PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ماجراهاي رانندگي



kazem795
07-11-2010, 09:28
سلام دوستان
شايد جاي اين تايپيك اينجا نباشه ولي هدف از ايجاد آن كمي تفريح و سر گرمي است
هر كسي با تعريف يه خاطره از رانندگي ميتونه بقيه رو سرگرم كنه
اميدوارم استقبال بشه:11:

ba maram
07-11-2010, 09:45
یک سری داشتم آموزش رانندگی از بابام یاد میگرفتم(سمتای آلوارس[اردبیل]) . 100 متری من یه خره با کرش بود که کنار آسفالت جاده داشتن رو به من میومدن:31: منم خوشحال و خندون داشتم کار خودمو میکردم که تو 30 متری متوجه انحراف به راست خره شدم .منم چراغ دادم اما افاقه نکرد:41: بابام گفت مهران ترمز ترمز .چشمتون روز بد نبینه!!!منم تو یه قدمی خره ماشینو نگه داشتم(البته با خاموش کردن)!!:31: خلاصه به خیر گذشت...
راستی اون موقع چشمای خررو باید میدیدید!رنگشم زرد شده بود!:26:

نتیجه اخلاقی....کلا این خرا خیلی خرن!! بهشون نمیشه اعتما کرد

mehdipesse
07-11-2010, 10:02
خب ايني كه ميگم قصدم ايجاد تفريح نيست ... شايد بشه گفت تجربه هست
من يه RD انزكتوري گاز سوز دارم از گردنه هاي نيريز به سمت قطرويه پايين ميومدم و ديگه جاده تقريبا صاف شده بود و زياد نياز با زدن ترمز نبود...چون نيريز نتونسته بودم گاز بزنم با بنزين ميومدم، براي كاهش مصرف سوخت ماشين رو خلاص كردم تا خودش قل بخوره تا پايين و پاهامم گذاشته بودم كف ماشين، جلوتر يه پيچ بود كه قبلش يه كاميونم جلو ترم بود .... وقتي به كاميون رسيدم پامو گذاشتم رو ترمز ولي يهو ديد ترمز تا ته رفت پايين و خبري از ترمز كردن نيست با عجله دو سه بار ديگه اين كار رو كردم ولي اصلا ترمزي در كار نبود
از پيچ رو برو هم يه نيسان ظاهر شد... ديگه نميدونستم چيكار كنم داشتم از پشت ميزدم به كاميون بنابراين اومدم تو سبقت و نيسان كه وضع منو ديد كشيد تو شولدر
براي اينكه ماشين رو كنترول كنم پامو گذاشتم رو كلاج و دنده رو كه تا الان خلاص بود بردم دنده 4 و ماشين با صداي بلكسباد بلندي سرعتش كم شد ... كاميونم سرعتش رو كم كرد و من اومدم تو لاين خودم ... تمام اين قضايا در زمان خيلي خيلي كوتاهي افتاد
ماشين رو يكم كشيدم كنار و شروع به تست ترمز هام كردم ولي با تعجب ديدم ترمزها خيلي خوب داره كار ميكنه
..
..
..
بعد تازه فهميدم قضيه چي بوده
من چون پاهام كف ماشين بوده در تمام اون لحظات داشتم بجاي ترمز پدال كلاچ رو فشار ميدادم:41:
و چون ماشين خلاص بود هيچ نشونه اي از درگير شدن موتور نشون نميداد و من نفهميده بودم كه عوضي دارم فشار ميدم
اين تجربه اي شد برام كه ديگه هيچوقت ماشينو خلاص نكنم و لااقل يكي از پاهام رو پدالها باشه

shifter
07-11-2010, 10:32
تاپيك جالبي ميشه!!:31:
من سال پيش چند هفته بعد از اينكه گواهينامه رو گرفته بودم بالاخره از پدرجان اجازه گرفتم كه تنهايي ماشينو ببرم:31:
داشتم تو بلوار نزديك خونمون با 80 تا ميرفتم كه ديدم يكي جلوم داره راهنما ميزنه كه بپيچه به چپ...من با خودم گفتم تا اون بخواد بياد چپ من ازش رد ميشم اما معادلاتم اشتباه در اومد:31:
نزديك يارو شده بودم كه ديدم داره مياد سمت چپ منم هول شدم بدون دادن حتي يه نوربالا يا بوق! فقط پامو گذاشتم رو گاز كه ازش رد شم و ميليمتري هم رد شدم:31: اما بعدش يارو كه شوكه شده بود شروع كردن به بوق ممتد زدن و داد وهوار پشت ماشين!! منم از تو اينه ديدمش و محل نذاشتم و ادامه دادم...
رسيدم به چهار راه و پشت چراغ وايسادم...يهو يه صداي ترمز شديد شنيدم نگا كردم ديدم همون ياروهه هست!:18:
طرف اومده بود دنبالم!!!
از ماشينش پياده شد اومد سمت من با مشت زد رو كاپوت گفت مرتيكه مگه كوري و اين حرفا ؟؟!!:18:
من ترسيده بودم پشت فرمون در حد تيم ملي:31: گفتم الان چاقو درمياره يا ترتيب ماشينو ميده يا ترتيب منو:31:
سرمو اوردم بيرون گفتم عمو جون بخير گذاشت بيا برو:31:..انشالله كه از اين به بعد همه درست رانندگي ميكنن و اين حرفا(خودمم نميدونستم چي ميگم:31:)
خلاصه چراغ سبز شده بود و اين يارو هنوز جلوي ماشين وايساده بود تا چند نفر اومدن بردنش سوار ماشينش كردن:31:
نتيجه گيري: بعضيا واقعا كينه اي هستن---هميشه از بوق استفاده كنين...!:31:

kazem795
07-11-2010, 13:30
از اينكه تا الان از اين تايپيك استقبال شد از همه دوستان تشكر ميكنم

سال 80 بود اونموقع دانشجو بودم و براي در اوردن خرج دانشگاه آزاد يه پيكان مدل 53 خريدم و توي آژانس مشغول بكار شدم (در اوقات فراغت) آقا سرتونو درد نيارم من 2سال اين ماشينو داشتم هر قطعه اي رو كه فكر كنيد مجبور شدم روش عوض كنم بطورسكه وقتي خواستم بفروشمش يه چيزي در حد صفر بود( اين ديگه از اون حرفا بود) خلاصه دلشتم توي يه بزرگراه توي شيراز با يه نفر مسافر آژانس ميرفتم چرخ عقب ماشين شروع كرد به تق تق صدا كردن اول توجه نكردم بعد ديدم نه با با اوضاعش داره بدتر ميشه پياده شدم نگاه كردم كه پس از كارشناسيهاي انجام شده به هيچ نتيجه اي نرسيدم و بيخيالش شدم خلاصه سوار شدم اون يارو مسافره گفت چي بود گفتم هيچي گفت توي بزرگراهيم خطر نداشته باشه ما هم كلي براش كلاس گذاشتيمو خيالشو راحت كرديم كه نه خبري نيست خلاصه رفتيم حدود 2 كيلومتر كه رفتم با سرعت حدود 90 تا سر يه پيچ چرخ عقب ماشين كاملا در اومد و از ماشين رد شد ته ماشين با چنان ضربه اي به زمين خورد كه من فكر كردم ديگه بايد فاتحه رو خوند حالا تو اين گير و وير يارو داد زد يا حضرت عباس ،‌ يا حسين يا .... ماشين كه همينطور پشتش داشت رو زمين كشيده ميشد ديگه نه ترمزاش عمل ميكرد ( چون پدال رو كه فشار ميدادم چون يه چرخش آزاد بود عمل نميكرد) و نه با دنده ميشد كاري كرد چون ميدونيد كه پيكان ديفرانسيل عقبه و وقتي يكي از چرخاش روش نباشه ديگه انگار داره آزاد ميچرخه خلاصه ماشين حدود يه 3-4 كيلومتري رو زمين كشيده شد تا ايستاد البته به اين راحتي ها هم نبود چون به شدت فرمان ماشين به همون سمتي كه چرخش در اومده بود كشيده ميشد خلاصه با يه فلاكتي ما ماشينو نگه داشتيم وقتي به يارو نگاه كردم ديدم رنگ تو روش نمونده بهش گفتم به خير گذشت هيچي نگفت پياده شد يه نگاه به ماشين انداخت گفت اين كه خيلي كار داره منم ديرم ميشه من ميرم گفتم آره تو برو انم سرش رو انداخت پائين كه بره صداش كردم گفتم آقا كرايتون تا اينجا ميشه 2500 تومن:31: يارو توش مونده بود چي بگه
خلاصه زنگ زدم يه مكانيك اومد ماشينو راه انداخت و بعدش كه يادم ميومد توي اون شرايط از طرف پول گرفتم كلي ميخنديدم:31: :27:

AliSub
08-11-2010, 09:53
از دانشگاه میخاستم ماشین بگیرم برم خونه (40 کیلومتر) دیدم رفیقم داره میگه بیا با هم میریم. یه پراید متوسط :31:
دست فرمونش افتضاح بود . توی یک پیچی پیچید جلوی یک 405 صفر که راننده جوون روانی داشت. بعد هم پسره حدود 20 کیلومتری مارو بایه چماغ دنبال کرد و هرچی توی ماشینش بود به طرف ما پرتاب مرد که یه جای ماشین هم فرو رفت.
اون یارو یه جوری میخواست مارو بکوبونه به بلوار! :41:
داشتم سکته میزدم.
یه بار هم چنان ترمز زدیم که کامیون یک قدمی پشت ما وایساد اونم با ترمز شدید.

آخر هم رفیقم به بهانه زنگ زدن به پلیس یه شماره ای گرفت گوشی گذاشت در گوشش. پسره فکر کرد داره به پلیس زنگ میزنیم و اولین بریدگی پیچید.

انقرد ترسیده بودیم که نزدیک بود . . . . بزنیم!

===============================
این یکی بی معنیه»:

سوار یه ماشین داغون بودم بعد یه پژو پارس اسپرت در حد تیم ملی از کنارم با سرعت زیاد رد شد. بعد که گفتم عجب ماشینی دیدم پلیس سر راه به خاطر سرعت زیاد گرفتش :31:

kazem795
08-11-2010, 13:33
ديروز داشتم تو خيابون ميرفتم (پياده) ديدم يه دختره ميخواد ماشينشو پارك كنه دوبل ايستاده بود كنار يه ماشين هر چي سعي ميكرد نميتونست رفتم جلو بهش گفتم ميخواي واست پاركش كنم اونم از خدا خواسته گفت آره پياده شد نشستم پشت ماشينش يه لحظه حس شيطونيم گل كرد ماشينو كه كج رفته بود تو پارك آروم در آوردم بعد گاز ماشينو گرفتم رفتم دختره جيغ ميزد و دنبال ماشين ميدويد حدود 100 متر جلوتر ايستادم بهم كه رسيد خون جلو چشاش گرفته بود گفت مگه مريضي چرا اينجوري ميكني من كه ديگه از خنده نميتونستم جلو خودمو بگيرم بلند بلند خنديدم دختره هم خندش گرفت خلاصه دنده عقب گرفتم ماشينشو پارك كردم بعد كه پياده شدم درش رو هم قفل كردم سوئيچ رو گذاشتم تو جيبم دختره ديگه نمدونست چي بايد بگه خلاصه يكم اذيتش كردم سوئيچ رو بهش دادم و رفتم:5:

babak_gww
08-11-2010, 19:37
تبریک بابت این فکر ناب

فکر کنم تاپیک جالبتری بشه :11:
---------------------------------------------------------------

یه بار داشتم از بیرون برمیگشتم ... تو کوچه داشتم میومدم ... کوچه ای که خونه یکی از دوستام اونجاست ...

دیدم از قضا ماشینو اورده بیرون و خودش رفته در پارکینگو ببنده ... ماشین روشن ... سوئیچم روش بود

آقا پریدم پشت ماشینو با یه شتاب اساسی ماشینو روندم :31:

از تو اینه دیدم بدبخت همین که صدای ماشینشو شنید پرید بیرون و قتی دیدماشینشو دارن میبرن ... رنگش مثل گچ شده بود
... نزدیک بود بمیره :31:

منم از ترس برخورد غیر استاندارد یه صد متر که رفتم ماشینو نگه داشتم و پیاده شدم ... 2 تا بوق زدم براش و گفتم بپا نبرنش

از این به بعد مراقب باش

نتیجه اخلاقی: همیشه به طور عملی به دیگران هشدار بدین :31:

senaps
08-11-2010, 19:49
سلام
من داشتم با ماشین ماماین(پراید!!!) رانندگی میکردم تو کوچه پس کوچه ها...سرعتم یه کوچولو بالا بود و و داشتم 90 تا میرفتم....
یه پیرمرده رو دیدم که داره میاد!!! چراغ زدم و بعدشم بوق رو دیگه تقریبا کامل گرفتم! ولی پیرمرده ول کن نبود که نبود!!!
تو یه متریش ترمز کردم(یه متریش نه اینکه یه متر مونده بهش برسم!! یه متر مونده به اینکه بیاد وسط جاده و فک کردم با اون سرعت اون پیرمرده،اگه من هیمنجوری برم حتمی میزنمش!!!) البته دستگاه تخمین فاصله ی من خیلی خرابه!! هیمن که ماشین وایساد پیرمرده چن لحظه بعدش خورد به ماشین من!!

یعنی خورد به گلگیر راست من....من وایساده بودم و اون منو زده بود!!!!
گفا عمو! یه گوسفند هم اگه میبود،یه بوقی ترمزی چیزی میزدن!! من که ادمم....
دهنم واز شده بود!! تقریبا 50 متر بوق و چراغ زدم بهش ولی منو ندید اصلا!!!شایدم فک کرده بود از این دختراس که همینجوری بیاد وسط خیابون واسش وای میستیم که رد بشه نکنه خونش بیوفته گردن ما!!!(بعضی هاشون اونقد میترشن که خودشونو زیر ماشین میکنن نمیدونم چرا!!)

خلاصه ملت ریختن اونجا و کی باورش میشد که پیرمرده زده به من؟!!
من گواهینامه هم نداشتم!! تنها کاری که از دستم بر اومد در رفتن بود!!!
خوشبختانه واسه پیرمرده مشکلی پیش نیومده بود و کسی هم شمارمو ور نداشته بود!! چون گواهیناتمه نداشتم دهن مهنمو سرویس میکردن!!



----------------
امروز رفته بودم واسه ازمون مقدماتی گواهینامه، سری قبلی با 10 غلط رد شده بودم ازمون شماره چار رو داده بودم...
این بار با استفاده از بند (پ)،باز برگه ی سوالات 4 خورد به من....ردیف جلو نشسته بودم و مثلا پارتی داشتم ولی نمیدونستم این پارتی میخواد چجوری کمکم کنه!!!
خلاصه تا جایی که بلد بودم،حل کردم(سوالاتی که سری قبل اشتب جواب داده بودم رو هم خونده بود که کم نیارم!!)
در نهایت،گیر 5 تا سوال افتادم فک کردم ولش کنم و برگه رو تحویل بدم،که دیدم کلید سوالات شماره 4 دقیقا جلو رومه!!!
سری قبل هم بود ولی دور بود و ترسیدم تقلب بکنم!! ولی این بار اینکارو کردم و سوالاتی که مردد بودم رو جواب دادم(5 سوال رو!)البته کد گشایی خیلی سخت بود چون برگه ی شماره 4 رو برعکس من گذاشته بود و خیلی سخت بود پیدا کردن شماره ی سوالات.....
منم که اهل تقلبی نبودم!! ولی بدون اینکه گیر بیوفتم(پارتی!!) تونستم حل کنم و 30 تمام بگیرم!!!
خدایی پ ش م م ریخت از خوشحالی!!! تا ساعت 7 تو بوق کردم این قبولیه رو!!!

Dark.Life
08-11-2010, 20:02
یه دفه ما میخاستیم کیلومتر پرایدو بخابونیم تا 170 تا پر کردیم یکی از بچه ها خیلی ترسو بود هی دیوونه بازی دراورد میخاست دنده رو خلاص کنه البته لاستیکم نداشتیم دیگه نشد بیشتر بریم ... ایشالا دفه دیگه میخابونیمش

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

am_merman01
08-11-2010, 22:09
یه بار توی دانشگاه یه دختره داشت تلاش میکرد ماشینش رو پارک کنه ولی توی یه جایی یه اندازه یه کامیون نمیتونست پارک کنه :31: یه مرتبه یکی از دوستان ما که حتی رانندگی هم بلد نبود واسه خنده رفت بهش گفت میخوای برات پارکش کنم؟:21:
دختره بنده خدا هم با خوشحالی پیاده شد :8:
این دوست ما هم یه لحظه خر شد و تو رودرباستی موند و نشست پشت فرمون:13:
چشمتون روز بد نبینه . چند لحظه بعد ماشین محکم خورد توی نرده های روبروی پارکینگ و از جلو حسابی داغون شد:18:
البته دختره بعد از اینکه نیم ساعت گریه کرد . پاشود رفت از این بنده خدا شکایت کرد و اونم مجبور شد علاوه بر اینکه خسارت ماشین رو بده یه ترم هم از درس محروم بشه

water_lily_2012
08-11-2010, 22:34
تو دانشگاه آزاد نجف آباد (همون دانشگاه آزاد مهم کشور) بیشتر دختر ها یا پسرها با ماشین های مدل بالا رفت و آمد می کنند. یه پارکینگ خیلی بزرگ هم داره. وقتی بری تو، کل ماشین ها مدل بالا. معمولا کمر از تویوتا کمری و ماکسیما نیست. داداش من هر وقت با پیکانمون می ره همون دم دانشگاه ولش می کنه تو بیابون و ها برو (آخه جلوی این دخترها خجالت می کشه ببردش تو پارکینک). البته این ماشین را برای کارهایی مثل باغ رفتن، حتی کود جابجا کردن ازش استفاده می کنیم. خلاصه افتضاحه.
حالا بشنو از پسر عمم. یه وانت سبز داغون، از جنگ برگشته. یه چیز بدتر از پیکان ما. همه چیز باهاش جابجا می کنند یه روز با این ماشین میره دانشگاه اون هم با بار کاه و پر گرد و خاک. خلاصه داداشم می گفت چون می ترسید دزد بیاد این ابوتیاره را ببره کرایه پارکینک را داد و رفت تو پارکینک اونم اوج شلوغی و رفت آمد. باد هم می اومد مخصوصی یه چرخی زد می یون این همه دختر با کلاس.
می گفت پسر عمم همه پارکینگ، ماشین ها و آدما را به گند کشید بعد هم رفت بغل یه ماکسیما پارکش کرد و خیلی مغرور از ماشین پیاده شد. انگار سفیر ماساچوست از هواپیما پیاده شده. داداشم گفت من که سر را انداخته بودم پایین سریع پیاده شم در برم کسی نبیندم. اما پیاده شدم دیدم همه چشماشون را می مالند. من هم فرصت را غنیمت شمرده از نرده ها پریدم و در رفتم.
اما پسر عمم هنوز وقتی یادش می یاد افتخار می کنه.

senaps
09-11-2010, 15:12
این تاپیک چرا خوابید؟!

anahita2002_anahita2002
09-11-2010, 16:08
هيچ كدمتون به اندازه من تو رانندگي تجربه نداريد.!!!!!

سال 82 رفتم گواهينامه بگريم بعد كلاس گواهينامه شروع كلاسهاي عملي بود ---- اونم تو ماه رمضون

يه راننده بد دهن خورد پست من و دقيقه به دقيقه به همه راننده ها فحشا بالا 30+ ميداد .و خيلي هم عصبي بود.

تو10 جلسه كه باهاش كلاس رفتم اينقدر سوتي دادم كه اوازه شهرتم تو كل اموزشگاه پيچيده بود و ديگر كسي نميخواست تو اموزشگاه بعد 10 جلسه براي ادامه دوره باهام كلاس بر داره چون همه ماشينهاشون رو دوست داشتن.

سوتي ها :
يكبار رفتيم يه جايي دور بر برج ميلاد براي تمرين ماشين هاي چند تا ديگر از اموزشگاها ميومدن اونجا تمرين هم نزديك اتوبان بود و هم خلوت بود ، محوطه جدول بندي شده بود. استاده گفت ديگه من حوصله تو رو ندارم و پياده شد گفت براي خودن چرخ بزن اينجا................ منم رفتم و رفتم تا رسيدم با جدول بلند ... اومدم ترمز بزنم اما هول شدم گازو فشار دادم بيشتر از شدت ترس يباره ترمز دستي رو كشيدم اما كار از كار گذشته بود ماشين از نصف جدول گذشته بود و زير ماشين صاف شده بود. ابا يه صداي بلند بد.مثل كشيدن ناخن روي ديوار گچي......... اين خوبش بود ديدم استاده داره از فاصله دور جاقو جيبشو در اورده وميدوده طرف من تو ماشين تا دهنمو صاف كنه . و بقيه راننده ها با شاگرداشون پياده شده بودن و دنبال استاده كه جلشو بگيرن اما نامرد يه چك خيلي بد بهم زد.
سوتي 2: جلسه بعد دوباره از ماشين پياده شده گفت برو براي خودت دور بزن!! منم براي تلافي چكش از 5 لاين خاكي كشيده شده اونجا كه شبيه هم بودن و يكشون ميرفت طرف باند اول اتوبان و كلي هم بهم تاكييد كرده بود تو اين لاين نرو چو ميره وسط اتوبان ..... اصلا اين فكر در شيطاني در كسري از ثانيه رسيد به ذهنم دروغ هم نميگم ؟؟؟؟؟؟؟؟ديدم تو دهنه خروجي لاين ماشين يليسه وايستاده براي كنترل اتوبان ، منم به عمد از لاين خارج شدم و رفتم تو لاين خروجي كه سرش پليس وايستاده بود و و باسرعت خيلي خيلي كم به علت شيب رو به پايين خروجي زدم پشت ماشين پليسه !!! سرعتم خيلي كم بود ماشين پليسه هم از بنزها بود طرف پليسه ديگه كوپ كرد ؟ كه كي زده پشت ماشينش : پياده شد از ماشين ديد ماشين اموزشگاه با تابلو و........اينه اما توش مربي نيست و من تنها پشت فرمونم. گفت اين جا چه غلطي ميكني تو بدون مربي منم با كمال خونسردي و رنگ پريدگي گفت داشتم دور دور ميزدم.
مربيم با 2-3 مربي ديگه رفته بودن بالا يه تپه مانند تو ماه رمضون صبحونه بخورن. سر اين كارم ماشين مربي مو با جرثقيل بردن تا درس ادبي بشه كه هنرجو رو تو ماشين تنها نگذارن

anahita2002_anahita2002
09-11-2010, 16:39
3 بار امتحان شهر دادم
12 جلسه هم برام بعلاوه اون 10 جلسه استاندارد اموزشگاه جريمه شدم.
تو امتحان ديگه گاز و ترمز زير پاي افسر نيست - بار اول به حدي حول شدم كه سر چهار راه كه چراغ چشمك زدن بود و داشت قرمز ميشد بجاي ترمز زدن ارم گاز رو فشاد دادم چهار راه رو رد كردم سر همين پيادم كرد. 4 جلسه جريمه شدم.


بار دوم پيچيدم افسره گفت بپپيچ من پيچيدم تو خيابون يك طرفه كه توش ماشيم ميومد 0 و تا ته خيابون رو هم رفتم...
بازم پيادم كرد 5 جلسه جريم كرد
بار سوم : چون خودش گفت سر كوچه نگه دار منم نگه داشتم . پارك كردم افسرده رو برگم زد قبول . منم از ماشين پياده شدم و كارتكس رو خوشحال گرفتم اومدم برم از تو كوچه يه موتوره اومد بياد بيرون نتونست . افسره گفت تا نفر بعدي بياد پشت رول طول ميكشه بشين و ماشين رو از پارك در بيار منم كارتكس رو دادم دست افسره ............... اومدن ماشين رو دوباره روشن كنم از پارك بيام بيرون كلاچ رو زود ول كردم ماشين خاموش شد - دوبار روشن كردم ماشين رو از پارك در اوردم وانطرف تر پارك كردم. كارتكس رو از ماموره گرفتم رفتم اموزشگاه با شيريني تا بقيه كارام رو انجام بدم ........... چقدر خوشحال بودم انگار بعد اون همه سختي و
در گيري دنيا رو بهم داده بودن ..اما وقتي مسول اموزشگاه پروندم رو باز كرد تا كارتكس رو در بياره ديد م با كمال تعجب داره نگاهم ميكنه...!!!!!گفت شرمنده خودت كارتكس تو نگاه كن ........... ديدم افسر نامرده بعد قبول شد اون موقعي كه دوباره كارتكس رو دادم دستش تا ماشين رو از پارك در بايارم وماشين خاموش شدش بدون اينكه بهم بگه رو كلمه قبولي خط زده و زير نوشته توصيه ميگردد 3 جلسه ديگر كلاس بگذارنم
ديگه سال 82 دور رانندگي رو خط كشيدم و پشت هيچ ماشيني نشستم تا حالا
هنوز فكر ميكنم بخاطر اون مسايل كه تازه وارد 18 سال شده بودم و چه هيجاني داشتم تا گواهينامه بگيريم چون تو كل فايل بچه بزرگشون من بود چطوري با احساساتم بازي شد - افسره اگر بهم ميگفت شايد ادامه ميادم و دوباره كلاس ميرفتم ...... كاش بهم ميگفت ...كاش بهم ميگفت كه رو قبوليت خط زدم و 3 جلسه دوباره جريمه شدي و منم به فكر قبوليم كه با اون ذوق وشوق شيريني خريدم وسر راه يه ادكلن براي مربيم خريدم ...... و تو اموزشگاه با ديدن كارتكس سنگ رو يخ شد..ديگه سراغ رانندگي و گواهينامه تا اين سن نرفتم ... حتي بابام براي اينكه تشويقم كنه براي گرفتم گواهينامه برام ماشين خريده اما ماشين بيچاره حتي تو اين 3 سال يكبار هم استارت نخورده- كلا از خودم از افسره از گواهينامه از اموزشگاه رانندگي حالم له هم ميخوره

Saeed System
09-11-2010, 16:46
من چند سال پیش که گواهینامه نداشتم ماشین بابام رو برداشتم رفتم با دوستم بیرون...

روحیم خیلی بد بود هیجان زیادی داشتم.... نباید میشستم پشت فرمون...

خلاصه داشتم مستقیم میرفتم یه پیکانیه اومد از سمت چپم سبقت بگیره منم یهو ماشین رو کشیدم سمت چپ

جلوی راست پیکانه خورد به عقب چپ ماشین ما...

منم یهو دیدم تـــــــــــق صدای تصادف اومد و ماشین داغون شد...

فقط گازشو گرفتم فرار کردم پیکانیه اومد دنبالم..

انداختم تو یه خیابون باریک تخته داشتم میرفتم ..یه مکانیک بیرون یه ماشین که پنجرش پایین بود ( من اصلا حواسم بهش نبود)

من با سرعت رفتم به سمتش خیابون هم باریک این طوری که خودش بعدا تعریف کرد گفت با کله از پنجره پریدم تو ماشین وگرنه

منو کشته بودی....( من اصلا همچین صحنه ای یادم نمیاد اصلا حواسم نبوده به جلو)

خلاصه خیابون باریک که فقط 1 ماشین توش جا میشد داشتم تخته میرفتم دیدمیه دختره داره از روبه رو میاد پیکانیه هم دنبال من

خیابون هم بسته شد ...من و دوستم با هیجان زیاد بهش گفتیم برو برو برو عقب برو...هی با اشاره دست تند تند میگفتیم برو

عقب وضعیت قرمزه ...خانوم اومد بره عقب زد به یه پرایدیه!

هیچی پیکانیه رسید به ما و این خانوم هنوز می خاست بره عقب!

در ماشین رو قفل کردم...پیکانیه اومد اول با لغت رفت تو آینیه سمت راننده ...5 تا لغت زد دید کنده نمیشه...

بعد با مشت محکم کوبید شیشه جلو ترک خورد ترک بدجوری هم خورد..خلاصه گفتم باشه باشه...آروم... میام پایین...

اومدم پایین 10 نفر اونجا جمع شده بودن....1 نفر جلوش رو نگرفت یارو هم غاطی کرد بود تا تونست مارو کتک زد..

هیشکی هم بهش هیچی نگفت...

خلاصه زنگ زدم بابام... اومد بعد یارو پیکانیه آدرس مغازهمونو گرفت اومد درمغازه لات بازی درآورد گفت شیشه هاتونو میارم پایین

پولمو بدین....میگفت 200 تومن بدید.

فرداش هم ورداشت صاحب پرایدیه که زنه بهش زده بود رو آورده بود...اومده بودن در خونه ما که یا همون موقع خصارت پرایدیه رو بگیرن یا بابام

رو بزنن...خلاصه خسارت اون پرایدیه که زن بهش زده بودم رو ما دادیم..

.........

