نيز در دسترس كاربران قرار دارد.
مفهوم براكتينگ:
فهم براكتينگ بسيار ساده است.در براكتينگ چندين عكس با تنظيمات مختلف از موضوع گرفته مي شود تا حداقل يك عكس ايده آل تهيه شود.مثلا در براكتينگ نوردهي ،چند عكس با نورسنجيهاي مختلف گرفته مي شود تا يكي از آنها از لحاظ نور، عالي باشد.حال اگر اين فرآيند به طور اتوماتيك توسط دوربين انجام گردد،به آن براكتينگ خودكار (Autobracketing ) مي گويند.
انواع براكتينگ خودكار
همانگونه كه گفته شد، در دوربينهاي ديجيتال انواع مختلفي از براكتينگ خودكار وجود دارد كه در اينجا تك تك مورد بحث قرار مي گيرند.
براكتينگ خودكار نورسنجي (Exposure Autobracketing )
اين نوع براكتينگ نسبت به ساير انواع، سابقه بيشتري داشته و در دوربينهاي بيشتري نيز وجود دارد.در اين فرآيند سه فريم از موضوع، با نورسنجيهاي مختلف تهيه مي شود.در برخي دوربينها در صورت نياز ميتوان تا 5 فريم نيز از موضوع تهيه كرد.مقدار تغيير روشنايي در فريمهاي مختلف به صورت كسري از EV(Exposure Value) بيان ميشود.(مثل +0.5EV و -0.5EV )
نورسنجي خودكار
نورسنجي با -0.7EV
نورسنجي با +0.7EV
اين نوع براكتينگ نسبتا سريع انجام مي شود.ابتدا يك عكس با نورسنجي محاسبه شده توسط دوربين تهيه مي شود.سپس يك عكس با ميزان نوردهي كمتر و يك عكس با ميزان نوردهي بيشتر از مقدار محاسبه شده ،تهيه خواهد شد.اين ترتيب ،در برخي دوربينها قابل تغيير است.مثلا ابتدا عكسي با ميزان كمتر نوردهي ،سپس عكسي با نورسنجي محاسبه شده و در نهايت عكسي با ميزان نوردهي بيشتر و يا ترتيبهاي ديگر.
در دوربينهاي غير ديجيتال ،هنگام انجام فرآيند براكتينگ خودكار نورسنجي، تنها يكي از پارامترهاي اندازه ديافراگم يا سرعت شاتر تغيير مي كند اما در دوربينهاي ديجيتال، اين فرآيند ميتواند به صورت تركيبي از تغيير هر دو پارامتر انجام شود.
براكتينگ خودكار اشباع رنگ(Saturation Autobracketing )
اين نوع براكتينگ در برخي دوربينهاي ديجيتال وجود دارد.در اين فرآيند دوربين به طور خودكار در فريمهاي مختلف،مقدار اشباع رنگ را تغيير ميدهد. اين تكنيك بخصوص در مواردي كه وسعت زيادي از عكس را آسمان آبي تشكيل ميدهد ،مفيد واقع مي شود.
كاهش اشباع
افزايش اشباع
اشباع نرمال
براكتينگ خودكار تراز سفيدي (White Balance Autobracketing )
اين نوع براكتينگ نيز فقط در برخي دوربينهاي ديجيتال وجود دارد.
در فرآيند براكتينگ اشباع رنگ، اشباع تمام رنگها تغيير مي كند اما دراين براكتينگ ،ابتدا يك عكس با تراز سفيدي خودكار دوربين گرفته مي شود ، سپس يك عكس با افزايش تون رنگ آبي و در نهايت يك عكس با افزايش تون رنگ قرمز تهيه ميگردد.
افزايش تون قرمز
افزايش تون آبي
تراز سفيدي خودكار دوربين
براكتينگ خودكار شارپنس (Sharpness Auto Bracketing)
امروزه استفاده از اين نوع براكتينگ بيشتر شده است.به طور معمول عكسهايي كه توسط دوربين ديجيتال تهيه مي شوند،با استفاده از پردازشگر داخلي شارپ ميگردند.در برخي دوربينها امكان حذف اين فرآيند وجود دارد(براي استفاده از پردازش نرم افزاري [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بهتر است كه اين فرآيند توسط دوربين انجام نشود).
در براكتينگ خودكار شارپنس 3 تصوير ذخيره ميشود:يك تصوير با انجام شارپنس پيشفرض،يك تصوير با شارپنس كمتر از مقدار پيشفرض ويك تصوير نيز با شارپنس بيشتر از مقدار پيشفرض دوربين.
تصوير شارپتر
تصوير با شارپنس كمتر
تصوير با شارپنس معمولي
اين موضوع امكان كنترل كاملي در زمينه شارپنس فراهم مينمايد كه به خصوص در تهيه عكسهاي پرتره بسيار مفيداست :در يك تصوير شارپ پرتره،هدف تاكيد روي جزئياتي است كه در حالت معمول يا ديده نمي شوند ويا به آنها توجه نمي شود.اما يك تصوير پرتره كمتر شارپ، بيشتر طبيعي به نظر خواهد رسيد. در نهايت بسته به مورد، عكاس ميتواند از تصوير دلخواه استفاده نمايد.
براكتينگ خودكار كنتراست (Contrast Autobracketing )
در دوربينهاي غير ديجيتال،تمام تغييرات كنتراست در هنگام چاپ عكس و در تاريكخانه انجام ميشود.اما در دوربينهاي ديجيتال، كنترل ميزان كنتراست هم در دوربين و هم پس از تهيه عكس و توسط نرم افزار قابل انجام است.در فرآيند براكتينگ خودكار كنتراست، 3 تصوير( و يا در دوربينهاي حرفه اي،5 تصوير)با كنتراست كم تا زياد تهيه مي شود.
كاهش كنتراست
افزايش كنتراست
كنتراست معمولي
تشخيص تغييرات كنتراست در تصاوير رنگي مشكلتر از تصاوير سياه و سفيد است.در تصاوير رنگي تغييرات كنتراست را بيشتر در نواحي عمق سايه ها و يا در طيف بين تاريكي و روشنايي و يا در رنگ سبز برگها مي توان تشخيص داد.(تصاوير زير)
كاهش كنتراست
افزايش كنتراست
كنتراست معمولي
براكتينگ خودكار فوكوس (Focus Autobracketing)
اين نوع براكتينگ ،تكنيكي نسبتا جديد است و هنوز استفاده از آن چندان شايع نشده است.بهترين استفاده آن در مورد دوربينهايي است كه در آنها با استفاده از LCD يا منظره ياب الكترونيك(EVF ) ، فوكوس دستي انجام مي شود.چون دقت منظره ياب و LCD كم است ،گاه امكان فوكوس دقيق وجود ندارد و يا خيلي مشكل است.حتي در برخي دوربينها امكان بزرگنمايي قسمت مركزي تصوير براي فوكوس بهتر وجود دارد اما باز هم دقيق نيست.براكتينگ خودكار فوكوس مي تواند راهي باشد براي غلبه بر اين مشكل مهم.
در اين براكتينگ،ابتدا يك تصوير با نقطه فوكوس تعيين شده توسط شخص تهيه مي گردد.سپس يك عكس با نقطه فوكوس كمي دورتر و بعد يك عكس با نقطه فوكوس كمي نزديكتر گرفته مي شود.در نهايت پس از بازبيني در كامپيوتر ،عكس دلخواه تعيين خواهد شد.
