PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : هـــــــــــــــنر ..... روانپریشــــــــــــــــی



shabe.saket
13-12-2012, 23:52
رابطه هنر با بیماری روانی یک رابطه دوطرفه است؛
اما این طور هم نیست که در زندگی هنرمندان همیشه باید به دنبال یک بیماری روانی بگردیم.
برخی از نقاشیهائی که بیماران روانی؛ مخصوصا افراد مبتلاء به اسکیروفرنی، می کشند به قدری جالب هستند که حتی نقاشان سورئالیست کاردرست هم برای الهام گرفتن از آنها استفاده می کنند.
حتی بعضی از مجموعه داران هم این نقاشیها را جمع آوری می کنند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B%8C3%D8%A7%D9%84%D9%81.jpg
« ونسان ون گوگ » نقاش نماد هنرمندانی است که با بیماری روانی دست و پنجه نرم کرده اند.
برخی معتقدند که تابلوی « شبهای پرستاره » او ناشی از توهم بینائیش بوده است.
یعنی وی درختها و آسمان را همان طوری که می دیده کشیده است.
البته افرادی که چنین گمان می کنند فراموش کرده اند که « ون گوگ » قبل از اینکه بیمار باشد، یک هنرمند تراز اول است؛ نه کسی که کپی کننده توهماتش است؛
اما چیزی که در مورد او مسلم است این است که او بارها و بارها در زندگیش حمله های افسردگی را تجربه کرده است.
او فرزند ساکت و آرام یک خانواده پرجمعیت بود. اولین باری که وی افسردگی را تجربه کرد، 11 سال داشت و زمانی بود که به یک مدرسه شبانه روزی فرستاده و از خانواده اش دور شده بود؛
اما شروع جوانی او بد نبود. او به واسطه عموهایش که صاحب گالری بودند در بنگاهی در لندن دلال آثار هنری شد و از پدرش هم بیشتر پول درمی آورد؛
اما بعد از اینکه از دختر صاحبخانه اش جواب رد شنید، کم کم منزوی شد و سرانجام به این نتیجه رسید که نباید از آثار هنری استفاده مالی کرد.
به همین خاطر هم از کارش اخراج شد. کسی هم نقاشیهای خودش را نمی خرید.

همین از دست دادنهای بسیار و فاصله ای که بین دنیای واقعی و دنیای آرمانی « ون گوگ » بود به تدریج او را افسرده کرد که در نهایت به خودکشی وی منجر شد؛
اما این افسردگی به غیر از خودکشی حاصل دیگری هم داشت؛ کشیدن بیش از 20 تابلو در 2 ماه پایانی عمر.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B%8C3%D8%A8.jpg
« کامیلا کلوده »؛ مجسمه ساز فرانسوی، یکی دیگر از قربانیان بیماری روانی بود. او در سال 1864 میلادی؛ یعنی زمانی که دخترها را تشویق به گلدوزی می کردند، در فرانسه به دنیا آمد.
از همان نوجوانی بی خیال زندگی عادی شد و برای مجسمه ساز شدن به پاریس مهاجرت کرد.
در 20 سالگی شاگرد « رودن »؛ مجسمه ساز مشهور، شد و در کارهایش روز به روز پیشرفت کرد؛
اما او فقط شاگرد « رودن » نبود. او عاشق استادش شده بود و همین عشق هم کار دستش داد.
استاد بعد از 15 سال با شخص دیگری ازدواج کرد؛ ضمن اینکه وی هیچ گاه در سایه « رودن » آن قدری که حقش بود دیده نشده بود.
همه این عوامل دست به دست هم دادند تا بیماری روانی « کامیلا » در سن 41 سالگی آشکار شود.
« کامیلا » شروع کرد به نابود کردن مجسمه هایش. همچنین او این هذیان را داشت که « رودن » ایده های هنریش را می دزدد و در صدد توطئه ای برای کشتن وی است.
سرانجام او چاره ای جز بستری شدن در آسایشگاه روانی را نداشت؛ جائی که تا پایان عمرش؛ یعنی سال 1943 میلادی، در آن جا ماند.
روانپزشکان بیماریش را اسکیزوفرنی پارانوئید تشخیص داده بودند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B%8C3%D9%BE.jpg
از دیگر هنرمندان مبتلاء به بیماری روانی « لارس فون تریه »؛ کارگردان روانکاوانه ترین و عجیب و غریبترین فیلمهای معاصر، است.
وی که سازنده فیلمهائی چون « داگ ویل »، « احمقها »، « رقصنده در تاریکی » و ... است خود از چند نوع ترس مرضی و افسردگی رنج می برد.
آن چیزی که بیش از هر چیزی در او مشهود است ترس او از پرواز است.
او آن چنان از پرواز می ترسد که فاصله بین زادگاهش دانمارک تا فرانسه را خودش با اتومبیل شخصی رانندگی می کند.
موقع پروازهای اجباری هم باید جائی خاص در هواپیما برایش بسازند و خدم و حشم لحظه ای ترکش نکنند.
در مورد افسردگیهای گاه و بی گاه و فلج کننده اش هم خودش در مصاحبه هایش چیزهائی گفته؛ اما دلیلش مشخص نیست.



در فهرست بلندبالای هنرمندان روانپریش نامهای زیر به چشم می خورد:
« دیوید ویلیامز » کمدین،
« رابرت شومان » آهنگساز،
« ادگار آلن پو »ی شاعر و نویسنده،
« ادوارد مونش » نقاش،
« مل گیبسون » بازیگر،
« والت ویتمن » شاعر،
« ریلکه » شاعر،
« جکسون پولاک » نقاش،
« پل گوگن » نقاش،
« هریسون فورد » بازیگر،
« لئونارد کوهن » ترانه سرا،
« سید برت » آهنگساز،
« فرانسیسکو گویا »ی نقاش،
« وودی آلن » کارگردان،
« آنجلینا جولی » بازیگر و ... .



نقاشیهای زیر نقاشیهائی هستند که بیماران مبتلاء به بیماریهای روانی کشیده اند:


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B%8C3%D8%AA.jpg
این نقاشی متعلق به « لوئیس وین » است که در سن 47 سالگی به اسکیزوفرنی دچار شد. گربه هائی که او در این نقاشی کشیده است هم ناشی از توهمهای او هستند و هم ناشی از درکی که او از دنیا به عنوان یک مکان خطرناک و پر از توطئه داشته است.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B%8C3%D8%AB.jpg
ین نقاشی را یک بیمار روانی به نام « دیمیتر کسل » کشیده است.
خودش در مورد این نقاشی گفته است که این تورهای قرمز شاخه های الکتریکی مغز او هستند.
مشتهای گره کرده و دندانهای آشکار نشان دهنده خشم بسیاری است که بیمار نسبت به جهان و بیماریش دارد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] B%8C3%D8%AC.jpg
این نقاشی نیز مربوط به یک بیمار اسکیزوفرنی 25 ساله به نام « درک بیز » است.
ظاهرا وی در این نقاشی مزرعه ای را در غرب کانادا کشیده است؛ اما در واقع کودکی وحشتناک و خشنش را نشان می دهد.

Miss Artemis
05-02-2013, 15:27
ممنون از مطلب جالب تون.

ولی تو هر حرفه ای بگردین بیمار روانی پیدا می کنین.

اینقدر ما هنرمندان بیچاره و مظلوم رو متهم نکنید به دیوانگی :n02: :n24: .... خلاصه که جــــو نده آقا ... جــــو نده :n05::n02:

البته از حق نگذریم بعضی از هنرمند ها هم دوست دارن خودشون رو دیوانه جلوه بدن.

( شوخی بود ناراحت نشین )




مطلب این تاپیک توهین آمیز نیست به هیچ عنوان ، اما ترجیح میدم خیلی کوتاه یه چیزی رو بگم.

واقعیت اینه که هنرمند باید بلد باشه بسیاری از افکار ، اندیشه ها ، روحیات و عقیده هاش رو در کار هنری خودش بیان کنه .

و همینطور باید این اعتماد به نفس رو داشته باشه که از اثر هنری و حرفی که زده دفاع کنه و بهش مطمئن باشه.


به همین دلایل شاید روحیات هنرمند ها به نظر دیگران عجیب باشه. هنرمند حرف هایی رو میزنه که بقیه یاد گرفتن به خاطر رعایت ادب ، یا حفظ شان خودشون یا .... نباید این حرف ها رو بگن.

و وقتی کسی رو میبینن که این قید و بند ها رو نداره به نظرشون اون آدم غیر عادی میاد.

روحیات هنرمند ها متفاوته . تفاوت به معنای غیر نرمال بودن نیست.

eman619rv
05-02-2013, 20:17
مطلب جالبی بود...

به نظرم اگر هنر یه چیزی بدونیم که بازتاب فکر و وجود درونی هنرمند هست این موضوع نه تنها چیز غیر عادی تعجب آوری نیس بلکه چیز بسیار عادی هم هست، همه انسان ها در زندگیشون حالات روحی و نگرش های متفاوتی رو تجربه میکنن، .... اکثر انسان ها در وضعیت هایی میتونن رفتار یک فردا روان پریش رو بروز بدن یا هر نوع رفتار دیگه ..... چیزی که ارزش داره تو کار هنرمند تاثیر کارش هست و بازتاب درستی از فکر و وجودش ... حالا چه اون ایده یک فرد روانی باشه چه یه انسان خوشحال جه یه انسان ناراحت چه یه انسان عاشق .
:n16: