PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : یه سری مشاوره و سوال (روانشناسی) و سوال در مورد چند دارو مثل ریتالین و سرترالین



pamtol
09-11-2011, 20:42
سلام
از بچگی مشکل ناراحتی اعصاب داشتم و از همون بچگی خیلی زیاد گریه میکردم البته تو 5 سالگی به خاطر وسواس شدید به روانپزشک بردنم !
من وابستگی خیلی شدیدی به مادرم دارم و تا اول راهنمایی به زور به مدرسه میرفتم و هیچوقت ازش جدا نمیشدم و تا سوم ابتدایی خیلی مشکل به مدرسه میرفتم و دوران راهنمایی رو هم اکثرا غیبت میکردم هفته ای دو روز ! که تقریبا تو دوران دبیراستان میزان غیبت هام کمتر شد و الان که پیش دانشگاهی هستم ماهی یک روز غیبت دارم
کلا از مدرسه خوشم نمیومد
از بچگی به دلیل افسردگی فلوکستین مصرف میکردم
یه دوره طولانی حدود 5 سال فلوکستین مصرف کردم همراه با یه سری دارو های دیگه که اونا مقطعی بودن اکثرا مثلا برای یک تا دو ماه
از اول راهنمایی دستام شروع به لرزش کردن و اولین بار که متوجه این موضوع شدم تو کلاس ریاضی بود که پای تخته متوجه لرزش دستم شد
دچار تاری دید هم شدم و متون رو به صورت که داشتن حرکت میکردن ! میدیدم بعد که رفتم دکتر گفت که آستیگمات هست چشات نمیدونم به مشکلات عصبی ربت داره یا نه ولی فک کنم لرزش دستم و ضعیف شدن چشام همزمان شروع شدن !
نمیدونم قبلا پزشک میگفت که بیش فعالی دارم و ... که بعدا چیزی در موردش نگفت و دقیق نمیدونم پیش فعال بودم یا نه ولی فک کنم تو این سن باید برزرف شده باشه
تو همون مقطع اول راهنمایی یه بار تشنج کردم در خواب (تو خواب جیغ میکشیدم و حرف میزدم و حدود 20 دقیقه هر چی سعی کردن نتونستن بیدارم کنن!)
دقیق نمیدونم که شروع لرزش دستام از اون موقع بود یا قبل از اون
سال دوم راهنمایی رو هم کلا کلاس ریاضی 2-3 جلسه بیشتر نرفتم ولی سال سوم رو مرتب مبرفتم ولی به دلیل ضعیف بودن تو ریاضی و تا حد زیادی متنفر بودن ازش به زور قبول شدم !
وضعیت درسیم تو اول دبیرستان بهتر شد ولی از سال دوم دوباره لرزش دستم بیشتر شد و ضعف شدید تو درس هام پیش اومد طوری که معدل دوم و سوم 14 شد
امسال که پیش میرم سر کلاس متوجه لرزش خیلی شدید دستام و پاهام شدم و یجوری کلا خارج از کنترل شدم
اصلا استرس مداشتم و خیلی هم خوشحال بودم که یهو متوجه این حالت شدم
بعدا به دلیل خجالت از لرزش دستم خیلی استرس داشتم و این خودش لرزش منو بیشتر میکرد و مشکلم خیلی بدتر میشد
تو سال سوم برای مدت دو هفته چند تا دارو که سیتالوپرام هم جزوشون بود (باقیش دقیق یادم نیست) استفاده میکردم که به دلیل خواب آلود کردن خیلی زیاد و یج.ری خنگ و منگ شدن خودم کنارش گذاشتم
امسال هم بعد از اون لرزش دست و افسردگی و اینا خیلی به فکر خود کشی افتادم ولی گفتم بزار قبل خودکشی یه دکتری برم اگه بهتر نشدم بعد خودکشی میکنم !
دکتر برام سرترالین نوشت و گفت که مشکلاتت به خاطر یه بیماریه و این دارو همشون رو برطرف میکنه
دوز نجویزی پزشک که نصف قرص 50 میلی گرم بود رو بعد از 1 هقته سر خود بیشتر کردم و هر روز یه قرص کامل میخوردم
بعد از سه هفته تماسل خیلی شدید به خودکشی داشتم (به دلیل جواب نگرفتن از دارو ) حتی یه بار دو تا قرص و یه بار هم 4 تا قرص خوردم ولی تغیر چندانی تو خودم نمیدیدم
بعد دوباره رفتم روانپزشک و این بار به خاطر درس نخوندن و بی حوصلگی برام ریتالین تجویز کرد
