Mass Effect Universe ، همه چيز در مورد مس افكت 1 و 2

M A S S .....E F F E C T .....U N I V E R S E beta

بهتر ميديدم اول با يكي از مديران هماهنگ كنم ولي به دليل عدم حضور ايشون و با توجه به تاپيكي مشابه در مورد بازي Resident Evil 5 كه توسط يك همكار زده شده فرض رو بر اين ميگيرم كه ايجاد اين تاپيك هم خلاف قوانين نيست . مهمترين دليل ايجاد اين تاپيك هم اين بود كه ميخوام مطالب رو بيشتر گسترش بدم ...
همچنين تو اين تاپيك ، هر بخش در يك پست جداگانه قرار داده خواهد شد تا هم از شلوغي زياد هر پست جلوگيري بشه و هم به دليل وجود فهرست در پست اول دسترسي به اونها هم آسون تر بشه . براي مثال مطالب مربوط به نژاد ها در يك پست ، مطالب مربوط به اصطلاحات در يك پست ديگر و داستان هر دو نسخه هم در پست هاي جداگانه ي ديگر ارسال خواهند شد .



فهرست مطالب :


نژاد ها

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4673003&postcount=2

---

شخصيت ها

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4673023&postcount=3

---

اصطلاحات

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4673036&postcount=4

---

داستان كامل Mass Effect 1

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4673063&postcount=5

---

داستان كامل Mass Effect 2

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4673063&postcount=6

---

داستان كامل Mass Effect 2 - Arrival DLC

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4673086&postcount=30

---

خط زماني

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4673469&postcount=7

---

كميك ها و كتاب ها

کد:

---

http://forum.p30world.com/showpost.php?p=5789057&postcount=8

---

چند نكته :

• لطفا از ارسال هرگونه پست بي هدفي كه باعث بر هم خوردن نظم تاپيك ميشود جدا خودداري كنيد .
• به دليل سنگيني متن ، از همه ي خوانندگان تقاضا ميشود در صورت مشاهده ي هر گونه عيب و ايراد و يا احيانا اشتباه در ترجمه ، بنده رو خبر كنيد تا هر چه سريع تر اصلاح شود . هر چند كل اين متن چند بار چك و ويرايش شده است!
• بخش هايي از اين راهنما هنوز كامل نشده اند . در روز هاي آينده ي قسمت هاي مشخص شده كامل و بخش هاي جديدي با ويرايش همين صفحه اضافه خواهند شد .
• طبيعتا اين متن حاوي Spoil هم در مورد نسخه ي اول و هم نسخه ي دوم است . حواستان باشد به شما هشدار داده شد!
• داستان قدم به قدم كامل و با جزئيات نسخه ي دوم ( مثل داستان نسخه ي اول كه ميبينيد ) هنوز در كل جهان نوشته نشده است ! به محض انتشار ترجمه خواهد شد .
• ممكن است توضيحات در مورد يك شخص ، نژاد و يا هر چيز ديگري در چند قسمت آمده باشد .
• ممكن است توضيحات بيشتري در مورد يك شخص ، نژاد و يا هر چيز ديگري در جريان داستات ذكر شده باشد .
• پيشنهاد ميشود اين پست را به صورت جداگانه باز كنيد تا تمام تصاوير به طور كامل باز شوند .
• حتي اگر فكر ميكنيد همه چيز را در مورد داستان اين بازي ميدانيد باز هم نكاتي در اين متن خواهيد يافت كه برايتان جالب است .
• كساني كه يك بار نسخه ي اول و يا دوم را بازي كرده باشند بهتر داستان را هضم خواهند كرد و ممكن است داستان براي كساني كه بازي را انجام نداده اند كمي گنگ به نظر برسد .
• كپي برداري از كل يا جزء اين مطلب آزاد است . هدف از اين ترجمه آشنايي هرچه بيشتر گيمرهاي محترم با افسانه ي Mass Effect است . با كپي كردن و گسترش اين متن در سايت ها و فروم هاي فارسي زبان ،حتي بدون ذكر منبع ، كمك شاياني در انجام اين هدف خواهيد كرد .
• كل اين متن تاكنون داراي بيش از 13788 كلمه ، 65987 حرف با احتساب فاصله ، 52215 حرف بدون احتساب فاصله ، 239 پاراگراف و 913 خط است !!

شروع :

در سال 2148 ، كاوشگران در مريخ بقايايي از يك تمدن قديمي حمل و نقل فضايي را كشف كردند . در دهه هاي بعد از آن ، اين ابزارهاي مرموز تكنولوژي هاي بسيار پيشرفته تري را معرفي كردند كه انتقال و نقل مكان بين دور افتاده ترين سيارات را هم ممكن ميساخت . اساس اين تكنولوژي خارق العاده نيرويي بود كه ميتوانست فضا و زمان را كنترل كند . آنها اين كشف را بزرگترين كشف تاريخ تمدن بشري ميدانستند و به آن

M A S S ....E F F E C T

ميگفتند .

منابع :


هيچ يك از بخشها ترجمه مستقيم از يك منبع نيست . براي مثال براي تهيه بخش Spectre در اصطلاحات ، بخشي از مطالب از ويكيپيداي مخصوص بازي ، بخشي از مطالب از ويكيپدياي اصلي ، بخشي از مطالب از Codex بازي و بخشي نيز از داستان و تجربه ي شخصي گرفته شده اند .

• wikipedia.org
• masseffect.wikia.com
• masseffect.bioware.com
• codex
• walkthrough by warfreak

نژادها :

Asari

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Asari اولين نژادي ميباشد كه Citadel را كشف كرد . زماني كه Salarian ها به Citadel رسيدند ، اين Asari بود كه پيشنهاد به وجود آمدن Council را به منظور حفظ آرامش در كهكشان داد . پس از ان تا به حال ، Asari همواره در نقش رئيس و مدير Council بوده است .
Asari نژاديست كه تمام مردم آن از جنس مونث هستند و توليد مثل در آنها نيز شبيه عمل Parthenogenesis ( تولد بچه بدون عمل لقاح ) ميباشد . سلسله اعصاب آنها موافق با تمام افراد هم از نژاد خود و حتي از نژاد هاي ديگر ميباشد . همچنين حاصل ازدواج يك Asari با هر نژاد ديگر باز هم Asari خواهد بود . بدين ترتيب به وجود امدن يك Asari چندان كار سختي نيست ! اين ويژگي آنها برايشان چندان خوش آيند نيست زيرا در نحوه ي برخورد افراد ديگر با انها اختلالاتي ايجاد كرده است و باعث شده ديگران فكر هاي بدي به خود راه دهند . هم در نسخه ي اول و هم در نسخه ي دوم اكثر رقاصه هاي كلوب ها از اين نژاد ميباشد !
Asari ميتواند بيشتر از 1000 سال زندگي كند كه سه مرحله دارد . در مرحله ي Maiden ( از بدو تولد تا 350 سالگي ) ، آنها بسيار بي قرار و تشنه ي كسب تجربه ها و دانش هاي جديد ميشوند . در مرحله ي Matron ( از 350 سالگي تا 700 سالگي ) ، آنها با كساني كه دوست دارند توليد مثل و زاد و ولد را شروع ميكنند . اين مرحله با آغاز مرحله ي Matriarch ( از 700 سالگي تا 1000 سالگي ) پايان مي يابد كه در اين مرحله آنها بيشتر نقش هاي رهبري و مشاوري را بر عهده ميگيرند .


Salarian

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دومين نژاد كه به Citadel پيوست اين نژاد بود . Salarian دوزيستان خون گرمي هستند كه فعاليت هاي بدني بسيار فعالي دارند ، آنها سريع فكر ميكنند ، بسيار سريع صحبت ميكنند و سريع حركت ميكنند . از ديد يك Salarian ديگر نژاد ها كند و كم هوش هستند . متاسفانه ، اين فعاليت هاي بيش از اندازه و سريع باعث شده است آنها طول عمر كوتاهي داشته باشند ، پيدا كردن يك Salarian با سن 40 كار سختيست ! آنها همچنين در طول شبانه روز 1 الي 2 ساعت ميخوابند .
Salarian ها در مورد پيشرفت توليد نژاد Krogan هاي اوليه نقش به سزايي داشته اند و هدفشان استفاده از آنها در جريان جنگهاي Rachni بوده است . آنها همچنين در قضيه ي بايواسلحه ي Genophage كه نژاد Turian ها از ان براي سركوب شورش Krogan ها استفاده كردند ، تاثير زيادي داشتند . به عبارت ديگر Salarian ها هم Krogan ها را پيشرفت دادند و هم بعدها عامل سركوب انها شدند .
Salarian به ظرفيت هاي رفتاري و نوع تفكر متفاوتشان مشهورند . اين ويژگي آنها را در تحقيقات و جاسوسي نيز خبره كرده است . آنها همواره در حال آزمايش و اختراع هستند . يك اصل نيز در مورد اين نژاد وجود دارد كه همگان ان را پذيرفته اند : " آنها هميشه بيشتر از ان چيزي كه وانمود ميكنند ، ميدانند "


Turian

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تقريبا 1200 سال پيش ، Turian ها براي ملحق شدن به Council دعوت شدند تا نقش ايجادكنندگان آرامش كهكشانها را تكميل كنند . Turian ها بيشترين كشتي هاي فضايي موجود در فضاي Citadel را دارا ميباشند و اكثريت ارتش Council را نيز در اختيار دارند .
بعد از مدتي كه منطقه ي انها گسترش يافت و تاثيرشان در جاهاي ديگر بالا رفت ، شروع كردند به تكيه بر دو نژاد ديگر ، انها از Salarian ها انتظار اطلاعات نظامي داشتند و از Asari ها انتظار ديپلماسي و سياست .
Turian ها از جامعه اي مستقل مي آيند كه به نظم و انضباط ارزش ميدهد و داراي حس افتخار فردي و جمعي قدرتمندي است . بعد از First Contact War در سال 2157 دشمني قديمي اي بين Turian ها و انسانها به وجود امد كه براي Turian ها با نام "واقعه ي Relay 314 " شناخته ميشود . اما به طور رسمي اين دو نژاد دوست محسوب ميشوند و در صورت وجود شرايط لازم از ديگر مسائل غير نظامي همديگر بهره مند ميشوند .
Turian همچنين اولين نژاديست كه انسانها در فضا با آنها برخورد داشتند كه در پي آن جنگ First contact War رخ داد .


Batarian

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در اوايل 2160 ، Alliance سياست پرخاشگرانه اي را در مورد مستعمره نشينان دنيا هاي Skyllian Verge در پيش گرفت كه بيشتر به خاطر ترساندن و بي ميل كردن Batarian ها بود ، آنها براي چندين دهه بود كه مشغول ساخت و توليد سرزميني براي خود بودند . در 2171 ، Batarian ها از Council خواستند تا كل Verge را قلمروي Batarian ها بنامد اما Council از انجام اين كار صرف نظر كرد .
Batarian ها در اعتراض به اين كار ، Embassy خود در Council خود را بستند و چندين و چند رابطه ي سياسي و رسمي خود با انها را قطع كردند و رفتارشان نيز شرورانه تر شد . آنها با دادن پول و اسلحه به گروهك هاي جنايي آنها را تحريك كردند تا جنگ راه بياندازند و به سرزمين هاي انسان نشين حمله كنند .
اين شرارت ها در سال 2176 و از دنياهاي Skyllian Blitz شروع شد . دزدان و برده داران كه با پول Batarian ها تغذيه ميشدند به پايتخت انسان ها در Elysium حمله كردند . دو سال بعد ، Alliance با حمله به ماه Torfan اين عمل Batarian ها را تلافي كرد . با اين اتفاق Batarian ها به سيستمهاي خودشان عقب نشيني كردند و حال ديگر بسيار كمتر در فضاي Citadel پيدا ميشوند .
از لحاظ ظاهري آنها داراي چهار چشم هستند . يك جفت در جاي عادي و يك جفت ديگر بالاي آن . همچنين انها 8 سوراخ بيني دارند ! كه چهار تاي آن در يك طرف سر و چهار تاي ان نيز در طرف ديگر قرار دارند .


Collector


[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نژاد مرموز Collector كه در Omega 4 mass relay در Terminus Systems ساكن هستند به دليل كم پيدا بودنشان در بيشتر جوامع كهكشاني به عنوان يك افسانه تلقي ميشوند . در حقيقت ، Collector ها حشرات دو پاي اندازه ي انسان هستند كه به سوسك هاي بزرگ و بالدار نيز شباهت دارند . آنها نيروي بسيار وحشتناكي در كهكشان به شمار ميروند و در قتل و كشتار صدها هزار موجود ديگر نقش داشته اند .
Collector ها ميدان هاي ايستاي ثابتي ترشح ميكنند كه باعث ايجاد سپرهاي انرژي در اطرافشان ميشود . آنها در مبارزات به لطف نيروهاي قدرتمند و تقريبا بي انتهاي بايوتيكي خود تا جايي كه بتوانند موقعيت خود را حفظ ميكنند . به همين دليل مبارزه با آنها سخت است . چندين Collector دوپا تا به حال شناسايي شده است كه شامل مينيون ها ، مدافع ها ، مجاهد ها ، قاتل ها و ماموران توپ خانه ميشود .
در داستان نسخه ي دوم معلوم ميشود كه Collector ها در واقع بازماندگان نژاد Prothean هستند كه توسط Reaper ها تغيير يافته اند . گفته ميشود همه چيز Prothean ها توسط Reaper دچار تغيير و پيشرفت شده اند و فقط DNA يشان همان DNA نژاد Prothean است .
دليل نام اين نژاد به خاطر سياست هاي داد و ستدشان است . آنها تكنولوژي هاي پيشرفته يشان را در عوض افراد ديگر نژاد ها با ويژگي هاي مخصوص و البته عجيب تعويض ميكنند . براي مثال هفت نفر از نژاد Quarian كه چپ دست باشد . يا 16 جفت دوقلوي Batarian ! به دليل ابزارات پيشرفته يشان كه بر پايه ي تكنولوژي هاي Reaper ها بنا شده ، بيشتر افراد بر اين عقيده دارند كه انها براي Reaper ها كار ميكنند . آنها مهمترين دشمنان Shepard در Mass Effect 2 هستند . Collector ها توسط Harbinger رهبري ميشوند .


Elcor

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين نژاد مخصوص Citadel است . آنها موجوداتي عظيم الجثه و شبيه فيل هستند كه روي چهار پاي خود مي ايستند . Elcor آهسته حركت ميكند و نوع صحبت كردن خاصي نيز دارد . سرزمين اصلي آنها Dekuuna ميباشد ، سرزميني كه داراي جاذبه شديديست و اين جاذبه باعث شده است هيچ گونه كوه و يا بر آمدگي اي در اين سرزمين يافت نشود و اكثرا زمين هاي پهن و صاف در Dekuuna ديده شود . هرچند Elcor هاي امروزي بيشتر فضاي باز را ترجيح ميدهند و هنگام مسافرت هاي فضايي طولاني خسته و عصباني ميشوند .


Geth

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Geth نژادي شبه انسان و متكي بر هوش مصنوعي هاي شبكه اي ميباشد . آنها 300 سال پيش توسط Quarian ها و به منظور وسيله اي براي جنگ و نيرو ساخته شدند . وقتي Geth از خود نشانه هاي خودپيشرفتي نشان داد ، Quarian ها سعي كردند تا آنها را به كلي نابود كنند . در نتيجه جنگي بين Geth و Quarian رخ داد و سرانجام Geth پيروز شد . اين نمونه اي شد براي سركوب تكنولوژي هوش مصنوعي مجاز و اصولي در كل كهكشان . Geth ها در ابتدا شعور حيواني ناقصي داشتند اما با افزايش تعدادشان هوش مصنوعي مربوط به هر يك از انها پيشرفته تر شد . آنها به طور گروهي متوانند منطق داشته باشند ، موقعيت ها را ارزيابي كنند ، و همانند هز نژاد ديگري از تاكتيك هاي جنگي استفاده كنند .


Hanar

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ديگر نژاد مختص Citadel اين نژاد است . آنها به ادب بيش از حدشان شهرت دارند و با احتياط و دقت زياد سخن ميگويند . تمام Hanar ها دو اسم دارند . Face Name كه نام عمومي آنهاست درحالي كه Soul Name تنها در ميان افراد بسيار نزديك و دوستان به كار برده ميشود . آنها هيچ وقت در مكالمه ها خودشان را به صورت اول شخص خطاب نميكنند بلكه به خودشان "اين يكي " و يا "اين" ميگويند .
سرزمين مادري انها ، Kahje نود درصد پوشيده از اقيانوس است و در مداري به دور ستاره ي سفيد رنگي ميچرخد ، به همين دليل هميشه تعداد زيادي ابر اين سرزمين را پوشانيده است . به علت وجود تعدادي از خرابه هاي Prothean ها در سرزمين Kahje بسياري از Hanar ها آنها را ميپرستند . افسانه اي نيز بين اين نژاد وجود دارد كه در مورد نژادي بزرگتر از آنهاست ، Hanar ها عقيده دارند اين نژاد بزرگتر آنها را با آموزش دادن زبان متمدن ساخته است .


Keeper

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

وقتي Asari منطقه ي Citadel را كشف كرد به وجود Keeper ها نيز پي برد . اين موجودات ، حشراتي چند دست و پا هستند كه به نظر ميرسد تنها براي حفظ و تعمير پايگاه بزرگ Prothean ها به وجود آمده اند .
اولين تلاش ها براي صحبت كردن با انها و يا مطالعه روي آنها يك شكست بود و حال نيز اين كار غير مجاز است . به دليل اينكه همه ي آنها موجوداتي بي خطر هستند براي همه ي افراد قابل مشاهده اند ، در هر حال آنها هيچ كار و تعاملي با ديگر نژاد ها ندارند .
اينكه چند Keeper تاكنون بر اثر تصادف ، خشونت و يا عمر زياد مرده است چندان مساله ي مهمي نيست زيرا انها هميشه در يك تعداد ثابت باقي ميمانند و Keeper هاي جديدتر جاي Keeper هاي مرده را ميگيرند . هنوز منبع اين Keeper هاي جديد به طور دقيق معلوم نيست اما برخي فرض ها بر اين عقيده دارند كه آنها جايي در اعماق خود Citadel به وجود مي ايند .


Krogan

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Krogan ها در محيط هايي خصومانه و پرشرارت رشد يافته اند . قبل از ساخته شدن اسلحه هاي باروتي ، مهمترين عامل مرگ و مير Krogan ها خورده شدن توسط شكارچيان بود اما حالا مهمترين عامل مرگ توسط گلوله ي سلاح است .
وقتي Salarian ها Krogan ها را كشف كردند ، آنها نژادي بيرحم و ابتدايي بودند كه سعي ميكردند از پديده ي خود ساخته ي زمستان هسته اي ( Nuclear Winter يا زمستان هسته اي نظريه ي خنك شدن آب و هواي زمين است كه ممكن است بعد از جنگ هاي هسته اي رخ دهد ) زنده بيرون آيند . Salarian ها از لحاظ فرهنگي Krogan ها را پيشرفت دادند و به انها ياد دادند كه چگونه از سلاح ها و تكنولوژي هاي مدرن و روز استفاده كنند . هدف Salarian از اين كار استفاده از Krogan ها به عنوان سرباز در جنگ Rachni بود .
بيرون آمدن از موقعيت هاي بسيار سخت جامعه ي ابتدايي Krogan ها ، آنها را به موجوداتي با تجربه و سريع التوليد مثل تبديل كرد كه انفجار جمعيت بي سابقه اي را ترتيب داد . آنها شروع به مهاجرت به سرزمين ها و دنياي اطراف كردند ، حتي آنها به سرزمين هايي كه قبلا توسط نژاد هاي ديگر برگزيده شده بودند نيز حمله كردند .
Krogan Rebellions يا شورش Krogan ها نزديك يك قرن طول كشيد و زماني پايان يافت كه Turian ها genophage را عليه Krogan ها استفاده كردند . genophage يك بايواسلحه ساخته شده توسط Salarian ها بود كه تمام مقاومت Krogan ها را شكست . در حقيقت genophage باعث ميشود از بين 1000 بارداري در بين Krogan ها فقط يكي زنده بماند . از اين ماجرا به بعد Krogan ها كينه ي سختي از ديگر نژاد ها مخصوصا turian ها به دل گرفتند .


Quarian

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين نژاد كه خود Geth ها را ساخته بود توسط آنها از سرزمين خود بيرون رانده شدند . در حال حاضر اكثر Quarian ها در Migrant Fleet ساكن هستند .
سرزمين بيش از 17 ميليون ، Flotilla ، به طور قابل توجهي داراي مبانع كمياب بود . به همين دليل ، هر Quarian بعد از اينكه به سن مشخص شده رسيد مجبور است به يك دوره سفر با عنوان Pilgrimage برود . انها در اين زمان از سرزمين خود ميروند و زماني ميتوانند برگردند كه چيزي گرانبها پيدا كنند و بتوانند ان را به مردمان خود اعطا كنند .
ديگر نژاد ها به خاطر مسئله ي به وجود امده در رابطه با Geth نژاد Quarian ها را خوار و پست به حساب مي اورند . اين مسائل باعث شده است داستان ها و شايعات زيادي در مورد اين نژاد به بيرون درز كند . براي مثال بعضي ها ميگويند در زير اين لباس ها و ماسك انها ، Quarian ها در حقيقت موجودات سايبرناتيك هستند يعني تركيبي از اعضاي اندامي و قسمت هاي مصنوعي ميباشند . همچنين به علت كمبود فضا و منابع ، هر خانواده از اين نژاد تنها حق دارد يك بچه داشته باشد .

Volus

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Volus عضوي از نژادهاي Citadel است كه Embassy مخصوص خود را نيز دارند . Irune ، سرزمين آنها جوي گلخانه اي دارد . فرهنگ انها شبيه فرهنگ قبيله اي هاست ، انها براي به دست آوردن موقعيت هايي كه ميخواهند زمين ها و حتي مردمانشان را خريد و فروش ميكنند . اين فرهنگ دادوستد آنها را زمينه هاي اقتصادي حرفه اي كرده است .

Vorcha

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين نژاد از لحاظ ظاهري شبيه انسان هستند ولي از نظر بدن و اندام هاي داخلي هيچ گونه شباهتي به انسان نداشته و بيشتر نوع سلول هايشان شبيه كرم هاي دريايي است . Vorcha در حملات و نبرد ها هميشه شركت ميكنند كه اين ويژگي باعث شده است جوانان اين نژاد قدرتمند ، باهوش و حالت جهندگي داشته باشند . تعداد بسيار كمي Vorcha پيدا ميشود كه اهل تحقيق و علم باشد و اين بيشتر به علت سن بسيار كم آنهاست زيرا كه Vorcha ها فقط 20 سال عمر ميكنند . اينكه اين نژاد ميتواند هر چيزي را بخورد و يا استنشاق كند باعث شده است در همه جا بتوان Vorcha يافت اما مسائل نژاد پرستانه باعث شده است در بيشتر جوامع پيشرفته ورود vorcha ممنوع شود .

Rachni

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Rachni موجودات بزرگ سوسك مانند هستند كه در حال حاظر منقرض شده اند . سالها پيش آنها خطر بزرگي براي تمام نژادهاي فضاي Citadel بودند . براي اولين بار نزديك دو هزار سال پيش گردشگران از روي ناآگاهي يكي از Mass relay ها را كه مقصدش را نميدانستند باز كردند و موجوداتي رو به رو شدند كه قبلا نظيرش را نديده بودند . Rachni ها توسط ملكه هايي كه در كندو بودند كنترل ميشدند .
اينها موجودات چندان ارامي نبودند و Rachni Wars را راه انداختند . به دليل اينكه دسترسي به ملكه هاي Rachni ها غير ممكن بود هيچ كس نميتوانست جلوي آنها را بگيرد اما Krogan كه به ناملايم بودن محيط سرزمينشان مشهورند توانستند به كندوي ملكه هاي Rachni ها حمله كرده و سرزمين هاي council را كه Rachni ها تصرف كرده بودند پس بگيرند . Krogan ها سعي كردند انها را به سرزمين خود بازگردانند اما انها سرباز زدند و Krogan ها نيز نسل انها را منقرض ساختند .
بعد از اين جنگ مجسمه اي از Krogan ها در Citadel نصب شد تا نوعي قدرداني از انها باشد .

Prothean

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Prothean ها نژاد منقرض شده اي هستند كه 50000 سال پيش به طور مرموزانه اي توسط Reaper ها قتل عام شدند . آنها در زمينه هاي تكنولوژي و علم بسيار بسيار پيشرفته بودند .
در ابتدا اينطور تصور ميشود كه Citadel و Mass Relay ها را Prothean ها ساخته اند اما بعد ها مشخص شد كه اين Reaper ها بودند كه اينها را ساختند . اطلاعات بيشتر در اين زمينه در قسمت Reaper ها موجود است .
Prothean ها تكنولوژيهاي بسيار زياد و پيشرفته اي داشتند كه بقاياي آنها را ميتواند در سيارات كهكشان پيدا كرد . بعضي از اين بقايا سالم باقي مانده اند ولي بعضي از آنها در طول ساليان دراز غارت شده اند و حتي بعضي ها هم هنوز كشف نشده اند . اين اكتشافات ارزشمند آنها تاثيرات بسيار مهمي در زندگي انسان و Hanar گذاشته است . كشف آثار باقيمانده از Prothean ها در مريخ اولين جرقه ي پي بردن انسان به وجود موجودات بيگانه در كهكشان بود . Hanar نيز عقيده دارد اين Prothean ها بودند كه به اين نژاد زبان و آگاهي دادند .
Prothean ها Beacon را ساخته اند كه ميتوانيد اطلاعات مربوط به ان را در قسمت اصطلاحات بخوانيد . آنها همچنين Cipher را نيز به وجود اورده اند ، Cipher كليدي براي shepard بود تا بتواند رويايي را كه از beacon گرفته بود معنا كند . همان طوري كه گفته شد اين Prothean ها نبودند كه Mass relay را ساختند آنها فقط همانند ديگر نژاد ها ان را پيدا و از ان براي گسترش سرزمين هاي خود استفاده كرده اند . البته انها با مطالعه روي Mass relay ها توانسته اند نمونه ي كوچك ان را بسازند كه همان Conduit است .
در Mass Effect 2 مشخص ميشود كه Reaper ها چندين Prothean را اسير كرده و از انها نژاد جديدي ساخته اند كه دشمنان Shepard در نسخه ي دوم يعني همان Collector ها هستند . Collector ها از هيچ نظر به Prothean ها شباهت ندارد نه در تكنولوژي ، نه در شكل ظاهري و نه در اهدافشان . به دليل كم ديده شدن Collector ها وجود انها توسط خيلي ها زير سوال رفته است اما محل اصلي اقامت انها پايگاه Collector ها ميباشد كه يك ايستگاه فضايي در مركز فضاست و فقط از طريق Omega 4 Relay ميتوان به آنجا رفت .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك Collector كه در روياي Shepard بعد از ماجراي beacon ديده ميشود ...

درست بعد از نابود شدن Sovereign ، يك Reaper ديگر با نام Harbinger شروع به هدايت Collector ها كرده است تا حمله ي بعدي را اغاز كنند .

Reaper

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Reaper ها كه توسط بعضي Geth ها Old Machines يا ماشين هاي قديمي نيز نام برده ميشوند در واقع يك نژاد ماشيني بسيار پيشرفته به شمار ميروند . همچنين شايعه شده آنها در 50 هزار سال هم وجود داشته اند كه البته هيچ مدركي براي اثبات آن وجود ندارد . Shepard براي اولين بار در همان فايل صوتي كه Tali براي اثبات خيانت Saren از Geth استخراج كرده بود ، نام Reaper را ميشنود . Shepard بعد از ديدن روياي حاصل از Beacon نژاد Reaper را بزرگترين خطر كهكشان توصيف ميكند اما Council به گفته هاي او بها نميدهد و فقط وجود Reaper ها را يك افسانه تلقي ميكند .
در حقيقت ، Reaper ها نژادي بسيار پيشرفته از كشتيهاي جنگي ارگانيك و ماشيني هستند . آنها در منطقه ي كشف نشده اي با نام Dark Space اقامت دارند كه فضاي خالي و بدون ستاره ي بين كهكشان هاست . آنها در Dark space به خواب زمستاني ميروند و براي هزاران سال همانجا ساكت و ارام ميمانند تا سرانجام هشدار برگشت به آنها داده شود . اصل و ريشه ي آنها كاملا نامشخص است . تنها Reaper ـي كه در Mass Effect ديده شده است يعني Sovereign ادعا ميكند كه Reaper ها در اصل آغاز و پاياني ندارند . حتي اسم واقعي آنها نيز يك راز است و نام " Reaper " ناميست كه Prothean ها اختراع كرده اند . Sovereign ميگويد هر چيزي كه Prothean ها به آنها ميگويند حرفهاي نامربوط است و " ما فقط وجود داريم "
به گفته ي Sovereign ، نژاد Reaper خالقان اصلي Citadel و Mass Relay ها هستند و براي اين هدف اين ايستگاه هاي عظيم را ساخته اند چون ميدانستند موجودات داراي هوش در سراسر كهكشان سرانجام اين مناطق را كشف خواهند كرد و در اين زمان Reaper ها طي يك نقشه ي كه براي چندين هزار سال برنامه ريزي شده بود همه ي انها را از بين خواهند برد .
در همين زمان كه كل Reaper ها در Dark Space و در خفا هستند يكي از انها در اعماق كهكشان باقي ميماند . اين تنها Reaper هدفش اين است كه در فواصل معين كهكشان را اسكن كند . Reaper ها وقتي به يك نسل ارگانيك جمله ميكنند كه ان نسل به اندازه ي كافي پيشرفت كرده باشد و هدف تنها Reaper باقي مانده نيز تشخيص اين زمان است . اين Reaper همان Sovereign است .
Reaper ها در Mass Effect 2 : در Mass Effect 2 يك Reaper با نام Harbinger ديده ميشود كه Collector ها را براي تسخير تمام سرزمين هاي انساني هدايت ميكند . آنها انسان هايي را با خود ميبرند تا به وسيله ي انها موجوداتي شبيه خود با نام Human reaper توليد كنند .

Drell

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اضافه ميشود ...

شخصيت ها : ( در روزهاي آينده كامل خواهد شد )


Urdnot Wrex

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Wrex يك مزدور Krogan و شكارچي بوده و از معدود رهبران جنگ اين نژاد است . او ممكن است در جريان اتفاقات شماره ي اول و در سياره ي Virmire و با توجه به تصميمات Shepard كشته شود . Shepard هم خود ميتواند او را بكشد يا Ashley . در صورت داشتن قدرت متقاعد كردن كافي ميتوان او را ارام كرد و نكشت .
Wrex در Mass Effect 2 هم ديده ميشود و نيازمند اين است كه بازيكن در نسخه ي اول او را نكشته باشد و سيوهايش را نسخه ي دوم منتقل كرده باشد . در صورتي كه بازيكن سيوهاي Mass effect 1 را منتقل نكند بازي به طور پيشفرض Wrex را كشته شده حساب ميكند .
در صورتي كه با Wrex مرده Mass effect 2 را شروع كنيد استقبال سردي در سياره ي Tuchanka در انتظارتان است اما برادر Wrex يعني Urdnot Wreav به خاطر منفجر كردن پايگاه Saren از شما تشكر ميكند و از اين كه بعد از كشته شدن Wrex او رهبري خانواده را بر عهده گرفته خوشحال است .
اگر Wrex زنده باشد ، Shepard او را خواهد يافت . Wrex تمام Krogan ها را در گروه Clan Urdnot جمع كرده تا با Genophage مبارزه كنند و نيرومندتر باشند .

Sovereign

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Matriarch Benezia

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Saren

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Ambassador Udina


[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Jeff "Joker" Moreau
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Captain David Anderson

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Tali'Zorah nar Rayya

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Liara T'Soni

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Kaidan Alenko

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Garrus Vakarian

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...

Ashley Williams

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ادامه دارد ...



شخصيت هاي Mass Effect 2 اضافه ميشود ...

اصطلاحات :


Spectre

Spectre ها ماموراني هستند كه در Citadel زير شاخه ي "تاكتيكها و اكتشافات ويژه" قرار ميگيرند ( Special Tactics and Reconnaissance ) . آنها گروهي از افراد خبره و برگزيده ي نژادهايي هستند كه براي Citadel Council كار ميكنند . Spectre ها يك هدف اصلي دارند : حفظ ثبات كهكشان با هر كاري كه نياز باشد . آنها بالاتر از قانون هستند و ميتوانند هر كاري كه آنها را در انجام ماموريتشان ياري ميدهد انجام دهند . Spectre ها يا به صورت انفرادي و يا در صورتي كه ترجيح دهند به صورت گروهكي كار ميكنند .
شاخه ي "تاكتيكها و اكتشافات ويژه" براي اولين بار بعد از اينكه Salarian ها به Council راه يافتند و نيز كمي قبل از Krogan Rebellions و به خاطر ناراحتي Council از گسترش بدون هماهنگي Krogan ها به وجود آمد . Spectre ها در ابتدا از بين بهترين عاملان STG نژاد Salarian ها و نيز شكارچيان Asari انتخاب ميشدند تا نقشي در ديده باني داشته و نيز نخستين خط دفاعي Council باشند . زماني كه Krogan ها به طور كامل عليه Citadel شدند ، اين Spectre ها بودند كه آماده ي مبارزه با آنها و دفاع از Citadel و Council شدند . انها ميتوانستند از تاكتيك هاي غير نظامي نظير ويروس هاي كامپيوتري استفاده كنند تا با ايجاد خراب كاري Krogan ها را كند كنند تا Turian ها وارد جنگ نزديك شوند . براي سالهاي متمادي Council فعاليت Spectre ها را مخفي نگه داشت اما بعد از Krogan Rebellions اين نقش مهم انها عموميت پيدا كرد و همگان آنها را شناختند .
تمام اسناد مربوط به Spectre ها محفوظ است و فقط ميتوان با اجازه ي Council به ان دست يافت . هنوز به طور كامل مشخص نيست كه تا كنون چند Spectre وجود دارند اما از Alliance خبر ميرسد كه تعداد آنها از صد نيز كمتر است . هر Spectre توسط خود Council و بعد از اثبات توانايي ها و اعتماد به نفس انتخاب ميشود . در تئوري Spectre ها ميتوانند از هر نژادي باشند اما در حقيقت معمولا از بين نژادهاي Citadel انتخاب ميشوند . نژادهاي خارجي بسياري بوده اند كه علي رغم حضور در Citadel براي قرنهاي زياد هيچ گونه Spectre ـي بين آنها انتخاب نشده است .
Ambassador Anita Goyle و بعد از ان Donnel Udina هر دو از اين كه يك انسان بتواند درجه ي Spectreـي بگيرد نا اميد بودند اما اين مهم اگر اتفاق مي افتاد گام بزرگي بود در آغاز به دست اوردن مقام در Council توسط انسان ها . اولين داوطلب Spectre شدن از نژاد انسان ها David Anderson بود اما مسئول ناظر او ، Saren Arterius ، اين آزمون را خراب كرد . Saren با دست بردن در گزارش كار سعي كرد Anderson را در مورد تاكتيك هاي بيرحمانه اش در طول ماموريت مسئول نشان دهد . بعد از اينكه Saren گزارش غلط را به Council داد آنها از قبول Anderson به عنوان اولين Spectre انسان صرف نظر كردند .
Spectre ها فقط و فقط به Council جواب پس ميدهند و در بيشتر مواقع نيز Council در مورد نحوه ي انجام ماموريت از Spectre هيچ گونه جزئياتي نميپرسد . به همين دليل بعضي از آنها ماموريتشان را با گفتگو انجام ميدهند و بعضي ديگر با زور و خشونت بسيار زياد .
از جمله Spectre هاي شناخته شده ميتوان به اين افراد اشاره كرد :
- Tela Vasir از نژاد Asari
- Saren جوانترين Turian كه توانسته است به درجه ي Spectre ـي برسد . اين درجه بعد از خيانت او در 2183 بازپس گرفته شد . اطلاعات بيشتر در ادامه .
- Nihlus يكي ديگر از Turian هاي Spectre كه در اوايل نسخه ي اول توسط Saren و در جريان اتفاقات Eden Prime كشته ميشود . اطلاعات بيشتر در داستان نسخه ي اول و در ادامه .
- Shepard به عنوان اولين Spectre انسان در سال 2183 .

تاكنون Spectre ها تنها از چهار نژاد Asari ، Salarian ، Turian و انسان انتخاب شده اند .

Genophage

genophage يك نوع اسلحه ي ميكروبي ميباشد كه توسط Turian ها عليه Krogan ها استفاده شد . اين اسلحه كه توسط Salarian ها ساخته شده است ، باعث ميشود از هر 1000 بارداري در بين نژاد Krogan ها فقط يكي زنده بماند و عملا توليد مثل آنها را غيرممكن ساخته است .

Conduit

يك Mass Relay كوچك است كه محققان Prothean از آن براي رفتن از llos به Citadel استفاده ميكردند . در حقيقت Conduit به منزله ي در پشتي براي ورود به Citadel است . Relay گيرنده در Citadel به اشتباه يك نوع مجسمه يادبود از Mass Relay هاي بزرگ تلقي ميشود .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همه فكر ميكنند اين مجسمه ي Mass relay هاي اصلي است كه به صورت نماد در Citadel قرار گرفته است اما ...

زماني كه براي اولين و در حالي كه Kaiden Alenko را در تيم داريد و از كنار اين گيرنده ي Conduit عبور ميكنيد ، Alenko ميگويد كه ميتواند برخي صداهاي بسيار ضعيف از اين مجسمه بشنود اما هيچ كس اين حرف او را جدي نميگيرد . Prothean ها هم زماني كه Reaper ها به آنها حمله كردند از Conduit براي رفتن به Citadel استفاده كردند .

Husk

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بعد از اينكه Geth ها يك منطقه را پاكسازي ميكنند ، اجساد و حتي آدم هاي زنده را جمع آوري كرده و در ميله هاي مكانيكي فرو ميبرند . اين ميله ها به سرعت بالاتر ميروند و اين قربانيان را به Husk تبديل ميكنند . در حقيقت اين ميله ها آب و مواد معدني بدن قربانيان را گرفته و مواد مصنوعي كار ميگذارند كه اين كار قربانيان را به ماشين هاي كشنده ي بي پروايي تبديل ميكند كه هر چيزي را كه سر راهش قرار گيرد از بين ميبرد .

VI


[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

VI مخفف Virtual Intelligence به هوش مجازي گفته ميشود كه نوع پيشرفته اي از نرمافزار هاي رابط كاربري هستند . VI از متد هاي مختلفي براي مكالمات طبيعي استفاده ميكنند كه شامل صدا و تصوير مجازي ميشود VI ها بيشتر به عنوان منبع اطلاعاتي براي Shepard به شمار ميروند .

Mass Relay


[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Mass Relay ها شاهكار برجسته ي Prothean هاست كه بسيار پيشرفته تر و بالاتر از تكنولوژي هر نژاديست . آنها ساخته هاي عظيمي هستند كه در بين ستارات پراكنده شده اند . كار اصلي آنها عبور دادن آني كشتي هاي فضايي از يك مكان به مكان ديگر است كه ممكن بود بدون استفاده از Mass Relay سالهاي نوري طول بكشد .

Embassy

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بيشتر نژادها در Presidium يك Embassy يا سفارت دارند . اولين نژاد Volus و اخرين نژاد هم Human Alliance ميباشد . اعطا كردن يك Embassy به يك نژاد به معناي سهيم بودن ان نژاد در فضاي Citadel است . هرچند برخي رفتارهاي چندي از نژاد ها باعث شده است Embassy آنها در Citadel بسته شود ؛ Krogan ها به خاطر مسائل پيش امده در Krogan Rebellions سفارت خود را از دست دادند . Quarian بعد از ماجراي Geth از Embassy اخراج شدند و Batarian ها هم به خاطر اعتراض به رد شدن درخواستشان از جانب Council سفارت خود را خودشان بستند . نژاد هايي كه سفارتشان هم اكنون در Citadel وجود دارد انسان ها ، Elcor و Volus هستند .

Cerberus

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

‍Cerberus اسم رمز سازماني ميباشد كه قبلا قسمتي از Alliance بوده ولي حالا جدا شده است . به علت فعاليت هايش اين سازمان را گروهي از انسان هاي حرفه اي تروريست و شبه نظامي نيز توصيف كرده اند .
عقيده ي اصلي آنها اين است كه انسانها بايد نقش پررنگ تر و بهتري در جمعيت كهكشان ها داشته باشند و Alliance به خاطر قوانين فلج كننده اش مانع اين كار ميشود . Cerberus نقش بسيار پررنگي در وقايع Mass Effect 2 بازي ميكند .
Cerberus در Mass Effect 1 : در طول وقايع Mass Effect ،‌ فرمانده Shepard ميفهمد كه Cerberus آزمايش هاي وحشتناكي براي ساختن سربازان ويژه انجام داده است كه شامل آزمايشات روي Rachni ها و موجوداتي كه Thorian هدايت ميكرد ميشوند . اين سازمان به طور عمد زيستگاه Chasca را با تبديل كردن برخي از افراد آن به Husk از بين برده است . همچنين ادعا شده است كه ‍Cerberus به سياره ي Akuze موجوداتي با نام thresher maw منتقل كرده كه در نتيجه ي ان قتل عام و كشت و كشتار فجيعي رخ داده است ، سپس يكي از بازماندگان را براي تست هاي مرگبار دزديده است . همچنين برخي جاها اشاره ميشود كه Cerberus به منظور جلوگيري از پيدا شدن محل اختفايشان از جانب Alliance به پايگاه هاي اطلاعاتي انان دست ميبرده اند .
Cerberus در Mass Effect 2 : در Mass Effect 2 ، فرمانده Shepard مجبور است با Cerberus كار كند تا بزرگترين خطر كل كهكشان را متوقف سازد . Cerberus كه توسط Illusive Man رهبري ميشود Shepard را بعد از مرگش دوباره به زندگي برميگرداند . Jacob Taylor و Miranda Lawson هر دو ماموران Cerberus هستند كه در ادامه به تيم Shepard اضافه ميشوند . نشان Cerberus را ميتوان روي بازوي Shepard ديد .
Cerberus كشتي SSV Normandy SR-2 را ميسازد و به Shepard اجازه ميدهد تا آن را هدايت كند . اطلاعات بيشتر در داستان نسخه ي دوم!

Thorian

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Thorian كه با نام Species 37 نيز شناخته ميشود يك نوع گياه بسيار قديمي داراي درك است كه حداقل پنجاه هزار سال عمر دارد . توانايي به خواب زمستاني رفتن او براي هزاران سال حدس دقيق سنش را غير ممكن ساخته است . Thorian موجودي بينظير است كه توانايي هاي كنترل فكر را نيز دارد . اين گياه هاگ هايي روانه ي هواي اطراف ميكند كه به او اجازه ميدهد هر شخصي كه اين هاك ها را استنشاق ميكند كنترل كند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك Asari شبيه سازي شده توسط Thorian ...

Thorian هم چنين ميتواند موجودات داراي درك و فهم را به خود جذب كند و از آنها نسخه ي شبيه سازي شده هم به وجود آورد .

Krogan Rebellions

شورش Krogan ها يا همان Krogan Rebellions نام عمومي سيصد سال انفجار جمعيت و گسترش عجيب Krogan هاست . آنها در طول اين مدت نژادهاي ديگر را با تلفات بسيار زياد از سرزمين هايشان بيرون ميكردند و خود را وارثان ان سرزمين ميدانستند .

C-Sec

Citadel Security Service يا C-Sec سرويس پليس داوطلبانه ميباشد كه فقط به Council پاسخ ميدهد . 200000 پاسبان C-Sec مامور حفاظت از مردمان Citadel پرجمعيت هستند . آنها همچنين از دزديها جلوگيري ميكنند ، رسم و رسومات سنتي را اجرا ميكنند و وظيفه ي جستجو و نجات افراد گرفتار در Citadel cluster را نيز بر عهده دارند .
ماموران C-Sec و Spectre ها معمولا با يكديگر نزاع دارند . بيشتر ماموران C-Sec بر اين باورند قرار دادن Spectre ها فراتر از قانون كار خطرناكيست . آنها هميشه Saren و رفتارش را بهانه ميكنند .

Citadel Council

Council هيئت حاكمه ي Citadel و همچنين تمام نژادهاي آن است . Council كه اعضايش در Citadel tower قرار دارند تصميم گيرنده ي نهايي در كل فضاي Citadel نيز به شمار ميرود . آنها متخلفان از قوانين را محاكمه ميكنند ، درگيريهاي بين دولت ها را حل ميكنند و در كل حافظان قانون و نظم به شمار ميروند . آنها معمولا اين كارها را به لطف Spectre هايشان انجام ميدهند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Council از سه نماينده از نژادهاي Turian ، Salarian و Asari تشكيل شده است و دستوراتشان در كل كهكشان داراي احترام است . هيچ از يك سه نژاد Council نسبت به ديگري برتري ندارد و نميتواند آنها را خلع مقام كند .
هر يك از سه نژاد Council داراي ويژگي هاي خاصي هستند ؛ Asari ها به كارهاي سياسي و دلالي مشغولند ، Salarian ها اطلاعات و مدارك به دست مي اورند . Turian ها نيز نقش نظامي و نيروهاي حفظ آرامش را بر عهده دارند .

Alliance

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Systems Alliance در واقع نماينده ي زمين و نسل بشر در فضاي Citadel است . Alliance كه تحت حمايت اقوام قدرتمند زمين نيز هست ، به پيشگام انسان ها در زمينه هاي نظامي ، اكتشافي و اقتصادي تبديل شده است . با وجود اينكه Alliance نسبت به ساير نژاد ها جديدا به اجتماع كهكشان پيوسته است اما توانسته براي خود نامي دست و پا كرده و Embassy انسان ها را در Presidium بگيرد . اين سازمان توسط پارلماني كه در Arcturus Station قرار دارد فرماندهي ميشود كه اين ايستگاه به عنوان پايتخت Alliance نيز شناخته ميشود .
اولين نشانه هاي وجود موجودات در فضا : در سال 2148 ، يك تيم معدن كاري در مريخ بعد از جست و جو در قطب جنوبي خرابه هايي از ايستگاه تحقيقاتي يك نژاد بيگانه يعني Prothean ها را كشف كردند كه دليل مسلمي بود بر وجود زندگي در كهكشان . انسان ديگر در عالم هستي تنها نبودند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سطح زمين در سال 2148 ...

اين خبر همه ي اخبار و رسانه ها را به خود جلب كرد و همه چيز براي انسان ها تغيير يافت . بعد از يك سال كه از اين كشف گذشت ، 18 سرزمين بزرگ زمين Systems Alliance را به وجود اوردند تا بدنه ي اصلي سياسي انسان ها بايد و از اين نسل در كهكشان دفاع كند . بعد از اين كار بسياري از اين سرزمين هاي نيروهاي نظامي خود را نيز به Alliance دادند تا ارتش Alliance نيز شكل بگيرد . در سال 2156 ، Alliance توانست براي اولين بار Mass Relay موجود در Sol system با نام Charon را كه در اطراف سياره ي پلوتو قرار داشت كشف كردند . آنها در ابتدا تصور داشتند اين Mass Relay ماه پلوتو است . Charon Relay انسان ها و Alliance را به سمت فضا سوق داد و باعث شد اين نژاد به سرعت پيشرفت كنند و گسترش يابند .
اولين برخورد انسان ها با موجودات فضايي ، First Contact War : انسان ها و Alliance دوره ي گسترش سريعي را شروع كرده بودند . انها چندين گروه از انسان ها تعيين كردند و ناوگان عظيمي به وجود اوردند . در ادامه ي سياست هاي گسترش انسانها ، Alliance تمام Mass relay هايي را كه ممكن بود پيدا كرد تا سرزمين هاي ديگر نژاد ها و همچنين منابع معدني موجود را به دست آورد .
هشت سال بعد ، انسان ها اولين برخورد با ديگر نژاد بيگانه را ترتيب دادند . يك ناوگان متشكل از سه كشتي فضايي جنگي و دو كشتي كالابر كه مشغول فعال كردن يك Mass Relay بودند با ناوگان گشت Turian ها رو به رو شدند . فعال كردن يك Mass Relay متروكه در حالي كه نميدانيم مقصدش كجاست توسط Council غير قانوني اعلام شده است اما انسان ها از اين موضوع هيچ گونه خبري ندارند . به همين دليل Turian ها به آنها حمله ميكنند و همه را از بين ميبرند . با به وقوع پيوستن اين اتفاق و در حالي كه دولت هاي انفرادي نميدانستند چه تصميمي بگيرند ، Alliance به Turian ها حمله كرد .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
انسان ها در جريان First Contact War ...

بدين ترتيب First Contact War رخ داد كه مدتي كوتاه داشت اما با تلفات زياد . پيامد اين جنگ زنده ماندن 623 انسان و مرگ تعداد بسيار زيادي از Turian ها بود . سرانجام Council مداخله كرد و آرامش در هر دو طرف حاكم شد . وقتي انسان ها Citadel و ديگر جوامع بزرگ كهكشان را كشف كردند در واقع وارد مرحله ي جديد از تاريخ شده بودند .

Alliance نقش پررنگي در داستان Mass Effect دارد كه در ادامه خواهيد خواند ...

Beacon

Prothean Beacon قسمتي از تكنولوژي قديمي Prothean ها ميباشد . Beacon ها بسيار بسيار كم ياب هستند . خبر كشف شدن يك Beacon در Eden Prime شوك بزرگي در بين جوامع Alliance بود ، به همين خاطر انها سريعا SSV Normandy را براي بازگرداني ان فرستادند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك Beacon در Eden Prime ...

Beacon ها در حقيقت در بين قلمرو Prothean ها در سراسر كهكشان به عنوان وسيله ي ارتباطي تقريبا سريع شناخته ميشدند . Beacon براي ارتباط به جاي اينكه از صدا و يا تصوير استفاده كند مستقيما به مغز اشخاص متصل ميشود .
روياي Shepard كه به طور اتفاقي و هنگامي كه براي نجات Ashley و يا Alenko رفته بود رخ داد در واقع يك نوع هشدار در مورد Reaper ها بود كه از طرف محققان Prothean از llos فرستاده شده بود . تا كنون در دو منطقه Beacon پيدا شده است . يكي در همان Eden Prime و ديگري در Vimire .

داستان كامل قدم به قدم Mass Effect :


مقدمه

كشتي فضايي Alliance يعني SSV Normandy ، از مدار زمين به سمت Mass Relay موجود در Charon حركت ميكند . در كشتي Captain Anderson در حال صحبت با Admiral Hackett و Ambassador Donnel Udina در مورد شايستگي Shepard براي كسب افتخار اولين Spectre انسان كهكشان ميباشد . Normandy با اين Mass Relay در حال حركت به Eden Prime از Utopia System ميباشد تا ماموريت اثبات شايستگي Shepard در آنجا صورت پذيرد .
Shepard به سمت سكان دار Normandy يعني Joker ميرود و كشتي را به سمت Mass Relay هدايت ميكند . به دليل حضور Nihlus Kryik ، مامور Spectre از نژاد Turian كه براي نظارت بر كار Shepard فرستاده شده است ، و نيز به خاطر حضور Anderson مشهور ، اعضاي كشتي فكر ميكنند كه هدف اصلي آنها از رفتن به Eden Prime بسيار مهمتر از امتحان كردن Shepard است . بعد از رسيدن به Eden Prime و در كشتي ، Captain Anderson از Shepard ميخواهد تا براي شرح ماموريت به اتاق گفتگو برود . Nihlus اينجا فرصتي پيدا ميكند تا قبل از آمدن Anderson صحبتي با Shepard داشته باشد . وقتي Anderson آمد انها به Shepard ميگويند كه يك Prothean Beacon در Eden Prime كشف شده است . تكنولوژي Prothean ها از نظر علمي داراي ارزش فوق العاده ايست و چون Eden Prime نيز نزديك Terminus Systems قرار دارد در معرض خطر دزدان و گروه هاي خراب كار است . اين ماموريت اصلي Normandy در Eden Prime است : بازگرداني Beacon . اين ماموريت همچنين فرصتي براي Nihlus به وجود آورده است تا رفتار و حركات Shepard را براي Spectre شدن در نظر داشته باشد . البته اين ماموريت يكي از مراحل نظارت و اثبات شايستگي Shepard به شمار ميرود .
اين توضيحات با يك پيام تصويري مخابره شده از Eden Prime قطع ميشود . اين پيغام تصويري نشان ميدهد كه سربازان Alliance در حال جنگ سختي با دشمنان هستند و درخواست كمك دارند . در حالي كه Shepard ، Anderson و Nihlus به اين تصاوير نگاه ميكنند ناگهان يك كشتي فضايي جنگي عظيم الجثه اي ( Sovereign ) ميبينند كه درحال بالا رفتن از سطح زمين به سمت فضا است . Anderson به Shepard ميگويد كه اماده باشد زيرا همه چيز بدتر از ان چيزي كه فكرش را ميكردند پيش ميرود .

Eden Prime

وقتي Normandy در Eden Prime مينشيند ، Richard L. Jenkins و Kaidan Alenko به همراه Shepard اماده ميشوند تا به وارد سطح سياره شوند . Nihlus نيز جدا از اين تيم سه نفره از طرف ديگر وارد Eden Prime ميشود . در همان اولين دقايقي كه Shepard و گروهش به سطح سياره ميرسند روبات هاي زنبوري Geth ها Jenkins را از بين ميبرند . Shepard ‌و Alenko تا محل حفاري پيش ميروند و تنها فرد زنده مانده از سربازان Alliance يعني Ashley Williams را كه توسط Geth ها تحت تعقيب است ، پيدا ميكنند . Shepard ‌و Alenko به او كمك ميكنند تا با دشمنان بجنگد . Williams نميداند كه Geth ها در Eden Prime به دنبال چه هستند ، تنها چيزي كه او ميداند اين است كه آنها كل افراد او را كشته اند .
Williams ، فرمانده Shepard و Alenko را تا محل حفاري راهنمايي ميكند اما Beacon از جاي خود حركت كرده و به ايستگاه فضايي برده شده است . با جستجو در كمپ هاي اطراف اين سه نفر به گروهي از Husk ها بر ميخورند كه در واقع جسد انسان هاي مرده هستند كه توسط Geth ها تبديل به Husk شده اند . بعد از كشتن اين Husk ها و در حالي كه همه شوكه شده اند Shepard ، Alenko و Williams راه خود را به سمت ايستگاه فضايي دنبال ميكنند . Nihlus كه آنجاست ناگهان چشمش به Saren مي افتتد و بسيار متعجب ميشود . Saren به Nihlus ميگويد كه همه چيز را تحت كنترل خود در اورده و وقتي كه Nihlus سرش را بر ميگرداند Saren به او شليك كرده و فرار ميكند و نيز به Geth دستور ميدهد تا Eden Prime را بمب گذاري كرده و به كل منفجر سازند . Saren به سمت Beacon ميرود و Beacon او را از زمين بلند كرده و جا به جا ميكند .
بعد از پيدا كردن جسد Nihlus فرمانده Shepard و تيمش راه خود را ادامه ميدهند و در حالي كه با Geth ها مبارزه ميكنند سعي دارند بمب ها را نيز خنثي كنند . Shepard كه Beacon را ديده است در حال خبر دادن به Normandy ميباشد و در اين زمان Alenko و Williams در حال نگاه كردن به Beacon هستند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Beacon منفجر ميشود ...

يكي از انها بيش از حد به Beacon نزديك ميشود و در نتيجه نوعي ميدان به وجود مي آيد كه او را به سمت خود ميكشد . Shepard دخالت ميكند ولي با نجات دادن او خودش در ميدان گرفتار ميشود و همانند Saren اينبار Beacon فرمانده Shepard را از زمين بلند ميكند . قبل از انفجار Beacon و پرتاب شدن Shepard به زمين او رويايي ترسناك ميبيند ، رويايي از جنگ بزرگي كه موجودات مصنوعي به وجود اورده اند و در حال نابود كردن موجودات ارگانيك هستند ( موجودات ارگانيك منظور موجودات غير ماشيني و داراي اندام هستند ) .

The Citadel

در بالاي Sovereign يا همان كشتي فضايي بزرگ دشمن ، Saren در حال گزارش دادن به Matriach Benezia است . خبرهاي Saren چندان خوب نيستند زيرا Eden Prime توسط افراد Captain Anderson نجات يافته و يكي از آنها نيز از Beacon استفاده كرده است . Saren بسيار عصباني ميشود اما خودش را كنترل كرده و به او حمله نميكند و در عوض اعلام ميكند كه اين انسان بايد كشته شود .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Saren: "اونا سعي كردن سياره رو نجات بدن ..."

15 ساعت بعد از حمله ي Eden Prime ، فرمانده Shepard در واحد پزشكي Normandy بيدار ميشود كه بيش از همه Alenko و Williams خيالشان راحت ميشود . دكتر Chakwas ميگويد كه Shepard از لحاظ فيزيكي خوب است اما دچار سريع پلك زدن شده است و برخي امواج غير عادي دارد . Shepard به رويايي كه ديده بود اشاره ميكند اما نميتواند دقيق بگويد چه ديده است . Captain Anderson به Shepard در مورد Saren توضيحاتي ميدهد : او يك Spectre افسانه اي و بسيار نيرومند است و كاملا با انسان ها ضد . اگر Saren با Geth ها همراه باشد اين يعني او خيانت كرده و از راه به در شده است و بايد آنها به Council خبر دهند . وقتي Normandy به Citadel ميرسد ، Ambassador Udina سعي ميكند تا ‍Council را متقاعد كند Saren را از درجه ي Spectre بودن صلب كند اما Council قبول نميكند و به دنبال سنديست براي اثبات خلاف Saren . فرمانده Shepard به همراه Alenko و Williams به برج Citadel ميروند و با Garrus Vakarian ، از نژاد Turian و مامور C-Sec ، ملاقات ميكنند و از او در مورد Saren سوالاتي ميپرسند . او چيز به درد بخوري ندارد و فقط ميگويد كه نشان Spectre بودن Saren او را غير قابل دسترسي كرده است .
پروسه ي متقاعد كردن Council به خوبي پيش نميرود . Alliance نيز مدركي ندارد و Saren كه همه چيز را از طريق هولوگرام ميبيند به روياي Shepard ميخندد . Shepard و افرادش كارهاي زيادي دارند كه بايد انها را انجام دهند . Garrus ، همان ماموري C-Sec شايد بتواند كمك كند . Udina به Shepard ميگويد كه Harkin را پيدا كند ، او كه مامور بازنشسته ي C-Sec است ميتواند Shepard را در پيدا كردن محل Garrus كمك كند . Anderson همچنين پيشنهاد ميدهد كه Shepard با Barla Von ، يك فرد خبره در امور اقتصاد كه براي Shadow Broker كار ميكند ، نيز صحبت كند . وقتي Shepard ميشنود كه Garrus آخرين بار در Med Clinic ديده شده است به انجا ميرود و Garrus را كه با كشتن چندين دزد در حال كمك به دكتر Chloe Michel بود ياري ميدهد . Shepard از ان دو نفر ياد ميگيرد كه يك Quarian اخيرا وارد Citadel شده است . اين فرد از نژاد Quarian ها گفته ميشود مدركي در مورد ارتباط Saren با Geth دارد . متاسفانه اين Quarian توسط فردي به نام Fist اسير شده است ، او رئيس گروه خلافكاري محلي است كه قبلا براي Shadow Broker كار ميكرد اما الان براي كمك به Saren به انها خيانت كرده است .
با اضافه شدن Garrus ، فرمانده Shepard با يك Krogan با نام Wrex نيز اشنا ميشود كه فرديست جنگ ديده ، مزدور و شكارچي . Wrex توسط Shadow broker تغذيه ي مالي شده است تا Fist را بكشد . آنها به Chora's Den ، كلوب ‍Citadel ، حمله ميكنند و ميفهمند كه اين Quarian مدرك ارتباط Saren و Geth را براي Shadow Broker ميخواسته است و قرار بوده است طي ملاقاتي اين مدارك را به Fist بدهد ( اين Quarian هنوز تصور داشت Fist مامور Shadow Broker است ) ولي اين ملاقات يك تله است . كساني كه انتظار Quarian را ميكشند تا مدارك را از او بگيرند حال طرف Saren هستند . Shepard به محل ملاقات انها حمله ميكند و اين Quarian را كه نامش Tali'Zorah nar Rayya نجات ميدهد . Shepard ‌و تيمش Tali را به اتاق Ambassador Udina ميبرند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Tali: "سياره ي Eden Prime يه پيروزي بزرگ بود ..."

مدركي كه Tali در اختيار داشت يك فايل صوتي بود كه او از يك Geth استخراج كرده بود . اين فايل صوتي شامل مكالمه اي بين Saren و Matriach Benezia است كه در آن اين دو نفر در مورد پيروزيشان در Eden Prime صحبت ميكنند . آنها همچنين به چيزي به نام Conduit نيز اشاره ميكنند و همچنين به بازگشت Reaper ها . Council سعي ميكند نسبت به Reaper ها بي تفاوت باشد اما باز هم نميتواند اين فايل صوتي را انكار كند . با اين مدرك Council سرانجام متقاعد ميشود و Saren از درجه Spectre ـي صلب ميشود .
در ميان تعجب همگان ، Commander Shepard اولين انسان Spectre كهكشان ميشود و حال ماموريتش اين است كه Saren را از بين ببرد . Captain Anderson از مقام فرماندهي Normandy انصراف ميدهد و سكان هدايت آن را به Shepard ميسپارد .
در سياره هاي Feros و Noveria برخي فعاليت هاي Geth ها گزارش شده است . همچنين لازم به ذكر است Matriarch Benezia ، دوست Saren ، دختري با نام Liara T'Sony دارد كه در مسائل مربوط به Prothean ها اطلاعاتي خوبي دارد .

Liara

Normandy در سياره ي Therum دكتر Liara T'Sony را تعقيب ميكند . Therum يك سرزمين معدن كاري شده در Knossos system از Artemis Tau ميباشد كه با آمدن Geth روي سطح ان ، پالايشگاه هايي در ان ساخته اند تا نوعي از Geth هاي خاص را توليد كنند .
Shepard تيم را به يك معدن ميبرد و در انجا وارد يك خرابه ي Prothean ميشوند . خرابه اي كه در انجا Liara را زنداني شده پيدا ميكنند . با آزاد كردن او آنها ميفهمند كه Liara با Saren نيست و در مورد Conduit هم هيچ اطلاعاتي ندارد . وقتي Shepard و تيمش به همراه Liara ميخواهند خارج شوند و به Normandy برگردند با يك Krogan جنگ ديده رو به رو ميشوند كه ارتشي از Geth ها را هدايت ميكند و قصد دارد كه Shepard و تيمش را نابود كند اما ناگهان اين معدن شروع به خراب شدن ميكند اما Shepard به موقع ميتواند با ان چيزهايي كه ميخواست فرار كند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Liara دختر Benezia دوست Saren است ...

در طول توصيف ماموريت ، Liara توضيح ميدهد كه تخصصش در مورد تكنولوژي هاي منقرض شده ي Prothean هاست . او در مورد تئوريش ميگويد كه بر اساس آن Prothean ها اولين نژادي نيستند كه به طور مرموزي ناپديد شده اند . او همچنين در مورد صحبت هاي Shepard درمورد Reaper ها شگفت زده ميشود .

Noveria

Shepard به Noveria ميرسد و متوجه ميشود كه Matriach Benezia قبل از او به اين سياره رسيده است . او و Saren روي Binary Helix سرمايه گذاري كرده اند كه آزمايشگاهي در Peak 15 است . Benezia براي سركشي به انجا رفته است . متاسفانه در اين آزمايشگاه سيگنال Code Omega ديده ميشود به اين معني كه يك مشكل كاري پيش امده و يك طوفان دسترسي به شاتل را قطع كرده است . بالاخره بعد از سر و كله زدن با Administrator Anoleis فرمانده Shepard موفق ميشود با گذر از كانالي به Peak 15 برسد .
Rachni ها كه از جايگاه هاي خود فرار كرده اند در سراسر آزمايشگاه هستند . Shepard پايگاه ها را دوباره فعال ميكند و به Rift Station ميرود تا شايد Benezia را پيدا كند . Rift Station پر است از محققاني كه از ترس Rachni ها مخفي شده اند ، Shepard ميتواند انها را ازاد كند اما خود توسط انهايي كه به Benezia وفادارند مورد حمله قرار ميگيرد . تيم Shepard متوجه تخم Rachni بزرگي ميشوند كه به نظر ميرسد يك ملكه باشد و Benezia نيز سعي ميكند با حفظ آن ارتشي از rachni ها به وجود اورد .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Benezia مادر Liara تحت كنترل Saren است ...


در زير زمين آزمايشگاه و در بخش پشتيباني ، Shepard نهايتا Benezia را به همراه ملكه Rachni پيدا ميكند . Benezia به تيم Shepard حمله ميكند اما بعد از نبردي سخت Benezia از حالتي كه Saren مغز او را كنترل ميكند بيرون مي ايد و حقيقت را ميگويد . Saren خواهان محل دقيق Mu Relay گمشده است و Benezia را براي اين به اين آزمايشگاه فرستاده است تا از حافظه ي اين ملكه Rachni محل آن را استخراج كند . Benezia از ديگر نقشه هاي Saren خبري ندارد . او محل دقيق Mu Relay را به Shepard ميگويد اما بار ديگر مغزش تحت كنترل Saren در مي آيد و Shepard نيز مجبور ميشود او را بكشد . بعد از اينكه shepard تصميم ميگرد با ملكه Rachni چه كند با اطلاعاتي كه از benezia به دست آورد Noveria را ترك ميكند .

Feros

Shepard كه به خاطر فعاليت هاي گزارش شده از Geth ها به Feros رفته است به گروه Zhu's Hope ميرسد كه متعلق به ExoGeni Corporation ميباشد . اين گروه از حملات پي در پي Geth ها رنج ميبرد و افراد آن نيز كمي عجيب و مرموز به نظر ميرسند . Shepard منطقه را براي انها خالي از Geth ميكند و با Mako پل هوايي Prothean را ميپيمايد تا به پايگاه اصلي Geth ها برسد . تيم Shepard با تعدادي از افراد اين سرزمين مواجه ميشوند كه از بقيه جدا افتاده اند و توسط Juliana Baynham و يك مرد نسبتا ديوانه به نام Ethan Jeong مديريت ميشوند . با وجود موقعيتشان به نظر ميرسد اين گروه كوچك بهتر از افرادي كه در Zhu's Hope بودند عمل كرده اند . قبل از اينكه Shepard به راهش ادامه دهد Juliana از او ميخواهد كه به دنبال دخترش Lizbeth بگردند . Juliana هنوز هم اميدوار است دخترش Lizbeth در مركز ExoGeni باشد .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خرابه هاي Feros ...

بعد از اينكه Shepard به مركز ExoGeni رسيد ، تيمش Lizbeth را پيدا ميكنند كه با وجود ترسيدنش هنوز زنده است . با كمك Company VI ، فرمانده Shepard درميابد تشكيلات ExoGeni در حال مطالعه روي يك گياه كنترل كننده ي مغز با نام Thorian هستند و Zhu's Hope نيز در حقيقت زمين تست كردن تواناييهاي اين گياه براي ExoGeni به شمار ميرود . Shepard ميدان هاي نيرو كه Geth ها برقرار كرده بودند را با از بين بردن كشتي اي كه Geth ها را اورده بود از بين ميبرند و به تيم كوچكي كه قبلا ملاقات كرده بودند برميگردند . Jeong پيغامي در يافت كرده است مبني بر اينكه ExoGeni ميخواهد Zhu's Hope از بين برود و به همين دليل سخت عصباني شده است . Shepard با او مقابله ميكند و به Zhu's Hope برميگردد تا Thorian را پيدا كند .
موجوداتي كه آنجا هستند توسط Thorian كنترل ميشوند و به محض اينكه Shepard را ميبينند به او حمله ميكنند . همچنين Thorian از دهانش يك Asari شبيه سازي شده بيرون مي اورد كه او نيز با Shepard ميجنگد و تنها دفعه ي اول به Shepard يك جمله ميگويد : " دوست ندارم با يه گوشت حرف بزنم! " . Shepard و تيمش بعد از مبارزه با چندين موج از موجودات و Asari هاي شبيه سازي شده نهايتا Thorian را از بين ميبرد .
سپس يك Asari واقعي از كيسه ي Thorian بيرون مي آيد و در مورد اتفاقات پيش آمده توضيحاتي به Shepard ميدهد . Shepard ميفهمد كه Saren اين Asari را با نام Shiala به Thorian هديه داده است تا Cipher را به دست اورد . ‍‍‍Cipher در واقع تجربيات فرهنگي و اجدادي Prothean هاست و ميتواند به Shepard كمك بسياري كند تا معني و مفهوم روياهايي را كه Beacon به وجود اورده است را بفهمد . Shepard كه Shiala را آزاد كرده است Cipher را از او به خود منتقل ميكند . با اين كار اين روياها تاثيرات بيشتري از خود به نمايش ميگذارند و خوشبختانه محل دقيق Conduit را نيز به Shepard نشان ميدهند تا قبل از Saren به آنجا برسد .

Virmire

Council فرمانده Shepard را راهنمايي ميكند و ميگويد كه يك گروه جاسوسي Salarian در سياره ي Virmire گزارشاتي از فعاليت هاي Saren داده است . Shepard به اين سياره ميرود و با رهبر Salarian ها ، Captain Kirrahe ملاقات ميكند . آنها مجتمعي كشف كرده اند كه Saren از آن براي توليدمثل Krogan ها و در نهايت تشكيل يك ارتش بزرگ استفاده ميكند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Normandy در كمپ Salarian ها ...

Kirrahe توضيح ميدهد كه كمك هايي را كه ميخواسته دريافت نكرده است و از Shepard ميخواهد تا او را در تخريب اين مجتمع ياري كند . نقشه ي آنها اينگونه است ، وقتي Salarian ها Geth ها را مشغول خود كرده اند ، Shepard و تيمش از عقب در مجتمع پيشروي ميكند و با كار گذاشتن بمبي مجتمع را منفجر ميسازد . Kirrahe از Shepard ميخواهد كه يكي از هم تيمي هايش را براي كمك به آنها بدهد كه البته Shepard فقط ميتواند Ashley يا Kaiden را بفرستد . مشكل اصلي در اين لحظه Wrex است ؛ Wrex كه اين مجتمع را به عنوان درماني براي Genophage ميداند ، وقتي ميبيند Shepard ميخواهد آن را تخريب كند بسيار عصباني ميشود . اينجا وابسته به تصميمات بازيكننده ي بازي ، Shepard هم ميتواند در صورت داشتن قدرت متقاعد كردن بالا او را تنها با حرف زدن آرام كند و همه چيز تمام شود ، هم ميتواند او را بكشد ، هم ميتواند به Ashley اشاره كند كه به Wrex شليك كند و يا ممكن است بحث به جايي برسد كه خود Ashley بدون هماهنگي با Shepard او را بكشد .
Shepard به مجتمع ميرسد اما متوجه ميشود كه هدف اصلي از اين مجتمع توليد مثل Krogan نيست بلكه مطالعه روي تاثيرات وحشتناك كنترل فكر Sovereign است . در آزمايشگاه خصوصي Saren فرمانده Shepard يك Prothean Beacon ديگر پيدا ميكند كه به Shepard يك روياي ديگر ميبخشد . آنها با تصوير سه بعدي خود Sovereign نيز مواجه ميشوند و حقيقت بزرگي آشكار ميشود : Sovereign كشتي Reaper ها نيست بلكه او خود يك Reaper است .
Shepard كه ميخواهد مجتمع را منفجر كند پيغامي دريافت ميكند كه طي آن معلوم ميشود Salarian ها تحت حملات سنگين دشمن قرار گرفته اند و خسارات سنگيني نيز متحمل شده اند . Shepard بعد از كار گذاشتن بمب سعي ميكند خارج شده و به Salarian ها كمك كند اما Geth شروع ميكند به حمله به بمب هايي كه Shepard كار گذاشته است . Shepard حال بايد انتخاب كند چون هم Ashley و هم Kaiden در خطر هستند و زمان كافي براي نجات هر دوي انها وجود ندارد . بعد از انتخاب Shepard و در ادامه با خود Saren رو به رو ميشود . Saren سعي ميكند Shepard را متقاعد كند كه به او بپيوندد اما طبق انتظار Shepard از اين درخواست سرباز ميزند و با Saren مبارزه ميكند . Saren فرار ميكند و تيم به Normandy باز ميگردد . مجتمع موجود روي سياره ي Virmire نيز نابود ميشود و همانطوري كه گفته شد يا Ashley و يا Alenko ميميرند .

شورش در Normandy

به لطف Beacon سالم در Virmire ، روياي Shepard حال كامل شده است . در طول بحث ماموريت در Normandy ، دكتر Liara به افكار Shepard دسترسي پيدا ميكند تا رويا را به طور كامل معني كند . اين رويا نوعي درخواست كمك ميباشد كه Prothean ها را از وجود Reaper ها آگاه ميسازد . Liara متوجه ميشود كه نشانه هاي موجود در رويا در سياره ي llos قرار دارند ، سياره اي كه Liara به عنوان بخشي از تحقيقاتش قبلا آنجا را بررسي كرده است . دسترسي به Ilos غيرممكن است زيرا فقط از طريق Mu Relay ميتوان به انجا رفت ، به همين دليل Saren محل ان را در Noveria جستجو ميكرد . بعد از اتمام بحث بين اعضاي تيم Joker پيغامي از جانب Council براي Shepard نمايش ميدهد :‌ آنها به دنبال تشكيل ارتشي عظيم از همه ي نژادها هستند تا با Saren مقابله كنند .
Shepard به Citadel برميگردد تا به شخصه حمله را هدايت كند . اما وقتي به ايستگاه ميرسد ميفهمد كه Council براي جلوگيري از ورود Saren به Citadel تمام Mass Relay ها را بسته است . نه council و نه Udina گفته هاي Shepard در مورد Reaper ها را باور نميكنند و از ارسال اين ارتش به llos خودداري ميكنند . Mu Relay در Terminus Systems قرار دارد و اگر Citadel به آنجا كشتي بفرستد ميتوانيم شاهد جنگ بزرگي باشيم . Council به همين دليل به Shepard اطمينان نميكند . Shepard ميداند كه سيستم هاي مخفي كاري Normandy ميتواند آنها را به طور مستقيم به آنجا ببرد اما Council كه ديگر از اصرار و پافشاريهاي Shepard مبني بر اين كه خطر اصلي Reaper ها هستند خسته شده توسط Udina اين سيستم ها را نيز قفل ميكنند و Normandy را نيز زمين گير ميكنند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Normandy در حال فرار از Citadel ...

Shepard كه ميداند Saren در حال نزديك شدن به Conduit است و انها دارند وقت تلف ميكنند وقتي كه ميفهمد يكي از دوستانش پيشنهاد كمك ، هرچند غير مجاز ، داده است بسيار خوشحال ميشود . Captain Anderson از Shepard ميخواهد به صورت مخفيانه با او در Flux ديدار كند . Anderson گفته هاي Shepard در مورد Reaper ها را باور ميكند و اين را هم ياداور ميشود كه Normandy تنها كشتي اي است كه ميتواند Shepard را به llos برساند . Shepard به Anderson ميگويد كه ممكن است او را به علت خيانت بازداشت كنند و يا بلاهاي بدتري سرش آورند اما Anderson آينده ي خودش را پيشكشي كوچك براي متوقف كردن تهديد جدي كهكشان توصيف ميكند . Shepard به Normandy ميرود و با كمك Anderson سيستم هاي Normandy دوباره باز ميشوند و به اين ترتيب Shepard و تيمش با Normandy از Citadel فرار ميكنند و به llos ميروند .

llos

بعد از Romance فرمانده Shepard با معشوقه اش ، Joker اعلام ميكند كه انها اماده ي عبور از Mu Relay هستند و به زودي به llos ميرسند . Saren هم اكنون با ارتشي از Geth ها به اين سياره رسيده است اما به لطف سيستم مخفي كاري Normandy آنها براي مدتي امن هستند . Navigator Pressly برخي اسناد از سياره دريافت كرده است كه به احتمال زياد Saren است اما متاسفانه محلي براي فرود امدن Normandy وجود ندارد . Shepard پيشنهاد ميدهد تا از Mako استفاده كنند اما مشكلي وجود دارد . آنها حداقل به 100 متر زمين باز نياز دارند اما Pressly فقط ميتواند 20 متر پيدا كند . Joker اصرار دارد كه ميتواند اين كار را انجام دهد و موفق هم ميشود . Mako با موفقيت فرود مي ايد اما دور از انبار قديمي كه ميخواهند به انجا بروند . Saren در حال حاظر با ارتش Geth خود وارد اين انبار شده است و يك محفظه ي امنيتي بزرگ را نيز پشت سر خود ميبندد تا حركت Shepard را كند بكند .
Shepard به دنبال راهي براي باز كردن در ميگردد . بعد از مبارزه با Geth هايي كه براي گارد دادن مانده بودند ، Shepard و تيمش درهاي امنيتي را باز ميكنند و وارد انبار ميشوند . در همان زماني كه در اتاق كنترل هستند Shepard اطلاعات ضبط شده ي مربوط به Prothean ها را كشف ميكند كه به نظر ميرسد به سختي آسيب ديده است . Cipher به Shepard كمك ميكند برخي از كلمات را بازيابي كند كه هشدار ديگريست در مورد Reaper ها . آنها دوباره به Mako برميگردند و راه خود را در انبار ادامه ميدهند . بعد از مدتي Shepard يك سد انرژي مرموزي را ميبيند و وقتي به آن نزديك ميشود سد هاي ديگر نمايان ميشوند و تيم آنجا محاصره ميشود . تنها راه خروج دريست كه در آن طرف قرار دارد . بعد از پايين رفتن از يك آسانسور ، Shepard يك VI با نام Vigil پيدا ميكند كه حاوي همان اطلاعاتيست كه Shepard براي متوقف كردن Reaper ها به انها نياز دارد .
Citadel يك تله است . در حقيقت Citadel خود يك Mass Relay ميباشد كه به Dark Space ، خارج از كهكشان ، متصل است ، جايي كه Reaper ها منتظرند . Keeper ها از اولين نژادهايي هستند كه توسط Reaper ها كنترل مغزي شده اند و هدف اصليشان محافظت از Citadel و فعال كردن Citadel Relay هنگام فرمان Sovereign است . Sovereign رهبر Reaper هاست . بعد از هر حمله ي Reaper ها ، يكي از انها باقي ميماند تا با تحقيق و به دست آوردن اطلاعات بفهمد آن افراد چه كار ميخواهند بكنند . وقتي نژادهاي ارگانيك كهكشان به اندازه كافي پيشرفته شدند ، Sovereign ميخواهد Citadel Relay را فعال كند و قتل عام فجيع بعدي را آغاز كند . اين كه چرا Reaper ها هر 50000 سال افراد ارگانيك و اندامي را نابود ميكنند در حال حاظر نا معلوم است . براساس گفته هاي Vigil ، حتي دانشمندان Prothean هم دليل اين كار را نميدانستند . شايد انها به دنبال هدف هايي هستند كه افراد ارگانيك قادر به فهميدن ان نيستند . آنها 50000 سال پيش هم به همين Prothean ها حمله كردند و قتل عام فجيعي را رقم زدند . وقتي كهكشان از انها پاك شد Reaper ها به Dark Space برميگردند تا به خواب زمستاني بروند و انرژي خود را ذخيره سازند . در اين مرحله به نظر ميرسند كه انها قابل دسترسي و آسيب پذير باشند و به همين دليل آنها هميشه Citadel Relay را پشت سر خود ميبندند .
Conduit يك Mass Relay كوچك بوده است كه توسط Prothean ها ساخته شده و هدفش منتقل ساختن محققان از مركز تحقيق در llos به Citadel ميباشد اما فقط در همين يك مسير . بعد از انقراض Prothean ها ، معدود بازماندگان اين نژاد از همين Conduit براي رفتن به Citadel استفاده كردند و با بازنويسي آن كاري كردند كه ديگر Keeper ها به علامت Reaper ها براي باز كردن اين Mass Relay پاسخ ندهند . حال Sovereign به راه ديگري نياز داشت تا Citadel Relay را دوباره باز كند و براي اين كار Saren را مامور كرد . Saren با استفاده از Conduit به Citadel ميرود و از داخل كنترل آن را بر عهده ميگيرد . در همين زمان Sovereign هم به Citadel ميرود . اگر Saren كنترل ايستگاه را انتقال دهد Sovereign ميتواند Citadel Relay را به صورت دستي خودش باز كند . Vigil در ادامه ميگويد كه Reaper ها شكيبا و با حوصله هستند ، اگر آنها به تنهايي به Citadel حمله ميكردند ، نيروي مشترك Citadel قادر به شكست دادن انها بودند . اما با وجود Saren اينبار Sovereign راحت تر ميتوانست تاخت و تاز Reaperـي را اجرا كند و ماموريتش را به پايان برساند . Sovereign بعد از دانستن اين كه Prothean ها ميخواهند از Keeper ها براي متوقف كردن اين چرخه استفاده كنند اين نقشه را براي چندين قرن بود كه ترتيب ميداد .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آرشيوهاي ارزشمند llos ...

Vigil به Shepard يك فايل اطلاعاتي ميدهد كه اين فايل امكان كنترل لحظه اي Citadel را براي متوقف كردن Sovereign ميداد . بعد از ترك كردن Vigil ، فرمانده Shepard به مركز آرشيو ميرود و سرانجام به Conduit ميرسد . Saren قبلا از اين Mass Relay كوچك عبور كرده است .
در همين لحظه Sovereign هم به كمك ارتش Geth ها حمله به Citadel را آغاز كرده است . فرماندهِ Destiny Ascension سعي ميكند Citadel را ببندد اما ايستگاه جواب نميدهد زيرا همه ي افراد Citadel Control كشته شده اند . Saren نيز در اين بين حمله ميكند .
در llos ، فرمانده Shepard كه ميبيند Conduit در حال بسته شده است به سرعت با Mako داخل ميشود و درست قبل از بسته شدن آن با همان Mako وارد Citadel ميشود .
در Presidium كه حال در آتش است و به سختي آسيب ديده ، دو مامور Geth با ديدن نور آبي نزديك دروازه ي Relay كنجكاو ميشوند و وقتي ميروند تا نگاهي به انجا بيندازند ناگهان Mako وارد شده و انها را له ميكند!

محاصره ي Citadel

Shepard و تيمش سعي ميكنند تا از Mako كه با برخورد به ديواري واژگون شده بود بيرون ايند . Saren در حال پيشروي به Council Chambers است و تيم Shepard نيز از آسانسور براي رفتن به Citadel Tower استفاده ميكنند . اما متاسفانه با قفل شدن سيستم هاي ايستگاه توسط Saren آسانسور نيز در وسط راه متوقف ميشود . Shepard شيشه ي آسانسور را ميشكند و حال بايد او و تيمش بقيه راه را در حالت جاذبه ي صفر و به لطف كفش هاي آهنرباييشان بپيمايند .
در همين زمان و در Council Chambers ميبينيم كه Saren در حاليكه به ميزفرمان اصلي نزديك ميشود با عصبانيت به Keeper ها شليك ميكند و سعي دارد كنترل Citadel را در دست بگيرد . با نزديك تر شدن Sovereign و در حالي كه ناوگان كشتي هاي Citadel را سر راهش خراب ميكند ، Saren نيز Wards را ميبندد و نوعي محفظه ي غير قابل نفوذ در اطراف Geth ها و Reaper كه در داخل Wards هستند ، ميسازد . Sovereign به بالاترين نقطه ي Citadel Tower ميرود و آماده ميشود تا زماني كه Saren كنترل كامل را در دست گرفت Citadel Relay را باز كند .
Shepard ‌و تيمش كه سعي دارند به Saren و Sovereign برسند در جايي ديگر مشغول جنگ با Geth ها و سربازان Krogan در خدمت Saren هستند . ناگهان كشتي geth ها پديدار ميشود و شروع به آزاد كردن شوك به سمت انها ميكند . Shepard نيز بيكار نميماند و سيستم هاي دفاعي Citadel را فعال ميكند . به هر حال ممكن آنها نهايتا با استفاده از دريچه ي مخصوص تعميرات وارد Council Chambers ميشوند كه حالا پر است از Geth و آتش . آنها با تلاش بسيار به ميزفرمان اصلي ميرسند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شلوغ كاري در Citadel !

در همين لحظه Saren ناگهان پيدا ميشود و نارنجكي به سمت تيم Shepard پرتاب ميكند . تيم با اين انفجار به اطزاف پرتاب ميشوند اما Shepard نزديك Saren كاور ميگيرد . او از Shepard ميخواهد احمق نباشد و به او ميگويد اگر به مقاومت در برابر Sovereign ادامه دهد همه چيز نابود خواهد شد . او ميگويد كه Sovereign كنترل فكري او را برعهده گرفته و با تركيب بدن او از ابزارات مصنوعي او را قدرتمند تر كرده است . اين آينده ي زندگي ارگانيك است . Shepard نميتواند باور كند كه Saren اجازه داده تا Sovereign ابزار مصنوعي و ماشيني به او اضافه كرده باشد . اينجا Shepard ميتواند مستقيما به Saren حمله كند و يا سعي كند او را متقاعد سازد . با حرف زدن بيشتر او بيش از پيش متقاعد ميشود اما قسمت هاي مصنوعي بدنش باعث ميشود كه با قبول كردن حرف هاي Shepard عذاب سختي بكشد . سرانجام Saren با تشكر از Shepard كه او را آزاد كرده است يك گلوله به سر خود ميزند و خودكشي ميكند . در غير اين صورت و در صورتي كه Shepard همان اول به او حمله كرده باشد بعد از مبارزه Saren به انتهاي Chamber ميافتد و شيشه ي بزرگي وارد سينه اش ميشود .
به لطف ميزفرمان مركزي ، Shepard برنامه ي Vigil را آپلود ميكند و كنترل Citadel را به دست مي اورد . Joker در Normandy منتظر فرمان Shepard زماني كه Mass Relay ها آزاد شدند ميباشد . Shepard نيز بعد از آپلود برنامه با Joker در اين رابطه تماسي برقرار ميكند . اينجا هم Shepard سر چند راهي قرار گرفته و بايد يك تصميم بگيرد . او ميتواند ناوگان Citadel را براي حمايت از Destiny Ascension بفرستد و Council را نجات دهد ، ميتواند اجازه بدهد Council نابود شود و يا روي Sovereign تمركز كند . بعد از گرفتن تصميم ، Shepard بخش Wards را باز ميكند و Joker نيز ناوگان را از Mass Relay عبور ميدهد .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Saren بعد از مرگ دوباره توسط Sovereign بلند ميشود ...

وقتي ناوگان در حال نبرد با كشتيهاي دشمنان و خود Sovereign است ، Shepard به تيمش ميگويد كه از كشته شدن Saren مطمئن شوند . تيم به سمت Saren ميروند و يك تير هم براي اطمينان بيشتر به سرش ميزنند . اما ناگهان جسد Saren كه توسط Sovereign تصرف شده است ، بلند ميشود و ميبينيم كه قسمت هاي ماشيني و مصنوعي ان با نور قرمز روشن شده اند . موج هاي حاصل از تغيير Saren باعث ميشود تا سكو شكسته شده و Shepard به انتهاي Chambers بيوفتد . تيم Shepard سعي ميكنند او را بزنند اما او بسيار سريع تر و مرگبار تر از گذشته شده است .
در همين زمان و در فضاي خارجي Citadel ، كشتي وفادار Normandy در حال مبارزه با Sovereign است . اين Reaper اسلحه ي مرگباري روانه ميسازد كه چندين كشتي Alliance را نابود ميكند اما خوشبختانه ناوگان كشتي هاي Citadel كم كم دارند نسبت به Sovereign برتري پيدا ميكنند . در طرف ديگر Shepard با هر زحمتي اين موجود ماشيني و مصنوعي را نابود ميكند و Sovereign نيز كم كم زير حملات Alliance ضعف نشان ميدهد . Normandy آخرين ضربه ي لازم براي منفجر شدن Reaper را ول ميكند و بدين ترتيب Sovereign قدرتمند به كل نابود ميشود .
در Chambers ، فرمانده Shepard تكه ي بزرگي از Sovereign را ميبيند كه مستقيم در حال نزديك شدن به Citadel Tower است و از تيمش ميخواهد كه كاور بگيرند .

[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Chambers بعد از نبرد نهايي ...

بعد از مدتي ، افراد خودي وارد Ciatdel Tower ميشوند تا به دنبال بازماندگان بگردند . زير توده اي خرابه ها دو نفر از تيم Shepard سالم پيدا ميشوند كه علي رغم زخم هاي عميق هنوز زنده اند . Captain Anderson كه اين افراد را هدايت ميكند به دنبال Shepard است . يكي از افراد با ناراحتي به Chambers نگاه ميكند ، جايي كه تكه ي Sovereign درست به انجا برخورد كرده است . به احتمال زياد اين تكه هر چيزي كه در سر راهش بوده را نابود كرده است . تيم نجات بازماندگان را كمك ميكنند تا از Chambers خارج شوند . Anderson براي آخرين بار به عقب برميگردد و نگاه ميكند . ناگهان متوجه شيئ متحركي ميشود . Commander Shepard با بازويي زخمي سعي دارد از پشت خرابه ها بيرون آيد . او موفق ميشود و رويش را به سمت Anderson ميگيرد و لبخند ميزند .

پايان هاي بازي




بر اساس تصميمات Shepard ،‌ در كل داستان بازي به چهار نوع به پايان ميرسد :

• Council از بين رفته و Alliance قصد دارد Council جديدي بدون نژاد هاي ديگر راه بيندازد . ( پايان Renegade ) . فرمانده Shepard ميتواند از بين Ambassador Udina يا Captain Anderson يكي را براي نشستن روي صندلي Council جديد انتخاب كند . با اين كار انها آماده ي نبرد با Reaper ها با كمك ناوگان كشتيهاي Alliance ميشوند . اگر Shepard شخصيتي بر پايه ي Renegade باشد و در پايان اظهار كند كه Council بايد با نژادهاي ديگر نيز سروكار داشته باشد ،‌ Udina جواب خواهد داد كه اين برخلاف اعمال گذشته ي Shepard است و در هر صورت Council فقط انساني را تشكيل خواهد داد .
• Council از بين رفته است و Alliance قصد دارد Council جديد را راه بياندازد اما اينبار در كنار نژاد هاي ديگر و با رهبريت انسان ها . ( پايان Paragon ) . فرمانده Shepard اينجا هم ميتواند از بين Udina و Anderson يكي را به رهبري Council جديد انتخاب كند . آنها براي نبرد با Reaper ها آماده ميشوند در حالي كه ناوگان Alliance جلودار آنها خواهد بود .
• ناوگان Alliance توانسته council را نجات دهد و شخصيت نيز Pardgon است . به خاطر سپاس گذاري از شجاعت Alliance ‌و كمك Shepard ، خود council پيشنهاد ميدهد كه نسل بشر نيز عضوي از Council شوند . اينجا نيز Shepard ميتواند از بين Udina و Anderson يكي را به نمايندگي از انسان به Council بفرستد . آنها تصميم ميگيرند كه همه ي نژادهاي Citadel را در برابر Reaper ها متحد كنند .
• ناوگان Alliance توانسته Council را نجات دهد و شخصيت نيز Renegade است . پايان در اين صورت بسيار شبيه پايان قبل است اما تفاوت اصلي اينجاست كه Council از Shepard در اتاقي تاريخ و در حالي كه موزيكي شوم پخش ميشود قدرداني ميكند و نيز ديالوگ ها كمي متفاوت اند .

در هر صورت Shepard با Normandy ‍خرابه ي Citadel را ترك ميكند و قصد دارد راهي براي متوقف كردن هجوم Reaper ها پيدا كند .

خلاصه داستان Mass Effect 2 :

آغاز
داستان Mass Effect 2 در 2183 شروع ميشود . زماني كه Normandy بعد از كشتن Saren و Sovereign در حال گشت زني در كهكشان است تا بازماندگان Geth ها را بكشد ناگهان توسط نيرويي ناشناخته مورد حمله قرار ميگيرد . Normandy آسيب زيادي ميبيند بنابراين خدمه ي ان مجبور ميشوند به وسيله ي اتاقك هاي اضطراري ، فرار كنند . Joker اصرار دارد كه ميتواند هنوز هم كشتي را نجات دهد اما Shepard او را نيز با وارد اتاقك اضطراري ميكند تا به همراه خودش فرار كنند اما بعد از قرار دادن Joker كه زخمي شده ناگهان خودش كنترلش را از دست ميدهد و ميميرد . مشاهده ميشود كه جنازه ي او به وارد آتمسفر سياره ي نزديك ميشود .

بيداري
جنازه ي Shepard توسط Cerberus پيدا و بازيابي ميشود . Cerberus در طول دو سال و با عنوان پروژه ي Lazarus فرمانده Shepard را به زندگي برميگرداند .
Shepard در بعد از دوسال و در سال 2185 در ايستگاه فضايي Cerberus بيدار ميشود . اين ايستگاه كه توسط روبات هاي امنيتي خود Cerberus كه هك شده اند مورد حمله قرار گرفته و در شرايط بحرانيست . بعد از اينكه Shepard به Miranda و Jacob كمك ميكند تا فرار كنند ، او به مركز Cerberus برده ميشود تا ملاقات مجازي با Illusive Man داشته باشد . Illusive Man ميگويد كه Shepard براي اين بازگرداني و آپگريد شده است تا Cerberus را در مبارزه با خطر جديد كه سرزمين هاي انسان ها را تهديد ميكند ، كمك كند .
Shepard و تيمش ( Jacob و Miranda ) مامور ميشوند تا به سرزمين Freedom's Progress كه اخيرا تحت حمله قرار گرفته بروند . در Freedom's Progress كه در Terminus Systems قرار دارد ، تيم Shepard با Tali ، هم تيمي قبلي Shepard در Mass effect ، روبه رو ميشوند و ميفهمند كه موجودات حشره مانند مرموزي با نام Collector پشت اين حملات قرار دارند . Shepard اين را به Illusive Man گزارش ميدهد و او نيز Sheaprd را فرمانده جديد Normandy SR-2 ميكند . با راهنمايي هاي Illusive Man ، فرمانده Shepard شروع به گشت و گذار در كهكشان ميكند تا تيم جديدي براي خود تشكيل دهد .

تشكيل دادن يك تيم
Illusive Man در ابتدا Shepard را مامور ميكند تا چهار فرد داراي پتانسيل بالا را به تيمش اضافه كند ؛ يك دانشمند Salarian ، يك پارتيزان مرموز به نام Archangel ، يك رهبر جنگي Krogan و يك فرد بايوتيك نيرومند .
دانشمند Salarian با نام Mordin در Omega قرار دارد . او در Omega در تلاش است بيماري سختي را كه توسط يك Vorcha كه براي Collector ها كار ميكند ، شيوع پيدا كرده ، متوقف كند . پارتيزان Archangel نيز در Omega قرار دارد كه به تنهايي در مقابل سه گروه خرابكاري و مزدور Omega ايستاده است . بعد از رسيدن به مخفيگاه Archangel ، فرمانده Shepard متوجه ميشود كه Archangel همان Garrus Vakarian ،‌ هم تيمي سابقش در Mass Effect ، است . او در مبارزه با اين گروه ها از ناحيه صورت و گردن اسيب ميبيند و علي رغم باقي ماندن اثرات آنها زنده به تيم Shepard ملحق ميشود . رهبر جنگي Krogan يعني Okeer سعي داشت در طول تحقيقات ژنتيكي يك Krogan قدرتمند بسازد كه طي اتفاقاتي خودش كشته ميشود و مخلوقش ، Grunt را براي Shepard بر جاي ميگذارد . فرد بايوتيك كه مشخص ميشود زن بوده و اسمش هم Jack يا Subject Zero هست در زندان Purgatory نگه داري ميشود . Shepard او را نيز با هر زحمتي ازاد ميكند و بدين ترتيب اين چهار نفر به تيم Shepard اضافه ميشوند .
بعد از ملحق كردن اين چهار نفر به تيم ، Illusive Man به Shepard ميگويد كه يك سرزمين انساني با نام Horizon تحت حملات Collector قرار گرفته و Shepard بايد انجا را نجات دهد . او همچنين اشاره ميكند ، يكي از افراد تيم سابقش در Mass effect براي نظارت به ساخت برج هاي دفاعي در Horizon هستند كه وابسته به تصميمات Shepard در نسخه ي اول Ashley يا Alenko خواهد بود . Shepard و تيمش به Horizon ميرسند و مبارزه ي نزديكي با Collector ها انجام ميدهند ، به نظر ميرسد Shepard كمي دير رسيده است زيرا تعداد بسيار زيادي از افراد Horizon توسط Collector ها ربوده شده اند. به هر ترتيب فرمانده Shepard ميتواند برج هاي دفاعي را آماده كند و به Reaper آسيب بزند. سپس Shepard با هم تيمي سابق خود رو به رو ميشود كه به خاطر عضويت Shepard در Cerberus او را خائن حساب ميكند.
بعد از بازگشت به Normandy، معلوم ميشود كه Illusive Man عمدا كاري كرده است كه Collector ها به Horizen حمله كنند. او براي اين كار و براي اينكه برايش ثابت شود Collector ها دنبال Shepard يا دوستان نزديك او هستند به Alliance پيغام ميدهد كه Shepard زنده است و براي Cerberus كار ميكند كه Collector ها نيز اين پيغام Illusive Man را استراق سمع كرده و به Horizen حمله ميكنند. با اين اتفاقات مسلم ميشود كه Collector ها دنبال Shepard هستند. به هر ترتيب فرمانده Shepard موظف ميشود سه نفر ديگر را نيز به گروهش اضافه كند ؛ يك Asari ، يك قاتل Drell و Tali .
Shepard در سياره ي Illium ، فرد مورد نظر از نژاد Asari با نام Samara را پيدا ميكند . او بعد از تحقيقات Shepard در مورد نقش گروه مزدور Eclipse در يك قتل به گروه او ميپيوندد . قاتل Drell يعني Thane نيز در Illium ميباشد كه در وسط يك ماموريت قتل قرار دارد . Shepard بعد از فهميدن هدف بعدي Thane به انجا ميرود و با Thane رو به رو ميشود . Thane با موفقيت هدف خود را از بين ميبرد و به تيم Shepard اضافه ميشود . Tali نيز در سرزمين Quarian ها كه در حال حاضر توسط Geth ها پر شده است ، قرار دارد . او بعد از زنده ماندن از نيروي قدرتمند Geth حاظر ميشود به تيم Shepard اضافه شود.

سفينه كلكتورها
بعد از اين اتفاقات و تكميل شدن گروه Shepard از Illusive Man خبر ميرسد كه يكي از گشت هاي تورين با يكي از سفينه هاي Collector ها درگيري پيدا كرده و توانسته است آن را قبل از نابود شدن غيرفعال كند. Normandy بايد از اين فرصت فوق العاده استفاده كرده و سفينه Collector ها را بررسي كند و هر گونه اطلاعات يا تكنولوژي كه بتواند به Cerberus در ماموريتش كمك كند به دست آورد. بعد از فرود آمدن در سفينه Collector ها Shepard با تعداد زيادي جايگاه خالي مخصوص قربانيان Collector ها مواجه ميشود كه در كنار آنها اجساد انسان هاي زيادي قرار دارد كه به نظر ميرسد Collector آزمايشات مختلفي روي آنها انجام داده اند. Shepard همچنين در مي يابد كه Collector ها جدا از كارهايي كه براي Reaper ها انجام ميدهند خودشان هم آزمايش هايي ميكنند. EDI توضيح ميدهد كه انها مشغول تحقيق روي شباهتهاي ژني خود به انسان ها هستند. آناليزهاي EDI روي ژنهاي ‍Collector ها همچنين مشخص ميكند كه آنها در حقيقت همان Prothean ها منقرض شده هستند كه توسط Reaper ها به كل تغيير يافته اند كه تا مناسب خواسته هاي Reaper ها باشند.
با پيشروي Shepard در سفينه Collector ها، Joker اعلام ميكند كه اين سفينه همان سفينه اي است كه به Horizen حمله كرده و نيز باعث نابودي Normandy اصلي شده است. Shepard ميگويد كه همه اينها را به حساب تصادف گذاشتن غيرطبيعي است...
وقتي تيم Shepard به مركز سفينه ميرسند متوجه ميشوند ميليون ها جايگاه خالي وجود دارد كه بسيار بيشتر از تمام انسان هايي است كه در Terminus Systems هستند كه نشان ميدهد هدف اصلي Collector ها زمين است. Shepard به EDI ميگويد كه به سيستمهاي سفينه وصل شود و هر گونه اطلاعات مفيدي را از آن استخراج كند اما ناگهان متوجه ميشود كه سفينه در اصل غير فعال نشده و يك تله است. EDI همچنين ميگويد Illusive Man ميدانسته كه سفينه Collector ها غير فعال نيست و يك تله است ولي با اين حال Shepard را به آنجا فرستاده است تا اطلاعات كسب كند. Shepard و تيمش به هر ترتيب با Collector ها مبارزه ميگويد و قبل از آماده شدن سيستم هاي دفاعي سفينه آنها، ميتوانند با Normandy از آنجا فرار كنند. بعدا Shepard با Illusive Man در اين مورد صحبت ميكند. Illusive Man فرستادن Shepard به يك تله آشكارا براي كسب اطلاعات را ميپذيرد و ميگويد كه اين كار براي گول زدن Collector ها بوده است تا آنها فكر كنند برتری با آنهاست و اگر Illusive Man موضوع را به Shepard میگفت ممکن بود Collector ها بفهمند. بعد از این بحث Illusive Man اعلام میکند اطلاعاتی که EDI از سفینه Collector ها به دست آورده به یک کشف مهم ختم شده است. این کشف بزرگ سیستم Reaper IFF پیشرفته است که باعث میشود Collector ها بتوانند به کمک آن از Omega 4 Relay عبور کنند و آسیبی بهشان وارد نشود. همچنین EDI میتواند محل دقیق تجمع کلکتورها را از اطلاعات مسیریابی سفینه کلکتورها استخراج کند و آن جایی نیست جز مرکز کهکشان که منطقه ای بسیار خطرناک است و به همین دلیل است که هر کشتی که از Omega 4 Relay عبور میکند نابود میشود. اما با استفاده از Reaper IFF این امر میسر خواهد شد.

كليد
بعد از این ماجراها Illusive Man اعلام میکند که یک ریپر متروکه در اطراف یک سیاره پیدا کرده که احتمالا میلیون ها سال پیش نابود شده است، و به همین دلیل یک تیم تحقیقاتی به انجا فرستاده تا Reaper IFF آن را بازیابی کنند و به Normandy بیاورند. اما خبری از آنها نشده و Illusive Man اینبار هم Shepard را به انجا میفرستد. درست هنگام رسیدن به آنجا Shepard متوجه میشود که اعضای تیم تحقیقاتی همگی قبل از رسیدن به انجا کشته شده اند و با مشاهده پیغام های صوتی که آنها از خود برجای گذاشته اند معلوم میشود با اینکه ریپر مدتهاست نابود شده ولی اثر Indoctration خود را که هر ریپری آن را داراست و باعث کنترل ذهن میشود از دست نداده است. ریپر بلافاصله سپرهای خود را فعال میکند و باعث به تله افتادن Shepard و تیمش در خود Reaper میشود و تنها راه از بین بردن سپرها نابود کردن مرکز نیروی Reaper است که علاوه بر نیروی سپرها نیروی میدان های Mass Effect سفینه که باعث میشود سفینه به سیاره پایینی خود سقوط نکند را تامین میکند و اگر نابود شود Reaper سقوط خواهد کرد. با پیشروی تیم Shepard به سمت مرکز Reaper و از بین بردن Husk ها ناگهان متوجه میشوند که یک Geth مرموز که توانایی صحبت کردن دارد انها را کمک میکند. بعد از به دست آوردن Reaper IFF و رسیدن به مرکز Reaper آنها بار دیگر مورد کمک Geth قرار میگیرند اما این Geth طي زد و خوردي غیرفعال میشود. با نابود شدن مرکز نیروی Reaper و از بین رفتن سپرها Shepard و تیمش به همراه IFF و Geth غیرفعال شده با Normandy فرار میکنند و Reaper سقوط كرده و نابود ميشود. در ادامه ماموريت Shepard ميتواند اين Geth را فعال كند يا آن را براي انجام تحقيقات بيشتر روي آن به Cerberus واگذار كند. اگه Shepard او را فعال كند EDI او را Legion مينامد و او به تيم Shepard عليه Collector ها ملحق ميشود.
كمي بعد، Shepard با همه هم تيميهايش براي انجام ماموريت بعدي خود سوار يك شاتل ميشوند تا در اين مدت هم Reaper IFF آماده استفاده شود. اما EDI بعد از فعال كردن IFF متوجه يك سيگنال مخفي ميشود و معلوم ميشود كه IFF مختصات محل اختفاي Normandy را در فضا پخش و منتشر ميكند.معلوم ميشود كه آن Reaper كه Shepard از آن IFF را به دست آورده است يك تله ديگر از جانب Collector ها بوده و حال سفينه Collector ها در غياب Shepard و تيمش Normandy را غافل گير كرده و به آن حمله ميكنند. Collector ها وارد Normandy شده و كنترل آن را به دست ميگيرند، و Joker به درخواست EDI مجبور ميشود كنترل كامل سيفنه را در اختيار IDI كه تماما يك هوش مصنوعي است قرار دهد و اين خودش يك ريسك است. Joker كه چاره ي ديگري نميبيند مجبور ميشود خودش علاوه بر مشكلات حركتي كه دارد و Collector هايي كه جاي جاي Normandy را پر كرده اند و مشغول منتقل كردن خدمه Normandy به سفينه خود هستند، به مركز هوش مصنوعي برود و كنترل سفينه را به EDI بدهد. به هر حال EDI موفق ميشود Normandy را از Collector ها دور كند و از شر دشمنان خلاص شود اما كل خدمه كشتي به غير از Joker به دست Collector ها افتاده اند. Shepard از همه جا بيخبر كه به Normandy ميرسد دستان خود را از هر جهت بسته ميبيند؛ در اين لحظه فرمانده Shepard ميتواند به ماموريت هاي جانبي خود ادامه دهد كه در اين صورت تمام خدمه كشته خواهند شد، يا بلافاصله وارد Omega 4 Relay شود و خدمه اش را نجات دهد.


آنسوي Omega 4 Relay
با تصميم Shepard براي پيشروي در ماموريت، Reaper IFF را فعال ميكنند و از Omega 4 Relay عبور ميكنند. وقتي Normandy از طرف ديگر Relay بيرون مي آيد، Shepard و تيمش خود را در ميان يك ميدان عظيم پر از لاشه هاي سفينه هاي نابود شده گذشته مي يابند كه علاوه بر آنها Collector ها نيز نيروهاي اتوماتيك دفاعي خود را در آنجا كار گذاشته اند كه Normandy بايد با همه اينها كنار بيايد. Joker كه يك بار Normandy اش را از دست داده، اينبار تسليم نميشود و Normandy جديدش را به سلامت از اين خطر عبور ميدهد و Collector Base كه يك پايگاه فضايي عظيم در مدار يك سياهچاله است، از دور نمايان ميشود. يكي از سفينه هاي Collector از پايگاه بيرون مي آيد و به Normandy حمله ميكند، Normandy اينبار آن را نابود ميكند اما در اثر انفجار آن باعث ميشود Normandy در قسمت خارجي Collector Base سقوط كند. در اينجا بر اساس آپگريدهايي كه روي Normandy انجام شده است ممكن است تا حداكثر 3 هم تيمي Shepard كشته شوند.
در جريان ادامه ماموريت در Collector Base ممكن است بقيه اعضاي تيم، به علاوه خود Shepard بر اساس انتخاب هايي كه صورت گرفته و Loyal بودن يا نبودن هم تيمي ها، كشته شوند. به هر حال Shepard و تيمش وارد پايگاه ميشوند و با جنگي سخت به مركز پايگاه ميرسند و در راه نيز خدمه Normandy را نجات ميدهند. با رسيدن به قلب پايگاه، آنها متوجه ميشوند Collector ها مشغول ساخت يك Human Reaper جديد هستند كه مخلوطي است از انسان هايي كه Collector ها دزديده اند و تكنولوژي هاي پيشرفته Reaper ها. EDI ميگويد Reaper ها اول قصد داشتند يك Prothean Reaper بسازند كه در اين راه ناموفق بوده اند و در عوض آنها را تحت كنترل گرفتند و آنها را تبديل به Collector ها كردند تا آنها را در ساخت Reaper ها بزرگ بعدي كمك كنند. EDI همچنين حدس ميزند با توجه به قيافه ي انساني Human Reaper آنها ميخواهند هر Reaper ـي كه ميسازند شبيه موجوداتي باشد كه از آنها در ساخت Reaper استفاده ميشود. Shepard پايه هاي نگه دارنده Human Reaper كه هنور در مراحل اوليه ساخت است را نابود ميكند و باعث ميشود به اعماق پايگاه سقوط كند. Shepard مشغول نقشه كشيدن براي نابود كردن كل پايگاه ميشود.
در اين قسمت، Illusive Man با Shepard تماس ميگيرد و پيشنهاد ميدهد به جاي نابود كردن كل پايگاه با استفاده از امواج تابشي همه Collector هاي پايگاه را نابود كند و خود پايگاه را در اختيار Cerberus قرار دهد تا روي آن تحقيقات لازم صورت بگيرد. Illusive Man براي متقاعد كردن Shepard ميگويد هر اطلاعاتي كه از اين پايگاه ممكن است به دست آيد در جنگ پيش رو با Reaper ها حياتي خواهد بود و همچنين جايگاه انسان ها در بين كهكشان محكم تر خواهد شد. Shepard اين حق انتخاب را دارد كه يا پايگاه را نابود كند و يا پيشنهاد Illusive Man را بپذيرد و فقط Collector ها را نابود كند و پايگاه در اختيار Cerberus قرار گيرد.
اگر در اين گفتگو ميراندا حضور داشته باشد با ديدن Illusive Man به عنوان شخصي تشنه قدرت و ديوانه از Cerberus استعفا ميدهد و در صورت Loyal بودن به Shepard ميپيوندد. بعد از تصميم بزرگي كه Shepard ميگيرد ناگهان Human Reaper از اعماق پايگاه دوباره برميخيزد و به Shepard و تيمش حمله ميكند. بعد از نابود شدن كامل Human Reaper توسط Shepard و تيمش آنها با Normandy فرار ميكنند. در Normandy براي آخرين بار Shepard با Illusive Man صحبت ميكند كه با توجه به تصميم Shepard در مورد پايگاه يا بسيار عصباني است يا خوشحال. Shepard هم ميتواند ارتباط خود را با Illusive Man قطع كند يا به او قول بدهد كه با Illusive Man يا بدون او راه ديگري براي نابود كردن Reaper ها پيدا خواهد كرد. صحنه ي پاياني بازي Normandy را نشان ميدهد كه در حال تعميرات است و Reaper ها كه از خواب زمستاني شان در فضاي تاريك بيدار ميشوند.

خط زماني :


BCE = قبل از تولد مسيح
CE = بعد از تولد مسيح


قبل از Council
40000000 BCE تا 500 BCE


40-20,000,000 BCE
سياره ي Etamis بمب گذاري شد و همه مردند .

37,000,000 BCE
يك نژاد ناشناخته در نزديكي سياره ي Mnemosyne به سمت Reaper ها سلاح هاي شتاب دهنده ي جرم استفاده ميكنند كه در آنها نفوذ ميكند و باعث متوقف شدن آنها ميشود . اين اسلحه به فضا هم سرايت ميكند و به سياره ي Klendagon ميرسد و باعث به وجود امدن پديده ي زمين شناسي با نام Great Rift Valley ميشود .

298,000 BCE
نژاد Arthenn توسط رويدادي ناشناخته منقرض ميشود .

127,000 BCE
نژاد هاي thoi'han و inusannon با هم ديگر سر سياره ي Eingana درگير ميشوند . اين جنگ باعص انقراض نژاد محلي آن سياره ميشود .

48,000 BCE
Prothean ها كه نژادي گسترده در كهكشان بودند به طور مرموزي ناپديد شدند و فقط خرابه ها و تكنولوژيهاي پيشرفته يشان باقي ماند . باستان شناسان بعد ها ادعا كردند دليل انقراض انها طوفان بوده است .

1900 BCE
Tuchanka ، سياره ي Krogan ها وارد عصر هسته اي ميشود . Krogan ها از اسلحه هاي كشتار جمعي استفاده كرده بودند كه باعث به وجود امدن زمستان هسته اي ( تغييراتي كه بعد از يك جنگ هسته اي در آب و هوا صورت ميگرند و باعث سرد شدن هوا ميشوند ) شده بود .

1800 BCE
يك ستاره ي بزرگ كه نورش صدها برابر بيشتر از خورشيد بود مكان اصلي يكي از mass relay ها را ( mu relay ) تغيير ميدهد .

580 BCE
بعد از ساخت قابليت هاي گردش در كهكشان بالاتر از سرعت نور كه بر اساس تكنولوژي هاي Prothean ها بود ، Asari شروع ميكند به گردش در شبكه ي Mass Relay ها و سرانجام Citadel بزرگ را كشف ميكند .

ادامه دارد ...

كميك ها و كتابها:


خط زماني اتفاقات بازيها و كتابها و كميك هاي منتشر شده مس افكت به اين ترتيب هست:

كميك Mass Effect: Evolution
كتاب Mass Effect: Revelation
Mass Effect
كميك Mass Effect: Incursion
Mass Effect 2 - Prologue
كميك Mass Effect: Redemption
كتاب Mass Effect: Ascension
بازي آيفون Mass Effect Galaxy
Mass Effect 2
كتاب Mass Effect: Retribution
كميك Mass Effect: Inquisition
كميك Mass Effect: Conviction
كميك Mass Effect: Invasion
بازي آيفون Mass Effect Infiltrator
Mass Effect 3

كتاب Deception و كميك Homeworlds هم هنوز منتشر نشدن.

كميك Evolution:

براي خواندن ويرايش فارسي كميك [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] كليك كنيد.

كتاب Revelation:

خلاصه داستان كتاب Mass Effect: Revelation

Shanxi و Sidon
داستان در سال 2157 با فرمانده Jon Grissom شروع ميشود كه در حال رفتن به Arcturus در SSV New Delhi است تا مراسم برنامه تمريني سربازهاي N7 كه متعلق به Alliance است را برگزار كنند. نه سال پيش، در سال 2148، دانشمندان باقيمانده تكنولوژي بيگانه هايي را كه در مريخ مدفون شده بود پيدا كردند. اين بيگانه ها كه با نام Prothean ها شناخته ميشوند به دلايل نامعلومي پنجاه هزار سال پيش ناپديد شدند. در 2149، يك تيم تحقيقاتي نزديك لبه ي منظومه شمسي دريافتند كه Charon، ماه Pluto درواقع ماه نيست و يك Mass Relay است. Charon Relay همانند ديگر Mass Relay ها اين امكان را فراهم ميسازند كه شيئي از يك Mass Relay با سرعت يك چشم به هم زدن به Mass Relay ديگر با فاصله هزاران سال نوري انتقال يابد. Jon Grissom تيمي از مردان و زنان شجاع و دلير را رهبري كرد و براي اولين بار از يك Mass Relay استفاده كرد و به همين خاطر در Systems Alliance (اتحاد جهاني كه بعد از كشف باقيمانده تكنولوژي Prothean ها در مريخ، تشكيل شد) به يك قهرمان تبديل شد.

Grissom با David Edward Anderson ملاقات ميكند كه يك جوان درجه دار اميدوار كننده از برنامه N7 است. او اعلام ميكند كه يك نيروي بيگانه گشت Alliance در Shanxi را مورد حمله قرار داده است كه اين حمله آغاز گر جنگي بين Turian ها و انسان ها با نام First Contact War شد. چندين نبرد پي در پي در Shanxi بين طرفين صورت گرفت تا اينكه Citadel Council، سازماني متشكل از چندين نژاد كه مسئول حفظ ثبات و صلح كهكشان است، مداخله كرد و نبرد بين آنها را پايان بخشيد. هشت سال بعد، نژاد انسان ها توسط Council مقبوليت پيدا كرد و سفارت خود را در Citadel به وجود اورد.

در سال 2165، كه Anderson ديگر Lieutenant Anderson شده است يك سيگنال درخواست كمك دريافت ميكند. Anderson مشغول گشت زني در Skyllian Verge كه منطقه اي پرت و ايزوله در دورترين مرز فضاي زيرنظر Alliance است ميباشد كه ناگهان سيگنال درخواست كمكي از يك مجتمع علمي متعلق به Alliance واقع در Sidon دريافت ميكند. Anderson و افرادش در داخل مجتمع آسانسوري پيدا ميكنند كه به سطوح زير زميني مجتمع ختم ميشود. آنها در مسير خود چندين بار توسط مزدوران مختلف مورد حمله قرار ميگيرند و اجساد دانشمنداني كه قبلا در انجا كار ميكردند را پيدا ميكنند. شواهد نشان ميدهد كه آنها توسط يكي از افراد خودي مورد خيانت واقع شده اند. يكي از مزدوران باقي مانده سعي ميكند بمبي را كار بگذارد كه ميتواند كل مناطق زيرين مجتمع را منفجر سازد. Anderson و افرادش به سختي ميتوانند از اين مهلكه فرار كنند.

در سوي ديگر دانشمندي به نام Kahlee Sanders كه قبلا در Sidon كار ميكرد چندين سند مهم را از انجا برميدارد و بدون اجازه فرار ميكند و قصد دارد به خاطر غيرقانوني و خطرناك بودن اين تحقيقات، آنها را به مافوق هاي خود گزارش دهد. او كه به سياره Elysium آمده، در كافي شاپ مشغول خوشگذاري است كه با شنيدن خبر حمله به Sidon بيرون مي آيد تا قدم بعديش را بردارد اما توسط مزدوري كه به نظر مي آيد نيروي پليس Alliance باشد مورد حمله قرار ميگيرد. Kahlee از دست او فرار ميكند و با علم به اينكه فرارش از Sidon او را در معرض خطر قرار داده است، به دنبال كمك ميگردد.

در جايي ديگر در Camala، يك Batarian ثروتمند با نامبا نيروهاي Blue Sun كه گروهي مزدور و بدنام در Skyllian Verge هستند، ديدار ميكند. او آنها را استخدام كرده بود تا به مجتمع تحقيقاتي انسان ها در Sidon حمله كنند. بعد از اينكه او از خروج Kahlee Sanders آگاهي پيدا ميكند، ميترسد كه ممكن است اطلاعات Kahlee باعث لو رفتن نقش او در اين حمله شود و مزدورها را ميفرستد تا حساب او را برسند. اما بعد از مدتي خبر انجام ناموفقيت آميز Blue Sun ها به Edan Had'dah ميرسد و به همين دليل او تصميم ميگيرد يك شكارچي پول بگير Krogan با نام Skarr را استخدام كند تا Kahlee را به قتل برسانند.

The Spectre
Anderson وارد Citadel ميشود تا با Ambassador Anita Goyle، سفير و نماينده Alliance در Citadel، ديدار كند. Goyle به Anderson ميگويد كه مجتمعي كه در Sidon به آن حمله شده است مشغول تحقيق روي AI (هوش مصنوعي) بوده است. اين اقدام طبق عهدنامه هاي Citadel و به خاطر اين كه 300 سال پيش Quarian ها نژادي مصنوعي با نام Geth ساختند كه بعدها بر عليه آنها تبديل شد، غيرقانوني است. او Anderson را ميفرستد تا Kahlee Sanders را پيدا كند تا شايد بفهمند چه كساني پشت اين حمله هستند و اينكه شايد بتوانند محل Dr. Shu Qian، دانشمند با استعدادي كه رياست مجتمع Sidon را برعهده داشت، را پيدا كنند.

در طرف ديگر، Saren Arterius كه يك Spectre از نژاد Turian است توانسته است مبادله ي غيرقانوني سلاح به يك انبار را در Juxhi رديابي كند. Saren به عنوان يك Spectre نسبت به قانون حق تقدم دارد و از انجايي كه در پايان كميك Evolution به خاطر سه انسان (جك "ايلوسيو من" هارپر، ايوا كور، بن هيزلاپ) مجبور شده است برادر خود را خودش از بين ببرد نسبت به انسانها تنفر سختي دارد. بعد از از بين بردن بيشتر قاچاقچي ها، Saren يكي از بازمانده ها را بازجويي ميكند و ميفهمد كه سلاح ها براي Blue Sun ها بوده اند و آنها در حال برنامه ريزي يك عمليات بزرگ بودند كه در اخرين لحظه به خاطر حضور يك Specre عمليات به حالت تعليق در مي آيد. حس كنجكاوي Saren افزايش مي يابد و او بعد از دستگير كردن يك مزدور از Blue Sun ها با نام Georo Ib-ba، با Skarr و هدف قتل جديدش يعني Kahlee با خبر ميشود.

Anderson با دنبال كردن Kahlee در Elysium، به Jon Grissom كه حال بازنشسته شده است ملحق ميشود و ميفهمد كه او پدر Kahlee بوده است. Grissom به Anderson ميگويد كه Kahlee را از Elysium به يك جاي امن فراري داده است. Anderson او را ترك ميكند ولي چند ساعت بعد، Skarr خودش را نشان ميدهد و به Grissom و Kahlee كه در حقيقت در خانه Grissom پنهان شده بود، حمله ميكند. Anderson بازميگردد و با Skarr ميجنگد. در وسط جنگ Saren پيدا ميشود و با دخالت او در جنگ Skarr ميتواند از دست آنها فرار كند. Saren از Kahlee در مورد اتفاقات Sidon ميپرسد. او كه ميداد اگر حقيقت را بازگو كند، Saren به Council گزارش ميدهد و موقعيت Alliance به خطر مي افتد، به دروغ ميگويد كه آنها روي Biotic انسان ها تحقيق ميكردند.

رهايي در Camala
بعد از اينكه Saren آنجا را ترك كرد، Kahlee به Anderson ميگويد كه تمام وسايل مورد نياز پروژه را شركت ساخت و توليد Dah'tan در Camalan تامين ميكرد. آنها نقشه ميكشند تا مخفيانه Elysium را ترك كنند و به ان شركت بروند. در آن طرف Skarr پيش Edan Had'dah برميگردد و او دوباره Skarr را با چندين مزدور Blue Sun به شركت Dah'tan ميفرستد تا با نابود كردن كل شركت هرگونه مدركي كه نشان بدهد Edan Had'dah با حمله Sidon ارتباط داشته است از بين برود. Skarr شركت را از بين ميبرد اما شريك Dah'tan با نام Jella از مهلكه ميگريزد و مشخصات Edan Had'dah را به Saren ميدهد. در طرف ديگر نيز خبر تحقيق Alliance روي هوش مصنوعي به Council رسيده است و به همين دليل Ambassador Goyle توبيخ ميشود. Goyle از اين كار عصباني شده و به نقش والا و برجسته انسانها در اين مدت كم در كهكشان اشاره ميكند و با مذاكراتي كه انجام ميدهد ميتواند كم كم Alliance را از تحريم ها تبرئه كند.

Kahlee كه بالاخره به Anderson اعتماد كرده است اعتراف ميكند و اطلاعات زيادي را به Anderson ميگويد. او ميداند كه چي كسي در Sidon خيانت كرده است و آن كسي نيست جز خود دكتر Shu Qian. فعلا Anderson به اين قضيه مشكوك است اما Kahlee توضيح ميدهد كه دكتر Qian درحال مطالعه يك چيز جديد بوده است، يك عتيقه بيگانه (The Artifact) كه حتي ممكن است متعلق به قبل از Prothean ها باشد. او ادامه ميدهد قبل از اينكه Qian بخواهد به طور جدي شروع به مطالعه آن كند، علاقه او به يك عقده روحي خطرناك تبديل شده بود (اشاره به Indoctrination كه باعث ميشه يه Reaper ذهن يه موجود زنده رو كنترل كنه) . Kahlee معتقد است كه Qian با Had'dah كار ميكند. Ambassador Goyle بعد از فهميدن اين موضوع از آن به عنوان نمونه اي براي نشان دادن حسن نيت استفاده ميكند و به Council خبر ميدهد و به دنبال آن Council تصميم ميگيرد Saren را به دنبال Had'dah بفرستد. Goyle به Council ميگويد كه Anderson را براي اثبات شايستگي اش براي يك Spectre شدن به اين ماموريت بفرستد. در سوي ديگر، Kahlee در شرف بيرون برده شدن از Camala توسط نيروهاي Alliance است اما Saren كه اين صحنه را ميبيند و از انجايي كه ميداند Had'dah به دنبال Kahlee است اين قضيه را بهترين موقعيت براي گول زدن Batarian است و در همين راستا به دوست هاي Had'dah خبر ميدهد و بلافاصله Skarr و مزدور هاي Blue Sun به نيروهاي Alliance حمله ميكنند و سفينه آنها SSV Iwo Jima را نابود كرده و Kahlee را دستگير ميكنند تا به تحقيق Qian كمك كند.

Anderson از دست Saren عصباني است اما به كمك او براي نجات دادن Kahlee كه به يك پالايشگاه Element Zero برده شده است، نياز دارد زيرا Saren مسئول گزارش ماموريت Anderson براي Spectre شدن به Council است. به دور از Anderson، حال Saren نسبت به پيدا كردن تحقيقات دكتر Qian براي خودش علاقه مند تر است تا نجات دادن Kahlee. هرچند از روي ناچاري ولي به هر حال Saren قبول ميكند كه به Anderson كمي وقت بدهد تا Kahlee را نجات دهد. Anderson مخفيانه وارد عمل ميشود و Skarr را به قتل ميرساند و در ادامه Kahlee را نجات ميدهد اما Saren با منفجر كردن پالايشگاه دكتر Qian و Had'dah را نابود ميكند و فايلهاي Qian و عتيقه (The Artifact) را براي خودش بر ميدارد.

بعد از برگشت به Citadel و بعد از مدتي Anderson در مي يابد كه Saren گزارشي اشتباه در مورد اتفاقات ماموريت به Council داده است. اشتباه يا درست، اين مسئله باعث ميشود Council نخواهد Anderson را به عنوان اولين Spectre انسان انتخاب كند. از طرف ديگر مدركي در كار نيست كه Council بخواهد دنبال عتيقه (The Artifact) دكتر Qian كه حال در دست Saren است برود. برخلاف ميل Kahlee و Anderson آنها مجبورند راه خود را از هم جدا كنند. Anderson بايد دوران نظامي اش را ادامه دهد، در حالي كه Kahlee پست مهم جديدي به دست آورده است.

در طرف ديگر، Saren مشغول مطالعه روي تحقيق و عتيقه اي (The Artifact) كه دزديده است. او نسبت به اطلاعاتي كه از عتيقه (The Artifact) در اين تحقيق به دست آورده است بسيار خرسند و مشتاق به نظر مي آيد. Saren معتقد است كل دوران زندگي اش تا به الان حتي دوران Spectre بودنش مقدمه اي بوده اند براي اين كشف بزرگ. Saren ميخواهد از اين اطلاعات بهره برده و اين عتيقه (The Artifact) را پيدا كند و از آن براي گرفتن انتقامي كه نسبت به نسل انسان ها در نظر دارد استفاده كند. عتيقه اي (The Artifact) كه بعد ها معلوم ميشود همان Sovereign است.


كميك Incursion

براي خواندن ويرايش فارسي اين كميك [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] كليك كنيد

كميك Redemption:

نسخه فارسي آمادست و به زودي آپلود ميشود.

كتاب Ascension:

خلاصه داستان كتاب Mass Effect: Ascension

نژادهاي مختلف ساكن در Citadel در پي حمله اخير كه در اصل حمله ي يك Specture خائن يعني Saren با لشگري از Geth ها بوده است، مات و مبهوت مانده اند و ديگر اثري از Sovereign و يا Reaper ها نيست. بعد از اينكه Citadel بازسازي ميشود و آخرين باقيمانده هاي Geth ها پيدا و نابود ميشوند، ناوگان Alliance حال تبديل به يك نيروي ارتشي برتر در كهكشان شده و جايگاه نژاد انسان ها در فضاي Citadel غير قابل انكار است.

در ادامه ي اين اتفاقات، Illusive Man، رهبر گروهي خرابكار به نام Cerberus، تصميم ميگيرد نقشه هايش براي Gillian Grayson كه يك اعجوبه در Biotic است را به صورت زيرزميني و مخفيانه در Ascension Project ادامه دهد. پدر او، Paul Grayson، مامور شده است تا آمپولي مخصوص به دخترش تزريق كند تا قدرت هاي Biotic و همچنين سرعت تكامل "ناجي بشريت" بهبود يابد. Kahlee Sanders كه در حال حاظر سرپرست Ascension Project، كم كم نگران پيشرفت قابليت هاي Gillian و جايگاهي كه او بين ديگر دانش آموزان دارد، ميشود. هرچند Gillian با استعداد است ولي دچار نوعي بيماري درخود ماندگي است كه باعث ميشود با دنياي مادي تعامل نداشته و اكثرا در وهم و خيال باشد كه اين مسئله باعث شده است پروسه يادگيري او نيز با مشكلاتي مواجه شود.

در سوي ديگر، Pel كه مامور Cerberus از نژاد انسانهاست توسط Illusive Man مامور ميشود به Omega واقع در Terminus System ميرود تا با يك Quarian با نام Golo ملاقات كند. Golo به خاطر اينكه سعي داشته Quarian هاي نزديك خود را كه هنوز به Pilgrimage نرفته اند به Collector ها بفروشد از Migration Fleet‌ (خانه Quarian ها) تبعيد ميشود. Illusive Man هم كه نسبت به Quarian ها و Migration Fleet علاقه مند شده است Golo را بهترين فرد ميداند كه ميتواند كدهاي دسترسي به Flotilla (همان Migration Fleet) را به او بدهد (هر Quarian كه به Pilgrimage ميرود جمله مخصوصي به عنوان كد دسترسي دارد كه براي بازگشت به Migration Fleet خواندن آن الزامي است). هرچند Golo نميتواند خودش به تنهايي كدها را به دست بياورد ولي يك استراتژي و نقشه به Pel پيشنهاد ميدهد تا يك كشتي ديدباني متعلق به Migration Fleet را گول بزنند و خدمه اش را به تله بياندازند.

Paul Grayson كه به خاطر نقشه هاي Cerberus براي دختر دوست داشتني اش به مشكل برخورده است و از سوي ديگر به خاطر افزايش اعتيادش به Red Sand (از Element Zero هاي موجود در سطح مريخ توليد ميشود و براي همين اسمش شن قرمز است و يكي از علايم آن اين است كه شخص مصرف كننده آن قدرت هاي لحظه اي Biotic به دست مي آورد) به آكادمي Grissom ميرود و با Kahlee Sandres، معشوقه ي او Dr. Jiro Toshiwa و رئيس امنيتي پروژه و عضو سابق BAaT (مخفف Biotic Acclimation and Temperance Training، آموزشگاه سازش با Biotic و تعديل آن كه Kaiden هم عضو آن بود) Hendel Mitra ملاقات ميكند. Hendel تنفرش نسبت به هر دوي Toshiwa و Grayson را به Kahlee اعلام ميكند زيرا از اعتياد به داروي Grayson به خوبي آگاهي دارد و درمورد Toshiwa نيز ميگويد كه مسئله اي در مورد او وجود دارد كه به آن دليل به او اعتماد ندارد. Paul Grayson در جريان بازديد از دخترش Gillian مخفيانه آمپول مخصوص را به Toshiwa كه عضو ديگر Cerberus از آب در مي آيد ميدهد ولي هنوز هم نسبت به تزريق ان به Gillian دچار سردرگمي است.

دو خائن
Feda'Gazu vas Idenna از نژاد Quarian با كشتي خود Cyniad‌ (كشتي ديدباني متعلق به Idenna) بعد از پيشنهاد معامله يك تكنولوژي مهم از جانب Golo خائن، در سياره Shelba فرود مي آيد. آنها براي هرگونه خيانت احتمالي اماده بود، ولي نه از جانب مامور Cerberus يعني Pel و افراد او . Pel كه از فاصله ي دور با تك تير انداز ملاقات Golo و Quarian ها را ميبيند، آنها را ميكشد و براي مخفي كاري لباس آنها را ميپوشد و با افرادش به سمت كشتي آنها Cyniad حركت ميكنند و خلبان آن Hilo'Jaa vas Idenna كه تنها بازمانده سفينه است را دستگير ميكنند. Hilo به Golo ميگويد كه او متجاوز است، به همين خاطر Golo ضربه اي به سر Hilo وارد ميكند كه باعث ميشود ماسك او آسيب ببيند و محفظه اش پر از هواي بيرون شود.

در آن طرف و در Ascension Project، دختر با استعداد Gillian Grayson مشغول خوردن ناهارش ميباشد كه ناگهان ديگر دانش آموز Biotic و همكلاسي او، Nick، از راه ميرسد و با كمك قدرت هاي Biotic خود شير Gillian را روي زمين ميريزد، Gillian با قدرت كامل Biotic از او انتقام ميگيرد و باعث به وجود آمدن Singularity در بالاترين حد خود ميشود و سرانجام او با ضربه Hendel Mitra اين كار را به اتمام ميرساند ولي در اثر ضربه به بيمارستان منتقل ميشود. Kahlee بعد از سپري كردن شب با Jiro Toshiwa به ديدار Hendel Mitra ميرود كه گويا از كار اشتباه خود در رستوران ناراحت است. در جريان گفتگوي انها، Kahlee ناگهان در ميابد كه ديشب Jiro Toshiwa به رابطه پدر دختري او با Jon Grissom اشاره كرده است (اين مسئله كه Kahlee دختر Jon Grissom است فقط در اسناد طبقه بندي شده Alliance موجود است) و ميفهمد كه او خائن است اما كمي دير شده زيرا هردوي Jiro Toshiwa و Gillian از بيمارستان ناپديد شده اند. Hendel Mitra آنها را در وسط ساختمان پيدا ميكند و ميبيند كه به Gillian مقداري از آمپول Cerberus تزريق شده است و به همين علت روي زمين افتاده است. Jiro به Hendel حمله ميكند ولي توسط Kahlee دستگير ميشود و Hendel نيز در همين حين جان Gillian را با CPR (عملي پزشكي كه هنگام ايست قلبي اجرا ميشود) نجات ميدهد. با زنداني كردن Jiro و بازجويي از او، Illusive Man به Paul Grayson دستور ميدهد تا نقش جنون آميز پدريش را بازي كند و Gillian را براي مشاهدات متمركز تر و آزمايشات بيشتر دزديده و به يكي از مجتمع هاي Cerberus ببرد.

در سوي ديگر، Golo با Pel گفتگو ميكنند. Pel به او ميگويد كه به خاطر او نتوانستند از خلبان كشتي بازجويي كنند زيرا به خاطر شكسته شدن ماسكش و تنفس هوايي كه تحمل آن را ندارند خلبان دچار نوعي بيماري شده و به شدت تب دارد و هزيان ميگويد. Golo اظهار تاسف ميكند و توضيح ميدهد كه براي اين پيش او امده تا پيشنهادي وسوسه برانگيز بدهد كه هيچ ربطي به Cerberus ندارد. پيشنهادي به صورت مستقيم از Collector ها.

Paul Grayson به پايگاه Ascension Project ميرسد و ميبيند كه Jiro اعتراف كرده است كه براي Cerberus كار ميكند و از آنها ميخواهد كه Gillian را براي امنيت خودش آزاد كنند تا با او بيايد. Hendel عصباني ميشود ولي Kahlee كه از همدست بودن Paul Grayson با Cerberus بي خبر است يك موافقت نامه پيشنهاد ميدهد: Grayson ميتواند Gillian را آزاد كند و از دست Cerberus او را به يك جاي امن ببرد... درصورتي كه Kahlee و Hendel نيز با آنها بيايند. Grayson به ناچار قبول ميكند.

در طرف ديگر ماجرا و در Omega يك Quarian جوان با نام Lemm'Shal nar Tesleya كه در حال سپري كردن Pilgrimage خود است Golo را پيدا ميكند و در مورد حمله به Cyniad از او ميپرسد. Golo ادعا ميكند كه فقط واسطه بوده است و Hilo را به او معرفي ميكند و ميگويد كه Pel هنوز آنهارا زنداني نگه داشته است. Golo همچنين سعي ميكند Lemm را فريب بدهد و به او ميگويد كه بهتر است چند روزي جايي كه دوستانش زنداني شده اند را زير نظر بگيرد تا در اين زمان Gol بتواند به Pel خبر بدهد تا فرار كند. اما Lemm كه احمق به نظر نمي آيد تصميم ميگيرد تا يك ماموريت نجات ترتيب بدهد. Grayson، در كنار Kahlee، Hendel و دخترش به Omega مي آيند تا با اين فرض كه Pel فقط رابط Grayson است با وي ديدار كنند اما وقتي به انجا ميرسند Grayson به انها نارو ميزند. اما Pel ديگر با Cerberus كار نميكند و ميخواهد Hendel، Kahlee و Gillian و خود Grayson را به Collector ها بفروشد. هر چهارتاي آنها توسط Pel زنداني ميشوند اما Lemm كه با فرض اينكه چهار Quarian پيدا خواهد كرد به انجا حمله ميكند درعوض Grayson و دوستانش را آنجا مي يابد. در كمال تعجب Kahlee، به نظر ميرسد Lemm او را شناخته است و نقشه اي براي فرار آنها ميچيند. آنها Grayson را با خود نميبرند و در ادامه Grayson نيز با شليك يك گلوله به Pel از او انتقام ميگيرد. Grayson بعد از كمي جستجو Hilo را در يك سلول پيدا ميكند كه به طرز وحشتناكي شكنجه شده و مريض است ولي هنوز نفس ميكشد و كدهاي دسترسي به Migration Fleet خود را زير لب تكرار ميكند.

Kahlee در سفينه در كنار Lemm و بقيه به اين فكر ميكند كه به كدام سازمان ميتوانند پناه ببرد كه به اندازه ي Cerberus قدرت داشته باشد. Lemm يك پيشنهاد دارد: Migration Fleet.

قرنطينه
Lemm براي اين Kahlee را شناخت زيرا كه Quarian ها به Saren Arterius و قابليت كنترل كردن Gethش علاقه مندند. او متعقد است كه Kahlee ميتواند بعضي اطلاعات مفيد در مورد نحوه كنترل Geth توسط Saren به او بدهد. و اينكه معرفي كردن Kahlee به كاپيتان Idenna شايد به عنوان يك تحفه ارزشمند مورد قبول واقع شود و او بتواند Pilgrimage خود را كامل كند. اما وقتي آنها با كد دسترسي Lemm كه "جستجوي دانش مرا از مردمم دور كرده است، حال كشف دانش مرا بازگردانده است" است، در Migration Fleet فرود مي آيند سفينه آنها قرنطينه ميشود و از Hendel، Kahlee و Gillian خواسته ميشود تا در كشتي باقي بمانند. آنها از اينكه Grayson كدهاي دسترسي براي ورود به Migration Fleet را كه Hilo زير لب تكرار ميكرد در اختيار دارد و اينكه او به Illusive Man خبر داده و درخواست كمك كرده است تا دخترش را از Migration Fleet فراري دهند، كاملا بيخبر هستند. Illusive Man بالاخره متقاعد ميشود تا بگذارد Grayson به همراه Golo به عنوان بخشي از تيم نجات به Migration Fleet برود.
Hendel با تمرين كردن قدرت هاي مخصوص Biotic با Gillian زمان را سپري ميكرد تا اينكه Kahlee براي ديدار با اعضاي Conclave و Admiralty Board فراخوانده شد (Conclave شامل نمايندگان هر كشتي ميشوند كه به فرمان كاپيتان آن كشتي ها برتري دارد. Admiralty Board شامل 5 Quarian ميشود كه مسئول نظارت بر كارهاي Conclave هستند و ميتوانند فرمان آنها را وتو كنند. تا كنون فقط چهار بار فرماني كه Conclave صادر كرده است توسط Admirality Board كنسل شده است). آنها از او در مورد Saren و Geth و Reaper ها سوال كردند اما Kahlee نتوانست چيز مفيد به آنها بگويد. بعد از اين ديدار Hendel،‌ Kahlee و Gillian به يك ديدار خصوصي با Ysin'Mal vas Idenna كه كاپيتان كشتي Idenna به شمار ميرود، دعوت شدند. Ysin'Mal كه نسبت به صحبتهاي رد و بدل شده در مورد Reaper ها در جريان ديدار Kahlee با اعضاي Conclave و Admiralty Board علاقه مند شده است معتقد است شايد Quarian ها بتوانند با پيدا كردن يك Reaper و فعال كردن دوباره آن ميتوانند باز هم كنترل Geth ها را خود در اختيار بگيرند. او توضيح ميدهد كه هر سه تاي آنها ناخواسته به مذاكراتي كه در مورد آينده Migration Fleet است قدم گذاشته اند. او ميگويد در طول نود سال آينده، Quarian ها توانايي محافظت از خود و Migration Fleet را از دست خواهند داد و هر چه سريع تر به يك راه چاره نياز است. برخي از Quarian من جمله خود كاپيتان Ysin'Mal، معتقدند آينده Fleet در گرو سفينه هاييست كه Flotilla را براي كشف سياره هاي مسكوني جديد و يا يك Reaper ترك ميكنند اما Conclave و Admiralty Board عقيده دارند بايد روي همين Migration Fleet تمركز كنند و آن را قوي تر و باثبات تر كنند.
مكالمه آنها با حمله Golo و چندين مامور Cerberus به Idenna ناتمام ميماند. Kahlee و Hendel به Quarian هاي در حال نبرد ملحق ميشوند و Gillian را به جاي امني ميبرند. اما Gillian تصميم ميگيرد به سفينه بازگردد زيرا به نظرش در انجا امنيت دارد و در اين حين نيز چندين مامور Cerberus را با قدرت هاي Biotic خود از بين ميبرد. Paul Grayson دخترش را ميبيند كه در سفينه است و آماده ميشود تا او را بدزدد. او دخترش را بيهوش ميكند به اميد اينكه بتواند او را به يك جاي امن ببرد. با بدتر شدن جنگ، Kahlee براي سركشي به Gillian ميرود اما توسط Golo غافل گير ميشود. با ضربه خوردن سخت Kahlee از Golo ، او به Grayson التماس ميكند كه حقيقت را ببيند. او ميگويد كه وفاداريش به Cerberus اشتباه است و اينكه انها نميخواهند Gillian را تبديل به يك ناجي كنند بلكه ميخواهند از او يك سلاح بسازند. Grayson تحت تاثير قرار ميگيرد و بالاخره به سمت Golo ميچرخد و يك گلوله در مغز او خالي ميكند. Grayson اعتراف ميكند كه سفينه Cyniad پر از بمب شده است تا ضربه سختي به Idenna بزند. Hendel و كاپيتان Ysin'Mal به سفينه ميروند و ميتوانند بمب ها را سرموقع خنثي كنند.

جدا كردن راهها
Quarian ها بعد از اين قضيه به فكر پيامد ها افتادند. آنها دريافتند كه ديگر دوران محافظه كارانه به پايان رسيده است. همه انها ديگر اهداف افرادي مثل كاپيتانYsin'Mal را دنبال ميكنند و سفينه هاي خود را براي پيدا كردن سياره هاي قابل سكونت جديد به كهكشان ميفرستند و يا حتي براي پيدا كردن راهي براي بيرون راندن Geth ها با استفاده از يك Reaper. كشتي فضايي Idenna به عنوان اولين كشتي كه Migration Fleet را ترك ميكند انتخاب شد و خدمه آن از 50 نفر از افراد خاص Migration Fleet انتخاب شدند كه Hendel و Gillian نيز جزو اين افراد خاص بودند. Idenna قرار شد در طول 5 سال ماموريت خود را انجام دهد و چون قرار بود اين مدت با دنياي بيرون از خود ارتباطي نداشته باشد به تكنولوژي هاي پيشرفته مجهز گرديد. Gillian نيز به خوبي به فضاي Quarian ها در Idenna عادت كرد و بعد ممكن است بعد از اين 5 سال با تجهيزات بهتري به جنگ Cerberus برود.

در طرف ديگر، Kahlee به همراه Lemm و Hilo نيز براي رفتن با Idenna انتخاب شدند و قرار است Grayson را به سياره Cuervo كه متعلق به Alliance است ببرند و او را به مراتب قضايي تحويل دهند. اما Grayson كه ميدانست Cerberus در Alliance چشم و گوش فراوان دارد و سرانجام او را پيدا خواهد كرد، بر هردوي Kahlee و Lemm فايق آمد و آنها را بدون آسيب در سياره Volus ها با نام Daleon رها كرد. Kahlee بعد از اين قضيه از Lemm درخواست ميكند كه او را به Ascension Project برگرداند زيرا هنوز بچه هايي آنجا هستند كه نياز به كمك دارند و به اين ترتيب از ماجراجويي 5 ساله Idenna خارج ميشود.

Illusive Man كه منتظر گزارش حمله به Idenna است، در كمال شگفتي پيغامي از Paul Grayson دريافت ميكند. او پيغام ساده اي دارد: او از Cerberus خارج شده است، دست Cerberus ديگر به Gillian نخواهد رسيد و اگر اتفاقي براي Kahlee Sanders بيافتد او پيش Alliance خواهد رفت و هرچيزي كه ميداند اقرار خواهد كرد. Illusive Man به ناچار قبول ميكند كه ديگر كاري با Kahlee و Gillian نداشته باشد. او ميداند كه از دست دادن Gillian تحقيقات آنها روي Biotic را يه دهه به عقب خواهد انداخت، اما ديگر نميتواند ريسك كند.

Cerberus پروژه هاي بسيار ديگري دارد كه بايد از آنها محافظت كند...

بازي آيفون Mass Effect Galaxy:

خلاصه داستان Mass Effect Galaxy

مذاكرات صلح
تنش هاي كهكشان روز به روز بيشتر ميشود و اين بار سفير Batarian ها Jath'Amon در حال ترتيب دادن ملاقاتي با Citadel Council است تا مقدمات صلح Batarian ها و Alliance را فراهم سازد.

Jacob Taylor در كشتي فضايي مسافربري Arcturian Jade در مرخصي به سر ميبرد كه ناگهان كشتي توسط تروريست هاي Batarian مورد حمله قرار ميگيرد. Jacob اسلحه ي خود را كه از شغل قبليش در نيروهاي Alliance نگه داشته بود، بر ميدارد و با تروريست ها ميجنگد و از مسافران و خدمه كشتي دفاع ميكند. بعد از نابود كردن مهاجمان Batarian، كاپيتان كشتي، Reginald Tudge، از Jacob تشكر ميكند و به عنوان پاداش به او ميگويد كه ميتواند هر كجاي كشتي را كه بخواهد در اختيار داشته باشد.

بعد از اين ماجرا Jacob به Citadel ميرسد و افسر فرمانده سابق خود، Major Derek Izunami، را ميبيند. او از Jacob دعوت ميكند تا ماموريتي جديد را در Nemean Abyss قبول كند زيرا ديگر Jacob محدود به مرزهاي نظامي Alliance نيست. او از Jacob ميخواهد تا با Miranda Lawson ملاقات كند كه ممكن است اطلاعاتي در مورد موج حملات خلافكارانه Batarian ها داشته باشد. او اكنون در يك رستوران با نام Fringe در پايگاه Cartagena است.

وقتي Jacob به Fringe ميرسد، رستوران توسط گروهي از دزدان به رهبري Clint "Black Eye" Darragh مورد حمله قرار گرفته است. Jacob ميتواند يا او را متقاعد كند تا دست از اين كار بردارد يا اينكه او را در نبرد بكشد. به هر حال بعد از اينكه او از سر راه برداشته شد Miranda كه شاهد برخورد آن دو بود پيدايش ميشود و شروع به تعريف از Jacob ميكند.

Miranda توضيح ميدهد كه نقشه Batarian هاي افراطي اين است كه در همان روزي كه Jath'Amon به Citadel ميرود به آنجا حمله كنند و مذاكرات صلح را با كشتن او نا تمام بگذارند. Miranda سه منبع به Jacob ميدهد تا تحقيقاتش در اين موضوع را از آنها شروع كند: اول يك Turian قاچاقچي سلاح با نام Illo Nazario در سياره Tortuga كه سالها با Batarian ها كار ميكرده است. دوم سياره Bekke كه شايعه شده ارتشي از Batarian ها در حال شكل گيري هستند و سوم اينكه گفته ميشود Batarian ها چندين دانشمند را ربوده و آنها را براي انجام تحقيقاتي در Ahn'Kedar Orbital Platform مستقر كرده اند.

Tortuga
در Tortuga، يك Salarian با نام Ish كه دوست Miranda است و كدهاي دسترسي به كمپ Nazario را در اختيار دارد با Jacob ديدار ميكند. ظاهراً Nazario چندين هفته است هيچ معامله اي نداشته است و اين مسئله باعث به وجود امدن شك و ترديد فراوان شده است. با پيشروي كردن Jacob در كمپ پر از Turian گروهي از Batarian ها نيز حمله ميكنند. رهبر انها ادعا ميكند كه آنها آمده اند تا با Nazario گفتگو كنند. Jacob ميتواند آنها را متقاعد كند كه برگردند يا اينكه با آنها مبارزه كند.

بالاخره Jacob به Nazario ميرسد كه گويا يه شدت مريض شده است. Nazario فاش ميكند كه Batarian ها يك ويروس مرگبار را روي او تست كرده اند و با Jacob معامله ميكند كه واكسن اين ويروس را به او برساند. اگر Jacob واكسن را پيدا كند ميتواند تمام اطلاعاتي كه Nazario در مورد Virus ميداند به دست بياورد.

Ahn'Kedar
وقتي Jacob به Ahn'Kedar Orbital Platform ميرسد بلافاصله مشكوك ميشود كه تحقيقاتي كه آنجا صورت گرفته است ممكن است فقط ظاهر ماجرا باشد. يك تاجر Batarian ميخواهد از Jacob اخاذي كند كه ناگهان يك Krogan با نام Nax پيدايش ميشود و Batarian ها را از بين ميبرد. Nax به Jacob ميگويد كه تا 5 ميشمرد تا او جانش را نجات دهد. بعد از اينكه شمارش او به دو ميرسد و يا بعد از اينكه Jacob او را در همان ابتدا متقاعد ميكند آنها ميفهمند كه اهداف مشتركي دارند. Jacob اينجاست تا دانشمندها را نجات دهد كه بين آنها Batha، يك Asari و رفيق قديمي Nax، نيز قرار دارد كه Nax به خاطر او اينجا آمده است.

بعد از از بين بردن چندين موج Batarian، من جمله رهبر آنها، Jacob يكي از دانشمندها با نام Dr. Hendricks را پيدا ميكند به نظر ميرسد بيشتر از اينكه گروگان گرفته شده است از اينكه Jacob مزاحم كار آنها شده است، ناراحت است. Dr. Hendricks ادعا ميكند كه Batarian ها دچار يك بيماري خطرناك شده اند كه كل جمعيت آنها را در بر گرفته است. اين بيماري، يا به عبارت ديگر طاعون خون، در غلظت هاي بالا قابل انتقال به اشخاص ديگر و مسري است و به سرعت رشد ميكند و نيز ضريب قرباني گرفتن آن 100 درصد است. او ميگويد كه Batarian ها دانشمندها را اينجا آورده اند تا راه علاج اين بيماري را كشف كنند.

بعد از اينكه Jacob دكتر Hendricks را متقاعد ميكند كه آنجا را ترك كند، ميفهمد كه فرمول اوليه علاج اين بيماري در دستان Batha قرار دارد كه در يك ساختمان ديگر است. ناگهان Nax در حالي كه Batha را در اغوش دارد و به سمت Jacob مي آيد Batarian ها نيز از پشت به شدت به انها شليك ميكنند. بالاخره Jacob آنها را نجات ميدهد و سپس به سفينه خود ميبرد.

در سفينه، Batha همه چيز را آشكار ميسازد. او ميگويد كه ادعاي Batarian ها در مورد ويروس دروغ است. آنها فقط با اين دروغ ميخواستند دانشمندان را متقاعد كنند كه براي اسلحه يشان كه حاوي اين ويروس است علاج نيز تهيه كنند. Batarian ها با اين سلاح هاي ميكروبي قصد داشتند Citadel Council را از بين ببرند و از علاج آن براي مواردي كه لازم شد استفاده كنند. Batha و Jacob تصميم ميگيرند اين علاج را به Citadel ببرند تا جلوي حمله Batarian ها را بگيرند. هرچند اين علاج يك نمونه اوليه ميباشد اما Batha ميتواند با استفاده از ابزار و موادي كه در آزمايشگاه سفينه موجود بود تقريبا آن را تكميل كند ولي او به مقدار زيادي Element Zero خام نيز نياز دارد.

Bekke
وقتي Jacob و افرادش وارد سياره پر از معدن و باراني Bekke ميشوند، Miranda سيگنال هاي عجيبي از سياره دريافت ميكند و بلافاصله سفينه آنها مورد حمله قرار ميگيرد. Jacob راه خود را به مجتمع باز ميكند اما احساس مريضي و گيجي به او دست ميدهد كه به علت وجود Element Zero هاي انبوه انبار شده توسط Batarian هاست. با هرچه نزديك تر شدن Jacob به Element Zero و چون او داراي قدرت هاي Biotic است بيشتر دچار خستگي و گيجي ميشود اما در عوض قدرت توانايي هاي Biotic او افزايش مي يابد. بعد از اينكه Jacob به هر ترتيب Batarian هاي مجتمع را از بين ميبرد، Miranda از او ميخواهد كه هر چه سريع تر از مجتمع بيرون برود تا او محموله Element Zero را براي تكميل علاج ويروس به دست بياورد و به او ملحق شود. بالاخره Batha از اين محموله استفاده ميكند و علاج را تكميل ميكند.


آشكار شدن مسئول پروژه
بعد از بازگشت پيش Nazario، سرانجام Jacob ميتواند از او حرف بكشد. Jacob به كمك او ميفهمد كه هدف اصلي Batarian ها Citadel Council است نه سفير خود Batarian ها يعني Jath'Amon كه قبلا فكر ميشد. Nazario كه Jacob را تنها شانس زنده ماندن خود ميداند همه چيز را به او ميگويد و ادامه ميدهد كه رهبر Batarian در واقع خود Jath'Amon است كه سعي دارد در جريان مذاكرات صلح Citadel Council را آلوده به اين ويروس كند. Jacob و Miranda بعد از دانستن ماجرا به سرعت خود را به Citadel ميرسانند تا جلوي اين فاجعه را بگيرند.


دفاع از Citadel
Jacob به Citadel Tower ميرود اما همه چيز را آرام مي يابد. يكي از ماموران C-Sec كه خود Batarian از آب در مي آيد فاش ميكند كه انها به خود C-Sec نفوذ كرده اند. Jacob با پيشروي تا بالاي Citadel Tower وارد مقر Council ميشود و سفير Batarian ها را مشغول سخن راني ميبيند. عضو Asari به عنوان نماينده Council از Jacob به خاطر ورود ناگهانيش سوال ميكند و Jacob نيز همه چيز را به آنها ميگويد اما Council ميگويد تا زماني كه ادعاي Jacob اثبات نشود نميتوانند هيچ اقدامي صورت دهند.


سفير Batarian ها كه خشمگين شده است ويروس را كه زير پلتفرم پرنده اش پنهان كرده بود، برميدارد و ان را در Citadel Tower پخش ميكند و خود پرواز ميكند. Jacob به همه ميگويد كه فرار كنند و سپس افراد Batarian را نابود ميكند. بعد از اينكه بالاخره Jacob ميتواند Jath'Amon را شكست دهد او به Jacob ميگويد كه آنها زياد با هم فرقي ندارند. هردوي آنها حاظرند در راه محافظت از مردم نژاد خود مرگي باشكوه داشته باشند. Jath'Amon در حالي كه توسط ماموران C-Sec برده ميشود قسم ميخورد كه انتقامش را از Jacob و Council خواهد گرفت.


Jacob بعد از سپري كردن بقيه مرخصي خود در Arcturian Jade، در حالي كه مشغول تماشاي خبر مربوط به دستگيري Jath'Amon است صدايي از پشتش ميشنود. او بعد از برداشتن اسلحه اش درمي يابد كه اين صدا صداي كسي نيست جز Miranda با يك بطري مشروب و لبخندي بر لب.


كتاب Mass Effect: Retribution:

خلاصه داستان Mass Effect: Retribution


آدم ربايي
داستان از آنجايي شروع ميشود كه Illusive Man (ايلوسيو من) در پايگاه فضايي مخفي خود كه به دور ستاره اي در حال مرگ ميگردد پيغامي از Kai Leng (كاي لنگ)، مامور درجه عالي Cerberus (سربروس) براي قتل و ترور، دريافت ميكند. در اين پيغام كاي لنگ ميگويد كه اطلاعاتي از Paul Grayson (پل گريسون)، مامور سابق سربروس كه سه سال پيش و در جريان كتاب Mass Effect: Ascension به آنها خيانت كرد، به دست آورده است كه نشان ميدهد او در Omega (امگا)، پايگاه فضايي بي قانوني در Terminus Systems، است. ايلوسيو من با اين خبر بسيار خوش حال ميشود و دستور ميدهد كه لنگ گريسون را زنده دستگير كند زيرا سربروس براي تحقيق روي تكنولوژي هاي Reaper (ريپر) ها كه از Collector Base (پايگاه كلكتورها) به دست آمده بود، به نمونه هاي انساني نياز دارد.

گريسون در امگا براي Aria (آريا)، شاهزاده ي مشهور آنجا، كار ميكند. او در كنار همكار Batarian خود Sanak (سنك)، و يك Asari به نام Liselle (ليزل) (دختر آريا)، در انبارخانه مشغول انجام ماموريتي هستند كه آريا به انها محول كرده است. آنها به سرعت هدف Turian خود را كه عضو باند خرابكاران Talon است، از پاي در مي اورند زيرا او مدتي بود كه سهم آريا را از معاملات مواد مخدري كه انجام ميداد پرداخت نميكرد. آنها محموله بزرگ Red Sand (مواد مخدري نيرومند) اين باند را ميدزدند و برميگردند. از آنجايي كه آنها نميخواهند اين محموله را وارد Afterlife Club (كلوپ آفترلايف) كنند، آن را در آپارتمان گريسون انبار ميكنند. سنك و ليزل از آپارتمان گريسون خارج ميشوند و گريسون ميگويد بعد از اينكه سر و گوشي به آب داد به انها ملحق ميشود. در اين مدت گريسون به سرعت با Kahlee Sanders (كالي سندرز)، كه در حال حاظر در Jon Grissom Academy و مشغول پروژه Ascension است تماس ويديويي برقرار ميكند و از او احوال دخترش Gillian (گيلين) را ميپرسد، كاري كه او هر ماه يك بار ميكند. كالي از اين تماس خوشحال است اما وقتي گريسون را مضطرب ميبيند و ظاهر او را كه نسبت به تماس قبلي آنها تفاوت زيادي كرده است او نيز مضطرب ميشود و سعي ميكند با كمك ورقه هاي اطرافش هواس خود را پرت كند. بعد از به اتمام رسيدن اين تماس، گريسون تحريك ميشود كه از Red Sand استفاده كند ولي وقتي به يادش مي آيد كه به خاطر دخترش همه ي اين سالها را سالم بوده با تكرار كردن اين كلمات زير لبش به اين تحريك غلبه ميكند. او از آپارتمان بيرون مي آيد و به سمت كلوپ آفترلايف ميرود. وقتي به آنجا ميرسد آريا را ميبيند كه مشغول بحث با Talon هاست كه چرا سهم آريا را پرداخت نكرده اند و اينكه نابود كردن انبار Talonها فقط تلافي بوده و او قصد دارد سهمش را براي دفعات بعدي افزايش دهد. Talon ها به ناچار حرف او را قبول ميكنند و از آفترلايف بيرون ميروند.

تنها مشكل گريسون در امگا Talon ها نيستند، زيرا كاي لنگ نيز چند روزيست او را زير نظر دارد و قصد دارد طبق خواسته ايلوسيو من او را زنده دستگير كند. با خارج شدن گريسون از آفترلايف، كاي لنگ فرصت را مناسب ميبيند و به همراه پنج مامور ديگر سربروس حمله را شروع ميكنند. آنها با اين كلك كه مهمان جشن تولد پل گريسون هستند وارد آپارتمان او ميشوند و حتي با خود كادو هم اورده اند؛ هر كدام از آنها داخل اين كادوها يك اسلحه بيهوش كننده آورده بودند تا به وسيله آن گريسون را بيهوش كنند زيرا گريسون نبايد كشته بشود. اما در آنطرف قضيه گريسون هم چون احساس تحريك از طرف Red Sand ميكرد از ليزل كه معشوقه او است خواسته بود امشب را پيش او بيايد تا او بتواند اعتياد به چيز ديگري را جايگزين اعتياد به Red Sand كند! آنها چند شبي ميشد كه شب ها با هم ميخوابيدند. با كس و قوس هاي صورت گرفته يكي از ماموران سربروس كشته ميشود و هر دوي ليزل و گريسون هم به وسيله دارت هاي بيهوش كننده از هوش ميروند. اما كاي لنگ با بريدن گلوي ليزل او را به قتل ميرساند و با كشتن محافظ هاي آپارتمان گريسون او را از امگا خارج و به سمت مقر ايلوسيو من حركت ميكند.


آزمايش
بعد از اين ماجرا كالي سندرز دوباره پيغامي از گريسون دريافت ميكند كه درواقع يك پيغام از پيش ضبط شده است و در ان گريسون ميگويد كه اگر كالي اين پيغام را دريافت كرده، حتما سربروس او را پيدا كرده و دزديده است. گريسون در كنار فرستادن اين پيغام به كالي، اطلاعات كامپيوتر خود را نيز ثانيه هايي قبل از اينكه سربروس او را دستگير كند، به كلي از بين برده است. همچنين اين پيغام ضميمه اي نيز به همراه دارد كه در ان گريسون تمام اطلاعاتي كه در مورد سربروس داشته ذخيره كرده است. كالي كه گيج شده و نميداند كه به كي اعتماد كند و با ترس از اينكه ممكن است سربروس زندگي او را نيز تهديد كند، بالاخره تصميم ميگيرد اين اطلاعات را به David Anderson (ديويد اندرسون) تحويل دهد و از او كمك بخواهد. به همين منظور اين دو قرار ملاقاتي در Citadel (سيتادل) ميگذارند و هردو با هوشياري و بدون اينكه كسي آنها را تعقيب كند سر قرار مي آيند. آنها تصميم ميگيرند به خاطر جاسوس هايي كه سربروس در بين Alliance دارد از اين سازمان درخواست كمك نكنند. تنها انتخابي كه براي آنها باقي مانده اين است كه از Turian ها كمك بخواهند، زيرا اندرسون به خاطر مذاكرات سياسي كه اخيرا با Ambassador Orinia (اورينيا) داشته با آنها آشنايي پيدا كرده است.

در آنطرف داستان وقتي گريسون به هوش مي آيد، نااميدانه ميبيند به صندلي بسته شده و حتي دهانش هم بسته است تا نتواند حرف بزند. در كنار او ايلوسيو من ايستاده است، و توضيح دهد كه قرار است گريسون چه آزمايشاتي را تحمل كند. تكنولوژي هايي كه از پايگاه كلكتورها به دست آمده نشان ميدهد كه ريپرها با استفاده از تكنولوژي ذره هاي محصور شده (Entangled Particles) و نانوتكنولوژي خود همتاسازي (Self-replicating nanotechnology) علي رغم اينكه خود در Dark Space به سر ميبرند اما توانسته اند بدنهاي ارگانيك ميزبانهاي مورد استفاده در آزمايشات خود را آلوده كنند، آنها را تغيير دهند، و بر آنها تسلط يابند. اين نانوتكنولوژي به سرعت به سيستم هاي عصبي ميزبان نفوذ ميكند و در كمترين زمان بدن او را تحت كنترل در مي آورد. ايلوسيو من اشاره ميكند اين تكنولوژي را روي گريسون انجام دهند. محققان سربروس به وسيله ي مجراهايي اين نانوتكنولوژي را مستقيما وارد جمجمه گريسون ميكنند و ايلوسيو من نيز به گريسون ميگويد ديگر خودت را يك انسان به حساب نياور. بعد از مدتي گريسون در يكي از زندان هاي سربروس بيدار ميشود و به شدت احساس گرسنگي و تشنگي ميكند زيرا براي چند روز مرتب خوابيده بود. او وحشيانه آب و غذاهايي كه سربروس آماده كرده بود را ميخورد و كم كم اولين اثرات Indoctrination (كنترل ذهني موجودات ارگانيك توسط ريپرها) در او پديدار ميشود. او مرتبا زمزمه هايي ميكند كه خودش معني آنها را نميداند. ايلوسيو من از اتاقي كه در بالاي محل نگه داري گريسون بود او را از طريق شيشه هاي يك طرفه زير نظر داشت. او به دانشمندان خود ميگويد احتمالا گريسون سعي ميكند در مقابل Indoctrination مقاوت كند و آنها بايد روحيه او را ضعيف كنند. كاي لنگ ميگويد كه او مقداري Red Sand از آپارتمان گريسون با خود اورده است و اگر از آن به گريسون بدهند ريپرها راحت تر خواهند توانست او را كنترل كنند. ايلوسيو من پيشنهاد او را ميپذيرد و كاي لنگ Red Sand مايع كه نسبت به حال پودري آن دز بالاتري دارد به گريسون تزريق ميكند. آنها همچنين دستگاهي در بدن گريسون كار ميگذارند تا به وسيله آن بتوانند ميزان Red Sand را در بدن او تنظيم كنند و در صورت پايان يافتن اثرات آن دوباره به او تزريق كنند. وقتي گريسون به هوش مي آيد، ديگر اين ريپرها هستند كه بدن او را كنترل ميكنند و گريسون با اراده خود حتي نميتواند پاهاي خود را حركت دهد. ايلوسيومن كه شاهد ماجراست به كاركنان خود دستور ميدهد او را براي سه روز بيهوش كنند زيرا ممكن است كه او بيش از اندازه خطرناك شود.

بعد از زماني نه چندان زياد، چند تيم متشكل از Turianهايي كه اندرسون و كالي آنها را متقاعد كرده بودند در پيدا كردن سربروس به آنها كمك كنند بعد از گشتن تمام پايگاه هاي احتمالي كه گريسون در پيغام آخر خود به كالي داده بود، پايگاه مخفي ايلوسيو را پيدا و وارد آن ميشوند اما بدون خود كالي و اندرسون (زيرا Turian ها قبول نميكنند چون فكر ميكنند آنها باعث كند شدنشان ميشوند). ايلوسيو من با شنيدن صداي زنگ اخطار لباس نظامي خود را كه سي سال بود به تن نكرده بود ميپوشد و به همراه دو محافظ خود سعي ميكنند گريسون را بكشند اما در راه با شش Turian مواجه ميشوند. محافظان ايلوسيو من ميتوانند يكي از تورين ها را نابود كنند ولي نارنجكي كه به طرف آنها امد باعث شد آنها كشته شوند و ايلوسيو من تنها بماند. ايلوسيو من كه نگران است به جلو ميرود ولي 5 Turain باقي مانده را مرده پيدا ميكند و معلوم ميشود كه كاي لنگ آنها را از پشت زده است. اين دو پايگاه را ترك ميكنند ولي ايلوسيو من نگران گريسوني است كه حال توسط ريپرها كنترل خواهد شد.

