مواد مخدر و مشروبات الکلی (کلیۀ اخبار و بحث های مرتبط)
مواد مخدر و مشروبات الکلى
در باره مواد مخدر و مشروبات الکلى نامشروع هيچگونه سازشى نبايد باشد؛ آنها "پليدى و کارهاى شيطانى" خوانده شده اند (۵:۹۰). در آيات ۲:۲۱۹ و ۵:۹۰، مى بينيم که "مسکرات ، قمار، عبادتگاه بت ها و بازيهاى شانسى" مطلقا ً ممنوع شده اند. کلمه اى که براى مسکرات استفاده شده "خمر" است که از ريشه "خمر". به معناى "پوشاندن" گرفتن شده است. بنابراين، هر چيزى که فکر را بپوشاند حرام است. اين شامل هر چيزى است که عقل و فکر را دگرگون کند، مثل مارى جوانا، هرويين، کوکايين، ترياک، الکل، حشيش و هر چيزى که روى مغز تأثير بگذارند.
تاپیکهای وابسته و همسو:
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[مدیریت]
اكستازي، پس لرزه مواد مخدر
زندگي در يك دنياي رنگارنگ خيالي كه در آن همهآرزوها و خواستهها دست يافتني هستند، چقدر لذت بخش است . . . ! دنيايي كه در آن همه شادند، همه خوش خلق و پرانرژي و در آن زيبايي ها،زيباترندوتاعمق وجود انسان نفوذ ميكنند.
اما ناگهان دراوج لذت وسرمستي همهچيزتاريك وخاموش ميشود،نابود ميشود گويا آنچه ديدهاي رويايي و حالا كابوسي بيش نبوده است.
تو، افسرده، گنگ و ناتوان بر برهوت دنياي خيالي خويش ايستادهاي و حتي دريغ از قطره اشكي كه بر گورستان آروزهاي بر باد رفته بتوان ريخت ...
يك روانشناس مركز مشاوره دانشجويي دانشگاه علم و صنعت ايران ميگويد:
بهطوركلي هيچ مادهشيميايي دراصل خوب و يابدنيست و اين بستگي به استفادهاي دارد كه از آن ميكنيم.
خانم "مريم رامشت" ، در نشستي با خبرنگار گروه اخبار اجتماعي ايرنا معتقد است: بسياري از داروها اگر در موقع مناسب استفاده شود، نتيجه نجات بخشي دارد، ليكن در اثر سوء مصرف مضرات زيادي خواهد داشت.
به گفتهاو، داروهاي محرك رواني نيز در پزشكي براي موارد متعددي درمان بخش است.
براي مثال در برخي از اختلالات كودكان بيش فعال، كاهش تمركز، بيماري ناركوپسي و ... استفاده از اين داروها نه تنها ضرري ندارد، بلكه نجات بخش است.
بهطور كلي موادي كه مورد سوء مصرف قرار ميگيرند، به دو دسته محرك و مخدر تقسيم ميشوند.
رامشت ميگويد : آمفتامين ها( ،(Amphetaminجزو اين دسته از مواد هستند كه اولين بار در لابراتوار بهشكل( (Dextyro Amphetaminساخته شدند كه اثرات درماني خاصي داشتند، خصوصا در درمان افسردگيهاي ناشي از كهولت، استفاده از اين دارو علاوه برآن كه خلق را بالا برده و باعث افزايش انرژي ميشد، در كاهش اشتهانيز اثر گذاشتهوبراي درمان چاقي نيزمورد استفاده قرار ميگرفت.
اين گروه از داروها روي برخي از گيرندههاي مغز به نام "دوپامين" ( (Dopamineاثر ميگذارد.
اين گيرندهها از واسطههاي اصلي شيميايي مغز محسوب ميشوند كه افزايش آنها باعث تحريك و انرژي زياد و كاهش آنها منجر به كندي و افسردگي در فرد مي شود.
وي گفت : در واقع آمفتامين با تحريك گيرندههاي شيميايي مغز منجر به افزايش انرژي ، افزايش خلق و بالا رفتن اعتماد به نفس در انسان ميشود و حتي در داروهاي دوپينگ هم يكي از انواع اين ماده مورد استفاده قرار مي گيرد.
داروهايي كه سيستم دو پاميني مغزرافعال ميكنند،علايمي شبيه به افزايش خود به خودي دوپامين را در فرد ايجاد ميكنند و داراي علايم جسمي و رواني ديگري نيز ميباشند مانند: احساس انرژي زياد، بالارفتن خلق ، هيجان بسيار زياد ، پرحرفي ، بيش فعالي ، اضطراب ، خشكي دهان و بيني ، بازشدن مردمك ، بالارفتن فشار خون و ضربان قلب ، ازدست دادن آب بدن و ايجاد توهمات شنوايي ، بينايي و لامسه.
اين روانشناس در مورد داروهاي خياباني (اكستازي)، ميگويد: داروهاي خياباني ( (Metamphetaminبه طور مصنوعي و غير مجاز در لابراتوارها ساخته و فروخته ميشوند كه از جمله آن قرصهاي شادي آوري است كه به نام اكستازي، خلسه، شيشه، ياشابو، آدم، حوا و يخ ( در آمريكا) معروف هستند.
خانم رامشت افزود: قرص اكستازي ( ،(Ecstasyبه معناي لذت يا شادي عميق بر خلاف نامش داروي مفيد نبوده و از دهه هشتاد دراروپا غير قانوني و ممنوع اعلام شد.
وي توضيح داد: قرص اكستسي كهنامعلمياش " ،"MDMAو از مشتقات آمفتامين مي باشد، در سال ۱۹۱۴براي اولين بار توسط شركت داروسازي آلمان توليد شد.
در آن زمان متخصصان اميدوار بودند كهبتوانندازاين قرص استفاده درماني زياد بكنند.
اين قرص در چند دهه مورد استفاده قرار گرفته است، اما به دليل عوارض زيادي كه بر جاي گذاشت به طور كلي مصرفش ممنوع شد تا اينكه بار ديگر در دهه ۱۹۸۰ميلادي مصرف آن در ميان نوجوانان و جوانان غرب رايج شد.
اين جوانان در مجالس رقص از اين قرص هااستفاده ميكردند تا اينكه در سال ۱۹۸۵مصرف اين قرص غير قانوني و حمل و داشتن آن نيز جرم اعلام شد.
در تمام كشورهايي كه عضو كنوانسيون سازمان ملل هستند، از جمله ايران مصرف مواد روانگردان جرم است و هرچند كه در قانون مبارزه با مواد مخدر ايران نامي از اكستسي نيامده است ، ليكن مصرف آن غير قانوني است و دست قانونگذار براي برخورد باز است.
خانم رامشت در مورد "اكس" و عوارض آن نيز مطالبي عنوان كرد و گفت:
اكس مادهاي توهم زا و محرك است و به صورت پودر نيز موجوداست.
وي گفت : توليدكنندگان اين قرصها كه عمدتا در اروپاي غربي و جنوب آسياي شرقي هستند، اين قرصها را در بيش از صد نوع ، صد رنگ و با اسامي فريبنده در اختيار جوانان و نوجوانان قرار ميدهند تا بدين ترتيب آنان را براي مصرف اين مواد تشويق و ترغيب كنند.
روانشناس مركز مشاوره دانشجويي دانشگاه علم و صنعت ايران در تشريح اثرات و تبعات اكس متذكر شد: قرصهاي شادي آور در كمتر از يك ساعت خلق فرد را بالا برده و احساس لذت بخش و شادي آوري در او ايجاد ميكند.
مصرفكننده در تخمين فاصلههادچارمشكل شده،دچارتوهم در شنوايي، بينايي و لامسه ميشود، اعتماد به نفس به طور موقت افزايش مييابد و شخص را نسبت به آينده به طور فزاينده اميدوار مينمايد و شخص خود رادر دنيايي ميبيند كه همه آرزوهاي او دست يافتني هستند.
وي افزود: اكس ، حس صميميت را در فرد افزايش ميدهد و احساس مينمايد كه با هر كسي ميتواند ارتباط برقرار كند.
استفادهكنندگان از اين قرصها دچار حالات شيرين و بد ميشوند. عدهاي مي گويند كه در آن چند ساعت سرخوشي، صداي موسيقي ميشنوند و يا رنگهاي زيبا و خاصي را ميتوانند ببينند.
اين حالات به شخصيت هر كسي بستگي دارد. جواناني كه اقدام به مصرف اين قرصها ميكنند به دليل اينكه دچار توهماتي دربينايي، شنوايي و ديگر حواس مي شوند، بدون اينكه متوجه خطرات آن بشوند، دست به كارهايي ميزنند مانند پريدن از بلندي ، بيرون پريدن از ماشين در حال حركت و ...
باتوجه به اينكه قرصهاي شادي آور، انرژي را بشدت افزايش ميدهد، مي- تواند حالتهاي پرخاشگري و توهم را در تداوم مصرف افزايش دهد و موجبات صدمه زدن به ديگران را فراهم آورد، از اين رو كنترل فرد مصرفكننده در اين شرايط بسيار داراي اهميت ميباشد.
افراد مصرفكننده از قرصهاي شادي آور اكس بعداز اينكه تاثير حاد اكس را بعداز سه تا شش ساعت از دست ميدهند،كاملا حالات خود را به ياد ميآورند و در بعضي از موارد فرد از اينكه تعادل رواني خود را از دست داده و دست به كارهايي زده است كه در شرايط عادي به هيچ وجه انجام نميداده و بشدت دچار گناه ، پشيماني ، افسردگي و نهايتا تفكرات خود تخريبي همچون خودكشي و يا گرايش مجدد به مصرف خواهند شد كه در صورت استفاده مكرر از اين قرص پس از مدت كوتاهي به طرز دردناكي جان ميسپارند.
خانم رامشت ميگويد: قرص اكستازي به عنوان محرك،درجهحرارت بدن ، فشار خون و ضربان قلب را افزايش ميدهد و از طرف ديگر از آنجا كه اين قرص تنها نيز مصرف نميشود و معمولا در پارتيها همراهبامشروبات الكلي مورد استفاده قرارمي گيرند، اين مساله باعث كم آبي شديد بدن ميشود و در اثر ايست قلبي و عروقي جان ميدهد.
