Kingdom hearts

[k2l]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


با توجه به اینکه داره به زمان عرضه بازی kingdom heart :birth by sleep نزدیک میشه،گفتم بد نیست یک تاپیک برای این بازی شاهکار بزنیم!

شماره 1 و 2 این بازی برای کنسول ps2 زده شوده بودند که هر دو مخصوصا شماره 1 از بازی های زیبای این کنسول به حساب میان.

سبک این سری بازی Action Role-Playing هست.و علاوه بر داستان زیبا،در کنار هم قرار گرفتن شخصیت های Walt Disney و final fantasy به بازی جذابیت خاصی میده!

امیدوارم تاپیک خوبی بشه،و همه بتونیم ازش استفاده کنیم،چون داستان بازی واقعا جای بحث زیادی داره.:10:

[Sha7ab]

من 2ش رو بازی کردم. خیلی خوب بود. به خصوص اینکه توی Questهاش خیلی تنوع وجود داشت.

[k2l]

خوب مثل اینکه این بازی تو این سایت زیاد طرفدار نداره!
اما باز هم برای اونایی که تازه میخوان با این بازی آشنا بشن یک سری مطالب رو میزارم.
با گذاشتن خلاصه داستان شماره 1 شروه میکنیم :



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




در ابتدای بازی،سورا پسر 14 ساله ای است که همرا با بهترین دوستانش یعنی ریکو (Riku) و کایری (kairi) در جزیره دیزنی زندگی میکنن.بعد از مدتی این سه دوست تصمیم میگیرن جزیره رو رها کنن و به دنیا های دیگه سفر کنن،برای انجام این کار قایقی هم فراهم میکنن.اما شب قبل از سفر همه برنامه هاشون بهم میخوره!چون جزیره به وسیله گروهی از نیروهای تاریکی که heartless نام دارند مورد حمله قرار میگیره.سرانجام کایری،سورا و ریکو از هم جدا میشن و سورا keyblade رو بدست میاره.با این شمشیر اون تواناییه مبارزه با heartless ها رو خواهد داشت.
بعد از مبارزه او با یک heartless ،سورا نیز در تاریکی فرو میره و وقتی دوباره چشم باز میکنه خودشو در یک شهر جدید به نام traverse town میبینه.در اونجا او با گوفی و دانل داک آشنا میشیه،دو فرستاده از قصر دیسنی که پادشاه میکی به اونا دستور داده دارنده keyblade که سورا هست رو پیدا کنن.وقتی گوفی و دانل با سورا حرف میزنن و میگن که دنیاها در حال نابود شدن به وسیله تاریکی ها هستن،سورا موافقت میکنه تا اونارو همراهی کنه،تا شاید بتونه تو دنیاهای دیگه دوستاشو پیدا کنه.به این ترتیب سورا و همراه دوستان جدیدش برای پیدا کردن ریکو،کایری و پادشاه میکی (که قبلا برای مبارزه با تاریکی ها از قصر رفته بود)راهیه دنیاهای دیگر دیزنی میشن.اونا وارد هر دنیایی که میشن قلب اون دنیا رو مختوم میکنن تا از ورود تاریکی و heartless ها به اون دنیا جلوگیری کنن.در این دنیاها،اونا با خائنان دیزنی روبرو میشن که رهبری اونارو جادگری به نام Maleficent (جادوگر کارتون زیبای خفته) بر عهده داره.اون سعی داره با بدست اوردن قلب 7 پرنسس دنیای دیزنی دریچه kingdom heart رو باز کنه.
بعد از مدتی سورا یکی از دوستان خودش،یعنی ریکو رو پیدا میکنه و متوجه میشه که ریکو هم دنبال کایری هست.و از ریکو میخواد که به جمع اونها بپیونده تا به کمک هم،هم کایری رو پیدا کنن و هم با heartless ها مبارزه کنن.اما تا به خودشون میان میبینن که ریکو دیگه اونجا نیست و رفته.در این میان Maleficent ریکو رو پیدا میکنه و با نشون دادن صحنه ای که سورا با دوستان شاد و خرم هست،به ریکو میگه سورا دیگه دوستای جدیدی پیدا کرده و تورو فراموش کرده.ریکو هم به مرور زمان باورش میشه که سورا دیگه به یاد او و کایری نیست و دریچه دلشو رو به تاریکی ها باز میکنه.همچنین اون موفق میشه زود تر از سورا کایری رو پیدا کنه.ولی وقتی اونو پیدا میکنه متوجه میشه که کایری قلبشو از دست داده و برای بدست اوردن قلب او هر کاری که Maleficent از اون میخواد رو انجام میده.
در Hollow bastion سورا و دوستانش با ریکو مواجه میشن و او افشا میکنه که صاحب اصلی keyblade هست.و بعد از مبارزه سورا و ریکو،سورا ریکو رو شکست میده و دوباره صاحب اصلی keyblade میشه.
وقتی اونا با Maleficent مبارزه میکنن و اونو شکست میدن،سورا کایری رو که بی جون روی زمین اوفتاده پیدا میکنه،در همین هنگام ریکو با ظاهر و صدای جدیدی باز سر و کلش پیدا میشه،در اصل اون ریکو نیست،بلکه ansem دشمن اصلی اونهاس.ansem به سورا میگه قلب کایری پلوی سوراس،و کایری یکی از 7 پرنسس دنیای دیزنی هست.بعد از اون،ansem درباره شمشیری که در دست داره توضیح میده و میگه که این شمشیر بر خلاف شمشیر سورا درچپه قلب هارو باز میکنه.
بعد از مبارزه ansem و سورا،ansem ناپدید میشه ولی شمشیرش روی زمین باقی میمونه.سورا هم که میخواد محبوب خودش رو دوباره زنده کنه،شمشیر ansem رو در قلب خودش فرو میکنه و اینگونه قلب کایری رو آزاد میکنه و خودش تبدیل به یک heartless میشه!
در همین هنگام ansem با چهره واقعی خودش ظاهر میشه،ریکو ولی جلوی اونو میگیره و از دانل و گوفی میخواد کایری رو از اونجا دور کنن.اونام از اونجا فرار میکنن و در یک قسمت راه با تعدادی از heartless ها مواجه میشن که از بین اونها یکیشون سورا هست.کایری هم سورا رو تشخیص میده و اونو بغل میکنه...با این کارش سورا دوباره برمیگرده و دیگر heartless نیست.
وقتی سورا برمیگرده به کایری میگه که تو اون مدت فقط در تاریکی فرو میرفته،اما صدای کایری اونو به سمت روشنایی برده.
بعد از اینکه سورا،کایری رو به یک جای امن برد،با دوستانش،دانل و گوفی دوباره راهیی سفرشون شدن و اینبار به دنیای End of the world رفتن،جایی که باقیمانده دنیاهای نابود شده در اونجا بود.
در مقابل دریچه kingdom hearts اونها با ansem مبارزه کردن،و در حالی که ansem میخواست با باز کردن دریچه به تاریکیه ابدی برسه،سورا به اون گفت که kingdom hearts دریچه رو به روشناییه.ansem هم در نوری که از دریچه خارج شد فرو رفت.
سورا و دوستاش خودشونو سریع به دریچه رسوندن تا اونو ببندن و مانع وارد شدن نیروی تاریکی به اون بشن،در همین حال اون ها متوجه شدن که شاه میکی و ریکو در طرف دیگر دریچه قرار دارن و با کمک اون دو دریچرو بستن.
ریکو از سورا خواست که مراقب کایری باشه و شاه میکی گفت که نگران ما نباشین...همیشه یک دریچه به روی روشنایی وجود داره.و دریچه بسه شد.
با بسته شدن دریچه همه دنیاها به حالت قبل برگشتن و کایری به جزیره دیزنی رفت.و اینگونه بار دیگر سورا و کایری از هم جدا شدن!
بعد از این ماجرا،سورا و دانل و گوفی نصمیم میگیرن برای پیدا کردن ریکو و شاه میگی دوباره راهی سفرشون بشن.و به این ترتیب ماجرای kingdom hearts ادامه پیدا میکنه.

----
شرمنده بد نوشتم...همچین تو خواب و بیداری نویسندگیم گل کرد: دی
داستان شماره های بعدیش هم به زودی در این تاپیک مینویسم...