مشاهده نسخه کامل
: Jargon | واژگان و اصطلاحات تخصصی حوزههای مختلف
سلام ...
در این تاپیک لغات و اصطلاحات تخصصی رشتهها و حوزههای مختلف رو قرار میدیم ...
ترجیحاً Jargon مربوط به هر حوزه یا رشتهای رو در یک پست مجزا ارسال کنید تا فهرست کردن و دسترسی به پستها راحتتر باشه ...
با تشکر ... :11:
========================
فهرست موضوعات
ابزار نظافت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نوشتافزار و لوازمالتحریر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ابزارهای برشدهنده و ساینده ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
روزنامه و روزنامهنگاری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
دین و مذهب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ترجمهی اسناد و مدارک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ترجمهی مکاتبات و اسناد ۱ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ترجمهی مکاتبات و اسناد ۲ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نهادها و سازمانها + مدرسه و دانشگاه + وقایع تاریخی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
فیلم سازی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نظام و سربازی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نسبتهای خانوادگی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
بچه های n قلو ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
رسانه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ترجمهی نامهای سالها در ایران ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
روزنامه نگاری و مطبوعات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ترجمهی مکاتبات و اسناد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اصطلاحات مطبوعاتی مرتبط با انرژی هستهای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حسابداری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اسامی پستهای مدیریتی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
منابع طبیعی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حقوق ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اقتصاد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حج و زیارت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
واژههای تخصصی رشتهی ریاضی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
عوامل فیلمسازی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
صفتهای توهینآمیز برای اقلیتها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
خوراک و دسر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
رشتههای دانشگاهی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ادویهجات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
کتابهای درسی مدرسه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اصطلاحات رایج آکواریوم و ماهی داری ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
عروسى ايرانى ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
لوازم دانشآموز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
اصطلاحات پلیسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
دین و مذهب (۲) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
محصولات کشاورزی + آلات کشاورزی (ادوات فلاحی) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
پروژههای دانشجویی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
pro_translator
09-06-2012, 16:11
ابزار نظافت
گردگیر دستی: Feather duster
خشککن لاستیکی: Squeegee
جارو نپتون: Carpet sweeper
فرشکوب: Carpet beater
توپ رختشویی: Laundry ball
فرچه: Brush
کفشوی بخار: Steam mop
کفشوی برقی: Floor buffer
کفشوی: Mop
سطل شستشوی سیار: Mop bucket cart
پرزگیر: Lint roller
اسفنج: اسکاچ: Sponge
جاروبرقی: Vacuum cleaner: hoover
مسواک: Toothbrush
جارو: Broom
پیپ پاککن: Pipe cleaner
یخ پرداز: Ice resurfacer
تفنگ نظافت فلزکاری: Needlegun scaler
شوینده پرفشار: Pressure washer
سندبلاست: Abrasive blasting
pro_translator
10-06-2012, 10:38
نوشتافزار و لوازمالتحریر
Ring binder: کلاسور
Stationery: نوشتافزار یا لوازم تحریر
Pen: قلم: خامه: کلک: خودکار، رواننویس، خودنویس و ماژیک
Ballpoint: خودکار
Roller ball: رواننویس
Fountain pen: خودنویس
Felt-tip: ماژیک
Ballpoint pen: خودکار
Pencil: مداد
Eraser: پاککن
Whiteboard: تختهسفید
Chalkboard: تختهسیاه
Ruler: خطکش
Notebook: دفتر
Inkwell: دوات
Dust jacket: روکش جلد
(Staple (fastener: سوزن منگنه
Marker pen: ماژیک
Pencil sharpener: مدادتراش
Ink: مرکب
Stapler: منگنه
Watermark: نقشآب
Envelope: پاکت نامه
Paper knife: کاغذبر: کارد پاکتبازکن
File folder: پوشهی پرونده
Drawing pin: پونز
Paper: کاغذ
Paper clip: گیرهی کاغذ
Carbon paper: کاغذ کاربون
Desk: میز تحریر
Paintbrush: فلممو
Gouache: گواش
Crayon: مداد شمعی
Coloring pencil: مداد رنگی
Mechanical pencil: automatic pencil: مداد نوکی: مداد اتود
Pigment: رنگدانه
Watercolor painting: آبرنگ
pro_translator
10-06-2012, 10:39
ابزارهای برشدهنده و ساینده
نیشتر: Scalpel
چوبساب: Rasp
چاقوی جیبی: Pocket knife
چاقوی سوئیسی: Swiss Army knife
چاقوی ضامندار: Switchblade
تیغ موکتبر: Utility knife
ماشینکاری با جت آبی: Water jet cutter
فرچه سیمی: Wire brush
بازساز پیچهای هرز: Thread restorer
قلاویز و حدیده: Tap and die
قیچی سیمبر: Diagonal pliers
سیمچین: Wire stripper
تیغ: Blade
قیچی آهنبر: Bolt cutter
بطریبازکن: Bottle opener
اسکنه: Chisel
سوهان: File
اره مویی: Fretsaw
کارد: Knife
اره فارسیبر: Miter saw
ناخنگیر: (Nail clipper (trim one's fingernails, do one's nails
رنده: Plane
ریشتراش: Razor
برقو: Reamer
سنباده: Sandpaper
اره: Saw
قیچی: Scissors
pro_translator
10-06-2012, 10:48
روزنامه و روزنامهنگاری
freelance journalist/reporter: گزارشگر مستقل، روزنامهنگار مستقل
adversary journalism:روزنامهنگاری مخالفتجو
journalese: سبک روزنامهای
muzzle the newspapers: جلوی آزادی مطبوعات را گرفتن
gag the press: از مطبوعات سلب آزادی کردن
gutter journalism: سبک روزنامهنگاری مبتذل
yellow journalism: سبک روزنامهنگاری عوامپسند
bull dog: چاپ اول روزنامه
figurative lead: لید تمثیلی
blind headline: تیتر مبهم
news clip: بریده روزنامهها
best-seller book: کتابپرفروش
binder: صحاف
circulation: تیراژ
ethnic press: مطبوعات قومی
fabrication: جعل
disclosure: افشای منبع
folio size: قطع سلطانی
idle reports: شایعات بیاساس
newsmonger: شایعهساز
report goes that/report has it: میگویند که، شایع است که
file a report/release a report: گزارش منتشر کردن / گزارش دادن
glowing report: گزارش پر آب و تاب
conflicting reports: گزارشات ضد و نقیض
fragmentary report: گزارش ناقص
erroneous report: گزارش خلاف واقع
tendentious report: گزارش مغرضانه
report parliamentary debates: گزارش تهیه کردن از بحثهای پارلمانی
press gallery: جایگاه خبرنگاران (درمجلس)
verbatim report: گزارش کامل، درج کلمه به کلمه
biased news : خبر مغرضانه
converted news:اخبار تحریف شده
garble the news: اخبار را تحریف کردن
contradictory news:خبر متناقض
hot news:خبر های داغ
auspicious news: خبر خوش
breaking news: خبر فوری، خبری که باید فورا پخش بشه و روال عادی برنامهها رو قطع میکنه...
ill-news:خبرهای نامطلوب
news anchor: گویندهی خبر، سرخبرگزار
on the spot news coverage/spot news: تهیه گزارش خبری از محل وقوع حادثه
trumpet news: خبر را با جار و جنجال به اطلاع همگان رساندن، جار زدن
blackout news: اخبار را سانسور کردن، جلوگیری از پخش خبر
clamp down on the news: اخبار را شدیدا کنترل کردن
publish the news: خبر را منتشر کردن
news leaked/slipped out: خبر درز کرد
go public: خبر را رسانهای کردن، اخبار را منتشر کردن
scoop: خبر دستهاول، خبر خصوصی
news run like wildfire: اخبار به سرعت پخش شد
put out news/report: پخش کردن خبر/گزارش از رادیو تلویزیون
newsreel: فیلم خبری
Nuclear program of Iran: برنامهی هستهای ایران
منبع این سری از واژهها: press.blogfa.com/8405.aspx
جراید (روزنامهها و مجلهها) کثیرالانتشار: mass circulation newspapers, highly-circulated periodicals, mass-circulation, Highly-circulating paper/newspaper, highly circulated periodicals, mass-circulation daily newspapers of that period
اخطاریههای اجرائی: warnings and writs
استعلامیهی ثبت: Statement of the Estate Registration Bureau
pro_translator
10-06-2012, 11:43
دین و مذهب
Five Pillars of Islam: ارکان اسلام
Pillars of the religion: ارکان دین
God: الله
pray in unity: نماز به جماعت خواندن
Congregational prayers: نماز جماعت (Prayer in congregation)
Solitary Prayer: نماز فرادا: Alone pray
Religious orders: فتوا
Leaders of congregational prayer: امام جماعت
monotheism: توحید: یکتاپرستی
The Compassionate: الرحمان
The Merciful: الرحیم
uttering the formula: تکبیر: صلوات فرستادن
Exclamation of Allah's Sovereignty: La Hawla Wa La Quwwata Ilia Billah " (There is no will or power except that of Allah's Almighty)
clergyman: روحانی
We are nearer to him than (his) jugular vein: ما به انسان از رگ ورید نزدیکتریم...
revelation: وحی
angel: فرشته
prophets: پیامبر، پیغمبر
Day of Resurrection: day of judgment: روز حسابرسی: روز قیامت
disbelief: بیاعتقادی، بیایمانی
profanity: infidelity: heathendom: blasphemy: atheism: unholy: swearword: profane: unhallowed: unhallow: blasphemous: idolatrous: کفر
disbelief: بیاعتقادی
heresy: ارتداد
atheism: الحاد
theism: خداشناسی
deism: خداباوری برهانی
repent: توبه کردن
Day of Religion: یومالدین
The Last Hour: الساعة
The Clatterer: القارعة
Predestination: فلسفهی جبری: قضا و قدر: قسمت
decree: حکم: فتوا
God has dreed for us: خدا برای ما مقدر کرده است
ordain: مقدر کردن
possession of free will: اختیار
Preserved Tablet: لوح محفوظ
Testimony: شهادت
Testimonies: کلام خدا: احکام الهی
Word of Allah: کلامالله
Creed: اشهدگویی
Prayer: نماز: (Ritual prayers (Say prayer: نماز خواندن
Prostration of thanks: سجدهی شکر
(Reciting the Ayat-al Kursi (verse of the throne: قرائت آیةالکرسی
Verily Allah has heard the one who has praised him: سمع الله لمن حمده
Thanksgiving Prayers: Prayers of Thanks: Prayer of Praise and Thanks: نماز شکر
script: کتاب مقدس
Worship: پرستیدن: عبادت کردن
Mosque: مسجد
compulsory: اجباری: واجب
recite: خواندن: قرائت کردن
collective mosque: مسجد جمعی
charity: صدقه: خیرات
Alms-giving: زکات
Fasting: روزه (?Are you fasting right now یا ?Are you fasting today برای پرسیدن...)...
pilgrimage: pilgrimage to Mecca: زیارت: حج
Law and jurisprudence: شریعت و فقه
Jurists: علما: شیخ: امام
Etiquette and diet: آداب خوردن و آشامیدن
honest penny: fair penny: پول حلال
earn an honest penny: پول حلال درآوردن/به دست آوردن
peace be unto you: السلام و علیکم
grant one's wish: برآوردن حاجت، برآوردن مراد
lawful: حلال
unlawful: حرام
Slaughter: ذبح
invoke: به خدا متوسل شدن
reliance upon God: توکل به خدا
In the name of God: به نام خدا: بسم الله
to strive: struggle: جهاد
denomination: فرقه: گروه مذهبی
miracle: wonder: معجزه
call to prayer: اذان
partial ablution: وضو
full ablution: غسل
perform wudu: وضو گرفتن
invalidation: باطلسازی
break: باطل کردن
advisable: صلاح، مصلحت
prostration: سجود، سجده
Bowing: رکوع
Conduct Salah: به جا آوردن نماز
Recommended acts: مستحبات
Intention: نیت
Supreme Legal Authority: The Source of Emulation: Source to Imitate: Source to Follow: Religious Reference: Religious Authority: guru: spiritual leader: spiritual teacher: مرجع تقلید
Authority: علامه، دانشمند، مرجع، کارشناس
Grand Ayatollah: آيةالله العظمی
Seminary: حوزهی علمیه: Theological college: Divinity school
(Full: Seminary of Traditional Islamic School of Higher Learning)
Go through the stages of Hawza: مراحل و دورههای حوزه را گذراندن
Introductory studies: مطالعات مقدماتی
Intermediary-advanced studies: سطوح
Advanced training: Advanced independent studies: beyond texts: درس خارجه
Juridical edicts: رساله عملیه
Studying in theological cognition: معارف دینی
Promotion of Virtue and the Prevention of Vice: امر به معروف و نهی از منکر:
to promote virtue and prevent vice: enjoining good and forbidding evil (Established translation in Islamic texts): to enjoin what is good and forbid what is wrong: bid unto honour, and forbid dishonor: enjoin justice/kindness and forbid iniquity: Enjoin the good and forbid the evil: enjoining what is good and forbidding what is wrong
Jurisprudence: فقه
Occultation: عصر غیبت
Martyr: شهید، شهید شدن (He was martyred)
Martyrdom: Supreme sacrifice: شهادت، جانسپاری (در راه عقیده یا هدف)
Leader: رهبر
Supreme Leader of Iran: ولی فقیه ایران
Leader of the Revolution: رهبر انقلاب
Honorable Leadership Authority: مقام معظم رهبری
Government of the Legal Scholar: ولایت فقیه
Watch Council: شورای نگهبان
Leader for Emulation: مرجع تقلید
Legal scholar: فقیه
Emulation: تقلید
Peace be upon him: علیهالسلام
May Allah honour him and grant him peace: صلی الله علیه و سلم
May Allah grant peace and honour to him and his family: صلی الله علیه و آله
Send ye prayers on him, and salute him with all respect: صلوات بر اون و خاندان مطهرش بفرستید
Send the Salah upon Muhammad: صلوات فرستادن بر محمد
Say peace be upon him: صلوات فرستادن
Salute: درود گفتن
invocation: توسل جستن به خدا
Islamic Mysticism: عرفان
theoretical 'irfan: عرفان نظری
practical 'irfan: عرفان عملی
Islamic metaphysics: ماوراالطبیعه
Transcendent Philosophy: فلسفهی متعال
Spiritual wayfaring: سیر و سلوک
Islamic Philosophy: فلسفهی اسلامی
Language Studies: لغت
Grammar: دستور زبان
Syntax: نحو
Morphology: ریختشناسی
Conjugation: صرف: تصریف
Rhetoric: بلاغت
Vocabulary Building: واژهسازی
Theology: عقاید: علمالکلام: اصول دین
Divine Unity: توحید
Divine Justice: عدل
Prophethood: تبوت
Imamate: امامت
Day of Judgement: the Resurrection: معاد: قیامت
Science of Narrators: علمالرجال
The Study of Traditions: علمالحدیث
Qur'an Sciences: علومالقرآن
Holistic study: Holistic education: Holistic learning: مطالعهی همهجانبه
Abrogating: نسخ
Abrogated: منسوخ
Verse: آیه
Qur'an Exegesis: تفسیرالقرآن
Commentator of the Qur'an: مفسر قرآن
The Laws or Principles of Jurisprudence: القواعد الفقه
Principles of Jurisprudence: اصولالفقه
Science of Principles: علمالاصول
Logic: منطق
Authority on Islam: proof of Islam: حجةالاسلام
Authority on Islam and Muslims: حجةالاسلام والمسلمین
Hawza Student: Seminarian: Seminarist: Theologian: theologue: theolog: طلبه: شاگرد حوزهی علمیه
propagator: مبلغ
missioner: missionary: مبلغ مذهبی
Inquisition: تفتیش عقاید
dogma: اصول عقاید
intolerant: dogmatist: متعصب دینی
Guardian Jurist: ولی فقیه
Guardianship of the Jurist: Providence of the Jurist: ولایت فقیه
Endowments: وقف
Absolute Guardianship of the Jurist: ولایت فقیه مطلق
Absolute authority: ولایت مطلقه
Limited Guardianship of the Islamic Jurist: ولایت فقیه مشروط
Collective affairs: امر جامع
Insane: سفيه
Absentee: غائب
Poor: فقير
Pilgrimage: زیارت
Battle of Karbala: نبرد کربلا
Elegy: مرثیه
Mourning: سوگواری: عزاداری
Chain: زنجیر
Ceremonial chest beating: Ritual chest-beating: Chest beating ceremony: سینهزنی
(tatbir (Striking oneself with sword: قمهزنی
(striking oneself with a form of a sword on the head, causing blood to flow in remembrance of the innocent blood)
Self-flagellation: ماتم
Condolence Theater: تعزیه
Guardian-less activities: امور حسبیه
Sword self flaggelation: قمهزنی
Flagellation: flogging: تازیانهزنی
People of the house: اهل بیت
Veil: cover: حجاب اسلامی
Arrange your scarf: روسریتو درست کن
Headscarf: Scarf: Wrap: روسری
Biographical evaluation: علم رجال
Who's who: فهرست رجال
Discrediting and accrediting: الجرح و التعدیل
Hadith studies: علم حدیث
People of the Cloak: اصحاب کساء
Successive narration: Continuously recurrent Hadith: حدیث متواتر
(Hadith ensured by many lines of transmission)
Meaningfully Recurrent Hadith: حديث متواتر لفظی
Verbally Recurrent Hadith: حديث متواتر معنوی
Singular narration: خبر واحد: حدیث واحد
Attribute a lie against someone: به کسی دروغ بستن: به کسی نسبت دروغ دادن
Principles (roots) and ancillaries (branches) of the Religion: اصول و فروع دین
نماز: Prayer
روزه: Fast
حج: Pilgrimage
زکات: Charity
خمس: One-fifth
جهاد: Struggle
تَولّی: Tawalla (To love the Ahl al-Bayt and their followers)
تبری: To disassociate from the enemies of the Ahl al-Bayt
Commanding what is just and forbidding what is evil: Enjoining what is good and forbid what is wrong: Commanding right and forbidding wrong: امر به معروف و نهی از منکر
Rejected: منکر (monkar)
عتبات: Thresholds
عتبات عالیات: Sublime thresholds: sublime shrines: holy shrines: shrine cities: holy sites: holy cities: holy lands: Shi'a shrines: The Shrines of the Holy Figures of Shi‘a Islam
عتبات عالیات مقدس: the lofty or sacred thresholds: the Shi'ite shrine cities of Iraq
Narration of the Two Weighty Things: حدیث الثقلین (صرفا جهت توضیح معنا)
عربی:
«انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما»
فارسی:
«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازند هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچ گاه از هم جدا نمیشوند.»
انگلیسی:
I am leaving among you two weighty things: the one being the Book of Allah in which there is right guidance and light, so hold fast to the Book of Allah and adhere to it. He exhorted (us) (to hold fast) to the Book of Allah and then said: The second are the members of my household I remind you (of your duties) to the members of my family
The Statement of Faith: شهادتین
لَآ اِلٰهَ اِلَّا اللّٰهُ مُحَمَّدٌ رَّسُوْلُ اللّٰهِ اَشْهَدُ اَنْ لَّآ اِلٰهَ اِلَّا اللہُ وَحْدَهٗ لَا شَرِيْكَ لَهٗ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدً اعَبْدُهٗ وَرَسُوْلُهٗؕ سُبْحَان اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لآ اِلهَ اِلّا اللّهُ وَ اللّهُ اَكْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلاَ قُوَّة ِ الَّا بِاللّهِ الْعَلِىّ الْعَظِيْم
There is no deity but God, and Muhammad is the Messenger of God
(There is no god but Allah, Muhammad [PBUH] is the messenger of Allah)
I bear witness that (there is) no god except Allah; One is He, no partner hath He, and I bear witness that Muhammad (Sall-Allahu Alayhi wa Sallam) is His Servant and Messenger
Exalted is Allah, and praise be to Allah, and there is no deity except Allah, and Allah is the Greatest. And there is no might nor power except in Allah, the Most High, the Most Great
اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّىْ مِنْ كُلِّ ذَنْۢبٍ اَذْنَبْتُهٗ عَمَدًا اَوْ خَطَا ًٔ سِرًّا اَوْ عَلَانِيَةً وَّاَتُوْبُ اِلَيْهِ مِنَ الذَّنْۢبِ الَّذِیْٓ اَعْلَمُ وَ مِنَ الذَّنْۢبِ الَّذِىْ لَآ اَعْلَمُ اِنَّكَ اَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوْبِ وَ سَتَّارُ الْعُيُوْبِ و َغَفَّارُ الذُّنُوْبِ وَ لَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ اِلَّا بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظِيْمِ
I seek forgiveness from Allah, my Lord, from every sin I committed knowingly or unknowingly, secretly or openly, and I turn towards Him from the sin that I know and from the sin that I do not know. Certainly You, You (are) the knower of the hidden things and the Concealer (of) the mistakes and the Forgiver (of) the sins. And (there is) no power and no strength except from Allah, the Most High, the Most Great
pro_translator
10-06-2012, 18:15
این سه تا انقدر زیاد بودن گفتم اینجا کپی نشن بهتره!
ترجمهی اسناد و مدارک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ترجمهی مکاتبات و اسناد ۱ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ترجمهی مکاتبات و اسناد ۲ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (رمز: rednex)
ویرایش: ترجمهی اسناد فوق به دلیل جابهجایی اعتبار ندارند...
pro_translator
10-06-2012, 19:01
نهادها و سازمانها + مدرسه و دانشگاه + وقایع تاریخی و ...
Ministry of Science, Research and Technology: وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
Higher Education in Iran: آموزش عالی در ایران
Kindergarten: مهد کودک
Preschool education: دورهی پیشدبستان
Elementary school: دبستان
Middle school: orientation cycle: دورهی راهنمایی
High school: دبیرستان
Academy: هنرستان
Educational Institute: آموزشگاه
Faculty: دانشکده: دانشسرا
University: دانشگاه
Student ID: مشخصات دانشجو
Level of degree: مقطع تحصیلی
Academic major: رشته تحصیلی
Field of study: گرایش تحصیلی
Academic degree: درجه تحصیلی
Major: رشته تحصیلی
Scientific degree: درجه علمی
Member of -------- Faculty: عضو هیئت علمی
Hall monitor: مبصر راهرو
Principal's office: دفتر مدیر مدرسه
Fédération Internationale Des Ingénieurs-Conseils: International Federation of Consulting Engineers: جامعه مهندسان مشاور ایران
Identity Document: شناسنامه
Gendarmerie: ژاندارمری
United States Department of Commerce: وزارت بازرگانی ایالات متحدهی آمریکا
Red Lion and Sun Society: جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران
Iran Scout Organization: سازمان پیشآهنگی ایران
Imam Khomeini Education and Research Institute: موسسهی آموزشی و پرورشی امام خمینی
Central Bank of the Islamic Republic of Iran: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
Iranian Academy of the Arts: فرهنگستان هنر
Ministry of Culture and Islamic Guidance: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
Supreme Council of the Cultural Revolution: شورای عالی انقلاب فرهنگی
Supreme National Security Council: شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران
General Inspection Office: سازمان بازرسی کل کشور
Judicial Organization of Armed Forces: سازمان قضایی نیروهای مسلح
Judiciary: قوهی قضاییه: سازمان دادگستری: نظام قضایی: قضات
State Organization for Registration of Deeds and Properties: State Registry of Deeds and Real Estate Organization : سازمان ثبت اسناد و املاک کشور
Iran Law Database Leading: قانون دیوان عدالت اداری ایران
Commission Research Training House: کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس
Iranian Islamic Human Rights Commission: کمیسیون حقوق بشر اسلامی ایران
International Civil Service Commission: کمیسیون خدمات مدنی بینالمللی
Notary Public: دفترخانه، دفتر اسناد رسمی
Academy of Persian Language and Literature: فرهنگستان زبان و ادب فارسی
The Academic Center of Education, Culture and Research: جهاد دانشگاهی
The Organization for Researching and Composing University textbooks in the Humanities: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها
Red Lion and Sun Society: جمعیت شیر و خورشید
Iran Chamber of Commerce Industries and Mines: اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران
Society for the Appreciation of Cultural works and Dignitaries: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
Voluntary association: انجمن
State-owned: دولتی
National Iranian Oil Company: National Iranian Oil Company: شركت ملّی نفت ايران
National Oceanic and Atmospheric Administration: سازمان ملی اقیانوسی و جوی
Meteorology: هواشناسی
Red Crescent Society of the Islamic Republic of Iran: جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران
International Red Cross and Red Crescent Movement: نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر
Guild: صنف
Red Crescent: حلال احمر
Literacy Movement Organization of Iran: سازمان نهضت سوادآموزی ایران
Division (military): لشکر
Customs: گمرک
Consul (representative): کنسولگری
Relief Committee/Foundation: کمیتهی امداد
Tehran Imam Khomeini International Airport: فرودگاه بینالمللی امام خمینی
Agriculture: کشاورزی
(Institute for the Intellectual Development of Children and Young Adults (IIDCYA: كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان
Mayor: شهردار
Islamic Republic of Iran Broadcasting: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
Voice/Sound and Vision Organization of the Islamic Republic of Iran
Telecommunications: phone place: مخابرات
Telecommunication Company of Iran: شرکت مخابرات ایران
Asia-Pacific Broadcasting Union: اتحادیه رادیو تلویزیونی آسیا-اقیانوسیه
Gubernatorial: فرمانداری
Governor: فرمانداری
Shura: consultation: شورا
Wildlife management: شکاربانی
City council: شورای شهر
Municipality: شهرداری
Persian Constitution of 1906: مجلس شورای ملی
Armed forces: نیروهای مسلح: نیروهای نظامی
Senate of Iran: مجلس سنای ایران
Islamic Consultative Assembly: مجلس شورای اسلامی
Court: دادگاه: محکمه
Islamic Republic of Iran Police: Law enforcement in Iran: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
Army of Guardians of the Islamic Revolution: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
Expediency Discernment Council of the System: مجمع تشخیص مصلحت نظام
Judicial System of Iran: قوهی قضائیه
Supreme Leader of Iran: مقام معظم رهبری در ایران
Ministry of Justice: وزارت دادگستری جمهوری اسلامی ایران
Traffic Police Department: پلیس راهنمایی و رانندگی ایران: راهور
Research Affairs' Office: دفتر امور پژوهش
Khorasan Razavi Department of Transportation and Terminals: ادارهی کل حمل و نقل و پایانههای خراسان رضوی
Islamic Republic of Iran News Agency: خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران
(American Occupational Therapy Association (A.O.T.A: انجمن کار درمانی آمریکا
Rehabilitation: توانبخشی
Movement cooperation: نهضت همکاری
International Cooperation Alliance: اتحاديهی بينالمللی تعاون
Sport: تربیت بدنی
Insurance company: ادارهی بیمه: شرکت بیمه
Mobilization of the Oppressed: بسیج مستضعفین: نیروی مقاومت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
Blood transfusion: انتقال خون: donate blood: اهدای خون
Ministry of Education: وزارت آموزش و پرورش
General Inspection Office: سازمان بازرسی کل کشور
Social Security Office: ادارهی تامین اجتماعی
Fighting against inappropriately-dressing: مبارزه با بدحجابی (باحجاب: decent)
Social Security plan: Punishment plan: Social Judicial Moral Security Plan: طرح امنیت اجتماعی (+ برخورد!)