از اون موقع عهد کردم که هر وقت هیجان دارم پشت فرمون نشینم

البته الان 3 ساله گواهینامه گرفتم و تا حالا نشده دیگه موقع تصادفات فرار کنم...

sina1415
09-11-2010, 18:19
سال 82 رفتم گواهينامه بگريم بعد كلاس گواهينامه شروع كلاسهاي عملي بود

خاطراتتون خیلی باحال بود کلی خندیدم .

یه سوال سال 82 مگه کلاس می زاشتن ..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ما که همینجوری رفتیم امتحان دادیم

mohsen_rkh
09-11-2010, 21:14
هيچ كدمتون به اندازه من تو رانندگي تجربه نداريد.!!!!!

سال 82 رفتم گواهينامه بگريم بعد كلاس گواهينامه شروع كلاسهاي عملي بود ---- اونم تو ماه رمضون

يه راننده بد دهن خورد پست من و دقيقه به دقيقه به همه راننده ها فحشا بالا 30+ ميداد .و خيلي هم عصبي بود.

تو10 جلسه كه باهاش كلاس رفتم اينقدر سوتي دادم كه اوازه شهرتم تو كل اموزشگاه پيچيده بود و ديگر كسي نميخواست تو اموزشگاه بعد 10 جلسه براي ادامه دوره باهام كلاس بر داره چون همه ماشينهاشون رو دوست داشتن.

سوتي ها :
يكبار رفتيم يه جايي دور بر برج ميلاد براي تمرين ماشين هاي چند تا ديگر از اموزشگاها ميومدن اونجا تمرين هم نزديك اتوبان بود و هم خلوت بود ، محوطه جدول بندي شده بود. استاده گفت ديگه من حوصله تو رو ندارم و پياده شد گفت براي خودن چرخ بزن اينجا................ منم رفتم و رفتم تا رسيدم با جدول بلند ... اومدم ترمز بزنم اما هول شدم گازو فشار دادم بيشتر از شدت ترس يباره ترمز دستي رو كشيدم اما كار از كار گذشته بود ماشين از نصف جدول گذشته بود و زير ماشين صاف شده بود. ابا يه صداي بلند بد.مثل كشيدن ناخن روي ديوار گچي......... اين خوبش بود ديدم استاده داره از فاصله دور جاقو جيبشو در اورده وميدوده طرف من تو ماشين تا دهنمو صاف كنه . و بقيه راننده ها با شاگرداشون پياده شده بودن و دنبال استاده كه جلشو بگيرن اما نامرد يه چك خيلي بد بهم زد.
سوتي 2: جلسه بعد دوباره از ماشين پياده شده گفت برو براي خودت دور بزن!! منم براي تلافي چكش از 5 لاين خاكي كشيده شده اونجا كه شبيه هم بودن و يكشون ميرفت طرف باند اول اتوبان و كلي هم بهم تاكييد كرده بود تو اين لاين نرو چو ميره وسط اتوبان ..... اصلا اين فكر در شيطاني در كسري از ثانيه رسيد به ذهنم دروغ هم نميگم ؟؟؟؟؟؟؟؟ديدم تو دهنه خروجي لاين ماشين يليسه وايستاده براي كنترل اتوبان ، منم به عمد از لاين خارج شدم و رفتم تو لاين خروجي كه سرش پليس وايستاده بود و و باسرعت خيلي خيلي كم به علت شيب رو به پايين خروجي زدم پشت ماشين پليسه !!! سرعتم خيلي كم بود ماشين پليسه هم از بنزها بود طرف پليسه ديگه كوپ كرد ؟ كه كي زده پشت ماشينش : پياده شد از ماشين ديد ماشين اموزشگاه با تابلو و........اينه اما توش مربي نيست و من تنها پشت فرمونم. گفت اين جا چه غلطي ميكني تو بدون مربي منم با كمال خونسردي و رنگ پريدگي گفت داشتم دور دور ميزدم.
مربيم با 2-3 مربي ديگه رفته بودن بالا يه تپه مانند تو ماه رمضون صبحونه بخورن. سر اين كارم ماشين مربي مو با جرثقيل بردن تا درس ادبي بشه كه هنرجو رو تو ماشين تنها نگذارن

چه حالی دادی به این مربی بخت برگشته ت!!! :31:

water_lily_2012
10-11-2010, 11:21
سلام
یه ماجرای دیگه از این ماشین پسر عمم
من و داداشم حدودا هم سن و سال دو پسر عمم هستیم با دو سال تفاوت هر کدوم از هم و همسایه هم هستیم و البته هر چهارتا مجرد و خونه پدر و مادر هستیم.
خلاصه ما یه روزهایی با هم داشتیم و داریم. هر دو خانواده چند تا ماشین داریم.
این خانواده عمم را چون چند بار بهشون دزد زده مثل مار گزیده از ریسمان سیاه سفید می ترسند.
اما ماجرای بعدی این پسر عمم:
قرار بود برای پسر عمم بریم اصفهان (ما در یکی از شهرستانها هستیم)، خلاصه بریم اصفهان بازار طالقانی و کامپیوتر بخریم. من و داداشا و پسر عمم با ماشین وانت اونها رفتیم. تو جاده که هیچ ماشینی به ما نزدیک نمی شد. بعد از چراغ قرمز ها معمولا ماشین می خوانند ببینند کی زودتر راه بیفتند همیشه این ماشین زودتر راه می افتاد. هیچ ماشینی جرئت نمی کرد بقل این بیاد.
خلاصه رسیدیم به این بازار و ماشین را تو یه کوچه البته بعد از کلی گشتن دنبال یه جای درست و حسابی پارک کردیم. پیاده شدیم و پسر عمم هر دو در را قفل کرد و سه بار هم دور ماشین گشت. گفت چقدر تو بازار هستیم. گفتم حدود 3 ساعت دیدم برگشت در ماشین را باز کرد و سیم کاپوت را کشید و رفت سر موتور، خدایا این چش شد خلاصه رفتیم دیدم جل الخالق یکی از وایر شمع ها را برداشت بعد یه فکری کرد گفت اگه دزد بیاد حتما یه وایر دنبالش داره.دیدم دو تا وایر را برداشت بعد یه فکری کرد گفت دزده یه وایر داره و ماشین با سه وایر هم کار می کنه و می تونه ماشین را از اینجا ببره. سه تا وایر را برداشت. داداشم گفت این کارا چیه وایر شمع که به درد نمی خوره بجاش زاپاس را بردار که دزده نتونه دیگه هیچ کاری بکنه. چهارمین شمع را هم با سر دلکو برداشت. گفت خیالم راحت شد. کاپوت را بست و اومد شمع ها را بزاره تو ماشین ولی گفت نمیشه تو ماشین گذاشتن عین باز نکردن اینهاست.
خلاصه همه را چلوند تو جیبش و رفتیم تو پاساژ.
رفتیم تو یه مغازه و یه مادربرد گرفتیم و به پسر عمم گفتم حساب کن. دست برد تو جیبش و مغازه دار هم منتظر پول یهو دید سه چهار تا وایر کثیف و روغنی ریخت روی میز عین آینه یارو، یارو موند چی بگه. بعد هم دید داره بزور یه چیزی از جیبش در می یاره، یارو گفته عجب پول کت و کلفتیه. با تعجب دید سر دلکو را گذاشت روز میز . بعد هم دستهای کثیفش را سه چهار بار زد به هم تا تازه پول ها را در بیاره. یه لحظه دیدم مغازه داره جوش اورد مادربرد را از من گرفت و وایرها را پاشید بیرون و از مغازه انداختمون بیرون. پسر عمم می گفت گویا این قصد فروش نداشت بریم یه جای دیگه. گفتم دیونه کی این وسایل را روی میز می ریزه. خلاصه اون روز با مکافات ما تونستیم یه کامپوتر بگیریم.

senaps
10-11-2010, 13:34
هيچ كدمتون به اندازه من تو رانندگي تجربه نداريد.!!!!!

ای ول به تو..خیلی دمت گرمه حسابی دهنش رو سرویس کردی!! ولی اینکه کتک خوردی خیلی بد بود....



یه سوال سال 82 مگه کلاس می زاشتن ..؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ما که همینجوری رفتیم امتحان دادیم

بله! ولی خوب امتحان معمولی هم بود که بدون اموزشگاه بری!!!

am_merman01
10-11-2010, 21:33
خیل خوب بزارید یه خاطره خیلی تلخ براتون تعریف کنم
حدود دو سه هفته پیش داشتم با ماشین خودم (پژو 405) میرفتم سر کار(محل کار من وسط جاده چالوس هستش)
اول صبح ها معمولا جاده خیلی خلوته ... من هم از جاده دیزین میرفتم و حسابی جاده خلوت بود....
خلاصه جو منو گرفته بود و طبق معمول همیشه داشتم به شیوه شوماخر و سپاستین لوب رانندگی میکردم.
دیگه نزدیکای محل کارم بودم (پروژه سد سیاه بیشه)..
یهو توی یه پیچ بعد از پل زنگوله یه جا آب اومده بود توی جاده و من هم سر اون پیچ با سرعت حدود 100 کیلومتر توی اون آب سر خوردم و کنترل ماشین از دستم خارج شد. نمیدونم چی شد ولی هر کاری کردم نتونستم ماشین رو جمع کنم فقط تنها کاری که تونستم بکنم این بود که توی اون لحظه پام رو از روی گاز بردارم و بجای اینکه به سمت دره برم ماشین رو به سمت کوه هدایت کنم ....
فقط میدونم انقدر سرعت داشتم که هم جلوی ماشین خورد به کوه و هم ماشین چرخید و پشتش هم به کوه خورد...
شاهدین ماجرا بهم گفتن که ماشین 3 دور چرخید و تا نزدیک واژگون شدن هم پیش رفته ...
با کمال تعجب فقط سپر های جلو و عقب شکسته بود و متوجه شدم که علت از کنترل خارج شدن ماشین هم ترکیدن لاستیک جلو سمت راست و له شدن رینگ بود.

خلاصه بهتون بگم از اینکه الان زندم روزی 100 بار خدا رو شکر میکنم و باور کنید از بعد از اون قضیه هنوز جرات نکردم پشت فرمون بشینم و با بچه ها هم که میرم سر کار بنده خدا ها سرعتشون از 60 بالاتر میزنه سکته میکنم و کلی باهاشون دعوا میکنم... اونا هم بهم میخندن و میگن انگار خیلی ترسیدی؟؟؟

ولی دوستان من اگه از من میشنوید سعی نکنید تجربه من رو تکرار کنید . همیشه فکر عوامل پیش بینی نشده رو هم بکنید... من تا قبل از این خیلی ادعای راننده بودن داشتم ولی الان دیگه حتی جرات پشت فرمون نشستن رو هم ندارم....

hamed malekpour
11-11-2010, 23:22
دیروز وقتی داشتم می رفتم دانشگاه جلوم یه سگ پرید کم مونده بود ماشینو چپ کنم سگ خورد به ماشین وچراغ جلوم شکست ولی سگ چیزیش نشد پاشود وبه راحتی هم راه می رفت وقتی از دانشگاه آمدم باز هم آن سگ را دیدم که داره می ره ومن 2000تومان صدقه انداختم .

بی باک بی بال
13-11-2010, 20:06
نمیدونمتا حالا خط ترمز کامیون دیدی که با خون کشید شده باش یا نه من دیدم
اصلا جالب نیست
توی ایران رانندگی یعنی بازی با جان خود و مردم
چنذ روز پیس سر یه چهار یه موتوری رفت زیر کامیون کامیون هم گرفت طرف 10 متر بین چرخ ها کشید شد سر دست پا هم تیک تیک شد فقط به خاطر مشکل که این چهار راه در چندی نفر در سال اونجا جون خودشو از دست می دهند

Penryn
13-11-2010, 20:34
یکشنبه ی هفته ی قبل یخورده دیرم شده بود توی جاده ی خلوت بیرون شهر یه مقدار سریع میرفتم (حداکثر 120 تا) و چند تا سبقت از کامیونها گرفتم و خلاصه
چند بار که داشتم به جاده های فرعی میپیچیدم دیدم از دور یک 206 سفید همش انگار راه منو داره میاد! توجهی نکردم بهش
خلاصه وقتی رسیدم به مقصد یهو دیدم 206 ه وایساد کنارم و وای یی یی یی .... سربازه پیاده شد و مدارکم رو خواست! بغل ماشین نوشته بود گشت نامحسوس یا یه همچی چیزی ....

آه خدا باورم نمیشه

من بیچاره که حتی ساعت 3 صبح هم که باشه برعکس بقیه پشت چراغ قرمز می ایستم! و هیچوقت بدون راهنما زدن نمی پیچم! ... منی که سعی میکنم مراعات قوانین رو همیشه بکنم ... توی این 10 سالی که پشت فرمون میشینم فقط یکی دوبار بخاطر پارک ممنوع یا دوبله جریمه شده بودم نه بیشتر... البته قبول دارم تو رانندگی یه قدری سریع میرونم ولی خیال میکردم با فرز بودنم باعث نمیشم وقت دیگران حروم شه!

اصل گواهینامه رو هیچوقت با خودم نمیبردم و کپی بود با یه نگاه افسره فهمید که کپیه.حسابی کپ کردم چون قبلش هر افسر دیگه ای دیده بود نفهمیده بود کپیشه
تازه لطف کرد و بقول خودش بجرم رانندگی خطرساز دادگاهیم نکرد و راهی شورای حل اختلاف و از این مزخرفات نکرد منو.جریمه ی 27 تومنی نوشت برام.کاش دو برابر مینوشت ولی ماشین رو نمیخوابوند... چون دو سه برابر اون مبلغ تا حالا خرج کردم و دویدم
خلاصه تا چند روز که یا آژانس میگرفتم یا با ماشین خونواده اول وقت میرفتم پاسگاه راهنمایی رانندگی 30 - 40 کیلومتر بیرون شهر تا تکلیف ماشین عروسک صفرم که دیگه منتقل کرده بودنش پارکینگ روشن شه.چقدر دوندگی... برو بیا... اون به اصطلاح پارکینگ رو هم با یذره گشتن و پرس و جو پیدا کردم.اولش فکر کردم انبار اسقاط خودرو هستش... بیرون شهر بود و خیلی وضعش خراب بود خیلی.خدا رو شکر حداقل دیوارهای نسبتاً بلندی داشت و یک نگهبان...

روز آخر بعد 2-3 ساعت معطلی پاسگاه دو سه برگ کاغذ داد گفت برو مرکز ترخیص خودروی فرماندهی راهنمایی رانندگی اونور شهر.دلم خوش بود برم دیگه ماشینو دادن
وقتی حدود ساعت 10 صبح رسیدم فکم افتاد! دیدم غلغلست و کلی آدم بیچاره اونجا جمعن و بقول خودشون از 5 صبح معطلن! تازه فهمیدم یک پوشه کاغذ و مدارک هم مثل بقیه باید جور کنم! ای خدا!
روی تابلو نوشته بود هر کی ماشینش بخاطر رانندگی خطرساز خوابیده بعد یکهفته باید مراجعه کنه

فردا میشه یکهفته

بایست فردا صبح زود شاید حدود 3 - 3.5 بزنم بیرون شهر تا شاید جزو اولی ها باشم و اگه شانس بیارم و به مدارکم گیر نده کارم زودتر راه بیفته
خونواده نمیدونن چی سر ماشینم اومده خیال میکنن گذاشتمش تعمیرگاه. تو دلم قلمبه شده بود گفتم بذار بگم تا سر شما نیاد یوقت
خلاصه خدا نکنه ماشینتون رو بخوابونن..

farshad bugatti
13-11-2010, 22:24
سلام بر خدمت همه ی دوستان واقعا تاپیک خوبیه و استفاده میکنیم از تجربه ی همه ی دوستان! (ممنون)
من که هیچ وقت خاطره ی خوشی از ماشین سواری ندارم! حالا یکیش رو میگم اما به صورت خلاصه!
حدود دو هفته پیش بود روز پنجشنبه بود و شب با ماشین رفتم بیرون و معمولا هم یه پاتوق دارم که همیشه اونجا میرم!
اکثرا هم بچه مایه دارا میان اونجا و با ماشین های مدل بالا گشت میزنن و همین طوری میچرخن! عین تجریش تهران میمونه!
خلاصه همین طوری داشتم میگشتم که یهو جوگیر شدم (که به خاطر این کار خیلی بلا به سرم اومده!) و گفتم با ماشین یه حرکت نمایشی انجام بدم! میان اون همه ادم یه دود سفیدی از تایر ها انداختم که یهو از اینه دیدم یه مامور با موتور پشتم واستاده! گفتم فرار کنم که نمیشه چون موتور پر قدرت بود (750 سی سی !) اومد مدارکم رو گرفت گفت علاوه بر اینکه ماشینو میخوابونه یه گزارش هم مینویسه به خاطر به هم زدن نظم خیابان و ایجاد حرکات نمایشی و ... که واقعا اینا رو مینوشت خیلی برام دردسر میشد!
خلاصه به هر نحوی که شده منصرفش کردم از این کار! اما دیگه از ترس توبه کردم! (توبه گرگ مرگه!) اما خب باید بیشتر دقت کرد!
برای یه کار ساده برا ادم پرونده درست میکنن فردا 1000 تا مشکل پیش میاد! البته اینو هم بگم که من خودم خیلی قوانین رو رعایت میکنم! و سعی میکنم از این بابت اونایی هم که رعایت نمیکنن یاد بگیرن! اما خب بعضی وقت ها اینجور اشتباه ها همش رو خراب میکنه!

ba maram
13-11-2010, 22:33
سلام بر خدمت همه ی دوستان واقعا تاپیک خوبیه و استفاده میکنیم از تجربه ی همه ی دوستان! (ممنون)
من که هیچ وقت خاطره ی خوشی از ماشین سواری ندارم! حالا یکیش رو میگم اما به صورت خلاصه!
حدود دو هفته پیش بود روز پنجشنبه بود و شب با ماشین رفتم بیرون و معمولا هم یه پاتوق دارم که همیشه اونجا میرم!
اکثرا هم بچه مایه دارا میان اونجا و با ماشین های مدل بالا گشت میزنن و همین طوری میچرخن! عین تجریش تهران میمونه!
خلاصه همین طوری داشتم میگشتم که یهو جوگیر شدم (که به خاطر این کار خیلی بلا به سرم اومده!) و گفتم با ماشین یه حرکت نمایشی انجام بدم! میان اون همه ادم یه دود سفیدی از تایر ها انداختم که یهو از اینه دیدم یه مامور با موتور پشتم واستاده! گفتم فرار کنم که نمیشه چون موتور پر قدرت بود (750 سی سی !) اومد مدارکم رو گرفت گفت علاوه بر اینکه ماشینو میخوابونه یه گزارش هم مینویسه به خاطر به هم زدن نظم خیابان و ایجاد حرکات نمایشی و ... که واقعا اینا رو مینوشت خیلی برام دردسر میشد!
خلاصه به هر نحوی که شده منصرفش کردم از این کار! اما دیگه از ترس توبه کردم! (توبه گرگ مرگه!) اما خب باید بیشتر دقت کرد!
برای یه کار ساده برا ادم پرونده درست میکنن فردا 1000 تا مشکل پیش میاد! البته اینو هم بگم که من خودم خیلی قوانین رو رعایت میکنم! و سعی میکنم از این بابت اونایی هم که رعایت نمیکنن یاد بگیرن! اما خب بعضی وقت ها اینجور اشتباه ها همش رو خراب میکنه!


من ازین کارا نمی کنم .واقعا از خوابوندن ماشین بدم میاد...1 بار سر نوامیس یه هفته ( سر هیچی!) خوابوندن(تو نیاوران) دیگه برام شده یه تجربه خوب....
این پاتوقی که می ری کجاست؟؟؟
ما میریم میدون کاج با نیاورون...!بیا اما حرکت نزن ! پر گشت نا محسوسه موتوری ماشینی داره اونجا:31: اونجا گورگ داره:31:

farshad bugatti
13-11-2010, 22:37
من ازین کارا نمی کنم .واقعا از خوابوندن ماشین بدم میاد...1 بار سر نوامیس یه هفته ( سر هیچی!) خوابوندن(تو نیاوران) دیگه برام شده یه تجربه خوب....

خوبی این تاپیک اینه که علاوه بر این که سرگرمیه میشه از تجربیات دیگران هم استفاده کرد!

این پاتوقی که می ری کجاست؟؟؟

این پاتوق من تو تبریزه!
تو تهران فقط به تجریش و ونک میرم اکثرا! تو شریعتی هم میچرخم!

pooria-ir
13-11-2010, 22:57
سلام
امروز با دوستام رفتیم چالوس
بعد از تونل ها ! سر یه پیچ خلوت بودم،حدود 90 تا سرعتم بود،جاده هم خشکه خشک،یه دونه از این رستورانیای احمق جلوی رستوران رو شسته بود و آب اومده بود وسط جاده تا سر پیچ هم رسیده بود !
ما هم از همه جا بی خبر در حال خنده رفتیم سر پیچ ! آب رو که دیدم 2زاریم افتاد که اون چیزی که نباید میشد،میشه !
چرخای جلو از رو آب رد شد،عقب که اومد تعادل ماشین به هم خورد،بدجوری سر سر بازی شروع شد،خدا رو شکر جاده خلوت بود،ماشین در رفت ،میدونستم ترمز فقط بدتر گند میزنه تو ماجرا،فرمون رو فقط خلاف جهت ر خوردن ماشین چرخوندم،از جاده خارج شد و یه کم جلوتر با بدبختی نگهش داشتم،خیلی شوک بهم وارد شد،چون تا نزدیکای دیواره ی کوه رفت ،
تحربه ای که واسم بدست اومد اینه که همیشه قبل از پیچ ترمز رو داشته باشم،چون اینجا هیچی حساب کتاب نداره،ممکنه تو آفتاب هم یه جا یخ زدگی وچود داشته باشه !!!

am_merman01
16-11-2010, 23:19
سلام
امروز با دوستام رفتیم چالوس
بعد از تونل ها ! سر یه پیچ خلوت بودم،حدود 90 تا سرعتم بود،جاده هم خشکه خشک،یه دونه از این رستورانیای احمق جلوی رستوران رو شسته بود و آب اومده بود وسط جاده تا سر پیچ هم رسیده بود !
ما هم از همه جا بی خبر در حال خنده رفتیم سر پیچ ! آب رو که دیدم 2زاریم افتاد که اون چیزی که نباید میشد،میشه !
چرخای جلو از رو آب رد شد،عقب که اومد تعادل ماشین به هم خورد،بدجوری سر سر بازی شروع شد،خدا رو شکر جاده خلوت بود،ماشین در رفت ،میدونستم ترمز فقط بدتر گند میزنه تو ماجرا،فرمون رو فقط خلاف جهت ر خوردن ماشین چرخوندم،از جاده خارج شد و یه کم جلوتر با بدبختی نگهش داشتم،خیلی شوک بهم وارد شد،چون تا نزدیکای دیواره ی کوه رفت ،
تحربه ای که واسم بدست اومد اینه که همیشه قبل از پیچ ترمز رو داشته باشم،چون اینجا هیچی حساب کتاب نداره،ممکنه تو آفتاب هم یه جا یخ زدگی وچود داشته باشه !!!

دوست عزیز:10: خیلی حواست رو جمع کن
این جاده اصلا حساب و کتاب نداره....
من مدت زیادی هستش که توی این جاده میرم و میام (تقریبا هفته ای یکی دوبار)
همه جور آب و هوای این جاده رو دیده بودم و حتی ادعا میکردم که میتونم چشم بسته توی این جاده رانندگی کنم تا اینکه اون اتفاق که چند پست قبل گفتم رخ داد......
به هر حال به همه دوستانی که پا توی این جاده میزارن باز هم تاکید میکنم که خیلی حواسشون به رانندگی باشه ...
من چون محل کارم توی این جاده هستش هر روز چند تا حادثه خیلی بد میبینم که متاسفانه بعضی وقتا به مرگ های بدی منجر میشه....
خواهش میکنم رانندگی توی جاده ای مثل چالوس رو با پیست ماشین سواری یا با بازی های کامپیوتری اشتباه نگیرید ... مخصوصا اگر خانواده همراهتون هست دقتتون رو بیشتر کنید چون اگه اتفاقی برای اونا بیافته مقصر شما هستید و تا آخر عمر خودتون رو نمیبخشید....

Amin-Nasim
19-11-2010, 15:11
چرا تاپیک خوابیده ؟

hamed malekpour
19-11-2010, 17:38
ما دیروز داشتیم با خانوادهمی رفتیم خوی که من حدود12تا می فتم که یه پیکان مدل فکر کنم 78بود که از من سبقت گرفت من هم که جاده خلوت بود بهم بر خورد ماشین من هم پیکان 83است که بنزین سوپر زدم من تا 142تا سرعت را بالا بردم ازش سبقت گرفتم را ننده ی پیکان عصبانی شد واز من سبقت گرفت من خودم دهنم باز مونده بود فکر کنم 150تا می رفت وماشینش نعره می کشید رفت جلو ویه دفعه ترمز زد کم مونده بود بزنم و ترسیدم و هر کاری کردم نتونستم بگیرمش واقعا خرمگس بود این هم ماجرای من قبل از عید قربان.......

kazem795
21-11-2010, 07:57
چرا تايپيك خوابيده؟ مگه كسي خاطره نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟

ba maram
21-11-2010, 13:23
فکر کنم کاظم جان بچه ها منتظر شدن خاطره ها خلق شن !:31:
ما قبلنا (سال پیش) سوار ماشین پدر بزرگمون شدیم(مدلش 75 بود اما لحاظ بدنه و موتوری سالم در حد بنز:27:)
یه روز به کلم زد باهاش رفتم دانشگاهم(علوم تحقیقات) تو ترافیک صدر بودم لاین اول بودم :دی
دیدم یه پرادوییه پشتم چسبونده داشت تند تند چراغ میداد:21: خر کیف شدم فک کردم میخواد کل بندازه:31:
یه دفه دیدم ماشین داره به زور میره!کم کم سرعتش کم شد !!!!!(وسط ترافیک ک ک ک ک )
بله! توی صدری که همه ماشینا شاسی بلند و بنز و بی ام و میاد ماشین من پنچر کرده بو د :31::20:
خلاصه هم کلاسم دیر شد هم خودم ماشینو به مکافات زدم کنار اتوبان(تقاطع بلوار کاوه) و پنچریشو گرفتم:23:
هه
بازم خاطره از صدر و .... دارم....
میام میگم حالشو ببرین:15:

hamed malekpour
21-11-2010, 14:35
یه خاطه ی دیگه من تازه ماشینو خریده بودم داشتم می روندم که رفتم یه یه محله ی باریک هر کاری کردم نتونستم دنده عقب بیامبا فشار زیاد دنده عقب اومدم به خروجی محله رسیدم یه دفعه جو گیر شدم مثل فیلم ها با سرعت از محله خارج شدم یه دفعه زدم به تیر برق همه نگام کردند ومن هم ضایع شدم ونگه نداشتم وگازشو گرفتم رفتم دو سه محله اون ور تر ماشینو نگه داشتم خاموشش نکردم از شانس بد من دستی یادم رفت که بکشمش پیاده شدم نگاه کنم که چی شده دیدم ماشین داره کم کم راه می افتده و چشمتن روز بد نبینه هر کاری کردم نتونستم ماشینو نگه دارم و ماشین با جفت لاستیک افتاد جوب کنار خیابان فکر کنم ساعت 1:15دقیقه بود کمی ایستادم 6نفر جمع کردم وماشینو از جوب آب در آوردیم وبردم به یه صافکار وبالانس چر خ ها را گرفتم ماشین حدود 100هزار تومان برام انداخت واین هم یکی از خاطرات عجیب من من خاطره زیاد دارم در این طی 2سال رانندگی همشونو برا تون می گم .

kazem795
22-11-2010, 08:24
توي اتوبان كاشان- قم ساع حدوداي 12 شب ميرفتم (با پرايد) خيلي خوابم گرفته بود شروع كردم بلند بلند واسه خودم آواز خوندن:33: بعد از چند دقيقه ديدم يه پرادو كه از من سبقت گرفت داره جفت راهنما ميزنه اصلا توي اين عالمها نبودم توجه نكردم و به خوندنم ادامه دادم طرف زد كنار البته بعد از چند دقيقه گذاشت من ازش سبقت كه گرفتم اومد پشت سرم و نورش رو زد بالا تازه فهميدم چي شده بود من داشتم چراغ بالا ميرفتم اونم زورش گرفته بود اومده بود پشت سرم نور بالاميرفت
خلاصه آقا مگه بيخيال ميشد منم انگار نميدونم چي شده به راهم ادامه دادم و بالاخره رفتش
نتيجه اخلاقي : آقا حواستون رو جمع كنيد نور بالا تو جاده نريد ملت اذيت ميشن:31:

molaali
22-11-2010, 11:03
نتيجه اخلاقي : آقا حواستون رو جمع كنيد نور بالا تو جاده نريد ملت اذيت ميشن:31:

خب اذیت بشن! مگه کسی برای دیگران احترام قائل هست؟!؟! گازش رو بگید عشق کن! ..... دیگران(این شده حال روز ما ها)

mehdi_08
22-11-2010, 11:34
عجب تاپیک خوبی
حدود 2سال پیش بود که داشتم با پراید 83 از گردنه اسدآباد میومدم پایین (به سمت کرمانشاه) همزمان با ما هم یه پراید زرد بیش شهری با مسافر داش از گردنه میومد پایین من اروم میومدم ولی این پراید گازشو گرفته بود پیچ ها رو با سرعت رد می کرد میومد پایین منم با خودم گفتم چی ماشن من از اون کمتره منم پیچ هارو یه خورده با سرعت بیشتری بیام پایین خلاصه سرعت رو بیشتر کردم به اولین پیچ رسیدم به سلامتی رد شدم به پیچ دوم که رسیدم پیچ شدیدتر بود خلاصه فرمون رو بیشتر چرخوندم وای یه لحظه کاملا حس کردم چرخای جلو دارن سر می خورن جا خوردم اخه اون پراید زرده با سرعت بیشتری از من همین پیچ رو رد کرد خلا صه دیگه فرمون رو نچرخوندم تو اون سرازیری هم اگه ترمز شردید میگرفتم ماشین بدتر سر می خورد می رفت ته دره با همون سرعت رفتم تو لاین ماشن های جلویی شانس اوردم ماشنی بالا نمیومد پیچ رو به سلامت تی کردم و بقیه پیچ ها رو عین بچه ادم اومدم پایین
بعد اون پیچ نتیجه اخلاقی دستم اومد که الکی جوگیر نشم
شما هم سعی کنین جوگیر نشین

mehdi_08
22-11-2010, 11:41
ما دیروز داشتیم با خانوادهمی رفتیم خوی که من حدود12تا می فتم که یه پیکان مدل فکر کنم 78بود که از من سبقت گرفت من هم که جاده خلوت بود بهم بر خورد ماشین من هم پیکان 83است که بنزین سوپر زدم من تا 142تا سرعت را بالا بردم ازش سبقت گرفتم را ننده ی پیکان عصبانی شد واز من سبقت گرفت من خودم دهنم باز مونده بود فکر کنم 150تا می رفت وماشینش نعره می کشید رفت جلو ویه دفعه ترمز زد کم مونده بود بزنم و ترسیدم و هر کاری کردم نتونستم بگیرمش واقعا خرمگس بود این هم ماجرای من قبل از عید قربان.......

