PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : »» قارچ شناسي !!



Vmusic
06-10-2006, 09:47
راسته یوستیلاجینال (Ustilaginales) :

قارچهای سیاهک :

راسته Ustilaginales شامل قارچهای بیمارگر گیاهی بوده و عموما بعنوان قارچهای سیاهک شناخته می شوند. این نام به گرد سیاه توده تلیوسپور برمی گردد که به صورت دوده روی گیاهان بیمار مشاهده می گردند.همه این قارچها به عنوان مولد بیماری، روی اندام زنده فعالیت دارند و مراحل ورت غیربیمارگر می باشند. حدود 1200 گونه از قارچهای سیاهک وجود دارد که در 50 جنس جای می گیرند. این قارچها به حدود 4000 گونه گیاه نهان دانه در بیشتر از 75 خانواده حمله می نمایند و علامت بیماری ایجاد می کنند. با اینکه بعضی قارچهای سیاهک از نظر جغرافیایی به مناطق کوچکی محدود می شوند ولی بقیه در هر جا که میزبان رشد نماید پیدا می شوند. گونه ای که غالبا در همه جا پیدا می شود Ustilago maydis می باشد که سیاهک معمولی ذرت را به وجود می آورد. گونه U. avenae سیاهک آشکار یولاف و گونه Urocystis magica که سیاهک پیاز و گونه های Tilletia بیماریهای سیاهک پنهان را در انواع غلات ایجاد می کنند.

بیماری سیاهک از نظر اقتصادی با اهمیت است، میلیونها دلار خسارت و ضرر روی گیاهان غذایی و زینتی به وجود می آورد. بسیاری از بیماریهای سیاهک که عموما پراکنش زیادی دارند مشکلات جدی روی گیاهان زراعی که مورد تغذیه بسیاری از جمعیتهای دنیا می باشند، ایجاد می کنند. برای مثال بیماریهای سیاهک پنهان اخیرا مشکل عمده در جهان تولید کننده گندم است. مثال دیگر همان سیاهک هندی است (karnal bunt) که بوسیله Tilletia indica ایجاد می شود. ابتدا در منطقه بومی، بیماری ناچیزی بود و گسترش یافته و مشکل عمده ای در بسیاری از مناطق گندم کاری دردنیا شده است. قارچ عامل این بیماری (T.indica) روی پوشش یا قسمت بیرونی جنین میزبان زندگی می کند و چون مواد غذایی گندم از طریق آوندها تامین می شود موجب گرسنگی آندوسپرم جنین می گردد. با اینکه بیماری قسمتی از میزبان را مورد حمله قرار می دهد نام سیاهک محدود یا نیمه به این بیماری اطلاق می گردد. سیاهک پنهان دیگری که به صورت جدی روی گندم فعالیت دارد، سیاهک پنهان معمولی و پاکوتاه نام گرفته است و دو گونه به نام T.tritici و T. laevis و گونه T. controversa عامل این بیماریند. این عوامل بیمارگر مثل سیاهک هندی عمل می کنند گندمها خسارت می بینند و تلیوسپورهای سیاه را به وجود می آورند و بوی اطراف مزرعه به علت تری متیل آمین (حالت بوی ماهی پوسیده) می باشد و سیاهک بدبو نام گرفته اند. بیماری سیاهک موجب آلودگی گندم پایین آمدن ارزش آن برای تغذیه انسان می شود. تعداد زیادی از تلیوسپورها به وسیله هوا در موقع برداشت توزیع می شوند و بیماری را در منطقه توسعه می دهند و حتی در افرادیکه روی گندم کار می کنند حساسیت ایجاد می نمایند.

برای کنترل سیاهک پنهان می توان از قارچ کشها قبل از کشت گندم استفاده نمود. گرچه مواد شیمیایی خوبی برای کنترل سیاهک پاکوتاه نیست ولی ارقام میزبان مقاوم برای کنترل سیاهکها موفق بوده است. در امریکا سیاهک پاکوتاه در مناطق خاصی که با برف مدتی پوشیده می شوند مشکل ایجاد می کند، ولی به هر حال گندمهای صادر شده چین این بیماری را دارند. البته ممکن است گندمها در ابتدا آلوده به قارچ عامل بیماری نباشند ولی داخل انبار و یا وسایل حمل و نقل و سایر موارد ممکن است قارچ بیماری یعنی T. controversa را منتقل نمایند.

با توجه به اهمیت اقتصادی بیماریهای سیاهک بهتر است یکی از آنها مثل سیاهک ذرت با گونه Ustilago maydis مورد بحث قرار گیرد. این بیماری عموما در هر جا که ذرت کشت می شود یافت می گردد، البته ممکن است روی ذرت شیرین نیز خسارت عمده داشته باشد. به هر حال این عامل بیمارگر روی دانه ذرت غده ایجاد می کند و این ذرتها ممکن است به صورت غذا در قسمتهایی از دنیا مورد استفاده باشد و با این حالت آلودگی دانه های ذرت تولید گالهای زیاد را شامل شده است.

خانواده دیگر از قارچها که باعث سیاهک علفهای هرز می شوند متعلق به Caryophyllaceae بوده که آلودگی سیستمیک در میزبان خود ایجاد می کند. تلیوسپورها در پرچمهای گلهای گیاهان آلوده تولید می شوند و با حشرات هاگدانها و شیرابه گلها به سایر گیاهان پخش می گردند، گرچه حضور عامل بیماری به عادت حشره مربوط نمی شود. علفهای هرز معمولی مثل Silene alba و M. ciolacceum گلهای ماده را به گلهای نر منتقل می کنند و هاگ نیز جابه جا می شود.

گونه های زیادی از سیاهک روی گیاهانی که از نظر اقتصادی مهم نیستند واقع می شوند و لذا به صورت ضعیف شناخته شده اند. البته جنس Doassansia گونه های زیادی دارد و در گیاهان آبی فعالیت می کنند، در مناطق پرآب ممکن است گونه های زیادی باشند و یا سیاهکها در سیستم غیرکشاورزی در گیاهان بومی یافت می گردند.

خصوصیات عمومی سیاهکها :

قارچهای سیاهک به نظر می رسند بیمارگر اجباری در گیاهان گلدار باشند و در طبیعت چرخه زندگی دو هسته ای دارند. گرچه قسمتهای متنوعی از گیاهان میزبان ممکن است آلوده باشند، از جمله برگها، ساقه ها، حتی ریشه ها ولی عمدتا قسمتهای گلدار گیاه را مورد حمله قرار می دهند. در بعضی میزبانها آلودگی دائمی وجود دارد زیرا عامل بیماری در زمستان در بافت میزبان باقی می مانند، رشد اولیه در بهار از مناطق آلوده آغاز شده و به مناطق دیگر گسترش می یابد. گفته می شود تعداد کمی از گونه ها مکینه تولید می کنند ولی در حال حاضر شواهد چنین اشکالی را بیان نمی کند. ریسه بعضی گونه ها در بین سلولهای میزبان غیر مشخص رشد می کنند و موجب مرگ سلولها نمی شوند لذا اثر ریسه در سلولها خیلی کم است. جدار ریسه های انتهایی در قارچ سیاهک دارای روزنه کوچک است و شبیه پل ارتباط می شوند که در ریسه دو هسته ای یعنی قارچهای سیاهک بحث می شود. البته ریسه در تقسیمهای انفرادی همیشه دو هسته ای نمی باشند، در مرحله توسعه اولیه ریسه، قسمتها اغلب چند هسته ای و در بعضی گونه ها به نظر می رسد دو هسته ای نمی باشند، در مرحله توسعه اولیه ریسه، قسمتها اغلب چند هسته ای و در بعضی گونه ها به نظر می رسد دو هسته ای دیر توسعه یابد. در بعضی موارد دو هسته ای آشکار تا قبل از اسپورزایی قابل مشاهده نیست. گونه های جور هسته در قارچهای سیاهک بیمارگر نیستند و به راحتی در محیط کشت مغذی ساده رشد می کنند، اصولا گونه های جور هسته مانند مخمرها رشد می نمایند. این سلولها معمولا به Spordia بر می گردد و بیشتر قارچهای سیاهک روی آمیزش ریسه ها آزمایش می شوند. ریسه های دو هسته ای در بسیاری از گونه ها در محیط کشت حاوی اسپوریدی به وجود می آید. رنگ سفید و شکل نخی موجب نمایش عملی دو هسته ای شدن می شوند.

دوهسته ایها به سختی در محیط کشت باقی مانده و سریع شکسته می شوند، به هر حال مرحله دوهسته ای در تعداد کمی گونه برای طول زیاد در محیط کشت رشد می کند. قارچهای سیاهک پنهان Tilletia controversa و سیاهک نیشکر Ustilago scitaminea در محیط کشت، تلیوسپور تشکیل می دهند.

تلیوسپورها و تکثیر :

تلیوسپورها که اسپورهای سیاهک نامیده میشوند، اسپورهای در حال استراحت قارچهای سیاهک می باشند. اینها در توده ای که سوری (sori) نام دارد تشکیل می شوند و در محل گلهای میزبان، جنین بذور، برگها، ساقه ها حتی ریشه ها به وجود می آیند. الگوهای متنوعی در توسعه اسپورها در قارچهای سیاهک یافت می شود، ابتدا میسلیوم در محل اسپورزایی توسعه یافته، در بعضی گونه ها ریسه در فضای بین سلولی در میزبان ایجاد می شود در بعضی دیگر در داخل سلولهای میزبان توسعه می یابند. این حالت توسعه که در داخل سلولها می باشد در سیاهک نواری برگ با گونه U.striiformis واقع می شود.

در بسیاری از بیماریهای سیاهک توسعه ریسه موجب سبززردی (کلروز) و متورم شدن بافت میزبان می شود. به هر حال در گیاهان ذرت آلوده با U.maydis بر اثر پررشدی و پرازدیادی سلولهای میزبان گالها توسعه می یابند.

در تعداد کمی جنس مثل Entyloma و Entorhiza و بعضی گونه های Tilletia تلیوسپورها به صورت انفرادی در انتهای ریسه به وجود می آیند و ممکن است در مرحله رسیدن دارای دم پایه نیز شده و در بعضی گونه ها با وجود قسمتها از یکدیگر متمایز می شوند. در مورد دیگر دیوار ریسه مولد تلیوسپور ژلاتینی است و موجب تغییر پروتوپلاسم به تلیوسپور می گردد . این شرایط موجب تولید کلامیدوسپور در گونه های مختلف می شود و بعضی از آنها به عنوان تلیوسپور نام می برند. در بعضی قارچهای سیاهک میسلیومها قبل از تشکیل تلیوسپور توسعه می یابند و بعضی میسلیومها سترون به نظر می رسند و برای تهیه اسپور رشد نمی کنند. بعضا ستونک درست می کنند که می تواند در تشخیص گونه ها مفید باشد.

بدون توجه به نحوه تولید تلیوسپور به نظر می رسد آنها از ریسه های دوهسته ای به وجود می آیند. در بعضی گونه ها هسته آمیزی در تشکیل تلیوسپور خیلی زود اتفاق می افتد و لذا جوانترین اسپور یک هسته دو برابر می باشد ولی در بقیه گونه ها تلیوسپورها در اواخر دو هسته خواهند شد. میوزها در جوانه زدن تلیوسپورها واقع می شود.

خصوصیات تلیوسپور مثل اندازه، شکل، رنگ و زینتی بودن آنها در طبقه بندی راسته Ustilaginales بااهمیت خواهند بود. سطح زینتی آنها خیلی مهم است وحداقل در سطح گونه ها به کار می رود، الگوهای متفاوت زینتی بودن وجود دارد. بعضی اسپورها مشبک، بعضیها خاردار یا زگیل دار می باشند و بعضیها سطح صافی دارند. بیشتر تلیوسپورها کروی شکل، زرد رنگ، قهوه ای و سیاه رنگ می باشند، ولی رنگهای تلیوسپور در میکروسکپ با رنگ توده آنها یکنواخت نیست و یا اسپوری که در میکروسکپ قرمز رنگ است ممکن است در توده سیاه رنگ به نظر برسد. تعدادی سلول ممکن است با هم مجتمع شده و توپهای اسپور به نظر برسند، این حالت در سلولهای جنسی یا سترون متفاوت است.

تلیوسپورهای بعضی قارچهای سیاهک قادرند برای چند سال در خاک بمانند، جوانه زنی گونه های راسته Ustilaginales در مناطق معتدل مطالعه شده و حرارت کم نیز مورد علاقه آنها بوده است. البته سرما خفتگی را در بعضی گونه های شمال آمریکا می شکند ولی به هر حال، سرما برای جوانه زنی گونه های جنوب لازم نبوده است.

علاوه بر حرارت، رطوبت، PH و وجود یا عدم وجود انواع مواد، نور ممکن است در جوانه زنی تلیوسپور قارچهای سیاهک اثر داشته باشند.

قبل از ترک جوانه زنی تلیوسپور و تشکیل بازدید یوسپور باید توجه شود که این حوادث در قارچهای سیاهک بسیار متنوع است، تنوع به گونه ها و شرایط محیطی بستگی دارد. برای مثال ممکن است میسلیوم اولیه یک شاخه یا چند شاخه و بند دار و بدون بند باشد. در بعضی موارد تعداد کمی و یا هرگز بازیدیوسپور تشکیل نمی شود و میسلیوم اولیه ممکن است ریسه دوهسته ای آلوده کننده تشکیل دهد. معمولا بازیدیوسپورها به صورت جانبی و یا انتهایی تشکیل می شود و اصولا ممکن است بازیدیوسپورها از تعدادی کنیدی که به اسپوریدی ثانویه برمی گردد، و به وجود آید. اگر این نوع بازیدیوسپور در محیط کشت مغذی جایگزین شود با جوانه زنی چند جمعیت تشکیل می دهند و مرحله جور هسته چرخه زندگی سیاهک مشاهده می شود.



نفوذ قارچهای سیاهک به گیاهان میزبان:

با اینکه در بعضی قارچهای سیاهک میسلیومهای اولیه قادرند گیاهان میزبان راآلوده کنند، به طورکلی به نظر می رسد بازیدیوسپور و اسپوریدیهای ثانویه اولین عوامل آلودگی هستند و لذا بیشترین اهمیت را دارند. اندازه کوچک و انتقال طبیعی بازیدیوسپورها و اسپوریدیها مطالعات جریان نفوذ را مشکل نموده است و لذا جزئیات نسبتا کمی از اهمیت این حادثه دانسته شده است. با اینکه جنسهای زیادی در مورد چگونگی داخل شدن قارچهای سیاهک به درون میزبان وجود دارد، بسیاری از این اخبار در تضاد هستند و تعداد کمی با میکروسکپ الکترونی و نوری پیشرفته تائید می شوند و در نتیجه خیلی مطالب برای یادگیری جنبه های زیست شناسی راسته Ustilaginales باقی مانده است.

در مورد سیاهک هندی گندم به وسیله T.indica شواهد قوی تهیه شده است به گونه ای که جوانه زنی اسپوریدی ثانویه از طریق روزنه های استومات روی پوشینه (گلوم و گلومل) داخل میزبان می شود.

خانواده یوستیلاجیناسه (Ustilaginaceae) :

اعضای این خانواده میسلیوم اولیه بند تولید می کنند و بازیدیوسپورهای جانبی و هم انتهایی تشکیل می شود. میسلیوم اولیه از تلیوسپورها که بزودی پس از تشکیل و فقط بعد از یک دوره خواب جوانه می زنند به دست می آیند. در بعضی گونه ها میوزها در تلیوسپور وقوع می یابد و هسته به طرف میسلیومهای اولیه حرکت می کند و جداره ها سلولها را از هم جدا می کند و میسلیومها چند سلولی و چند هسته ای می گردند.

خانواده Ustilaginaceae شامل تعدادی گونه مهم اقتصادی است و برای مثال گونه Ustilago avenae عامل سیاهک آشکار یولاف، گونه U.nuda عامل سیاهک آشکار جو، گونه U.tritici عامل سیاهک آشکار گندم و گونه U.maydis عامل بیماری سیاهک ذرت می باشد. علاوه بر اهمیت اقتصادی گونه ها، بعنوان عوامل قابل استفاده در تجزیه آزمایشی و آزمایشگاههای ژنتیکی به کار می روند. مراحل جور هسته و هاپلوئید گونه U.maydis به راحتی در محیط کشت ساده و اراضی کشت رشد می کنند. با تلقیح برگهای جوان به وسیله اسپوریدی ممکن است کمتر از دو هفته تلیوسپورها به دست آیند و تلیوسپورها قابل جداسازی خواهند بود.

بیماری سیاهک ذرت به وسیله تولید انواع گالها در اندازه های مختلف تشریح می شود. عامل بیمارگر در نهایت تلیوسپورهای سیاه و پودری تولید می کند. هنگامی که جنین آلوده می شود بیشتر خسارت روی میزبان انجام می شود، معمولا آلودگی در خوشه، کاکل، برگهای جوان ریشه های میزبان ایجاد می شود.

خانواده تیلشیاسه (Tilletiaceae) :

روش جوانه زنی اعضای این خانواده با آنچه در خانواده Ustilaginaceae رخ می دهد متفاوت می باشد.

از اعضای شناخته شده خوب در این خانواده جنس Urocystis می باشد. گونه های این جنس اسپورهای توپی دائمی دارند و لایه بیرونی در سلولهای سترون خواهند داشت و با یک یا چند تلیوسپور احاطه می گردند. گونه U.cepulae عمومی است و بعضی مواقع عامل بیماری در پیازها می باشد، جنس Entorrhiza وابسته به خانواده Tilletiaceae بوده ولی خیلی کوچک است. اعضای این جنس در خانواده های Cyperaceae , Juncaecceae آلودگی ریشه ایجاد می کنند. تنها ظهور بیماری تولید تورم گال شکل روی ریشه می باشد.

Vmusic
06-10-2006, 09:49
شاخه کیتر یدیومیکوتا (Chytridiomycota) :


شاخه کیتریدیومیکوتا دارای تنها یک رده chytridiomycetes بوده و فقط اعضایی از سلسله قارچها را در بر می گیرد که در برخی مراحل زندگیشان سلولهای متحرک تولید می کنند. به استثنای چند گونه با سلولهای پرتاژک (polyflagelate)، سلولهای متحرک این موجودات (زئوسپورو گامت) تنها یک تاژک شلاقی عقبی دارند. صفات دیگر گونه های این شاخه که متداول بوده وممکن است سایر قارچها هم آنها را نشان دهند عبارتند از :

(1) ساختار پیوسته یا تال، هم یاخته (coenocytic) ساختار کروی یا تخم مرغی شکل، ریسه ساده طویل یا میسلیوم خوب توسعه یافته

(2) تبدیل تخم به یک اسپور استراحتی یا مقاوم یا (resting spore) اسپورانژیوم استراحتی، یا در یک راسته، رشد آن به یک تال دیپلوئید ختم میشود. دیوار سلولی این قارچها حاوی کیتین و گلوکان است. سلولز فقط در یک گونه ثابت شده است ؛ های پاتوژن گیاهی از جمله : ,Olpidum ,synchytrium physoderna maydis و Urophlyctis alfalfa

گونهS.endobioticum باعث بیماری مهمی در سیب زمینی به نام بیماری زگیل سیاه می گردد در حالی که O.brassicae بیمارگر ریشه کلم است و ناقل مهمی برای تعدادی از ویروسهای گیاهی بااهمیت اقتصادی، می باشد.

گونه هایی اندوبیوتیک (endobiotic) هستند که کاملا داخل سلولهای میزبانشان زندگی می کنند. تال بالغ توسط دیوار سلولی احاطه می شود. گونه های دیگر، اپی بیوتیک (epibiotic) هستند و اندامهای تولید مثلی خود را در سطح میزبان زنده و برخی تکه های مواد آلی بی جان تولید می کنند و اندامهای جذبی آنها درون یافتهای مرده یا زنده که روی آن زندگی می کنند فرورفته است. در اشکال هولوکارپیک (holocarpic) تال به طور کامل ممکن است به یک یا چند اندام تولید مثلی تبدیل شود. در گونه های دیگر، اندامهای تولید مثلی فقط از یک قسمت تال یا شبه ریشه یا ریزوئید مجزا ایجاد می شود که آنها یوکارپیک (eucarpic) نامیده می شوند. هر تالی که فقط یک مرکز رشدی و تولید مثلی واحد تولید کند، تک مرکزی یا تک کانونه (monocentric) است. اگر بیش از یک مرکز رشدی تولید گردد، چند مرکزی یا چند کانونه (polycentric) نامیده می شود.

تکثیر غیرجنسی در کیتریدها توسط زئوسپورهاست که در اسپورهاست که در اسپورانژ تولید می شوند. در اوایل توسعه، اسپوانژ حاوی پروتوپلاسم تقسیم نشده یا هسته های فراوان است. همچنانکه اسپورانژیوم توسعه می یابد کل پروتوپلاست به بخشهای تک هسته ای کوچک و فراوان تقسیم می شود که هر یک به صورت زئوسپوری با تاژک عقبی در می آیند. زئوسپورها ممکن است زمانی که اسپورانژیوم تخلیه می شود از طریق یک یا چند پستانک (papilla) ظاهر شوند. یک پستانک یا پاپیل تخلیه (discharge papilla) در دیوار اسپورانژیوم یا در نوک لوله خارج شده از آن تشکیل می شود.

در برخی گونه ها تجمع ریبوزومی، ساختار مشخص و جالبی است که کلاهک هسته ای (nuclear cap) نامیده می شود.

روشهای گوناگون پلاسموگامی کیتریدها :

1- آمیزش پلانوگامتی (planogametic copulation) :

الف) تلقیح پلانوگامتهای همسان : دو گامت که از نظر شکل ظاهری مشابه اما از نظر فیزیولوژیکی متفاوتند، در آب شنا کرده و برای تشکیل یک زیگوت متحرک ترکیب می شوند، در برخی گونه ها، گامتهای حاصله از یک گامتانژیوم در محل تولید ترکیب نخواهند شد.

ب) تلقیح پلانوگامتهای غیرهمسان: یکی از پلانوگامتها به طور قابل توجهی بزرگتر از دیگری است. ترکیب در آب انجام میشود و یک تخم متحرک تشکیل می گردد.

ج) باروری یک گامت ماده غیر متحرک (تخمک)

توسط یک گامت نر متحرک (آنتروزوئید) :

گامتهای متحرک از گامتانژ نر (گاهی به نام آنتریدی) به داخل آب آزاد می شوند و شنا می کنند. برخی از آنها به گامتانژ ماده (گاهی به نام ااگونیوم) می رسند. سپس به گامت نر داخل ااگونیوم می شود و با تخمک درون آن ترکیب می گردد.



2-آمیزش گامتانژی (gametangial copulation) :

در کیتریدها این روش توسط انتقال پروتوپلاست کامل یکی از گامتانژیومها به داخل دیگری انجام می شود.

3- سوماتوگامی یا تن آمیزی (somatogamy) :

این روش ترکیب ساده ساختارهای رویشی است. در برخی کیتریدها ترکیب میان رشته های ریزوئیدی مقدمه ای برای تشکیل یک اسپور استراحتی است.

راسته اسپیزلومیستال ها (spizellomycetales) :

جنس Olpidium عضوی از راسته Spizellomycetales است که نزدیک 30 گونه انگل گیاهی اندوبیوتیک و هولوکارپیک روی جلبکها، خزه ها و گرده، برگ و ریشه های گیاهی گلدار دارد. توسعه در این جنس اگزوژنوس مونوسنتریک است. یکی از گونه های بسیار معروف O.brassicae است که ناقل تعدادی از ویروسهای گیاهی است. این گونه عموما به ریشه های کلم حمله می کند.

راسته کیتریدیالها (chytridiales) :

جنس Synchytrium :

آنها قارچهایی اندوبیوتیک، هولوکارپیک با اسپورانژ فاقد دریچه (Inoperculate) هستند. در این جنس تال به صورت کلنی بوده و توسعه آن اگزوژنوس چند مرکزی یا پلی سنتریک است و به چندین اندام تولید مثلی (اسپورانژ یا گامتانژ) تقسیم می شود که با یک غشای عمومی پوشش یافته و یک سور را تشکیل می دهند. بهترین گونه شناخت شده این جنس S.endobioticum است. قارچ باعث برزگ شدن سطح سلولها (hypertrophy) و افزایش تعداد آنها (hyperplasia) در سیب زمینی آلوده شده و آنها را به بافتهای زگیلی تبدیل می کند. غده ها هم ممکن است به بیرون از خاک توسعه یابند، که در این صورت آنها سبز بوده و توده ای از بافتهای برگ مانند به وجود می آورند.

Marichka
27-10-2006, 22:54
قارچ‌، ميوه‌اي‌ از تيره‌ي‌ رويندگان‌ قارچي‌ است‌؛ مشابه‌ سيبي‌ بر يكي‌ درخت.‌ بيشتر قارچ‌ها، به‌دليل‌ تشكيل‌ كولوني‌ به‌ جذب‌ مواد مغذي‌ از چوب‌، برگهاي‌ فرو افتاده‌ و تركيبات‌ موجود در خاك‌و غيره‌، قابل‌ مشاهده‌ نيستند. به‌ عنوان‌ يك‌ مجموعه‌، قارچ‌ها مي‌توانند بر سطح‌ هر منبعي‌ كه‌داراي‌ كربن باشد، به‌ شكل‌ لايه‌اي‌ رشد كنند. يك‌ گياه‌ قارچي‌ از تارهاي‌ شاخه‌ شاخه‌ ولوله‌اي‌ شكل‌ متعددي‌ تشكيل‌ شده‌ است‌ كه‌ Hyphae نام‌ دارند. مجموعه‌ Hyphae ها راميسيليوم‌ مي‌نامند. بسياري‌ از گياهان‌ قارچي‌، كه‌ برخي‌ از قارچ‌ها را نيز شامل‌ مي‌شود،Soprophyte (پوده‌زي‌) هستند و غذاي‌ خود را با تشكيل‌ كولوني‌ بر تركيبات‌ ارگانيك‌ مرده‌بدست‌ مي‌آورند. اگر يك‌ ميسيليوم‌ پژمرده‌ شود، همچنان‌ انرژي‌ كافي‌ را براي‌ باز توليد خود داراخواهد بود. هنگامي‌ كه‌ تركيبات‌ دما، رطوبت‌ نسبي‌، ميزان‌ دي‌اكسيد كربن‌ و...همگي‌ مناسب‌باشند، گياهان‌ قارچي‌ ساختار پيشرفته‌اي‌ را سازمان‌ مي‌دهند كه‌ همان‌ قارچ‌ آشناست‌. قارچ‌ها،ميليون‌ها هاگ‌ را مي‌پراكنند كه‌ عملي‌ مشابه‌ دانه‌ي‌ گياهان‌ دارند. شماري‌ از اين‌ قارچ‌هاي‌پوده‌زي‌، براي‌ قارچ‌هاي‌ قابل‌ خوردني‌ كه‌ به‌ عمل‌ مي‌آورند، كشت‌ مي‌شوند.

برخي‌ از اين‌ قارچ‌ها انگل‌ هستند و بر گياهان‌، جانوران‌ و يا ساير قارچ‌ها مي‌زيند. برخي‌انگل‌ها، بيماري‌ زا و مضرند و برخي‌ نيز سودمند مشاركت‌ دو طرفه‌ي‌ قارچي‌ كه‌ در ريشه‌ي‌ گياهي‌زندگي‌ مي‌كند (گياهي‌ كه‌ مواد قندي‌ قارچ‌ را تلقين‌ مي‌كند) با آن‌ گياه‌ (كه‌ تركيبات‌ معدني‌ را ازقارچ‌ دريافت‌ مي‌كند)، را Mycorrhiza مي‌نامند. بسياري‌ از قارچ‌ها، در رابطه‌اي‌ Mycorrhiza با درختان‌ به‌ سر مي‌برند. و درست‌ به‌ همين‌ دليل‌ است‌ كه‌ جنگلها نسبت‌ به‌ جويندگان‌ قارچ‌ بسيارسخاوتمند از: برخي‌ از قارچ‌ها، مانند پودكيني‌، ماتسوتا كه‌ و چانتلوز، جزو قارچ‌هاي‌ ميكور ميزان‌هستند و به‌ هيچ‌ وجه‌ قابل‌ كشت‌ نيستند. مگر آنكه‌ خود آن‌ درختان‌ نيز كشت‌ شوند. اين‌ قارچ‌ها،گاهي‌ اوقات‌ در فروشگاهها يافت‌ مي‌شوند؛ وانگهي‌ همگي‌ آنها از جنگل‌ جمع‌آوري‌ شده‌اند.



قارچ‌هاي‌ بسيار مرغوب‌ چيستند؟

محبوبترين‌ قارچي‌ كه‌ امروزه‌ در ايالات‌ متحده‌ي‌ امريكا مصرف‌ مي‌شود، قارچ‌هاي‌ دكمه‌اي‌سفيد هستند. از آنجا كه‌ اين‌ قارچ‌، بازار را در تصرف‌ خود دارند. بسياري‌ قارچ‌ ديگري‌ را بهترين‌قارچ‌ موجود مي‌شناسند. پورتوبلو (Portobolle) محبوبترين‌ قارچ‌ مرغوب‌ است‌. با اين‌ همه‌،اين‌ قارچ‌ تنها، نژاد قهوه‌ي‌ قارچ‌ دكمه‌اي‌ سفيد است‌. در ايالات‌ متحده‌، قارچ‌هاي‌ مرغوب‌ ديگرعبارتند از: Enoki, Oyster, Shiitake چند قارچ‌ قابل‌ كشت‌ ديگر نيز وجود دارد، اما به‌ شكل‌گسترده‌اي‌ در دسترس‌ نيستند.



از چه‌ سطوح‌ كشتي‌ براي‌ رشد قارچ‌ استفاده‌ مي‌شود؟

اگر چه‌ قارچ‌هاي‌ دكمه‌اي‌ عادي‌، بر لايه‌اي‌ از كود نباتي‌ مي‌رويند، بشيتر قارچ‌هاي‌ مرغوب‌، برسطحي‌ از خك‌ اره‌ كه‌ به‌ آن‌ مواد مغذي‌ ديگري‌ افزوده‌ شده‌ است‌. رشد داده‌ مي‌شوند. بيساري‌ ازانواع‌ چوب‌ مناسبند، اما در اين‌ ميان‌، توسكا و بلوط‌ بهترين‌ها هستند. سدر و ماهوت‌ در برابرعسل‌ تشكيل‌ كلني‌ توسط‌ گياهان‌ قارچي‌ مقاومند و نبايد مورد استفاده‌ قرار گيرند. صنوبر نيز ازآنجا كه‌ قارچ‌ كاشته‌ شده‌ توسط‌ صمغ‌ درخت‌ خنثي‌ مي‌شود، نامناسب‌ است‌. درشتي‌ دانه‌هاي‌خاك‌ اره‌ بايد به‌ اندازه‌ي‌ دندانه‌هاي‌ اره‌هاي‌ معمولي‌ باشد.

تراشه‌هاي‌ بزرگتر نيز مي‌توانند اضافه‌ شوند. خاك‌ اره‌ را بايد در دماي‌ ْF250 در فشاري‌ درحدود 15 پاوند بر اينچ‌ مربع‌ استريليزه‌ كرد. اين‌ عمل‌ را مي‌توان‌ در يك‌ ديگ‌ و يا يك‌ مخزن‌گرمايي‌ ـ فشاري‌ انجام‌ داد. دستورالعمل‌ معمول‌ براي‌ تهيه‌ خاك‌ اره‌ي‌ مغزي‌ شده‌ عبارت‌ است‌ از:

76% خاك‌ اره‌، 12% اوزن‌، 12% سبوس‌ و بعلاوه‌ 65% رطوبت‌. در نظر داشته‌ باشيد كه‌دستورالعمل‌ها هميشه‌ مبتني‌ بر وزن‌ عوامل‌ مذكور در حالت‌ خشك‌ (وزن‌ خشك‌) هستند، چراكه‌ گنجايش‌ رطوبت‌ اين‌ عوامل‌ (عناصر)، تغيير مي‌كند. ظرف‌ صنعتي‌ استاندارد براي‌ رشد دادن‌قارچ‌ خوردني‌ مرغوب‌ در خاك‌ اره‌، يك‌ ظرف‌ پلاستيكي‌ مقاوم‌ در برابر گرماست‌ كه‌ يك‌صفحه‌ي‌ فيله‌ي‌ به‌ آن‌ متصل‌ شده‌ است‌؛ اين‌ فيلتر، اجازه‌ي‌ مبادله‌ي‌ گاز را مي‌دهد اما از ورودميكروارگانيسم‌هاي‌ آلوده‌ كننده‌ جلوگيري‌ مي‌كند.



قارچ‌ها چگونه‌ رشد داده‌ مي‌شوند؟

راههاي‌ بسياري‌ براي‌ رشد دادن‌ قارچ‌ها وجود دارد؛ اما توليد هميشه‌ در سه‌ مرحله‌ اصلي‌انجام‌ مي‌شود. بذرپاشي‌، كاشت‌ در زمين‌، تبديل‌ به‌ ميوه‌ به‌ بار آمدن‌ بذرها، تشكيل‌ كامل‌ كلني‌ِ برروي‌ سطحي‌ مناسب‌ است‌ كه‌ با تلقيح‌ آن‌ سطح‌ ادامه‌ مي‌يابد؛ اين‌ عمل‌ را بذرپاشي‌ مي‌گويند گام‌دوم‌، كاشت‌، مرحله‌ي‌ رشدي‌ است‌ كه‌ در آن‌ Pinhead (كلاهك‌ها) تشكيل‌ مي‌شوند. كلاهك‌هاجوانه‌هاي‌ كوچك‌ ميسيليوم‌ هستند كه‌ در انتهاي‌ تكامل‌ خود، تبديل‌ به‌ قارچ‌ها مي‌شوند. تمام‌گونه‌هاي‌ قارچ‌ها، براي‌ كاشت‌ نيازمند مجموعه‌اي‌ (set) از شرايط‌ زيست‌ محيطي‌ اي‌ هستند كه‌ميان‌ شرايط‌ براي‌ رشد بهينه‌ي‌ ميسيليان‌، تفاوت‌ مي‌كند. اگر چه‌ نه‌ همه‌ي‌ آنها، اما بيشتر افرادقارچ‌ها را در دماي‌ پايين‌تر از حالت‌ تشكيل‌ كولوني‌ بر سطح‌ خاك‌، كشت‌ مي‌كنند. آخرين‌ مرحله‌،تبديل‌ به‌ ميوه‌، تكامل‌ كلاهك‌ها به‌ قارچ‌هاي‌ بالغ‌ است‌.

گام‌ اول‌: بذرپاشي‌، پس‌ از اينكه‌ سطح‌ خاك‌ مخصوص‌ كشت‌ آماده‌ گرديد و در ظرف‌پلاستيكي‌ يا هر مخزن‌ ديگري‌ استريليزه‌ شد، دانه‌ها بدان‌ اضافه‌ مي‌شوند. دانه‌ها، بر سطح‌استريلزه‌ مي‌رويند بوسيله‌ي‌ دستگاه‌ پرورش‌ دهنده‌ي‌ توليد مي‌شوند و يا از گلخانه‌هاي‌ پرورش‌قارچ‌ بدست‌ مي‌آيند. درصد خلوص‌ بذر بسيار حياتي‌ است‌. در بسياري‌ از قارچ‌هاي‌ مرغوب‌،بذر به‌ نسبت‌ 205% يا بيشتر وزن‌ خشك‌ سطح‌ خاك‌ بدان‌ اضافه‌ مي‌شود. پس‌ از اينكه‌ ظرف‌پلاستيكي‌ با دقت‌ مسدود شد، با تكان‌ دادن‌ ظرف‌، بذر را بر سطح‌ خاك‌ اره‌ پخش‌ مي‌كنند.سيستم‌ به‌ اندازه‌ي‌ قارچ‌، سطح‌ خاك‌ به‌ طور كامل‌ به‌ مدت‌ 2 تا 6 هفته‌ توسط‌ ميسيليوم‌ پوشانيده‌مي‌شود. دماي‌ محيط‌ در زمان‌ پخش‌ بذر بايد حدود 70 ـ 75 فارنهايت‌ باشد.

گام‌ دوم‌: كاشت‌ در زمين‌: براي‌ شكل‌ دادن‌ فرم‌ قارچ‌ها، دماي‌ محيط‌ براي‌ 2 راز تا 2 هفته‌ كاهش‌داده‌ مي‌شود، ميزان‌ CO2 با وارد كردن‌ هواي‌ تازه‌ كاهش‌ داده‌ مي‌شود و بر محيط‌ نور تابانيده‌مي‌شود. اغلب‌، ظروف‌ پلاستيكي‌ باز هستند و به‌ اطاقك‌ رشد منتقل‌ مي‌شوند.

گام‌ سوم‌: توليد ميوه‌: ظرف‌ پلاستيكي‌ كه‌ اينك‌ دانه‌ها در آن‌ در حال‌ رشدان‌، در اطاقك‌ رشد،در دمايي‌ پايين‌ (63 فارنهايت‌ براي‌ بيشتر قارچ‌ها، دماي‌ ميانگين‌ مناسبي‌ است‌) و نيز رطوبت‌نسبي‌ بالا 85 - 95%) قرار داده‌ مي‌شود. اگر چه‌، قارچ‌ دكمه‌اي‌ سفيد معمولي‌ نيازي‌ به‌ تامين‌تابش‌ نور ندارد، تمامي‌ اشكال‌ ديگر قارچ‌ها كه‌ در اين‌ جا مورد بررسي‌ قرار مي‌گيرند، براي‌ رشددرست‌ نياز به‌ نور دارند. براي‌ بيشتر قارچ‌هاي‌ مرغوب‌، ظرف‌ پلاستيكي‌ را مي‌توان‌ پس‌ از فرآيندبذرپاشي‌، از رويه‌ي‌ خاك‌ اره‌ جدا كرد. در توليد قارچ‌هاي‌ Oyster Lions mane, سوراخهايي‌در ظرف‌ پلاستيكيي‌ بوجود مي‌آورند و قارچ‌ها اجازه‌ مي‌يابند تا از ميان‌ اين‌ سوراخها رشد كنند.در توليد قارچ‌ shiitake، ظرف‌ پلاستيكي‌، معمولاً به‌ طور كامل‌ برداشته‌ مي‌شود چرا كه‌ اين‌ نوع‌قارچ‌، پوسته‌اي‌ سخت‌ بر سطح‌ خاك‌ اره‌ مي‌سازد.



آيا تجهيزات‌ ويژه‌اي‌ براي‌ رشد دادن‌ قارچ‌ لازم‌ است‌؟

اگر چه‌، فرآيند بذرپاشي‌ در هر اطاق‌ پاكيزه‌اي‌ با دمايي‌ كنترل‌ شده‌ و هوايي‌ تازه‌، قابل‌ انجام‌است‌، اما تكنيك‌هاي‌ استريل‌ براي‌ كشت‌ موفقيت‌آميز بسياري‌ از قارچ‌ها، مطلقاً ضروري‌ است‌.بيشتر روش‌ها شامل‌: يك‌ سكوي‌ آزمايشگاهي‌ پاكيزه‌، (ضد عفوني‌ شده‌ توسط‌ 35% ليسول‌،10% سفيد كننده‌ يا 70% اتيل‌ الكل‌). دستان‌ شسته‌ شده‌ (شسته‌ شده‌ توسط‌ صابون‌ و ريختن‌الكل‌)؛ لباس‌هاي‌ تميز؛ و هواي‌ پاكيزه‌ با اين‌ كه‌ فيلترهاي‌ HEPA كاملاً در محيط‌ كاري‌ شماضروري‌ نيستند، (ذرات‌ با اندازه‌ي‌ ـ 0.3 ميكرون‌ با 99% بازده‌ از محيط‌ زدوده‌ مي‌شوند و تنها 1ذره‌ از 10.000 ذره‌ در آن‌ اندازه‌، از ----- عبور مي‌كند) بسياري‌ از پرورش‌ دهندگان‌ قارچ‌، دست‌كم‌، يك‌ عدد از اين‌ فيلترها را مورد استفاده‌ قرار مي‌دهند. توجه‌ كنيد كه‌ هواي‌ پاكيزه‌ بدون‌ فيلتر،حاوي‌ 200.000 ذره‌ي‌ غبار در هر فوت‌ مكعب‌ است‌ و در مناطق‌ شهري‌ اين‌ ميزان‌، به‌ 10 برابرافزايش‌ مي‌يابد.

اطاقك‌ رشد نيازمند شرايطي‌ ويژه‌ است‌. بعلاوه‌ وسايل‌ خنك‌ كننده‌( 65 تا 63 فارنهايت‌)رطوبت‌ مي‌بايست‌ در حدود 95% (يا حتي‌ در برخي‌ شرايط‌؛ بيشتر) حفظ‌ شود و نيز وسايلي‌براي‌ به‌ حركت‌ درآوردن‌ هواي‌ راكد حركت‌ شديد هوا، حتي‌ در محيطي‌ با رطوبت‌ بالا، باعث‌خشك‌ شدن‌ سطح‌ زير كشت‌ مي‌شود و مي‌تواند به‌ كلاهك‌هاي‌ حساس‌، آسيب‌ رساند. بوجودآوردن‌ محيطي‌ بسيار مرطوب‌ براي‌ پرورش‌ قارچ‌ نيز شايد عامل‌ محدوديت‌ پرورش‌ خانگي‌ اين‌محصول‌ باشد. آكواريوم‌ها، چادرهاي‌ پلاستيكي‌، يخدان‌ها و با منفذهاي‌ سلوفوي‌ و...مخزن‌هاي‌ مفيد رطوبتي‌ هستند كه‌ براي‌ پرورش‌ قارچ‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرند. يك‌ راه‌ براي‌مرطوب‌ كردن‌ يك‌ مخزن‌ اين‌ است‌ كه‌ جرياني‌ از هوا را (توسط‌ يك‌ پمپ‌ هواي‌ آكواريوم‌ ساخته‌شده‌ از سنگ‌ متخلخل‌) بر سطحي‌ از آب‌ نسبتاً گرم‌ و زائده‌ شود رطوبت‌ زاهاي‌ گوناگوني‌ توسط‌پرورش‌ دهندگان‌ خانگي‌ قارچ‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد.



قارچ‌ (Agrocybe Aegerita) Black Poplar

اين‌ قارچ‌ نسبتاً در شرايط‌ آساني‌ رشد مي‌كند اما محصول‌ آن‌ عموماً كم‌ است‌. از آنجا كه‌كلاهك‌ها نسبت‌ به‌ خشكي‌ بسيار حساسند، لايه‌اي‌ از كود مرطوب‌ خزه‌ پوسته‌ي‌ خرد شده‌ي‌صدف‌ (به‌ نسبت‌ حجمي‌ به‌ ترتيب‌ 9 به‌ 1) بر روي‌ هر رديف‌ ريخته‌ مي‌شود: اين‌ امر مي‌تواندباعث‌ افزايش‌ محصول‌ شود.

قارچ‌ دكمه‌اي‌ معمولي‌

قارچ‌ سفيد دكمه‌اي‌ و گونه‌هاي‌ متعدد آن‌، (Portobelini , Portobello, Crinmini) برلايه‌هاي‌ كود مي‌رويند. ماشوره‌، به‌ تنهايي‌ يا به‌ همراه‌ كود فضله‌ي‌ اسب‌، مواد اوليه‌ي‌ كود موردنياز است‌ و عوامل‌ ساختاري‌ و شيميايي‌ لازم‌ را فراهم‌ مي‌كند. ماشوره‌، با نيتروژن‌ غني‌ شده‌ است‌نيتروژن‌ در حالت‌ مواد زائد گوناگون‌ كشاورزي‌ همچون‌ تخم‌ پنبه‌ و فضله‌ي‌ مرغ‌ به‌ كود اضافه‌مي‌شود. در خلال‌ توليد كود، كيفيات‌ فيزيكي‌ ويژه‌اي‌ (تراوايي‌ هوا و آب‌ كه‌ موجب‌ نگهداري‌فوائد آنان‌ مي‌شود) و خصوصيات‌ شيميايي‌ (در دسترس‌ بودن‌ مواد مغذي‌ براي‌ قارچ‌ و دست‌نيافتن‌ ارگانيسم‌هاي‌ رقيب‌ به‌ آن‌ مواد) به‌ عنوان‌ فاكتوري‌ ارگانيك‌ پديد مي‌آيند و مصرف‌مي‌شوند و در اين‌ ميان‌ حرارت‌ به‌ مدد توليد ميكروارگانيسم‌ها توليد مي‌شود دماي‌ مورد نياز براي‌اين‌ فرآيندها توسط‌ توده‌اي‌ از ماشوره‌ در اندازه‌اي‌ معين‌ تامين‌ مي‌شود. اطاقك‌هاي‌ خاصي‌ دما،رطوبت‌ و هواي‌ تازه‌ي‌ كنترل‌ شده‌، همگي‌ براي‌ فراهم‌ آوردن‌ شرايط‌ صحيح‌ پاستوريزه‌ كردن‌لازم‌اند و نيز براي‌ شرايط‌ پايان‌ فرآيندهاي‌ توليد كود مگر در حالتي‌ كه‌ كود از پيش‌ مهيا باشد،روند پرورش‌ قارچ‌ دكمه‌اي‌ سفيد بسيار تكنيكي‌ و عموماً در وادي‌ تخصص‌ پرورش‌ دهندگان‌تفريحي‌ يا خرده‌پاست‌.



قارچ‌ Enoki يا قارچ‌ سوزن‌ طلايي(‌ (Flammulina Velutipe

اين‌ قارچ‌، بر روي‌ لايه‌اي‌ استاندارد خاك‌ اره‌ مي‌رويد و مي‌توان‌ آن‌ را در محفظه‌هاي‌ متعددي‌،از آن‌ جمله‌: ظرف‌ در بسته‌ي‌ فيلتردار، پرورش‌ داد. از نقطه‌ نظر اقتصادي‌، قارچ‌ Enoki را معمولاًدر شيشه‌هاي‌ دهان‌ گشاد، بسيار شبيه‌ ظرف‌هاي‌ مربا، پرورش‌ مي‌دهند. پس‌ از آنكه‌ كاشت‌ آنهاانجام‌ شد، قارچ‌ در تاريكي‌ و در محيطي‌ سرد، با روكشهايي‌ بر روي‌ شيشه‌ي‌ محتوي‌، براي‌افزايش‌ ميزان‌ CO2، مي‌رويد. اين‌ قارچ‌ تقريباً كلاهك‌ ندارد و حلقه‌ حلقه‌ است‌. قارچ‌ Enokiنسبتاً سريع‌ مي‌رويد.



قارچ‌ Maitake يا مرغ‌ درختان‌ (Grifola frondosa)

Nameko از محبوبترين‌ قارچ‌ها در ژاپن‌ است‌. اين‌ قارچ‌ بر لايه‌اي‌ خاك‌ اره‌ي‌ استاندارد، درظروف‌ در بسته‌ي‌ فيلتردار مي‌رويد. براي‌ رويش‌ بذر، محفظه‌ را بايد از رطوبت‌ بسيار بالا با مِه‌اندك‌، محافظت‌ كرد.



قارچ‌ يال‌ شير (Hericiam Erinaceas)

اين‌ قارچ‌ خوراكي‌، كه‌ مزه‌اي‌ همچون‌ گوشت‌ خرچنگ‌ دارد، بر لايه‌ي‌ خاك‌ اره‌ي‌ استانداردمي‌رويد. برخلاف‌ بسياري‌ از قارچ‌ها، اين‌ قارچ‌ داراي‌ پره‌هاي‌ حاوي‌ هاگ‌ نيست‌؛ در عوض‌،هاگ‌هاي‌ آن‌ توسط‌ دندانه‌هايي‌ كه‌ همچون‌ تنديل‌هاي‌ ظريفي‌ از زير آن‌ آويزان‌ هستند، توليدمي‌شود.



