سلام دوست مننقل قول:
يكي دو تا كاني نيست كه 3800 تاست . حالا كدومش رو بگم .
خوب از هر كدوم يه مثال بزنم
گرافيت هگزاگونال
نقره: كوبيك
كيانيت : تريكلينيك
ژيپس : منوكلينيك
هاليت ( نمك )ارتورومبيك
اسكاپوليت : تتراگونال
Printable View
سلام دوست مننقل قول:
يكي دو تا كاني نيست كه 3800 تاست . حالا كدومش رو بگم .
خوب از هر كدوم يه مثال بزنم
گرافيت هگزاگونال
نقره: كوبيك
كيانيت : تريكلينيك
ژيپس : منوكلينيك
هاليت ( نمك )ارتورومبيك
اسكاپوليت : تتراگونال
سلام.من همينا رو ميخواستم.
كوتاه و مختصر.
خيلي ممنون
:happy:
كاني هاي سيليكاته
حدود 25% از كاني های شناخته شده و تقریباً 40% از كاني های رایج سيليكاتي هستند.
همه كاني های سنگ ساز آذرین به جز چند مورد سيليكاتي بوده و بنابر این افزون بر 90 درصد از پوسته زمین را تشكيل مي دهند.
وقتی درصد وزنی میانگین هشت عنصر از رایجترین عناصر پوسته زمین را بر حسب درصد اتمی باز محاسبه كنيم .در ميابيم كه از هر 100 اتم ، 62.5 اتم O ، 21.2 اتم Si و 6.5 اتم Al خواهد بود. Fe , Mg , Ca , Na , K هر کدام حدود 2 تا 3 اتم خواهند داشت . احتمالا به جز در مورد Ti ، مقدار دیگر عناصر موجود در سطوح بالايي پوسته زمین ، ناچیز است.
بنابر این دیده مي شود كه سيليكات ها ، كاني های غالب در پوسته زمین مي باشند. و مقدار اكسيدها و دیگر تركيبات مانند كربنات ها اندك است .
هركدام از تجمع های مختلف كاني های سيليكاتي مشخصه سنگ های آذرین ، رسوبی و دگرگونی ، رگه های كانسنگي ، پگماتيت ها ، سنگ های هوا زده و خاك ها ، اطلاعاتی درباره محیط تشكيل خود مي دهند.
واحدهای بنیادین ساختار تمام سيليكات ها از چهار O با دوبار منفی در گوشه های يك چهار وجهي منظم كه يك Si با چهار بار مثبت مركزي را احاطه كرده و با آن همارايي مي دهند ، تشكيل شده است .
پیوند قوي متصل کننده يون های اکسیژن و سيليسيم ، همان سيماني است كه پوسته زمین را نگه داشته است . با استفاده از مفهوم الكترونگاتيوي پاولينگ مي توان بر آورد كرد كه اين پیوند 50 % يوني و 50% كووالانسي است . به عبارتی اگرچه تا حدی حاصل ربایش يون های با بار مخالف است . اما اشتراک الکترون ها و نفوذ ابرهای الكنروني يون های در گير در يكديگر را نيز شامل مي شود . پیوند به شدت در نزديكي اين الكترونهاي اشتراكي متمرکز است .
هر چند در پیوند Si-O اشتراک الکترون وجود دارد ، اما انرژی پيوندي كل SI4+ به طور مساوی ميان چهار اکسیژن مجاور توزیع شده است. بنابر این قدرت هر پیوند منفرد Si-O برابر با نصف انرژی پيوندي كل موجود در يون اکسیژن است. بنابر این ، هر O2- توانايي ایجاد پیوند با هر يون سيليسيم دیگر و وارد شدن به گروه چهاروجهي دیگر و بنابر این چسباندن گروه های چهار وجهي به وسیله اکسیژن اشتراكي يا پلزن را دارد . این اتصال چهار وجهي را بسپارش مي نامند . این واژه از شيمي آلي قرض گرفته شده و ظرفیت بسپارش ، منشا گوناگونی بسیار زیاد ساختار های سيليكاتي است .
در هر حال ، در طبیعت هیچ موردی وجود ندارد كه سه يا حتی دو اکسیژن بین دو چهار وجهي مجاور به اشتراک گذاشته شده باشد. این اشتراک ، دو يون Si4+ با بار زیاد را به يكديگر نزديك كرده و دافعه بین ساختار را ناپایدار مي كند .
