PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : Translation



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 [15] 16

sampro
04-06-2008, 11:24
یه سوال :

Additional Reference Bits
معنی 1: بیت های ارجاعی (مراجعه) اضافی
معنی 2: بیت های اضافی ارجاعی (مراجعه)

آیا معنی شماره ی 2 . با تجربه ی ترجمه ای که داشتم نباید مضاف العلیه ها رو از راست به چپ ترجمه کرد .
من می گم در حالت 3 تایی باید اول کلمه ی سمت راستی بعد اول (چپیه) و بعد وسطی رو ترجمه کرد
و در حالت 4 تایی اول سمت راست بعد اولی (چپیه) , بعد یکی به آخری (بغل سمت راستیه) و بعد هم کلمه ی دومیه (از سمت چپ)

اینو تجربه به من می گه حالا دوستان از لحاظ گرامری آیا درسته ؟

mohammad.clergyman
04-06-2008, 14:05
یه سوال :

Additional Reference Bits
معنی 1: بیت های ارجاعی (مراجعه) اضافی
معنی 2: بیت های اضافی ارجاعی (مراجعه)

آیا معنی شماره ی 2 . با تجربه ی ترجمه ای که داشتم نباید مضاف العلیه ها رو از راست به چپ ترجمه کرد .
من می گم در حالت 3 تایی باید اول کلمه ی سمت راستی بعد اول (چپیه) و بعد وسطی رو ترجمه کرد
و در حالت 4 تایی اول سمت راست بعد اولی (چپیه) , بعد یکی به آخری (بغل سمت راستیه) و بعد هم کلمه ی دومیه (از سمت چپ)

اینو تجربه به من می گه حالا دوستان از لحاظ گرامری آیا درسته ؟

من فكر ميكنم درهمه تركيب هاي اضافي ( مضاف و مضاف اليه ) بايد از راست ترجمه كرد ، غير از موردي كه م از م اليه با حرف of ‎‏ جدا شده است ، در صفت و موصوف هم كه بديهيه كه نبايد از راست ترجمه كرد.
در مثال شما به خاطر اينكه additional‏ صفت ‏ ‏reference‏ است ، قبل از ان ترجمه مي شود .

sampro
04-06-2008, 15:46
در مثال شما به خاطر اينكه additional‏ صفت ‏ ‏reference‏ است ، قبل از ان ترجمه مي شود .

ممنون.
شما از کجا متوجه شدید additional‏ صفت ‏ ‏reference است ؟

seymour
04-06-2008, 16:10
ممنون.
شما از کجا متوجه شدید additional‏ صفت ‏ ‏reference است ؟

من فكر ميكنم درهمه تركيب هاي اضافي ( مضاف و مضاف اليه ) بايد از راست ترجمه كرد ، غير از موردي كه م از م اليه با حرف of ‎‏ جدا شده است ، در صفت و موصوف هم كه بديهيه كه نبايد از راست ترجمه كرد.
در مثال شما به خاطر اينكه additional‏ صفت ‏ ‏reference‏ است ، قبل از ان ترجمه مي شود .
additional صفتی برای عبارت reference bits هستش ؛ نه برای reference ... بنابراین حتی اگه قرار باشه موصوفش رو یک کلمه در نظر بگیریم اون یک کلمه bit هستش (چون خود reference هم صفتی برای bits هستش)


اما بحث ترجمه ، کمی با بحث گرامر فرق داره ... در مورد ترجمه هم طبیعتا باید با توجه به مفهوم و معنا ترجمه کنیم ، و البته تجربه و نیز جملات قبلی ...

اینجا reference bit یه عبارت شناخته شده ی فنی هستش (الگوریتم ARB داریم - بایت رفرنس داریم و بیت رفرنس)... بنابراین additional داره کلش رو وصف می کنه ... اما دلیلی نداره که حتما بگیم "بیت های مرجع اضافی" ؛ یعنی اگه به نظرمون بیاد که " بیت های اضافی مرجع" قشنگه ؛ می تونیم بگیم و مشکلی نیست و لزومی نداره که حتما ترتیب رو رعایت کنیم...

mohammad.clergyman
04-06-2008, 18:10
additional صفتی برای عبارت reference bits هستش

فکر میکنم قول درست تر این باشه



چون خود reference هم صفتی برای bits هستش

reference نقش دستوری صفتی ندارد



اما بحث ترجمه ، کمی با بحث گرامر فرق داره ... در مورد ترجمه هم طبیعتا باید با توجه به مفهوم و معنا ترجمه کنیم ، و البته تجربه و نیز جملات قبلی ...

اینجا reference bit یه عبارت شناخته شده ی فنی هستش (الگوریتم ARB داریم - بایت رفرنس داریم و بیت رفرنس)... بنابراین additional داره کلش رو وصف می کنه ... اما دلیلی نداره که حتما بگیم "بیت های مرجع اضافی" ؛ یعنی اگه به نظرمون بیاد که " بیت های اضافی مرجع" قشنگه ؛ می تونیم بگیم و مشکلی نیست و لزومی نداره که حتما ترتیب رو رعایت کنیم...



من هم همین فکر را میکنم ،

اگر ببینیم که جابه جایی به قشنگ تر شدن و روانی ترجمه کمک بسزایی دارد و ترجمه ی استاندارد وشناخته شده ای برای عبارت وجود ندارد ، به نظرم بهتر باشه که جابه جایی صورت بگیرد

sampro
04-06-2008, 20:54
آها . پس additional با بقیه ی عبارت م و م الیه نیستش و برای عبارت بیت های ارجاعی حکم صفت رو داره.

بابت جوابتون ممنونم فقط می خواستم بدونم در این گونه موارد چه طوری تشخیص بدیم که این صفته یا مضاف الیه؟
ممنون می شم راهنمایی کنید.

mohammad.clergyman
04-06-2008, 23:14
آها . پس additional با بقیه ی عبارت م و م الیه نیستش و برای عبارت بیت های ارجاعی حکم صفت رو داره.

بابت جوابتون ممنونم فقط می خواستم بدونم در این گونه موارد چه طوری تشخیص بدیم که این صفته یا مضاف الیه؟
ممنون می شم راهنمایی کنید.

دوست عزیز یکی از راه ها مراجعه به دیکشنری است که جلوی صفت نوشته adj یا adjective

یکی دیگر از راه ها ، تشخیص بواسطه suffix ( پسوند ) و prefix ( پیشوند ) است ، مثلا شما در صورت دانستن اینکه پسوند al صفت ساز است ، میتونستید تشخیص بدین که کلمه additional صفت است

برای توضیحات بیشتر میتونید از صفحات زیر استفاده کنید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

sampro
05-06-2008, 05:00
ممنون. بیشتر رفته بودم تو خط ترجمه این بود که گرامر رو یادم رفته بود
تشکر بابت توضیحات کاملتان .
Best Regards

seymour
05-06-2008, 12:08
reference نقش دستوری صفتی ندارد
اشتباهه ... reference نقش صفت داره (در واقع این نقش رو "پیدا کرده")... هم توی این جمله و هم بطور کلی ... یه چیزی شبیه advance و advanced که هر دو معنای پیشرفته رو میدن ... برای اطمینان چک کنید :

از Merriam-Webster's Medical Dictionary نقل می کنم :

Function: adjective
: of known potency and used as a standard

و این بحث :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید




آها . پس additional با بقیه ی عبارت م و م الیه نیستش و برای عبارت بیت های ارجاعی حکم صفت رو داره.

بابت جوابتون ممنونم فقط می خواستم بدونم در این گونه موارد چه طوری تشخیص بدیم که این صفته یا مضاف الیه؟
ممنون می شم راهنمایی کنید.
کاملا بستگی داره به اینکه از نظر گرامر انگلیسی باشه یا بحث ترجمه ... ممکن از لحاظ فرم صفت نباشه اما از نظر محتوا صفت باشه ...

mohammad.clergyman
05-06-2008, 12:38
اشتباهه ... reference نقش صفت داره (در واقع این نقش رو "پیدا کرده")... هم توی این جمله و هم بطور کلی ... یه چیزی شبیه advance و advanced که هر دو معنای پیشرفته رو میدن ... برای اطمینان چک کنید :

از Merriam-Webster's Medical Dictionary نقل می کنم :


و این بحث :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید




کاملا بستگی داره به اینکه از نظر گرامر انگلیسی باشه یا بحث ترجمه ... ممکن از لحاظ فرم صفت نباشه اما از نظر محتوا صفت باشه ...
***
agreed

sastwhc
05-06-2008, 12:44
Giving up on
کسی نظری داره؟

scanرو چی ترجمه میکنید.(کار بررسی فایل ها از نظر وجود ویروس توسط انتی ویروس)
اسکن یا پویش یا بررسی

بنظر شما ترجمه :antivirusآنتی ویروس بهتره یا ضد ویروس

mohammad.clergyman
05-06-2008, 13:03
Giving up on
کسی نظری داره؟

scanرو چی ترجمه میکنید.(کار بررسی فایل ها از نظر وجود ویروس توسط انتی ویروس)
اسکن یا پویش یا بررسی

بنظر شما ترجمه :antivirusآنتی ویروس بهتره یا ضد ویروس

فکر میکنم کلمه های مثل mouse ; antivirus یا scan دیگه بسکه تو فارسی به همین صورت استعمال شدند ، تو ترجمه هم بهتره همونو استفاده کنیم ، چون به نظر من کلمه ی موشواره از موس در فارسی غریب تر است و کم تر رایج میباشد

البته بستگی به سلیقه ی خودت داره ، مثلا اگر میپسندی که به جای پیتزا بگی کش لقمه یا به جای موس بگی موش واره و یا به جای هلیکوپتر بگی چرخ بال ، میتونی سلیقه ی خودتو اعمال کنی

در مورد Giving up on فکر میکنم در مثال زیر بدین گونه ترجمه بشه

I've been waiting half-an -hour ; i'd amost given you up

الان نیم ساعته منتظرتم ، دیگه تقریبا از آمدنت نا امید شده بودم

sastwhc
05-06-2008, 15:28
فکر میکنم کلمه های مثل mouse ; antivirus یا scan دیگه بسکه تو فارسی به همین صورت استعمال شدند ، تو ترجمه هم بهتره همونو استفاده کنیم ، چون به نظر من کلمه ی موشواره از موس در فارسی غریب تر است و کم تر رایج میباشد

البته بستگی به سلیقه ی خودت داره ، مثلا اگر میپسندی که به جای پیتزا بگی کش لقمه یا به جای موس بگی موش واره و یا به جای هلیکوپتر بگی چرخ بال ، میتونی سلیقه ی خودتو اعمال کنی

در مورد Giving up on فکر میکنم در مثال زیر بدین گونه ترجمه بشه

I've been waiting half-an -hour ; i'd amost given you up

الان نیم ساعته منتظرتم ، دیگه تقریبا از آمدنت نا امید شده بودم

اول: دستت درد نکنه
دوم:عرض کنم که یه جور متناسبی میخوام این عبارت رو ترجمه کنم:
Giving up on database
چی بگم بهتره؟



سوم:اما در مورد

" فکر میکنم کلمه های مثل mouse ; antivirus یا scan دیگه بسکه تو فارسی به همین صورت استعمال شدند ، تو ترجمه هم بهتره همونو استفاده کنیم ، چون به نظر من کلمه ی موشواره از موس در فارسی غریب تر است و کم تر رایج میباشد"
استفاده از رایانه بجای کامپیوتر خیلی فرق میکنه تا کش لقمه بجای پیتزا.گرچه من کلی با حرفت موافقم(یه جورایی فقط همین نظر رو قبول دارم)اما وقتی آدم قراره متنی رو ترجمه کنه یه کم باید مرسومات ادبیاتی هر دو زبون رو رعایت کنه و واسه همین من میخواستم نظر بقیه رو بدونم.

ارادتمند

mohammad.clergyman
05-06-2008, 16:50
اول: دستت درد نکنه
دوم:عرض کنم که یه جور متناسبی میخوام این عبارت رو ترجمه کنم:
Giving up on database
چی بگم بهتره؟



سوم:اما در مورد

" فکر میکنم کلمه های مثل mouse ; antivirus یا scan دیگه بسکه تو فارسی به همین صورت استعمال شدند ، تو ترجمه هم بهتره همونو استفاده کنیم ، چون به نظر من کلمه ی موشواره از موس در فارسی غریب تر است و کم تر رایج میباشد"
استفاده از رایانه بجای کامپیوتر خیلی فرق میکنه تا کش لقمه بجای پیتزا.گرچه من کلی با حرفت موافقم(یه جورایی فقط همین نظر رو قبول دارم)اما وقتی آدم قراره متنی رو ترجمه کنه یه کم باید مرسومات ادبیاتی هر دو زبون رو رعایت کنه و واسه همین من میخواستم نظر بقیه رو بدونم.

ارادتمند

سلامی دوباره ، قربونت عزیز
شاید بشه به "نا امید شدن از بانک اطلاعاتی " ترجمه کرد

با توجه به این definition

If you give up on sth., you abandon all hope of doing it or of understanding it

دوست عزیز ، بله کاملا حرف شما درسته ، چون محبوبیت و رایج بودن کلمه ی رایانه خیلی بیشتر از کلمه ی مثل

چرخبال :31: و یا موشواره :31: است

مثلا فرض کن بری مغازه کامپیوتری و بگی من یک موشواره میخوام ، یارو بت میخنده :31:

در کل آن دسته از کلماتی که ، معادلش توی مردم جا افتاده و روانه ، بهتره که از معادلش استفاده کرد ، تا فرهنگ سازی هم بشه و کلمات انگلیسی و بیگانه وارد فارسی نشود

مخلصیم

seymour
06-06-2008, 13:06
اول: دستت درد نکنه
دوم:عرض کنم که یه جور متناسبی میخوام این عبارت رو ترجمه کنم:
Giving up on database
چی بگم بهتره؟


استفاده از رایانه بجای کامپیوتر خیلی فرق میکنه تا کش لقمه بجای پیتزا.گرچه ....واسه همین من میخواستم نظر بقیه رو بدونم.
به نظر می تونی توی اون جمله ، giving up on رو به شکل " دست کشیدن " ، " منصرف شدن " ، " بی خیال شدن " ترجمه کنی ..


اسکن رو هم مد شده که پویش ترجمه کنیم (همون اسکن هم خوبه البته)... ولی من خودم اگه خارج از ترم های فنی- کامپیوتری باشه ... "گشتن" ترجمه می کنم ...



راستی من چند وقت پیش مصاحبه ای خوندم با یکی از اعضای فرهنگستان که توش تصریح کرده بود واژه کش لقمه رو هیچوقت فرهنگستان بعنوان یه معادل مطرح نکرده و صرفا یه شایعه اس [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]؛ واژه ای مثل موشواره رو هم صرفا یه واژه پیشنهادی اعلام کرده بود ؛ نه یه واژه تایید شده... (با عقل هم جور در میاد)

MILIN3M
06-06-2008, 14:17
بچه ها سلام من یه 5-6 صفحه متن برای ترجمه دارم باید ترجمشون کنم و تازه تایپشونم کنم.تا شنبه هم بیشتر وقت ندارم..بیشترشو انجام دادم...اما یه جاهایش اصلا وقتم نمیرسه این پایین تایپش میکنم ..لطفا یگه براتون مقدوره برام ترجمش کنید ممنونتون میشم به خدا.. میدونم زیاده اما 10 پاراگرافن..این یکیشونه.. تا این ترجمه میشه منم میرم بقیه اون چیزهایی رو که خودم ترجمه کردم رو تایپ کنم... یه دنیا ممنون از همتون
.
.
.
.


The morphology of the elongated UFG structure is quite similar to so-called lamellar boundary structure that has been found in heavily rolled FCC metals. Exact orientation of each elongated grain was determined by KIKUCHI-line analysis in TEM and then the misorientation between adjacent grain was calculated. The misorientation map of the identical region of the TEM image is shown in figure 4 as well. It is clearly seen that most of the elongated grains were surrounded by high-angle grain boundaries having misorientation much larger than 15’ .it has been clarified that more than 70% of the boundaries are high-angle ones. It can be concluded , therfore, that the elongated UFGs are certainly ‘’grains’’ in terms of misorientation. At the same time, however , the UFGs fabricated by SPD have characteristics of deformation microstructures. In case of the ARB processed specimens (fig.4), the UFGs have the morphology elongated along the rolling direction(RD) and they involve dislocation substructure. Actually , there are many low-angle grain boundaries inside the elongated UFGs, which is completely different from conventionally recrystallized microstructures. The ARB processed IF steel showed similar microstructures to that shown in figure 4 and the 4-N AL specimen ARB processed also showed the uniform microstructures filled with more equiaxed UFGs. end
بچه ها ممنونم ازتون

PREIDENT
06-06-2008, 14:48
hello every body
TOFEL OR IELTS WICH I BETTER

jooya
06-06-2008, 15:37
سلام

من یه سری ترجمه دارم زیاده و معقول نیست که اینا بگم که واسم ترجمه کنید ، نزدیک 100 صفحه هست ، می خواستم بدونم کسی می تونه واسم انجام بده یا نه ؟

چون بحث های تجاری توی فروم ممنوع هست از دوستانی که می تونند انجام بدند ممنون میشم Pm بزنند . و شرایط کارشون رو بگن .
موضوع هم : دستور کار آزمایشگاه انتقال حرارت هست . البته واژه تخصصی زیاد نداره .

همش رو اسکن کردم .

منتظرم .

mohsen_blid
07-06-2008, 19:25
سلام برو بچ یک درخواست ازتون دارم اونم اینه که این متن پایین رو به انگلیسی ترجمه کنید حیاتی هم هست
====
محمد به من حمله کرده است و در ساعت 13 به من می رسد و او عضو یک قبیله بزرگ است و اگر او بتواند مرا شکست دهد دیگر شما نمی توانید پیشرفت کنید زیرا او همه شما را از بین خواهد برد پس بهتر است با هم متحد شویم و او را شکست دهیم
بنابراین هر کس به اندازه توانایی اش تا حداکثر نیرو در 7 ساعت قبل از حمله برای من نیرو ارسال کنند تا بتوان جلوی او را گرفت
=========
بچه های بجای قبیله از کلمه tribe استفاده کنید خدایش خیلی نیازمه

Payan
07-06-2008, 21:37
سلام ببخشيد ترجمه ي عبارت : "بر حسب وظيفه " چي ميشه؟
ممنون

Shovaliye.Siya
07-06-2008, 22:45
سلام بچه ها خسته نباشید
من یه متن 10 صفحه ای در مورد یاگیری زبان احتیاج دارم از بین اساتید ترجمه کسی هست که تو اینترنت ادرسه سایتی رو بدونه که هم متن انگلیسی و هم متن فارسی یک مقاله رو در این مورد داشته باشه
اگه کسی هم احیانا همچین متنی رو داشته باشه خیلی ممنون می شم اگه برام بفرسته
با تشکر

mohammad.clergyman
07-06-2008, 22:48
سلام برو بچ یک درخواست ازتون دارم اونم اینه که این متن پایین رو به انگلیسی ترجمه کنید حیاتی هم هست
====
محمد به من حمله کرده است و در ساعت 13 به من می رسد و او عضو یک قبیله بزرگ است و اگر او بتواند مرا شکست دهد دیگر شما نمی توانید پیشرفت کنید زیرا او همه شما را از بین خواهد برد پس بهتر است با هم متحد شویم و او را شکست دهیم
بنابراین هر کس به اندازه توانایی اش تا حداکثر نیرو در 7 ساعت قبل از حمله برای من نیرو ارسال کنند تا بتوان جلوی او را گرفت
=========
بچه های بجای قبیله از کلمه tribe استفاده کنید خدایش خیلی نیازمه


Mohammed has attacked me and will reach me at 13 ; and he's a member of a large tribe and if he can defeat me you'll no longer will be able to progress ; since he will get rid of all of you ; so we'd better unite and defeat him


بنابراین هر کس به اندازه توانایی اش تا حداکثر نیرو در 7 ساعت قبل از حمله برای من نیرو ارسال کنند تا بتوان جلوی او را گرفت
دوست عزیز من فارسی عبارت بالا را نفهمیدم
اگر میشه روان تر بنویسید

mohammad.clergyman
07-06-2008, 23:01
سلام ببخشيد ترجمه ي عبارت : "بر حسب وظيفه " چي ميشه؟
ممنون

سلام ، فکر کنم بشه ، on the basis of duty

mohsen_blid
08-06-2008, 07:49
ممنون بابت توجهت اینم روان تر
بنابراین هر کس به اندازه توانایی اش نیرو حاضر کند و ان را برای من بفرستد و حتما نیروهاش 7 ساعت قبل از حمله در شهر من باشد

seymour
08-06-2008, 18:30
سلام ببخشيد ترجمه ي عبارت : "بر حسب وظيفه " چي ميشه؟
ممنون

سلام ، فکر کنم بشه ، on the basis of duty
عبارت مرسوم تر : according to my duty ...

mohammad.clergyman
08-06-2008, 20:45
ممنون بابت توجهت اینم روان تر
بنابراین هر کس به اندازه توانایی اش نیرو حاضر کند و ان را برای من بفرستد و حتما نیروهاش 7 ساعت قبل از حمله در شهر من باشد


Therefore; everyone -as much as she can- may provide forces and send
Them to me and surely her forces must be in my city seven hours before attack

Payan
08-06-2008, 21:54
ممنون از دو دوست عزيز

seymour
09-06-2008, 16:55
Therefore; everyone -as much as she can- may provide forces and sent
Them to me and surely their forces must be in my city seven hours before attack
جسارتا ، مطابقت ندارند ایندوتا ... یا هر دو باید مفرد باشن یا هر دو جمع ... که البته مفرد از نظر گرامری درست تره ؛ اما تحت شرایط خاص (که البته اینجا فراهم نیست - بیشتر برای جلوگیری از تبعیض جنسیتی) جمع هم قبوله ...

mohammad.clergyman
09-06-2008, 17:03
جسارتا ، مطابقت ندارند ایندوتا ... یا هر دو باید مفرد باشن یا هر دو جمع ... که البته مفرد از نظر گرامری درست تره ؛ اما تحت شرایط خاص (که البته اینجا فراهم نیست - بیشتر برای جلوگیری از تبعیض جنسیتی) جمع هم قبوله ...

درسته ، ممنون دوست عزیز ، اگر میشه اون شرایط را با مثال بگویید ، متشکر

Narsis_E
09-06-2008, 20:28
Therefore; everyone -as much as she can- may provide forces and sent
Them to me and surely her forces must be in my city seven hours before attack

چرا sent ؟

everyone may send them...

mohammad.clergyman
09-06-2008, 21:44
چرا sent ؟

everyone may send them...

احتمالا آخر شب بوده ، دچار توهم بودم :31:

مرسی :11:

simonet
09-06-2008, 22:06
با سلام
عبارات زیر مربوط به متنی در مورد سیستم خبره می باشد . در ترجمه ی آنها مشکل دارم . لطفا" در ترجمه ی آنها به من کمک کنید .
پیشاپیش ممنون



Another problem with the Dempster-Shafer theory is exponential explosion in the number of computations as the possible answers to a diagnostic problem increase.




The major benefit of all this work has been reexamination of the foundations of probability theory and widespread interest in methods of dealing with uncertaincy.





convex set Beysian





It may takes you far more time trying different models than the analiysis itself.





belief state




convex function




fractal




belief that are close to zero


the problem with all this massive multicomputing is overfitting the data by using so many parameters that a 100% fit can be made to your test data set.

Hoom@n
09-06-2008, 23:33
با سلام
عبارات زیر مربوط به متنی در مورد سیستم خبره می باشد . در ترجمه ی آنها مشکل دارم . لطفا" در ترجمه ی آنها به من کمک کنید .
پیشاپیش ممنون



Another problem with the Dempster-Shafer theory is exponential explosion in the number of computations as the possible answers to a diagnostic problem increase.


The major benefit of all this work has been reexamination of the foundations of probability theory and widespread interest in methods of dealing with uncertaincy.


convex set Beysian


It may takes you far more time trying different models than the analiysis itself.


belief state


convex function


fractal


belief that are close to zero

the problem with all this massive multicomputing is overfitting the data by using so many parameters that a 100% fit can be made to your test data set.


Isn't a bit long! I personally think it is! but:

یک مسئله (مشکل) دیگر با نظریه Dempster-Shafer انفجار نمایی در عدد محاسبات به عنوان جواب‌های قابل قبول برای شناخت بیشتر مسئله هست.

I think you need an expert in math to help you in the translation(which I'm not!) and there might be some problem in my translation.

سود اصلی تمام این کارها بررسی مجدد پایه‌های نظریه احتمال و سهیم کردن (سود) همه‌جانبه در روش‌های برخورد با عدم قطعیت بوده.

Again, I suggest you to check my translation and don't relay on them.

مجموعه‌ی محدب Beysian

Look at the end of my post, there are something for you to see!

ممکن است امتحان کردن مدل‌های مختلف به‌جای تحلیل (آنالیز) خود مسئله وقت بسیار بیشتری را از شما بگیرد.

This time I have nothing to say!

حالت عقیده (it seems that it's a mathematical expression: "Set of states to be manipulated by a deterministic, partitally-observable (sensorless or conformant) problem. Also know informally as a "Multiple state problem".")


These are not something to be translated to Persian as a single word!

تابع محدب




The Wikipedia explanation was good on this, suggest you to visit!

برخال (خود متشابه-خود الحاق)

There are something on fractal in Iran high school books

عقیده به اینکه به صفر میل می‌کنند(نزدیک هستند)

This was the just easy one!

مشکل با تمام این چند محاسبه‌ای کلان٬ overfitting داده با استفاده از تعداد زیادی پارامتر که می تواند برای مجموعه‌ی آزمایشی داده شما یک 100% fit ایجاد کند




There were something which I couldn't translate, but an explanation to all of them is available under here:

نظریه Dempster-Shafer:



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدمجموعه‌ی محدب:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداحتمال Bayesian: (in your text it was Beysian, so I'm not sure that they are same)

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدحالت عقیده:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدتابع محدب:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدخودمتشابه:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدoverfitting:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Good job!








اصلاح شده توسط seymour در:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

jedivssith
10-06-2008, 00:44
درود

ترجمه عبارت زیر را می خواستم و یک نکته کوچک اینکه بجای از مد افتاد و یا کهنه عبارت Old Fashioned را می خواهم بگذارید.

از لغات از مد افتاده در هر دو انلگیسی، بریتانیایی و آمریکایی صرفنظر شده است.

با سپاس فراوان
بدرود

seymour
10-06-2008, 19:31
درود

ترجمه عبارت زیر را می خواستم و یک نکته کوچک اینکه بجای از مد افتاد و یا کهنه عبارت Old Fashioned را می خواهم بگذارید.

از لغات از مد افتاده در هر دو انلگیسی، بریتانیایی و آمریکایی صرفنظر شده است.

با سپاس فراوان
بدرود
old fashioned words in both forms of English language (British and American) are discarded

بسته به اینکه منظورت اینه که حذف شدند (discarded) یا کنار گذاشته شدند (ignored) ، فعل مورد نظرت رو انتخاب کن ...

seymour
10-06-2008, 19:34
درسته ، ممنون دوست عزیز ، اگر میشه اون شرایط را با مثال بگویید ، متشکر
اینکه مرادمون از everyone هر دو جنس باشه ... در این حالت توصیه می کنن که برای اینکه یه جنس به جنس دیگه برتری داده نشه از حالت he/she استفاده کنیم ... بعدا اومدن و گفتن " اصلا یه دفعه از حالت جمعش استفاده کنیم تا به هیچکس برنخوره ! " ...

seymour
10-06-2008, 20:01
با سلام
عبارات زیر مربوط به متنی در مورد سیستم خبره می باشد . در ترجمه ی آنها مشکل دارم . لطفا" در ترجمه ی آنها به من کمک کنید .
پیشاپیش ممنون


Another problem with the Dempster-Shafer theory is exponential explosion in the number of computations as the possible answers to a diagnostic problem increase.

The major benefit of all this work has been reexamination of the foundations of probability theory and widespread interest in methods of dealing with uncertaincy.

convex set Beysian

It may takes you far more time trying different models than the analiysis itself.

belief state

convex function

fractal

belief that are close to zero

the problem with all this massive multicomputing is overfitting the data by using so many parameters that a 100% fit can be made to your test data set

[LEFT]Isn't a bit long! I personally think it is! but:
[RIGHT]یک مسئله (مشکل) دیگر با نظریه Dempster-Shafer انفجار نمایی در عدد محاسبات به عنوان جواب‌های قابل قبول برای شناخت بیشتر مسئله هست.


....

[LEFT]Again, I suggest you to check my translation and don't relay on them.

.....

در واقع نیاز به متخصص نرم افزار داره ... بحث expert systems هستش دیگه ... بهرحال من اصلاح می کنم بعضی ترحمه ها رو :


یه مشکل دیگه ی نظریه دمپستر شافر اینه که با اضافه شدن تعداد پاسخ های احتمالی مساله ، تعداد محاسبات مورد نیاز ، بصورت نمایی فوق العاده زیاد میشه ...

//
مزیت اصلی همه این تحقیقات اینه که اولا پایه های نظریه احتمالات مورد بررسی و کنکاش مجدد قرار گرفت و ثانیا علاقه عمومی به بحث عدم قطعیت افزایش پیدا کرد ...

//
بهتره سعی کنید بجای اینکه مدلهای مختلفی رو امتحان کنید ، سعی کنید یک مدل رو انتخاب و همون رو تحلیل کنید ... اینطوری وقت بسیار کمتری گرفته میشه ...

//
belief state باز برمی گرده به state های مختلف یک belief .. یعنی یک عقیده (نظر) در چه حالتی قراره داره ؟ ... چقدر قطعیت داره ؟ ...

//
والا نمی دونم توی فارسی معادل convex set چیه ... این یه مجموعه محدبه :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یعنی بین هر دو عضوش میشه خطی رسم کرد که کل خط درون مجموعه باشه ... (باعث حالات مختلف مطروحه اس دیگه)


//
فراکتال ها هم که یک اسمه ... شکل های فراکتالی رو نمی دونم دیدی یا نه ... ارتباطش به مبحث رو هم نمی دونم ... شاید بخاطر اینکه هیولاهای فراکتالی در مراحل پیشرفته توسعه شون به شکل های عجیب غریبی می رسن ... یعنی بحث عدم قعطیت و توسعه تصاعدی مطرحه ...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

//
عقایدی که (احتمال وقوعشون) نزدیک به صفره ..

//
مشکل همه این محاسبات سنگین اینه که مجموعه پارامترهایی که در حل مساله لحاظ می کنیم خیلی زیاد میشه ... چون تمام تلاشمون اینه که به یه جواب 100% برسیم ...

Hoom@n
10-06-2008, 20:54
در واقع نیاز به متخصص نرم افزار داره ... بحث expert systems هستش دیگه ... بهرحال من اصلاح می کنم بعضی ترحمه ها رو :


یه مشکل دیگه ی نظریه دمپستر شافر اینه که با اضافه شدن تعداد پاسخ های احتمالی مساله ، تعداد محاسبات مورد نیاز ، بصورت نمایی فوق العاده زیاد میشه ...

//
مزیت اصلی همه این تحقیقات اینه که اولا پایه های نظریه احتمالات مورد بررسی و کنکاش مجدد قرار گرفت و ثانیا علاقه عمومی به بحث عدم قطعیت افزایش پیدا کرد ...

