PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : زمین شناسی پزشکی



bb
10-06-2006, 07:32
زمین شناسی و پزشکی1
سنگ هاى شفابخش
كانى ها و سنگ هاى با ارزش به علت ساختار اتمى كامل و انرژى بسيارى كه دارند و نورهاى ناب رنگى و درخشان كه از خود مى تابانند در كنار دانش پزشكى، بدون خطرآفرينى مى توانند اثرهاى مثبتى بر جاى بگذارند. ولى اين حرف دليل بر اين نيست كه سنگ ها به تنهايى معجزه مى كنند، بلكه اين سنگ ها همراه و در كنار درمان هاى پزشكى تأثيرات مفيدى را بر بيمارى ها دارند.
ارتعاشات متغير در حوزه بدن تعادل جسم و جان را به هم مى ريزد و اين ناهماهنگى است كه باعث بيمارى مى شود. در اين زمان است كه مى توان با كمك گرفتن از ارتعاشات كانى ها و سنگ هاى باارزش، اين ناهنجارى هاى به وجود آمده را كنترل كرد و هماهنگى لازم را در جسم و جان دوباره ايجاد كرد.
درمان با سنگ هاى شفابخش و باارزش براى زن و مرد و كودك نيز در هر سنى مناسب است و هيچ خطرى ندارد. در صورتى كه اين كار با آگاهى و دانش لازم انجام شود.
در گذشته هاى دور كه مربوط به دوران پارينه سنگى يا عصر حجر مى شود، ابتدا بشر از سنگ به عنوان ابزار استفاده مى كرد. در آنجا بود كه آموخت سختى سنگ ها مى تواند حيوانات را كه زندگى او را تهديد مى كنند، از بين ببرد. همانجا بود كه آموخت با ساييدن سنگ ها جرقه و آتش هم توليد مى شود. اين ابتدايى ترين آشنايى بشر با سنگ بود. بعد از اين مراحل بود كه حس زيبايى پرستى به انسان شوق استفاده از سنگ هاى رنگى مختلف را براى آراستن دست و گردن داد. باستان شناسان در بسيارى از مناطق كهن از جمله ايران در كاوش هاى خودشان آثار زيادى را كه مبين آشنايى و استفاده ساكنان مناطق باستانى و ايران از اين سنگ ها بوده به دست آورده اند. گيوشمن ضمن اكتشافات خودش از تپه سيلك در كاشان به تعدادى گردنبند با مهره هايى از عقيق، لاجورد، يشم، سنگ شيشه، مرجان، صدف و... برخورد كرد. اين اشيا مربوط به هزاره هاى سوم پيش از ميلاد و حتى شايد قبل از آن باشد.
در منطقه شوش كنونى كه متعلق به دوره ايلامى و هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد است، تعدادى تنديس يافت شد. همه اين موارد نشان مى دهد كه مردم با تراش سنگ آشنا بوده اند.
در تخت جمشيد سنگ هايى از جمله مرجان قرمز، فيروزه، عقيق و... به دست آمده كه به شكل سرويس شير، انسان يا انگشترهايى با نگين عقيق كه روى آنها نقش پادشاهان در حال جدال با حيوانات اساطيرى است. اين هنرها همه مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد است.
افسانه ها و روايات گوناگونى هم درباره سنگ هاى باارزش نقل شده است. مثل اينكه كاهنان از سنگ هاى باارزش براى تبرك استفاده مى كرده اند يا اينكه جادوگران براى طلسم اين سنگ ها را به كار مى بردند.
آتلانتيسى ها مى دانستند كه براى درمان بيمارى ها چگونه از اين كانى هاى باارزش استفاده كنند. در چين از كوبيدن و پودر جواهرات براى مداواى بيماران سود مى بردند. در قرن هشتم ميلادى شخصى به نام «سن هيلدنبژان» با كمك اين سنگ ها بيماران خود را درمان مى كرد. اين نشانه آن است كه در گذشته و در مناطق مختلف انسان ها از سنگ ها علاوه بر استفاده آن به عنوان ابزارهاى گوناگون و زينت و در مراسم مذهبى از جنبه درمانى آن هم سود برده اند.
در بدن مراكزى وجود دارد كه به اين مراكز انرژى يا چاكرا مى گويند. بيمارى ها در اثر بسته شدن اين مراكز انرژى پديد مى آيند. كانى ها و سنگ هاى باارزش قادر هستند تا اين گرفتگى ها را از بين ببرند و انرژى حياتى را به صورت منظم و باارزش در ما جارى كنندافرادى كه مديتيشن يا تمركز مى كنند روى اين نقاط آگاهى دارند و انرژى هاى درونى را از اين نقاط بيرون داده و آزاد مى كنند.
طيفهاى رنگى در واقع همان رنگهاى نورى هفتگانه (رنگين كمان) هستند كه از نور سفيد سرچشمه مى گيرند. رنگهاى نورى به صورت انرژى پايان ناپذير در سطح كره زمين، كيهان و ماورا هميشه در ارتعاش هستند و به درون زمين نيز نفوذ مى كنند و انرژى هاى مثبت و لازم كيهانى را وارد بدن ما كرده و در ما تعادل و توازن لازم را ايجاد مى كنند. در اين زمان است كه بيماريها از ما دور مى شوند.
اما اين که در چه ساعات يا روزهايى گرفتن اين انرژى از سنگها مناسب تر است و اصلاً چه نوع سنگهايى روى ما تأثيرگذار هستند؟
به عقيده بسياري از کارشناسان اين كار منطق و عقل نمى طلبد، بلكه بايد اشخاص دريچه هاى قلب خود را باز بگذارند و به خود اين فرصت را بدهند تا آن خود برترشان سنگى را كه در يك لحظه بخصوص به آن احساس نياز مى كنند، انتخاب كند. با اطمينان مى گويم كه اين كار شدنى است و سنگ شما را انتخاب مى كند. اگر در اين مورد شك داريد يا در مورد چند سنگ ترديد مى كنيد، آنها را در دستان خود قرار دهيد، آنگاه متوجه خواهيد شد كه با گرم شدن يكى از آنها، سنگ نسبت به شما واكنش مناسب نشان داده است.
که در اين زمان بايد سنگ را بشوييد و آن را از ناخالصى ها پاك كنيد. گاهى اوقات سنگى در اختيار شما قرار مى گيرد تا شما بتوانيد از آن انرژى بگيريد. شايد اين سنگ قبل از شما مورد استفاده شخصى بوده كه دچار بيمارى و ناراحتى خاص بوده است. اين سنگ از نظر فيزيكى به شما آسيب نمى رساند، ولى امكان دارد كه افكار پريشان و انرژى منفى شخص قبلى را همراه داشته باشد و آن انرژى منفى شما را آزار دهد. بنابراين بايد سنگها را پاك كرد.
آب، آتش، خاك و نمك دريا از عوامل پاك كننده سنگ هستند. شما مى توانيد سنگ مورد نظرتان را در حدود ? تا ? ساعت در آب جارى قرار داده و تميز كنيد يا آن را داخل خاك بگذاريد و سپس آن را بشوييد. گاهى هم مى شود سنگ را روى شعله شمع قرار داد يا اينكه از نمك خشك دريا براى پاك كردن آن استفاده كرد.
پس از پاكسازى سنگ مى توانيد به پشت دراز بكشيد و آرامش بگيريد. مدت زمان مناسب معمولاً ?? دقيقه است. بعد از اتمام اين كار چند دقيقه در همان حالت بايد باقى ماند. بعد سنگ را برداشته و به آرامى بايد بلند شد، سنگ را شست، زيرا انرژى منفى و افكار پريشان كه به سنگ منتقل شده را تخليه كرد. افراد بر حسب نيازشان مى توانند اين كار را انجام دهند. البته يك نكته را هرگز نبايد از ياد برد و آن اينكه اين كار در مورد تمام سنگها صدق نمى كند، بايد بعضى از سنگها را مستقيماً روى محل درد قرار داد. بعضى از آنها را در آب قرار داد و بعد آن را مي نوشند
مراكز انرژى يا همان چاكراها در هفت منطقه از بدن در راستاى ستون فقرات از پايين ترين قسمت تا بالاى جمجمه سر قرار گرفته اند.
•چاكراى ريشه يا پايه ستون فقرات (مولادهارا Mulddhara) نخستين چاكرا است.
اين چاكرا محل ورود «پرانا» يا انرژى حياتى است.طيف رنگى مربوط به اين چاكرا قرمز است كه نشانه زندگى، قدرت، نيروى جسمانى و حيات است. اين رنگ روى كم خونى و فقر غذايى اثرخوبى دارد و ارتعاشات تقويت كننده و درمان كننده دارد. سنگ هاى قرمز مثل مرجان قرمز، يشم قرمز، ياقوت قرمز و... مناسب اين چاكرا هستند.
طيف رنگى ياقوت قرمز، اوپال آتشى، يشم قرمز براى متولدين فروردين مناسب است. يشم قرمز و ياقوت قرمز و عقيق قرمز براى متولدين آبان تير و مرداد مناسب است.
•چاكراى خاجى يا مركز كليه (سواد هيستانا Swadhistana) در قسمت پايين شكم قرار گرفته است.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا نارنجى. نارنجى علامت انرژى است. اين رنگ قدرت ارتباطى، دفع خشم و كنترل بر خويشتن را متعادل مى كند. مسائل مربوط به هضم غذا و گردش خون را منظم مى سازد.
عقيق نارنجى، سنگ ماه، اوپال آتشين كه رنگ نارنجى دارند مناسب اين چاكرا هستند.
طيف رنگى سنگ كهربا براى متولدين خرداد، مرداد و شهريور مناسب است. عقيق نارنجى براى ماه هاى ارديبهشت و آبان است.
•چاكراى سوم چاكراى شبكه خورشيدى (مانى پورا Manipura) است.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا زرد و زرد طلايى است كه نشانه عقل، هوش و ذهنيت است. اين چاكرا بالاتر از ناف قرار گرفته است. رنگ زرد تأثير مثبتى روى كبد، طحال، كيسه صفرا و اعصاب دارد. قدرت درمانى براى بيمارى مرض قند، يبوست دارد و كنترل كننده چاقى است. سيترين، كهربا، چشم ببر مناسب اين چاكرا هستند. كهربا به متولدين خرداد، مرداد و شهريور تعلق دارد، سيترين مربوط به متولدين ماه هاى خرداد، ارديبهشت، مرداد و شهريور است. چشم ببر به متولدين خرداد، شهريور و مرداد متعلق است.
•چاكراى قلب يا عشق الهى (آنات هاتا Anathata) در وسط جناق سينه و بالاى قلب قرار دارد.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا قرمز، نارنجى، زرد طلايى، صورتى و سبز است. كليه سنگها با رنگهاى ذكر شده مانند مالاكيت، پريلات، تورمالين سبز و قرمز، كورل، كوارتز صورتى، كونزايت براى اين چاكرا مناسب هستند و براى رفع مشكلات قلبى، تنظيم گردش خون و فشار خون و ناراحتى هاى پوستى مؤثر است.
•چاكراى گلو يا حلق (ويهودها Wihudha) است كه روى حلق قرار گرفته است.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا آبى و آبى و سبز روشن است كه علامت جاودانگى، اخلاص و الهام است. اين رنگ روى بيماريهاى گرفتگى گلو و ناراحتى هاى عصبى تأثيرگذار است. سنگهاى مربوط به آن فيروزه، تورمالين آبى، توپاز آبى، ياقوت آبى، اكومارين و... است. فيروزه به متولدين اسفند، ياقوت آبى به خرداد، اكومارين به خرداد، مهر، بهمن و اسفند مربوط مى شود.
•چاكراى پيشانى يا چشم سوم (آجنا Agna) در سمت پيشانى و كمى بالاتر از بين دو چشم قرار دارد.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا آبى نيلى است. اين رنگ باعث باز شدن چشم سوم - ديد بيرونى و درونى - است. اين رنگ براى آرامش و درمان بيماريهاى ذهنى مفيد است. رنگ نيلى آگاهى را بالا مى برد و براى زنده كردن خاطرات فراموش شده مفيد است. ياقوت كبود، لاجورد، چشم شاهين، آزوريت براى اين چاكرا مناسب هستند. لاجورد به ماههاى آذر، دى، بهمن و اسفند تعلق دارد.
•چاكراى بالاى جمجمه يا تاج سر (ساهاس رارا Sahasrara) در قسمت ميانى بالاى سر قرار دارد.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا بنفش، سفيد و طلايى است. اين رنگ براى بيمارى هاى ذهنى مناسب است و خواب را تنظيم مى كند. فلورين، الماس، تورمالين و آماتيست مناسب اين چاكرا هستند

bb
02-07-2006, 07:12
بیماری‌های حاصل از گاز رادون چیست؟
جمع این گاز موجب بروز سرطان خون و همچنین بیماری Melanoma و سرطان كلیه و سرطان در كودكان می‌شود

bb
02-07-2006, 07:18
عوارض مصرف روی در انسان را بنویسید؟
روی از عناصر فلزی سنگین است كه به نظر می‌رسد این عنصر نقش حساس و مهمی در تغذیه داشته باشد. كمبود روی موجب بروز عوارضی می‌شود نظیر كوتاهی قدی ،بیماری‌‌های پوستی، از دست‌دادن حواس چشائی و تأثیر در التیام زخم‌ها ظاهر می‌شود و مصرف بالای آن موجب ایجاد كم خونی می‌شود.

bb
16-08-2006, 06:52
از نظر جوزف ایوت، داستان آلودگی آب شرب منطقه نیوانگلند،بیش از پانصد میلیون سال پیش شروع شده است.
محققان دانسته های زیادی درباره آلودگی آرسنیکی آبهایی که از زمین می‌جوشند در قسمت بزرگی از این ناحیه دارند، مشکلی که هزاران نفر را تحت تاثیر قرار داد.
ارسنیک حتی در مقادیر کم می تواند اثرات مخربی روی بدن داشته باشد، فرایند رشد مغزی را مختل کند و باعث سرطان و دیگر مشکلات شود.