بلافاصله بعد از اينكه Turian ها پايگاه را به تصرف خود در آورند طبق درخواست كالي شروع به گشتن زنداني ها كردند و بالاخره تنها زنداني پايگاه را پيدا كردند. ريپرها كه از گريسون به عنوان اسباب بازي استفاده ميكنند به تورين ها ميگويند كه سربروس در حين آزمايشات به او Red Sand تزريق كرده اند و آنها بايد به او كمك كنند. Turian هاي از همه جا بي خبر نيز قبول ميكنند و او را به شاتل خود ميبرند. در شاتل ريپرها كه بدن گريسون را تجهيز كرده و بهبود داده بودند تمام Turian ها را از بين ميبرند. گريسون كه هنوز هم از حملاتي كه به او ميشود ميتواند درد را احساس كند، خود را يك زنداني در ذهن خود مي يابد كه مجبور است همه كارهايي كه ريپرها با استفاده از بدن او ميكنند تماشا كند. ريپرها مقصد شاتل را تغيير دادند و گريسون را به خواب بردند تا بتوانند آسيب هايي كه به او وارد شده بود ترميم كنند.


شكار
اندرسون و كالي ساندرز كم كم نه فقط به خاطر امنيت خودشان بلكه براي گريسون شروع به نگران شدن ميكنند. شاتل تورين ها به اندرسون و كالي خبر داده بودند كه يك زنداني را آزاده كرده اند و مشخصات آن زنداني را براي آنها فرستاده بودند كه تاييد ميكرد اين زنداني گريسون است. اما ديگر خبري از شاتل نشد و به همين دليل اوريانا گريسون را به چشم يك خائن ديده و از كالي ميخواهد توضيح بدهد. كالي او را متقاعد مي كند كه اجازه دهد آنها به پايگاه بروند و بفهمند قضيه از چه قرار است. اين دو به همراه محافظان تورين، به پايگاه سربروس ميروند و چندين فايل كدگذاري شده در مورد تحقيقات سربروس روي تكنولوژي هاي ريپرها و نيز آزمايشات آنها روي گريسون پيدا ميكنند. اما ايلوسيو من به اين راحتي ها تسليم نميشود. او توانسته است آريا را متقاعد كند تا گريسون را از بين ببرد، زيرا آريا هم فكر ميكند گريسون دخترش ليزل را كشته و از امگا فرار كرده است. آريا سريعا نيروهاي خود را به پايگاه سربروس ميفرستد و آنها هرگونه مقاوت از طرف تورين ها را ميشكنند و كالي و اندرسون را زنده دستگير ميكنند و به امگا مي آورند. نقشه آنها بسيار ساده بود؛ استفاده از كالي به عنوان طعمه براي پيدا كردن گريسون. نيروهاي آريا با فرستادن يك پيغام خطر اشتباه از طرف كالي، در امگا كمين كردند تا گريسون در تله شان گرفتار شود. ريپرها نيز بيشتر براي اينكه گريسون را بترسانند از آنجايي كه او نميخواهد كالي آسيب ببيند، ريسك كردند و گريسون را به امگا فرستادند. با رسيدن به امگا و پيدا كردن كالي، ريپرها به سرعت فهميدند در تله گرفتار شده اند اما به لطف گريسون جهش يافته توانستند نيروهاي سربروس را نابود كنند. ريپر ها با پيدا كردن اسم كالي در ذهن گريسون متوجه پروژه Ascension و دانش اموزان زيادي كه نيروهاي بايوتيك داشتند، شدند و نظرشان به آنجا جلب شد و گريسون را راهي انجا كردند.

كاي لنگ كه ميدانست براي از پا در آوردن گريسون نياز به كمك مخصوصا به كالي دارد به او و اندرسون كه از مهلكه جان سالم به در برده بودند پيشنهاد كمك ميدهد و ميگويد كه ميتواند انها را از امگا خارج كند. در ابتدا اندرسون و كالي گفتند كه حاظر نيستند براي سربروس كار كنند ولي وقتي ديدند برتري در دستان لنگ است قبول كردند كه با شاتل او فرار كنند. اما اندرسون كه محافظان تورين را در ورودي شاتل لنگ ديد بلافاصله از فرصت استفاده كرد و با هل دادن كالي به طرف يكي از آنها اسلحه بيهوش كننده او را دزديد و لنگ را بيهوش كرد و خودش هم تسليم تورين ها شد. اندرسون تورين ها را متقاعد كرد كه اجازه دهند لنگ را با خود ببرد زيرا او مامور سربروس است و بايد از او بازجويي شود. اندرسون و كالي با بدن بيهوش لنگ سوار شاتل او شدند و بعد از بستن لنگ به يك ميز راهي سيتادل شدند. در راه اندرسون متوجه ميشود كه لنگ به هوش امده و بعد از بحث با او متوجه ميشود كه گريسون به Jon Grissom Academy جايي كه پروژه Ascension در انجاست رفته است. آنها به سرعت مسير خود را تغيير داده و به مستقيما به انجا ميروند.


پايان تعقيب و گريز
گريسون به Grissom Academy ميرسد و به ماموران آنجا ميگويد كه كالي او را دعوت كرده است. و چون بدنش توسط ريپرها تغيير كرده خودش را با پتو ميپوشاند تا بتواند بي دردسر وارد آكادمي شود. بعد از وارد شدن او بلافاصله محافظ ها را ميكشد و به سمت آزمايشگاه ميرود و با هك كردن ترمينال تمام اطلاعات مربوط به اين آكادمي را به ريپرها ارسال ميكند.

در همين حين اندرسون و كالي نيز وارد آكادمي شدند اما كاي لنگ را در شاتل و بسته به صندلي نگه داشتند. اندرسون و كالي از هم جدا شدند و كالي رفت تا محافظ ها را پيدا كرده و تمام دانش اموزانش را از خطر دور كند و اندرسون نيز مستقيما به آزمايشگاه رفت. اما كاي لنگ ميتواند خود را از بند رها كرده و به دنبال آنها وارد اكادمي شود. در داخل او يكي از دانش اموزان كالي با نام Nick Donahue (نيك داناهيو) را پيدا ميكند كه آشنايي چنداني با شرايط موجود ندارد. لنگ با كمي چرب زباني او را فريب ميدهد و به نيك ميگويد كه ميخواهد با كمك او آنهايي كه به آكادمي حمله كرده اند را از بين ببرد.

لنگ و نيك، اندرسون و كالي، و ريپر گريسون كه هر سه گروه دشمن يكديگر هستند در راهروهاي آكادمي مشغول گشت و گذار هستند كه ناگهان لنگ و نيك از دور اندرسون را ميبينند كه به آنها ميگويد پنهان شوند. اما لنگ ميخواهد با نيروهاي بايوتيك نيك، ريپر گريسون را از بين ببرد اما موفق نميشود و بار ديگر نيز كه ميخواهد اسلحه ي ريپر گريسون را بگيرد شكست ميخورد و كم مانده بود كشته شود كه آندرسون طي كش و قوسي با كمك بقيه او را با شات گان از پا در مياورد و گريسون ميميرد.

اندرسون نميخواهد به سادگي كاي لنگ را آزاد كند و او را از دست بدهد. اما از انجايي كه نيك به شدت آسيب ديده، لنگ ميگويد كه اندرسون بايد بين زنده ماندن نيك و دستگير كردن او يكي را انتخاب كند. اما اندرسون از آنجايي كه هميشه سرباز بوده گزينه سوم را انتخاب ميكند و درحالي كه به سمت نيك ميرود تا او را نجات دهد به سرعت به هر دو پاي لنگ از پشت شليك ميكند تا سرعت او براي فرار كمتر شود. اما او به هر حال ميتواند خود را به شاتل برساند و ايلوسيو من را از ماجرا با خبر سازد اما جنازه گريسون را نتوانست با خود بياورد. اندرسون اعلام ميكند كه ميخواهد تحقيقاتش روي باقيمانده ريپر گريسون را شروع كند و از كالي ساندرز نيز ميخواهد در اين تحقيق به او بپيوندد. سرانجام آنها همديگر را بوس ميكنند!

اما ايلوسيو من زياد از اين تحقيقات اندرسون نگران نيست زيرا او اندرسون را به عنوان يك مامور حرفه اي ميشناسد كه او هم در تلاش است خود را براي حمله ريپرها آماده سازد. همچنين ايلوسيو من قبول ميكند تا براي جلوگيري از شروع جنگي ناخواسته با آريا (زيرا ايلوسيو من از شك او به گريسون، سوء استفاده كرده و نيروهاي آريا را در راستاي اهداف خودش به كار برده بود) قبول ميكند كه مقدار زيادي از بانك اطلاعاتي كه از پايگاه به دست آورده بود به آريا بدهد.

ايلوسيو من ميدانست كه ريپرها دارند مي آيند، هرچقدر گروه هاي بيشتري روي انها تحقيق كنند، به همان اندازه به نفع همه خواهد بود...

واقعا عالی بود
تحت تاثیر قرار گرفتم
البته و استوری و نقد کامل انگلیسی مس افکت 1 رو خونده بودم اما قسمت نشده بود بازی کنم و تمومش کنم اما بجاش واقعا پدر مس افکت 2 رو درآوردم :دی
تمام دی ال سی ها رو گرفتم و مطمئنا 1 رو هم بزودی شروع خواهم کرد
در هر حال واقعا دست مریزاد بهت میگم اطلاعات فوق العاده ای بود که بعضی هاشو نمیدونستم مخصوصا اون هایی که به قسمت اول ربط داشتند

ایتفاقا توی گروه RPG بازان صحبت از حسین شد و این تاپیکش و اطلاعاتش. من تا الان فکر نمیکردم یکی اینقدر اطلاعات در مورد یک بازی داشته باشه. به قول معروف دمت گرم :دی
اسم تاپیک رو هم عوض کنی بهتره .بنویس : همه چیز در مورد mass effect universe

واقعا 1 ساله این تاپیک زده شده؟
دمت گرم حاجی..من که همین دیروز خوندم خیلی حال کردم خدایی.دستت درد نکنه...:11:

تازه چند روز پیش حسین میگفت می خواد تا اومدن نسخه سوم این تاپیک رو به روز کنه

نقل قول:

---

واقعا 1 ساله این تاپیک زده شده؟

---

اره عزیزم، ما خیلی کارا کردیم که حالا شدن زیر خاکی :)

نقل قول:

---

تازه چند روز پیش حسین میگفت می خواد تا اومدن نسخه سوم این تاپیک رو به روز کنه

---

اینو که خودم دیروز همینجا گفتم : دی

سلام شما چقدر زحمت کشیدین برا بازی واقعا چقدر وقتتو گرفته؟یه سوال دیگه داستان mass effect2 رو کی میزارین انشاالله

عالی بود
با اینکه تاپیک ماله 1 ساله پیشه یک خسته نباشید از ته دل به آقا حسین میگم خیلی زحمت کشیدی.:11:
همچین بازی ای به بیشتر از اینا توضیحات نیاز داره.

ممنون:40: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خیلی خوب بود واقعا دستت درد نکنه ولی در مورد نژاد هایی که یه جاهاشون تکون میخوره نگفتی هااااا:31: شوخی کردم :46:واقعا خوب بود من از این بازی خیلی خوشم میاد ولی اطلاعات کمی در موردش داشتم که با خوندن این تاپیک چیز های زیادی دستگیرم شد باورم نمیشد این بازی اینقدر ریزه کاری در مورد کاراکتر ها و نژاد هاداشته باشه :18:. اگه میشه یه توضیحی هم در مورد محیط ها و سیارات مختلف بازی قرار بدین

کد:

---

http://www.pic.iran-forum.ir/images/pl13lqdpxcjm4yrp156w.jpg

---

نمونه ابتدايي پروژه كميك بوك هاي رسمي ترجمه شده مس افكت توسط HosseinCode خودم!

نسخه كامل اولين كار ( كميك Mass Effect: Evolution Issue 1 ) كه در مورد ريشه هاي Illusive Man هست به زودي...
+
قسمت هاي ناقص پست هاي اوليه آپديت ميشه

به این میگن یک حرکت عالی که از استعداد خارق العاده منشا میگیره

از بين كميك ها و كتابها (و بازيها) ي ارائه شده واسه مس افكت Evolution از نظر خط زماني از همه جلوتر بود براي همين اين كميك رو براي شروع انتخاب كردم كه شماره اولش بعد از سه روز به اتمام رسيد.
لطفا دوستاني كه ميخونند اين ترجمه و ويرايش رو نقد كنن تا قسمت هاي بعدي حرفه اي تر صورت بگيره؛ از هرگونه پيشنهاد خوب استقبال ميشه...

ضمن اينكه فعلا به خاطر مشكلات حجمي كه داشتم فقط تونستم به صورت تصويري آپلود كنم كه ميتونيد لينك تصوير هر 25 صفحه شماره اول اين كميك رو در آدرس زير ببينيد:

کد:

---

http://hosseincode.persiangig.com/masseffect/comic/evolution/issue1

---

حالا اگه يه نفر حوصله داشت لينك هارو بچينه و اينجا هم پست كنه و يا كل تصاوير رو تو يه فايل rar بذاره و آپلود كنه واسه دل خودش اينكارو كرده!

ضمن اينكه دوست دارم اين نكته رو بگم كه من فقط تو صفحه Credits كه اسم صاحبان اصلي اثر اومده از اسم خودم استفاده كردم و رو كاور و يا بقيه صفحات كميك هيچ تگ تبليغاتي و يا مزاحم نذاشتم. و آخرين درخواست اينكه لطفا اين كميك رو در سايتهاي مختلف پخش كنيد تا كساني كه ميخوان ازش استفاده كنن

لطفا نسخه بدون ترجمه رو نشونم مي دين ؟

نقل قول:

---

نوشته شده توسط KING DARKNESS [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

لطفا نسخه بدون ترجمه رو نشونم مي دين ؟

---

هر چهار شماره رو دانلود كنيد و ببينيد:

کد:

---

http://hotfile.com/dl/115446102/885d8a7/ME-Ev01-04.rar.html

---

در ضمن نياز نيست هم اونجا و هم اينجا پست بدين! يكي رو هم ميبينم

مشخصه مثل من عاشق سری مس افکتی
شنیدم مس افکت 3 آخرین نسخه ای هستش که شپرد توش حضور داره, واقعا چرااااااااااااا ؟ من خیلی با شخصیت شپرد ارتباط برقرار کرده بودم
دوست داشتم تو مس افکت 10 هم باشه. واقعا چه نیازی هست که هچین شخصیت بی نظیری رو تو مس افکت 3 تموم کنن ؟
کلا مس افکت بدون شپرد اون اوبهت خودش رو از دست میده

نقل قول:

---

نوشته شده توسط anti-military [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مشخصه مثل من عاشق سری مس افکتی
شنیدم مس افکت 3 آخرین نسخه ای هستش که شپرد توش حضور داره, واقعا چرااااااااااااا ؟ من خیلی با شخصیت شپرد ارتباط برقرار کرده بودم
دوست داشتم تو مس افکت 10 هم باشه. واقعا چه نیازی هست که هچین شخصیت بی نظیری رو تو مس افکت 3 تموم کنن ؟
کلا مس افکت بدون شپرد اون اوبهت خودش رو از دست میده

---

تجربه نشون داده که اگه یک داستان رو خیلی کشش بدن دیگه اون محبوبیت اول رو نداره
به نظر من خیلی کار خوبی کردن که سرنوشت شپرد رو تو شماره 3 تموم کردن
اینجوری شپرد در اوج خواهد مرد و همیشه یادش باقی خواهد ماند :40:
بعد از شپرد هم با سری جدید MASS EFFECT آشنا میشیم
و دوباره .............


( اوپس چه جو گرفتمان )

منم شنیدم که داستان های دیگه ایی بعد از شپرد تو همون دنیای مس افکت ساخته میشه :8:

نقل قول:

---

نوشته شده توسط virus2009 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تجربه نشون داده که اگه یک داستان رو خیلی کشش بدن دیگه اون محبوبیت اول رو نداره
به نظر من خیلی کار خوبی کردن که سرنوشت شپرد رو تو شماره 3 تموم کردن
اینجوری شپرد در اوج خواهد مرد و همیشه یادش باقی خواهد ماند :40:
بعد از شپرد هم با سری جدید MASS EFFECT آشنا میشیم
و دوباره .............


( اوپس چه جو گرفتمان )

---

ولی به نظر من خیلی زود بود که شپرد از داستان بره کنار . بابا تازه 3 تا نسخه منتشر شده و من به شپرد عادت کردم و تا 10 تا نسخه دیگه هم ازش خسته نمیشم

شپرد شخصیت جالبی داره و داستان مس افکت هم میتونه حتی تا 10 تا نسخه بدون اینکه بهش آسیب برسه ادامه داشته باشه. اصلا مس افکت بدون شپرد واسه من یه بازی دیگه میشه
واقعا حیف بود . گروه شپرد تازه داشت صمیمی میشد و یه جو خیلی جالبی داشت میگرفت اگه تو نسخه سوم شپرد بمیره گروه بهم میریزه و دیگه بقیه شخصیت ها هم جذابیتشون رو از دست میدن

نقل قول:

---

نوشته شده توسط virus2009 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تجربه نشون داده که اگه یک داستان رو خیلی کشش بدن دیگه اون محبوبیت اول رو نداره
به نظر من خیلی کار خوبی کردن که سرنوشت شپرد رو تو شماره 3 تموم کردن
اینجوری شپرد در اوج خواهد مرد و همیشه یادش باقی خواهد ماند :40:
بعد از شپرد هم با سری جدید MASS EFFECT آشنا میشیم
و دوباره .............


( اوپس چه جو گرفتمان )

---

درسته تو نسخه سه داستان شپرد تموم میشه، اما یکی از پایان ها مرگ شپرده و به این که 100% میمیره اشاره نشده ( اتفاقا یکی از نکات جالب بازی اینه که با تصمیمات خودمون، این که شپرد میمیره یا نه رو تعیین میکنیم) :40:
اما فکر کنم یکی از پایان هایی که خیلی روش کار شده مرگ شپرده :41: (وقتی دمویه مرگ شپرد تو داستان دو رو دیدم خیلی ناراحت شدم، دیگه تو سه چه مرگی واسش میزارن :37: )

پست 6 مربوط به داستان ME2 آپديت شد.

داستان بعد از مس افكت 2 و كتاب Ascension اتفاق ميوفته.

خلاصه داستان Mass Effect: Retribution


آدم ربايي

داستان از آنجايي شروع ميشود كه Illusive Man (ايلوسيو من) در پايگاه فضايي مخفي خود كه به دور ستاره اي در حال مرگ ميگردد پيغامي از Kai Leng (كاي لنگ)، مامور درجه عالي Cerberus (سربروس) براي قتل و ترور، دريافت ميكند. در اين پيغام كاي لنگ ميگويد كه اطلاعاتي از Paul Grayson (پل گريسون)، مامور سابق سربروس كه سه سال پيش و در جريان كتاب Mass Effect: Ascension به آنها خيانت كرد، به دست آورده است كه نشان ميدهد او در Omega (امگا)، پايگاه فضايي بي قانوني در Terminus Systems، است. ايلوسيو من با اين خبر بسيار خوش حال ميشود و دستور ميدهد كه لنگ گريسون را زنده دستگير كند زيرا سربروس براي تحقيق روي تكنولوژي هاي Reaper (ريپر) ها كه از Collector Base (پايگاه كلكتورها) به دست آمده بود، به نمونه هاي انساني نياز دارد.

گريسون در امگا براي Aria (آريا)، شاهزاده ي مشهور آنجا، كار ميكند. او در كنار همكار Batarian خود Sanak (سنك)، و يك Asari به نام Liselle (ليزل) (دختر آريا)، در انبارخانه مشغول انجام ماموريتي هستند كه آريا به انها محول كرده است. آنها به سرعت هدف Turian خود را كه عضو باند خرابكاران Talon است، از پاي در مي اورند زيرا او مدتي بود كه سهم آريا را از معاملات مواد مخدري كه انجام ميداد پرداخت نميكرد. آنها محموله بزرگ Red Sand (مواد مخدري نيرومند) اين باند را ميدزدند و برميگردند. از آنجايي كه آنها نميخواهند اين محموله را وارد Afterlife Club (كلوپ آفترلايف) كنند، آن را در آپارتمان گريسون انبار ميكنند. سنك و ليزل از آپارتمان گريسون خارج ميشوند و گريسون ميگويد بعد از اينكه سر و گوشي به آب داد به انها ملحق ميشود. در اين مدت گريسون به سرعت با Kahlee Sanders (كالي سندرز)، كه در حال حاظر در Jon Grissom Academy و مشغول پروژه Ascension است تماس ويديويي برقرار ميكند و از او احوال دخترش Gillian (گيلين) را ميپرسد، كاري كه او هر ماه يك بار ميكند. كالي از اين تماس خوشحال است اما وقتي گريسون را مضطرب ميبيند و ظاهر او را كه نسبت به تماس قبلي آنها تفاوت زيادي كرده است او نيز مضطرب ميشود و سعي ميكند با كمك ورقه هاي اطرافش هواس خود را پرت كند. بعد از به اتمام رسيدن اين تماس، گريسون تحريك ميشود كه از Red Sand استفاده كند ولي وقتي به يادش مي آيد كه به خاطر دخترش همه ي اين سالها را سالم بوده با تكرار كردن اين كلمات زير لبش به اين تحريك غلبه ميكند. او از آپارتمان بيرون مي آيد و به سمت كلوپ آفترلايف ميرود. وقتي به آنجا ميرسد آريا را ميبيند كه مشغول بحث با Talon هاست كه چرا سهم آريا را پرداخت نكرده اند و اينكه نابود كردن انبار Talonها فقط تلافي بوده و او قصد دارد سهمش را براي دفعات بعدي افزايش دهد. Talon ها به ناچار حرف او را قبول ميكنند و از آفترلايف بيرون ميروند.

تنها مشكل گريسون در امگا Talon ها نيستند، زيرا كاي لنگ نيز چند روزيست او را زير نظر دارد و قصد دارد طبق خواسته ايلوسيو من او را زنده دستگير كند. با خارج شدن گريسون از آفترلايف، كاي لنگ فرصت را مناسب ميبيند و به همراه پنج مامور ديگر سربروس حمله را شروع ميكنند. آنها با اين كلك كه مهمان جشن تولد پل گريسون هستند وارد آپارتمان او ميشوند و حتي با خود كادو هم اورده اند؛ هر كدام از آنها داخل اين كادوها يك اسلحه بيهوش كننده آورده بودند تا به وسيله آن گريسون را بيهوش كنند زيرا گريسون نبايد كشته بشود. اما در آنطرف قضيه گريسون هم چون احساس تحريك از طرف Red Sand ميكرد از ليزل كه معشوقه او است خواسته بود امشب را پيش او بيايد تا او بتواند اعتياد به چيز ديگري را جايگزين اعتياد به Red Sand كند! آنها چند شبي ميشد كه شب ها با هم ميخوابيدند. با كس و قوس هاي صورت گرفته يكي از ماموران سربروس كشته ميشود و هر دوي ليزل و گريسون هم به وسيله دارت هاي بيهوش كننده از هوش ميروند. اما كاي لنگ با بريدن گلوي ليزل او را به قتل ميرساند و با كشتن محافظ هاي آپارتمان گريسون او را از امگا خارج و به سمت مقر ايلوسيو من حركت ميكند.


آزمايش

بعد از اين ماجرا كالي سندرز دوباره پيغامي از گريسون دريافت ميكند كه درواقع يك پيغام از پيش ضبط شده است و در ان گريسون ميگويد كه اگر كالي اين پيغام را دريافت كرده، حتما سربروس او را پيدا كرده و دزديده است. گريسون در كنار فرستادن اين پيغام به كالي، اطلاعات كامپيوتر خود را نيز ثانيه هايي قبل از اينكه سربروس او را دستگير كند، به كلي از بين برده است. همچنين اين پيغام ضميمه اي نيز به همراه دارد كه در ان گريسون تمام اطلاعاتي كه در مورد سربروس داشته ذخيره كرده است. كالي كه گيج شده و نميداند كه به كي اعتماد كند و با ترس از اينكه ممكن است سربروس زندگي او را نيز تهديد كند، بالاخره تصميم ميگيرد اين اطلاعات را به David Anderson (ديويد اندرسون) تحويل دهد و از او كمك بخواهد. به همين منظور اين دو قرار ملاقاتي در Citadel (سيتادل) ميگذارند و هردو با هوشياري و بدون اينكه كسي آنها را تعقيب كند سر قرار مي آيند. آنها تصميم ميگيرند به خاطر جاسوس هايي كه سربروس در بين Alliance دارد از اين سازمان درخواست كمك نكنند. تنها انتخابي كه براي آنها باقي مانده اين است كه از Turian ها كمك بخواهند، زيرا اندرسون به خاطر مذاكرات سياسي كه اخيرا با Ambassador Orinia (اورينيا) داشته با آنها آشنايي پيدا كرده است.

در آنطرف داستان وقتي گريسون به هوش مي آيد، نااميدانه ميبيند به صندلي بسته شده و حتي دهانش هم بسته است تا نتواند حرف بزند. در كنار او ايلوسيو من ايستاده است، و توضيح دهد كه قرار است گريسون چه آزمايشاتي را تحمل كند. تكنولوژي هايي كه از پايگاه كلكتورها به دست آمده نشان ميدهد كه ريپرها با استفاده از تكنولوژي ذره هاي محصور شده (Entangled Particles) و نانوتكنولوژي خود همتاسازي (Self-replicating nanotechnology) علي رغم اينكه خود در Dark Space به سر ميبرند اما توانسته اند بدنهاي ارگانيك ميزبانهاي مورد استفاده در آزمايشات خود را آلوده كنند، آنها را تغيير دهند، و بر آنها تسلط يابند. اين نانوتكنولوژي به سرعت به سيستم هاي عصبي ميزبان نفوذ ميكند و در كمترين زمان بدن او را تحت كنترل در مي آورد. ايلوسيو من اشاره ميكند اين تكنولوژي را روي گريسون انجام دهند. محققان سربروس به وسيله ي مجراهايي اين نانوتكنولوژي را مستقيما وارد جمجمه گريسون ميكنند و ايلوسيو من نيز به گريسون ميگويد ديگر خودت را يك انسان به حساب نياور. بعد از مدتي گريسون در يكي از زندان هاي سربروس بيدار ميشود و به شدت احساس گرسنگي و تشنگي ميكند زيرا براي چند روز مرتب خوابيده بود. او وحشيانه آب و غذاهايي كه سربروس آماده كرده بود را ميخورد و كم كم اولين اثرات Indoctrination (كنترل ذهني موجودات ارگانيك توسط ريپرها) در او پديدار ميشود. او مرتبا زمزمه هايي ميكند كه خودش معني آنها را نميداند. ايلوسيو من از اتاقي كه در بالاي محل نگه داري گريسون بود او را از طريق شيشه هاي يك طرفه زير نظر داشت. او به دانشمندان خود ميگويد احتمالا گريسون سعي ميكند در مقابل Indoctrination مقاوت كند و آنها بايد روحيه او را ضعيف كنند. كاي لنگ ميگويد كه او مقداري Red Sand از آپارتمان گريسون با خود اورده است و اگر از آن به گريسون بدهند ريپرها راحت تر خواهند توانست او را كنترل كنند. ايلوسيو من پيشنهاد او را ميپذيرد و كاي لنگ Red Sand مايع كه نسبت به حال پودري آن دز بالاتري دارد به گريسون تزريق ميكند. آنها همچنين دستگاهي در بدن گريسون كار ميگذارند تا به وسيله آن بتوانند ميزان Red Sand را در بدن او تنظيم كنند و در صورت پايان يافتن اثرات آن دوباره به او تزريق كنند. وقتي گريسون به هوش مي آيد، ديگر اين ريپرها هستند كه بدن او را كنترل ميكنند و گريسون با اراده خود حتي نميتواند پاهاي خود را حركت دهد. ايلوسيومن كه شاهد ماجراست به كاركنان خود دستور ميدهد او را براي سه روز بيهوش كنند زيرا ممكن است كه او بيش از اندازه خطرناك شود.

بعد از زماني نه چندان زياد، چند تيم متشكل از Turianهايي كه اندرسون و كالي آنها را متقاعد كرده بودند در پيدا كردن سربروس به آنها كمك كنند بعد از گشتن تمام پايگاه هاي احتمالي كه گريسون در پيغام آخر خود به كالي داده بود، پايگاه مخفي ايلوسيو را پيدا و وارد آن ميشوند اما بدون خود كالي و اندرسون (زيرا Turian ها قبول نميكنند چون فكر ميكنند آنها باعث كند شدنشان ميشوند). ايلوسيو من با شنيدن صداي زنگ اخطار لباس نظامي خود را كه سي سال بود به تن نكرده بود ميپوشد و به همراه دو محافظ خود سعي ميكنند گريسون را بكشند اما در راه با شش Turian مواجه ميشوند. محافظان ايلوسيو من ميتوانند يكي از تورين ها را نابود كنند ولي نارنجكي كه به طرف آنها امد باعث شد آنها كشته شوند و ايلوسيو من تنها بماند. ايلوسيو من كه نگران است به جلو ميرود ولي 5 Turain باقي مانده را مرده پيدا ميكند و معلوم ميشود كه كاي لنگ آنها را از پشت زده است. اين دو پايگاه را ترك ميكنند ولي ايلوسيو من نگران گريسوني است كه حال توسط ريپرها كنترل خواهد شد.

بلافاصله بعد از اينكه Turian ها پايگاه را به تصرف خود در آورند طبق درخواست كالي شروع به گشتن زنداني ها كردند و بالاخره تنها زنداني پايگاه را پيدا كردند. ريپرها كه از گريسون به عنوان اسباب بازي استفاده ميكنند به تورين ها ميگويند كه سربروس در حين آزمايشات به او Red Sand تزريق كرده اند و آنها بايد به او كمك كنند. Turian هاي از همه جا بي خبر نيز قبول ميكنند و او را به شاتل خود ميبرند. در شاتل ريپرها كه بدن گريسون را تجهيز كرده و بهبود داده بودند تمام Turian ها را از بين ميبرند. گريسون كه هنوز هم از حملاتي كه به او ميشود ميتواند درد را احساس كند، خود را يك زنداني در ذهن خود مي يابد كه مجبور است همه كارهايي كه ريپرها با استفاده از بدن او ميكنند تماشا كند. ريپرها مقصد شاتل را تغيير دادند و گريسون را به خواب بردند تا بتوانند آسيب هايي كه به او وارد شده بود ترميم كنند.


شكار

اندرسون و كالي ساندرز كم كم نه فقط به خاطر امنيت خودشان بلكه براي گريسون شروع به نگران شدن ميكنند. شاتل تورين ها به اندرسون و كالي خبر داده بودند كه يك زنداني را آزاده كرده اند و مشخصات آن زنداني را براي آنها فرستاده بودند كه تاييد ميكرد اين زنداني گريسون است. اما ديگر خبري از شاتل نشد و به همين دليل اوريانا گريسون را به چشم يك خائن ديده و از كالي ميخواهد توضيح بدهد. كالي او را متقاعد مي كند كه اجازه دهد آنها به پايگاه بروند و بفهمند قضيه از چه قرار است. اين دو به همراه محافظان تورين، به پايگاه سربروس ميروند و چندين فايل كدگذاري شده در مورد تحقيقات سربروس روي تكنولوژي هاي ريپرها و نيز آزمايشات آنها روي گريسون پيدا ميكنند. اما ايلوسيو من به اين راحتي ها تسليم نميشود. او توانسته است آريا را متقاعد كند تا گريسون را از بين ببرد، زيرا آريا هم فكر ميكند گريسون دخترش ليزل را كشته و از امگا فرار كرده است. آريا سريعا نيروهاي خود را به پايگاه سربروس ميفرستد و آنها هرگونه مقاوت از طرف تورين ها را ميشكنند و كالي و اندرسون را زنده دستگير ميكنند و به امگا مي آورند. نقشه آنها بسيار ساده بود؛ استفاده از كالي به عنوان طعمه براي پيدا كردن گريسون. نيروهاي آريا با فرستادن يك پيغام خطر اشتباه از طرف كالي، در امگا كمين كردند تا گريسون در تله شان گرفتار شود. ريپرها نيز بيشتر براي اينكه گريسون را بترسانند از آنجايي كه او نميخواهد كالي آسيب ببيند، ريسك كردند و گريسون را به امگا فرستادند. با رسيدن به امگا و پيدا كردن كالي، ريپرها به سرعت فهميدند در تله گرفتار شده اند اما به لطف گريسون جهش يافته توانستند نيروهاي سربروس را نابود كنند. ريپر ها با پيدا كردن اسم كالي در ذهن گريسون متوجه پروژه Ascension و دانش اموزان زيادي كه نيروهاي بايوتيك داشتند، شدند و نظرشان به آنجا جلب شد و گريسون را راهي انجا كردند.

كاي لنگ كه ميدانست براي از پا در آوردن گريسون نياز به كمك مخصوصا به كالي دارد به او و اندرسون كه از مهلكه جان سالم به در برده بودند پيشنهاد كمك ميدهد و ميگويد كه ميتواند انها را از امگا خارج كند. در ابتدا اندرسون و كالي گفتند كه حاظر نيستند براي سربروس كار كنند ولي وقتي ديدند برتري در دستان لنگ است قبول كردند كه با شاتل او فرار كنند. اما اندرسون كه محافظان تورين را در ورودي شاتل لنگ ديد بلافاصله از فرصت استفاده كرد و با هل دادن كالي به طرف يكي از آنها اسلحه بيهوش كننده او را دزديد و لنگ را بيهوش كرد و خودش هم تسليم تورين ها شد. اندرسون تورين ها را متقاعد كرد كه اجازه دهند لنگ را با خود ببرد زيرا او مامور سربروس است و بايد از او بازجويي شود. اندرسون و كالي با بدن بيهوش لنگ سوار شاتل او شدند و بعد از بستن لنگ به يك ميز راهي سيتادل شدند. در راه اندرسون متوجه ميشود كه لنگ به هوش امده و بعد از بحث با او متوجه ميشود كه گريسون به Jon Grissom Academy جايي كه پروژه Ascension در انجاست رفته است. آنها به سرعت مسير خود را تغيير داده و به مستقيما به انجا ميروند.


پايان تعقيب و گريز

گريسون به Grissom Academy ميرسد و به ماموران آنجا ميگويد كه كالي او را دعوت كرده است. و چون بدنش توسط ريپرها تغيير كرده خودش را با پتو ميپوشاند تا بتواند بي دردسر وارد آكادمي شود. بعد از وارد شدن او بلافاصله محافظ ها را ميكشد و به سمت آزمايشگاه ميرود و با هك كردن ترمينال تمام اطلاعات مربوط به اين آكادمي را به ريپرها ارسال ميكند.

در همين حين اندرسون و كالي نيز وارد آكادمي شدند اما كاي لنگ را در شاتل و بسته به صندلي نگه داشتند. اندرسون و كالي از هم جدا شدند و كالي رفت تا محافظ ها را پيدا كرده و تمام دانش اموزانش را از خطر دور كند و اندرسون نيز مستقيما به آزمايشگاه رفت. اما كاي لنگ ميتواند خود را از بند رها كرده و به دنبال آنها وارد اكادمي شود. در داخل او يكي از دانش اموزان كالي با نام Nick Donahue (نيك داناهيو) را پيدا ميكند كه آشنايي چنداني با شرايط موجود ندارد. لنگ با كمي چرب زباني او را فريب ميدهد و به نيك ميگويد كه ميخواهد با كمك او آنهايي كه به آكادمي حمله كرده اند را از بين ببرد.

لنگ و نيك، اندرسون و كالي، و ريپر گريسون كه هر سه گروه دشمن يكديگر هستند در راهروهاي آكادمي مشغول گشت و گذار هستند كه ناگهان لنگ و نيك از دور اندرسون را ميبينند كه به آنها ميگويد پنهان شوند. اما لنگ ميخواهد با نيروهاي بايوتيك نيك، ريپر گريسون را از بين ببرد اما موفق نميشود و بار ديگر نيز كه ميخواهد اسلحه ي ريپر گريسون را بگيرد شكست ميخورد و كم مانده بود كشته شود كه آندرسون طي كش و قوسي با كمك بقيه او را با شات گان از پا در مياورد و گريسون ميميرد.

اندرسون نميخواهد به سادگي كاي لنگ را آزاد كند و او را از دست بدهد. اما از انجايي كه نيك به شدت آسيب ديده، لنگ ميگويد كه اندرسون بايد بين زنده ماندن نيك و دستگير كردن او يكي را انتخاب كند. اما اندرسون از آنجايي كه هميشه سرباز بوده گزينه سوم را انتخاب ميكند و درحالي كه به سمت نيك ميرود تا او را نجات دهد به سرعت به هر دو پاي لنگ از پشت شليك ميكند تا سرعت او براي فرار كمتر شود. اما او به هر حال ميتواند خود را به شاتل برساند و ايلوسيو من را از ماجرا با خبر سازد اما جنازه گريسون را نتوانست با خود بياورد. اندرسون اعلام ميكند كه ميخواهد تحقيقاتش روي باقيمانده ريپر گريسون را شروع كند و از كالي ساندرز نيز ميخواهد در اين تحقيق به او بپيوندد. سرانجام آنها همديگر را بوس ميكنند!

اما ايلوسيو من زياد از اين تحقيقات اندرسون نگران نيست زيرا او اندرسون را به عنوان يك مامور حرفه اي ميشناسد كه او هم در تلاش است خود را براي حمله ريپرها آماده سازد. همچنين ايلوسيو من قبول ميكند تا براي جلوگيري از شروع جنگي ناخواسته با آريا (زيرا ايلوسيو من از شك او به گريسون، سوء استفاده كرده و نيروهاي آريا را در راستاي اهداف خودش به كار برده بود) قبول ميكند كه مقدار زيادي از بانك اطلاعاتي كه از پايگاه به دست آورده بود به آريا بدهد.

ايلوسيو من ميدانست كه ريپرها دارند مي آيند، هرچقدر گروه هاي بيشتري روي انها تحقيق كنند، به همان اندازه به نفع همه خواهد بود...



+
صفحه اول با اضافه شدن بخش كميك ها و كتابها و همه خلاصه داستان هاي كتابها آپديت شد!

خیلی جالب بود. واقعاً لذت بردم :دی
مخصوصاً از کمیک بوکی که ترجمه شده بود. خیلی خیلی خوب بود. با وجود اینکه کوتاه هست اما باعث شد که چند تا قضیه مهم رو بفهمم .
به نظر من هم اینکه داستان شپرد در قسمت سه تمام میشه زوده. اما امیدوارم ادامه بازی رو هم خوب بسازن.

اينم خلاصه داستان Arrival براي كساني كه اين DLC مهم رو بازي نكردن و ميخواي ME3 رو شروع كنن:

خلاصه داستان Mass Effect 2 - Arrival DLC

مساعدت
درياسالار هكت (Admiral Hackett) با فرمانده شپرد (Commander Shepard) تماس ميگيرد تا از او براي نجات دادن دكتر آماندا كنسن (Dr. Amanda Kenson) كمك بخواهد كه مامور مخفي الاينس (Alliance) در فضاي باتارين هاست (Batarian) و مدركي به دست آورده كه نشان ميدهد حمله ريپرها (Reaper) در شرف وقوع است. هكت به شپرد ميگويد كه اخيرا باتارين ها كنسن را به جرم تروريسم دستگير كرده اند. هكت از شپرد ميخواهد تا به تنهايي به خاطر كمك به الاينس به آنجا رفته و كنسن را نجات دهد. شپرد قبول ميكند و با راهنمايي هكت مكان زندان باتارين ها را كه در سياره اريتات (Aratoht) است پيدا كرده و به انجا ميرود.
شپرد در جايي دورتر از زندان فرود مي آيد و مخفيانه از چندين گشت امنيتي و محافظ‌ها عبور ميكند و خانم كنسن را در اتاق بازجويي پيدا كرده و نجاتش ميدهد. آنها از پس چندين باتارين محافظ بر مي آيند و با استفاده از شاتل خود آنها موفق به فرار ميشوند. در راه رفتن به پايگاه تيم كنسن، او به شپرد ميگويد كه دليل آمدن او و تيمش به فضاي باتارين ها تحقيق روي شايعات وجود تكنولوژي ريپرها در حاشيه هاي منظومه بهك (Bahak) است. تيم كنسن دستگاهي با نام «ابجكت رو» (Object Rho) پيدا كرده اند كه در شهاب سنگ‌هاي نزديك مس ريلي (Mass Relay) اين منظومه پنهان شده بود؛ و با مطالعه آن فهميده اند كه ريپرها با سرعت در حال نزديك شدن هستند. ريپرها ميتوانند از اين مس ريلي كه با نام آلفا ريلي (Alpha Relay) مشخص ميشود به هرجاي كهكشان كه ميخواهند حمله كنند. كنسن و تيمش به همين دليل ماموريتشان را كه اسمش را «پروژه» (The Project) گذاشته بودند،‌ شروع كردند تا شايد بتوانند مانع اين فاجعه شوند. پروژه از اين قرار است كه يك شهاب سنگ بسيار بزرگ را به سمت آلفا ريلي هدايت كرده و آن را نابود خواهند كرد. اگر اين كار صورت بگيرد انفجار حاصل از اين مس ريلي باعث نابود شدن كل منظومه بهك ميشود و 300,000 باتارين ساكن سياره اريتات كشته ميشوند. از انجايي كه تلفات احتمالي بسيار زياد است شپرد از كنسن ميخواهد اول مدرك حرفايش را ببيند. كنسن قبول ميكند و به تيمش پيغام ميدهد كه او و شپرد در حال آمدن به پايگاه اين «پروژه» هستند.

ابجكت رو
وقتي به پايگاه ميرسند شپرد متوجه يك شمارش معكوس بزرگ در بالاي دروازه ورودي ميشود كه كنسن ميگويد درواقع اين شمارش معكوس حمله ريپرهاست. شمارش معكوس دو روز ديگر تمام ميشود و ريپرها به آلفا ريلي خواهند رسيد. اين شمارش معكوس بر اساس امواجي كه ابجكت رو به طرف ريپرها ارسال ميكند و بازتاب آن كار ميكند و هرچه آنها نزديك تر ميشود شمارنده هم كمتر ميشود. در بين راه كنسن به شپرد ميگويد كه «پروژه» كاملا آماده است و مسئله اين نيست كه كار خواهد كرد يا نه در عوض اينكه استفاده از آن درست است يا نه. زيرا ريپرها در هر صورت خواهند امد و در صورتي كه راه ميان بر آنها از آلفا ريلي نابود شود چند ماه ديگر يا حتي چند سال ديگر از يك مس ريلي ديگر استفاده خواهند كرد.
وقتي به آزمايشگاه ميرسند كسنن ابجكت رو را به شپرد نشان ميدهد. شپرد با ديدن اينكه اين تكنولوژي ريپرها در فضاي باز نگه داري ميشود مشكوك و آماده باش ميشود. كنسن ميگويد تا چند لحظه ديگر ابجكت رو يك رويا (Vision) به شپرد نشان خواهد داد كه حمله ريپرها را نشان ميدهد. شپرد اين رويا را ميبيند كه نشان ميدهد هزاران ريپر به سرعت در حال نزديك شدن به يك مس ريلي هستند. ناگهان كنسن به سمت شپرد اسلحه ميكشد و ميگويد كه نميتواند به شپرد اجازه دهد جلوي امدن ريپرها را بگيرند. با اين اتفاق معلوم ميشود كه كنسن و تيمش توسط ابجكت رو كنترل ميشوند (عمل Indoctrination يا تلقين فكري كه هر ريپر يا تكنولوژي مربوط به انها دارد و باعث كنترل ذهني افراد ميشود). شپرد موفق به خلع سلاح كردن كنسن ميشود اما او ميتواند فرار كند و با قفل كردن درها شپرد را با چندين محافظ تنها ميگذارد. شپرد تا جايي كه ميتواند با آنها ميجنگد اما سرانجام ناتوان مي‌ماند و بيهوش ميشود.

شمارش معكوس
شپرد دو روز بعد در كمال تعجب پزشك مراقبش، در آزمايشگاهي در همان پايگاه به هوش مي‌آيد و حتي ميتواند دو محافظ را نيز از پاي در آورد اما دوباره توسط پزشك در اتاق مبحوس ميشود. اين‌بار شپرد با هـك كردن ترمينال موجود در اتاق كنترل روبات هاي لوكي (LOKI) بيرون اتاق را برعهده ميگيرد و به ان وسيله پزشك را كشته و قفل در را نيز آزاد ميكند. شپرد وسايلش را دوباره پيدا ميكند و سعي دارد با عملي كرده «پروژه» آلفا ريلي را نابود كرده و مانع آمدن ريپرهايي شود كه حال فقط دو ساعت تا رسيدنشان به ريلي باقي‌مانده است.
شپرد به مركز كنترل ميرسد و آماده ميشود موتورهاي پايگاه را روشن كند و «پروژه» را راه بيندازد. هوش مصنوعي پايگاه به شپرد هشدار ميدهد كه فعال كرده «پروژه» باعث كشته شدن تمام 304,942 باتارين موجود در منظومه بهك خواهد شد. شپرد كه از اين مسئله آگاهي داشت «پروژه» را فعال ميكند و شهاب سنگ به سمت آلفا ريلي پرتاب ميشود. كنسن مانع دسترسي شپرد به وسايل ارتباطي ميشود و ششپرد را تهديد ميكند كه با اورلود (Overload ) كردن هسته پايگاه مانع عملي شدن «پروژه» خواهد شد. (البته اينجا يك انتخاب به بازيكن متحول ميشود كه تاثيري در داستان ندارد، شپرد ميتواند مستقيما «پروژه» را فعال كند، يا سعي كند به باتارين ها خبر بدهد كه اگر خبر كردن انتخاب شود بازهم همين اتفاقات ميوفتند و كنسن مانع از اين كار ميشود و «پروژه» هم فعال ميشود و شهاب سنگ به سمت آلفا ريلي پرتاب ميشود) شپرد مجبور ميشود خودش دست به كار شود و به صورت دستي با خنك كردن هسته نقشه ديوانه وار كنسن را خنثي كند. كنسن كه در هسته پايگاه است به شپرد ميگويد از اينكه ديگر صداي ريپرها را نميشوند و نميتواند شاهد آمدن آنها باشد به شدت متاسف است. وقتي كنسن ميخواهد در انجا بمب كاربگذارد شپرد ميخواهد با حرف زدن او را متقاعد كند و مانع اين كار او شود اما موفق نميشود و كنسن به طرز فجيعي كشته ميشود.
حال شهاب سنگ فقط چند دقيقه با برخورد شديد با آلفا ريلي فاصله دارد. شپرد به سرعت به سمت شاتل ميدود تا شايد بتواند به وسيله آنها فرار كند، اما ديگر دير شده است؛ پرسونل پايگاه همه شاتل ها را برداشته و فرار كرده اند و بعضي ديگر از انها هم نميتوانند فرار كنند. شپرد آنها را نابود ميكند و سعي ميكند با نرماندي (Normandy) تماس برقرار كند. در اين حين تصوير هاربينگر (Harbinger) از پروژكتور پيدا ميشودكه به شپرد ميگويد سقوط تمدن‌هاي كهكشان اجتناب ناپذير است. او ادامه ميدهد: «خودت رو براي ورود [ما] آماده كن» (Prepare yourself for the Arrival) و سپس تصويرش ناپديد ميشود. نرماندي فرا ميرسد و شپرد را بر ميدارد و چندين ثانيه قبل از برخورد شهاب سنگ با آلفا ريلي ميتوانند فرار كنند. و همانطوري كه پيشبيني ميشد اين انفجار عظيم كل منظومه را نابود ميكند.

پيامدها
مدتي بعد، هكت شخصا وارد نرماندي ميشود تا شپرد ماموريتش را به او گزارش دهد. هكت از شپرد توضيح ميخواهد كه چرا يك ماموريت نجات ساده باعث شده يك منظومه به كلي نابود شود. شپرد تاييد ميكند كه مدرك دكتر كنسن مبني بر حمله ريپرها واقعي بوده و فقط چند روز فاصله تا حمله ريپرها باقي مانده بود. او ميگويد كه ديگر حق انتخابي براي او باقي مانده نبود و مجبور بود برخلاف تلفات بسياري كه اين تصميم داشت آلفا ريلي را نابود كند. هكت حق را به شپرد ميدهد و به او ميگويد كه دوست دارد به خاطر اين ماموريت به شپرد يك مدال افتخار بدهد اما تنش‌ها بين الاينس و دولت باتارين ها به شدت بالا رفته و امكان دارد آنها به خاطر اين تصميم شپرد حتي جنگ به راه بيندازند. هكت قبل از رفتن به شپرد ميگويد كه احتمال دارد شپرد به خاطر اين قضيه در زمين تاوان پس بدهد.


اگه چيزي در مورد اين DLC بايد اشاره ميشد كه نشده اعلام كنيد اضافه بشه...
+
به پست اول اضافه شد.

با بازی کردن دی ال سی overlord و فهمیدن واقعیت پشت پرده قضیه و بلاهایی که سر دیوید می اومد اشکم در لحضات اخر جاری شد اگه میشه داستانشو بزارید
راستی من خیلی دوست دارم متن نامه های ایلوسیون من رو بدونم اگه میشه ترجمه جدای اونها هم تو تاپیک بزارید چون طرز تفکر این ادم مخوف واسه من وتمام طرفداراش جذابه

نوبت اونم ميرسه!

+
اينم كميك Mass Effect: Incursion ويرايش فارسي كه چند ماه بعد از صحنه هاي اغازين نسخه دوم اتفاق ميوفته و در تاريخ June 21, 2010 به صورت اختصاصي از طريق سايت IGN منتشر شده بود. [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .

سلام حسین جان
من 1 و 2 رو بازی نکردم و چون اگه بخوام اونو بازی کنم هم انگلیسیم خوب نیست و هم از بازیهای روز عقب خواهم موند .اگه همین چیزایی که نوشتین... داستان و کمیک و غیره رو بخونم و 3 رو روی مد اکشن بازی کنم چیزی رو از دست میدم؟ بجز لذت بازی کردن قسمت 1 و 2؟
ممنون

نقل قول:

---

نوشته شده توسط Zaghan_13 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام حسین جان
من 1 و 2 رو بازی نکردم و چون اگه بخوام اونو بازی کنم هم انگلیسیم خوب نیست و هم از بازیهای روز عقب خواهم موند .اگه همین چیزایی که نوشتین... داستان و کمیک و غیره رو بخونم و 3 رو روی مد اکشن بازی کنم چیزی رو از دست میدم؟ بجز لذت بازی کردن قسمت 1 و 2؟
ممنون

---

به نظر من كه همه چيزو از دست ميدي چون لذت بازي كردنش همه چيزه! ولي از نظر داستان اين خلاصه ها رو بخوني همه چي دستت مياد و ميتوني از داستان 3 لذت ببري.

شماره اول كميك Homeworlds كه مربوط ميشه به جيمز وگا هم منتشر شد كه از [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ميتونيد دانلود كنيد.
+
نديده بودم تاپيك اومده اينطرف و مهم شده! فكر ميكردم تاپيكاي ناقص مهم نميشن!

نقل قول:

---

حسین حجمش چرا اینقدر کمه؟یعنی چند صفحه بیشتر نیست؟ مثل invasion طولانی نیست یا 4 تاش باهم میشه اندازه invasion?

---

Invasion هم چهار شمارست كه هر شمارش تقريبا همين حدود حجم داره. اينم اولين شماره از 4 شماره اين كميكه. بقيه شماره ها منتشر نشدن هنوز.

....

نقل قول:

---

فكر ميكردم تاپيكاي ناقص مهم نميشن!

---

بشکنه این دست که نمک نداره : دی

حسین حجمش چرا اینقدر کمه؟یعنی چند صفحه بیشتر نیست؟ مثل invasion طولانی نیست یا 4 تاش باهم میشه اندازه invasion?

سلام حسین جان
من تازه وقت کردم که mass effect 3 رو بازی کنم .. میخوام داستاش رو بخونم ولی دوتا درخواست دارم ازت:
یکی اینکه بعضی قسمتها رو هنوز کامل نکردی میخوام بدونم قصد داری بقیه اش رو بنویسی یا نه؟
و اینکه تصاویری که قبلا گذاشته بودی الآن نیستن(پاک شدن) .. امکانش هست که تصاویر جدید بذاری یا نه؟

کلا من صبر کنم یا شروع کنم به خوندن داستان؟
آخه یکم پیچیدست داستانش واسه من ... آدم قاطی میکنه .. اگه عکس باشه بهتره :)

ممنون

نقل قول:

---

سلام حسین جان
من تازه وقت کردم که mass effect 3 رو بازی کنم .. میخوام داستاش رو بخونم ولی دوتا درخواست دارم ازت:
یکی اینکه بعضی قسمتها رو هنوز کامل نکردی میخوام بدونم قصد داری بقیه اش رو بنویسی یا نه؟
و اینکه تصاویری که قبلا گذاشته بودی الآن نیستن(پاک شدن) .. امکانش هست که تصاویر جدید بذاری یا نه؟

کلا من صبر کنم یا شروع کنم به خوندن داستان؟
آخه یکم پیچیدست داستانش واسه من ... آدم قاطی میکنه .. اگه عکس باشه بهتره :)

ممنون

---

سلام
والا ديگه انگيزه‌اي برام نمونده. EC رو دانلود كردم ولي از بس دپرسم كه نميخوام نصبش كنم. شايد اگه يه اتفاق خوب بيوفته مثلا Leviathan خوب بشه دوباره ادامه بدم. تصاويرم همه از ويكي‌پديا بودن كه زدن فيلـترش كردن.
اگه داستان 1 و 2 رو نميدوني اونارو بخون بعد 3 رو شروع كن. تو تاپيك بازي هم نقاطي كه برات تاريكه رو بپرسي جواب ميدن.

من کم و بيش مطالب اينجا رو خوندم ولي اين سئوال برايم باقي است :
من نسخه اول رو بازي نکرده ام و نسخه دوم رو که تموم شد ميروم براي نسخه سوم ولي اين dlc ها دقيقا چي هست و ارزش نصب دارند يا نه ( البته فکر مي کنم يک قسمت هايي به ادامه بازي اضافه مي کنه ولي هنوز درست درک نکرده ام ) . و يک چيز ديگه و اينکه بايد اين ها رو وقتي بازي تموم شد نصب کرد يا همين الان ؟ ممنون .

نقل قول:

---

نوشته شده توسط mohammad_77 [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من کم و بيش مطالب اينجا رو خوندم ولي اين سئوال برايم باقي است :
من نسخه اول رو بازي نکرده ام و نسخه دوم رو که تموم شد ميروم براي نسخه سوم ولي اين dlc ها دقيقا چي هست و ارزش نصب دارند يا نه ( البته فکر مي کنم يک قسمت هايي به ادامه بازي اضافه مي کنه ولي هنوز درست درک نکرده ام ) . و يک چيز ديگه و اينکه بايد اين ها رو وقتي بازي تموم شد نصب کرد يا همين الان ؟ ممنون .

---

DLC يعني محتواي قابل دانلود كه هرچيزي ميتونه باشه. ميتونه يه ماموريت چند ساعته باشه يا ميتونه فقط دو سه تا اسلحه جديد باشه. بعضي از DLC هاي Mass Effect رو بهتره حتما بازي كني چون تصميماتي كه توش ميگيري روي ME3 هم تاثير داره مثل Lair of the Shadowbroker يا Arrival. بعضي هاش رو هم بازي نكردي چيزي رو از دست نميدي. توي تاپيك بازي بپرسي كامل راهنماييت ميكنن: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ضمنا ميتوني همون اول بازي يا وسطش يا آخر بازي نصب كني. ميتوني وسط بازي به سياره مربوطه بري و ماموريت اضافه شده رو بازي كني يا بعد از تموم شدن بازي بري اونجا. چون بعد از تموم شدن بازي دوباره ميتوني هرجا خواستي بري.