Military: نیروی نظامی، نظام، ارتش
Ministry of Interior: وزارت کشور ایران
National Organization for Civil Registration: سازمان ملی ثبت احوال
Curriculum: برنامهی درسی
Fire department: آتشنشانی
Office for Strengthening Unity: دفتر تحکیم وحدت
Interests Section of the Islamic Republic of Iran: دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران
Ministry of Labour and Social Affairs: وزارت کار و امور اجتماعی
Ministry of Cooperatives, Labour and Social Welfare: وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی
CEO of Office of Iran’s Interests in Egypt: رئیس دفتر حافظ منافع ایران در مصر
Freedom Movement of Iran: نهضت آزادی ایران
The Nationalist-Religious Coalition of Iran: شورای فعالان ملی-مذهبی ایران
The Alliance of National-Religious Forces of Iran: ائتلاف نيروهای ملی-مذهبی
Association of Researchers and Teachers of Qom: Assembly of Qom Seminary Scholars and Researchers: مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
Society of Seminary Teachers of Qom: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم: جامعهی مدرسین
Islamic Iran Participation Front: جبههی مشارکت ایران اسلامی
Monotheism and Justice Party: جبههی توحید و عدالت
Democratic Coalition of Reformists: ائتلاف دموکراتیک اصلاح طلبان
Reforms Front: جبههی اصلاحات
2nd of Khordad Front: جبهه دوم خرداد
Reform Era: دورهی اصلاح
Reformists coalition: ائتلاف اصلاحطلبان
Alliance of Reformists: اتحادیهی اصلاحطلبان
the poor: مستضعفان
Western intoxication: غربزدگی
civil society: جامعهی مدنی
political participation: مشارکت سیاسی
citizenship: شهروندی
Main reformist party: حذب اصلی اصلاحطلب
Pan-Iranist Party: حزب پانایرانیست
People's Mujahedin of Iran: سازمان مجاهدین خلق ایران
Constitutionalist Party of Iran: حزب مشروطهی ایران
superstructure: سازمانهای اداری و مدیریهی کشور
Rastakhiz Party: Resurgence party: حذب رستاخیز
Islamic Republican Party: حزب جمهوری اسلامی
(Organization of Iranian People's Fedaian (Majority: سازمان فداییان خلق ایران (اکثریت)
(National Front (Iran: جبهه ملی ایران
Democtratic Party of Iranian Kurdistan: حزب دموکرات کردستان ایران
Organization of Revolutionary Workers of Iran: سازمان انقلابی کارگران ایران (راه کارگر)
Tudeh Party of Iran: Party of the Masses of Iran: حزب تودهی ایران
Nation Party of Iran: حزب ملت ایران
Iranian Reform Movement: اصلاحطلبان ایران
Combatant Clergy Association: جامعه روحانیت مبارز
Association of Combatant Clerics: مجمع روحانیون مبارز
Combatant Muslims Party: جنبش مسلمانان مبارز
Islamic Labour Party: حزب اسلامی کار
Democracy Party: حزب مردمسالاری
Islamic Association of Women: مجمع اسلامی بانوان
Executives of Construction Party: حزب کارگزاران سازندگی
Iranian Reform Movement: اصلاحطلبان ایران
Front of Islamic Revolution Stability: جبههی پایداری انقلاب اسلامی
Society of Devotees of the Islamic Revolution: جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی
ایثارگری: altruism (در معنای ضمنی (connote) و نه معنای صریح (denotation))
Moderation of Development Party: حزب اعتدال و توسعه
Modern-Thinkers Party of Islamic Iran: حزب نواندیشان ایران اسلامی
Islamic Consultative Assembly: مجلس شورای اسلامی
Legislature system of Iran: قوهی مقننهی ایران
Executive system of Iran: قوهی مجریهی ایران
Judicial system of Iran: قوهی قضائیهی ایران
Guardian Council: شورای نگهبان
Guardianship of the Islamic Jurists: ولایت فقیه
Majlis Research Center: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
Library, Museum and Documentation Center Council: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
reformist coalition: ائتلاف
(Jundallah: Soldiers of God: People's Resistance Movement of Iran (PRMI: جندالله: ارتش خدا: جنبش مقاومت مردمی ایران
Islamic Iran Participation Front: جبهه مشارکت ایران اسلامی
Revival Party: حزب تجدد
1988 Executions of Iranian political prisoners: اعدام زندانیان سیاسی (تابستان ۱۳۶۷)
Communist Party of Iran: حزب کمونیست ایران
Marxist Mojahedin: Peykar: سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر
Organization of Iranian People's Fedai Guerillas: سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
Islamic Coalition Party: حزب مؤتلفه اسلامی
Iran National-Socialist Workers group: حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران
Fada'iyan-e Islam: جمعیت فدائیان اسلام
Anglo-Persian Oil Company: شرکت نفت ایران و انگلیس
Petroleum industry in Iran: صنعت نفت ایران
D'Arcy Concession: امتیازنامه دارسی
1053 Iranian coup d'etat: کودتای ۲۸ مرداد
The Green Path of Hope: راه سبز امید
National Trust Party: حزب اعتماد ملی
Mojahedin of the Islamic Revolution Organization: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران
Conservatism: محافظهکاری
Alliance of Builders of Islamic Iran: ائتلاف آبادگران ایران اسلامی
Iran Cultural Heritage, Handcrafts and Tourism Organization: سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری
Islamic Society of Engineers: جامعه اسلامی مهندسین
United Front of Conservatives: جبهه متحد اصولگرایان
Assembly of Experts: مجلس خبرگان رهبری
People's Voice: جبههی صدای ملت
Kurdish Renaissance League: جمعیت احیای کرد
New Iran Party: حزب ایران نوین
Muslim People's Republic Party: حزب جمهوری خلق مسلمان ایران
Labour Coalition: ائتلاف خانهی کارگر
Union of People's Fedaian of Iran: سازمان اتحاد فداییان خلق ایران
Organization of Communist Revolutionaries: سازمان انقلابیون کمونیست
Worker-communist Party of Iran: حزب کمونیست کارگری ایران
US Embassy Takeover: تصرف سفارت آمریکا
Hostage Crisis: بحران گروگانگیری
Controversies surrounding Mahmoud Ahmadinejad: Ahmadinejad's Government Turnover: عملکرد دولت محمود احمدینژاد
Mass Media: رسانههای گروهی
Personal Suit: Undercover: لباس شخصی: لباسشخصی: جاسوس
Adbocacy group: گروه ذینفوذ
Patriotic Union of Kurdistan: اتحادیه ی میهنی کردستان
Islamic Supreme Council: مجلس اعلای اسلامی
Islamic Dawa Party: Islamic Call Party: حزب الدعوه اسلامی
Kurdistan Democratic Party: حزب دموکرات کردستان عراق
Kurdistan Socialist Democratic Party: حزب سوسیالیست دموکرات کردستان
Kurdistan-Iraq Communist Party: حزب کمونیست کردستان - عراق
Movement for Change: حزب گوران: جنبش گوران
Iraqi National Accord: جنبش وفاق ملی عراق
Iranian Organization of Renewable Energy & Energy Productivity: سازمان انرژیهای تجدیدپذیر و بهرهوری انرژی ایران
School of Fine Arts: مدرسهی صنایع مستظرفه
Guidance Excursion: Guidance Patrol: Iranian Fashion Police: Vice Patrol: Vice Squad: Moral Police: Morality police: modesty patrols: گشت ارشاد
Their job is to make sure women dress conservatively
Mutaween: Religious police: Clerical police: Religious-policing: المطوعين
are the government-authorized or government-recognized religious police (or clerical police)
Patrol: Patrol officer: مامور گشت، گروه گشت، گشتزنی
Patrol cars: ماشینهای گشت (ارشاد): Police Car
Morality Police: Moral Police: Vice Squad: منکرات
The Morality Police: Public Places Organization: Vice Squad headquarters: ادارهی اماکن
Committee of Human Rights Reporters: کمیته ی گزارشگران حقوق بشر
Disciplinary Committee: کمیتهی انضباطی
Supreme Council of Information and Communication Technology: دبیرخانهی شورای عالی اطلاعرسانی
Iranian Society for Quality: جامعه كیفیت ایران
Iranian Society for the Promotion of Persian Language and Literature: انجمن ترويج زبان و ادب فارسی ايران
Iranian Cultural Society of Calgary: انجمن فرهنگی ایرانیان کلگری
Astronomical Society of Iran: کمیته توسعه نجوم در ایران
Iranian Geo-technical Society: سازمان ژئوتکنیک ایران
Soil Science Society of Iran: انجمن علوم خاک ایران
Linguistics Society of Iran: جامعهی زبانشناسی ایران
Iran scientific associations commission: کمیسیون انجمنهای علمی ایران
Iranian Society of Acoustics and Vibration: انجمن آکوستیک و ارتعاشات ایران
Iran Society of Engineering Education: انجمن آموزش مهندسی ايران
Iranian Sociological Association: انجمن جامعهشناسی ایران
Iran Executive Management Association: انجمن مدیریت اجرائی ایران
Society of Iranian Value Engineering: انجمن مهندسی ارزش
Iranian Society of Mining Engineering: انجمن مهندسی معدن ایران
Iranian Institute of Industrial Engineering: انجمن مهندسی صنایع ایران
Computer Society of Iran: انجمن کامپیوتر ایران
Bio-safety Society of Iran: انجمن ایمنی زیستی ایران
Iranian Society of Environmentalists: انجمن محیط زیست ایران
Iranian Chemical Society: انجمن شیمی ایران
Regular member: عضو ثابت: عضو پیوسته
Jerusalem Force of the Islamic Republic of Iran: نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
Sanctions against Iran: تحریمهای علیه ایران
Campaign Against Sanctions and Military Intervention in Iran: جنبش ضد تحریم و مداخله نظامی در ایران
National Iranian South Oil Company: شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب
Gas Exporting Countries Forum: اوپک گازی: مجمع کشورهای صادر کننده گاز
National Iranian Gas Export Company: شرکت ملی صادرات گاز ایران
Natural gas reserves in Iran: میدانهای گازی ایران
National Iranian Gas Company: شرکت ملی گاز ایران
Organization of the Petroleum Exporting Countries: سازمان کشورهای صادر کننده نفت: اوپک
National Iranian Drilling Company: شرکت ملی حفاری ایران
Iranian Oil Terminals Company: شرکت پایانههای نفتی ایران
Oil reserves in Iran: میدانهای نفتی ایران
National Iranian Tanker Company: شرکت ملی نفتکش ایران
National Iranian Oil Company: شرکت ملی نفت ایران
Petroleum Engineering & Development Company: شرکت مهندسی و توسعه نفت ایران
Iranian Offshore Oil Company: شرکت نفت فلات قاره ایران
National Iranian Petrochemical Company: شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران
National Iranian South Oil Company: شركت پیرا حفاری
Iran–Pakistan gas pipeline: IP pipeline: Peace pipeline: خط لوله صلح
Persian pipeline: خط لوله پارس
Atomic Energy Organization of Iran: سازمان انرژی اتمی ایران
Nuclear facilities in Iran: تأسیسات هستهای ایران
Bushehr Nuclear Power Plant: نیروگاه اتمی بوشهر
Darkhovin Nuclear Power Plant: نیروگاه اتمی دارخوین
Seal of the Prophets Headquarters of Reconstruction: قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا
Iran Power Plant Projects Management Company: مدیریت پروژههای نیروگاهی ایران
Strait of Hormuz: تنگه هرمز
National Land and Housing Organization: سازمان ملی زمین و مسکن
National Geographical Organization: سازمان نقشهبرداری کشور: سازمان جغرافیایی ملی
Iran Meteorological Organization: سازمان هواشناسی کشور
National Disaster Management of Iran: سازمان مدیریت بحران کشور
Iran Municipalities/Urban and Rural Managements Organization: سازمان شهرداریها و دهياریهای کشور
Iranian Sanjesh (Measurement!) Organization: سازمان سنجش آموزش کشور
Iran Veterinary Organization: Quarantine & International Affairs: قرنطینه و امور بینالملل سازمان دامپزشکی جمهوری اسلامی ایران
Iranian Blood Transfusion Organization: سازمان انتقال خون
The Islamic Republic of Iran Civil Aviation Organization: سازمان هواپیمایی کشوری جمهوری اسلامی ایران
Iran Air Fleet: ناوگان هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران
Iran Air Cargo: محمولهی هوایی ایران
Iran Airtour: هواپیمایی ایران ایرتور
Iran Aviation Industries Organization: سازمان صنایع هوایی ایران
Iran Space Agency: سازمان فضایی ایران
Welfare Organization of Iran: State Welfare Organization of Iran: سازمان بهزیستی کشور
(Civil Servants Pension Organization (Iran: سازمان بازنشستگی کشور
West Regional Water Organization: سازمان آبرسانی به مناطق غربی
Iranian Privatization Organization: سازمان خصوصیسازی ایران
National Organization of Tax Affairs: سازمان امور مالیاتی کشور
Ministry of Economic Affairs and Finance: سازمان امور مالیاتی کشور
Tehran Construction Engineering Order Organization: سازمان نظام مهندسی ساختمان
Syndicate of Workers of Tehran and Suburbs Bus Company: سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
Ports & Maritime Organization: سازمان بنادر و دریانوردی
Tourism Resources: منابع گردشگری
Tourism Attractions: جاذبههای گردشگری
Monument: تندیس
Board of trustees; Board of Regents: هیئت امنا
Board of trustees / trustees' board [Iranian version]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]هیئت-امنا-Board-of-trustees
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]هیئت-امنا-Board-of-trustees
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[Board of Regents [American version
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%AA%DA%AF%D8%B2%D 8%A7%D8%B3
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Reference: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
pro_translator
10-06-2012, 20:38
Filming
Filmmaking: Film production: فیلمسازی
Development: شکلگیری: ایجاد
Pre-production: پیشتولید
Production: تولید
Post-production: پستولید
Distribution and exhibition: release: پخش و نمایش فیلم
Independent filmmaking: فیلمسازی مستقل
Film crew
Film crew: کادر و عوامل تولید فیلم
Film producer: تهیهکننده
Casting Director: بازیگردان
Screenwriter: scenarist: فیلمنامهنویس
Director of photography: Cinematographer: مدیر فیلمبرداری: سرپرست فیلمبرداری
Sound Engineer: صدابردار
Film editor: تدوینگر
Script supervisor: continuity supervisor: منشی صحنه
Art director: کارگردان هنری
Make-up artist: make up and hair designer: چهرهپرداز: طراح چهرهپردازی: طراح گریم
Music composer: آهنگساز
Prosthetics designer: طراحی اعضا مصنوعی بدن
Executive producers: تهيهکنندگان اجرایی
Dubbing mixer: میکساژ صدا و تصویر
Art director: مدیر هنری
Special effects: مسؤول جلوههای ویژه
Stunt: بدلکار
Sound designer: طراح صدا
Production designer: طراح تولید
Production manager: مدیر تولید
Focus puller: دستیار فیلمبردار
Costume designer: طراح لباس
Special effects supervisor: سرپرست جلوههای ویژه
Visual effects supervisor: سرپرست جلوههای بصری
Set decorator: Scenic design: scenography: stage design: set design: production design: طراح صحنه
Transportation coordinators: هماهنگی حمل و نقل
Technical advisor: مشاور فنی
First assistant director: دستیار اول کارگردان
Lighting gaffer: نورپرداز
Camera operators: فیلمبرداران
Property master: امور مالی
Songwriter: ترانهسرا
Storyboard: فیلمنامهی مصور
Location Manager: Stage Manager: ناظر صحنه
* اینها رو هم اول فیلمها میشه دید
Starring: بازيگران: با حضور
Screenplay: براساس داستانی از
Casting by: انتخاب بازيگران
Voiced by: صداپيشگان
Co-starring: و با هنرمندی
Introducing: با معرفی
Story by: اثری از
Written by: نویسنده: فیلمنامهنویس
(زیر فیلم) Special appearance by: با حضور افتخاری ...
pro_translator
10-06-2012, 21:15
Army and Military (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Islamic Republic of Iran Army: ارتش جمهوری اسلامی ایران
Ground Forces of the Army of the Guardians of the Islamic Revolution: نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
Air Force of the Army of the Guardians of the Islamic Revolution: نیروی هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
Navy of the Army of the Guardians of the Islamic Revolution: نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
Quds Force: Jerusalem Force: نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
Disciplinary Force of the Islamic Republic of Iran: نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران
Ministry of Youth Affairs and Sports: وزارت ورزش و جوانان ایران
Ministry of Defense and Armed Forces Logistics: وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران
Iranian Cyber Army: ارتش سایبری جمهوری اسلامی ایران
Rank Insignia of the Army of the Guardians of the Islamic Revolution: درجههای سپاه پاسداران
Armory: اسلحهخانه
Conscription: compulsory enlistment: خدمت وظیفهی عمومی: خدمت اجباری: نظام وظیفه
Exemption from conscription / military service: معافیت از سربازی
Exempted from conscription: معاف از سربازی
Extra duty: اضافه خدمت
Provost: دژبانی
Private: سرباز صفر
Private First Class: سرباز یکم
Corporal: سرجوخه
Sergeant First Class: گروهبان دوم
General officer: ارتشبد
Lieutenant General: سپهبد
Major General: سرلشکر
Brigadier general: سرتیپ
Colonel: سرهنگ
Lieutenant Colonel: سرهنگ دوم
Captain: سروان
Major: سرگرد
Warrant Officer: Sergeant Major: استوار
Second Lieutenant: ستوان دوم
First Lieutenant: ستوان یکم
Corporal: سرجوخه
Petty officer: مهناوی
Lieutenant: ستوان
Soldier: سرباز
Admiral: دریابد
Vice admiral: دریاسالار
Rear admiral (Upper Half): دریابان
Commodore: دریادار: Rear admiral lower half
Lieutenant Commander: ناوسروان
Master Sergeant: سرگروهبان
Sergeant: گروهبان
: head: authority: holder: سردار
Chief of Staff: رئیس ستاد ارتش
Commander-in-Chief: فرماندهی کل قوا
Field Marshal: بزرگارتشتاران
pro_translator
11-06-2012, 12:00
دوستان موضوعهای مدنظرشون رو بگن تا واژهها گردآوری بشه...
ضمنا این پستها دائم ویرایش میشن، پس همیشه تغییرات رو تطبیق بدین... :11:
اگه بتونی حوزهی روزنامهنگاریش رو کامل کنی ممنون میشم ...
حوزههایی که خیلی به دردم میخوره: رسانه، حقوق بشر، سیاست و از این جور چیزا : دی
Keep Going رفیق ;)
Well Done ...
pro_translator
11-06-2012, 16:48
Family & Kinship terminology
great grand-parent: قرجد: جد اعلی
grand uncle: عمو بزرگ
grand aunt: عمه بزرگ
paternal grandfather: پدربزرگ پدری
maternal grandmother: مادربزرگ پدری
first cousin 1x removed: پسر/دخترعموی پدر
first cousin 2x removed: پسر پسرعموی پدر
cousin: پسرعمو: پسرعمه: پسردایی: دخترعمو: دخترعمه: دختردایی: داییزاده: خالهزاده: عموزاده
aunt: عمه: خاله: زنعمو: زندایی
uncle: عمو
father: پدر
mother: مادر
brother: برادر
sister: خواهر
husband: شوهر
wife: زن
spouse: همسر
spouse's descendents: دودمان همسر
descendents: نسلها
self: خود
son-in-law: داماد
groom: bridegroom: داماد (هنگام عروسی): شاهداماد
daughter-in-law: عروس
daughter: فرزند دختر
son: فرزند پسر
grandson: نوهی پسر
grand daughter: نوهی دختر
great grandson: نتیجه
great great grandson: نبیره
third great grandson: ندیده (نیینه)
brother-in-law: برادر زن، برادر شوهر، آيزنه: شوهر خواهر: شوهرخواهر شوهر، شوهرخواهر زن
sister-in-law: زن برادر: خواهرشوهر: جارى: زن برادر زن: خواهرزن
mother-in-law: مادرزن: مادرشوهر
nephew: برادرزاده، خواهرزاده، پسر برادر، پسر خواهر
niece: دختر برادر، (مونث) برادرزاده: دختر خواهر، (مونث) خواهرزاده: دختر خواهرزن يا دختر خواهر شوهر يا دختر برادر زن يا دختر برادر شوهر
sibling: همشیر: همشیره: برادر: خواهر
paternal: پدری
maternal: مادری
fraternal: برادری
sororal: خواهری
جدول دقیقتر (انگلیسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (فارسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%B1%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7.png))
Multiple births
only child: تکفرزند
twins: دوقلو
triplets: سهقلو
quadruplets: چهلرقلو
quintuplets: پنجقلو
sextuplets: ششقلو
septuplets: هفتقلو
octuplets: هشتقلو
nonuplets: نهقلو
decaplets: دهقلو
undecaplets: یازدهقلو
duodecaplets: دوازدهقلو
tridecaplets: سیزدهقلو
quadecaplets: چهاردهقلو
quindecaplets: پانزدهقلو
sexdecaplets: شانزدهقلو
pro_translator
11-06-2012, 17:00
اگه بتونی حوزهی روزنامهنگاریش رو کامل کنی ممنون میشم ...
حوزههایی که خیلی به دردم میخوره: رسانه، حقوق بشر، سیاست و از این جور چیزا : دی
Keep Going رفیق ;)
Well Done ...
مرسی از نظرت کورش جان... چیزی به ذهنم نمیرسه... یه چند مورد فارسی میذاری من ببینم منظورت چیان؟ منظورتو بفهمم هر چی پیدا کنم میذارم...
خیلی دوست دارم بخش ترجمه هم طوری باشه که بیشتر روی ترجمهی عبارتها و بهترین معادل تمرکز کنه نه روی ترجمهی چند خط متن...
ضمن عرض خسته نباشید و تشکر از pro_translator ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و Kurоsh ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) عزیز بابت این تاپیک پربار..
یه پیشنهاد داشتم..، اگه Context های مختلف رو توی یک پست مثلا پست
اول دوم، با آدرس پستشون بزارین به نظرم خیلی سرعت Look Up کاربرها میره بالاتر..
تشکر:11:
با آرزوی بهترینها..
pro_translator
11-06-2012, 17:54
Media
Broadcasting: سخنپراکنی
Air: پخش از تلویزیون
Audience: مخاطب
Viewer: بیننده
Non-commercial: رایگان
Commercial: پیام بازرگانی
Advertising: تبلیغات
Radio signals: سیگنال رادیویی
Communications satellite: ماهوارهی مخابراتی
Radio masts and towers: دکلهای مخابراتی
Cable TV: تلویزیون کابلی
SDTV: تلویزیون وضوح استاندارد
HDTV: تلویزیون وضوح بالا
UHDTV: Super Hi-Vision: تلویزیون وضوح بسیار بالا
Recorded: فیلم ضبط شده
Live: پخش مستقیم: پخش زنده
Broadcast rights: حق پخش: امتیاز پخش
Slow motion: صحنهی آهسته: دور آهسته
Repeater: دستگاه تقویتکننده
Television studio: استودیو تلویزیون
Telecast: برنامهی تلویزیونی
Schedule: برنامهی پخش برنامهها
Television station: ایستگاه تلویزیونی
Television network: شبکهی تلویزیونی
Program: برنامه
Prerecorded broadcast: پخش برنامهی غیرمستقیم
Correspondent: گزارشگر
Playback: پخش
Rerun: تکرار برنامه
Spoiler: لوث شدن: لو رفتن برنامه
Source: منبع
Promo: روزنه: تبلیغ قسمت بعدی سریالها
News: اخبار
Studio: استودیو
Report: گزارش کردن
Satellite television: تلویزیون ماهوارهای
Dish: دیش ماهواره
Receiver: ----- ماهواره
Parabolic antenna: dish antenna: آنتن سهموی
Bandwidth: پهنای باند
Bias: نیروی محرک ورودی: بایاس
Countdown: شمارش معکوس
Dolby Stereo: استریو
IMAX: آیمکس
Aspect ratio: نسبت ابعاد تصویر: نسبت ابعاد پرده: نسبت عرض به ارتفاع تصویر: نسبت تصوير: نسبت ديد: نسبت صفحه
Keep Aspect Ratio: حفظ ضریب نسبت
Keep Aspect Ratio: نگهداری ضریب نسبت
Aspect ratio crop: خط برش ضریب نسبت
Montage: مونتاژ
Edit: ویرایش: تدوین
Mix: میکس صدا
Error ratio: نسبت خطا
TV Show: نمایش تلویزیونی
TV Series: سریال تلویزیونی
Movie: فیلم سینمایی
Opening theme: آهنگ تیتراژ
Format: فرمت تصویر
Linear: مونتاژ خطی
Non-linear: مونتاژ غیرخطی
Real time: مونتاژ زنده (حین پخش زنده مانند فوتبال)
Pilot: قسمت اول سریال: قسمت آزمایشی
Playlist: فهرست پخش آهنگها و برنامهها
Subtitles: Captions: زیرنویس
Synchronization: هماهنگی
Teletext: تلتکست
Transponder: پاسخگر خودکار
Zoom: بزرگنمایی
PAL: سیستم تصویر خط فاز متناوب
NTSC: کمیتهی سامانهی تلویزیون ملی
Analog Television: تلویزیون آنالوگ
Digital Television: تلویزیون دیجیتال
SECAM: رنگ متوالی همراه با حافظه
Animation: پویانمایی
Wireless Communication: مخابرات بیسیم
Breaking news: خبر فوری
BBC: ۲۰:۳۰!!!
Remote control: کنترل از راه دور
Journalist: خبرنگار
Sponsor: حامی مالی
Season premiere: نخستین اپیزود فصل
Screen-Free week: هفتهی بدون نمایشگر
Multiplex: همتافتن: تسهیمسازی
Set-top box: دستگاه گیرندهی دیجیتال تلویزیون
TV aerial plug: ورودی آنتن تلویزیون
Analog signal: سیگنال پیوسته
Breakfast television: Morning show: برنامهی صبحگاهی
Nonprofit organization: سازمان ناسودبر
Channel capacity: ظرفیت کانال
Communication channel: کانال مخابراتی
Coaxial cable: کابل هممحور
Transmitter: فرستنده
Pay-per-view: پرداخت پول بابت هر تماشا
Mass media: رسانههای گروهی: وسایل ارتباط جمعی
Devices of Mass Communication: وسایل ارتباط جمعی
این سری خیلی از واژهها جا افتادن... خیلیهایی که خودم هم میدونستم توی این لیست نیستن...
دوستان اگه میخواین تاپیک ادامه پیدا کنه توی تکمیل این لیستها کمک کنن... :41:
pro_translator
11-06-2012, 21:32
ترجمهی نامهای سالها در ایران:
۱۳۶۹: تحول درونی و اصلاح امور: Domestic Evolution and Reforming Affairs
۲. Internal Evolution and Correcting the Affairs
۱۳۷۰: صبح روشنی: Morning of Brightness
۱۳۷۱: تحکیم معنویت: Spiritual Consolidation (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۷۲: عدالت اجتماعی: Social Justice (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۷۳: صرفهجویی: Frugality / Thrift (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۷۴: وجدان کاری، انضباط اجتماعی، انضباط اقتصادی: Work Ethic, Social Regularity, Economic Discipline
۱۳۷۵: ضرورت پرهیز از اسراف و حفظ ثروت و منابع عمومی کشور
۱. Necessity of Avoiding Extravagance and Conservation of the Country's Wealth and General Resources
۲. Necessity of Preventing Extravagant and Maintaining the Country Wealth and Public Resources (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۷۶: توجه به معنویات و فضایل اخلاقی: Heeding Spiritualities and Virtue Ethics / Spirituality Ethics
۱۳۷۷: صرفهجویی و پرهیز از اسراف، قناعت و پایداری بر مواضع اسلامی و انقلابی
۱. Thrift and Avoiding Extravagance, Contentment and Stability on Revolutionary and Islamic Position
۲. Saving and Preventing Extravagant and Contentment and Stability in Islamic and Revolution Position (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۷۸: امام خمینی: Imam Khomeini
۱۳۷۹: امام علی: Imam Ali
۱۳۸۰: اقتدار ملی و اشتغالآفرینی: National Pride and Entrepreneurship
۱۳۸۱: عزت و افتخار حسینی: Hosseini Dignity and Honor (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۸۲: خدمتگزاری: Serving (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۸۳: پاسخگویی: Accountability (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۸۴: همبستگی ملی و مشارکت اسلامی: National Solidarity and Islamic/Public Participation (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %22&source=bl&ots=_GTVTbI15p&sig=HWp7NJiGczcKETmEBP_5OnZq2m0&hl=en&sa=X&ei=_iA1VaCFOIibNpWagPAK&ved=0CDAQ6AEwBA#v=onepage&q="National Solidarity and Public Participation"&f=false))
۲. Solidarity Between the Nation and the Government (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۸۵: پاسخگویی سه قوه به ملت ایران: Accountability of Government Officials to the Iranian Nation (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Accountability of the Government to the Iranian Nation (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۸۶: اتحاد ملی و انسجام اسلامی: National Unity and Islamic Solidarity (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۲. National Unity and Islamic Cohesion (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Q)) (+) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
۱۳۸۷: نوآوری و شکوفایی: The Year of Innovation and Flourishment (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Innovation and Prosperity / Flourishment / Efflorescence (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %22.-a0176900506)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %20and%20flourishment.html)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 9fb381bf857472))
۱۳۸۸: حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف: The Year of Reforming the Norms of Consumption (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Year of Consumption Pattern Reform (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Reforming Norms of Consumption (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۸۹: همت مضاعف، کار مضاعف: The Year of Intensified Effort and Labor (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Year of Double Effort, Double Work (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۰: جهاد اقتصادی: The Year of Economic Jihad (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۱: تولید ملی، حمایت از کار و سرمایهی ایرانی: The Year of National Production, Supporting Iranian Labor and Capital (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
The Year of National Production and Supporting Iranian Labor and Capital (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۲: حماسهی سیاسی و حماسهی اقتصادی: Year of Political and Economic Valor (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۳: اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی: Year of Economy and Culture with National Determination (Resolve ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) and Jihadi Management (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۴: دولت و ملّت، همدلی و همزبانی: The Year of the Administration and the People, Harmony and Unanimity (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
ُThe Year of Government and Nation, Empathy and Harmony (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۵: اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل: The Year of the Economy of Resistance: Action and Implementation (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Resistance Economy; Action and Implementation (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۶: اقتصاد مقاومتی: تولید و اشتغال: Year of Economy of Resistance: Production and Employment (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۷: حمایت از کالای ایرانی: Support for Iranian Products (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۸: رونق تولید: Boosting Production (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۳۹۹: جهش تولید: Surge in Production (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۴۰۰: تولید؛ پشتیبانیها، مانعزداییها: Production: Support and Removing Barriers (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
Production: Support and the Elimination of Obstacles (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۴۰۱: تولید؛ دانشبنیان، اشتغالآفرین: Production: Knowledge-Based and Job-Creating (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۴۰۲: مهار تورم، رشد تولید: Inflation Control [Containment], Growth in Production (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) / Controlling [Containing] the Inflation and Growth of Production (Press TV ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۴۰۳: جهش تولید با مشارکت مردم: Surge in production through people’s participation (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (Press TV ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
۱۴۰۴: سرمایهگذاری برای تولید: Investments for Production (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
مرسی از نظرت کورش جان... چیزی به ذهنم نمیرسه... یه چند مورد فارسی میذاری من ببینم منظورت چیان؟ منظورتو بفهمم هر چی پیدا کنم میذارم...
