-
کشور شناسی/ قبرس
قبرس با مساحتی در حدود ۹۲۵۱ کیلومتر مربع سومین جزیرهٔ بزرگ در دریای مدیترانه بعد از سیسیل (Sicily) و ساردنی (Sardinia) میباشد.
موقعیت خاص جغرافیائی قبرس در طول تاریخ باعث شده است تا توجه کشورهای اطراف را به خود جلب نماید ، طبق شواهد تاریخی اولین قومی که وارد جزیره شدند قایقرانان فینیقی بودند که از این جزیره جهت تجارت و بهرهبرداری معادن استفاده کردند ، در سالهای بعد از آن نیز کشورهای قدرتمند منطقه مانند مصر ، ایران ، روم و سوریه از این جزیره جهت مقاصد خود سود بردند.
جمهوری قبرس در تاریخ ۱۶ آگوست ۱۹۶۰ به استقلال رسید. در آن تاریخ قانوناساسی بهوسیلهٔ آخرین فرماندار مستعمرهٔ قبرس سِر هاف فوت (Sir Hugh Foot) ، کنسول یونان کریستوبلوس (Kiristo Bulus) ، کنسول ترکیه تورل (Turel) و ماکاریوس از طرف جامعهٔ یونانینشین و دکتر فاضل کاتچوک از طرف جامعهٔ ترکنشین قبرس به امضاء رسید. وجود امضاءکنندگان نتیجهٔ این حقیقت بود که قانوناساسی منبعث از ارادهٔ داوطلبانهٔ مردم نبوده ، بلکه در پی معاهدهٔ زوریخ بود که بین یونان و ترکیه به امضاء رسیده بود.
منبع
آفتاب
-
جغرافيا
جغرافیای طبیعی
جغرافیای انسانی
جغرافیای سیاسی
----------------
جغرافیای طبیعی
موقعیت و وسعت
گیاهان طبیعی
آب و هوا
شهرها و بنادر مهم قبرس (Main Ports of Cyprus)
ناهمواریها
موقعیت و وسعت
قبرس با مساحتى در حدود ۹۲۵۱ کيلومتر مربع سومين جزيرهٔ بزرگ در درياى مديترانه بعد از سيسيل (Sicily) و ساردنى (Sardinia) مىباشد، طول جزيره از غرب به شرق در طولانىترين قسمت آن ۲۴۰ کيلومتر و حداکثر عرض آن از شمال به جنوب حدود ۱۰۰ کيلومتر مربع مىباشد. اين جزيره در شمال شرقى درياى مديترانه واقع شده است. قبرس در حد فاصل ۳۸۰ کيلومترى شمال مصر، ۱۰۵ کيلومترى غرب سوريه و ۷۵ کيلومترى جنوب ترکيه قرار دارد. يونان با مسافتى در حدود ۸۰۰ کيلومترى قبرس واقع شده است و نزديکترين جزاير يونانى کارپاتوس (Carpathos) و رودوس (Rhodos) در ۳۸۰ کيلومترى غرب جزيره واقع هستند. قبرس از لحاظ موقعيت جغرافيائى در ۳۳ درجهٔ شرقى گرينويچ و ۳۵ درجهٔ شمال خط استوا قرار گرفته است.
گياهان طبيعى
قبرس داراى گياهان طبيعى متنوعى مىباشد. علاوه بر وجود گلها و گياهان زيبائى که در مناطق مختلف قبرس از قبيل درههاى کايرنيا و يا ترودوس وجود دارد، ما در قبرس مىتوانيم انواع گوناگونى از درختان مختلف را نيز ببنيم. قبرس همچنين از نظر تنوع پرندگان و حيوانات از نقاط قابل توجه در جهان مىباشد زيرا بهعلت موقعيتى که اين جزيره دارد همواره بهعنوان محل توقف هزاران نوع مختلف پرندگان مهاجرى که به سرزمينهاى جنوبى مهاجرت مىنمايند مورد استفاده قرار مىگيرد، قبرس همچنين بهعنوان زيستگاه طبيعى مناسبى براى انواع حيوانات دريائى که در خشکى نيز زندگى مىکنند مورد استفاده قرار مىگيرد.
آب و هوا
قبرس داراى آب و هواى مديترانهاى مىباشد و در ماههاى ژوئن تا سپتامبر داراى هواى گرم مىباشد و از ماه نوامبر تا مارس داراى باد و باران قابل توجه مىباشد و فصول بهار و پائيز نيز در ماههاى اکتبر، آوريل و مه بهصورت کوتاهى وجود دارند. قبرس در طول زمستان متأثر از بادهاى غربى و جنوبى درياى مديترانه و در تابستان متأثر از بادهائى است که از سمت شمال مىوزند. بنابراين اين جزيره با توجه به موقعيت جغرافيائى خود کاملاً متأثر از اين جريانات هوائى مىباشد. تمام قسمتهاى قبرس داراى آفتاب مىباشند و در مرکز جلگه و قسمتهاى شرقى جزيره آفتاب بيشترى مىتابد و جزيرهٔ قبرس در طول سال به مدت ۶ ماه آب و هواى تابستانى دارد. اختلاف درجهٔ حرارت ميان نواحى ساحلى و داخلى در بين روز و فصول چشمگير است.
شهرها و بنادر مهم قبرس (Main Ports of Cyprus)
بنادر مهم در بخش يونانىنشين قبرس عبارتند از: ليماسول (Limassol)، لارناکا (Larnaka) و پافوس (Paphos) و در قسمت ترکنشين قبرس بنادر مهم عبارتند از: فاماگوستا و کايرنيا (Kyrenia).
شهرهاى مهم در جزيرهٔ قبرس عبارتند از: نيکوزيا - (پايتخت)، فاماگوستا، کايرنيا، پافوس، لارناکا و ليماسول.
ناهمواريها
رشتهکوههاى جنوب و جنوب غربى ترودوس (Troodos)
اين رشتهکوه در مرکز جنوب قبرس قرار گرفته است و بلندترين قسمت آن در حدود ۱۹۵۲ متر در کوه المپوس (Olympus) مىرسد. چند رود از کوههاى ترودوس به سمت دريا در جريان هستند و درههاى عميق در اين ناحيه منظرهٔ زيبائى را بهوجود آوردهاند.
رشتهکوههاى شمالى کايرنيا (Kyrenia)
اين رشتهکوه در طول باريکهٔ ساحلى در شمال قبرس امتداد دارد و اين رشتهکوه در بلندترين قسمت به ۱۰۲۴ متر در قلهٔ کيپارياسونو مىرسد. اين رشتهکوه با وجود درههاى متعدد محيط بسيار زيبائى دارد.
جلگهٔ مرکزى مسااوريا (Messaoria)
جلگهٔ مرکزى بين رشتهکوههاى شمال و جنوبى واقع شده است و سطح آن از دريا پستتر است. اين جلگه توسط رودهاى جارى از رشتهکوههاى پيرامون در شمال و جنوب بهره مىبرد.
سرزمينهاى ساحلى
قبرس تقريباً توسط درههاى ساحلى احاطه شده است، در شمال درههائى با سواحل نامنظم باريک و در جنوب و غرب درههاى متعدد و در شرق درههاى فاماگوستا (Famagusta) واقع شدهاند و همگى مستعد کشاورزى مىباشند. خط ساحلى در شمال بهصورت مضرس و صخرهاى مىباشد و در جنوب نيز خليجهاى متعدد کوچک شنى وجود دارند، مناطق مختلف قبرس پوشيده از درختان زيتون مىباشد، کوههاى شمالى عمدتاً آهکى مىباشند و در جنوب درختان کاج، بلوط، سرو و سدر در رشتهکوه ترودوس بهصورت وسيعى وجود دارند و قلهٔ المپوس با ارتفاعى در حدود ۱۹۵۲ متر بالاتر از سطح دريا مىباشد. جلگهٔ حاصلخيز مسااوريا در مرکز قبرس قرار گرفته است. تمام مناطق قابل کشت در قبرس در حدود ۴۳۰،۰۰۰ هکتار و يا ۸/۴۶% کل جزيره مىباشد. کل مناطق جنگلى ۱۷۳۵ کيلومتر مربع و يا ۷۴/۱۸% کل جزيره مىباشد. قبرس داراى دو درياچهٔ نمک مىباشد که يکى از اين درياچههاى نمک، مصرف خوراکى دارد، از کل مناطق قابل کشت تقريباً ۲۱% آبيارى مىشوند.
محصولات مهم قبرس عبارتند از: گندم، جو، انواع سبزيجات، سيبزمينى و مرکبات. درخت زيتون در هر کجا يافت مىشود، تاکستانها مناطق بزرگى را در جنوب و جنوب غربى کوههاى ترددوس در بر گرفتهاند. در درههاى اين منطقه درختان ميوهدار مختلفى يافت مىشوند، اکثر محصولات صادراتى قبرس را اقلامى چون سيبزميني، مرکبات، سبزيجات و ميوهها تشکيل مىدهند.
