PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : شخصیت های به یادماندنی انیمیشن



Lady Negar
27-08-2010, 03:16
شاید شما هم بعد از تماشای یه انیمیشن ساعتها به فکر فروبرید....شاید اون انیمیشن اثری جاودانه بر زندگی شما داشته باشه...شاید اونو 2باره 3باره ,و بارها و بارها تماشا کرده باشید و اونو هنوزم که هنوزه کلی دوست داشته باشید... و دیگه واستون فقط یه کارتون نباشه...
شخصیت هاش هم دیگه حالا واقعی شده....یه اسطوره شده...شایدم نه ,اونقدر منفور بوده که یادتون نمیرش...یا خیلی جک بوده ...یه ویژگی خاص که اونو واستون منحصر به فرد کرده!

اونوقت اون کاراکتر ساده دیگه شده به یادماندنی!
توی این تاپیک هم بیاد و کارکتر انیمیشینی به یادماندنی خودتون رو معرفی کنید...


قوانین تاپیک:
1.حتما اسم انیمیشنی که کاراکتر رو ازش انتخاب کردید ذکر کنید
2.در مورد ویژگی های هر شخصیت و دیدگاه شما برای انتخابتون توضیح بدین.
3.طبیعتا پست های یک کلمه ای و نیم خطی هدف ایجاد این تاپیک نیست.
4.برای زیبا تر شدن بحث بهتره یک عکس جمع و جور از هر شخصیت قرار دهید.
5.بحث های حاشیه ای رو در تاپیک بحث آزاد انیمیشن دنبال کنید .
6.لطفا از دادن پست های پشت سرهم خودداری کنید و درهر پست حداکثر 5نفرو معرفی کنید!
باتشکر از زحمات Morteza4SN

Lady Negar
27-08-2010, 19:12
#1.Oogway از Kagfu Panda:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Oogway واقعا برای من یه شخصیت فراموش نشدنی هست...شاید مهمترین دلیلش هم پیغامی بود که به همه ی ما یاد داد!"هر کسی مخصوص ترین جادوی زندگی خودشه"

#2.Izma از Emperor New Groove:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Izma هم یکی از اون به یادموندنی های منه...همه حرکاتش...مژه های وحشتناکش ..واقعا چند سالشه؟

#3.Mufasa از Lion King

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کیه که بگه این کارتون رو دیده وو از مرگ Mufasa ناراحت نشده؟؟من اون موقع که این کارتونو دیدم مدرسه هم نمیرفتم یادمه وقتی Mufasa مرد کلی گریه کردم....ولی هنوزم که هنوزه کلی دوسش دارم و عزادار مرگشم:31:

#4.Dori از Findinf Nemo

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مشکل عجیب Dori یعنی حافظه کوتاه مدتش خصوصیتی از اونو که من نمیتونم فراموش کنم...ولی مهمتر از اون مرامی بود که داشت..نخندید جدی میگم...پا به پای بابای Nemo اومد و درآخر به خاطر کمک به همون دوست موفق شد به مشکلش غلبه کنه

#5.Ray از Princess and The Frog

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ایمان و اعتقاد اون به عشقش..حتی وقتی همه میگن نه و اون کارو غیر ممکن میدونن .Ray شخصیت کارتونی بود که به هدفش ایمان داشت...و همین ایمان اونو به عشقش رسوند.

Morteza4SN
31-08-2010, 21:17
1. عمو جغد شاخدار (از کارتون بنر/BANNERTAIL)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوستی یک جغد و سنجاب متضادترین رابطه دوستی بود که در یک بعد کارتونی شاهدش بودیم . خب این یکی فرق داشت ، فانتزی و خیال در کار نبود ، جغدی از خوردن طعمه ی روبروش امتناع می کرد و در جنگ با غریزه ی خودش مقاومت میکرد . این همه ی تراژدی عمو جغد شاخدار نبود ؛ وقتی دیگه سنش توان شکار رو ازش گرفته بود و بنر محیا ترین غذا براش بود اونو از خودش روند . حتی وقتی بنر فهمید و بهش گفت عمو جغد اگه گرسنته میتونی منو بخوری ! دنبال بنر کرد تا بترسونش حتی اگر دل بنر بشکنه حداقل خیالش راحت بود . تا عمو وقتی دید آدما دارن نزدیک میشن و جون سنجابا در خطره خودش رو به خطر انداخت و وقتی از شلیک تیرشون زخمی شد در آخرین لحظات عمرش به بنر گفت نمی خواسته بخورش ...
تنها عموی برنامه های کارتونی دوران ما یک جغد بود اما انسانیتی که به خرج داد فراتر از غرایز و احساس بود .


