PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : چگونه با کودکمان رفتار کنیم؟



narges.
05-12-2010, 12:33
با عرض سلام.
وقتی تصمیم میگیرید صاحب فرزندی شوید، یعنی مسئولیت بلند مدت و سنگین تربیت را پذیرفته اید. در تربیت کودک مانند هر کار دیگری با مشکلاتی روبرو خواهید شد اما با گذشت زمان و کسب تجربه، اعتماد به نفس شما افزایش میابد، بطوری که در تربیت فرزندان بعدی از تجربیات قبلی خود استفاده کرده و از عملکردتان راضی تر خواهید بود. اما باز هم ممکن است گاهی احساس یک تازه کار را داشته باشید و در حل مشکلات سر در گم شوید.
در اینجا بعد از مختصری از روشهای اصلی تربیت به مشکلات عمومی کودکان میپردازیم.:40:

Dj 7khat
05-12-2010, 23:54
سلام من عاشق بچه هام چون صادق هستن بهترین رفتار با بچه ها صادق بودن یکی دیگه هم این که برگرد به گذشته ببین نیازیو خواسته ای داشتی به اون نرسیدی سعی کن بچت این حس پیدا نکنه همین

officer
06-12-2010, 00:06
من از بچه ها خوشم نمیاد ولی خب همسر گرامی نقطه نظرات منو در تربیت فرزندان به کار خواهد گرفت انشاالله [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بچه باید مسئولیت پذیر باشه ، بخاطر اشتباهاتش تنبیه بشه که بدونه هر عملی را عکس العملی است ، این مساله توی فیزیک دبیرستان هم کمکش میکنه .

تشویق هم جای خودش رو داره ، به نظرم باید بها داده بشه به بچه ، شیطنت کنه و تخس بار بیاد یکمی ! کلا یجوری لوس نشه که پس فردا نتونه گلیم خودشو از اب بکشه بیرون

narges.
07-12-2010, 01:50
من از بچه ها خوشم نمیاد
انشاالله به وقتش حتما خوشتون خواهد آمد.....:20:

---------- Post added at 01:50 AM ---------- Previous post was at 01:46 AM ----------

تربیت در نظر بیشتر والدین چیزی جز تنبیه نیست؛ ولی واژه ی تربیت، در واقع به معنای تعلیم دادن یا پرورش مجموعه ای از روشهای مثبت و منفی است. وقتی کودکمونو تربیت میکنیم بهشون یاد میدیم که چطوری رفتار کنن. قبل از اینکه از اونا چیزی رو بخواید به اونها آموزش بدید.

narges.
07-12-2010, 01:56
تربیت کودک وظیفه ی یک روزه نیست و انضباط با یکبار آموزش دادن حاصل نمیشود. پدر و مادر باید پایدار و جدی باشند تا روشهای تربیتشان موثر واقع شود. چیزهای زیادی برای یاد دادن به فرزنداتان وجود دارد که مستلزم وقت و حوصله است( مانند ارزشها، اعتقادات و مهارتها). بعلاوه فرزند شما همیشه برای آموختن درس آماده نیست. بنابراین پیشنهاد میشود اول خودتان کسب آرامش را بیاموزید.

narges.
07-12-2010, 14:56
چگونه تحسین کنیم؟


برای والدین آسان است که فقط به رفتارهای نادرست کودکان خود توجه کنند و اعمال درست آنهارا در نظر نگیرند. مثلا وقتی دوتا بچه در اتاق مشغول بازی هستند هیچ کس بخاطر آنکه بسیار مودبانه اسباب ابزی ها را تقسیم میکنند آنها را تحسین نمیکند. اما چند دقیقه بعد که بین بچه ها دعوا بشه، والدین عصبانی میشن و سر اونها داد میزنند.
کودک شما میخواهد که به او توجه کنید و میخواهد این توجه را از هر طریقی که میتواند بدست آورد. اگر دیدگاه شما منفی باشد، او از راههای منفی به هدف خود میرسد. اما اگر شما روی نکات مثبت تمرکز کنید، در مقابل رفتارهای خوب بیشتری دریافت خواهید کرد.

narges.
07-12-2010, 15:03
:40: رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت اورا.
:40: از تحسین های ویژه استفاده کنید.
:40:هر پیشرفتی را تحسین کنید.
:40:نوع تحسین را با سن و اخلاق کودک متناسب کنید.
:40:بلافاصله تحسین کنید.
:40: تحسین را با علاقه ی بی قید و شرط بیامیزید.

Lady parisa
07-12-2010, 15:09
برای تغییر رفتار فرزندتان چه باید بکنید

رفتار طبیعی برای کودکان چه رفتاری است؟
رفتار طبیعی کودکان به سن، شخصیت و میزان رشد جسمی و احساسی او بستگی دارد. رفتار کودک اگر با انتظارات خانواده همخوانی نداشته باشد یا از هم گسیخته باشد، توام با مشکل است. رفتار طبیعی یا "خوب" معمولاً با این تعیین می شود که آیا از نظر اجتماعی، فرهنگی و رشدی مناسب است یا خیر. اینکه بدانید در چه سنی چه توقعی از فرزندتان داشته باشید به شما کمک می کند بفهمید رفتار کودکتان طبیعی است یا خیر.
برای تغییر رفتار فرزندمان چه می توانیم بکنیم؟
کودکان رفتاری که مورد تشویق و پاداش قرار گیرد را ادامه می دهند و رفتاری که نادیده گرفته شود را کنار می گذارند. ثبات در واکنش به رفتارهای آنها اهمیت بسیار زیادی دارد چون تشویق و تنبیه یک رفتار در زمان های مختلف موجب سردرگمی کودک می شود. اگر فکر می کنید یک رفتار فرزندتان مشکل دار است، سه انتخاب پیش روی شماست:
• تصمیم بگیرید که آن رفتار یک مشکل نیست چون مناسب سن و مرحله رشد اوست.
• برای متوقف کردن آن رفتار تلاش کنید، چه با نادیده گرفتن او یا تنبیه.
• با تشویق و پاداش رفتاری جدید که می پسندید را به او معرفی کنید.
چطور باید جلوی بدرفتاری را بگیرید؟
بهترین راه برای متوقف کردن رفتارهای ناخواسته فرزندتان، نادیده انگاشتن آنهاست. این روش در یک بازه زمانی بسیار خوب عمل می کند. اگر می خواهید آن رفتار بلافاصله متوقف شود، می توانید از روش زمان وقفه استفاده کنید.
چطور می توان از روش زمان وقفه استفاده کرد؟
از قبل درمورد رفتارهایی که موجب انجام این روش می شود تصمیم بگیرید (معمولاً اوقات تلخی ها، رفتارهای خشونت آمیز یا خطرناک). یک محل خاص انتخاب کنید که مورد علاقه کودک نباشد اما برای او ترسناک هم نباشد، مثل یک صندلی، یک گوشه اتاق یا هر جای دیگر. وقتی خانه نیستید، می توانید داخل ماشین یا یک محل نشستن بعنوان محل وقفه استفاده کنید.
وقتی آن رفتار غیرقابل قبول اتفاق می افتد، به فرزندتان بگویید که آن رفتار قابل قبول و مناسب نیست و به او هشدار دهید که اگر باز آن رفتار را تکرار کند او را در محل وقفه خواهید گذاشت. آرامشتان را حفظ کنید. نباید عصبانی به نظر برسید. اگر فرزندتان رفتار نادرست خود را ادامه داد، به آرامی او را به آن محل ببرید.
درصورت امکان حواستان به مدت زمانی که فرزندتان در آن محل باقی می ماند باشد. برای او زمان بگذارید تا فرزندتان بداند چه زمان از آنجا خلاص می شود. این زمان باید کوتاه باشد (یک دقیقه برای هر سال)، و باید بلافاصله بعد از رسیدن به محل وقفه یا پس از آرام شدن کودک شروع شود. شما باید نزدیک به محل حضور داشته باشید اما با او حرف نزنید. اگر کودک آن محل را ترک کرد، به آرامی او را به آنجا برگردانید و زمان را دوباره شروع کنید. وقتی آن زمان تمام شد، اجازه بدهید کودک آن محل را ترک کند. درمورد آن رفتار بد با او بحث نکنید، به دنبال راهی برای تشویق و تقویت رفتارهای خوب در او باشید.
چطور می توان یک رفتار خوب و مطلوب را در کودک تقویت کرد؟
یک راه برای ترغیب کودک به رفتار خوب استفاده از سیستم پاداش است. بچه هایی که یاد می گیرند رفتار بد قابل تحمل نیست و به رفتار خوب پاداش داده می شود، مهارت هایی را یاد می گیرند که تا آخر عمر با آنها می ماند. این روش در کودکان بالای 2 سال خیلی خوب عمل می کند. تا 2 ماه طول می کشد که این روش در کودک جا بیفتد. صبور بودن و یادداشت برداری از رفتارهای کودک می تواند برای والدین مفید باشد.
یک یا دو رفتاری که می خواهید در فرزندتان تغییر دهید (مثلاً عادت خوابیدن، مسواک زدن، یا جمع کردن اسباب بازی ها) را انتخاب کنید. جایزه ای که مورد علاقه فرزندتان است را هم انتخاب کنید. نمونه های خوب جایزه یک داستان بیشتر موقع خواب، نیم ساعت به تاخیر انداختن زمان خواب شب، یک تنقلات و برای بچه های بزرگتر، کمی پول، یک امتیاز خاص یا یک اسباب بازی می تواند باشد.
رفتار مورد نظرتان و پاداش آن را برای فرزندتان توصیف کنید. مثلاً به او بگویید، "اگر قبل از اینکه این برنامه تلویزیون تمام شود، لباس خوابت را بپوشی و دندانهایت را مسواک کنی، می توانی نیم ساعت دیرتر بخوابی". فقط یکبار آن رفتار را از او بخواهید. اگر کودک کاری که خواسته بودید را انجام داد، پاداش را به او بدهید. می توانید در صورت نیاز به او کمک کنید اما نباید خیلی درگیر شوید. چون هر توجهی از سوی والدین، حتی توجه منفی، برای بچه ها خیلی خوب است و ممکن است بخواهند به جای جایزه ای که تعیین کرده اید توجه شما را داشته باشند. استفاده از جملات انتقالی مثل "5 دقیقه دیگر وقت بازی تمام می شود" در یاد دادن رفتارهای جدید به بچه ها بسیار مفید است.
این سیستم به شما کمک می کند از کشمکش با فرزندتان خودداری کنید. اما اگر کودک تصمیم بگیرد آنطور که خواستید عمل نکند، نباید تنبیه شود. فقط پاداش به او تعلق نمی گیرد.
چند راه خوب برای پاداش دادن به کودکان
- ضربه زدن به ساعت (روشی خوب برای کودکی که وقت تلف می کند)
از فرزندتان بخواهید که کاری را انجام دهد. برای او ساعت کوک کنید. اگر کار قبل از زنگ زدن ساعت انجام شد، فرزندتان باید پاداش بگیرد. برای تعیین میزان زمانی که به کودک می دهید باید "بهترین زمان" او را برای انجام آن کار دریافته و 5 دقیقه به آن اضافه کنید.
- بازی رفتار خوب (روشی خوب برای یاددادن رفتارهای جدید)
لیست کوتاهی از رفتارهای خوب تهیه کرده و در یک جدول یادداشت کنید و هر زمان که دیدید فرزندتان آن رفتار را انجام داد جلوی آن رفتار یک ستاره بزنید. وقتی تعداد خاصی از ستاره ها (برحسب سن کودک) جمع شد، می توانید به او جایزه بدهید.
- امتیاز خوب/بد (روشی خوب برای بچه های سرسخت و بسیار فعال)
در یک زمان کوتاه (تقریباً یک ساعت) به خاطر هر رفتار خوبی که فرزندتان نشان داد، در یک جدول یا روی دست او یک علامت بزنید. مثلاً اگر می بینید که کودکتان به آرامی مشغول بازی است، بدون جنگ و جدال مشکلی را حل می کند، اسباب بازی هایش را جمع می کند یا کتاب می خواند، می توانید علامت بزنید. بعد از اینکه تعداد مشخصی از این علامت ها جمع شد، می توانید به او جایزه بدهید. همینطور می توانید به خاطر رفتارهای بد به او علامت منفی بدهید. در این رو فقط اگر علامت رفتارهای خوب بیشتر از رفتارهای بد بود می توانید به او جایزه دهید.
- ایجاد زمان سکوت (معمولاً وقتی مشغول غذا درست کردن هستید به درد می خورد)
از فرزندتان بخواهید که برای مدتی کوتاه (مثلاً نیم ساعت) به تنهایی یا با خواهر یا برادر خود به آرامی بازی کند. مداوم به او سر بزنید (برحسب سن کودک، هر 2 تا 5 دقیقه یکبار) و برای هر دقیقه ای که به آرامی مشغول بازی بودند به او امتیاز بدهید. کم کم فاصله سر زدن ها را بیشتر کنید (کم کم به 30 دقیقه یکبار برسانید) اما جایزه دادن ها را ادامه دهید.
برای ایجاد رفتارهای خوب در کودکان دیگر چه می توان کرد؟
لیستی کوتاه از قانون های مهم تهیه کنید و آنها را به همراه فرزندتان مرور کنید. از ایجاد کشمکش جلوگیری کنید. اگر فکر می کنید بیش از حد واکنش نشان داده اید بهتر است از عقل سلیم برای حل مشکل استفاده کنید، حتی اگر محبور باشید درمورد روش پاداش و تنبیه خود ثابت قدم باشید.
شخصیت فرزندتان را بپذیرید، چه خجالتی باشد، چه اجتماعی، چه پرحرف یا فعال. شخصیت پایه بچه با گذر زمان ممکن است تغییر کند اما نه تا حد زیادی. سعی کنید از بروز موقعیت هایی که موجب بداخلاق شدن فرزندتان می شود جلوگیری کنید مثل وقت هایی که بیش از حد تحریک می شوند، خسته می شوند یا حوصله شان سر می رود. پیش سایرین از فرزندتان انتقاد نکنید. رفتار کودکتان را بد توصیف کنید اما نه خودِ او را. وقتی شایسته اش است او را تحسین کنید. با محبت او را نوازش کنید. بچه ها به توجه و محبت والدینشان بیشتر از هر چیز دیگری نیاز دارند.
برای کارهای مختلف مخصوصاً زمان خواب و غذا خوردن آنها قانون درست کنید. در صورت امکان اجازه بدهید فرزندتان انتخاب هایی برای خود داشته باشد. مثلاً می توانید از او بپرسید، "امشب می خواهید با لباس خواب قرمزت بخوابی یا آبیه؟"
هر چه بچه ها بزرگتر می شوند، دوست دارند در کارهای خانه شریک شوند. هیچوقت وقتی رفتار بدی نشان می دهند درمورد قانون هایتان بحث نکنید، بلکه از او بخواهید که دفعه بعدی برای تعیین قوانین به شما کمک کند.
چرا نباید از تنبیه بدنی استفاده کرد؟
خیلی از والدین برای جلوگیری از یک رفتار بد از تنبیه بدنی استفاده می کنند. بزرگترین اشکال این روش این است که بااینکه تنبیه آن رفتار بد را برای مدتی متوقف می کند اما به فرزندتان یاد نمی دهد که رفتارش را تغییر دهد. تادیب و تنبیه بدنی فقط به فرزندتان می گوید که باید رفتار خوب را انتخاب کند اما به او یاد نمی دهد که رفتار خوب چیست و احتمال برگشتن او به رفتارهای بد زیاد است. تنبیه بدنی ممکن است موجب ایجاد رفتارهای خشن در کودکان شود. برای تنبیه کودکان بسیار بهتر است که از روش های دیگر استفاده شود.


منبع : سایت مردمان

narges.
09-12-2010, 23:58
چطور تنبیه کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟

تنبیهی را انتخاب کنید که رفتارهای ناخواسته را کاهش دهد.
در تنبیه زیاده روی نکنید.
از تنبیه در کنار روشهای مثبت استفاده کنید.
تنبیه را به تعویق نیندازید.
همیشه پیامدها را تشریح کنید.
ثابت قدم باشید.
الکی تهدید نکنید.
برای اصلاح رفتار به کودک فرصت دهید.
تنبیه بدنی باید کنترل شده و مختصر باشد.

narges.
10-12-2010, 00:09
چگونه از روش محروم کردن موقتی استفاده کنیم؟؟؟؟؟

محل اخراج کردن را به دقت انتخاب کنید.
دلائل محرومیت را برای کودک بیان کنید.
مدت زمان محرومیت را بر حسب سن کودک تعیین کنید.
در صورت مقاومت، بر شمار دقائق بیفزایید.
در صورت مقاومت کودک، کمی عصبانیت به خرج دهید.
از یک تایمر استفاده کنید.

---------- Post added at 12:09 AM ---------- Previous post was at 12:08 AM ----------

اگر هر کدوم از راهکارها براتون واضح نیست بفرمایید تا یکمقدار توضیح داده بشه..............:20:

narges.
10-12-2010, 00:30
یک روشی هم وجود داره به اسم تصحیح بیش از حد.
این روش مجموعه ای از راه حلهایی هست که یک روانپزشک برای پایان دادن به رفتارهای ناخواسته ی پایدار طراحی کرده. توی این روش از پیامدهای طبیعی برای شکستن عادات ناپسند و آموزش رفتارهای مناسب بطور همزمان استفاده میشه.
تصحیح بیش از حد روش بسیار موثری بجای تنبیه بدنی، فریاد زدن و سرزنش کردن کودک حساب میشه.

یک مثال:
کودک شما روی دیوار نقاشی میکشه، به اون بگید: " دیوار کثیف شده و یک نفر باید اونو تمیز کنه تا دوباره قشنگ بشه". لوازم نظافت رو در اختیار کودکتون قرار بدید و بر تمیز کردن دیوار نظارت کنید. بعد براش توضیح بدید که حالا لکه ی تمیز شده، روشن تر ا ز بقیه ی دیوار هست، پس بقیه ی دیوار هم باید تمیز بشه:5:.
اگه کودکتون سرپیچی کرد با آرامش اما خیلی قاطع بهش بگید که احساسشو درک میکنید و میدنید که اون زیاد بلد نیست. بعد بهش یاد بدید که چطوری این کار رو انجام بده. دستشو بگیرید و بهش کمک کنید.
اگر بازهم روی دیوار نقاشی کشید بازم همینکارهارو ازش بخواید. این راه حتی بری ناسازگارترین کودکان هم موثره.

narges.
10-12-2010, 00:38
تصحیح بیش از حد در مورد رفتارهایی که فکر والدین را به شدت به خود مشغول کرده، اعجاز میکند.

حالا روشهای استفاده:

1. کودک را وادار کنید تا اشتباه خود را جبران نماید.
2. کودک را مجبور کنید تا روی رفتارهای مثبت تمرین کند.
3. در صورت لزوم از هدایت دستی استفاده کنید.
4. حرفشنوی کودک را بستایید و آنرا تقویت کنید.
5.در برابر درخواستهای کودکی که میخواد شما کارش را برایش انجام دهید مقاومت کنید.

narges.
10-12-2010, 00:48
چگونه با کودک خود صحبت کنیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟

از او بخواهید به چشمانتان نگاه کند.
آرام ولی محکم صحبت کنید.
از جملات پرسشی اجتناب کنید.*
با جملات ساده صحبت کنید.
احساساتتان را به کودک بگویید.
__________________________________________________ __________________________________________________ __

* از جملات پرسشی اجتناب کنید:

وقتی به کودکتان میگویید ( چطوره لباسهات رو جمع کنی؟) اگر پاسخدهد ( حالا نه!) متعجب نشوید. اگر بگویید ( میایی ظرفها رو تمیز کنیم؟ این فرصت را به او داده اید که او بگوید ( نمیام). اگر در مورد چیزی که میخواهید کودکتان انجام دهد سوالی در ذهن ندارید، از جملات قاطع استفاده کنید تا دقیقا بداند چه کار باید بکند، و بعلاوه آنرا چه موقع، کجا و چگونه انجام دهد.

Lady parisa
11-12-2010, 15:11
چگونه از روش محروم کردن موقتی استفاده کنیم؟؟؟؟؟

محل اخراج کردن را به دقت انتخاب کنید.
دلائل محرومیت را برای کودک بیان کنید.
مدت زمان محرومیت را بر حسب سن کودک تعیین کنید.
در صورت مقاومت، بر شمار دقائق بیفزایید.
در صورت مقاومت کودک، کمی عصبانیت به خرج دهید.
از یک تایمر استفاده کنید.

---------- Post added at 12:09 AM ---------- Previous post was at 12:08 AM ----------

اگر هر کدوم از راهکارها براتون واضح نیست بفرمایید تا یکمقدار توضیح داده بشه..............:20:





سلام.مرسی از مطالب قشنگت
میشه مطالب رو واضحتر،و کاملتر توضیح بدی.
در ضمن اگه برات مقدوره شرایط سنی رو هم به مطالبت اضافه کن.مثلا تا زیر سه سال .برخورد با کودک چه طوری باشه.ممنون:5:

narges.
11-12-2010, 23:34
سلام.مرسی از مطالب قشنگت
میشه مطالب رو واضحتر،و کاملتر توضیح بدی.
در ضمن اگه برات مقدوره شرایط سنی رو هم به مطالبت اضافه کن.مثلا تا زیر سه سال .برخورد با کودک چه طوری باشه.ممنون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](11).gif
سلام دوست عزیز. خواهش میکنم. چشم سعی میکنم بیشتر وقت بذارم.:11:
ببینید مطالبی که تا اینجا بیان شده، در مورد تربیت در حالت کلی هست، ولی در ادامه از مشکلات دوره ایه کودکان خواهم نوشت.

narges.
11-12-2010, 23:47
توضیح در مورد محروم کردن موقتی:

این روش به این معناست که کودک را از یک فعالیت یا موقغیت محروم کنید. این روش هنگامی بهترین اثر را دارد که کودک حس کند دارد چیز باارزشی را از دست میدهد.

محل اخراج کردن: محل اخراج شدن باید خسته کننده باشد (دقت کنید نباید تاریک یا ترسناک باشد). هر مکان امنی در خانه، که سرگرم کننده نباشد. بطور کلی خود محل اخراج کردن زیاد مهم نیست، بلکه کودک باید ترجیح دهد جای دیگری باشد. مثلا اگر کودکتان میخواهد تلویزیون نگاه کند، در حیاط برود و دوچرخه سواری کند.:5:

narges.
11-12-2010, 23:55
بیان دلایل محرومیت: قبل از هر اقدامی به او بگید اگر رفتار ناپسندشو ادامه بده اونو به اتاقش میفرستید. براش توضیح بدید که این کار کمکش میکنه تا اون بتونه عادت زشتشو ترک کنه.. به این ترتیب هر موقع از فرمان شما سرپیچی کرد شما بقول خودتون عمل کنید.

:40: اگر در یک زمان کودکتون رو برای رفتارهای گوناگون ناپسندش، تنبیه کنید، اونو گیج میکنید و اون نمیتونه علت اصلی هر تنبیه رو تشخیص بده. وقتی یک رفتار ناپسندش اصلاح شد سراغ بعدی برید.

:40:محروم کردن مثل هر روش تنبیهیه دیگه، در اثر تکرار، کم اثر میکنه.

narges.
12-12-2010, 00:01
مدت زمان محرومیت بر حسب سن: این زمان در حد چند دقیقه است. دکتر "وانس هال" در کتاب " چگونه از شیوه ی اخراج کردن استفاده کنیم؟" مینویسد: یک کودک را میتوان در ازای هر سال از سنش یک دقیقه اخراج کرد. برای یک کودک همین زمانهای کوتاه هم طولانی است.
در صورت مقاومت، افزایش دقایق: در ازای هر گونه مقاومت یک دقیقه به زمان اخراج بیفزایید. بهش بگید حالا که به حرفم گوش نمیدی، یک دقیقه بیشتر. اما در مجموع بیش از 3 دقیقه به مجازات او نیفزایید.

narges.
12-12-2010, 00:10
در صورت مقاومت، کمی عصبانیت: اگر لازم بود به کودک بگویید که اگر مجازاتش را نپذیرد اسباب بازی مورد علاقه اش رو برای چند روز ازش میگیرید. حتما به حرفی که میزنید عمل کنید. اغلب وقتی به کودک میگویید عصبانی هستید مقاومتش رو در هم می شکنید.
استفاده از تایمر: بهش بگید وقتی صدای زنگ تایمررو شنیدی میتونی از اتاقت بیرون بیای.
تطابق تنبیه با سن کودک: روش محروم کردن نه تنها برای خردسالان، بلکه برای کودکان بزرگتر و نوجوانان هم موثره. فقط دقت داشته باشید که زمان تنبیه کوتاه باشد. اینطوری کودک حس میکنه تنبیه منصفانه بوده...........

narges.
12-12-2010, 00:18
ابتدایی ترین مشکلات دوران کودکی:

* گریه میکند، گریه میکند، گریه میکند.
* از گهواره بیرون خزیدن.
* دست زدن، به دهان بردن، کنجکاوی کرده.
* انداختن، پرتاب کردن، سروصدا راه انداختن.
* نق زدن.
* میچسبد و از پدر و مادرش جدا نمیشود.
* خوابیدن شب هنگام.
* کنار گذاشتن شیشه.

narges.
12-12-2010, 00:40
گریه میکند، گریه میکند، گریه میکند.

واقعیاتی سودمند:
$ گریه کردن یکی از راههای طبیعی کودکان برای برقراری ارتباط است. در حدود یک ماهگی، گریه ی کودک شکل خاصی میگیرد، بطوریکه مادر میتواند صدای گریه ی کودک خود را از گریه ی کودکان دیگر تشخیص دهد. و همچنین بین گریه ی ناشی از گرسنگی، عصبانیت و بدخلقی کودک تفاوت بگذارد.
$ کودکان زیر سه ماه لوس نمیشوند. نوزادان ابتدایی ترین برداشت از دنیا و ارتباطات را از پاسخهای اطرافیانشان به دست می آورند. اگر به آنها توجه محبت آمیزی شده باشد، این برداشت سعادتمندانه خواهد بود. کودکانی که به گریه ی آنها بعلت این باور غلط که توجه نشان دادن باعث لوس شدنش میشود، بی توجهی نشان داده شده است، در سال اول زندگی به دفعات بیشتر و به مدت طولانی تری گریه میکنند.
$ یک کودک 4 یا 5 ماهه، ممکن است یاد بگیرد که برای جلب توجه گریه کند. این انسانهای کوچک دوست دارند با پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده باشند. بنابراین وقتی دریابند که وقتی صدا بزنند، کسی پاسخگو نیست، تنها دست آویز برای صدا زدن، گریه را دارند.:21:

narges.
12-12-2010, 00:51
متعادل رفتار کنید: زمانی که میدونید خطری اونو تهدید نمیکنه، گرسنه نیست، خودشو خیس نکرده، درد نمیکشه و بیمار نیست، و تا شما میخواید یک چرت بزنید بدخلقی میکنه، بد نیست که چند لحظه صبر کنید و بعد به سراغش برید. اون باید یاد بگیره که شما کمک رسان او هستید نه غلام حلقه به گوشش. توجه* هیچ موقع اجازه ندید نوزاد زیاد گریه کنه، حالا موقعیت هرچی که میخواد باشه، آرومش کنید.:40:

narges.
12-12-2010, 01:01
چگونه کودک بدخلق را آرام کنیم؟

معمولا نوزادان در ساعات معینی بدخلق میشن. بیشتر مواقع بدخلقیشون، شکایتیه که از دل پیچه دارن. دل پیچه در حدود 2 تا 4 هفته بعد از تولد آغاز میشه و در حدود 3 ماهگی ناپدید میشه. از این روشها برای آروم کردنش استفاده کنید:

# کودک را قنداق کنید، و در گهواره به پهلو بخوابونیدش. پشتش رو به دیواره ی گهواره تکیه بدید. بعضی نوزادان وقتی در گوشه قرار میگیرند احساس امنیت میکنن.
# کودک را حرکت بدید. تکونش بدید. اکثر بچه ها اینطوری آروم میگیرن.
# او را روی شانه ی خود بگذارید و بر پشتش بزنید، یا روی پایتان بخوابونیدش و پشتش رو بمالید.
# پاهای نوزاد رو در آب ولرم بگذارید.

narges.
12-12-2010, 01:07
به جسم کودک نزدیک شوید.

چه کودک گریه کند چه نکند اورا در آغوش بگیرید و نوازشش کنید. اگر کودک میتواند به راحتی شیشه ی شیرش را نگه دارد، هنگام شیر خوردن اورا در آغوش بگیرید. برای نوزادان بزرگ تر ترانه یا کتاب بخونید. کودکان نیازمند تماس جسمی با شما هستند تا احساس کنند دوستشان دارید.

narges.
12-12-2010, 01:07
اورا به محیط پیرامونش علاقمند کنید.

برای اینکه کمی استقلال پیدا کند، برای سرگرم شدنش یاد بگیرد خود را سرگرم کند. اسباب بازیهای مطمئنی را که نرم بوده و مزاحم خواب کودک نمیشود در گهواره اش قرار دهید.

به او بفهمانید وقت خواب است.

گاهی پیش میاد که شما مطمئنید نوزادتان هیچ مشکلی نداره ولی به محض اینکه اونو توی گهواره اش میگذارید گریه میکنه. در این موارد این برنامه رو اجرا کنید: اورا تکان بدید، آرام کنید و مهربانانه در تختش بگذارید و به پشتش بزنید. اتاق رو ترک کنید. اجازه دهید برای 10 دقیقه گریه کنه، برگردید به اتاق و همون کارهای آرام کننده را تکرار کنید. باز اتاق رو ترک کنید و تکرار...... کودک یاد خواهد گرفت که وقت خواب رسیده و شما انتظار دارید که او بخوابد.

narges.
12-12-2010, 13:05
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] om%2ffckeditor%2feditor%2ffilemanager%2fconnectors %2faspx%2fuserfiles%2fimage%2faxe1%2f101(1).jpg&coi=372380&cop=main-title&c=facemoods.16.home&ap=2&npp=2&p=0&pp=0&pvaid=0b2788d00eda489cae7e4cf84cd7423a&ep=2&euip=109.230.85.164&app=1&hash=A70B3CC155DC976703F368CAAC25D8CC

narges.
14-12-2010, 00:38
بزن تو سر بچه تا آدم بشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).gif

هرچی تو سری بیشتر بخوره بیشتر خر میشه و یک روزی با نتیجه اش روزگار پدر و مادرش رو سیاه میکنه.....:20:

narges.
20-12-2010, 23:38
از گهواره بيرون خزيدن:
نخستين باري كه كودك تلاش ميكند از گهواره بالا برود با صداي قاطعي به او نه بگوييد! نوزادان در حدود 8 ماهگي فهم گفتار و كلمات را آغاز ميكنند و پيش از آن نيز لحن صدا را ميفهمند.

---------- Post added at 11:38 PM ---------- Previous post was at 11:33 PM ----------

توجه: كودك را زنداني نكنيد. هيچ نوع زنداني شدن كودك مانند تور بالاي گهواره قرار دادن پيشنهاد نميشود. اين كار ميتواند از نظر رواني به كودك صدمه بزند.
هر بار كه وارد اتاق ميشويد و ديديد كه كودك بيدار شده و هنوز در گهواره اش است در تمجيد از كار خوبش به شدت اغراق كنيد...:46:

narges.
20-12-2010, 23:46
دست زدن، به دهان بردن، كنجكاوي كردن:
كنجكاوي كار نوزادان است. در ابتدايي ترين ماههاي زندگي نوزادان از راه ديدن و شنيدن ياد ميگيرند. يك نوزاد 3 ماهه زمان زيادي را صرف بررسي اشياء پيرامونش ميكند. رنگهاي آبي و قرمز را بيشتر دوست دارد و بخصوص به صورت ها و چشمهاي حيوانات علاقه نشان ميدهد. هنگامي كه دستهايش را كشف ميكند، آنها را وارسي ميكند ، به تدريج كنترل آنها را ياد ميگيرد و با بكارگيري آنهااشياء را از نزديك بررسي ميكند. او دوست دارد اشياء را با دستها، پاهها و دهانش لمس كند.

narges.
21-12-2010, 00:09
محيط را امن كنيد.
اشياء خطرناك را از مكاني كه كودك در آن گردش ميكند دور كنيد. و همچنين وسايل و مكانهاي خطرناك را به او متذكر شويد، اگرچه او معني لغات را نداند ولي لحن شما كه بطور قاطع به او نه ميگوييد را خوب ميفهمد.
نوزادان: نوزاد همواره ثابت ميماند، بنابراين وظيفه ي شماست كه دنيا را براي او بياوريد! اورا روي يك پتو بگذاريد و اشياء جالبي را كه مناسب اوست در اختيارش قرار دهيد. اطمينان يابيد كه اين اشياء بزرگتر از آن هستند كه به داخل دهان كودك روند و به اندازه اي كوچك هستند كه كودك بتواند فكرش را روي آن متمركز كند. ( توپهاي پلاستيكي و يا حلقه هاي لاستيكي).
نوپايان: هنگامي كه نوزاد خزيذن را آغاز ميكند هر شيئي بصورت هدف براي كودك در ميايد. براي او تمام دنيا زمين بازي است. فعاليتهايش را زير نظر بگيريد و آغازگر آنها باشيد.

---------- Post added at 12:09 AM ---------- Previous post was at 12:04 AM ----------

فضايي ايجاد كنيد كه كودك بداند متعلق به اوست،
اسباب بازي ها را عوض كنيد. هيچ وقت در يك زمان سر كودكتان را با اشياء تحريك كننده ي متعدد شلوغ نكنيد.

narges.
24-12-2010, 15:55
انداختن، پرتاب كردن، سرو صدا راه انداختن:
نوزادي كه اشياء را پرت ميكند مياندازد و سرو صدا راه مي اندازد، در حال نشان دادن رفتاري طبيعي است. او در حال كشف دنياي پيرامونش و يادگيري علت و معلول ها و در همان زمان، ابراز وجود خودش است.
در حدود 6ماهگي بيشتر نوزادان مهارتهاي دستي را ياد ميگيرند و شروع به آزمايش ميكنند. اگرشما بيش از اندازه در پاسخ به پرتاب كردن انداختن و سرو صدا كردن كودك عكس العمل نشان ندهيد به احتمال زياد او از اين كارها براي جلب توجه شما استفاده نميكند و اين رفتارها نيز ميگذرد.
به ياد داشته باشيد كودك نميخواهد شما را آزار دهد گرچه گاهي چنين به نظر ميرسد. او صرفا ميخواهد سرگرم شود.

narges.
24-12-2010, 23:15
كودك پرتاب اشياء را بصورت آزمايشي شروع ميكند و صرفا ميخواهد ببينيد باانجام اين كار چه اتفاقي مي افتد. نوزاد بطري اش را روي زمين مياندازد و گريه ميكند و شما به سرعت آنرا به او ميدهيد. بزودي اينكار به صورت يك بازي در مي آيد. در آغاز آنرا به صورت يك رفتار يادگيري در نظر بگيريد، ولي به آن توجه زيادي نكنيد چون در غير اين صورت اين رفتار را تقويت ميكنيد و كودك به اين نتيجه ميرسد كه بازي جالبي است و شما به اين نتيجه ميرسيد كه داريد ديوانه ميشويد.

narges.
24-12-2010, 23:23
اگر كودك شما بطور مداوم اين كار را انجام ميدهد روشهاي زير را به كار ببريد:
1. شيء افتاده را به كودك برگردانيد. گاهي او توانايي در دست گرفتن را هنوز به خوبي به دست نياورده و در حال تمرين كردن است.
2. به آن بي توجهي كنيد. شيئ را دايم به كودك برنگردانيد. آنرا(شيئ) روي زمين رها كنيد و توجه كودك را به چيز ديگري جلب كنيد.
3. در مورد كودكان بزرگتر، شيئ را به او برگردانيد ولي بگوييد"اگر دوباره اونو بندازي، مدتي مال من ميشه". و اگه اون انداختش براي چند دقيقه پيش خودتون نگهش داريد.

---------- Post added at 11:23 PM ---------- Previous post was at 11:21 PM ----------

بعد از محروم كردن موقتي اگه هنوز مشكل وجود داشت ميتونيد از تصحيحي بيش از حد هم استفاده كنيد كه براي هميشه پشيمونش كنيد.....:5::21:

narges.
24-12-2010, 23:32
سرو صدا راه انداختن:
كودكان دوست دارند سرو صدا راه بيندازند و از اين كار لذت ميبرند ولي اغلب اعصاب والدين را خراب ميكند.پس لازم است خلاق باشيد:
1. اشيايي را براي كودك فراهم كنيد كه بتواند با آنها فقط سرو صدا كند، مثلا يك چكش پلاستيكي، يا يك قاشق چوبي، اينطوري كنترل شده تر سروصدا وجود داره و اينها هم وسائلي هستند كه صداشون به اندازه ي قاشق و چنگال گوشخراش نيست.
2. بهش بگيد ميتونه روي چه چيزهايي بزنه كه بفهمه روي همه چيز نبايد بزنه و سرو صدا راه بندازه. مثلا بگيد مامان وقتي روي طبلت ميزني صداي خيلي قشنگي داره ولي روي ميز نبايد بزني.
3. موقعيتها رو تعيين كنيد. يعني بفهمد چه موقع ميتواند و چه موقعهايي نميتواند. مثلا بداند در اتاق خودش ميتواند ولي خونه ي مامان جون نبايد اين صداهارو راه بندازه.

narges.
24-12-2010, 23:44
نق زدن.
نق زدن در حدود سه و نيم سالگي به اوج خود ميرسد، ولي اگر راه حل فوري براي آن نيابيد تا سنين دبستان ادامه خواهد يافت. براي پيشگيري از عادت شدن، بكوشيد قبل از آنكه تثبيت شود، آنرا درمان كنيد.
1. هرروز به مدت معيني به كودك خود توجه كامل داشته باشيد. در اين زمان هيچ كار ديگري انجام ندهيد بلكه صرفا با كودكتان باشيد. بيشتر كودكان مجبور هستند براي جلب نظر والدينشان تلاش كنند.
2. او را مشغول كنيد. براي او فعاليتهايي در نظر بگيريد. از يك كودك نوپا انتظار نميرود كه زمان فراغت خود را مفيد بگذراند. هنگامي كه كودكان كسل هستند نق زدن را شروع ميكنند، چون هيچ كار بهتري را ندارند كه انجام دهند.

narges.
24-12-2010, 23:51
:40: سريع پاسخ دهيد.
صبر نكنيد تا كودك ناچار شود براي پاسخ گرفتن سوال يا درخواستش نق بزند. اگر هم همان موقع نميتوانيد در چشمهايش نگاه كنيد و با انگشت اشاره به او بگوييد عزيزم 1 دقيقه صبر كن. نياز به نق زدن را در او از بين ببريد. سريع كارتان را به تمام كنيد و به او بگوييد ممنونم كه صبر كردي حالا ميتونم به حرفهات گوش بدم.

narges.
26-12-2010, 22:57
ميچسبد و از پدر و مادرش جدا نميشود.


نوزاد در حدود هفته ي اول زندگي، در چشمان كسي كه او را نگه ميدارد، نگاه ميكند و حدود 6 هفتگي( يك و نيم ماهه) به صورت كسي كه در فاصله ي 20 تا 30 سانتي او قرار دارد لبخند ميزند.كه معمولا اين صورت متعلق به والدين اوست.
نوزاد در حدود 4 يا 5 ماهگي ميتواند بين صورت والدينش و اشخاص ديگر فرق بگذارد ولي هنوز وقتي او را ترك ميكنند زياد ناراحت نميشود.
تا حدود 8 ماهگي براي كودك دور شدن از والدينش زياد سخت نيست اگرچه ترجيح ميدهد آنها بيشتر دورو برش باشند. ولي از 8 ماهگي به رفتن افراد از نزدش توجه ميكند. اشخاصي را كه از او مراقبت ميكنند ميشناسد. اين زمان آغاز مرحله اي است كه كودك در والدين امنيت را جستجو ميكند. با ديدن افراد جديد احساس خطر او طبيعي است.
برخي از كودكان جدا شدن از والدين برايشان بسيار دشوار است. حتي زماني كه يك غريبه در اطراف نيست. ممكن است دائما جلوي پاي شما را بگيرد و سايه به سايه ي شما در تمام خانه بيايد. اگر احساس جدايي بكند دور پاي شما را ميگيرد و گريه ميكند.
كارهايي كه شما ميتوانيد انجام دهيد:
1. احساس استقلال را در او تقويت كنيد.
2. با رفتن و آمدن، او را براي جدا شدن آماده كنيد.
3. كسي را داشته باشيد كه از كودك مراقبت كند.
4. كودك را براي موقعيت ها و مكانهاي جديد آماده كنيد.
5. هنگامي كه زمان رفتن رسيده است برويد.
6. عدم وابستگي را در كودك افزايش دهيد.

narges.
07-01-2011, 23:34
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

---------- Post added at 11:34 PM ---------- Previous post was at 11:33 PM ----------

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

narges.
08-01-2011, 00:26
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MOHAMMAD2010
08-01-2011, 00:46
چه عکسای قشنگی ... :35:

narges.
08-01-2011, 13:43
خوابیدن شب هنگام
نوزادان دقیقا مقداری که لازم دارند میخوابند _ نه کمتر و نه بیشتر _ .نوزدان طبیعی بطور متوسط حدود 16ساعت میخوابند. خیلی نادر است نوزادی کمی بعد از تولد، تمام شب را بخوابد. در هر حال، نوزادان دو ماهه، حدود نیم ساعت طول میکشد تا بخواب بروند. در حالی که کودکان 9ماهه فقط 4 دقیقه طول میکشد تا خوابشان ببرد.
ما بعنوان والدین باید به کودک یاد دهیم که چگونه در طی شب زمانی که بیدار میشود دوباره بخواب رود. پیشنهادهای زیر برای این است که نوزادمان عادتهای سالمی برای خواب شبانه پیدا کند.

narges.
08-01-2011, 14:11
1. او را برای خواب آماده کنید.

* مکان خاصی را به کودک اختصاص دهید. حتی اگر این مکان فقط یک تشک باشد. آنجا را محیطی جالب و دوستداشتنی کنید. روتشکی شاد، عروسک پارچه ای..... .
* دمای مکان خواب کودک را کنترل کنید. بیشتر والدین حساسیت دارند که نکند بچه سردش باشد و اورا با پوشش زیاد آزرده میکنند. بطور کلی اگر شما تقریبا مانند کودک لباس پوشیده اید و راحت هستید او نیز چنین است.

2. عادتهای سالم خواب را در کودک ایجاد کنید.

* کمک کنید تا تفاوت بین روز و شب را دریابد. گاه والدین چنان نگران بیدار شدن نوزادشان هستند که درخانه روی نوک انگشت راه میروند.. این کار اصلا توصیه نمیشود؛ زیرا نوزادان میتوانند در سرو صدای زیادی بخوابند. زندگی را بطور طبیعی بگذرانید. اتاق کودک یا محیط خانه را تاریک نکنید و درمورد سرو صدا نگران نباشید. بزودی کودک فعالتهای داخل خانه را خواهد شناخت و تفاوت روزها را با شب آرام و تاریک خواهد فهمید.
* به او یاد هید خودش به خواب رود. نگذارید برای خوابیدن به شما وابسته شود. پیشنهاد این است که کودکتان را نگه دارید، به او غذا بدهید، او را عوض کنید، تکان دهید و سپس در یک پتو بپیچید (قنداق)، و از پهلو در رختخوابش بگذارید. (یک حوله هم میتونید لوله کنید بذارید پشت کمرش تا با تکیه دادن به اون احساس امنیت کنه).
* صرفا در طول روز با او بازی کنید. در طی شب با محبت ولی جدی باشید. هرگز فکر نکنید که زمان بازی با کودک است. هنگامی که شب از خواب بیدار شد، بلافاصله به او غذا بدهید و اگر احتیاج به تمیز شدن دارد انجام دهید و او را بخوابانید. شما او را تشویق میکنید که زمان بیداری اش بیشتر در ساعتهای روز باشد.
* هر شب در ساعت معین و با آداب یکسان او را بخوابانید.
* در طول روز پیشنهاد میشود دست کم هر چهار ساعت یک بار او را بیدار کنید. او را برای شیر دادن در طول روز بیدار کنید.
* یکبار آخرشب به او شیر دهید. حتی اگر یک ساعت قبل به او شیر داده اید حتما قبل از خواباندن به او یک وعده شیر بدهید.بکوشید شیرش را کامل بخورد و اگر در حین خوردن خوابش برد به دفعات بیدارش کنید. نترسید! به این ترتیب او به مقدار کافی غذایش را خواهد خورد که بتواند شب را با آن سپری کند.

narges.
08-01-2011, 14:33
کنار گذاشتن شیشه

بتدریج باید کودکتان شیشه را کنار بگذارد و تنها از فنجان بنوشد. اینکه چه زمانی به این کار بپردازید به خودتان بستگی دارد. یک کودک یکساله تنها به شانزده اونس ( حدود نیم کیلو) شیر در شبانه روز نیازمند است.و یک کودک 18 ماهه بخوبی با 18 اونس ( کمی بیشتر از نیم کیلو) شیر سر میکند. وقتی شما تصمیم گرفتید که شیشه را از کودک بگیرید راههایی وجود دارد که میتوانید موقعیت را آسانتر و تحمل پذیرتر کنید.
از آغاز نگذارید نوزاد به شیشه وابسته شود. منظور این است که به جای آنکه برای احساس امنیت کردن به شیشه متکی باشد باید به شما متکی باشد. نگذارید شیشه در دهانش بماند .
* از شیشه برای آرام کردن کودک استفاده نکنید.
* هنگام خوابدن به او شیشه ندهید.
* در 6ماهگی به او نشان دهید که چطور از فنجان بنوشد.

neda_traveler
08-01-2011, 22:52
ممنون از نرگس عزيز
براي ايجاد تاپيك بسيار مفيدشونننننننن
اميدوارم بتونيم از مطالب ارزشمند ايشون كمال استفاده رو بكنيمم

neda_traveler
08-01-2011, 22:59
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

narges.
09-01-2011, 13:47
فصل سوم:

مشکلات صبحگاهی

1. کودکانی که صبح ها خیلی زود بیدار میشوند.
2. کودکان خواب آلود
3. غرغر صبحگاهی
4. کودک در لباس پوشیدن کند است.
5. صبحانه نمیخورد.
6. پاکیزگی
7. جنگ مسواک زدن
8. جمع و جور کردن لباسها.

narges.
09-01-2011, 14:00
1. کودکانی که صبح ها خیلی زود از خواب برمیخیزند.

اگر کودک شما با زود بیدار شدن خواب شما را برهم میزند و یا با پرسه زدن در خانه موجبات نگرانی شما را فراهم میکند، به او یاد دهید که در چنین مواقعی دوباره به خواب رود و یا به آرامی در رختخواب خود بازی کند.

* قاطع باشید. با قاطعیت از او بخواهید دوباره بخوابد و یا اینکه تا زمانی که صبح ها شما به سراغش نرفته اید در رختخوابش بماند. کودک باید حس کند واقعا شما این حرف را جدی میزنید.
* انتظار معجزه نداشته باشید. سعی کنید به تدریج به حالت ایده ال برسید. خیال نکنید از فردا صبح به جای ساعت 6، ساعت 8 او بیدار شود.
* به کودک اطمینان خاطر دهید. بعضی از کودکان نگران این هستند که مبادا زیاد بخوابند. آنها را مطمئن کنید که در صورت لزوم شما آنها را از خواب بیدار خواهید کرد. و یا بالای سرشان ساعت زنگ دار بگذارید تا با آرامش بیشتر بخوابد.
* قانون "5دقیقه صبر کن" را اجرا کنید. احتمالا شما نیاز دارید که به جای کودک خودتان را تقویت کنید. هنگامی که صدای گریه و یا حرکت کردن کودک را شنیدید، سریعا سراغش نروید. 5 دقیقه صبر کنید. مگر مواقعی که فکر میکنید کودک واقعا مشکلی دارد.بعد از چند روز میبینید که کودک کمی بعد بخواب میرود.

narges.
09-01-2011, 14:13
* از روش تمرین مثبت استفاده کنید. این روش به کودک امکان میدهد مهارتهایی را فرا گیرد و در هنگام لزوم از آنها استفاده کند. بسیاری از کودکان نمیدانند هنگامی که از خواب بیدار شدند چطور دوباره بخواب روند. هنگام روز کنار کودک خود دراز بکشید و با او در مورد اینکه چگونه دوباره بخواب برود صحبت کنید. از او بخواهید چشمانش را ببندد؛ سپس با صدایی ملایم و آرام بخش داستانی را با این مضمون تعریف کنید که چطور موجهای ساحل به دنبال هم میآیند تا کنار ساحل بازی کنند و سپس مجددا به خانه برمی گردند. در هنگام خواب به او یادآوری کنید که چطور به آرامی دراز بکشد، چشمهایش را ببندد و به موجهایی که داستانش را تعریف کرده اید فکر کند. به کودکان بزرگ تر یاد دهید که چطور در ذهن خود گوسفند بشمرند. و یا صحنه هایی آرام بخش را پیش خودشان مجسم کنند.

narges.
09-01-2011, 15:20
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 87%20%28.jpg

pooriya_hp
09-01-2011, 16:27
از بچه زیاد خوشم نمی آد (( بخصوص دست به لوازمم بزنه ))

اما در کل مطالب خیلی خوبی نوشتی ....

ازت ممنونم

narges.
10-01-2011, 17:20
چگونه به کودک خود یاد دهیم که در رختخواب بازی کند.


* یک اسباب بازی را در رختخوابش بگذارید تا صبح هنگامی که بیدار شد با آن بازی کند.

· * کودک را با عکس اشخاص سرگرم کنید. عکس کودکان دیگر، عکس خودتان....؛ یا میتوانید یک آینه ی نشکن به او بدهید تا خودش را نگاه کند.

* به او یاد دهید که صبح ها برای عروسکش بگوید که امروز را چطور خواهد گذراند و چه کارهایی را دوست دارد انجام دهد.

· * احتمالا کودک نمیتواند ساعت را بخواند؛ روی یک کاغذ عکس ساعتی را بکشید که ساعت بیدارشدن را نشان دهد، بعد یک ساعت را در معرض دیدش قرار دهید و به کودک بگویید تازمانی که هر دوساعت مثل هم نشده اند میتواند در رختخوابش بازی کند.

* از یک نوار قصه استفاده کنید.

* برایش جایزه تعیین کنید که تا ساعت مناسب در رختخوابش بماند.

narges.
10-01-2011, 17:31
کودک خواب آلود

گاهی بویژه در مورد کودکان بزرگتر، شرایط کاملا برعکس است و کودکان مایلند بیش از حد مقرر بخوابند. از آنجایی که این مساله تعادل خانواده را به هم میزند، روز با ناراحتی و درگیری شروع میشود.

· کودک را زیر نظر بگیرید و برنامه ی خواب و بیداری او را تنظیم کنید.

( هرگز کودک در حال خواب دیدن را از خواب بیدار نکنید. وقتی کره ی چشم کودک در حال حرکت است به این معنی است که در حال خواب دیدن است. بنابراین چند دقیقه صبرکنید تا رویای کودک به پایان برسد).

· از انگیزش مثبت استفاده کنید.

( زود برخاستن را برای کودک خوشایند کنید. یک صبحانه ی عالی تهیه کنید. با او به آرامی و نرمی و با محبت سخن بگویید. اگر شکیبایی خود را از دست دهید احتمال کمتری دارد که تمایل داشته باشد برخیزد).

· اتکا به نفس را در او تقویت کنید.

(هنگامی که کودک مسئول اعمال خودش در هنگام صبح باشد، اغلب به خودش انگیزه میدهد که از شما تبعیت کند. او را با خودتان بیرون ببرید تا برای خودش یک ساعت زنگدار بخرد. یادتان باشد وقتی برنامه ریزی میکند که به موقع از خواب بدار شود اورا تحسین کنید).

· از تحریک فیزیکی کمک بگیرید.

( بعضی افراد که به خواب بسیار عمیق میروند برای بیدار شدن به تحریک فیزیکی نیاز دارند. از کودک بخواهید حرکتهای کششی را انجام دهد تا جریان خون در بدنش بیشتر شود).

· از پیامدهای طبیعی استفاده کنید.

( این پیامدها باید در نظر کودک منطقی و عادلانه باشد. یک پیامد منطقی پیامدی است که بطور کاملا طبیعی از یک عمل حاصل شود. برای مثال: اگر کودک عادت ندارد برای خوردن صبحانه از خواب بیدار شود به او بگویید تنها در زمان خاصی به اوصبحانه خواهید داد و اگر دیر بیدار شود صبحانه ای در کار نیست).

narges.
11-01-2011, 01:12
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

leonredfield
04-04-2011, 15:59
فکر نکنم من اعتماد به نفس کافی برای بچه دار شدن داشته باشم. احساس میکنم وظیفه خیلی بزرگی رو دوشم میذاره و مطمئن نیستم درست بتونم از پسش بر بیام. علتش سنمه؟ (21) یعنی وقتش که شد درست میشه؟ همه قبل از پدر شدن (یا مادر شدن) همین حسو دارن؟

narges.
24-04-2011, 23:31
فکر نکنم من اعتماد به نفس کافی برای بچه دار شدن داشته باشم. احساس میکنم وظیفه خیلی بزرگی رو دوشم میذاره و مطمئن نیستم درست بتونم از پسش بر بیام. علتش سنمه؟ (21) یعنی وقتش که شد درست میشه؟ همه قبل از پدر شدن (یا مادر شدن) همین حسو دارن؟

سلام عرض ميكنم.
راستش فاصله داشتن از هر شرايطي ميتونه اين حس ناتواني رو در ما ايجاد كنه، در حاليكه همين اندازه كه شما بها ميديد كه نكنه نتونم از عهده ي مسئوليتم بر بيام، نشوندهنده ي توجه شما به اين نقشه.
همه موجودات زماني كه بچه ي خودشونو ميبينن، بسيار بيشتر از اون چيزي كه تصور داشتن موفق ميشن و نيروهاي بالقوه شون شكوفا ميشه. بنابراين يادتون باشه هيچ جاي نگراني نيست و انشاالله خدايي كه بهتون فرزند ببخشه، حتما بهترين احساسها و تواناييها رو در كنارش بهتون هديه ميده، آرزو دارم فقط به وقتش اون حس خوب رو در خودتون هميشه نگه داريد تا بهترين والد باشيد.:40:

narges.
29-06-2011, 01:35
انشاالله بزودی مطالب رو ادامه میدم.........:20:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Lady parisa
05-09-2011, 14:53
یکی از مهمترین قسمت‌های پیشرفت و رشد یک جوان، مسئولیت پذیری است که همین مرتب کردن اسباب بازی‌ها در دوران کودکی ، به شکل گیری مسئولیت پذیری در آینده وی کمک می‌کند. چگونگی آموزش کودک در مورد مرتب کردن اسباب و لوازم‌اش، زمینه ساز مسئولیت پذیری او در بزرگسالی، و ساختن شخصیت وی برای مواجهه با کارهای سخت و مهم است.

اگر در دوران کودکی، بعد از بازی فرزندتان، شما ریخت و پاشهایش را جمع کنید در بزرگسالی هم توقع دارد کسی کارهایش را برایش ساماندهی کند.



در انتخاب کلمات خود دقت کنید
هیچگاه نگویید " جمع و جور کن" زیرا یک به هم ریختگی وسیع به راحتی می‌تواند کودک خردسال را دست پاچه کند. به او طوری فرمان دهید که در آن راهنمایی نهفته باشد مثلا بگویید " اول ماشین‌ها رو جمع کن، بعد سراغ کتابها برو" بدین ترتیب با شکستن کارها و تقسیم آنها به کارهای کوچک‌تر، یک کار به ظاهر بزرگ و بی انتها تبدیل به مجموعه‌های کوچک و قابل کنترل می‌شود.



برای کودک توضیح دهید چرا مرتب کردن لوازم ضروری است
ضرورت نظم و ترتیب برای شما روشن است اما برای کودک خردسال انجام این کار بیهوده و مضحک به نظر می‌رسد.



برای کودک انبارهایی جذاب ایجاد کنید
برچسب‌های تصویری برای روی کشوها و درهای کمد کودک تهیه کنید تا بدین ترتیب به کودک کمک کنید جای لوازم را بهتر و راحت‌تر پیدا کند. برای این کار می‌توانید از نقاشیهای خود کودک یا تصاویری که از مجلات در می‌آورید استفاده کنید. زیر هر تصویر هم با خط خوانا و درشت طوری که خواندن آن برای کودک راحت باشد، نام لوازمی که باید در آن قسمت قرار گیرد را بنویسید.



آواز بخوانید و موزیک پخش کنید
خواندن آواز هنگام مرتب کردن یا انجام این کار همراه با موزیک باعث می‌شود کسالت کار از بین رفته و این کار تبدیل به کاری شاد و مفرح شده ضمن این که سرعت انجام کار هم در این شرایط افزایش پیدا می‌کند.



جمع و جور کردن را تبدیل به یک بازی کنید
مثلا یک زمان ده دقیقه‌ای را با ساعت تنظیم کنید و به کودک بگویید "بیا ببینیم تا ده دقیقه‌ای که این ساعت زنگ می‌زند می‌توانی تو تکه‌های پازل را جمع کنی و من هم لباس‌های عروسک را جمع کنم؟"



کارهای کودک را اصلاح نکنید
وقتی کار مرتب کردن اتاق کودک انجام شد،‌کارهایی که به نظر شما به خوبی انجام نشده را دوباره خودتان انجام ندهید.
رو تختی صاف نیست؟ نباید شما آن را صاف کنید.
عروسک‌ها و لوازم‌شان به خوبی در قفسه مرتب نشدند؟ نادیده بگیرید.
مطمئن باشید در سایه تکرار این کارها، کودک می‌آموزد که به خوبی از عهده انجام آنها بر آید. مسلم است یک کودک 4 ساله نمی‌تواند به خوبی یک آدم بزرگسال از عهده انجام کارها برآید.



برای کارهای صحیح به کودک پاداش بدهید
یک نمودار تهیه کنید و هر وقت که کودک کارش را تکمیل کرد و به خوبی آن را انجام داد، یک برچسب روی این نمودار به او جایزه دهید، با این شرط که مثلا تعداد برچسب‌ها به 10 عدد رسید برای کودک جایزه‌ای تهیه کنید.

Lady parisa
17-09-2011, 11:30
طبق یافته‌های روان‌شناسی، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها در سال‌های اول زندگی برای کودک تصمیم گرفتن است.

ناتوانی در تصمیم‌گیری مشکلی است که بسیاری از کودکان در سن پایین دارند و در صورت حل نشدن می‌تواند در سنین بالا‌تر به مشکلات بزرگ‌تر و دامنه‌دارتری تبدیل شود. محققان تاکید دارند برای حل این مشکل و عبور از این مرحله پیچیده، لازم است پدر و مادر با استفاده از روش‌های مختلف کودک‌شان را وادار به تصمیم‌گیری کنند.

اول لازم است به کودک‌تان بفهمانید که تصمیم او می‌تواند نتیجه‌ای خوب داشته باشد. به این منظور هر تصمیمی که او می‌گیرد و کاری که انجام می‌دهد باید با واکنش از سوی شما مواجه شود. حتی اگر کودک کار بدی انجام می‌دهد باید با آرامش و خونسردی با او صحبت کنید و همه چیز را به او توضیح دهید. نباید با واکنش منفی او را نسبت به فرآیند تصمیم‌گیری دلسرد کرد.
یکی دیگر از راه‌هایی که روان‌شناسان پیشنهاد می‌کنند آن است که هنگام گرفتن تصمیمات پیچیده، افکار و مراحلی را که برای تصمیم‌گیری در ذهن‌تان می‌پیمایید، بلند به زبان بیاورید تا از این طریق فرزندتان تصمیم‌گیری را یاد بگیرد.

نکته مفید دیگری که باید بدانید این است که تا جایی که امکان دارد تصمیم‌های او را بی‌اثر نکنید مثلا در لباس پوشیدن، خرید کردن و دیگر کار‌ها حتی‌المقدور بگذارید سلیقه‌اش را اعمال کند تا بداند تصمیم او تعیین‌کننده است. در تصمیم‌هایی که خودتان می‌گیرید و امکانش هست هم با او مشورت کنید.

Lady parisa
19-09-2011, 09:11
«آیا کودک من شاد است؟» این، سوال خیلی از مادرهاست اما جوابش شما را شگفت‌زده خواهد کرد. مطالعاتی که روی پیشرفت‌های کودکان انجام شده، نشان می‌دهد شادی چیزی نیست که شما آن را مثل یک هدیه یا جایزه خوشگل به فرزندتان «بدهید». در عوض آنها می‌گویند بچه‌های لوس، آنهایی که زیر آبشار اسباب‌بازی‌ها یا سقف بدون روزنی از محبت زیادی قرار گرفته‌اند، احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به نوجوان‌های بی‌انگیزه و افسرده دارند. «بهترین عوامل شادی، درونی هستند، نه بیرونی.» این را یک محقق انگلیسی می‌گوید که سال‌ها روی ریشه‌های شادی بزرگسالان در کودکی کار کرده است؛ کسی که تاکید دارد آن چیزی که مهم است، کمک کردن به بچه‌ها برای پیش بردن ابزارهای درونی است که آنها بتوانند در تمام زندگی به آن تکیه کنند. خبر خوب این است که لازم نیست شما یک روانشناس تجربی کودک باشید تا نیروهای درونی کودک را کشف کنید و در بالا و پایین زندگی آن را به یادش بیاورید. با مراقبت و انعطاف، هر پدر و مادری می‌تواند زمینه‌ای برای زندگی شاد کودک آماده کند.
وقتی كودك شما از یک نوزاد تازه متولد به بچه 6 ماهه‌ای با توان فعالیت و پاسخ تبدیل می‌شود، او دارد یاد می‌گیرد با علائمی شما را از ناراحتی و رضایتش آگاه کند. به محض این که شما پا درون اتاق می‌گذارید، لب‌های او با یک لبخند فوق‌العاده به سمت بالا می‌روند یا وقتی کسی از او اسباب بازی محبوبش را بگیرد، گریه او به هوا می‌رود. احتمالا متوجه این موضوع شده‌اید که او فاصله بین لبخند و گریه را خیلی زودتر از آن طی می‌کند که شما فرصت کنید پستانک را در دهانش بچپانید.

اگر به نظر می‌رسد، شیرخوار شما بیشتر گریه می‌کند تا بخندد، به این خاطر است که نوزادان اضطراب را بیشتر از خوشحالی درک می‌کنند. گریه کردن و ابراز ناراحتی براي آن است كه اولویت‌ها را توضیح دهند. آنها مثل یک پیغام کمک ظاهر می‌شوند تا والدین کودک هر چیزی را که اشکال دارد، درست کنند. اما اگر کودک‌تان گریه می‌کند، از کجا بفهمید که او درد دارد، گرسنه مانده یا فقط کمی خسته است؟ یک مادر حساس می‌تواند فرق بین اینها را تشخیص دهد. ابروها، دهان و نوع صداها جزء سیستم اطلاع‌رسانی بچه هستند. یک مادر حساس همه این چیزها را با هم در نظر می‌گیرد. یک روانشناس کودک که در رابطه با حالات روحی کودکان تحقیق می‌کند، می‌گوید: «اصولا نباید شیرخواران را خوشحال یا ناراحت نامید. فقط مي‌توان گفت آنها از شرایط همین حالا راضی هستند یا ناراضی.» وقتی نوزادی خوشحال به نظر می‌رسد، احساسات او از این موضوع خبر ندارد. وقتی او دارد جیغ می‌کشد هم همین‌طور. تحقیقات نشان می‌دهد قشر مرکزی احساسات در کودک 6 تا 8 ماهگی کارش را شروع می‌کند؛ یعنی همان وقتی که والدین می‌توانند احساس را در چهره کودک‌شان به وضوح ببینند. شیرخوار شما احتمالا روش خاص خودش را برای نشان دادن روحیه‌اش دارد. بعضی‌ها گریه می‌کنند، در حالی که بعضی‌های دیگر فقط به شما می‌چسبند. هرچه با خلق و خوی فرزندتان بیشتر آشنا شوید، بهتر می‌توانید نشانه‌های نارضایتی او از دنیایش را بفهمید، یعنی دریچه‌ای به سوی فهم بیشتر از طبیعت کودک‌تان.

Lady parisa
26-09-2011, 10:10
:40:
جمله خوشایند برای کودکان:40:

۱) خـودت تـصـمـیم بگیر:
کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: "بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید." اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: "خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید." این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.

۲) من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم:
اگر می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم ، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.

۳) از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی:
اگر کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلا ً به او بگویید: "صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار سردرد شوم" و ازاو بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.

۴) احساس تو را درک می کنم:
وقتی کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می گوید: "از تو متنفرم" یا "خیلی بدی." این تنها جملاتی است که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.

۵) "آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای؟:
" افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می گویند: "عدالت را رعایت کنید و منصف باشید" و این جملات زمانی مطرح می شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم "انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی"!


۷ جمله ناخوشایند برای کودکان

۱) مناسب سن خودت رفتار کن!
گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله ای که نمی داند چه می خواهد و گریه می کند ، یا کودک ۴ساله ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می کند ، هر دو متناسب سنشان عمل می کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید "مناسب سن خودت عمل کن" بگویید: "به نظر می رسد خیلی عصبانی هستی"، "می دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده ای" این جملات به کودک آرامش می دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

۲) شوخی کردم:
دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

۳) چـرا مـثـل ... نـیستی؟
با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی کـنـنـد در مرتبه پایین تری قرار گرفته اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین تر از دیگری احساس کند ، روحیه خود را می بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

۴) ندو و گرنه می افتی!
علی رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: "قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش هایت مطمئن باش." در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده اید نه ناتوانی کودک.