واقا بعضی از پیکان ها وقتی بیوفتم تو دور شتاب سرعت خوبی دارن :46:
یکی از فامیل ها پیکان 73 داشت اقا این هی از ماشینش تعریف می کرد سرعتش فلانه و..... شوهر عمه ما هم پراید صفر داشت آقا این هی بهش بر میخورد تو مسیر برگشت از عروسی این دوتا با هم کل انداختن پرایده گازشو گرفت رفت 150 تا پر کرد این پیکانه هم به فاصله 200 متری از اون (پشت سرش) گازشو گرفت در کمال تعجب دیدم پیکانه پراید رو گرفت ازش جلو هم زدددددددددد سرعتش حدود 160 تا شده بود
اخر راه که می خواستیم از هم جداشیم قیافه شوهر عمه ام دیدنی بود:18::19:
:31:

T.K
22-11-2010, 12:28
عجب تاپیکی
از موقعی که بزش کردم دارم میخندم:31:

آقا یاد اپل کورسایی که داشتم به خیر.چه کارا باهاش میکردم!!

یه بار با یکی از بچه هاداشتیم میرفتیم دانشگاه( آزاد).آخر خیابون شهاب(مصطفی خمینی)رسیدم باید می پیچیدم تو یه بلوار دیگه.
این رفیق ما سرشو کرده بود تو گوشی داش پیامک(!!!) میخوند.سر پیچه شلوغ بود و همه میخواستن بپیــچن.منم تو لاین سوم بودم.دست بر قضا یه اتوبوس هم بود که راهنماشو زده بود و تو لاین دوم بود منم هیچ راهی برای پیچیدن نداشتم.یا باید سرعتم رو کم میکردم و پشت اوتوبوس میرفتم که لاین سوم باز باشه و ملت به مسیر خودشون ادامه بدن یا این که با همون سرعتی که دارم+یه کم ترمز بپیچم

آقا ما گزینه دوم رو انتخاب کردیم با کمی تغییر.:46:
حالا بگین تغییر چی بود؟!
اون یه کم ترمز رو اعمال نکردیم و با 80 تا سرعت پیچیدیم:18:

جاتون خالی ته ماشین در رفت و یه نیم دریفتی هم زدیم.:8:
رفیقم که همچنان سرش تو گوشی بود یه دفعه گفت چه کار میکنیییییی؟!!؟؟!؟؟:19:

خدا رو شکر کنترل ماشین سریع اومد تو دستم و منم نامردی نکردم و با اعتماد به نفس کامل گفتم: هه ترسیدی؟!:5:
رفیقم گفت : اصلا آمادگی حرکت خارق العاده نداشتم.دهنت سرویس!!

و این بود قصه ما.ببخشید که طولانی شد.
یه خاطره مشابه هم دارم که بعدا براتون تعریف میکنم.

موفق باشین.

Geronimo_AD
22-11-2010, 13:15
تجربه:

بعدازظهر بود ...کلاس داشتم... کمی هم دیر شدن بود...اتوبان باقری (تهرانپارس) رو داشتم میومدم پائین...
(اتوبان باقری قبلا شونصد تا چهارراه بود که اصلاح هندسیش کردن و چپراست دوربرگردون داره...یکی از عذابهای زندگی من لاین عوض کردن بین دو خروجی چپ و راست این اتوبانه که بعضیاشون خیلی کم با هم فاصله دارن!)

خواستم از خروجی بزنم بیرون تو لاین وسط هم بودم...لاین راست کنارم هم یه پراید آموزش رانندگی بود مثه مورچه میرفت... یا باید میرفتم پشتش کلی از سرعت کم میکردم یا اینکه!
به هوای شتاب 206 پامو گذاشتم رو گاز که از جلوی پرایده رد کنم...وارد خروجی که شدم گفتم اه چه حال داد!... ییهو یه چیز آنچنان محکم خورد به پشت ماشین که گفتم الانه که چپ کنم!

پیاده شدم دیدم بله...چراغ جلوی سمت چپ پراید وسط اتوبانه و ولی من هیچیم نشده! خورد بود به خط ضربه گیر رو درها...

نتیجه اخلاقی: اصلا روی رانندگی آموزش رانندگیها حساب نکنین و جلوشون ویراژ نیاین، چون نمیتونن عکس العمل نشون بدن و میشید مثه من که 30 تومن پیاده شدم... مطمئنا اگه یه راننده واقعی جای پرایدیه بود یه نیش ترمز میزد من رد میشدم!

Geronimo_AD
22-11-2010, 13:26
یکی دیگه!

داشتم از یه خیابون دوطرفه میومدم پائین که ترافیک سنگین بود و لاین مخالف خالی بود (پاسداران)

یه پژوهه از کوچه اومد بیرون و خواست بره لاین مخالف...لاین ترافیکی رو قطع کرد و نوکشو داده بود بیرون که بره لاین مخالف واستاده بود ها!!... یهو یه موتوری کور! که بخاطر ترافیک از لاین مخالف میومد پائین اینو ندید و محکم خورد بهش...چرخ عقب موتور بلند شد رفت هوا... گفتم الان موتوریه پرت میشه اونور ماشین ولی آنچنان دسته موتور رو گرفته بود که موتور عمودی شد و این نیفتاد ...همه راننده ها سکته کردن ولی بعدش خوشحال شدن که یارو زنده موند...

عصر همون روز عین همین اتفاق یه جای دیگه موقع برگشتنم افتاد ولی ایندفعه چشمتون روز بد نبینه... موتوریه از رو موتور پرت شد اونور ماشین و با کله اومد زمین و... چون کلاه ایمنی نداشت دیگه خودتون حدس بزنید چی شده دیگه... داشتن با پا مغزشون جمع میکردن...

نتیجه : اون موتوریهای عزیز که به هیچ قانون رانندگی پایبند نیستن... لااقل یه کلاه درست حسابی بزارین رو سرتون اینطور نشه...

kazem795
24-11-2010, 10:02
لطفا نظر بديد
ديروز داشتم سر يه چهار راه نسبتا خلوت ميرفتم يه پرايد هم جلو من با سرعت كم ميرفت. چراغ سبز بود ولي پرايده مرتب ترمز ميكرد دوباره حركت ميكرد . جالب اينكه جلو ش هيچ كس نبود
همينطور كه ميرفت با وجودي كه هيچ كس جلوش نبود يهو جفت پا رفت رو ترمز من هم كه فاصله ام باهاش كم بود زدم پشتتش البته ضربه زياد محكم نبود
خلاصه پياده شديم و يه نگاه به ماشين ها انداختيم ديديم كه هيچ اتفاقي نيفتاده.
حالا از اينجا رو دقت كنيد:
طرف يه پيرمرد حدودا 60 ساله بود با موهاي كاملا سفيد . بهش گفتم آقا ببخشيد عذر خواهي ميكنم گفت آقا چي رو عذر خواهي ميكني حواست رو جمع كن گفتم ببخشيد البته شما نبايد يهو ترمز ميگرفتيد چراغ كه سبز بود جلوتون هم كه خالي بود حالا خدا رو شكر طوري نشد
آقا اصلا هيچ اتفاقي واسه ماشينش نيفتاده بود حتي يه خط كوچك
گفت نه زدي ماشنم رو داغون كردي گفتم آقا ماشينتون كه چيزيش نشده گفت نه آقا كي ميگه ماشنم له شده گفت كو؟ گفت الان شايد معلوم نباشه گفتم مگه آدمه كه الان گرم باشه معلوم نشه گفت نه آقا زدي داغون كردئ
ديدم داره چرت پرت ميگه گفتم اشكالي نداره زنگ ميزنيم كارشناس بياد اگه خسارت ديده باشي من متقبل ميشم
خلاصه اومد داد و بيداد بيخود كردن كه ماشينم رو ديگه نميتونم بفروشم نابود شده و....
منم كه ديدم اينجوريه ديگه بهش توجه نكردم و بيخيالش شدم ولي طرف ول كن جريان نبود و همينطور سر و صدا ميكرد
ديدم بيخيال نميشه گفتم آقا ميگي چكار كنم هر جور بگي من در خدمتتم
ديگه كم كم اعصابم رو داشت خورد ميكرد
تويه همين اوضاع پيرمرده اومد و شروع كرد فحش و بد و بيراه گفتن
منو بگي:18: توش مونده بودم كه چرا اين اينجوري ميكنه . مردم دورمون جمع شده بودن ديدن اوضاع اينجوريه بهش گفتن آقا بيا برو ماشينت كه چيزيش نشده ولي طرف انگار نه انگار . دوباره اومد سمت منو فحش داد ديگه آمپرم چسبيد بهش گفتم تا الان حرمت موي سفيدت رو نگه داشتم هيچي نگفتم اگه يه بار ديگه توهين كني هرچه ديدي از چشم خودت ديدي حرف دهنت رو بفهم:angry::evil2:
اينو كه ما گفتيم طرف يك تو گوشي جانانه به ما زد و دوباره بد و بيراه گفت منو بگي ديگه هيچي حاليم نبود رفتم جلو كه بزنمش مردم نذاشتن خلاصه منم چند تا بد و بيراه بهش گفتم رفتم سوار ماشينم شدم گفتم من ميرم تو هم هر كاري دلت ميخواد بكن . يه نفر اومد جلو بهم گفت اشتباه نكن الكي واسه خودت دردسر درست نكن اگه رفتي ميره خودش ماشينشو ميزنه به يه جايي بعد شكايتت ميكنه واست دردسر ميشه وايسا پليس بياد الان كه چيزيش نشده پليس مقصرش ميكنه و واسه اينكه چهار راه رو بند آورده جريمه هم ميشه
ديدم طرف داره درست ميگه خلاصه زنگ زدم به پليس و اومدم سمت ماشينم كه دوباره حمله كرد سمت من و با مشت منو زد منم نامردي نكردمو با آخرين قدرتم يه مشت محكم براش انداختم كه متاسفانه يكي از بنده خداهايي كه اومده بود واسه ميانجيگري اومد جلو و مشت خورد به شانه اونطرف
خلاصه مردم ديدن نه بابا پيرمرده اصلا انگار هيچي حاليش نيست كشيدنش كنار و راضيش كردند كه بره اونم سوار شد و رفت
اينم از ماجراي واقعا عجيب و ضد حال من:sad:
واقعا توش موندم من كه هم ازش عذر خواهي كردم هم با وجود اينكه اصلا ماشينش طوري نشده بود گفتم خسارتت رو ميدم چرا اينكار و كرد
لطفا نظرتون رو در مورد اين ماجرا بگيد و بگيد اگه شما تويه اين شرايط بوديد چكار ميكرديد آخه خيلي برام جالب شده و شديدا فكرم رو مشغول كرده.

water_lily_2012
24-11-2010, 10:42
احتمالا چیزی مصرف کرده بوده و یا مشکل روانی داشته.من بودم زنگ می زدم پلیس بیاد و یه آش حسابی براش می پختم. غیر از ترمز بیجا، ایجاد ترافیک و ... توهین، ضرب و شتم و کلی چیز دیگه بهش می چسبوندم و حالش را جا می اوردم.
البته این کار را با این شرایط که گفتی یارو داشت می کردم وگر نه اگه فحش نمی داد و فقط یه کم داد و بیداد می کرد نه.

از این جور چیزا پیش می یاد. اینو گفتی یکی من بگم.
یه روز داشتم با پدر و خواهرم می رفتیم باغ. یه جایی جاده باریک بود یه ماشین پیکان هم ایستاده بود. چند تا بوق زدیم که بفهمه ماشین پشت سرشه بیاد ماشینش را برداره اما یارو نیومد خلاصه چند دقیقه ای ایستادیم دیدم نه. رفتم در باغش دیدم پشت در ایستاده اما نمی یاد. آدم نبود یه نیمه غول، گفتم مگه کری بیا ماشینت را بردار گفت نمی یام. گفتم خودم برش می دارم. گفت جرئت داری بردار. خلاصه اومد بیرون. راستش قبلا سر آب و آبیاری با آدم های مشنگ درگیر شده بودم این یکی را هم می خواستم درگیر شم ولی جرئت هم نمی کردم واقعا هیکل داشت ولی کوتاه هم نمی یومد آخه تنها برتری من نسبت به اون سرعت بود اونم برای فرار.می خواستم یه جوری حالش را بگیرم. حالا بابام تو ماشین نشسته (معمولا از دعوا فراریه) پایین نمی یومد یارو هم ماشین را نمی خواست برداره. خلاصه یه لحظه دیدم من عجب آدم مشنگی هستم کلیدهای یارو تو در صندوق عقبه یه لحظه به سرم زد کلیدها را بردارم و بعد هم به یارو بگم عیبی نداره بشین ما از یه راه دیگه می ریم. کلیدها را جلوی یارو آنقدر سریع برداشتم که نفهمید اما صدای دسته کلید را تو دستم شنید یه نگاهی به دستم یه نگاهی به صندوق دید آره کلید خودشه، همون لحظه پدرم از ماشین امد بیرون در عقب را باز کرد یه دسته سم پاش برداشت به یارو گفت می ری یا با همین بزنم تو سرت خلاصه یارو گویا بابام را تا حالا ندیده بود تو ماشینه بعد که دید ما دو تا شدیم کوتاه امد و ماشین را برداشت.
یادم رفت بگم یه پیرم هم باهاش بود ولی فقط فحش می داد. آنقدر پیر بود که جرئت نمی کرد جلو بیاد.

با این اتفاقی که نوشتم شد سه تا.
دو بار هم با پلیس درگیر شدم یه بار که وقت کردم اونا را می نویسم.

D,Freeman
24-11-2010, 12:07
ديروز داشتم سر يه چهار راه نسبتا خلوت ميرفتم يه پرايد هم جلو من با سرعت كم ميرفت. چراغ سبز بود ولي پرايده مرتب ترمز ميكرد دوباره حركت ميكرد . جالب اينكه جلو ش هيچ كس نبود

دوست عزیز تابلوئه که پیرمرده مشکل داشته...تو این مملکت پشت فرمون میشینی باید خیلی چیزارو بزاری کنار...البته ممکنه خیلی ها بامن موافق نباشن....ولی شما اگه ازهمون اول به جای عذرخواهی حالشو جا میاوردین طرف دیگه پررو نمیشد مافنگی بیاد شمارو بزنه!!!

Saeed System
24-11-2010, 13:02
یه بار دور میدون تجریش وایساده بودم یعنی آروم میرفتم ...یهو دیدم یه مرد عصبی داره بهم فش میده فلان شده فلانی...

گفتم چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ داد زدم!

یهو دیدم درو باز کرد سرشو کرد تو ماشین فش میداد...گفت آینه بغلش یه زره خورد به بغل کاپشنم.....

بعد با تمام قدرتی که خدا تو ماهیچه هاش گذاشته بود در رو کوبید به طری که لولای در {206 ( 82) فرانسوی} فرداش صدا میداد


بعد پیاده شدم گفتم چرا درو میکوبی من که ندیدم آینه ماشین خورد به کاپشنت وگرنه عذر خواهی میکردم گفت غلط کردی...

منم گفتم باشه الکی گیر دادم خسارت درو بده وگرنه نمیزارم بری...برای چی درو کوبیدی منم اعصابم خورد کلید کردم بهش..

بعد دوستام بهنام و امیر و محسن از سانویجی ساندویج به دست اومدن بیرون یارو تازه فهمید ما 4 نفریم ....

بلند داد زدم بچه ها بزنیدش.... یارو گفت آقا غلط کردم ببخشید به ... خوردن افتاده بود.....

ما هم اصلا نمی خواستیم بزنیمش فقط در حد اینکه غرورش شکست بس بود....و ما رفتیم و یارو یاد گرفت که قبل از اینکه

فش بده مطمئن بشه راننده فهمیده که آینه بغل کشیده به کاپشنش

DJ POLESTAR
24-11-2010, 13:09
البته ماجرای من شبیه داستاهای شما نیست اما گفتم بگم تا درس عبرتی بشه نتیجشم رو آخر میگم...

آش نخورده و دهن سوخته:19:
یکشنبه همین هفته تقریبا حول و حوش ساعت 4 - 4:30 خیلی حوصلم سر رفته بود بنابرین ماشین و برداشتم و طبق معمول خیابونا و پارک های شهرمون رو گشت میزدم گاها هم یه چند دقیقه نگه میداشتم داشتم تا به اینو اون نگا کنم:5:
تو یکی از پارک های تبریز بنام (ماندانا) ایستاده بودم که پس از 5 دقیقه یه گشت انتظامی از کنارم رد شد، همین که رد شد من اصلا بهشون توجه نکردم، بعد عقب برگشت و یه سرباز پیاده شد و اومد کنارم (چون تا حالا سرم اینجور چیزا نیومده قلبم هری ریخت!!! مثل اینکه برادرا بهم شک کرده بودن، اما تو دلم گفتم طبیعی باش پسر، طبیعی رفتار کن:21:) وقتی رسید کنارم گفت از این ورا؟!!! گفتم هیچی اومدم کمی گشت بزنم، همین که گفت درجه دار که نمیدونم درجش چی بود سنشم زیاد بود، اونم پیاده شد اومد کنارم:44: (منم تو همین حال همینجوری نشسته بودم ماشین و هی بخودم میگفتم که آخه چیکار کردم اینا اینجوری بهم گیر دادن:23:) گفت مدارک ماشین منم خدارو شکر که داشتم دادم بهشون بعد گفت بهم: جات راهته، پیاده شو ببینم.... منم پیاده شدم دستامو گذاشتم جیبم همین که مدارک و دید زد گفت دستتو از جیبت در بیار مگه ادب نداری منم هرچی میگفتن میگفتم چشم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد با اون سربازه افتادن به جون ماشین!!!!!! گفت صندوق عقب و باز کن باز کردم دیدن خالیه پرسیدن چیکاره ای گفتم دانشجو پرسیدن اهل کجایی گفتم و......
بعد افتاد جون ماشین از صندلی عقب تا جلو داشبورد و زیر صندلی و... رو گشتن هیچی پیدا نکردن ( یه جوری میگشتن که خودمم شک کرده بودم مبادا چیزی دارم و اینا میدونن خودم خبر ندارم!!!) بعد که کارشون تموم شد گفتن اینجا وا نیستا برو گفتم رو چشم و گورشونو گم کردن، اومدم ماشین دیدم دست و پام نمیره رو دنده گاز (کمی میلرزید و قلبم فک کنم 2000 در دقیقه میزد:31:) هیمنجوری اومدیم خونه و یه خاطره بد دیگه از اینا تو خاطراتمون ثبت کردیم!

نتیجه: دیگه نتیجه نداره که، شما حق وایستادن کنار خیابونو ندارید!!!

hamed malekpour
24-11-2010, 14:38
البته ماجرای من شبیه داستاهای شما نیست اما گفتم بگم تا درس عبرتی بشه نتیجشم رو آخر میگم...

آش نخورده و دهن سوخته:19:
یکشنبه همین هفته تقریبا حول و حوش ساعت 4 - 4:30 خیلی حوصلم سر رفته بود بنابرین ماشین و برداشتم و طبق معمول خیابونا و پارک های شهرمون رو گشت میزدم گاها هم یه چند دقیقه نگه میداشتم داشتم تا به اینو اون نگا کنم:5:
تو یکی از پارک های تبریز بنام (ماندانا) ایستاده بودم که پس از 5 دقیقه یه گشت انتظامی از کنارم رد شد، همین که رد شد من اصلا بهشون توجه نکردم، بعد عقب برگشت و یه سرباز پیاده شد و اومد کنارم (چون تا حالا سرم اینجور چیزا نیومده قلبم هری ریخت!!! مثل اینکه برادرا بهم شک کرده بودن، اما تو دلم گفتم طبیعی باش پسر، طبیعی رفتار کن:21:) وقتی رسید کنارم گفت از این ورا؟!!! گفتم هیچی اومدم کمی گشت بزنم، همین که گفت درجه دار که نمیدونم درجش چی بود سنشم زیاد بود، اونم پیاده شد اومد کنارم:44: (منم تو همین حال همینجوری نشسته بودم ماشین و هی بخودم میگفتم که آخه چیکار کردم اینا اینجوری بهم گیر دادن:23:) گفت مدارک ماشین منم خدارو شکر که داشتم دادم بهشون بعد گفت بهم: جات راهته، پیاده شو ببینم.... منم پیاده شدم دستامو گذاشتم جیبم همین که مدارک و دید زد گفت دستتو از جیبت در بیار مگه ادب نداری منم هرچی میگفتن میگفتم چشم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] بعد با اون سربازه افتادن به جون ماشین!!!!!! گفت صندوق عقب و باز کن باز کردم دیدن خالیه پرسیدن چیکاره ای گفتم دانشجو پرسیدن اهل کجایی گفتم و......
بعد افتاد جون ماشین از صندلی عقب تا جلو داشبورد و زیر صندلی و... رو گشتن هیچی پیدا نکردن ( یه جوری میگشتن که خودمم شک کرده بودم مبادا چیزی دارم و اینا میدونن خودم خبر ندارم!!!) بعد که کارشون تموم شد گفتن اینجا وا نیستا برو گفتم رو چشم و گورشونو گم کردن، اومدم ماشین دیدم دست و پام نمیره رو دنده گاز (کمی میلرزید و قلبم فک کنم 2000 در دقیقه میزد:31:) هیمنجوری اومدیم خونه و یه خاطره بد دیگه از اینا تو خاطراتمون ثبت کردیم!

نتیجه: دیگه نتیجه نداره که، شما حق وایستادن کنار خیابونو ندارید!!!
این بلا دقیقا سر من هو در کنار پارک گلستان تبریز برای من اتفاق افتاد که برای من اسممو شماره ماشینمو وشماره تلفن خونمونو روی یه کاغذ نوشت دیگه نمی دونم چرا.......:13:

moonfairy
24-11-2010, 18:02
اون اوایل که می خواستم تازه ماشین بردارم 1 206 تیپ 2 داشتم که اوتومات نبود 1 روز جمعه خواهرم اومد 1 لطفی کنه منو خوشحال کنه گفت من می برمت اتوبان یکم رانندگی کنی منم ماشیینو از پارکینگ برداشتمو رفتیم اولش خوب بودم خواهرم گفت بابا تو که راننده ای از فردا ماشینو بردار ببر تا اینو گفت سر دور برگردون به جای اینکه پامو بزارم روترمز گذاشتم رو گاز ماشین با سرعت رفت وسط اتوبان از اون ورم 2 تا ماشین کورس گذاشته بودن با سرعت میومدن منم اونارو که دیدم ترسیدم همونجا وسط اتوبان خاموش کردم:31: دیگه شانس آوردیم زیاد شولوغ نبود وگرنه به افتخار دیدن حضرت ازراعیل نایل میشدیم :31:

Namdarian
24-11-2010, 19:12
لطفا نظر بديد
ديروز داشتم سر يه چهار راه نسبتا خلوت ميرفتم يه پرايد هم جلو من با سرعت كم ميرفت. چراغ سبز بود ولي پرايده مرتب ترمز ميكرد دوباره حركت ميكرد . جالب اينكه جلو ش هيچ كس نبود
همينطور كه ميرفت با وجودي كه هيچ كس جلوش نبود يهو جفت پا رفت رو ترمز من هم كه فاصله ام باهاش كم بود زدم پشتتش البته ضربه زياد محكم نبود
خلاصه پياده شديم و يه نگاه به ماشين ها انداختيم ديديم كه هيچ اتفاقي نيفتاده.
حالا از اينجا رو دقت كنيد:
طرف يه پيرمرد حدودا 60 ساله بود با موهاي كاملا سفيد . بهش گفتم آقا ببخشيد عذر خواهي ميكنم گفت آقا چي رو عذر خواهي ميكني حواست رو جمع كن گفتم ببخشيد البته شما نبايد يهو ترمز ميگرفتيد چراغ كه سبز بود جلوتون هم كه خالي بود حالا خدا رو شكر طوري نشد
آقا اصلا هيچ اتفاقي واسه ماشينش نيفتاده بود حتي يه خط كوچك
گفت نه زدي ماشنم رو داغون كردي گفتم آقا ماشينتون كه چيزيش نشده گفت نه آقا كي ميگه ماشنم له شده گفت كو؟ گفت الان شايد معلوم نباشه گفتم مگه آدمه كه الان گرم باشه معلوم نشه گفت نه آقا زدي داغون كردئ
ديدم داره چرت پرت ميگه گفتم اشكالي نداره زنگ ميزنيم كارشناس بياد اگه خسارت ديده باشي من متقبل ميشم
خلاصه اومد داد و بيداد بيخود كردن كه ماشينم رو ديگه نميتونم بفروشم نابود شده و....
منم كه ديدم اينجوريه ديگه بهش توجه نكردم و بيخيالش شدم ولي طرف ول كن جريان نبود و همينطور سر و صدا ميكرد
ديدم بيخيال نميشه گفتم آقا ميگي چكار كنم هر جور بگي من در خدمتتم
ديگه كم كم اعصابم رو داشت خورد ميكرد
تويه همين اوضاع پيرمرده اومد و شروع كرد فحش و بد و بيراه گفتن
منو بگي:18: توش مونده بودم كه چرا اين اينجوري ميكنه . مردم دورمون جمع شده بودن ديدن اوضاع اينجوريه بهش گفتن آقا بيا برو ماشينت كه چيزيش نشده ولي طرف انگار نه انگار . دوباره اومد سمت منو فحش داد ديگه آمپرم چسبيد بهش گفتم تا الان حرمت موي سفيدت رو نگه داشتم هيچي نگفتم اگه يه بار ديگه توهين كني هرچه ديدي از چشم خودت ديدي حرف دهنت رو بفهم:angry::evil2:
اينو كه ما گفتيم طرف يك تو گوشي جانانه به ما زد و دوباره بد و بيراه گفت منو بگي ديگه هيچي حاليم نبود رفتم جلو كه بزنمش مردم نذاشتن خلاصه منم چند تا بد و بيراه بهش گفتم رفتم سوار ماشينم شدم گفتم من ميرم تو هم هر كاري دلت ميخواد بكن . يه نفر اومد جلو بهم گفت اشتباه نكن الكي واسه خودت دردسر درست نكن اگه رفتي ميره خودش ماشينشو ميزنه به يه جايي بعد شكايتت ميكنه واست دردسر ميشه وايسا پليس بياد الان كه چيزيش نشده پليس مقصرش ميكنه و واسه اينكه چهار راه رو بند آورده جريمه هم ميشه
ديدم طرف داره درست ميگه خلاصه زنگ زدم به پليس و اومدم سمت ماشينم كه دوباره حمله كرد سمت من و با مشت منو زد منم نامردي نكردمو با آخرين قدرتم يه مشت محكم براش انداختم كه متاسفانه يكي از بنده خداهايي كه اومده بود واسه ميانجيگري اومد جلو و مشت خورد به شانه اونطرف
خلاصه مردم ديدن نه بابا پيرمرده اصلا انگار هيچي حاليش نيست كشيدنش كنار و راضيش كردند كه بره اونم سوار شد و رفت
اينم از ماجراي واقعا عجيب و ضد حال من:sad:
واقعا توش موندم من كه هم ازش عذر خواهي كردم هم با وجود اينكه اصلا ماشينش طوري نشده بود گفتم خسارتت رو ميدم چرا اينكار و كرد
لطفا نظرتون رو در مورد اين ماجرا بگيد و بگيد اگه شما تويه اين شرايط بوديد چكار ميكرديد آخه خيلي برام جالب شده و شديدا فكرم رو مشغول كرده.
با سلام بشما . مثل روز روشن است که طرف کاسب بوده . یعنی یعنی میخواسته الکی یک خسارتی بگیرد . شنیدم تازگیها در ایران رایج شده که طرف پیاده یا موتور سوار الکی خودش را میزند به ماشینها و میا ندازد جلوی ماشین و فیلم و تئاتر بازی میکند تا مفتی خسارت بگیرد .