2. پلنگ صورتی (The Pink Panther)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اون آهنگ شاهکار و رنگ صورتی بدنش دقیقا مکمل همون چیزی بود که بی خیالی و نحوه برخوردش با دنیای اطراف رو شکل میداد . همیشه کاری که مطلوب خودش بود رو انجام میداد نه از روی خودخواهی بلکه به خاطر اینکه دنیا رو اونطوری که میخواست زندگی میکرد ، هیچ تظاهری در کار نبود حتی نگاهی که پلنگ صورتی به طرف دوربین می کرد علامت تعجبش از نوع دیدگاه بقیه بود .


3. پروفسور بالتازار (Professor Balthazar)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قبل از هر چیز بالتازار یک روان شناس دوست داشتنی است ، می دونید اون دستگاه عجیبش با چتری که بالاش باز و بسته میشد و چرخی که بالتازار پشتش مینشست و رکاب میزد تا دستگاه شروع به کار کنه و شیر خروجیش که یک قطره نهایتا ازش میچکید تا به اختراع نهایی تبدیل بشه همه ی کار نبود قبلش بالتازار کلی فکر میکرد و برای اجرایی کردن ایده اش از دستگاه همه کاره اش کمک میگرفت . تمام ابتکارات و اختراعات پروفسور بالتازار در جهت رفع مشکلات اجتماعی مرد شهرش بود اما با خاص ترین شکل ممکن .


4. جهانگرد (Little beret Memole)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
علاوه بر مهربان بودن و آرامشی که در نگاهش بود در مواجهه با جهانگرد کلی علامت سوال در ذهنت شکل میگرفت ، یکی از چیزهایی که شاید هیچ وقت ندیدیم دهان جهانگرد بود و این اولین و بارزترین وجه مرموز بودنش بود . کسی نمی دونست کی به سفر میره و برمیگرده کجا میره . یک نشانه داشت و اونم دیدن اولین ستاره در آسمان شب برای رفتن بود شاید برای همین آرامشی که در دل شب بود چیزی بود که جهانگرد هم داشت .


5. بوشوگ (Lucky Luke)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
"اون آقاهه میخواد باهام بازی کنه" ! خب یه سگ چقدر میتونه خوشحال باشه که در هر شرایطی اینقدر تحلیل های مشنگانه از خودش بروز بده . اما همین نوع نگاهش به اتفاقات دور و برش هست که حماقت ، شجاعت ، کنه بودن و ... رو در بوشوگ ماندگار میکنه . فکر میکنم اگر قرار باشه دون کیشوت یه سگ هم داشته باشه بوشوگ انتخاب خوبی باشه .

Rude Boy
22-09-2010, 00:27
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
Lumpy
Happy Tree Friends


لومپی یه شخصیت فوق العاده برای من هست . همیشه تو ذهنم می مونه .
خصوصیاتی که لومپی داره : (1)
- عاشق بچه هاست
- وقتی برای کسی کار می کنه نهایت سعیشو می کنه که سنگ تموم بذاره
- آدم فوق العاده مسئولیت پذیری هست
- دوست داره دل دیگرونو بدست بیاره
- تو حین کار همیشه آدم جدی و محکمی هست


- لحظه ای که احساس خطر می کنه قید همه چیو می زنه و فرار می کنه (تقریبا شجاعتش در حد صفره)
- اگه تو شرایط خطرناک نتونه فرار کنه تنها کاری که می کنه می ترسه و ثابت سر جاش می مونه
- همیشه بدشانسی میاره
- خدا نکنه کسی در حقش نامردی کنه ، چون اون موقع از زمین و آسمون برای طرف می باره
- تو سخت ترین شرایط به جای حل مشکل اصلی سعی می کنه به نکات کم اهمیت ، خیلی اهمیت بده
- تریپش کم آوردن نیست
- یه کوچولو هم احمقه
- ...
+ فکر کنم یه جورایی شبیه ما ایرانیا هم هست .
( تازه مدل شاخ هاش هم هی عوض می شه)


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Behsood
22-09-2010, 06:09
اسم تاپیک رو باید میذاشتید کوتلاس های ماندگار تاریخ انیمیشن! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کوتلاس یعنی به یاد ماندنی ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

قهرمان من که هر موقع دلم تنگ میشه با هر چی دم دستم بود میتونم دقیق روی کاغذ بیارم اش ... با چند تا خط منحنی ساده!