خیلی دوست دارم بخش ترجمه هم طوری باشه که بیشتر روی ترجمهی عبارتها و بهترین معادل تمرکز کنه نه روی ترجمهی چند خط متن...
خب عرصهی رسانه خیلی ابعاد گستردهای رو شامل میشه ...
هم زبان مخصوص روزنامهنگاری و هم اصطلاحات خاصی که برای این عرصه استفاده میشه، به کارم میاد ...
یه مثال ساده ...
اصطلاح "چراغ سبز نشان دادن"
یا مثلاً "روز میز بودن یه طرح یا برنامه"، "فرش قرمز پهن کردن" و ...
همه اصطلاحاتی هستن که تو عرصهی دیپلماتیک استفاده میشن ...
راستی رشتههای دیگه مثل سینما و موسیقی و ورزش هم یادت نره :40:
اگه پیدا کردی خیلی خوب میشه ...
pro_translator
12-06-2012, 10:25
خب عرصهی رسانه خیلی ابعاد گستردهای رو شامل میشه ...
هم زبان مخصوص روزنامهنگاری و هم اصطلاحات خاصی که برای این عرصه استفاده میشه، به کارم میاد ...
یه مثال ساده ...
اصطلاح "چراغ سبز نشان دادن"
یا مثلاً "روز میز بودن یه طرح یا برنامه"، "فرش قرمز پهن کردن" و ...
همه اصطلاحاتی هستن که تو عرصهی دیپلماتیک استفاده میشن ...
راستی رشتههای دیگه مثل سینما و موسیقی و ورزش هم یادت نره :40:
اگه پیدا کردی خیلی خوب میشه ...
اصطلاحاتی مثل چراغ سبز نشان دادن که ترجمهی تحتاللفظی هستن: give somebody/something the green light
فرش قرمز پهن کردن: Rolling out the red carpet
رو میز بودن یه طرح یا برنامه: The plan is on the table... The plan is under consideration...
//
* از تولید به مصرف: From production to consumption
حجتالاسلام: Mid-level cleric
دولت تدبیر و امید: Government of Foresight/Measure and Hope
کتابهای امام خمینی (ره):
* ولایت فقیه، حکومت اسلامی:
The Regency of the Theologian, Islamic Government: Islamic Government, Governance of the Jurist
* چهل حدیث: Forty Traditions: Forty Hadiths
* آداب الصلاة: The Disciplines of Prayers
* جهاد اکبر: The Greater Struggle: Supreme Jihad
* اصول الفقه: Legal Theory: Principles of Jurisprudence
* توضیحالمسائل: A Clarification of Questions: Questions Clarified
* رسالهی عملیه: Collection of Juridical Edicts, Equivalent to a PhD Dissertation for Shi'a Religious Students
* تحرير الوسيلة:
Clarification of the Means of Salvation
* کشفالاسرار: Key to the Secrets; Discovering the Spiritual Secrets
* صحیفهی نور:
Light Scriptures
Book of Light
Pages of Light: A Collection of Speeches and Pronouncements
The Book of Light: Collection of Khomeini’s Messages, Letters, and Announcements
* صحیفهی سجادیه: Scripture of Sajjad
امام خمینی (ره) در بهشت زهرا:
من دولت تعیین میکنم، من تو دهن این دولت میزنم، من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین میکنم...
(Imam Khomeini (Soul of God, Spirit from God) at Behesht-e Zahra (The Paradise of Zahara
I appoint government. I shall kick this government’s teeth in. I appoint government by the support of this nation
آثار علامه طباطبایی: The Writings of Allamah Tabataba'i
المیزان: The Balance
اصول فلسفه و روش رئالیسم: The Principles of Philosophy and the Method of Realism
حاشیه بر اسفار: Glosses upon the Asfar
مصاحبات با استاد کوربان: Dialogues with Professor Corbin
رساله در حکومت اسلام: Treatise on Islamic Government
حاشیهی کفایت: Glosses upon Al-Kifayah
رساله در قوه و فعل: Treatise on Potentiality and Actuality
رساله در اثبات ذات: Treatise on the Proof of the Divine Attributes
رساله در افعال: Treatise on the Divine Acts
رساله در وصائف: Treatise on Means
رساله در انسان قبل الدنیا: Treatise on Man before the World
رساله در انسان في الدنیا: Treatise on Man in the World
//
سند چشمانداز ۱۴۰۴ ایران:
Iran's 20-year vision plan
The 20-Year Perspective Document for Iran
Iran's 20-Year Perspective Document
The 20-year National Vision
Iran's 20-Year Economic Perspective
pro_translator
12-06-2012, 11:26
Press and Journalism
(Download (.txt ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
منبع اصلی: ترجمهی متون مطبوعاتی غلامرضا تجویدی
************************************************** **************
Translation of Legal Correspondence and Deeds
(Download (.txt ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
منبع اصلی: ترجمهی مکاتبات و اسناد تالیف دکتر راعی شریف
pro_translator
12-06-2012, 11:54
اصطلاحات مطبوعاتی مرتبط با انرژی هستهای
Nuclear facilities in Iran: تاسیسات هستهای ایران
Atomic Energy Organization of Iran: سازمان انرژی اتمی ایران
Highly enriched uranium: اورانیوم با غنای بالا
Treaty on the Non-Proliferation of Nuclear Weapons: پیماننامهی منع گسترش سلاحهای هستهای
Atoms for Peace: اتم برای صلح
The peaceful usage of nuclear energy is the definite claim for Iranian: استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای حق مسلم ایرانیان است
Iran and weapons of mass destruction: ایران و سلاحهای کشتار جمعی
Joint-stock company: شرکت سهامی
current international tensions between Iran and other countries: روابط بینالمللی فعلی ایران و کشورهای دیگر
Diplomatic activity linked to Iranian nuclear program: فعالیت دیپلماتیک مرتبط به برنامهی هستهای ایران
disarmament: خلع سلاح
Nuclear proliferation: تکثیر هستهای
Accusation of hypocrisy and double standards by Iran toward the West: اتهام ریاکاری
Tehran International Conference on Disarmament and Non-Proliferation, 2010: کنفرانس بیالمللی خلع سلاح و عدم اشاعه
International Disarmament and Non-proliferation: World Security without Weapons of Mass Destruction: خلع سلاح بینالمللی و عدم اشاعه: امنیت جهانی بدون سلاحهای کشتار جمعی
Nuclear Energy for All, Nuclear Weapons for No One: انرژی هستهای برای همه: سلاحهای هستهای برای هیچکس
New START: پیمان استارت: Strategic Arms Reduction Treaty: پیمان کاهش تسلیحات هستهای
Dual standard: استاندارد دوگانه
Dual containment: مهار دوگانه
United Nations Security Council: شورای امنیت سازمان ملل متحد
United Nations Security Council Resolution 1737: قطعنامهی ۱۷۳۳ شورای امنیت
Non-Aligned Movement: جنبش غیرمتعهد
Informed Source: منبع آگاه
Joining in a Coalition: عضو ائتلاف شدن
اگه این سری به دردتون خورد سری بعد شاید مقامهای سیاسی رو گذاشتم...
(پستهای صفحهی اول آپدیت شدن...)...
pro_translator
12-06-2012, 17:23
حسابداری
این لیست هم خیلی بلندبالاست... اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
نظر بدین...:11:
pro_translator
12-06-2012, 18:09
Management occupations
General secretary: دبیرکل
Global Entrepreneurship Monitor: دیدبان جهانی کارآفرینی
President: رئیسجُمهور
chairman: chairwoman: chairperson: رییس هیئت مدیره
Mayor: شهردار
Chief information officer: مدیر ارشد فناوری اطلاعات
CEO: Chief Executive Officer: مدیر عامل: مدیر ارشد اجرایی
City manager: مدیریت شهری
Entrepreneur: کارآفرین
Management: مدیریت
Adjutant general: معاون ژنرال
Affiliate manager: مدیر وابسته
Apparatchik: عضو سازمانی: عضو بلندپایه: ذینفوذ
Assistant manager: کمک مدیر: معاون مدیر: نائب رئیس
Customer Relationship Managemer: مدیر ارتباط با مشتریان
Branch manager: مدیر شعبه: مسئول اداری و اجرایی شعبه
Brand manager: مدیر برند: مدیر مارک: مدیر نشان تجاری: مدیر بازاریابی یک مارک مخصوص
business manager: business director: مدیر بازرگانی: مدیر کسب و کار
Quality manager: مدیر کیفیت
Financial manager: مدیر مالی
Educational Management: مدیریت آموزشی
Customer Relationship Management: مدیریت ارتباط با مشتری
Strategic Management: مدیریت استراتژیک
Information Management: مدیریت اطلاعات
Safety Management: مدیریت ایمنی
Marketing Management: مدیریت بازاریابی
Crisis Management: مدیریت بحران
Public Sector Management: مدیریت بخش عمومی
Hospital Management: مدیریت بیمارستان
Project Management: مدیریت پروژه
Organizational Conflict Management: مدیریت تعارض سازمانی
Change Management: مدیریت تغییر
Rehabilitation Management: مدیریت توانبخشی
Production Management: مدیریت تولید
Team Management: مدیریت تیم
Services Management: مدیریت خدمات
Creativity Management: مدیریت خلاقیت
Knowledge Management: مدیریت دانش
Public Sector Management: مدیریت دولتی
Time Management: مدیریت زمان
Supply Chain Management: مدیریت زنجیره تأمین
Life Management: مدیریت زندگی
Operations Management: مدیریت عملیات
Business Process Management: مدیریت فرایندهای کسب و کار
Technology Management: مدیریت فناوری
Library Management: مدیریت کتابخانه
Participative Management: مدیریت مشارکتی
Human Resource Management: مدیریت منابع انسانی
Engineering Management: مدیریت مهندسی
Innovation Management: مدیریت نوآوری
Hotel Management: مدیریت هتل
Cost Management: مدیریت هزینه
Sport Management: مدیریت ورزش
chairman: رئیس مجلس: رئیس کمیته: رئیس کمیسیون
first lady: زن رئیس جمهور
Chief administrative officer: افسر انتظامی اعلی
City manager: شهردار: مدیر شهر
clerk: منشی: دبیر: دفتردار: کارمند دفتری
Comptroller: controller: سرحسابدار: حسابرس کل: رئیس حسابداری
councillor: رایزن: کنکاشگر: عضو شورا: عضو انجمن: مشاور: مستشار
Royal Counselor: مستشارالملک
Royal doctor: طبیب دربار
Royal Chef: سرآشپز دربار
Army General: سپهسالار
Premier: نخستوزیر
Deputy mayor: معاون شهردار
Executive manager: مدیر اجرایی
Hotel manager: مدیر هتل
Legislator: قانونگذار: نمایندهی مجلس شورا: نمایندهی پارلمان: عضو هیئت مقننه
Mayor: شهردار
President: رئیس جمهور
Vice president: معاون رئیس جمهور: نائب رئیس جمهور: نایب رئیس: نیابت ریاست
Production manager: مدیر تولید
Product manager: مدیر محصول
Project manager: مدیر پروژه: مدیر طرح
Senior manager: مدیر ارشد
Shop foreman: مسئول خرید
Job description: شرح وظایف
Social manager: مدیر اجتماعی
Store manager: مدیر فروشگاه
Supervisor: ناظر
Technical director: مدیر فنی
Vorstandsassistent: معاون اجرایی
دوستان اگه نظر ندین دیگه ادامه نمیدم... :41:
ممنون رفیق ...
البته نمیشه انتظار کامنت خاصی داشت، چون اینا یه جورایی اینجا به صورت مرجع در میان و هر کس که بخواد تو یکی از این حوزهها کاری رو ترجمه کنه، میتونه از این واژگان کمک بگیره :20:
من هم سعی میکنم Contribute کنم تو تاپیک ...
یه سری اصلاح تخصصی منابع طبیعی (Natural Resources)
- آبگير = (اسم) – حوض، تالاب، استخر، گودال بزرگ كه آب در آن جمع مي شود.
- آبگير = (صفت)(Tankage River-basin, Pool) زميني كه آب – به آن برسد و نيز كار گر حمام كه در گرمابه آب به بدن مردم مي ريزد.
- آبخيز = (صفت) (Aquiferouss) زميني پر آب، زميني كه هر جاي آن را بكنند آب بيرون آيد، و نيز بمعني موج و طغيان آب.
- آبراهه = (اسم) راه آب، مجراي آب، آبراه.
- آبريز = (اسم) (Water – Shed- Water-closet) جاي ريختن آب، چاهي كه آبهاي گنديده را در آن مي ريزند.
- آبدان = (اسم) آبگير، آب انبار، حوض، جائي كه آب در آن جمع شود.
- حوزه = (عربي) (بفتح حاوزا) (Area, Domain; Realm; Extent, Range of influence. Seatm Assembly) ناحيه، ميان مملكت، طبيعت.
- حوض = (عربي) (بفتح حاوسكون واو) (Tank; Pond; Pool, Basin) تالاب،آبگير، احواض و حياض جمع.
- حوض = (عربي) (River) basin
- حوض چه = (عربي و فارس) Little pool, Small basin
- لگن – حوض – حوضه رود و = Basin – آبگير (اسم) حوضچه = Caatchent or basin
- مقسم آب،آبريز (اسم) = Watershed – Wateshed Management= All the measure taken for the conservation and improvement of catchment area.
- آبخيز داري = واژه آبخيز داري ترجمه است از لغت انگليسي – Watershd Management با وجود اينكه از مفهوم لغات انگليسي و فارسي آن، ظاهراً چنين بر ميآيد كه دانش آبخيزداري بيشتر به مباحث مربوط به آب مي پردازد، ليكن، در حقيقت آبخيزداري قسمتي است از علوم خاك (Soil science) و در آن راجع به روش هاي حفاظت خاك هائي كه در دامنه ها و سرچشمه هاي رودخانه ها قرار دارند و در معرض فرسايش مي باشند، گفتگو به عمل مي آيد. طبيعي است كه حفاظت خاك اين دامنه ها، جلوگيري از جريان شديد آب و افزايش نفوذ آن در خاك نيز، ارتباط نزديكي به علوم مربوط به آب (Hydrology) دارد.
لغت shed در زبان انگليسي، هم بمعناي پناه است مانند : Open shed يا پناهگاه باردام و هم به معناي اشك و ريزش طبيعي است كه در اين باره مفهوم ريزش مورد نظر است در اين صورت ترجمه تحت اللفظي اصطلاح Watershed – Management عبارت است از آبريز داري (دامنه هائي كه از آنها آب ريزش مي كند) ترجمه اخير هم، با وجود اينكه در برخي از نوشته هاي علمي بكار رفته است و از لحاظ مفهوم نيز كاملاً رسا مي باشد چندان بكار نمي رود. (زيرا اين لغت، قبلاً براي دستشوئي هاي عمومي مورد استفاده واقع شده است) و امروز در اغلب سازمان هاي آموزشي و پژوهشي كشور عنوان آبخيزداري رواج دارد و هر چند اين لغت، از نظر مفهوم، گويائي واژه اولي را ندارد (از دامنه ها آبي بر نمي خيزد)، ناگزير براي هماهنگي لغت آبخيزداري مورد استفاده قرار گرفته است.
- آبگير = (Drainage area) ترجمه اين لغت در برخي از نوشته ها حوزه آبخيز در نظر گرفته شده است (حوزه بمعني قلمرو) كه چون مراد، ترجمه (Basin) بوده است لغت اخير را اداره هيدرولوژي وزارت آب و برق (نيرو) در مورد نقشه آبخيزهاي ايران بكار برده است. اما چون اين لغت هم تركيبي از كلمه تازي و فارسي است، ناگزير واژه آبگير پيشنهاد مي شود. – مجموع دامنه هائي است، سرچشمه يك رود اصلي را تشكيل مي دهند مانند آبگير قزل اوزون.
- آبخيز = (Water-shed) قسمت مشخصي است از آبگير مانند : آبخيز نوپ آقاج در بيجار، كه اولين واحدهاي سرچشمه پهناي آبگيز قزل اوزون بشمار مي رود.
- آبخيز فرعي = (Catchment) (اين لغت گاهي بوسيله كارشناسان آب بجاي Water-shed بكار مي رود) كوچكترين واحد يك آبخيز را بوجود مي آورد.
مانند : آبخيز فرعي بيانلو از آبخيز توپ آقاج.
- مرتع : (عربي – بفتح ميم و تا) (Range) چراگاه، شكارگاه، مراتع جمع. به اراضي داير يا باير اطلاق مي شود كه رستني ها در آن بحالت طبيعي رشد نموده. ميزان بارندگي آن منطقه بسيار كم باشد و بوسيله حيوانات اهلي و شكاري و وحشي مورد چرا واقع گردد و هيچ عاملي آن را محدود ننمايد. مراتع طبيعي به مراتع مرغوب (سرسبز) و مراتع نامرغوب (دامنه ها) تقسيم مي گردد.
- مرغ : (اسم بفتح ميم و سكون را) (Lawn) چمن، سبزه، و نوعي گياه سبز و خرم كه حيوانات علفخوار آن را به رغبت مي خورند.
- مرغزار : (اسم – بفتح ميم و سكون را و غين) (Sward) چمنزار، سبزه زار
- چراگاه : (اسم مكان – بفتح اول) (Pastureland, Pasturage, Pasture) علفزار، جاي چيدن حيوانات علفخوار، مرتع، چراگه و چرا خور ، چرام، چرامين، خرامين هم گفته شده است.
به آن دسته از اراضي اطلاق مي شود كه بصورت كلي داير و محصور بوده و عمليات آبياري و كود دادن درآن صورت پذيرد. ضمناً بايد ميزان نزولات نواحي مزبور رضايتبخش بوده گياهان علوفه اي در اين نواحي كشت و زرع گردد.
مراتع مصنوعي، عبارت از اراضي است كه هر سال يا هر چند سال يكبار تجديد كشت شده از آن بهره برداري بعمل مي آيد. مراتع مصنوعي ممكن است بشكل چراگاه يا بصورت كشت كاري مورد بهره برداري واقع شود.
الف – چراگاه : به اراضي اطلاق مي شود كه تحت عوامل زراعتي كشت و كار شده و محصول آن مستقيماً مورد چراي احتشام واقع گردد.
ب – كشت زار : به اراضي اطلاق مي شود كه تحت عوامل زراعتي كشت و كار شده و محصول آن پس از برداشت به مصرف خوراك حيوانات مي رسد.
ج – چراگاه – كشتزار : اراضي ايكه با اندكي تغيير و تبديل پس از چرا قرار مي گيرد.
د – كشت زار – چراگاه : اراضي ايكه بصورت منظم پس از هر چين مورد چرا قرار مي گيرد.
- چمن : (اسم – بفتح اول و دوم)(Sward Lawn) سبزه زار، مرغزار، زمين سبز و خرم ، و نيز گياهي است كه در باغچه ها و حاشيه خيابانها مي كارند.
- چمنزار : (جائي كه چمن فراوان باشد، زميني كه در آن چمن كاشته باشند.
سبزه زار : (اسم مكان) زمين سبز و خرم، زميني كه گياه فراوان د آن باشد.
بيابان : (اسم – بكسر با) دشت، صحرا، زمين، پهناور، بي آب و علف.
- كوير : (اسم – بفتح كاف و كسر واو) شوره زار، سراب، شير ژيان را هم گفته اند.
- - جنگل : (اسم – بفتح جيم و گاف) (Forest Woodland , Wood) زمين پهناور كه از درختان انبوه و بيشمار پوشيده شده و داراي نهرها و جويبارها باشد.
- Ranch : مزرعه اي بزرگ با مرزهاي معين كه جهت چرا و توليد و پرورش دام هاي اهلي مثل اسب، گاو و گوسفند مورد استفاده قرار مي گيرد.
- Range (1) يك منطقه باز با پوشش گياهي طبيعي كه در بعضي كشورها از نظر اكولوژيكي بر روي آن مديريت نمي شود و ممكن است دام بر روي آن به گردش و تغذيه بپردازد. معمولاً مناطق خشك و يا نيمه خشك كه براي توليد محصولات زراعي و چوب مورد بهره برداري قرار نمي گيرد و ظرفيت آن را دارند تا در جهت مصارفي همچون چرا، آبخيز، محيط زيست حيات وحش و تفريح و غيره مورد استفاده قرار گيرند.
در مناطقي كه مورد تخريب شديد قرار گرفته باشد ممكن است بوسيله بذور بومي ويا وارداتي بذر كاري گردد.
(معادل Natural Pasture مي باشد)
(2) قلمرو يك منطقه جغرافيائي كه يك ارگانيزم و يا جامعه اكولوژيكي (گياه يا حيوان) بصورت طبيعي زندگي مي كند و يا واقع شده است.
(3) يك واحد از اراضي چرائي كه توسط يك گروه دام معين مورد استفاده قرار مي گيرند.
Range Woodiand : منطقه درخت داري مشابه جنگل كه درختان كوچكتر و فاصله دارتر از جنگل هستند و مورد بهره برداري مرتعي هم قرار مي گيرد.
- Pasture : (اسم، فعل لازم و متعدي) چراگاه، چراندن، چريدن در – چريدن (معادل با Pastureland , Pasturage)
1- گياهاني همچون گراسها كه جهت تعليف دام هاي چرائي كاشته مي شود.
2- اراضي و يا يك قطع زميني كه براي چرا مصرف مي شود.
3- تعليف دام ها (Grazing).
اراضي چرائي در مناطقي از آمريكا كه رطوبت بيشتري دارند بعنوان Pasture شناخته مي شوند.
اراضي چرائي واقع در شرق مدار نصف النهار 99 بعنوان Pasture و گراس لندهاي غرب اين خط بعنوان Range مورد بررسي قرار مي گيرد. در واقع خطي از درياچه دويل (Devils lake) ، داكوتاي شمالي تا Texas , Laredo تقريباً خط مرزي بين Pastures و Ranges مي باشد.
Meadow : منطقه اي از گراس لندهاي مرطوب كه بوسيله در و بحالت تعادل Sub climax (كليماكس قبل از كليماكس نهائي، حالت تعادل پيدا كرده و بعلت هاي غير اقليمي مثل فعاليت انسان نمي تواند به كليما كس برسد) در آمده است. مناطق مشابه كه در اثر چرا بحالت Sub climax در آمده بعنوان Pasture تعريف مي شود.
Sward : چمن، مرغزار، منطقه از پوشش گياهي كه عمدتاً شامل گراسها باشد.
Grassland : يك منطقه اصلي از اجتماع حياتي گياهي كه گراس ها پوشش غالب را تشكيل مي دهند.
معمولاً ميزان بارندگي براي رويش درخت كافي نمي باشد (حدود 500-250 ميليمتر در سال در مناطق معتدل و 15000-750 ميليمتر براي مناطق گرمسيري). در داخل قاره هاي مختلف جائي كه باران بيشتر در بهار و تابستان مي بارد گراس لند وجود دارد. بيشتر گراسها چند ساله مي باشند اما گراسهاي يك ساله يا دو ساله هم وجود دارد.
گراس لندهاي آمريكاي شمالي را Prairies مي گويند، و Steppes در جنوب غربي روسيه واقع شده اند، و گراس لندهاي منچوري، مغولستان و آمريكاي جنوبي Pampas ناميده مي شود.
گراس لندهاي گرمسيري بعنوان Savanna شناخته شده است، و داراي گراس هاي بلند زير و بصورت دسته اي انبوه مي باشند، و اغلب درختاني بصورت پراكنده وجود دارند. در آفريقا Baobab (Adansonia digitata) و Euphorbia , Acacia گونه هائي هستند كه عموماً يافت مي شوند. اقليم بين زمستان هاي خنك و خشك و تابستان گرم با باران سنگين متغيير است.
Savana در مناطق وسيعي از آمريكاي جنوبي، شرق و جنوب آفريقا، جنوب شرقي آسيا و استرالياي شمالي وجود دارد.
لازم به تذكر است كه عده اي گراس لندها را به طبيعي يا natural كه معادل با Permanet grassland بوده و «اجتماع گياهي است كه گونه غالب آن گراس هاي چند ساله مي باشد و مقدار كم يا هيچ از گياهان بوته اي وجود دارد و از درختان اثري نيست» و همچنين مصنوعي يا Artificial كه معادل با Sown grassland بوده و معمولاً در موارد كشاورزي مصرف دارد تقسيم بندي نموده اند.
- Forest : (اسم و فعل متعدي) جنگل، شكارگاه، تبديل به جنگل كردن Woodland , Wood يك محيط زيست و يا نوع پوشش گياهي مي باشد كه در آن درختان بزرگ غالب مي باشند، و تاج پوشش فشرده اي را شكل مي دهند.
- Rain forest : يك جنگل مرطوب است، جائي كه در خلال اكثر ماههاي سال بارندگي سنگين وجود دارد. بيشتر Rain forest در مناطق گرمسيري وجود دارند، اگرچه بعضي در مناطق معتدل با باران ملايم نيز دارند. جنگل هاي باراني مناطق گرمسيري معمولاً درختان خيلي بلند و گونه هاي گياهي بسيار متنوعي را شامل مي شوند.
- Jungle : مناطقي با پوشش گياهي ثانويه انبوه در نواحي گرمسيري مرطوب.
- Mountain Forest : جنگلي است بر روي مناطق كوهستاني. جنگل هاي كوهستاني، جنگل هاي كوهستاني معمولاً داراي درختاني كوتاهتر از جنگ هاي مناطق پائين دست هستند و درختان هرچه به خط مرز جنگل و مرتع (Tree Line) نزديكتر مي شوند كوتاهتر مي گردند.
- Woodland : پوششي است كه درختان غالب مي باشند. درختان در اين منطقه كوتاهتر و با فاصله بيشتري نسبت به جنگل (Forest) وجود دارند.
- Scrub : پوششي است كه در آن بوته ها و درختچه ها غالب مي باشند.
=============
منبع: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
pro_translator
12-06-2012, 18:24
کورش جان اگه موافقی منابع پستهامون رو هم ذکر کنیم... :12:
مثلا پست بالایی شما:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اونهایی که نذاشتهام رو من خودم جمع کردهام... :46:
کورش جان اگه موافقی منابع پستهامون رو هم ذکر کنیم... :12:
مثلا پست بالایی شما:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اونهایی که نذاشتهام رو من خودم جمع کردهام... :46:
ممنون ...
اضافه شد
البته اگه من منبع نمیذارم واسه اینه که به منابع دسترسی ندارم. قبلاً یه سری مجموعه واژگان تخصصی رو گرفتم و در سیستم سیو کردم، الان مشخص نیست که از کجا گرفته شده ...