فوكوس روي جسم وسط
فوكوس روي جسم جلويي
فوكوس روي جسم پشتي
منبع:
Autobracketing, Megapixel.net
اصول عکاسي-1
از عنوان اين نوشته بر ميآيد که مطالبي مناسب براي تازه کارها و يا عکاسان تفنني در بر داشته باشد. اما کساني که دائما با دوربين و عکاسي سر و کار دارند نيز ممکن است بعضي وقتها با خواندن مطالبي که مدتها است در گذشت ايام از ياد بردهاند چيزي براي يادآوري و يا حتي ياد گرفتن بيابند. کساني که در هر سال هزاران عکس ميگيرند اين مطالب بطور تجربي ملکه ذهنشان شده است، ولي خيليها براي به خاطر آوردن و بکار بردن اين موضوعات بايد فسفر زيادي بسوزانند!!
بيشتر عکسهايي که ما ميگيريم برههاي از زندگي ما و اطرافمان را ثبت ميکند. براي اين که اين عکسها داراي روح باشند و به بهترين وجه منظور ما را برسانند نياز داريم که قوانين اوليهاي را رعايت نماييم و ضمنا به دانشي کامل در مورد توانائيها و محدوديتهاي دوربيني که با آن کار ميکنيم نياز خواهيم داشت.
همه اين مقدمات و بازار گرميها براي اين بود که بگويم در اينجا ايدههايي براي بهبود عکسها عنوان شده که در دوبخش شناخت دوربين و بخش اشاراتي به ترکيب بندي دسته بندي شده است.
بخش اول – شناخت دوربين
بيشتر دوربينهاي ديجيتال با استثنائاتي داراي عملکرد سادهاي ميباشند. مطالعه دفترچه راهنما آنها ميتواند مفيد و حاوي نکات سودمندي باشد. راه بهتر اين است که در حين خواندن دفترچه نکات گفته شده را بطور تجربي روي دوربين آزمايش نماييد. از کار کردن با دوربين نترسيد، بدترين اتفاقي که ممکن است براي دوربينتان بيفتد اين است که باتري آن تمام شود و مجبور به شارژ مجدد آن شويد. دوربينهاي ديجيتال براي آموختن عکاسي از راه تجربه واقعا عالي هستند. نه فيلمي مصرف ميکنند و نه اينکه براي ديدن نتنيجه مجبور به منتظر ماندن براي چاپ عکس هستيد. يادگيري کار کردن با دوربين نيمي از لذت داشتن آن است.
در اينجا بعضي از مطالبي را که بايد براي تجربه کردن و مطالعه مد نظر داشته باشيد ليست کردهام.
رزولوشن وفشرده سازي
يک دوربين ديجيتال بهترين تصويرش را در بالاترين رزولوشن و کمترين فشرده سازياش ميگيرد. هر چند در زمان استفاده فرمتهاي غير فشرده زمان زيادي براي ضبط شدن روي حافظه دوربين ميبرد و ضمنا فايل بسيار بزرگي توليد ميشود که بزودي حافظه دوربين شما را خواهد بلعيد. بخاطر همين فرمت JPEG با کمترين فشردگي را براي عکاسيهاي روزمره توصيه ميکنيم. در اين فرمت عکسها زمان کمتري براي ضبط شدن ميگيرد و نتيجه نهايي نيز تقريبا با فرمت غير فشرده قابل تشخيص نيست.
متاسفانه بيشتر دوربين ها داراي حافظه کافي براي عکاسي نيستند و بعداز خريد دوربين حتما بايد به فکر يک حافظه بالاتر باشيد.
مدهاي فلاش و تاثير پذيري فلاش
بيشتر دوربينهاي ديجيتال براي فلاش از تنظيم خودکار استفاده مي کنند. اگر نورسنج دوربين تشخيص دهد که نور محيط براي عکاسي کافي نيست دوربين فلاش را روشن ميکند. بايد بدانيد که اين گزينه هميشه بهترين انتخاب نيست. د راينجا مثالهايي براي برد فلاش آورده شده که به شما کمک ميکند که بدانيد در هر شرايطي چکار کنيد:
- در يک اتاق خيلي بزرگ: بدون اين که سوژه اي در برد فلاش واقع شده باشد، دوربين را ثابت کنيد و فلاش را خاموش نماييد. اما اگر سوژه از 3 - 4 متر به دوربين نزديکتر بود فلاش ميتواند موثر باشد. گزينه ديگر استفاده از فلاش تاخيري Slow Sync است که در اين حالت بايد دوربين را روي سه پايه ثابت نماييد. در اين مد دوربين سوژه را با فلاش روشن ميکند و پس زمينه را با باز نگه داشتن بيشتر ديافراگم.
-در فضاي باز: دراين حالت نيز اگر سوژه در برد فلاش قرار ندارد فلاش را خاموش نماييد. استفاده از فلاش دوربين را مجبور ميکند که از سرعت هاي شاتر خاصي (1/30 -1/60) استفاده نمايد و اين سرعت شاتر احتمال زيادي دارد که براي منظره شما مناسب نباشد.
- آتش بازي: استفاده از فلاش براي عکاسي از منظره آتش بازي بعيد به نظر ميرسد که اثري در عکس داشته باشد. ولي اينطور نيست! استفاده از فلاش اين مزيت را دارد که جلوي پايين آمدن سرعت شاتر بخاطر تاريک بودن محيط گرفته شود و عکس بهتري از آتش بازي ثبت شود!
- پرتره: گرفتن عکسهاي پرتره خوب با استفاده از فلاش سرخود دوربين کار بسيار مشکلي است. حتي با استفاده از سيستم کاهش قرمزي چشم، نور فلاش بسيار تک بعدي و نامطلوب است. بجاي استفاده از فلاش سعي کنيد عکس را در نور روز يا با نور پردازي در محيط بگيريد. براي اصلاح نور از تراز سفيدي دوربين استفاده کنيد و قبل از گرفتن عکس دوربين را ثابت کنيد (روي سه پايه يا جاي ديگر). هنگامي که نور محيط براي عکس مناسب بود از فلاش اجباري براي روشن کردن سوژه و درخشان کردن آن استفاده کنيد.
- عکاسي از درون ماشين يا پنجره: اگر شيشه باز نباشد نور فلاش به درون دوربين برخواهد گشت. بهتر است آن را خاموش کنيد.
مدهاي برنامه ريزي شده
اگر دوربين شما داراي مدهاي برنامه ريزي شده و يا اوليتهاي شاتر و ديافراگم مي باشد استفاده صحيح از آنها را ياد بگيريد.
يک مد برنامه ريزي شده استاندارد معمولا کنترل بهتري از حالت اتوماتيک دوربين براي آن شرايط خاص فراهم مينمايد. خيلي از دوربين ها داراي انتخاب جبران نوري و تراز سفيدي هستند، ولي در مد اتوماتيک نميتوان از آنها استفاده نمود.
- اولويت ديافراگم: اجازه کنترل بر روي عمق ميدان را براي عکاس فراهم مي کند. (عمق ميدان محدوده شارپنس تقريبا مناسب عکس در يک ديافراگم خاص ميباشد). هرچه ديافراگم بازتر باشد (عدد F کوچکتر نظير f1.8 يا f2.8) عمق ميدان باريکتر است. و هر چه ديافراگم بسته تر باشد (عدد f بزرگتر f8 يا f11) عمق ميدان پهنتر است. ميتوان از اولويت ديافراگم براي مات کردن پشت زمينه نامناسب عکس استفاده کرد يا از شارپ بودن صحنه از سوژه تا پشت زمينه مطمئن شد.
- اولويت شاتر: امکان کنترل سرعت شاتر را فراهم ميکند. در صحنههاي داراي حرکت بايد از سرعت بالاتر شاتر براي ثابت کردن سوژه متحرک استفاده نمود.
کنترلهاي ويژه
بيشتر دوربينها داراي کنترلها و گزينههاي اضافي هستند. مهمترين اين کنترلها عبارتند از:
- جبران نوري : براي اصلاح يا تغيير نورسنجي دوربين استفاده ميشود. اين گزينه تا حدودي پيچيده به نظر ميرسد ولي در واقع اينطور نيست. سيستم نورسنجي دوربين همواره در حال کار است و سازندگان ميدانند که اين سيستم در شرايط خاص بدرستي عمل نمينمايد. مثلا سوژههاي سفيد و منعکس کننده نور باعث کم نور شدن عکس ميشوند. بنابر اين ميتوان با يک جبران نوري مثبت عکس را اصلاح نمود.
- تراز سفيدي: براي کنترل رنگ سفيد در عکس و درنتيجه کيفيت ساير رنگها درنظر گرفته شده است. بيشتر دوربين ها براي نور روز تنظيم شدهاند، بنابر اين بعضي نورها باعث خارج شدن تراز رنگ سفيد و در نتيجه شيفت ساير رنگها و غير طبيعي شدن آنها ميشود. يک مثال خوب براي اين مورد لامپهاي فلورسنت هستند که در بيشتر مکانهاي تجاري استفاده ميشوند و باعث آبي شدن همه چيز ميشوند. معمولا تنظيم نور دوربين بر اساس نوع نور محيط به رها کردن دوربين در مد اتوماتيک ترجيح داده ميشود.
- نورسنجي: در بيشتر مواقع نورسنج استاندارد دوربين خوب کار ميکند. ولي ممکن است در شرايطي اين تنظيم مناسب نباشد. در بيشتر دوربينهاي ديجيتال امروزي يک گزينه و يا بيشتر براي نورسنجي وجود دارد. گزينه نورسنجي نقطه اي Spot meter نور را (ديافراگم و شاتر) را بر روي ناحيه کوچکي از کادر تنظيم ميکند. در بعضي مدلها ميتوان گزينهاي را انتخاب نمود که نقطه نور سنجي با نقطه فوکوس روي هم بيفتد. نورسنجي متوسط گيري مرکزي دو ناحيه در کادر را درنظر ميگيرد، يک ناحيه دايرهاي در مرکز و يک ناحيه در بقيه کادر. معمولا نتيجه به دست آمده از اين دو ناحيه به صورتي با هم ترکيب ميشود که اهميت ناحيه وسط از اطراف آن بيشتر باشد.
- زوم اپتيکال و ديجيتال: اگر دوربين شما فقط زوم ديجيتال دارد و يا يک زوم اپتيکال و يک زوم ديجيتال، د رمورد فرق بين اين دو نوع زوم که قبلا در مورد آنها به تفصيل صحبت کردهايم مطالعه کنيد. اگر فقط زوم ديجيتال داريد زياد روي آن حساب نکنيد.
اصول عکاسی -2
بخش دوم- موارد مهم در ترکيب بندي
يک ترکيب بندي خوب با اصول اوليه آن شروع ميشود. قرار دادن درست سوژه در کادر حياتي است و يکسري قوانين ساده مي تواند کمک زيادي در اين مورد نمايد. بسته به اين که سوژه يک منظره ، يک شخص يا شئ و يا اينکه کادر افقي يا عمودي است، ترکيب بندي فرق مي کند. در بعضي شرايط بايد به بعضي از قوانين ترکيب بندي کمتر و در بعضي موارد بيشترتوجه کرد.
هر عکسي بايد –علت وجودي – داشته باشد واگر اين علت براي گيرنده عکس مشخص نباشد چه انتظاري از بيننده داريد که از عکس چيزي بفهمد؟ بيشتر مردم براي منظورهاي خاصي نظير يادگاري از چيزي داشتن، ثبت يک لحظه تکرار نشدني، ثبت يک موقعيت استثنايي، شکار يک سوژه زيبا يا جذاب و ... عکس ميگيرند. براي اينکه عکس معني داشته باشد بايد اصولي را در آن رعايت کرد:
-افقي و عمودي: شما دنيا را با زاويه نسبت به افق نميبينيد، بنابر اين به غير از شرايطي که تعمدا اين کار را مي کنيد از آن پرهيز نماييد. افق را در کادرتان تنظيم نماييد. منظره يک ساحل کج که انگار آب دريا در حال ريختن از يک ور عکس ميباشد براي بيننده جالب نيست. براي تراز کردن دوربين يک خط افقي مثل خط آب دريا را در نظر گرفته و دوربين را بالا برده و بچرخانيد تا خط پايين کادر موازي خط افقي شود، سپس دوربين را بدون اينکه تغيير وضعيت دهيد پايين اوريد تا خط آب کمتر از2/1 و بيشتر از 3/1 کادر افقي عکس را اشغال نمايد و آسمان بقيه کادر را. يادتان باشد هيچگاه خط افق را در وسط کادر قرار ندهيد.
بعضي دوربينها براي سادگي شبکهاي افقي عمودي را روي مانيتور نشان مي دهند. اگر دوربين شما چنين امکاني دارد استفاده از آن براي بالا بردن دقت و کاهش زمان مناسب است.
-هر چند تکنيکي که بالا شرح داده شده بود براي منظرهاي مثل دريا مناسب است، ولي براي منظره يک آبگير يا بندرگاه مناسب نيست. مثلا ساحل آبگيرها در آنطرف درياچه قابل ديدن است و تشخيص سطح افقي در آنها مشکل است. در چنين شرايطي دنبال يک خط عمودي بگرديد. در کادر عکس نگاه کنيد و هر جا که يک خط عمودي يافتيد کادر عکس را با آن نقطه تراز نماييد.
عکاسي از سوژههاي عمودي مشکل تر است. ايجاد حالت پرسپکتيو توسط لنز دوربين ميتواند کاملا گيج کننده باشد. ميتوان به اجزاء عمودي در منظره توجه کرد و کادر را در اطراف آنها حرکت داد تا مطمئن شويم لبه عمودي کادر واقعا با خط عمودي موازي است. بخصوص عکاسي از مناظر شهرها مشکل است و براي تصميم گيري درباره اين که کدام خط واقعا عمودي است بايد دقت بيشتري به کار برد. با تنظيم کادر بر روي نزديکترين و بزرگترين ساختمان در کادر به احتمال زياد بقيه ساختمانهاي واقع در دوردست تصوير از تراز خارج خواهند شد. با يک نگاه کلي در تصوير ميتوان از اين اشتباه پرهيز کرد.
اگر باز هم تصوير کج به نظر ميرسد بايد زاويه دوربين را تغيير داد و يا حتي موقعيت عکاسي را عوض کرد.
يک نکته: بعضي مواقع مناظر خيابان از ميان خيابان به بهترين وجه گرفته ميشود، با گرفتن عکس از امتداد جاده پرسپکتيوي زيبا و طبيعي خواهيم داشت (البته به شرطي که قبل از تمام شدن عکاسي زير چرخهاي يک تريلي روي جاده پهن نشده باشيد!!)
