Drivers of rivalry : احتمالاً اصحاب رقابت یا یه همچین چیزی ... ؟! مربوط به بازار و مدیریت هست ...
×××
Thus, by the turn-of-thecentury, principles of comprehensive corporate planning existed. But, application of
those principles must have been the exception rather than the rule during the first half
of the 20th century
ترجمهی خودم این جوری بود :
از این رو، اصول برنامهریزی جامع شرکت در اواخر قرن 19 میلادی وجود داشته است. با این حال، بهکارگیری آن اصول در نیمهی نخست قرن بیستم، بایستی بیشتر از اینکه قانون باشد، استثنا بوده باشد.
×××
بعدی: The Practice of Management
کار مدیریت ؟! عمل مدیریت ؟! فعالیت مدیریت ؟!
واژهی عامیه، یعنی خیلی کلیه ... بیشتر در مقابل نظریهی مدیریت قرار میگیره ...
×××
Managing for Results مدیریت برای نتیجه؟
اسم یه کتاب در مورد مدیریته ...
×××
eclectic styles این یکی باید واژهی قشنگی براش انتخاب بشه ... معنیش میشه روشهایی که بهترینها رو انتخاب میکنن، فکر کنم ! روشهای گلچینی ؟! شیوههای دلخواه ؟!
×××
He declared that "strategic planning"was an oxymoron. Strategy and planning, he declared, were mutually exclusive
وی اظهار کرد که «برنامهریزی راهبردی» با تناقضاتی همراه بوده است. به گفتهی او، راهبرد و برنامهریزی با هم نمیتوانستند مورد استفاده قرار گیرند.
×××
این یکی عنوانه: Microeconomics as Strategic Management
اقتصاد خرد به عنوان مدیریت راهبردی؟
اقتصاد خرد در مدیریت راهبردی ؟
×××
During the early 1980s, practicing managers still felt a sense of identity with strategy in the
Management Academy, largely due to the applicability of competitive positioning
models such as Porter's.
Later, questions arose regarding the legitimacy of industry positions as explanations
for firms' competitive advantage
در اوایل دههی 1980 میلادی، بیشتر به دلیل کاربرد مدلهای تعیین جایگاه رقابتی نظیر مدل پورتر، مدیران هنوز به نوعی برای راهبرد در آکادمی مدیریت هویت قائل بودند.
بعدها، پرسشهایی در خصوص درستی جایگاههای صنعتی به عنوان توجیهی برای مزیت رقابتی شرکتها مطرح گردید.
×××
They demonstrate that inter-firm differences often explained larger portions of profit variances
than did inter-industry differences. Firms' competences and capabilities ultimately
were viewed as the sources of their most potent competitive advantages. That
view ignited an explosion of microeconomic theorizing about the nature of competitive
advantage, i.e., the "resource based view." So,in the mid-1980s, management academicians looked increasingly to intra-firm sources for explanations of competitive advantage, rather than market-positions.
نشان میدهند که تفاوتهای میانشرکتی نسبت به تفاوتهای میانصنعتی اغلب سهم بیشتری از اختلاف سود را توجیه میکردند. صلاحیت و قابلیتهای شرکتها در نهایت به عنوان منابع قویترین مزیتهای رقابتی آنها محسوب میشد. این نگاه آغازگر انفجاری از نظریهپردازیهای اقتصاد خرد دربارهی ماهیت مزیت رقابتی بود، یعنی «نگاه مبتنی بر منابع». بنابراین، در اواسط دههی 1980 میلادی، اعضای آکادمی مدیریت برای توجیه مزیت رقابتی بیشتر به منابع میانشرکتی نگاه کردند تا جایگاه در بازار.
×××
The notion of "asset specificity" held that active, intellectual assets and passive tangible
assets cannot be sources of competitive advantage by themselves, even if they are
superior. Instead, they must be well suited to each other
ایدهی «محدود کردن دارایی به کاربری خاص» به این امر اشاره دارد که داراییهای فعال ذهنی و داراییهای ملموس راکد نمیتوانند به خودی خود منابع مزیت رقابتی باشند، حتی اگر در ردهی بالاتری قرار داشته باشند. به جای آن، این داراییها باید با یکدیگر به خوبی ارتباط برقرار کنند
×××
imperfectly suitedsuperior assets might not combine to produce powerful resources
داراییهای برتری که به خوبی با هم ارتباط ندارند، ممکن است نتوانند برای تولید منابع قوی با یکدیگر ترکیب شوند
×××
strategic management methodology, as a means of enabling managers
to pursue and achieve mission accomplishment (and, yes; competitive advantage),
appears no longer to have a place in the academy, or its literature
متدولوژی مدیریت راهبردی، به عنوان وسیلهای برای فراهم آوردن امکان دنبال کردن و دستیابی به موفقیت در رقابت (و، بله؛ مزیت رقابتی) برای مدیران، انگار دیگر جایی در آکادمی، یا در متون و مقالات آن ندارد
×××
evolving technologies میشه فناوریهای در حال توسعه ؟
×××
futurists are advancing the
state of planners' arts in modeling and simulation
این با اون state of the art رابطه داره ؟!
ترجمهی خودم:
آیندهپژوهان در حال پیشرفته کردن برنامهریزان در مدلسازی و شبیهسازی هستند
×××
Methodologies of both disciplines have been advanced mainly
by practitioners rather than academic theorists
معنای practitioner در مقابل تئوریسین یا نظریهپرداز، چی میشه ؟! عامل ؟!