در نتیجه باید برای یافتن منبع هم سرچ کنم : دی
pro_translator
12-06-2012, 20:01
Jurisprudence
Jurisprudence: علم حقوق: حقوقشناسی
Law: قانون
Rights: حقوق
Lawyer: وکیل
jurisdiction: حوضهی قضایی: دادگاه: محکمهی قضایی
Public law: حقوق عمومی
Constitutional law: حقوق اساسی
Constitution: قانون اساسی
Criminal law: حقوق کیفری: حقوق جزا: حقوق جنایی
Blood money: دیه: خونبها
Crime: جرم
Private law: حقوق خصوصی
civil code: قانون مدنی
Codification: کدیفیکاسیون: جمع و تدوین قوانین: وضع قوانین: قانونگذاری: قانوننویسی
Justice: عدالت: داد
Morality: اخلاق
Colonialism: استعمار
Civil procedure: آئین دادرسی مدنی
Common law: حقوق مدنی
Legal procedure: حقوق شکلی
Procedure law: آئین دادرسی
Criminal procedure: آئین دادرسی کیفری
Foreclosure: اجرائیه سند رهنی
Forensics pathology: Coroner: پزشک قانونی
Appeal: اعتراض
Object: اعتراض کردن: (توی دادگاه به صورت I object! به معنی: من اعتراض دارم!)
Document: سند
Natural person: شخص حقیقی
Legal personality: شخص حقوقی
Prosecutor: دادستان: مدعیالعموم
Supreme court: دیوان عالی
Appeal: فرجامخواهی
Court: دادگاه
Special Clerical Court: Special Court for Clerics: دادگاه ویژهی روحانیت
Jury: هیئت منصفه
Judiciary: قوهی قضائیه: دیوان عالی
International Court of Justice: دیوان بینالمللی دادگستری
United Nations Charter: منشور ملل متحد
Show trial: دادگاه نمایشی: محکمهی نمایشی
Commercial law: حقوق تجارت
Aviation law: حقوق هوایی
International law: حقوق بینالملل
Conflict of laws: تعارض قوانین
Murder: قتل
Coercion: اجبار
Motive: انگیزه
Duress: اکراه
Extradition: بازداد
Misdemeanor: بزهکاری
Privacy: حریم خصوصی
Fingerprint: اثر انگشت
Signature: autograph: امضا
Speaker Recognition: Speaker Identification: تشخیص صدا
Classified information: اطلاعات طبقهبندی شده
Secrecy: مخفیکاری
Secret societies: انجمنهای سری
Brethren of Purity: اخوانالصفا
Cryptography: رمزنگاری
Covert organizations: سازمانهای پنهان
Smuggling: قاچاق
Inheritance: ارث
Radio Frequency Identification: سامانه بازشناسی با امواج رادیویی
Freedom of testation: آزادی وصیت
Criminology: جرمشناسی
Phrenology: جمجمهخوانی
Digital evidence: شواهد دیجیتالی
Bloodstain pattern analysis: تحلیل آثار خون
White-collar crime: جرم یقه سفید
Equity sharing: ملک مشاع
Traffic law: قوانین تردد
Traffic code: آییننامه رانندگی
International Driving Permit: گواهینامه بینالمللی رانندگی
Driving license: گواهینامهی رانندگی
Traffic Police Department: ادارهی پلیس راهنمایی و رانندگی
Bill of lading: بارنامه
Street-legal vehicle: خودروی مجاز به خیابانروی
Traffic sign: نشانهای راهنمایی و رانندگی
Road signs in Iran: نشانهای راهنمایی و رانندگی در ایران
Traffic light: چراغ راهنمایی
Intellectual property: حقوق مالکیت فکری
Civil rights and liberties: حقوق مدنی و آزادیها
Speed limit: محدودیت سرعت
Freedom of expression: Freedom of speech: آزادی بیان
Reproductive rights: حقوق تولید مثل
Freedom of Religion: آزادی ادیان
Political freedom: آزادی سیاسی
Economic freedom: آزادی اقتصادی
Freedom of the media and the press: آزادی رسانه و مطبوعات
Civil liberties: آزادی مدنی
Human rights defender: فعال حقوق بشر: مدافع حقوق بشر
Declaration: اظهارنامه
Self-Incrimination Clause: Pleading the Fifth: توسل به متمم پنجم
The Right to Remain Silent: حق سکوت کردن
Fifth Amendment to the United States Constitution: متمم پنجم قانون اساسی ایالات متحده آمریکا
Public Defender or law officer: وکیل تسخیری
Prisoner of war: اسیر جنگی
House arrest: حبس خانگی
Debtors' prison: زندان بدهکاران
Political prisoner: زندانی سیاسی
Forced disappearance: سر به نیست کردن
Concentration camp: بازداشتگاه: اردوگاه کار اجباری
Arson: آتشسوزیهای عمدی
Computer law: قوانین کامپیوتر
Corporal punishment: physical punishment: تنبیه بدنی
Flagellation: شلاقزنی
Foot whipping: فلک
Caning: چوبزنی
Condition terms of Contract: شروط ضمن عقد
Lien: حق حبس
Positive law: حقوق اثباتی: حقوق وضعی: حقوق تحققی
Statutory law: حقوق موضوعه
Perp walk: قدم زدن متهم
Ex aequo et bono: اصل صلاح و صوابدید
Universal Declaration of Human Rights: اعلامیه جهانی حقوق بشر
International Covenant on Economic, Social and Cultural Rights: میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
Driving side: جهت رانندگی در کشورهای مختلف
Warning sign: نشانهای هشداردهنده راهنمایی و رانندگی
Mandate: قیمومت
mandate: warrant: demand: حکم دادگاه
Insurance: بیمه
Wali: ولی
منظورم از نظر اینه که اگه چیزی جا افتاده بگین... :11:
pro_translator
12-06-2012, 21:07
Economy
Economy: Economics: Economical: اقتصاد: اقتصادی: مقرون به صرفه
Microeconomics: اقتصاد خرد
Demand curve: تقاضا
Supply and demand: عرضه و تقاضا
Production: تولید
Cost: هزینه
Money supply: cash: نقدینگی
Inflation: تورم
Good: کالا
Money: پول
Market failure: شکست بازار
Dump: بازارشکنی: قیمتشکنی
Customs: گمرک
Finance: علم مالی
Tax: مالیات
Productivity: بهرهوری
Free trade: تجارت آزاد
Value added: ارزش افزوده
Price of petroleum: اقتصاد نفت
Engineering economics: اقتصاد مهندسی
Agricultural economics: اقتصاد کشاورزی
Macroeconomics: اقتصاد کلان
Developing country: کشورهای در حال توسعه
Developed country: کشور توسعهیافته
Human development index: شاخص توسعه انسانی
Single-production economic: اقتصاد تک محصولی
economic independence: استقلال اقتصادی
Gross National Product: تولید ناخالص ملی
Purchasing power parity: برابری قدرت خرید
Economic development: توسعه اقتصادی
Economic growth: رشد اقتصادی
Economic freedom: آزادی اقتصادی
Recession: رکود اقتصادی
Sovereign default: بحران اقتصادی
Political economy: اقتصاد سیاسی
Corruptions Perception Index : شاخص احساس فساد
industrial countries: کشورهای صنعتی
Per capita income: درآمد سرانه
Distribution of wealth: توزیع درآمد
Cartel: کارتل
United Nations Industrial Development Organization: سازمان توسعهٔ صنعتی سازمان ملل متحد
Unemployment: بیکاری
Cooperation: همکاری: تعاون
Monopoly: انحصار
Food and Agriculture Organization: سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد
Poverty: فقر: تهیدستی
Auction: مزایده: حراج
Financial economics: اقتصاد مالی
Interest: بهره
Risk: ریسک
Bank: بانک
Securities: اوراق بهادار
Stock exchange: بورس اوراق بهادار
Economic system: نظام اقتصادی
Slavery: بردهداری
Feudalism: نظام ارباب رعیت
Capitalism: سرمایهداری
Colonialism: استعمار
Socialism: جامعهگرایی
Public company: شرکت سهامی عام
Private held company: شرکت سهامی خاص
Share (finance): سهم: سهام
Joint-stock company: شرکت سهامی
Partnership: شرکت تضامنی
Limited Liability Company: شرکت با مسئولیت محدود
Justice shares: سهام عدالت
Distributive-Justice: عدالت توزیعی
Commutative justice: عدالت مبادلهای
Just price: قيمت عادله
Common stock: سهم عادی
pro_translator
15-06-2012, 05:42
دوستان یه سری به این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست بزنن...
pro_translator
15-06-2012, 06:47
واژههای کاربردی در کنگرهی عظیم حج
اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
pro_translator
17-06-2012, 15:22
شرمنده... این مال مصطلحات حقوقی افغانستان بود!!!
pro_translator
17-06-2012, 16:44
دوستان موضوعات مد نظرشون رو بگن تا واژهها گردآوری بشه...
CRIS Joon CR7
17-06-2012, 18:14
دوستان موضوعات مد نظرشون رو بگن تا واژهها گردآوری بشه...
واژگان تخصصی فوتبال که واقعا خیلی به درد میخوره.
مثل : Booking
که معنیش میشه ... هیچی خودت پیداش میکنی:31:
ممنون بابت تاپیک Useful ــت :دی
pro_translator
17-06-2012, 18:59
واژگان تخصصی فوتبال که واقعا خیلی به درد میخوره.
مثل : Booking
که معنیش میشه ... هیچی خودت پیداش میکنی:31:
ممنون بابت تاپیک Useful ــت :دی
اتفاقا دارم واژههای رشتههای ورزشی رو جمعآوری میکنم...
MOHAMMAD_ASEMOONI
21-06-2012, 03:21
سلام دوستان
:10:
حتماً مستحضر هستین که کشورهایِ زیادی در دنیا به زبان انگلیسی حرف میزنند و بسیاری از کلمات و اصطلاحات , از یک کشور به کشور دیگه معناش فرق میکنه .
این موضوع رو فقط کسانی که با مردم کشورهای مختلف در تماس هستند میدونند .
چه از طریق اینترنت یا نامه نگاری و دیدنِ برنامه های تلوزیونی و فیلمهاشون , چه زندگی با اونها .
گاهی اوقات دو قوم یا دو طایفه از یک کلمه استفاده میکنند اما تلفظشون با هم فرق میکنه .
گاهی از کلماتِ مختلف استفاده میکنند .
گاهی هر دو اگ یک کلمه استفاده میکنند اما معنیشون با هم خیلی فرق میکنه .
حتی در ایران خودمون هم همینطوره .
همه ی ما بارها شنیدیم که میگیم "ما بهش میگیم .... "
یه بار به یه نفر اهل گِناوه (شهرستانی نزدیکِ بوشهر) گفتم ماشینم ریپ میزنه کلی خندید و گفت ریپ زدن یعنی خراب کاریِ بچه کوچیک !!!
یعنی خودش رو خراب کرده .
بنده تو کویت تقریبا با همه ی ملتهای دنیا در تماس هستم . از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب .
بارها پیش اومده که از یک نفر کلمه ای رو یاد گرفتم اما وقتی همون کلمه رو به هموطنِ خودش گفتم متوجه نشده چی میگم !! و وقتی براش توضیح میدم میگه " آها متوجه شدم ما بهش میگیم ..." . گفتم بابا من از هموطن خودت شنیدم این رو میگه . گفت بله, اما اون مال یه منطقه ی دیگه هست .
بنابراین اگر کلماتی رو درج میکنین لطف کنین اگر اطلاع دارین بگین در کجایِ دنیا معنیش اینه .
مثال :
انبردست در کشورهای مختلف اسمهای مختلف داره .
میوه ها و چیزهای دیگه .
حتی گاهی مشکل پیش میاد براشون و ممکنه کار به دعوا هم بکشه !!!
در مصر به هندونه میگن "بَطّیخ"
در حالیکه در جنوبِ خلیج فارس بطیخ یعنی طالبی !!! و به هندونه میگن رِقّي reggee
مصریها به شیر میگن "لَبَن" اما خلیجیها به دوغ میگن لبن !!! و به شیر میگن حَلیب .
بارها دیدم سوء تفاهم پیش اومده به خاطر همین مسائل .
در مصر به اتو میگن "مَکوَة" makwa درحالیکه دگ کشورهایِ خلیج مکوة یعنی باسن!!!
اگه بدونین چه جر و دعواها شده اینجا به خاطر همین کلمه .
انگلیسی هم همینجوره و فقط یک حرفه ای که با ملتهایِ مختلف در تماس هست تشخیص میده چی میگن .
این موضوع نه فقط در زبانِ عامیانه بلکه در زبانِ رسمیِ کشورهای مختلف با هم فرق میکنه .
حتماً همه شما دیدین که در گوشیهایِ موبایل وقتی میخواین زبانِ انگلیسی رو انتخاب کنین , چند مدل انگلیسی داره
US ENGLISH
GB ENGLISH
NEW ZEALAND ENGLISH
JAMAICA ENGLISH
CARIBBIAN ENGLISH
CANADA ENGLISH
AUSTRALIA ENGLISH
کلمات زیادی در کتابهای درسیشون با هم فرق میکنه .
در نامه نگاریِ اداریِ رسمیشون خیلی کلمات با هم فرق میکنه .
ممنون از وقتتون و توجهتون
:11:
MOHAMMAD_ASEMOONI
21-06-2012, 15:43
سلام
ممنون از توضیحتون
اون آسانسور مثال خوبی هست .
تو انگلیس یه چیز میگن تو امریکا یه چیز دیگه .
یا تیغ موکت بری که یکی از دوستان در همین تاپیک نوشته .
بنده شنیدم که بهش میگن CUTTER
البته تو کدوم کشور , خبر ندارم
یا به قول شما وزارت کار
یه جا میگن وزارت کار
یه جا میگن وزارت کار و امور اجتماعی .
منظور بنده فقط همین بود که اگر کلماتی مینویسید و میدونید که در فلان جا و فلان جا اسمش با هم فرق میکنه , اون رو هم ذکر کنید .
مثلا بنده دیدم به "فیلتر خشک کنِ "کولر گازی در یک کشور بهش میگن DRYER و یک جا دیگه بهش میگن ACCUMULATOR
ممنون از شما و زحماتتون
:11:
pro_translator
21-06-2012, 20:50
خواهش میشه... :11:
راستی شما چرا تاپیک عربی رو ادامه نمیدی؟ منظورم آموزشیه تا رفع اشکال... معرفی منابع و...
//
در ضمن دوستان، من پستهای صفحات قبل رو دائم ویرایش میکنم...
اگه یه پست به خصوص رو کپی کردهاین یا ازش استفاده میکنین (مثلا فهرست سازمانها) حتما با آپدیت شدهاش تطبیقش بدین...
مثلا من وزارت کار و امور اجتماعی رو به این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])اضافه کردم...
kafshdo0zak
22-06-2012, 10:39
عـــالی بودن ...
ممنــونم. @};----
pro_translator
24-06-2012, 20:17
واژههای تخصصی رشتهی ریاضی
به این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مراجعه کنید...
:11:
MOHAMMAD_ASEMOONI
25-06-2012, 08:50
سلام دوستان
بنده وقتی تو دبیرستان بودم یعنی سال 1362 , یک دیکشنری تصویری داشتم خیلی بدردبخور بود .
400-500 صفحه بود
همه چیز رو با تصویر نشون داده بود و اسمش رو به انگلیسی کنارش نوشته بود .
وقتی میگم همه چیز یعنی هر چیزی که به فکرتون میرسه .
حتی یادمه بعضی از صفحه هاش سانسور شده بود مثل صفحه مربوط به کاباره و دانسینگ و نایت کلاب و اعضای بدن انسان و کارخانه ی مشروب سازی و سالن رقص باله و خیلی چیزهای دیگه .
مالِ آکسفورد بود .
تمام مشاغل رو داشت .
مثلا عکس یک آرایشگاه مردانه رو زده بود با تمام وسائل و دستگاهها و اسم همه چیز رو نوشته بود .
کوددکستان , دبستان , دانشگاه , تعمیرگاه , انواع ماشینها,قایقها , کشتیها , دوچرخه ها , انواع سلاحها , حیوانات , پرندگان , گیاهان, ستاره شناسی , .... خلاصه هر چیزی که به فکرتون میرسه.
آیا الآن pdf داره ؟
تو نت هست ؟
بنده کلی گشتم اما چیزی که بشه دانلود کنیم پیدا نکردم .
اسمش axford picture dictionary هست .
با تشکر از وقتتون
pro_translator
25-06-2012, 09:59
آره... یادمه دیکشنری خوبی بود... هنوز هم دارمش... این یه لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])...
این صفحه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هم دیکشنریهای خوبی گذاشته...
شما رشتهای به ذهنت نمیرسه که پیدا کردن معادل براش سخت باشه؟ یه چیزی که بیشتر به فرهنگ ما مربوط باشه؟ مثلا من برای پستهای صفحهی اول خیلی زحمت کشیدم...
pro_translator
27-06-2012, 12:41
دوستان پروژهی گردآوری اصطلاحات ورزشی شکست خورد... انقدر زیادن که به نظر من بریم فرهنگش رو بخریم! :19:
لطفا شما هم همکاری کنین... اگه پستهای قبل رو خوندهاین و متوجه شدین یه واژه بینشون کمه بگین... :11:
الان تو این ۵ صفحه به جز ۶-۷ تا پست بقیهاش همه مال منه... :41:
پیشنهاد برای سری واژههای بعدی :
معادل انگلیسی عوامل فیلم !
خیلی هم زیادن ...
از منشی صحنه و فیلمبردار بگیر تا مدیر تدارکات، دستیار تهیه، مدیر تولید، مجری طرح، نور، صدا، صداگذار، صدابردار، ترکیب صدا و ....... !
pro_translator
14-08-2012, 16:27
پیشنهاد برای سری واژههای بعدی :
معادل انگلیسی عوامل فیلم !
خیلی هم زیادن ...
از منشی صحنه و فیلمبردار بگیر تا مدیر تدارکات، دستیار تهیه، مدیر تولید، مجری طرح، نور، صدا، صداگذار، صدابردار، ترکیب صدا و ....... !
من یه تعدادشونو اینجا گذاشتهام دیگه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شما کم و کسری دیدی بگو حتما...
ممنون از نظرت...
pro_translator
14-08-2012, 16:45
عوامل فیلمسازی
(یه نسخهی کاملتر به درخواست Kurosh ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])جان...)
رابط خروجی صدا Audio – out
بازی کردن Act
بازی Acting
حرکت Action
صحنه پر تحرک Action scene
بازیگر Actor
زیبایی شناسی Aesthetice
زاویه Angle
پویانمایی، انیمیشن Animation
نور قوسی ـ نور آرک Arclight
دستیار Assistant
کارگردان هنری Art director
چراغ قوسی (آرک) Arc lamp
گیرة سوسماری Alligator grip
سه پایه کوتاه Baby Tripod
فیلم سیاه و سفید Black & White
پخش نور از پشت سر Back – Diffusion
پس زمینه Background
نور پشت Back Light
توازن ـ تعادل Balance
خط ـ میله (خطوط رنگی) Bar
پوشش صداگیر (برای دوربینهای قابل حمل) Barney
پایه ـ فیلم پایه Base
بم ـ باس Bass
بازوکا ـ پایه سقفی چراغ Bazooka
بتاماکس (نوعی کاست نیم اینچی ویدئو) Beta max
نوعی فیش رابط BNC
بازو ـ پایه / بوم (حامل میکروفن یا دوربین) Boom
توان افزا ـ احیا کننده Booster
کناره ـ حاشیه Border
روشنایی ـ درخشش Brightness
نور لبه ای Border light
پسزمینه Background
منشی صحنه Continuity or script girl
اعداد رمز Code Numbers
دوربین Camera
جرثقیل دوربین Camera Crane
آفتابگر دوربین Camera hood
فیلمبردار ـ تصویربردار Camera man
واحد شدت نور Candela
گوشی تصویر بردار Cans
درپوش ـ سرپوش Cap
کپشن ـ لوحه Caption
برگه ـ کارت ـ فیش Card
کارتون Cartoon
کارتریج (نوعی فیلمدان و نواردان) Cartridge
کاست (نوعی فیلمدان ونواردان) Cassette
مرکز Center
تعویض Change
شخصیت Character
نظام همبسته (قطعه ذخیره سازی الکتریکی) Charge – Coupled device (CCD)
وارسی ـ بازبینی ـ آزمون Check
سینما سکوپ (پرده عریض با عدسی آنامورفیک با نسبت 1 به 2 Cinama Scope
تمیز کردن Cleaning
تکه فیلم ـ تکه نوار Clip
نمای نزدیک ـ نمای درشت Close – up
هم محور Coaxial
رمز گذاری Code
خط رنگ Colour bar
منشی صحنه Continuity girl – scrip girl
تضاد ـکنتراست Contract
نسخه ـ کپی Copy
پوشش Cover
جرثقیل Crane
فرمان Cue
عنوانبندی (تیتراژ) Credit titles
فیلمبردار Cinematographer, Cameraman, Camera operator, Operator
تدوین Cutting, editing
دوربین Camera
برش Cut
درون برش Cut – in
زاویةدوربین Camera angle , set - up
دوبله Dubbing
تیره ـ تاریک Dark
تاریکخانه ـ اتاق تاریک Dark Room
نور روز Day Light
جریان مستقیم (برق) D.C (Direct Current)
دسیبل (واحد بهره توان ، ولتاژ یا جریان در مقیاس لگاریتمی) Decibel (db)
رمز گشا Decoder
گفتگو (دیالوگ) Dialogue
پخش کننده Diffuser
کاهنده / دیمر Dimmer
دوراهی / دیود Diode
کارگردان Director
صفحه ، صفحه موسیقی Disc (or) Disk
دیش (آنتن بشقابی) Dish
نمایش Display
پرده نمایش Display Screen
همگذاری / دیزالو Dissolve
اغتشاش Distur bance
گردونه / دالی Dolly
متصدی گردونه Dolly man
دوبلاژـ صداگذاری Dup
عمق میدان Depth of field
کارگردان Director
کارگردانی Direction
مستند Documentary
تدوینگر Editor
جلوه (اثر ، افه) Effect
نوردهی Exposure
تدوین Editing
نوردهی Exposu
فیلم حماسی (افسانه ای) Epic film
گوشی Ear phone
زمین / ارت Earth
اضطراری Emergency
تدوین کردن Edit,to
پایان End
بخش ، قسمت /اپیزود Episode
محو تدریجی Fede
تند ، سریع Fast
تند ، پیش بر Fast For ward (F.F)
شکل ـ قیافه Figure
صافی / فیلتر Filter
کانونی / واضح Focus.in
مه Fog
شکل / قالب Form
قاب / تصویر Frame
درجه f F-stop
قاب کامل (حداکثر قطع تصویر در فیلم 35 م م ) Full Frame
نمای کامل ـ نمای دور Full shot
فیلمساز Film – maker
فیلمسازی Filmmaking
دریچه Gate
دستیار اول نورپردازی Gaffer
بهره Gain
لطیفه نویس gag-man
دانه Grain
راهنما Guide
عدد راهنما Guide number
سخت ـ تضادمند Hard
نور تند ـ نور سخت Hard Light
هماهنگ/هارمونیک Harmonic
کلگی / هد Head
راهنمای سر فیلم Head Leader
فضای بالای سر Head Room
ارتفاع Height
نمای از زاویه بالا High angle shot
مایه روشن High key
سطح بالا ـ تراز بالا High Level
روشنایی تند ـ لکه خیلی روشن High Light
دوربین خیلی سریع High speed camera
آفتابگیر Hood
هام Hum (ming)
شاخص Index
نشانگر Indicator
ورودی Input
میان نما/ اینسرت Insert
میان برش Intercut
آنتراکت ـ فاصله ـ وقفه Interval
فیلم کارآموزی Instructional film
تصویر Image, picture
دیافراگم ، روزنه Iris
عایق کردن ـ جدا کردن Isolate
جک ـ فیش ـ توپی Jack
اهرم کنترل Joystick
پرش Jump
برش پرشی Jump cut
کلید ، دکمه Key
نور اصلی Key light
برچسپ Label
بازیگر اصلی Leading actor lead
عدسی Lens
درپوش عدسی Lens cup
تراز ـ سطح ـ میزان Level
اهرم Lever
بالا بردن Lift
نور Light
خط Line
لب هماهنگی (هماهنگی دقیق صدا و تصویر) Lip sync
قفل Lock
نمای از زوایه پایین Low angle shot
ویدئو کاست قطع U Low band
مایه تیره Low key
روشنایی ـ درخشش Luminance
لوکس (واحد روشنایی ـ واحد افزوزش) Lux
محل واقعی (صحنة فیلمبرداری خارج از استودیو) Location
نوپردازی Lighting
درشت / ماکرو Macro
آهنربا Magnet
دستی ، کتاب راهنما Manual
نشان، نشانه Mark
نسخه اصلی Master
نمای اصلی Master shot
تطبیق دادن Mach (ing)
برش تطبیقی Mach cut
فیلم خام Material
متوسط ـ محیط Medium
نمای نیمه نزدیک (نمای نیمه درشت) Medium close shot (mcs)
نمای نیمه دور Medium long shot
نمای متوسط Medium shot
حافظه Memory
پیام Message
عکسبرداری نمای درشت Macro photo graphy
آینه Mirror
مخلوط کردن / دیزالو Mix
مخلوط کردن (دستگاه میکس) Mixer
آرایش (گریم) Make – up
آرایشگر (گریمور) Make – up artist
متحرک / سیار Mobile
واحد سیار Mobile unit
گشتاور Moment
دستگاه بازبینی / مونیتور Monitor
مونو ـ تک شنود Mono
مونتاژ ـ تدوین Montagr ~ editing
فیلم Movie
دوربین فیلمبرداری Movie camera
موویولا (دستگاه تدوین) Moviola
چند Multi
موسیقی Music
1.صدا خفه کن ـ کلیه قطع صدا 2. فیلم صامت (یا) نسخه بدون صدا Mute
ناگرا (نوعی دستگاه ضبط صوت قابل حمل) Nagra
روایت Narrative
سر و صدا، نوفه Noise
گفتار Narration
گوینده Narrator
نسخه منفی ـ نگاتیو Negative
اخبار News
نیکاد (باتری نیکل ـ کادمیوم ) (باطری قابل شارژ) Ni – cad – nickel and mium cell
نوفه ـ نویز Noise
فیلم خبری Newsreel
عدسی Objective
خاموش Off
خارج از خط Off-line
روشن On
روی آنتن ـ در حال پخش On air
زمان پخش ـ زمان ضبط On air time
یک طرف One – way
متصدی _ مسئول Operator
اپتیک ـ اپتیکی ـ نوری Optical
ارکستر Orchestra
نسخه اصلی Original
خروجی Out Put
روی هم افتادن ـ لب به لب Overlap
نمای از روی شانه Over shoulder shot
چرخش افقی (دوربین) Pan
تابلو ـ تابلوی فرمان Panel
تصویر Picture
اختلاف دید / پارالکس Parallex
موازی Paraller
نقش ـ بخش ـ قسمت Part
الگو ـ طرح Pattern
مکث Pause
نوک ـ قله ـ حداکثر Peak
دوره Period
فرکانس Periodiclty
پرسپکتیو Perspectivre
برش موازی parallel cut
پخش همگاه (پلی بک) play - back
تهیه کننده producer
میکروفن نواری Phone
فون (واحد بلندی صدا) Phon
خوش عکس (فتوژنیک) Photogenic
عکاس Photo grapher
طرح داستانی Plot
قفل تصویر Pix lock
در نقش کسی بازی کردن/ظاهر شدن Portray
برداشت مجدد Re-take
نمای واکنشی Reactoion shot
ضبط Recording
فیلم گزارشی Reportage film
سناریست (فیلمنامه نویس) Scenarist
فیلم داستانی Story film
صحنه Scene
ببینده ، تماشاگر Spectator
ضد نور (سیلوئت) Silhouette
طرح صحنه، طرح دکور Set design
فصل Sequence
فیلم صامت Silent film or movie
فیلم ناطق Sound film
فیلمنامه Script, screenplay
فیلمنامهنویس Screen – writer
نما Shot
انتقال نما، تغییر نما Shot transition
پرده Scteen
تغییر نما، انتقال نما Shot transition
جلوههای صوتی Sound effects
جلوههای ویژه Special effects
حرکت آهسته Slow motion
حرکت انتقالی (دوربین) Truck, dolly
رنگمایه Tone
سه پایه Tripod
برداشت Take
ضرب، ضرباهنگ Tempo
فیلم حادثه Thriller
جلوههای بصری Visual effects
پردهی عریض Wide scteen
عدسی زاویه باز Wide – angle lens
عدسی زوم Zoom lens
منبع این سری از واژهها: چشمکفیلم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
من یه تعدادشونو اینجا گذاشتهام دیگه:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شما کم و کسری دیدی بگو حتما...
