مهست جووووووووووونیییییییییییی ی کجایی؟ مگه نگفتی داستانت رو نوشتی و میخوای بیای اینجا بذاریش، چرا دیگه نیومدی؟
Printable View
مهست جووووووووووونیییییییییییی ی کجایی؟ مگه نگفتی داستانت رو نوشتی و میخوای بیای اینجا بذاریش، چرا دیگه نیومدی؟
وای عزیزم بهت تبریک میگم به خاطر قلم روان وگیرایی که داری
دوست دارم زودتر بقیشو بخونم
موفق باشی
مرسی .نقل قول:
دوستم میدونن که سر من واقعا شلوغه .
شاید هر 2 ماه یکبار اینجا سر بزنم.
قسمت دوم رو نوشتم فقط باید بذارمش اینجا.
اگه وقتم اجازه بده.
ممنونم گلم.:40:
مرسی از وقتی که گذاشتین.نقل قول:
بقیه داستان حاضره ولی فرصت نکردم یه نگاه بندازم و بذارمش اینجا.
زندگیه همه آدمها شبیه همه و لی وقتی داستان میشه و کلمه هایی روی کاغذ .میبینی که دنیاها و برداشتهای متفاوتی از گذران عمرشون دارن.
من همیشه میگم آدمها هر کدوم یه جور بزرگ میشن.و معمولا با یه حادثه و اتفاق به خودشون میان.
و از روند عادی زندگی به در میشن تا یاد بگیرن که برای چی اومدن و قراره چی یاد بگیرن.
حالا میبینی که من یاد میگیرم عشق و دوست داشتن واقعی یعنی چی و به کجاها میرسونه منو.
به امید روزهای روشن برای همه اونایی که تنهان ...
:11: