PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ترجمه --------Translation 3



صفحه ها : 1 [2] 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29

قله بلند
13-11-2011, 00:53
باید پذیرفت که در این مورد، رای گیری فقط نشان دهنده پایان یافتن مرحله نیست بلکه فرصتی است برای ارزیابی میزان توافق حاصل شده. تا حدودی این امر بازتاب دهنده مفاهیمی است که در روش دلفی مورد توجه قرار می گیرد.

به به! واقعاً لذت بردم وقتی جمله رو خوندم. احسنت به شما. :11::11:
طبق ترجمه شما پس من هم تا 90 درصد، درست فهمیده بودم

Top Notch
14-11-2011, 18:07
دوستان عزیز معنی I got laid on a ley line چی میشه؟
ممنون



فكر كنم ميگه به جاي محكمي تكيه ندارم.يه جورايي مثل ول معطل بودن خودمونه

artist5
14-11-2011, 19:56
سلام به همگی شب و روز همه خوش..میدونم شاید پروئی باشه این همه متن ولی بد جوری گیرم.میشه همگی کمک کنند و این را حداکثر تا جمعه بهم برسونید..ممنون میشم...
ويژگي هاي انسان خود شكوفا:
1. حس تشخيص واقعيت، آگاهي از شرايط موجود و واقعي، واقع گرا، قضاوت بي طرفانه و عيني و نه بر اساس طرز تفكر شخصي و متعصبانه.
2. طرز نگرش بر مشكلات به عنوان چالشها و شرايطي كه نيـاز بـه راه حل دارند و نه به عنوان حربه اي براي شكوه گري و توجيهات فردي.
3. نياز به حريم و تنهايي و توانايي تحمل تنهايي.
4. متكي به قضاوتها و تجارب خويش، مستقل، عدم اتكاء بـه فـرهنـگ و محـيـط پـيرامون خود براي شكل گيري عقايد و ديدگاه ها.
5. عدم تاثير پذيري از فشارهاي اجتماعي.
6. دموكراتيك، منصف و بدون قائل شدن به تبعيض، پذيرش و لذت بردن از تمامي فرهنگـها، نژادها و تفاوتهاي فردي انسانها.
8
. پذيرش افراد همانگونه كه هستند و عدم تلاش براي تغييردادن آنها.
9. در كنار ديگران راحت بودن، با وجود هر نوع گرايش نا متعارف ديگران.
10. خود انگيخته و با اصالت بودن، با خويشتن صادق است، هـمان گـونـه كه دوست دارد رفتار مي كند و نه آنگونه كه ديگران از وي مي خواهند.
11. شوخ طبع بودن البته حس شوخ طبعي ايي كه متوجه خود و يا وضعيت كلي بشريت است و نه ديگران.
12. تعداد محدودي دوست صميمي دارد و نه تعداد زيادي رابطه سطحي.
13. علاقه مند به همه چيز حتي امور عادي.
14. خلاق-مبتكر و اصيل.
15. بدنبال تجارب ناب و دستيابي به موفقيت هايي است كـه اثـري مـانـدگـار از خود بجاي گذارد.

قله بلند
14-11-2011, 23:12
سلام بر دوستان خوب بخش ترجمه


Other researchers have found that in some group situations, de-individuation and diffusion
of responsibility may lead to extreme decisions.

منظورش اینه که گروهی سازی و انتشار مسئولیت.....؟

lkhkshkdjkihisjl
15-11-2011, 07:59
سلام بر دوستان خوب بخش ترجمه


Other researchers have found that in some group situations, de-individuation and diffusion
of responsibility may lead to extreme decisions.

منظورش اینه که گروهی سازی و انتشار مسئولیت.....؟


سایر پژوهشگران دریافته اند که در برخی موقعیت های گروهی، فردیت زدایی (گروه گرایی) و پراکنده سازی مسئولیت (متمرکز نبودن مسئولیت) ممکن است منجر به تصمیم های افراطی شود.

webcopernic
15-11-2011, 18:13
دوستان سلام، آیا معنی این ۲ عبارت با هم متفاوت است ؟ در ضمن معنی account for "حساب کردن" و "در نظر گرفتن" چیزی است ؟

health implication

and

health impact

با سپاس

A M ! N
15-11-2011, 18:47
دوستان سلام، آیا معنی این ۲ عبارت با هم متفاوت است ؟ در ضمن معنی account for "حساب کردن" و "در نظر گرفتن" چیزی است ؟

health implication

and

health impact

با سپاس
سلام
acount for :
یعنی توضیح دادن( درحالت مسئولیت برای چیزی، مثلا شما مسئول یک اقدامی هستین و حالا از شما توضیح خواسته میشه)
یا اینکه مسئولیت داشتن برای اقدامات که انجام میدین

اون دو تا هم با هم فرق دارن:
Impact:
یعنی تاثیر
ولی Implication یعنی تذکر یا معنای ضمنی یا توصیه
May you do well:40:

webcopernic
15-11-2011, 19:29
سلام
acount for :
یعنی توضیح دادن( درحالت مسئولیت برای چیزی، مثلا شما مسئول یک اقدامی هستین و حالا از شما توضیح خواسته میشه)
یا اینکه مسئولیت داشتن برای اقدامات که انجام میدین

اون دو تا هم با هم فرق دارن:
Impact:
یعنی تاثیر
ولی Implication یعنی تذکر یا معنای ضمنی یا توصیه
May you do well:40:

بر اساس فرمایش شما، health implication یعنی چی ؟

A M ! N
15-11-2011, 19:43
بر اساس فرمایش شما، health implication یعنی چی ؟
خواهش میکنم عرضی بیش نبود قربان!

نظر من رو بخوای یعنی:
اشارات تندرستی
( پیشنهادات برای تندرستی)
May you do well:40:

sepehr_x50
15-11-2011, 23:33
سلام.

این جمله:

There is a relationship between the mortgage amount, the number of payments, the amount of the payment, how often the payment is made, and the interest rate.

بین مبلغ رهن، تعداد اقساط، مقدار اقساط رابطه ای برقرار است....... بقیشو راهنمایی کنم ممنون میشم
البته همون جمله اول هم اگر اشکالی بهش وارده بفرمایید.

ممنون

Kurosh
15-11-2011, 23:38
سلام.

این جمله:

There is a relationship between the mortgage amount, the number of payments, the amount of the payment, how often the payment is made, and the interest rate.

بین مبلغ رهن، تعداد اقساط، مقدار اقساط رابطه ای برقرار است....... بقیشو راهنمایی کنم ممنون میشم
البته همون جمله اول هم اگر اشکالی بهش وارده بفرمایید.

ممنون
سلام سپهر جان ...

بین مبلغ وام مسکن، تعداد اقساط، میزان قسط وام، موعد اقساط، و نرخ بهره، رابطه‌ای برقرار است.

sepehr_x50
16-11-2011, 01:58
سلام سپهر جان ...

بین مبلغ وام مسکن، تعداد اقساط، میزان قسط وام، موعد اقساط، و نرخ بهره، رابطه‌ای برقرار است.

چه ترجمه قشنگی :10:

وام مسکن درسته قطعا یا کلا به وام اشاره میکنه جمله؟!

ممنون کوروش عزیز. :40::40::40::40:

Kurosh
16-11-2011, 02:43
چه ترجمه قشنگی :10:

وام مسکن درسته قطعا یا کلا به وام اشاره میکنه جمله؟!

ممنون کوروش عزیز. :40::40::40::40:
Mortgage عموماً به وامی اتلاق میشه که برای خرید ملک، مسکن، مستغلات و ... گرفته بشه به وام به طور کلی Loan میگن ...


خواهش می‌کنم سپهر جان :11:

sepehr_x50
16-11-2011, 12:23
Mortgage عموماً به وامی اتلاق میشه که برای خرید ملک، مسکن، مستغلات و ... گرفته بشه به وام به طور کلی Loan میگن ...


خواهش می‌کنم سپهر جان :11:

مرسی.

پس ترجمه ی عنوان متن (Amortization Word Problems) به صورت مسائل مربوط به استهلاک وام درسته؟

این متن:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

sanaz.joon
16-11-2011, 14:28
میشه این جمله رو واسه من به انگلیسی روان ترجمه کنین:
(دنیا و عشق رو به صورت متفاوتی ببین)

AmirMomtaz
16-11-2011, 15:44
میشه این جمله رو واسه من به انگلیسی روان ترجمه کنین:
(دنیا و عشق رو به صورت متفاوتی ببین)


Try to) see the world and love differently)
Try to) see the world and love in a different manner)
Try to) see the world and love from a different point of view)

boeing_747
16-11-2011, 15:55
لطف کنید من زیر رو به فارسی ترجمه کنید

با تشکر

your order is labeled over a week now, pls if can not resend the money the money inform us so we can go to ups office now and council your order and bring back our bike to the warehouse.
reply its urgent
THANK
MGT

lkhkshkdjkihisjl
16-11-2011, 21:51
لطف کنید من زیر رو به فارسی ترجمه کنید

با تشکر

your order is labeled over a week now, pls if can not resend the money the money inform us so we can go to ups office now and council your order and bring back our bike to the warehouse.
reply its urgent
THANK
MGT

البته متن شما چند غلط املایی داره ولی با این حال ترجمه اش این میشه
سفارش شما حالا بیش از یک هفته است که لیبل (برچسب) خورده است. لطفا اگر نمی توانید پول را دوباره بفرستید به ما خبر دهید تا به دفترمان برویم و سفارش شما را کنسل کنیم و دوچرخه مان را به انبار برگردانیم.
سریعا پاسخ دهید.
با تشکر
MGT

sanaz.joon
16-11-2011, 22:19
Try to) see the world and love differently)
Try to) see the world and love in a different manner)
Try to) see the world and love from a different point of view)

من العان کدوم از این 3 تا رو استفاده کنم؟

AmirMomtaz
16-11-2011, 23:03
من العان کدوم از این 3 تا رو استفاده کنم؟

فرقی نمیکنه ..
همشون یه جمله اند فقط بترتیب کاملتر میشن .. خوب یه منظور رو با کلمات مختلفی میشه بیان کرد
ضمنا ، با عرض معذرت:
اگر ( :41:<> :20: ) و ( العان <> الآن )
در نتیجه : ( الآن = :20: ) یا ( العان = :41:)
موفق باشید :31:

AmirMomtaz
16-11-2011, 23:21
البته متن شما چند غلط املایی داره ولی با این حال ترجمه اش این میشه
سفارش شما حالا بیش از یک هفته است که لیبل (برچسب) خورده است. لطفا اگر نمی توانید پول را دوباره بفرستید به ما خبر دهید تا به دفترمان برویم و سفارش شما را کنسل کنیم و دوچرخه مان را به انبار برگردانیم.
سریعا پاسخ دهید.
با تشکر
MGT

این اشتباه از شما بعیده : :46:
UPS office : دفتر مراسلات بین المللی

(UPS (United Parcel Service
American company that delivers letters and parcels worldwide


در مورد bring back our bike to the warehouse احتمالا اصطلاحیه مبنی بر صرف نظر کردن از ارسال کالا یا منصرف شدن از فروش ..
همینطور در مورد council هم میشه معنی خودش رو گرفت ..
موفق باشید

lkhkshkdjkihisjl
17-11-2011, 06:08
این اشتباه از شما بعیده : :46:
UPS office : دفتر مراسلات بین المللی

(UPS (United Parcel Service
American company that delivers letters and parcels worldwide


در مورد bring back our bike to the warehouse احتمالا اصطلاحیه مبنی بر صرف نظر کردن از ارسال کالا یا منصرف شدن از فروش ..
همینطور در مورد council هم میشه معنی خودش رو گرفت ..
موفق باشید

با توجه به اینکه کلمه council بر خلاف گفته شما هیچ مفهومی توی این جمله نمیتونه داشته باشه و از طرفی نقش فعلی هم ندارد و باید کلمه cancel باشه و همینطور املا و نقطه گذاری عبارت reply ‎, it's urgent. با توجه به اینکه محصول ارسالی فقط برچسپ آدرس ... خورده احتمال دادم که our درست تره تا ups. ضمنا اصطلاحی با این مضمون در مورد bike ندیدم و ظاهرا کالای مورد معامله دوچرخه است. به هرحال علاقه ای به ترجمه متن های مغشوش و یا گنگ از نظر کانتکست ندارم در اینجا فقط فکر کردم سوال کننده احتیاج فوری داره شاید ترجمه اون بدردش بخوره بخصوص نکته اصلی آن چیزی بود که موارد گنگ یا غلطش تاثیری در آن نداشت.

AmirMomtaz
17-11-2011, 15:07
با توجه به اینکه کلمه council بر خلاف گفته شما هیچ مفهومی توی این جمله نمیتونه داشته باشه و از طرفی نقش فعلی هم ندارد و باید کلمه cancel باشه و همینطور املا و نقطه گذاری عبارت reply ‎, it's urgent. با توجه به اینکه محصول ارسالی فقط برچسپ آدرس ... خورده احتمال دادم که our درست تره تا ups. ضمنا اصطلاحی با این مضمون در مورد bike ندیدم و ظاهرا کالای مورد معامله دوچرخه است. به هرحال علاقه ای به ترجمه متن های مغشوش و یا گنگ از نظر کانتکست ندارم در اینجا فقط فکر کردم سوال کننده احتیاج فوری داره شاید ترجمه اون بدردش بخوره بخصوص نکته اصلی آن چیزی بود که موارد گنگ یا غلطش تاثیری در آن نداشت.

در مورد council حق با شما بود من به اشتباه همیشه تو ذهنم بعنوان دارای نقش فعلی هم مونده بود :20:

kambiz11000
17-11-2011, 15:42
حل المسائل تلفظ
آنهایی که زبان‌آموز هستند، عمدتاً یک مشکل بزرگ دارند و آن هم تلفظ درست واژه‌هاست. برای بعضی از زبان‌ها منابع کافی در دست است و می‌شود از واژه‌نامه‌ها، تلفظ را یافت.

اما سایت "فوروو"، تقریباً بیشتر زبان‌های دنیا را پشتیبانی می‌کند. در بخش زبان‌ها حتی زبان فارسی و ترکی و کردی هم وجود دارد. بنا بر این کافی است که زبان مورد نظر را انتخاب کنید تا وارد همان بخش شوید.

هر واژه‌ای در سایت موجود نیست. اما می‌توانید کمک کنید تا محتوای سایت کامل شود. کافی است که با یک میکروفون واژه‌ها را تلفظ و در سایت بارگزاری کنید.

در حال حاضر حدوداً ۴۳۰ هزار لغت از ۲۳۱ زبان در سایت وجود دارد که برای نزدیک به ۳۸۰ هزار تای آن امکان شنیدن تلفظ و البته دریافت به صورت ام پی تری موجود است.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Kurosh
17-11-2011, 19:25
سلام دوستان ...


شیب خاک چی میشه ؟! اصطلاح تخصصیه، فکر نکنم Soil slope یا incline و .. بشه
مثلاً شیب خاک ملایم، شیب تند ...

sajjad1973
17-11-2011, 20:52
سلام دوستان ...


شیب خاک چی میشه ؟! اصطلاح تخصصیه، فکر نکنم Soil slope یا incline و .. بشه
مثلاً شیب خاک ملایم، شیب تند ...


سلام کوروش

اتفاقا من فکرکنم همون soil slope که خودت گفتی درسته - مشکلی نداره - من سرچ هم که کردم تو خیلی متن ها استفاده شده

مثلا اینجا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

lkhkshkdjkihisjl
17-11-2011, 20:57
سلام دوستان ...


شیب خاک چی میشه ؟! اصطلاح تخصصیه، فکر نکنم Soil slope یا incline و .. بشه
مثلاً شیب خاک ملایم، شیب تند ...

میشه
soil dip

Kurosh
17-11-2011, 21:02
سلام کوروش

اتفاقا من فکرکنم همون soil slope که خودت گفتی درسته - مشکلی نداره - من سرچ هم که کردم تو خیلی متن ها استفاده شده

مثلا اینجا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2Fcourses%2Fg110%2Fg110.htm)


میشه
soil dip
ممنون بچه‌ها ...



من فکر می‌کنم حق با سجاد باشه ...
اینجا رو ببینید، تو 8 مقاله‌ی مختلف تکرار شده :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

lkhkshkdjkihisjl
17-11-2011, 21:13
ممنون بچه‌ها ...



من فکر می‌کنم حق با سجاد باشه ...
اینجا رو ببینید، تو 8 مقاله‌ی مختلف تکرار شده :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

شیب تنها میشه dip اما انواع شیب از هر دو استفاده میشه ضمنا اینجا مرجع کاملی از این اصطلاحات با معنی فارسی شون هست

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

evil!live
17-11-2011, 22:58
سلام

درمورد ترجمه ی قسمت bold شده شک دارم ممنون میشم کمک کنید:(همه ی متن رو میذارم شاید اینجوری به فهم اینکه چی میخواد بگه کمک کنه)

This is true if by "nice" you mean attentive, respectful, concerned, etc. but only from a position of not having to be. When I was in college there was a famous case of the very average guy who had snagged an unbelievably gorgeous girlfriend. I asked around about it and found out she'd told someone he was the only guy she'd ever met who respected her as a person and wasn't just out for her body. Observing him, though, it was clear he also projected the confidence of someone who would not crumble into a heap and die if she dumped him. He seemed like his own person, like he owned himself, like he had a life focus. That is really the only reason his attention and respect meant anything to her.


خیلی ممنون:11:

sd70
17-11-2011, 23:42
يه فردي داره حرفاي بي مزه اي ميزنه و شوخي هاي بي نمکي ميکنه.

يه جايي ميگه My antics go right to the funny bone
بعد ور ميداره با اسلحه شليک ميکنه به طرف صورت خودش

(اين جمله مربوط به يه سريال کمديه)

Kurosh
18-11-2011, 14:42
دوستان Model Respecification یعنی چی ؟!
معادل دقیق فارسیش چی میشه ؟!

coding scheme چی میشه؟ طرح رمزنگاری؟ طرح برنامه‌نویسی؟
در ادامه‌ی متن به این شکل‌ها استفاده شده :
X crisis response (coded as the substrategy of bolstering)i
Y crisis response (coded as the substrategy of transcendence)i
و ...

قله بلند
19-11-2011, 01:16
سلام
من متن زیر و ترجمه کردم ولی احساس میکنم بخش آخر که می خواد عیب رو بگه، در ترجمه من مزیت به حساب می یاد.

The strengths of the method are seen in its structured communication process, which enables
discussion and helps groups to achieve a consensus, but limits the drawbacks associated with direct
interactions.

توانایی های این روش، فرایند ارتباطی ساختارمند ان است که به گروه ها کمک م یکند تا به اجماع برسند، اما اشکالات و موانع موجود در تعاملات مستقیم را محدود می کند.

Mr-amin
19-11-2011, 09:31
سلام
اول از اینکه متن قبلیمو ترجمه کردید تشکر:10:
یه متن دیگه دارم...معنی جمله"whatever the method of work" به خصوص کلمه whatever رو متوجه نمیشم.(یعنی با توجه به بقیه متن نمی فهمم چه معنی ای داره.)
کل متن:
whatever the method of work,the roaring of machines and souting of workmen will soon be replaced by the noise of cars and trucks.
خودم معنی می کنم:(میدونم غلطه:31:)
با هر روش کاری,به زودی غرش ماشین ها و فریاد کارگران با صدای ماشین ها و کامیون ها جایگزین خواهد شد.
دوستان لطف کنن سریع ترجمه کنن..برای فردا نیاز دارم.:10:
ممنون:11::40:

pro_translator
19-11-2011, 14:53
يه فردي داره حرفاي بي مزه اي ميزنه و شوخي هاي بي نمکي ميکنه.

يه جايي ميگه My antics go right to the funny bone
بعد ور ميداره با اسلحه شليک ميکنه به طرف صورت خودش

(اين جمله مربوط به يه سريال کمديه)

antics اشاره به طبع شوخی یا شوخ‌طبعی فرد بر‌می‌گرده و funny bone هم عضوی از بدن هست که با دست زدن بهش آدم خنده‌اش می‌گیره و در کل funny bone هم به معنای شوخ‌طبعیه... در کل داره می‌گه شوخی‌های من (یا شوخ‌طبعیه من) همه رو می‌خندونه... باعث خنده‌ی همه می‌شه... همه رو به نشاط یا سرحال یا سر شوق می‌آره... مترادف tickle هستش...

---------- Post added at 03:53 PM ---------- Previous post was at 03:51 PM ----------


دوستان Model Respecification یعنی چی ؟!
معادل دقیق فارسیش چی میشه ؟!

coding scheme چی میشه؟ طرح رمزنگاری؟ طرح برنامه‌نویسی؟
در ادامه‌ی متن به این شکل‌ها استفاده شده :
X crisis response (coded as the substrategy of bolstering)i
Y crisis response (coded as the substrategy of transcendence)i
و ...

coding scheme: سیستم کدینگ...



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

lkhkshkdjkihisjl
19-11-2011, 17:12
سلام
اول از اینکه متن قبلیمو ترجمه کردید تشکر:10:
یه متن دیگه دارم...معنی جمله"whatever the method of work" به خصوص کلمه whatever رو متوجه نمیشم.(یعنی با توجه به بقیه متن نمی فهمم چه معنی ای داره.)
کل متن:
whatever the method of work,the roaring of machines and souting of workmen will soon be replaced by the noise of cars and trucks.
خودم معنی می کنم:(میدونم غلطه:31:)
با هر روش کاری,به زودی غرش ماشین ها و فریاد کارگران با صدای ماشین ها و کامیون ها جایگزین خواهد شد.
دوستان لطف کنن سریع ترجمه کنن..برای فردا نیاز دارم.:10:
ممنون:11::40:

من کلمه souting رو نتونستم پیدا کنم ولی با فرض درست بودن این قسمت از ترجمه تون ‏کل اون را این جوری ترجمه میکنم:
روش کار هر چه که باشد دیری نخواهد گذشت که سر و صدای اتومبیل ها و کامیون ها جایگزین غرش ماشین آلات و داد و فریاد کارگران شود.

lkhkshkdjkihisjl
19-11-2011, 18:12
سلام
من متن زیر و ترجمه کردم ولی احساس میکنم بخش آخر که می خواد عیب رو بگه، در ترجمه من مزیت به حساب می یاد.

The strengths of the method are seen in its structured communication process, which enables
discussion and helps groups to achieve a consensus, but limits the drawbacks associated with direct
interactions.

توانایی های این روش، فرایند ارتباطی ساختارمند ان است که به گروه ها کمک م یکند تا به اجماع برسند، اما اشکالات و موانع موجود در تعاملات مستقیم را محدود می کند.


نقاط قوت این روش در فرآیند ارتباطی سازمان یافته و منظم آن است که امکان بحث و گفتگو را فراهم می آورد و به گروهها کمک می کند تا به اجماع برسند در عین حال که نواقص موجود در تعاملات مستقیم را محدود می کند.

nafare_aval
19-11-2011, 23:44
دوستان ترجمه ای جمله چی میشه:مگه غیر از اینه که گناه میکنیم؟مگه غیر از اینه که از نفسمون پیروی میکنیم؟

A M ! N
20-11-2011, 00:01
دوستان ترجمه ای جمله چی میشه:مگه غیر از اینه که گناه میکنیم؟مگه غیر از اینه که از نفسمون پیروی میکنیم؟
ترجمه ی من با کمی کوچولو تغییر برای دادن لحن به جمله:
جمله ی اول مربوط به گناه:


Isn't it like we are doing a Sin ?

که در زمان حال استمراری هست البته اگه حال ساده هم باشه که :

Isn't it like we do sin ?

بعدی هم :


Isn't it like we are following ourself?
یا
Isn't it like we are following our own will?
که البته اگه منظور از نفس همون تمایلات درونی باشه این هم کاملا درست میشه



Take Care:40:

pro_translator
20-11-2011, 15:01
ترجمه ی من با کمی کوچولو تغییر برای دادن لحن به جمله:
جمله ی اول مربوط به گناه:


Isn't it like we are doing a Sin ?

که در زمان حال استمراری هست البته اگه حال ساده هم باشه که :

Isn't it like we do sin ?

بعدی هم :


Isn't it like we are following ourself?
یا
Isn't it like we are following our own will?
که البته اگه منظور از نفس همون تمایلات درونی باشه این هم کاملا درست میشه



Take Care:40:






من به صورت Do we not هم شنیده‌ام... مثلا Do we not sin؟ Do we not commit sins؟

واسه‌ی دومی هم: Do we not follow our instinct؟

darkmindms
20-11-2011, 19:58
A flow chart or process map is one commonly used statistical tool that details the path a product would take as it goes through the manufacturing process
ممنون میشم ترجمه کنید.

vahidnm
20-11-2011, 20:53
سلام اگر کسی میتونه این متن مربوط به کامپیوتر را ترجمه کند
متشکرم


westerners are increasingly skipping lines at teller windows to take care of their banking needs over the internet . according to figures released wednesday , november 27 , 2002 the nonprofit Pew internet and American Life project found online banking is rapidly catching on in the west , as an estimated thirty seven million Americans now pay bills and transfer funds on the web , more then twice the number that did so two years ago.
on any given , day internet user are nearly as likely to check their balance as use instant messaging software , the survey found .
thirty -tow percent of those surveyed said they did their banking online , compared with seventeen percent in 2000 , while other activities like booking travel reservations and making purchases remained more popular , the Pew project found them growing at slower rate.
those surveyed were most likely to cite convenience and time saved as reasons they banked online.

vahidnm
20-11-2011, 20:56
سلام اگر کسی میتونه این متن مربوط به کامپیوتر را ترجمه کند
متشکرم


westerners are increasingly skipping lines at teller windows to take care of their banking needs over the internet . according to figures released wednesday , november 27 , 2002 the nonprofit Pew internet and American Life project found online banking is rapidly catching on in the west , as an estimated thirty seven million Americans now pay bills and transfer funds on the web , more then twice the number that did so two years ago.
on any given , day internet user are nearly as likely to check their balance as use instant messaging software , the survey found .
thirty -tow percent of those surveyed said they did their banking online , compared with seventeen percent in 2000 , while other activities like booking travel reservations and making purchases remained more popular , the Pew project found them growing at slower rate.
those surveyed were most likely to cite convenience and time saved as reasons they banked online.

webcopernic
20-11-2011, 23:08
سلام دوستان. آیا مجموعه برای لغات پور کاربرد در دانشگاه وجود داره؟ مثلا وقتی میخواهیم بگیم که " من حساب کردم که ....."

مرسی

sanaz.joon
20-11-2011, 23:20
ترجمه این جمله به انگلیسی :
به درون بنگر

A M ! N
21-11-2011, 00:12
A flow chart or process map is one commonly used statistical tool that details the path a product would take as it goes through the manufacturing process
ممنون میشم ترجمه کنید.


" نمودار گردش کار یا نقشه ی فرآیند یک ابزار رایج آماری هست که جزئیاتی در مورد مسیری که یک محصول از زمان ورود به فرایند تولید دارد، به ما ایفا میکند

Take Care:40:

---------- Post added at 12:12 AM ---------- Previous post was at 12:10 AM ----------


سلام دوستان. آیا مجموعه برای لغات پور کاربرد در دانشگاه وجود داره؟ مثلا وقتی میخواهیم بگیم که " من حساب کردم که ....."

مرسی
به نظر من همون 3000 کلمه مهم که Oxford تایید کرده رو بخونی قدر کفایت هست
در آخر هر دیکشنری Oxford هم پیدا میشه

جمله ی شما با " حساب کردم که " به کجا ختم میشه بگین تا بدونم چی باید گفت براش!

Tale Care:40:

A M ! N
21-11-2011, 00:26
ترجمه این جمله به انگلیسی :
به درون بنگر
این هم اصطلاح نمیدونم ولی ترجمه :

Look the Inside ///////////or ////////// look at the Conscience//////////or ////////// look at the inner aspect of a human



Take Care:40:

pro_translator
21-11-2011, 14:34
ترجمه این جمله به انگلیسی :
به درون بنگر

اگه منظورت عمیق نگاه کردنه که Look deep inside... (چون درون آوردی گفتم حتما منظور در عمق چیزیه...)

---------- Post added at 03:34 PM ---------- Previous post was at 03:30 PM ----------


سلام دوستان. آیا مجموعه برای لغات پور کاربرد در دانشگاه وجود داره؟ مثلا وقتی میخواهیم بگیم که " من حساب کردم که ....."

مرسی

۳۰۰۰ واژه‌ی پرکاربرد انگلیسی آکسفورد رو من قبلا آپلود کرده بودم که الان چک کردم دیدم پاک شده...

توی اینترنت هم زیاد هست:



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

sd70
21-11-2011, 23:30
(جملات زير مربوط به يه سريال کمديه)

معلمه مي پرسه ميگه ميدونين اذيت و آزار ج ن س ي يعني چي؟
بعد يکي از بچه ها جواب ميده:
به وقتي ميگن که قراره با يه خانم رابطه برقرار کني
and some other guy comes up and tickles your balls from behind
(فک کنم يه چيز خاصي بايد منظورش باشه چون معني ظاهري اين جمه چندان معني نميده)

------------

اين مطلب مثلا از داخل يه کتابه که يه سري قوانين رو از نظر يه خرس پاندا نوشته:
The first party of the first panda may sue the second party panda unless that panda was said panda aforementioned panda

------------

يه گوينده خبر داره خبر ميگه يه دفه يه کاغذ بهش ميدن که توش خبري رو مربوط به اينکه از خودش شکايت شده ميخونه.
آخرش هم به اين جمله ختم ميشه: The newscaster has yet to be reached for comment

------------

اگه تو يه خرس پاندا از نواحي کوهستاني هستي ..
how come you eat bamboo which is prone to grow only in dryer more arid regions?

AmirMomtaz
23-11-2011, 06:34
(جملات زير مربوط به يه سريال کمديه)

معلمه مي پرسه ميگه ميدونين اذيت و آزار ج ن س ي يعني چي؟
بعد يکي از بچه ها جواب ميده:
به وقتي ميگن که قراره با يه خانم رابطه برقرار کني


1 - .. و یکی پیداش میشه از پشت بیضه هاتو میگیره
2- (البته گمان کنم منظورش بیشتر طنز استفاده از کلمات شبیه به هم و پیاپی و نهایتا بی سروته باشه == همون چرت و پرت گویی خودمونه! ):
شخص اول اولین پاندا میتونه از پاندای شخص دوم شکایت کنه مگر اینکه اون پاندایی که گفته شد پاندا پاندای مزبور باشه (ظاهرا یه فعل دیگه می خواد..)
3- با اینحال گزارشگر باز هم باید دنبال کامنت (نظر ، توضیح و تفسیر) باشه
4 - چطور بامبویی میخوری که فقط تو مناطق خشک و لم یزرع رشد میکنه؟

قله بلند
24-11-2011, 17:14
سلام دوستان معنی جمله زیر چی می شه؟
The second is the side effects that a pattern implementing a tactic has on other qualities.

reza3600
24-11-2011, 22:01
سلام
ترجمه ی ین جمله چی میشه

شما قرار بود که برای من مقاله بفرستید

ممنون

mostafa_khan001
24-11-2011, 23:17
سلام دوستان
ببخشید شما تا حالا این کلمه رو دیده این؟حتی تو بیبیلون هم نیستش
entrainment
این کلمه مال یک دکمه تو یک برنامه شبیه سازی است.عکسش رو هم ببینید:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

====
این جمله قرمز که زیرش خظ کشیدم به نظرتون چه معنی میده:
To set up a problem as a restart from another simulation, check the Activate restart options box. From the Restart File drop down box
میگه اگه میخواهی........کنی فلان باکس رو تیک بزن،شما جا خالی رو پر کنید ممنونتون خواهم بود

A M ! N
24-11-2011, 23:33
سلام دوستان
ببخشید شما تا حالا این کلمه رو دیده این؟حتی تو بیبیلون هم نیستش
entrainment
این کلمه مال یک دکمه تو یک برنامه شبیه سازی است.عکسش رو هم ببینید:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

====
این جمله قرمز که زیرش خظ کشیدم به نظرتون چه معنی میده:
To set up a problem as a restart from another simulation, check the Activate restart options box. From the Restart File drop down box
میگه اگه میخواهی........کنی فلان باکس رو تیک بزن،شما جا خالی رو پر کنید ممنونتون خواهم بود


اولی رو که اینجا بخون عزیزم

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دومی هم ترجمه که این میشه ولی شاید به جای Problem کلمه ی Program باشه

میگه : به منظور ایجاد کردن یک مشکل به عنوان یک شروع مجدد از یک شبیه سازی دیگر


ولی جملش اصلا نمیخوره بهش که نرمال باشه

Take Care:40:

roya_2003
25-11-2011, 10:49
سلام.خسته نباشین
لطفا متن زیر رو ترجمه کنین

Dudley explained that as the soil dries below the shrinkage limit, the remaining water at the grains contact points is placed under tension.

hillwash of loose consistency

Compression refers to the volume reduction occurring under applied stress from
grain rearrangement in cohesionless soil or consolidation in a cohesive soil. The
phenomenon is very common and always occurs to some degree under foundation
loadings.
Collapse is the consequence of a sudden closure of voids, or a void, and is the
subject of this chapter. Collapsible or metastable soils undergo a sudden decrease
in volume when internal structural support is lost; piping soils are susceptible to
the formation of large cavities, which are subject to collapse.

قله بلند
25-11-2011, 16:09
سلام
بخش های پر رنگ شده رو می شه ترجمه کنید؟

Since the 1950s social network researchers have identified concepts for characterizing these networks, such as network centrality, betweenness, and structural similarity.

Decision-making in fields such as expert assessment,….

قله بلند
25-11-2011, 18:42
دوستان من نمی تونم یک معنی درست و درمون از این جمله پیدا کنم. فعل قطعه دوم کجاست؟
to use a lot of third party applications that range from gaming to advanced communication, virtual gifts, event management, and so on

Smartie7
25-11-2011, 19:17
سلام
بخش های پر رنگ شده رو می شه ترجمه کنید؟

Since the 1950s social network researchers have identified concepts for characterizing these networks, such as network centrality, betweenness, and structural similarity.

Decision-making in fields such as expert assessment,….
Betweenness = میانگاهی

expert assessment = کارشناس ارزیابی

Smartie7
25-11-2011, 19:22
دوستان من نمی تونم یک معنی درست و درمون از این جمله پیدا کنم. فعل قطعه دوم کجاست؟
to use a lot of third party applications that range from gaming to advanced communication, virtual gifts, event management, and so on

به نظر میاد این جمله کامل نیست به جمله ی قبل یا بعدش وابسته هست !

برای استفاده از بسیاری از برنامه های کاربردی شخص سوم ،شامل بازی های کامپیوتری ، ارتباطات پیشرفته ، هدایای مجازی، مدیریت رویداد و غیره ؛ ......

Smartie7
25-11-2011, 19:28
سلام
ترجمه ی ین جمله چی میشه

شما قرار بود که برای من مقاله بفرستید

ممنون

You were supposed to send me an article

Smartie7
25-11-2011, 19:36
سلام دوستان معنی جمله زیر چی می شه؟
The second is the side effects that a pattern implementing a tactic has on other qualities.
دومین [مورد]، اثرات جانبی است که یک الگوی اجرا کننده ی یک تاکتیک (روش/متد) بر سایر صفات دارد.

قله بلند
26-11-2011, 15:20
Betweenness = میانگاهی

expert assessment = کارشناس ارزیابی

سلام
کارشناس ارزیابی درسته یا ارزیابی تخصصی یا ارزیابی متخصص؟

جمله اینجوریه: ساخت تصمیم در زمینه هایی مانند ارزیابی تخصصی، تحقیق های کیفری و درک اجتماعی، به طور فزاینده ای، متکی به تحلیل اطلاعت شبکه است.

من فکر می کردم که ارزیابی متخصص باشه.

lkhkshkdjkihisjl
26-11-2011, 16:37
سلام
کارشناس ارزیابی درسته یا ارزیابی تخصصی یا ارزیابی متخصص؟

جمله اینجوریه: ساخت تصمیم در زمینه هایی مانند ارزیابی تخصصی، تحقیق های کیفری و درک اجتماعی، به طور فزاینده ای، متکی به تحلیل اطلاعت شبکه است.

من فکر می کردم که ارزیابی متخصص باشه.

همون ارزیابی کارشناسی یا تخصصی درسته به جای ساخت تصمیم هم بگین تصمیم گیری

mostafa_khan001
26-11-2011, 20:25
اولی رو که اینجا بخون عزیزم

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیددومی هم ترجمه که این میشه ولی شاید به جای Problem کلمه ی Program باشه

میگه : به منظور ایجاد کردن یک مشکل به عنوان یک شروع مجدد از یک شبیه سازی دیگر


ولی جملش اصلا نمیخوره بهش که نرمال باشه

Take Care:40:
سلام.ممنون از شما دوست عزیز
درباره آدرس لینکی که دادین ، اون کلمه رو با این توضیح آورده که تو ترجمش مشکل دارم:

The mixing of relatively cool, dry air from outside a cumulus cloud into its interior. Entrainment helps limit the growth of cumulus clouds.
===
نه همون کلمه پرابلم درستش هست...
To set up a problem as a restart from another simulation, check the Activate restart options box. From the Restart File drop down box, select the results file to use.

در واقع جمله ای که اندلاین زدم ،هدف از تیک زدن باکس Activate restart options رو داره بیان میکنه
من خودم اینجوری ترجمه میکنم واسه خودم..نمیدونم درسته یا نه:
برای جلوگیری از شروع دوباره ی شبیه سازی دیگری......

نظرتون چیه؟
ممنون:10:

Smartie7
26-11-2011, 23:05
سلام
کارشناس ارزیابی درسته یا ارزیابی تخصصی یا ارزیابی متخصص؟

جمله اینجوریه: ساخت تصمیم در زمینه هایی مانند ارزیابی تخصصی، تحقیق های کیفری و درک اجتماعی، به طور فزاینده ای، متکی به تحلیل اطلاعت شبکه است.

من فکر می کردم که ارزیابی متخصص باشه.

ارزیابی خبره به نظرم بهتره ...

Kurosh
27-11-2011, 00:27
سلام ...
این جمله رو چطور ترجمه می‌کنید ؟!
به خصوص perception


X defined crisis responsibility as the perception that the organization is responsible for the crisis

AmirMomtaz
27-11-2011, 01:07
سلام.ممنون از شما دوست عزیز
درباره آدرس لینکی که دادین ، اون کلمه رو با این توضیح آورده که تو ترجمش مشکل دارم:

The mixing of relatively cool, dry air from outside a cumulus cloud into its interior. Entrainment helps limit the growth of cumulus clouds.
===
نه همون کلمه پرابلم درستش هست...
To set up a problem as a restart from another simulation, check the Activate restart options box. From the Restart File drop down box, select the results file to use.

در واقع جمله ای که اندلاین زدم ،هدف از تیک زدن باکس Activate restart options رو داره بیان میکنه
من خودم اینجوری ترجمه میکنم واسه خودم..نمیدونم درسته یا نه:
برای جلوگیری از شروع دوباره ی شبیه سازی دیگری......

نظرتون چیه؟
ممنون:10:
سلام،
1 - کشیده شدن مخلوط نسبی هوای خشک و سرد از بیرون یک ابر کومولوس بدرون قسمت داخلی آن. Entrainment به محدودیت رشد ابرهای کومولوس کمک میکند : Entrainment = Entrain + ment

2 - بله برداشت خودتون درسته و میشه اینطور گفت : برای مدیریت مشکلی بصورت یک ریستارت از جانب شبیه ساز دیگر ...

AmirMomtaz
27-11-2011, 01:29
سلام ...
این جمله رو چطور ترجمه می‌کنید ؟!
به خصوص perception


X defined crisis responsibility as the perception that the organization is responsible for the crisis
سلام
بنظر من :
هزاران تعریف از مسئولیت پذیری بحران برای القای این احساس که سازمان در برابر بحران جوابگو است

Kurosh
27-11-2011, 01:39
سلام
بنظر من :
هزاران تعریف از مسئولیت پذیری بحران برای القای این احساس که سازمان در برابر بحران جوابگو است
سلام امیر جان، ممنون، فقط یه نکته‌ای ...

اون X نام یه شخصه ... در واقع به جای نام اصلی، X قرار دادم ...
میشه فلانی ...


کلیتش می‌خواد بگه تعریف فلانی از مسئولیت(پذیری) بحران این perception هست که سازمان مسئولیت بحران رو بر عهده بگیره ...


تو بیانش مشکل دارم ... این واژه‌ی perception هم با معنای عامش که درک باشه جور در نمیاد ...

lkhkshkdjkihisjl
27-11-2011, 17:56
سلام ...
این جمله رو چطور ترجمه می‌کنید ؟!
به خصوص perception


X defined crisis responsibility as the perception that the organization is responsible for the crisis

تلقی (برداشت) فلانی از تعریف مسئولیت بحران این است که سازمان مسئول بحران است.

Kurosh
27-11-2011, 18:19
تلقی (برداشت) فلانی از تعریف مسئولیت بحران این است که سازمان مسئول بحران است.
ممنون استاد ..

اما با توجه به قسمتی که بولد کردم (که تعریف کومبز از مسئولیت بحران هست) و ادامه‌ی جمله، بعید می‌دونم این ترجمه هم درست باشه ...
کل متن اصلی اینه :


Coombs (1998) defined crisis
responsibility as the perception that the organization is responsible for the crisis and
identified three elements believed to affect such perceptions: attribution dimension,
the history of organizational performance, and severity of the crisis

lkhkshkdjkihisjl
27-11-2011, 19:03
ممنون استاد ..

اما با توجه به قسمتی که بولد کردم (که تعریف کومبز از مسئولیت بحران هست) و ادامه‌ی جمله، بعید می‌دونم این ترجمه هم درست باشه ...
کل متن اصلی اینه :


Coombs (1998) defined crisis
responsibility as the perception that the organization is responsible for the crisis and
identified three elements believed to affect such perceptions: attribution dimension,
the history of organizational performance, and severity of the crisis

کومز مسئولیت بحران را با این تعبیر تعریف کرد که سازمان مسئول بحران است و سه شاخص را مشخص کرد که معتقد بود بر چنین تعابیری (برداشت هایی - تفاسیری)‏
تاثیرگذارند: میزان انتساب [بحران به سازمان یا ...]، سابقه کار سازمانی و شدت بحران.

Kurosh
27-11-2011, 19:36
کومز مسئولیت بحران را با این تعبیر تعریف کرد که سازمان مسئول بحران است و سه شاخص را مشخص کرد که معتقد بود بر چنین تعابیری (برداشت هایی - تفاسیری)‏
تاثیرگذارند: میزان انتساب [بحران به سازمان یا ...]، سابقه کار سازمانی و شدت بحران.
ممنون



اما هم‌چنان این تعبیر و برداشت مشکل دارن انگار ...
این سه شاخص، بر تعبیر خود کومز تأثیر می‌گذاره ؟! فکر نمی‌کنم منظورش این باشه !


با این تعبیر تعریف کرد که ... دقیقاً به چه معناست ! به این معنیه که تعبیر کومز اینه ...
در حالی که فکر می‌کنم این perception به سازمان برگرده ...


و این سه عامل هم بر پرسپشن سازمان تأثیر می‌ذاره ...


نمی‌دونم، نظر شما چیه ؟! :10:


من خودم به این نتیجه رسیدم که برای مفهوم بودنش، این جوری ترجمه کنم :


تعریف کومبز (1995) از مسئولیت بحران، برداشت سازمان‌ها از (میزان) مسئولیت‌پذیری در قبال موقعیت بحران است. به عقیده‌ی وی، سه عنصر بر این موضوع تأثیرگذار هستند: ابعاد اسناد، پیشینه‌ی عملکرد سازمان، و شدت بحران.

lkhkshkdjkihisjl
27-11-2011, 20:53
ممنون



اما هم‌چنان این تعبیر و برداشت مشکل دارن انگار ...
این سه شاخص، بر تعبیر خود کومز تأثیر می‌گذاره ؟! فکر نمی‌کنم منظورش این باشه !


با این تعبیر تعریف کرد که ... دقیقاً به چه معناست ! به این معنیه که تعبیر کومز اینه ...
در حالی که فکر می‌کنم این perception به سازمان برگرده ...


و این سه عامل هم بر پرسپشن سازمان تأثیر می‌ذاره ...


نمی‌دونم، نظر شما چیه ؟! :10:


من خودم به این نتیجه رسیدم که برای مفهوم بودنش، این جوری ترجمه کنم :


تعریف کومبز (1995) از مسئولیت بحران، برداشت سازمان‌ها از (میزان) مسئولیت‌پذیری در قبال موقعیت بحران است. به عقیده‌ی وی، سه عنصر بر این موضوع تأثیرگذار هستند: ابعاد اسناد، پیشینه‌ی عملکرد سازمان، و شدت بحران.

آقای کوروش من پست قبلی ام رو به این شکل ویرایش می کنم :
برداشتی که کومز از تعریف مسئولیت بحران دارد این است که سازمان مسئول بحران است (یعنی باید پاسخگوی بحران پیش آمده باشد) و سه شاخص را مشخص کرد که معتقد است بر چنین برداشت هایی ‏
تاثیرگذاراست: میزان انتساب [بحران به سازمان یا ...]، سابقه عملکرد سازمان و شدت بحران. (یعنی میزان مسئولیت سازمان در بحران به این سه شاخص بستگی دارد)

به نظر من داره میگه کومز برداشتی از تعریف مسئولیت داره و اون برداشت اینه که این سازمان است که باید پاسخگوی بحران بوجود آمده باشد و بعد سه شاخص را مشخص می کنه که میزان مسئول بودن سازمان را در بحران به وجود آمده تعیین می کنه یعنی هر چه مقدار این شاخص ها بالاتر باشد سازمان هم مسئولیت بیشتری در بحران دارد یعنی باید پاسخگوتر باشد یکی میزان انتساب یا اختیار سازمان در بحران به وجود آمده دیگه سابقه عملکرد سازمان و یکی هم میزان شدت بحران.
البته مفهوم جمله خیلی روانتر بود اگر لغت perception به سازمان برمیگشت ولی ساختار جمله این را نمی رساند یعنی در آن حالت جمله باید این جوری می بود:
...as the perception that the organisation has toward the responsibility for the crisis ...

Kurosh
27-11-2011, 22:02
آقای کوروش من پست قبلی ام رو به این شکل ویرایش می کنم :
برداشتی که کومز از تعریف مسئولیت بحران دارد این است که سازمان مسئول بحران است (یعنی باید پاسخگوی بحران پیش آمده باشد) و سه شاخص را مشخص کرد که معتقد است بر چنین برداشت هایی ‏
تاثیرگذاراست: میزان انتساب [بحران به سازمان یا ...]، سابقه عملکرد سازمان و شدت بحران. (یعنی میزان مسئولیت سازمان در بحران به این سه شاخص بستگی دارد)

به نظر من داره میگه کومز برداشتی از تعریف مسئولیت داره و اون برداشت اینه که این سازمان است که باید پاسخگوی بحران بوجود آمده باشد و بعد سه شاخص را مشخص می کنه که میزان مسئول بودن سازمان را در بحران به وجود آمده تعیین می کنه یعنی هر چه مقدار این شاخص ها بالاتر باشد سازمان هم مسئولیت بیشتری در بحران دارد یعنی باید پاسخگوتر باشد یکی میزان انتساب یا اختیار سازمان در بحران به وجود آمده دیگه سابقه عملکرد سازمان و یکی هم میزان شدت بحران.
البته مفهوم جمله خیلی روانتر بود اگر لغت perception به سازمان برمیگشت ولی ساختار جمله این را نمی رساند یعنی در آن حالت جمله باید این جوری می بود:
...as the perception that the organisation has toward the responsibility for the crisis ...ممنون، اون جمله‌ای که ابتدا گذاشتم، بهترین ترجمه‌ای که میشه کرد همین خواهد بود ...
عذر می‌خوام که از اول کامل نذاشتم، الان که دو سه صفحه‌ی ادامه‌اش رو خوندم، فهمیدم که این برداشت، همون برداشت عمومی هست ... یه جمله داریم که این رو نشون میده :


Stronger perceptions of personal control/locus of causality would increase crisis
responsibility and image damage if the organization or political figures had the capacity
to prevent the crisis or event. In contrast, perceptions of external control should
lessen crisis responsibility and image damage if it is shown that the organization or
the accused person could do little or nothing to prevent the crisis, as in the case of a
natural disaster



حالا با این اوصاف، چی ترجمه می‌کنید کلمه‌ی perception رو ؟! برداشت عمومی ؟!
برداشت‌های عمومی قوی‌تر ؟!
ذهنیت ؟!


چون داره میگه هر چی مردم فکر کنن سازمان اختیار بیش‌تری در به وجود اومدن این بحران داشته، تصویر و ذهنیت اون شخص یا سازمان بیش‌تر خراب میشه و بالعکس ...


+


یه نکته‌ای ...
دیدم تو ترجمه‌تون attribution رو مصراً انتساب ترجمه کردید. از نظر مفهومی، انتساب بهتر از اسناده (esnad)
اما من اسناد رو بر مبنای کلید واژه‌ی Fundamental Attribution Error که در تمامی محافل فارسی‌زبان به "خطای بنیادی اسناد" ترجمه شده، به اسناد برگردوندم و بعد از اون هم هر بار این واژه اومد، همون اسناد ترجمه کردم ...


به نظرتون اسناد اشتباهه ؟!
نمی‌دونم با موضوعیتش چقدر آشنایی دارید، این خطای بنیادی مربوط به آدم‌هایی است که تا اشتباهی از کسی سر می‌زنه، فوراً اون اشتباه رو به یکی از خصوصیات طرف منتسب می‌کنن ... مثلاً اگه کسی زمین بخوره، اولین چیزی که میگن، دست و پا چلفتیه !! نمیان بگن که مثلاً زمین سر بوده، یا این بنده خدا کفشش مشکل داره ...


این خطای بنیادی اسناده ...
حالا اگه این رو اسناد ترجمه کنم، نمیشه بقیه‌اش رو انتساب بنویسم !
از طرفی اگه این رو انتساب ترجمه کنم، اصلاً واژه‌ی مأنوسی در زبان مدیریت نیست ...

lkhkshkdjkihisjl
27-11-2011, 22:35
ممنون، اون جمله‌ای که ابتدا گذاشتم، بهترین ترجمه‌ای که میشه کرد همین خواهد بود ...
عذر می‌خوام که از اول کامل نذاشتم، الان که دو سه صفحه‌ی ادامه‌اش رو خوندم، فهمیدم که این برداشت، همون برداشت عمومی هست ... یه جمله داریم که این رو نشون میده :


Stronger perceptions of personal control/locus of causality would increase crisis
responsibility and image damage if the organization or political figures had the capacity
to prevent the crisis or event. In contrast, perceptions of external control should
lessen crisis responsibility and image damage if it is shown that the organization or
the accused person could do little or nothing to prevent the crisis, as in the case of a
natural disaster



حالا با این اوصاف، چی ترجمه می‌کنید کلمه‌ی perception رو ؟! برداشت عمومی ؟!
برداشت‌های عمومی قوی‌تر ؟!
ذهنیت ؟!


چون داره میگه هر چی مردم فکر کنن سازمان اختیار بیش‌تری در به وجود اومدن این بحران داشته، تصویر و ذهنیت اون شخص یا سازمان بیش‌تر خراب میشه و بالعکس ...


+


یه نکته‌ای ...
دیدم تو ترجمه‌تون attribution رو مصراً انتساب ترجمه کردید. از نظر مفهومی، انتساب بهتر از اسناده (esnad)
اما من اسناد رو بر مبنای کلید واژه‌ی Fundamental Attribution Error که در تمامی محافل فارسی‌زبان به "خطای بنیادی اسناد" ترجمه شده، به اسناد برگردوندم و بعد از اون هم هر بار این واژه اومد، همون اسناد ترجمه کردم ...


به نظرتون اسناد اشتباهه ؟!
نمی‌دونم با موضوعیتش چقدر آشنایی دارید، این خطای بنیادی مربوط به آدم‌هایی است که تا اشتباهی از کسی سر می‌زنه، فوراً اون اشتباه رو به یکی از خصوصیات طرف منتسب می‌کنن ... مثلاً اگه کسی زمین بخوره، اولین چیزی که میگن، دست و پا چلفتیه !! نمیان بگن که مثلاً زمین سر بوده، یا این بنده خدا کفشش مشکل داره ...


این خطای بنیادی اسناده ...
حالا اگه این رو اسناد ترجمه کنم، نمیشه بقیه‌اش رو انتساب بنویسم !
از طرفی اگه این رو انتساب ترجمه کنم، اصلاً واژه‌ی مأنوسی در زبان مدیریت نیست ...

خواهش می کنم...
به نظر من اول مفهوم این لغت مهمه منظورش میزان دخالت یا قدرت یا اختیار یک سازمان در به وجود آمدن یک بحران و یا هر چیز دیگری است به ‏عبارت دیگه میزان تقصیر یا مسئولیت در اتفاق به ‏وجود آمده است. بصورت فنی و اصطلاحی همه واژه های اسناد، انتساب،و اتصاف اگرچه ثقیل ولی معادلند ولی اگر بخواهیم متن روان و عامه فهمی باشه من ‏بیشتر واژه "اختیار،" "میزان سهم " و "نسبت" بفراخور متن را ترجیح می دهم. مثلا در همین قسمتی که بحث شد می شود گفت میزان سهم سازمان در ایجاد بحران.
که البته به سلیقه خودتون برمیگیرده.

mostafa_khan001
28-11-2011, 13:24
Note: Time entries must be consistent across all boundary condition time-dependent tables specified. Remember to hit enter or click in another cell after the last data entry


توضیحات مربوط به این جدوله:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اینجوری درسته ترجمه اش؟
ورودی های زمان بایستی با تمام شرایط مرزیه تعیین شده در جدول time-dependent سازگار باشند.
(ظاهر این جمله اینه که ترجمه بالا درسته، اما این ترجمه از نظر تخصصی برام بی معنا است! واسه همین میگم شاید من اشتباه کلمات رو کنار هم میچینم)

جمله دومش رو هم که نمیدونم معنیش رو.
ممنون میشم کمکم کنید.با سپاس.

AmirMomtaz
28-11-2011, 13:35
اون X نام یه شخصه ... در واقع به جای نام اصلی، X قرار دادم ...

تو بیانش مشکل دارم ... این واژه‌ی perception هم با معنای عامش که درک باشه جور در نمیاد ...

سلام کورش جان،
مثه اینکه این جمله شما با همون برداشت من از X بعنون تعداد زیاد بیشتر جور در میاد :31:
ولی راستشو بخوای من همون X رو با اسم شخص که عوض میکنم هنوز مفهومش درست در میاد:

کومز مسئولیت پذیری بحران رو تعیین کرد برای القای این احساس (جا انداختن این فکر) که سازمان در برابر بحران جوابگو است ..
یعنی با این تعریف این ذهنیت رو بوجود بیاره (بعنوان یک اصل دربیاد) که سازمانها باید خودشون رو نسبت به بحران مسئول بدونند..
در ادامه هم که میگه اون سه عنصر در بوجود آوردن چنین ذهنیتی (برقراری چنین اصلی) واقعا موثر خواهند بود ...
1- تا کجا سازمان خودشو مسئول بدونه - مرزهای مسئولیت کجاست؟ (ابعاد انتساب)
2- سازمان تا حالا در عمل چطور بوده؟ (کارنامه سازمان)
3- شدت بحران
4- مخم داغ کرد ... :31:

sd70
29-11-2011, 18:26
دوستان ممنون ميشم راهنمايي کنيد معادل اين جمله دقيقا به انگليسي چي ميشه:

"اولين دوره مسابقات دانش آموزي سازه هاي ماکاروني (spaghetti bridge) در X"

X مثلا اسم شهره

AmirMomtaz
29-11-2011, 19:15
Note: Time entries must be consistent across all boundary condition time-dependent tables specified. Remember to hit enter or click in another cell after the last data entry

ورودی های زمان بایستی با تمام شرایط مرزیه تعیین شده در جدول time-dependent سازگار باشند.

جمله دومش رو هم که نمیدونم معنیش رو.
ممنون میشم کمکم کنید.با سپاس.


1 - ظاهرا منظور اینه که در تمام جدولهای وابسته به زمان باید ورودیهای زمان با هم متناسب یا مرتبط یا ثابت باشند (حالا بسته به مورد استفاده)

2- فراموش نشه که باید بعد از وارد کردن آخرین ورودی Enter رو بزنید یا داخل یه سلول دیگه کلیک کنید

AmirMomtaz
29-11-2011, 20:04
دوستان ممنون ميشم راهنمايي کنيد معادل اين جمله دقيقا به انگليسي چي ميشه:

"اولين دوره مسابقات دانش آموزي سازه هاي ماکاروني (spaghetti bridge) در X"

X مثلا اسم شهره


Student's first competition of spaghetti bridge in Tehran
or
The first student spaghetti bridge competition in Tehran

amatis23
29-11-2011, 20:17
دوستان می شه لطفا این متن رو ترجمه کنید........مرسی یه عالمه :11:
A computer system that is setup or designed to satisfy all the customer's needs. For example, many companies will setup a turnkey system for its employees, this system will have all of the necessary hardware and software for the employee to begin working. Because many consumers need to install software or customize their computer, most computers are not considered a turnkey system

cool11
29-11-2011, 22:24
دوستان می شه لطفا این متن رو ترجمه کنید........مرسی یه عالمه :11:
A computer system that is setup or designed to satisfy all the customer's needs. For example, many companies will setup a turnkey system for its employees, this system will have all of the necessary hardware and software for the employee to begin working. Because many consumers need to install software or customize their computer, most computers are not considered a turnkey system

سیستمی کامپیوتری که برای برآورده کردن تمام نیاز های خریدار ساخته یا طراحی شده است

برای نمونه ، بسیاری از شرکت ها برای کارمندان خود "سیستم جامع" (=آماده بهره برداری) آماده می کنند

این سیستم تمام سخت افزار و نرم افزار های ضروری برای آغاز کار کارکنان را خواهد داشت

از آنجایی که بسیاری مصرف کنندگان می بایست رایانه های خود را شخصی یا نرم افزار نصب کنند ، اکثر رایانه ها سیستم جامع محسوب نمی شوند.

Reckoner
30-11-2011, 04:14
بی زحمت یکی اینو ترجمه کنه برام, ممنون میشم


Referring to the use of "realism" as a malleable category of artistic taxonomy, Jakobson here speaks volumes of the relationship between art and reality during the Twentieth Century, echoing the disappearance of Truth in modernity and foreshadowing more than he could possibly have fathomed. What is "realism"? Is it truth? Nature? Is it objective? Subjective?

mostafa_khan001
30-11-2011, 11:42
یه لطفی کنید این قسمتی که زیرش اندرلاین زده ام رو ترجمه کنید:

The user can set velocities, temperature, and initial fluid height. These quantities are uniform quantities and affect all the fluid in the computational domain.
میگه که تمامی این مقادیر ، مقادیر یکنواختی هستند و .....؟؟؟

amatis23
30-11-2011, 14:50
سلام دوستان لطفا این متن رو ترجمه کنید . با سپاس فراوان :20:


A computer system that has been customized for a particular application. The term derives from the idea that the end user can just turn a key and the system is ready to go. Turnkey systems include all the hardware and software necessary for the particular application. They are usually developed by OEMs (original equipment manufacturers) who buy a computer from another company and then add software and devices themselves.

darkmindms
30-11-2011, 14:55
The Project Management Institute, Inc. (PMI) standards and guideline publications,
of which the document contained herein is one, are developed through a voluntary
consensus standards development process.
ممنون میشم ترجمه کنید.

AmirMomtaz
30-11-2011, 23:31
بی زحمت یکی اینو ترجمه کنه برام, ممنون میشم



Referring to the use of "realism" as a malleable category of artistic taxonomy, Jakobson here speaks volumes of the relationship between art and reality during the Twentieth Century, echoing the disappearance of Truth in modernity and foreshadowing more than he could possibly have fathomed. What is "realism"? Is it truth? Nature? Is it objective? Subjective?

عطف به کاربرد رئالیسم بعنوان یک گونه انعطاف پذیر از علم طبقه بندی هنرمندانه، یاکوبسن ، از ارتباط بین هنر و واقعیت در طی قرن بیستم بیشمار سخن دارد، و ناپدید شدن حقیقت در مدرنیته و پیشگویی فراتر از آنچه میتوانست به انتها رسانده باشد را طنین انداز میگردد.
واقع گرایی چیست؟ آیا همان حقیقت است؟ طبیعی است؟ مفعولیست ؟ فاعلیست؟ [برونی و عینی است یا درونی و ذهنی؟]

AmirMomtaz
30-11-2011, 23:45
میگه که تمامی این مقادیر ، مقادیر یکنواختی هستند و .....؟؟؟

... و بر تمام سیال داخل حوزه محاسباتی تاثیر میگذازند .. ( ؟؟؟ !!! نمنه؟ :wac: )

AmirMomtaz
01-12-2011, 00:18
سلام دوستان لطفا این متن رو ترجمه کنید . با سپاس فراوان :20:


A computer system that has been customized for a particular application. The term derives from the idea that the end user can just turn a key and the system is ready to go. Turnkey systems include all the hardware and software necessary for the particular application. They are usually developed by OEMs (original equipment manufacturers) who buy a computer from another company and then add software and devices themselves.


یک سیستم کامپیوتری که بمنظور شرایط یک برنامه خاص تغییر داده (=سفارشی) شده است. موضوع از این ایده ناشی میشود که کاربر بتواند کلیدی را بچرخاند و سیستم آماده استفاده باشد. سیستمهای ویژه تمامی سخت افزار و نرم افزار مورد نیاز آن برنامه خاص را دارا میباشد. انها معمولا توسط سازندگان تجهیزات اصلی ساخته میشوند که یک کامپیوتر را از یک کمپانی دیگر خریداری کرده و سپس خودشان نرم افزار و و وسایل و قطعات را اضافه میکنند

AmirMomtaz
01-12-2011, 00:57
The Project Management Institute, Inc. (PMI) standards and guideline publications,
of which the document contained herein is one, are developed through a voluntary
consensus standards development process.
ممنون میشم ترجمه کنید.

نشریات استانداردها و راهنمای موسسه مدیریت پروژه، که سند ارائه شده در این باره یکی از آنهاست، از میان یک پروسه توسعه استاندارد اجماعی و اختیاری (= داوطلبانه و با توافق عمومی) به انجام میرسند. (توسعه می یابند)

mostafa_khan001
01-12-2011, 12:10
... و بر تمام سیال داخل حوزه محاسباتی تاثیر میگذازند .. ( ؟؟؟ !!! نمنه؟ :wac: )
دقیقا درسته:46::5:

darkmindms
01-12-2011, 12:21
موسسه مدیریت پروژه، انتشار استانداردها و دستورالعملها، که سند ارائه شده در این باره یکی از آنهاست، از میان یک پروسه توسعه استاندارد اجماعی و اختیاری (= داوطلبانه و با توافق عمومی) به انجام میرسند


ممنون از ترجمه خوبتون ولی قسمت اول به نظرتون درسته؟ به نطر من این باید باشه

نشریات استانداردها و راهنمای موسسه مدیریت پروژه

بازم ممنون

AmirMomtaz
01-12-2011, 15:47
ممنون از ترجمه خوبتون ولی قسمت اول به نظرتون درسته؟ به نطر من این باید باشه

نشریات استانداردها و راهنمای موسسه مدیریت پروژه

بازم ممنون

کاملا حق با شماست ! :20:
با عرض معذرت تصحیح شد :46:
اون نقطه بعد از Inc منو به اشتباه انداخت :31: و فکر کردم ادامه اون، توضیحی در مورد اون قسمت اوله :13:
بازم خودت .... بقول یارو:
شما هم آره ؟ !!!!!

darkmindms
01-12-2011, 15:51
کاملا حق با شماست ! :20:
با عرض معذرت تصحیح شد :46:
اون نقطه بعد از Inc منو به اشتباه انداخت :31: و فکر کردم ادامه اون، توضیحی در مورد اون قسمت اوله :13:
بازم خودت .... بقول یارو:
شما هم آره ؟ !!!!!
خواهش میکنم.
واقعا قسمت اخرشو نبمدونستم از چه کلمه ای(اجماعی) استفاده کنم که شما به خوبی ترجمه کردین مخصوصا اون پرانتزتون عالی بود.
بازم ممنون:46:

saeediranzad
02-12-2011, 10:14
یه لطفی کنید این قسمتی که زیرش اندرلاین زده ام رو ترجمه کنید:

The user can set velocities, temperature, and initial fluid height. These quantities are uniform quantities and affect all the fluid in the computational domain.
میگه که تمامی این مقادیر ، مقادیر یکنواختی هستند و .....؟؟؟

با سلام
دوست عزیز! میشه یه بار دیگه متنت را نگاه کنی و ببینی که Fluid, Sهم داره؟ یعنیfluids؟
اگه اینطور باشه، معنیش باتوجه به همین دوخطی که نوشتی میشه:
و از نظر محاسبه ای برهمه سیالات اثر میگذارند.(یعنی این عوامل برای همه سیالات تأثیرگذار هستند و بر مقدار محاسبه شده -که مثلاً مقاومت جسم در برابر سیال است_ اثر میگذارند.)
البته تا ندونی متن اصلی درباره چه چیز هست ترجمه درستش سخته. ولی فکر کنم درمورد مکانیک باشه. مثلاً محاسبه مقاومت شناورها در آب.

darkmindms
02-12-2011, 17:26
PMI is not undertaking to render
professional or other services for or on behalf of any person or entity, nor is PMI
undertaking to perform any duty owed by any person or entity to someone else
ممنون میشم ترجمه کنید.

گروه ترجمه آریا
02-12-2011, 19:07
PMI is not undertaking to render
professional or other services for or on behalf of any person or entity, nor is PMI
undertaking to perform any duty owed by any person or entity to someone else
ممنون میشم ترجمه کنید.

PMI مسئولیت ارائه خدمات حرفه ای و سایر خدماتش را از طرف هیچ شخص یا شخصیت حقیقی به عهده نمی گیرد و همچنین جوابگوی وظایف اشخاص به سایرین نیز نمی باشد

nafare_aval
02-12-2011, 23:22
selecting for improved pollination at low temperatures in apple

thecrow
03-12-2011, 11:19
این به نظرتون به انگلیسی چه جوری می شه؟؟؟

معنی این آیه که در پوستر به کار رفته: نیست جوانمردی جز علی و نیست شمشیری جز ذوالفقار
این پوستر با چسب چوب و اکرولیک با تکنیک مخصوص کار شده است.

دوستان خیلی عجله درم کمک کنید ممنون می شم
:11:

thecrow
03-12-2011, 11:39
این به نظرتون به انگلیسی چه جوری می شه؟؟؟

معنی این آیه که در پوستر به کار رفته: نیست جوانمردی جز علی و نیست شمشیری جز ذوالفقار
این پوستر با چسب چوب و اکرولیک با تکنیک مخصوص کار شده است.

دوستان خیلی عجله درم کمک کنید ممنون می شم
:11:

به نظرتون این ترجمه ای که من کردم چه ایرادهایی داره؟؟؟


:the meaning of this Quran verse used in the poster
there is no chivalrous but Ali and there is no swrods but Zulfiqar
this poster has been produced with wood glue and acrylic through special techniques


کار شده است رو می شه گفت produced with ???
through special techniques درسته؟؟؟؟

Kurosh
03-12-2011, 18:17
به نظرتون این ترجمه ای که من کردم چه ایرادهایی داره؟؟؟


:the meaning of this Quran verse used in the poster
there is no chivalrous but Ali and there is no swrods but Zulfiqar
this poster has been produced with wood glue and acrylic through special techniques


کار شده است رو می شه گفت produced with ???
through special techniques درسته؟؟؟؟

سلام مهیار جان ...

نمی‌دونم الان هم به دردت می‌خوره یا نه، به هر حال :



:The verse used in the poster means
There is no chivalrous (man) but Ali, and there is no sword but Zulfiqar
This poster is made with wood glue and acrylic applying special techniques

AmirMomtaz
03-12-2011, 22:46
به نظرتون این ترجمه ای که من کردم چه ایرادهایی داره؟؟؟


:the meaning of this Quran verse used in the poster
there is no chivalrous but Ali and there is no swrods but Zulfiqar
this poster has been produced with wood glue and acrylic through special techniques


کار شده است رو می شه گفت produced with ???

through special techniques درسته؟؟؟؟




The verse of Quran (written) on the poster says
there is no ...bla bla
this poster has been produced from wood glue and acrylic applying special techniques

قله بلند
05-12-2011, 00:25
با عرض سلام خدمت دوستان خوب بخش ترجمه

من معنی این متن رو نمی فهمم:
For example, an actor may have high betweenness centrality because this person connects other actors to an important actor with high betweenness centrality.

و نمی تونم معنی درست و درمونی از متن زیر پیدا کنم:

Therefore, simply providing the value of the betweenness centrality of each network actor is not sufficient. Only when the concept of betweenness centrality is presented directly on a node–link visualization can the network information support this task.

AmirMomtaz
05-12-2011, 03:08
با عرض سلام خدمت دوستان خوب بخش ترجمه

من معنی این متن رو نمی فهمم:
For example, an actor may have high betweenness centrality because this person connects other actors to an important actor with high betweenness centrality.

و نمی تونم معنی درست و درمونی از متن زیر پیدا کنم:

Therefore, simply providing the value of the betweenness centrality of each network actor is not sufficient. Only when the concept of betweenness centrality is presented directly on a node–link visualization can the network information support this task.

اول تعریف betweenness centrality چونکه هنوز گویا به فارسی برگردونده نشده !
وقتی بخوایم در شبکه ای از افراد یا اشیا اهمیت نقش یکی از اعضای اون شبکه رو در هر چه بیشتر پیوند دادن دیگر اعضا بهم (که لاجرم با او در ارتباط هستند) رو بسنجیم از betweenness centrality استفاده میشه .. مثلا در شبکه های اجتماعی یک نفر چند نفر رو بهم ارتباط میده یا در تئوری فضاسازی درون ساختمانها اهمیت یک اتاق چقدره یا در نقشه های شهری یک راه چقدر خوب نسبت به راههای دیگه طراحی بشه...)

و اگه بخوایم واسش معادل فارسی بذاریم تقریبا میتونیم "مرکزیت بینابینی" رو در نظر بگیریم ( حداقل در اینجا مجبوریم یه اسمی صداش کنیم !!!)

پاراگراف اول:
برای مثال یک عامل میتونه مرکزیت بینابینی زیادی داشته باشه چون این شخص عاملهای دیگه رو وصل میکنه به یک عامل مهم که او هم مرکزیت بینابینی زیادی داره ..

پاراگراف دوم:
بنابراین تنها تعیین مقدار مرکزیت بینابینی هر عامل شبکه کافی نیست. بلکه فقط در صورتیکه راهکار مرکزیت بینابینی مستقیما روی تصویر (اتصال) یک پایانه ارائه بشه، (از یک مفهوم تبدیل بشه به یک نقشه عملی) ، اطلاعات شبکه بدرد این کار میخوره.

توضیح node : پایانه ، ترمینال :
عضوی از یک شبکه (باس در توپولوژی شبکه های کامپیوتری) که در انتهایی ترین قسمت شبکه قرار داره و معمولا توسط یک لینک (کوتاه) دیگه به شبکه وصل میشه (در مسیر اصلی شبکه قرار نداره) .. مثلا اگر چند کوچه در (امتداد) یه خیابون رو در نظر بگیریم و فرضا تو هر کوچه یک خونه باشه هر خونه یک نود بحساب میاد

MrGee
05-12-2011, 09:43
سلام دوستان اين دوتا سوال رو اگه ترجمه کنيد خيلي ممنون مي شم ازتون

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

AmirMomtaz
05-12-2011, 12:07
سلام دوستان اين دوتا سوال رو اگه ترجمه کنيد خيلي ممنون مي شم ازتون


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


1 - چه چیز باعث میشه که یک برنامه بدافزار نامیده بشه؟ لطفا دو روش پر استفاده که در اونها بدافزار بکار گرفته میشه و برای کاربران خطرناک هست رو نام ببرید. به این فکر کنید که هدف مجرمین از ایجاد بدافزار چی میتونه باشه و نه اینکه فقط لیستی از انواع بدافزار تهیه کنید.
2- منظور اولیه از HijackThis چیست؟ توضیح بدید که چطور قرار هست یک گزارش وقوع HijackThis استفاده بشه.


HijackThis : نوعی روش سرقت چیزی که در حال استفاده باشه مثل هواپیما ربایی یا متوقف کردن ماشین و سرقت اون ، یا بردن چیزی از جایی به جای دیگه ؛ در کامپیوتر معمولا برنامه های مرورگر اینترنت دچار میشند و کاربر رو به سایتی که مورد نظرشون هست میکشونند..

قله بلند
05-12-2011, 13:35
سلام
جناب AmirMomtaz، واقعاً ممنونم. بسیار زیبا و راهگشا بود. شما در زمینه شبکه های اجتماعی، اطلاعات زیادی دارید؟

---------- Post added at 01:35 PM ---------- Previous post was at 01:33 PM ----------

باز هم سلام
بخش های پررنگ شده، دقیقاض چه معنی می دهند؟

In addition, this paper concentrates only on the visualization of un-directional networks.

The complexity of this mental mapping process varies with the density of the network and the particular network concept, but…

قله بلند
05-12-2011, 14:18
قسمت های پر رنگش شده رو شما چی معنی می کنید؟

a conventional force-directed node

Working memory capacity vs. information visualization
:11:

Smartie7
05-12-2011, 17:13
subject to اینجا به چه معنی هست ؟!


The composites were subjected to traditional injection molding and so-called dynamic packing injection molding

2121212
05-12-2011, 18:05
Going Offline
It doesn’t take a great deal of effort to make a website available offine, although it’s important to update the manifest fle by adding a version number or another unique identifer each time you make any changes to the site’s content. However, just because you can make a site available offine doesn’t necessarily mean that you should. Ask yourself whether the site makes sense offine. Remember
that a manifest forces the browser to download all fles listed in the explicit section, taking up bandwidth and valuable disk space on the user’s device. Firefox asks the user’s permission to create an application cache, but most other browsers don’t.When creating a manifest, give careful thought to the size
and importance of fles you add to the explicit section. Are they really vital to the offine version of the site? If not, add them to the online whitelist section or specify substitutes in the fallback section.All the techniques explored in Chapters 2–4 can be used in websites designed for a wide range of devices from desktops
to mobile phones. The rest of the book is devoted to building websites and apps designed specifcally for modern smartphones using the jQuery Mobile framework, which has been integrated into Dreamweaver CS5.5.

لطفا اينو ترجمه كنيد

darkmindms
05-12-2011, 18:17
دوستان اگه project governance حاکمیت پروژه ترجمه بشه به نظرتون معادل کلمات زیر چی میشه؟
government projects
government extension

AmirMomtaz
05-12-2011, 18:21
سلام
جناب AmirMomtaz، واقعاً ممنونم. بسیار زیبا و راهگشا بود. شما در زمینه شبکه های اجتماعی، اطلاعات زیادی دارید؟

---------- Post added at 01:35 PM ---------- Previous post was at 01:33 PM ----------

باز هم سلام
بخش های پررنگ شده، دقیقاض چه معنی می دهند؟

In addition, this paper concentrates only on the visualization of un-directional networks.

The complexity of this mental mapping process varies with the density of the network and the particular network concept, but…

خواهش..
نه والا فقط سرچ کردم ... اطلاعات ویکی بود! :31:
1- بعلاوه اینکه، این کاغذ فقط روی تشکیل شبکه های بدون جهت متمرکز است (متوجه نشدم منظورش از شبکه ای که جهت نداره چیه:41:)
2- پیچیدگی این پروسه طراحی ذهنی، با چگالی شبکه و طرح (=ایده، مفهوم) یک شبکه بخصوص متغیر است ( =هر شبکه ای طرح و برنامه خودشو داره و لاجرم چگالیش هم متفاوته بهمین خاطر نمیشه ذهنی طراحیش کرد چون پروسه اش پیچیده میشه)

AmirMomtaz
05-12-2011, 19:06
subject to اینجا به چه معنی هست ؟!


The composites were subjected to traditional injection molding and so-called dynamic packing injection molding

معمولا subject to یجور تبعیت یا وابستگی یا نیاز به تایید،کنترل یا تکمیل فاکتوری دیگر رو میرسونه یعنی تا اون فاکتور یا عامل نباشه اون چیز یا شخص موضوعیت پیدا نمی کنه

کامپوزیتها تحت موضوعیت ریخته گری تزریقی سنتی که اصطلاحا قالبگیری تزریقی (بوسیله) انباشتگی پویا (=جنبشی) نامیده میشند، قرار گرفتند

قله بلند
05-12-2011, 19:26
سلام
جناب AmirMomtaz، واقعاً ممنونم. بسیار زیبا و راهگشا بود. شما در زمینه شبکه های اجتماعی، اطلاعات زیادی دارید؟

---------- Post added at 01:35 PM ---------- Previous post was at 01:33 PM ----------

باز هم سلام
بخش های پررنگ شده، دقیقاض چه معنی می دهند؟

In addition, this paper concentrates only on the visualization of un-directional networks.

The complexity of this mental mapping process varies with the density of the network and the particular network concept, but…

سلام
نمی دونم درست می گم یا نه ولی فکر کنم معنی particular network concept، مفهوم خاص شبکه باشه.

در مورد اولی من اون رو غیر هدایت شده ترجمه کرده بودم.

---------- Post added at 07:26 PM ---------- Previous post was at 07:24 PM ----------


قسمت های پر رنگش شده رو شما چی معنی می کنید؟

a conventional force-directed node

Working memory capacity vs. information visualization
:11:

من به ترتیب اینجوری معنی می کنم:
گره ای که به زور هدایت می شود
و
ظرفیت حافظه کاری

مثلاً دومی می تونه به معنی کار با ظرفیت حافظه باشه؟

AmirMomtaz
05-12-2011, 20:07
قسمت های پر رنگش شده رو شما چی معنی می کنید؟

a conventional force-directed node

Working memory capacity vs. information visualization
:11:
1 - اینطور که ویکی میگه force-directed یک الگوریتم ترسیم هست که در اون نقاط اصلی یک نمودار (گره ها node ) رو در فضای 2 یا 3 بعدی قرار میدن بطوریکه لبه ها در امتدادهای کم و زیاد قرار دارند تا اونجا که کمترین حالت متقاطع رو داشته باشن ..... :19: ( چیکار میشه کرد... متن تخصصی گرافیکه و هر چی بتونیم ازش در بیاریم دیگه همونه ...! )


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
2- ترسیم اطلاعات دربرابر (محدودیت) گنجایش حافظه فعال (در حال کار)
:11:

motahar007
05-12-2011, 20:47
سلام دوستان لطفا متن زیر رو ترجمه کنید :
Literary history does not usually follow the smooth path of an evolutionary process. Some writers limit themselves to period pieces, and others write books whose latent significance becomes apparent decades later. Both creative development and the longevity of some authors, as in the case of Mohammad-`Ali Jamalzada (1895-1997) and Bozorg `Alavi ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (1904-1997), make categorization and periodization difficult. Nonetheless, the long period from the end of the 19th. century to the last decade of the 20th. century may be divided into three generations of writers-a framework which has been adopted here in order to clarify the patterns of change in themes and techniques of narration that have shaped the history of the Persian novel to the present time.

The Pioneers (1895-1941)
In the previous section, reference has already been made to some early experiments in fiction in Persia, notably in the genre of fictitious travelogues. Among the factors of crucial importance for the development of the novel were newspapers and the legacy of the early translations from European, mostly French, literature. Many eminent literary figures of the time, including `Ali-Akbar Dehkhoda ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (q.v.; 1880-1956), Mohammad-Taqhi Bahar (q.v.; I886-1951), Mohammad-`Ali Forughi (q.v.; 1877-1942), Mohammad Ghazvini (1877-1949), `Abbas Eqhbal Ashtiani (q.v.; 1896/97-1956), and Said Nafisi (1895-1976) were either themselves journalists and editors or contributed influential articles to current journals. Although, with the notable exception of Dehkhoda and Nafisi, they were not directly involved with fiction, they were instrumental in the development of Persian prose, illustrating through their work the fact that familiarity with other cultures and languages need not result in abstruse styles and dependence on foreign loan-words. One might say that Dehkhoda's Charand parand (q.v.). to a certain extent, "owed its success to the fact that it was intelligible to ordinary folk and at the same time entertaining to the intellectual elite and sophisticated men of letters" (Sa'idi Sirjani, p. 218).

The translations from European novels like Le Comte de Monte Cristo (tr. 1892) and Les trois Mousquetaires (tr. 1899) by Alexandre Dumas pere, and Mirza Habib Esfahani's (q.v.; d. 1315/1897) translation, or rather adaptation from the French (published posthumously in 1905), of James Morier s The Adventures of Hajji Baba of Ispahan were significant for two reasons. First, their descriptive techniques were sometimes emulated by Persian novelists, as a comparison between two passages in Les trois mousquetaires and Eshq o Saltanat ` (see below) demonstrates (Sepanlu, 1993, pp. 27-28). In the case of The Adventures of Hajji Baba of Ispahan, the satirical portrait of the age was part and parcel of the narrative fiction of the turn of the century, and the first two decades of the twentieth, a period that could aptly be called the golden age of satire in poetical invectives, political ballads, and fictional and journalistic prose. Secondly, the very popularity of these imported novels indicated the emergence of a new reading public, mainly urban and middle class, with new tastes and preferences, and with time to allot to reading in the privacy of their homes (Gheissari, 1998, p. 51; Kamshad, 1966, pp. 2129: Aryanpur, Az Saba ta Nima 1, p. 26).

Smartie7
05-12-2011, 22:11
عبارت مشخص شده چه معادلی میشه واسش به کار برد ؟!


The blocking effect on the overlap of stress volume around rubber particles caused broadening of the Brittle-ductile transition region and the decrease of toughness

Kurosh
05-12-2011, 22:20
عبارت مشخص شده چه معادلی میشه واسش به کار برد ؟!


The blocking effect on the overlap of stress volume around rubber particles caused broadening of the Brittle-ductile transition region and the decrease of toughness


منطقه‌ی انتقال ترد-نرم

MrGee
06-12-2011, 01:46
دوستان لذت بردن از اذيت كردن ديگران به انگليسي چي مي شه؟ :(

A M ! N
06-12-2011, 02:04
دوستان لذت بردن از اذيت كردن ديگران به انگليسي چي مي شه؟ :(
مثلا اگه میخوای بگی " خوشت میاد که منو اذیت میکنی ؟ " به حالت سوالی اینطوری میشه:



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Kurosh
06-12-2011, 02:31
دوستان لذت بردن از اذيت كردن ديگران به انگليسي چي مي شه؟ :(معادل این عبارت در انگلیسی واژه‌ی Sadism هست !
سادیسم : لذت بردن از اذیت و آزار دیگران = دگرآزاری


اما اگه عبارت رو به صورت تحت‌اللفظی بخواید ترجمه کنید، میشه
To enjoy annoying other people

saeediranzad
06-12-2011, 07:49
سلام دوستان !
من تازه این گروه را پیدا کردم و از بحثهای اینجا خوشم آمد. دوست دارم درحد توانم در آنها شرکت کنم.
فقط یک نکته: دوستان لطف کنند موضوع متنی را که ترجمه میکنند بگویند. چون هر کلمه در جمله و هر جمله در موضوع خاص، معنی متفاوتی داره.
Subject to در متن مورد نظر به معنی این است که کامپوزیتها در روش ذکر شده مورد استفاده قرار میگیرند.
Un-directional به معنی ناجهتدار است. یعنی شبکه ای که جهت دران معنی ندارد. مثلاً از بالا به پایین (هرمی) یا از مرکز به پیرامون نیست.
force-directed node به معنی گره ای است که در جهت نیرو یا فشار ایجاد میشود.
Brittle-ductile transition منظور ناحیه یا دامنه ای(از اعمال نیرو یا افزایش دما) است که درآن ماده (احتمالاً فلز) از حالت ترد و شکننده به حالت نرم و نوردپذیر درمیآید.
یک معنی دیگر اذیت کردن و آزار دادن to teaseهست.

Smartie7
06-12-2011, 10:41
تو جمله بندی این مشکل دارم:


The explanation of reduction of domain size with the addition of organoclays include the combination of organoclays and increased viscosity, the emusification effect of organoclay, the fact that two immiscible polymer chains can exist together between the intercalated clay platelets and thus these two chains play the role of a block copolymer, and the coalescence preventing effect of exfoliated platelets on the dispersed domains


ترجمه :

شرح کاهش اندازه ی حوزه با اضافه کردن رس های آلی، ترکیب سازگار سازی جزئی بوسیله ی سورفکتانت اضافه در رس های آلی و ویسکوزیته (گرانروی) افزایشی ، اثر امولسيون سازى رس آلی، را شامل میشود، فرآیندی است که زنجیره های پلیمری امتزاج ناپذیر میتوانند در میان پلاکت رس میانه وجود داشته باشند و بنابراین این دو زنجیره نقش یک بلوک کوپلیمری و اثر بازدارنده ی انعقاد پلاکت های لایه لایه شده در نواحی پراکنده را ایفا میکنند.

AmirMomtaz
06-12-2011, 12:44
عبارت مشخص شده چه معادلی میشه واسش به کار برد ؟!





The blocking effect on the overlap of stress volume around rubber particles caused broadening of theBrittle-ductile transition region and the decrease of toughness


اثر سدکنندگی حجم فشار بیش از حد اطراف ذرات لاستیکی باعث پهن شدن محل (تبدیل به) نرم و قابل انبساط شدن و کاهش استحکام شد

AmirMomtaz
06-12-2011, 14:17
تو جمله بندی این مشکل دارم:


The explanation of reduction of domain size with the addition of organoclays include the combination of organoclays and increased viscosity, the emulsification effect of organoclay, the fact that two immiscible polymer chains can exist together between the intercalated clay platelets and thus these two chains play the role of a block copolymer, and the coalescence preventing effect of exfoliated platelets on the dispersed domains




( احتمال زیاد مؤلفش یکیه مثه جاسبی ، هدفش از تالیف، رسوندن مطلب نیست بلکه با قلمبه سلمبه گویی میخواسته بگه چقدر بلده :41:)
برداشت من :

کاهش سایز حوزه بهمراه اضافه شدن رس آلی ، ترکیب رس آلی و افزایش ویسکوزیته رو در بر داره ، اثر امولسیون رس آلی ، این حقیقت که دو حلقه پلیمر آمیخته ناشدنی میتونند در کنار هم بین گرده های خونی رس وارد شده همزیستی داشته باشند و در نتیجه ایندو حلقه نقش یک کوپولیمر رو ایفا میکنند ، و همچنین انعقاد مانع از اثر پوسته شدن گرده های خونی روی حوزه های پراکنده میشوند

AmirMomtaz
06-12-2011, 14:33
سلام دوستان !
من تازه این گروه را پیدا کردم و از بحثهای اینجا خوشم آمد. دوست دارم درحد توانم در آنها شرکت کنم.
فقط یک نکته: دوستان لطف کنند موضوع متنی را که ترجمه میکنند بگویند. چون هر کلمه در جمله و هر جمله در موضوع خاص، معنی متفاوتی داره.
Subject to در متن مورد نظر به معنی این است که کامپوزیتها در روش ذکر شده مورد استفاده قرار میگیرند.
Un-directional به معنی ناجهتدار است. یعنی شبکه ای که جهت دران معنی ندارد. مثلاً از بالا به پایین (هرمی) یا از مرکز به پیرامون نیست.
force-directed node به معنی گره ای است که در جهت نیرو یا فشار ایجاد میشود.
Brittle-ductile transition منظور ناحیه یا دامنه ای(از اعمال نیرو یا افزایش دما) است که درآن ماده (احتمالاً فلز) از حالت ترد و شکننده به حالت نرم و نوردپذیر درمیآید.
یک معنی دیگر اذیت کردن و آزار دادن to teaseهست.

سلام دوست عزیز و خیلی خوش اومدی :8:
منو ببخش که باید ازت گله کنم
متاسفانه هیچکدوم از تعابیرتون بنظر من صحیح نیست :20: اگه از مطلبی مطمئن نیستید قبل از اظهار نظر اگه لطف کنید یه تحقیق کوچولو بفرمایید نتیجه بهتری داره
همچنان از مشارکتتون سپاسگذارم
ارادت :11:

pro_translator
06-12-2011, 17:02
subject to اینجا به چه معنی هست ؟!


The composites were subjected to traditional injection molding and so-called dynamic packing injection molding



گمونم می‌شه در معرض... ببین جور درمی‌آد؟

(شرمنده دیر شد... صفحه‌ی ۳۶ توی tabهای باز نشده‌ی قبلی بود...)

Colton
06-12-2011, 17:26
سلام

لطفا اگر امکانش هست متن زیر رو به انگلیسی ترجمه کنید.

تمام فایل های اکانت من پاک شده. به همین دلیل در نصب مجدد Wordpress از طریق سیستم Fantastico به مشکل برخوردم. لطفا اگر امکانش هست مشکل اکانت من رو حل کنید.



با سپاس.

قله بلند
06-12-2011, 18:28
سلام
دوستان، من معنی دقیق جمله زیر رو نتونستم ازش بیرون بکشم ولی به نظر معنی جالبی داره.


Knowing a person [has] many links to others is certainly valuable to detectives. But we also have to be careful here,
sometimes a person's having so many links simply indicates that this person has been contacted by police so many times.

Smartie7
06-12-2011, 18:34
سلام

لطفا اگر امکانش هست متن زیر رو به انگلیسی ترجمه کنید.

تمام فایل های اکانت من پاک شده. به همین دلیل در نصب مجدد Wordpress از طریق سیستم Fantastico به مشکل برخوردم. لطفا اگر امکانش هست مشکل اکانت من رو حل کنید.



با سپاس.

All the files in my account are deleted, therefore I have trouble reinstalling Wordpress through Fantastico system. Would you please solve my problem ? a

ENG_T
06-12-2011, 18:46
"شناخت آدمی که با افراد زیادی در ارتباطه برای کاراگاهان با ارزشه اما باید در نظر داشت کسیکه ارتباطات زیادی داره با پلیس های زیادی هم در تماس بوده"

ترجمه جملاتی که موضوعشون مشخص نیست خیلی سخته.
در مورد این جمله هم میشه گفت که منظور یا یه خبر چینه که هم با دزدان زیادی در ارتباطه هم با پلیس های زیاد.
یا منظور یه فرد با نفوذه که کاراگاهان با استفاده از اونها می خوان کارشون رو جلو ببرن باید مواظب باشن که اون افراد با پلیس های زیادی در ارتباطن.
فکر کنم اولی بهتر باشه.

cool11
06-12-2011, 21:36
All the files in my account are deleted, therefore I have trouble reinstalling Wordpress through Fantastico system. Would you please solve my problem ? a



البته "have been deleted" درسته

"are deleted" در مورد آینده هم صدق می کنه

shahab_f
07-12-2011, 00:20
میخوام بگم:«نوع نگاه فلاسفه به دنیا» ، آیا این میشه؟

the philosophers’ perspective of the world

sd70
07-12-2011, 00:28
ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد.

مال يه سريال کمديه و يه مردي داره واسه گروهي از بچه ها سخنراني ميکنه:

Chinpokomon is what we strive to be great at in our hearts

("چين پوکومون" مثلا اسم يه اسباب بازيه)

cool11
07-12-2011, 01:13
میخوام بگم:«نوع نگاه فلاسفه به دنیا» ، آیا این میشه؟

the philosophers’ perspective of the world

"attitud to"

یا

"outlook on"

به کار ببرید بهتره

perspective معنای دلچسبی تو فلسفه نداره (مثل perspectivism نیچه)

مثل فحش دادن به خیلی از فیلسوف هاست:31:

Kurosh
07-12-2011, 01:30
میخوام بگم:«نوع نگاه فلاسفه به دنیا» ، آیا این میشه؟

the philosophers’ perspective of the world

The attitude of philosephers towards the world
یا
Philosephers' attitude towards the world
نگرش فلاسفه به دنیا :46:

saeediranzad
07-12-2011, 08:08
ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد.

مال يه سريال کمديه و يه مردي داره واسه گروهي از بچه ها سخنراني ميکنه:

Chinpokomon is what we strive to be great at in our hearts

("چين پوکومون" مثلا اسم يه اسباب بازيه)

اون چیز (همون) ، همان چیزی است که ما با تمام وجود (یا مثلاً از ته قلب) نهایت تلاشمان را میکنیم تا به موفقیت برسد.(یعنی مثلاً در بازار فروش خوبی بکند و هواخواه زیادی پیدا بکند)
یا اگه بخواهی ادیبانه تر بگویی: ما صمیمانه از هیچ تلاشی برای موفقیت چینپوکومون در بازار فروگذار نیستیم.

saeediranzad
07-12-2011, 08:14
سلام دوست عزیز و خیلی خوش اومدی :8:
منو ببخش که باید ازت گله کنم
متاسفانه هیچکدوم از تعابیرتون بنظر من صحیح نیست :20: اگه از مطلبی مطمئن نیستید قبل از اظهار نظر اگه لطف کنید یه تحقیق کوچولو بفرمایید نتیجه بهتری داره
همچنان از مشارکتتون سپاسگذارم
ارادت :11:

قربانت، ممنون. ولی بیشتر خوشحال میشدم اگر میگفتی چرا و تحلیل میکردی. مثلاً اگر با transition موافق نیستی، بنظرت چه تعبیری درست یا درستتر هست.
اینجوری من هم یه چیزی یاد میگرفتم.

cool11
07-12-2011, 13:27
میخوام بگم:«نوع نگاه فلاسفه به دنیا» ، آیا این میشه؟

the philosophers’ perspective of the world


The attitude of philosephers towards the world
یا
Philosephers' attitude towards the world
نگرش فلاسفه به دنیا :46:

برای اولین بار تو متن تون بهتره از the attitude of استفاده کنید

بعد از اون هم از دومی

2121212
07-12-2011, 16:17
Going Offline
It doesn’t take a great deal of effort to make a website
available offine, although it’s important to update the
manifest fle by adding a version number or another unique
identifer each time you make any changes to the site’s
content. However, just because you can make a site avail-
able offine doesn’t necessarily mean that you should. Ask
yourself whether the site makes sense offine. Remember
that a manifest forces the browser to download all fles
listed in the explicit section, taking up bandwidth and valu-
able disk space on the user’s device. Firefox asks the user’s
permission to create an application cache, but most other
browsers don’t.
When creating a manifest, give careful thought to the size
and importance of fles you add to the explicit section. Are
they really vital to the offine version of the site? If not, add
them to the online whitelist section or specify substitutes in
the fallback section.
All the techniques explored in Chapters 2–4 can be used in
websites designed for a wide range of devices from desktops
to mobile phones. The rest of the book is devoted to build-
ing websites and apps designed specifcally for modern
smartphones using the jQuery Mobile framework, which
has been integrated into Dreamweaver CS5.5.


لودافلاين:
این مقدار زیادی از تلاش برای ساختن یک وب سایت در دسترس آفلاین است نیست ، اگر چه این مهم است که برای به روز رسانی فایل آشکار با اضافه کردن شماره نسخه و یا یکی دیگر از شناسه منحصر به فرد در هر زمانی که شما هر گونه تغییرات به محتوای سایت.با این حال، فقط به خاطر شما می توانید در سایت در دسترس آفلاین است را لزوما به این معنی نیست که شما باید.
از خود بپرسید که آیا سایت آفلاین است احساس می کند.
به یاد داشته باشید که آشکار نیروهای مرورگر را دانلود تمام فایل های ذکر شده در بخش آشکار، مصرف پهنای باند و فضای دیسک با ارزش بر روی دستگاه کاربر است.
افزودنیهای فایرفاکس می پرسد اجازه کاربر به ایجاد حافظه نهان درخواست، اما اکثر مرورگرهای دیگر نیست.
در هنگام ایجاد یک آشکار، به تفکری دقیق به اندازه
و اهمیت از فایل های شما را به بخش آشکار اضافه می. آیا آنها واقعا حیاتی به نسخه آفلاین سایت؟ اگر نه ، با افزودن آنها به بخش لیست سفید (آنلاین) و یا مشخص کنید جایگزین در بخش مجدد.
همه تکنیک های کاوش در فصول 2-4 را می توان در وب سایت های طراحی شده برای طیف گسترده ای از دستگاه های از دسکتاپ به گوشی های تلفن همراه استفاده می شود.
بقیه کتاب را به وب سایت های ساختمان ها و برنامه ها به طور خاص برای تلفنهای هوشمند مدرن با استفاده از چارچوب jQuery به تلفن همراه ، که به Dreamweaver و CS5.5 یکپارچه شده است طراحی شده اختصاص داده شده است.
((لطفا اين متنو برام درستش كنيد مرسي)

iammahdi
07-12-2011, 17:55
سلام...
معنی جمله ی زیر چی می شه ؟ آیا اصطلاحی به کار رفته؟
then crazy flannel-pants with the ax here busts in, swinging vigilante-style.
یکی این جوری ترجمه کرده
"بعدشم شلوار فلانلی قاط آقا با تبرش که می پره وسط و قهرمان بازی در می یاره"

قله بلند
07-12-2011, 21:24
"شناخت آدمی که با افراد زیادی در ارتباطه برای کاراگاهان با ارزشه اما باید در نظر داشت کسیکه ارتباطات زیادی داره با پلیس های زیادی هم در تماس بوده"

ترجمه جملاتی که موضوعشون مشخص نیست خیلی سخته.
در مورد این جمله هم میشه گفت که منظور یا یه خبر چینه که هم با دزدان زیادی در ارتباطه هم با پلیس های زیاد.
یا منظور یه فرد با نفوذه که کاراگاهان با استفاده از اونها می خوان کارشون رو جلو ببرن باید مواظب باشن که اون افراد با پلیس های زیادی در ارتباطن.
فکر کنم اولی بهتر باشه.

سلام
در اینجا، پلیس و کاراگاهان، دو چیز مجزا هستند؟ یعنی ممکنه این فردی که ارتباطات زیادی داره، از سوی پلیس هم مامور به انجام کاریه؟

saeediranzad
08-12-2011, 07:13
سلام...
معنی جمله ی زیر چی می شه ؟ آیا اصطلاحی به کار رفته؟
then crazy flannel-pants with the ax here busts in, swinging vigilante-style.
یکی این جوری ترجمه کرده
"بعدشم شلوار فلانلی قاط آقا با تبرش که می پره وسط و قهرمان بازی در می یاره"

ببین! این یه ترجمه ادبیه، انتظار نداشته باش که کلمه به کلمه همونی باشه که متن اصلی هست. درکل درسته ، ولی به سلیقه هرفرد بستگی داره.
اگر متن یک مطلب علمی تخصصی بود، آن وقت باید در مورد درست یا نادرست بودن آن اظهار نظر میکردیم. ولی اینجا مفهوم و حال و هوای کلی متن مهمتره.
بنظرمن که ترجمه خوبیه.

AmirMomtaz
08-12-2011, 11:49
ممنون ميشم راهنمايي بفرماييد.

مال يه سريال کمديه و يه مردي داره واسه گروهي از بچه ها سخنراني ميکنه:

Chinpokomon is what we strive to be great at in our hearts

("چين پوکومون" مثلا اسم يه اسباب بازيه)

Chinpokomon همون چیزیست که ما سعی میکنیم در قلبهامون بزرگ (=عزیز) بداریم

AmirMomtaz
08-12-2011, 12:11
اگر میگفتی چرا و تحلیل میکردی....

برای مثال force-directed node
یه نگا به این لینک بندار شاید من اشتباه میکنم !


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

mjorh
08-12-2011, 12:28
این یه تیکه آخرشو نمیفهمم (این یکی حیاتیه!دی)

The banning of Battlefield 3 in Iran barely registered on the industry's radar
(radar چ معنیی میده؟؟)
و این :
The reaction from gamers amounted to a disapproving shrug of the shoulders with a dash of, "Well, what did you expect from Iran?"
(shrug of the shoulders with a dash of)

---------- Post added at 12:21 PM ---------- Previous post was at 12:19 PM ----------

همینطور این :
We couldn't decide if this caption should be, "We're not so different, you and Iran," or "And Iran, Iran (not) so far away."
__________________

Smartie7
08-12-2011, 12:58
مشکل در درک ساختار جمله و مفهوم !


The Izod specimens bend and the pendulum swings by when blends are of high toughness and thus the fracture is incomplete


ترجمه :
نمونه های ایزود خم میشوند و آونگ نوسان میکند تا زمانی که ترکیب ها به سختی بالایی برسند بنابراین شکستگی ناقص است/خواهد بود.

درستــه ؟!

گروه ترجمه آریا
08-12-2011, 13:07
subject to اینجا به چه معنی هست ؟!


The composites were subjected to traditional injection molding and so-called dynamic packing injection molding

سلام
به معنای در معرض قرار گرفتن می تونه باشه

Kurosh
08-12-2011, 13:13
مشکل در درک ساختار جمله و مفهوم !


The Izod specimens bend and the pendulum swings by when blends are of high toughness and thus the fracture is incomplete


ترجمه :
نمونه های ایزود خم میشوند و آونگ نوسان میکند تا زمانی که ترکیب ها به سختی بالایی برسند بنابراین شکستگی ناقص است/خواهد بود.

درستــه ؟!



نمونه‌های ایزود خم می‌شوند و آونگ، تا زمانی که ترکیب‌ها سختی بالایی دارند و در نتیجه، شکستگی ناکامل/ناقص است، نوسان می‌کند.



این به یه صورت دیگه هم قابل ترجمه است، خودت باید ببینی تو مبحثی که مطرح میشه، کدوم درسته :


نمونه‌های ایزود خم می‌شوند و آونگ تا زمانی که ترکیب‌ها به سختی بالایی برسند و در نتیجه، شکستگی ناقص شود، نوسان می‌کند.


به نظر خودم اولی درسته ... اما خب افعال Simple Present برای آینده، به خصوص حالت Conditional هم به کار میره ...

Smartie7
08-12-2011, 16:41
etch اینجا به چه معنی هست ؟! من فقط "قلم زنی" رو واسه این کلمه پیدا کردم ... ولی خب متن در زمینه شیمی پلیمر هست ...


Then the fractured surfaces were etched in boiling toluene for 1 h to selectively dissolve the rubber particles


ترجمه:

سپس سطوح شکسته شده، به مدت 1 ساعت در تولوئن جوشان قلم زنی شدند، تا به طور انتخابی ذرات لاستیک را حل کنند.

m007007
08-12-2011, 16:52
به نظر میرسه اینجا یه معنی جدا کردن و حل شدن اون ماده به وسیله اسید باشه.etch کلا معنی حک کردن بریدن خوردگی به وسیله اسید هست

قله بلند
08-12-2011, 20:11
سلام

a browser plug-in

به چه معناست؟

قله بلند
08-12-2011, 20:40
معنی جمله زیر رو نمی دونم

questions posed to the social network received more answers, but those targeted to individuals received in-depth answers.

amintnt
08-12-2011, 22:32
سلام

a browser plug-in

به چه معناست؟
افزونه‌ی مرورگر.

معنی جمله زیر رو نمی دونم

questions posed to the social network received more answers, but those targeted to individuals received in-depth answers.
به سوال‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی مطرح شد، [تعداد] جواب‌های بیشتری داده شد؛ اما سوال‌هایی که به افراد [متخصص] ارجاع داده شد جواب‌های دقیق‌تری گرفتند.

Smartie7
09-12-2011, 08:55
این ترجمه درسـته ؟!


The absence of the characteristic peak of the organoclay in N1-N4 indicates that the clay plates are completely exfoliated in either PA6 or EPDM-g-MA, disregarding the blending sequence and processing methods (dynamic and static injection molding)


عدم وجود پیک ویژه رس آلی در N1-N4 بیان میکند که با صرف نظر از دنباله ی ترکیب و روش های پردازش (قالب گیری تزریقی پویا و ایستا)، صفحات رسی هم در PA6 و هم در EPDM-g-MA کاملاً ورقه ورقه شده اند.

saeediranzad
09-12-2011, 08:56
etch اینجا به چه معنی هست ؟! من فقط "قلم زنی" رو واسه این کلمه پیدا کردم ... ولی خب متن در زمینه شیمی پلیمر هست ...


Then the fractured surfaces were etched in boiling toluene for 1 h to selectively dissolve the rubber particles


ترجمه:

سپس سطوح شکسته شده، به مدت 1 ساعت در تولوئن جوشان قلم زنی شدند، تا به طور انتخابی ذرات لاستیک را حل کنند.



نه عزیز! etch بیشتر به معنی حکاکی و حک کردن هست.ظاهراً در این متن بخشی ازسطوح مورد نظر با لاستیک پوشیده شده که تولوئن باعث حل شدن آنها و نمایان شدن بریدگی و حکاکی زیر آنها میشود.

Smartie7
09-12-2011, 09:01
نه عزیز! etch بیشتر به معنی حکاکی و حک کردن هست.ظاهراً در این متن بخشی ازسطوح مورد نظر با لاستیک پوشیده شده که تولوئن باعث حل شدن آنها و نمایان شدن بریدگی و حکاکی زیر آنها میشود.

خب من جمله رو اینجوری تغییر بدم خوبه ؟!


Then the fractured surfaces were etched in boiling toluene for 1 h to selectively dissolve the rubber particles

سپس سطوح شکسته شده، به مدت 1 ساعت در تولوئن جوشان قرار داده شدند، تا به طور انتخابی ذرات لاستیک را حل کنند.

saeediranzad
09-12-2011, 09:08
این ترجمه درسـته ؟!


The absence of the characteristic peak of the organoclay in N1-N4 indicates that the clay plates are completely exfoliated in either PA6 or EPDM-g-MA, disregarding the blending sequence and processing methods (dynamic and static injection molding)


عدم وجود پیک ویژه رس آلی در N1-N4 بیان میکند که با صرف نظر از دنباله ی ترکیب و روش های پردازش (قالب گیری تزریقی پویا و ایستا)، صفحات رسی هم در PA6 و هم در EPDM-g-MA کاملاً ورقه ورقه شده اند.



بله، تقریباً. فقط میشه blending sequence را توالی بهم زدن یا مخلوط کردن (ها) گفت. بنظرم میآد یه s کم داره. یعنی در مراحلی از روش کار به هم زدن و مخلوط کردن مواد نیاز هست که البته تأثیری در ورقه ای شدن صفحات رسی نداشته.

---------- Post added at 09:08 AM ---------- Previous post was at 09:05 AM ----------


خب من جمله رو اینجوری تغییر بدم خوبه ؟!


Then the fractured surfaces were etched in boiling toluene for 1 h to selectively dissolve the rubber particles

سپس سطوح شکسته شده، به مدت 1 ساعت در تولوئن جوشان قرار داده شدند، تا به طور انتخابی ذرات لاستیک را حل کنند.

آره. کافیه مفهوم را خوب برسونی. وفاداری به متن فرع قضیه است. البته تمام متن دست شماست. ببینید این که گفتم با بقیه متن جور درمیاد یا نه.

Smartie7
09-12-2011, 09:31
intercalation تو شیمی چه معنی میده ؟!


intercalation and exfoliation of clay

nafare_aval
09-12-2011, 15:15
intercalation تو شیمی چه معنی میده ؟!


intercalation and exfoliation of clay


افزایش(مقدار ماده)

Smartie7
09-12-2011, 15:28
is not linear with => مرتبط نیس ؟! موازی نیس ؟! در راستای ... نیس ؟! چی نیس ؟! : دی


The decrease of tensile propertise is not linear with increase of rubber content for the ternary nanocomposites with clay

saeediranzad
09-12-2011, 16:27
intercalation تو شیمی چه معنی میده ؟!


intercalation and exfoliation of clay


یعنی جا گرفتن یک ماده در میان مولکول دیگر. مثلاً بعضی مواد با DNA اینترکالیت میشوند، یعنی بین دورشته dna قرار میگیرند.
حالا باید دید در متن شما رُس در میان چه چیزی قرار میگیره یا شاید ناخالصی میان دانه های رُس قرار میگیره.
. کاش جمله را کاملتر مینوشتی.

saeediranzad
09-12-2011, 16:33
is not linear with => مرتبط نیس ؟! موازی نیس ؟! در راستای ... نیس ؟! چی نیس ؟! : دی


The decrease of tensile propertise is not linear with increase of rubber content for the ternary nanocomposites with clay


نه، منظور موازی بودن نیست.
میگه کاهش ویژگیهای کشسانی با افزایش محتوای لاستیک در نانوکمپوزیتهای سه گانه (یا سه گوش یا سه قلو یا چیزی مثل این) رابطه خطی ندارد. یعنی این طور نیست که هرچه این یکی افزایش پیدا کنه آن یکی به همون نسبت کاهش پیدا کنه. (تصور کن یک نمودار که یک ضلع افزایش محتوای لاستیک باشه و دیگری کاهش کشسانی ماده. این نمودار خطی نیست.)

saeediranzad
09-12-2011, 16:47
برای مثال force-directed node
یه نگا به این لینک بندار شاید من اشتباه میکنم !


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

شما هم از میون همه پیغمبران سراغ جرجیس را گرفتی؟
این سختترینش بود. چون من اصلاً نمیدونستم متن در چه زمینه ایست. ولی جالبه در لینکی که شما پیدا کرده اید، این متن هست:
The forces are applied to the nodes, pulling them closer together or pushing them further apart.
میبینید که نیرو بر گره ها اعمال میشه. یعنی من بدون اینکه بدونم موضوع چی هست تقریباً درست فهمیدم.
حالا بقیه موارد چی؟ شما گفته بودید یا هیچکدام از حرفهام موافق نیستید.

Smartie7
09-12-2011, 17:55
یعنی جا گرفتن یک ماده در میان مولکول دیگر. مثلاً بعضی مواد با DNA اینترکالیت میشوند، یعنی بین دورشته dna قرار میگیرند.
حالا باید دید در متن شما رُس در میان چه چیزی قرار میگیره یا شاید ناخالصی میان دانه های رُس قرار میگیره.
. کاش جمله را کاملتر مینوشتی.
عنوان پاراگراف اینه :


Dispersion of clay in polymer matrix


و اینم آخرین جمله از این پاراگراف هست :


Since the intercalation and exfoliation of clay in PA6 have been well characterized via WAXD and TEM in the past, in our work, no further TEM experiment has been carried out for the evidence of clay exfoliation

saeediranzad
10-12-2011, 06:54
عنوان پاراگراف اینه :


Dispersion of clay in polymer matrix


و اینم آخرین جمله از این پاراگراف هست :


Since the intercalation and exfoliation of clay in PA6 have been well characterized via WAXD and TEM in the past, in our work, no further TEM experiment has been carried out for the evidence of clay exfoliation


بله. هنوز هم همون را میگم.
پراکندگی رُس در میان ماتریکس پلیمری
از آنجا که در گذشته در کارمان خصوصیات جاگرفتگی رُس در میان PA6 و ورقه ورقه ای شدن آن معلوم شده است،
برای اثبات (وجود) رُس آزمایش بیشتری با TEMانجام نگرفت.
من این قدر میفهمم که رُس با قرار گرفتن در میان ذرات پلیمر سبب از بین رفتن قوام و یکدستی آن میشه. حالا این خوبه یا بده، نمیدونم.

c30tehran
10-12-2011, 10:40
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداین معنی صحیح است؟

گستردگی دسترسی به داده‌ها در حال تغییر زندگی ماست. قانون متکالف ( Metcalfe) مقداری که ایالات از شبکه‌ برخوردار هستند باید متناسب با مربع تعداد کاربرانی n(n-1)/2 که از سیستم استفاده می‌کنند، باشد. به عبارت دیگر مردم بیشتری از آنچه باید متصل باشند متصل هستند.
حال حاضر ما شاهد این شبکه اجتماعی هستیم.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

به معنی

هر کسی که پیگیر گروه‌های بحث است شاهد

۱ -انحراف از مسیر

۲- سلیقه‌ای شدن
در ابتکار ایده‌های ناقص یا کد ضعیف است.

قله بلند
10-12-2011, 20:09
سلام
می شه معنی جمله زیر رو بگید؟ فعلش رو به درستی نمی تونم تشخیص بدم

Stochastic filtering approaches statistically sample the graph, scaling well and preserving the expectation of various graph characteristics.