//
بهتره سعی کنید بجای اینکه مدلهای مختلفی رو امتحان کنید ، سعی کنید یک مدل رو انتخاب و همون رو تحلیل کنید ... اینطوری وقت بسیار کمتری گرفته میشه ...

//
belief state باز برمی گرده به state های مختلف یک belief .. یعنی یک عقیده (نظر) در چه حالتی قراره داره ؟ ... چقدر قطعیت داره ؟ ...

//
والا نمی دونم توی فارسی معادل convex set چیه ... این یه مجموعه محدبه :


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یعنی بین هر دو عضوش میشه خطی رسم کرد که کل خط درون مجموعه باشه ... (باعث حالات مختلف مطروحه اس دیگه)


//
فراکتال ها هم که یک اسمه ... شکل های فراکتالی رو نمی دونم دیدی یا نه ... ارتباطش به مبحث رو هم نمی دونم ... شاید بخاطر اینکه هیولاهای فراکتالی در مراحل پیشرفته توسعه شون به شکل های عجیب غریبی می رسن ... یعنی بحث عدم قعطیت و توسعه تصاعدی مطرحه ...


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

//
عقایدی که (احتمال وقوعشون) نزدیک به صفره ..

//
مشکل همه این محاسبات سنگین اینه که مجموعه پارامترهایی که در حل مساله لحاظ می کنیم خیلی زیاد میشه ... چون تمام تلاشمون اینه که به یه جواب 100% برسیم ...
بسیار ممنون بابت اصلاح ترجمه من! شاید اصلا نباید این رو ترجمه می کردم! (من بیشتر تاریخ و سیاست و مکاتب غربی رو ترجمه می کنم!)
باز هم ممنون. راستی لینک پستتون رو تو آخر پستم گذاشتم تا ترجمه ی من باعث گمراهی نشه!

simonet
10-06-2008, 22:11
ضمن تشکر از هومن و saymour عزیز
باز هم به یک سری اشکال در ترجمه ی متن سیستم خبره برخوردم:

try to include more than one approach to uncertainty and let the different techniques fight it out

در جمله ی با لا fight it out یعنی چه؟
همچنین معنی:

in many cases, academic pricing is available or trial versions that will work for some times.


rules R1 and R2 have antecedents that are partially satisfied analogous to the partial evidence satisfaction of probabilistic PROSPECTOR rule antecedents.



however , it is difficult to describe a set of values - the fuzzy set- by a single number or a linguistic phrase ( except when someone cuts you off in traffic)


در این متن disposition گزاره ی غالبا ذرست است ولی معنی روان عبارت زیر چه می شود:


dispositional entailment


---
modus ponens

-----
truth value restriction
------
this is not as bad as sounds since in statistics, the use of linear regression is tried first because it is simplest and people assumethe population distribution in Gaussian.
------
supremum

---
positioning of water-steppers in the production of semiconductors

snowy_winter
10-06-2008, 23:18
Hi dear friends

Can you please help me with translating some sentences? They're a part of my project and I've tried to translate them but I don't know why I'm not trusting my translation. So here I am asking for your help to correct my mistakes and also suggest the translations of some words. And I thank you all in advance:20:
There are some sentences about the graphs(discrete mathematics)...here they are:




Similar notions may be defined for directed graphs, where each edge (arc) of a path or cycle can only be traced in a single direction (i.e., the vertices are connected with arrows and the edges traced "tail-to-head").




چنین نظریه ای را میتوان برای گرافهای جهتدار نیز تعریف کرد: از هر یال(کمان) یک مسیر یا دور فقط در یک جهت میتوان عبور کرد. (برای مثال، رئوس به وسیله ی فلش به یکدیگر وصل شده اند و یالها از انتها به ابتدا پیموده میشوند.)


Is my translation for "tail-to-head" correct?





Any Hamiltonian cycle can be converted to a Hamiltonian path by removing one of its edges, but a Hamiltonian path can be extended to Hamiltonian cycle only if its endpoints are adjacent.


هر دور همیلتونی با حذف یکی از یالهایش میتواند به یک به یک مسیر همیلتونی تبدیل شود، اما یک مسیر همیلتونی تنها در صورتی میتواند به یک دور همیلتونی تبدیل شود که endpoints آن مجاور باشند.


What's the farsi word I can use as the meaning of "endpoint"? I couldn't think of any...



And could you please suggest a translation for "zero-knowledge proof"?
This is the sentence it's used in:
"A Hamiltonian cycle may be used as the basis of a zero-knowledge proof."




Thanks again:11:

Antonio Andolini
11-06-2008, 01:02
ya notized I am flemizh?

این جمله ی بالایی یعنی چی؟ .... به زبان انگلیسی نیست ولی فکر کنم بلژیکی یا فرانسوی باشه ... در هر صورت خیلی ضروریه
بسیار سپاس گذارم

simonet
11-06-2008, 10:03
ya notized I am flemizh?

این جمله ی بالایی یعنی چی؟ .... به زبان انگلیسی نیست ولی فکر کنم بلژیکی یا فرانسوی باشه ... در هر صورت خیلی ضروریه
بسیار سپاس گذارم



You noticed that i am Flemish.

The Flemish or the Flemish people are forming a community of more than six million people and the majority of all Belgians, of Flanders.

Antonio Andolini
11-06-2008, 10:13
You noticed that i am Flemish.

The Flemish or the Flemish people are forming a community of more than six million people and the majority of all Belgians, of Flanders.


ThX alot:11::11:

Narsis_E
11-06-2008, 15:27
Similar notions may be defined for directed graphs, where each edge (arc) of a path or cycle can only be traced in a single direction (i.e., the vertices are connected with arrows and the edges traced "tail-to-head").







چنین نظریه ای را میتوان برای گرافهای جهتدار نیز تعریف کرد: از هر یال(کمان) یک مسیر یا دور فقط در یک جهت میتوان عبور کرد. (برای مثال، رئوس به وسیله ی فلش به یکدیگر وصل شده اند و یالها از انتها به ابتدا پیموده میشوند.)






Is my translation for "tail-to-head" correct?








یاد گسسته دبیرستان افتادم !درس قشنگی بود !

فکر می کنم درست باشه ، البته روی ترتیب هم تاکید داره که رئوس به ترتیب از نقطه شروع تا پایان پیموده بشن!



What's the farsi word I can use as the meaning of "endpoint"? I couldn't think of any...


فکر می کنم ((رئوس انتهایی)) ، ((نقاط پایانی)) و یا خیلی ساده تر ((دو سر)) خوب باشه

یعنی اگه بخوایم یه مسیر همیلتونی رو به دور تبدیل کنیم باید دو سر مسیر توسط یک یال با هم مجاور بشن.




And could you please suggest a translation for "zero-knowledge proof"?
This is the sentence it's used in:
"A Hamiltonian cycle may be used as the basis of a zero-knowledge proof."




اثبات با اطلاعات صفر البته به نظرم "اثبات بدون آگاهی" قشنگ تره

zero-knowledge - proof یا ZKP : اثبات با اطلاعات صفر که به شخص اجازه مي دهند آگاهي هاي خود را درباره ي يک مجهول به طرف مقابل ،اثبات کند بدون اين که حتي خود مجهول را آشکار کند.

RedDragon
11-06-2008, 18:21
با سلام
لطفاً متن زير را به انگليسي ترجمه كنيد
ممنون
------------------------------
سلام

1 سوال تخصصی داشتم

این عکس که بالای نام کاربری است به چه صورت تنظیم شده است.

توجه : برای هر گروه کاربری 1 تصویر مخصوص به خود هست که با تغییر گروه کاربری تصویر عوض میشود.

ممنون میشم راهنمایی کنید آیا پلاگین هست یا چیز دیگری؟

اگر پلاگین هست آدرس آن را لطف بفرمائید.

زيرا هیچ نام مشخصی برای این وجود ندارد

با تشکر فراوان
------------------------------------------------

mohammad.clergyman
11-06-2008, 21:50
با سلام
لطفاً متن زير را به انگليسي ترجمه كنيد
ممنون
------------------------------
سلام

1 سوال تخصصی داشتم

این عکس که بالای نام کاربری است به چه صورت تنظیم شده است.

توجه : برای هر گروه کاربری 1 تصویر مخصوص به خود هست که با تغییر گروه کاربری تصویر عوض میشود.

ممنون میشم راهنمایی کنید آیا پلاگین هست یا چیز دیگری؟

اگر پلاگین هست آدرس آن را لطف بفرمائید.

زيرا هیچ نام مشخصی برای این وجود ندارد

با تشکر فراوان
------------------------------------------------
سلام دوست عزیز

----------------
Hello

I have a technical Question

؟How the picture, which is above the user name, has been adjusted

Note: for each of the user Groups, there is a particular picture which, being changed as the User Group changes

? I'd appreciate it if you give me guidance to get to know whether it is a plug-in or something else

If it's a plug-in, please offer me its address

Since there is no definite name for this one

Best regards

snowy_winter
11-06-2008, 22:09
یاد گسسته دبیرستان افتادم !درس قشنگی بود !

فکر می کنم درست باشه ، البته روی ترتیب هم تاکید داره که رئوس به ترتیب از نقطه شروع تا پایان پیموده بشن!


فکر می کنم ((رئوس انتهایی)) ، ((نقاط پایانی)) و یا خیلی ساده تر ((دو سر)) خوب باشه

یعنی اگه بخوایم یه مسیر همیلتونی رو به دور تبدیل کنیم باید دو سر مسیر توسط یک یال با هم مجاور بشن.



اثبات با اطلاعات صفر البته به نظرم "اثبات بدون آگاهی" قشنگ تره

zero-knowledge - proof یا ZKP : اثبات با اطلاعات صفر که به شخص اجازه مي دهند آگاهي هاي خود را درباره ي يک مجهول به طرف مقابل ،اثبات کند بدون اين که حتي خود مجهول را آشکار کند.
(اینجا میشه فارسی هم نوشت؟ خیلی وقت بود به این تاپیک سر نزده بودم، نمیدونستم!)
خیلی ممنون Narsis عزیز :11:
نمیدونم چرا هیچ وقت از گسسته دبیرستان خوشم نیومد! :46:

Narsis_E
11-06-2008, 22:19
(اینجا میشه فارسی هم نوشت؟ خیلی وقت بود به این تاپیک سر نزده بودم، نمیدونستم!)
خیلی ممنون Narsis عزیز :11:
نمیدونم چرا هیچ وقت از گسسته دبیرستان خوشم نیومد! :46:

خواهش می کنم دوست عزیز

احتمالاً به خاطر همون گسستگیش بوده ! :46: یه جورایی میشه گفت این اسم خیلی برازنده اشه ! واقعاً هم مباحث گسسته ای داشت: نظریه اعداد، احتمال ، گراف ... (ربطی به هم نداشتن!)

abbas13677_2005
11-06-2008, 22:21
اين جمله به انگليسي چي ميشه؟
البته هيچ كس تاكنون موفق نشده است تا دليلي بر نچرخيدن كهكشان پيدا كند

snowy_winter
11-06-2008, 22:29
خواهش می کنم دوست عزیز

احتمالاً به خاطر همون گسستگیش بوده ! :46: یه جورایی میشه گفت این اسم خیلی برازنده اشه ! واقعاً هم مباحث گسسته ای داشت: نظریه اعداد، احتمال ، گراف ... (ربطی به هم نداشتن!)
این دقیقا حرفی بود که استاد گسسته مون جلسه ی آخر زد! :46: فقط خوشبختانه اینجا دیگه با احتمال سر و کار نداشتیم :31:
احتمالا بازم بیام و اشکالات ترجمه ی ادامه ی متن رو بپرسم، so see you here again soon :20:

Narsis_E
11-06-2008, 22:30
Note: for each of the user Groups, there is a particular picture which, being changed as the User Group changes

Best regards

فقط یه نکته کوچولو دوست عزیز :

این جمله باید به یکی از دو صورت زیر باشه:
There is a particular picture which would (will) be changed as ....
یا
There is a particular picture being changed as ...

یعنی یا باید which حذف بشه و فعل به صورت Ing فرم در بیاد و یا اگه قراره which رو داشته باشیم باید فعل هم شکل اصلی خودش رو حفظ کنه.

Narsis_E
11-06-2008, 23:43
اين جمله به انگليسي چي ميشه؟
البته هيچ كس تاكنون موفق نشده است تا دليلي بر نچرخيدن كهكشان پيدا كند


Of coure, nobody has already succeeded to find any reason showing why the galaxy doesn't revolve .

simonet
11-06-2008, 23:44
لطفا به سوال من در صفحه ی قبل پاسخ بدید. خیلی بهش احتیاج دارم

snowy_winter
11-06-2008, 23:53
Of coure, nobody has already succeeded to find any reason showing why the galaxy doesn't revolve .


ببخشید ولی به نظرتون اگه به جای why از that استفاده کنیم بهتر نمیشه؟ و همین طور استفاده از so far به جای already :


Of course, so far nobody has succeeded to find any reason showing that the galaxy doesn't revolve.

snowy_winter
12-06-2008, 00:25
Narsis عزیز، الان داشتم دوباره ترجمه ی خودم و تصحیح شما رو میخوندم یه سوال برام پیش اومد:
Tail-to-head یعنی "انتها به ابتدا" یا "ابتدا به انتها"؟ شما دومی رو نوشتید..معنیش همینه یا اشتباه تایپی بود؟

Narsis_E
12-06-2008, 14:15
ببخشید ولی به نظرتون اگه به جای why از that استفاده کنیم بهتر نمیشه؟ و همین طور استفاده از so far به جای already :


Of course, so far nobody has succeeded to find any reason showing that the galaxy doesn't revolve.




ممنون از توجهی که داشتی

من برای اینکه از دو تا قید متوالی (که زیاد رایج نیست) استفاده نکنم ترجیحاً already رو استفاده کردم
استفاده از whyهم به نظرم یه کم فرمال تر از that هست.

ولی نهایتاً هر دو تا ترجمه معنی مورد نظر رو می رسونه.

Tnx:11:

Narsis_E
12-06-2008, 14:18
Narsis عزیز، الان داشتم دوباره ترجمه ی خودم و تصحیح شما رو میخوندم یه سوال برام پیش اومد:
Tail-to-head یعنی "انتها به ابتدا" یا "ابتدا به انتها"؟ شما دومی رو نوشتید..معنیش همینه یا اشتباه تایپی بود؟


فکر نمی کنم فرقی داشته باشه ! منظورش پیمودن کل مسیر به صورت راس به راس (یال به یال ) هستش، یعنی از یه راس شروع کنی به ترتیب بری جلو تا برسی به راس نهایی ، در ضمن نقطه انتها و ابتدا هم که تو یه مسیر تمایزی نسبت هم ندارن! فرقی نداره کدومش رو ابتدا بگیر یا انتها.

نهایتاً اگه می خواین معنی عینی ش رو بنویسین از انتها به ابتدا میشه همونی که خودتون گفتین

snowy_winter
12-06-2008, 16:27
ممنون از توجهی که داشتی

من برای اینکه از دو تا قید متوالی (که زیاد رایج نیست) استفاده نکنم ترجیحاً already رو استفاده کردم
استفاده از whyهم به نظرم یه کم فرمال تر از that هست.

ولی نهایتاً هر دو تا ترجمه معنی مورد نظر رو می رسونه.

Tnx:11:
ممنون از توضیحاتتون... فکر میکنم حق با شماست :11:


فکر نمی کنم فرقی داشته باشه ! منظورش پیمودن کل مسیر به صورت راس به راس (یال به یال ) هستش، یعنی از یه راس شروع کنی به ترتیب بری جلو تا برسی به راس نهایی ، در ضمن نقطه انتها و ابتدا هم که تو یه مسیر تمایزی نسبت هم ندارن! فرقی نداره کدومش رو ابتدا بگیر یا انتها.

نهایتاً اگه می خواین معنی عینی ش رو بنویسین از انتها به ابتدا میشه همونی که خودتون گفتین
آها... بازم ممنون :11:

simonet
12-06-2008, 19:33
ضمن تشکر از هومن و saymour عزیز
باز هم به یک سری اشکال در ترجمه ی متن سیستم خبره برخوردم:

try to include more than one approach to uncertainty and let the different techniques fight it out

در جمله ی با لا fight it out یعنی چه؟
همچنین معنی:

in many cases, academic pricing is available or trial versions that will work for some times.




rules R1 and R2 have antecedents that are partially satisfied analogous to the partial evidence satisfaction of probabilistic PROSPECTOR rule antecedents.





however , it is difficult to describe a set of values - the fuzzy set- by a single number or a linguistic phrase ( except when someone cuts you off in traffic)



در این متن disposition گزاره ی غالبا ذرست است ولی معنی روان عبارت زیر چه می شود:



dispositional entailment


---
modus ponens

-----
truth value restriction
------
this is not as bad as sounds since in statistics, the use of linear regression is tried first because it is simplest and people assumethe population distribution in Gaussian.
------
supremum

---
positioning of water-steppers in the production of semiconductors

Doyenfery
13-06-2008, 10:42
i want persian equal of these Words

اسفنجی                                       صندوق عقب (اتومبیل)=
مرغداری=                                      لکه بر=
بادبادک هوا فرستادن =                    حوزچ ماهی=
پرورش ماهی=                             خاطرات (مثل: دفتر خاطرات)=
گچ(گچ ِ شکستگی استخوان=     آبکشی=
ملزم کردن=                               مفهومی =
حنجره =                                     کیف پول=
نورگیر =                                     ساعد =
پادگان =                                   چراغ قوه=
جدول=


Tnx

seymour
13-06-2008, 18:33
ضمن تشکر از هومن و saymour عزیز
باز هم به یک سری اشکال در ترجمه ی متن سیستم خبره برخوردم:

try to include more than one approach to uncertainty and let the different techniques fight it out

در جمله ی با لا fight it out یعنی چه؟
همچنین معنی:

in many cases, academic pricing is available or trial versions that will work for some times.




rules R1 and R2 have antecedents that are partially satisfied analogous to the partial evidence satisfaction of probabilistic PROSPECTOR rule antecedents.





however , it is difficult to describe a set of values - the fuzzy set- by a single number or a linguistic phrase ( except when someone cuts you off in traffic)



در این متن disposition گزاره ی غالبا ذرست است ولی معنی روان عبارت زیر چه می شود:



dispositional entailment


---
modus ponens

-----
truth value restriction
------
this is not as bad as sounds since in statistics, the use of linear regression is tried first because it is simplest and people assumethe population distribution in Gaussian.
------
supremum

---
positioning of water-steppers in the production of semiconductors
اینو من داشتم همون اون دفعه که پرسیدی جواب میدادم برق رفت ... منم دیگه قهر کردم !!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (شوخی)... بحث هم که حسابی تخصصی شده و رفته توی منطق فازی ...



سعی کنید از چندتا روش برای (تحلیل و بررسی) عدم قطعیت استفاده کنید و اجازه بدید که تکنیک های مختلف با هم سروکله بزنن (تا جواب مشخص بشه) (=fight it out)

//

در اکثر موارد می تونید اینها (=نرم افزارها ؟ ... برنامه ها؟) رو با قیمت دانشجویی تهیه کنید یا از نسخه های آزمایشی (مجانی برای مدت زمان محدود) استفاده کنید ...

//

قسمت مقدم قوانین R1 و R2 (خودت می دونی که هر قانونی دو قسمت داره - مقدم و نتیجه) بصورت کامل ارضا نمیشن ؛ بلکه بصورت نسبی ارضا میشن ... همونطور که قسمت مقدم قانون prospector (اکتشافی) ارضا میشه ...

//

خیلی سخته که یه مجموعه فازی (در جریان مجموعه های فازی هستی دیگه طبیعتا ...) رو در قالب یک عبارت عددی یا حرفی تعریف کنیم ... (مگر اینکه یه نفر مجبورتون کنه !!)

//

dispositional entailment رو نمی دونم (یعنی معنی هر تکه اش که مشخصه ولی می خوام محتواش رو بگم)... باید در قالب جمله مظرحش کنی ...

//

اسپل درستش اینه : Modus ponens ... یا مختصرا PM .. یعنی همون قانون استنتاجی ساده ... " اگر P آنگاه Q "

//

دیگه خیلی تخصصی شد ... truth value restriction یه الگوی استنتاج در منطق فازی هستش ...

//

این قضیه اونقدرها هم که به نظر میاد بد نیست ... در علم آمار ، استفاده از رگرسیون خطی (برگشت خطی : یعنی پیدا کردن معادله و متغیرهایی که یک نمونه رو توجیه می کنن) به این خاطره که اولا ساده اس و ثانیا معمولا توزیع جمعیت بصورت گاوسی هستش (اون قرمزه) ...



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

//


supermum (اگه منظور همینی باشه که من برداشت کردم : supermom) یعنی مادری که با قدرت و سرعت حیرت انگیزی فعالیت می کنه تا بتونه بچه هاش و خونواده اش رو مدیریت کنه ... مادر خستگی ناپذیر


//

چه ربطی داشت ؟! ... جاگذاری water stepper ها در تولید نیمه رساناها ... اون کلمه ناآشناس ؛ water stepper

snowy_winter
14-06-2008, 00:24
i want persian equal of these Words



اسفنجی=spongy
صندوق عقب (اتومبیل)=trunk(AmE)/boot(BrE)
مرغداری=aviculture
لکه بر=
بادبادک هوا فرستادن = kiting
حوضچه ماهی=fish farm/fishery
پرورش ماهی= fish farming
خاطرات (مثل: دفتر خاطرات)=memory/memories
گچ(گچ ِ شکستگی استخوان)=plaster/plaster cast/cast
آبکشی=
ملزم کردن=
مفهومی =
حنجره =larynx
کیف پول=wallet
نورگیر =skylight
ساعد = forearm
پادگان =garrison
چراغ قوه=torch(BrE)/flashlight(AmE)
جدول=table/list
(جدول کنار خیابون فکر کنم میشه: groove

تا جایی که یادم بود نوشتم ولی متاسفانه معنی همه رو نمیدونستم..بعضیا رو یادم رفته و اون قسمتهای قرمز رو هم شک داشتم!
امیدوارم سایر دوستان تکمیل و تصحیحش کنند
موفق باشید
:11:

snowy_winter
14-06-2008, 01:03
supremum





supermum (اگه منظور همینی باشه که من برداشت کردم : supermom) یعنی مادری که با قدرت و سرعت حیرت انگیزی فعالیت می کنه تا بتونه بچه هاش و خونواده اش رو مدیریت کنه ... مادر خستگی ناپذیر


seymour عزیز خیلی روان ترجمه کردین فقط یه اشتباه کوچولو تو خوندن یه کلمه داشتین...supremum(که همون "سوپریموم" خودمون هست) رو supermum خوندین و ترجمه کردین :46:
موفق باشید:11:

snowy_winter
14-06-2008, 08:49
دوستان میتونین این قسمت رو برام ترجمه کنین؟ من هر کاری میکنم ترجمه اش روان نمیشه! :41:
پیشاپیش ممنون :11:



Create a distance list, a previous vertex list, a visited list, and a current vertex.
All the values in the distance list are set to infinity except the starting vertex which is set to zero.
All values in visited list are set to false.
All values in the previous list are set to a special value signifying that they are undefined, such as null.
Current vertex is set as the starting vertex.
Mark the current vertex as visited.
Update distance and previous lists based on those vertices which can be immediately reached from the current vertex.
Update the current vertex to the unvisited vertex that can be reached by the shortest path from the starting vertex.

Farbod2
14-06-2008, 10:20
تاپيك پارسي شده؟

seymour
14-06-2008, 13:54
i want persian equal of these Words

اسفنجی صندوق عقب (اتومبیل)=
مرغداری= لکه بر=
بادبادک هوا فرستادن = حوزچه ماهی=
پرورش ماهی= خاطرات (مثل: دفتر خاطرات)=
گچ(گچ ِ شکستگی استخوان= آبکشی=
ملزم کردن= مفهومی =
حنجره = کیف پول=
نورگیر = ساعد =
پادگان = چراغ قوه=
جدول=


Tnx


اسفنجی=spongy
صندوق عقب (اتومبیل)=trunk(AmE)/boot(BrE)
مرغداری=aviculture
لکه بر= اونا از dry cleaning بعنوان همون لکه بری استفاده می کنن .. خود لکه بر رو هم میگن مثلا catalyst
بادبادک هوا فرستادن = kiting --------> اینی که گفتی میشه کایت سواری ؛ بادبادک به هوا فرستادن میشه flying a kite ...
حوضچه ماهی=fish farm/fishery
پرورش ماهی= fish farming
خاطرات (مثل: دفتر خاطرات)= memory/memories -------> دفترچه خاطرات میشه diary
گچ(گچ ِ شکستگی استخوان)=plaster/plaster cast/cast
آبکشی= rinsing
ملزم کردن= to bind یا to oblige
مفهومی = Conceptual یا concept ...
حنجره =larynx
کیف پول=wallet
نورگیر =skylight
ساعد = forearm
پادگان =garrison
چراغ قوه=torch(BrE)/flashlight(AmE)
جدول=table/list
(جدول کنار خیابون فکر کنم میشه: groove ------> اصطلاح مرسوم ترش : curb

تا جایی که یادم بود نوشتم ولی متاسفانه معنی همه رو نمیدونستم..بعضیا رو یادم رفته و اون قسمتهای قرمز رو هم شک داشتم!
امیدوارم سایر دوستان تکمیل و تصحیحش کنند
موفق باشید
:11:
من توی همین متن بالایی ، اونایی که اضافه کردم رو bold کردم ...چک کن


اون چندتایی که قرمز بودن ، به نظر من همه خوب بودن ...

seymour
14-06-2008, 14:41
دوستان میتونین این قسمت رو برام ترجمه کنین؟ من هر کاری میکنم ترجمه اش روان نمیشه! :41:
پیشاپیش ممنون :11:



Create a distance list, a previous vertex list, a visited list, and a current vertex.
All the values in the distance list are set to infinity except the starting vertex which is set to zero.
All values in visited list are set to false.
All values in the previous list are set to a special value signifying that they are undefined, such as null.
Current vertex is set as the starting vertex.
Mark the current vertex as visited.
Update distance and previous lists based on those vertices which can be immediately reached from the current vertex.
Update the current vertex to the unvisited vertex that can be reached by the shortest path from the starting vertex.



الگوریتم دایجستراس دیگه ؛ درسته ؟... حالا نمی دونم منظورت از نظر مفهومی بوده یا جمله بندی ؛ بهرحال :



سه تا لیست درست می کنیم : لیست مسافت ها - لیست رئوس سابق - لیست رئوسی که بهشون سرزدیم - و یک متغیر به نام راس فعلی


همه مقادیر اولیه در لیست فاصله ها رو بی نهایت در نظر می گیریم ؛ بجز مقدار مربوط به راس اولیه (آغازین) که برابر صفر هستش

همه مقادیر اولیه در لیست رئوسی که بهشون سر زدیم ، روی false هستش

همه مقادیر اولیه در لیست رئوس سابق رو یه مقدار ثابتی تنظیم می کنیم که به معنای "تعریف نشده " بودن اونا باشه ... مثلا همه شون رو میگیریم : null

راس فعلی رو هم برابر راس آغازین قرار میدیم

رئوس همسایه ی راس فعلی رو در نظر می گیریم و مقدارشون در لیست مسافت ها و لیست نودهای سابق رو آپدیت می کنیم ... (یعنی فاصله بین اونها و راس آغازین رو در لیست مسافت ها می نویسیم و در لیست رئوس سابق هم مثلا 1 می کنیمشون)


[اون لیست رئوسی که بهشون سر زدیم هم واسه اینه که هر راسی که بهش سر زدیم ، true بشه مقدارش]


حالا این خیلی ناقص بود البته و خیلی از جزئیاتش رو نگفته ..
اون راسی که کمترین فاصله رو تا راس فعلی (در ابتدا = راس آغازین) داره ، بعنوان راس فعلی جایگزین می کنیم .

seymour عزیز خیلی روان ترجمه کردین فقط یه اشتباه کوچولو تو خوندن یه کلمه داشتین...supremum(که همون "سوپریموم" خودمون هست) رو supermum خوندین و ترجمه کردین :46:
موفق باشید:11:
ها .. راس میگی ... ببین پس باز من اشتباه نکردم ، چشمم اشتباه کرده !! (عقابیه دیگه)... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تاپيك پارسي شده؟
شورش کردیم ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (شوخی)

snowy_winter
14-06-2008, 22:07
الگوریتم دایجستراس دیگه ؛ درسته ؟... حالا نمی دونم منظورت از نظر مفهومی بوده یا جمله بندی ؛ بهرحال :



سه تا لیست درست می کنیم : لیست مسافت ها - لیست رئوس سابق - لیست رئوسی که بهشون سرزدیم - و یک متغیر به نام راس فعلی


همه مقادیر اولیه در لیست فاصله ها رو بی نهایت در نظر می گیریم ؛ بجز مقدار مربوط به راس اولیه (آغازین) که برابر صفر هستش

همه مقادیر اولیه در لیست رئوسی که بهشون سر زدیم ، روی false هستش

همه مقادیر اولیه در لیست رئوس سابق رو یه مقدار ثابتی تنظیم می کنیم که به معنای "تعریف نشده " بودن اونا باشه ... مثلا همه شون رو میگیریم : null

راس فعلی رو هم برابر راس آغازین قرار میدیم

رئوس همسایه ی راس فعلی رو در نظر می گیریم و مقدارشون در لیست مسافت ها و لیست نودهای سابق رو آپدیت می کنیم ... (یعنی فاصله بین اونها و راس آغازین رو در لیست مسافت ها می نویسیم و در لیست رئوس سابق هم مثلا 1 می کنیمشون)


[اون لیست رئوسی که بهشون سر زدیم هم واسه اینه که هر راسی که بهش سر زدیم ، true بشه مقدارش]


حالا این خیلی ناقص بود البته و خیلی از جزئیاتش رو نگفته ..
اون راسی که کمترین فاصله رو تا راس فعلی (در ابتدا = راس آغازین) داره ، بعنوان راس فعلی جایگزین می کنیم .


آره خودشه!!:41:
ممنون از وقتی که برای ترجمه اش گذاشتین:11: ولی من مشکلم بیششتر با جمله بندیشه! (پروژه ی درس گسسته ست)..میتونید یه کم تو جمله بندیش هم کمک کنین؟


ها .. راس میگی ... ببین پس باز من اشتباه نکردم ، چشمم اشتباه کرده !! (عقابیه دیگه)... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همون! خودم فهمیدم خطای دید بود!:31:

راستی بابت تصحیح و تکمیل پست قبلیم ممنون :11:

simonet
15-06-2008, 11:05
اینو من داشتم همون اون دفعه که پرسیدی جواب میدادم برق رفت ... منم دیگه قهر کردم !!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (شوخی)... بحث هم که حسابی تخصصی شده و رفته توی منطق فازی ...



سعی کنید از چندتا روش برای (تحلیل و بررسی) عدم قطعیت استفاده کنید و اجازه بدید که تکنیک های مختلف با هم سروکله بزنن (تا جواب مشخص بشه) (=fight it out)

//

در اکثر موارد می تونید اینها (=نرم افزارها ؟ ... برنامه ها؟) رو با قیمت دانشجویی تهیه کنید یا از نسخه های آزمایشی (مجانی برای مدت زمان محدود) استفاده کنید ...

//

قسمت مقدم قوانین R1 و R2 (خودت می دونی که هر قانونی دو قسمت داره - مقدم و نتیجه) بصورت کامل ارضا نمیشن ؛ بلکه بصورت نسبی ارضا میشن ... همونطور که قسمت مقدم قانون prospector (اکتشافی) ارضا میشه ...

//

خیلی سخته که یه مجموعه فازی (در جریان مجموعه های فازی هستی دیگه طبیعتا ...) رو در قالب یک عبارت عددی یا حرفی تعریف کنیم ... (مگر اینکه یه نفر مجبورتون کنه !!)

//

dispositional entailment رو نمی دونم (یعنی معنی هر تکه اش که مشخصه ولی می خوام محتواش رو بگم)... باید در قالب جمله مظرحش کنی ...

//

اسپل درستش اینه : Modus ponens ... یا مختصرا PM .. یعنی همون قانون استنتاجی ساده ... " اگر P آنگاه Q "

//

دیگه خیلی تخصصی شد ... truth value restriction یه الگوی استنتاج در منطق فازی هستش ...

//

این قضیه اونقدرها هم که به نظر میاد بد نیست ... در علم آمار ، استفاده از رگرسیون خطی (برگشت خطی : یعنی پیدا کردن معادله و متغیرهایی که یک نمونه رو توجیه می کنن) به این خاطره که اولا ساده اس و ثانیا معمولا توزیع جمعیت بصورت گاوسی هستش (اون قرمزه) ...






چه ربطی داشت ؟! ... جاگذاری water stepper ها در تولید نیمه رساناها ... اون کلمه ناآشناس ؛ water stepper


saymour عزیز از کمکتون خیلی ممنونم :40:

A r c h i
15-06-2008, 13:05
تاپيك پارسي شده؟

The translation topic is one of the exceptions :31:l

seymour
15-06-2008, 17:16
آره خودشه!!:41:
ممنون از وقتی که برای ترجمه اش گذاشتین:11: ولی من مشکلم بیششتر با جمله بندیشه! (پروژه ی درس گسسته ست)..میتونید یه کم تو جمله بندیش هم کمک کنین؟
خب همین ها که گفتم رو ادبی کن دیگه ... مثلا "راس فعلی رو هم برابر راس آغازین قرار میدیم " میشه "راس فعلی را نیز برابر راس آغازین قرار می دهیم " .. اینا مرحله به مرحله ان دیگه ... مثلا می نویسی : مرحله 3 : راس فعلی را ..


The translation topic is one of the exceptions :31:l


thanks boss [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

snowy_winter
15-06-2008, 21:54
خب همین ها که گفتم رو ادبی کن دیگه ... مثلا "راس فعلی رو هم برابر راس آغازین قرار میدیم " میشه "راس فعلی را نیز برابر راس آغازین قرار می دهیم " .. اینا مرحله به مرحله ان دیگه ... مثلا می نویسی : مرحله 3 : راس فعلی را ..
خب همینش سخته دیگه!:46:اون جمله آسون بود میشد ادبیش کرد:31:
برم ببینم چیکارش میتونم بکنم!
بازم ممنون :11:

mashaheeer
16-06-2008, 13:09
سلام
توي آموزش هاي نصرت كلمه اي با معني پاساژ گفته ميشه كه هرجا گشتم نتونستم انگليسيش رو پيدا كنم.
تلفظش هم يه چيزي تو مايه هاي "ما" هست.:31:

A r c h i
16-06-2008, 17:59
سلام
توي آموزش هاي نصرت كلمه اي با معني پاساژ گفته ميشه كه هرجا گشتم نتونستم انگليسيش رو پيدا كنم.
تلفظش هم يه چيزي تو مايه هاي "ما" هست.:31:


Mall :a large area where there are a lot of shops, usually a covered area where cars are not allowed [= shopping centre

broken-home
17-06-2008, 01:24
من میخوام یکی از طرح هام رو جایی آپلود کنم.میخواستم این توضیحات رو به انگلیسی زیرش بنویسم.ممنون میشم ترجمش کنید.

"من سخت رو این کار کردم.برای موها از C4D استفاده شده و برای چهره و سایر جزییات هم از فوتوشاپ استفاده کردم.بخشی از جزییات هم در Adobe Illustrator ساختم.امیدوارم خوشتون بیاد."

slambovich
17-06-2008, 13:27
(به نام خدا)

دوستان کسی نیست که بتونه من بهشون متن بدم و معنیش رو به من ایمیل بده؟

shady_er
17-06-2008, 15:53
hi dears:
what is the meaning of this proverb in farsi and english ?
every cloud has a silver lining

seymour
17-06-2008, 17:00
من میخوام یکی از طرح هام رو جایی آپلود کنم.میخواستم این توضیحات رو به انگلیسی زیرش بنویسم.ممنون میشم ترجمش کنید.

"من سخت رو این کار کردم.برای موها از C4D استفاده شده و برای چهره و سایر جزییات هم از فوتوشاپ استفاده کردم.بخشی از جزییات هم در Adobe Illustrator ساختم.امیدوارم خوشتون بیاد."

"I've worked hard on this . I used C4D for menus , and Photoshop for face(s) and other details . again , some of the details are done by Adobe Illustrator . hope you like it ."

seymour
17-06-2008, 17:04
hi dears:
what is the meaning of this proverb in farsi and english ?
every cloud has a silver lining
تقریبا یعنی " در ناامیدی بسی امیدی است ، پایان شب سیه سپید است " ... وقتی ابر (موقعیت منفی و ناامید کننده) بالای سر ماست ، میشه به لبه های ابر نگاه کرد و اون وقته که می بینیم لبه های ابر داره می درخشه ، چون خورشید پشتشه و بالاخره بیرون میاد ... پس یعنی در هر موقعیت سختی ، باید به جنبه های مثبت قضیه فکر کرد ...


انگلیسی : you should never feel hopeless because difficult times always lead to better days.every difficult situation has a bright side

sd70
17-06-2008, 17:08
menus
البته اين دوست عزيز گفته بودن مو نه منو. بايد به جاي اين کلمه از wool يا hair استفاده بشه.

sd70
17-06-2008, 17:09
hi dears:
what is the meaning of this proverb in farsi and english ?
every cloud has a silver lining
اينطوري هم ميشه معني کرد:

هر موقعيت بدي بهمراه خودش جنبه‌ي مثبتي داره.

mohammadjt
17-06-2008, 19:05
heuristically یعنی چی؟

unartig
17-06-2008, 19:18
heuristically یعنی چی؟
اصطلاحی مربوط به درس هوش مصنوعی رشته کامپیوتراست و یک نوع الگوریتم حل کردن مساله باروش آزمون وخطااست اما ازلحاظ لغوی به معنی به طوراکتشافی میشه معنیش کرد البته ریشه یونانی داره ظاهرا.البته بهتره ازرشته کامپیوتریها بپرسی چون من دوران پارینه سنگی این درسو گذروندم :31:

slambovich
17-06-2008, 20:49
(به نام خدا)

از دوستان کسی نیست ؟

mohammadjt
17-06-2008, 23:46
اصطلاحی مربوط به درس هوش مصنوعی رشته کامپیوتراست و یک نوع الگوریتم حل کردن مساله باروش آزمون وخطااست اما ازلحاظ لغوی به معنی به طوراکتشافی میشه معنیش کرد البته ریشه یونانی داره ظاهرا.البته بهتره ازرشته کامپیوتریها بپرسی چون من دوران پارینه سنگی این درسو گذروندم :31:

ممنون از کمکتون پس مربوط به الگوریتمه خوب خودش خیلی به من کمک میکنه

unartig
18-06-2008, 05:52
ممنون از کمکتون پس مربوط به الگوریتمه خوب خودش خیلی به من کمک میکنه
معنیش هم به طوراکتسابی هست فکر میکنم با الگوریتم بازگشتی ازعقبbacktracing تویک رده بودند

bidgol
18-06-2008, 17:27
با سلام خدمت دوستان
آيا closing the room در جمله زير يك اصطلاح است، جمله زير را چه طور معنا مي كنيد؟!
Without redundant information, you are closing the room for error detection and error correction.

unartig
18-06-2008, 18:10
با سلام خدمت دوستان
آيا closing the room در جمله زير يك اصطلاح است، جمله زير را چه طور معنا مي كنيد؟!
Without redundant information, you are closing the room for error detection and error correction.
ميگم پی دی اف های دانشگاهی میخونید :31:
من هم به نظرم میاد که اصطلاح باشه من براخودم اینجوری ترجمه کردم
بدون اطلاعات اضافه (افزونگی معنی میشد قبلا) دست شما برای کشف خطا و تصحیح خطابسته است . من Closing the room را بسته بودن دست ترجمه کردم :5:فکر کنم برای درس شبکه باشه

bidgol
18-06-2008, 18:31
ميگم پی دی اف های دانشگاهی میخونید :31:
من هم به نظرم میاد که اصطلاح باشه من براخودم اینجوری ترجمه کردم
بدون اطلاعات اضافه (افزونگی معنی میشد قبلا) دست شما برای کشف خطا و تصحیح خطابسته است . من Closing the room را بسته بودن دست ترجمه کردم :5:فکر کنم برای درس شبکه باشه

ممنون دوست عزيز

به نظر من هم بايد همين باشه با توجه به ادامه متن به هر حال من اين عبرات را تا به حال نديده بودم بازم مرسي.
اما از موضوعش پرسيدي آره يه جورايي شبكه است اما نه درس شبكه بلكه مربوط به تحمل پذيري خطا در شبكه حسگر
موفق باشي

AABB
18-06-2008, 18:34
تقریبا یعنی " در ناامیدی بسی امیدی است ، پایان شب سیه سپید است " ... وقتی ابر (موقعیت منفی و ناامید کننده) بالای سر ماست ، میشه به لبه های ابر نگاه کرد و اون وقته که می بینیم لبه های ابر داره می درخشه ، چون خورشید پشتشه و بالاخره بیرون میاد ... پس یعنی در هر موقعیت سختی ، باید به جنبه های مثبت قضیه فکر کرد ...


انگلیسی : you should never feel hopeless because difficult times always lead to better days.every difficult situation has a bright side
شما واسه ترجمه عبارات و ضرب المثل ها از کدوم دیکشنری استفاده می کنید؟لانگمن؟بیشتر راهنمایی کنید
تشکر.

bidgol
18-06-2008, 20:39
سلام
ميگن به يكي رو بدين روش زياد ميشه حالا حكايت ماست دوستان با عرض شرمندگي اگه ميشه اين دو جمله را هم ترجمه كنيد:
Consequently, this resource constrained environment is also subject to frequent node and communication failures.

This also complicates a comparison and development of conformal reliability enhancement strategies across them.

mohsen_blid
19-06-2008, 10:52
سلام دوستان این خیلی فوری است

Hello, this is the duke of the tribe C.P.A, and I would like to merge tribes.
There are many different ways of doing this, one of which that satisfies the most is called a branch off.
A branch off, different from merging tribes altogether, can be done in one of two ways:
-one way is to merge into our tribe and yet write on your description your original tribe name. It is very easy to make your original tribe name noticeable on your descriptions by using bb.
-Another way is to keep your tribe name and say on your description that you are part of our tribe.
If not a merge or branch off, how about a NAP or alliance?

We are very close to your tribe. This way we can provide instant help if needed.
We Already have one tribe that agreed to branchoff. We are now the family tribe of ali

مخصوصا معنی این کلمه رو میخوام branch off

AABB
19-06-2008, 11:28
سلام
ميگن به يكي رو بدين روش زياد ميشه حالا حكايت ماست دوستان با عرض شرمندگي اگه ميشه اين دو جمله را هم ترجمه كنيد:
Consequently, this resource constrained environment is also subject to frequent node and communication failures.

This also complicates a comparison and development of conformal reliability enhancement strategies across them.
متعاقبا این منبع تحمیل شده توسط محیط، همچنین از موضوع مشکل مکرر و خطاهای ارتباطی می باشد.
که باعث بغرنجی در مقایسه و پیشرفت تسهیلات استراتژی مطمئن می باشد.

AABB
19-06-2008, 11:57
سلام دوستان این خیلی فوری است

Hello, this is the duke of the tribe C.P.A, and I would like to merge tribes.
There are many different ways of doing this, one of which that satisfies the most is called a branch off.
A branch off, different from merging tribes altogether, can be done in one of two ways:
-one way is to merge into our tribe and yet write on your description your original tribe name. It is very easy to make your original tribe name noticeable on your descriptions by using bb.
-Another way is to keep your tribe name and say on your description that you are part of our tribe.
If not a merge or branch off, how about a NAP or alliance?

We are very close to your tribe. This way we can provide instant help if needed.
We Already have one tribe that agreed to branchoff. We are now the family tribe of ali

مخصوصا معنی این کلمه رو میخوام branch off
سلام این جا قسمت سی پی ای (خلاصه یه چیزی)هست. و من تمایل دارم که اقوام رو تجمع بدم(یکجا سازی).راههای زیادی برای این کار هست، که یکی از قناعت بخش ترین آنها یکجا سازی نامیده می شود. هر قومی از یکی از این رو طریق می تواند یکجا بشود. راه اولش اینه که قومت رو به قوم ما با نامشالحاق بدیم و مشخصاتشون رو با اصلیت اصلیشون روی کاغذ بنویسیم. تو سط بی بی به راحتی می توانید که مشخصات خود را متبلور سازید.
راه دیگرش اینه که نام قومت رو نگه داری و قسمتی از مشخصاتش رو بدی.
اگر به این کار تمایل نداری در رابطه با انجمن ان اش پی چه طور/
ما به قوم شما خیلی نزدیک هستیم. که باعث می شه بهتون کمک فوری هم برسونیم.
ما یه قوم رو که موافقت خودشون رو اعلام کردن داریم. ما حال فامیل قوم علی هستیم!

seymour
19-06-2008, 12:52
شما واسه ترجمه عبارات و ضرب المثل ها از کدوم دیکشنری استفاده می کنید؟لانگمن؟بیشتر راهنمایی کنید
تشکر.
دیگه کار ما از دیکشنری گذشته ... اگه چیزی رو ندونم توی اینترنت سرچ می کنم ... منابع آنلاین خیلی خوبی داریم ... همم ... مثلا این : thefreedictionary.com

البته اين دوست عزيز گفته بودن مو نه منو. بايد به جاي اين کلمه از wool يا hair استفاده بشه.
ها راس میگی ... دقیقا بحثی بود که چند صفحه قبلش هم شد (سوپر مام رو با سوپریموم اشتباهی گرفتم)... چشمام عقابیه دیگه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

seymour
19-06-2008, 13:05
heuristically یعنی چی؟

اصطلاحی مربوط به درس هوش مصنوعی رشته کامپیوتراست و یک نوع الگوریتم حل کردن مساله باروش آزمون وخطااست ....
من این توضیح رو یه کم اصلاح می کنم ... heuristically یعنی " به شیوه هیورستیک " ؛ هیورستیک یه الگوریتم نیست ؛ یه استراتژیه ... دقیقا مثل همونی که دوستمون گفت : آزمایش و خطا (که یه الگوریتم نیست / یه استراتژیه - اینا با هم فرق دارن) ... معمولا این روش وقتی به کار میره که ما واسه مون رسیدن به بهترین جواب مهمتر از رسیدن به جواب واقعیه ... یعنی می خوایم که زودتر به بهترین جواب ممکن برسیم ، حالا اگه خود خود جواب هم نبود (اما به اندازه کافی بهش نزدیک بود)، اشکال نداره ...

seymour
19-06-2008, 13:07
سلام
ميگن به يكي رو بدين روش زياد ميشه حالا حكايت ماست دوستان با عرض شرمندگي اگه ميشه اين دو جمله را هم ترجمه كنيد:
Consequently, this resource constrained environment is also subject to frequent node and communication failures.

This also complicates a comparison and development of conformal reliability enhancement strategies across them.

متعاقبا این منبع تحمیل شده توسط محیط، همچنین از موضوع مشکل مکرر و خطاهای ارتباطی می باشد.
که باعث بغرنجی در مقایسه و پیشرفت تسهیلات استراتژی مطمئن می باشد.
اصلاح می کنم هر دو جمله رو :

*در نتیجه ، در چنین محیطی که با کمبود منابع روبرو هستیم ، امکان وقوع اختلالات در نودها و بین نودها افزایش می یابد .


*ضمنا این مساله باعث می شود که اجرا/توسعه/ارزیابی استراتژهای افزایش قابلیت اطمینان سیستم نیز با پیچیدگی ها بسیاری مواجه شود . (به زبان ساده : این مساله باعث میشه که اگه یه روزی خواستیم reliability سیستم رو بالا ببریم ، کارمون سخت تر و پیچیده تر بشه)

seymour
19-06-2008, 13:13
سلام دوستان این خیلی فوری است

Hello, this is the duke of the tribe C.P.A, and I would like to merge tribes.
There are many different ways of doing this, one of which that satisfies the most is called a branch off.
A branch off, different from merging tribes altogether, can be done in one of two ways:
-one way is to merge into our tribe and yet write on your description your original tribe name. It is very easy to make your original tribe name noticeable on your descriptions by using bb.
-Another way is to keep your tribe name and say on your description that you are part of our tribe.
If not a merge or branch off, how about a NAP or alliance?

We are very close to your tribe. This way we can provide instant help if needed.
We Already have one tribe that agreed to branchoff. We are now the family tribe of ali

مخصوصا معنی این کلمه رو میخوام branch off

سلام این جا قسمت سی پی ای (خلاصه یه چیزی)هست. و من تمایل دارم که اقوام رو تجمع بدم(یکجا سازی).راههای زیادی برای این کار هست، که یکی از قناعت بخش ترین آنها یکجا سازی نامیده می شود. هر قومی از یکی از این رو طریق می تواند یکجا بشود.....
بجز محتوای کلی متن که دوستمون ترجمه کرده ، من فقط در مورد branch off یه توضیح میده که در واقع دوست خوبمون برعکس ترجمه کرده ... branch off به معنای انشعابه ، نه ادغام ... توی خود متن هم گفته اینو :


A branch off, different from merging tribes altogether

در واقع بحثش اینه که شما به انشعاب/شاخه ای از قبیله ما تبدیل بشید ...

roya_2003
19-06-2008, 14:19
با سلام!
خسته نباشید.
لطفا دوستان چند عبارت زیر رو به انگلیسی ترجمه نمایید.

"زیر نظر استاد محترم"

"تهیه و تنظیم"

"تدوین"

"تهیه کنندگان"

AABB
19-06-2008, 15:11
با سلام!
خسته نباشید.
لطفا دوستان چند عبارت زیر رو به انگلیسی ترجمه نمایید.

"زیر نظر استاد محترم"

"تهیه و تنظیم"

"تدوین"

"تهیه کنندگان"
under supervision of teacher...1
compose and arrangment
modified
producers/composers

AABB
19-06-2008, 15:29
دیگه کار ما از دیکشنری گذشته ... اگه چیزی رو ندونم توی اینترنت سرچ می کنم ... منابع آنلاین خیلی خوبی داریم ... همم ... مثلا این : thefreedictionary.com

من از این آدرستون استفاده کردم ولی واسه اصطلاحات کم میاره!!!

sd70
19-06-2008, 17:09
براي اصطلاحات به نظرم سايت زير منبع خيلي خوبيه:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

padeshah_2007
20-06-2008, 08:14
Please Put These Worlds In Correct Order And Answer The Questions

What Should I Know about Merrow

And so
The Fairy
Lost
An inverntor
Who Left
Merrow
is
His
Realm
Powers

What Does Lilith Want With my Husband

if
Her Husband
the Dreams
of mortals
fidget
will have
Lilith
Over
total Control
Becomes

Thank You

padeshah_2007
20-06-2008, 08:17
Please Answer The Question Please Put These Worlds In Correct Order And Answer The Questions

What Should I Know about Merrow

And so
The Fairy
Lost
An inverntor
Who Left
Merrow
is
His
Realm
Powers

What Does Lilith Want With my Husband

if
Her Husband
the Dreams
of mortals
fidget
will have
Lilith
Over
total Control
Becomes

Thank You

bidgol
20-06-2008, 10:13
اصلاح می کنم هر دو جمله رو :

*در نتیجه ، در چنین محیطی که با کمبود منابع روبرو هستیم ، امکان وقوع اختلالات در نودها و بین نودها افزایش می یابد .


*ضمنا این مساله باعث می شود که اجرا/توسعه/ارزیابی استراتژهای افزایش قابلیت اطمینان سیستم نیز با پیچیدگی ها بسیاری مواجه شود . (به زبان ساده : این مساله باعث میشه که اگه یه روزی خواستیم reliability سیستم رو بالا ببریم ، کارمون سخت تر و پیچیده تر بشه)
سلام اون دوستمون كه قبلا ترجمه كرده بود البته من بسيار از ايشون ممنونم ولي ترجمش مثل خودمه
اما ترجمه شما مثل خودتون حرف نداره
بازم از همه بچه ها كه سعي مي كنند مشكلات را توي اين دنياي مجازي وانفسا حل كنند ممنون

ali_ranger22
20-06-2008, 11:50
نو هیچی درباره ی من نمیدونی میشه؟؟؟:
you dont know anything about me

raptor22
20-06-2008, 13:15
hi my freind
please help me. you can help me with translate this text.
Thanks a lot for your help.

care must be taken when using large feedback resistors since they interact with the input capacitance of the op amp to create poles with negative feedback,and both poles and zeros with positive feedback.large resistor values can move these poles and zeros into the proximity of the oscillation frequency and impact the phase shift.
A final consideration is given to the slew-rate limtation of the op amp . the slew-rate must be greater than 2 where vp is the peak output voltage and f0 is the oscillation frequency,or distortion of the output signal will result.

----------------------------------------------

the gain of the negative feedback path is combined into one gain term(representing the closed loop gain) and figure 15-5 reduces to figure 15-1.the positive feedback network is then represented by b=b2 and subsequent analysis is simplified.when negative feedback is used,then the positive feedback loop can be ignored since b2 is 0.

---------------------------------
op amp = تقويت كننده عملياتي

البته من اين متن رو ميتونم از روش بخونم وبفهمم ولي ميخوام يه ترجمه روو نتر از ترجمه خودم باشه...
بازم ممنون.

seymour
20-06-2008, 14:44
من از این آدرستون استفاده کردم ولی واسه اصطلاحات کم میاره!!!
خب همونطور که گفتم دیگه از یه حدی به بعد ، هیچ چیز کافی نیست و به قول معروف " همه چیز را همگان دانند " یعنی شما باید در سطح بالا ، گاهی چندین منبع رو چک کنی تا به جواب برسی ...


سایتی که دوستمون معرفی کرد هم خوبه و اصطلاحات به روزی داره ، اما چون یه جور حرکت خودجوشه و حالت آکادمیکه نداره ، بیشتر متمایل به اصطلاحات عامه اس تا اصطلاحات رسمی تر ..

seymour
20-06-2008, 14:48
با سلام!
خسته نباشید.
لطفا دوستان چند عبارت زیر رو به انگلیسی ترجمه نمایید.

"زیر نظر استاد محترم"

"تهیه و تنظیم"

"تدوین"

"تهیه کنندگان"


under supervision of teacher...1
compose and arrangment
modified
producers/composers
خیلی از چیزایی که ما توی فارسی میگیم در انگلیسی بی معنا یه کاملا متفاوته ، مثلا اونا هیچوقت اول یه مقاله نمی نویسن : استاد محترم و ارجمند و اینا ... بجاش مثلا خیلی ساده میگن : supervisor = فلانی ...


در همین راستا ، تفاوت تهیه و تنظیم و تدوین چیه ؟ .... بله ؛ می دونم که فرق جزئی با هم دارن ؛ اما در رابطه با یه مقاله یا رساله ، اینا همه شون زیر یه پرچم هستن ... خیلی ساده میگن : by = فلانی و فلانی ... یا نهایتا authors = فلانی و فلانی

mohsen57
20-06-2008, 15:52
این رو ترجمه کنید:
I can't possibly make everyone's site unique. I would have to have a team of article writers working around the clock and I would have to charge several hundreds of dollars for my products.

AABB
20-06-2008, 16:28
این رو ترجمه کنید:
I can't possibly make everyone's site unique. I would have to have a team of article writers working around the clock and I would have to charge several hundreds of dollars for my products.
من به شخصه سایت رو نمی تونم کاملش کنم. و واسه این کار احتیاج به تیمی دارم که مواد و مقالات رو بنویسند. که واسشون برای محصولاتم یه چند صد دلاری در نظر گرفتم.

ali_ranger22
20-06-2008, 18:55
دوستان من درست گفتم اون ترجمه رو؟؟

raptor22
20-06-2008, 21:07
دوستان من درست گفتم اون ترجمه رو؟؟

آره درست ترجمه كردي...

mohsen57
21-06-2008, 01:57
اگر من مطالب سایتهای دیگر را باز ذکر منبع در سایت خودم بنویسم آیا از نظر Alex مشکلی دارد؟

bidgol
21-06-2008, 07:43
با سلام مجدد دوستان اين متنو زحمتشو بكشيد ممنون:

Unfortunately, this semantic is less suitable for WSNs,given their data-centric nature
و اين يكي كه داره يك شكل و توضيح مي دهد outline را چي معني مي كنيد.
Figure 3 depicts the resulting RBD, which outlines the dependencies of the data transport reliability versus the different stages for data operations reliability

seymour
21-06-2008, 18:26
این رو ترجمه کنید:
I can't possibly make everyone's site unique. I would have to have a team of article writers working around the clock and I would have to charge several hundreds of dollars for my products.

من به شخصه سایت رو نمی تونم کاملش کنم. و واسه این کار احتیاج به تیمی دارم که مواد و مقالات رو بنویسند. که واسشون برای محصولاتم یه چند صد دلاری در نظر گرفتم.
من نمی تونم همه سایت ها رو بی همتا (تک - درجه یک) از آب در بیارم . [واسه این کار] نیاز به یه تیم نویسنده دارم که 24 ساعته کار کنن و ضمنا باید صدها دلار روی هر کدوم از تولیداتم قیمت بذارم ...

sepid12ir
21-06-2008, 19:36
بچه ها کمک، خیلی زیاد کمک میخوام، لطفا این متن را برام ترجمه کنید، یه نامه ی رسمیه برای یک شخص مهم...
استاد ارجمند(x( با سلام، پیرو ایمیل قبلی آقای دکتر (y) جهت شرکت در اجلاس(ط(X) به نمایندگی از این مجمع به حضور معرفی میشوند.

seymour
21-06-2008, 20:19
با سلام مجدد دوستان اين متنو زحمتشو بكشيد ممنون:

Unfortunately, this semantic is less suitable for WSNs,given their data-centric nature
و اين يكي كه داره يك شكل و توضيح مي دهد outline را چي معني مي كنيد.
Figure 3 depicts the resulting RBD, which outlines the dependencies of the data transport reliability versus the different stages for data operations reliability
با توجه به ماهیت WSN ها که اساسا داده-محور هستند ، متاسفانه این فرایند تحلیل چندان مناسب نیست ... (معمولا در ترم های فنی ، سمانتیک اشاره داره به یه مجموعه معانی و تعابیر برای تعریف و ترجمه)

اگر من مطالب سایتهای دیگر را باز ذکر منبع در سایت خودم بنویسم آیا از نظر Alex مشکلی دارد؟
what does Alex thing about me using the contents of other sites in my own site (of course with citing the source)

seymour
21-06-2008, 20:29
بچه ها کمک، خیلی زیاد کمک میخوام، لطفا این متن را برام ترجمه کنید، یه نامه ی رسمیه برای یک شخص مهم...
استاد ارجمند(x( با سلام، پیرو ایمیل قبلی آقای دکتر (y) جهت شرکت در اجلاس(ط(X) به نمایندگی از این مجمع به حضور معرفی میشوند.
ِDead Mr. X یا اگه خیلی پاچه خواریه ، بجای mtr بگو پروفسور

Hello



in accord with the last Email , Dr Y will present this society in session X and hereby is introduced .

bidgol
22-06-2008, 09:35
[QUOTE=seymour;2546203]با توجه به ماهیت WSN ها که اساسا داده-محور هستند ، متاسفانه این فرایند تحلیل چندان مناسب نیست ... (معمولا در ترم های فنی ، سمانتیک اشاره داره به یه مجموعه معانی و تعابیر برای تعریف و ترجمه)

seymour عزيز من اين بخش دومو كار لازم ترم اگر زحمتش بكشي ممنون:
اين يكي كه داره يك شكل و توضيح مي دهد outline را چي معني مي كنيد.
Figure 3 depicts the resulting RBD, which outlines the dependencies of the data transport reliability versus the different stages for data operations reliability

seymour
22-06-2008, 14:44
ها ... راس میگی ... اصلا یادم رفت که دو بخشی بوده [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] سرم شلوغه یه مقدار ...

outline یعنی شرح مختصر ... توضیح اجمالی ...

waiting
22-06-2008, 18:56
من ترجمه متن کتاب English For Computer Science را می خواستم. با تشکر

Antonio Andolini
23-06-2008, 01:27
سلام و درود
این جمله رو اگه میشه مورد ترجمه قرار دهید:20:
" حق با شما هست"

raptor22
23-06-2008, 12:11
hi my freind
please help me. you can help me with translate this text.
Thanks a lot for your help.

care must be taken when using large feedback resistors since they interact with the input capacitance of the op amp to create poles with negative feedback,and both poles and zeros with positive feedback.large resistor values can move these poles and zeros into the proximity of the oscillation frequency and impact the phase shift.
A final consideration is given to the slew-rate limtation of the op amp . the slew-rate must be greater than 2 where vp is the peak output voltage and f0 is the oscillation frequency,or distortion of the output signal will result.

----------------------------------------------

the gain of the negative feedback path is combined into one gain term(representing the closed loop gain) and figure 15-5 reduces to figure 15-1.the positive feedback network is then represented by b=b2 and subsequent analysis is simplified.when negative feedback is used,then the positive feedback loop can be ignored since b2 is 0.

---------------------------------
op amp = تقويت كننده عملياتي

البته من اين متن رو ميتونم از روش بخونم وبفهمم ولي ميخوام يه ترجمه روو نتر از ترجمه خودم باشه...
بازم ممنون.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Narsis_E
23-06-2008, 13:51
سلام و درود
این جمله رو اگه میشه مورد ترجمه قرار دهید:20:
" حق با شما هست"

You're right

Antonio Andolini
23-06-2008, 14:03
You're right
سلام
ممنون ولی فکر نکنم خیلی به این جمله بخوره :13:میاد بهش؟!!
"شما حق داشتید که تاپیک منو ببندید"

you was right to close my topic

seymour
23-06-2008, 14:35
is there a Farsi version of this book , or you actually expect someone translate it for you ?[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

seymour
23-06-2008, 14:41
سلام
ممنون ولی فکر نکنم خیلی به این جمله بخوره :13:میاد بهش؟!!
"شما حق داشتید که تاپیک منو ببندید"

you was right to close my topic
you were right to close my topic

seymour
23-06-2008, 14:56
hi my freind
please help me. you can help me with translate this text.
Thanks a lot for your help.

care must be taken when using large feedback resistors since they interact with the input capacitance of the op amp to create poles with negative feedback,and both poles and zeros with positive feedback.large resistor values can move these poles and zeros into the proximity of the oscillation frequency and impact the phase shift.
A final consideration is given to the slew-rate limtation of the op amp . the slew-rate must be greater than 2 where vp is the peak output voltage and f0 is the oscillation frequency,or distortion of the output signal will result.



----------------------------------------------

the gain of the negative feedback path is combined into one gain term(representing the closed loop gain) and figure 15-5 reduces to figure 15-1.the positive feedback network is then represented by b=b2 and subsequent analysis is simplified.when negative feedback is used,then the positive feedback loop can be ignored since b2 is 0.

---------------------------------
op amp = تقويت كننده عملياتي

البته من اين متن رو ميتونم از روش بخونم وبفهمم ولي ميخوام يه ترجمه روو نتر از ترجمه خودم باشه...
بازم ممنون.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هنگام استفاده از مقاومت های فیدبک باید احتیاط کنیم . چون با ظرفیت ورودی op amp ها (تقویت کننده های عملیاتی) ارتباط دارن (ارتباطشون به این نحوه که قطب هایی با فیدبک منفی ، و قطب ها و صفرهایی با فیدبک مثبت ایجاد می کنن) . حالا اگه ما دقت کافی نکنیم و مقاومت های بزرگی استفاده کنیم ، این صفرها و قطب ها به فرکانس نوسان نزدیک میشن و روی اختلاف فاز تاثیر (نامطلوب) میذارن ...


یه نکته دیگه که باید بهش توجه کنیم اینه که در شرایطی که vp برابر حداکثر ولتاژ خروجیه و f0 برابر فرکانس نوسانه ، slew rate (حداکثر نرخ تغییر سیگنال در مدار) باید بزرگتر از 2 باشه .. در غیر اینصورت ، سیگنال خروجی دچار اختلال میشه ...


اونی یکی رو الان وقت ندارم ...

Narsis_E
23-06-2008, 15:05
سلام
ممنون ولی فکر نکنم خیلی به این جمله بخوره :13:میاد بهش؟!!
"شما حق داشتید که تاپیک منو ببندید"

you was right to close my topic

خب دوست عزیز شما که نگفته بودین می خواین به این جمله هم بخوره !! معادل "حق با شماست" رو خواستین .

bidgol
23-06-2008, 17:54
سلام دوستان
متن زير را ترجمه كنيد:
RR and RMLD vary with respect to the protocols used, the environment where the WSN is deployed and the network conditions.

Narsis_E
23-06-2008, 19:24
سلام دوستان
متن زير را ترجمه كنيد:
RR and RMLD vary with respect to the protocols used, the environment where the WSN is deployed and the network conditions.


RR و RMLD از لحاظ پروتکل های استفاده شده ، محیطی که WSN در اون قرار گرفته و وضعیت شبکه متفاوت هستند.

Antonio Andolini
23-06-2008, 19:49
خب دوست عزیز شما که نگفته بودین می خواین به این جمله هم بخوره !! معادل "حق با شماست" رو خواستین .
بله حق با شماست ... سپاسگذارم



you were right to close my topic

سپاسگذارم

این جمله رو هم اگه میشه مورد ترجمه قرار دهید
the waves can only progress so far upstream before being defeated

این so far upstream رو نمی دونم چی کارش کنم

seymour
24-06-2008, 15:25
این جمله رو هم اگه میشه مورد ترجمه قرار دهید
the waves can only progress so far upstream before being defeated

این so far upstream رو نمی دونم چی کارش کنم
میگه : امواج می تونن تا اینجا به سمت بالا (= خلاف جهت جریان) پیشروی کنن ... و بعدش دیگه شکست می خورن (=جریان بر اونها غلبه می کنه )


این مثال برای بحث در زمینه ایجاد سیاهچاله های مصنوعی مطرح میشه ... مثل یه ماهی که فقط تا یه حدی می تونه از یه آبشار (=سیاهچاله) فاصله بگیره ، و بعد از اینکه کمی دور شد ، جریان انقدر قوی میشه که ماهی مغلوب میشه و نمی تونه خلاف جریان ادامه بده ...

Antonio Andolini
24-06-2008, 19:35
[میگه : امواج می تونن تا اینجا به سمت بالا (= خلاف جهت جریان) پیشروی کنن ... و بعدش دیگه شکست می خورن (=جریان بر اونها غلبه می کنه )

کجا؟!! ... خودم توی همین جاش گیر کردم




این مثال برای بحث در زمینه ایجاد سیاهچاله های مصنوعی مطرح میشه ... مثل یه ماهی که فقط تا یه حدی می تونه از یه آبشار (=سیاهچاله) فاصله بگیره ، و بعد از اینکه کمی دور شد ، جریان انقدر قوی میشه که ماهی مغلوب میشه و نمی تونه خلاف جریان ادامه بده ...

بله کاملا صحیح هست:20:

bidgol
24-06-2008, 21:48
با تشكر از دوستان اين متن را نيز زحمتش و بكشين:
The high reliability of MLD can be achieved if the MLD technique deploys the timer that shows a low probability of failure.
دوستان من هنوز با معني جمله زير كه يك شكل و توضيح مي‌ده مشكل دارم:
Figure 3 depicts the resulting RBD, which outlines the dependencies of the data transport reliability versus the different stages for data operations reliability

Mehran NZ
25-06-2008, 09:35
can somebody translate these 2 sentences to persian?

1.i merely spared your life on a whim
2. that's why this time ,at my whim,you lose your life

seymour
25-06-2008, 14:09
کجا؟!! ... خودم توی همین جاش گیر کردم
مهم نیست که دقیقا کجا ؛ مهم اینه که تا اینجا ! ... در واقع rhetorical هستش ... یعنی می خواد بگه یه مقدار محدود و مشخصی ... می خواد بگه " تا یه جایی" که این جا ، زیاد هم دور نیست ...

seymour
25-06-2008, 14:16
با تشكر از دوستان اين متن را نيز زحمتش و بكشين:
The high reliability of MLD can be achieved if the MLD technique deploys the timer that shows a low probability of failure.
دوستان من هنوز با معني جمله زير كه يك شكل و توضيح مي‌ده مشكل دارم:
Figure 3 depicts the resulting RBD, which outlines the dependencies of the data transport reliability versus the different stages for data operations reliability
برای اینکه قابلیت اطمینان MLD بالا بره ، می تونیم از یه تایمر در تکنیک MLD استفاده کنیم که این تایمر احتمال اندک خطا رو نشون میده

//

شکل 3 ، RBD حاصله رو نشون میده ... در این شکل رابطه بین" قابلیت اطمینان در انتقال داده" از یکسو و "سطوح مختلف قابلیت اطمینان در عملیات داده ای" نمایش داده شده

can somebody translate these 2 sentences to persian?

1.i merely spared your life on a whim
2. that's why this time ,at my whim,you lose your life
1. عشقم کشید که بهت رحم کنم و نکشمت ...


2. و دقیقا این دفعه هم بخاطر عشق بنده ، جونت رو از دست خواهی داد ...

Narsis_E
25-06-2008, 14:37
کجا؟!! ... خودم توی همین جاش گیر کردم






ببین دوست عزیز توی هر سیاهچاله یه ناحیه ای هست یا بهتره بگم مرزی هست که اگر هر چیزی حتی نور ازش عبور کنه داخل سیاهچاله گیر میفته یا به عبارتی توسط سیاهچاله بلعیده میشه به این ناحیه میگن "Even Horizon"یا افق رویداد حالا اینجا داره مثال ماهی و آبشار رو هم با حالتی که تو سیاهچاله اتفاق میفته مقایسه می کنه و منظورش از اینجا یه ناحیه ای معادل افق رویداد سیاهچاله اس و همونطور که دوستمون گفتن دقیقاً یه نقطه مشخص نیست .

Antonio Andolini
25-06-2008, 16:30
ببین دوست عزیز توی هر سیاهچاله یه ناحیه ای هست یا بهتره بگم مرزی هست که اگر هر چیزی حتی نور ازش عبور کنه داخل سیاهچاله گیر میفته یا به عبارتی توسط سیاهچاله بلعیده میشه به این ناحیه میگن "Even Horizon"یا افق رویداد حالا اینجا داره مثال ماهی و آبشار رو هم با حالتی که تو سیاهچاله اتفاق میفته مقایسه می کنه و منظورش از اینجا یه ناحیه ای معادل افق رویداد سیاهچاله اس و همونطور که دوستمون گفتن دقیقاً یه نقطه مشخص نیست .
آهان ... پس منظورش افق رویداد بوده
ممنوم هم از سیمور و هم نارسیس
...... مطمئنید که افق رویداد رو نمیتونیم اندازه بگیریم؟!! ... چون چند وقت پیش داشتم یه مقاله می خوندم که اگر خورشید به یک سیاه چاله تبدیدل بشه{که البته به خاطر جرم کمش غیرممکن هست که این اتفاق بیفته} زمین نه در افق رویدادش قرار میگیره و نه در محدوده ای شعاع شوارتزشیلد وفقط تحت تاثر امواج گرانشیش قرار می گیره

سپاسگذارم:11::11:

Doyenfery
26-06-2008, 04:59
You've got a cheshire cat grin
from this paragraph:

The walls abandon shape
You've got a cheshire cat grinAll blurring into one
This place is on a mission
Before the night owl
Before the animal noises
Closed circuit cameras
Before you're comatose


and


What's the point of instruments
in this paragraph:

Before you run away from me
Before you're lost between the notes
The beat goes round and round
The beat goes round and round
I never really got there
I just pretended that I had
What's the point of instrumentsWords are a sawed off shotgun

tnx

seymour
26-06-2008, 11:51
You've got a cheshire cat grin
from this paragraph:

The walls abandon shape
You've got a cheshire cat grinAll blurring into one
This place is on a mission
Before the night owl
Before the animal noises
Closed circuit cameras
Before you're comatose


and


What's the point of instruments
in this paragraph:

Before you run away from me
Before you're lost between the notes
The beat goes round and round
The beat goes round and round
I never really got there
I just pretended that I had
What's the point of instrumentsWords are a sawed off shotgun

tnx
grinning like a Cheshire یعنی لبخند وسیع ... اعتقاد وجود داره که گربه های چشایر ، انگار دارن میخندن .. توی آلیس در سرزمین عجایب ، گربه چشایری وجود داره که می تونه ناپدید بشه ، وهمیشه آخری بخشی از بدنش که ناپدید میشه لبخندشه ... نمادی از فلسفه بافی - مرموز بودن - و حتی شیطنت ...


//

What's the point of instruments یعنی چه نیازی به آلات موسیقی هست ؟[وقتی که می تونم در قالب کلمات موثر تر عمل کنم]

olinda
26-06-2008, 12:46
با سلام
لطفا زحمت ترجمهء این متن رو یکی از دوستان بکشند.
خانمهای محترم به دلشون نگیرند که این مقایسه برای زنان خارجکی هست .

A cat doesn't know what a remote control is.

A cat loves you until it dies.

You don't have to tell your cat you love it - it knows you do.

A cat likes to be petted, anywhere, anytime.

Cats don't expect breakfast in the morning.

Cats don't ly, quibble, argue, pout.

Everything you do is interesting.

Cats need little space, a sunny spot in the window will do.

Cats don't smoke, drink, do drugs.

You don't have to tell a cat it's pretty.

A cat doesn't care if you haven't shaved for two days.

A cat doesn't want to borrow money from you.

Cats love to scrap bills and taxforms.

You don't need to buy your cat expensive presents on it's birthday.

You don't need to buy your cats mother expensive presents on her birthday.

shamim24
26-06-2008, 16:47
با سلام..يه سري جمله هست كه خيلي عجله ايه...ممنون از دوست عزيزي (seymour)كه زحمت اينكار رو ميكشن.

1-ميگه كه جنبه هاي پاسخده بيشتر وابسته به ادراك و معني هستند،(در ادامه اينطور اومده كه):

while inferential aspects relate to the building up of a generalized system.

2-ميگه در مورد بچه ها جدايي مدرسه از خونه بسيار سخت تر هست هم از لحاظ:

both emotionally and in terms of non-connectivity of schemata
و در ادامه ميگه وقتي كه اونها با اتوبوس ميرن مدرسه و يا اينكه خودشون

walk - i.e.,more actively.in the former case there is a break in cognition due partly to the lack of control but also to the means of travel.
يه توضيحي بدم كه cognotion map كه توي اين متن اومده به معناي نقشه ذهني اي هست كه مردم از شكل و نقشه شهرشون دارند.

-

3-transportation may not only alter familiarity through use but also preference,relative hierarchy and so on.

-

4-in this latter case the movement or behavioral space actually available is greatly reduced.

-

5-it would follow that frequent repetition of routes has an effect on correlating the many variables needed for learning , while the variety of routes taken affects the extent known and the connectivity - the undrestanding of the overall structure.

-

6-for example stations may need to be consistent on given routes but individually variable

-

7-place implying a knowledge that one is here rather than there

-

8-how congruent is this information with the particular cognitive style.

-

9-in the tuamoutus compass directions refer to winds but places are located in terms of their relation to principal settlements.

shamim24
26-06-2008, 16:53
1-channeling effect

2-sectoral bias

3-spatial behaviour

4-expriental equivalents

5-directionally biased map

6-frequency of trip

7-traffic blocking environmental awareness

8-whatness and thereness

9-pathtaking

خيلي لطف مي كنيد...

mohamad12345
26-06-2008, 21:36
hello everybody please translate this paragraph for me
thanks a lot


“Time” is an illusion, a purely human construct of mankind, designed for convenience in order to measure a perceived “past”, “present” and “future”. The illusion of “time” on Earth is maintained by means of a scientific measurement of the relative positions of the Earth and the Sun in the physical three dimensional Universe in order to observe the seasons and the time the Earth takes for a complete rotation relative to the Sun in the measurement of ongoing “time”, in turn measured by various physical instruments such as clocks, calendars and charts

AABB
27-06-2008, 11:24
hello everybody please translate this paragraph for me
thanks a lot


“Time” is an illusion, a purely human construct of mankind, designed for convenience in order to measure a perceived “past”, “present” and “future”. The illusion of “time” on Earth is maintained by means of a scientific measurement of the relative positions of the Earth and the Sun in the physical three dimensional Universe in order to observe the seasons and the time the Earth takes for a complete rotation relative to the Sun in the measurement of ongoing “time”, in turn measured by various physical instruments such as clocks, calendars and charts
زمان تصوری ساخته بشر است که مقیاس گذشته، حال، و آینده می باشد. در روی کره زمین (تصور) زمان توسط آله های علمی که آنها براساس موقعیت کره زمین نسبت به چرخشش به دور خورشید و فصول قابل مشاهده، استوار اند، اندازه گیری می شود.
این اندازه گیری توسط وسایل مختلفی همچون ساعت، تقویم و جداول صورت می گیرد.

seymour
27-06-2008, 16:49
با سلام..يه سري جمله هست كه خيلي عجله ايه...ممنون از دوست عزيزي (seymour)كه زحمت اينكار رو ميكشن.

1-ميگه كه جنبه هاي پاسخده بيشتر وابسته به ادراك و معني هستند،(در ادامه اينطور اومده كه):

while inferential aspects relate to the building up of a generalized system.

2-ميگه در مورد بچه ها جدايي مدرسه از خونه بسيار سخت تر هست هم از لحاظ:

both emotionally and in terms of non-connectivity of schemata
و در ادامه ميگه وقتي كه اونها با اتوبوس ميرن مدرسه و يا اينكه خودشون

walk - i.e.,more actively.in the former case there is a break in cognition due partly to the lack of control but also to the means of travel.
يه توضيحي بدم كه cognotion map كه توي اين متن اومده به معناي نقشه ذهني اي هست كه مردم از شكل و نقشه شهرشون دارند.

-

3-transportation may not only alter familiarity through use but also preference,relative hierarchy and so on.

-

4-in this latter case the movement or behavioral space actually available is greatly reduced.

