PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : !i!i!i!i!i!i!i!i نویسندگان فرانــسه !i!i!i!i!i!i!i!i!



Dash Ashki
17-10-2006, 10:29
در این تاپیک سعی داریم نویسندگان معروف و برتر فرانــسه را همراه با بعضی از آثارشون معرفی کنیم...!

:=:=.=:=.=:=.=:=.=:=.=:=.=:=.=:
آپديت 20.04.2007



001- آندره ژيد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
002- هوگو - ويکتور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
003- كامو - آلبر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])=======به اضافه کتاب بیگـــــــانه
004- گوتيه - تئوفيل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
005- پروست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
006- ژان ژنه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
007- آندره مالرو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
008- دوده - آلفونس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
009- پل گاليكو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
010- پل لوئی شارل کلودل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
011- پروسپر مریمه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
012-پره‌ور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
013- دو ماريوو - پي ير ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
014- دامونتي - هاتري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
015- دو سگور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
016- دوسن پیر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
017- دو بالزاك - انوره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
018- گالدوس - پرز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
019-دولاتوش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
020- دولابرتن - رتيف ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
021- آلفونس دو لامارتین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
022- آلفرد دوموسه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
023- آرتسیباسو مارسل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
024-آرتو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
025-دولافایت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
026-دوکورسل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
027- گوستاو لوبون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
028- گي دو موپاسان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
029- بلز پاسکال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
030- ژان دولافونتن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
031- موریس لبلان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
032- اگزوپری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
033- موریس دکبرا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
034- ژان آنوی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
035-اشتال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
036-پیر کورنی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
037-مولیر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
038-ژان راسین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
039- فرانسوا موریاک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
040- شارل پير بودلر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
041- ژان کوکتو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
042- مالو - هكتور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
043- آلن رنه لوساژ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
044- آندره برتون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
045- پرس - سن ژان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
046- شاتوبريان - فرانسوا رنه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
047- شارل ژوزف پل بورژه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
048- بلز ساندرار ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
049- فرانس کولت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
050- يونسكو - اوزن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
051- مونتسكيو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
052-ولتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
053- روسو-ژان ژاك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
054- آندره موروا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
055- ژرژ برنانوس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
056- كلود فارر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
057- پير كارون بومارشه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
058- پیر لامو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
059- کنتس دونوای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
060- دیدرو-دنیس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
061- هکتور مالو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
062- ژرمن دو استال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
063-استاندال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
064- آلفردووينيي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
065-الوار ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
066- مارسل آشار ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
067-دوشینه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
068- ژان پل سارتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
069- پول آلکسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
070- مارکي دوساد - فرانسوا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
071- فلوبر - گوستاو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
072- فورنیه آلن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
073- لویی آراگون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
074- الکساندر دومای پسر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
075- هانری دو مونترلان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
076-بوالو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
077-پرنس آناماتیا برانکودن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
078-گیوم آپولینر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
079- ناتالی ساروت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
080- دومی نیک لاپیر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
081- میشل موتبتین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
082- لویی فردینان سلین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
083- سد(Sade ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
084- رنه دکارت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
085-گوستاو فلوبر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
86- ژان ماری گوستاو لو کلزیو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
087- پل والری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
088- آلن رب گریه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
089-ژرژپرک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
090- ادموند وژول دو گونکور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
091- پیر لوتی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
092-سنانکور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
093-ژرژ سیمنون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
094-شارل پرو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
095- پورری يه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
096-رومن گاري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
097-ژان پل سارتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
098-
099-
100-

Dash Ashki
17-10-2006, 10:36
در سال ۱۸۶۹ در پاريس متولد شد . در سال ۱۹۰۹ مجله (( جديد )) را منتشر نمود كه ۳۰ سال در رديف بزرگترين مجلات ادبي فرانسه به شمار مي رفت .
آثار وي مانند ( اوديپ ) - ( پرومته ) - ( سرگذشت تزه ) اقتباسي از اساطير يونان است و كتاب هاي ( دفترچه آندره ولتر ) - ( در تنگ ) - ( آهنگ روستايي ) و ( سكه سازان ) ؛ پديده افكار خود اوست . كتاب ( بازگشت از شوروي ) در اصل بازگشت ژيد از تفكر كمونيستي وي بود . وي در سال ۱۹۵۱ درگذشت .
ژيد در سال ۱۹۴۷ مفتخر به دريافت جايزه نوبل ادبيات گرديد .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


شرح مكمل
در جوانی شعر می سرود و قطعات ادبی زیبایی می نوشت، بسیار خجول و سر به زیر بود و کمتر با کسی دوستی و مراوده داشت عاقب با دختری به نام «امانوئل» که دخترخاله اش بود ازدواج کرد. اولین کتاب خویش را تحت عنوان دفترهای آندره والتر منتشر نمود، انتشار این کتاب سبب شد که بتواند در مجامع ادبی رفت و آمد نماید. با «مالارمه» شاعر مشهور فرانسوی آشنا شد و در نزد او پیشرفت های بسیاری نمود. مدتی بعد تصمیم به سفر گرفت و خواست که از طریق الجزایر به آفریقا برود. اما چون مدت اقامتش در این کشور به طول انجامید و به تدریج پی برد که به مرض سل دچار شده است از ادامه سفر باز ماند و به فرانسه بازگشت.
پس از بهبودی دوباره عزم سفر کرد و سال ها دور از فرانسه در کشورهای مختلف به سیر و سیاحت مشغول بود. پس از آن دوباره به فرانسه بازگشت و در همین زمان مادرش را نیز از دست داد. «ژید» روزبه روز در قلمرو ادبیات پیشرفت های سریعی نمود به طوری که در سال 1947 به دریافت جایزه ادبی نوبل نائل گردید.
«آندره ژید» در 19 فوریه به سال 1951 درگذشت. از «آندره ژید» کتاب ها و اشعار زیادی به جا مانده، که از همه مهمتر می توان این آثار را نام برد: مائده های زمینی، سکه سازان، پرومته سست زنجیر، آهنگ روستایی، تزه، در تنگ، تربیت زنان، بازگشت از شوروی، ایزابل، زیرزمین های واتیکان، داستایوفسکی، اودیپ، مائده های تازه، بی اخلاق، دفتر سیاه، دفتر سپید و مذاکرات خیالی.

Dash Ashki
18-10-2006, 03:10
ويکتور ماري هوگو (1885-1802) شاعري است بزرگ، نمايش نويس و رهبر نويسندگان مکتب رمانتيک در دوران بازگشت سلطنت. انقلاب 1848 و کودتاي ناپلوئون سوم، در تحولات فکري او بسيار موثر بودند و‌انديشه او را در مسير جمهوري خواهي و آزادي طلبي‌انداختند. در دوران امپراتوري دوم چند سالي را در تبعيد به سر برد و با افکاري روشن تر و نيرومندتر، در دوران جمهوري سوم به فرانسه بازگشت و بقيه عمر را با عزيت و احترام زندگي کرد و به شهرت جهاني دست يافت.

شرح مكمل :

ویکتور هوگو در روز بیست وششم ماه فوریه سال 1802 میلادی در شهر بزانسون از شهرهای فرانسه تولد یافت. پدرش کنت هوگو هنگام تولد او رئیس دسته ای از پیاده نظام بود و بعد از آن به درجه ژنرالی رسید، وقتی که او به جهان چشم گشود ناپلئون اول بر فرانسه حکمروای مطلق بود و این حکمروایی تا سال 1814 دوام یافت.

روزهای کودکی هوگو ایام عظمت و جهانگیری ناپلئون بود. در سفرهایی که با مادر خود از دنبال پدر در فرانسه، ایتالیا و اسپانی می کرد آثار قدرت و بزرگی ناپلئون را به چشم می دید. خانواده هوگو در سال 1811 پس از سفر کوتاهی به ایتالیا به اسپانی منتقل شد، چه در آن هنگام ژوزف بناپارت برادر ناپلئون به پادشاهی اسپانیا رسیده و پدر هوگو نیز ازجمله همراهان وی بود اما سال بعد هوگو همراه مادر به پاریس بازگشت و با یکی از برادران بزرگ خود به نام اوژن به مدرسه شبانه روزی داخل شد تا خود را برای ورود به دارالفنون پاریس آماده کند. نخستین آثار وی از نظم و نثر با آنکه زاده فکری جوان بود مایه شهرت او شد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در سال 1822 قسمتی از دیوان اغانی و قصائد خود را که در آن از خاندان بوربن هواخواهی کرده بود انتشار داد و بدین سبب لوئی هجدهم برای او سالی هزار فرانک وظیفه سالانه معین کرد. در سال 1882 که هوگو به هشتاد سالگی رسید فرانسویان به افتخارش جشن ها گرفتند و ششصد هزار تن از مردم پاریس و ولایات فرانسه برای تهنیت برابر خانه اش گرد آمدند و از دیدار وی چون در ایوان خانه اش ظاهر شد فریادهای شادی برآوردند.

سرانجام در روز جمعه 22 ماه مه 1885 در خانه خویش در کوچه ایلو در پاریس که امروز به خیابان «ویکتور هوگو» معروف است بدرود زندگانی گفت. تشییع جنازه اش با شکوه و جلالی که تا آن روز در فرانسه نظیر نداشته است صورت گرفت. جسدش را به مراتب دوازده تن از معاریف و شاعران زمان به زیر طاق نصرفت بردند و یک شب آنجا زیارتگاه عامه بود. روز بعد نیز او را چنانکه خود وصیت کرده بود در تابوت گدایان ولی باشکوه تمام به محل پانته ئون که آرامگاه بزرگترین مردان فرانسه است بردند و به خاک سپردند. پنجاه هزار فرانک از دارائیش نیز به دلخواه میان فقیران تقسیم گردید. تا پایان قرن نوزدهم چنان می نمود که هوگو نمرده است، زیرا گذشته از 67 مجلد آثار وی که در حیاتش انتشار یافته بود آثار منظوم و منثور چاپ نشده اش پیاپی منتشر می شد. از کتب او می توان: آخرین روز یک محکوم، نتردام دوپاری، کلود ولگرد، بینوایان، ناپلئون کوچک، تیره بختان، کارگران دریا، مردی که می خندد، تاریخ یک جنایت، رفتارها و گفتارها، نودوسه، تئاتر آزاد شده، عاقبت شیطان، مشهودات، در سفر، آلپ و پیرنه، فرانسه و بلژیک، سال های شوم و غیره را نام برد و از آثار منظوم او می توان درام کرمول، ماریون دولرم، برگ های خزان، شاه تفریح می کند، لوکرس بورژیا و ماری توار، ریبلاس، نغمات سپیده دم، آوازهای درونی، آن ژلو و منظومه های تأملات را نام برد.

Dash Ashki
18-10-2006, 18:31
كامو - آلبر
آلبركامو از پدري فرانسوي و مادري اسپانيايي در الجزاير چشم به جهان گشود . كامو در سال هاي نخستِ پس از جنگ جهاني دوم همراه با ژان پل سارتر و سيمون دو بوار گروه نويسندگان ، فيلسوفان و منتقدان متعهد فرانسه را تشكيل دادند . هدف مشترك آنان تلاش براي حصول آزادي ، عدالت و عظمت انسان در دوران ستمگراني بود كه چشم ديدن يكديگر را نداشتند . كامو در واقع از سال 1935 ، يعني هنگامي كه دانشجوي دانشگاه الجزاير بود ، در جنگ تبليغاتي بر ضد فاشيسم ‌، مشغول فعاليت بود . او در آثار خود به مسائل مهم زمان ، يعني فاشيسم ، كشتارهاي جمعي ، پاكسازي‌هاي وحشيانه ، استعمار ، مجازات مرگ، شكنجه ، تبعيض نژادي و جز اينها مي پرداخت. كامو در برابر هر يك از اينها پاسخ اخلاقي روشني ارائه مي داد . او همچون بسياري از روشنفكران زمانش، نظرهاي خود را در دو قالب مهم ادبي ، رمان و نمايشنامه ، بيان مي كرد. آثار عمده او را چهار نمايشنامه : كاليگولا(1944)، مقاصد ضد و نقيض (1944)، حكومت نظامي (1948)، آدمكشان عادل(1950)؛ دو مجموعه مقاله : اسطوره سيزيف (1942)، عصيانگر (1951)؛ و به ويژه رمان هايش : بيگانه (1942)، و طاعون (1947) تشكيل مي دهند . موضوع بيشتر آثار او «پوچ گرايي » (بي معني بودن هستي انسان در زمين) بود و در كشف راه حل هاي مثبت براي مسائلي كه پوچ گرايي ارائه مي داشت پيوسته تلاش مي كرد . كامو در اسطوره سيزيف چهره انساني را نشان مي دهد كه ناگريز است وظيفه اي پوچ را به انجام برساند ، انساني كه در عين حال انجام چنين وظيفه اي شاق از رسيدن به خوشبختي غافل نيست . انسان كامو پوچي را مي پذيرد اما به ياري همه سلاح هايي كه در اختيار دارد با آن به نبرد برمي خيزد .

در سال هاي نخست دهه 1940، واقعيت هاي خشن اشغال فرانسه به وسيله سربازان آلمان در نگرش كامو نسبت به جهان تغييري اساسي پديد آورد . او جهان متعالي و نفس گرايي اسطوره سيزيف را به كناري افكند و اقداماتي را بر ضد خشونت انقلابي و به ويژه كمونيسم و فلسفه تاريخ آن آغاز كرد. دو اثر حكومت نظامي و آدمكشان عادل مبارزه اي مقدماتي براي جنگ تمام عياري بود كه به ياري عصيانگر تدارك ديد و به دنبال آن از سارتر و دوستان بريد. انتشار اين كتاب در 1952 سبب آغاز مجادلات شديد ميان كامو و سارتر كه متحد حزب كمونيسم فرانسه به شمار مي آمد ، شد. بسياري از خوانندگان او ، آثار اين كامو را بيشتر مي پسندند . باگذشت زمان ثابت شده است كه طاعون، با آن پايان خوشبينانه و تمثيل ناساز، شاهكار او نيست («آنچه آدمي به هنگام همه گيري بيماري درمي يابد اين است كه چيزهايي كه در انسان شايسته تحسين است بيش از چيزهايي است كه سزاوار سرزنش است») بلكه رمان سقوط (1956) اثر عمده او به شمار مي رود . در سقوط ، كه يكي از ده رمان بزرگ جهان شناخته شده ، نويسنده در نوشگاهي در آمستردام ، به گونه اي غم انگيز و خنده‌آور ، از ناتوانيهاي خود با شنونده اي خاموش سخن مي گويد . او حتي نتوانسته است جلوِ خودكشي دختري را در رود سن بگيرد. اين رمان هر چند به ظاهر پوچ گرايانه است اما در واقع طرد پوچي است . كامو در 1958 با انتشار مجموعه داستان غربت و قربت ثابت كرد كه در زمينه داستان كوتاه نيز، كه زنده ترين و ارزشمندترين قالب ادبي شناخته شده ، تواناست .

در 1960 ، آلبر كامو كه روزي سرمقاله هايش در روزنامه مخفي نبرد، روزنامه نهضت مقاومت فرانسه ، به مردمي اميد حيات مي بخشيد كه حضور چكمه سربازان هيلتر نفس در سينه هاي شان بند مي آورد ، در حادثه اي رانندگي جان باخت . كامو اگر در اين حادثه جان خود را از دست نمي داد اكنون يكي از رمان نويسان پيشرو عصر حاضربود . آلبركامو در 1957 جايزه نوبل براي ادبيات را از آن خود كرد. اين جايزه براي مردي كه پدرش كارگر دوره گرد مزرعه مادرش خدمتكاري بي سواد بود دستاورد كوچكي به شمار نمي آيد .


بیگـــــــانه

Dash Ashki
19-10-2006, 04:43
(1872-1811)
تئوفيل گوتيه از کمانداران و مدافعان پرشور گروه رمانتيک‌ها بود و از همراهان پرحرارت ژراردونروال، نظريه پرداز‌انديشه "هنر براي هنر" که بودلر جوان را شاعري در حد کمال مي‌خواند و او را مي‌ستود.

تئوفيل گوتيه مانند بعضي از سوررآليست‌هاي قرن بيستم، از قرن خود جدا افتاده بود. در دوران پختگي نيز اعتقادات ايام جواني اش را انکار نمي‌کرد. هم به رمانتيک‌هاي روي آورده بود، هم به بررسي تحليلي آثار هنري و تاريخ هنري مي‌پرداخت و هم نقد هنري مي‌نوشت. و اين گونه فعاليت هنري برازنده هنرمندي چون او بود.

از آثار او میتوان از رمان « مادموازل دوموپن » نام برد .


شرح مكمل :

تئوفیل گوتیه در سال 1811 در شهر تارب متولد گردیده است. او را شاعر آب و رنگ نامیده اند زیرا اشعار او همه کار یک نقاش هنرمند است.

وی در جوانی به پاریس رفت و تا آخر عمر در آنجا مقیم شد، در اواخر عمر شهرت او فوق العاده زیاد بود، به طوری که شارل بودلر کتاب معروف خود گل های بدی را بدو ارمغان داد و در آن وی را جادوگر ادبیات فرانسه نامید. نخستین اثر شاعرانه او در سال 1830 انتشار یافت.

از مهمترین قطعات منظوم وی می توان قطعات زیر را نام برد: آلبرتوس، کمدی مرگ، اسپانیا و کتاب بسیار معروف که شاهکار او به شمار می رود و با قطعه شعر زیبایی درباره حافظ آغاز می گردد.

گوتیه در میان ادبا و هنرمندان عصر، بزرگترین طرفدار عقیده هنر برای هنر بود و عقیده داشت که هنرمند جز هنر خود به هیچ اصل اجتماعی و اخلاقی نباید کار داشته باشد. به غیر از آثار منظوم، چندین رمان معروف نیز از او باقیمانده است که عبارتند از:

پای مومیایی، کاپیتان فراکاس و دو کتاب دیگر به نام تاریخ هنر دراماتیک و تاریخ رمانتیسم. او به سال 1872 درگذشت.

Dash Ashki
19-10-2006, 10:43
مارسل پروست Marcel Proust نويسنده بزرگ فرانسوي در سال 1871 در پاريس متولد شد. پدرش پزشك بود و برادرش نيز به شغل طبابت اشتغال داشت، ليكن وي به علت كسالت مزاجي و وضع خوب خانوادگي درصدد برنيامد كه حرفه‌اي براي خود جست‌وجو نمايد.

ويا ز همان اوايل جواني از بيماري تنگي نفس رنج مي‌برد و همين وضع باعث گرديد كه او ذوق فراواني به ادبيات پيدا نمايد. تا سن سي‌وپنج سالگي در محيط‌هاي تجملي و تصنعي سالن‌هاي اشرافي و رستوران‌هاي پر زرق و برق و پلاژهاي مجلل گذراند و با كنجكاوي خاصي كه نسبت به همه چيز داشت، ا زراه پرسيدن و آموختن نكته‌هاي زيادي به خاطر سپرد و چون وضع مزاجيش حكم مي‌كرد كه بيشتر استراحت نمايد به تدوين مجموعه يادداشت‌ها و خاطرات درخشان كودكي خود پرداخت. اين مجموعه يادداشت‌ها تحت عنوان «در جست‌وجوي زمان‌هاي گمشده» بود كه جلد اول آن در سال 1913 به نام «از طرف خانه سوان» منتشر گرديد، ولي بدبختانه نتوانست توجه محافل ادبي را به خود جلب نمايد. جلد دوم آن تحت عنوان «در سايه درختان نوشكفته» در سال 1919 به دريافت جايزه گنكور نائل آمد و باعث شهرت فراوان نويسنده آن گرديد. اين نويسنده عاليقدر به سال 1922 چشم از جهان فرو بست.

Dash Ashki
19-10-2006, 10:46
ژان ژنه نابغه دزد و منحرف که ژان پل سارتر درباره زندگی و تحلیل آثارش کتابی در ششصد صفحه به نام ژنه مقدس، کمدین و شهید نوشته و منتقدان وی را بزرگترین شاعر درام نویس فرانسه پس از جنگ می دانند و نمایشنامه هایش همچون کلفت ها و بالکن در پاریس غوغا کرده و در برادوی پر فروش ترین برنامه چند سال اخیر گردیده، به سال 1910 در یک زایشگاه عمومی مخصوص فقرا از مادری ناشناس و پدری ناشناس تر متولد می شود. در کودکی به دارالتأدیب فرستاده شد. در آنجا دست به دزدی زد و به همین خاطر بیرونش کردند. سپس وارد ارتش شد و پس از چند روز چمدان افسر خود را برداشت و به اسپانیا گریخت و به بارسلون رفت و در محله بدنام «باریوشینو» که پایگاه سرقت و فحشاء و انحراف بود منزل گزید. از آنجا به ایتالیا، آلبانی، یوگسلاوی، اتریش، چکسلواکی، لهستان و آلمان هیتلری رفت. در بلژیک پالتوی کنسول فرانسه را دزدید و مجموعه تمام این ولگردی ها را در کتابی به نام خاطرات یک دزد فراهم آورد. در 1938 در پاریس به زندان افتاد و در 1945 پس از آزادی پاریس از چنگ نازی ها از طرف رئیس جمهور وقت، ونسان اوریول، بخشیده شد. تا این زمان ژنه آثار دیگری مانند معجزه گل سرخ و محکوم به مرگ را منتشر کرده بود. پس از آن دست از دزدی کشید تا به نوع دیگری از دزدی بپردازد: تا شاعر شود، نمایشنامه بنویسد و به وسیله سازمان های نشر کتاب شیوه دزدی خود را تغییر دهد. خود او می گوید: با شاعر شدن – اگر شده باشم – به دزدی که بودم خیانت کردم.

آثار ژنه نمایشگر عصیانی است بر ضد دنیای قراردادی و اجتماع قلابی. اجتماعی که قبل از آنکه به دنیا بیاید، از آن بیرونش کردند. طردش کردند و او نیز با تمام قوا با آن به مقابله پرداخت و ارزش آن را به هیچ گرفت. ژنه انسان عاصی و تنهای قرن ماست که در دنیایی که برای او نیست می خواهد زندگی کند.

Dash Ashki
20-10-2006, 11:27
آندره مالرو، نویسنده، سیاستمدار و خاورشناس فرانسوی در سال 1901 در خانواده ثروتمندی چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوران دبیرستان به دانشگاه رفت و به فرا گرفتن زبان ها و ادبیات خاورزمین پرداخت. آنگاه در آغاز جوانی به سرزمین چین و هندوچین سفر کرد و جنبش های آزادیخواهی این کشورها شرکت ورزید.

او همچنین در جنگ های اسپانیا (39-1936) نیز شرکت کرد و پس از کوشش های سیاسی به فرانسه بازگشت و به کارهای ادبی سرگرم شد. مالرو نویسندگی را از راه روزنامه نگاری آغاز کرد. نخستین کتاب او به نام (فاتحان) در سال 1928 منتشر شد. وی در سال 1976 فوت کرد. برخی از آثار او به شرح زیر می باشد:

فاتحان
وضع بشر
راه سلطنتی
ضد خاطرات
سرنوشت بشر
امید بشر
روانشناسی هنر او
دکتر فاستوس
امید
دوران خواری
شاهراه
عصر تحقیر
امید
کشتی با فرشه
گردوبنهای آلتنبورگ
موزه تخیلی
ندای سکوت
مسخ خدایان
وسوسه غرب.

Dash Ashki
20-10-2006, 11:30
آلفونس دوده از نويسندگان برجسته قرن نوزدهم فرانسه است. او در سال 1840 در شهر تيم فرانسه به دنيا آمد. بعد از پايان تحصيلات مدتي در مدرسه «آله» تدريس مي‌كرد، اما چون از كودكي به ادبيات علاقه داشت و محيط زندگي آنجا را براي پرورش استعداد خود مناسب نديد در پانزده سالگي به پاريس رفت.

در پاريس به فعاليت ادبي خود افزود و با سرودن اشعار و نگارش نمايشنامه‌هاي متعدد كه در روزنامه‌هاي پاريس چاپ مي‌شد موفقيت زيادي به دست آورد.

آلونس دوده در ابتداد شعر مي‌سرود و حکايات شاعرانه اي مي‌نوشت. اما جنگ 1870 در تصورات و افکار او تاثير زيادي گذاشت و از او يک نويسنده رآليست به وجود آورد. و از آن پس دوده، آثار رآليستي بسياري خلق کرد و از جمله: جک (1816)، نباب (1877) و سافو (1884).

در سال 1861 زماني كه بيست و يكسال بيشتر نداشت با نوشتن كتاب نامه‌هايي از آسياب من به شهرت و محبوبيت فراواني دست يافت. از آن پس بود كه با محافل ادبي فرانسه آشنايي پيدا كرد و در همين زمان بود كه با اميل زولا نويسنده معروف فرانسه آشنا شد.

احساسات ميهن‌دوستانه دوده در اكثر آثارش به خوبي پيداست كه داستان كوتاه بيرقدار بيانگر آنست . دوده در سال 1897 چشم از جهان فروبست .

مهمترين آثار او عبارتند از : قصه‌هاي دوشنبه، ماجراهاي شگفت‌انگيز، عشاق، تيستين، پسرك، همسران هنرمندان، سافو و سي سال از تاريخ پاريس .

آلفونس دوده بعد از ميسترال که شاعر بود، با داستان‌هاي زلال و شفاف خود با عنوان "نامه‌هاي آسيابان من" (1866) به دنياي ادبيات محلي منطقه پروانس قدم گذاشت. در سال‌هاي بعد نويسندگان ديگري ادبيات محلي پروانس را غني تر و پربارتر کردند.‌هانري بوسکو (Henri Bosco) (1976-1888) با چند کتاب مارسل پانويل (1974-1895)، با رمان‌هاي سه گانه خود: ماريوس – فاني سزار (1928-1936) و خاطرات دوران کودکي ژان ژيونو (1970-1895) با چند رمان که همه رنگ و آب اين منطقه را داشتند و همه قهرمانان آن‌ها خصوصيات و خلقيات مردم پروانس را معرفي مي‌کردند، ادبيات بسيار پربار و استوار اين منطقه را به وجود آوردند. در پايان قرن نوزدهم، در نقاط ديگر فرانسه نيز انبوهي از داستانهاي منطقه اي و محلي انتشار مي‌يابد که با روح ناسيوناليسم و جمهوري خواهي آميخته‌اند. از جمله در الزاس، ارکمن (1899-1822) و شاتريان (1890-1826) داستان‌ها و رمان‌هاي محلي و دهقاني و مردمي‌مي‌نويسند.

Dash Ashki
20-10-2006, 20:52
از نويسندگان جديد فرانسه است.

وي در آغاز جنگ اخير اندكي پس از شكست فرانسه، به انگلستان رفت و با فرانسه آزاد همكاري كرد و چندين كتاب نوشت كه داستان كوچك «شاهزاده خانم گمشده» (La Princesse Perdue) معروف‌ترين آنهاست.

Dash Ashki
20-10-2006, 20:55
پل لوئی شارل کلودل شاعر و نویسنده بزرگ فرانسوی به سال 1868 در یکی از شهرهای ایالت «آیزن» متولد گردید. در جوانی مدرسه علوم سیاسی را به پایان رسانید و در استخدام وزارت امورخارجه درآمد و چهل سال از عمر خود را در خدمت در این اداره گذرانید و به عنوان یک فرد سیاسی از منشیگری تا سفیر کبیری به کشورهای مختلف رسید. در سال 1935 از کارهای دولتی کناره گرفت و رسماً به کار ادبیات پرداخت و در طی همین سال ها به عضویت آکادمی فرانسه برگزیده شد. وی تا آخر حتی لحظه ای از کار نویسندگی غفلت نکرد و همه چیز را در این دوران به رشته تحریر کشید. این شاعر بزرگ تا اندازه ای تحت تأثیر رمبو شاعر معروف فرانسوی بوده. از آثار مهم او می توان «تصویر یک زن»، «نوید جبرئیل به مریم عذرا»، «هنر شاعری»، «کفش اطلسی»، «لحظه کوتاه» و «معرفت مشرق زمین» را نام برد.

Dash Ashki
20-10-2006, 20:57
پروسپر مریمه یکی از نویسندگان فرانسه است که در بیست وهشتم سپتامبر سال 1803 در پاریس متولد گردید. پدرش ژان فرانسوا مریمه معلم مدرسه هنرهای زیبا بود و مادرش نیز در هنر نقاشی دست داشت.

او ابتدا بر اثر تعلیمات پدر و مادرش به پیشرفت های زیادی نائل آمد و زبان های انگلیسی و اسپانیولی را به خوبی فرا گرفت، پروسپر پس از اتمام مدرسه حقوق به اسپانیا سفر کرد. مشاهده آثار تاریخی و اخلاق و ظواهر مردم این کشور در روحیه وی تأثیری عمیق به جای گذاشت و به همین جهت در اغلب داستان های او قهرمان و شخصیت های اصلی از اهالی اسپانیا می باشند. پروسپر مدتی نیز در سالن های ادبی فرانسه، که گروهی از نویسندگان معروف آن زمان مانند سن بوو و مادام رکامیه در آن شرکت داشتند، رفت و آمد کرد و بعداً فعالیت های سیاسی خود را آغاز نمود، که نتیجه اش رسیدن به نمایندگی مجلس بود. او در سال 1870 در سن شصت وهفت سالگی در شهر گان بدرود حیات گفت. از آثار او می توان: دو اشتباه، «کولومبا»، «کولیس» و کارمن را نام برد.

Dash Ashki
20-10-2006, 20:58
ژاك پره‌ور، به سال 1900 ميلادي در شهر پاريس متولد شد. پدر شيك مستخدم حقير در اين شهر بود. اين شاعر كه در فرانسه در ميان جوانان شهرتي خاص دارد دوران جواني خود را در كافه‌ها و كلوپ‌هاي شبانه گذراند و در همين محل‌ها بود كه با آندره برتون پيشواي مكتب سوررئاليسم آشنايي يافت. بعد از مدتي ژاك وارد عالم سينما شد و پس از آشنايي با «مارسل كارته» چند فيلم بي‌نظير به عالم سينما هديه كرد. در اين دوران كتاب‌هايي به نام‌هاي «سخن‌ها» و «نمايش» از او انتشار يافت. امتياز شعر او در اين است كه به دلخواه انديشه‌هاي آشفته‌اش را در روي كاغذ به جلوه در مي‌آورد. به همين علت مورد علاقه مردم ساده و مخصوصاً جوانان فرانسوي است. وي را بايد در شمار شاعران سوررئاليست به شمار آورد.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:21
"پي ير کارله دوشاملن دوماريو" در سال 1763 به دنيا آمد. در "ريوم" به مدرسه رفت. اولين نمايشنامه تآتري اش را در شهر ليموژ نوشت و پس از آن عمر خود را وقف کار نمايشنامه نويسي و روزنامه نگاري و رمان نويسي کرد.

"زندگي ماريان" و "دهقان به دوران رسيده" دو اثر معروفش، در سال 1735 انتشار يافتند. نمايشنامه‌هاي او از نوآوري‌هاي بسيار برخوردارند، هم هوشمندانه‌اند و هم دلچسب و هم شوخ و مفرح و هم تجزيه و تحليل‌هاي روانشناسانه را در آن‌ها مي‌توان يافت.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:43
هاتري دامونتي قاضي جواني است كه در استراسبورگ به شغل قضاوت مشغول است. اين نويسنده جوان براي كودكان نمايشنامه هايي راديوئي مي نويسد؛ عاشق موتسارت است ووزش نمي كند. خودش مي گويد كار اشتباهي است وخودم اين را مي دانم اما تنبلي مرض غير قابل علاجي است .

Dash Ashki
21-10-2006, 16:44
کنس دوسگور، یکی از نویسندگان اهل فرانسه است. وی به سال 1799 در روسیه متولد و در سال 1874 درگذشت. که از او آثار بسیاری به جای مانده است. کتاب عفریته اثر مشهور دسگور می باشد. دیگر آثار این شخصیت، به شرح زیر می باشد.

خاطرات مسافر
دیو احمق
بدبختی های سفی
بچه های خوب
ژنرال دوراکین
دیو بدجنس
فرانسوا گوژپشت
شیطان کوچولو
گنجینه اسرارآمیز
کودک بینوا
پسر فداکار
کودک قهرمان
خواهر گوی بوری
ژان غرغرو و ژان خنده رو
عفریته
فلیسی
دخترکان نمونه
مرخصی
قصه های تازه پریان
خاطرات یک خر
تلخکامی های سوفی
دخترهای نمونه
تعطیلات
مهمانخانه آنژگاردین
بچه فراری.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:45
هانوی برناردن دوسن پیر، نویسنده رمانتیسم فرانسوی به سال 1737 متولد شد و در سال 1814 فوت کرد. از آثار او می توان به این چند کتاب اشاره کرد:

پل و ویرژین
مطالعات درباره طبیعت
کلبه هندی
جستار در طبیعت قهوه خانه سورات
تتبعات درباره طبیعت
مسافرت به ایل دو فرانس
سفر به ایل دو فرانس
مطالعه هایی در مورد عالم طبیعت
هماهنگی در عالم طبیعت
زندگی و آثار ژان ژاک روسو
خوشبختی چیست
عشق اندرز.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:45
انوره دوبالزاك نويسنده بزرگ فرانسه در ايران به خاطر رمانهايش كه بسياري از آنها به فارسي ترجمه شده، مشهور است. بالزاك در سال 1799 در شهر تور به دنيا آمد. پس از گذراندن تحصيلات در دارالوكاله مشغول به كار شد؛ چندي بعد آنرا رها كرد و به تجارت پرداخت، در اين كارنيز موفقيتي به دست نياورد، اما از اين راه در شناخت سفته‌بازان و رباخواران و سوداگران تجربه‌هاي سودمندي آموخت. سپس به ادبيات روي آورد و به نوشتن رمان پرداخت كه بيشتر آنها سوژه‌هاي تاريخي داشت اما هيچ‌كدام از اين رمانها پولي كه او بتواند زندگي خود را با آن بگذراند، فراهم نياورد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


در اين زمان بالزاك مقدار زيادي قرض داشت و براي رهايي از دست طلبكارها به نوشتن اثر بزرگ خود كمدي انساني پرداخت.

بالزاك نويسنده‌اي رئاليست بايد با ساخت تيپهايي از مردم، جامعه خود را وصف كند. و از ميان حوادث گوناگون آنچه را كه مي‌تواند عناصر داستان او باشد, انتخاب كند. بايد قهرماناني براي داستان خود برگزيند كه بتواند نمونه‌اي براي نظاير خود باشد. نويسنده بايد براي آفريدن تيپهاي اجتماعي حقايق را از نمونه‌هاي واقعي و زنده بگيرد و با ذوق هنري آنرا در هم آميزد و تيپ مطلوب بسازد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


بالزاك به اين ترتيب شالوده رمان‌نويسي جديد را در ادبيات اروپا ريخت كه تاثيرش را بر بسياري از نويسندگان بزرگ فرانسه از جمله: گوستاو فلوبر، آلفونس دوده، اميل زولا و موپاسان برجاي نهاد.

رفت و آمد در محافل، روزنامه نگاري، رمان نويسي و روابط عاشقانه، وقت اضافي براي او باقي نمي‌گذاشتند. در سال 1832 نامه نگاري با يک زن بيگانه به نام‌هانسکارا را آغاز کرد که يک بانوي ثروتمند لهستاني بود. بالزاک در سال 1850 پنج ماه قبل از مرگش با او ازدواج کرد.

بالزاك در 17 اوت 1850 درگذشت.
از مشهورترين آثار او مي‌توان :
بابا گوريو
زن سي ساله
زنبق دره
چرم ساغري
گبسك رباخوار
آرزوهاي بر باد رفته
اوژني گرانده را نام برد.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:47
پرزگالدوس (1920-1843) مثل بسياري از هم ميهنانش به پاريس چشم دوخته بود و سال‌ها در اين شهر اقامت داشت. در آغاز به آثار بالزاک علاقمند شده بود و به ناتوراليست‌ها هم بي اعتقاد نبود. بخش بزريگي از زندگي خود را وقف نوشتن تاريخ اسپانياي قرن نوزدهم، در بيست مجلد کرده و وقايع سياسي و اجتماعي کشور خود را نيز در چندين کتاب و رساله تنظيم کرد. گالدوس در اواخر عمر خود مبارزي پرشور بود و به صف جمهوري خواهان پيوسته بود.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:48
هانری دولاتوش، از شاعران و نویسندگان فرانسه می باشد. وی در سال 1785 متولد گردید. او اثری خلق کرد که جذاب و زیبا بود به نام خاطرات مادام مانسون. دوتوش در سال 1851 به سن 66 سالگی درگذشت.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:48
نيکلا ادم رتيف، معروف به رتيف دولابرتن، دهقان زاده بود. در سال 1734 در روستايي به نام "ساسي" نزديک "اوسر" به دنيا آمد و در سال 1806 درگذشت. رتيف مي‌خواست که از دنياي دهقاني بگريزد و فن چاپ را در اوسر ياد گرفت و به پاريس رفت و چندين سال در چاپخانه‌ها کار کرد و آثار خود و ديگران را به چاپ مي‌رساند. از همين راه وارد دنياي ادبيات شد.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:49
آلفونس دو لامارتین در روز 21 اکتبر 1790 میلادی در شهر ماکسون متولد شد. سال های کودکی او در دهکده میلی نزدیک ماکون گذشت و زیر دست مادری مهربان، حساس و کاردان تربیت شد. تحصیلاتش در کودکی تربیتی نداشت. در دوازده سالگی برای اینکه زبان لاتین بیاموزد او را به کشیشی سپردند، ولی چون در این زبان پیشرفتی نکرد او را به مدرسه شهر (میلی) فرستادند. در سال 1809 چون تحصیلاتش در آن مدرسه به پایان رسید و به میلی بازگشت و در آنجا به مطالعه کتب نویسندگان و شاعران بزرگی مانند دانته، پترارک، میلتون و شاتوبریان و مخصوصاً اشعار اوسیان سرگرم بود پس از آن در بیست ویک سالگی دل به سفر بست و با یکی از خویشاوندانش به ایتالیا سفر کرد و مدت دو سال در آن کشور در شهرهای فلورانس و روم و ناپل به سیاحت گذراند. در شهر ناپل با دختر زیبایی به نام گرازیلا آشنا شد، که قهرمان مجموعه اشعار وی به نام رازهای نهانی و قطعه تأثرانگیز «اولین تأسف» و اثر دیگری از او به نام «گرازیلا» می باشد.

در شصت سالگی تنگدست و مقروض شد، پس ناچار برای آنکه وجه معاشی تحصیل کند و زندگی خود را به نیکنامی و افتخار ادامه دهد به نویسندگی همت گماشت، ولی با آنکه در هجده سال باقی عمر خویش آثار فراوان از نظم و نثر منتشر ساخت بر فقر و تنگدستی غالب نیامد. سرانجام در سال 1867 پارلمان فرانسه برای او مستمری خاصی معین کرد. دو سال بعد در 27 فوریه سال 1869 در هفتادونه سالگی درگذشت.

مهمترین آثار منظوم و منثور وی اینهاست:

مرگ سقراط
تفکرات جدید
نغمات شاعرانه و مذهبی
سفر مشرق
ژوسلن
سه ماه زمامداری
سنگتراش سن پوان
سفر تازه به مشرق
رازهای نو
مشاور ملت
ژنه وی یو
دریاچه.

Dash Ashki
21-10-2006, 16:49
آلفرد دوموسه در سال 1810 میلادی در شهر پاریس متولد شد. در آغاز جوانی ابتدا به تحصیل علوم طب و حقوق و فن نقاشی پرداخت، لکن طبع شاعر با هیچ یک از آنها سازگار نیفتاد و سرانجام شاعری پیشه کرد. در هجده سالگی به انجمن ادبی پیروان سبک رمانتیسم که ویکتور هوگو، آلفرد دو وین یی، سنت بوو و چند تن دیگر از شاعران و نویسندگان جوان رمانتیک عضو آن بودند داخل شد، ولی بعداً انجمن ایشان را ترک گفت. نخستین اثر منظوم او با عنوان حکایات اسپانی و ایتالیا در 1830 انتشار یافت. در همان سال نیز منظومه های افکار نهایی رافائل و آمال بیهوده و نمایشنامه شب ونیزی را نوشت. دو سال بعد منظومه نمایش در یک صندلی راحت را منتشر ساخت.
در سال 1833 منظومه رولا را انتشار داد و در اواخر آن سال به مادام ژرژساند نویسنده نامی فرانسه دل بست و با او به ایتالیا سفر کرد ولی عشق آن دو دیری نپایید و به ناکامی و اندوه و رنج پیوست.

از آثار مهم منظوم آلفرد دوموسه در سال های 1835 تا 1841 منظومه های نامه ای به لامارتین و امید به خداوند و مخصوصاً قطعات شب ها و منظومه یادگار را باید نام برد. از نمایشنامه های دیگر او نیز فانتازیو، عشق را به شوخی نباید گرفت، شمعدان و برای هیچ چیز نباید قسم خورد معروف است. مهمترین آثار منظوم «موسه» قطعات شبهاست، که در لطف و تأثیر و دل انگیزی با بهترین اشعار لامارتین برابر است. موسه در دوم ماه مه سال 1875 در چهل وهفت سالگی درگذشت. آرامگاه او در گورستان پرلاشز در پاریس می باشد. سایر آثار او بدین قرارند: داستان یک مرغ سفید، اعترافات، هوس های ماریان، جام و لب ها و شب ماه و مه.

شرح مكمل:


لوئی شارل آلفرد دوموسه، بعد از لامارتین مشهورترین شاعر قرن 19 فرانسه است. او در سال 1810 متولد شد و در سال 1857 در 47 سالگی درگذشت. اشعار ظریف و آثار ادبی دلپذیر او طرفداران بیشماری دارد.


فانتازیو، شب ها، رولا، کودک امروزی، اسپانیا و ایتالیا، هوس های ماریان، آندره آول سارتو، شمعدان، عشق را نباید شوخی گرفت، نامونا، با عشق شوخی نمی کنند، لورنتاچو، قصه های اسپانیا و ایتالیا، اعتراف یک کودک هرن، خاطرات، مجموعه اشعار، مرد خای، نوول ها، بلوط های آتشین، شب های ونیزی، پیاله و لب، رؤیای دوشیزه جوان، آندره آسارتو، حماقت های ماریان، در عشق لغزش نیست، باربرین، شما نمی توانید از همه چیز مطمئن باشید، دمدمی مزاج، شب ها، یک در باید باز یا بسته باشد، کت سبز، لوئیسون، شما نمی توانید درباره همه چیز فکر کنید، کارموزین، کمدی تاین، الاغ و نهر آب، شب ماه مه، شب دسامبر، شب ماه اوت، شب اکتبر، خاطره، شب ونیز، اعتراف یک کودک قرن، آنچه دختران جوان خواب می بینند، در هم باید باز باشد و هم بسه، آدم با عشق شوخی نمی کند، لورنتزاچو، اعتراف، یادگار، شب ماه مه، شب وینزی، جام و لب ها، فانتازیو، یک مرغ سفید، آمال بیهوده، یک صندلی راحت، افکار نهایی رافائل، نامه ای به لامارتین، حکایت اسپانیا و ایتالیا و برای هیچ چیز نباید قسم خورد.

Dash Ashki
23-10-2006, 21:05
آرتسیباسو مارسل، از ادبا و نویسندگان شهیر فرانسه است. تولد او در سال 1889 میلادی می باشد.

برخی از آثار مارسل که به فارسی ترجمه شده است، به شرح زیر می باشد:

ارواح معدب
زنده ها
عفو.

Dash Ashki
23-10-2006, 21:06
آنتون آرتو شاعر و نویسنده فرانسوی از پدری فرانسوی و مادری یونانی در سال 1896 در شهر مارسی متولد شد و به سال 1948 درگذشت.

برخی از آثار وی عبارتند از:

تخته نرد آسمان
مرکز دوایر
عصب سنج
مکاتبات با زاک ریویر
خانواده سنسی
تئاتر و نسخه بدلش
نامه های رودز
وان گوگ یا کشته جامعه.

Dash Ashki
23-10-2006, 21:07
مادام مادلن دولافایت، از نویسندگان سرشناس فرانسوی می باشد وی در سال 1634 در پاریس متولد گردید و در سال 1693 درگذشت.
برخی از آثار وی عبارتند از:

شاهدخت کلو
شاهزاده خانم مونپانسیه
زیده
سرگذشت هانریت انگستان
کنتس دوتاند
مکاتبات.

Dash Ashki
23-10-2006, 21:08
پیر دو کورسل رمان نویس و نمایشنامه نویس فرانسوی به سل 1856 متولد و در سال 1926 درگذشت.

برخی از آثار وی عبارتند از:

ژیگولت
دو کودک
فانفان
کوسه های پاریس
زن نوشنده اشک ها
تک خال گشنیز
گردنبند ملکه
خال
پسر دیگر
پس از بخشایش.

Dash Ashki
23-10-2006, 21:08
گوستاو لوبون، از فیلسوفان و جامعه شناسان بزرگ فرانسه می باشد که کتاب نخستین تمدن ها به قلم این شخصیت بزرگ نوشته شده است.

Dash Ashki
23-10-2006, 21:08
نام گي دو مو پاسان مرادف داستان نويسي است . او در 1850 در نرماندي فرانسه چشم به جهان گشود. در شش سالگي پدر و مادرش ا زهم جدا شدنداما او جانب مادر را گرفت و در كنارش ماند . در سيزده سالگي به يكي از مدارس كاتوليكها رفت و چيزي نگذشت كه اخراج شد . سپس به مدرسه ديگري رفت و در آنجا به خاطر سرودن شعرجايزه اي دريافت داشت . آغاز جنگ فرانسه و پروس در 1870 وقفه اي در زندگي ادبي او ايجاد كرد . پس از جنگ به پاريس رفت تا شغلي دولتي بيابد و در وقتهاي فراغت به كار سرودن شعربپردازد، در پاريس بود كه زير نظر گوستاوفولبر ،‌استاد نثر فرانسه .‌به تمرين نوشتن مشغول شد .چيزي نگذشت كه ميان اين دو رابطه اي عاطفي به وجود آمد . فلوبر كه دريافته بودموپاسان استعدادهاي نهفته اي دارد او را به نوشتن نثر علاقه مند كرد . سالها صبورانه به آموختن هنر نوشتن بدو پرداخت. موپاسان از استاد بسياري چيزها آموخت كه «هنر ديدن »نخستين درس بود . فلور به او مي گفت :«هنر ديدن با صبري طولاني به دست مي آيد . در هر چيز ، جزئي كشف ناشده و ناديده وجود دارد . ما چشمان خود را عادت داده ايم تا تنها چيزهايي ببينيم كه ديگران پيش از ما ديده اند . حتي در كوچكترين اشياچيزي ناشناخته وجود دارد .بايد آن را يافت .»بدين ترتيب ،‌موپاسان دريافت كه در هر فرد يا شي چيزي نهفته است كه آن فرد يا شي را از افراد يا اشياي ديگر متمايز مي كند . موپاسان در جايي ديگر از قول فلوبر گفته است :«براي بيان هر چه مي خواهيد بگوييد تنها يك واژه ، براي به حركت در آوردن آن ، يك واژه و براي توصيف آن ، يك واژه وجود دارد . بايد آن واژه ،‌آن فعل ،‌آن صفت را يافت . به تخمين و تقريب نبايد بسنده كرد ، به تزويرنبايد توسل جست، ‌حتي تزويرهوشمندانه براي از ميان برداشتن دشواري نبايد از تردستيهاي لفظي سود جست .» سال به سال موپاسان تلاش مي كرد تانكته هاي استاد را به كار گيرد . هرهفته سياه مشقهاي خود را براي او مي فرستاد و خود يكشنبه هفته بعد براي ناهار و شنيدن انتقادهاي او به خانه اش مي رفت . موپاسان مي گويد :«من شعرسرودم ،‌داستان كوتاه ،داستان بلند .‌حتي نمايشنامه نفرت انگيز نوشتم ،‌اما هيچ كدام از آنها بر جانماند .»

موپاسان در اواخر دهه هفتاد قرن نوزدهم با چهار نويسنده ديگركه آثار اميل زولا ،‌بحث انگيز رمان نويس آن دهه ، را تحسين مي كردندديدار كرد و مدتي در زمده «ياران مدان »كه خود را ناتوراليست مي خواندند،‌در آمد( مدان روستايي نزديك پاريس بود كه زولاو ياران او در خانه اي در آن گرد مي آمدند ). هنگامي كه گروه تصميم گرفت جنگي با عنوان غروبهاي مدان با درونمايه جنگ فرانسه و پروس منتشر كند ،‌ موپاسان نيز،در آن جمع ،داستاني درباره يك روسپي خواند . آنان كه چيزي در باره رابطه فولبر و موپاسان نمي دانستند از استعداد خارق العاده موپاسان شگفت زده شدند . زولا تصويق كرد كه داستان موپاسان را بهترين داستان مجموعه شناختند . به دنبال اين موفقيت بودكه موپاسان شغل كارمندي را رها كرد ، آرام آرام از زولا و ياران مدان جدا شد و نيرو و استعداد خود را صرفا در خدمت نوشتن به كار گرفت نويسنده اي حرفه اي شد و در مدت يازده سال دهها مقاله ،‌نزديك به سيصد داستان كوتاه و شش رماننوشت و در عين حال زندگي اجتماعي ناآرامي داشت .

برخي منتقدان گفته اند كه موپاسان صرفاً ناظري است كه تنها در ترسيم سطح زندگي مهارت دارد و در ديدن واقعيتهاي نهفته ناتوان است . اما ضرباهنگ سريع داستانهايش معمولاً به پاياني گيرا مي انجامندكه تصويري طعنه آميز از تجربه زندگي آدمي به دست مي دهد.

داستان كوتاه ،حتي امروزه ،درفرانسه چندان پايگاهي ندارد ،‌احتمالاً به همين سبب بوده است كه موپاسان به همه تواناييش در ارائه داستانهاي كوتاه ،‌احساس مي كرد بايد درزمينه رمان نيز دست به تلاش بزندو آثارش چون يك زندگي (1883) ،بل ـ امي (1885) ،‌پير و ژان (1888) وقلب انسان (1890) ارائه دهد كه ،هر چند بي ترديد از امتيازاتي برخورداند.اما استعداد او را به بيراهه كشاندند . اكنون با آنكه بيش را يك قرن از درگذشت موپاسان مي گذرد هم داستانها و هم نظريه هايش درباره داستان نويسي با اهميت شمرده مي شود ‌؛با اين همه ، سهولت ظاهري نوشتن وعدم پيچيدگي در شگرد داستانهاي كوتاه اوواكنشي رواشنفكرانه را ـ به ويژه در فرانسه ـ برانگيخته و ارزش او را تاحد صنعتگري عاري از روح تنزل داده است . اما گي دو موپاسان همواره يكي از معقولترين ،‌مهيج ترين و خوش قلب ترين داستان گويان همه زمانها باقي خواهد ماند .

از آثار وي مي توان به :

يك زندگي
بل امي
استوار همچون مرگ
توپلي
مادمازل في في
مادر وحشي ؛ اشاره كرد .

N.P.L
25-10-2006, 02:21
بلز پاسکال (Blaise Pascal)

در سال 163 در شهر کلر مون فران بد نیا آمد. تعلیمات علمی و مذهبی را با هم د ریافت کرد فعا یتهایی در زمینه علوم تجربی د اشت از جمله تحقیقاتی را بر روی فشار اتمسفری انجام داد. وی اولین سازنده ماشین حساب میباشد. .در سال1646 در پی شکستن پای پدرش و مراقبتهای دو پرستار ژانسنیست (janseniste) تحت تاثیر اعتقادات آنها قرار گرفت و جذب عرفان شد و مقیم معبد پورت رویال گردید.او در سن 39 سالگی در گذشت.

آثار پاسکال:

-مقاله ای در باره سنگهای کانی(Essai sur les coniques)
-افکار(Les Pensees)
-نامه هایی به یک شهرستانی( Les Lettres a un provincial)

Dash Ashki
26-10-2006, 05:28
ژان دولافونتن شاعر و افسانه نویس بزرگ فرانسوی در هشتم ژوئن 1621 در شاتونیزی دیده به دنیا گشود. پدرش شغل سرپرستی جنگل های اطراف زادگاهش را به عهده داشت. تحصیلات خود را در کالج رمس به اتمام رسانید و در 26 سالگی با یک دختر 16 ساله ازدواج کرد. رشته این ازدواج 11 سال بعد گسیخت ولی طلاق هرگز اتفاق نیافتاد. او از سی سالگی به نوشتن پرداخت افسانه های او آنقدر شهرت دارد که شاید اثر کمتر شاعر و نویسنده ای آنقدر سرشناس باشد. افسانه های لافونتن تراوشی از افکار مردم مشرق به ویژه کتاب کلیله و دمنه است و مخصوصاً در بسیاری از داستان های خود از بوکاچیو نویسنده ایتالیایی متأثر شده است. لافونتن به سال 1695 درگذشت. از میان آثار او می توان: رؤیای مغول، منظومه گنه گنه و افسانه ها را نام برد.

Dash Ashki
26-10-2006, 05:30
موریس لبلان، رمان نویس فرانسوی در سال 1864 متولد شد. وی نویسندگی را از 1892 با نشر قصه و پاورقی در روزنامه های آغاز کرد. پس از آن رمان های آرمل و کلود را در 1897 و لب های به هم پیوسته را در 1899 انتشار داد. رمان هایی در تحلیل روانی آرسن لوپن را منتشر کرد و به وسیله این رمان قهرمانی را آفرید که بی آنکه جنبه اساطیری به قدرتی مافوق بشری داشته باشد، محبوبیت عظیم و جهانی به دست آورد.

وی به سال 1941 در سن 77 سالگی درگذشت.

برخی از آثارش عبارتند از:

مجادله آرسن لوپن با شرلوک هلمز
آرسن لوپن عیار جوانمرد
در دل های آرسن لوپن
سر تنگ بلور
هشت ضربه ساعت
دختر خانم سبز چشم
آرسن لوپن در نقش کارآگاه
آرسن لوپن و خانه مرموز
آرسن لوپن و دختر ژوزف بالسمو
احتراق بمب
توده طلا
چشمان سبز و آبی یا معاشقه آرسن لوپن
دزد ظریف
دندان ببر
رقاص جوان
زنگ های ساعت
سنگ معجزه
عملیات خارق العاده آرسن لوپن
قصر مرموز
کشتی انرژیک یا میلیاردر راهزن
گردنبند
هشتصد و سیزده.

Dash Ashki
26-10-2006, 05:30
آنتوان سن اگزوپري Antoin Saint Exupere، سومين فرزند كنت ژان دوسن اگزوپري بازرس بيمه‌هاي اجتماعي شهر پاريس در روز 29 ژوئن سال 1900 در شهر ---- پا به عرصه حيات نهاد. وقتي آنتوان چهارساله شد، پدرش بدرود حيات گفت و خانواده را بي‌سرپرست گذاشت و از آن به بعد نگاهداري و تربيت او و خواهرانش به عهده مادرش افتاد. در سال 1909 آنتوان به مدرسه شبانه‌روزي ژزوئيت‌ها به نام «نوتردام دوسنت كروا» قدم گذاشت و 5 سال بعد آنجا را ترك گفت. وي در سال 1912 به تنهايي به ترجمه كتاب «ژول سزار» از زبان لاتين اقدام كرد تا بفهمد ابزار جنگي رومي‌ها در آن زمان چگونه ساخته مي‌شده. وي غالباً از مدرسه مي‌‌گريخت و به فرودگاه مي‌رفت تا طرز نشستن هواپيماها را ببيند. پس از اينكه آنتوان تحصيلات ابتدايي خود را به پايان رسانيد وارد دبيرستان سن لوئي شد. در روز دوم آوريل 1921 خدمت نظام آنتوان آغاز شد و او به هنگ هوانوردان استراسبورگ انتقال يافت و در اكتبر 1922 به اخذ درجه نائل شد و در پايان خدمت براي آزمايش‌هاي نهايي او را وادار به پرواز كردند، ولي تصادفاً در اين پرواز جمجمه‌اش آسيب ديد. در 1926 نوولي با عنوان «خلبان» ا زاو چاپ شد كه در محافل ادبي پاريس سر و صدا راه انداخت و در بهار همان سال آنتوان در يكي از كمپاني‌هاي هواپيمايي استخدام شد و بي‌درنگ منزل خواهر خود را ترك كرده به تولوز رفت.
در سال 1927 مأموريت خاص او كه بيشتر هدايت هواپيماهاي پستي بود وي را به نوشتن كتابي با نام كنايه‌دار «پيك جنوب» برانگيخت. در سال 1930 سن اگزوپري بر اثر مسافرت‌ها و حوادثي كه ديده بود به طرح رمان «پرواز شبانه» پرداخت. اين كتاب با استقبال زيادي مواجه گرديد و جايزه فمينا به آن تعلق گرفت. او آثار ديگري مثل خلبان جنگي و سرزمين آدم‌ها نوشت. در سال 1944 نويسنده كه غم دوري از وطن سخت ناراحتش كرده بود تصميم گرفت از هيتلري‌ها انتقام بگيرد. سفر ابدي او آغاز شد، در ميان راه روز 31 ژوئيه 1944 بنزين هواپيما تمام شد و ديگر پرواز ميسر نبود. در صد كيلومتري شمال «باستيا» هواپيماهاي آلماني به او حمله كردند و هواپيمايش آتش گرفت. از ميان آثار او مي‌توان: «شازده كوچولو»، «قلعه زنداني شن» و «مانون» را نام برد.

Dash Ashki
26-10-2006, 05:30
موریس دکبرا، از نویسندگان فرانسوی می باشد. وی به سال 1885 متولد و به سال 1973 درگذشت.

برخی از آثار وی عبارتند از:

اشرافیان بی پول
ماروا
آقایان تومی ها
نیمه شب
میدان پیگال
کارتیه لاتن
ماکائو یک جهنم قمار
تیرباران شده سپیده دم
معشوقه های من.

Dash Ashki
26-10-2006, 05:31
ژان آنوی، از رمان نویسان و نمایشنامه نویسان فرانسوی بود. وی به سال 1910 در 23 ژوئیه در شهر بردو متولد گردید. برخی از آثار وی عبارتند از:

زن روی بخاری
هرمین
مسافر بی توشه
وحشی ها
دندان قروچه ای
نمایشنامه سرخ
نمایشنامه سیاه
سرخ
سیاه
رقص دزدان
ژزابل
سیسیل یا مکتب پدران
والس گاوزبان
ارنیفل یا کوران هوا
بیتوس بیچاره
شام سرها
اورلوبرلویا
مرتجع عاشق
مولیر کوچک
نانوا زن نانوا و شاگرد نانوا
آنتوان عزیز
ماهی های قرمز
رئیس اپرا
آردل
گل مینا
سمور
لاماندارین
یک زندانی وجود داشت
زن وحشی
مجلس رقص دزدان
میعاد در سانلیس
لئوکادیا
اوریدیس
آنتیگون
رومئو و ژانت
مده
نمایشنامه های درخشان
کلوپ
دعوت به رقص
تمرین یا عشق مجازات دیده.

Dash Ashki
26-10-2006, 05:32
مادام آن لوئيز ژرمن نكر، معروف به مادام دو اشتال دختر «نكر» وزير نامي لوئي شانزدهم است. او كه اصلش سويسي بود. در سال 1766 در پاريس تولد يافت. مادرش به ادبيات اشتياق فراوان داشت و بدين‌واسطه با نويسندگان و اديبان عصر خويش معاشرت مي‌كرد. مادام اشتال نيز طبعاً در ايام جواني به مجمع نويسندگان راه يافت و سرانجام دل بر ادبيات نهاد. در سال 1786 با بارون اشتال هوشتاين سفير سوئد در دربار فرانسه ازدواج كرد. در سال‌هاي انقلاب زندگي وي با بيم و اضطراب فراوان گذشت زيرا خود او ازجمله سلطنت‌طلبان و خانه‌اش مركز هواخواهان شاه بود. حتي زماني درصدد برآمد كه ماري آنتوانت را از زندان برهاند و چون بدين مقصود نائل نشد به سويس ميهن اصلي خود گريخت. در سال 1795 بار ديگر به فرانسه بازگشت ولي چون با مخالفين ناپلئون آميزش داشت در سال 1803 او را از پاريس تبعيد كردند. مادام دواشتال از هواخواهان مكتب رمانتيسم بود. در زمان تبعيد سفري به انگلستان و اطريش و روسيه و سوئد كرد و در زمان سلطنت لوئي هيجدهم به فرانسه بازگشت و كتاب خود را موسوم به «دو سال تبعيد» منتشر ساخت. او در سال 1818 درگذشت. آخرين كتاب وي موسوم به «ملاحظاتي چند درباره انقلاب فرانسه» يكسال بعد از مرگ وي انتشار يافت.

N.P.L
27-10-2006, 02:07
پیر کورنی (Pierre Corneille)

درسال 1606 در شهر روان(Rouen) بدنیا آمد.طبق خواست پدرش رشته حقوق را انتخاب کرد ولی بدلیل علاقه ای که به تئاتر داشت وکالت را رها کرد وبه سن روی آورد.در سال1629 نخستین پییس خود را به نمایش در آورد کمدی یه نام ملیت( Melite ) . پس وقفه ای چند ساله در سال1637 با تراژ دی-کمدی پرجنجال لو سید(Le Cid ) دوباره به سن روی آورد و در سال 1651 با شکست پییس پرتاریت( Pertharite) تئاتر را رها کرد.
تنوع در آثار کورنی محسوس است به گونه ای که پیس های او از کمدی به تراژدی-کمدی ودر آخر به تراژدی می رسند. بشتر شهرت کورنی بدلیل پیسس هایی است که پای شعور و آگاهی افراد را به وسط می کشد یعنی آنچه که دوراهی کورنیی نامیده میشود:
قهرمان پیس برسر دو راهی برای انتخاب بین حیثیت و عشق قرار می گیرد و همواره این حیثیت و آبروی افراد است که انتخاب می شود چرا که احساس برتر نسبت به عشق است. در کل سیستم دراماتیک کورنی به سیستم کلاسیک نزدیک است و دو هدف در اثار نمایشی او وجود دارد: آموزش دادن ومورد خوشایند بودن.

آثارکورنی:
-ملیت(Melite)
-لوسید(Le Cid)
-سینا(Cinna)
-سورنا(Surena)
هوراس(Horace)
-پولیوکت(Polyeucte)
-رودوگون(Rodogune)
-آتیلا(Attila)
-دروغگو(Menteur)
-مرگ پومپه(La Morte de Pompee)
-مقام سلطنتی(La Place Royale )

N.P.L
27-10-2006, 02:13
مولیر(Moliere)


نویسنده و کمدین و کارگردان نمایشهای طنز قرن 17 فرانسه است. نام واقعی اش ژان باپتیست پوکلن میباشد. زندگی مولیر با فعالیتهای تئاتری اش عجین گشته چنانکه پس از انصراف از تحصیل در ر شته وکالت با خانواده بژارت آشنا شده و با همکاری آنها در شهر پاریس "L’ Illustre Theatre " را تاسیس می کند.
اولین اقدام او با شکست مواجه می شود در نتیجه تصمیم می گیرد یک گروه سیار تشکیل داده و در شهرستانهافعالیت کند.پس از سالها زندگی سیار سرانجام به پاریس باز می گردد. در سال1659 با اثر متکلفین خنده دار(Precieuses ridicules) افراط متکلفین را مسخره می کند و به این ترتیب کمدی اخلاقی را پایه گذاری می کند که قصد د ارد خطاهای معاصرانش را افشا کند و پییس مکتب زنان(L’ ecole des femmes) مولیر تاییدی است بر این جهت گیری.
مولیر فعالیتهایی در زمینه کمدی-باله داشت و آثاری را از خود بر جای گذاشته از جمله:
مریض خیالی(Le Malade Imaginaire) زنان دانشمند( Les Femmes Savantes) سیسیلن(Sicilien)
فعالیت دیگر مولیر در زمینه کمدی سیاسی بود و در انها مشکلات اجتماع را مطرح می کند:
تارتوف(Tartuffe) دون ژوان(Don juan) مردم گریز(Misanthrope)
با دستاویز قرار دادن دفاع از مذهب دشمنان مولیراو را مورد انتقاد قرار می دهند و نتیجه آن می شود که تارتوف و دون ژوان ممنوع می شود.
مولیر مایوس و بیمار و نا موفق در زندگی زناشویی پس از انتقاداتی که وارد می شود به موضوعات سطحی روی می آورد.مثل: حیله های اسکاپن(Les Fourries de Scapin)
مولیر در حین اجرای بار چهارم پییس مریض خیالی دچار حمله قلبی شده و فوت می کند. سایر آثار مولیر عبارتند از:
-خسیس(L’ Avare)
-ازدواج اجباری(Le Mariage Force)
-حسادت باربویه(Jalousie de Barbouille)
-پزشک پرنده(Medecin Volant)
-گیج(Etourdi)
-بغض عاشقانه( Depit Amoureux)

N.P.L
27-10-2006, 02:18
ژان راسین(Jean Racine)


یکی دیگر ازنمایشنامه نویسان قرن 17 فرانسه است. حدود 12 نمایشنامه نوشت: 11تراژدی و 1 کمدی. راسین با وقفه ای یازده ساله با استر (Esther) و آتالی(Athalie) که بدرخواست مادام دو منتونون بود دوباره به صحنه تئاتر باز گشت.
ویژگی بارز تئاتر راسین پرداختن به اجبار است اینکه نوع بشر در سرنوشتش دخالتی ندارد بلکه از ابتدا سرنوشتش مشخص است برعکس نمایشنامه های کورنی در مواجهه عشق و قدرت در نمایشنامه های راسین این قدرت است که به خدمت عشق در می آید.
آثار راسین:
- تبائید(Thebaide)
-الکساندر کبیر(Alexandre le grand)
-آندروماک(Andromaque)
بریتانیکوس(Britannicus)
-برنیس(Berenice)
-میتریدات(Mithridate)
-باژازه(Bajazet)

Dash Ashki
27-10-2006, 09:56
فرانسوا موریاک داستان نویس فرانسوی در سال 1885 متولد شد. پدرش مالک زمین های فراوان و شخص ثروتمندی بود. وی نویسندگی را از همان اوان جوانی آغاز کرد و از مدرسه بوردو و کالج کاندران ماریان فارغ التحصیل گردید. نخستین کارهای ادبی وی با کتاب «دست ها به حالت دعا» آغاز گشت و بعد از این چند داستان دیگر نوشت که چندان شهرتی نیافت اما در سال 1925 بود که به خاطر تحریر داستان معروف و بی نظیر «صحرای عشق» شهرت جهانی یافت. موریاک در سال 1926 به اخذ جایزه آکادمی فرانسه نائل گشت و در سال 1952 جایزه نوبل در ادبیات به وی تعلق گرفت. از میان آثار او می توان شعر نارنج، گمشده و کودکی در زنجیر، را نام برد.

Dash Ashki
27-10-2006, 10:12
N.p.l عزیز ممنون از زحمتی که میکشی... :)
سعی کن برای یکدست شدن تاپیک عنوان نویسنده ها رو در حالت پیشرفته در قسمت عنوان بنویسی تا حالت Bold به خودش بگیره...

موفق باشی :) ;)

Dash Ashki
28-10-2006, 06:32
شارل پير بودلر كه در سال 1821 متولد گرديده است بزرگترين شاعر آخر دوران رمانتيسم فرانسه است كه آن را عصر «امپراتوري دوم» مي‌نامند. بودلر از آن شعرايي است كه با گذشت زمان افتخار و شهرتي بيش از آنچه در دوران زندگي داشته‌اند به دست آورده‌اند. به‌طوري كه مي‌توان گفت وي به قرن بيستم بيشتر از قرن نوزدهم تعلق دارد. حيات كوتاه وي سراسر با رنج و تلخي و بدبيني آميخته بود. وي مانند ادگار آلن پو شاعر بزرگ آمريكايي، كه بودلر «داستان‌هاي عجيب» او را به فرانسه ترجمه كرد، از زندگي مبتذل و عادي فراري بود و چون مانند «پو» روحي عليل و بيمار داشت براي فرار از دست حقايق تلخ زندگي به دامان مخدرات پناه برد. يك اثر معلوف او «حشيش» است كه در آن از محاسن فراوان حشيش و ترياك صحبت مي‌كند و به كرات از ايران نيز نام مي‌برد. شاهكار بسيار معروف بودلر گل‌هاي اسهريمني يا گل‌هاي بدي اوست كه شهرت جهاني دارد. اين اثر مجموعه اشعاري است كه با لحن تلخ درباره زن و شراب و لذت و فلسفه سروده شده و از نظر آنچه كه «اخلاق» ناميده مي‌شود، آثاري خلاف اخلاق دارد و به همين عنوان بود كه در سال 1857 بودلر به مناسبت انتشار گل‌هاي اهريمني به محاكمه خوانده شد و انتشار اين كتاب به آن صورت كه بود ممنوع گرديد. ويكتور هوگو درباره او مي‌گويد «با شعر بودلر هيجان تازه‌اي در نظم فرانسه راه يافته است».

مجموعه‌هاي مهم شعر او عبارتند از: تابلوهاي پاريس، شراب، عصيان مرگ و سنگفرش‌ها، بودلر همه عمر عاشق رنج و نوميدي و مرگ بود و به همين دليل در 46 سالگي به سراغش آمد و تن رنجور او را، كه در آن، يكي از درخشان‌ترين نبوغ‌هاي ادبي جهان خانه داشت، با خود همراه برد.

Dash Ashki
29-10-2006, 04:23
ژان کوکتو نویسنده و نقاش معروف فرانسوی در سال 1891 پا به عرصه جهان نهاد. او نابغه معاصر سینما و تئاتر فرانسه، نویسنده و نقاش هنرمندی است که به تئاتر و سینمای فرانسه خدمات شایانی نموده است. درضمن وی یکی از بزرگترین کارگردانان تئاتر و سینمای فرانسه محسوب می گشت، نبوغ وی در تهیه فیلم های عمیق و نمایشنامه هایی بود که مسائل بغرنج زندگی را نمودار می سازند و همین ها باعث گردید که در بیست سال اخیر او را به عنوان یک نویسنده و نماینده عالیقدر هنر تئاتر و سینمای فرانسه به جهانیان بشناساند، ژان کوکتو عضو آکادمی فرانسه بود و از آثار وی می توان، رمئو و ژولیت: اورفه و آنتیگون، را که برای تئاتر و باله نوشته شده است نام برد.

Dash Ashki
29-10-2006, 04:26
در سال 1830 در نرماندي به دنيا آمد. در روئن به مدرسه رفت و سپس در پاريس به کار روزنامه نگاري مشغول شد. نخستين رمان او با عنوان "دلدادگان" در سال 1891 انتشار يافت که بسيار موفق بود. در بين سال‌هاي 1859 و 1869 يعني در ظرف ده سال در حدود هفتاد رمان نوشت و به دست چاپ سپرد. "بي خانمان" (1878) و رمان ديگر او "در خانواده" (1893) دو رمان از اين هفتاد رمان‌اند. هکتور مالو در سال 1907 درگذشت.

ادبيات کودکانه

هکتور مالو با رمان "بي خانمان" خود در کنار ژول ورن و کنتس دوسگور قرار مي‌گيرد و او نيز يکي از آفرينندگان دنياي ادبيات کودکانه است. کنتس دوسگور (1874-1799) نيز در اين ميان تخيلي بسيار وسيع و نيرومند دارد و با رمان‌هايش: دختر کوچولوهاي نمونه (1895)، خواهر گريبوي (1861) و بدبختي‌هاي سوفي (1864) تصوير ايده آليستي و جالبي از دوران امپراتوري دوم در فرانسه نقاشي مي‌کند و اين کتاب‌ها را براي سرگرمي‌و آموزش نوه‌هايش مي‌نويسد.

Dash Ashki
31-10-2006, 10:35
آلن رنه لوساژ از نویسندگان دراماتیک قرن هفدهم و هیجدهم فرانسه است که در سال 1668 متولد گردید. در کودکی یتیم شد و قیمش تمام دارایی او را خورد و او مجبور گشت که خود برای امرارمعاش کار کند. بدین جهت دست به ترجمه و تألیف آثار ادبی زد و نمایشنامه هایی نیز با اقتباس از آثار ادبی اسپانیا به وجود آورد.

لوساژ گرچه تمام عمر در پاریس می زیست، لیکن با هیچ یک از محافل ادبی دوستی و رفت و آمد نداشت. تنها راه رفع احتیاجاتش هنرش بود و همیشه از جاه طلبی برحذر بود. در بعضی آثارش به شدت از وضع اجتماعات آن روز که مبنای آنها بیشتر بر کلاه برداری و حقه بازی های مزورانه بوده است انتقاد می نماید. گرچه لوساژ موضوع بیشتر داستان های خویش را از رمان های اسپانیا و نویسندگان آنها اقتباس نموده است، ولی او با هنرمندی خویش آنها را به طرز جالبتر و زیباتری درآورد که هم اکنون از بهترین آثار ادبی فرانسه به شمار می روند. برای مثال کتاب «شیطان لنگ» 1707 را نام می بریم. این کتاب به وسیله نویسنده دیگری از اهالی اسپانیا به نام «دوگوارا» نوشته شده و لوساژ نیز خود اعتراف می کند که برای خلق این اثر از نویسنده اسپانیایی کمک گرفته و موضوع داستان را از او اقتباس نموده است ولی سبکی که لوساژ در این کتاب به کار برده مسلماً جالب تر و بهتر از روش نویسنده اسپانیایی است.

آلن رنه لوساژ، در سال 1741 چشم از جهان بربست.

مهمترین آثار لوساژ عبارتند از:

«ژیل بلاس»
«شیطان لنگ»
«فارغ التحصیل سالامانک»
«ماجراهای بوشن»
«کریسپن رقیب ارباب خویش است»
«استبانیل گوانزالس»
«گر زمان دالفراش»
«تورکاه».

Dash Ashki
31-10-2006, 10:45
آندره برتون شاعر، محقق و منتقد فرانسوي به سال 1896 متولد شد. در 17 سالگي با پل والري آشنا شد و از آن پس شروع به رفت و آمد در انجمن‌هاي ادبي كرد. در سال 1919 اولين مجموعه اشعارش را به نام كوه رحم انتشار داد و به دنبال آن اولين اثر سوررئاليستي‌اش به نام كوه رحم انتشار داد و به دنبال آن اولين اثر سوررئاليستي‌اش به نام «فضاهاي مغناطيسي» منتشر شد. در 1924 اولين مانيفست سوررئاليسم را تدوين كرد. او در جنبش دادائيسم شركت داشت و سعي نمود از نوآوري‌هاي اين مكتب تا سر حد امكان حمايت كند ولي اين كوشش‌ها بي‌نتيجه بود و گروه دادا سرانجام از هم پاشيد. در 1928 كتاب «ناجا» را منتشر نمود. مجله انقلاب سوررئاليسم ارگان افكار و آرمان‌هاي او در مورد مكتب سوررئاليسم بوده است. برتون از سال 1935 شروع به مسافرت به كشورهاي اروپايي و آمريكايي نمود. اين مسافرت تا سال 1946 به طول انجاميد و از آن پس دوباره در پاريس مقيم شد و به فعاليت‌هاي ادبي خود ادامه داد. وي در سال 1966 درگذشت. كتاب معروف برتون «ظروف مرتبطه» نام دارد كه از مهمترين نوشته‌هاي نظري اوست.

Dash Ashki
01-11-2006, 19:57
سن ژان پرس، که نام اصلیش «ماری رنه الکسی لژه» می باشد، در 31 مارس سال 1887 در گوادالوپ یکی از جزایر آنتیل در یک خانواده قدیمی از مردم بورگونی به دنیا آمد. دوران کودکی را در جزایر آنتیل به سر برد و در آغاز جوانی به فرانسه رفت و در دبیرستان مشغول تحصیل شد و در همان زمان با عده ای از جوانان خوش ذوق که بعدها از بزرگان ادب فرانسه شدند آشنایی یافت. در هفده سالگی برای اولین بار مجموعه شعر او چاپ شد.

پس از تحصیل وارد خدمت وزارت امورخارجه شد و درنتیجه مأموریت های خارج یافت و توانست، کره، ژاپن، چین و آسیای مرکزی را ببیند. پس از بازگشت به فرانسه از نزدیکترین همکاران وزیر امورخارجه شد و در تمام کنفرانس های بین المللی شرکت جست.

در سال 1940 وی به آمریکا رفت و دیگر به فرانسه بازنگشت. در سال 1959 «جایزه ملی ادبیات» به او تعلق گرفت و در سال 1960 نیز موفق به اخذ جایزه نوبل گردید، مجموعه های اشعاری که از او تاکنون منتشر شده عبارتند از: «مدایح»، «آناباس»، «تبعید»، «بادها»، «تلخ ها»، «وقایع» و «شعرهای دریایی».

Dash Ashki
01-11-2006, 19:58
فرانسوا رنه شاتوبريان، در سن مالو در سال 1768 متول شد. در دوران کودکي در سواحي برتاني پرسه مي‌زد و در فصر "کومبورگ" بيشتر در انزوا زندگي مي‌کرد. در دوران جواني در محافل اجتماعي پاريس رفت و آمد داشت. مدتي به آمريکاي شمالي رفت و چند سالي در آنجا ماندگار شد. سپس به اروپا آمد و در ارتش شاهزادگان به خدمت مشغول بود. به لندن تبعيد شد. چندي به رم رفت. با چاپ و انتشار تاليفاتش: رنه، آتالا و نوبع مسيحيت به شهرت رسيد.

به شرق سفر کرد. مدتي به سياست پرداخت. نماينده مجلس و سفير و وزير خارجه شد. در سال 1830 از سياست کناره گرفت. و کتاب "خاطرات پس از مرگ" او از سال 1848 تا 1850 بعد از مرگ او به چاپ رسيد.

شرح مكمل :

شاتو بریان در سال 1768 میلادی در سن مالو از شهرهای شمال غربی فرانسه به دنیا آمد. نام اصلی وی فرانسوا رنه بود، در سال 1786 با رتبه استواری به خدمت سربازی مشغول شد و چون آتش انقلاب در فرانسه زبانه کشید به آمریکا سفر کرد. نزدیک یک سال در کانادا و برخی دیگر از ممالک دنیای نو به سیاحت گذرانید و در سال 1792 به فرانسه بازگشت و به یاری شاهزادگان و مهاجرانی که بر ضد حکومت انقلابی در شهر گب لنتز گرد آمده بودند برخاست، ولی در آنجا مجروح شد و به انگلستان رفت. چندی بعد همین که بناپارت در فرانسه به مقام کنسولی رسید شاتوبریان بار دیگر به پاریس آمد و بدو پیوست و به مقامات دولتی رسید، اما دیری نگذشت که علتی سیاسی او را از بناپارت رنجیده خاطر و با مخالفان وی همداستان ساخت. پس راه سفر بیت المقدس پیش گرفت و کشورهای یونان، شام، مصر، تونس و اسپانیا را سیاحت کرد. در دوران بازگشت خاندان بوربن به سلطنت فرانسه شاتوبریان باز به میدان سیاست داخل شد و به مقامات سفارت و وزارت خارجه رسید. در سال 1830 پس از انقراض خاندان بوربن حیات سیاسی را ترک گفت و باقی عمر را به نویسندگی گذرانید و سرانجام در سال 1848 در پاریس درگذشت. از مهمترین آثار ادبی شاتوبریان که در ادبیات فرانسه تأثیر خاص داشته یکی داستان آتالا و دیگری حکایت رنه است، که هر دو مظهر احساسات شخصی اوست. دیگر کتاب های او عبارتند از، شهیدان و جلال مسیحیت، که از عقاید دینی وی حکایت می کند.

Dash Ashki
01-11-2006, 19:59
شارل ژوزف پل بورژه يكي از تواناترين نويسندگان و شاعران نيمه دوم قرن نوزده و آغاز قرن بيست در ادبيات فرانسه است كه به سال 1852 ديده به جهان گشود.

وي فرزن ديك دبير رياضيات بود كه به جاي عشق به اعداد، شيفته ادبيات بود و هنوز بيست سال نداشت كه مجموعه‌اي از اشعار او كه متضمن قطعات لطيف عاشقانه بود در پاريس انتشار يافت.

اين شاعر معروف كه سرانجام به سوي آكادمي فرانسه ره گشود و به افتخارات و نشان‌هاي فراوان نائل آم ديكي از بنيان‌گذاران مكتب ايده‌آليسم در شيوه‌هاي ادبي داستان‌نويسي است كه استاندال آن را آغاز نمود و پل بورژه نيز آن راد نبال كرد و رومن رولان به انتها رسانيد. اين نويسنده نامي فرانسه كوشيده است قضاوت عقل و منطق را ا زيك طرف و دل و احساس را از طرف ديگر نسبت به يك ماجراي بزرگ عشقي بسنجد و به صورت يك فيلسوف نكته‌بين و موشكاف آن را مطالعه كند. وي در سال 1935 به سن 83 سالگي درگذشت. بهترين اثر او داستان «مريد» مي‌باشد كه نمونه كاملي است از اين مكتب نوين ادبي.

Dash Ashki
03-11-2006, 04:57
بلز ساندرار نویسنده و شاعر فرانسوی سویس الاصل، در سال 1877 در شهر لاشودوفون به دنیا آمد و در سال 1961 در پاریس چشم از جهان فرو بست. سفرهای متعدد به نقاط مختلف دنیا کرد و به مشاغل گوناگون پرداخت. در جنگ بین الملل اول در یک لپیون خارجی به خدمت سربازی درآمد و یک بازویش را از دست داد.

آثار منثور او بیشتر حماسه ای است از شرح حال خود نویسنده و داستان ماجراجویان و زراندوزان عصبی جدید. از رمان های او می توان کتاب های:

«مراواژین»
«اعتراف دان یاک»
«زندگی خطرناک»
«مرد صاعقه زده»
«دست بریده»
«بورلینگر»
«فیلم های بی تصویر»
و «طلا» را نام برد.

Dash Ashki
03-11-2006, 04:58
مادام فرانس کولت نام مستعار سیدونی گابریل کلودین کولت S.G.C.Colette نویسنده نامدار فرانسوی است که به سال 1873 در «یورگیسنیون» پا به عرصه وجود نهاد. پدرش زمانی از سرداران ناپلئون بود که در اینجا به کار کشاورزی اشتغال داشت و کولت قبل از هر چیز با طبیعت و مظاهر آن آشنا شد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه زادگاهش به پایان رساند و سپس برای یافتن کاری رهسپار پاریس شد. در این شهر با یک روزنامه نگار پیمان زناشویی بست. اولین آثار او به کمک شوهرش در یکسری داستان به نام (کلودین) منتشر گشت. ولی چون شوهرش می خواست داستان هایی را که زنش می نویسد به نام خود او باشد این امر منجر به جدایی بین آن دو گردید. سال ها بعد خاطرات این دوره را فرانس در کتابی به نام «دنیای موزیک هال» منتشر ساخت. کتاب های بعدی او عبارت بودند از «ولگرد» و «انزوای بر احساسات». وی در سال 1949 ریاست آکادمی «گنکور» را به عهده گرفت و وی در آن زمان نخستین زنی بود که بدین مقام دست یافت. در هشتاد سالگی طی جشن بزرگی، نشان لژیون دونور را که تا آن زمان به زنی داده نشده بود گرفت و در سن 81 سالگی درگذشت.

در دوران زندگی خود 75 کتاب و تعداد زیادی مقاله و داستان کوتاه نگاشت که از روی برخی از آنها فیلم هایی نیز تهیه گردید.

Dash Ashki
03-11-2006, 04:58
اوزن يونسكو متولد(1913)

نويسنده ونمايشنامه نويس فرانسوي روماني الاصل يكي از قائدان درام پيشرو درفرانسه است.

يونسكو دنيائي كابوس گونه مي آفريند كه بر اثر نثري ستمگرانه نيرو مي گيرد وبرد وانگاره وتفكر اساسي هنر پيشرو تكيه مي زند. انزواي بنيادي آدمي ودرهم شكستن زبان.

آوازه خوان طاس (1985) صندلي ها (1952) درس (1985) ازآثار نمايشي اين نويسنده است.

سه قصه كوتاه ازكتاب او به نام حال در گذشته و گذشته درحال برگزيده شده است كه از نظر خوانندگان مي گذرد.

N.P.L
03-11-2006, 05:33
Dash Ashkiعزيز

مرسي از تاپيك باارزشتون پستهاي قبلي رو editكردم و براشون عنوان گذاشتم. ;)

N.P.L
03-11-2006, 05:35
مونتسکیو(Montesquieu)

زندگی مونتسکیو پر از تجربیات متنوع است.وی سال 1689 در خانواده ای اصالتا شهرستانی و از اشراف پارلمان بدنیا آمد. در رشته حقوق تحصیل کرد ومدتی صاحب منصب قضایی در بوردو(Bordeaux) شد و پس از آن عضو آکادمی همین شهر گردید.پس از موفقیت اولین اثرش به نام "نامه های ایرانی"(Les Lettres persanes) وارد آکادمی فرانسه شد. در تور اروپایی که داشت از کشورهای اتریش مجارستان ایتالیا آلمان هلند و انگلستان بازدید کرد. سال 1734 ملاحظات(Les Considerations) را نوشت که در مورد تاریخ رومی ها عظمت و انحطاط روم است. اثر عظیم منتسکیو که حاصل کل عمر اوست روح القوانین(L’ Esprit des lois) می باشد او نیمی از بینایی خود را در این راه از دست داد .هرچند آثار منتسکیو اختلافات ظاهری با هم دارند همگی یک بن مایه دارند او به دنبال بررسی طرز کار جوامع و سیستمهای سیاسی است. منتسکیو در سال 1755 در گذشت.

عقاید منتسکیو
سیاسی:او با رد حکومت های استبدادی و دموکراتیک خواهان حکومتی سلطنتی است که در آن بین شاه و مردم رابطی(اشراف)وجودداشته باشد بنظر او آزادی با جدایی سه قوه قضائیه مجریه ومقننه تضمین میشود.
اجتماعی:منتسکیو مخالف شکنجه بر دگی و کشتار توسط استعمارگران است.
مذهبی:منتسکیو یگانه پرست است.او معتقد به خدای واحد خارج از مذاهب پایه گذاری شده است. او به جاودانگی روح اعتقاد دارد.

N.P.L
03-11-2006, 05:37
ولتر(Voltaire)

فرانسوا-ماری آروئه سال 1694 در شهر پاریس بدنیا آمد در سن نه سالگی مادرش را از دست داد. او که خواهان درخشش نزد پرنس ها بوددر این راه دچار زیاده روی شدو بدنبال هجوی علیه نایب السلطنه مدت یازده ماه در باستیل زندانی شد.با تراژدی" اودیپ"(OEdipe) و حماسه "لا لیگ"(La Ligue) که بعدها” هنریادHenriade)” (نام میگیرد ولترجنگ و مذهب را افشا می کند. پس از مشاجره ای با شوالیه روهان برای باردیگر در باستیل زندانی می شود. یک ماه بعد به انگلستان می رود. دو سال و نیم در انگلستان می ماند کشوری که بیشترین تاثیر را بر روی او می گذارد د ر بازگشتش به فرانسه فعالیتهای شگفت انگیزی را از خود به نمایش میگذارد ظرف 22روز ترازدی" زئیر"(Zaire) را می نویسد. در همین دوران است که با امیلی شاتله(Emilie Chatelet) آشنا می شود. همراه همین فرد است که ولتر پس از انتشار" نامه های فیلسوفانه"(Les Lettres philosophiques) و ممنوعیتش به سیری (Cirey) پناه میبرد. در سیر ی "دوران لویی چهارده"(Siecle de Louis XIV) را مینویسد. دوباره توسط دربار پذیرفته میشود و مدتی مورخ لویی پانزده میشود ولی بزودی محبت او را از دست می د هد و مجبور می شود فرانسه را ترک کند. به دعوت فردريک دوم در برلین ساکن می شود.اما مورد غضب شاه قرار گرفته و برلین را ترک می کند و وارد ژنو می شود. به تهیه دایره المعارف کمک می کند. در سال 1758 قلمرو فرنی(Ferney) را میخردو در آنجا آرامش و امنیتی را که به دنبالش بود می یابد و پرشور تر از پیش علیه تعصب موضع گیری می کند. در سال 1778 به پاریس بر میگردد و ر همین سال در می گذرد.

عقاید ولتر
سیاسی: او نه موافق حکومت سلطنتی است و نه جمهوری بلکه خواستار رژیمی منطبق بر قانون اساسی است.
مذهبی: او مخالف مذاهب ساختگی و طرفدار مذهب طبیعی است یعنی اعتقاد ساده به خدای واحد خالق.
اخلاقی: بنظر ولتر خدا و طبیعت اصول زندگی اند .زندگی بدون خدا به هیچ دردی نمی خورد. ولتر می گوید:" اگرخدا وجود نداشته باشد باید آنرا اختراع کنیم." ولتر معتقد است جاودانگی ورابطه روح و جسم ماورائ درک انسان است.

رسالات ولتر
بدنبال زمین لرزه لیسبون ولتر مبدل به فرد ی بد بین شده و وار د بحث و مناظره با روسو بر سر مساله مشیت الهی میشود. رساله "اشعاری در باره فاجعه لیسبون" اشاره ای به همین زمین لرزه است.
"رساله ای در باره اخلاق و روحیه ملل" نام رساله دیگری است از ولتر که در آن نشان می دهد تاریخ بشری از جنایت جنگ ها و تعصب و ظلم ساخته شده است. او نقش مردان بزرگ را نشان می دهد.
"رساله ای در باره تعصب"در این اثر او از کل بشریت در برابر تعصب و شکنجه دفاع می کند و عقاید آزادی را گسترش می دهد.

سبک ولتر
ولتر به سبک کلاسیک تمایل داشت . او راسین را بعنوان مدل خود انتخاب کرده بود.قدرت سبک او در جملات کوتاه و مردف بکارگیری استعاره و ایجاز است بگونه ای که هیچ واژه ای اضافی نیست. بخاطر همین ویژگی است که او را نویسنده ای کلاسیک می دانیم.

سایر آثار ولتر
-نامه های انگلیسی یا نامه های فلسفی(Les Lettres philosophiques)
-فرهنگ فلسفی(Dictionnaire philosophique)
-میکرومگا(Micromegs)
-زدیگ(Zadig)
-ساده لوح(Candide)
-ایرن(Irene)
-مروپ(Merope)
-سمیرامیس(Semiramis)
-انژنو(Ingenu)
-یتیم چین(Orphlin de la Chine)

N.P.L
03-11-2006, 05:45
ژان ژاک روسو(Rousseau )

در 28 زوئن 1712 در ژنو بدنیا آمد. مادرش چند روز پس از تولدش فوت کرد. روسو ده سال اول زندگی را با پدرش گذراند. از همان اوان جوانی به خواندن رمان روی آورد. او نزد یک حکاک مشغول به کار شد. سختی زندگی او را وادار به فرار کرد.سال 1728 به فرانسه گریخت و با مادام دو وارن(Madame de Warens) آشنا شد.زن جوان او را پذ یرفت واورا به مذهب کاتولیک گرایش داد. سپس به سوئیس رفت و شغلهایی را تجربه کرد. سال 1731دوباره نزد مادام دو وارن بازگشت وپیش او ماند. روسو عاشق مادام دو وارن شده بود و او را مامان می نامید. سال 1740 در شهر لیون (Lyon) به تدریس خصوصی پرداخت سپس در سال 1742در پاریس ساکن شد و شروع به نوشتن کمدی و یک اپرا کرد. حدود یک سال منشی سفیر در ونیز بود . با زنی از طبقه پایین به نام ترز لوسور (Therese Levasseur) ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پنج فرزند بود.1750اثر بزرگش را نوشت "بحث درباره علوم و هنرها" که این اثر در جواب مسابقه آکادمی دیژون با موضوع تاثیر علوم و هنرها در تصفیه اخلاق بود که مقاله روسو برنده مسابقه شناخته شد. و این باعث شهرت او گردید. روسو در این اثر نشان داده بود که فرهنگ و لوکس فاسد کننده اند. سال بعد آکادمی دومین سوالش را مطرح کرد: اصول نابرابری در انسانها چیست؟ روسو با مقاله ای به نام" بحث درباره نابرابری" در این مسابقه شرکت کرد ولی این بار برنده نشد چرا که جامعه و موسساتش را نقد کرده بود.در مقاله ای دلامبر(D’ Alembert) مدیر دایره المعارف از نمایشهای تئاتری دفاع کرده بود روسو در نامه ای به او تحت عنوان "نامه ای به دلامبردرباره تماشاگران" ضمن توجیه موقعیت هموطنان ژنوی اش خاطر نشان کرد که تئاتر تماشاگران را فاسد می کند. بنظر روسو همه چیز در تئاتر بد و خطرناک است بخصوص آثار مولیر مکتب گناه و بد اخلاقی اند. این نامه نشان دهنده جدایی روسو با سایر فیلسوفها بویژه با نویسندگان دایره المعارف بود.سال 1756 روسو پاریس را ترک کرد و به مونت مورانسی (Montmorency)رفت و در منزل ارمیتژ(Ermitage) ساکن شد که متعلق به مادام د پینی بود. روسو عاشق خواهر شوهر مادام شد ولی این عشق یک جانبه بود. چندی بعد ارمیتژرا ترک کرد. این دوران دورانی است که او بزرگترین آثارش را نوشته :
قرارداد اجتماعی(Contrat social)
امیل(Emile)
الوئیز جدید(La Nouvelle Heloise)
بدنبال محکومیت امیل پاریس و خانواده اش را ترک کرد ابتدا به سوئیس رفت ولی توسط اهالی موتیه (Motiers) رانده شد. به جزیره سن پییر(Saint Pirre) پناه برد. و سال 1766 به دعوت دیوید هوم(David Hume) عازم انگلستان شد اما با این فرد نیز دچار اختلاف گردید ویک سال بعد به فرانسه بازگشت. روسو برای نشان دادن چهره واقعی خود شروع به نوشتن اثر اتو بیوگرافیک خود "اعترافات"(Les Confessions)شد . دو اثر اتوبیوگرافیک دیگرروسوعبارتند از:"روسوقاضی ژان ژاک "(Rousseau juge de Jean-Jacques) و" رویاهای گردشگر تنهایی"(Les Reveries du promeneur solitaire).روسو دوم ژوئیه 1778 بطور ناگهانی درگذشت.

سبک روسو
نوشتار روسو عاری از هرگونه صنعت ادبی است در واقع در آثار روسو با نوع خشنی و سختی مواجه هستیم ولی در عین حال لحنی هیجان انگیز دارد این امر بویژه در مناظره هایش با ولتر محسوس است که گاه با مزاح همراه می شود.

فلسفه روسو
روسو به برتری طبیعت بر اجتماع معتقد است و طبیعت را قویتر از آن می داند. روسو می گوید:" هر آنچه خوب است از طبیعت می آید و هر جه بدی است از اجتماع." روسو ایمان دارد که جامعه فاسد می کند بنابر این باید از جامعه اجتناب کنیم ولی چون ناگزیر از زندگی جمعی هستیم باید قانون اجتماعی بسیار نزدیک به طبیعت تهیه کنیم. بخاطر همین طبیعت پرستی روسو است که او را پدر بزرگ رومانتیسم می دانند.

Dash Ashki
03-11-2006, 05:46
آندره موروا Andere Mauraisنويسنده بزرگ فرانسوي در ايران بسيار مشهور است. وي اصلاً يهودي است و نام اصلي او Emile Herzog است. در سال 1885 متولد شد و اكنون تقريباً 70 سال دارد. در جنگ جهاني اول، از طرف ارتش فرانسه به سمت رابط و مترجم بين دسته‌هاي نيروي فرانسه و انگليس تعيين شد، بدين‌جهت با روحيات انگليس‌ها از نزديك آشنايي يافت، و اين آشنايي ايجاد علاقه‌اي كرد كه در طول سي‌ سال، آثار ادبي و تاريخي و تحقيقي متعددي درباره انگلستان بنويسد. بهترين اين آثار دو رمان «خاموشي‌هاي سرهنگ برميل» و «سخنگويي‌هاي سروان اوگريدي» و «تاريخ انگلستان» است در جنگ اخير موروا به آمريكا رفت و از آن پس آثار فوق‌العاده زيادي نوشته است كه شايد تعداد آنها به صد برسد. Climas، حلقه خانوادگي، نه فرشته و نه شيطان، دنياهاي خيالي، زندگي بايرون، زندگي شلي، زندگي ژرژسان، از آثار برجسته اوست. آخرين اثر مهم وي زندگي ويكتور هوگو است كه موروا چند سال اخير را به تأليف آن مشغول بوده است.

موروا در سال 1939 به عضويت آكادمي فرانسه انتخاب شد، و اكنوني يكي از شخصيت‌هاي درجه اول ادبيات اين كشور به شمار مي‌رود.

Dash Ashki
04-11-2006, 21:44
Bernanos - Georges

ژرژ برنانوس
ژرژ برنانوس نويسنده كاتوليك فرانسوي در روز 20 فوريه سال 1888 در پاريس پا به جهان نهاد. مؤسسات آموزشي مذهب مسيح بر طفوليت او نظارتي دقيق كردند، چنان كه ژرژ كوچك يك روحاني كوچولو شد و بعدها در مدرسه «ژزوئيت»ها عقايد مذهبي در روح او نفوذي زياد گذاشت. وقتي كه ژرژ بزرگتر شد تحت تأثير نظرات اسقف «اگرانژ» قرار گرفت، به نحويكه بين آنها مكاتبه برقرار شد و همين نامه‌هاي شورانگيز در نهاد نويسنده بزرگ آينده شعله ايمان مذهبي را برانگيخت. در همين ايام بود كه ژرژ برنانوس گواهينامه گرفت و چند سال بعد (1906) ليسانسيه ادبيات و حقوق شد. وي اولين كتاب خود را در مارس 1926 تحت عنوان كنايه‌آميز «زير آفتاب اهريمني» انتشار داد.

او با انتشار اين كتاب شهرت فراواني كسب كرد و از آن پس از روزنامه‌نگاري دست برداشت و سال بعد «نيرنگ» را انتشار داد. او رمان «جنايت» را در سال 1935 منتشر كرد. مدتي به آمريكاي جنوبي سفر كرد و در برزيل اقامت كرد و تا سال 1945 به فرانسه بازنگشت و چون در اين سال به وطنش مراجعت كرد، فرانسه مقدمش را تهنيت گفت. او در آخرين روزهاي زندگي مانند داستايوسكي با شور و التهابي خاص چيز مي‌نوشت. در روز 5 ژوئيه سال 1948 برنانوس ديده از جهان فرو بست.

Dash Ashki
06-11-2006, 10:36
Farrere - Claude


از برجسته‌ترين نويسندگان معاصر فرانسوي است. وي در سال 1876 در شهر ---- متولد شده و اكنون نزديك به هشتاد سال دارد. در حيات ادبي خود بيش از هركس با پير لوتي Pierrs Loti دوست بود، از اول نيز اين دو طرز فكر مشتركي درباره ملل و حوادث اجتماعي داشتند كه علاقه به مشرق زمين و مخالفت با انگليس‌ها را بايد از اصول آن شمرد. كلود فارر مانند پير لوتي وارد خدمت نيروي دريايي شد و سال‌هاي دراز در مأموريت‌هاي مختلف دريايي به اطراف جهان سفر كرد، و از اين سفرها خاطرات مهمي به ارمغان آورد كه زمينه كتاب‌ها و رمان‌هاي عالي او شده است.

در سال 1935 كلود فارر به عضويت آكادمي فرانسه انتخاب شد، علاوه بر آن وي رئيس «انجمن دوستداران پير لوتي» است كه وظيفه نشر آثار لوتي و معرفي نويسنده معروف «به سوي اصفهان» را در جهان به عهده دارد.

آثار كلود فارر غالباً حاوي انتقادهاي شديدي به جامعه اروپايي و به خصوص مظالم اروپاييان نسبت به ملل شرق است و تقريباً در همه جاي اين آثار به صراحت يا به ابهام، نسبت به انگلستان و سياست شرقي آن با مخالفت سخن رفته است.

مهمترين آثار او عبارتند از جنگ «La bataille»، محكومين به مرگ «Condamnsea mort»، متمدنين «Les civilizes». نوول «راز جزيره» از كتاب «داستان‌هاي دور و نزديك» او نقل شده است.

Dash Ashki
06-11-2006, 10:59
Beaumarchais - P.C


پير كارون بومارشه P.C.Beaumarchais نويسنده فرانسوي قرن هجدهم در سال 1732 در كوچه سن دنيس پاريس متولد گرديد.

در جواني يك دكان ساعت‌سازي در همين كوچه باز كرد و به تدريج كه كارش گرفت و وضعش بهتر شد براي خانواده‌هاي درباري و شاه ساعت‌هاي خوبي ساخت و مورد توجه واقع گشت. مدتي نيز معلم چنگ دختران شاه گرديد و بدينوسيله به دربار راه يافت و ترقي زيادي كرد به‌طوري كه به زودي توانست مقام منشيگري و سپس معاونت ميرشكاري شخص شاه را به دست آورد و بدين‌ترتيب جزو اشراف گرديد. پس از چندي به علت نوشتن مقاله‌اي راجع به مقامات قضايي و رسوا كردن آنها دستگير و محكوم گرديد. ولي به زودي به وسيله نوشتن رسالاتي بر عليه دستگاه‌هاي دادگستري كشور، بدان‌ها لطمه‌هاي زيادي زد.

بومارشه پس از آن از طرف دولت فرانسه مقداري اسلحه براي شورشيان آمريكا برد. بعد از انقلاب كبير فرانسه دستگير و زنداني شد. ليكن چندي بعد آزاد شده و مأموريتي بدو محول گرديد و او براي انجام مأموريت به هلند رفت. سه سال بعد به فرانسه بازگشت و به پاريس آمد. ولي چندي نگذشت كه در سال 1799 در همين شهر بدرود حيات گفت.

از بومارشه آثار متعدد فراواني به جا نمانده، چه كه او در طول زندگي بيشتر وقت خويش را صرف كارهاي دولتي نمود. ولي دو اثر مشهور او «ريش‌تراش سويل» و «عروسي فيگارو» امروزه از شاهكارهاي ادبي فرانسه محسوب مي‌گردند.

Dash Ashki
06-11-2006, 11:00
Lamue - Pier

پیر لامو، از نویسندگان و داستان نویسان فرانسوی می باشد که در شهر پاریس متولد گردید. گرچه لامو آثار زیادی ندارد ولی داستان هایش جذاب و خواندنی می باشد.

یکی از کتاب های او به نام مولن روژ می باشد.

Dash Ashki
06-11-2006, 11:01
De Noailles - Contsse


کنتس دونوای که نام اصلی وی «پرنس آناماتیا برانکودان» می باشد. به سال 1876 چشم به جهان گشود. بی شک او عاشق پیشه ترین شاعره فرانسه و یکی از خونگرم ترین شاعره های دنیاست.

وی یکی از بزرگترین عاشقان سعدی است. حافظ و سعدی دوستان تنهایی و خلوت وی بوده اند و وی به طوری مفتون این دو شاعر پارسی گردیده بود که یک بار شاعره زیبای فرانسه نوشت «کاش در روزگار سعدی و حافظ بودم و از ایشان گدایی عشق می کردم». دو نوای مقدمه ای بر ترجمه «فرانتن توسن» که «گلستان سعدی» را ترجمه کرده است نوشته که از زیباترین آثار ادبیات معاصر فرانسه است. در نظر این شاعره زیبا زندگی فرصت کوتاهی است که باید حداعلای استفاده را از آن نمود.

از لحاظ ادبی شعر کنتس را با ظرافت لامارتین و دوموسه نمی توان مقایسه کرد، معهذا بسیاری از اشعار وی بسیار عالی است. دیوان های او موسومند به: سایه ایام، زندگان و مردگان، خیرگی ها، افتخار رنج، شعر عشق، قلب ناشمردنی، دل در همه جا، نیروهای جاودانی و اشعار کودکی. این شاعره زیبا به سال 1938 چشم از جهان فرو بست.

N.P.L
07-11-2006, 04:52
دیدرو(Diderot)

در بین نویسندگان قرن18 زندگی دیدرو شاید بهترین انعکاس دهنده حوادث روشنفکری آن دوران باشد. دنیس دیدرو(Denis Diderot) در 15 اکتبر 1713 در لانگر (Langres) بدنیا آمد.تحصیلات مقدماتی را با موفقیت پشت سر گذاشت و سال 1728 برای ادامه تحصیل به پاریس رفت و موفق به دریافت دیپلم از دانشگاه پاریس شد.اوکه در محافل ادبی شرکت می کرد و با فیلسوفها-از جمله روسو- ارتباط برقرار می نمود با افکار فلسفی آشنا گردید. به یاد گیری زبان انگلیسی ر وی آورد و با ریاضیات آشنا شد. در سال 1743 علی رغم مخالفت پدرش با آنتوانت شامپیون(Antoinette Champion) ازدواج کرد و صاحب دختری به نام آنژلیک(Anjelique) شد.
از سال 1747 دیدرو به همراه دلامبر(d’Alembert) مشغول نوشتن دایره المعارف شد.امری که به گفته خودش 25 سال از عمرش را فدا کرد..سال 1749رساله ای به نام "نامه ای در باره نابینایان"(Lettre sur les av eugles a l’ usage de ceux qui voient) نوشت و در آن با شهامت سخنان ملحدانه ای را بیان کرد و در نتیجه چندین ماه در وینسن(vincennes) زندانی شد. سال 1773 به سن پطرزبورگ(Saint-Petersbourg) رفت و چند ماهی نزد همسر تزار ماند.
با اختراع درام بورژوا دیدرو نوآوری و تحولی را در عرصه تئاتر بوجود آورد: دو درام"پسر نامشروع"(Le Fils naturel) و "پدر خانواده"(Le Pere de famille) از این نوعند .در زمینه رمان دیدرو با خلق آثاررومانی اش مواردی چون آزادی تقوا و اخلاق را به زیر سوال برد.رمانهایی چون:"مومنه"(La Religieuse) و" ژاک جبر گرا"(Jacques le fataliste) و "برادرزاده رمو"(Neveu de Rameau).

فلسفه دیدرو
فلسفه الحادی و مادی گرا است و در آثار فلسفی اش سوالاتی ر ا در باره آزاد ی و جبر گرایی مطرح می کند.در یکی از این آثار "افکار فلسفی"(Pensees philosophiques) دیدرو چهار دیدگاه متفاوت را بیان می کند: دیدگاه مسیحیان و دیدگاه توحیدیا ن و دیدگاه کافران و دیدگاه شکاکان. دیدرو اخلاق سنتی را محکوم می کند یعنی اخلاقی که بر وجود روح جاودان و شعور و آزادی است.دیدرو به آزادی بشری اعتقادی ندارد و آزادی را کلمه ای بی معنی میداند. او می گوید:" ما چیزی نیستیم جز آنچه که طبق نظم عمومی وزنجیره حوادث مناسبمان بوده تقوا و جرم نتیجه قوانینی است که دنیا را اداره می کند." دیدرو معتقد به اخلاق طبیعی است یعنی اخلاقی که می گوید:"انسان طبق طبیعتش خوب است پس اخلاق خوبی نیز خواهد داشت".

سایر آثار دیدرو
-رویای د لامبر(Le Reve de d’ Alembert)
-نامه به لاندوا(Lettr a Landois)
-تفسیر طبیعت(L’ interpretation de la nature)
-مکمل سفر بوگنویل(Supplement au voyage de Bouganville)

Dash Ashki
08-11-2006, 19:29
Malo - H

هکتور مالو

هکتور مالو، رمان نويس فرنسوي در سال 1830 متولد گرديد و به سال 1907 درگذشت.

برخي از آثار وي عبارتند از:

دلدادگان
همسران
فرزندان
رمانهايم
مهمانسراي دنيا
زد و خوردهاي ازدواج
کولي پر هياهو
رومن کالبري
بي خانمان
باخانمان
در آغوش خانواده.

Dash Ashki
08-11-2006, 19:30
De Stal - German

ژرمن دو استال

مادام ژرمن دو استال بانوی داستان نویس و مقاله نویس فرانسوی به سال 1766 از خانواده ای سوئیسی در پاریس زاده شد و در سال 1817 درگذشت.

برخی از آثار وی عبارتند از:

سوفی یا احساس های نهفته
نامه هایی درباره خصال و نوشته های ژان ژاک روسو
ارتباط ادبیات با سازمان های اجتماعی
کورین
درباره آلمان
خصال آقای نکر و زندگی خصوصی او
ده سال تبعید
مقاله های نمایشی.

N.P.L
12-11-2006, 00:05
استاندال(Stendhal)

هانری بیل(Henri Beyle) در سال 1783 در شهر گرونویل(Grenoble) بدنیا آمد. بدلیل تنفری که از اسمش داشت نام مستعار استاندال را بر ای خود برگزید. در سن 7 سالگی مادرش را از دست دادو بنا به خواسته پدرش طبق اصول کاتولیک و سلطنتی تعلیم دید. استاندال بدلیل ماجراجویی به ارتش ایتالیا ملحق شد و کمی بعد به میلان(Milan) شهری که او را از خود بیخود می کرد رفت و مدت 7 سال در آن شهر ماند. در بازگشت از میلان سال 1821 به سالهای ادبی پاریس رفت و آمد می کرد. و بزودی تبدیل به یکی از چهره های درخشان سالنها گردید. استاندال سالهای آخر عمرش را در در رم(Rome) گذراند.

آثار استاندال
دو شاهکار او عبارتند از"سرخ و سیاه"(Le Rouge et Le Noir) و "صومعه پارم"(La Chartreuse de Parme)
دو اثر اتوبیوگرافیک اویکی "زندگی هانری برولار"(Vie de Henry Brulard) ودیگری " خاطرات خارجی"(Souvenirs d’ Egotisme) است.
آرمانس(Armance)
لا میل(Lamiel)
لوسین لووان(Lucien Leuwen)
وقایع نامه ایتالیایی(Chroniques italiennes)

ویژگی آثار استاندال
به نظر استاندال اثر ادبی باید بازتابی از واقعیت باشد. همچنانکه سوژه" سرخ و سیاه" او از اتفاقی که در روزنامه های آنزمان نوشته شده بود گرفته شده است. استاندال مانند بالزاک خواهان ارائه تابلویی واقع گرایانه از جامعه است و همانند او بر روی نقاط تضاد بین پاریس و شهرستان تاکید می کند اما بر خلاف بالزاک توصیفات استاندال بسیار ظریفتر است.
استاندال اعتقادات آزادی خواهانه و دموکراتیک داشت ولی خلق و خویش اشرافی بود در" سرخ و سیاه" او وحدت سلطنت و کلیسا را افشا کرده و مانند روسو علیه نابرابری اجتماعی موضع گرفته است.
عشق در همه آثار استاندال وجود دارد. قهرمان استاندال همواره آماده است عاشق شود.. استاندال رساله ای به همین نام"درباره عشق"(De l’ Amour) دارد و در آن دکترین مشهور خودش یعنی متبلور شدن (Cristallisation) را ارائه داده است.

N.P.L
13-11-2006, 07:33
آلفردو وینیی(Alfred de Vigny)

درسال 1797 بدنیا آمد.او که در رسیدن به آرزوهای نظامی و سیاسی شکست خورده بود به ادبیات روی آورد وشکستهای احساسی اورا مبدل به فردی بدبین کرد به همین دلیل از سال 1837 زندگی تنهایی راآغاز کرد.ژورنال شاعر(Journal du poete) که پس از مرگش چاپ شد شامل تفکرات وینیی در طول این دوران است.

آثار وینیی
اشعار وینیی از دو مجموعه تشکیل شده:"اشعار قدیمی و مدرن"(Poemes antiques et moderes) و"تقدیرها"(Les Destinees)
اولین مجموعه مراحل بزرگ تاریخ بشریت را بیان کرده ودربرگیرنده تفکرات فلسفی وینیی است: در شعری به نام "موسی"(Moise) شاعر سمبل تنهایی معرفی شده است.دومین مجموعه که با زیر عنوان "اشعار فلسفی "چاپ شد وینیی افکار فلسفی اش را عمیقا بررسی کرده و با دیدی بد بینانه نسبت به زندگی برنامه ای حکیمانه و خردمندانه تهیه کرده است.شعر وینیی تن ویژه خود را مدیون سه چیز است: 1)جنبه فلسفی 2)خلق سمبل 3)قدرت جو حاکم بر اشعار

تفکرات وینیی
او انسان را محکوم جبر و سرنوشت و رها شده توسط خدا می داند.در نتیجه برای انسان دو راه باقی میماند: یا باید این رنج ها را تحمل کند ویا باید تسلیم مرگ شود.وینیی به انسان توصیه می کند در برابر مصیبتهای تقدیر روشی شایسته و مقهورانه در پیش بگیرد.


تئاتر وینیی
تنها اثر بزرگ وینیی شاترتون(Chatterton) در سال 1835 است. در این اثر وینیی بدنبال آزدی بزرگ است. در این اثر شاترتون سمبل انسان روحانی است که مادی گرایی جامعه باعث اختناق او می شود.
وینیی سال 1863 در گذشت.

Dash Ashki
15-11-2006, 04:17
Elvard - Paul

الوار

پل الوار Paul Elvard، در سال 1895 در «سن‌دني» به دنيا آمد. پس از پايان جنگ بين‌المللي اول به جمع طرفداران نهضت سوررئاليسم كه باني آن «آندره برتون» بود پيوست و در اينجا بود كه با «لوئي آراگون» شاعر معروف فرانسوي آشنا گرديد. پس از اينكه اعضاء طرفدار اين نهضت با هم اختلاف پيدا كردند و خود را از اين مجمع بيرون كشيدند او نيز از انجمن سوررئاليست‌ها جدا گرديد و مانند آراگون كه قبل ا زاو به كمونيست‌ها پيوسته بود به حزب كمونيست فرانسه ملحق شد. در طي جنگ دوم جهاني الوارو آراگون در رأس شاعراني بودند كه دليرانه براي حفظ وطن خود با آلمان‌ها مي‌جنگيدند و اشعار خود را به عنوان سلاحي در مبارزه با آلمان‌ها به كار مي‌بردند. پل الوار با اينكه از نهضت سوررئاليست‌ها كناره گرفته بود ولي هرگز از شيوه شعر سوررئاليسم روي نگرداند. وي به سال 1952 در شهر پاريس درگذشت. مجموعه اشعار او به ترتيب عبارتند از: پايتخت درد، زندگي بي‌درنگ، گل براي همه و جريان طبيعي.

Dash Ashki
22-11-2006, 09:21
Ashar - Marcel


مارسل آشار نمایشنامه نویس فرانسوی به سال 1899 متولد و به سال 1974 درگذشت برخی از آثار وی عبارتند از:

کسی که در مرگ خود زیست
می خواهی با من بازی کنی
مارلبره به جنگ می رود
من تو را دوست ندارم
زندگی زیباست
زن خاموش
دومینو
ما به والپاره زو می رویم
ژان ماه زده.

Dash Ashki
22-11-2006, 09:25
Doshineh - A.M


آندره ماری دوشینه، نویسنده و داستان نویس فرانسوی به سال 1762 متولد گردید و به سال 1794 در سن 32 سالگی چشم از جهان فرو بست.

برخی از آثار وی عبارتند از:

دختر جوان تارانت
کور
هرمس
من و مرگ.

love-to-learn
23-11-2006, 22:38
سلام

ممنون از تاپيك جالبتون. ممكنه راجع به مكاتب ادبي اين نويسنده ها هم بيشتر مطلب بذاريد. راستي منيع اين مطالب رو به زبان فرانسه هم داريد؟

ممنون
موفق باشيد

Dash Ashki
24-11-2006, 05:50
سلام...
در مورد مکاتب ادبی هم فکر کنم قبلا یه تاپیکی در این مورد بود.
ولی خوب منم سعی میکنم در مورد نویسندگان فرانسه و مکاتب ادبیشون مطلب بزارم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منبع هم فارسی هستش...
ولی برای اینکه دست خالی نباشی...
میتونی بری ویکی پدیا و در قسمت فرانسوی سایت مطالبی رو در مورد نویسندگان فرانسه پیدا کنی ...

موفق باشی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

N.P.L
24-11-2006, 09:44
ژان پل سارتر(Jean-Paul Sartre)

در 21 ژوئن 1905 در پاریس بدنیا آمد.15 ماه بعد از تولدش پدرش را از دست داد وبا ازدواج مجدد مادرش خانواده ژان پل به روشل (Rochelle) رفته و چهار سال ناخوشایند برای ژان جوان را آنجا گذراند. سال 1920 به پاریس باز گشت و در سال 1925 وارد مدرسه عالی شد.سپس در سال 1929دررشته فلسفه پذیرفته شد و با سیمون دو بوار (Simone de Beauvoir)آشنا گردید.ایندو با اینکه سراسر عمرشان را باهم گذراندند ولی هرگز با هم ازدواج نکردند.
با آغاز جنگ جهانی دوم سارتر عازم جبهه شد و بدنبال حمله آلمان به اسارت گرفته شد. سال 1941 به پاریس اشغال شده بازگشت و استاد دبیرستان کوندورسه (Condorcet)گردید. پس از پایان جنگ جهانی سارتر رئیس فلسفه اگزیستانسیالیسم(Existentialisme) شد. او مجله "دوران مدرنگ(Les Temps Modernes) را سال 1945 انتشار داد . بین سالهای 1980-1925 زندگی سارتر مابین خلق ادبی و تفکرات فلسفی و تعهدات سیاسی در قبال کشورهای شرقی تقسیم شد: در واقع او از کشورهای جهان سوم و مبارزات آزادی خواهانه آنها دفاع می کرد.سال 1968 مبارزات دانشجویی او را به گرایشات چپی نزدیک کرد.انتشار "کلمات"(Les Mots) در سال 1963 که در بر گیرنده حکایات بچگی است وبا موفقیت همراه بود خداحافظی سارتر از عالم ادبیات به حساب می آید.این اثر برنده جایزه نوبل شد ولی سلرتر آنرا نپذیرفت. سارتر سال 1980 در گذشت.

مکتب اگزیستانسیالیسم
این مکتب که از پدیدار شناسی نشات می گیرد فلسفه کلاسیک را رد می کند و وجود را بر جوهر و ذات مقدم وبرتر می داند.در کل دو نوع اگزیستانسیالیسم وجود دارد:مذهبی و الحادی. اگزیستانسیالیسم الحادی که توسط هایدگر(Heidergger) معرفی شد بر این اصل استوار است که انسان برای توجیه هستی اش و برای معنی دادن به زندگی اش تنها باید به خودش تکیه کند.سارتر نیز یکی از اگزیستانسیالیست های ملحد است و در واقع رئیس این مکتب در فرانسه به حساب می آید.

آثار سارتر
تهوع (La Nausee)
دیوار(Le Mur)
مهلت(Le Surcis)
کلمات(Les Mots)
مگسها(Les Mouches)
پشت در های بسته(Huis Clos)
دستهای آلوده(Les Mauns sales)
مرگ بدون خاکسپاری(La mortsans sepulture)
توقیف شدگان آلتونا(Les Sequestres d’ Altona )
نکراسوف(Nekrassov)
شیطان و خد ای خوب(Le Diable et le Bon Dieu)
ادبیات چیست(Qu’ est-ce que la literature?)
بودلر(Baudelaire)
هستی و نیستی(L’ etre et le Neant)

Dash Ashki
26-11-2006, 08:02
Alecsy - Pool


پول آلکسی، نمایشنامه نویس و رمان نویس فرانسوی به سال 1847 تولد یافت و در سال 1901 درگذشت.

برخی از آثار وی عبارتند از:

شب های مدان
یادداشت های روزانه آقای مور
پایان کارلوسی پلگران
نیاز به دوست داشتن
مادام موریو
دختری که کسی با او ازدواج نمی کند.

Dash Ashki
26-11-2006, 08:04
De Sadd - Franceva



دناسيون آلفونس فرانسوا، مارکي دوساد (1814-1740) نويسنده اي است مشکل ساز و جنجال آفرين، که غالبا براي خلاص شدن از مزاحمت‌هايش او را به زندان مي‌انداختند. در همه رژيم‌ها و به علت‌هاي گوناگون مطرود بود و رانده شده. بعد از مرگذش نيز به صورت يک معماي حل نشدني باقي ماند. آثار او تا مدت‌ها موضوع بحث و جدل‌هاي فراوان بود و تا امروز هر کس به ذوق خود نوشته‌هاي او را تعبير و تفسير مي‌کند.
از آثار او میتوان از رمان « داستان ژولیت » نام برد .

ژيلبر للي، منتقد ادبي، در کتاب خود به نام "ساد" مي‌نويسد:"هر نوشته اي که امضاي ساد زير آن باشد عشق است و نيايش عشق." "ايوبن فوا" در کتاب "ديدار با آدمي‌هاي رمان ساد" مي‌نويسد:"هر آنچه نام ساد را به دنبال دارد، عشق است. به اين معنا که ساد بي پروا ميان بر مي‌زند تا به حقيقت برسد. ساد متهور است و با تهور فرم‌ها و سبک‌هاي گذشتگان را کنار مي‌گذارد و مسير جديد را طي مي‌کند تا بعدا عده اي به راه او بروند."

بین پيروان ساد تنها ساد نبود که چنين رمان‌هايي مي‌نوشت. مارکي دوساد پيروان زيادي داشت. "رورني سن سير" (Reveroni Saint Cyr)افسري که در سال‌هاي آخر عمر ديوانه ش، در سال 1829 رماني نوشت به نام "پوليکا" که سراسر آن هوسراني است. تولت (Toulotte) در سال 1803 رمان "جنايات تعصب" را نوشت که در همين مايه بود. خانم بارون "گراردومه ره" (Baronne Guerard de Mere) رمان "سه راهب" را نوشته است که از همين سرچشمه سيراب شده. رمان‌هاي ديگري در دوران انقلاب و عصر بازگشت سلطنت به چاپ رسيد که همه آن‌ها نقش و مهر تاليفات ساد را داشتند

love-to-learn
26-11-2006, 09:27
سلام...
در مورد مکاتب ادبی هم فکر کنم قبلا یه تاپیکی در این مورد بود.
ولی خوب منم سعی میکنم در مورد نویسندگان فرانسه و مکاتب ادبیشون مطلب بزارم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منبع هم فارسی هستش...
ولی برای اینکه دست خالی نباشی...
میتونی بری ویکی پدیا و در قسمت فرانسوی سایت مطالبی رو در مورد نویسندگان فرانسه پیدا کنی ...

موفق باشی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام

من تاپيكي كه شما ميفرماييد رو پيدا نكردم. :sad:

ممنون از راهنمائيتون, قبلا چندتايي متن از ويكي پديا گرفتم.

ممكنه بپرسم منبع فارسي شما كدوم سايت هست؟

موفق باشيد :rolleye:

Dash Ashki
26-11-2006, 12:04
سلام...!
دوست عزیز چون این موضوع مرتبط به این تاپیک نیست در پیغام خصوصی پیگیری شه...

موفق باشی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Dash Ashki
01-12-2006, 05:24
Flobere - Gustave

هر چند فلوبر (1880-1821) مدتي در پاريس زندگي مي‌کرد و يک سفر به مشرق زمين رفت، اما عمر او بيشتر در نرماندي سپري شده است. در واقع نويسنده اي بود که در آزمايشگاه خود مشغول تحقيق بود و به عبارت ديگر، کسي بود که در کلينيک ادبيات کار مي‌کرد و دو گرايش را در او مي‌توان ديد. گرايشي که او را به سوي رآليسم مي‌برد و گرايش ديگر که و را به رنگ آميزي و شور و هيجان داستان سوق مي‌دهد.

"سالامبو" (1862) و "وسوسه سنت آنتونيو" (1874-1849) در ميان تاليفات او به گرايش دوم نزديکترند. وصيت نامه ادبي فلوبر را در "بووار و پکوشه" (1880) مي‌توان يافت که سرشار از پوچ گرايي و بدبيني است و چراگاهي را فراهم کرده است براي همه نويسندگان "آوانگارد" تا روزگار ما.

Dash Ashki
01-12-2006, 05:29
Alen - F


فورنیه آلن، نام واقعی وی هانری آلن فورنیه شاعر و داستان نویس به سال 1866 زاده شد و به سال 1866 زاده شد و به سال 1914 درگذشت.

برخی از آثار وی عبارتند از:

معجزه ها و مولن بزرگ.

N.P.L
03-12-2006, 12:15
لویی آراگون(Louis Aragon)

در سال 1897بدنیا آمد.نام واقعی اش لویی آندریو(Louis Andrieux) می باشد .در واقع او پسر غیر قانونی یک نظامی وزنی بورژوا ست که بدلیل مخفی نگاه داشتن آنچه که برای یک خانواده بورژوا عیب بود مادرش خود را خواهرش معرفی کرد ومادربزرگش خود را بعنوان مادراوجا زد.در نتیجه وقتی او شروع به نوشتن کرد نام "آراگون" را برای خود انتخاب نمود.
در سال 1928بدلیل جدا شدن از معشوقه اش نانسی کونارد(Nancy Cunard) اقدام به خودکشی نمود ولی این خودکشی ناکام ماند. در همین سال با السا تریوله(Elsa Triolet) آشنا شد یک دختر جوان یهودی اصالتا روسی.این آشنایی آراگون رادوباره به زندگی باز گرداند تا جاییکه آراگون اکثر شعرهایش را به نام او سرود.
-السا(Elsa)
- چشمهای السا(Les yeux d’ Elsa)
- سرودی برای السا(Cantique pour Elsa)
پس از به پایان رساندن تحصیلاتش در رشته پزشکی وارد بیمارستان ول دو گرس (Val-de-Grace) شد ودر آنجاآندره بروتون(Andre Breton) را ملاقات کرد.با آغاز جنگ جهانی اول هر دوی آنها عازم جبهه شدند.پس از پایان جنگ آراگون دادائیست (Dadaisme) شد ولی بدلیل پوچی موجود در دادائیسم این نهضت را ترک کرد و همراه با بروتون و چندی دیگر از جمله پل الوار(Paul Eluard) مکتب سوررئالیسم(Surrealisme) را تاسیس کرد.
"ادبیات"نام مجله ای است که آراگون و بروتون و سوپو(Soupault) منتشر میکردند و بیانیه های سوررئالیسم را در آن چاپ می نمودند. بعدها او همچون بروتون عضو حزب کمونیست شد. در واقع او عضو دو گرایش مخالف شده بود :یکی سوررئالیسم و دیگری کمونیسم. ولی زمانی که برای اولین بار به شوروی سفر کرد تا در کنفرانس نویسندگان انقلابی شرکت کند با اصول سوررئالیسم به مخالفت برخاست و از آن مکتب جدا شد .در حزب کمونیست او موفقیتهای زیادی کسب کرد:
نویسنده روزنامه "بشریت"(L’ humanite)
مدیر یک نشریه کمونیستی به نام "نامه های فرانسوی"(letters francaises)
معاون یک نشریه دوره ای به نام"عصر امروز"(Ce Soir)
به دلیل مخالفت با برخی اصول کمونیسم از این حزب دور شد و استالین را بعنوان رئیس کمونیستهابه باد انتقاد گرفت.آراگون در اواخر عمر دوباره به سوررئالیسم بازگشت و در سن 84 سالگی در گذشت.

عقاید آراگون
-آراگون کسانی را که بخاطر ایده الشان می جنگند ستایش می کند. در یک قطعه شعر به نام "قطعه ای برای به یاد ماندن"(Strophe pour se souvenir ) او شاعری ارمنی را مدح می کند که یک گروه مقاومت بوجود آورده بود تا در زمان اشغال فرانسه توسط آلمانها از کشور در برابر آلمانها دفاع کند.
-به عقیده آراگون انسان چیزی نیست مگر یک بازیچه. کسی که نمی تواند بر سرنوشتش تسلط داشته باشد.
-آزادی نزد آراگون بسیار مهم است. همچنان که پیام اکثر اشعار او می باشد.

آثار آراگون
-هفته مقدس(La Semaine Sainte)
-سفید یا فراموشی(Blanche ou l’ oubli)
-انیسه یا پاناراما(anicet ou Panorama)
-روستایی پاریس(Paysan de Paris)
-مجموعه دنياي واقعي(Le Monde Reel)

Dash Ashki
10-12-2006, 15:08
Dumas Fils - Alexandre




الکساندر دومای پسر ، پسر غیرشرعی الکساندر دومای بزرگ، نویسنده معروف فرانسوی است که چون از رابطه نامشروعی به وجود آمده بود دوران کودکی اسف انگیز و ملال آوری را گذراند، وی در اواخر سال 1824 متولد گردید.

پدر و مادرش بر سر امر نگاهداری و تربیت او به نزاع برخاستند و کارشان به محکمه کشید. خاطرات و تأثرات کودکی این نویسنده، راه و روش دوران بزرگی را برای او تعیین کرد و تردیدی نیست که این خاطرات در طرز فکر و اشتغالات او در زندگی، اثر قاطع و بزرگ بخشیده است. داستان زندگی این مرد درواقع با آثارش مخلوط است. شاهکار او کتاب لادم اوکاملیا است که در سال 1848 به رشته تحریر کشیده شد. وی در سن بیست سالگی جوانی رعنا، خوش اندام و چهارشانه بود و با پدر خود الکساندر دوما در ویلای زیبایی به نام «ویلامدیس» در سن ژرمن آن لی زندگی می کردند و چون از مدعوین با مهمان نوازی پذیرایی می کردند و ویلای آنها محل رفت و آمد دوستان و آشنایان بود. روزی وارد تئاتر «کمدی فرانسز» می شود و یک دختر زیبا و ثروتمند به نام آلفونسین پله سیس ملقب به ماری دوپله سیس که در لژ جلو جای گرفته بود توجه او را جلب می کند. ماری دوپله سپس به طوری که بعدها الکساندر دومای پسر در کتاب خود تشریح کرده است، زنی بود بلندقد، باریک اندام با موهای کاملاً سیاه و چهره سفید، لب هایش مثل تمشک و دندان هایی سفید زیبا، پدر ماری آدم مشهوری نبود و خود وی در سال 1814 متولد گردیده و تقریباً با دومای جوان همسن بود. وی زنی فوق العاده بوالهوس و ولخرج بود و الکساندر دومای پسر حتی قادر نبود مخارج یک شب ماری را به عهده بگیرد. او می بایست هر شب به تئاتر و کافه رود و هر روز گل های کاملیا را عوض کند. الکساندر دومای پسر حقوق و درآمد کافی نداشت و مرتباً برای کسر خرج خود از پدر پول قرض می گرفت.

چند ماه پس از دوستی نزدیک، ملامت و سرزنش جای لطف و نوازش را گرفت؛ کمتر به سراغ ماری می رفت. در سی ام ماه اوت 1945 الکساندر دومای پسر تصمیم گرفت کاملاً با ماری قطع رابطه نماید و این کار را نیز کرد. سال بعد پدر و پسر مسافرتی به الجزایر و اسپانیا نمودند و بدین طریق مدتی از پاریس دور ماندند. ماری مدتی با فرانتس لیست موسیقیدان و بعداً با ادوارد پرگو رفت و آمد می کند و بالاخره در سوم فوریه 1848 پس از دو سال نقاهت جان می سپارد.

الکساندر دومای پسر خبر مرگ ناگهانی ماری را در شهر مارسی شنید و خیلی متأثر و ناراحت گردید. او در دوم ماه مه 1847 یک روز برای اسب سواری به سن ژرمن رفت و ناگهان خاطرات روزی که در تئاتر با ماری دوپله سیس آشنا گردیده بود از نظرش گذشت بلافاصله تصمیم گرفت به هتل برگردد و با مطالعه مجدد کلیه نامه های عشقی و عادی رمانی در مورد ماری دوپله سیس بنویسد و این همان رمانی است که اسم آن را «لادام او کاملیا» گذاشت. در این رمان الکساندر دومای پسر، ماری را به نام «مارگریت گوتیه» نام نهاده است.

وقتی نمایش مادام او کاملیا در سال 1851 در پاریس به معرض تماشا گذارده شد، موفقیت آن به حدی بود که تمام زنان زیبای پاریس برای نویسنده آن یعنی الکساندر دومای پسر گل فرستادند و پس از خاتمه نمایش اشک در چشمان تمام مردان و زنان حلقه زده بود. الکساندر دومای پسر آثار دیگری به نام «قضیه پول»، «پسر غیرشرعی»، «دوست زنان»، «پرنسس و بغداد» و «دنیس» از خود به یادگار گذارده است. وی به سال 1895 درگذشت.

N.P.L
21-12-2006, 11:53
هانری دو مونترلان(henry de Montherlant)

در سال 1896 بدنیا آمد.او شیفته ورزش وبخصوص گاوبازی بود.در جنگ جهانی اول شرکت کرد وبعد از چند حادثه تلخ به نوشتن روی آورد.در سال 1972 نیمه بینا شد ودر همین سال خودکشی کرد.
تضاد مشخصه اصلی زندگی مونترلان است: زندگی او همواره بین مذهب والحاد ونظم وگستاخی در نوسان بوده است. و این تنش ها در تمام آثار ش هویداست.مونترلان نویسنده توانایی است او بیانی قوی وزیبا دارد دیالوگهای او اغلب پراز استعاره است. تئاتر مونترلان از سویی شبیه درام واز سوی دیگر شبیه تئاتر کلاسیک است:
درام بخاطر وجوداصل غافلگیری و داشتن پایانی غیرمنتظره.
تئاتر کلاسیک بدلیل پرداختن به اخلاق و مسائل روانشناختی و انسان محور بودن.

افکار مونترلان
-بنظر او رندگی انسان شامل یکسری شادیها و غمهاست واین یعنی وجود تناوب در زندگی انسانها.زمانی که انسان در برابراین دو راه قرار می گیرد مجبور میشود یکی ازآن دو را انتخاب کند.از آنجا که انسانها افکار گوناگونی دارند انتخاب آنها نیزمتفاوت خواهد بود.تناوب همان تفاوت است.
-مونترلان معتقد به ترکیب دکترین ها ست.او ایدئولوژی داردکه از همه ایدئولوژی ها ناشی میشود.بنظر او تناوب و دکترین ترکیبی(Syncritisme) عناصر مهم برای خلق کردن است.
-بنظر او هیچ یک از فعالیتهای انسان معنی ندارد.انسانها بیهوده زندگی می کنند و به عبث می میرند.مونترلان فردی بدبین بود.او بدلیل ترسی که از مرگ داشت از اینکه مرگ او را غافلگیر نکند دست به خودکشی زد.

آثار مونترلان
شیفت صبح(La Releve du matin)
دختران جوان(Les Jeunes filles)
المپیکها(Olympiques)
ملکه مرده(La Reine Morte)پییس
ارباب سانتیاگو(Le Maitre de Santiago)پییس

white_lie
24-12-2006, 22:34
ببینم کتابای اینا رو از کجا دانلود کنیم؟

Dash Ashki
25-12-2006, 08:53
ببینم کتابای اینا رو از کجا دانلود کنیم؟

یک کتاب تو این پست معرفی شده .میتونی استفاده کنی.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در مورد بقیه نویسندگان هم من فعلا آثاری ازشون ندارم که اینجا قرار بدم.
اما شما میتونی درخواست کتابت رو در این بخش بدی.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

موفق باشی

Dash Ashki
28-12-2006, 04:26
Boileau

بوالو


بوالو يكي از بزرگترين شعراي مكتب كلاسيك فرانسه است. كه در سال 1626 در پاريس متولد گرديد. تحصيلات خود را در رشته الهيات انجام داد و در بيست سالگي موفق به گرفتن جواز وكالت در دادگستري گرديد، اما در تمام دوره عمر خود هيچ‌گونه وكالت نكرد. از سال 1660 شروع به نوشتن هجويات معروف خود كرد. كه در مقام مقايسه عاليترين نوع خود در ادبيات فرانسه مي‌باشد و بيشتر شهرت بوالومرهون همين‌هاست.

وي در 37 سالگي به دربار لوئي چهارده راه يافت و چهار سال بعد به سمت مورخ مخصوص شاه پذيرفته شد و در 48 سالگي به عضويت آكادمي فرانسه درآمد. وي با وجود مقام مهم درباري از تملق و مديحه‌گويي روگردان بود و از اين جهت براي خود دشمنان زيادي دست و پا كرد. بوالو در قطعه‌اي از آثار خود اسكندر مقدوني را هجو كرده است، كه تا قبل از او كسي بدين شدت اين كار را نكرده بود. مراسلات منظوم وي نيز در ادبيات فرانسه مقامي خاص دارند. دوران پيري او بسيار تلخ گذشت. زيرا اول كر و بعداً مفلوج گرديد و بالاخره در سال 1711 درگذشت.

Dash Ashki
28-12-2006, 04:28
Brankoden - P.Anamatia

پرنس آناماتیا برانکودن


پرنس آناماتیا برانکودن، شاعره فرانسوی در سال 1876 متولد گردید. خانم برانکودن اشعاری زیبا و دلنشین سروده که مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت.


وی در سال 1938 در سن 62 سالگی درگذشت.

برخی از آثارش به شرح زیر می باشد:

دل در همه جا
قدرت های جاودانی
اشعار طفولیت
زندگان و مردگان شعر عشق
قلب ناشمردنی
خیرگی ها و افتخار رنج.

N.P.L
02-01-2007, 19:27
گیوم آپولینر(Guillaume Apollinaire)
نام واقعی اش ویلهلم آپولیناری دو کوسترویزکی(Apollinaris de Kostrowitzkyگی کوتاهی داشت حضور چندین سبک هنری را مشاهده کرد چرا که زمان او مصادف بود با دوران ضعف سمبولیسم و پس از آن او هم عصر کوبیسم و طلایه دار سوررئالیسم بود.آپولینر بعنوان معلم سرخانه نزد یک خانواده آلمانی مشغول شد و به همین دلیل از پاریس دور شد.در این دورا ن او عاشق دختر خدمتکار انگلیسی همین خانواده شد.ولی این عشق نافرجام ماند چرا که دختر خدمتکار او را رد کرد. سال بعد به پاریس بازگشت.و با شروع جنگ جهانی وارد جبهه شدو بدنبال اپیدمی آنفلوآنزای اسپانیایی در سال 1918 در گذشت.

سبک آپولینر
آپولینر همواره بدنبال نوآوری بود. او در اشعارش از موضوعاتی صحبت کرده که تاآنزمان به انها پرداخته نشده بود.او برای اولین بار برج ایفل را مدح کرد و از الکتریسیته و ماشین و حروف چاپ سخ گفت.
دوستان کوبیست او مثل پیکاسو او را الهام می دادند د ر نتیجه آثار آپولینر چه از نظر ظاهری وچه از نظر محتوا تحت تاثیر کوبیسم است.
آپولینر هرگز از نقطه گذاری استفاده نمی کرد. او میگوید:"ریتم و هارمونی موجود در شعر من نقطه گذاری واقعی است."

نبوغ آپولینر
آپولینرآخرین رومانتیک قرن است.چرا که در اشعارش از احساسات درونی و غمها وتنهایی هایش صحبت کرده است.
آپولینر طلایه دار سوررئالیسم است در واقع واژه سوررئالیسم را او اختراع کرده است. او سعی کرده است زبان شعر را نو کند.

آثار آپولینر
1)آواز فرد منفورhanson du mal-aime
2)ذهن نو(Esprit nouveau
3الکل( Alcol
4)کالیگرام(Calligramm
*کالیگرام به متنی گفته می شود که محل قرار گرفتن کلمات یادآور تم و موضوع نوشته باشد. از دو کلمه یونانیKallos معنای خوب وGramma به معنی حرف تشکیل شده است .و معنی دوبلی دارد.می شود آنرا حرفی-تصویری معنی کرد.یک نمونه از کالیگرام های آپولینر:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

N.P.L
01-02-2007, 17:36
ناتالی ساروت Nathalie Sarraute
در18 ژوئیه 1900 در ایوانووا روسیه بدنیا آمد.حقوقدان، رمان نویس و نظریه پرداز ادبی یهودی بود.
ساروت یکی از برجسته ترین نویسندگان مکتب رمان نو در فرانسه است. اثر تئوریک او عصر بدگمانی (1970) در کنار کتاب درباره رمان نو نوشته آلن رب گری یه مانیفست این مکتب شمرده می شوند.
ناتالی در خانواده ای روشنفکر و یهودی در ایوانووا شهری در نزدیکی مسکو به دنیا آمد. پدرش شیمی دان و مادرش نویسنده بود. در 1909 همراه آن ها به پاریس رفت و در سوربن (حقوق)، آکسفورد (تاریخ) و برلین (جامعه شناسی) درس خواند. ناتالی در 1925 با وکیلی به نام رمون ساروت ازدواج کرد. در 1941 با اشغال پاریس توسط نازی ها او مجبور شد به طور مخفیانه زندگی کند و از همسرش جدا شود. با پایان جنگ او و همسرش زندگی خود را از سر گرفتند و ناتالی به شکل جدی تری نویسندگی را دنبال کرد.
ناتالی در 9 آوریل سال1999درگذشت.

سبک
ساروت در داستان های خود همواره به دنبال کشف واقعیت روان شناختی نهفته در ورای مکالمات و رویدادهای روزمره است. عدم استفاده از پیرنگ داستانی محکم و بی توجهی به شخصیت پردازی نوشته های او را دیر فهم و سنگین کرده است. در آثار او بینشی شاعرانه، طنزآمیز و رنجبار از زندگی به چشم می خورد.

آثار
تعدادی از مهمترین رمان های ناتالی ساروت:

-تصویر مردی ناشناس Portrait d’un inconnu)
-میوه های زرین les Fruits d'or
-میان مرگ و زندگی Entre la vie et la mort
-صدایشان را می شنوید؟ Vous les entendez

Dash Ashki
02-02-2007, 08:55
La Pier - Domenic

دومی نیک لاپیر

دومی نیک لاپیر، نویسنده رمان نویس فرانسوی آثار بسیاری از خود بر جای گذاشته است. و در داستان نویسی شهرت بسزایی داشت.

چند کتاب از این نویسنده فرانسوی عبارتند از:

آیا پاریس می سوزد؟
اندوه من تو را به کجا خواهد کشانید؟
آه اورشلیم
آزادی در نیمه شب
پنجمین سوارکار
شهر شادی.

Dash Ashki
02-02-2007, 08:56
Motbtin - M

میشل موتبتین

میشل موتبتین، از بزرگان و شکاکان و نقادان قرن شانزدهم فرانسه می باشد. او در سال 1533 متولد گردید.
وی کتابی انتقادی تحت عنوان مقاله یا رساله نوشته است که در آموزش و پرورش دوران خودش سخت تأثیر داشته است. او از مشرب رواقیان پیروی می کرد. وی در سال 1592 فوت نمود.

N.P.L
08-02-2007, 17:19
لویی فردینان سلین ( Louis-Ferdinand Celine)
در سال۱۸۹۴ در کوربه‌ورار، حومهٔ پاریس بدنیا آمد.
پدرش کارمند بیمه بود. خود او پزشکی خواند و تا آخر عمر پزشک ماندو در جنگ جهانی اول نیز شرکت کرد. او در 1932 اولین رمانش «سفر به انتهای شب» را منتشر کرد و بسیار مورد تحسین جامعه ادبی قرار گرفت. اما قرار نبود سلین همچنان مورد ستایش باقی بماند و ارزش بقیه آثار او،«مرگ قسطی»، «جنگ»،«شمال»،افسانه‌های پریان برای زمانی دیگر" و بسیاری شاهکارهای دیگر در زمان خود او نادیده گرفته شد. علتش نیز این بود که او به ضد یهودی بودن و طرفداری از حزب نازی متهم شده بود. اگرچه در حقیقت او قربانی مناسبات سیاسی شده بود. به همین جرم وی از فرانسه اخراج شد و در سال 1951 به فرانسه بازگشت. او در سال 1961 در گذشت.

ویزگی سلین:
به زعم بسیاری از افرادسلین یکی از بزرگترین نویسنده‌های تاریخ رمان است. نگاه او به دنیا بسیار سیاه، بیرحمانه و کالبد شکافانه‌است. او با شجاعتی بینظیر پلیدیهای انسان عصر جدید را برملا ساخت و آینه‌ای صادق در برابر او نهاد. همچنین نمی‌توان از زبان او یاد نکرد. او نثری بسیار عامیانه داشت و از عباراتی که خود می‌ساخت بسیار استفاده می‌کرد.او زبان معیار را زبانی زنده نمی‌دانست. او تمام تابوهای عصر خود را شکند و تأثیری عمیق بر نویسندگان پس از خویش گذاشت.

N.P.L
08-03-2007, 17:18
سد(Sade )
سال 1740 بدنیا آمد.پس از گذراندن تحصیلاتش در مدرسه لویی لو گراند(Louis le grand ) وارد ارتش شد ولی سال 1763 از آنجا خارج شد و با فردی ثروتمند به نام رنه دو مونتروی( Renee de Montreuil) ازدواج کرد. در همان سال به علت عیاشی زندانی شد.از آن به بعد رفته رفته مدت و تعداد زندانی هایش بیشتروطولا نیتر شد. تا اینکه سال 1772 به اتهام مسموم کردن فاحشه ها به مرگ محکوم شد. به ایتالیا گریخت.درآنجا نیز زندانی شد و به پاریس فرار کرد.
انقلاب فرانسه برای او آزادی را به ارمغان آورد. او و همسرش از هم جدا شدندو سد وارد فعالیتهای سیاسی شد. دوباره به علت مظنون واقع شدن دستگیر وتا سال 1794 زندانی شد.
اثار گوناگونی که از سد بجا مانده بمنزله دفاعیه های خشونت و وحشی گری هستند. سد سال 1801 بی هیچ قضاوتی در دارالمجانین شرانتون (Chrenton ) زندانی شد ولی همچنان به نوشتن ادامه می داد. سد محکوم زمان خودش و مکشوف سوررئالیستها بود. گروهی او را تحسین می کرد و گروهی از اومتنفر بود. در هر حال نام او به وحشت و خشونت پبوند خورده است به خوشنودی از دیگرآزاری.
لازم بذکر است که واژه سادیسم از نام این نویسنده به سبب آثارش گرفته شده است.

آثار سد:
-ژوستین یا بدبختی های مذهبی(Justine ou les malheur de la vertu )
-آلین و والکور(Aline et Valcour )
-فلسفه در اطاق پذیرایی(la philosophie dans boudoir )
-داستان ژولیت(histoir de Juliette )
-جرمهای عشق(Les crimes de l’amour )
-صدو بیست روز سودوم(Les cent vingt journee de Sodome )

N.P.L
27-03-2007, 13:50
رنه دکارت( Rene Descartes)
دکارت فیلسوف نامی فرانسه در سال 1596 در شهر تورین(Tourine ) بدنیا آمد.سال 1618 موفق به کسب مدرک لیسانس در رشته حقوق شد.اما خیلی زود به زندگی نظامی روی آورد:و تا سال1628 بمنظور یادگیری فنون نظامی به اکثر کشورهای اروپایی سفر کرد. او در همه این کشورها به ملاقات دانشمندان و هنرمندان آن سرزمین می پرداخت و ثروت شخصی اش این اجازه را به او می داد تا چنین زندگی پر از حادثه ای را داشته باشد.
سال1628 در هلند مستقر شد سرزمینی که ازلحاظ آزادی بیان مساعدتر از فرانسه بود. او همچنان به نامه نگاری با دانشمندان ادامه می داد تا اینکه مورد بی مهری قدرتهای مذهبی قرار گرفت چرا که عقاید او را خطرناک می دانستند.در نتیجه دعوت ملکه سوئد کریستین(Christine ) را قبول کرد.ملکه که مجذوب علم بود کم کم نسبت به دکارت پر توقع شد به گونه ای که دکارت مجبورشد هر رو سر ساعت پنج صبح بیدار شود تا هرگاه ملکه احساس نیاز به صحبتهای فلسفی کرد بتواند به نیاز او پاسخ دهد. سرانجام به علت سردی هوای سوئد و نیز هوای سرد اتاقش دچار ذات الریه شده و در 11 فوریه 1650 در گذشت.
یکی از یادگارهای دکارت همان جمله معروفش است:"Je pense donc je suis. " (من فکر می کنم پس هستم)
آثار دکارت:
-بحث در باره متد( Discours de la methode)
-تفکرات متافیزیک( Meditations metaphysiques)
-اصول فلسفه(Principes de la philosophie )
-شیفتگی های دل(Passions de l’ame )

Dash Ashki
29-03-2007, 03:51
Flaubert - Gustave


گوستاو فلوبر نویسنده شهیر فرانسوی در سال 1821 در شهر روان پای به عرصه وجود نهاد. پدرش جراح ثروتمندی از اهالی نرماندی بود. پس از تحصیلات مقدماتی در سن 18 سالگی به پاریس رفت و به تحصیل علم حقوق پرداخت و هرچند یکبار سفری نیز به شهر و دیار خویش می کرد، تا آنکه تحصیلاتش به پایان رسید و بعد از مرگ پدرش در سال 1845 با ثروت هنگفتی که برای او به ارث گذاشته بود ویلایی در کرواسه خرید و تا آخر عمر در همین ویلا زندگی کرد و به جز برای دیدن دوستانی مانند تورگنیف به پاریس سر نمی زد. هنر فلوبر در نوع خویش بی نظیر است، او گرچه آثار متعددی ندارد لیکن همان چند کتابش هریک از شاهکارهای جهانی ادب به شمار می روند. وقتی که مادام بواری انتشار یافت خیلی ها او را مستحق مجازات دانستند و حتی از طرف مقامات رسمی مورد تعقیب و مؤاخذه واقع گشت.

در دورانی که رمانتیسم اوج ترقی خود را می پیمود، فلوبر رئالسم را ترقی داد و در این کار نیز موفقیتی تام به دست آورد. او در سال 1880 در نرماندی در همان ملک شخصی خویش جان سپرد.

کتاب های مهم فلوبر عبارتند از:
مادام بواری، سالامبو، وسوسه سن آنتوان، تربیت احساساتی، بواروپکوشه، سرگذشت سن ژولین، مهمان نواز و اولین عشق ساده.

N.P.L
01-04-2007, 22:27
ژان ماری گوستاو لو کلزیو(Jean-Marie gustave le Clezio )
سال 1940 بدنیا آمد.خانواده اش در جزیره موریس مستقر شد اما او در شهر نیس( Nice) زندگی کرد و به مسافرتهای طولانی بخصوص مکزیک پرداخت.او رویای ملوانی داشت.
لو کلزیو از آندسته افرادی است که اگر نتوانند دنیا را کشف کنند به اکتشاف درونی دست می زنند وبه نوشتن روی می آورندتا جهانی دیگر را بیابند.نخستین اثر اواقامه دعوای شفاهی ( Le Proces-Verbal)بودو از موفقیت چشمگیری برخوردار گشت. بطوریکه جایزه رونودو(renaudot )را برای نویسنده اش به ارمغان آورد. سایر آثار او همگی بیانگریک اضطراب هستند:اضطراب از خشونت دنیای مدرن وبا سفر به پاناما و مکزیک او تسلیم این اضطراب شد.
لوکلزیو با سرخپوستان ملاقات کرد و با روش زندگی آنهاکه منطبق بر نظم جهانی است اشنا شد.او علاقمند به نوشتن زیبایی دنیا بود علاقمند به نوشتن از زندگی مرموزی که او را به جنب وجوش در می آورد.

آثار لوکلزیو:
-خلسه مادی(l’extase materielle )
-رویای مکزیکی( Le Reve mexicain
-موندو وداستانهای دیگر( ondo et autres histoires)
-کویر(Desert )
-جوینده طلا(Le Chercheur d’or )

Dash Ashki
04-04-2007, 10:27
Valery - Paul

پل والری در روز سی ام اکتبر سال 1871 چشم به جهان گشود. در سیزده سالگی در مدرسه شبانه روزی مون پلیه به تحصیل علم پرداخت، ولی چون از ریاضیات و علوم روگردان بود به ادبیات رو آورد و به مطالعه آثار نویسندگان بزرگی مانند: گوتیه، بودلر، پوواستفن و مالارمه پرداخت. در سال 1889 هنگامی که تحصیلات خود را در رشته حقوق به پایان رسانید نخستین شعر دل انگیزش در یکی از مجلات هفتگی مارسی انتشار یافت و با پیر لوئیس عهد دوستی بست. دیری نگذشت که زید و مالارمه نیز با او راه دوستی پیش گرفتند و این مناسبات بدانجا رسید که والری اذهان روشنفکران و نویسندگان وقت را به خود فریفت. در سال 1892 اندیشه های شاعر را نومیدی های فلسفی بسیار فرا گرفت. در روزهای بحرانی چهارم و پنجم اکتبر همان سال لحن یادداشت های خصوصی والری گریان و لرزان می شود و او روگردان و بیزار از خلق به تنهایی مطلق فرو می رود. در شبی که نومیدی پل والری به اوج خود رسیده است شاعر خاموشی عمیق و سکوت سمج و غم آلود خود را می شکند و می گوید «وقتی می نویسم مثل خدایان در هاله ای از زیبایی و خلقت فرو می روم و هنگامی که از نوشتن باز می مانم اهریمنان بر من حمله می آورند». والری را می توان مردی افسرده چهره و بلند قامت در میان مسائل عصر ماشینی که فقط به عشق و زن می اندیشد نمودار ساخت. او را می توان جزو رمانتیک ترین شاعران قرن بیستم دانست. وی رسالات فلسفی چندی نیز نوشت و سرانجام در روز بیستم ژوئیه 1945 درحالی که آوازه ای جهانگیر به دست آورده بود دیده بر هستی فرو بست.

N.P.L
05-04-2007, 16:24
آلن رب گریه(Alain Robbe-grillet )
سال 1922دربرست( Brest)بدنبا آمد.ازموسسه ملی اگرونومی( Agronomie) موفق به کسب دیپلم شد.ابتدا به مسائل علمی(فیزیک شیمی زیست)پرداختو سپس مسوولیتی را در موسسه ملی بر عهده گرفت.دو سال پی در پی (1954-1955)دو رمان او"مداد پاکن ها"(Les Gommes )و"مسافر"(Le voyageur ) جایزه فنئون( Feneon )را کسب کردند.او بکارگیری اشکال رمانی قرن 19 را محکوم می کردوتمایل داشت تا رمان نو را تعریف کند.به همین دلیل او را رئیس جریان رمان نو میدانند.از سال1960آلن وارد عرصه سینما شدوبا تهیه کنندگان و کارگردانان چندی همکاری کرد.

سایرآثار الن رب گریه:
-حسادت(La Jalousie )
-پارسال در مارینبد(L’annee derniere a Marienbad )
-برای رمان نو( Pour le nouveau roman)
-جن(Dginn )
-آیینه ای که برمی گردد.(Le miroir qui revient )
-در لابیرنت(Dans le labyrinth )

N.P.L
05-04-2007, 17:05
ژرژپرک(George Perec )
سال 1936بدنیا آمد.ازیهودیان لهستانی مهاجر بود.پدرش در جنگ کشته شد. در شش سالگی برای فرار از اعدام یهودیان به گرونوبل( Grenoble) فرستاده شدزندگی پرک جوان با تاریخ آثارش عجین شده است.نویسنده شدن تنها آرزوی او بود.سه رمان اول اوتوسط ناشر رد شدو پروژه مجله اش هم به سرانجام نرسید اما چند متن او در نشریه به چاپ رسید.سال1960ازدواج کرد اما هرگز صاحب فرزند نشد.
اولین رمان چاپ شده او"چیزها"( Les choses)جایزه رونودو را از آن خود کرد.علاقه به زبان اورا به سمت تجربیات مختلف کشاند:(رمان-شعر-متون کوتاه-رساله).او به سایر هنرها نیز علاقمند بود:تئاتر-موسیقی-سینما.اوتهیه کنندگی فیلم "مردی که خوابید"( L’homme qui dort.) را هم به عهده گرفت.
وی سال1982براثر سرطان درگذشت.

سایرآثار پرک:
-ناپیدا( Disparition )در این اثر 226صفحه ای اثری از حرف صدادار" " نیست.
-حوادث (Les evenements )در این اثر تنها از حرف صدادار " "استفاده کرده است.
-دوگانه یا خاطرات بچگی(Double ou les souvenirs enfantains )
-الفبا(Alphabets )
-یادم می آید( Je me souviens)

N.P.L
12-04-2007, 16:54
ادموند وژول دو گونکور( Edmond et Jules de Goncourt)

ادموند (1822-1896)وژول(1830-1870)دو برادر منحصر بفردی بودند که سراسر عمرشان را با هم زندگی کردند.آنها سلیقه های یکسان و شخصیت متفاوتی داشتند:ادموند برادر بزرگتر مرموز و کم حرف بود درحالیکه ژول فردی خنده رو وجذاب و پرشور. اما در ورای این تفاوتها نمی توان منکر تشابهات آنها شد. آندو خودشان را از آندسته افرادتاثیر گذاری می دانستند که دارای عطوفت بی نهایت اند.تنها شغل ممکن برای این دو روح حساس بی شک ادیب بودن بود.
ژورنال(Journal ) شاید جالب ترین اثرآنهاست که دو برادردر سالهای1851-1870 بی وقفه به نوشتن آن می پرداختند. بعد از مرگ ژول ادموند به تنهایی تا آخر عمرش به چاپ آن ادامه داد.گونکورها زندگی ادبی شان را با نوشتن گزارشاتی از سالنها و اتفاقات تئاتری برای روزنامه ها شروع کردند.سال 1859 رساله ای درباره هنر قرن 18 نوشتند و سال1860 در رمان "ادیبان"(Les Hoimmes de lettres )فساد محافل ژورنالیستی و ادبی را افشا کردند.بعدها با رها کردن شغل روزنامه نگاری به خلق ادبی روی آوردند و الهامات خود را در سوژه های واقع گرایانه یافتند که" ژرمینی لسرتو"(Germinie Lacerteux )بهترین نمونه این الهامات بود.
سال 1870 پس از فوت ژول در سن 40سالگی ادموند دوباره مسوولیت ژورنال را برعهده گرفت و دو اثر به نامهای "الیسای دختر"( La fille Elisa)و "لفوستن"(La faustin )از موفقیت زیادی برخوردار شد.ادموند به راهنمایی نویسندگان جوان نیز می پرداخت وسال 1882 بخشی از ثروتش را برای به تاسیس جامعه ادبی اختصاص دادکه متشکل از10نویسنده بود که همه ساله جایزه ادبی را به استعدادهای جوان اختصاص می داد: بدین ترتیت آکادمی گونکور بطور رسمی تاسیس شد.

سایر آثار گونکورها:
-خواهر فیلومن(Soeur Philomene )
-رنه موپرن(Renee Mauperin )
-مادام ژروسه( Madame Gervaisais)
-اوتامارو(Outamaro )
-اسوکه(Hokusai )

Dash Ashki
16-04-2007, 05:43
Loti - Pierre


پیر لوتی نویسنده مشهور فرانسوی در ژانویه سال 1850 در شهر «روشنفر» واقع در سواحل اقیانوس اطلس متولد گردید. نام اصلیش «ژولین ویو» بود و نامزدش لقب لوتی را که نام یک گل شرقی است بر او نهاد و این به سبب محبوبیت زیاده از حد او بوده است. پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و عالی خویش به خدمت ارتش درآمد و از افسران برجسته آن گردید. در همین زمان کار ادبی خویش را آغاز کرد و در مایه «امپرسیونیسم» نوشته های خویش را انتشار داد و شهرت قابل ملاحظه ای کسب نمود چنانکه در سال 1891 به عضویت «فرهنگستان فرانسه» انتخاب گردید. پس از آن سفری به خاور زمین نمود و از ایران نیز در این سفر دیدن کرد.

کتاب مشهور او «به سوی اصفهان» ارمغان این سفر بوده است. لوتی در سال 1923 درگذشت. ازجمله آثار او کتاب های زیر را می توان نام برد:

آزاد
پریرویان
ناکام
کاپیتان روسو
ماهیگیر ایسلند
گالیله
برادرم ایو
ترکی در حال احتضار
عروسی لوئی
آخرین روزهای پکن
گل های اندوه
اتوبیوگرافی
مادام کریزانتم
تبعید شده
هندوستان بدون انگلیس ها
مرگ فیل ها.

N.P.L
19-04-2007, 17:28
سنانکور(Senancour )

اتین پیور دو سنانکور(Etienne pivert de Senancour ) 16نوامبر سال 1770 در پاریس بدنیا آمد. پدر ومادرش افرادی سالمند و سخت گیر بودند به همین دلیل سنانکور دوران کودکی غمگین و افسرده ای داشت ودر کل فردی منزوی بود.او ساعتهای زیادی را به خواندن کتابها ونقاشی تصاویر خیالی می پرداخت.
در 19 سالگی پدرش تصمیم گرفت که اتین وارد صومعه شود ولی از آنجایی که سنانکور به مذهب علاقه ای نداشت از آنجا گریخت و به سوئیس رفت. در آنجا ازدواج کرد ولی بزودی از همسرش جدا شد.سنانکور به فرانسه بازگشت.سال 1975 اولین رمانش چاپ شد"الدومن یا خوشبختی در ابهام"(Aldomen ou le bonheur dans l’obscurite ).سال 1804 سنانکور شاهکارش را نوشت:"اوبرمان"(Oberman )رمانی که بصورت متون نامه نگاری بوداما در عصر خودش گمنام ماند تا سال 1833که سنت بوونوشتن مقدمه اوبرمان را در چاپ دومش بر عهده گرفت و اینگونه بود که سنانکور منزوی به پایان غم زندگی اش رسید.
سال 1846 سنانکور در سنت کلود در فراموشی در گذشت.پسرش روی سنگ قبر او این جمله را نوشت که خلاصه زندگی سنانکور است:"ابدیت پناهگاه من باش."(Eternite, sois mon asile )

آثار سنانکور:
-تصورات درباره طبیعت اولیه انسان( Les Reveries sur la nature primitive de l’homme)
-اوبرمان(Oberman )
-مشاهدات منتقدانه روی "نبوغ مسیحیت"(Observation critique sur le “Genie du Christianisme” )
-آلدمن یا خوشبختی در ابهام(Aldomen ou le bonheur dans l’obscurite)
-ایزابل(Isabelle )

N.P.L
26-04-2007, 17:39
ژرژ سیمنون(George Simenon )

نویسنده بلژیکی فرانسوی زبان در سال 1903 در لییژ(Liege )بدنیا آمدسال 1918 فعالیت فرهنگی خود را با "روزنامه لییژ"( Gazette de Liege)آغاز کرد.سال 1922 در پاریس مستقر شدوازدواج کرد. او داستانهای کوتاه و رمانهای عامیانه متعددی را با اسامی مستعار گوناگون نوشت:وی در عرض 40سال 76رمان و20داستان کوتاه را با پرسوناژ مشهورش به نام "کمیسر مگره"(Comissaire Maigret ) نوشت.
سیمنون سفرهای زیادی را انجام داد.سال1945 وارد آمریکا شدودر آنجا برای بار دوم ازدواج کردسال 1955به اروپا بازگشت ودر سوئیس مستقر شد. وی سال 1989 در شهر لوزان( Lausanne) در گذشت.

برخی آثار سیمنون:
-سر یک مرد(La Tete d’un homme )
-مگره دام می گسترد(Maigret tend un piege )
-مگره و آقای شارل( Maigret et Monsieur Charles)

N.P.L
26-04-2007, 17:40
شارل پرو(Charles Perrault )

شارل پرو سال 1628 در شهر پاریس بدنیا آمد.دوران تحصیل درخشانی را پشت سر گذاشت و سال 1651 موفق به دریافت لیسانس در رشته حقوق شدولی خیلی زود شغل وکالت را رها کرد تا به برادرش که مامور مالیات بود کمک کند.سال 1663مسوول اداره ساختمانهای پادشاه شد. وی سال 1671 به عضویت آکادمی فرانسه در آمد.پرو سال1687 با سرودن شعر"قرن لویی کبیر" به نزاع مدرنها و قدما دامن زد.او مدافع نویسندگان مدرن و مخالف بوآلو بود. پرو سال 1697 نخستین داستانهای کوتاهش را منتشر کرد .مهارت پرو در نوشتن داستانهای کوتاه تخیلی بود.وی سال1703درگذشت.

برخی آثار پرو:
-سیندرلا( Cendrillon)
-شنل قرمزی(Le Petit Chapron Rouge )
-زیبای خفته(La Belle au bois dormant )
-ریش آبی(Barbe bleue )
-گربه چکمه پوش(Le Chat botte )

Dash Ashki
15-09-2007, 09:21
هربرت لوپورري يه Herbert le Porrier از نويسندگان جديد فرانسوي است كه آثارش اگرچه در ميان طبقه روشنفكر اين كشور توانسته است به آساني براي خود كسب پذيرش و آبرو كند، در ميان توده عوام چندان توفيقي به چنگ نياورده است. وي به سال 1913 در پاريس متولد شد و تحصيلات خود را در همان جا به پايان رسانيد. در سال 1945 نخستين رمان به نام «تولك رفته» منتشر شد. سال بعد اولين نمايشنامه‌اش به نام «با وجود اين مي‌گردد!» (كه اشاره‌اي است به ماجراي گاليله و براي اطلاع بيشتر به بخش علوم مراجعه شود) در تماشاخانه لابروير به روي سن آمد. ساير آثارش كه به ترتيب تا سال 1954 منتشر شده عبارتند از: پابندها، دوشيزه به‌گن، دايره گچي، ژوليت در گذرگاه، بهشت زميني، دلال اسب برانبورگ و زنگار (كه به نام خزه هم به زبان فارسي منتشر شده).

.

saviss
22-11-2007, 13:24
نمیدونم چطورازرومن گاری مطلبی ندیدم اینجا؟

یاچشمام ضعیف شدن ویاواقعا مطلبی نبوده تاحالا
من به شخصه هم ازخودش وهم ازکاراش خوشم میاد
پس باهم بخونیم

============

درباره «خداحافظ گاري کوپر» و «زندگي در پيش رو» و رومن گاري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

دی ۱۴م, ۱۳۸۵
مردي که سايه اش را فروخت*


سعيد کمالي دهقان؛ اعتماد؛ چهارشنبه، ۱۳ دي ۱۳۸۵ – شماره ۱۲۹۹ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آدم سرزنده يي بود و شايد اگر آن طور به سبک همينگوي خودکشي نمي کرد، به سختي مي شد دليلي بر نااميدي و افسردگي اش پيدا کرد، برعکس اتفاقاً آدم شوخ طبعي بود. نقل قول معروفي هست از «رومن گاري» که مي گويد؛ «شوخ طبعي تاکيدي بر جاه و مقام انساني است، چون يکي از ويژگي هايي است که انسان را از ديگر مخلوقات جدا مي کند.» زندگي «رومن گاري» سراسر پيکار با خودش بود. پيکار با جنبه هاي مختلف و گاه متضاد وجودش که او را مجبور مي کرد همچون «لني» قهرمان رمان «خداحافظ گاري کوپر» دودلي در چهره اش موج بزند و هميشه پي تغيير و تحول و نوآوري باشد و همچون «لني» بارها افکارش را در ذهن خود سبک و سنگين کند و با اين همه در شک باقي بماند. نمونه اش آن جايي از رمان است که «لني» محبوب خود «جس» را ترک مي کند و به کوهستان برمي گردد و با اين همه هنوز نمي داند تا چه اندازه به دختر علاقه مند است و تنها وقتي با فردي روبه رو مي شود که حکم آينه نفس اش را بازي مي کند، به عشق و علاقه وصف ناپذيرش به دختر آگاهي پيدا مي کند و نصفه شب، در کولاک و سرماي کوهستان و با وجود خطر از دست دادن جان اش به سوي محبوب خود بازمي گردد. «رومن گاري» خود اين چنين بود.

«رومن گاري» اسم واقعي اش نبود. او اصلاً اسم واقعي نداشت. چون هيچ وقت پدرش را نديد و از همان اول نام خانوادگي همسر دوم مادرش روي «رومن» گذاشته شد و او را «رومن کاسو» ناميدند. شايد به همين خاطر است که چندي بعد خودش «رومن گاري» را ترجيح داد تا هم زياد به ياد گذشته ها نيفتد و هم کمي تغيير کرده باشد. «گاري» را از واژه يي روسي به معناي «آتش گرفتن» گرفت و آن را در صيغه امر برد و کمي امريکايي اش کرد و البته اين کار را بي تاثير از نام ستاره سينماي امريکا «گاري کوپر» انجام نداد. آخر «رومن گاري» شيفته تغيير بود.

رومن گاري متولد ۱۸ مه ۱۹۱۴ است و در مسکو به دنيا آمد. بدني قوي، بيني دراز و لباني کلفت داشت. شکل شرقي ها، قزاق ها و شايد هم مثل خود «چنگيز خان». وقتي هنوز خيلي کوچک بود، مادر و پدرش از هم جدا شدند و به همين خاطر هيچ وقت پدر واقعي اش را نديد. مادرش بازيگر سينما بود، موفقيت چنداني در حرفه اش پيدا نکرد و مشهور نشد اما بعدها وظيفه مادري اش را خوب ادا کرد. از همان ابتدا به «رومن» فرانسه ياد داد و پسرش را در چهارده سالگي همراه خود به «نيس» فرانسه برد. مدرسه را به خوبي سپري کرد و چندتايي هم داستان کوتاه نوشت که در نوع خود خوب بود، تحصيلاتش را در رشته حقوق در شهر پاريس ادامه داد و بعدها با شروع جنگ جهاني دوم خلباني ياد گرفت و به نيروي آزادي بخش فرانسه در اروپا پيوست. پس از جنگ با آن که تحصيلات آکادميک سياسي نداشت، ديپلماتي فرانسوي و در سال ۱۹۵۲ نماينده جمهوري فرانسه در سازمان ملل متحد شد. سال ۱۹۴۴ با «لزلي بلانش» نويسنده و روزنامه نگار انگليسي ازدواج کرد اما زندگي مشترک شان بيش از هفده سال به طول نينجاميد. يک سال پس از جدايي از همسر اول خود با «جين سيبرگ» بازيگر معروف امريکايي فيلم «از نفس افتاده» ازدواج کرد و البته با او هم نتوانست بيش از هشت سال زندگي کند. «گاري» شصت و شش سال عمر کرد و سال هاي پاياني عمرش را به خصوص پس از خودکشي «سيبرگ» در سال ۱۹۷۹، مثل خيلي از نويسنده ها در تنهايي و افسردگي و نااميدي سپري کرد. «رومن گاري» ۲ دسامبر ۱۹۸۰ خودش را به ضرب گلوله تپانچه و مثل نويسنده مورد علاقه اش «ارنست ميلر همينگوي» از بين برد و از نفس افتاد.



***


«رومن گاري» سال ۱۹۴۵ اولين رمانش را به نام «تربيت اروپايي» منتشر کرد که «جايزه منتقدين» فرانسه را برايش به ارمغان آورد و در طول زندگي نزديک به سي رمان به زبان هاي فرانسه و انگليسي نوشته که البته کتاب هاي فرانسه اش موفق تر بوده اند. با آن که بيشتر آنها را تحت نام «رومن گاري» منتشر کرده، اما تعدادي از آنها را هم تحت نام هاي مستعار ديگر به چاپ رسانده است. «گاري» به جز نامي که زمان به دنيا آمدن به او دادند، چهار نام مستعار اختيار کرد. «اميل آژار» بعد از «رومن گاري» معروف ترين نام او است؛ چرا که يک بار با اين نام کتابي نوشت به نام «زندگي در پيش رو» که براي دومين بار او را برنده جايزه «گنکور» فرانسه کرد. «رومن گاري» تنها نويسنده فرانسوي است که در طول زندگي دوبار موفق به دريافت جايزه «گنکور» شده است. او اولين بار در سال ۱۹۵۶ به خاطر انتشار رمان «ريشه هاي آسمان» گنکور برده بود. «خداحافظ گاري کوپر» و «زندگي در پيش رو» از تاثيرگذارترين رمان هاي او است که به فارسي هم ترجمه شده.


خداحافظ گاري کوپر


رومن گاري «خداحافظ گاري کوپر» را در سال ۱۹۶۹ نوشت؛ رماني که در ايران هم به نسبت با اقبال خوبي روبه رو شده و شش بار تجديد چاپ شده است. «سروش حبيبي» اين کتاب را در سال ۱۳۵۱ و درست چهار سال بعد از انتشار کتاب در فرانسه به فارسي ترجمه کرده است. همين موضوع خود گوياي خوش اقبالي زودهنگام آثار «رومن گاري» در ايران است. رومن گاري «خداحافظ گاري کوپر» را ابتدا به انگليسي نوشت و کتاب با نام «ولگرد اسکي باز» منتشر شد. «خداحافظ گاري کوپر» داستان جواني است امريکايي به نام «لني» که به خاطر فرار از شرکت کردن در جنگ عليه «ويتنام» به طور غيرقانوني به کوهستان هاي آلپ در سوئيس فرار کرده و در خانه کوهستاني «باگ» به همراه چندين ولگرد اسکي باز اطراق کرده است. «باگ»، که مالک کلبه و از همه ثروتمندتر است، ميزبان همه ساله گروه هاي اين چنيني است. ولگردهاي بي پولي که چيزي جز اسکي کردن برايشان مهم نيست. هم هزينه هايشان را مي دهد و هم مسکن شان را تامين مي کند. هر وقت هم که به پول نياز داشته باشند، از کلبه برمي گردند پايين و مي روند به شهر تا پول دربياورند. به کسي اسکي ياد مي دهند، قاچاق مي کنند و ... «لني» خود جزء همين گروه اسکي بازان ولگرد بود تا اين که با دختري به نام «جس» آشنا مي شود و عشق او را از جمع مفت خورها خارج مي کند.




توصيف هاي راوي از «لني» و دوستانش در ابتداي داستان اين را به ذهن مي آورد که «لني» رفتار و منش آنارشيستي دارد، حال آن که با پيشرفت داستان و آشنايي با ديدگاه هاي او مي فهميم که او بيشتر درويش مآبانه رفتار مي کند تا آنارشيستي. برخورد «لني» با حوادث و نوع نگاه و ذهنيتش در رويارويي با اتفاقاتي که برايش مي افتد مهمترين قسمت رمان را تشکيل مي دهد. «لني» جوان و صادق است و با تناقض هاي زيادي روبه رو مي شود و هيچ وقت هم فکرش را نمي کند که عاشق شود. برعکس، هميشه فکر مي کرد عشق همان چيزي است که هر کدام از دوستانش، که گرفتارش شده، کارش حسابي ساخته شده و از پا درآمده. خود او وقتي با عشق روبه رو مي شود، ابتدا آن را نمي پذيرد و خيال مي کند که در رويا و توهم است تا آن که دوري از «جس» و روبه رو شدن با فردي که او را در شناخت بهتر احساساتش راهنمايي مي کند، او را به اين امر واقف مي کند که؛ آري، عاشق شده است.

«خداحافظ گاري کوپر» را داناي کل روايت مي کند و از منظر روايت شباهت هايي هم با «ناطور دشت» «سالينجر» دارد. نوع نگاه راوي و طنز خاصي که در روايتش به کار رفته و ظرافت هاي رفتاري که بيان مي شود تا حدودي روايت اين دو کتاب را به هم شبيه مي سازد. همان اوايل کتاب آمده؛ «لني اول با اين جوان غعزيف، که يک کلمه هم انگليسي نمي دانست رفيق شده بود. به همين دليل روابط شان با هم بسيار خوب بود. اما سه ماه نگذشته بود که عزي شروع کرد مثل بلبل انگليسي حرف زدن و فاتحه دوستي شان خوانده شد. فوراً ديوار زبان بالا رفته بود. ديوار زبان وقتي کشيده مي شود که دو نفر به يک زبان حرف مي زنند. آن وقت ديگر مطلقاً نمي توانند حرف هم را بفهمند.»

«رومن گاري» بي شک براي نوشتن «خداحافظ گاري کوپر» از تجربيات و وقايع زندگي شخصي اش الهام گرفته. پدر «جس» ديپلماتي است امريکايي در سوئيس و برايش ماجراهايي پيش مي آيد که از تجربه «گاري» در دهه پنجاه به عنوان ديپلماتي فرانسوي و فعاليت هاي سياسي اش حکايت دارد. «گاري کوپر» ستاره سينماي امريکا است و «خداحافظ گاري کوپر» با توجه به شروع جنگ ويتنام و زمان نوشته شدن کتاب، گويي هم نوعي خداحافظي از گذشته پرصلابت و آرام امريکا است و هم خداحافظي با گذشته خود «لني» و شروع زندگي جديد و تازه. «لني» با عشق به تولدي ديگر مي رسد و با گذشته سرگردان و بي هدفش خداحافظي مي کند.


***


زندگي در پيش رو


«رومن گاري» سال هاي شصت در فرانسه نويسنده معروفي بود و انتشارات معروف «گاليمار» هم او را خوب مي شناخت. تا سال ۱۹۷۳ نزديک به نوزده رمان نوشته بود و حالا هوس کرده بود که از نو شروع کند. آن هم با اسم مستعار «اميل آژار». «گاري» در کل چهار رمان با نام «آژار» منتشر کرد. وقتي اولين رمانش به نام «آغوش مهربان» را با نام جديد خود نوشت، کتاب را به انتشارات «گاليمار» برد، اما انتشارات قبول نکرد کتاب را چاپ کند. «رومن گاري» با «سيمون گاليمار» تماس گرفت و وقتي معلوم شد که خود او رمان را نوشته، کتاب سريعاً با نام مستعار «اميل آژار» به چاپ رسيد و اتفاقاً نامزد بهترين جايزه «روندو» شد که «روبرت گاليمار» از ترس لو رفتن نام واقعي نويسنده انصراف انتشارات را از شرکت دادن کتاب در جايزه اعلام کرد.

«رومن گاري» در کتابي به نام «زندگي و مرگ اميل آژار»، که در سال ۱۹۷۹ نوشت، مي نويسد؛ «من حسابي خوش گذرانده ام. به اميد ديدار و ممنون.» هويت اصلي «اميل آژار» را يک سال پس از مرگ «رومن گاري» آژانس خبري فرانسه فاش کرد. معروف ترين کتابي که «اميل آژار» نوشته رمان «زندگي در پيش رو» است که جايزه آکادمي «گنکور» را در سال ۱۹۷۵ از آن خود کرد. «گاري»، به خاطر اين که هويت نويسنده رمان معلوم نشود، پسرعمويش را براي دريافت جايزه به آکادمي «گنکور» فرستاد. اين کتاب براي اولين بار در سال ۱۳۵۹ و با نام مستعار «اميل آژار» به فارسي ترجمه شد، اما اجازه تجديد چاپ نگرفت تا آن که براي دومين بار در سال ۱۳۸۰توسط «ليلي گلستان» ترجمه و منتشر شد.

«زندگي در پيش رو» داستان عشق پسر عرب کوچکي است به يک زن پير. «مومو» قهرمان داستان که نام واقعي اش «محمد» است، چهارده سال سن دارد. سال ها پيش مادر «مومو» او را ول مي کند و از آن به بعد است که به همراه «رزا خانم» در طبقه ششم ساختماني زندگي مي کند که آسانسور هم ندارد و پانسيون بچه هاي بي سرپرست است. «مومو» پسري است کنجکاو و باهوش و بازيگوش که مرتب از اين در و آن در سوال مي کند و علاقه خاصي به «رزا خانم» دارد و دلش مي خواهد به او کمک کند و او را نجات دهد تا زنده بماند. «مومو» از تنهايي مي ترسد و مهمترين دغدغه اش داشتن خانواده و بزرگترين آرزويش اين است که برود مکه. «رزا خانم» هم زني زشت، بي مو و فربه است و حالا تنها کسي است که مي تواند براي «مومو» مادري کند. ساعت هاي زيادي را با او سپري کند و همدم و مونس اش باشد. «رزا خانم» اما کم کم بيمار مي شود و «مومو» هم علاقه بيشتري به او پيدا مي کند. «مومو» از ترس بيمارستان «رزا خانم» را در زيرزمين مي برد و به خيال خود از او مراقبت مي کند.

«زندگي در پيش رو» از زبان «مومو» روايت مي شود و علاوه بر «رزا خانم»، «آقاي هاميل»، «لولا خانم»، «دکتر کتز» و «خانم نادين» هم از شخصيت هاي مهم آن هستند. «آقاي هاميل» پيرمردي است که مسلمان است و «مومو» سوالات مذهبي اش را از او مي پرسد. او پس از مدتي کور مي شود و براي «مومو» نقش پدري را بازي مي کند که او هيچ گاه نداشته. «لولا خانم» هم با اينکه شغل خوبي ندارد اما هر از چندگاهي براي کمک به «مومو» و «رزا خانم» به آنها سر مي زند. «مومو» حسابي شيفته او است. «دکتر کتز» هم در خدمت «رزا خانم» و بچه هايي است که نگهداري مي کند. از «مومو» خوشش مي آيد و تا وقتي که «رزا خانم» بيمار نشده، گاهي به آنها سر مي زند. «خانم نادين» هم «مومو» را به طور خيلي اتفاقي در خيابان ديده و بعد از مرگ «رزا خانم» قرار است که از «مومو» مراقبت کند. او دوبلور صداي هنرپيشه هاي سينما است.

آن چه «رومن گاري» را چه در نقاب «اميل آژار» و چه در نقاب هاي ديگرش از نويسندگان ديگر متمايز مي کند، نوع نگاه راوي، قهرمان داستان و شخصيت هاي داستان هايش است. نگاه راوي داستان هاي او هميشه متفاوت است و البته واقعي هم به نظر مي رسد. در «خداحافظ گاري کوپر» نگاهي درويش گونه، ضد و نقيض و صادق دارد و راوي «زندگي در پيش رو» هم، که از زبان پسري بي سرپرست روايت مي شود، ديدي متفاوت دارد. ذهنيت و نگاه «مومو» به «رزا خانم» که خيلي زشت و بدقواره است و علاقه حقيقي اش به او داستان را از ويژگي خاصي برخوردار مي کند. «مومو» ابتدا از سگي مراقبت مي کند و چون نه مادر و پدري دارد و نه کسي را که دوستش داشته باشد، علاقه وصف ناپذيري به سگ خود پيدا مي کند. در جاي ديگري هم به «رزا خانم» علاقه مند مي شود، اما اين بار عشقي حقيقي را تجربه مي کند و پس از مرگ «رزا خانم» با خلاء بزرگي روبه رو مي شود.

«زندگي در پيش رو» براي «مومو» داستان زندگي است که پيش روي خود دارد و بايد ساليان سال آن را سپري کند و براي «رزا خانم» داستان زندگي است که از او روي برگردانده. اين کتاب داستان شروع زندگي براي «مومو» و پاياني براي «رزا خانم» و «آقاي هاميل» است.



***



«تربيت اروپايي»، «ريشه هاي آسمان»، «ليدي ال»، «رقص چنگيزخان»، «سگ سفيد»، «پرندگان مي روند در پرو مي ميرند»، «بادبادک ها» و «توليپ» از ديگر کتاب هاي مشهور «رومن گاري» اند که اغلب به فارسي هم ترجمه شده اند. «پرندگان مي روند در پرو مي ميرند» نوشته «رومن گاري» از تاثيرگذارترين نوشته هاي اوست که سال ۱۹۶۸ از روي آن فيلمي ساخته شد. داستان ماجراي پرندگاني است که از جزاير «گوانو» به سمت ساحلي در صدکيلومتري «ليما» حرکت مي کنند تا به هر زحمتي شده به آن جا برسند و بميرند. اين کتاب مجموعه پنج داستان کوتاه است شامل «پرندگان مي روند در پرو مي ميرند»، «بشردوست»، «ملالي نيست جز دوري شما»، «همشهري کبوتر» و «کهن ترين داستان جهان» که اولين بار سال ۱۳۵۲ «ابوالحسن نجفي» آن را به فارسي برگرداند و پس از چاپ سومش در سال ۱۳۵۷ اجازه چاپ مجدد نگرفت.
* عنوان مطلب نام کتابي است به نام Romain Gary: The Man Who Sold His Shadow نوشته RalphW.Schoolcraft؛ انتشارات دانشگاه پنسيلوانيا؛ مارس ۲۰۰۲؛۲۴۱ صفحه؛ ۴۵ دلار.
====================
منبع:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدویرایش:
توصیه میکنم حداقل دوتا کتاب نوشته شده توسط خودش:
خداحافظ گاری کوپر
و
میعاددرسپیده دم
رو بعلاوه ی زندگی نامه ش بخونید

Asalbanoo
29-11-2007, 11:26
«قصدم این نیست تا با فلسفه ام به پشتیبانی از زندگی خود برخیزم؛ بی نزاکتی است. همچنین سعی ندارم زندگی ام را با فلسفه مطابقت دهم؛ فضل فروشی است. در حقیقت زندگی و فلسفه یکی هستند.»
ژان پل شارل ایمار لئون اوژن سارتر منتقد ادبی، رمان نویس، نمایشنامه نویس، مولف، هجونویس، فیلسوف معرفت شناس و خردگرا در ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ در خانواده یی بورژوا متولد شد. او تنها فرزند خانواده اش بود. پدرش مهندس نظامی و مادرش دخترعموی آلبرت شوایتزر برنده جایزه نوبل صلح و از خانواده یی روشنفکر بود. ژان- پل فرصت درک پدر را پیدا نکرد؛ پانزده ماهه بود که پدرش از تب زرد مرد و پدربزرگش که معلم زبان های خارجی بود سرپرستی او را تا قبل از مدرسه رفتن بر عهده گرفت.
«پولوی» کوچک (اطرافیان او را به این نام صدا می کردند) تا دوازده سالگی نزد خانواده مادری اش بود. او این سال ها را به خوشی سپری کرد و خانواده اش او را بسیار دوست داشتند، لوسش می کردند، هر روز بیشتر از روز پیش به او اظهار علاقه می کردند؛ که این احساسات، کم کم حس خودشیفتگی را در او پدید می آورد؛ «مردن کافی نیست، باید به موقع مرد... من خوشحال بودم، برای آنکه وضعیت اندوهبارم ایجاد احترام می کرد، باعث اهمیتم می شد.» در کنار این ابراز علاقه ها، پولو با بودن در محیط کتابخانه عظیم پدربزرگ، از همان کودکی ادبیات را کشف کرد و کتاب خواندن را به بازی و رفت و آمد با کودکان دیگر ترجیح داد؛ «در اتاق کار پدربزرگم همه جا کتاب بود؛ گردگیری شان به جز یک بار در سال و پیش از شروع کار موسسات آموزشی در ماه اکتبر قدغن بود.» کمی بعد، پدربزرگ تصمیم گرفت او را در مدرسه یی ثبت نام کند؛ «پس از نوشتن اولین دیکته پدربزرگم را به سرعت به مدرسه خواستند؛ خشمناک به خانه بازگشت، از کیفش ورقه ناجوری را که پر از خط خوردگی و لک بود، بیرون آورد و روی میز انداخت، همان دیکته یی بود که نوشته بودم... گفت که مرا درست نشناخته اند؛ روز بعد از مدرسه بیرونم آورد و با مدیر قهر کرد.» پس از آن، برایش معلم خصوصی گرفت...
این دوران خوش، در سال ۱۹۱۷ که مادرش با یک مهندس فنی ازدواج کرد پایان یافت؛ پولو هیچ گاه از آن مرد خوشش نیامد. او از اوج لذت و خودشیفتگی در خانواده شوایتزر، پا به مدرسه و به نوعی واقعیت زندگی گذاشت و رنج و خشونت دانش آموزان و معلمان را از نزدیک لمس کرد. در سال ۱۹۲۱ به علت بیماری به پاریس بازگشت و مادرش که درد و رنج پسر را درک کرده بود، تصمیم گرفت او را در پاریس نگه دارد. در شانزده سالگی در مدرسه هانری پنجم ثبت نام کرد؛ در همان مدرسه بود که با پل نیزان، نویسنده جوان، آشنا شد و دوستی اش را با او تا زمان مرگش (۱۹۴۰) ادامه داد. سارتر با پشتیبانی و تکیه کردن به این دوستی، کم کم شروع به ساخت شخصیت حقیقی خود کرد. اولین علائم نویسنده بودنش را در همین سال ها با نوشتن دو قصه کوتاه و هجو دو واقعه تاریخی به معلمانش نشان داد. با تنها دوستش داستان ها و نمایشنامه های کوچک را در حیاط مدرسه بازی می کرد. دو سال بعد به همراه نیزان در رشته فلسفه وارد دانشسرای عالی پاریس شد که محل آشنایی او با سیمون دوبوار بود. سارتر در بیست و یک سالگی در امتحانات نهایی رشته فلسفه شرکت کرد و مردود شد.
البته علت پذیرفته نشدنش ضعف علمی نبود؛ بلکه او اعتقاد داشت فلسفه را نباید حفظ کرد، باید آن را فهمید و درک کرد. سال بعد هم در همین امتحانات شرکت کرد که با رتبه اول قبول شد و نفر دوم این آزمون کسی نبود جز سیمون دوبوار؛ زنی که از آن پس همراه همیشگی سارتر بود. سارتر پس از فارغ التحصیلی به عنوان معلم فلسفه به بندر لوهاور رفت و پس از آن در پی یک فرصت مطالعاتی به آلمان سفر کرد...
سارتر از همان دوران کودکی نویسند گی را دوست داشت؛ «در سال ۱۹۱۲، همه کودکان نبوغ داشتند، جز من، چرا که من از سر تقلید، برای رعایت تشریفات، برای آنکه شبیه بزرگسالان باشم، می نوشتم... به من قصه های لافونتن را دادند؛ از آنها خوشم نیامد؛ نویسنده چندان زحمتی به خود نداده بود؛ تصمیم گرفتم آنها را به صورت اشعار دوازده هجایی دوباره بنویسم...» اما اکنون با رد نوشته هایش از سوی ناشران ناکام ماند؛ اندکی بعد با رمان تهوع - نخستین رمان فلسفی اش- در سال ۱۹۳۸ و چند زندگینامه خودنوشت شهرت خاصی یافت.
تهوع، با لحن هجوآمیز و نو، اصول رمان نویسی سنتی را زیر سوال برد. جملاتی که همچون دکارت در دهان شخصیت رمان سارتر جای گرفت، شاهد این مدعا بود؛ «من فکر نمی کنم، پس سبیل هستم.» پس از آن، مجموعه داستانی تحت عنوان دیوار (۱۹۳۹) را منتشر کرد که جنگ جهانی دوم شروع شد و مدتی او را از ادامه کارش بازداشت. چرا که تا قبل از جنگ، سارتر فعالیت سیاسی نداشت و فردی بود صلح جو، بی آنکه بخواهد برای صلح مبارزه کند. سارتر در زمان جنگ هم فرصت را از دست نداد و در خلال جنگ ۱۲ ساعت در روز می نوشت و در طول ۹ ماه توانست حدود ۲ هزار صفحه بنویسد و بخشی از آن را با عنوان دفترهای بلاهت جنگ چاپ کند.
او در ۲۱ ژوئن ۱۹۴۰ اسیر و به اردوگاهی در آلمان منتقل شد. در زندان به انسان گرایی فکر کرد و شب ها برای زندانیان داستان می گفت و حتی نمایشنامه هایی را هم در زندان اجرا کرد.
در سال ۱۹۴۱ از زندان آزاد شد، اما زندان جرقه یی در ذهن او زده و زندگی او را تغییر داد. این بار تعهد تازه یی که در وجودش شکل گرفته بود، باعث شد به پاریس بازگردد و با دوستان خود از جمله مرلوپونتی جنبش مقاومتی را به نام جنبش «سوسیالیسم و آزادی» تشکیل دهد. با وجود انتقادهای بسیار، برای گسترش جنبش به خارج از پاریس و جذب نویسندگان و منتقدان مشهور دیگر، به شهرستان ها رفت. اما با دستگیری دو تن از دوستانش این جنبش منحل شد.
سارتر تصمیم گرفت با قلمش به مقاومت ادامه دهد. در سال ۱۹۴۳ نمایشنامه «مگس ها» را که در راستای اهداف مقاومت نوشته بود، روی صحنه برد. همان سال با انتشار کتاب «هستی و نیستی» با پیروی از اندیشه های هایدگر پایه های نظام فکری خود را مشخص و اعلام کرد. دو سال بعد، نمایشنامه یی با عنوان «دربسته» نوشت که موفقیت بسیاری برایش به ارمغان آورد. سارتر پس از نوشتن نمایشنامه های جهت دارش به عنوان روشنفکری فعال از نظر سیاسی شناخته شد. سارتر از طرفداران سرسخت کمونیسم بود، البته هرگز به طور رسمی به عضویت حزب کمونیست درنیامد. او بیشتر عمر خویش را صرف پرداختن به ایده های اگزیستانسیالیستی اش کرد.
سارتر معتقد بود که انسان باید خود سرنوشت خود را تعیین کند. او همچنین، مطابق با اصول کمونیسم، باور داشت که نیروهای اقتصادی- اجتماعی جامعه که از کنترل انسان خارج هستند، نقشی حیاتی در تعیین مسیر زندگی اشخاص دارند. در سال ۱۹۶۴ سارتر برنده جایزه نوبل ادبیات شد، اما آن را نپذیرفت. از آثار شاخص او می توان به «کلمات»، «اگزیستانسیالیسم و اصالت بشر»، «دست های آلوده»، «راه های آزادی»، «سن عقل» و «دل مردگی» اشاره کرد. سارتر در سال ۱۹۸۰ از دنیا رفت. در روز ۱۹ آوریل سال هشتاد، ده ها هزار نفر که بیشتر آنها را جوانان تشکیل می دادند، تابوت او را تا گورستان مونپارناس همراهی کردند که به گفته ژولین گراک «این امر پس از دوران رمانتیک در دنیای ادبیات بی سابقه بوده است.»
پس از مرگ سارتر، سیمون دوبوار نیز کتابی با نام مراسم وداع در مورد مرگ وی نوشت.





نقل قول هایی که از دوران کودکی سارتر در این نوشته آمده، از کتاب کلمات سارتر ترجمه ناهید فروغان وام گرفته شده است.
سمیه نوروزی


روزنامه اعتماد

magmagf
10-06-2008, 19:52
با تشکر از داش اشکی برای تنظیم فهرست

001- آندره ژيد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
002- هوگو - ويکتور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
003- كامو - آلبر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])=======به اضافه کتاب بیگـــــــانه
004- گوتيه - تئوفيل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
005- پروست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
006- ژان ژنه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
007- آندره مالرو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
008- دوده - آلفونس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
009- پل گاليكو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
010- پل لوئی شارل کلودل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
011- پروسپر مریمه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
012-پره‌ور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
013- دو ماريوو - پي ير ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
014- دامونتي - هاتري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
015- دو سگور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
016- دوسن پیر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
017- دو بالزاك - انوره ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
018- گالدوس - پرز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
019-دولاتوش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
020- دولابرتن - رتيف ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
021- آلفونس دو لامارتین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
022- آلفرد دوموسه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
023- آرتسیباسو مارسل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
024-آرتو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
025-دولافایت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
026-دوکورسل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
027- گوستاو لوبون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
028- گي دو موپاسان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
029- بلز پاسکال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
030- ژان دولافونتن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
031- موریس لبلان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
032- اگزوپری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
033- موریس دکبرا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
034- ژان آنوی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
035-اشتال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
036-پیر کورنی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
037-مولیر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
038-ژان راسین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
039- فرانسوا موریاک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
040- شارل پير بودلر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
041- ژان کوکتو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
042- مالو - هكتور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
043- آلن رنه لوساژ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
044- آندره برتون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
045- پرس - سن ژان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
046- شاتوبريان - فرانسوا رنه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
047- شارل ژوزف پل بورژه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
048- بلز ساندرار ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
049- فرانس کولت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
050- يونسكو - اوزن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
051- مونتسكيو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
052-ولتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
053- روسو-ژان ژاك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
054- آندره موروا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
055- ژرژ برنانوس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
056- كلود فارر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
057- پير كارون بومارشه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
058- پیر لامو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
059- کنتس دونوای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
060- دیدرو-دنیس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
061- هکتور مالو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
062- ژرمن دو استال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
063-استاندال ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
064- آلفردووينيي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
065-الوار ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
066- مارسل آشار ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
067-دوشینه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
068- ژان پل سارتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
069- پول آلکسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
070- مارکي دوساد - فرانسوا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
071- فلوبر - گوستاو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
072- فورنیه آلن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
073- لویی آراگون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
074- الکساندر دومای پسر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
075- هانری دو مونترلان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
076-بوالو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
077-پرنس آناماتیا برانکودن ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
078-گیوم آپولینر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
079- ناتالی ساروت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
080- دومی نیک لاپیر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
081- میشل موتبتین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
082- لویی فردینان سلین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
083- سد(Sade ) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
084- رنه دکارت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
085-گوستاو فلوبر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
86- ژان ماری گوستاو لو کلزیو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
087- پل والری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
088- آلن رب گریه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
089-ژرژپرک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
090- ادموند وژول دو گونکور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
091- پیر لوتی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
092-سنانکور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
093-ژرژ سیمنون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
094-شارل پرو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
095- پورری يه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
096-رومن گاري ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
097-ژان پل سارتر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

Mahdi_Shadi
14-06-2008, 15:17
چرا تو این تاپیک چیزی از « آنا گاوالدا » ننوشتید؟
اونم بعد از کتاب فوق العاده اش به اسم « دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد »

N.P.L
29-06-2008, 15:48
چرا تو این تاپیک چیزی از « آنا گاوالدا » ننوشتید؟
اونم بعد از کتاب فوق العاده اش به اسم « دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد »


آنا گاوالدا دارای دیپلم ادبیات مدرن از دانشگاه سوربون فرانسه می باشد. برای روزنامه "ژورنال دو دیمانش" کار کرده است. اورا بعنوان بهترین نویسنده رمانهای عشقی می شناسند. دو فرزند دارد. "می خواهم کسی جایی منتظرم باشد" نام اولین مجموعه داستانهای کوتاه اوست که با پیروزی همراه بود و جایزه RTL را از آن او کرد. پس از آن "35 کیلو عشق" را نوشت که رمانی است برای گروه سنی نوجوان و (Ensemble, c'est tout) نام رمان دیگر گاوالداست که در هر دوی آنها عشق تم اصلی کار است.

در مورد این بانوی نویسنده اگر اطلاعات تازه ای بدست آوردم اضافه می کنم.

Mahdi_Shadi
29-06-2008, 16:07
wo[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مرسی بابت مطلبی که گذاشتی...
امیدوارم دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد رو خونده باشی....!چون واقعاً قشنگه