از اجزاء شلوغ کننده در کادر پرهيز نماييد
اجزاء شلوغ کننده عکس به چند طريق ايجاد ميشوند. اين اجزاء ممکن است مردم، حيوانات يا اشيائي باشند که بطور ناخواسته در کادر قرار ميگيرند و حتي ممکن است بخشي از سوژه را بپوشانند، عدم تناسب رنگي ايجاد نمايند و يا نامتناسب با سوژه و موضوع عکس باشند. بعضي از اين مزاحمتها را براحتي ميتوان کنترل نمود و بعضي را نميتوان کاري کرد:
- توريستهاي سرگردان، پيادهها، احشام يا خودروها: کاري نمي توان کرد. بايد صبر کنيد (صبور باشيد!) تا هر وقت دلشان خواست از کادر مورد نظر شما خارج شوند! ميتوان با تغيير موقعيت يا نزديکتر شدن به سوژه بعضي از اشياء ساکن را از کادر خارج کرد يا با استفاده از زوم کردن يا بريدن کادر بعد از عکاسي مشکل را حل نمود.
- از اجزاء مزاحمي که خودتان ايجاد کرده ايد دوري کنيد: خيلي از دوربين ها مي توانند ساعت و تاريخ را روي عکس اضافه نمايند، تا جايي که برايتان لازم نيست از استفاده از آن خودداري نماييد. با اضافه کردن تاريخ و ساعت روي عکس چيزي به عکس شما اضافه نمي شود و حذف کامل آنها بعد از گرفتن عکس کاملا ممکن نيست. بعلاوه اطلاعات عکس در بخش متاديتا EXIF عکس ثبت مي شود که نياز استفاده از تاريخ و زمان بر روي عکس را از بين مي برد.
نقطه فوکوس
نقطه فوکوس عکس بسيار مهم است:
- مطمئن شويد که فوکوس کامل روي سوژه انجام گرديده است: معمولا بايد سوژه مهمترين بخش تصوير بوده و نگاه بيننده به سمت آن کشيده شود، اما نيازي نيست که در مرکز عکس واقع باشد. با استفاده از قفل فوکوس کاري کنيد که فوکوس بجاي مرکز تصوير روي سوژه انجام شود. –سوژه را در ميان کادر قرار دهيد، فوکوس را روي سوژه انجام داده و دکمه شاتر را تا نيمه بفشاريد، وقتي مستطيل ميان مانيتور سبز شد فوکوس انجام شده و تا هنگامي که دکمه را رها نکنيد فوکوس در همان وضعيت باقي ميماند، اکنون کادر بندي مورد نظر را انجام داده و دکمه را تا آخر بفشاريد تا عکس گرفته شود.
- پرتره: روي چشمها فوکوس کنيد، اگر دوربين زوم اپتيکال دارد براي کادر بندي سوژه از آن استفاده نماييد. اگر دوربين اولويت ديافراگم دارد، يک ديافراگم باز انتخاب نماييد تا پس زمينه سوژه مات شود و اگر ندارد ممکن است يک مد مخصوص پرتره داشته باشد. اين مد بطور خودکار از يک ديافراگم باز استفاده مينمايد. اگر تنها فلاشي که داريد همان فلاش سر خود دوربين است آنرا خاموش کنيد و از نور يک پنجره يا نورهاي غير متمرکز محيط استفاده نماييد.
اگر فلاش تنها انتخاب شما براي نور است از قرار دادن سوژه در نزديکي ديوار يا هر سطح تخت ديگر پرهيز نماييد، زيرا يک سايه خشن در کنار سوژه روي ديوار ايجاد ميگردد که زيبا نيست.
هنگام کادر بندي براي امتداد نگاه سوژه جايي در کادر باقي بگذاريد و هميشه دوربين را کمي به سمت پايين بگيريد که نواحي زير بيني و چانه در عکس ديده نشود.
سخن آخر: هميشه به ياد داشته باشيد، اول فکر کنيد، بعد عکس بگيريد.
چند ثانيه فکر کردن در مورد عکسي که مي خواهيم بگيريم مهمترين مرحله عکاسي است. خوبي دوربينهاي ديجيتال اين است که نمايي از عکس نهايي را در مانيتور مي توان ديد و خيلي راحتتر از دوربينهاي معمولي در مورد نتيجه کار نظر داد.
منبع:سایت عکاسی
ده نکته مهم در عکاسی ديجيتال – قسمت اول
توصيه هاي Derrick Story نويسنده کتاب راهنماي جيبي عکاسي ديجيتال
شايد قبلا اين جملات را شنيده ايد: " دوربين هاي ديجيتال تمام کار را خودشان انجام مي دهند، فقط کافي است دکمه را فشار دهيد تا عکسي سحر آميز به دست آيد. هرچه دوربين بهتر باشد عکسي بهتر به دست مي آيد." آيا درست است؟ من اصلا قبول ندارم!
واقعيت اين است که شما مي توانيد با استفاده از دوربين هاي ساده اتوماتيک عکسهاي جالبي بگيريد و يا برعکس با استفاده از گرانترين دوربين نيکون عکسي بد! اين دوربين نيست که عکسي زيبا مي گيرد، عکاس است. با کمي دانش و آمادگي مي توان با انجام تنظيم هاي صحيح و استفاده از تکنيک هاي کار، با استفاده از کوچکترين دوربين ديجيتال عکسي به يادماندني گرفت.
براي کمک به شما براي گرفتن عکسهاي خوب، ده نکته در اينجا ذکر مي کنم که شما را قادر مي سازد عکسي در حد حرفه ايها بگيريد بدون اينکه پول زيادي براي خريد دوربين هاي گرانقيمت حرفه اي پرداخته باشيد.
1- رنگها را گرم کنيد.
آيا تا بحال متوجه شده ايد که عکسهايتان بعضي وقتها سرد و بي روح هستند؟ اگر چنين احساسي داريد، بدانيد که شما تنها نيستيد. تراز سفيدي (White Balance) پيش فرض براي دوربين هاي ديجيتال روي حالت اتوماتيک تنظيم شده است که براي بيشتر وضعيت ها نيز مناسب است، ولي معمولا کمي تمايل به رنگهاي سرد دارد.
وقتي در حال عکاسي از چهره و يا منظره در هواي آزاد هستيد، سعي نماييد تراز سفيدي دوربين را از حالت اتوماتيک به حالت ابري (Cloudy) تغيير دهيد. بله ابري! چرا؟ اين حالت مثل اينست که يک ***** ملايم گرم کننده رنگ را روي دوربين خود نصب کرده باشيد. د راين حالت رنگهاي قرمز و زرد قوي تر شده و تصاوير گرمتري به دست مي آيد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در شکل (1-الف) - عکسي از جايي در نزديک کوهستان که در حالت تراز سفيدي اتوماتيک گرفته شده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در شکل (1-ب)- با استفاده از حالت تراز سفيدي ابري و نگه داشتن يک عينک افتابي در مقابل لنز رنگها گرمتر شده اند. (دوربين Canon PowerShot S200, Program mode ).
اگر باو رنمي کنيد امتحان کنيد. در هواي آزاد چند عکس با تراز سفيدي اتوماتيک بگيريد و سپس همان عکسها را با تراز سفيدي ابري تکرار نماييد. عکسها را روي کامپيوتر منتقل نموده و در کنار يکديگر قرار دهيد و با هم مقايسه نماييد. من حدس مي زنم که شما عکسهاي گرمتر را بيشتر خواهيد پسنديد.
2- از ***** قطبي کننده (پولاريزه) استفاده نماييد.
اگر مي خواهيد به عکسهاي خود جاني ببخشيد از فيلترهاي پولاريزه استفاده نماييد. اين فيلتر، جزو لوازم واجبي است که بايد هر عکاسي براي گرفتن عکس منظره و عکاسي در هواي آزاد همراه داشته باشد. اين ***** با کاهش درخشندگي بيش از حد و حذف انعکاسهاي ناخواسته باعث به دست آمدن تصاويري با رنگهاي غني تر و اشباع تر بخصوص در آسمان مي شود.
چي؟ دوربين شما قابليت نصب ***** را ندارد؟ اصلا مهم نيست! من سالهاست که از اين حقه در دوربين اتوماتيک خودم استفاده مي کنم. اگر يک عينک آفتابي با کيفيت داريد، به سادگي از آن به عنوان ***** پولاريزه استفاده نماييد. شيشه عينک را تا جايي که ممکن است به لنز دوربين نزديک کنيد و قبل از گرفتن عکس در مانيتور دوربين ديده نشدن قاب عينک در تصوير را بررسي کنيد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 2-الف- عکس معمولي بدون *****
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 2-ب- همان عکس با استفاده از نگه داشتن عينک افتابي روي لنز. به بهبود رنگها و بخصوص طيف هاي عميق تر آسمان در اين عکس توجه نماييد. (Canon PowerShot S200)
براي گرفتن بهترين نتيجه طوري قرار بگيريد که خورشيد در طرف راست يا چپ شما واقع شود. اثر پولاريزه شدن هنگامي که منبع نور داراي 90 درجه زاويه با آن باشد به حداکثر مي رسد.
ده نکته مهم در عکاسي ديجيتال – قسمت دو
3- گرفتن عکسهاي پرتره درخشان در هواي آزاد.
يکي از مشخصات بسيار جالب دوربين هاي ديجيتال که ناشناخته مانده مد fill Flash يا فلاش روشن است. با زدن فلاش هر جا که شما تشخيص دهيد بجاي اينکه هر جا که دوربين تشخيص دهد يک قدم مهم به سمت گرفتن عکسهاي عالي در هواي آزاد برداشته ايد.
در حالت فلاش روشن، دوربين ابتدا براي صحنه پشت تصوير نورسنجي مي کند و سپس به اندازه اي فلاش مي زند که پرتره مورد عکاسي شما را روشن نمايد. نتيجه يک عکس در حد حرفه اي است که همه چيز در آن داراي ترکيبي مناسب به نظر مي آيد. عکاسان عروسي از اين استفاده زيادي مي برند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شکل 3- با گذاردن موضوع عکاسي در پشت سايه يک درخت و استفاده از fill flash هم بچه ها و هم منظره پشت بخوبي نورسنجي شده اند. (Canon G2, 250/1 , F4 ، با فلاش). وقتي به اندازه کافي با روش استفاده از فلاش در هواي آزاد آشنا شديد، چند تغيير در اين روش بدهيد و آن اينکه موضوعات عکاسي را در وضعيتي قرار دهيد که نور خورشيد موها را از طرفين و يا پشت روشن نمايد که اصطلاحا به آن نوردهي حاشيه اي گفته مي شود. يک تکنيک خوب ديگر اينست که مدل عکاسي خود را در زير سايه درخت قرار داده و با استفاده از فلاش آن را روشن نماييد. اين کار باعث مي شود که مدل عکاسي در زير سايه احساس راحتي و خنکي نموده و چشمها به علت آفتاب حالت نيمه بسته نداشته باشد. در اين حالت پرتره گرفته شده حالت راحت تري خواهد داشت.
به ياد داشته باشيد که بيشتر فلاشهاي سرخود دوربين ها حداکثر بردي در حدود 3 متر دارند. بنابر اين بايد مواظب باشيد که هنگام استفاده از فلاش در هواي آزاد فاصله اي بيش از اين نداشته باشيد.
4- مد ماکرو را از ياد نبريد!
آيا تا بحال کودکي را که براي اولين بار در علفها قدم مي زند ديده ايد که با چه دقتي براي کشف ناشناخته ها جلو و پشت پاي خود را نگاه مي کند؟ وقتي شما به زمين خيلي نزديک شويد، اجتماعي از موجودات عجيب و غريب را خواهيد ديد که تا بحال هرگز متوجه آنها نشده ايد!
براي ديدن اين شگفتيها لازم نيست در باغ يا حياط پشتي با شکم روي زمين دراز بکشيد! فقط کافي است مد ماکروي دوربين خود را فعال نموده و به جستجوي موجودات ريز دنياي اطراف خود بپردازيد. دستاورد شما از اين کار تصاويری جديد از موضوعاتي است که تا بحال عکسي از آنها نگرفته بوديد!
حتي ساده ترين شئ د رمد ماکرو جاذبه جديدي دارد. و جالبترين بخش اين داستان اين است که انجام اين کار با دوربين هاي ديجيتال بسيار راحت است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 4- طبيعت از نزديک بسيار متفاوت و عجيب به نظر مي رسد. (Canon Powershot G2) فقط کافي است مد ماکرو که معمولا داراي ايکون يک گل است را روي دوربين خود پيدا نماييد و تا جايي که دوربينتان اجازه مي دهد به موضوع نزديک شويد. وقتي چيزي در خور توجه براي عکاسي يافتيد دکمه شاتر را تا نيمه فشار دهيد تا دوربين فوکوس نمايد . سپس با ديدن علامت فوکوس، شاتر را تا ته فشار دهيد تا عکس گرفته شود.
به ياد داشته باشيد که در مد ماکرو عمق ميدان بسيار باريکي داريد. بنابر اين روي بخشي از جسم که بيشتر براي شما اهميت دارد فوکوس کنيد و اجازه بدهيد بقيه تصوير مات شود.
ده نکته مهم در عکاسی ديجيتال – قسمت سوم
5- اهميت خط افق را فراموش نکنيد.
بدلايلي مبهم بيشتر افراد، هنگاميکه از LCD دوربين براي عکاسي استفاده مي کنند سعي دارند که دوربين را در حالت افقي نگه دارند. معمولا نتيجه بدست آمده غروبي کج، منظره اي يک وري يا برجي کج است!
بخشي از مشکل از آنجا ناشي مي شود که دوربين شما هنگام نمايش منظره اي وسيع روي صفحه دو اينچي نمايشگر دچار کمي اعوجاج مي باشد! ممکن است درختها به چشم صاف ديده شوند، ولي روي مانيتور دوربين شما حالتي کماني داشته باشند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 5- براي پرهيز از اشتباه از خطوط افقي طبيعت به عنوان خطوط راهنما استفاده کنيد. در اين عکس از خط ساحلي آب براي تنظيم ترکيب عکس استفاده شده است. (Canon powershot G2).
چکار مي توانيد کنيد؟ يک کليد سحر آميز براي حل مشکل خطوط افقي وجود ندارد، ولي با در نظر داشتن چند نکته مي توان مشکل را به حداقل رساند.
اول از همه بدانيد که بايد تا جايي که ممکن است عکس خود را در حالت همتراز با افق بگيريد. اگر در کادر بندي دلخواه تصوير مشکل داريد چند عکس با تغييرات جزئي در موقعيت دوربين بگيريد. در اين حالت حتما هنگام مرور عکسها در کامپيوتر يکي از آنها درست به نظر خواهد رسيد. اکنون با انتخاب عکس درست مي توانيد ساير عکسها را حذف نماييد.
با گذشت زمان و بعد از کسب تجربه در کادر بندي صحيح افق در عکس هايتان شما خواهيد توانست تراز افقي عکسهايتان را با دقت بالايي به راحتي انجام دهيد.
6- کارت حافظه با ظرفيت مناسب بخريد.
هنگامي که براي خريد يک دوربين ديجيتال برنامه ريزي مي کنيد، خريد يک کارت حافظه اضافي را هم در بودجه خود لحاظ نماييد. چرا؟ چون کارت حافظه براي دوربين شگفت انگيز شما حکم يک کيف پر از خوراکي براي شما هنگام گرسنگي شديد را دارد!
براي يک دوربين 2 مگاپيکسلي حداقل به 64MB، براي 3MP حداقل به 128MB و براي دوربين 4MP و بالاتر حداقل به 256MB و بالاتر حافظه نياز خواهيد داشت. با اين انتخاب تقريبا مي توان مطمئن شد که بخاطر پر شدن حافظه دوربينتان از گرفتن يک عکس ديگر محروم نخواهيد شد.
7- هميشه با رزولوشن بالا عکس بگيريد.
يکي از مهمترين دلايلي که مي گويم حافظه بالا براي دوربين تان بخريد اينست که بتوانيد با حداکثر رزولوشن دوربين عکس بگيريد. اگر براي خريد يک دوربين 3MP پول خرج کرده ايد براي پولتان ارزش قائل شويد و عکس 3MP بگيريد. و با استفاده از با کيفيت ترين تنظيم فشرده سازي دوربين عکسها را ذخيره نماييد، نه با فشرده ترين حالت.
چرا نبايد با پايين آوردن کيفيت فشرده سازي و رزولوشن، تصاوير بيشتري را روي حافظه جاي داد؟ چون شما هيچگاه آگاه نيستيد که کدام عکس شما ممکن است جزو منتخب بهترين عکسهاي قرن 21 شود!! و اگر شما عکسي زيبا را با دقت 480*640 گرفته باشيد، به مفهوم اينست که فقط مي توان پرينتي به اندازه يک عکس پرسنلي از آن گرفت، نه به اندازه اي که قابل ارائه در هيچ موزه يا نشريه اي باشد.
به عبارت ديگر با ثبت تصوير با دقت 1536*2048 (3 مگاپيکسل) يا بزرگتر، شما ميتوانيد يک عکس دوست داشتني در اندازه A4 پرينت بگيريد که براحتي روي جلد مجله اي مثل تايمز را بيارايد! حتي با داشتن پيکسل اضافي مي توانيد براي اينکه به موضوع نزديکتر باشيد حاشيه هاي ناخواسته تصوير را بريده و هنوز هم به اندازه کافي دقت در تصوير داشته باشيد که پرينت مناسبي از عکس بگيريد.
نکته در اينجاست که با داشتن حافظه کافي شما مجبور به گرفتن عکسهاي کم دقت و از دست دادن يک فرصت طلائي براي گرفتن عکسي معروف و مهم نيستيد
ده نکته مهم در عکاسی ديجيتال – قسمت چهارم
8- سه پايه مناسب را فراموش نکنيد.
من اتفاقي شنيدم که کسي مي گفت:" او بايد يک عکاس واقعي باشد. چون از سه پايه استفاده مي کند!". خوب، بهر حال استفاده کردن يا نکردن از سه پايه دليلي بر عکاس بودن کسي نيست. ولي در شرايط خاص اين موجود سه پايه لنگ دراز خيلي بدرد مي خورد!
مشکل در اين است که به همراه بردن سه پايه مثل تحمل ريگ در کفش است! معمولا سه پايه ها حجيم، سنگين، و بعضي وقتها نااميد کننده هستند و با تصور آنها عبارت "بلاي لازم" به ذهن خطور مي کند!! (حيونکي سه پايه ها!!)
ولي خبرهاي خوش نيز وجود دارد و آن توليد سه پايه هاي بسيار کوچک و جمع و جور است که در جيب جا مي شود و شما را قادر مي سازد تا در شرايط خاص دوربين خود را با آن ثابت نماييد. بدين منظور مي توانيد دوربين خود را روي يک بلندي هموار مثل ميز يا تخته سنگ گذارده و يا با استفاده از گيره يا بند اين سه پايه را به يک شاخه يا ميله ببنديد و دوربين خود را به آن متصل نماييد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 6- نمونه اي از سه پايه هاي کوچک و ارزان بنام UltraPod II
ممکن است شما به سه پايه اي بزرگ براي کارتان نياز داشته باشيد. براي اين منظور نيز توليداتي نظير svelte UltraPod وجود دارد که با خريد آنها از رنج خريد و حمل و نقل سه پايه هاي گران و سنگين رها مي شويد. بله، شما هم مي توانيد يک عکاس واقعي شويد!
9- از تايمر دوربين لذت ببريد
اکنون با داشتن سه پايه مي توانيد از يکي از تواناييهاي کم استفاده که تمام دوربين ها دارند، استفاده نماييد: تايمر دوربين. تايمر گرفتن عکس را با يک تاخير تا 10 ثانيه پس از فشردن شاتر انجام مي دهد و يکي از مشکلات شايع عکسها که غايب بودن عکاس است را حل مي کند.
خب اين گناه شما نيست که تاريخ نگار فعال خاندان خود شده ايد که بايد چهره منورتان از تمام عکسهاي يادگاري خانوادگي غايب باشد!! يا اينکه براي حاضر بودن در عکس مجبور شويد دوربين تان را به دست غريبه ها بسپاريد که به زمين بزنند يا از آن بدتر، با دروبين شما شروع به مسابقه دوي سرعت کنند!!
بجاي اين همه دردسر، سه پايه محترم را در آورده، تنظيم هاي لازم را روي دوربين انجام داده و تايمر دوربين را فعال نموده و عکس دلخواهتان را بگيريد. در چنين مواقعي معمولا روشن کردن فلاش براي اطمينان از نور کافي در تمام صحنه مفيد است. ضمنا مطمئن شويد که نقطه فوکوس دوربين روي يک نفر در گروه تنظيم شده باشد نه در نقطه اي در منظره پشت افراد، که در اين صورت درختاني واضح و اعضاي خانواده اي تيره و تار خواهيد داشت!
تايمرها براي شرايط ديگري نيز مناسب مي باشند. آيا به گرفتن عکس هاي زماندار هنگام عبور ماشينها در شب يا عکس از مناظر شب علاقه داريد؟ پس دوربينتان را روي سه پايه محکم کرده و با تايمر شاتر را فعال کنيد. با اين کار از لرزش ناخواسته دوربين هنگام فشار دادن شاتر روي سه پايه جلوگيري مي شود.
10- عکس آب را با حرکت آهسته بگيريد.
من از خانواده اي هستم که کمتر مي توان با عکسي هنري آنها را تحت تاثير قرار داد. يکي از استثنائاتي که اخيرا روي داد اين بود که خواهرم يک سري از عکسهايي که از آب گرفته ام را همانند يک نقاشي زيبا توصيف کرد. اين براي من يک تعريف بزرگ به حساب مي آمد!!
آنچه که او را به واکنش برانگيخت يکي از انواع عکاسي مورد علاقه من مي باشد: عکسي از آب متحرک با سرعت پايين. با پيدا کردن يک موقعيت و ترکيب مناسب از آب در حال حرکت و سپس باز نگه داشتن شاتر براي يکي دو ثانيه ، عکسي جالب که داراي منظره اي واضح و زيبا و آبي مات و متحرک است به دست مي آيد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 7-الف
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 7-ب- شما با قرار دادن دوربين روي سه پايه و کند کردن سرعت شاتر تا 1 ثانيه يا بيشتر مي توانيد منظره اي نقاشي مانند از آب متحرک داشته باشيد. (Canon Powershot G2).