قله بلند
10-12-2011, 23:08
We constrain this filter to preserve connectivity and other features (e.g.cliques) by marking feature edges in a graph preprocessing pass, and keeping an edge if it is marked or if its removal disconnects a connected component of the original graph.
سلام
دوستان من در ترجمه این قطعه، یک دفعه ای فعل رو گم می کنم و نمی تونم یک معنی درست از درونش بیرون بکشم.

denzelmovie
10-12-2011, 23:28
Someone translate this sentence Plz
Thanks


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید[/B]

saeediranzad
11-12-2011, 05:05
Someone translate this sentence Plz
Thanks


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید[/B]

نمره هم میدی؟ میدونم که خودت معنیش را بهتر میدونی.
ولی برای ما که متن اصلی را ندیدیم سخته.
من بنظرم این معنی را میده:
وقتی به بالا بالاها میرسی، همه میخواهند قلبت را بدست بیارند. (یعنی منتت را میکشندکه باهات دوست بشوند و توجه تو را به خودشون جلب کنند.)
راست و دروغش باخودت.

saeediranzad
11-12-2011, 05:33
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداین معنی صحیح است؟

گستردگی دسترسی به داده‌ها در حال تغییر زندگی ماست. قانون متکالف ( Metcalfe) مقداری که ایالات از شبکه‌ برخوردار هستند باید متناسب با مربع تعداد کاربرانی n(n-1)/2 که از سیستم استفاده می‌کنند، باشد. به عبارت دیگر مردم بیشتری از آنچه باید متصل باشند متصل هستند.
حال حاضر ما شاهد این شبکه اجتماعی هستیم.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

به معنی

هر کسی که پیگیر گروه‌های بحث است شاهد

۱ -انحراف از مسیر

۲- سلیقه‌ای شدن
در ابتکار ایده‌های ناقص یا کد ضعیف است.
نه عزیز! اصلاح میکنم:
stateدر اینجا فعل هست و معنی بیان کردن داره. "قانون متکاف بیان میکند که ارزش هر شبکه با مربع تعداد کاربران آن متناسب است. به عبارت دیگر هرچه تعداد کاربران متصل (به شبکه)بیشتر باشد،ارزش بیشتری از اتصالها تولید میشود (نمیدونم منظورش ارزش مادی است یا معنوی) در حال حاضر ما میتوانیم این (قانون را) از شبکه های اجتماعی گواه بیاوریم.(شبکه های اجتماعی این مسأله را ثابت میکنند)..."
"هرکس که این گروههای بحث را پیگیری کرده باشد، شاهد انتقادهای گزنده نسبت به مبدع (ابداع کننده) افکار زشت یا اصول اخلاقی ضعیف بوده است."

saeediranzad
11-12-2011, 05:54
سلام
می شه معنی جمله زیر رو بگید؟ فعلش رو به درستی نمی تونم تشخیص بدم

Stochastic filtering approaches statistically sample the graph, scaling well and preserving the expectation of various graph characteristics.

فعل اصلی جمله که approach است. ولی بدنبالش سه تا فعل در حالت اسم مصدر میآد.
معنیش اینه: رویکرد فیلترینگ اتفاقی برپایه (این سه مورد) قرار گرفته...
(یعنی این نوع از فیلترینگ با این سه روش انجام میشه و از این سه ابزار استفاده میکنه)
و اما آن سه تا:اولیش گمون کنم تهیه نمودار از نمونه آماری باشه.
دومی و سومی مقیاس گیری و نگهداری (یا پیش بینی) موارد قابل انتظار بر اساس ویژگیهای مختلف نمودار باید باشه.

انگار متن در زمینه ریاضی و آمار هستش و من پیش زمینه اش را ندارم.

saeediranzad
11-12-2011, 06:09
We constrain this filter to preserve connectivity and other features (e.g.cliques) by marking feature edges in a graph preprocessing pass, and keeping an edge if it is marked or if its removal disconnects a connected component of the original graph.
سلام
دوستان من در ترجمه این قطعه، یک دفعه ای فعل رو گم می کنم و نمی تونم یک معنی درست از درونش بیرون بکشم.

دوست عزیز! این هم مثل قبلی از یک جمله مرکب تشکیل شده که بقیه عبارتها بصورت اسم مصدرآمده.
فعل اصلی constrain هست به معنی این که ما این فیلتر را برای حفظ قابلیت اتصال و ویژگیهای دیگر با مشخص کردن لبه های اصلی در مرحله پیش پردازش نمودار ، و نگهداری و حفظ یک لبه چنانچه که مشخص شده باشد یا چنانچه برداشتن آن، یک جزء متصل را از نمودار اولیه جدا بکند، مهار میکنیم.
خوب، جمله دراز و ثقیلی است. بهتره که پس از درک مفهوم خودت تکه تکه اش کنی.

قله بلند
11-12-2011, 16:20
سلام
من معنی قسمت های پررنگ شده رو می خوام. متشکرم
We have also discovered that limiting the computation of betweenness centrality to using shortest paths between high-degree hubs of power-law graphs reduces the time complexity class
of its computation with little cost in visual fidelity.

---------- Post added at 04:20 PM ---------- Previous post was at 04:15 PM ----------

باز هم سلام
شما rende رو در قطعه زیر چه طوری ترجمه می کنید؟
high-quality graphics rendering modes

c30tehran
11-12-2011, 16:46
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدسرعت یک بعد از جوامع امروز است. از نقطه اوج معمولاً شروع می‌شود. هنگامی که رهبران و به استفاده‌کنندگان تصمیم‌گیری می‌کنند که این فناوری خاص نیاز به آن داریم یا خیر.

adopter اینجا منظور از این اصطلاح کدام است؟

۱- استفاده کنندگان نرم افزار

۲- صاحبان شرکت نرم‌افزاری به عنوان پدر خوانده آن نرم‌افزار

========================================
این ترجمه صحیح است


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید.

خدمات معماری سرویس‌گرا باید به خوبی تعریف شده (محصور شده)، قابل کشف وبه صورت سست همراه به طوری که آن‌ها به اندازه کافی مستقل، چکیده (abstract) (قابل استفاده مجدد) و قادر به در حال وارد شدن به خدمات پیچیده‌تر، که خود ویژگی‌های فوق را تشکلیل می‌دهند.

---------------------------------------------------------------------------------
و این

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

البته اشتباه است که تصور کنیم که فناوری به صورت تنها یا ترکیب با استاندارد‌‌های سازمانی خودتان را با معماری سرویس‌گرا القاء خواهد شد. حقیقت دور از ذهن است که نمی‌توان این کاررا انجام داد. واقعیت نزدیکتر به ذهن‌تر این است که می‌توانیم.اصل معروف توماس ادیسون «نبوغ، یک در صد الهام و ۹۹ درصد زحمت است.»‌ بنابراین معماری سرویس‌گرا، یک درصد خدمات و ۹۹ درصد حکومت است.

قله بلند
11-12-2011, 21:42
They proposed an interactive filtering approach to reveal local structure when visualizing large graphs by displaying a tree of nodes and edges grown from a user selected root-node.

آنها شیوه فیلتر کردن تعاملی را پیشنهاد دادند تا ساختار محلی را هنگام تصویر سازی گراف های بزرگ به وسیله نمایش درختی از گره ها و لبه های رشد یافته از کاربری که گره ریشه را انتخاب کرده است، آشکار کنند.

سوال اول: من a user selected root-node رو درست ترجمه کردم؟
سوال دوم: می شه این جمله رو به دو جمله شکست که همین معنی رو بده ولی اینقدر طولانی نباشه؟

saeediranzad
12-12-2011, 15:43
سلام
من معنی قسمت های پررنگ شده رو می خوام. متشکرم
We have also discovered that limiting the computation of betweenness centrality to using shortest paths between high-degree hubs of power-law graphs reduces the time complexity class
of its computation with little cost in visual fidelity.

---------- Post added at 04:20 PM ---------- Previous post was at 04:15 PM ----------

باز هم سلام
شما rende رو در قطعه زیر چه طوری ترجمه می کنید؟
high-quality graphics rendering modes

سلام، دوست عزیز؛ متن شما پر از اصطلاحات فنی در زمینه ریاضی و منهدسی هست و من هم رشته ام تجربی است. ولی به هرحال برداشت خودم را مینویسم؛ تا چه قبول افتد و چه در نظر آید.
power-law graph باید به معنی نموداری باشه که بر حسب توان عددی کشیده شده. یعنی یک پارامتر بصورت توانی تغییر میکنه.
visual fidelity به معنی صحت و دقت دیداری است. بنظر میآد که میگه اینکار بمقدار کم از کیفیت دیداری نمودار کم میکنه و اثر کمی برآن داره.
rendering در اینحا باید معنی اجرایی بده. یعنی حالت در حال اجرای گرافیک پرکیفیت یا دارای کیفیت بالا.
باز هم توصیه میکنم با کل متن تطبیق بده تا ببینی معنیهایی که گفتم باآنها جور درمیاد یا نه.

saeediranzad
12-12-2011, 16:33
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدسرعت یک بعد از جوامع امروز است. از نقطه اوج معمولاً شروع می‌شود. هنگامی که رهبران و به استفاده‌کنندگان تصمیم‌گیری می‌کنند که این فناوری خاص نیاز به آن داریم یا خیر.

adopter اینجا منظور از این اصطلاح کدام است؟

۱- استفاده کنندگان نرم افزار

۲- صاحبان شرکت نرم‌افزاری به عنوان پدر خوانده آن نرم‌افزار

========================================
این ترجمه صحیح است


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید.

خدمات معماری سرویس‌گرا باید به خوبی تعریف شده (محصور شده)، قابل کشف وبه صورت سست همراه به طوری که آن‌ها به اندازه کافی مستقل، چکیده (abstract) (قابل استفاده مجدد) و قادر به در حال وارد شدن به خدمات پیچیده‌تر، که خود ویژگی‌های فوق را تشکلیل می‌دهند.

---------------------------------------------------------------------------------
و این

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

البته اشتباه است که تصور کنیم که فناوری به صورت تنها یا ترکیب با استاندارد‌‌های سازمانی خودتان را با معماری سرویس‌گرا القاء خواهد شد. حقیقت دور از ذهن است که نمی‌توان این کاررا انجام داد. واقعیت نزدیکتر به ذهن‌تر این است که می‌توانیم.اصل معروف توماس ادیسون «نبوغ، یک در صد الهام و ۹۹ درصد زحمت است.»‌ بنابراین معماری سرویس‌گرا، یک درصد خدمات و ۹۹ درصد حکومت است.
عزیز! یه مقدارغلط داری. بعضی اصطلاحات را بد ترجمه میکنی.
من سعی میکنم مختصر به بعضی از آنها اشاره کنم.
برای adopter همان مورد اول درست است. ولی متن: نقطه اوج گیری-همچون همیشه یا طبق معمول- زمانی بوقوع میپیونددکه...(یعنی زمانی شروع به اوج گیری میکند که ...)
loosely coupled یعنی اجزاء طوری باهم وصل نشده باشند که نشه ترکیب آنها را تغییر داد.
abstract در اینجا به معنی کلی و فراگیر هست. یعنی همه چیز شمول و اینکه خاص یک مورد نباشه.
capable of being composed.... تا پایان جمله یعنی بتوانیم آنها را بطوری باهم ترکیب کنیم که خدمات کاملتری را ارائه بدهند که خود این خدمات صقات گفته شده را دارا باشند.
will infuse your enterprise یعنی سازمان یا شرکت تجاری شما را با این خدمات مجهز و بهره مند خواهد کرد.
و بعد میگه: حقیقت دورتر از این نمیتونه باشه. یعنی این برداشت بسیار برخلاف حقیقت است.
تا میرسه به گفته معروف ادیسن که: نبوغ عبارت است از 1% الهام و 99% عرق ریختن.
و برطبق همون میگه soa عبارت است از 1%خدمات و 99% اداره کردن.

saeediranzad
12-12-2011, 16:44
They proposed an interactive filtering approach to reveal local structure when visualizing large graphs by displaying a tree of nodes and edges grown from a user selected root-node.

آنها شیوه فیلتر کردن تعاملی را پیشنهاد دادند تا ساختار محلی را هنگام تصویر سازی گراف های بزرگ به وسیله نمایش درختی از گره ها و لبه های رشد یافته از کاربری که گره ریشه را انتخاب کرده است، آشکار کنند.

سوال اول: من a user selected root-node رو درست ترجمه کردم؟
سوال دوم: می شه این جمله رو به دو جمله شکست که همین معنی رو بده ولی اینقدر طولانی نباشه؟

بله میشه. اصلاً مادر فارسی حتا در کتابهای علمی تخصصی جملاتی چنین دراز را بکار نمیبریم.
آنها رویکرد فیلترینگ تعاملی را پیشنهاد دادند تا بتوانند هنگامی که نمودارهای بزرگ را به تصویر درمیآورند ساختارهای محلی را آشکار کنند (یا مشخص کنند)
جمله دوم: این کار را با نمایش درختی از گره ها و لبه های رشد یافته از گره-ریشه ای که توسط کاربر انتخاب شده، انجام میدهند.

c30tehran
12-12-2011, 18:03
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدبقیه این متن را متوجه نشدم.

به یاد داشته باشیم« اقتصاد جدید» از اواخر ۱۹۹۰ و نسبت P/E (قیمت به سود سهام) به ۲۰۰۰ می‌رسید. که یک واقعیت جدید را در ارزش‌گذاری سرمایه‌گذاری اعلام می‌کند در آن موقع


===============================================
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید




باز کردن خدمات، داده‌ها و فرآیند‌های مدفون شده تحت دهه لایه‌های نرم‌افزاری نیاز به یک تلاش هماهنگ حفاری (excavating) و« تبدیل آن‌ها برای استفاده»‌ (repurposing) از مصنوعات که ارزش سرمایه‌گذاری شما هستند. بانکی و مالی صنایع در حال حاضر با انجام داده‌های ظاهری معماری سرویس‌گرا هست. اعتبار، سرمایه‌گذاری، کارت‌های اعتباری، وام مسکن و وام می‌توانند هم اکنون از طریق رابطه کاربری عمومی، و این خدمات در حال حاضر با برنامه‌های پرداخت متغیر، برداشت خودکار و سپرده، تجدید سرمایه‌گذاری سود سهام، تجزیه و تحلیل مالی، ماشین حساب مالیاتی به هم متصل است- این لیست ادامه دارد. این خدمات نشان می‌دهد که بسیاری از دست‌سازهای کشفی مدفون شده در سراسر جهان با صفر درصد شکست به صورت امن منتقل شود. امروز این فقط در بانکداری مطرح است.

godfather_mk
12-12-2011, 21:50
سلام خدمت دوستان عزیز
چند تا جمله هست که تو ترجمه مشکل دارم باهاش، در نظر باشید جملات مربوط به گزارشگری فوتبال میشه!
1. england trailing by a goal not really what they wanted
2. spain trailing by a goal and its a question now of temperament
3. the Netherlands trailing by a solitary goal and and still very much in it
4. Italy one gaol down, how do they play this now?
5. Germany trailing by a goal whats their best approach?
6. south africa trailing by a goal and up against it for the time bing
البته اینها رو من شفاهی متوجه شدم و ممکن است بعضی از کلمات رو اشتباه شنیده باشم!
ممنون میشم اگر دوستان کمکم کنند.

saeediranzad
13-12-2011, 11:14
[QUOTE=c30tehran;6696724]
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدبقیه این متن را متوجه نشدم.

به یاد داشته باشیم« اقتصاد جدید» از اواخر ۱۹۹۰ و نسبت P/E (قیمت به سود سهام) به ۲۰۰۰ می‌رسید. که یک واقعیت جدید را در ارزش‌گذاری سرمایه‌گذاری اعلام می‌کند در آن موقع

دوست عزیز! 2000s هم مثل 1990 یعنی دهه 2000، سالهای 2000تا 2010.
let's remember را بیایید بیاد بیاوریم معنی کن.
which... که نوید یک واقعیت نو را در ارزشگذاری کارآفرینی میداد. حال بیایید به سال 2001 غور و تأمل کنیم، سالی که این باور بطور سنگین رد شد.

متن بعدی خیلی طولانیه. میبخشی، وقت نکردم بخونم.

saeediranzad
13-12-2011, 11:24
سلام خدمت دوستان عزیز
چند تا جمله هست که تو ترجمه مشکل دارم باهاش، در نظر باشید جملات مربوط به گزارشگری فوتبال میشه!
1. england trailing by a goal not really what they wanted
2. spain trailing by a goal and its a question now of temperament
3. the Netherlands trailing by a solitary goal and and still very much in it
4. Italy one gaol down, how do they play this now?
5. Germany trailing by a goal whats their best approach?
6. south africa trailing by a goal and up against it for the time bing
البته اینها رو من شفاهی متوجه شدم و ممکن است بعضی از کلمات رو اشتباه شنیده باشم!
ممنون میشم اگر دوستان کمکم کنند.

خب، انگار مشکل اصلی همون trailing by a goal باشه. اگر گزارش را داری زنده میبینی، معنیش اینه که داره بازی را با اختلاف یک گل میبازه.
بقیه اش راهم که احتمالاً میدونی.

c30tehran
13-12-2011, 13:18
The problem here is ensuring the best standard, and the key to that is governance at multiple levels. Maintaining a healthy bug-tracking system, ensuring lively debate, developing utile standards — all these things are the result of reasonable governance applied at every level.


مشکل اینجاست که تضمین بهترین استاندارد‌ و راه‌حل (key) به طرز اداره (governance) در سطوح مختلف است. نگه‌داری (Maintaining) یک سیستم ردیابی باگ (bug-tracking system) سالم، حصول اطمینان از بحث‌های پر جنب و جوش، در حال توسعه استاندارد‌های مفید . تمام این کارها عبارتند از نتایج اداره کردن معقول در هر سطح استفاده می‌شود.

governance
1- طرز اداره امور
۲- طرز اداره
۳- اداره امور

از پاراگراف قبلی فقط این جمله


and these services are now interconnected with variable payment plans, automatic withdrawals and deposits, dividend rollover, financial analyses, tax calculators — the list goes on and on.
Those services represent a lot of unburied artifacts transmitted securely around the world, with close to zero percent failure. And that’s just what’s happening today in banking


و این خدمات در حال حاضر با برنامه‌های پرداخت متغیر، برداشت خودکار و سپرده، تجدید سرمایه‌گذاری سود سهام، تجزیه و تحلیل مالی، ماشین حساب مالیاتی به هم متصل است- این لیست ادامه دارد.
این خدمات نشان می‌دهد که بسیاری از دست‌سازهای کشفی مدفون شده در سراسر جهان با صفر درصد شکست به صورت امن منتقل شود. امروز این فقط در بانکداری مطرح است.



و این لغات صحیح؟

هماهنگ حفاری (excavating)
« تبدیل آن‌ها برای استفاده»‌ (repurposing)
with no options whatsoever. = بدون هیچ گزینه


=======================================
Let’s further the analogy by imagining this same car taking advantage of timed traffic lights, which require computerized governance.

اجازه بدهید بیشتر قیاس کنیم تصور اینکه این ماشین بااستفاده از چراغ راهنما زمان‌دار برتری کسب کنند.

=======================================
Contrast this scenario with one in which we fear compliance — when we see a traffic cop waiting behind every tree. The difference could not be greater.

مقایسه این سناریو با یکی درآنچه احتمال انطباق دارد. - هنگامی‌که ما پلیس راهنما و رانندگی منتظر در پشت هر درخت ببنیم این تفاوت بیشتر نمی‌تواند بشود.

===============================================

there always exists an implicit contract that binds. Many communities are created, but very few succeed for more than a short time.

همیشه قرارداد ضمنی که منعقد می‌شود. بسیاری از جوامع ایجاده شده است. اما موفقیت‌های کمی برای بیش از یک زمان کوتاه است.

motahar007
13-12-2011, 19:27
سلام لطفا این متن رو ترجمه کنید:
The Pioneers (1895-1941)
In the previous section, reference has already been made to some early experiments in fiction in Persia, notably in the genre of fictitious travelogues. Among the factors of crucial importance for the development of the novel were newspapers and the legacy of the early translations from European, mostly French, literature. Many eminent literary figures of the time, including `Ali-Akbar Dehkhoda ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) (q.v.; 1880-1956), Mohammad-Taqhi Bahar (q.v.; I886-1951), Mohammad-`Ali Forughi (q.v.; 1877-1942), Mohammad Ghazvini (1877-1949), `Abbas Eqhbal Ashtiani (q.v.; 1896/97-1956), and Said Nafisi (1895-1976) were either themselves journalists and editors or contributed influential articles to current journals. Although, with the notable exception of Dehkhoda and Nafisi, they were not directly involved with fiction, they were instrumental in the development of Persian prose, illustrating through their work the fact that familiarity with other cultures and languages need not result in abstruse styles and dependence on foreign loan-words. One might say that Dehkhoda's Charand parand (q.v.). to a certain extent, "owed its success to the fact that it was intelligible to ordinary folk and at the same time entertaining to the intellectual elite and sophisticated men of letters" (Sa'idi Sirjani, p. 218).

The translations from European novels like Le Comte de Monte Cristo (tr. 1892) and Les trois Mousquetaires (tr. 1899) by Alexandre Dumas pere, and Mirza Habib Esfahani's (q.v.; d. 1315/1897) translation, or rather adaptation from the French (published posthumously in 1905), of James Morier s The Adventures of Hajji Baba of Ispahan were significant for two reasons. First, their descriptive techniques were sometimes emulated by Persian novelists, as a comparison between two passages in Les trois mousquetaires and Eshq o Saltanat ` (see below) demonstrates (Sepanlu, 1993, pp. 27-28). In the case of The Adventures of Hajji Baba of Ispahan, the satirical portrait of the age was part and parcel of the narrative fiction of the turn of the century, and the first two decades of the twentieth, a period that could aptly be called the golden age of satire in poetical invectives, political ballads, and fictional and journalistic prose. Secondly, the very popularity of these imported novels indicated the emergence of a new reading public, mainly urban and middle class, with new tastes and preferences, and with time to allot to reading in the privacy of their homes (Gheissari, 1998, p. 51; Kamshad, 1966, pp. 2129: Aryanpur, Az Saba ta Nima 1, p. 26).

godfather_mk
13-12-2011, 23:11
خب، انگار مشکل اصلی همون trailing by a goal باشه. اگر گزارش را داری زنده میبینی، معنیش اینه که داره بازی را با اختلاف یک گل میبازه.
بقیه اش راهم که احتمالاً میدونی.

تو بقیش هم مشکل دارم، اگه دوستان راهنمایی کنند ممنون میشم.

joibari2
13-12-2011, 23:23
لطفا اینو ترجمه کنید:
Scatter plot of manual inspection rating versus age at inspection

saeediranzad
14-12-2011, 09:42
The problem here is ensuring the best standard, and the key to that is governance at multiple levels. Maintaining a healthy bug-tracking system, ensuring lively debate, developing utile standards — all these things are the result of reasonable governance applied at every level.