-
جغرافياى انسانى
مهاجرت
اقوام و نژادها و روابط آنها
زبان و خط
جمعیت و ترکیب و پراکندگی آن (Population)
مهاجرت
مهاجرت در قبرس عمدتاً بهواسطهٔ اختلافهاى قومى و مذهبى بين ساکنان يونانى و ترک جزيره صورت گرفته است و عمدهترين رقم انتقال جمعيت در جزيره مربوط به سال ۱۹۷۴ مىباشد که بهدنبال تجاوز ترکيه حدود ۲۰۰ هزار نفر از مردم يونانىنشين قبرس مجبور به ترک محل سکونت خود شدند و متقابلاً ترکهاى ساکن در بخش جنوبى نيز به بخش شمالى جزيره مهاجرت کردند. در حال حاضر مهاجرت عمدتاً بهصورت گسيل دانشجو به کشورهاى همسايه و اروپائى جهت ادامهٔ تحصيل و يا بهصورت ورود کارگران ترکيهاى به بخش ترکنشين قبرس مىباشد که اين افراد جهت انجام کار وارد جزيره شده و نهايتاً در آن ساکن مىگردند.
اقوام و نژادها و روابط آنها
کشور قبرس از نظر نژادى به دو گروه عمدهٔ يونانىنژاد و ترکنژاد تقسيم مىگردد که يونانىها (شامل مسيحيان: ارتدوکس، کاتوليک، ارامنه، مارونىها و يهوديان) ۸۰ درصد کل جمعيت و ترکنژادهاى مسلمان قبرس نزديک به ۲۰ درصد کل جمعيت قبرس را شامل مىشوند.
زبان و خط
طبق مواد يک تا سه قانوناساسى ۱۹۶۰ زبان و خط رسمى قبرس يونانى و ترکى مىباشد و هر کدام از يونانى و ترکنژادهاى ساکن قبرس آزادى کامل جهت استفاده و بهکار بردن زبان خود را دارد. لازم به ذکر مىباشد که زبان انگليسى بهعنوان زبان دوم در هر دو جامعه داراى کاربرد عملى فراوانى مىباشد.
جمعيت و ترکيب و پراکندگى آن (Population)
قبرس بهعنوان سومين جزيرهٔ بزرگ درياى مديترانه (Mediterraean Sea) داراى جمعيتى در حدود ۷۰۷،۴۴۰ نفر مىباشد که ۸۰ درصد آن را يونانىها که شامل مسيحيان ارتدوکس، ارامنه (Aramenians)، مارونىها (Maronites)، کاتوليکها و يهوديان مىباشند تشکيل مىدهند و نزديک به ۲۰ درصد را مسلمانان ترک تشکيل مىدهند. البته منابع ترکيه درصد جمعيت يونانىنژاد را ۷۴ درصد و جمعيت ترکنژاد قبرس را ۲۶ درصد اعلام نمودهاند.
رشد جمعيت در قبرس به حدود ۱% مىرسد و بهصورت تقريبى پيشبينى شده بود که قبرس در سال ۲۰۰۰ جمعيتى حدود ۷۷۵ هزار نفر داشته است.
رشد جمعيت
ميانگين رشد سالانهٔ جمعيت يک درصد مىباشد و نسبت به سالهاى قبل داراى کاهش قابل توجهى بوده است. ترکيب سنى جمعيت قبرس در حال حاضر به شکل زير مىباشد.
جدول ترکيب سنى جمعيت قبرس
مردان زنان
سن درصد جمعيتى سن درصد جمعيتى
۷۰ و به بالا %۳/۲ ۷۰ و به بالا %۳/۹
۶۰ تا ۶۹ سال ۳/۳ ۶۰ تا ۶۹ سال %۳/۸
۵۰ تا ۵۹ سال %۴/۱ ۵۰ تا ۵۹ سال %۴/۶
۴۰ تا ۴۹ سال %۵/۵ ۴۰ تا ۴۹ سال %۵/۸
۳۰ تا ۳۹ سال %۷/۴ ۳۰ تا ۳۹ سال %۷/۴
۲۰ تا ۲۹ سال %۹/۱ ۲۰ تا ۲۹ سال %۸/۶
۱۰ تا ۱۹ سال %۷/۹ ۱۰ تا ۱۹ سال %۷/۶
تولد تا ۹ سال %۹/۲ تولد تا ۹ سال %۸/۶
ميانگين عمر زنان در قبرس ۷۸ سال و ميانگين عمر مردان در قبرس ۷۲ سال مىباشد.
سابقهٔ تاريخى تشکيل جمعيت
اولين سابقهٔ تاريخى تشکيل جمعيت در جزيره به ۷۰۰۰ سال قبل از ميلاد بازمىگردد. شواهد تاريخى و مدارک باستانشناسى نشان مىدهد که در اين زمان ساکنان جزيره که عمدتاً از مهاجران فينيقى بودند در امتداد خط ساحل شمالى و جنوب شرقى جزيره سکنى گزيدند. روستاهاى شمال ماهيگيران و در ديگر نقاط دهقانان و شکارچيان را در خود داشته است. به روايت باستانشناسان تمدن اين قوم که خانههاى آنها از خشت بوده تا حدود هزار سال باقى مانده و بعد از آن با محو تمدن آنان، جزيره تا ۱۵۰۰ سال بعد خالى از سکنه بوده است. پس از آن تاريخ مهاجرين جديد از کشورهاى همجوار وارد جزيره گشته و در امتداد خط سواحل شمالى و جنوبى ساکن مىگردند. با ورود اين افراد دوران تمدن عصر (پارينه) آغاز گرديده است و مردم اين دوره با صنعت سفالگري، کشاورزي، شکار و ماهيگيرى آشنا بودهاند. در سالهاى ۲۳۰۰ تا ۲۵۰۰ قبل از ميلاد پناهندگان آناتولى با خود هنر و صنعت سفالگرى و فلز را به ارمغان آورند و در اين زمان در جزيره مس کشف و صادر مىگرديده است و به برکت کشف مس جزيره تا سال ۱۶۵۰ قبل از ميلاد داراى توسعه و رونق زيادى بوده است.
از سال ۱۲۳۰ پيش از ميلاد يونانىها وارد جزيره شدند و تمدن خود را در جزيره گستراندند. در سالهاى بعد از آن نيز جزيرهٔ قبرس شاهد حکومتهاى مختلفى از جانب کشورهاى قدرتمند عصر خود بوده است وليکن بعد از گسترش تمدن و مذهب يونانىها، تمدن و فرهنگ مردم قبرس با آن عجين شد و هجوم فرهنگهاى مختلف باعث از ميان رفتن آن نگرديد.
مشخصات جمعيتى در قبرس
نيکوزيا با جمعيتى در حدود ۱۷۰،۰۰۰ نفر بهعنوان پايتخت قبرس مطرح مىباشد و حدوداً در مرکز جزيره واقع شده است، شهر نيکوزيا از لحاظ اهميت تاريخى و باستانشناسى داراى اهميت فراوان مىباشد و به همين سبب هر ساله هزاران توريست از اين شهر بازديد بهعمل مىآورند. نيکوزيا بهصورت مرکز تجارى نيز موقعيت ممتازى را دارد.
دومين شهر بزرگ ليماسول است که در قسمت جنوب قبرس واقع شده است و حدوداً ۱۳۵،۰۰۰ نفر جمعيت دارد. اين شهر يکى از بنادر تجارى مهم قبرس است. ليماسول بهعنوان مرکز صنعتى و تفريحگاه مشهور توريستى مطرح مىباشد.
لارناکا در جنوب شرقى جزيره واقع شده است و جمعيت ساکن آن در حدود ۶۰،۰۰۰ نفر مىباشد و بهعنوان دومين بندر تجارى و تفريحگاه توريستى بهشمار مىرود، پالايشگاه نفت قبرس در شمال و فرودگاه بينالمللى لارناکا در جنوب اين شهر در امتداد ساحل واقع شده است.
پافوس در قسمت جنوب غربى با جمعيتى در حدود ۳۰،۰۰۰ نفر بهعنوان پيشرفتهترين مرکز توريستى قبرس بهشمار مىرود و دومين فرودگاه بينالمللى و بندر معروف ماهيگيرى قبرس در اين شهر واقع شده است.
کايرنيا يکى ديگر از شهرهاى مهم جزيره محسوب مىشود که در بخش ترکنشين قرار دارد و يکى از تفريحگاهها و مراکز عمدهٔ توريستى قبرس بهشمار مىرود، شهرهاى مورفو (مهمترين منطقهٔ کشاورزى جزيره) و لفکوشا و قيزيل يورت و فاماگوستا نيز در بخش ترکنشين واقع شدهاند.
در سال ۱۹۷۴ بهدنبال تجاوز ترکيه و اشغال شمال قبرس روند توازن جمعيتى در قبرس بر هم خورد و در حال حاضر نزديک به ۲۹،۰۰۰ نفر از سربازان ترکيه (مقامات يونانى تعداد اين افراد را ۳۵،۰۰۰ نفر اعلام کردهاند) و ۸۰،۰۰۰ نفر از مردم ترکيه که جوياى کار مىباشند افزون بر اين جمعيت بخش ترکنشين در آن قسمت سکونت دارند، در نتيجه حدوداً در برابر هر ترک ساکن قبرس يک مهاجر ترک وجود دارد.
-
جغرافياى سياسى
اهمیت استراتژیک کشور در منطقه
نقش عوامل جغرافیائی
اهميت استراتژيک کشور در منطقه
موقعيت خاص جغرافيائى قبرس در طول تاريخ باعث شده است تا توجه کشورهاى اطراف را به خود جلب نمايد، طبق شواهد تاريخى اولين قومى که وارد جزيره شدند قايقرانان فينيقى بودند که از اين جزيره جهت تجارت و بهرهبردارى معادن استفاده کردند، در سالهاى بعد از آن نيز کشورهاى قدرتمند منطقه مانند مصر، ايران، روم و سوريه از اين جزيره جهت مقاصد خود سود بردند.
