PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : شکست عشقی



behnamcp
18-03-2014, 22:49
سلام
من پسری 25 ساله هستم در 19/5 سالگی عاشق دختر همکلاسی خود شدم از اون موقع تا حالا ایشون به من جواب منفی داده این خانم در فیس بوک صفحه داره من میرم براش پیام میذارم اونم عصبانی میشه مدام منو بلاک میکنه به من گفته از دست من شکایت میکنه به خاطر پیام گذاشتن . من این آدم رو در حد جنون دوست دارم این خانم اکثر همکلاسی های منو اد کرده ولی اسم منو اد نمیکنه بعضی کارهاش دیوانه ام میکنه مثلا همین به من اهمیت ندادنش لازم به ذکره این خانم خونه شون رو از شهر ما بردند خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

Emad HD
19-03-2014, 02:10
سلام
من پسری 25 ساله هستم در 19/5 سالگی عاشق دختر همکلاسی خود شدم از اون موقع تا حالا ایشون به من جواب منفی داده این خانم در فیس بوک صفحه داره من میرم براش پیام میذارم اونم عصبانی میشه مدام منو بلاک میکنه به من گفته از دست من شکایت میکنه به خاطر پیام گذاشتن . من این آدم رو در حد جنون دوست دارم این خانم اکثر همکلاسی های منو اد کرده ولی اسم منو اد نمیکنه بعضی کارهاش دیوانه ام میکنه مثلا همین به من اهمیت ندادنش لازم به ذکره این خانم خونه شون رو از شهر ما بردند خواهش میکنم منو راهنمایی کنید
حرف بد منو گوش کن بیخیالش شو
فرصت های زندگیت رو در غم و اندوه و حسرت چیزی که بدست نمیاری هدر نده
موفق باشید.

alittlequestion11
19-03-2014, 03:10
درود

اول از همه بگم که من هم احساسات مشابه ای رو خیلی عمیق تجربه کردم... پس فکر نکن که دارم شعار میدم
همه چیز دست خودته... هر چی بیشتر با خودت بگی که "من خیلی دوستش دارم" و اینها، وضعت بدتر میشه (این از ویژگی های سیستم دوپامینی مغز (مرتبط با عشق) هست که هرچی بیشتر محروم بشه، شدیدتر می شه)
میلیون ها نفر دیگه هم همین حرف ها رو زدن، ولی به محض اینکه به طرف رسیدن، دیدن که این هم یه سرآب بوده و بعد از یک - دو سال اثری از اون به اصطلاح عشق ها نیست
این احساسات توی این سنین خیلی طبیعی هست
خودت رو از زندونی که برای خودت ساختی، آزاد کن
کافیه چند هفته مطلقا بهش فکر نکنی، اونو به یاد خودت نیاری.... بعد یک ماه می بینی که چقدر دنیا زیباتر از اون زندون لعنتی بوده..... ولی حقیقتا لازمه که کمر مردی رو ببندی! (با توجه به اینکه 5 ساله درگیر این افکار بودی، کارت خیلی سخته) ولی در عوض به خاطر اینکه با طرف خاطره ای، چیزی نداری کارت خیلی راحت تره (مثلا یه مقایسه ای بکن با کسایی که طلاق گرفتن... این همه خاطره داشتن، این همه احساسات بینشون بوده و یه دفعه تموم شده..... ولی می بینیم که اونها هم به خاطر این قضیه ها نمردن؛ و بعد از مدتی به زندگی عادی خودشون باز گشتن)
اینو هم یادت باشه که چون با طرف رابطه ای نداشتی، فکر می کنی فرشته هست... فکر می کنی دقیقا مطابق خیالات خودت هست... در صورتی که اگه یه مدت باهاش باشی می فهمی پر از مشکلات و ... هست و تو توی توهم خودت غرق بودی
و مطمئن باش که باید خوشبختی رو توی خودت پیدا کنی... هیچکس (تاکیید می کنم) هیچکس نمی تونه دنیای درونی تو رو زیباتر کنه (به خدا اصلا کسی رو مهربون تر و عاشق تر ار مادرت و خونواده ات پیدا می کنی؟! اونها چه گل خاص تونستن به سرت بزنن که یه غریبه حالا بتونه بزنه؟!!).... درسته که اگه بهش برسی یکی دو سال (نهایتش) حالت خوبه ولی این فقط یه مسکن هست و ابدا درمان نارحتی های درونی ات نیست

"اگر دو نفر که همواره نسبت به هم بیگانه بوده اند ، چنانکه همه ی ماهستیم ، مانع را از میان خود بردارند و احساس نزدیکی ویگانگی کنند ، این لحظه ی یگانگی یکی از شادی بخش ترین و هیجان انگیز ترین تجارب زندگیشان می شود ؛ وبه خصوص وقتی سحرآمیز تر و معجزه آساتر می نماید ، که آن دو نفر قبلاً همیشه محدود و تنها وبی عشق بوده باشند. این معجزه ی دلدادگی ناگهانی ، اگر با جاذبه ی جنسی همراه یا با منع کامجویی توأم باشد ، غالباً به آسانی حاصل می شود. اما این عشق به اقتضای ماهیت خود هرگز پایدار نمی ماند. عاشق ومعشوق با هم خوب آشنا می شوند ، دلبستگی آنان اندک اندک حالت معجزه آسای نخستین را از دست می دهد ، وسرانجام اختلافها و سرخوردگیها و ملالتهای دوجانبه ته مانده ی هیجان های نخستین را می کشد. اما در ابتدا هیچ کدام از این پایان کار باخبر نیستند. در حقیقت ، آنها شدت این شیفتگی احمقانه و این « دیوانه ی » یکدیگر بودن را دلیلی بر شدّت علاقه شان می پندارند ، در صورتی که این فقط درجه ی آن تنهایی گذشته ی ایشان را نشان می دهد."
هنر عشق ورزیدن-اریک فروم

mahpesar
21-03-2014, 16:35
سلام
من پسری 25 ساله هستم در 19/5 سالگی عاشق دختر همکلاسی خود شدم از اون موقع تا حالا ایشون به من جواب منفی داده این خانم در فیس بوک صفحه داره من میرم براش پیام میذارم اونم عصبانی میشه مدام منو بلاک میکنه به من گفته از دست من شکایت میکنه به خاطر پیام گذاشتن . من این آدم رو در حد جنون دوست دارم این خانم اکثر همکلاسی های منو اد کرده ولی اسم منو اد نمیکنه بعضی کارهاش دیوانه ام میکنه مثلا همین به من اهمیت ندادنش لازم به ذکره این خانم خونه شون رو از شهر ما بردند خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

باید کم کم بخودت عادت بدی به طرف فکر نکنی یا چیزایی که تو رو بیادش میندازه

مثلا اگه فیسبوک میری باعث میشه بیادش بیفتی فعالیتت رو میتونی کاهش بده

وقت آزادت رو پر کن با کار - فیلم - کتاب - موسیقی - در کلاسهای آموزشی شرکت کن

اوایل سخته بعدا آروم آروم آسون میشه - فقط باید سعی کنی نذاری احساسات بر عقل و منطقت غلبه کنه

موفق باشی

B.Russell
25-03-2014, 00:47
حالا دوستان هی راهنمایی میکنن و تجربه هارو میگن ولی شک نکنید تاثیر نداره، چون همه دارن تجربه خودشون رو میگن، انسان هم تا چیزی رو خودش تجربه نکنه، امکان نداره کامل درکش کنه.

به نظرم شما هرکاری تشخیص میدین درسته رو انجام بدین و در این راه به طور کامل شخصیت خودتون رو که از دست دادین چیز ارزشمندی به نام تجربه خواهید شد.

عشق سوء تفاهمی است بین دو احمق، که تنها با یک ببخشید تمام میشود.
پس پیش به سوی تجربه ... :n16:

B.Russell
30-03-2014, 17:48
یک چیز هم یادم رفت بگم، در زندگیتون منت احدی رو برای اینکه فقط یک اپسیلون بیشتر بهتون توجه کنه، نکشین.

این اپسیلون های منت چنان به سمت بی نهایت های تحقیر میل میکنه که دیگه اثری از شخصیتتون باقی نخواهد ماند.

Machid
31-03-2014, 20:10
سلام
من پسری 25 ساله هستم در 19/5 سالگی عاشق دختر همکلاسی خود شدم از اون موقع تا حالا ایشون به من جواب منفی داده این خانم در فیس بوک صفحه داره من میرم براش پیام میذارم اونم عصبانی میشه مدام منو بلاک میکنه به من گفته از دست من شکایت میکنه به خاطر پیام گذاشتن . من این آدم رو در حد جنون دوست دارم این خانم اکثر همکلاسی های منو اد کرده ولی اسم منو اد نمیکنه بعضی کارهاش دیوانه ام میکنه مثلا همین به من اهمیت ندادنش لازم به ذکره این خانم خونه شون رو از شهر ما بردند خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

دوست عزیز مگه عشق زوریه ؟ شاید تورو نمیخواد شاید کس دیگه ای رو دوست داشته باشه ، این چه کاراییه که میکنی منم جای اون بودم همین کارو میکردم . چرا مزاحمت برای دیگران درست میکنی ؟ هر کاری راهی داره

akpa
01-04-2014, 00:30
بهترین راه برای فراموشی کار کردنه
منم مشکل شمارو داشتم البته قضیه من فرق میکرد ما هر دو هم دیگه رو خیلی دوست داشتیم ولی خب متاسفانه خانواده من اصلا به احساس من اهمیتی ندادن و مخالفت شدید وبی دلیلی کردن بگذریم بهترین راه اینه که خودتون رو با کار کردن مشغول کنید در ضمن مردم اکثرا نگاهشون به وضعیت مالی و اجتماعیه اگه سعی کنید با کار کردن موقعیت بهتری برای خودتون ایجاد کنید احتمالش هست نگاه ایشون به شما هم تغییر کنه

pc-game
01-04-2014, 08:48
سلام
من پسری 25 ساله هستم در 19/5 سالگی عاشق دختر همکلاسی خود شدم از اون موقع تا حالا ایشون به من جواب منفی داده این خانم در فیس بوک صفحه داره من میرم براش پیام میذارم اونم عصبانی میشه مدام منو بلاک میکنه به من گفته از دست من شکایت میکنه به خاطر پیام گذاشتن . من این آدم رو در حد جنون دوست دارم این خانم اکثر همکلاسی های منو اد کرده ولی اسم منو اد نمیکنه بعضی کارهاش دیوانه ام میکنه مثلا همین به من اهمیت ندادنش لازم به ذکره این خانم خونه شون رو از شهر ما بردند خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

ناراحت نشی ، ولی هر کاری کنی ازت خوشش نمیاد . از روی تجربه میگم .
داداش من ، کسی رو دوست داشته باش ، که برات تب میکنه ، باور کن عشق یک طرفه اصلا خوشایند نیست .

kases
01-04-2014, 09:13
سلام
من پسری 25 ساله هستم در 19/5 سالگی عاشق دختر همکلاسی خود شدم از اون موقع تا حالا ایشون به من جواب منفی داده این خانم در فیس بوک صفحه داره من میرم براش پیام میذارم اونم عصبانی میشه مدام منو بلاک میکنه به من گفته از دست من شکایت میکنه به خاطر پیام گذاشتن . من این آدم رو در حد جنون دوست دارم این خانم اکثر همکلاسی های منو اد کرده ولی اسم منو اد نمیکنه بعضی کارهاش دیوانه ام میکنه مثلا همین به من اهمیت ندادنش لازم به ذکره این خانم خونه شون رو از شهر ما بردند خواهش میکنم منو راهنمایی کنید

میدونی چرا همکلاسی هاتو اد کرده به خاطر اینکه اونا مزاحمش نیستن ودرخواست ازدواج ازش ندارن
مزاحم اصلی شما هستید با این کارش می خواد از دست شما راحت باشه
حقیقت اینه که شما باید کنار بکشید
اگر واقعا شما رودوست داشت که جواب مثبت میداد
هر چی بیشتر به رابطه اسرار کنی وضعیت بدتر میشه اون بیشتر ازت دور میشه و شخصیت شما بیشتر اسیب میبینه
و اینو مطمین باشید که اینجا اگه 100 صفحه هم صحبت کنیم باز هم شما قانع نمیشید که این عشق مرده .
هیچ دستور العملی نمیشه به شما داد که چجوری باید از این بحران نجات پیدا کنید
فقط زمان میتونه مشکل شما رو حل کنه بزارید زمان بگذره .......................




.................................................. ...............

behnamcp
01-04-2014, 14:47
میدونی چرا همکلاسی هاتو اد کرده به خاطر اینکه اونا مزاحمش نیستن ودرخواست ازدواج ازش ندارن
مزاحم اصلی شما هستید با این کارش می خواد از دست شما راحت باشه
حقیقت اینه که شما باید کنار بکشید
اگر واقعا شما رودوست داشت که جواب مثبت میداد
هر چی بیشتر به رابطه اسرار کنی وضعیت بدتر میشه اون بیشتر ازت دور میشه و شخصیت شما بیشتر اسیب میبینه
و اینو مطمین باشید که اینجا اگه 100 صفحه هم صحبت کنیم باز هم شما قانع نمیشید که این عشق مرده .
هیچ دستور العملی نمیشه به شما داد که چجوری باید از این بحران نجات پیدا کنید
فقط زمان میتونه مشکل شما رو حل کنه بزارید زمان بگذره .......................




.................................................. ...............
به نظرتون من باید چیکار کنم؟

B.Russell
01-04-2014, 14:53
به نظرتون من باید چیکار کنم؟

شما فرض کن یک دختری عاشقت بشه، اما شما به هر دلیلی از دختره بدت میاد.

مثلا دختره زشته یا خانواده اش درست نیستن و یکسری مشکلاتی داره که خودت میدونی.

اون دختره وقتی بهت کلید کنه چیکار میکنی؟ سعی میکنی هی پسش بزنی دیگه و محل ... هم بهش نذاری و مثلا تو فیسبوک بلاکش کنی.

من هم نمیدونم این ماجرایی که میگین واقعی هست یا صرفا برای بحث کردنه.

اما وقتی اینقدر تابلو داره شمارو پس میزنه، یعنی داره بهتون میگه بهنام جان بی زحمت برو رد کارت ازت خوشم نمیاد!!!

akpa
01-04-2014, 14:58
به نظرتون من باید چیکار کنم؟

فکر کنم نظر همه دوستان فراموش کردن باشه در ضمن این رو هم بگم شما چون از طرف ایشون نادیده گرفته میشید بیشتر بهش علاقه مند میشید و اگه روزی هم ایشون قبول کنه به احتمال زیاد ( احتما نه بطور قطع) علاقه شما خیلی کمتر از امروز خواهد بود پس سعی کنید براتون مهم نباشه و سرتون رو یجوری گرم کنیداوایلشه خیلی سخته ولی الان من خودم بعد 6 ماه خیلی راحترم هرچند بازم گاهی یادش دلم رو میسوزنه ولی روند زندگیم به حالت عادی برگشته

behnamcp
01-04-2014, 15:07
فکر کنم نظر همه دوستان فراموش کردن باشه در ضمن این رو هم بگم شما چون از طرف ایشون نادیده گرفته میشید بیشتر بهش علاقه مند میشید و اگه روزی هم ایشون قبول کنه به احتمال زیاد ( احتما نه بطور قطع) علاقه شما خیلی کمتر از امروز خواهد بود پس سعی کنید براتون مهم نباشه و سرتون رو یجوری گرم کنیداوایلشه خیلی سخته ولی الان من خودم بعد 6 ماه خیلی راحترم هرچند بازم گاهی یادش دلم رو میسوزنه ولی روند زندگیم به حالت عادی برگشته

دوست عزیز این خانم همیشه با من سرد نبوده من دوبار با ایشون در فیس بوک فرند شدم(با پروفایل جعلی که بهشون گفته بودم منم) اولین بار که بعد 4 یا 5 بار چت کردن یه دفعه گفت می خوام دی اکتیو کنم برای ارشد بخونم منم ازش خواهش کردم این کار نکنه اونم منو بلاک کرد دفعه دوم حدود بهمن من تونستم راضی اش کنم دوباره باهم فرند باشیم و مدت 6 روز با هم فرند بودیم اما بعد از اینکه یه پی ام فرستادم باز منو بلاک کرد من واقعا نمیدونم باید چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Emad HD
01-04-2014, 15:12
دوست عزیز این خانم همیشه با من سرد نبوده من دوبار با ایشون در فیس بوک فرند شدم(با پروفایل جعلی که بهشون گفته بودم منم) اولین بار که بعد 4 یا 5 بار چت کردن یه دفعه گفت می خوام دی اکتیو کنم برای ارشد بخونم منم ازش خواهش کردم این کار نکنه اونم منو بلاک کرد دفعه دوم حدود بهمن من تونستم راضی اش کنم دوباره باهم فرند باشیم و مدت 6 روز با هم فرند بودیم اما بعد از اینکه یه پی ام فرستادم باز منو بلاک کرد من واقعا نمیدونم باید چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

داداش کسی که برات ارزش قائل نمیشه شخصیتت یعنی خودت رو خورد میکنه بره به درک این نظر منه
اگر هدف ازدواجه اگر به طور جدی باهاش در میون گذاشتی که قبول نکرد دیگه بیخیال شو اصلا بهش فکر نکن اگر هم بعدا برگشت بازم بیخیال شو
اگر هدفت چیز دیگست و ازدواج نیست که داستان کلا متفاوت هستش

behnamcp
01-04-2014, 15:25
داداش کسی که برات ارزش قائل نمیشه شخصیتت یعنی خودت رو خورد میکنه بره به درک این نظر منه
اگر هدف ازدواجه اگر به طور جدی باهاش در میون گذاشتی که قبول نکرد دیگه بیخیال شو اصلا بهش فکر نکن اگر هم بعدا برگشت بازم بیخیال شو
اگر هدفت چیز دیگست و ازدواج نیست که داستان کلا متفاوت هستش

میشه بگین اگر هدف من ازدواج نباشه تحلیل شما چطور میشه؟؟؟

Emad HD
01-04-2014, 15:28
میشه بگین اگر هدف من ازدواج نباشه تحلیل شما چطور میشه؟؟؟

پ.خ میدم بهتون

behnamcp
01-04-2014, 17:56
دیگه کسی نظری نداره

VAHID
01-04-2014, 18:16
دلیلش چیه که از شما خوشش نمیاد؟کاری کردی قبلا, حرفی زدی

این عشق یه طرفه بدرد نمیخوره ,اینجوری که میگی خوددرگیری داره با خودش این خانم
نمیدونه با خودش چند چنده و به وضوح معلومه فقط میخواد ازارتون بده
همون طور که دوستان گفتن خودتو کوچیک نکن :n01:

Atghia
01-04-2014, 18:44
دوست عزیز این خانم همیشه با من سرد نبوده من دوبار با ایشون در فیس بوک فرند شدم(با پروفایل جعلی که بهشون گفته بودم منم) اولین بار که بعد 4 یا 5 بار چت کردن یه دفعه گفت می خوام دی اکتیو کنم برای ارشد بخونم منم ازش خواهش کردم این کار نکنه اونم منو بلاک کرد دفعه دوم حدود بهمن من تونستم راضی اش کنم دوباره باهم فرند باشیم و مدت 6 روز با هم فرند بودیم اما بعد از اینکه یه پی ام فرستادم باز منو بلاک کرد من واقعا نمیدونم باید چه کار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اگر با پروفایل جعلی(که البته خودش میدونسته شما هستید) به عنوان دوست قبولتون کرد پس مشکل میتونه این باشه که جلوی دوستانش خجالت میکشه شما رو به عنوان دوستش مطرح کنه! حالا علتش رو نمیدونم ولی احتمالا فکر میکنه مورد تمسخر واقع میشه
و علت اینکه بعد از مدتی هم شما رو بلاک کرده این بوده که با توجه به پیامهای رد و بدل شده نگران شده که دیگران متوجه بشن شما بودید!
البته این نتیچه گیری من با توجه به صحبتهای شما بود
و اما چکار کنید
شما از دوستانی که اینجا نظر دادند حتی یک نظر موافق با خودتون نگرفتید! همه متفق القول شما رو نهی کردند!
پس باید به نتیجه رسیده باشید و دلایلش هم خیلی واضح هست دوست داشتن تنها چیزی هست که در دنیا حتی اگر طرف رو بخواید بکشید هم زوری نمیشه!
اما خب تجربه نشون داده که این صحبتها برای آدمها فایده چندانی نداره متاسفانه و هرکسی کار خودش رو ادامه میده...
بهرحال آرزو میکنم که مشکلتون به بهترین نحو حل بشه

+

دوستان لطفا توجه کنید که پست ها حالت اسپم پیدا نکنه

kases
01-04-2014, 20:02
به نظرتون من باید چیکار کنم؟

من احساس شما رو درک میکنم :n05:

من احساس میکنم شما اومدین اینجا یه نفر بهتون امید واهی بده تاشما دلتون به اشتباهاتتون خوش باشه دوباره مسایل گذشته رو تکرار کنید .هیچ وقت به خودتون امید واهی ندید چون اثر تخریبی بالایی داره

قرار نیست به همه اون چیزایی که تو زندگی دوست داری برسی

شما پیش خودت فکر میکنی بزار یه بار دیگه پیام بدم شاید ایندفعه قبول کرد دوبار پیام میدید میبینید نه هیچ پاسخی دریافت نمیکنید
ممکنه هر روز که از خواب پا میشید به خودتون بگید یه بار دیگه پیام میدم شاید ایندفعه قبول کرد و این روند تکرار میشه و هر دفعه که شما پیام میدید و پاسخی نمیبنید بیشتر تخریب میشید تا جایی که هیچی ازتون باقی نمیمونه حالا هی اصرار از شما هی بلاک از اون
دقیقا مثل اینه که یه بچه ای با پدرش میره تو بازار جلو ویترین مغازه یه اسباب بازی قشنگ میبینه و اصرار میکنه که براش بخرن اما در مقابل پدر جواب مثبت نمیده و هی بچه اصرار میکنه تا جایی که بچه با گریه کردن پا کوبیدن به زمین سعی میکنه پدر راضی کنه تا به اسباب بازی برسه مشکل شما هم همینه کودک درونتون برای به دست اوردن اون اصرار میکنه گریه میکنه زجر میکشه اما ........... هیچی وجود نداره

یک راه حل من دارم:

ممکنه معشوقه شما دوست نداشته باشه به روشی که شما میپسندی با شما رابطه داشته باشه
چرا نمیری خواستگاری؟

با خانوادت برو خواستگاری اگر واقعا شما رو می خواد که بهتون جواب مثبت میده اگه از شما خوشش نیومد شما خیلی راحتتر میتونید با این مساله کنار بیاید

زمانی میتونی با این مساله کنار بیای که برای به دست اوردنش مغزت احساس ناتوانی کنه مغزت بفهمه که دیگه معشوقه قابل دستیابی نیست در این صورت میتونی راحتر با این مساله کنار بیای
اگر مغزت احساس کنه حتی یک روزنه کوچیک برای بدست اوردنش وجود داره باز هم به تلاش خودش برای بدست اوردنش ادامه میده .

behnamcp
01-04-2014, 20:58
من احساس شما رو درک میکنم :n05:

من احساس میکنم شما اومدین اینجا یه نفر بهتون امید واهی بده تاشما دلتون به اشتباهاتتون خوش باشه دوباره مسایل گذشته رو تکرار کنید .هیچ وقت به خودتون امید واهی ندید چون اثر تخریبی بالایی داره

قرار نیست به همه اون چیزایی که تو زندگی دوست داری برسی

شما پیش خودت فکر میکنی بزار یه بار دیگه پیام بدم شاید ایندفعه قبول کرد دوبار پیام میدید میبینید نه هیچ پاسخی دریافت نمیکنید
ممکنه هر روز که از خواب پا میشید به خودتون بگید یه بار دیگه پیام میدم شاید ایندفعه قبول کرد و این روند تکرار میشه و هر دفعه که شما پیام میدید و پاسخی نمیبنید بیشتر تخریب میشید تا جایی که هیچی ازتون باقی نمیمونه حالا هی اصرار از شما هی بلاک از اون
دقیقا مثل اینه که یه بچه ای با پدرش میره تو بازار جلو ویترین مغازه یه اسباب بازی قشنگ میبینه و اصرار میکنه که براش بخرن اما در مقابل پدر جواب مثبت نمیده و هی بچه اصرار میکنه تا جایی که بچه با گریه کردن پا کوبیدن به زمین سعی میکنه پدر راضی کنه تا به اسباب بازی برسه مشکل شما هم همینه کودک درونتون برای به دست اوردن اون اصرار میکنه گریه میکنه زجر میکشه اما ........... هیچی وجود نداره

یک راه حل من دارم:

ممکنه معشوقه شما دوست نداشته باشه به روشی که شما میپسندی با شما رابطه داشته باشه
چرا نمیری خواستگاری؟

با خانوادت برو خواستگاری اگر واقعا شما رو می خواد که بهتون جواب مثبت میده اگه از شما خوشش نیومد شما خیلی راحتتر میتونید با این مساله کنار بیاید

زمانی میتونی با این مساله کنار بیای که برای به دست اوردنش مغزت احساس ناتوانی کنه مغزت بفهمه که دیگه معشوقه قابل دستیابی نیست در این صورت میتونی راحتر با این مساله کنار بیای
اگر مغزت احساس کنه حتی یک روزنه کوچیک برای بدست اوردنش وجود داره باز هم به تلاش خودش برای بدست اوردنش ادامه میده .

ممنونم تحلیل های شما خیلی جالب و منطقی هست فقط یه سئوال من تا حالا دو بار تونستم با پروفایلی که ایشون می دونستند منم با ایشون فرند بشم به نظر شما چرا ایشون حاضر نیست با من فرند بشه (در حال حاضر این تنها خواسته منه)

alittlequestion11
01-04-2014, 22:04
سلام مجدد

اگه به حرف های هر کدوم از دوستان واقعا عمل کنید مشکلتون حل میشه. هر چند قبول دارم که وقتی آدم توی این موقعیت قرار میگیره، این حرف ها تو گوشش نمی ره!
من و سایر دوستان فقط راهی که به نظرمون درسته رو نشونتون دادیم، طی کردنش به عهده ی خودتون هست.
به هر حال من پیشنهاد می کنم مقالاتی از "هلن فیشر" در اینترنت هست رو بخونید تا دید منطقی تری نسبت به عشق پیدا کنید و بتونید راحت تر با این قضیه کنار بیایید.
کتاب "عشق هرگز کافی نیست" هم بهتون می گه که با اینجور به اصطلاح عشق ها نمی شه زندگی مشترک خوبی داشت لزوما.

همچنین تعریف عشق بالغانه چیز دیگه ای هست. این تمایلات شدید به خاطر "نیاز" است و به خاطر شرایط روانی و ... خاصی ایجاد شده. در واقع با عرض معذرت باید بگم که تمام این حالت ها به خاطر کمبود هایی در درون خودتون هست و نه دوست داشتن بالغانه. چون فاعلانه تصمیم به دوست داشتن نگرفته اید؛ مثل نیاز به غذا یا ... .
به نظرم مطالعه ی کتاب هنر عشق ورزیدن از اریک فروم، معنای دوست داشتن بالغانه رو بهتون میگه... و بعد آدم می فهمه که اون "نیاز" ها خیلی گذرا و مقطعی هستند و به محض بر طرف شدن، دیگر به اصطلاح عشق هم تموم میشه و این عشق ها راه حل اساسی ای برای مشکلات درونی تون نبوده.

شاید خوندن نظرات دوستان در این تاپیک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم بد نباشه!

kases
02-04-2014, 04:46
ممنونم تحلیل های شما خیلی جالب و منطقی هست فقط یه سئوال من تا حالا دو بار تونستم با پروفایلی که ایشون می دونستند منم با ایشون فرند بشم به نظر شما چرا ایشون حاضر نیست با من فرند بشه (در حال حاضر این تنها خواسته منه)

احتمالا در جریان ارتباطی که با هم داشتین بهش پیشنهاد *&*&*%^* دادین و یا احساس کرده قصد بدی در مورد ایشون دارید اونم بی اعتماد شده و فرار کرده:n01:

ایا تا به حال بهش پیشنهاد ازدواج دادی؟ اگه پیشنهاد دادی و جواب منفی بوده که بی خیال شو
اگه می خواستی دوست دخترت باشه با هم خوش بگذرونید و اونم قبول نکرده دیگه......

soroosh_cz
02-04-2014, 05:18
داداش حالا چه اصراریه که حتما این باشه؟ این همه دختر عاقل و بالغ که میشه باشون مث آدم رابطه داشت. من نمیدونم حتی ارتباط اولیه با شخصی که اینقدر بد شما رو رد میکنه، به چه دردی میخوره؟ قبل از ارتباط اینجوره، وای بحال اینکه ارتباط برقرار بشه و قضیه جدی تر هم بشه...
نمیدونم خوبه بگم یا نه ولی کمی اگر برای عزت نفس خودتون ارزش قائل باشید اصلا سمت چنین شخصی نمیرید.
یاد یکی از دوستام افتادم که لقمه ی بزرگ تر از دهنش برداشته بود، به طرفش هم پیشنهاد دوستی داد بالاخره بعد از هزار تا نهی ما، دختره پسش زد و چنان شرفش رو برد که این دوست ما کلا انتقالی گرفت برگشت شهر خودشون...
داداش هنوز اول جوونیته، زندگی خودتو با این چیزا خراب نکن. یکی دو سال دیگه یاد این قضیه میفتی، خودت خنده ات میگیره ;-)

Sent from my ST15i using Tapatalk

kases
02-04-2014, 07:50
سؤال: آیا می توان در یک نگاه عاشق شد؟


پاسخ: بله، انسانها می توانند در 2 تا 3 ثانیه عاشق شوند!! اما اگر نخواهیم استثناها را در نظر بگیریم، چنین عشقی، بیمارگونه و ناسالم است و ماندگار هم نخواهد بود.






عشق در یک نگاه چیست؟


وقتی فردی در یک نگاه عاشق می شود یا به عبارتی دچار تب و جنون عشق می گردد همه چیزش برهم می ریزد و به نوعی خودش را گم کرده و دیگری را پیدا می کند، بدنش ارتباطات عادی خود را از دست داده و حالی پیدا می کند که قبلا نداشته است، به یکباره فرد 40 ساله، تبدیل به فردی 4 ساله و 4 ماهه می شود و به طور کلی زندگیش جهت و معنی دیگری می یابد.


ذهن این افراد تماما درگیر معشوقشان می شود تا آنجایی که در ذهن خود درگیر آنند، که معشوق درباره ی افکارشان چه فکری می کند؟!! .... فکر معشوق همه وجودش را اشغال می کند به طوری که دیگر متعلق به خود نیست بلکه جزئی از او و مِلک او خواهد بود، یعنی وجود خود را کاملا تسلیم معشوق کرده و مات و مبهوت او می شود.


می توان گفت در تب عشق، نوعی دوستی همراه با گرایش جنسی به وجود می آید اما نکته جالب توجه اینکه در این نوع عشق رابطه جنسی آنقدرها اهمیتی ندارد (هم در این عشق و هم عشق رومانتیک) تا جایی که بر اساس مطالعات انجام گرفته 95 درصد زنان و 91 درصد مردان گفته اند که ما به هیچ وجه به فکر رابطه جنسی با معشوق نیستیم.


برخلاف تصور، این افراد از معشوق بت نمی سازند ( idealize ) و نه تنها او را همانگونه که هست می بینند، بلکه حتی اشکالات او بیشتر به نظرشان می آید.
یعنی مادامی که ما فکر می کنیم که آن فرد بدیهای معشوقش را نمی بیند برعکس، بیشتر از ما آن بدیها را می بیند ولی برایش اهمیتی ندارند بنابراین کوشش اطرافیان برای نشان دادن بدیهای آن شخص بی فایده خواهد بود چون اتفاقا او به دنبال همان اشکالات کشیده شده و این ریشه در بیماری و گرفتاریش دارد.


منبع: fb


عشق در يك نگاه (قسمت دوم )


1- به نظر می رسد بزرگترین عامل تب عشق از یک میکروب نشأت می گیرد که نام آن "بو" هست ( Smell ) یعنی بوی طرف مقابل بزرگترین عاملی است که موجب گرفتاری آدم به این نوع عشق بیمار می شود و بسیاری از اوقات عامل اولیه چنین جذبی می باشد که به نوعی سیستم را به حرکت در می آورد.




بو، هم می تواند موجب ترس، خشم و درد و نفرت باشد و هم موجب آرامش، مهربانی، عشق، لذت و رضایت، بنابراین عامل اولیه ای که موجب بهم گره خودن مردمان می شود، بو هست




2- کودک انسانی بین 6 - 7 و مخصوصا 7 - 8 سالگی، پیش نویس زندگیش را نوشته و نمایشنامه ای برای خود طرح می کند، نمایشنامه ای که غالبا ً از حس و احساس او برگرفته شده و از مشاهداتش از پدر و مادر، خواهر و برادر و اطرافیانش ناشی می شود و در آنجا مشخص می سازد که چگونه فردی را به عنوان جفت زندگی خود می خواهد


((( از نظر علمی غالب انسانها بیش از 80 درصد کارهایی را که تا 80 سالگی انجام می دهند، بر اساس همان نقشی است که در 6 - 8 سالگی به خودشان نسبت داده اند و در ذهنشان طرح ریزی کرده و نوشته اند، مثلا نقش قهرمان... نجات دهنده ... وابسته ... مظلوم و ... افراد کمی هم هستند که درحدود 18 تا 22 سالگی تجدید نظری در این نمایشنامه می کنند )))


بنابراین مشکل دیگری که می تواند ما را گرفتار تب عشق کند همین معیارهای کودکی هستند.


یعنی ممکن است من و شما در ذهنمان یک تصویر از شخصی را داشته باشیم که قرار است عاشقش شویم و همواره آن تصویر را با خود حمل کرده و به طور مرتب در حال مطابقت کردنش با افراد دور و برمان باشیم.
اما چون هیچ کسی آن تصویر ایده آلی نیست که ما در ذهن داریم ، به گونه ای کوشش خواهیم کرد فردی که نزدیک به آن طرح و تصویر هست را پیدا کرده و در آن قالب بگنجانیم ( که با کمی انعطاف پذیر بودن آن فرد و مقداری هم چشم پوشی از جانب ما این کار ممکن می شود ) و نهایتا ٌبه سمت کسی کشیده می شویم اما پس از دو سه ماه که از رابطه گذشت اختلافها بیرون زده و مشکل می آفرینند.

منبع fb

عشق در يك نگاه (قسمت سوم)




...مورد بعد كساني هستند كه از زندگي حوصله شان سر رفته٬ دنبال هيجاناتي مي گردند و اين هيجان را با خطر درست مي كنند.


بنابراين حالا سراغ كسي ميرم كه مي دونم حتما آسيب مي خورم٬ سراغ كسي مي روم كه مي دونم امكان دسترسي و نزديكي به او نيست٬ سراغ كسي مي روم كه مي دونم من رو به هم مي ريزه.




«««بنابراين هر زمان كه در زندگيتان حوصله تان سر رفته خطر اين نوع عشقها و تب عشق وجود دارد.»»»


مورد دیگر کسانی هستند که تنهان. میدونید که تنهایی، یعنی بی کسی٬ جدایی یعنی بی اونی.


تنهایی یعنی رسیدن من به این نقطه است که هیچکس در جهان نیست. همه، اشیا و کالا هستند٬ همه به دنبال استفاده و سوء استفاده از من هستند.


پس بنابراین کسی در جهان نیست. آدم تنها برخی از اوقات به این شک می افته که شاید کسی برای من باشه و اینجاست، که به یکباره در یک مهمانی... در یک محل... در یک محیط کار... برای اولین بار یا بعد از یه مدتی به یکباره کسی را، یا دقیقا آن فردی رو می بینه که تنهاییش را میتونه از بین ببره.

عشق در يك نگاه (قسمت چهارم )




مورد دیگر افرادی هستند که خالیند. اینها کسانی هستند که به دنبال دیگری می گردند که با اون وجود خودشون رو پر کنند. بنابراین من دیگری را که تا حدودی اندازه است در وجود خودم می گذارم و حالا از یک چیزی که همیشه به دنبالش بودم احساسی خوبی می کنم برای اینکه من آنها را دارم.


اما اشکال کار این است که درست مانند بدن که به راحتی هر شئ خارجی را انکار می کنه و پس می زنه، هر کسی را که به دلیل خالی بودن، شما به وجود خودتان می برید حتما او را بیرون خواهد انداخت.


یعنی اجتناب ناپذیر است و در اینجاست که بنده همیشه گفتم که ازدواج بین دو تا آدم برابر هست و دو تا آدم شبیه و مانند.


به خاطر این است که روزی که شما سراغ کسی می روید که تمام چیزهایی که شما ندارید٬ او دارد خطری که شما را تهدید می کند این است که در چاه عشق او بیافتید و متاسفانه در آن چاه خفه بشوید.


منی که شهرتی ندارم به دنبال آدمی هستم که شهرت دارد و ........معلوم است که سراغ آن آدم میرم نه به خاطر اینکه او را دوست دارم٬ برای اینکه او را می خواهم در خودم٬ با خودم و برای خودم داشته باشم.
اما متاسفانه این شئ خارجی من را گرفتار می کند به طوریکه من خجالتی شرمگین که حتی جرات بیان نظر عادی خودم را ندارم آن زمان که در یک مهمانی با کسی روبرو می شوم که به راحتی می تواند جلب توجه کند و حرف ها را بزند معلوم است عاشق او می شوم و می خواهم او را داشته باشم.


اما دو یا سه ماه بعد از ازدواج در مهمانی وقتی که او شروع می کند به حرف زدن من حالا از شدت خجالت می خواهم زیر میز و صندلی قایم بشوم. علت این است که حالا من را رنجم می دهد و به همین جهت است که او را دیگر نمی توانم تحمل کنم. بنابراین به میزانی که من خالی ترم خطر این تب و جنون عشق در من بیشتر است و می تواند من و شما را گرفتار کند.


مورد بعد کسانی هستند که احساس عدم امنیت می کنند. شما می دانید دو نیاز واقعی انسان٬ نیازهای فیزیکی و بعدا امنیت است.


هر کس که امنیت ندارد همیشه به دنبال پناهگاه می گردد و بنابراین من و شما می توانیم به دنبال پناهگاهی بگردیم فقط و فقط به خاطر اینکه بتوانیم امنیت و آرامشی پیدا کنیم و در آنجا برای مدتی قرار بگیریم.


زیرا وجود نگران ما به یک چنین محلی احتیاج دارد

behnamcp
02-04-2014, 17:08
به نام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد
با تقدیم سلام و احترام
مراتب سپاس و امتنان قلبی خود را نسبت به کسانی که در بحث این تاپیک شرکت کرده اند اعلام میدارم

behnamcp
02-04-2014, 17:37
داداش حالا چه اصراریه که حتما این باشه؟ این همه دختر عاقل و بالغ که میشه باشون مث آدم رابطه داشت. من نمیدونم حتی ارتباط اولیه با شخصی که اینقدر بد شما رو رد میکنه، به چه دردی میخوره؟ قبل از ارتباط اینجوره، وای بحال اینکه ارتباط برقرار بشه و قضیه جدی تر هم بشه...
نمیدونم خوبه بگم یا نه ولی کمی اگر برای عزت نفس خودتون ارزش قائل باشید اصلا سمت چنین شخصی نمیرید.
یاد یکی از دوستام افتادم که لقمه ی بزرگ تر از دهنش برداشته بود، به طرفش هم پیشنهاد دوستی داد بالاخره بعد از هزار تا نهی ما، دختره پسش زد و چنان شرفش رو برد که این دوست ما کلا انتقالی گرفت برگشت شهر خودشون...
داداش هنوز اول جوونیته، زندگی خودتو با این چیزا خراب نکن. یکی دو سال دیگه یاد این قضیه میفتی، خودت خنده ات میگیره ;-)

Sent from my ST15i using Tapatalk
حرفهای شما و بقیه دوستان کاملا درسته اما مشکل اینه که عشق و دوست داشتن دست خود آدم نیست دکتر علی شریعتی در کتاب کویر در این زمینه می نویسد:" عشق جنون است و جنون چیزی جر خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست."

soroosh_cz
02-04-2014, 17:48
حرفهای شما و بقیه دوستان کاملا درسته اما مشکل اینه که عشق و دوست داشتن دست خود آدم نیست دکتر علی شریعتی در کتاب کویر در این زمینه می نویسد:" عشق جنون است و جنون چیزی جر خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست."

خوب داداش شما که خودت خوندی دکتر علی چی گفته، نتیجه ی جنون رو هم که خودت بعدش نوشتی، پس ولش کن... اگر حرف دکتر علی شریعتی رو قبول داری...

الان قصد قطعی شما ازدواج هست یا دوستی؟

behnamcp
02-04-2014, 17:50
خوب داداش شما که خودت خوندی دکتر علی چی گفته، نتیجه ی جنون رو هم که خودت بعدش نوشتی، پس ولش کن... اگر حرف دکتر علی شریعتی رو قبول داری...

الان قصد قطعی شما ازدواج هست یا دوستی؟
من فقط می خوام باهش در فیس بوک مثل خیلی های دیگه با هش فرند هستند فرند باشم

kases
02-04-2014, 19:09
حرفهای شما و بقیه دوستان کاملا درسته اما مشکل اینه که عشق و دوست داشتن دست خود آدم نیست دکتر علی شریعتی در کتاب کویر در این زمینه می نویسد:" عشق جنون است و جنون چیزی جر خرابی و پریشانی فهمیدن و اندیشیدن نیست."

در صفحه قبل گفتم :



مطمین باشید که اینجا اگه 100 صفحه هم صحبت کنیم باز هم شما قانع نمیشید که این عشق مرده


تنها راه خلاصی از منجلاب عشق اینه که به این نتیجه برسی نمیتونی بهش برسی
هر چی بیشتر دست و پا بزنی بیشتر فرو میری تو منجلاب عشق
از دید شما الان اون مناسب ترین دختر روی زمین هست که باید بهش برسی چون فکر میکنی تنها کسی که میتونی باهاش احساس راحتی کنی اون دختره
تمام ذهن شما رو درگیر کرده توان شما رو گرفته به غیر از اون نمیتونی به هیچ دختر دیگه ای فکر کنی چون همه خواسته هات در اون میبینی
اینجور عشقها محکوم به شکسته حتی اگه شما رو به دوستاش اضاف کنه هیچی تغییر نمیکنه ممکنه دوباره شما رو بندازه بیرون

kases
02-04-2014, 20:39
اینو فراموش کردم بگم به برنامه غذایی روزانت کاکائو اضاف کن بهت کمک میکنه

Masoud-2014
02-04-2014, 20:44
خوش یه حالت ...
من اصلا نمی تونم عاشق بشم ...
الان یکساله دنبال زنم ، هنوزم به دنبالم ....................

behnamcp
03-04-2014, 17:58
اینو فراموش کردم بگم به برنامه غذایی روزانت کاکائو اضاف کن بهت کمک میکنه

میشه بگین کاکائو چه تاثیری داره؟؟

akpa
03-04-2014, 23:57
میشه بگین کاکائو چه تاثیری داره؟؟

به علت کافئینی که داره یه مقدار اثر آرام بخشی داره
من یه پیشنهاد دارم ولی میترسم خودش تبدیل به مشکل بشه میگم ولی فکراتون رو بکنید تا دوباره دچار مشکل حادتر نشید
به نظر من اگه با یه دختر دیگه دوست شید خیلی راحتر میتونید ایشون رو فراوش کنید ولی مواظب باشه تا با احساس کس دیگه بازی نشه...

ملا نصرالدین
04-04-2014, 16:03
میشه بگین کاکائو چه تاثیری داره؟؟

در مورد تاثیر کاکائو دوستمون توضیحات رو دادند
ببینید 4 صفحه اینجا پست گذاشتند توی این 4 صفحه حتی 1 نفر هم نگفت مثلا فلان کار رو امجام بدید تا باهاش بمونید.....همه گفتند ولش کن
توی فیسبوک فرند بودن چه فایده ای داره؟
عشق اینترنتی که عشق نیست

خیلی رک به شما بگم شما خودت رو خیلی بیشتر از اون خانم دوست داری
چرا؟
چون فقط میخوای باهاش حرف بزنی...برای اینکه این حس مثلا عشق توی وجودت اروم بگیره
دیگه مهم نیست اون چه حسی داره...اصلا دوست داره شما فرند فیسبوکش باشید یا نه

شما دارید اونو اذیت میکنید....فقط و فقط برای اینکه به خواسته ی خودتون برسید
حالا خواسته ی شما هرچیزی و هر اسمی میتونه باشه

خواهشا بیخیال این موضوع بشید...بذارید مردم زندگیشون رو داشته باشند....هر جور که دوست دارند

behnamcp
04-04-2014, 17:28
در مورد تاثیر کاکائو دوستمون توضیحات رو دادند
ببینید 4 صفحه اینجا پست گذاشتند توی این 4 صفحه حتی 1 نفر هم نگفت مثلا فلان کار رو امجام بدید تا باهاش بمونید.....همه گفتند ولش کن
توی فیسبوک فرند بودن چه فایده ای داره؟
عشق اینترنتی که عشق نیست

خیلی رک به شما بگم شما خودت رو خیلی بیشتر از اون خانم دوست داری
چرا؟
چون فقط میخوای باهاش حرف بزنی...برای اینکه این حس مثلا عشق توی وجودت اروم بگیره
دیگه مهم نیست اون چه حسی داره...اصلا دوست داره شما فرند فیسبوکش باشید یا نه

شما دارید اونو اذیت میکنید....فقط و فقط برای اینکه به خواسته ی خودتون برسید
حالا خواسته ی شما هرچیزی و هر اسمی میتونه باشه

خواهشا بیخیال این موضوع بشید...بذارید مردم زندگیشون رو داشته باشند....هر جور که دوست دارند

سلام ببینید دوست خوبم حقیقتش من نمی دونم شما آقا هستید یا خانم .اما در هر صورت من عاشق این آدم هستم چرا به درد نخورهاترین آدمها با این آدم فرند باشند اما من نه.دفعه دومی که باهش فرند شدم گفتش باید چند شرط رو قبول کنم
1.کل پروفایلهای جعلی که ساختم رو حذف کنم جز همونی که با هش در ارتباط بود
2حق ندارم هیچکدام از دوستا فرند ها و فامیل اد کنم
3حق ندارم هیچکدام از مطلبهاشو لایک یا کامنت بذارم
منم همه این شرطهارو قبول کردم ولی این خانم بعد از 6 روز فرند بودن بدون دلیل منو بلاک کرد:n28: من میگم چه دلیل داره من برای دیدن عکسهاش که تو فیسبوک گذاشته باید منت دوستامو بکشم(البته تا حالا این کارو نکردم چون این کار رو دور از مردانگی می دانم هرچند شاید بعدا منم نامردی کنم )
باز هم میگم چه دلیلی داره دیگران باهش فرند باشند اما من که عاشقشم نه:n28:

Emad HD
04-04-2014, 18:35
داداش طرف چند سالشه اگر بالای 20 هست که الان بدون شک برای خودش یک بوی فرند داره و شما رو اصلا حساب نمیکنه
من فقط یک پیشنهاد دارم اگر مردش هستی و شرایطش رو داری برو خواستگاریش
اگر نه به والله تو این سن داری وقتت رو تلف میکنی

soroosh_cz
04-04-2014, 19:00
من تا حالا در این تاپیک به کسی توهین نکردم اما شما هم طعنه زدی و هم توهین کردی

توهین به شما؟ یعنی اگر کسی نیاز به روانشناس داشته باشه، مشکلی داره؟ :n22:
من میگم شما برو پیش روانشناس، شاید مدل حرفایی که ایشون به شما میزنه، برای شما قابل قبول تر باشه... چون حداقل قبول دارید که روانشناسه ولی اینجا شما دارید صرفا مشورت میگیرید به حرف هیچکس هم گوش نمیکنید، چه فایده از این مشورت؟ شما همچنان بعد از 4 صفحه روی حرف خودتون هستید...:n27:

Atghia
04-04-2014, 19:19
دوستان این تذکر آخر هست اگر پست های تاپیک در جهت موضوع ادامه پیدا نکنه و به بحث یا شوخی و امثالهم بگذره تاپیک بسته خواهد شد.

behnamcp
04-04-2014, 19:25
دوستان این تذکر آخر هست اگر پست های تاپیک در جهت موضوع ادامه پیدا نکنه و به بحث یا شوخی و امثالهم بگذره تاپیک بسته خواهد شد.
از همه دوستان خواهش میکنم به این تذکر توجه جدی کنند ممنونم

kases
04-04-2014, 20:27
میشه بگین کاکائو چه تاثیری داره؟؟

سلام

عشق چیزی جز ترشح هورمونها نیست
هورمونهای خاصی تو بدن هستن که وقتی ترشح میشن باعث احساس شادی و سرخوشی و لذت میشن مثل هورمون دوپامین

وقتی شما عاشق میشید در کنار عشق خودتون احساس لذت و ارامش می کنید این لذت و ارامش بر اثر ترشح هورمونی به نام دوپامین هست

کاکائو سر شار از ماده ای به نام" فنیل اتیل امین " هست این ماده باعث تحریک هورمون دوپامین تو بدن میشه و باعث میشه هورمون دوپامین تو بدن شما تحریک بشه و بیشتر ترشح بشه و شما احساس شادابی و سرخوشی بیشتری کنید

عشق یه چیزی تو مایه های مواد مخدر هستش
مواد مخدر وقتی مصرف میشه باعث ترشح زیاد هورمون دوپامین میشه و مصرف کننده احساس لذت و ارامش میکنه حالا اگه مواد مخدر از مصرف کننده بگیرن احساس میکنه اصلا راحت نیست احساس سرخوشی نداره و

کلافه میشه چون هورمون دوپامین که باعث لذت میشه در بدنش کم شده حالا اگه دوباره بهش مواد مخدر بدن باز دوپامین بدنش زیاد میشه و احساس خوبی بهش دست میده

حالا عشق هم همینجوریه اگه شما در کنار عشقتون باشید هورمون دوپامین و هورمونهای دیگری در بدن شما زیاد ترشح میشه وباعث سرخوشی و لذت میکنید حالا اگه عشقتون در کنارتون نباشه مقدار دوپامین در

بدنتون کم میشه و احساس بدی بهتون دست میده عشق به شدت ادم وابسته میکنه شما در حال حاظر مشکلتون این نیست که چرا شما رو به اد لیست فیسبوکش اضاف نمیکنه مشکل شما اینه که وابسته شدید

حتی اگر به اد لیست عشقتون اضاف بشید در مرحله بعد شما دوباره سعی میکنید باز هم بیشتر بهش نزدیک بشید و اون دوباره شما رو بلاک میکنه چون نمی خواد از یه حدی بیشتر بهش نزدیک بشید

تنها دلیلی که من میبینم اینه که اون دختره شما رو نمی خواد و اگر هم شما رو وارد اد لیستش قبلا کرده به خاطر این بوده که شما زیاد اصرار کردید اونم برای اینکه از گیر دادن شما کم بشه شما رو به اد لیستش اضاف کرده و یا می خواسته شما رو ناراحت نکنه.

kases
22-04-2014, 21:43
سلام

اقای behnamcp تو این مدت که از گفت و گو های این تاپیک گذشته

ایا تلاشی در جهت بهبود خودتون داشتید یا نه؟

ایا هنوز به پیج فیسبوک عشقتون سر میزنید ؟

لطفا بگید در این مدت کار خاصی انجام دادید یا نه؟

behnamcp
22-04-2014, 21:49
سلام

اقای behnamcp تو این مدت که از گفت و گو های این تاپیک گذشته

ایا تلاشی در جهت بهبود خودتون داشتید یا نه؟

ایا هنوز به پیج فیسبوک عشقتون سر میزنید ؟

لطفا بگید در این مدت کار خاصی انجام دادید یا نه؟

سلام
بله یک جلسه پیش روانشناس رفتم متاسفانه هنوز هم به صفحه عشقم سر میزنم حقیقتش خیلی سعی کردم فراموشش کنم اما هنوزم گاهی وقتها بهش فکر میکنم از پیگیری شما هم ممنونم

behnamcp
22-04-2014, 21:58
این رو هم بگم من این مشکلمو در چند سایت مختلف مطرح کردم که بالای 300 کامنت داشتم که بیش از 99 درصد اونها گفته بودند که من باید این ادم رو فراموش کنم منم تمام تلاشمو میکنم امیدوارم موفق بشم برام دعا کنید:n26:

hamid_diablo
22-04-2014, 22:52
این رو هم بگم من این مشکلمو در چند سایت مختلف مطرح کردم که بالای 300 کامنت داشتم که بیش از 99 درصد اونها گفته بودند که من باید این ادم رو فراموش کنم منم تمام تلاشمو میکنم امیدوارم موفق بشم برام دعا کنید:n26:

سلام دوست عزیز

خوب همین که تصمیم گرفتی فراموشش کنی نشون میده داری منطقی فکر میکنی...و مطمئن باش خیلی زود به روزی میرسی که حتی تو ماورای تصوراتت هم خیال نمیکردی که اینچنین نسبت به طرف مقابل(عشقت) بی تفاوت بشی...و چقدر عجیبه این احساس..چقدر باورنکردنیه....و میخندی به دنیا...با تمام اتفاقاتی که داره می افته...!!!

kases
22-04-2014, 22:58
بسیار عالی

به نظر من دیگه به صفحه عشقت سر نزن بزار روند کنار گذاشتنش سریعتر بشه هر چی از عشقت داری حتی اگه یک ادرس یا یک عکس یا پیام و کلا هر چیزی داری بریز دور

هیچ وقت التماس کسی رو نکن حتی اگه از دلتنگی بمیری
من مطمینم دوباره میتونی عاشق یه نفر دیگه بشی
صفحه قبل یکی از دوستان حرف قشنگی زد :


در زندگیتون منت احدی رو برای اینکه فقط یک اپسیلون بیشتر بهتون توجه کنه، نکشین.

این اپسیلون های منت چنان به سمت بی نهایت های تحقیر میل میکنه که دیگه اثری از شخصیتتون باقی نخواهد ماند.

امیدوارم هر چه سریعتر از تو ذهنت پاک بشه که دیگه برای یاداوریش ساعتها فکر کنی:n02:

Iloveu-ALL
22-04-2014, 23:08
ورزش کردن هم خیلی مؤثره تو فراموش کردن ...
وقتی رفتی ورزش جوری فراموشش میکنی خودتم نمی فهمی که کی فراموشش کردی!
:n06:

TATU_TATY
23-04-2014, 00:23
این رو هم بگم من این مشکلمو در چند سایت مختلف مطرح کردم که بالای 300 کامنت داشتم که بیش از 99 درصد اونها گفته بودند که من باید این ادم رو فراموش کنم منم تمام تلاشمو میکنم امیدوارم موفق بشم برام دعا کنید:n26:

آقا منم درگیرم مثل شما ... پنج سالی بود اشنا شده بودیم با هم ... بهش گفتم دلم گیره بهت ... گفت نه ...

هنوزم نتونستم از ذهنم خارجش کنم ...بله سخته .....

بانو . ./
23-04-2014, 19:33
ایشون با توجه به اینکه میفرمایید از 19 سالگی ظاهرا اولین احساستون هست . ایا تجربه دوستی با شخصی رو دارید ؟ اگر نه متاسفانه باید بگم شما به دلیل اینکه ایشون شما رو از خودشون طرد میکنند این یک حس مالکیت هست که در مردها نسبت به خانوم ها بیشتر هست معمولا شخص میل عجیبی داره که اون شخصی که طردش میکنه و یا ازش فاصله میگیره رو بدست بیاره به شما قول میدم با اولین دوستت دارم ایشون ( اگر با ایشون به مرجله دوستی برسید ) شما ایشون رو خیلی راحت ترک میکنید . و یک مساله اینکه 5 سال ابراز احساسات میکنید ممکنه باعث تغییر شخصیت توی شما بشه پیشنهاد میکنم کتاب های روانشناسی رو فراموش نکنید و یک چیز " اگه سوالی از ایشون داری " مساله ای تو ذهنت هست که ازارتون میده به هر قیمتی هم شده از ایشون بپرسید .مسایلی که ازارتون میده رو حتی اگه ایشون جواب هم نمیده به اجبار از ایشون بپرسید ! و بعد برای خودتون مشغله فکری درست کنید

behnamcp
23-04-2014, 20:22
ایشون با توجه به اینکه میفرمایید از 19 سالگی ظاهرا اولین احساستون هست . ایا تجربه دوستی با شخصی رو دارید ؟ اگر نه متاسفانه باید بگم شما به دلیل اینکه ایشون شما رو از خودشون طرد میکنند این یک حس مالکیت هست که در مردها نسبت به خانوم ها بیشتر هست معمولا شخص میل عجیبی داره که اون شخصی که طردش میکنه و یا ازش فاصله میگیره رو بدست بیاره به شما قول میدم با اولین دوستت دارم ایشون ( اگر با ایشون به مرجله دوستی برسید ) شما ایشون رو خیلی راحت ترک میکنید . و یک مساله اینکه 5 سال ابراز احساسات میکنید ممکنه باعث تغییر شخصیت توی شما بشه پیشنهاد میکنم کتاب های روانشناسی رو فراموش نکنید و یک چیز " اگه سوالی از ایشون داری " مساله ای تو ذهنت هست که ازارتون میده به هر قیمتی هم شده از ایشون بپرسید .مسایلی که ازارتون میده رو حتی اگه ایشون جواب هم نمیده به اجبار از ایشون بپرسید ! و بعد برای خودتون مشغله فکری درست کنید
سلام
بابت پاسختون ممنونم بله این خانم اولین تجربه عشقی من بوده من تا حالا با هیچ دختری دوست نبودم به نظرم تحلیل های شما منطفی هست اما من متاسفانه دیگه نمی تونم به این خانم پیام بدم چون جدیدا این خانم به من بد و بیراه میگه منم دیگه چشمم ترسیده خدا شاهده من کاری نکردم

بانو . ./
23-04-2014, 20:34
سلام
بابت پاسختون ممنونم بله این خانم اولین تجربه عشقی من بوده من تا حالا با هیچ دختری دوست نبودم به نظرم تحلیل های شما منطفی هست اما من متاسفانه دیگه نمی تونم به این خانم پیام بدم چون جدیدا این خانم به من بد و بیراه میگه منم دیگه چشمم ترسیده خدا شاهده من کاری نکردم


ببینید وقتی یک شخصی با کسی وارد رابطه دوستی نشده معمولا یک تصورات رویایی نسبت به روابط داره و اگه اون احساسی که برای شخص به وجود اومده اولین احساس هست معمولا یک فانتزی هایی توی ذهنش داره به دلیل اینکه شخص رابطه ای رو تجربه نکرده و فقط به یک شخص احساس داشته میل شدیدی نسبت به اون خانوم پیدا میکنه دلیل این کمی هم ترس از پیدا نکردن یک کسی در اینده برای دوست داشتن هست شما اون ادم رو نمیشناسید نمیدونید چه کاراکتری داره درون ادم ها ممکنه با اون چه که توی دانشگاه نشون میدند کاملا متمایز باشه به شما تاکید میکنم حتما حتما این کار و انجام بدید ایشون رو در منگنه نه از طریق فیس بوک بلکه رو در رو بزارید شما به اون شخص احساسی پیدا کردید و اون شخص باید پاسخگو باشه به سوال شما . خیلی محترم با یک بسته شرینی برید جلو و سوالاتتون بپرسید و اون مسایلی که توی ذهن شما توی این 5 ساله مطمینا بارها و بارها تکرار شده رو بریزید بیرون . خیلی محترمانه صحبت کنید به شما قول میدم به مرور زمان ذهنتون که اروم شد فراموشش میکنید .. متاسفانه بدشانسی شما این هست که ایشون اولین احساس شما هست و شما تجربه ای در مورد دوستی ندارید .

بانو . ./
23-04-2014, 20:38
.

در هر صورت توصیه اکید میکنم کتاب های روانشناسی رو فراموش نکنید خیلی از افراد وقتی پاسخ منفی از عشقشون میگیرند این احساس دوست داشتنی نبودن که یک فکر کاملا اشتباه هست به سراغ اون افراد میاد و معمنولا کاملا شخصیتشون عوض میشه به مرور زمان ممکنه عادت کنند به تحقیر شدن اما مطالعه کتاب هایی در باب روابط به شما کمک میکنه که به این درک برسید که فقط شما این احساس رو ندارید میلیون ها انسان این احساس رو ممکنه تجربه کرده باشند ..

بلند شید تنها کسی که میتونه شما رو نجات بده خودتون هست
موفق باشید



.

behnamcp
23-04-2014, 21:44
ببینید وقتی یک شخصی با کسی وارد رابطه دوستی نشده معمولا یک تصورات رویایی نسبت به روابط داره و اگه اون احساسی که برای شخص به وجود اومده اولین احساس هست معمولا یک فانتزی هایی توی ذهنش داره به دلیل اینکه شخص رابطه ای رو تجربه نکرده و فقط به یک شخص احساس داشته میل شدیدی نسبت به اون خانوم پیدا میکنه دلیل این کمی هم ترس از پیدا نکردن یک کسی در اینده برای دوست داشتن هست شما اون ادم رو نمیشناسید نمیدونید چه کاراکتری داره درون ادم ها ممکنه با اون چه که توی دانشگاه نشون میدند کاملا متمایز باشه به شما تاکید میکنم حتما حتما این کار و انجام بدید ایشون رو در منگنه نه از طریق فیس بوک بلکه رو در رو بزارید شما به اون شخص احساسی پیدا کردید و اون شخص باید پاسخگو باشه به سوال شما . خیلی محترم با یک بسته شرینی برید جلو و سوالاتتون بپرسید و اون مسایلی که توی ذهن شما توی این 5 ساله مطمینا بارها و بارها تکرار شده رو بریزید بیرون . خیلی محترمانه صحبت کنید به شما قول میدم به مرور زمان ذهنتون که اروم شد فراموشش میکنید .. متاسفانه بدشانسی شما این هست که ایشون اولین احساس شما هست و شما تجربه ای در مورد دوستی ندارید .

ازین که اینقدر با حوصله جواب میدید ممنونم این خانم متاسفانه رفتند تهران(من خودم ساکن شهر همدان هستم) بنابراین من به ایشون دسترسی ندارم هرچند اگر هنوزم هم همدان بودند موضوع تفاوتی نمی کرد چون وقتی برای این خانم براش پیام عاشقانه میذارم به من فحش میده :n28:به نظرتون این کارش چه معنی ای میده ؟؟به قول یکی از دوستان وقتی منو با این شدت پس میزنه یعنی با تمام وجود میگه از من خوشش نمیاد و من باید برم دنبال کارم:n30:

بانو . ./
23-04-2014, 22:08
ازین که اینقدر با حوصله جواب میدید ممنونم این خانم متاسفانه رفتند تهران(من خودم ساکن شهر همدان هستم) بنابراین من به ایشون دسترسی ندارم هرچند اگر هنوزم هم همدان بودند موضوع تفاوتی نمی کرد چون وقتی برای این خانم براش پیام عاشقانه میذارم به من فحش میده :n28:به نظرتون این کارش چه معنی ای میده ؟؟به قول یکی از دوستان وقتی منو با این شدت پس میزنه یعنی با تمام وجود میگه از من خوشش نمیاد و من باید برم دنبال کارم:n30:


.
خواهش میکنم ..

میدونید چرا این کار و میکنه ؟ چون بی شخصیت هست و برای خودش ارزشی قایل نیست پس نمیتونه برای شخص دومی احتراام و ارزش قایل بشه .اساسا اشخاص وقتی برای خودشون احترام قایل باشند به دیگران هم احترام میزارند ایا شما میخواهید با کسی در ارتباط باشید که برای خودش ارزش قایل نیست میدونید پیامد این رابطه چی هست ؟ مطمین باشید وقتی این رفتارو میکنه رفتارهای دیگه هم خواهد کرد به این دلیل که این افراد به خودارزشمند اعتقاد ندارند و اصولا اکثریت این افراد سطحی نگر هستند



.

behnamcp
25-04-2014, 20:30
.
خواهش میکنم ..

میدونید چرا این کار و میکنه ؟ چون بی شخصیت هست و برای خودش ارزشی قایل نیست پس نمیتونه برای شخص دومی احتراام و ارزش قایل بشه .اساسا اشخاص وقتی برای خودشون احترام قایل باشند به دیگران هم احترام میزارند ایا شما میخواهید با کسی در ارتباط باشید که برای خودش ارزش قایل نیست میدونید پیامد این رابطه چی هست ؟ مطمین باشید وقتی این رفتارو میکنه رفتارهای دیگه هم خواهد کرد به این دلیل که این افراد به خودارزشمند اعتقاد ندارند و اصولا اکثریت این افراد سطحی نگر هستند



.

مشکل اینجاست فقط با من سرده:45:

DragonVsPhoenix
25-04-2014, 21:51
مشکل اینجاست فقط با من سرده:45:

عشق و نفرت دو احساس کاملا ضد همن ولی یه ویژگی مشترک دارن که اونم نحوه شروع و ادامه شونه.
الان ازتون بپرسن علت به وجود اومدن اين حس نسبت به اون خانم بگین, میتونین یه جواب دقیق جواب بدین؟ یا ازتون بپرسن چرا نمیتونین ازش رها شین, میتونین یه علت به غیر عشق بیارین؟

خب دقیقا ضد احساس شما تو اون خانم بوجود اومده و اگه همون دوتا سوال مشابه رو ازشون بپرسین(البته از جنبه نفرت) جواباتون زیاد فرقی نخواهد کرد.

میخوام بگم یادتون باشه:
هر وقت تونستین خودتونو قانع کنین که با اون نباشین اونم میتونه خودشو قانع کنه که با شما باشه.

behnamcp
25-04-2014, 21:56
عشق و نفرت دو احساس کاملا ضد همن ولی یه ویژگی مشترک دارن که اونم نحوه شروع و ادامه شونه.
الان ازتون بپرسن علت به وجود اومدن اين حس نسبت به اون خانم بگین, میتونین یه جواب دقیق جواب بدین؟ یا ازتون بپرسن چرا نمیتونین ازش رها شین, میتونین یه علت به غیر عشق بیارین؟

خب دقیقا ضد احساس شما تو اون خانم بوجود اومده و اگه همون دوتا سوال مشابه رو ازشون بپرسین(البته از جنبه نفرت) جواباتون زیاد فرقی نخواهد کرد.

میخوام بگم یادتون باشه:
هر وقت تونستین خودتونو قانع کنین که با اون نباشین اونم میتونه خودشو قانع کنه که با شما باشه.

بابت کامنت تون ممنونم به نظرت من باید چی کار کنم؟؟

J@viD
25-04-2014, 22:16
سلام دوست عزیز
من یه سوال دارم شما دوست داری این خانم چه برخوردی باهات داشته باشه؟
در ضمن چیزی که من تشخیص میدم اینه که شما باعث ترسش شدی
من حدود 10 سال پیش یه مورد همین مدلی داشتم که بعد یه مدت تلاش موفق شدم
بعدا متوجه شدم رفتارم اون اوایل ترسناک بوده
برای اینکه رفتار درست با یه خانم رو یاد بگیری باید با چند نفر دوست بشی یا از دخترای فامیلتون کمک بگیر
در ضمن اگه جلب توجه میخوای توی ابراز احساسات به هیچ وجه عجله نکن
پیشنهاد میکنم با یه دختر دیگه موقتا دوست شی جاست فرندز حالت خوب میشه
من دقیقا حالتو درک میکنم دارم این حرفارو بهت میزنم تقریبا تو همین شرایط تونستم با طرف ارتباط برقرار کنم نزدیک 2 سال هم باهاش بودم

DragonVsPhoenix
25-04-2014, 22:41
بابت کامنت تون ممنونم به نظرت من باید چی کار کنم؟؟

خب فرويد معتقد بود شخصيت انسانها سه بخش داره:
ID
Ego
SuperEgo
ميگفت id همون نيازهاى اوليه و شهوات رو شامل ميشه
بعد superego هست كه ريشه تو اخلاقياتى كه خود شخص بهش معتقده, هنجارهاى جامعه و مواردى مثل دين و... داره
وقتى id و superego با هم به تعادل برسن ego به آرامش ميرسه.

تو شما الان id قويتر از superego هست كه باعث ناراحتیتون شده.
پس سه تا راه دارین كه يكى رو بايد انتخاب كنين:
راه اول: به id پاسخ بدین یعنی یه راه پیدا کنین که به خواستتون برسین
راه دوم: id تون رو از بين ببرين
راه سوم: superegoتون رو قوى كنين

خب كدوم راه مدنظرتون هست؟

behnamcp
25-04-2014, 22:52
خب فرويد معتقد بود شخصيت انسانها سه بخش داره:
ID
Ego
SuperEgo
ميگفت id همون نيازهاى اوليه و شهوات رو شامل ميشه
بعد superego هست كه ريشه تو اخلاقياتى كه خود شخص بهش معتقده, هنجارهاى جامعه و مواردى مثل دين و... داره
وقتى id و superego با هم به تعادل برسن ego به آرامش ميرسه.

تو شما الان id قويتر از superego هست كه باعث ناراحتیتون شده.
پس سه تا راه دارین كه يكى رو بايد انتخاب كنين:
راه اول: به id پاسخ بدین یعنی یه راه پیدا کنین که به خواستتون برسین
راه دوم: id تون رو از بين ببرين
راه سوم: superegoتون رو قوى كنين

خب كدوم راه مدنظرتون هست؟

خب با توجه به شرایط پیش آمده(سرخوردگی از طرف معشوق) من تمایل دارم که اون خانم رو فراموش کنم (یعنی راه حل دوم) اما متاسفانه نمی دونم چرا نمیشه

DragonVsPhoenix
25-04-2014, 23:14
خب با توجه به شرایط پیش آمده(سرخوردگی از طرف معشوق) من تمایل دارم که اون خانم رو فراموش کنم (یعنی راه حل دوم) اما متاسفانه نمی دونم چرا نمیشه

خب يه راهش اينه كه اينه كه از شرطى شدن كلاسيك استفاده كنين, به اين صورت كه هر وقت با يه محرك نارحت كننده رو به رو شدين مثل درد, غم, نفرت و خشم و.... اون خانم رو به ياد بيارين بعد یه مدت هر وقت اون خانم رو ببینین نا خودآگاه حس بدی بهتون دست میده.
راه دیگه هدف الآنتون که رسیدن به اون خانم هست رو با یه هدف دیگه جایگزین کنین, مثلا ساز موسیقی مورد علاقتون رو یاد بگیرین, تو ورزش مورد علاقتون مهارت پیدا کنین, زبان برنامه نویسی مورد علاقتون رو یاد بگیرین و...
راه دیگه اینه که خودتون رو به یه شخص اجتماعی که تو برقراری ارتبط با افراد جامعش تبهر داره تبدیل کنین.
آخرین راه استفاده از داروهایی هست که از عوارض جانبیش کاهش libido هست. اگه به سه مورد اول عمل کنین اين مورد هیچ وقت لازم نمیشه

DrH.motasami
25-04-2014, 23:24
خب يه راهش اينه كه اينه كه از شرطى شدن كلاسيك استفاده كنين, به اين صورت كه هر وقت با يه محرك نارحت كننده رو به رو شدين مثل درد, غم, نفرت و خشم و.... اون خانم رو به ياد بيارين بعد یه مدت هر وقت اون خانم رو ببینین نا خودآگاه حس بدی بهتون دست میده.
راه دیگه هدف الآنتون که رسیدن به اون خانم هست رو با یه هدف دیگه جایگزین کنین, مثلا ساز موسیقی مورد علاقتون رو یاد بگیرین, تو ورزش مورد علاقتون مهارت پیدا کنین, زبان برنامه نویسی مورد علاقتون رو یاد بگیرین و...
راه دیگه اینه که خودتون رو به یه شخص اجتماعی که تو برقراری ارتبط با افراد جامعش تبهر داره تبدیل کنین.
آخرین راه استفاده از داروهایی هست که از عوارض جانبیش کاهش libido هست. اگه به سه مورد اول عمل کنین اين مورد هیچ وقت لازم نمیشه
سلام
میشه لطفا در مورد داروی کاهنده libido بیشتر توضیح بفرمایید؟

DragonVsPhoenix
26-04-2014, 12:35
سلام
میشه لطفا در مورد داروی کاهنده libido بیشتر توضیح بفرمایید؟

سلام
خب دسته SSRIs و بتا بلوكرها.
دسته های دارویی دیگه با این اثر حتی قویتر از SSRIs هست ولی به خاطر عوارضشون اصلا توصيه نميشن.


ويرايش:
من خودم تو شرايط ايشون باشم بتا بلوكرها رو بيشتر ترجيح ميدم ولی SSRIs هم تو اين شرايط ميتونن نتايج جالبى داشته باشن.

DrH.motasami
26-04-2014, 17:34
سلام
خب دسته SSRIs و بتا بلوكرها.
دسته های دارویی دیگه با این اثر حتی قویتر از SSRIs هست ولی به خاطر عوارضشون اصلا توصيه نميشن.


ويرايش:
من خودم تو شرايط ايشون باشم بتا بلوكرها رو بيشتر ترجيح ميدم ولی SSRIs هم تو اين شرايط ميتونن نتايج جالبى داشته باشن.


سلام مجدد
به هیچ عنوان داروهایی که اشاره فرمودین در این مورد قابل استفاده نیست.(صرفا برای کاهش libido)
ممکنه برخی پزشکان از طریق هورمون هااقدام کنند اما هیچ یک مورد تایید fda نیست.

behnamcp
26-04-2014, 20:53
سلام مجدد
به هیچ عنوان داروهایی که اشاره فرمودین در این مورد قابل استفاده نیست.(صرفا برای کاهش libido)
ممکنه برخی پزشکان از طریق هورمون هااقدام کنند اما هیچ یک مورد تایید fda نیست.

سلام میشه بگین به نظرتون من باید چی کار کنم؟؟

kases
28-04-2014, 23:00
سلام میشه بگین به نظرتون من باید چی کار کنم؟؟

هیچ کار خاصی نمیتونی انجام بدی

وقتی میبینی کسی که واسش جونت در میره با یه نفر دیگس دلت می خواد بمیری

درمان خاصی واسه شکست عشقی وجود نداره
تنها معجون '' زمان'' میتونه بهت کمک کنه که با این مساله کنار بیای

بعد از مدتی یه دوست دیگه پیدا کن باهاش حرف بزن تا کلا خاطرات قبلی کم رنگ بشه

™ Hadi
29-04-2014, 08:31
سلام. من با اين موافقم:

یه دوست دیگه پیدا کن باهاش حرف بزن تا کلا خاطرات قبلی کم رنگ بشه

kases
30-04-2014, 00:15
به یک نکته دیگه توجه کن:

اگه روزی برگشت به هیچ عنوان جوابشو نده
اگه برگشت 2 حالت وجود داره :

1. ممکنه تنها شده و تو رو به عنوان یک زاپاس حساب کرده
2. به خاطر عذاب وجدان برگشته

هیچ وقت خودتو کوچیک نکن دنیا که به پایان نرسیده این تجربه خوبی شد تا در اینده بیشتر دقت کنی

sasan.69
30-04-2014, 00:49
منم با جناب
B.Russell ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بشدت موافقم ..


یه نکته از دیدگاه خودم عرض کنم اونم اینکه واقعا هیچ دختری ارزش غصه خوردن و ناراحتی رو نداره(من کلا به جنس مخالف بدبینم! شکست هم نخوردم! شرایط جامعه واقعا فرق کرده و معیارا عوض شده) و تاحد امکان نباید سراغ این نوع روابط رفت به نظرم سرکوب کردن نیاز عاطفی بهتر از اینه که بخوایم باهرکسی ارتباط داشته باشیم و درگیر شکست عشقی بشیم..من با تجربه موافقم اما نباید اینو به هرنحوی بدست آورد..بعضی تجارب تاوان سختی داره...
خلاصه بگم که بقول دوستمون شاید شخص دیگه ای تو زندگیتون وارد بشه میتونه بمرور خاطرات گذشته رو کمرنگ کنه و این فکروخیال دائمی و درگذشته زندگی کردن سودی نداره و باید به آینده امیدوار بود

رضاس1000
09-05-2014, 22:32
چرا این قدر بعضیا شلوغش کردند.پسر میره خواستگاری یک دختری و اگه شد که شد و اگه نشد هم که نشد فدای سر هم پسره و هم دختره.به نظر من شکست عشقی چه برای دختر و جه برای پسر ارزش اینو نداره که دختر و پسر با اینده شون بازی کنند.ایشالله که هیچ جوونی شکست عشقی نخوره و همه به خوشی برن خونه بخت و ما همیشه شاهد پایکوبی و شادی باشیم.:n20::n19:

behnamcp
15-05-2014, 10:26
به یک نکته دیگه توجه کن:

اگه روزی برگشت به هیچ عنوان جوابشو نده
اگه برگشت 2 حالت وجود داره :

1. ممکنه تنها شده و تو رو به عنوان یک زاپاس حساب کرده
2. به خاطر عذاب وجدان برگشته

هیچ وقت خودتو کوچیک نکن دنیا که به پایان نرسیده این تجربه خوبی شد تا در اینده بیشتر دقت کنی

چرا اگه برگشت نباید جوابشو بدم؟؟؟؟آخه من که دوسش دارم

DragonVsPhoenix
15-05-2014, 10:43
چرا اگه برگشت نباید جوابشو بدم؟؟؟؟آخه من که دوسش دارم

تعريفت از دوست داشتن چیه؟ چرا دوسش داری؟ کار مثبتی برا انجام داده؟ باهات خوب رفتار کرده؟ براش اهمیتی داشتی؟ وقتی تو ناراحتی به بودی باهات همدردی کرده یا خودش باعث ناراحتیت بوده؟
احساس تو "دوست داشتن" نیست. دوست داشتن واقعی چیزی نیست همین جوری خود به خود بوجود بیاد:
یه نفر ممکنه هزارتا دلیل داشته باشه که چرا پدر یا مادرشو دوست داره.
یه نفر ممکنه صدها دلیل داشته باشه که چرا همسر وافادارشو دوست داره.
یه نفر ممکنه ده ها دلیل داشته باشه که چرا دوست صمیمیشو دوست داره.

ولی این دختر چی؟ حیفه "دوست داشتن" و اسم اون دخترو تو یه جمله بیاری.

behnamcp
15-05-2014, 16:00
تعريفت از دوست داشتن چیه؟ چرا دوسش داری؟ کار مثبتی برا انجام داده؟ باهات خوب رفتار کرده؟ براش اهمیتی داشتی؟ وقتی تو ناراحتی به بودی باهات همدردی کرده یا خودش باعث ناراحتیت بوده؟
احساس تو "دوست داشتن" نیست. دوست داشتن واقعی چیزی نیست همین جوری خود به خود بوجود بیاد:
یه نفر ممکنه هزارتا دلیل داشته باشه که چرا پدر یا مادرشو دوست داره.
یه نفر ممکنه صدها دلیل داشته باشه که چرا همسر وافادارشو دوست داره.
یه نفر ممکنه ده ها دلیل داشته باشه که چرا دوست صمیمیشو دوست داره.

ولی این دختر چی؟ حیفه "دوست داشتن" و اسم اون دخترو تو یه جمله بیاری.

دوست عزیز من این پرسش رو تو چند جای دیگه مطرح کردم یه نفر این مطلب رو نوشته بود:سلام[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
منم اومدم..
خب منم نظرات خودمو از هزاران سمت و سو میگم..
خب جواب برا عزیزانی که میگن (چرا عاشق کسی شدی که برات سخته...؟؟)خب خواهرای من ...برادرای من...عشق که دست خود آدم نیست...دل که عقل نداره...گوش نداره...به قول زولیخا...کار دل است.دلیل ومنطق نمیشناسد...
و اما در مورد این دوست عاشقمون ..منم موافقم با دوستانی که نظرشون اینه
(((ببینید به عنوان ی دختر بهتون میگم وقتی اینجوری و با این شدت شما رو پس میزنه یعنی به شما هیچ علاقه ای نداره وقتی حتی دوستاتونو اد میکنه یعنی قصدش اینه که با تمام وجود بهتون بگه دست از سرش بردارید...بهترین کار اینه که واقعا دست از سرش بردارین!زندگی خودتونو سر و سامون بدین....)))

شما نبایستی از اول جوری رفتار میکردید که اون بفهمه دیوونشین...
به قول مریم حیدر زاده:بفهمه عاشقش شدی زود میره پیداش نمیشه...
واقعیت امر با عرض تاسف اینه که ما هممون،چه پسر و چه دختر اینطوری هستیم که کوزه ی دم دستی رو نمیبینیم..
شما زیادی حتما به پرو بالش پیچیدین که اونم احساس مزاحمت کرده..
باید از اول جوری خودتون رو بش نشون میدادین،جوری از دور بش محبت ،کمک،جانب داری..و هر رفتار تیز و جنتلمنشانه ای که زیاد به چش نیاد،میکردین که اون متوجه وجود شما بشه...
الان اون طور که شما میگین،دیگه فک کنم کار از کار گذشته باشه.اون شمارو یه جور بدی شناخته.و به نظر من شناخت اولیه خیلی مهمه.فراموشم نمیشه...
وتنها کاری که شما الان میتونین بکنین اینه که سر زخم دلتونو نمک بزنین که حد اقل چرک نکنه..[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

+ f.a.r.i
15-05-2014, 16:46
بعضی ها تا میرن دانشگاه زود جوگیر میشن .... تا یه دختر بهشون سلام میکنه زود میگن اره این خودشه !! مشکل اینجاست که به حوس زود گذر میگن عشــــــــــــــــــق !

عشق میدونید چی هست ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی دائما یک فرد در ذهن و خیالتون باشه . وقتی به اون فکر میکنید ناخداگاه لبخند میزنید و لحظات کنار هم بودن را با هم تداعی میکنید .

وقتی اون فرد رو نبینی میخوای ببینی کجاست چی کار میکنه . وقتی ناراحت میشه ناراحت میشی . وقتی خوشحاله خوشحالی .... بازم بگم ؟:n02:

behnamcp
20-05-2014, 18:44
دیگه کسی نظری نداره؟

akpa
20-05-2014, 19:48
دوست عزیز باور کنید اگه از همون روزی که این تایپیک رو زدید شروع کرده بودید به فراموشیش الان رنج کمتری میکشیدید.
کافیه با یه نفر دیگه دوست شید خیلی راحت فراموشش میکنید چون بین شما تقریبا هیچ اتفاقی نیافتاده!
حتی اگه به زندگی روز مره بپردازید و کمتر ذهنتون رو مشغولش کنید خودش فراموش میشه
-----------------
پی نوشت: عضو پروفشنال شدم:)

sasan.69
20-05-2014, 19:55
داداش تو رو خدا فراموشش کن...یعنی اینهمه نظر بچه ها دادن در شما ذره ای تاثیر نداشت؟:n03:

B.Russell
20-05-2014, 21:16
داداش تو رو خدا فراموشش کن...یعنی اینهمه نظر بچه ها دادن در شما ذره ای تاثیر نداشت؟:n03:

برای اینکه دوستان اشتباه راهنماییش کردن، اشتباه ازش خواستن ولش کنه.

اگر دوستان و من انسان پخته ای بودیم، بهش میگفتیم برو به پاش بیوفت، برو التماسش کن که بهت نگاه کنه و به اندازه یک ارزن از دریای بیکرانش بهت ارزش بده و به غلامی قبولت کنه.
اگر همه این دوست عزیز مارو تشویق به التماس میکردن ایشون قطعا امروز پاسخ خودشون رو دریافت کرده بودن. :n16:

sasan.69
20-05-2014, 21:24
برای اینکه دوستان اشتباه راهنماییش کردن، اشتباه ازش خواستن ولش کنه.

اگر دوستان و من انسان پخته ای بودیم، بهش میگفتیم برو به پاش بیوفت، برو التماسش کن که بهت نگاه کنه و به اندازه یک ارزن از دریای بیکرانش بهت ارزش بده و به غلامی قبولت کنه.
اگر همه این دوست عزیز مارو تشویق به التماس میکردن ایشون قطعا امروز پاسخ خودشون رو دریافت کرده بودن. :n16:

امیدوارم حرفی که فرمودید شوخی باشه!!!!!! هیچ چیزی با اجبار بدست نمیاد اینو شما بهتر از من میدونید...به نظر من هیچکسی ارزش اینو نداره که بخوایم به پاش بیوفتیم و خودمونو کوچیک کنیم...(به استثنا پدر و مادر)

hasanoooooooo
20-05-2014, 21:32
داداش ...وقتی طرف نمیخوادت راهی برات نمیمونه!!!! یا اینکه باید خودتو اذیت کنی و در اخر با غم و اندوه زندگی کنی... یا اینکه ازش بگذری و بخودت فرصت بدی تا کسی رو پیدا کنی که هم اون برای تو خوب باشه هم تو برا اون! ولی اگه مایه تیله داشتی الان پیشت بود
ادم غرورشو هیچوقت نباید بشکنه

Demon King
20-05-2014, 22:08
امیدوارم حرفی که فرمودید شوخی باشه!!!!!! هیچ چیزی با اجبار بدست نمیاد اینو شما بهتر از من میدونید...به نظر من هیچکسی ارزش اینو نداره که بخوایم به پاش بیوفتیم و خودمونو کوچیک کنیم...(به استثنا پدر و مادر)

بله البته زن هنوز اون قدر بی ارزش نشوده که بدون التماس بیاد با شما باشه !
زن یه موجود با ارزشه برای دوباره بدست آوردنش باید دوباره تلاش کنی، واینکه شکستن غرور شاید باعث بدست آوردن اون بشه،
احتمالا انتظار ندارید که کنار بکشید و هیچ حرفی بهش نزنید و هیچ تلاشی برای بدست آوردن دوباره ی نکنید اون بیاد التماس شما کنه، نه؟

akpa
20-05-2014, 22:45
بله البته زن هنوز اون قدر بی ارزش نشوده که بدون التماس بیاد با شما باشه !
زن یه موجود با ارزشه برای دوباره بدست آوردنش باید دوباره تلاش کنی، واینکه شکستن غرور شاید باعث بدست آوردن اون بشه،
احتمالا انتظار ندارید که کنار بکشید و هیچ حرفی بهش نزنید و هیچ تلاشی برای بدست آوردن دوباره ی نکنید اون بیاد التماس شما کنه، نه؟
زن موجود با ارزش و حرف شما قبول ولی دقت کنید که دخترها ه از پسرهای مغرور خوشون میاد و دوست دارن کسی که میخان باهاش باشن آدمی قوی و بهتر از بقیه گزینه ها باشه نه انسانی ضعیف که بدون هیچ برتری نسیت به دیگران صرفا به خاطر التماس و ناتوانی تو کنترل احساس قبولش کنن اگرم چنین رابطه ای شکل بگیره بر اساس عشق نیس بلکه بر اساس ترحمه
بهترین راه عاشق کردن یه نفر اینه که اولا جوری باشید که به نظر اون شخص از بقیه بهترید و در مرحله دوم بهش غیر مستقیم بفهمونید دوسش دارید
البته من ناز کشیدن رو قبول دارم(ناز کشیدن نه التماس کردن) ولی قبلش باید فهمید که طرف علاقه ای داره یانه وگرنه بدون علاقه بیهوده اس

akpa
20-05-2014, 22:55
بزارید یه مورد رو مثال بزنم من عاشق دختری بودم که متاسفانه کس دیگه رو دوست داشت من برای اون خانم خیلی کارها کردم با دست های خودم بهترین کادو ها رو میساختم بهترین فانتزی هایی رو که به ذهنم میرسید رو انجام میدادم( برای نمونه همیشه وقتی میرفتم پیشش پاستیل داشتم:)) البته مدت 3 ماه با هم دوست بودیم ولی عشق اون به کسه دییگه کم کم باعث شد ازم سرد بشه خوبیایی که میکردم رو نبینه همیشه تو بحث ها حرف اون پسر رو میکشید وسط و میگفت از اون یاد بگیر در صورتی که حتی خودشم مخالف بود با کارهایی که اون پسره میکرد!!!(به ای میگن خود در گیری!!!)(برای مثال دوست نداشت قبل از محرم شدن حتی دستمون به هم بخوره ولی وقتی اون پسره دست دوست دخترش رو میگرفت سرکوفتی بود برای من!)
آخرشم با یه دعوای الکی گذاشت رفت پسره هم بهش محل نذاشت و منم دیگه برنگشتم چون وقتی میرفت خیلی اصرار کردم(تا دوماه) که برگرده ولی وقتی فهمیدم پسره هم پسش زده دیگه واسم مهم نبود
این مطلب رو گفتم که بدونید بدون عشق دوطرفه رابطه محکوم به شکسته و آخرش شما میمونید و یه غرور زخمی و شکسته
اگه میخواید واقعا بهش برسید راهی بجز اظهار درماندگی و التماس و غیره پیدا کنید
همه ی سعیتون رو بکنید تا منزلت اجتماعی و جایگاهتون رو بالا ببرید کاری پیدا کنید مستقل شید عاقلانه رفتار کنید و سعی کنید پخته تر باشید
اینجوری شاید وقتی دید خیلی عوض شدی دیگه اون حس قبلی رو بهتون نداشته باشه

sasan.69
21-05-2014, 00:53
بله البته زن هنوز اون قدر بی ارزش نشوده که بدون التماس بیاد با شما باشه !
زن یه موجود با ارزشه برای دوباره بدست آوردنش باید دوباره تلاش کنی، واینکه شکستن غرور شاید باعث بدست آوردن اون بشه،
احتمالا انتظار ندارید که کنار بکشید و هیچ حرفی بهش نزنید و هیچ تلاشی برای بدست آوردن دوباره ی نکنید اون بیاد التماس شما کنه، نه؟

بانظرشما کاملا مخالفم...دختری که بخواد منو تحقیر کنه و باخواهش و تمنا وارد رابطه بشه همون نباشه بهتره!من عادت ندارم غرورمو بشکونم...من درحال حاضر کسی رو بشدت دوس دارم و اونقدر ارزشمند و عزیز بود که به خاطرش از غرور گذشتم و بهشون پیشنهاد دادم اما جواب رد شنیدم..همیشه تو یادمه و کسی بود که بعد 2سال بهش درخواست دادم و ازذهنم پاک نمیشه اما خلاصه جوابمو گرفتم و دیگه اصرار فایده نداره و به خاطرش شخصیتشو زیرسوال ببره..
معتقدم رابطه باید دوطرفه باشه و دوطرف نباید برای راضی کردن دیگری به التماس بیوفتن مخصوصا پسراا که متاسفانه زیاد میبینیم!! وقتی کسی قبول نمیکنه باید فراموش کرد(هرچند خیلی سخته) چاره ای هم نیس...
از طرفی غرور یه پسر میتونه درجذب طرف مقابل موثر باشه و اگه زیاد اصرار کنه دختر جوگیرمیشه و شروع میکنه به کلاس گذاشتن!و دربعضی موارد سوء استفاده از احساسات یه طرفه پسر.....

Mr_100_dolari
21-05-2014, 01:24
خب با توجه به شرایط پیش آمده(سرخوردگی از طرف معشوق) من تمایل دارم که اون خانم رو فراموش کنم (یعنی راه حل دوم) اما متاسفانه نمی دونم چرا نمیشه






سلام میشه بگین به نظرتون من باید چی کار کنم؟؟





دیگه کسی نظری نداره؟

سلام

دوست عزیز من نتونستم تمام صفحات قبل رو بخونم ولی با خوندن چند تا پست اخرتون تقریبا متوجه مشکلتون شدم و اولویت حل مشکل شما راه هایی بود که دوستان هم بهش اشاره کردن ولی مثل اینکه

در مورد شما به نتیجه نرسیده حالا راهی رو که من به شما پیشنهاد میدیم و اگر واقعا بهش عمل کنید (هر چند که شاید سخت باشه ) صد در صد براتون جواب میده اینکه :

نه تنها بی خیال این فرد نشید و ولش نکنید بلکه با تمام توان و قدرتتون بهش التماس کنید و ازش بخوایین که با شما باشه یه جورایی به پاش بی افتین و اجازه بدین که طرف مقابل هم در مقابل این رفتارتون

تحقیرتون کنه و ازتون دوری کنه و شما حتی تحت عنوان بدترین و زننده ترین رفتار و ناسزا ها از طرف ایشون بازم عقب نکشین و خودتون رو انقدر براش کوچیک و تحقیر کنید تا به نقطه ای برسین که قبل از

اینکه از فرد مقابل حالتون بهم بخوره به صورت صد در صد حالتون از خودتون و احساسی که نسبت به اون دارید بهم بخوره ( و تا وقتی به این مرحله نرسیدین یعنی هنوز جا برای التماس و تحقیر شدن بیشتر

هستش / یعنی هنوز به ارزش واقعی خودتون پی نبردین ) و بعد از اون برای یک مدت از هر نوع رابطه ای دوری کنید تا باز دوباره کم کم عزت نفستون رو به دست بیارید و به جایگاه و ارزش خودتون در برابر هر

کسی ( مرد یا زن ) پی ببرید و بعد از اون با ارزش و جایگاه جدیدی که برای خودتون در ذهنتون در نظر گرفتین وارد رابطه های جدید بشین تا اگر باز هم خواستین درگیر همچین رابطه ها و افرادی بشین با

یک نگاه به گذشته یاد این بی افتین که یک زمانی چقدر با در نظر نگرفتن ارزش انسانی خودتون تا چه مرحله پستی فرو رفتین و اون موقعه به دنبال افرادی میرید که همون ارزشی رو که شما برای طرفتون

قائلید برعکسش از طرف اون برای شما هم باشه .

موفق باشید .

ملا نصرالدین
21-05-2014, 07:46
ببخشید ولی من با این نظر شما مخالفم
هرچند که میدونم احتمالا دوستمون هم این کار رو انجام نمیده

من خواننده ی تمام پست های این تاپیک هستم
توی این زمونه ادم چه بخواد چه نخواد خاطره ی بد درست میشه.با این کار ایشان نه تنها دستی دستی یه خاطره ی بد براش درست میشه بلکه توی تمام عمر توی ذهنش میمونه
بعد اون حس خیلی بدی که با یاداوری این خاطره پیدا میکنه رو باید تمام عمر تحمل کنه...ادم وقتی عزت نفسش خرد بشه پیر هم بشه از یاداوریش غمگین میشه

Atghia
21-05-2014, 08:06
من با نظر mr_100_dolariموافقم
دیدید میگن بچه به بخاری نزدیک نشو میسوزی؟ خب بچه تا تجربه نکرده متوجه نیست!
8صفحه دوستان توضیح و دلیل اوردن که اقای محترم فراموش کن و بزار کنار اما علیرغم دلایل منطقی ایشون همچنان دنبال راه حل هستند! گویی از این گوش میشنوند از آن گوش در میکنند!
این حالی که در حال تحمل هستند بنظرم کم از تحقیر و توهین نیست!
اگر کمی برای شخصیت خودتون ارزش قائل بودید اینقدر خودتون رو در برابر ایشون ضعیف فرض نمیکردید کمی به خودتون بیاید دوست عزیز
این چه رویه ای هست که شما در پیش گرفتی؟
بنظرم در مثالی که گفتم اجازه بدیم که تجربه سوختن نصیب بچه بشه تا هیچوقت یادش نره!
بنابراین شما برو تا نهایته تحقیر رو بشنوی شاید کمی به خودت بیای
شاید بفهمی که ارزش انسانی ادمها (سوای مرد یا زن بودن) اینقدر بالاست که ارزشش رو نداره اینقدر خودت رو درگیر کسی کنی!

Mr_100_dolari
21-05-2014, 09:33
ببخشید ولی من با این نظر شما مخالفم
هرچند که میدونم احتمالا دوستمون هم این کار رو انجام نمیده

من خواننده ی تمام پست های این تاپیک هستم
توی این زمونه ادم چه بخواد چه نخواد خاطره ی بد درست میشه.با این کار ایشان نه تنها دستی دستی یه خاطره ی بد براش درست میشه بلکه توی تمام عمر توی ذهنش میمونه
بعد اون حس خیلی بدی که با یاداوری این خاطره پیدا میکنه رو باید تمام عمر تحمل کنه...ادم وقتی عزت نفسش خرد بشه پیر هم بشه از یاداوریش غمگین میشه


مگه همه خاطرات و تجربیات باید خوب و شیرین باشه ... انسان وقتی از شکست ها و تجربیات تلخ خودش درس بگیره احتمال اینکه دفعه بعدی حداقل در همون موردی که شکست داشته مجددا دچار شکست و ناکامی بشه

کمه و اون هم به این شرط هستش که از شکست هاش درس بگیره خیلی از افراد رو می بینیم که در مورد تمام رابطه هایی که داشتن همیشه می نالن و همه رو بد و فقط خودشون رو خوب میدونن اینا افرادی

هستند که یک اشتباه رو یک بار که نه بلکه صد بار هم تکرار میکنند و حالا ناراحت این هستند که چرا همش دچار شکست و مشکل هستند .


چه اشکالی داره که این ایشون حداقل در این مورد دچار شکست و ناکامی و حتی یک خاطره بسیار بد تا آخر عمرشون بشن تا با تجربه تلخی که گوشه ذهنشون باقی می مونه دفعات بعدی اگر همچین ادمی به

پستشون خورد دچار همچین مشکلی نشه ( به شرطی که از شکست این بارشون درس بگیرن ) شما این طور فرض کن که شاید در رابطه های آینده فردی سر راهشون قرار بگیره که وقتی ببینه کسی مثل

ایشون التماسش میکنه نه تنها خودش و عقب نکشه بلکه هستی و نیستی این آقا رو هم به باد بده و بعدش بزاره و بره اون موقعه چی برای ایشون می مونه که از این نمونه ها هم کم نیستن افرادی که از دیگران

چه از لحاظ احساسی ( سوء استفاده از خانم ها ) چه از لحاظ مالی ( سوء استفاده از آقایون ) داره اتفاق می افته یا برعکسش .

behnamcp
21-05-2014, 09:44
سر آغاز هر نامه نام خداست*** که بی نام او نامه یکسر خطاست
با تقدیم سلام و احترام
من همه نظرات رو خوندم یه گلایه هم از دوستان داشتم اونم اینه اونا منو خیلی خوار و بی ارزش تصور کردند برادرهای من و خواهر های من عشق دست خود آدم نیست بعد بعضی دوستان از من خواستند تا اونجایی که امکان داره خودم رو پیش دختره تحقیر کنم! واقعا من برای این گروه از دوستان متاسفم خواهش می کنم اگه کسی میخواد از این جور نظرها بده لطفا نظر نده

behnamcp
21-05-2014, 09:47
برای اینکه دوستان اشتباه راهنماییش کردن، اشتباه ازش خواستن ولش کنه.

اگر دوستان و من انسان پخته ای بودیم، بهش میگفتیم برو به پاش بیوفت، برو التماسش کن که بهت نگاه کنه و به اندازه یک ارزن از دریای بیکرانش بهت ارزش بده و به غلامی قبولت کنه.
اگر همه این دوست عزیز مارو تشویق به التماس میکردن ایشون قطعا امروز پاسخ خودشون رو دریافت کرده بودن. :n16:

واقعا متاسفم

behnamcp
21-05-2014, 09:52
سلام

دوست عزیز من نتونستم تمام صفحات قبل رو بخونم ولی با خوندن چند تا پست اخرتون تقریبا متوجه مشکلتون شدم و اولویت حل مشکل شما راه هایی بود که دوستان هم بهش اشاره کردن ولی مثل اینکه

در مورد شما به نتیجه نرسیده حالا راهی رو که من به شما پیشنهاد میدیم و اگر واقعا بهش عمل کنید (هر چند که شاید سخت باشه ) صد در صد براتون جواب میده اینکه :

نه تنها بی خیال این فرد نشید و ولش نکنید بلکه با تمام توان و قدرتتون بهش التماس کنید و ازش بخوایین که با شما باشه یه جورایی به پاش بی افتین و اجازه بدین که طرف مقابل هم در مقابل این رفتارتون

تحقیرتون کنه و ازتون دوری کنه و شما حتی تحت عنوان بدترین و زننده ترین رفتار و ناسزا ها از طرف ایشون بازم عقب نکشین و خودتون رو انقدر براش کوچیک و تحقیر کنید تا به نقطه ای برسین که قبل از

اینکه از فرد مقابل حالتون بهم بخوره به صورت صد در صد حالتون از خودتون و احساسی که نسبت به اون دارید بهم بخوره ( و تا وقتی به این مرحله نرسیدین یعنی هنوز جا برای التماس و تحقیر شدن بیشتر

هستش / یعنی هنوز به ارزش واقعی خودتون پی نبردین ) و بعد از اون برای یک مدت از هر نوع رابطه ای دوری کنید تا باز دوباره کم کم عزت نفستون رو به دست بیارید و به جایگاه و ارزش خودتون در برابر هر

کسی ( مرد یا زن ) پی ببرید و بعد از اون با ارزش و جایگاه جدیدی که برای خودتون در ذهنتون در نظر گرفتین وارد رابطه های جدید بشین تا اگر باز هم خواستین درگیر همچین رابطه ها و افرادی بشین با

یک نگاه به گذشته یاد این بی افتین که یک زمانی چقدر با در نظر نگرفتن ارزش انسانی خودتون تا چه مرحله پستی فرو رفتین و اون موقعه به دنبال افرادی میرید که همون ارزشی رو که شما برای طرفتون

قائلید برعکسش از طرف اون برای شما هم باشه .

موفق باشید .

دوست عزیز مگه من مازوخیسم دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Atghia
21-05-2014, 10:21
سر آغاز هر نامه نام خداست*** که بی نام او نامه یکسر خطاست
با تقدیم سلام و احترام
من همه نظرات رو خوندم یه گلایه هم از دوستان داشتم اونم اینه اونا منو خیلی خوار و بی ارزش تصور کردند برادرهای من و خواهر های من عشق دست خود آدم نیست بعد بعضی دوستان از من خواستند تا اونجایی که امکان داره خودم رو پیش دختره تحقیر کنم! واقعا من برای این گروه از دوستان متاسفم خواهش می کنم اگه کسی میخواد از این جور نظرها بده لطفا نظر نده

نظر به بی سرانجام بودن این تاپیک از این جهت که طی حدود 90 پست پند و اندرز از راهکارهای مثبت تا منفی شما همچنان به نتیجه ای نرسیدید و همچنان در خانه اول بسر میبرید و از اونجایی که ادامه این روند غیرمفید و در جهت اسپمکده شدن تاپیک پیش خواهد رفت،
این تاپیک دراین لحظه بسته میشه اگر سوالی در رابطه با نحوه برخورد (تاپیک اداب معاشرت) و چگونگی روابط پیش از ازدواج (تاپیک بررسی روابط پیش از ازدواج ) دارید در تاپیک هایی که اشاره کردم پیگیری کنید.