مصرف اين قرصها به كبد و كليه آسيب ميرساند و فشارخون را بالا ميبرد و در يكي از حملههاي فشار خون كه معمولا از عوارض اجتناب ناپذير مصرف اكس مي باشد، خون ريزي مغزي ايجاد خواهد شد.
مصرف طولاني مدت و زياد اكستازي منجر به اختلال درك و تفكر بدبيني گزند و آسيب ، توهمات شنوايي و بينايي و در نهايت نوعي جنون پارانوئيدي (شبيه اسكيزو فرني ) و بروز علايم سيستم عصبي چون بيحسي و پرش عضلاني در فرد مي شود كه در مصرف كوتاه مدت اين حالات ممكن است يك تا دو هفته طول بكشد.
روانشناس مركز مشاوره دانشجويي دانشگاه علم و صنعت ايران در مورد ترك اكستازي معتقد است : اين ماده بسيار خطرناك و اعتياد آور است به اين معنا كه فرد تمايل به استفاده مجدد براي رسيدن به حالات دلخواه پس از مصرف را پيدا ميكند.
يعني از آنجا كهترك اين مواد شخص را افسرده ، بيحال و بيانرژي مي- كند، امكان مصرف مجدد آن زياد است.
وي ابراز عقيده كرد: درچنين شرايط به سرعت دوز مورد نياز افزايش پيدا مي كند و شخص بعد از عادت به اكس براي كنار گذاشتن آن دچار علايم اضطراب و علايم ترك ميشود.
البته علايم ترك اكس از علايم ترك هروئين و ترياك سبك تر است و توصيه مي شود كه در صورتي كه شخص ناآگاهانهاقدام بهمصرف نمودهاست آن را بلافاصله كنار بگذارند.
دراين حالت علايم ترك ضعيف خواهد بود و باداروهاي ضد اضطراب ميتوان اكس را ترك نمود. البته ميبايد توجه كرد كه با تكرار مصرف اكس ، به علت وابستگي شديد رواني كه اين قرص ايجاد مينمايد، شخص مصرفكننده بشدت در معرض خطر بوده و ترك آن دشوارتر خواهد شد و ناخالصيهايي كه در بعضي از اين قرصها وجود دارد باعث ميشود كه عوارض منفي آن تشديد شده و از آنجا كه مصرف اين مواد مستقيما روي بافتهاي مغز آسيب ميرساند درنتيجه هرگونه ناخالصي مستقيما باعث صدمات مغزي از جمله تورم ، مرگ مغزي، انواع سرطان هاي تنفسي ، پوستي و ...مي شود.
خانم رامشت در بخشي از اظهارات خود پيرامون قرص شادي آور اكستازي ، به عوارض ظاهري هشداردهنده اين نوع قرصها اشاره كرد و اظهارداشت: جوان بطور ناگهاني به سمت انرژي زياد ميرود، تغيير خلق ميدهد، پرحرفي ميكند، آواز ميخواند، ميرقصد، جوك ميگويد، كم ميخوابد ، چشمهايش از حدقه بيرون ميزند، عرق ميكند و دچار لرزش ميشود كهدر اين شرايط ميبايد اين افراد از سوي اطرافيان خصوصا والدين مورد توجه بيشتري قرار بگيرند.
وي، تغيير ناگهاني در افكار، احساس ، كلام و حتي اشتها و خواب جوانان ناشي از مصرف قرصهاي شادي آور را به عنوان زنگ خطر جدي قلمداد كرد و افزود: باتوجه به اينكه آمفتامين بسرعت از بدن دفع ميشود، تشخيص اعتياد به آن تنها از روي مشخصات ظاهري ممكن است و شيوه تشخيصي ديگري در ايران براي آن وجود ندارد.
خانم رامشت، نقش والدين در روابط خانوادگي و ارتباط آنان با فرزندان در جلوگيري از گرايش جوانان به مصرف اكس و ديگر داروهاي شادي آور را مهم خواند و گفت: تحقيقات نشان داده است كه در خانوادههايي كه مشكلات ارتباطي وجود داشته و جوان با والدين خود دچار مشكل ميباشد، گرايش فرزند به سوي مصرف اكس افزايش يافته است.
وي افزود: رها كردن فرزندان بهحساب اينكهبافرزندان خوددوست ميباشند، خود يكي از عواملي است كه جوان را بسوي تجربيات غير متعارف سوق ميدهد، در حالي كه دوست شدن به معناي عدم نظارت نميباشد بلكهبهمعناي شناخت جوان است.
خانم رامشت خاطر نشان كرد: برعكس تصور والدين، نوجوان بدنبال دوست و همسال نميگردد،بلكه در حقيقت او دنبال پدر و مادر واقعياش كه او را بطور كامل درك كنند، در قالب دوست اصلي ميگردد.
وي افزود:تحكيمروابط خانوادگي و حمايتهاي منطقي و اصولي والدين توام با درك شرايط و نيازهاي دوران نوجواني وجواني يكيازعوامل موثر در پيشگيري از بروز آسيبهاي اجتماعي همچون اعتياد و گرايش به مصرف مواد است.
اين روانشناس با توضيح اينكه بيش از ۹۰درصد مواردمصرف قرصهاي شادي- آور و ديگر مخدرها در كنار دوستان، در ميهمانيها و پارتيهاي دوستانه و يا بنابه توصيه دوستان انجام ميشود،به نقش دوستان در گرايش افراد به مصرف انواع قرصهاي شادي آور و مخدرهااشاره كرد وگفت: گرايش به همسالان در سنين نوجواني و جواني به شدت افزايش مييابد.
وي افزود: در اين مرحله از رشد مورد تاييد ديگران خصوصا گروه همسن قرار گرفتن بسيار داراي اهميت ميباشد.
خانم رامشت گفت:معمولااولين قدم براي مصرف توسط شخص و توام با نگراني، دلهره و احساس گناه است و تاييد و تشويق دوستان قبح قضيه را كاهش داده و شخص را وادار به مصرف ميكند.
تعميم دادن و فرافكني ازجملهمكانيزمهاي دفاعي است كه در مساله انتقال سوءمصرف مواد نقش عمدهاي را ايفا مينمايد . معمولا يك شخص مصرفكننده به رغم شادي لحظهاي كه به دست آورده است، ليكن به دليل عوارض ناگوار پس از خاتمه اثر مصرف ، تمايل دارد كه ديگران را شريك محفل خود نموده تا بدين ترتيب از بار احساس گناه و پشيماني خود بكاهد در نتيجه مترصد جذب دوستان و اطرافيان خود براي مصرف آكستازي ميباشد.
خانم رامشت ، براي پيشگيري از عوارض سوء ناشي از مصرف مواد مضر مانند اكستازي،با تاكيد بر توجه به جوانان، توصيه كرد تا علاوه بر تامين نيازهاي جوانان، نسبت به پرنمودن اوقات فراغت و آموزش علمي جوانان نيز بايد اقدام كرد.
وي در زمينه پيشگيري مصرف مواد شادي آور، با بيان اينكه شخصيت محكم، بسيار كمتردرمعرض وسوسههاي نامعقول ديگران قرار ميگيرد، به جوانان توصيه كرد تا ضمن داشتن رفتارقاطعانه،نسبت بهپرورش جراتمندي درخوداقدام نمايند.
وي همچنين افزايش اطلاعات علمي در زمينه تبعات سوء مصرف مواد و انواع مواد مخدر را از ديگر عوامل مهم پيشگيري از مصرف اين نوع مواد برشمرد و گفت: جوانان به هر ميزان كه از معلومات علمي كافي در اين زمينه برخوردار باشند، مسلما به صورت آگاهانه تر عمل خواهند كرد و كمتر موردسوء استفاده بي خردان قرار خواهند گرفت.
تقويت مهارتهاي زندگي در زمينه كنترل خشم، استرس، گسترش ارتباط موثر، تقويت بنيهوتوانمندسازي، تنظيم برنامه روزانه براي تفريح، سرگرمي و تفنن، را از ديگر راهكارهاي پيشگيري از مصرف مواد مختلف مخدر نام برد.
وي همچنين از جوانان خواست تا احساسات خود را جدي بيگرند و با توسل به راهكارهاي غيرمعقول مانند گرايش به سوء مصرف مواد، مترصد سركوبي آنان نباشند.
خانم رامشت در توصيههاي خود براي پيشگيري از مصرف سوء مواد مخدر و قرصهاي شادي آور، دقت در انتخاب دوستان خوب و تحكيم روابط با والدين را موثر و مفيد دانست.
مواد مخدر و برسی آثار ان بر بدن انسان
مواد مخدر و برسی آثار ان بر بدن انسان
تعريف:
به تمامي تركيبات شيميايي گفته مي شود كه مصرف آنها باعث دگرگوني در سطح هوشياري مغز شود. مثل حالت سرخوشي و لذت، خواب آلودگي و سستي.
انواع:
1)depressant
مواد مخدري كه واكنش هاي مغز را اهسته ميكند.
اثرات:
- كم شدن سرعت تنفس و ضربان قلب - كم شدن فشارخون - خواب اور
مثال: هروئين - ترياك - مورفين
2)stimulant
مواد مخدري كه به سيستم عصبي بدن سرعت ميبخشد.
اثرات:
- بيشتر شدن سرعت تنفس و ضربان قلب - بيشتر شدن فشارخون
*براي ايجاد احساس هيجان و جلوگيري از خواب استفاده ميشود.
مثال: كوكائين - نيكوتين
3)hallucinogen
مواد مخدري كه باعث حالتهايي مثل هذيان ميشود.
اثرات:
- از دست دادن حافظه - لرزش - حالت استفراغ - عوض شدن اخلاق
مثال: LSD - PCP
4)inhalnt
مواد مخدري كه از طريق استنشاق (توسط دماغ) استفاده ميشود.
اثرات: - اهسته شدن فرايند مغز - بيشتر شدن ضربان قلب - سردرد
مثال: ماريجوانا
برخي سرعت مسموميت توسط مواد مخدر:
- خوردن: بين 20 تا 30 دقيقه
- تزريق كردن
a) رگ: بين 15 تا 30 ثانيه
b)ماهيچه: بين 3 تا 5 دقيقه
- استنشاق: بين 5 تا 8 ثانيه
- ريختن در چشم: بين 3 تا 5 دقيقه
- ايا ميدانستيد بزرگترين کشور توليد کننده مواد مخدر جهان افغانستان است .
- ايا ميدانستيد از تقريبأ هر 20 نفر يک نفر در ايران "معتاد" است.
آثار موادمخدر بر بدن
مهمترين محل اثر موادمخدر بر مغز است. در مغز گيرنده هايي وجود دارد كه اين مواد بر آنها اثر مي كنند. اين گيرنده ها به 3 گروه تقسيم مي شوند:
1 _ اثر بر گروه اول سبب تنظيم و كاهش احساس درد، كاهش فعاليت مركز تنفس، يبوست و اعتياد مي شود.
2 _ اثر برگيرنده هاي دوم سبب كاهش احساس درد، افزايش حجم ادرار و ايجاد حالت آرامش مي شود.
3 _ اثر موادمخدر بر گيرنده هاي گروه سوم سبب كاهش احساس درد مي شود.
حدود بيست و پنج سال پيش مشخص شد كه در بدن انسان موادي شبيه موادمخدر [مرفين] توليد مي شود كه مهمترين آنها به نام آندورفين ها و آنكفالين ها است. به طور طبيعي وقتي بدن دچار آسيب هاي دردزا و حوادث ناراحت كننده مي شود مغز اين مواد را ترشح مي كند و سبب كاهش احساس درد و ناراحتي مي شود.
اثر موادمخدر بر روي سيستم پاداش
در شرايط معمولي وقتي بشر از انجام دادن كاري لذت ببرد و به عبارتي ديگر پاداش بگيرد، از مناطق پاييني مغز او موادي به اسم دوپامين و نوراپي نفرين ترشح مي شود و بر روي قشر و ساير مراكز حياتي آن اثر مي كند و احساس لذت و پاداش به او دست مي دهد و سعي در تكرار آن عمل دارد. يكي از آثار مهم موادمخدر فعال كردن همين سيستم است.بنابراين كساني كه يك بار با اين مواد آشنا مي شوند چون سيستم پاداش در مغز آنها تقويت شده، تمايلي شديد به تكرار مصرف آنها پيدا مي كنند.از بين موادمخدر هروئين خيلي راحت تر در چربي حل مي شود. مغز انسان مقدار زيادي چربي دارد، بنابراين در مقايسه با مرفين و مشتقات آن، هروئين پس از مصرف در طي زمان كوتاه تري روي مغز اثر مي كند بنابراين آثار پاداش دهنده و خوشي آور و ضد درد سريع تري دارد.كدئين كه از مشتقات ترياك است به آساني در سيستم گوارش جذب شده و در بدن تبديل به مرفين مي شود. در يك مطالعه روشن شده كه در معتادان، يكي از آثار مصرف موادمخدر كاهش جريان خون در بعضي از نواحي مغز است.
اما گذشته از آثار ثابت شده مواد مخدر، مردم ممكن است با باورهاي غلط زير، اقدام به مصرف آنها كنند.
1- براي تسكين درد: اين مواد واكنش انسان را نسبت به حس درد كاهش مي دهند و روي عامل اصلي ايجاد درد هيچگونه اثري ندارند. بسياري از بيماري هاي بشر با درد همراه است، از جمله اضطراب، افسردگي، بيماري هاي استخوان و مفاصل، سرطان ها و بيماري هاي عفوني.اما مصرف كنندگان و توصيه كنندگان به مصرف مواد توجه ندارند كه نسبت به اثر ضد درد اين مواد تحمل ايجاد مي شود. يعني مثلا در پنجمين مصرف براي اينكه همان درد اوليه كاهش يابد بايد مقدار بيشتري مصرف شود، كه اين مقدار گاهي تا 30 برابر مقدار مصرف اوليه لازم مي شود.
2 _ عقيده غلط ديگري كه وجود دارد، اثر اين مواد بر روي بيماري هايي مثل قند يا ديابت است. به نظر مي رسد چنين باورهاي غلطي توسط قاچاقچيان دامن زده مي شود تا درآمد مالي بيشتري كسب كنند. يا مصرف كنندگان اين ادعا را مطرح مي كنند تا خود را گناهكار جلوه نداده، بگويند ما براي پيشگيري يا درمان اين بيماري ها، مواد مصرف مي كنيم. در هيچ تحقيق علمي اثر پيشگيري كننده و درماني براي اين مواد ثابت نشده است.
3 _ گاهي افراد بي اطلاع توصيه مي كنند كه مصرف موادمخدر براي كاهش آلام روحي و اضطراب و افسردگي و ساير بيماري هاي رواني كه نسبتا شايع و به شدت آزاردهنده هستند، مفيد است.اضطراب معمولا باتنگي نفس، احساس خفگي، تپش و احساس ناراحتي در قلب، سنگيني سر، احساس درد و ناراحتي در شكم و درد در ساير قسمت هاي بدن همراه است.تفكر غلط اثر تسكيني موادمخدر بر بيماري هاي رواني و اضطراب از آنجا ناشي شده كه اين مواد داراي اثر تسكين بخش و آرام بخش هستند، هر ماده آرام بخشي علائم ظاهري اضطراب را كاهش مي دهد، اكثر بيماري هاي روحي همراه اضطراب هستند، افسردگي كه بيماري قرن است در بسياري از موارد همراه با اضطراب است. بنابراين در اوايل مصرف، شخص كه به هر علت دچار اضطراب و ناآرامي روحي است ممكن است با مصرف مواد احساس آرامش كند. اما اين پديده ثابت شده كه در افراد مضطراب و ناآرام پس از اولين مصرف، خطر اعتياد بسيار بالا است و مواد اعتيادآور قطعا پس از مدتي، خود افسردگي زا و به تبع آن اضطراب آور خواهند بود.يعني در نهايت نه تنها با مصرف موادمخدر افسردگي، اضطراب و آلام روحي انسان كاهش مي يابد، بلكه تشديد هم مي شود زيرا تغيير خلق و ايجاد حالت شادي كاذب توسط موادمخدر فقط در اوايل مصرف ايجاد شده است.نوجوانان و جوانان در مقطعي از زندگي خود هستند كه بحران و ناآرامي روحي و اضطراب فراواني دارند و به همين دليل است كه با اولين آشنايي ها خطر اعتياد در آنها زياد است. نوجوان روابط اجتماعي و خانوادگي آرام و حمايت كننده اي لازم دارد تا آلام روحي او كاهش يافته به سمت اعتياد نرود.
4- توصيه ديگري كه ناآگاهان براي مصرف موادمخدر دارند در مورد مشكلات روابط جنسي مردان به خصوص مردان جوان است. مشكلات جنسي در آنان معمولا ريشه در هيجانات و اضطرابات شخص دارد اگر اين مواد در موارد نادري از مشكلات فوق بكاهد، در طولاني مدت باعث ايجاد افسردگي و كاهش ميل جنسي مي شود.
5 _ مواد مخدر يعني مشتقات مرفين حركات پيش برنده روده ها را كند مي كند و ترشحات آن را كاهش مي دهد.دردهاي دستگاه گوارش مي تواند ناشي از افزايش حركات دودي روده ها باشد. در اسهال اين حركت سريع و گاهي دردناك مي شود. در بسياري از هيجانات و اضطراب ها حركات لوله گوارش مختل شده، افزايش يا كاهش مي يابد. مثلا در روده هاي تحريك پذير عصبي دل درد، دل پيچه يا اسهال و يبوست متناوب وجود دارد. اگر مبتلايان به اين بيماري ها با موادمخدر آشنا شوند، خطر اعتياد جدي است. مثلا در مورد اسهال كه همراه با افزايش حركات روده اي است، اگر مشتقات ترياك در دسترس شخص بيمار قرار بگيرد با توجه به كند كردن حركات پيش برنده روده و بهبود ظاهري اسهال خطر اعتياد بعدي را دارد.
6 _ متأسفانه بعضي از كساني كه پس از رانندگي ممتد دچار خستگي مي شوند پس از چند بار مصرف و احساس رفع خستگي و سرخوشي كاذب، در دام اعتياد گرفتار مي شوند.
7 _ اين مواد حالت خمودگي، ابرگرفتگي شعور و با آگاهي ايجاد مي كنند يعني مي توانند بيداري بيش از حد بشر را كاهش دهند. زندگي پيچيده امروز، نياز به كار فكري زياد و گاهي خسته كننده دارد در واقع آدم هاي پركار و آنهايي كه در زندگي روزمره با مسايل پيچيده برخورد مي كنند مجبورند با تمام قواي فكري و ذهني خود وارد ميدان شوند. يعني بشر امروز براي تطابق با شرايط روزمره، بيش از حد بيدار و شايد دائم در حال جنگ فكري است، در حد اعلاي اين پديده بعضي آدم ها همانند خروس جنگي دائم هوشيارتر از مردم ديگر هستند. موادمخدر و الكل اين حالت بيداري بيش از حد را كاهش مي دهد. بنابراين آنهايي كه كار فكري شديد، يكنواخت و خسته كننده مي كنند با اولين آشنايي ها در معرض ابتلاي به اعتياد هستند و موادمخدر و الكل ابتدا آنها را آرام مي كند اما پس از مدتي قدرت مبارزه، كار و ثمر بخشي را از آنها مي گيرد.
8-قسمت اعظم دردهاي بشر روانزاد است، انواع كمردردها، پشت درد، سردرد، دل دردهاي مزمن، دردهاي عضلاني و استخواني، مي تواند جنبه رواني داشته باشد. كساني كه با مراجعه به پزشكان مختلف و استفاده از روش هاي مرسوم فرهنگي، تسكيني براي درد خود نمي يابند، در مقابل مواد مخدر بسيار آسيب پذير هستند.اين مواد اصل درد و عامل ايجاد كننده درد را از بين نمي برند فقط شخص را نسبت به درد بي تفاوت مي كنند.مثلا اگر كسي شكستگي داشته باشد، درد ايجاد شده سبب كم حركتي يا بي حركتي عضو شكسته شده مي شود و فرصتي براي محل شكسته ايجاد مي شود تا استخوان سازي صورت گرفته و محل شكستگي ترميم يابد اما مواد مخدر واكنش انسان را به درد كه همان بي حركتي و كم حركتي است از بين برده و عضو حركت كرده مي تواند جوش خوردن شكستگي را به تاخير بيندازد.
