PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ترجمه --------Translation 3



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 [14] 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29

AmirMomtaz
07-04-2013, 01:38
متاسفانه همرو جواب دادید جز این !

you really think he...you know ...bus's his guts?1
take it away from him Eddie,Brutal said ,half laughing and half horrified. --- christ almighty jesus 2
but dont get me wrong it was funny a real hoot. 3
when the cyclone really touched down on E block.4
around the time when we'd pretty much decided Delacroix wasn't going to feed his pet to death.5
i was on my own for the time being .6
Delacroix was simply overcome with delight.7

1-واقعا فکر میکنی که اون ... منظورم ... ؟؟؟
2- بروتال، نیمی خندان و نیمی ترسان، به ادی گفت: آنرا از او دور کن. --- عیسی مسیح خداوند متعال [ استغفرالله ]
3- سوء تفاهم نشه ولی خنده دار بود یه جیغ و داد حسابی
4- وقتی گردباد دیگه در بلوک ای آروم گرفت
5- حوالی زمانی که ما دیگه تقریبا تصمیم گرفته بودیم دلاکروا قصد نداشت به حیوانش تا حد مرگ غذا بده
6- عجالتا تنها بودم
7- دلاکروا حقیقتا مغلوب خوشی بود

Oops ..! What the unusual phrases..!! d :n29:

Hemai
07-04-2013, 13:38
دوستان اون قسمت قرمز خیلی گیر کردم. منظور کلیش چیه ؟

In the computational grid environment, there is usually a general
framework focusing on the interaction between grid resource
broker, domain resource manager and the grid information server
[9]. Computational grids usually assume that the physical and virtual
levels are completely split but there is a mapping between
resources and users of the two layers [10]. Han and Berry [11] proposed
a novel semantic-supported and agent-based decentralized
grid resource discovery mechanism. Without overheads of negotiation,
the algorithm allows individual resource agents to semantically
interact with neighboring agents based on local knowledge
and to dynamically form a resource service chain to complete the
tasks. Chung and Chang [12] presented a Grid Resource Information
Monitoring (GRIM) prototype to manage large scale grid resources
for dynamic access and resource management in the grid
environment. In a grid environment it is usually easy to obtain information
about the speed of the available grid nodes but quite
complicated to know the computational processing time requirements
from the user. To conceptualize the problem as an algorithm,
we need to dynamically estimate the job lengths from user application
specifications or historical data. For clarity, some key terminologies
are defined as follows:

hamid_hitman47
07-04-2013, 18:26
سلام. بچه ها ترجمه پیشنهادیتون واسه این 3 تا جمله چیه!?

_برای منی که از تاریکی می ترسیدم, دیدن آن فیلم جالب بود.
_سالها گذشته. ولی من هنوز هم روزنامه دیواری ها رو دوست دارم.
_یادش بخیر, چقدر پیش رفیقام پز ماشین بابامو می دادم.

virgo_icy
07-04-2013, 22:18
For me,(who was) afraid from darkness, watching that movie was interesting
years passed, but I still love wall papers

MasoudBJ
07-04-2013, 22:48
لطفا این جمله رو برام ترجمه کنید مربوط به تعمیر دوچرخه است



[*=1]When lubricating your bike, really all you have to look for is the moving parts, where metal pieces move against one another. Use a light, specially-formulated bike lubricant and not any old junk that you find in your garage
[*=1]These assemblies are made up of a number of small moving parts, including two small pulley wheels. You want to keep these clean and lubed so they don't bind up or become rigid
[*=1]If they get rusty or seize up from lack of lubrication, you will not be able to stop properly or change gears smoothly, if at all
[*=1]these levers are crucial for braking and changing gears ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[*=1]Put a few drops of oil on the part where your pedal ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) meets the crankarm ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Again, focus on getting the oil on the moving part that rotates around the spindle, which screws into the crankarm

AmirMomtaz
08-04-2013, 01:22
دوستان اون قسمت قرمز خیلی گیر کردم. منظور کلیش چیه ؟

Without overheads of negotiation, the algorithm allows individual resource agents to semantically
interact with neighboring agents based on local knowledge, and to dynamically form a resource service chain to complete the tasks.


بدون پیامهای (اضافی) خطایاب، الگوریتم اجازه میده واسطه های منابع منفرد نزدیک با هم، بر اساس اطلاعات محلی (کسب شده) از روی مفاهیم،و همچنین، از سرویس یک منبع تا پایان کار بصورت پویا، تعامل داشته باشند.

AmirMomtaz
08-04-2013, 02:04
لطفا این جمله رو برام ترجمه کنید مربوط به تعمیر دوچرخه است



[*=1]When lubricating your bike, really all you have to look for is the moving parts, where metal pieces move against one another. Use a light, specially-formulated bike lubricant and not any old junk that you find in your garage
[*=1]These assemblies are made up of a number of small moving parts, including two small pulley wheels. You want to keep these clean and lubed so they don't bind up or become rigid
[*=1]If they get rusty or seize up from lack of lubrication, you will not be able to stop properly or change gears smoothly, if at all
[*=1]these levers are crucial for braking and changing gears ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[*=1]Put a few drops of oil on the part where your pedal ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) meets the crankarm ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Again, focus on getting the oil on the moving part that rotates around the spindle, which screws into the crankarm



1- بهنگام روان کاری یک دوچرخه این قسمتهای متحرکه که باید دنبالش باشید، جاییکه قطعات فلزی برروی هم حرکت می کنند. از یک روغن (یا گریس) سبک و مخصوص دوچرخه اسفاده کنید نه هر دورانداختنی که تو گاراژ پیدا می کنید.
2- این مجموعه قطعات از تعدادی قسمت متحرک ساخته شدند، شامل دوتا چرخ غلطک کوچک(فولی). شما باید اینهارو تمیز و روان نگه دارید تا خشک نشند و بهم گیر نکنند.
3- اگه بخاطر کمی روغن زنگ بزنند و گیر کنند شما نمیتونید بطور صحیح بایستید یا نرم دنده عوض کنید.
4- این اهرمها برای ترمز و تعویض دنده حیاتی اند.
5- چند قطره روغن بریزید روی قستی که پدال و میل رکاب بهم میرسند. باز به روغنکاری قسمتهای متحرک که حول محور پیچ شده به میل رکاب می چرخند، دقت کنید.

MR.CART
08-04-2013, 05:25
pretty به غیر از زیبا دیگه چه معنی میده؟مثل تو این جمله:
its PRETTY boring
و اگه though در آخر جمله بیاد چه معنی میده?

AmirMomtaz
08-04-2013, 11:42
pretty به غیر از زیبا دیگه چه معنی میده؟مثل تو این جمله:
its PRETTY boring
و اگه though در آخر جمله بیاد چه معنی میده?

حالت قیدی داره تقریبا یه چیزی بین very و really : تاحدی ، واقعن، حسابی (عامیانه خودمون ولی خیلی جاها مناسبترین معنی)
مثلن در اینجا : هرچند حسابی خسته کننده س ؛

MR.CART
08-04-2013, 17:18
خیلی ممنون اگه میشه قسمت دوم though رو هم جواب بدید

Smartie7
08-04-2013, 17:57
سلام،
کدوم ترجمه صحیح هست؟

a context adaptive intrusion detection system

سیستم تشخیص نفوذ انطباق محتوا

سیستم تشخیص نفوذ منطبق بر محتوا

AmirMomtaz
08-04-2013, 18:24
خیلی ممنون اگه میشه قسمت دوم though رو هم جواب بدید

فامیل جان مثه اینکه دربند در ماندی ها :n02: ... !!!
همون هرچند بود دیگه عزیزم :n01:

It's pretty boring though
هرچند حسابی خسته کننده س!

AmirMomtaz
08-04-2013, 18:43
سلام،
کدوم ترجمه صحیح هست؟

a context adaptive intrusion detection system

سیستم تشخیص نفوذ انطباقمحتوا

سیستم تشخیص نفوذ منطبق بر محتوا

سیستم تشخیص نفوذ منطبق بر محتوا --- سازگار با محتوا --- قابل انطباق با محتوا

Smartie7
08-04-2013, 20:21
قسمت دوم لطفاً

it delivers security benefits while meeting the energy budget

lifetime Performance
عملکرد عمر یا کارایی عمر؟!

Sha7ab
08-04-2013, 21:31
قسمت دوم لطفاً

it delivers security benefits while meeting the energy budget

lifetime Performance
عملکرد عمر یا کارایی عمر؟!

همزمان با تامین بودجه ی انرژی مزایای امنیتی هم داره
عملکرد دائمی (عمری)

pro_translator
08-04-2013, 21:40
قسمت دوم لطفاً

it delivers security benefits while meeting the energy budget

lifetime Performance
عملکرد عمر یا کارایی عمر؟!

این ترجمه به نظرم قشنگه: همزمان با عرضه‌ی مزایای امنیتی خود، متناسب با بودجه‌ی انرژی نیز هست... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

کارایی / عملکرد مادام‌العمر...

//

ویرایش: من پست شهاب جان رو ندیدم...


همزمان با تامین بودجه ی انرژی مزایای امنیتی هم داره
عملکرد دائمی (عمری)

Smartie7
08-04-2013, 22:04
این ترجمه به نظرم قشنگه: همزمان با عرضه‌ی مزایای امنیتی خود، متناسب با بودجه‌ی انرژی نیز هست... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

این لینکی که دادید، دقیقاً به چی باید اشاره کنه ؟!

pro_translator
08-04-2013, 23:01
این لینکی که دادید، دقیقاً به چی باید اشاره کنه ؟!

من اون لینک‌هایی که توی (+) می‌ذارم به دو دلیله...

یکی این که بعدا خودم چک کنم معادل فارسی عبارت‌ها رو از کجا آورده‌ام...

یکی این که بعدا اگه خواستم مطالعه کنم یه کپی از منبع رو بدون جستجوی دوباره بتونم پیدا کنم...

پس صرفا برای خواننده نیست...:n16:

anti-military
08-04-2013, 23:53
حالت قیدی داره تقریبا یه چیزی بین very و really : خیلی ، واقعن، حسابی (عامیانه خودمون ولی خیلی جاها مناسبترین معنی)
مثلن در اینجا : هرچند حسابی خسته کننده س ؛

به نظر من بهترین معنی دیگه pretty " کاملا " و " به خوبی " میشه
مثلا معنی دوم pretty رو بیشتر از همه در این جمله می بینیم
I'm pretty sure ...
به خوبی مطمئنم که ...
کاملا مطمئنم که ...
I'm pretty sure that wasn't like that

فکر کنم همون " کاملا " بهترین معادلشه

AmirMomtaz
09-04-2013, 05:32
به نظر من بهترین معنی دیگه pretty " کاملا " و " به خوبی " میشه
مثلا معنی دوم pretty رو بیشتر از همه در این جمله می بینیم
I'm pretty sure ...
به خوبی مطمئنم که ...
کاملا مطمئنم که ...
I'm pretty sure that wasn't like that

فکر کنم همون " کاملا " بهترین معادلشه

I think this fits a bit more : d

تقریبن مطمئنم ؛ تاحدی مطمئنم = I'm pretty sure

AmirMomtaz
09-04-2013, 05:54
قسمت دوم لطفاً

it delivers security benefits while meeting the energy budget

lifetime Performance
عملکرد عمر یا کارایی عمر؟!

ضمن اینکه بودجه (تعین شده برای) انرژی رو رعایت میکنه [بیشتر نمیشه] مزایای امنیتی هم داره
کارایی طولانی مدت (به اصطلاح مادام العمر!)

Smartie7
09-04-2013, 09:34
pre-trust relationship

رابطه های پیش از اعتماد ؟!

Smartie7
09-04-2013, 10:24
By leveraging the NIDS deployment strategy, we developed a context adaptive IDS controller to advise the IDS to continually perform intrusion detection while being prepared for a possible "cut through" if it is likely that the energy in the node will not be sufficient to sustain lifetime requirement
.

ما با استفاده از استراتژی بکارگیری NIDS، یک کنترلر IDS منطبق بر محتوا ایجاد کردیم تا IDS را برای اجرای مداوم تشخیص نفوذ .... و همچنین اگر انرژی درون گره برای برآوردن نیاز مادام العمر کافی نباشد، برای یک cut through احتمالی آماده می‌شود.

saeediranzad
09-04-2013, 11:35
while being prepared for a possible "cut through" if it is likely that the energy in the node will not be sufficient to sustain lifetime requirement
درهمان حال برای یک راه حل (مشکل گشایی) ممکن در صورتی که انرژی در گره برای برآوردن نیاز یک عمر کافی نباشد آماده میشود.

lmbr20
09-04-2013, 21:58
Personally, I do not feel these are true wave counts, as Westerners understand them. I think
Sasaki is merely marking intermediate highs and lows in some way so that these can be
pinpointed clearly, prior to further analysis and classification into the different pattern types


دوستان سلام
بعد از سازاکی رو دیگه موندم !! :41::41:

anti-military
09-04-2013, 22:00
I think this fits a bit more : d

تقریبن مطمئنم ؛ تاحدی مطمئنم = I'm pretty sure




درسته, شرمنده این دومین باریه که اقدام به نشر اکاذیب میکنم :n02:
الان 6 ساله فکر میکردم معنی کاملا مطمئن رو میده ...

sm72
09-04-2013, 23:32
درود بر دوستان.خواهش میکنم جمله زیر رو برام ترجمه کنید.سپاس
A health care provider may decide to structure work around teams of doctors, nurses, and clerical workers

Smartie7
10-04-2013, 10:05
while being prepared for a possible "cut through" if it is likely that the energy in the node will not be sufficient to sustain lifetime requirement
درهمان حال برای یک راه حل (مشکل گشایی) ممکن در صورتی که انرژی در گره برای برآوردن نیاز یک عمر کافی نباشد آماده میشود.
فكر كنم منظور از cut through اين ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])باشه ...

Hemai
10-04-2013, 11:42
کسی میتونه معادل فارسی برای این دو کلمه پیدا کنه :
flowtime ,makespan,

AmirMomtaz
10-04-2013, 13:23
درسته, شرمنده این دومین باریه که اقدام به نشر اکاذیب میکنم :n02:
الان 6 ساله فکر میکردم معنی کاملا مطمئن رو میده ...

ME TOO ... !!! :n02: d


ویرایش:
ممنون باعث شدی من هم بیشتر دریابم :n01:
بنظرم به ادراک و منظور گوینده جمله، در واقع همون کاملا رو میرسونه یعنی تا (بالاترین) حدی که گوینده (منصفانه) متصوره و امکانش رو قائله (مثه احتمال بیشتر از نود و کمتر از صد درصد) ؛ ولی قطعی نیست و میخواد برای مخاطب، جایی برای اظهار نظر شاید مخالف باقی بذاره! (درواقع میگه این نظر (قطعی) منه) ؛ .
تقریبن مثه quite ولی کمی ضعیفتر ..

AmirMomtaz
10-04-2013, 13:33
pre-trust relationship

رابطه های پیش از اعتماد ؟!


could be nothing else ...!:n01: d

AmirMomtaz
10-04-2013, 14:50
By leveraging the NIDS deployment strategy, we developed a context adaptive IDS controller to advise the IDS to continually perform intrusion detection while being prepared for a possible "cut through" if it is likely that the energy in the node will not be sufficient to sustain lifetime requirement
.

ما با استفاده از استراتژی بکارگیری NIDS، یک کنترلر IDS منطبق بر محتوا ایجاد کردیم تا IDS را برای اجرای مداوم تشخیص نفوذ .... و همچنین اگر انرژی درون گره برای برآوردن نیاز مادام العمر کافی نباشد، برای یک cut through احتمالی آماده می‌شود.

where are you? :n02: d


با اعمال استراتژی بکارگیری (خاص) NIDS، یک کنترلر IDS منطبق بر محتوا ایجاد کردیم تا IDS قادر باشد؛ تا پیداشدن یک راه آسانتر، به اجرای مداوم تشخیص نفوذ بپردازد؛ با احتمال اینکه انرژی در محلهای اتصال در درازمدت جوابگوی نیاز نباشد.

saeediranzad
10-04-2013, 15:03
فكر كنم منظور از cut through اين ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])باشه ...
خوب این را شما بهتر میدونید. اگر مقاله درباره Computer networking هست؛ حتماْ همونه.
ولی اینجا switching را نیاورده. در مطلب ویکی؛ این یک گونه از switching هست؛ یعنی به تنهایی نباید آن معنی را بده.

AmirMomtaz
10-04-2013, 15:37
Personally, I do not feel these are true wave counts, as Westerners understand them. I think
Sasaki is merely marking intermediate highs and lows in some way so that these can be
pinpointed clearly, prior to further analysis and classification into the different pattern types


دوستان سلام
بعد از سازاکی رو دیگه موندم !! :41::41:

اوشون! صرفا داره متوسط بالاترین و پایینترین (حدود ) رو به روشی مشخص میکنه بطوریکه میتونند بوضوح قابل تشخیص باشند، قبل از تحلیل و طبقه بندی بیشتر درون انواع مختلف نمونه

Smartie7
10-04-2013, 16:23
با اعمال استراتژی بکارگیری (خاص) NIDS، یک کنترلر IDS منطبق بر محتوا ایجاد کردیم تا IDS قادر باشد؛ تا پیداشدن یک راه آسانتر، به اجرای مداوم تشخیص نفوذ بپردازد؛ با احتمال اینکه انرژی در محلهای اتصال در درازمدت جوابگوی نیاز نباشد.
کلا هر جور دوست داشتی نوشتی دیگه :n02:
زیاد به متن وفادار نیس ...


while being prepared for a possible "cut through" if it is likely that the energy in the node will not be sufficient to sustain lifetime requirement
درهمان حال برای یک راه حل (مشکل گشایی) ممکن در صورتی که انرژی در گره برای برآوردن نیاز یک عمر کافی نباشد آماده میشود.

این معنی از cut through رو کجا پیدا کردید؟ من به عنوان noun نمیتونم پیداش کنم !

Hemai
10-04-2013, 18:02
Combinatorial optimization problems are important in many real life applications, and recently the area has attracted much research with advances in nature-inspired heuristics and multi agent systems. For scheduling problems, the dramatic increase in the size of the search space and the need for real-time solutions motivated research ideas into solving scheduling problems using nature-inspired heuristic techniques. In this section, we develop a fuzzy scheme based on discrete particle swarm optimization [7,8] to solve the job scheduling problem.

دوستان اون قسمت قرمز رو اگه بشه زحمتشو بکشید ...
لعنت به مقاله های چینی که مثل جنساشون اشغاله

Smartie7
10-04-2013, 18:13
فعل قسمت اول کجاس؟! گرامر خاصی داره یا ابتکار نویسنده هست؟!

if a node with reliable and stable IDS services, the issue remains to locate a new IDS node when it has been disconneted.

AmirMomtaz
10-04-2013, 19:59
کلا هر جور دوست داشتی نوشتی دیگه :n02:
زیاد به متن وفادار نیس ...


چطور مگه ؟ شک داری؟
شما ترجمه درست رو میخوای یا اون چیزی که به مذاقت خوش بیاد؟
وفاداری به متن دیگه چه صیغه ایه؟ ترجمه تحت الفظی که تک تک کلمات عینن بیان تو ترجمه ؟ بدون اینکه واقعا بخوایم بدونیم منظور سورس چیه؟ و چی می خواد بگه؟

دیگه شرمنده ...
قدر زر زرگر شناسد ...:n01:

AmirMomtaz
10-04-2013, 20:32
کسی میتونه معادل فارسی برای این دو کلمه پیدا کنه :
flowtime ,makespan,

از اولی نمیشه چیزی درآورد ؛ (در حالت اسم) : طول، فاصله، دوره = span ؛ مدل، نوع، حالت = make
چی میشه گفت؟ فاصله وار ؛ شبه فاصله ... ؟!

ولی باز دومی رو میشه گفت : زمان جریان ( البته بصورت flow time ) که البته احساسی برنمی انگیزه !

AmirMomtaz
10-04-2013, 20:54
دوستان اون قسمت قرمز رو اگه بشه زحمتشو بکشید ...
لعنت به مقاله های چینی که مثل جنساشون اشغاله

For scheduling problems, the dramatic increase in the size of the search space and the need for real-time solutions motivated research ideas into solving scheduling problems using nature-inspired heuristic techniques.


درمورد مشکلات زمان بندی، افزایش چشمگیر در اندازه فضای جستجو و نیاز به راه حلهای همزمان (بی درنگ)، ایده های تحقیق برای حل مشکلات زمان بندی با استفاده از تکنیکهای اکتشافی الهام گرفته از طبیعت را برانگیخت.

Smartie7
10-04-2013, 21:56
کسی میتونه معادل فارسی برای این دو کلمه پیدا کنه :
flowtime ,makespan,
makespan : زمان کامل شدن پردازش / زمان پایان یافتن تمام کارها / زمان مصرفی از اولین وظیفه تا آخرین وظیفه --- پس میشه گفت زمان تكميل
flowtime : زمان شناوری

Smartie7
11-04-2013, 07:29
چطور مگه ؟ شک داری؟
شما ترجمه درست رو میخوای یا اون چیزی که به مذاقت خوش بیاد؟
وفاداری به متن دیگه چه صیغه ایه؟ ترجمه تحت الفظی که تک تک کلمات عینن بیان تو ترجمه ؟ بدون اینکه واقعا بخوایم بدونیم منظور سورس چیه؟ و چی می خواد بگه؟

دیگه شرمنده ...
قدر زر زرگر شناسد ...:n01:
چرا انقد بدت اومد، سریع حالت تدافعی گرفتی آخه ؟! :n02:
وفاداری به متن و ترجمه تحت الفظی فرق دارن با هم ...
شما نوشتی راه آسانتر من آسانتر نمیبینم تو جمله، خودت اضافه کردی ولی از کجا معلوم اینجا راه بهتر یا چیز دیگه منظورش نباشه ؟! مگه همیشه بهتر، آسانتر هم هست ؟!
محلهای اتصال هم تو این متن درست نیست.... گره بهتره.
من نگفتم ترجمه شما بدرد نمیخوره که ناراحت شدی!
همیشه میشه یه ترجمه رو بهتر کرد وقتی با دید دقیق تری بهش نگاه کرد ...

اگه بفرمایید معنی cut through رو کجا پیدا کردید ممنون میشم، چون من در جای noun پیداش نکردم!

saeediranzad
11-04-2013, 09:48
این معنی از cut through رو کجا پیدا کردید؟ من به عنوان noun نمیتونم پیداش کنم !
بله؛ بعنوان اسم نیامده. ولی میبینید که در"__" آمده.
معنی فعل: راه دررو باز کردن؛ راه باز کردن از میان چیزی
نمونه کاربرد اسمی هم در وب پیدا میشه.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Hotel companies find a short cut through India's red ta ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])pe

AmirMomtaz
11-04-2013, 10:35
چرا انقد بدت اومد، سریع حالت تدافعی گرفتی آخه ؟! :n02:
وفاداری به متن و ترجمه تحت الفظی فرق دارن با هم ...
شما نوشتی راه آسانتر من آسانتر نمیبینم تو جمله، خودت اضافه کردی ولی از کجا معلوم اینجا راه بهتر یا چیز دیگه منظورش نباشه ؟! مگه همیشه بهتر، آسانتر هم هست ؟!
محلهای اتصال هم تو این متن درست نیست.... گره بهتره.
من نگفتم ترجمه شما بدرد نمیخوره که ناراحت شدی!
همیشه میشه یه ترجمه رو بهتر کرد وقتی با دید دقیق تری بهش نگاه کرد ...

اگه بفرمایید معنی cut through رو کجا پیدا کردید ممنون میشم، چون من در جای noun پیداش نکردم!


برای اینکه خیلی واضحه چی داره میگه .. من لپ مطلبو گفتم .. ترجمه یعنی این ، یعنی اول مطلبو کامل بخونی بفهمی چی میخواد بگه و بقول معروف فحوای کلام رو درک کنی ( هرچی باشه منظور اصلی از استفاده از کلمات رسوندن یه منظور، یه مفهوم، یه معنیه! ) بعد درحالیکه از گوشه چشم به کلمات نگاهی داشته باشی جمله خودتو تنظیم کنی ..!

میگن یکی میخواست به یه انگلیسی بگه "خوردم زمین پدرم دراومد" ، گفت : !I ate the ground and my father came out
چون میخواست به کلمات وفادار بمونه ...!!!
به هیچ عنوان وفاداری به متن رو قبول ندارم همون تحت الفظی میشه که بیزارم ازش!

الان تو تمام فیلمهای تلوزیون وقتی طرف به یه بچه هفت هشت ده ساله میگه young این احمقها هم طبق معمول "جوان" معنی می کنند! درحالیکه اون زبون اصلی منظورش "بچه" س ولی ما به کسی میگیم جوون که حدود هفده هجده به بالاست و حتی میتونه ازدواج کنه..!!
(موارد دیگه هم هست اگه یادم بیاد)

یا مثلا همینجا advise رو "قادر ساختن" آوردم درحالیکه همچین معنیی نمیده ولی اینو میخواد بگه! (البته تاحدودی "هدایت" هم میشه استفاده کرد که به مشورت و مشاوره هم بیاد!)
یا میگه leverage ... موقعی به کمک اهرم کاری رو میکنند که اعمال زور و نفوذ لازمه، یه حالت خاص .. منم با کمی تخفیف "اعمال" رو آوردم

یا node رو محل اتصال گفتم چون دقیقا میدونم چیه و گفتم اگه کسی ندونه گره کجای شبکه س قاطی میکنه میگه گره طناب چه ربطی به یه استیشن یا یه سوئیچ یا یه روتر یا یه هاب یا حتی یه کلاینت یا چندراهی داره؟



Node = point that receives and transmits transmission signals from different directions

cut through = make a shortcut ; take a shorter route across

و بالاخره اینکه: اینجا آسانتر، بهتر، مناسبتر زیاد فرقی نمی کنه. من میانبر رو یخورده اداپته ش کردم به آسان (چرا؟ چون قراره کنترلر ، IDS رو دائمن advise کنه پس بده بستان سیگنالی زیاد میشه و برای اینکه احتمال پایدار نبودن انرژی در درازمدت هست پس دنبال راه حلی هستند که میانبری باشه برای کم کردن انتقالات سیگنال!!!)

sm72
11-04-2013, 11:40
درود بر دوستان.خواهش میکنم جمله زیر رو برام ترجمه کنید.سپاس
A health care provider may decide to structure work around teams of doctors, nurses, and clerical workers
یکی به داد ما هم برسه

Smartie7
11-04-2013, 11:43
ترجمه یعنی این ، یعنی اول مطلبو کامل بخونی بفهمی چی میخواد بگه و بقول معروف فحوای کلام رو درک کنی ( هرچی باشه منظور اصلی از استفاده از کلمات رسوندن یه منظور، یه مفهوم، یه معنیه! ) بعد درحالیکه از گوشه چشم به کلمات نگاهی داشته باشی جمله خودتو تنظیم کنی ..!

بله، موافقم.

ممنون از توضیحاتتون برای ترجمه اون جمله
یک بار دیگه امضای خودتون رو بخونید، ما جنگ و دعوا نداربم و لطفاً با تحقیرکردن جواب ندید !
----------------------------------------------

compromise چطور معنی بشه اینجا؟
میشه گفت به خطر انداختن/ تهدید کردن ؟!
the system will crash if an attacker compromise a node at a high position in the hierarchy

Smartie7
11-04-2013, 11:50
درود بر دوستان.خواهش میکنم جمله زیر رو برام ترجمه کنید.سپاس
A health care provider may decide to structure work around teams of doctors, nurses, and clerical workers
یک ارائه دهنده‌ی خدمات سلامت (بهداشتی) می‌تواند تصمیم بگیرد که ساختار کاری را با تیم‌هایی از پزشکان، پرستاران و کارکنان دفتری سازماندهی کند.

Smartie7
11-04-2013, 13:03
نمیدونم برداشتم درست بوده یا نه

Mell and McLarnon have proposed using internal nodes in the system hierarchy as mobile agents that randomly move around the network.


این دو نفر با استفاده از گره‌های داخلی در سلسله مراتب سیستمی، عوامل سیاری را ارائه کردند که به طور تصادفی در اطراف شبکه حرکت می‌کنند.

AmirMomtaz
11-04-2013, 16:43
بله، موافقم.

ممنون از توضیحاتتون برای ترجمه اون جمله
یک بار دیگه امضای خودتون رو بخونید، ما جنگ و دعوا نداربم و لطفاً با تحقیرکردن جواب ندید !
----------------------------------------------

compromise چطور معنی بشه اینجا؟
میشه گفت به خطر انداختن/ تهدید کردن ؟!
the system will crash if an attacker compromise a node at a high position in the hierarchy

این یکی :n04: هرگز تو مرام ما نبوده و نیست و نخواهد بود، چرا چنین برداشتی کردی .. اگه سوءتفاهم شده عذرخواهی می کنم
به مثلا .. برخورد پدر با فرزند.. بگیرید ؛ یا برادر بزرگتر با کوچکتر ...! البته اگه شما چهل رو رد نکردید!
---------------------------------------------------------
به خطر انداختن میشه گفت ... ( خطر کشف رمز ) ... در کل بنظرم منظورش اینه که بتونه با کشف رمز نود فریبش بده و تا در اختیار گرفتنش پیش بره (چون فقط در اونصورته که میتونه باهاش به سازش و مصالحه برسه)

mehdi perspolisi
11-04-2013, 18:14
سلام... ببخشید میشه معنی قسمت های رنگی رو بهم بگین؟!


Depressed or fissured fracture: Occurs when a sharp localised blow depresses a segment of cortical bone below the level of surrounding bone

MR.CART
11-04-2013, 22:54
این idom ها به چه معنا هستند؟up to و up for و go through و Sort of و so to speak و As for و The way و Have(something) to do with something) و for good و deal with و Come off و

saeediranzad
12-04-2013, 07:58
یکی به داد ما هم برسه
سلام
شما ودیگر دوستان اگر جواب درست میخواهید باید بیشتر اطلاعات بدهید. وگرنه اینجوری دارید معما طرح میکنید.
برداشت از همین یک جمله:
وظیفه (یا کار) یک ارائه دهنده خدمات بهداشتی (درمانی) سازماندهی تیمهای کارگشا (یا مشکل گشا) از پزشکان پرستاران و کارمندان اداری(مثل منشیها) است.
Health care provider باید چیزی مثل مدیر خدمات بهداشت و درمان باشه.
Work around team یعنی تیمی که در موقع ضرورت برای رفع مشکل تشکیل میشه.

saeediranzad
12-04-2013, 08:02
نمیدونم برداشتم درست بوده یا نه

Mell and McLarnon have proposed using internal nodes in the system hierarchy as mobile agents that randomly move around the network.


این دو نفر با استفاده از گره‌های داخلی در سلسله مراتب سیستمی، عوامل سیاری را ارائه کردند که به طور تصادفی در اطراف شبکه حرکت می‌کنند.
propose پیشنهاد دادن
پیشنهاد استفاده از گره های داخلی به عنوان عوامل متحرک را ارائه کردند.

saeediranzad
12-04-2013, 08:11
compromise چطور معنی بشه اینجا؟
میشه گفت به خطر انداختن/ تهدید کردن ؟!
the system will crash if an attacker compromise a node at a high position in the hierarchy
خوب؛ این هم یه معمای دیگه.
برداشت (نه معنی):
چنانچه یک حمله کننده گرهی در موقعیت بالای سلسله مراتب (سیستم) را دچار تعدیل (و در نتیجه تضعیف) کند سیستم فروخواهد پاشید. (یا کرش خواهد کرد!)

saeediranzad
12-04-2013, 08:20
سلام... ببخشید میشه معنی قسمت های رنگی رو بهم بگین؟!


Depressed or fissured fracture: Occurs when a sharp localised blow depresses a segment of cortical bone below the level of surrounding bone


سلام
حدس میزنم که مطلب درباره فوریتهای پزشکی باشه. (معما است دیگه!)
شکستگی کوبیدگی یا ترک (خار) برداشته: هنگامی رخ میدهد که یک ضربه موضعی تیز (یا تند و ناگهانی؟) برقطعه ای از استخوان پوسته ای زیر سطح استخوان محاطی کوبیده شود.

mehdi perspolisi
12-04-2013, 09:09
سلام
حدس میزنم که مطلب درباره فوریتهای پزشکی باشه. (معما است دیگه!)
شکستگی کوبیدگی یا ترک (خار) برداشته: هنگامی رخ میدهد که یک ضربه موضعی تیز (یا تند و ناگهانی؟) برقطعه ای از استخوان پوسته ای زیر سطح استخوان محاطی کوبیده شود.

آقا دست گلت درد نکنه... راست میگی بخدا ما باید بیشتر توضیح میدادیم...
ولی همینی که شما ترجمه کردین کمکم میکنه که خودم راحت تر ترجمه ش کنم...
دوباره تشکر میکنم...:n16:

MR.CART
12-04-2013, 09:34
اقا یکی به پست من برسه
این idom ها به چه معنا هستند؟
up to
up for
و go through
و Sort of
و so to speak
و As for
وThe way
و Have(something) to do with something)p
و for good
و deal with
و Come off

sajjad1973
12-04-2013, 12:30
اقا یکی به پست من برسه
این idom ها به چه معنا هستند؟
up to
up for
و go through
و Sort of
و so to speak
و As for
وThe way
و Have(something) to do with something)p
و for good
و deal with
و Come off


بمیزان - در حدوه - نزدیک به
مستحق پرداخت بودن ( به جمله بسگی داره)
مرور کردن - انجام دادن
یه نوع - یه جور - تقریبا - نسباتا ( به جمله بستگی داره)
اگه بشنه چنین چیزی گفت - انگاری - گویی
با توجه به
شیوه ای که .....- جوری که .......... ( بستگی به جمله داره)
در ارتباط با چیزی بودن - به چیزی ربط داشتن
قطعا - برای همیشه
به کاری پرداختن - رسیدگی کردن - اقدام کردن
اتفاق افتادن - رخ دادن

Smartie7
12-04-2013, 13:05
propose پیشنهاد دادن
پیشنهاد استفاده از گره های داخلی به عنوان عوامل متحرک را ارائه کردند.
تشکر، بعد از ارسال اون جمله، دوباره که خوندمش دیدم چه واضح و روشن بوده و من دقت نکردم !
انتظار داشتم یه کلمه به عنوان مفعول بعد از proposed ببینم !


خوب؛ این هم یه معمای دیگه.
برداشت (نه معنی):
چنانچه یک حمله کننده گرهی در موقعیت بالای سلسله مراتب (سیستم) را دچار تعدیل (و در نتیجه تضعیف) کند سیستم فروخواهد پاشید. (یا کرش خواهد کرد!)
من عنوان مقاله رو توی پست های قبل گذاشتم، مقاله در زمینه ارتباطات کامپیوتری هست...
جاهایی که فکر کنم لازمه جمله قبل و بعد رو هم میگم
در کل قصد معما طرح کردن ندارم :n02:
ممنون از شما که وقت میذارید و برداشت و ترجمه خودتون رو ارسال میکنید
-----------------------------------
NNID (network node intrusion detection) only monitors packets sent to and from the sensor node that it resides on

قسمت آخر که bold کردم، به چه معنی هست ؟! reside همراه on پیدا نکردم جایی !
فقط reside in دیدم که به معنی تعلق داشتن بود
اینجا it به چی اشاره داره ؟! به NNID ؟
یعنی اینجوری میشه ؟!
NNID بر بسته های ارسالی و دریافتی گره حسگری نظارت داره که NNID در آن قرار دارد / دارای NNID است

AmirMomtaz
12-04-2013, 13:10
سلام... ببخشید میشه معنی قسمت های رنگی رو بهم بگین؟!


Depressed or fissured fracture: Occurs when a sharp localized blow depresses a segment of cortical bone below the level of surrounding bone






Depressed fracture
a fracture especially of the skull in which the fragment is depressed below the normal surface

fissured fracture
a fracture that extends partially through a bone, with no displacement of the bony fragments

cortical bone
the compact bone of the shaft of a bone that surrounds the marrow cavity


شکستگی یا ترک استخوانی جمجمه (امتداد ترک درون استخوان بدون جابجایی بخش شکسته شده ؛ fissured fracture یا جابجایی بخش شکسته شده به سطح پایین تر ؛ Depressed fracture )

زمانی رخ می دهد که یک ضربه موضعی تیز، قسمتی از بدنه اصلی استخوان را به سطحی پایین تر از جاییکه استخوان دربرگیرنده قرار دارد، فرو میبرد

mehdi perspolisi
12-04-2013, 13:15
Depressed fracture
a fracture especially of the skull in which the fragment is depressed below the normal surface

fissured fracture
a fracture that extends partially through a bone, with no displacement of the bony fragments

cortical bone
the compact bone of the shaft of a bone that surrounds the marrow cavity


شکستگی یا ترک استخوانی جمجمه (امتداد ترک درون استخوان بدون جابجایی بخش شکسته شده ؛ fissured fracture یا جابجایی بخش شکسته شده به سطح پایین تر ؛ Depressed fracture )

زمانی رخ می دهد که یک ضربه موضعی تیز، قسمتی از بدنه اصلی استخوان را به سطحی پایین تر از جاییکه استخوان دربرگیرنده قرار دارد، فرو میبرد

خیلی خیلی ممنونم...

شرمنده م ولی میشه دوباره کمکم کنین؟!
منظوراز well-defined چیه اینجا؟!
پوکی استخوان یک بیماری پایدار و .... است.


Osteoporosis is an established and well-defined disease

AmirMomtaz
12-04-2013, 13:24
-----------------------------------
NNID (network node intrusion detection) only monitors packets sent to and from the sensor node that it resides on

قسمت آخر که bold کردم، به چه معنی هست ؟! reside همراه on پیدا نکردم جایی !
فقط reside in دیدم که به معنی تعلق داشتن بود
اینجا it به چی اشاره داره ؟! به NNID ؟
یعنی اینجوری میشه ؟!
NNID بر بسته های ارسالی و دریافتی گره حسگری نظارت داره که NNID در آن قرار دارد / دارای NNID است

====================================
اینجا it به چی اشاره داره ؟! به NNID ؟
NNID فقط بر بسته های ارسالی و دریافتی گره حسگری نظارت داره که در آن مقیم است

کاملا درسته یعنی NNID که باید پروگرام باشه (البته بندرت میتونه سخت افزار هم باشه) روی اون نود نصبه

AmirMomtaz
12-04-2013, 13:40
خیلی خیلی ممنونم...

شرمنده م ولی میشه دوباره کمکم کنین؟!
منظوراز well-defined چیه اینجا؟!
پوکی استخوان یک بیماری پایدار و .... است.


Osteoporosis is an established and well-defined disease




پایدار که نه عزیز ..:n01:
قریب به یقین منظورش اینه که تحت کنترله ؛ چون (قبلا) ثبت و بخوبی مشخص شده ( محرز شده ؛ شناخته شده س ) ...

Smartie7
12-04-2013, 14:49
یه سری متغیر داره نام میبره، روبروی هر کدوم توضیح مختصری نوشته

The total current residue engine
مقدار کل موتور باقیمانده جاری

the energy consumption for each MRT-class router flow

مصرف انرژی برای هر جریان کلاس ام آر تی مسیریاب
یا
مصرف انرژی برای هر جریان مسیریاب از کلاس ام آر تی
؟!

baran_xrain
12-04-2013, 19:48
لطفا ترجمه ی انگلیسی رو در صورت نیاز اصلاح بفرمایید...
...
...
...
انجام شد مرسی...

iceeeeeeee
13-04-2013, 09:36
از حرف Would در چه جمله هایی استفاده میشه ؟ لطفاً نکته گرامری و چند مثال با معنی برام بنویسید ممنون میشم .

MR.CART
13-04-2013, 13:15
واقعا ممنون سجاد جان.

مستحق پرداخت بودن ( به جمله بسگی داره)
im up for a big promotion at work

یه نوع - یه جور - تقریبا - نسباتا ( به جمله بستگی داره)
?have you finished cleaning the kitchen
sort of, but not yet

شیوه ای که .....- جوری که .......... ( بستگی به جمله داره)
Love the way you lie


اتفاق افتادن - رخ دادن=come off
اینو میشه خودتون هم واسم یه مثالی بزنید
TanQ

pro_translator
13-04-2013, 14:01
واقعا ممنون سجاد جان.

im up for a big promotion at work

?have you finished cleaning the kitchen
sort of, but not yet

Love the way you lie


اینو میشه خودتون هم واسم یه مثالی بزنید
TanQ

قراره بهم ترفیع بدن...

//

آشپزخونه رو تر و تمیز کرده‌ای؟

(۱) نه به اون صورت... (۲) نمی‌شه گفت... (۳) یه جورهایی... (۴) همه‌جاشو نه... (۵) کامل نه... ولی نه هنوز...

//

عاشق دروغ‌گفتن‌هاتم (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]عاشق دروغ‌گفتن‌هاتم))

دروغ گفتنتو دوست دارم (BBC ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ].D8.A7.D8.B2_.DB.B2 .DB.B0.DB.B1.DB.B0_.D8.AA.D8.A7_.DB.B2.DB.B0.DB.B1 .DB.B1:_.D8.B1.DB.8C.DA.A9.D8.A7.D9.88.D8.B1.DB.8C ))

اینجور دروغ گفتنت رو دوست دارم / جوری که دروغ می‌گویی دوست دارم... (BBC ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

MR.CART
13-04-2013, 16:53
has sold more than 100 million albums worldwide to date
منظورش تا تاریخ امروزه؟؟

sajjad1973
13-04-2013, 17:01
منظورش تا تاریخ امروزه؟؟


آره - میگه

تا حالا بیش از 100 میلیون البوم در سر تاسر دنیا فروخته

piishii
13-04-2013, 18:07
Medicalization
رو شما معادل فارسی چه لغتی براش میذارید ؟

sajjad1973
13-04-2013, 18:21
Medicalization
رو شما معادل فارسی چه لغتی براش میذارید ؟


بعضی جا ها گفتن پزشکی شدن

Smartie7
13-04-2013, 18:27
Medicalization
رو شما معادل فارسی چه لغتی براش میذارید ؟
طبی نمایی، پزشکی نمایی، طبی سازی

piishii
13-04-2013, 18:37
خوب با تشکر از دو دوست عزیز مثلا اینجا میشه پزشکی شدن معنی کرد ؟!
The medicalization of compulsive buying
پزشکی شدن خرید وسواسی ؟ یا طبی سازی ؟
===
توی این جمله
he also claims that his findings seem to converge with those of O’Guinn and Faber (1989,p. 152) who found ‘‘no significant difference in income across strata’’ of normal and compulsive buyers
فعل کانورج رو شما چی معنی می کنید ؟ یعنی مطابفت می کند ؟ یا مشابه است ؟

pro_translator
13-04-2013, 19:47
خوب با تشکر از دو دوست عزیز مثلا اینجا میشه پزشکی شدن معنی کرد ؟!
The medicalization of compulsive buying
پزشکی شدن خرید وسواسی ؟ یا طبی سازی ؟

طبی‌سازی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) خرید اجباری (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

Sha7ab
13-04-2013, 22:56
توی این جمله
he also claims that his findings seem to converge with those of O’Guinn and Faber (1989,p. 152) who found ‘‘no significant difference in income across strata’’ of normal and compulsive buyers
فعل کانورج رو شما چی معنی می کنید ؟ یعنی مطابفت می کند ؟ یا مشابه است ؟

میگه یافته هاش مشابه یافته های فلانیه

iceeeeeeee
14-04-2013, 09:40
سلام

لطفاً ادامه این متن فارسی را برام ترجمه کنید

یک روز او و دوستش در حال تمرین کردن تیراندازی شان بودند و همه آنها کاملاً خوب انجام می دادند غیر از پیتر.

ادامه داستان که باید ترجمه بشه:

After he had shot at the targt nine times and had not hit it once.

saeed_136915
14-04-2013, 09:56
سلام

لطفاً ادامه این متن فارسی را برام ترجمه کنید

یک روز او و دوستش در حال تمرین کردن تیراندازی شان بودند و همه آنها کاملاً خوب انجام می دادند غیر از پیتر.

ادامه داستان که باید ترجمه بشه:

After he had shot at the targt nine times and had not hit it once.

بعد از اینکه او نه بار به طرف هدف تیراندازی کرد و حتی یک بار هم به هدف نخورد

Sha7ab
14-04-2013, 09:56
After he had shot at the targt nine times and had not hit it once.
بعد از اینکه 9 بار به هدف تیراندازی کرد و حتی یبار هم نزدش



ادیت: پست بالا رو ندیدم:n01:

piishii
14-04-2013, 10:49
میگه یافته هاش مشابه یافته های فلانیه
سلام
ممنون خودمم همین تشابه رو گذاشتم از آخر و دادم رفت
===
این رو دوستان چی معنی می کنند
Price perceptions and consumer shopping behavior: A field study
و این رو
price cue
در جمله :
The pervasive influence of price is due, in part, to the fact that the price cue is present in all purchase situations
و یا
Price is unquestionably one of the most important marketplace cues
توی جمله آخری میشه cue رو ویژگی معنی کرد ؟

srh124
14-04-2013, 16:32
The stakes in the debate over the Million Man March were largely symbolic. Because Farrakan had promised to bring a mil¬lion men together (and because he insisted that he had done so), some commentators turned the headcount for the march into a measure of his influence or credibility. Yet, regardless of whether a million men actually showed up, it was an impressive demonstra¬tion, and the number of marchers soon became a forgotten issue. Other, more complex, debates over statistics have longer histories.

سلام.
من توی فهم متن بالا مشکل دارم.
stake توی عبارت بالا به "ادعا" ترجمه میشه؟
سمبولیک بودن اون یعنی چی؟
ممنون میشم یه کمک به ما بکنید

BoOghz
14-04-2013, 23:43
لطفا ترجمه پیشنهادیتون از این جمله ها را بگید . ممنون

he retired to the country.1

he began to wonder how he could provide for them further.2


Because you are never surprised. thats all.3

husbands die every day he said .4

Mr. Squeers was staying in snow hill at the saracen's Head inn and could be contracted there between one and four each afternoon..5

saeediranzad
15-04-2013, 06:47
سلام
ممنون خودمم همین تشابه رو گذاشتم از آخر و دادم رفت
===
این رو دوستان چی معنی می کنند
Price perceptions and consumer shopping behavior: A field study
و این رو
price cue
در جمله :
The pervasive influence of price is due, in part, to the fact that the price cue is present in all purchase situations
و یا
Price is unquestionably one of the most important marketplace cues
توی جمله آخری میشه cue رو ویژگی معنی کرد ؟
سلام
1- خوب این احتمالاْ باید تیتر مقاله باشه. مفهوم قیمت و رفتار(هنگام) خرید (به معنی بازارگردی) مصرف کننده؛ یک مطالعه (یا بررسی) میدانی
2- سرنخ قیمت؟ معمولترین معادل cue سرنخ هست. ولی گمون کنم درخود مقاله مفهوم را توضیح داده باشه.
3- تاثیر همه جایی قیمت تاحدی بخاطر این واقعیت است که سرنخ قیمت درهمه موقعیتهای خرید (یعنی همه شرایط و مکانها) حضور دارد.
4-بی تردید (یا جای پرسش نداره که) قیمت یکی از مهمترین سرنخهای بازار است.

saeediranzad
15-04-2013, 06:55
سلام.
من توی فهم متن بالا مشکل دارم.
stake توی عبارت بالا به "ادعا" ترجمه میشه؟
سمبولیک بودن اون یعنی چی؟
ممنون میشم یه کمک به ما بکنید
سلام
کاش یکی دو خط پیشتر را هم میگذاشتی. ولی برداشت من اینه:
علم (alam)های مورد بحث در راهپیمایی میلیون نفری بیشتر نقش نمادین داشت.
یا شاید بحث درباره سهم افراد (یا تعداد شرکت کننده) در راهپیمایی بیشتر جنبه نمادین داشت.
گمون کنم دومی بیشتر بخوره. چون بعد برسر ادعای فراخان بحث میکنه.

nafare_aval
15-04-2013, 07:12
دوستان سلام...خسته نباشید خدمت همه مترجم های فعال عزیز

اولی تیترش هست و بقیه هم توضیح که کلشو میخوام ترجمه بشه...پیشاپیش ممنون


Clocking Out (and I Mean All the Way Out) for the Weekend

I've been guilty of this on a few occasions. OK, you caught me—it happens almost every weekend. A cheat meal is perfectly fine, and can be beneficial mentally, and physically. But if you clock out at 5 p.m. on Friday from both the office and your diet, we may have a slight problem.

Smartie7
15-04-2013, 19:03
سلام،

چه معادل هایی برای reward function میشه نوشت ؟!



The performance is evaluated using a reward function that discovers an effective way to perform intrusion detection and delivers security benefits while meeting the energy budget.


یه ترجمه خوب برای این جمله لطفاً

In particular, if the reward is equally weighted for both MRT and TRT class flows (i.e., cMRT = cTRT = 1 unit) the reward function can be simplified as follows


اگه reward function رو بگیم تابع پاداش، اونوقت :
پاداش بین جریان های هر دو کلاس MRT و TRT به طور مساوی تقسیم میشود.

اگه reward function رو بگیم تابع ارزش دهی، اونوقت:
ارزش بین جریان های هر دو کلاس MRT و TRT به طور مساوی تقسیم میشود / ارزش دهی بین جریان های هر دو کلاس MRT و TRT به طور مساوی انجام میشود.

pro_translator
15-04-2013, 19:21
سلام،

چه معادل هایی برای reward function میشه نوشت ؟!



The performance is evaluated using a reward function that discovers an effective way to perform intrusion detection and delivers security benefits while meeting the energy budget.


یه ترجمه خوب برای این جمله لطفاً

In particular, if the reward is equally weighted for both MRT and TRT class flows (i.e., cMRT = cTRT = 1 unit) the reward function can be simplified as follows


اگه reward function رو بگیم تابع پاداش، اونوقت :
پاداش بین جریان های هر دو کلاس MRT و TRT به طور مساوی تقسیم میشود.

اگه reward function رو بگیم تابع ارزش دهی، اونوقت:
ارزش بین جریان های هر دو کلاس MRT و TRT به طور مساوی تقسیم میشود / ارزش دهی بین جریان های هر دو کلاس MRT و TRT به طور مساوی انجام میشود.

Reward function به معنای تابع پاداش هست... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

ولی ویکی‌پدیا Reward function رو به Reinforcement learning هدایت می‌کنه...

Reinforcement learning هم به معنای یادگیری تقویتی هست... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]​machine-learning/tutorial/rl/​rl.htm)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]​machine-learning/​Introduction.ppt)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]​default.aspx)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%86%DB%8C#cite_ref-3)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA_%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D B%8C))...

piishii
15-04-2013, 21:29
2- سرنخ قیمت؟ معمولترین معادل cue سرنخ هست. ولی گمون کنم درخود مقاله مفهوم را توضیح داده باشه.

سلام
نه توضیح نداده :(
الان مثلا جمله اول این هست
Price is unquestionably one of the most important marketplace cues
خوب سرنخ قیمت یا سرنخ بازار یعنی چی آخه
من دو روز توی یک پاراگراف موندم !
========
با توجه به این جمله که یافتم چی معنی می کنید
. Price Cues:A price cue is defined as any marketing tactic used to persuade customers thatprices offer good value compared to competitors’ prices, past prices or futureprices
====
با توجه به اینجا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که Cues در اقتصاد و تجارت علایم معنی شده من علایم قیمت معنی کردم
دوستان نظر دیگر داشتن خوشحال میشم بشونم

piishii
15-04-2013, 21:52
دوست دارم ترجمه دوستان رو با ترجمه خودم در مورد این جمله مقایسه کنم

However, several researchers have noted that price is a complex stimulus and many consumers perceive price more broadly than strictly in its "negative role" as an outlay of economic resources.

piishii
15-04-2013, 22:06
sales promotion رو باید تبلیغ فروش معنی کرد ؟
اه که بدم میاد از هرچی که معادل فارسی نداره

saeediranzad
16-04-2013, 03:42
سلام
نه توضیح نداده :(
الان مثلا جمله اول این هست
Price is unquestionably one of the most important marketplace cues
خوب سرنخ قیمت یا سرنخ بازار یعنی چی آخه
من دو روز توی یک پاراگراف موندم !
========
با توجه به این جمله که یافتم چی معنی می کنید
. Price Cues:A price cue is defined as any marketing tactic used to persuade customers thatprices offer good value compared to competitors’ prices, past prices or futureprices
====
با توجه به اینجا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که Cues در اقتصاد و تجارت علایم معنی شده من علایم قیمت معنی کردم
دوستان نظر دیگر داشتن خوشحال میشم بشونم
سلام
با توجه به همون جمله ای که توضیح داده؛ من میگم: کلک قیمت (kalak)
معنیش میشه یه جور نخ دادن (مثل نخ دادن دخترها به پسرها)
علایم هم اگه به معنی سیگنال دادن باشه خوبه.

saeediranzad
16-04-2013, 03:53
دوست دارم ترجمه دوستان رو با ترجمه خودم در مورد این جمله مقایسه کنم
هر چند تعدادی از پژوهشگران اذعان کرده اند که قیمت یک محرک پیچیده است و بسیاری از مصرف کنندگان درکی گسترده تر از فقط یک «نقش منفی» بعنوان خرج منابع اقتصادی (یا خرج کردن سرمایه موجود) از قیمت دارند.

saeediranzad
16-04-2013, 03:59
sales promotion رو باید تبلیغ فروش معنی کرد ؟
اه که بدم میاد از هرچی که معادل فارسی نداره
بله؛ دقیقاْ.
-------------------------------------------------
برای اون دوستی که متن کوتاه گذاشته اند.
Weighted for تعدیل شده ؛ به تناسب میزان شده.

nafare_aval
16-04-2013, 06:05
دوستان سلام...خسته نباشید خدمت همه مترجم های فعال عزیز

اولی تیترش هست و بقیه هم توضیح که کلشو میخوام ترجمه بشه...پیشاپیش ممنون


Clocking Out (and I Mean All the Way Out) for the Weekend

I've been guilty of this on a few occasions. OK, you caught me—it happens almost every weekend. A cheat meal is perfectly fine, and can be beneficial mentally, and physically. But if you clock out at 5 p.m. on Friday from both the office and your diet, we may have a slight problem.

دوستان اگر لطف کنید ممنون میشم...یه مقاله فقط گیر همین دو خطه...مفهومشو میفهمم دقیق ولی میخوام سلیس ترجمه شه

pro_translator
16-04-2013, 09:39
sales promotion رو باید تبلیغ فروش معنی کرد ؟
اه که بدم میاد از هرچی که معادل فارسی نداره

چرا معادل نداشته باشه دوست عزیز؟:n01:

فقط باید بگردی...:n06:

ترقی فروش، پیشرفت فروش، تشویق فروش، پیشبرد فروش، ارتقاء سطح فروش، توسعه فروش، ترویج فروش (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

پيشبرد فروش (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

ترفیع در فروش، فروش تشویقی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

تبلیغ فروش (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

pro_translator
16-04-2013, 10:41
سلام
نه توضیح نداده :(
الان مثلا جمله اول این هست
Price is unquestionably one of the most important marketplace cues
خوب سرنخ قیمت یا سرنخ بازار یعنی چی آخه
من دو روز توی یک پاراگراف موندم !
========
با توجه به این جمله که یافتم چی معنی می کنید
. Price Cues:A price cue is defined as any marketing tactic used to persuade customers thatprices offer good value compared to competitors’ prices, past prices or futureprices
====
با توجه به اینجا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
که Cues در اقتصاد و تجارت علایم معنی شده من علایم قیمت معنی کردم
دوستان نظر دیگر داشتن خوشحال میشم بشونم

همون سرنخ‌های بازار ظاهرا درسته... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) [(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]​shpargalka-po-figuram.html)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))]

pro_translator
16-04-2013, 10:54
دوستان سلام...خسته نباشید خدمت همه مترجم های فعال عزیز

اولی تیترش هست و بقیه هم توضیح که کلشو میخوام ترجمه بشه...پیشاپیش ممنون


Clocking Out (and I Mean All the Way Out) for the Weekend

I've been guilty of this on a few occasions. OK, you caught me—it happens almost every weekend. A cheat meal is perfectly fine, and can be beneficial mentally, and physically. But if you clock out at 5 p.m. on Friday from both the office and your diet, we may have a slight problem

.

clocking out: ساعت خروج (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

cheat meal: وعده‌ی غذایی خارج از رژیم، وعده‌ی غذایی تقلب، وعده‌ی تقلب... یعنی هر چیزی که علاقه دارین... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] +%D8%B1%DA%98%DB%8C%D9%85+%D8%B2%DB%8C%DA%AF%D8%B2 %D8%A7%DA%AF%DB%8C)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

ساعت خروج (و منظورم همه چیزه [هم خارج شدن از سر کار یا دفتر و هم فارغ شدن از رژیم یعنی کنار گذاشتن!]

من چندین بار مقصر این قضیه شناخته شده‌ام... خیلی خوب، بابا! مچمو گرفتین! تقریبا هر هفته این اتفاق می‌افته... وعده‌ی غذایی خارج از رژیم کاملا بی‌ضرره و می‌تونه هم از نظر روانی و هم از نظر فیزیکی مفید واقع بشه... ولی اگه ساعت ۵ بعد از ظهر جمعه هم از سر کار (دفتر) [مرخص، خارج شدن] و هم از رژیمت فارغ بشی [خارج بشی] (یعنی هم از این بزنی هم از اون)، ممکنه یکم دچار مشکل بشی...

بازی کلامی داره... یعنی هم از سر کار clock out کنی و هم از رژیمت...

srh124
16-04-2013, 17:24
سلام
کاش یکی دو خط پیشتر را هم میگذاشتی. ولی برداشت من اینه:
علم (alam)های مورد بحث در راهپیمایی میلیون نفری بیشتر نقش نمادین داشت.
یا شاید بحث درباره سهم افراد (یا تعداد شرکت کننده) در راهپیمایی بیشتر جنبه نمادین داشت.
گمون کنم دومی بیشتر بخوره. چون بعد برسر ادعای فراخان بحث میکنه.



ببخشید یکی دو روز نیودم جواب بدم.
آره. دعوا سر تعداد افراد شرکت کننده در راهپیمایی هست. کلا چند وقتیه روی بحث های آماری کار می کنم.
فراخان (رئیس سازمانی به اسم امت اسلام در آمریکا) برگزارکننده راهپیمایی هست که قاعدتا دوست داره این تعداد بالا باشه ولی بعضی ها مثل دولتی ها مخالفند.
حالا، من کلا با کلمه سمبولیک= نمادین مشکل دارم. این که یه چیزی نمادین هست یعنی چی؟ یعنی فرعیه و اصل چیز دیگه ایه؟


The stakes in the debate over the Million Man March were largely symbolic. Because Farrakan had promised to bring a mil¬lion men together (and because he insisted that he had done so), some commentators turned the headcount for the march into a measure of his influence or credibility. Yet, regardless of whether a million men actually showed up, it was an impressive demonstra¬tion, and the number of marchers soon became a forgotten issue. Other, more complex, debates over statistics have longer histories

saeediranzad
16-04-2013, 17:45
ببخشید یکی دو روز نیودم جواب بدم.
آره. دعوا سر تعداد افراد شرکت کننده در راهپیمایی هست. کلا چند وقتیه روی بحث های آماری کار می کنم.
فراخان (رئیس سازمانی به اسم امت اسلام در آمریکا) برگزارکننده راهپیمایی هست که قاعدتا دوست داره این تعداد بالا باشه ولی بعضی ها مثل دولتی ها مخالفند.
حالا، من کلا با کلمه سمبولیک= نمادین مشکل دارم. این که یه چیزی نمادین هست یعنی چی؟ یعنی فرعیه و اصل چیز دیگه ایه؟
بنظر من اینجا منظورش اینه که ظاهرسازی بوده یا شبیه جنگ زرگری یا بهتر بگیم خالی بندی.
چیزی که نمادینه اصل نیست.
مثلاْ شما با یکی حرفت میشه زود کتت را درمیاری؛ در حالی که واقعاْ قصد کتک کاری نداری.

piishii
16-04-2013, 18:18
این تییتر رو شما چی معنی میکنید
Correlates of Price Acceptability
ارتباط های مقبولیت قیمت ؟ روابط ؟

basketball
17-04-2013, 00:38
دوستان یک فیلمی قدیم اسمش به گوشم خورد به اسم مانوئه (مطمئن نیستم) manule
از قضا اسم کارگردانش هم نمیدونم چطور اسپل میشه...سوانته لاوونته...
ممنون میشم کمکم کنید

mili_k
17-04-2013, 05:56
that is pretty much it

اینو معنی کنید و بگید " it " چرا اومده اینجا ؟ اگه نمیومد ، جمله ناقص میموند ؟ یا معنی کاملی که الان داره رو نمیداد ؟! خلاصه جریانش چیه که این " it " اومده . و اگه حدفش کنیم چی می شه ؟ آیا در معنی جمله تأثیری داره ؟

سپاس

pro_translator
17-04-2013, 06:33
that is pretty much it

اینو معنی کنید و بگید " it " چرا اومده اینجا ؟ اگه نمیومد ، جمله ناقص میموند ؟ یا معنی کاملی که الان داره رو نمیداد ؟! خلاصه جریانش چیه که این " it " اومده . و اگه حدفش کنیم چی می شه ؟ آیا در معنی جمله تأثیری داره ؟

سپاس

بعد از گفتن یا تعریف یه قضیه یا داستان به کار می‌ره و معنی کلیش می‌شه: همین دیگه...

یعنی: حرف دیگه‌ای نمونده و همه‌ی حرف‌ها زده شد...

that یعنی حرف‌هایی که زده شد... چیزهایی که گفتم...

pretty much یعنی تقریبا...

it هم اشاره به کل قضیه داره...

پس: ۱) این‌هایی که گفتم تقریبا کل قضیه بود... ۲) همین دیگه...

pro_translator
17-04-2013, 06:41
دوستان یک فیلمی قدیم اسمش به گوشم خورد به اسم مانوئه (مطمئن نیستم) manule
از قضا اسم کارگردانش هم نمیدونم چطور اسپل میشه...سوانته لاوونته...
ممنون میشم کمکم کنید

سلام دوست عزیز...:n01:

از اونجایی که این سوال شما ارتباطی به تاپیک ترجمه نداره خوب بود این سوال رو در بخش هنر هفتم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مطرح می‌کردین...

ممنون...:n16:

basketball
17-04-2013, 12:28
سلام دوست عزیز...:n01:

از اونجایی که این سوال شما ارتباطی به تاپیک ترجمه نداره خوب بود این سوال رو در بخش هنر هفتم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) مطرح می‌کردین...

ممنون...:n16:
می خواستم بدونم چطوری به انگلیسی نوشته میشه که در گوگل سرچ کنم...هم اسم فیلم هم کارگردان

saeediranzad
17-04-2013, 14:00
این تییتر رو شما چی معنی میکنید
Correlates of Price Acceptability
ارتباط های مقبولیت قیمت ؟ روابط ؟

Correlate معمولاْ با دو چیز میاد. مثلاْ افزایش سرماخوردگی با شروع پاییز.
شاید این مطلب درباره عواملی است که بر پذیرش قیمت از سوی مشتریان تاثیر دارند.
یعنی چی باعث میشه که مشتریان بیشتر جذب یک قیمت بشوند. پس من اینجا اسم معنیش میکنم.
«عوامل موثر در پدیرفتنی کردن قیمت» یا «عوامل وابسته به مفبولیت قیمت»

taghi_ramzi
17-04-2013, 16:23
با سلام
معنی جمله ی دوم (بولد شده) رو می خواستم
AI is about generating representations and procedures that automatically (or autonomously) solve problems heretofore solved by humans
This aspect repeatedly enforced throughout the text by the many appearances of the terms knowledge representation and manipulation

piishii
17-04-2013, 18:10
سلام
کلمه زیر رو چی معنی می کنید شما ؟ دهن من رو سرویس کرده
کل اینترنت رو یافتم معادل نبوده براش یک لغتی که از خودش در آورده نویسنده
این لیست رو هم نگاه کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر کلمه ای توش بود جز کلمه زیر
Price mavenism ؟

pro_translator
17-04-2013, 18:52
سلام
کلمه زیر رو چی معنی می کنید شما ؟ دهن من رو سرویس کرده
کل اینترنت رو یافتم معادل نبوده براش یک لغتی که از خودش در آورده نویسنده
این لیست رو هم نگاه کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هر کلمه ای توش بود جز کلمه زیر
Price mavenism ؟




کارشناسی قیمت/قیمت‌گذاری... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 3%DB%8C+%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA&qs=n&form=QBRE&pq=%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8 C+%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA&sc=0-0&sp=-1&sk=))

توی این عبارت باید به دنبال معنی maven گشت و ism- هم پسوندی هست که نمایانگر خبره بودن در تخصصی هست...

maven به معنای خبره اومده و توی عبارتی که من دیدم به صورت market mavens بود که خبرگان بازار ترجمه شده بود... (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

پس تغییرش مطابق عبارت Price mavenism کار سختی نیست و می‌شه معادل کارشناسی قیمت/قیمت‌گذاری رو براش در نظر گرفت...

:n16:

MILAD MGH
17-04-2013, 22:34
معنی این 2تا جمله چی میشه؟:

I've never done anything even remotely kinky ever, with anyone.
I don't know if it's gonna go any further than just a separation type situation.

خیلی ممنون.

federrer
18-04-2013, 01:35
سلام دوستان
4 تا جمله برای ترجمه دارم :

1- I Would only be in your way

2-?? Are you looking down upon me

3- I'll be there

4- (?how does it come that? (how is it that

Khan gholi
18-04-2013, 08:01
سلام دوستان
4 تا جمله برای ترجمه دارم :

1- I Would only be in your way

2-?? Are you looking down upon me

3- I'll be there

4- (?how does it come that? (how is it that

1_جمله اول باید تو جمله بزاری تا ببینی چه باز خوردی میده چون چندتا حالت داره؟من فقط در این راه بهت کمک می کنم یا تنها مانع سر راهت من خواهم بود.
2_داری به حقارت منو نگاه می کنی
3_اونجا خواهم بود
4_چطوری اینطوری شد؟

pro_translator
18-04-2013, 11:16
معنی این 2تا جمله چی میشه؟:

I've never done anything even remotely kinky ever, with anyone.
I don't know if it's gonna go any further than just a separation type situation.

خیلی ممنون.

سلام خدمت شما دوست عزیز...:n01:

خوب متاسفانه من تا اپیزود ۱ فصل ۲ دانلود کرده‌ام...:n03:

این قسمت می‌گه:

- آره... مطمئن نیستم که از یه جدایی ساده فراتر بره...

...

- نمی‌خوام راجع به من بگه... می‌دونی، نمی‌خوام یه سری چیزها توی دادگاه گفته بشه...

قانون‌شکنی نکرده‌ام، ولی همین مسائل شخصی...

- چه مسائلی؟ یعنی چی؟

- مثلا مسائل جنسی... می‌دونی یه سری کارهایی که من دوست دارم و نمی‌خوام سوزی راجع بهشون وراجی کنه...

کارهای زشتی نیستن و چیزی هم نیست که علیه قانون باشه...

- فقط یه سری مسائل که نمی‌خوای به کسی بگه...

- نمی‌خوام حرفی بزنه...

- این حق‌السکوت جنسیه!

- درسته...

- این خیلی کار زشتیه!

برای همینه که من هیچوقت هیچ کاری که حتی دور از* «منحرفانه» (pervert) تلقی بشه با هیچ‌کس نکرده‌ام...

* «دور از» چیزیه که ما توی فارسی می‌گم حتی نزدیکش هم نیست... منتها این خیلی می‌خواد دورش کنه!

:n16:

BoOghz
18-04-2013, 13:01
ممنون میشم اگه واسه این قسمت از مقاله IT ترجمه ای پیشنهاد کنید.

investigation method applied

the application of the infrastructure suggested by the Action- Research investigation method permitted a

centralized administration of the construction and application of the METval COMPETISOFT investigation

product. the assessment methodology was applied in the firms in the critical reference group , which are

geographically dispersed , according to the general guidelines established by the researchers group.

pro_translator
18-04-2013, 14:48
ممنون میشم اگه واسه این قسمت از مقاله IT ترجمه ای پیشنهاد کنید.

investigation method applied

the application of the infrastructure suggested by the Action- Research investigation method permitted a

centralized administration of the construction and application of the METval COMPETISOFT investigation

product. the assessment methodology was applied in the firms in the critical reference group , which are

geographically dispersed , according to the general guidelines established by the researchers group.






applied research: تحقیق کاربردی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

investigation method applied: روش تحقیق (به صورت) کاربردی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

Action research: اقدام‌پژوهی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

centralized administration: مدیریت متمرکز (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

assessment methodology: روش‌شناسی سنجش (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

reference group: گروه مرجع (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] C-%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%B9-%DB%8C%D8%A7-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C-(Reference-group)/)) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] C-%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%B9/))

geographically dispersed: پراکنده‌ی جغرافیایی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))، مجزا از نظر جغرافیایی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

general guidelines: دستورالعمل‌های عمومی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))، راهنمایی‌های عمومی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

researchers group: گروه پژوهشی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

Smartie7
21-04-2013, 08:47
سلام

توی مقالات چنین قسمت هایی چطوری و چقدر ترجمه میشه؟! همه‌ش رو ترجمه میکنن؟!
قسمت های Bold شده چطور ترجمه میشه؟! این عدد کنار اسم اون شهر، نشونه چی هست؟! ROC مخفف چیه؟!

Department of Computer Science and Engineering, National SunYat-Sen University,No.70, Lien-hai Rd., 80424 Kaohsiung, Taiwan, ROC

piishii
21-04-2013, 12:56
reference price رو شما چی معنی می کنید با توجه به توضیح زیر ؟
(Reference prices) Prices that buyers carry in their minds and refer to when they look at a given product

pro_translator
21-04-2013, 13:03
reference price رو شما چی معنی می کنید با توجه به توضیح زیر ؟
(Reference prices) Prices that buyers carry in their minds and refer to when they look at a given product

قیمت مرجع (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] _%D8%B3%D8%B7%D8%AD_%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%A7 %D8%AF%D9%87_%D9%82%DB%8C%D9%85%D8%AA_%D9%85%D8%B1 %D8%AC%D8%B9_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA_%D8%A8 %D9%87%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%AE%D8%B1%D8%AF%D9%87_ %D9%81%D8%B1%D9%88%D8%B4/))

به عنوان یه معادل عامیانه یا رایج، مظنه چطوره؟

pro_translator
21-04-2013, 13:05
سلام

توی مقالات چنین قسمت هایی چطوری و چقدر ترجمه میشه؟! همه‌ش رو ترجمه میکنن؟!
قسمت های Bold شده چطور ترجمه میشه؟! این عدد کنار اسم اون شهر، نشونه چی هست؟! ROC مخفف چیه؟!

Department of Computer Science and Engineering, National SunYat-Sen University,No.70, Lien-hai Rd., 80424 Kaohsiung, Taiwan, ROC

ROC همون Republic of China هست... جمهوری چین...

اون هم اسم یه منطقه توی شهر باید باشه...

aseman1985
21-04-2013, 23:43
سلام دوستان میشه معنی این ها رو بگین:

mainstream school
special school

همون مدرسه غیر انتفایی و مدرسه دولتی میشه یا معنی دیگه ای داره؟

pro_translator
22-04-2013, 09:19
سلام دوستان میشه معنی این ها رو بگین:

mainstream school
special school

همون مدرسه غیر انتفایی و مدرسه دولتی میشه یا معنی دیگه ای داره؟

مدرسه‌ی روزانه (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

مدرسه‌ی ویژه، مدرسه شبانه‌روزی یا روزانه برای کودکان با نیازهای ویژه است. (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

farzad02
22-04-2013, 10:12
سلام دوستان میشه معنی این ها رو بگین:

mainstream school
special school

همون مدرسه غیر انتفایی و مدرسه دولتی میشه یا معنی دیگه ای داره؟
اگر شما به دنبال ترجمه نام این مدارس به انگلیسی هستی، اول باید ببینی چنین مدارسی با این ویژگی ها در کشورهای دیگر وجود دارد یا خیر

این اسامی در فارسی هم معنای پیچیده ای دارد و من بعید می دونم شما بتونی معادل انگلیسی براش پیدا کنی

از یه نظر بحث رایگان بودن و غیر رایگان بودنه
Free Schools
از یه نظر بحث دولتی بودنشه که در نهایت در اغلب دنیا هم رایگانه که میشه: government schools
و خوب در هر جای دنیا می تونه معانی مشابه داشته باشه

شاید هم بعضی جاها public schools معنی بده


بعد مدرسه غیر انتفاعی که خودش یک تناقض است. مدرسه ای که تاسیس شده تا نفع و سود اقتصادی نداشته باشد :n02: آره جون عمشون
احتمالا نزدیکترین معنی private schools یا واضحتر بگیم paying schools

mili_k
22-04-2013, 14:27
یه نیمکت تنها ، یه شعله ی خاموش ، یه لحظه یک رویا ، من و تو در آغوش !

بالا رو معنی کنید و بگید :

" بگو منو کم داری " میشه : to tell me miss me ؟

یا چیز دیگه ای ؟!

Smartie7
22-04-2013, 15:57
ROC همون Republic of China هست... جمهوری خلق چین...

خب این قبلش نوشته تایوان، این که خودش یه کشور جداس!
دیگه چرا چین؟!

sajjad1973
22-04-2013, 16:16
خب این قبلش نوشته تایوان، این که خودش یه کشور جداس!
دیگه چرا چین؟!


نه - از نظر اصول آدرس نویسی هم که بش نگاه کنیم دقیقا اون تایوان میشه اسم شهر و بعد اون roc میشه اسم کشور --

نمیدونم تا چه حد درسته اما من شنیدم بعضیها تایوان رو یکی از ایالتهای چین میدونن - حالا شاید اونی که این ادرس رو نوشته - این عقیده رو داشته

pro_translator
22-04-2013, 17:43
خب این قبلش نوشته تایوان، این که خودش یه کشور جداس!
دیگه چرا چین؟!

حرف دوستمون سجاد درسته... شما یه سر به اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بزن... اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو هم بخون...

aseman1985
22-04-2013, 23:12
سلام
میشه معنی این جمله رو بگین

we followed the progress of the lowest 10 per cent of these children on one test two years later , using matched controls.

mili_k
22-04-2013, 23:54
یه نیمکت تنها ، یه شعله ی خاموش ، یه لحظه یک رویا ، من و تو در آغوش !

بالا رو معنی کنید و بگید :

" بگو منو کم داری " میشه : to tell me miss me ؟

یا چیز دیگه ای ؟!

لطفا میشه پست منو جواب بدین ؟ تو همین صفحه ـست

Havbb
23-04-2013, 00:36
سلام
این جمله رو بی زحمت معنیشو بگید مخصوصا اون قسمتی که بولد کردم


XXX is one of the few steroids where the dose respondent curve flattens out very quickly

saeediranzad
23-04-2013, 09:51
حرف دوستمون سجاد درسته... شما یه سر به اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بزن... اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو هم بخون...
سلام
همون خط اول ویکیپدیا میگه که این را با جمهوری خلق چین اشتباه نکنید.
یعنی تایوان که هنگام انقلاب کمونیستی از چین جدا شد خودش را جمهوری چین میدونه و چین بزرگ خودش را جمهوری خلق چین میدونه.

iceeeeeeee
23-04-2013, 10:07
سلام

لطفاً متن زیر را ترجمه کنید.

having parked the car, she went shopping.

و having در این متن چه معنی را میده .

pro_translator
23-04-2013, 10:11
سلام
همون خط اول ویکیپدیا میگه که این را با جمهوری خلق چین اشتباه نکنید.
یعنی تایوان که هنگام انقلاب کمونیستی از چین جدا شد خودش را جمهوری چین میدونه و چین بزرگ خودش را جمهوری خلق چین میدونه.

من اصلا حواسم نبود که توی اون ROC حرف P وجود نداره!!!:n02:

دیگه به جواب خودم فکر نکردم!

بله حق با شماست... جمهوری چین... نه جمهوری خلق چین...

:n16:

piishii
23-04-2013, 10:34
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
این رو شما چی معنی میکنید تیتر هست
قیمت به عنوان خرید تفننی ؟
قیمت مانند خرید تفننی ؟ :n23:
حالا متن رو میخونم ببینم چی میخواد بگه ...

saeediranzad
23-04-2013, 10:54
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
این رو شما چی معنی میکنید تیتر هست
قیمت به عنوان خرید تفننی ؟
قیمت مانند خرید تفننی ؟ :n23:
حالا متن رو میخونم ببینم چی میخواد بگه ...
قیمت هنگام خرید تفننی یا قیمت در خرید تفننی
Hedonic= لذتجویانه؛ خوشگذارانانه!

pro_translator
23-04-2013, 11:04
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
این رو شما چی معنی میکنید تیتر هست
قیمت به عنوان خرید تفننی ؟
قیمت مانند خرید تفننی ؟ :n23:
حالا متن رو میخونم ببینم چی میخواد بگه ...

یاد پست کوروش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) افتادم...

//

به عنوان یه معادل برای hedonic shopping، به نظرم خرید آنی بهتر باشه... [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

خرید تفننی معادل impulse shopping هست... [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

//

ببین لینک‌های زیر به دردت می‌خورن؟

قیمت رفاه طلبی (هدانیک) [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

قمیت لذت‌گرا؛ بهای خوشباشی [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

قیمت هدانیک [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

piishii
23-04-2013, 11:55
Because of their deeper thought processes, they should be more likely to account for both the costs and benefits of an increased refund depth offer to the retailer when forming their store price perceptions (as opposed to focusing on the cost aspect only, as do less price conscious consumers, whose price information processing is proposed to be more shallow).
نمی تونم جمله ها رو براش بسازم هم مفهوم کلی هم بگین کافی هست چون مشکلی از درکش ندارم ولی جمله سازی نمی تونم بکنم

piishii
23-04-2013, 12:56
may be more willing to buy a more expensive national brand instead of a PLB (private label purchase).


این پرایوت.... رو چی میشه معنی کرد ؟
===
به نظر برچسب خصوصی معنی میده !!
خرید های دارای برچسب خصوصی ؟!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MR.CART
24-04-2013, 12:07
کسی نگفت having یعنی چی!؟

Drug Man
24-04-2013, 13:27
سلام لطفا میشه معنی این دو جمله رو برام بگین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

farzad02
24-04-2013, 13:45
سلام لطفا میشه معنی این دو جمله رو برام بگین[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همین بحث نیمه پر و خالی لیوانه که تو فارسی هم میگیم

سمت چپیه داره میگه: ای بابا نصف لیوان خالیه..کاملا نصفش خالیه
سمت راستیه میگه: ببین داری چی میگی... همش بدبینی :n02:

AmirMomtaz
24-04-2013, 17:54
سلام

لطفاً متن زیر را ترجمه کنید.

having parked the car, she went shopping.

و having در این متن چه معنی را میده .

having اینجا بتنهایی معنی نمیده .. وقتی دو تا جمله ارتباط زمانی یا مفهومی خیلی نزدیک دارن میشه جمله مقدم رو به اینصورت آورد ( بدون فاعل بخصوص و تقریبن بصورت مجهولی) .. یجور عبارت معادل کوتاه شده س ؛ یعنی میتونست بگه :
After she parked the car, she went shopping
یا :
she parked the car then she went shopping

ماشینو پارک کرد و رفت خرید .. یا .. درحالیکه ماشین پارک بود رفت خرید .. چون خیلی به جمله سببی هم نزدیکه یعنی میتونه ماشینو داده باشه کسی پارک کنه :
After she had the car parked, she went shopping

AmirMomtaz
24-04-2013, 19:07
نوشته شده توسط mili_k
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
یه نیمکت تنها ، یه شعله ی خاموش ، یه لحظه یک رویا ، من و تو در آغوش !

بالا رو معنی کنید و بگید :

" بگو منو کم داری " میشه : to tell me miss me ؟


یا چیز دیگه ای ؟!


لطفا میشه پست منو جواب بدین ؟ تو همین صفحه ـست

تقریبن میشه اینو گفت : A single bench, a flame extinguished, a moment of dream, you and me holding tightly (each other) d

tell me (if) you're lacking of me

mili_k
24-04-2013, 20:51
تقریبن میشه اینو گفت : A single bench, a flame extinguished, a moment of dream, you and me holding tightly (each other) d

tell me (if) you're lacking of me


سپاس واسه جواب .


پ ن :

یعنی to tell me miss me اصلا اون معنی رو نمیرسونه ؟!

mili_k
24-04-2013, 20:52
همین بحث نیمه پر و خالی لیوانه که تو فارسی هم میگیم

سمت چپیه داره میگه: ای بابا نصف لیوان خالیه..کاملا نصفش خالیه
سمت راستیه میگه: ببین داری چی میگی... همش بدبینی :n02:

خیلی جالب بود :D

hamid_hitman47
24-04-2013, 23:56
سلام بچه ها.
چند تا اصطلاح فارسی هست که می خوام بدونم معادل انگلیسیشون چی میشه، حالا اگه معادل دقیقشون هم وجود نداشت اشکال نداره، معادلی که بهش نزدیک هم باشه خوبه.
با تشکر.
دوستان هر کدومو که میدونید بگید:

خاک بر سرم

اشکشو در آوردی

حساب کتاب نداره

از دلش در آوردم

چشمت کور

جونم و بلبم رسوندی

کور خونده

میخواست ببینم فضولم کیه

کرم نریز

زهر مار

پدرم در آمد و پدر تورا هم در میارم

AmirMomtaz
25-04-2013, 03:54
سپاس واسه جواب .


پ ن :

یعنی to tell me miss me اصلا اون معنی رو نمیرسونه ؟!

نه ... برداشت من اینه که انگار میگی : برای گفتن به من (که بگی بمن) دلتنگم باش

piishii
25-04-2013, 09:27
این تیتر رو دوستان چی معنی می کنند :
Message content in keyword campaigns, click behavior, and price-consciousness: A study of millennial consumers
و این رو :
Because of their deeper thought processes, they should be more likely to account for both the costs and benefits of an increased refund depth offer to the retailer when forming their store price perceptions (as opposed to focusing on the cost aspect only, as do less price conscious consumers, whose price information processing is proposed to be more shallow).
مخصوصا از قسمت of and increased به بعد

Smartie7
25-04-2013, 13:27
سلام،

دوستان لطفاً یه معادل برای Stateful protocol analysis


Furthermore, stateful protocol analysis (SPA) — The stateful in SPA indicates that IDS could know and trace the protocol states (e.g., pairing requests with replies).

pro_translator
25-04-2013, 14:36
سلام،

دوستان لطفاً یه معادل برای Stateful protocol analysis


Furthermore, stateful protocol analysis (SPA) — The stateful in SPA indicates that IDS could know and trace the protocol states (e.g., pairing requests with replies).



تجزیه و تحلیل هوشمند پروتکل [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 3%85%E2%80%99%C3%83%E2%84%A2%C3%8B%E2%80%A0%C3%83% CB%9C%C3%82%C2%A7%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%B1-%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%A2%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%AA%C 3%83%CB%9C%C3%82%C2%B4-%C3%83%E2%84%A2%C3%A2%E2%82%AC%C2%A6%C3%83%CB%9C%C 3%82%C2%A8%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%AA%C3%83%E2%84%A2% C3%A2%E2%82%AC%C2%A0%C3%83%E2%80%BA%C3%85%E2%80%99-%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%A8%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%B1-%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%B3%C3%83%E2%80%BA%C3%85%E2%8 0%99%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%B3%C3%83%CB%9C%C3%82%C2% AA%C3%83%E2%84%A2%C3%A2%E2%82%AC%C2%A6-%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%B9%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%A7%C 3%83%E2%84%A2%C3%A2%E2%82%AC%C2%A6%C3%83%E2%84%A2% C3%A2%E2%82%AC%C5%BE-%C3%83%E2%84%A2%C3%A2%E2%82%AC%C5%BE%C3%83%E2%80%B A%C3%85%E2%80%99%C3%83%E2%84%A2%C3%A2%E2%82%AC%C2% A0%C3%83%E2%84%A2%C3%8B%E2%80%A0%C3%83%C5%A1%C3%82 %C2%A9%C3%83%CB%9C%C3%82%C2%B3)] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

piishii
25-04-2013, 15:30
سوال صفحه قبل من موند :دی
این رو شما چی معنی می کنید ؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

pro_translator
25-04-2013, 15:45
سوال صفحه قبل من موند :دی
این رو شما چی معنی می کنید ؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

تناسب با خویشتن [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

piishii
25-04-2013, 17:56
Price Deals رو توی اینترنت معنی کرده
Best Prices For Anything!.
بعد اونوقت شما باشید
a price deal رو چی معنی میکنید ؟
یک قیمت بهتر ؟ یک قیمت خوب ؟

mili_k
25-04-2013, 20:27
این :

a moment of dream , you and me in ourself hug

معنی بهتری رو نمیرسونه نسبت به این ؟ : a moment of dream, you and me holding tightly each other

hamid_hitman47
25-04-2013, 23:34
سلام بچه ها.
چند تا اصطلاح فارسی هست که می خوام بدونم معادل انگلیسیشون چی میشه، حالا اگه معادل دقیقشون هم وجود نداشت اشکال نداره، معادلی که بهش نزدیک هم باشه خوبه.
با تشکر.
دوستان هر کدومو که میدونید بگید:

خاک بر سرم

اشکشو در آوردی

حساب کتاب نداره

از دلش در آوردم

چشمت کور

جونم و بلبم رسوندی

کور خونده

میخواست ببینم فضولم کیه

کرم نریز

زهر مار

پدرم در آمد و پدر تورا هم در میارم

کسی نبود!!!
حداقل چندتاش هم بگید ممنون میشم.

pro_translator
25-04-2013, 23:40
Price Deals رو توی اینترنت معنی کرده
Best Prices For Anything!.
بعد اونوقت شما باشید
a price deal رو چی معنی میکنید ؟
یک قیمت بهتر ؟ یک قیمت خوب ؟

قیمت معامله [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7%20%D8%A 7%D9%84%D9%88%D9%86%D8%AF%DB%8C.pdf)]

MR.CART
26-04-2013, 05:46
کسی نبود!!!
حداقل چندتاش هم بگید ممنون میشم.

من که فکر نکنم امریکایی ها چنین چیزی بگن چون اونجا کشور اسلامی نیس با hell,shit,f*uck و... کارت راه میفته:n02:
مثلا اولی فکر کنم میشه
!!oh Fuckk me
---------------------
آقا من به سوال دارم
اینا چی میشه؟
here we go
here we be
here you are
here he comes
there you are
و فک کنم
here we are

pro_translator
26-04-2013, 08:27
من که فکر نکنم امریکایی ها چنین چیزی بگن چون اونجا کشور اسلامی نیس با hell,shit,f*uck و... کارت راه میفته:n02:
مثلا اولی فکر کنم میشه
!!oh Fuckk me
---------------------
آقا من به سوال دارم
اینا چی میشه؟
here we go
here we be
here you are
here he comes
there you are
و فک کنم
here we are

چرا نداشته باشن؟

برای خاک بر سرم !shucks رو مثلا دارن...

You made me cry برای اشکمو درآوردی...

به همین ترتیب...

لطف کن اونقدر هم واضح ننویس واژه‌های اون مدلی رو...:n16:

Smartie7
26-04-2013, 09:00
سلام،

اینجا enumerate چطوری ترجمه بشه که به جمله بخوره؟!
اصلاً منظور این جمله چیه؟!


Time series field in Table 2 indicates whether the mentioned approach considers the time series behavior or not. The type of attacks can be identified by specific approach is presented in the detection of attacks field. Performance field indicates the efficiency at which IDS processes audit events, which has been discussed (Debar et al., 2000; Lazarevic et al., 2005). In addition, type of source contains audit data, user profile, security policies and knowledge extracted from previous attacks. These available data can be used to discriminate intrusion behaviors from suspicious activities. More specialized characteristics for each mentioned technique are enumerated in other characteristics. In what follows, we give a brief overview for detection approaches.


کل پاراگراف رو گذاشتم که دیگه معما نباشه ! :)

pro_translator
26-04-2013, 09:08
من که فکر نکنم امریکایی ها چنین چیزی بگن چون اونجا کشور اسلامی نیس با hell,shit,f*uck و... کارت راه میفته:n02:
مثلا اولی فکر کنم میشه
!!oh Fuckk me
---------------------
آقا من به سوال دارم
اینا چی میشه؟
here we go
here we be
here you are
here he comes
there you are
و فک کنم
here we are

here we go یعنی برو که رفتیم... رفتیم... دوباره شروع شد... (مال وقتی که آخرش again باشه...)...

here we be؟ ندیده‌ام... به لهجه‌ی pirateهاس؟

here you are یعنی اینجایی [که] (پیدات کردم مثلا...)...

here he comes یعنی ایناهاش! اومد... داره می‌آد...

there you are هم مثل here you areه تقریبا...

here we are هم یعنی خوب، اینجاییم الان... اومده‌ایم اینجا... رسیدیم اینجا...

:n16:

mjorh
26-04-2013, 10:36
ممنون میشم یه راهنمایی کنید برای ترجمه لغت queue ، چند تا جمله آوردم که بهتر بشه نظر داد ...خودم جز صف چیزی به ذهنم نمیرسه ولی خب اینجا باید یه معنی دیگه بده :


In this course we treat a number of elementary queueing models.

In these lectures our attention is restricted to models with one queue

\Algorithmic methods in queueing theory."

pro_translator
26-04-2013, 11:10
ممنون میشم یه راهنمایی کنید برای ترجمه لغت queue ، چند تا جمله آوردم که بهتر بشه نظر داد ...خودم جز صف چیزی به ذهنم نمیرسه ولی خب اینجا باید یه معنی دیگه بده :


In this course we treat a number of elementary queueing models.

In these lectures our attention is restricted to models with one queue

\Algorithmic methods in queueing theory."

queuing model: مدل صف [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]، مدل صف‌بندی [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

توی دومی هم باید با یک صف یا ترتیب باشه...

queuing theory: نظریه‌ی صف [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]، نظریه‌ی صف‌بندی [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]، نظریه‌ی صف انتظار [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

mjorh
26-04-2013, 16:09
Models with more general service or interarrival time distributions are analysed in the
chapters 6, 7 and 8.

اون قسمتی که هایلایت کردم مخصوصا Interarrival ، چه معنیی میده ...؟

مرسی

pro_translator
26-04-2013, 18:57
Models with more general service or interarrival time distributions are analysed in the
chapters 6, 7 and 8.

اون قسمتی که هایلایت کردم مخصوصا Interarrival ، چه معنیی میده ...؟

مرسی

زمان بین ورودی [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]، مدت بین دو ورود [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]، زمان متوسط بین دو ورود متوالی [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

توزیع زمان بین ورود [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 1%20%20WIN%20QSB.docx)]

un4given.1991
26-04-2013, 21:03
سلام دوستان :n16:

راستش سطح زبانم خوب نیست و بهمون گفتن یک داستان تخیلی کوتاه بنویسم ....
لطف می کنید اشتباه های متن یا داستان رو بهم بگین ؟
تاپیک های مربوط به این موضوع فسیل شدن نمی خواستم بیارمشون بالا ...


Squad_s_Doom.pdf - 118 KB ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])








sry for off topic...

piishii
26-04-2013, 21:19
همین رو یک بزرگی کمک کنه خدایی بد جوری موندم
Because of their deeper thought processes, they should be more likely to account for both the costs and benefits of an increased refund depth offer to the retailer when forming their store price perceptions (as opposed to focusing on the cost aspect only, as do less price conscious consumers, whose price information processing is proposed to be more shallow).
اصلا نمی تونم درک کنم جمله رو
====
جمله خیلی سختی بود ولی مفهومش رو فهمیدم ولی باز هم از نظرات دوستان استقبال میکنم
همه چیز سر Refund Policy بود که توی ایران نمونه اش رو نداریم
=======
داخل پرانتز رو فقط دوستان اگه میشه کمک کنند خیلی ممنون

mInI_ClockEr
26-04-2013, 22:35
با سلام
دوستان خواهشاً این متن رو برای من اگه میتونید به انگلیسی ترجمه کنید ممنون میشم (موضوع کلی متن در رابطه با درخواست خرید از سایت اینترنتی هست)

با سلام
خواهشمند است نحوه خرید کالای ذکر شده در لینک زیر را به تعداد 200 عدد یا مقداری بیشتر و ارسال آن به کشور ایران اعم از هزینه ها و دیگر موارد مربوطه را توضیح بفرمائید
با تشکر

saeediranzad
27-04-2013, 06:26
سلام،
اینجا enumerate چطوری ترجمه بشه که به جمله بخوره؟!
اصلاً منظور این جمله چیه؟!

Time series field in Table 2 indicates whether the mentioned approach considers the time series behavior or not. The type of attacks can be identified by specific approach is presented in the detection of attacks field. Performance field indicates the efficiency at which IDS processes audit events, which has been discussed (Debar et al., 2000; Lazarevic et al., 2005). In addition, type of source contains audit data, user profile, security policies and knowledge extracted from previous attacks. These available data can be used to discriminate intrusion behaviors from suspicious activities. More specialized characteristics for each mentioned technique are enumerated in other characteristics. In what follows, we give a brief overview for detection approaches.


کل پاراگراف رو گذاشتم که دیگه معما نباشه ! :)

سلام
ردیف شده اند؛ آورده شده اند.
خصوصیات تخصصی تر برای هر تکنیک ذکرشده در خصوصیات دیگر آورده شده اند.
حالا بسته به شکلها و جدولهایی که در متن هست یا زیر هر عنوان؛ عنوان فرعی هست یا در بخشی با نام خصوصیات دیگر نوشته شده اند.

saeediranzad
27-04-2013, 06:41
همین رو یک بزرگی کمک کنه خدایی بد جوری موندم
Because of their deeper thought processes, they should be more likely to account for both the costs and benefits of an increased refund depth offer to the retailer when forming their store price perceptions (as opposed to focusing on the cost aspect only, as do less price conscious consumers, whose price information processing is proposed to be more shallow).
اصلا نمی تونم درک کنم جمله رو
====
جمله خیلی سختی بود ولی مفهومش رو فهمیدم ولی باز هم از نظرات دوستان استقبال میکنم
همه چیز سر Refund Policy بود که توی ایران نمونه اش رو نداریم
=======
داخل پرانتز رو فقط دوستان اگه میشه کمک کنند خیلی ممنون
سلام
داخل پرانتز: همانقدر که مصرف کنندگان کمتر هشیار نسبت به قیمت (یا مصرف کنندگان کم توجه تر به قیمت) در تضاد با تمرکز فقط بر جنبه قیمت هستند؛ که پیشنهاد میشود (یا گمان میرود) پردازش اطلاعات قیمت شان سطحی تر باشد.
Shallow or Deepسطحی و عمقی را باید نسبت به متن ترجمه کرد.
سیاست بازپرداخت؛ سیاست بازگرداندن پول خریدار در صورت پشیمانی و نارضایتی از کالا.Refund Policy

mrmmnb
27-04-2013, 06:49
با سلام
شرمنده اینجا میپرسم بخش خاصی که برا این مورد باشه ندیدم
میخواستم ببینم از بچه های اینجا کسی هست ترجمه پولی انجام بده؟
یه فایل ورد 12 صفحه ای هست تا 3 شنبه نیاز دارم

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اگه کسی انجام میده نگاه کنه ببینه قیمتش چند میشه و مبلغش رو برا پ.خ کنه
با تشکر

MR.CART
27-04-2013, 11:57
here you are یعنی اینجایی [که] (پیدات کردم مثلا...)...
این "بفرمایید" نمیشه؟مثلا موقع دادن غذا و....

pro_translator
27-04-2013, 12:08
این "بفرمایید" نمیشه؟مثلا موقع دادن غذا و....

بسته به موقعیت چرا... مثلا همین مورد...

here you go هم مال وقتیه که چیزی رو به کسی می‌دی...

یا there you go که وقتی پاسخ یا راه حلی برای چیزی و برای کسی ارائه می‌شه گفته می‌شه...

shab_2008
27-04-2013, 15:18
بسته به موقعیت چرا... مثلا همین مورد...

here you go هم مال وقتیه که چیزی رو به کسی می‌دی...

یا there you go که وقتی پاسخ یا راه حلی برای چیزی و برای کسی ارائه می‌شه گفته می‌شه...

سلام

شما خودتون استادین ولی :

Here you are فقط معنی " بفرمایید " میده.
There you are هم اصل معنیش این میشه که مثلا شما دنبال کسی میگردین ( از نزدیکان و یا دوستان ) و بعد ازین اصطلاح برای بیان اینکه " تو اینجایی ! " استفاده میکنید.. برای مثال :

Oh, there you are, I was looking for you

البته در مواردی هم معنای بفرمایید میده ! مثلا شما به یه نفر میخواین یه چیزی را نشون بدین ( مثلا یه پارک یا یه محله ای را ) بعد تا به اون جا رسیدن میتونید از اصطلاح there you are استفاده کنید که تقریبا معنای همون بفرمایید را میده.

pro_translator
27-04-2013, 17:58
سلام

شما خودتون استادین ولی :

Here you are فقط معنی " بفرمایید " میده.
There you are هم اصل معنیش این میشه که مثلا شما دنبال کسی میگردین ( از نزدیکان و یا دوستان ) و بعد ازین اصطلاح برای بیان اینکه " تو اینجایی ! " استفاده میکنید.. برای مثال :

Oh, there you are, I was looking for you

البته در مواردی هم معنای بفرمایید میده ! مثلا شما به یه نفر میخواین یه چیزی را نشون بدین ( مثلا یه پارک یا یه محله ای را ) بعد تا به اون جا رسیدن میتونید از اصطلاح there you are استفاده کنید که تقریبا معنای همون بفرمایید را میده.

خواهش، ولی حرف من مال وقتی بود بود که مثلا قبل از here you are یه واژه مثل yet بیاد...

که یکم ادبی-سینمایی می‌شه... And yet here you are...

البته من معنی این رو نسبتا از روی here we are گفتم...

شاید من باید می‌گفتم که در موارد نادر به این معنیه یا مهجوره...

خوب برای there you are من ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم که گفتم تقریبا مثل معنایی که برای مورد here you are گفتم (= اینجایی) هست...

mili_k
28-04-2013, 00:24
این :

a moment of dream , you and me in ourself hug

معنی بهتری رو نمیرسونه نسبت به این ؟ : a moment of dream, you and me holding tightly each other

میشه این رو جواب بدین ؟!

mInI_ClockEr
28-04-2013, 15:01
با سلام
دوستان خواهشاً این متن رو برای من اگه میتونید به انگلیسی ترجمه کنید ممنون میشم (موضوع کلی متن در رابطه با درخواست خرید از سایت اینترنتی هست)

با سلام
خواهشمند است نحوه خرید کالای ذکر شده در لینک زیر را به تعداد 200 عدد یا مقداری بیشتر و ارسال آن به کشور ایران اعم از هزینه ها و دیگر موارد مربوطه را توضیح بفرمائید
با تشکر

MR.CART
28-04-2013, 15:37
با سلام
دوستان خواهشاً این متن رو برای من اگه میتونید به انگلیسی ترجمه کنید ممنون میشم (موضوع کلی متن در رابطه با درخواست خرید از سایت اینترنتی هست)

با سلام
خواهشمند است نحوه خرید کالای ذکر شده در لینک زیر را به تعداد 200 عدد یا مقداری بیشتر و ارسال آن به کشور ایران اعم از هزینه ها و دیگر موارد مربوطه را توضیح بفرمائید
با تشکر
HELLO
.Please explain way of purchasing the article which has been mentioned in the below link to set of 200 or a bit more and way of transporting it to iran and explain the costs and anything is related


البته دوستان دیگه ای هم هستن که کمک کنن.

shab_2008
28-04-2013, 16:48
میشه این رو جواب بدین ؟!

سلام

اولی که به نظر من اشتباهه !

دومی بهتره ولی اینجوری:

holding each other tightly

MR.CART
28-04-2013, 17:25
سلام

اولی که به نظر من اشتباهه !

دومی بهتره ولی اینجوری:

holding each other tightly
اتفاقا هر دو مورد غلطه چون که adverb بعد از:
after BE verb. after auxiliary verb. before other verbs
(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
این hold هم جزو other verbs محسوب میشه
پس یعنی
you and me tightly holding each other
اولی هم بنظرم اینطوری درستتره(بنظرم،شایدم غلط)
you and me in our own hug

قله بلند
28-04-2013, 18:43
سلام
دوستان، می شه این جمله رو ترجمه کنید؟ خصوصاً معنی ویرگول درجمله رو. متشکرم

The model permits a set of threshold values for
each individual, one threshold value for each type of task

shab_2008
28-04-2013, 19:46
اتفاقا هر دو مورد غلطه چون که adverb بعد از:
after BE verb. after auxiliary verb. before other verbs
(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))
این hold هم جزو other verbs محسوب میشه
پس یعنی
you and me tightly holding each other
اولی هم بنظرم اینطوری درستتره(بنظرم،شایدم غلط)
you and me in our own hug

سلام

دوست عزیز اشتباه نیست ! شما اگه کتاب های انگلیسی ( مخصوصا رمان های قوی ادبی ) را مطالعه کرده باشین با جمله که من نوشتم زیاد روبرو میشید !

مثلا در کتاب The Suicide Diaries نوشته Eugene O'Neill بزرگ ( ایشون جایزه نوبل ادب و هنر را بردند و زبان مادریشون انگلیسی بوده)میتونید اون جمله را مشاهده کنید !

اینم لینک یه صفحه ازون کتاب که جمله holding each other tightly را در خط چهارم میتونید مشاهده کنید :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هم در صحبت و هم در نوشتار استفاده میشه ! البته یه موضوع دیگه هم هست که مربوط به همون Comma میشه که در چنین حالاتی اصلا بحث در این مورد را بی ربط میکنه و من دیگه توضیح اضافی نمیدم !

البته این حالت هم میشه :

You and me tightly holding each other tight

ولی در حالت کلی هر دو درسته.
اینم بگم که هیچوقت Tightly به اون شکل که شما نوشتید وارد جمله نمیشه !

به قول دیکشنری آکسفورد :

Before a past participle tightly is used

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در آخر هم اینو بگم که دوست عزیز هر گردی گردو نیست و زبان انگلیسی خیلی خیلی فراتر ازون چیزیه که شما فکر میکنید!

Smartie7
29-04-2013, 09:25
سلام،

state of the art اينجا يعني چي؟
معنيش رو ميدونم ولي نميتونم ترجمه‌ش كنم !

With state of the art, the distributed configuration should be parallelized, grid-based or cloud-based.

pro_translator
29-04-2013, 10:12
سلام،

state of the art اينجا يعني چي؟
معنيش رو ميدونم ولي نميتونم ترجمه‌ش كنم !

With state of the art, the distributed configuration should be parallelized, grid-based or cloud-based.



این چطوره؟

مطابق با آخرین تکنولوژی روز، پیکربندی توزیع‌شده باید موازی، بر روی گرید (= مبتنی بر گرید)، یا مبتنی بر ابر (= تکنولوژی ابری) باشد...

shab_2008
29-04-2013, 10:43
سلام،

state of the art اينجا يعني چي؟
معنيش رو ميدونم ولي نميتونم ترجمه‌ش كنم !

With state of the art, the distributed configuration should be parallelized, grid-based or cloud-based.



سلام

در بالا جناب pro_translator کامل توضیح دادن.

دو اصطلاح cloud-based و grid-based به نظر من با همین حالت اگر در ترجمه گفته بشن بهتره چون تا جایی که من میدونم این دو مربوط به دو سرویس طراحی سایت و برنامه های اینترنتی هستن و در قاب معنی فارسی نمیگنجن.

برای مثال تعریف cloud-based این میشه :

A term that refers to applications, services or resources made available to users on demand via the Internet from a cloud computing ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) provider’s servers. Companies typically utilize cloud-based computing as a way to increase capacity, enhance functionality or add additional services on demand without having to commit to potentially expensive infrastructure costs or increase / train existing in-house support staff.

البته من خیلی در این باره اطلاع ندارم و اگر کسی اطلاعات کامل داره لطفا گفته منو اگه اشتباهه تصحیح کنه.

pro_translator
29-04-2013, 10:58
دو اصطلاح cloud-based و grid-based به نظر من با همین حالت اگر در ترجمه گفته بشن بهتره چون تا جایی که من میدونم این دو مربوط به دو سرویس طراحی سایت و برنامه های اینترنتی هستن و در قاب معنی فارسی نمیگنجن.

نمی‌دونی برای پیدا کردن معادل فارسی بعضی از اصطلاح‌ها چقدر می‌گردم اینترنتو!:n02:

BoOghz
29-04-2013, 11:35
قسمت های بولد و چی ترجمه میکنین؟ از یه مقاله فناوری اطلاعاته

this because of its process-oriented focus

we highlight the most relevant aspects of the application of the..2

the small firms had to start from the very begining.3

critical reference group.4

proactive administration.5

the small organizations took on the additional workload well .6

work product .7

shab_2008
29-04-2013, 14:09
قسمت های بولد و چی ترجمه میکنین؟ از یه مقاله فناوری اطلاعاته

this because of its process-oriented focus

we highlight the most relevant aspects of the application of the..2

the small firms had to start from the very begining.3

critical reference group.4

proactive administration.5

the small organizations took on the additional workload well .6

work product .7



سلام

1: process-oriented یه روندی هست که معمولا نشان دهنده ارتباط بین توسعه دهندگان یا تولیدکننده گان (یا کلا دست اندر کاران در هر حیطه ای ) با مشتریان هست که نشان دهنده اینه که هر راه حل چه تاثیر و نتیجه ای بر مشکلات مشتریان خواهد داشت.

2: مناسب ترین جوانب

3: نقطه شروع یا اولین مرحله

4: گروه مرجع مهم ( حیاتی یا بحرانی)

5: مدیریت پیشگیری یا بازداری

6 : حجم کار اضافه

7: بهترین تعریفی که ازش پیدا کردم اینه :

the writings, notes, memoranda, reports on conversations with the client or witness, research, and confidential materials which an attorney has developed while representing a client, particularly in preparation for trial. A "work product" may not be demanded or subpenaed by the opposing party, as are documents, letters by and from third parties and other evidence, since the work product reflects the confidential strategy, tactics and theories to be employed by the attorney.

یا این :

That work done for a client by an attorney representing the client and generally considered protected from discovery. It includes statements written and spoken, as well as tactics, opinions, and thoughts that are protected by the attorney-client privilege.
معنی کردنش دیگه آسونه و فک نکنم نیاز به ترجمه داشته باشه ::n02:

pro_translator
29-04-2013, 14:11
قسمت های بولد و چی ترجمه میکنین؟ از یه مقاله فناوری اطلاعاته

this because of its process-oriented focus

we highlight the most relevant aspects of the application of the..2

the small firms had to start from the very begining.3

critical reference group.4

proactive administration.5

the small organizations took on the additional workload well .6

work product .7



۱. process-oriented: فرآیندنگر [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]، فرآیندگرا [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

۲. مرتبط‌ترین جنبه‌ها

۳. از اول اول... از همان اول...

۴. گروه مرجع انتقادی [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

۵. مدیریت آینده‌ساز [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

۶. سازمان‌های کوچیک به خوبی از عهده‌ی میزان‌کار اضافی/افزوده براومدن...

۷. محصول کار [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

Smartie7
29-04-2013, 14:30
gain explosive requirements یعنی چی؟!
درسته بگیم "به تجهیزات بسیاری نیاز دارند" ؟!
Especially,wireless IDSs gain explosive requirements, which setup in stand-alone, cooperative or hierarchical environment.

Smartie7
29-04-2013, 15:16
این مربوط به یه شکل هست، Data Collection دو تا زیر مجموعه داره : Distributed و Centeralized
ولی چرا اینطوریه؟! انگار جمله ناقص هست!

Data Collection via ‘‘centralized’’ or ‘‘distributed’’ gathering.

جمله قبلش هم اینه:


Second,the facet of Data Source which discriminates IDSs based on the system is monitored, and consists of Collection Component, i.e., ‘‘agent’’ or ‘‘sensor’’.s

Smartie7
29-04-2013, 17:55
Finally, the viewpoint of Detection Strategy indicates that the Detection Discipline would be ‘‘state-based’’ (secure or insecure) or ‘‘transition-based’’ (from secure to insecure and vice versa), and both of them might be stimulating or non-obtrusive evaluation.
non-obtrusive یعنی چی؟!
ارزیابی غیر مزاحم خب معنی نمیده !

Besides, Processing Strategy is intuitively ‘‘centralized’’ or ‘‘distributed’’.

intuitively ؟!

pro_translator
29-04-2013, 18:38
Finally, the viewpoint of Detection Strategy indicates that the Detection Discipline would be ‘‘state-based’’ (secure or insecure) or ‘‘transition-based’’ (from secure to insecure and vice versa), and both of them might be stimulating or non-obtrusive evaluation.
non-obtrusive یعنی چی؟!
ارزیابی غیر مزاحم خب معنی نمیده !

Besides, Processing Strategy is intuitively ‘‘centralized’’ or ‘‘distributed’’.

intuitively ؟!

non-obtrusive همون unobtrusive باید باشه... به معنای نامحسوس... [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]​unobtrusive)] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

intuitively یعنی به طور محسوس...

shab_2008
29-04-2013, 18:57
این مربوط به یه شکل هست، Data Collection دو تا زیر مجموعه داره : Distributed و Centeralized
ولی چرا اینطوریه؟! انگار جمله ناقص هست!

Data Collection via ‘‘centralized’’ or ‘‘distributed’’ gathering.

جمله قبلش هم اینه:


Second,the facet of Data Source which discriminates IDSs based on the system is monitored, and consists of Collection Component, i.e., ‘‘agent’’ or ‘‘sensor’’.s



از چه لحاظ میگید ناقصه ؟
بله جمله یه جوریا ناقصه ولی خوب در یه حالت نمیشه گفت غلطه ! ولی کاملش به نظر من این میشه :


Data Collection via ‘‘centralized’’ or ‘‘distributed’’ data gathering


دلیل اینکه Data را حذف کرده هم احتمالا همون عبارت Data Collection میتونه باشه .

شایدم کلا یادش رفته بنویسه :n02:

Smartie7
29-04-2013, 19:02
از چه لحاظ میگید ناقصه ؟
بله جمله یه جوریا ناقصه ولی خوب در یه حالت نمیشه گفت غلطه ! ولی کاملش به نظر من این میشه :


Data Collection via ‘‘centralized’’ or ‘‘distributed’’ data gathering


دلیل اینکه Data را حذف کرده هم احتمالا همون عبارت Data Collection میتونه باشه .

شایدم کلا یادش رفته بنویسه :n02:
خب الان این بیشتر شبیه به عنوان نیست تا یه جمله ؟!
جمله مگه نباید فعل و فاعل داشته باشه و یه مفهومی رو برسونه؟! (خبری باشه یا امری و ...)

اون Data باشه یا نباشه فرقی نداره، معنی رو میرسونه.

Smartie7
29-04-2013, 19:05
این ترجمه رو لطفاً اصلاح کنید.

An estimation of 60 percent of VMs in production is less secure than their physical counterparts, and 30 percent of deployments with a VM-related security incident.


یک تخمین 60 درصدی از VMهای در حال تولید، ایمنی کمتری نسبت به همتای فیزیکی‌اش و 30 درصد از بکارگیری‌ها و استقرار با یک واقعه‌ی امنیتی مرتبط به VM دارد.

یعنی چی؟! چی میخواد بگه؟!

shab_2008
29-04-2013, 19:19
خب الان این بیشتر شبیه به عنوان نیست تا یه جمله ؟!
جمله مگه نباید فعل و فاعل داشته باشه و یه مفهومی رو برسونه؟! (خبری باشه یا امری و ...)

اون Data باشه یا نباشه فرقی نداره، معنی رو میرسونه.

خوب من برای همین پرسیدم از چه لحاظ میگید ! آخه اون مشخصه که جملش ناقصه و من فکر نمیکردم منظور شما این باشه (آخه خیلی ساده میشه تشخیص داد)!

چون گفتید این مربوط به یه شکل هست من فکر کردم عنوانی برای توضیح شکل هست !

mInI_ClockEr
30-04-2013, 04:31
با سلام
دوستان ممنون میشم این متن رو ترجمه بفرمائید
اگه سریع جواب بدید بسیار سپاسگزار میشم

Mr. Mohammad, can you tellvme how many units do you need exactly?

Best Regards,Sales Team

sajjad1973
30-04-2013, 05:25
با سلام
دوستان ممنون میشم این متن رو ترجمه بفرمائید
اگه سریع جواب بدید بسیار سپاسگزار میشم

Mr. Mohammad, can you tellvme how many units do you need exactly?

Best Regards,Sales Team



محمد اقا میشه دقیق بگی چند تا میخوای

با بهترین ارزو ها ، تیم فروش

Smartie7
30-04-2013, 07:00
In general, a rule consists of the following elements: A filter specification to what threat of a certain flow the rule works, a string to be the signature of suspicious payloads, a position for the occurrence of that string, and a corresponding action when all the conditions are met.

ترجمه جمله Bold‌ شده درسته؟

یک مشخصات فیلتر به تهدیدی از یک جریان مشخص که قانون برای آن‌ جواب میدهد

Smartie7
30-04-2013, 13:27
اینجا hard یعنی چی؟! قید هست یا اسم؟!


Also, several rule-based approaches to detect unknown attacks have been proposed. However, such techniques may result in the problem of hard creating and updating the knowledge for given attacks

mInI_ClockEr
30-04-2013, 15:10
با سلام
دوستان ممنون میشم این متن رو ترجمه بفرمائید
اگه سریع جواب بدید بسیار سپاسگزار میشم

Mr. Mohammad, can you tellvme how many units do you need exactly?

Best Regards,Sales Team


محمد اقا میشه دقیق بگی چند تا میخوای

با بهترین ارزو ها ، تیم فروش



با سلام
وتشکر فراوان از دوستان

حالا میخوام جواب بدم اونم به این صورت

سلام
بصورت دقیق فعلاً تعداد 200 عدد از این محصول نیاز داریم .
خواهشاً در مورد این که آیا امکان ارسال به کشور ایران را دارید و نحوه پرداخت هزینه ها و قیمت تمام شده محصول را توضیح بفرمائید
با تشکر

Smartie7
30-04-2013, 15:13
لطفاً معادل برای commodity hardware ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

mili_k
30-04-2013, 16:05
وقتی همه را فراموش کنی ، همه تو را فراموش می کنند

pro_translator
30-04-2013, 16:52
لطفاً معادل برای commodity hardware ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ماشین‌های عادی و رومیزی [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

sm72
01-05-2013, 08:31
درود بر دوستان
معنی کلمه “administrivia” رو میخواستم
Unfortunately, these views are accurate in some HR departments. Those HR departments concern themselves with the “administrivia” of personnel policies and practices—which companies are increasingly outsourcing to contractors who can do these tasks more cheaply and efficiently

BoOghz
01-05-2013, 15:35
سلام لطفا میشه این ترجمه رو اصلاح کنید

for this cycle of improvement the COMPETISOFT project defined the processes to be improved as those of its basic profile , that is , the SD and SPA processes ,which is why only these processes assessed in the eight organization.

در این چرخه ی ارتقا پروزه competisoft ارتقا فرایندها را طبق فرم اصلی شان تعریف میکند. بدین معنی که صرفا فرایند های SD و SPA در این سازمان ارزیابی شده اند.

assessment allowed the small firm taking part in the case studies to set out and define their process assessed through the activity diagram.

ارزیابی شرکت های کوچک را به سهیم شدن در مطالعات موردی جهت تنظیم و تعریف ارزیابی فرایندی از طریق نمودار فعالیت مجاز میکند
یا اینکه
ارزیابی شرکت های کوچک را جهت تنظیم و تعریف ارزیابی فرایندی از طریق نمودار فعالیت در مطالعات موردی شرکت میدهد ؟؟

AS for internal validity میشه طبق اعتبار داخلی ؟ اگه As regards باشه چی ؟

پیشاپیش ممنون

sajjad1973
01-05-2013, 18:09
وقتی همه را فراموش کنی ، همه تو را فراموش می کنند


the time you forget everybody is the time when everybody forgets you

when you forget everybody, everybody will forget you too

mili_k
02-05-2013, 01:07
مرسی سجاد جان

piishii
02-05-2013, 12:21
سلام
دکمه تشکر داریم که :) + پروفایل شخصی

همین رو بی زحمت

===
ادیت : خودم متوجه شدم

Mohamad.r620
03-05-2013, 09:57
لطفا ترجمه من رو اصلاح کنید :
current anti-dopping measures in tennis are a disaster and the introduction of biological passports can only improve matters

در حال حاضر اقدامات ضد دوپینگ در تنیس فاجعه وار است و معرفی گذرنامه های بیولوژیکی تنها می تواند امور را بهبود بخشد.

MR.CART
03-05-2013, 14:44
بصورت دقیق فعلاً تعداد 200 عدد از این محصول نیاز داریم .
شما بنویس
we need 200 uniits of this article

MehranVB
03-05-2013, 15:37
لطفا ترجمه من رو اصلاح کنید :
current anti-dopping measures in tennis are a disaster and the introduction of biological passports can only improve matters

در حال حاضر اقدامات ضد دوپینگ در تنیس فاجعه وار است و معرفی گذرنامه های بیولوژیکی تنها می تواند امور را بهبود بخشد.

اقدامات فعلی ضد دوپینگ افتضاح است و فقط معرفی گذرنامه‌های بیولوژیکی(!) می‌تواند مسائل را بهبود بخشد. (یا به حل مشکلات کمک کند)

Kurosh
03-05-2013, 15:39
Hey guys
What can we call Asayeshgah of a military base?i
You know what I mean, a place where soldiers rest and sleep

Someone told me it's "Resting bay", but I couldn't find much results about it in google

I found "Barracks" myself, but it's not exactly Asayeshgah, it's generally the place where soldiers accomodate

Thanks in advance

MR.CART
03-05-2013, 16:28
Thanks in advance
:n02:?what's the meaning of this

sajjad1973
03-05-2013, 16:29
Hey guys
What can we call Asayeshgah of a military base?i
You know what I mean, a place where soldiers rest and sleep

Someone told me it's "Resting bay", but I couldn't find much results about it in google

I found "Barracks" myself, but it's not exactly Asayeshgah, it's generally the place where soldiers accomodate

Thanks in advance







HI Dear Kurosh

I did a vast profound research, and the result was just soldiers sanitarium

hope you the best

Kurosh
03-05-2013, 16:30
:n02:?what's the meaning of this


پیشاپیش تشکر می کنم ... :n16:



HI Dear Kurosh

I did a vast profound research, and the result was just soldiers sanitarium

hope you the best




Thank you my dear friend
Unfortunately I couldn't find good results about this one, either
Do you have any reliable source for this word?i

sajjad1973
03-05-2013, 17:00
پیشاپیش تشکر می کنم ... :n16:


Thank you my dear friend
Unfortunately I couldn't find good results about this one, either
Do you have any reliable source for this word?i





sorry, no reliable source, but there are some texts including this word.
maybe it refers to a kind of hospital

piishii
03-05-2013, 18:18
همین رو بی زحمت
Lichtenstein et al. (1993) suggested that prestige sensitivity tendency was the degree a consumer purchases expensive products with the
perception that other people will perceive the high price as reflection of a buyer personal traits.
تمام مشکل من سر Degree هست این رو نمیدونم چطور اینجا معنی کنم یعنی اعصابم از دیروز خورد شده :(
خیلی متن مضخرفی بود خدارو شکر هم یکم دیگه اش بیشتر نمونده :n27:

pro_translator
03-05-2013, 18:18
Hey guys
What can we call Asayeshgah of a military base?i
You know what I mean, a place where soldiers rest and sleep

Someone told me it's "Resting bay", but I couldn't find much results about it in google

I found "Barracks" myself, but it's not exactly Asayeshgah, it's generally the place where soldiers accomodate

Thanks in advance





Dormitory accommodations [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_States_military)]

Dormitories [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

pro_translator
03-05-2013, 18:24
همین رو بی زحمت
Lichtenstein et al. (1993) suggested that prestige sensitivity tendency was the degree a consumer purchases expensive products with the
perception that other people will perceive the high price as reflection of a buyer personal traits.

تمام مشکل من سر Degree هست این رو نمیدونم چطور اینجا معنی کنم یعنی اعصابم از دیروز خورد شده :(
خیلی متن مضخرفی بود خدارو شکر هم یکم دیگه اش بیشتر نمونده :n27:

prestige sensitivity: حساسیت پرستیژ [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

بقیه‌اش مشخصه...

درجه، معیار، پایه، اساس چطوره؟

piishii
03-05-2013, 18:44
prestige sensitivity: حساسیت پرستیژ [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

بقیه‌اش مشخصه...

درجه، معیار، پایه، اساس چطوره؟

اون میشه حساسیت نسبت به وجهه و اعتبار یا همون پرستیژ اون لغت Degree رو نمیتونم خوب ترجمه کنم
نظرت با این ترجمه چیه
Lichtenstein و سایرین ( 1993 ) پیشنهاد ( اشاره ) کردند که گرایش ( تمایل) نسبت به حساسیت به وجهه و اعتبار میزان خرید کالاهای گران مصرف کننده با این دید ( درک ) است که دیگر افراد ( مردم ) قیمت بالا ( کالای گران ) را به عنوان عامل منعکس کننده ویژگی های شخصی می نگرند.
من خودم این ترجمه ام رو دوست ندارم ولی نمی دونمم چی بذارم اون Degree رو یعنی نمی دونم به چی و کجا بر میگرده

pro_translator
03-05-2013, 19:03
اون میشه حساسیت نسبت به وجهه و اعتبار یا همون پرستیژ اون لغت Degree رو نمیتونم خوب ترجمه کنم
نظرت با این ترجمه چیه
Lichtenstein و سایرین ( 1993 ) پیشنهاد ( اشاره ) کردند که گرایش ( تمایل) نسبت به حساسیت به وجهه و اعتبار میزان خرید کالاهای گران مصرف کننده با این دید ( درک ) است که دیگر افراد ( مردم ) قیمت بالا ( کالای گران ) را به عنوان عامل منعکس کننده ویژگی های شخصی می نگرند.
من خودم این ترجمه ام رو دوست ندارم ولی نمی دونمم چی بذارم اون Degree رو یعنی نمی دونم به چی و کجا بر میگرده

به نظر من degree رو معیار بنویسی قشنگ می‌شه..

یعنی این معیاریه که مصرف‌کننده برای...

توی پست قبلیم هم گفتم که، اساس یا پایه هم می‌شه نوشت...

BoOghz
03-05-2013, 23:23
سلام لطفا میشه این ترجمه ها رو اصلاح کنید

for this cycle of improvement the COMPETISOFT project defined the processes to be improved as those of its basic profile , that is , the SD and SPA processes ,which is why only these processes assessed in the eight organization.

در این چرخه ی ارتقا پروزه competisoft ارتقا فرایندها را طبق فرم اصلی شان تعریف میکند. بدین معنی که صرفا فرایند های SD و SPA در این سازمان ارزیابی شده اند.

assessment allowed the small firm taking part in the case studies to set out and define their process assessed through the activity diagram.

ارزیابی شرکت های کوچک را به سهیم شدن در مطالعات موردی جهت تنظیم و تعریف ارزیابی فرایندی از طریق نمودار فعالیت مجاز میکند
یا
ارزیابی شرکت های کوچک را جهت تنظیم و تعریف ارزیابی فرایندی از طریق نمودار فعالیت در مطالعات موردی شرکت میدهد ؟؟


پیشاپیش ممنون

دوستان اگه زحمت اینو بکشید ممنون میشم:n28:

Kurosh
04-05-2013, 01:10
Dormitory accommodations [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_States_military)]

Dormitories [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

Hi dear Masoud
Thanks a lot for your reply
Before seeing your post, I was talking to one of my friends and he suggested "dorm" and "dormitory" too
It seems that it's the best choice
It's written in wikipedia that formerly they were called Barracks, but now we call them dormitory

Thanks again

BTW, what about the place where soldiers are trained? That is, e.g, a yard where they march and do their military tasks
I found these ones: Barracks, Garrison, Military Base
But they're all of a little difference with what I'm looking for

pro_translator
04-05-2013, 19:16
Hi dear Masoud
Thanks a lot for your reply
Before seeing your post, I was talking to one of my friends and he suggested "dorm" and "dormitory" too
It seems that it's the best choice
It's written in wikipedia that formerly they were called Barracks, but now we call them dormitory

Thanks again

BTW, what about the place where soldiers are trained? That is, e.g, a yard where they march and do their military tasks
I found these ones: Barracks, Garrison, Military Base
But they're all of a little difference with what I'm looking for




[+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] Military training camp; Army training camp


A training camp is a place, usually with an army-camp-type environment,where people go to learn skills, usually skills involving physical action rather than book subjects, usually for an armed force or an action sport

Also: boot camp

Kurosh
04-05-2013, 23:30
Hi

In Persian, we call a newly-wed girl or a girl who's gonna get married soon "Aroos Khanoom" when we're addressing her

How can we say it in English? Is "Lady Bride", "Miss Bride", etc. common in English? Of course I want the title we give them when we address them

For example in this conversation

A: I'm gonna get married tomorrow
B: Are you going to invite me or not, Miss Bride?i

pro_translator
05-05-2013, 07:46
Hi

In Persian, we call a newly-wed girl or a girl who's gonna get married soon "Aroos Khanoom" when we're addressing her

How can we say it in English? Is "Lady Bride", "Miss Bride", etc. common in English? Of course I want the title we give them when we address them

For example in this conversation

A: I'm gonna get married tomorrow
B: Are you going to invite me or not, Miss Bride?i






?"How's "miss bride-to-be

...You can even change it need be... or add our or little

darling bride-to-be / bride-to-be sweetie / bride-to-be darling / my little bride-to-be

"Edit: Also, "the bride

(+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))

Mohamad.r620
05-05-2013, 08:59
اگر زحمتی نیست این دو تا جمله رو به صورت جدا برای من ترجمه کنید :
I had only two tests out of the tournaments

players must give their location for at least one hour of each day in case they are required for an out-of-competition drugs test , usually by means of a urine sample

MR.CART
08-05-2013, 12:30
بی زحمت یه کمکی به من بکنین
جمله پایین یعنی چی؟
you should see what i'm going through
و این،then یعنی چی؟
let's go to the carnival
ok then
و تفاوت gone-get-become در شدن چیه؟خواهشا اینو حتما بگین.

pro_translator
08-05-2013, 15:21
بی زحمت یه کمکی به من بکنین
جمله پایین یعنی چی؟
you should see what i'm going through
و این،then یعنی چی؟
let's go to the carnival
ok then
و تفاوت gone-get-become در شدن چیه؟خواهشا اینو حتما بگین.

منظور اولی اینه که باید ببینی من چه مصائب یا مشکلاتی رو در حال حاضر دارم پشت سر می‌ذارم...

باید ببینی چه سختی‌هایی دارم می‌کشم (در حال حاضر...)... (= من چی دارم می‌کشم...)...

then هم اینجا یعنی پس... OK then یعنی باشه پس...

در حالت دقیق‌تر: در این صورت، در این حالت، حالا که این طوری شد یا اینطوری می‌گی...

به نظرم چند تا جمله (همون جاهایی که این‌ها رو دیده‌ای) بذار تا بهتر بشه توضیح داد...

:n16:

MR.CART
08-05-2013, 17:27
خیلی ممنون.

به نظرم چند تا جمله (همون جاهایی که این‌ها رو دیده‌ای) بذار تا بهتر بشه توضیح داد...
با become
that white car which was around,beacuse of whale explosion became red
با get
the situation is getting worse and worse
با gone
good girl gone bad
حالا تفاوتشون چیه که تو هر جمله از اون یکی کلمه استفاده نشده؟

then هم اینجا یعنی پس... OK then یعنی باشه پس...
حالا کدومشون باید استفاده کنم مسعود جان؟؟:n02:

pro_translator
08-05-2013, 17:52
خیلی ممنون.

با become
that white car which was around,beacuse of whale explosion became red
با get
the situation is getting worse and worse
با gone
good girl gone bad
حالا تفاوتشون چیه که تو هر جمله از اون یکی کلمه استفاده نشده؟

حالا کدومشون باید استفاده کنم مسعود جان؟؟:n02:

قاعده‌ی کلیش به صورت زیره:

get برای احساسات استفاده می‌شه...

get angry, get excited, get bored...

become برای احساسات و صفت‌های تفضیلی...

become depressed, become more difficult...

برای گرفتن شغل، پست وسمت (semat) باید همیشه از become استفاده کرد...

become a doctor, become a physicist, become president...

go انحصارا برای موارد زیر به کار می‌ره:


go crazy
go blind / go deaf
go bald
(go bad (when food or drink becomes bad and you can’t eat it


واژه‌ی turn هم به معنای شدن در موارد رنگ اومده... یا تغییر کردن...

turn black, turn pink...

برای مطالعه‌ی بیشتر اینجاها رو چک کن: [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])] [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

:n16:

MR.CART
12-05-2013, 05:55
داشتم یه سایتی رو میخوندم و درباره کارکرد have بود این مطلب رو خوندم میشه بیسشتر دربارش توضیح بدین



To Have Something Happen / Happening - Experiences - Have + object(s) + base form of verb / -ing form

This form is used to speak about experiences that have happened, or experience in general.
Examples:
We have people visit us all the time.
Sherry had her children playing in the garden.

diana_1989
12-05-2013, 21:23
این متنی که نوشتم ایرادی نداره ؟ :n01:

sajjad1973
12-05-2013, 21:38
این متنی که نوشتم ایرادی نداره ؟ ی
But I think an acquired habit can be change if they want. The problem is some of people are extremist & fanatic ….they are unalterable….

میخواستم بنوسیم عادات اکتسابی قابل تغییرند اگر بخواییم. اما مشکل اینه بعضی از مردم افراط و تفریط میکنند و تغییر ناپذیرند


پیشنهاد من

acquisitive habits can be changed just if we wish, but the problem is that some people run in extremes and can not be changed

MR.CART
13-05-2013, 02:04
ببخشید واسه ترجمه این جمله به مشکلی برخورد میشه کمک کنین؟نقطه چین رو نمیدونم چی بنویسم...

من نزدیک دو ساعت منتطر بودم تا این تاپیک درست بشه
....i've been waiting for almost two hours until this topic

sajjad1973
13-05-2013, 05:36
ببخشید واسه ترجمه این جمله به مشکلی برخورد میشه کمک کنین؟نقطه چین رو نمیدونم چی بنویسم...

....i've been waiting for almost two hours until this topic



I have been wating almost for two hours to see this site constructed

Sent from my MT15i using Tapatalk 2

piishii
13-05-2013, 09:23
سلام
این چی میشه
burnt shale

pro_translator
13-05-2013, 10:44
سلام
این چی میشه
burnt shale

شیست سوخته [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

:n16:

piishii
13-05-2013, 15:36
what is significance of fitness in cement
فیتنس چی معنی میشه اینجا ؟
سازگاری ؟

M O B I N
13-05-2013, 17:34
what is significance of fitness in cement
فیتنس چی معنی میشه اینجا ؟
سازگاری ؟
سیمان ماده ای هست که 5 نوع داره که هر کدوم 2 نوع دارن در مجموع میشه 10 نوع سیمان و هر کدام بسته به شرایط نوعی خاص ازش به کار میره
پس :
اهمین سازگاری سیمان(با محیط) در چیست ؟

:11:

sd70
13-05-2013, 21:41
ممنون ميشم در ترجمه جمله زير که مربوط به رشته عمران ميشه، بنده رو راهنمايي کنيد

اول جمله ميگه که: بررسي نکردن محل احداث پروژه که هزينه کمي هم در بر داره ...
... only to find after construction has started that the foundation must be redesigned ...
در ادامه: ضررش بيشتر از سودشه

mjorh
13-05-2013, 22:11
ممنون ميشم در ترجمه جمله زير که مربوط به رشته عمران ميشه، بنده رو راهنمايي کنيد

اول جمله ميگه که: بررسي نکردن محل احداث پروژه که هزينه کمي هم در بر داره ...
... only to find after construction has started that the foundation must be redesigned ...
در ادامه: ضررش بيشتر از سودشه

خود انگلیسیش رو کامل بنویسید .

sd70
13-05-2013, 22:50
خود انگلیسیش رو کامل بنویسید .

Elimination of the site exploration, which usually ranges from about 0.5 to 1.0 percent of total construction costs, only to find after construction has started that the foundation must be redesigned is certainly false economy

pro_translator
13-05-2013, 22:51
خود انگلیسیش رو کامل بنویسید .

بفرمایید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])... [+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])]

AmirMomtaz
14-05-2013, 00:46
To eliminate the site exploration, which usually ranges from about 0.5 to 1.0 percent of total construction costs, only to find after construction has started that the foundation must be redesigned is certainly false economy

[سلام به همه!]

منظور کلی : صرفه جویی در هزینه بررسی های اولیه کامل و دقیق سایت ( که بسیار ناچیزه) روا نیست و ممکنه عواقب بد دوباره کاری رو بهمراه داشته باشه!
توضیح :
اگه بررسیهای اولیه سایت [محل پروژه ساخت و ساز] رو انجام ندی که [ظاهرا] از هزینه ها کم کرده باشی ( چراکه معمولن فقط حدود 0.5 تا 0.1 درصد هزینه های کل ساخت رو شامل میشه) یه موقعی متوجه میشی فونداسیون دوباره باید انجام بشه که دیگه اون مرحله رو رد کردی و مراحل بعدی (ساخت) شروع شده! و این نمیشه اقتصادی و بصرفه کار کردن (یا صحیح و بجا هزینه کردن)

malkemid
14-05-2013, 01:18
Elimination of the site exploration, which usually ranges from about 0.5 to 1.0 percent of total construction costs, only to find after construction has started that the foundation must be redesigned is certainly false economy

صرفنظرکردن از مطالعات صحرایی، که معمولا چیزی بین 0.5 تا 1 درصد هزینه ساخت رو دربر میگیره، موقعی که پس از شروع ساخت مشخصش شود که فونداسیون می باید مجدد طراحی بشود، یک ضرر اقتصادی جدی خواهد بود.

saeid 22
14-05-2013, 16:47
سلام
می خواستم متن زیر رو برام به انگلیسی ترجمه کنید.باتشکر

سلام می خواستم بدونم آپدیت خاورمیانه نسخه جیلی بین 4.1 برای گوشی اکسپریا پی کی میاد

sajjad1973
14-05-2013, 17:31
سلام
می خواستم متن زیر رو برام به انگلیسی ترجمه کنید.باتشکر

سلام می خواستم بدونم آپدیت خاورمیانه نسخه جیلی بین 4.1 برای گوشی اکسپریا پی کی میاد


hi
I am interested in knowing the exact time of mid east.......update version 4.1 release for Xperia P

piishii
15-05-2013, 00:31
define the terms initial set and final set.for a normal portland cemen t draw a typical heat evolution curve for the setting and early hardening period
کلماتی که رنگی کردم چه معنی می دهند ؟
متن در مورد سیمان و بتن و نمیدونم مهندسی عمران باید باشه
الان 15 ساعته آنلاین هستم و روز شلوغی داشتم دیگه مخم اینجا نمیکشه ممنون میشم دوستان کمک کنند
===
خوب اندک خواب دیشب کمک بخش بود
set به معنی سفت شدن اینجا هست.

Mohamad.r620
15-05-2013, 07:24
یه مرد پیدا میشه این متن رو واسه من ترجمه کنه ؟ ممنون میشم

the La Liga champion's hopes for an extension were dealt a blow when he admitted that he was unhappy at the club in september