شما براي ثابت نگه داشتن دوربين در طي عکاسي زماندار نياز به سه پايه خواهيد داشت و با استفاده از تايمر نتيجه بهتري خواهيد گرفت. اگر دوربين شما داراي تنظيم اولويت ديافراگم مي باشد، ديافراگم را روي f8، F11، يا F16 تنظيم نماييد. با اين کار عمق ميدان بيشتري خواهيد داشت و ضمنا سرعت شاتر پايينتر خواهد آمد.
بهتر است شاتر حدود يک ثانيه يا بيشتر باز باشد تا اثر حرکت آب به خوبي مشاهده شود. براي اين منظور بهتر است دنبال آبشارها يا جويبارهايي باشيد که در سايه قرار دارند تا بتوان زمان شاتر را در حد مطلوب کم نمود.
يک حقه ديگر اين است که از قرار دادن عينک آفتابي خود در مقابل لنز براي تاريک تر کردن منظره و بالا بردن زمان عکس برداري استفاده نماييد . با اين کار از مزيت حذف انعکاسهاي مزاحم در تصوير نيز بهره مند خواهيد شد.
سخن آخر
بيشتر دوربين هاي ديجيتال حتي دوربين هاي اتوماتيک داراي تنظيم هاي جالبي هستند. با کمي خلاقيت و نبوغ و بازي کردن با تنظيم ها و بکار بردن حقه هاي ساده مختلف مي توان عکسهايي گرفت که بيننده آن بلافاصله بپرسد:" دوربين شما چيست؟"
مي توانيد نوع دوربين را به آنها بگوييد، ولي خودتان خوب مي دانيد که اين دوربين نيست که چنين عکسهاي خوبي مي گيرد، عکاس چيره دست است!!
کيفيت تصوير دوربين های ديجيتال
کيفيت تصوير يک دوربين ديجيتال به عوامل مختلفي از جمله کيفيت اپتيکي لنز و تراشه گرفتن تصوير، الگوريتم هاي فشرده سازي و ساير قطعات موجود در دوربين بستگي دارد. هرچند مهمترين عامل تعيين کننده کيفيت تصوير وضوح (Resolution) CCDآن است. هر چه تعداد پيکسل هاي آن بيشتر باشد، وضوح بيشتري دارد و بنابر جزئيات بيشتري را مي تواند در تصوير ثبت نمايد.
در سال 1997 وضوح دوربين هاي ديجيتال معمولي در حدود 460*480 پيکسل بود. يک سال بعد روشهاي ساخت بهبود يافت و تکنولوژي در عين ناباوري، دوربين هاي مگاپيکسلي با وضوح 1024*768 يا حتي 1536*1024 را با همان قيمت عرضه نمود. دراوايل 1999 وضوح دوربينها به 1536*1024 و تا اواسط سال به 1800*1200 رسيد. يک سال بعد پيشرفت بي امان مگاپيکسل ها قلعه 3 مگاپيکسل را تسخير کرد و به وضوح 3.34 مگاپيکسل که قادر به گرفتن عکسي با وضوح 2048*1536 پيکسل بود، رسيد. اولين مدل مصرفي دوربين هاي 4 مگاپيکسلي در ميانه سال 2001 با وضوح تصوير 2240*1680 پيکسل پديدار گشت.
در اين سطح از وضوح ديگر تعداد پيکسل ها به عنوان مهمترين مساله در تعيين کيفيت مطرح نيست و مساله اي که اهيميت بالاتري مي يابد کيفيت تصاوير است، يعني اطلاعات جمع آوري شده توسط CCD با چه دقت و کيفيتي به ADC انتقال مي يابد.
کيفيت پروسه مديريت رنگ CCDها ديگر عامل مهم در کيفيت بوده و يکي از دلايل اوليه تفاوت در تصوير خروجي دوربين هاي مختلف با CCDهاي يکسان از لحاظ تعداد پيکسل است. اين پروسه نبايد تحت تاثير روش ميان يابي که توليد کنندگان براي توليد فايل Bitmap با وضوح بيشتر از وضوح اپتيکال بکار ميبرند، قرار بگيرد. اين روش که به آن Resampling مي گويند با استفاده از اطلاعاتي که از قبل موجود است پيکسل ها را زياد مي کنند و گرچه وضوح موثر را افزايش مي دهند، اين کار منجر به کم شدن دقت (Sharpness) و کنتراست تصوير مي شود. اين روش با کمي کردن پيکسل ها و کيفي کردن آنها بر اساس ويژگي هايي که دارا مي باشند انجام مي شود. بعضي دوربينها بجاي روش استاندارد ميان يابي، که پيکسلها براي توليد تصوير بزرگتر کپي و paste مي شوند، از نرم افزاري با تکنيک هاي بزرگ کردن تصوير که نتيجه بهتري از ميان يابي مرسوم به دست مي دهد، استفاده مي کنند. در اين روش، پيکسلهاي کپي و paste شده، بر اساس جايي که نرم افزار بزرگ کردن تصوير تشخيص دهد که بايد خط، شکل، طرح pattern و يا کانتور خاصي را براي ايجاد تصوير بزرگتر ايجاد نمايند، تغيير مي کنند.
ديگر عامل محدود کننده کيفيت[ روشهاي فشرده سازي تصوير است که در بسياري از دوربين هاي ديجيتال براي ايجاد امکان نگهداري تعداد بيشتري عکس در حافظه بکار گرفته مي شود. بعضي از دوربين هاي ديجيتال تصاوير را در فرمتي مختص به خودشان نگه مي دارند که براي دستيابي به آنها به نرم افزار ويژه اي که توسط توليد کنندگان عرضه مي شود نياز مي باشد، اما بيشتر دوربينهاي ديجيتال تصاوير را در فرمتهاي استاندارد JPEG يا FLASHPix که استاندارد سنعت مي باشد و در بيشتر نرم افزارهاي گرافيکي قابل استفاده مي باشد، نگه مي دارند. استفاده از يک روش فشرده سازي بد يا فشرده سازي بيش از حد باعث افت کيفيت تصوير مي شود. بهر حال، بسياري از دوربينها امکان تنظيم نوع فشرده سازي را براي کاربر فراهم کرده و به کاربر اجازه مي دهد که بين کيفيت تصوير و ظرفيت تصوير، حالت مورد نظر خود را انتخاب نمايد، حتي کاربر مي تواند از تصوير بدون هيچ گونه فشرده سازي RAW براي داشتن بهترين کيفيت ممکن استفاده نمايد.
فاصله كانوني و زوم
فاصله كانوني
در اين مقاله براي بحث در مورد فاصله كانوني از يك دوربين 35 ميليمتري SLR با لنز هاي قابل تعويض استفاده كرده ايم.
فاصله كانوني ، فاصله بين نقطه پشتي كره لنز و سطح كانوني است .( به شرط آنكه فوكوس روي بي نهايت باشد).نقطه پشتي كره لنز محلي است كه به نظر مي آيد شعاع هاي نوري پس از عبور از لنز ،از آنجا منشاء ميگيرند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فاصله كانوني لنز بر حسب ميلي متر بيان ميشود. فاصله كانوني ، ميدان ديد را نيز مشخص مي كند، يعني بيانگر اين است كه در صورت استفاده از آن لنز ، ميدان ديد چقدر وسيع يا چقدر محدود ميباشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در عكس فوق يك دوربين 35 ميليمتري همراه با يك لنز 50 ميليمتري را مشاهده مي نماييد.در فيلمهاي 35 ميليمتري ، لنزهاي با فاصله كانوني حدود 50 ميليمتر ، لنز نرمال در نظر گرفته مي شوند.معناي اين حرف آن است كه اين لنز ها مناظر و اجسام را تقريبا همان گونه نشان مي دهند كه با چشم غير مسلح آنها را ميبينيم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عكس فوق ميدان ديد يك لنز 50 ميليمتري را نشان ميدهد.اين تصوير از طريق منظره ياب دوربين گرفته شده است.مقياس اين تصوير تقريبا مشابه حالتي است كه فرد در همان فاصله بايستد و با چشم غير مسلح به اين منظره نگاه كند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در تصوير فوق مجددا همان دوربين را با يك لنز 200 ميليمتري ميبينيم.اين لنز تصاويري را كه به سطح كانوني مي رسد، بزرگ مي نمايد و در عوض ميدان ديد را باريك مي كند.دقيقا كاري شبيه دوربينهاي دو چشمي.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصوير فوق، نمايي را كه از طريق منظره ياب اين دوربين مي بينيم، نشان ميدهد.چون تصوير به طور قابل ملاحظه اي بزرگ شده است، تنها بخشي از نماي لنز 50 ميليمتري را در اينجا مشاهده مي كنيم.اما در اين قسمت كوچك ،جزئيات تصوير به طور كاملتري قابل مشاهده است. زوم اپتيكال
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
لنز زوم لنزي است كه فاصله كانوني آن در محدوده مشخصي قابل تغيير است.در اين لنزها با تغيير فاصله كانوني، تصوير حاصله بزرگ يا كوچك و ميدان ديد وسيع يا باريك خواهد شد.اين خاصيت متغير بودن فاصله كانوني باعث مي شود كه بتوانيم به جاي چند لنز با فاصله كانوني ثابت، از يك لنز زوم استفاده نماييم.
در دوربين ديجيتال ، زوم اپتيكال اندازه تصوير يا دقت آنرا تغيير نمي دهد.تعداد پيكسلهاي تصوير نيز ثابت مي ماند.اين موضوع ، تفاوت مهم زوم اپتيكال و ديجيتال است.
در تصوير زير ، زوم دوربين در حد 38 ميليمتر بوده كه ايجاد يك ميدان ديد وسيع نموده است.دقت تصوير نيز 1200 *1600 است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حال به تصوير زير دقت كنيد.مقدار زوم معادل 115 ميليمتر و محل دوربين نيز در همان مكان قبلي است.دقت اين تصئوير نيز 1200*1600 پيكسل و اندازه فايل بر حسب كيلوبايت دقيقا معادل تصوير قبلي مي باشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زوم اپتيكال جسم را نزديكتر ميآورد و جزئيات آن را بهتر نشان مي دهد.درست مانند حالتي كه دوربين را به جسم نزديكتر نماييم. زوم ديجيتال
دوربينهاي ديجيتالي كه داراي لنزهاي با فاصله كانوني ثابت هستند، اغلب با استفاده از سيستمي به نام زوم ديجيتال ، زوم اپتيكال را شبيه سازي مي كنند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين دوربينها قسمت مركزي تصوير را بزرگ مي كنند.در حقيقت اين عمل مانند انجام عمل Cropping و تغيير اندازه عکس در نرم افزارهاي ويرايش تصوير نظير Photoshop است.
همان گونه كه گفته شد، اگر از يك لنز با فاصله كانوني بزرگتر استفاده شود ، فقط قسمتي از تصوير اوليه قابل مشاهده خواهد بود.اين دوربينها براي زوم ديجيتال فقط همان قسمت از تصوير را انتخاب و بعد بزرگ مي كنند.
تصوير فوق اين مسئله را نشان مي دهد.اگر تصوير اوليه 1200*1600 پيكسل باشد، با زوم ديجيتال 5/2 ، تنها قسمتي از تصوير معادل 480*640 پيكسل از قسمت مركزي تصوير اوليه گرفته مي شود.در تصوير فوق مربع هاي سفيد ساير اندازه هاي زوم ديجيتال را نشان مي دهد.
تعداد پيكسلهاي زوم ديجيتال معادل تعداد پيكسلهايي است كه در تصوير اصلي در همان ناحيه مركزي انتخاب شده مي باشد.بنابراين تصوير حاصله يا از تصوير اصلي كوچكتر است(اگر از همان دقت تصويري استفاده شود) و يا اگر با تكنيك Interpolation ، تصوير حاصله را به اندازه تصوير اوليه بزرگ كنيم،دقت آن كاهش پيدا خواهد كرد.
چون تعداد واقعي پيكسلهاي تصويري هميشه ثابت است، اگر با تكنيك Interpolation تصوير را بزرگ كنيم، كيفيت تصوير را كاهش خواهد داد.براي فهم اين موضوع به تصاوير زير توجه كنيد:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
تصوير بالا ، تصوير اصلي Crop نشده و با دقت 1200*1600 پيكسل است.اين تصوير با لنز 40 ميليمتري با فاصله كانوني ثابت گرفته شده است.
براي آنكه اثرات زوم ديجيتال را نشان دهيم، قسمتي از تصوير اوليه را(مربع سفيد) كه معادل 480*640 پيكسل است ، انتخاب كرده و آن را به اندازه تصوير اوليه بزرگ مي كنيم.اين عمل باعث كاهش كيفيت تصوير مي شود.
حال از هردو تصوير اوليه و تصوير بزرگ شده(معادل زوم ديجيتال) ، قسمتي را كه معادل 210*280 پيكسل است و با مربع زرد نشان داده ايم، برش داده و بزرگ ميكنيم.اين دو تصوير حاصله را در زير مشاهده مي كنيد:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
در تصوير بالا كه قسمتي از تصوير اصلي است ، جزئيات تصوير تقريبا طبيعي را كه براي يك جسم واقع در دوردست انتظار داريم، مشاهده مي كنيم.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما دراين تصوير ، فر آيند Interpolation باعث محو شدن جزئيات تصويري شده است.چون در اين فرآيند پس از بزرگنمايي ، جاي پيكسلهاي خالي با پيكسلهاي جديدي كه توسط محاسبه تعيين ميگردد، پر مي شود.
بايد به خاطر داشت كه اين عمل زوم ديجيتال را مي توان با هر نرم افزار ويرايش تصوير نيز انجام داد.در اين نرم افزارها ميتوان هر قسمتي از تصوير را انتخاب و بزرگ كرد، در حالي كه در دوربين فقط امكان زوم ديجيتال در قسمت مركزي تصوير وجود دارد.
اما زوم ديجيتال دوربين يك برتري بر نرم افزارهاي ويرايش تصوير دارد.در زوم ديجيتال دوربين ، محاسبه نورپردازي بر اساس همان قسمت مركزي تصوير انجام مي شود.اما در تصوير اوليه(كه بايد بعدا با نرم افزار قسمت مركزي آن را انتخاب و بزرگ نماييم)، محاسبه نورپردازي بر اساس كل صحنه صورت گرفته است.بنابراين از لحاظ نورپردازي ، تصويري كه با زوم ديجيتال دوربين گرفته شده باشد بر تصويري كه با نرم افزار تهيه شده است ، برتري خواهد داشت.