بشقاب پرنده در آسمان؛از تخيل تا واقعيت
داستان بازگشت اشياي ناشناخته در آسمان ايران در حالي دوباره زمزمه مي شود که به باور اختر شناسان، ما با نزديکترين ستاره 7/4 سال نوري فاصله داريم و موجودات فضايي براي رسيدن به ما چهار سال و نيم زمان نياز دارند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاري مهر، رويت اشياء نوراني در آسمان کشور به سالها پيش برمي گردد. اولين گزارشها از مناطق مرزن آباد و سپس بابل و مشکين شهر ارسال شد. اين گزارشها از مشاهده گويهاي نوراني خبر مي دادند که موجبات ترس و نگراني اهالي را فراهم کرده بود. پيرو اين گزارشها اظهار نظرهاي متفاوتي از سوي مقامات بلند پايه کشور تا شهروندان عادي در مورد اين پديده بيان مي شد.
اين ماجرا به تدريج به ساير شهرها سرايت کرد و در مناطقي چون مشکين شهر، اردبيل، گنبد کاووس، تبريز، اراک، اشنويه، سنندج، مناطق مرزي اهواز و اصفهان گزارشهايي از مشاهده اشياي ناشناخته در آسمان مخابره شد. اين ماجرا هر سال در فصول خاصي ادامه دارد.
اما اين اشياي نوراني چه هستند؟ آيا موجودات فرازميني قصد ارتباط با موجودات زميني را دارند؟ آيا بايد داستانهاي مربوط به UFO ها را باور کرد؟
تلاش انسان براي پيدا کردن موجودات فرازميني
نخستين جرقه در زمينه کشف هوش فرازميني يا موجودات فرازميني و امکان برقراري ارتباط با تمدني ديگر در مقاله اي در نشريه "نيچر" از سوي دو دانشمند مطرح شد. آنها در اين مقاله اين موضوع را به طور جدي مطرح کردند که اگر در نقاط ديگر کيهان موجودات هوشمندي وجود داشته باشند و مجهزبه تجهيزاتي همانند آنچه ما در اختيار داريم? باشند، خواهند توانست سيگنالهاي راديويي ما را دريافت کنند و يا اگر پيامي مخابره کرده باشند بي شک مي توان از راه بسيار دور سيگنالهاي راديويي آنها را دريافت و تقويت کرد. از نظر آنها اين ارتباط بسيار دور راديويي امکانپذير بود.
انتشار اين مقاله باعث شد تا در سال ???? پروژه "ازما 1" آغاز شود. "ازما" يک پروژه استراق سمع بود و در طي آن "فرانک دريک" با راديو تلسکوپ 85 فوتي در رصدخانه ملي در "گرين بنگ" فعاليتهاي خود را با مطالعه بر روي دو ستاره آغاز کرد.هر چند او تلاش بسيار کرد اما هيچ سيگنالي دريافت نشد.
اين پايان کار نبود بلکه تلاشهاي "دريکگ آغازگر راهي شد که بعدها "ساگان" يکي از دانشمندان ناسا و از پيشگامان اکتشافات فضايي بدون سرنشين سفينه هاي وايکينگ را واداشت تا پروژه ديگري را در اين زمينه تعريف کند.
"ساگان" در هنگام انجام آزمايشهاي خود بارها و بارها به سيگنالهاي مشکوکي برخورد کرد. امري که تاکنون نيز ادامه دارد و هيچ کدام از آنها مورد تاييد قرار نگرقته اند. اما بدون ترديد دريافت اين دست سيگنالهاي راديويي دانشمندان را به مراتب آماده کرد تا با مواجه با سيگنالهاي ناشناخته درصدد پاسخ برآيند.
اما به راستي موجودات فرازميني وجود دارند؟ پاسخ اين سئوال را "دريک" با ارائه معادله اي معروف به "معادله فرانک دريک" داده است. هر چند بيشتر متغيرهاي اين معادله بر اساس حدس و گمان است ولي با وارد کردن مقادير متغيرها مي توان به تصوير جالبي دست يافت.
از خيال پردازي تا واقعيت
به گزارش مهر، با حل معادله فرانک دريک مي توان وجود 250 تمدن فرازميني در کهکشان که قادر و مايل به برقراري ارتباط راديويي با زمين هستند را تخمين زد. اما به باور اخترشناسان مسئله فاصله بسيار زياد ستاره ها تا ما و محدوديت سرعت حرکت در عالم مانع از پذيرش پاسخ "دريک" مي شود.
اسدالله قمري نژاد دبير انجمن نجوم ايران در گفتگو با خبرنگار مهر با تاکيد بر اينکه معمولا افراد مشاهده هر نوع اشياي نوراني در آسمان را به وجود موجودات فرازميني ربط مي دهند، گفت: اين ادعا تنها از سوي افرادي که با علم نجوم و فاصله هاي نجومي اطلاعي ندارند مطرح مي شود.