مرد همیشه سفید که آخر داستان به سمت افق حرکت میکرد ... با ماهی های آدم خوار میجنگید! سس گوجه میریخت روش!
دنبال عشقش تا آن سوی مرز های تمدن مایا میرفت ... اکسیر جوانی رو پیدا کرد ... به آینده رفت ... میزد به دل دریا
کابوی خسته ای میشد که جایزه بگیر شده بود ...
...
و خلاصه این که قهرمان من شد!

far2009
22-09-2010, 22:17
چه سرعتی داره aqoa هنوز ارسال را نزده بودم تو پیغام خصوصی بود :31:

جرج شیرینکس را خیلی دوست داشتم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] . مرتبط با تکنولوژی بود که مورد علاقه منه . ماجرایی و کمی هیجان انگیز بود .
موضوعات جالبی هم داشت.

تصویر این کارکتر : george shrinks

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
12-07-2012, 23:04
دختری به نام نل

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


N e l l ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


دختر به نام نل ، در های و هوی شهر ...
سرگردانی دختری به نام نل در سیر و سلوکی مشقت بار برای رسیدن به پارادایس و دیدن مادرش از تاثیرگذارترین داستانهای ملودرام برای روایت در هر قالبی است . دختری که آرامش خود رو مدیون جعبه ی موسیقی یادگار مادرشه و با عروسک هایی که در طول سفرش به آدمهای خوب هدیه میده امیدبخش اونهاست .


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


هر چقدر شادی ها در برابر نل زودگذرند اما او در آرزوی رسیدن به پارادایز و دیدن مادر از تلاش باز نمی ایسته . حتی پدربزرگ هم نا امیدانه اعتراف میکنه که پارادایز رو روی زمین نمیشه پیدا کرد البته او کسی است که حتی قمار زندگی رو باخته.... همه چیز منتهی میشه به برشی تلخ از زندگی با نوازش موسیقی غم انگیز تنهایی انسانها در سفری پر فراز و نشیب در حالیکه ماریو در قامت یک جنتلمن تنها به دنبال نل به راه افتاده تا شاید بارسیدن به خواهر کوچکتر غم تنهایی دنیا رو زیر حجم حضوری شاد دفن کنه اما ...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


پایانی که هرگز ندیدیم ...
در تکمیل این تیرگی گزنده چیزی که به هر حال ندیدیم پایانی است که چارلز دیکنز برای داستان (1841-1840) رقم زده و اشک میلیون ها نفر رو درآورده . در پایانی که در دنیای کارتونی رقم خورد نل که بعد از رسیدن به پارادایس و اطلاع از مرگ مادرش به خاطر رنج و خستگی ناشی از سفر طولانی در بستر بیماریست در عالم رویا به دیدار مادرش میره اما بعد از به آغوش کشیدن او دوباره به زندگی برمیگرده تا پایانی خوش و امیدوارانه رو شاهد باشیم . اما می دونید دیکنز داستان رو با مرگ نل و رسیدنش به پارادایز واقعی به پایان برده تا نقدی تراژدیک بر جامعه بشری رو شاهد باشیم . حتی پدربزرگ هم در داستان دیکنز مرگ نل رو ناامیدانه نظاره و بعد از مدتی خودکشی میکنه تا دیکنز با مرگ کیلپ بدجنس ، نل پاک و معصوم ، و خودکشی پدربزرگ پشیمان انتقامی سخت از انسانیت نخ نمای دنیا گرفته باشه و رئالیسم ویکتوریایی دیکنز طعمی تلخ و گزنده بر عواطف مخاطب همراهش باقی بگذاره.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Mehran
13-07-2012, 00:53
سلام
وای چه تاپیک خوبی ! کلی نوستالژی شدیم...

دوتا شخصیت هست که من خیلی دوستشون دارم که البته یکیشون انیمیشن نیست، یه
عروسکه، فعلا اولـی رو میگم تا صحبت کنم با میترا و مرتضی ببینم عروسک هم قبوله
یا نه :دی


من برعکس خیلی از پسر ها که عاشق کارتون های بزن بزن و جنگی بودن! این کارتون ها
رو دوست نداشتم... یکی از بهترین و دوست داشتنی ترین کارتون هایی که دیدم، کارتون
جیمبو بود، یه هواپیمای کوچولو که دوست داشت به دیگران کمک کنه. :)

جیمبو، دوستاش، برج مراقب (آخرین صدا، صدای مسئول برج مراقبتِ) یادشون بخیر


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خیلی این جیمبو رو دوست داشتم، اون سال ها که جیمبو رو نشون میداد من 5،6 ساله م بود.
یه سفر رفته بودیم مشهد و مادرم از بازار رضا برام یه جمبو خرید. شاید اون بهترین چیزی بود که مادرم برام خریده !

با تشکر مهران...

part gah
16-07-2012, 21:36
سلام
وای چه تاپیک خوبی ! کلی نوستالژی شدیم...

دوتا شخصیت هست که من خیلی دوستشون دارم که البته یکیشون انیمیشن نیست، یه
عروسکه، فعلا اولـی رو میگم تا صحبت کنم با میترا و مرتضی ببینم عروسک هم قبوله
یا نه :دی


من برعکس خیلی از پسر ها که عاشق کارتون های بزن بزن و جنگی بودن! این کارتون ها
رو دوست نداشتم... یکی از بهترین و دوست داشتنی ترین کارتون هایی که دیدم، کارتون
جیمبو بود، یه هواپیمای کوچولو که دوست داشت به دیگران کمک کنه. :)

جیمبو، دوستاش، برج مراقب (آخرین صدا، صدای مسئول برج مراقبتِ) یادشون بخیر


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خیلی این جیمبو رو دوست داشتم، اون سال ها که جیمبو رو نشون میداد من 5،6 ساله م بود.
یه سفر رفته بودیم مشهد و مادرم از بازار رضا برام یه جمبو خرید. شاید اون بهترین چیزی بود که مادرم برام خریده !

با تشکر مهران...

یعنی دارم با خنده این پست و میدما53091الان وقته دیدن برنامه های علمی و دانلود آخرین مقالات دانشگاهی ما همچنان جیمبو میبینیم.عیبی نداره ها من خودم هنوز م اگه بابالنگ درازو بده میشینم میبینم53092..........

جیـــــــمبو رئیس جان [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .........(امیدوارم اون ناظره هست آواتارش کار خودمه نیاد پست و پاک نکنه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Download ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

part gah
21-07-2012, 04:42
Daddy Long Legs

بابا لنگ دراز

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

انیمیش محبوب من محصول سال 1990 کشور ژاپن یکی از خاطره انگیز ترین انیمیشن هایی که تاثیر فوق العاده ای روی ذهن من گذاشت.

تا حدی که یادمه با دیدن این کارتون و سریال امیلی درنیومون من هم اولین داستان کوتاهمو نوشتم.

شعر هم جزئی از تفنن های دوران کودکیم بود.کودکی که میگن مال سن 12 -13 سالگی منه.....:31:

این از اولین کارکتر مجبوب من جروشا ابوت یا همون جودی آبوت خودمون:40:

کاش فیلم شوووووووو دوباره میساختن : (((((



Rango

رنگو

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محصول سال 2011.اولین بار که دیدمش یه wallpaper بود رو صفحه دسکتاپ کامپیوتر.شخصیت عحیبی که با دیدن انیمیشن مطمئنم عاشقش میشین.

حالت وسترنی که این فیلم داره توئم با کمدیه. اون صحنه های غروب که غمگین ترین لحظات توی فیلم وسترن اینجا جوری آورده شده که مایه خنده هست.

تاخت و تاز با این حیونا که شبیه بوقلمونن......:31:




مدرسه موش ها

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کپل شخصیت معروف این برنامه دهه 60 طرحی از مرضیه برومند .من که همیشه حتی الانم

بخوام یه ماهی بگیرم برا سفره هفت سین میگم یه ماهی کپل بده...به جای توپول.:31:





Anne of Green Gables

رویای سبز

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اسم این سریال و دیگه همه میشناسن مخصوصا با تیتراژ پایانی فوق العاده ای که داشت.آنشرلی (آنه) دختری با موهای قرمز که جسارتهاشو دوست داشتم شاید که نه حتما

خودمو تا حد زیادی مدیون رویاهای آنه میدونم.





Chobin il Principe Stellare

چوبین

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محصول سال 1974 کشور ژاپن.

خدایش خیلی حرص خوردم سر این انیمیشن.حساب کن بشین همه قسمت هارو مو به مو ببین اد سر قسمت آخر بیاد دوستت صدا کنه بیا بریم بیرون من پولمو گم کردم سر راه پیدا کنیم.

اگه نیای نه من نه تو!

منم دل رحم :31:........قسمت آخرشو ندیدم.گذاشتم تو خونه خودم با بچه هام ببینم.:31:

*مامانشو پیدا کرد آخر این یا نه؟

Mr_100_dolari
26-08-2012, 15:42
Daddy Long Legs

چوبین

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محصول سال 1974 کشور ژاپن.

خدایش خیلی حرص خوردم سر این انیمیشن.حساب کن بشین همه قسمت هارو مو به مو ببین اد سر قسمت آخر بیاد دوستت صدا کنه بیا بریم بیرون من پولمو گم کردم سر راه پیدا کنیم.

اگه نیای نه من نه تو!

منم دل رحم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]قسمت آخرشو ندیدم.گذاشتم تو خونه خودم با بچه هام ببینم.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*مامانشو پیدا کرد آخر این یا نه؟

من واقعا عاشق این کارتون بودم هیچ کارتونی بهتر از چوبین نبودش :20:
منم نتونستم چند تا قسمت آخرش رو ببینم :31:
ولی فکر کنم آخرش مامانش رو پیدا کردش :37:

Altairezio
18-01-2013, 18:34
خوب به خدمتتون بگم که شخصیت به یاد ماندی من کسی نیست جز:
سیندرلا
seed یا سید تو عصر یخبندان
رابین هود
پدر ژپتو

matr!x_2008
18-01-2013, 19:25
سید تو عصر یخبندان ( چون چهره جذاب و مظلومی داره... با هر اتفاقی خوشحال میشه و با هر اتفاقه بدی میگه بد بخت شدیممممم):n02:.
و مورتیمر از بلیک و مورتیمر چون شخصیت جسوریه و حسابی عاشق پیدا کردن معماهای عجیب غریب...:n24:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

MR.CART
19-01-2013, 18:51
انیمه هم قبوله؟
TOP5من که اینان :دی

سوباسا از سریال فوتبالیست ها
لوک خوش شانس
پاندای کونگفوکار
و البته شرک و خره :دی
پلنگ صورتی

Arrowtic
19-01-2013, 22:46
حقیقتش من کلا دو شخصیت هستند که هیچ وقت فراموششون نمیکنم که هر دوشون هم از انیمه هستند.شخصیتایی که همین الآنش دارم باهاشون(به خصوص اولی) زندگی میکنم!


این پست حاوی اسپویلر شدید هست



Gaara

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


گارا یک شخصیت در انیمه ناروتو ست که میشه گفت جز محبوب ترین ها هم هست.
به عنوان یک نقش منفی وارد داستان شد ولی به تدریج دیدیم که با وجود همه پلیدی ها و رفتاراش یک انسان زجر کشیده بوده که در کودکیش مادرش در هنگام تولد گارا فوت میکنه.پسر کاگه(یه چیزی مثل رئیس)دهکدشون هست.یک خواهر و یک برادر داره که اصلا با هم رابطه خوبی ندارند و برادر و خواهرش با وجود بزرگتر بودنشون از گارا میترسن.دلیل تولد گارا قرار دادن یک هیولا درون اون بوده تا بتونه به یک سلاح برای دهکده تبدیل بشه.همه ازش فرار میکردن و اون رو هیولا صدا میکردن.هیولایی که به خاطرش گارا نمیتونسته بخوابه چرا که خوابیدنش موجب آزاد شدن هیولا میشده.در کودکیش با داییش خیلی دوست میشه ولی یک روز میبینه که داییش به دستور پدرش اقدام به قتلش میکنه اما موفق نمیشه و گارا زنده میمونه و فقط در آخرین لحظات زندگیش به گارا میگه من و مادرت ازت متنفر بودیم.
گارا تبدیل به یک هیولای واقعی میشه و دست به کشتار میزنه,هر کسی که باهاش مخالفت کنه رو میکشه چرا که فکر میکنه دلیل زندگیش کشتنه.تا این که با ناروتو آشنا میشه و با وجود دشمن هم بودن کم کم ناروتو باهاش دوست میشه و گارا 180 درجه عوض میشه.تبدیل میشه به کاگه دهکدشون به طوری که وقتی یک نفر به قصد قتلش وارد دهکده میشه,گارا تا سر حد جنگ باهاش میجنگه و در نهایت هم برای زنده موندن مردمش خودش رو فدا میکنه و بسیار زخمی میشه,هیولای بدنش رو در میارن و در نهایت میمیره.اما ناروتو و دوستانش دنبالش میگردن و در نهایت همون کسی که عامل بدبختیای گارا بوده,یعنی کسی که هیولا رو به دستور پدر گارا داخل بدنش میذاره,آینده رو به دست گارا و ناروتو میسپره و با دادن جون خودش گارا رو زنده میکنه و اونجاست که گارا تازه معنای دوستیو درک میکنه.
مهم ترین چیز زندگیش دوستانشه و همون طور که به عنوان رهبر نینجاهای جهان اعلام میکنه,حاضر از همه چیزش بگذره تا از ناروتو,بهترین دوستش مراقبت کنه.



Light Yagami

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سمت راستی


لایت,شخصیت اصلی انیمه Death Note هست.انیمه ای 37 قسمتی که یک شاهکار به تمام معناست.لایت یک دفترچه پیدا میکنه که با نوشتن اسم هر کسی که قیافشو میدونه توش,اون شخص رو میتونه بکشه.لایت از این دفترچه استفاده میکنه تا انسان های مجرم رو بکشه و به عبارتی دنیایی بسازه که خودش نقش خدای اون رو داشته باشه.
اگر چه که در طول مسیر بارها اشتباهات بزرگی مرتکب میشه که شامل کشتن افراد با جرم پایین تر و حتی کشتن 12 انسان بیگناه که میخواستن دستگیرش کنن میشه ولی باز هم به هدفش پایبند میمونه و با دشمنش یعنی L که کارآگاهی بین المللیست که کسی نه اسم واقعیش رو میدونه و نه کسی دیدش مبارزه میکنه.مبارزه ای که مثل شطرنج هستش,یک مبارزه که هر کسی تا چندین حرکت بعدو باید برنامه ریزی کنه.مبارزه ای که لایت در نهایت با گول زدن یک خدای مرگ توش پیروز میشه و L رو بالاخره میکشه اگر چه که N یا در اصل Near و Mello که جانشین های ال هستند باهاش مقابله میکنه و در آخر با یک نقشه دیگه Mello رو هم شکست میده و با استفاده از همکارش نقشه قتل نیر رو هم میکشه اما به دلیل اشتباه بزرگ همکارش در اجرای نقشه دستشون رو میشه و سر انجام توسط چندین گلوله به شدت زخمی میشه و همکارش با خودکشی برای اون امکان فرار رو میذاره اما باز هم لایت در طول مسیر و توسط خدای مرگ دفترچه خودش کشته میشه.
لایت شخصیت جالب و عجیبی داره.آیا اجرا کردن عدالت به خودی خود درسته؟این سوالیه که انیمه جوابشو نمیده و ما فقط در نهایت یک لایت میبینیم که انسان های زیادیکه اکثرا گناهکار هستند رو میکشه و برای رسیدن به هدفش از هیچ کاری چشم پوشی نمیکنه,حتی به جایی میرسه که حاضر میشه خواهر خودش رو بکشه(اگر چه که نمیکشه و میتونه خواهرشو فراری بده).انسانی که با هدفی خوب و برای ساختن دنیایی بدون جرم شروع به کار میکنه اما در نهایت به تدریج در قدرت فرو میره و هدفش میشه حاکم شدن بر چنین دنیایی(البته باز هم دنیایی که آدم ها توش بدون نگرانی زندگی کنن).از اونور ال و نیر رو میبینیم که اگر چه خودشون چندان انسان های پاکی نیستن(به خصوص ال) اما عقیدشون اینه که کار رو قانون باید انجام بده و نه هیچ کس دیگه و ازنظرشون دنیای لایت باعث میشه مردم صرفا از ترسشون جرمی انجام ندن و این صلح واقعی نیست.برخی طرفدار لایت هستند و برخی ال(و من جز طرفداران لایت).
اما در نهایت یه نکته ای هست که چند بار بهش اشاره میشه:
لایت موفق شد آمار جنایت رو در سطح جهانی 80 درصد پایین میاره و تمام جنگ ها رو تموم میکنه و این نکتست که آدم رو به تفکر میندازه<لایت چه بود؟یک انسان صلح طلب فداکار یا یک شیطان واقعی؟

sparda3000
28-02-2013, 00:34
من توی شخصیت های کارتونی wall-e را بیشتر از همه می پسندم! یکی از بهترین ایمیشن هایی بود که دیدم.

S2 SeLeNa S2
01-05-2013, 01:54
فقط باب اسفنجی ساده بودنش:n02: پاتریک هم کلا تعطیل بوود :n02: شخصیت اختاپوس هم خیلی دوس داشتنیهههههه... وال ای هم خوشمان امد :)

B.Russell
12-09-2014, 19:51
کپل هم دوره ایی ما بودازدواج کرده ما هنوز......!




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



كپل

ديروز: به يادماندني‌ترين شخصيت‌ مدرسه موش‌ها، كسي نبود جز كپل! موش شكمويي كه موقع رفتن به مدرسه، جيب‌هايش را پر از فندق و پسته مي‌كرد و بخش مهمي از بار جذابيت مجموعه را به دوش داشت.

امروز: بعد از 30 سال، با نارنجي ازدواج كرده و صاحب دو فرزند است. رستوران بزرگي دارد و بسيار مرفه است. او با وجود اينكه يكي از ثروتمندترين موشوند شهر موش‌هاست هنوز هم شخصيت دوران كودكي‌اش را حفظ كرده. همچنان مهربان، خونسرد و بي‌خيال است، از دست كسي عصباني نمي‌شود، از هيچ مسئله‌اي نگراني به خودش راه نمي‌دهد اما در عين حال مقتصد است.


نارنجي

ديروز: لوس‌ترين و با ناز و اداترين عروسك مدرسه موش‌ها بود. خودش را بهتر از سايرين مي‌ديد و مدام نارضايتي‌اش را از شرايط و افراد مختلف با تكه كلام مخصوص خودش يعني ايشششش، انقدر بدم مياد به روي همه مي‌آورد.

امروز: خصلت‌ها و حساسيت‌هاي قديمي را حفظ كرده و همچنان در هر لحظه نسبت به شرايط موجود، ناراضي است و از همه چيز بدش مي‌آيد. بعد از گذشت سي سال، به زني تبديل شده كه به سر و وضع و پوست و لباس‌هايش اهميت زيادي مي‌دهد؛ لب‌ها و گونه‌هايش را بوتاكس مي‌كند، ماسك خيار مي‌گذارد و سعي مي‌كند خوش لباس‌ترين موش شهر موشها باشد.

Morteza4SN
15-10-2015, 00:57
به بهانه‌ی روز جهانی گرگ (که اگه باشه هم اصلاً نمی‌دونم کِی هست) مروری کنیم بر معروف‌ترین گرگ‌های دنیای انیمیشن و جایگاه تثبیت شده‌ای که در داستان‌هاش داشتند. یعنی از «سپید دندان» که بیشتر در دنیای کتاب به جایگاهی رسید بگذریم، این گرگ‌ها یا ضدقهرمان‌هایی ناموفق بودند یا بدون هیچ بدلی نقش شکارچی همیشه مغلوب آش و لاش رو داشتند.


تیز دندون / گوش مروارید (Maple Town)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

زیر شنل آبی رنگش چند تا چاقو و یه شمشیر به کمرش بسته بود، کلاهش سقف نداشت و پاچه‌ی شلوارش هم پاره بود. خب پلیس دهکده که یه سگ نژاد Bulldog بود همیشه پاچه‌ی تیزدندون رو می‌گرفت، شاید چون غذایی با تزئین مروارید حی و حاضر جلوی چشماش رژه می‌رفت. هرچند شاید آخرش در مورد تیز دندون بگن که یه گرگ گیاهخوار شده بود اما کسی چه می‌دونست چقدر احساساتی و نازک‌دل بود مثل وقتی که گوش‌مروارید زخمی رو در راه کوهستان کول کرد یا برای شرکت در مراسم جشن دهکده لباس رسمی اما داغون می‌پوشید و... تیز دندون یه گرگ جنگلی شلخته‌ی مردم‌دوستِ تنها بود!


شیپورچی / پسر شجاع (Don Chuck Monogatari)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اصلاً توی اون دهکده‌ی بی اسم و نشون کلاغ چه نقشی داشت که یه گرگ با شیپور نقش خبررسانی رو ایفا می‌کرد، نمی دونم شاید هم نماد یه رسانه‌ی گرگ بود. دهکده نه تیم ورزشی خاصی داشت و نه دیدبان جنگی نیاز داشت اما یه گرگ با شیپورش رئیس گروهی بود که همیشه سر و صدا می‌کرد و بر ضد پسر شجاع نقشه می‌ریخت تا خودش به جایگاه بالاتری برسه. جز اینکه تقریباً هیچ وقت موفق نبود، لباس شیپورچی هم موجب سوالات بسیاری در اذهان بود.


Volk / گرگ بلا و خرگوش ناقلا (!Nu, Pogodi)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه گرگ آواره‌ی بدبخت که برای گرفتن خرگوش سرخوش روسی از احمقانه‌ترین راه‌ها افتضاح‌ترین ناکامی‌ها رو تجربه می‌کرد. نبود امکانات و نداشتن ضریب هوشی بالا از دلایل شکست‌های همیشگیش بود. به همون راحتی که دستش به طعمه می‌رسید از دستش می‌داد و کله پا می‌شد. حتی وقتی آوازخوان برمی‌گشت و از در دوستی و بازی‌کنان باز هم به جنون و شکست می‌رسید.


کایوت / میگ میگ (Wile E. Coyote and Road Runner)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این یکی شاید تقصیری هم نداشت، وسط یه بیابون بی‌آب و علف، تنها وعده‌ی غذایی موجود یه پرنده‌ی دونده‌ی لامصب با سرعت جت بود. کایوت به عنوان خلاق‌ترین گرگ دنیا در طراحی نقشه‌های مختلف برای به دام انداختن «میگ میگ» از معروفترین مخترعین هم بیشتر شکست خورد چون طبق قانون نانوشته‌ی خالقش همیشه شرایط بر ضدش بود و هیچ وقت کمترین شانسی برای رسیدن به موفقیت نداشت مگر سالها بعد اون هم به صورت افتخاری، وقتی که به همت طرفدارانش به حوض وصال رسید! شاید بهتر بود با اولین ماشینی که از روش رد شد از این کویر فرار می‌کرد اما واقعاً برای یه گرگ افت داشت!


گرگ دم‌بریده(نماهنگ)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بقیه‌ی همنوعانش اگر چیزی نصیبشون نمی‌شد حداقل چیزی از دست نمی‌دادند، اما بدبخت‌ترین گرگ دنیای کارتونی همون بار اول دُمش کنده شد و دیگه ادامه نداد. یعنی با این زمینه از کمدی سیاه اگر همچنان دمش در امتداد بدنش می‌بود حداقل باید نصف گله رو خفه می‌کرد تا هِر و هِر بهش نخندن! اینجا که توبه‌ی گرگ مرگه، یعنی توبه نکردن گرگ هم عاقبتش اینه؟ بقیه‌ی گرگ‌ها برای همین با کثرت طعمه روبرو نبودن؟ اصلاً ایجاد فلسفه‌ی کندن راحت دم برای انتشار پیام اخلاقی لازم بود؟! نمی‌شد گرگ بی‌ریخت بدشانس در اقلیم بهتر با طعمه‌ی کمتر به دنیا می‌اومد تا مثل قبلی‌ها در برابر بلایای غیرطبیعی ایزوله می‌شد؟ به هر حال گفته شده در جای دیگر پسری به اسم کریستوفر رابین به کمک خرسی به اسم وینی د پو دُم یک الاغ رو به وسیله‌ی یک میخ دوباره وصل کرده پس نباید زیاد ناامید شد.


+ مربوط به نماهنگ قدیمی پخش شده از تلوزیون، ببینید: آپـارات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] %D8%AA%D9%88_%DA%AF%D9%84%D9%87_...)یــا پرشین‌گیگ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

تیتراژ:
گرگه اومد تو گله
هی دمشو تکون داد
دندوناشو نشون داد
داد کشید و هوار کرد
چوپون ما فرار کرد
یه بز پرید اینجا یه بز پرید اونجا
گرگه به دنبال بزها تو صحرا
یک‌دفعه افتاد و دمش کنده شد
گله پر از خنده شد!