ممنون از نظرت...
ee آره، فراموش کرده بودم اون پست رو ...
خب یه سریا که الان به ذهنم میرسه :
انتخاب بازیگر : Casting
جلوههای ویژهی میدانی : Special Effects
جلوههای ویژهی بصری (کامپیوتری) : Visual Effects
صدابردار (اون Sound Engineer کمی کارش فرق داره با این) : Sound Recordist
ظهور فیلم: Film Development
قطع نگاتیو: Negative Cutter
منشی صحنه : Continuity Person
مدیر فیلمنامه : Script Supervisor (گاهی البته با منشی صحنه کارش یکی میشه و هر دو پست رو به یه نفر میدن)
دستیار تهیه : Assistant Producer
مدیر تولید : Production Manager
مدیر تدارکات : Procurement Manager
مجری طرح : Executive Producer (چیزی به نام تهیه کنندهی اجرایی تو فارسی وجود نداره)
هماهنگی تهیه : Production Coordinator
برنامه ریز : Planner
مدیر فیلمبرداری : Director of Photography (این کاربردش از Director of Cinematography بیشتره)
طراح تیتراژ : Title Sequence Designer (من واسه تیتراژ همیشه از Credits استفاده میکردم، اما جدیداً فهمیدم Title Sequence درسته)
عکاس تیتراژ : Title Sequence Photographer
خدمات : Craft Services
فیلمی از : A Film by
چند موردی که هنوز پیدا نکردم، یکی "با حضور افتخاری" هست، یکی "هنرمندان خردسال" هست، دیگری هم "ناظر کیفی" شغل شریف علیرضا افخمی :دی
اینا رو کسی پیدا کرد ممنون میشم بگه ...
pro_translator
14-08-2012, 17:17
ee آره، فراموش کرده بودم اون پست رو ...
خب یه سریا که الان به ذهنم میرسه :
انتخاب بازیگر : Casting
جلوههای ویژهی میدانی : Special Effects
جلوههای ویژهی بصری (کامپیوتری) : Visual Effects
صدابردار (اون Sound Engineer کمی کارش فرق داره با این) : Sound Recordist
ظهور فیلم: Film Development
قطع نگاتیو: Negative Cutter
منشی صحنه : Continuity Person
مدیر فیلمنامه : Script Supervisor (گاهی البته با منشی صحنه کارش یکی میشه و هر دو پست رو به یه نفر میدن)
دستیار تهیه : Assistant Producer
مدیر تولید : Production Manager
مدیر تدارکات : Procurement Manager
مجری طرح : Executive Producer (چیزی به نام تهیه کنندهی اجرایی تو فارسی وجود نداره)
هماهنگی تهیه : Production Coordinator
برنامه ریز : Planner
مدیر فیلمبرداری : Director of Photography (این کاربردش از Director of Cinematography بیشتره)
طراح تیتراژ : Title Sequence Designer (من واسه تیتراژ همیشه از Credits استفاده میکردم، اما جدیداً فهمیدم Title Sequence درسته)
عکاس تیتراژ : Title Sequence Photographer
خدمات : Craft Services
فیلمی از : A Film by
چند موردی که هنوز پیدا نکردم، یکی "با حضور افتخاری" هست، یکی "هنرمندان خردسال" هست، دیگری هم "ناظر کیفی" شغل شریف علیرضا افخمی :دی
اینا رو کسی پیدا کرد ممنون میشم بگه ...
حضور افتخاری: cameo role... یا cameo appearance...
هنرمندان خردسال: child star... یا child actor...
هنرمند مهمان: guest appearance: guest artist: guest role: guest star: Special guest star...
ناظر کیفی Quality Control Supervisor نمیشه؟
حضور افتخاری: cameo role... یا cameo appearance...
هنرمندان خردسال: child star... یا child actor...
هنرمند مهمان: guest appearance: guest artist: guest role: guest star: Special guest star...
ناظر کیفی Quality Control Supervisor نمیشه؟
ممنون ...
آره، همینا میشه ...
فقط "با حضور افتخاری" رو دقیق نمیشه نوشت Cameo appearance ...
حرف اضافه with هم مناسبش نیست ...
پیشنهادت چیه ؟! :20:
پ.ن: بد نیست اینایی که تو این صفحه جمع کردیم هم به پست اولی اضافه بشن ...
pro_translator
14-08-2012, 19:33
ممنون ...
آره، همینا میشه ...
فقط "با حضور افتخاری" رو دقیق نمیشه نوشت Cameo appearance ...
حرف اضافه with هم مناسبش نیست ...
پیشنهادت چیه ؟! :20:
پ.ن: بد نیست اینایی که تو این صفحه جمع کردیم هم به پست اولی اضافه بشن ...
همممم... to star in a cameo role چطوره؟ یا مثلا make a cameo role... یا have a cameo role؟...
اولی رو مثلا بپیچونیم: With Brad Pitt starring in a cameo role... یا making a cameo appearance با to film a cameo role...
رایجترش اینه که من دیدهام میگن With Brad Pitt starring as himself... که خوب معمولا این جور نقشها افتخاریه دیگه؟
ضمن این که در کنار Starring و cameo appearances یه مدل supporting appearance هم داریم...
pro_translator
17-08-2012, 20:18
مدیر فیلمبرداری : Director of Photography (این کاربردش از Director of Cinematography بیشتره)
راستی از اینهایی که گفته بودی هم یه سریشونو توی پست اولم (مثل جلوههای ویژه و منشی صحنه و انتخاب بازیگر و ...) گذاشته بودم...
ولی واسهی مدیر فیلمبرداری یه مدل رایجتر هم پیدا کردم: lighting cameraperson...
این بیشتر سر صحنهی فیلمبرداری به کار میره و اون یکیها واسهی تیتراژن...
ضمن این که من Cinematographer رو واسهی داشتن مدخل ویکیپدیا گذاشتم... مال شما ولی رایجتره...
pro_translator
18-08-2012, 20:47
دوستان کمک کنید این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو تکمیل کنیم...
هر معادل دینی و مذهبیای که توش کم میبینین یا بهش احتیاج دارین بگین... مثلا من مرجع تقلید رو اضافه کردم...
راستی جارگن امور بانکی و مالی و اینا رو درآوردیم ؟!
مثلاً امروز به واژهی شرخر برخوردم که جالب بود، سرچ که کردم، تو کشورای دیگه اینا کارشون خیلی باکلاستر از این حرفاست ...
آژانسهایی دارن به نام Collection Agency که مسئول جمع کردن طلبهای شما میشه ...
یه سری دیگه هم هستن که بهشون میگن Debt Buyer که کار همون شرخر رو به شکل باکلاسش انجام میدن و چکهای بلامحلتون رو میخرن، خودشون میرن دنبالش ...
ولی واژهای که برای شرخر استفاده کردم، Debt Collector بود که فکر میکنم مناسبتر باشه ...
در مورد چک هم به واژههای زیادی برخوردم ...
مثلاً
خود واژهی چک : در انگلیسی: Cheque و در آمریکایی: Check
برگشت زدن چک: To dishonor a check
چک بلامحل: Back check
صادرکنندهی چک (صاحب چک) : Drawer
کسی که چک در وجه او نوشته میشه: Payee
بانک عامل : Drawee
حساب جاری: در انگلیسی: Current Account و در آمریکایی: Checking Account
حامل: Bearer
pro_translator
18-08-2012, 21:26
راستی جارگن امور بانکی و مالی و اینا رو درآوردیم ؟!
مثلاً امروز به واژهی شرخر برخوردم که جالب بود، سرچ که کردم، تو کشورای دیگه اینا کارشون خیلی باکلاستر از این حرفاست ...
آژانسهایی دارن به نام Collection Agency که مسئول جمع کردن طلبهای شما میشه ...
یه سری دیگه هم هستن که بهشون میگن Debt Buyer که کار همون شرخر رو به شکل باکلاسش انجام میدن و چکهای بلامحلتون رو میخرن، خودشون میرن دنبالش ...
ولی واژهای که برای شرخر استفاده کردم، Debt Collector بود که فکر میکنم مناسبتر باشه ...
در مورد چک هم به واژههای زیادی برخوردم ...
مثلاً
خود واژهی چک : در انگلیسی: Cheque و در آمریکایی: Check
برگشت زدن چک: To dishonor a check
چک بلامحل: Back check
صادرکنندهی چک (صاحب چک) : Drawer
کسی که چک در وجه او نوشته میشه: Payee
بانک عامل : Drawee
حساب جاری: در انگلیسی: Current Account و در آمریکایی: Checking Account
حامل: Bearer
خیلی ممنون کوروش جان... در تکمیل پستت:
چک برگشتی: bad cheque: dishonored cheque: عامیانهتر: a bounced cheque: cold cheque: rubber cheque: returned item: hot check
hot توی عبارت hot check به معنی غیرقانونی یا دزدی هست... مقایسه کنین با hot property به معنی مال دزدی (stolen goods)...
pro_translator
22-08-2012, 22:11
این پست آپدیت شد:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
pro_translator
24-08-2012, 12:57
دوستان اگه شما چیزی نمیذارین لااقل چیزی کم دیدین توی پستها بگین تا من بذارم...
این پست هم آپدیت شد...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
توی همین پست خیلی چیزها کمه... شما مهمترهاشو بگین...
آخه با خوندن کلمات نمیشه متوجه شد که چیا کمه !
این کمبودها با تجربه و برخورد با کلمات جدیده که حس میشه ...
ممنون از زحماتی که میکشی ...
اگه فرصت شد یه فهرست از موضوعات مطرح شده در تاپیک به پست اول اضافه میکنم ... چون هر سری میخوام اصطلاحات جدید بذارم تو تاپیک میترسم تو این چند صفحه گذاشته باشی :دی
pro_translator
24-08-2012, 13:43
آخه با خوندن کلمات نمیشه متوجه شد که چیا کمه !
این کمبودها با تجربه و برخورد با کلمات جدیده که حس میشه ...
ممنون از زحماتی که میکشی ...
اگه فرصت شد یه فهرست از موضوعات مطرح شده در تاپیک به پست اول اضافه میکنم ... چون هر سری میخوام اصطلاحات جدید بذارم تو تاپیک میترسم تو این چند صفحه گذاشته باشی :دی
یعنی موضوعات علمی انقدر کمن؟!!! :31: دین و مذهب که خیلی راحتتر به ذهن آدم میرسن... :3:
حالا اون سری (عوامل فیلم) تصادفی شد... شما هر چی به ذهنت رسید بذار... :46:
pro_translator
24-08-2012, 17:46
دوستان تطبیق بدن این پست رو:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
معادلهای بهتری برای طلبه و سیر و سلوک و حوزهی علمیه و... اضافه کردم...
pro_translator
25-08-2012, 15:57
ممنون ...
آره، همینا میشه ...
فقط "با حضور افتخاری" رو دقیق نمیشه نوشت Cameo appearance ...
حرف اضافه with هم مناسبش نیست ...
پیشنهادت چیه ؟! :20:
پ.ن: بد نیست اینایی که تو این صفحه جمع کردیم هم به پست اولی اضافه بشن ...
ببین این به درد میخوره؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خوبه، فقط فکر میکنم این بیشتر واسه سریالا استفاده میشه ...
یعنی ما تو سریال یه سری بازیگر اصلی و ثابت داریم، یه سری بازیگر مهمان ...
اما مورد من واسه فیلم سینمایی بود ...
بازیگر مهمان تو فیلمای سینمایی، به صورت "با حضور افتخاری" نوشته میشن ...
pro_translator
26-08-2012, 03:05
خوبه، فقط فکر میکنم این بیشتر واسه سریالا استفاده میشه ...
یعنی ما تو سریال یه سری بازیگر اصلی و ثابت داریم، یه سری بازیگر مهمان ...
اما مورد من واسه فیلم سینمایی بود ...
بازیگر مهمان تو فیلمای سینمایی، به صورت "با حضور افتخاری" نوشته میشن ...
بیخیال... cameo starring و make cameo appearance و cameo by...
//
به نظرم پروندهی تاپیک رو همینجا ببندیم... ظاهرا کسی مایل به همکاری نیست...
(خسته شدم...)...
saeediranzad
26-08-2012, 17:01
بیخیال... cameo starring و make cameo appearance و cameo by...
//
به نظرم پروندهی تاپیک رو همینجا ببندیم... ظاهرا کسی مایل به همکاری نیست...
(خسته شدم...)...
سلام
چرا کسی مایل نیست؟ من خودم را مثال میزنم. من آدمی هستم: Query on demand
برای همین اگه یه خروار اصطلاح را هم جمع کرده باشم تا نیاز پیدا نکنم برام مثل وساپل توی انباری هستند؛ یعنی هیچ استفاده ای ازشون نمیکنم و اصلاْ بهشون فکر نمیکنم.
ولی وقتی نیاز داشته باشم از هر وسیله ای برای پیدا کردنش استفاده میکنم.
pro_translator
04-09-2012, 22:20
خوبه، فقط فکر میکنم این بیشتر واسه سریالا استفاده میشه ...
یعنی ما تو سریال یه سری بازیگر اصلی و ثابت داریم، یه سری بازیگر مهمان ...
اما مورد من واسه فیلم سینمایی بود ...
بازیگر مهمان تو فیلمای سینمایی، به صورت "با حضور افتخاری" نوشته میشن ...
پیداش کردم: Special appearance by...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
pro_translator
11-09-2012, 21:18
یه سری معادل جدید پیدا کردم گفتم به این پستها اضافه کنم:
امر به معروف و نهی از منکر (و...)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گشت ارشاد (و...)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
pro_translator
12-09-2012, 22:39
یه فهرست از صفتهای توهینآمیز برای اقلیتها:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
sajjad1973
13-09-2012, 06:17
سلام
اقا من دنبال اصطلاحات مربوط به بازرگانی و مدیریت بازرگانی هستم - هرجا گشتم نتونستم چیز زیادی پیداکنم
pro_translator
13-09-2012, 12:11
سلام
اقا من دنبال اصطلاحات مربوط به بازرگانی و مدیریت بازرگانی هستم - هرجا گشتم نتونستم چیز زیادی پیداکنم
سلام سجاد جان...
تو این مایهها مثلا؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اول شما دو یه سه مورد که مد نظرته بگو بقیه (=من!) هر چی پیدا شد میذارم...
pro_translator
16-09-2012, 17:54
من این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو اساسی آپدیت کردم...
ترجمههای شمارهی ۱ سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۰ از خودمن...
ترجمههای شمارهی ۲ هم از اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])گرفته شدهان...
اگه میتونین تصحیح کنین... مخصوصا سر وجدان کاری (Work ethic) خیلی شک داشتم...
pro_translator
23-09-2012, 13:55
خوراک و دسر (Meal and Dessert)
Tzatziki: Cucumber & Yogurt: ماست و خیار
Strained Yoghurt: Yoghurt Cheese: Labneh: Greek Yoghurt: ماست چکیده
cultured yogurt: ماست طبیعی
Whey: کشک
Yoghurt: ماست
Yoghurt innoculum: مایهی ماست
Strained, Thickened Yoghurt: ماست چکیده
Minted Yogurt Drink: Churned Sour Milk (A kind of yoghurt drink similar to Indian lassi): دوغ
Like dugh but with more water, herbs such as mint, dill weeds, chives and grated cucumber: آبدوغخیار
Pickled vegetables: ترشی
Iranian cheese: پنیر
Butter: کره
Milk: شیر
Cream: سرشیر
Cream: خامه
Fruit Yoghurt: ماست میوهای
Yoghurt with Shallots: ماست موسیر
Low-Fat Yoghurt: ماست کمچرب
Sour Plum Fruit Roll: لواشک آلوترش
Fruit Leather: Fruit roll ups: لواشک
Pomegranate Fruit Roll: لواشک انار
Ice cream: بستنی
Ice cream sandwich: بستنی نونی
Ice cream cone: بستنی قیفی
Ice cream bar: Popsicle: بستنی چوبی
Fudgsicle: بستنی کیم
Jalebi: زولبیا
Black lime: Dried Lime: Loomi: Lumi: Noomi Basra: Omani: Amani: Black Lemon: لیمو عمانی
خیلی از غذاهای ایرانی معادل انگلیسی ندارن و به همون صورت استفاده میشن... :9: حالا من بازم میگردم...
pro_translator
23-09-2012, 13:58
رشتههای دانشگاهی (Majors)
Biochemistry: بیوشیمی
Computer Science: علوم کامپیوتر
Communications: ارتباطات
Radio-Television-Film: رادیو، تلویزیون، فیلم
Electrical Engineering: مهندسی برق
Electronics Engineering: مهندسی الکترونیک
Linguistics: زبانشناسی
Biology: زیستشناسی
Biology: بیولوژی
Petroleum Engineering: مهندسی نفت
Human Biology: زیستشناسی انسانی
Mechanical Engineering: مهندسی مکانیک
Library & Information Science: کتابشناسی و علوم اطّلاعات
Government /
Political Science: علوم سیاسی
Middle Eastern Studies: مطالعات خاور میانه
Asian Studies: مطالعات آسیائی
Business: بازرگانی
Art History: تاریخ هنر
English: انگلیسی
Journalism: خبرنگاری
Accounting: حسابداری
Psychology: روانشناسی
Anthropology: انسانشناسی
Education: تعلیم و تربیت
Physical Therapy: فیزیوتراپی
Undeclared: اعلام نشده
اینها فقط یه تعدادشونه... رشتههاتون رو بگین اضافه کنم...
pro_translator
23-09-2012, 14:56
ادویهجات (Spices)
Spice: ادویه
Flavoring: چاشنی
Flavorings: چاشنیجات
Sweet: شیرین
Salty: نمکین
Salty: brine: شور
Bitter: تلخ
Sour: ترش
Astringent: گس
Hot (spicy): تند
Hot (temperature): گرم
Pickled cucumber (sour): خیار شور
Pickled onion: پیاز ترشی
Vinegar: سرکه
Dry: خشک
Dried: خشکشده
Powder: گرد
Fresh: تازه
Sugar: شکر
Pepper: فلفل
Black pepper: فلفل سیاه
Salt: نمک
Butter: کره
Cream: خامه
Jam: مربّا
Almond: بادام
Rose water: گلاب
Pear: گلابی
Lemon peel: پوست لیمو
Lime or lemon juice: آبلیمو
Poppy seed: تخم خشخاش
Mace: جوز بویا
Nutmeg: جوز هندی
Mustard: خردل
Cinnamon: دارچین
Sumac: سماق
Dill: شوید
Hazelnut: فندق
Raisin / sultana: کشمش
Lime powder: گرد لیمو
Coriander / cilantro: گشنیز
Parsley: جعفری
Dried lime: لیمو عمانی
Clove: میخک
Unripe: sour grape: غوره
Unripe grape juice: آبغوره
Mint: نعناع / نعنا
Peppermint: سوسنعنبر
Vanilla: وانیل
Cardamon: هل
Greengage: unripe plum: sour plum: گوجه سبز
Sesame: کنجد
Tamarind: تمر هندی
Rhubarb: ریواس
Pomegranate paste: رب انار
Barberry: زرشک
Heracleum: گلپر
Kechup: سس گوجه فرنگی
Mustard: سس خردل
Mayonnaise: مایونز
Soy sauce: سس سویا
Seed: Egg: تخم
Seed: Grain: دانه
Leaf: برگ
Powder: گرد
Dried lemon powder: گرد لیمو
Flour: Ground seeds: آرد
Ground chick-peas: آرد نخود
Ground: Milled walnut: گردوی آسیاب شده
Sugar: شکر
Sugar Cube: قند
Sugar Crystals: نبات
Pepper: فلفل
Black pepper: فلفل سیاه
Poppy seeds: تخم خشخاش
Poppy seeds: دانهٔ خشخاش
Mace: جوز بویا
Cumin: زیرهcaraway: زیرهٔ سیاه
Ajwain: زیرهٔ کوهی
Asafoetida: انتوزه
Hot chilli: فلفل تند
Anise: بادیان
Bay leaf: برگ بو
Curry: کاری
Ginger: زنجبیل
Turmeric: زردچوبه
Saffron: زعفران
Hemp seed: شاه دانه
Nigella seed: سیاه دانه
Oregano: آویشن کوهی
Thyme: آویشن شیرازی
Wild thyme: کاکوتی
Rye: چاودار
Coriander: گشنیز
Allspice: فلفلِ بهاره
Majoram: مرزنگوش
Sage: مریم گلی
(Iranian) Basil: ریحان
Sweet basil: اسپرغم
Fenugreek: شنبلیله
Tarragon: ترخون
Fennel: رازیانه
Rosemary: اکلیل کوهی
Dried apricot: قیسی (زرد آلوی خشک شده)
Chicory: کاسنی
Raisin: کشمش
Chestnut: شاه بلوط
Walnut: گردو
Pistachio: پسته
Shelled pistachio: پستهٔ پوست شده
Pistachio slivers: خلال پسته
Bits of pistachio: خوردهپسته
Bits of rice: خوردهبرنج
Almond: بادام
Almond slivers: خلال بادام
Shelled almond: بادام پوست شده
Peanut: بادام زمینی
Peanut: بادام خاکی
Cashew: بادام هندی
Orange peel: پوست پرتقال
Licorice: شیرین بیان
Sunflower seeds: تخم آفتابگردان
Pumpkin seeds: تخم کدو
Chick pea: Garbanzo: نخود
Chick pea: Garbanzo: Roasted chick pea: نخودچی
Baking powder: گرد نان
Baking soda: جوش شیرین
Finely ground flour: ارد سه صفر
Coarsely ground flour: آرد درشت
Mortar: هاون
Pestle: دسته هاون
Spice grinder: Mill: آسیاب ادویه
pro_translator
23-09-2012, 15:51
کتابهای درسی مدرسه
ریاضی عمومی: General Mathematics
آمار و مدلسازی: Statistics and Modeling
حسابان: Pre-calculus/Calculus
مثلثات: Trigonometry
حساب دیفرانسیل و انتگرال: Advanced) Calculus)
جبر و احتمال: Algebra and Probability
ریاضیات گسسته: Discrete Mathematics
هندسه: Geometry
هندسهی تحلیلی و جبر خطی: Analytic Geometry and Linear Algebra
فیزیک پایه و آزمایشگاه: Fundamentals of Physics and Laboratory
شیمی: Chemistry
زبان فارسی: Persian language
ادبیات فارسی: Persian literature
زبان خارجه: Foreign language
علوم تجربی: Experimental sciences
علوم اجتماعی: Social sciences
آموزش حرفه و فن: Vocational and Technical Training/Education
دینی: (Islamic ethics (Religion and Ethics
عربی: Arabic language
هنر: Art
خوشنویسی: Calligraphy
علوم پرورشی: ترتبیت فرزند: (Fostering affairs (Child development
تربیت بدنی: Physical education
تاریخ: History
جغرافیا: Geography
علوم طبیعی: Natural Sciences
قرآن: Quran
مطالعات اجتماعی: Social Studies
ورزش: Sports
زیستشناسی و بهداشت: Biology and Hygiene
آزمایشگاه: Lab Work
مکانیک: Mechanics
اقتصاد: Economy
تاریخ ادبیات: History of Literature
منطق: Logic
فلسفه: Philosophy
روانشناسی: Psychology
امور تجاری: Commercial Affairs
توسعهی اقتصادی: Economic Development
دروس تخصصی: Specialized Courses
تاریخشناسی: Historiography
آشنایی با فلسفهی اسلامی: Introduction to Islamic Philosophy
سلامت روانی: Mental Health
آتشنشانی: Fire and Rescue Service: Fire Service
محاسبات فنی: Technical Calculations
مفاهیم و روشهای آماری: Statistical Methods and Concepts
روانشناسی عمومی: General Psychology
آمادگی جسمانی: Physical Fitness
آمادگی دفاعی: Defense Readiness
اصول حسابداری: Accounting Principles
محاسبات فنی: Technical Computing
روشهای ماهیگیری: Fishing Methods
روش مخابرات بینالمللی دریایی: International Maritime (Marine) Communications Method
هواشناسی: Meteorology
حسابداری صنعتی: Industrial Accounting
ریاضیات امور مالی: Mathematics for Financial Affairs
مالیهی ریاضی: Mathematical finance
حسابداری عملی: Practical Accounting
کارگاه چاپ دستی: Handy Printing (Printmaking) Workshop
مبانی هنرهای تجسمی: Visual Arts Fundamentals
طراحی: Design
تاریخ هنر جهان: World Art History
عکاسی: Photography
پایه و اصول صفحهآرایی: Elements and Principles of Layout
علم مناظر و مرایا: Perspectives
مبانی تصویرسازی: Principles of Illustration
مبانی کامپیوتر: Computer Basics
سیستم عامل: Operating System
بستههای نرمافزاری: Software Packages
برنامهریزی تحصیلی و شغلی: Educational and Career Planning
نرمافزارهای چندرسانهای: Multimedia Software
شبکههای رایانهای: Computer Networks
مبانی و کاربرد رایانه: Computer: Principles and Applications
خط در گرافیک: Typeface/Font in Graphics
ترجمهها همه از خودمن... اگه تونستین غلط بگیرین!!! :31: (روشی جدید برای به همکاری طلبیدن!)
خط در گرافیک برام نامفهوم بود... منظورش Script یا Handwriting که نیست؟
pro_translator
25-09-2012, 22:33
کجان اون دوستانی که موقع ایجاد تاپیک میگفتن سرمون خلوت بشه میآیم کمک؟
دیدین خیلی سخته؟! :31:
این تاپیک حتی انقدر ارزش نداشت که به قول کوروش جان به عنوان تاپیک مرجع sticky بشه؟!!!
اصطلاحات رایج آکواریوم و ماهی داری.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Acclimatization or Adaptability
خو گرفتن
به حالتی گویند که ماهیان بتدریج بعد از آماده کردن شرایط محیط از قبیل تنظیم دمای آب -پارامترهای آبی آکواریم و حداقل استرس در محیطشان که به آکواریوم و محیط نگاهداریشان خو بگیرنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Acidic
خاصیت اسیدی آب
بطور کلی به شرایط یونهای هیدروژن آب آکواریم [H+] میگوینند که بوسلیه PH بیان میشود و PHزیر 7 بمعنای اسیدی بودن آب میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Acrylic
اکرلیک یا پلاستیک فشرده
نوعی از پلاستیک محکم میباشد که در ساخت بدنه تانکها مورد استفاده قرار میگیرد وتوانایی شکستن نور محیط را دارا میباشد و به آن خاصیت شفاف بودن بیشتری میدهد و همچنین اکرلیکها نسبت به شیشها توانایی خراش بیشتری دارند-(سختی خراش پایین)
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Actinic
لامپ و نور اکتنیک
نوعی از لامپهای مهتابی میباشد که دارای نور آبی زیبایی میباشنند که این نور بیشتر برای مرجانهای دریایی و آکواریومهای آب شور مورد استفاده قرار میگیرد جلوه زیبای اقیانوس در عمق 10 متر را به بیننده القا مینمایند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Activated Carbon
زغال اکتیو
یکی از مواد مورد استفاده در آکواریومها میباشد که مانند زغالهای خرد شده میباشد که توانایی برطرف کردن و جذب بوی آب- بعضی از مواد ارگانیک آلوده کننده محیط آب -گرفتن سختی آب و برطرف کردن اثر دارویی مورد استفاده در دوره درمان میباشد که باید به تاریخ مصرف آنها توجه کرد.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Adipose Fin
باله چربی
گونه ای از باله نرم و کوچک میباشد که در پشت بعضی از گونه ماهیان مانند کاراسین هاCharacins تعبیه شده است
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aerobic
اروبیک
حضور و وجود داشتن و فعال بودن اکسیژن محیط آب
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aeration
هوا دهی
پروسه تولید و انتشار چرخه هوادهی
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Air Pump
پمپ هوا
وسیله الکتریکی غالبا کوچکی میباشد که برای هوادهی آب مورد استفاده قرار میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Air Stone
سنگ هوا
یک جسم منفذدار تشکیل شده از سرامیک یا شیشه -تکه های چوب و... میباشد که وظیفه اش پخش کردن هوای تولید شده بوسیله پمپ هوا در آب میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Algae
جلبک
گونه ای از گیاهان آبزی ساده میباشند که دارای کلروفیل هستند و میتوانند خود را بر روی شیشه ها -سنگها-دکوراسیون آکواریم گسترش و رشد دهند با تکثیر و رشد بیش از حد آنها باعث بوجود آمدن مشکلاتی از قبیل شرایط بد آب و زشتی نمای تانک شما وعوامل بیماریزا و....میشود که باید از رشد آنها جلوگیری نمود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Algal bloom
شکوفایی یا رشد سریع جلبکی
به حالت رشد بسیار زیاد جلبکها درون آکواریمها که نتیجه بالا رفتن نیترات و فسفات آب میباشد گویند.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Alkaline
خاصیت قلیایی یا آلکالین آب
بطور کلی به شرایط یونهای هیدرواکسید آب آکواریم میگویند که بوسلیه PH بیان میشود و PH بالای 7 بمعنای بازی یا قلیایی بودن آب میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Buffering Capacity or Alkalinity
ظرفیت بافر آب
به توانایی آب در حفظ PH پایدار آب میگوینند که بوسیله یونهای کربوناتهای موجود در آب کنترل میشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
NH3 Ammonia
آمونیاک
یک ماده بسیار سمی میباشد که بوسیله متابولیسم ماهی ها و فساد مواد غذایی و گیاهان در آب بوجود می آید که در 1 در تکمیل سیکل ازت به نیتریت و در نهایت به نیترات تبدیل میشود که از میزان سمی بودن آن بعد از طی چرخه کامل بسیار میکاهد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Anadromous
انادراموس
به ماهیانی میگوینند که در آب شیرین متولد شده اند و برای رشدشان به آب نیمه شور و یا شور مهاجرت میکنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Anaerobic
ان اروبیک
عدم حضور و وجود داشتن و عدم فعال بودن اکسیژن در محیط آب. (بی هوازی)
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Anal Fin
باله مخرجی
باله ای که در پشت مخرج ماهیان قرار دارد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
anaerobic bacteria
باکتری های بی هوازی
وعی از باکتری ها میباشند که توانایی زیست در محیط فاقد هوا را دارنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Anoxic
ان اکسی
کمبود اکسیژن یا محیط بدون اکسیژن
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aquarist
آکواریست
به کسی گویند که دارای آکواریوم میباشد و از آن نگاهداری میکند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aquarium
آکواریوم
آکواریوم یک تانک-ظرف و یا هر محیطی که توانایی نگاهداری آب را داشته باشد و بطور کلی به نمایشگاه آبزیان از جمله ماهیان و همچنین گیاهان آبزی گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aquarium Salt
نمک آکواریم
ماده افزودنی مجازی میباشد که برای درمان بیماری ماهیان آب شیرین و همچنین گاهی برای بعضی از گونه ای ماهیان آب شیرین بدلیل خاصیت مفید و ضد بیماری آن مورد استفاده قرار میگیرد اما با نمکی که برای ماهیان آب شور مورد استفاده قرار میگیرد که به آن نمک آب شور یا نمک مخصوص مرجانها میگویند که معمولا بصورت مصنوعی تولید میشود فرق دارد.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aquascaping
دکوراسیون تانک
به هنر مرتب کردن و طراحی هنری سنگها -گیاهان-نقاط کور و غار مانند با حفظ هارمونی و جنبه زیبایی آکواریومها میگوینند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aquatic life
زیست آبی
به کلیه جانوران-گیاهان-میکرو ارگانیسم هایی گوینند که تمام دوران زندگی خود را درون آب بسر میکنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aquifer
اکوایفر یا محیط آبدار
در علم زمین شناسی به لایهای زیرزمینی در بین سنگهای 1 پارچه گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Aragonite
آراگونیت
آراگونیت یکی از معمولیترین کانی های کربناتها با فرمول CaCO3 مانند کلسیت با تفاوت در شبکه بلور کانی شناسیOrthorhombic ارتورمبیک میباشد که در پوسته صدفها-مرجانها-کرالها و اسفنجهای دریایی و اسکلت بعضی از جانداران و ترکیبات طبیعی مینرالها تشکیل میشود معمولا آراگونیتهای خرد شده را بعنوان سنگ بستر آکواریم هم برای تزئین و هم برای بالا بردن PH و سختی آب بخصوص برای ماهیان و سیکلیدهای دریاچه های آفریقای نازنین مورد استفاده قرار میگیرد.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Artemia
آرتمیا
نوعی میگوی ریز آب شور میباشد توانایی رسیدن به اندازه 10-12 را دارا میباشنند که از تخم و خود آن برای تغذیه بچه ماهیان و گاهی ماهیان کوچک یا بالغ استفاده میکنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Astaxanthin
آزتاگزانتین
نوعی از منابع رنگدانه های کاراتوئین و با خاصیت آنتی اکسیدانی که به غذاهای ماهیان برای تقویت رنگدانه های قرمز-نارنجی-زرد و همچنین تقویت سلامت بدنی ماهی مورد استفاده قرار میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
autotroph
آتوتروف
رگانیسمی میباشد که به تنهایی غذای خود را میتواند تامین کند که معمولا برای این کار از نور خورشید کمک میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
bacteria
باکتری
باکتری ها جزو میکرب های تک سلولی هستند که تقریبا در هر محیط طبیعی از زمین میتوان آنها را یافت و برای مطالعات و تحقیقات بر روی عوامل بیماری زا تولید محصولات مختلف بوسیله آنها و غیره مورد استفاده بشر قرار میگیرنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
bacterial water pollution
آلودگی باکتریایی آب
بوجود آمدن و گسترش ناخواسته باکتری ها((مضر)) در آکواریوم که با توجه به نوع باکتری باعث تولید بیماریهای گوناگون برای ماهیان میشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
BBA – Black Beard Algae
جلبک سیاه ریش مانند
به جلبکهای سیاه ریش ریش یا قرمز میگویند که دارای رنگ سیاه-سبز مایل به سیاه -سبز لجنی-قرمز تیره میباشند که در نتیجه مقدار زیاد فسفات در آب آکواریومها رشد کرده و خود را روی دکوراسیون و شیشه ها گسترش میدهند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
BBS – Baby Brine Shrimp
لارو یا بچه میگوی آب شور
به لارو میگوی آب شور و سخت پوستان گونه آرتمیا گویند که برای تغذیه بچه ماهیان و گاهی ماهیان کوچک استفاده میکنند
توانای بیولوژی biodegradable:به توانایی مواد بیولوژی طبیعی برای شکستن و تجزیه ترکیبات مختلف گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Beneficial Bacteria
باکتری های مفید
ه باکتری هایی در آکواریومها گوینند که پروسه های مفیدی را در آکواریوم اعمال مینماینند مانند نیتروباکتر ها در سیکل نیتروژن
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
bottomzone- benthic zone
لایه و طبقه زیرین آب آکواریوم
به قسمت لایه های زیرین آب تا کف آکواریومها که شناگران و ساکنان مخصوص خود مانند کتفیشها و سنگ ماهیان و.... را دارد گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
BGA – Blue-green Algae or Cyanobacteria
جلبک سبز مایل به آبی یا سیانو باکتر
گونه ای از باکتری های آبزی میباشند که توانایی بدست آوردن غذای خود را از پروسه فوتوسنتز دارا میباشند که همچنین توانایی رشد بسیار سریع و گرفتن تمام نقاط تانک و در نتیجه از بین بردن گیاهان و ماهیان را دارنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Bio-filter
بیو فیلتر یا فیلتر بیولوژی
به هر وسیله یا مادهای که توانایی جذب و کمک به رشد ونگاهداری باکتری های سیکل ازت از جمله نیترو باکتیزون را داشته باشد گوینند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Bio-load
بیو لود
به مرحله ای از پروسه تجزیه مواد ضایع ارگانیسمها در فیلترهای بیولوژی گوینند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Biofilm
سطح بیولوژی یا بیو فیلم
به محلی ماتریکس مانند و لزج سان گویند که دارای باکتری های ساکنی از جمله نیترو باکتری ها میباشد که در سطح این لایه تجمع یافته و وظیفه و پروسه اعمال فعالیتهای بایو شیمی در چرخه سیکل نیتروژن را به عهده دارنند و در محیط زیستی طبیعی این بایو فیلمها یکی از پشتیبانها و حمایت کننده های جمعیتهای مبکروسکوپیک باکتریهایی از جمله نیترو باکتری ها -جلبکها-تک سلولیها و نرم تنان میکروسکپی میباشنند و در درون آکواریومها بصورت لایه ای تیره رنگ و لزجی میتوانند سطح درونی فیلترها و سنگریزها و... را بپوشانند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Biotope
بیوتاپ
به ناحیه جغرافیایی طبیعی گوینند که تشکیل یافته جانوران-گیاهان و ساکنانی از این قبیل با رفتارهای تقریبا یکسان و یک رده میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Biotope Aquarium
بیوتاپ آکواریوم
به آکواریومی گوینند که برای تکثیر و نگاهداری ماهی ها و گونه های آبزی با کاراکترهای رفتاری-فزیکی یکسان طراحی ومورد استفاده قرار میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
bivalve
2کفه داران
به کلیه موجودات دریایی که دارای 2 پوسته سخت یا صدفی از قبیل صدفهای خوراکی گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Black Water
آب سیاه
به آبی میگوینند که معمولا آن را بصورت تجاری با دستگاهای مخصوص با رنگ کمی تیره با خاصیتی کمی اسیدی تولید میکندد که در طبیعت بخصوص در بعضی از نواحی آمازون عزیز در تالابها و کنارهای رودخانه های آمازون از تجزیه و فساد گیاهان که باعث تولید آبی با خاصیتی کمی اسیدی میشودبوجود می آید و معمولا برای بعضی از ماهیان با خلق و خوی به این آبها مورد استفاده قرار میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Bloat Malawi Bloat
بیماری متورم و دودی سان شدن
به بیماری گویند که بوسیله انگل های تک سلولی بشدت مصری و انتشار میابد و علائم آن بی اشتهایی -تورم-حالات استرس و سفید شدن رنگ ماهیان میباشد که بیشتر در میانه سیکلیدهای آفریقا به چشم میخورد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Blood Worm
کرم خونی
لارو گونه ای از پشه های از خانواده Chironomidae که نیش نمیزنند میباشد و معمولا بصورت فریز شده-خشک شده یا زنده مورد استفاده برای تغذیه ماهیان بخصوص برای رشد بهتر و تشویق ماهیان به تخمریزی و اشتهای بهتر مورد استفاده قرار میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Brackish
آب نیمه شور
به آبی میگوینند که معمولا در ورودی آب به دریا و مصعبها دیده میشود و دارای مقدار بسیار کمتری نمک در مقایسه با آب شور میباشد و باید با اضافه کردن آب شور به آب شیرین به وزن مخصوصی حدود 1.002 -1.008 برسد و باید میزان شوری بوسیله هیدرومترها سنجیده شود و برای بعضی از گونهای ماهیان مانند پوفر-انجل مونو-آبپاش-اسکات و گوبی ماهیان مورد استفاده قرار میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Bubble Nest
تور حبابی
به شبکه ای از حبابهای ریز بر روی سطح آب ساکن میگویند که بوسیله گونه ای از ماهیان مانند انابنتیدها و مثل اسفرانموس برای قرار دادن تخمها تا مرحله بیرون آمدن از تخم یا هچ شدن و یا دوره انکلوبسیون مورد استفاده قرار میگیرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Buffering Capacity
قابلیت بافرینگ
پتانسیل و توانایی آب در حفظ PH آب بصورت پایدار که بوسیله یونهای کربوناتی میتوان این عمل را کنترل کرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
CO2 – Carbon dioxide
دی اکسید کربن
گازی که برای بهینه بهتر رشد گیاهان بکار میرود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Canister Filter
فیلتر بیرونی
فیلتری بیرون از آکواریوم میباشد که دارای محفظه ای با لایه های مختلف برای فیلتراسیون و پمپی بری گردش و مکش آب درون فیلتر
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
carcinogeni
ماده سرطانی
موادی که باعث بوجود آمدن سرطان برای ماهیها میشود مانند بعضی از داروهای درمانی رایج!
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Carnivore
گوشتخواری
به ماهیان و موجوداتی که دارای در رژیم غذایی آنها از گوشت تشکیل شده است
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Catadromous
کاتادراموس
به ماهیانی که بر خلاف انادراموس ها((ماهیان شبه مهاجر)) در آب شور بدنیا آمده و برای به آب شیرین برای دوره بزرگسالی مهاجرت مینماینند که از معمولترین آنها به مار ماهی آب شیرین میتوان اشاره کرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Catfishes
کتفیش یا لجن خوارها
گونه ای از ماهیان ساکن آفریقا و آمریکای جنوبی میباشند که توانایی تغذیه از غذاهای کف آکواریومها و خوردن جلبکهای شیشه ها و دکوراسیونها را دارند مانند رویال کتفیش یا کتفیش شاخه درئختی
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Caudal Fin
باله دمی
که در خیلی از گونهای ماهیان مهمترین ابزاز شنایی به سمت جلو میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Characins
کاراسین ها
بطور کلی در بر گیرنده گروه بزرگی از ماهیان شامل ماهیان آمریکای جنوبی و تتراها و شکارچیانی همچون پیراناها میشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Chelate
شیلیت
به کامپلکس و ترکیباتی میگویند که آهن و دیگز مواد معدنی را با ترکیبات ارگانیک مخلوط کرده که این ترکیبات در گیاهان آکواریومی باعث جذب آهن و عناصر کمیاب میشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
chiller
سرد کننده
وسیله برای پایین آوردن دمای آب آکواریوم میباشد که معمولا بسیار گران هستند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Chloramine
کلرامین
ماده میباشد که از ترکیب کلر و آمونیاک برای آبهای شهری برای حفظ استاندارد آب مورد استفاده قرار میگیرد و همچنین باعث از بین رفتن بایو فیلمها و باکتری های گوناگون میشود که برای ماهیان و دوزیستان بسیار سمی بوده و میتوان آن را با دستگاهای مخصوص فرموله شده برای کلرامین بر طروف کرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Chlorine
کلر
ماده میباشد که از ترکیب ماده شیمیایی کلر برای آبهای شهری برای حفظ استاندارد آب مورد استفاده قرار میگیرد همچنین در مواد شیمیایی گند زدا نیز مورد استفاده قرار میگیرد که در آبهای شهری باعث از بین رفتن بایو فیلمها و باکتری های گوناگون میشود و برای بسیاری ماهیان و آبزیان بیشتر از کلرامین سمی بوده در حالیکه پایداری کمی دارد و میتوان با 24 ساعت نگاهداری آن در ظرف یا تانک در باز یا استفاده از ضدکلرهای رایج بطور سریعترش را خنثی کرد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Cichlids
سیکلیدها
طیف بزرگی از خوانوادهای ماهیان را شامل میشود که عموما دارای رنگهای روشن وزیبا و رفتار اجتماعی دوست داشتنی و قابل توجهی میباشنند و ساکن آمریکای جنوبی و آفریقا میباشنند و در بعضی از گونها رفتار تهاجمی و قلمروطلبی بسیار دیده میشود که در میان آکواریوم داران از جایگاه خاصی بر خوردار میباشنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Cloudy water
آب کدر
به حالتی میگوینند که آی آکواریوم کدر وشیری رنگ میشود که بدلایل گونگون از جمته گسترش جلبکها و باکتری ها -مراحل مختلف سیکل نیتروژن -استفاده از سنگهای آهکی و........ اتفاق میوفتد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Community Tank
ساکنان سازگار آکواریوم
به آکواریومی گوینند که دارای گونه های مختلفی از ماهیان که با هم سازگار باشنند گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
controller
کنترولر
وسیله ای برای میزان کردن پارامترهای حیاتی آکواریوم که توانایی روشن و خاموش کردن دیگر وسیله ها را با توجه به نیاز آکواریوم نیز دارد و معمولیترین نوع آنها عواملی مانند PH -ازون redox,O3,........را کنترل میکند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Cory
کوری
مخفف کوریدوراس میباشد که 1گونه از ماهیان کوچک از خوانواده کتفیشها میباشد که در میان آکواریوم دوستان بسیار محبوب میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Cycle
سیکل
بوجود آوردن سیکل نیتروزن در سیستم آبی آکواریوم بوسیله ارتقا و تولید و تثیبت نیترو باکتری ها((سیکل نیتروزن ))
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Cyprinids
سایپراینیدها
به خوانوادهی از ماهیان اطلاق میگردد که در آسیا-ارو پا-آفریقا-آمریکا گسترش قابل ملاحظه ای دارند و جانسخت-رنگی و در بعضی از گونه ها دارای شنای سریعی میباشنند مانند سیلور شارکها و همچنین دندان ندارند و دارای ابزاری دندان مانند برای خرد کردن غذا در گردنشان میباشنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
dGH GH
بیان کننده درجه سختی آب میباشد که از 0-30 درجه به 0-4 حالت سافت یا سختی خیلی کم-5-8 حالت سافت یا سختی معمولی و تا 30 که آب بسیار سخت میباشد درجه بندی شده است
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
DI Water
آب دی یونیزاسیون شده
به آبی گوین که بوسیله دی یونیزیسیون تصفیه شده است
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
DIY – Do It Yourself
بمعنای اینکه بجای اینکه وسیله ای را بطور آماده بخرید یا سفارش ساخت آن را به کسی بدهید بصورت 1پرژه ای که خود شما آن را ساخته و سر هم کرده از قطعات جدا جدا که خریده و جمع آوری شده است اعمال و وسیله مورد نظرتان را خود بسازید
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
DLS LS
یا مارپیچ 2لایه متشکله از مواد پلی استر دایره وار و شبکه سیمی که هم در فیلترهای بیولوژی و هم در فیلترهای مکانیکی کاربرد دارد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
DSB – Deep Sand Bed
بستر عمیق شنی
شامل بستری از سنگریزها با عمق مناسب میباشد که توانایی تولید نواحی ان اکسیک(بی هوازی) برای ساکن شدن باکتری های دی نیتریفای که توانایی حفظ میزان مناسب درجه نیترات و پایین آوردن آن را بعهده دارد دارا میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Daphnia
دافنی یا کک آبی
جزو سخت پوستان معمولی و کوچک که در دریاچه های آب شیرین-استخرها و جریانهای آرام به وفور یافت میشونند و جمع آوری وتولید آنها به منظور نوعی غذا برای ماهیان میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Dead Spot
نقطه کور
منطقه ای با جریان ضعیف آب گوینند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Debris
ضایعات گیاهان
به مواد ارگانیکرده مانند برگها و شاخها-ریشها و دانهای گیاهان آبزی و... گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Denitrification
دنیتریزاسیون
تبدیل نیترات به نیتریت بوسیله گونه ای از باکتری ها در شرایط ان اکسیک یا بی هوازی
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Deionization
دییونیزاسیون
به پروسه ای گویند که قبل از اضافه کردن آب شیر به آکواریوم این آب بوسیله رزین یا مواد دیگر فیلتر شده و به آب خاصیت دییونیزه بدهد که این رزین ها میتوانند بعد از مدتی کارایی خود را از دست داده که قابل احیا میباشند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Diatom
دیاتوم
گونه از میکروارگانسمها میباشنند که بعد از مرگ پوسته سختشان بر جا میماند که توانایی تبدیل به فسیلی به همین نام را دارنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Diatom Filter
فیلتر دیاتومی
به گونه ای از فیلترها میگویند که بوسیله اسکلت دیاتومیدها یا پودر آنها ذرات تا اندازه 1 میکرون را جذب و آب را کریستاله میکنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
discus
دیسکس
یکی از زیباترین ماهیان آب شیرین که دارای منشا آمریکای جنوبی و از خوانواده سیکلیدها میبشد و دارای بدنی دسک شکل با گونگونی رنگهای متنوع و زیبا
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Diseases
بیماری ها
به کلیه ناهنجاری های بدنی -پوستی -رفتاری فزیکی و... که بر روی روند رشد و دوره های زندگی ماهیان تاثیر میگذارد گوینند مانند استسقا-قارچ ها و پارازیتهای مختلف -پوسیدگی باله ها و.......
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Display – To ‘show off
خودنمایی ماهیان
به حالتی گوینند که ماهیان باله های خود را باز و بهترین حالت رنگ و حرکات ویژه خود را بشتر در مواقع جفت گیری -تخمریزی-قلمروطلبی و نزاع به نمایش میگذارنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Dither fish
دایتر ماهیان
به ماهیانی میگویند که دارای رفتار صلح جو و خجالتی و رفتار آرامی در هنگام تخمریزی میباشند و به مکان هایی برای پنهان و استراحت کردن نیاز مند میباشند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Diurnal
روزگرد
به ماهیانی که در ساعت نوردهی فعال میبشند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Dorsal Fin
باله پشتی
باله ای که در پشت بدن ماهیان قرار دارد که در خوانواده سیکلیدها دارای شعاع های نرم و گاهی سخت که به آسانی قابل تشخیص میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Driftwood
چوب شناور
تکه ای از جنس چوب که بر روی آب غوطه ور و شناور میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Dropsy
استسقا
نوعی بیماری میباشد که سبب جمع مایعات در بدن ماهی و تورم آن بعلل بروز علائم بیماری های دیگر میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Dutch Tank
تانک آلمانی
به آکواریومی که برای نشاندادن و نگاهداری گیاهان زیبا بکار گفته میشود که میتواند شامل ماهیان کم یا بدون ماهی باشد گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
ecosystem
اکوسیستم
به سیستمی که تشکیل شده از ارگانیسم های گونگون با تاثیرات متقابل بر هم و محیطشان گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Egg Layer
تخم گذارها
به دسته ای از ماهیان میگوینند که ماده ها تخمریزی کرده و نرها تخمها را با لقاح خارجی بارور مینماینند که بیشتر ماهیان از این شیوه برای تخمریزی خود استفاده میکنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
FL -fork length
طول یا اندازه ماهی
به اندازه ماهی از قسمت دهان تا انتهای دم گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
External Filter
فیلتر خارجی
به هر نوع فیلتری که بیرون از آکواریوم قرار داشته باشد و ب لوله های مکش و بیرون دادن آب متصل باشند مانند HOB Filter, Canister Filter
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Fish
ماهی
به گونه ای از جانوران مهره دار که ساکن آبها میباشند و دارای آبشش هستند و تا امروز بیش از 29000 هزار گونه شناسایی شده اند که به دو دسته کلی با شرایط تطبیقی با آب سرد و آب گرم تقسیم میشوند و از نظر ساختاری به استخوانی ها-نیمه استخوانی و غضروفی تقسیم میشوند و دارای اندازه های متفاوت از 0.7-0.8 mm تا اندازه های بزرگ مانند کوسه ماهیان و دارای طول دوره زندگی گوناگون از چند مه تا 120 سال فیل ماهی دریاچه کاسپین یا خزر تنومند میباشند که بشتر ماهیان خونسرد هستند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
FO
این کلمه مخفف Fish Only میباشد و در آکواریوم های آب شور رایج و به معنی نگاهداری ماهیهای آب شور بدون هیچ صخزه و موجودات آبزیان دیگر
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
FOWLR
این کلمه مخفف Fish Only With Live Rock میباشد و در آکواریوم های آب شور رایج و به معنی نگاهداری فقط ماهیان آب شور با صخزه میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Ferts – Fertilizers
کوددهی
به معنی دادن مواد مغذی در غالب کود غذایی به گیاهان آکواریومی برای رشد وسلامت بهتر آنها
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Filter
فیلتر
وسیله ای برای بر طرف کردن مواد ضایع آب از جمله مواد معلق و شیمیایی و ناخالصی هایی که کیفیت آب را از بین میبرنند و انواع مختلفی مانند فیلتر مکانیکی -شیمیایی-بیولوژی و توام با هم دارد و بدون فیلتر آکواریوم بی معنی میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
filtration
فیلتراسیون
به پروسه بر طرف کردن مواد ضایع آب از جمله مواد معلق و شیمیایی و ناخالصی هایی که کیفیت آب را از بین میبرنند بوسیله دستگاه فیلتر گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Filter Media
لایه فیلتری
به موادی میگویند که در داخل فیلترها برای جذب ناخالصی ها و مواد ضایع برای کیفیت آب در داخل فیلترها قرار دارنند و با توجه به نوع این مواد میتوانند تصفیه مکانیکی-شیمیایی-بیولوژی انجام دهند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Fin Rot
پوسیدگی
به حالت آشفتگی-پوسیدگی-ریش ریش شدن باله ها و... در باله ماهیان گویند که بر اثر عوامل بیماری زا و کیفیت بد آب ایجاد میشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Fish-haver
ماهی دار
اصولا به کسی می گویند که ماهی را درون آکواریومش بدون قصد فراهم آوردن شرایط مناسب برای سلامت ماهی فقط برای تفریح نگاه میدارد....
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Fish-keeper
ماهی دوست
اصولا به کسی می گویند که ماهی را درون آکواریومش با فراهم آوردن شرایط مناسب و ایده ال برای سلامت ماهی و نشاط آن بطور اصولی نگاه میدارد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Fishless Cycle
سیکل بدون ماهی
به فراهم و بوجود آوردن سیکل کامل آکواریوم بدون ماهی های جان سخت مانند زبرا ماهیان و تنها با استفاده از مواد شیمیایی یی آمونیاک خانگی-قطعات پوسیده گیاهان یا مقداری از گوشت یا غذای ماهیان گوینند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Flaring
خودنمایی
به حالتی در ماهیان میگوینند که آبششهای خود را باد و شبکه آبششی را باز کرده و همچنین باله های خود را کاملا باز کرده و منظره زیبایی به ماهیان میدهد که این عمل بخاطر رفتارهایی چون قلمروطلبی -انتخاب جفت و..در میان ماهیانی مانند فایترها یا بتاها گاهی اسکارها و سیکلیدهای دهان آتشین زیاد دیده میشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Fluorescent Lighting
نور فلورسنت
یکی از بهترین نورهای مصنوعی برای آکواریوم های آب شیرین و گیاهانش میباشد که بوسیله گاز یونیزه شده در فشار پایین تولید میشود و از معمولیترین و خوبترین نورها برای نوردهی میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
food chain
زنجیره غذایی
به توالی مصرف ارگانیسم های مختلف در اجتماعات مختلف توسط موجودات دیگر گوینند که این مصرف غذایی بصورت زنجیری از گروه ضعیفان به گروه قوی تر ها که در نهایت منجر به تشکیل زنجیر متعادلی میشود گوینند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Freshwater
آب شیرین
آبی بدون نمک را گوینند و بطور کلی به آبی گویند که مواد جامد ومحلول در آن مانند نمک ها و فلزاتو... کمتر از 1000 میلی گرم در لیتر باشد که معمولا در رودخانه ها و دریاچه ها و یخچالهای طبیعی , اکوایفر,... آن را میتوان بصورت طبیعی یافت که ماهیان و جانوران مخصوص خود را دارند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Fry
بچه ماهی
به لارو بچه ماهیان که از تخم بیرون آمده و دوره و مدت زمانی خاصی با توجه به نوع ماهی دارد میگوینند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Flakes
فلیک ها یا غذاهای ورقه ای
یکی از بهترین منابع غذایی برای تغذیه اکثر ماهیان میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
GH-General Hardness
سختی کل
سختی کل مقیاسی برای سنجش مقدار منیزیم و کلسیم محلول در آب میباشد که با درجه بیان میشود و هر درجه سختی کلی بیانگر 17.9 ppm(قسمت در میلیون 17.9)) میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Gallon
گالن
مقیاسی و واحدی برای ظرفیت آبی میباشد که گالن آمریکایی معادل 3.785 لیتر و گالن انگلیسی برار 4.546 میباشد در ایران بیشتر از واحد لیتر خالی استفاده میکنند
GPH – Gallons Per Hour
گالن در ساعت
به مقدار گالن آبی که در ساعت از فیلتر عبور میکند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
gill
آبشش
اندام تنفسی در ماهیان برای بدست آوردن اکسیژن از آب میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Gonopodium
خرطومک یا اندام تناسلی نر و یا گاناپدیوم
به اندامی مخرجی خرطومی مانند در ماهیان نر گوینند که از آن در انتقال اسپرم به ماهی ماده((زنده زا ها)) یا تخمها((تخم گذارها)) استفاده میکنند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Gram-negative/Gram-positive
باکتری های گرم + و -
این نام بر گرفته از فزیکدان دانمارکی عزیزی به نام هانز گرم Hans C.J. Gram میباشد.در روش گرام او باکتری هایی را بر طبق روش گرم به باکتری های گرم - زیرا که در این روش رنگ خود را از دست داده و آنهایی را که در این متد رنگ خود را از دست نداده به نهم باکتری های گرم + تعین کرد بنابراین بعضی از آنتی بیوتیک ها تاثیر بیشتری بر روی باکتری های گرم - و بعضی دیگر بر روی باکتری های گرم + تاثیر دارند که امروزه طیف وصیعی از آنتی بیوتیکها روی هر 2 این باکتریها تاثیر دارند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Gravel
سنگریزه
تشکیل یافته از شن و سنگهای ریز خوزد شده مصنوعی یا طبیعی میباشد که بستر کف آکواریومها را با آن پر میکنند و بسیار حیاتی برای ماهیان آکواریوم ها میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Gravel Vacuum
دستگاه سیفونینگ
وسیله ای میباشد که از 1 لوله بلند و محکم که به یک سر خرطومی مانند قابل انعطاف وصل شده است که بوسیله آن مواد ضایع را از سطح بستر و شنها همراه با آب به بیرون مکش میکند و عمل سیفونینگ آکواریوم انجام میشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Green Water
آب سبز
به آبی که نمای سبزی بخاطر جلبک های شناور در آب گرفته است میگویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Grow Out Tank
تانک پرورشی
معمولا به تانکی جدایی میگویند که بچه ماهیان را به آن انتقال و تا زمان رسیدن به رشد مناسب بری انتقال به تانک بزرگسالان و یا فروش آنها در آن تانک نگهداری میشوند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
HO
به توان خروجی زیاد یا ماکزیمم لامپ های فلورسنت گویند و مخفف High Output Fluorescent lighting میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
HOB
فیلتر
نوعی از فیلترهای اکسترنال یا خارجی میباشد که پشت آکواریوم متصل میشود و HOB Filter مخفف Hang On Back Filter میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
ht
فیلتر
نوعی از فیلترهای اکسترنال یا خارجی میباشد که روی آکواریوم یا در جلوی آن نصب میشوند و معمولا استفاده طولانی مدت از آنه نمیشود و ht Filter مخفف Hang On Tank Filter میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Halogen light
لامپ
لامپی میباشد که دارای نور زرد شدیدی میباشد که برای آکواریوم های آب شیرین معمولا استفاده نمیشود
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Haplochromine _Haplochromis
هاپلوکرومین یا هاپلوکرومیس
به هر نوعی از سیکلیدهای دریاچه های گودالی آفریقا یا هر منطقه با این شرایط که از گونه هاپلوکرومیس که معمولا به هاپ Hap مخفف میشود گویند که کلاس و دسته اصلی آنها استیتوتیلاپیا Astatotilapia میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
hardness
سختی
میزان کربنات کلسیم حل شده در آب را گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Hard Water
آب سخت
به آبی که مقدار زیادی مواد محلول معدنی و نمک داشته باشد گویند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
heater
بخاری
به وسیله ای میگویند که برای گرم کردن آب آکواریوم مورد استفاده قرار میگیرد و انواع مختلفی از جمله بخاری های دیواری-کفی_شبکه ای و.. دارد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
herbaceous-Herbivore
گیاه خواران
به ماهیانی میگویند که رژیم غذایی آنها بیشتر از گیاهان تشکیل شده یافته
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
heavy metals
فلزات سنگین
به آن دسته از عناصر(مانند کادمیوم -مس-کروم-جیوه-سرب-قلع-نیکل)گوین که برای ماهیان اکثرا بسیار سمی و کشنده میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Hospital Tank
تانک مراقبت های ویژه
این تانک گاهی به تانک قرنتینه نیز نامیده میشود که کمی با این تانک تفاوت دارد و ماهیان مریض را از بقیه و تانک اصلی جدا کرده و آنها را تحت دارو های درمانی و مراقبت های ویژه تا بهبودی کامل در تانک مراقبت های ویژه قرار میدهند
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Hybrid
هیبربد
به نژادی از جانداران گویند که از 2گونه دیکر یا گونه های متفاوت دیگری بدست آمده مانند اکثر ماهیان پرت و ردتیل دراگون که در بیشتر این گونه ها بخاطر رعایت نکردن ترکیب و کد های ژنتیکی تخمهای این گونه ها نابارور به اصطلاح پوچ میباشد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
hydrocarbons
هیدروکربن ها
به موادی گویند که در فرمول آنها هیدروژن و کربن وجود دارد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Hydrometer
هایدرومتر
وسیله برای سنجش میزان شوری و وزن مخصوص نمک آب
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
hydrology
آبشناسی
علمی که ویژگی و خواص آبهای و چرخه و عوامل گوناگون مربوط به آن را مورد بررسی و مطالعه قرار میدهد
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
Ro
پیشرفته ترین روش تصفیه آب ، روش اسمز معکوس (Revers Osmosis) می باشدکه در این فرآیند آب با فار از یک سری غشا نیمه نفوذ پذیر(Permeable memberance semi) عبور داده می شود. این فشار خارجی از فشار اسمزی طبیعی بیشتر است در نتیجه مولوکولهای کوچکتر از منافذ غشا عبور می کنند در حالیکه مولوکولهای بزرگ قادر به عبور از غشا نیستند و سپس در جریانی جانبی از کنار غشا عبور داده شده و دفع می گردند.
در این فرآیند میکروارگانیسم هایی از آب حذفمی شوند. به طور کلی این فرآیند برای شیرین کردن آبهای شور به مار می رود ولی در سالهای اخیر برای حذف آلاینده های خاص نظیر نیترات نیز مورد استفاده قرار گرفته است. اسمز معکوس (Revers Osmosis) روش تصفیه فیزیکی و نوعی فیلتراسیون است که نیاز به مواد شیمیایی ندارد. در اغلب منابع از اسمز معکوس (Revers Osmosis) به عنوان روشی موفق و اقتصادی در دراز مدت برای کنترل آلاینده های آّ از جمله نیترات یا شده است. در این روش علاوه بر نیترات ، کل جامدات محلول (TDS) اب نیز تا میزان 99.5 در صد کاهش می یابد.
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
منبع : ماهیران
pro_translator
27-09-2012, 17:42
Finally!!!
خیلی ممنون بابت مشارکت توی این تاپیک... ولی اگه یادت باشه، توی این پست به پیشنهاد من قرار شد منابع پستهامون رو هم ذکر کنیم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
مثلا مال شما حالا نمیدونم اینه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) یا این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])...
ببینم میتونی ادامه بدی؟!
نیازی نیست حتما تعریف هم داشته باشه...
عنوان کتابهای درسی رو اگه تونستی تصحیح کن...
این هم به خاطر علاقه ی زیادم به آکواریوم بود !
آره منبع رو نوشتم آخرش ماهیران ، ولی لینک رو گم کردم متاسفانه ، ازون دوتا که دادی هیچ کدوم نبود :دی
باورت میشه هرچی دیگه توی گوگل زدم سایتی که ازش برداشت کردم رو پیدا نکردم !! ولی فقط یادمه خود سایته زده بود
برگرفته از ماهیران. که منم همونو ذکر کردم آخر پست.
عنوان کتابهای درسی رو اگه تونستی تصحیح کن...
کجا دقیقا میشه لینک بدی ؟ پس نوشت : آها فهمیدم.
pro_translator
29-09-2012, 08:15
دوستان نظرتون چیه یه پست هم واسهی اصطلاحات ادبی جمع کنیم؟ (مشارکتی)...
مثلا شهرآشوب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (به معنای زن افسونگر و فریبنده) به فرانسوی میشه Femme fatale که توی انگلیسی هم همین عبارت به کار میره...
البته این عبارت رو خودم کشف کردهام...!!!
یا مثلا steed حالت ادبی اسبه... سمند... مرکب... توسن...
دوستان نظرتون چیه یه پست هم واسهی اصطلاحات ادبی جمع کنیم؟ (مشارکتی)...
مثلا شهرآشوب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (به معنای زن افسونگر و فریبنده) به فرانسوی میشه Femme fatale که توی انگلیسی هم همین عبارت به کار میره...
البته این عبارت رو خودم کشف کردهام...!!!
یا مثلا steed حالت ادبی اسبه... سمند... مرکب... توسن...
فکر خوبیه مسعود.
ولی من دنبال انگلیسی کهن و ادبی گشتم زیاد منابع جالبی پیدا نکردم به کار بیاد.
منابع هم داری؟
pro_translator
29-09-2012, 19:13
فکر خوبیه مسعود.
ولی من دنبال انگلیسی کهن و ادبی گشتم زیاد منابع جالبی پیدا نکردم به کار بیاد.
منابع هم داری؟
مرسی از نظرت علی جان...
من وقتی لینک به جایی نمیدم یعنی همهرو خودم جمع کردهام... منظورت چهجور منبعیه؟ برای یادگیری چی؟ ادبیات یا انگلیسی کهن؟
خوب این جور چیزها رو معمولا یا ادبیات انگلیسی میخونن یا ترجمهی اشعار شاعرهای خودمون...
مثلا برای اصطلاحهای ادبی اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) چطوره؟
مرسی از نظرت علی جان...
من وقتی لینک به جایی نمیدم یعنی همهرو خودم جمع کردهام... منظورت چهجور منبعیه؟ برای یادگیری چی؟ ادبیات یا انگلیسی کهن؟
خوب این جور چیزها رو معمولا یا توی دیکشنری ناگهانی پیدا میکنن یا ادبیات انگلیسی میخونن یا ترجمهی اشعار شاعرهای خودمون...
مثلا برای اصطلاحهای ادبی اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) چطوره؟
آره منظورم جایی باشه که کلمات انگلیسی ادبی و کهن رو جمع آوری کرده باشه، مثل دیکشنری توضیح داده باشه هرکدوم رو.
اون لینکی که دادی رفته بودم و چندتا دیگه مثل اون رو اما احساس میکنم کلمات و توضیحاتی که داده مثلا Stage یا Scene کاملا
امروزیه مدرنه و ادبی نیست...
pro_translator
30-09-2012, 00:04
آره منظورم جایی باشه که کلمات انگلیسی ادبی و کهن رو جمع آوری کرده باشه، مثل دیکشنری توضیح داده باشه هرکدوم رو.
اون لینکی که دادی رفته بودم و چندتا دیگه مثل اون رو اما احساس میکنم کلمات و توضیحاتی که داده مثلا Stage یا Scene کاملا
امروزیه مدرنه و ادبی نیست...
تو این مایهها مثلا؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
pro_translator
09-10-2012, 14:24
Persian (Iranian) Wedding: عروسى ايرانى
Marriage proposal: خواستگاری
Suitor: خواستگار
Traditions: رسم و رسوم
Marriage settlement: مهریه
Dowry: جهیزیه
Bride Price: Bride Wealth: Bride Token: Prenuptial agreement: شیربها
Dowry: Marriage Portion: مهر: (Latin. donatio propter nuptias)
Obligatory: واجب
Mandatory: اجباری
Negotiation of bride price or dowry: چانه زدن یا مذاکره سر شیربها یا مهریه
Bride-chamber: حجله
Consummation: consummation of a marriage: consummate the marriage: شب زفاف
Engagement: Betrothal: نامزدی
Betrothed: Affianced: Engaged: نامزدی دو نفر
Fiancé: نامزد (مرد)
Fiancée: نامزد (زن)
Eating Sweets: شیرینیخوران
Groomsman: Bridesman: Bridesmaid: Best man: ساقدوش: ندیمهی عروس
chief bridesmaid: maid of honor: junior bridesmaid
Marriage officiant: عاقد
Wedding Dress: لباس عروس
Flower girl: دختربچهای که دست گل در دست دارد
Marriage vows: خطبهی عقد
Social Gatherings: Hospitality: مهماننوازی
Book of Common Prayer: کتاب نمازنامهی عام: کتاب دعای عام: کتاب نماز مشترک
Wedding car: ماشین عروس
Neolocal residence: نومکانی
Office of Marriage and Divorce: دفتر ازدواج و طلاق: Marriage and Divorce Registration Office
Pleasure Marriage: صیغه
Temporary Marriage: ازدواج موقت
Consensus: اجماع: وفاق
Honeymoon: ماه عسل
Marriage: ازدواج
Bride: عروس
Groom: داماد
Wedding: عروسی
marry someone off (to someone): Give in marriage: شوهر دادن (Match?!)
Espousal: مراسم زناشویی
Wedding Spread: سفره عقد: Marriage Table: Wedding Bridal Table: Luxury Wedding Table: Signing Table
Mirrors and Candlesticks: آینه شمعدان
Mirror of Fate: آینهی بخت
Bridal Shower: پاتختی
Marriage Banquet: ولیمه
Do you wish to accept x as your husband?: آیا x را به همسری میپذیرید؟
The bride has gone to pick flowers: !عروس رفته گل بچینه
The bride has gone to bring rose-water: !عروس رفته گلاب بیاره
With the permission of my parents and elders, yes: !با اجازهی پدر و مادرم (بزرگترها) بله
Married: محرم
A tray of seven multi-colored herbs and spices: سینی عاطل و باطل
Poppy Seeds: خشخاش
Wild Rice: برنج
Angelica: سبزی خشک
Salt: نمک
Nigella Seeds: رازیانه
Black Tea: چای
Frankincense: کندر
brazier: منقل
Wild rue: اسفند
Sugarloaf: sugar cones: کلهقند
prayer carpet/kit/rug: جانماز
Rice-flour cookies: نونبرنج
Chickpea-flour cookies: نون نخودچی
Almond-flour cookies: نون بادامی
Honey roasted almonds: سوهان عسلی
Wedding contract ceremony: مراسم عقد
Proposal: خواستگاری
Matchmaking: دلالی ازدواج
Drink: شربت
Betrothal: نامزدی
Engage: نامزد کردن
Fiance: نامزد
Fiancée: (نامزد (مونث
Sweeteating: شیرینیخوران
Yes-completing: بلهبرون
Putting shoes on: کفشپاکنی
400 trays of sugar and bowls of rock candy: چهارصد کلهقند و نبات
Shawls: شال
Almond slivers: نقل
Amount of Marriage portion settled on the bride: مبلغ مهریه
Cloth-cutting party: رختبران
Elaborate meal: افطاری
Local shrine: امامزاده
Dowry: جهاز
ululation: Wedding wail: کل زدن: کل کشیدن
flat-woven, woollen blankets: جاجیم
Yogurt drink: churned sour milk: دوغ
Tobacco pouch: کیسهی توتون
Pants' drawstring: بند تنبان
Luncheon cloth belt: سفرهی کمری
Bridal chamber: حجله
Official Written Marriage Contract: قبالهی عروسی
Wild rue: اسفند
Sour orange: نارنجی
Co-wife: Rival wife: هوو
Two Units of Prayer: دو رکعت نماز
Blessing: برکت
Displaying the Face: روگشا: رونما
Consummation: زفاف
Perform Ritual Ablutions: غسل جنابت کردن
Fortunate: سفیدبخت
Stepping out: The New Life: پاگشا
(واسهی یادگیری جملهبندیها برین اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
دارم یه سری اصطلاحات مربوط به نوزادها رو جمع میکنم... خواستین بگین ادامه بدم...
تو این سبکها:
Morning sickness: nausea gravidarum: nausea: vomiting of pregnancy: pregnancy sickness: تهوع حاملگی
Crave: ویار
(Baby Layette (Set: سیسمونی بچه
pro_translator
09-10-2012, 15:14
Student Effects: لوازم دانشآموز (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
school supplies: لوازم مدرسه
backpack: کولهپشتی
backpack: کوله
briefcase: کیف
briefcase: دستی
briefcase: سامسونت
laptop: لپتاپ
case: کیفِ لپتاپ
wallet: کیف پول
notebook: دفتر یادداشت
notebook: دفترچهیادداشت
notebook; office: دفتر
small notebook: دفترچه
draft copy, notebook for class notes: چکنویس
fair copy, neat copy, notebook for neatly re-written class notes: پاکنویس
notebook; notebook for class notes; class hand-outs given by teacher: جزوه
book: کتاب
textbook: کتابدرسی
text: متن
dictionary: فرهنگ لغت
dictionary: دیکشنری
encyclopedia: دانشنامه
binder: کلاسر
stationery: لوازم تحریر
writing implements: نوشتافزار
paper: کاغذ
leaf of paper: ورق
leaf of paper; homework paper: برگه
scrap of paper: یک تیکّه کاغذ
scrap of paper: کاغذباطله
report: گزارش
carbon paper: کاربن
graph paper: کاغذ شطرنجی
stapler: منگنه
staple: سوزنمنگنه
paper-clip: گیرهٔ کاغذ
pin: سوزنتهگرد
glue: چسب
hole-punch: سوراخکن
ink: جوهر
ink: مرکب
pencil: مداد
lead, tip of pencil: نوک
mechanical pencil: مدادنوکی
mechanical pencil: اتود
box of lead refills: بستهی نوک
colored pencil: مداد رنگی
pencil sharpener: تراش
eraser: پاککن
pen (a bit old-fashioned); calligraphy reed pen: قلم
ball-point pen: خودکار
fountain pen: خودنویس
ink pot: دوات
ink container: مرکٌبدان
felt pen; magic marker: ماژیک
crayon: مداد شمعی
paint-brush: قلممو
homework; handwriting practice: مشق
homework: تکلیف شب
work; task; study; job: کار
studies: مطالعات
composition: essay: انشاء
paper, article: مقاله
exercise: تمرین
test: امتحان
test paper: ورقهٔ امتحان
test paper: برگهٔ امتحان
paper organizer: کارتکس
paperweight: وزنهی کاغذ
paperweight: کاغذنگهدار
booklet: کتابچه
book rack: جاکتابی
envelope: پاکتنامه
calculator: ماشینحساب
abacus: چرتکه
ruler: خطکش
set square: گونیا
protractor: نقاله
compass; pair of compasses: پرگار
(compass (to find North: قطبنما
map: نقشه
(globe (spherical map with countries: کره
magnifying glass: ذرهبین
glasses; spectacles: عینک
glasses case: قاب عینک
glasses frame: فریم عینک
cell phone: موبایل
cell phone: همراه
key: کلید
key chain: جاکلیدی
wristwatch: ساعت مچی
watch: ساعت
handkerchief: دستمال
(kleenex tissue (to blow nose: دستمالکاغذی
kleenex: کلینکس
calendar: تقویم
schedule (of classes); daily schedule: برنامهٔ هفتگی
report card: کارنامه
grade: نمره
locker: کمد
lunch-box: ظرف غذا
Vacuum flask: Dewar flask: Dewar bottle: Thermos: Bottle Thermos: Flask Thermos: Jug Thermos: فلاسک
cigarette lighter: فندک
tuition: شهریه
monitor: مبصر
proctor: مراقب
lock: قفل
combination lock: قفل رمزدار
recess: زنگ تفریح
roll-call, attendance: حضور و غیاب
curriculum: برنامهی آموزشی
درود....
دوستان ( pro_translator ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) :دی ) اگه تونستین لطفا یک لیست هم از Gap filler های رایج در مکالمه ی زبان انگلیسی تهیه کنید.
من خودم یه سری هاش رو بلدم ولی دنبال یک لیست جامع میگردم.
مثل این :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته اگه یک تاپیک جدا براش باز بشه که دیگه خیلی بهتر و مناسب تره.
سپاس./.
pro_translator
22-10-2012, 20:18
درود....
دوستان ( pro_translator ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) :دی ) اگه تونستین لطفا یک لیست هم از Gap filler های رایج در مکالمه ی زبان انگلیسی تهیه کنید.
من خودم یه سری هاش رو بلدم ولی دنبال یک لیست جامع میگردم.
مثل این :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته اگه یک تاپیک جدا براش باز بشه که دیگه خیلی بهتر و مناسب تره.
سپاس./.
گمونم همون لیست نسبتا کامل یا به عبارت بهتر، مناسبه...
برای این که یه تاپیک جدید بزنیم، یه سری منابع آماده کردهام، که حاضر نیستم تنهایی یه تاپیک بزنم و باز خودم بچرخونمش...
ثابت کردهاین که حاضر به همکاری توی تاپیکهای من نیستین... بیانصافیه اگه بهم حق ندین... :41:
Filler ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](linguistics))
Discourse Marker ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Speech disfluency ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Phatic expression ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Like ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_a_discourse_particle_or_interjection)
Interjection ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Tag Question ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Conjunction ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Discourse Particle ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Filler Words ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Filler Words: How to Get Rid of Them ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Cut Out Your Filler Words ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Filler Words ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
?What is a Gap ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Just Like, Er, Words, Not, Um, Throwaways ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Gap Fillers ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]GAP_FILLERS.pdf)
The 28 Most important Functions in English
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])Filler Words in English
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])um er like uh ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
The 'um' factor: what people say between thoughts ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
How to eliminate filler words
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])Um, in Any Other Language, It's a Stall ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
pro_translator
25-10-2012, 18:00
پست اصطلاحات عروسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])آپدیت شد...
با تشکر از pro_translator و Kurosh .
تاپیک مهم شد.
pro_translator
25-10-2012, 19:42
با تشکر از pro_translator و Kurosh .
تاپیک مهم شد.
خیلی ممنون ولی حالا که تموم شد؟! :31:
pro_translator
24-11-2012, 00:06
Police
پلیس: Police, cop, pig
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران: The Disciplinary Force of the Islamic Republic of Iran
ضابط یا مجری قانون (پلیس هر کشور): Law Enforcement
یگانهای ویژه پاسداران نیروی انتظامی: Special Units of Disciplinary Force's Guards
نیروی ویژهی پادوحشت: Counter-terrorism Special Force
پلیس امنیت: Security Police
یگان ویژه: Special Unit
حکم کتبی از دادگاه: Warrant, Injunction
صدور حکم: Sentence
حکم: Verdict
صلاحیت داشتن: To be authorized
اعدام کردن (دار زدن): Execute, Strangle, Hang
دادسرا: دادگاه: Courthouse
اتهام: Charge
جرم: Crime
مجرم: Criminal
محکوم: زندانی: Convict, con
زندان: Prison, jail
هلفدونی: Slammer
انفرادی: Solitary
اتاق بازجویی: Interrogation Room
وکیل: Lawyer, Attorney, Deputy, Proxy
دستگیر کردن: Arrest
دستبند: Handcuff
پرونده: Case
شکایت کردن: Sue
شکایت قانونی: Case
جستجوی بدنی: Frisk
توقیف و مصادرهی اموال: Confiscate
دزدی: Robbery, Theft, Shoplifting
قتل: Murder, Killing
دستبند: Handcuff
بازداشت کردن: دستگیر کردن: Bust: Arrest
دستگیر: Under arrest
درجه: نشان: Badge
خود را معرفی کردن: Turn oneself in
پرونده: Case: File: Dossier
pro_translator
02-12-2012, 19:21
پست دین و مذهب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) آپدیت شد...
دوستان در صورتی که از این مطالب استفاده میکنین یا حدااقل یه بار کردهاین بگین تا ادامه بدم...
با تشکر از تلاش خودم...:31:
godfather_mk
03-12-2012, 09:25
پست دین و مذهب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) آپدیت شد...
دوستان در صورتی که از این مطالب استفاده میکنین یا حدااقل یه بار کردهاین بگین تا ادامه بدم...
با تشکر از تلاش خودم...:31:
ميدونين مطالبي كه شما در اين قسمت ميذارين مطالبي هست يك بار براي هميشه. يعني ممكنه مدت زمان درازي مورد نياز نباشه ولي زماني كه نياز بهش شد حسابي به درد ميخوره.
من خودم تاحالا قسمت موارد مربوط به ازدواج و همچنين سينمايي رو استفاده كردم. مثلا "صيغه" رو هر جا گشتم پيدا نكردم بعد يادم افتاد بيام اينجا يك سري بزنم كه خيلي زود پيداش كردم.
با تشكر از تلاش خودت:20:
pro_translator
03-12-2012, 18:23
ميدونين مطالبي كه شما در اين قسمت ميذارين مطالبي هست يك بار براي هميشه. يعني ممكنه مدت زمان درازي مورد نياز نباشه ولي زماني كه نياز بهش شد حسابي به درد ميخوره.
من خودم تاحالا قسمت موارد مربوط به ازدواج و همچنين سينمايي رو استفاده كردم. مثلا "صيغه" رو هر جا گشتم پيدا نكردم بعد يادم افتاد بيام اينجا يك سري بزنم كه خيلي زود پيداش كردم.
با تشكر از تلاش خودت:20:
مرسی از نظرت...
خوب من هم دقیقا همین رو میخوام بدونم... منظورم از همکاری هم همینه...
یعنی شما لااقل بگین از کدوم بخشها بیشتر استفاده میکنین که من همون رو گسترش بدم...
مثلا پست اصطلاحات پلیسی خیلی ناقصه... شما بگین چه چیزهایی کمه تا من بذارم...
pro_translator
03-12-2012, 22:20
دین و مذهب (۲)
ببخشید تکراری خیلی زیاد داره...
Chaplain: Imam: Prayer leader: Celebrant: پیشنماز
Eucharist: Holy Communion: Sacrament of the Altar: Blessed Sacrament: Lord's Supper: Liturgy: Body and Blood of Christ: آیین عشای ربانی
Take communion: اجرای آیین عشای ربانی
Requiem (مسیحیت): Funeral prayer (اسلام) s: نماز میت
Islamic funeral ritual: مراسم مذهبی دفن میت
Ablution before prayer: دست نماز
Prayer: نماز
Pray: دعا کردن
Say prayers: perform prayers: نماز خواندن
Dawn prayer: نماز صبح
Mid-day or (after)Noon prayer: نماز ظهر
(Late) Afternoon prayer: نماز عصر
Evening prayer: Vespers: نماز مغرب
Night (Nightfall) prayer: نماز عشا
Friday prayer: نماز جمعه
Friday Congregational Worship: نماز جماعت جمعه
First night of the grave fear prayer: Prayer of fray: Prayers to be offered for the departed soul on the night of burial: نماز وحشت
Lunar Eclipse prayer: نماز آیات
Supplications: افتتاح: دعا
Rosary (a string of prayer beads) : تسبیح
Invocation: قنوت
Recitation: قرائت
Bowing (low): رکوع
Straightening up from bowing: برخواستن از رکوع
Prostration: سجده (Prostrate: سجده کردن)
Rising: برخواستن از سجده
Salutation: سلام
Allah is greater: تکبیر
Call to prayer: اذان
Commence prayer: اقامه
Statement of faith: شهادتین
There is no deity but God, and Muhammad is the Messenger of God: لا اله الا الله، محمد رسول الله
Sum up with something: تمام شدن با چیزی، خاتمه یافتن به چیزی، به چیزی ختم شدن
Reciter of the call to prayer: موذن
Call the faithful of prayer: شهادتین (اول اذان) را گفتن
Remembrance [of God]: pronouncement: invocation: ذکر
devotional act:
God Willing: انشالله
God Knows best: الله اعلم
Supplicatory prayer: تسبیح: سبحان: ثنا
Allah is Greater: Allah is the Greatest: الله اکبر
Glory be to Allah: Exalted be Allah [far above is Allah from any shortcoming or imperfection]: سبحان الله
All praise is due to Allah: Praise be to Allah: الحمد لله
There is no god but Allah: لا اله الا الله
There is no power or strength except with Allah: لا حول و لا قوة الا بالله
In the Name of God, The Gracious, The Merciful: بسم الله الرحمن الرحیم
The Prophet's [Muhammad] Companions: یاران پیامبر
spiritual practice: spiritual discipline: spiritual exercises: فعالیتهای معنوی
Direction of Mecca: قبله
May Allah grant you peace and security, and may His Mercy be upon you: السلام علیک و رحمة الله و برکات
O Allah, bless our Muhammad and the people of Muhammad as you have blessed Abraham and the people of Abraham. O Allah, be gracious unto Muhammad and the people of Muhammad As you were gracious unto Abraham and the people of Abraham. Surely you are the Most Praiseworthy, the Most Glorious: اللهم صلى على محمد وعلى آل محمد كما صليت على إبراهيم وعلى آل إبراهيم وبارك على محمد وعلى آل محمد كما باركت على إبراهيم وعلى آل إبراهيم فى العالمين إنك حميد مجيد
Salvation: رستگاری، آمرزش
Pilgrim: زائر
Concluding portion: سلام آخر نماز
Peace and blessings of God be unto you: السلام علیک و رحمت الله
Allah listens and responds to the one who praises him: سمع الله لمن حمده
O our Lord! And all praise is for You: ربنا لك الحمد
Glory to my Lord, the Most High Most Praiseworthy: سبحان ربى الأعلى وبحمده
Doctrine: مذهب
Religious Jurisprudence: فقه
Make offerings: در راه خدا قربانی کردن: به خدا تقدیم کردن
Practices of the Religion: فروع دین
Recommended: مستحب
Obligation of the self: فرض العین
Obligation of sufficiency: فرض الکفایت
Commandments: احکام
Sermon: خطابه
Dip: رکوع
The Occultation: غیبت
He] Went into Occultation]: غایب شد
Minor Occultation: غیبت صغری
Major Occultation: غیبت کبری: Longer portion of the Occultation
Imam of the Time: Imam of the Age: امام زمان
Rightful successors: جانشین به حق
Commander of the Faithful: Prince of the Faithful: Leader of the Believers: امیرالمومنین
Guided one: المهدی
One who Rises: قائم
The Proof: حجت
Master of the Era: صاحبالزمان
The Awaited One: المنتظر
Proof of God: حجتالله
The Unseen One: الغائب
Master of Command: صاحبالامر
Imam of the Age: صاحب العصر
Imam of the Time: امام زمان
May God hasten his glad Advent: may Allah hasten his return: May Allah hasten his reappearance: May God hasten his reappearance: عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف
ساحت مقدس پیامبر (ص): [The Sacred realm of the Holy Prophet [PBUH]: Intentions of the Holy Prophet [PBUH
pro_translator
07-12-2012, 19:54
Agricultural Commodities: محصولات کشاورزی
Agricultural Implements: آلات کشاورزی: ادوات فلاحی
Cereals: غلات و حبوبات
Millet: ارزن
Rice: برنج
Wheat: گندم
Maize: corn: ذرت
Barley: جو
Rye: چاودار: گندم سیاه
Vegetables: سبزیجات
Dry Bean: لوبیا
Onion: پیاز
Garlic: سیر
Cabbage: کلم
Green Bean: لوبیا سبز
Chick peas: نخود
Pulses: حبوبات: بقولات
Cauliflowers: گل کلم
Broccoli: براکلی
Brinjal: بادنجان: Eggplant
Potato: سیب زمینی
Tomato: گوجه
Spinach: اسفناج
Cassava: کاساو
Soybean: سویا
Carrot: هویج
Cucumber: خیار
Fruits: میوه
Apricot: زردآلو
Banana: موز
Mango: انبه
Coconut: نارگیل
Sugar cane: نیشکر
Grapes: انگور
Oranges: پرتقال
Papaya: پاپایا
Peach: هلو
Apple: سیب
Pineapples: آناناس
Almond: بادام
Sweet Potato: سیب زمینی شیرین
Lemon: لیمو
Raspberry: تمشک سیاه: توت زمینی
Stone fruits: میوهی هستهدار
Strawberry: توت فرنگی
Blueberry: آبی سته: قره قات: سیاه گیله
Kiwifruit: کیوی
Currant: کشمش بیدانه: مویز: انگور فرنگی
Date: خرما
Cherry: گیلاس
Avocado: آووکادو
Watermelon: هندوانه
Nuts: آجیل
Almond: بادام
Cashew nut: بلارد
Chestnut: شاهبلوط
Hazelnut: فندق
Pistachio: پسته
Sheanut: shea tree: شی
Walnut: گردو
pro_translator
14-12-2012, 16:47
پروژههای دانشجویی
مشخصات دانشجو: Student ID
مقطع تحصیلی: Level of degree
رشته تحصیلی: Academic major
گرایش تحصیلی: Field of study
درجه تحصیلی: Academic degree
رشته تحصیلی: Major
درجه علمی: Scientific degree
نوع همکاری (در زمینه همکاری در تحقیق و پژوهش): Type of cooperation
اطلاعات مربوط به طرح پژوهش: Related information on research plan
نوع طرح: بنیادی، کاربردی: Type of plan
عضو هیئت علمی گروه زنان: Member of Obstetrics and Gynecology Faculty
متخصص زنان: Gynecologist
اطلاعات مربوط به مجری اصلی طرح و همکاران: Related Information on Original Executor of Plan and Cooperators
شغل و سمت فعلی مجری اصلی طرح: Profession and Current Post of the Original Executor of Plan
سازمان متبوع: Affiliated Organization
استاد ناظر: Supervising professor
استاد راهنما: Advising professor
استاد مشاور: Consulting professor
لاین تحقیقاتی استاد راهنمای اول: First Supervising Professor's Research Line
ضرورت اجرای طرح (به صورت خلاصه): Necessity for Executing a Plan
godfather_mk
06-01-2013, 14:48
در قسمت "عروسی" هرچی گشتم "تحقیقات قبل از عروسی" رو نتونستم پیدا کنم!
به نظر شما واژه مخصوصی دارن؟
pro_translator
06-01-2013, 17:29
در قسمت "عروسی" هرچی گشتم "تحقیقات قبل از عروسی" رو نتونستم پیدا کنم!
به نظر شما واژه مخصوصی دارن؟
برای تحقیق investigate میگن...
The first visit is for the sole purpose of introduction and investigation (tahghigh). If things go well and the girl and boy consent, there are follow up visits. Both parties have the right to investigate (tahghigh) about each other’s family background and circumstances. In the traditional procedure of tahghigh, an elder from either family goes to the neighborhood and asks relevant questions about the boy or the girl from their acquaintances
(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
A r c h i
06-01-2013, 22:56
سلام
قسمت اصطلاحات عروسی عالی بود ممنون :n16:
pro_translator
07-01-2013, 11:08
سلام
قسمت اصطلاحات عروسی عالی بود ممنون :n16:
پس این پستها خونده هم میشن!!!
قابل نداشت!:n16:
pro_translator
06-02-2013, 13:46
اصطلاحات جدید به دین و مذهب (۲) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) اضافه شد...:n16:
ممنون زحمت کشیدین اگه pdf شو دارین بزارین
این ها خواهشا به پست اول اضافه شه شاید به درد دوستان دیگری خورد
sales promotion = تبلیغات پیشبرد فروش
price promotion= تخفیفات قیمتی برای پیشبرد فروش
price consciousness= حساسیت نسبت به قیمت
برای درس مدیریت و اقتصاد اینا
یکی از دوستانی که رشته اش این بود بهم کمک کرد
saeediranzad
17-04-2013, 13:43
این ها خواهشا به پست اول اضافه شه شاید به درد دوستان دیگری خورد
sales promotion = تبلیغات پیشبرد فروش
price promotion= تخفیفات قیمتی برای پیشبرد فروش
price consciousness= حساسیت نسبت به قیمت
برای درس مدیریت و اقتصاد اینا
یکی از دوستانی که رشته اش این بود بهم کمک کرد
حالا البته من نظر شخصی میدم.
کسانی که در رشته های تخصصی هستند گاهی دنباله رو دیکشنریهای دوزبانه (جد اعلای آنها هم که حییم هست) هستند.
مثل همین کلمه پیشبرد که اصلاْ نیازی نیست.
مرجع انکارنشدنی همون دیکشنریهای انگلیسی مثل آکسفورد و کمبریج هستند که شما با برداشت درست از معنی باید دنبال معادل بگردید.
pro_translator
17-04-2013, 14:15
حالا البته من نظر شخصی میدم.
کسانی که در رشته های تخصصی هستند گاهی دنباله رو دیکشنریهای دوزبانه (جد اعلای آنها هم که حییم هست) هستند.
مثل همین کلمه پیشبرد که اصلاْ نیازی نیست.
مرجع انکارنشدنی همون دیکشنریهای انگلیسی مثل آکسفورد و کمبریج هستند که شما با برداشت درست از معنی باید دنبال معادل بگردید.
وقتی یک واژه برای اولین بار توی یه کتاب مثلا علمی به کار میره، توی بخش glossary اون کتاب تعریف اون واژه یا واژههای تخصصی میآد...
بعد با توجه به تعریفی که آخر همون کتاب مرجع که اولین بار واژه رو به کار برده توی زبان فارسی هم براش معادلسازی میشه...
حالا یا مترجم یا فرهنگستان...
گاهی اوقات یه مترجم خوشذوق میآد یه واژه مثل بسپار معادل polymer درست میکنه...
اونجا هم بر اساس شیوهنامهی فرهنگستان در صورت تایید میفرستنش تا به امضای رهبر یا رئیس جمهور [دقیقا مطمئن نیستم] برسه...
بعد به دفترهای فرهنگستان اضافه میشه و رسانهها و مطبوعات موظف هستن که به کار ببرنشون...
این واژه ممکنه توی ویرایشهای بعدی دیکشنریهایی مثل Oxford اضافه بشه...
بنابراین مرجع معادلیابی تعریفی هست که در انتهای همون کتاب علمی که برای اولین بار واژه رو به کار برده اومده...
نکتهی بعد هم این که به نظر من نباید هر کسی از روی برداشت شخصیش بیاد برای خودش معادلیابی کنه...
باید اصطلاحات رایج رو به کار برد هر چند که اشتباه ساخته شده باشند...
:n16:
saeediranzad
18-04-2013, 16:37
البته «باید»ی وجود نداره.
اگه هر معادل ذاشتباهی را بکار ببریم دیگه پاک کردنش از ذهن مردم و متن کتابها سخت و یا غیرممکن میشه.
تو رشته های مختلف مثالهای زیادی هست. همین رایانه یه معادل بی سروته و من درآوردی است که میخواهند جا بندازند.
در حالی که هیچ ربطی به Compute و Computer نداره.
در نهایت من که کاره ای نیستم. درحد خودم معادل غلط را بکار نمیبرم.
ولی آنها که دست به فرمانشون خوبه (یعنی فرمان دستشونه) هستند که آینده زبان را تعیین میکنند. مثل یارانه و رایانه و پست الکترونیک و جفنگیات دیگه.
pro_translator
18-04-2013, 18:56
البته «باید»ی وجود نداره.
اگه هر معادل ذاشتباهی را بکار ببریم دیگه پاک کردنش از ذهن مردم و متن کتابها سخت و یا غیرممکن میشه.
تو رشته های مختلف مثالهای زیادی هست. همین رایانه یه معادل بی سروته و من درآوردی است که میخواهند جا بندازند.
در حالی که هیچ ربطی به Compute و Computer نداره.
در نهایت من که کاره ای نیستم. درحد خودم معادل غلط را بکار نمیبرم.
ولی آنها که دست به فرمانشون خوبه (یعنی فرمان دستشونه) هستند که آینده زبان را تعیین میکنند. مثل یارانه و رایانه و پست الکترونیک و جفنگیات دیگه.
البته که بایدی وجود نداره، منظور من هم چیز دیگهای بود...
معادل غلط یعنی این که درسته که رایانه معادل دقیق computer نیست، ولی خوب معادل ordinateur فرانسوی که هست...
فرهنگستان وقتی computer رو دید نمیخواست از ماشین محاسبه یا امثالش استفاده کنه...
گفتن ما توی فارسی میانه (یا پهلوی) در برابر معادل فرانسوی این واژه که به معنای منظمکننده یا ترتیبدهندهاس معادل داشتهایم...
واسهی همین رایانیدن رو اومدن رایانه گفتن... مثل سامانه... یا پایانه... یا یارانه...
حرف من اینه که هر چند رایانه معادل دقیق computer نیست، ولی خوب چیزیه که برای مردم جا افتاده یا حداقل مردم معنیش رو میدونن...
پس ما نباید بیایم برای خودمون ماشین محاسبه یا محاسبهگر اختراع کنیم...
هر چند توی این مورد و امثالش احتیاجی به معادلیابی نیست...
ببخشید ولی پس jargon فوتبال و کامپیوتر چی میشه؟
واقعا واسه دین و مذهب این همه زحمت احتیاج داشت؟
pro_translator
27-04-2013, 12:15
ببخشید ولی پس jargon فوتبال و کامپیوتر چی میشه؟
اول سلام...
دوم این که اگه صفحههای قبلی رو میخوندین، به این نتیجه رسیدیم که اصطلاحات تخصصی رشتههای ورزشی خیلی بیشتر از اونیه که بشه یکی دو پست جمعشون کرد...
کامپیوتر هم همینطور... فرهنگ واژههای مختلفی برای کامپیوتر تا الان منتشر شده که از معروفترینشون مایکروسافته...
توی اینترنت هم که به وفور میشه این چیزها رو پیدا کرد...
واقعا واسه دین و مذهب این همه زحمت احتیاج داشت؟
نداشت؟ :n03:
میشه کلمات و اصطلاحاتی که در ورزش فوتبال و فوتسال به کار برده میشه رو بگید.. و همینطور اصطلاحات گزارشگر فوتبال
بسیار سپاسگذارم :n16: :n16::n16::n16::n16:
raha.faryad
29-06-2013, 12:21
عالیه مرسی :n01:
godfather_mk
06-08-2013, 21:00
دوست خوبم Pro_translator خسته نباشی،
این تاپیک واسه من یکی که خیلی کاربرد داشته، اگر امکانش هست واژگان کامل تخصصی خودرو هم اضافه بشه.
pro_translator
07-08-2013, 02:58
دوست خوبم Pro_translator خسته نباشی،
این تاپیک واسه من یکی که خیلی کاربرد داشته، اگر امکانش هست واژگان کامل تخصصی خودرو هم اضافه بشه.
سلام محمد جان...
این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو چک کن ببین به دردت میخوره؟
اگه خوب نبود بگو تا خودم شروع کنم...
:n16:
godfather_mk
07-08-2013, 09:50
سلام محمد جان...
این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو چک کن ببین به دردت میخوره؟
اگه خوب نبود بگو تا خودم شروع کنم...
:n16:
يك دنيا ممنون مسعود جان
همونطوري كه ميدوني اين موارد توي كار خودشون رو نشون ميدن، فايل رو گرفتم چند روزي باهاش سر و كله بزنم اگر كم و كسري داشت حتما مزاحمت ميشم.
chapanah
01-09-2013, 10:19
خب منم اصطلاحات تخصصی اینترنت و مخصوصا حوزه طراحی سایت میزارم اگه جایی غلط بود ببخشید تازه کاریم :n02:
server = کامپیوتری که میزبان است
vps = یک سرور رو به چند قسمت کوچک تقسیم می کنند که بهش میگن وی پی اس.
host = فضای میزبانی وب
vds = همون vps هست با این تفاوت که اختصاصی میشه تقریبا
مسعود این لیست مشاغل رو گذاشتی ؟!
لیست جالبیه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
part gah
09-09-2013, 14:27
حالا البته من نظر شخصی میدم.
کسانی که در رشته های تخصصی هستند گاهی دنباله رو دیکشنریهای دوزبانه (جد اعلای آنها هم که حییم هست) هستند.
مثل همین کلمه پیشبرد که اصلاْ نیازی نیست.
مرجع انکارنشدنی همون دیکشنریهای انگلیسی مثل آکسفورد و کمبریج هستند که شما با برداشت درست از معنی باید دنبال معادل بگردید.
با این حرفتون من تا حدودی مواقم.من خودم ترم زبان تخصصیم استاد مربوطمون رشتش زبان بود و استنادش به واژه ها از آکسفورد بود.میتونم بگم 80% مواقع خود ما دانشجو ها کلمات رو متناسب با رشته تحصیلیمون
ترجمه میکردیم.ولی این ترم خدا رو شکر استاد متون تخصصی مون خودش ارشد هنر بود و خیلی از مشکلاتمون حل شد و واقعا از کلاس لذت بردیم.
منبع معرفی شده هم غیر دایره المعارف هنر روئین پاکباز یک کتاب دیگه هم بود که باز من میگم دایره المعارف هنر خیلی بهتره.
part gah
09-09-2013, 15:10
خط در گرافیک: Typeface/Font in Graphics
ترجمهها همه از خودمن... اگه تونستین غلط بگیرین!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (روشی جدید برای به همکاری طلبیدن!)
خط در گرافیک برام نامفهوم بود... منظورش Script یا Handwriting که نیست؟
خط در گرافیک در واقع کابرد خط که شامل قلم های کامپیوتری و خط های سنتی و دست ازاد توی گرافیک میشه و شامل میشه و هیچ کدوم از این وازه ها به نظرم مناسب نیست :n13:
pro_translator
11-09-2013, 14:38
خط در گرافیک در واقع کابرد خط که شامل قلم های کامپیوتری و خط های سنتی و دست ازاد توی گرافیک میشه و شامل میشه و هیچ کدوم از این وازه ها به نظرم مناسب نیست :n13:
چرا من کلا از این تاپیک غافل شدهام؟!:n04:
این همه پست داده شده و من هیچکدوم رو ندیده بودم!:n02:
//
پیشنهاد خودتون چیه؟:n01:
pro_translator
11-09-2013, 14:42
مسعود این لیست مشاغل رو گذاشتی ؟!
لیست جالبیه
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون تعارفها رو اول بذارم بعد این...
امروز هم دارم میرم سفر...:n11:
برگشتم همه رو با هم میذارم...:n06:
pro_translator
11-09-2013, 14:58
دوستان اگه یادشون باشه چند وقت پیش بحثی توی انجمن بود بین عبارتهای «برنامهی تولیدی» و «برنامهی تامینی» که اون موقع معادلهای دقیقی براش پیدا نکردیم...
من چند وقت پیش گشتم و به معادلهای دقیقشون رسیدم...
اینها بودن:
Original programming: تولید برنامه
Original programme: برنامهی تولیدی
Acquired programme/content: برنامه/محتوای تامینی
Programme acquisition: تامین برنامه
Programme acquisition team: گروه تامین برنامه
:n16:
مسعود واسه این Acquisition منبعی داری ؟! :20:
چون من شنیدم Supply هم درسته واسه تأمین برنامه ...
pro_translator
11-09-2013, 15:58
مسعود واسه این Acquisition منبعی داری ؟! :20:
چون من شنیدم Supply هم درسته واسه تأمین برنامه ...
(The Review of the BBC's Royal Charter: 1st Report of Session 2005-06 (Google Books ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (Go to page ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]=onepage&q=%22Acquired%20programming%22&f=false)) (Online ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (PDF ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
BBC: Commissioning: What We Want: Programme Acquisition ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Channel 4: Programme Acquisition ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Channel 5: Acquisition ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Featured Programs ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
NEW ROLE IN PROGRAMME ACQUISITION FOR BBC'S BATHAM ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
WikiInvest: Acquired Programming Rights ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](VIA)/Acquired_Programming_Rights)
List of Programs broadcasat by Nick at Night ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Acquired Programming# ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] d_programming)
RTÉ Television New Season 2011/2012 ACQUIRED PROGRAMMING ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Cable Originals v. Acquired Programming ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Cable Originals v. Acquired Programming ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Making sense of a complex world: Broadcast television - acquired programming rights ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Broadcast television: Acquired programming rights ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Nine Story expands into distributing acquired programming ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
بسه؟:n02:
البته syndication رو هم در نظر داشته باش واسهی فروختن برنامه به چند ایستگاه...
acquire broadcasting rights هم از همبن دسته...
یه سری اطلاعات هستن که همیشه میشه از ویکیپدیا استخراجشون کرد...
2014 FIFA World Cup broadcasting rights ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Game of Thrones (TV series)#Broadcast ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Oz (TV series) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
بخشهای International, Syndication, Rights...
commission: سفارش برای ساخت...
اینها فقط دو سه تا لینک بودن که بدونی از کجا پیدا کنی...:n05:
آره قربون دستت :دی
مرسی واسه زحمت ;)
part gah
11-09-2013, 19:37
چرا من کلا از این تاپیک غافل شدهام؟!:n04:
این همه پست داده شده و من هیچکدوم رو ندیده بودم!:n02:
//
پیشنهاد خودتون چیه؟:n01:
والا من خودم چند تا حدس زدم از استاد و چند نفر دیگم پرسیدم میخوام همینجوری چیزی نپرونم منتظرم همه نظراشونو بگن سر یک وازه به توافق برسیم.
برای صفحه ارایی هموم Layout رو اوکی دادن برای خط در گرافیک فعلا چیزی رو نگفتم.حتما خبر میدم که کدوم وازه بهتره. :n06:
chapanah
12-09-2013, 14:41
داشتم کلمه internal رو در موردش میخوندم به واژه internal medicine رسیدم به معنی پزشک داخلی ( همون متخخص داخلی ) گفتم بد نباشه در مورد رشته های پزشکی واژه هاش رو بزارم :
ارتوپد = Orthopedic surgery
پزشک اطفال = Pediatrics
فیزیوتراپ = physiotherapy
بقیشم دوستان خودشون سرچ کنند
اینم یه تعداد از بیماری ها ، اگه بازم داشتید بگید تا به لیست اضافه کنم.
=======================================
illness بيماري
headache سردرد
backache پشت درد
amnesia بيماري فراموشي
anemia کم خوني
bloodshed خونريزي
brain sickness نقص عقل
bladder stone سنگ مثانه
cancer سرطان
tooth ache دندان د رد
chicken pox آبله مرغا ن
sore thoat گلو در د
constipate يبوست
depression افسردگي
ear ache گوش د رد
eye sore چشم د رد
flu آنفلو آنزا
fever تب
heart ache قلب درد
heat stroke گرما ز دگي
hypertension فشار خون
hysteria تشنج عصبي
infection عفونت
leprosy جذام
madness جنون
plague طاعون
measles سرخک
pearl white آب مروا ريد
nausea تهوع
شاهزاده خانوم
21-09-2013, 23:34
دوستان من دیکشنری برای زبان تخصصی کامپیوتر شما نرم افزار خاص زبان تخصصی کامپیوتر سراغ دارید
اگه معرفی کنید ممنون میشم ::n01:
:n16:here we have some vocab about Football
part 1 : basics
a match
two teams playing against each other in a 90-minute game of football
a pitch
the area where footballers play a match
a referee
the person who makes sure that the players follow the rules. Normally wears a black shirt and shorts, and has a whistle
a linesman (referee's assistant)
the person whose main duty it is to indicate with a flag when the ball has gone out of play or when a player is offside
a goalkeeper
the player in goal who has to stop the ball from crossing the goal-line. The only player who is allowed to handle the ball during open play
a defender
a player who plays in the part of the football team which tries to prevent the other team from scoring goals, e.g. 'Kolo Touré is a defender and plays in defence for Arsenal and Ivory Coast'.
a midfielder
a midfielder - a player who plays mainly in the middle part of the pitch (or midfield), e.g. Michael Essien is a midfielder and plays in midfield for Chelsea and Ghana
an attacker
also called a forward; a player whose duty it is to score goals, e.g. Samuel Eto'o is an attacker and plays in attack for Barcelona and Cameroon
a skipper
the player who leads a team, also called the captain
a substitute
a player who sits on the bench ready to replace another team-mate on the pitch. Can also be used as a verb, e.g. the manager was not happy with his attacker and substituted him after 60 minutes
a manager
the person in charge of a team and responsible for training, new players and transfers. For example, Alex Ferguson is the manager of Manchester United
a foul
a violation of the rules. For example, if a player other than the goalkeeper handles the ball in the penalty box (or penalty area) it is a foul and a penalty is given to the other team
a booking
a yellow card shown to a player by the referee for a serious foul. Two bookings or yellow cards result in a red card or sending-off
full-time
the point of the game when the referee blows the final whistle and the match is over. Normally after 90 minutes and any added injury or stoppage time
injury time
also called stoppage time, added minutes at the end of the regular playing time at half-time or full-time. Entirely at the referee's discretion and normally indicated by an official on the sideline (or touchline)
extra time
if a match has no winner at full-time, 2 x 15 minutes of extra time may be played in some competitions
offside
in a position which is not allowed by the rules of the game, i.e. when an attacking player is closer to the opposing team's goal-line at the moment the ball is passed to him or her than the last defender apart from the goalkeepe
با سلام خدمت دوستان یه پیج برای اموزش لغات به روش تداعی ( 200 کلمه در روز) باز کردیم میتونید کلمات تخصصی خودتون رو مطرح کنید تا براش تصویرسازی کنیم
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
M Like Mother
27-11-2013, 00:51
سلام
doors to manual یعنی چی؟ البته فکر می کنم این یه جمله است که وقتی هواپیما به زمین میشینه گاهی گفته میشه اما میخواستم بدون اصصلاحا یعنی چی؟
javad2015
27-11-2013, 04:26
معنی ظاهریش یعنی این:
در ها دستی میشن((یعنی از حالت اتوماتیک خارج و با دست باز و بسته میشن))
البته این فقط معنی ظاهریشه ممکنه در عمل یه جور دیگه تعبیر بشه.
M O H A MM A D
29-11-2013, 07:40
ترجمه ی ارتباطی: درها آماده ی باز شدن هستن.
still alive
01-01-2014, 11:59
واژه SPSS یعنی چی؟ اصلا چیزی ننوشته که مخفف چه کلمه ایه منم تاحالا به گوشم نخورده:n29:
متنم درمورد دولت الکترونیکه. ببخشید متنو میتنویسم شاید کمک کرد
using SPSS، a series of multivariate of variance MANOVA was conducted in order to examine the differences in the level of public trust in government at the local,state,federal levels between the groups classified according to their use of websites and social media of the govenrments.
ممنون
SNOW PATROL
01-01-2014, 12:18
واژه SPSS یعنی چی؟ اصلا چیزی ننوشته که مخفف چه کلمه ایه منم تاحالا به گوشم نخورده:n29:
متنم درمورد دولت الکترونیکه. ببخشید متنو میتنویسم شاید کمک کرد
using SPSS، a series of multivariate of variance MANOVA was conducted in order to examine the differences in the level of public trust in government at the local,state,federal levels between the groups classified according to their use of websites and social media of the govenrments.
ممنون
Statistical package for social science ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 8%B3%E2%80%8C%D8%A7%D8%B3)
sabz_abi
04-02-2014, 20:27
رشتههای دانشگاهی (Majors)
Biochemistry: بیوشیمی
Computer Science: علوم کامپیوتر
Communications: ارتباطات
Radio-Television-Film: رادیو، تلویزیون، فیلم
Electrical Engineering: مهندسی برق
Electronics Engineering: مهندسی الکترونیک
Linguistics: زبانشناسی
Biology: زیستشناسی
Biology: بیولوژی
Petroleum Engineering: مهندسی نفت
Human Biology: زیستشناسی انسانی
Mechanical Engineering: مهندسی مکانیک
Library & Information Science: کتابشناسی و علوم اطّلاعات
Government /
Political Science: علوم سیاسی
Middle Eastern Studies: مطالعات خاور میانه
Asian Studies: مطالعات آسیائی
Business: بازرگانی
Art History: تاریخ هنر
English: انگلیسی
Journalism: خبرنگاری
Accounting: حسابداری
Psychology: روانشناسی
Anthropology: انسانشناسی
Education: تعلیم و تربیت
Physical Therapy: فیزیوتراپی
Undeclared: اعلام نشده
اینها فقط یه تعدادشونه... رشتههاتون رو بگین اضافه کنم...
ارتباط تصویری ( گرایش طراحی گرافیک )
طراحی صحنه
تدوین
کارگردانی انیمیشن
مرمت و احیای بناهای تاریخی
صنایع دستی
طراحی پارچه و لباس
طراحی صنعتی
ممنون :)
siavashshahin
06-02-2014, 21:43
filling diagrams معنی اش چی میشه؟
pro_translator
07-02-2014, 00:58
ارتباط تصویری ( گرایش طراحی گرافیک )
طراحی صحنه
تدوین
کارگردانی انیمیشن
مرمت و احیای بناهای تاریخی
صنایع دستی
طراحی پارچه و لباس
طراحی صنعتی
ممنون :)
Graphics? Visual communication? Picture connection؟
Decoration
Video/Film editing
Animation direction
Repair & Restoration (also Conservation or Preservation) of (Historic) Monuments (or buildings) [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]
Handicraft
Fashion design
Industrial design
Felt-tip: ماژیک
این فکر کنم MAJIC MARKER صحیح تر باشه پون تو فیلم PULP FICTION هم دیدم همینو میگن
سایت متمم که در حوزه توسعه مهارتهای فردی و مدیریتی فعالیت میکنه یک سری درسهای مربوط به کلمات و صفات و افعال تخصصی حوزه مدیریت داره.
در هر درس یک کلمه به تفصیل و با مثالهای زیاد در داده میشه
برای مثال کلمات کلیدی حوزه مدیریت استراتژیک :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] a%a9/
در لینک زیر تمام بخشهای آموزش انگلیسی این سایت توضیح داده شده:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
- - - Updated - - -
سایت متمم که در حوزه توسعه مهارتهای فردی و مدیریتی فعالیت میکنه یک سری درسهای مربوط به کلمات و صفات و افعال تخصصی حوزه مدیریت داره.
در هر درس یک کلمه به تفصیل و با مثالهای زیاد در داده میشه
برای مثال کلمات کلیدی حوزه مدیریت استراتژیک :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] a%a9/
در لینک زیر تمام بخشهای آموزش انگلیسی این سایت توضیح داده شده:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Cyberlife
25-11-2018, 11:38
معنی monitoring reference چی میشه؟
زمینه ترجمه موسیقی هست
vBulletin , Copyright ©2000-2025, Jelsoft Enterprises Ltd.