Amin-Nasim
25-11-2010, 13:20
لطفا نظر بديد
ديروز داشتم سر يه چهار راه نسبتا خلوت ميرفتم يه پرايد هم جلو من با سرعت كم ميرفت. چراغ سبز بود ولي پرايده مرتب ترمز ميكرد دوباره حركت ميكرد . جالب اينكه جلو ش هيچ كس نبود
همينطور كه ميرفت با وجودي كه هيچ كس جلوش نبود يهو جفت پا رفت رو ترمز من هم كه فاصله ام باهاش كم بود زدم پشتتش البته ضربه زياد محكم نبود
خلاصه پياده شديم و يه نگاه به ماشين ها انداختيم ديديم كه هيچ اتفاقي نيفتاده.
حالا از اينجا رو دقت كنيد:
طرف يه پيرمرد حدودا 60 ساله بود با موهاي كاملا سفيد . بهش گفتم آقا ببخشيد عذر خواهي ميكنم گفت آقا چي رو عذر خواهي ميكني حواست رو جمع كن گفتم ببخشيد البته شما نبايد يهو ترمز ميگرفتيد چراغ كه سبز بود جلوتون هم كه خالي بود حالا خدا رو شكر طوري نشد
آقا اصلا هيچ اتفاقي واسه ماشينش نيفتاده بود حتي يه خط كوچك
گفت نه زدي ماشنم رو داغون كردي گفتم آقا ماشينتون كه چيزيش نشده گفت نه آقا كي ميگه ماشنم له شده گفت كو؟ گفت الان شايد معلوم نباشه گفتم مگه آدمه كه الان گرم باشه معلوم نشه گفت نه آقا زدي داغون كردئ
ديدم داره چرت پرت ميگه گفتم اشكالي نداره زنگ ميزنيم كارشناس بياد اگه خسارت ديده باشي من متقبل ميشم
خلاصه اومد داد و بيداد بيخود كردن كه ماشينم رو ديگه نميتونم بفروشم نابود شده و....
منم كه ديدم اينجوريه ديگه بهش توجه نكردم و بيخيالش شدم ولي طرف ول كن جريان نبود و همينطور سر و صدا ميكرد
ديدم بيخيال نميشه گفتم آقا ميگي چكار كنم هر جور بگي من در خدمتتم
ديگه كم كم اعصابم رو داشت خورد ميكرد
تويه همين اوضاع پيرمرده اومد و شروع كرد فحش و بد و بيراه گفتن
منو بگي:18: توش مونده بودم كه چرا اين اينجوري ميكنه . مردم دورمون جمع شده بودن ديدن اوضاع اينجوريه بهش گفتن آقا بيا برو ماشينت كه چيزيش نشده ولي طرف انگار نه انگار . دوباره اومد سمت منو فحش داد ديگه آمپرم چسبيد بهش گفتم تا الان حرمت موي سفيدت رو نگه داشتم هيچي نگفتم اگه يه بار ديگه توهين كني هرچه ديدي از چشم خودت ديدي حرف دهنت رو بفهم:angry::evil2:
اينو كه ما گفتيم طرف يك تو گوشي جانانه به ما زد و دوباره بد و بيراه گفت منو بگي ديگه هيچي حاليم نبود رفتم جلو كه بزنمش مردم نذاشتن خلاصه منم چند تا بد و بيراه بهش گفتم رفتم سوار ماشينم شدم گفتم من ميرم تو هم هر كاري دلت ميخواد بكن . يه نفر اومد جلو بهم گفت اشتباه نكن الكي واسه خودت دردسر درست نكن اگه رفتي ميره خودش ماشينشو ميزنه به يه جايي بعد شكايتت ميكنه واست دردسر ميشه وايسا پليس بياد الان كه چيزيش نشده پليس مقصرش ميكنه و واسه اينكه چهار راه رو بند آورده جريمه هم ميشه
ديدم طرف داره درست ميگه خلاصه زنگ زدم به پليس و اومدم سمت ماشينم كه دوباره حمله كرد سمت من و با مشت منو زد منم نامردي نكردمو با آخرين قدرتم يه مشت محكم براش انداختم كه متاسفانه يكي از بنده خداهايي كه اومده بود واسه ميانجيگري اومد جلو و مشت خورد به شانه اونطرف
خلاصه مردم ديدن نه بابا پيرمرده اصلا انگار هيچي حاليش نيست كشيدنش كنار و راضيش كردند كه بره اونم سوار شد و رفت
اينم از ماجراي واقعا عجيب و ضد حال من:sad:
واقعا توش موندم من كه هم ازش عذر خواهي كردم هم با وجود اينكه اصلا ماشينش طوري نشده بود گفتم خسارتت رو ميدم چرا اينكار و كرد
لطفا نظرتون رو در مورد اين ماجرا بگيد و بگيد اگه شما تويه اين شرايط بوديد چكار ميكرديد آخه خيلي برام جالب شده و شديدا فكرم رو مشغول كرده.

یک پیشنهاد خیلی خوب
هر وقت این چنین مشکلی براتون پیش اومد
تا جایی که یارو جاداره بزنیدش
حرمت سیخی چنده :31:
وقتی خود یارو حرمت رو نگه نمی داره خب شما هم حرمت رو نگه ندارید

amins2007
25-11-2010, 18:00
حالا من یه بار تو خیابون داشتم میرفتم دیدم یه ماشین میخواد دور بزنه. پشتم هم ماشینی نزدیکم نبود. وایسادم و واسش چراغ زدم که بره. دیگه داشتم راه میوفتادم که دیدم یکی زد پشتم. من پراید هاچ بک داشتم و اون سورن بود. دیدم یه خانم پشت فرمونه. گفتم خانم حواست کجاست؟ دیدم میگه بچم پشت داشت گریه میکرد داشتم اونو نگاه میکردم.
من مونم چی بگم بهش.
چون عجله داشتم یه نگاه انداختم دیدم ظاهرا چیزی نشد, گفتم اشکال نداره و رفتم.
ولی رفتم خونه دیدم صندوق عقب وا نمیشه... زده بود از داخل پدر قفلشو در آورده بود...

moonfairy
26-11-2010, 11:27
1 بار تو ترافیک گیر کردم با دوستم بودیم 1 دفعه دوستم بم گفت اون ورو نگا کن منم سرمو برگردوندوم اونور دیدم 1 405 زده به 1 bmw منم به دوستم گفتم بیچاره 405 ... حواسم به اونا بود که پامو از رو ترمز ور داشتم گذاشتم رو گاز اصلا حواسم نبود که هنوز ماشینا را نیوفتادن منم زدم به ماشین جلویی 1 زانتیا بود رانندشم 1 خانوم . زنه پیاده شد بم گفت الاهی بمیری :31: ماشین دستم امانت بود ! منم هم خندم گرفته بود که مسه اسکلا تو ترافیک زدم به 1 ماشین هم از طرز حرف زدن زنه خندم گرفته بود شانس آوردم که سرعتی نداشتم ماشینه اون چیزیش نشد اما ماشین خودم چون یکم خوابیدس کاپوتش 1 کم رفت تو.

rozy_1500
26-11-2010, 12:17
این داستان منو بخونید و درس عبرت از کل انداختن و مردم آزاری تو خیابون بگیرید !!
دوستان دیشب ساعت حدودای 10 تو راه بودم داشتم میومدم خونه
یه سمند سفید توش دو تا جوون هم سن و سال خودم حالا یکی دو سال بزرگتر(حدود 21 22) یکمی تنش میخارید هی میومد پشتم نور بالا میزد ماشینشو گاز گازی میکرد راهنمای چپ و راست و...(سوناتا دستم بود)
پیش خودم گفتم برو پی کارت حالو حوصلتو ندارم ! چون نمیخواستم باهاش در بیوفتم پامو گذاشتم رو گاز و جاش گذاشتم اونم بهم نرسید
رسیدم به فلکه و شلوغی سرعتمو کم کردم بالاخره بهم رسید
من که آروم میروندم و اون اومد پشت سرم چسبوند و نور بالا رو زد تو چشم
نمیدونم شما اینجوری هستید یا نه ولی اگه منو جو بگیره دیگه کاریم نمیشه کرد
پیش خودم گفتم سرعت کمه و اینم چسبونده پشت سرم بذار بزنم رو ترمز بکوبونه پشتم یکم لجش در بیاد فوق بالاش سپر خراب میشه
آقا محکم زدم سر ترمز اونم کوبوند پشتم(خدا رو شکر سپر چیزیش نشد فقط رنگ سفید ماشینش رو ماشینم جا گذاشت که با پنبه و الکل کامل پاکش کردم)
نایستادیم و تو راه اومد بغلم شروع به فحش دادن کرد منم گفتم بچرخ تا بچرخیم
گازشو گرفتم و دوباره بهم نرسید از تو آینه نگاش کردم مثله گاو نر شده بود که رنگ قرمز نشونش بدی! جدی وحشی وحشی شده بود هی گاز میداد چپ و راست میشد و...
اومدم به رانندگیم ادامه بدم دیدم صدای کشیدن ترمز میاد
تو آینه نگاه کردم دیدم از لاین راست داشت سبقت میگرفت و تعادلش رو از دست داد ماشینش سر خورد و رفت بین بلوار (جدول و شمشاد های بین دو راه خیابون
چیزی که تو آینه عقب دیدم خاک و ترافیک و اون سمنده بود که داشت تو جدول و شمشاد ها کله ملق میزد
بد تصادفی بود یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید البته به احتمال زیاد زنده موندن ولی ماشین له و لورده شده بود و مطمئنا خودشون هم زخمی شدن
علاوه اینکه دلم براشون سوخت و ترسیده بودم با خودم گفتم آخیییییییییش جیگرم حال اومد تا تو باشی بخای اذیت کنی
خدا شاهده که تو تصادفش من هیچ نقشی نداشتم و خیلی باهاش فاصله داشتم
گفتم تو که رانندگی بلد نیستی چرا میخوای کل بندازی
ولی دارم جدی بهتون میگم اگه اهل کل کل با مردمید(تو ماشین) بدونید آخر عاقبتت در همین حد میشه حالا به بهتر و یا خدایی نکرده بد تر از این
چندین ماه پیش سر همین قضیه کل انداختن تصادف کرد(البته به بدی این یارو نبود)
سر چی؟ سر اینکه یه پراید پسر جوون داشت تند تر از خودش میرفت
نمیدونم چرا ماها به جوونای هم سن و سال خودمون ویار داریم؟ تا یکی رو میبینیم به اجبار باید باهاش کورس بذاریم!! همین یارو هم همین طور شد دیده من جوونم گفته بذار یکمی باهاش کل بندازیم ! (که دیدم چجوری کل انداخت :31:)
جدی میگم بیخیال شیییییییییییییییید
من خودمم هنوز بچم و ذوق اینچیزا تو دلم هست ولی خیلی وقته دیگه بیخیال شدم حتی قبل از گرفتن گواهینامم چون قبلنا یه قضیه ای برام پیش اومده

Reza Razor
26-11-2010, 12:19
توی یه خیابون خیلی باریک بودم و سرعتم نسبتا زیاد از راست از یه 405 داشتم سبقت میگرفتم که توی سبقت دیدم جلوتر یه ماشین بدجوری پارک کرده و اگه همینجور برم ناجور میزنم بهش بخاطر همین از ترس اون زودتر خواستم برگردم که زدم به سمت راست سپر جلویی 405 ...
منکه اولینبارم بود تصادف میکردم بدجوری هل کردم پامو گذاشتم رو گاز که مثلا در برم! یه نگاهی هم از آینه کردم فکر کردم رانندش زن باشه (نگو هواسم نبود که آینه برعکس نشون میده و زنه سرنشین بود و یه مرده راننده بود):31:
من هی گاز دادم و ویراژ و از این کوچه رفتم اون کوچه ولی اون فاصلش بیشتر نمیشد که هیچ بهم نزدیکتر میشد!!!
خلاصه طرف هم از اونایی بود که بخورش نبود و با سپر جلوی نیمه افتاده همینطور دنبالم میومد و ول نمیکرد دیگه آخر مجبور شدم بزنم کنار و فیلم بازی کنم که اصلا هواسم نبود که به شما زدم و خیلی عجله داشتم که با این سرعت میرفتم و این حرفا ...!
خوشبختانه طرف 405ـش اوراقی بود و ریلکس بود و گفت من فقط میخواستم بگم نمیتونی بزنی و بری ... 10 تا عابر روهم مجبور میشدم زیر میکردم ولی نمیذاشتم در بری :27:
اگه در نمیرفتم بیمه پولشو میداد در رفتم 100تومن پیاده شدم!

نتیجه ی اخلاقی : در نرین!

M A M M U T
26-11-2010, 17:12
این داستان ماله خودم نیست.بابام همیشه تعریف میکنه.
بابام حدودا سال 61-62 یه پیکان داشت(تا سال 81 نگه داشتش).اون موقع همه ی فامیل با هم زندگی میکردند و متاسفنه همشون با هم میرفتن مسافرت.یکی از این مسافرت ها سفر مشهد بود.تو راه برگشت حوالی ساعت های 1 ناهار می خورن.بعدش که راه میوفتن که برگردن توی راه میرسن به یه تونل.ساعت حدودا 2 بوده و ناهار هم که خورده بودن و هوای تونل هم خنک بوده در نتیجه بابام برای یه لحظه چرت میزنه!:18: وقتی به خودش میاد میبینه که با سرعت داره به یه ژیان نزدیک میشه و دیگه وقتی هم برای سبقت گرفتن نیست.تو این موقع دیگه دل میزنه به دریا و با همون سرعت از پشت سر میزنه به یه ژیان.
ژیانه خیلی آروم میرفته و متوجه نشده که بابام پشت سرشه در نتیجه یه نیش ترمز میکنه و پیکان بابام با همون سرعتش می خوره بهش.
خلاصه هر دو ماشین داغون میشن.
بابام هم که میدونه مقصره، از در دوستی وارد میشه و به اون یارو میگه که یا خسارت رو بهت میدم(توافقی) یا اینکه وایسیم پلیس بیاد.(اون موقع موبایل نبوده در نتیجه به یکی از اون ماشین های می گفتن که به اولین پلیسی که رسیدی گزارش بده)اما اون یارو برای این که قیمت رو بالا ببره پاشو میکنه تو یه کفش که باید 1500 تومن به من بدی.(1500 تومن تو اون موقع ها حدودا 400 هزار تومن الآن میشده)و با اومدن پلیس مخالفت میکنه
بحث بالا میگیره که یهو یکی میاد به بابام میگه که طرف احتمالا گواهینامه نداره و الکی پر رویی میکنه.بابام هم که می فهمه قضیه بو داره الکی عصبانی میشه و میگه که اصلا وای میسیم تا پلیس بیاد.یا رو هم که گواهینامه نداشته میبینه اوضاع خطریه و دوباره فضا رو متشنج میکنه.اما بابام کوتاه نمیاد و میگه که باید افسر بیاد.در نتیجه یارو یکی از افرادی که اونجان رو میفرسته پیش بابام تا یه طوری قضیه رو حل فصل کنه.اون آقاهه میاد پیش بابام و بهش میگه که این آقاهه زن و بچه داره و اینا یه خسارتی بهش بده که بره.بابام هم چون تو مسافرت بوده و حوصله ی درد سر رو نداشته و مقصر واقعی هم بوده 500 تومن به یارو میده و قضیه تموم میشه.
نتیجه:هیچ وقت در مقابل جو سازی های دیگران کوتاه نیاید و هیچوقت هم از حق خودتون کوتاه نیاید.در ضمن از هر کسی که زیاد پر رویی میکنه بدونید که یه ضعفی داره:دی

Namdarian
27-11-2010, 22:52
این داستان منو بخونید و درس عبرت از کل انداختن و مردم آزاری تو خیابون بگیرید !!
دوستان دیشب ساعت حدودای 10 تو راه بودم داشتم میومدم خونه
یه سمند سفید توش دو تا جوون هم سن و سال خودم حالا یکی دو سال بزرگتر(حدود 21 22) یکمی تنش میخارید هی میومد پشتم نور بالا میزد ماشینشو گاز گازی میکرد راهنمای چپ و راست و...(سوناتا دستم بود)
پیش خودم گفتم برو پی کارت حالو حوصلتو ندارم ! چون نمیخواستم باهاش در بیوفتم پامو گذاشتم رو گاز و جاش گذاشتم اونم بهم نرسید
رسیدم به فلکه و شلوغی سرعتمو کم کردم بالاخره بهم رسید
من که آروم میروندم و اون اومد پشت سرم چسبوند و نور بالا رو زد تو چشم
نمیدونم شما اینجوری هستید یا نه ولی اگه منو جو بگیره دیگه کاریم نمیشه کرد
پیش خودم گفتم سرعت کمه و اینم چسبونده پشت سرم بذار بزنم رو ترمز بکوبونه پشتم یکم لجش در بیاد فوق بالاش سپر خراب میشه
آقا محکم زدم سر ترمز اونم کوبوند پشتم(خدا رو شکر سپر چیزیش نشد فقط رنگ سفید ماشینش رو ماشینم جا گذاشت که با پنبه و الکل کامل پاکش کردم)
نایستادیم و تو راه اومد بغلم شروع به فحش دادن کرد منم گفتم بچرخ تا بچرخیم
گازشو گرفتم و دوباره بهم نرسید از تو آینه نگاش کردم مثله گاو نر شده بود که رنگ قرمز نشونش بدی! جدی وحشی وحشی شده بود هی گاز میداد چپ و راست میشد و...
اومدم به رانندگیم ادامه بدم دیدم صدای کشیدن ترمز میاد
تو آینه نگاه کردم دیدم از لاین راست داشت سبقت میگرفت و تعادلش رو از دست داد ماشینش سر خورد و رفت بین بلوار (جدول و شمشاد های بین دو راه خیابون
چیزی که تو آینه عقب دیدم خاک و ترافیک و اون سمنده بود که داشت تو جدول و شمشاد ها کله ملق میزد
بد تصادفی بود یعنی یه چیزی میگم یه چیزی میشنوید البته به احتمال زیاد زنده موندن ولی ماشین له و لورده شده بود و مطمئنا خودشون هم زخمی شدن
علاوه اینکه دلم براشون سوخت و ترسیده بودم با خودم گفتم آخیییییییییش جیگرم حال اومد تا تو باشی بخای اذیت کنی
خدا شاهده که تو تصادفش من هیچ نقشی نداشتم و خیلی باهاش فاصله داشتم
گفتم تو که رانندگی بلد نیستی چرا میخوای کل بندازی
ولی دارم جدی بهتون میگم اگه اهل کل کل با مردمید(تو ماشین) بدونید آخر عاقبتت در همین حد میشه حالا به بهتر و یا خدایی نکرده بد تر از این
چندین ماه پیش سر همین قضیه کل انداختن تصادف کرد(البته به بدی این یارو نبود)
سر چی؟ سر اینکه یه پراید پسر جوون داشت تند تر از خودش میرفت
نمیدونم چرا ماها به جوونای هم سن و سال خودمون ویار داریم؟ تا یکی رو میبینیم به اجبار باید باهاش کورس بذاریم!! همین یارو هم همین طور شد دیده من جوونم گفته بذار یکمی باهاش کل بندازیم ! (که دیدم چجوری کل انداخت :31:)
جدی میگم بیخیال شیییییییییییییییید
من خودمم هنوز بچم و ذوق اینچیزا تو دلم هست ولی خیلی وقته دیگه بیخیال شدم حتی قبل از گرفتن گواهینامم چون قبلنا یه قضیه ای برام پیش اومده
با سلام .اینجور که گفتی ..... شک نکن میایند دنبالت :evil2: . تا مدتی مثلاً یکسال ! در ان مسیر رفت و امد نکن .
اگر پلاکت را هم برداشته باشند ..... همگی یک فاتحه برای این دوستمان بخوانید .:32:

rozy_1500
28-11-2010, 00:19
با سلام .اینجور که گفتی ..... شک نکن میایند دنبالت :evil2: . تا مدتی مثلاً یکسال ! در ان مسیر رفت و امد نکن .
اگر پلاکت را هم برداشته باشند ..... همگی یک فاتحه برای این دوستمان بخوانید .[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](5).gif
بله شما درست میگید امکانش خیلی زیاده ماشینم هم تو این جاده تابلوهه
از اونطرف مسیر همیشگیمه مسیر دیگه ای ندارم

اما اینو هم بدونید که از نظر قانونی نباید کاری با من داشته باشن
هم خودش مقصر خودش بود هم این که به تنهایی برای خودش تصادف به بار اورد که پلیس به اینا میگه حواس پرتی و رانندگی بلد نبودن و... و البته وقتی میبینه دوتا جوون تو ماشین بودن و شواهد بر ویراج دادن و لایی کشیدن بوده جرم های زیادی پاشون میوفته

اما قانون کجا بود انقدر میگردن تا به قول شما پیدام کنن اینجا هم مثل جاهای دیگه مثل تهران نیست که هیچکی هیچکی رو نشناسه
حتی حواسم نبود پلاکشو بردارم که حداقل اگه جایی دیدمش بشناسمش
یعنی میگین از همه سمند های lx سفید باید بترسم

shahab_f
28-11-2010, 00:35
به عنوان تجربه ، هر وقت دیدین بچه طرفای خیابونه حتما سرعتتون رو خیلی خیلی کم کنین ، اینا اصلا عقل ندارن ! دو بار برای من پیش اومده یه بچه اومده از خیابون رد شه ، دیده من دارم میام ، برای همین وایستاده ، منم با خیال راحت که خب صبر میکنه تا من رد شم ، دیدم یه دفعه شروع کرد به دویدن ! کلا بچه ها دوست دارن موقع رد شدن بدون

vb-sosol
28-11-2010, 15:49
یکبار من داشتم توی خیابان اصلی میرفتم با پراید بودم بعد یهو یه پیکان از فرعی بدون توجه به این که نگاهی به سمت چپ خودش بکنه وارد اصلی شد و محکم کوبوند به در جلو سمت شاگرد
من خیلی عصبانی شدم موقعی که پیاده شدم که راننده را نگاه کنم ببینم چرا این کار رو کرده دیدم از این آدمهای پرت هست که عینک ته استکانی زده بود :34:
بعد با پا کوبوندم توی آینه سمت راننده پیکانه البته کنده نشد :31: بهش گفتم چرا توی این بی صاحب رو نگاه نمی کنی بعد داشتم پیش خودم فکر میکردم حالا در ماشین خودم رو چکار کنم
یه نگاهی به در ماشین انتداختم اینجوری شدم:18:
هیچش نشده بود !
زدم بغل از وسط خیابون بعد رفتم در پیکانه رو نگاه کردم دیدم رفته تو :18:
درست همانجایی که زوار مشکی رنگ پراید روی در هست جاش انداخته بود روی در پیکانه و رفته بود تو
خودم نگاهی باز به ماشین خودم کردم دیدم هیچیش نشده کلی تعجب کردم طرف هم دید مقصر هست و دستش جای بند نیست ولکرد رفت
من بردم پیش صافکار ماشین رو نشون دادم گفت که هیچیش نشده :31:

نتیجه : همیشه پراید رو دست کم نگیرید

hamed malekpour
28-11-2010, 15:58
خاطره ی برادرم ودوستاش برادرم ودوستاش با ماشینشون داشتن تو کوچه چرخ می زند که یه یه سایپا بهشون بوق می زنه که برادر من با دوتا دوستش شاکی می شند ومی رند یکم جلو تر که 3نفر هم سوار سایپا بوند پیاده می شند ودر گیر بعد از یکی دو روز دیدیم از برادرم ودو تا دوستش شکایت کردند و........... که کم مونده بود که به زندان هم بیافتنند که 1ملیون برادرم و3.5ملیون یه دوستش و200هزار توامن هم اون یکی دوستش به طرف دادن و رضایت گرفتتند.

نتیجه:دعوا نکنید

Mojtaba-MCI
28-11-2010, 19:18
من خودمم هنوز بچم و ذوق اینچیزا تو دلم هست ولی خیلی وقته دیگه بیخیال شدم حتی قبل از گرفتن گواهینامم چون قبلنا یه قضیه ای برام پیش اومده
این جور چیزا بچه و بزرگ نداره!
منظورم به شما نیست ، کلا میگم...
میشناسم کسایی رو که 2 برابر من سن دارن بعد میان از خاطرات کورس مثلا دیروز و پریروزشون تعریف میکنن!
کلا این اخلاق چیزی نیست(البته به نظر من!)که بخواد با نصیحت درست بشه!
البته اونی که باید بگیره میگیره!وگرنه خب از اول معلومه بد بده ، خوبم خوبه!هرچند نسبی!
ولی من دیگه کلا این اخلاق رو گذاشتم کنار...
البته بعضی وقتا موقع رانندگی هوایی میشم که مثلا اینو بگیرم ، اونو بگیرم ولی به قول معروف گفتنی کار پرخطر نمیکنم!
چون تجربه ی خوبی ندارم:41:!
بالاخره وقتی کسی پشت فرمون میشینه مسئولیت گردنشه و باید احتیاط کنه...
==========
نتیجه ی اخلاقی اینکه : نکنید اینکارارو ، نکنید که عاقبت نداره:دی!

---------- Post added at 07:18 PM ---------- Previous post was at 07:17 PM ----------

ولی جدی عجب تاپیک جالبی شده!

shifter
28-11-2010, 21:30
البته اونی که باید بگیره میگیره!وگرنه خب از اول معلومه بد بده ، خوبم خوبه!هرچند نسبی!
ولی من دیگه کلا این اخلاق رو گذاشتم کنار...
البته بعضی وقتا موقع رانندگی هوایی میشم که مثلا اینو بگیرم ، اونو بگیرم ولی به قول معروف گفتنی کار پرخطر نمیکنم!
چون تجربه ی خوبی ندارم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]! منم موافقم اما جاهايي كه ادم جوگير ميشه به اصطلاح نميشه ديگه كاريش كرد:31:
چندي پيش با بچه ها بيرون بوديم كه يه ماشيني ميخواست باهامون كورس بزاره و براي تحريك كردن ماها با انگشت اشاراتي داشت:31: اما 4 نفري از تو ماشين جوري داد و بيداد كرديم سرش كه فرار رو بر قرار ترجيح داد:31:
فيلمش هم موجوده ..شايد گذاشتمش!
اينم يه خاطره كوتاه كه اسپم نشه اين پست:
فاميلمون اومده بود خونه ما مهموني موقع سلام و احوالپرسي يادش رفت ماشينشو خاموش كنه...به من گفت كه برم خاموشش كنم(ماشينش هم فكر كنم تويوتا بود)..من اول كمي از داشبورد زيباش لذت بردم:31: بعد يهو دلم خواست دوباره روشنش كنم ديدم روشن نميشه:18: هركاري كردم روشن نشد...اينقدر ترسيدم گفتم زدم ماشين گرون قيمت طرف رو خراب كردم رفت:19:
تا وقتي كه ميخواستن برن داشتم از نگراني ميمردم...اما ديدم راحت ماشينو روشن كرد و رفت!:18:
بعد ها فهيمدم كه اين ماشينا رو بايد موقع استارت پدال ترمز رو هم نگه داشت بعد استارت زد...:27:
=================
نتيجه اخلاقي: يه كم اطلاعاتتونو به روز كنيد:31:

kazem795
01-12-2010, 13:34
يه روز داشتم توي خيابون ميرفتم كه يه دختره با پرايد سر چهار راه در حالي كه من ايستاده بودم از لاين بغل اومد آينه منو زد و بعد يه نيش ترمز كرد ديد خودش هيچيش نشده رفت. آينه من كاملا شكست . حالا من بين ماشينها كاملا قفل بودم و نميتونستم حركت كنم ولي جلو اون خالي شد سريع در رفت. پيش خودم گفتم اگه بگيرمت كه ميدونم چكارت كنم.:angry:
خلاصه ماشنها حركت كردند و منم سريع گازشو گرفتم از دور ميديدمش ولي خيلي دور شده بود . فكر كنم اونم منو از تويه آينه ميديد چون تخته گاز ميرفت. بالاخره به هر بدبختي بود لاي كشون بهش رسيدم ديدم به به چه گلي هست همون لحظه فكراي خبيث به ذهنم رسيد:21: بهش اشاره كردم بزن كنار ولي توجه نكرد . دستم رو كم كم دادم طرفش تا مجبور شد بايسته پياده شدم گفتم من معذرت ميخوام كه آينه مو شكستيد ببخشيد كه فرار كرديد دنبالتون كردم گفت خوب ببخشيد شد ديگه گفتم اها شد ديگه ... فرار كردنتون چي بود همون موقع اگه ايستاده بوديد عذر خواهي كرده بوديد بيخيال ميشدم ولي حالا نه گفت خوب حالا ميگي چكار كنم گفتم بايد خسارت بدي گفت چقدر ميشه گفتم نميدونم بايد سوال كنيم از يدكيها گفت باشه بريم گفتم بيا با ماشين من بريم چون حقيقتش ميترسم دوباره در بري گفت نه تو پشت من بيا گفتم نه نميشه ماشينت رو پارك كن بعد برميگردونمت. بالاخره راضيش كردمو سوار شد رفتيم به سمت يدكي فروشها گفتم حالا چرا فرار كردي گفت ترسيدم گفتم واسه چي مگه ميخواستم بخورمت گفت ديگه شد ( با اخم) خلاصه رسيديم به يه يدكي و آينه رو خريدم اومدم گفتم شده 35 تومن گفت چه خبره مگه سر گردنه است گفتم برو سوال كن گفت بهر حال هرچي باشه من 20 تومن بيشتر نميدم گفتم اومدي و نسازي تازه بخواي اينجوري تا كني با پول بنزينو معطلي و ... يه 50 تومني افتادي اونم ديد گير بد آدمي افتاده با صد تا غر و لند پولو داد در اومد گفت من كه راضي نيستم پول زوره منم هيچي نگفتم پيش خودم گفتم يك حالي ازت بگيرم كه خودت حال كني
حسابي از ماشينش دور شده بوديم يه جا ايستادم گفتم ببخشدي ميشه از اون مغازه قيمت نصب آينه رو بپرسيد گفت مگه ميخواي پول اونم بگيري گفتم نه فقط ميخوام بدونم چقدر ميشه دوباره غرغر كرد و رفت پايين تا پياده شد گاز ماشينو گرفتم رفتم:21: از تويه آينه قيافه عصبيش كاملا مشخص بود يواش يواش رفتم سمت ماشينش و وايسادم تا بياد بعد نيم ساعت رسيد با عصبانيت گفت خيلي نامردي چرا اينكارو كردي گفتم هنوز ادب نشدي گفت برو بابا گفتم صبر كن بيا اين پولت فقط ميخواستم يكم اذيت شي كه اگه به جاي ديگه اي زدي فكر نكني ميتوني در بري بقيه هم ميتونن خيلي راحت اذيتت كنن:31:
مات و مبهوت نگاه ميكرد پول و گرفت و رفت منم رفتم ديدم جلوتر زده كنار ايستاده بعد از من حركت كرد و بهم رسيد گفت يادداشت كن گفتم چي گفت تو يادداشت كن گفتم باشه خلاصه شمارشو دادو تخته گاز رفت بعد از 2 روز بهش زنگ زدم گفتم حالا چرا شماره دادي گفت راستش و بخواي از اين كارت خيلي خوشم اومد و..............:10:

t.sunami
01-12-2010, 19:50
يه روز داشتم توي خيابون ميرفتم كه يه دختره با پرايد سر چهار راه در حالي كه من ايستاده بودم...

تا باشه تصادفا این جوری ختم به خیر بشه! :دی

والا من امروز صبح داشتم از دانشگاه میامدم خونه یهو رسیدم به یه گلوگاه .یه وانت قراضه از سمت راستم و یه روا از سمت راستم امدن داشتنن قیچیم میکردن.من وایسادم که به اینا نخورم یهو دیدم روا زد به گلگیر+ سپر .پیاده شدم.دیدم یارو لات بازی در میاره میگفت مقصری و باید خسارت بدی.من بار اولم بود که تصادف میکنم با اینکه هول کرده بودم ولی خودمو نباختم(از یکی از خاطرات اینجا یاد گرفتم :دی)گفتم زنگ بزن افسر بیاد.خلاصه تا 20 دقیقه اون خیابونو بستیم :دی

قبل این که افسر بیاد هی یارو میامد یه چیز میگفت.میگفت الان افسر بیاد علاوه بر اینکه باید خسارت منو بدی (گلگیر عقبش شکسته بود) جریمتم میکنه(به خاطر سدمعبر)..اقا منم کوتاه نیامدم گفتم اگه من مقصر بودم بیمه دارم و خسارتتو میدم...

یارو رفت و امد گفت بیا به هم بزنیم و راهو باز کنیم ولی من کوتاه نیامدم تا اینکه افسر امد

اینو بگم که ماشین من (پراید) و فقط یه کمی سپرم خط افتاده بود+ یکمی رنگ سپر اون روی بدنه ما افتاده بود...

افسر امد و روا رو مقصر میدونست ولی یارو زیر بار نمیرفت و اعتراض داشت.مثل چی رو داشت پدر سوخته.خلاصه با یه پولیش سیاهی رو گرفت و ما هم خام و بی تجربه طرف رو ول کردیم.امدیم خونه یکی از همسایه ها مارو دید گفت به خاطر این خطی که روی سپرت افتاده میتونستی 150 تومن (به خاطر رنگ کردنش)از طرف بگیری!

حالا اعصابم خورد شده که چرا بیخیال کشیدن کروکی شدم و یارو ول کردم!ایا حرف همسایمون درسته؟چقدر خورد تو سر ماشینم؟؟

T.K
01-12-2010, 23:16
حالا اعصابم خورد شده که چرا بیخیال کشیدن کروکی شدم و یارو ول کردم!ایا حرف همسایمون درسته؟چقدر خورد تو سر ماشینم؟؟

اصلا عصبی نشو که همش الکیه.برو خدا رو شکر کن که ماشینت طور خاصی نشده.

من یه تصادف تخیلی کردم که کلی خرجم شد و ماشینم حسابی از روش افتاد.باورت میشه موقعی که اومدم پایین زبونم قفل شده بود.یارو یه ماشین از جلوش در اومد ، کشید تو لاین من منم یهو کوبیدم رو ترمز و ... .کوشه سمت راست من خورد به سمت چپ یارو.مسخره خسارتم گرفت.آخه زنگ زدم بابام بیاد.اینقدر عصبی بودمکه میخواستم یارو رو بزنم آخه ماشین نو بود.مغزم هنگ کرده بود.چون یارو صحنه رو به هم زد ماموره هم نگرفت اصل داستان چی بوده.

نتیجه:هر وقت تصادف کردی اصلا صحنه رو بهم نزن.خوب فکر کن و با سرعت بهترین تصمیم رو بگیر.در ضمن اشتباه منو تکرار نکن.
نتیجه خیلی مهم:هر وقت ماشین نو میخری تا 1 ماه حتما آروم و یا احتیاط کامل رانندگی کن تا قلقش دستت بیاد.

این ال90های که می بینین بغلاشون خورده و خیلیاشون ضربه دارن به خاطر متفاوت بودن حالتشون با دیگر اعضای خانواده ایران خودرو ه.اگه سمند پارس یا 405 بود عمرا تصادف نمیکردم.پارس که مثل موم تو دستمه.

خلاصه قدر این تجربه ها رو بدونین که گرون به دست اومدن.

Namdarian
01-12-2010, 23:57
نتیجه:هر وقت تصادف کردی اصلا صحنه رو بهم نزن..
این حرف اشتباه است . اول کاری که مأمور بکند هر دو تایتان را نفری حداقل 30 تومان جریمه میکند چون راه بندان کرده اید . مردم آزاری که کردید و فحش و بد و بیراه های عابرین به کنار ! باید بزنید کنار . اگر خیلی بیزبان هستید و میترسید باید از صحنه فیلم و عکس بگیرید و بعد بزنید کنار .

---------- Post added at 01:57 AM ---------- Previous post was at 01:54 AM ----------



حالا اعصابم خورد شده که چرا بیخیال کشیدن کروکی شدم و یارو ول کردم!ایا حرف همسایمون درسته؟چقدر خورد تو سر ماشینم؟؟
کروکی کشیدن و ..... یعنی اول دردسر و دوندگی . اگر مثل بعضی از ملت علاف الدوله که این دور و زمانه زیاد هم هستند سرت درد میکند برای اینکارها بسم اله . وگرنه بیخیال .

Namdarian
02-12-2010, 00:02
اینجانب نیز امروز یک تصادفک یعنی برخورد کوچولو برایم پیش امد . از سمت چپ یک 206SD بیشعور که نه درست رفته بود لاین راست و نه درست امده بود تو لاین من سمت چپ امدم از سمت چپش عبور کنم یهو ترمز کرد و سرعتش را کم کرد در نتیجه منی که همیشه رعایت فاصله را دارم اما چون قصد سبقت مجاز از چپ داشتم سمت راست سپر خورد به عقب او . پیاده شدم نه من نه او هیچی نشد فقط راهنمای من یکخورده ترک کرده و بهتر است عوضش کنم . یک کلام هم با بیشعور صحبت نکردم و نشستم پشت فرمان و رفتم . با خودم گفتم آخه مردک بیشعور تو که شف شف میکنی مثل ادم برو لاین راست خودت

t.sunami
02-12-2010, 12:12
کروکی کشیدن و ..... یعنی اول دردسر و دوندگی . اگر مثل بعضی از ملت علاف الدوله که این دور و زمانه زیاد هم هستند سرت درد میکند برای اینکارها بسم اله . وگرنه بیخیال .

نه بابا!من هزار یک گرفتاری دارم.دانشگاه میرم+سرکار میرم (2جا)+باشگاه بدن سازی و... :دی
راستش بابام هم گفت بیخیال ولی ذهنمو درگیر کرده :41:

Gilopa
02-12-2010, 12:54
یه شبی تو جاده رشت به انزلی شدیدا داشت بارون میبارید .. یه پلی داشتن میساختن که به خاطر بارون شدید اصلا بهش دید نداشتم و این احمقها یه تابلو هم نذاشته بودن
شما در نظر بگیرید که با سرعت 100 تا در حرکتید به یکباره عرض جاده کم میشه و از همه بدتر آسفالت بالا پایین میشه . (یعنی یه آسفالت جدید در کنار آسفالت قدیمیتر با ارتفاع بالا رو در نظر بگیرید ) حالا منه بدبخت داشتم تو اون بارون با سرعت 100 تا میرفتم یهو چشمتون بد نبینه دیدم جلوم یه پله که در حال ساخته و عرض جاده کم شده هیچ راهی جز منحرف کردن کامل ماشین به سمت چپ نداشتم تا سقوط نکنم .. به خاطر این آُفالت شاهکارشون لاستیکام کاملا چرخیدن
خدا شاهده این ماشین 3 بار به طور کامل دور خودش چرخید(لیز بودن جاده رو هم در نظر بگیرید) و من کاملا رفتم تو لاین ماشینهای روبرو .. از همه بدتر اینجاست که ماشین روبرویه من یه تریلی 18 چرخ و ماشینی که در اون یکی لاین بود یه اتوبوس بود که تو یه قدمی من ایست کامل کرد .. هیچ موقع ترس این حادثه از ذهنم بیرون نرفته و هنوز که هنوزه جرات نمیکنم تو جاده انزلی به تنهایی رانندگی کنم .. خیلی بد بود .. مرگ رو کاملا جلو چشمم دیدم

Amin-Nasim
05-12-2010, 18:57
داستان تلخه ولی کاریش نمی شه کرد

یکی از دوستان چند وقت پیش با موتور رفت زیر یک تریلی 18 چرخ شونش زیر تایر ها پرس شد روحش شاد
ولی دوستان یک سوال
چرا موتور سوارها این گونه باید زیر تایرهای تریلی کشته شوند ؟

kazem795
06-12-2010, 10:04
داستان تلخه ولی کاریش نمی شه کرد

یکی از دوستان چند وقت پیش با موتور رفت زیر یک تریلی 18 چرخ شونش زیر تایر ها پرس شد روحش شاد
ولی دوستان یک سوال
چرا موتور سوارها این گونه باید زیر تایرهای تریلی کشته شوند ؟

به نظر من خيلي از موتور سوارها در بشتر سوانح خودشون مقصر هستند چون بعضي هاشون واقعا رعايت نمي كنند البته بايد اين هم گفت كه بعضي ها هم خيلي محتاط و خوب رانندگي ميكنند ولي در كل كسي كه سوار موتور ميشه بايد خيلي مراقب باشه چون در صورتيكه اتفاقي افتاد اولين و بيشترين صدمه رو خودش ميبينه:41:

Mojtaba-MCI
06-12-2010, 13:34
چرا موتور سوارها این گونه باید زیر تایرهای تریلی کشته شوند ؟
من همیشه معتقد بودم بدترین وسیله ی نقلیه موتور بوده!
چرا که ممکنه اصلا شما احتیاط کنید و دیگری احتیاط نکنه...
ولی به هرحال نمیشه نادیده گرفتش ، بالاخره بعضی وقتا ترافیک شهر زیاده و برای صرفه جویی در وقت مجبور میشید از موتورسیکلت استفاده کنید که اونم چندین و چند نکته جهت رعایت ایمنی داره...

Penryn
06-12-2010, 14:37
داستان تلخه ولی کاریش نمی شه کرد

یکی از دوستان چند وقت پیش با موتور رفت زیر یک تریلی 18 چرخ شونش زیر تایر ها پرس شد روحش شاد
ولی دوستان یک سوال
چرا موتور سوارها این گونه باید زیر تایرهای تریلی کشته شوند ؟

من یکی که خیلی دل پری از موتوریها دارم.تک و توکی دیدم حالیشون باشه لاین سمت راست مال اوناست.اکثراً توی لاینهای سمت چپ که برای سرعت و مخصوص خودروهاست مثل مگس مزاحم لای ماشینها ویراژ میدن اگرم بوق بزنی برو کنار همچین غیرتی میشن که بیا و ببین! بخیال خودشون چقدرم واردن و چقدر دیگران براشون کف میزنن بخاطر اونجور رفتارشون.غافل از اینکه اگه ماشینهایی که دارن از لاشون ویراژ میدن یک لحظه فرمونش رو بچرخونه و بخواد لاینش رو تغییر بده اون موتوری نادون 10 متر پرتاب میشه بهوا.خدا لعنتشون کنه که چقدر استرس به پیاده و سواره وارد میکنن.هر کی میخواد بهش بربخوره بذارین بربخوره:2:

BABAK TOPOLE 2
07-12-2010, 23:16
یه دفه ما میخاستیم کیلومتر پرایدو بخابونیم تا 170 تا پر کردیم یکی از بچه ها خیلی ترسو بود هی دیوونه بازی دراورد میخاست دنده رو خلاص کنه البته لاستیکم نداشتیم دیگه نشد بیشتر بریم ... ایشالا دفه دیگه میخابونیمش

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واقعا جالب و شگفت انگیز است چگونه با خودروی پراید 170 کلومتر رفتید

hamed malekpour
08-12-2010, 12:40
واقعا جالب و شگفت انگیز است چگونه با خودروی پراید 170 کلومتر رفتید
کاری نداره که اگه همه چیز ماشین میزون باشه می ره بنزین سوپر+روغن تازه وخوب+لاستیک های نو+تنظیم باد لاستیک+تعویض فیلتر هوا+جاده ی خوب+راننده ی خوب+بازدید کامل خودرو+موسیقی بلندمی تونید179هم برید؟

hasanmotori
08-12-2010, 13:59
واقعا جالب و شگفت انگیز است چگونه با خودروی پراید 170 کلومتر رفتید

البته تو کفی تو بهترین حالت بیشتر از 150 تا یا فوقش 160 تا نمیره
این سرعتو تو یه شیب خیلی زیاد رفتم البته بعدش یه پیچ خطرناک بود وگرنه میخاستم 180 تو رو هم رد کنم


کاری نداره که اگه همه چیز ماشین میزون باشه می ره بنزین سوپر+روغن تازه وخوب+لاستیک های نو+تنظیم باد لاستیک+تعویض فیلتر هوا+جاده ی خوب+راننده ی خوب+بازدید کامل خودرو+موسیقی بلندمی تونید179هم برید؟

جالب اینجاست که اونموقع لاستیکای فابریکش بعد از 70000 تا کارکرد با کلی آثار تیک و دستی روش بود :27:
4 تا لاستیکش ترک داشتن :دی
نه بنزین سوپر توش بود نه روغن تازه نه تنظیم باد لاستیک نه فیلتر نو نه جاده خوب نه بازدید کامل موسیقیم یادم نیست چی بود :دی
فقط کافیه جاده شیب داشته باشه همین موسیقیم اگه باشه بهتره

منو تحریک نکنید همین جمعه داشتم 150 تا میرفتم 30 تومن جریمه شدم :41:

وین رونی
08-12-2010, 14:15
یه دفه ما میخاستیم کیلومتر پرایدو بخابونیم تا 170 تا پر کردیم یکی از بچه ها خیلی ترسو بود هی دیوونه بازی دراورد میخاست دنده رو خلاص کنه البته لاستیکم نداشتیم دیگه نشد بیشتر بریم ... ایشالا دفه دیگه میخابونیمش

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
برادر من شما چرا راه و روش خودکشی را در سایت داری ترویج می کنی؟! :31:
اگه تو اون سرعت یه سنگ کوچیک بره زیر چرخت...
جالبه تو 110 تا ماشین من شدید می لرزه اونوقت شما...

BABAK TOPOLE 2
08-12-2010, 16:13
کاری نداره که اگه همه چیز ماشین میزون باشه می ره بنزین سوپر+روغن تازه وخوب+لاستیک های نو+تنظیم باد لاستیک+تعویض فیلتر هوا+جاده ی خوب+راننده ی خوب+بازدید کامل خودرو+موسیقی بلندمی تونید179هم برید؟

همه را من دارم ولی نمیدانم چرا پیکان صد کلومتر بیشتر نمی رود به نظرتان طبیعی ماید

firstpars
08-12-2010, 16:30
برادر من شما چرا راه و روش خودکشی را در سایت داری ترویج می کنی؟!
اگه تو اون سرعت یه سنگ کوچیک بره زیر چرخت...
جالبه تو 110 تا ماشین من شدید می لرزه اونوقت شما...

نکته ی بسیار جالب خودروی پراید همینه
خودروی شما در یه سرعت به خصوصی (که برای ماشین شما 110 هست) شروع به لرزیدن میکنه و تصور می کنید اگر بیشتر گاز بدید ماشین میره رو هوا. ولی در نهایت شگفتی میبینید که اگر سرعتتون رو بیشتر کنید این لرزش از بین میره

قبلا یه پراید دستم بود که رو 130 تا میلرزید ولی وقتی میرسوندمش به 138 - 139 دیگه لرزش نداشت

این حاصل کار مهندسان و متخصصان ایرانی در شرکت سایپا هست
فکر نکنم جای دیگه ای در دنیا موفق شده باشن این کار رو انجام بدن

---------- Post added at 06:30 PM ---------- Previous post was at 06:29 PM ----------


همه را من دارم ولی نمیدانم چرا پیکان صد کلومتر بیشتر نمی رود به نظرتان طبیعی ماید
البته همه ی پیکانها مثل هم نیستن
به شرایط نگهداریشون هم بستگی داره

vb-sosol
08-12-2010, 17:23
آره من با صحبت دوستمون موافق هستم
من پراید داشتم مدل 82 وقتی 120 تا باهاش میرفتم شروع میکرد به لرزش ولی وقتی سرعتم بالا تر می رفت لرزش کامل متوقف میشد
در ضمن من توی یک کفی خوب (نه شیب زیاد) با همین پرایدم 170 تا رو پر کردم که هنوز جا داشت برم ولی دیگه سر پیچ رسیدم تا اومدم سرعتم رو کم کنم به 110 تا رسیدم که نزدیک بود .....
خلاصه جستیم
ولی میخوام بگم کلا واسه من راه میرفت حتی 180 تا هم میچسبوند
نه اغراق میکنم نه بزرگنمایی و نه این که بگم چون واسه خودم بوده این طوری شده
ولی خدایش خیلی بهش میرسیدم
ولی پسر دایی من یه پراید 78 داره از مال من سر تر هست اینقدر نفس داره که پراید 89 نداره

hamed malekpour
08-12-2010, 20:16
همه را من دارم ولی نمیدانم چرا پیکان صد کلومتر بیشتر نمی رود به نظرتان طبیعی ماید
چرا من خودم یه پیکان دارم مدل 83که همه چیزشو تنظیم کرده بودم وفکرکنم 145تارا رفتم 140که یادمه پیکتن میره وخیلی هم امنه.

hasanmotori
08-12-2010, 21:37
نکته ی بسیار جالب خودروی پراید همینه
خودروی شما در یه سرعت به خصوصی (که برای ماشین شما 110 هست) شروع به لرزیدن میکنه و تصور می کنید اگر بیشتر گاز بدید ماشین میره رو هوا. ولی در نهایت شگفتی میبینید که اگر سرعتتون رو بیشتر کنید این لرزش از بین میره

قبلا یه پراید دستم بود که رو 130 تا میلرزید ولی وقتی میرسوندمش به 138 - 139 دیگه لرزش نداشت

این حاصل کار مهندسان و متخصصان ایرانی در شرکت سایپا هست
فکر نکنم جای دیگه ای در دنیا موفق شده باشن این کار رو انجام بدن[COLOR="Silver"]


میدونی جریان چیه ؟ همه پرایدا حتا در بهترین حالت به خاطر جلو بندی ضعیف لرزش دارن مال من حتا تو سرعت پایین مثلاً 50 60 تا هم لرزش داره ... تو یه سرعتی به اوج میرسه و بعد از اون به خاطر اینکه باد میزنه زیرشو عملاً رو هوا حرکت میکنه دیگه چرخاش خیلی با زمین درگیر نیستن و شما دیگه لرزشی رو احساس نمیکنید ... سرعت قطع لرزشم میتونه به وزن ماشین ربط داشته باشه ... هر چی تعداد سرنشینا بیشتر باشه سرعت قطع لرزش بالاتر میره
اون موقع که داشتم 170 میرفتم احساس میکردم تو کمری نشستم از بس نرم و بدون لرزش میرفت :دی  

kazem795
11-12-2010, 08:36
لزرش ماشين اگر در يك سرعتي وجود داشته باشه و در سرعتهاي ديگر از بين بره ( مثلا فقط بين سرعت 110تا 120 لرزش باشه) مربوط به بالانس چرخها ميشه البته بايد بالانس خوب و دقيق باشه و حتما صفر بشه وگرنه بازهم لرزش وجود خواهد داشت:5:

kazem795
14-12-2010, 08:29
انگار تاپيك خوابيده!!!!!!!!!
كسي چيزي واسه گفتن نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟

hamed malekpour
14-12-2010, 12:07
تو یه روز بارونی که بارون تازه بند آمده بود من داشتم با ماشینم به دانشگاه می رفتم که یهو جوگیر شدم وبا سرعت 12تا میرفتم وسط جاده آب جمع شده بود من هم که تجربه ندارم از روش رد شدم که دیدم فرمان داره از دستم خارج می شه واحساس کردم که دارم یه لحظه پرواز می کنم کم مونده بود که از جاده خارج بشوم که نشد خدا خواست که زنده بمونم خدا را شکر..........

ba maram
14-12-2010, 12:35
یک روز هم همین اتفاق برای من افتاد تقریبا...
با 206 داداشم داشتم میرفتم دانشگاه...از تهرانپارس داشتم به سمت دماوند میرفتم هوا هم دیشبش تا تونسته بود ابری شده بود و بارون اومده بود شبش کلی و ماشالاه دیدن که چقدر خیابونا و اتوبانای ایران سالمن! داشتم با سرعت 100 110 تا میرفتم...توی پیچ بودم و لاینی که سمت گاردریلا بود کسی نبود منم خیالم تخت0000000000

اگه تجربه و دقتم داشته باشین همیشه گوشه های اتوبان(لاین آخر و ابتدایی) اکثرا چاله آب درست میشه و....
داشتم میرفتم شانس اوردم و خدا رحم کرد که شانسا یه لحظه اومدم لاین وسط تا اومدم ذیدم یه چاله آب بزرگ کنار گاردریلا بوده و.........
اگه میرفتم توش چون توی پیچ بود و سرعتم بالا بود 100% کله پا میشدم......

نتیجه اخلاقی: این روزا که هوا بارونی هسنش همیشه احتیاط کنید و تند نرین و از لاین وسط برید حد المکان

pooria-ir
14-12-2010, 17:24
سلام
جمعه ی هفته ییش تو خیابون امام خمینی نرسیده به رودکی داشتم رانندگی میکردم،ترافیک بود و سرعت خیلی پایین،در حد 10-15 کیلومتر
اس ام اس اومد برام :دی
کنجکاوی گل کرد همونجوری که داشتم آروم آروم راه میرفتم گوشی دستم بود داشتم جواب میدادم،باور کنین 1 ثانیه قبلش جلوم رو دیدم،حدود 2 متر با ماشین جلویی که آردی بود فاصله داشتم و اونم داشت حرکت میکرد،یعو که سرم پایین بود شنیدم تققققققققق
یه تکونی خوردم :دی سرم رو آوردم بالا دیدم بببببللهههه،زدم بهش
البته از سرعت و صدا تابلو بود چیزی نشده،اومدم پایین دیدم فقط ضربه گیر سپر خودم افتاده (خدا میدونه تا حالا چند بار این ضربه گیر ماشین رو نجات داده و برای بار چندم بود که میفتاد ! )
ماشین طرفم ظاهرا سالم بود،یکم چپ چپ نگام کرد،منم اینجوری شده بودم واقعا :43:
زود اومدم و راه افتادم
فقط واسم تجربه شد که دیگه با این لعنتی پشت فرمون کاری نداشته باشم !
بعدا فک کردم اگه سرعت بالا بود ممکن بود چه اتفاقاتی بیفته ....
نتیجه : آقا ،خانوم محترم پشت فرمون گوشیتو سایلنت کن که نفهمی چه خبره،اصلا کار به کارش نداشته باش

hamed malekpour
20-12-2010, 21:11
یه ماجرای دیگه من امروز داشتم از دانشگاه می یامدم که اعصابم خیلی خورد بود از از استاد اجازه گرفتم وداشتم میامدم خونه که سرویس دانشگاه را دیدم همیشه باسرعت 95تا می ره در جاده ای که باید80تا بره رفت رو اعصابم ومن ازش در یه جای بد سبقت گرفتم کم مونده بود به یه پل که خدا را شکر که هیچ ماشینی از جلو نمیامد من که دیدم ازش سبقت گرفتم خواستم جلوش ویراژ بدم که وقتی فرمون را یه دفعه چرخوندم کنترل ماشین کم مونده بود از دستم خارج بشه ولی نشد هیچ وقت با اعصاب خراب رانندگی نکنید

rozy_1500
20-12-2010, 23:11
یه ماجرای دیگه من امروز داشتم از دانشگاه می یامدم که اعصابم خیلی خورد بود از از استاد اجازه گرفتم وداشتم میامدم خونه که سرویس دانشگاه را دیدم همیشه باسرعت 95تا می ره در جاده ای که باید80تا بره رفت رو اعصابم ومن ازش در یه جای بد سبقت گرفتم کم مونده بود به یه پل که خدا را شکر که هیچ ماشینی از جلو نمیامد من که دیدم ازش سبقت گرفتم خواستم جلوش ویراژ بدم که وقتی فرمون را یه دفعه چرخوندم کنترل ماشین کم مونده بود از دستم خارج بشه ولی نشد هیچ وقت با اعصاب خراب رانندگی نکنید
حالا اعصات خورد بود درست
چیکار به این بنده خدا داری
آخه اون که با تند رفتنش تو رو اذیت نمیکنه

یه قانون رانندگی هست که میگه اگه کسی داشت تخلف میکرد تو نباید جلوشو بگیری باید بذاری به کارش ادامه بده
جلوگیری از تخلف کار پلیسه

hamed malekpour
21-12-2010, 00:10
حالا اعصات خورد بود درست
چیکار به این بنده خدا داری
آخه اون که با تند رفتنش تو رو اذیت نمیکنه

یه قانون رانندگی هست که میگه اگه کسی داشت تخلف میکرد تو نباید جلوشو بگیری باید بذاری به کارش ادامه بده
جلوگیری از تخلف کار پلیسه
این راننده ی سرویس اعصاب همه را خورد می کنه یه روز باهاش دعوا می کنم یه فرد بی سواد سیگاری است که ماشینش که خط واحد است داره می ریزه .

