PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : دست نوشــته هــای sara_girl



sara_girl
07-02-2013, 15:23
کــــاش یکی بــود
کــه بود
کـــه واقعا بــــــود..../....

sara_girl
09-02-2013, 22:49
مــــا به هم قول دادیــــــم
قول دادیـــــم کـــــه تا به خــــوشبختی نرسیدیم خســــته نشویــم
قول دادیم کـــه دلتنگـــــی هایمان فقط برای خودمان باشـــــد و لبخندمـــان برای دیگـــــران
به هم قول دادیم کـــه وقتــی دستهایمان ، احساسهایمان یخ زد و سردمان شد به گــــرمای حضورمان و به حرم نفسهای همزمانمان در این دنیا دلگـــــرم شــــویم
مـــیدانی من هنـــوز هم یادم هــست ....یادم هست قول دادن هایمان را ....داغــــی اشکهایمان را .....ولــــی ؛ گاهــــــی ؛ باور کن فقط گــــاهی دلم حضورت را در کنارم میخواهـــد....دلــــم میخواهد با هم به خوشبختی برسیم.....میخواهم دستهای سردم را فقط دستهای مهربانت گــــرم کند .....میدانم عزیزتــــرینم میدانم کـــــه اگر بودی اخمهای شیرینت تنها جــــوابت بود....ولـــــی.....میدانم کــــه به هم قول دادیم...../.....

sara_girl
11-02-2013, 20:00
محـــــکم باش دلــَـــکَم......
اگــــــر گاهـــی سردی احســـــاس این مردمان شکستند تـــــو را
محـــــکم باش اگــــر با ذوقــی کودکـــــانه به طـــرفشان رفتـــی ولــــی آنها تو را ندیدنـــد و تو تنهـــــا و غریب گوشه ای ایستادی و آنها را با بغــض نظاره کـــــردی.....
محکـــــم باش اگــــر خیلـــــی ها ادعـــای دوست داشتن تو را کردند و تـــــو آرام در قلب آنها نشستی ولــــی وسط راه بیــــن هـــزاران دلِ هــــــرزه گم شــــدی و فرامـــــوش.......
محکـــــم باش که خدایی بـــود و هست کــــه همیشه ی همیشــــه با تـــــو خواهد بـــــود و خـــواهد مانــــــد چــــــون عــاشق حقیقی توست........

sara_girl
14-03-2013, 15:54
تو باش....
تو همیشه باش.....
وقتی تو هستی ترس هم میترسد که به سراغم بیاید....
نرو......
من از بازگشت ترس ها.....میترسم........

sara_girl
06-12-2013, 16:45
فكرش را كن كه خيلي سالها بعد تنها روي تاب حياط خانه ات نشسته اي و آرام آرام تكان ميخوري، خنكي هوا را با تمام وجودت حس ميكني، هوا را نفس ميكشي، هي نفس ميكشي و بعد اشكهايي كه آرام قل ميخورد روي صورتت، چشمانت را ميبندي ، سفر ميكني به گذشته، روي تاب نشسته اي و آرام تكان ميخوري، لبخند ميزني، چشمانت برق ميزنند، سرعتت را بيشتر ميكني، بيشتر، تند تر ، سريعتر، حالا ديگر با صدا ميخندي، بلندتر، باهيجان تر، پرشورتر، موهاي مشكي ات ميريزد روي شانه هايت، تاب هر لحظه بالاتر ميرود...آسوده خيال و سبك بال چشمانت را ميبندي و براي خودت رويا بافي ميكني و بعد ناگهان تاب را از حركت باز ميداري، لبخند ميزني، انگار كه روياهايت خيلي هيجان انگيز و زيبا باشد، روي تاب دراز ميكشي، دستانت را زير سرت ميگذاري و خيره ميشوي به آسمان، انقدر به ماه و ستاره ها نگاه ميكني كه پلكهايت سنگين ميشود و دلت ميخواهد همانجا روي تاب بخوابي، با چشماني نيمه باز دوباره به روياهايت فكر ميكني، انگار آنها را داري براي خدا تعريف ميكني و خداوند با لبخند دارد به حرفهايت گوش ميدهد و گاهي هم موهايت را نوازش ميكند، ته دلت قرص است ، آرامي، و اين آرامش را نميخواهي با دنيا عوض كني، چشمانت را ميبندي و آرام ميخوابي، دوباره پرتاب ميشوي به آينده، چشمانت را باز ميكني، به دستانت نگاه ميكني، چقدر پير شده اند، خودت هم پير شده اي، روي تاب دراز ميكشي ، دستهايت را ميگذاري زير سرت و به آسمان خيره ميشوي، تو باز هم ميخواهي رويابافي كني پيرزن؟

sara_girl
10-12-2013, 21:11
مـــن ديگر خسته شده ام از اين واقعــيت هاي تلـــخ، حداقــــل تو برايم كمــــي دروغ هـــاي شيرين بگــــو، مثــلا بگـــو هميشــه ميشود تو را داشت.../....

sara_girl
11-12-2013, 11:35
ميدانستي دوست داشتن بعضي ها چقدر دل ميخواهد؟ تو ، ميدانستي؟

sara_girl
11-12-2013, 11:36
اين روزها شده ام مثل مســافري كـــه زنـــدگي را در ايستگــاهي گم كــرده است و ســوت هاي بــي وقفه ي قــطار يعنـــي پايــان بازي.../...

sara_girl
11-12-2013, 11:37
شده است كه احساس كنــــي داري جايـــي زندگـــي ميكني ، جايي كه فرسنگها دورتـــر از زندگيـــست ؟

sara_girl
11-12-2013, 11:38
تـــــو هر جا ميخـــواهي باش، من كــه دلت را بــه دلـــم سنجــاق كرده ام : )

sara_girl
12-12-2013, 22:15
آدمهـــــا را ديده اي؟...اين روزها هر كسي دلش به چيزي خوش است،
يكــــي به خانواده اش،
يكي به شخصيت رمانش،
يكي به كتابهاي نويسنده ي محبوبش،
يكــــي به يك فنجان قهوه
يكـــي به دوستش
يكي به سرو صداي بچه هاي كوچه
يكي به تـــــو،
آره يكي دلش به تـــو خوش است ، حواست هست؟

sara_girl
16-12-2013, 23:16
اين متن را آرام بخوانيد
نويسنده اشكهايش را بدرقه ي اين متن كرده است .......
چـــــرا هروقت همه چي خوبه، وقتي ميخواي با خيال راحت بشيني و بگي خدايا شكرت، يهو ي چيزي خراب ميشه
يهو خنده روي لبهات خشك ميشه.....و بغض هايي كه چنگ ميزنه به قلب و روحت و آروم آروم اشك ميشه....
خدايا دلــــم گرفته....گلوم پر از بغضٍ ،
من از آدمهات همدردي نميخوام....اينا ......
خدايا من كه همه ي حرفهام نگفته مو فقط به تو ميگم، من كه عاشقتم، خدايا دلم رو آروم كن ، چون ميدونم فقط كار خودته....

sara_girl
17-12-2013, 21:51
آدم است ديگـــــر ...
گاهي دوست دارد خودش را گول بزند...
گـــاهي دوست دارد دراز بكشد ، دستهايش را بگذارد زير سرش و براي خودش خيالبافــــي كنــــد،
دوست دارد به خودش دروغ بگــــــويد، مثلا بگويد تو هم همان لحظه داري به او فكر ميكني و لبخند بزند.... : )
دوست دارد هميشه منتظـــر يكي باشد كه شبيه هيچكس نيست....
آدم است ديگر ، گاهي به او واقعيت را نگــــو، گاهي دوست باش....گاهي دلخوشي باش..../.......

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sara_girl
17-12-2013, 21:51
هيــــس......هيچي نگــــــو....
چشمانت را هم ببنـــــد
اصـــــلا بــــــرو
هــرچــــه دورتــــر ، پنهان تــــر، بهتر
برو جايــي كه هيچكس نشناستت
اصـــلا برو كهكشـــــاني ديگــــر
برو خودت را تغيير بده، برو عوض شو، انسان شو....
و بعــــــد باز هم برنگــرد.....
اي آدمها خواهشا درد بــي درمان نباشيد، مرهم بودنتـــان باشد براي بعد..../...

sara_girl
25-12-2013, 19:38
شده است در يك روز گرم آفتابي دلت يك باران شديد را بخواهد؟
يا در يك باران و سرماي شديد دلت براي خورشيد تنگ شود؟
در ازدحام و شلوغي دلت هواي تنهايي كند؟
يا در كنج تنهايي ات دلت براي شلوغي لك بزند؟
در روزهاي مدرسه دلت هواي خانه را بكند؟
يا در خانه دلت براي روزهاي مدرسه ات تنگ بشود؟
شده است دلت پر از غم باشد و كسي نباشد؟
يا دلت بخواهد حرفهايت از چشمانت خوانده شود و كسي چشمانت را نبيند؟
يا حرفهايت ، كارهايت را به اشتباه تفسير كنند و تو از اثبات كردنشان خسته باشي؟
شده است نبينند، نشنوي ، نخواهند، نباشند، شده است دلت بشكند، بگيرد؟ تنگ شود؟ سخت شود؟ بلرزد؟ بترسد و بميــــرد؟
شده است گلويت پر از بغض باشد ، يا دلت كسي را بخواهد كه مثل هيچكس نيست؟ و هيچكس هم نباشد ......
شده است دوست داشته باشي خدا بيايد پايين، بيايد كنارت بنشيند، موهايت را بزند پشت گوشت و با لبخند نگاهت كند و من هــٍي برايش بگويم هــٍي حرف بزنم و او فقط گوش كند؟
ميشود اينبار لايك هايتان بشود حرف، بشود مرهم؟....ميشود؟؟؟