9 _ در مسير اعتياد بتا آندورفين ها كه مواد شبه مخدر درونزا هستند كاهش مي يابد، زيرا با ورود مواد مخدر خارجي به بدن سلول هاي مغز شخص معتاد تنبل شده و اين مواد درونزا را ترشح نمي كنند و مرفين خارجي جاي شبه مرفين هاي مفيد و توليد شده در بدن شخص را مي گيرد.بنابراين پس از ترك اعتياد و در حين آن كه مواد مخدر خارجي به بدن نمي رسد و مغز، ديگر مواد شبه مرفين درونزا ترشح نمي كند، درد و حالت روحي ناخوش و اضطراب و بي قراري در شخص زياد است كه البته پس از مدتي كه از ترك بگذرد مجددا مغز مواد لازم را ترشح خواهد كرد.
10 _ با كاهش آندورفين ها [مواد شبه مرفين درونزا] در مغز شخص معتاد و بدن او، خاصيت دشمن كشي مونوسيت ها كه از سلول هاي دفاعي بدن هستند كاهش مي يابد. بنابراين شخص معتاد نسبت به افراد سالم به عفونت ها حساستر است و زودتر مبتلا مي شود.
مواد مخدر آن دسته از سلول هاي دفاعي بدن را كه مسئول از بين بردن مهاجمان به بدن هستند، كاهش مي دهند و نيز با كاهش فعاليت آنها مي توانند سبب رشد سلول هاي سرطاني شوند.
اعتياد و اثر مواد مخدر بر دستگاه عصبی مرکزی
موادی که دستگاه عصبی مرکزی را تغيير می دهند مواد روان گردان هستند (الکل ؛ نيکوتين ؛ کوکائين) و موادی امثال اينها که اعتياد به آنها مشکل بزرگ بعضی از جوامع امروزی است. همچنين کافئين که در قهوه و نوشابه ها يافت می شود از جمله مواد روان گردان هستند. تمام اين مواد می توانند باعث وابستگی روانی مصرف کننده شوند و مهم تر از آن اين است که باعث وابستگی جسمی نيز می شود.
اعتياد پاسخی فيزيولوژيک است که مصرف پی در پی مواد مخدر موجب آن می شود و عملکرد طبيعی نورونها و سيناپس هارا تغيير می دهد.هنگامی که عملکرد نورون يا سيناپسی توسط مواد مخدر تغيير کرد از آن پس آن نورون يا سيناپس به طور طبيعی به کار خود ادامه نمی دهد مگر با بودن موادمخدر.
شخص با مصرف پی در پی مواد مخدر به آن معتاد می شود و بدن او نسبت به آن ماده مخدر عادت می کند.شخص معتاد بايد با گذشت زمان مقدار ماده مخدر مصرفی اش را افزايش داده تا نياز بدنش تامين شود.نيکوتين ماده ای اعتياد آور است که در برگهای گياه تنباکو يافت می شود.اين ماده بسيار سمی است و حدود60 ميلی گرم از آن برای انسان مرگ آور است. نيکوتين سريعا وارد جريان خون شده و در بدن به گردش در می آيد.عملکرد نيکوتين در مغز شبيه به عملکرد انتقال دهنده عصبی استيل کولين است.
نيکوتين به دليل شباهت ساختاری با استيل کولين به محلهای مخصوصی در سلول عصبی که به طور طبيعی محل ها گيرنده های استيل کولين هستند متصل می شوند.اين جايگاهها از مراکز کنترل مغز هستند که بسياری از فعاليت های مغزی را کنترل می کنند.اتصال نيکوتين به سلولهای عصبی موجب تغييرات بسياری می شود پس از مدتی بدن فرد سيگاری تنها در حضور نيکوتين به جای استيل کولين به طور طبيعی کار می کند و در حضور حذف نيکوتين حالت طبيعی بدن مختل می شود.هنگام بدست آمدن اين حالت تنها راه برگشت بدن به حالت طبيعی کشيدن سيگار است.در اينجا است که می گوييم فرد سيگاری معتاد به کشيدن سيگار است.
داروهای روان گردان نوعی مواد مخدرند که در تسکين درد و القای خواب نقش بسزايی دارند. بسياری از اين مواد از گياهان تيره خشخاش به دست می آيند. مواد مخدری که از ترياک استخراج می شوند شامل: مورفين، هروئين و کدئين هستند. پزشکان برای تسکين درد بيماران گاه کدئين تجويز می کنند. مورفين نيز يکی از موثرترين تسکين دهنده های درد می باشد که امروزه در پزشکی مورد استفاده قرار می گيرد. گيرنده های درد محرکهايی که باعث درد می شوند را شناسايی می کنند.درد در بدن نقش اهميت زايی دارد درد به ما می گويد که يکی از بافتهای بدن ما زخمی و يا آسیب ديده شده است.وقتی عضوی آسيب ديده می شود از انتهای اعصاب آسيب ديده ی آن پيام هايی انتقال داده می شود که باعث احساس درد می شود.پيامهای عصبی حامل درد را به نخاع و سپس به مغز انتقال می دهند.پس از رسيدن پيام عصبی درد به طناب عصبی؛ پيام درد بوسيله گروهی از انتقال دهنده های عصبی به نام انکفالين ها سرکوب می شوند.زمانی که انکفالين ها به نورونهای نخاع می پيوندند از انتقال پيام به مغز جلو گيری می کنند .مواد مخدر عملکردی مشابه به انکفالين ها دارند و به گيرنده های پروتئينی درد در طناب عصبی می پيوندند و از انتقال پيام درد به مغز و احساس درد جلوگيری می کنند.
- مشروبات الکلي
-با نوشيدن مشروبات الکلي ، الکل بسرعت در معده و روده جذب شده و با انحلال در آب پلاسما وارد جريان خون مي شود. الکل چند مرکز را در مغز تحت تاثير قرار مي دهد. اين مراکز به ترتيب اثر عبارتند از :
1- بافت خاکستري که بزرگترين قسمت مغز است.سلولهاي اين بافت ، اطلاعات حسي شما را پردازش مي کند، فرآيند تفکر و هوشياري شما را به عهده دارد و آغازگر بيشتر حرکات ماهيچه اي شماست.
الکل در اين بخش ، کار مراکز رفتارهاي بازدارنده (نه نوروترانسميترهاي بازدارنده) را مختل مي کند. در اين صورت شخص پر حرف مي شود ، اعتماد به نفس بيشتري احساس مي کند و ديگر چندان به قوانين بازدارنده اجتماعي پايبند نيست.
پردازش اطلاعات حسي را کند مي کند در نتيجه شخص در حسهاي پنجگانه خود دچار مشکلاتي مانند تاري ديد، کاهش شنوايي ، بي حسي پوست و غيره مي شود و آستانه درد نيز در او بالا مي رود (درد را کمتر حس مي کند) فرآيندهاي فکري را متوقف مي کند و اين باعث مي شود شخص نتواند بخوبي قضاوت يا فکر کند.
2- دستگاه ليمبيک که احساسات و حافظه را کنترل مي کند. وقتي الکل بر اين بخش اثر مي گذارد شخص دچار احساسات اغراق آميز (مانند خشم ، پرخاش ، تهاجم) و ضعف حافظه مي شود.
3- مخچه که حرکت ماهيچه هاي بدن را هماهنگ مي کند. به زبان ساده ، مخچه با اثرگذاري بر سيگنال هاي حرکتي ماهيچه ها، دقيق و بي نقص بودن حرکات را کنترل مي کند و مانع لرزش اعضا يا ناشيانه بودن و بروز اشتباه در حرکات مي شود. با تاثير الکل بر اين بخش ، حرکات ماهيچه اي ناهماهنگ خواهد شد. علاوه بر هماهنگي حرکات ارادي ، مخچه هماهنگي حرکات ظريف موردنياز براي حفظ تعادل را نيز به عهده دارد؛ بنابراين با رسيدن الکل به مخچه ، شخص تعادل خود را براحتي از دست مي دهد. تلوتلو خوردن آدم مست به همين علت است.
4- بصل النخاع يا ساقه مغز. تمامي اعمال غيرارادي بدن مانند تنفس ، تپش قلب ، دما و هشياري را کنترل مي کند. وقتي الکل به مراکز بالايي بصل النخاع مي رسد به شخص احساس خواب آلودگي دست مي دهد که با افزايش BAC ممکن است به بيهوشي بينجامد. اگر BAC به قدري زياد شود که بتواند بر اين فعاليت ها اثربگذارد شخص ممکن است به کندي نفس بکشد يا فشار خون و دماي بدن افت کند و در نهايت به کاهش و توقف اين علايم حياتي و مرگ بينجامد
منبع : روزنامه شرق
من كاملا با صحبتهاي آقاي مسعود 66 موافقم
از نظر اسلام مشروبات الكلي به اين خاطر حرام است كه مردانگي و انصاف و مروت فرد را نابود مي كند، شراب است كه شراب خوار را وادار بر جسارت بر نزديكان و اقوام و خويشان و خون ريزي و زنا مي نمايد حتي از زناي با محارم ايمن نمي توان بود او پس از مستي اين كار را بي توجه انجام مي دهد و خلاصه شراب وادار كننده به هر نوع شر و اعمال ضد انساني است .
از اينها گذشته دچار عوارض پزشكي نظير : سكته ،فلج،ديوانگي، رعشه ، درد زبان، لب و دندان و همينطور سبب ضيق نفس وخفقان و يرقان می شود. دهليزهاي قلب را منبسط وحلق رامتورم مي سازد و باعث گرفتگي صدا مي شود. امراض كليه اي و كبدي و جلدي، امراض عصبي ازقبيل؛ تكان خوردن سر، لرزش دست، لكنت زبان، سستي كمر، بي خوابي، بي ارادگي، بي غيرتي، بي ميلي به غذا، فراموشي، بي طاقتي، كم خوني، ضعف استخوان و... مي شود.