تا زمانی طولانی هیچ کس نفهمیده بود که واقعا ارسنیک از کجا وارد آب می‌شده اما در چند ساله اخیر، ایوت و همکارانش در دفتر نیوهمپشایر از سازمان زمین‌شناسی ایالات متحده، علت را در سنگهای زیر پایشان یافتند.یکی ازعلتها بستر سنگی گسترده ای است که نیم میلیون سال پیش زیر اقیانوس قدیمی تشکیل شده است.این بستر سنگی توسط یک سلسله طولانی مدت از حوادث زمین شناسی، گرم، به هم پیچیده و شکسته شده.تحمل این تغییرات بستر سنگی را پذیرای کانیهای حاوی ارسنیک نموده است.
همانطور که آب باران راهش را از میان شکافهای صخره به سمت پایین ایجاد می‌کند بعضی از کانیها را در خود حل می‌کند و در شرایط معینی، ارسنیک حل شده را رها می‌کند. ایوت که هم اکنون روی نقشه‌های تفصیلی تهدیدهای ارسنیک کار می‌کند، عضو یک تشکیلات علمی است که به نام "زمین شناسی پزشکی" شناخته می‌شود.
مطالعات زمین‌شناسی ممکن است به وضوح در پزشکی نمود داشته باشند و دانشمندان در روند فزاینده‌ای رابطه‌های مهم بین این دو را می‌یابند. از فلزات و مواد معدنی موجود در آب آشامیدنی گرفته تا غباری که در سراسر این سیاره توسط باد‌ها در ارتفاعات زیاد حمل می‌شود،تا روشهای اثر متقابل باران، خاک و آب و هوا بر گسترش یافتن بیماری لایم و نیز ویروس نیل غربی.
با ابزارهای جدید در زمین‌شناسی مدرن،به خصوص تهیه نقشه با کمک رایانه این دانشمندان با مطالعه روی گرانیتها و یخچالها ، نقش جدیدی را در سلامت عمومی ایفا می‌کنند.

ایوت که یک هیدرولوژیست از سازمان زمین‌شناسی و مسئول تیم تحقیقات ارسنیک است می‌گوید: یافتن چیزهای جدید در زمینی که مال خودمان است خیلی جالب است. اما این حقیقت که ما می‌توانیم این کشفیات را انجام دهیم و نیز این یافته‌ها را بی‌درنگ در مجموعه‌ای از روشهای وابسته و مربوط به هم استفاده کنیم شگفت انگیز است.
ظاهرا زمین شناسی پزشکی موضوعی است که از دیر باز مطرح بوده. دو میلیون سال پیش، ارسطو درباره بیماری‌هایی نوشته است که مربوط به معادن سرب می‌شدند اما اکنون این علم با ابزارهای جدید زمین شناسی مثل نرم‌افزارهای پیشرفته تهیه نقشه که به نام سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS" " شناخته می‌شوند، رونق دوباره‌ای گرفته است. زمین شناسی پزشکی در خود یک رنسانس را گذرانده است. دانشمندان می‌گویند :فعالیتهای میدانی و روی زمین، در اغلب نشستهای علمی بیشتر مطرح می‌شوند. مجامع حرفه‌ای مثل انجمن زمین شناسی آمریکا در حال کار بیشتر هستند تا شاخه‌های آن را مشخص کنند.
مجله معتبر ساینس ، اخیرا مقاله‌ای را در عناوین خود آورده است که توسط زمین‌شناسی که در سریلانکا کار می‌کند نوشته شده و نشریات زمین‌شناسی پزشکی در سراسر جهان توسعه یافته چاپ می‌شوند.
بدن انسان و زمین در بسیاری از موارد پایه‌ای باهم ارتباط نزدیکی دارند. کانیهایی که در صخره‌ها تشکیل شده‌اند، وارد خاک می‌شوند و این توسط گیاهان اتفاق می‌افتد. سلولهای بدن انسان نیازمند عناصری مثل فسفر هستند تا متابولیسم‌هایی که ما را زنده نگه می‌دارند ونیز گستره متنوعی از وظایف دیگر را اجرا کنند. خود بدن هم مسیری است برای عناصری که اول در صخره ها و سنگها حبس بوده‌اند، عناصری مثل کلسیم، آهن، پتاسیم، منگنز و خیلی ‌های‌دیگر.
"ما چیزی هستیم که می‌خوریم" این را، ه.کاترین و . اسکینر، دانشمندی از دانشگاه ییل می‌گوید. او از اساتید شورای تحقیقات بین‌المللی برای یافتن اولویتهای ضروری و فوری در علوم زمین که مرتبط با سلامت عمومی هستند، می‌باشد.
خیلی از عناصر می‌توانند در مقادیر بالا بیش از آنچه در دهه گذشته برای زندگی بحرانی تلقی می‌شدند مشکلاتی را ایجاد کنند.برای مثال محققان دریافته‌اند که فلزات مثل ارسنیک، سرب و کادمیوم پس از آزاد شدن، حتی خطرناک‌تر هستند و اینکه بعضی از آنها مطابق یافته‌های دکتر هوارد هو، پروفسور پزشکی محیطی و حرفه‌ای، از مدرسه سلامت عمومی هاروارد، در ایجاد شرایط سخت و مزمن مثل فشار خون و پوکی استخوان نقش دارند.
درک این مسئله که چطور این مواد با مردم ارتباط می‌یابند به این معنی که چطور به وجود آمده‌اند و چطور وارد محیط زیست شده‌اند چالشها و سوالاتی برای علم هستند مثلا ایوت می‌گوید سنگهای زیادی حاوی کانیهای ارسنیک دار هستند، اما فقط در شرایط معینی این فلز آنقدر انباشته شده که به عنوان یک تهدید مطرح شود.
بسیاری از بسترهای سنگی در نیوانگلند شکسته شده‌اند و همانطور که فرسایش آنها را در سطح نمایان کرده، یخچالهای سنگین از روی آنها عبور کرده‌اند و سپس عقب نشینی کرده‌اند. این شکافها مسیر های باریکی را برای آب ایجاد می‌کنند که می‌تواند ارسنیک را از آنها بیرون بکشد، اما به عقیده ایوت آب برای حل کردن و نگه‌داشتن ارسنیک در خود لازم است قلیایی باشد و اکسیژن کمی داشته باشد. این بستگی به واکنشهای شیمیایی در آب باران فرورونده دارد که در مسیرش از خاک سطحی تا سطوح عمیق زیرین انجام می‌شود. در حالی که تیم او به درک بهتر این فرایند مشغول بودند، یافته‌های آنان و تهیه نقشه‌هایی از تهدید ارسنیک در اطراف منطقه ، خطر بزرگتری را به آنها اعلام کرد.
این تیم هم اکنون روی نقشه دقیق‌تری کار می‌کند و نیز با انستیتو ملی سرطان در مطالعاتی در مورد سرطان مثانه در شمال شرق همکاری می‌کند. ایوت امیدوار است بتواند پیش‌بینی کند چه مقدار ارسنیک در آبهایی که از زمین می‌آیند هست، تا اپیدمیولوژیست ها بتوانند ببینند آیا رابطه‌ای بین آن و سرطان هست یا نه؟
تهیه نقشه از موارد مختلف زمین‌شناسی همچنین می‌تواند اسلحه‌ای کلیدی در مقابل بیماری‌های واگیر که توسط حیوانات منتقل می‌شوند باشد. نوعی بیماری که باعث درد مفاصل، خستگی و ناهنجاری‌های قلبی و عصبی می‌شود توسط گونه‌ای کنه آهوی کوهی منتقل شده و به انسان سرایت می‌کند (بیماری لایم). سرانجام این حیوان و به دنبالش گستره این بیماری به طور معنا‌داری به شرایط محیط گره خورده است. این را جوزف.ای.بانل، یک بیولوژیست محقق سلامت عمومی از USGS می‌گوید. در مطالعه‌ای که دو سال پیش منتشر شد، بانل و دیگر دانشمندان کنه‌ها را از 320 محل در پنج ناحیه آتلانتیک میانی جمع آوری کردند و میزان آلودگی آنها را تعیین کردند.

آنها دریافتند که تعداد کنه آهو با عوامل مختلفی مثل نوع خاک و ارتفاع محل ارتباط دارد. در تحقیقی دیگر که سال گذشته منتشر شد، بانل، تعداد موارد بیماری لایم انسانی را با مقدار بارانی که در آخرین بهار و تابستان گذشته آمده بود مرتبط دانست. بانل امیدوار است سیستمی را بنا کند که با صحت بیشتری ، تهدید بیماری لایم را شهر به شهر نشان دهد و در نتیجه موارد ابتلا را کاهش دهد و این سیستم همزمان می‌تواند برای مطالعات در مورد بیماریهایی که با انواع موجودات زنده سراسر جهان جابه‌جا می‌شوند از پشه‌ها گرفته تا خفاش‌ها، استفاده شود.
در جهانی گسترده و با ارتباطات نامحدود، زمین‌شناسی پزشکی حتی بیشتر نمود دارد. یک دلیل ساده آن ارتباط بسیار نزدیک مردم با محیطشان است، این را چاندرا دیسنیاک، پروفسور ارشد زمین‌شناسی دانشگاه پرادنیا در سریلانکا می‌گوید.
او اخیرا مقاله‌ای را در مجله ساینس نوشته است که در آن خرابی دندان‌ها و استخوانها را در مقادیر بالای فلوئور در آب طبیعی بررسی کرده است (مقدار فلوئور بسیار بیش از آن است که بتوان گفت عمدا وارد منابع آبی شده است). او هم اکنون در مورد بیماریهای کلیه در سریلانکا تحقیق می‌کند و گمان دارد رابطه‌ای بین آن و مقدار فلورید و دیگر مواد در آب آشامیدنی وجود دارد.
مشکلات در هر جای جهان باشند می‌توانند به سایر مناطق منتقل شوند. غبارها توسط طوفان‌های ناحیه خشک شمال آفریقا عرض اقیانوس اطلس را می‌گذرانند، کیفیت هوا را تحت تاثیر قرار می‌دهند و بالقوه حاوی باکتری هستند.
محققان دیگری دریافته‌اند که منبع اولیه آلودگی در دریاچه دهانه آتشفشان پارک
ملی اورگان، غبارهایی از آسیا هستند که از اقیانوس اطلس گذشته‌اند.
مطابق گفته کوین د.پری، دانشمند متئورولوژی در دانشگاه یوتا، بادهای مشابهی نیز آلودگی را از آمریکای شمالی به اروپا می‌برند و آلودگی اروپا را به آسیا می‌رسانند. پروفسور پری می‌گوید: ما همه ماهیانی هستیم که در یک آب شنا می‌کنیم!

گرد آوري و ترجمه: كلثوم فاضل

توسط: گرث کوک، globe staff ،15 آگوست 2005

bb
16-08-2006, 07:44
چکيده

زمين شناسي پزشکي به بررسي تاثير فاکتورهاي زمين شناسي بر سلامتي و پراکندگي بيماريها مي پردازد. به اين ترتيب در اين گزارش مهمترين بيماريي هاي که از سراسر دنيا گزارش شده اند و منشا آنها فاکتورهاي زمين شناسي است معرفي شده است. بيماري هاي فلورزيس ، گواتر، کرتينيسم، بلک فوت، کشان، کاشين بک، سرطان ريه، آسيب ديدگي هاي سيستم عصبي و ناهنجاري در حيوانات با آلودگي ناشي از عناصر در ارتباط بوده اند که به تفصيل مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعه بيماري ها امکان ارائه راه حل هاي مناسب براي پيشگيري يا درمان آنها را فراهم مي کند. بر اين اساس پس از بررسي ارتباط بيماري ها و عناصر، روش هاي نويني که براي تعيين پراکندگي عناصر در برخي کشورها بکار مي رود معرفي شده است.
تلاش هاي علمي هماهنگ بين علوم زمين، زندگي و بهداشت مي تواند به عنوان يکي از بهترين روش هاي ارتقاء سلامت جوامع در حال و آينده باشد. نمونه هاي جهاني مستندي از تاثيرات آرسنيک، زغال سنگ ، آب هاي اسيدي، گرد و خاک بر سلامتي يافت شده است. اين نمونه ها چگونگي ارتباط مخاطرات ژئوشيميايي و فرايندهاي طبيعي را توضيح مي دهند و به اين نکته مي پردازند که ممکن است تغييرات صورت گرفته به دست انسان به جاي چاره سازي، منجر به بيماري شود.
راه حل هاي موثر براي مبارزه با مخاطرات زيست محيطي و جلوگيري از تکرار چنين اشتباهاتي هنگامي ايجاد مي شود که بسياري از افراد صاحب نظر هنگام تصميم گيري هاي مهم ، روابط متقابل انسان با محيط و ضرورت فعاليت هاي جهاني و جامع علوم زمين و بهداشت را کاملا درک کنند.
به علت اهميت تاثير فاکتورهاي زمين شناسي و پراکندگي جغرافيايي بر بيماري ها و سلامت در سال 1996 کنگره زيست محيطي تصميم گرفت که گروه کاري بين المللي را در ارتباط با زمين شناسي پزشکي به وجود آورد با اين هدف که اهميت اين موضوع را ميان دانشمندان، متخصصصين امور پزشکي و عموم مردم ارتقا دهد.

1-1- معرفي

محيط زيست را مي توان به عنوان خاستگاه اثرات متقابل زمين شناسي و زيست شناسي در نظر گرفت. مشکلات، چالش ها و مسائل زيست محيطي در حال گسترش هستند. عناصر اصلي و غير اصلي سنگ بستر يا خاک ممکن است تحت شرايط خاصي به تهديدي مستقيم براي سلامتي انسان ها يا حيوانات تبديل شوند و دليل اساسي ناهنجاري ارگانيسم ها و مسموميت ها باشند.
از زمان ظهور علم پزشکي معلوم شده است که بعضي از بيماري هاي خاص انسان مربوط به نواحي جغرافيايي مشخصي است. بقراط حدود 2400 سال پيش نمونه هايي را در اين خصوص مطرح کرده بود. مطالعات درباره بيماري هاي خاص حيوانات نيز از سالها پيش صورت گرفته است. حتي در متن هاي پزشکي چيني قرن سوم قبل از ميلاد چنين روابطي يافت مي شود اگرچه بيشتر مشاهدات مکتوب نشده و از دست رفته اند. همراه با پيشرفت علم بسياري از روابط ناشناخته ميان زمين شناسي و سلامتي کشف شد و باعث به وجود آمدن رشته علمي جديدي به نام زمين شناسي پزشکي (Medical Geology) گرديد.
زمين شناسي پزشکي به عنوان علمي شناخته مي شود که به بررسي ارتباط بين فاکتورهاي زمين شناسي و سلامتي، و شناخت تأثير عوامل زيست محيطي بر پراکندگي بيماري ها مي پردازد.
بنابراين زمين شناسي پزشکي موضوعي گسترده و پيچيده است که براي شناخت، کاهش يا حل مشکلات موجود نياز به ارتباط با رشته هاي مختلف علمي(interdisciplinary science) دارد.

1-2- چرا زمين شناسي براي سلامتي مهم است؟

فلزات و غيرفلزاتي که به طور طبيعي ايجاد شده اند اگر به مقادير زياد و غيرعادي وارد بدن شوند براي سلامتي زيان آورند. فلزات هميشه وجود داشته اند و براي هميشه هم وجود خواهند داشت، گريزي از اين حقيقت نيست که فلزات بر انسانها و جانواران تأثير مي گذارند. برخي از فلزات براي سلامتي ما سودمند و بعضي ديگر مضرند. فعاليت هاي انساني از هر نوع باعث مي شود که فلزات از ساختگاه هايي که در آنها نسبتا بي ضررند به مکانهايي که در آنجا براي انسانها و جانوران زيان آورند، منتقل شوند. اين مشکل در مکان هايي که بارش هاي اسيدي و اسيد سازي زياد است، تشديد مي شود. باران هاي اسيدي و اسيدسازي اين فرآيند را تسريع مي کنند و فلزات سنگيني به وجود مي آورند (مانند جيوه) که به راحتي در دسترس اند و در چرخه غذايي جذب مي شوند. همچنين اسيد سازي باعث مي شود که برخي از عناصر کم مقدار مانند سلنيم در موجودات زنده يافت نشوند.
وجود عناصر سمي در خاک و سنگ، چه بر اثر واکنش هاي ژئوشيميايي طبيعي چه بر اثر فعاليت هاي انساني، معمولا به طور غيرمستقيم بر سلامتي انسان اثر مي گذارد؛ در واقع اين عناصر از طريق غذا يا نوشيدني وارد بدن مي شوند. اگرچه بسياري از اماکن تنها غذاهاي محلي توليد مي کنند ولي مصرف غذا در جوامع صنعتي مدرن متنوع تر است و شامل غذاهايي است که در مناطق جغرافيايي مختلف توليد مي شود. آب آشاميدني معمولا به طور محلي تأمين شده و به ژئوشيمي محلي وابسته است. نمونه هايي از مشکلاتي که به دليل وجود ترکيبات غيرآلي در آب آشاميدني ايجاد شده است عبارتند از : فلورايد در آفريقا و هند؛ آرسنيک در نقاط خاصي از آرژانتين، شيلي و تايوان؛ سلنيم در مناطق سلنيم دار ايالات متحده، ونزوئلا و چين؛ و نيترات در مناطق کشاورزي با مصرف بالاي کود شيميايي.
فلزات سنگين تنها عناصر مورد توجه زمين شناسي پزشکي نيستند. از بيماريهاي جهاني و شناخته شده مربوط به زمين شناسي پزشکي مي توان به گواتر (کمبود يد) و بيماريهاي مربوط به فزوني يا کمبود عناصري خاص مانند فلورين يا سلنيم اشاره کرد. رابطه بيماريهاي قلبي-عروقي با سختي آب نيز يکي ديگر از موضوعات زمين شناسي پزشکي است.
انواع بسياري از سنگ ها اورانيوم بالايي دارند. اين سنگ ها شامل شيل هاي زاجي، گرانيت هاي خاص و پگماتيت ها هستند. تنفس يا بلع مقادير غيرعادي رادون- گاز راديواکتيو که از منابع طبيعي راديواکتيو در چنين سنگ هايي ايجاد مي شود-در سالهاي اخير خطري براي سلامت عموم شناخته شده است. سرطان هاي ريه ناشي از رادون رو به افزايش است و باعث شده که رادون به عنوان خطري جدي براي سلامتي در بسياري از کشورها محسوب شود . شکل زير نشان دهنده خط سيري مي باشد که از طريق آن عناصر وارد بدن مي شوند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سياره زمين، منبع نهايي همه فلزات است. فلزات در همه جاي ليتوسفر به طور ناهمگن و به فرم هاي شيميايي مختلف پراکنده اند. کانسارها صرفا مواد طبيعي انباشته شده اي هستند که از لحاظ اقتصادي قابل بهره برداري اند. در حاليکه چنين تجمع هاي غيرعادي، مرکز اکتشافات معدني مي باشد، تجمع و انباشت فلزات در سنگ هاي معمولي، رسوبات و خاک ها نيز نسبت به ميزان کل فلزات محيط اهميت بيشتري دارد. عناصر شناخته شده در سطوح مختلفي از غلظت در طبيعت يافت مي شوند. آنها را مي توان در مواد معدني، گياهان و جانوران يافت، همچنين تأثيرات مفيد و مضر آنها از زمان شروع دوره تکامل ديده شده است. شناخت طبيعت و اهميت اين منابع زمين شناسي پيش نيازي براي روشهاي توسعه دهنده ارزيابي خطر احتمالي فلزات مي باشد. تشخيص تجمع طبيعي فلزات از تجمع آنها به دست انسان اهميت دارد. به علاوه، آشنايي با فرايندهاي طبيعي پايه اي براي درک وضعيت فلزاتي است که حاصل فعاليت هاي انساني اند. بنابراين زمين خود يک آلاينده است.
فلزات و ديگر عناصر تحت فرآيندهاي زمين شناسي به طور پيوسته وارد هيدروسفر، اتمسفر و بيوسفر مي شوند. تعداد اين فرايندها زياد است ولي دو گروه از آنها اهميت بيشتري دارند: يک گروه آنهايي هستند که فلزات را از عمق به سطح زمين مي آورند و گروه ديگر فلزات را در محيط اطراف پراکنده مي کنند.
اولين فرايند، منجر به پراکندگي ناهمگن فلزات در سنگ ها مي شود. ميزان تجمع فلزات در انواع مختلف سنگ ها متفاوت است. از اين رو، غلظت عناصري مانند نيکل و کروم در بازالت بيشتر از گرانيت است در حاليکه براي سرب بالعکس است. فلزات سنگين در رسوبات به تجمع در شکاف هايي با کوچکترين اندازه دانه و بيشترين ميزان ماده آلي گرايش دارند. بنابراين شيل هاي سياه به اين عناصر گرايش دارند (جدول 1).

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
جدول 1. متوسط فراواني عناصر منتخب در سنگ بستر (غلظت کليه عناصر ppm است)
دومين فرآيندي که فلزات را در محيط اطراف پراکنده مي کند، هوازدگي است. بسياري از فرايندهاي هوازدگي در بازه زماني خاصي صورت مي گيرند که به شرايط زيست محيطي مرتبط است. هوازدگي به خردشدن سنگ ها اشاره دارد و ممکن است شامل فرايندهاي فيزيکي، شيميايي و بيولوژيکي باشد. فرايندهاي فيزيکي، توده سنگ را به تکه هايي تقسيم مي کنند که قبلا با آب و باد فرسايش يافته اند. خاک ها از طريق برهم کنش سنگ هوازده و ماده آلي شکل مي گيرند. فرايندهاي شيميايي فرم کاني شناختي را که فلزات در آن يافت مي شوند، تغيير مي دهند و مي توانند باعث تجمع فلزات جهت انحلال در آب و واکنش با ارگانيسم ها شوند. فرايندهاي بيولوژيکي شامل فعاليت هاي گياهان و جانوران است. هوازدگي در انتقال فلزات از سنگ بستر به ديگر قسمت هاي محيط زيست نقش مهمي را ايفا مي کند[1].
1-3- عناصر، هم ضروري اند و هم سمي

پاراسلسيوس (1541-1493) قانون پايه سم شناسي را اينگونه تعريف نمود "همه مواد سمي اند؛ هيچ ماده سمي وجود ندارد. دوز ماده (dose) است که سمي بودن يا خاصيت درماني آن را تعيين مي کند".
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 2. الگوهاي تاثير عناصر
ارتباط بين دوز و تأثير مواد در شکل 3 به صورت منحني (نقطه شروع = صفر) نشان داده شده است. افزايش غلظت (محور افقي) باعث افزايش تأثيرات منفي بيولوژيکي (محور عمودي) مي شود که ممکن است منجر به اختلال در عملکردهاي بيولوژيکي و در نهايت مرگ شود. بديهي است که کاهش غلظت عناصر غير ضروري سودمند است. وضعيت عناصر ضروري متفاوت است. تأثيرات منفي بيولوژيکي هم با افزايش و هم با کاهش غلظت افزايش مي يابد (منحني قرمز شکل 3). اين امر ممکن است به اختلال در عملکردهاي بيولوژيکي در هر دو مورد منجر شود. بنابراين مقدار زياد و مقدار کم هر دو زيان آورند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 3. منحني دوز ماده – تاثيرات بيولوژيکي نشاندهنده روابط ميان غلظت و تاثيرات بيولوژيکي عناصر ضروري (منحني قرمز) و عناصر غير ضروري (منحني سبز) است.
همه عناصر در طبيعت موجود و بيشتر آنها ضروري هستند. اما کدام عناصر براي انسان ها و جانوران ضروري اند؟ عناصر ضروري عمده براي انسان ها و جانوران کلسيم، کلر، منيزيم، فسفر، پتاسيم، سديم و سولفور است. عناصر ديگر که به مقدار کمتري لازمند شامل کروم، کبالت، مس، فلورايد، يد، آهن، منگنز، موليبدنيم، سلنيم و روي مي باشد. عناصري که نقش بيولوژيکي شناخته شده اي ندارند جزء عناصر غيرضروري و اغلب مضرند مانند: کادميم، آرسنيک، جيوه، و سرب. عناصر بسياري از قبيل آرسنيک، بور، کروم، مس، فلورايد، موليبدنيم، نيکل و روي در سمي بودن محيط زيست دخالت دارند.
اگرچه ارزيابي خطرات و تأثيرات مضر عناصر امکان پذير نيست ولي بديهي است که برخي از آنها مانند سرب، جيوه، و کادميم خطر بيشتري را نسبت به بقيه ايجاد مي کنند. اين عناصر خود گروهي را تشکيل مي دهند که بسيار مورد توجه دانشمندان است[1].
1-4- آيا همه عناصر در سيستم بيولوژيکي موجودند؟

فلزات هميشه وجود دارند و بر انسان ها و جانوران تاثير مي گذارند. درصد کل فلزات در واسطه هاي طبيعي مانند خاک نمي تواند راهنماي مناسبي جهت شناسايي خطرات زيست محيطي باشد زيرا دسترسي به فلزات مختلف، متفاوت است. ارزيابي هاي معمول زيست محيطي نشان داده که فلزات از لحاظ زيستي در دسترسند و قابليت جذب شدن دارند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شکل 4. مسيرهاي کلي که عناصر وارد زنجيره غذايي ميگردند (فعاليت هاي انساني بررسي نگرديده است)
شواهد نشان مي دهد که بسياري از فلزات موجود در خاک انحلال ناپذيرند و جذب گياهان نمي شوند. دسترس پذيري، جابجايي و سميت فلزات نه تنها به حالات فيزيکي و شيميايي فلز بستگي دارد بلکه به فاکتورهاي محلي موجود در محيط نيز وابسته است. براي مثال، pH فاکتور تعيين کننده مهمي در دسترسي به فلزات موجود در خاک است. دسترس پذيري و جابجايي فلزاتي مانند روي، سرب، و کادميم تحت شرايط اسيدي بسيار افزايش مي يابد در حاليکه افزايش pH باعث کاهش دسترسي به آنها مي شود. نوع خاک مثلا رسي يا ماسه اي و ويژگي هاي فيزيکي آن بر جابجايي فلزات در خاک تأثير مي گذارد. همچنين جانداران موجود در خاک بر انحلال پذيري، جابجايي و دسترس پذيري فلزات اثر گذارند. سميت فلزات نيز به پارامترهاي ويژه اي از قبيل حالت شيميايي، گونه هاي مولکولي، اتمي و يوني، ليگاند، ظرفيت بافر و ظرفيت تبادلات يوني وابسته است براي مثال ترکيبات آلي جيوه و سرب سمي تر از فرم هاي غيرآلي هستند. وضعيت اکسايش نيز بر درجه سميت مؤثر است مثلا کروم با ظرفيت 6 سمي تر از کروم با ظرفيت 3 است.
عبارت هاي خلاصه شده (Abbreviation)

سازمان بهداشت جهاني world health organization :WHO
اختلال کمبود يد Iodine Deficiency Disorder :IDD
مناطق با تشعشع بالا High Background Radiation Areas :HBRAs
انسداد رگ هاي قلب Ischaemic heart Disease :IHD
بيماري هاي قلبي-عروقي Cardiovascular disease :CDV
سازمان زمين شناسي بريتانيا British Geological Survey :BGS

پایگاه داده های علوم زمین

Shahin King
24-08-2006, 07:42
سلام

پست اول این تاپیک pdf شـــــــد !