"""""""""""""""""""""""""""""""""""""
سيليكات هايي با گروه های چهار وجهي مستقل SiO4 كه در آنها چهار وجهي ها به هم متصل نبستند را سيليكات های جزیره ای يا Nesosilicates ( از واژه یونانی nesos به معنی جزیره ) يا ارتوسيليكات ( از واژه یونانی orthos به معنی عادی ) مي نامند.
سيليكات هايي كه در آنها دو گروه SiO4 به هم پیوسته و گروه های Si2O7 را مي سازند ، با عنوان سوروسيليكات Sorosilicates ( از واژه یونانی soros به معنی کپّه ) يا دي سيليكات مي گویند.
اگر بیش از دو چهار وجهي به هم پیوند پابند ساختار حلقه مانند بسته ای با فرمول عمومی SixO3x ايجاد مي شود. حلقه های چهار وجهي چهارتايي ، تركيب Si4O12 دارند. این گروه را سيليكات های حلقوي يا سيكلوسيليكات Cyclosilicates ( از واژه یونانی kyklos به معنی دایره ) مي نامند .
چهار وجهي ها ممکن است به هم متصل شده و زنجیره های منفرد نامتناهي را با تركيب Si2O6 يا SiO3 بسازند . در زنجیره های دوگانه نامتناهي ، نسبت Si:O=14 بوده و Si4O11 يا Si8O22 را ایجاد مي کنند . هر دو نوع سيليكات های زنجیره ای را اينوسيليكات Inosilicates ( از واژه یونانی inos به معنی نخ ) مي گویند.
وقتی سه اکسیژن يك چهار وجهي ، بین چهار وجهي های مجاور به اشتراک گذاشته شود، ورقه های مسطح با گسترش نامتناهي و تركيب واحد Si2O5 ایجاد مي شود . این سيليكات های ورقه ايي را فيلوسيليكات Phylosilicates ( از واژه یونانی phyllou به معنی برگ ) مي گویند .
وقتی هر چهار وجهي SiO4 با چهار وجهي هاي مجاور به اشتراک گذاشته شود ، يك شبکه سه بعدی با تركيب واحد SiO2 ایجاد مي شود . این سيليكات ها را تكتوسيليكات Tectosilicates ، داربستی يا شبکه ايي ( از واژه یونانی tecton به معنی سازنده ) مي گویند .
مهمترین سيليكات ها
"""""""""""""""""""""
سيليكات هاي جزيره اي
گروه فتاسيت
گروه اليوين
گروه گارنت
گروه زيركن
گروه Al2SiO5
گروه هوميت
"""""""""""""""""""""""""""""
سورو سيليكات ها
همي مرفيت
لاوسونيت
گروه اپيدوت
وزوويانيت
"""""""""""""""""""""""""""
سيليكات هاي حلقوي
اكسينيت
بريل
كرديريت
تورمالين
""""""""""""""""""""""""
سيليكات هاي زنجيره اي
گروه پيروكسن
گروه پيروكسنوييد
گروه آمفيبول
"""""""""""""""""""
سيليكات هاي ورقه اي
گروه سرپانتين
گروه كاني هاي رسي
گروه ميكا
گروه كلريت
""""""""""""""""""""""
تكتوسيليكات ها
گروه SiO2
گروه فلدسپار
گروه فلدسپاتوييد
گروه زئوليت
:::::::::::::::::::::::::::::
فلدسپارها از نظر شکل و خواص فيزيکي رابطه نزديکي با يکديگر دارند وليکن مي توان آنها را به 3 گروه تقسيم نمود که عبارتند از: كلسيت، پتاسيك و سديك.
فلدسپارهاي باريم کمياب بوده و داراي تقارن مونوکلينيک مي باشد و اهميتي به عنوان کاني هاي سنگ ساز ندارند.
فلدسپارهاي پتاسيم دار تقارن مونوکلينيک مي باشد. کاني هاي فلدسپار پتاسيم به چندين شکل مشخص تشکيل مي شوند و داراي خواص فيزيکي و نوري متفاوت اما پيوسته مي باشند.
فلدسپارهاي سديم و کلسيم دار (پلاژيوکلازها) که داراي تقارن تري کلينيک مي باشد.