مشکل اینجاست که تضمین بهترین استاندارد‌ و راه‌حل (key) به طرز اداره (governance) در سطوح مختلف است. نگه‌داری (Maintaining) یک سیستم ردیابی باگ (bug-tracking system) سالم، حصول اطمینان از بحث‌های پر جنب و جوش، در حال توسعه استاندارد‌های مفید . تمام این کارها عبارتند از نتایج اداره کردن معقول در هر سطح استفاده می‌شود.
مشکل در اینجا تضمین رسیدن به بهترین استاندارد(کیفیت) است و کلید آن انجام درست امور در سطوح مختلف است.
deposit=واریز؛ devidend rollover= (بنظر غیرتخصصی من) استمهال پرداخت سود سهام
governance
1- طرز اداره امور
۲- طرز اداره
۳- اداره امور
همان3
از پاراگراف قبلی فقط این جمله


and these services are now interconnected with variable payment plans, automatic withdrawals and deposits, dividend rollover, financial analyses, tax calculators — the list goes on and on.
Those services represent a lot of unburied artifacts transmitted securely around the world, with close to zero percent failure. And that’s just what’s happening today in banking


و این خدمات در حال حاضر با برنامه‌های پرداخت متغیر، برداشت خودکار و سپرده، تجدید سرمایه‌گذاری سود سهام، تجزیه و تحلیل مالی، ماشین حساب مالیاتی به هم متصل است- این لیست ادامه دارد.
این خدمات نشان می‌دهد که بسیاری از دست‌سازهای کشفی مدفون شده در سراسر جهان با صفر درصد شکست به صورت امن منتقل شود. امروز این فقط در بانکداری مطرح است.

جمله آخر : واین همان چیزی است که امروزه در بانکداری اتفاق میافتد.

و این لغات صحیح؟

هماهنگ حفاری (excavating)
« تبدیل آن‌ها برای استفاده»‌ (repurposing)
with no options whatsoever. = بدون هیچ گزینه

حفاری برای درآوردن اشیاء مدفون شده (باستانشناسی)
=======================================
Let’s further the analogy by imagining this same car taking advantage of timed traffic lights, which require computerized governance.

اجازه بدهید بیشتر قیاس کنیم تصور اینکه این ماشین بااستفاده از چراغ راهنما زمان‌دار برتری کسب کنند.
حال بیایید این مقایسه را تصور همان ماشین که از چراغ راهنمای زماندار بهرهمند است ادامه دهیم؛ چراغ راهنمایی که نیازمند کنترل کامپیوتری است.
=======================================
Contrast this scenario with one in which we fear compliance — when we see a traffic cop waiting behind every tree. The difference could not be greater.

مقایسه این سناریو با یکی درآنچه احتمال انطباق دارد. - هنگامی‌که ما پلیس راهنما و رانندگی منتظر در پشت هر درخت ببنیم این تفاوت بیشتر نمی‌تواند بشود.
این سناریو را با آنچه که در هنگام ترس از مواجهه با قانون داریم مقایسه کنید_هنگامی که با دیدن پلیس راهنمایی پشت هر درخت پنهان میشویم.تفاوت از این بزرگتر نمیشود.

===============================================

there always exists an implicit contract that binds. Many communities are created, but very few succeed for more than a short time.

همیشه قرارداد ضمنی که منعقد می‌شود. بسیاری از جوامع ایجاده شده است. اما موفقیت‌های کمی برای بیش از یک زمان کوتاه است.
همیشه یک قرارداد ضمنی برای انعقاد وجود دارد. جوامع بسیاری بوجود میآیند؛ ولی فقط تعداد کمی از آنها مدت درازی به کامرانی میرسند.

saeediranzad
14-12-2011, 09:51
لطفا اینو ترجمه کنید:
Scatter plot of manual inspection rating versus age at inspection

دوست عزیز! سروته اش که معلوم نیست. ولی گمون کنم:
نمودار رتبه بندی بازرسی (یا معاینه) بدنی در برابر سن زمان بازرسی.
scatter هم باید نوع نمودار باشد که از پراکنش نقطه های تلاقی بدست میآید.



پس نوشت: 1بقیه دوستان کجا هستند؟ قبلاً اینجا افراد بیشتری بودند.-
2- مرده شور سرور این سایت را ببرند که مجبور میشوم دوسه بار یک مطلب را تایپ کنم.

hasti1370
14-12-2011, 11:13
من دارم یه مقاله درباره ی تجارت الکترونیک ترجمه میکنم.
کسی هست که بدونه ترجمه ی روان این جمله چی میشه؟

In addition,perceived control may be more pertinent in a self-service setting in the absence of any front-line service personnel, as the consumer must perform the entire service for him- or her-self. Service encounter research considers perceived control a crucial element of e-service quality .

darkmindms
14-12-2011, 11:37
These projects are added to the budget by the representative body on a project-
by-project basis
ممنون میشم سریع ترجمه کنید

joibari2
14-12-2011, 12:38
خواهشا کمک کنید:

The center of the band is biased from the predicted value to account for the asymmetrical deviation of the model.

rezarak
14-12-2011, 13:10
hello guys help me please
1- We'll miss you out there.
2- They felt we had too much fun last time.
3- I just handed it to him.
4- My best to Eve.
5- I lost count after the fifth foster home.
6- And all of a sudden you just needed some help?

nafare_aval
14-12-2011, 15:35
hello guys help me please
1- We'll miss you out there.
2- They felt we had too much fun last time.
3- I just handed it to him.
4- My best to Eve.
5- I lost count after the fifth foster home.
6- And all of a sudden you just needed some help?

1.دلمون برات تنگ میشه(بریم اونجا)
2.(اونا)این احساس بهشون دست داد که دفعه پیش(ما)زیادی خوش گذرونی کردیم...
3.همین الان دادم بهش
4.سلام منو به ایو برسون
5.نمیدونم درست
6.یهو به کمک نیاز پیدا کردی؟(این جمله قبلش باشه راحت تر میشه ترجمه کرد)

c30tehran
14-12-2011, 15:40
The Rational group’s involvement in the Eclipse project over the past six years has proved that project health is ultimately more important and complementary to software quality



مشارکت گروه رشنال در پروژه اکلیپس در طول شش سال گذشته ثابت شده است که نهایت اهمیت و مکمل کیفیت نرم‌افزار به سلامت پروژه است.

===========================================


Organizations using the Jazz framework will be able to assess the impact of changing a requirement to see how it affects builds, thus enabling organizations to more accurately determine what needs to change and who needs to change it.


سازمان با استفاده از چارچوب جاز قادر خواهد بود که نیاز به مشاهده چگونگی آن تاثیرگذاشتن تأثیرات تغییر ارزیابی کند بنابراین قادر می‌سازد سازمان‌ها با دقت بیشتری که نیاز به تغییرات وکسی که نیاز به تغییرات آن دارد.




معنی

interoperability

predictability

ilestones

reassigning

componentization

saeediranzad
15-12-2011, 10:49
من دارم یه مقاله درباره ی تجارت الکترونیک ترجمه میکنم.
کسی هست که بدونه ترجمه ی روان این جمله چی میشه؟

In addition,perceived control may be more pertinent in a self-service setting in the absence of any front-line service personnel, as the consumer must perform the entire service for him- or her-self. Service encounter research considers perceived control a crucial element of e-service quality .


بعلاوه، کنترل دریافت شده، بیشتر میتواند مناسب حالت و شرایط خویش-خدمت (جایی که خود کاربر کارش را انجام میدهد) در غیاب کارکنان خط مقدم(منظور کارکنانی که در مواجهه رودرو با مصرف کنندگان هستند) باشد؛ بطوری که خود مصرف کننده باید همه خدماتش را انجام دهد.
پژوهش (-گران) در مورد رضایت مشتریان به کنترل دریافت شده بعنوان یک عنصر حیاتی از کیفیت خدمات الکترونیک نگاه میکنند.

---------- Post added at 10:49 AM ---------- Previous post was at 10:44 AM ----------


These projects are added to the budget by the representative body on a project-
by-project basis
ممنون میشم سریع ترجمه کنید

این پروژه ها توسط هیئت نماینده (گان) براساس پروژه در پروژه (یا پروژه ای درکنار پروژه دیگر؟) به بودجه افزوده میشود.

saeediranzad
15-12-2011, 10:56
خواهشا کمک کنید:

The center of the band is biased from the predicted value to account for the asymmetrical deviation of the model.

مرکز نوار از مقدار پیشبینی شده جابجا شده است تا انحراف نامتقارن مدل را توضیح دهد.
(یعنی با اینکار بتواند انحراف را توجیه کند)(

saeediranzad
15-12-2011, 11:02
hello guys help me please
1- We'll miss you out there.
2- They felt we had too much fun last time.
3- I just handed it to him.
4- My best to Eve.
5- I lost count after the fifth foster home.
6- And all of a sudden you just needed some help?

1-آنجا دلمون برات تنگ میشه.
5-بعد از پنجمین خانه قیمومیتی، حسابش از دستم دررفت. (مثلاً کسی بوده که هربار برای نگهداری و سرپرستی به خانه ای سپرده میشده و تا پنجمین خانه را، به تعداد یادش هست)

saeediranzad
15-12-2011, 11:21
The Rational group’s involvement in the Eclipse project over the past six years has proved that project health is ultimately more important and complementary to software quality



مشارکت گروه رشنال در پروژه اکلیپس در طول شش سال گذشته ثابت شده است که نهایت اهمیت و مکمل کیفیت نرم‌افزار به سلامت پروژه است.

===========================================


Organizations using the Jazz framework will be able to assess the impact of changing a requirement to see how it affects builds, thus enabling organizations to more accurately determine what needs to change and who needs to change it.


سازمان با استفاده از چارچوب جاز قادر خواهد بود که نیاز به مشاهده چگونگی آن تاثیرگذاشتن تأثیرات تغییر ارزیابی کند بنابراین قادر می‌سازد سازمان‌ها با دقت بیشتری که نیاز به تغییرات وکسی که نیاز به تغییرات آن دارد.




معنی

interoperability=توانایی کارکردن اجزا(ی یک سیستم ؟) باهم

predictability=پیشبینی پذیری (اینکه بتوان پیامدهای چیزی را یا کارکرد سیستمی را پیشبینی کرد.)

ilestones= بعید میدونم املاش درست باشه.

reassigning= بازگماری (کسی را دوباره برسر کاری گماردن یا بر سر کار دیگری گماردن، تغییر دادن مسؤلیت فرد یا نرم افزار)

componentization= به صورت جزء (از کل یک سیستم) درآوردن





...ثابت کرده است که سلامت پروژه درنهایت مهمتر است و مکمل کیفیت نرم افزار است.
سازمانهای استفاده کننده از چهارچوب جَز قادر خواهند بود اثر تغییر یک نیاز را بسنجند تا ببینند که این تغییر چگونه بر ساختار بدنی تأثیر میگذارد و بنابراین سازمانها میتوانند صحیحتر (ودقیقتر) تعیین کنند که چه چیزی نیاز به تغییر دارد و چه کسی باید آن تغییر را صورت دهد.

معنی کلمات را تا آنجا که بنظرم درست باشد نوشته ام، ولی باز تأکید میکنم بر خواندن کامل متن و تطابق باآن.

c30tehran
15-12-2011, 13:02
The answer instead lies in your agility


جمله زیر معنی منفی یا مثبت میدهد و معنی جمله؟



horizontal organization that is loosely coupled yet effectively governed to accommodate your SOA and GDD requirements, surfacing the data, processes and services you need in a streamlined way to provide a positive return on investment (ROI


ارائه نرم‌افزار در آینده بیشتر شباهت بیشتری به زنجیره عرضه : سازمان افقی که به صورت آزاد همراه شده (loosely coupled) تا به طور مؤثر برای تطبیق با معماری سرویس‌گرا و نیاز‌های GDD ، رویه‌های داده، فرآیند و خدمات هست در یک راه فراهم کردن کارآمد (streamlined ) یک بازگشت سرمایه‌گذاری (return on investment ) مثبت نیاز دارید.

rezarak
15-12-2011, 13:44
He's not going to crack.

c30tehran
15-12-2011, 14:16
He's not going to crack.

او قصد تسلیم شدن ندارد

BOROAMOO
15-12-2011, 15:59
کسی معنی این جمله رو دقیقا به زبان فارسی میدونه؟ ممنون
You've got to throw yourself into it 120%

m007007
15-12-2011, 17:32
He's not going to crack.
معمولا یعنی اون تسلیم نمیشه(برای اعتراف چیزی و ... گاهی اواقات حتی زیر شکنجه)

Colton
16-12-2011, 10:36
سلام

لطفا جمله زیر رو به انگلیسی ترجمه کنید.

لطفا امکان Auto Tagging و کپی برداری Tag های پست منبع را هم به پلاگین اضافه کنید.



با سپاس.

Kurosh
16-12-2011, 11:22
سلام دوستان


اگه بتونید تا یکی دو ساعت آینده یه همفکری در مورد این جمله بکنید، ممنون میشم


For the potential clients, standardization is purchasing out of the shelf plant

توضیح اینکه plant به معنی کارخانه هست و موضوع هم در مورد همانندسازی کارخانه های فولاد هست ...


Purchase out چیه ؟!‌ shelf یعنی چی اینجا؟!‌

sd70
16-12-2011, 11:23
فرد اول: اين نوشيدني مزه شيريني ميده
فرد دوم: Heh, yeah, and it's got quite a kick too

-----------

جمله زير رو يه بچه اي ميگه که مثلا فرمانده ارتش جنوبي ها در زمان جنگ داخلي آمريکاس

As we fight our way northward into the great unknown
و بعدش ميگه: فقط يک چيز باقي مي مونه

(اينا مال يه سريال کمديه)
ممنون

saeediranzad
16-12-2011, 12:46
The answer instead lies in your agility


جمله زیر معنی منفی یا مثبت میدهد و معنی جمله؟



horizontal organization that is loosely coupled yet effectively governed to accommodate your SOA and GDD requirements, surfacing the data, processes and services you need in a streamlined way to provide a positive return on investment (ROI


ارائه نرم‌افزار در آینده بیشتر شباهت بیشتری به زنجیره عرضه : سازمان افقی که به صورت آزاد همراه شده (loosely coupled) تا به طور مؤثر برای تطبیق با معماری سرویس‌گرا و نیاز‌های GDD ، رویه‌های داده، فرآیند و خدمات هست در یک راه فراهم کردن کارآمد (streamlined ) یک بازگشت سرمایه‌گذاری (return on investment ) مثبت نیاز دارید.








در عوض پاسخ آن در چابکی شماست.
سازماندهی افقی که به سستی باهم جفت شده (ترکیب شده) ولی همچنان با کارآیی اداره میشود تا نیازهای GDDوSOA شما را برآورده کند، و با ارائه فرآیندها، داده ها و خدماتی که شما نیاز دارید بطریق کارآمد، بازگشت مثبتی را به سرمایه گذاری فراهم میکند.
جمله ثقیلیه و بهتره دوسه تکه بشه.

saeediranzad
16-12-2011, 12:53
کسی معنی این جمله رو دقیقا به زبان فارسی میدونه؟ ممنون
You've got to throw yourself into it 120%

عزیز! این یه اصطلاحه:
تو باید با شوق و ذوق (یا از جان ودل) این کار را شروع کنی.
ولی منظور از it و 120% را نفهمیدم.

saeediranzad
16-12-2011, 13:01
سلام دوستان


اگه بتونید تا یکی دو ساعت آینده یه همفکری در مورد این جمله بکنید، ممنون میشم


For the potential clients, standardization is purchasing out of the shelf plant

توضیح اینکه plant به معنی کارخانه هست و موضوع هم در مورد همانندسازی کارخانه های فولاد هست ...


Purchase out چیه ؟!‌ shelf یعنی چی اینجا؟!‌

(احتمالاً> سازمان) استانداردسازی برای مشتریان بالقوه، دارد کارخانه آماده فروش را میخرد.
البته بشرطی که عبارت off the shelf باشد، نه of the shelf.

rezarak
16-12-2011, 13:05
1- and I knew I'd never be the same.
2- and if he's not running his own show who is.
3-I've got to get this thing out of the country in the next 24 hours.
4- Looks like one of those new carbon-fiber jobs.
5- Whatever it opens was made in the last two years.
thank you a lot

saeediranzad
16-12-2011, 14:02
فرد اول: اين نوشيدني مزه شيريني ميده
فرد دوم: Heh, yeah, and it's got quite a kick too

-----------

جمله زير رو يه بچه اي ميگه که مثلا فرمانده ارتش جنوبي ها در زمان جنگ داخلي آمريکاس

As we fight our way northward into the great unknown
و بعدش ميگه: فقط يک چيز باقي مي مونه

(اينا مال يه سريال کمديه)
ممنون

اِ، آره، حسابی هم آدمو میگیره.

دومی کمی سختتره، چون پیش و پسش را نمیدونم، ولی اینطوری بنظرم باشه:
و همچنانکه ما در راهمان بسوی شمال، بسوی ناشناخته بزرگ میجنگیم....

Ship Storm
16-12-2011, 14:11
سلام
معنی این چند خط چی میشه
ممنون میشم
--
متون تخصصی نرم افزار هست
اون کلماتی که BOLD شدن نیاز به ترجمه نداره چون کد هستند و ترجمه اون ها بی معنی هست


use the DaysInMonth() method to retrieve the number of days
// in a particular month and year
// use the IsLeapYear() method to determine if a particular
// year is a leap year
// use the Parse() method to convert strings to DateTime instances
// use the Add() method to add a TimeSpan to a DateTime
// use the Subtract() method to subtract a TimeSpan from a DateTime
// use the overloaded addition operator (+) to add a TimeSpan
// to a DateTime
// use the overloaded subtraction operator (-) to subtract
// a TimeSpan from a DateTime
// use the AddYears(), AddMonths(), AddDays(), AddMinutes(), and
// AddSeconds() methods to add periods to a DateTime
// use the ToFileTime() method to convert a DateTime to
// an operating system file timestamp
// use the FromFileTime() method to convert
// an operating system file timestamp to a DateTime
// use the ToLongDateString() and ToShortDateString() methods
to convert the date parts of a DateTime to long and short
// date strings
// use the ToLongTimeString() and ToShortTimeString() methods
// to convert the time parts of a DateTime to long and short
// time strings
// use the ToString() method to convert a DateTime
// to a string
The output from this program is as follows:
Using Time Spans
As you saw earlier, a TimeSpan instance represents an interval of time—4 days, 12 minutes, and 10
seconds, for example. This section will go deeper into the details of how to create TimeSpan instance,
and you’ll see the various properties and methods of the TimeSpan class.
Creating TimeSpan Instances
The constructor for the TimeSpan class is overloaded, and there are several ways you can create a
TimeSpan instance. You can create a TimeSpan instance with a specified number of hours, minutes,
and seconds, passing these int values to the TimeSpan constructor. For example

saeediranzad
16-12-2011, 14:14
1- and I knew I'd never be the same.
2- and if he's not running his own show who is.
3-I've got to get this thing out of the country in the next 24 hours.
4- Looks like one of those new carbon-fiber jobs.
5- Whatever it opens was made in the last two years.
thank you a lot

خب، دوست عزیز! اگر اینها را شنیده ای که باید به یکی دوجا شک کرد. ولی فرض را براین میگذارم که متن را دیده ای.
1-و میدونستم که دیگه آن آدم سابق نیستم (یا نخواهم بود).
2-و اگر او کاسبی (یا وظیفه یا کار مورد نظر) خودش را انجام نمیده (یا نمیچرخونه)، پس مال کی را داره انجام میده؟
3-من باید ظرف 24 ساعت آینده این چیز را از کشور خارج کنم.
4-شبیه کارهای جدید فیبرکربنی بنظر میرسه.
5-هرچی را که باز میکنه، در دوسال گذشته ساخته شده.

sd70
16-12-2011, 14:39
دومی کمی سختتره، چون پیش و پسش را نمیدونم، ولی اینطوری بنظرم باشه:
و همچنانکه ما در راهمان بسوی شمال، بسوی ناشناخته بزرگ میجنگیم....

ممنون.

البته پس و پيش خاصي نداره اين جمله. يه بچه ک مثلا فرمانده ارتش جنوبي ها هست و دارن شهر هاي مختلف رو فتح ميکنن به رفيقاش يه نامه نوشته.

Dear guys.

Words cannot express how much I hate you guys. As we fight our way northward into the great unknown, only that one thing remains certain: that I hate you guys

saeediranzad
16-12-2011, 14:45
سلام
معنی این چند خط چی میشه
ممنون میشم
--
متون تخصصی نرم افزار هست
اون کلماتی که BOLD شدن نیاز به ترجمه نداره چون کد هستند و ترجمه اون ها بی معنی هست


use the DaysInMonth() method to retrieve the number of days
// in a particular month and year
// use the IsLeapYear() method to determine if a particular
// year is a leap year
// use the Parse() method to convert strings to DateTime instances
// use the Add() method to add a TimeSpan to a DateTime
// use the Subtract() method to subtract a TimeSpan from a DateTime
// use the overloaded addition operator (+) to add a TimeSpan
// to a DateTime
// use the overloaded subtraction operator (-) to subtract
// a TimeSpan from a DateTime
// use the AddYears(), AddMonths(), AddDays(), AddMinutes(), and
// AddSeconds() methods to add periods to a DateTime
// use the ToFileTime() method to convert a DateTime to
// an operating system file timestamp
// use the FromFileTime() method to convert
// an operating system file timestamp to a DateTime
// use the ToLongDateString() and ToShortDateString() methods
to convert the date parts of a DateTime to long and short
// date strings
// use the ToLongTimeString() and ToShortTimeString() methods
// to convert the time parts of a DateTime to long and short
// time strings
// use the ToString() method to convert a DateTime
// to a string
The output from this program is as follows:
Using Time Spans
As you saw earlier, a TimeSpan instance represents an interval of time—4 days, 12 minutes, and 10
seconds, for example. This section will go deeper into the details of how to create TimeSpan instance,
and you’ll see the various properties and methods of the TimeSpan class.
Creating TimeSpan Instances
The constructor for the TimeSpan class is overloaded, and there are several ways you can create a
TimeSpan instance. You can create a TimeSpan instance with a specified number of hours, minutes,
and seconds, passing these int values to the TimeSpan constructor. For example


خب، اون بخش اول که درهمه مشترکه، یعنی از این روش برای منظوری که داره میگه استفاده کنید.
...برای بازیافتن یا بدست آوردن تعداد روزهای هرماه یا سال خاص.
...برای تعیین اینکه یک سال خاص کبیسه هست یا نه.
...برای تبدیل رشته ها (رشته اعداد یا شماره روزها) به حالت زمان مقرر.
...برای افزودن یک مدت زمانی (timespan=مثلاً از پانزدهم تا بیستم یا از شنبه تا پنجشنبه) به زمان مقرر.
(حدس میزنم مثلاً از 15 تا 20 را به تاریخ 14 اضافه کنیم.)
...برای کم کردن یک مدت زمانی از زمان مقرر. (مثل قبلی، ولی کم میشه)
... دوتای بعدی هم همین معنی را میده، ولی در حالت دیگر؛overloaded addition operator= کاربر اضافی بیش از اندازه بار شده؛ لابد در حالتی که اعداد از توان نرم افزار بیشتره یا مقدار داده ها بیش از اندازه است؛ نمیدونم)
...برای افزودن مدتهای زمانی گفته شده به زمان مقرر.
...برای تبدیل زمان مقرر به مهرزمان (timestamp=شاید منظور تاریخدار کردن نرم افزار باشه) فایل سیستم عامل
...همان بالایی، ولی برعکس.

