PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : [پروژه] [حسابداری /حسابداری مالیاتی]



M o h a m m @ d
04-12-2014, 06:51
مقدمهپس از جنگ جهاني دوم، بنا به دلايل متعدد بسياري از كشور ها در صدد اصلاح ساختار مالياتي خود برآمدند.در اين ميان ماليات بر ارزش افزوده در دو دهه گذشته به عنوان يك روش جديد مطرح شده و به لحاظ ويژگيهاي انعطاف پذيري كه دارد مورد توجه كشورهاي مختلف به هنگام اصلاح ساختار مالياتي واقع شده است.اهم دلايلي كه انگيزه‌هاي اين اصلاح به شمار مي روند را مي توان در چهار گروه زير طبقه بندي نمود:
1. رفع نارسايي‌هاي مالياتي سنتي؛
2. ايجاد منبع درآمد براي پاسخگويي به هزينه‌هاي روز افزون دولت؛
3. ايجاد سيستم‌هاي مالياتي متناوب با عملكرد پيمانهاي منطقه اي؛
4. ايجاد تحول در ساختار مالياتي به دليل هماهنگ نبودن آن با روند توسعه اقتصادي.
عليرغم اينكه به خاطر ناشناخته بودن ماليات بر ارزش افزوده برخي از كشورها نسبت به پذيرش آن ابراز نگراني كرده اند، اما با گذشت زمان شمار كشورهاي استفاده كننده از اين ماليات به طور قابل توجهي افزايش يافته است.
به طور كلي در بررسي‌هاي گوناگون در خصوص تئوري ماليات بر ارزش افزوده، صاب نظران اقتصادي اين ماليات را از سه جنبه مختلف بررسي كرده اند.اين سه جنبه عبارتند از:
الف – مسائل ساختاري، اقتصادي، اجتماعي ماليات بر ارزش افزوده.مشكلات مرتبط با آنها و راه‌هاي مقابله با اين مشكلات؛
ب – اثرات مختلف ماليات بر ارزش افزوده بر متغير‌هاي اقتصادي از ديدگاه خرد و كلان؛
ج – طرق اجراي مختلف ماليات بر ارزش افزوده در كشورهاي مختلف و استفاده از تجارب حاصل به منظور بهبود ساختار اين روش مالياتي.
تاريخچهبراي نخستين بار، ماليات بر ارزش افزوده توسط ((فو – زيمنس)) به منظور فائق آمدن بر مسائل مادي بعد از جنگ طرح ريزي و به دولت آلمان معرفي شد.به رغم اظهار علاقه و تمايل كشورهاي ديگر (مثل آرژانتين و فرانسه) در مورد آگاهي از چگونگي ساختار ماليات بر ارزش افزوده، اين ماليات به طور رسمي تا 1354 در هيچ كشوري به كار گرفته نشد.در اين سال كشور فرانسه ماليات بر ارزش افزوده را به عنوان مالياتي براي كالاهاي مصرفي در مرحله توليد اعمال كرد و در 1986 اين كشور توانست ماليات بر ارزش افزوده را به صورت مالياتي جامع به مرحله خرده فروشي گسترش دهد.
در دهه 1960 بسياري از كشورهاي اروپايي از مزاياي ماليات بر ارزش افزوده آگاه شدند و اين ماليات تدريجاً در سيستم مالياتي بسياري از كشورهاي اروپايي به كار گرفته شد.در اواسط دهه 1960 (سال 1966) جامعه اروپا به منظور هماهنگ سازي سيستم مالياتي و بهبود جريان كالاها و خدمات تمام كشورهاي عضو را مكلف به پذيرش ساختار ماليات بر ارزش افزوده كرد و نيز در پذيرش اين ماليات را به عنوان يكي از پيش نيازهاي لازم به منظور عضويت در جامعه اروپا مطرح نمود.
در دهه 1960 و 1970 بسياري از اعضاي جامعه مشترك كشورهاي اروپايي اين ماليات را پذيرفتند.(دانمارك 1967- آلمان غربي 1968- لوكزامبورگ 1970- بلژيك 1971- ايرلند 1972- ايتاليا 1973 و بالاخره انگلستان 1973).در همين زمان و نيز در دهه‌هاي بعد كشورهاي ديگري (از جمله برزيل، اروگوئه، مكزيك، آرژانتين، شيلي، ساحل عاج، امريكا، ژاپن، استراليا، سوئد، الجزاير، مغرب و تونس) به خيل كشورهاي استفاده كننده ازماليات بر ارزش افزوده كالاهاي كارخانه اي، ماليات بر كل فروش ماليات بر درآمد شركتها و …..كردند.
از سوي ديگر، انتقال از سيستم برنامه ريزي متمركز به سيستم متكي به مكانيزم بازار نيز لزوم تغيير سيستم مالياتي را در كشورهاي اروپاي مركزي و شرقي ايجاب كرده است.در حال حاضر كشورهاي مجارستان و آلمان دمكراتيك (قيل از ادغام دو آلمان) ماليات بر ارزش افزوده را به منظور اصلاح ساختار مالياتي خود به كار بستند.علاوه بر اين كشورهاي بلغارستان، لهستان و يوگوسلاوي نيز نسبت به كاربرد اين روش مالياتي از خود تمايلات مثبت نشان داده اند.
به هر حال با گذشت زمان و نمايان شدن نقاط قوت ماليات بر ارزش افزوده، درجه محبوبيت اين ماليات بيشتر گشته است.به طوري كه در حال حاضر بيش از 50 كشور از اين ماليات استفاده مي كنند و بيش از ده كشور ديگر نيز به طور جدي در مورد پذيرا شدن آن از خود تلاشهاي مثبتي نشان داده‌اند.
نرخ و پايه مالياتي ماليات بر ارزش افزوده در كشورهاي مختلف متفاوت بوده و متوسط نرخ به كار گرفته شده در حدود 5 تا 18 درصد در حال نوسان بوده است.
هر چند كه در تعدادي از كشورها، بعضي از خدمات مثا خدمات دارويي، خدمات بيمارستاني، خدمات امنيتي، خدمات خانه، خدمات بيمه، خدمات پستي و خدمات زير بنايي مثل آب و برق و گاز مشمول ماليات نمي شود، اما در برخي كشورها، پايه ماليات بر ارزش افزوده وسيع تر از ساير ماليات‌هاي سنتي بوده و مواردي از قبيل خدمات تفريحي، خدمات حمل و نقل، خدمات قانوني، خدمات ملكي و حتي خدمات زير بنايي را نيز در بر مي گيرد.اين پايه وسيع توانسته است در بسياري از كشورها درآمدهاي مالياتي را به طور قابل توجهي افزايش دهد.از طرفي پايه اي از كشورها نيز به دليل رعايت رفاه اجتماعي، مواد غذايي و مواد مورد نياز عامه مردم را مشمول نرخهاي پايين تر مالياتي كرده اند.هر چند كه كشورهاي عضو جامعه مشترك اروپا از جمله كشورهاي پيشتاز در زمينه يكسان سازي نرخ‌هاي ماليات بر ارزش افزوده بوده اند، ليكن تلاش آنها در اين زمينه تا كنون به ثمر نرسيده است.
مفهوم و محتواي صورت ارزش افزوده اندازه گيري اقتصادي ارزش افزوده از مفهوم خاص آن متمايز است.يك تعريف از صورت ارزش افزوده اين است كه اين صورت نشان دهنده تفاضل درآمد حاصل از فروش كالا يا خدمات با مواد و خدمات خريداري شده مي باشد.اين يك تعريف بسيار ساده بود و با مفهوم اوليه آن مطابق مي كند و توسط اقتصاد دانان و مديران توليد به منظور گزارشگري درون سازماني مورد استفاده قرار مي گيرد.اگر بخواهيم صورت ارزش افزوده را براي مقاصد گزارشگري برون سازماني تهيه كنيم، در سطحي بالاتر تعيين كننده ارتباط خاص جهت توزيع ارزش افزوده ايجاد شده بين گروه‌هاي ذينفع خواهد بود.اين گروه‌هاي ذينفع عبارتند از نيروي كار، سهامداران، تامين كنندگان سرمايه و دولت.
در صورت ارزش افزوده اين مساله اصلي كه ثروت به وسيله سه عامل اساسي زمين، كار و سرمايه ايجاد مي گردد و اين عوامل براي توليد يك كالا مورد نياز مي باشند مورد توجه قرار مي گيرد.
براي آنكه مفهوم ارزش افزوده و نحوه محاسبه آن نشان داده شود با ذكر مثالي اين موضوع تشريح مي شود.
يك نظام اقتصادي بسيار ساده را تصور نمائيد كه در آن فقط 1000 كيلوگرم گندم به ارزش هر كيلو 50 ريال توليد مي شود.ارزش توليدات اين نظام اقتصادي 50000 ريال است.حال اگر تصور كنيم كه همين مقدار گندم مراحل توليدي ديگري را نيز طي مي كند، لازم است ارزش توليد مراحل بعدي نيز به نوعي به حساب آيند.مثلاً فرض كنيد اين مقدار گندم در آسياب تبديل به آرد شده است و هر كيلو آرد به مبلغ 80 ريال به فروش رسيده و سپس در يك نانوايي تبديل به 100000ريال نان مي شود و نان به عنوان كالاي نهايي مورد استفاده قرار گيرد..سوالي كه مطرح مي شود اين است كه ارزش توليدات اين جامعه مفروض چه قدر است، اگر به خواهيم ارزش محصولات را در مراحل مختلف (گندم، آرد، نان) با يكديگر جمع كنيم، رقم 230000 ريال مي شود.ارزش آرد در بر گيرنده 50000 ريال ارزش گندم بوده و 100000 ريال ارزش نان توليدي نيز شامل ارزش آرد و در نتيجه گندم است.بنابراين در چنين جمع بندي به خاط دوباره شماري (و يا چند باره شماري) ارزش كل محصول جامعه بيش از ميزان واقعي به حساب مي آيد.
علت دوباره شماري اين است كه فعاليتهاي اقتصادي به صورت زنجيره اي انجام مي گيرد.مثلاً‌ سنگ آهن در يك مرحله توليدي تبديل به چدن شده، چدن در مرحله توليدي ديگر به فولاد و فولاد به فولاد‌هاي مخصوص تبديل مي شود.فولاد مخصوص در مرحله ديگر تبديل به مثلاً شاسي ماشين شده و شاسي با ساير قطعات در مرحله توليد نهايي ه اتومبيل تبديل مي گردد.حال اگر هر مرحله توليدي توسط يك كارخانه يا يك واحد جداگانه انجام پذيرد، ارزش توليد معدن معادل ارزش مقدار سنگ آهني است كه استخراج كرده است و ارزش توليد چدن توسط ذوب آهن شامل ارزش سنگ آهن نيز هست، و به همين ترتيب فولاد در بر گيرنده ارزش چدن ودر نتيجه سنگ نيز خواهد بود.و سرانجام اتومبيل در بر گيرنده ارزش كالاهاي واسطه اي و نيم ساخته قبلي خود مي شود.بدين گونه مي بينيم كه جمع كردن ارزش توليد مراحل مختلف توليدي سبب مي شود كه ارزش سنگ آهن را به دفعات به حساب آوريم.براي جلوگيري از اين مشكل در سنجش توليد يك نظام اقتصادي از مفهوم ((ارزش افزوده)) استفاده مي نماييم.
اگر ارزش افزوده كشاورزي را در مثال قبل 50000 ريال تصور كنيم، ارزش افزوده آسياب 30000=50000- 80000 ريال و ارزش افزوده نانوايي معدل 20000=80000-100000
ريال است.اين شاخص يعني حاصل جمع ارزش افزوده فعاليتهاي مختلف، به عنوان شاخص مناسب ارائه عملكرد يك نظام اقتصادي مي تواند به كار رود.
ارزش افزوده فعاليتهاي اقتصادي معمولاً با دو روش قابل محاسبه است.يك روش عبارت است از تفريق كالاهاي واسطه اي مورد استفاده در توليد يك كالا از ارزش محصول توليد شده، يعني همان روشي كه در مثال ساده ....



فرمت word
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]