فلدسپار آمونيم (بودينگ تونيت) با تقارن مونوکلينيک نيز در سال 1964 از رسوب يکي از چشمه هاي آب گرم در کاليفرنيا معرفي شده است.
در بررسي ها معمولاً از عنوان"كانيهاي گروه فلدسپات" استفاده مي شود. اين گروه شامل كانيهاي آلومينو سيليكاته با كلاس تكتوسيليكات ها هستند كه حاوي پتاسيم، سديم و يا كلسيم و به ندرت باريم هستند. فلدسپارها با درنظر گرفتن نوع كاتيون، نحوه تشكيل (حرارت و محيط تشكيل)، منشاء و سنگ مادر در طبيعت مي توان آنها را به شرح زير تفكيك كرد:
فلدسپاتهاي آلكالن يا اُرتوكلازها (ميكروكلين، ارتوز، سانيدين، آنورتوز) كه از آنها درمنابع مختلف به نام هاي پتاسيم فلدسپات و آلكالن فلدسپات نيز نام برده مي شود.
پلاژيوكلازها (ايزومورف هاي سري آلبيت، آنورتيت)
فلدسپاتهاي سنگين (سلسيان - هيالوفان) كه نادر بوده و فاقد ارزش اقتصادي هستند.
فلدسپات هاي پلاژيوكلاز، جزء فراوانترين كانيها درطبيعت بوده و توزيعي گسترده تر و فراوان تر از فلدسپات هاي پتاسيم دارند و در سنگهاي آذرين و دگرگوني و به ميزان خيلي كمتري در سنگهاي رسوبي قرار دارند.
در سري پلاژيوكلازها، عضو انتهايي An، نقطه ذوب بسيار بالاتري از عضو انتهايي آلبيت دارد. بنابراين در مراحل آغازين تبلور ماگما ودر دماهاي بالا فلدسپات هاي غني از كلسيم و دردماي پايين تر فلدسپات هاي غنــي از ســديم متبلور مي شوند. باتوجه به اين امر، گاهي پلاژيوكلازهايي به وجود مي آيد كه مركز بلور از كلسيم غني تر و حاشيه ها غني از سديم است.
آلبيت دماي پايين در سنگهاي آذرين دروني و آلبيت دماي بالا در سنگهاي آذرين بيروني و بيشتر در گدازه ها تشكيل مي شود در سنگهاي آذرين اغلب با ارتوز و ميكروكلين همراه است و در سنگهاي آذرين اسيدي مانند گرانيت ها، سينيت ها، ريوليت ها و تراكيت ها يافت مي شود. آلبيت در پگماتيت ها فراوان بوده و دراين سنگها ممكن است جايگزين ميكروكلين اوليه شده باشد اليگوكلاز كاني مشخص گرانوديوريت ها و مونزونيت ها است و آندزين در آندزيت ها و ديوريت ها يافت مي شود.
لابرادوريت در بازالت ها و گابروها وجود دارد و در آنورتوزيت تنها كاني مهم سازنده سنگ را تشكيل مي دهد.
بيتونيت در گابروها يافت شده و ندرتاً در ساير سنگها ديده مي شود و آنورتيت كمياب تر از پلاژيوكلازهاي سديم دار است و در سنگهاي سرشار از كانيهاي تيره و سنگهاي آهكي دانه اي در اثر دگرگوني مجاورتي به وجود مي آيد.
پلاژيوكلازها در سنگهاي دگرگوني نيز فراوان هستند و در سنگهاي رسوبي اغلب به صورت تخريبي ديده مي شوند. فلدسپاتهاي باريم دار يا فلدسپاتهاي سنگين مانند سلسيان و هيالوفان نسبت به ساير كانيهاي گروه فلدسپات كمياب هستند.
فلدسپارهاي سديم و کلسيم دار (پلاژيوکلازها):
•آنورتيت Anortite :
آنورتيت به فرمول شيميايي (CaAl2Si2O8) فلدسپات نوع كلسيت است.
•بيتونيت
•لابرادور
•آندزين
•اليگوكلاز
•آلبيت Albite :
آلبيت به فرمول شيميايي (NaAlSi3O8) فلدسپات نوع سديك است. آنورتيت و آلبيت به دليل آن كه مي توانند جانشين شوند، در ساختمان كاني پلاژيوكلاز شركت مي كنند.
فلدسپاتهاي پتاسيم دار :
چند ريختي هاي فلدسپات پتاسيم عبارتند از :
سانيدين، ارتوكلاز، ميكروكلين و آدولاريا.
•ميكروكلين
نوع دماي پايين فلدسپات هاي پتاسيم دار، ميكروكلين است. ميکروکلين به فرمول شيميايي (KAlSi3O8) فلدسپات نوع پتاسيك آن است. ميکروکلين در سيستم تري کلينيک متبلور شده و در طيف وسيعي از سنگ هاي آذرين و دگرگوني در دماهاي متوسط تا پائين مي باشد.
اين كاني از نظر تركيب مشابه سانيدين و ارتوز است اما از آنجايي كه درسيستم تري كلينيك متبلور مي شود فرم تقارن آن مانند سانيدين نبوده و بنابراين مشابه آلبيت است.ميكروكلين يك عضو سازنده مهم سنگهاي آذرين مانند گرانيت ها و سينيت ها است كه در عمق نسبتاً زياد به آرامي سرد شده اند. اين كاني فلدسپات پتاسيم دار متداول در پگماتيت ها است. در پگماتيت ها ممكن است ميكروكلين و كوارتز با هم رشد كنند و دراين حالت بافت گرافيك را بوجود مي آورند. اين كاني در ايران، بيشتر در سنگهاي آذرين دروني اسيدي مانند گرانيت ها و سينيت ها وجود دارد.
•ارتوز (ارتو کلاز)
پتاسيم فلدسپات به فرمول شيميايي (KAlSi3O8) فلدسپات نوع پتاسيك آن است. ارتوکلاز معمولي يکي از انواع مونوکلينيک در طيف وسيع سنگ هاي آذرين و دگرگوني در دماهاي متوسط تا پائين مي باشد.
ميان سديم فلدسپات (آلبيت) و پتاسيم فلدسپات، جانشيني محدودي وجود دارد و فلدسپات هاي اين سري به انواع آلكالي فلدسپات ها شهرت دارند.
ارتوكلاز يكي از كانيهاي سازنده مهم گرانيت ها، گرانوديوريت ها و سينيت هايي است كه در عمق متوسط و به صورت بسيار سريع رشد كرده اند. در ايران بيشتر در سنگهاي آذرين دروني اسيدي از جمله در پگماتيت هاي ارتوكلازدار مشهد ديده مي شود.
•سانيدين
سانيدين که پلي مورف دماي بالا و مونوکلينيک بوده و در سنگ هاي آتشفشاني رخ مي دهد. سانيدين درسنگهاي آذرين خروجي اسيدي، مانند ريوليت ها و تراكيت ها و توف هاي اسيدي ديده مي شود. اين كاني در سنگهايي ديده مي شود كه از سرد شدن سريع مواد مذاب آتشفشاني با دماي اوليه بالا به وجود آمده اند. در ايران، اين كاني در تراكيت هاي شيشه اي زئوليت دار علي آباد قم يافت مي شود (كاني شناسي سيليكاتها، 1375).
•آدولاريا
آدولاريا که مي تواند در سيستم مونوکلينيک يا تري کلينيک متبلور شود، فلدسپاري است که داراي شکل بلوري خاصي بوده و در رگه هاي هيدروترمال دماي پائين مي باشد.
ميکروکلين و سانيدين پلي مورف هايي با ارتباط نظم- بي نظم بوده و اتم هاي Al, Si به صورت تصادفي در مواضع شبکه اي خود در سانيدين توزيع شده اند اما در ميکروکلين اين توزيع داراي نظم مي باشد.
شکل بي نظم،پلي مورف پايدارتر در دماهاي بالاتر از 700 درجه سانتگراد است و ميکروکلين را مي توان در اين دما به صورت هيدروترمال تبديل به سانيدين کرد.عکس اين تبديل تا کنون در آزمايشگاه انجام نپذيرفته است که علت امر نيز ظاهراً انرژي اکتيواسيون بالايي است که براي نظم بخشيدن به اتم هاي Al, Si لازم است.
ارتوکلاز و آدولاريا از نظر ساختماني حدواسط بين سانيدين و ميکروکلين مي باشد. احتمالا ًبيشتر ارتوکلازها در آغاز به صورت سانيدين متبلور شده اند. آدولاريا ظاهراً شکل نيمه پايداري است که تحت شرايط تبلور سريع در حوزه پايداري ميکروکلين تشکيل مي شود، بدين ترتيب که تبلور سريع مانع از ايجاد يک آرايش منظم Al,Si مي گردد. در دماهاي بالا محلول جامد کامل بين KALSi3O8 و NaAlSi3O8 وجود دارد. اعضاي پتاسيم دارتر اين سري داراي تقارن مونوکلينيک بوده و ارتوکلاز سديم دار ناميده مي شوند که پتاسيم در آنها بيش از سديم است.
اعضاي سديم دارتر اين سري بيش از 63% آلبيت دارند، داراي تقارن تري کلينيک بوده و آنورتوکلاز ناميده مي شوند.
در دماهاي کمتر محلول هاي جامد بينابيني موجود در بين ارتوکلاز و آلبيت نيمه پايدار بوده و در شرايط سرد شدن تدريجي شکسته شده و به صورت رشد درهمي از تيغه هاي نيمه موازي جهت دار در مي آيند که ترکيب آنها به طور متناوب سديم دار و پتاسيم دار مي باشد. چنين رشد درهمي را پرتيت يا آنتي پرتيت مي نامند. در پرتيت ها، پلاژيوکلاز به صورت لايه هايي داراي جهت يکنواخت، رگه ها يا قطعات پراکنده اي در ارتوکلاز يا ميکروکلين ديده مي شود. در آنتي پرتيت ها اين رابطه برعکس مي باشد.
چهارچوب چهار وجهي هاي متصل به هم AlO4, SiO4 در ساختارهاي مونوکلينيک و تري کلينيک به شکل پيوسته و يک دست است. در دماهاي بالا، يون هاي Na, K به صورت تصادفي در اين چهارچوب ساختماني توزيع شده و بلوري همگن را بوجود آورده اند.
در دماهاي پائين تر بر اثر تشکيل لايه هاي غني در پتاسيم و لايه هاي غني در سديم نظم به وجود آمده و صفحات متناوبي با تقارن مونوکلينيک يا رشته هاي مونوکلينيک و تري کلينيک بوجود مي آيد.
طبقه بندي سنگهاي آذرين، به ميزان زيادي براساس نوع و مقدار فلدسپات موجود است. به عنوان يك اصل، هرچه درسنگي درصد SiO2 بالاترباشد،مقداركانيهاي تيره آن كمتر فلدسپاتهاي پتاسيم دار بيشتر و پلاژيوكلازهاي آن سديم دارتر خواهند بود و برعكس كاهش درص SiO2،موجب افزايش كانيهاي تيره و كلسيم دارتر شدن پلاژيوكلازها مي شود.
فلدسپارها را بسته به نوع کاتيون، نحوه تشکيل(حرارت و محيط تشکيل)، فشار و سنگ مادر مي توان تقسيم بندي نمود :
1-فلدسپارهاي آلکالن يا ارتوکلازها ( ميکروکلين، ارتوز، سانيدين و آنورتوز).
2-پلاژيوکلازها ( ايزومورف هاي سري آلبيت – آنورتيت ).
3-فلدسپارهاي سنگين ( سلسيان - هيالوفان ) که نادر بوده و فاقد ارزش اقتصادي است.
سازمان اكتشافات معدني كشور
بچه ها كسي ميتونه سايتي معرفي كنه كه در آن عكس مقاطع ميكروسكپي كاني ها را زده باشه
تاپيكش موجودهنقل قول:
بلورهای مایع موادی هستند که خواص ساختاری و مکانیکی آنها چیزی بینابین خواص مایعات و بلورهاست. فهم و درک این حالت ماده برای دانشمندان قرنهای نوزدهم و بیستم کار سادهای نبوده است. در اوایل دهه ۱۹۷۰میلادی اولین دسته از مواد بلورهای مایع پایدار به صورت تجاری ساخته شدند و از آن در ساخت صفحههای Liquid Crystal Display استفاده شد.
فاز بلور مایعی جسم را گاهی (فروفاز) (به معنی فاز بینابینی) یا فاز فرومورنیک نیز مینامند. در بلورها ، اتمها یا مولکولها در شبکههای تناوبی منظم آرایش مییابند. بدین ترتیب در مقیاس میکروسکوپیکی ، بلورها نظم بسیار زیادی دارند. اگر مکان یک مولکول مشخص شود مکان مولکولهای دیگر را میتوان با اطمینان فراوانی حتی در فواصل دور هم تعیین کرد.