» شاهین کینگ

MANSUR*
29-12-2006, 05:59
شگفتي هاي طبيعت

** تاريخ : 7/10/ 1385 § شماره : 006/137- 85/الف § پيوست : قسمت اول **

›› مقدمه :
قبل از اشاره به درمان طبيعي ، قصد دارم به اتفاق يكديگر يك مروري بر منابع طبيعي داشته باشيم . طبيعت توصيفات فراوان و موارد مختلفي دارد كه هر كدام از آنها ، در جاي خودش داراي اهميت مي باشد . اگر سطحي و ساده به طبيعت بنگريم ، عبارت است از : رودها سبزه ها – درخت ها – درياها – نهرها – بادهاي مختلف و بسياري موارد ديگر كه مجموع آنها ، طبيعت ناميده مي شود 0
يك رود ؛ با تمام سادگي اش ، خود يك آرامبخش و مسكن است – مسكني نه تنها عوارض جانبي ندارد بلكه ؛ شادابي و نشاط دريافتي از آن ، مدتها بر انسان طراوت دارد . روانشناسان نيز بر اين امر متفقل قولند كه نگاه كردن بر آب جاري ، تسكين روح و روان است – در دين ما نيز از آن تعابيرمتفاوتي وجود دارد . هر چيزيكه در طبيعت يافت مي شود بي شك براي آدمي مؤثر است ، لذا هم اكنون گياهاني در برخي نقاط كشور وجود دارد كه قابل خوراك بوده و بسياري از سبزهها مي تواند داروي حياتي بسيار مفيدي باشد – مانند : گياه ريواس در كوههاي جاده ي چالوس ( كندوان ) .
انسانها ؛ يا لااقل برخي از انسانها ، از آنجائيكه آشنائي كامل و مفيد از معجزات گياهي ندارند ، با هر دردي سريعاً به داروهاي شيميائي رجوع مي كنند – مثال بارز : سردرد ! به محض احساس سردرد به قرص آسيتامينوفن پناه مي برند و حتي كدئين دار آنرا مصرف مي كنند بي آنكه بدانند اين سردرد ناشي از چيست . كاملاً مشخص است افراديكه به خوردن چاي نسبتا ً زياد عادت كردند ، طبيعي است كه اگر يك صبح تا ظهر چاي ننوشند سردرد مي گيرند ؛ (( اين مثال ساده را عنوان كردم كه بدانيم بيش از نيمي از سردردهاي عادي ما نياز شديدي به مصرف چونان داروئي ندارد )) مي تواند چاي باشد – مي تواند از سرپاايستادن زياد و نرسيدن صحيح خون به مغز و مواردي از اين دست باشد /}}} پس نتيجه اينكه ، قبل از استفاده از هر داروئي كه طبيعتاً قبلش يك دردي وجود دارد كمي بيانديشيم {{{ متدسفانه اكثر ما ايراني ها كم فكر مي كنيم بجاي فكر كردن فشار به مغز مي آوريم اين دو با هم متفاوتند 0
حال مي خواهم به موردي بنام كيسه صفرا اشاره كنم و قبل از هر چيزي لازم مي دانم از سرور و استاد عزيزم و مشاور غذائي جناب " سرهنگ جنتي عطائي " تقدير و تشكر نمايم .
* سنگ صفرا و درمان آن :
سنگ صفرا را مي توان به چند طريق برطرف كرد ؛ درمان پزشكي و عمل جراحي – از آنجائيكه پرداختن به بحث درمان طولاني است و نمي دانم استقبال مي شود يا نه ، به موارد ديگر آن مي پردازيم . چنانچه كسي مدت دو سال رژيم غذائي كدو بگيرد امكان دارد كاملاً درمان يابد به اين معني كه بايد ظهرها فقط كدو بخورد . بطوركلي همه بيماران بايد مصرف چربي و تخم مرغ و غذاهاي سرخ كرده را به حداقل ممكن برسانند در نزد بسياري بيماران غذاهائي مانند كلم – پياز – ترب – خيار و اكثر سبزيجات خام و غذاهاي نفاخ نيز خوب تحمل نمي شود و بهتر است كه آنها را هم حذف كرد. غذاهاي بيمار بايد ساده و منحصر به مايعات مانند سوپ سبزي و شير بدون چربي و غذاهاي مذكور در بالا و شامل غذاهاي سهل الهضم و معمولا ً آب پز از بروز ناراحتي جلوگيري مي كند. روغنهاي نباتي و مخصوصا ً روغن زيتون را مي توان اجازه داد و از لحاظ تدثيري كه در ازدياد ترشح صفرا دارد مفيد مي دانند و روزي سه بار مانند دارو تجويز مي گردد 0
دستور رژيم غذائي در بيماريهاي كبدي و مجاري صفرا عبارتند از : 1- از خوردن مواد چربي خودداري نمود 2- از خوردن غذاهائيكه كلسترول بالائي دارند پرهيز نمود مانند : ( تخم مرغ – خاويار – مغز – جگرسياه – سرشير پنير – گوشت گوساله و گوسفند – كاكائو و شوكولات ) . 3- خوردن ادويه مانند ( فلفل – خردل – سركه – كلم گوجه فرنگي – قارچ و دنبلان ممنوع است ). غذاهائيكه خوردن آنها كم و بيش اشكالي ندارد : 1- غذائي با محتوي كلسترين از قبيل نخود – لوبيا – لپه – عدس و شير 2- گوشت بره يا گوسفند بصورت كباب ماهيهاي لاغر و بي چربي مانند ماهي سفيد ؛ قزل آلا و ماهي آزاد آب پز و يا پخته شده با بخار 3- خوردن سبزيجات تازه و پخته و ميوه جات رسيده از قبيل : آلوچه – هلو گلابي و مركبات مانند پرتقال – نارنگي و ليموشيرين تازه و ... توصيه مي شود 4- خوردن لوبياي سبز - هويج – شلغم – اسفناج – كنگر – مارچوبه – ريواس – كاهوپخته و ... در ضمن نوشيدن آبهاي گازدار مانند ليمونات و قهوه ممنوع است 0
لازم به ذكر مي دانم ، تخصص بنده پزشكي نيست ، تخصص من بشكل كلي مديريت و برنامه ريزي اقتصاد است ؛ در باب ديگر مواردي كه گاها ً مطلب مي نويسم بدين دليل است كه سعي مي كنم در زمينه هاي مختلف مطالعات جامع و كاربردي داشته باشم و مطالبي از قبيل موارد فوق ؛ مقداري اطلاعات و مقداري نيز مساعدت دوستان است كه صورت مي گيرد . لذا اگر كسي مي خواهد از مطالب عرض شده اطمينان حاصل نمايد ، منبع آنرا اعلان كردم ( مشاور غذائي = سرهنگ جنتي عطائي ) مي باشد. از شما بزرگان و همينطور سرور عزيزم مديريت محترم سايت تقاضا دارم ، با نظرات و پيشنهادات خود ياري ام نمائيد و مرا در جريان ديدگاه خود قرار دهيد كه در صورت مساعدت شما عزيزان ، بنده نيز بطور مداوم به مطالب مطروحه بپردازم 0

موفقيت و سلامتي شما را آرزو دارم
"" مهندس منصور حسام "" ** پايان قسمت اول **
باسپاس
‏5:37 ق.ظ

bb
12-05-2007, 06:30
درمان دردها با سنگ های شفا بخش (متن کامل)
دکتر سید علی مفاخریان

سامانه خبری سلامت نیوز، گروه آموزش- كانى ها و سنگ هاى با ارزش به علت ساختار اتمى كامل و انرژى بسيارى كه دارند و نورهاى ناب رنگى و درخشان كه از خود مى تابانند در كنار دانش پزشكى، بدون خطرآفرينى مى توانند اثرهاى مثبتى بر جاى بگذارند. ولى اين حرف دليل بر اين نيست كه سنگ ها به تنهايى معجزه مى كنند، بلكه اين سنگ ها همراه و در كنار درمان هاى پزشكى تأثيرات مفيدى را بر بيمارى ها دارند.

ارتعاشات متغير در حوزه بدن تعادل جسم و جان را به هم مى ريزد و اين ناهماهنگى است كه باعث بيمارى مى شود. در اين زمان است كه مى توان با كمك گرفتن از ارتعاشات كانى ها و سنگ هاى باارزش، اين ناهنجارى هاى به وجود آمده را كنترل كرد و هماهنگى لازم را در جسم و جان دوباره ايجاد كرد.

درمان با سنگ هاى شفابخش و باارزش براى زن و مرد و كودك نيز در هر سنى مناسب است و هيچ خطرى ندارد. در صورتى كه اين كار با آگاهى و دانش لازم انجام شود.

در گذشته هاى دور كه مربوط به دوران پارينه سنگى يا عصر حجر مى شود، ابتدا بشر از سنگ به عنوان ابزار استفاده مى كرد. در آنجا بود كه آموخت سختى سنگ ها مى تواند حيوانات را كه زندگى او را تهديد مى كنند، از بين ببرد. همانجا بود كه آموخت با ساييدن سنگ ها جرقه و آتش هم توليد مى شود. اين ابتدايى ترين آشنايى بشر با سنگ بود.

بعد از اين مراحل بود كه حس زيبايى پرستى به انسان شوق استفاده از سنگ هاى رنگى مختلف را براى آراستن دست و گردن داد. باستان شناسان در بسيارى از مناطق كهن از جمله ايران در كاوش هاى خودشان آثار زيادى را كه مبين آشنايى و استفاده ساكنان مناطق باستانى و ايران از اين سنگ ها بوده به دست آورده اند. گيوشمن ضمن اكتشافات خودش از تپه سيلك در كاشان به تعدادى گردنبند با مهره هايى از عقيق، لاجورد، يشم، سنگ شيشه، مرجان، صدف و... برخورد كرد. اين اشيا مربوط به هزاره هاى سوم پيش از ميلاد و حتى شايد قبل از آن باشد.

در منطقه شوش كنونى كه متعلق به دوره ايلامى و هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد است، تعدادى تنديس يافت شد. همه اين موارد نشان مى دهد كه مردم با تراش سنگ آشنا بوده اند.
در تخت جمشيد سنگ هايى از جمله مرجان قرمز، فيروزه، عقيق و... به دست آمده كه به شكل سرويس شير، انسان يا انگشترهايى با نگين عقيق كه روى آنها نقش پادشاهان در حال جدال با حيوانات اساطيرى است. اين هنرها همه مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد است.

افسانه ها و روايات گوناگونى هم درباره سنگ هاى باارزش نقل شده است. مثل اينكه كاهنان از سنگ هاى باارزش براى تبرك استفاده مى كرده اند يا اينكه جادوگران براى طلسم اين سنگ ها را به كار مى بردند.

آتلانتيسى ها مى دانستند كه براى درمان بيمارى ها چگونه از اين كانى هاى باارزش استفاده كنند. در چين از كوبيدن و پودر جواهرات براى مداواى بيماران سود مى بردند. در قرن هشتم ميلادى شخصى به نام «سن هيلدنبژان» با كمك اين سنگ ها بيماران خود را درمان مى كرد. اين نشانه آن است كه در گذشته و در مناطق مختلف انسان ها از سنگ ها علاوه بر استفاده آن به عنوان ابزارهاى گوناگون و زينت و در مراسم مذهبى از جنبه درمانى آن هم سود برده اند.

در بدن مراكزى وجود دارد كه به اين مراكز انرژى يا چاكرا مى گويند. بيمارى ها در اثر بسته شدن اين مراكز انرژى پديد مى آيند. كانى ها و سنگ هاى باارزش قادر هستند تا اين گرفتگى ها را از بين ببرند و انرژى حياتى را به صورت منظم و باارزش در ما جارى كنندافرادى كه مديتيشن يا تمركز مى كنند روى اين نقاط آگاهى دارند و انرژى هاى درونى را از اين نقاط بيرون داده و آزاد مى كنند.

طيفهاى رنگى در واقع همان رنگهاى نورى هفتگانه (رنگين كمان) هستند كه از نور سفيد سرچشمه مى گيرند. رنگهاى نورى به صورت انرژى پايان ناپذير در سطح كره زمين، كيهان و ماورا هميشه در ارتعاش هستند و به درون زمين نيز نفوذ مى كنند و انرژى هاى مثبت و لازم كيهانى را وارد بدن ما كرده و در ما تعادل و توازن لازم را ايجاد مى كنند. در اين زمان است كه بيماريها از ما دور مى شوند.

اما اين که در چه ساعات يا روزهايى گرفتن اين انرژى از سنگها مناسب تر است و اصلاً چه نوع سنگهايى روى ما تأثيرگذار هستند؟

به عقيده بسياري از کارشناسان اين كار منطق و عقل نمى طلبد، بلكه بايد اشخاص دريچه هاى قلب خود را باز بگذارند و به خود اين فرصت را بدهند تا آن خود برترشان سنگى را كه در يك لحظه بخصوص به آن احساس نياز مى كنند، انتخاب كند. با اطمينان مى گويم كه اين كار شدنى است و سنگ شما را انتخاب مى كند. اگر در اين مورد شك داريد يا در مورد چند سنگ ترديد مى كنيد، آنها را در دستان خود قرار دهيد، آنگاه متوجه خواهيد شد كه با گرم شدن يكى از آنها، سنگ نسبت به شما واكنش مناسب نشان داده است.

که در اين زمان بايد سنگ را بشوييد و آن را از ناخالصى ها پاك كنيد. گاهى اوقات سنگى در اختيار شما قرار مى گيرد تا شما بتوانيد از آن انرژى بگيريد. شايد اين سنگ قبل از شما مورد استفاده شخصى بوده كه دچار بيمارى و ناراحتى خاص بوده است. اين سنگ از نظر فيزيكى به شما آسيب نمى رساند، ولى امكان دارد كه افكار پريشان و انرژى منفى شخص قبلى را همراه داشته باشد و آن انرژى منفى شما را آزار دهد. بنابراين بايد سنگها را پاك كرد.

آب، آتش، خاك و نمك دريا از عوامل پاك كننده سنگ هستند. شما مى توانيد سنگ مورد نظرتان را در حدود 1 تا 2ساعت در آب جارى قرار داده و تميز كنيد يا آن را داخل خاك بگذاريد و سپس آن را بشوييد. گاهى هم مى شود سنگ را روى شعله شمع قرار داد يا اينكه از نمك خشك دريا براى پاك كردن آن استفاده كرد.
پس از پاكسازى سنگ مى توانيد به پشت دراز بكشيد و آرامش بگيريد.

بعد از اتمام اين كار چند دقيقه در همان حالت بايد باقى ماند. بعد سنگ را برداشته و به آرامى بايد بلند شد، سنگ را شست، زيرا انرژى منفى و افكار پريشان كه به سنگ منتقل شده را تخليه كرد. افراد بر حسب نيازشان مى توانند اين كار را انجام دهند. البته يك نكته را هرگز نبايد از ياد برد و آن اينكه اين كار در مورد تمام سنگها صدق نمى كند، بايد بعضى از سنگها را مستقيماً روى محل درد قرار داد. بعضى از آنها را در آب قرار داد و بعد آن را مي نوشند، مراكز انرژى يا همان چاكراها در هفت منطقه از بدن در راستاى ستون فقرات از پايين ترين قسمت تا بالاى جمجمه سر قرار گرفته اند.

•چاكراى ريشه يا پايه ستون فقرات (مولادهارا Mulddhara) نخستين چاكرا است.
اين چاكرا محل ورود «پرانا» يا انرژى حياتى است.طيف رنگى مربوط به اين چاكرا قرمز است كه نشانه زندگى، قدرت، نيروى جسمانى و حيات است. اين رنگ روى كم خونى و فقر غذايى اثرخوبى دارد و ارتعاشات تقويت كننده و درمان كننده دارد. سنگ هاى قرمز مثل مرجان قرمز، يشم قرمز، ياقوت قرمز و... مناسب اين چاكرا هستند.
طيف رنگى ياقوت قرمز، اوپال آتشى، يشم قرمز براى متولدين فروردين مناسب است. يشم قرمز و ياقوت قرمز و عقيق قرمز براى متولدين آبان تير و مرداد مناسب است.
•چاكراى خاجى يا مركز كليه (سواد هيستانا Swadhistana) در قسمت پايين شكم قرار گرفته است.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا نارنجى. نارنجى علامت انرژى است. اين رنگ قدرت ارتباطى، دفع خشم و كنترل بر خويشتن را متعادل مى كند. مسائل مربوط به هضم غذا و گردش خون را منظم مى سازد.
عقيق نارنجى، سنگ ماه، اوپال آتشين كه رنگ نارنجى دارند مناسب اين چاكرا هستند.
طيف رنگى سنگ كهربا براى متولدين خرداد، مرداد و شهريور مناسب است. عقيق نارنجى براى ماه هاى ارديبهشت و آبان است.
•چاكراى سوم چاكراى شبكه خورشيدى (مانى پورا Manipura) است.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا زرد و زرد طلايى است كه نشانه عقل، هوش و ذهنيت است. اين چاكرا بالاتر از ناف قرار گرفته است. رنگ زرد تأثير مثبتى روى كبد، طحال، كيسه صفرا و اعصاب دارد. قدرت درمانى براى بيمارى مرض قند، يبوست دارد و كنترل كننده چاقى است. سيترين، كهربا، چشم ببر مناسب اين چاكرا هستند. كهربا به متولدين خرداد، مرداد و شهريور تعلق دارد، سيترين مربوط به متولدين ماه هاى خرداد، ارديبهشت، مرداد و شهريور است. چشم ببر به متولدين خرداد، شهريور و مرداد متعلق است.
•چاكراى قلب يا عشق الهى (آنات هاتا Anathata) در وسط جناق سينه و بالاى قلب قرار دارد.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا قرمز، نارنجى، زرد طلايى، صورتى و سبز است. كليه سنگها با رنگهاى ذكر شده مانند مالاكيت، پريلات، تورمالين سبز و قرمز، كورل، كوارتز صورتى، كونزايت براى اين چاكرا مناسب هستند و براى رفع مشكلات قلبى، تنظيم گردش خون و فشار خون و ناراحتى هاى پوستى مؤثر است.
•چاكراى گلو يا حلق (ويهودها Wihudha) است كه روى حلق قرار گرفته است.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا آبى و آبى و سبز روشن است كه علامت جاودانگى، اخلاص و الهام است. اين رنگ روى بيماريهاى گرفتگى گلو و ناراحتى هاى عصبى تأثيرگذار است. سنگهاى مربوط به آن فيروزه، تورمالين آبى، توپاز آبى، ياقوت آبى، اكومارين و... است. فيروزه به متولدين اسفند، ياقوت آبى به خرداد، اكومارين به خرداد، مهر، بهمن و اسفند مربوط مى شود.
•چاكراى پيشانى يا چشم سوم (آجنا Agna) در سمت پيشانى و كمى بالاتر از بين دو چشم قرار دارد.
طيف رنگى مربوط به اين چاكرا آبى نيلى است. اين رنگ باعث باز شدن چشم سوم - ديد بيرونى و درونى - است. اين رنگ براى آرامش و درمان بيماريهاى ذهنى مفيد است. رنگ نيلى آگاهى را بالا مى برد و براى زنده كردن خاطرات فراموش شده مفيد است. ياقوت كبود، لاجورد، چشم شاهين، آزوريت براى اين چاكرا مناسب هستند. لاجورد به ماههاى آذر، دى، بهمن و اسفند تعلق دارد.
•چاكراى بالاى جمجمه يا تاج سر (ساهاس رارا Sahasrara) در قسمت ميانى بالاى سر قرار دارد.

طيف رنگى مربوط به اين چاكرا بنفش، سفيد و طلايى است. اين رنگ براى بيمارى هاى ذهنى مناسب است و خواب را تنظيم مى كند. فلورين، الماس، تورمالين و آماتيست مناسب اين چاكرا هستند
زمین شناسی پزشکی عبارت است از کاربرد یافته های زمین شناسی در مورد کانیها و یا سنگهای دارویی و... در پزشکی یا داروسازی. ومعادل لاتین Medical Geology میباشد.

معرفی:

این علم ارتباط بین فاکتورهای زمین شناسی و مشکلات سلامتی انسان و حیوان و همچنین نقش مهم کانی های داروئی در پزشکی و داروسازی را بررسی می کنند، یک زمین شناس پزشکی باید در زمینه های زیر مهارت کافی داشته باشد تا بتواند وظیفه اش را به نحو عالی انجام دهد:

کانی شناسی وسنگ شناسی
توانایی شناسایی کانیهای دارویی و به کراگیری آنها، جهت سناز مواد اولیه دارویی
بررسی تاثیر عوامل محیطی بر روی سلامت انسان و بیماریهایی که سلامتی را تهدید می کنند.

خطرات عناصر جزئی و کمیاب
قرار گرفتن درمعرض عناصر جزئی و کمیاب سمی مشکلات زیادی را برای سلامتی به بار می آورد. در دنیا میلیونها نفر به دلیل تماس با آرسنیک، سرب، فلورین، جیوه، اورانیوم و... از مشکلات سلامتی رنج میبرند. استفاده نادرست از زغال با کیفیت پایین نیز خطراتی برای سلامتی به دنبال دارد، چون ذغالهایی با کیفیت پایین، دارای خاکستر، سولفور، عناصر جزئی و.کمیاب سمی وخطرناکی هستند، به عنوان مثال، در ایالت گوژو (جنوب غربی چین) روستاییان فلفل های قرمز ومحصولات ذرتشان را در داخل فرهای بدون منفذ، خشک می کردند.

تا اواسط قرن گذشته، فرها ، سوخت چوبی داشتند، ولی امروزه با از بین رفتن جنگلها، چوب کمیاب شده، تا جایی که روستائیان میزان زیادی از محصولات را به ذغال تبدیل می کنند و برای گرمازایی و پخت و پز وحتی خشک کردن بقیه محصولات استفاده می کنند، اما در هنگان تبدیل این محصولات به ذغال، مقدار زیادی آرسنیک (3500ppm) و دیگر عناصر جزئی در آنها رسوب می کنند و متاسفانه فلفل های قرمزی که در حرارت این ذغالها خشک می شوند، غذای اصلی روستائیان بوده و منبع اصلی آرسنیک می باشند بیماریهایی که آرسنیک ایجاد می کند، عبارتند از:

1- هیپرپیگمنتاسیون که با برافروختگی و کک و مک همراه است.
2- هیپرکراتوسین که علایم آن زخم های بزرگ با تمرکز بیشتر در دستن وپا.
3- باونز که در آن سیاه و شاخی شده خشک که مقدمه سرطان پوست است، دیده می شود.
4- سلولهای فلسی شکل کارسینوما (سرطانی)
البته، تمامی خطراتی که از ذغال ناشی می شوند، صرفا از احتراق آن نیست، به عنوان مثال در بالکان، آبهای زیر زمینی، هیدرکربنهای آروماتیک چندحلقه ای را از ذغال هایی با لایه بندی نازک، شسته و در آب چاه ها جمع می شوند ومردم با خوردن از آب چاه، به نوعی بیماری کلیه ای درون بافتی، به نام نفروپاتی اندمیک مبتلا میشوند. چون این هیدروکربنها به عامل بیماری کمک می کنند. این بیماریها بیش از صد هزار نفر را در یوگسلاوی سابق کشته است.
در نتیجه مصرف ذغال های خانگی، فلورین هم متصاعد می شود که بیشتر از آرسنیک، بیماری زا می باشد، تنفس گرد و غبار ریزی که حاوی آزبست های رشته ای باشد، بیماریهایی را باعث می شود که عبارتند از:
آزبستوزیس، فیبروزیس شش ها، سرطان ریه، مزوتلیومای بدخیم.

در کالیفرنیای جنوبی در سال 1994 در اثر زمین لغزش و زلزله، قارچهای خاکی به نام کوکسیدیوئیدی ایمیتس ؛آزاد شده بود و مردم با تنفس این هوای آلوده به بیماریهایی مثل آسم، کوکسیدیودومویس (تب دره) مبتلا شدند.

همچجنین هیدروکسیل آپاتیت (Ca)5(PO4)3(OH) کانی استخوان و اصلی ترین ماده استحکام بخش استخوان هاست. و برای تشکیل دانه های این کانی در استخوان باید در رژیم غذاییی ذخایر عظیمی کلسیم و فسفر موجود باشد. فلورین هم در ساختمان آپاتیت وارد می شود. در آب بعضی مناطق غلظت های بالایی از فلورین وجود دارد. (حدود 14ppm) که در اواخر قرن بیستم خالدار شدن دندانها در این مناطق را به غلظت های بالایی از فلورین نسبت دادند. ولی جالب اینجاست که تحقیقات زمین شناسی پزشکی نشان داده است که اگر به آب مصرفی 1ppm فلورین اضافه کنیم، دندانها سالم می مانند که همه این یافته ها را با استفاده از قوانین و دستاوردهای ژئوشیمی به دست آورده اند.


جنبه های پزشکی استفاده از بریلیم در صنعت جواهرسازی
در صنعت جواهر سازی، کانیها یا سنگهای زینتی (مثل سفیر، کروندوم و روبی) را تحت تاثیر بریلیم قرار می دهند تا تغییر رنگ داده و معمولا بی رنگ شوند و ارزش اقتصادی کانی یا سنگ را بالا ببرد.متاسفانه کار بر روی سلامتی جواهرسازان، بازرگانان جواهرات و خریدارانی که از جواهر استفاده می کنند، اثرات سوء دارد. بریلیم در فرم اکسیدی خود (BeO) اگر استنشاق شود یا لمس شود، حتما باعث بیماری خواهد شد. در سال 1940 .معدنکارانی که در تماس با این عنصر قرار داشته اند به بیماری کرونیک بریلیوم یا (CBD) مبتلا شدند. اکسید برییلیوم در راکتورهای اورانیوم که پلوتونیوم از اورانیوم ساخته می شود، استفاده می گردد.

اشاره به چند کانی دارویی
زرنیخ قرمز وزرد- استیبنیت یا آنتیموآن- کرومیت- باریت- بوراکس- سیلیویت و...

نتیجه:
پروژه های مشترکی که بین زمین شناسان و پزشکان کار می شوند می توان گفت که از نظر شخصی وحرفه ای به نفع زمین شناسان بوده و باعث پیشرفت بهداشت جهانی است.

منبع : [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

bb
08-06-2007, 06:29
● مس:
مس اولین عنصر شناخته شده است و فلزی نسبتا قرمز رنگ است و قابلیت هدایت الکتریکی و حرارتی بالایی دارد. مس از پرکاربردترین فلزات در صنعت است. مس در صنایعی از قبیلِ الکترونیک (در سیم ها، لامپهای پرتو کاتدی، در IC ، لامپهای خلاء، کلیدها و تقویت کننده های الکترونیکی)، صنایع نظامی (تهیه اسلحه)، صنایع فلزی (تهیه آلیاژها و تهیه سکه ها)، وسایل آشپزخانه، در تصفیه آب، به عنوان واکنشگر در شیمی، در تهیه سموم کشاورزی و .... کاربرد دارد.
مس یکی از عناصر رایج در طبیعت است که بر اثر پدیده های طبیعی در محیط زیست به مقدار فراوان یافت می شود. بسیاری از ترکیبات مس در رسوبات یا ذرات خاک ته نشین شده یا به این ذرات می چسبند. ترکیبات قابل حل مس ممکن است برای سلامت انسان مضر باشند. معمولاً پس از فعالیتهای کشاورزی ترکیبات محلول در آبِ مس، در محیط آزاد می شوند.
به علت انتشار آبهای آلوده به مس درکناره رودخانه ها، گل و لای آلوده به مس تجمع می یابد. مس، در اثر احتراق سوختهای فسیلی وارد هوا می شود. این مس، قبل از این که به واسطه بارش باران ته نشست کند ، مدتی طولانی در هوا باقی می ماند. بنابراین میزان آن در خاک کاهش می یابد. در نتیجه بعد از ته نشست مس موجود در هوا، خاک حاوی مقدار زیادی مس خواهد بود.
مس هم از طریق منابع طبیعی و هم در اثر فعالیتهای بشری، در محیط پراکنده می شود. از جمله منابع طبیعی آن، گرد و غبار حاصل از باد، گیاهان فاسد شده، آتش سوزی جنگلها و آب دریا می باشد. تنها تعداد اندکی از فعالیتهای بشری که باعث انتشار مس می شوند، مشخص شده اند. عوامل دیگر انتشار مس، فعالیتهای معدنی، تولید فلز، تولید چوب و تولید کودهای فسفاته است.
مس عموما در نزدیکی معدنها، مکانهای صنعتی و محل دفع زباله ها یافت می شود. مس در محیط زیست تجزیه نمی شود و به همین علت وقتی در خاک باشد، در گیاهان و جانوران تجمع می یابد. در خاکهای غنی از مس تعداد محدودی از گیاهان شانس بقا دارند. به همین علت است که در نزدیکی کارخانجات مس، پوشش گیاهی زیادی وجود ندارد. به خاطر اثرات مس بر گیاهان، بسته به اسیدیته خاک و میزان مواد آلی، این عنصر تهدیدی جدی برای مزارع محسوب می شود. هنگامی که مزارع با مس آلوده شوند، جانوران غلظت بالاتری از مس را جذب می کنند که به سلامت آنها آسیب می رساند.
مقدار مس موجود در هوا بسیار کم است، بنابراین تنفس مس خیلی ناچیز است. اما افرادی که در نزدیکی مناطقی که به ذوب و فرآوری مس می پردازند، زندگی می کنند، ممکن است مقدار بیشتری مس در مقایسه با افراد عادی دریافت و استنشاق نمایند. در لوله کشی برخی از منازل از لوله های مسی استفاده می شود. افرادی که در چنین خانه هایی زندگی می کنند، نیز مقدار مس بیشتری در مقایسه با افراد عادی مصرف می کنند. زیرا ممکن لوله ها با گذشت زمان پوسیده شوند و مقداری از مس وارد آب آشامیدنی شود.
● تاثیرات مس بر انسان:
معمولا ما انسانها در معرض آلودگی با مس قرار داریم. مس در انواع مختلف غذاها، آب آشامیدنی و هوا وجود دارد. به همین دلیل روزانه ما مقدار قابل توجهی مس از طریق خوردن، آشامیدن وتنفس دریافت می کنیم. جذب مس برای بدن انسان حیاتی است. زیرا مس جزء عناصر کمیابی است که بدن انسان به آن نیاز دارد. مس به عنوان مركز فعال کوپرُ آنزیم هایی نظیر سیتوکروم اکسیداز c كه جزیی از زنجیره تنفسی میتوکندری ها است عمل می کند. کمبود جزئی مس در تعدادی از جوامع انسانی دیده شده است. در یک بررسی در تعدادی از بچه هایی که دچار کمبود مس بودند علائمی نظیر هیپوترمی، اختلالات ذهنی، مشکلاتی در مو، ناخن، پوست و بعضی بافتها مشاهده گردید. در مقابل مسمومیت با مس نیز موجب اختلالات ژنتیکی می شود. میزان مجاز مس موجود در رژیم غذایی در آمریکا و کانادا برای بزرگسالان ۹ میلی گرم در روز و حداکثر مقدار آن ۱۰ میلی گرم در روز تعیین شده است.
اگرچه بدن انسان می تواند مقدار زیاد مس را تحمل کند، اما مقدار زیاد آن برای سلامت انسان ضرر دارد. گزارشهای زیادی در مورد مسمومیت با مس در نتیجه بلع مشروبات (حاوی آب) که با مس آلوده شده بودند و همچنین بخاطر مصرف نمکهای حاوی مقادیر بالای مس وجود دارد. در محیط کار، انتشارمس منجر به ایجاد عوارض آنفولانزا مانندی می شود که به نام تب فلز شناخته می شود. این عوارض بعد از دو روز از بین می رود و در اثر حساسیت بیش از اندازه ایجاد می شود. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض مس، باعث آبریزش بینی، دهان و چشم، سردرد، دل درد، سرگیجه و اسهال و استفراغ، اسهال، تپش قلب و مشکلات تنفسی می شود.
جذب مقدار زیادی مس باعث آسیب کبد و کلیه و حتی مرگ می شود. اما سرطان زایی مس هنوز اثبات نشده است. مس هم به شکل فلزی و هم به صورت فلز پرکننده یافت می شود. استنشاق فیوم های مس می توانند سبب تب دود فلزی شده و عوارضی در ریه ایجاد کند که کوپروزیس نامیده می شود. در بیماری ویلسون، سمیت مس باعث سیروز هپاتیتی، آسیب مغز، بیماریهای کلیوی و رسوبگذاری مس در قرنیه می شود.
در بسیاری از مقالات علمی، رابطه میان قرار گرفتن در معرض غلظت بالای مس برای مدت طولانی و کاهش هوش در نوجوانان مشخص شده است. ارتباط آن با ایجاد سرطان در انسان مورد بررسی است.

حسن باقری
مقالات ارسالی به آفتاب

bb
27-10-2007, 18:43
زمين شناسى پزشکى ، مطالعه اثر زمين و عوارض آن برروى سلامت انسان ، حيوان و گياه است . از گذشته دور تاثير عواملى چون آب و هوا ، ميزان رطوبت ، دما و ارتفاع و ديگر عوامل محيطي برروى، انسانها شناخته شده است. اين علم دانشى ميان رشته اى است که به تبعات ديگر شاخه هاى مختلف علوم چون بيولوژى ، شيمى ، فيزيک ، رياضيات،آمار ، کشاورزى ، آب و هوا شناسى ، مينرالوژى ، ايمونولوژى ، اپيدميولوژى ، پاتولوژى و پزشکى جغرافيايى مى پردازد. بررسى و تفحص در هرشاخه از اين علم، دنياى وسيعى ازاجزاء بهم پيوسته ومرتبط با کل را به ما مى نماياند .با کشف قوانين حاکم بر اين ارتباط ، به ماهيت کلى هدف زمين شناسى پزشکى مى رسيم که اين هدف همان شناخت عوامل ژئوژنيک و تأثير بر سلامت موجودات زنده است .
همانگونه که پوسته زمين از عناصر مختلف تشکيل يافته است اعضاء و اندام هاى موجودات زنده نيز از عناصر مختلف بوجود آمده اند. براى مثال بيش از 99 % وزن اندام هاى انسانى از 6 عنصر اکسيژن ، کربن ، هيدروژن ، نيتروژن ، کلسيم و فسفر تشکيل يافته است . برپايه مطالعات انجام شده دو گروه اصلى از عناصر اهميت ويژه اى درسلامت و بهداشت انسان دارند . گروه اول ، عناصر ضرورى و حياتى شامل آهن ، منيزيم ، پتاسيم ، کلسيم ، روى ، مس ، يّد ، سلنيم ، فلورئور است . گروه دوم شامل عناصرى است که در مقادير بسيار کم ، اثرات فيزيولوژيکى زيان­آورى ايجاد مي­نمايند که عبارتند از کادميم ،آلومينيوم ، ارسنيک ، سرب ، جيوه و برخى از ترکيبات اورانيوم.
بنابراين فرآيندهاى بيولوژيک ، اين عناصر را براى انجام وظايف بيوشيميايى خاص و ضرورى براى ادامه حيات بکار مى گيرند.برخى از اين عناصر، نقش مهمى در متابوليسم عادى وعملکردهاى فيزيولوژيک درانسان دارند مثلاً کلسيم ، فسفر، فلوئور ومنيزيم نقش مهمى در عملکردهاى ساختارى استخوان و غشاء سلولى دارند. برخى از اين عناصر مثل روى، مس ، سلنيم ، منگنز و موليبدن ، از اجزاء ضرورى آنزيم ها بوده ويا به عنوان حامل آهن براى ليگاندها در متابوليسم عمل مى نمايد . گروهى نيز همانند يّد و کروم ، در ساختار اصلى هورمون ها شرکت دارند . بنابراين عناصر در چرخه طبيعى حيات از طريق خاک ، آب و گياه وارد سيستم بدن موجودات زنده مى شوند .
ژئومديسين يا زمين شناسى پزشکى شاخه اى از زمين شناسى زيست محيطى است که به بررسى ارتباط بيماريها و درمان آنها با وضعيت زمين شناسى مى پردازد . از سالها پيش دانشمندان ايرانى چون زکريا رازى و ابوعلى سينا به ارتباط بوم و زمين با بيماريهاى مختلف پى برده بودن براى مثال ابوعلى سينا در کتال قانون چنين عنوان نموده است : " بدان که هر يک از فصول در هر منطقه اى از مناطق زمين نوعى بيمارى بر مى انگيزد " علاوه بر دانشمندان ايرانى محققين ديگرى از ساير ممالک به بررسى اين آثار پرداخته اند و برخى نيز بدون داشتن دانش ژئومديسين فقط شاهد و ثبت کننده ارتباط بيماريها با وضعيت زمين بوده اند از جمله مى توان به مارکوپلو سياح مشهور ايتاليايى اشاره نمود که درباره مرگ مرموز اسبهاى اروپايى در منطقه اى از چين مى نويسد پس از گذشت چند قرن علت مرگ را وجود سلنيوم زياد خاک دانشته اند . امروزه دانشمندان علل بسيارى از مرگ و ميرهاى و مسموميت هاى منطقه اى را در خصوصيات زمين پى مى جويند . بشر از ديرباز سعى در مقابله و کاهش خسارات ناشى از حوادث غيرمترقبه جهانى داشته است از جمله اين حوادث مى توان به پديده هاى زمين شناختى چون زمين لرزه ، آتشفشان ، رانش ها و لغزش ها ، سيل و توفان اشاره نمود . علاوه بر اين بسيارى از بيماريهايى که در مناطق مختلف بصورت اپيدمى شايع مى گردند و بسيار خطر آفرين بوده به نحوى مربوط به پديده ها و وضعيت زمين شناختى منطقه مى باشند براى مثال مواد سوزان آتشفشانها علاوه بر کشندگى سريع سبب آزاد شدن گازهاى سمى خطرناک در گستره و سيع ( بيش از 10000 کيلومتر مربع ) مى شود که اين گازها سبب ايجاد بيماريهاى ريوى و متاسيون هاى پوستى و ... مى باشند و يا خروج گازهاى سمى و آزاد شدن مواد راسب و ايجاد ترکيبات فرار در حين زمين لرزه سبب مسموميت هاى شديد در منطقه ( معادن ) مى شود ، علاوه بر آن به سبب ايجاد شرايط احيا و فساد بافتهاى حيوانى احتمال آلودگى آبهاى سطحى و زير زمينى به شدت افزايش مى يابد .
در مجموع زمين لرزه مى تواند سبب بر هم خوردن نظم اکولوژيکى در يک منطقه مى گردد بصورتيکه اولاً گازهاى سمى امکان راهيابى به سطوح فوقانى زمين و يا حتى جو را پيدا مى کنند و در ثانى لايه هاى محصور سمى ( لايه هاى سرب ، جيوه ، سيانور ارسنيک امکان مجاورت آبهاى زيرزمينى را پيدا مى نمايند بنابراين احتمال تغيير شيمى آبهاى زير زمينى به شدت افزايش مى يابد . در پديده خشکسالى ابتدا سطح آب زير زمينى کاهش يافته که اين عمل سبب تغيير منطقه غير اکسيدان با اسباع کامل به منطقه اکسيدان با اشباع متفاوت مى گردد تغييرات ميزان اکسيداسيون سبب تبديل مواد نامحلول به مواد محلول در آب مى گردد ( تبديل سولفيد به سولفات ) اين مواد در آب حل گشته و با استخراج و مصرف آن جان انسانها به خطر مى افتد مانند حادثه غرب سنگال که در اثر برداشت به رويه آب ميزان ارسنيک در آبهاى زيرزمينى بشدت افزايش يافت .
در مجموع پديده هايى چون :
1- راهيابى باطله هاى مواد معدنى سمى بر اثر استخراج و انبارش آنها به آب زيرزمينى و شبکه هيدروگرافى .
2- راهيابى باطله هاى مواد معدنى بر اثر تغيير سطح اساس سفره ( در سيل و خشکسالى ) .
3- تبديل مواد سمى نامحلول به محلول ( در خشکسالى)
4- آزاد شدن گازهاى سمى در هنگام زمين لرزه .
5- انتشار مواد سمى بر اثر آتشفشانى .
6- شيوع بيماريهاى بومى على الخصوص مسموميتها و کمبودهايى که اکثراً متاثر از شرايط زمين شناسى منطقه است .
7- آلودگى هاى ميکروبى و شيميايى آب بر اثر عدم فيلترهاى طبيعى . همگى از جمله مواردى هستند که لزوم بررسيهاى زمين شناسى را در امور بهداشتى يک ناحيه گوشزد مى نمايند .
بنابراين براى پيشبرد هر چه بهتر و رسيدن سريعتر اهدافيکه سلامتى جامعه را حفظ مى نمايد مطالعات زمين شناسى زيست محيطى در گستره ايران زمين امرى ضرورى به نظر مى رسد .


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

ozza
17-11-2007, 01:08
بسیاااااااااااااار عالی ، ادامه بدید

bb
17-12-2007, 20:29
مس و تاثیرات آن بر روی انسان

● مس:
مس اولین عنصر شناخته شده است و فلزی نسبتا قرمز رنگ است و قابلیت هدایت الکتریکی و حرارتی بالایی دارد. مس از پرکاربردترین فلزات در صنعت است. مس در صنایعی از قبیلِ الکترونیک (در سیم ها، لامپهای پرتو کاتدی، در IC ، لامپهای خلاء، کلیدها و تقویت کننده های الکترونیکی)، صنایع نظامی (تهیه اسلحه)، صنایع فلزی (تهیه آلیاژها و تهیه سکه ها)، وسایل آشپزخانه، در تصفیه آب، به عنوان واکنشگر در شیمی، در تهیه سموم کشاورزی و .... کاربرد دارد.
مس یکی از عناصر رایج در طبیعت است که بر اثر پدیده های طبیعی در محیط زیست به مقدار فراوان یافت می شود. بسیاری از ترکیبات مس در رسوبات یا ذرات خاک ته نشین شده یا به این ذرات می چسبند. ترکیبات قابل حل مس ممکن است برای سلامت انسان مضر باشند. معمولاً پس از فعالیتهای کشاورزی ترکیبات محلول در آبِ مس، در محیط آزاد می شوند.
به علت انتشار آبهای آلوده به مس درکناره رودخانه ها، گل و لای آلوده به مس تجمع می یابد. مس، در اثر احتراق سوختهای فسیلی وارد هوا می شود. این مس، قبل از این که به واسطه بارش باران ته نشست کند ، مدتی طولانی در هوا باقی می ماند. بنابراین میزان آن در خاک کاهش می یابد. در نتیجه بعد از ته نشست مس موجود در هوا، خاک حاوی مقدار زیادی مس خواهد بود.
مس هم از طریق منابع طبیعی و هم در اثر فعالیتهای بشری، در محیط پراکنده می شود. از جمله منابع طبیعی آن، گرد و غبار حاصل از باد، گیاهان فاسد شده، آتش سوزی جنگلها و آب دریا می باشد. تنها تعداد اندکی از فعالیتهای بشری که باعث انتشار مس می شوند، مشخص شده اند. عوامل دیگر انتشار مس، فعالیتهای معدنی، تولید فلز، تولید چوب و تولید کودهای فسفاته است.
مس عموما در نزدیکی معدنها، مکانهای صنعتی و محل دفع زباله ها یافت می شود. مس در محیط زیست تجزیه نمی شود و به همین علت وقتی در خاک باشد، در گیاهان و جانوران تجمع می یابد. در خاکهای غنی از مس تعداد محدودی از گیاهان شانس بقا دارند. به همین علت است که در نزدیکی کارخانجات مس، پوشش گیاهی زیادی وجود ندارد. به خاطر اثرات مس بر گیاهان، بسته به اسیدیته خاک و میزان مواد آلی، این عنصر تهدیدی جدی برای مزارع محسوب می شود. هنگامی که مزارع با مس آلوده شوند، جانوران غلظت بالاتری از مس را جذب می کنند که به سلامت آنها آسیب می رساند.
مقدار مس موجود در هوا بسیار کم است، بنابراین تنفس مس خیلی ناچیز است. اما افرادی که در نزدیکی مناطقی که به ذوب و فرآوری مس می پردازند، زندگی می کنند، ممکن است مقدار بیشتری مس در مقایسه با افراد عادی دریافت و استنشاق نمایند. در لوله کشی برخی از منازل از لوله های مسی استفاده می شود. افرادی که در چنین خانه هایی زندگی می کنند، نیز مقدار مس بیشتری در مقایسه با افراد عادی مصرف می کنند. زیرا ممکن لوله ها با گذشت زمان پوسیده شوند و مقداری از مس وارد آب آشامیدنی شود.
● تاثیرات مس بر انسان:
معمولا ما انسانها در معرض آلودگی با مس قرار داریم. مس در انواع مختلف غذاها، آب آشامیدنی و هوا وجود دارد. به همین دلیل روزانه ما مقدار قابل توجهی مس از طریق خوردن، آشامیدن وتنفس دریافت می کنیم. جذب مس برای بدن انسان حیاتی است. زیرا مس جزء عناصر کمیابی است که بدن انسان به آن نیاز دارد. مس به عنوان مركز فعال کوپرُ آنزیم هایی نظیر سیتوکروم اکسیداز c كه جزیی از زنجیره تنفسی میتوکندری ها است عمل می کند. کمبود جزئی مس در تعدادی از جوامع انسانی دیده شده است. در یک بررسی در تعدادی از بچه هایی که دچار کمبود مس بودند علائمی نظیر هیپوترمی، اختلالات ذهنی، مشکلاتی در مو، ناخن، پوست و بعضی بافتها مشاهده گردید. در مقابل مسمومیت با مس نیز موجب اختلالات ژنتیکی می شود. میزان مجاز مس موجود در رژیم غذایی در آمریکا و کانادا برای بزرگسالان ۹ میلی گرم در روز و حداکثر مقدار آن ۱۰ میلی گرم در روز تعیین شده است.
اگرچه بدن انسان می تواند مقدار زیاد مس را تحمل کند، اما مقدار زیاد آن برای سلامت انسان ضرر دارد. گزارشهای زیادی در مورد مسمومیت با مس در نتیجه بلع مشروبات (حاوی آب) که با مس آلوده شده بودند و همچنین بخاطر مصرف نمکهای حاوی مقادیر بالای مس وجود دارد. در محیط کار، انتشارمس منجر به ایجاد عوارض آنفولانزا مانندی می شود که به نام تب فلز شناخته می شود. این عوارض بعد از دو روز از بین می رود و در اثر حساسیت بیش از اندازه ایجاد می شود. قرار گرفتن طولانی مدت در معرض مس، باعث آبریزش بینی، دهان و چشم، سردرد، دل درد، سرگیجه و اسهال و استفراغ، اسهال، تپش قلب و مشکلات تنفسی می شود.
جذب مقدار زیادی مس باعث آسیب کبد و کلیه و حتی مرگ می شود. اما سرطان زایی مس هنوز اثبات نشده است. مس هم به شکل فلزی و هم به صورت فلز پرکننده یافت می شود. استنشاق فیوم های مس می توانند سبب تب دود فلزی شده و عوارضی در ریه ایجاد کند که کوپروزیس نامیده می شود. در بیماری ویلسون، سمیت مس باعث سیروز هپاتیتی، آسیب مغز، بیماریهای کلیوی و رسوبگذاری مس در قرنیه می شود.
در بسیاری از مقالات علمی، رابطه میان قرار گرفتن در معرض غلظت بالای مس برای مدت طولانی و کاهش هوش در نوجوانان مشخص شده است. ارتباط آن با ایجاد سرطان در انسان مورد بررسی است.



حسن باقری
آفتاب

bb
17-12-2007, 20:29
نیکل و تاثیرات آن بر انسان
● نیکل:
نیکل یکی از فراوانترین عناصر است. نیکل در طبیعت معمولا در ترکیب با اکسیژن (اکسیدها) یا گوگرد (سولفیدها) وجود دارد. این فلز در همه خاکها وجود دارد و از آتشفشانها نیز نشر می شود. نیکل خالص، فلزی سخت و به رنگ سفید-نقره ای است که با دیگر فلزات برای تشکیل آلیاژها ترکیب می شود. تعدادی از فلزات که با نیکل آلیاژ می شوند عبارتند از آهن، مس، کروم و روی .
این آلیازها در ساخت سکه های فلزی، جواهرات و اجناس فلزی مورد استفاده قرار می گیرند.
ترکبات نیکل همچنین در آبکاری نیکل، سرامیکهای رنگی، بعضی از باطریها و همچنین به عنوان کاتالیزور برای افزایش سرعت واکنشها بکار می روند. نیکل و ترکیباتش بو مزه خاصی ندارند.
نیکل برای حفظ سلامت حیوانات ضروری است. با اینکه هیچ اثری در نتیجه کمبود نیکل در انسان دیده نشده است ولی احتمالا مقدار کمی از آن برای سلامتی انسان ضروری است. در محیط، نیکل بیشتر در خاک و رسوبات وجود دارد زیرا نیکل با ذراتی که حاوی آهن یا منگنز هستند و در خاکها و رسوبات موجود هستند، اتصال برقرار می کند.
آژانس حفاظت از محیط زیست (epa)، حداکثر مقدار مجاز نیکل در آب آشامیدنی کودکان را ۰۴/۰ میلی گرم در لیتر تعیین کرده است. میزان مجاز نیکل در هوای محل کارهای مرتبط، یک میلی گرم در مترمکعب برآورد شده است. در حال حاضر مقدا نیکل موجود در محیطهای کار، بسیار کمتر از گذشته است و به همین دلیل علائم آلودگی با نیکل در کارگران کمتر دیده می شود.
منابع اصلی آلودگی با نیکل استعمال تنباکو، اگزوز خودرها، کودهای شیمیایی، سوپر فسفاتها، فرآورده های غذایی، روغنهای هیدروژنه، فاضلابهای صنعتی، صنایع فولاد زنگ نزن، آزمایش تجهیزات هسته ای، بکینگ پودر و ... می باشند. تنفس هوا یا دود تنباکوی محتوی نیکل و یا خوردن مواد غذایی و آب حاوی نیکل و تماس با سکه ها و فلزات حاوی نیکل، منابع اصلی آلودگی انسان با نیکل هستند.
● تاثیرات نیکل بر انسان:
متداولترین اثر نیکل بر انسان یک واکنش آلرژیک است. انسان می تواند در صورت آلودگی با منابع ذکر شده در بالا دچار حساسیت شود. اشخاصی که به نیکل حساس هستند، در صورت تماس زیاد با آن دچار یک واکنش می شوند و معمولترین واکنش، تحریک آن قسمت از پوست است که با نیکل تماس پیدا کرده است. در برخی موارد ممکن است فرد حساس، در صورت آلودگی با نیکل دچار تنگی نفس می شوند. در کارگرانی که مقادیر بالایی از نیکل را تنفس کرده بودند مشکلات ریوی، شامل برونشیت مزمن و کاهش توان ریه ها مشاهده گردید.
مسمومیت حاد با استنشاق نیکل کربونیل اتفاق می افتد. این اثرات حاد در طی دو مرحله ظاهر می شوند، مرحله اول اثرات فوری و مرحله دوم با اثرات با تاخیر. سردرد، سرگیجه، تنفس بریده بریده، تهوع و استفراغ علائم اولیهء آلودگی شدید است. اثرات تاخیری (۱۰ تا ۳۶ ساعت بعد) ظاهر می شوند و شاملِ درد سینه، سرفه، تنفس بریده بریده، بی رنگی و مایل به آبی شدن پوست و در موارد بسیار حاد, هذیان گویی، تشنج و مرگ می باشد. بهبودی این مسمومیت، طولانی خواهد بود. کارگرانی که بطور تصادفی آب آشامیدنی را که حاوی ۱۰۰٫۰۰۰ برابر حد مجاز نیکل را مصرف کردند، دچار شکم درد، مشکلات کلیوی و خونی شدند.
آلودگی طولانی مدت و مداوم با نیکل کربونیل با افزایش شیوع سرطان ریه و سینوس ها همراه است . محصولات حاصل از تجزیهء نیکل (نیکل اکسید و کربن مونوکسید)، نسبت به خود نیکل کربونیل سمیت کمتری دارند. در موشهایی که برای مدتی ترکیبات نیکل را استنشاق کرده بودند، ترکیباتی از نیکل که به سختی در آب حل می شوند، موجب سرطان شدند و ترکیباتی که در آب حل می شدند، موردی را ایجاد نکردند.
بخش سلامت و سرویسهای انسانی (dhhs)، نیکل و ترکیبات خاصی از آن را بعنوان عوامل سرطانزای احتمالی معرفی کرده اند. در کارگران پالایشگاهها و کارخانجات آبکاری که غلظتهای بالایی از ترکیبات نیکل را استنشاق کرده بودند، سرطان ریه و سینوسهای بینی مشاهده شده بود. Iarc ، نیکل و ترکیباتش را در گروه ۲b (عوامل سرطانزای احتمالی) طبقه بندی کرده اند.



حسن باقری
آفتاب

Sharim
29-03-2008, 22:42
زمین شناسی پزشکی


زمین شناسی پزشکی عبارت است از کاربرد یافته های زمین شناسی در مورد کانیها و
یا سنگهای دارویی و... در پزشکی یا داروسازی. ومعادل لاتین Medical Geology میباشد.


معرفی:


این علم ارتباط بین فاکتورهای زمین شناسی و مشکلات سلامتی انسان و حیوان و همچنین نقش مهم کانی های داروئی در پزشکی و داروسازی را بررسی می کنند، یک زمین شناس پزشکی باید در زمینه های زیر مهارت کافی داشته باشد تا بتواند وظیفه اش را به نحو عالی انجام دهد:

کانی شناسی وسنگ شناسی
توانایی شناسایی کانیهای دارویی و به کراگیری آنها، جهت سناز مواد اولیه دارویی
بررسی تاثیر عوامل محیطی بر روی سلامت انسان و بیماریهایی که سلامتی را تهدید می کنند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



خطرات عناصر جزئی و کمیاب

قرار گرفتن درمعرض عناصر جزئی و کمیاب سمی مشکلات زیادی را برای سلامتی به بار می آورد. در دنیا میلیونها نفر به دلیل تماس با آرسنیک، سرب، فلورین، جیوه، اورانیوم و... از مشکلات سلامتی رنج میبرند. استفاده نادرست از زغال با کیفیت پایین نیز خطراتی برای سلامتی به دنبال دارد، چون ذغالهایی با کیفیت پایین، دارای خاکستر، سولفور، عناصر جزئی و.کمیاب سمی وخطرناکی هستند، به عنوان مثال، در ایالت گوژو (جنوب غربی چین) روستاییان فلفل های قرمز ومحصولات ذرتشان را در داخل فرهای بدون منفذ، خشک می کردند. تا اواسط قرن گذشته، فرها ، سوخت چوبی داشتند، ولی امروزه با از بین رفتن جنگلها، چوب کمیاب شده، تا جایی که روستائیان میزان زیادی از محصولات را به ذغال تبدیل می کنند و برای گرمازایی و پخت و پز وحتی خشک کردن بقیه محصولات استفاده می کنند، اما در هنگان تبدیل این محصولات به ذغال، مقدار زیادی آرسنیک (3500ppm) و دیگر عناصر جزئی در آنها رسوب می کنند و متاسفانه فلفل های قرمزی که در حرارت این ذغالها خشک می شوند، غذای اصلی روستائیان بوده و منبع اصلی آرسنیک می باشند بیماریهایی که آرسنیک ایجاد می کند، عبارتند از:
1- هیپرپیگمنتاسیون که با برافروختگی و کک و مک همراه است.
2- هیپرکراتوسین که علایم آن زخم های بزرگ با تمرکز بیشتر در دستن وپا.
3- باونز که در آن سیاه و شاخی شده خشک که مقدمه سرطان پوست است، دیده می شود.
4- سلولهای فلسی شکل کارسینوما (سرطانی)
البته، تمامی خطراتی که از ذغال ناشی می شوند، صرفا از احتراق آن نیست، به عنوان مثال در بالکان، آبهای زیر زمینی، هیدرکربنهای آروماتیک چندحلقه ای را از ذغال هایی با لایه بندی نازک، شسته و در آب چاه ها جمع می شوند ومردم با خوردن از آب چاه، به نوعی بیماری کلیه ای درون بافتی، به نام نفروپاتی اندمیک مبتلا میشوند. چون این هیدروکربنها به عامل بیماری کمک می کنند. این بیماریها بیش از صد هزار نفر را در یوگسلاوی سابق کشته است.
در نتیجه مصرف ذغال های خانگی، فلورین هم متصاعد می شود که بیشتر از آرسنیک، بیماری زا می باشد، تنفس گرد و غبار ریزی که حاوی آزبست های رشته ای باشد، بیماریهایی را باعث می شود که عبارتند از:
آزبستوزیس، فیبروزیس شش ها، سرطان ریه، مزوتلیومای بدخیم.
در کالیفرنیای جنوبی در سال 1994 در اثر زمین لغزش و زلزله، قارچهای خاکی به نام کوکسیدیوئیدی ایمیتس ؛آزاد شده بود و مردم با تنفس این هوای آلوده به بیماریهایی مثل آسم، کوکسیدیودومویس (تب دره) مبتلا شدند.
همچجنین هیدروکسیل آپاتیت (Ca)5(PO4)3(OH) کانی استخوان و اصلی ترین ماده استحکام بخش استخوان هاست. و برای تشکیل دانه های این کانی در استخوان باید در رژیم غذاییی ذخایر عظیمی کلسیم و فسفر موجود باشد. فلورین هم در ساختمان آپاتیت وارد می شود. در آب بعضی مناطق غلظت های بالایی از فلورین وجود دارد. (حدود 14ppm) که در اواخر قرن بیستم خالدار شدن دندانها در این مناطق را به غلظت های بالایی از فلورین نسبت دادند. ولی جالب اینجاست که تحقیقات زمین شناسی پزشکی نشان داده است که اگر به آب مصرفی 1ppm فلورین اضافه کنیم، دندانها سالم می مانند که همه این یافته ها را با استفاده از قوانین و دستاوردهای ژئوشیمی به دست آورده اند.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



جنبه های پزشکی استفاده از بریلیم در صنعت جواهرسازی

در صنعت جواهر سازی، کانیها یا سنگهای زینتی (مثل سفیر، کروندوم و روبی) را تحت تاثیر بریلیم قرار می دهند تا تغییر رنگ داده و معمولا بی رنگ شوند و ارزش اقتصادی کانی یا سنگ را بالا ببرد.متاسفانه کار بر روی سلامتی جواهرسازان، بازرگانان جواهرات و خریدارانی که از جواهر استفاده می کنند، اثرات سوء دارد. بریلیم در فرم اکسیدی خود (BeO) اگر استنشاق شود یا لمس شود، حتما باعث بیماری خواهد شد. در سال 1940 .معدنکارانی که در تماس با این عنصر قرار داشته اند به بیماری کرونیک بریلیوم یا (CBD) مبتلا شدند. اکسید برییلیوم در راکتورهای اورانیوم که پلوتونیوم از اورانیوم ساخته می شود، استفاده می گردد.
اشاره به چند کانی دارویی

زرنیخ قرمز وزرد- استیبنیت یا آنتیموآن- کرومیت- باریت- بوراکس- سیلیویت و...

نتیجه:

پروژه های مشترکی که بین زمین شناسان و پزشکان کار می شوند می توان گفت که از نظر شخصی وحرفه ای به نفع زمین شناسان بوده و باعث پیشرفت بهداشت جهانی است.

-------------------------------------------------------------------------

شاد و پیروز باشید :10:

Sharim
29-03-2008, 22:53
زمين شناسى پزشکى

ژئومديسين يا زمين شناسى پزشکى شاخه اى از زمين شناسى زيست محيطى است که به بررسى ارتباط بيماريها و درمان آنها با وضعيت زمين شناسى مى پردازد . از سالها پيش دانشمندان ايرانى چون زکريا رازى و ابوعلى سينا به ارتباط بوم و زمين با بيماريهاى مختلف پى برده بودن براى مثال ابوعلى سينا در کتال قانون چنين عنوان نموده است :

" بدان که هر يک از فصول در هر منطقه اى از مناطق زمين نوعى بيمارى بر مى انگيزد "

علاوه بر دانشمندان ايرانى محققين ديگرى از ساير ممالک به بررسى اين آثار پرداخته اند و برخى نيز بدون داشتن دانش ژئومديسين فقط شاهد و ثبت کننده ارتباط بيماريها با وضعيت زمين بوده اند از جمله مى توان به مارکوپلو سياح مشهور ايتاليايى اشاره نمود که درباره مرگ مرموز اسبهاى اروپايى در منطقه اى از چين مى نويسد پس از گذشت چند قرن علت مرگ را وجود سلنيوم زياد خاک دانشته اند . امروزه دانشمندان علل بسيارى از مرگ و ميرهاى و مسموميت هاى منطقه اى را در خصوصيات زمين پى مى جويند .

بشر از ديرباز سعى در مقابله و کاهش خسارات ناشى از حوادث غيرمترقبه جهانى داشته است از جمله اين حوادث مى توان به پديده هاى زمين شناختى چون زمين لرزه ، آتشفشان ، رانش ها و لغزش ها ، سيل و توفان اشاره نمود . علاوه بر اين بسيارى از بيماريهايى که در مناطق مختلف بصورت اپيدمى شايع مى گردند و بسيار خطر آفرين بوده به نحوى مربوط به پديده ها و وضعيت زمين شناختى منطقه مى باشند براى مثال مواد سوزان آتشفشانها علاوه بر کشندگى سريع سبب آزاد شدن گازهاى سمى خطرناک در گستره و سيع ( بيش از 10000 کيلومتر مربع ) مى شود که اين گازها سبب ايجاد بيماريهاى ريوى و متاسيون هاى پوستى و ... مى باشند و يا خروج گازهاى سمى و آزاد شدن مواد راسب و ايجاد ترکيبات فرار در حين زمين لرزه سبب مسموميت هاى شديد در منطقه ( معادن ) مى شود ، علاوه بر آن به سبب ايجاد شرايط احيا و فساد بافتهاى حيوانى احتمال آلودگى آبهاى سطحى و زير زمينى به شدت افزايش مى يابد .

در مجموع زمين لرزه مى تواند سبب بر هم خوردن نظم اکولوژيکى در يک منطقه مى گردد بصورتيکه اولاً گازهاى سمى امکان راهيابى به سطوح فوقانى زمين و يا حتى جو را پيدا مى کنند و در ثانى لايه هاى محصور سمى ( لايه هاى سرب ، جيوه ، سيانور ارسنيک امکان مجاورت آبهاى زيرزمينى را پيدا مى نمايند بنابراين احتمال تغيير شيمى آبهاى زير زمينى به شدت افزايش مى يابد . در پديده خشکسالى ابتدا سطح آب زير زمينى کاهش يافته که اين عمل سبب تغيير منطقه غير اکسيدان با اسباع کامل به منطقه اکسيدان با اشباع متفاوت مى گردد تغييرات ميزان اکسيداسيون سبب تبديل مواد نامحلول به مواد محلول در آب مى گردد ( تبديل سولفيد به سولفات ) اين مواد در آب حل گشته و با استخراج و مصرف آن جان انسانها به خطر مى افتد مانند حادثه غرب سنگال که در اثر برداشت به رويه آب ميزان ارسنيک در آبهاى زيرزمينى بشدت افزايش يافت .

در مجموع پديده هايى چون :
1- راهيابى باطله هاى مواد معدنى سمى بر اثر استخراج و انبارش آنها به آب زيرزمينى و شبکه هيدروگرافى .
2- راهيابى باطله هاى مواد معدنى بر اثر تغيير سطح اساس سفره ( در سيل و خشکسالى ) .
3- تبديل مواد سمى نامحلول به محلول ( در خشکسالى)
4- آزاد شدن گازهاى سمى در هنگام زمين لرزه .
5- انتشار مواد سمى بر اثر آتشفشانى .
6- شيوع بيماريهاى بومى على الخصوص مسموميتها و کمبودهايى که اکثراً متاثر از شرايط زمين شناسى منطقه است .
7- آلودگى هاى ميکروبى و شيميايى آب بر اثر عدم فيلترهاى طبيعى . همگى از جمله مواردى هستند که لزوم بررسيهاى زمين شناسى را در امور بهداشتى يک ناحيه گوشزد مى نمايند .
بنابراين براى پيشبرد هر چه بهتر و رسيدن سريعتر اهدافيکه سلامتى جامعه را حفظ مى نمايد مطالعات زمين شناسى زيست محيطى در گستره ايران زمين امرى ضرورى به نظر مى رسد .

تهيه و تنظيم : دکتر پدرامناوى

abcdef_dj_20072000
25-05-2008, 17:08
عالیه_ دستتون درد نکنه

abcdef_dj_20072000
25-05-2008, 17:12
هنوز هم مطلب هست یا نه؟

فرجی
25-06-2008, 12:49
در صورت امکان مطالب بیشتری از زمین شناسی پزشکی در اختیارمون بگذارید.