PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : آناهیتا فرشته پاکی‌ها



nafas
31-07-2010, 15:15
آناهیتا فرشته پاکی‌ها

به‌نام خداوند جان و خرد کزين برتر انديشه برنگذرد
خداوند کيوان و گردان‌سپهر فروزنده ماه و ناهيد و مهر (فردوسي)

اي اردويسور آناهيتا، از پي اين ستايش، از پي اين نيايش،
از فراز ستارگان، به‌سوي سرزمين اهورا آفريده، به ياري خواستاري بشتاب،
که تو را فراخواند، که تو رهايي‌اش بخشي. (آبان‌يشت،132)

آناهيتا، فرشته موكل بر آب، باران، فراواني، بركت، باروري، زناشويي، دوستي، عشق، مادري، زايش، پيروزي و ستاره ناهيد (سياره زهره يا ونوس) است.

اين فرشته كه نمادي است از پاكي، پارسايي و كمال زن ايراني، از روزگاران كهن در ايران باستان ستايش مي‌شده است. او را شهربانوي ايران‌زمين نیز مي‌دانند.

نام اين فرشته در اوستا اردوي سورا آناهيتا آمده است. اردوي به‌معني بالنده و فزاينده بوده و سور هم‌ريشه است با نام خاص سورنا در زبان فارسي پهلوي و به‌معني نيرومند است. 1

آناهيتا از نظر واژه‌شناسي از پيشوند منفي‌ساز آن (يعني نا) به‌همراه واژه آهيتا (يعني آلوده) ساخته ‌شده‌است و معني نيالوده، بي آلايش و پاك را مي‌دهد؛ و اين در‌مجموع صفت آبها و رودهاست كه پاك و فزاينده و زورمند هستند. 2


درختان هميشه سبز مانند: سرو و کاج، گل‌هاي سوسن و زنبق و نيلوفر، رنگ سپید، نشان دايره و مثلث از ديگر نماد‌هاي آناهيتا مي‌باشند. 3

واژه‌‌هاي ديگر او آناهيد ، آناهيت و ناهيد مي‌باشد. گذشتگان ميترا (ايزد يا فرشته مهر) را فرزند ايزد آناهيتا مي‌دانستند. 4
در روزگار باستان آناهيتا را با لقب بغدخت (به‌معني دختر خدا) مي‌آوردند. اين پيشوند با گذشت زمان تبديل به بيدخت شده است که گاهي به‌تنهايي به‌جاي سياره ناهيد يا زهره بکار مي‌رفته است. 5

هنوزه هم نام چند شهرک و روستا در ايران‌زمين بيدخت است.


در سوره آبان يشت اوستا توصيف اين فرشته بسيار دقيق و شاعرانه آمده است:



در آنجا آمده است كه در كنار هر يك از رودها و درياها، كاخ باشكوهي كه بر روي هزار پايه قرار گرفته است و هزار ستون زيبا و يكصد پنجره درخشان دارد، بر روي صفحه‌اي، بستري زيبا و خوشبوي، آراسته به پالش‌ها گسترده شده است. اين كاخ بلند و با شكوه از آن دختري زيبا، جوان، برومند و خوش اندام است؛ كه كمري زرين بر ميان بسته است. 6

در آيه‌هاي ديگر آبان‌يشت ناهيد را بصورت دختري برنا، سپيدروي، سپيدبازو، راست‌كردار، بلندبالا و خوش‌صورت و آزاده نژادي مي‌بينيم كه كمربند بر ميان بسته و كفشهاي درخشان پوشيده و با بندهاي زرين آنها را بسته است و زينتهاي فراوان دارد. 7

در جاي ديگر همان زن سروقامت و زيباپيکر را مي‌بينيم كه پوششي زرين و پرچين دربركرده و نيك ايستاده است. 8

گوشواره‌هاي چهارگوش زرين به گوش و گردن‌بندي بر گردن آويخته است و تاج زرين هشت‌پري كه زينتي جقه‌مانند در جلو دارد، آراسته به گوهرهايي كه همچون ستاره مي‌درخشد برسر دارد.


در جاي ديگر او را به كردار دختري دلاور و گردونه‌ران مي‌بينيم كه بر گردونه‌اي سوار است و لگام چهار اسب بزرگ و سفيد و يك‌رنگ و يك نژاد را كه نمودار باد و باران و ابر و تگرگ هستند در دست دارد و به سوي دشمن مي تازد. 9
در برخي پيكره ها نيز پوششي همانند چادر امروزين بر سر دارد، که خود نشانه ملي بودن چادر به عنوان پوشش و حجاب ايراني مي‌باشد.
ايرانيان در دوران مادها، هخامنشيان، اشکانيان و ساسانيان داراي حجاب کاملي شبیه چادر بر روي پوشاک و پيراهن‌هاي پوشيده خود بوده‌اند. اين چادرها مستطيل شکل و داراي رنگ‌هاي شاد، ارغواني و سفيد بوده و در همه روزگاران پيش از اسلام در ايران‌زمين (برخلاف ديگر تمدن‌ها) تکرار شده است. 10

اعراب پيش از اسلام بدون پوشش بودند و پيامبر گرامي اسلام (ص) حجاب را برايشان واجب کرد؛ که البته آنهم به صورت مقنعه و عبا بوده‌است نه چادر.
گاهي نيز اين فرشته پاکيها به چهره زني نازنين و جذاب، لميده بر بستري آسماني توصيف شده است.
اين فرشته بزرگ افزون دهنده گله و رمه، توان‌بخش گياهان و رستني‌ها، فزاينده گيتي و دارايي و فزاينده كشور است.

مردان و زنان را براي زايش پاك مي‌سازد. دختران براي يافتن همسري نيك از او ياري مي‌جويند. 11
اوست که داراي فروغ کاميابي بوده، خورشيدگرفتگي و ماه‌گرفتگي را برگردانده و تيرگي را از ستارگان و اختران برطرف مي‌سازد. 12

همچنين در روايتهاي ايراني آمده است که به هنگام زايش زرتشت پاک، آناهيد مادر او (دغدو) را نوازش مي‌كند و زرتشت پس از تولد در روي او و در روي پدر و مادر مي‌خندد.

به طور کلي چهره، اندام، زيبايي، اخلاق، کردار و رفتار او نمايانگر يک دختر ناب آريايي و زن اصيل ايراني مي باشد. توصيف او با چهره يک بانوي گرامي و ارجمند نشانگر اهميت و احترامي است که ايرانيان باستان براي زنان قائل بوده اند. 13
روز وبژه اين فرشته که آبان‌بخش نام داشت در آبان روز (روز دهم) از ماه آبان بود. در اين روز مردم در کنار دريا، رودخانه، چشمه سارها و يا در پرستشگاه هاي آناهيد به ستايش او مي‌پرداختند. از اين‌رو ناهيد را آبان‌دخت نيز ناميده‌اند. 14
در نوشته‌هاي بازمانده از پارسي باستان نام او در نوشته‌هاي اردشير دوم پادشاه هخامنشي بسيار است. پيکره هاي او در سراسر ايران زمين (زيباترين آنها در نقش رستم) در دوران هخامنشيان، اشکانيان و ساسانيان و سکه هاي آن دوران ديده مي‌شود. بنابر سنتي بازمانده، پادشاهان ايران از زمان اردشير هخامنشي تا پايان ساسانيان بايستي در پرستشگاه ناهيد تاج‌گذاري مي‌کردند.
افزون بر پادشاهان، مردم نيز به نام او سوگند ياد مي‌کردند. 15
اعراب از روي آناهيتا الگوبرداري کرده و برخلاف فرهنگ يکتاپرستي ايرانيان، بتي به‌نام بي‌هيد ساخته و آن‌را به‌عنوان الهه آب در کعبه گذاشته بودند؛ که تا چند سال پيش تکه سنگ‌هاي خردشده آن در کناره حوض زمزم قرار داشت. 16

يونانيان کهن بخشي از وجود آناهيد را به نام آرتيميس (الهه پاکي)، و ارمنيان (ساتراپي از ايران باستان) نيز پيش از مسيحي شدن بخشي از او را به‌نام افروديت (الهه عشق) بازسازي کرده و مي‌‌پرستيدند. ۱۷
پرستشگاه‌هاي فراواني به نام آناهيت در ايران‌زمين ساخته شده بود که هنوز يادمان‌هاي برخي از آنها مانند معبد کنگاور، کازرون و اردبيل (گوزل آخوندي) وجود دارد. بسياري از آنها نيز پس از اسلام تبديل به زيارتگاه اسلامي گشته‌اند. 1۸


منابع:
1- ايرانويچ، دکتر بهرام فره‌وشي، انتشارات دانشگاه تهران
2- لغت نامه دهخدا، عتي اکبر دهخدا 3- ديار شهرياران، دکتر احمد اقتداري، انجمن آثار ملي، صص 979- 993 – 996 – 1018 4- جستار درباره مهر و ميترا، محمد مقدم، هيرمند، صص29 - 30 5- برهان قاطع، محمدحسين بن خلف تبريزي 6- اوستا، آبان يشت، کرده‌هاي 101 و 102 7- اوستا، آبان يشت، کرده‌هاي 64 – 78 - 126 تا 129 8- اوستا، آبان يشت، کرده‌هاي 123 و 198 9- اوستا، آبان يشت، کرده‌هاي 11- 13 – 20 10- پوشاك زنان ايراني، جليل ضياء پور، صص 54 – 56 – 114 – 194 - 197 11- همان (1) 12- آناهيتا نازدخت آب‌ها (پژوهشي در اردبيل)، دکتر جابر عناصري، ماهنامه آناهيد، شماره 12، تير 85 13- زن در اساطير ايران، استاد ريحانه فرامرزي، فصلنامه مطالعات ميان فرهنگي، بهار 85 14- همان (1) 15- همان (1) 16- بازشناسي هويت ايراني اسلامي، دکتر علي شريعتي، ص 275 ۱۷- روزنامه عصر مردم، دکتر حسنعلی پیشاهنگ، استاد دانشگاه آزاد 1۸- خاتون هفت قلعه، دکتر محمدابراهيم باستاني پاريزي