وي با بيان اينکه براي فاصله هاي نجومي از واحدي به نام سال نوري استفاده مي شود، افزود: سال نوري مقدار مسافتي است که نور در مدت يک سال طي مي کند. نور در طي يک ثانيه، 300 هزار کيلومتر را طي مي کند و از سوي ديگر نزديکترين ستاره به زمين 7/4 سال نوري با زمين فاصله دارد که با يک ضرب و تقسيم ساده مي توان پي برد که نور براي رسيدن به ما بايد 4 سال و نيم در راه باشد.
قمري نژاد با تاکيد بر اينکه ستاره هاي دورتر نيز چهار ميليون سال نوري با ما فاصله دارند، ادامه داد: از سوي ديگر ادعا مي شود که اين موجودات از ساير کهکشانها مي آيند اين در حالي است که نزديکترين کهکشان به ما "آندرومدا" است که لبه اين کهکشان تا ما دو ميليون سال نور فاصله دارد.
وي ادامه داد: بر فرض اينکه موجوات فرازميني هم موجود بوده و قادر باشند با تکنولوژي برتري که دارند به زمين نزديک شودن اما هرگز منطقي نخواهد بود که فکر کنيم به زمين نزديک فرود آيند، ايجاد ترس و وحشت کنند و دوباره به سرزمين خود برگردند.
جهل ما و پهنه بيکران آسمان
اگر اين اشياي نوراني که ما زمينيها مي بينيم موجودات فرازميني نيستند پس چه چيزي مي توانند باشد؟ آيا فيلمها و داستانهايي که در باره بشقاب پرنده ها ساخته و نوشته شده است، حقيقت دارد؟
طي جنگ جهاني دوم برخي از خلبانها ادعا کردند شيء عجيب و به ظاهر فلزي را مشاهده کرده اند که بر روي هواپيماي آنها سايه انداخته است. در 24 ژوئن 1947 "کنت آرنولد" خلبان يک هواپيماي مسافربري گزارش کرد ناوگاني از 9 شيء پرنده گرد را مشاهده کرده است که در خط پرواز وي ظاهر شده?اند. آرنولد در گزارش خود توضيح داده بود اين اشياء شبيه نعلبکي هايي هستند که روي آب حرکت مي کنند.
به همين دليل از آن پس مردم از اين اشياء ناشناخته با عنوان "بشقاب پرنده" ياد کردند. از سال 1947 به بعد اين اشيا ناشناخته تقريبا در تمام نقاط جهان مشاهده شد و حتي برخي ادعا کردند که با سرنشينان آنها ارتباط برقرار کرده اند. در تحقيقات دقيق تر اعلام شد که اين اشيا پديده هاي اختر شناختي يا پيامدهاي شرايط جوي خاص بوده اند و بعدها نيروي هوايي آمريکا نيز اعلام کرد که در هر صورت اين اشيا پرنده از فضا به زمين نيامده اند.
قمري نژاد با اشاره به پهنه بيکران آسمان و ميليونها جرم نوراني در آن به مهر گفت: معمولا رصدگران آماتور با ديدن اجرام نوراني چون "مشتري"، "زهره" و يا هر جرم نوراني ديگر حتي هواپيماهايي که به تدريج درخشان مي شود، تصور مي کنند بشقاب پرنده ها را مشاهده کرده اند.
وي ايجاد پديده هاي جوي را از ديگر عوامل مشاهده UFO ها دانست و ادامه داد: اين موارد بارها ديده شده است و با بررسي گزارشهاي ارائه شده و محاسبه زمان رصدي آنها مشخص مي شود که آنچه که ديده اند ربطي به بشقاب پرنده ها ندارد.
دبير انجمن نجوم ايران با تاکيد بر اينکه بحث UFO ها علاقه مندان خاص خود را دارد، خاطرنشان کرد: تاکنون هيچ گزارشي از سوي رصدگران حرفه اي و متخصصان علم نجوم که بيشترين ساعات خود را به رصد آسمان مي پردازند در زمينه مشاهده اشياي ناشناخته نوراني دريافت نشده است.
از تخيل تا تولد فناوريهاي فضايي
قمري نژاد با اشاره به علاقه برخي از کشورها به ايده بشقاب پرنده ها تصريح کرد: بسياري از کشورها از اين ايده بهره بردند و اقدام به ساخت پرنده هايي براي اقدامات جاسوسي، فليمبرداري و عکسبرداري از مناطق مورد نظر کردند.
قمري نژاد "آلمان" را از اولين کشورهايي نام برد که در اين زمينه گامهايي برداشته است و اضافه کرد: اين اقدام تاکنون ادامه دارد و بسياري از کشورها با سرمايه گذاريهاي بسيار تکنولوژيهاي فضايي براي کاربردهاي جاسوسي را توسعه داده اند.
سفر واقعی در زمان(قسمت دوم)
موضوع مربوط به انتقال یک ناو جنگی آمریکا به نام ( U.S.S.Eldridge ( DE 173 می باشد که بوسیله ایجاد میدانهای عظیم مغناطیسی ( توسط ژنراتوری بسیار بزرگ نصب شده بر روی عرشه آن ) بوقوع پیوسته ، شواهد و مدارکی چند سال بعد از این واقعه توسط برلیتز و جمعی از محققان بدست آمد که صحت این ماجرا را تایید می نماید .
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ناو جنگی DE 173 U.S.S.Eldridge
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اسکله دریایی فیلادلفیا در طی جنگ جهانی دوم ( این عکس تا 12 ژولای 1977 جزو اسناد محرمانه بایگانی شده بود )
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آلبرت انیشتین در حال گفتگو با افسران نیروی دریایی در اتاق مطالعه اش در در پرینستون ، نیوجرسی ، 24 ژولای 1943
موضوع از آنجا شروع می شود که یک افسر نیروی دریایی در ایالات متحده در سال 1970( یعنی حدود 30 سال بعد از آن آزمایش ) با دو نفر خلبان نیروی هوایی همان کشور به نامهای ” جیمز دیویس ” و ” آلن هوس ” برخوردی داشته و صحبتهایی را که در ادامه می خوانید با آن دونفر در میان گذاشته است . بدلیل اینکه گفته بودند او دیوانه شده از نیروی دریایی اخراج شده بود و دلیل آنرا آزمایشی ذکر نمود که روی او انجام داده بودند خودش چنین می گوید : ” اونا سعی داشتند یه کشتی رو نامرئی کنند . اگر این کار عملی می شد ، می تونست پوشش و استتار خوبی برای کشتی باشد . البته این کار عملی شد اما در مورد کشتی . ولی در مورد افراد روی عرشه منجمله من …خوب اون طوری که باید عمل نکرد . ما قدرت تحمل اثرات میدان انرژی ای را که روی ما اعمال کرده بودند نداشتیم . میدان انرژی تاثیرات بدی روی ما گذاشت . این مساله کاملا” سری بود و من نباید تا فیلادلفیا چیزی به کسی می گفتم . من میتونستم موضوع رو فاش کنم اما این کار رو نکردم . اگه من یک کلمه از آن چه بر سرم آمده بود به کسی می گفتم ، مطمئنا” مورد توبیخ و تنبیه قرار می گرفتم و شاید حتی کشته می شدم .” او ادامه داد و به آن دوخلبان گفت : ” استتار الکترونیک یه نوع استتار الکتریکی است که بواسطه پالس میدان انرژی بوجود میاد . من دقیقا” نمی دونم اونا از چه نوع انرژی استفاده می کردند اما هر چی بود خیلی زیاد بود . هیچکدوم از ما تحمل اینهمه انرژی رو نداشتیم . این انرژی روی هر کدوم از ما یه جور تاثیر گذاشته بود . تعدادی اجسامو دو تایی می دیدند ، یه عده می خندیدند و بعضی ها هم بیهوش شده بودند . حتی عده ای ادعا می کردند که وارد دنیای دیگری شده بودند و با موجودات عجیب و بیگانه ای صحبت کرده بودند . اما در بعضی از موارد تاثیرات میدان انرژی موقتی نبودند و بعدها شنیدم که عده ای به خاطر همین اثرات جون خودشونو از دست داده بودند . در هر حال من هرگز موفق به دیدار مجدد اونا نشدم . اما در مورد بقیه ما که زنده مونده بودیم ، نیروی دریایی اجازه داد که بریم . اونا اسم این وضعیت رو ” ناتوانی و از کارافتادگی ” گذاشتند و ما رو به اسم عدم تعادل روحی و عدم شایستگی جهت ادامه خدمت با دریافت حقوق بازنشستگی از خدمت معاف کردند !! “
چارلز برلیتز ( نویسنده و محقق ) : طبیعتا” هر کسی ممکن است در صحت این نوع گزارشات و موثق بودن منبع آن دچار شک و تردید شود . با این حال بعد از گذشت بیش از بیست سال( خودم : این درزمانی است که نویسنده این متن را نوشته) این شایعه وجود دارد که نیروی دریایی ایالات متحده در یک شرایط کاملا” محرمانه در منطقه فیلادلفیا و در زمان جنگ جهانی دوم ، موفق به تولید میدان انرژی مغناطیسی قوی ای گردیده است که به نحوی از کنترل آنان خارج گشته و منجر به ناپدید شدن یک کشتی شده است . در بین عده ای نیز این شایعه وجود دارد که کشتی مزبور به صورت ” تله پورتیشن ” ( جابجایی و حرکت از مسافت دور ) از فیلادلفیا به بندر NorFolk رفته و پس از چند ثانیه مجددا” به فیلادلفیا بازگشته است .