۵) چی بهت گفتم؟
چرا سوالی را می پرسید که خودتان جواب را می دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می زند و می گذرد. اگر از رفتار او رنجیده اید بگویید: "من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن."

۶) به تو قول می دهم که ... :
به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد.

وقتی پدر و یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می کند که "وعده داده نشده اش" اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده ها باعث می شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می آورد و فکر می کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیداخواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد.

از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده ای ناخواسته می دهد، وعده ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشیم.

۷) آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟
پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه ها استفاده می کند و با بیان این واژه ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می کند و مانع از پدید آمدن رابطه ای مثبت بین پدرومادر با کودک می شود. " آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم ؟ مگر تو کری ؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ ..."

این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد ودر نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می شود.



منبع: عصرایران

Lady parisa
02-11-2011, 09:52
اول مهر و رسيدن دوباره روزهاي مدرسه پر از خاطرات خوب و شور و شوق بچه‌ها براي رفتن به يك كلاس بالاتر است. اشتياق آن‌ها براي خريد لوازم مدرسه و پيدا كردن دوست‌هاي جديد است اما همين اتفاق خوب دردسرهاي خاص خودش را هم دارد؛ دردسرهايي كه گاهي بچه‌ها به خاطرش حتي از روزهاي اول مدرسه بيزار مي‌شوند. البته نه فقط بچه‌ها بلكه حتي پدر و مادرها! خب، اين دردسرها چه چيزهايي هستند؟ يكي از مهم‌ترين آن‌ها صبح زود بيدار شدن بچه‌هاست. بچه‌هايي كه عادت داشته‌اند در روزهاي تعطيل تابستان تا لنگ ظهر بخوابند، ناگهان بايد از فردا صبح زود بيدار شده و روانه مدرسه بشوند. پدر و مادرها هم بايد با كلي اصرار و خواهش از كودك بخواهند كه از تختخواب بيرون بيايد. اين مشكل تقريبا در همه خانواده‌هايي كه بچه مدرسه‌اي دارند شايع است. پس شايد بد نباشد راه‌هاي مقابله با آن را ياد بگيريد.



عادت كودكان را تغيير دهيد

اگرچه زود بيدار شدن عادت پسنديده‌اي است و همه بزرگان دين و پژوهشگران علم اين كار را توصيه كرده‌اند ولي متاسفانه در اغلب خانواده‌ها در روزهاي تعطيل اين عادت بر هم مي‌خورد(اگر از قبل وجود داشته باشد!) و بچه‌ها هم از اين قاعده مستثنا نيستند. در روزهاي تعطيل و بلند تابستان بچه‌ها اغلب نزديك ظهر بيدار مي‌شوند و همين موضوع باعث مي‌شود روند خواب آن‌ها در يك چرخه معيوب بيفتد؛ بيدار ماندن تا دير وقت و خوابيدن تا نزديك ظهر. براي اين‌كه اين چرخه اشتباه را تغيير دهيد يك‌شبه نمي‌توانيد اقدام كنيد بلكه بايد از يك هفته يا 10روز قبل از شروع مدارس سعي كنيد كم‌كم ساعت خواب كودك را جلو بكشيد و ساعت بيداري او در صبح را نيز زودتر معين كنيد. براي اين كار كافي است هر شب نيم ساعت زودتر فرزندتان را به تختخواب بفرستيد و هر روز صبح يك ربع زودتر او را بيدار كنيد.


زود بخوابد، زود بيدار مي‌شود!

زود خوابيدن شرط اصلي زود بيدار شدن است. اين موضوع براي بزرگسالان هم صادق است كه اگر دچار كم‌خوابي باشند، به سختي مي‌توانند صبح بيدار شوند، چه برسد به كودكان.كودكان دبستاني تقريبا به 10 ساعت خواب شبانه نياز دارند و اين به آن معناست كه اگر شما مي‌خواهيد كوچولوي كلاس اولي‌تان را صبح‌ها ساعت 7 بيدار كنيد، بايد شب قبل او در ساعت 9 به تختخواب رفته باشد.

چگونه كودكم راساعت 9 شب بخوابانم؟

متاسفانه شلوغي و هياهوي دنياي امروز كه به داخل خانه‌هاي ما هم رخنه كرده، روي كودكان هم تاثير مي‌گذارد. روشن بودن دائمي تلويزيون يا كامپيوتر بدترين اتفاقي است كه براي خانه‌هاي ما افتاده. اين موضوع نه تنها باعث مي‌شود تا حساب وقت و زمان از دست ما خارج شود بلكه موجب تنش و استرس بيشتر اعضاي خانواده و به‌خصوص كودكان مي‌شود.

اگر دوست داريد فرزندتان در ساعت معيني به تختخواب برود، بايد يكي، دو ساعت قبل فضاي خانه را آرام كنيد تا كودك فرا رسيدن شب و احساس نياز به خواب و آرامش را درك كند.

براي اين‌كه ساعت مناسبي را انتخاب كنيد، بايد در رفتار و حالات فرزندتان كمي بيشتر دقت كنيد. هنگام شب مراقب باشيد در چه ساعتي كودك خسته شده و كم‌كم سرعت كارهايش كاهش مي‌يابد. در اين ساعت‌ها كودك بيشتر آماده خوابيدن است و راحت‌تر به خواب مي‌رود.

سعي كنيد، شام فرزندتان را زود بدهيد و از دادن نوشيدني‌هاي حاوي كافئين‌ مانند چاي و قهوه و به‌خصوص نوشابه در وعده شام پرهيز كنيد زيرا اين نوشيدني‌ها باعث بي‌قراري و بي‌خوابي كودك مي‌شوند. بعد از شام تلويزيون را خاموش كنيد و اجازه ندهيد كودك پاي بازي‌هاي كامپيوتري يا ويدئويي بنشيند. كودك را براي خواب آماده كنيد و از او بخواهيد حتما به دست‌شويي برود. همچنين به او ياد بدهيد، مسواك بزند و بعد از مسواك زدن تا موقع خواب چيزي نخورد. براي اين‌كه فضا را بيشتر براي خواب آماده كنيد مي‌توانيد نور منزل را كم كنيد. در ضمن بهتر است هنگام خواب او را تنها به اتاقش نفرستيد و زماني را در كنار كودك بمانيد، با نور كم براي او كتاب بخوانيد و سپس به او شب‌به خير بگوييد.

وقتي فرزندتان را به تختخواب مي‌فرستيد سعي كنيد، سر و صدا و نور محيط منزل را كم كنيد. اگر كودك فكر كند كه هنوز همه چيز زندگي مانند ميانه ظهر جريان دارد، طبيعي است كه او هم بخواهد در آن جريان شريك باشد!

اتـاق كـودك سحـرخيز

وقتي فرزندتان را به تختخواب مي‌فرستيد سعي كنيد، سر و صدا و نور محيط منزل را كم كنيد. اگر كودك فكر كند كه هنوز همه چيز زندگي مانند ميانه ظهر جريان دارد، طبيعي است كه او هم بخواهد در آن جريان شريك باشد!

اتاق كودك هميشه بايد مرتب باشد؟

براي اين‌كه فرزندتان بتواند صبح‌ها زود از خواب بيدار بشود، لازم است كه در اتاق او هم تغييراتي بدهيد. سعي كنيد، اتاق كودك هميشه جمع و مرتب باشد. ديدن نظم بصري در اطراف، به ساختن نظم دروني و رفتاري بچه‌ها كمك مي‌كند.

براي پرده اتاق كودك، لازم نيست از پرده‌هاي بسيار ضخيم كه هيچ نوري را از خودشان عبور نمي‌دهند استفاده كنيد. برعكس، جنس پرده اتاق بايد طوري باشد كه با روشن شدن هوا نور خورشيد را به درون اتاق راه بدهد. همچنين بسيار مهم است كه در طول روز نور خورشيد به درون اتاق بتابد زيرا بدن ما چرخه خواب و بيداري را با نور خورشيد تنظيم مي‌كند. اگر كودك در طول روز از نور خورشيد محروم باشد، بدن او نمي‌تواند ساعت دروني خود را به درستي تنظيم كند. در اين صورت حتي خوابيدن به موقع در شب هم دشوار مي‌شود.


دماي هوا را تنظيم كنيد

نكته ديگري كه بايد در مورد اتاق كودك به آن توجه كرد تنظيم صحيح دماي آن است. اين موضوع به‌خصوص در روزهاي سرد پاييز و زمستان اهميت دارد. اگر اتاق كودك به حدي سرد باشد كه به محض بيدار شدن از خواب و بيرون آمدن از زير پتو كودك ترجيح بدهد دوباره به تختخواب برگردد، شما در برنامه سحرخيز كردن كودك‌تان شكست خورده‌ايد! برعكس، هواي اتاق نبايد بيش از حد گرم باشد كه باعث رخوت و خواب‌آلودگي بيشتر شود. دماي معتدل و گرماي ملايم بهترين گزينه است. درصورتي كه مي‌توانيد، شب‌ها كمي لاي پنجره اتاق كودك را باز بگذاريد تا هواي تازه صبحگاهي به سحرخيزي كودك‌تان كمك زيادي كند.

اما مهم‌ترين نكته درباره اتاق كودكي كه صبح‌ها زود از خواب بيدار مي‌شود آن است كه در چنين اتاقي از تلويزيون خبري نيست. بسياري از والدين تصور مي‌كنند وجود تلويزيون يا كامپيوتر در اتاق كودك باعث راحتي و رفاه كودك مي‌شود اما اين‌طور نيست. در اتاق كودكان نبايد هيچ‌وقت تلويزيون وجود داشته باشد. وجود تلويزيون يعني بيدار ماندن شبانه كودك و دير بيدار شدن او در صبح روز بعد. حتي اگر مي‌توانيد، كامپيوتر را هم از اتاق فرزندتان به جاي ديگري منتقل كنيد، جايي كه فقط براي مطالعه و كار با كامپيوتر درنظر گرفته‌ايد مانند اتاق مطالعه يا اتاق كار.


به كودك‌تان كمك كنيد

بخش مهمي از فرآيند سحرخيزي تشويق رواني كودك است. براي كودك از فوايد سحرخيزي صحبت كنيد. به او بگوييد زود بيدار شدن او فقط به دليل رسيدن به مدرسه نيست، بلكه كمك مي‌كند تا در طول روز شادتر و سرحال‌تر باشد و درس‌ها را بهتر متوجه شود.

براي بيدار كردن كودك از داد و تنبيه استفاده نكنيد. اين كار باعث اضطراب فرزندتان ‌شده و كم‌كم سبب مي‌شود او از مدرسه رفتن هم به‌دليل همين تجربه ناخوشايند بيزار شود.براي زود بيدار شدن كودك جايزه‌هاي كوچك تعيين كنيد و اگر توانست مدت يك هفته هر روز زود بيدار شود، به او يك جايزه بزرگ‌تر بدهيد. هر روز او را با يك چيز كوچك خوشحال كنيد. مثلا به او بگوييد زود بيدار شود تا صبحانه مورد علاقه‌اش را بخورد. از روزهاي تعطيل غافل نشويد. روزهاي تعطيل هم نبايد اجازه بدهيد او بيش از حد بخوابد. البته اين به آن معنا نيست كه فرزندتان را درست سر ساعتي كه هر روز به مدرسه مي‌رود بيدار كنيد بلكه فقط يك يا 2 ساعت خواب بيشتر براي روزهاي تعطيل كافي است.

ممكن است فرزند شما، از ساعت خوابش شكايت داشته و ناراحت باشد بچه‌ها معمولا در دوران مدرسه خود را با دوستان‌شان مقايسه مي‌كنند و خيلي دوست ندارند كه تفاوت زيادي بين آن‌ها وجود داشته باشد بنابراين در چنين شرايطي به او بگوييد كه هر فردي عادات خاص خود را دارد و اين ساعت خواب براي او مناسب است.

Lady parisa
08-11-2011, 10:24
تنها کسی که می‌تواند به این سوال جواب دهد، خود شما هستید. البته این سوال، از آن سوال‌های سخت است. بعضی‌ها می‌گویند تصمیم در مورد داشتن فرزند دوم، حتی از داشتن اولی هم سخت‌تر است، چون حالا دیگر مسئله فقط داشتن یک بچه نیست بلكه تغییر دادن خانواده است. هر کودک جدیدی بر سبک زندگی‌تان، کار و درآمدتان، روابط فامیلی و دوستانه‌تان و البته روی کودک دیگرتان تاثیراتی دارد که قبل از تولد او باید به تمام این‌ها فکر کرده باشید. خیال نکنید زندگی با دو بچه، فقط دو برابر کردن همه سختی‌ها و شیرینی‌هاي زندگی با تک‌فرزند است؛ ماجرا خیلی پیچیده‌تر از این حرف‌هاست. اگر از دیگران بپرسید، همه در مورد زمان بزرگ‌تر کردن خانواده ایده‌هایی دارند؛ از پزشكان و دانشمندان تا دوستان و همسایه‌های‌تان. این وسط شما می‌توانید تمام حرف‌ها را بشنوید، جوانب مثبت و منفی را بسنجید و دست آخر تصمیم خودتان را بگیرید.


فرزند دوم چه موقع؟
خیلی از والدینی که به فرزند دوم فکر می‌کنند، مسئله «اصلا آیا باید فرزند دومی داشت یا نه؟» را برای خودشان حل کرده‌اند و حالا درگیر حل مسئله «چه وقت باید دومی را بیاوریم؟» هستند. آنها به این فکر می‌کنند که چه فاصله‌ای بین بچه‌ها مناسب است؛ هم برای دو بچه و هم برای والدین‌شان.

محققان مختلف نتایج مختلفی را به دست آورده‌اند. در حالی که متخصصان زنان و زايمان می‌گویند برای بارداری دوم دست‌كم 2 تا 3 سال باید صبر کرد، بعضی تحقیقات روانشناسی نشان می‌دهد بهترین فاصله سنی بین دو کودک، کمتر از د2و سال است. با این حال والدین اغلب بی‌توجه به تمام این حرف‌ها کار خودشان را می‌کنند!


همه چیزهایی که محققان در مورد فاصله سنی ایده‌آل بین فرزندان می‌گویند کدام فاصله بهتر است؟بین یک و نیم تا 5 سال: تحقیقات نشان می‌دهد فاصله کمتر از 18 ماه یا بیشتر از 5 سال بین دو بارداری، احتمال نارس بودن یا کم‌وزنی را در فرزند دوم بالا می‌برد. وقتی این فاصله خیلی کم باشد، ممكن است بدن مادر فرصت لازم برای تامین منابع تهی‌شده مواد مغذی و رفع استرس‌های بارداری اول را نداشته است. وقتی فاصله خیلی زیاد می‌شود، باروری زن پس از یک بارداری کاهش می‌یابد.

بین 2 تا 10 سال: یک تحقیق دیگر نشان می‌دهد اگر بعد از تولد اولین فرزند 18 تا 23 ماه صبر کنید و بعد برای بارداری بعدی اقدام کنید، بهترین شرایط را برای سلامت نوزاد جدید تدارک دیده‌اید. این محققان می‌گویند نوزادانی که در کمتر از 6 ماه پس از تولد فرزند قبلی بارور شده‌اند، به احتمال 40 درصد نارس یا کم‌وزن خواهند بود. این تحقیق همچنین نشان می‌دهد فاصله سنی بیشتر از 10 سال هم همین تاثیر را دارد.

بین 2 تا 3 سال: یک تحقیق معتبر در دانشگاه کالیفرنیا امریکا نشان می‌دهد فاصله سنی 24 تا 35 ماه، از نظر پزشکی بهترین فاصله برای سلامت هر دو فرزند و مادر است.

کمتر از يك سال یا بیشتر از 4 سال: یک پژوهش خانوادگی نشان می‌دهد فاصله کمتر از یک سال یا بیشتر از 4 سال، برای ارتباط کودکان با والدین‌شان، رقابت بین فرزندان و عزت نفس هر یک، بهترین فاصله است. کودکان زیر یک سال، احساسی در مورد وضعیت منحصر به فرد خودشان ندارند، در نتیجه کمتر پیش می‌آید که با حضور یک تازه‌ وارد مشکلی داشته باشند. همچنین بچه‌هایی که بیشتر از 4 سال دارند، فرصت کافی را برای لذت بردن از توجه خاص والدین داشته‌اند و زندگی و شخصیت خودشان را شناخته‌اند.


فرزند دیگرتان چند سالش است؟
هیچ جواب درست یا غلطی وجود ندارد. هرچند که تحقیقات علمی چیزهای مختلفی می‌گویند اما شاید شما هیچ مشکلی با این که دومی را یک هفته بعد از تولد اولی باردار شوید، نداشته باشید. بعضی‌ها دوست دارند هرچقدر که می‌شود صبر کنند، این طوری کودک شما کلی وقت برای تنها بودن با شما دارد و حتی می‌تواند در مورد داشتن بچه دوم نظر هم بدهد. بعضی‌های دیگر می‌گویند بچه‌های با فاصله سنی زیاد، در واقع دو تک‌فرزند هستند و هیچ وقت هم‌بازی هم نمی‌شوند و در دو دنیای متفاوت زندگی می‌کنند. با فاصله سنی کم دیگر لازم نیست نصف عمرمان را به بچه‌داری بگذرانیم و همه‌چیز در چند سال تمام می‌شود. مادرهای مختلف، حرف‌های متفاوتی دارند. بعضی‌ها از داشتن دو فرزند با فاصله زیاد راضی‌اند:« 2 پسر من 5 سال فاصله سنی دارند. من فکر می‌کنم این فاصله عالی است. وقتی پسر اولم به خوبی نیازهای اولیه مثل دستشویی رفتن و لباس پوشیدن و بازی کردن را یاد گرفته بود، پسر دومم به دنیا آمد. هرچند آنها زیاد با هم بازی نمی‌کنند، اما پسر اولم خیلی خوب از برادر کوچکش مراقبت می‌کند.»

بعضی‌های دیگر از فاصله سنی کم فرزندان‌شان راضی نیستند: «دو فرزند من دو سال اختلاف سنی دارند. من فکر می‌کنم هر چه فرزند اول بزرگ‌تر باشد، بهتر است، برای این که آن وقت مستقل‌تر شده است و می‌تواند از نظر احساسی و فکری با نوزاد جدید کنار بیاید. شاید بهتر بود فاصله سنی بیشتری بین دو فرزندم می‌گذاشتم. به خصوص رسیدگی به دو بچه که هر دو پوشک می‌شوند و نیازهای فیزیکی زیادی دارند، واقعا برایم سخت است. من که پیش از این حتی سر فرزند بزرگم داد هم نزده بودم، در این مدت به خاطر فشار زیاد دو سه بار کتک‌اش زده‌ام و فوری هم پشیمان شده‌ام.»

اما بعضی‌ها از فاصله سنی کمتر از این هم راضی‌اند: «3 فرزند من هر کدام حدود یک سال و نیم با هم فاصله دارند. هرچند وقتی هر 3 نوزاد بودند، بزرگ کردن آنها واقعا سخت بود، اما از برخی لحاظ فوق‌العاده بود. 3-2 سال سختی کشیدم، اما بعد از دست عوض کردن پوشک و آروغ گرفتن برای همیشه راحت شدم. حالا آنها به راحتی هم‌بازی هم می‌شوند و خیلی ارتباط نزدیکی با هم و با من دارند. انگار که من یکی از بچه‌هاي خانواده هستم!»


چند سال‌تان است؟خوب یا بد، سن والدین و به خصوص مادر برای بچه‌دار شدن مهم است. اگر دیر ازدواج کرده‌اید و اولین بچه را هم دیر به دنیا آورده‌اید، شاید فرصت زیادی برای ایجاد فاصله سنی بین 2 فرزندتان نداشته باشید. سن بیشتر از 35 سال برای مادران، احتمال بارداری خطرناک را زیاد می‌کند. اگر فرزند اول‌تان را در 32 سالگی به دنیا آورده‌اید، شاید بهتر باشد دومی را 3-2 سال بعد بیاورید یا به کلی قید فرزند دوم را بزنید. اما اگر زیر 30 سال هستید و مشکلی هم از نظر سلامت باروری ندارید، می‌توانید راحت‌تر در مورد اختلاف سنی فرزندان‌تان فکر کنید. در مورد سن بچه‌دار شدن با فرزندتان هم مشورت کنید. برای خیلی از مادر و پدرها اختلاف سنی با بچه‌های‌شان مهم است.


وضعیت مالی شما چطور است؟
بله، این درست است که پول همه چیز نیست، اما مطمئنا وقتی خانواده شما بزرگ‌تر شود، خرج‌تان هم بیشتر می‌شود. در شماره 32 شهرزاد یک پرونده در مورد هزینه‌های بارداری بود که می‌توانید به آن مراجعه کنید و این تازه فقط هزینه‌های بارداری است. خودتان می‌دانید که هزینه خورد و خوراک مادر شیرده یا شیر خشک نوزاد، پوشک، مراجعه به پزشك و خدای نکرده بیماری‌های احتمالی، لباس و چیزهای دیگر، چقدر زیادند. به یاد بیاورید که با تولد فرزند اول‌تان چقدر به بودجه خانوادگی‌تان اضافه کرده‌اید و پیش‌بینی کنید که تقریبا همان مقدار را (با احتساب تورم!) باید اضافه کنید. یک چیز دیگر هم هست، این که اگر شما دوباره به سر کار برگشته باشید و درآمدتان را به زندگی اضافه کرده باشید، دوباره برای مدتی خانه‌نشین می‌شوید و حتی ممکن است این بار نتوانید ظرف 6 ماه (مرخصی زایمان) دوباره به کار برگردید، یا مجبور باشید به یک کار پاره‌وقت رضایت بدهید. آیا شما می‌توانید با کسر درآمد خودتان زندگی کنید یا سر کار برگردید و هزینه‌های مهدکودک فرزند دوم را هم بپردازید؟


فرزند دیگر چطور زندگی شما را تغییر خواهد داد؟مدتی بعد از تولد فرزند اول لازم است تا زندگی شما دوباره در یک وضعیت روتین دل‌نشین قرار بگیرد. آیا شما یک روش خاص تربیتی برای خودتان تعریف کرده‌اید؟ آیا بالاخره در خانه شما همه می‌توانند شب را تا صبح راحت بخوابند؟ شاید به جایی رسیده‌اید که دیگر شما و همسرتان وقت کافی برای همدیگر دارید. ممکن است شما دوباره به کار برگشته باشید و آن را خیلی دوست داشته باشید. این‌ها معیارهای مهمی برای فکر کردن به فرزند دوم هستند. حواس‌تان باشد، یک نوزاد جدید می‌تواند همه این شرایط را عوض کند. رسیدگی به نیازهای یک نوزاد کلی انرژی و زمان لازم دارد (یادتان که نرفته؟) و تازه فرزند اول‌تان هم باید با حضور یک خواهر یا برادر جدید کنار بیاید که بخش زیادی از این آمادگی را شما باید ایجاد کنید. ممکن است با تولد فرزند دوم، رفتارهای فرزند اول‌تان هم عوض شود (کمی لجبازی و یک‌دندگی و حسودی خیلی طبیعی است) و هرچقدر هم خسته باشید، نباید رفتارتان را با اولی تغییر دهید تا او فكر كند که دیگر دوستش ندارید! چیزهای دیگری هم هست؛ مثل ارتباط شما با دوستانی که بچه ندارند و خانواده‌های پر از بچه‌های ریز و درشت یا تعداد هم‌بازی‌هایی که فرزند اول‌تان دارد. بیشتر فکر کنید چیزهای بیشتری هم به ذهن‌تان می‌رسد.

Lady parisa
08-11-2011, 10:33
1- اتاق را مرتب كنيد
اولين كاري كه بايد انجام دهيد اين است كه اسباب‌بازي‌هاي تابستاني را جمع كنيد. فرزند شما بعد از شروع مدرسه به تمام اسباب‌بازي‌هايش نياز نخواهد داشت. فراموش نكنيد اين كار را با تحكم انجام ندهيد. مي‌توانيد به ازاي هر اسباب‌بازي كه جمع مي‌كنيد، يك لوازم تحرير تازه به كودك بدهيد تا از مدرسه زده نشود.

2- براي درست كردن ناهار خلاق باشيد
اگر كودك شما در مدرسه غذا مي‌خورد بايد دستور درست كردن چند غذاي خوشمزه كه مناسب مدرسه هستند را ياد بگيريد. اگر فرزند شما براي ناهار به خانه برمي‌گردد بايد به فكر درست كردن غذاهاي سالم، مقوي و پر انرژي باشيد.

3- به تنقلات فكر كنيد
روش درست‌كردن بيسكويت‌هاي خانگي خوشمزه را ياد بگيريد، چون خيلي سالم‌ترهستند اما تنقلات آماده معمولا پر از افزودني‌هاي مضر هستند. حتي اگر فرزندتان چيپس دوست دارد خودتان در خانه برايش درست كنيد.

4- ساعت خواب بچه‌ها را ميزان كنيد
هر شب كمي زودتر فرزندتان را به تختخواب بفرستيد و صبح‌ها كمي زودتر بيدارشان كنيد تا بتوانند راحت‌تر با تغيير ساعت خواب و بيداري كه در تابستان داشتند كنار بيايند. مي‌توانيد براي بيدار كردن بچه‌ها برنامه‌هاي جالبي تدارك ببينيد. مثلا با سيني صبحانه به تختخوابش برويد يا يك موزيك زيبا برايش بگذاريد.

5- به لباس‌ها فكر كنيد
لباس‌هايي كه كودك شما در مدرسه بايد بپوشد را پيدا كنيد، آن‌ها را بشوييد و اگر كم و كسري داريد خريد كنيد. سپس كمد خاصي را به اين لباس‌ها اختصاص دهيد و آن‌ها را مرتب در آن بچينيد.

6- چك‌آپ كنيد
فرزندتان را براي شروع سال تحصيلي نزد دكتر ببريد تا يك چك‌آپ كامل انجام دهد. به خصوص چشم‌پزشك حتما بايد او را ببيند تا مطمئن شويد فرزند شما در مدرسه مشكل بينايي نداشته باشد. از پزشك بخواهيد توصيه‌هايي براي جلوگيري از بيماري‌هاي رايج مدرسه به شما ارائه دهد.

7- مزاياي تابستان را ادامه دهيد
اگر كودك شما در تابستان كلاس فوق‌برنامه‌اي را شروع كرده و در آن پيشرفت كرده و به ادامه دادن آن تمايل دارد، برايش برنامه‌ريزي كنيد. كلاس‌هايي مثل زبان و موسيقي رانمي‌توان تا سال بعد رها كرد. با معلم فرزندتان صحبت كنيد تا بدون اين‌كه به كودك فشار بيايد كلاسش را ادامه دهد.

8- براي صبح‌ها برنامه‌ريزي كنيدعجله در خوردن صبحانه و حاضر شدن صبحگاهي براي خروج از خانه براي هيچكدام از اعضاي خانواده دلچسب نيست. يك روز خوب، شروع خوب لازم دارد. پس يك برنامه‌ريزي دقيق انجام دهيد و ببينيد فرزند شما كي بايد از خواب بيدار شود تا براي صبحانه خوردن و حاضر شدن به اندازه كافي وقت داشته باشد. سر همان ساعت او را بيدار كنيد.

9- به بچه‌ها شهامت بدهيد
كودك شما ناخودآگاه براي شروع سال جديد كمي نگران است. درس‌هاي سال گذشته را با او كار كنيد تا يادآوري شود. در مورد وظايفش در مدرسه، درس خواندن و مهارت‌هاي رفتاري با او صحبت كنيد تا نگراني‌اش برطرف شود و با انرژي بيشتري سال جديد را آغاز كند.

10- برنامه غذايي را تنظيم كنيد
درست فكر كنيد و ببينيد چه غذاهايي مي‌توانيد براي بچه‌ها درست كنيد. اين غذاها را در طول هفته تقسيم كنيد تا هر روز كم و كسري‌ها را بدانيد و بدانيد بايد چه بپزيد. اين برنامه به شما كمك مي‌كند هيچ‌وقت براي آماده كردن غذا چه براي سرو در خانه چه همراه كردن با بچه‌ها مشكلي نخواهيد داشت.



نظم و انضباط در روزهاي مدرسه

11- وسايل مدرسه را مرتب كنيدكودك شما به كلي وسيله كوچك براي شروع مدرسه نياز دارد. يك فهرست تهيه كنيد و از فرزندتان براي تكميل آن كمك بگيريد تا چيزي از قلم نيفتد. تمام وسايل را تهيه كنيد تا كودك شما براي شروع يك سال تحصيلي موفق چيزي كمي نداشته باشد.

12- به تقويتي‌ها فكر كنيداگر مي‌دانيد فرزند شما در درسي ضعيف است، مي‌توانيد از ابتداي سال به فكر تقويت آن درس باشيد. با معلمش صحبت كنيد و از او راهنمايي بخواهيد تا فرزند شما از همان ابتدا بتواند ضعف تحصيلي‌اش را جبران كند.



اتاقي متفاوت

13- دكوراسيون اتاق را عوض كنيد
ميز تحرير، قفسه‌اي براي وسايل و كتاب‌ها، چراغ مطالعه، ميزي براي درست كردن كاردستي و... را در تابستان نياز نداشتيد‌ ولي حالا كه بچه‌ها بايد درس بخوانند بايد اين تجهيزات را براي‌شان فراهم كنيد. تغيير كوچكي در دكوراسيون اتاق با همكاري بچه‌ها مفيد است.

14- براي زندگي خودتان برنامه‌ريزي كنيد
بايد در برنامه زندگي خودتان هم تغيير ايجاد كنيد. كارهاي شخصي و كارهاي خانه را بگذاريد براي وقتي كه بچه‌ها مدرسه هستند تا براي وقتي بچه‌ها به خانه برمي‌گردند و مي‌خواهيد دور هم باشيد يا به درس بچه‌ها كمك كنيد، نگران كارهاي خودتان نباشيد.



مدرسه در خانه
15- كوله‌پشتي را سر و سامان‌دهيد
چه كوله نو خريده باشيد چه كوله سال پيش را براي استفاده دوباره روبه‌راه كرده باشيد، باز هم بايد زيپ‌ها و محل‌هاي مختلف كيف را بشناسيد. با فرزندتان جاي وسايل لازم مثل كليد، دفترچه يادداشت و چيزهاي لازم ديگر را در كيف مرور كنيد تا براي پيدا كردن وسايلش مشكل نداشته باشد.

16- به فكر ظرف غذا باشيد
كودك شما براي بردن تنقلات يا غذا به يك ظرف مناسب غذا نياز دارد؛ ظرفي كه كم جا بگيرد تا كودك بتواند به راحتي آن را در كيفش بگذارد و در عين حال سبك باشد. ظرف‌هايي كه جاهاي مختلف براي غذاهاي مختلف دارند، بيشتر به درد خواهند خورد.

17- براي بعد از مدرسه برنامه‌ريزي كنيد
شما كه نمي‌خواهيد هر روز با فرزندتان سر انجام دادن يا ندادن تكاليفش چانه بزنيد؟ با همكاري هم براي ساعاتي كه بعد از مدرسه در اختيار داريد، برنامه‌ريزي كنيد. وقتي را براي غذاخوردن، تلويزيون ديدن، بازي، انجام تكاليف و وقتي را براي كاري كه كودك دوست دارد انجام دهد اختصاص دهيد. يادتان باشد يك برنامه خشك فرزند شما را خسته مي‌كند؛ پس انعطاف داشته باشيد.



سالم بمانيد

18- مهارت‌ها را به فرزندتان بياموزيد
كودك شما در مدرسه با بچه‌هاي ديگر سر و كار دارد. از او بخواهيد اتفاقات مدرسه را براي شما تعريف كند تا بتوانيد او را در نشان دادن رفتارهاي درست با دوستانش ياري كنيد. مدرسه فقط براي درس خواندن نيست. كودك شما بايد ياد بگيرد دوست پيدا كند و شخصيت اجتماعي قوي‌تري داشته باشد.

19- روي مسائل بهداشتي تاكيد كنيد
بچه‌ها در مدرسه در معرض بيماري‌هاي مختلف واگيردار قرار مي‌گيرند پس بايد مسائل بهداشتي را به آنها بياموزيد. دست‌شويي رفتن، استفاده از
شير آب، شستن دست‌ها و پيشگيري از تماس با كودكي كه سرماخورده است، از مهارت‌هاي بهداشتي لازم براي شروع مدرسه است.

20- برنامه‌ريزي را با فرزندتان بياموزيد
اول از همه با يك دفترچه يا تقويم كوچك شروع كنيد. از بچه‌ها بخواهيد تكليف هر درس را در آن تقويم يادداشت كنند. موقع انجام دادن تكاليف با هم دفتر را باز كرده و كارها را اولويت‌بندي كنيد. با اين روش هم چيزي از تكاليف از قلم نمي‌افتد هم فرزند شما نحوه درست برنامه‌ريزي را ياد خواهد گرفت.


برنامه ريزي كنيد

21- روتين‌ها را مشخص كنيد
از كودك بخواهيد يادداشتي به در كمد بزند و چيزهايي كه لازم است با خود به مدرسه ببرد را روي آن بنويسد. براي مثال جامدادي، كليد يا ظرف غذا از ضروريات هر روزه هستند. او مي‌تواند هر روز موقع خروج از خانه فهرست را چك كند و مطمئن شود چيزي را جا نگذاشته است.

22- صبحانه مهم‌ترين چيز است
كودك شما تحت هيچ شرايطي نبايد بدون خوردن صبحانه به مدرسه برود چون در كلاس درس كارايي لازم را نخواهد داشت. كمي زودتر بيدار شويد و به درست كردن يك صبحانه مفيد و خوشمزه فكر كنيد. كمي زودتر بچه‌ها را بيدار كنيد و با هر روشي كه بلد هستيد، صبحانه آن‌ها را بدهيد. كمي كه گذشت بچه‌ها خودشان به صبحانه خوردن عادت مي‌كنند.

23- بازي‌ها را هدفمند كنيد
بايد سعي كنيد تا جايي كه مي‌توانيد آموزش را در كودك نهادينه كنيد. براي مثال اگر كودك شما از بازي‌هاي كامپيوتري خوشش مي‌آيد مي‌توانيد بازي‌هاي آموزشي براي او تهيه كنيد يا اگر دوست دارد با دوستانش باشد، براي با هم درس خواندن آنها برنامه‌ريزي كنيد.


يك شروع قدرتمند

24- با معلم در ارتباط باشيد
شما بايد سالي چندبار به مدرسه سر بزنيد. بهتر است يكي از همين ملاقات‌ها با معلم كودك ابتداي سال تحصيلي اتفاق بيفتد. براي كمك به كودك، از معلم او راهنمايي بخواهيد و زمان ملاقات بعدي را هم مشخص كنيد.

25- زمان را بشناسانيد
چه كودك شما با سرويس به مدرسه برود و چه خودتان او را برسانيد بايد سر وقت از خانه خارج شويد. مي‌توانيد ساعت را روي زماني كه كودك قرار است از خانه خارج شود كوك كنيد. با شنيدن آن زنگ شما و كودك‌تان مي‌دانيد براي به موقع رسيدن بايد همين حالا از خانه خارج شويد.

26- شام را فراموش نكنيد
اگر بچه‌ها در مدرسه ناهار مي‌خورند، شام فرصت جايگزيني است براي اين‌كه با خانواده دور هم جمع شويد. شام بچه‌هاي محصل بايد علاوه بر مقوي و سالم بودن و داشتن موادي براي رشد فكري كودك، سبك باشد تا فرزند شما صبح راحت‌تر از خواب بيدار شود و گرسنه باشد تا براي خوردن صبحانه اشتياق داشته باشد.



با هم فكر كنيد

27- لوازم اضافه را فراموش نكنيد
چند روز كه از شروع سال تحصيلي گذشت، وسايل لازم ديگر خودشان را نشان مي‌دهند. مثلا امكان دارد فرزند شما براي زنگ ورزش به لباس ورزشي نياز داشته باشد يا براي طراحي به وسيله خاصي نياز داشته باشد. براي اين خرج‌ها كمي پول كنار بگذاريد تا برنامه‌ريزي مالي‌تان به هم نخورد.

28- از ديوارها استفاده كنيد
با آويزان كردن يك تخته وايت‌بورد يا چند جا براي گذاشتن كاغذهاي اضافه يا برگه‌هاي كوچك برنامه‌ريزي مي‌توانيد اتاق فرزندتان را بيشتر شبيه يك اتاق براي درس‌خواندن كنيد. حتي مي‌توانيد يك بورد به ديوار بزنيد تا فرزند شما بتواند كاغذهايش را با سوزن ته‌گرد يا قطعات آهن‌ربا به آن بچسباند.

29- تنقلات خوب را بشناسيد
يك بار با فرزندتان به يك سوپرماركت برويد و خوراكي‌هايي كه برايش مفيد يا مضر است را توضيح دهيد. معمولا در هر مدرسه فروشگاهي هست كه بچه‌ها مي‌توانند از آن خوراكي بخرند. پس بايد دقيقا بدانند چه چيزي براي‌شان مفيد و چه چيزي مضر است.

30- خلاقيت را از كودك نگيريد
يادتان باشد شما قرار نيست به مدرسه برويد. تمام اين توصيه‌ها براي راحت و مفيد بودن سال تحصيلي است و اين برنامه‌ريزي‌ها نبايد به كودك تحميل شود. در مورد تمام آن‌ها با فرزندتان مشورت كنيد و همراه با هم خود را براي مدرسه آماده كنيد.

Lady parisa
08-11-2011, 14:45
بهترین جواب ها برای سوال‌های عجیب کودکان«بابا جون، من چطوری توی شکم مامانم جا شدم؟»، «مامان، یعنی چی که عمو رفته پیش خدا، یعنی الان داره تو خونه خدا زندگی می‌کنه؟»، «بابایی، خدا چه شکلیه، چرا مثل تو و مامان من رو بغل نمی‌کنه؟ چرا من صداشو نمی‌شنوم؟...» اغلب پدر و مادرها بارها و بارها با مطرح شدن این قبیل پرسش‌ها از طرف بچه‌ها غافلگیر شده‌اند، سوا‌ل‌های به ظاهر ساده‌ای که جواب دادن به آنها اصلا ساده نیست.در این شرایط پیدا کردن جوابی که هم برای بچه‌ها قابل درک باشد هم قانع کننده، معمولا ذهن پدر و مادرها را آنقدر درگیر می‌کند که گاهی از صرافت پاسخ دادن می‌افتند یا حتی تسلیم پاسخ‌هایی می‌شوند که هیچ منطقی پشت آنها نیست. اگر شما هم جزء آن دسته پدر و مادرهایی هستید که همیشه نگران غافلگیر شدن با سوال‌های عجیب و غریب کودک‌شان هستند، در این گفت‌وگو با ما همراه باشید. حکیمه قادری، کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور کودکان به شما می‌گوید چطور در این شرایط بهترین جواب را برای بچه‌ها پیدا کنید.


جواب‌های ساختگی ندهید
در برابر پرسش‌های ساده اما متفاوتی که معمولا ذهن بچه‌ها را درگیر می‌کند، مثل پرسیدن از تولد، مرگ و .... آنچه بسیار مهم است، پرهیز از دادن پاسخ‌های ساختگی ا‌ست. بچه‌ها در هر گروه سنی که این سوال‌ها را می‌پرسند باید از ما جوابی بشنوند که مناسب سن و سطح ادراک‌شان باشد. ما به عنوان پدر و مادر نباید با دادن جواب‌های ساختگی از این دست که بچه را خریدیم یا لک‌لک او را آورده ذهن آنها را به بیراهه ببریم. در این شرایط جواب‌هایی که ما برای پاسخ دادن به گره‌های ذهنی بچه‌ها پیدا می‌کنیم باید به دنیای واقعی نزدیک باشند و در عین حال مناسب با سن و قدرت درک کودک. مثلا در مورد تولد می‌توان گفت من و پدر خواستیم که تو باشی و خداوند تو را به ما داد.


حقیقت را لقمه لقمه کنید

باید یادمان باشد پاسخی که برای هر یک از سوال‌های بچه‌ها پیدا می‌کنیم نباید با واقعیت در تضاد باشد، اما در عین حال طبیعی است که این پاسخ نمی‌تواند همه حقیقت را هم در بر بگیرد. درست مثل وقتی که می‌گوییم: «ما خواستیم که یک کوچولوی دوست‌داشتنی دیگه مثل تو داشته باشیم و خدا به ما کمک کرد تا برادرت به دنیا آمد» این پاسخ در تضاد با حقیقت نیست اما همه آن هم نیست. درست مثل یک لقمه غذا، که به جای آن‌که یکباره آن را به خورد کودک بدهیم ریز ریزش می‌کنیم تا هضمش برای او راحت‌تر باشد. نکته مهم این است که در برابر این قبیل پرسش‌ها تحت هیچ شرایطی قرار نیست داستان دیگری برای کودک تعریف کنیم. مثلا در مورد تولد، طبیعی است که ما نمی‌توانیم همه چیز را جزبه‌جز برای بچه‌ها بگوییم اما می‌توانیم بخش تعدیل شده‌ای از مسیر تولد را برای او تعریف کنیم.


احساس امنیت را از کودک نگیرید
پرسش درمورد مرگ هم یکی دیگر از سوال‌های همیشگی بچه‌هاست که جواب دادن به آن چندان راحت نیست. اما آنچه مهم است این است که پاسخ‌های ما باید به گونه‌ای باشد که در عین حال که به کودک دروغ نمی‌گوییم احساس امنیت او را هم بر هم نریزیم. مثلا گفتن جملاتی مثل این‌که «بابا و مامان هیچ وقت نمی‌میرند» یا اینکه «ما همیشه در کنار تو هستیم» راه حل مناسبی نیست، چون نباید تاکید بر واقعیت را فراموش کنیم. به جای چنین پاسخ‌هایی می‌توانیم به بچه‌ها بگوییم «مهم این است که ما الان کنار همدیگر هستیم و به چیزی که اتفاق نیفتاده فکر نمی‌کنیم؛ اما خب این را هم می‌دانیم که چیزی مثل مرگ وجود دارد.» البته مرز بین گفتن حقیقت و حفظ احساس امنیت در کودک بسیار باریک است و دقیقا به همین دلیل است که حرفه پدر و مادری را با باغبانی مقایسه می‌کنیم نه صنعتگری، چون قرار نیست چیزی را به وجود آوریم و کنارش بگذاریم بلکه درست مثل حساسیت‌های حرفه باغبانی هر روز باید مراقب گل‌های زندگی‌مان باشیم و یکی از این مراقبت‌ها هم بر آمدن از عهده چالش‌های هیجانی و شناختی بچه‌هاست.


نتیجه یک درک متقابل
ادارک و تعریف والدین از مرگ در پاسخ به سوال‌های کودکان در رابطه با این موضوع بسیار تاثیرگذار است. مثلا نوع واکنشی که ما در برابر مرگ نزدیکان از خودمان نشان می‌دهیم، نقش زیادی در درک بچه‌ها از این موضوع دارد. به طور کلی در مواجهه با چنین پرسش‌هایی می‌توان به بچه‌ها این‌طور توضیح داد: «گاهی ممکن است انتخاب خدا این باشد که ما در این دنیا نباشیم و در دنیای دیگر زندگی کنیم، درست مثل وقتی که دایی‌، ناچار شد از این شهر برود و در یک شهر دیگر زندگی کند....» .


بچه‌ها نباید در سوگ ناتمام بمانند
قرار دادن کودکان در سوگ‌نا‌تمام نادرست‌ترین شیوه‌ای است که ما برای روبه‌رو کردن بچه‌ها با مرگ انتخاب می‌کنیم. این‌که ما معمولا اجازه نمی‌دهیم بچه‌ها در جریان مرگ نزدیکان‌مان، قرار بگیرند و کاملا ناگهانی آنها را در موقعیت نبودن قرار می‌دهیم آن هم بدون این‌که از قبل تعریفی به آنها داده باشیم و حتی اجازه بدهیم مراحل سوگواری را تجربه کنند، بدترین شیوه روبه‌رو کردن آنها با مرگ است، چون به این ترتیب ما در حقیقت زمینه ایجاد اضطراب شدید جدایی در بچه‌ها را فراهم می‌کنیم. به همین دلیل است که معمولا بچه‌هایی که تجربه سوگ‌ناتمام دارند همیشه در اضطراب از دست دادن پدر و مادرشان هستند و این ذهنیت با آنهاست که نکند یک روز ببینند مادر یا پدرشان دیگر با آنها نیست. ذهن این بچه‌ها معمولا پر است از یک دنیا سوال عجیب و غریب در مورد مرگ و باور آن. سوال‌هایی که جواب دادن به آنها اصلا ساده نیست.


به بچه‌ها پاسخ‌های عینی بدهید
سوال درباره خداوند، این‌که اصلا کجاست و چطور باید احساسش کنیم هم از آن دست پرسش‌هایی است که بچه‌ها با مطرح کردن آن مارا غافلگیر می‌کنند. در پاسخ به این پرسش‌ها باید یک چیز را خیلی خوب بدانیم و آن این‌که در ذهن بچه‌ها همه چیز عینی است. بنابراین آنها از ما پاسخ‌های شناختی و هیجانی می‌خواهند، مثلا این‌که خدا دقیقا کجاست، چطور زندگی می‌کند و حتی خانه‌اش چه شکلی است. بنابراین اگر قرار است به سوال بچه‌‌ها در مورد خدا پاسخ بدهیم می‌توانیم بگوییم:« همه ما دوست داریم کسی که خیلی قوی است و همه چیز را بلد است در کنارمان باشد، این یک نفر که همه چیز را می‌داند و خیلی هم قوی است مامان نیست، حتی بابا هم نیست. او خداست...». البته خوشبختانه در این زمینه کتاب‌های زیادی است که به پدر و مادرها یاد می‌دهد چطور بچه‌ها را برای درک حضور همیشگی خدا آماده کنند.


بچه‌ها را به خاطر دانسته‌های‌شان توبیخ نکنید
گاهی بچه‌ها با یک دنیا سوال سراغ پدر و مادر می‌آیند اما از قبل پاسخ این سوال‌ها را کم یا زیاد از محیط گرفته‌اند و حتی پاسخ‌هایی دارند که برای دانستن‌ آنها آماده نیستند. در این شرایط اولین برخورد ما به عنوان پدر و مادر باید این باشد که آنها را به خاطر دانسته‌های‌شان توبیخ نکنیم. وقتی کودک چیزی را بازگو می‌کند که مناسب سنش نیست، پدر و مادر نباید عکس‌العمل هیجانی نشان دهند. به هر حال او قسمتی از واقعیت را فهمیده و پاک کردن آن هم از ذهنش ممکن نیست. جبهه گرفتن ما در برابر دانسته‌ها و توبیخ کردن، حس گناه را در کودک زنده می‌کند و در عین حال کنجکاوی‌اش را بیش از پیش تحریک می‌کند. اتفاق ناخوشایندتر هم این‌که کودک اعتمادش را نسبت به پدر و مادر از دست می‌دهد. در این شرایط پاسخ مناسب می‌تواند این باشد:« عزیزم حرف‌های تو کاملا درست است و این موضوع یک موضوع بسیار مهم است. ولی بهتر است آن را یک گوشه از ذهنت نگهداری و اجازه بدهی تا کمی که بزرگ‌تر شدی راجع به آن با هم صحبت کنیم...» مثال زدن در این شرایط کمک زیادی به شما می‌کند. مثالی مانند این‌که «تو الان آمادگی پوشیدن فلان لباس را نداری چون هنوز اندازه‌ات‌ نیست یا حتی این‌که برای یاد گرفتن جدول ضرب یا فلان مبحث ریاضی باید صبر کنی تا کمی بزرگ‌تر شوی.»


با آرامش به سوال‌ها جواب بدهید
معمولا جواب دادن به سوال‌های غیر معمول کودکان 3 یا 4 ساله بسیار راحت‌تر از بزرگ‌ترهاست، چون در این سن و سال مفاهیم کلی برای آنها قانع کننده است و خیلی سریع راضی می‌شوند. اما همین بچه‌ها وقتی بزرگ‌تر می‌شوند به پاسخ‌های دقیق‌تری نیاز دارند چون هم قدرت درک‌شان بیشتر شده هم ذهن‌شان کنجکاوتر. در حقیقت مرحله به مرحله درک آنها به واقعیت نزدیک‌تر می‌شود. در این شرایط بهترین واکنش در برابر پرسش‌های آنها، حفظ آرامش و دوری از اضطراب است. هرچقدر ما با امنیت خاطر و بدون انتقال حس ترس و اضطراب به بچه‌ها پاسخ بدهیم، زمینه دریافت پاسخ مناسب‌تر در آنها را بیشتر فراهم کرده‌ایم، چون وقتی با اضطراب پاسخ می‌دهیم یا خودمان را به گیجی می‌زنیم بچه‌ها کاملا متوجه احساس ما می‌شوند. بنابراین هرچه با آرامش بیشتر و بدون مقاومت به سوال‌های آنها پاسخ بدهیم بچه‌ها بیشتر به ما اعتماد می‌کنند.

Lady parisa
12-11-2011, 10:15
بسیاری از پدران و مادران پیشاپیش رویای پیشرفت کودک خردسال خود را در سر می‌پرورانند اما بیشتر کودکان فقط از نظر والدین خود نابغه هستند. با وجود این برخی کودکان واقعا بااستعداد هستند؛ آیا کودک شما نیز جزء این گروه است؟ دستورالعمل‌های محدودی هستند که نبوغ و استعداد کودکان را نشان می‌دهند که در ادامه به 10 مورد از آنها اشاره مي‌شود:


دامنه لغات پیشرفته: این‌که کودک زود به حرف بیاید به تنهایی نمی‌تواند نشانه نبوغ و استعداد او باشد، اما اگر او از لغات و جملات پیشرفته استفاده ‌کند، احتمالا به‌‌ همان باهوشی است که فکرش را می‌کنید. یک کودک 2 ساله معمولی می‌تواند جمله‌ای مانند «یک سگ آنجاست» را به زبان بیاورد اما یک کودک نابغه این جمله را می‌گوید: «یک سگ قهوه‌ای در حیاط پشتی است و دارد گل‌ها را بو می‌کند.»


درک مفاهیم پیچیده: کودکان بسیار باهوش می‌توانند مفاهیم پیچیده را درک کنند، از روابط گوناگون سر در بیاورند و انتزاعی فکر کنند. آنها مشکلات را عمیقا می‌فهمند و به راه‌حل‌ها می‌اندیشند.


توجه به جزئیات: یک کودک نابغه اشتیاق فراوانی نسبت به جزئیات نشان می‌دهد. کودکان بزرگ‌تر ممکن است بخواهند درباره جزئیات و چگونگی عملکرد یک وسیله اطلاعاتي داشته باشند اما یک کودک خردسال نابغه می‌تواند یک اسباب بازی را دقیقا سر جای خودش قرار دهد و اگر چیزی در جای اصلی خودش قرار نگرفته باشد، متوجه می‌شود.


طیف وسیع علاقه‌مندی‌ها: کودکان با استعداد به موضوعات گوناگونی علاقه نشان می‌دهند. یک ماه ممکن است از دایناسور‌ها خوش‌شان بیاید و ماه بعد به سراغ مباحث فضایی و... بروند.

حفظ اطلاعات: اصطلاح «این گوش در و آن گوش دروازه» در مورد بسیاری از کودکان صدق می‌کند و کودکانی که جزء این گروه نیستند، قادر به حفظ دامنه گسترده‌ای از اطلاعات بوده و می‌توانند بعد‌ها نیز آنها را به خاطر بیاورند. از جمله نمونه‌های مشاهده شده در این زمینه می‌توان به کودک 6 ساله‌ای اشاره کرد که پس از یک گردش تفریحی در موزه فضایی توانست یک راکت فضایی را دقیقا به تصویر بکشد.



استعداد در زمینه هنر و موسیقی: کودکانی که استعداد غیرعادی در زمینه هنر و موسیقی از خود نشان می‌دهند اغلب با استعداد و نابغه هستند. کودکان خردسالی که با رعایت پرسپکتیو (تناسب دور و نزدیک) نقاشی می‌کشند،کارشان عالی است یا درک بالایی از رشته‌های گوناگون هنری دارند، در زمره کودکان با استعداد قرار می‌گیرند.



حافظه خوب و قوی: بعضی از کودکان بااستعداد می‌توانند وقايعي را از گذشته (دوران طفولیت) خود به ياد بیاورند. مثلا یک کودک 2 ساله نابغه ممکن است اتفاقی را که در ۱۸ ماهگی برای او روی داده به یاد بیاورد.



توانایی خواندن و نوشتن در سنین پایین: اگر کودک شما به طور غریزی باهوش باشد، احتمالا خیلی زود بدون این‌که آموزش رسمی دیده باشد، توانایی خواندن و نوشتن را پیدا می‌کند.


تمرکز بالا و طولانی مدت: کودکان را با بی‌دقتی و بي‌توجهي می‌شناسند اما گروه نابغه می‌توانند به مدت طولانی تمرکز خود را حفظ كنند.

Lady parisa
12-11-2011, 10:43
شب ادراری عبارت است از ادرار شب هنگام و در خواب ميان کودکانی که کنترل ادرار خود را به دست آورده‌اند. در سه چهارم موارد شب ادراری در کودکان بدون دستیابی به کنترل شبانه رخ می‌دهد، اما در یک چهارم مابقي بعد از مدتی خشک بودن حین شب، شب ادراری رخ می‌دهد. در حالی‌که در بيشتر موارد بی‌اختیاری ادرار فقط در طول شب رخ می‌دهد، در درصد کمتری از کودکان بی‌اختیاری ادرار هم در طول شب و هم در طول روز اتفاق مي‌افتد. شیوع این اختلال در کودکان بالا‌تر از ۶ سال حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد است. شب ادراری در کودکان پسر شایع‌تر از دختر است و در درصدی از کودکان سابقه خانوادگی شب ادراری مثبت است. به طوری که اگر یک یا هردو والد به شب ادراری مبتلا باشند، احتمال بروز شب ادراری در کودک آن خانواده افزایش می‌یابد. با افزایش سن کودک، شب ادراری به مرور کاهش یافته و هر سال 15 درصد احتمال بهبود اضافه می‌شود به گونه‌اي که شیوع آن در ۱۰ سالگی ۵ درصد و در ۱۵ سالگی حدود يك درصد خواهد بود. در شیرخواران دفع ادرار کاملا بدون اختیار آنان و به طور رفلاکسی است، به اين ترتيب که پرشدن مثانه باعث تحریک گیرنده‌هایی در دیواره مثانه و به دنبال آن انقباض مثانه و دفع ادرار می‌شود. با افزایش سن، کودک پر شدن مثانه خود را احساس می‌کند و به تدریج با تکامل سیستم عصبی مغز وظیفه کنترل دفع ادرار را برعهده می‌گيرد.



تاخیر تکامل مکانیسم مهاری مغز بر مثانه برای کنترل دفع ادرار
اشکال در خوابیدن کودک به گونه‌اي که کودک دارای خواب عمیق‌تری است. البته به تازگي این نظریه مورد تردید قرار گرفته است.
کاهش مقدار هورمون‌های ضد ادرار که باعث افزایش تولید ادرار طی شب می‌شود.
عوامل ژنتیک که باعث می‌شود در بعضی موارد سابقه خانوادگی مثبت دیده شود.
عوامل روحی و روانی که در کودکان بسیار دیده می‌شود مثل ترس و اضطراب، هیجان تولد نوزاد جدید در خانواده، جدایی یا فوت پدر یا مادر.
وجود بیماری‌های غددی مثل دیابت که بیشتر باعث بروز شب ادراری ناگهانی ناشی از پرادراری می‌شود.
عفونت‌های ادراری یا اشکالاتی در سیستم ادراری.
آلرژی و حساسیت به برخي غذاهای خاص که به تازگي تاثير آن به اثبات رسيده است.


درمان شب ادراری:
به منظور درمان ابتدا بايد مطمئن شوید که در صورت نبود اشکالات زمینه‌ای ذکر شده، این حالت به مرور برطرف می‌شود. بنابراين به هیچ‌وجه نبايد از تنبیه بدنی یا دعوا كردن کودک استفاده کرد. خلاصه راه‌های مختلف درمانی که توصیه شده به شرح زیر است:

کودک را متوجه کنید بعد از شام کمتر مایعات (نوشیدنی یا میوه) استفاده كند. در این صورت مقدار کمتری ادرار تولید می‌شود.
قبل از خوابیدن، کودک را به دستشويی ببرید تا مثانه‌اش کاملا تخلیه شود.
حدود ساعتی که کودک اغلب دچار شب ادراری می‌شود، او را برای رفتن به دستشويی از خواب بیدار کنید.
دسترسی کودک به توالت را آسان کنید. برای این منظور فاصله تختخواب کودک تا توالت را کاهش دهید. همچنین بهتر است در طول شب، چراغ دستشويی روشن باشد تا کودک برای رفتن به آنجا نترسد.
هرگز کودک را برای این کار تنبیه یا سرزنش نکنید. به جای آن شب‌هایی که رختخواب او خشک است او را تشویق كنيد.
سعی کنید علل روحی روانی و عواملی را که باعث اضطراب کودک می‌شود، برطرف كنيد.
برخی تمرین‌هایی که برای بهبود عملکرد مثانه توصیه شده‌اند نیز مفیدند. به عنوان مثال به کودک بیاموزید روزانه چند بار مثانه خود را منقبض کند تا زمان بیشتری بتواند ادرار خود را نگه دارد.
از زنگ‌های هشدار دهنده استفاده كنيد که به محض خیس شدن با به صدا درآمدن باعث بیداری کودک می‌شوند و در اثر استفاده مرتب از آن، کودک به محض پرشدن مثانه‌اش برای تخلیه آن از خواب بیدار می‌شود.
استفاده از برخي دارو‌ها که توسط پزشک تجویز خواهد شد.

Lady parisa
22-11-2011, 13:15
مادرهایی که رانندگی می‌کنند، می‌دانند که نشستن با یک بچه در ماشین، وقتی قرار است مثلا حواست به رانندگی‌ات باشد، کار سختی است. باید از قبل خودت را آماده کرده باشی که حتی اگر بچه‌ات جیغ بنفش هم کشید، برنگردی و عقب را نگاه نکنی و فقط آرام بزنی بغل. برای همین است که داشتن یک سرگرمی در ماشین، احتمال سلامت هردوی‌تان (و البته سرنشینان ماشین‌های دور و برتان!) را بیشتر می‌کند.

اگر کودک‌تان کوچک است، یک خوردنی می‌تواند کارش را راه بیندازد. دنبال چیزهایی باشید که خیلی دوست دارد و البته خوردن‌شان هم کمی طول می‌کشد. یک بسته مغز تخمه یا یک ظرف آجیل سالم یا کمی آبمیوه پیشنهاد خوبی است.
اگر کمی بزرگ‌تر است، می‌توانید برایش آهنگ شعرهایی را که هر دو بلدید بگذارید و با هم شعر بخوانید.
اگر سواد خواندن و نوشتن دارد، کتاب نقشه را بدهید دستش و بخواهید که مسیر را پیدا کند.
چند ماژیک مخصوص نوشتن روی شیشه هم هرچند ممکن است منجر به کثیف شدن صندلی و در ماشین شود، اما پیشنهاد خوبی است.:31:

Lady parisa
22-11-2011, 13:24
بازی این دفعه ما یک بازی بی‌نظیر برای پرورش خلاقیت بچه‌هاست: بازی با هیچی! مهم نیست چه بازی‌ای قرار است بکنید؛ خاله‌بازی یا ماشین‌بازی، جنگ دو نفره یا اجرای سیرک! مهم این است که بازی را با هیچ وسیله‌ای انجام دهید. به جای این‌که وسایل آشپزی کوچک و گران برای دختر کوچولوی‌تان بخرید، بازی را با «تصور» آن وسایل انجام بدهید. این بازی را با بچه‌های دو ساله و بیشتر می‌توانید انجام بدهید. یک خانه تصور کنید، جای آشپزخانه و دستشویی و میز را تصور کنید، به مهمانی هم بروید (یا عروسک‌ها را مهمان کنید) و توی ظرف‌های الکی غذا بریزید و با قاشق‌های الکی بخورید و بگویید: وای! چقدر داغ بود! دست‌های‌تان را توی دستشویی الکی بشویید و با حوله الکی خشک کنید. تا می‌توانید جزئیات بیشتری را وارد بازی کنید. با هیچی مسابقه ماشین برگزار کنید و از هم سبقت بگیرید. صدای تشویق تماشاچیان الکی را که مثلا جایی نشسته‌اند دربیاورید و تا می‌توانید از کودک‌تان بخواهید بیشتر و بیشتر تصور کند. باور کنید تاثیر این بازی در پرورش خلاقیت کودک‌تان خیلی بیشتر از اسباب بازی‌های فکری است!:40:

Lady parisa
23-11-2011, 10:56
کودک شما از سن 9ماهگی در حرکت خواهد بود؛ چه به صورت خزیدن و به زمین کشیدن پاها و چه چهاردست و پا. بنابراین نیاز دارید بیش از پیش به امنیت او توجه کنید. از این دوره تا قبل از جشن تولد یک سالگی، دانستنی های فراوانی درمورد کوچولوی شما وجود دارد که با آگاهی از آنها به چگونگی رشد او و نقش خود طی این دوره پی خواهید برد.

در این سن کودک شما می تواند به راحتی بنشیند و حتی با تکیه و کمک گرفتن از لوازم خانه، بلند شود. اگر به او کمک کنید و دستش را بگیرید، می تواند چند قدم راه برود.

بیشتر کودکان، اولین قدم های خود را در 10 تا 12 ماهگی تجربه می کنند و در 14 تا 15 ماهگی می توانند به خوبی راه بروند.

البته بعضی بچه ها تا 18 ماهگی به این مهارت می رسند. کودک شما از ژست های ساده مانند تکان دادن سر به علامت نه استفاده می کند و در تعجب «اوه» می گوید. «بابا» و «ماما» می گوید و اصوات و کلمات شما را تقلید می کند. او کم کم درک می کند برای کشف اشیاء روش دیگری غیر از به دهان بردن به کار بندد و می داند بعضی چیزها خوردنی نیستند. به سراغ همه جا می رود تا مثل پژوهشگری خوب اشیای آنجا را به دقت کشف کند.

گشت زدن

حول و حوش 11ماهگی، کودک در حالی که به مبلمان چسبیده است، می تواند به صورت یک طرفه پاهای خود را به زمین بکشد و حرکت دهد. این رفتار اغلب «گشت زدن» نامیده می شود و مقدمه طبیعی آموختن راه رفتن است. به این نکته توجه کنید که تقریبا در یک سالگی کف پای کودک صاف به نظر می رسد. علت این امر وجود توده چربی کف پاست که در 3-2 سالگی با از بین رفتن این چربی، قوس کف پا مشخص می شود.

ثابت بودن مبلمانی که کودک به آن می چسبد و گشت می زند، بسیار مهم است. زمانی که شیء دیگری در آن ارتفاع نباشد، می نشیند و چهار دست و پا به کنکاش می پردازد اما اگر چیزی پیدا کند که بتواند از آن به عنوان نرده استفاده کند، ممکن است بایستد و دوباره گشت زنی را شروع کند. پس مراقب ایمنی مبلمان و ثابت بودنش، سیم آباژور یا نوار پرده های آویزان باشید چون ممکن است جلب توجه کند و کودک آن را بگیرد و به خود صدمه بزند. برای کودکی که به راه می افتد توجه به چند نکته تغذیه ای ضروری است؛ ازجمله اینکه هم مادر و هم کودک باید از مواد حاوی کلسیم و ویتامین D استفاده کنند.

کودک نیاز دارد علاوه بر شیر مادر، برای رشد استخوانی مکمل مولتی ویتامین و قطره آهن و ویتامین D استفاده کند تا مبتلا به راشیتیسم نشود. سوپ ماهیچه و لبنیات مختلف را در برنامه او بگنجانید.

غریبی کردن
در این دوره به دلیل بروز «اضطراب جدایی»، غریبی کردن یکی از علایم رشد احساسی است. او که تا چندی قبل با دیدن غریبه ها ناراحت نمی شد، حالا گریه می کند و به شدت مضطرب می شود و به شما می چسبد. لازم نیست نگران این پدیده کاملا طبیعی باشید. بین 10 تا 18 ماهگی، اوج اضطراب جداشدن از مادر است و در نیمه دوم سال دوم زندگی این اضطراب از بین می رود. احتمالا مسافرت یا این طرف و آن طرف رفتن به همراه کودک نیز دشوارتر خواهد بود. او به محیط اطراف و چهره های آشنا عادت کرده است و از اینکه بتواند اوضاع را پیش بینی کند، خوشحال خواهد شد، بنابراین خروج از محیط معمول اطراف او می تواند احساس امنیت و نظم او را برهم زند به خصوص هنگامی که با مکان های ناآشنا یا آدم های غریبه برخورد کند.

در این سن او نمی توانند مفهوم مسافرت را بفهمد اما متوجه خواهد شد که در یک مکان جدید و ناآشنا قرار می گیرد. در سفر برای کمی بداخلاقی او آماده باشید و سعی کنید چیزهای زیادی برای پرت کردن حواسش از اطراف فراهم کنید؛ کتاب های عکس دار، اسباب بازی های صدادار، اسباب بازی های تو در تو و محبوب ترین چیزی که او برای خودش انتخاب کرده است.

بازی کردن

کودک می تواند اسباب بازی هایی مانند توپ را پرتاب و مهارت های بیشتری را تمرین کند و ضمنا از اعتماد به نفسی که در اثر تشویق های شما در او ایجاد می شود، لذت ببرد. می توانید با نام بردن رنگ های مختلف اسباب بازی ها، قدرت تشخیص رنگ را هم در او تقویت کنید: «توپ آبی رو ببین. می تونی اونو توی سبد قرمز بذاری؟ بذار حالا توپ سبز برداریم.» معمولا در یک سالگی می توانید حدود 15 دقیقه کودک را با یک اسباب بازی سرگرم کنید هرچند محرک های دیگر هم می توانند توجه او را به خود معطوف کنند.

کودک شما دست های ماهرتری پیدا کرده و مشتاق است از آنها استفاده کند. اسباب بازی هایی که باید آنها را به هم چسباند و جدا کرد به خوبی این نیاز را برآورده می کنند. معمولا این اسباب بازی ها صدادار هستند. به او نشان دهید که چگونه این قطعات به هم وصل شده اند و به او کمک کنید تا بارها و بارها آنها را از هم جدا کند.

سبدها و آبکش هایی که در آشپزخانه دارید و در اندازه مختلف و رنگ های متنوع اند، در اختیار او قرار دهید. درباره رنگ ها صحبت و مفاهیمی مانند بزرگ تر و کوچک تر و بالا و پایین را به او یادآوری کنید. با استفاده از کلمات هنگام بازی با اسباب بازی، به او کمک کنید مفاهیم را یاد بگیرد. او درک می کند که اشیای کوچک تر را می توان در اشیای بزرگ تر جا داد.

به محض اینکه کودک بتواند تعادل خود را حفظ کند، اسباب بازی ها هل دادنی و کشیدنی به او انگیزه می دهند تا سعی کند کارهای جدیدی را امتحان کند. راه رفتن به افزایش اعتماد به نفس کمک می کند.

تقلید کلمات و اصطلاحات به بچه ها کمک می کند تا بیشتر یاد بگیرند. تلفن های اسباب بازی با فراهم کردن امکان گفت و گوی دوطرفه برای تشویق حرف زدن، عالی هستند ضمن اینکه بچه ها را بسیار سرگم می کنند.

او را تشویق کنید تا مانند شما از خودش مکالمه ای بسازد و با حرف زدن به جای عروسک ها و حیواناتش به خصوص استفاده از عروسک های نمایشی، مشغولش کنید تا حرف بزند.

او دلش می خواهد دکمه ها را فشار دهد و صداهایی را که در اسباب بازی ضبط شده، بارها و بارها بشنود. به او اجازه دهید این کار را انجام دهد. این کارها باعث می شود در ذهنش این مفهوم ایجاد شود که کاری که انجام می دهد، باعث اتفاق افتادن چیز دیگری می شود. به علاوه می توانید از او بپرسید این صدای چی بود؟ گربه بود یا خروس؟
خانه را بیش از پیش امن کنید

بچه ها در این سن به همه جا سرک می کشند به خصوص آشپزخانه. امنیت آشپزخانه برای حفظ سلامت کودک مهم است. در هر آشپزخانه ای خطرهای پنهانی وجود دارند که می توانند سلامت کودک را تهدید کنند اما به روش هایی می توانید سلامت کودک را تامین کنید:

-وسایل شیشه ای و چینی های گران قیمت را در کابینت های در بسته یا قفسه های بالا و دور از دسترس کودک نگهداری کنید.

-از خطرهایی که مواد تمیزکننده خانگی برای کودک دارند، آگاه باشید. از موادی استفاده کنید که کمترین میزان سمیت را داشته باشند، آنها را در یک محل امن به نحوی که توجه کودک را جلب نکنند، نگهداری کنید.

-چاقوها و دیگر ابزارهای تیز مانند تیغه های مخلوط کن های برقی را در کشورهای قفل دار قرار دهید. اگر کودک یاد گرفت قفل های معمولی را باز کند، باید یک روش جایگزین برای نگهداری مواد و وسایل خطرناک پیدا کنید. همچنین می توانید با استفاده از یک در کوچک ایمنی نگذارید کودک به آشپزخانه وارد شود. در این صورت باید هنگام کار در آشپزخانه کودک را در محلی قرار دهید که کاملا در میدان دید شما باشد تا هم از او مراقبت کنید و هم بتواند شما را ببیند.

-لیوان ها، چاقوها، غذاها و نوشیدنی های داغ را دور از لبه میز قرار دهید. از رومیزی یا چیزهای دیگر مشابه هم استفاده نکنید، زیرا کودک می تواند آنها را بکشد و هرچه روی میز است روی خودش بریزد.

-شما می توانید یک قفسه ایمن را که چیز خطرناکی داخل آن نیست و از اجاق گاز نیز دور است، به کودک نشان دهید تا آن را باز کند و محتویات درون آن را به هم بریزد. احتمالا خواهید دید که پس از آن، به بازکردن و به هم ریختن محتویات قفسه های دیگر تمایلی نشان نخواهد داد، مگر اینه شما در آنها را باز بگذارید. درون قفسه کودک، چیزهای جالب و ایمن مثل ماهی تابه کوچک و سبک، قاشق چوبی، سبدهای رنگی، بشقاب های پلاستیکی یا استیل و سطل ماست خالی قرار دهید. گاهی هم اشیای داخل قفسه را عوض کنید تا برای کودکتان تنوع ایجاد شود.

-از شعله های عقبی اجاق گاز استفاده کنید و اگر مجبور به استفاده از شعله های جلو هستید، دسته ماهی تابه یا قابلمه را رو به بیرون قرار ندهید و در سطل آشغال، سطل بازیافت، ماشین رختشویی و ماشین ظرفشویی را ببندید و هنگامی که از آنها استفاده نمی کنید، کلید یا دستگیره ایمنی را فرعال کنید.

حمام نیز مانند آشپزخانه می تواد یک مکان خطرناک برای کودک باشد. توجه به این نکات می توانند به شما کمک کنند تا سلامت و امنیت کودک خود را تامین کنید و جلوی مشکلات احتمالی را بگیرید.

-یک قفل محکم را در ارتفاع بالا بر در حمام نصب کنید و هنگامی که از حمام استفاده نمی کنید، در آن را قفل کنید.

-ابزارهای برنده را از حمام خارج کنید. بهتر است تیغ ها، قیچی، سشوار و سایر لوازم از این قبیل را در اتاق خواب والدین یا در یک قفسه دور از دسترس کودک نگهداری کنید.

-درجه آبگرمکن یا شوفاژ را بالاتر از 50 درجه سانتی گراد قرار ندهید. هرچه دمای آب پایین تر باشد، احتمال بروز سوختگی در هنگام استحمام کاهش پیدا می کند. همیشه هنگام استحمام، ابتدا شیر آب سرد را باز کنید تا احتمال بروز سوختگی کاهش یابد.

-یک تکه موکت یا حصیر غیرلغزنده را برای جلوگیری از سقوط و افتادن در حمام قرار دهید.

-به کودک خود آموزش بدهید که در تمام طول استحمام داخل وام حمام بنشیند. شما باید این حرف را چندبار با آرامش تکرار کنید تا نهایتا نتیجه دهد.


منبع: هفته نامه سلامت

Lady parisa
23-11-2011, 11:10
راهنماي فعاليت كودكان و نوجوانان كانادا توصيه مي‌كند، بچه‌ها دست‌كم 90 دقيقه در روز بايد فعاليت كنند كه بخشي از اين زمان بايد صرف انجام ورزش شديد مانند دويدن يا فوتبال شود.

محققان مي‌گويند، اگر امروز براي انجام حركات ورزشي و تحرك كافي در كودكان كاري انجام نشود، ‌20 تا 30 سال بعد بايد منتظر پديده چاقي به‌صورت اپيدمي بود. گروهي از پزشكان معتقدند، كودكان 8 تا 11 سال به‌طور ميانگين 5 دقيقه فعاليت ورزشي متوسط تا شديد طي فعاليت‌هاي روزانه خود انجام مي‌دهند و حتي تحقيقات در آمريكا نشان داده است، كودكان به‌طور ميانگين كمتر از 25 دقيقه فعاليت ورزشي طي برنامه‌هاي آموزشي هفتگي در مدرسه دارند. درحالي‌كه فعاليت‌هاي ورزشي باعث مي‌شود كودكان در دروس خود نيز عملكرد بهتري داشته باشند و به موفقيت‌هاي بيشتري نايل شوند. بنابراين آن‌ها توصيه مي‌كنند فعاليت‌هاي ورزشي از كودكستان تا پايان دوره دبيرستان در تمام برنامه‌هاي آموزشي گنجانده شود. براي رسيدن به اين نقطه با 30 دقيقه ورزش در روز شروع كنيد و به‌تدريج فعاليت‌هايي با تحرك كم را كاهش دهيد.

Lady parisa
23-11-2011, 11:19
اگر وقت كرديد، پياده‌روي كنيد

اين نكته بسيار مهم است كه با كمك مدرسه بتوانيد فعاليت‌هاي بدني را انتخاب كنيد كه با سن و توانايي فيزيكي بچه‌ها متناسب باشد. يكي از اهداف اصلي متخصصان اين است كه بتوانند 30 دقيقه ورزش سبك و آرام را در اكثر روزهاي هفته دانش‌آموزان بگنجانند. پياده‌روي و پيمودن پله، باعث تناسب همه جانبه و سلامت روز افزون مي‌شود. اگر به جاي سفر روزانه با اتوبوس، پياده‌روي كنيد يا از پله‌ها به جاي آسانسور استفاده كنيد، سودش به بدن‌تان مي‌رسد. بنابراين مي‌توانيد كودكان را زماني كه حوصله دارند به پياده‌روي تشويق كنيد. اگر اين اتفاق نيفتد بدون شك بالا رفتن از يك تپه ساده هم در سال‌هاي آتي طاقت‌فرسا خواهد بود.

فعاليت‌هايي در فضاي باز داشته باشيد

گفتن اين جمله به كودكان كه «ورزش كنيد» مي‌تواند با نگاه سردرگم و البته خنده آن‌ها همراه باشد. به جاي اين جمله كليشه‌اي بازي‌هاي خلاق طراحي كنيد. يك بازي با هولا هوپ، طناب يا هر چيز ديگر تعبيه كرده و سعي كنيد يكسري راه‌هاي مارپيچ از ميان آن‌ها بسازيد، بپريد، سينه‌خيز برويد و... براي هر فرد زماني را درنظر بگيريد و مسابقه راه بيندازيد. ايجاد رقابت كنيد ولي آنقدر سختش نكنيد كه كودك از آن زده شود.

بعد از شام قايم‌باشك‌‌بازي كنيد

زماني را براي با هم بودن اختصاص دهيد. مي‌توانيد يك برنامه پياده‌روي بعد از شام راه بيندازيد. وسايل تعادلي پارك محله‌تان براي ايجاد هيجان و كمك به هماهنگي اعضاي بدن او بسيار كارآمد است. اگر وسايلي در كار نيست، ديوارهاي كوتاه هم مي‌توانند يك وسيله تعادلي و پله‌ها هم وسيله‌اي براي پرش باشند.


مزاياي ورزش براي بدن را به او آموزش دهيد

بچه‌ها هميشه از مسائل پشت‌پرده استقبال مي‌كنند و دوست دارند چرايي اتفاق‌ها را دريابند. به آن‌ها بياموزيد در هركدام از فعاليت‌هايي كه انجام مي‌دهند كدام بخش از بدن‌شان درگير مي‌شود. يادتان باشد وقتي صحبت از ورزش و تشريح علوم پايه مي‌شود نبايد بچه‌ها را دست كم بگيريد. به‌عنوان مثال كودك 5 ساله‌اي از پدرش درباره عضلات بازو و پا سوال مي‌كند و مي‌داند ورزش براي قلب مفيد است و پياده‌روي و ورزش‌هاي كششي براي عضلات پا مفيد هستند.


ورزش‌هاي انفرادي منطبق با شخصيتش را براي او پيدا كنيد

اين نكته مهم است كه بچه‌هاي خود را در روند فعال‌تر شدن قرار دهيد. به آن‌ها اجازه دهيد فعاليت دلخواه‌شان را انتخاب كنند و به آن‌ها كمك كنيد تا محيط هيجان‌انگيزشان را بيابند. اگر فرزندتان پر جنب و جوش بوده و دائم در حال دويدن است، مسابقه دو راه بيندازيد و از مدرسه يا پارك محل براي اين‌ كار استفاده كنيد. برخي كودكان اما از حركات آهسته استقبال مي‌كنند بنابراين مي‌توانيد با هم حركات كششي و تاي چي كار كنيد. براي كودك هدف‌گرا هم مي‌توانيد كلاس‌هاي كاراته يا هنرهاي رزمي ترتيب دهيد تا پيشرفت كند و يكي پس از ديگري رنگ كمربند كاراته‌اش را عوض كند.

Lady parisa
23-11-2011, 11:29
كودكان به‌طور طبيعي به ورزش، بازي و تحرك علاقه نشان مي‌دهند و اين بازي و تحرك براي رشد و نمو آن‌ها لازم و ضروري است. بنابراين وظيفه والدين و مربيان اين است كه سعي كنند كودكان را به ورزش و بازي تشويق كنند تا فكر، روح، جسم و شخصيت‌شان را ساخته و آن‌ها را براي زندگي اجتماعي سالم و مفيد آماده كنند. هر چند داشتن فعاليت بدني باعث ايجاد عادات سلامت مي‌شود اما امروزه كودكان نسبت به نسل‌هاي قبل كمتر علاقه به تحرك و ورزش دارند اما چگونه مي‌توان بچه‌ها را از پاي كامپيوتر و تلويزيون بلند كرد؟ شايد به‌نظر سخت بيايد اما نگران نباشيد، كودك شما مي‌تواند براساس راهنماي فعاليت بدني، جنب و جوشش را هدفمند كند. به‌زودي تمام راه‌هاي هيجان‌انگيز و لذت‌بخش براي كمك به فرزندتان را كشف خواهيد كرد. فرزندتان را تشويق كنيد تا در فعاليت‌هايي كه متناسب با سن او بوده و لذت‌بخش است، شركت كند. مي‌توانيد برخي ايده‌هاي هيجان‌انگيز براي فعال و سالم نگهداشتن كودكان را بررسي كنيد.


الگو شويد

بدون شك كودكان با كمك مثال، بهتر ياد مي‌گيرند و ورزش هم از اين قاعده مستثنا نيست. در جايي كه شما به جاي راه رفتن از پله برقي استفاده مي‌كنيد يا 20 دقيقه براي پيدا كردن نزديك‌ترين نقطه با ماشين مي‌چرخيد، بچه‌ها هم همين‌ها را از شما ياد مي‌گيرند. وقتي شما برخي حركات و ورزش‌ها را وارد زندگي روزانه خود كنيد، تبديل به عادت خواهد شد و براي كودكان هم ديگر انجام اين كارها سخت نيست. همان طور كه بدن ما به اشكال مختلف ورزش نياز دارد، بچه‌ها هم به انواع فعاليت نياز دارند تا خسته نشوند.


ورزش تيمي مورد علاقه فرزندتان را پيدا كنيد

تنها راهي‌كه بدانيد كودك‌تان به چه ورزشي علاقه دارد اين است كه اجازه دهيد تيم‌هاي ورزشي مختلف را امتحان كند و از فوتبال گرفته تا هاكي، از بسكتبال تا بيس‌بال و همچنين از او نخواهيد براي بازي كردن حتما ثبت‌نام كند. براي كودكان خردسال ممكن است تئوري اين ورزش‌ها چندان جالب نباشد اما وقتي تيم را مي‌بينند، از جنبه‌هاي اجتماعي ورزش‌هاي تيمي لذت خواهند برد.

skyzare
23-11-2011, 11:33
چگونه کودک بدخلق را آرام کنیم؟

کودک را قنداق کنید، و در گهواره به پهلو بخوابونیدش. پشتش رو به دیواره ی گهواره تکیه بدید.

با سلام ...

با تشکر از مطالبتون ....

به نظر شما از نظر علمی قنداق کردن کودک مشکلی رو پیش نمیاره ؟؟ من خودم به شدت با قنداق کردن مخالف هستم در صورتی که بعضی ها میگن باید شب ها قنداق بشه تا کودک راحت تر بخوابه در کل از نظر علمی چه جوری هست ؟؟؟ خوبه یا بد ؟؟؟

Lady parisa
26-11-2011, 09:20
این‌که آیا والدین و به خصوص مادر باید به کودک‌ اجازه دهند در کنار آنها بخوابد یا نه همیشه مورد اختلاف‌نظر روان‌شناسان بوده است. در طول سال‌هاي اخیر بحث‌های زیادی در این باره شده و به تناوب این کار را لازم و مخرب دانسته‌اند. اما نتایج تحقیقات جدید باعث شده متخصصان بیش از همیشه والدین را از خوابیدن کنار فرزندشان منع کنند. بررسی‌ها نشان می‌دهد خوابیدن کودک کنار مادر تاثیرات منفی روانی و بیولوژیک دارد. محققان توصیه می‌کنند پس از به دنیا آمدن کودک، پدر و مادر باید هر چه سریع‌تر او را از رختخواب‌شان بیرون کنند. به خصوص وقتی دوران شیرخواری کودک تمام می‌شود دیگر او نباید کنار پدر و مادرش بخوابد. بررسی‌هایی که روی خواب کودکان انجام شد نشان داد فرزندانی که کنار مادرشان می‌خوابند به نسبت آنهایی که شب را تنها می‌خوابند، بخش کمتری از زمان استراحت‌شان را در خواب عمیق هستند. علت این امر صدای نفس‌های مادر و همین‌طور حرکت‌های او در کنار فرزندش است. البته عکس این تاثیر بر مادر هم وجود دارد و بر خواب او تاثیر منفی می‌گذارد. علاوه بر این، خوابیدن در کنار والدین، شخصیت کودکان را سخت وابسته و آسیب‌پذیر می‌کند. در عوض کودکانی که تنها می‌خوابند اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنند و شخصیت مستقل و قدرتمندشان را زود‌تر و بهتر بازمی‌یابند.

Lady parisa
26-11-2011, 09:45
دکتر حسین برزگر مدیر نظارت بر دارو و مخدر دانشگاه علوم پزشکی اهواز با اعلام این خبر گفت: در بررسی های صورت گرفته در مرکز ثبت و بررسی عوارض ناخواسته داروها( ADR ) و استعلام از همکاران گروه پزشکی متاسفانه مواردی از مسمومیت با فرآورده های مورد استفاده در گروه سنی کمتر از دو سال مشاهده که باعث بستری شدن کودکان در بیمارستان شده است.

وی افزود: شهروندان به منظور پیشگیری از وقوع این قبیل عوارض از مصرف خودسرانه و بدون نسخه پزشک داروهای مذکور جدا خودداری شود.

دکتر برزگر با بیان اینکه به منظور کمک به خواب کودک و ایجاد حالت خواب آلودگی نباید از شربت و یا قرص سرماخوردگی و سرفه استفاده شود، تصریح کرد: مصرف فرآورده های مذکور در کودک به علت مقدار ماده موثره مشترک موجود در این فرآورده ها از حد مجاز بالاتر رفته و در نتیجه باعث ایجاد مسمومیت در کودک می کند.

این مقام مسئول با بیان اینکه فرآورده های مورد استفاده برای رفع علایم سرماخوردگی و سرفه، علاوه بر اینکه علت ایجاد بیماری را رفع نمی کند و در کوتاه شدن دوره بیماری در کودکان زیر دو سال تاثیری ندارند، تاکید کرد: این فرآورده ها تنها فقط به بهبودی علامت بیماری کمک می کند.

منبع: برنا

wichidika
26-11-2011, 15:23
يك روانپزشك:
كودك دليل تنبيه خود توسط والدين را بايد بداند
به کودک نگوييد "دوستت ندارم"
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يك روانپزشك گفت: كودك بايد دليل تنبيه شدن خود توسط والدين را بداند، در غير اين‌ صورت اشتباه خود را مجددا تكرار مي‌كند.
دكتر عارفه مبشر در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)‌ـ ‌منطقه خوزستان ـ اظهار كرد: تنبيه كردن كودك در وي بسيار موثر است، البته با توجه به سن كودك و عمل اشتباه وي، نوع تنبيه هم بايد متفاوت باشد.
وي افزود: براي تنبيه كودك نخستين گام " ناديده گرفتن" وي توسط والدين است. با بي‌توجهي به عمل و رفتار كودك، او به اشتباه خود پي خواهد برد. لبخند زدن به كودك هنگام تنبيه، نوعي تشويق براي او محسوب مي‌شود و اثر مثبت تنبيه را از بين مي‌برد. در صورتي كه كودك رفتار اشتباه خود را تكرار نكند، در پاسخ بايد وي را مورد تشويق قرار داد.
مبشر تصريح كرد: گام دوم در تنبيه كودك، گرفتن امتيازهايي است كه كودك دارد، اجازه ندادن به كودك براي بازي با اسباب‌بازي‌هايش نوعي تنبيه است.
اين روانپزشك گفت: قرار دادن كودك در يك مكان خلوت آخرين مرحله تنبيه است،‌ البته والدين بايد توجه داشته باشند كه كودك را در اتاقي تاريك و ترسناك قرار ندهند، زيرا اين عمل براي كودك وجهه منفي ايجاد مي‌كند.
وي افزود: همچنين والدين بايد توجه داشته باشند در اتاقي كه براي تنبيه كودك در نظر مي‌گيرند، وسايل بازي و خوشايند او وجود نداشته باشد.
مبشر با بيان اينكه متاسفانه برخي والدين براي تنبيه كودك از جملاتي مانند" تو را دوست ندارم" استفاده مي‌كنند،‌ تاكيد كرد: والدين براي تنبيه كودك نبايد به او بگويند "دوستت ندارم"؛‌ اين عمل كاملا اشتباه است.
وي ادامه داد:‌ تنبيه بدني كودك در مجموعه تنبيه‌ها هيچ‌گونه جايگاهي ندارد. تنبيه بدني موجب مي‌شود كودك هميشه احساس ناامني داشته باشد و احساس كند والدين به او بي‌علاقه‌اند و حتي ممكن است نسبت به والدين خود احساس بدي پيدا كند.
اين روانپزشك گفت: تنبيه بدني يك رفتار پرخاشگرانه است و ممكن است كودك از والدين خود در آينده الگوبرداري كند و به فردي پرخاشگر تبديل شود.
انتهاي پيام

Lady parisa
27-11-2011, 14:31
متخصصان روانشناسی در كانادا هشدار دادند: تنبیه بدنی یا مقررات سخت و شدید باعث می‌شود كه كودكان برای پنهان كردن خطاهای خود، بیشتر به دروغگویی متوسل شوند.

پروفسور ویكتوریا تالوار از دانشگاه مك گیل و دستیارش پروفسور كانگ لی از دانشگاه تورنتو در مطالعات خود دو گروه از كودكان را كه درگروه سنی 3 و4 ساله بودند در شرایط مختلف با هم مقایسه كردند. گروه اول در یك مدرسه خصوصی ثبت‌نام شده بودند كه این مدرسه به روش‌های سنتی مثل استفاده از تركه و فلك برای تنبیه دانش‌آموزان اداره می‌شد. گروه دوم نیز در یك مدرسه خصوصی دیگری ثبت نام شده بودند كه شیوه اداره آن با سیستم‌های آزادانه‌تر و با مقررات آسانتر بود. رفتار تك تك كودكان به طور جداگانه در هر دو مدرسه تحت مطالعه قرار گرفت.

به گزارش یونایتدپرس، در ادامه آزمایشات از كودكان خواسته شد در یك بازی «حدس بزن» شركت كنند. متخصصان كه در این بازی با كودكان همراه بودند از آنها درخواست می‌كردند كه وقتی در اتاق تنها هستند دزدكی به اسباب بازی كه داخل اتاق گذاشته شده بود، نگاه نكنند. تقریبا اكثر كودكان وقتی تنها می‌شدند به رغم توصیه متخصصان، این كار را انجام می‌دادند.

اما نتایج ارزیابی‌ها معلوم كرد كودكانی كه در گروه اول یعنی در مدرسه خصوصی با روش سنتی و تنبیهی ثبت‌نام كرده بودند در پاسخ به این سوال كه آیا دزدكی اسباب بازی را دیده‌اند تقریبا همگی‌شان دروغ می‌گفتند و جواب منفی می‌دادند، در حالی كه كودكان در گروه دوم كه در مدرسه تنبیه نمی‌شدند، فقط حدود 50 درصد در مورد نگاه كردن به اسباب بازی دروغ می‌گفتند.

بعلاوه معلوم شد كودكانی كه به دلیل تنبیه شدن توانستند بار اول دروغ بگویند در پاسخ به سوالات بعدی درباره جزئیات و مشخصات اسباب‌بازی، خیلی بهتر پاسخ‌های غیرصحیح و فریب دهنده می‌دادند تا معلوم نشود كه دروغ گفته‌اند.

Lady parisa
03-12-2011, 09:11
كيفيت نور اتاق نوزاد از اهميت بسيار زيادي برخوردار است. نور مستقيم خورشيد زماني‌كه وارد اتاق شود و به طور مستقیم به تخت‌خواب نوزاد بتابد می‌تواند خواب او را مختل کند. همچنين نور ماه و نورهاي خياباني در هنگام شب نيز همين مشكل را به‌وجود مي‌آورد. بهترين راه‌حل برای برطرف کردن این مشکل، قراردادن تخت‌نوزاد در جایی مناسب و درنظر گرفتن پوشش کافی برای پنجره‌هاست.

اگرچه كم بودن نور طبيعي موجود در اتاق نوزاد به خواب آرام او کمک می‌کند اما باعث می‌شود که فضا سنگین و تاریک به نظر برسد. از اين‌رو بايد به دنبال راهي باشيد تا نور طبيعي موجود در اتاق را تا حد لازم افزايش دهيد. يكي از راه‌هاي پيشنهادي ما، استفاده از رنگ زرد روشن براي ديوارها، آباژور و لامپ‌هايي است كه نور طبيعي يا نور روز را از خود ساطع مي‌كنند (البته در خصوص چراغ‌هاي روميزي و آباژورها بايد مطمئن شويد كه دور از دسترس كودك باشد). در اتاق نوزاد نيز مانند ديگر اتاق‌ها استفاده از ديمر براي تنظيم و كنترل ميزان و شدت نور توصيه مي‌شود.

كف‌پوشي براي راحتي و ايمني فضا:

نوزادان و كودكان مقدار زيادي از زمان خود را روي زمين سپري مي‌كنند، به‌خصوص زماني‌كه سینه‌خیز رفتن را یاد می‌گیرند؛ بنابراين كف‌پوش اتاق بايد از استاندارد بالايي برخوردار باشد و براي كودك راحت و ايمن بوده و نگهداري و نظافت آن نيز براي والدين ساده و آسان باشد.

كف‌پوش‌هاي سخت‌تر ايمن‌ترند. همچنين به دليل مقاومتي كه در برابر لكه‌ها و كثيفي دارند نظافت آنها براي والدين بسيار راحت و سريع است. اما آيا اين نوع كف‌پوش‌ها راحت هستند؟!

تلفيق و هم‌نشيني يك كف‌پوش سخت مانند انواع كف‌پوش‌هاي چوبي طبيعي با يك قاليچه نرم و گرم مي‌تواند ايمني و راحتي را توام با هم براي اتاق نوزاد شما به‌وجود آورد. استفاده از قاليچه بيشتر از موكت توصيه مي‌شود زيرا هم نظافت قاليچه از موكت ساده‌تر است و هم تعويض آن در صورت لزوم آسان‌تر از موكت است. همچنين موكت به دليل پرزهايي كه دارد براي نوزاد ايجاد آلرژي مي‌كند.

قاليچه‌اي نرم و لطيف مانند اين تصوير مي‌تواند سطحي نرم را براي زانوهاي كودك به‌وجود آورد.




اتاق‌هاي تم‌دار (موضوع‌دار)

نقاشی دیواری انجام شده ، وسعت را به فضای کوچک این اتاق نوزاد آورده است و با توهمي كه براي بيننده ايجاد مي‌كند، چشم‌ها را به ماوراي اين دشت سرسبز سوق مي‌دهد. درختان بلندي كه در اين نقاشي ديواري وجود دارد سبب شده تا سقف اين اتاق كشيده و بلندتر به‌نظر برسد. انجام چنين اقدامي در دكوراسيون اتاق نوزاد علاوه بر تم‌دار كردن فضا به رشد فكري كودك نیز كمك مي‌كند.


در اين اتاق نوزاد آرامش‌بخش، دو تم طبيعت و كانتري به هم پيوند خورده‌اند. رنگ زرد كره‌اي ديوارها روشنايي خورشيد را به اين اتاق القا كرده است. رنگ سبز عميقي در جاي‌جاي دكوراسيون این اتاق در هماهنگی با رنگ زرد به کار رفته است. استفاده از رنگ سفيد كه در برخي قسمت‌هاي دكوراسيون اين اتاق به چشم می‌خورد، چاشني خوبي براي القاي پاكي و روشنايي به دكوراسيون است.


دراور موجود در اتاق عنصر مناسبي است تا از آن به‌عنوان يك بوم نقاشي استفاده كنيد و با نقاشي كشيدن روي آن حال‌وهواي دكوراسيون فضا را تغيير داده و به آن روح ببخشيد.


گوشه‌ای از اتاق نوزاد كه سقفي كج و شيب‌دار دارد، جاي دنج و مناسبي براي قرار دادن تخت محسوب مي‌شود. مي‌توانيد با ترسيم يك نقاشي جذاب و دوست‌داشتني روي سقف بالاي تخت، به‌راحتي فضا را براي كودك تم‌دار و دوست‌داشتني‌ كنيد. در اين تصوير مشاهده مي‌كنيد كه يك كيسه از جنس ملحفه تخت به تخت آويخته شده است که فضای خوبی برای قرار دادن اسباب بازی‌های کودک است. همچنین نصب طبقاتی به دیوار بر میزان فضای ذخیره‌سازی اتاق افزوده است.


در اين تصوير پارچه‌ كلاهك آباژور همان پارچه‌ای است که برای پرده استفاده شده و باعث به وجود آمدن ریتم در دکوراسیون این اتاق نوزاد شده است. روميزي راه‌راه آبي و سفيد موجود در اين دكوراسيون داراي كنتراست و تضادي محسوسی با رنگ‌های موجود در دکوراسیون است و هامونی اتاق نوزاد را تامین می‌کند. ديوارهاي زرد رنگ اين فضا اين امكان را به‌وجود مي‌آورد كه بتوانيد به راحتي پس از گذشت چند سال دكوراسيون فضا را تغيير دهيد.


عناصر كاربردي و ساده‌اي كه كار دست هستند مانند اين پاكت‌هاي پارچه‌اي بهتر است به‌جاي داخل كمدها و باكس‌ها، روي ديوار نصب شوند تا بتوانند به‌سادگي اتاق نوزاد شما را تم‌دار كنند و به عنصري دوست‌داشتني براي كودك تبديل شوند كه با مرور زمان با بزرگتر شدن نوزاد کاربری‌های مختلفی برای او داشته باشد.


گاهي اوقات اقدامات ساده و آسان مي‌تواند نقش تعيين‌كننده و تاتيرگذاري در جلوه دكوراسيون اتاق نوزاد داشته باشد. براي مثال اين روبان‌هاي زيبا كه به‌عنوان بندينك براي پرده اين اتاق نوزاد مورد استفاده قرار گرفته، از جمله اين اقدامات ساده و كار دست است.


براي دكوراسيون اتاق نوزاد از تم كتاب داستان كودكانه استفاده شده است كه مي‌توانيد اين تم را روي كلاهك آباژور، آب‌پاش كوچك روي ميز و عناصر قرار داده شده داخل كابينت مشاهده كنيد. كاغذ ديواري طرح‌دار استفاده شده نيز به‌خوبي اين تم را تكميل كرده است.




عناصر كوچك تم‌دار:

تخت‌خواب نوزاد مي‌تواند به تنهايي نقطه كانوني دكوراسيون محسوب شود و در مركز توجه قرار بگيرد. بدون اينكه نياز باشد تلاش زيادي براي انتخاب قاليچه و پرده اتاق كنيد، مي‌توانيد با اندكي خلاقيت و رسيدگي به دكوراسيون تخت‌خواب نوزاد، دكوراسيون اتاق او را جذاب و داراي تم كنيد.


استفاده از طرح‌هاي گرافيكي قوي و چشم‌گير مي‌تواند حال‌وهوايي سرگرم كننده و جذاب براي دكوراسيون اتاق نوزاد به‌وجود آورد. همچنين پرچم‌هاي سه‌گوش ساده كه به‌راحتي از پارچه‌هاي باقيمانده و باطله درست مي‌شود، به‌خوبي تم اتاق و جلوه نهايي دكوراسيون را كامل مي‌كند. براي ايجاد انسجام در اين دكوراسيون از يك پارچه براي روكش صندلي راحتي و دامن روتختي نوزاد استفاده شده است.


در اين تصوير دكوراسيون تخت‌خواب نوزاد داراي تم آنتيك و قديمي است كه وجود مقداري رنگ آبي و عناصر متحرك اين تم را تقويت كرده است. استفاده از چوب‌هاي روستيك براي تخت‌خواب و كف‌پوش اتاق نوزاد حال‌وهوايي روستايي و آرام به اين فضا داده است كه به منسجم و متحد کردن جلوه آن کمک می‌کند.

wichidika
03-12-2011, 19:49
ابهری در گفت‌وگو با شبکه ایران:
برخی اسباب‌بازی‌ها روحیه خشونت را در کودکان تقویت می‌کند




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خشونت به عنوان یکی از ناهنجاری‌های رفتاری براساس هیجان‌های روحی و فرآیندی است که موجب آزار دیگران از نظر مادی و معنوی می‌شود.


شبکه ایران- سمیه بهمنی/ مجید ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی در گفت وگو با شبکه ایران با بیان این مطلب گفت: خشونت، فرد خشن را در سرزمین خشم و پرخاشگری قرار می‌دهد و آنگاه رفتارهایی از خود نشان می‌دهد که کوچک‌ترین آن موجب تخریب اموال و زیان‌های مالی، ضرب و جرح و قتل می‌شود.
به گفته دکتر مجید ابهری، از نگاه آسیب‌شناسی رفتاری، یکی از اصلی‌ترین دلایل گسترش خشونت در جامعه انعکاس نادرست حوادث و وقایع و بیان نامشخص قتل و جنایات است. این آسیب‌شناس اجتماعی خاطرنشان کرد: رسانه‌ها در کنار انتشار اخبار در ارتباط با خشونت‌آفرینی باید به کالبدشکافی حادثه و نظریات کارشناسان رفتاری و روانشناسی، جامعه‌شناسی و جرم‌شناسی در کنار موضوع اقدام کنند.
وی بیان داشت: همچنین انعکاس خشونت و صحنه‌های خشن در قالب بلوتوث‌هایی که به وسیله تلفن‌های همراه مبادله می‌شوند و فیلم‌های آزاردهنده و تصاویر مربوطه در سایت‌های اینترنتی به نمایش درمی‌آیند.
به اعتقاد ابهری، دو گروه از افراد به تماشای اینگونه تصاویر و فیلم‌ها می‌روند. گروهی از روی کنجکاوی و کسب خبر اقدام به این حرکت می‌کنند و گروهی دیگر نیز کسانی هستند که از تماشای اینگونه فیلم‌های خشن لذت می‌برند و به ندرت برای آنها به صورت یک تنوع درمی‌آید.
این آسیب‌شناس اجتماعی تصریح کرد: افرادی که اینگونه فیلم‌ها و تصاویر را در سایت‌های اینترنتی قرار می‌دهند به طور اکثریت دارای ناهنجاری‌های رفتاری سادیسم بوده و از آزار دادن دیگران لذت می‌برند.
این استاد دانشگاه با اشاره به روزنامه‌های زرد یعنی آن دسته از رسانه‌هایی که برای پرکردن جیب خود با تیترهای عجیب و غریب به بزرگنمایی حوادث می‌پردازند، گفت: این گونه رسانه‌ها سعی می‌کنند که با سیاه‌نمایی جامعه را ناامن جلوه داده و با القای احساس عدم امنیت به مردم به هدف‌های شوم خود دست یابند.
ابهری بالابردن سطح نشاط و شادی در جامعه همراه با آموزش مهارت‌های زندگی در زمینه مدیریت احساسات و هیجان‌ها و کنترل رفتار و اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها در راستای جلوگیری از تماشای فیلم‌های خشن و ماهواره‌ای توسط فرزندانشان و همچنین ممانعت کردن از بازی‌های رایانه‌ای مملو از کشت و کشتار برای فرزندان را از قدم‌های اصلی در پیشگیری راه‌های فرهنگی و اجتماعی در گسترش خشونت در جامعه عنوان کرد.
وی واردات اسباب بازی‌های خشونت‌زا را نیز در گسترش خشونت مؤثر دانست و تأکید کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت کشور، آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باید هرچه سریعتر با استفاده از تمام ظرفیت‌های سیاسی و اجتماعی با استمداد از کمیسیون‌های فرهنگی مجلس از ورود تولید اسباب بازی‌های خشونت‌زا در جامعه جلوگیری کنند.
این آسیب‌شناس اجتماعی تصریح کرد: 85 درصد از اسباب‌بازی‌های موجود در بازار شامل کیف، تیر و کمان، تفنگ و انواع سلاح‌ها و وسایل نظامی است. ضمن این که بازی با این گونه وسایل روحیه خشونت را در کودکان ایجاد و تقویت می‌کند.
این استاد دانشگاه همچنین از ماهواره‌ها به عنوان پیاده نظام ناتوی فرهنگی دشمنان قسم خورده در ویران کردن آینده کشور یاد کرد و اظهار داشت: اصلی‌ترین تهاجم و هدف مورد نظر دشمنان نوجوانان و جوانان ایران است.
وی اضافه کرد: کارشناسان و متخصصان نیز باید با تولید بازی‌های رایانه‌ای حاوی تاریخ و فرهنگ اسلامی - ایرانی در مقابل هجوم بی‌امان بازی‌های ساخته شده به دست بیگانگان ایستادگی کنند.
این آسیب‌شناس اجتماعی در پایان کالبدشکافی حوادث و فجایع و بهره‌گیری از نظریات کارشناسان برای بالابردن سطح آگاهی مردم در جامعه را از وظایف رسانه‌ها عنوان و ابراز امیدواری کرد که رسانه‌ها این رسالت را به گونه‌ای شایسته انجام دهند.
پایان مطلب/

Lady parisa
13-12-2011, 14:18
اگر فکر می کنید میزان بهره هوشی کودک تان چیزی است که نمی توان تغییرش داد، سخت در اشتباهید. البته فیزیولوژیست ها هم تا چندی پیش چنین فکر می کردند، ولی نتایج مطالعات جدید نشان می دهد میزان بهره هوشی انسان در تمام طول عمر تغییر می کند. بر اساس این مطالعات تغییرات بهره هوشی از زمان تولد تا آخرین سال های بلوغ بسیار شدید است. به طوری که در مواردی دیده شده بهره هوشی در این سنین تا ۲۰ شماره بالا یا پایین رفته است. پس از پایان سنین نوجوانی این تغییرات بسیار کند می شوند.طی این مطالعه که در انگلیس انجام شد، از ۳۳ کودک ۱۲ تا ۱۶ ساله تست آی کیو گرفته شد. پس از گذشت ۴ سال همین افراد بار دیگر تست شدند و به شکل عجیبی مشاهده شد ضریب بهره هوشی اغلب آن ها تغییر کرده است. حتی این تغییر در برخی از آن ها به حدی بود که از گروه افراد متوسط به گروه افرادی با ضریب هوشی بیش از حد معمول رفته بودند یا بر عکس. به گفته پرفسور کتی پرایس این تغییرات واقعا تاثیر گذارند. او می گوید "۲۰شماره تغییر در ضریب هوشی که در برخی موارد دیده شد، چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. طی چنین تحول بزرگی ممکن است فردی عادی به انسانی باهوش یا یک فرد کندذهن تبدیل شود" سوال مهمی که پیش می آید آن است که چه مواد غذایی، فعالیت ها یا محیط هایی می توانند در بالا بردن یا کاهش بهره هوشی موثر باشند. محققان می گویند تا انجام تحقیقات جدید نمی توان در این رابطه اظهارنظر کرد.

Lady parisa
14-12-2011, 10:04
بچه‌ها شکایت می‌کنند که خانه جایی برای بازی ندارد و شما شکایت می‌کنید که بازی بچه‌ها زیبایی خانه را از بین برده. دیگر مثل قدیم نیست که بچه‌ها هر روز در کوچه بازی کنند. آنها بیشتر وقت‌شان را در خانه می‌گذرانند و شما باید برای تقابل بین خود و کودک‌تان فکری کنید. این ۵ راهکار به شما کمک می‌کند بدون این‌که زیبایی خانه از بین برود و در دکوراسیون کلی آن تغییر اساسی ایجاد شود، بتوانید آن را به جایی تبدیل کنید که بچه‌ها بتوانند از بودن در آن لذت ببرند. مطمئن باشید با این کار‌ها خانه شما هم زیبا‌تر خواهد شد.

تـابی در خـــانه

تقریبا تمام بچه‌ها عاشق تاب بازی هستند. برای این‌که هر روز مجبور نباشید آنها را برای بازی به پارک ببريد، می‌توانید یک تاب در خانه دست و پا کنید.

زمان آماده‌سازی: ۳۰ دقیقه
تمام چیزهایی که نیاز دارید:

تاب‌های آماده را در تمام اسباب‌بازی فروشی‌ها و بعضی از فروشگاه‌های ورزشی می‌توانید پیدا کنید. بیشتر آنها به یک میله بارفیکس متصل می‌شوند و به وسیله آن در چهارچوب در قرار می‌گیرند. از فروشنده روش نصب تاب را بپرسید و اگر به میله بارفیکس نیاز است آن را هم از فروشگاه‌های لوازم ورزشی خریداری کنید. معمولا تمام پیچ‌ها و وسایل لازم در خود تاب و میله بارفیکس وجود دارند اما باز هم چک کنید تا چیزی کم و کسر نباشد. سعی کنید تاب ایمنی را انتخاب کنید. بعضی از تاب‌ها به هر طرف حرکت می‌کنند و امکان دارد کوچولوی شما به در برخورد کند. اما بعضی از آنها فقط عقب و جلو می‌روند و شما مشکلی با حرکت آنها نخواهید داشت. بعضی از تاب‌ها تا خردسالی مناسبند. به این ترتیب که جلوی آنها یک قطعه محافظ وجود دارد که وقتی كودك بزرگ شد می‌توانید آن را بردارید و فقط از صندلی آن استفاده کنید. این تاب‌ها تا ۷ سالگی می‌توانند قابل استفاده باشند.

خانه ۲۰ هزار تومانی

دختر بچه‌ها عاشق این هستند که مکانی مجزا برای مامان بازی داشته باشند. معمولا از فضاهایی مثل زیر میز برای بازی استفاده می‌کنند اما شما می‌توانید به راحتی تخت او را شبیه یک خانه کوچک درست کنید.

زمان آماده‌سازی: ۲۰ دقیقه
تمام چیزهایی که لازم دارید:

حدود ۸ متر پارچه بخرید که بهتر است حریر باشد. عرض 5/1 متر برای این کار کافی است. دختر کوچولو‌ها از تور و حریر خوش‌شان می‌آید. مخصوصا اگر آن را هم‌رنگ با اتاق‌شان انتخاب کنید. زیر آن هم تاریک نمی‌شود و بچه وقتی پارچه را دور تختش می‌کشد از تاریکی نمی‌ترسد. شما به چند میخ کوچک و یک چکش هم نیاز دارید. با استفاده از ۴ میخ مطابق شکل حریر را به بالای تخت کودک‌تان نصب کنید. سعی کنید حریر کمی چین بخورد تا زیبا‌تر باشد و دختر شما بتواند لبه‌های آن را تا جلو تختش بکشد. کوچولوی شما با این کار یک مکان خصوصی برای خودش خواهد داشت که برای بازی‌هایش بسیار مناسب است. این مکان خصوصی کار شما را هم راحت‌تر خواهد کرد. کوچولوی شما بیشتر بازی‌هایش را در خانه خودش انجام
خواهد داد.

تخته نظم و ترتیب

این هم یک بازی برای بچه‌هاست، هم یک حقه، برای این‌که از شر جمع کردن هر روزه وسایل کودک‌تان خلاص شوید. بچه‌ها هر روز یک پازل بزرگ درست می‌کنند و شما از دیدن نظم لذت می‌برید.

زمان آماده‌سازی: ۴ ساعت (با احتساب زمان خشک شدن)
تمام چیزهایی که لازم دارید:

شما به یک بورد نیاز دارید. می‌توانید از تخته، فوم، بوردهای آماده یا حتی یک تکه موکت استفاده کنید. فوم انتخاب بهتری است و می‌توانید آن را از مغازه‌های لوازم التحریر یا لوازم اداری پیدا کنید. قبل از هر کار یک لیست از وسایلی که هر روز کودک شما با آن سر و کار دارد تهیه کنید. برای مثال کلاه، روپوش مدرسه، راکت بدمینتون، کیف، چتر، هدفون یا هر چیز دیگر. کافی است یک بار به زمین اتاق کودک‌تان نگاه کنید و تمام به هم ریختگی‌ها را یادداشت کنید. فوم، بورد یا تخته را روی زمین بگذارید و تمام چیزهایی را که در لیست نوشته‌اید روی آن پهن کنید. وقتی به بهترین شکل ممکن رسیدید، طرح وسایل را روی تخته یا فوم بکشید. می‌توانید حتی جای وسایل را رنگ کنید. بعد فوم یا تخته را به دیوار بزنید و برای آویزان کردن هر وسیله روی دیوار یک میخ یا آویز در نظر بگیرید. با این کار جای هر وسیله‌ای روی تخته یا فوم مشخص خواهد بود. کودک شما هر بار لازم است وسایلش را درست مثل یک پازل روی تخته بچیند. شما می‌توانید دور بایستید و ببینید چطور کودک‌تان خودش بدون این‌که بهانه بگیرد، با لذت هر روز اتاقش را مرتب خواهد کرد.


رانندگی دور در‌ها

پسرکوچولو‌ها عاشق ماشین‌بازی هستند. وقتی می‌خواهند در خانه با ماشین‌های کوچولو بازی کنند، معمولا لبه فرش را جاده می‌کنند. با این ایده جالب هم اتاق زیباتری خواهید داشت هم جایی برای بازی بچه‌ها درست می‌کنید.

زمان آماده‌سازی: 2 ساعت (با احتساب زمان خشک شدن)
تمام چیزهایی که لازم دارید:

رنگ مشکی یا خاکستری، قلم‌مو، چسب کاغذی یک سانتی‌متری، چسب دو طرفه و چند آهن‌ربا. اول از همه با قلم‌مو با دقت زوار در منزل‌تان را رنگ کنید. دقت کنید رنگ روی زمین نریزد و از خط زوار بیرون نزنید. مدتی صبر کنید تا رنگ خشک شود و اگر یک‌دست نیست یک بار دیگر روی آن رنگ بزنید. بعد از خشک شدن چسب‌های کاغذی را به اندازه 3 ‌سانتی‌متر ببرید و مثل خط‌کشی‌های روی جاده با فاصله روی زوار در بچسبانید. برای این‌که بتوانید ماشین‌ها را عمودی نگه‌دارید به چند آهن‌ربا نیاز دارید. آهن‌ربا‌ها را توسط چسب دوطرفه به زیر ماشین یا اگر خیلی قوی نیست به چرخ‌های آن بچسبانید تا کودک شما بتواند جای آنها را روی در تغییر دهد. اگر نمی‌خواهید از آهن‌ربا استفاده کنید می‌توانید ماشین‌ها را با چسب روی در محکم کنید. اما دیگر ماشین‌ها قابل استفاده برای بازی فرزند شما نخواهند بود. می‌توانید از رنگ سبز و حیوان‌های پلاستیکی هم برای بچه‌هایی که ماشین دوست ندارند، استفاده کنید.

دیوار تلفن‌های خاموش

بچه‌ها عاشق تلفن هستند. وقتی با آن حرف می‌زنید به شما آویزان می‌شوند و می‌خواهند گوشی را بگیرند.

زمان آماده‌سازی: ۳۰ دقیقه
تمام چیزهایی که لازم دارید:

چند تلفن کهنه. می‌توانید تلفن‌های از کار افتاده و قدیمی را از فامیل یا همسایه قرض بگیرید. اگر پیدا نکردید می‌توانید با قیمت کم چندتا از آنها را بخرید. تلفن باید قابلیت اتصال به دیوار را داشته باشد. با میخ کوچک کفاشی تلفن‌ها را کنار هم به دیوار متصل کنید. از قبل دیوارها را علامت بزنید و دقت کنید قد کودک شما به همه تلفن‌ها برسد. سیم تلفن‌ها را درآورید. حالا کودک شما می‌تواند وقتی شما دارید با تلفن صحبت می‌کنید با تلفن‌های خودش مشغول بازی شود. یادتان نرود بعضی وقت‌ها خودتان هم باید کنار کودک بنشینید و با او بازی کنید. شما پشت تلفن حرف بزنید تا او با آن تلفن به شما جواب بدهد. مطمئن باشید تا وقتی کودک است، متوجه نخواهد شد صدای شما از تلفن به گوش نمی‌رسد. کودک شما می‌تواند با ۴ نفر از دوستانش با این تلفن‌ها هم‌زمان بازی کند.

ali703
14-12-2011, 10:14
من تا 2 تا 3 ماه دیگه بچه ام به دنیا میاد ، نمیدونم چطور باید تربیتش کنم، فقط آرزو میکنم و دعا میکنم از این امتحان سربلند بیرون بیام

Lady parisa
20-12-2011, 11:06
بین این دو انتهای طیف هوش ذاتی انسان، شکاف بزرگی وجود دارد. با این حال دانشمندان تا به حال در یافتن علت زیست‌شناختی اینكه چرا برخی از افراد زیرک‌تر از دیگران هستند، موفق نبوده‌اند. حتی در مورد تعریف «هوش» به عنوان یک پدیده قابل‌اندازه‌گیری و قابل‌توضیح، همین اواخر توافق شده است. ریچار هایر، استاد بازنشسته دانشکده پزشکی دانشگاه کالیفرنیا در ایروین می‌گوید: «تا یک نسل قبل، هنوز در مورد تعریف هوش بحث می‌شد و این بحث تازه اکنون فروکش کرده است. هوش، واقعی است، موجودیت دارد و قابل اندازه‌گیری است.»


مشهورترین شاخص هوشمندی، آزمون ضریب هوشی (IQ) است که توانایی درک فضایی، حافظه، سرعت پردازش اطلاعات و مواردی دیگر را اندازه‌‌گیری می‌کند. در پرطرفدارترین آزمایش ضریب هوش، نمره میانه، عدد 100 در نظر گرفته می‌شود و انحراف معیار 15 است به این معنا که نمره بهره هوشی 95 درصد افراد بین 70 و 130 است.

بر اساس این منحنی زنگوله‌ای استاندارد، 5/2 درصد جمعیت در بالاترین بخش این طیف در رده نوابغ فکری و در پایین‌ترین قسمت این طیف در رده عقب‌ماندگان ذهنی قرار می‌گیرند. پژوهشگران هنگام مباحثه درباره هوش، همچنین به یک عامل عمومی هوش یا g اشاره‌ می‌کنند که فاکتور مشترکی در مجموعه‌ای از آزمون‌های هوش است.

هایر می‌گوید: «بچه‌های واقعا باهوشی را که در مدرسه می‌شناختید به یاد بیاورید؛ آنها به طور عمومی هوشمند بودند، نه فقط در یک درس. این استعداد عمومی در فاکتور g بازتاب پیدا می‌کند.» نمره‌های IQ و نمره‌های g قدرت ذهنی کلی را تخمین می‌زنند، اما ‌نمی‌توانند مشخص کنند که یک فرد در یک وظیفه معین مهارت بالایی دارد یا نه.

ابله‌های باهوش

شگفت‌انگیزترین بروز هوش را در «ابله‌های باهوش» یا «ساوانت»‌ها می‌بینیم، مانند شخصیتی که «داستین هافمن» در فیلم «رین من
(Rain Man)» بازی می‌کند؛ فردی که هوش فوق‌العاده‌ای در مورد اعداد از خود نشان می‌دهد، اما از بستن بند کفش خود هم عاجز است. هایر می‌گوید: «برخی افراد توانایی‌های ذهنی خاص فوق‌العاده‌ای از خود بروز می‌دهند. آنها در یک جنبه از همه افراد پیشی بگیرند، اما در عین حال ممکن است به معنای واقعی کلمه عقب‌مانده ذهنی باشند.»

پژوهشگران تا به حال نتوانسته‌اند دریابند چه عامل زیست‌شناختی‌ای باعث ایجاد مهارت‌های عجیب در این ابله‌های هوشمند شده است. از سوی دیگر، بسیاری از انواع ناهنجاری‌‌های شناخته‌شده مغزی چه نقایص ژنتیکی و چه نقایص هنگام تولد یا آسیب‌های مغزی وجود دارند که ممکن است توانایی فرد را برای تفکر دچار اختلال کنند.

بررسی آثار چنین آسیب‌های مغزی‌ای بر توانایی ذهنی افراد، می‌تواند مشخص کند هر ناحیه مغز کدام کارکرد ذهنی معین را کنترل می‌کند. این بررسی‌ها به همراه بررسی‌های مغزهای سالم، دیدگاه عمومی دانشمندان را به این سمت کشانده است که هوش به یک ناحیه معین مغز مربوط نیست، بلکه نتیجه ارتباط میان نواحی اصلی مغز است.

نتایج بررسی‌های بسیاری «نظریه تعامل بخش‌های جانبی و جلویی مغز» را به عنوان مدلی برای توضیح هوش ثابت می‌كنند. بر اساس این نظریه، شبکه‌ای از مناطق مغزی قرارگرفته در قطعات (لب‌های) جلویی و جانبی مغز، اطلاعات را به شیوه‌ای منحصر به فرد پردازش می‌کنند. این شبکه خاص هر فرد، استعدادها و نقایص شخصی ما را مشخص می‌کند. حجم بالاتر ماده خاکستری در مغز - متشکل از جسم سلولی نورون‌ها (سلول‌های عصبی) که پردازش اطلاعات در آنها صورت می‌گیرد- با میزان بالاتر نمره‌ها در آزمون هوش مربوط است.

همچنین داشتن ماده سفید بیشتر در مغز- متشکل از اتصالات میان سلول‌های مغزی که از زائده‌های دراز و پوشیده از چربی میلین یا آکسون‌ها تشکیل شده است- در حد فاصل مناطق خاکستری، به معنای وجود ارتباط سریع‌تر در شبکه‌های بخش‌های جانبی و جلویی مغز است که به نوبه‌خود باعث افزایش ضریب هوشی می‌شود.

گرچه به نظر می‌رسد این یافته‌ها به معنای آن باشد که مغز بزرگ‌تر، معادل هوش بالاتر است، اما این‌طور نیست. مغز مردها به‌طور طبیعی از زن‌ها بزرگ‌تر است، اما با وجود این، میانگین نمره‌های آزمایش هوش در میان زن و مردان تقریبا یكسان است.


معمای مغز

دانشمندان علوم اعصاب با وجود این پیشرفت‌ها، هنوز نمی‌توانند به پزشکان بگویند به چه قسمتی از مغز نگاه کنند تا دریابند فرد باهوش است یا نه. هایر می‌گوید: «افراد بسیاری وجود دارند که در رده عقب‌مانده‌های ذهنی قرار می‌گیرند اما مغزهای آنها در تصویربرداری یا کالبدشکافی، طبیعی به نظر می‌رسد.» تا به حال کد ژنتیکی خاصی کشف نشده است که با احتمال نابغه‌شدن فرد ربط داشته باشد. با این حال، هوش جزئی وراثتی دارد و والدین هوشمند به‌طور شاخص بچه‌های هوشمندی خواهند داشت و برعکس.

البته نمره‌های IQ و g میان والدین و فرزندان در صددرصد موارد با هم تطبیق نمی‌کنند، بنابراین احتمال دارد محیط، تجربه‌های ابتدای کودکی، رژیم غذایی و... نیز بر هوش اثر داشته باشند. باوجود ادعاهای سازندگان ویدئوهای آموزشی «بچه اینشتین» یا این نظر که گوش دادن به موسیقی کلاسیک افراد را باهوش‌تر می‌کند، هنوز شواهدی قطعی درباره چگونگی اثر این عوامل بر هوش در دست نیست.

هایر می‌گوید: «همه تمایل دارند مداخلات محیطی‌ای وجود داشته باشد که با غلبه بر زیست‌شناسی، هوش ما را افزایش دهد. این مساله در پزشکی مصداق دارد و مثلا شما می‌توانید بر زمینه‌های ژنتیکی معین برخی بیماری‌‌ها با ورزش کردن یا تغییر رژیم غذایی غلبه کنید، اما ما هنوز عواملی را نیافته‌ایم که توانایی شناختی را افزایش دهند.»

البته ممکن است با در دسترس قرار گرفتن تکنولوژی‌های قدرتمند جدید تصویربرداری از مغز، با اندکی خوش‌شانسی به زودی اسرار «ساوانت‌ها» و نیز اسرار بلاهت را دریابیم.

Lady parisa
21-12-2011, 11:26
نمی دانم چطوری به اداره پست رسیدم. واقعا خدا ما را رساند! با چشم هایی خیره و عصبی و فرزندم که پشت سرم جیغ زنان می آمد وارد شدم. آرام به انتهای صف رفتم. همه یکی بعد از دیگری نوبت خود را به من دادند. از آرام کردن کودک ناامید شده بودم. خب اشتباه از خود من بود. تازه کاری و نابلدی من در آن روز باعث بدخلقی اش شده بود.

من متوجه مالیدن چشم هایش که نشان می داد او خسته است، نشدم. جای تعجبی نداشت که او تبدیل به آن موجود نحس وحشتناک کوچولو شده بود. متاسفانه، من به ندرت متوجه نشانه های رفتاری فرزندم می شوم و الگوهای مشترک رفتاری کودکان را فراموش می کنم.



همه کودکان در هنگام خستگی و گرسنگی مثل هم عمل می کنند. این بزرگ ترها هستند که باید متوجه باشند و نیازهای کودک را به موقع برآورده سازند. من باید از بی حوصلگی و کج خلقی او می فهمیدم که خسته است و باید او را می خواباندم و سپس در موقع مناسب به دنبال کارها می رفتم.

غافل شدن از نشانه هایی که کودک بروز می دهد یکی از اشتباهاتی است که اغلب والدین همیشه مرتکب می شوند. اما رسیدگی و توجه به کودک براساس این نشانه ها، زندگی را برای همه اعضا از این رو به آن رو می کند. به همین خاطر، بیشترین اشتباه های متداول والدین را طبق نظر متخصصان در این جا آورده ایم.

1 – نگرش ما فوق العاده منفی است

«خواهرت را کتک نزن! اتاقت را نامرتب نکن!» تعداد نکن نکن هایی که به کودک نوپا یا پیش دبستانی خود می گویید غیرقابل شمارش است.

راه حل: آن رفتاری را که مایلید از فرزند خود ببینید به او متذکر شوید. هیچ کس دلش نمی خواهد فرزندی تربیت کند که محدودیت ها را نمی فهمد. اما «نه» گفتن دائمی والدین به کودک موجب می شود که او نسبت به آن کر شود و این کلمه قدرت خود را از دست می دهد. به علاوه، ما اغلب به کودکان می گوییم که نباید فلان کار و بهمان کار را انجام دهند بدون آنکه به آنها بگوییم چه کار و رفتاری را بهتر است انجام بدهند.

بنابراین، نه گفتن هایتان را برای مواقع واقعا خطرناک نگه دارید (مثلا هنگامی که کودک می خواهد چنگال را در پریز برق کند) و بر آموزش و گفتن رفتاری که می خواهید از کودکتان ببینید تمرکز کنید. برای نمونه، به جای آن که بگویید: «توی وان حمام نباید بایستی!» بگویید: «ما توی وان می نشینیم چون سطح آن لیز است و ممکن است سر بخوریم!» در ادامه، وقتی کودک نشست و مشغول آب بازی شد از او تعغریف کنید تا رفتار خوب در او تقویت شود.



2 – سطح توقع ما از کودکانمان خیلی بالاست

در مجلسی نشسته اید و ناگهان کودک شما فریاد می زند به محض این که او را دعوت به سکوت می کنید دوباره داد می کشد. شکنجه کامل! چرا به حرف شما گوش نمی دهد؟

راه حل: نقش یک معلم را بازی کنید. بسیاری از کودکان هنوز کنترل امیال درونی و ادب و نزاکت حضور در مکان های عمومی را فرا نگرفته اند. اما والدین فکر می کنند که کودکان بیشتر از آن چه عمل می کنند می فهمند.

هنگامی که کودکتان اصل و قاعده ای را می شکند به خودتان یادآوری کنید که او از روی عمد این کار را نمی کند، فقط نمی داند در چنین شرایطی چگونه باید عمل کند. بنابراین، پرخاش کردن و کتک زدن موثر (و مطمئنا منصفانه) نیست. سعی کنید تمام هم و غم خود را به توضیح و نشان دادن آن رفتاری که می خواهید از او ببینید، بگذارید و در بیان خیلی راحت و ساده برای او توضیح دهید که مثلا: «من ساکت هستم چون الان در این جمع هستیم و اگر چیزی از بابا خواهم به آرامی در گوش او خواهم گفت.»

همچنین، او را متوجه رفتارهای خوب و درست دیگران کنید (ببین چارلی چقدر قشنگ نشسته و نقاشی می کند تا غذا حاضر شود) کودکان مقلد به دنیا می آیند. به این ترتیب، الگوسازی یا جلب توجه آنها به رفتاری که می خواهیم از آنها ببینیم زمان زیادی می برد.

این کار مستلزم صرف زمان و تکرار مکرر برای کودک است، تا یاد بگیرد چگونه رفتار کند و خود را کنترل کند و به این معنی است که شما باید دائما به او یادآوری کنید و هنگامی که پیام شما را نمی گیرد او را از آن مکان دور کنید. در طول زمان، اون یاد خواهد گرفت که چگونه رفتار کند.

3 – ما خود الگوی رفتارهایی می شویم که نمی خواهیم از او سر بزند

وقتی چیزی را می اندازید ناگهان داد می نزید. در خیابان کسی جلویتان می پیچد و شما هم نسبت بی ادبانه ای به او می دهید. اما سپس، هنگامی که در موقعیتی مشابه، کودکتان نیز همچون شما عمل می کند دیوانه می شوید.

راه حل: عذرخواهی کرده و رفتار خود را اصلاح کنید. اثر هر رفتاری همانند یک بومرنگ به سوی فرد برمی گردد. اگر داد بزنید به احتمال قریب به یقین فرزند شما نیز داد خواهد زد. بله، رفتار یک انسان کامل را در طول روز داشتن کار واقعا سختی است.

پس، هرگاه اشتباه کردید عذرخواهی کنید. احساسات و عواطف، قوی هستند و گاهی عنان کنترل آنها حتی از دست ما بزرگ ترها نیز خارج می شود. اما با این حال، «ببخشید گفتن» نمایانگر آن است که ما جوابگوی طرز رفتار خود هستیم.

همچنین، فضایی ایجاد می شود که درباره علت واکنش خود توضیح بدهید و واکنش های بهتری برای مواقع سختی و یاس ارائه دهید. این دقیقا همان کاری بود که دینا با فرزند 5 ساله خود کرد: «جک موقع لباس پوشیدن خیلی غرولند می کرد تا کار را به آن جا کشاند که دینا ناگهان صربه ای به او زد و گفت: «ساکت شو و لباس را بپوش!» اما کمی بعد، با تشخیص این که خودش به هیچ وجه دلش نمی خواهد چنین رفتاری از فرزندش در شرایط مشابه ببیند جلوی او دوزانو نشست و معذرت خواهی کرد. سپس برای او توضیح داد که باید سر موقع در مدرسه حاضر باشد. رفتار او کار خودش را کرد. از آن پس، جک سر موقع برای رفتن به مدرسه حاضر بود.



4 – وقتی از سر و صدای بچه ها آزرده می شویم فورا مداخله می کنیم

تا سر و صدای بچه ها را که در خانه دنبال یکدیگر می کنند می شنویم سر آنها فریاد می کشیم.

راه حل: به طور حساب شده نادیده بگیرید. اغلب، هر عمل بچگانه ای که از بچه ها سر می زند والدین خود را ملزم به دخالت در آن می دانند. خوب است بدانید همیشه بچه بد بودن آدم را از زندگی سیر می کند. فراموش نکنید که گاهی کودکان کارهایی انجام می دهند که به نظر شما آزار دهنده اند اما در واقع آنها در حال کشف مهارت ها و استعدادهای خود هستند. (بنابراین، اجازه دهید کودک نوپای شما آب میوه را در کورن فلکس بریزد. چون او در حال یادگیری درباره مایعات است)

گاهی اوقات نیز آنها خواهان جلب توجه هستند. هنگامی که موقع واکنش فرا می رسد قاعده اصلی را حفظ کنید. یعنی تا موقعی که خطری آنها را تهدید نمی کند به طور نامحسوس مراقب آنها باشید. اگر کودک شس ساله تان با بینی در ضبط را باز و بسته می کند فریاد نکنید. صبر کنید؛ انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است. به کار خود ادامه دهید و شاهد نتیجه باشید.

به احتمال زیاد، اگر واکنشی نشان ندهید او دست از کار بد خود خواهد کشید، در نتیجه، از داد و فریاد پیشگیری کرده اید و در آخر، به آرامش بیشتری خواهید رسید.

5 – همه ما حرف زیاد می زنیم اما عمل نمی کنیم

«تلویزیون را خاموش کن... جدی گفتم.. شوخی ندارم!» وقتی اخطارهای شما گنگ و مبهم است کودکتان همچنان به رفتار بد خود ادامه می دهد و به هیچ نتیجه ای نمی رسید.

راه حل: حد و حدودی برای کودکتان تعیین کنید و آنها را به مرحله اجرا بگذارید. غرزدن، مهلت دادن و مذاکره برای کودک در حکم آن است که همکاری در اجرای احکام شما کاملا اختیاری است. برای این که به بچه ها یاد بدهید از قوانین شما پیروی کنند انتظارات خود را روشن و شفاف بیان کنید و اگر از قوانین سرپیچی کردند واردعمل شوید.

اگر می خواهید کودکتان از روی مبل بلند شود و تکالیف مدرسه اش را انجام دهد با جمله دستوری احترام آمیزی از او بخواهید: «لطفا تلویزیون را خاموش کن و تکالیف مدرسه ات را انجام دهد.» اگر از حرف شما پیروی کرد از او تشکر کنید وگرنه، او را با پیامد کارش آشنا کنید: «من الان تلویزیون را خاموش می کنم و تا موقعی که تکالیفت تمام نشده حق دیدن تلویزیون را نداری.»



6 – ما از زمانی که برای تنهایی کودک اتاقی در نظر می گیریم خوب استفاده نمی کنیم

وقتی که کودک سه ساله خود را به خاطر این که برادر کوچک ترش را کتک کزده است به اتاقش می فرستید او با خشم و غضب سر خود را به زمین می کوبد.

راه حل: او را به اتاقش راهنمایی کنید و از او بخواهید ساکت و آرام آن جا بنشیند. این کار را از آن جهت انجام می دهید که او به آرامش برسد و به هیچ وجه تنبیه محسوب نمی شود. بعضی بچه ها روی موافق به این عمل نشان می دهند. اما بعضی دیگر، فکر می کنند آنها را پس زده اید و از نظر شما مردود شده اند و درنتیجه، بسیار مشوش می شوند. با این کار شاید اوضاع آرام شود اما نتیجه چندانی دربر ندارد.

راه دیگر آن است که وقتی او را به اتاقش راهنمایی می کنید شما هم ساکت کنار او بنشینید. اگر خیلی اوقاتش تلخ است او را بغل کنید تا آرام بگیرد. وقتی آرام شد برای او توضیح دهید که چرا رفتارش از نظر شما رفتار خوبی نبوده است. چنانچه خودتان بسیار عصبانی هستید و نمی توانید این کار را انجام دهید به خودتان زمان بدهید.

هر وقت آرام شدید برایش توضیح دهید که بهتر است چه رفتاری داشته باشد. شاید چنین جمله ای برای شروع بهتر باشد: «به نظرت وقتی میلو قطارت را گرفت به جای این که او را کتک بزنی بهتر بود چه کار کنی؟»

7 – آن چه درمورد یک کودک جواب می دهد درمورد دیگری جواب نمی دهد

بهترین راه برای مقابله با پسرتان آن است که رو به روی او زانو بزنید تا چشم هایتان در سطک سطح قرار بگیرد و برای او توضیح دهید که رفتارش نیاز به اصلاح دارد و روش درست را به او نشان بدهید. اما در چنین وضعیتی مطمئنا فرزندان حالت تدافعی به خود می گیرد و به حرفتان گوش نمی دهد.

راه حل: باید مهارت های تربیتی خود را از افزایش دهید. سرزنش کودک وقتی که کار بدی از او سر می زند کار آسانی است. ولی همه کودکان به یک روش تربیتی پاسخ مثبت نمی دهند و برای این که رفتار مطلوب را از آنها ببینید باید برای هرکدام شیوه تربیت خاصی را به کار ببندید.

بعضی بچه ها حتی به یک تذکر شفاهی پاسخ مثبت می دهند. درحالی که برخی دیگر، باید نتیجه کارشان را ببینند تا متوجه رفتار بد خود شوند. مثلا کامپیوترش را خاموش کنید. جدی و محکم رفتارکردن با یک بچه و دست به عصا راه رفتن با دیگری متناقض نیست؛ درواقع، هماهنگ با نیازهای متفاوت و سبک های یادگیری است. «تنبیه باید متناسب با میزان جرم – و کودک – باشد.»


مجله موفقیت

wichidika
25-12-2011, 11:34
يک روانپزشك:
نظارت والدين، عوارض استفاده از رايانه در كودكان را كاهش مي‌دهد
والدين، زمان بازي‌هاي رايانه‌اي كودكان را محدود كنند


يک پزشک متخصص اعصاب و روان با بيان اين که استفاده از رايانه و اينترنت داراي مزايا و معايبي است، گفت: آگاهي داشتن از نحوه صحيح استفاده از ابزار مديريت و برنامه ريزي درست و نظارت بر کودکان مي‌تواند تا حدودي از عوارض استفاده از رايانه بکاهد.
دکتر مرتضي نيا در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان ايسنا، افزود: بازي، مهمترين عامل رشد کودکان به ويژه رشد مغزي آنها و قابليت‌هاي فرد در مورد مهارت‌هاي حل مسئله است.
وي تصريح كرد: اگر انتخاب نوع بازي‌هاي کارتي، پويا نمايي و ويديويي به طور صحيح با توجه به سن کودک انتخاب شود به طوري که با مديريت و نظارت والدين همراه باشد و ساعت خواب تنظيم شود، مي‌تواند تا حدودي موثر واقع شود.
وي تاکيد كرد: خانواده‌ها بايد از اثرهاي مثبت و منفي اينترنت و رايانه آگاهي داشته باشند تا بتوانند فرزندان خود را به شيوه صحيح راهنمايي کنند.
مرتضي نيا با بيان اينکه بازي‌هاي اکشن به علت ميزان بالاي خشونت، استرس فراوان به کودکان وارد مي‌کند، اظهار كرد: بازي‌هايي که تنش و خشونت بالايي دارد اضطراب را افزايش مي‌دهد و به طور معمول بعد از پايان بازي تا مدتي ذهن کودک را درگير مي‌کند و تمرکز را بر هم مي‌زند.

اين روانپزشك حذف بازي‌هاي اکشن را براي کودکان علاقه‌مند مناسب ندانست و افزود: تماشاي بازي‌هاي اکشن که با ميزان خشونت بالايي همراه است به افراد زير 18سال توصيه نمي‌شود مگر اين که با مديريت، نظارت و کنترل همراه باشد.

وي خاطرنشان كرد: زمان استانداردي براي بازي‌هاي رايانه‌اي وجود ندارد اما حدود نيم تا يک ساعت در روز بسته به شرايط کودک کافي است که به طور حتم بايد توسط والدين تاييد شده باشد.

دکتر مرتضي نيا به مديريت و زمان تعيين شده براي بازي‌هاي رايانه‌اي تاکيد و اظهار كرد: متاسفانه بسياري از والدين به چارچوب تعيين شده و اجراي قوانين پاي بند نيستند و با اصرار فرزندان به ادامه بازي موافقت مي‌کنند.

وي ادامه داد: والدين بايد محدوديت، سختگيري‌هاي لازم را در اين زمينه داشته باشند و بيش از زمان تعيين شده به فرزند خود، اجازه ادامه بازي را ندهند.

به گفته اين روانپزشك، خستگي، قرمزي، تاري و سوزش چشم از عوارض کار زياد با رايانه است بنابراين تناسب وضعيت کودکان و رعايت تنظيم فاصله بين مانيتور و چشم آنها لازم و ضروري است.

وي آسيب سيستم اسکلتي را از عوارض شايع کار با رايانه ذکر و اظهار كرد: افرادي که به مدت طولاني از رايانه استفاده مي‌کنند ممکن است سيستم اسکلتي آنها به خطر بيفتد بنابراين آگاهي از وضعيت صحيح بدن در حين کار با رايانه ضروري است.

دکتر مرتضي نيا توضيح داد: خشکي چشم هم از ديگر عوارض کار زياد با رايانه است که پلک زدن مداوم در بيشتر موارد از اين مشکل پيشگيري مي‌کند.
به گفته وي، چاقي در کودکاني که ساعت‌هاي طولاني مقابل رايانه مي‌نشينند و ورزش، بازي‌هاي جنبشي و فعاليت خود را محدود مي‌کنند نسبت به ديگر کودکان بيشتر است.
وي تصريح کرد: کودکاني که مدت و زمان طولاني‌تري را به کار با رايانه و اينترنت سپري مي‌کنند از ارتباط هاي اجتماعي و خانوادگي به دور هستند و اختلالات رفتاري و افسردگي در آنها به وفور مشاهده مي‌شود.

اين روانپزشك به جنبه‌هاي مثبت رايانه و اينترنت هم اشاره و اظهار كرد: بازي‌هاي رايانه‌اي اگر متناسب با سن و شرايط انتخاب شود ميزان دقت و تمرکز در کودکان را افزايش مي‌دهد.
وي عنوان كرد: اينترنت که بحثي فراگير است از حالت فانتزي به يک نياز تبديل شده است و در حال حاضر اگر آن را از دسترس حذف کنيم در واقع قابليت‌هايي را از فرزندان خود گرفته‌ايم.

وي خاطرنشان كرد: والدين بايد راه‌هاي صحيح استفاده از اينترنت را به کودکان آموزش دهند و تا حدودي آنها را با مسايل آشنا کنند تا از موارد مفيد اينترنت بهره مند شوند. اگر استفاده از اينترنت در کودکان با اجازه و نظارت والدين و در ساعات خاص باشد، حس کنجکاوي و جستجوگري در آنها تقويت مي شود و احتمال سوء استفاده وجود ندارد.

وي افزود: خريد گوشي موبايل براي کودکان از نظر والدين معضل بزرگي شده است و بسياري از والدين به علت استفاده نامناسب از گوشي تلفن همراه از خريد آن احساس نگراني مي کنند. در خريد وسايلي نظير تلفن همراه، فرهنگ، تريبت و شرايط خانوادگي موثر است و اينکه بعضي والدين نخريدن گوشي تلفن همراه براي فرزندانشان را موجب عقده‌اي شدن آنها ميدانند، بسيار اشتباه است.

وي عنوان كرد: والدين براي خريد تلفن همراه بايد حداقل سن را رعايت کنند و اين حداقل سن عدد نيست و به بلوغ ذهني، توانايي و مهارت اجتماعي فرد بستگي دارد. سنين 15 تا 16 سال براي داشتن موبايل مجاز است اما براي بعضي افراد تا سنين 20 سال هم توصيه نمي‌شود.
اين روانپزشك با بيان اينکه تحقيقات و مطالعات زيادي در مورد استفاده از گوشي تلفن همراه انجام گرفته است، خاطرنشان کرد: با توجه به آن که در بيشتر تحقيقات انجام شده، احتمال عوارض آسيب وجود دارد، بهتر است استفاده مداوم و طولاني مدت از ان را محدود و فقط در موارد ضروري از آن استفاده کنيم.
انتهاي پيام

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

wichidika
27-12-2011, 23:52
کودکان فواید افکار مثبت را درک می کنند

پژوهشگران آمریکایی در بررسیهای خود دریافتند که کودکان از 5 سالگی افکار مثبت را درک می کنند و حتی بیش از بزرگسالان از فواید این افکار سود می برند. به گزارش خبرگزاری مهر، کودکان همیشه از قدرت بالایی برای شگفت زده کردن بزرگسالان برخوردارند. بزرگسالان اغلب فراموش می کنند که در کودکی چگونه رفتار می کردند و تا چه حد دقیق بودند.
در تئوری می دانیم که افکار مثبت فواید و مزایای بسیاری دارند، اما در عمل معمولاً از این افکار استفاده نمی کنیم.
این درحالی است که محققان دانشگاه کالیفرنیا کشف کردند کودکان از سن پنج سالگی افکار مثبت را یاد می گیرند و حس بهتری به دست می آورند.
این دانشمندان به منظور دستیابی به این نتایج 90 کودک بین سنین 5 تا 10 سالگی را مورد بررسی قرار دادند. در این آزمایشات کودکان به 6 داستان گوش دادند که در آنها دو شخصیت پس از تجربه کردن یک موضوع مثبت (دریافت یک حیوان خانگی به عنوان هدیه)، یک موضوع منفی (واژگون شدن بطری شیر) و یا مبهم (ورود یک معلم جدید) احساسات نشان می دادند.
پس از هر یک از این تجربیات، یکی از شخصیتها خوش بینانه فکر می کرد و رویداد را با یک نور مثبت می دید درحالی که دیگری یک فکر بدبینانه داشت و واقعه را در نور منفی نشان می داد.
سپس محققان از کودکان خواستند که در مورد احساسات هر یک از این شخصیتها قضاوت کرده و برای این احساسات توضیحی ارائه کنند.
پیش از این آزمایش، محققان با دقت سطح خوش بینی و امید هر یک از کودکان و والدین آنها را ارزیابی کرده بودند.
براساس گزارش یونایتد پرس اینترنشنال، این بررسیها نشان داد کودکان از 5 سالگی می فهمند که افراد پس از داشتن افکار مثبت و نه پس از افکار منفی احساس بهتری پیدا می کنند و اهمیت داشتن افکار مثبت در موقعیتهای مبهم را به خوبی درک می کنند که این درک با افزایش سن عمیق تر می شود.
این درحالی است که کودکان به سختی درک می کنند که افکار مثبت چگونه می توانند روح کسی را که در یک موقعیت منفی مثل درد ناشی از به زمین افتادن درگیر است اوج دهند.
به طوریکه در این موقعیتها سطح خوش بینی و امید کودک نقش قابل توجهی در توانایی درک قدرت افکار مثبت ایفا می کند، اما نقش سطح خوش بینی والدین در این موارد بالاتر است.
این محققان در این خصوص توضیح دادند: "علاوه بر سن، مسئله ای که می تواند قدرت درک فواید افکار مثبت توسط کودکان را افزایش دهد، سطح امید و خوش بینی والدین است نه خود کودک."
درحقیقت، این نتایج بر نقش والدین در کمک به کودکان برای یادگیری استفاده از افکار مثبت برای داشتن حس بهتر در موقیعتهای سخت تاکید می کند.

Lady parisa
31-12-2011, 13:21
بچه ها معمولا دوست دارند همسالانشان، در جشن تولدشان حضور داشته باشند و هیچ چیز به اندازه هیاهو و بازی های بچگانه در روز تولد، به آنها انرژی نمی دهد. بنابراین اگر قصد دارید برای فرزندتان جشن تولد برگزار کنید تا خوشحال شود، از بچه های هم سن و سالش دعوت کنید. برای هیجان انگیزکردن جشن تولد کودک خود هم می توانید این دستورالعمل را به کار گیرید.



9 نکته درباره آماده سازی خانه

1 – رنگ بچه ها را به شوق می آورد. تمام در و دیوار را با کاغذکشی های رنگی بپوشانید.

2 – بادکنک های رنگی کوچک و بزرگی که عبارت «تولدت مبارک» روی آنها نوشته شده است، از طقف خانه با نخ های کوتاه و بلند، آویزان کنید.

3 – روی دیواری که قرار است بچه ها کنار آن عکس های یادگاری بگیرند، کاغذرنگی های آبشاری بزنید. عکس ها در این حالت زیباتر به نظر می رسند.

4 – از چراغ های کوچک رنگی برای تزئین منزل تان استفاده نکنید. ممکن است لخت شدن قسمتی از سیم این چراغ ها و تماس بچه ها با آنها، باعث برق گرفتگی و برهم خوردن میهمانی شود.



5 – فکر استفاده از توپ های بزرگ و سنگین یا کوچک رنگی کریستالی را از سر بیرون کنید. این توپ ها به سادگی می شکنند و باعث آسیب دیدن دست و پای بچه ها می شوند.

6 – شیشه روی میزها یا گلدان ها را پیش از جشن تولد جمع کنید. بچه ها هنگام بازی کمتر به دور و اطرافشان توجه می کنند.

7 – می توانید با برداشتن قابل های روی دیوار و قراردادن عکس تولدهای سال های قبل فرزندتان به جای آنها، فضایی خاطره انگیز را برای بچه ها بسازید.

8 – بد نیست عکسی از نوزادی فرزندتان را پشت سر او روی دیوار نصب کنید.

9 – برای به وجدآوردن بچه ها می توانید اتاق فرزندتان را پر از توپ های رنگی پلاستیکی و بادکنک های رنگی کنید و در پایان تولد، تمام بچه ها را برای غوطه ورشدن در توپ و بادکنک به آن اتفاق دعوت کنید.



13 نکته درباره خوراکی های جشن تولد

1 – برای پیشگیری از آسیب دیدن بچه ها، حتما میوه ها را پوست بکنید و تکه تکه شده داخل پیش دستی ها بگذارید. مثلا می توانید در هر پیش دستی، یک تکه موز، یک تکه سیب، یک تکه پرتقال و یک تکه خیار با یک عدد چنگال یک بار مصرف گیاهی قرار دهید و آن را با یک دستمال کاغذی جلوی بچه ها بگذارید.

2 – به جای چیپس، به بچه ها سیب زمینی سرخ کرده یا تنوری بدهید. به جای پفک هم از ذرت بوداده استفاده کنید.

3 – چای یا نسکافه داغ، نوشیدنی های مناسبی برای بچه ها نیستند. به جای آنها می توانید از شیرکاکائو یا انواع آبمیوه های طبیعی که طرفداران زیادی هم در بین بچه ها دارند، کمک بگیرید.

4 – هرچه خامه کیکی که برای تولد تهیه می کنید، کمتر باشد، برای سلامت بچه ها مفیدتر است. بهتر است کیک های شکلاتی یا میوه ای و ژله های را به جای کیک های پر از خامه برای جشن تولد فرزندتان سفارش بدهید.

5 – خوردن انواع شکلات ها، پاستیل ها و دراژه ها هم می تواند برای بچه ها لذت بخش باشد.

6 – اگر قرار است به بچه ها عصرانه بدهید، بهتر است یک غذای ساندویچی مانند سالاد الویه برایشان تهیه کنید و خودتان از قبل، ساندویچ ها را با افزودن کاهو و گوجه فرنگی آماده کنید و دست بچه ها بدهید.

7 – ماکارونی و سالاد ماکارونی از محبوب ترین غذاهای بچه ها هستند که می توانید در جشن تولد آنها را هم سرو کنید و مطمئن باشید که بچه ها از آن استقبال می کنند.

8 – بهتر است که دوغ، آب یا ماءالشعیر را جایگزین نوشابه های گازدار به عنوان نوشیدنی عصرانه بچه ها بکنید.

9 – حتما پیش از خوردن عصرانه، سفره مناسبی روی زمین پهن کنید. با این کار، بچه ها راحت تر می توانند غذایشانر ا بخورند چون آنها مانند بزرگترها نمی توانند ایستاده یا روی مبل و کاناپه به آسانی غذا بخورند.

10 – از تمام بچه ها بخواهید که پیش از صرف عصرانه یا کیک و شیرکاکائو، دست های خود را بشویند. این کار ار می توانید به یک بازی تبدیل کنید.

11 – انواع سالادهای میوه ای که با ژله، عسل یا شیر ترکیب شده باشد، می تواند بهترین انتخاب برای دسر بچه ها باشد.

12 – انواع بستنی های شکلاتی و میوه ای از دوست داشتنی ترین خوراکی ها از نظر بچه ها هستند.

13 – استفاده از شقاب ها و لیوان های کاغذی رنگی با طرح های کارتونی می تواند برای بچه ها بسیار هیجان انگیز باشد. به این بهانه غذا را هم با لذت بیشتری می خورند.



4 نکته درباره کادودادن و کادوگرفتن

1 – برای بالارفتن اعتماد به نفس فرزندتان، از او بخواهید خودش کادوها را باز کند. او از این کار لذت می برد.

2 – به فرزندتان بیاموزید پس از بازکردن هر کادو، از دوستی که آن هدیه را آورده است، تشکر کند و او را ببوسد.

3 – از او بخواهید که پیش از بازکردن کادوها، حتما از تمام کسانی که در جشن او شرکت کرده اند، تشکر کند. یادآور شوید که این کار نوعی احترام گذاشتن است.

4 – بهتر است به تعداد تمام بچه ها، یک هدیه کوچک مانند عروسک های کوچک پولیشی، گیره سر، مداد و پاک کن، تراش یا یک بسته مدادرنگی بخرید و در پایان جشن آنها را بین بچه ها پخش کنید.


10 نکته متفرقه درباره جشن تولد

1 – دعوت کردن بچه ها با کارت دعوت مخصوص جشن تولد می تواند اعتماد به نفس آنها را بالا ببرد و باعث شود احساس غرور و شخصیت بیشتری بکنند.

2 – اگر ممکن است به تعداد تمام بچه ها، کلاه تولد تهیه کنید.

3 – اجازه بدهید فرزندتان مدل کیک و لباس تولدش را خودش انتخاب کند.

4 – اگر فرزندتان با یکی از دوستانش قهر است، از او بخواهید دوستش را به جشن تولد دعوت و با او آشتی کند.

5 – موسیقی های شاد و کودکانه برای بچه ها بسیار لذت بخش تر از موسیقی هایی است که به نظر ما بزرگ ترها زیبا می آیند.

6 – برای بالابردن هیجان جشن تولد می توانید در پایان جشن به بچه ها اجازه بدهید تمام بادکنک ها را بترکانند.

7 – حتما فشفشه یا شمع های تولد را زیرنظر و با مراقبت خودتان روشن کنید.

8 – از تمام بچه ها دعوت کنید تک به تک و در نهایت دسته جمعی با فرزندتان عکس بیندازند. با این کار بچه ها احساس می کنند برای حضور آنها ارزش و احترام قائل شده اید.

9 – بهتر است از کاغذهای شادی به جای برف شادی کمک بگیرید چون کاغذهای شادی هیچ گونه مواد شیمیایی آرژی زا برای بچه ها ندارند و هیجان استفاده از آنها هم بیشتر است.

10 – برای زیباترشدن فضای خانه، از گل های طبیعی استفاده نکنید زیرا ممکن است برخی از بچه ها به گرده گل ها حساسیت داشته باشند و مشکلات تنفسی پیدا کنند.



حساسیت بزرگ ترها درباره جشن کوچک ترها

گردهمایی های کودکانه که مهم ترین آنها در سالروز تولدها انجام می شود، در رشد اعتماد به نفس و تقویت تعاملات گروهی کودکان موثر است. برگزاری جشن یا میهمانی در روز تولد، در خودباوری بچه ها نقش دارد و احساس می کنند حضور و وجود آنها برای خانواده مهم است. نیازی نیست که جشن تولد حتما مفصل و شلوغ باشد. یک مراسم خانوادگی ساده و چندنفره هم می تواند این حس را در کودک زنده کند.

نکته مهمی که در برپایی جشن تولد کودکان باید درنظر گرفت، این است که این مراسم، برای تولد یک کودک یا نوجوان برگزار می شود. قرار نیست خانواده ها آن را بهانه ای برای جبران میهمانی هایشان به کل خانواده و تسویه آن قرار دهند. این روز مختص کودکتان است و اگر قرار است جشنی برای او بگیرید، به او حق انتخاب دهید. از کودک بخواهید فهرستی از دوستانش را که دوست دارد در میهمانی او حضور داشته باشند، در اختیار شما بگذارد. بهتر است بزرگترها در چنین جشن هایی حضور نداشته باشند یا حضور آنها به ساعت های پایانی میهمایی محدود شود.

خانواده ها معمولا درمورد رفتن فرزندانشان به چنین میهمانی هایی حساسیت دارند. در دوران پیش دبستانی و دبستان، تعامل خانواده ها با یکدیگر بیشتر است و شناختی هر چند اندک از یکدیگر دارند. به همین دلیل در این سنین والدین به ر احتی به فرزندانشان اجازه حضور در میهمانی های دوستانه و جشن تولدها را می دهند. حضور در جمع های دوستانه و فراتر از خانواده باعث تقویت مهارت های اجتمایع کودکان می شود.

تجربه نشان داده کودکانی که در خانواده های سختگیر بزرگ می شوند، معمولا اعتماد به نفس کمتری دارند. درست است که خانواده باید روی رفت و آمد فرزندانشان کنترل داشته باشند، اما این کار باید آگاهانه و صحیح باشد. نباید به راحتی «نه» بگویید و باعث ناراحتی کودک خود شوید. اگر از خانواده ای که فرزندتان را دعوت کرده است، شناخت کافی ندارید، می توانید چند دقیقه ای در میهمانی حاضر شوید تا مطمئن شوید. نقش حمایتی والدین در این میان بسیار مهم است؛ نباید یک فرمول کلی «نه» درمورد حضور بچه ها در خانه دوستانشان داشت.


"نشریه سلامت"

Lady parisa
07-01-2012, 10:57
احترام گذاشتن به کودک به معنای پذیرفتن گفتار صحیح، مشورت گرفتن از او درحد توان ذهنی، نظرخواهی واحترام به فکر و نظر کودک و صحبت کردن با کودک با لحن مودبانه از نکات مثبت بایدهای تربیتی است.

مسئولیت دادن به کودک مناسب با توان ذهنی و بدنی وی از برنامه های خانواده است. کارهای شخصی که کودک توان انجام آن را دارد نباید توسط والدین انجام شود و باید اجازه دهند که خود کودک به انجام آنها مبادرت ورزد حتی اگر ناقص انجام دهد. بعد از اینکه امور توسط خود کودک انجام شد باید به تایید و تشویق والدین برسد.
والدین باید نکات مثبت فرزند اعم از رفتار، گفتار و تحصیل را تکرار کنند و از تاکید بر جنبه های منفی کودک به شدت پرهیز کنند، چرا که تکرار نکات مثبت باعث رشد اعتماد به نفس وی و ایجاد رابطه عمیق عاطفی و همچنین اعتمادسازی بین والدین و فرزند خواهد شد.
فرزندان ما همه با هم متفاوت هستند و والدین باید به این مهم توجه کنند که توانمندی، استعدادها، یادگیری ها و رفتار کودکان با هم متفاوت است.
فرض کنید در باغچه منزل شما هم درخت سیب وجود دارد و هم درخت گلابی، هر دو درخت نیاز به نور، آب، زمین خوب و کود دارند اما در نهایت میوه ای که به دست می آید با هم متفاوت است. بنابراین فرزندان ما نیاز به توجه. مراقبت و عدم تبعیض دارند اما در نهایت هر فرزندی با توجه به نیاز رفتار خاص خود را دارد.
کریمی افشار روانشناس محبت کردن به کودکان را از مهم ترین بایدهای تربیتی دانسته و اضافه می کند: محبت باید بدون افراط و تفریط، به موقع، به جا و به اندازه باشد. محبت به معنای برآوردن نیازهای مادی فرزند نیست بلکه به معنای درک احتیاجات روانی فرزند و توجه به بهداشت روان کودک است.
وی از ایجاد امنیت روانی به عنوان یکی دیگر از بایدهای تربیتی نام برد و تصریح کرد: کودک باید احساس کند والدین عمیقا وی را دوست دارند. همیشه از او حمایت می کنند و هرگز او را ترک نمی کنند. والدین باید از گفتن جملاتی مانند «من دیگر تو را دوست ندارم.» اگر اذیت کنی می گذارم می روم» و «من به خاطر تو با پدر یا مادرت زندگی می کنم» پرهیز کنند زیرا رفتار کودک را به مخاطره می اندازد.
والدین باید از پنجره نگاه کودک به موضوعات و مسایل نگاه کنند. چرا که کودک نمی تواند مثل والدین فکر کند و موضوعات را درک کند زیرا او تجربه والدین، قدرت فکر و قدرت تمیز آنها را ندارد. درنتیجه خانواده بهتر است برای درک صحیح رفتار کودک خودشان را ازنظر سنی و تجربه پایین آورده و درجایگاه کودک تصور کنند نه اینکه بخواهند کودک را وارد دنیای خودشان کنند.
از دیگر بایدهای تربیتی که لازم است والدین به آن توجه داشته باشند، قاطعیت در گفتار آنها و یکی شدن پدر ومادر در تربیت فرزند است. کریمی افشار در مورد این نکته اظهار داشت: قاطعیت درگفتار به این معناست که والدین درارتباط با تربیت فرزندشان حرف یکدیگر را نقض نکنند. با هم درگفتار و رفتار اتحاد داشته باشند و به احترام یکدیگر احترام بگذارند و جلوی فرزندان به ایراد گرفتن از هم نپردازند بلکه صحبت های انتقادی و تذکرات را برای مذاکرات دو نفره نگذارند.
این مدرس دانشگاه نبایدهای تربیتی کودکان را این چنین توضیح داد: والدین نباید فرزند را درهیچ شرایطی با فرزند دیگر خود یا فرزندان دوستان و آشنایان مقایسه کنند. مقایسه کردن سم روان است که باعث ریزش اعتماد به نفس کودک می شود و بین والدی که کودک را مقایسه می کند و کودک مقایسه شونده شکاف عاطفی پیش می آید و حسادت کودک تحریک شده و کودک درمقابل فردی که با او مقایسه شده احساس حقارت و کوچکی می کند.
کریمی افشار درپایان خاطرنشان کرد: والدین نباید کودک را تحقیر و سرزنش کنند حتی برای اشتباهات و خطاهای او. بلکه باید ملایم و با لحن درست به او تذکر دهند. اشتباهات کودک نباید به رخ او کشیده شود و از تکرار اشتباهات برای کودک باید پرهیز شود. نباید از کودک انتظار بیش از حد داشت. چرا که هر کودکی توانمندی خاصی را دارد. همانطور که اثر انگشت دو فرزند با هم متفاوت است. سلول های مغز و پیچیدگی های مغز او هم با فرزند دیگر ما متفاوت خواهد بود. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که کودکان ما مثل هم باشند و یا بیشتر از توانشان خود را نشان بدهند.



"سلامت نیوز"

wichidika
15-01-2012, 18:55
تحقیقات پزشکی نشان داد
بدرفتاری با کودکان، آنها را به بیماریهای عقلی مبتلا می‌کند
خبرگزاری فارس: تحقیقات پزشکی نشان می دهد: بدرفتاری شدید با کودکان باعث تغییر ژن های معینی در آنها شده و خطر ابتلای آنها به بیماریهای عقلی را زیاد می کند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از خبرگزاری آلمان، یک تیم از روانشناسان دانشگاه شهر ژنو پایتخت سوئیس تحقیقاتی را روی 101 فرد دچار سندروم اختلال شخصیت مرزی انجام دادند.

بر پایه این گزارش، بی ثباتی در روابط شخصی و اختلال هویت و رفتار و خلق و خو از جمله ویژگی های این سندروم است.

این تحقیقات نشان داد: افرادی که در معرض بدرفتاری عاطفی، جسمی و جنسی قرار دارند، بالاترین میانگین تغییر را در ژن های مسئول مقابله با فشار (استرس) دارند.

بر پایه این گزارش، برخورد خشن و بدرفتاری به طور مستقیم باعث تغییر نمی شود بلکه این امر موجب می شود که برخی مولکول ها به ژن ها بچسبند و سپس تغییراتی روی دهد.

دانشمندان به این نتیجه رسیده‌اند که برخورد خشن و وحشیانه باعث تغییرات زیادی در ژن ها می‌شود.

محققان نیوزیلندی نیز در تحقیقات خود اعلام کرده‌اند: افرادی که در دوره کودکی با فشارهای روحی مواجه می‎شوند؛ در بزرگسالی در معرض بیماری‌ های آرتروز، درد ستون فقرات و سردردهای شدید و مداوم قرار دارند.

به گفته این محققان، بدرفتاری از جمله منجر به بروز افسردگی و استرس در کودک می شود و در بزرگسالی سلامت جسمانی فرد را به خطر می‌اندازد.

یافته های پژوهشگران همچنین نشان می‌دهد که بدرفتاری با کودکان از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و بدرفتاری والدین ریشه در کودکی و رابطه پدر و مادرشان با آنها دارد.
انتهای پیام/

wichidika
15-01-2012, 23:46
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران در گفت‌وگو با فارس:
نبود پدر در سن نوجوانی بر رشد فرزندان طلاق تأثیر منفی دارد
خبرگزاری فارس: دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: نیاز به پدر در دوره نوجوانی در فرزندان طلاق افزایش می‌یابد و احساس طرد شدن توسط پدر در این سن روی رشد طبیعی نوجوان تأثیر منفی می‌گذارد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فریبا عربگل در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، با اشاره به تأثیرات طلاق روی کودکان اظهار داشت: طلاق طیف گسترده‌ای از حالات هیجانی، فکری و رفتاری را در کودکان ایجاد می­کند که به عوامل مختلفی از جمله سرشت، ذات و شخصیت کودک، نحوه برخورد والدین با پدیده طلاق و دخالت ندادن فرزندان در روابط خود و برقراری هرچه سریعتر شرایط زندگی عادی کودک پس از طلاق بستگی دارد.

وی با بیان اینکه نیمی از کودکان طلاق ارتباطشان با یکی از والدین قطع شده و از حمایت، علاقه و توجه او محروم می‌شوند، در مورد نگرش کودکان نسبت به طلاق والدین گفت: عده‌ای از کودکان طیفی از احساسات منفی را نسبت به یکی از والدین یا هر دوی آنها دارند که حتی ممکن است سال ها طول بکشد، آنها ممکن است احساس کنند که حداقل توسط یکی از والدین طرد شده و دیگر مورد توجه و علاقه نیستند و نسبت به والدین خود خشم و عصبانیت داشته باشند.

این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه داد: معمولاً درک، استدلال و احساس کودکان به سن آنها بستگی دارد و در برخورد با کودکان نباید به آنها تکیه کرد، باید مراقب باشیم که آنها را در موقعیتی قرار ندهیم که بخواهند ما را حمایت کنند؛ در شرایطی که کودک عصبانی است و تمایل دارد از یکی از والدین جانبداری کند، باید به او گفته شود که دعوای والدین به او ارتباطی ندارد و نباید خود را درگیر ماجرا کند.

وی، دادن اطمینان خاطر به کودک در مورد تدوام رابطه با پدر و مادر را ضروری دانست و تصریح کرد: تماس مکرر و منظم از طرف والدین بهترین راه حل است؛ همچنین در فرزندان نیاز به پدر در دوره نوجوانی افزایش می‌یابد و احساس طرد شدن توسط پدر در این سن روی رشد طبیعی نوجوان تأثیر می‌گذارد.

دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران، شرایطی که کودکان پس از طلاق تجربه می‌کنند را شامل ترس از جدایی و از دست دادن والدین، احساس شوک، بهت، نگرانی راجع به توانایی و مدیریت والد باقیمانده، تأسف و حسرت عمیق، وابستگی والد باقیمانده به کودک و محدود کردن وی از ارتباطات لازم متناسب با رشد وی، وابستگی و اضطراب شدید در کودک ذکر نمود و خاطرنشان کرد: البته عده کمی از کودکان نیز ممکن است احساس آسودگی و فراغت داشته باشند.

وی ادامه داد: عده ای از کودکان پس از طلاق احساس مسئولیت کرده و فکر می­کنند که باید نیاز روانی یا فیزیکی پدر یا مادر را برآورده کنند که این موضوع ممکن است آنها را از پاسخ­دهی به نیازهای طبیعی رشدی‌شان باز دارد؛ همچنین شاهد خشونت و جنگ بین والدین بودن روی رشد روانی و روابط آینده آنها با جنس مخالف تأثیر می‌گذارد.
انتهای پیام/

wichidika
18-01-2012, 11:03
كودكان نوپا ويژگي هاي حيرت انگيزي دارند كه اداره كردن آنان را مشكل مي كند ، يكي از اين مشكلات لجبازي كودكان است. اين رفتار شگفت انگيز نوپايان، غالباً مقاومت سالمترين پدر و مادر را نيز دچار تزلزل مي كند.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، همچنان كه كودك خويشتن داري را درخود پرورش مي دهد، به زودي در مي يابد كه مي تواند اختيار ديگران را نيز در دست بگيرد و براي اين كار كافي است پا در كفش ديگران كند و با زور در بازو انداختن شاهد باشد كه چه تأثير متحير كننده اي براي اطرافيان گذاشته است.
لجاجت بي دليل منجر به تضاد مي شود و وقتي منفي بودن و احساس بي علاقگي نسبت به حق و حقوق ديگران نيز به آن اضافه شد، پدر و مادر از پا در مي آيند و تسليم مي شوند.
مطمئناً چنين رفتارهايي از جانب كودكان، خطر جدي براي سلامت پدر ومادر به شمار مي رود.
اختلال بي اعتنايي مقابله اي عبارت است از الگوي پايدار رفتارهاي منفي كارانه، خصومت آميز و گستاخانه در غياب نقض جدي موازين اجتماعي يا حقوق ديگران.
در كودك شايعترين علايم اختلال بي اعتنايي مقابله اي عبارتند از: بيشتر اوقات از كوره در مي رود، با بزرگترها جر و بحث مي كند، به طور فعالانه نافرماني كرده يا از سازش يا درخواست هاي بزرگترها خودداري مي كند. غالباً به طور عمده كارهايي مي كند كه موجب آزار ديگران مي شود و ديگران را براي اشتباه ها و بدرفتاري هاي خود سززنش مي كند.
رفتار مقابله اي ومنفي كارانه از نظر رشد در اوايل كودكي طبيعي است. گروهي از صاحب نظران نيز بر اين باورند كه دخترها بيشتر درمعرض تشخيص اختلال مقابله‌اي هستند. اگرچه الگوهاي مشخص خانوادگي وجود ندارد، اما تقريباً تمام والدين كودكان مبتلا به اين اختلال، خود اهميت زيادي به موضوع قدرت، كنترل و خودمختاري قايل هستند.
در بعضي از خانواده ها شخصيت هاي لجوج و سرسخت وجود دارد. مادران كنترل كننده و افسرده و پدران منفعل و مهاجم هستند، ناگفته نماند در بسياري موارد اين مشكلات براي كودكان ناخواسته روي مي دهد.
عوامل ايجاد كننده لجبازي در كودكان
مهمترين عامل ايجاد كننده لجبازي در كودكان، نوع رفتار و تربيت والدين مي باشد.
1) نوع توجه والدين: توجه كافي نمي كنند - توجه مشروط مي كنند - توجه زياد مي كنند - توجه منفي مي كنند .
2)ناكامي: بايد تلاش شود كه كودك كمتر ناكامي را تجربه كند، همچنين در كودكاني كه رشد عاطفي آنها تأخير دارد يا مبتلا به اختلال يادگيري هستند لجبازي بيشتر مشاهده مي شود.
3) سرزنش زياد كودكان
4) عدم انعطاف پذيري والدين در برابر خطاهايي كه كودك مرتكب مي شود.
5) والدين اين كودكان به طور معمول با يكديگر اختلاف نظرهاي شديد دارند و دايماً در حال مجادله با يكديگرند. زماني كه كودك لجبازي پدر و مادر را با هم مي بيند از طريق يادگيري مشاهده اي، لجبازي را از والدين ياد مي گيرد.
6) بسياري مواقع لجبازي كودك توسط اطرافيان تقويت مي شود بنابراين اين رفتار ناخوشايند در كودك شكل مي گيرد و كودك مي آموزد با لجباري و تندخويي مي تواند هر چه را كه بخواهد به دست آورد.
7) در دوره نوجواني نيز ممكن است لج كردن به عنوان تظاهري از نياز به مستقل شدن و برقراري هويتي مستقل مشاهده شود.
8) به عنوان آخرين عامل مي توان به حسادت اشاره كرد كه لجاجت كودك بيشتر مواقع به سبب حسادت بروز مي كند.
راهكارهاي مقابله با لجبازي كودكان
هدف از درمان اين نيست كه كودكي را تربيت يا معالجه كنيم تا آرام چون بره باشد و از همه دستورهاي والدين اطاعت بي چون و چرا كند بلكه هدف از درمان اين است كه والدين ياد بگيرند كه چگونه رفتار لجبازي كودك را تعديل و رفتار مناسب را در وي تقويت كند. چون واكنش والدين در برابر لجاجت و سركشي كودك، در تداوم رفتار لجوجانه او مؤثر است.
برخي از راهبردها به شرح زير مي باشد:
1) انتقاد همراه با تشويق نتايج بهتري به دنبال دارد. كودك مي خواهد كه شما به او توجه كنيد اگر ديدگاه شما منفي باشد، او از راه هاي منفي به هدف خود مي رسد.
اما اگر شما بر نكته هاي مثبت تمركز كنيد، در مقابل رفتارهاي خوب بيشتري دريافت خواهيد كرد. زيرا در اين حالت كودك با رفتارهاي مثبت سهم به سزايي در جلب توجه شما خواهد داشت.
2) رفتار كودك را تحسين كنيد نه شخصيت او را، همچنين وقتي از او انتقاد مي كنيد شخصيت او را زير سؤال نبريد. به جاي اينكه بگوييم خيلي بچه بدي هستي مي توان گفت: «من از شيوه حرف زدن تو خوشم نمي آيد».
3) هيچ گاه تسليم نشويد، اگر درمقابل سماجت كودك كوتاه بياييد كودك ياد مي گيرد كه با گريه حرفش را به كرسي بنشاند و ديگر براي حرف هاي شما اهميتي قايل نيست.
4) هميشه به قول خود عمل كنيد
5) سعي كنيد مشكلات فرزند خود را يكي يكي حل كنيد.
6) كودك را به تنبيهي كه انجام نمي دهيد تهديد نكنيد، تهديد هاي پوچ و ناپايدار به رفتارهاي نادرستي منتهي مي شود كه درنهايت تثبيت شده و در برابر تغيير مقاومت تر مي شوند.
7) سعي كنيد تشنج را در خانه كم كنيد، جلوي كودك با همسر خو بگومگو نكنيد. در هنگام خواب موزيك آرام بگذاريد يا اورا ملايم ماساژ بدهيد. قصه مورد علاقه اش را تعريف كنيد تا با آرامش بخواب برود.
8) خطاهاي كودك را بپذيريد و در عين حال كودك را مسئول رفتارش بدانيد.
9) انتطارات خود را از كودك دقيقاً مشخص كنيد.
10) با احترام با كودكان صحبت كنيد.
11) گاهي لجبازي كودك را به شوخي بگيريد. در نظر داشته باشيد كه هدف ناديده گرفتن رفتار كودك است.
12) حفظ ثبات هيجاني از طرف والدين، يعني در شرايطي كه بچه لجبازي مي كند، زماني كه والدين تن صدايشان عوض مي شود و حالت چهره شان تغيير مي كند كودك ديگر به هدف خود رسيده است و رفتارش تقويت مي شود. لذا لازم است از بعد هيجاني والدين خودشان را مهار كنند.
13) شنونده خوبي براي بچه ها باشيم و فرصتي را براي صحبت كردن به آنها بدهيم.
14) ندادن دستورهاي پياپي و مكرر از طرف والدين
15) عدم پاسخگويي به تمام خواسته هاي كودك
16) فرصت دادن به كودكان براي تصميم گيري در اموري كه به او هم مربوط مي شود.
17) كاهش سطح مداخله والدين در امور بچه ها
18) توجه مناسب به رفتارهاي مثبت كودك.
19) ثبات تربيتي در والدين، قاطعيت آنها در گفتار و رفتار
20) تنبيه به موقع در برابر رفتارهاي ناشايست كودك
21) عدم استفاده از تنبيه به عنوان بيشترين وسيله براي اصلاح رفتار كودك
22) شناسايي نكات استرس آور زندگي كودك كاهش يا از بين بردن عوامل آن.
23) آموزش مهارت هاي حل مسأله
24) بالابردن تحمل ناكامي در كودك.
25) الگوسازي والدين.
26) جلوگيري از تماشاي فيلم هاي خشونت آميز.
27) احترام به همسر در مقابل كودك
28) تحريك كودكان از طريق رقابت (ايجاد رقابت مثبت با همسالان)
29) تقويت رفتار مثبت در مقابل لجاجت كودك.
انتهاي پيام

wichidika
22-01-2012, 11:55
يک روان‌شناس با هشدار به والدين گفت: والدين بايد در مقابل عادات زشت و زننده کودکان، به‌ويژه عادت‌هاي دهاني وي شکيبا باشند و کنترل خود را از دست ندهند، چون کودکان نمي‌توانند يک روزه عادت بد خود را ترک کنند.

محمد جعفري در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه زنجان، اظهار کرد: عادت‌هاي دهاني نامناسب کودکان شامل مکيدن انگشت، مکيدن پستانک، فشار غيرطبيعي زبان پشت دندان‌ها، جويدن ناخن، دندان قروچه و خودآزاري است که در بيشتر موارد والدين را عاصي مي‌کند.

وي عادت‌هاي لبي نامناسب و زشت کودک، از جمله خيس کردن لب‌ها به صورت مکرر، کشيدن لب، کندن پوست لب، مکيدن و گزيدن لب را نيز از ديگر عادات ناپسند كودکان عنوان كرد.

اين فعال اجتماعي، ادامه داد: بسياري از والدين سعي مي‌کنند در زماني کوتاه، کودک خود را وادار به ترک عادت بد کنند، به همين دليل کارشناسان به اين نکته تاکيد دارند که والدين نبايد انتظار داشته باشند کودک‌شان از همين فردا عادت بدش را ترک کند،‌ چرا که در اين صورت هر دو آنها نااميد و سرخورده خواهند شد.

جعفري، مکيدن انگشت را بيشترين عادت‌ دهاني در کودکان برشمرد و گفت: تئوري‌هاي مختلفي علت مکيدن انگشت شست در کودکان را شرح مي‌دهد، براي مثال روان‌شناسان عامل رواني را قوي‌ترين علت آن مي‌دانند.

اين روان‌شناس، به عوارض اين عادت در کودکان اشاره کرد و يادآور شد: از جمله عوارض مکيدن انگشت، فاصله گرفتن دندان‌هاي بالا و پايين از يکديگر، جلوزدگي بيش از حد دندان‌هاي بالا، تنگ شدن قوس فک بالا و ايجاد کام گنبدي و عدم رشد عرضي فک بالاست.

وي به بعضي روش‌هاي پيشنهادي براي درمان اين عادات در کودک اشاره کرد و گفت: روش‌هايي از قبيل يادآوري با اخلاق خوب، جايزه درماني و ترکيبي از يادآوري و جايزه درماني مي‌تواند در ترک اين عادت مؤثر باشد.

جعفري، اولين قدم براي درمان عادت مکيدن انگشت را يادآوري برشمرد و گفت: يادآوري کودکان در نبردن انگشت به دهان مي‌تواند با چسباندن يک چسب زخم روي انگشت يا ماليدن يک ماده بدطعم به انگشت يا استفاده از دستکش باشد.

انتهاي پيام

wichidika
22-01-2012, 20:15
دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران:
کودکان تا قبل از بلوغ فکری نباید ایمیل داشته باشند
خبرگزاری فارس: دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: فقط زمانی اجازه استفاده از پست الکترونیکی یا ایمیل باید به کودکان و نوجوانان بدهیم که بدانیم به بلوغ فکری رسیده اند و والدین باید بر سایتهای مورد استفاده کودکانشان نظارت کنند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فریبا عربگل در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس، درخصوص اینترنت و نحوه مواجه با آن اظهار داشت: همان طور که اثرات مفید تکنولوژی جدید در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست اما درصورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تأثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و نوجوانان ما غیرقابل جبران باشد.

وی افزود: رشد سریع تکنولوژی در زمینه اینترنت حوزه جدیدی از توجه را به وجود آورده است؛ اینترنت یک منبع بی پایان اطلاعات و فرصتی برای تعامل است اما با وجود آن می‌تواند یک خطر واقعی برای کودکان و نوجوانانی باشد که استفاده صحیح از آن را نیاموخته‌اند.

دبیر انجمن علمی روانپزشکی کودک و نوجوان ایران اضافه کرد: اکثر والدین به کودکان خود می‌آموزند که با افراد غریبه صحبت نکنند، اگر در منزل تنها هستند در منزل را به روی اشخاصی که نمی‌شناسند باز نکنند، اگر فرد ناشناسی تلفن زد به او اطلاعات ندهند.

وی ادامه داد: همچنین اکثر والدین روی این موضوع که فرزندشان با چه کسی حرف می‌زند، دوست است، کجا می‌رود، چه کتاب یا روزنامه‌ای را می‌خواند کنترل و نظارت دارند اما نمی‌دانند که همین نظارت، کنترل و راهنمایی را باید هنگام استفاده از اینترنت اعمال کنند.

وی گفت: استفاده از اینترنت می‌تواند تجربه‌ای لذت بخش و آموزنده باشد اما بهتر است پیش از اجازه به کودکان و نوجوانان برای اتصال به اینترنت، قوانینی برای آن وضع شود.

این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، تصریح کرد: در استفاده از اینترنت، والدین ضمن اینکه باید سعی کنند خود را با اطلاعات جدید و پیشرفته آشنا کنند باید برای کودکان و نوجوانان خود قوانینی مانند محدودیت در زمان استفاده از اینترنت را وضع کنند.

وی گفت:‌والدین باید به نوجوان خود بیاموزند که هر چیزی را که در اینترنت می‌بیند حتماً درست و واقعی نیست،‌ همچنین والدین روی سایت‌هایی که فرزندانشان به آنها مراجعه می‌کند نظارت داشته باشید.

وی تأکید کرد: والدین باید به فرزند خود آموزش دهند که صحبت کردن در اتاق‌های گفت‌وگو (چت‌) مثل صحبت کردن با یک غریبه است و همان احتیاط‌هایی را که درمورد ارتباط با غریبه‌ها به کار می‌بندیم در اینجا نیز باید به کار گیریم؛ همچنین فقط زمانی اجازه استفاده از پست الکترونیکی را به او بدهیم که بدانید در این زمینه به بلوغ فکری رسیده و به صورت دوره‌ای پست الکترونیکی و فعالیت اینترنتی او را نظارت چک کنید.
انتهای پیام/

wichidika
22-01-2012, 20:33
یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در گفت‌وگو با فارس:
دروغگویی نوجوانان ممکن است ریشه در اعتیاد داشته باشد
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: برخی از نوجوانان ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات جدی خود مانند مصرف الکل یا ماده مخدر به طور مداوم و برای پنهان کردن بعضی از حقایق دروغ بگویند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میترا حکیم شوشتری در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس درخصوص علل دروغگویی در کودکان و نوجوانان اظهار داشت: برخی از والدین اغلب نگران دروغ‌های کودک یا نوجوان خود هستند و ممکن است ندانند که باید چه روشی را در مقابل دروغ‌های آنان اتخاذ کنند، اما در هر رفتار منفی که دروغگویی نیز جزئی از آن است، ماهیت آن رفتار، علت انجام آن، شدت و مدت آن مهم است.

وی افزود: کودکان 4تا 5 ساله اغلب داستان‌ها و افسانه‌های بلندی می‌سازند که دروغ‌هایی در این سطح مشکل جدی ایجاد نمی‌کند و این یک فعالیت طبیعی است چون آنها از شنیدن داستان‌ها و ساختن آنها سرگرم شده و لذت می‌برند، کودکان در این سن ممکن است تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص ندهند.

این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه داد: یک کودک بزرگ‌تر یا نوجوان ممکن است دروغی را برای مظلوم‌نمایی و دفاع از خود بگوید، به عنوان نمونه اجتناب از انجام کاری یا انکار مسئولیت اعمالش، والدین باید از طریق صحبت کردن با کوچک‌ترها در مورد اهمیت صداقت، راستگویی و درستکاری به نمونه‌های خاص دروغگویی پاسخ دهند.

وی اضافه کرد: بعضی از نوجوانان به این نتیجه می‌رسند که دروغ گفتن در موقعیت‌های خاص پذیرفته‌تر است. یا زمانی که نوجوان ممکن است برای پنهان کردن امور شخصی و خصوصی خود یا برای اینکه از نظر روانی احساس استقلال و جدایی از والدین خود کنند، دروغ بگویند.

حکیم شوشتری در مورد دروغ‌هایی نشان دهنده مشکلات عاطفی است نیز بیان داشت: بعضی از بچه‌ها که فرق بین واقعیت و دروغ را می‌دانند، داستان‌های دقیقی را می‌گویند که کاملاً باورکردنی هستند. کودکان و نوجوانان معمولاً این داستان‌ها را با ذوق و شوق بیان می‌کنند چون با گفتن این دروغ‌ها توجه زیادی به آنها می‌شود و دیگران از شنیدن داستان آنان هیجان زده می‌شوند که همین امر باعث تقویت دروغگویی در آنها می‌شود.

وی خاطرنشان کرد: برخی از کودکان و نوجوانانی که مسئول به نظر می‌رسند، ممکن است در یک الگوی تکراری دروغگویی بیفتند. آنها اغلب این طور احساس می‌کنند که آسان‌ترین راه برای پاسخگویی به درخواست‌های والدین، معلمان و دوستان دروغ گفتن است؛ این کودکان معمولاً نمی‌خواهند بد باشند، بیشتر می‌خواهند دیگران را از خود راضی نگاه دارند.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران تأکید کرد: برخی از نوجوانان ممکن است برای سرپوش گذاشتن بر مشکلات جدی خود مانند مصرف الکل یا ماده مخدر به طور مداوم و برای پنهان کردن بعضی از حقایق دروغ بگویند. مثلاً در مورد اینکه کجا یا با چه کسانی بوده، چه کاری انجام داده‌ یا پول خود را کجا خرج کرده‌است.

وی در مورد راهکار مقابله با این پدیده در کودک یا نوجوان بیان داشت: والدین نمونه‌های مهمی برای کودکانشان هستند و وقتی کودک یا نوجوانی دروغ می‌گوید، والدین باید زمانی را جهت صحبت و بحث جدی در مورد تفاوت دروغ گفتن و بیان حقیقت، اهمیت صداقت در خانه و جامعه، چاره‌هایی برای دروغگویی و نتایج و پیامدهای دروغگویی با او اختصاص دهند.

حکیم شوشتری تصریح کرد: اگر کودک یا نوجوان الگوی دروغگویی را که جدی و تکراری است گسترش و ادامه می‌دهد، ممکن است نیاز به کمک حرفه‌ای داشته باشد که ارزیابی کودک و نوجوان توسط یک روانشناس در این مواقع کارگشاست.

wichidika
29-01-2012, 15:32
يک مدرس دانشگاه پيام نور معتقد است: مشاجره دايمي و پيوسته والدين اثرات سوئي بر فرزندان دارد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

"رحيم شباني" در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، افزود: والديني که دايما با يکديگر مشاجره و دعوا مي‌کنند و پيوسته به هم ناسزا مي‌گويند تنش، اضطراب و نگراني‌هاي خود و فرزندانشان را افزايش داده و به صورت هيجاني واکنش نشان مي‌دهند که اين مساله، زمينه الگوسازي ناسالم براي فرزندانشان را فراهم مي‌سازد.
وي با اشاره به اين‌که بچه‌هاي خردسال نسبت به ساير رده‌هاي سني کمتر مي‌توانند مسايل و مشکلات خود را به صورت کلامي تحليل و بيان کنند، افزود: اين کودکان تنش‌هاي خانوادگي و احساس‌هاي ناامني خود را به صورت مشکلات و اختلالات رفتاري و هيجاني از قبيل شب ادراري و ناخن جويدن بروز مي‌دهند.
شباني خاطرنشان کرد: در دوره نوجواني، اختلافات طولاني والدين، تاثيرات منفي بر هويت يابي و شکل گيري شخصيت نوجوانان دارد.
اين کارشناس روانشناسي تربيتي اظهار کرد: گريز از اختلافات و سرپوش گذاشتن بر آنها، صرف نظرکردن هر يک از زوجين از بخشي از خواسته‌هاي خود و همکاري کردن در جهت برآورده شدن خواسته‌هاي طرفين مي‌تواند عاملي مهم و اساسي براي جلوگيري از تشديد اين نوع مسايل باشد.
شباني عنوان كرد: برخي والدين در اختلافات، موضع برنده- بازنده را در پيش گرفته و مي خواهند بر همسر خود غلبه کرده و پيروز ميدان شوند. راه حل موجود براي رفع اين اختلافات، اتخاذ موضع برنده – برنده است که هر يک از طرفين دعوا بايد اين سياست را در پيش بگيرد.
وي تصريح کرد: توانايي حل اختلافات مستلزم داشتن برخي توانايي‌ها و مهارت‌هاست. والدين بايد اطلاعات خود را در مورد مسايل مختلف خانواده افزايش داده و از تاثيرات مثبت و منفي جو خانواده و روابط شان بر فرزندان خود، آگاهي بيشتري کسب کنند.
شباني ادامه داد: والديني که از رشد شناختي و اخلاقي لازم برخوردارند و دانش و مهارت‌هاي زندگي، زناشويي و فرزندپروري را کسب کرده‌اند، با جديت بيشتري با اختلافات موجود روبرو و به حل خلاقانه آنها اهتمام مي ورزند. اين امر باعث مي‌شود که والدين توانمندي بيشتري کسب کرده و به موفقيت و پويايي خانواده و به ويژه فرزندان خود کمک کنند.
وي اظهار کرد: براي حل اختلافات، زوجين بايد نسبت به خواسته‌ها و احساسات يکديگر حساس بوده و براي اين مورد وقت بيشتري را اختصاص دهند. همديگر را محترم شمرده و به يافتن راهکارهاي تازه و خلاقانه بينديشند و در صورت لزوم از مشاوران نيز کمک بگيرند.
انتهاي پيام

wichidika
14-02-2012, 00:07
روانشناسان كانادايي تاكيد كردند:
نتيجه تنبيه بدني، شدت پرخاشگري و بزهكاري است
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
روانشناسان كانادايي هشدار دادند تنبيه بدني و كتك زدن بدون استثنا موجب تشديد پرخاشگري و عصبانيت در كودكان مي‌شود.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا، دكتر جوآن دورانت روانشناس باليني اطفال در دانشگاه مانيتوبا به همراه دستيار خود رون انسوم از بيمارستان اطفال اونتاريوي شرقي پس از بازبيني دقيق روي حدود 80 مطالعه قبلي نتيجه گيري كردند كه تنبيه بدني در تشديد پرخاشگري در كودكان بسيار موثر است.
اين متخصصان تاكيد كردند بازبيني اخير كه حاصل بررسي 20 سال مطالعه قبلي است نشان مي‌دهد تنبيه بدني هيچ تاثير طولاني مدت مثبت ندارد اما در عوض پيامدهاي منفي بلندمدت آن بسيار است.
به گزارش خبرگزاري سي بي اس نيوز، اين بررسي كه به تفصيل در مجله انجمن پزشكي كانادا ارائه شده، حاكيست، ‌مهمترين پيامد قابل پيش بيني تنبيه بدني و كتك زدن بروز رفتارهاي ضداجتماعي شامل بزهكاري در سنين بالاتر و اختلافات شديد زناشويي بعد از ازدواج است. در بخش ديگري از اين مطالعات معلوم شد كه تنبيه بدني با كاهش رشد ذهني و تاثيرات نامطلوب شديد روي دستاوردهاي تحصيلي و آكادميك است.
انتهاي پيام

wichidika
16-02-2012, 22:39
دو سال اول زندگي شامل زمان حياتي براي رشد مغز کودک است و اگر چه تلويزيون کودک را به اکتشاف، بازي و ارتباط برقرار کردن تشويق مي کند اما ممکن است يک فضاي ذهني خطرناک نيز در او ايجاد کند.
به گزارش سرويس بهداشت و درمان ايسنا - منطقه دانشگاه علوم پزشکي تهران، فناوري پيشرفته منجر به سخت شدن نظارت والدين بر آنچه که کودکان در تلويزيون و اينترنت تماشا مي کنند، شده است، اما با اين حال، کارشناسان مي گويند والدين بايد بر فرزندان خود نظارت کنند تا ازخطراتي که ممکن است در نتيجه بروز تخيلات کودکان به وجود آيد جلوگيري کنند.
بوتينا کوجا روانشناس در يک بيمارستان خصوصي در جده، تاکيد کرد: همان طور که كودكان رشد مي کنند، اتلاف بيش از حد زمان در مقابل تلويزيون يا اينترنت مي تواند با فعاليت‌هايي مانند مطالعه، انجام تکليف مدرسه، بازي با دوستان و گذراندن وقت با خانواده تداخل داشته باشد و همچنين ممکن است تاثيراتي نظير تقليد کردن از آن برنامه را آغاز کنند.
کوجا گفت: در گذشته، تلويزيون به خصوص براي کودکان پيش دبستاني يک وسيله آموزشي خوب محسوب مي شد. تلويزيون مي تواند به فرزندان کوچک در يادگيري الفبا کمک کند، مي‌تواند به دانشمندان درباره حيات وحش مطالب مفيدي را که نشان دهد که ياد بگيرند و والدين مي‌توانند از طريق آن رويدادهاي اخير را در اخبار شب دنبال کنند.
او افزود: شکي نيست که تلويزيون مي تواند يک وسيله آموزشي عالي و سرگرم کننده باشد ولي با وجود اين مزايا ، استفاده بيش از حد از تلويزيو ن به خصوص با عدم نظارت والدين مي تواند زيان آور، باشد.
با توجه به گفته کوجا ، بچه ها که برنامه‌هاي خشن را مشاهده مي کنند، بيشتر احتمال دارد تارفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهند و ممکن است دچار خيالبافي شوند.
انتهاي پيام

wichidika
05-03-2012, 10:22
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران در گفت‌و گو با فارس:
کودکان امروز با اسباب بازی‌های تقلبی بزرگ می‌شوند
خبرگزاری فارس: رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران گفت: کودکان امروز با اسباب‌بازی‌های جعلی، درجه دو و بنجل بزرگ می‌شوند. این وسایل نه تنها مصرف گرایی را در کودکان ترویج می‌دهد، حساسیت آنها را نسبت به اجناس بنجل و تقلب کم می‌کند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حمید یعقوبی در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس، اظهار داشت: اگر بخواهیم اسباب‌بازی‌ها و نوع بازی‌هایی که در 2یا 3دهه گذشته را تا حال حاضر بررسی کنیم یک سطح و سبک زندگی در گذشته بوده و افراد در گذشته با هم تعامل داشتند و بیشتر همدیگر را می‌شناختند و کاملاً در اجتماعات کوچک و خرده فرهنگ‌هایی رشد پیدا می‌کردند که همه با هم آشنا بودند.
بازی‌های قدیمی مروج فرهنگ تعاون و همکاری بود
وی افزود: بازی‌ها به دلیل نیاز کودکان به وجود می‌آید و از مقتضیات روزمره نشأت می‌گیرد. به همین دلیل است که در قدیم شاهد بازی‌هایی بودیم که در آن همکاری، تعاون، رقابت و همیاری موج می‌زد و این روح زمانه است که نوع بازی را به کودک تلقین می‌کند و هدف بازی‌ها باید ترویج همکاری، همیاری، رفاقت و شاد بودن باشد.
این روانشناس بالینی تصریح کرد: اما امروزه سبک زندگی افراد در جهان خصوصاً در شهرهای بزرگ، که زندگی درون‌گرای تکنولوژی زده و ماشینی دارند و مردم در خودشان هستند و با دیگران تعامل کمتری دارند، باعث شده سبک زندگی کودکان هم انفرادی شود و بازی‌هایی که انجام می‌دهند نیز انفرادی باشد.
وی تأکید کرد: این به معنای زندگی انفرادی است، یعنی شخص فقط سرکار برود و از اجتماع دوری گزیند، به منزل اقوام سرنمی‌زند یا دیر به دیر آنها را می‌بیند و صله رحم را ترک می‌کند.
یعقوبی گفت: وقتی خودمان نمی‌توانیم اقوام را ببینیم بچه‌های ما هم نمی‌توانند بچه‌های آنها را ببینند، یا زمانی‌که فرد با آپارتمان کناری ارتباط ندارد بچه‌ها نیز با هم مرتبط نیستند.
تحمیل بازی‌های انفرادی به بچه‌ها
یعقوبی افزود: در نتیجه خواه ناخواه بچه‌های ما به سمت بازی‌های انفرادی سوق پیدا می‌کنند. همچنین با توجه به اینکه پیشرفت‌های تکنولوژیک ایجاد شده سبک بازی‌های انفرادی را بر کودکان ما تحمیل می‌کند، همین موضوع باعث کم تحرکی کودک شده و طفل شادابی خود را به مرور زمان از دست داده و تعاملات اجتماعی را فرا نمی‌گیرد.
اسباب بازی‌های بی‌کیفیت فرهنگ مصرف گرایی را نهادینه می‌کند
وی خاطرنشان کرد: بازی‌هایی که کودکان دهه‌های قبل انجام می‌دادند در جمع بود و با جمع بود اما در حال حاضر اکثر بازیها انفرادی شده؛ همچنین این بازی‌های انفرادی، اسباب بازی‌های انفرادی برای بچه‌ها می‌طلبد که فارغ از جنس، کیفیت و استانداردهای آن که امری فراموش شده تلقی می‌شود، کودک را به انزوا و جدایی از جمع تشویق می‌کند.
اسباب بازی تقلبی در دست کودکان ایرانی

رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران تصریح کرد: تصور می‌‌کنم کشوری که این اسباب‌بازی‌های جعلی، درجه دو و بنجل را تولید می‌کند و جنس تقلبی و دست دو و ارزان قیمت به ما می‌دهد مصرف گرایی را در کودکان ترویج می‌کند چرا که یک اسباب‌بازی زود خراب می‌شود. این غیرمستقیم به بچه القاء می‌کند که همه چیز عمر کوتاهی دارد و این فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه و کودکان نهادینه می‌کند.
وی تأکید کرد: همچنین فرهنگ جعل و تقلب را می آموزند و به بچه‌ها می‌آموزد که برای هر جنس اصلی یک چیز تقلبی وجود دارد و هیچ چیز اصیلی وجود ندارد. این در بلند مدت فرهنگ جوامع مصرف کنند این محصولات را دست خوش تغییر می‌کند.
انتهای پیام/

wichidika
05-03-2012, 16:15
اسباب بازی‌ها چه می‌گویند
بازی‌های بچگی یادش بخیر
خبرگزاری فارس: گل یا پوچ، هفت‌سنگ، بالا‌بلندی، تیله‌بازی،گرگم به هوا، خاله بازی، زو، شاه‌ و وزیر، شمع گل پروانه، عمو زنجیر باف، قایم باشک، قلعه، کلاغ پر، وسطی یادتان هست.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار بهداشت درمان فارس، بازی های کودکی ما یادش بخیر اما امروزه در زندگی صنعتی، شهرنشینی و آپارتمان‌ها این بازی‌های جذاب کودکانه فراموش شده‌اند و جای خود را به اسباب‌بازی‌های ارزان‌قیمت و بی‌کیفیت چینی یا بازی‌های بی‌تحرک و انفرادی کامپیوتری داده‌اند.

کودکان از سنین پایین به بازی‌های رایانه‌ای سوق داده می‌شوند و کمتر مایلند بازی‌های جمعی انجام دهند و اسباب بازی‌های انفرادی نزد آنان از محبوبیت زیادی برخوردار است و بازی‌های گروهی کودکان در حال منسوخ شدن است.
به گفته کارشناسان، کودکان در بازی‌های گروهی با محیط‌های اجتماعی ارتباط برقرار می‌کنند، حمایت از افراد ضعیف را می‌آموزند، اجازه ابراز وجود پیدا می‌کنند و از ترس و خجالت جدا می‌شوند.

آنها با رعایت قوانین و مقررات و مفاهیم سلسله مراتب آشنا می‌شوند. بازی، رقابت، رفاقت، همکاری، تعاون و تجربه شکست را می‌آموزند.
کودکان نقش‌های آینده را بازی می‌کنند
فریبا عربگل، رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس در پرسش به این پاسخ که چرا بازی برای کودکان مهم است و چطور در انتخاب اسباب‏بازی‏ مناسب برای کودکان دقت کنیم می‌گوید: بازی یک مفهوم کلیدی برای سلامت و رشد کودک است. کودکان در بازی راجع به جهان می‎آموزند و زندگی را تجربه می‎کنند.
وی می‌افزاید: کودکان طی بازی نقش‎هایی را تمرین می‎کنند که بعداً در زندگی آینده ایفا خواهند کرد. همچنین به خاطر اهمیت فوق العاده بازی در رشد کودک، اسباب بازی نیز اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد و باید در انتخاب مناسب آن با توجه به شرایط رشدی، تکاملی و نیازهای خاص هر کودک دقت کرد.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان تصریح می‌کند: اگر بازی را از دنیای کودک بگیریم خیلی چیزها را از او گرفته‌ایم. در واقع بازی راهی امن برای ابراز و نشان دادن احساسات است و باعث تخلیه فشار و استرس‎های عصبی و روانی کودک می‌شود.
بازی به شکل‌گیری شخصیت کودک کمک می‌کند
وی می‌گوید: بازی به بهبود مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی کودک با سایر کودکان و بزرگسالان کمک می‌کند، همچنین به شکل گیری شخصیت کودک کمک کرده و باعث می‌شود کودکان طی بازی خود را برای زندگی دوران بزرگسالی و پذیرفتن نقش‌های آن و تمرین و ممارست این نقش‌ها آماده کنند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان تأکید می‌کند: بازی باعث تقویت حافظه کودک، افزایش اطلاعات و یادگیری او شده و باعث تقویت قدرت خلاقیت، حل مسئله، استدلال و کلاً مهارت‌های فکری و شناختی کودک شده و درک و شناخت کودک را از خود، دیگران و جهان پیرامون افزایش می‎دهد.
بازی مهارت‌های زبانی کودک را تقویت می‌کند
وی خاطرنشان می‌کند: بازی باعث تقویت مهارت‌های فیزیکی و حرکتی کودک و سلامت جسمی او شده و این شانس را افزایش می‎دهد که بچه‎ها با هم صحبت و تعامل کنند و مهارت‎های زبانی آنها تقویت شود. همچنین بازی برای کودکان باعث داشتن زمان‌هایی شاد و لذت بخش در کنار دوستان و والدین می‌شود.
عربگل درباره طبقه بندی انواع اسباب بازی برای سن‌های مختلف می‌گوید: اسباب بازی باید با سن، مرحله رشدی و وضعیت شناختی کودک مناسب باشد.
اسباب بازی برای نوزادان زیر 3 ماه
وی می‌افزاید: در ماههای اول تولد یعنی زمانی که کودک نمی‌تواند اشیا را بگیرد یا خود را حرکت دهد بهترین وسائل برای بازی کودک چیزهایی است که بتواند کودک به آنها نگاه کند، البته با توجه به محدودیت بینایی باید فاصله آنها بین 35-20 سانتی متری از چشمان کودک باشد، یا بتواند صدای آنها را بشنود.
پس اشیایی که رنگ‌های مختلف داشته، حرکت دارند و صدا ایجاد می‌کنند در حالی که از نظر رعایت نکات امنیتی ایمن باشند برای تحریک سیستم حسی- حرکتی کودک مناسب هستند.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه می‌دهد: موزیک یکی از بهترین راه‌ها برای آرام کردن نوزاد است. اسباب بازی‌های متحرکی که موسیقی ملایمی پخش می‌کنند و رنگ‌های مشخص و روشنی دارند و در فاصله مشخصی از تخت کودک آویخته شده‌اند، آیینه‌های نشکن که در یک سمت تخت کودک نصب شده باشد.

وی می‌گوید: کتاب‌های نرم با عکس‌ها و شکل‌های مشخص و واضح که در کنار کودک دراز کشیده و برایش بخوانید، یک اسباب بازی نرم که وقتی فشارش میدهی یا تکانش میدهی یا به مچ دست و پای کودک می‌بندی، صدایی تولید کند، می‌تواند برای کودک جالب و لذت بخش باشد.
اسباب بازی برای نوزادان 3 تا 6 ماه
وی درباره اسباب بازی‌های نوزادان 3 تا 6 ماه بیان می‌کند: از آنجا که کودک در این سن همه چیز را داخل دهانش می‌برد باید مطمئن باشیم که اسباب بازی از این جهت امن است.
جغجغه‌های کم وزن و سبک که صدا ایجاد کنند تا کودک آنها را در دست بگیرد و تکان دهد یا روی صندلی یا کالسکه او نصب شوند تا در مسافتهای طولانی با ماشین یا کالسکه کودک بتواند با ایجاد صدا یا تکان دادن آن خودش را سرگرم کند.
عربگل می‌افزاید: حیوانات پولیشی نرم و سبک که به عنوان یک شیء انتقالی در زمان نبود مادر عمل کرده کودک آن را بغل و لمس کند، خواندن کتاب با صدایی موزون و غیر یکنواخت همراه با حرکت دست و حالات چهره، حلقه‌های دندانی رنگی، ست گردش بیرون از منزل در زمان گردش در پارک یا مسافرت تا آن را پهن کرده و کودک در یک سطح تمیز و آشنا غلت بزند و بازی کند می‌تواند برای کودک مناسب باشد.
اسباب بازی برای نوزادان6 تا 9 ماه
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان وسایل بازی برای نوزادان6 تا 9 ماه را نیز این گونه تشریح کرد: در این سن به‌ تدریج حرکات کودک دقیق‌تر می‌شود و می‌تواند چیزهایی را از کف زمین بردارد و جمع کند، کودک شروع به خزیدن به اطراف، نشستن، غلت زدن روی شکم کرده سعی می‌کند خودش را از پله‌ها بالا بکشد و اسباب بازی مورد علاقه‌اش را بردارد.
وی بیان می‌دارد: در این سن به آهستگی شروع به درک مفهوم بقای شء می‌کند و این یعنی وقتی اسباب بازیش جلوی چشمش نیست، او تصویری از آن در ذهن دارد و سعی می‌کند آن را پیدا کند و این به معنای آن است که شما می‌توانید با او قایم باشک بازی کنید.
چیزی مثل عروسک یا خرس پشمالوی او را زیر پتو، پارچه یا پشت چیزی پنهان کنید تا او آن را پیدا کند. این بازی می‌تواند برای او خیلی لذت بخش باشد.
عربگل می‌افزاید: عروسک‌های نرم و حیوانات پولیشی، البته نه خیلی بزرگ و سنگین که کودک بتواند آن را با خود حمل کند، توپ‌های سبک و نرم، بلوک‌های چوبی یا نرم، کتاب‌های پارچه‌ای با عکس‌های بزرگ و مشخص که پس از خواندن آن را کنار کودک بگذارید چون گاهی اوقات او کتاب را بر می‌دارد ورق میزند و با تقلید از شما شروع به خواندن می‌کند، وسائل و اسباب بازی‌ها مناسب برای کودک هستند.
وی تأکید می‌کند: البته وسایل خانه مانند قاشق، فنجان، قوری و کلاً ظروف چوبی و پلاستیکی، اسباب بازی‌های متحرک که وقتی کودک شروع به خزیدن و حرکت در اطراف منزل می‌کند، ماشین‌ها را دنبال خود بکشد یا هل دهد، نیز از دیگر وسایل مناسب برای بازی کودکان هستند.
اسباب بازی برای نوزادان9تا 12 ماه
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، درباره اسباب بازی برای نوزادان9 تا 12 ماه، بیان می‌کند: کودک به وسایل می‌چسبد و راه می‌رود و برخی از کودکان نیز به طور مستقل راه می‌روند، در نتیجه اسباب بازی‌های متحرک و کشیدنی مثل واگن‌های قطار یا توپ بازی به بچه این فرصت را می‌دهد که مهارت‌های حرکتی خود را در حین راه رفتن تقویت کند.
وی تصریح می‌کند: همچنین کودک به بازی‌های تعاملی علاقه‌مند می‌شود. با تلفن صحبت کنید سپس گوشی را به او بدهید او نیز شروع به قان و قون و سر و صدا می‌کنذ یعنی اینکه با تلفن حرف می‌زند و بعد گوشی را به شما برمی‌گرداند تا بازی را ادامه دهد. در این سن بلوک‌های مختلف و کتاب‌ها می‌توانند برای کودک جالب باشند.
اسباب بازی برای نوزادان 12 تا 18 ماه
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان همچنین در مورد اسباب بازی برای نوزادان 12 تا 18 ماه می‌گوید: مهارت‌های حرکتی کودک بیشتر رشد کرده و می‌تواند با تسلط بیشتری از وسایلی چون تاب، سرسره‌های با ارتفاع کم که زمین اطراف آن نیز ایمن و نرم است، استفاده کند.
وی ادامه می‌دهد: وسایل حرکتی کشیدنی به صورت قطار و سه چرخه، بازی با توپ و بلوک‌های مختلف تا طرح‌ها و اشکالی را که در ذهن دارد پیاده کند، کاغذهای بزرگ طراحی و تخته‌های قابل شست ئ شو و پاک کردن برای نقاشی، وسایل آشپزخانه، کتاب‌های عکس دار برای کودک می‌تواند لحظات آموزنده و لذت بخشی را خلق کند.
اسباب بازی برای نوزادان 18 تا 24 ماه
عربگل در مورد اسباب بازی برای نوزادان 18 تا 24 ماه نیز اظهار می‌دارد: در این سن کودک می‌خواهد استقلال و عدم وابستگی خود را نشان دهد، تأثیر خود را بر محیط امتحان می‌کند. دستش را به طرف همه چیز دراز خواهد کرد، در را باز می‌کند و می‌بندد، لامپ را روشن و خاموش می‌کند.
وی تصریح می‌کند: در نتیجه اسباب بازی‌هایی مانند ماشین و کامیون که در دارند، وسایل آشپزخانه که کودک می‌تواند مانند در قابلمه یا قوری را بردارد و مجدد بگذارد یا در چیزی را باز کند می‌تواند فرصت‌های بی پایانی را برای کشف و خلاقیت او ایجاد کند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان می‌افزاید: در این سن بچه‌ها از بازی‌های غیر ساختار یافته خیلی چیز می‌آموزند. بنابراین اسباب بازی‌ها را در اختیار و دسترس او بگذارید و او را رها کنید تا خودش بازی کند.
ست پلاستیکی چایخوری یا وسایل آشپزخانه، چرخ خرید، ماشین لباسشویی و اتوی کودکانه شانس و فرصتی برای کودک است تا از شما و رفتارهایتان تقلید کند.
وی خاطرنشان می‌کند: آلات موسیقی مانند گیتار یا ارگ اسباب بازی تا کودک صدایی تولید کند، کاغذها و تخته‌های قابل پاک کردن یا دیوار قابل شستشو تا کودک نقش خودش را روی کف زمین، دیوارها و وسایل بسازد و لذت ببرد. می‌توان در منزل فضایی را برای این کار اختصاص داد که مشکلی از جهت کثیف کردن نداشته باشد.
عربگل تأکید می‌کند: خلاقیت کودک را تقویت کنید، رنگ و برس را دست او بدهید، می‌توانید به او پیشنهاداتی مانند «یه آسمون بکش» بدهید؛ همچنین زمانی که می‌بینید هوا خوب است و شرایط مهیاست می‌توانید وسایل او را به بیرون و طبیعت ببرید و ببینید که چگونه فرآیند خلاقیت او تقویت می‌شود.
وی تصریح می‌کند: بازی‌های تقلیدی در این سن شروع می‌شود .برای بازی بچه‌ها نیاز است بعضی چیزها شبیه واقعیت باشد. بنابراین خریدن بشقاب، کاسه، فنجان، قوری و غذاهای پلاستیکی با یک میز کوچک ناهار خوری که بتواند کودک از میهمانانش با شام و چای پذیرای کند می‌تواند موقعیت بی‌نظیر تقلید از کارهای بزرگ‌ترها فراهم آورد.
اسباب بازی برای نوزادان 30 تا 36 ماه
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان همچنین راجع به اسباب بازی مورد نیاز برای نوزادان 30 تا 36 ماه بیان می‌دارد: در این سن کودک می‌تواند با مهارت راه برود، بدود، بپرد، بالانس بزند، روی یک پا لی لی کند، یعنی این زمانی‌ است که شما می‌توانید به او اجازه دهید با لوازم ورزشی بازی کند. تاب بازی، توپ‌های پلاستیکی و وسایل بسکتبال، بازی‌های مناسبی برای این گروه سنی هستند.
وی خاطرنشان می‌کند: هر چقدر کودک بزرگتر می شود بازی‌های تقلیدی و تخیلی او بیشتر می‌شود، در نتیجه باید وسایل و اسباب بازی‌هایی پیرامون او باشد که بتواند بازی‌های تقلیدی را انجام دهد مثلا یک جعبه که به جای واگن قطار، یک حلقه یا بشقاب پلاستیکی که به جای فرمان ماشین استفاده می‌شود و وسایل آشپزخانه و پذیرایی یا وسایل مکانیکی و مشاغل مختلف مانند ست پزشکی می‌تواند فرصت‌های بی‌نظیری را برای تقلید از کار بزرگ‌ترها فراهم آورد.
وی تصریح می‌کند: پازل‌هایی با اندازه‌های بزرگ و ساده که عکس‌هایش به راحتی قابل تشخیص باشد و بلوک‌های ساختمان سازی که هم هماهنگی دیداری حرکتی کودک را زیاد می‌کند و هم مهارت حل مسئله و قدرت خلاقیت کودک را تقویت می‌کند. کارت‌های بازی حافظه، که مثلاً کودک کارت‌ها با شکل‌های مشابه را یک‌جا جمع کند به قدرت حافظه کودک کمک می‌کند.
عربگل بیان می‌دارد: همچنین کودک باید وسائل و امکانات کافی برای خلق هنرش داشته باشد. استفاده از کاغذهای طراحی، رنگ‌های مایع، شن و ماسه، گل بازی، رنگ‌های انگشتی برای او جالب و آموزنده است.
وی می‌افزاید: در این سن رشد کلامی کودک قوی‌تر شده پس کتاب‌ها می‌توانند برای او جایگاه ویژه تری داشته باشند. بنابراین مهم است که اطراف او را با کتابهای مناسب پر کنیم. البته این توصیه‌ها در مورد اکثریت کودکانی صدق پیدا می‌کند که رشد معمولی و طبیعی را سپری می‌کنند.
تفنگ اسباب بازی به کودکان زیر ۶ سال ندهید
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان ادامه می‌دهد: اسباب بازی باید متناسب با سطح تکاملی کودک باشد. یکسری از اسباب بازی‌ها برچسبی دارند که سن کودک روی آن نوشته شده و زمانی که اسباب بازی متناسب با سن کودک انتخاب می‌کنیم، باید راجع به توانایی فرزندمان و سطح رشدی او واقع گرا باشیم.
وی ادامه خاطرنشان می‌کند: مثلاً اسباب بازی‌های شلیکی مثل تفنگ به هیچ وجه برای بچه های زیر 4 سال و حتی بعضی از بچه‌های زیر 6 سال مناسب نیست یا اگر بچه 3 ساله شما هنوز هر چیزی را داخل دهانش می‌گذارد باید از وسایل و اسباب بازی‌هایی که قطعات ریز جدا شدنی دارند اجتناب کنید.
اسباب بازی‌های سنگین برای کودکان مناسب نیست
عربگل تصریح می‌کند: برای بچه زیر سه سال قطعات اسباب بازی باید بزرگتر از دهان کودک باشد تا کودک آن را در دهانش نگذارد و راه‌های تنفسی‌اش بسته نشود. همچنین اسباب بازی خیلی سنگین که اگر روی بچه بیفتد برایش خطرناک باشد، مناسب نیست.
وی می‌گوید: دنبال اسباب بازی‌هایی باشید که خوب در هم جفت و جور شوند و به هم بچسبند؛ مثلاً عروسک‌ها و حیواناتی که چشم‌ها، دهان، بینی، اندام‌ها، دکمه و مهره جداشدنی دارند و احتمال دارد کودک آن را بکند و داخل دهانش بگذارد خطرناک است.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان می‌افزاید: کودک باید از نظر فیزیکی آماده استفاده از اسباب بازی خاصی باشد. مثلاً دوچرخه‌ای که متناسب با سنین بالاتر است و برای خواهر یا برادر بزرگتر گرفته شده است، حالا سال بعد برای بچه کوچکتر استفاده می‌شود در حالی‌که او هنوز مهارت فیزیکی لازم برای استفاده از این وسیله را ندارد.
ممکن است سیم میکروفن یا تلفن کودک را خفه کند
وی تأکید می‌کند: اسباب بازی باید در یک وضعیت مناسب باشد. اسباب بازی‌هایی که از خواهر برادرهای بزرگتر باقیمانده است یا از حراجی خرید شده است باید از نظر صحیح و سالم بودن، محکم بودن چشم‌ها، دکمه ها و قطعات چک شود.
عربگل بیان می‌دارد: در صورت بلند بودن سیم یا نخ اسباب بازی احتمال آنکه کودک آن را دور گردنش بپیچد و خفه شود هست. مثل سیم ضبط صوت، ارگ، میکروفون یا تلفن کودک. این وسایل باید سیمی کمتر از 30 سانتی متر داشته باشند.
وی ادامه می‌دهد: برخی از اسباب بازی‌ها دارای آهن ربای کوچکی هستند که اگر بیفتد یا جدا شود و کودک یک یا چند عدد آن را ببلعد، ممکن است در دستگاه گوارش به هم چسبیده و منجر به انسداد یا سوراخ شدن یا عفونت شود. این وسایل برای بچه‌های زیر 6 سال توصیه نمی‌شوند.
والدین برای بازی کودکان ارزش قائل شوند
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان به والدین تأکید می‌کند: وقتی را برای بازی با کودکتان بگذارید. هر چند به دلیل مسئولیت‌های مختلف شاید نتوانید زمان زیادی را به او اختصاص دهید اما می‌توانید در زمان‌های کوتاه به بازی مورد علاقه کودک بپردازید و به کیفیت زمانی که با او سپری می‌کنید توجه کنید.
وی تصریح می‌کند: برای بازی کودکان و رفتار مناسبی که در طی بازی با دوستان و وسائل بازی خود دارند نشان می‌دهند ارزش قائل شوید و پاداش بدهید؛ با بچه‌ها بازی کنید، به خصوص در سال‌های اولیه زندگی. اگر والدین به بازی بچه‌ها توجه کنند و درگیر آن شوند، بچه‌ها می‌فهمند که بازی آنها ارزشمند است.
زمان بازی کودکان را با کلاسهای آموزشی زودهنگام تلف نکنید
عربگل می‌افزاید: بازی کردن با کودک به ارتباط مثبت شما با او منجر می‌شود و همکاری و حرف‌ شنوی او را از دستورات شما افزایش می‌دهد. بازی فرصتی طلایی برای کودکان است. زمانی را که باید صرف بازی شود با کلاس‌های آموزشی زودهنگام تلف نکنید.

اسباب بازی متناسب با جنسیت کودک
وی تأکید می‌کند: انتخاب اسباب‏بازی‏ باید متناسب با جنسیت کودک باشد. مثلاً خریدن عروسک و وسائل آشپزخانه برای پسربچه‌ها مناسب نیست. چون او باید متناسب با جنسیتش رشد کرده و بزرگ شود و ما می‌خواهیم در آینده او یک پدر خوب باشد نه یک مادر. حتی اگر ببینیم یک پسربچه به اسباب‏بازی‏‏های دخترانه، بازی با دختران یا پوشیدن لباس‌های دخترانه علاقه نشان می‌دهد، باید در وضعیت او دقت و توجه بیشتری کنیم.
اوتصریح می‌کند: ولی برای یک دختربچه سه ساله عروسک می‏خریم و با این کار او را به طرف پذیرفتن نقش های متناسب با جنسیتش راهنمایی می‌کنیم. او در بازی با عروسک خود رفتار بزرگ‌ترها را تقلید می‏کند، از عروسکش مراقبت کرده، به او غذا می‌دهد، او را می‌خواباند و برای جلوگیری از سرما نخوردن او رویش پتو می‌اندازد؛ در واقع به نوعی نقش یک مادر را تجربه می‏کند، نقشی که او قرار است در آینده در زندگی ایفا کند.
اسباب بازی نباید خشونت و پرخاشگری ایجاد کند
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان خاطرنشان می‌کند: اسباب بازی باید متناسب با سن و مرحله رشدی کودک باشد. با این همه انتخاب و تنوعی که در اسباب بازی کودکان وجود دارد گاهی اوقات انتخاب اسباب بازی متناسب با سن و شرایط رشدی کودک یک دغدغه برای والدین است، آنها دوست دارند اسباب بازی‌هایی برای کودک خود انتخاب کنند که برای او بی‌ضرر باشد.
وی می‌گوید: همچنین باعث تقویت مهارت‌های حسی- حرکتی کودک، حافظه و یادگیری او، رشد مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی او شود و عادات و رفتارهای نامناسب و منفی چون خشونت و پرخاشگری در کودک تقویت نکند. البته وسایل بازی کودک باید هم برای خودش و هم برای دیگران بی‌خطر بوده و نیز محل بازی کودک باید امن باشد.
خیلی از بازی‌ها نیازی به اسباب بازی گرانقیمت ندارند
عربگل می‌افزاید: برای خیلی از بازی‌ها نیازی به اسباب بازی یا حداقل اسباب بازی گران نیست و در واقع کودک بدون هیچ وسیله‌ای می‌تواند یک بازی خلاق و لذت بخش داشت. به خصوص اگر این بازی همراه با والدین یا هم‌گروه‌های کودک باشد، مثل بازی قایم باشک، گرگم به هوا، خاله بازی و توپ بازی از جمله آنهاست.
کتایون خوشابی که متخصص روانپزشکی کودک است در زمینه اسباب بازی های مناسب برای کودکان به فارس می‌گوید: با توجه به سنین مختلف کودکان استفاده از اسباب بازی های گوناگونی پیشنهاد می‌شود.
اسباب بازی‌های درخشان موجب تحریک کودکان می‌شود
وی درباره اسباب بازی‌هایی که برای سنین کمتر از یکسال توصیه می‌شود، اذعان می‌کند: در سنین قبل از یکسالگی اسباب بازی‌هایی با رنگ براق و درخشان که تولید صوت می‌کنند پیشنهاد می‌شود. این گونه اسباب بازی‌ها موجب تحریک حسی کودکان می‌شود.
خوشابی با بیان اینکه بعد از یکسال تنوع اسباب بازی‌های مناسب کودکان بیشتر می‌شود، خاطرنشان می‌کند: کتاب‌های پارچه‌ای که کودک با خود به حمام هم می‌تواند ببرد، اسباب بازی‌های آموزشی متناسب این سن، کُره‌های هوش، انواع مکعب‌ها و آجرها از سرگرمی‌های کودکان تا دوسالگی هستند.
این متخصص روانپزشکی کودک ادامه می‌دهد: انواع جورچین‌ها، کتاب‌های آموزشی، بازی‌های فکری، پازل‌ها و بعد از دوسالگی برای کودکان توصیه می‌شوند.
شمشیر و تفنگ برای بازی کودکان مناسب نیست
وی با اشاره به اینکه استفاده از اسباب بازی‌ها در رشد فکری کودکان موثر هستند، اظهار می‌کند: بهتر است خانواده‌ها به صورت دوره‌ای به فروشگاه‌هایی که وسایل کمک آموزشی و اسباب بازی‌های مناسب عرضه می‌کنند مراجعه و خریداری کنند.
خوشابی با تأکید بر اینکه همه خانواده‌ها می‌خواهند کودکانی صلح طلب و با کمترین میزان پرخاشگری پرورش دهند، تصریح می‌کنند: اسباب بازی‌های خشن، شمشیر و تفنگ برای بازی کودکان حتی المقدور توصیه نمی‌شود.
بازی‌های قدیمی مروج فرهنگ تعاون و همکاری بود
حمید یعقوبی، رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران نیز در خصوص شکاف نسل‌ها و تضاد در انواع اسباب بازی‌ها و بازی‌های انفرادی که حاصل زندگی صنعتی است، معتقد است که اگر بخواهیم اسباب‌بازی‌ها و نوع بازی‌هایی که در 2یا 3دهه گذشته را تا به حال حاضر بررسی کنیم یک سطح و سبک زندگی در گذشته بوده و افراد در گذشته با هم تعامل داشتند و بیشتر همدیگر را می‌شناختند و کاملاً در اجتماعات کوچک و خرده فرهنگ‌هایی رشد پیدا می‌کردند که همه با هم آشنا بودند.
وی به فارس می‌گوید: بازی‌ها به دلیل نیاز کودکان به وجود می‌آید و از مقتضیات روزمره نشأت می‌گیرد. به همین دلیل است که در قدیم شاهد بازی‌هایی بودیم که در آن همکاری، تعاون، رقابت و همیاری موج می‌زد و این روح زمانه است که نوع بازی را به کودک تلقین می‌کند و هدف بازی‌ها باید ترویج همکاری، همیاری، رفاقت و شاد بودن باشد.
این روانشناس بالینی تصریح می‌کند: اما امروزه سبک زندگی افراد در جهان خصوصاً در شهرهای بزرگ، که زندگی درون‌گرای تکنولوژی زده و ماشینی دارند و مردم در خودشان هستند و با دیگران تعامل کمتری دارند، باعث شده سبک زندگی کودکان هم انفرادی شود و بازی‌هایی که انجام می‌دهند نیز انفرادی باشد.
وی تأکید می‌کند: این به معنای زندگی انفرادی است، یعنی شخص فقط سرکار برود و از اجتماع دوری گزیند، به منزل اقوام سرنمی‌زند یا دیر به دیر آنها را می‌بیند و صله رحم را ترک می‌کند.
تحمیل بازی‌های انفرادی به بچه‌ها
یعقوبی بیان می‌دارد: وقتی خودمان نمی‌توانیم اقوام را ببینیم بچه‌های ما هم نمی‌توانند بچه‌های آنها را ببینند، یا زمانی‌که فرد با آپارتمان کناری ارتباط ندارد بچه‌ها نیز با هم مرتبط نیستند.
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران می‌افزاید: در نتیجه خواه ناخواه بچه‌های ما به سمت بازی‌های انفرادی سوق پیدا می‌کنند. همچنین با توجه به اینکه پیشرفت‌های تکنولوژیک ایجاد شده سبک بازی‌های انفرادی را بر کودکان ما تحمیل می‌کند، همین موضوع باعث کم تحرکی کودک شده و طفل شادابی خود را به مرور زمان از دست داده و تعاملات اجتماعی را فرا نمی‌گیرد.
وی خاطرنشان می‌کند: بازی‌هایی که کودکان دهه‌های قبل انجام می‌دادند در جمع بود و با جمع بود اما در حال حاضر اکثر بازیها انفرادی شده؛ همچنین این بازی‌های انفرادی، اسباب بازی‌های انفرادی برای بچه‌ها می‌طلبد که فارغ از جنس، کیفیت و استانداردهای آن که امری فراموش شده تلقی می‌شود، کودک را به انزوا و جدایی از جمع تشویق می‌کند.

اسباب بازی‌های بی‌کیفیت و فرهنگ مصرف گرایی
رئیس انجمن روانشناسان بالینی ایران تصریح می‌کند: تصور می‌‌کنم کشوری که این اسباب‌بازی‌های جعلی، درجه دو و بنجل را تولید می‌کند و جنس تقلبی و دست دو و ارزان قیمت به ما می‌دهد مصرف گرایی را در کودکان ترویج می‌کند چرا که یک اسباب‌بازی زود خراب می‌شود. این مسئله غیرمستقیم به بچه القاء می‌کند که همه چیز عمر کوتاهی دارد و این فرهنگ مصرف گرایی را در جامعه و کودکان نهادینه می‌کند.
اسباب بازی تقلبی در دست کودکان ایرانی
وی تأکید می‌کند: همچنین فرهنگ جعل و تقلب را می آموزند و به بچه‌ها می‌آموزد که برای هر جنس اصلی یک چیز تقلبی وجود دارد و هیچ چیز اصیلی وجود ندارد. این در بلند مدت فرهنگ جوامع مصرف کنند این محصولات را دست خوش تغییر می‌کند.
انتهای پیام/

Lady parisa
06-03-2012, 11:18
چطور می توان کودک یک ساله را از رفتن به سمت تلویزیون باز داشت؟ چطور با کج خلقی کودک در سنین پیش از مدرسه کنار بیاییم؟ چطور فرزند نوجوان مان را واداریم به قوانین احترام بگذارد؟

کودک شما در هر سنی باشد، هنگامی که مسئله انضباط مطرح است، نکته مهم این است که پدر و مادر با توافق یکدیگر شیوه یکسانی را تعیین کنند و در اعمال این شیوه تداوم داشته باشند. اگر والدین در اعمال قواعدی که برای کودک تعیین می کنند و پیامدهای ناشی از عدم رعایت آنها ثابت قدم باشند، کودک هم این قواعد را می پذیرد.


در زیر شیوه های منضبط کردن کودکان را بر حسب سن شان می آوریم:

از ابتدای زندگی تا 2 سالگی

نوزادان و نوپایان به طور طبیعی کنجکاو هستند. بنابراین شیوه عاقلانه این است که چیزهای خطرناکی را که آنها را وسوسه می کند، از جلوی چشم آنها دور کنیم و به خواست شان برای دست زدن به این چیزها پاسخ رد بدهیم- بنابراین باید تلویزیون، ویدئو، استریو، جواهرات و به خصوص مواد پاک کننده و داروها را از دسترس آنها دور کنیم.

هنگامی که نوزادی که روی زمین می خزد یا نوپایی که تازه به راه افتاده است، برای بازی کردن به سمت چیزهای خطرناک می رود، با آرامش به او "نه" بگویید؛ کودک را از کنار این اشیا دور کنید یا حواس او به انجام فعالیتی مطلوب پرت کنید.

در کودکان نوپا می توانید از روش تنها گذاشتن به عنوان یک روش تنبیهی استفاده کنید. برای مثال به کودکی را که لگد می اندازد، گاز می گیرد، غذایش را پرت می کند، باید بگویید رفتارش غیرقابل قبول است و او را به محلی مخصوص برای تنها گذاشتن ببرید - مثلا روی صندلی آشپزخانه - او را برای یک یا دو دقیقه به حال خود راه کنید ( تنها گذاشتن کودک نوپا بیشتر از این مدت بی اثر است ).

نکته مهم این است که از هر نوع تنبیه جسمی کودک در هر سنی خودداری کنید. به خصوص نوزادان و نوپایان نمی توانند رابطه ای میان رفتارشان و تنبیه جسمی برقرار کنند. آنها تنها درد تنبیه جسمی را احساس خواهند کرد.

فراموش نکنید که کودکان با تماشا کردن بزرگسالان، به خصوص والدین شان رفتارها را یاد می گیرند. سعی کنید که رفتار خودتان به سرمشقی برای کودک بدل شود. منظم و مرتب بودن وسائل خودتان بسیار بیشتر از دستور دادن به کودک به جمع کردن اسباب بازی هایش، کودک را تشویق می کند تا اسباب بازی هایش را در اتاق پخش نکند.





3 تا 5 سالگی

هنگامی که کودک شما بزرگتر می شود و می تواند ارتباط میان اعمالش و پیامدهای آنها را درک کند، آموزش دادن قواعد خانه به او شروع کنید.

پیش از اینکه کودک را برای انجام رفتار معینی تنبیه کنید، به او توضیح دهید که از او چه انتظاری دارید. برای مثال اگر کودک سه ساله ای با مداد شمعی روی دیوارهای خانه نقاشی کرده است، به او توضیح دهید که چرا این کار مجاز نیست و اگر دوباره این کار را انجام دهد، چه پیامدی برای او خواهد داشت (برای مثال مجبور خواهد شد به پاک کردن دیوارها کمک کند یا مداد شمعی ها برای بقیه روز از دست او گرفته خواهد شد).

اگر چند روز بعد کودک دوباره روی دیوار نقاشی کرد، به او یادآوری کنید که مداد شمعی فقط برای نقاشی کشیدن روی کاغذ است، و بعد تنبیهی را که معین کرده اید اعمال کنید.

هر چه والدین زودتر این نوع قواعد و پیامدهای عدم رعایت آنها را برای کودک معین کنند، هم برای خودشان و هم برای کودک بهتر است.

گرچه در برخی موارد برای والدین راحت تر است که رفتارهای نامناسب گاهگاهی کودک را نادیده بگیرند و تنبیه معین شده را اجرا نکنند، اما چنین برخوردی آموزش انضباط به کودک را مختل می کند.





حفظ تداوم و ثبات در آموزش انضباط به کودک بسیار مهم است و والدین باید به همراه (نه به صورت فردی) تصمیم بگیرند که چه قواعدی را باید در خانه به اجرا بگذارند.

والدین در عین حال که برای کودک روشن می کنند که چه رفتارهایی به تنبیه خواهد انجامید، نباید پاداش دادن را نیز فراموش کنند.

اثر مثبت تحسین کردن کودک را دست کم نگیرید- انضباط فقط با تنبیه کردن به دست نمی آید، بلکه تقدیر کردن از رفتار خوب کودک هم در ایجاد آن موثر است. برای مثال گفتن این جمله به کودک "آفرین که اسباب بازی هایت را در زمین بازی به بچه های دیگر هم دادی!" معمولا موثر از تنبیه کردن کودک برای رفتار متضاد یعنی ندادن اسباب بازی هایش به بچه های دیگر است.

ضمنا به خاطر داشته باشید که هنگام تحسین کردن، دقیقا مشخص کنید که از کدام رفتار کودک خوش تان آمده است، و به تحسینی کلی بسنده نکنید.

اگر کودک تان بدون توجه به واکنش های شما به انجام رفتار غیرقابل قبول ادامه می دهد، می توانید نموداری را طراحی کنید و رفتارهای کودک را با مهره های مغناطیسی برای هر روز هفته روی آن مشخص کنید. بعد تصمیم بگیرید که پس از چند بار رفتار نادرست کودک باید او را تنبیه کنید یا پس از چند بار انجام رفتار مناسب بوسیله کودک به او پاداش بدهید.

این نمودار را روی یخچال بچسبانید و هر روز رفتارهای مناسب و نامناسب کودک را روی آن ثبت کنید و آن را به کودک نشان دهید.

این نمودار تصویری عینی از وضع رفتاری کودک به او نشان خواهد داد. هنگامی که این نمودار بر کودک تاثیر گذاشت، کودک را به خطا یادگیری کنترل کردن رفتارهای بدش، تحسین کنید.

پاداش یا تنبیه باید به طور روزانه اعمال شود. موکول کردن تنبیه به آینده دور تاثیری نخواهد داشت.

تنها گذاشتن کودک به عنوان یک روش تنبیهی در این سنین هم روش موثری است. جای مناسبی را برای تنها گذاشتن کودک پیدا کنید که حواس کودک در آن پرت نشود و کودک وادار شود به رفتارهایش فکر کند. به یاد داشته باشید که فرستادن کودک به اتاق خودتان که وسائلی مانند کامپیوتر، تلویزیون و ویدئو در آن قرار دارد، برای این هدف مناسب نیست.

فراموش نکنید که مدت زمان تنها گذاشتن کودک باید با سن کودک تان مطابقت داشته باشد. کارشناسان می گویند به ازای هر سال سن کودک یک دقیقه باید او را تنها گذاشت؛ برخی دیگر از کارشناسان توصیه می کنند که مدت زمان تنها گذاشتن باید آنقدر طول بکشد که کودک آرام شود ( کودک تسلط بر خود را یاد بگیرد ).

نکته مهم این است با کودک تان صرفا درباره چیزهای که انجام دادنش بد است، صحبت نکنید، بلکه انجام دادن کارهای خوب را هم به او آموزش دهید. برای مثال به جای اینکه به کودک بگویید: "روی کاناپه نپر" به او بگویید: "روی مبل بنشین و پاهای ات را روی زمین بگذار."





6 تا 8 سالگی

تنها گذاشتن و تعیین کردن تنبیه های غیرجسمی ( به عنوان پیامد رفتارهای نامناسب ) برای مثال محروم کردن کودک از یک چیز موردعلاقه اش در این گروه سنی هم موثر است.

بار دیگر ثبات والدین در تعیین قواعد و عمل به آنها مسئله مهمی است، در غیر این صورت اقتدارتان در برابر کودک را از دست خواهید داد. کودک باید متقاعد شود که شما به حرفی که می زنید عمل خواهید کرد.

البته می توانید گاهی به کودک تان فرصت دیگری برای اصلاح رفتارش بدهید یا تا حد معینی خطاهای او را بپذیرید، اما در اغلب موارد باید به آن چه می گویید عمل کنید.

مراقب باشید که در حالت عصبانیت، کودک را به انجام تنبیه های که نمی شود آنها را اعمال کرد، تهدید نکنید ( برای مثال " اگر در را محکم به هم بزنی، دیگر نمی توانی تلویزیون تماشا کنی ! )، چرا که در این صورت کودک ممکن است به این نتیجه برسد که نمی توانید به هیچ یک از تهدیدهای تان عمل کنید. اگر برای مثال کودک برای یک برنامه تفریحی بیرون می برید و او در ماشین سر و صدا می کند، و او را تهدید می کنید که اگر ساکت نشود، او را به خانه بازخواهید گرداند، باید دقیقا به این تهدید عمل کنید. اعتباری که در مقابل کودک تان به دست می آورید، بسیار مهم تر به هم خوردن برنامه تفریحی در آن روز است.





9 تا 12 سال

کودکانی در این گروه سنی - مانند کودکان کم سن تر - را می توان با تصریح کردن پیامدهایی که رفتارهای شان خواهد داشت، منضبط کرد. با بزرگتر شدن کودک و تقاضای او برای مستقل تر شدن و مسئولیت پذیری، آموزش دادن به کودک درباره پیامدهای رفتارهایش روشی موثر و مناسب برای منضبط کردن کودک است.

برای مثال اگر کودک کلاس پنجمی شما تکلیف های مدرسه اش را پیش از خواب انجام نداده است، آیا باید او را واداشت بیدار بماند و تکالیفش را انجام دهد یا حتی به او برای انجام آنها کمک کرد؟

پاسخ احتمالا منفی است - چرا که به این ترتیب فرصتی را برای آموختن یک درس مهم زندگی به کودک تان از دست خواهید داد. اگر کودک تان تکلیف مدرسه اش را انجام نداده است، بهتر است روز بعد به مدرسه برود و پیامد این کار یعنی گرفتن نمره بد را تحمل کند.

طبیعی است که والدین بخواهند کودک شان را از اشتباهی که مرتکب شده است، نجات دهند، اما برای آینده کودک بهتر است که گاهی بگذارید او شکست بخورد. به این ترتیب کودک درخواهد یافت که رفتار نامناسبش چه پیامدهایی برای او خواهد دشت، و احتمالا دوباره این اشتباهات را مرتکب نخواهد شد. اما اگر می بینید کودک تان از پیامدهای طبیعی رفتارهای اش درس نمی گیرد، باید به او برای اصلاح رفتارش کمک کنید.


13 ساله و بالاتر

تا این سن باید اساس تربیت کودک را پی ریزی کرده باشید. در این سن کودک تان می داند که از او چه انتظاری دارید و وقتی از مجازات رفتار بد صحبت می کنید، منظورتان چیست. گارد خودتان را پایین نیاورید - انضباط برای نوجوانان به همان اندازه مهم است که برای کودکان کم سن تر. همانطور که برای یک کودک 4 ساله باید زمان خواب را معین کرد و آن را اعمال کرد، برای نوجوان تان نیز با حدودی را معین کنید.

برای نوجوان تان قواعدی را درباره تکالیف خانه، دیدار دوستان، ساعتی که باید به خانه بازگردد تعیین کنید و با او از پیش درباره آنها صحبت کنید تا مطمئن شوید که سوءتفاهمی وجود ندارد. نوجوان تان ممکن است گاه به گاه از این قواعد شکایت کند، اما در عین حال درخواهد یافت که شما کنترل اوضاع را به دست دارید.

بر خلاف آنچه ممکن است تصور کنید، نوجوان در همان حال که به او آزادی و مسئولیت بیشتری می دهید، هم خواستار تعیین حدود و اعمال آنهاست و هم به این حدود نیاز دارد.

هنگامی که نوجوان تان قاعده ای را زیر پا می گذارد، ممکن است بهترین مقابله محروم کردن نوجوان از امتیازات باشد، اما در عین حال باید با او صحبت کنید تا دریابید چرا او این قاعده را رعایت نکرده است. برای مثال اگر نوجوان دیرتر از زمان تعیین شده به خانه بازگشته است، و به این خاطر او را از راندن ماشین محروم کرده اید، باید با او در این باره بحث کنید و به او توضیح دهید که چرا یک ساعت دیرتر برگشتن از زمان تعیین شده به خانه غیرقابل قبول و ناراحت کننده است.

توجه داشته باشید که باید تا حدی کنترل کارها را به نوجوان تان واگذار کنید. با این کار نه تنها درگیر مبارزه با قدرت با او نخواهید شد، بلکه باعث خواهید شد که نوجوان به تصمیماتی که لازم است شما بگیرید، احترام بگذارد.

برای مثال به نوجوان در سنین پایین تر می توانید اجازه دهید درباره لباس مدرسه، مدل مو یا حتی دکوراسیون اتاقش تصمیم بگیرد. در نوجوانان در سنین بالاتر می توانید حوزه خودمختاری را گسترده تر کنید، و برای مثال درباره زمان بازگشت به خانه انعطاف پذیرتر باشید.

همچنین مهم است که بر جنبه های مثبت رفتار نوجوان متمرکز شوید. برای مثال به جای اینکه در مواجهه با رفتار غیرمسئولانه نوجوان، او را وادارید تا زودتر به خانه بازگردد، می توانید در مواجهه با رفتار مثبت او به او اجازه دهید، زمان بیشتری از خانه بیرون بماند.

Lady parisa
06-03-2012, 11:28
اگر كاری كنید كه فرزندتان براحتی و بدون هیچ تلاشی، از وضعیت سختی كه در آن قرار گرفته است خارج شود، مطمئن باشید هیچ كمكی به او نكرده اید و این كار اصلا به نفع او نیست.

حتما شما هم مادران زیادی را دیده اید یا می شناسید كه ساعت 10 صبح با عجله خودشان را به مدرسه فرزندشان می رسانند و ناهار، دفتر و كتابی را كه او فراموش كرده است با خود به مدرسه می برند. چرا این مادران برای نجات فرزندشان این كار را انجام می دهند؟ چرا اجازه نمی دهند بچه ها ببینند بی مسوولیتی چه نتایجی دارد؟ چرا نمی گذارند كودك شرایطی را تجربه كند كه خودش به وجود آورده است؟

اگر یك بار فرزندتان فراموش كرد غذایش را با خود به مدرسه ببرد، بهتر است به جای این كه سریع غذا را به او برسانید، اجازه دهید شرایط را تجربه كند و ببیند بی مسوولیتی او چقدر دردسرساز می شود. البته مادرها هم باید سعی كنند در این شرایط كمی راحت تر برخورد كنند و طوری نشان دهند كه مشخص شود انجام كارهای مربوط به كودك وظیفه آنها نیست.

شاید شما هم از این كه فرزندتان یك روز گرسنه بماند ناراحت شوید، شاید دوست نداشته باشید او را در سختی ها تنها بگذارید. اما باید بدانید گاهی لازم است كودك نتیجه كارش را ببیند تا دیگر آن را تكرار نكند.

البته در این موقعیت، فرزند شما نه تنها مسوولیت پذیری را می آموزد، بلكه می فهمد چطور باید در شرایط سخت و دشوار زندگی از خودش مراقبت كند. به عنوان مثال اگر روزی ناهارش را با خود به مدرسه نبرد، می تواند غذا را با یكی از دوستانش شریك شود یا این كه با مقدار كمتری غذا خودش را سیر كند.



آموزش مسوولیت پذیری به كمك شیوه های عملی

اگر پدر و مادر خودشان افرادی مسوول باشند، نیمی از راه طی شده است؛ چون بچه با دیدن رفتار آنها می آموزد چطور مسوولانه برخورد كند. اما نیمه دیگر راه را باید به او بیاموزید و نشان دهید چگونه انسان مسوولیت پذیری باشد:

• به او مسوولیت هایی مناسب سنش بدهید.

• با كارها و مسوولیت های بیش از حد، كودك را خسته و دلزده نكنید.

• از او انتظار داشته باشید فردی مسوول باشد و مسوولیت كارهایش را بپذیرد.

• هیچ وقت او را فردی غیر مسوول و فراموشكار ندانید؛ حتی زمانی كه مسوولیت هایش را انجام نمی دهد، او را مورد تمسخر و سرزنش قرار ندهید.

• به او در برنامه ریزی و سازماندهی درس ها و تكالیف مدرسه كمك كنید.

• بگذارید او مسوولیت كارهای اشتباهش را بپذیرد و شرایطی را كه خودش ایجاد كرده است، تجربه كند.

wichidika
06-03-2012, 12:51
رئیس بخش اطفال بیمارستان میلاد در گفت‌وگو با فارس:
وادار کردن کودک به خوردن غذاها سبب تعارض و لجبازی می‌شود
خبرگزاری فارس: رئیس بخش اطفال بیمارستان میلاد گفت: بهترین راه سازگار کردن کودکی که از خوردن بعضی غذاها خودداری می‌کند نشان ندادن واکنش شدید است، چون وادار کردن کودک به خوردن غذاهایی که دوست ندارد فقط سبب تعارض و لجبازی او می‌شود.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
محمد حسین بهزاد مقدم در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس اظهار داشت: اشتهای کودکان بیش از اشتهای بزرگسالان، به نیاز بدنی آنها و انرژی بستگی دارد. در زمان فعالیت، کودکان بیشتر غذا مصرف می‌کنند اما در زمان عدم فعالیت ممکن است بی‌اشتها باشند.
وی افزود: در دوره سریع رشد کودک بیشتر غذا می‌خورد، بعضی کودکان به طور طبیعی کمتر از دیگران انرژی مصرف می‌کنند تا زمانیکه کودک فعال است و رشد طبیعی دارد این نوسانات اشتها کاملاً طبیعی است اما در صورت احساس کسالت یا کاهش سرعت مورد انتظار رشد در کودک باید درصدد رفع علت آن برآمد.
رئیس بخش اطفال بیمارستان میلاد در خصوص تمایل به بعضی غذاها در کودکان گفت: تقریباً تمام کودکان، مرحله میل به بعضی غذاها و بی‌میلی‌ به سایر غذاها را طی می‌کنند. بعضی اوقات کودک ممکن است از خوردن یک یا دو نوع غذا خودداری کند یا بعضی غذاها را فقط به شکل خاص مصرف کند. خودداری ناگهانی کودکان از خوردن بسیاری از غذاهایی که قبلاً به راحتی می‌خورد‌ه‌اند شایع است.
وی درمورد این باور که ممکن است در این کودکان خطر سوء تغذیه به وجود آید گفت: خطر سوء تغذیه در کودکی که برخی غذاها را می‌خورد بسیار اندک است، کودک حتی در صورت مصرف غذای ناکافی برای مدت بسیار طولانی و به طور غیر قابل باور سالم می‌ماند، مثلاً کودکی که فقط نان و کره و مقداری شیر در روز مصرف می‌کند دچار سوء تغذیه نمی‌شود.
این متخصص اطفال درباره چگونگی حل این مشکل نیز گفت: بهترین راه برای سازگار کردن کودکی که از خوردن بعضی غذاها خودداری می‌کند، صرفنظر از شدت امتناع و تمایل کودک به رژیم غذایی یکنواخت، نشان ندادن واکنش شدید است.
وی تصریح کرد: وادار کردن کودک به خوردن غذاهایی که دوست ندارد فقط سبب تعارض و لجبازی می‌شود. غذاهای مختلف را آماده کنید اما در صورت امتناع کودک از خوردن آنها عصبانی یا ناراحت نشوید، چون کودک خسته می‌شود و کنجکاوی سبب خواهد شد که غذاهای مختلف را مصرف کند. فقط در مواقع کسالت کودک یا کاهش سرعت رشد مورد انتظار به پزشک مراجعه کنید.
انتهای پیام/

Lady parisa
10-03-2012, 09:25
اگر قرار بود کودکم را دوباره تربیت کنم، بیشتر نقاشی با انگشت را به او یاد می‏دادم تا این‏که با انگشت برایش خط و نشان بکشم.
کمتر غلط‏گیری کرده و بیشتر صحیح انجام دادن را یادش می‏دادم.
چشم از خودم می‏شستم و به او چشم می‏دوختم.
کمتر به داشتن و بیشتر به مراقبت می‏پرداختم.
با او پیاده‏روی و بادبادک بازی می‏کردم.
اداهای جدی را کنار گذارده و جدی‏تر بازی می‏کردم.
بیشتر در دشت و دمن همراهش دویده و به ستاره‏ها زل می‏زدم.
بیشتر او را در بغل می‏فشردم و کمتر زور می‏گفتم.
کمتر سختگیری و بیشتر تشویق می‏کردم.
اول به اعتماد به‏نفس و بعد به پوشاک و مسکن می‏پرداختم.
کمتر عشقِ قدرت و بیشتر قدرتِ عشق را یادش می‏دادم.


با هم شاد باشید

با خردسال خود لذت ببرید! اگرچه گاهی به‏نظر می‏آید که او اصلا بزرگ نشده اما دائم در حال رشد است. روزهای طولانی بی‏پایان به‏تدریج جای خود را به روزهایی می‏دهند که دیگر برایشان وقت ندارید.
کودکانی که زمانی در هر چیز به شما نیاز داشتند کمتر و کمتر به شما نیاز خواهند داشت و روزهای پیاده‏روی‏های با فراغ‏بال، بازی‏ها و چرت‏های بعدازظهر جزو خاطرات شاد و گرم می‏شوند. امیدوارم شما به همراه کودک‌تان ساعات شادي را در کنار هم پر از اوقات بازی، رشد و یادگیری داشته باشید.


مادر خوبی شدم

اگرچه تصدی امور یک نوزاد برای والدینِ تازه‏کار سخت است، اما معمولا خیلی طول نمی‏کشد که اکثرا به راحتی یاد می‏گیرند جایش را عوض کنند، غذایش بدهند، از او نگهداری کنند و بخوابانند. همین‏که نوزاد پا می‏گیرد اکثر والدین قادرند دماغش را پاک کنند، پوشکش را عوض کنند، غذا درست کنند- غذایی که کسی نمی‏خورد- اسباب‏بازی و لباس مناسب بخرند و البته رختشویی و اتوشویی کنند. اما از مرحله راه رفتن که می‏گذرند و به مرحله خردسالی و تجربه‏گرایی می‏رسند، نیازهای‌شان به‏شکل عجیبی عوض می‏شود. والدین آمادگی تامین نیازهای زندگی روزانه خردسال را ندارند و غالبا درگیر این چالش دائم هستند تا نیازهای بدنی، ذهنی، عاطفی و روحی آن‏ها را برآورند.

اولین‏بار با این مسئله در زندگی‏ام با یک خردسال طی زمستانی استثنائاً بارانی و در منطقه‏ای ساحلی رو به‏رو شدم. دختر بزرگم «آندریا» 3 ساله بود. خواهرش «امیلی» تقریبا 2 ساله و «جاشوایِ» نوزاد هنوز 6 ماه نداشت. امیلی در بحبوحه جیش گفتن بود و جاش حداقل هر 2 ساعت یکبار باید شیر می‏خورد. آندریا که خوش اخلاق و شیرین بود و زود آرام می‏گرفت کم‏کم مشکل ساز می‏شد و با ادامه بارندگی اخلاقش بدتر می‏شد. می‏خواست کارهای تازه بکند و تجربیات تازه داشته باشد، اما اکثر انرژی و وقت من صرف 2 بچه کوچک‏تر می‏شد. با گذشت روزها که درماندگی من مثل عقده‏ای برایم شده بود دچار شک و تردید درباره توان (و در نتیجه کمبود) خود به‏عنوان مادری خوب شدم. همیشه درباره «زمان کیفی» با کودک شنیده بودم اما به‏نظر می‏رسید من زمان کمّی بسیار وحشتناکی بدون کیفیت داشتم!

درحالی‏که می‏دانستم نمی‏توانم همیشه همه چیز را برای تجربه‏ او ریخت و پاش ببینم فهمیدم که باید چیزی یا کاری کنم تا برای خردسال کوچولویم خلاقیت و تحرک جالبی فراهم کنم. فهمیدم باید فعالیت‏ها و محیطی باشد که هم او را سرگرم کند هم برایش چالش برانگیز باشد، ایده‏هایی برای پروژه‏های کوچک داشتم تا باهم روی آن‏ها کار کنیم، اما چیزهایی هم می‏خواستم تا او بتواند به تنهایی انجام دهد وقتی من مشغول هستم و کار دارم. چون فقط با تکیه بر درآمد شوهرم زندگی ما می‏چرخد پس باید فعالیت‏هایی باشند که از وسایل موجود در خانه بهره گیرند.

شروع به کاوش در خانه کردم تا بهتر بتوانم نیازهای خانواده را تأمین کنم. همه نوع وسایل جالب برای بازی‏هایمان را جمع می‏کردم. فکرم را بیشتر سازماندهی کرده و سعی داشتم روی چیزهایی تمرکز کنم که باهم انجام دهیم. کمی هم به خودم استراحت دادم تا با بچه‏هایم لذت بریم و از شادی‏های کوچک و ساده‏ آن‏ها شاد شوم. با بازگشت احساس کنترلم دوباره اعتماد به نفس در توانایی‏های مادری‏ام به من برگشت.

با این‏که ادعای «تخصص» از هیچ نوع ندارم اما تجارب من- در هر روز و با سه بچه کوچولو- به من یاد داد چه چیزی مفید و چه چیزی بی‏ثمر است. این کتاب مجموعه‏ای از ایده‏ها و فعالیت‏هایی است که نیازهای مادری مرا و نیز بچه‏هایم را طی آن سال‏های پرچالش قبل از مدرسه تأمین کردند. این کتاب حاوی پیشنهاداتی در هر موقعیت و شرایط، داخل و خارج خانه، تابستان و زمستان، اوقات خوش و ناخوشی است. اگرچه این کتاب را مادری خانه‏دار به‏عنوان منبع اطلاعات برای افرادی با همان شرایط است، اما مطمئن باشید برای هر کس که کودکی خردسال در زندگی دارد مناسب است: مادران یا پدران، مادربزرگ‏ها و پدربزرگ‏ها، عمه و خاله و دایی و عمو، پرستاران بچه، مربیان مهد کودک، معلمان پیش دبستانی، کلیساها یا مربیان بازی، اگر در جستجوی کتابی خوب درباره‏ رفتار با پیش دبستانی‏ها و نحوه‏ برخورد با آن‏ها هستید، این کتاب مسلما به‏درد کارتان می‏خورد.

به‏رغم این‏که ایده‏های طرح شده در این‏جا تا مدت‏ها پس از مرحله خردسالی هم برای کودک شما سرگرم کننده هستند اما اکثرا برای کودکان سنین 3 تا 6 سال مناسبند. از آن‏جا که توانایی‏های بچه‏ها در این دامنه سنی بسیار متفاوت است بعضی ایده‏ها برای بچه‏های 3 ساله بسیار پیشرفته و بعضی نیز برای کودک 5 یا 6 ساله بسیار ساده هستند. پس در انتخاب فعالیت‏ها نهایت دقت را به‏ عمل آورید تا با ظرفیت‏ها و علایق کودک‌تان منطبق باشند و خودتان نیز در صورت لزوم آماده نظارت بر آن‏ها باشید.

«وقتی او را بشناسید دیگر نیست. اثر انگشتان روی دیوار بزرگ‏تر و بزرگ‏تر می‏شوند. بعد ناگهان محو می‏گردند.»


"برترین ها"

wichidika
10-03-2012, 20:21
یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در گفت‌وگو با فارس:
اجبار کودکان چپ دست به راست دستی، موجب لکنت آنان می‌شود
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: کودکان چپ دست را به استفاده از دست راست وادار نکنید، چون هم باعث بدخطی او در آینده می‌شود و هم ممکن است دچار لکنت زبان شود.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میترا حکیم شوشتری در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس در خصوص چپ دستی کودکان اظهار داشت: کودکان تا 8 سالگی، در استفاده از دست‌ها وضعیت ثابتی ندارند، در 4 تا 5 ماهگی از هر دو دست و بیشتر دست چپ استفاده می‌کنند.
وی افزود: در 6 ماهگی هر دو دست را به کار می‌گیرند و در 7 ماهگی از یک دست و به طور معمول دست راست و در 8 ماهگی از هر دو دست استفاده می‌کنند. آنها در 9 ماهگی یک دست و به طور معمول دست چپ و در 10 تا 11 ماهگی نیز یک دست و بیشتر دست راست را به کار می‌گیرند.
چپ یا راست دستی کودک تا 7 سالگی مشخص نیست
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، اضافه کرد: در یکسالگی میان بکارگیری دست چپ یا راست سرگردان است و در 13 تا 14 ماهگی از دست راست استفاده می‌کنند، همچنین کودک در 20 ماهگی باز بین دست چپ یا راست سرگردان می‌مانند.
وی خاطرنشان کرد: کودکان در 2 سالگی دست راست را به کار می‌گیرند و در 2.5 تا 3.5 سالگی بین بکارگیری دست چپ و راست سرگردان می‌شوند. کودکان در 4 تا 6 سالگی از دست راست استفاده می‌کنند و مرحله آخر سرگردانی آنان در 7 سالگی است. همچنین از 8 سالگی به بعد فقط از یک دست استفاده می‌کنند.
از هر 20کودک یک نفر چپ دست است
حکیم شوشتری تصریح کرد: مطالعات نشان می‌دهد از هر 20 کودک، 19 نفر دست راست و یک نفر دست چپ را به کار می‌گیرد. با این توضیحات، مشخص می‌شود که کودک تا 7 سالگی در حالت سرگردانی میان دست چپ و راست است و تا آن زمان نمی‌توان راجع به راست دستی یا چپ دستی او اظهار نظر کرد.
چپ دستی کودکان عیب نیست
وی در خصوص علت چپ دستی و چگونگی برخورد با آن نیز گفت: بر اساس بررسی‌ها اگر پدر و مادر هر دو چپ دست باشند دست کم نیمی از فرزندان آن‌ها چپ دست خواهند شد. همچنین مهمترین نکته این است که باور کنید فرزندتان مشکلی ندارد و چپ دستی او عیب نیست. اگر این مطلب را باور داشته باشید، برخورد مناسبی خواهید داشت.
کودکان چپ دست را تشویق کنید
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، تأکید کرد: بهترین برخورد با فرزند چپ دست این است که او را به استفاده از همان دست چپ تشویق کنید، با برخورد درست به او اطمینان دهید که هیچ فرقی بین چپ دستی و راست دستی وجود ندارد.
وی اضافه کرد: حتی برای بالا بردن اعتماد به نفس فرزندتان می‌توانید به او بگویید که امتیاز او بر راست دستان این است که می‌تواند از هر دو دستش استفاده کند، اما راست دستان فقط از دست راست استفاده می‌کنند، زیرا وسایل و تجهیزات، مناست راست دستان ساخته شده‌اند و برخلاف چپ دستان که مجبورند گاهی از دست راست هم استفاده کنند از دست چپشان استفاده نمی‌کنند.
حکیم شوشتری ادامه داد: بکوشید فرزندتان را در چپ دستی ورزیده سازید، والدین باید طرز گرفتن مداد و کاغذ به شیوه چپ دستان را به او بیاموزند، کودکی که در سال‌های اول تحصیل است اگر آموزش‌های لازم را ببیند، به راحتی می‌توان در انجام تکالیف و تحصیلات موفق باشد.
دانش آموزان چپ دست در انجام تکالیف کُند ترند
وی بیان داشت: چپ دستان در ابتدای تحصیل به طور معمول حرف‌ها و واژگان را درشت‌تر می‌نویسند و در انجام تکالیف کندترند که به کمک والدین به تدریج ریزتر و سریع‌تر می‌نویسند.
حکیم شوشتری گفت: یکی از مشکلات مهم چپ دستان در مدرسه، محل نشستن آن‌ها روی نیمکت است. والدین این بچه‌ها حتماً با معلمان آنها گفت‌وگو کنند تا کودک را در جای مناسبی بنشاند. کودک چپ دست باید در انتحای چپ نیمکت بنشیند تا هنگام نوشتن یا نقاشی کردن در فضای مناسبی قرار گیرد و حرکت آرنج او مزاحم هم نیمکتی راست دستش نشود.
وی ادامه داد: مشکل دیگر این کودکان قلم نی برای تمرین خط درشت است که مخصوص راست دستان قطع خورده و والدین یا معلم باید آن را در جهت عکس قطع بزنند.
وی به والدینی که می‌کوشند که کودکان چپ دست خود را به استفاده از دست راست وادار کنند گفت: این رفتار شما به طور قطع صحیح نیست. یادتان باشد که چپ دستی فرزندتان نقص نیست و هیچ گونه اثری بر سرنوشت او نخواهد داشت. جالب است بدانید که لئوناردو داوینچی، نقاش بزرگ ایتالیایی چپ دست بوده و چپ دستی وی هرگز مانع رشد او نشده است.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، تصریح کرد: چپ دستی فرزندتان از نظر شما مشکل بزرگی است، چون خودتان نمی‌توانید با دست چپ کارهایتان را انجام دهید. در حالی که چپ دستی برای او درست مانند راست دستی برای راست دستان است و کارهایش را به همان راحتی راست دستان انجام می‌دهد.
اجبار کودکان چپ دست برای استفاده از دست راست موجب لکنت زبان می‌شود
وی به والدین این کودکان هشدار داد: جداً توصیه می‌کنم کودکان چپ دست را به استفاده از دست راست وادار نکنید، چون هم باعث بدخطی او در آینده می‌شود و هم ممکن است دچار لکنت زبان شود، زیرا آن قسمت از مغز که استفاده از دست‌ها را کنترل می‌کند، قدرت سخن گفتن را نیز در کنترل دارد.
حکیم شوشتری افزود: وقتی کودک چپ دست، به اجبار از دست راست استفاده کند مرکز کنترل سخن گفتن در مغزش نیز جابه‌جا می‌شود و چون برای مغز جوان چنین کاری مشکل است احتمال دارد دچار لکنت زبان شود.

وی گفت: افزون بر این بسیاری از کارشناسان عقیده دارند که واداشتن کودک چپ دست به راست دستی، ممکن است او را در آینده به نارسایی ‌های مربوط به بینایی و خواندن یا مشکلات عاطفی دچار سازد.
انتهای پیام/

wichidika
12-03-2012, 19:56
یک فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان درگفت‌وگو با فارس مطرح کرد
کنترل رفتار‌های مخاطره آمیز کودکان و نوجوانان با تنبیه‌ متناسب
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان گفت: والدین با تنبیه‌های مختلف و متناسب از جمله کاهش یا محرومیت از پول توجیبی می‌توانند فرزند خود را از رفتار‌های پرخطر بر حذر دارند.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





میترا حکیم‌شوشتری در گفت‌‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، با اشاره به هیجانات کودکان و نوجوانان در چهارشنبه آخر سال گفت: جاذبه این شب در واقع به خاطر هیجاناتی است که برای نوجوانان در چهارشنبه آخر سال ایجاد می‌شود.
وی افزود: یکی از مواردی که می‌تواند رفتارهای زشت کودکان و نوجوانان را مهار کند نشان ندادن واکنش است. البته نشان ندادن واکنش تا جایی است که بچه‌ها با کارهای خود مزاحم دیگران نشوند و به دیگران آسیب نرسانند.
این فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان افزود: بزرگترها با تنبیه‌های مختلف و متناسب از جمله کاهش یا محرومیت از پول توجیبی می‌توانند این نکته را به فرزند خود یادآوری کنند که این رفتار آنها مورد پذیرش و موافقت والدین نیست.
وی افزود: گاهی اوقات خود خانواده‌ این وسایل خطرناک را برای بچه‌ها مهیا می‌کند و در واقع این حس را به او می‌دهد که استفاده از وسایل و مواد محترقه چیز بدی نیست.
حکیم شوشتری تصریح کرد: بچه تصور می‌کند خانواده می‌خواهد بر او سلطه‌گری کند و کودک را محدود کند برای همین در موقعیت‌های دیگر بدون نظارت والدین سراغ این گونه مواد خطرناک می‌رود.
وی خاطرنشان کرد: بعضی از والدین بر این عقیده هستند که سیگار چیز بدی است، حتی اگر کودک و نوجوان آنها می‌خواهد سیگار بکشد تحت نظارت آنها این کار را انجام دهد که این یک پیام متناقض برای نوجوان ارسال می‌کند. او در ذهن خود مرور می‌کند که اگر سیگار کشیدن کار بدی است چرا در حضور والدین این کار بد بی‌معنا می‌شود.
انتهای پیام/

wichidika
12-03-2012, 20:35
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران با اشاره به چهارشنبه سوری:
منع کودکان فایده ندارد، آنها را هدایت کنیم
خبرگزاری فارس: رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت:‌ نمی‌توانیم کودکان را به طور کلی از تجربه هیجان چهارشنبه سوری منع کنیم اما می‌توانیم آنها را در جهت درستی هدایت کنیم به گونه‌ای که آسیبی متوجه کسی نشود.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


فریبا عربگل در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت درمان فارس در مورد چهارشنبه آخر سال و رفتار‌های کودکان و نوجوانان اظهار داشت: کودکان و نوجوانان معمولاً دوست دارند درجات مختلفی از هیجانات قوی‌تر و شدیدتر را تجربه کنند و گویی مواجهه با این هیجانات و تکرار آنها باعث می‌شود به تدریج احساس کنترل و مدیریت بر آن کنند.
وی افزود: مثلاً بسیار دیده شده است کودکانی که از چیزی می‌ترسند ولی باز دوست دارند آن را تجربه کنند و انجام دهند. یعنی در عین حال که از دیدن یک فیلم یا کارتون ترسناک وحشت دارند ولی باز آن را نگاه می‌کنند و با این روش گویی می‌خواهند بر این ترس غلبه کنند.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران، تصریح کرد: تجربه برخی از هیجانات برای کودکان و حتی بزرگترها لذت بخش است. مراسم آتش بازی چهارشنبه سوری نیز از این دست است و برای بسیاری از کودکان بسیار لذت بخش و هیجان انگیز است.
وی گفت: آنها دوست دارند این سطح متفاوت از هیجان را تجربه کنند و این روز را که متفاوت با روزهای دیگر است و شاید فقط جنبه آتش‌بازی آن نیست که آنها را به سوی خود جذب می‌کند.
وی اضافه کرد: مثلاً از انجام تکالیف مدرسه خبری نیست، امکان بازی و شادی با بچه‌های دیگر در کوچه فراهم است که در سایر زمانها معمولاً برای این کار ممنوعیتی وجود دارد، والدین کار و امور متفرقه خود را کنار گذاشته‌اند، آجیل، میوه، شیرینی و شام متفاوتی وجود دارد؛ شاید مجموع همه این‌هاست که برای کودک لذت بخش است.
این فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان بیان داشت: نمی‌توانیم کودکان را به طور کلی از تجربه این هیجان منع کنیم، ولی می‌توانیم آن را در جهت درست تری هدایت کنیم. به گونه‌ای که آسیبی متوجه کسی نشود و اگر مشکلی نیز ایجاد شد سریع‌تر و درست تر مدیریت شده و حل شود. وقتی ما بتوانیم فرزندمان را متقاعد کنیم که کار پرخطری را انجام ندهد که مشکلی نداریم.
وی ادامه داد: مشکل آنجایی است که نمی‌توانیم او را متقاعد کنیم و متوسل شدن به زور و خشونت نیز موضوع را بغرنج‌تر می‌کند. در چنین شرایطی بابد به طور مشروط برای انجام آن به توافق برسیم. در مراسم چهارشنبه سوری باید والدین در کنار فرزندان به تجربه این هیجان بپردازند تا هم فرزندشان لذت بیشتری ببرد و هم بتوانند رفتارهای فرزندشان را تعدیل و مدیریت کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی تأکید کرد: والدین باید در کنار کودک باشند تا در صورت خطر بتوانند سریعاً به او کمک کنند. مسلماً بچه‌ها نیز احساس بهتری خواهند داشت وقتی می‌بینند والدین در کنار آنها لذت می‌برند. ولی باید از قبل قوانین و شرط‌ها را نیز مشخص کنیم که از چه وسایل آتش‌بازی می‌توانیم استفاده کنیم، تا ساعت چند می‌توانیم بیرون باشیم و من هم در کنار شما هستم.
وی خاطرنشان کرد: بدیهی است از قبل باید پیش بینی رفتارهای مختلف شده و پاداش و تنبیه نیز مشخص شود. یعنی چنانچه کودک قوانین مربوطه را پذیرفت و رفتارهایش را طبق آنچه توافق شده تنظیم کرد باید پاداش و تشویق بگیرد یا اگر به رفتار نامناسبی دست زد که قرار بوده آن را انجام ندهد، مثلاً ترقه را روی اتومبیل عابران بیندازد و مشکل و آسیبی برای دیگران ایجاد کند، باید متوسل به پیامد تنبیهی مناسبی که از قبل مشخص کرده‌ایم شویم، اما باید در نظر بگیریم که تنبیه ما منطقی و منصفانه باشد و از روی خشم و عصبانیت نباشد.
عربگل تصریح کرد: معمولاً آسیبهای جسمی ناشی از مراسم چهارشنبه سوری در پسران شایعتر از دختران است و این شاید بدان دلیل باشد که برخی از اختلالات روانپزشکی که فرد را در معرض رفتارهای تکانشی و پرخطر مانند اختلال بیش فعالی، کم توجهی و اختلال سلوک است در پسران شایعتر است.
وی رفتارهای تکانشی را رفتارهایی عنوان کرد که شخص به طور ناگهانی وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرد و هیجان زده می‌شود تصمیم به انجام آنها می‌گیرد، بدون آنکه فکر عاقبت و پیامد کارش را کند.
وی گفت: همچنین این افراد کم تحمل و هیجانی هستند و بعد از آنکه عواقب بد رفتارشان متوجه خود یا دیگری می‌شود ممکن است پشیمان شوند و شاید این زمان دیگر دیر شود.
رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران گفت: از سوی دیگر برخی رفتارهای ضد اجتماعی مثل آتش افروزی، رفتارهای پرخاشگرانه و قلدری‌های خاص و لذت بردن از این رفتارها در افرادی که اختلال شخصیت ضد اجتماعی دارند، در پسران بیشتر دیده می‌شود.
وی تصریح کرد: مسئله دیگر این است که ما از نظر فرهنگی پسران را آزادتر می‌گذاریم و این‌طور فکر می‌کنیم که آنها کمتر از دختران در خطر اذیت و آزار از سوی دیگران هستند در نتیجه پسران ممکن است ساعات بیشتری را در خارج از منزل سپری کنند و امکان ارتباطات بیرون از منزل برای آنها بیشتر است، در حالی که همان طور که یک دختر ممکن است در معرض خطراتی از سوی جامعه باشند برای پسران نیز این مشکل هست.
نتهای پیام/

wichidika
14-03-2012, 14:51
يك روانشناس:
كودكان با مشاهده صحنه‌هاي پرخاشگرانه دچار اختلالات رفتاري مي‌شوند



يك روانشناس گفت: مطالعات نشان مي‌دهد كودكان و نوجواناني كه زمينه‌هاي پرخاشگرانه ديده‌اند اختلالات رفتاري شناختي و هيجاني متناوب از خود نشان مي‌دهند.
عزيز احدي در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، تصريح كرد: امروزه بيشترين اوقات فراغت مردم به وسيله تماشاي تلويزيون و استفاده از رايانه سپري مي‌شود در اين بين نقش تلويزيون در پر كردن اوقات فراغت و تاثيرات عميق روحي و رواني بسيار قابل تامل است تحقيقات مختلف در جهان نشان مي‌دهد كه حداقل چهار ساعت از وقت ما درمنزل صرف تماشاي تلوزيون مي‌شود.

وي با بيان اين كه بر اين اساس تماشاي تلويزيون دردو دهه اخير در كودكان دو برابر شده است، افزود: طبق تحقيقات در طول 20 سال گذشته تاثيرخشونت در تلويزيون به گرايش پرخاشگري درميان كودكان انجاميده است، كودكان برنامه‌هاي تلويزيوني را در بازي‌هايشان الگو قرار مي‌دهند و آنچه را كه به زندگي روزمره‌شان شبيه است مي‌پسندند.
وي ادامه داد: اين گونه كودكان اغلب احساس سرخوردگي مي‌كنند و طبعا كودكان سرخورده نسبت به ديگران بيشتر از خود پرخاشگري نشان مي‌دهند.همين همبستگي بين سرخوردگي وعدم تعامل رواني از يك طرف وتمايل به صحنه‌هاي خشونت‌آميز از طرف ديگردربزرگسالان نيز مشاهده مي‌شود.

وي گفت: در پژوهشي كه از برنامه‌هاي سه شبكه آمريكايي انجام شد معلوم شد كه اين سه شبكه آمريكايي در برنامه‌هاي خود در هر هفته 92 مورد حمله با اسلحه گرم،113صحنه تجاوز به عنف،9 فقره خفه كردن، 168فقره نزاع با مشت و لگد و 179تخلف از قانون را نمايش مي‌دهند و همچنين از سوي ديگر دو كودك تا رسيدن به 14سالگي جمعا 13هزار مورد قتل و تجاوز را مشاهده مي‌كند.

وي افزود: متاسفانه در ايران نيز شاهد برنامه‌هاي بسيار مخرب بوده‌ايم كه جا دارد مسئولين فرهنگي بيش از پيش از اين تخريب رواني مردم اقدامي انجام دهند و براي آسايش و آرامش روحي و رواني مردم بيشتر به ساختن برنامه‌هاي متنوع و مفرح باشند. انتهاي پيام

wichidika
25-03-2012, 17:53
يافته يك پژوهش جديد حاكيست:
تنبيه بدني،‌ پرخاشگري در پسران را بيش از دختران افزايش مي‌دهد



پژوهشي تازه نشان می‌دهد: خطر بروز رفتارهای مشکل‌ساز در دوران کودکی به ویژه در پسرها، چنانچه براي این گونه رفتارها زمینه‌های ژنتیکي نيز وجود داشته باشد، با تنبيه بدني والدین، تا حد زیادی افزایش می‌یابد.
به گزارش سرويس پژوهشي ايسنا، دکتر «جی.سی. بارنز»، استادیار جرم‌شناسی دانشگاه تگزاس و يكي از نويسندگان گزارش این پژوهش، اظهار كرد: ما دریافتیم که عوامل ژنتیکي در بروز رفتارهای پرخاشگرانه تاثیر می‌گذارد؛ اما همچنین متوجه شدیم که عوامل ژنتیکي هنگامی که کودکان در معرض تنبیه بدنی و دیگر روش‌های انضباطی قرار دارند، اثر بیشتری می‌گذارد.
این پژوهش، با عنوان «تنبیه بدنی و پرخاشگری دوران کودکی: نقش اثر متقابل جنسیت و محیط ژنتیک» به تازگی در مجله علمی «رفتار پرخاشگرانه» منتشر شده كه در آن پژوهشگران داده‌های مربوط به کودکان 9 ماهه تا پنج سال را بررسی كرده‌اند.
«بارنز» در اين باره اظهار كرد: پژوهشگران رابطه میان زمینه ژنتیکي و تاثیر تنبیه بدنی بر پرخاشگري كودكان را مورد بررسي قرار دادند. طبق يافته‌ها، پسراني که تنبیه بدنی شدند و از نظر توارثی بالاترین زمینه پرخاشگري را نيز داشتند، بیشترین رفتارهای پرخاشگرانه را در مقایسه با پسراني كه تنبيه بدني نشده بودند، از خود نمایش دادند.
در اين پژوهش، رفتارهای پرخاشگرانه، برای نمونه شامل جیغ و داد زدن و رفتارهای بر هم زننده بود.
يافته‌هاي اين پژوهش همچنين حاكيست: عامل محيطي تنبيه بدني بر بروز پرخاشگري پسران بيش از دختران است.
«بارنز» گفت: پژوهشگران ميزان پرخاشگری دوران کودکی را مطالعه کرده‌اند تا دريابند چگونه و چرا این رفتارها تحت تاثیر مخاطرات توارثی قرار دارد. خطر ژنتیک با استفاده از آنچه که به عنوان روش دوقلو شناخته می‌شود، اندازه گیری شد. این روش به گونه‌ای طراحی شده است که مقایسه هم شیبی دوقلو، به عنوان راهی برای شناسایی تاثیرات توارثی بر یک خصوصیت را اجازه می‌دهد.
انتهاي پيام

wichidika
26-03-2012, 13:16
يك روانشناس كودك: بچه‌ها از سه سالگي، لحن منطقي را مي‌فهمند



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
يك روانشناس كودك ضمن تاكيد بر اين كه والدين مانند يك كودك به بازي نگاه كنند، توصيه كرد: مي‌توان لحن كودكانه را در حين بازي با كودك به كار گرفت اما بايد توجه داشت بچه‌ها از سه يا چهار سالگي لحن منطقي را مي‌فهمند.
دكتر رامين خدابخشي در گفت وگو با خبرنگار سلامت خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، ضمن تاكيد بر اين كه لازم است والدين نيز از بازي با كودكان لذت ببرند تا بتوانند اين احساس خوشايند را به كودكشان نيز منتقل كنند، گفت: در وهله اول درخواست بازي بايد از سوي كودك مطرح شود و والدين نبايد پيشنهاد بازي به كودك را بدهند چرا كه بازي كردن نياز كودك است و نه والدين.
وي در ادامه توصيه كرد: والدين انجام بازي‌هاي تكراري را بايد كنترل و محدود كرده و براي بازي‌هاي تكراري جايگزين‌هاي مناسب انتخاب كنند.
اين روانشناس كودك، با بيان اين كه پدر و مادر هر روز، يك بازه زماني مشخص را براي به بطالت گذراندن با كودك اختصاص دهند، اظهار كرد: والدين به ياد داشته باشند قرار نيست از اين بازه زماني، بهره‌برداري ويژه‌اي كنند. اگر انجام اين كار براي پدر و مادرها سخت است بهتر است زمان‌ كوتاه‌تري مثلا 10 دقيقه را اختصاص داده و به تدريج آن را افزايش دهند.
خدابخشي افزود:‌ والدين سعي كنند ذهن خود را به بازي كه انجام مي‌دهند متمركز و در زمان «حال» زندگي كنند. بسياري از والدين در حين بازي با كودك دچار اضطراب مي‌شوند چرا كه به جاي توجه به كودك و بازي كه انجام مي‌دهند، به فكر انجام برنامه‌هاي عقب افتاده و دل مشغولي‌هاي خود هستند.
بچه ها از سه سالگي لحن منطقي را مي‌فهمند، لازم نيست لحن كودكانه به كار ببريد
وي همچنين ضمن تاكيد بر اين كه والدين مانند يك كودك به بازي نگاه كنند، توصيه كرد: مي‌توان لحن كودكانه را در حين بازي با كودك به كار گرفت اما بايد توجه داشت بچه‌ها از سه يا چهارسالگي لحن منطقي را مي‌فهمند.
اين روانشناس كودك اضافه كرد: بازي را يك وسيله سرگرم كننده در نظر بگيريد و به فرآيند بازي توجه كنيد و نه نتيجه بازي. بنا نيست انتهاي بازي چيزي عايد دو طرف بازي بشود.
خدابخشي ضمن بيان اين كه بازي را تا جايي كه لذت بخش است ادامه بدهيد و نه تا زمان رسيدن به انتهاي بازي، اظهار كرد: به عنوان مثال جورچين را تا زماني كه از انجام آن لذت مي بريد ادامه بدهيد و پس از آن رهايش كنيد.
از انجام بازي‌هاي كثيفي چون گل بازي امتناع نكنيد
وي افزود: از انجام بازي‌هاي كثيف چون گل بازي،‌ نقاشي كردن با دست، دويدن زير باران، آب بازي و مانند آن اجتناب نكنيد چرا كه كودك از انجام اين بازي‌ها لذت مي‌برد و مايل است شما در اين لذت با او سهيم شويد.
انتهاي پيام

Lady parisa
23-04-2012, 07:40
متخصصان آکادمی اطفال در آمریکا به چند نشانه هشداردهنده برای تشخیص استرس در کودکان اشاره کرده‌اند تا به شناخت به موقع این مشکل و درمان زودهنگام آن در اطفال به والدین کمک کند.

این نشانه‌ها عبارتند از:

- وجود مشکلات جسمی مثل دل درد یا سر درد

- بروز حالت ناآرامی، خستگی یا بی قراری

- مشاهده حالت افسردگی در کودک و عدم تمایل او برای صحبت کردن درباره خودش

- از دست دادن تمایل برای فعالیت کردن و اصرار به ماندن در خانه

- تحریم پذیر شدن یا احساسات منفی داشتن

- کاهش حضور در فعالیت‌ها و امور مدرسه و حتی افت نمرات تحصیلی

- بروز رفتارهای ضد اجتماعی مثل دزدی یا دروغ گفتن

- امتناع از کار کردن و یا وابستگی شدید به والدین

wichidika
25-04-2012, 19:39
يك روانشناس:
آزادي بيش از حد به كودكان، آنان را افرادي هيجاني به بار مي‌آورد



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
يك كارشناس ارشد روانشناسي در يزد گفت: والدين بايد با نظرخواهي از كودكان به نظراتش نيز توجه كنند هم‌چنين بايد توجه داشت كه آزادي بيش از حد به كودكان آنها را در آينده افرادي هيجاني و تكانشي بار مي‌آورد و مورد هدف آسيب‌هاي فراواني قرار مي‌گيرند؛ چراكه جامعه همانند اعضاي خانواده با آنان رفتار نمي‌كند.
"وجيهه ابراهيمي" در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)،منطقه يزد، اظهار كرد: تربيت صحيح فرزندان در گرو سلامت روان و روابط خوب والدين است به طوري كه شخصيت سالم پدر و مادر و محيط سالم خانواده مي‌تواند در بارور شدن استعداد فرزندان تاثير قابل توجهي داشته باشد.
وي با اشاره به تصور غلط برخي والدين مبني بر آزادي كودكان تا هفت سالگي تصريح كرد: اين والدين با اين باور اشتباهات كودك را به وي توضيح نمي‌دهند؛ حال آن كه كودك بايد نظم و قانون را از ابتدا بياموزد در عين حال كه كودك آزادي خاصي دارد.
اين كارشناس ارشد روانشناسي به والدين توصيه كرد كه به كودكان، آزادي بيان نظراتشان را بدهيد و از آنان نظرخواهي كنيد.
ابراهيمي گفت: تربيت سخت‌گيرانه همچون تربيت سهل‌گيرانه نتايج نامطلوبي را در روان كودك برجا مي‌گذارد و اين دسته از والدين با تربيت مستبدانه به نظرات كودك توجه نمي‌كنند كه به افسردگي كودك منجر مي‌شود.
وي خاطرنشان كرد: هيچ روانشناسي به والدين آزادي بيش از حد كودكان حتي در سنين خاص را توصيه نمي‌كند؛ چراكه فرزندان بايد ادب، نظم و قوانين را رعايت كنند و والدين، آزادي نظر و اجازه حل مساله را به آنها بدهند.
يك كارشناس ارشد روانشناسي گفت: كودك در سن دو سالگي هم‌زمان با شكل‌گيري و شناخت من شخصيتي خود، نه گفتن به والديني را ‌آغاز مي‌كند و اينجا واكنش والدين، تعيين‌كننده لجبازي كودك است به طوري كه با مقاومت والدين و برخوردهاي نادرست، لجبازي در كودك شكل مي‌گيرد و حتي در سنين بعد هم اين لجبازي ادامه مي‌يابد.
به گفته ابراهيمي، والدين بايد به خواسته‌هاي منطقي و غيرمنطقي كودك توجه كنند و واكنش درستي داشته باشند.
انتهاي پیام

wichidika
28-04-2012, 12:27
کودکان پرخاشگر در آینده بیشتر به خود صدمه می زنند
خبرگزاری فارس: تحقیقات نشان می دهد که کودکان پرخاشگر بیشتر در معرض خطر صدمه به خود قرار دارند.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش فارس و به نقل از اخبار هلث دی آمریکا، تحقیقات نشان می دهند که کودکان پرخاشگر بیشتر در معرض خطر صدمه به خود قرار دارند و پیشینه ی خانواده یا بدرفتاری می تواند بعدها احتمال صدمه به خود را افزایش دهد.
طبق یک تحقیق جدید بچه هایی که پرخاشگر هستند، زمانی که 12 ساله شوند، سه برابر بیشتر از سایر کودکان دچار صدمه به خود می شوند.
یک گروه از محققان ایالات متحده و انگلستان گفتند که یافته ای آنها که به صورت آن لاین در 27 آوریل در BMJ به چاپ رسید می تواند به تشخیص افرادی که در معرض بیشترین خطر نسبت به این نوع رفتار هستند، کمک کند.
طبق این بررسی نمونه های رفتارهای صدمه زننده به خود شامل بریدن و گاز گرفتن دستها، کشیدن موها، کوبیدن سر و خودکشی از طریق اختناق می شود.
محققان گروهی از دوقلوها را که بین سالهای 1994 و 1995 در انگلستان و "ولز" به دنیا آمده بودند مورد بررسی قرار دادند. 6 ماه بعد از تولد 12 سالگی آنها، خطر صدمه به خود در این دوقلوها را مورد ارزیابی قراردادند. این اطلاعات برای 2141 شرکت کننده در دسترس بود.
این محققان به این نتیجه رسیدند که 237 نفر از این کودکان، قربانیان پرخاشگریهایشان بودند. 8 درصد از این بچه ها به خود صدمه وارد کردند. در عوض از 1904 بچه ای که پرخاشگر نبودند، تنها 2 درصد به خود صدمه وارد کرده بودند.
نویسندگان این تحقیق متوجه شدند، چندین عامل خطر که صدمه به خود را در بچه های پرخاشگر افزایش می داد که پیشینه خانوادگی رفتار صدمه به خود، بدرفتاری و مشکلات رفتاری و عاطفی از جمله این عوامل بودند.
علاوه بر این، این محققان در یک روزنامه خبر از آن دادند که دختران بیش از پسران در معرض صدمه به خود قرار دارند.
نویسنده اصلی این تحقیق، "هلن فیشر" ، عضو انجمن روانپزشکی دانشکده "کینگ" در لندن و همکارانش به این نتیجه رسیدند که مدارس و متخصصان مراقبتهای بهداشتی باید از طریق فعالیت "در زمینه کاهش پرخاشگری و ارائه برنامه های کاهش خطر صدمه به خود"، در کار بچه های پرخاشگر مداخله و از آنها محافظت کنند. آنها افزوندند که باید سیستمهایی وجود داشته باشند که به کودکان در تحمل پریشانیهای عاطفی کمک کنند.
انتهای پیام/

wichidika
30-04-2012, 15:03
فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان:
خواسته‌های کودک را تا یکسالگی بی قید و شرط برآورده کنید
خبرگزاری فارس: یک فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان گفت: باید خواسته‌های کودک را تا یکسالگی بی قید و شرط برآورده کرد و به گریه شیرخوار خیلی فوری پاسخ داد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی وزارت بهداشت، بهروز جلیلی با بیان این مطلب اظهار داشت: گریه در دوره نوزادی یعنی تا 28 روزگی اهمیت بیشتری دارد و باید مادر تمام و کمال در اختیار نوزادش باشد تا بتواند گریه‌اش را خیلی سریع پاسخ دهد.
وی با بیان اینکه بیشتر مادرها به علت ترس از بغلی و وابسته شدن کودک سعی می‌کنند که نیازهای کودک را کمی با تأخیر برآورده کنند، به مادران توصیه کرد: به محض گریه نوراد به سمت او بروند او را نوازش کنند و با آرامش علت گریه نوزاد را بررسی کنند لازم است که مادر مطمئن شود که مشکل کودک جدی نیست و بیماری یا خطر مهمی تهدیدش نمی‌کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران تصریح کرد: گاهی بعضی کودکان به علت هیجان شدید و ذوق زدگی گریه می‌کنند و در این حالت ممکن است ریسه بروند در این شرایط مادر باید به آرامی و به دور از هیجان به سمت فرزندش برود و او را در آغوش بگیرد در این مورد مادر باید مطمئن شود که ریسه رفتن کودک به دلیل مشکلات ناشی از بیماری نیست.
انتهای پیام/

Lady parisa
02-05-2012, 13:55
مذاکره با کودکان درست مثل شنا کردن برخلاف جریان آب است، چون کاری دشوار، خسته کننده و وقت‌گیر است. با وجود این، بسیاری از والدین بر حسب عادت یا علاقه دوست دارند بر سر هر چیزی – از ساعت حمام گرفته تا انجام تکالیف مدرسه – با کودکان خود سر میز مذاکره بنشینند. حقیقت این است که والدین همیشه باید تمام سعی خود را بکنند تا مذاکره به شکل صحیح پیش برود.


رو راست باشید

شاید خودبینانه به نظر برسد اما جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم به محاصره خیالات، خواسته‌ها و نیازهای کودکان درآمده و ما از این‌که حتی یک لحظه از آن‌ها غافل شده و بعد به خاطر عوارض و کمبودهای بعدی آن‌ها سرزنش شویم و عذاب وجدان بگیریم، هراس داریم. اما بیایید با هم رو راست باشیم، اگر والدین به خاطر هر چیزی با کودکان خود مذاکره کنند كودكان خیلی زود متوجه می‌شوند هر آنچه می‌خواهند می‌تواند به بحث و مذاکره گذاشته شود. حتی زمانی که پدر و مادر از عبارت‌های کلیشه‌ای مانند «من اینطور می‌گم» یا «چون من مادرت هستم» استفاده می‌کنند، کودکان فکر می‌کنند باز هم می‌توانند چانه بزنند. ما خسته، آزرده و مشتاق برای راضی نگه‌داشتن کودکان خود، معمولا سعی داریم این حقیقت را به آن‌ها بقبولانیم که منظور ما همیشه‌‌ همان چیزی نیست که به زبان می‌آوریم.


ما فرق کرده‌ایم

اگر فیلم‌ها و سریال‌های سیاه و سفید قدیمی را به خاطر بیاورید، متوجه می‌شوید پدر و مادرهای امروزی چقدر نسبت به گذشته تغییر کرده‌اند. آن روز‌ها جایگاه کودکان در خانه به گونه‌ای بود که تنها به چشم می‌آمدند اما حرف‌های‌شان شنیده نمی‌شد. آن‌ها ساعت‌ها برای بازی به حیاط فرستاده می‌شدند در حالی که والدین در آشپزخانه سرگرم کار و گفت‌وگو بودند. هیچ کودکی حرف پدر و مادر خود را قطع نمی‌کرد و از ترس این‌که تنبیه بدنی شود، جرات نداشت سر چیزی چانه بزند و مذاکره کند. با وجود این‌که این رفتار نوعی افراط به شمار می‌آید، امروزه ما چنان ساختار خانواده خود را پیچیده کرده‌ایم که کودکان اجازه دارند همه کاره خانه باشند. شاید علتش این باشد که تصمیم گرفته‌ایم سر هر چیزی با کودکان خود مذاکره کنیم. بسیاری از مردم این رفتار را قدرت و رشد دادن شخصیت کودکان می‌دانند در حالی که این روشی حاکی از ترس برای القا این مفهوم به کودکان است که آن‌ها دیگر لازم نیست پیوسته از قوانین و دستورات و آنچه ما می‌گوییم اطاعت کنند.


فداکاری ممنوع

در دنیای امروزی، والدین به خود می‌بالند كه برای فرزندان خود هر کاری کرده و به خاطر آن‌ها از تمام علائق خود چشم‌پوشی كرده و حتی از زندگی مشترک خود غافل می‌شوند. به نظر می‌رسد امروزه ملاک و معیار یک پدر و مادر خوب این است که به خاطر فرزندان خود از تمام هست و نیست و دنیای خود بگذرند بدون این‌که هیچ انتظار و توقعی برای جبران از آن‌ها داشته باشند. به نظر می‌رسد بیشتر مردم در این مورد هم عقیده‌اند که امروزه کمتر کودکی پیدا می‌شود که به پدر و مادر خود احترام بگذارد و از تمام بزرگسالانی که در زندگی او حضور داشته‌اند، قدردانی کند. باید راهی برای رفع نیازهای عاطفی کودکان پیدا كرد و در عین حال، به آن‌ها اجازه داد جایگاه خود را در خانواده حفظ کنند.

گاهی هم فضایی برای مذاکره فراهم می‌شود. یک مذاکره معمول با کودکان باید در راستای تصمیمات و انتخاب‌های ما باشد. همه ما می‌دانیم که کودکان – به خصوص نوجوانان – آنقدر ظرفیت ذهنی یا مهارتی ندارند که بتوانند تصمیمات بزرگ یا حتی خوب بگیرند. با ارائه راه‌حل به آن‌ها می‌توان کنترل را بدست گرفت و آن‌ها را بر سر یک دوراهی خوب برای انتخاب قرار داد. مثلا اگر فرزند شما باید حداکثر تا ساعت ۱۰ خانه باشد و او می‌خواهد تا ساعت ۱۱ بیرون بماند، دو راه جلوی پای او بگذارید: یا اصلا از خانه بیرون نرود یا قبل از ساعت ۱۰ بازگردد. این احتمال وجود دارد که او تا ساعت ۱۱ بیرون بماند که در این صورت باید چند هفته او را تنبیه کنید. این تنبیه به او درس مسئولیت‌پذیری می‌دهد و او را متوجه می‌کند حق با پدر و مادر است و آن‌ها مسئول خانه هستند.




شما بزرگ‌ترید

چه با کودکان خود مذاکره کنید چه نکنید، آن‌ها گاهی شانس خود را در این زمینه امتحان خواهند کرد. هر چه بیشتر کوتاه بیایید، جریان مخالف آب تند‌تر می‌شود و غرق می‌شوید. آن وقت دیگر آنچنان آب شما را می‌برد که امکان شنا کردن یا حتی بازگشت وجود ندارد. در رابطه با کودکان بیشتر از آن‌که علاقه مطرح باشد، خیلی مهم است تصمیم بگیرید چه چیزهایی اهمیت ویژه‌ای دارند. ما به عنوان بزرگ‌تر می‌دانیم که در زندگی واقعی کمتر چیزی را به بحث و مذاکره می‌گذارند و در عین حال گاهی لازم است با کودکان به سازش و توافق برسیم تا شاید یاد بگیرند ارزش دارد کمی تلاش کنند.


درست تصمیم بگیرید

کودکان خردسال حتی قبل از این‌که زبان باز کنند، مذاکره کردن را یاد می‌گیرند. چند بار تاکنون دیده‌اید که پدر و مادری سر غذا با کودک خود مذاکره می‌کنند و سرانجام می‌گویند اگر غذایت را بخوری یک شیرینی به تو جایزه می‌دهم؟ از آنجا که کودکان مواد غذایی مانند سبزیجات را دوست ندارند، با خوشحالی غذای خود را تمام می‌کنند تا برنده شیرینی باشند. این مذاکره چه مشکلی را حل می‌کند؟ اگر این قانون شماست که کودک قبل از صرف شام نمی‌تواند دسر بخورد، پس نباید به او شیرینی بدهید.

به سادگی می‌توانید فکر کنید که این کار بی‌رحمانه بوده و از یک پدر و مادر ایده‌آل بعید است. حقیقت این است که کودک به والدین خود نیاز دارد و کودکان در هر سن و سالی در‌‌ همان مرز و محدوده‌ای که برای آن‌ها مشخص شده زندگی می‌کنند. اگر از‌‌ همان دوران خردسالی معلوم شود این محدودیت‌ها مشخص نیستند و قابل تغییرند، این احتمال وجود دارد که مرتبا سعی در تغییر آن‌ها داشته باشند. شاید فکر خوبی باشد که خود کودکان نیز در خلق این قوانین و محدودیت‌ها مشارکت داشته باشند اما هرگز نباید در این مورد با آن‌ها مذاکره کنید. اگر بحث و گفت‌وگویی لازم باشد، پدر و مادر باید آن را مدیریت کنند و حرف‌های کودکان را بشنوند و بعد تصمیم صحیح را بگیرند.



"برترین ها"





پ.ن: به نظرم مقاله بسیار جالبی بود

Lady parisa
02-05-2012, 14:08
در میان چیزهایی که نوزادان از والدین خود به ارث می‌برند، علاوه بر چهره، خصوصیات فیزیکی و بیماری‌ها، می توان به گروه خونی نیز اشاره کرد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس تحقیقی که یک موسسه ژاپنی در مورد گروه‌های خونی انجام داده، به نظر می‌رسد برخی ویژگی‌های شخصیتی با گروه‌های خونی خاصی مطابقت دارد. اگرچه این نتایج جزو پیش‌بینی‌های نه چندان قابل اتکا هستند، اما آشنایی شما با حاصل این تحقیق و آنچه ژاپنی‌ها می‌گویند می‌تواند کمک‌تان کند تا به خصوصیات فرزندتان در آینده توجه بیشتری داشته باشید و برای بروز برخی از رفتارها در او خود را آماده کنید.


گروه خونی o

کوچولوی شما در آینده می‌خواهد یک مدیر باشد و هنگامی که چیزی می‌خواهد همواره در تلاش است آن را به دست آورد و حفظ کند. او برای رسیدن به هدفش مبارزه سختی خواهد کرد و در این راه جسارت و شجاعت بسیاری از خود نشان خواهد داد و این درست همان چیزی است که از هر لیدر‌ها انتظار می‌رود. فرزند شما با این گروه خونی اعتماد به نفس بالایی خواهد داشت، وفادار و احساساتی است.

نقاط ضعف بچه‌های گروه خونی o شامل غرور، حسد و تمایل بیش ار حد به رقابت است.


گروه خونی A

اگر شما یا فرزندتان این گروه خونی را دارید، هماهنگی و آرامش را دوست خواهید داشت و دوست دارید همه چیز سازمان یافته باشد. شما با دیگران خوب کار می‌کنید و حساس، صبور و مهربان هستید.
از جمله نقاط ضعف صاحبان این گروه خونی لجاجت و ضعف در مدیریت زمان استراحت است.


گروه خونی B

کوچولوی شما اگر چنین گروه خونی را دارد، ساده و فردگراست. او دوست دارد کارهای شخصی خود را در اولویت قرار دهد. خلاق و انعطاف‌پذیر است و به راحتی با هر موقعیتی خود را تطبیق می‌دهد. اگرچه اصرار او در مستقل بودن گاهی اوقات می‌تواند تبدیل به یک نقطه ضعف شود.


گروه خونی AB

افرادی که دارای چنین گروه خونی هستند، اصولا انسان هایی خونسرد و آرام می باشند که می توانند دوستان خوبی برای شما باشند. همیشه آسایش و راحتی را برای همه فراهم می‌کنند و طبیعتا سرگرم کننده، منصف و بانزاکت اند.
نقطه ضعف آن‌ها هم می‌تواند این باشد که گوشه گیر و بی‌پرده هستند و در تصمیم‌گیری مردد می‌شوند.


انواع گروه خونی و تعدادی از مردم که آن گروه‌های خونی را دارند


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




"برترین ها"

Lady parisa
06-05-2012, 12:16
روانشناسان معتقدند تهدید، بچه‌ها را لجبازتر می‌کند. لجبازی در کودکان معمولاً از سن یک سالگی آغاز می‌شود و حتی می‌تواند با رفتارهای نادرست اطرافیان در کودک نهادینه شود. کودکان برای پیدا کردن خود و جایگاهشان و گاهی به دلیل اینکه می‌خواهند خودشان را به اطرافیان ثابت کنند لجبازی می‌کنند و یکی از اساسی‌ترین مشکلات این است که والدین در این شرایط خودشان هم داخل بازی لجبازی کودکان می‌شوند و آنها هم به نوعی به لجبازی با آنها می‌پردازند.

بهترین اقدام والدین در این لحظه می‌تواند این باشد که دلگیر نشوند و سعی کنند به صورت امری و دستوری با کودک صحبت نکنند بلکه با او همدلی کرده و کمک کنند تا قدرت تصمیم گیری در کودک تقویت شود.

همچنین والدین باید سعی کنند مطالب را به صورت انتخابی برای کودک بیان کنند. به طور مثال به او می‌گویند « الان می‌خواهی غذا بخوری؟ » و نباید مستقیماً به او امر کنیم « بیا غذا بخور » بلکه او را در جایگاه یک تصمیم گیری قرار دهند و با این روش کودک نسبت به مسائلی اجتناب کرده و نسبت به آن لجبازی می‌کند، این در حالی است که بعد از استفاده این روش می‌توان اظهار تمایل به آن کار را در کودک مشاهده کرد.

بدترین کار در تشدید لجبازی کودک، تهدید کردن او است. باید بتدریج او را نسبت به کاری که باید انجام دهد آماده کنید و قواعدتان را خیلی روشن و قابل درک بیان کنید.




"سلامت نیوز"

Lady parisa
12-05-2012, 08:51
حقیقت این است که پدر و مادر بدون اضطراب در هیچ جای دنیا وجود ندارد. و همواره پدر و مادر‌ها نگران سلامتی، بهداشت، روابط، نگرش و رفتار کودک‌شان هستند. همیشه نگران موفقیت آنها در زندگی هستند و دائم به خودشان می‌گویند آرام باش همه‌ چیز خوب پیش می‌رود؛ ولی چگونه می‌توان آرام بود وقتی فرزند شما به حرف‌ های شما گوش نمی‌دهد و به رفتار شما توجهی نمی‌‌کند. گاهی حتی داشتن یک خانه آرام و روابط صلح‌آمیز به رویایی دست نیافتنی تبدیل می‌شود و احساس می‌کنید هیچ‌گاه به آن دست پیدا نمی‌کنید. «مطمئن باشید زمانی که چیزی را از فرزندتان با خواهش و التماس می‌خواهید، هیچ‌گاه به آن دست پیدا نخواهید یافت؛ زیرا او شما را یک شخصیت آسیب‌پذیر خواهد دانست. حفظ آرامش والدین در برابر کودکان بسیار اهمیت دارد. ما معمولاً با نشان دادن واکنش‌های عجیب و غریب و فریاد کشیدن سعی می‌کنیم خودمان را آرام و کودکان را کنترل کنیم. بسیاری از ما معتقدیم که تنها راه آرامش‌مان حرف گوش کردن بچه‌هاست.

فریاد کشیدن

مشکل از نوع تفکر ما سرچشمه می‌گیرد. با فریاد کشیدن، در واقع کودکان‌ پی به قدرت خود می‌برند و فکر می‌کنند که آرامش بزرگ‌ترها در دست آنهاست و این احساس نیاز را نشان می‌دهد. وقتی به فرزند خود می‌گویید: من نیاز دارم که با برادرت دعوا نکنی و یا لازم است که به پدرت احترام بگذاری، در حقیقت به او می‌گوئید که من نیاز دارم این کار را انجام دهی تا به آرامش برسم. زمانی که از فرزندان‌ درخواستی دارید، نسبت به آنها آسیب‌پذیر می‌شوید؛ زیرا ممکن است آنها خواسته شما را برآورده نکنند و قطعاً همیشه همه بچه‌ها، خواسته‌ های والدین خود را برآورده نمی‌کنند و همین جاست که احساس ضعف و ناتوانی می‌کنید؛ زیرا دو دستی قدرت را در اختیار کودک خود قرار داده‌اید. دچار اضطراب می‌شوید و کنترل فرزندتان از دست‌تان خارج می‌شود و سعی می‌کنید دوباره کنترل او را در دست بگیرید و همین طور که اضطراب شما افزایش می‌یابد، به آن واکنش نشان می‌دهید و این واکنش به شکل فریاد و جیغ و انتقاد و سرزنش کودک ظاهر می‌شود. شما سعی می‌کنید او را کنترل کنید و او نیز به این امر واکنش نشان می‌دهد و با شما مقابله می‌کند. در این لحظه عصبانیت شما به اوج می‌رسد و با اینکه سعی می‌کنید آن را کنترل کنید، ولی نمی‌توانید و این امر به سادگی به یک تنش دو جانبه تبدیل می‌شود. خیلی سریع تمامی افراد خانواده دچار اضطراب شده و مبارزه بر سر قدرت آغاز می‌شود و به نظر می‌رسد که هرگز این دعوا به پایان نمی‌رسد. به همین دلیل است که یادگیری مهارت‌های حفظ آرامش از ضروریات است.

آیا در برابر موفقیت فرزندتان احساس مسئولیت می‌کنید؟

وقتی که شما خودتان را مسئول چگونگی رشد کودک می‌دانید، فشار زیادی به فکر و روان‌تان وارد می‌شود، احساس مسئولیت در برابر رفتارهای کودک موجب اضطراب شده و هر نوع بدرفتاری از طرف کودک، شما را عصبی خواهد کرد.

توقف اضطراب و حفظ آرامش

هدف شماره یک: حفظ آرامش؛ تمامی ما در دوره‌ای از زندگی و کار خود حتماً یک رئیس یا مدیر داشته‌ایم و گاهی آنقدر از دست رئیس خود عصبانی بوده‌ایم که دل‌مان می‌خواسته سر او فریاد بکشیم؛ ولی آرامش خود را حفظ کرده‌ایم و به خود اجازه این کار را نداده‌ایم. این اولین و مهم‌ترین گام است. به خودتان یادآوری کنید که موظفید آرامش خود را حفظ کنید و اجازه ندارید عصبانی شوید.

واکنش رفتار شما با کودک

با کودک‌تان مقابله به مثل نکنید و رفتارتان درست مانند او نباشد. هنگامی که واکنش شما به رفتار کودک درست مثل خود اوست، در واقع طبق خواسته کودک تان رفتار کرده‌ و روش او را انتخاب کرده اید. شما باید نوع رفتار و واکنش‌ تان را خودتان انتخاب و بتوانید آن را کنترل کنید.

رفتار فرزندان

مهم نیست که فرزند شما چگونه رفتار می‌کند، همیشه سعی کنید به عنوان یک پدر و مادر بهترین روش رفتاری را انتخاب کنید، فرزند شما واکنش شما را کنترل نمی‌کند؛ اما اگر گاهی اوقات مراقب نباشید، این اتفاق خواهد افتاد. به خود یادآوری کنید که هیچ‌کس نمی‌تواند مرا کنترل کند؛ بجز خود من.

روی رفتارتان متمرکز شوید

روی خودتان تمرکز کنید؛ به جای اینکه روی نوع رفتار کودک‌تان متمرکز شوید، روی رفتار خودتان تمرکز کنید؛ به این ترتیب می‌توانید روی احساسات خود بیشتر مدیریت داشته باشید. وقتی روی خودتان و اهداف زندگی‌تان متمرکز شوید، نفوذ‌تان به کودک بیشتر خواهد شد و ارتباط‌تان با او بهبود خواهد یافت.

احساساتی عمل نکنید

از روی عقل خود تصمیم بگیرید و به احساسات زودگذر توجهی نداشته باشید. قبل از هر واکنشی آرامش خود را حفظ کرده، کمی منطقی و عقلانی فکر کنید و سپس تصمیم بگیرید. اجازه دهید احساس نقش اطلاع‌رسانی داشته باشد. ولی به آنها اجازه ندهید فرمان زندگی شما را در دست بگیرند. بهترین نوع تصمیم‌گیری، تصمیم منطقی و عاقلانه‌ و به دور از احساسات است.

روش حل مسائل و مشکلات

بیشتر پدر و مادرها در مورد آنچه که در برابر آن مسئولند و آنچه که هیچ مسئولیتی در برابر آن ندارند، سردر گم هستند و درک درستی از آن ندارند. برخی از کارها به دامنه وظایف شما محدود نمی‌شود؛ مثلاً انجام تکالیف مدرسه! این جزء وظایف کودک است و شما در برابر انجام دادن و یا ندادن آن مسئولیتی ندارید. اگر همیشه به فکر رفتارها و کارهای کودک باشید، دچار استرس می‌شوید. کودک را متوجه کنید که شما می‌توانید روش حل مشکل و مسائل مربوط به او را آموزش دهید، ولی وظیفه ندارید مشکل را حل و رفع کنید. به جای اینکه برای کودک ماهی بگیرید، به او ماهیگیری یاد دهید. اگر همیشه به دنبال رفع نگرانی‌های او باشید، او هیچ گاه معنای مسئولیت را درک نخواهد کرد و شما روز به روز آشفته‌تر و وظایف‌تان بیشتر و بیشتر می‌شود.

گوش کنید

شما مسئول گوش دادن کودک به حرف‌های‌تان نیستید و تنها مسئول هستید که در برابر رفتار او واکنش مناسب نشان دهید. اگر قرار بود هر کس و تنها یک نفر مسئول رفتار دیگری باشد، جهان چه شکلی می‌‌شد؟

به جای اینکه خودتان را مسئول رفتار فرزندتان بدانید سعی کنید با انتخاب روش مناسب، نوع رفتار او را تغییر دهید و پیامد‌های رفتارش را به او یادآوری کنید. با این کار در درازمدت کنترل رفتار کودک‌تان را در دست خواهید گرفت.
از خود بپرسید که چه روش‌ هایی به آرامش من کمک می‌کند؟ برخی افراد با سکوت و حرف نزدن به آرامش می‌رسند و عده‌ای با یک نفس عمیق و برخی هم با انرژی مثبت و تلقین جملات مثبت به خود. به خاطر داشته باشید که هیچ‌گاه نباید هنگام عصبانیت از خود عکس‌العمل زشتی نشان دهید. کمی در اتاق قدم بزنید و یا به حمام بروید تا کمی آرام‌ تر شوید و یا دست‌کم آن موقعیت و مکان را ترک کنید.

فکر کنید و تصمیم بگیرید

یک نفس عمیق بکشید و یک لحظه به کاری که تصمیم به انجام آن دارید، فکر کنید یک تفاوت بزرگ میان پاسخ درست و واکنش سریع وجود دارد. حتماً قبل از اینکه در برابر رفتار کودک‌تان واکنش نشان دهید، یک نفس عمیق بکشید. این کار علاوه بر اینکه موجب آرامش شما می‌شود، فرصتی فراهم خواهد کرد تا بتوانید فکر کنید. وقتی سعی می‌کنید فرزندتان را مجبور کنید به خواسته شما عمل کند، در حقیقت سعی می‌کنید او را کنترل کنید، به این موضوع نیز توجه داشته باشید که ممکن است او روز سختی را طی کرده باشد و با فشارهایی که از طرف شما به او اعمال می‌شود، روز او سخت‌تر و فشار عصبی روی او بیشتر شود و ممکن است رفتار بدی از خود نشان دهد.

جملات زیر را به خاطر بسپارید

«آرام باش و نفس عمیق بکش»، «اصلاً موضوع مهمی نیست»، «صبر کن»، «کمی فکر کن» و … هر جمله‌ای را که به آرام کردن شما بیشتر کمک می‌کند، در اولویت قرار دهید. حتی می‌توانید به یک مکان زیبا فکر کنید و با تصور کردن آن در ذهن‌تان به آرامش برسید. سعی کنید برای خودتان یک تصویر ذهنی بسازید. با تکرار این تمرین، هنگام عصبانیت، آن تصویر ناخودآگاه در ذهن شما نقش می‌بندد و احساس آرامش می‌کنید.

به خودتان فرصت دهید

حتماً لازم نیست بلافاصله بعد از اینکه کودک‌تان با زانو به پای شما کوبید، شما از خود عکس‌العمل نشان دهید، حتی اگر خیلی عصبانی هستید، کمی صبر کنید. همیشه یک پاسخ منطقی در پی تفکر و هدف و زمان، ارائه می‌شود. هدف شما حل مشکل و تغییر نوع رفتار کودک است، نه انتقام و مبارزه با او. فکر کنید که در این لحظه با نشان دادن چه نوع رفتاری می‌توانید به کودک خود کمک کنید. به خاطر داشته باشید که این واکنش در واقع به آرامش و مدیریت احساسات شما کمک خواهد کرد و تغییر نوع رفتار کودکی که از همان ابتدا به اشتباه تربیت شده، کمی زمان‌بر و مشکل است. پدر و مادر همانند رهبر یک سازمان هستند و هر چقدر مدیر یک سازمان محترمانه و منصفانه رفتار کند، در کارش موفق تر خواهد بود. مثل یک پدر و مادر مسئول عمل کرده و به پیامد آنچه انجام می‌دهید، فکر کنید. به طبیعت کودک خود توجه داشته باشید، هیچ‌گاه نمی‌توان یک گورخر را به یک پلنگ تغییر داد! می‌توانید به کودک خود کمک کنید تا مهارت‌هایش رشد کند، اما نمی‌توانید شخصیت او را ناگهانی دگرگون و مثلاً یک فرد درون‌گرا را به یک انسان شلوغ و شوخ تبدیل کنید. توقعات منطقی و بجا داشته باشید و بدانید که با آرامش خود می‌توانید او را به سوی رفتار بهتر هدایت کنید و وقتی که شما پدر یا مادر آرامی هستید، به ناگاه کل سیستم خانواده شما تغییر خواهد کرد. به این موضوع دقت کنید که یک کارمند ممکن است نتواند با یک رئیس خاص کار کند، ولی با فرد دیگری، فوق‌العاده باشد و بسیار هم موفق عمل کند؛ پس این موضوع به نوع رفتار رئیس اداره بستگی دارد. همین مسأله در مورد نوع برخورد و رابطه والدین با فرزندان نیز صدق می‌کند. فقط کافی است برای اصلاح رفتار کودک، ابتدا خودتان را اصلاح کنید.

Lady parisa
12-05-2012, 12:30
سرکشی: انتظارات خود را تفهیم کنید.

به کودکتان بفهمانید که لحن صحبتتان جدی است و درخواستتان را باید انجام دهد، مثلاً بگویید: اگر واقعاً برای انجام ندادن آنچه که از تو می خواهم دلیل خوبی داری، با لحنی مؤدبانه به من بگو.

هر وقت که کودکتان سعی می کند با شما جر و بحث کند، خواسته خود را لغت به لغت تکرار کنید، مثلاً بگویید:

"شام سر ساعت ۶ صرف می شود، تو باید سر ساعت، سر میز غذا حاضر شوی.”

به او کمی آزادی عمل بدهید، مثلاً بگویید: "امروز باید کارهایت را انجام دهی. دوست داری که قبل از شام آن را تمام کنی یا بعد از شام؟”

گاهی با او مدارا کنید.

ممکن است به کودکتان بگویید: خوب، تو الان باید تکالیفت را انجام دهی، اما می بینم که سخت مشغول تمرین بسکتبال هستی، چطور است تا نیم ساعت دیگر به تمرینت ادامه بدهی، بعد تکالیف را انجام دهی؟

توضیح دهید که اگر کودکتان کاری را که شما از او می خواهید، انجام ندهد، برای او عواقبی خواهد داشت. او ممکن است هر کَلَکی بزند تا نظر شما را عوض کند، اما مقاوم باشید و اجازه ندهید که ترفندهای او در شما اثر کند.

۲) نق زدن: واکنش هایتان را در مقابل رفتار کودکتان عملاً نشان دهید.

ممکن است نق زدن طوری برای او عادت شده باشد که حتی خودش هم از صدای آزار دهنده خود، خبر نداشته باشد. به او تفاوت بین صدای نق زدن و یک لحن عادی صحبت کردن را نشان دهید.

هیچ بردباری از خود نشان ندهید.

وقتی فرزندتان برای اولین بار نق زد قاطعانه به او بگویید: "ساکت شو، نمی خواهم صدای نق زدنت را بشنوم، لطفاً هرچه می خواهی با لحنی آرام و قشنگ به من بگو.” بعد برگردید و اعتنایی به او نکنید. وقتی که او حتی به مدت چند ثانیه آرام شد، به سمت او برگردید و آرام بگویید: "من به صدای قشنگ تو گوش می کنم، می توانم کمکت کنم؟”

تفریح را متوقف کنید.

اگر کودکتان به هنگام بازی و تفریح، ناله و زاری کرد، به او بگویید: "تو داری گریه می کنی؟ تو به قوانین آشنایی داری و می دانی قرارمان چیست، اگر دوباره گریه کنی برمی گردیم خانه.”

۳) نسنجیده حرف زدن: به کودکتان یاد بدهید که قبل از عمل کردن، فکر کند.

ثانیه هایی را که کودکتان طبق روش بالا برای فکر کردن می گذراند تا مبادا احساساتی عمل کرده باشد و فکر می کند تا حرف سنجیده و عمل شایسته ای از او سر بزند – ممکن است موجب بروز یک تحول اساسی در او شود، مخصوصا در حالت های پرتنش و بالقوه خطرناک.



نتایج را در نظر بگیرید.

به کودکتان یاد بدهید که از خود چنین سؤالاتی را بپرسد: «آیا این کار درست است یا نه؟ آیا باعث ناراحتی کسی می شود؟ آیا مشکلی برایم پیش خواهد آورد؟ اگر آن کار را انجام دهم، اثر عمیقی روی من خواهد گذاشت؟» به او بیاموزید فکر کند که یک پیشگوست و می تواند آینده را ببیند، بعد از خودش بپرسد، اگر آن را انجام می دادم، چه اتفاقی می افتاد؟

با او در قانون تصمیم گیری انتقادی سهیم شوید، مثلاً بگویید: "اگر احساس راحتی نمی کنی، انجامش نده”.

از اشتباه ها درس بگیرید.

اگر کودکتان تصمیمی غیر عاقلانه گرفت، از این اشتباه به عنوان فرصتی برای کمک کردن به او استفاده کنید، در این صورت او برای تصمیم گیری بعدی آماده تر می شود.

۴) گاز گرفتن: سریع بچه ها را از هم جدا کنید.

هرگاه کودکتان کسی را گاز گرفت، به او بگویید: «تو نباید مردم را گاز بگیری».کودکتان را از موقعیتی که باعث درگیری می شود، جدا کنید.

به کودک گاز گرفته شده، توجه بیشتری کنید.

برای این که به کودکتان بیاموزید که گاز گرفتن باعث آسیب دیگران می شود، کمک کنید تا فکرش را گسترش دهد، بچه مصدوم را دلداری و تسکین دهید و به او بگویید: "خیلی متأسفم، باید دردت آمده باشد، می توانم کمکت کنم؟”

رفتار دیگری به او بیاموزید.

اگر کودک نوپای شما در حال دندان درآوردن است، چون لثه هایش زخم هستند، از گاز گرفتن لذت می برد و دوست دارد اشیاء را گاز بگیرد، بنابراین مطمئن شوید که او چیز مناسبی برای گاز گرفتن دارد تا به این طریق ناراحتی اش را برطرف کند. معمولاً چون بچه ها مهارت های بیانی شان گسترش نیافته تا بتوانند نیازهایشان را بیان کنند، احساساتشان جریحه دار می شود. سعی کنید به کودکتان کمک کنید تا احساساتش را طبقه بندی کند. اگر او به اندازه کافی بزرگ شده است به او یاد بدهید بگوید: «دارم عصبانی می شوم» – یا «می خواهم بازی کنم».

وقتی کودکتان مشغول بازی است از نزدیک بر او نظارت داشته باشید، به این ترتیب می توانید قبل از این که کسی را گاز بگیرد، مانع او شوید. به آرامی دستتان را روی دهان او بگذارید و بگویید: "تو حق نداری کسی را گاز بگیری، هرچه که می خواهی در قالب کلمات به ما بگو.”

اگر کودکتان هنوز حرف نمی زند، او را از وضعیتی که ممکن است کسی را گاز بگیرد دور سازید و فعالیت دیگری را به او پیشنهاد کنید، مثلاً بگویید: "دوست داری با خاک رس بازی کنی یا با قالب هایت؟”




" زن روز"

Lady parisa
12-05-2012, 12:41
میزان هوش یک کودک و افزایش آن به مجموعه ای از عوامل بستگی دارد.

به نظر شما ساده ترین فاکتور برای تیزهوشی یک کودکان خردسال چیست و چه عاملی می تواند او را در یادگیری سریع کمک کند؟ محققان در حال تحقیق روی مشخصات کودکان باهوش هستند و تاکنون دریافته اند کودکانی که در ساعت معینی به رختخواب می روند باهوش تر و موفق ترند. درواقع یادگیری زبان، خواندن و حل مسائل ریاضی بریا کودکانی که خواب منظم دارند نسبت به کوچولوهایی که بی نظمند و در ساعات متفاوتی می خوابند آسان تر است.

مطالعات موسسه تحقیقاتی اس.آر.آی در کالیفرنیا روی هشت هزار کودک چهارساله ثابت کرده که اگر یک کودک زودتر از همسالان خود به رختخواب برود به همان نسبت در یادگیری موفق تر خواهد بود و معیار اصلی برای پیش بینی رشد مثبت در کوکان، همین داشتن خواب منظم است. نتایج این تحقیقات که در کنفرانس بین المللی خواب ارایه شده می گوید خواب کمتر از 11 ساعت در طول شبانه روز یک کودک، عقب افتادگی تحصیلی نسبت به دیگر دوستانش را به ارمغان خواهد آورد.

اگر والدین بتوانند ساعات خواب ثابتی را برای فرزندانشان تنظیم کنند، مهارت های زبانی و توانایی خواندن و نوشتن آنها افزون می شود و علاوه بر این سلامت روانی کودکان نیز تامین خواهد شد.

بیشتر کودکان در طول شب به اندازه کافی نمی خوابند که روی رشد و یا دیگری آنها تاثیر منفی می گذارد، البته تحقیقات کامل تر نیز ارتقای هوشیاری شنوایی، مهارت های زبانی، سواد و مهارت های ریاضی در کودکانی با ساعات منظم خواب را به اثبات رسانده است.

کودکانی که دیرتر از ساعت 21 می خوابند خواب کمتری خواهند داشت، بنابراین والدین می توانند کودکان را با خواندن کتاب یا تعریف داستان به خوابیدن در ساعات مشخص ترغیب کنند. در ضمن باید زمان مناسبی برای به رختخواب رفتن کودکان تعیین کنند و رعایت آن توسط کودک را جدی بگیرند.


" هفت صبح"

wichidika
20-06-2012, 11:53
كارشناس مسوول مادر و كودك مركز بهداشت استان يزد:
نحوه برخورد با غريبه‌ها را به كودكان آموزش دهيد








[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
كارشناس مسوول مادر و كودك مركز بهداشت استان يزد معتقد است: والدين براي حفاظت از فرزندان خود از حوادث احتمالي، نحوه برخورد با غريبه‌ها را به آنها آموزش دهند.
"گيتي قوچاني" در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه يزد، بر رعايت نكات مهم به منظور مراقبت از فرزندان و جلوگيري از حوادث احتمالي توسط والدين تاكيد كرد.
وي با اشاره به نكاتي براي پيشگيري از مسموميت‌ها در كودكان، دور از دسترس قرار دادن مواد سمي و مسموم كننده مانند مواد شوينده و نفت و همچنين انواع داروها را از اين موارد ذكر كرد.
قوچاني گفت: والدين بايد نسبت به اشياء خطرناك و آلوده و در معرض ديد و دسترس كودك هوشيار باشند چرا كه كودك به ويژه شيرخواران از 6 ماهگي اشياء را به سمت دهان مي‌برند.
وي تصريح كرد: براي پيشگيري از خطرات به ويژه خطر صدمات بدني به كودك كه بعضا هم مي‌تواند جبران ناپذير باشد والدين بايد ابزار و اشياء خطرناك همچون چرخ گوشت، چاقو، قيچي و خلال دندان را از دسترس كودكان دور نگه دارند.
قوچاني اضافه كرد: والدين همچنين بايد به كودك ارتباط با افراد غريبه را بياموزند. هنگام رانندگي بايد از صندلي عقب اتومبيل كه ايمن ترين محل براي كودك در هنگام رانندگي است استفاده شود. همچنين در مسافرت از محل حضور كودك خود در هر زمان مطلع باشند.
انتهاي پیام

wichidika
21-06-2012, 15:53
محققان دریافتند
توجه پدران باعث شادی و سازگاری فرزندان می شود

خبرگزاری فارس: محققان دریافتند که ابراز عشق و علاقه پدران به فرزندان می تواند در ایجاد دوران کودکی شاد برای آنها تعیین کننده باشد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به گزارش خبرنگار اجتماعی فارس به نقل از پایگاه اینترنتی هلث دی نیوز آمریکا، تحقیقات جدید حاکی است پدران بیش از مادران می توانند نقشی مهم در تبدیل کودکان به افرادی شاد و سازگار ایفا کنند.رونالد رونر مدیر مرکز رونالد و نانسی رونر گفت: در تحقیقات 50 ساله خود به این نتیجه رسیدیم که هیچ چیز نظیر طردشدگی فرزند توسط یکی از والدین- بخصوص پدر- بر رشد شخصیت فرزند در دوران کودکی تاثیر گذار نیست.در این تحقیقات 36 مطالعه انجام شده از 1975 تا 2010 میلادی که تقریباً 1400 بزرگسال و 8600 کودک از 18 کشور در آن شرکت داشتند، ارزیابی شدند. کودکان بین 9 تا 18 سال و بزرگسالان بین 18 تا 89 سال بودند.تمام این مطالعات هفت ویژگی شخصیتی را مورد بررسی قرار می دادند که برای آنچه که به آن نظریه پذیرش– طرد والدین می گویند، ضروری بود.این ویژگیها شامل پرخاشگری، استقلال، اعتماد به نفس، اتکا بر خود، پاسخ دهی هیجانی، ثبات عاطفی و دیدگاه مثبت جهانی با استفاده از پرسشنامه هایی توسط خود افراد ارزیابی شد.از آنها سئوالاتی در مورد میزان پذیرش یا طرد والدینشان در دوران کودکی و همچنین در مورد ویژگیهای شخصیتی یا گرایشاتشان پرسیده شده بود.دکتر جان سارجنت استاد روانشناسی و پزشکی کودکان در دانشکده پزشکی دانشگاه توفتس و رئیس بخش روانپزشکی کودک و نوجوان در مرکز پزشکی توفتس گفت: این تحقیقات نشان می دهد که یک رابطه قوی بین این هفت ویژگی و احساس طرد یا پذیرش از جانب والدین وجود دارد.رونر گفت: پدران دارای تاثیری بیشتر بر شخصیت فرزندانشان هستند زیرا کودکان و نوجوانان بیشتر به سمت والدین توجه دارند که به نظر می رسد قدرت بین فردی یا تاثیر بیشتری در خانواده دارند.وی توضیح داد: در صورتی که پدر به عنوان عضوی تلقی شود که قدرت بیشتری دارد - حتی اگر زمان کمتری برای کودک بگذارد- تاثیر بیشتری روی فرزند خواهد گذاشت.رونر گفت: متاسفانه انسانها بیشتر نسبت به چیزهای منفی عکس العمل نشان می دهند و طردشدگی می تواند نتایج منفی بسیاری از جمله خصومت، اعتماد به نفس پایین و منفی نگری را به بار آورد در حالی که احساس دوست داشته شدن و پذیرش کاملاً با نتایج مثبت در ارتباط نیست.هیچ تفاوتی در مورد اهمیت ابراز عشق و علاقه پدر به دختر یا پسر وجود ندارد.انتهای پیام./

Lady parisa
02-07-2012, 12:33
بازیگوشی کردن کودک نوعی جلب توجه والدین و تقاضای محبت بیشتر است.
زمانی که به کودک اجازه می دهیم مهارت های جدیدی را بیاموزد و به شیوه زندگی تازه ای قدم بگذارد، با مشکلات تازه ای نیز رو به رو خواهیم شد زیرا کسب مهارت های جدید با دشواری های مخصوص به خود همراه است.
در این گروه سنی، کودکان نمی توانند سرعت عمل داشته باشند. زمان بندی و تنظیم یک برنامه روزانه فشرده برای آنان مفهومی نخواهد داشت. بازیگوشی کودکان راهی غیر مستقیم است برای جلب توجه والدین، یاری خواستن از آنان و تقاضای محبت بیشتر.
اگر فرزند شما تقاضای کمک می کند ، بهتر است به جای این که او را وادار کنید که کارش را انجام دهد به او کمک کنید ؛ اما مراقب باشید! آیا او به کمک شما نیاز دارد؟ به طور مثال اگر فرزند چهار تا شش ساله شما برای بستن بند کفش خود از شما کمک می خواهد به او کمک کنید ؛ اما اگر روی صندلی نشسته و از شما می خواهد که کفش او را برایش ببرید تا بپوشد ، تسلیم نشوید، حتی اگر وضعیت را بدتر کند. زیرا در مدت کوتاهی او به کودکی تنبل و وابسته به شما تبدیل خواهد شد.
راه حل دیگری که برای حل مسئله بازیگوشی کودکان مطرح می شود این است که وقت بیشتری در اختیارشان بگذارید تا کارهای روزانه را به موقع انجام دهند. اگر لازم است می توانید یک جدول مصور تهیه کنید. تصاویری از کارهایی که از صبح تا شب باید انجام دهد تهیه کنید. مثل لباس پوشیدن، غذا خوردن، مسواک زدن، کتاب خواندن و ... و روی یک پوستر بزرگ بچسبانید. می توانید از فرزند خود عکس بگیرید و آنها را در جدول مصور بچسبانید. در یک طرف جدول عکس ماه و ستاره بچسبانید که شب را نشان بدهد و در طرف دیگر عکس خورشید را بچسبانید تا نشان دهنده ی صبح و کارهای مخصوص به آن باشد. روزهای اول که کودک به جدول نگاه می کند ممکن است کمی گیج شود اما به تدریج با مسئولیت های خود آشنا خواهد شد. می توانید شب قبل لباس های او را مرتب کنید. در این مرحله باز هم بر تحسین کردن و جایزه دادن تأکید می کنیم. بداخلاقی و ترشرویی والدین تأثیر خوبی نخواهد گذاشت.
مهمترین نکته ای که والدین باید به آن توجه کنند این است که انجام کارهای روزانه و مسئولیت های جزئی، بخش اصلی زندگی یک کودک چهار تا شش ساله را تشکیل نمی دهند بلکه بازی کردن، جالب توجه ترین بخش زندگی او به شمار می رود. او از بازی کردن با کودکان دیگر، و با کسانی که به چیزهایی نیاز دارند که او نیاز دارد، و چیزهایی را دوست می دارند که او دوست دارد لذت می برد. بازی کردن با کودکان دیگر در این سن بسیار با اهمیت است.
همیشه به خاطر داشته باشید که کودک به خودی خود از احساسات همسن و سال های خود اطلاعی ندارد، نیاز به همکاری و همدردی و کمک به آنان را درک نمی کند ؛ او باید این نوع مهارت ها را از بزرگترها بیاموزد. مهارت هایی که به او کمک می کند تا به یک موجود اجتماعی تبدیل شود. در این بخش هم تشویق و تحسین کودک راه مناسبی برای آموزش مهارت هاست. کودک نیاز به راهنمایی های شما و تمرین بیشتر دارد.
همکاری کردن با دیگران، رعایت نوبت در بازی ها و رفتار عادلانه داشتن و حفظ آرامش ، مهارت هایی هستند که باید یاد گرفت و تنها یک اشاره کوچک شما کافیست ؛ ولی باید صبر کنید و تمرین داشته باشید تا به نتایج مطلوب برسید.
تا سن پنج سالگی، کودکان می توانند مهارت های پایه را برای بازی های کودکانه یاد بگیرند، به ویژه آنان که از سال های قبل با بچه های هم سن و سال خود بازی می کردند . در هر صورت همه ی آموزش ها نیاز به فرصت کافی دارند.
گفتار پایانی
اغلب والدین امروزی، احساسات خود را مانند اضطراب داشتن، نگران بودن، عجله داشتن و ... در رفتار با کودکان خود منعکس می سازند. بیشتر والدین توقع دارند که فرزندانشان پیش از آنکه آمادگی کافی را کسب نمایند فرد مسئولی باشند. از فرزندانشان می خواهند که خوش اخلاق و مؤدب باشند، با بچه های دیگر مشغول بازی شوند، همکاری داشته باشند، مفید باشند، سریع راه بروند، سریع صحبت کنند و ... و بالاخره به سرعت رشد کنند و بزرگ شوند.
در حالی که کسب همه مهارت های فوق نیاز به فرصت کافی دارند. دانشمندان معتقدند که بزرگ شدن فرآیندی آرام تر و پربارتر از آن چیزی است که واقعاً هست.
بهتر است که فشارها را از روی فرزندانمان برداریم و به آنها فرصت کافی بدهیم تا بتوانند به آرامی و با کاردانی در مراحل رشد خود قدم بردارند.


" تبیان"

Lady parisa
04-07-2012, 10:21
گفتن بعضی حرف ها یا نظرات به کودکان تاثیرات بسیار بدی بر ذهن آنها دارد. بعضی از این صحبت ها آنقدر بد هستند که اکثر ما بد بودنشان را تشخیص می دهیم و از گفتن آنها به کودک خودداری می کنیم، مثلا جملاتی مانند "کاش هیچ وقت به دنیا نمی آمدی" یا "ما تو را نمی خواستیم".



ولی شاید جالب باشد بدانید که چیزهای دیگری هم وجود دارد که بی ضرر به نظر می رسند ولی گفتنشان کم کم کودک را دچارخودکم بینی و احساسات منفی می کند. در اینجا شما را با 10 مورد از این جملات نادرست آشنا می کنیم:

1.بیشتر تلاش کن، تو می توانی

ممکن است احساس کنید که فرزندتان در مدرسه، در ورزش یا در مهارت های دیگر آن طور که باید و شاید از توانایی هایش استفاده نمی کند. هر گونه اظهارنظری که نارضایتی شما را نشان بدهد نه تنها او را دلسرد می کند بلکه می تواند نتیجه عکس داشته باشد. وقتی چیزی از فرزندتان می خواهید، دقیقا مشخص کنید که توقعتان چیست. مثلا بگویید "وقتی اتاقت را کاملا تمیز کردی اجازه داری کارتون تماشا کنی."

2. کمتر غذا بخور

بهتر است از هر جمله ای که ذهنیت کودک را نسبت به ظاهرو بدنش تحت تاثیر قرار می دهد بپرهیزید. مثلا نگویید "مطمئنی که باید یک کیک دیگر بخوری؟" . همین طور از به کار بردن هر صفتی خود داری کنید. مثلا نگویید فرزندتان "پرخور" یا "بهانه گیر" است. در عوض، سعی کنید به نکات مثبت اشاره کنید و به جای کلی گویی، منظور دقیقتان را بیان کنید مثلا بگویید "چه خوب که سوپ مرغ را امتحان کردی."



3. تو همیشه... تو هیچ وقت ...

هرگز از کلماتی مثل "همیشه" یا "هیچ وقت" استفاده نکنید. در پس این کلمات تاثیراتی وجود دارد که می توانند تا آخر عمر با کودکتان بمانند. جمله ای مانند "تو همیشه وسائلت را گم می کنی" باعث می شود که او احساس بدی راجع به خودش پیدا کند و واقعا تبدیل به کودکی شود که همیشه وسائلش را گم می کند. به جای به کار بردن جملات منفی از فرزندتان بپرسید که چگونه می توانید به او کمک کنید تا رفتارش را تغییر دهد. مثلا بگویید "من احساس می کنم گاهی فراموش می کنی وسائلت را کجا گذاشته ای. ما چگونه می توانیم کمکت کنیم؟"

4. چون من می گویم!

گفتن چنین جمله ای شما را رئیس مطلق معرفی می کند و به حس استقلال و لیاقت کودک ضربه می زند. همچنین باعث می شود کودک شما یکی از فرصتهای یادگیری را از دست بدهد. مثلا تصور کنید که بچه های شما دوست دارند به جای آمدن به خانه خاله تان به پارک بروند و بازی کنند. به آنها بگویید " می دانم دوست دارید بازی کنید ولی خاله دوست دارد شما را ببیند و ما باید به بزرگترها احترام بگذاریم."

5. به تو گفته بودم...

تصور کنید چندین بار به پسرتان گفته اید که اگر همه بعدازظهر بازی کند وقت کافی برای امتحان ریاضی اش نخواهد داشت. و حالا پسرتان نمره اش را گرفته و شما از آن ناراضی هستید. گفتن جمله "به تو گفته بودم" باعث می شود او فکر کند همیشه حق با شما است و او همیشه اشتباه می کند. در عوض سعی کنید به نتایج مثبت کارهای او اشاره کنید، مثلا وقتی به حرفتان گوش می کند و اتاقش را تمیز می کند بگویید " حالا اتاقت بهتر به نظر می رسد نه؟ پس بهتر است همیشه اتاقت را تمیز کنی."



6. تو بهترینی

اگر همیشه کودکتان را تحسین کنید و به او بگویید که چقدر با هوش و زرنگ است، کم کم در مورد امتحان چیزهای تازه یا سخت تر دچار تردید خواهد شد چون می ترسد که نتواند مثل همیشه خوب و باهوش باشد. همچنین وقتی فرزند شما درگیر کاری باشد و به مشکل برخورده باشد، گفتن جمله ای مانند"اما تو خیلی زرنگ هستی" نتیجه عکس خواهد داشت، چون احساس می کند که لیاقت صفت های خوبی که به او می دهید را ندارد. بهتر است تنها به تلاش و کوشش او بها بدهید و بگویید "تو خیلی تلاش می کنی پس حتما موفق می شوی" یا "کارت عالی بود آفرین."

7. نگران نباش

اشکالی دارد اگر به کودک مضطرب و نگرانتان دلداری بدهید؟ بله، چون اگر به او بگویید که نباید نگران باشد احساس او را نادیده گرفته اید. همین طور جملاتی مثل "گریه نکن" یا "آرام باش" نتیجه ای مشابه خواهند داشت. در عوض بگویید " می دانم نگران هستی. می توانی به من بگویی چه چیزی بیشتر از همه نگرانت کرده است؟ "



8. بهتر است با او دوست نباشی

هرگز به فرزندتان نگویید که از بعضی دوستانش خوشتان نمی آید و نباید با آنها دوست باشد. این نظر شما هر دلیلی داشته باشد، باعث می شود که توجه فرزندتان نسبت به آن شخص خاص بیشتر شود. در عوض بکوشید با او صریح و مستقیم صحبت کنید تا بتوانید مکالمه ای راحت و روشن در مورد ارزش ها و چیزهای خوب و بد با فرزندتان داشته باشید. مثلا بگویید "چه چیز آن دوست برای تو جذاب است؟ شما دونفر چه کار می کنید؟".

9. این طوری نه. بگذار نشانت بدهم

تصور کنید که از فرزندتان خواسته اید کاری را انجام دهد، ولی او در انجام آن چندان موفق نبوده است. مسلما سخت است که جلوی خودتان را بگیرید و در انجام آن کار دخالت نکنید. ولی این کار اشتباه است چون فرصت یادگیری را از او می گیرد، ضمن اینکه در صورت تکرار باعث می شود که او کم کم از امتحان چیزهای تازه بترسد. سعی کنید به جای اینکه آن کار را خودتان اجام دهید، با او همکاری کنید و بگویید "مادر من به من یاد داده که چگونه حوله ها را تا بزنم. بگذار به تو نشان بدهم."




پ.ن: الحق که بچه داری و تربیت یک کودک سالم و با تربیت بسیار سخته!

skyzare
05-07-2012, 04:23
با سلام .

به نظرتون بهترین عکس العمل در قبال کودکانی که از کلمات بد ( حالا هر ناسزایی ) استفاده می کنند چی هست ؟ با توجه به این که خودشون هم معنی این کلمات رو نمی دونن و صرفا حالا مثلا توی مهد کودک از هم سن و سال های خودشون شنیدن .

توی این حالت باید چی کار کرد ؟

Lady parisa
26-08-2012, 11:45
- فصل اول: رشد حرکتی
کودک چهار ساله عاشق تحرک است و فعالیتهای فیزیکی اش نسبت به قبل آشکارا افزایش یافته است.وقتی کار تازه ای یاد می گیرد ، بی نهایت احساس غرور می کند.در تمام طول روز فریادهای او را می شنویم که می گوید:"بابا من را ببین! مامان ! به من نگاه کن!"

برای کمک کردن به او عجله نکنید.منتظر بمانید ببینید آیا خودش از شما تقاضای کمک می کند یا خیر؟ ممکن است برای سر خوردن با شکم از سرسره یا حرکت روی میله ها کمک بخواهد یا فقط نیاز به تشویق داشته باشد.حتی اگر کاری را درست انجام نمی دهد ، به او خرده نگیرید، زیرا ممکن است دست از تلاش بردارد.

این نکته اهمیت دارد که فرزندتان متقاعد شود نیاز او به جنب و جوش را می پذیرید .به اندازه کافی به او امکان فعالیت بدهید و در عین حال محدودیتهای لازم را قائل شوید تا از سلامت او اطمینان حاصل کنید.

این سن بهترین زمان برای شروع برنامه های ورزشی است که باعث ایجاد خلاقیت می شود (از جمله شنا و ژیمناستیک).یعنی ورزشهایی که از طریق آنها ، کودک بتواند از توانائیهای جسمی تازه اش برای پیشرفت مهارتهای حرکتی ، بهره ببرد.قبل از هرکار فراموش نکنید هدف ، کشف ستاره های ورزشی نیست!

اگر می خواهید کودکی سرزنده داشته باشید به او آزادی عمل بدهید و کارهای او را تشویق کنید.امکاناتی در اختیارش بگذارید تا بتواند همه انرژی اش را تخلیه کند.به این ترتیب فرزندتان از نظر احساسی دچار محدودیت نمی شود.


- فصل دوم:مهارتهای حرکتی ظریف
همچنان که بازی کودک خود را تماشا می کنید ، از مهارت خارق العاده و خلاقیتی که در کارهایش نشان می دهد ، حیرت خواهید کرد.او در این سن ، در زمینه مهارتهای حرکتی ظریف به اوج شکوفایی خود رسیده است.او قادر است ریلهای قطارش را به هم وصل کند یا دکمه های بلوزش را ببندد.در این سن، هماهنگی بین دست و چشم کودکتان بیشتر می شود و استعداد بیشتری در مرتب کردن لگو ها و جورچینها از خود بروز می دهد.

از آنجایی که فرزندتان در این سن وارد مرحله مهمی از خلاقیت می شود، نقاشی یکی از فعالیتهای بسیار مهم برای او محسوب می شود.او در حین نقاشی چگونگی کنترل خطوط و شکلها را فرا می گیرد ، درک عمیق تری نسبت به دنیای اطراف پیدا می کند و می تواند افکار و احساسات خود را بیان کند.اطمینان حاصل کنید که وسایل لازم از جمله کاغذ ، مداد شمعی، ماژیک را به وفور در اختیارش قرار داده اید.او را تشویق کنید و از تصحیح نقاشی هایش اجتناب ورزید.او فکری به خاطرش می رسد و با تمرکز بیشتری نسبت به زمانی که کوچکتر بود ،سخت تلاش می کند تا کار خود را به پایان برساند.

اگر کنار فرزندتان نشسته اید و او را در انجام کاری دچار مشکل شده است ، منتظر بمانید تا خودش از شما بخواهد کمکش کنید.حل مشکلات بخشی از انجام کار است.علاوه بر همه اینها ، اجازه دهید کودکتان به فعالیتهای خود جهت بخشد.

از انتقاد کردن در باره آنچه خلق می کند ، اجتناب کنید.خلاقیت بخشی از وجود کودک است حتی اگر به نظر شما ، زیبا نباشد! زمانی که خلاقیتی از خود بروز می دهد و نگران شدید که برداشت اشتباه کرده باشید بگوئید:"درباره آن بیشتر برایم توضیح بده!". ازتکرار بیش از اندازه جمله "خیلی عالی است" اجتناب کنید و به جای آن در باره بخشی از اثرش اظهار نظر کنید" من از رنگهایی که برای آسمان به کار برده ای خوشم میاد" یا " حالت خمیده این خطها را دوست دارم"

- فصل سوم:رشد زبانی
اگر با کودک چهارساله خود حرف می زنید و فراموش می کنید که او فقط چهار سال دارد برای این است که او بسیار حرف می زند!او اجتماعی شده و درباره خودش یا دیگران، با هرکسی که می بیند حرف می زند.زبان کودک شما متنوع و غنی است.او از بازی با کلمات با استفاده از وزن آنها لذت می برد(می خوام برم تو کلاهم از نوک کلاغ سیاهم)...یا بیش از حد اغراق می کند( یک میلیون تا دوستون دارم)...شوخی های ساده برای خنداندن دیگران(دیروز تو باغ وحش یک جوجه گوریل دیدم)

در این سن هنوز اشتباهات آشکاری در سخن گفتن مرتکب میشوند.مثلا "دوزید" به جای "دوخت" .طبیعی است که کودک چهارساله گاهی دچار لکنت زبان شود.چنین حالتی زمانی پیش می آید که جریان ذهن کودک سریعتر از حرفهای اوست.اصولا وقتی هیجان زده می شود.از گفتن عباراتی مثل "شمرده تر صحبت کن" یا " از اول بگو" خودداری کنید. در عوض با کودکتان آهسته و آرام صحبت کنید تا الگوی مناسبی باشید.

شاید او از بیان احساس واقعی خود می ترسد .در این مواقع هنگامی که در حال صحبت است، به او اطمینان دهید بدون انتقاد به حرفهایش گوش می دهید.حرفش را قطع نکنید و تشویقش کنید احساساتش را بیان کند(به خصوص خشم را)

کودک چهار ساله شما می تواند مفهوم درخواستهای شما را درک کند و از خواسته ها پیروی کند.

بهترین روش برای رشد مهارتهای کلامی ، حرف زدن با شماست.وقتی با کودک حرف می زنید به این نکته توجه کنید که او باید پیام را درک کند تا بتواند پاسخ دهد. هرروز زمانی در حدود 15 دقیقه را در نظر بگیرید که به تنهایی و به هیچ مزاحمتی او را مورد توجه خاص قرار دهید و با هم صحبت کنید.شنونده خوبی باشید و از طریق چشم با او ارتباط مستقیم برقرار کنید.

در طول یک گفتگوی خانوادگی، دیگران را ترغیب کنید تا به کودکتان امکان صحبت بدهند و نظر او را تائید کنند. اگر او بی وقفه صحبت می کند هرگز او را پرحرف خطاب نکنید و یا نگوئید "هنوز حرفت تمام نشده؟"...بلکه می توانید بگوئید:" دلم می خواست باز هم گوش کنم ولی حالا نوبت خواهرت است که حرف بزند.لطفا بعدا راجع بهش باهام صحبت کن!"...

کتاب خواندن نیز برای فرزندتان بسیار اهمیت دارد.به این ترتیب تلفظ، گنجینه واژگان و درک مطلب در او تقویت می شود.

همیشه الگوی خوبی برای مهارتهای گفتاری اش باشید.او عمدتا از شما یاد می گیرد که چگونه با دیگران صحبت کند.اگر با کودکتان حرف می زنید، به آنچه می گوید ، گوش کنید و برایش فضای آرامی فراهم کنید ..جایی که همه افکار و احساساتش – حتی احساسات منفی- پذیرفته شده است.



کتاب کلیدهای رفتار با کودک ۴ ساله/ نوشته خانم مری والاس

Lady parisa
27-08-2012, 08:16
با سلام .

به نظرتون بهترین عکس العمل در قبال کودکانی که از کلمات بد ( حالا هر ناسزایی ) استفاده می کنند چی هست ؟ با توجه به این که خودشون هم معنی این کلمات رو نمی دونن و صرفا حالا مثلا توی مهد کودک از هم سن و سال های خودشون شنیدن .

توی این حالت باید چی کار کرد ؟

با سلام
كودكان مثل طوطي تكرار مي كنن و ثبت مي كنن گاهي اوقات شيطنت مي كنن و از واكنش هاي ما خوششون مياد و بعدا بر عليه ما استفاده مي كنن :دي
بهترين راه واكنش نشون ندادن و اظهار به نشنيدن كلمات ناجور بچه هاست.و در شرايط بهتر صحبت كردن در مورد كلمات به كار نبردن اون كلماته!مثلا اگه تو اون كلمه رو به كار ببري ازت ناراحت ميشم!‌يا اين كلمه براي تو خوب نيست

wichidika
30-09-2012, 07:26
چگونه كودك خود را به خوردن سبزيجات تشويق كنيم؟





([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
متخصصان تغذيه اطفال پيشنهاد مي‌كنند كه اگر قصد داريد كودكان خود را به خوردن سبزيجات مفيد و مغذي تشويق كنيد يك ترفند موثر اين است كه براي سبزي‌ها اسامي دلچسب و فريبنده انتخاب كنيد.

به گزارش سرويس «سلامت» ايسنا، متخصصان تغذيه در دانشگاه كورنل مي‌گويند براي مثال به جاي اينكه به كودك خود بگوييد خوردن هويج براي سلامت چشم‌ها مفيد است، بهتر است بگوييد: «هويج اشعه ايكسي، چشم بچه‌ها را تيزبين مي‌كند.»

اين متخصصان در يك مطالعه جديد ثابت كرده‌اند كه اگر براي سبزي‌ها اسامي جالب و هيجان‌انگيز انتخاب كنيد و با اين زبان كودكانه درباره سبزي‌ها با فرزندتان صحبت كنيد، يك بازي دلچسب را آغاز مي‌كنيد و كودك خود را به خوردن مقادير بيشتري از اين مواد غذايي مفيد در طول روز، ترغيب خواهيد كرد.

به گزارش لايوساينس، اين يافته حاصل دو مطالعه مجزا روي يك گروه 147 نفري از كودكان و دانش‌آموزان 8 تا 11 ساله و يك گروه 1552 نفري از كودكان پيش‌دبستاني است. نتايج مطالعات نشان داد تمايل به مصرف سبزيجات در كودكاني كه والدينشان براي سبزي‌ها اسم‌هاي جالب انتخاب مي‌كنند 66 درصد اما در كودكاني كه از اين شيوه براي آنها استفاده نمي‌شود، 35 درصد است.

جزئيات اين مطالعه به زودي در مجله «طب پيشگيري» منتشر خواهد شد.

انتهاي پيام

wichidika
24-10-2012, 21:08
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])





یک روانپزشک در گفت‌وگو با فارس:
کودکان مانند عکس، رفتار والدین را ثبت می‌کنند

خبرگزاری فارس: یک روانپزشک با اشاره به مغز و ذهن کودکان که مانند صفحه عکاسی تمام رفتارهای والدین و اعضای خانواده را ضبط و به آن واکنش نشان می‌دهند، گفت: خلق و خوی افراد در سنین بالا رابطه تنگاتنگی با تربیت دوران کودکی آنان دارد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



Tweet ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])





حسین نجمی در گفت‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، با اشاره به نقش بهداشت روان در پرورش و تربیت مناسب کودکان اظهار داشت: مهمترین اصل در تربیت هر فرد کانون خانواده است و نقش پدر و مادر در این زمینه بسیار اهمیت دارد.وی افزود: کودکی که در خانواده‌ای بزرگ شود که پدر و مادر و اعضای آن خانواده به همدیگر مهر و محبت بورزند و آرامش و سازگاری و تعامل مثبت در بین خانواده حکمفرما باشد. آن کودک در مسیر رشد خود برای آینده، انسانی متین و سالم از نظر جسمی و روحی و مفید برای خانواده و اجتماع خواهد بود.نجمی ادامه داد: ولی کودکی که در خانواده‌ای که از همان ابتدای سنین کودکی در فضایی پر از تنش، اختلاف، توهین و استرس باشد. او نیز تحت تأثیر این فضا بزرگ می شود.وی گفت:‌ کودک ذهنش مانند صفحه‌های عکاسی عمل کرده و وقتی رفتارهای ناشایست را می‌بیند همان رفتارها را در ذهنش ضبط می‌کند ولی اگر رفتارهای مناسب و خوب مشاهده کند آن رفتارهای مناسب و خوب را در ذهنش ضبط می‌کند.عضو شورای مرکزی مجمع متخصصان ایران خاطرنشان کرد: نبود آرامش و استرس در ذهن کودکان می‌تواند در تربیت آنان نقش مخربی ایفا کند.انتهای پیام/

wichidika
30-10-2012, 07:37
کاهش ضریب هوشی و ایجاد اضطراب در کودکان با تماشای تلویزیونهای بیگانه
یک آسیب شناس اجتماعی و متخصص علوم رفتاری گفت: براساس پژوهش انجام شده توسط گروه پژوهش بنیاد صیانت از خانواده مشخص شد که تماشای تلویزیونهای بیگانه باعث ایجاد اضطراب و کاهش ضریب هوشی در کودکان می شود.

دکتر مجید ابهری در گفتگو با خبرنگار مهر به پژوهش انجام شده اشاره کرد و افزود: براساس پژوهش انجام شده توسط گروه پژوهش بنیاد صیانت از خانواده که در 5 گروه سنی در طول 18 ماه گذشته انجام شد مشخص شد که تماشای تلویزیونهای بیگانه و فیلمهای غیر ایرانی به خاطر فضای فرهنگی و موضوعات نمایشی در کودکان زیر 5 سال ایجاد اضطراب و دلهره نموده است.

به گفته وی ، به دلیل عدم توانایی این کودکان در ایجاد تطابق فکری بین صحنه های فیلمهای خارجی و واقعیتهای محیطی زندگی، اضطراب در آنها در سنین 4 تا 7 سالگی تشدید شده و با ایجاد تضاد ذهنی و همچنین باعث افت ضریب هوشی آنان می گردد.

این متخصص علوم رفتاری تاکید کرد: در سنین بین 40 تا 60 سالگی تماشای بیش از 2 ساعت فیلم و سریالهای بیگانه در روز زمینه مناسب برای آلزایمر و فراموشی را در این گروه سنی فراهم می کند و در بین 2400 نفر زن و مرد در گروه سنی 40 تا 60 ساله افرادی که به صورت مرتب تلویزیون تماشا می کردند زمینه مناسب تری برای ابتلا به فراموشی داشته اند.

ابهری گفت: متاسفانه برخی از والدین برای آرام کردن کودکان خود ار فیلمهای کودکان خارجی و کارتن های بیگانه استفاده می کنند که تماشای بیش از 15 دقیقه از اینگونه محصولات کودکان را در دیدن کابوس و بدخوابیهای شبانه و شب ادراری بیشتر از گروههای سنی دیگر قرار می دهد.

این آسیب شناس اجتماعی افزود: برای جبران کاستی های گذشته در کودکانی که بیش از 30 دقیقه تلویزیون های بیگانه را تماشا می کنند انواع بازیهای فکری و فیزیکی پیشنهاد می شود و خود والدین نیز هنگام حضور کودکان در ردیف سنی یک تا 8 سالگی برای پیشگیریهای بعدی از تماشای تلویزیونهای بیگانه که شامل فیلمها و سریالهای خارجی بوده باید خودداری کنند چرا که در سنین مدرسه رفتارهای غیر اجتماعی پرخاشگری ضعف در برقراری روابط اجتماعی در 98 درصد از اینگونه کودکان ملاحظه شد.

به گفته وی ، مجموعه نمونه های آماری در بزرگسالان و کودکان در شهرهای تهران ، اصفهان و رشت و در گروههای سنی یاد شده انتخاب شده ان

wichidika
20-11-2012, 12:14
از روش‌های فرزندپروری چه می‌دانید؟





([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 8%B1%DB%8C-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF)
کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت همدان به بیان اصول و روش‌های کارآمد فرزندپروری پرداخت و گفت: در برخورد با کودکانی که مشکلات رفتاری دارند، والدین دچار نوعی درماندگی و ناکامی می‌شوند که علت آن در درجه نخست، رفتار کودک و سپس نداشتن هیچ‌گونه حمایتی در سازگاری با کودک است.

به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، منطقه همدان، "ابراهیم قائم پناه" درباره اینکه رفتارهای مقابله‌ای چگونه شکل می‌گیرد، افزود: در این کودکان، حس قوی استقلال و عدم وابستگی وجود دارد که البته در بسیاری از موارد، تاثیر مثبت به دنبال خواهد داشت چرا که افرادی که مستقل هستند، قاطعیت و اعتماد به نفس بالایی نیز دارند.

وی ادامه داد: متاسفانه، در مواردی که این احساس از شدت بالایی برخوردار است، کودک را به سمت خودسری، سرکشی و جسارت داشتن می‌برد؛ خصوصیات این کودکان این است که در برابر هرکاری مقاومت می‌کنند؛ به عنوان مثال در تعویض پوشاک، حمام کردن و لباس پوشیدن، اغلب با بزرگترها راجع به هر موضوعی بحث می‌کنند، پرخاشگر هستند و زیاد بهانه می‌گیرند؛ دایم برای پیشبرد کار خود گریه می‌کند، همیشه همه چیز را برای خودش می‌خواهد، توجه دایمی می‌خواهد و هیچ حد و حدودی را در این زمینه نمی‌شناسد، سرکش و خودسر و غیرقابل پیش بینی است، موقعیت والدین و بزرگسالان را تشخیص نمی‌دهد و انضباط را رعایت نمی‌کند.

قائم پناه اظهار کرد: پس از اینکه علل و عوامل موثر در شکل‌گیری مشکلات رفتاری برای والدین شرح داده شد، در مرحله بعد می‌توان برنامه آموزشی مهارت‌های خاص مانند توجه کردن، پاداش دادن، نادیده گرفتن، دستورات موثر به کودک خود دادن و استفاده درست از محروم سازی موقت را برای والدین شرح داد.

کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت همدان به بیان روش‌های تعامل اجتماعی در کودکان پرداخت و گفت: توجه کردن که منظور، توصیف رفتارهای مناسب کودک و در بعضی مواقع تقلید یا تکرار کردن آنچه که کودک انجام می‌دهد، است؛ در واقع با این کار پدر و مادر موافقت خود را با رفتار کودک نشان می‌دهند و کودک در می‌یابد که والدین به کارهای مثبت او علاقه نشان می‌دهند.

وی ادامه داد: تقویت مثبت یا همان پاداش دادن به کودک بر این اساس است که مطمئن شوید کودک بفهمد که چه کاری مورد تایید شماست، پاداش دادن جایگزین توجه کردن نیست، بلکه توجه نشان دادن زمینه ساز پاداش دادن است.

وی افزود: اقسام پاداش شامل اجتماعی(کلامی، غیرکلامی، فعالیتی)، غیراجتماعی و پاداش کلامی است؛ در در کودکان خردسال پاداش کلامی از مهمترین پاداش‌ها محسوب می‌شود؛ به عنوان مثال به کودک بگوییم از این‌که اسباب بازی‌هایت را جمع کردی از تو متشکرم.

قائم پناه بیان کرد: چگونگی بیان بسیار موثر است؛ اگر یک جمله تشویقی با یک صدای یکنواخت و بدون احساس گفته شود نمی‌تواند خیلی تقویت کننده بوده و تأثیر زیادی داشته باشد.

وی در ادامه به بیان پاداش فیزیکی پرداخت و گفت: با این وجود بهتر است این نوع اظهار محبت و علاقه را به دفعات بیشتری با کودکان انجام دهیم و تنها به عنوان پاداش دادن از آن‌ها استفاده نکنیم؛ به عنوان مثال با دست به پشت کودک زدن، بازو روی شانه کودک گذاشتن، چشمک زدن و پاداش فعالیتی از جمله این موارد به شمار می‌آید.

قائم پناه ادامه داد: پاداش غیراجتماعی شامل دادن اشیاء دلخواه مانند اسباب بازی به کودک است، این نوع پاداش‌ها از زمانی که شروع به آموزش یک رفتار جدید می‌کنیم، مفید هستند.

وی گفت: در پاداش دادن باید اصول کلی رعایت شود؛ به عنوان مثال، بلافاصله بعد از رفتار مطلوب باید پاداش داده شود، در ابتدا هر زمان که رفتار مثبت انجام شد، پاداش داده شود و اینکه تنها به رفتارهایی که می‌خواهید افزایش یابد پاداش بدهید، مهم است.

قائم پناه اظهار کرد: مهارت نادیده گرفتن باعث می‌شود که مهارت‌های توجه کردن و پاداش دادن مؤثرتر واقع شود؛ نادیده گرفتن برای کاهش رفتارهایی که می‌خواهید کمتر انجام شوند بکار می‌رود و در واقع توجه نکردن به کودک است به این صورت که نباید هیچگونه تماس فیزیکی، چشمی و ارتباط کلامی برقرار شود، رفتارهایی را که می‌توان نادیده گرفت شامل پافشاری بر انجام کاری که والدین موافق نیستند، گریه کردن برای جلب توجه، قشقرق راه انداختن، جیغ زدن، تحریک پذیری، بحث کردن و جلب توجه به شکل نامناسب است.

وی ادامه داد: دستورات زنجیره‌ای، مبهم، سوالی و دستوراتی که به دنبالش دلیل و منطق آورده می‌شود دستوراتی هستند که موثر واقع نمی‌شوند.

قائم پناه بیان کرد: در دستورات زنجیره‌ای چندین دستور در یک زمان به کودک داده می‌شود؛ یک راه موثر آن است که این دستورات را به بخش‌های کوچکتر تقسیم کرده و هر بخش را به تنهایی و جداگانه از کودک بخواهیم که انجام دهد؛ دستورات مبهم دستوراتی است که واضح و اختصاصی نیستند مثلاً بچه خوبی باش، دستورات سوالی یعنی از کودک پرسیده می‌شود که آیا این کار را انجام می‌دهد و در واقع مستقیماً به او دستور انجام کاری داده نمی‌شود مثلا، آیا دوست داری که اتاقت را تمیز کنی؟

وی افزود: دستوراتی که به دنبالش دلیل و منطق آورده می‌شود، مثلاً اسباب بازی‌هایت را بردار چون مادر بزرگت اینجا می‌آید و تو می‌دانی که او خانه تمیز را دوست دارد؛ راه مؤثر آن است که دلایل را ابتداء توضیح داده و بعد دستور بدهید.

قائم پناه عنوان کرد: با دستورات و رعایت اصولی مانند تماس چشمی قبل از صدور دستور، با صدای محکم و قاطع با کودک صحبت کنید، متناسب سن کودک دستوری را صادر کنید، دستوری به کودک بدهید که خاص و ساده باشد، از ژست‌های فیزیکی به طور مناسب استفاده کنید، دستورات مثبت باشد، پاداش به دنبال اطاعت از دستور داده شود، قبل از صدور هرگونه دستوری فکر کنید بهتر است از دستورات ساده تری که مطمئن هستید می‌تواند انجام دهد شروع کنید.

وی ادامه داد: کودک باید بفهمد که برای سرپیچی از دستور یک پیامد منفی را تجربه خواهد کرد، کتک زدن، نه والدین و نه کودک را آرام نمی‌کند، بلکه به کودک می‌آموزد که پرخاشگری فیزیکی یک راه حل برای مشکلات است.

کارشناس سلامت روان مرکز بهداشت همدان ادامه داد: زمانی که کودک اطاعت نمی‌کند توصیه می‌شود، استفاده از اتاق خلوت یا محروم سازی موقت کودک را در دستور کار قرار دهید، یعنی گذاشتن کودک در یک مکان بدون سرگرمی به مدت چندین دقیقه و گرفتن هر گونه توجه از وی؛ در این نوع تنبیه از هیچ روش دردناک و زجرآوری استفاده نمی‌شود بلکه فرصت برای دریافت توجه از کودک گرفته می‌شود.

وی به بیان روش محروم سازی موقت کودک پرداخت و گفت: ابتدا دستور ساده و واضح به کودک بدهید و در صورت انجام نشدن دستور بعداز 5 ثانیه، اخطار بدهید و در صورت عدم توجه به اخطار، دست کودک را گرفته و به اتاق خلوت ببرید. در این شرایط با عدم توجه به فریاد، اعتراض و یا قول دادن به اطاعت دستور، به او بگویید روی صندلی بنشیند، وقتی که ساکت نشست، زمان را شروع کنید(1 دقیقه برای هر سال سن کافی است) بعد از اتمام زمان به شرطی که 30 ثانیه آخر را آرام بوده باشد، به طرف وی برگردید و بگویید زمان اتاق خلوت تمام شده است و مجدداً دستور اول را از وی بخواهید.

انتهای پیام

wichidika
20-11-2012, 12:15
مدیرگروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفت‌وگو با فارس:
تضاد در تصمیمات بین پدر و مادر باعث افزایش قهر کودکان می‌شود

خبرگزاری فارس: مدیرگروه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به اینکه تضاد در تصمیمات بین پدر و مادر باعث افزایش قهر کودک می‌شود، گفت: وقتی مادر تصمیمی برای جلوگیری از خواسته کودک می‌گیرد پدر نباید مخالف آن تصمیم عمل کند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



Tweet ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])




شهرام خرازی‌ها در گفت‌‌وگو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس، اظهار داشت: قهر کردن کودکان از سنین 2.5 سالگی به بعد شروع می‌شود بر این اساس وقتی لجاجت‌های مختلف از کودکان سر می‌زند و در نهایت پس از این لجاجت‌ها کودک به نتیجه نمی‌رسد به قهر کردن منتهی می‌شود.
وی افزود: کودکان با لجاجت برای گرفتن امتیاز از والدین اقدام می‌کنند که در نهایت منجر به قهر کردن منتهی می‌شود و در خیلی مواقع مشاهده می‌شود در جلوی ویترین اسباب‌بازی‌فروشی‌ها کودکانی هستند که در حال گریه کردن هستند و پا به زمین می‌کوبند و والدین نیز دست آنها را در حال کشیدن هستند تا از جلوی ویترین دور کنند و این اتفاق نه تنها در کشور ما بلکه در همه کشورها در بین کودکان رخ می‌دهد.
خرازی‌ها تصریح کرد: کودک پس از انجام این عمل‌ها از والدین قهر می‌کند که همراه آن لجاجت و گریه است و روش صحیح برخورد با کودک آن است که والدین یک قانونمداری مشخصی داشته باشند و بین خودشان هیچگونه تضادی وجود نداشته باشد.
وی ادامه داد:‌ این بدین معنا است که برای هر پاسخی در خانواده قانونگذاری می‌شود که مثلا به فلان خواسته کودک باید سریع پاسخ داد یا با تاخیر پاسخ بدهند که در این زمینه هم پدر و مادر باید از این قانون تبعیت کنند ولی اگر در این مواقع تناقضی وجود داشته باشد آن موقع کودکان از این تضاد و تناقض سوءاستفاده می‌کنند.
خرازی‌ها گفت: مثلا کودکی برای داشتن وسیله خاصی قهر می‌کند ولی مادر به دلیل وضعیت معیشتی که اجازه به وی نمی‌دهد تا آن وسیله را تهیه کند به کودک عنوان می‌کند که نمی‌تواند چنین وسیله‌ای را برای وی تهیه کند ولی وقتی پدر به خانه می‌آید آن زمان پدر به خواسته کودک جواب مثبت می‌دهد که این مسئله باعث تناقض می‌شود و کودک یاد می‌گیرد از این به بعد برای امتیازگیری روش‌های مختلف را امتحان کند.
وی خاطرنشان کرد:‌ در برخورد با بچه‌هایی که زیاد قهر می‌کنند پدر و مادرها باید مقید به قانونی باشند که در منزل آن را تعیین می‌کنند و برای رعایت این قانون پافشاری کنند و به خواسته‌های نامعقول کودکان که توجیه معقولی ندارد بلافاصله پاسخ ندهند و در این مواقع حواس کودک را به چیز دیگری پرت کنند یا به قهر کودک توجه نشود زیرا کودکان بلافاصله از قهرکرد‌ن خودشان از این نوع قهرها دست می‌کشند.
انتهای پیام/

wichidika
01-12-2012, 19:54
«فرزندسالاری» یکی از علل گرایش به "خشونت" است



به گفته یک روانشناس، «خانواده» نقش مهمی در آرامش افراد و جلوگیری از بروز خشم آنها دارد، بنابراین آموزش رفتار برای کنترل خشم باید در سنین ابتدایی توسط والدین با آموختن مسایلی نظیر قوانین ارتباطی صحیح، پرهیز از فکر خوانی و احترام به عقاید دیگران به کودکان ارائه شود؛ البته «فرزند سالاری» بیش از حد نیز می‌تواند باعث گرایش رفتار فرد به سمت خشونت شود.


دکتر ربابه غفار تبریزی در گفت‌وگو با خبرنگار «اجتماعی» ایسنا منطقه دانشگاه علوم پزشکی تهران، در مورد تاثیر خانواده بر روی خشونت افراد گفت: زمانی که یک فرد یا گروه در مسله‌ای به نتیجه منطقی و قانع کننده نمی‌رسند، به خشونت روی می‌آورند.


وی در مورد مسایلی که باعث رواج خشونت در اجتماع می‌شود، اظهار کرد: قهر، دعوا و دشنام باعث بروز پرخاش و خشونت به ویژه در کودکان می‌شود.


دکتر تبریزی در ادامه اظهار کرد: زمانی که افراد نتوانند از راه‌های معمول نیازهای اولیه از قبیل رفاه و امنیت خود را پاسخ دهند، دچار ناکامی می‌شوند که این مسئله به صورت خشونت در اجتماع بروز می‌یابد.


وی افزود: برای جوانان باید فضاهایی نظیر مکان‌های تفریحی وجود داشته باشد تا بتوانند انرژی هیجانی خود را تخلیه کرده و اجازه ندهند که این انرژی انباشته شده و به صورت خشم یا رفتار پرخطر در فعالیت‌های آنان از قبیل رانندگی و غیره بروز کند.


این روانشناس در مورد ارتباط خشم با مسایل فرهنگی نیز گفت: هر چقدر سطح فرهنگ و سواد جامعه بالا باشد و افراد با طیف‌های رفتاری بیشتری در ارتباط باشند و توانایی مدیریت خشم به آن‌ها آموخته شود، می‌توانند در مقابل خشم واکنش بهتری از خود نشان دهند.


وی در مورد تاثیر جامعه بر روی خشونت افراد اضافه کرد: سازمان‌هایی نظیر صدا و سیما می‌توانند در شکل‌گیری احساسات و عواطف مردم نقش بسیاری داشته باشند، به طور مثال صدا و سیما می‌تواند با کم‌تر پخش کردن فیلم‌های خشونت‌آمیز مردم را به سوی آرامش سوق دهد.


انتهای پیام

wichidika
01-12-2012, 19:56
اگر پسر نوجوان دارید بخوانید...


شاید بتوان یکی از مهم‌ترین مسوولیت‌ها و وظایفی را که والدین در مقابل نوجوانان خود دارند وظیفه تربیتی آن‌ها به شمار آورد؛ وظیفه‌ای که اگر خوب و درست از عهده آن برآیند، نتیجه‌اش آینده‌ای درخشان و مطمئن برای فرزندان است.



روزنامه سلامت بر این مطلب افزوده است:

حالا اگر می‌خواهید به عنوان والدینی دلسوز و مسئول، آینده جسمی و روانی پسران خود را تأمین کنید، رعایت این نکات را فراموش نکنید:

1) پدر و مادر قبل از هر دوست ناباب یا جامعه ناسالمی می‌توانند رفتارهای پرخطر را به فرزندان شان بیاموزند. نتیجه تازه‌ترین تحقیقات روی بیش از 2000 نوجوان که به مصرف سیگار و مواد مخدر و... اعتیاد داشتند، نشان داده که 40 تا 60 درصد از این نوجوانان، برای اولین بار نحوه استعمال مواد دخانی را در خانه و توسط والدین خود آموخته‌اند؛ بنابراین اولین گام در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر، استعمال‌نکردن آن‌ها توسط والدین و به ویژه در منزل است.

2) شما نمی‌توانید از نوجوانتان توقع داشته باشید که مدام در محیط‌های آلوده و در مجاورت افراد معتاد قرار داشته باشد و هیچ تمایل یا حس کنجکاوی نسبت به مصرف مخدرها از خود نشان ندهد؛ بنابراین از رفت و آمد با دوستان یا اقوامی که اقدام به مصرف مخدرها جلوی اعضای خانواده می‌کنند، خودداری کنید.

3) با پرهیز از رذایل اخلاقی مانند دروغگویی، خشم و عصبانیت بی‌موقع یا ناسزاگفتن، الگوی رفتاری مناسبی برای نوجوانتان باشید.

4) بسیاری از پدران دوست دارند آینده‌ای را که برای خود متصور بوده‌اند و به آن نرسیده‌اند برای پسرانشان ترسیم کنند، اما خیلی از افسارگسیختگی‌ها و فاصله‌های بین والد و فرزند از همین جا شروع می‌شود. شما به عنوان یک پدر خوب، فقط وظیفه شناساندن راه‌های صحیح و غلط به فرزندتان و مشورت کردن با او در مورد علاقه‌مندی‌هایش را دارید و بهتر است انتخاب نهایی را به عهده فرزندتان بگذارید.

5) بسیاری از پسران از گوش دادن به نصیحت‌ها و توصیه‌های همیشگی گله‌مندند و فکر می‌کنند که نصیحت بیش از حد یعنی عدم اعتماد خانواده و کوچک شمردن آن‌ها. شما می‌توانید با خریدن انواع کتاب‌ها یا فیلم‌های آموزنده، فرزند خود را نسبت به مسائل و مشکلات موجود در جامعه به طور غیرمستقیم آگاه کنید.

6) پسران در سنین نوجوانی علاقه خاصی به استقلال، جدا شدن از خانواده و پیوستن به گروه هم‌سالان دارند و نگرانی بسیاری از والدین، از ناشناخته بودن دوستان فرزندشان نزد آن‌هاست.

شما برای اینکه هم فرزندتان را خوشحال کنید و هم با دوستان جدیدش بیشتر آشنا شوید، می‌توانید هر چند وقت یک بار، یک مهمانی دوستانه ترتیب دهید و دوستان فرزندتان را هم با خانواده‌هایشان به صرف یک عصرانه ساده دعوت کنید. شما می‌توانید برای تسلط بیشتر به روابط فرزندتان هم، ماهی یک بار، یک برنامه کوهنوردی با دوستان فرزندتان و خانواده آن‌ها بچینید.

7) از تحقیر، توهین یا مقایسه‌کردن پسرتان با دیگران به شدت پرهیز کنید؛ چون انجام این اعمال موجب پرخاشگر و زورگو شدن آن‌ها در آینده می‌شود و این گونه فرزندان تحقیر شده بعد از رسیدن به استقلال سعی می‌کنند با توسل به زور وجود و قدرتشان را به دیگران اثبات کنند.

8) پسران، پدران آینده‌اند و باید مسوولیت‌پذیر بار بیایند؛ بنابراین انجام برخی از کارهای خانه را حتی اگر خیلی کم و پیش پا افتاده باشند به عهده پسرتان بگذارید؛ کارهایی مانند خرید نان یا گذاشتن کیسه زباله بیرون از منزل.

9) پسران در سنین نوجوانی علاقه زیادی به دیده و پذیرفته شدن از طرف جامعه دارند؛ بنابراین برای این کار اقدام به عوض کردن ظاهر و نوع پوشش خود می‌کنند. در مواجهه با این گونه مسائل، شما نباید با پرخاشگری و توهین فرزندتان را از تغییر ظاهرش منع کنید، بلکه باید با زبانی خوش و دلیل و منطق مناسب، او را تشویق به پذیرفته شدن از راه‌های دیگری غیر از تغییر ظاهر غیر متعارف کنید. از او بخواهید که رشته هنری یا ورزش مورد علاقه‌اش را به صورت حرفه‌ای ادامه دهد و موفقیت‌ها و قهرمانی‌های پیاپی‌اش سبب غرور و افتخار خودش و شما باشد.

10) آزادی مفرط ، بیشتر مخرب است نه موثر. شما با آزاد گذاشتن فرزند پسرتان در هر زمینه‌ای و برآورده کردن همه نیازهای او، فردی متکبر و خودخواه از او می‌سازید و موجب می‌شوید که او فکر کند در همه مکان‌ها و زمان‌ها، هر کاری که دلش بخواهد می‌تواند انجام دهد، اما وقتی طی زندگی با مسائلی غیر از آنچه باب میل اوست روبرو شود، یأس و ناامیدی سراسر وجودش را فرا می‌گیرد و عاقبت این نوجوانان چیزی نمی‌شود جز احساس پوچی و...

11) پسرها عمدتا عهده‌دار چرخاندن چرخ مالی و اقتصادی زندگی در آینده هستند؛ بنابراین بهتر است پدران، آن‌ها را با مسائل و مشکلات مالی و حساب و کتاب و نحوه صحیح پول خرج کردن آشنا کنند و از نوجوانی پس انداز کردن و صرفه‌جویی را به آن‌ها یاد دهند.

12) این یک باور غلط است که دخترها بیشتر از پسرها به محبت نیاز دارند. پسرها هم به اندازه دخترها به محبت و حمایت عاطفی خانواده‌شان احتیاج دارند؛ پس وظیفه یک پدر یا مادر مهربان که به فکر سلامت روان فرزندش است، رعایت تعادل و عشق ورزی به همه فرزندان است.

13) معمولاً پسرها با پدرانشان راحت‌ترند و بهتر می‌توانند مشکلاتشان را با آن‌ها در میان بگذارند؛ بنابراین به عنوان یک پدر مسوول، روزی یک ساعت از وقتتان را به پسرتان اختصاص دهید و او را در راه حل مشکلاتش یاری کنید. فقط حواستان باشد که خشونت و پرخاش، جایی در راهنمایی‌هایتان نداشته باشد تا فرزندتان از مشورت کردن با شما پشیمان نشود و مشکلاتش را خارج از خانه و به روش‌های نادرست حل نکند.

14) پسربچه‌ها علاقه شدیدی به بازی‌های خشن کامپیوتری دارند. برای جلوگیری از ناراحتی‌های جسمی و روحی فرزندتان، از تنها و آزاد گذاشتن او برای ساعت‌ها بازی با کامپیوتر خودداری کنید.

15) بد نیست که حساب دخل و خرج فرزندتان را داشته باشید و دورادور بدانید که او پول‌هایش را چه طور خرج می‌کند. شاید باور نکنید اما خرید سیگار می‌تواند به سادگی خریدن یک بسته آدامس یا پفک باشد!

16) به پسرتان بیاموزید که زورگویی و قلدری راه معقول و پسندیده‌ای برای رسیدن به خواسته‌ها نیست؛ بنابراین بهتر است برای حل مشکلاتش راه‌های منطقی و آرام را پیش گیرد تا محبوبیتش پیش اطرافیان بیشتر شود.

17) پسرها به خاطر موقعیت خانوادگی خاصی که در آینده دارند و باید مسوول و مدیر یک زندگی شوند، نیاز زیادی به اعتماد به نفس بالا دارند. شما می‌توانید با سپردن کارهای مهم به پسرتان و گفتن این جمله که «من می‌دانم تو به بهترین شکل ممکن این کار را انجام می‌دهی» اعتماد به ‌نفس فرزندتان را بالا ببرید و حس مفید بودن را به او القا کنید.

18) با مسوولان و مشاوران مدرسه او در تماس باشید تا بتوانید از تغییرات احتمالی روانی یا تحصیلی فرزندتان خبردار باشید.

19) برای این که پسرتان احساس نکند به خاطر جنسش هیچ محدودیتی ندارد، قوانین خانواده را بنویسید و به دیوار اتاقش بچسبانید و حتماً ساعات ورود و خروج را طبق مقررات خانواده درج کنید و اگر دیدید که او از حدش تجاوز کرد، بنا به روحیاتش، تنبیه یا تشویقی برایش در نظر بگیرید تا بهتر شرایط خانواده را بپذیرد.

20) جوری رفتار نکنید که فرزندتان احساس کند برای هر کاری باید نظر شما را رعایت کند و حق انتخاب در هیچ زمینه‌ای را ندارد، این رفتار او را سرخورده می‌کند. انتخاب رنگ اتاق، لباس یا نوع تغذیه را به عهده خودش بگذارید.

21) هیچ گاه در برابر دختر یا فرزند کوچک‌ترتان به پسرتان نگویید که تو بزرگی یا پسری و این رفتارها از تو بعید است. عادلانه قضاوت کنید و به فرزندانتان بیاموزید که به یکدیگر احترام بگذارند و حقوق یکدیگر را هم رعایت کنند.

wichidika
01-01-2013, 09:40
هشدار یک مخترع؛



کودکان نسل گوگل مغز مرده هستند/ وابستگی خطرناک کودکان به اینترنت



یک مخترع برجسته بریتانیایی هشدار داد که نسل گوگل که برای همه چیز به اینترنت متکی هستند در خطر تبدیل شدن به انسانیهایی با مغزهای مرده هستند.


به گزارش خبرگزاری مهر، ترور بیلیس مخترع بریتانیایی تجهیزاتی است که نیروی خود را که از نیروی برق فراهم شده از قدرت ماهیچه های انسانی دریافت می کند.
وی اظهارداشت که کودکان امروز خلاقیت و مهارتهای عملی خود را از دست می دهند چرا که آنها زمان بسیاری را در مقابل صفحات نمایشگر تلف می کنند.
این مخترع 75 ساله هشدار داد که درحال حاضر واهمه از این امر وجود دارد که نسل آینده مخترعان از بین بروند چرا که جوانان دیگر نمی توانند هیچ چیز را با دستانشان بسازند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ترور بیلیس، مخترع رادیویی که با قدرت انسانی کار می کند هشدار داد که اینترنت کودکان را مغز مرده کرده است اما وی اظهار داشت که کودکان باید مهارتهای مهم را دوباره کشف کنند و این در شرایطی امکان پذیر است که مدارس از اسباب بازیهای ساختنی و عملی برای کودکان بهره ببرد.
بیلیس گفت: کودکان باید یادبگیرند که به رایانه و تلفن همراه خود وابسته نباشند. آنها باید از رایانه ها استفاده کنند اما بسیاری از آنها این روزها با رایانه صرفا بازی می کنند و زمان زیادی را صرف نشستن در مقابل رایانه می کنند.
وی یادآور شد: کودکان امروز وابسته به جستجوی های اینترنتی هستند. اگر آنها اینقدر به اینترنت وابسته باشند، مغز مرده می شوند و دیگر نمی توانند کارهایی را به روشهای قدیمی انجام دهند.
این مخترع انگلیسی اظهار داشت: وقتی 5 یا شش ساله بودم دستگاه هایی را اختراع می کردم، در طول جنگ وقتی در مدرسه نبودم بیرون می رفتم و وسایل بی مصرفی را جمع آوری کرده تا از آنها برای وسایل اختراعی خودم استفاده کنم.
بسیاری از اختراعات ترور بیلیس ابزارها و دستگاه هایی برای کمک به معلولان بوده است.

wichidika
01-01-2013, 09:41
/مشاور سلامت/
«چشم غره» بچه‌ها را لجباز می‌کند

خبرگزاری فارس: دبیر انجمن روانپزشکی ایران گفت: «چشم‌غره» باعث تکرار رفتار ناپسند کودکان و لجبازی آنها می‌شود.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



Tweet ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])




پرویز مظاهری در گفت و گو با خبرنگار بهداشت و درمان فارس افزود: در تربیت فرزندان، تنبیه باید در کنار تشویق انجام شود به این معنی که وقتی کودک کار خوبی انجام می‌دهد باید تشویق شود تا آن رفتار خوب را تکرار کند و تشویق تقویت‌کننده یک حالت مثبت است در مقابل تنبیه از یک فعالیت یا رفتار بد بازدارندگی ایجاد می‌کند.
این روانپزشک افزود: متأسفانه در فرهنگ ما و در ذهن والدین نخستین چیزی که شکل می‌گیرد داد زدن بر سر کودک یا تنبیه بدنی است در حالی که این تنبیه به هیچ عنوان مورد تأیید نیست. این رفتار والدین به عنوان بازدارنده کارایی نخواهد داشت. چرا که هر رفتاری از سوی والدین که باعث ترس و نگرانی کودک شود مانند چشم‌غره یا کتک باعث ناهنجاری رفتاری در آینده می‌شود.
وی تأکید کرد: بهترین تنبیه کودک، تشویق نکردن اوست. به عبارتی باید کودک را از فعالیت‌ها و کاری که مطابق میل و خواسته اوست به طور موقت محروم کرد. مثلاً اگر کودک درس نخواند، خواهر یا برادر خود را اذیت کرد یا بی‌انضباطی کرد می‌توان در مقابل او را از رفتن به سینما یا مهمانی موقتاً منع کرد. متأسفانه والدین در مواجهه با کار بد کودکان می‌خندند یا به او باج می‌دهند.
مظاهری با بیان اینکه تنبیه به طور کلی مردود نیست، اظهار کرد: تنبیه در کنار تشویق اگر به موقع استفاده شود، باعث سوق دادن رفتار کودک یا نوجوان به مسیر صحیح، منطقی و جامعه‌پسند خواهد شد.
وی در ادامه درباره سن تنبیه کودکان گفت: برای تنبیه سن خاصی مطرح نیست و حتی برای کودکان 3-2 ساله در صورت انجام رفتار بد، باید تنبیه یا رفتار بازدارنده اعمال شود.
وی افزود: برخی والدین اگر چه تنبیه بدنی را برای کودکان خود به کار نمی‌گیرند اما با «چشم‌غره» سعی در تربیت فرزندان خود دارند و معتقد هستند «یک نگاه برای بازداشتن کودک کافی است» غافل از اینکه این نگاه از 100بار کتک زدن بدتر است. زیرا کودک برای مقابله با پدر و مادر مبادرت به تکرار آن رفتار ناپسند می‌کند.
این روانپزشک همچنین درباره عواقب تنبیه بدنی اظهار کرد: این امر باعث برانگیختن نفرت و احساس خشم کودک نسبت به والدین می‌شود.
وی گفت: شاید این طور به نظر برسد که کودک بعد از چند دقیقه کتک را فراموش می‌کند و به بازی ادامه می‌دهد اما در واقع این تنبیه در ناخودآگاه او می‌ماند و نوعی عقده حقارت، ناراحتی و خشم نسبت به والدین پیدا می‌کند چرا که ضعف و قوانین اجتماعی مانع مقابله به مثل می‌شود. کودک در مقابل پدر یا مادر کوتاه می‌آید و همین مسئله احساس سرخوردگی را در او ایجاد می‌کند.
مظاهری با اشاره به رفتار برخی والدین از جمله تحقیر، تمسخر یا مقایسه با همسالان، افزود: این رفتار، تنبیه همراه با تبعیض است که علاوه بر ایجاد نفرت نسبت به والدین، نفرت و ناراحتی نسبت به خواهر، برادر یا دیگر همسالان را نیز به دنبال دارد.
وی تصریح کرد: تنبیه‌های مکرر در بزرگسالی به افسردگی و اضطراب منجر می‌شود. به طور مثال کودکی که پدر یا مادر عصبی دارد، با انجام هر کار بد دائم دچار اضطراب و نگرانی ناشی از ترس تنبیه بدنی و کتک می‌شود.
به گفته وی، کودکانی که زیاد تنبیه می‌شوند در زندگی اجتماعی موفق نخواهند بود. والدین باید این واقعیت را بپذیرند که تنبیه بدنی کودکان مشکلات زیادی برای آحاد جامعه به وجود می‌آورد.
مظاهری تصریح کرد:‌ افرادی که از تنبیه‌‌ بدنی به عنوان ابزار استفاده می‌کنند به نوعی بیمار و نیازمند روان درمانی هستند چون نتوانسته‌اند تحمل کنند و آستانه تحمل‌پذیری پایین دارند. افرادی که تنبیه می‌شوند نیز در آینده نیاز به درمان پیدا می‌کنند و اغلب در بزرگسالی به دلیل افسردگی به پزشک مراجعه می‌کنند.
انتهای پیام/

Lady parisa
09-04-2013, 14:21
معمولا والدین به دنبال شناخت راه های شناسایی بیش فعالی در کودکان خود هستند. این بیماری ۳ دسته علامت دارد.



دسته اول پرتحرکی (بیش فعالی)؛ کودک از نظر حرکت پرجنب و جوش است و دویدن کودک زیاد و لحظه ای آرام نیست و خسته نمی شود. مخصوصا در مهمانی، فروشگاه و... این علامت در سنین پیش از دبستان بوضوح مشاهده می شود و در سن دبستان، معلم می گوید بچه روی صندلی دائماً حرکت می کند و در کلاس راه می رود، اما بتدریج و با افزایش سن کاهش می یابد.



دسته دوم کودکانی که دچار رفتارهای تکانشی هستند؛ کودک یک لحظه عصبانی می شود، چیزی را پرت می کند و متوجه نیست که ممکن است به چشم شما بخورد، یا از بلندی می پرد، پایش می شکند، یا یک بچه ۳ ساله در خیابان می دود و خود را معرض ریسک خطر قرار می دهد.



دسته سوم کودکانی هستند که با مشکل توجه و تمرکز مواجهند و این مشکل در تحصیل آنها اختلال ایجاد می کند، اشتباه ناشی از بی دقتی دارند و غلط های دیکته شان زیاد است یا وسایل شان را در مدرسه جا می گذارند.



دارا بودن این علائم لزوما دلیل این نیست که کودک دچار بیماری بیش فعالی باشد، اما اگر بعضی از آنها را دارا بود باید به پزشک مراجعه شود.



"روزنامه جام جم"


Lady parisa
09-04-2013, 14:28
شیطنت و سر به هوایی از خصوصیات دوران کودکی است. کودکان اغلب پرتحرک اند و به سختی به نظم تن در می دهند. تصور کنید فرزندتان چنان بازیگوش باشد که قادر به کنترل وی نباشید و هر چه به او بیشتر آموزش می دهید کمتر یاد می گیرد. این کابوس را تحت عنوان «اختلال بیش فعالی - کم توجهی» نامگذاری کرده اند.

بیش فعالی درکودکان

اختلال كم توجهی و بیش فعالی، مشكل بسیاری از كودكان و البته نگرانی بسیاری از والدین است.

بعضی از والدین برعكس، حتی شیطنت و خرابكاری مفرط كودكشان را جدی نمی گیرند و آن را به حساب تیزهوشی و كنجكاو بودن او می گذارند.

این آزمون به شما كمك می كند دریابید فرزندتان به مشكل بیش فعالی و كم توجهی دچار است یا نه.

هنگام جواب دادن به سوال های زیر، این نكته ها را در نظر داشته باشید:

• سن فرزندتان را در نظر بگیرید.

• رفتار فرزندتان را در 6 ماه گذشته ملاك پاسخ دادن قرار دهید.

• توجه كنید كه این آزمون به تنهایی نباید ملاك تشخیص یا درمان یك كودك باشد.

گزاره های زیر را بخوانید و برای هریك، یكی از گزینه های روبه رو را انتخاب كنید (امتیاز هریك از گزینه ها در مقابل آنها نوشته شده) و در نهایت، مجموع امتیازهایتان را حساب كنید و تفسیر آزمون را بخوانید.

قسمت اول:

1) فرزندتان به جزییات توجه نمی كند یا در انجام تكالیف مدرسه اش اشتباه های ناشی از بی دقتی دارد؟

2) به سختی می تواند توجهش را حین انجام یك كار و تا پایان آن حفظ كند؟

3) وقتی مستقیما با او صحبت می كنید، به نظر می رسد گوش نمی دهد؟

4) باوجود داشتن میل باطنی به انجام كارها و فهمیدن دستوراتی كه به او داده می شود، به دستورات درست عمل نمی كند و نمی تواند كاری را به پایان برساند؟

5) به دشواری می تواند به وظایف و فعالیت هایش نظم دهد؟

6) كارهایی كه به تلاش مداوم ذهنی نیاز دارند، دوست ندارد و از انجام آنها طفره می رود؟

7) وسایل لازم برای انجام كارها یا تكالیفش را گم می كند؟ (مداد، كتاب، اسباب بازی و ...)

8) صداها یا محرك های دیگر به آسانی حواسش را پرت می كنند؟

9) در فعالیت های روزانه اش فراموشكار است؟

10) با دست هایش ور می رود یا پاهایش را تكان می دهد و وقتی نشسته، سر جایش وول می خورد و می لولد؟

11) مواقعی كه لازم است سر جایش بنشیند، صندلی را ترك می كند؟

12) مواقعی كه لازم است سر جایش بنشیند، بیش از حد به دور و اطراف می دود و از صندلی ها بالا می رود؟

13) انجام بازی های بی سر و صدا برایش دشوار است؟

14) تمام روز در حال حركت است، انگار در بدنش موتور كار گذاشته اند؟

15) بیش از حد حرف می زند؟

16) وقتی از او سوال می پرسید، قبل از اینكه سوال تمام شود، با عجله جواب می دهد؟

17) رعایت نوبت برایش دشوار است؟

18) وسط حرف دیگران یا كار آنها می پرد؟

بهتر است قبل از اینكه هرگونه برچسبی به فرزندتان بزنید، برای ملاقات با یك روان پزشك یا روان شناس برنامه ریزی كنید. بدون مشورت با روان پزشك در مورد وضعیت فرزندتان تصمیم نگیرید و به خصوص در حضور كودك در مورد بیش فعالی حرفی نزنید

19) با بزرگسالان بحث می كند؟

20) از كوره در می رود؟

21) آگاهانه از خواسته ها و قوانین بزرگسالان سرپیچی می كند؟

22) عمدا دیگران را اذیت می كند؟

23) دیگران را مسوول خطاها یا بدرفتاری های خود می داند؟

24) حساس است و به سادگی از دیگران می رنجد؟

25) عصبانی یا بی میل است؟

26) كینه توز است و دوست دارد تلافی كند؟

27) قلدری می كند، دیگران را تهدید می كند یا می ترساند؟

28) كتك كاری به راه می اندازد؟

29) برای فرار از كارهایی كه باید انجام دهد، یا خلاص شدن از دردسر، دروغ می گوید و دیگران را گول می زند؟

30) از مدرسه فرار می كند؟

31) دیگران را آزار فیزیكی می دهد؟

32) اشیا ارزشمند دزدیده است؟

33) عمدا وسایل دیگران را خراب می كند؟

34) اشیایی را به كار برده كه می توانند صدمه جدی ایجاد كنند. (چاقو، چوب، آجر، اسلحه)

35) حیوانات را آزار می دهد؟

36) عمدا آتش روشن می كند كه خرابی به بار بیاورد؟

37) بی اجازه وارد خانه یا محل كار یا ماشین كسی می شود؟

بیش فعالی درکودکان

38) شب بدون اجازه از منزل بیرون می ماند؟

39) شبانه از منزل فرار كرده است؟

40) كسی را مورد سوءاستفاده جنسی قرار داده است؟

41) مضطرب، هراسان یا نگران است؟

42) به خاطر احتمال خطا، از امتحان چیزهای جدید می ترسد؟

43) احساس بی ارزشی یا حقارت می كند؟

44) به دلیل بروز مشكلات، خودش را سرزنش و احساس تقصیر می كند؟

45) احساس تنهایی می كند و حس می كند كسی او را نمی خواهد و دوست ندارد. می گوید: «كسی من را دوست ندارد.»

46) ناراحت، غصه دار یا افسرده است؟

47) نگران رفتار و ظاهر خود است و همیشه خجالت می كشد؟

تفسیر آزمون

اگر شما هم فكر می كنید فرزندتان بیش فعال است، این آزمون به شما كمك می كند تا این حدستان را ارزیابی كنید، اما دقت داشته باشید كه این آزمون به تنهایی نمی تواند و نباید ملاك تشخیص قرار گیرد. همچنین پاسخ مثبت به یك یا چند سوال نشانه وجود مشكل نیست. برای تفسیر نمره های آزمون به نكته های زیر توجه كنید:

الف) اگر بین سوال های 1 تا 9 حداقل به 6 سوال پاسخ «اغلب» یا «تقریبا همیشه» داده اید و در بین سوال های 48 تا 55 حداقل یك پاسخ «مشكل اندكی دارد» یا «مشكل جدی دارد» دارید، احتمالا كودكتان با اختلال كم توجهی روبروست.

ب) اگر در بین سوال های 10 تا 18 حداقل به 6 سوال پاسخ «اغلب» یا «تقریبا همیشه» داده اید و در بین سوال های 48 تا 55 حداقل یك پاسخ « مشكل اندكی دارد» یا «مشكل جدی دارد» داشته اید، احتمالا فرزندتان با اختلال بیش فعالی روبراست.

ج) اگر هر دو نتیجه «الف» و «ب» را از آزمون گرفته اید، احتمالا كودكتان با اختلال بیش فعالی و كم توجهی (ADHD) روبراست.

قسمت دوم:

عملكرد كودك

48) عملكرد كلی فرزندتان در مدرسه چگونه است؟

49) خواندن فرزندتان چگونه است؟

50) نوشتن فرزندتان چگونه است؟

51) ریاضی فرزندتان چگونه است؟

52) ارتباط او با والدینش چطور است؟

53) ارتباط او با خواهر و برادرش چطور است؟

54) ارتباط او با همسالانش چطور است؟

55) مشاركت او در فعالیت های جمعی (مانند بازی های تیمی) چگونه است؟

چه می توان كرد؟

اگر نتایج الف، ب، یا ج گرفته اید، حتما فرزندتان را نزد یك روان پزشك یا روان شناس ببرید. تشخیص اختلال كم توجهی و بیش فعالی (ADHD) به این سادگی ها نیست. حتی بعد از انجام این آزمون نیز نمی توان به تشخیص قطعی رسید، بنابراین بهتر است قبل از اینكه هرگونه برچسبی به فرزندتان بزنید، برای ملاقات با یك روان پزشك یا روان شناس برنامه ریزی كنید. بدون مشورت با روان پزشك در مورد وضعیت فرزندتان تصمیم نگیرید و به خصوص در حضور كودك در مورد بیش فعالی حرفی نزنید.



"تبیان"


Lady parisa
11-04-2013, 15:35
آ‍ژانس ملی امنیت دارویی و محصولات بهداشتی در فرانسه هشدار داد: فنوکسی اتانول، نوعی ماده شیمیایی از خانواده اتر است که در محصولات آرایشی بهداشتی به کار می‌رود و مصرف آن برای کودکان زیر 3 سال توصیه نمی‌شود.
این ماده شیمیایی در شامپو، خمیردندان، دستمال مرطوب، انواع شوینده‌ها و سایر مواد آرایشی بهداشتی وجود دارد و مصرف آن در کودکان، خطر ایجاد مسمومیت را به همراه دارد.
محققان توصیه می‌کنند در تولید دستمال‌های مرطوب مخصوص پاک کردن کودک، از این ماده شیمیایی استفاده نشود و میزان غلظت این ماده در سایر محصولات بهداشتی ویژه کودکان از 1 درصد به 0.4 درصد کاهش یابد.
ماده فنوکسی اتانول قابلیت جذب بالایی دارد و از طریق پوست در بدن کودک نفوذ می‌کند. اگرچه مصرف کوتاه مدت آن عوارض قابل توجهی ندارد و باعث ایجاد حساسیت‌های پوستی نیز نمی‌شود، اما مصرف مداوم آن باعث سوزش چشم می‌شود.
آژانس، گزارش تحقیقات خود را در اختیار کمیته علمی اروپا برای ایمنی مصرف کننده قرار داد تا در خصوص مصرف این ماده در تولید محصولات بهداشتی برای کودکان تجدید نظر کند.



"شهرزاد پرس"

Lady parisa
11-04-2013, 15:42
سعی کنید در خانه خود این طرز فکر را القا کنید که تمیز بودن خانه احساس بسیار خوبی به انسان می دهد. اگر کودک از جمع کردن وسایلش خودداری کرد، خودتان آنها را جمع کنید و بگویید: «به نظرت این طوری بهتر نیست؟ وقتی همه چیز مرتب و سرجای خودش است آدم احساس بهتری دارد.»
1.تاکید بر اینکه تمیزی و نظم احساس خوبی به انسان می دهد
مشکل بیشتر والدین این است که کودکان آنها غذا یا اسباب بازی های خود را روی زمین پرت و پخش می کنند. گاهی کودکان این کار را می کنند تا صبر والدین خود را بسنجند و ببینند چه زمانی کاسه صبر شما لبریز می شود.
زمانی که شما آرام تر و صبورتر واکنش نشان دهید جذابیت این کار نیز برای کودک از بین می رود. مثلا وقتی با آرامش به کودک خود می گویید: «اکنون زمان تمیزکاری است» بیشتر جواب می دهد تا زمانی که فریاد می زنید.

پرورش کودک منظم,آموزش نظم به کودک

سعی کنید در خانه خود این طرز فکر را القا کنید که تمیز بودن خانه احساس بسیار خوبی به انسان می دهد. اگر کودک از جمع کردن وسایلش خودداری کرد، خودتان آنها را جمع کنید و بگویید: «به نظرت این طوری بهتر نیست؟ وقتی همه چیز مرتب و سرجای خودش است آدم احساس بهتری دارد.» این مکالمه در وجود کودک تاثیر می گذارد و باور می کند منظم بودن مساوی است با داشتن احساس خوب.
با تکرار این نوع آرامش ها و تلقین کردن ها کودک به تدریج می آموزد بدون اینکه شما چیزی بگویید خودش همه وسایل اضافه را جمع کند. این مساله برای هر دوی مادر و فرزند مفید است. کودک نظم را یاد می گیرد و بخشی از کارهای مادر نیز کم می شود.

2. زمان تمیزکاری را شاد و سرگرم کننده کنید
اینکه روند تمیز کردن را به سرگرمی مفرح برای کودک تبدیل کنید بسیار مهم است. به طور مثال، هنگام مرتب کردن اطراف خانه آواز بخوانید. یا کارهای خود را در غالب شعر و آواز بیان کنید. این مساله باعث تحریک کودک به مشارکت در این کار می شود.
می توانید جمع کردن اسباب بازی ها از روی زمین را به یک بازی سرگم کننده تبدیل کنید. به طور مثال، بگویید هر چیزی که سرجای خودش نیست مثل کردوکودیل بزرگی است که باید سریعا به خانه اش فرستاد. یا مثلا، به هم ریختگی همچون آتش است و برای خاموش کردن آن باید وسایل را سرجای خود گذاشت.
برای کودکان بزرگ تر، می توانید از بازی اینکه چه کسی می تواند وسایل خودش را زودتر سرجایش بگذارد، استفاده کنید. از اینکه همه کارها را با سختی خودتان به تنهایی انجام دهید و همزمان غر هم بزنید، پرهیز کنید. اگر شما یا کودکتان شروع به اعتراض و شکایت کردید، سریعا آن را به یک بازی یا سرگرمی تغییر دهید.
3. تمیز کردن پیش از انجام کارهای جدید
این عادت را در خانه خود به وجود بیاورید که پیش از انجام هر نوع بازی جدید باید وسایل بازی قبلی را جمع کرد. ابتدا شاید کودکان در برابر این قانون جدید واکنش منفی نشان دهند اما پس از مدتی متوجه می شوند اگر همکاری کنند، سریع تر می توانند بازی کنند. برای رسیدن به این هدف، باید به کودک خود گوشزد کنید تا زمانی که همه وسایل سرجای خود قرار نگیرند از بازی خبری نیست. این کار به مرور به یک عادت تبدیل می شود و کودک خودش به طور خودکار وسایل را پس از هر بازی جمع می کند.

پرورش کودک منظم,آموزش نظم به کودک

کودک باید وسایل کوچک که برایش سنگین نیستند را جمع کند و وظیفه جمع کردن وسایل بزرگ و سنگین به عهده والدین است.

4. کارها را کش ندهید و سریع انجام دهید
برخی از افراد ذاتا کند هستند و برای انجام کارهای ساده زمان زیادی صرف می کنند. به طور مثال، هنگام گذاشتن مجله سرجای خودش، حواسشان به مقاله ای پرت می شود و کار اصلی خود را فراموش می کنند. این مساله نوعی وقت تلف کردن بیهوده است. باید سعی کنید در کارهای خود سرعت عمل داشته باشید و با شادی آن را انجام دهید. به طور مثال، برای مرتب کردن هر اتاق 5 تا 10 دقیقه بیشتر زمان نگذارید.

5. کمال گرا نباشید
یکی از بزرگ ترین دشمنان تمیز ماندن خانه، کمال گرایی است. اگر فکر کنید همه چیز باید دقیقا در جای خودش قرار بگیرد، این مساله کمی ترسناک و دوست نداشتنی است و کمتر پیش می آید. به خود و فرزند خود یادآوری کنید مرتب بودن عادی هم به اندازه خود مورد قبول است. کار تمیز کاری را با سرگرمی همراه کنید تا کسل کننده نباشد.
وقتی کودک کوچکی در خانه زندگی می کند اینکه همه جا تمیز باشد کار دشواری است و لازم نیست همه کارها را در یک زمان انجام داد. این کار همچون دوش گرفتن است، شما فقط یکبار در عمر خود برای همیشه دوش نمی گیرید. پس لازم نیست یکبار همه جا را برق بیندازید.

6.کارگروهی کلید اصلی کار است
نوشتن و تعیین مسوولیت های هر فرد تاکتیک مفیدی است. اما گاهی انسانیت نیز در این میان مطرح می شود. به طور مثال، هنگامی که کودک برای انجام کارهای خود تقاضای کمک می کند، عموما او را مجبور می کنیم تا خودش کارهایش را انجام دهد و با قاطعیت تمام می گوییم: «این کار توست! باید خودت به تنهایی انجام دهی».
اما گاهی کودک در انجام کارهایش به کمک نیاز دارد و نباید این کمک را از او دریغ کرد زیرا به طور ناخواسته کودک را از انجام کارهای روزانه می ترسانیم. هنگامی که آنها درخواست کمک می کنند و ما با آغوش باز آن را می پذیریم و کمک می کنیم، کودک درس های مفیدی می آموزد: کودک یاد می گیرد با لبخندی به دیگران کمک کند. متوجه می شود کمک خواستن از دیگران اشکالی ندارد. در ضمن یاد می گیرد بدون انتظار به دیگران کمک کند. برعکس این قضیه هم خوب است. از کودک خود برای انجام کارها کمک بگیرید.


"برترین ها"

Lady parisa
11-04-2013, 15:48
نقاشی زبان کودکان است . کودکان بر خلاف بزرگسالان هستند . آنها از طریق نقاشی کشیدن قصه گویی بازی کردن و ... شناخته می شوند . نقاشی به ما کمک می کند تا به دنیای درونی و روح کودک پی ببریم و بدانیم چه نیازهایی دارد ؟ آیا کودک ناسازگار یا بیمار است ؟ در بزرگسالی می خواهد چه کاره شود ؟ و....



ما در اینجا مفهوم خورشید, ماه , آسمان , زمین, اتوموبیل و حیوانات را بررسی خواهیم کرد. لطفا" توجه داشته باشید که شما به کودک موضوع نقاشی نمی دهید و خودش آزادانه نقاشی می کند.



۱) خورشید و ماه :

در اغلب نقاشی های کودکان خورشید دیده می شود . خورشید نشانه امنیت خوشحالی گرما قدرت و به قول روانشناسان خورشید به معنی پدر است . وقتی رابطه کودک و پدر خوب است کودک خورشید را در حال درخشیدن می کشد و وقتی رابطه آن دو مطلوب نیست کودک خورشید را در پشت کوه ناپدید می کند . ترس کودک از پدر به رنگ قرمز تند و یا سیاه در نقاشی دیده می شود . البته با یک نقاشی ما به قضاوت نمی پردازیم بلکه باید چندین نقاشی کودک را بررسی کرد . ماه نشانه نیستی است . اغلب کودکان ماه را کنار قبر و قبرستان می کشند . کودکان در نقاشی خود ماه را با مرگ معنی می بخشند .




۲) آسمان و زمین :

آسمان به معنی الهام و پاکی است . ولی زمین به معنی ثبات و امنیت می باشد . کودکان خیلی کوچک هیچ وقت خطی برای نشان دادن زمین ترسیم نمی کنند ولی در سن ۵ یا ۶ سالگی که آغاز به درک دلایل منطقی می کنند به کشیدن زمین نیز می پردازند .





۳) اتوموبیل :

در جامعه امروزی ماشین نشانه قدرت است به همین دلیل در نقاشی های کودکان مخصوصا" پسر بچه ها ماشین زیاد دیده می شود . وقتی یکی از اعضای خانواده که اغلب پدر و گاهی خود کودک است رانندگی می کنند از دیدگاه برون فکنی اهمیت پیدا می کند . بیشتر نوجوانان به بهانه اینکه کشیدن تصویر آدم حوصله شان را به سر می برد یا سخت است از کشیدن شکل آدم خودداری می کنند اما به دلیل اعتقاد روانشناسان ترجیح دادن کشیدن ماشین در این دوره خود به خود نشان دهنده وابسته بودن شخص به دنیای خارج و زندگی ماشینی است . البته این مسائل بستگی به سن فرهنگ و عوامل ذهنی و ... نوجوان دارد .





۴) حیوانات :

اگر در نقاشی کودک شما تصاویر حیوانات دیده می شود ممکن است دلایل مختلفی وجود داشته باشد که شما با صحبت کردن با کودک پی به آن می برید . کودکی که در روستا زندگی می کند و یا حیوان خانگی دارد و یا عاشق حیوانات باشد و یا حتی زیاد به باغ وحش برود طبیعی است که حیوان بکشد . پس فرهنگ و طرز زندگی کودک در خانواده از اهمیت زیادی برخوردار است .



گاهی ممکن است کودک احساس گناه و تقصیری را که تجربه کرده و جرات نکرده آن را ابراز کند در نقاشی و در قالب حیوان نشان دهد . مثلا" کودکی ممکن است به دلیل اینکه دیشب در رختخواب خرابکاری کرده و سرزنش احساس گناه کرده باشد و در نقاشی اش شکل مارمولک بکشد . کشیدن حیوانات درنده نشانه فشارهای درونی مخفی کودک است . مثلا" کودکی که نسبت به برادر کوچکتر تازه به دنیا آمده اش حسادت می کند در نقاشی ممکن است گرگ بکشد که این نشان دهنده ترس و دلهره کودک از تازه وارد کوچولو است .



توجه داشته باشید که شما نباید موضوع نقاشی کودک خود را تعیین کنید و نباید بالای سر او بنشینید وبه او مدادرنگی به میل خودتان بدهید . او در نقاشی کردن باید آزادی کامل داشته باشد . در پایان نقاشی از کودک بخواهید که در مورد تصاویر کشیده شده برای شما حرف بزند . کودکان را به کشیدن تشویق کنید اما آنها را مجبور نکنید که همین الان برای شما نقاشی بکشند .

forogh53
11-04-2013, 23:13
سلام . یکی از بهترین راههای تربیت فرزند خواندن قصه برای بچه هاست به خصوص شبها موقعی که در تختخوابشون قرار می گیرن شما کنار تختشون روی زمین بنشینید و با احسااس براشون قصه بگید بعضی وقتها هم نوازششون کنید و کودک را در هر قصه که می خوانید جایگزین یکی از شخصیتهای آن قرار دهید و برای هر شخصیت داستان صدای خود را تغییر دهید این روش فوق العاده اثر پذیر است امتحان کنید و ببینید به خصوص برای بچه هایی که از نظر ادب کمی ضعیف هستند و یا لجبازند البته نکته مهم اینجاست که اگر از نظر اسلام نگاه کنیم بچه ها هفت سال اول باید پادشاهی کنند ،هفت سال دوم تربیت شوند و هفت سال سوم وزیر شما باشند و دیگه اینکه خود شما اول از همه الگوی بزرگی برای بچه هاتون هستید اگر بهشون احترام گذاشتید چه وقتی تنها هستند چه در جمع اونوقت اونا هم به شما و خواسته هاتون احترام می گذارند.

Lady parisa
09-05-2013, 12:44
عروسکش را روی پاهایش می گذارد و محکم او را می زند. موهایش را هم می کشد تا چند تار موی عروسک بین انگشت هایش گیر کند. اینقدر عروسک را محکم می زند که انگار می خواهد او را له کند... .

نمی دانم شما هم شاهد برخوردهای خشن و نامناسب فرزندتان با عروسک هایش بوده اید یا نه؟ اما برخی از مادر و پدرها چنین صحنه ای را دیده اند و به جای آن که برایش تصمیمی بگیرند، کودک را دعوا کرده اند. آنها بدون این که دلیل اصلی این رفتار را بدانند یا حداقل سعی کنند آن را بفهمند، فقط کودک را متهم می کنند و با بدرفتاری او را از خود می رانند؛

اما بعضی ها هم هستند که از کودک علت کارش را می پرسند و می خواهند بدانند چرا فرزندشان چنین رفتاری را انجام می دهد. مثلا ممکن است از او بپرسند: «چرا عروسکت را می زنی؟» یا «چرا می خواهی او را تنبیه کنی؟» در اغلب موارد هم کودکان پاسخ یکسانی خواهند داد: «عروسکم کار بدی کرده بود؛ باید تنبیهش می کردم!»

گروهی از کودکان هم در جواب این سوال فقط سکوت می کنند و با تغییر حالت چهره و اخم کردن نشان می دهند که جوابی ندارند.

در هر حال، متخصصان و کارشناسان براین باورند که رفتارهای خشن و نامناسب کودکان در برابر اسباب بازی ها و عروسک هایشان ممکن است به علل مختلفی بروز کند:

۱ ـ رفتار خشن پدر و مادر با کودک: شاید این موضوع یکی از ساده ترین و مشخص ترین علت های بدرفتاری کودک باشد. او رفتار خشن و نامناسب را از پدر و مادرش می بیند، می آموزد و در زندگی خودش هم آن را به کار می گیرد. پس یادمان باشد رفتار خشن پدر و مادر با کودک، تاثیر بسیار نامطلوبی بر ذهن و روان او برجا خواهد گذاشت و این تاثیرات منفی به شکل های مختلف خودش را نشان می دهد.

در ضمن، گاهی شرایطی پیش می آید که کودک در برابر دوستان و آشنایان هم همین رفتارهای خشن را از خود نشان می دهد و چنین کاری فقط به بازی با عروسک هایش محدود نمی شود؛ بنابراین والدین باید دست به کار شوند تا هر چه زودتر کودک این عادت را ترک کند. برای حل این مشکل توصیه می شود والدین در رفتارشان تجدید نظر کرده و آرام تر از قبل با فرزندشان برخورد نمایند؛

البته این حفظ آرامش حتی هنگامی که کودک رفتار نامناسبی دارد نیز باید ادامه داشته باشد.

۲ ـ رفتار خشن پدر و مادر با یکدیگر : بعضی از پدر و مادرها به فرزندشان از گل نازک تر نمی گویند و بسیار مراقب رفتارشان با او هستند، اما گاهی یادشان می رود چطور باید با همسرشان حرف بزنند و با او برخورد کنند. در حالی که رفتار خشن پدر و مادر با یکدیگر نیز می تواند به طور نامحسوس و ناخواسته به کودک منتقل شود.

کودک بیشترین زمان خود را در کنار والدینش می گذراند و در نتیجه از نظر عاطفی بسیار به آنها وابسته است و رفتار آنها در زندگی اش تاثیر می گذارد؛ بنابراین اگر کودک شما به این دلیل عروسک هایش را تنبیه می کند، خوب است بیشتر مراقب لحن صحبت و رفتارتان با یکدیگر باشید.

۳ ـ کارتون های خشن یا بازی های کامپیوتری خشونت آمیز: دیدن کارتون هایی که میزان خشونت و کشت و کشتار در آنها زیاد است، اثرات نامطلوبی بر روح و روان کودک می گذارد که تا بزرگسالی نیز ادامه خواهد داشت. بازی های رایانه ای نامناسب هم همین شرایط را دارد و در صورتی که کودک در محیط خانوادگی مستعد پرخاشگری یا اختلالات رفتاری باشد نیز این مساله شدت بیشتری پیدا خواهد کرد.

بنابراین حتما ساعات تماشای تلویزیون یا بازی با رایانه و تلفن همراه را محدود کنید و در این ساعت ها هم فقط بازی مناسب سن کودک را در اختیارش بگذارید.

۴ ـ رفتار خشن ناشی از اضطراب درونی: ممکن است کودک از مساله ای رنج ببرد و این باعث تشدید اضطرابش شود. در این شرایط شاید با فریاد کشیدن بر سر عروسک هایش یا زدن آنها، اضطرابش را نشان دهد و آن را تخلیه کند.

در چنین مواقعی پدر و مادر باید با آرامش با کودک گفت وگو کنند و علت اضطرابش را بپرسند. البته ممکن است ابتدا کودک پاسخ دقیقی ندهد؛ ولی والدین باید با صبر و حوصله، علت را پیدا کنند.




"جام جم "

V E S T A
19-10-2013, 11:29
داد می‌زند، هوار می‌كشد، پا به زمین می‌كوبد و شروع می‌كند به گفتن همه حرف‌های بدی كه بلد است. تنها سه سال دارد. مادر سعی در آرام كردنش دارد، اما كودك بی‌توجه همچنان گریه می‌كند و حاضر نیست كاری را كه مادر گفته انجام دهد. این همان كوچولوی دوست داشتنی است كه حالا در نقش یك شیطان كوچك ظاهر شده است. به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم ؛ جیغ و گریه‌های بلند و داد و بیداد كودكان برای خیلی از والدین صحنه آشنایی است. زمانی كه مستاصل و درمانده می‌شوند و نمی‌دانند چه كار كنند. زمانی كه كودك حاضر است سرش را به دیوار یا زمین بكوبد تا به خواسته‌اش برسد و والدین را مرعوب كند.

لجبازی یكی از خصوصیات رفتاری منفی است كه در سنین خاصی در كودكان بروز می‌كند؛ نافرمانی و پافشاری بر خواسته‌های عموما نامعقول كه در صورت مخالفت پدر و مادر به داد و بیداد و به تعبیری «قشرق» منتهی می‌شود.سنینی كه كودك برای دستیابی به استقلال تلاش می‌كند و می‌خواهد كارها را آن‌گونه كه خودش می‌خواهد و نه آن‌طور كه والدین می‌خواهند، انجام دهد.


لجبازی طبیعی در كودكان نوپا:

به گفته دكتر كتایون خوشابی، روان‌شناس كودك و نوجوان، رفتارهای لجبازانه به‌طور طبیعی در سنین بین پانزده‌ماهگی تا سه و نیم سالگی در كودكان شایع است.دكتر خوشابی می‌گوید: كودكان در این سنین لجباز و نافرمان هستند به‌طوری كه گاهی والدین بهتر است از افعال منفی برای واداشتن آنها به كاری كه باید انجام دهند، استفاده كنند. مثل این‌كه به این غذا دست نزن كه مال مادر یا خواهرت است تا كودك غذای خود را بخورد.

وی با بیان این‌كه در این سنین هر خواسته‌ای كه از سوی والدین مطرح می‌شود با جواب نه كودك روبه‌رو می‌‌شود، می‌افزاید: در بسیاری مواقع كودكان برای انجام هر كاری اجازه دخالت والدین را نمی‌دهند و مرتب از واژه خودم استفاده می‌كنند.

عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی این رفتارها در كودكان نوپا را طبیعی و ناشی از استقلال‌طلبی آنها می‌داند و می‌گوید: در این سنین زمانی كه پاسخ نه به خواسته كودك داده می‌شود یك سلسله رفتارهای پرخاشگرانه از آنها سر می‌زند كه به آن قشرق می‌گویند. این رفتارها شامل پا كوبیدن، جیغ و داد و فریاد زدن و گریه كردن است.


آگاهی، گام اول در كنترل لجبازی:

معمولا آگاهی كافی والدین از خصوصیات و ویژگی‌های روانشناختی كودكان نوپا می‌تواند در كنترل رفتارهای آنها موثر باشد.از این‌رو دكتر خوشابی پرت كردن حواس كودك را یكی از راه‌های كنترل رفتارهای لجبازانه در كودكان ذكر می‌كند و معتقد است: این كار منجر به قطع خواسته و پافشاری كودك می‌شود و به این ترتیب می‌توان جلوی قشرق را گرفت.

وی پافشاری والدین بر پاسخ منفی به خواسته كودك را نیز موثر می‌داند و می‌گوید: اگر باید به خواسته كودك جواب منفی داده شود والدین باید بر پاسخ نه خود پافشاری كنند، در رفتار خود قاطع باشند و رفتار قشرق مانند كودك را تحمل كنند.

این روانپزشك كودك و نوجوان در عین حال به این موضوع نیز اشاره می‌كند كه در بعضی مواقع تحمل رفتارهای لجبازانه كودك برای والدین سخت می‌شود و آنها احساس می‌كنند روش‌های تربیتی درست را نمی‌دانند یا كودكشان دچار یك مشكل جدی است در حالی كه این رفتارها در سنین نوپایی و همچنین در سنین نوجوانی كاملا طبیعی تلقی می‌شود.


لجبازی در نوجوانان:

وی به لجبازی‌های نوجوانان هم اشاره می‌كند و می‌گوید: نوجوانان هم برای كسب استقلال و احراز هویت خود رفتارهای لجبازانه در برابر والدین دارند و در برابر خواسته‌های آنها جواب منفی می‌دهند.دكتر خوشابی تاكید می‌كند ‌ با توجه به خصوصیات روانشناختی، مدارای والدین با نوجوان و كنار آمدن با آنها در كنترل رفتار لجبازانه نوجوانان، نقشی موثر دارد.


بحث‌های بی‌پایان كودكان لجباز:

ماندگاری رفتارهای لجبازانه در برخی كودكان كه از حدود چهار تا پنج سالگی خود را نشان می‌دهد، موضوع دیگری است كه می‌تواند والدین را درگیر كند. بداخلاقی‌ها معمولا در سنین بالاتر كمتر دیده می‌شود اما ممكن است به شكل دیگری بروز كند. رفتارهای لجبازانه دائمی همراه با پرخاشگری و نه گفتن مكرر كودكان به والدین، زمینه تنش همیشگی را در خانه فراهم می‌كند.

دكتر خوشابی در این باره می‌گوید: كودكانی كه چنین رفتاری دارند دچار اختلال بی‌اعتنایی مقابله‌ای هستند كه از علائم آن لجبازی، سركشی، نافرمانی، بحث‌كردن زیاد و پرخاشگری است. این كودكان در مقابل هر خواسته‌ای حتی معمولی‌ترین خواسته‌های والدین «چرا» می‌گویند و بحث می‌كنند.

آنها در بیشتر موارد دچار پرخاشگری هستند. در این اختلال، كودكان با والدین وارد جنگ قدرت می‌شوند و می‌خواهند به نوعی قدرت را در خانواده در دست بگیرند. به گفته این روانپزشك منزل این كودكان تبدیل به میدان جنگ والدین و كودك می‌شود.
وی با بیان این‌كه در این اختلال، كودكان مشكل‌دار تنها با خانواده‌های اصلی به ویژه با مادران خود در جنگ و تضاد هستند، می‌گوید: به دلیل سرپرستی مداوم مادران و اجرای روش‌های تربیتی از سوی آنها بیشترین مقابله با مادر و پس ازآن با پدر صورت می‌گیرد.

اما در محیط‌های آموزشی، آنها هیچ مشكلی ندارند و اولیای مدرسه از آنها راضی هستند.وی بر درمان‌های خاص اختلال بی‌اعتنایی مقابله‌ای تاكید می‌كند و می‌گوید: این كودكان نیازمند درمان‌های خاص خود به صورت استفاده از درمان‌های دارویی و رفتاری هستند.


تاثیر تنبیه و تشویق ‌در ‌كنترل ‌رفتارهای ‌لجبازانه:

معمولا كودكان بدون شناخت مفهوم خونسردی یا لجبازی و بداخلاقی می‌دانند با چه كارهایی به اهداف خود می‌رسند. آنها دقیقا می‌دانند والدین در چه زمانی، كوتاه‌می‌آیند یا عصبانی می‌شوند.آنها برای جلب توجه والدین بدخلقی می‌كنند اما اگر بدانند با این كار به هدف نمی‌رسند به احتمال زیاد دست از كار خود بر‌می‌دارند.

بداخلاقی‌های كودكان به هر علتی كه باشد به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و نباید در والدین این ترس را به وجود آورد كه در برابر هر پاسخ نه به كودك خود با داد و فریاد و كوبیدن سرش به زمین مواجه شوند.رفتارهای لجبازانه كودكان گاه كار را به جایی می‌كشاند كه والدین كنترل خود را از دست می‌دهند و حتی ممكن است در مواردی به تنبیه فیزیكی روی آورند

.اما دكتر خوشابی با نفی كامل تنبیه فیزیكی كودكان می‌گوید: زمانی كه صحبت از تنبیه می‌شود به هیچ وجه تنبیه فیزیكی مدنظر نیست زیرا روش‌های تربیتی كه تنبیه بدنی دارد، جایی در تربیت نوین و سازنده امروزی ندارد، اما می‌توان از روش‌های رفتاری مانند تشویق و تنبیه در كنترل رفتار لجبازانه استفاده كرد.

این روانپزشك كودك و نوجوان یكی از روش‌های تنبیهی را محرومیت موقتی برمی‌شمارد و ادامه می‌دهد: در محرومیت موقتی، والدین می‌توانند كودك را از حضور در مكانی كه آنها در آن حضور دارند، منع كنند. به‌طور مثال برای كودك سه ساله به میزان سه دقیقه او را در اتاق با در باز قرار دهند و از او بخواهند اتاق را ترك نكند.

پس از این سه دقیقه هم نیم ساعت بی‌توجهی عاطفی به كودك كارساز است. همچنین محروم كردن كودك از اسباب‌بازی‌های مورد علاقه به مدت دو تا سه ساعت یا محرومیت كودك از بردن به جایی كه دوست دارد، می‌تواند به‌عنوان یك تنبیه مورد استفاده قرار گیرد.وی در عین حال به این موضوع هم اشاره دارد كه بعد از رفتار نامطلوب اگر تنبیه به صورت طولانی‌مدت ادامه یابد می‌تواند رفتارهای لجبازانه را تقویت كند.

دكتر خوشابی با تاكید بر این‌كه رفتارهای تنبیهی باید بلافاصله پس از رفتار نامطلوب باشد وگرنه تاثیرات لازم را ندارد، می‌گوید: در صورتی كه كودك عذرخواهی كند والدین باید این معذرت‌خواهی را بپذیرند و او را به‌خاطر این كار تشویق كنند اما تنبیه لازم را نیز انجام دهند.



پزشک آنلاین


پی نوشت: در انتهای متن منظور از تنبیه ، مواردی مثل محروم کردن کودک از بردن به جایی یا مثلا بی توجهی عاطفی به مدت مشخص شده هست نه تنبیه بدنی.

shaparak13
28-10-2013, 23:24
هرگز این 7 قول را به فرزندتان ندهید





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


والدین از وعده و وعید دادن به فرزندان خود به چند دلیل استفاده می کنند: برای رشوه دادن به فرزند جهت انجام کاری که خودشان می خواهند، اجتناب از برخورد احتمالی با فرزندشان، ناامید نکردن فرزند و ایجاد امید در او.

ولی بچه ها وقتی نوبت به قول می رسد بسیار سمج می شوند و شکستن قول و عهدتان با آنها در واقع اعتماد او به شما را از بین می برد. در اینجا به چند قول و وعده و وعید که معمولاً والدین می دهند (و آنها را می شکنند!) اشاره می کنیم و توصیه هایی برای والدین می آوریم.

1. "قول میدم درد نداشته باشه."
باید بدانید که درد یک امر درونی است، پس وقتی بانداژ شما را برمی دارند زیاد برایتان مهم نیست، ولی فرزندتان حس دیگری دارد. بجای آنکه قول بدهید که اصلاً درد ندارد، بگویید که ممکن است کمی درد داشته باشد، ولی خیلی زود تمام می شود.

2. "قول میدم قبل از اینکه خوابت ببره بیام خونه."
در مورد موقعیت ها و شرایطی که خارج از کنترل شما هستند – مانند ترافیک و جلسات دقیقه نودی – مراقب باشید. بجای آن بگویید: "قول میدم تمام تلاشمو بکنم و قبل از اینکه بخوابی خونه باشم."

3. "قول میدم هفته دیگه ببرمت پارک با دوستت بازی کنی، ولی امروز نه."
بچه ها همیشه جزئیات را به یاد دارند. اگر بگویید هفته دیگر، یادشان می ماند. سعی کنید گزینه واقع گرایانه تری بدهید: "بذار با مامان دوستت حرف بزنم و قرار بذاریم بریم پارک."

4. "قول میدم اگه اتاقتو مرتب کنی، ببرمت بیرون بستنی بخرم برات."
رشوه دادن به فرزندتان به او خودکفایی را یاد نمی دهد. قول دادن و رشوه دادن را فراموش کنید و در عوض به او کمک کنید عواقب موضوع را درک کند. مثلاً چنین چیزی بگویید: "اسباب بازی هاتو جمع کن تا کسی روشون نیفته خراب بشن."

5. "قول میدم اگه مشقاتو انجام بدی، باهوش ترین بچه کلاس بشی."
به او کمک کنید تا ارزش یادگیری را بفهمد، نه اینکه تمرکز او را به سمت بهترین بودن جلب کنید. بهتر است بگویید: "انجام دادن تکلیف شب باعث می شه که رشد کنی و چیزای زیادی یاد بگیری."

6. "قول میدم که فردا روز بهتری باشه."
والدین می خواهند همه چیز را برای فرزندانشان بهتر کنند، ولی گاهی آنچه بچه ها بیش از همه به آن نیاز دارند، این است که احساساتشان درک و پذیرفته شود. جمله بهتر این است: "به نظر می رسه که امروز روز سختی برات بوده."

7. "قول میدم که دفعه دیگه برای تولدت بریم مسافرت."
فرزندتان ناامیدانه چیز خاص و ویژه ای از شما می خواهد و شما ناامیدانه می خواهد آن را به او بدهید، ولی چیزهای بزرگ و گرانی مانند سفر نیاز به پول و برنامه ریزی دارد. فرزندتان را در برنامه ریزی ها دخالت دهید تا بهتر وسعت آن را درک کند. مثلاً بگویید: "منم فکر می کنم تو این مسافرت بهمون خیلی خوش بگذره. پس بذار براش پول پس انداز کنیم."

shaparak13
28-10-2013, 23:27
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])هفت راه درمان ناسزاگویی کودکان







گاهي پيش مي آيد که کودک براي اولين بار از کلمات زشت استفاده مي کند و موجب خنده اطرافيان مي شود در چنين مواقعي او مستقيما از بالاترين پاداش موجود يعني جلب توجه ديگران بهره مند شده است. بنابراين ضرورتي نمي بيند که اين رفتارش را تغيير دهد.
پسر چهار ساله من به تازگي حرف هاي زشت و ناسزا زياد مي زند اين مسئله باعث شده است جلوي ديگران خجالت زده شوم. چه کار بايد بکنم تا اين کارش را ادامه ندهد.
زهرا حسين زاده ملکي- روان شناس: بسياري از والدين نگران بددهاني يا ناسزاگويي فرزندانشان هستند؛ آن ها معمولا از خود سوال هاي گوناگوني مي پرسند؛ مي خواهند بدانند که کودکانشان اين الفاظ را چگونه و از کجا ياد گرفته اند؟ آيا مقصر اين رفتار خود والدين هستند؟ و سرانجام به دنبال راه حلي مي گردند تا کودک شان اين عادت زشت را کنار بگذارد.

اين ناسزاها از کجا مي آيند
۱ -متاسفانه بايد پاسخ داد مانند بسياري از مشکلات رفتاري کودکان که از خانواده نشات مي گيرد، در اغلب موارد، ناسزاگويي نيز ريشه در خانواده و مسائل آن دارد. در واقع، همان گونه که کودکان رفتارهاي خوب والدين را مي آموزند در رفتارهاي نامطلوب نيز از آنان الگو مي گيرند؛ زيرا کودکان به صورت طبيعي گرايش دارند که رفتارهاي والدين را به صورت هوشيارانه يا ناهوشيارانه جزوي از رفتارهاي خود کنند و اصطلاحاً با آنان همانندسازي کنند.

جالب است بدانيد تفاوتي هم نمي کند که والدين اين واژه ها را نسبت به فرزندان خود به کار برند يا در حضور او و خطاب به ديگران استفاده کنند.

۲-همچنين از ديگر علت هاي ناسزاگويي کودکان، يادگيري از طريق ديگر کودکان است. در حقيقت، بچه ها در تعاملات روزمره با هم سالان درمي يابند که آن ها از اين طريق مي توانند خشم خود را بروز دهند و ديگران را کنترل کنند از اين رو، مي آموزند که با اين شيوه مي توانند به خواسته هاي خود برسند، احساس قدرت کنند و ديگران را برنجانند.

۳-همچنين برخي از کارتون ها، فيلم ها و بازي هاي رايانه اي نيز از جمله مواردي است که ممکن است الفاظ ناپسند را مطرح کند.

۴-در تمامي اين رويدادها نکته مهم اين است که کودک در مقابل بيان اين کلمات به نوعي پاداش دريافت کرده است؛ به عنوان مثال وقتي پدر که نماد قدرت و توانايي براي فرزندان است از ناسزا استفاده مي کند کودک احساس مي کند که گفتن حرف هاي زشت نوعي توانايي است.

يا مثلاً زماني که شخصيت محبوب کارتوني او حرف هاي زشتي به زبان مي آورد او احساس نمي کند که گفتن اين حرف ها کار بدي باشد!

۵-گاهي پيش مي آيد که کودک براي اولين بار از کلمات زشت استفاده مي کند و موجب خنده اطرافيان مي شود در چنين مواقعي او مستقيما از بالاترين پاداش موجود يعني جلب توجه ديگران بهره مند شده است. بنابراين ضرورتي نمي بيند که اين رفتارش را تغيير دهد.

البته دقت داشته باشيد که اين پاداش ها همواره هم به نوع مثبت ارائه نمي شود يعني گاهي براي کودکي که حوصله اش سر رفته به کار بردن ناسزا باعث مي شود تا مادر به نحوي به او توجه نشان دهد حتي اگر اين توجه به صورت دعوا يا داد و بيداد باشد که در واقع اين هم به نوعي پاداش محسوب مي شود!

۶ -علاوه بر اين ها افسردگي و اضطراب نيز از انگيزه هايي است که باعث مي شود تا کودک واژه هايي را که شنيده است و به نظر نمي آمد که آن ها را آموخته است به کار برد.

در ضمن ضرورتي هم ندارد که کودک ناسزا گفتن را بلافاصله تقليد کند گاهي بين يادگيري يک رفتار و بروز آن فاصله وجود دارد حتي ممکن است ماه ها قبل واژه اي را شنيده باشد، اما امروز و به اقتضاي موقعيت آن را به زبان بياورد.

۷ راه براي درمان
اما چه روش هايي به کاهش اين مشکل کمک مي کند؟ در حل اين موضوع توجه به منشاء يادگيري بسيار مفيد است:

۱ -والدين بايد به طور کلي ناسزاگويي را ترک کنند همچنين به کودک توضيح دهند که رفتار قبلي آن ها صحيح نبوده است.

۲ -کنترل محيط و تعاملات کودک بسيار حائز اهميت است بايد با دور کردن کودک از محيط هاي ناسالم، دوستان و رفت و آمدهاي مناسبي را نيز جايگزين کرد. مناسب تر است که والدين به طور ويژه از ۲ سالگي يعني زماني که کودک تقليد کلامي رو به پيشرفتي را نشان مي دهد به اين نکته توجه داشته باشند.

۳ -والدين با دقت بيشتري کارتون ها، فيلم ها و بازي هاي رايانه اي را براي کودکانشان انتخاب کنند.

۴ -روش هاي سختگيرانه والدين، رفتارهاي پرخاشگرانه به خصوص ناسزاگويي کودک را افزايش مي دهد، تغيير شيوه هاي تعامل با کودک از تثبيت اين رفتار جلوگيري مي کند.

۵ -در مقابل فحاشي کودک هيچ گونه واکنشي نشان ندهيد و کاملا حرکات او را ناديده بگيريد تا حس کنترل کردن ديگران در او تقويت نشود.

۶ -با شنيدن حرف هاي زشت کودک نخنديد، بلکه با او صحبت کنيد و برايش توضيح دهيد هر روزي که حرف هاي ناپسند نزند يا درمهماني ها اين رفتار را نداشته باشد پاداش خواهد گرفت.

۷ -بايد در پي ايجاد کردن موقعيت هايي باشيد که کودک احساس نشاط و دوست داشتني بودن را تجربه کند. در چنين مواردي بايد به درمان حالات افسرده وار او نيز بپردازيم. اين حس را بايد در تمامي تعاملات بگنجانيد تا از افسردگي و اضطراب او بکاهيد.

با اين حال چنان چه ناسزاگويي همراه با لجبازي يا تحرک بيش از حد باشد و کودک خشونت زيادي را نيز ابراز کند مراجعه به روان پزشک کودکان توصيه مي شود زيرا ممکن است استفاده از الفاظ ناپسند تنها بخشي از يک مشکل عمده تر باشد.

shaparak13
28-10-2013, 23:36
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])روزی 30 هزار کلمه با فرزندتان حرف بزنید


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

روشی که شما با کوچولوی‌تان صحبت می‌کنید در نحوه رشد زبانی او تاثیر بسزایی دارد و حتی می‌تواند ضریب هوشی او را هم تحت تاثیر قرار دهد.
یکی از نگرانی‌های هر مادری بعد از به دنیا آمدن فرزندش این است که تا وقتی نوزاد بخواهد حرف بزند چطور باید بفهمد چه چیز لازم دارد و چه می‌خواهد.
در ضمن نگرانی بعدی این است که چطور قرار است کوچولو مثل بزرگ‌ترها حرف زدن یاد بگیرد. همه اینها می‌تواند به راحتی هر پدر و مادری را نگران کند اما نکته مهم آن است که والدین سعی کنند با کودک ارتباط کلامی داشته باشند.

ایده‌آل‌ترین حالت ممکن این است که والدین روزانه 30 هزار کلمه در ارتباط با کودک استفاده کنند. در حقیقت مطالعات مختلف نشان داده است تعداد لغاتی که در حرف زدن با کودک استفاده می‌شود رابطه مستقیم با افزایش ضریب هوشی کودک دارد. در این مطلب با بعضی روش‌های موثر برای صحبت با کودک بیشتر آشنا شوید.
بگویید و تکرار کنید
ممکن است برای‌تان کسل‌کننده باشد اما تکرار برای کودک‌تان لذت‌بخش است. شنیدن چندباره یک کلمه در تقویت مسیر ارتباطی صدا و معنا در مغز کودک موثر است.

تکرار همچنین باعث می‌شود او دنبال معنای آن به حافظه‌اش رجوع کند و آن را در ذهنش ثبت کند. تا یک سالگی کودک شما اغلب اصوات لازم را می‌داند اما نمی‌داند چه موقع باید از آنها استفاده کند. تکرار به او کمک می‌کند بتواند این وظیفه را به درستی انجام دهد.
از زبان اشاره استفاده کنید
برخی والدین فکر می‌کنند اگر با اشاره با کودک‌شان صحبت کنند او هیچ وقت انگیزه‌ای برای حرف زدن پیدا نمی‌کند اما مطالعات نشان داده کودکانی که اشاره‌ها را یاد می‌گیرند زودتر حروف صداها را می‌آموزند و به حرف می افتند.
داستان تعریف کنید
برای کارهای روزانه تشریفات داشته باشید؛ پوشک عوض کردن، غذا خوردن، حمام کردن، لباس پوشاندن، خوابیدن تا با کودک‌تان ارتباط بگیرید. با توصیف کاری که برای آنها انجام می‌دهید و توصیه‌هایی که در کنجکاوی و عکس‌العمل‌هایش دارید می‌توانید 30 هزار کلمه در روز حرف بزنید.
دنبال بهانه‌ای برای صحبت کردن بگردید
هر وقت دیدید کودک‌تان زل زده به شما یا یکی از وسایل موجود در خانه یا حرکات بدن یا صدای عجیب و غریب درمی‌آورد فرصت را غنیمت بشمارید و مکالمه را شروع کنید. مثلا وقتی کودک‌تان به نحوه درست کردن شیرش توسط شما نگاه می‌کند، به او بگویید «می‌بینم که داری به من نگاه می‌کنی! می‌خوای بدونی دارم چیکار می‌کنم؟ دارم شیرت رو آماده می‌کنم. فکر کنم گرسنه‌ای.»
اینها را به یاد داشته باشید
الگوها را دنبال کنید: کلا ما 2 نوع والدین داریم والدین «کمک‌کننده» که اجازه می‌دهند کودک مکالمه و فعالیت‌ها را هدایت کند و نوع دوم، والدین «دستوری» که اسباب‌بازی‌هایی را برای بازی کودک انتخاب و موضوع مکالمه را مشخص می‌کنند. بهتر است بدانید که والدین کمک‌کننده در بهبود زبان کودک خود تاثیر بیشتری دارند.
نوبتی صحبت کنید: وقتی فرصت حرف زدن به کوچولوی‌تان را می‌دهید ضمن آنکه به او احترام می‌گذارید، می‌آموزید که چطور یک مکالمه دو طرفه داشته باشید. این کار را از روز تولد می‌توانید انجام دهید؛ خیلی زودتر از آنکه کودک کلمه‌ای بیاموزد. بعد از آنکه با او صحبت کردید مکث کوتاهی انجام دهید و منتظر جواب باشید. به مرور زمان او می‌فهمد که این زمان شانسی است که او برای دادن پاسخ خواهد داشت.
مادرانه با او صحبت کنید: حالت سرزنده حرف زدن با کودک بسیار جالب است. تحقیقات نشان داده است کودکان دوست دارند با زبان خودشان با آنها صحبت شود. در این روش ساختار زبانی و دامنه لغات بهتری پیدا می‌کنند اما حواستان باشد که بین 18 ماه تا 2 سال و نیم کودک این نوع حرف زدن را ترک کنید چون ممکن است لحن آرام و پراغراق شما را تقلید کند.
بگذارید تقاضا کند
این کار را قبل از اینکه او به حرف زدن بیفتد هم می‌توانید انجام دهید. وقتی کودک شما موزی را که برایش خرد کردید خورد و شما احساس کردید که او باز هم موز می‌خواهد بدون آنکه ناخودآگاه مقداری در بشقابش بگذارید صبر کنید تا بسته به سن و سطح زبانش اشاره یا علامتی از او بگیرید یا به سادگی سؤال کنید «بازم موز می‌خوای؟» به جای اینکه همه چیز را آماده کنید، به کودک فرصت دهید درباره آنچه می‌خواهد از شما تقاضا کند.
5 اشتباه زبانی
همه والدین با وجود تمام مهارتی که در زمینه‌های مختلف دارند گاهی اشتباه می‌کنند. اینها بعضی از مهم‌ترین اشتباهات است:
شما با کودک صحبت می‌کنید: بیشتر افراد شنوندگان خوبی نیستند. در حقیقت برخی محققان متوجه شده‌اند که بیشتر والدین اولین کلمه‌ای که کودک ادا می‌کند را به یاد نمی‌آورند. طبیعی است که درست صحبت نکردن کودک این کار را آسان می‌کند اما تامل کردن و شنیدن همان چیزهای نامشخصی که کودک ادا می‌کند به شما کمک می‌کند آنچه او می‌خواهد را بفهمید. مثلا وقتی می‌گوید شی می‌دانید که شیر می‌خواهد.
تاکید بر کلمات: این کاری است که نباید انجام دهید. کودک به توپ رسیده است و می‌گوید اووه اما والدین توپ را از او دور می‌کنند: بگو توپ. کودک در حالی که عصبانی شده: اَه. والدین هنوز توپ را دور نگه داشته‌اند: اگه توپ رو می‌خوای بگو توپ. کودک: دوووووب
تصحیح می‌کنید: تا به حال برای‌تان پیش آمده در حال حرف زدن باشید یک نفر وسط حرف‌تان بپرد و شما را تصحیح کند؟ این کاملا می‌تواند رشته کلام را از دست شما خارج کند به گونه‌ای که دیگر نخواهید صحبت کنید. این کار را نباید با کودک انجام دهید حتی اگر کلمه‌ای را اشتباه بگوید. زمانی که می‌خواهید به او پاسخ دهید کلمه درست را ادا کنید.
مدام از لحن بچگانه استفاده می‌کنید: وظیفه شما این است که درست صحبت کنید و بچگانه حرف زدن می‌تواند بدترین راهنما باشد. بچگانه حرف زدن با مادرانه حرف زدن فرق می‌کند اگر کودک می‌گوید: «دوپ می‌خوام» والدین می‌گویند:‌ « بیا اینم دوپت» اما والدینی که مادرانه حرف می‌زنند می‌گویند «توپت رو می‌خوای؟!»
زیاد حرف می‌زنید: کودک را به پارک می‌برید و مدام با او حرف می‌زنید؛ این درخته، بگو درخت، اینها برگه و رنگشون سبزه، کبوترها رو ببین، اونا دونه می‌خورن. او احساس می‌کند همه 30 هزار کلمه‌ای را که باید در روز می‌شنید در عرض یک ساعت دارد می‌شنود. این روش غلط است و نباید استفاده شود.

Atghia
01-09-2014, 10:25
این ده قانون تربیت مهم ترین اصول تربیتی هستند که بیش ترین کارآمدی را دارند و در اکثر موارد صدق می کنند.



1 - تحسین و پاداش
بهترین پاداش برای کودکان تعریف، تمجید، تحسین و محبتِ شماست.
استفاده از اسباب بازی و خوراکی های متنوع برای پاداش به کودکان الزامی نیست. شاید استفاده از تابلوی ساده ای که در آن ها رفتار خوب فرزندتان را با یک ستاره پاداش دهید، موثرترین تمجید از وی باشد.

2 - ثباتِ قدم و استمرار
وقتی مقرراتی را برای کودکتان تعیین می کنید، نباید آن را به سادگی تغییر دهید.
اغلب والدین برای برقراری آرامش در خانه و یا پایان دادن به گریه فرزندانشان، قوانین را نقض می کنند اما اگر قاعده ای را تعیین کردید، هیچ کس (همسرتان، مادربزرگ و حتی خود شما) نباید آن را نقض کند و همگی باید آن را محترم بشمارید. قانون وقتی قانون است که همه آن را رعایت کنند و در برابر آن مطیع باشند. اگر در جامعه امروزین ما رعایت قانون نهادینه نشده به علت این است که والدین قواعد مناسبی تعیین نکرده اند و آن ها را زیر پا گذاشته اند.

3 - برقراری روال معین
نظم و روال مشخصی را در خانه برقرار کنید. مهم ترین اصل در برقراری روال معین در زندگی؛ تعیین وقت دقیق خوابیدن، بیدار شدن و غذا خوردن است. وقتی روال مشخصی را در زندگی برقرار کردید، فقط در موارد خاص مانند زمان سفر یا بیماری می توانید کمی انعطاف به خرج دهید.
تربیت صحیح فقط با وجود نظم امکان پذیر است اما این فقط فرزند شما نیست که باید نظم را رعایت نماید بلکه تمام اعضای خانواده باید منظم باشند تا کودک منظم زندگی کند و امکان تربیتش فراهم شود. تعیین روال مشخص، چهارچوبِ برنامه خانواده است و باید آن را حفظ کرد اما افراط نکنید و عاقلانه انعطاف به خرج دهید چرا که بی شک خانه پادگان نیست.


4 - حدو حدود و خط قرمزها
کودکان باید به طور کامل با حد و حدود و خط قرمزها آشنا باشند و به وضوح بدانند چه کارهایی پذیرفته و کدام یک غیر قابل قبول هستند. با تعیین حد و حدود برای فرزندتان مشخص می کنید، از وی چه انتظاری دارید و محدوده آزادی عمل او تا کجاست.


5 - نظم
حفظ حد و حدود و خط قرمزها با رعایت نظم امکان پذیر می شود و نظم یعنی نظارتی قاطعانه و عادلانه. برای برقراری نظم راه های متفاوتی مانند قاطعیت در صحبت کردن یا هشداری ساده با حرکت انگشت سبابه وجود دارد، اما نکته پر اهمیت این است که هرگز نباید نظم را با استفاده از خشونت و تنبیه برقرار کنید.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



6 - هشدارها
هشدار دو نوع است.در هشدار نوع اول برنامه بعدی روزانه را به اطلاع کودک می رسانید. برای مثال به او اطلاع می دهید که به زودی باید آماده رفتن به تخت شود یا اینکه تا چند دقیقه دیگر سفره غذا پهن می شود. در هشدار نوع دوم رفتارِ نامناسب فرزندتان را به او گوشزد می کنید ، در واقع به او فرصت می دهید تا رفتار خود را تصحیح کند.

7 - انتظارها
بهتر است به فرزندتان بگویید چه انتظاری از او دارید و چه رفتاری را می پسندید. برای این منظور ، با او راجع به خواسته هایتان صحبت کنید اما از ارائه توضیح اضافه، استدلال و پیچیده کردن موضوع پرهیز کنید و فقط نکته اصلی را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید. به خاطر بسپارید؛ توضیح های خود را متناسب با سن فرزندتان بیان کنید و از آن ها سوال کنید آیا متوجه شده که چرا چنین انتظاری از او دارید یا خیر، تا این که به تدریج نظم مورد نظر شما را بپذیرد.

8 - محدودیت ها
خونسرد بوده و بر اعصاب خود مسلط باشید. بدون شک تصمیم نهایی بر عهده شما والدین است. نافرمانی را نباید با خشم و فریاد پاسخ دهید، همچنین اجازه ندهید ، کودکان به سهولت با اعصابتان بازی کنند


9 - مسئولیت پذیری
کودکان در نهایت روزی بزرگ خواهند شد پس به آن ها اجازه رشد بدهید. به آن ها امکان دهید، کارهای کوچک را خودشان به تنهایی انجام دهند و موفقیت های هر چند ناچیز به دست آورند تا اعتماد به نفسشان پرورش یابد و مهارت های زندگی و توانایی های اجتماعی در آن ها تقویت شود. اما یادآوری می کنم که انتظارهای شما باید متناسب با سن و توانایی های آن ها باشد، در غیر این صورت به جای برنده شدن ، بازنده بودن را به فرزند خود می آموزید.

10 - آسودگی خیال و آرامش
وقتِ اختصاصی برای تمام اعضای خانواده (حتی خود شما) از اهمیت فراوانی برخوردار است.علاوه بر آن باید بدانید که قصه گفتن و در آغوش کشیدن کودک ، روش های مناسبی برای آرام کردن او هستند.
به دلیل آن که توجه ترکیبی از تایید کلامی و غیر کلامی است، اعضای خانواده باید از طریق گفتار و رفتار، به یکدیگر اطمینان خاطر بدهند که برای همدیگر مهم و دوست داشتنی هستند و این قانون فقط شامل ِ حالِ کودکان نمی شود بلکه در مورد شما و همسرتان نیز صادق است.


منبع : tebyan.net

Atghia
03-09-2014, 21:15
از چه سنی برای کودک مان موبایل بخریم؟
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بهترین سن خرید گوشی برای فرزندان چه سنی است که آنها در این سن دیگر کودک نیستند و می‌توانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند.برای پاسخ به این پرسش گزارش زیر را بخوانید.


پیشرفت علم همیشه هم خوب و سازنده نیست. یعنی همه مسایل دنیا دو صورت دارند؛ منفی و مثبت. فناوری هم اینگونه است.
انیشتین جمله جالبی در این مورد دارد که می‌گوید: «من از روزی می‌ترسم که تکنولوژی از تعامل انسانی پیشی بگیرد. چنین روزی، جهان نسلی از احمق‌ها خواهد داشت.» این جمله بار مفهومی بالایی دارد. همه از تکنولوژی در جهت بهبود امور استفاده می‌کنیم اما اگر قرار باشد همه زندگی ما را فرا بگیرد، فاتحه انسانیت و مهربانی را باید خواند.


از چه سنی برای کودکان موبایل بگیریم
موبایل یکی از محصولات فناوری است که مزایای بی شماری دارد. به ویژه در این عصر که موبایل تقریبا همه کار می‌کند و علاوه بر تلفن، دوربین، کامپیوتر، حسابدار و... نیز هست. اما همین موبایل دوست‌داشتنی که نفس بسیاری از ما به آن وابسته است برای کودکان مضر و مخرب است. متاسفانه خیلی از والدین در مورد اینکه فرزندان کوچک آنها گوشی موبایل دارد، با افتخار صحبت می‌کنند. کودک 5 یا 6 ساله‌ای که گوشی هوشمند به دست می‌گیرد آیا واقعا از محدودیت‌ها و روشهای استفاده آن آگاهی لازم را دارد؟ آیا پدر و مادر او احساس نمی‌کنند نباید این وسیله از این سن کم در اختیار او قرار بگیرد؟
البته برخی از والدین برای استفاده از موبایل برای فرزندان خود محدودیت تعیین می‌کنند و مثلا فقط دو ساعت موبایل در اختیار او قرار می‌دهند. اما برخی از والدین از اینکه تا قبل از سن 12 تا 17 سالگی برای فرزند خود موبایل تهیه کنند، اکراه دارند. برخی از خانواده‌ها از اینکه موبایل در اختیار فرزند خود قرار دهند می‌ترسند زیرا هراس دارند مبادا باعث انحراف او بشود.


واقعیت این است که والدین نباید به فرزندان دبستانی یا دوره راهنمایی خود موبایل بدهند زیرا با این کار این آزادی را به آنها می‌دهند که وارد شبکه‌های اجتماعی آنلاین شوند. یا متاسفانه با دوستان نامناسب ارتباط های مخفیانه داشته باشند. وقتی یک گوشی هوشمند در اختیار یک نوجوان باشد، او به‌طور دایم به اینترنت دسترسی دارد و اینترنت نیز با همه خوبی‌ها، سایت‌هایی دارد که برای فرزندان ما به هیچ وجه مناسب نیستند.


شاید بهترین سن برای خرید گوشی برای فرزندان، دوره دبیرستان باشد. دختر و پسر در این سن دیگر کودک نیستند و می‌توانند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهند. البته لازمه این امر آن است که پدر و مادر با ارائه مشورت های دقیق به فرزندشان او را همراهی کنند.

hossein blak
20-09-2014, 11:04
این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد ودر نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می شود.

5جمله ی خوب

۱) خـودت تـصـمـیم بگیر: کودک و دوستش در اتاق مشغول بازی هستند. سر و صدای آنها باعث اذیت و آزار شماست، بهتر است بگویید: "بچه ها تصمیم بگیرید یا بی سر و صدا بازی کنید، یا از اتاق خارج شوید." اگر بعد از ۵ دقیقه هنوز سر و صدا ادامه داشت، بگویید: "خوب می بینم تصمیم گرفتید که از اتاق بیرون بروید." این جمله، شما را از داشتن نقش منفی نجات می دهد، زیرا آنها می دانند این تصمیم آنها بوده که منجر به این نتیجه شده است. به این ترتیب کودک مسئول عمل خودش است.

۲) من تو را دوست دارم ولی این کار تو را نمی پسندم: اگر می خواهید لفظی را به کودک بیاموزید، کار خوب و بد را برایش مشخص کنید. به او بیاموزید ما کار خوب و کار بد داریم ، نه بچه خوب و بچه بد. هدف از وضع قوانین، آموزش رفتارهای مناسب است نه تنبیه کودک. اگر چه به رفتار ناپسند او اعتراض می کنید ولی محبت خود را به او قطع نمی کنید.

۳) از تو می خواهم مشکل مرا حل کنی: اگر کودک کاری را انجام می دهد که باعث رنجش شماست، به او بگویید که دچار مشکل شده اید. مثلا ً به او بگویید: "صدای بلند تلویزیون باعث می شود دچار سردرد شوم" و ازاو بخواهید در حل مشکل به شما کمک کند. در این صورت او که خود را دشمن شما نمی بیند خود را موظف می داند کاری انجام ندهد که برای شما مشکل آفرین باشد. اگر به رضایت خاطر شما اهمیت دهد، رفتار بد را خاتمه خواهد داد.

۴) احساس تو را درک می کنم: وقتی کودک عصبانی است جملاتی را به کار می برد تا دیگران را متوجه احساس خود کند. مثلا ً می گوید: "از تو متنفرم" یا "خیلی بدی." این تنها جملاتی است که همه ذهن او را پرکرده. شما می توانید به او کمک کنید تا جمله مناسب را به کار ببرد.

۵) "آیا دوستت چیزی گفته که واقعیت ندارد و تو عصبانی شده ای؟:" افراد متفاوت، نـیازهای متفاوتی دارند. اغلب کودکان در اعتراض به والدین می گویند: "عدالت را رعایت کنید و منصف باشید" و این جملات زمانی مطرح می شوند که کودک می خواهد وسیله خاصی برایش تهیه شود؛ صرفاً به این دلیل که برای برادرش تهیه شده است. باید به کودکان بیاموزیم "انصاف و عدالت این است که هر فرد، هر چه را نیاز دارد تهیه کند. اگر شما به عینک نیاز داری و خواهرت به کفش، هر کدام وسایل مورد نیاز خود را خریداری خواهید کرد و این است اجرای عدالت. گمان نمی کنم زمانی که خواهر شما به عفونت گوش مبتلاست و آنتی بیوتیک مصرف می کند لازم باشد شما هم آنتی بیوتیک مصرف کنی"!


● ۷ جمله ناخوشایند برای کودکان

۱) مناسب سن خودت رفتار کن! گاه والدین به رفتار کودک انتقاد می کنند، زیرا آن رفتار تأثیر بدی بر بزرگترها داشته است. در صورتی که رفتار کودک، نشان دهنده احساس درونی اوست و والدین وظیفه دارند احساس کودک را درک کنند. کودک ۶ ساله ای که نمی داند چه می خواهد و گریه می کند ، یا کودک ۴ساله ای که از محدود شدن در صندلی اتومبیل ناراحت است و گریه می کند ، هر دو متناسب سنشان عمل می کنند؛ اگر چه ما انتظار داریم رفتار آنها ما را آزار ندهد. به جای اینکه به کودک بگویید "مناسب سن خودت عمل کن" بگویید: "به نظر می رسد خیلی عصبانی هستی"، "می دانم وقتی چنین اتفاقی برایت افتاده بسیار ناراحت شده ای" این جملات به کودک آرامش می دهد و شرایط را قابل تحمل خواهد کرد.

۲) شوخی کردم: دست انداختن کودک اگر چه ظاهراً شرایط را شاد می کند ولی در واقع به شدت مخرب است. هنگامی که کودک عصبانی است، خندیدن به او باعث می شود احساس بدتری پیدا کند. شما به عنوان والدین کودک وظیفه دارید او را حمایت کنید نه اینکه باعث اذیت و آزار او شوید. اگر چنین منظوری ندارید هنگامی که کودک ناراحت است شاد نباشید.

۳) چـرا مـثـل ... نـیستی؟ با مقایسه کـودکـان، آنـهـا احـسـاس مـی کـنـنـد در مرتبه پایین تری قرار گرفته اند و این راه مناسبی برای وا داشتن آنها به فعالیت نیست. زمانی که کودک خود را پایین تر از دیگری احساس کند ، روحیه خود را می بازد و دست از فعالیت خواهد کشید. شما باید ضعف و قوت کودکان را بپذیرید و آنها را بر اصلاح رفتار خودشان تشویق کنید.

۴) ندو و گرنه می افتی! علی رغم تمام توجه شما به محافظت از کودک، به کار بردن این نوع جملات باعث می شود کودک بیفتد، زیرا به او القا می کنید منتظرید که او به زمین بخورد و این برای کودکی که تلاش می کند مستقل باشد بسیار مضر است. بهتر است در این موارد بگویید: "قبل از دویدن از محکم بودن بند کفش هایت مطمئن باش." در این صورت شما در مورد اشکال کفش صحبت کرده اید نه ناتوانی کودک.

۵) چی بهت گفتم؟ چرا سوالی را می پرسید که خودتان جواب را می دانید؟ انتظار دارید کودک چه پاسخی بدهد؟ وقتی می پرسید: لباست را کجا پرتاب کردی؟ لبخندی موذیانه می زند و می گذرد. اگر از رفتار او رنجیده اید بگویید: "من متاسفم که مجبورم برای بار سوم تکرار کنم که لباست را روی چوب لباسی آویزان کن."

۶) به تو قول می دهم که ... : به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت. روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد.
وقتی پدر و یا مادر برای تأیید گفته خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار می کند که "وعده داده نشده اش" اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعده ها باعث می شوند که توقعات غیرواقعی در کودکان به وجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده می شودکه او رابه باغ وحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد به حساب می آورد و فکر می کند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیداخواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد.
از طرفی نباید از کودکان وعده گرفت که درآینده رفتاری خوب داشته باشند یا رفتار بدشان را اصلاح کنند. وقتی کودک وعده ای ناخواسته می دهد، وعده ای که متعلق به خود او نیست، در واقع چکی بانکی می کشد که در آن بانک اصلاً حساب ندارد. ما نباید مشوق و محرک این قبیل اعمال فریب آمیز باشیم.

۷) آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم؟ پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنه آمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک به حساب می آید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژه ها استفاده می کند و با بیان این واژه ها، مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار می کند و مانع از پدید آمدن رابطه ای مثبت بین پدرومادر با کودک می شود. " آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم ؟ مگر تو کری ؟ پس چرا گوشت به من نیست؟ ..."
این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنه آمیز و کنایه دار جملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب می کنند. این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهین آمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشه های خیالی انتقام، پر می سازد ودر نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش می شود.

tabnak