DJ POLESTAR
02-01-2011, 12:28
خب دوستان یک ماجرای جدید رانندگی براتون تعریف کنم (برای شما ماجرای رانندگی برای من 1.تجربه 2. بدبختی!)

در تاریخ 89/10/5 (روز نحس نامگذاری کردم) ماشین مربوطه پراید 89 (پراید لعنتی، خدا سازنده هاشونو... کنه!)
اعصابم خیلی داغون بود (چراییش خصوصیه!:21:) ساعت تقریبا 4،5 عصر داشتم از خیابون اصلی به فرعی دور میزدم دیدم که کمی شلوغه (چونکه اعصابم رو 100 درجه فارنهایت بود) بنابراین زرنگی کردم و از بغل ماشین های لایی کشیدم و داشتم واسه خودم به فرعی میپیچیدم که ماشینو نمیدونم چجوری پیچوندم که درست افتاد جوب بزرگی که چندتا میله کلفت داشت :23:و این بر درجه عصبانیتم افزود! ماشینو از جوی لعنتی در اوردم و درست اومدم طرف خونه وقتی اومدم خونه به ماشین نگا کردم تازه به عمق تصادف پی بردم!!!
طوری کوبونده بودم که حالم به هم میخورد وقتی ماشینو میدیم! بهرحال چند ساعت خونه موندم اما از بی توجهی و بدون مشکل و بی اساس ماشیتو اینطوری کرده بودم حرص میخوردم تا اینکه گفتم ماشینو بردام برم سر محل همون تصادف ببینم درست چجوری و چطور و کجای اون جوب ماشینو زدم که اینطوری شد. تا اینجا مشکل با 200، 300 تومن حل میشد که فدای سرم...
اما وقتی اومد خیابون (با اعصاب داغون) عین روانیا شده بودم... خودمم وقتی حالا فکر میکنم اصلا نمیدونم چرا در این حد عصبی شده بودم!
خلاصه اومدم خیابونای اصلی که طبق معمول شلوغن درست تو چندمین زیر گذری که داشتم رد میکردم یه ماشین سمند محکم ترمز کرد که ترمز اونا هم که ABS هست این شدت ترمز اصلا به چشم نمیومد منم پامو تا آخر رو پدال ترمز فشار دادم که لاستیکا زمین کشیده شدن و بعد با صدای تگ کوبوندم به سمند!!!... امدم پایین دیدم اون هیچیش نشده، خودشم گفت من هیچیم نشده میخوای من برم، گفتم نه بذار افسر بیاد (به این فکر نکردم که افسرم بیاد مقصر منم که از پشت بهش زدم!!!) خلاصه به توافق رسیدم و اون رفت بعد از اینکه تموم شد اومدم به راهم ادامه دادم (بازم دست بردار نبودم!) داشتم میرفتم با سیستم عصبی اتصالی! که دیدم خیابون شلوغه منم حوصله آروم آروم رفتن پشت ماشینارو نداشتم... یه میانبر زدم و از خیابون اصلی پیچیدم خیابون فرعی که آروم بود. (که ای کاش هیچ وقت به اونجا نمیرفتم.... ای کاش...:19:)
و حالا بدبختی ها شروع می شود!!!
پیچیدم کمی اومده بودم که یه صدای انفجار مانند شنیدم، بعد بیهوش...!!!
.
.
.
.
به هوش که اومدم همه جارو سیاه دیدم که یواش یواش همه چی واضح شد.... اومدن در شاگرد و باز کردن و منو از ماشین در آوردن اومدم پایین دیدم اوه ه ه ه ه ه....... چه کردم، چه شده...
.
.
.
محکم رفتم زیر یه مینی بوس (اویکو)!
یعنی مدل تصادف، حین تصادف، لحظه تصادف و چگونگی وقوع تصادف رو نه دیدم و یا اصلا یادم میاد!!!
فقط اینو میدونم برای لحظه ای اصلا در حال خودم نبودم+صدای موسیقی (ترجیها موسیقی سبک ترنس:40:) هم تا ته بالا برده بود (که اصلانم خوشم نمیاد تو ماشین صدای ضبط بالا باشه و اصلا هم از اینجور افراد نیستم اما اون روز همه چی استسنا شده بود...
خلاصه کنم که ماشین بشدتی له شده که اصلا به تصادف خیابونا شبیه نیست!!! انگار با سرعت 100، 120 درست و بدون ترمز رفتم زیر مینی بوس و اما خدا نمیدونم یا منو خیلی دوست داره یا اینکه من خدا رو... به این علت که من کمربندمو بسته بودم (البته من همیشه کمربند میبندم) و خدا رحم کرد که اگه نبسته بودم الان اینجا این ماجرا رو بهتون تعریف نمیکردم و ننه بابام منتظرم چهلم مراسمم بودن!!! با اینکه ماشین بیشتر از طرف راننده له شده و صندلی هم که کاملا از جاش شکسته رفته عقب و سینه و فرمان ماشین هم که تغییر مکان دادن و در سمت راننده هم که کاملا داغون شده! اما من هیچیم نشده بود:18: بجز اینکه چی رفته بود درست از ناحیه زیر چشمم خون میومد+ دستم+پام که همه سرپایی تو بیمارستان حل شد.
ماشینو طوری کوبیدم که سقف ماشین هم تقریبا 20% داغون شده...

نتیجه تجربی: هیچ وقت، هیچ وقت با عصبانیت رانندگی نکنید، هیچ وقت صدای موسیقی رو تا آخر بالا ندید که اگه عصبی باشید واویلا و اگه در در حالت طبیعی باشید که جو گیری و بازم واویلا و.....
حالا تصادف اولی با 200 تومن فوقش 300 تومن حل میشد اما عصبانیت + بی توجهی باعث چنین مشکلی شد که حالا ماشین بیشتر از 3 میلیون خرج گذاشته رو دستم اونم برای ماشینی مثل پراید که حتی ارزش نداره یه گرون هم خرجش کرد، که بازم ملالی نیست خدا نظر کرده زنده موندم هرکی میاد ماشینو میبینه میگه تو چجور زنده موندی!

hamed malekpour
03-01-2011, 10:17
دیروز یکی با ماشین یه بچه ی 6ساله را زیز گرفت وبچه مرد تورو خدا با احتیاط رانندگی کنید.

Arash4484
03-01-2011, 11:06
خب دوستان یک ماجرای جدید رانندگی براتون تعریف کنم (برای شما ماجرای رانندگی برای من 1.تجربه 2. بدبختی!).......

...



اولن فدای سرت.شانس یارت بوده هنوز، که آسیب ندیدی. چون گویا تو اونروز پافشاری میکردی روی سانحه سازی:31:
دومن باز فدای سرت! چون به کسی آسیب نزدی!
سومن منم توی رانندگی زمانی که خودم پشت رلم ، نمیتونم موسیقی با صدای بلند گوش کنم یا با موبایل حرف بزنم ویا بدتر از همه اس ام اس بزنم.
با وجود اینکه شیفته سبک راک/متالم و خاصیت این موسیقی با صدای بند هویدا میشه!و با اینکه دایم در اتاقم صدای موسیقی بلنده ، اما پشت رل نمیتونم گوش بدم......
وقتی وسوسه میشم موزیک توی ماشین گوش بدم (که خدا میدونه چه حالی داره!) با رفقا که هستم ؛ پیاده میشم و جامو میدم به بغلی ؛ بعد صدای موزیک رو میدیم بالا:31:(البّته با مسئولیت خودش:21:)
من تا حالا فکر میکردم استثنام ، اما شما خیالم رو راحت کردی!....
سرت سلامت وتنت بی حادثه. امیدوارم دیگه این قبیل مسایل برات رخ نده :11:

DJ POLESTAR
04-01-2011, 10:17
سومن منم توی رانندگی زمانی که خودم پشت رلم ، نمیتونم موسیقی با صدای بلند گوش کنم یا با موبایل حرف بزنم ویا بدتر از همه اس ام اس بزنم.
اما من برخلاف شما حین رانندگی خیلی راحت و بی دردسر به موسیقی با صدای بلند میتونم گوش کنم اما موبایلو همیشه میکشم کنار رو جواب میدم یاد اس ام اس بزنم...



با وجود اینکه شیفته سبک راک/متالم و خاصیت این موسیقی با صدای بند هویدا میشه!و با اینکه دایم در اتاقم صدای موسیقی بلنده ، اما پشت رل نمیتونم گوش بدم......

گفتم که برا من اصلا فرق نداره یعنی هم موسیقی با صدای بلند+رانندگی+صحبت به بقل دستی... همه چیز رو تفکیک شده هست و حواسم جمع.:31:
اما اون روز همه چی استسنا شده بود!!!:41:
راسنی JUST TRANCE:40: (:31:)


وقتی وسوسه میشم موزیک توی ماشین گوش بدم (که خدا میدونه چه حالی داره!) با رفقا که هستم ؛ پیاده میشم و جامو میدم به بغلی ؛ بعد صدای موزیک رو میدیم بالا:31:(البّته با مسئولیت خودش:21:)
من تا حالا فکر میکردم استثنام ، اما شما خیالم رو راحت کردی!....

نه اتفاقا من فرق دارم، بالا گفتم صدای موسیقی رو بشدتی نمیدم که صدتا خیابون اونور بره اصلام خوشم نمیاد از این کارا! اما انقدر میدم که خودم و احیانا ماشینهای دروبرم میشنوه:8:

Arash4484
04-01-2011, 17:45
اما من برخلاف شما حین رانندگی خیلی راحت و بی دردسر به موسیقی با صدای بلند میتونم گوش کنم اما موبایلو همیشه میکشم کنار رو جواب میدم یاد اس ام اس بزنم...


گفتم که برا من اصلا فرق نداره یعنی هم موسیقی با صدای بلند+رانندگی+صحبت به بقل دستی... همه چیز رو تفکیک شده هست و حواسم جمع.:31:
اما اون روز همه چی استسنا شده بود!!!:41:
راسنی JUST TRANCE:40: (:31:)

نه اتفاقا من فرق دارم، بالا گفتم صدای موسیقی رو بشدتی نمیدم که صدتا خیابون اونور بره اصلام خوشم نمیاد از این کارا! اما انقدر میدم که خودم و احیانا ماشینهای دروبرم میشنوه:8:


عبرت نمیگیری دیگه:31::31::31:حالا هی بگو من فرق دارم!
خوش به حالت بعد این حادثه انقدر باروحیه‏ای! ایول!:11:

البته جدا از شوخی حادثه یک بار رخ میدهد....انشاله که دیگر برای شما رخ ندهد

I :40: Rock'n,Rolla music but also I like the whole music world
ضمنن امضات هم گوش دادم بی اغراق قشنگ بود

shakerfar_yahoo
05-01-2011, 09:15
با سلام
آقا بعد از خوندن مطالب جالب در این تاپیک و بعد از خنده شدید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]البته جسارت نشه بعضی از نوشته ها خیلی جالب بود و همچنین پند های زیادی هم از اساتید دریافت کردیم بر آن شدم که خودمم یک چیزی بنویسم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خدمت شما عرض کنم که ما پارسال که هنوز ماشین نو بود پلاک نشده بود چه صفای داشت این ماشین نو بعد از چرخ زدن تو شهر بابام ماشینو برد داخل پارکینگ خونمون یه نکته این پارکینگ داره رفتن داخلش سخته اما بیرون امدن راحته :5:هیچی دیگه اون موقع تازه گواهینامه گرفته بودم هنوز مهرش خشک نشده بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] تازه ادعای رانندگی هم داشتیم که رانندگیم در حد شوماخر بلکه بیشتر باشه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]اومدیم ماشین از پارکینگ بیرون اوردیم رفتیم چرخ زدن توی خیابان وقتی برگشتم جو گیر شدیم گفتم خودم میرم تو پارکینک آقا تا اومدیم ماشینو ببریم گلگیر گرفت به در پارکینک و حسابی خط خطی کردیم اونشب عجب شبی بود مارو میگی خیلی حالم گرفته شد چون ماشین هنوز صفر بود کار بجای رسید که اون شب خواب این ماشین میدیم تا سه چهار روز اصلا داغون بودم هی میرفتم شاهکاری که روی گلگیر خلق کردم میدیدم و اشک میریختم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فراداش صبح اول وقت رفتیم صافکاری بعد چند روز رفت امد ماشینو تحویل گرفتیم که بریم مسافرت اینجا خیلی بخیر گذشت ماشینو که گرفتم و حرکت کردم متوجه صدای تق تق شدم:18: البته صدا خیلی ضعیف بود(آخه میدونید من یکم حساسم رو ماشین) برگشتم به صافکاری و به طرف گفتم چرخ ماشین عیب داره اول که طرف قیافه حق به جانب گرفت و گفت مشکلی نداره بعد گفتم چی چی رو مشکلی نداره بعدش من شاگرد طرف رو سوار ماشین کردم برای عیب یابی ابتدا که ایشون هم چیزی حالیش نشد بعد که بیشتر کار کارشناسی انجام داد فهمید آقا پیچ چرخ ها را که باز کرده بودند وقتی که چرخ رو جا زدن پیچ چرخ را با دست سفت کردن تا بعدا آچار چرخ بندازند ولی مثل اینکه یادشون رفته بود پیچ ها رو ببندن :13:
نتیجه که میگیریم:کسی منطقه گلگیر را زد و بعد رفت صافکاری یه نگاه به پیچهای چرخ هم بندازند[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

midnight1234
05-01-2011, 11:34
نکنید این کارووو نکنید :دی
اگه عصبانی هستید پشت رول سریع ماشین رو پارک کنید و از ماشین پیاده شید!!
با خودتون فکر کنید من عصابانی هستم بقیه چه گناهی کردن!؟؟؟

خدایی نکرده تو عصبانیت به کسی بزنید چه ماشین چه پیاده..فکر کنید خدایی نکرده با مادر خودتون تصادف کردید به پدر خودتون زدید ....ببینید چقدر وضع زندگیتون می ریزه به هم ..همین اتفاق برای اون خانواده دیگه می یوفته

یا فکر کنید که ممکنه طرف خدایی نکرده بمیره و فردا اعدامتون کنن

من خیلی موقع ها که از یک مسئله ای ناراحتم اصلا با ماشین نمی زنم بیرون..
در مورد کسایی هم که تو ماشین صدا سیستم رو زیاد می کنن اگه تحت تاثیر موزیک رانندگی نکنید خطر ناک نیست..تنها خطری هم داره اینه که صدا بوق ماشین های دیگه رو نمیشنوید.
.من تا به حال 2-3 مرتبه برام پیش اومده که به کنار دستیم گفتم اگه طرف بوق نمی زد حالا موتوری یا... من اصلا ندیده بودمش . می زدم بش!!
ولی اگه جای مناسب سیستم رو ولوم بدید مسئله ای نیست مثلا تو جاده بزرگراه ازادراه و ...
ببخشید زیادی صحبت کردم ایشالا که برای هیچ کدوم از اعضای این فروم هیچ وقت دیگه هیچ مشکلی پیش نیاد.

midnight1234
05-01-2011, 14:11
نشستم کل صفحه های تاپیک رو خوندم خیلی باحال بود کلی خندیدم .مخصوصا قضیه اون دختره که می زنه اینه رو می شکونه حالا به کجا رسید اون ماجرا؟؟
منم یک داستان یادم اومد البته خیلی وحشتناکه ت نه خنده دار
تو شهر ما وقتی سالی 1 بار بارون می یاد همه مثل مرغ می رن تو لونشون من که برعکسم ماشینو برداشتم با یکی هم قرار داشتم خلاصه رفتیم اب بازی انقدر بارون امده بود که بعضی خیابون ها انقدر اب جمع شده بود که بعضی خیابون ها که گود بد و چاله داشت تا در ماشین تو اب می رفت .
اون موقع تازه 4 ماهی بود من این 141 رو گرفته بودم
خلاصه ما هم با 50 تا تو این بارون می رفتیم و کلی حال می داد اب می زد زیر شاسی ماشین و از کنارها مثل قایق می پاشید اب تا یک لاین اون ور تر می پاشید کلی بوق ماشین های مختلف رو در اوردیم مخصوصا یکی که شیشه ماشینو داده بود پایین و کامل اب ریختیم تو ماشینش.
رسیدم جایی که چشمتون اون روزو نبینه
من تجربه رانندگی تو این هوا رو نداشتم
از دور گفتم اوه اونجارووووو
اول پل هوایی چقدر اب جمع شده!!!!
استخره پامو گذاشتم رو گاز با سرعت 90 تا رفتم تو گودال اب!!!
بعد حلقم اومد تو دهنم!!!
خوب شد کمربند جفتمون بسته بودیم...
اقا سرعت ماشین در عرض 1 ثانیه از 80 شد 10 انقدر اب پاشید که انگار زیر ابشار وایسادیم یه لحظه گیج شدم بعد سریع ماشینو روشن کردم چون بد جا وایساده بودم سریع را افتادم..ماشین که چیزیش نشد
2-3 روز بعدش ماشینو بردم مکانیکی برا فیلتر روغن و روغن اینا...فیلتر روغن کاملا زنگ زده بود .
امیدوارم عبرت گرفته باشید که هر وقت بارون می یاد برید بیرون حال کنید راستی ببخشید پست قبلی ویرایش نشد

hamed malekpour
05-01-2011, 21:01
من امروز با پیکانم که یه 405مشکی مدل پاین که رانندگی بلد نبود یه سبقت بد از من گرفت من هم عصبانی شدم با پیکان حالشو گرفتم رفت یکم جلو تو خیابون یه ماشین آموزش رانندگی بود که نتونست ازش سبقت بگیره من از سمت چپ هر دوشون سبقت گرفتم یارو405افتاد پشتم من هم با دنده 3فکر کنم 85تا می رفتم که به یه سرعت گیر معمولی رسیدیم که با سرعت60تا از سرعت گیر عبور کردیم که من دیدم بوی تصادف می یاد به سمت چپ به سمت محلمون رفتم که به خوشی تموم شد ودر نتیجه من 405را با پیگان قال گذاشتم.

Переклад не
07-01-2011, 20:35
عجب قضایاییه
میگن تو یکی از محله های تبریز(روبروی فرهنگ شهر) یه پراید همین جوری چپ شده بود چرخا روبه بالا داشتن هوا میخوردن
به پراید اعتماد نکنید زود چپ میشه
ماشین فقط پورشه کاین:دی

---------- Post added at 08:35 PM ---------- Previous post was at 08:34 PM ----------


DJ POLESTAR
والبته به نظرم یکی گفتش تو ارتش بود یا 17 شهریور و تو اینجاها یه پراید رفته زیره مینی
دیگه نمیدونم تو کجا این بلارو سر خودت اووردی
من یه بار 7-8 سال پیش با لادا رفتم زیر کامیون اما جان سالم به در بردم

hamed malekpour
09-01-2011, 12:17
دیروز داشتم از ارومیه به تبریز میامدم که بارون میبارید که من هم برف پاکن هارا زدم که بعد از 10دقیقه از کار افتادن من هم که جلو رو به سختی می دیدم با استفاده از خط کنار جاده 80کیلومتر آمدم با سرعت تقریبی 50که سه چار بار از جاده خارج شدم ولی چیزی نشد که به به الیخچی رسیدم بردم به یه باتری ساز گفت موتور برف پاک کن سوخته ونداشت باز هم به راه افتادم که جلومو نمی دیدم که یکم رفتم جلو سه نفر عابر داشتند از خیابون رد می شدند که کم مونده بود بهشون بزنم خدا رحم کرد بعدش هم به زحمت خودمو به تبریز رسوندم
نتیجه به پیکان اعتماد نکنید

DJ POLESTAR
09-01-2011, 12:51
والبته به نظرم یکی گفتش تو ارتش بود یا 17 شهریور و تو اینجاها یه پراید رفته زیره مینی
دیگه نمیدونم تو کجا این بلارو سر خودت اووردی
من یه بار 7-8 سال پیش با لادا رفتم زیر کامیون اما جان سالم به در بردم
احسنت، دقیقا، تو جنب (بیمارستان ارتش) یه خیابون به اسم فتحی وند هست، تصادف اونجا بود!

Переклад не
09-01-2011, 12:52
راستی نمیدونم ربط داره یا نه این حرفی که میزنم
اووردم به گفته ی دوستان (اینجا) تایرای cloدوو رو ببندم رو 206 اصلا جور در نیومد و دو سه روز همین طوری نه 206 تایر جلو داشت نه سی ال او:دی و همش رو باز کرده بودم و گذاشته بودم کنار
نتیجه اینکه حوصله نداشتین دس به کارای اینچنینی نزنید

hamed malekpour
21-01-2011, 18:40
دیروز داشتم می رفتم مسافرت که یه سگ دیدم داره از وسط جاده عبور می کنه نمی دونم منو دید ترسید یه ذره مونده بود زیرش کنم خدا رحم کرد.

mahdistar
21-01-2011, 20:29
حالا من یه خاطره جالب تعریف کنم؟!:20:
دقیقا12_13 روز پیش وقتی بعد از یه فرجه ی امتحانی 20 روزه داشتم از خونه(تهران) میومدم دانشگاه(چالوس) و اونم از جاده هراز و روز جمعه،برای اینکه از دست کامیونا در امان باشم،چون هیچ وقت بیش تر از 1دقیقه نمیتونم پشتشون بمونم و هرجوری باشه سبقت میگیرم،البته فقط غیر از تونل!! یه ماجرای بد و نحس برام اتفاق افتاد.
اول این نکته رو بگم که مادرم قبل از راه افتادنم،به خاطر خوابی که دیده بود،که البته تا قبل از اون اتفاق بهم نگفته بود،خیلی سفارش کرد و گفت اگه سرعت زیاد بری راضی نیستم ازت!!:31:
منم گفتم باشه!

خلاصه با کلی آذوقه(کلی غذا و لباس و کتاب و ساک و حتی گلدون و .....)که باور کنید صندوقو کاملا پر کرده کرده بودم و واسه این که دیگه صندوق جا نبود 1ساکو گذاشته بودم رو صندلی عقب؛ راه افتادم.
جاده خیلی خلوت بود و منم راحت راننگی میکردم،نزدیکای آمل حدود 30 دقیقه بارون عجیبی گرفته بود ولی من تو همون بارون اصلا ملاحضه نمیکردمو اون جا هایی که حالت کمر بندی داشت نزدیگ 130 تا میرفتم،حتی یه جاهایی ماشین تو بارون کپ میگرد،وقتی یهو میرفت تو آب....

چشمتون روز بد نبینه،بعد از3ساعت رانندگی نزدیک رسیدنم به چالوس یعنی 6کیلومتری شهر چالوس،واسه این که بارون بند اومده بود،پلیسا با اون دوربینشون وایساده بودن و ............

یه دفعه دیدم یکی آومد تو لاین 2، تابلو ایستشو نشون داد،منم وایسادم،ولی کاش که میرفتم!!!!!
گفت مدارک!منم همه چیم کامل بود!!!
بنده خدا سرباز وظیغه بود ولی مدارکمو برد پیش مافوقش،سرکاره تا دید گفت:
پراید و 130 تا؟؟؟؟؟؟؟
منم گفتم به خدا میخواستم به شب نخورم،دیدم خلوته،بعدش این که مگه اینجا ننوشته،110 تا؟؟؟
بخاطر 20 کیلومتر؟؟؟گفت منطقه ی مسکونیه و سرعت مجاز 70تاست.گفتم باشه،لابد میخواد جریمه کنه و برم دیگه!!!شک کردم که خیلی طول کشید...

گفتم قضیه چیه؟؟
گفت داریم استعلام میکنیم....
!!!!!!!!!!
بعد از 10 دقیقه دیدم یه یارو اومد نشست کنارم گفت بریم؟؟؟
گفتم پارکینگ که نمیخوایم بریم؟
گفت ایشالا که میریم پارکینگ...
منم اصن تو شوک بودم،چون تا حالا اصن پلیس جلومو نگرفته بود(واسه این که من یه روزا و ساعتای خاصی رو انتخاب میکنم که پلیس تو جاده نباشه)،چه برسه این که بشینه تو ماشین!!!!
ولی این دفعه چون فرداش امتحان داشتم مجبور بودم،!!!!

خلاصه ماشین و با دست خودم بردم تو پارکینگ و تحویل دادم!!!مونده بودم با کلی اساس!!!!!!!!
بدون ماشین اونم موقع امتحانا!!!!!

بالاخره زنگ زدم آژانس و کل وسایلمو بردمو و تا این که فرداش قبل از امتحان که ساعت 1 بود با یه بد بختی(پارتی)برگه ترخیص ماشین و از پلیس راه گرفتم و رفتم ماشین وگرفتم!!!!!!!
ولی در کل 60 هزارتومان پیاده شدم!!!!!!

وقتی به مادرم گفتم،تازه خوابشو تعریف کرد،منم تعجب کردم!!!!!

نتیجه:
واقعا چیزایی که پدر مادر به دلشون الهام میشه رو جدی بگیرید!!!

هنوز دارم میسوزم:دی

تازه ماجراهای زیاد جالب دیگه هم تو همین حین اتفاق افتاد که دیگه خیلی طولانی میشد!!!

mahdistar
21-01-2011, 20:35
یکی از چیزایی که برام عجیب بود این که،:

اون آقایی که مسوول پارکینگ بود،گفت،دقیقا دیروز همین جایی که تو رو گرفتن،2_3 کیلومتر جلوترش یه 206 زده بود به گاردریل وسط و دست و پاش قطع شده بود!!!

isbn
22-01-2011, 20:10
سلام من تا الان متوجه این تاپیک نبودم:31:
منم یه خاطره دارم تو جاده اصفهان به سمت تهران
کلا 4 تا ماشین بودیم من و خانوادم و اقوام دیگه به طور کاملا ریلکس رانندگی میکردیم اواسط را نزدیکایه قمصر کاشان :40:
سرعت کمی زیاد کردیم پدرم خواب بود ما هم استفاده کردیم کمی شیطنت به رانندگیمون اضافه کردیمو با اقوام شروع کردیم به یه مینی کورس سرعت رو بردیم 160 بعد دیگه دیدم بسه دیگه سرعتو کم کردم اما دو تا از ماشینایه همراه هنوز تو جو بودن و با سرعت ادامه دادن و 500 متری با من فاصله گرفتن ولی یکی از ماشینا پشت سر ما موند و منم گفتم اونام متوجه میشن کم میکنن سرعتو من سرعتو رسوندم به 120 که همون لحظه انگار یه چیزی زد زیر ماشین بعد تکونش باعث شد پدرم از خواب بپره گفت چی شد گفتن نمیدونم والا همین که گفتم نمیدونم ماشین یه تکون خیلی بد خورد و شروع کرد به بندری زدن :31: سرعت امد رو 100 بعد تکونای ماشین تموم شد و ماشین منحرف شد به راست و صدایه حرکت رینگ رو آسفالت امد بابام درو چسبید منم یه اشهد گفتم:19:بعد دیدم یه لاستیک خالی بدون رینگ از بقل ماشین رد شد . سرعت ماشین سریع کاهش پیدا کردو البته من پام رو از رو گاز برداشتم و ماشین خیلی مودبانه رفت تو شونه واستاد پیاده شدیم رفتیم دیدیم بعله لاستیک تو رینگ نیست بریده شده و پریده بیرون لاستیک یه 300 متری جلو تر واستاد حالبه اونم روفت تو شونه واستاد او دو تا ماشینی که جولو بودن متوجه شدنو دنده عقب گرفتن امدن پیشمون لاستیکو آوردیم دیدم بعله یه میل گرد به چه قطری رفته تو لاستیک باد خالی کرده داغم که بوده سرعتم بالا بوده لبه هایه رینگ لاستیک رو جر داده و لاستیکم پریده بیرون اونی که پشتم بود گفت مادیدم چرخت زد از جا بیرون دوبارم زد به سپرت و از بغلت رد شد دیدم درست میگه جا لاستیک رو سپر هم بود مادرم اینا که تو شک بودن بابامم که فش میداد به اون یارو لاستیکیه:31: به نظرم رینگ نجاتمون داد چون 16 بود جایه لاستیک رو تا حدی پر کرد اگه فابریک بود که میترکید و بعد هم چپ:41:
نتیجه : هیچ وقت به ماشین اطمینان نداشته باشین چون همیشه همه چیز ممکنه اگه با سرعت 160 میخواست اتفاق بیافته معلوم نبود چی مبشد !

البته این اتفاقات خیلی سریع رخ داد توضیحش طول کشید!

Переклад не
22-01-2011, 22:59
راستی در مورد سگ
سگ همیشه اینطوری عمل میکنه.اول میخواد جاده رو عرضشو طی کنه ولی گولشو نخورید .نصف جاده رو که رد میشه دوباره زود برمیگرده و امکان تصادف و واژگونی ماشینو باعث میشه .سگ دیدنی خیلی مراعات کنین چون خیلی گاگوله دوباره برمیگرده:دی
------
راستی یه کلیپ صوتی هست یکی از رفقا تو موبایلش بود جالب بود :دی بچه تبریزیا در جریانش هستش
همونی که میگه آقا اوایل انقلاب بود خاور دنده ی هفتم سرعت 700 رو رد شده بودیم پیچیدیم تو یه کافی شاپ و با یکی درگیر شدیم مجبور شدم یارورو عین آبدماغ بمالم رو زمین .بعدش هر چی پلیس بود ریختن اونجا آقا جونم بهتون بگه شمشیر سامورایی رو کشیدم کوبیدم 700 گردان اینور 700 گردان اونور همشو ناکار کردم اومدیم برگشتیم تبریز دیدم همه جوبا پره خونه آسمون غرید آیه نازل شد که یا بهزاد من خلقه تو قتله زدیم سه روز عزای عمومی اعلام کردیم و...
هیچی تعریف کردن رفقا باعث شدن اینم واسمون یه یادآوری بشه

Arash4484
22-01-2011, 23:30
یکی از چیزایی که برام عجیب بود این که،:

اون آقایی که مسوول پارکینگ بود،گفت،دقیقا دیروز همین جایی که تو رو گرفتن،2_3 کیلومتر جلوترش یه 206 زده بود به گاردریل وسط و دست و پاش قطع شده بود!!!


خوب بنده خداها چشمشون میترسه دیگه....اصلن قانونن هیچی،خداییش چالوس هم 130تا میکشه؟...به این حساب بذار که ماجرای خوبی برات اتفاق افتاده.......
:11:

solo8
22-01-2011, 23:57
چه تاپیک باحالیه این.
تا حالا ندیده بودم.البته خودم که گواهینامه ندارم ولی عشق ماشینم!!!(16.5 سالمه!)

سلام من تا الان متوجه این تاپیک نبودم:31:
منم یه خاطره دارم تو جاده اصفهان به سمت تهران
کلا 4 تا ماشین بودیم من و خانوادم .....
دوست عزیز ماشین چی بود؟

mehryazdan
23-01-2011, 00:24
من یه بار تو جاده یه سراشیبی تند و نسبتا طولانی هست وقتی از عجبشیر داری میرسی به آذرشهر با پراید 160 رفتم ولی جدی پراید من تو کف بیشتر از 140 نمیره
در ضمن واسه تکون ماشینتون هم هر چند وقت یهبار به بالانس مراجعه کنید خیلی خوب جواب میده

isbn
23-01-2011, 13:27
چه تاپیک باحالیه این.
تا حالا ندیده بودم.البته خودم که گواهینامه ندارم ولی عشق ماشینم!!!(16.5 سالمه!)

دوست عزیز ماشین چی بود؟
ماشین پرشیا !

isbn
23-01-2011, 13:36
راستی در مورد سگ
سگ همیشه اینطوری عمل میکنه.اول میخواد جاده رو عرضشو طی کنه ولی گولشو نخورید .نصف جاده رو که رد میشه دوباره زود برمیگرده و امکان تصادف و واژگونی ماشینو باعث میشه .سگ دیدنی خیلی مراعات کنین چون خیلی گاگوله دوباره برمیگرده:دی
------
راستی یه کلیپ صوتی هست یکی از رفقا تو موبایلش بود جالب بود :دی بچه تبریزیا در جریانش هستش
همونی که میگه آقا اوایل انقلاب بود خاور دنده ی هفتم سرعت 700 رو رد شده بودیم پیچیدیم تو یه کافی شاپ و با یکی درگیر شدیم مجبور شدم یارورو عین آبدماغ بمالم رو زمین .بعدش هر چی پلیس بود ریختن اونجا آقا جونم بهتون بگه شمشیر سامورایی رو کشیدم کوبیدم 700 گردان اینور 700 گردان اونور همشو ناکار کردم اومدیم برگشتیم تبریز دیدم همه جوبا پره خونه آسمون غرید آیه نازل شد که یا بهزاد من خلقه تو قتله زدیم سه روز عزای عمومی اعلام کردیم و...
هیچی تعریف کردن رفقا باعث شدن اینم واسمون یه یادآوری بشه

من کلا تعریف کردن خاطره هام اینطوریه !:31:

mahdistar
24-01-2011, 12:17
خوب بنده خداها چشمشون میترسه دیگه....اصلن قانونن هیچی،خداییش چالوس هم 130تا میکشه؟...به این حساب بذار که ماجرای خوبی برات اتفاق افتاده.......

حق داری،ولی آخه کسی که انقدر نگرانه سرعت و سبقته،به نظر من یه نگاهیم به کیفیت جاده،(کوچیک و کم عرض بودن و دو طرفه و اینا رو کار ندارم!!!!!)یه آسفالت خوب که وقتی سر پیچ یکم سرعتت بالاست،به خاطر رفتن تو چاله،یا شکستگیهای آسفالت ماشین پشتش سر نخوره و بعدش باعث تصادف بشه،بندازه بد نیست!!!!!!
بعدشم این که اونجا کمر بندی بود آخه.....سرع مجاز 110 تا بود!

به این حساب بذار که ماجرای خوبی برات اتفاق افتاده.......
اینو قبول دارم،مسوول پارکینگم همینو گفت!!!

solo8
31-01-2011, 19:59
کسی دیگه ماجرا نداره؟
یعنی تاپیک فقط واسه یه هفته؟؟؟!
:41:

Namdarian
31-01-2011, 21:20
کسی دیگه ماجرا نداره؟
یعنی تاپیک فقط واسه یه هفته؟؟؟!
:41:
با سلام . همه ی ما با خواندن تجربیات تلخ همدیگر سربراه شدیم :31:
با دیدن آمار کشتار جاده ای دنیا و بالاخص ایران و نیز دیدن تصاویر آنها..... :41: به این واقعیت میرسیم که ماشین هر قدر هم پیشرفته باشد بازم از وحشی ترین حیوان روی زمین وحشی تر است . فقط یک سوارکار عاقل و بافرهنگ میتواند این حیوان آهنی بسیار وحشی را کنترل کند نه یک ادم عصبی یا عجول یا آرتیست و.....

rami_hemi
31-01-2011, 23:48
من بیشتر مواردی که دیدم همه گفتن
حوصله کم اعصاب خراب و تفکر و توهم بودش :دی
بابام همیشه یه کلمه به من میگفت باید هر کاری رو با صبر و حوصله انجام بدی خودش 40 یال راننده جاده بود و تنها یه دفعه تصادف کرد که اونم ماشین دیگه ترمزش ایراد داشت و هیچکس هم طوریش نشد
راننده های ما چه تو شهر چه جاده تنها تحملشون کمه
من کمتر موردی توی رانندگیم پیش اومده چون مثل گفته بابام عمل کردم 4 ساله هم زیاد رانندگی نمیکنم
و اما یه مورد مهم در رابطه با سگ و گربه
بعضی از سگها عمدا میان جلو ماشین چرا ؟چون پیر شدن و صاحبان بی وجدانشون بعد یه عمر کار بردن ازشون و عادت دادنشون اونا رو ول میکنن به امون خدا او.نام چون وصع بدی پیدا میکنن میخوان با این کار خود کشی کنن
در مورد گربه باید بگم نردیک ظرفای زباله سرعتتون رو کم کنید چون از صدا و نور ماشین به خصوص شبا میترسن میحوان فرار کنن ولی نور چراغ گیجشون میکنه اکهرا هم که شهر و حاده واسه خیلی هاتون فرق نمیکنه نور بالا میرین
این مورد رو در مناطق باز بیرون حاده تو شب هم رعایت کنید و با سرعت کم برونید چون گاهی نا خواسته حیوانات خاصی رو به کشتن میدید یادتون باشه ما تنها نیستیم تو این دنیا
میدونید یوزپلنگ ایران کمتر از 100 باقی مونده و دولت هم هیچ کاری واسه حفاظتشون از ماشینا نمیکنه پس مراقب باشید که نسل این حیوانات هم دست شما ها هستش .
کلا با عجله کردن هم خودتون رو به خطر میندازید هم دنیا رو آورم باشید مقصدتون جایی نمیره همونجاس که بود

aref16
07-02-2011, 10:24
البته این خاطره رو خودم دیدم
توی پیاده رو واستاده بودم که دو تا پیرمرد اومدن و سوار موتور شدن و همین که موتور رو روشن کردن یه دفعه تک چرخ زدن :31::31::31: همه ی مردم نیششون باز شده و میگفتن از شما بعدیه و ....:41::41::41:پیرمرده گفت : من فقط کسی که موتور رو دنده گذاشته بود پیدا کنم ، فقط پیداش کنم میدونم چیکارش کنم:31::31::31:

نکته اخلاقی :همیشه دنده موتور رو چک کنین:21::21::21:

kazem795
07-02-2011, 12:43
سلام
يه مدت گرفتار بودم نتونستم بهتون سر بزنم. ببخشيد
ولي خداييش حال ميكنيد با اين تاپيكي كه ساختم:31:
حالا يه خاطره بگم
يه بار داشتم ميرفتم سمت خونه كه از جايي زنگ زدند سريع خودت رو برسون
موضوع خيلي مهم بود بايد هر چه زود تر يه مسير تقريبا نيم ساعته رو تو 10 دقيقه ميرفتم
خلاصه سريع دور زدم با هر چه سرعت كه ميتونستم داشتم ميرفتم كه ديدم از كنار يه بلوار كه داشتند به چمنهاش آب ميدادند حسابي آب اومده تو خيابون
يه پرايد مشكي هم داشت از كنار همين قسمت كه اب جمع شده بود خيلي آروم حركت ميكرد مبادا كه آب بريزه روي ماشينش آخه ماشينش خيلي تميز بود
يه كارواش دقيقا اونطرف خيابون بود فكر كنم بنده خدا تازه از كارواش اومده بود بيرون
منم كه شديدا عجله داشتم حتي پام رو از روي گاز برنداشتم به آب كه رسيدم احساس كردم يه گودي حدود نيم متر هست كه حسابي آب توش جمع شده بود . ديگه كاري نميشد كرد با همون سرعت از داخل آب رد شدم
ديگه خودتون تجسم كنيد چه حجم ابي ريخت روي ماشين اون بنده خدا كلا همه جاش خيس شده بود حالا اونم ماشينش مشكي كه سريع لكه ميشه
طرف دست گذاشت رو بوق چراغهاش رو هم روشن كرد اومد دنبالم ولي چون من سرعت داشتم نتونست بهم برسه
ولي خداييش خودم دلم به حالش سوخت گناه داشت بنده خدا

kazem795
14-02-2011, 09:37
تق تق تق کسی نیست؟
هیچ کس نیست؟

mahdi7610
14-02-2011, 10:46
ما یکی از فامیل هامون ماشین سنگین داره .

میگفت داشتم توی جاده با ماشین میومدم ، سرعتم هم تقریبا بالا بود . از قضا بار هم داشتم .

یهو دیدم توی 500 متری یه گله گوسفند داره رد میشه . منم فکر کردم تا من بهشون برسم اونا از جاده رد میشن .

میگفت یه دفعه دیدم تقریبا 100 متر مونده برسم به گوسفندا و هنوز گوسفندها رد نشدن

قسم می خورد میگفت وقتی به گوسفندا رسیدم دیگه کاری نمی تونستم بکنم با همون سرعت رد شدم و وقتی ماشین را نگه داشتم دیدم تقریبا 30 تا گوسفند را زیر گرفتم .

------------------------------------------------------------------------------

یه عمو هم دارم که 10 چرخ داره .

میگفت یک سری داشتم از جلوی یه روستا رد می شدم که دیدم یه خانواده داره از این سمت جاده می ره اون سمت جاده .

میگفت منم سرعت را کم کردم تا وقتی که بهشون برسم اونا از جاده رد شده باشن .

میگفت وقتی از جاده رد شدن من هم گاز دادم تا برم .

میگفت همین که گاز دادم یهو دیدم زنه بدو بدو مسیری را که رفته بود اونور جاده دوباره برگشت .

قسم میخورد میگفت همون وسط جاده سیخ زدم روی ترمز . ماشین هم خاموش شد .

رفتم پایین تا می تونستم به زنه فحش دادم :دی

mahdi7610
14-02-2011, 11:01
یه سری هم با مینی بوس داشتیم از دانشگاه می اومدیم که اتفاق وحشتناک و عجیبی افتاد .

ما با مینی بوس داشتیم می اومدیم که یک 206 هم پشت سر مینی بوس ما بود .

مینی بوس اومد از ماشین جلویی که یک ماشین سنگین بود سبقت بگیره . همین که مینی بوس رفت توی لاین سمت چپ و سبقت را گرفت می خواست برگرده لاین سمت راست خودش .

نگو وقتی مینی بوس می خواسته برگرده توی لاین خودش ، 206 از همون لاین سمت راست مینی بوس سبقت گرفته بود تا زودتر از میینی بوس رد بشه .

اقا چشمتون روز بد نبینه .

همین که 206 خواست از مینی بوس جلو بزنه ، سپر جلویی مینی بوس گیر گرد به عقب ماشین 206

توی ماشین مینی بوس هم همه دانشجو بودیم . همه هم دختر و پسر بودیم .

یهو دیدیم توی مینی بوس تاریک شد .

یهو دیدیم مینی بوس ، 206 را بلند کرده بود و دقیقا اونا چسبونده بود به شیشه های جلویی مینی بوس .

ما هم ترسیده بودیم و دخترها هم که داشتن از ترس جیغ می زدن .

راننده مینی بوس هم اصلا جلوی خودشا نمی دید و همین طوری ماشین اینور و اونور می رفت .

تا اینکه یهو راننده مینی بوس اروم اروم چند بار زد روی ترمز تا یکدفعه 206 از مینی بوس جدا شد .

اما چه جدا شدنی . مینی بوس ، 206 را پرت کرد اونور جاده .

باورتون نمیشه بگم ، 206 تقریبا 10 تا ملق زد و کاملا له شده بود .

اما راننده مینی بوس واقعا راننده بود . چون به زود و با اعتماد بنفس بالا نزاشت ماشین از جاده منحرف بشه و اونا تونست نگه داره .
به راننده ماشین 206 هم چیزی نشده بود . ولی ماشینش له شده بود .

خلاصه خدا خیلی رحم کرد .

pooria-ir
14-02-2011, 11:46
سلام
یه قضیه هست گفتم بگم تا بچه ها هم بیشتر دقت کنن
حتما حتما حتما از کارواش که میاین بیرون 10-12 بار ترمز بزنین
هفته ی پیش یکشنبه رفتم کارواش بغل ترمینال آزادی که کلا مکانیزه هست،یعنی با ماشین میرین تو دستگاه های کارواش
وقتی اومدم بیرون چون عجله داشتم واینستادم برای خشک کردن ماشین،یه راست اومدم بیرون
نمیدون مچطور شد که به ذهنم خطور کرد ترمز رو امتحان کنم،دیدم ماشین اصلاااا ترمز نداره،بعید میدونم دلیلش خیس بودن دیسک ها باشه وگرنه تو بارون هم باید همینطور بشه
فکر میکنم از مواد شوینده ی مخصوص باشه
خلاصه حدود 10 بار شایدم بیشتر در حین حرکت ترمز زدم تا کم کم به حالت عادی خودش برگشت
خیلی حواستون به این مورد باشه مخصوصا موقعی که از کارواش سریع میاین بیرون و واینمیستین تا ماشین خشک بشه

amir_oyama
18-02-2011, 20:41
سلام
اول بگم من خیلی بد میرونم یعنی تند میرم ولی دارم سعی میکنم از این عادت دست بردارم (خصوصا از وقتی که این تاپیک رو پیدا کردم)
یه روز قرار شد با مادرم و دوستش بریم بیرون واسه کاری با ماشین پدرم (سمند)
منم قبلش با خودم عهد بستم مثل آدم برونم:31:
تقریبا مثل آدم رفتم ولی موقع برگشتن شیشه ها رو کشیدم بالا و صدای سیستم هشدار دهنده رو قطع کردم و یا علی مدد خواستم واسه اولین بار 200 تا رو تجربه کنم البته اتوبان همیشه شلوغ بود یه لحظه که جلومو خالی دیدم این تصمیمو گرفتم
خلاصه گازو آخر فشار دادم رسیدم به 160 که دیدم به چند تا ماشی رسیدم و ! خطر !
من تو لاین چپ بودم یه 206 و سمندتو لاین خودم بودن و جلوشون با کم فاصله تو لاین راست یه مینی بوس هیوندا
گفتم چیکار کنم ؟:9: زدم لاین راست که که از راست 206 و سمند سبقت بگیرم و بعد برم از چپ مینی بوس سبقت بگیرم
ولی وقتی رفتم تو لاین راست و پشت مینی بوس گازو ول کردم دیدم اه ه ه ه ماشین داره میره همینجوری ! :42:نگو گاز گیر کرده بودمنم زدم رو کلاچ ماشین صدا گاز وحشتناکی میداد( چاره ای نبود ) یکم هم ترمز زدم
بعد لایی مو کشیدم از چپ مینی بوس سبقت گرفتم
بعدشم پامو زدم زیر پدال گاز و گاز اومد بالا کلی هم فحش خوردیم از مادرمون
البته تجربه گیر کردن ترمز رو قبلا هم تو سطح شهر تجربه داشتم ولی تو جاده با 160 تا خیلی ترسیدم . اصلا تصمیم گیرمو یه لحظه مختل کرد.

SHIRIN 1843
19-02-2011, 22:50
واسه من کوتاه من دو بار پشت ماشین سنگین نشستم

یه بار با سرعت 45 کیلومتر یه بار هم با سرعت 60 کیلومتر

یه نکته مهم من دخترم:31:

kazem795
28-02-2011, 20:55
چی شده دیگه مثل قبلا کسی پست نمیده

isbn
03-03-2011, 12:54
چی شده دیگه مثل قبلا کسی پست نمیده


همه سر عقل اومدن :31: و به جان خود و دیگران احترام میذارن:46:

البته من در آینده احتمالا یه ماجرای دیگه هم برام اتفاق میافته باز از طرف لاستیک :31:
چون الان لاستیک جولو سمت شاگرد زدگی براش پیش امده که البته حس میکنم عمدی بوده احتمال ترکیدن و چپ کردن من زیاده :19:
البته اون موقع فک نکنم زنده باشم که ماجرا رو بگم گفتم قبلش بگم که گفته باشم.:20:

kazem795
04-03-2011, 00:03
همه سر عقل اومدن :31: و به جان خود و دیگران احترام میذارن:46:

البته من در آینده احتمالا یه ماجرای دیگه هم برام اتفاق میافته باز از طرف لاستیک :31:
چون الان لاستیک جولو سمت شاگرد زدگی براش پیش امده که البته حس میکنم عمدی بوده احتمال ترکیدن و چپ کردن من زیاده :19:
البته اون موقع فک نکنم زنده باشم که ماجرا رو بگم گفتم قبلش بگم که گفته باشم.:20:

آخ که حرف دل منو زدی منم دقیقا همین مشکلو دارم. لاستیک که نابود اونم چرخ جلو سمت راننده. شما میتونید همین الان منو کشته شده تصور کنید. الان خودمم نمیدونم چجوری دارم مینویسم. اصلا منم کجام. من کیم . کیییییییه!!!

rami_hemi
04-03-2011, 09:02
چت روم کردین ها اینجا رو !!!!!!!!
خواهشا کمی رعایت کنید

piremard
04-03-2011, 09:39
البته این خاطره رو خودم دیدم
توی پیاده رو واستاده بودم که دو تا پیرمرد اومدن و سوار موتور شدن و همین که موتور رو روشن کردن یه دفعه تک چرخ زدن :31::31::31: همه ی مردم نیششون باز شده و میگفتن از شما بعدیه و ....:41::41::41:پیرمرده گفت : من فقط کسی که موتور رو دنده گذاشته بود پیدا کنم ، فقط پیداش کنم میدونم چیکارش کنم:31::31::31:

نکته اخلاقی :همیشه دنده موتور رو چک کنین:21::21::21:
سلام
موتورسیکلت هایی با تکنولوژی بعد از اواسط دهه 80 میلادی (تقریبا همه ) تو دنده هیچ وقت استارت نمی خورن مگر اینکه اونها رو در حالت نگهداشت کلاچ هل بدن - این وقتیه که بهر دلیل مثل تخلیه باتری استارت کار نکنه -

پس اون راکبان هوندا 125 سوار بودن که هنوز هندلیست و اینقدر قدرت نداره که یک ترک رو بحالت "تک چرخ" در بیاره چه رسه به دو ترک . فقط شوک خفیف می ده که احتمالا کمر درد می گیره .

پیرمردی که بعد از اینهمه سال نفهمیده باید قبل از هندل یا کلاچ بگیره یا خلاص کنه به احتمال زیاد از "گیجی" خودش بوده که موتور رو تو دنده از ابتدا خاموش کرده . تجربه ی منم می گیه اینجور افراد حتی گواهینامه هم ندارن و بزور "ریش سفیدی" پلیس باهاشون کاری نداره :41:

piremard
04-03-2011, 16:08
شهرداری تهران - حالا هر کسی که بوده - تصمیم به خط کشیهای فراوانی روی معابر اصلی و فرعی گرفته بصورت رنگ برجسته و اونهم نه در اندازه کوچیک ، بلکه شتر-شتر ! بعد پیش خودش فکر نکرده شهری که اینقدر راننده بد و موتورسوار با آب و هوای گرم و ماشینهای فرسوده که دائم از اگزوزشون روغن می ریزه داره .... ؟!!

خب این پیشوند خاطره ی من از نخستین روز بارانی تهرانه سال 89 هست .
آذر بود یا آبان .. یادم نیست . نخستین بارون تهران بود . از قضا من از میدون قدس بسمت جنوب - شریعتی شمالی - در حرکت بودم . باد خلاف جهت می وزید و قطرات درشت بارون ....

ترافیک گره خورده ی ابتدای شبه یک روز وسط هفته بود . تمام روغن ها و چربی های سطح خیابون انگار یهو مثل کرم های خفته با اولین نم بارون بیرون زده بودن !!

موتور هیچ ثباتی نداشت . تنها دلخوشیم اینبود که تو ترافیک "کور" تهران این جور مواقع سیلابی چیزی هم اضافه می شه و منم به بهانه کند حرکت کردن امنیت بیشتری دارم . تا اینکه هنوز 100 متر پیشروی نکرده بودم که رسیدم به خط کشیهای "مدارس" ، "معلولان" ، "عابر پیاده" و.... لاستیک های طرح "ریس" من که برای اینجور مواقع دور ندیده ان اصلا یاری نمی کردن . موتور و من که رویهم رفته 350 کیلو می شیدیم مثل اینکه اسکیت پوشیده باشم در همون حالت توقف کامل تو ترافیک لیز می خوردیم . حتی کف کفشم هم لیز می خورد و نزدیک بود موتور رو بندازم .
تو یه فرعی بخاطر در هم رفتن خودرو ها یه ترافیک بسته ایجاد شد که من از بینشون رد شدم .

حالا جلوم یه خیابون کاملا خلوت با سه لاین بود و عقبم یه چند صد ماشین گرسنه ی حرکت . بیشتر از 30 کیلومتر نمی تونستم برم . همین هم زیادی بود !

قطرات بارون روی face shield کلاه دیدم رو کور کرده بود و هر چند ثانیه با دستکش دست راستم شیشه رو پاک می کردم . دستم راستم بهمراه دستکش خیس از سرما کرخ شده بود . تو همین لحظه یهو چرخ عرق کاملا از کنترلم خارج شد . موتور بحالت ریتمیک تند به چپ و راست رقصید . طبق دستورالعملی که می دونستم برای جور مواقع فقط شتاب زیاد به کنترل موتور کمک می کنه . اما خب راستشو بخواید تو این لحظه کوتاه و کلافگی بارون و سرما و باد هیچکدوم بذهنم نرسید !


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


فرمون رو محکم گرفتم و چون خیالم از خلوتی خیابون راحت بود فقط کف هر دو کفشم رو محکم روی زمین کشیدن در حالیکه با پام فشار می دادم و پاهام کاملا از هم باز بود . اینها تنها به این خاطر بود که من کروزر سوار بودم و گرفنه تنها راه حل زمین خوردن بود !

موتور رو خلاص کردم و از روی روغنها رد شیدیم و دوباره به ترافیک جلویی برخوردم و ماشینهای پشت سر هم کم-کم پیداشون می شد . اونشب چند بار کنار زدم تا شیشه کلاهم رو تمیز کنم و کمی تمرکز کنم و خستگی سنگینی موتور و دست چپم که دیگه توان گرفتن کلاچ رو برای هزارمین بار نداشت !

نهایتا 6 بار دیگه هم تو خیابون لیز خوردم و همونطور کفشام رو کشیدم زمین و جهت آمرزش شهردار ابله تهران دعا کردم !
وقتی رسیدم به بزرگراه رسالت طبق معمول رفتم تو لاین سرعت . دیگه خبری از لیز خوردن نبود . من عاشق این lane هستم . تو هر کشوری که باشه امن ترین لاین حرکته برای موتورسیکلت . دیگه با خیال راحت سفر شهری منهوسم رو تموم کردم و با لباس خیس یکراست رفتم زیر دوش آب گرم و زیر پتو .

الان که دارم تایپ می کنم مدتهاست که موتورسیکلتم کنار کوچه دفن شده . روی چادرش مقدار زیادی برف نشسته و از گوشه های چادر برفی که قبلا آب شده بود قندیل بسته .
گاهی وقتی که آلارم دزدگیرشو از کوچه می شنوم حس می کنم زنده است و صدام می کنه !

nooshin22
18-03-2011, 19:08
خاطره هاتون خیلی جالب بود من فکر میکردم فقط خودمم که شاهکار زیاد زدم دوران رانندگی:5:
مربی من خیلی خوب و خونسرد بود وگرنه من کم با اعصابش بازی نکردم همه جوره امتحان پس داده:13:
یه بار اونموقعی که دنده3 یاد گرفته بودم داشتیم تو اتوبان با سرعت 60 میرفتیم بهم گفت اگه افتاب اذیتت میکنه
سایبان رو طوری تنظیم کن که بهت افتاب نخوره :27:
منم با خوشحالی اومدم اینکارو انجام بدم که دیدم بدجور سفته یه دستی نمیشه خلاصه از شما چه پنهون دودستی افتادم به جون سایبونه و کلا فرمون ماشین رو ول کردم:18: یه لحظه صدای داد مربیم رو شنیدم که به علت شوک زیاد خوشبختانه یادم نیست چی گفت:5: فقط این بار بود که یکم عصبانی شد
بعد از اون هم هی برمیگشت منو نگاه میکرد میگفت باورم نمیشه همچین کاری کرده باشی ادم میمونه چی بگه:27:
منم گفتم اگه دفعه دیگه هم مجبور شم شاید اینکارو کردم اما قبلش یجا پارک میکنم اگه جای پارک هم نبود که باز دوباره...:21:خلاصه گواهینامه رو گرفتم:46:
راستی بچه ها یه سوال مگه مربی های مرد نباید همه متاهل باشند؟:13:بعضی از مربی های اموزشگاه ما خیلی سن پایین بودن حتما یه سن خاصی هم داره مگه نه؟

Lord007
04-04-2011, 20:13
من حدود سه سال پیش توی 22 سالگی رفتم یه آموزشگاه ثبت نام کردم که بالاخره گواهی نامه بگیرم.همزمان خواهرم هم باهام ثبت نام کرد.جفتمون هم با یه مربی کلاس برداشتیم.مربیه یه پسری حدودا 25 ساله بود.جلسه اول خیلی از رانندگیم تعریف کرد ولی از جلسه دوم به بعد هر دفعه یه تیکه ای بهم مینداخت.آدم بد دهنی هم بود که من از اینش خیلی بدم میومد.کلا آدم بدی نبود ولی من باهاش حال نمی کردم.یه بار توی جلسات آخر بهم گفت خواهرت گواهی نامه میگیره ولی تو نمیگیری.این جملش تو روحیه و انگیزم تاثیر بدی گذاشت.چون به نظر خودم نسبت به کسی که هیچ وقت پشت ماشین نشسته بد رانندگی نمی کردم.خلاصه ده جلسه که تموم شد می خواستم امتحان بدم گفتن تاریخ اشتغال به تحصیلت تموم شده باید بری یه دونه جدیدشو بگیری.رفتم گرفتم آوردنم براشون گفتن باید ریز انتخاب واحد و نمرانتتو بگیری بیاری!یه مدت هم به خاظر اون سرگردون بودم.دفعه بعد گفتن باید کارت داشنجوییت مهرش تجدید بشه...خلاصه کلی ادیتم کردن.یه بارم برای تکمیل مدارکم با بابام رفتم آموزشگاه که مدیرش یهو برگشت گفت تو مگه خودت عرضه نداری که با بابات میای(حالا جالبه که بابام خودش تو راهنمایی رانندگیه!)
بالاخره رفتم آیین نامه رو امتحان دادم که با 5 تا غلط رد شدم.دفعه بعد که رفتم هم دقیقا با 5تا غلط رد شدم!دیگه امتحان ندادم. چند هفته بعدش که واسه امتحان مجدد رفتم مدیره گفت تاریخ اشتغال به تحصیلت تا 15 این ماهه(اون روزم 15 انم بود)واسه همین گفت نمیشه امتحان بدی!! منم دیگه داشت حالم بهم می خورد از اون آموزشگاه.اومدم بیرون دیگم نرفتم.پارسال با اصرار خانواده دوباره رفتم واسه آیین نامه،با اینکه اصلا دلنم نمیخواست نه اون مربی سابقمو ببینم نه اون مدیرشو.
مجبور شدم همه مدارکو از اول بگیرم از اشتغال به تحصیل گرفته تا چشم پزشکی...یه روز صبح پا شدم گفتم یه بار واسه همیشه میرم گواهی نامه میگیرم از شر اونجا خلاص میشم.ساعت 7 صبح رسیدم آموزشگاه،تا پوشمو گذاشتم رو میز،منشیه گفت واسه امروز ظرفیتمون پر شده! منم همون موقع عطای گواهی نامه رو به لقاش بخشیدم و بی خیالش شدم.با وجودی که الان خیلی لازمش دارم و گاهی از اینکه توی فامیل پسرای کوچک تر از من حتی ماشین هم واسه خودشون دارن خجالت میکشم.
البته این قضیه طولانی شدن یه خوبی ای داشت اونم این بود که هر وقت تو ماشین دوستام بودم به بهانه ی اینکه می خوام برم امتحان رانندگی بدم بهشون میگفتم بذارن من پشت ماشینشون بشینم!همینم باعث شد رانندگی با انواع و اقسام ماشینا از پراید گرفته تا سورنتو رو تجربه کنم.

eMer@lD
18-04-2011, 23:20
یک خاطره که هیچ وقت فرا موشش نمی کنم و هر چند وقت یک بار که هوس رفتن به دیار باقی سراغم میاد میبینم نه حالا حالا ها باید بمونم

زمستون سرد سال 1384 یکی از بهترین نزدیکانم در بستر بیماری بود و تمام پزشکان بیمارستان به نوعی قطع امید کرده بودند

نمی تونستم قبول کنم و شبانه به عزم مشهد آماده شدم و بدون در جریان گذاشتن احدی راه افتادم

سوار اتومبیلم((ورنا)) شدم ،تازه خریده بودمش و می دونستم من و وسط راه نمیگذاره
وارد مشهد که شدم برف می بارید

رفتنه خوب بود هوا افتابی و زمین خشک ،یک شب در مشهد ماندم و گفتگوهای تنهاییم رو با خدا داشتم ((چه هوای سردی و چه یخ بندانی ))

صبح فرداش راه افتادم برای برگشت
در حالی که هوا بسیار سردبود و یخ بندان
از مشهد که خارج میشی ،خروجی اتوبان سبزوار اولین بریدگی ((خروجی)) رو باید بگذرونی و همیشه باید این قسمت رو با احتیاط بگذرونی و من به خاطر اینکه به تمام smsها جواب های سر بالا داده بودم باید خودم رو سریع به تهران می رسوندم فقط به سرعت فکر می کردم و رفتن ..

ناگهان نفهمیدم چه شد!!!!
یکهو ماشین رفت هوا!!
تنها کاری که تو اون لحظه انجام دادم محکم گرفتن رول ماشین بود و گذاشتن پاهایم روی ترمز و کلاج باهم
ماشین ملق زد و به سمت پنجره ی بغل راننده محکم به زمین خورد و حدود پنج متر به حالت کج به سمت لاین اول رفت .
ماشین ایستادرول ماشین رو ول کردم کمربندم رو باز کردم "صدای هیاهو میشنیدم" وقتی کمربندم رو باز کردم دستهام رو به فرمون گرفتم و پاهام رو روی شیشه های خرد شده ی صندلی بغل راننده گذاشتم و خواستم بیرون بیام که دیدم شیشه ی من بسته هست و مردم برای کمک دور ماشین حلقه زده اند پنجره ی ماشین رو پایین کشیدم ((چند مرد خواستند دستم رو بگیرند تا بیرون بیایم))شرم کردم گفتم خودم می توانم بیرون بیایم. اطرافم را نگاه کردم دیدم چندین ماشین ایستاده بودند و خدا رو شکر هیچ تصادفی رخ نداده و تنها مصدوم حادثه خودم هستم

دستانم را دوطرف پنجره ی ماشین گذاشتم و خودم را با یک حرکت بیرون کشیدم ((باورم نمیشد که با اینهمه هیجان و دلهره بتوانم از پس بیرون امدن از ماشین انهم با پرش بر بیایم
تمام وسایلم از ماشین به بیرون پرت شده بود((البته وسایل خاصی نبود)) کیفم و وسایل داخل کیف و چند کتاب ورق ورقه شده بر اثر کشیدگی ماشین
گوشه ی اتوبان نشستم تا کمی حالم بهبود یابد
یکی از خانومها یی که در همان مسیر من بود و برای کمک رسانی آمده بود برایم کمی اب اورد و گفت چه شد
من فقط نگاهش کردم
و گفت پشت سرت رو دیدی؟
بلند شدم و نگاهی به جایی که ماشین ایستاده بود کردم
اتوبان دو متر زمین با زمین فاصله داشت
و ماشین من لب این دو متری ایست داده بود
از مردم آنجا خواستم کمکم کنند تا ماشین رو به حالت اول بر گردانم و آنها هم خواهشم رو قبول کردند و ماشین رو به حالت اول برگرداندیم
و من سریع سوار ماشین شدم و استارت زدم
مردم با صدای بلند و به نوعی داد میگفتند نکن ماشین آتش میگیرد و لی گوشم بدهکار نبود من باید به تهران می رسیدم
خدا رو شکر ماشین دوباره روشن شد و من از همه خداحافظی کردم تا به راهم ادامه دهم و به راهم ادامه دادم
در را سبزوار شاهرود هست که انجا با دوستانم تماس گرفتم تا اگر آشنایی دارند برای تعمیر و شیشه اندازیه شیشه های بغل راننده و سمت چپ((پشت ماشین)) پیش او بروم که خدا را شکر کسی پیدا شد و شیشه ی ماشین پژو 405 رو به شیشه های ماشینم زدم و دوباره راهی تهران شدم.

میدونید چرا من چپ کردم((لاستیک ماشینم ناگهان بر اثر سرما ترکیده بودند))
بعد فهمیدم که لاستیک های ماشین های ورنا بارز هست و باید تعویض میکردم همون دم اول خریدن هم باید تعویض میکردم
.
تمام

hamed malekpour
22-04-2011, 10:36
من دیروز داشتم رانندگی می کردم که خیلی هم بی کار بودم خوب پنج شنبه بود دیگه دیدم یه اتیش نشانی داره با آزیر میاد ودنبالش 10یا20تا ماشین بی کار وموتور سیکلت افتاده اند من هم پشت سرش رفتم که ببینم چی شده دیدم آخرش رفت محله ما دیدم یه پراید آتیش گرفته و همه جمع شده اند آتش نشانی هم دست به کار شد 10دقیقه طول کشید تا پراید را خاموش کنند و همین دیگهخیلی جالب بود

hamed malekpour
27-04-2011, 17:11
یه ماجرای خوب دو سه روز پیش من داشتم رانندگی می کردم نگو راهنمای ماشین نمیزنه ومن فکر می کنم درسته دو سه بار را هنما زدم که بپیچم دیدم کسی محل نمی زاره من هم که شاکی می شدم برای بار چهارم که راهنما زدم دیدم ماشین روبرویی توجح نکرد ماشین را که کم مونده بود شاخ به شاخ بشیم نگه داشتم وبا هاش دعوا وفحش کاری کردم یه لحضه دیدم مشکل از منه واقعا اعصابم خراب شدهومن خراب شدم
نتیجه اول یه سوزن به خودت بزن بعد یک جوال به دیگری.فکر کنم اشتباه زدم.:11:

fanoos1
05-05-2011, 11:30
با سلام
دیروز یکی از تلخ ترین روز های زندگی من تا به امروز بود...:41:
با خودروی زانتیای پدرم تصادف هولناکی داشتم
با 180 کیلومتر سرعت در اتوبان از پشت کوبیدم به خودروی rd یه بنده خدا...:45:
امداد غیبی بود که الان سالم هستم!
خودروی پدرم سه 5 میلیونی خرج تعمیر داره ،راننده ی خودروی rd هم که دختر خانم جوونی بود از ترس به مرز سکته هم رسیده بود:13:
البته شاید تعجب اور باشه ولی زیاد نگران ماشین نیستم!بلکه از این نگرانم که فعلا حداقل چند ماهی باید دور ماشین و رانندگی رو خط بکشم!:5:
تازه پدرم رو راضی کرده بودم که از این پس با ماشین به دانشگاه برم،متاسفانه همه چیز برباد رفت:37:
انشالله که دیگه از این حوادث برای هیچکس پیش نیاد...

t.sunami
07-06-2011, 22:30
دیگه هرچی باید درس میگرفتیم گرفتیم! :دی

mohammadflash2006
12-07-2011, 17:34
چند ماه پيش بود كه رفتم آزمون رانندگي بدم
خلاصه از چهار نفري كه سوار شدن من آخرين نفر بودم
دو نفر اول سوتي هاي بدي دادن و همون اول رد شدن
چشمتون روز بد نبينه نفر سوم خيلي هول شده بود يعني خيلي
خلاصه ميخواست پارك دوبل كنه همون جور كه داشت دنده عقب ميرفت فرمونو تا آخر به سمت راست چرخوند و پاشو از كلاچ برداشت و با شتاب رفت تو جدول
خدا رو شكر من قبول شدم ولي تا مدت ها از پارك دوبل ميترسيدم[COLOR="Silver"]

mohammadflash2006
12-07-2011, 17:49
يه بار داشتم تو خيابون وليعصر راه ميرفتم شنيدم كه صداي آژير آمبولانس مياد كه هي دور و نزديك ميشد اطرافمو نگاه كردم ولي اونو نديدم خلاصه به تقاطع زعفرانيه رسيدم خواستم دور بزنم كه آمبولانس رو ديدم!
اون پشت سرم بود!!!
خلاصه دور زدم و اونم ازم رد شد و يه چيزي گفت كه الان نميتونم بگم!!!

vb-sosol
12-07-2011, 18:21
يه بار داشتم تو خيابون وليعصر راه ميرفتم شنيدم كه صداي آژير آمبولانس مياد كه هي دور و نزديك ميشد اطرافمو نگاه كردم ولي اونو نديدم خلاصه به تقاطع زعفرانيه رسيدم خواستم دور بزنم كه آمبولانس رو ديدم!
اون پشت سرم بود!!!
خلاصه دور زدم و اونم ازم رد شد و يه چيزي گفت كه الان نميتونم بگم!!!

فحش داد :31:

:41:

mohammadflash2006
13-07-2011, 14:44
واقعا تاپيك خوبيه
من از وقتي كه اين تاپيك رو ديدم خيلي آرومتر و محتاطانه تر رانندگي ميكنم

Penryn
13-07-2011, 17:22
فحش داد :31:

:41:
عزیزم توی مجله ی ماشین بقول مهندس فرهاد کاشانی که 35 ساله ساکن آمریکاست توی ایالات متحده وقتی ماشینها صدای آژیر آمبولانس یا پلیس را میشنوند باید سریع بزنند کنار و راه باز کنند و تا 300 متر دور نشده حق ندارند ادامه مسیر بدهند. متأسفانه توی ایران اصلاً ملت توی این حال و هوا نیستند از اون بدتر هیچ مقرراتی هم براش نوشته نشده!!! آموزشی به هیچکس داده نشده.:13: در نتیجه....:31:
ما جهان سومی ها همه چیمون به هم میاد:46:

caca_caca888
13-08-2011, 17:25
من یه بار (اولاش که گواهی گرفته بودم) اومدم با پای چپ ترمز بزنم . یه چیزی شدا:دی
یهو دیدم وسط خیابون یه ترمز خرکی زدم:دی

hamed malekpour
06-03-2012, 23:14
داشتم حدود 25روز پیش از دانشگاه می یامدم وماشین را فقط یه روز بود که خریده بودم سمندef7و در ضمن پیکانم را فروخته بودم وانگار سوار هواپیما شده بودم وگاز می دادم وماشین خیلی حال می داد هنگام خروج از دانشگاه یه پراید دیدم که داشت سرعت مجاز می رفت و جاده هم اتوبان نبود ومن از پراید با سرعت حدود 60تا سبقت گرفتم وجلوی پراید از یه کامیون ودوباره می خو.استم از یه کامیون دیگه سبقت بگیرم که کامیون دومی را رد کردم و از سمت چپ جاده شروع به حرکت کردم واز آینه داشتم به پرایدی که یه دختر سوارش بود نگاه می کردم که یه هو دیدم یه تاکسی درست روبه رومه مرگ را جلو چشمم دیدم ومن زود گرفتم با سرعت 80تا به قسمت سمت چپ وراننده تاکسی هم حرفه ای بود ویه 405 بود که گرفت سمتراست ویه تر مز زد که فکر کنم تموم لاستیکش ساییده شد ومن هم از خاکی اومدم بیرون وفرار کردم یعنی کم مونده بود باعث مرگ 3نفر بشم فقط خدا به جونیم رحم کرد واز اون موقع به بعد تصمیم گرفتم دیگه مجاز برانم.

ox3blue
30-03-2012, 00:04
عجله ای انچنانی برای رسیدن به مقصد نداشتیم بیشتر جو ماشین و اینکه میتونستیم خارج منطقه ازاد اون رو سوار بشیم ما رو گرفته بود

جاده رو حفظ بودیم، تنها یه افسر راهنمایی رانندگی تو جاده داشت.

پس با خیال راحت سرعت گرفتیم

...

اما دیدن افسری که به خاطر عید اضافه کرده بودن
مثل اب سردی بود که روی ما ریختن

افسر راهنمایی رانندگی: سرعتت چقدر بود؟
ما: 210 تا
افسر: پارکینگ

rozbeh85
30-03-2012, 09:45
عزیزم توی مجله ی ماشین بقول مهندس فرهاد کاشانی که 35 ساله ساکن آمریکاست توی ایالات متحده وقتی ماشینها صدای آژیر آمبولانس یا پلیس را میشنوند باید سریع بزنند کنار و راه باز کنند و تا 300 متر دور نشده حق ندارند ادامه مسیر بدهند. متأسفانه توی ایران اصلاً ملت توی این حال و هوا نیستند از اون بدتر هیچ مقرراتی هم براش نوشته نشده!!! آموزشی به هیچکس داده نشده.:13: در نتیجه....:31:
ما جهان سومی ها همه چیمون به هم میاد:46:


تو اینجا (آمریکا) اگر ماشین امدادی (آتشنشان، آمبولانس) و یا پلیس با چراغ گردان در حال حرکت باشه، حتی اگر بزرگراه 4 بانده باشه و ساعت 2 شب خلوت، باید سمت راست توقف کنید، و بعد از گذشت خودرو امدادی به حرکت خود با سرعت عادی ادامه دهید.
اگر توی یه خیابان دو طرف، هر 2 طرف ترافیک و قفل باشه، خودروهای لاین سرعت هر طرف، ماشین خود را به سمت راست متمایل میکنند تا در وسط خیابان یک راه کوچک برای خودروی امدادی باز شود.
اینجام به کسی آموزش داده نشده، فقط جریمه و در پی آن افزایش بیمه شدید داره.

*hamedkhatar*
11-05-2012, 15:23
بازم بگيد خوش ميگذره

anti-military
11-05-2012, 15:39
من یه بار (اولاش که گواهی گرفته بودم) اومدم با پای چپ ترمز بزنم . یه چیزی شدا:دی
یهو دیدم وسط خیابون یه ترمز خرکی زدم:دی

دقیقا این اتفاق هم واسه من افتاده و تو یه کوچه با سرپایینی خیلی زیاد گفتم با پای چپ یه نیش ترمش بزنم ببینم چطوریه که یهو دیدم وسط شیشه ام و کمربند هم نبسته بودم و حسابی شوکه شدم

توصیه میکنم هیچ وقت این کارو تست نکنید مخصوصا اینکه سرعت زیاد داشته باشید مطمئن باشید بد بلایی سرتون میاد :31:

Saeed System
15-05-2012, 13:17
تو اینجا (آمریکا) اگر ماشین امدادی (آتشنشان، آموبولانس) و یا پلیس با چراغ گردان در حال حرکت باشه، حتی اگر بزرگراه 4 بانده باشه و ساعت 2 شب خلوت، باید سمت راست توقف کنید، و بعد از گذشت خودرو امدادی به حرکت خود با سرعت عادی ادامه دهید.
اگر توی یه خیابان دو طرف، هر 2 طرف ترافیک و قفل باشه، خودروهای لاین سرعت هر طرف، ماشین خود را به سمت راست متمایل میکنند تا در وسط خیابان یک راه کوچک برای خودروی امدادی باز شود.
اینجام به کسی آموزش داده نشده، فقط جریمه و در پی آن افزایش بیمه شدید داره.

من اتفاقا این حرک رو تو بازی سری gta یاد گرفته بودم و تو خیابون ها انجام میدادم...
مثلا پشتم ماشین با چراغ گردون با آژیر میدیدم تا 50 متریم که میرسید میزدم سمت راست و لاین رو براش باز
می کردم...


حالا برای اینکه اسپم نباشه این پستم یه ماجرا تعریف کنم...


یک شب که ساعت 1 شب رفتم بنزین بزنم..از خونه حرکت کردم بعد دیدم پشتم یه 206 sd داره فلاش میزنه ..فکر کردم عروسیه اصلا نمیدونم حواسم کجا بود منم صدای ظبط رو تا ته بردم بالا و شیشه هارو کشیدم پایین تا د رشادیشون شریک بشم...پشت چراغ قرمز بودیم

یهویی دیدم از تو ماشین 206 1 نفر پیاده شد و در ماشین من رو باز..گفت برو گمشو جلو....بعد که درو بست 2-3 تا کوبید تو شیشه عقب محکم ...بعد 1 متوری پولسار ا زجلو اومد وایساد جلوم گفت برو انور بدو عوضی..
بعد من بهت زده و تو شوک بودم..که تازه فهمیدم چی بوده داستان..206 سرنشین سیاسی داشته ...
می خواستن خیابونهارو با 200 تا سرعت با زکنن براش با 2 تا پولسار تا برسن به مقصد...

خلاصه گرخیده بودم ..وقتی در ماشین رو باز کرد گفتم خدایا کارم تمومه..فکر کردم م یخواد ماشینو ازم بگیرن..

ata.royalfalcon
15-05-2012, 13:54
سلام
منهم يه خاطره تعريف كنم البته براي زماني بود كه بچه بودم و بابام رانندگي ميكرد . بابام Fiat 124 Coupé ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) داشت (مستقيم از ايتاليا خريده بود) ، مسافرت شمال بوديم و نصف شب و جاده هاي قديمي و تاريك كنار جنگل (حس ديدن فيلمهاي ترسناك رو بگيريد) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] خب 20 يا 25 سال پيش اينجور جاده ها كه كم تردد بود روشنايي نداشتند و شبها در تاريكي مطلق فرو ميرفت و بابام هم با سرعت بالا رانندگي ميكرد نميدونم چي شد يه يهو با يه گاو تصادف كرديم و پرتش كرديم اونور خيابون :27: ....

اگر ماشينمون پژو يا پرايد يا... بود مطمئناً بخاطر اين تصادف داغون ميشد ولي اين فيات فقط كاپوتش كمي خم شده بود كه ميتونم بگم چيزيش نشده بود .

يه بار بعد از ظهر با همين فيات ميخواستيم بريم پيك نيك ، بابام تا استارت ماشين رو زد يهو موتورش آتيش گرفت اونهم تو پاركينگ خونه (نشتي بنزين داشت مثل اينكه) ، شانس آورديم زود آتيش رو خاموش كرديم ، خلاصه حسابي گرخيدم ....

عجب خاطره هايي با اين ماشين داشتيم ....

Electronic-Arts
12-11-2012, 17:02
من اتفاقا این حرک رو تو بازی سری gta یاد گرفته بودم و تو خیابون ها انجام میدادم...
مثلا پشتم ماشین با چراغ گردون با آژیر میدیدم تا 50 متریم که میرسید میزدم سمت راست و لاین رو براش باز
می کردم...


حالا برای اینکه اسپم نباشه این پستم یه ماجرا تعریف کنم...


یک شب که ساعت 1 شب رفتم بنزین بزنم..از خونه حرکت کردم بعد دیدم پشتم یه 206 sd داره فلاش میزنه ..فکر کردم عروسیه اصلا نمیدونم حواسم کجا بود منم صدای ظبط رو تا ته بردم بالا و شیشه هارو کشیدم پایین تا د رشادیشون شریک بشم...پشت چراغ قرمز بودیم

یهویی دیدم از تو ماشین 206 1 نفر پیاده شد و در ماشین من رو باز..گفت برو گمشو جلو....بعد که درو بست 2-3 تا کوبید تو شیشه عقب محکم ...بعد 1 متوری پولسار ا زجلو اومد وایساد جلوم گفت برو انور بدو عوضی..
بعد من بهت زده و تو شوک بودم..که تازه فهمیدم چی بوده داستان..206 سرنشین سیاسی داشته ...
می خواستن خیابونهارو با 200 تا سرعت با زکنن براش با 2 تا پولسار تا برسن به مقصد...

خلاصه گرخیده بودم ..وقتی در ماشین رو باز کرد گفتم خدایا کارم تمومه..فکر کردم م یخواد ماشینو ازم بگیرن..
شما خودت خواستی چاشنی ماجرا رو زیاد کنی یا واقعا اون گفت برو گمشو اون یکی هم گفت بدو عوضی؟

Переклад не
12-11-2012, 20:12
من تو کل عمرم با همه ی ماشینایی که رانندگی کردم و تو خیابونها و جاده هایی که رفتم هیچگاه ندیدم یه فرد سیاسی با 206 حمل بشه و تازه تهدید هم کنه
داداش شمارو سیاه کردن بدنت گرم بوده نفهمیدی

ravani_13
12-11-2012, 23:31
سلام ، خیلی با این تاپیک حال کردم

یه خاطره یا یه جورایی تجربه میخوام واستون بگم ، زیاده ولی این اولیش :

وقتی دارین با سرعت رانندگی میکنید اگه دید قبل از چراغ قرمز از این موانع عریض و پل مانند هست هیچوقت نذارید نزدیک بهش یا روی اون ترمز بگیرید و حتما از عقبتر سرعت ماشین رو شدید بگیرد ، چون تفاوت واقعا فاحش هست و غیر از کمک نکردن به شما تازه باعث میشه ماشین بپره و نتونه ترمز گیری روی سطح انجام بده و در طوله بیشتر وایسه

و مثلا مثل من :) مجبور بشید بجای محکم به پشت ماشین جلویی زدن ، کج کردن و زدن تایر به جدول رو انتخاب کنید و در نتیچه تایر و پلوس و ... :)

hamed malekpour
18-11-2012, 21:41
من رفتم برای چشمم برای خدمت سربازی معافیت بگیرم و بعد از یکی دو ماه نوبتم شد ورفتم برای هر چشمم سه قطره انداختن که تقریبا 70%بینایم از دست دام وبه سختی می دیدم و با همون چشم ضعیف 85 کیلومتر رانندگی کردم که خیلی سخت بود پس اگه کسی می ره همچین جاها یی ماشین باخودش نبره.

شـیـفــو
05-12-2012, 22:50
5شنبه هفته پیش تو خیابون کارگز بالاتر از ولیعصر ، لاین مخالف من یه 206 اومد سبقت بگیره که احمق سرعتشو زیاد نکرد ، با همون سرعت اومد از اتوبوس رد بشه ، شاخ به شاخ خورد به یه مزدا 3 .
مزدا حدودا 60 تا بود و 206 هم حدودا 50 تا .
سه تا ماشین جلوتر از من این اتفاق افتاد ، وقتی زدیم کنار برای کمک ، راننده هردو ماشین سالم بودند ، 206 تا وسط کاپوتش جم و شیشش خورد شده بود ، باورتون نمیشه مزدا سالم سالم بود . کوچکترین خشی هم نداشت ، حتی شیشه چراغش هم خط برنداشته بود ، فقط ایربگاش باز شده بود . من از تعجب چندبار کامل بررسی کردم ، اصلا نمیتونستم باور کنم ، آخه حتی یذره از رنگش هم نرفته بود :sq_14: مزدا که خسارتی ندیده بود اما 206 نابود شده بود ، تازه مقصر هم 206 بود .

Переклад не
06-12-2012, 11:18
دوستان من نمیدونم چه مشکلی هست که همه ی رفقای عزیز تهرانی فکر میکنن این تالار کلا واسه خودشونه و هر وقت میان آدرس بدن مینویسن مثلا ولیعصر نه تهرون-ولیعصر.اگه یکم بیشتر به این موضوع توجه کنیم به بی ادبی که توش هست متوجه تر میشیم.

caca_caca888
06-12-2012, 13:44
دوستان لاین سرعت باید خالی باشه... اگه خیابون خلوت بود سرعت شمام زیاد بود بازم این لاینو خالی بذارین
خیلی اعصابم خورد میشه میبینم یکی رعایت نمیکنه... تو اتوبان رعایت میشه ها تو شهر ...


دقیقا این اتفاق هم واسه من افتاده و تو یه کوچه با سرپایینی خیلی زیاد گفتم با پای چپ یه نیش ترمش بزنم ببینم چطوریه که یهو دیدم وسط شیشه ام و کمربند هم نبسته بودم و حسابی شوکه شدم

توصیه میکنم هیچ وقت این کارو تست نکنید مخصوصا اینکه سرعت زیاد داشته باشید مطمئن باشید بد بلایی سرتون میاد :31:
: ))))))))))
من جوابتونو الان دیدم
آره واقن آدم حواسشم باشه بازم محکم ترمزو میزنه: دی
اما من دیگه حرفه ای شدم ... چون ماشینمون تو سرما تا یه ربع (شایدم بیشتر) همین پارو از رو گاز برداری خاموش میشه :| برا همین مجبورم با یه پا گاز بدم با یه پا ترمز
اما توصیم اینه که تستش نکنین:دی

یه سوتی دیگم سر همین دارم که بعدا تعریف میکنم

شـیـفــو
07-12-2012, 23:37
سلام دوستان
موقع امتحان برای گواهینامه یادتونه سرهنگ ها چقدر به راهنما زدن حتی برای پارک کردن یا دور دو فرمون گیر میدادند ؟ و ما همیشه میگفتین چقدر سخت گیره یا نمیخواد قبول کنه یا .....
این قضیه رو دوستم تعریف کرد :
" ساعت حدودا 1 بعدازظهر روز یکشنبه ، تو ("تهران") بزرگراه جلا آل احمد - پل گیشا ، یه پراید داشت میرفت به بالای پل ، یهو تصمیمش عوض میشه میخواد از زیر پل دوربرگردون بره یا بندازه تو چمران ، خلاصه نزدیک پل از لاین 3 میخواد بره تو لاین 1 که یهو فرمونو کج میکنه بدون راهنما یا دست گرفتن هرچند دیر هم بوده اما میزان خسارتو کم میکرده ، میره تو لاین یک که اول یه پرو پارس میزنه بهش بعد یه تاکسی سمند میزنه به هردوشون .
اون دوتا که فقط ماشین آسیب دیده بودن و خداروشکر سرنشینا سالم بودند ، اما پرایده چپ کرده بود و هم راننده مرده بود و هم بچه کوچیکشون ، فقط خانومش زنده مونده بود البته تا اون لحظه چون شاید تو بیمارستان مشکلی پیش بیاد براش ، بچه های دانشگاه مدیریت هم( شاید هم اقتصاد یا یکی دیگه ) بعد 5 دقیقه ریخته بودن وسط خیابون که ماشینو با کمک اونا صاف کردن و سرنشینا رو دراوردن و ... . "
از راهنما استفاده کنید حتما فقط برای راه گرفتن و کارای امثال این راهنما رو نزنید ، بیشتر از 20 بار شده که رو موتور بودم یارو بدون راهنما دور زده نزدیک بوده منو له کنه .

s1361
10-01-2013, 02:39
سلام خیلی باحال بود

mohsen14014
30-09-2019, 16:36
ای بابا ، تاپیک به این خوبی از نفس افتاده ، ... بیایید دوباره استارت بزنید .