از زمان تسلط انگلستان بر اين جزيره بهدنبال وقوع حوادث مختلف در کشورهاى پيرامون و بعد از دو جنگ جهانى اهميت جزيره بيش از پيش نمودار گشت و وجود اختلاف دو جامعهٔ مسيحىنشين و مسلماننشين در قبرس باعث توجه دول اروپائى به اين جزيره شده است. بعد از اشغال بخش شمالى جزيره توسط ترکيه در سال ۱۹۷۴ مسئلهٔ قبرس وارد ابعاد جديدى گرديد، مسئلهاى که به يکى از معضلات منطقهٔ مديترانه تبديل شده است و بهعنوان عمدهترين مورد اختلاف بين ترکيه و يونان مطرح مىباشد. مسئلهٔ قبرس بهدليل ايجاد روياروئى بين دو عضو جنوب شرقى ناتو و جزيره بهدليل دارا بودن اهميت منطقهاى و بينالمللى از اهميت استراتژيک برخوردار مىباشد.
نقش عوامل جغرافيائى
قبرس در ۶۴ کيلومترى ترکيه و ۳۶۷ کيلومترى مصر و ۱۶۵ کيلومترى لبنان واقع شده است و براى تجارت به بنادر مهم اطراف خود داراى اهميت فوقالعادهاى مىباشد. همچنين کشورهائى که در اين منطقه با يکديگر داراى رابطهٔ سياسى نيستند مىتوانند از قبرس جهت مبادلات اقتصادى خود استفاده نمايند.
وجود دو جامعهٔ ترک و يونانى از عوامل ديگر جغرافيائى - انسانى مىباشد که بهدليل وجود اختلافات بين آنها جزيره عملاً به دو قسمت تقسيم و موقعيت و شرايط خاصى بدين ترتيب بهوجود آمده است. وضعيت آب و هوائى قبرس و داشتن سواحل طولانى و قابل استفاده بهخصوص در زمستانها که سراسر اروپا در سرما و طوفان است باعث هجوم توريستها به اين جزيره گرديده است.
وجود آب و هواى مناسب براى کشاورزى باعث شده است تا قبرس بهعنوان يکى از صادرکنندگان محصولات کشاورزى درآيد و همچنين نياز به مبادله براى ساير اقلامى که در آن کشور وجود ندارد بنادر آن را رونق بخشد.
-
تاريخ
قبل از میلاد مسیح
دوران پس از میلاد مسیح
-----------
قبل از ميلاد مسيح
موقعيت خاص جغرافيائى خاصى که قبرس در اين منطقه از جهان به خود اختصاص داده است، بررسى تاريخى اين جزيره را لازم مىنمايد. اين جزيره در طول تاريخ و در قرنهاى متوالى به مثابه جاى پائى براى کشورهاى قدرتمند منطقهاى و فرامنطقهاى بوده است.
اولين سوابق تاريخ تمدن در جزيره به ۷۰۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح بازمىگردد. شواهد و مدارک باستانشناسى نشان مىدهد که در اين تاريخ ساکنين جزيره در امتداد سواحل شمالى و جنوب شرقى جزيره زندگى مىکردند. ظاهراً اولين دسته افرادى که وارد جزيره شدهاند ماجراجويان شمال لبنان بودهاند که با قايقهاى کوچک دريا را طى نموده و به ساحل پا نهادند، در کنار اين افراد اهالى آناتولى نيز اقدام به مهاجرت به قبرس نمودهاند. بعدها بهعلت پيشامدهاى طبيعى آثار تمدن تا حدود ۱۵۰۰ سال از اين جزيره محو شد و بدين ترتيب جزيره خالى از سکنه گرديد و پس از آن تاريخ مهاجران جديدى از کشورهاى همجوار وارد جزيره گشته و در امتداد سواحل شمالى و جنوبى ساکن مىگردند. با ورود اين افراد دوران دوم تمدن عصر پارينه آغاز گرديده است. مردم اين دوره با صنعت سفالگرى آشنا بوده و حرفهٔ کشاورزي، شکار و ماهيگيرى داشتهاند، اين دوره از تمدن نيز در نتيجهٔ زلزلهاى که در حدود ۳۸۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح روى داد، نابود گرديد.
در سالهاى ۲۳۰۰ تا ۲۵۰۰ قبل از ميلاد، پناهندگان آناتولى با خود هنر و صنعت سفالگرى و فلز را به جزيره وارد نمودند و بهتدريج از سواحل به سوى نقاط مرکزى پراکنده شدند، در اين دوران مس در جزيره کشف و به خارج صادر مىگردد. در سالهاى ۱۹۰۰ تا ۱۶۵۰ قبل از ميلاد به برکت استخراج مس، سالهاى توسعه و رونق جزيره آغاز مىگردد. اما بهتدريج در همين زمان بهدليل وجود اختلافات داخلى بين اهالى صاحب صنعت و معدن شمال غربى جزيره با اهالى جنوب شرقى که عمدتاً به کشاورزى مشغول بودند باعث هرج و مرج داخل گرديد. در اين زمان که بهعلت تجارت با مصر بعضى از شهرها رونق فراوان يافتند و گروههائى از کشورهاى همجوار بهمنظور تجارت به اين شهرها وارد شدند و بهتدريج در آنها ساکن گرديدند.
از سال ۱۲۳۰ قبل از ميلاد يونانىها با حمله به جزاير اطراف و سواحل قبرس وارد اين جزيره شده و بهتدريج موفق مىشوند تا سال ۱۱۰۰ قبل از ميلاد تمدن و زبان خود را وارد قبرس نمايند. بنيانگذارى پادشاهى در قبرس توسط قهرمانان يونانى در جنگى ”ترويان - Troian“ توسط تئوکورس پسر آژاکس پادشاه يونان منتج به ايجاد شهرى به نام ”سالاميس - Salamis“ گرديد. وى شهرهائى مانند Paphos را بنا نهاد، گرچه در حدود سال ۱۰۷۵ قبل از ميلاد در اثر زلزله و متعاقب آن سيل، شهرهاى مهم ويران گرديد اما تمدن در جزيره از بين نرفت.
پس از سالهاى ۱۰۵۰ الگوى پادشاهى يونانى در شهرهاى مهم توسعه مىيابد و در اين دوره مظهر زيبائى Godess بهصورت مذهب عمده باقى مىماند. همچنين در اين دوره فلز از قبرس به يونان صادر مىگرديد و اختلاط تمدن يونان و قبرس از اين دوران آغاز مىشود.
ورود دستجاتى از اهالى فينيقيه در سال ۹۰۰ قبل از ميلاد به جزيره باعث ورود مذهب شرق به اين جزيره مىگردد اما بهعلت اختلاف عميق مذهب يونان و قبرس، مذهب شرق تأثيرى نمىگذارد و تمدن و مذهب يونان همچنان در قبرس باقى مىماند.
در پايان قرن هشتم پيش از ميلاد تا سال ۶۶۹ به دنبال هجوم آشوريان به قبرس اين جزيره به يکى از مستعمرات آشوريان مبدل مىشود و پس از سقوط آشوريان، قبرس تا حدود يک قرن حيات پر رونقى را سپرى مىکند. در سال ۵۷۰ قبل از ميلاد پادشاه مصر به قبرس حمله کرده و آن را تحت سيطرهٔ خود درآورد، در اين زمان به دنبال روياروئى با تمدن مصر و ادامهٔ ارتباط تجارى جزيرهٔ قبرس با يونان، قبرس تمدن و هويت خود را بيش از پيش حفظ مىنمايد. از سال ۵۴۵ قبل از ميلاد که ايران قبرس را از چنگ مصر درآورد تا دو قرن بعد قبرس تحت سيطرهٔ حکومت ايران قرار داشت و به رغم کوششها و مبارزات فراوان، مردم قبرس راه به جائى نبردند و تنها در زمان اختلافات بين ايران و اسکندر مقدونى بود که قبرسىها متوجه شدند جهت رهائى از سلطهٔ ايران بايد از اسکندر حمايت نمايند و در نتيجه درسال ۳۳۲ قبل از ميلاد کشتىهاى زيادى توسط اسکندر به سمت قبرس روانه شدند. به رغم رهائى مردم قبرس از سلطهٔ ايران اقتدار و پادشاهى پادشاهان قبرس از ميان رفت و آنها کاملاً تحت نفوذ و سيطرهٔ يونان درآمدند و سکهٔ اسکندر در جزيره رايج شد.
بعد از مرگ اسکندر در سال ۳۲۳ اختلافات داخلى آغاز شد و نهايتاً قبرس تحت سلطهٔ مصر درآمد و مصريان حدود دو قرن بر جزيره فرمان راندند و بعد رومىها قبرس را جزو قلمرو خود کردند و بالاخره در سال ۸۵ قبل از ميلاد قبرس قسمتى از استان سيسيل روم گرديد (رومىها در آن زمان الههٔ عشق و زيبائى(Aphrodite) را مىپرستيدند). در ۱۵ سال قبل از ميلاد مسيح و ۷۶ سال پس از ميلاد حضرت مسيح زلزله دوبار جزيره را ويران نمود که با کمکهاى فوقالعادهٔ امپراتور روم مجدداً بازسازى گرديد.
-
دوران پس از ميلاد مسيح
حضور انگلیس در جزیره
----------
با ظهور حضرت عيسى، مسيحيت به جزيره راه مىيابد. در سال ۱۱۶-۱۱۵ ميلادى در نتيجهٔ شورش يهوديان در مصر و فلسطين و قبرس، فاجعهاى رخ مىدهد و يهوديان در سالاميس (قبرس) ۲۰۰ هزار نفر ساکنين غير يهودى را قتلعام نمودند و روميان در پاسخ يهوديان را از قبرس اخراج کردند، وقوع دو زلزله در سالهى ۳۳۲ و ۳۴۲ ميلادى شهرهاى مهم را ويران کرد و بدين ترتيب عصر تازهاى در تاريخ قبرس آغاز گرديد.
تا قرن هفتم ميلادى اتفاق خاصى روى نمىدهد و در اين قرن سپاه مسلمانان مديترانهٔ شرقى را مورد حمله قرار مىدهد و بدينترتيب قبرس از اين حمله مصون نمىماند و به تصرف مسلمين درمىآيد. اعراب مسلمان پس از تحميل خراج ساليانه و به اين شرط که جزيره بهصورت پايگاه روم درنيايد جزيره را ترک مىکنند، در سال ۶۵۳ ميلادى اعراب به بهانهٔ اينکه قبرس بىطرف باقى نمانده است به جزيره حمله مىکنند و در نتيجه خراج افزايش مىيابد، اين اشغال ۳۰ سال به طول انجاميد.
پس از شکست اعراب در تسخير قسطنطنيه، در نتيجه قراردادى که بين امپراتور روم و اعراب به امضاء رسيد اوضاع قبرس تا حدودى بهتر شد و قرار شد درآمد جزيره بين اين دو تقسيم شود و هيچيک از آن بهعنوان پايگاه استفاده نکند و هيچ نيروئى در آنجا نداشته باشند. بدينترتيب جزيرهٔ قبرس بهمدت سه قرن (قرون ۸ ،۹ و ۱۰) سالهاى آرامى را پشت سر گذاشت. در طول اين مدت يونان و اعراب از بنادر جزيره استفادهٔ مشترک مىنمودند و دو راه دريائى يکى به سوى يونان و ديگرى به سوى سوريه از قبرس امتداد مىيافت.
با سقوط کرت و سيسيل در سال ۹۶۵ نيفروس فوکاس امپراتور يونان اعراب را از جزيره بيرون راند، در نتيجه مسلمانان جزيره را ترک کردند ولى مردم قبرس به رغم رهائى از پرداخت خراج به مسلمانان مجبور به پرداخت خراج کمرشکنى به امپراتور يونان گرديدند. در طول قرن دوازدهم تجارت در جزيره گسترش يافت ولى در سالهاى ۱۱۵۶ تا ۱۱۵۸ بهدنبال حملهٔ شاهزادهٔ فرانسوي، وقوع زلزلهٔ شديد و حملهٔ مصريان اوضاع قبرس وخيم گرديد.
با سقوط Acre قبرس به پايگاهى براى مسيحيت در شرق مديترانه تبديل گرديد و بهمدت دو قرن و نيم اين وضعيت ادامه يافت، در اين دوران تجارت رونق يافت و بندر فاماگوستا فعال شد و سبک زندگى فرانسوى مورد تقليد مردم قبرس قرار گرفت. در سال ۱۴۵۳ با سقوط قسطنطنيه توسط ترکها به حکومت هزار سالهٔ بيزانتين پايان داده شد و به دنبال تحولاتى که در جزيرهٔ قبرس به وقوع پيوست در سال ۱۴۸۹ پرچم ونيز در جزيره به احتزاز درآمد. ونيزىها به مدت ۸۰ سال بر قبرس حاکم بودند. آنها از ترس ترکها به ساختن خطوط دفاعى پرداختند و در اين راه از بهترين مهندسين خود بهره گرفتند، آنها ديوار دفاعى بر دور شهر نيکوزيا ساختند که هنوز هم در نيکوزيا پا برجاست. با توجه به اين مطلب که در آن زمان از نظر جغرافيائى ترکها از سه طرف جزيره را دربر داشتند اقدامات ونيزىها جهت رفع خطر بسيار اندک جلوه مىنمايد.
سلطان سليم در سال ۱۵۷۰ فرمان حمله به جزيرهٔ قبرس را صادر نمود و بدينترتيب قبرس به اشغال ترکها درآمد و ”لالا مصطفى پاشا “(La La Mostafa Pasha) بهعنوان اولين حکمران عثمانيه معرفى شد. قبرس بهمدت سه قرن (۱۸۷۸-۱۵۷۱) تحت سلطهٔ ترکها قرار داشت و در اوايل تسلط ترکها، حدود ۲۰ هزار نفر را از آناتوليا به قبرس آوردند، در آن هنگام جمعيت يونانىها حدود ۸۵ هزار نفر بود.
بهدنبال تسلط ترکها بر جزيره و ستم امپراتورى عثمانى در جهت اخذ ماليات شورشهاى فراوانى از طرف مردم صورت گرفت که همگى سرکوب گرديد و در اين زمان کليسا بهعنوان ”رأس ملت“ لقب گرفته بود.
حضور انگليس در جزيره
حضور انگليس در قبرس بهدنبال افول قدرت عثمانى اتفاق افتاد. در دوران معاصر احساس خطر غرب از شوروى نيز مزيد علت گرديد تا قبرس همچنان اهميت استراتژيک خود را براى آمريکا - انگليس و متحدان آن حفظ نمايد.
هنگام درگيرى روسيه و عثمانى در سال ۱۸۷۷ انگليس از ترس سقوط قسطنطنيه و نفوذ روسيه پس از جلب رضايت عثمانىها نيروهاى خود را وارد قبرس نمود. متعاقب اين توافق در سال ۱۸۷۸ در يک مراسم آرام پرچم انگليس بر فراز جزيره به احتزاز درآمد، بدين ترتيب قبرس براى مدت ۸۲ سال يعنى تا سال ۱۹۶۰ (اعطاء استقلال) بهصورت يکى از مستعمرات بريتانيا درآمد. اين حضور طولانى انگليس باعث گرديد که فرهنگ انگليسي، سيستم ادارى و زبان جزيره بهنحو بارزى تحت تأثير قرار بگيرد، بهطورىکه در حال حاضر هنوز سيستم ادارى دوران استعمار پابرجاست و زبان انگليس زبان دوم بعد از زبانهاى يونانى و ترکى مىباشد و هنوز قسمتى از خاک قبرس (۹۹ مايل مربع) در اختيار انگليس بوده و بر آن حاکميت تام دارد.
ضمن قراردادى که انگليس و دولت عثمانى آن را امضاء کردند و به قرارداد قبرس معروف شد، تصريح شد که انگليس در قبال حمايت عثمانى درخواست واگذارى قبرس را نموده تا پس از استقرار نيروهاى انگليسى از آنها براى حمايت از قفقاز و فرات استفاده شود.
چهار سال بعد از ورود انگليسىها (۱۸۸۲) دولت بريتانيا قانوناساسى قبرس را وضع نمود. بر طبق اين قانون کميسر عالى انگليس به کمک شورائى مرکب از ۶ مقام انگليسى بهعلاوهٔ يک شوراى قانونگذارى مرکب از ۱۲ نفر (۹ يونانى و ۳ ترک) ادارهٔ کشور را بهعهده گرفت. يونانىهاى قبرسى ”آرزوى اتحاد با يونان Enosis“ را در سر مىپروراندند، در سال ۱۹۱۴ به دنبال وقوع جنگ اول جهاني، انگليس قبرس را ضميمهٔ کشور خود نمود. در سال ۱۹۱۵ انگليس اعلام کرد که اگر يونان از حمايت آلمان، اتريش و ترکيه (عثماني) دست بکشد حاضر است تا قبرس را به يونان واگذار نمايد. با عدم پذيرش يونان آرزونى الحاق به يونان توسط يوناننژادهاى قبرسى به فراموشى سپرده شد.
انگليس در سال ۱۹۲۵ قبرس را رسماً بهعنوان يکى از مستعمرات خود اعلام نمود و کميسر عالى خود را بهعنوان فرماندار معرفى نمود. بعد از انقلاب يونان و با هدايت جامعهٔ ارتدوکس يونانىزبان قبرس، مردم مکرراً درخواست الحاق به يونان را نمودند ولى در اين راه از طرف فرمانداران انگليسى قدمى برداشته نشد. اولين دهههاى قرن بيستم به آرامى و صلح مىگذشت. در سال ۱۹۳۱ حزب سياسى جديدى به نام ”اتحاديهٔ راديکال ملي“ پا به عرصهٔ وجود گذاشت، اين حزب آرزوى اتحاد با يونان ”Enosis“ را در سر مىپروراند. بهدنبال شورشى که متعاقب آن کاخ فرمانداران به آتش کشانده شد نقطهٔ عطفى در تاريخ قبرس آغاز گرديد. شورش بهشدت سرکوب و قانوناساسى لغو و سياستمداران متنفذ قبرسى تبعيد شدند، احزاب سياسى ملغى و برافراشتن پرچم يونان ممنوع گرديد. تنها بعد از جنگ جهانى دوم بود که به مناسبت خدماتى که قبرسىها در کنار انگليسىها در جنگ داشتند برخى آزادىها به آنها داده شد، برخى احزاب اجازهٔ فعاليت يافتند و انگليسىها نسبت به موضوع اتحاد با يونان موضعگيرى شديدى از خود نشان ندادند.
