PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ترجمه --------Translation 3



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 [10] 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29

sajjad1973
11-11-2012, 12:00
بچه ها من قبل از اینکه وارد موضوع ترجمش بشم برام یه سوال پیش اومد - چرا تو دومی 'گزینه درست رو coverage انتخاب کردید و مثلا covered language رو درست نمیدونید

m.behnam
11-11-2012, 12:12
سلام دوستان
یه متن ساده انگلیسی داشتن که مربوط به حسابداری هست!
ممنون میشم برام به صورت فارسی روان ترجه کنید...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

pro_translator
11-11-2012, 12:33
بچه ها من قبل از اینکه وارد موضوع ترجمش بشم برام یه سوال پیش اومد - چرا تو دومی 'گزینه درست رو coverage انتخاب کردید و مثلا covered language رو درست نمیدونید

I don't know... به نظرم درست اومد...

من به Covered language اصلا شک هم نکردم... ۱۰۰٪ غلطه...

sajjad1973
11-11-2012, 13:05
سلام.اگه میشه به این سوالای ما هم جواب بدین.ثواب داره(ترجمه ی این چند تا متن و می خوام)<br>
<br>
<br>
as of now we haven't include oil into any of our ......... language, and that's not something that I've heard is happening.that kind of misperception worries residents and officials in areas that aren't being hit hard by the oil and even those in some that are.<br>
1) covers 2)cover 3)coverage 4)covered<br>
<br>
متن هم درباره الودگی نفتی هست.(اگه زیاد شد ببخشید <img class="inlineimg" title="Sq 1" border="0" alt="" src="images/sq-smile/sq_1.png" smilieid="128">)<br>
<br>
<br>
<br>
<br>
در کل اینو میگه<br>
<br>
<br>
میگه : از این به بعد ما در مورد نفت و آلودگی اون صحبت نمیکنیم - و اون چیزی که من شنیدم داره اتفاق می افته این نیست - اینجور اظهار نظرات اشتباه؛ سکنه (مردم) و مقامات مناطقی رو که که زیاد از این آلودگی صدمه ندیدن و حتی اونهایی که در جاهای دیگه هستن نگران میکنه

pro_translator
11-11-2012, 13:12
در کل اینو میگه


میگه : از این به بعد ما در مورد نفت و آلودگی اون صحبت نمیکنیم - و اون چیزی که من شنیدم داره اتفاق می افته این نیست - اینجور اظهار نظرات اشتباه سکنه ( مردم) و مقامات مناطقی رو که که زیاد از این آلودگی صدمه ندیدن و حتی اونهایی که در جاهای دیگه هستن نگران میکنه

به نظرم توی این تیکه and that's not something that I've heard is happening واژه‌ی that به include oil into any of our coverage language اشاره داره...

یعنی فعلا هم قرار نیست چیزی اعلام بشه...

خود جمله در اصل اینجوریه: and I haven't heard anything about including oil... happening...

حالا این نظر منه... شما هم چیزی به ذهنت رسید بگو...

silver65
11-11-2012, 14:22
Put differently, incoherence says that unlike the signal of interest, the sampling/sensing waveforms have an extremely dense representation in a
این چجوری معنی می شه (کلمات تخصصی مهم نیست ترکیب جمله بندی ها رو می خوام)

A M ! N
11-11-2012, 16:09
Put differently, incoherence says that unlike the signal of interest, the sampling/sensing waveforms have an extremely dense representation in a
این چجوری معنی می شه (کلمات تخصصی مهم نیست ترکیب جمله بندی ها رو می خوام)

درود.

دوست عزیز برای جلوگیری از مغلطه ، بهتره که کل مطلب رو اینجا بگذارین.

باسپاس./.

saeediranzad
11-11-2012, 16:14
۱. می‌تونه منجر به توقف فوری و درجای عملیات (استعاره و تشبیه به توقف سریع ماشین که لاستیک‌هاش screech می‌کنن) بشه...

۲. گمونم دومی به معنی منعکس کردن خبر به رسانه‌ها و مطبوعات باشه...

چون گفته ممکنه منجر به توقف فوری بشه و ادامه پیدا نکنه، شاید هنوز نمی‌خوان اخبارش رو اعلام و توی بوق کنن...

در ادامه هم گفته حالا حالاها هم قرار نیست اعلام بشه...
ببینید،
It could come to a screeching halt این قبوله. ولی بعد real quick ؟ من متوجه نمیشوم که این ترکیب چه معنی داره. یعنی همین دو باهم و سپس با screeching halt که دیگه قوزبالاقوزه.
تکه دوم حق باشماست. میگه : تا این لحظه ما هنوز کلمه نفت را در گزارشمان نیاورده ایم. یعنی هنوز ذکری از اینکه آلودگی نفتی صورت گرفته نیاورده ایم و این سبب نگرانی اهالی میشه. اون تکه اش هم میگه این چیزی نیست که شنیده ام دارد اتفاق میافتد. منظورش اینه که آلودگی نفتی وجود داره؛ ولی در گزارش دکری از ان نشده.

pro_translator
11-11-2012, 19:17
ببینید،
It could come to a screeching halt این قبوله. ولی بعد real quick ؟ من متوجه نمیشوم که این ترکیب چه معنی داره. یعنی همین دو باهم و سپس با screeching halt که دیگه قوزبالاقوزه.
تکه دوم حق باشماست. میگه : تا این لحظه ما هنوز کلمه نفت را در گزارشمان نیاورده ایم. یعنی هنوز ذکری از اینکه آلودگی نفتی صورت گرفته نیاورده ایم و این سبب نگرانی اهالی میشه. اون تکه اش هم میگه این چیزی نیست که شنیده ام دارد اتفاق میافتد. منظورش اینه که آلودگی نفتی وجود داره؛ ولی در گزارش دکری از ان نشده.

screeching halt هر موقع ممکنه اتفاق بیافته... حتی وقتی که ۵۰٪ عملیات هم پیش رفته و ۶ ماه گذشته...

این ترکیب به ناگهان متوقف شدن اشاره داره...

مثلا شما داری ماشین رو می‌رونی، هر جایی ممکنه باشی و هر مدت طولانی‌ای هم رفته باشی، ممکنه screeching halt بزنی...

ولی real quick یعنی مدت کوتاهی بعد از آغاز پروژه... یعنی هنوز مدت زیادی از شروع پروژه نگذشته...

اندکی بعد از شروع پروژه...

pro_translator
11-11-2012, 19:21
ببینید،
It could come to a screeching halt این قبوله. ولی بعد real quick ؟ من متوجه نمیشوم که این ترکیب چه معنی داره. یعنی همین دو باهم و سپس با screeching halt که دیگه قوزبالاقوزه.
تکه دوم حق باشماست. میگه : تا این لحظه ما هنوز کلمه نفت را در گزارشمان نیاورده ایم. یعنی هنوز ذکری از اینکه آلودگی نفتی صورت گرفته نیاورده ایم و این سبب نگرانی اهالی میشه. اون تکه اش هم میگه این چیزی نیست که شنیده ام دارد اتفاق میافتد. منظورش اینه که آلودگی نفتی وجود داره؛ ولی در گزارش دکری از ان نشده.

اون تیکه‌ی شنیدن به خبر داشتن اشاره داره... حالا در حالی که خودشون در راس خبر و به نوعی هیئت مدیره هستن...

منظورش اینه که من که اینجام نمی‌بینم اتفاق خاصی بیافته... یا متوجه نمی‌شم...

بهترین توضیح همون «فعلا خبری نیست...» می‌تونه باشه...

شنیدن رو می‌شه حذف کرد... چون طرف تحت امر کسی نیست اونجا...

pro_translator
11-11-2012, 19:30
درود.

دوست عزیز برای جلوگیری از مغلطه ، بهتره که کل مطلب رو اینجا بگذارین.

باسپاس./.

اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])... یا اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])...

X_man
11-11-2012, 23:33
سلام
در صورت امکان جملات زیر رو ترجمه کنید

it would be far better to return good for evil than to seek revenge

و

they decided that something good ought to come out of the situation

ممنون

sajjad1973
12-11-2012, 06:58
سلام
در صورت امکان جملات زیر رو ترجمه کنید

it would be far better to return good for evil than to seek revenge

و

they decided that something good ought to come out of the situation

ممنون


جواب بدی رو با خوبی دادن خیلی بهتر از در فکر انتقام گرفتن بودن ،هست

اونها به این نتیجه رسیدن که نتیجه ( برون داد) اون شرایط چیز خوبی باید باشه

saeediranzad
12-11-2012, 07:13
screeching halt هر موقع ممکنه اتفاق بیافته... حتی وقتی که ۵۰٪ عملیات هم پیش رفته و ۶ ماه گذشته...
این ترکیب به ناگهان متوقف شدن اشاره داره...
مثلا شما داری ماشین رو می‌رونی، هر جایی ممکنه باشی و هر مدت طولانی‌ای هم رفته باشی، ممکنه screeching halt بزنی...
ولی real quick یعنی مدت کوتاهی بعد از آغاز پروژه... یعنی هنوز مدت زیادی از شروع پروژه نگذشته...
اندکی بعد از شروع پروژه...
نه؛ تو کتم نمیره. خلاصه اش کنم. باید اینجوری میبود:
really quick screeching halt
اون تکه شنیدن هم یه گزارش ز نیاوردن کلمه نفت در گزارش هست. میگه این با اونی که داره اتفاق میافته یکی نیست.

X_man
12-11-2012, 10:58
جواب بدی رو با خوبی دادن خیلی بهتر از در فکر انتقام گرفتن بودن ،هست



ممنون بابت جواب , به صورت دیگه ای هم میشه مفهوم همین جمله رو رسوند حالا در قالب یک اکسپرشن یا...

pro_translator
12-11-2012, 11:54
نه؛ تو کتم نمیره. خلاصه اش کنم. باید اینجوری میبود:
really quick screeching halt
اون تکه شنیدن هم یه گزارش ز نیاوردن کلمه نفت در گزارش هست. میگه این با اونی که داره اتفاق میافته یکی نیست.

منظور شما اینه که غلطه؟

اونی که مد نظر این متنه این شکلیه: ممکنه خیلی زود متوقف بشه... جمله مشابه: It's happening real quick!

جمله شما این رو می گه: توقف خیلی سریع... توی جمله: ممکنه به توقف خیلی سریع بربخوریم... A really quick event...

راجع به شنیدن هم من قبلا جمله مشابهش رو زیاد دیده و شنیده ام... حدس و گمان نیست.... مطمئنم...

Something that I don't hear happening...

یعنی چشمم آب نمی خوره که حالا حالا (= به این زودی ها) هم اتفاق بیافته...

hear اینجا یعنی مطلع شدن... آگاه شدن...

2. To receive news or information; learn: I heard about your accident

3. To consider, permit, or consent to something. Used only in the negative: I won't hear of your going

مترادف با learn...

حتما از دهن گزارشگرها شنیده ای که می گن: Your correspondent also learned...

گمونم الان متوجه شده باشی...

godfather_mk
12-11-2012, 13:17
please give me a hand in translating the bold world's.

I had for dinner, or rather supper, a chicken done up some way with red pepper, which was very good but thirsty.

piishii
12-11-2012, 13:59
if there is someone who can translate IT articles to fluent persian let me know
a friend of mine gave me an article to translate but i'm busy and can't do that
he/she would like to pay for this

saeediranzad
12-11-2012, 17:30
منظور شما اینه که غلطه؟

اونی که مد نظر این متنه این شکلیه: ممکنه خیلی زود متوقف بشه... جمله مشابه: It's happening real quick!

جمله شما این رو می گه: توقف خیلی سریع... توی جمله: ممکنه به توقف خیلی سریع بربخوریم... A really quick event...

راجع به شنیدن هم من قبلا جمله مشابهش رو زیاد دیده و شنیده ام... حدس و گمان نیست.... مطمئنم...

Something that I don't hear happening...

یعنی چشمم آب نمی خوره که حالا حالا (= به این زودی ها) هم اتفاق بیافته...

hear اینجا یعنی مطلع شدن... آگاه شدن...

2. To receive news or information; learn: I heard about your accident

3. To consider, permit, or consent to something. Used only in the negative: I won't hear of your going

مترادف با learn...

حتما از دهن گزارشگرها شنیده ای که می گن: Your correspondent also learned...

گمونم الان متوجه شده باشی...
خوب، دوباره بررسی میکنیم: real quick در پایان جمله غلطه؟ بله! چون در حالت قید هست. البته معنی شما درسته؛ چون قید معنی کرده اید. ولی بصورت عامیانه ترجیحاً آمریکایی استفاده میشه. لیــــــنک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])؛ لیـــــــــــــنک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])؛ لیـنک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
قسمت دوم هم که بحث بر سر معنی نبود. بلکه مفهوم و منظور بود. تو فارسی هم گاهی شنیدن را در معنی خبر داشتن به کار میبریم.


اون تکه شنیدن هم یه گلایه از نیاوردن کلمه نفت در گزارش هست. میگه این با اونی که داره اتفاق میافته یکی نیست.

sajjad1973
12-11-2012, 18:06
please give me a hand in translating the bold world's.I had for dinner, or rather supper, a chicken done up some way with red pepper, which was very good but thirsty.خب ببین دوست خوبم done up به معنی پیچیده شدن در چیزی هست - درست مثل چیزی که تو کاغذ کادو میپیچن همون معنای wrape رو داره حالا با توجه به این او تیکه میشه این جوجه ای که به نحوی ( طرز خاصی) با فلفل دلمه قرمز پوشیده شده بود ( داخل فلفل دلمه قرمز بوده احتمالا)

silver65
12-11-2012, 18:36
ترجمه این قسمت لطفا
Such a compression process requires knowledge of all the n coefficients x, as the locations of the significant pieces of information may not be known in advance(they are signal dependent and in our example, they will tend to be clustered around edges in the image whose locations are a priori unknown) .

و این
This paper is about a more surprising and far-reaching implication, however, which is that signal sparsity has significant bearings on the acquisition process itself.

ممنون

pro_translator
12-11-2012, 20:14
خوب، دوباره بررسی میکنیم: real quick در پایان جمله غلطه؟ بله! چون در حالت قید هست. البته معنی شما درسته؛ چون قید معنی کرده اید. ولی بصورت عامیانه ترجیحاً آمریکایی استفاده میشه. لیــــــنک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])؛ لیـــــــــــــنک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])؛ لیـنک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
قسمت دوم هم که بحث بر سر معنی نبود. بلکه مفهوم و منظور بود. تو فارسی هم گاهی شنیدن را در معنی خبر داشتن به کار میبریم.




کجاش غلطه؟!

خوب سایت دوم هم همون حرف منو زده دیگه! Real quick رو آخر آورده...

جمله‌ی اصلی ما هم نقل از دهن یکی دیگه بود...

شما دیگه این جمله رو هم نشنیده‌ای؟: I'll be there real quick!

A M ! N
12-11-2012, 20:37
سلام ،

محض یک نکته میگم گرنه همه میدونیم که جای بحثهای گرامری اینجا نیست.

قیدهای انگلیسی کلماتی هستند که :

- یک فعل رو توصیف کنند. ====) ?He runs slowly - How does he run
- یک صفت رو توصیف کنند. ====) My father chose a really fast car
- یک قید دیگر رو توصیف کنند. ====) She burst in quite unexpectedly

نکته : کلمه ی Real فقط در حالت informal به عنوان قید به کار میره.
حالت اصلیش همون Really هست.

یعنی در مثال شماره دو میشد بگم ====) My father chose a real fast car

Sha7ab
12-11-2012, 22:27
ترجمه این قسمت لطفا
Such a compression process requires knowledge of all the n coefficients x, as the locations of the significant pieces of information may not be known in advance(they are signal dependent and in our example, they will tend to be clustered around edges in the image whose locations are a priori unknown) .
و این
This paper is about a more surprising and far-reaching implication, however, which is that signal sparsity has significant bearings on the acquisition process itself.
ممنون
درحالیکه مکانهای اجزای اصلی اطلاعات ممکن است پیش از این شناسایی نشده باشند
این مقاله در مورد استنباطی وسیع تر و شگفت آور تر میباشد، اگرچه که آن سیگنال با پراکندگی کمتری سوق مهمی به سوی اکتساب خود فرایند دارد.

saeediranzad
13-11-2012, 06:14
کجاش غلطه؟!
خوب سایت دوم هم همون حرف منو زده دیگه! Real quick رو آخر آورده...
جمله‌ی اصلی ما هم نقل از دهن یکی دیگه بود...
شما دیگه این جمله رو هم نشنیده‌ای؟: I'll be there real quick!
راستش من اصلاً نشنیده بودم. برای همین نتونستم منظور را بفهمم. همه اش مونده بودم که Quick را چی ترجمه کنم. چون فکر میکردم اسمه؛ نه قید.
شما اگه لینکها را خوندی، میگه که slang آمریکاییه. خودت هم میدونی که باید really quickly باشه.

saeediranzad
13-11-2012, 06:33
و این
This paper is about a more surprising and far-reaching implication, however, which is that signal sparsity has significant bearings on the acquisition process itself.
ممنون
"این مقاله درباره یک تأثیر گسترده تر و شگفت آورتر است، البته به این معنی که اندک بودن سیگنال تأثیر چشمگیری بر خود فرآیند اکتساب دارد."

shayanss
13-11-2012, 15:50
سلام ...

دوستان as would be تو جمله ی زیر یعنی چی ؟؟؟؟

Note that this relationship does not mean that either F or n is zero, as would be the case with scalar multiplication where (A)(B) = 0 requires that either A or B (or both) be zero.

چرا اصلا would به کار برده ...

ممنون میشم راهنمایی کنید ...

A M ! N
13-11-2012, 18:43
سلام ...

دوستان as would be تو جمله ی زیر یعنی چی ؟؟؟؟

Note that this relationship does not mean that either F or n is zero, as would be the case with scalar multiplication where (A)(B) = 0 requires that either A or B (or both) be zero.

چرا اصلا would به کار برده ...

ممنون میشم راهنمایی کنید ...

درود.

ترجمه ی جمله :


" دقت داشته باشید که این به این معنی نیست که در این رابطه ( f.n=0 ) یکی از مقادیر f یا n صفر هستند، یعنی بگیم همونطوری که { (A)(B) = صفر ، بنابراین یا A صفر هست یا B } پس در ضرب اسکالر هم به این شکل هست. "

یکی از درسهای فیزیک بود ولی یادم نمیاد کجا.

نمیدونم حالا الان درست منظور As would be رو فهمیدی یا نه ؟

معنیش میشه : به طوری که ، انگار که ، مثلا که ، همونطور کــه

همونطور که انتظار داشتم پدرم دیشب از راه رسید.

piishii
13-11-2012, 19:17
just to know your opinion

Possible initiatives could refer to community-based facilities and credit to retain at local level the best quality wool, to be used for chob rang production

sajjad1973
14-11-2012, 11:46
کمک فوری



بچه ها این دو تا رو شما چی معنی میکنید

البته خودم معنی کردم ولی میخوان نظر بقیه رو هم بدونم



At McDonald for example, a failure to openly provide employees with what they need to quickly and effectively serve customers would be a recipt for disaster


together vision and mision provide the foundation the firm needs to chooseand implement one or more strategies

feyman
14-11-2012, 11:59
با سلام میشه متن زیر ر وترجمه کنید؟

بچه بودیم وقتی بهتون سلام می کردیم دستتونو می کشیدید روی سرمون و می گفتین ان شا الله عروسیتون ... حالا عروسیمونه خیلی خوشحال می شیم اگه با اومدنتون مجلسمون رو با صفا کنید. قول می دم بهتون خوش بگذره. پس منتظرتونم. دوستدارتون . . .

sajjad1973
14-11-2012, 12:05
کمک فوری



بچه ها این دو تا رو شما چی معنی میکنید

البته خودم معنی کردم ولی میخوان نظر بقیه رو هم بدونم



At McDonald for example, a failure to openly provide employees with what they need to quickly and effectively serve customers would be a recipt for disaster


together vision and mision provide the foundation the firm needs to chooseand implement one or more strategies

pro_translator
14-11-2012, 12:07
کمک فوری



بچه ها این دو تا رو شما چی معنی میکنید

البته خودم معنی کردم ولی میخوان نظر بقیه رو هم بدونم



At McDonald for example, a failure to openly provide employees with what they need to quickly and effectively serve customers would be a recipt for disaster


together vision and mision provide the foundation the firm needs to chooseand implement one or more strategies




بر فرض مثال در مک‌دونالد، فراهم نکردن ملزومات کارمندان برای ارائه‌ی سریع‌تر و موثرتر سرویس به مشتریان، شکست کامل به همراه خواهد داشت. (= به بار می‌آورد.)

چشم‌انداز (اشاره به اهداف) و ماموریت، در کنار هم شالوده‌ی مورد نیاز شرکت برای انتخاب و پیاده‌سازی یک یا چند استراتژی (= نقشه) را فراهم می‌کنند.

piishii
14-11-2012, 12:12
کمک فوری



بچه ها این دو تا رو شما چی معنی میکنید

البته خودم معنی کردم ولی میخوان نظر بقیه رو هم بدونم



At McDonald for example, a failure to openly provide employees with what they need to quickly and effectively serve customers would be a recipt for disaster


together vision and mision provide the foundation the firm needs to chooseand implement one or more strategies




سلام
من یکی اولی رو ترجمه خودم رو میذارم ولی دومی رو وقت ندارم :دی
به عنوان مثال در مک دونالد، علنا عدم موفقیت در فراهم سازی کارمندانی با آنچه که آن ها برای خدمت کردن به مشتری ها به صورت سریع و موثر نیاز دارند پیش زمینه ای برای دریافت یک بدبختی ( شکست تجاری یا کلماتی مشابه که به نظر من مفهومی باید گذاشته شه تا معنی واژه ) خواهد بود.
این کلمه recipt درست نوشته شده ؟ receipt نیست احیانا ؟

sajjad1973
14-11-2012, 12:27
ممنون از هر دو دوست خوبم به خصوص pro translator عزیز
اینطوری ترجمه کردم

به عنوان مثال در مک‌دونالد،نا توانی در فراهم کردن ملزومات کارمندان برای ارائه‌ی سرویس سریع‌تر و موثرتر به مشتریان، علنا به معنای شکستی بزرگ خواهد بود

دومی رو هم عین همونی که دوستمون pro translator عزیز'گفت نوشتم

بازم ممنون

A M ! N
14-11-2012, 13:45
با سلام میشه متن زیر ر وترجمه کنید؟

بچه بودیم وقتی بهتون سلام می کردیم دستتونو می کشیدید روی سرمون و می گفتین ان شا الله عروسیتون ... حالا عروسیمونه خیلی خوشحال می شیم اگه با اومدنتون مجلسمون رو با صفا کنید. قول می دم بهتون خوش بگذره. پس منتظرتونم. دوستدارتون . . .




Once upon a time i was a kid , and every time i said hello to you , you kindly patted me on the head and told me " wish your marriage be soon" , well now i'm married and i'll be way glad if you join us to best celebrate our wedding, you'll enjoy this , you have my word. So I'm waiting for you impatiently

,With the Best regards
Your lover

Sha7ab
14-11-2012, 13:49
با سلام میشه متن زیر ر وترجمه کنید؟

بچه بودیم وقتی بهتون سلام می کردیم دستتونو می کشیدید روی سرمون و می گفتین ان شا الله عروسیتون ... حالا عروسیمونه خیلی خوشحال می شیم اگه با اومدنتون مجلسمون رو با صفا کنید. قول می دم بهتون خوش بگذره. پس منتظرتونم. دوستدارتون . . .

When I was a kid, anytime I said hello, you used to touch my head with your hand and say "looking forward to see your wedding". well it's now my wedding and I'll be glad to see you around. I promise you'll have fun. So I'll expect you. Faithfully...

pro_translator
14-11-2012, 14:06
Once upon a time i was a kid , and every time i said hello to you , you kindly patted me on the head and told me " wish your marriage be soon" , well now i'm married and i'll be way glad if you join us to best celebrate our wedding, you'll enjoy this , you have my word. So I'm waiting for you impatiently

,With the Best regards
Your lover





امین جان اجازه هست متنتو یکم اصلاحش کنم؟

Since I was a kid, whenever I greeted you, you used to caress me and say: I wish to see you get married... Well, now is the time of my marriage and I'd be glad if you attended the celebration of my wedding... I promise you a great time... I'm expecting you... Best regards...

anti-military
14-11-2012, 15:25
squander دقیقا به چه معنی هست ؟ میدونم معنی های مثل بر باد رفتن و حیف و میل شدن و تلف شدن میده اما میخوام بدون دقیقا کدومش میشه ؟

A M ! N
14-11-2012, 15:40
squander دقیقا به چه معنی هست ؟ میدونم معنی های مثل بر باد رفتن و حیف و میل شدن و تلف شدن میده اما میخوام بدون دقیقا کدومش میشه ؟

معمولا به معنای هدر دادن دارایی هستش ، معانی عامیانه دیگری هم داره که بسته به نوع موقعیت تغییر میکنه.


+


به نظر من در مثال ترجمه ی قبلی بهتره در اول جمله همون When که شهاب استفاده کرد ، قرار داده بشه .

وقتی میگیم When i was a kid یعنی شامل تمام بازه ی زمانی ای که من درش بچه بودم

وقتی میگیم Since i was a kid ، یعنی از وقتی که بچه بودم ، درصورتی که انتهای بازه قید بشه که هیچ ، اگه مث این مثال قید نشه
یعنی تا همین الان ادامه داره ، اما با توجه به متن فارسی جمله :


بچه بودیم وقتی بهتون سلام می کردیم دستتونو می کشیدید و.......

این قضیه فقط در دوران بچگی یا بهتره بگم بازه ی زمانی کودکی وجود داشته. پس بهتره از همون When استفاده بشه.

piishii
14-11-2012, 17:38
this one
logistics facilities

pro_translator
14-11-2012, 18:15
this one
logistics facilities

تسهیلات لجیستیک، تاسیسات لجیستیک

(لجیستیک: سپهدارى، تدارکات لشكرکشی)

silver65
14-11-2012, 23:26
As is well known, minimizing l1 subject to linear equality constraints can easily be recast as a linear program making
available a host of ever more efficient solution algorithms

و traces back مفهوم برگشتن رو میده ؟ (به چندین دهه قبل برمی گردد)
The use of the l1 norm as a sparsity-promoting functiontraces back several decades
.
و uniformly at randomرو بطور یکنواخت و( ؟ )تصادفی ترجمه کنم؟
Select m measurements in the z domain uniformly at random

tandos
15-11-2012, 14:02
برای این اسم انگلیسی Kretzmer به فارسی چه معادلی بذارم؟ کرتزمر درست هست بنویسم ؟!

pro_translator
15-11-2012, 17:03
برای این اسم انگلیسی Kretzmer به فارسی چه معادلی بذارم؟ کرتزمر درست هست بنویسم ؟!

آره... توی گوگل بنویس یه آقایی هم هست به اسم هربرت کرتزمر...

piishii
15-11-2012, 22:04
Tea Ball رو چی معنی می کنید ؟ چای درست کن؟

sajjad1973
16-11-2012, 12:09
Tea Ball رو چی معنی می کنید ؟ چای درست کن؟


بله به نظر میاد همون چای ساز درست باشه - شما میتونی اینطوری بنویسی

چای ساز ( نوعی ابکش فلزی کوچک که روی فتجان گذاشته ، برگ های چایی را در آن ریخته و روی آن اب جوش میریزند)

قله بلند
16-11-2012, 20:04
سلام
می شه این جمله رو برام ترجمه کنید؟ ممنون می شم

Inhibition can also be active, whereby members of one group actively try to reduce another type of behaviour. For example, when choosing a new nest Temnothorax albipenis ants who have begun transporting to one nest site will, if they encounter an alternative nest site that they rank as inferior, begin transporting away from that nest to the nest they first transported to.

godfather_mk
16-11-2012, 22:07
سلام خدمت دوستان
در متن زیر "clumsy" بدقواره، بدترکیب معنی میشه؟

The women looked pretty, except when you got near them, but they were very clumsy about the waist.

saeediranzad
17-11-2012, 04:39
سلام
می شه این جمله رو برام ترجمه کنید؟ ممنون می شم
Inhibition can also be active, whereby members of one group actively try to reduce another type of behaviour. For example, when choosing a new nest Temnothorax albipenis ants who have begun transporting to one nest site will, if they encounter an alternative nest site that they rank as inferior, begin transporting away from that nest to the nest they first transported to.

سلام
"مهار میتواند فعال (فعالانه) هم باشد، که در آن صورت اعضای یک گروه فعالانه تلاش میکنند نوع دیگری از رفتار را کاهش دهند. برای مثال مورچه های فلان در هنگام انتخاب یک لانه جدید ، چنانچه در زمانی که شروع به نقل مکان به مکان جدید کرده اند، با مکان دیگری برای لانه برخورد کنند که از نظر آنان نامرغوبتر باشد، شروع میکنند به دور شدن از آن لانه و رفتن به لانه ای که اول به آن نقل مکان کرده بودند."
1-نوع دیگر رفتار را باید در بند قبلی معلوم کرده باشه.
2- نفهمیدم درباره سه لانه صحبت میکنه یا دوتا.
3-بنظر من فعل "شروع کردن" را هم حذف کنی، بد نیست.

godfather_mk
17-11-2012, 08:06
please give me a hand in translating the bold words:

The strangest figures we saw were the Slovaks, who were more barbarian than the rest, with their big cow-boy hats, great baggy dirty-white trousers, white linen shirts, and enormous heavy leather belts, nearly a foot wide, all studded over with brass nails. They wore high boots, with their trousers tucked into them, and had long black hair and heavy black moustaches. They are very picturesque, but do not look prepossessing.On the stage they would be set down at once as some old Oriental band of brigands. They are, however, I am told, very harmless and rather wanting in natural self-assertion.

and

It was on the dark side of twilight when we got to Bistritz, which is a very interesting old place. Being practically on the frontier—for the Borgo Pass leads from it into Bukovina—it has had a very stormy existence, and it certainly shows marks of it. Fifty years ago a series of great fires took place, which made terrible havoc on five separate occasions. At the very beginning of the seventeenth century it underwent a siege of three weeks and lost 13,000 people, the casualties of war proper being assisted by famine and disease.

thank's in advance

silver65
17-11-2012, 15:21
First, general objects of interest are not exactly sparse but approximately sparse. The issue here
is whether or not it is possible to obtain accurate reconstructions of such objects from highly
undersampled measurements

برای جمله دوم اینجوری درسته؟
در اینجا مسئله این(همونی که تو جمله اول گفته) است چه دستیابی به بازسازی دقیق چنین سیگنالهایی از روی اندازه گیریهای زیر نمونه برداری شده زیاد امکان پذیر باشد چه نباشد

saeediranzad
17-11-2012, 16:34
please give me a hand in translating the bold words:
The strangest figures we saw were the Slovaks, who were more barbarian than the rest, with their big cow-boy hats, great baggy dirty-white trousers, white linen shirts, and enormous heavy leather belts, nearly a foot wide, all studded over with brass nails. They wore high boots, with their trousers tucked into them, and had long black hair and heavy black moustaches. They are very picturesque, but do not look prepossessing.On the stage they would be set down at once as some old Oriental band of brigands. They are, however, I am told, very harmless and rather wanting in natural self-assertion.
and
It was on the dark side of twilight when we got to Bistritz, which is a very interesting old place. Being practically on the frontier—for the Borgo Pass leads from it into Bukovina—it has had a very stormy existence, and it certainly shows marks of it. Fifty years ago a series of great fires took place, which made terrible havoc on five separate occasions. At the very beginning of the seventeenth century it underwent a siege of three weeks and lost 13,000 people, the casualties of war proper being assisted by famine and disease.
thank's in advance
سلام
... در همان زمان انها میتوانستند روی صحنه به شکل یک دسته راهزن شرقی قدیمی بنظر برسند (یا به این صورت جابیافتند). البته همانطور که به من گفتند آنها خیلی بیخطر و از نظر خودبیانگری طبیعی تاحدی معمولی بودند.
(اون تکه آخرش مبهم بود. دوستان چه نظری دارند.) (نظز من اینه که آنطور که خودشون را نشان میدادند، عادی بنظر میرسیدند)
...تلفات جنگ که قحطی و بیماری هم کمک کردند. (یعنی اینها هم باعث تلفات بیشتر شدند.)

saeediranzad
17-11-2012, 16:45
highly undersampled measurements =اندازگیریهای با نمونه برداری بسیار کمتر از حد.
یعنی نمونه برداری برای تحلیل داده ها کمتر از مقدار کافی بوده باشد.

Sha7ab
17-11-2012, 20:04
First, general objects of interest are not exactly sparse but approximately sparse. The issue here
is whether or not it is possible to obtain accurate reconstructions of such objects from highly
undersampled measurements

برای جمله دوم اینجوری درسته؟
در اینجا مسئله این(همونی که تو جمله اول گفته) است چه دستیابی به بازسازی دقیق چنین سیگنالهایی از روی اندازه گیریهای زیر نمونه برداری شده زیاد امکان پذیر باشد چه نباشد

مسئله اینجاست که آیا امکان دستیابی به بازسازی چنین اشیایی (یا اهدافی) از طریق اندازه گیریهای با نمونه برداری بسیار کمتر از حد وجود دارد یا خیر.

sajey
17-11-2012, 21:17
سلام دوستان عزیز
لطفا این چند خط را معنی کیند
ویاریش

A M ! N
17-11-2012, 22:39
درود.

دوست گرامی لطفا از رنگ فونت پیشفرض فاروم استفاده کنید ، این رنگها چشم رو خیلی اذیت میکنه.

باسپاس/.

Elendil1
17-11-2012, 23:43
حذف شود ...

sajey
18-11-2012, 01:03
از شما دوست عزیزم بسیار سپاس گزارم
از مدیر محترم هم پوزش می طلبم برای پست تشکر

silver65
18-11-2012, 13:17
it is well known that one can adapt ideas from coding theory to establish the following :

amirs2k
18-11-2012, 14:57
با سلام یه قطعه از یه شعر و چند تا جمله کوتاه ممنون
One less mouth to feed
Four saris saved
one bed
and a corner is saved
in the family home
"""""""""""""""""""
2
that people swoon in its presence
""""""""""""""""""""""""""""""
3
Plump juicy rasgullas
piping hot gulab jamun

A M ! N
18-11-2012, 16:37
it is well known that one can adapt ideas from coding theory to establish the following :

بدیهیست که میتوانیم ایده ها را بر پایه ی نظریه ی کدگذاری بنا کنیم تا مباحث ذیل را برقرار سازیم.




با سلام یه قطعه از یه شعر و چند تا جمله کوتاه ممنون
One less mouth to feed
Four saris saved
one bed
and a corner is saved
in the family home
"""""""""""""""""""
2
that people swoon in its presence
""""""""""""""""""""""""""""""
3
Plump juicy rasgullas
piping hot gulab jamun


1 - متن کامل بخش اول بدین شرح هستش :



At one point Shakuntula asks Narayan, “Why are widows sent here? There must be a reason for it.” Narayan answers, “One less mouth to feed. Four saris saved. One bed. And a corner is saved in the family home. There is no other reason why you are here. Disguised as religion, it’s just about money.”


که با توجه به این متن که میگه " به نظرت اون یارو برای چی این بیوه هارو فرستاده اینجا ، حتما دلیلی داشته واسه اینکار "

طرف دوم جواب داده ، " چون که حالا نون خور کمتر دارن و چهار دست لباس ، یک تخت خواب و گوشه ای از خونه شون رو به هدر ندادن "

البته معنی کلمه ی Corner چیز دیگریست که باید در این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نگاه کنید.


2 - به طوری که مردم در حضورش از خود بیخود میشوند ( از هیجان )


3 - اولی " دسر هندی آبدار " Rasgulla نوعی دسر هندی میباشد.
دومی gulab jamun هم یک نوع دسر هندی هستش.. Piping hot هم اصطلاحا یعنی " تازه از تنور در درفته "

silver65
19-11-2012, 20:47
ترجمه این قسمت bold ؟

There are of course tremendous benefits associated with a reduced sampling rate as this provides added circuit settling time and has the effect of reducing the noise level .

sajjad1973
20-11-2012, 10:11
ترجمه این قسمت bold ؟

There are of course tremendous benefits associated with a reduced sampling rate as this provides added circuit settling time and has the effect of reducing the noise level .


زمان افزوده نشست( قرار )مدار الکتریکی -


زمان نشست ( زمان قرار) یا settling time :: زﻣﺎن ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ﺑﺮاﯼ ﺁﻧﮑﻪ ﭘﺎﺳﺦ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﻣﺤﺪودﻩ ﻣﻘﺪار. ﻧﻬﺎﺋﯽ. (. ﺣﺪودا. "2%. اﻟﯽ. 5%. ﻣﻘﺪار ﻧﻬﺎﺋﯽ. ) رﺳﻴﺪﻩ و ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﺪ

silver65
20-11-2012, 12:42
Second, after obtaining an estimate f?, we reweight the 1 norm and repeat the reconstruction, with a lower penalty applied to those coefficients we anticipate to be large

معنی reweight ?
لطفا اگه مفهوم قسمت دوم رو هم متوجه می شین بگین
ممنون

Sha7ab
20-11-2012, 14:31
Second, after obtaining an estimate f?, we reweight the 1 norm and repeat the reconstruction, with a lower penalty applied to those coefficients we anticipate to be large

معنی reweight ?
لطفا اگه مفهوم قسمت دوم رو هم متوجه می شین بگین
ممنون
reweight یعنی مجددا وزن میکنیم یا مجددا اندازه میگیریم
با اعمال خطای کمتری به آن دسته ضرایبی که پیش بینی میکنیم مقدار بالایی داشته باشند

A M ! N
20-11-2012, 14:52
Second, after obtaining an estimate f?, we reweight the 1 norm andrepeat the reconstruction, with a lower penalty applied to those coefficients we anticipate to be large

معنی reweight ?
لطفا اگه مفهوم قسمت دوم رو هم متوجه می شین بگین
ممنون


درود.


منظور از reweight احتمال زیاد "تغییردادن جای بارها" باید باشه.


بخش دوم هم بحث در مورد ضریبهای پنالتی ( در مورد توابع و سریها ) هستش که میگه

برای ضریبهایی که حدس میزنیم بزرگ هستند ، پنالتی کمتری اعمال میکنیم.

پ.ن : پست شهاب رو ندیدم

soltanfarid2
20-11-2012, 22:42
سلام

حوزه شعر برای ترجمه کار سختی هست و قواعد خودشو در ترجمه دارد زیرا شعر هنجار شکنی می کند مثل "چنین گفت رستم به اسفندیار " فعل اول جمله آمده

M0RTEZA_R
21-11-2012, 11:09
سلام
ترجمه این چی میشه؟

being from gilbert a lot of the members have never even been on a subway before

godfather_mk
21-11-2012, 12:30
please translate the bold words.

I am not sleepy, and, as I am not to be called till I
awake, naturally I write till sleep comes.

Sha7ab
21-11-2012, 13:57
سلام
ترجمه این چی میشه؟

being from gilbert a lot of the members have never even been on a subway before
احتمالا بعد گیلبرت یه ویرگول داشته ولی در هر حال:
با توجه به اینکه اهل گیلبرت بودن خیلی از اعضا قبلا توی مترو (یا راه زیرزمینی) نبودن.
یا: با توجه به اینکه اهل گیلبرت بودن خیلی از اعضا قبل از این رنگ مترو رو به چشم ندیده بودن


I am not sleepy, and, as I am not to be called till I
awake, naturally I write till sleep comes
خاب آلود نیستم و از آنجا که قرار نیست تا زمان بیدار شدن صدایم بزنند، بدیهی است که تا زمان خواب بنویسم

soltanfarid2
21-11-2012, 18:57
احتمالا بعد گیلبرت یه ویرگول داشته ولی در هر حال:
با توجه به اینکه اهل گیلبرت بودن خیلی از اعضا قبلا توی مترو (یا راه زیرزمینی) نبودن.
یا: با توجه به اینکه اهل گیلبرت بودن خیلی از اعضا قبل از این رنگ مترو رو به چشم ندیده بودن


خاب آلود نیستم و از آنجا که قرار نیست تا زمان بیدار شدن صدایم بزنند، بدیهی است که تا زمان خواب بنویسم


سلام
چرا بعد از گیلبرت باید ویرگول داشته باشد ؟ و چرا احتمالا؟

soltanfarid2
21-11-2012, 19:15
please translate the bold words.

I am not sleepy, and, as I am not to be called till I
awake, naturally I write till sleep comes.


سلام

ببین دوست گلم

اول اون کامای وسط و بنداز دور -

خواب آلود نیستم و می نویسم تا خواب به طور طبیعی به سراغم بیاید

حالا داخل کاما

همانطورکه من تا زمانیکه بیدار شوم صدازده نمی شوم

ترجمه داخل کامای یکم بریخته

A M ! N
21-11-2012, 19:17
سلام
چرا بعد از گیلبرت باید ویرگول داشته باشد ؟ و چرا احتمالا؟


being from gilbert , a lot of the members have never even been on a subway before

خیلی سادس ، در این جمله Being from gillbert برای ما حکم "عامل معرف" رو داره.

در قانون کاما ، عامل معرف بهتره از بخش اصلی جمله جدا بشه ( برای جلوگیری از اشتباه )

در این جمله کاما قید نشده ، البته مشکلی هم نیست چون میتونیم کاما را حذف کنیم. ولی
بهتر است باشد.

soltanfarid2
21-11-2012, 19:25
being from gilbert , a lot of the members have never even been on a subway before

خیلی سادس ، در این جمله Being from gillbert برای ما حکم "عامل معرف" رو داره.

در قانون کاما ، عامل معرف بهتره از بخش اصلی جمله جدا بشه ( برای جلوگیری از اشتباه )

در این جمله کاما قید نشده ، البته مشکلی هم نیست چون میتونیم کاما را حذف کنیم. ولی
بهتر است باشد.
رراست می گن که آدم چیزی درست یاد بگیره بهتره تا اصلا یاد نگیره

متاسفانه هر چی نوشتید غلط محض

Sha7ab
21-11-2012, 20:26
رراست می گن که آدم چیزی درست یاد بگیره بهتره تا اصلا یاد نگیره

متاسفانه هر چی نوشتید غلط محض


دوست عزیز شما به جای مچ گیری و ایراد بدون دلیل گرفتن از دیگران دلایل خودت رو مطرح کن که امین اشتباه میگه. شما اگه با ساختار Having" + past participle آشنا باشی میفهمی که ویرگول بعد از جمله ی شامل ing لازمه!
مثال:Having lived in London, I know its climate very well

سلام

ببین دوست گلم

اول اون کامای وسط و بنداز دور -

خواب آلود نیستم و می نویسم تا خواب به طور طبیعی به سراغم بیاید

حالا داخل کاما

همانطورکه من تا زمانیکه بیدار شوم صدازده نمی شوم

ترجمه داخل کامای یکم بریخته
شما خواب به طور طبیعی به سراغم بیایدرو از کجا آوردید دقیقا؟
naturally I write till sleep comes دقیقا معنیش میشه "طبیعتا (معمولا) اینقدر مینویسم که بخابم." حالا خواب طبیعی؟!

soltanfarid2
21-11-2012, 22:55
دوست عزیز شما به جای مچ گیری و ایراد بدون دلیل گرفتن از دیگران دلایل خودت رو مطرح کن که امین اشتباه میگه. شما اگه با ساختار Having" + past participle آشنا باشی میفهمی که ویرگول بعد از جمله ی شامل ing لازمه!
مثال:Having lived in London, I know its climate very well

شما خواب به طور طبیعی به سراغم بیایدرو از کجا آوردید دقیقا؟
naturally I write till sleep comes دقیقا معنیش میشه "طبیعتا (معمولا) اینقدر مینویسم که بخابم." حالا خواب طبیعی؟!


سلام دوست گلم

من مچ گیری نمی کنم

اول جمله انگلیسی را تحلیل گرامری کن بعد ترجمه بعد میشینیم در مورد ترجمه آن بحث می کنیم در غیر این صورت سخنی نمی موند

شما هنوز فعل های جمله نمی دونی چی هست؟

iCe m@n
21-11-2012, 23:06
دوستان ممنون میشم این رو کامل ترجمه کنید

Ripped: movies (addon available), other languages except english.
Based on the professional edition.

A M ! N
22-11-2012, 00:16
سلام دوست گلم

من مچ گیری نمی کنم

اول جمله انگلیسی را تحلیل گرامری کن بعد ترجمه بعد میشینیم در مورد ترجمه آن بحث می کنیم در غیر این صورت سخنی نمی موند

شما هنوز فعل های جمله نمی دونی چی هست؟

دوست گرامی.

نمیدانم شما کجا انگلیسی یاد گرفتین، ولی انگار اون انگلیسی ای که شما یاد گرفتین ، با اینجا خیلی تفاوت داره.

یا شایدم به راستی گروه انجمن زبان ، انگلیسی بلد نیست....! خواهشمندیم مراعات فرمایید. همچنین از فونت
با اندازه ی پیش هماهنگ شده استفاده نمایید.

باسپاس./.

A M ! N
22-11-2012, 00:28
دوستان ممنون میشم این رو کامل ترجمه کنید

Ripped: movies (addon available), other languages except english.
Based on the professional edition.

بخشهای حذف شده (سانسور) : فیلمها ( البته add on ها در دسترس خواهد بود ) ، تمام زبانهای دیگر به جز انگلیسی.
بر اساس ورژن پروفشنال

Sha7ab
22-11-2012, 01:13
شما هنوز فعل های جمله نمی دونی چی هست؟
دقیقا برعکس! شما نمیدونید کدوم اسمه کدوم فعل. جمله اینه:
naturally I write till sleep comes
naturally اینجا قیده و توصیف کننده فعل
I اسم جملس
write فعل
sleep اسم
comes فعلیه که کاری که روی اسم sleep انجام شده رو توصیف میکنه


حتی اگه بخایم لغت به لغت هم ترجمه کنیم بازم ترجمه ی شما اشتباس!
naturally بطور معمول
من
مینویسم
تا وقتی که
خواب
فرا برسد

قاعده ی طبیعی اینطوره که من مینویسم تا وقتی که خواب فرا برسد (خوابم ببره)!

دیگه از این ساده تر نمیتونم توضیح بدم. فقط شما اینو بمن بگو خواب طبیعی رو از کجا آوردی من حرفتو قبول میکنم!!!

پ.ن: من دیگه جوابی برای شما ندارم دوست عزیز. موفق باشی

sajjad1973
22-11-2012, 09:09
سلام دوست گلم

من مچ گیری نمی کنم

اول جمله انگلیسی را تحلیل گرامری کن بعد ترجمه بعد میشینیم در مورد ترجمه آن بحث می کنیم در غیر این صورت سخنی نمی موند

شما هنوز فعل های جمله نمی دونی چی هست؟


اقا اصلا جای بحث نداره کاملا مشخص هست که امین و شهاب دارن درست میگن - شما اینو به هرکی نشون بدی همین رو میگه - ( رد کردن این قضیه مثل این میمونه که بگی زمین گرد نیست)

میگه به طور طیعی ( معمولا) اینقد مینویسم تا خوابم ببره -

naturally I write till sleep comes

اگه اونی که شما میگی بود حد اقل میبایستی به این فرم نوشته میشد

I write till sleep comes naturally

piishii
22-11-2012, 12:09
سلام
Figure 26 illustrates the prevalence in migration workout in the province differentiated by wealth groups

soltanfarid2
22-11-2012, 14:23
دوست گرامی.

نمیدانم شما کجا انگلیسی یاد گرفتین، ولی انگار اون انگلیسی ای که شما یاد گرفتین ، با اینجا خیلی تفاوت داره.

یا شایدم به راستی گروه انجمن زبان ، انگلیسی بلد نیست....! خواهشمندیم مراعات فرمایید. همچنین از فونت
با اندازه ی پیش هماهنگ شده استفاده نمایید.

باسپاس./.


سلام دوست گرامی و باهوش من


من اصلا زبان نخوندم هوش مصنوعی خوندم یک سال مطالعه کردم در زمینه فراگیری زبان توسط ربات

من برای ربات نمی تونم برنامه ای بنویسم که اما و اگر توش باشه باید یک الگوریتم با یک دستور و قواعد واحد براش بنویسم تا بفهمه و با اون صحبت کنه

گرامر و دستور که شما یاد گرفتید متغییر و توش احتمال هست در حالی که برنامه ای که من برای ربات نوشتم واحد

به جا بود با توجه به اینکه مدت مدیدی است در انجمن فعالیت می کنید به جای درگیر فونت شدن ابتدا به ساکن به چپ چین بودن توجه می کردین چون در ترجمه کاما و نقطه وسایر علایم خیلی مهم ند

موفق باسید

saeediranzad
22-11-2012, 15:50
سلام
Figure 26 illustrates the prevalence in migration workout in the province differentiated by wealth groups
سلام
تصویر شماره 26 فراوانی محاسبه شده مهاجرت در استان را در گروههایی که برحسب ثروت تمایز داده شده اند، نشان میدهد.

A M ! N
22-11-2012, 16:16
سلام دوست گرامی و باهوش من

من اصلا زبان نخوندم هوش مصنوعی خوندم یک سال مطالعه کردم در زمینه فراگیری زبان توسط ربات

من برای ربات نمی تونم برنامه ای بنویسم که اما و اگر توش باشه باید یک الگوریتم با یک دستور و قواعد واحد براش بنویسم تا بفهمه و با اون صحبت کنه

گرامر و دستور که شما یاد گرفتید متغییر و توش احتمال هست در حالی که برنامه ای که من برای ربات نوشتم واحد

به جا بود با توجه به اینکه مدت مدیدی است در انجمن فعالیت می کنید به جای درگیر فونت شدن ابتدا به ساکن به چپ چین بودن توجه می کردین چون در ترجمه کاما و نقطه وسایر علایم خیلی مهم ند

موفق باسید

ادامه ی گفتگو در این بخش
سوالات، به زبان فارسي فقط در اين تاپيك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
باسپاس./.

piishii
22-11-2012, 18:44
سلام
, but the difference in education does not have a significance association overall or compared in districts

piishii
22-11-2012, 21:39
this goddamn text is driving me crazy
this one too please
The larger availability of livestock in the market that was commented before might partially contribute to explain the decrease in livestock Lack of grazing and water shortage are reported as the main concerns for livestock products and numbers.

saeediranzad
23-11-2012, 07:55
سلام
, but the difference in education does not have a significance association overall or compared in districts
سلام
ولی اختلاف در تحصیلات (اختلاف سطح تحصیلی) ارتباط چشمگیری با نواحی، چه در کل و چه در مقایسه باهم نشان نمیدهد.
گمون کنم یعنی در مناطق مختلف شهر، اختلافی در سطح تحصیلات ساکنین دیده نمیشه.

saeediranzad
23-11-2012, 08:18
this goddamn text is driving me crazy
this one too please
The larger availability of livestock in the market that was commented before might partially contribute to explain the decrease in livestock Lack of grazing and water shortage are reported as the main concerns for livestock products and numbers.
عرضه زیاد دام در بازار، که پیشتر شرح داده شد، ممکن است تا حدی در توضیح نبود چرای دامها و کمبود آب که به عنوان نگرانیهای اصلی برای تعداد و فرآورده های دامی گزارش شده اند، سهم داشته باشد.
بنظر من این جمله مشکل داره. چرا؟
چون مثل خودما، نویسنده که یک متخصص در زمینه ای جز ادبیات هست، در نوشتن جمله اصول را مراعات نکرده.
در واقع باید مینوشت:...might be partially contributed یعنی تا حدی میتواند بخاطر فلان و فلان توضیح داده شود. به عبارت دیگر، کمبود آب و چراگاه، علت زیادی دام در بازار هست، نه برعکس.
منظور ازnumbers در انتهای جمله را هم نفهمیدم. تازه، اینها نگرانیهای دامها نیستند؛ بلکه نگرانیهای دامداران هستندLivestock producers.

piishii
23-11-2012, 11:02
عرضه زیاد دام در بازار، که پیشتر شرح داده شد، ممکن است تا حدی در توضیح نبود چرای دامها و کمبود آب که به عنوان نگرانیهای اصلی برای تعداد و فرآورده های دامی گزارش شده اند، سهم داشته باشد.
بنظر من این جمله مشکل داره. چرا؟
چون مثل خودما، نویسنده که یک متخصص در زمینه ای جز ادبیات هست، در نوشتن جمله اصول را مراعات نکرده.
در واقع باید مینوشت:...might be partially contributed یعنی تا حدی میتواند بخاطر فلان و فلان توضیح داده شود. به عبارت دیگر، کمبود آب و چراگاه، علت زیادی دام در بازار هست، نه برعکس.
منظور ازnumbers در انتهای جمله را هم نفهمیدم. تازه، اینها نگرانیهای دامها نیستند؛ بلکه نگرانیهای دامداران هستندLivestock producers.
سلام
این یک متنی هست که باید به دولت افغانستان تحویل داده شه و یکسری مسائل که بگذریم
این ترجمه من از این متن تا حد زیادی ادبی ست

عرضه زیاد احشام در بازار که قبلا هم به آن اشاره شد ممکن است بطور جزئی کمک به توضیح کاهش در احشامی کند که نبود چراگاه و کمبود آب برای تولیدات و تعداد آن ها نگرانی های اصلی گزارش شده است.
حالا اگر این مشکلی داره دوستان کمی پس و پیش کنندش تا یک ترجمه روانتر به دست بیاد.

piishii
23-11-2012, 11:25
pilot experience

رو تجربه آزمایشی معنی می کنید ؟یا آزمون آزمایشی ؟

sajjad1973
23-11-2012, 13:14
رو تجربه آزمایشی معنی می کنید ؟یا آزمون آزمایشی ؟


بستگی به متن داره - میتون حتی به معنی تجربه عملی هم باشه

piishii
23-11-2012, 13:19
بستگی به متن داره - میتون حتی به معنی تجربه عملی هم باشه
سلام
این متن


Pilot experiences identified: No




your opinion on this one,specially highlights
Balkh is among the pilot regions where cooperative dairy feed mills and dairy plants have been established

pro_translator
23-11-2012, 13:21
رو تجربه آزمایشی معنی می کنید ؟یا آزمون آزمایشی ؟

آزمایش اصلی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))، مطالعه‌ی آزمایشی (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (++ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) (+++ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]))، خبرة رائدة (+ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 8%AF%D8%A9&category[]=Financial&lang_name=Arabic&type_word=0&dspl=0&ref=dplclk))!

silver65
23-11-2012, 13:31
تو مقالات و کتابای ریاضی( supp(x رو چی معنی می کنن. مخفف supplement هست دیگه ؟

sajjad1973
23-11-2012, 13:37
سلام
این متن


Pilot experiences identified: No



your opinion on this one,specially highlights
Balkh is among the pilot regions where cooperative dairy feed mills and dairy plants have been established

شرکتهای تعاونی خوراک دام و فراورده های لبنی

pro_translator
23-11-2012, 14:11
تو مقالات و کتابای ریاضی( supp(x رو چی معنی می کنن. مخفف supplement هست دیگه ؟

نه... مخفف support هست به معنی تکیه‌گاه...

piishii
23-11-2012, 17:51
In the last few years, the trend is changed, also thanks to important donor-funded investments

sajjad1973
23-11-2012, 22:33
In the last few years, the trend is changed, also thanks to important donor-funded investments

منظورش سرمایه گذاری هایی هست که خیرین انجام دادن - هرچی فکر کردم نتونستم یه عبارت درست حسابی براش پیدا کنم - مثلا بگیم سرمایه گذاریهای صورتگرفته توسط خیرین ( مسئله: خیر که سرمایه گذاری نمیکنه - بخشش میکنه - شاید منظور سرمایه گذاری معنویه :) )

jedivssith
24-11-2012, 02:11
درود

ترجمه قسمتهای رنگی عبارات چیست؟



1- The way you listen, move, and react tells the other person whether or not you care, If you’re truthful, and how well you’re listening.

2- You can communicate in places where you are supposed to maintain silence.

3- We communicate a great deal through touch.

4- A warm bear hug

5- I’m the boss


سپاس

saeediranzad
24-11-2012, 07:58
In the last few years, the trend is changed, also thanks to important donor-funded investments
سرمایه گذاریهای اهدایی

Sha7ab
24-11-2012, 09:26
درود

ترجمه قسمتهای رنگی عبارات چیست؟



1- The way you listen, move, and react tells the other person whether or not you care, If you’re truthful, and how well you’re listening.

2- You can communicate in places where you are supposed to maintain silence.

3- We communicate a great deal through touch.

4- A warm bear hug

5- I’m the boss


سپاس

نحوه ی گوش کردن، حرکت کردن و واکنش شما به شخص دیگه نشان میده که آیا شما اهمیت میدید یا خیر، شخص صادقی هستید یا خیر و اینکه چه اندازه خوب گوش میدید.
در جاهایی که قراره سکوت رو حفظ کنید میتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید
مقدار زیادی از ارتباط ما از طریق لامسه است
یک آغوش گرم و محکم
رئیس منم

Retired User
24-11-2012, 11:48
سلام دوستان
امکانش هست کسی این 6 صفحه رو برای من ترجمه کنه؟
هزینه رو تقدیمش میکنم
متن زیاد سخت نیست (از عهده خودم برمیاد) ولی واقعا وقتش رو ندارم
صفحه 1 و 2 برای نمونه
ariakma.persiangig.com/1.jpg
(تگ درکت لینک کار نمیکنه)

پ.خ کنید لطفا
ممنون

ahmad rayaneh
24-11-2012, 12:07
Hi everybody,

could somebody kindly provide the best possible equivalent for the following sentences (mainly the highlighted parts)? the concerned field is economics

... با ایجاد استاندارد کاذب و تصنعی زندگی موجود که هیچگونه همخوانی با تولید ملی ما نداشته و ندارد کشور را با اولین شوک با مشکلات فرارو دست به گریبان ساخت.

کشورهایی که پیش از این منابع انرژی را نزدیک به رایگان در اختیار داشتند.

کشورهای عضو اتحادیه اروپا با سوءتدبیر در گزینش پیشی و پسی اقتصاد و سیاست و هم سنگ سازی اعضاء از استاندارد برابر زندگی، وضع موجود را فراهم آوردند.

thank you in advance

قله بلند
24-11-2012, 19:20
سلام
می شه لطف کنید و بخش پررنگ شده رو برام معنی کنید؟

The Software Decision Module hides software design decisions that are based on mathematical theorems, physical facts, and programming considerations such as algorithmic efficiency and accuracy. The secrets of this module are not described in the requirements document. This module differs from the other modules in that both the secrets and the interfaces are determined by software designers. Changes in these modules are more likely to be motivated by a desire to improve performance or accuracy than by externally imposed changes.

قله بلند
25-11-2012, 01:17
سلام
می شه بخش پررنگ شده رو ترجمه کنید؟ متشکرم

When budgets are cut (or overrun) and schedules slip, delivering a subset is often the best way to put a positive face on a bad situation. It is probably the case that more subsets would be delivered (instead of nothing at all) if the architectural structure necessary to achieve them—the uses structure—had been carefully designed.

A M ! N
25-11-2012, 19:33
سلام
می شه لطف کنید و بخش پررنگ شده رو برام معنی کنید؟

The Software Decision Module hides software design decisions that are based on mathematical theorems, physical facts, and programming considerations such as algorithmic efficiency and accuracy. The secrets of this module are not described in the requirements document. This module differs from the other modules in that both the secrets and the interfaces are determined by software designers. Changes in these modules are more likely to be motivated by a desire to improve performance or accuracy than by externally imposed changes.

درود.

بخش بولد شده با اندکی Manipulation :

این ماژول با ماژولهای دیگر تفاوت دارد چرا که رموز و رابط های برنامه توسط طراحان برنامه تعیین میشود. امکان اینکه تمایل به بهبود دادن قدرت اجرا و یا دقت برنامه باعث عملی شدن تغییرات در این ماژولها شود بیشتر است تا اینکه بر اساس نیازهای بیرونی ( دیگران ) تغییراتی صورت بپذیرد.

A M ! N
25-11-2012, 19:51
سلام
می شه بخش پررنگ شده رو ترجمه کنید؟ متشکرم

When budgets are cut (or overrun) and schedules slip, delivering a subset is often the best way to put a positive face on a bad situation. It is probably the case that more subsets would be delivered (instead of nothing at all) if the architectural structure necessary to achieve them—the uses structure—had been carefully designed.

احیانا اگه ساختار بنایی مورد نیاز برای اتمام آنها - ساختار uses ؟؟ - با دقت طراحی شده بود ، زیرمجموعه های بیشتری ( به جای هیچ زیرمجموعه ای ) عاید ما میشد.

the uses structure رو نفهمیدم منظورش چیه ؟ نکنه uses اون فعل که ما فکر میکنیم نیست و مخفف باشه ؟

قله بلند
25-11-2012, 21:38
احیانا اگه ساختار بنایی مورد نیاز برای اتمام آنها - ساختار uses ؟؟ - با دقت طراحی شده بود ، زیرمجموعه های بیشتری ( به جای هیچ زیرمجموعه ای ) عاید ما میشد.

the uses structure رو نفهمیدم منظورش چیه ؟ نکنه uses اون فعل که ما فکر میکنیم نیست و مخفف باشه ؟

سلام
architectural structure= ساختار معماری (معماری نرم افزار)
uses structure= ساختار استفاده (یکی از ساختارهای معماری نرم افزار است)

من معنی این جمله رو نمی فهمم.
if the architectural structure necessary to achieve them—the uses structure—had been carefully designed

Sha7ab
25-11-2012, 21:44
سلام
architectural structure= ساختار معماری (معماری نرم افزار)
uses structure= ساختار استفاده (یکی از ساختارهای معماری نرم افزار است)

من معنی این جمله رو نمی فهمم.
if the architectural structure necessary to achieve them—the uses structure—had been carefully designed

اگر (ای کاش) ساختار معماری مورد نیاز برای به انجام رساندن آنها -ساختار استفاده - با دقت طراحی شده بود

sajjad1973
26-11-2012, 10:01
سلام
architectural structure= ساختار معماری (معماری نرم افزار)
uses structure= ساختار استفاده (یکی از ساختارهای معماری نرم افزار است)

من معنی این جمله رو نمی فهمم.
if the architectural structure necessary to achieve them—the uses structure—had been carefully designed


ببینید به نظر من برای اینکه بشه بهتر فهمید این جمله رو فقط احتیاج به یه پرانتز هست با استفاده از ترجمه دوست خوبمون اقا شهاب به این شکل میشه

اگر ساختار معماری لازم برای به انجام رسانیدن آنها ( ساختار استفاده) با دقت طراحی شده بود..................

piishii
26-11-2012, 10:47
trading band رو دوستان چی معنی می کنند ؟

mghaffari49
26-11-2012, 12:06
سلام. عبارت in the literature یعنی چی؟

piishii
26-11-2012, 12:39
America's Loss Is The Currency Market's Gain
" به دست آوردن بازار ارز به ضرر آمریکا است " رو معنی بهتری هم میشه براش پیدا کرد ؟

silver65
26-11-2012, 13:41
Squaring the whole thing won’t change which vector makes it smallest (the minimizer) since squaring preserves order

silver65
26-11-2012, 13:43
سلام. عبارت in the literature یعنی چی؟

در متون (برای مقالات علمی) یا در ادبیات

silver65
26-11-2012, 13:49
trading band رو دوستان چی معنی می کنند ؟

گروه بازرگانی

mjorh
26-11-2012, 16:28
There are various ways that these governing laws can
be applied to a fluid, including the system approach and the control volume approach.

ممنون میشم کمک کنید ، اصن نمیتونم معنیی برا Approach اینجا پیدا کنم

sajjad1973
26-11-2012, 17:14
There are various ways that these governing laws can
be applied to a fluid, including the system approach and the control volume approach.

ممنون میشم کمک کنید ، اصن نمیتونم معنیی برا Approach اینجا پیدا کنم



خب اینا بیشتر کاربردشون تو بحثهای مدیریتی هست -

ببین شما دو تا اصطلاح داری که این apporoach با اینکه توشون یه معنی مشترک داره اما تو این بحثها همین یه کلمه رو دو جور مختلف ترجمه میکنن البته یه معنی داره و لی خب اینطوری جا افتاده

1- system apporoach = نگرش سیستمی - رویکرد سیستمی

2-- control volume approach = روش حجم کنترل .

Sha7ab
26-11-2012, 17:28
Squaring the whole thing won’t change which vector makes it smallest (the minimizer) since squaring preserves order

اگه جمله های این ور اون ورشو بزاری بهتر میشه فهمیدش

sajjad1973
26-11-2012, 17:48
trading band رو دوستان چی معنی می کنند ؟



بچه ها من با اون عبارتی که دوست خوبمون Silver65 'گفته موافق نیستم


ببین به نظرم باید یه چیزی تو این حدود باشه ( البته اگه کل جمله رو میزاشتین بهتر میشد توضیح داد)

میزان ( گستره ) مجاز نوسانات نرخ ارز

نظر بقیه دوستان چیه

soltanfarid2
26-11-2012, 18:34
بچه ها من با اون عبارتی که دوست خوبمون Silver65 'گفته موافق نیستم


ببین به نظرم باید یه چیزی تو این حدود باشه ( البته اگه کل جمله رو میزاشتین بهتر میشد توضیح داد)

میزان ( گستره ) مجاز نوسانات نرخ ارز

نظر بقیه دوستان چیه


سلام

کل جمله خوبه در این حالت هم که هست ابهام داره 1-صفت +اسم

2- مصدر +مفعول

Sha7ab
26-11-2012, 18:35
بچه ها من با اون عبارتی که دوست خوبمون Silver65 'گفته موافق نیستم


ببین به نظرم باید یه چیزی تو این حدود باشه ( البته اگه کل جمله رو میزاشتین بهتر میشد توضیح داد)

میزان ( گستره ) مجاز نوسانات نرخ ارز

نظر بقیه دوستان چیه

wikipedia: In finance ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), a trading band ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) is a range of prices for a commodity or currency

ali_hp
26-11-2012, 19:41
Squaring the whole thing won’t change which vector makes it smallest (the minimizer) since squaring preserves order
سلام
ترجمه: مربع کردن کل(کل عبارت) تغییری در اینکه کدام بردار ان را مینیمم می کند(مینیمم کننده) ، ایجاد نمی کند، چون مربع کردن ترتیب را حفظ می کند.
توضیح اضافه: میخوایم بررسی کنیم که یه عبارت داده شده(که احتمالا نامنفی هم هست!) به ازای چه برداری مینیمم میشه ، میگه که کافیه مربع اون عبارتو(که احتمالا از نظر جبری کار کردن باهاش ساده تره!) بررسی کنیم و ببینیم توسط چه برداری مینیمم میشه!چون مربع کردن ترتیبو حفظ می کنه.

piishii
26-11-2012, 20:18
بچه ها من با اون عبارتی که دوست خوبمون Silver65 'گفته موافق نیستم


ببین به نظرم باید یه چیزی تو این حدود باشه ( البته اگه کل جمله رو میزاشتین بهتر میشد توضیح داد)

میزان ( گستره ) مجاز نوسانات نرخ ارز

نظر بقیه دوستان چیه
سلام
خود منم موافق نیستم و توضیحش اینجا نوشته شده
Web definitions

(Trading bonds) In finance, a bond is a debt security, in which the authorized issuer owes the holders a debt and, depending on the terms of the bond, is obliged to pay interest (the coupon) and/or to repay the principal at a later date, termed maturity. ...
ولی همین رو من معادل فارسی نمیدونم چی براش بذارم
حالا از جمله شما هم استفاده میکنم

silver65
26-11-2012, 21:26
سلام
خود منم موافق نیستم و توضیحش اینجا نوشته شده
Web definitions



(Trading bonds) In finance, a bond is a debt security, in which the authorized issuer owes the holders a debt and, depending on the terms of the bond, is obliged to pay interest (the coupon) and/or to repay the principal at a later date, termed maturity. ...
ولی همین رو من معادل فارسی نمیدونم چی براش بذارم
حالا از جمله شما هم استفاده میکنم



معذرت با trading group اشتباه گرفتم:31:
band تو اقتصاد می شه دامنه نوسان پس کلا همون دامنه نوسان ارز باید بشه

silver65
26-11-2012, 21:55
من نمی فهمم این چی می گه شما ببینید ازش چی متوجه میشین (مفهوم)

Why does the minimum have to lie on a tangent of the two level sets? Well, imagine that it didn’t. Then we could pick one of the two level sets (say the l1 surface) and follow it in the direction decreasing the other term, which would make the LASSO objective smaller. So if we’re not sitting on a tangent point, we’re for sure not at the minimum


توضیح:lasso جمع دو تا جمله l1 وl2 هست.

که l1 شبیه لوزی هست و l2 شبیه دایره
می گن مینیمم lasso روی نقطه مماس این دو تا سطح l1 وl2 قرار می گیره و چون l1 لوزیه (در اصل چون گوشه داره و تیزه ) این نقطه مماس روی همین سطح l1 واقع میشه !:blink:

حالا اینجا مثلا دلیل اینکه مینیمم روی مماس این دو شکل میفته رو توضیح داده ببینین چیزی ازش متوجه میشین

srh124
26-11-2012, 22:35
من نمی فهمم این چی می گه شما ببینید ازش چی متوجه میشین (مفهوم)

Why does the minimum have to lie on a tangent of the two level sets? Well, imagine that it didn’t. Then we could pick one of the two level sets (say the l1 surface) and follow it in the direction decreasing the other term, which would make the LASSO objective smaller. So if we’re not sitting on a tangent point, we’re for sure not at the minimum


توضیح:lasso جمع دو تا جمله l1 وl2 هست.

که l1 شبیه لوزی هست و l2 شبیه دایره
می گن مینیمم lasso روی نقطه مماس این دو تا سطح l1 وl2 قرار می گیره و چون l1 لوزیه (در اصل چون گوشه داره و تیزه ) این نقطه مماس روی همین سطح l1 واقع میشه !:blink:

حالا اینجا مثلا دلیل اینکه مینیمم روی مماس این دو شکل میفته رو توضیح داده ببینین چیزی ازش متوجه میشین

به خاطر این نیست که در نقطه مینیمم مشتق صفره؟ شاید تو نقطه تماس مشتق صفر میشه.
ضمنا جمله اول شاید میگه مینیموم باید روی خط تماس دو سطح تراز باشه نه نقطه تماس!!!

srh124
26-11-2012, 22:38
خودم هم یه سوال بپرسم.
من از جمله پررنگ شده زیر چیزی رو درک می کنم که چندان از نظر منطقی درست نیست. بی زحمت یه نگاه بندازید ببینید درست فهمیدم!
آمار، تغییرات در میزان بروز مسئله را به آن اندازه اندازه گیری نمی کند که تغییرات صورت پذیرفته در گرایش های اجتماعی نسبت به مسئله و فعالیت های سازمانی نهادهای ردیابی کننده را اندازه می گیرد.


The same pattern occurs after nearly every successful cam¬paign to draw attention to a new social problem. Whenever a previously ignored social condition becomes defined as a serious social problem, and people begin to worry about it and try to solve the problem, they also begin keeping better records and, as a result, statistics for that problem show a sharp rise. In most cases, this need not mean that the problem is getting worse; rather, the statistical change reflects the fact that people now consider the problem worth reporting and important enough to deserve more accurate records. The statistics do not measure changes in the incidence of the problem so much as changes in social attitudes toward that problem and the organizational practices of the agencies that keep track of it. (However, activists often point to such statistics as evidence that the problem is get¬ting worse, and argue that even more needs to be done to address the problem.)

زیاده منت است

قله بلند
26-11-2012, 23:31
سلام
می تونم درخواست کنم که بخش پررنگ شده رو معنی کنید؟ متوجه ترکیب فعل هاش نمی شم.
The uses structure is used to engineer systems that can be easily extended to add functionality or from which useful functional subsets can be easily extracted. The ability to easily subset a working system allows for incremental development, a powerful build discipline that will be discussed further in Chapter 7.

نکته: uses structure یعنی ساختار استفاده

Sha7ab
27-11-2012, 00:34
سلام
می تونم درخواست کنم که بخش پررنگ شده رو معنی کنید؟ متوجه ترکیب فعل هاش نمی شم.
The uses structure is used to engineer systems that can be easily extended to add functionality or from which useful functional subsets can be easily extracted. The ability to easily subset a working system allows for incremental development, a powerful build discipline that will be discussed further in Chapter 7.

نکته: uses structure یعنی ساختار استفاده

که زیرمجموعه های مفید تابع میتواند از آنها استخراج شود.توانایی راحت زیرمجموعه قرار دادن یک سیستم در حال کار اجازه ی یک پیشرفت رو به افزایش (یک انتظام نیرومند که بعدا در فصل 7 در موردش توضیح میدهیم) را میدهد.

saeediranzad
27-11-2012, 02:55
خودم هم یه سوال بپرسم.
من از جمله پررنگ شده زیر چیزی رو درک می کنم که چندان از نظر منطقی درست نیست. بی زحمت یه نگاه بندازید ببینید درست فهمیدم!
آمار، تغییرات در میزان بروز مسئله را به آن اندازه اندازه گیری نمی کند که تغییرات صورت پذیرفته در گرایش های اجتماعی نسبت به مسئله و فعالیت های سازمانی نهادهای ردیابی کننده را اندازه می گیرد.


The same pattern occurs after nearly every successful cam¬paign to draw attention to a new social problem. Whenever a previously ignored social condition becomes defined as a serious social problem, and people begin to worry about it and try to solve the problem, they also begin keeping better records and, as a result, statistics for that problem show a sharp rise. In most cases, this need not mean that the problem is getting worse; rather, the statistical change reflects the fact that people now consider the problem worth reporting and important enough to deserve more accurate records. The statistics do not measure changes in the incidence of the problem so much as changes in social attitudes toward that problem and the organizational practices of the agencies that keep track of it. (However, activists often point to such statistics as evidence that the problem is get¬ting worse, and argue that even more needs to be done to address the problem.)زیاده منت است

سلام
measure changes را بگو اندازه تغییرات را نشان میدهد /نشان نمیدهد.

saeediranzad
27-11-2012, 03:10
سلام
می تونم درخواست کنم که بخش پررنگ شده رو معنی کنید؟ متوجه ترکیب فعل هاش نمی شم.
The uses structure is used to engineer systems that can be easily extended to add functionality or from which useful functional subsets can be easily extracted. The ability to easily subset a working system allows for incremental development, a powerful build discipline that will be discussed further in Chapter 7.
نکته: uses structure یعنی ساختار استفاده
سلام
با توجه به ترجمه درست آقا شهاب، یک نکته بنظرم میرسه.
a powerful build structure مفعول فعل Allows for هست. یعنی توانایی زیرمجموعه بردن فلان، یک انضباط نیرومند (یا قوی بنیه) را برای پیشرفت افزاینده فراهم میکند یا به آن اختصاص میدهد.

piishii
27-11-2012, 09:39
After rehabilitation, the factory is now processing around 10,000 Mt per year, or 30 of all province production

silver65
27-11-2012, 10:37
به خاطر این نیست که در نقطه مینیمم مشتق صفره؟ شاید تو نقطه تماس مشتق صفر میشه.
ضمنا جمله اول شاید میگه مینیموم باید روی خط تماس دو سطح تراز باشه نه نقطه تماس!!!

نه فکر نکنم

این لینک اصلی همین مطلب هست یه سری عکسم داره دوستان اگه فرصت داشتید یه نگاه بندازید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ممنون

Sha7ab
27-11-2012, 11:15
After rehabilitation, the factory is now processing around 10,000 Mt per year, or 30 of all province production

بعد از عمل نوسازی این کارخانه هم اکنون توانایی فراهم کردن 10000 تن در سال (یا 30 درصد محصول کل استان ها) را دارد.
اگه 30 درصد نباشه منظورش معادل محصول تولیدی 30 استانه

piishii
27-11-2012, 12:14
بعد از عمل نوسازی این کارخانه هم اکنون توانایی فراهم کردن 10000 تن در سال (یا 30 درصد محصول کل استان ها) را دارد.
اگه 30 درصد نباشه منظورش معادل محصول تولیدی 30 استانه
شما هم ترجمه خودم رو گفتی و از شک درم آوردی، مرسی
نه همون 30 هست نه 30 درصد + اینکه Mt به نظرم میلیون تن هست

piishii
27-11-2012, 12:46
Structure of margins and evolution of prices


اینجا این margin رو چی معنی می کنید ؟

virgo_icy
27-11-2012, 13:13
Structure of margins and evolution of prices


اینجا این margin رو چی معنی می کنید ؟

فکر میکنم در اینجا معنی " بودجه" داشته باشه

piishii
27-11-2012, 13:36
فکر میکنم در اینجا معنی " بودجه" داشته باشه

سلام
به نظرتون هزینه ها درست تر نیست ؟
باز با توجه به این جمله :


Typical margins from the watermelon grower to a regional market

Sha7ab
27-11-2012, 13:59
شما هم ترجمه خودم رو گفتی و از شک درم آوردی، مرسی
نه همون 30 هست نه 30 درصد + اینکه Mt به نظرم میلیون تن هست

Mt بنظرم Metric Tonne هست.
oxford: metric tonne ■ noun a unit of weight equal to 1,000 kilograms

ali_hp
27-11-2012, 14:18
سلام
به نظرتون هزینه ها درست تر نیست ؟
باز با توجه به این جمله :


Typical margins from the watermelon grower to a regional market


سلام ، به نظرم تا حدودی همون هزینه معنی میده اینجا.
در اینجا margin یعنی اختلاف قیمت هندونه سر زمین و توی بازار!که البته بی ربط به هزینه رسیدن هندونه از پرورش دهندش به بازار نیست!یعنی از دید یه فرد خارجی که دستی در این انتقال هندونه نداره ، این margin همون هزینه میشه. و برای کسی که می خواد این انتقالو انجام بده margin یکم مفهومش فرق می کنه!
معمولا در marketing منظور از margin اختلاف قیمت در دو مرحله مختلف فرایند رسیدن کالا به مصرف کننده هست.
اینجا که از marginS استفاده کرده احتمالا منظورش اینه که رسیدن هندونه از پرورش دهنده به بازار مراحلی داره ، و هر کدوم از این مراحل یه margin داره.

ali_hp
27-11-2012, 14:51
من نمی فهمم این چی می گه شما ببینید ازش چی متوجه میشین (مفهوم)

Why does the minimum have to lie on a tangent of the two level sets? Well, imagine that it didn’t. Then we could pick one of the two level sets (say the l1 surface) and follow it in the direction decreasing the other term, which would make the LASSO objective smaller. So if we’re not sitting on a tangent point, we’re for sure not at the minimum


توضیح:lasso جمع دو تا جمله l1 وl2 هست.

که l1 شبیه لوزی هست و l2 شبیه دایره
می گن مینیمم lasso روی نقطه مماس این دو تا سطح l1 وl2 قرار می گیره و چون l1 لوزیه (در اصل چون گوشه داره و تیزه ) این نقطه مماس روی همین سطح l1 واقع میشه !:blink:

حالا اینجا مثلا دلیل اینکه مینیمم روی مماس این دو شکل میفته رو توضیح داده ببینین چیزی ازش متوجه میشین
سلام
فکر می کنم این دیگه کار ترجمه نیست ، و ریاضیه!و فکر کنم جاش این جا نباشه!(بازار گرمی برای انجمن ریاضیات:31:)
شما فرض کن در نقطه ای مثل x میینیمم رخ داده .حالا فرض کن L1 در نقطه x مقدار a رو داره و L2 در نقطه x مقدار b رو داره.حالا بیا همه نقاطی رو در فضا در نظر بگیر که L1 در اون نقاط میشه a. که خوب اسم این سطحو میزاریم لوزیگون!دقت کنید که در داخل لوزیگون مقدار L1 کمتر از a میشه و روی لوزیگون L1 دقیقا a میشه و بیرون لوزیگون L1 بیشتر از a میشه!
همچنین نقاطی رو در فضا در نظر بگیر که L2 در اون نقاط میشه b که خوب اسم این سطحو میزاریم بیضیگون!دقت کنید که در داخل بیضیگون مقدار L2 کمتر از b میشه و روی بیضیگون L2 دقیقا b میشه و بیرون لوزیگون L2 بیشتر از b میشه!
حالا نکته اینه که شما اگه بتونی از نقطه x روی سطح لوزیگون ، طوری حرکت کنی که همچنان روی لوزیگون بمونی و بری داخل بیضیگون ، چون L1 ثابت میمونه و L2 کم میشه مقدار lasso کم میشه. پس چون x مینیممه ما نباید بتونیم همچین حرکتی انجام بدیم!
خوب حالا میشه با کمی تجسم هندسی فهمید که اگه قسمتی از لوزیگون داخل بیضیگون باشه ، حتما میشه همچین حرکتی انجام داد!
پس هیچ قسمتی از لوزیگون نباید داخل بیضیگون باشه و با توجه به اینکه هر دو از x می گذرن ، باید یه جورایی مماس باشن!

silver65
27-11-2012, 14:56
سلام
به نظرتون هزینه ها درست تر نیست ؟
باز با توجه به این جمله :


Typical margins from the watermelon grower to a regional market



margin سود ناخالصم معنی میده ولی فکر کنم همون تفاوت قیمت که ali-hp گفتن بهتره

piishii
27-11-2012, 19:46
The ratio between irrigated and rainfed surface also depends from the weather and the on-going campaign: in 2009 (a year when rains arrived in the right moment) the irrigated area was 89,000 ha against a rainfed cultivated area of 155,000, while in the 2010-2011 campaign (affected by severe droughts) irrigated areas cultivated with wheat was 100,000 ha vs. a rainfed cultivated area of 102,000 ha (FAO-FAAHM 2011).
campaign کوفتی یعنی چی اینجا ؟

srh124
27-11-2012, 22:17
خودم هم یه سوال بپرسم.
من از جمله پررنگ شده زیر چیزی رو درک می کنم که چندان از نظر منطقی درست نیست. بی زحمت یه نگاه بندازید ببینید درست فهمیدم!
آمار، تغییرات در میزان بروز مسئله را به آن اندازه اندازه گیری نمی کند که تغییرات صورت پذیرفته در گرایش های اجتماعی نسبت به مسئله و فعالیت های سازمانی نهادهای ردیابی کننده را اندازه می گیرد.

The same pattern occurs after nearly every successful cam¬paign to draw attention to a new social problem. Whenever a previously ignored social condition becomes defined as a serious social problem, and people begin to worry about it and try to solve the problem, they also begin keeping better records and, as a result, statistics for that problem show a sharp rise. In most cases, this need not mean that the problem is getting worse; rather, the statistical change reflects the fact that people now consider the problem worth reporting and important enough to deserve more accurate records. The statistics do not measure changes in the incidence of the problem so much as changes in social attitudes toward that problem and the organizational practices of the agencies that keep track of it. (However, activists often point to such statistics as evidence that the problem is get¬ting worse, and argue that even more needs to be done to address the problem.)

زیاده منت است


سلام
measure changes را بگو اندازه تغییرات را نشان میدهد /نشان نمیدهد.[/LEFT]


ممنون. ولی اصل سوال هنوز پابرجاست.
علم آمار قاعدتا تغییرات پدیده ها رو نشون میده و زیاد کاری با گرایش های اجتماعی افراد یا فعالیت های نهادها نداره در حالی که جمله فوق (اونطوری که من می فهمم) برعکس اینو میگه.
:41: :41::9::37::37:

ali_hp
28-11-2012, 01:23
ممنون. ولی اصل سوال هنوز پابرجاست.
علم آمار قاعدتا تغییرات پدیده ها رو نشون میده و زیاد کاری با گرایش های اجتماعی افراد یا فعالیت های نهادها نداره در حالی که جمله فوق (اونطوری که من می فهمم) برعکس اینو میگه.
:41: :41::9::37::37:
سلام
به نظر من اینجا statistics به معنای علم امار نیست!اینجا صرفا یعنی امار ، گزارش...اینجا منظور از statistics ، اماره یک مساله اجتماعی خاصه ، مثلا امار تصادف!!!
متن اینو می خواد بگه که وقتی یک مساله اجتماعی که قبلا بهش توجهی نمیشده ، حالا جدی گرفته بشه، مردم و سازمانهای مربوطه در اون مورد حساس و نگران میشن و در نتیجه مردم گزارشات بیشتری از داشتن اون مشکل می دن و بنابراین امار اون مساله اجتماعی بالا میره.
اما این امار بیشتر از اینکه تغییر تعداد وقوع اون مساله اجتماعی رو نشون بده ، تغییرات واکنش اجتماع نسبت به اون مساله و اقدامات سازمانهای مربو طرو نشون میده.

saeediranzad
28-11-2012, 04:38
ممنون. ولی اصل سوال هنوز پابرجاست.
علم آمار قاعدتا تغییرات پدیده ها رو نشون میده و زیاد کاری با گرایش های اجتماعی افراد یا فعالیت های نهادها نداره در حالی که جمله فوق (اونطوری که من می فهمم) برعکس اینو میگه.
:41: :41::9::37::37:
سلام
از نظر کیفی بله؛ حق با شماست. ولی تغییر در کمیت یه کار آماریه. همونطور که دانشجویان علوم اجتماعی هم کار آماری انجام میدهند.
در اینجا تغییر در نگرش جامعه نسبت به مشکل موجود را اندازه میگیره. یعنی فرض کنید امسال کمتراز 20% مردم به وجود اختلاس در ادارات اهمیت میدهند. ولی سال اینده بیش از 50% مردم.
فعالیت سازمانی هم باید شدتش را اندازه گرفته باشه. در واقع شدت واکنش نهادها به مشکل را اندازه میگیره.
---------------------------------------------
margin=profit margin=حاشیه سود
تفاوت هزینه تولید با قیمت بازار که در زمانهای مختلف، تغییر میکنه.

piishii
28-11-2012, 11:44
سلام
seems you forgot about my question about campaign in the last page
any way
====
they have a stake in the carpet industry and their performance is decisive for the profitability of the business, even if most of the capital immobilization and the risk eventually fall on the carpet maker.

i can understand meaning but can't put the right words together
my main problem is here :
even if most............. i know what text says but translation.....

saeediranzad
28-11-2012, 13:36
سلام
حتا اگر بیشتر سکون سرمایه و ریسک در نهایت برعهده سازنده فرش باشد (یا روی سر او خراب شود)

قله بلند
28-11-2012, 15:07
سلام
دوستان، ترجمه جمله زیر چی می شه؟
Now, this is not to say that any level of any quality attribute is achievable with any function.

alone-boy
28-11-2012, 17:47
دروود
در "Myriads of Marketing Strategies"
واژه Myriads
پیشاپیش سپاس:11:
"تعدادی" درسته؟
---------------------------------------------
"It scales easily from small to large"
این هم بی زحمت

godfather_mk
28-11-2012, 19:10
سلام
دوستان، ترجمه جمله زیر چی می شه؟
Now, this is not to say that any level of any quality attribute is achievable with any function.

لازم به گفتن نیست که هر مرحله با هر مشخصه کیفیت با هر نوع عمل کردی قابل انجام میباشد.

godfather_mk
28-11-2012, 19:15
دروود
در "Myriads of Marketing Strategies"
واژه Myriads
پیشاپیش سپاس:11:
"تعدادی" درسته؟
---------------------------------------------
"It scales easily from small to large"
این هم بی زحمت


در "Myriads of Marketing Strategies"
واژه Myriads

بسیار زیاد (آنقدر زیاد که قابل شمارش نباشد.)


It scales easily from small to large

مقیاس (درجه بندی) اون به آسانی از کوچک به بزرگ (کم به زیاد) تغییر میکند.

قله بلند
28-11-2012, 19:47
سلام
ترجمه بخش پررنگ شده رو می خواستم. :11:

the environment within which the system operates (the systems with which it must interoperate, the protocols it uses to communicate with the rest of the world, etc.),

srh124
28-11-2012, 22:00
بسیار ممنون جناب ali_hp و جناب سعید ایرانزاد. توضیحاتتون واقعا مفید بود.

یه سوال دیگه: عبارت National Crime Victimization Surveys رو به چی ترجمه می کنید؟
من بهترین ترجمه ای که به عقلم رسیده اینه: مطالعات ملی قربانیان جرم و جنایت

srh124
28-11-2012, 22:12
سلام
ترجمه بخش پررنگ شده رو می خواستم. :11:

the environment within which the system operates (the systems with which it must interoperate, the protocols it uses to communicate with the rest of the world, etc.),


سیستم هایی که سیستم مزبور باید با آن ها در تعامل باشد
(عبارت توی پرانتز پارامترهای محیط رو داره میگه. میشه در ابتدای پرانتز عبارت "شامل " را اضافه کرد)

قله بلند
28-11-2012, 22:21
سیستم هایی که سیستم مزبور باید با آن ها در تعامل باشد
(عبارت توی پرانتز پارامترهای محیط رو داره میگه. میشه در ابتدای پرانتز عبارت "شامل " را اضافه کرد)

سلام
it به چی بر می گرده؟ به محیط؟ یعنی سیستم هایی که محیط باید با آنها تعامل کند؟

sd70
29-11-2012, 00:28
ممنون ميشم بنده رو راهنمايي کنين. (سريال South Park)

اسم اين اپيزود Here Comes The Neighborhood هستش و ميخواستم ببينم چه معادلي بهتره براي اين عبارت بنويسم
(توضيح: خانواده هاي جديدي به شهر ميان)

------------------------

يه مرد ثروتمند با خونواده ـش مياد داخل يه فروشگاه که افراد معمولي ازش خريد ميکنن
يکي اينا رو مي بينه و به دوستش با تعجب ميگه که نگاه کن اينا با اين وضع شون اومدن از همچين جايي خريد کنن
رفيقش هم در جواب ميگه: I don't get it. He must pull in at least two hundred thousand a year

------------------------

افراد پولداري اومدن توي شهر و مردم از اين بابت ناراحتن.
اولي: ميخوان بچه هاشون رو به مدرسه هاي ما بفرستن و اونا رو با بچه هاي پاک و غير پولدار ما قاتي کنن
دومي: Oh, yeah, and it won't be long before they drove all of us poor underachieving people out of town with inflated real-estate costs

------------------------

يه پسره داره به رفيقش بازي چوگان رو ياد ميده و بهش ميگه: You simply must hit the williard into some cilium with your fracaman

------------------------

يه جاي ديگه هم پسره با اسبش ميزنه به رفيقش که روي اسبه و بهش ميگه:
بايد بيشتر حواست رو جمع کني
I was able to jollyrow your davishmere with a forecastle

------------------------

شهردار شهر توي يک سخنراني ميگه: This certainly has been an enlightening evening

------------------------

يه کم در مورد معني جمله there may be hope in you yet هم شک دارم

saeediranzad
29-11-2012, 04:31
سلام
it به چی بر می گرده؟ به محیط؟ یعنی سیستم هایی که محیط باید با آنها تعامل کند؟
سلام
فاعل اصلی معلوم نیست؛ یک سیستم یا محیط. هر چی هست همون با بقیه سیستمها در همکاری متقابل هست.

pro_translator
29-11-2012, 11:43
ممنون ميشم بنده رو راهنمايي کنين. (سريال South Park)

اسم اين اپيزود Here Comes The Neighborhood هستش و ميخواستم ببينم چه معادلي بهتره براي اين عبارت بنويسم
(توضيح: خانواده هاي جديدي به شهر ميان)

------------------------

يه مرد ثروتمند با خونواده ـش مياد داخل يه فروشگاه که افراد معمولي ازش خريد ميکنن
يکي اينا رو مي بينه و به دوستش با تعجب ميگه که نگاه کن اينا با اين وضع شون اومدن از همچين جايي خريد کنن
رفيقش هم در جواب ميگه: I don't get it. He must pull in at least two hundred thousand a year

------------------------

افراد پولداري اومدن توي شهر و مردم از اين بابت ناراحتن.
اولي: ميخوان بچه هاشون رو به مدرسه هاي ما بفرستن و اونا رو با بچه هاي پاک و غير پولدار ما قاتي کنن
دومي: Oh, yeah, and it won't be long before they drove all of us poor underachieving people out of town with inflated real-estate costs

------------------------

يه پسره داره به رفيقش بازي چوگان رو ياد ميده و بهش ميگه: You simply must hit the williard into some cilium with your fracaman

------------------------

يه جاي ديگه هم پسره با اسبش ميزنه به رفيقش که روي اسبه و بهش ميگه:
بايد بيشتر حواست رو جمع کني
I was able to jollyrow your davishmere with a forecastle

------------------------

شهردار شهر توي يک سخنراني ميگه: This certainly has been an enlightening evening

------------------------

يه کم در مورد معني جمله there may be hope in you yet هم شک دارم

منم متوجه نمی‌شم/نمی‌فهمم (که چرا اینجا اومده...)... این یارو باید درآمدش حداقلش ۲۰۰ هزار دلار در سال باشه...

//

آره، یکم دیگه که بگذره با بالا رفتن هزینه‌های مشاورهای املاک توی تورم ما فقیر بیچاره‌ها (در حالت خاضعانه! مثلا ما تو فارسی می‌گیم با مستغف‌ها نمی‌پری![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) رو هم از شهر بیرون می‌کنن!

//

مطمئن نیستم سعی داره با این واژه‌ها چه فرهنگی از سیاه‌پوست‌های پولدار رو نشون بده، ولی فکر نکنم بشه ترجمه‌اش کرد...

نمی‌شه با همون اصطلاح‌های فارسی جایگزینش کنی؟ ضرورتی هم نداره که عینا همون رو به کار ببری...

خوب توکن ببین، چوگان خیلی ساده‌اس... باید خیلی راحت توپ رو با چوبت توی دروازه‌ی حریف بفرستی...

//

این هم به همون صورت... اون حرکتی که سرش می‌زنی رو بنویس...

می‌بینی توکن، باید حواست جمع باشه... من خیلی راحت تونستم تو رو با این حرکت (از پشت ضربه زدن یا هل دادن) به زمین بزنم...

//

این قطعا شب آموزنده/وارسته‌ای بوده... (منظور همون تفکیک نکردن و... هست...)...

این شب باعث روشن‌گری/روشن‌بینی (خیلی‌ها) شده...

//

شاید هنوز هم بهت امیدی باشه...


آخر این اپیزود که کایل به کارتمن ۴ تا می‌اندازه خیلی باحاله!

mjorh
29-11-2012, 15:44
ممنون میشم راهنمایی کنید :

for the Space Shuttle launch vehicle
shown in the margin, we may be more interested in determining the thrust produced than we are in
the information obtained by following the highly complex, irregular path of the exhaust plume from
the rocket engine nozzle

اون قسمت اول که هایلایت شدرو خودم اینطوری ترجمه کردم :

وسیله پرتاب شاتل فضایی

درسه ؟

قسمت دوم هم ایده ای به ذهنم نمیرسه ،بیشتر به خاطر Following....

قله بلند
29-11-2012, 18:51
سلام
می شه جمله زیر رو معنی کنید؟
Increasing confidence and satisfaction. What does the system do to give the user confidence that the correct action is being taken?

srh124
29-11-2012, 19:24
خیر. ظاهرا به سیستم برمیگرده. سیستم هایی که توی پرانتز ذکر شده جزیی از محیط هستند.

Colton
30-11-2012, 02:06
سلام

لطفا متن زیر را به انگلیسی ترجمه کنید.

در نهایت شما چه راه حلی برای مشکل من پیشنهاد می کنید؟ اگر مشکل مطابقت نداشتن آی پی من با آدرسم هست که باید بگم از سرویس v.p.n استفاده می کنم. چون سایت شما و تمام سایت های مشابه در ایران مسدود شده اند.
لطفا راه حلی پیشنهاد بدید که قادر به انجام آن باشم.


با سپاس.

sajjad1973
30-11-2012, 10:39
سلام

لطفا متن زیر را به انگلیسی ترجمه کنید.

در نهایت شما چه راه حلی برای مشکل من پیشنهاد می کنید؟ اگر مشکل مطابقت نداشتن آی پی من با آدرسم هست که باید بگم از سرویس v.p.n استفاده می کنم. چون سایت شما و تمام سایت های مشابه در ایران مسدود شده اند.
لطفا راه حلی پیشنهاد بدید که قادر به انجام آن باشم.

با سپاس.





Finally, what is your suggested solution, If there is an IP adrdress mismatch problem, it is because I use V.P.N service and I use It just becuse your website is blocked in Iran. please offer a feasible solution

Sha7ab
30-11-2012, 11:21
ممنون میشم راهنمایی کنید :

for the Space Shuttle launch vehicle
shown in the margin, we may be more interested in determining the thrust produced than we are in
the information obtained by following the highly complex, irregular path of the exhaust plume from
the rocket engine nozzle

اون قسمت اول که هایلایت شدرو خودم اینطوری ترجمه کردم :

وسیله پرتاب شاتل فضایی

درسه ؟

قسمت دوم هم ایده ای به ذهنم نمیرسه ،بیشتر به خاطر Following....
اولی درسته
اطلاعات کسب شده بواسطه ی مسیر پیچیده و نامرتب دود خروجی

سلام
می شه جمله زیر رو معنی کنید؟
Increasing confidence and satisfaction. What does the system do to give the user confidence that the correct action is being taken?
افزایش اطمینان و رضایت. عملکرد سیستم چیست تا به کاربر اطمینانی بدهد که عمل صحیح را انتخاب کند؟

mrmmnb
30-11-2012, 11:49
دوستان معنی این عبارت چی میشه؟
Also, you can figure out which device turned your computer off last by going to the command prompt and typing in these commands:

sajjad1973
30-11-2012, 12:04
دوستان معنی این عبارت چی میشه؟
Also, you can figure out which device turned your computer off last by going to the command prompt and typing in these commands:


همچنین میتوانید با رفتن به بخش command prompt ( برنامه داس تحت ویندوز) و تایپ این دستورات بفهمید که کدوم برنامه ( وسیله) اخرین بار رایانه شما رو خاموش کرده

taghi_ramzi
30-11-2012, 12:16
با درود
کلمه Hyper-tuning در مبحث تعمیر هارد دیسک چه معنی می تونه داشته باشه؟

saeediranzad
30-11-2012, 15:52
ممنون میشم راهنمایی کنید :
for the Space Shuttle launch vehicle
shown in the margin, we may be more interested in determining the thrust produced than we are in
the information obtained by following the highly complex, irregular path of the exhaust plume from
the rocket engine nozzle
اون قسمت اول که هایلایت شدرو خودم اینطوری ترجمه کردم :
وسیله پرتاب شاتل فضایی ؛ درسه ؟
قسمت دوم هم ایده ای به ذهنم نمیرسه ،بیشتر به خاطر Following....
following یعنی دنبال کردن
lبطور خلاصه میگه ما بیشتر به تعیین نیروی پیشران موتور راکت علاقمند هستیم تا اطلاعاتی که از دنبال کردن مسیر گازهای خروجی بدست میآد.

mrmmnb
30-11-2012, 16:12
دوستان بهترین عبارتی که بشه به کلمه real-time Scanning داد چی هست؟
این عبارت توی انتی ویروس نوشته شده و منظورش این هست آنتی ویروس فعال هست (یه چیزی تو همین مایه ها)
اگه شما قرار بود بخش های مختلف رو معنی کنید اسم این رو برا فارسی چی میزاشتید؟
بیشتر مد نظر من real-time هست چون اون کی رو اسکن مینوسم ولی کلمه ای که معنی این رو برسونه به ذهنم نمیرسه

saeediranzad
30-11-2012, 16:20
سلام
real time یعنی بی درنگ، به محض دریافت، همزمان (با کمی اغماض)
یعنی اگه داره فایلی را میگیره، به محض دریافت اسکن میکنه تا خطرناک نباشه.
اسکن کردن بیدرنگ خوبه؟ چیز بهتری یادم نمیآد.

mrmmnb
30-11-2012, 17:38
بیدرنگ تو ذهن خودمون هم بود ولی خیلی قشنگ نمیشه
گفتم اینجا بگم کسی کلمه ای قشنگتر به ذهنش نمیرسه
اگه چیزی دیگه ای نشه به کار برد یا باید بیدرنگ نوشت یا آنی
ممنون

taghi_ramzi
30-11-2012, 17:42
در این جور موارد از "بلادرنگ" استفاده میکنن.

sajjad1973
30-11-2012, 17:44
بله بلا درنگ هم خوبه مثل همونی که تو اواست هم مینویسه

اسکن لحظه ای هم میشه گفت

brad pitt
30-11-2012, 21:27
سلام

الان داشتم تکالیف رو نگاه میکردم
دیدم به استاد قول دادم یک فایل تخصصی رو ترجمه کنم
تا دوشنبه

تو رو خدا اگر از دوستان نرم افزار ترجمه متن بخصوص تخصصی اقتصادی سراغ داره ارسال کنه یا معرفی کنه

تو رو خدا . خیلی ضروری و حیثییتیه

piishii
30-11-2012, 22:22
it's force,please
and they would be labelled so anyhow, as there are state incentives for export of Pakistan carpets

pro_translator
30-11-2012, 22:47
it's force,please

این یعنی چی؟!:31:

piishii
30-11-2012, 23:01
این یعنی چی؟!:31:

سلام
والا اینو یکی از دوستان توی دهن ما انداخته کار به معنی دقیقش ندارم :دی
یعنی فوریه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

A M ! N
30-11-2012, 23:10
it's force,please
and they would be labelled so anyhow, as there are state incentives for export of Pakistan carpets


و اونها به صورت الله بختکی برچسب گذاری میشوند، به خاطر( همانطور که اشتیاق) اشتیاقاتی که برای صادرات فرشهای پاکستان وجود داره.




سلام

الان داشتم تکالیف رو نگاه میکردم
دیدم به استاد قول دادم یک فایل تخصصی رو ترجمه کنم
تا دوشنبه

تو رو خدا اگر از دوستان نرم افزار ترجمه متن بخصوص تخصصی اقتصادی سراغ داره ارسال کنه یا معرفی کنه

تو رو خدا . خیلی ضروری و حیثییتیه

درود ، چنین چیزی وجود نداره که بتونید باهاش متن ترجمه کنید، ولی بهترین کار اینکه گلاسری تخصصی اقتصاد رو برای بابیلون گیر بیارید و یا
دیکشنری های دیگه و کارتون رو پیش ببرید.


این یعنی چی؟!:31:

منظور همان forcemajeure باید باشه !

pro_translator
30-11-2012, 23:30
سلام
والا اینو یکی از دوستان توی دهن ما انداخته کار به معنی دقیقش ندارم :دی
یعنی فوریه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

واسه‌ی فوری من urgent یا emergency رو شنیده بودم...:31:

Force که می‌شد زور!:31:

piishii
30-11-2012, 23:48
واسه‌ی فوری من urgent یا emergency رو شنیده بودم...:31:

Force که می‌شد زور!:31:
حاجی من زبانم خوب نباشه بد نیست دیگه در این حد میدونم که فوری نمیشه معنیش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتم که یکی از دوستان انداخته توی دهن من اونم به این معنای فوری خودش میگفت حالا باز از کجا افتاده بود توی دهن اون من نمیدونم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

pro_translator
01-12-2012, 00:25
حاجی من زبانم خوب نباشه بد نیست دیگه در این حد میدونم که فوری نمیشه معنیش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گفتم که یکی از دوستان انداخته توی دهن من اونم به این معنای فوری خودش میگفت حالا باز از کجا افتاده بود توی دهن اون من نمیدونم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نه نه نه، قصد توهین نداشتم دوست عزیزم، من شک اول خودمو گفتم!:46:

jedivssith
01-12-2012, 01:04
درود :11:


ترجمه قسمتهای رنگی چیست؟


Newspapers exercise a profound influence on the minds of the people.

News is their chief interest and charm.

Thus, by expressing public opinion they (newspapers) serve as check on the government.

They sow seeds of communal quarrels. This misuse of newspapers can encourage agitation among people. Often they publish wrong advertisements which deceive and cheat the people and corrupt the public taste by giving indecent pictures and advertisement.




فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درست‌تر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟

سپاس

shayanss
01-12-2012, 02:50
سلام it is out of در جمله‌ی زیر به چه معناست ؟؟؟؟

it is out of such a transfer of energy that we arrive at a definition of heat.

مرسی ....

godfather_mk
01-12-2012, 08:37
hi to everyone

There was everywhere a bewildering mass of fruit blossom—apple, plum, pear, cherry.

i know what is the meaning of " bewildering " i the sentence above, but i can't find a proper Persian equivalent for it.

please give me a hint.

sajjad1973
01-12-2012, 09:36
hi to everyone

There was everywhere a bewildering mass of fruit blossom—apple, plum, pear, cherry.

i know what is the meaning of " bewildering " i the sentence above, but i can't find a proper Persian equivalent for it.

please give me a hint.


مسخ کننده خوبه به نظرتون




سلام it is out of در جمله‌ی زیر به چه معناست ؟؟؟؟

it is out of such a transfer of energy that we arrive at a definition of heat.

مرسی ....


جمله ناقصه - اگه کامل بود بهتر میشد معنی رو فهمید مثلا اون it به چی بر میگرده برای ترجمه خوب لازمه که بدونیم

چیزی که من فهمیدم: اون در زمره چنین انتقال انرژی که ما در تعریف گرما بهش رسیدیم گنجانده نمیشود

ولی بازم تاکید میکنم باید جمله کامل باشه - میتونه حتی معنی برعکس هم داشته باشه - باید جملات قبل رو خومد تا بشه فهمید اون معنی که من گفتم هست یا معنیش دقیقا بر عکس اینی که من گفتم هست - میتونه معنی نتیجه هم داشته باشه بستگی به جملات قبل داره





درود [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ترجمه قسمتهای رنگی چیست؟


Newspapers exercise a profound influence on the minds of the people.

News is their chief interest and charm.

Thus, by expressing public opinion they (newspapers) serve as check on the government.

They sow seeds of communal quarrels. This misuse of newspapers can encourage agitation among people. Often they publish wrong advertisements which deceive and cheat the people and corrupt the public taste by giving indecent pictures and advertisement.




فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درست‌تر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟

سپاس


1- منظور اینه که روزنامه ها تاثیر عمیقی بر ذهن مردم میگذارن
2- نمیدونم
3-به عنوان ارگانی که صحت و سقم کارهای دولت رو ارزیابی میکنه کار میکنن
4- نزاع های دسته جمعی --- اشفتگی - هرج مرج
5- خدشه دار کردن اذهان عمومی

تفاوت بین Quarterly و periodical در اینه که اولی دقیقا هر سه ماه یک بار هست یعنی همون فصل نامه - ولی دومی که معمولا فاصله زمانی مشخصی هم داره اما این ناشر هست که اون فاصلع رو تعیین میکنه - مثلا هر شش ماه یک بار - یا هر دو ماه یک بار - یا هر چهار ماه یکبار برا همین بش میگن گاهنامه

moh72
01-12-2012, 10:55
درود :11:


ترجمه قسمتهای رنگی چیست؟


Newspapers exercise a profound influence on the minds of the people.

News is their chief interest and charm.

Thus, by expressing public opinion they (newspapers) serve as check on the government.

They sow seeds of communal quarrels. This misuse of newspapers can encourage agitation among people. Often they publish wrong advertisements which deceive and cheat the people and corrupt the public taste by giving indecent pictures and advertisement.



profound یعنی عمیق

exercise هم اینجا فعل جمله هست که فکر کنم دارند یا میگذارند جواب بده

chief:major, main, significant, important میشه اینجور معنی کرد علاقه و جذابیت اصلی

serve as check on اینو متوجه نشدم
پ.ن:همونی که پست قبلی گفته
cammunal quarrel نزاع عمومی (جمعی)
agitaion اشفتگی، پریشانی
corrupt the public taste ذائقه ی مردم رو خراب میکنند
sow هم میشه کاشتن



فرهنگ آریانپور معنی دو لغت Quarterly و Periodical را فصلنامه ترجمه کرده است اما به نظرم اولی درست‌تر است تا دومی، فرق درست این دو لغت در رابطه با مجلات چیست و هر کدام دقیقا برای کدام دسته از نشریات بکار می رود؟

اولی درسته (qurterly=فصل نامه)دومی کلا به مجلات ،روزنامه ها و... میگن که به صورت منظم هر روز یا هر هفته (معمولا برای روزنامه)و هر ماه یا quarterly (معمولا برای مجلات) منتشر میشه. تو دیکشنری هم گاه نامه ترجمه شده



سلام it is out of در جمله‌ی زیر به چه معناست ؟؟؟؟

it is out of such a transfer of energy that we arrive at a definition of heat.

مرسی ....
معنی کل جمله میشه "از رویاین چنین انتقال انرژی ای ما به تعریف گرما میرسیم "
it is اینجا ای است (بعد از انرژی) میشه که است رو اینجا بخاطر روان تر شدن لازم نیست نوشت
از روی این چنین انتقال انرژی ای [است] که ما به تعریف گرما میرسیم


hi to everyone

There was everywhere a bewildering mass of fruit blossom—apple, plum, pear, cherry.

i know what is the meaning of " bewildering " i the sentence above, but i can't find a proper Persian equivalent for it.

please give me a hint.
حیران کننده ،شگفت اور،مبهوت کننده چیز دیگه ای به ذهنم نیرسه

+
پست قبلی رو ندیدم وگرنه همشو ترجمه نمیکردم :sq_22:

brad pitt
01-12-2012, 11:46
با کدوم دیکشنری این متون رو ترجمه میکنید ؟

pro_translator
01-12-2012, 11:55
با کدوم دیکشنری این متون رو ترجمه میکنید ؟

کدوم متون رو؟ متون تخصصی خوب دیکشنری‌های تخصصی هم دارن...

مثلا توی همون Babylon (دیکشنری hFarsi_Advanced برای واژه‌هایی که معنی‌های مختلف توی رشته‌های علمی دارن نوشته...)...

اینجا اکثرا از بابیلون استفاده می‌کنن...

A m ! n ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) جان یه سایت جامع برای دیکشنری‌های بابیلون اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) معرفی کردن...

saadat68
01-12-2012, 16:02
سلام میخواستم بدونم این جمله ای که به انگلیسی ترجمه کردم درست ترجمه شده
------------------------

سعادت راه های ساده ای ساخته برای سایت ها که پرداخت های مختلفی را قبول کنند همچون ....
درگاه های پرداخت ما فراهم میکنه که شما در سراسر جهان مشتری های زیادی را در بر بگیرین و فروش خود را افزایش دهید


saadat built simple ways for websites to accept different payments like Liberty reserve, Perfect money and OKpay.
Our online payment gateways provide you encompass many customers in worldwide that increase your sales.

سپاس

silver65
01-12-2012, 16:47
compression is normally computational demanding, but decompression is a computational inexpensive table lookup process

sajjad1973
01-12-2012, 16:53
سلام میخواستم بدونم این جمله ای که به انگلیسی ترجمه کردم درست ترجمه شده
------------------------

سعادت راه های ساده ای ساخته برای سایت ها که پرداخت های مختلفی را قبول کنند همچون ....
درگاه های پرداخت ما فراهم میکنه که شما در سراسر جهان مشتری های زیادی را در بر بگیرین و فروش خود را افزایش دهید


saadat built simple ways for websites to accept different payments like Liberty reserve, Perfect money and OKpay.
Our online payment gateways provide you encompass many customers in worldwide that increase your sales.

سپاس


سلام

شما جمله فارسی هم که نوشتید زیاد سلیس نیست

به هر حال من تغییراتی که به نظرم میاد جمله انگلیسیتون رو بهتر میکنه مینویسم

saadat has built simple ways for websites to accept (have) different payments like Liberty reserve

Our online payment gateways will help you to have different customers through the world and consequently will increase your sale

Sh4|)0w
01-12-2012, 19:59
سلام و خسته نباشید ..معنی این کلمات چی میشه ؟؟

social lubricant
و
orchid Ophrys speculum

sajjad1973
01-12-2012, 20:37
سلام و خسته نباشید ..معنی این کلمه چی میشه ؟؟
social
lubricant


تسهیل کننده روابط اجتمائی

مثلا میگن facebook یه social lubricant هست یعنی یه جور تسهیل کننده روابط اجتمائی هست

Sh4|)0w
01-12-2012, 21:00
تسهیل کننده روابط اجتمائی

مثلا میگن facebook یه social lubricant هست یعنی یه جور تسهیل کننده روابط اجتمائی هست

خیلی ممنون آقا سجاد ..معنی اینم میگید??
orchid Ophrys speculum

sajjad1973
01-12-2012, 21:22
خیلی ممنون آقا سجاد ..معنی اینم میگید??
orchid Ophrys speculum

باید یه نوع گل ارکیده باشه - مثلا گل ارکیده تزئینی ارغوانی

لغت تخصصی هست من چیزی در این مورد نمیدونم

moh72
01-12-2012, 22:08
خیلی ممنون آقا سجاد ..معنی اینم میگید??
orchid Ophrys speculum
اسم یه نوع گله از خانواده ارکیدها:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Sh4|)0w
01-12-2012, 22:12
ممنون .. می دونم یه نوع گل هست . معادل دقیق فارسیشو میخوام:sq_8:

sajjad1973
01-12-2012, 22:34
ممنون .. می دونم یه نوع گل هست . معادل دقیق فارسیشو میخوام:sq_8:


شاید: گل ارکید عنکبوتی

saeediranzad
02-12-2012, 02:43
سلام
نام خیلی گونه ها فارسی نداره؛ چون تو کشور ما نیست. اگه وارد بشه یا ترجمه میکنند یا از خودشون درمیآرند.
این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])میگه ارکیده آینه ای و ویکی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) میگه ارکیده زنبور عسلی

saeediranzad
02-12-2012, 02:51
compression is normally computational demanding, but decompression is a computational inexpensive table lookup process
سلام
فشرده سازی بطور طبیعی نیازمند محاسبه است، ولی از فشردگی درآوردن از نظر محاسبه ای فرآیند بی هزینه گشتن در جدول است.
table lookup را متوجه نشدم. شاید در متن اصلی معلوم باشه. ولی کل جمله درباره برنامه های فشرده ساز فایل کامپیوتر هست.

silver65
02-12-2012, 10:45
سلام
فشرده سازی بطور طبیعی نیازمند محاسبه است، ولی از فشردگی درآوردن از نظر محاسبه ای فرآیند بی هزینه گشتن در جدول است.
table lookup را متوجه نشدم. شاید در متن اصلی معلوم باشه. ولی کل جمله درباره برنامه های فشرده ساز فایل کامپیوتر هست.


سلام من خودمم همون تکه دومش رو متوجه نمی شم lookup table داشتیم(جدول مراجعه) ولی برعکسشو نه -میدونم میخواد بگه فرایند وافشرده سازی(عکس فشرده سازی) محاسبات زیادی نداره و ساده تر از فشرده سازیه ولی نمی دونم چطوری بگم و ربطش بدم به table lookup

meshkiposh2200
02-12-2012, 12:56
سلام.من حدود ۱۵ صفحه زبان امده دستم واسه ترجمه.بذارم اینجا کسی زحمت ترجمش را میکشه یا توقع زیادیه‏?‏

saeediranzad
02-12-2012, 15:22
سلام من خودمم همون تکه دومش رو متوجه نمی شم lookup table داشتیم(جدول مراجعه) ولی برعکسشو نه -میدونم میخواد بگه فرایند وافشرده سازی(عکس فشرده سازی) محاسبات زیادی نداره و ساده تر از فشرده سازیه ولی نمی دونم چطوری بگم و ربطش بدم به table lookup
سلام
انگار این یک شیوه نافشرده سازی است. این لینک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] g%2FLECTURES%2FCL06.PDF&ei=FEC7UJ7PAY34sgb1pYCIDQ&usg=AFQjCNFn6DRuZaqM0EMJyTk4tHM24uy4Cw&cad=rja)و اگه جستجو کنی بازهم مطلب هست.

A M ! N
02-12-2012, 16:06
سلام.من حدود ۱۵ صفحه زبان امده دستم واسه ترجمه.بذارم اینجا کسی زحمت ترجمش را میکشه یا توقع زیادیه‏?‏

درود ، شما باید متنتون را با یک مترجم هماهنگ کنید ، 15 صفحه دور و بر 40 تومن براتون بالا میاد دست کم.

Sh4|)0w
02-12-2012, 18:25
سلام .. معنی اینو لطف می کنید

The athlete who fakes a foot injury after a bad performance and limps off the track is lying without using words

sajjad1973
02-12-2012, 18:53
سلام .. معنی اینو لطف می کنید

The athlete who fakes a foot injury after a bad performance and limps off the track is lying without using words

قهرمانی که بعد از یه اجرای ضعیف تمارض به مجروح بودن پاش میکنه و در پیست دو میدانی میلنگه بدونه اینکه حرفی بزنه داره دروغ میگه

Sh4|)0w
02-12-2012, 19:35
He defines deception as “a false communication that tends to benefit the communicator.

mjorh
02-12-2012, 21:08
He defines deception as “a false communication that tends to benefit the communicator.


او کلمه تقلید و فریب زدن را اینگونه تعریف می کند: رفتار غلط و نادرست در جهت منافع مخاطب (ارتباط برقرار کننده)

+

واقعا موندم تو ترجمه ی این :

Human Capital is crucial to survive in a competitive business enviroment

lاین Human Capital یعنی چی اینجا؟

یا اینجا :

Dynamic Human Capital Atrategy

A M ! N
02-12-2012, 21:17
Human Capital

{دارایی/سرمایه/ثروت} انسانی


Human Capital is crucial to survive in a competitive business enviroment

بسیار مهم است که در یک تجارت رقابتی ، دارایی انسانی سالم بمونه ( تلف نشه )

یا

باقی ماندن سرمایه ی انسانی در یک تجارت رقابتی ، دارای اهمیت زیادی میباشد.

piishii
02-12-2012, 22:41
سلام
اینم نظر من شاید به کمک اومد
Human Capital به معنی مهارت ها، تجربه، آگاهی هایی است که یک فرد یا گروهی از افراد دارند در نتیجه معنی شاید این است که
Human Capital is crucial to survive in a competitive business enviroment
مهارت ها، تجارب و آگاهی های یک فرد برای موفق بودن ( زنده ماندن به نظر من اینجا باید موفق بودن معنی شه ) در یک محیط تجاری که رقابت در آن وجود دارد ضروری و لازم است.

godfather_mk
03-12-2012, 14:48
what is the best equivalent in Persian for bold words?

I'll be back in harness next week.

piishii
03-12-2012, 16:01
what is the best equivalent in Persian for bold words?

I'll be back in harness next week.
سلام
in harness حالت اصطلاحی هم داره به معنی " سر کار یا اینکه به انجام وظیفه "
در نتیجه میتونه این باشه :
من هفته بعد سر کار بر میگردم
گرچه شما فضای متن هم مجسم کنی بهتر میشه گفت ولی من قریب به یقین میتونم بگم همینه

sajey
03-12-2012, 20:20
سلام
لطف می کنید این جمله را برای من معنی کنید؟

Everything looks correct and I am unsure of what the problem is. Could you be more specific please?

A M ! N
03-12-2012, 20:28
سلام
لطف می کنید این جمله را برای من معنی کنید؟

Everything looks correct and I am unsure of what the problem is. Could you be more specific please?



به نظر میاد همه چیز درسته ، دقیقا نمیدونم مشکل چیه ، میشه یکم دقیقتر بگی لطفا ؟

Sh4|)0w
04-12-2012, 19:57
سلام خسته نباشید
other-oriented lies
self-oriented lies

piishii
04-12-2012, 20:30
سلام خسته نباشید
other-oriented lies
self-oriented lies
سلام
فضای متن در معنی هر جمله ای خیلی مهم هست
کلا self-oriented یعنی گرایش به خود داشتن،کارهایی کردن که به خود آدم سود برسونه،اعمال و رفتار و افکار رو متوجه خویش کردن
پس self-oriented lies میتونه این باشه دروغ هایی که در جهت منفعت رسانی به خود شخص باشه
و همینطور میشه اون کلمه دیگه رو معنی کرد
ولی این اگه متن روانشناسی با داستان باید جملات پس و پیش رو دونست

sd70
04-12-2012, 21:04
سلام

دنبال يک مخفف مناسب براي نام يک سايت هستم. ميخواستم معادل دقيق انگليسي و متفاوت (در صورت وجود) عبارت هاي زير رو بدونم تا ببينم ازشون ميشه براي اسم سايت ايده گرفت يا نه. چون ميخواستم معادل ها از نظر نگارشي و دستور زبان و اين موارد 100% درست باشه اين موضوع رو اينجا مطرح کردم. با تشکر

ایده پردازی و تفکر خلاق
ایده پردازی و طرح افکار نوآورانه
طراحی و ایده پردازی
ایده پردازی و نوآوری

mjorh
04-12-2012, 21:52
ممنون میشم راهنمایی کنید :

Our study was able to predict the breakdown of the German Hypo Real Estate Holding , by locating a high risk in their human capital equipment and strategy

+

Ministry of labor

piishii
04-12-2012, 22:52
ممنون میشم راهنمایی کنید :

Our study was able to predict the breakdown of the German Hypo Real Estate Holding , by locating a high risk in their human capital equipment and strategy

+

Ministry of labor
سلام
من یکم عجله دارم پس قسمت کوتاهش مال من :دی
Ministry of labor میشه یک جورایی وزارت کار

pro_translator
04-12-2012, 23:02
سلام

دنبال يک مخفف مناسب براي نام يک سايت هستم. ميخواستم معادل دقيق انگليسي و متفاوت (در صورت وجود) عبارت هاي زير رو بدونم تا ببينم ازشون ميشه براي اسم سايت ايده گرفت يا نه. چون ميخواستم معادل ها از نظر نگارشي و دستور زبان و اين موارد 100% درست باشه اين موضوع رو اينجا مطرح کردم. با تشکر

ایده پردازی و تفکر خلاق
ایده پردازی و طرح افکار نوآورانه
طراحی و ایده پردازی
ایده پردازی و نوآوری

Ideation and Creative Imagination

Ideation and Innovative Thoughts Plan

Design and Ideation

Ideation and Innovation

Sh4|)0w
05-12-2012, 03:04
Some of the lies told between spouses are other-oriented lies and are told because the liars care about their partners and don’t want to harm their feelings

Other lies told between spouses are self-oriented lies but are minor

piishii
05-12-2012, 09:40
Some of the lies told between spouses are other-oriented lies and are told because the liars care about their partners and don’t want to harm their feelings

Other lies told between spouses are self-oriented lies but are minor
سلام
چه متن باحالی، میتونم بپرسم کل متن کجاست ؟
خوب من یک فضای کلی ترسیم کنم : همین خانواده های ایرانی زن و شوهر ممکن به هم دروغ هایی بگن مثل همینی که متن بالا نوشته :
بعضی از دروغ های گفته شده بین زوجین ( زن و شوهر ) مربوط به منفعت طرف مقابل می شود و به این دلیل گفته می شود که شخص دروغ گو در مورد یار ( همسر ) خود اهمیت قائل شده و نمی خواهد احساسات او را جریحه دار سازد.
بعضی دیگر از دروغ های گفته شده بین زوجین منفعت خود شخص ( دروغ گو) را در بر میگیرد ولی کمتر اند.

piishii
05-12-2012, 09:51
ممنون میشم راهنمایی کنید :

Our study was able to predict the breakdown of the German Hypo Real Estate Holding , by locating a high risk in their human capital equipment and strategy

+

Ministry of labor
معنی Real Estate Holding این کمپانی های تجاری مادر ( مرجع)ی میشه که چندین کمپانی را صاحب هستند و زیرشاخه کمپانی اصلی محسوب میشند
پس معنی شاید این باشه که
تحقیق ما قادر به پیش بینی از هم فروپاشی ( از کار افتادگی )شرکت تجاری مادر هایپوی آلمان بواسطه معین سازی احتمال ضرر و زیان بالا در توانمندی های انسانی نظیر دانش،تجربه و مهارت، تجهیزات و استراتژی های آن ها بود.
البته این ترجمه کمی سرسری ست و خودم که میخونم میدونم بهتر و روون تر هم خود شما میتونی انجامش بدی
در کل معنی کلی این هست که زمانی احتمال فروپاشی یک کارخانه بالا هست که استراتژی ها و تجهیزات یا نیروی انسانی که در اختیار داره در زمینه های خود،مثلا نیروی انسانی در زمینه نداشتن آگاهی و تجربه و مهارت کافی، شایستگی لازم رو نداشته باشه.

pro_translator
05-12-2012, 11:28
سلام
چه متن باحالی، میتونم بپرسم کل متن کجاست ؟

Aldert Vrij, Detecting Lies and Deceit: Pitfalls and Opportunities, 2008 (صفحه‌ی ۲۴ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] about+their+partners+and+don%E2%80%99&source=bl&ots=i-xd52VnO5&sig=VZwnkYX-_r9Wob64c9i-PNsxSP4&hl=en&sa=X&ei=QP6-ULexFOmB4ATogoGQBA&ved=0CDkQ6AEwAQ))

M0RTEZA_R
05-12-2012, 12:43
اون تیکه زرد ترجمش چجوریه؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

saeediranzad
05-12-2012, 14:39
سلام
Self and Other-oriented lies دروغهای خودمحور و دیگر محور؛ الزاماً منفعت در میان نیست؛ بلکه دروغی است که درباره خود یا دیگران گفته میشه.
Real Estate معاملات املاک؛ Holding سهام
معنی جمله: مطالعه ما با تعیین (وتشخیص) درجه خطر بالا در تجهیزات و استراتژی سرمایه انسانی میتوانست (یاقادر بود) فروریختن (یا کاهش سریع) قیمت سهام شرکت معاملات املاک فلان را پیشبینی کند.

saeediranzad
05-12-2012, 14:41
اون تیکه زرد ترجمش چجوریه؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
سروته موضوع که معلوم نیست. ولی معنیش میتونه این باشه: از پسش برنیامدم، نتونستم ازسر بگذرونم

piishii
05-12-2012, 15:02
سلام
Self and Other-oriented lies دروغهای خودمحور و دیگر محور؛ الزاماً منفعت در میان نیست؛ بلکه دروغی است که درباره خود یا دیگران گفته میشه.
Real Estate معاملات املاک؛ Holding سهام
معنی جمله: مطالعه ما با تعیین (وتشخیص) درجه خطر بالا در تجهیزات و استراتژی سرمایه انسانی میتوانست (یاقادر بود) فروریختن (یا کاهش سریع) قیمت سهام شرکت معاملات املاک فلان را پیشبینی کند.
Self-Oriented :
A "self-oriented" person sees everything and plans everything according to how it will affect or benefit him.
میشه همین معنی رو در مورد جمله ای که دروغ توش داشت تعمیم داشت با توجه به اینکه در جمله به احساسات هم اشاره داره پس نمیشه گفت دروغی که در مود تو یا من گفته میشه
====
اما نکته بعدی در مورد Real Estate Holding
باید تکه تکه این لغت رو بررسی کرد
ابتدا Holding Company
A Holding Company is sometimes called a Parent Company, because is a conglomerate made up of many other companies. For example a TV Network owes and runs many Television stations, and other communications media outlets, from around the country.
سپس
A Real Estate Holding is a company in the business of owning other companies. This company owns many real estate companies and other types of companies as well
و با توجه به جمله من فکر نمیکنم معاملات املاک باشه چون معمولا Real نمیارند زمانی که یکی میگه توی کار املاک هستم
Human Capacity هم که مشخص شد سرمایه انسانی نمیشه معنی شه من معنیش رو صفحه قبل گفتم و فکر میکنم بین این کلمه و تجهیزات و استراتژی یک ویرگول جا افتاده یعنی یا بد دوستمون کپی کرده یا کلا من اشتباه میکنم
و من یک سرچی هم توی ویکیپدیا کردم در مورد این کمپانی
The Hypo Real Estate Holding AG is a holding company based in Munich, Germany which comprises a number of real estate financing banks.:sq_24:
بازم خود دوستمون پس و پیش کنه معنی ها رو
بعضی کلمات معادل فارسی درستی ندارند این رو همگان پذیرفته اند

saeediranzad
05-12-2012, 15:11
This company owns many real estate companies and other types of companies as wel
چرا دیگه. یک شرکته که سهام شرکتهای معاملات املاک را داره. در واقع یک شرکت سرمایه گذاری در زمینه معاملات املاک.
در جمله هم Human capital دیدم؛ نه Human capacity.
Self-oriented را هم با person معنی میکنی، خوب اون میشه. ولی به تنهایی لینک وبستر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).

piishii
05-12-2012, 15:20
خوب دیگه منم Human capital رو میگم دیگه
The skills, knowledge, and experience possessed by an individual or population
در مورد معنی اون کمپانی هم من دقیق نمیتونم بگم همون اول هم گفتم چون متن های اقتصادی رو وارد هیچوقت نمیشم ولی با توجه به اینکه گفته ویکیپدیا هم خوندم هنوز معتقدم توی خط املاک نیست بازم مترجم خودش با توجه به فضای متن و کلیت متن بهتر از منو شما میدونه
اما
self-oriented هم همین لینکی که شما دادی نوشته دیگه
overly concerned with one's own desires, needs, or interests
یعنی بیش از حد توجه داشتن به نیازها،خواسته ها و آرزوهای خودت
یعنی همین دیگه وسواس داشته باشی کاری به نفع خودت باشه یا نباشه
توی جمله ای هم که من مثال آوردم یک " انسان " نمیتونه معنی رو عوض کنه چون self-oriented صفت هست حالا اسم بعدش میخواد انسان باشه دروغ باشه هرچی
بازم دوستان دیگه بهتر میتونند نظر بدند
من دیگه فینیش :دی

قله بلند
05-12-2012, 16:22
سلام
دوستان، من کلاٌ متوجه ترجمه این تکه نشدم. لطف می کنید و ترجمه اش کنید؟ متشکرم

Scheduled downtimes (i.e., out of service) are not usually considered when calculating availability, since the system is "not needed" by definition. This leads to situations where the system is down and users are waiting for it, but the downtime is scheduled and so is not counted against any availability requirements.

saeediranzad
05-12-2012, 16:40
سلام
دوستان، من کلاٌ متوجه ترجمه این تکه نشدم. لطف می کنید و ترجمه اش کنید؟ متشکرم
Scheduled downtimes (i.e., out of service) are not usually considered when calculating availability, since the system is "not needed" by definition. This leads to situations where the system is down and users are waiting for it, but the downtime is scheduled and so is not counted against any availability requirements.
زمان معطلی برنامه ریزی شده (یعنی در دست استفاده نبودن) معمولاً هنگامی که قابل دستیابی بودن را محاسبه میکنند، در نظر گرفته نمیشود.
این به وضعیتی می انجامد که سیستم خاموش است و کاربران منتظر آن هستند، ولی طبق برنامه زمان معطلی است و بنابراین عیبی برای نیازمندیهای دستیابی پذیری به حساب نمیآید.
گمون کنم مفهوم روشنه. میگه چون این زمان معطلی طبق برنامه است، ربطی به خود سیستم نداره و بنابراین در محاسبه دستیابی پذیری که نشاندهنده کارآیی سیستم برای پاسخگویی است، درنظر گرفته نمیشه.

قله بلند
05-12-2012, 20:05
سلام
لطف م یکنید این جمله رو هم معنی کنید
Diversity has no downtime when a failure occurs since the voter continues to operate.

قله بلند
05-12-2012, 23:17
سلام
در جمله زیر بخش پررنگ شده رو نمی دونم چی می گه
Passive redundancy (warm restart/dual redundancy/triple redundancy). One component (the primary) responds to events and informs the other components (the standbys) of state updates they must make.

saeediranzad
06-12-2012, 07:35
سلام
لطف م یکنید این جمله رو هم معنی کنید
Diversity has no downtime when a failure occurs since the voter continues to operate.
تنوع (یا گوناگونی) هنگامی که شکستی روی میدهد، هیچ زمان معطلی ندارد، زیرا رأی دهنده همچنان به کارکردن (با سیستم) ادامه میدهد.
failure ناتوانی در اجرای برنامه یا فرمان هست؛ چیز بهتری به ذهنم نیامد.

saeediranzad
06-12-2012, 07:43
سلام
در جمله زیر بخش پررنگ شده رو نمی دونم چی می گه
Passive redundancy (warm restart/dual redundancy/triple redundancy). One component (the primary) responds to events and informs the other components (the standbys) of state updates they must make.
....و به اجزاء دیگر (آماده بکارها) اطلاع میدهد که باید آخرین بروز های **** را بگیرند.
چون متن کاملتر نیست نمیدونم منظور از state دولت هست یا وضعیت سیستم.
آخرین اخبار کشور یا آخرین آپدیتهای وضع سیستم؟

قله بلند
06-12-2012, 10:47
....و به اجزاء دیگر (آماده بکارها) اطلاع میدهد که باید آخرین بروز های **** را بگیرند.
چون متن کاملتر نیست نمیدونم منظور از state دولت هست یا وضعیت سیستم.
آخرین اخبار کشور یا آخرین آپدیتهای وضع سیستم؟

سلام
منظور از state، حالت سیستم است.

m-a-88
06-12-2012, 16:27
با سلام
در ترجمه روان جملات زیر کمی مشکل دارم(در مورد مدیریت کیفیت)


Engineering community believe statistical models used in hardware reliability are nevertheless useful as a measure of software reliability, describing what we experience with software: the longer you run software, the higher you’ll eventually use it in an untested manner and find a latent defect that results in a failure





A common reliability metric is the number of software faults, usually expressed as faults per thousand lines of code




The purpose of accelerated life testing is to induce field failure in the laboratory at the much faster rate by providing a harsher, but nonetheless representative, environment




To predict the normal field life from the high-stress lab life


Consumer product failures are often tracked by the number of returns. For systems in dormant storage or on standby, it is necessary to establish a formal surveillance program to inspect and test random samples. Any changes to the system, such as field upgrades or recall repairs, require additional reliability testing to ensure the reliability of the modification.

m-a-88
06-12-2012, 17:14
و لطفا جملات زیر :


There are several common types of reliability organizations. The project manager or chief engineer may employ one or more reliability engineers directly. In larger organizations, there is usually a product assurance or specialty engineering organization, which may include reliability, maintainability, quality, safety, human factors, logistics , etc. In such case, the reliability engineer reports to the product assurance manager or specialty engineering manager



In some cases, a company may wish to establish an independent reliability organization. This is desirable to ensure that the system reliability, which is often expensive and time consuming, is not unduly slighted due to budget and schedule pressures. In such cases, the reliability engineer works for the project day-to-day, but is actually employed and paid by a separate organization within the company.

Because reliability engineering is critical to early system design, it has become common for reliability engineers, however the organization is structured, to work as part of an integrated product team






The American Society for Quality has a program to become a Certified Reliability Engineer, CRE. Certification is based on education, experience, and a certification test: periodic re-certification is required. The body of knowledge for the test includes: reliability management, design evaluation, product safety, statistical tools, design and development, modeling, reliability testing, collecting and using data, etc

mjorh
06-12-2012, 22:51
ممنون میشم یه راهنمیی کنید :

Companies have to think about the costs related to the human resources,which usually leads in an economic downturn to layoffs , with the objective to reduce costs

saeediranzad
07-12-2012, 02:58
ممنون میشم یه راهنمیی کنید :

Companies have to think about the costs related to the human resources,which usually leads in an economic downturn to layoffs , with the objective to reduce costs
...که معمولاً با هدف کاهش هزینه ها در یک رکود اقتصادی به اخراج مازاد نیرو (بازخرید؟) منجر میشود.

Retired User
07-12-2012, 16:58
سلام

1 focalization
2 a small child sees things in a totally different way from an adult if only as far as measurements are concerned
3 all this and more affects the picture one forms and passes on to others
4 offers various labels for the concept here referred to
5 to claim , as has been done , that Strether in Henry james' the Ambassadors is telling his own story

خیلی خیلی ممنون

piishii
07-12-2012, 21:40
I'll make the IOU for six months.
همین رو یک معنی فارسی چی براش میذارین
باتوجه به معنی IOU اینجا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شایدم معنی دیگه بده نمیدونم :(
معادل فارسی ندارن به من چه آخه :(

farzad02
08-12-2012, 00:20
I'll make the IOU for six months.
همین رو یک معنی فارسی چی براش میذارین
باتوجه به معنی IOU اینجا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شایدم معنی دیگه بده نمیدونم :(
معادل فارسی ندارن به من چه آخه :(
اینطوری که من فهمیدم IOU یعنی صورتحساب بدهکاری .......... خوب ما در ایران عین این رو نداریم

مثلا جاهایی که نسیه میدن، شما حساب داری(این حالت ایرانیشه)
غیر رسمی هم هست دیگه
مثلا میری یه چیزی میخری و طرف میگه کی حسابتو صاف میکنی؟ شما هم میگی 6 ماه دیگه

(شکل رسمی این میشه همون چک دادن خودمون-ولی IOU غیر رسمیه)


IOUs usually specify the debtor, the amount owed, and sometimes the creditor.


در نهایت با توجه به این تعاریف و مثالها، ترجمه پیشنهادی بنده: من صورتحساب بدهکاری رو برای 6 ماه دیگه تنظیم می کنم

sajey
08-12-2012, 00:47
سلام
لطفا این جمله را برای من معنی کنید.
Please do NOT pm me with questions if you will receive an invitation or not now that the thread is closed. You will NOT receive any invitations effective immediately
متشکرم

pro_translator
08-12-2012, 09:45
I'll make the IOU for six months.
همین رو یک معنی فارسی چی براش میذارین
باتوجه به معنی IOU اینجا
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شایدم معنی دیگه بده نمیدونم :(
معادل فارسی ندارن به من چه آخه :(

آره... دوستمون درست می‌گه... همون I owe you هست توی فرهنگ گمرک و تجارت...

(مخفف من به شما بدهکارم) سند (مبین) بدهکاری، فته‌ی طلب، تمسک (ورقه‌ی امضا شده‌ای که بالای آن این حروف نوشته شده و حاکی از اذعان بدهی است...)...

شبیه سفته نیست؟