قارچ‌ صدف‌ صورتي‌ (انواع‌ Pleurotus)

قارچ‌ صدف‌ صورتي‌، راحت‌ترين‌ قارچ‌ خوردني‌ براي‌ پرورش‌ دادن‌ است‌. انواع‌ گوناگون‌ قارچ‌صدفي‌ را مي‌توان‌ برمنابع‌ گوناگون‌ سلولز (كه‌ شامل‌ تركيبات‌ قهوه‌ باشد) روزنامه‌ و پوسته‌ي‌ غلات‌پرورش‌ داد. خاك‌ اره‌ي‌ استاندارد نيز، سطح‌ كشت‌ مناسبي‌ براي‌ رويانيدن‌ اين‌ قارچ‌ است‌. شايدبهترين‌ خاك‌ مورد استفاده‌ براي‌ كشت‌ اين‌ قارچ‌، براي‌ پرورش‌ دهندگان‌ آماتور، پوسته‌ي‌ خردشده‌ي‌ گندم‌ باشد، كه‌ با قرار دادن‌ به‌ مدت‌ يك‌ ساعت‌ در زير آب‌ با دماي‌ 165F درجه‌(فارنهايت‌) پاستوريزه‌ شده‌ است‌. ظرف‌هاي‌ در بسته‌ي‌ پلاستيكي‌ كه‌ با خاك‌ اره‌ پر شده‌اند و باگرده‌ و بذر آغشته‌ شده‌اند نيز معمولاً مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرند. در مزارع‌ بزرگ‌ و وسيع‌، ظروف‌پلاستيكي‌ بذر طويلي‌ از سقف‌ آويزان‌ هستند. سوراخهايي‌، به‌ منظور مبادله‌ي‌ هوا و نيز رشدقارچ‌ها از ميان‌ آنها، روز ظروف‌ تعبيه‌ شده‌ است‌.

بذرافشاني‌ را مي‌توان‌ بدون‌ فيلترهاي‌ مخصوص‌ انجام‌ داد چرا كه‌ قارچ‌هاي‌ گونه‌ي‌Pleurotus بسيار سريع‌ رشد مي‌كنند و بيشتر ارگانيسم‌هاي‌ موجود در خاك‌ اره‌ را در اين‌ رقابت‌،از ميان‌ مي‌برند.



قارچ‌ Reishi يا قارچ‌ جاودانگي‌(Ganoderma lucidum)

اين‌ قارچ‌ سفت‌تر از آن‌ است‌ كه‌ بتوان‌ آن‌ را تناول‌ كرد اما به‌ دليل‌ شهرتش‌ در دارا بودن‌ فوائددارويي‌، در چاي‌ از آن‌ استفاده‌ مي‌شود. اين‌ قارچ‌ بر رويه‌ي‌ خاك‌ اره‌ رشد مي‌كند و در مخازن‌گوناگوني‌ نيز قابل‌ پرورش‌ است‌؛ از جمله‌ محفظه‌ي‌ سرپوشيده‌ي‌ ----- دار.



قارچ‌ ShittaRe يا قارچ‌ بلوط‌ سياه( (Lentinula edodes

قارچ‌ Shittake نسبتاً در شرايط‌ آساني‌ مي‌رويد و يكي‌ از محبوبترين‌ قارچ‌ها در ايالات‌متحده‌ي‌ امريكا است‌. امروزه‌، پرورش‌ دهندگان‌ قارچ‌ در ايالات‌ متحده‌، سالانه‌ بيش‌ از 5 ميليون‌پوند از اين‌ قارچ‌ را توليد مي‌كنند. به‌ مانند بسياري‌ ديگر از قارچ‌هاي‌ مرغوب‌، Shittake درمخازن‌ سربسته‌ي‌ پلاستيكي‌ بر روي‌ لايه‌هاي‌ خاك‌ اره‌ مي‌رويد (در محيط‌هايي‌ مرطوب‌ ترز ازايالت‌ كاليفرنيا، اين‌ قارچ‌ در محيط‌هاي‌ طبيعي‌ نيز مي‌رويد.) نژادهاي‌ گوناگون‌ اين‌ قارچ‌،زمان‌هاي‌ متفاوتي‌ ريا در امر جوانه‌ زدن‌ به‌ خود اختصاص‌ مي‌دهند. برخي‌ اين‌ مدت‌ حدود 45روز است‌ در حاليكه‌ بعضي‌ ديگر براي‌ تكميل‌ عمل‌ به‌ 100 روز احتياج‌ دارند. پس‌ از اين‌ مدت‌ظرف‌ پلاستيكي‌ برداشته‌ مي‌شود و قالب‌ها به‌ اطاقك‌ رشد منتقل‌ مي‌شوند؛ (با دمايي‌ در حدود63F فارنهايت‌ و رطوبتي‌ در حدود 75 - 90%) پس‌ از برداشت‌ محصول‌، قالب‌ها، را مي‌توان‌براي‌ عمل‌ رشد ديگري‌ آماده‌ كرد. براي‌ اين‌ منظور قالب‌ها را آنقدر در آب‌ خيس‌ مي‌دهند تا اينكه‌آن‌ قالب‌ به‌ وزن‌ اوليه‌ي‌ خود باز گردد.



چگونه‌ مي‌توان‌ يك‌ قارچ‌ سمي‌ را بازشناخت‌؟

هرگز هيچ‌ قارچي‌ را نخوريد مگر اينكه‌ مطلقاً از نوع‌ آن‌ مطمئن‌ شده‌ باشيد. داستانهايي‌ كه‌عوام‌ در مورد آزمايش‌ كردن‌ قارچها، براي‌ دريافت‌ اينكه‌ آيا سمي‌ هستند يا نه‌، البته‌ بي‌فايده‌اند.قارچهاي‌ سمي‌ به‌ خاطر تجربه‌ي‌ اشخاصي‌ بداقبال‌ شناخته‌ شده‌اند. خوردن‌ قارچ‌هاي‌ وحشي‌مي‌تواند خطرناك‌ باشد.

amin2000
28-03-2008, 13:12
مقدمه

بهترین موقع برای پرورش قارچ در خانه بین ماههای مهر تا آذر است ولی چنانچه امکانات تهویه هوا و متعادل نمودن درجه حرارت محیط محل پرورش وجود داشته باشد می‌توان قارچ را در ماههای دیگر سال تعمیم داد. بطور کلی طرز پرورش قارچ مخصوص به خود آن است و می‌توان آن را در محیط تاریک پرورش داد و به جز نور مستقیم آفتاب ، هر مقدار نور را تحمل می‌کند. در هر صورت در محل پرورش قارچ علاوه بر آنکه ، بایستی تهویه هوا به خوبی انجام گیرد، درجه هوای محیط پرورش نیز باید بین 15 - 10 درجه نگهداری شود. علاوه بر این محل پرورش بایستی کاملا تمیز ، قابل شستشو و فاقد درز یا محلی برای پرورش باکتریها ، حشرات و قارچهای مضر باشد.




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اطاق پرورش قارچ

عرض اطاق پرورش بایستی به حدی باشد که بتوان از راهروهایی که برای آن تعبیه می‌گردد، به راحتی عبور نمود. (حدود 70 سانتیمتر) عرض طبقات پرورش قارچ را نیز حداکثر 180 سانتیمتر در نظر می‌گیرند تا بتوان از دو طرف به وسط بستر قارچ دسترسی پیدا نمود و چنانچه طبقات پرورش قارچ در کنار دیوار باشد عرض آنرا حداکثر 90 سانتیمتر قرار می‌دهند. همچنین می‌توان قارچ را در جعبه‌های چوبی در اندازه 60 در 90 سانتیمتر و عمق 20 تا 25 سانتیمتر پرورش داد. طبقه بندیها معمولا در طول اطاق پرورش انجام می‌گیرد.

روی سطح زمین نبایستی طبقه‌ای مستقر نمود، حداقل فاصله بین طبقه اول تا کف زمین 15 سانتیمتر و فاصله هر طبقه از هم 60 سانتیمتر می‌باشد. بطور معمول برای پرورش قارچ در خانه فقط سه طبقه در نظر می‌گیرند و چنانچه اطاق به حد کافی وسیع باشد یک ردیف در طول اطاق در مجاور دیوار و یک طبقه (دو طرفه) در وسط و یک طبقه در طرف دیگر اطاق قرار می‌دهند بطوری که دو راهرو به عرض 70 سانتیمتر در دو طرف طبقه وسط ، 180 سانتیمتر باشد.

نحوه آماده سازی کود

چنانچه محل پرورش قارچ محدود و کوچک باشد میزان احتیاج به کود متناسب می باشد. لذا ترجیح داده می‌شود یک محوطه بتونی به ابعاد 1.5 متر ساخته و در مجاور آن محلی برای خروج آب مازاد کود در نظر بگیرند که فاضلاب را بتوان داخل سطل یا یک مخزن بتونی کوچک به ابعاد 40 سانتیمتر وارد نمود. کف مخزن اصلی را به ضخامت 15 سانتیمتر کاه ریخته و روی سطح کاه یک جعبه‌ای به ابعاد یک متر از جنس تور سیمی ضخیم که شبکه سوراخهای آن 0.5 سانتیمتر باشد طوری قرار می‌دهند که از هر طرف با دیواره مخزن بتونی 25 سانتیمتر فاصله داشته باشد و اطراف این توری را از کاه پر نموده و داخل توری را کود اضافه کرد.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تهیه بستر برای پرورش قارچ

بهترین ماده برای پرورش قارچ ، پهن اسبی و کاه می‌باشد. برای تهیه کود جهت پرورش قارچ مقداری پهن اسبی و کاه را مخلوط نموده و در ابعاد مناسبی در حدود 3 متری آنرا انبار نموده و آنها را روی هم بخوبی می‌کوبند. تا متراکم شود بطوری که از نفوذ باران به داخل آن جلوگیری گردد. پس از مدتی کوتاه عملیات تخمیر داخل توده کود شروع می‌شود و درجه حرارت محیط کود بالا می‌رود. همچنین می‌توان قبل از توده کردن کود مقداری آهک در حدود یک پنجم حجم پهن به آن اضافه و کاملا مخلوط کنید. سپس آنرا توده نمود.

این عمل باعث می‌گردد که عمل تخمیر به تعویق بیافتد و در عین حال آمونیاک تولید شده را جذب و علاوه بر آن مقداری از رطوبت اضافی کود را جذب نماید. بعد از سه روز مجددا این توده را برگ و هوا داده و آنرا مانند دفعه اول ، انباشته و روی آنرا بکوبید. سطح آنرا شیب دهید تا آب باران به داخل آن نفوذ نکند و این عمل به فاصله 4 - 2 روز ، چهار تا شش مرتبه باید تکرار گردد. لازم به یادآوریست که چنانچه در مرحله اول به کود ، آهک داده شده فاصله برگردان کود چهار روزه و در صورتی که آهک داده نشده باشد فاصله برگردان کود دو روز می‌باشد.

باید توجه داشت که بایستی دقت و مراقبت در نگهداری میزان رطوبت و حرارت داخل توده به عمل آید. زیرا هر اندازه مقدار رطوبت پهن زیاد باشد، محیط داخل کود ، اسیدی شده و کود غیر قابل استفاده می‌گردد. بخصوص در موقع برگردان کردن کود ، چنانچه مشاهده شود که کود بسیار خشک است، بایستی مقدار کمی غبار آب روی آن پاشید، از علائم مشخصه میزان رطوبت کود، آزمایش آنست، چنانچه مقداری کود را در دست بفشارید، نبایستی قطرات آب ، از لای انگشتان بچکد و فقط کافی است در اثر فشار به کود ، کف دست تر بشود. پس از آماده شدن بایستی اطاق پرورش را مجهز نمود.

طرز کاشت قارچ در اطاق پرورش

پس از آماده شدن کود آنرا به داخل سالن انتقال داده و روی سطح هر ردیف به ضخامت 15 سانتیمتر کود را گسترده و سطح آنرا کاملا مسطح می‌نمایند و این عمل را بایستی خیلی به سرعت و بدون آنکه کود حرارت خود را از دست بدهد انجام داد. پس از تکمیل و انجام کار کلیه درها و منافذ را بسته و مدت چهار روز کود را بحالت خود واگذار کنید تا درجه حرارت کود و محیط اطاق بالا برود و حدود 54 تا 60 درجه برسد و این حرارت به مدت 30 -48 ساعت ثابت باقی بماند، بعد از آن درجه حرارت کود پائین آمده و به 54 درجه می‌رسد.

این عمل را عرق کردن محیط کشت می‌نامند در حقیقت در این حرارت قسمت اعظم از محیط در اثر حرارت زیاد ضد عفونی شده و لارو حشرات و غیره از بین می‌روند. از این تاریخ به بعد تا مدت 5 روز درجه حرارت محیط بستر 10 - 12 درجه پایین می‌آید تا آنکه درجه حرارت به 23 الی 24 درجه می‌رسد. این درجه حرارت برای کاشت قارچ مناسب خواهد بود.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اسپر آماده کاشت

اسپر قارچ را نمی‌توان مستقیما کاشت زیرا امکان دارد همراه با اسپر قارچ تعداد زیادی قارچهای سمی وجود داشته باشد. بنابراین بایستی از اسپر آماده کاشت به نام اسپون که در محیط کاملا استریل ، محفوظ و سلکته شده رشد کرده و به حالت خواب در آورده‌اند استفاده نمود. طرز عمل و تهیه آن بدین ترتیب است که اسپر قارچ خالص شده را در محیط کاملا استریل آزمایشگاه قبلا پرورش داده، بطوری که میسلیوم قارچ رشد خود را شروع نماید. سپس آنرا در حالت عقیم برده و مانع رشد بیشتر آن می‌شوند و در محیط کاملا استریل و محفوظ به نام اسپون قارچ به فروش می‌رسانند.

طرز کاشت اسپون

یک قطعه اسپون را که در محیط بسته و کاملا استریل محفوظ است باز کرده و به دوازده قطعه کوچک تقسیم نموده و قبلا سطح خاک بستر را به فاصله 25 سانتیمتر ، قطعه چوبهای در خاک بستر فرو برده و علامت گذاری کنید. در محل هر سوراخ قسمتی از خاک را تا عمق 5 سانتیمتر با وسیله‌ای خارج کرده و با دست چپ یک قطعه اسپون به جای آن گذاشته و روی آنرا می‌پوشانند. بطوری که عمق کاشت 5 - 3 سانتیمتر از سطح خاک باشد و به همین ترتیب پیش می‌روند تا کلیه بستر کاشت شود.

پوشاندن سطح بستر

ده تا چهارده روز بعد از تاریخ کاشت اسپون ، بایستی سطح کشت را بوسیله یک لایه دو سانتیمتری خاک استریل شده پوک و منفذدار پوشانده و کاملا آنرا مسطح و یکنواخت نمود. در این موقع درجه حرارت بستر بایستی 15.5 درجه باشد. باید توجه داشت که در موقع روکش کردن بستر ، اسپونها باید رشد خود را شروع کرده باشند و میسلیوم قارچ در اطراف محلی که اسپون کاشته شده رشد نموده و گسترش پیدا نموده باشند. در این موقع بوی مطبوع قارچ در محوطه و در محل بستر به مشام می‌رسد.

در این موقع باید کاملا دقت شود تا به هیچ وجه ، بستر کشت تکان نخورد و جابجا نشود و مخصوصا اگر تخته کف و طبقات شکم داده و یا قدرت نگهداری بستر خاک را نداشته باشد میسلیوم قارچها پاره شده و تمام محصول از بین می‌رود. پس از پوشش نمودن سطح بستر ، میسلیوم رشد سریع خود را شروع کرد و برای تسریع در رشد میسلیوم ، درجه حرارت محیط بایستی بین 16 - 14 درجه باشد. در صورتی که درجه حرارت محیط کشت خیلی بالا باشد، بکار بردن آهک در مخلوط خاک پوشش بستر صلاح نمی‌باشد.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

شرایط برای پرورش و رشد قارچ

تهویه

تهویه در محیط اتاق کشت باید بطور یکنواخت انجام شود و نبایستی روی سطح کشت را بیش از حد نیاز هوا داد و تهویه در کلیه نقاط اطاق بطور یکنواخت باشد.

درجه حرارت

چنانچه درجه حرارت بستر کشت به کمتر از 14 درجه برسد و درجه حرارت محیط اطاق به حدود 7 درجه برسد بایستی اطراف بستر را با پارچه ضخیم پوشاند تا مانع تبادل حرارت به محیط شود. برای سرعت رشد قارچ می‌توان درجه حرارت محیط را به 14.5 درجه رساند و میزان تهویه را بالا برد ولی باید دقت شود که جهت حرکت هوا به طرف سطح قارچ نباشد.

رطوبت هوا و آبیاری

در موقع تشکیل قارچ ، محیط اطاق احتیاج به رطوبت دارد. بطور متوسط بهترین درجه رطوبت برای کشت بین 80 - 70 درصد می‌باشد. چنانچه درجه رطوبت هوا از این مقدار کمتر شود سطح کلاهکها ترک برداشته یا سطح کلاهک قارچ لک‌دار می‌شود. علاوه بر این سطح بستر خشک شده و احتیاج به آبیاری بیشتری دارد. برای تقلیل میزان رطوبت هوا لازم است در نقاط مختلف اطاق ، رطوبت سنجهای کار گذاشته شود و بطور مرتب مورد بازدید قرار گیرد. در صورتی به علت خشک شدن خاک سطح بستر ، احتیاج به آبیاری است. بایستی بوسیله غبار پاش روی سطح خاک آن هم به حدی که آب در سطح بستر جریان پیدا نکند و یا در یک جا جمع نشود آبپاشی کنید. آبیاری را با آب خالص و با درجه حرارت 32 درجه و بسیار بااحتیاط انجام دهید.

تقویت خاک بستر

پس از آنکه قارچها بزرگ شده و نزدیک به برداشت شوند می‌توان روی سطح بستر کود مایع پاشید ولی باید دقت نمود که روی کلاهک قارچ پاشیده نشود این عمل در بالا بردن میزان محصول بسیار موثر است.

برداشت محصول

به محض آنکه رشد قارچ به حد کافی رسید و تاج آن شکل کامل خود را پیدا نمود بایستی قارچهای رسیده را جمع آوری نمود و بطور مرتب در طول بستر کشت ، بررسی کرد و قارچهای رسیده را جمع آوری کرد. قارچهایی که ترک برداشته و چتر آن باز شده باشد ارزش بازاریابی ندارند. علاوه بر این وزن آن کم می‌شود و همچنین قارچهایی که زودتر از موقع چیده شوند وزن آنها سبک بوده و از قارچهای درجه دو محسوب شده و ارزش غذایی کمتری دارد.

در موقع جمع آوری نباید از سبدهای بزرگ برای این منظور استفاده نمود. زیرا فشار قارچهای روی سبد موجب می‌گردد که قارچهای زیرین خراش برداشته و سیاه شوند برای جمع‌آوری قارچ ، کافی است کلاهک را در دست گرفته و یک پیچ به آن داده تا پایه آن از زمین جدا شود و بلافاصله ساقه کثیف و آلوده را با چاقوی تیز قطع کرد. و قارچ تمیز را داخل سبد گذاشته و حتی‌المقدور جمع آوری با دستکش انجام گیرد. بهره برداری هر 15 روز یکبار انجام می‌گیرد و این برنامه مدت دو تا سه ماه به طول می‌انجامد.

