PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مرگ پردازنده های پنتیوم و آینده کار هنری روی پلتفرم اینتل



soleares
17-10-2006, 16:13
شاید بسیاری از طراحان، هنرمندان و افراد خلاق بدون این که دقیقا بدانند کامپیوتر هایشان از چه پردازنده ای استفاده می کنند هر روز سر کار خود بروند. ولی اگر بخواهید از رقبا جلو بیفتید باید بدانید که بازیگر های بزرگ این بازی چه کسانی هستند و چه اتفاقی برایشان در حال روی دادن است. خصوصا اگر صحبت حذف شدن پردازنده های محبوب پنتیوم از کره زمین باشد. در واقع اگر مک یا سیلیکون گرافیکس ندارید قطعا تمامی سرمایه گذاری شما بر روی پردازنده های اینتل خلاصه شده است و اگر پنتیوم برود، شما را هم با خود خواهد برد.














پنتیوم ، نسل پنجم پردازنده های شرکت اینتل دارد به آرامی به پایان خود نزدیک می شود.
پنتیوم که در سال 1993 پس از پردازنده های 486 به بازار معرفی شد در ابتدا قرار بود 586 نام بگیرد ولی به دلیل اینکه از نظر حقوقی ثبت اعداد به عنوان نام تجاری ممکن نیست و اینتل نمیخواست رقبا بتوانند نام گذاری مشابهی برای محصولات خود داشته باشند نام آن را به پنتیوم تغییر داد. ( که این کار موجب شد رقیب بزرگ اینتل یعنی ای.ام.دی نام محصولات خود را به K5,K6 و Athlon تغییر دهد). مهم ترین تغییرات پنتیوم نسبت به 486 شامل معماری ابر اسکالار -Superscalar - ( که به پردازنده اجازه می دهد در یک چرخه بیش از یک دستور العمل را اجرا کند) ، باند 64 بیتی اطلاعات و مجموعه دستور العمل های MMX بود. پنتیوم عملا سالهاست که تنها پردازنده CISC مطرح جهان است و این در حالی است که تمامی رقبای آن یعنی Sparc, Mips,Alpha,PowerPC از معماری مدرن تر RISC استفاده می کنند. البته پنتیوم های مدرن نیز در هسته اصلی خود دستور العمل ها را از سیسک به ریسک تبدیل می کنند. پنتیوم نقطه ضعف های دیگری نیز نسبت به رقبای خود دارد که از جمله میتوان مصرف بالا، تولید حرارت زیاد، استفاده از دستورالعمل های 32 بیتی (رقبا همگی 64 بیتی هستند)و نیاز به فرکانس بالا برای رقابت با سایر پردازنده های هم نسل خود را نام برد.


در واقع این که پنتیوم به سرعت به پایان زندگی خود نزدیک می شود کاملا قابل پیشبینی بود. در واقع سالهاست که اینتل پردازنده های مدرن 64 بیتی خود به نام ایتانیوم را به عنوان جایگزین پنتیوم و برادر پرقدرت تر آن یعنی -Xeon- به مشتریان پیشنهاد می کند. پس این سوال به ذهن میرسد که خوب پس حالا که مردم به زودی پنتیوم های خود را به ایتانیوم ارتقا خواهند داد و همه چیز به خوبی تمام خواهد شد چه جای نگرانی است و چرا باید این مطلب را بخوانیم؟
پاسخ خیلی ساده است: اگر به اطراف خود نگاه کنید هیچ اثری از پردازنده های ایتانیوم نمی بینید. در واقع فروش ایتانیوم مانند قدرت محاسباتی و بازده آن بسیار پایین تر از سطح انتظار بوده است. پروژه ایتانیوم از زمان تولد تا به حال دچار مشکلات زیادی بوده است به شکلی که اگر اینتل ایتانیوم را رها کند هم جای تعجب زیادی نخواهد بود. سوای فروش ضعیف و قدرت پردازش ناکافی نه تنها در مقایسه با رقبای مانند اولترا اسپارک و پاور پی سی ، حتی در برابر محصولات خود شرکت یعنی پنتیوم 4 و زئون نیز قابل قبول نبوده است، اینتل اولین ضربه را از رقیب هوشمند خود یعنی ای.ام.دی زمانی خورد که مجبور شد معماری 64 بیتی خود را رها کند و پردازنده هایش را با معماری موسوم به AMD64 ادونسد میکرو دیوایسز بسازد. در این مورد خاص کلک همیشگی گمراه کردن مردم و رسانه ها با نامگذاری های پیچیده نیز مانند ماجرای پردازنده های Pentium M و کمپین تبلیغاتی Centrino که باعث شده بیشتر مردم فکر کنند سنترینو یک پردازنده است نگرفت و عموم جامعه آی تی امروزه می دانند که معماری EM64T اینتل درواقع همان AMD64 ای.ام.دی است که نامش عوض شده تا کسی متوجه نشود که اینتل دارد عملا از تکنولوژی شرکت رقیب اش درس می گیرد.

ضربه دوم کاری به پردازنده ایتانیوم شکست فروش آن در بازار ایستگاه های کاری بود و این در زمانی اتفاق افتاد که اچ.پی ایستگاه های کاری ایتانیوم خود را از بازار خارج کرد. (برای اینکه متوجه عمق فاجعه شوید توجه شما را به این نکته جلب می کنم که90 در صد فروش ایتانیوم متعلق به اچ .پی بود) شکست های پی در پی ایتانیوم در برابر موفقیت های پی در پی ای.ام.دی که عملا از زمانی که پردازنده های اتلون را وارد بازار کرده تا به حال تغییر استراتژی خاصی نداشته بسیار قابل توجه است خصوصا اگر "نقشه راه" پردازنده های پنتیوم را نگاه کنید تا متوجه شوید اینتل چند بار در معماری پردازنده های خود تغییر عقیده داده است:

استراتژی اول اینتل :

از Pentium Pro به Pentium III به Pentium M ( میتوان آن را مسیر سنترینو نام گذاری کرد )

این مسیر پردازنده های خنک، با فرکانس پایین و کم مصرف اینتل است. (توجه کنید که چطور اینتل دارد پردازنده های سرور و لپتاپ خود را یکی می کند.

استراتژی دوم اینتل :

از 386 به 486 به پنتیوم 1 و 2 به پنتیوم 4 ( که می توان آن را مسیر پنتیوم 4 نام گذاری کرد)

این مسیر پردازنده های پر مصرف، گرم و با فرکانس های بالا اینتل است که با رسیدن به سقف 4 گیگاهرتز از رده خارج خواهد شد.

استراتژی سوم اینتل :
ایتانیوم 1 ، ایتانیوم 2، ایتانیوم 3

خلاصه اینکه پردازنده های مربوط به استراتژی 2 به بن بست فنی رسیده اند و عملا پنتیوم 5 یا پنتیوم 4 بالای 4 گیگاهرتزی دیگر به بازار نخواهد آمد و یا اگر بیاید تنها نام تجاری آن پنتیوم است. استراتژی 3 اینتل ، که پر خرج ترین پروژه تاریخ آی تی پس از پروژه (موفق) آی.بی.ام 360 است بسیار به کندی پیش می رود. (منتقدان پروژه ایتانیوم را "ایتانیک" نام گذاری کرده اند) و عملا چیزی که باقی می ماند استراتژی فعلی اینتل یعنی سنترینو است که قطعا در برابر رقبایی مانند اولترا اسپارک، اپترون و پاور پی سی حرفی برای گفتن ندارد.

پس در آینده باید چه پردازنده ای بخریم؟

پردازنده های ایتانیوم به دلیل ساختار 64 بیتی شان توانایی اجرای نرم افزار های 32 بیتی فعلی را به صورت مستقیم ندارند و تنها راه اجرای برنامه مرد نیاز شما بر روی این پردازنده این است که یا صبر کنید تا نسخه 64 بیتی آن نوشته شود ( مثلا فتوشاپ64 بیتی به بازار بیاید) یا این که از نرم افزار های شبیه ساز استفاده کنید.
خوب چون آمدن نسخه های 64 بیتی نرم افزار ها مدت زیادی به طول خواهد انجامید پس باید به سراغ شبیه سازی برویم. هر شبیه سازی موجب افت بازده پردازنده خواهد شد، محققیت اعلام کرده اند ایتانیوم با نرم افزار شبیه سازی شده هم سرعت یک پردازنده زئون با سرعت مشایه خواهد بود. در حالی که این موضوع برای محققین ممکن است هیجان انگیز باشد، قطعا شما علاقه ای ندارید که پول خود را برای پردازنده ای بسیار مدرن خرج کنید و سپس سرعت آن را با شبیه سازی پایین بیاورید. این مانند خریدن یک پورشه و تبدیل آن بازدن یک کلید به فولکس واگن است چون فرضا برای پورشه شما هنوز جاده ای ساخته نشده است.

یک نکته کوچک قابل ذکر دیگر درباره ایتانیوم سخت افزار آن است، تمام کسانی که با سیستم عامل ویندوز تجربه کاری دارند به خوبی به خاطر می آورند که مهاجرت از پردازنده های 16 بیتی اینتل به پردازنده های 32 بیتی چه ضرر های جبران ناپذیری از نظر مالی و زمانی برای مدیران شبکه به ارمغان آورد. حالا خودتان را تصور کنید که در حال جستجو برای درایور 64 بیتی برای کارت گرافیک یا صدای کامپیوتر تایوانی خود هستید تا بفهمید چرا هیچکس علاقه ای به ایتانیوم نشان نمیدهد.

حالا شما خواهید گفت که این استراتژی کند مهاجرت به ایتانیوم چیز جدیدی نیست و اینتل و مایکروسافت همینطور که توانسته اند بخش اعظم بازار آی.تی را ده ها سال عقب مانده تر از بقیه بخش های بازار نگه دارند،این بار هم می توانند با یک استراتژی 20 ساله به آرامی سخت افزار و نرم افزار 64 بیتی را به جامعه آی.تی بفروشند. متاسفانه یا خوشبختان این گزینه نیز دیگر شدنی نیست ، به دلیل این که این بار رقبای اینتل و مایکروسافت نه بر روی پلت فرم های بسته و کوچک خود مانند مک، دیجیتال، اس.جی.آی ، بلکه در بازار x86 و ویندوز در حال رقابت سخت با اینتل و مایکروسافت هستند.( یعنی مردم نیازی ندارند برای نسخه 64 بیتی ویندوز یا پردازنده بعدی اینتل صبر کنند و می توانند به جای آنها از پردازنده های اپترون یا از لینوکس، مک او.اس یا سولاریس استفاده کنند).

بیشترین خطر بازار اینتل را زمانی تهدید می کند که "سوخت" پردازنده های کلاسیک پنتیوم به پایان برسد در حالی که از پردازنده های جدید تر 64 بیتی هنوز خبری نیست. این جا دقیقا جایست که فرصت مجال به پردازنه های رقیب یعنی اپترون می دهد که در عین 64 بیت بودن می توانند بدون شبیه سازی نرم افزار های 32 بیتی موجود را استفاده کنند. اینتل این روز ها در تدارک تولید پردازنده ای از خانواده زئون است که دارای امکان پشتیبانی 64/32 بیتی به طور همزمان می باشد و این می تواند حضور اینتل را در بازاری که خودش 30 سال پیش به وجود آورد دوباره معنی دار کند.

دکتر اندرو گروو - Andre Groove- مدیر عامل اینتل زمانی می گفت " تنها ذهنیت های پارانووید زنده می مانند". امروزه ظاهرا زمان مرگ یکی از این محصولات خوش بین رسیده است.