گاهی صبح ها موقع رفتن به مدرسه یه قرص 10 میلی گرمی ریتالین میخورم و حالم خوبه نسبتا ولی تا الان تغیری تو اوضاع درسیم پیش نیومده
ولی تمایل به خود کشیم از بین رفته و تا حدودی به زندگی علاقه مند شدم
از اول دبیرستان گاهی اوقات و مخصوصا حین اضتراب تپش شدید قلب میگیرم که طوری که صداش رو فک کنم بقیه هم بتونن بشنون و احساس میکنم خون پر میشه تو دستا و پاهام و میلرزم و حس میکنم نمیتونم خودمو کنترل کنم
تو دوران راهنمایی بچه خیلی پر جنب و جوش و خیلییییییییییی شلوغی بودم و روزی که مدرسه میرفتم یا به خاطر شلوغی تو حیاط و بازی های حطرناک و اینا یا به خاطر دعوا گاهی هم به خاطر تیکه انداختن سر کلاس همیشه دفتر بودم البته از طرف خانواده مورد تنبیه قرار نمیگرفتم :10:
ولی از اول دبیرستان به خاطر یه سری مشکلات و بیمار شدن برادرم (اسکیزوفرنی) فشار عصبی خیلی زیادی روم بود و کلا سر کلا حرف هم نمیزدم و خیلی گوشه گیر و افسرده شدم
کلا آدم خجالتی هم هستم و خیلی دیر با کسی ارتباز برقرار میکنم
بیشتر اوقاتم رو هم به وبگردی اختصاص میدم و ترجیه میدم کار های انفرادی بکنم تا این که گروهی !
البته یه سری چیز هایی هست که منو خیلی عذاب میده !
خوب میگن خوش به حال دیونه که همیشه خندونه
چرا خندونه ؟ چون که نمیفهمه دیونه هست ! ولی من مشکلاتم رو کامل میفهمم و خیلی ناراحتم میکنه
سال دوم و سوم دبیرستان یه حالت عجیب داشتم که خیلی فکر میکردم
به همه چی فکر میکردم خیلی زیاد به فکرم هم فکر میکردم به این که به فکرم فکر میکنم هم فکر میکردم و ...
مثلا وقتی کسی باهام حرف میزد به جای اینکه مثلا گوش بدم همچین افکاری داشتم که این الان مغزش در حال فهالیته داره فکر میکنه به ماهیچه هاش دستور میده اونا میچرخن صدا تولید میشه میرسه به گوش من مغز من تحلیل میکنه بعد این تحلیل خودشو میفهمه و ..... اینجوری که این حالتم الان تا حدود زیادی برطرف شده
میخواستم از دوستانی که مشکل مشابهی داشتن و یا اگه روانشناسی تو این انجمن هست راهنماییم کنه دقیقا چجوری با این مشکلاتم کنار بیام
بعد اینکه ریتالین و سرترالین با هم تداخلی ندارن آخه من یکم در موردشون جستجو کردم مثل اینکه یجورایی برعکس عمل میکنن ...
من الان که دارم سرترالین مصرف میکنم مشکل افسردگی و گوشه گیر بودنم یکم بهتر شده و روزایی که ریتالین هم مصرف میکنم خیلی خوش حال و پر جنب و جوش میشم
ولی هنوز لرزش دستم هست
من هم تو حالت استراحت - هم تو حرکت لرزش دارم
لرزشم با استرس - عصبانیت خیلی تشدید میشه
همین مشکل لرزشم برطرف بشه خیلی رو روحیم تاثیر داره
من کلا آدم حساسیم و رو روابطم با دیگران خیلی وسواسیم و خیلی بهش فکر میکنم و این لرزش و ترس از تمسخر مشکل منو خیلی بیشتر میکنه
از بچگی (2-3) سالگی تا اول دبیرستان مکیدن انگشت و ناخون جویدن داشتم که از اول دبیرستان مکیدن انگشت رو ترک کردم ولی هنوز ناخن جویدنم باقیه !
من تا حالا با ناخن گیر ناخن نگرفتم :11:
شاید اینجا جای درستی برای مطرح کردن این سوالای خصوصی نباشه ! ولی جای دیگه ای سراغ نداشتم :11:
اگر احیانا روانپزشک هستن خواستن کمک کنن اطلاعات بیشتری خواستین بگین تا براتون ارسال کنم
به خاطر این که نمیخوام کسی بشناستم فقط میگم که 17 سالمه و پسر هستم
تو رو خدا اگه میتونین حتما جواب بدین که برام خیلی مهمه :40:

