پدر
طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه
پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه
مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت
پدرم لبخندی زد و گفت :
یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی و کلی زور میزدی تا دره شیشه سس رو باز کنی ؟؟؟!!!!!
یادته نمی تونستی ...
یادته من شیشه سس رو میگرفتم و کمی درش رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه ...
اشک تو چشمام جم شد ...
نتونستم حرفی بزنم و فقط پدرم رو بغل کردم !!!!
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
سلامتی پدرایی که:شب خوابشون نمی بره و از غصه ی قسطای عقب افتاده تا صبح راه میرن.
سلامتی پدرایی که :با دستای زمستشون دست روی سر بچه شون که
گریه می کنه می کشن.
سلامتی پدرایی که:غرور شون اجازه نمی ده وقتی توی خیابون می مونن از کسی پول قرض بگیرن ولی وقتی زنشون یه کم اخم می کنه با اون همه ریش و سیبیل کرخت،نازشون رو می کشن و هی برای یه لبخندشون ادا درمیارن و لوس بازی می کنن.
سلامتی پدرایی که:وقتی برا خانواده شون اتفاقی میفته،ادای محکم بودن در بیان و به همه روحیه میدن ولی خودشون وقتی تنها میشن،آروم آروم اشک میریزن.
سلامتی پدرایی که:وقتی براشون زبون بازی می کنی یه لبخند ریز میزنن و میگن خوب پاشو دیگه لوس نشو.
سلامتی پدرایی که:بچه شون گیر میده یه چیز بخر و پول ندارن میگن فردا برات میخرم و آروم تو خوشون خرد می شن.
سلامتی پدرایی که:ذره ذره می میرن و یا حتی مردن تا حال
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
آن گنج نهان در دل خانه پدرم بود
هم تاج سرم بود هم بال و پرم بود
هر جا که ز من نام و نشانی طلبیدند
آوازه نامش سند معتبرم بود
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
راحت نوشتیم بابا نان داد
بی آنکه بدانیم بابا چه سخت ...
برای نان همه جوانیش را داد !!!
به افتخار همه پدرا
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
"اون یادش نیست من پسرشم ! ولی من که میدونم اون پدرمه !!!" × (دیالوگ به یاد ماندنی پیمان معادی در جدایی نادر از سیمین)
به سلامتی همه ی پسر هایی که ،
توی پیری پدر ،
یادشون نرفته کی وقتی بچه بودن ، باهاشون کشتی می گرفت ، کی تو خیابون ها کولشون می کرد ...
قدره پدر هاتونو بدونید قدره خانواده هم همینطور
و اونهایی که الان پدرهاشون بینشون نیست وقته خوبیه یادشونو زنده کنیم
روحشون شاد یادشون گرامی
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
به سلامتی پدر بی سوادی که
دلش هوای بچه اش را کرده
ولی بلد نیست
شماره اش را بگیرد...
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
مادر
غم وقتيه كه مامانت براي اولين بار ميگه چشش نميبينه و سوزن رو براش نخ ميكني .....
مادر نمیر تا بمیرم...
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
من بدهکار توام ای مادر
همه جانی که به من بخشیدی
لحظاتی که برای امن من جنگیدی
و بدهکار توام عمرت را
روزهایی که ز من رنجیدی
اشک ها دزدیدی، و به من خندیدی
....
من بدهکار توام ای مادر
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
هنوز هم نتوانستم عطری خوش بو تر از عطر مادر بیابم♥
سلامتی همه مادرها که هنوز هم هیچ عطری به خوش بویی انها پیدا نشده♥
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
در دستان مادر چه معجزه ای نهفته است که وقتی ان دست را بر سر فرزندش میکشد تمام غم های ادم به یکباره نابود میشود و امیدی فراوان جای ان را میگیرد.
دست مادر همان انرژی را دارد که در تابش نور خورشید است
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
دست پر مهر مادر , تنها دستی ست ،
که اگر کوتاه از دنیا هم باشد ،
از تمام دستها بلندتر است ♥♥
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
كاش ميشد لاغر کنم خیلی لاغر بشم
بیست کیلو بشم!!!
ده کیلو بشم!!!!
نه! سنگینه براش... پنج کیلو شم . . . تا دوباره برم روی پاهای مامانم بخوابم
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
زندگی ام را از تو دارم. اگر لاله را می شناسم و به صداقت آسمان پایبندم از تست.
و اگر قد راست کرده ام و استقامتم مثل کوه شده است نشانی از هدایت تست.
تمام دوران عمرم چنین مربی صبوری نداشته ام.
هنوز هم به من درس میدهی. صبر و استقامت و عشق.
روحت شاد باشد مادرم.
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
در آشپزخانه چند بار دستانت را سوزاندی ؟
چندبار دستانت را بریدی ؟
تا من بزرگ شوم و من به جای بوسه بر دستانت
هزار بار دلت را شکستم
مـــــــادرم
مرا ببخش
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
مادرم ، والاترین مخلوق خداوند،زیباترین واژه زندگیم،به عشق تو نفس میکشم
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
نرو مادر نرو هرگز ز پیشم
که من نالایق از تن خویشم
تو گر باشی کنارم مادر من
چو گر گویی که دارم عالمی من
خدا داند که من جز تو ندارم
حبیبی و طبیبی وعزیزی
به تو گویم به تو ای سرور من
همه بود و نبود من تو هستی
همه آنچه که من گویی که دارم
در این وادی بجز نیرنگ تو هستی
خداوندا چو باشد گر گواهم
همه عشق و غرور من تنها تو هستی
نرو مادر نرو هرگز ز پیشم
نریز تخم طلاق هرگز به پیشم
تو گر رفتی منم دیوانه باشم
که مانم در کنار زندگیم
نخواهم من از ثروت ولیکن
همه ثروت در این عالم تو باشی
خداوندا بداند روز من را
که گر تاریک شود چون شب
اگر تو در کنار من نباشی
همه عشق و وجود من تو باشی
اگر بیکس تر از دنیا نباشی
نرو مادر نرو هرگز ز پیشم
که من مستم ولی مدهوش خویشم
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
خانواده
میترسم از روزی که دیگه خواب خوش خوانواده ام رو نتونم ببینم♥
اخه من خیلی خانواده ام رو دوست دارم♥
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
هنوز هم از بین کارهای دنیا؛بوسیدن دستانت بیشتر به دلم می چسبد
پدر مادرم رو میگم♥
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
چند ساله دارم اهنگ های مختلف رو امتحان میکنم
ولی هنوز هیچ اهنگی مثل لالایی شما منو ارومم نمیکنه
مامان بابا دوستتون دارم♥
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
تاوقتی زنده هستن وخودمون بچه نداریم نمیتونیم بفهمیم پدرومادریعنی چه وقتی رفتند وخودمان پدرومادرشدیم وای....... چقدر سخته
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
روزی دخترکی که در خانواده ای بسیار فقیر زندگی میکرد از خواهرش پرسید مادرمان کجاست؟
خواهر بزرگش پاسخ داد: مادر در بهشت است. دخترک نمی‌دانست که مادر آنها به دلیل کار زیاد و بیماری صعب العلاج، چشم از جهان فرو بسته بود.
کریسمس نزدیک بود و دخترک مدام در مقابل ویترین یک فروشگاه کفش زنانه لوکس می‌ایستاد و به یک جفت کفش طلایی خیره می‌شد. قیمت کفش ۵۰ دلار بود و دخترک افسوس می‌خورد که نمی‌تواند کفش را بخرد.
کریسمس فرا رسید و پدر دو دختر که در معدن کار میکرد مبلغ ۴۰ دلار را برای هر کدام از بچه‌ها کنار گذاشت تا این که در هنگام تحویل سال به آنها داد.
دخترک بسیار آشفته شد و فردای آن روز سریع کیف و کفش قدیمیش را به بازار کالا‌های دست دوم برد و آن را با هر زحمتی که بود به قیمت ۱۰ دلار فروخت.
سپس فورا به سمت کفش فروشی دوید و کفش طلایی را خرید. در حالی که کفش را به دست داشت، پدر و خواهرش را راضی کرد تا او را تا اداره پست همراهی کنند.
وقتی به اداره پست رسیدند، دخترک به مأمور پست گفت: لطفاً این کفش را به بهشت بفرستید. مأمور پست و خانواده دختر سخت تعجب کردند.
مأمور با لبخند گفت: برای چه کسی ارسال کنم؟
دخترک گفت: خواهرم گفته مادرم در بهشت است. من هم برایش کفش خریدم تا در بهشت آن را بپوشد و در آنجا با پای برهنه راه نرود، آخر همیشه پای مادرم تاول داشت.
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*^*