سياست پس از جنگ انگليس بهويژه سياست دولت کارگر انگليس در سال ۱۹۴۵ اعطاء برخى خودمختارىها به مستعمرات بود در همين سال دولت بريتانيا آزادى انتخابات شوراى قانونگذارى و برنامهٔ دهسالهٔ توسعه را در برنامهٔ کار خود در قبرس قرار داد. معهذا اين اقدامات در نظر قبرسىها کافى نبود. اسقف لئون يتوس (Archbishop Leon Yetus) با مطرح کردن ”Enosis“ فقط ”Enosis“ باب رهبرى کليسا در تعقيب و تحقق اين آرزو را گشود. در انتخابات ژانويه ۱۹۵۰ که توسط کليسا سازماندهى شد براى اولينبار زنان نيز در رأىگيرى شرکت نمودند و بيش از ۹۵ درصد از شرکتکنندگان به آرزوى الحاق به يونان رأى مثبت دادند و بهدنبال آن اسقف Kition با نام ماکاريوس سوم بهعنوان اسقف جديد قبرس تعيين گرديد، در اوايل سال ۱۹۵۵ بدون مقدمه و ناگهانى مبارزه براى تحقق Enosis آغاز گرديد و بحران جزيره را دربر گرفت. بهدنبال اين وقايع ماکاريوس تبعيد شد. وى در سال بعد آزاد شد ولى اجازه نداشت به جزيره بيايد، ترکيه خواستار اين بود که در صورت ترک قبرس، انگليس جزيره را به ترکيه واگذار نمايد و يا حداقل جزيره به دو بخش ترک و يونانىنشين تقسيم گردد و هر بخش تحت اختيار جامعه موردنظر قرار گيرد. قبرسىها تا ۱۴ سال پس از اعطاء استقلال که ترکيه عملاً نيروهاى خود را وارد بخش شمالى کرد هيچگاه اين تهديدات ترکيه را جدى نمىگرفتند.
در هر حال در فوريهٔ ۱۹۵۹ مذاکرات پيرامون قبرس منتج به توافق معروف ”موافقتنامهٔ زوريخ “ (Zurich Agreement) و نهايتاً استقلال جمهورى قبرس گرديد و اين موافقتنامه به امضاء دولتين انگليس، يونان و ترکيه رسيد و بدينسان قبرسىها متوجه شدند که حقيقت زندگى در کنار ترکنژادها را بايد بپذيرند.
بر طبق همين توافق حدود ۹۹ مايل مربع از خاک قبرس در اختيار نيروهاى انگليسى قرار گرفت و در حال حاضر نيز انگليس بر اين قسمت حاکميت تام دارد.
-
فرهنگ
اوضاع فرهنگی
ادیان و مذاهب (Religion)
اوضاع اجتماعی
اوضاع آموزشی
رسانههای گروهی
-----------
اوضاع فرهنگى1
مؤسسات فرهنگی خارجی
تعطیلات و اعیاد رسمی در بخش ...
آثار مهم فرهنگی و تاریخی (Museums & ...
ساعات کار و تعطیلات رسمی
تعطیلات و اعیاد در بخش ترکنشین قبرس
مراکز فرهنگی
از حدود ۳۰۰۰ سال پيش که يونانىها براى اولينبار وارد جزيرهٔ قبرس شدند و در طول ساليان متمادى فرهنگ و تمدن خود را وارد اين جزيره کردند تا به امروز، همبستگى و علائق بين مردم قبرس و يونان و اختلاط عميق بين مذاهب قبرس و يونان ادامه يافته و تحولات بيشمارى که در اين جزيره واقع شده، نتوانسته است اين پيوند مستحکم فرهنگى و مذهبى را بين دو جامعهٔ قبرس و يونان کاهش دهد و آن را متزلزل نمايد.
تنها در قرن ۱۶ ميلادى در زمان امپراتورى سلطان سليم عثمانى (Sultan Selim II) بود که به سبب ورود ۲۰،۰۰۰ سکنه آناتولى به قبرس بافت جمعيتى جزيره داراى تغييراتى گرديد و جزيرهٔ قبرس از آن زمان تا کنون شاهد دو بافت جمعيتى متفاوت از لحاظ فرهنگي، دينى و انديشه گرديد. قرن ۱۹ نيز آغاز دوران تسلط انگلستان بر جزيرهٔ قبرس بود و در اين زمان مردم يونانىنشين جزيره همواره علاقهٔ خود نسبت به پيوستن و اتحاد با يونان را مدنظر داشتند و در ادامهٔ اين روند در سال ۱۹۳۱ جزب راديکال ملى که بهدنبال تحقق انوسيس (آرزوى اتحاد با يونان) بود شکل گرفت، گرچه اين حرکت و حرکتهاى بعدى بهدليل مغايرت با منافع بريتانيا هرگز رنگ واقعيت به خود نگرفت وليکن انديشهٔ اتحاد با يونان هيچگاه از خاطر مردم يونانىنشين جزيره محو شدند.
به لحاظ فرهنگي، مردم يونانىنشين قبرس متأثر از فرهنگ کشور يونان و مردم ترکنشين قبرس متأثر از فرهنگ کشور ترکيه بودهاند و همواره فرهنگ و الگوهاى زندگى دو کشور يونان و ترکيه نفوذ بهسزائى بر نحوهٔ زندگى و عقايد مردم ساکن جزيره داشته است و مىتوان اذعان نمود که قبرس فرهنگ مستقلى از فرهنگ دو کشور يونان و ترکيه ندارد.
مؤسسات فرهنگى خارجى
- مرکز فرهنگى آمريکا (American Centre).
- مرکز فرهنگى شوراى انگليسى (British Council).
- مرکز فرهنگى فرانسه (French Cultural Centre).
- مؤسسهٔ گوته (Goethe Institute).
- مرکز فرهنگى روسيه (Russian Culthral Center).
- مرکز فرهنگى بلغارستان (Bulgarian Cultural Centre).
ساعات کار و تعطيلات رسمى
سال رسمى قبرس سال ميلادى مىباشد و بنابراين روزهاى شنبه و يکشنبه در اين کشور تعطيل و روزهاى دوشنبه تا جمعه روزهاى کارى مىباشند. کار روزانه از ساعت ۹ آغاز و تا ۵ عصر ادامه دارد، در بخش ترکنشين قبرس نيز به تبعيت از کشور ترکيه سال ميلادى ملاک مىباشد.
تعطيلات و اعياد رسمى در بخش يونانىنشين قبرس
اول ژانويه (روز اول سال نو)، ششم ژانويه (عيد تعميد)، نهم مارس (دوشنبهٔ سبز)، ۲۵ مارس (روز استقلال يونان)، اول آوريل (سالگرد مبارزات آزادىبخش قبرس)، ۲۴ آوريل (جمعهٔ خوب)، ۲۷ آوريل (عيد پاک)، اول ماه مه (روز کارگر)، ۱۵ آگوست (روز جشن صعود حضرت مريم به آسمان)، اول اکتبر (روز استقلال قبرس)، ۲۵ دسامبر (روز کريسمس) و ۲۶ دسامبر (روز هديه - روز بعد از کريسمس).
تعطيلات و اعياد در بخش ترکنشين قبرس
اول ژانويه (روز اول سال نو)، ۲۳ آوريل (روز کودکان)، اول ماه مه (روز کارگر)، ۱۹ ماه مه (روز ورزش و جوانان)، ۲۰ ژولاى (روز صلح و آزادي)، اول آگوست (روز مقاومت)، ۳۰ آگوست (روز پيروزي)، ۲۹ اکتبر (روز ملى ترکيه)، ۱۵ نوامبر (روز استقلال)، ۲۵ دسامبر (روز کريسمس)، روزهائى که طبق سال هجرى - قمرى حساب مىشود (عيد قربان به مدت ۴ روز و روز تولد حضرت رسول اکرم (ص) به مدت يک روز تعطيل مىباشد).
آثار مهم فرهنگى و تاريخى (Museums & Historical Sites)
باستان شناسى
بخش باستانشناسى قبرس مسئول کشف، نگهداري، حمايت و برآورد ميراث فرهنگى جمهورى قبرس مىباشد. اين بخش فعاليتهاى آثار باستاني، نگهدارى و حمايت از آثار باستانى و آموزش عمومى را بهعهده دارد.
بخش باستانشناسى در خصوص فعاليتهاى خود تاکنون چندين جزوه چاپ کرده است که هم براى عموم مردم و هم براى کارشناسان باستانشناسى جهان داراى اهميت مىباشد، مطالعه و تحقيق اين مسئله را روشن ساخته است که سابقهٔ تاريخ تمدن در قبرس به حدود ۷۰۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح باز مىگردد.
اشيائى مانند آثار دستي، سراميک، مسائل مذهبى و هنرهاى بهجا مانده از ۱۹۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح در موزههاى قبرس يافت مىشوند، اين اعتقاد وجود دارد که ميراث فرهنگى يک کشور است که به آن ارزش و اعتبار مىبخشد. يک موزهٔ آثار باستانى در نيکوزيا وجود دارد که به موزهٔ قبرس معروف شده است و مجموعههاى تاريخى و باستانى غنى و عالى دارد، البته در تمام شهرها و مخصوصاً ليماسول و پافوس مجموعههاى جالب توجهى گردآورى شدهاند. اين موزهها براى همهٔ مردم باز هستند و کتابهاى راهنماى ارزانقيمتى در خصوص آثار باستانى و موزههاى قبرس به چاپ رسيده است.
هر از چندگاه آثار باستانى قبرس جهت شرکت در نمايشگاههاى خارج از کشور در آمريکا، يونان و ديگر کشورهاى اروپائى به آن کشورها منتقل مىگردد. آثار باستانى موجود در قبرس موضوعات خوبى جهت مطالعات علمى هستند. دو مجموعهٔ واقع در پافوس و ليماسول بهعنوان ميراث فرهنگى جهانى در ليست يونسکو آمدهاند.
موزهها و مراکز تاريخى
نيکوزيا
اين شهر در مرکز جزيره واقع شده است و از لحاظ جلب توريست موقعيت بسيار خوبى را دارا است. قدمت تاريخى اين شهر به دوران کشف برنز باز مىگردد و از قرن يازدهم ميلادى اين شهر بهعنوان پايتخت مطرح بوده است. در مرکز شهر تعدادى ديوارهاى بهجا مانده از بناهاى متعلق به قرن ۱۶ موجود مىباشد و اطراف آن را شهر جديد نيکوزيا در بر گرفته است که با ساختمانها و مراکز مدرن امروزى فضاى جالب توجهى را بهوجود آورده است. اين شهر داراى موزهها، کليساها و مراکز قديمى مىباشد که داراى ارزش فرهنگى زيادى است.
- موزهٔ قبرس آثار و اشياء دوران روم شرقى (Cyprus Museum).
- موزهٔ بيزاتيوم يا روم شرقى و نمايشگاههاى هنرى دورهٔ قرن ۹ تا ۱۸ (Byzantine Museum and Art Galleries).
- موزهٔ هنرهاى محلى قرن ۱۹ و ۲۰ (Folk Art).
- موزهٔ مبارزهٔ ملي، اسناد مربوط به مبارزات سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۹ (National Struggle Museum).
- موزهٔ بيزاتيوم يا روم شرقى و نمايشگاههاى هنرى دورهٔ قرن ۹ تا ۱۸ (Byzantine Museum and Art Galleries).
- موزهٔ هنرهاى محلى قرن ۱۹ و ۲۰ (Folk Art).
- موزهٔ مبارزهٔ ملي، اسناد مربوط به مبارزات سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۹ (National Struggle Museum).
- آييوس آيونيس که در سال ۱۶۶۲ ساخته شده است (Ayios Ioonnis Cathedral).
- مرکز کليساى ارتدوکس قبرس که به سبک کليساهاى روم شرقى در سال ۱۹۶۰ ساخته شده است (Archbishopric).
- خانهٔ بهجا مانده از قرن ۱۸ (House of Hadjigeorgakis Kornessios).
- دروازه فاماگوستا که در حال حضار بهصورت موزه درآمده است (Famagusta Gate).
- قديمىترين کليساى متعلق به دوران امپراتورى روم شرقى که در سال ۱۴۵۰ ساخته شده است (Chrysaliniotissa Church).
- مسجدى که در سال ۱۵۷۱ ساخته شده است (Omeriyeh Mosque).
- بزرگترين کليساى مورد استفاده در سال ۱۸۷۲ (Phaneromeni Church).
- اين کليسا در سال ۱۶۹۰ به دستور گرمانيوس دوم ساخته شد (Tripiotis).
- موزهاى که در آن هنرهاى متعلق به سالهاى ۱۹۸۰-۱۹۳۰ نگهدارى مىشود (State Collection of Contemporary).
- کليسائى که در سال ۱۸۹۳ ساخته شده است و محل سکونت انگليسىها بوده است (Anglican Cathedral Church).
- مرکز تئاتر که تا ۲۰۰۰ نفر گنجايش دارد (Municipul Theatre).
- محل ارائه و نمايش هنرهاى دستى (Cyprus Handicraft Service).
اين موزه تنها موزهٔ تاريخى نيکوزيا در دورههاى مختلف بوده است (Levention- Municipal Museum of Nicosia).
ليماسول
شهر ليماسول يکى از مراکز مهم تجارى و توريستى قبرس مىباشد، در روستاهاى مجاور شهر مناطق بسيار زيبائى وجود دارد، هتلهاى بزرگ و رستورانهاى مجهز و مراسمهاى سنتى از ويژگىهاى اين مرکز توريستى مىباشند:
- موزهٔ ليماسول که در قرن ۱۴ ساخته شده است (Limassol Museum).
- موزهٔ بىنظيرى که شامل اشياء دوران نوسنگى تا دوران روميان مىباشد (Limassol Archaeological Museum).
- موزهٔ هنرهاى محلى قرن ۱۹ تا سالهاى اخير (Folk Art Museum).
- موزهٔ اشياء جنگى دوران قرن ۱۳ ميلادى (Kolossi Castle).
- بناى بهجا مانده از دو قرن قبل از ميلاد که جهت تئاتر استفاده مىشده است (Kourion Museum).
- محل پرستش آپولو از قرن هشتم قبل از ميلاد تا قرن چهارم قبل از ميلاد (Sanctuary of Apollo Hylates).
- بناى بهجا مانده از يکى از پرستشگاههاى قديمى (Amathus).
- بناى بهجا مانده از قرن ۱۲ (Ayios Georgios Alamanou Convent).
لارناکا
لارناکا توانسته ميراث فرهنگى قابل توجهى را در خود ذخيره نمايد:
- موزهٔ اشياء متعلق به دوران نوسنگى تا دورهٔ روميان (Larnaca Museum).
- موزهٔ اشياء متعلق سالهاى ۱۸۱۱ تا ۱۸۹۵ (Pierides).
- بناى بهجا مانده از قرن ۱۶ که در دوران تسلط انگلستان بر جزيره اين محل بهعنوان زندان مورد استفادهٔ آنها بوده است و در حال حاضر بهعنوان مرکز فرهنگى شهردارى لارناکا مورد استفاده قرار مىگيرد (Larnaca Fort).
- کليساى بهجا مانده از قرن نهم و نمونهٔ قابل توجه از معمارى عصر روم شرقى (Ayios Lazaros Church).
- يکى از مهمترين مراکز تاريخى که در قرن ۱۳ قبل از ميلاد ساخته شده و در ۱۲۰ سال قبل از ميلاد تعمير شده است (Kition).
پافوس
شهر پافوس بهعنوان ميراث فرهنگى در ليست يونسکو آمده است و سابقهٔ تاريخى اين شهر به هزاران سال پيش باز مىگردد و در همهٔ زمانها مورد توجه توريستها بوده است و در اين شهر مراکز تاريخى و جالب توجهى وجود دارد.
- موزهٔ پافوس که اشياء متعلق به دوران نوسنگى در اينجا نگهدارى مىشود (Paphos Museum).
- موزهٔ بيزاتيوم شامل اشياء دورهٔ روم شرقى (Byzantine).
- موزهٔ شخصى شامل اشياء دوران نوسنگى (Ethnographical Museum).
- منطقهٔ وسيعى از قبور متعلق به قرن ۴ قبل از ميلاد (Tombs of the kings).
- موزهٔ شامل اشياء قرن سوم ميلادى (The Mosaics of Paphos).
- موزهٔ پافوس شامل اشياء متعلق به روم شرقى از قرن ۱۳ تا ۱۵۷۰ (Paphos Castle Kato Paphos).
منطقهٔ فاماگوستا
در مناطق تحت کنترل دولت تعدادى مناطق و بناهاى تاريخى بهجا مانده از دوران قديم وجود دارد که عبارتند از:
- روستاى بهجا مانده با ۶۰۰ سال قدمت که مرکز توريستى است (Ayia Napa).
- منطقهٔ فرينيا که کليساهاى جالبى دارد و شامل اشياء قرن پانزدهم است (Dherinia).
- بناى سوتيرا که در قرن ۱۲ ساخته شده است (Sotira).
- کليساى بهجا مانده از قرن شانزدهم (Liopetri).
-
اوضاع فرهنگى (۲)
مراکز فرهنگى
وزارت آموزش و پرورش مسئول سازماندهى و اجراء سياستهاى فرهنگى دولت از طريق سرويسهاى فرهنگى مىباشد. اصطلاح ”سياست فرهنگى - Cultural Policy“ شامل ديدگاهها و نقش دولت در تمام جنبههاى فعاليتهاى فرهنگى و آموزشى مىباشد. سياست فرهنگى وزارت آموزش و پرورش قبرس از مارس سال ۱۹۶۸ به اجراء درآمد، به همين خاطر نيز مؤسسات مختلفى به مرور زمان بهوجود آمدند.
حوزهٔ مسئوليتهاى مراکز فرهنگى
ادبيات (Literature)
- جوايز ادبى وزارت آموزش و پرورش: اينها شامل بورسهاى تحصيلى سالانه در رشتههاى شعر، داستان، تحقيقات و نمايش مىباشد.
- جوايز ادبيات کودکان: مؤسسهاى است که هر ۶ ماه يکبار جوايزى را به کتابهاى چاپ شدهٔ ادبى کودکان اختصاص مىدهد.
- جوايز نويسندگان جوان: هر ساله با هدف چاپ داستانهاى کوتاه و شعر به نويسندگان زير ۲۷ سال جوايزى را اعطاء مىنمايند.
افزون بر اينها، وزارت آموزش و پرورش ساليانه به حدود ۷۰ مؤسسهٔ فرهنگى کمکهاى مالى مىنمايد.
نمايشگاههاى کتاب (Book Fairs)
هر ساله حدود ۲۰۰ جلد کتاب توسط نويسندگان قبرس جهت حمايت از ادبيات کشور خريدارى و به کتابخانهها و دانشگاهها اهداء مىشود. سرويس فرهنگى همچنين نمايشگاههاى کتاب را در داخل و خارج از قبرس جهت تشويق نويسندگان برگزار مىنمايد.
انتشارات (Pubications)
خدمات فرهنگى کتابهائى را چاپ و در خصوص امور فرهنگى و ادبيات، طبق برنامههاى زير مطالعاتى را انجام مىدهد:
- انتشارات سرويس فرهنگى
- اشعار محلى قبرس
- ادبيات يونانى در قبرس
- نويسندگان جوان قبرس
مجلهٔ انگليسىزبان قبرس امروز تمام فعاليتهاى فرهنگى در قبرس را بهطور ماهانه منتشر مىنمايد.
کنفرانسهاى فرهنگى - سخنرانىها (Cultural Conferences - Lectures)
سخنرانىها در خصوص مسائل و موضوعات فرهنگى هر ساله با شرکت سخنرانان قبرسى و خارجى ترتيب داده مىشود.
خانهٔ ادبيات و هنر (Ltoves of the Letters and the Arts)
مجامع زير مؤسسههاى فرهنگى و ادبى در قبرس هستند: جامعهٔ ملى نويسندگان يونانى قبرس، جامعهٔ کتابخانههاى کودکان و نوجوانان قبرس، خانهٔ روشنفکران نيکوزيا، خانهٔ قلم قبرس، جامعهٔ مؤلفان قبرس، اتحاديهٔ ادبيات حرفهاى قبرس، مؤسسهٔ بينالمللى تئاتر (شاخهٔ قبرس)، اتحاديهٔ هنرپيشگان قبرس، جامعهٔ نويسندگان تئاتر قبرس و اتحاديهٔ موزيسينهاى قبرس.
کتابخانهها (Libraries)
- کتابخانههاى توريستى: ۵ اتحاديه وجود دارند که در ۲۳۰ منطقهٔ قبرس به جمعيتى در حدود ۱۷۵،۰۰۰ نفر سرويس مىدهند و تعداد کتابها در اين کتابخانهها به ۳۲ هزار جلد مىرسد.
- کتابخانههاى منطقهاى: نزديک به ۱۰۲ کتابخانهٔ منطقهاى توسط سرويسهاى فرهنگى در قبرس برپا شده است.
موزيک (Music)
- ارکسترها: ارکستر جوانان کشور و ارکستر کشور هر دو بهوسيلهٔ سرويس فرهنگى تأسيس شدهاند. آنها هر ساله از ۲۰ تا ۲۸ کنسرت برگزار مىنمايند.
- ديگر موضوعات موزيکال: کنسرتهائى نيز بهوسيلهٔ سرويس فرهنگى با هميارى مراکز فرهنگى خارجى ترتيب داده مىشوند. همچنين سمينارهاى متعددى در خصوص موضوعات و مسائل موسيقى بهوسيلهٔ سرويس فرهنگى برگزار مىگردد.
رقص (Dance)
گروههاى رقص خارجى بهوسيلهٔ سرويس فرهنگى به قبرس دعوت مىشوند، گروه رقص قبرس سمينارهائى را در خصوص رقص ترتيب مىدهد و گروههائى را در اين خصوص جهت اجراء برنامه به کشورهاى خارجى مىفرستد.
هنر - موضوعات هنرى (Art)
هر ساله تعدادى از کارهاى انجام شده توسط هنرمندان قبرس بهوسيلهٔ کميتهٔ ويژهاى خريدارى و براى غنى ساختن کلکسيون هنرى کشور نگهدارى مىشود. توسط سرويس فرهنگى در اين خصوص نمايشگاههائى ترتيب داده مىشود که آثار هنرى موجود در قبرس در آن نمايشگاهها بهمعرض تماشا درمىآيند. معمولاً در اينگونه نمايشگاهها هنرمندان کشورهاى ديگر نيز شرکت مىکنند.
فرهنگ محلى (Folkculture)
هر ساله در اين خصوص نمايشگاههائى در داخل و خارج از قبرس برگزار مىگردد.
سينما (Cinema)
بهعلت کمى جمعيت جزيره، براى قبرس صرف نمىکند تا صنعت فيلمسازى محلى داشته باشد. گرچه اخيراً تلاشهائى در اين خصوص با کمک کميتهٔ مشورتى که در خصوص سينما تشکيل شده بود صورت گرفته است. فيلمهاى خوبى توسط CY.B.C (شبکهٔ راديو و تلويزيون قبرس) توليد شدهاند که عمدتاً جنبهٔ تاريخى دارند، اين فيلمها توانستهاند در فستيوالها جايزههائى را بهخود اختصاص دهند. سرويس فرهنگى در اين زمينه جهت تشويق صنعت فيلمسازى در قبرس بهوسيلهٔ خريدن فيلم توليدکنندگان آن را حمايت مىنمايد و به جامعهٔ فيلمسازان کمکهاى مالى مىنمايد. سرويس فرهنگى چندبار هفتهٔ فيلم نيز ترتيب داده است.
دانشگاه آزاد (Open Universities)
حداقل هر ساله حدود ۱۱۰ سخنرانى در دانشگاههاى آزاد نيکوزيا، ليماسول، لارناکا، پافوس و مناطق ديگر صورت مىپذيرد. سخنرانان قبرسى به يونان و لندن نيز جهت انجام سخنرانى دعوت مىشوند.
معاهدات فرهنگى (Cultural Treaties)
سرويس فرهنگى مسئول اجراء ۲۱ معاهدهاى است که در خصوص مسائل فرهنگى با ديگر کشورها منعقد شده است، سرويس فرهنگى در خصوص مسائل فرهنگى با يونسکو و شوراى اروپا نيز همکارى دارد.
تئاتر (Theatre)
سازمان تئاتر قبرس (Thoc) در سال ۱۹۷۱ تأسيس شد و هدف آن ارتقاء هنر تئاتر در قبرس است. اين سازمان همچنين به بالا بردن معلومات هنرمندان و فعاليتهاى فرهنگى مبادرت مىورزد و رابطهٔ خوبى با ديگر کشورها در اين زمينه دارد. سابقهٔ تئاتر در قبرس به سالهاى دور باز مىگردد، بعد از استقلال قبرس در سال ۱۹۶۰ تلاش زيادى جهت سازماندهى تئاتر صورت گرفت و بالاخره در سال ۱۹۶۹ با همکارى CY.B.C، سازمان تئاتر قبرس بهوجود مىآيد. ايجاد سازمان تئاتر قبرس يکى از تلاشهاى جدى دولت قبرس در جهت احياء تئاتر کشور و فرهنگ تئاتر در قبرس بود.
سازمان تئاتر قبرس در دو زمينهٔ کلى فعاليت مىنمايد. انجام و اجراء تئاتر کودکان و براى عموم مردم. سازمان تئاتر قبرس برنامههائى را در خارج از قبرس و در فستيوالهاى بينالمللى انجام داده است. سازمان تئاتر قبرس بهوسيلهٔ ۹ عضو که توسط شوراى وزيران به مدت ۳ سال انتخاب شدهاند فعاليت مىنمايند.
-
اديان و مذاهب (Religion)
نفوذ ادیان در اوضاع سیاسی و فرهنگی جامعه
روابط پیرامون ادیان و مذاهب مختلف با یکدیگر
آداب و سنن مذهب و میزان پایبندی مردم به آن
تشکیلات مذهبی
تاریخچهٔ رشد هر یک از ادیان و مذاهب
نفوذ اديان در اوضاع سياسى و فرهنگى جامعه
جامعهٔ ارتدوکس يونانىزبان قبرس در سالهاى قبل از انقلاب يونان در خارج از آن کشور همواره خواستار اتحاد با يونان بوده است و رهبران کليساى ارتدوکس رهبرى سياسى - مذهبى مردم را بر عهده داشتند. بعدها اسقف لئون با مطرح کردن انوسيس باب رهبرى کليسا در تعقيب و تحقق اين آرزو را گشود و بدين ترتيب از سالهاى قبل از استقلال رهبران مذهبى يونانى نفوذ زيادى بر جامعهٔ يونانىنشين قبرس بهدست آوردند.
از سال ۱۹۷۴ که جزيرهٔ قبرس عملاً به دو بخش تقسيم شده است، قسمت شمالى مسلماننشين مستقيماً تحت نفوذ ترکيه قرار گرفته است. البته واضح است که حمايت ترکيه از مسلمانان جزيره بهعلت مسلمان بودن آنان نبوده و بلکه ناشى از سياست پانترکيسم (Pan Turkisme) و ادعاى آن کشور مبنى بر حمايت از اقليتهاى ترک در جهان مىباشد، در هر صورت وضعيت اسلام در بخش شمالى قبرس بهتر از وضعيت اسلام در ترکيه نمىباشد.
روابط پيرامون اديان و مذاهب مختلف با يکديگر
نزديک به ۸۰ درصد مردم جزيره که يونانىنشين و پيرو کليساى ارتدوکس مسيحيت مىباشند شامل ارامنه، مارونىها، کاتوليکها و يهوديان هستند و نزديک به ۲۰ درصد از مردم نيز پيرو دين اسلام مىباشند. در هر بخش رهبران يونانى و ترک سعى کردهاند جهت تشخّص اجتماعى بيشتر، موارد اختلاف را جلوهٔ بيشترى دهند و از آن به سود سياستهاى ملىگرايانهٔ خود استفاده نمايند. گرچه دو جامعهٔ مسيحى و مسلماننشين طى قرون متمادى با مسالمت در کنار هم زندگى کردهاند ولى در طى دهههاى اخير به دنبال اعلام سياست الحاق به يونان توسط يونانىنشينها و سياست ترکيه در گسترش توسعهٔ خود در جزيره اختلافات بين اين دو جامعه از ابعاد تازهاى برخوردار شده است.
آداب و سنن مذهب و ميزان پايبندى مردم به آن
در بخش يونانىنشين با توجه به نفوذ فوقالعادهٔ مذهب در امور حکومت و در سازمانهاى مختلف جامعه، نفوذ مذهب به وضوح به چشم مىخورد. وليکن در بخش ترکنشين به رغم مسلمان بودن مردم جامعه با توجه به سياست لائيک ترکيه و تأثير مستقيم آن بر اين بخش از جزيره مىتوان گفت که ميزان پايبندى مردم به آداب و سنن اسلامى ضعيف و کمرنگ است و تنها در شکل صورى به اعمال حج و اعياد اسلامى و نماز جلوهگر مىباشد. حجاب در بخش مسلماننشين اجبارى نيست و در نتيجه بسيارى از زنان آن را رعايت نمىکنند. بهطور کلى به نماز و روزه اهميت داده مىشود و براى عيد فطر ۴ روز تعطيل مىکنند. گروههاى مسلمان در التزام خود به انجام امور مذهبى متفاوت هستند، تشکيلات خاص مذهبى در دو بخش يونانى و ترکنشين قبرس وجود ندارد و بيشتر امور بهخصوص در بخش شمالى توسط دولت اجراء و اعمال مىگردد.
تشکيلات مذهبى
کليساى ارتدوکس قبرس در سال ۴۵ بعد از ميلاد تأسيس شد و بخش شرقى کليساى ارتدوکس مىباشد. کليسا بهطور مستقل عمل مىکند و رهبر آن توسط مردم انتخاب مىشود. کليساى ارتدوکس در قبرس از ۶ بخش زير تشکيل مىشود، در سال ۱۹۸۵ تعداد اعضاء کليساى ارتدوکس قبرس به حدود ۴۴۲،۰۰۰ نفر مىرسيد.
- اسقف اعظم (Archbishop of Nova Justiniana & All Cyprus)
- اسقف پافوس (Metropolitan of Paphos)
- اسقف کيتيوم (Metropolitan of Kitium)
- اسقف کايرنيا (Metropolitan of Kyrenia)
- اسقف ليماسول (Metropolitan of Limassol)
- اسقف مورفو (Metropolitan of Morphou)
اقليتهاى مذهبى ماروني، ارامنه، کاتوليکها و يهوديان نيز براى خود داراى کليساهاى متعددى مىباشند و اعمال مذهبى خود را در آنها اجراء مىنمايند. مسلمانان در بخش ترکنشين قبرس داراى مذهب حنفى مىباشند و رهبر مذهبى مردم مفتى است و در حال حاضر نيز مفتى قبرس (Mufti of Cyprus) احمد کمال ايليکتاچ (Ahmet Cemal Ilktac) مىباشد که در لفکوشا - Lefkosa (قسمت اشغالى نيکوزيا) سکونت دارد.
تاريخچهٔ رشد هر يک از اديان و مذاهب
اکثريت ۷۶ درصد مردم يونانىنشين جزيره از کليساى ارتدوکس پيروى مىنمايند و ترکهاى ساکن قبرس که ۲۰ درصد ساکنان جزيره را تشکيل مىدهند نيز مسلمان هستند.
اولين جملهٔ مسلمانان به قبرس در زمان پيامبر گرامى اسلام انجام گرفت، سپاهيان اسلام که ابوذر غفارى (Abuzar e Ghaffari) يار وفادار پيامبر اسلام نيز جزء آنان بود از طريق سواحل مصر و شام به سوى اين جزيره رهسپار شدند. گسترش اسلام در جزيره پيوسته اوج گرفت و مردم با آغوش باز آن را پذيرفتند به نحوى که دوازده هزار نفر از سربازان اسلام در آنجا اسکان داده شد، آنها اسلام را در جزيره رواج داده و مساجد را بنا کردند و از آنجا بهعنوان پايگاهى جهت گسترش اسلام در امپراتورى بيزانس (Bizance) استفاده نمودند.
قبرس تا سال ۱۱۹۱ ميلادى از تعرض مسيحيان مصون بود و در اين سال صليبىها به رهبرى ريچارد شيردل (Richard e Shir Del) قبرس را اشغال و طى جنگهاى صليبى از طريق اين جزيره به بيتالمقدس حمله نمودند.
تا سال ۱۵۷۱ ميلادى که عثمانىها جزيره را اشغال کردند، قبرس از کنترل امپراتورى اسلامى خارج بود. عثمانىهاى (Ottomanes) تا سال ۱۸۷۸ ميلادى بر جزيره حکومت کردند و طى سه قرن مزبور تعداد مسلمانان سه برابر مسيحيان جزيره گشت. در سال ۱۸۷۸ ديزرائلى (Dizeraili) نخستوزير يهودى انگلستان طى قراردادى عثمانىها را فريفته و در قبول تعهداتى جهت دفاع از عثمانى در مقابل روسيه، قبرس را تحت قيموميت انگلستان درآورد. انگلستان تا جنگ جهانى اول توانست با وارد آوردن فشار بر مسلمانان، آنها را وادار به مهاجرت به ترکيه بنمايد و از آن طرف موجب مهاجرت گستردهٔ يهوديان به جزيره شد، بهطورىکه تا سال ۱۹۳۰ شمار مسلمانان جزيره از سه چهارم به يک سوم کل جمعيت تقليل يافت.
در سال ۱۹۳۱ جنبش انوسيس -(Enosis) (آرزوى الحاق به يونان) در بين مسيحيان جزيره افزايش يافت، مخالفت انگلستان با انوسيس موجب تغيير سياست آن کشور در قبال مسلمانها گشت چرا که مسلمانان بهدليل ارتباط آنها با ترکيه و امکان وارد آمدن فشار بر آنها در صورت تحقق انوسيس با آن مخالف بودند.
پس از انتخاب ماکاريوس سوم (Makarios III) به رياست اسقفهاى جزيره طى سالهاى ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۸ که سازمان مقاومت ملى قبرس (ايوکا - National Organization of Cypriot Combatants) فعال بود، در اثر حملات آنها که داراى روحيهٔ ضد اسلامى نيز بودند چند صد نفر از مسلمانان کشته شده و سى و سه روستاى مسلماننشين که در ميان مناطق پرجمعيت مسيحىنشين واقع شده بود تخليه گرديد.
حمايت ترکيه از اقليت مسلمانان ترکنژاد باعث بهوجود آمدن پيوندهاى عميق بين آنها شده است و بعد از جنگ دوم جهانى بهدليل همسوئى سياست انگلستان، کشور ترکيه بهعنوان يکى از طرفهاى اصلى درگير در قبرس و بهعنوان کشور حافظ صلح در قبرس درآمده است (طبق معاهدات زوريخ و لندن - The London and Zurich Agreements سه کشور انگلستان، يونان و ترکيه حافظ صلح در قبرس هستند).
-
اوضاع اجتماعى
مهمترین مسائل و معضلات فرهنگی و اجتماعی
-------------------
يکى از ويژگىهاى مهم اجتماعى در قبرس حضور دو جامعهٔ ترک و يونانى با زبان و دين متفاوت مىباشد، اما با وجود افتراق موجود اين دو جامعه در طول زمان نسبتاً طولانى با مسالمت در کنار هم زيستهاند و درگيرىهاى قومى در طول چندين دههٔ اخير شدت يافته است. تماسهاى طولانى مردم اين دو جامعه باعث بهوجود آمدن تشابهات بسيار زيادى در بين آنها شده است.
بعد از وقايع سال ۱۹۶۳ و ۱۹۷۴ و با شدت گرفتن درگيرىهاى قومى و تمايل دو جامعه در تشخّص اجتماعي، تلاش مىشود وجوه تمايز فرهنگ و رسوم دو جامعه بيشتر مطرح گردد. عمدهترين وجوه تمايز دو جامعه در دين و قوميت آنها تجلى مىيابد و بدين ترتيب رهبران دو جامعه تلاش مىکنند با تحريک احساسات ملى و دينى مردم، وضعيت موجود در قبرس را توجيه نمايند.