بسته بندی

قارچهای چیده شده را به اطاق سرد و خنک انتقال داده و در اسرع وقت نسبت به درجه بندی آن اقدام نموده و قارچهای لک‌دار و ناقص و کج و ناجور را جدا کرده و برای مصارف تهیه پودر فرستاده و قارچهای سالم را در بسته‌های درجه یک و درجه دو به بازار عرضه کنید.

amir@@@
30-04-2008, 17:26
خیلی باحل بود.mer30

negar_sabetan
03-05-2008, 10:28
سلام.
خيلي عالي بود.ولي ميشه بيشتر در مورد قارجهاي بيماري زا صحبت كنيد.
مرسي.

marmoolak84
10-12-2008, 19:41
عالي بود
ولي كمه .
خودم زيادش مي كنم

pocke
24-04-2009, 16:16
سلام.
خيلي عالي بود.ولي ميشه بيشتر در مورد قارجهاي بيماري زا صحبت كنيد.
مرسي.

اگر سوال در مورد قارچ بیماری زا داری برام بفرست .جوابش با من.

1.زنگ لوبیا

مقدمه
زنگ لوبیا (Uromyces phaseoli) برای اولین بار در سال 1795 از آلمان گزارش گردید و در هر کشور که رطوبت نسبی برای مدت 8 تا 10 ساعت بالا باشد، دیده می‌شود. هنگامی که شرایط فصل فراهم باشد زنگ می‌تواند تمام محصول را از بین ببرد. زنگ حداقل می‌تواند به 12 گونه لوبیا حمله کند که اینها شامل لوبیا خشک معمولی ، لوبیا سبز و لوبیا اسپانیولی می‌باشد. در ایران این بیماری برای اولین بار در سال 1325 گزارش شد. عامل این بیماری از قارچهای بازیدیومیست می‌باشد.





نشانه های بیماری
جوشهای مربوط به بیماری در همه قسمتهای هوایی ظاهر می‌شود. آنها بیشتر در سطح زیر برگ دیده می‌شوند. در غلافها تعداد آنها کمتر از برگها می‌باشد و روی ساقه‌ها تعداد آنها کمتر است. نشانه‌های اولیه بیماری به صورت جوشهای کمی برجسته ، تقریبا سفید و کوچک و که بعدا به رنگ قرمز مایل به قهوه‌ای درمی‌آیند، ظاهر می‌شود. هر کدام از جوشها تعداد زیادی اسپور به همراه دارند که هر چیزی که با آن تماس پیدا کند، گردی به رنگ قهوه‌ای شبیه به حالت زنگ‌زدگی روی آن مشاهده می‌شود. هنگامی که برگها کاملا به زنگ آلوده شوند می‌ریزند. در صورت حمله شدید بیماری ، بیشتر شاخه‌ها از بین می‌روند و محصول شدیدا کاهش می‌یابد.
عامل بیماری
عامل بیماری قارچی است به نام Uromyces phaseoli که تمام طول زندگی خود را روی لوبیا می‌گذراند. جوشهای قهوه‌ای مایل به قرمز در لوبیا دارای اسپورهای تابستانه هستند. اسپورها به محض اینکه به مرحله بلوغ رسیدند می‌توانند جوانه بزنند. در شرایط مناسب لوله جوانه وارد روزنه شده و بعد از 5 روز نشانه‌های بیماری ظاهر می‌شود. باد عامل اصلی پخش اسپور به فواصل دور می‌باشد. بارانهای شدید که سبب شستن اسپورها و افتادن آنها بر روی زمین می‌شوند برای اپیدمی بیماری زنگ در مقایسه با هوای ابری و روزهای مرطوب که شبنم روی برگها تا صبح دیر باقی می‌ماند چندان مناسب نیست. دمای متوسط تا دمای نسبتا بالا برای آلودگی شدید لازم است.
مبارزه
اسپورهای Uromyces می‌توانند بوسیله باد به فواصل دوردست حمل شوند و گیاهان لوبیا را حتی در مناطقی که قبلا کشت نشده است، آلوده نمایند. به هر حال موقعی که بعد از محصول لوبیا دوباره در همان مزرعه کشت شود مقدار ماده تلقیحی به میزان زیادی افزایش می‌یابد و در نتیجه سبب انهدام محصول می‌گردد. بنابراین استفاده از تناوب طولانی مفید است. لوبیای خشک و لوبیا نباید بیش از یکبار در طول سه سال کاشته شوند. بعد از برداشت محصول مزرعه را باید شخم زد تا همه بقایای گیاهان زیر خاک برود.

بازدید منظم مزرعه در مدت داشت برای مشاهده اولین علایم بیماری لازم است. چون به محض بروز بیماری باید از قارچ‌کش برای مبارزه با بیماری استفاده کرد. از زمان بروز اولین شکوفه (8 هفته قبل از برداشت) تا 4 هفته قبل از برداشت، زمان بحرانی است که باید سمپاشی انجام شود. در خلال این مدت بازدید هفتگی اجباری است. هنگامی که بطور متوسط دو لکه در هر برگ در مزرعه مشاهده شود، سمپاشی باید شروع شود و در مدت بحرانی سمپاشی باید ادامه یابد.





سموم مورد استفاده بر علیه این قارچ
سمومی که برای مبارزه با زنگ مناسب هستند شامل کلورتالونیل ، ترکیبات مس و گوگرد می‌باشند. این سموم قبل از اینکه گیاه آلوده شود باید روی گیاه پاشیده شود. مواد چسبنده اگر به محلول سمی اضافه شود، معمولا مفید است. سم اکسی کربوکسین نیز علیه بیماری زنگ لوبیا تا 3 روز بعد از تلقیح موثر می‌باشد. نژادهای فیزیولوژیک بسیاری برای قارج عامل این بیماری شناخته شده است که از نظر بیماریزایی متفاوت می‌باشند.


واریته‌های مختلفی از لوبیا برای تشخیص نژادهای زنگ و علایم کلروز و نکروز روی برگ بکار می‌روند. مقاومت ژنتیکی به نژادهای اختصاص معمولا ساده و غالب می‌باشد. بیشتر واریته‌ها به یک یا چند نژاد مقاوم هستند. هیچکدام از واریته‌های بدست آمده ایمن نبوده و به همه نژادهای عامل بیماری مقاوم نیستند. بسیاری از واریته‌ها نسبت به نژادهای خاص موجود در منطقه از خود مقاومت نشان می‌دهند
. زنگ باقلا

زنگ لوبیا و زنگ باقلا: (حبوبات)
زنگ لوبیا و زنگ باقلا:

زنگ لوبیا و زنگ باقلا bean rust & broad bean عامل زنگ لوبیا Uromyces appendiculatus است وعامل زنگ باقلاU. viciae -fabae میباشد. بیماری به صورت جوشهای قهوه ای مایل به قرمز با حاشیه کمرنگ ظاهر می شود. جوشها غالباًً روی برگ و گاهاً روی ساقه و غلاف دیده می شود. تلیو سپورها و یورید یو سپورهای این زنگ یک سلولی هستند. یورید یو سپور در سیکل بیماری خیلی مهم است، چون در بیشتر مناطق بازیدیوسپور، پکنیوسپور وایسیدیوسپور تولید نمیشود. این زنگ یک میزبان و ماکروسیکلیک است. قارچ عامل این بیماری ممکن است در برخی علفهای هرز نیز میزبانها داشته باشد که عامل بقای قارچ هستند.اگر میزبان علف هرز در منطقه نباشد، بقا بصورت تلیوسپوردر خاک صورت میگیرد. تلیوسپور برای جوانه زنی احتیاج به دوره سرما و شکسته شدن دوره رکود دارد یعنی بلافاصله بعد از تشکیل قادر به جوانه زنی نیست. این در شرایط آب وهوایی معتدل و مرطوب حداکثر خسارت را میزند. زنگ لوبیا با بذر انتقال می یابد و دارای250نژاد فیزیولوژیکی میباشد که براساس آنها ارقام مقاوم به بیماری را مشخص میکنند. کنترل: 1-ارقام مقاوم راه بسیار مطمئن و خوبی است. 2- با توجه به اینکه زنگ یک میزبانه است تناوب مهم است. که معمولا تناوب 3 ساله اعمال میشود. 3- کاشت حبوبات دور از زمین آلوده سال قبل. 4- شخم عمیق تا بقایا ازبین برود. 5- سمپاشی با قارچ کشهای سیستمیک و
غیرسیستمیک(تیلت،....)

flower57
27-04-2009, 09:48
با سلام
لطفا منابع کارشناسی ارشد بیماریشناسی را ( کتاب باشه بهتره) معرفی کنید
متشکرم

pocke
06-05-2009, 15:35
با سلام
لطفا منابع کارشناسی ارشد بیماریشناسی را ( کتاب باشه بهتره) معرفی کنید
متشکرم

من خودم این کتاب ها رو دارم:
بیماری گیاهی جلد 1و2 (تالیف مهندس علی عدالت)
اصول قارچ و روش های تشخیص در قارچ(صدیقه محمدی)*استاد گل خودم این رو نوشته*
تناوب گیاهان زراعی (دکتر امیر آینه بند)
اکولوژی(دکتر محمد رضا اردکانی)
ماشین الات (محمد باقر دهپور)
راستی طبقه بندی جدید باکتری ها و قارچ ها رو بخوان.

fatima_m
01-06-2009, 16:09
سلام
(لطفا منابع کارشناسی ارشد بیماریشناسی را ( کتاب باشه بهتره) معرفی کنید )
ميشه لطفاً منابع بيشتري رو معرفي كنيد. واسم خيلي مهمه
ممنون ميشم