بلورها در مقابل در مایعات تقریبا آزادانه حرکت میکنند و در مقیاس میکروسکوپیکی بسیار نامنظم هستند. با این حال هنوز هم اندازهای نظم کوتاه برد ناشی از دافعه کوتاه برد میان اتمها یا مولکولها در آنها دیده میشود. بطوری که اگر مکان یک اتم یا یک مولکول مشخص شود، مکان مولکولهای دیگر را میتوان با اطمینان نسبتا زیادی حتی در فواصل دور هم تعیین کرد. از آنجا که نظم مکانی دور برد در مایعات وجود ندارد مایعات در برابر تغییر شکل برشی مقاومتی از خود نشان نمیدهند و تحت تأثیر وزن یا نیروی دیگر به آزادی جریان پیدا میکنند.
● تاریخچه کشف
بلورهای مایع در سال ۱۸۸۸ میلادی توسط Friedrich Reinitzer هنگام مطالعه و بررسی کلسترول در گیاهان کشف شد ولی نه تنها خود کاشف آن از ماهیت آنچه مشاهده کرده بود کاملا آگاه نبود بلکه تا همین دهههای اخیر به صورت یک پدیده جالب توجه به آن نگاه میشد.
● ساختار بلور مایع
نظم ساختاری بلور مایع ، چیزی بینابین نظم ساختاری مایع و جامد است. تغییرات فاز بین فازهای جامد مایع و مایع ، از طریق گرما کردن در مورد بلورهای مایع توموتروپ و یا مخلوط کردن ماده دوم (در مورد بلورهای مایع لیوتروپ میسر میشود. بلورهای مایع ترموتروپ معمولا از مولکولهای آلی (کربن دار) تشکیل میشوند. این مولکولها یا خطی هستند و قسمت مرکزی شان سخت است و دنبالههای انعطاف پذیر در یک سر و یا در دو سرشان دارند یا دایرهای هستند و قسمت مرکزی شان قرصی و سخت است. و ۴ تا ۸ دنباله انعطاف پذیر بطور شعاعی از آن خارج میشوند. بلورهای مایع ترموتروپ به دستههای زیر تقسم میشوند:
● بلور مایع نیماتیک
بلور نیماتی معمولا از مولکولهای آلی میلهای شکل ساخته میشود. همانند مایعات ، این نوع بلورهای مایع فقط از لحاظ مولکولی دارای نظم کوتاه برد هستند. برخلاف مایعات در این محورهای بلند مولکولها همگی بطور متوسط هم سو هستند. از اینرو بلور نیماتیم را میتوان بلور جهت دار دانست. این بلور مایع همانند مایع سلولی جریان پیدا میکند. اما از نظم بسیار بیشتری برخوردار است.
● بلور مایع اسمکتیک
بلور مایع اسمکتیک هم از مولکولهای میلهای ساخته میشود، ولی نظم مولکولها در آن بصورت لایه و هم صفحهای است. در هر لایه ، مولکول فوق نظم کوتاه برد مایع گونه دارند. بدین سان ، بلور مایع اسکمتیک را میتوان تناوبی یا بلور بین در یک بعد و بی نظم یا مایعی در دو بعد دیگر داشت. بلور اسکمتیک مانند بلور سیستماتیک تحت تأثیر وزن جریان پیدا میکنند. بسته به اینکه میلهها در هر لایه مثلا بصورت مایل یا راست ایستاده باشند. با زیر دستههای متعددی از فاز اسکمتیک رو برو میشویم.
● بلور مایع کوکستریک
بلور مایع کوکستریک شبیه نیماتیک است. اما بجای اینکه میلهها در همه جا یکسان باشد، در نقاط مختلف دست خوش تغییر جهت میشود که این امر در نهایت ساختاری مارپیچی پدید میآورد. اگر صفحاتی عمود بر محور مایع در نظر بگیریم در هر صفحه سمتگیری منظمی همانند فاز نیماتیک رو برو میشویم. جهت موضعی این سمت گیری در هر صفحه نسبت به صفحات مجاورتی کمی چرخیده است.
● بلور مایع دیسکوتیک دیاستوئی
بلور مایع دیسکوتیک یاستونی از مولکولهای قرص شکل تشکیل شده است. مولکولها در ستونهایی مرتب میشوند که نسبتا شبیه به ستونهای میله یا مهرههای تخته نرم هستند، در هر ستون فقط نظم کوتاه برد وجود دارد. اما ستونها بطور تناوبی در دو بعد مرتب میشوند و ترکیب آنها معمولا بصورت شبکه شش گوش است. بدین سان ، بلور مایع دیسکونیک در دو بعد منظم و در یک بعد بی نظم است.
● اساس فیزیکی مایع تریوتروپ
در بلورهای مایع ترموتروپ ، گرم کردن ماده جامد منجر به فاز آی بلور مایع بیشتر میشود، منظور این است که بجای تبدیل مستقیم از فاز جامد به فاز مایع همسانگرد ، این مواد گرم شدن از یک یا چند فاز بلور مایع عبور میکنند.
بلور ------> نیماتیک ------> اسمکتیک ------> مایع همسانگرد
● اساس فیزیکی مایع اسکمتیک
در تبدیل از بور به اسکمتیک ، جسم بسیار نرم میشود و تحت برش جریان پیدا میکند. اگر چه اغلب اگر گذارهای بین فازهای متمایز اجسام ناپیوستهاند. فاز اسمکتیک بطور پیوسته به فاز نیماتیک تبدیل میشود که آنرا گدازهای مرتبه دوم میگویند. نیماتیکها معمولا نسبت به فازهای اسمکتیک چسبندگی کمتری دارند. و اگر اقدامات خاص برای جهت دادن آنها صورت نگیرد، ظاهری کدر یا گل آلود دارند که این هم بخاطر حضور ناحیههای متعددی است که هر ک سمتگیری مولکولی خاص خود را دارد. این کدری به هنگام تبدیل بلور مایع اسمکتیک به مابع همسانگری ناگهان از بین میرود. به همین دلیل نقطه گذار نیماتیک - اسمکتیک را گاهی نقطه شفاف شدگی مینامند.
● خواص برجسته بلور مایع
در مایعها اتمها و مولکول ها تقریبا آزادنه حرکت میکنند و روی یکدیگر میلغزند و در مقیاس میکروسکوپیکی بسیار نامنظماند. اما به دلیل نیروی دافعه کوتاه برد میان اتمها یا مولکولهای مایع ، تا اندازهای در مایعها نظم کوتاه بردی دیده میشود.
از آنجا که نظم مکانی دور برد در مایعها وجود ندارد ، مایعها در مقابل تغییر شکل برشی ، مقاومتی از خود نشان نمیدهند و تحت تاثیر وزن یا نیروهای دیگر به آزادی جریان مییابند.
نظم ساختاری بلورهای مایع ، چیزی بینابین نظم ساختاری مایع و جامد است . شکل زیر تفاوت بین سه حالت مختلف جامد ، بلور مایع و مایع را نشان میدهد.
● کاربرد بلور مایع
به دلیل شکل میلهای مولکولهای تشکیل دهنده بلورهای مایع نیماتیک و اسمکتیک در برابر نور و میدانهای الکتریکی و مغناطیسی پاسخی ناهمسانگرد دارند، بدین سان میتوان از میدان الکتریکی برای کنترل حتی از مولکولهای بلور مایع نیماتیک میگیرند استفاده کرد و این امر به نوبه خود میزان نور بازتابیده یا گذرنده را تغییر میدهد، استفاده از این اثر در صفحات نمایی بلور مایع که در ماشینهای حساب ، ساعت دیجیتالی و حتی تلویزیونهای مینیاتوری کاربرد دارد رایج است.
ساختار مارپیچی مشخصه بلورهای مایع کوسترتیک به عنوان توری برای نور مرئی قابل استفاده است. ترکیبات کولسترتیک معمولا با رنگ روشن و براق دیده میشوند. چون میزان براق بودن آنها به دما بستگی دارد، از رنگ وابسته به دمای این بلورهای مایه در بعضی دماسنجها بهره برداری میشود.
آفتاب
سلام دوستان
ممکنه در مورد امکان ساخت سنگ بشیوه مصنوعی صحبت کنید
با تشکر
سلامنقل قول:
لطفا تو یه تاپیک جداگانه مطرح کنید .
ممنون