shamsoddin
10-11-2011, 13:34
اینکه شما 5 ساله فلوکستین مصرف میکنین اونم 5 سال و توی سنی مثل 10 یا 12 سالگی خیلی ناراحت کننده ست(اخه شما تو این سن چه واقعه ناراحت کننده ا ی یا مشکلی داشتید؟)به هر حال همینکه به فکر درمان هستید خیلی خوبه...

به فکرم هم فکر میکردم
من هم گاهی اوقات افکار شدید تر از اینها رو تجربه میکنم ولی بهشون اهمیت نمیدم....نکته دیگه اینکه بیماری شما همونطور که گفتید یک نوع روان رنجوریه نه دیوونگی واین بسیار مهمه که خودتون میدونید ومیخاین بهبود پیدا کنین:40:

÷یشنهاد من اینه که ورزش کنید..حتما حتما ...روزانه ده دقیقه یا بیشتر..فعالیت مورد علاقیه انجام بدید ...مطالعه کنید


وقتی کسی باهام حرف میزد به جای اینکه مثلا گوش بدم همچین افکاری داشتم که این الان مغزش در حال فهالیته داره فکر میکنه به ماهیچه هاش دستور میده اونا میچرخن صدا تولید میشه میرسه به گوش من مغز من تحلیل میکنه بعد این تحلیل خودشو میفهمه و ..... اینجوری که این حالتم الان تا حدود زیادی برطرف شده


من حدس میزنم شما تا حدودی به فوبیا هم مبتلا هستید..(مثل من)که استرستون رو زیاد میکنه..به هرحال امید داشته باشید..من خودم روزی پیش اومد که 10 تا 15 بار حمله پانیک داشتم ولی دارم خوب میشم :11:

sanaz.joon
10-11-2011, 13:47
سوال در مورد چند دارو مثل ریتالین و سرترالین


ریتالین یه عامل دوپامین هست و به شدت اعتیاد اوره باید سعی کنین طی یه جدول زمانی مشخص کنارش بذارین البته زیر نظر پزشک
و اما سرتالین داروی خوبی هست و اعتیاد آور نیست
شما چند وقته ریتالین مصرف میکنین؟

pamtol
10-11-2011, 15:31
اینکه شما 5 ساله فلوکستین مصرف میکنین اونم 5 سال و توی سنی مثل 10 یا 12 سالگی خیلی ناراحت کننده ست
متاسفانه توی شهر کوچیکی زندگی میکنم و برای شهر ما روانپزشک های تازه کار میاد و گاهی هم برای مدت 6 ماه تا یک سال میشه که دکتر روانشناسی نداریم و مجبور میشم به شهر دیگه برم !
بعد از 3 سال دکتر که کم کم میخواست از شهر بره گفت که دیگه درمان شدی و کم کم باید داروی فلوکستین رو کنار بزاری ولی بعد مدتی من خیلی پرخاشگر و بی قرار بودم که به صورت خود سر دوباره مصرف دارو رو شروع کردم یک روز در میان یه قرص میخوردم و حالم خوب بود
من فکر میکنم لرزش دستم هم به دلیل مصرف سر خود دارو بوده ...
الان لرزش دستم یجورایی بزرگ ترین مشکل زندگیمه
واقعا خیلی بده که توی هر کار و توی هر حالی دست شما بلرزه و مورد تمسخر قرار بگیرین
یکی از دلایل گوشه گیریم هم همین مشکله
در مورد ترس و فوبیا هم
من ترس از تاریکی - تنهایی - ارتفاع دارم که به زور دارم کنترلشون میکنم
البته یه مدتیه کلا فیلم های ترسناک نمیبینم و ترس از تنهایی و تاریکیم برطرف شده ولی ترس از ارتفام باقیه
من حتی توی راه پله هم احساس آرامش نمیکنم و باید زود حرکت کنم و اگه یکم بیستم بلافاصله ترس میاد سراغم


ریتالین یه عامل دوپامین هست و به شدت اعتیاد اوره باید سعی کنین طی یه جدول زمانی مشخص کنارش بذارین البته زیر نظر پزشک
و اما سرتالین داروی خوبی هست و اعتیاد آور نیست
شما چند وقته ریتالین مصرف میکنین؟
هر دو داروی ریتالین و سرترالین رو پزشک تجویز کرده و سر خود مصرف نمیکنم
من یه جایی خوندم که سرترالین باز جذب دوپامین رو افزایش میده (یا این که ترشحش رو کم میکنه) در حالی که ریتالین مانع از باز جذب دوپامین میشه !
یعنی این دو دارو با هم تداخلی ندارن ؟
من الان 5 هفته هست که سرترالین مصرف میکنم و دو هفته میشه که ریتالین مصرف میکنم
ریتالین رو برخی روز ها مصرف میکنم و توی این دو هفته فقط 6 تا خوردم
موقع مصرف ریتالین دیگه افکار خودکشی ندارم و به زندگی علاقه مند میشم
من از بچگی فکر خودکشی تو سرم بود و چند باری هم جدی خواستم خودم رو بکشم ولی آخرش ترسیدم
ولی این اواخر افکار خیلی شدید در مورد خود کشی داشتم (اگه به خدا اعتقاد نداشتم و ترس از جهنم و اینا نبود بدون شک خودکشی میکردم ترس من از درد خود کشی نیست از دنیای بعد از خودکشیه )
الان که ریتالین وسرترالین مصرف میکنم نسبتا اجتماعی تر شدم و خجالتم کم شده و افسردگیم هم بهتر شده
ولی لرزش دستم هنوز اذیت میکنه
من الان دستم روی کی بورد میلرزه در حالی که هیچ استرس و اضترابی نباید داشته باشم !
+ آزمایش تیروئید هم دادم و مشکلی نداشتم +
مشکل لرزش دستم روانی هست و از لحاظ جسمی مشکلی ندارم ولی هر دفعه که به دکتر میگم لرزش دست دارم دارویی که میده یا تاثیری نداره یا این که لرزش دستم رو بدتر هم میکنه
من چون امسال قراره کنکور هم بدم نمیتونم به درمان های زولانی مدت دل ببندم و باید حالم خوب باشه و بتونم درس بخونم

meisam317
10-11-2011, 19:27
من خودم هردو دارو رو استفاده میکردم .
بهتره با دکتر صحبت بکنب تا داروهای قویتر و البته بهتری تجویز بکنن . جایگزین سرترالین : فلوکسامین Luvox بهترین و قویترین دارو واسه وسواس شدید ( اثر برابر با کلومی پرامین بدون عوارضز جانبی آنها ) بعد Paxil

اگه بیش فعال هستی از داروهای قویتر بجای ریتالین استفاده بکنن . دکسدرین خیلی بهتره که تازگیا وارد ایران هم شده . اتومکسین هم هست گرونه فقط محرک نیست .
واسه لرزش شدید هم فک کنم پروپرانول خوبه
یکی از دوستان گفتند ریتالین خیلی بد هستش و.... . بله اما واسه آدمهای معمولی بی شعور که میخان امتحان بدن نه بیماران مبتلا سندروم بیش فعالی - کمبود توجه ADHD

کتاب خوندن هم خیلی موثر هستش . من افسردگی =- وسواس شدید و عصبانیت رو درمان کردوم باهاش . دقیقا و واضح مشکلتو بگو تا کتاب مناسب معرفی بکنم

مشکل کمبود توجه رو تا حدود زیادی درمان کردم .

pamtol
10-11-2011, 22:40
من الان مشکل وسواس ندارم
البته تا حدودی بعضیا میگن وسواس داری مثلا من چیز دهنی عمرا نمیخورم و این به نظرم وسواس نیست بلکه رعایت بهداشته !
الان مشکل من استرس - اضتراب - لرزش دست و افسردگی و اجتماع گریزی و بی حولگیه (میدونم خیلی کمه مشکلاتم!)
لالان تا حدودی روابط اجتماعیم بهتر شده و خجالتم کم تر شده
ولی لرزش دستم موجب استرس و اضتراب من میشه و باعص میشه نتونم جولو جمع کار کنم و اینکه رفتن پای تخته برام از مرگ هم بدتره
حوصله درس خوندن هم اصلا ندارم و با وجود مصرف ریتالین هم حتی یه صفحه هم درس نمیخونم و این چون پیش هستم و پایه هم ضعیفه و باید کنکور بدم هم خودش یه مشکل بزرگه و فکر کردن بهش استرس منو بیشتر میکنه
در کل استرس و اضتراب (که خودش رو در قالب لرزش دست و پا و هیجان شدید و از دست دادن کنترل میشه) به زندگی من لطمه میزنه
من جولوی کسی نمیتونم کاری رو درست انجام بدم
لرزش دستم همه چی رو خراب میکنه
مثلا خیلی از شغل ها رو نمیتونم انتخاب کنم چون با لرزش دست نمیشه و ...
من قبلا برای اینکه کمتر دارو بخورم یه سری کار های خود درمانی میکردم که جواب نمیداد
مثلا برای از بین بردن خجالت و بهتر شدن روابط اجتماعی خیلی کتاب میخوندم کتاب های موفقیت و از این جور چیزا هم زیاد میخوندم
برای اقسردگی هم سعی میکردم تو غذام زعفران باشه و گل گاو زبون شبا میخوردم و گاهی هم دارو های گیاهی استقاده میکردم
برای کمبود توجه هم از کندر و یه سری چیزای دیگه استقاده میکردم ولی فکر کنم اینا بیشتر رو افراد سالم جواب بدن و رو من تاصیر چندانی نداشت
امسال به نظرم بزرگترین مشکلم لرزش دسته
من تا حالا لرزش دستم اینقدر نبوده و هی داره بدتر میشه
موقع رانندگی اگه کسی بهم نگاه کنه پام رو کلاج میلرزه و نمیتونم رانندگی کنم (من از 9 سالگی رانندگی میکردم و خیلی هم واردم ولی مشکلات روانیم "لرزش دست و پا " جدیدا نمیزاره درست رانندگی کنم ) حالا فکرش رو بکن من جولو افسر دست و پام چجوری میلرزه فک نکنم بتونم با این شرایط گواهی نامه بگیرم
کلا مشکلاتم به زندگیم لطمه میزنه و باعص میشه استعداد ها و توانایی هام پوچ بشه
بلفرض من درس بخونم و دکتر بشم با این شرایطی که دارم نمیتونم کار کنم !
کلا فک میکنم با این مشکلاتم هیچ کاری رو نمیتونم انجام بدم و تبدیل میشم به یه آدم بی مصرف
الان ممکنه با خوندن این مطالبم بگین که وضعت چندان بد نیست ولی من یه ماه پیش قبل از مصرف سرترالین تو نوشتن یه ایمیل به مشکل برمیخوردم و خجالت میکشدیم !!
از جواب دادن به تلفن و اف اف وجشت دارم و مردن برام راحت تره (البته بهتر شدم کمی )
من همیشه اس ام اس و ایمیل رو به تلفن و مراجعه حضوری ترجیح میدم
کلا دوست دارم از خونه بیرون نرم
بانک - خرید اینا برام وحشت ناکه
رابطه با جنس مخالف تا الان نداشتم - هیچ دوست دختری ندارم - دوست صمیمی که باش برم بیرون ندارم و ...
خیلی کارا که برای شما پیش پا افتاده و مسخره میاد برای من خیلی سخت هست
مثلا موقع دادن پول به فروشنده و یا تاکسی لرزش دست و استرس منو شبیه یه آدم خنگ میکنه و این مشکلات هی حالم رو بدتر میکنه
اگه همین پی سی هم نبود و وبگردی و مزلب خوندن و چت و اینا نبود الان مثل یه آدم خنگ هیچی نمیدونستم (نت کمبود شناخت از جامعه و مردم رو تا حدودی تونستم از این طریق جبران کنم)
الان بخوام مشکلات خودم رو درجه بندی کنم
لرزش دست و پا - استرس و اضتراب و اجتماع گریزی 80%
افسردگی (با خوردن سرترالین و ریتالین) 10%
نخوندن درس و بی حوصلگی (برای هر کاری بی حوصله ام حتی حوصله وبگردی هم ندارم چه برسه به درس!) 10%
با رفتن به دکتر تا حالا فقط افسردگیم بهتر شده ولی هیچ تاثیری رو استرس و لرزش دستم ندیدم هر بار هم که دکتر جدید میاد و یا میرم شهر دیگه دکتر و میگم لرزش دست دارم یا دارو برا افسردگی میده یا نتیجه از دارو نمیبینم یا وضعم بدتر هم میشه !
خودم که فکر میکنم اگه مشکل لرزش دستم برطرف بشه دیگه تقریبا مشکلی ندارم و افسردگی و ... رو خودم میتونم تا حدودی رفع کنم
داروی موثری برای لرزش دست که زود اثر کنه نه این که بعد 6 ماه تازه تاثیرش بیاد و برام مشکل دیگه مثل خواب آلودگی و حواس پرتی ایجاد نداره اگه سراغ دارین اسمش رو بگین تا با روانپزشک مشورت کنم و اگه تایید کرد استفاده کنم

shamsoddin
11-11-2011, 15:41
ببخشیدمن توی پست اولم هراس اجتماعی منظورم بود که به اشتباه نوشتم فوبیا!! به هرحال من وقتی که میخواین با هرکسی شروع به صحبت کنین سعی کنین احساسات خوب و مثبت داشته باشین(این سعی کردن مختص شما هست که خیلی درگیر افکار و احساسات ناراحت کننده هستین) تا افکاری که براتون ناراحت کننده هستند وارد عمل نشن و بتونید لذت دوستی رو تجربه کنین...:20:

shamsoddin
11-11-2011, 15:51
من جولوی کسی نمیتونم کاری رو درست انجام بدم
اگه یکم دقت کنین این اتفاق یک دلیل ساده ای داره...شما وقتی جلوی دیگران میخاین کاری رو انجام بدین به تنها چیزی که فکر میکنین اینه که الان مورد تمسخر قرار میگیرم و سهم عمده ای از تمرکز فکرتون روی این افکار میره و به طور کلی کار رو خراب میکنین و دقیقا همون اتفاقی میفته که بهش فکر میکردین:41: در حالی که فقط کافیه روی اون کار تمرکز کنین و اینکه الان مورد تمسخر یا تشویق قرار میگیرین براتون مهم نباشه:27:

Saeed System
15-11-2011, 13:51
دوست عزیز با توجه به اینکه میگید تو شهرتون روانپزشک خوب پیدا نمیشه...

من نظرم اینه که بیا تهران ( قبلش یه روانپزشک خوب پیدا کن و وقت بگیر) بعد بیا تهران برو پیشش ....ایشالله خوب بشی

بهشم بگو ساکن تهران نیستی که با وسواس بیشتر بهت دارو بده و وقت بعدیت رو هم مثلا 2 ماه بعد تنظیم کنه ....

ایشالله خوب میشی...

الانم این همه قشنگ نوشتی .. معلومه پسر باهوشی هستی و روان خودت رو خیلی خوب میشناسی..

یه چیز دیگه هم که باید دقت کنی اینکه یه دارویی امتحان کنی 2 روز بعد قطعش کنی این خودش اظطرابت رو چند برابر میکنه..


رفتی دکتر روانپزشک بهش بگو بهت رژیم غذایی ضد اظطراب بده ( بدون محرک و سروتونین ساز)

با یک ورزش تمرکز آور و ضد اضطراب مثل یوگا در کنا رداروهات

تا انشالله بهبود پیدا کنی و از زندگیت لذت ببری .

اگر تو شهرتون کلاس یوگا نیست میتونی cd حرکات تمرینی یوگا رو بگیری و توخونه استفاده کنی..

من آدم مظطرب دیدم که بعد از 20 جلسه بوگه به طرز شگفت انگیزی اظطرابش برطرف شد و یه آدم با انرژی مثبت و شاد شد..

تو جمع جک می گفت و 30 نفر رو می خندوند..

یه چیزی هم یادت باشه هر دارویی به مساوات اثرات مثبتش عوارض جانبی هم داره...اگر اومدی تهران و دکتر برات قرص دپاکین

تجویز کرد و شب تو خواب دچا رکابوس و جیغ زدن شدی ....فکر نکن که مشکل از خودته آدم بی مشکل هم اگر بعضی

داروهای روانپزشکی رو استفاده کنه دچار عوارضش میشه..مثلا فلوکستین آدم رو مستعد به تشنج میکنه..

یا مثلا تداخل فلوکستین با مسکن قوی مثل ترامادول...دپرسیون تنفسی میاره و مرگ رو میاره جلوی چشم

ا زخداوند برات آرزو سلامتی میکنم و امیدوارم روزی رو ببینم که مشکل بزرگ زندگیت خراب بودن کیس کامیپوترت باشه :11:

sanaz.joon
15-11-2011, 14:25
رفتی دکتر روانپزشک بهش بگو بهت رژیم غذایی ضد اظطراب بده ( بدون محرک و سروتونین ساز)
شامل چه غذایی های میشه

Saeed System
15-11-2011, 14:33
شامل چه غذایی های میشه

قطع کامل کافئین مثل چای و قهوه و هم خانوادهاشون

مصرف کربوهیدراتها که باعث کاهش تنش و استرس به دلیل تولید سوتونین در مغز میشوند

برنج و ماکارونی و سیب زمینی و نان و ذرت بو داده و سبزیجات :11:

shabnam1986
25-11-2011, 00:29
میشه خیلی ساده بگین سرترالین همون ریتالین ضعیف شده هست یا نه؟

pamtol
25-11-2011, 17:59
نه
سرترالین ربطی به ریتالین نداره و دو دارو با ساختار مختلف هستن

sanaz.joon
26-11-2011, 13:34
میشه خیلی ساده بگین سرترالین همون ریتالین ضعیف شده هست یا نه؟


درسته هر دو سرخوشی میارن ولی از یه خانواده نیستن

pamtol
28-11-2011, 01:13
در رابطه با پست اولم میخوام بگم که
الان حالم خیلی بهتر شده و افسردگی ندارم
الان نسبت به گذشته مشکل ترس از اجتماع من رفع شده و یجورایی اجتماعی تر شدم
مشکل لرزشم هم فکر میکنم بهتر شده ولی توی سرما شدیدا دست و پام میلرزه و توی کلاس یه معلم خاص (تجربه بد یا نمیدونم چی کلا تا این معلمو میبینم حالم بد میشه)
من فکر میکنم علاوه بر مشکل خجالت و روانی که موجب لرزش دستم میشد یه سری مشکلات جسمی هم دارم
من مصرف ریتالین رو کنار گذاشتم و الان حدود 2 هفته هست که نمیخورم
من تپش قلب داشتم از قبل و با خوردن ریتالین دیگه قلبم وای نمیسه و تو دقیقه شاید به 50 یا بیشتر هم میرسه (تو حالت استراحت )
الان حالم با سرترالین بهتر شده
مشکل خاصی ندارم و جال و رفتارم طبیعی تر شده
فقط لرزش دستم هنوز اذیت میکنه
پرخاشگریم کم تر شده ولی بعضی وقتا که یکی خیلی بره رو مخم یهو قاطی میکنم البته برای چند لحظه !
زیاد میخندم و یجورایی زدم تو تریپ بی خیالی
یه مشکل دیگم هم اینه که تازگیا زیاد میخندم و گاهی نمیتونم جلو خندمو بگیرم که توی برخی جاها این خنده آدمو گرفتار میکنه
آیا دارو هایی مصل سرترالین و فلوکستین موجب این خنده میشن یا به این ربطی نداره
البته این رو بگم که الکی و بی خود نمیخندم مثلا وقتی یه چیزی میشه یا گاهی با تکرار مکرر اون صحنه خنده دار مدام میخندم مثلا بخوام یه جوک حنده دار بگم کلا خنده نمیزاره که بگم :دی