ببخشید، بعلت محدودیت زمانی سایت، هرچی نوشتم از دست رفت. آخرشب میآم و بقیه اش را مینویسم.
...

saeediranzad
16-12-2011, 17:53
ممنون.

البته پس و پيش خاصي نداره اين جمله. يه بچه ک مثلا فرمانده ارتش جنوبي ها هست و دارن شهر هاي مختلف رو فتح ميکنن به رفيقاش يه نامه نوشته.

Dear guys.

Words cannot express how much I hate you guys. As we fight our way northward into the great unknown, only that one thing remains certain: that I hate you guys

راستش، چیز دیگه ای نمیتونم اضافه کنم. جز منطقه بزرگ ناآشنا برای the great unknown.

sajjad1973
16-12-2011, 17:56
سلام دوستان


اگه بتونید تا یکی دو ساعت آینده یه همفکری در مورد این جمله بکنید، ممنون میشم


For the potential clients, standardization is purchasing out of the shelf plant

توضیح اینکه plant به معنی کارخانه هست و موضوع هم در مورد همانندسازی کارخانه های فولاد هست ...


Purchase out چیه ؟!‌ shelf یعنی چی اینجا؟!‌


به نظر من داره اینه میگه

فرایند استاندارد سازی در حال غلبه بر کارخانجات نا همگون ( خارج از نظم و ترتیب) است .


منظور اینه که این فراینداستاندارد سازی ( همانند سازی - همه رو تو یه چهار چوب منظم اوردن) داره همه کار خونه هایی رو که استاندارد نیستن در بر میگیره


یه چیز دیگه دیدم که دوستمون potential clients رو گفته مشتریان بالقوه البته کاملا درسته ولی معمولا تو ایجور بحثها میگن مشتریان احتمالی




.

BOROAMOO
16-12-2011, 17:57
ممنون از جواب قبلی 3تا جمله دیگه:
But even nature's most potent force can work in your favor.
What I don't have in my favor, though, is time.
Chimney down this bit, bridge across it.
معنی favor چیه اینجا؟

Colton
16-12-2011, 18:09
سلام

لطفا جمله زیر رو به انگلیسی ترجمه کنید.

لطفا امکان Auto Tagging و کپی برداری Tag های پست منبع را هم به پلاگین اضافه کنید.



با سپاس.

saeediranzad
16-12-2011, 18:11
// use the ToLongDateString() and ToShortDateString() methods
to convert the date parts of a DateTime to long and short
// date strings
// use the ToLongTimeString() and ToShortTimeString() methods
// to convert the time parts of a DateTime to long and short
// time strings
// use the ToString() method to convert a DateTime
// to a string
The output from this program is as follows:
Using Time Spans
As you saw earlier, a TimeSpan instance represents an interval of time—4 days, 12 minutes, and 10
seconds, for example. This section will go deeper into the details of how to create TimeSpan instance,
and you’ll see the various properties and methods of the TimeSpan class.
Creating TimeSpan Instances
The constructor for the TimeSpan class is overloaded, and there are several ways you can create a
TimeSpan instance. You can create a TimeSpan instance with a specified number of hours, minutes,
and seconds, passing these int values to the TimeSpan constructor. For example
[/LEFT]
[/LEFT]

...برای تبدیل اجزای تاریخ به رشته های کوتاه و بلند اعداد تاریخ.
...برای تبدیل اجزای زمان به رشته کوتاه و بلند اعداد نشاندهنده زمان.
...برای تبدیل زمان مقرر به رشته اعداد.
برون ده این برنامه به شرح ذیل است:
استفاده از (حالت)مدت زمان معین
همچنانکه پیشتر دیدید، حالت مدت زمان، یک فاصله زمانی را نشان میدهد-مانند 4روز و 12 دقیقه و10ثانیه.
این بخش بطور مفصل و عمیق به این مسأله میپردازد که چگونه مورد مدت زمان ایجاد کنیم و شما ویژگیها و روشهای مختلف رده(نوع و حالت) مدت زمان را خواهید دید.
ایجاد موارد مدت زمان (یا حالتها)
سازنده (بخش سازنده در نرم افزار حتمالاً) مورد مدت زمان معین بیش از اندازه بار شده است. شما میتوانید با اعداد مشخص ساعتها، دقیقه ها، و ثانیه ها مورد مدت زمان را ایجاد کنید و این مقادیر را به سازنده مدت زمان بدهید. مثلاً...
خب، برای خود من گنگ است. ولی فکر کنم برای شما که با خود نرم افزار کار کرده اید، روشنتر باشد.

saeediranzad
16-12-2011, 18:24
ممنون از جواب قبلی 3تا جمله دیگه:
But even nature's most potent force can work in your favor.
What I don't have in my favor, though, is time.
Chimney down this bit, bridge across it.
معنی favor چیه اینجا؟

دلخواه،
ولی حتا توانمندترین نیروهای طبیعت میتوانند به سود شما کار کنند (در جهت دلخواه شما اثر بگذارند)
اگرچه آنچه به سود (یا به دلخواه) من نیست، زمان است.

خط آخر را نفهمیدم. chimney را بجای فعل بکار برده که اصلاً معنی نمیده.

saeediranzad
16-12-2011, 18:30
سلام

لطفا جمله زیر رو به انگلیسی ترجمه کنید.

لطفا امکان Auto Tagging و کپی برداری Tag های پست منبع را هم به پلاگین اضافه کنید.

با سپاس.

خب، دوست عزیز. نمیخواستم فارسی به انگلیسی را ترجمه کنم. چون زیاد وارد نیستم.
ولی چون پست قبلی شما بی جواب ماند، دست و پا شکسته، ترجمه میکنم.
Please add abilities (or possibilities) of auto tagging and copying of source post tags to the plugin.

sajjad1973
16-12-2011, 18:44
خب، دوست عزیز. نمیخواستم فارسی به انگلیسی را ترجمه کنم. چون زیاد وارد نیستم.
ولی چون پست قبلی شما بی جواب ماند، دست و پا شکسته، ترجمه میکنم.
Please add abilities (or possibilities) of auto tagging and copying of source post tags to the plugin.


یه تغییر کوچولو به نظرم جملتون رو بهتر میکنه

please add the possibilities of auto tagging and making copy of the source post tags to the plugin

hasti1370
16-12-2011, 21:49
این جمله اسم همون مقاله تجارت الکترونیک هستش میشه ترجمه کنید؟

A flow-based model of web site intentions when users customize products in business-to-consumer electronic commerce

و


The user interface to implement and the influence of the interface on various process and outcome measures, however, are not well understood.We developed a Flow-based model consisting of seven hypotheses regarding the user interface and its consequents. We conducted a field experiment to test an attribute-based interface vs. a question based interface on three
variables (perceived control, shopping enjoyment and choice satisfaction) as well as two web site intentions: intention to return and intention to purchase

saeediranzad
17-12-2011, 09:52
این جمله اسم همون مقاله تجارت الکترونیک هستش میشه ترجمه کنید؟

A flow-based model of web site intentions when users customize products in business-to-consumer electronic commerce

و


The user interface to implement and the influence of the interface on various process and outcome measures, however, are not well understood.We developed a Flow-based model consisting of seven hypotheses regarding the user interface and its consequents. We conducted a field experiment to test an attribute-based interface vs. a question based interface on three
variables (perceived control, shopping enjoyment and choice satisfaction) as well as two web site intentions: intention to return and intention to purchase


مطلب تخصصی پر از اصطلاحات؛ ترجمه اش ثقیل میشه:
یک مدل برپایه جریان از مقاصد وب سایت، هنگامی که کاربران در یک تجارت الکترونیک کار وکسب به مصرف کننده فرآورده ها را به سلیقه خود درمیآورند.

بقیه مطلب هم همینطور پراز اصطلاحات هست.
مثلattribute-based interface که به معنی حالت یا شیوه رویارویی کاربر با وسیله یا وب برپایه صفت (یا ویژگی نرم افزار یا کاربر؟) هست.
شما خودت یه دور بخون و ترجمه کن. اگر بنظرت گنگ بود، من هم برداشت خودم را مینویسم.
دوستان دیگر هم کمک کنند.

c30tehran
17-12-2011, 11:37
9 of every 10 companies are adopting or have adopted service-oriented architectures and will
exit 2006 with SOA planning, design and programming experience
.

از هر ۱۰ شرکت ۹ شرکت از «معماری سرویس‌گرا» و تا سال ۲۰۰۶ هم از طرح soa ، طراحی و برنامه نویسی حرفه‌ای وجود خواهد داشت

==========================================



what they represent and where they come from


آنچه آن‌ها به ما ارائه می‌کنند و چرا آن‌ها به وجود آمده‌اند.

======================================

IBM is hard at work expanding the scope of these principles in upcoming Rational product releases to incorporate broader communities of practitioners.


آی‌بی‌ام سخت تلاش می‌کند تا با گسترش دامنه کار این اصول در آینده باانتشار رشنال جوامع گسترده مشاغل را شامل بشود.

===================================

Creating a structure for routing digital artifacts, ideas and processes around an IT system takes more time than building an assembly plant from a hole in the ground,routing automobile factory parts from around the world, and driving the first car out the door


ایجاد یک( اسناد) ساخت‌وساز اجزای دیجیتال (routing digital artifacts)، ایده‌ها و فرآیند‌ها در سراسر یک سیستم فنآوری اطلاعات، زمان بیشتری نسبت به ساختمان از حفر زمین کارخانه مونتاژ ، ساخت‌و ساز(routing) قطعات کارخانه از دور جهان، و هدایت ماشین به بیرون است.

sepehr_x50
17-12-2011, 13:51
سلام.



The interest earned with simple interest is the product of the interest rate, the time since the investment (usually measured in years), and the principal.


متن اصلی:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

ممنون

Smartie7
17-12-2011, 16:58
من فک میکنم این جمله ایراد داره، منظورشو متوجه نمیشم ... چطور باید ترجمه بشه ؟!


In semantic networks, as also explanation typically is two ways for connections.

artist5
17-12-2011, 18:22
سلام.لطف میکنید این را واسم ترجمه کنید؟ممنون.
?What would be the aims and objectives of the business luke is planning to implement after graduation

Kurosh
17-12-2011, 18:47
سلام.لطف میکنید این را واسم ترجمه کنید؟ممنون.
?What would be the aims and objectives of the business luke is planning to implement after graduation
کسب و کاری که لوک پس از فارغ‌التحصیلی به دنبال اجرای آن است، چه اهداف و مقاصدی خواهد داشت؟



یا


کسب و کاری که لوک قصد دارد پس از فارغ‌التحصیلی راه بیندازد، چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

saeediranzad
18-12-2011, 08:18
9 of every 10 companies are adopting or have adopted service-oriented architectures and will
exit 2006 with SOA planning, design and programming experience
.

از هر ۱۰ شرکت ۹ شرکت از «معماری سرویس‌گرا» و تا سال ۲۰۰۶ هم از طرح soa ، طراحی و برنامه نویسی حرفه‌ای وجود خواهد داشت

==========================================



what they represent and where they come from


آنچه آن‌ها به ما ارائه می‌کنند و چرا آن‌ها به وجود آمده‌اند.







جمله اول که ناقصه؛ انگار 9 سرجاش درنیامده. بعد هم اون exit است یا exist؟
نه تااز هر ده شرکتی که ساختار خدمات-محور را برگزیده اند یا پذیرفته اند یا میپذیرند و سال 2006 را با تجربه برنامه ریزی و برنامه نویسی و طراحی SOAترک میکند(به پایان میبرند)
جمله دوم، بله: آنها چه چیز را نشان میدهند و از کجا آمده اند. بستگی به بقیه متن داره.

saeediranzad
18-12-2011, 08:38
IBM is hard at work expanding the scope of these principles in upcoming Rational product releases to incorporate broader communities of practitioners.


آی‌بی‌ام سخت تلاش می‌کند تا با گسترش دامنه کار این اصول در آینده باانتشار رشنال جوامع گسترده مشاغل را شامل بشود.

===================================

Creating a structure for routing digital artifacts, ideas and processes around an IT system takes more time than building an assembly plant from a hole in the ground,routing automobile factory parts from around the world, and driving the first car out the door


ایجاد یک( اسناد) ساخت‌وساز اجزای دیجیتال (routing digital artifacts)، ایده‌ها و فرآیند‌ها در سراسر یک سیستم فنآوری اطلاعات، زمان بیشتری نسبت به ساختمان از حفر زمین کارخانه مونتاژ ، ساخت‌و ساز(routing) قطعات کارخانه از دور جهان، و هدایت ماشین به بیرون است.



[/RIGHT]

[/RIGHT]
[/LEFT]

بعلت محدودیت زمانی سایت مجبورم هم تند بنویسم و هم مطلب را تکه تکه کنم.
آی بی ام سرسختانه(با جدیّت)، دامنه این اصول را در اننشار محصولات رشنال در آینده میگستراند تا جوامع (یا اجتماعات) افراد حرفه ای بیشتری را دربربگیرد.
در جمله بعد: ایجاد یک ساختار برای مسیریابی فلان وفلان در یک سیستم IT زمان بیشتری میگیرد یا میبرد تا (یا از) ساختن یک کارخانه مونتاژ در یک چاله (که از خاکبرداری پیش از ساخت کارخانه ایجاد میشود؛ یعنی از صفر ) و مسیریابی (یا گردهم آوردن) قطعات پیشساخته اتوموبیل و بالاخره راندن اولین ماشین تولید شده به بیرون کارخانه.

saeediranzad
18-12-2011, 08:43
سلام.



The interest earned with simple interest is the product of the interest rate, the time since the investment (usually measured in years), and the principal.


متن اصلی:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

ممنون

سود کسب شده از سرمایه گذاری اولیه (بدون محاسبه سود بعدی در سرمایه) حاصلضرب نرخ سود در زمان سرمایه گذاری (معمولاً به سال اندازه گیری میشود)، و سرمایه اولیه است.

sepehr_x50
18-12-2011, 08:48
سود کسب شده از سرمایه گذاری اولیه (بدون محاسبه سود بعدی در سرمایه) حاصلضرب نرخ سود در زمان سرمایه گذاری (معمولاً به سال اندازه گیری میشود)، و سرمایه اولیه است.

ممنون. :11:

منظور جمله از product حاصلضرب هستش؟ یا میگه سود کسب شده از سرمایه گذاری اولیه به این عوامل وابسته است ؟

:10:

saeediranzad
18-12-2011, 08:51
من فک میکنم این جمله ایراد داره، منظورشو متوجه نمیشم ... چطور باید ترجمه بشه ؟!


In semantic networks, as also explanation typically is two ways for connections.


خب، فکر کنم جمله کامل نیست. ولی همین قدر:
در شبکه های معنایی (؟) همانگونه که توضیح هم بطور خاص چنین است، دوراه برای اتصال [وجود دارد]

c30tehran
18-12-2011, 10:08
معنی این‌ها صحیح ؟

the demand side of the equation
از طرف تقاضا از معادله

your current layers of intellectual property
از طریق عمق (layers) جاری شما از مالکیت فکری

the tail wagging the dog
بخش مهمی از مهم‌ترین بخش

freed from the traditional
سنتی گریزی

ruthless meritocracies
شایسته‌سالاری ظالمانه

noncontributive communities
جوامع غیر کمکی

tree dozen
سی‌وشش

pluggable components
اجزای ناکارآمد

Health Insurance Portability
بیمه قابل حمل سلامتی


Long Tail
خرده فروشی اینترنتی

big-ticket
پرارزش

pigeonholing
تفکیک‌بندی موارد متفاوت


solid milestones
نقطه عطف جدی

predictability
باز خورد


structured approaches
روش‌های ساخت‌یافته

rest assured
مطمئن باشید

The key is reassigning the team to be more inclusive in all of the different phases of the project.

این مهم است که تغییر مسوولیت (reassigning) تیم به کلی تر بودن در تمام فازهای مختلف پروژه است.




The umbrella of governance as it applies to software delivery covers much more than the implementation of extant legal dicta.


چتر اداره امور همانند رویه پذیرش ارائه نرم‌افزار بسیار بیشتر ازاظهار نظراجرای قانونی موجود است

Smartie7
18-12-2011, 13:39
یه سری کالا هستن که باید اسمشون دقیق ذکر بشه مثل "جای آب لیمو"، "جا لیوانی"، "مرغ خوری"

اینا رو چطوری ترجمه کنم ؟!

مثلاً اینا چطوره ؟!

Chicken Plate

Lemon Bottle

sajjad1973
18-12-2011, 17:49
یه سری کالا هستن که باید اسمشون دقیق ذکر بشه مثل "جای آب لیمو"، "جا لیوانی"، "مرغ خوری"

اینا رو چطوری ترجمه کنم ؟!

مثلاً اینا چطوره ؟!

Chicken Plate

Lemon Bottle


اولی همون که خودتونم گفتید به نظرم درسته اما آب لیمو نه خود لیمو lemon juice bottle

دومی: شرط میبندم هیچکی ندونه یا خیلی افراد کمی باشن که بدونن میشه: glass rack

سومی : به نظرم همون chicken plate / dish درست باشه

sd70
18-12-2011, 18:17
دوستان، معادل دقيق اين عبارت چي ميشه : "پايگاه سازه هاي خرپايي دانش اموزان ايران"
(سازه هاي خرپايي : truss structures)

sajjad1973
18-12-2011, 18:30
دوستان، معادل دقيق اين عبارت چي ميشه : "پايگاه سازه هاي خرپايي دانش اموزان ايران"
(سازه هاي خرپايي : truss structures)


اگه منظور از این پایگاه یه چیزی مثل پایگاه داده ها تو بحث های کامپیوتری هست میشه

Iranian Students News truss structure data base

اگه هم منظور از پایگاه یه چیزی مثل مرکز و .....هست که میشه

Iranian Students News truss structure center

یا

News truss structure center of iranian students

hasti1370
18-12-2011, 18:34
مطلب تخصصی پر از اصطلاحات؛ ترجمه اش ثقیل میشه:
یک مدل برپایه جریان از مقاصد وب سایت، هنگامی که کاربران در یک تجارت الکترونیک کار وکسب به مصرف کننده فرآورده ها را به سلیقه خود درمیآورند.

بقیه مطلب هم همینطور پراز اصطلاحات هست.
مثلattribute-based interface که به معنی حالت یا شیوه رویارویی کاربر با وسیله یا وب برپایه صفت (یا ویژگی نرم افزار یا کاربر؟) هست.
شما خودت یه دور بخون و ترجمه کن. اگر بنظرت گنگ بود، من هم برداشت خودم را مینویسم.
دوستان دیگر هم کمک کنند.

من خودم این طوری ترجمه کردم،اگه میشه بخونیدش و اشکالاتش رو بهم بگید.ممنون از لطفتون.

این که کدام واسط کاربری را پیاده سازی کنیم و تاثیر رابط روی فرایندهای مختلف و مقیاس های خروجی به درستی درک نشده اند.
ما یک مدل مبتنی بر جریان متشکل از 7فرضیه در مورد رابط کاربر و نتایج آن را توسعه میدهیم.ما آزمایشی را به منظور امتحان مقایسه ای بین رابط مبتنی بر خصوصیات و رابط مبتنی بر پرسش را بروی سه متغیر(احساس کنترل،لذت از خرید و رضایت از انتخاب) و همچنین مقاصد وب سایتی یعنی بازگشت از خرید و قصدخرید ،را انجام میدهیم.

sd70
18-12-2011, 19:31
اگه منظور از این پایگاه یه چیزی مثل پایگاه داده ها تو بحث های کامپیوتری هست میشه

Iranian Students News truss structure data base

اگه هم منظور از پایگاه یه چیزی مثل مرکز و .....هست که میشه

Iranian Students News truss structure center

یا

News truss structure center of iranian students

ممنون. منظورم از پايگاه يه چيزي مثلا تو مايه هاي يه انجمنه، يا همون مرکز، يه جورايي يه شرکت.
فقط يه چيزي، وجود کلمه news الزامي هستش يا ميشه برش داشت؟

c30tehran
18-12-2011, 19:37
معنی این‌ها صحیح ؟

the demand side of the equation
از طرف تقاضا از معادله

your current layers of intellectual property
از طریق عمق (layers) جاری شما از مالکیت فکری

the tail wagging the dog
بخش مهمی از مهم‌ترین بخش

freed from the traditional
سنتی گریزی

ruthless meritocracies
شایسته‌سالاری ظالمانه

noncontributive communities
جوامع غیر کمکی

tree dozen
سی‌وشش

pluggable components
اجزای ناکارآمد

Health Insurance Portability
بیمه قابل حمل سلامتی


Long Tail
خرده فروشی اینترنتی

big-ticket
پرارزش

pigeonholing
تفکیک‌بندی موارد متفاوت


solid milestones
نقطه عطف جدی

predictability
باز خورد


structured approaches
روش‌های ساخت‌یافته

rest assured
مطمئن باشید

The key is reassigning the team to be more inclusive in all of the different phases of the project.

این مهم است که تغییر مسوولیت (reassigning) تیم به کلی تر بودن در تمام فازهای مختلف پروژه است.




The umbrella of governance as it applies to software delivery covers much more than the implementation of extant legal dicta.


چتر اداره امور همانند رویه پذیرش ارائه نرم‌افزار بسیار بیشتر ازاظهار نظراجرای قانونی موجود است

پیشنهادی برای این ندارید؟

sajjad1973
18-12-2011, 20:40
ممنون. منظورم از پايگاه يه چيزي مثلا تو مايه هاي يه انجمنه، يا همون مرکز، يه جورايي يه شرکت.
فقط يه چيزي، وجود کلمه news الزامي هستش يا ميشه برش داشت؟

نه الزامی نیست دوست خوبم درحقیقت اصلا نیازی به اون news نیست من اون موقع پایگاه خبری رفته بود تو ذهنم

farryad
18-12-2011, 21:00
این کلمه معنیش چی میشه؟

extradiegetic

ممنون

pro_translator
18-12-2011, 21:32
این کلمه معنیش چی میشه؟

extradiegetic

ممنون

سطح برون‌روایتی... سطح برون‌داستانی...

pro_translator
18-12-2011, 22:11
دومی: شرط میبندم هیچکی ندونه یا خیلی افراد کمی باشن که بدونن میشه: glass rack



مطمئنید؟ من cup-holder یا glass-holder شنیده‌ام...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید