PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : تاپیک اختصاصی زبان کردی



amir.h.r.j
18-10-2013, 20:09
سلام دوستان این هم از تاپیک کردی ::n12:




سلام خوش هاتنه ...




اگر کسی سوالی داشت از خودم بپرسه که جواب بدم .



ان شا الله که تاپیک خوبی بشه . :33:

amir.h.r.j
31-10-2013, 15:16
کسی نبود که بخواد تو این تاپیک چیزی ارسال کنه ؟ به زودی خودم چند تا ضرب المثل کردی و شیرین میزارم . :n26:

amir.h.r.j
31-10-2013, 15:18
سازم ده قه یم پفم ده گوپم
سازم بر کمرم نفسم در دهانم
سکوت کردن ٬ حرف خود را پس گرفتن

قه رت باوگت ده م خوازی
قرض پدرت را از من می خواهی؟
بدهکار تو نیستم ٬ از من چی می خواهی

قسیه راس ده مه رد دیوانه
سخن درست را از مرد دیوانه بپرس
درست و راست صفات تو گویم و نشگفت درست و راست شنیدن ز مردم شیدا

ئاو یاری زه له
آبیاری نیزار کردن است
کنایه از کار بیهوده

amir.h.r.j
31-10-2013, 15:21
اصطلاحات پر استفاده کردی





فارسی

کردی ايلامی

سورانی

کرمانجی

لری



پدر

باوگ

باوك

باڤ

باوه



مادر

داڵگ

دايك

دايك

دايا



برادر

برا

برا

برا

برار



خواهر

خوێشك

خوشك

خوشك

خوه



پدربزرگ

باپير

باپير

باپير

بابا



مادربزرگ

داپير

نه نك

داپير

ننه



عمو

تاتگ

مام

ئاپۆ

ئاموو



عمه

ميمگ

ميمك

پوور

كچی



دايی

خاڵوو

خاڵۆ

خاڵ

هالوو



خاله

ميمگ

ميمك

پوور

هاله



داماد

زاوا

زاوا

زاڤا

زوما



عروس

وه و

وه وی

بووك

بی

amir.h.r.j
31-10-2013, 15:23
اینم یک شعر زیبا از استاد خوبم حبیب الله بخشوده :



بایه د وه سه رم چه تر ت بوو تا م بووم


ئه ر چه تر ت بوو کوچک بواری هه خوومئه و روو ده خه مه ت ئه ور خه لیسی واریمله پ دا چه م گرده لان ده وه یشت ئه نووم


ترجمه


اگر چتر تو باشد من هستمچتری که با وجودش اگر سنگ هم ببارد بسیارخوبمآن روز در غم تو ابر غلیظی باریدمطوری که سد گردلان متلاطم شدسدی و دریاچه ای در نوزده کیلومتری شهرستان ملکشاهی

E.N.A.Y.A.T
31-10-2013, 15:25
...................

amir.h.r.j
31-10-2013, 16:21
داداش ما هم هستیم ولی فقط میتونم بفهمم بقیه چی میگن! خودم نمیتونم حرف بزنم!:n02: یعنی به جز ما کسی نیست واقعا؟ چرا خجالت میکشید؟ مگه بقیه بفهمن چی میشه؟ نژاد به این خوبی حیفه که ازش حمایت نکنین...:n15:

آفرین دوست خوبم خوشم اومد . حالا اگه تونستی ضرب المثلی شعری چیزی بزاری بسم الله . بقیه یاد بگیرن .

E.N.A.Y.A.T
31-10-2013, 16:23
...................

amir.h.r.j
31-10-2013, 16:44
وه نام خوداێ بێ وێنه
با توجه به انتشار روزافزون متون نظم و نثر مکتوب و الکترونیکی ضرورت دارد تا کردزبانانی که به زبان کردی جنوبی تکلم می کنند با مبادی شیوه ی نوشتن این زبان آشنا شوند ؛ از این رو متن زیر که به زبان ساده نوشته شده است ، درآمدی است بر این موضوع ، و امید است وبلاگ ها و سایت های علاقه مند و مرتبط با انعکاس آن زمینه ی آشنایی بیشتر کردزبانان را با رسم الخط کردی فراهم آورند .
13 نکته ی طلایی برای یادگیری شیوه ی نوشتن زبان کردی جنوبی ( ایلامی (فیلی ) ، کلهری ، لکی و گورانی )

1- حروف الفبای کردی عبارت اند از :
ء – ا - ب – پ – ت – ج – چ- ح – خ- د- ر- ڕ( ڕ بزرگ که به شکل مشدد تلفظ می شود) – ز – ژ – س – ش- ع- غ – ف – ق – ڤ ( با قرار گرفتن دندان های بالایی بر روی لب پایین تلفظ می شود و صدای Vانگلیسی می دهد ) – ک – گ- ل – ڵ ( ڵ بزرگ که تلفظ ل در کلمه ی الله به همین شکل است ؛ یعنی نوک زبان پشت دندان های بالا قرار می گیرد ) – م – ن – و ( معادل W در زبان انگلیسی و هم چنین ضمه (O) ؛ به این ترتیب این حرف به جای دو صدا به کار می رود ) – ه / ـه ( فتحه ) – وو ( مصوت بلند که در کلماتی مانند« رووژ» به معنی روز ،و نیز کلمه ی « جادوو» به کار می رود ) – ۊ که بین صدای مصوت بلند او ( U) و ای (I) تلفظ می شود ؛ مانند « خۊن » به معنی خون و « رۊن » به معنی روغن – هـ - ی ( این حرف هم صدای Y را می دهد هم صدای I ؛ یعنی حرفی که به جای دو صدا کاربرد دارد ) - ێ ( این حرف را یای مجهول می گویند که در کلماتی مانند : شێر = شیر درنده ، دێر= دیر ، ئێران = ایران و مانند آن به کار می رود ) .
توجه : در نوشتن کردی سورانی حرف ۆ هم به کار می رود که کشیده تر و بازتر از ضمه ی معمولی است و در زبان کردی ایلامی کاربردی ندارد .
۲- حرکات ، مانند فتحه و ضمه به حروف تبدیل می شوند یعنی به جای ضمه ( ـــــُـــ ) حرف « و » و به جای فتحه ( ــَـ) حرف « ه / ـــه » به کار می رود . مثال برای ضمه : کورد ( کُرد) ، ئوتاق ( اتاق) ، ئورده ک ( اُردک ) ، و ... . مثال برای فتحه : عه لی ( علی ) ، مه ل ( پرنده ، حشره ) ، به راده ر ( برادر ) ، و ... .
3- در رسم الخط کردی حرفی برای حرکت کسره نیست . راه تشخیص کسره آن است که اگر حرکت فتحه (ه /ـه ) و ضمه (و) نباشد به احتمال قوی کسره است . ضمنا هر جا که لازم باشد می توان از حرکت کسره هم استفاده کرد .
4- قبل از نوشتن صداهای بلند « ا – ای (ی) ، او (و ) » و نیز صداهای فتحه و کسره و ضمه ، به جای همزه ای که به شکل الف در کلمات فارسی در اول کلمه می آید ، از همزه به شکل «ء » استفاده می شود . مثال : ئازاد ( آزاد ) ، ئیلام ( ایلام ) ، ئووره ( آن جا ) ، ئورده ک ( اُردک ) ، ئڕا /ئه ڕا (چرا ) ، ئه وه ( آن ) و ... .
5- به جای سه حرف « ذ – ظ – ض » فقط حرف «ز» نوشته می شود . مثال : زاهر (ظاهر) ، نه زه ر (نظر ) ، له زیز ( لذیذ ) .
6- به جای دو حرف « ص – ث » حرف « س» نوشته می شود . مثال : سووره ت (صورت ) ، سروه ت (ثروت ) ، سه حرا (صحرا ) .
7- به جای «ط» حرف « ت » نوشته می شود . مثال : تاهر (طاهر ) .
8- در زبان کردی دو نوع حرف « ل » داریم ؛ یک : ل متعارف که در کلماتی مانند « که ل » به معنی شکاف و « مه ل» به معنی حشره و پرنده به کار می رود و دو : ڵ بزرگ یا کردی که در کلماتی مانند « که ڵ» به معنی بز کوهی و « کوڵ » به معنی کوتاه به کار می رود .
9- در زبان کردی دو نوع « ر» داریم ؛ یک : ر متعارف و عادی که در کلماتی مانند « ده ر » به معنی در به کار می رود و دو : ڕ کردی که به صورت سایشی و مشدد به کار می رود و با علامتی در زیر آن مشخص می شود . مثال : که ڕ ( کر و ناشنوا ) ، پڕ ( پر ) ، زڕه ( صدای زنگ ) .
10- در کردی ایلامی صدای بلند او ( و ) را به صورت « وو » می نویسیم ؛ مثلا : نور به شکل نوور نوشته می شود .
11- در کردی حرف یای مجهول کاربرد دارد که با علامتی بر روی «ی » به شکل «ێ» مشخص می شود و در کلماتی مانند : ئێواره ( عصر ) ، ئێران ( ایران ) و مانند آن به کار می رود .
12- واو عطف بین کلمات به شکل یک واو تنها نوشته می شود . مثال : من و عه لی و رزا و یه حیا ( من و علی و رضا ویحیی ) .
13- به جای علامت تشدید ، دوبار حرف تکرار می شود : مثال : هممه ت ( همت ) ، نه ججار ( نجار) .
حالا که به این 13 نکته ی طلایی دست یافتید ، امید است بتوانید متن زیر یا متن هایی مشابه را بخوانید و به این شیوه بنویسید .

براو خوه یشک هاموڵاتی ،
زوان کوردی به شێگ ده میرات فه رهه نگ و ئه ده ب ئیمه کورده ێله که نه سڵ وه نه سڵ و ده س و ده س وه ئیمه ره سیه . ئمێده واریم ئیمه یشه بتۊه نیم حفزێ بکه یمن و وه ده س زاڕوه ێلمان ده ئێرنگه و ئایه نده بڕه سنیمن . هه ر که س یه ێ زوان بزانێ ، چمان وه یه ێ ده روه چه و تماشاێ دنیا که ێ ، هه ر که س د ِ زوان بزانێ وه دِ ده روه چه و وه دنیا نوڕێ . راسی ئیمه ئه ڕا خوه مان ده ئێ ئاسوو رووشنه ک خودا داگه سه مان مه حرووم بکه یمن .
برا و خوه ێشکه ێل عه زیز ، بایه د گیشتێ ده س وه ده س یه ک به یمن و ئێ زوان شرینه و دوڵه مه نه ، ده وڵه مه ن تر و شرین تره و بکه یمن .
ماناێ چه ن که لیمه : ئێرنگه : اکنون / ده روه چ : دریچه / ئاسوو رووشن : افق روشن




توسط ظاهر سارایی شاعر و نویسنده معروف ایلامی

amir.h.r.j
31-10-2013, 16:51
شهر ایلام یکی از شهرهای غربی ایران و مرکز استان ایلام است. نام ایلام در قدیم «ده بالا» بوده است و مردمان طایفه ده بالایی در آن ساکن بوده اند. پس از آن نیز «حسین آباد» نامیده شد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



در حال حاضر شهر ایلام به عنوان مرکز سیاسی - اداری استان ایلام از شهرهای توسعه یافته باختر کشور است و به لحاظ دارا بودن تفرجگاهی جنگلی و آثار تاریخی و باستانی متعدد از زیباترین شهرهای استان نیز محسوب می شود.



ایلام از مناطق مرزی کشور است که امروزه با راه اندازی صنایع پتروشیمی و گاز در اطراف آن و پیشرفت های به دست آمده در دانشگاه ایلام و راه اندازی رشته های مهندسی مانند برق، مکانیک، کامپیوتر، عمران، معماری و... باعث افزایش قابلیت این استان در انجام پروژه های تحقیقاتی و صنعتی شده است.در این سرزمین آثار و تپه های تاریخی فراوانی از هزاره های هفتم و هشتم قبل از میلاد تا دوران قاجاریه وجود دارد و مهم ترین دوره ای که آثار آن بیشتر جلب توجه می کند آثار و بناهای دوره ساسانی است که این دو حکایت از اهمیت ویژه این سرزمین در زمان امپراطوری بزرگ ساسانی است.

ایلام با فرهنگ و تمدن غنی و با پیشینه بیش از 7 هزار سال بخشی از تمدن ایلام باستانی است که در حدود 3000 سال ق.م به وجود آمد و تا سال 640 ق.م به حیات اجتماعی خود ادامه داد. ایلام در دوران طلایی خود از اقتدار خاصی برخوردار بود، اما در این سال به دست آشور بانی پال (پادشاه آشور) به خاک و خون کشیده شد و منقرض گردید. در کتیبه سنگی گل گل ملکشاهی چنین آمده است:
"خاک شهر شوشان و ماداکتو و شهرهای دیگر را تماما به آشور کشیدم و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با تمامی عرض آن جاروب کردم. من این مملکت را از عبور حشم و گوسفند و نغمات موسیقی بی نصیب ساخته و به درندگان، مارها، جانوران کویر و غزال اجازه دادم که آن را فرا گیرند."


در زمان ساسانیان ایلام جزو سرزمین پهله یعنی استان بزرگی که بعدا اعراب آن را جبال یا کوهستان نامیدند بوده است، سرزمینی که پادشاهان اشکانی نخستین پادشاهی را از آنجا آغاز کردند. از شهرهای مهم و مشهور دوره ساسانی در ایلام امروزی شهر تاریخی "سیروان" واقع در شهرستان شیروان چرداول و شهر تاریخی "سیمره" واقع در شهرستان دره شهر اشاره کرد.
ایلام در عهد باستان به ‹‹اریوجان›› معروف بود. اما ایلام کنونی در سال 1308 شمسی در منطقه ای که حسین آباد نامیده می شد از نو احداث گردیده و یک سال بعد با توجه به سابقه تاریخی و تصویب فرهنگستان ایران به نام "ایلام" نام گذاری شده است.
شهر ایلام در حصاری از کوه ها و ارتفاعات جنگلی استقرار یافته و آب و هوایی معتدل کوهستانی و بهاری دلپذیر دارد. از سه قرن پیش حکومت خود مختار والیان در منطقه ایلام و پشتکوه برقرار بوده است. از معروف ترین این والیان می توان از حسین خان، غلامرضا خان و حسین قلی خان ابوقداره نام برد. این افراد با یک سلسله روابط خاص به حکومت مرکزی ایران وابسته بودند و سالانه به میزان معینی مالیات و تعدادی تفنگچی در اختیار حکومت مرکزی قرار می دادند. آنان بدین وسیله از شاهان قاجار حکم والی گری منطقه را دریافت می کردند و به صورت خود مختار بر عشایر منطقه حکومت می راندند. مرکز حکم فرمایی والیان تحت تاثیر حیات اجتماعی منطقه مکان ثابتی نداشت.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


بنابراین قشلاق عشایر در زمستان ها در باغشاهی عراق و یا در حسینیه بین النهرین واقع بود و تابستان ها برای ییلاق در هلیلان و یا حسین آباد (ایلام امروزی) به سر می بردند. هزینه نگهداری و امور این افراد از مالیات ها و باج های متعددی فراهم می گشت که به بهانه های مختلف از مردم منطقه اخذ می شد. آخرین والی منطقه در سال 1309 شمسی توسط رضا شاه سرکوب و به عراق پناهنده شد. از آن پس حسین آباد با نام جدید ایلام در تقسیمات کشوری جای گرفت.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مسافت جاده ای بین ایلام تا کرمانشاه 184 کیلومتر، اهواز 447 کیلومتر، خرم آباد 308 کیلومتر، تهران 710 کیلومتر می باشد.جمعیت این شهر برپایه سرشماری سال 1385 خورشیدی برابر با 155٬289 نفر بوده است. تمام ساکنان ایلام مسلمان بوده و پیرو مذهب شیعه دوازده امامی هستند. زبان رایج مردم ایلام کردی فیلی است. طوایف و ایلات مختلف نیز در تمامی شهرستان های استان با تفاوت اندک در ادای الفاظ و کلمات به این گویش کردی تکلم می کنند.جاذبه های فرهنگی تاریخی قلعه والی ایلام، کاخ فلاحتی، پل گاومیشان، شهر تاریخی ماداکتو، آتشکده و تنگه بهرام چوبین، دژ جولیان، قلعه کلم، قلعه سیاهکل، طاق شیرین و فرهاد، شهر تاریخی سیروانسنگ نوشته های قوچعلی، قلعه اسماعیل خان، پشت قلعه چوار، بقعه حاجی بختیار، مقبره مهدی بالله



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


صنایع دستی و سوغات ها

از مهمترین صنایع دستی استان که به دست هنرمندانه زنان و دختران ایلامی مخصوصا در نواحی ایلام دره شهر شیروان چرداول و ایوان بافت می شود فرش کرک و ابریشم و گلیم منحصر بفرد گل برجسته است که نقش و نگارهای آن از طبیعت و تاریخ و فرهنگ این منطقه الهام گرفته است. از دیگر صنایع دستی مهم استان می توان جاجیم بافی نمد مالی گیوه بافی فرنجی مالی قتره بافی را نام برد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مهمترین سوغات محلی در ایلام که حاصل نعمات خدادادی است عبارتند از: روغن حیوانی "دان" ایلامی (که به روغن کرمانشاهی معروف است) و کره محلی. عسل کوهی و ناب مناطق سورگه و شلم، کشک، ترخینه، کنجد، گردو، سقز محلی صمغ درخت بنه، شیرینی بژی بر ساق، شیرینی کله کنجی.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amir.h.r.j
04-11-2013, 14:17
قص در مناطق كردستان به صورت دسته جمعي است و اگر به صورت مختلط(زن ومرد) باشد در اصطلاح‌ محلی این‌ حالت‌ را گنم‌ و جو (یعنی‌ گندم‌ و جو) می‌نامند (در منطقه‌ مكريان به‌ آن‌ رَشبَلك‌ می‌گویند)
• در این‌ رقصها معمولاً یك‌ نفر كه‌ حركات‌ رقص‌ را بهتر از دیگران‌ می‌شناسد نقش‌ رهبری گروه‌ رقصندگان‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ و در ابتدای‌ صف‌ رقصندگان‌ می‌ایستد و با تكان‌ دادن‌ دستمالی‌ كه‌ در دست‌ راست‌ دارد ریتمها را به‌ گروه‌ منتقل‌ كرده‌ و در ایجاد هماهنگی‌ لازم‌ آنان‌ را یاری‌ می‌دهد. این‌ فرد كه‌ سر چوپی‌ كش‌ نامیده‌ می‌شود با تكان‌ دادن‌ ماهرانه‌ دستمال‌ و ایجاد صدا بر هیجان‌ رقصندگان‌ می‌افزاید. تقسیم‌بندی‌ رقصهای‌ كوردی‌
رقصهای‌ محلی‌ كوردی‌ را به‌ دو دسته‌ می‌توان‌ تقسیم‌ نمود: ۱- رقصهای‌ مذهبی‌۲- رقصهادی‌ محلی‌ كردی‌ (عشیره‌ای‌) الف‌ - رقصهای‌ مذهبی‌:منظور از این‌ رقصها، حركات‌ پر شور در اوایش‌ می‌باشد كه‌ به‌ سماع‌ معروف‌ بوده‌ و در تكایا اجرا می‌شود در این‌ نوع‌ رقص‌ دراویش‌ در عالم‌ بیخودی‌ حركات‌ سر و گردن‌ خود را موسیقی‌ ریتمیك‌ هماهنگ‌ كرده‌ اصطلاحاً در وجد به‌ سماع‌ می‌پردازند. که در قسمتهای بالا توضیح داده شد . ب‌ - رقصهای‌ محلی‌ كوردی‌ عشیره‌ای‌:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
رقصهای‌ محلی‌ كوردی‌ را می‌توان‌ از ریشه‌ دارترین‌ و كهن‌ترین‌ رقصها دانست‌. هل‌ پرین‌ (حمله‌ كردن‌) یا رقص‌ كوردی‌ در گذشته‌ صرفاً با هدف‌ آماده‌ سازی‌ و تقویت‌ نیروی‌ جسمانی‌ و روحی‌ مردم‌ مناطق‌ كوردنشین‌ انجام‌ می‌شد چرا كه‌ مردمان‌ این‌ مناطق‌ در گذشته‌های‌ نه‌ چندان‌ دور همواره‌ شاهد جنگهای‌ قبیله‌ای‌ بودند و همین‌ امر حفظ‌ و آمادگی‌ همیشگی‌ را طلب‌ می‌كرد لذا مردمان‌ این‌ مناطق‌ در وقفه‌های‌ بین‌ جنگها و به‌ مناسبتهای‌ مختلف‌ دست‌ در دست‌ یكدیگر آمادگی‌ رزمی‌و شور و همبستگی‌ پولادین‌ خویش‌ را به‌ رخ‌ دشمنان‌ می‌كشیدند.رقص‌ كوردی‌ را یك‌ رقص‌ رزمی‌می‌دانند كه‌ دارای‌ صلابت‌ و متانتی‌ خاص‌ بوده‌ و یاد آور یكپارچگی‌ این‌ مردمان‌ غیور در تمامی‌ ادوار می‌باشد.امروزه‌ مجموع‌ این‌ رقصها را چوبی‌ می‌گویند كه‌ معمولاً به‌ صورت‌ دسته‌ جمعی‌ اجرا می‌شوند.رقصهای‌ محلی‌ با موسیقی‌ كوردی‌ پیوندی‌ ابدی‌ داشته‌ و معمولاً زنان‌ و مردان‌ عشایر در مراسم‌ شادی‌ به‌ دور از ابتذال‌ دایره‌ وار دست‌ یكدیگر را گرفته‌ به‌ پایكوبی‌ می‌پردازند، در اصطلاح‌ محلی‌ این‌ حالت‌ را گنم‌ و جو(یعنی‌ گندم‌ و جو) می‌نامند( در منطقه‌ مهاباد به‌ آن‌ رَشبَلك‌ می‌گویند.)در این‌ رقصها معمولاً یك‌ نفر كه‌ حركات‌ رقص‌ را بهتر از دیگران‌ می‌شناسد نقش‌ رهبری‌ گروه‌ رقصندگان‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ و در ابتدای‌ صف‌ رقصندگان‌ می‌ایستد و با تكان‌ دادن‌ دستمالی‌ كه‌ در دست‌ راست‌ دارد ریتمها را به‌ گروه‌ منتقل‌ كرده‌ و در ایجاد ایجاد هماهنگی‌ لازم‌ آنان‌ را یاری‌ می‌دهد. این‌ فرد كه‌ سر چوپی‌ كش‌ نامیده‌ می‌شود با تكان‌ دادن‌ ماهرانه‌ دستمال‌ و ایجاد صدا بر هیجان‌ رقصندگان‌ می‌افزاید.در این‌ هنگام‌ دیگر افراد بدون‌ دستمال‌ به‌ ردیف‌ در كنار سر چوپی‌ كش‌ به‌ گونه‌ای‌ قرار می‌گیرند كه‌ هر یكی‌ با دست‌ چپ‌ دست‌ راست‌ نفر بعد را می‌گیرد اصطلاحاً این‌ حالت‌ را گاوانی‌ نامیده‌ می‌شود.در رقصهای‌ كوردی‌ تمامی‌ رقصندگان‌ به‌ سر گروه‌ چشم‌ دوخته‌ و با ایجاد هماهنگی‌ خاصی‌ وحدت‌ و یكپارچگی‌ یك‌ قوم‌ ریشه‌ دار را به‌ تصویر می‌كشند برخی‌ رقصهای‌ كوردی‌ دارای‌ ملودیهای‌ خاصی‌ بوده‌ و توسط‌ گروهی‌ از زنان‌ ومردان‌ اجرا می‌شوند و در برخی‌ از رقصها یكی‌ از رقصندگان‌ از دیگران‌ اجرا شده‌ و در وسط‌ جمع‌ به‌ تنهایی‌ به‌ هنرنمایی‌ می‌پردازند و در این‌ حالت‌ معمولاً رقصنده‌ دو دستمال‌ رنگی‌ در دستها نگه‌ داشته‌ و با آنها بازی‌ می‌كند كه‌ اصطلاحاً به‌ این‌ نوع‌ رقص‌ دو دستماله‌ می‌گویند و بیشتر در كرمانشاه‌ مرسوم‌ است‌.نمایشها و رقصهای‌ كوردی‌ را می‌توان‌ به‌ چند قسمت‌ اصلی‌ ذیل‌ تقسیم‌ كرد:۱- گه‌ ریان‌ ۲- پشت‌ پا ۳- هه‌ لگرتن‌ ۴- فه‌ تاح‌ پاشا۵- لب‌ لان‌۶- چه‌ پی‌ ۷- زه‌ زنگی‌ ۸- شه‌ لایی‌ ۹- سی‌ جار ۱۰- خان‌ امیری‌

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گه‌ریان‌ :گه‌ریان‌ در زبان‌ كوردی‌ به‌ معنی‌ گشت‌ و گذار و راه‌ رفتن‌ بوده‌ و حركات‌ مختص‌ این‌ رقص‌ نیز معنای‌ گشت‌ و گذار در ذهن‌ تداعی‌ می‌كنند.گه‌ ریان‌ دارای‌ دو مقام‌ بوده‌ كه‌ یكی‌ متعلق‌ به‌ مناطق‌ روستایی‌ و دیگری‌ مناطق‌ شهری‌ می‌باشد این‌ رقص‌ نرم‌ و آهسته‌ و با لطافتی‌ خاص‌ شروع‌ شده‌ و به‌ تدریج‌ تندتر می‌شود. ملودی‌ مربوط‌ به‌ این‌ رقص‌ با تنوع‌ در ریتم‌ و نوساناتی‌ در اجرا تا پایان‌ ادامه‌ می‌یابد.در این‌ رقص‌ در واقع‌ تاثیر گشت‌ و گذار در زندگی‌ كوردها به‌ نمایش‌ گذاشته‌ می‌شود و تنوع‌ ریتم‌ در این‌ رقص‌ گویای‌ تجربیاتی‌ است‌ كه‌ در گشت‌ و گذار به‌ دست‌ می‌آیند و می‌توان‌ گفت‌ این‌ رقص‌ زیبا تبلیغی‌ است‌ برای‌ خوب‌ نگریستن‌ در اشیاء و طبیعت‌این‌ رقص‌ زندگی‌ با فراز و نشیب‌ و زیر و بم‌ هایش‌ به‌ تصویر كشده‌ شده‌ و بر ضرورت‌ بینایی‌ و كسب‌ تجربه‌ برای‌ رویارویی‌ با رودخانه‌ پر تلاطم‌ زندگی‌ تاكید می‌شود. این‌ رقص‌، رقصندگان‌ را برای‌ رقصهای‌ پر تحرك‌ تر بعدی‌ آماده‌ می‌كند.تقریباً در كل‌ مناطق‌ كوردنشین‌ ملودی‌ این‌ رقص‌ به‌ شكلی‌ یكسان‌ نواخته‌ می‌شود و در این‌ رقص‌ نخستین‌ حركت‌ با پای‌ چپ‌ آغاز شد و حركت‌ پای‌ دیگر همواره‌ با سر ضربهای‌ دهل‌ كه‌ معمولاً باریتم‌ دو تایی‌ اجرا می‌شوند عوض‌ می‌شود.پشت‌ پا:پشت‌ پا رقصی‌ است‌ كه‌ كمی‌ تندتر از گه‌ ریان‌ اجرا شده‌ و در بیشتر مناطق‌ كوردنشین‌ مخصوص‌ مردها می‌باشد رقص‌ پشت‌ پا همانطور كه‌ از نامش‌ پیداست‌ انسان‌ را به‌ هوشیاری‌ و به‌ كارگیری‌ تجارب‌ می‌خواند تا مبادا شخص‌ در زندگی‌ از كسی‌ پشت‌ پا بخورد. هه‌لگرتن‌ :هه‌ لگرتن‌ در لغت‌ به‌ معنای‌ بلند كردن‌ چیزی‌ می‌باشد. این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌ و جوش‌ و شاد اجرا می‌شود كه‌ با شور و جنب‌ و جوش‌ بسیار به‌ سوی‌ هدف‌ روانه‌ است‌. ریتم‌ تند ملودی‌ مخصوص‌ این‌ رقص‌ هر گونه‌ كسالت‌ و خمودی‌ را نفی‌ كرده‌ و بر اهمیت‌ نشاط‌ و هدفمندی‌ در زندگی‌ تاكید دارد. فتاح‌ پاشایی‌ :
فتاح‌ از نظر لغوی‌ به‌ معنی‌ جنبش‌ و پایكوبی‌ است‌.ملودی‌ این‌ رقص‌ در سر تاسر كوردستان‌ به‌ شكلی‌ یكنواخت‌ و با ریتمی‌ تند اجرا می‌شود و لذا این‌ رقص‌ بسیار پر جنب‌ و جوش‌ می‌باشد بیشتر مردم‌ كردستان‌ از این‌ رقص‌ استقبال‌ می‌كنند. این‌ رقص‌ نشانگر انسانی‌ است‌ كه‌ به‌ شكرانه‌ كسب‌ موفقیت‌ها و استفاده‌ از نعمتهای‌ خداوندی‌ خوشحالی‌ خود را به‌ نمایش‌ گذاشته‌ است‌. لب‌ لان‌ :این‌ رقص‌ با ریتمی‌ نرم‌ و آهسته‌ پس‌ از فتاح‌ پاشا اجرا می‌شود و می‌توان‌ در آن‌ لزوم‌ تنوع‌ در زندگی‌ را مشاهده‌ كرد. پس‌ از اجرای‌ پر جنب‌ و جوش‌ رقصها گه‌ ریان‌، پشت‌ پا، هه‌ لگرتن‌ و فتاح‌ پاشا به‌ ضرورت‌، رقصندگان‌ لب‌ لان‌ می‌رقصند تا كمی‌ استراحت‌ كرده‌ و تجدید قوا كنند رقص‌ لب‌ لان‌ در واقع‌ انسان‌ را از غلبه‌ احساسات‌ زودگذر نهی‌ كرده‌، وی‌ را پس‌ از طی‌ مرحله‌ ضروری‌ شور و مستی‌ به‌ قلمرو تفكر دور اندیشی‌ و باز نگری‌ رهنمون‌ می‌سازد در این‌ رقص‌، شركت‌ كنندگان‌ آرامش‌ خاصی‌ را احساس‌ می‌كنند. چه‌پی‌ :
چه‌پی‌ همانطور كه‌ اسمش‌ پیداست‌ به‌ معنای‌ چپ‌ می‌باشد ملودی‌ این‌ آهنگ‌ با وزن‌ دو تایی‌ اجرا شده‌ و در بیشتر مناطق‌ كوردنشین‌ از جمله‌ كرمانشاه‌، كوردستان‌، سنجابی‌، بسیار از آن‌ استقبال‌ می‌شود.فلسفه‌ این‌ رقص‌ قوت‌ بخشیدن‌ به‌ قسمت‌ چپ‌ بدن‌ می‌باشد چرا كه‌ معمولاً قسمت‌ چپ‌ بدن‌ در انجام‌ امور روزمره‌ نقش‌ كمتری‌ داشته‌ و به‌ مرور زمان‌ تنبل‌ می‌شود و برای‌ استفاده‌ متعادل‌ از تمامیت‌ جسمانی‌ همواره‌ باید بكارگیری‌ اعضاء سمت‌ چپ‌ بدن‌ آنها را تقویت‌ كرد. به‌ همین‌ منظور در رقص‌ چه‌ پی‌ قسمت‌ چپ‌ بدن‌ تحرك‌ بیشتری‌ یافته‌ و از خمودگی‌ خارج‌ میگردد. در منطقه‌ كرمانشاه‌ بیشتر زنها از این‌ رقص‌ استقبال‌ می‌كنند. زه‌‌نگی‌ یا زندی‌ :در این‌ رقص‌ رقصندگان‌ یك‌ قدم‌ به‌ جلو گذاشته‌ و سپس‌ یك‌ قدم‌ به‌ عقب‌ می‌روند و این‌ حالت‌ تا پایان‌ ادامه‌ می‌یابد در این‌ رقص‌ ضرورت‌ احتیاط‌، دور اندیشی‌ و تجزیه‌ و تحلیل‌ عملكرد از جانب‌ انسان‌ به‌ تصویر كشیده‌ می‌شود. در واقع‌ در این‌ رقص‌ سنجیده‌ گام‌ برداشتن‌ تبلیغ‌ می‌گردد. شه‌ لایی‌ :این‌ رقص‌ را كه‌ با ریتم‌ لنگ‌ اجرا می‌شود می‌توان‌ یك‌ تراژدی‌ شكست‌ دانست‌ در این‌ رقص‌ قدمها لنگان‌ لنگان‌ برداشته‌ می‌شوند تا شكست‌ در برابر چشمان‌ حضار ترسیم‌ گردد و در ترسیم‌ این‌ مصیبت‌ كسی‌ زبان‌ به‌ سخن‌ نگشاید. سه‌ جار :این‌ نوع‌ رقص‌ با ریتم‌ آرام‌ و گاهاً تند است‌ كه‌ همان‌ طور كه‌ از اسمش‌ بر می‌آید به‌ معنی‌ سه‌ بار (سێ‌ در رسم‌ الخط‌ كوردی‌) است‌ كه‌ در آن‌ سه‌ حركت‌ پا و سه‌ حركت‌ به‌ جلو وجود دارد و به‌ گونه‌ای‌ یاد آور عدد مقدس‌ ۳ در فرهنگ‌ فلكلوریك‌ كردهاست‌.خان‌ امیری‌ :این‌ رقص‌ نیز با ریتمی‌ تند همراه‌ است‌ و در آن‌ دستی‌ از هم‌ باز و در بالا قرار می‌گیرد و حلقه‌ای‌ باز تر و فراختر می‌سازد و بیشتر تناسبی‌ است‌ بین‌ حركت‌ دستها و پاها این‌ رقص‌ كه‌ در آن‌ گونه‌ای‌ خود نمایی‌ و غرور خانی‌ نیز دیده‌ می‌شود تداعی‌ كننده‌ پیروزی‌ و پرواز پرندگان‌ را در خاطر می‌آورد .

اطلاعات بیشتر و کامل :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amir.h.r.j
04-11-2013, 14:18
بازی های محلی



کلاوریزان
فردی کلاهی را پر از سنگریزه می نمود وآن را وارونه روی یک سطح قرار می داد سپس می بایست کلاه را طوری از زمین بردارد که سنگریزه ای برجای نماند اما اگر موفق نمی شد می بایست سنگریزه های باقیمانده در روی زمین را تک تک طوری بردارد که بقیه سنگریزه ها موجود در سطح تکان نخورند در غیر این صورت بازنده اعلام می گردید. هر کس در این بازی موفق می شد که یا کلاه را پر از سنگریزه برگرداند یا اینکه سنگریزه ها را تک تک بردارد به طوری که بقیه ی آنها تکان نخورد برنده اعلام می شد در این بازی دقت زیادی لازم بود و کسی که نمی توانست اعصاب آرامی داشته باشد موفق نمی گردید.



هیله مارانی
(تخم مرغ شکستن) این بازی که به صورت برد و باخت انجام می گرفت به این صورت بود که در هر مرحله دو نفر با هم روبرو می شدند؛ هر کدام از طرفین تخم مرغی را محکم در دستش نگه می داشت به طوری که یک سر تخم مرغ به طرف بالا باشد و دیده شود سپس فرد دیگری تخم مرغ خود را از طرف سر آن به تخم مرغ طرف مقابل می زد اگر تخم مرغ یکی از آنها ترک بر می داشت این بار دو سر دیگر تخم مرغ را به هم می زدند اگر این بار نیز همان تخم مرغ ترک بر می داشت صاحب این تخم مرغ بازنده محسوب می شد و می بایست تخم مرغ خود را به طرف مقابل بدهد و اگر هر دو ترک برمی داشتند آن طرفی بازنده محسوب می شد که تخم مرغش بیشتر شکسته باشد. به این طریق یک فرد ممکن بود در روز چند تخم مرغ را صاحب شود.

amir.h.r.j
04-11-2013, 14:24
حذف شود - تکراری

amir.h.r.j
04-11-2013, 14:31
حذف شود - تکراری

amir.h.r.j
04-11-2013, 14:32
و بالاخره کامل ترین آموزش و معرفی زبان کردی رو تو این تاپیک قرار دادم :

زبان کردی یکی از زبان‌های هندواروپایی در شاخهٔ زبان‌های ایرانی غربی است . همچنین کردی به زنجیره گویشی ای گفته می‌شود که کردها هم اینک با آن سخن می‌گویند. زبان کردی یا زبانهای کردی از زبانهای ایرانی شاخه غربی هستند که با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند. تعریف یک زبان به عنوان «کردی» همواره دستخوش عوامل غیر زبان‌شناختی به‌ویژه عوامل سیاسی، و فرهنگی است. در واقع «زبان کُردی» به مانند زبان فارسی به معنای یک زبان با یک شکل استاندارد و مرز و تعریف مشخص نیست بلکه امروزه به طیفی از زبان‌های ایرانی شمال غربی اطلاق می‌شود که گاه به هم نزدیک و گاه نسبت به هم از نظر زبان‌شناسی دورند. این زبان‌ها که در پی تصمیمات اجتماعی/سیاسی در دوران معاصر نام «کردی» به خود گرفته‌اند عبارتند از: فیلی ، کرمانجی، کلهری، سورانی، گورانی و اورامانی. زبان زازا را نیز گروهی جزو زبان‌های کردی به‌شمار آورده‌اند.
زبان کردی شباهت زیادی به زبانهای بلوچی، گیلکی، و تالشی دارد، این زبان ها نیز متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند. از دیگر زبانهای مشابه به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار میایند، لری و بختیاری و فارسی هستند. که هرکدام در مناطق وسیعی تکلم می شوند.
گویش‌های مختلف عمدتاً در بخشهایی از ایران، عراق، سوریه و ترکیه مورد استفاده قرار می‌گیرد. جمعیتهای پراکنده کرد همچنین در جمهوری آذربایجان، ارمنستان، لبنان و اسرائیل نیز زندگی می‌کنند.
پیشینه و اصالت

پیشینه و اصالت این زبان نیز گاه‌وبیگاه از سوی محققان، زبان شناسان، تاریخ نویسان و ... گاه مورد تردید و گاه مورد تائید بوده، بسیاری از محققان زبانشناس آن را بازمانده همان زبان مادی دانسته، برخی آن را مشابه اوستا می دانند و برخی دیگر به کلی ارتباط بین زبان کردی و زبان مادها را رد می‌کنند . اما واقعیت چیست ؟ آیا از مادها به عنوان یک ملت مقتدر که زمانی بر قسمتی از آسیا حکمرانی کرده‌اند قبیله‌ای هم بر جای نمانده ؟ جواب این سئوال در نوشته‌های پروفسور ولادیمیر مینورسکی خاورشناس روسی است که می‌گوید : زبان کردی به طور قطع از ریشه زبان مادی است . و می‌نویسد : اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس بر سر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمده‌است و این همه قبیله و تیره مختلف کرد که به یک زبان واحد و جدای از زبان دیگر ایرانیان تکلم می‌کنند؛ از کجا آمده‌اند؟».
این نظریه بعدها توسط ایلیا گرشویچ دیگر زبانشناس روسی بسط داده شد و وی اولین مدارک زبان شناختی را برای اثبات ریشه مادی زبان کردی مطرح کرد. جان لیمبرت خاورشناس آمریکایی٬ نیز معتقد است که مادها از اجداد کردها می‌باشند.
همچنین پروفسور گرنوت وینفور زبانشناس آلمانی، نیز اعتقاد دارد که اکثریت کسانی که امروزه به زبان کردی سخن می گویند به احتمال زیاد سابقاً از متکلمان به گویش‌های زبان مادی بوده‌اند.
در مقابل، گارنیک آساتریان نیز معتقد است که تنها بازمانده زبان مادی شاید تاتی در آذربایجان و زبانهای مرکزی کاشان باشد». حال اینکه شبیه‌ترین زبان‌ها به زبان کردی، بلوچی، گیلکی، و تالشی هستند، این زبان‌ها نیز چون زبان کردی متعلق به زیرگروه شمال غربی زبانهای ایرانی هستند و هیچ شباهت نزدیکی با شاخه زبانهای جنوب غربی ندارد که بتوان کردی را شبیه به زبانهای شاخه جنوب غربی به حساب آورد . ضمن اینکه دیگر زبانهای نزدیک به زبان کردی که زیرگروه جنوب غربی زبانهای ایرانی به شمار می‌آیند خود زبان فارسی را نیز شامل می‌شود.
گویش ها

محدوده‌هایی که بنا بر اطلاعات سازمان سیا در آن‌ها زبان کردی به عنوان زبان مادری سخن گفته می‌شود.

در برخی دسته‌بندی‌ها کردی به سه دسته اصلی شماری، جنوبی و میانه تقسیم شده که خود شامل بیست و دو نوع گویش می‌باشد و هر گویش نوع نگارش و تلفظ خاصی دارد.تلاش برای یک زبان استاندارد برای کردی نتوانسته به موفقیت‌های چشمگیری برسد.
شاخه‌های اصلی زبان کردی عبارتند از:


کردی شمال-غرب:کرمانجی
کردی مرکز:سورانی
گویشهای جنوبی کردی:کرمانشاهی، فیلی، کلهری، و لکی.





زبان کردی سورانی در عراق زبان رسمی است در حالی که در کشور سوریه ممنوع است. تا اوت ۲۰۰۲ در ترکیه محدودیت‌های شدیدی بر آن (کردی کرمانجی) اعمال می‌شد گرچه هنوز کاربرد آن در ترکیه محدود است . در ایران نیز در برخی رسانه‌ها امکان استفاده از آن وجود دارد در حالی که استفاده از آن در نظام آموزشی دولتی هنوز صورت نپذیرفته‌است.
زبان کردی اخص را کرمانجی می‌نامند که خود لهجه‌های متعدد دارد مانند: مکری، سلیمانیه‌ای، اردلانی، کرمانشاهی، بایزیدی، عبدویی، زندی. زبان کردی با دسته شمالی لهجه‌های ایرانی غربی بعض مشابهات دارد، و از زبانهای مهم دسته غربی بشمار می‌رود وصاحب اشعار و تصانیف، قصص و سنن ادبی است.
کلهری، سورانی، زازا

مقایسهٔ واژگان زبان کردی با دیگر زبان‌های هندواروپایی



کردی

آلمانی

ایتالیایی

انگلیسی

پرتغالی

اسپانیایی

سوئدی

فارسی

فرانسوی

هلندی



کرمانجی

سورانی

کلهری

لکی

گورانی

زازاکی



évar

éware

éware

íware

wérega

-

abend

-

evening

-

-

afton

ivār

-

evond



bra

bra

bra

bra

bra

bra

bruder

fratello

brother

irmão

hermano

bror, broder

barādar

frère

broer, broeder



te, tu

to, tu

ti

tu

to

ti, to

du

voi

you

tu

te, tú

du

to

te, tu

-



hesin

asin

asin

asin

asin

asin

eisen

ferro

iron

ferro

hierro

järn

āhan

fer

ijzeren



erd

herd

zoiw

?

herd

erd

erde

terra

earth

terra

tierra

jorden

Zamin

terre

aanaarden



ére

ére

ére

íre

íge

-

hier

-

here

-

-

här

-

-

-



hingiv

hengwín

-

?

?

hingemín

honig

-

honey

-

honung

angabin

angabin

honing



kurt

kurt

kull

kuell

kol

kilm

kurz

corto

short

curto

corto

kort

kutāh

court

kort



lév

léw

léw

lic

lic

lew

lippe

labbro

lip

lábio

labio

läpp

lab

lèvre

lip



meh

mang

?

mang

mange

menge

mond

mese

moon

-

-

mane

māh

-

maan



nav

naw

naw

nam

nam

name

name

nome

name

nome

nombre

nämna

nām

nom

naam



na

na

ne

na

?



nein

non

no

não

no

nej

na

non

neen



nú, nuh

nwé



nuh

newe

newe

neu

nuovo

new

novo

nuevo

ny

now

nouveau

nieuw



neh

no



nu

no

new

neun

nove

ninie

nove

nueve

nio

noh

neuf

negen



pardéz

perdéz

?

?

?

?

paradies

paradise

paradise

paraíso

paraíso

paradis

pardis

paradis

paradijs



spenax

espenax

?

?

?

?

spinat

spinacio

spinach

espinafre

espinaca

spenat

esfanāj

épinard

spinazie



stér

estére

esare

asare

hesare

estare

stern

stella

star

estrela

estrella

stjärna

setāre

astre

ster



dot

-

dot

det-aferat

-

-

tochter

-

daughter

-

-

dotter

doxtar

-

dochter



dlop

dlop

dlop

teka

dlop

dilapa

tropfen

-

drop

-

-

droppa

-

-

druppel



نویسه

در گذشته زبان کردی تنها با نویسه عربی نوشته می‌شد؛ اما پس از جنگ جهانی اول و در پی جایگزینی نویسه عربی در ترکیه با نویسه لاتین، کردی نیز در این کشور با نویسه لاتین نوشته شد. غیر از این کردهای ساکن در شوروی سابق نویسه سیریلیک به کار می‌بردند. هم‌اکنون در ایران و عراق کردی بانویسه عربی نوشته می‌شود.

واژگان کردی

آواها

زبان کردی دارای ۸ حرف صدادار است:


کردی

a

e

ê

i

î

o

u

û




فارسی

آ (مثل آرام)

ا مثل اشک

ا مثل امروز

ای کوتاه (در فارسی معادل ندارد)

ای (مثل ایلام)

أ (مثل أردک)

او کوتاه (در فارسی معادل ندارد)

او (مثل دوست)




و نیز دارای ۲۳ حرف بی‌صدا است:


کردی

b

c

ç

d

f

g

h

j

k

l

m

n

p

q

r

s

ş

t

v

w

x

y

z




فارسی

ب

ج

چ

د

ف

گ

ه

ژ

ک

ل

م

ن

پ

ق

ر

س

ش

ت

و ((ڤ در نگارش جدیدعربی(توجه: ف با سه نقطه روی آن))، [مثل very یا violin])

و (به گونه ای که در عربی تلفظ می شود) (مثل window)

خ

ی (مثل یاور)

ز




ساختار

ضمیر

ضمیرهای شخصی



آلمانی

کرمانجی

سورانی

کلهری

لکی

فارسی

زازایی

تالشی



حالت‌های rectus



ich

ez

min

mi

me

man

ez

ez



du

tu

to

ti

tu

to



te



er, sie, es

ew

ew

ewe

ow

u

o, a

av



wir

em

ême

îme

îma



ma

ama



ihr

hûn

êwe

îwe

hume

şoma

şıma

şema



sie pl.

ew

ewan

ewane

owen

îşān

ê

avon



حالت‌های obliquus



mein(s), mir, mich

min

min

mi(n)

mi(n)

man

mı(n)

me(n)



dein(s), dir, dich

te

to

ti

tu

to

to

te



sein(s), ihm, ihn



ew

ewe

iw

u

ey

ay



ihr(s), ihr, ihr



ew

ewe

iw

u

aye

ay



unser(s), uns, uns

me

ême

îme

îme



ma

ama



euer(s), euch, euch

we

êwe

îwe

hume

şoma

şıma

şema



ihre(s), ihnen, sie pl.

wan

ewan

ewane

iwin

îşān / înhā

inan

avon



ضمیرهای اشاره

ضمیرهای اشاره


آلمانی

کرمانجی

سورانی

کلهری

لکی

پارسی

زازایی



نام‌ها



dieser, diese, diese pl.

ev

em

ev

ye, yewane

in, işān / inhā

(ı)no, (ı)na, (ı)nê



حالت‌ها



diesem



em

ev

ye

in

(ı)ney



dieser



em

ev

ye

in

(ı)naye



diese, diesen

van

em

ev

yewan

işān / inhā

(ı)ninan



ضمیرهای پسوندی

در سورانی و کلهری ضمیرهای پسوندی مانند فارسی هستند. آنها در انتهای کلمه قرار گرفته و دو کلمه را به هم پیوند می‌دهند. مثلاً:


فارسی

سورانی

کلهری

لکی



Mal

Mal

Mal

hen



Malam

Malem

Malem

henme



ضمیرهای پسوندی:


فارسی

سورانی و کلهری

پس‌آوا

سورانی و کلهری




قطعی

نامعین

معین



-am

-em

-m

-ekem

ekêm



-at

-et

-t

-eket

ekêt



-ash



-y

-ekey

-ekêy



-man

-man

-man

-ekeman

-ekêman



-tan

-tan

-tan

-eketan

-ekêtan



-shan

-yan

-yan

-ekeyan

-ekêyan



نمونه‌هایی برای حالت مفرد ("Kur" در کردی یعنی پسر):


فارسی

سورانی و کلهوری




قطعی

نامعین

معین



Pesaram

Kurem

Kurekem

Kurrekêm



Pesarat

Kuret

Kureket

Kurekêt



Pesarash

Kurî

Kurekî

Kurekêy



Pesarman

Kurman

Kurekman

Kurekêman



Pesartan

Kurtan

Kurektan

Kurekêtan



Pesarshan pl.

Kuryan

Kurekyan

Kurekêyan



نمونه‌هایی برای حالت جمع:


فارسی

سورانی و کلهری




قطعی

نامعین

معین



Pesaranam

Kuranem

Kurekanem

Kurekanêm



Pesaranat

Kuranet

Kurekanet

Kurekanêt



Pesaranash

Kuranî

Kurekanî

Kurekanêy



Pesaranman

Kuranman

Kurekanman

Kurekanêman



Pesarantan

Kurantan

Kurekantan

Kurekanêtan



Pesaranshan pl.

Kuranyan

Kurekanyan

Kurekanêyan



اضافه

در کردی هم مانند دیگر زبان‌های ایرانی «اضافه» وجود دارد.


آلمانی

کرمانجی

سورانی

کلهری

فارسی



Haus

Mal

Mal

Mal

Mal



Mein Haus

Mala min

Malî min

-

Male man



شکل اضافه در کردی بسیار شبیه فارسی است؛ تنها در گویش کرمانجی هنگامی که اضافه مفرد باشد، بسته به اینکه اضافه مذکر باشد یا مونث به ترتیب پس از آن «ê» یا "a" می‌آید.
شکل‌های «اضافه» در زبان کردی:



کرمانجی

سورانی

کلهری



حالت‌ها

مفرد مذکر

مفرد مونث

جمع

مفرد مذکر

مفرد مونث

جمع

مفرد مذکر

مفرد مونث

جمع



پسوند اضافه



-a

-ên





-anî





-anî



در مثال‌های زیر پسوند اضافه پررنگ آورده شده‌است. در زبان کردی خواندگار به معنی شاگرد و مامُستِه به معنی آموزگار است.


کرمانجی

سورانی

کلهری

معنی



حالت‌های پسوند اضافه



xwendekar-ê mamoste

xwendekar-î mamoste

xwendekar-î mamoste

shagerd-e amuzgar



xwendekar-a mamoste

-

-

shagerd-e amuzgar



xwendekar-ên mamoste

xwendekar-anî mamoste

xwendekar-anî mamoste

shagerd-ane amuzgar



xwendekar-ên mamoste-yan

xwendekar-anî mamoste-yan

xwendekar-anî mamoste-yan

shagerd-ane amuzgar-an



همانطور که مشاهده شد در همهٔ گویش‌ها کلمه آموزگار بی‌جنسیت بود و تنها در گویش کرمانجی هنگامی که شاگرد مفرد بود، جنسیت آن تعیین‌کنندهٔ پسوند پس از آن بود.
مثال‌هایی دیگر:


کرمانجی

سورانی

کلهری

معنی



Xwendekarê mamoste baş e

Xwendekarî mamoste baş e

Xwendekarî mamoste xas e

Shagerde amuzgar xub ast



Ew xwendekarê mamoste dibîne

Ew xwendekarî mamoste debîne

Ewe xwendekarî mamoste wînûd

U shagerde amuzgar (ra) binad



Bide Xwendekarê mamoste

Bide Xwendekarî mamoste

Bide Xwendekarî mamoste

Bede shagerde amuzgar



Xwendekarê mamoste bide

Xwendekarî mamoste bide

Xwendekarî mamoste bide

shagerde amuzgar bede



گذشته

در کرمانجی بر خلاف دیگر زبانهای هندواروپایی، شکل گذشته فعل بستگی به این دارد که فعل لازم است یا متعدی. در این نمونه با توجه به اینکه «دیدن» متعدی است و «رفتن» لازم شکل گذشتهٔ آن‌ها در گویش کرمانجی با هم تفاوت دارد.


آلمانی

کرمانجی

سورانی

کلهری

لکی

فارسی



Ich sah dich

Min tu dîtî

Min to dîtim

Mi ti dîtim

Mi tunem dî

Man to (ra) dîdam





آلمانی

کرمانجی

سورانی

کلهری

لکی

فارسی



Ich ging

Ez çûm

Min çûm

Mi çûm

Mi çim

Man raftam



حال

در کردی زمان حال با پیشوند «د» ساخته می‌شود؛ مانند فارسی پس از «د» ریشه فعل و پس از آن پسوند شخصی می‌آید (مثلاً مانند فارس برای اول شخص پسوند «م» می‌آید). در گویش جنوبی -همچنین در چندین لهجه از گویش‌های مرکزی و شمالی- پیشوند «د» نادیده انگاشته تواند شد.
برای نمونه فعل رفتن که ریشه آن در زبان‌های کردی‌تبار «ç» است، چنین صرف می‌شود:


آلمانی

کرمانجی

سورانی

لکی

گورانی

فارسی



Ich gehe

Ez diçim

Min deçim

Mi meçim

Mi çim

Man ravam



Du gehst

Tu diçî

To deçî

Tu meçî

Ti çîd

To ravi



Er/Sie/Es geht

Ew diçe

Ew deçe

Iw meçû

Ewe çûd

U ravad



Wir gehen

Em diçin

Ême deçin

Îme meçîm(-in)

Îme çîm

Ma ravim



Ihr geht

Hûn diçin

Ewe deçin

Hume meçîn(-an)

Îwe çin

Shoma ravid



Sie gehen

Ew diçin

Ewan deçin

Iwin meçin

Ewane çin

Ishan ravand



نمونه‌های دیگری از اول شخص مفرد در پی می‌آید. زیر ریشه فعل‌ها خط کشیده شده‌است.


آلمانی

کرمانجی

سورانی

کلهری

لکی

فارسی



Ich mache

Ez dikim

Min dekim

Mi kim

Me makam

Man konam



Ich esse

Ez dixwm

Min dexwm

Mi mexwm

Me marem

Man xoram



Ich nehme

Ez digirim

Min degirim

Mi girim

Me moshem

Man guyam



Ich weiß

Ez dizanim

Min dezanim

Mi zanim

Me mazanem

Man danam



Ich komme

Ez têm

Min têm

Min têm

Me mam

Man ayam



Ich töte

Ez dikujim

Min dekujim

Mi kujim

Me makushem

Man kusham



Ich sterbe

Ez dimirim

Min demirim

Mi mirim

Me mamerem

Man miram



Ich lebe

Ez dijîm

Min dejîm

Mi jîm

Me majhîm

Man ziyam



Ich weine

Ez digrîm

Min degrîm

Mi grîm

Me mowemegeri

Man geryam



استثنائاً از آنجا که تلفظ «de-ê-im» دشوار است، «têm» تلفظ می‌شود.
فرمان دادن

در زبان کردی مانند پارسی با پیشوند «ب» دستور داده می‌شود. در آغاز پیشوند ب می‌آید و سپس ریشه فعل:


آلمانی

کرمانجی

سورانی

کلهُری

فارسی



Mache!

Bike!

Bike!

Bike!

bekon!



Iss!

Bixw!

Bixw!

Bixw!

bexor!



Nimm!

Bigire!

Bigire!

Bigire!

Begu!



Gehe!

Biçe!

Biçe!

Biçe!

bero!



Wisse!

Bizane!

Bizane!

Bizane!

bedan!



Komme!

Bê!

Bê!

Bê!

bia!



Töte!

Bikuje!

Bikuje!

Bikuje!

bekosh!



Stirb!

Bimire!

Bimire!

Bimire!

bemir!



Lebe!

Bijî!

Bijî!

Bijî!

bezî!



Weine!

Bigrî!

Bigrî!

Bigrî!

begery!



مقایسه زمان‌ها در گویش‌های مختلف کردی



Lekî

Erkewazî

Kelhurî

Soranî

Kurmancî

Hewramî

English



mi hetim

me hatim

mi hatim

min hatim

ez hatim

-

I came



mi merim/mexwim

me xwem/xwerim

mi xwem/dixwem

min exwem/dexom

ez dixwim

minmeweru

I eat



mi nanim hward

me nan xwardim

mi nan xwardim

min nanim xward

min nan xward

-

I ate the meal



mi nane merim/mexwim

me nan xwem

mi nan xwem

min nan dexwim

ez nanê dixwim

-

I am eating the meal



mi nanme mehward

me nan xwardisim

mi na xwardêam

min nanimdexward

min nan dixward

-

I was eating the meal



mi hetime

me hatimow

mi hatime

min hatûme

ez hatime

-

I have come



mi hetüm

me hatüm

mi hatüm

min hatibûm

ez hatibûm

-

I had come



وای خسته شدم دیگه ... ولی خوب بود و کامل ! اگه دوست داشتین خدا رو شکر اگه نه اشکالاتشو بهم بگین که اصلاحش کنم . ممنون از صبر و حوصلتون .

amir.h.r.j
04-11-2013, 14:35
دوستان تا به حالا استقبال خوبی از این تاپیک شده . به نظر شما تاپیک خوبیه ؟ ارزش صرف وقت و هزینه داره ؟ لطفا نظراتتون رو بنویسین .

amir.h.r.j
10-11-2013, 16:24
چه جوری میتونم بعضی از پست ها رو خودم حذف کنم ؟

amir.h.r.j
10-11-2013, 16:27
به نظر شما این تاپیک رو چجوری ادامه بدم ؟ با کردی فیلی ایلام یا آموزش تمام گویش ها و گونه های کردی رو ادامه بدم ؟ لطفا جهت قویتر شدن بار این تاپیک دوستان نظرشونو درباره تاپیک همین جا اعلام کنن . منتظر نظرهای سازنده شما هستم .... :n12:

pro_translator
10-11-2013, 17:14
حالا من اینو از روی تجربه می‌گم، ولی معمولا از مطالب کپی شده استقبال خوبی نمی‌شه...

:n16:

تانسو
18-11-2013, 16:20
با سلام و خسته نباشید

عاشق اینم که زبونهای مختلفو بلد باشم

اینجا سر میزنم شاید چیزایی یاد گرفتم

دستتان خوش بَ

amir.h.r.j
19-11-2013, 15:18
با سلام و خسته نباشید

عاشق اینم که زبونهای مختلفو بلد باشم

اینجا سر میزنم شاید چیزایی یاد گرفتم

دستتان خوش بَ

سلام دوست خوبم . ممنون . آره منم دوست دارم زبانهای زیادی رو یاد بگیرم . به زودی کلمات کاربردی رو به زبان کردی قرار میدم ان شا الله که بتونین استفاده کنین .

خاهش کم روله گیان .

zdf_453
27-12-2013, 18:54
پست آموزش کامل کردیتون واقعا جالب بود خیلی ممنون

amir.h.r.j
04-01-2014, 13:09
متن ترانه های آواز اساطیر شهرام ناظری (شاهنامه کردی)


شاهنامه به زبان کردی
-----------------

ده رمانِ زامان، دَرده گه یْ کاریم(درمان دردهای زخم کاریم)

هامْ رازِ نالَه یْ ، شُوان بی داریم(همراز ناله شبهای بیداریم)

راحَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین دل پر ز خار من)

آیْ را حَتی جَستی مِیْنَتْ بارَگَم(آرامش جان محنت بار من)

مَرحمِ سینه یْ پِر ژِه خارَگم(تسکین دل پر ز خار من)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

خیال دُ وِیْ تُاو نیشْتَنِ وَ جَرْگَم (فکر وخیال تو ناگهانی بر دل من نشست)

وَه دوریتْ قَسَمْ ، رازیمُ وَ مَرْگَم(به دوریت قسم به مرد نم راضیم)

هی چه مانمَ رﻳﮊاوْ، روخسارَم زرْدَه ن له داخِ یارانْ پیرانِمُ کَردَنْ(چشمانم مانند ریجاب است"نام رودی در یکی از مناطق کرمانشاه" رخسارم زرد است غم یاران پیرم کرده است)

آیْ شَرطِِمْ شَرطیوَنْ، مَجْنونْ شَرط کَردَ ن (عهد من همان عهدیست که مجنون بسته)

لِیْلِی مِن تونی تا وِ رویِ مَردَنْ(لیلی من تو هستی تا زمان مردن)

کُوا لِیْلی، نیا لِیْلی، چیا لِیْلی (کجاست لیلی، لیلی نیست، لیلی رفته)

amir.h.r.j
04-01-2014, 13:09
در جدول زير پيوستگی زبان کردی ايلامی با زبان های باستانی بررسی می شود:



فارسی امروزی
پارسی باستان
پهلوی
کردی ايلامی


خشک
هوشکه
هوشک
هشک


کوه
کيوفه
کوف
کووه


باد
واته
واد
وا


خورشيد
خوره
خور
خور


برگ
ورکه
ولگ
ولنگ


برف
وفره
وفر
وفر


مغز
مزغه
مزغ
مزگ



اين تنها گوشه ای از پيوستگی های زبان کردی ايلامی با زبان های باستان است.

amir.h.r.j
12-04-2014, 12:54
تازه یه کلمه هست البته یه فعل که ریشه اش کردیه و تو انجلیسیو فارسی باستان بوده و اون اینه :

کردی : بییل (بگذار)

فارسی : بهل (بگذار)

انگلیسی held or hold (بگذار)

:n04:

sarinaj
04-06-2014, 10:22
سلام دستان خوشبه تاپێك باشتان رازان دئۆ


ئه‌گه‌ر گوڵ بووم ... گوڵی ده‌ستی تۆم


ئه‌گه‌ر خوێن بووم ... خوێنی دڵی تۆم

ئه‌گه‌ر ئاشق بووم ... ئاشقی چاوی تۆم

ئه‌گه‌ر بێ که‌س بووم ... بێ که‌سی دووری تۆم

senaps
22-04-2015, 14:01
صبال خیر....
زور زور سباس لیت ئه‌که‌م....

م خوه‌م به‌چه ئیلامم...

متاسفانه تلاش های زیادی کردم واسه یاد گرفتن سورانی ولی نشده که نشده!!!! :)))
شما اگر بلدی سورانی، عالی میشه بتونیم سورانی کار کنیم اینجا به عنوان شاید رسمی ترین سورانی؟؟؟ هم سلیمانیه کار میشه هم کردستان خودمون!!
ضمن اینکه معمولا دلیل بخصوصی برای نوشتار کردی ئیلامی خودمون پیدا نمیشه و یا با همون تق تقی نوشتن کارمون رو راه میندازیم خودمون!! ولی خوندن یا نوشتن سورانی یا فهمیدن سورانی که الان اکثر اهنگای کردی پدر مادر دار و شبکه‌های کردی پدر مادر دار به این زبونه به نظرم خیلی مهم تره!!!!

به هر صورت، به شدت دنبال یاد گرفتن سورانی هستم.... اگر منبع بخصوصی داری ممنون میشم دوست من! :)))

ebrahim.a4@gmail.c
16-11-2020, 19:21
پسوند وه در زبان کردی چه معنایی دارد