-

5-it would follow that frequent repetition of routes has an effect on correlating the many variables needed for learning , while the variety of routes taken affects the extent known and the connectivity - the undrestanding of the overall structure.

-

6-for example stations may need to be consistent on given routes but individually variable

-

7-place implying a knowledge that one is here rather than there

-

8-how congruent is this information with the particular cognitive style.

-

9-in the tuamoutus compass directions refer to winds but places are located in terms of their relation to principal settlements.
در حالیکه جنبه های استنتاجی ، با ساختار یک سیستم کلی مرتبط هستند

//

هم از نظر احساسی و هم از این نظر که الگوهای روانی مدرسه/خانه ، ارتباط چندانی با یکدیگر ندارن ...

//

میگه که اونی که پیاده مسیر خونه/مدرسه رو طی می کنه ، عمل فعالانه تری انجام میده . اما اونی که با سرویس میره ، معرفت و شناختش دچار نوعی گسستگی میشه - اولا به این خاطر که کنترلی روی رفت و آمد نداره و ثانیا بخاطر ابزار جابجابی که اتوبوس باشه ..

//

حمل و نقل نه تنها باعث افزایش آشنایی میشه (در اثر استفاده مکرر) ، بلکه روی ترجیحات ، سلسله مراتب (طبقه بندی) ذهنی انسان و غیره هم تاثیر می گذاره ..

//

در دومی ، توانایی حرکت و فضای رفتاری ، بشدت کاهش پیدا می کنه ..

//

تکرار (استفاده از) یک مسیر ، باعث میشه که بسیاری از متغیرهای موثر در یادگیری با همدیگه مرتبط بشن و نوعی همبستگی بین شون برقرار بشه ... در حالیکه استفاده از مسیرهای متنوع ، روی گستره معرفتی - ارتباط بین مفاهیم - و درک از وضعیت کلی ساختارها تاثیر می گذاره ...

//

مثلا ایستگاه های موجود در یک مسیر بهتره که یکدست و یکنواخت باشن ، اما در هر مسیر می تونه با مسیرهای دیگه متفاوت باشه ...

//

این آگاهی رو بصورت ضمنی به ما میده که یه نفر ، بجای اینکه اونجا باشه ، اینحاست ..

//

اطلاعات چقدر با سبک شناختی معین، همخوانی دارن ...

//

در قطب نمای tuamoutus (این واژه درسته ؟ - قطب نمای می تونه معنای دیگه ای بده) ، جهات به بادها اشاره می کنن ، اما مکان های مختلف براساس رابطه شون با استقرار و چیدمان اصلی قرار گرفته ان ... (من این جمله رو درست نفهمیدم و شاید لازم باشه که بخش بیشتری رو بذاری - اگه مهمه)

hnme_bnd
27-06-2008, 17:37
بزرگترين مسابقه ي رپ راه

شما بايد براي شرکت در اين مسابقه تا تاريخ 1/1/2009 به تعداد 200 پست داشته باشيد
نفرات برتر بر اساس قرعه انتخاب ميشوند
قرعه کشي در تاريخ 2/1/2008 انجام ميشود
در صورت برنده شدن در مسابقه شما يک ايميل از طرف سايت دريافت مينماييد

جايزه ي 2 نفر اول : اجاري يک موسقي با هزينه ي رپ راه
جايزه ي 2 نفر دوم : 50000 تومان
جايزه ي 2 نفر سوم : 10000 تومان

لطفا براي شرکت در مسابقه نام کاربري و پسورد خود را در قسمت زير وارد نماييد

shamim24
28-06-2008, 09:55
خيلي ممنون از ترجمه هاي قبلي...يه چند تا جمله ديگه هم هست البته ديگه آخريشه...خيلي ممنون ميشم..


1-spatial and temporal systems vary greatly and we find the Andamese calender of scents,the temporal sound and smell orientation in Las Casas, the time divisions of the Maenge or the Pueblo Indians.


2-as among the Fang in Africa who traditionaly used a river based system .

ميگه مراكشي ها معمولا از سيستم فضايي استفاده نمي كنند :


3-but rely on known areas.once such areas are left,people zero-in places by asking.


4-japanese city is organized as a series of areas of even smaller size with information sought at each boundry crossing.


5-instruction would be to go west X blocks or miles,turn left and go south Y blocks,turn right and go west 2 blocks.the address is 1234 W such a street.


6-all,however,have in common the recognition of certain features and a schematic notion of how they relate to the larger context.

AABB
28-06-2008, 15:50
بزرگترين مسابقه ي رپ راه

شما بايد براي شرکت در اين مسابقه تا تاريخ 1/1/2009 به تعداد 200 پست داشته باشيد
نفرات برتر بر اساس قرعه انتخاب ميشوند
قرعه کشي در تاريخ 2/1/2008 انجام ميشود
در صورت برنده شدن در مسابقه شما يک ايميل از طرف سايت دريافت مينماييد

جايزه ي 2 نفر اول : اجاري يک موسقي با هزينه ي رپ راه
جايزه ي 2 نفر دوم : 50000 تومان
جايزه ي 2 نفر سوم : 10000 تومان

لطفا براي شرکت در مسابقه نام کاربري و پسورد خود را در قسمت زير وارد نماييد
من این رپ راه رو نفهمیدم اصلا چی هست؟ راه یه نوع از رپه؟؟؟

seymour
28-06-2008, 19:44
خيلي ممنون از ترجمه هاي قبلي...يه چند تا جمله ديگه هم هست البته ديگه آخريشه...خيلي ممنون ميشم..


1-spatial and temporal systems vary greatly and we find the Andamese calender of scents,the temporal sound and smell orientation in Las Casas, the time divisions of the Maenge or the Pueblo Indians.


2-as among the Fang in Africa who traditionaly used a river based system .

ميگه مراكشي ها معمولا از سيستم فضايي استفاده نمي كنند :


3-but rely on known areas.once such areas are left,people zero-in places by asking.


4-japanese city is organized as a series of areas of even smaller size with information sought at each boundry crossing.


5-instruction would be to go west X blocks or miles,turn left and go south Y blocks,turn right and go west 2 blocks.the address is 1234 W such a street.


6-all,however,have in common the recognition of certain features and a schematic notion of how they relate to the larger context.
سیستم های فضایی و زمانی تنوع بسیاری دارند ؛ از جمله آنهایی که ما پیدا کرده ایم : تقویم معطر Andamese - سیستم جهت یابی با استفاده از بو و صدا Las Casas - تقسیمات زمانی Maenge - و یا سیستم Pueblo Indians

//

همانند مردمان قوم فنگ (مرکز آفریقا) که بصورت سنتی از یک سیستم مبتنی بر رودخانه ها استفاده می کنند .


//

در عوض به ناحیه شناخته شده وابسته است . وقتی چنین نواحی خالی ای وجود داشته باشد ، مردم با پرس و جو در آنجا متمرکز می شوند (= یا شاید : "ساکن می شوند")

//

(این) شهر ژاپنی به یکسری ناحیه کوچکتر تقسیم شده است و اطلاعات در محل اتصال نواحی ، رد و بدل می شود .


//


دستورات به این صورت است که به اندازه x بلوک (یا مایل) به غرب برو - به چپ بپیچ و به اندازه y بلوک به جنوب برو - به راست بپیچ و 2 بلوک به غرب برو . آدرس مذکور در شماره 1234 غربی این خیابان است .


//

با این حال ، همه آنها توانایی تشخیص ویژگی های خاص و توانایی درک رابطه شان با سیستم اصلی را دارند .

hnme_bnd
28-06-2008, 20:24
من این رپ راه رو نفهمیدم اصلا چی هست؟ راه یه نوع از رپه؟؟؟

رپ راه اسم یه سایته این مسابقه برای این سایت هست

AABB
29-06-2008, 14:16
بزرگترين مسابقه ي رپ راه

شما بايد براي شرکت در اين مسابقه تا تاريخ 1/1/2009 به تعداد 200 پست داشته باشيد
نفرات برتر بر اساس قرعه انتخاب ميشوند
قرعه کشي در تاريخ 2/1/2008 انجام ميشود
در صورت برنده شدن در مسابقه شما يک ايميل از طرف سايت دريافت مينماييد

جايزه ي 2 نفر اول : اجاري يک موسقي با هزينه ي رپ راه
جايزه ي 2 نفر دوم : 50000 تومان
جايزه ي 2 نفر سوم : 10000 تومان

لطفا براي شرکت در مسابقه نام کاربري و پسورد خود را در قسمت زير وارد نماييد
the largerst Rap Gat/Rahe Rap competition.1
you have to have up to 200 posts to be qualified fot the competition
the top winners will be selected by random
the lottery will start at ....1
incase you win, you'll get confirm email
the prise of two first winners, are ......1
the price of two second wiiners, are ....1
the prise of two third winners, are .....1
please inter your username and password to register in the compition

VETO
29-06-2008, 15:33
The emerging area of interactive advertising presents fresh challenges for advertisers who have hitherto adopted in interruptive strategy

لطفا اینو برای یکی از دوستانم ترجمه نمایید ،

بسیار بسیار ممنونم

VETO
29-06-2008, 15:48
online video directories for brands are a godd example of interactive advertising.

and allow the viewer to view the commercials of a number of a brands

if advertiser has opted for a response feature, the viewver may then choose to visit the brand's website or interact with the advertiser through other touch points such as email, chat or phone.
Response to brand communication is instantaneous, and conversion to business is very high. This is because in contrast to conventional forms of interruptive advertising, the viewer has actually chosen to see the commercial.

لطفا اینهارو برای یکی از دوستانم ترجمه نمایید ،

بسیار بسیار ممنونم و چشم انتظار

seymour
29-06-2008, 17:28
The emerging area of interactive advertising presents fresh challenges for advertisers who have hitherto adopted in interruptive strategy

لطفا اینو برای یکی از دوستانم ترجمه نمایید ،

بسیار بسیار ممنونم
شاخه جدید " تبلیغات محاوره ای " (تبلیغ فعال - یعنی تبلیغی که کاربران فقط بیننده اش نیستن و می تونن باهاش تبادل انجام بدن) ، چالش های جدیدی را پیش روی تبلیغاتچی ها معرفی می کند ... تبلیغاتچی هایی که تاکنون از استراتژی های قطع کننده (یعنی قطع جریان محتوا برای تبلیغ - دقیقا مثل اینکه وسط فیلم سینمایی تبلیغ پخش بشه ) استفاده می کرده اند ...

seymour
29-06-2008, 17:35
online video directories for brands are a godd example of interactive advertising.

and allow the viewer to view the commercials of a number of a brands

if advertiser has opted for a response feature, the viewver may then choose to visit the brand's website or interact with the advertiser through other touch points such as email, chat or phone.
Response to brand communication is instantaneous, and conversion to business is very high. This is because in contrast to conventional forms of interruptive advertising, the viewer has actually chosen to see the commercial.

لطفا اینهارو برای یکی از دوستانم ترجمه نمایید ،

بسیار بسیار ممنونم و چشم انتظار
سایت هایی که ویدئوی مارک های مختلف رو عرضه می کنند ، نمونه خوبی از تبلیغات محاوره ای به شمار می روند .

و به بیننده اجازه می دهند که تبلیغات چند مارک مختلف رو تماشا کنند .


اگر تبلیغگر ، گزینه ای مانند پاسخ رو در اینجا در نظر گرفته باشد ، بیننده می تواند (پس از دیدن ویدئوی مربوطه و علاقه به کسب اطلاعات بیشتر) به وب سایت آن محصول رفته یا به روش های مختلف با تبلیغگر ارتباط برقرار کند (مثلا از طریق ای.میل ، چت یا تلفن) .

احتمال اینکه اینگونه تبلیغات منجر به معامله شود بسیار بالاست و ضمنا فاصله بین تبلیغ و عکس العمل مخاطب نیز تقریبا آنی است . زیرا در مقایسه با تبلیغات قطع کننده (توی پست قبلی توضیح دادم) ، در اینجا خود بیننده ها هستند که تصمیم گرفته اند تبلیغ را ببینند ، پس حتما تمایل داشته اند . (یعنی نقش فعال دارند و نه منفعل)

bimokh
29-06-2008, 21:58
سلام این متن واسم امده به mailam خیلی دوست دارم بدونم چی میگه ولی نمی فهمم .ممنون اگه یکی کمکم کنه

E.A.A.S Lottery Headquarters,
Euro - Afro Asia Sweepstakes Lottery Inc.
Customer Service, 580 N.Tenth Street , Sacramento , CA 85914 ,
Telephone : +31 634 990 037.
An Affiliate of Charity International.
Arena Complex Km 18 Route de Rufisque,
I.P.P Award Department,
Amsterdam Holland.

Dear Sir / Madam,
We happily announce to you the draw of 2008 Euro-Afro Asia Sweepstakes Lottery International Program held on the 24th of JUNE 2008 in Amsterdam Holland.Your e-mail address attached to ticket number: 577-744-3465-E77 with serial number: 652-662 and draw lucky number: 7181813-05 which subsequently won you lottery in the 2nd category of file number: FA1305U-ID. Batch Number.0952k Reference Number.02-OH-06 You have therefore been approved to claim a total sum of Usd$250,000.00 (Two hundred and Fifty Thousand Usdollars) in Cheque.
All participants in this lottery program were selected randomly through a computer ballot system, drawn from 85.000.000 individual email addresses from all search engines.Your e-mail address was picked by the automated computer ballot system, which has been programed for this random selection. This has eventually qualified you for the Winning.This promotional program takes place annually, and is promoted and sponsored by eminent personalities, Sultan of Brunei, Bill Gates of Microsoft Inc. With the support of European corporate companies and organizations to encourage the use of Internet and computers worldwide.

Please note that your lucky winning number falls within our Asian representative's booklet in JAKARTA INDONESIA as indicated in your file number: FA1305U-ID. In view of this, your Usd$250,000.00 Cheque would be released to you by Our Asian Fiduciary Agent, Our Asian Fiduciary Agent will immediately commence the process to facilitate the release of your Cheque as soon as you contact Barrister Mohammad Mostafa office in Jakarta Indonesia .

Please contact Barrister Mohammad Mostafa in Jakarta Indonesia for your claim with the following details below to enable the speedy evaluation and processing of your winning.

1 Name. 2 Home address. 3 Telephone number. 4 Age and occupation. 5 Ticket number. 6 Serial number. 7 File number. 8 Draw number.

BARRISTER MOHAMMAD MOSTAFA
E.A.A.S Inc. ASIAN FIDUCIARY AGENT
E-mail: barr_mohammadmostafa@hotmail.com ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@hotmail.com)
Tel: +62 21 935 303 21
Mobile: +62 859 594 593 11

For security purposes and clarity we advice that you keep your winning informations confidential, and not to be disclosed to anyone until your claim have been fully processed and your winning Cheque delivered to you.
BE WARNED!

Your winning details can only be released to your fiduciary agent who will commence the process of your winning, This is to avoid wrong and double claim, it is also part of our security protocol to avoid unwarranted abuse of this program by some unscrupulous element.You are requested to contact Our Asian Fiduciary Agent in Jakarta Indonesia for your claim.Please note that all winnings must be claimed not later than one month after the date of this winning notification.In order to avoid unnecessary delays and complications make sure that your winning details are quoted correctly in all correspondence.

We advice that you adhere strictly to these procedures to avoid disqualifications and subsequent cancellation.The above detailed information will be absolutely necessary to facilitate the process of your winning Cheque.Once again! please Note that this winning is valid for one month and failure to issue claims after this period, your Cheque will be automatically void.

Congratulations!

Mrs Florence Smith
Lottery Zonal co-ordinator.

VETO
29-06-2008, 23:09
seymour ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) جان ، خیلی ممنونم

AABB
30-06-2008, 00:28
سلام این متن واسم امده به mailam خیلی دوست دارم بدونم چی میگه ولی نمی فهمم .ممنون اگه یکی کمکم کنه

E.A.A.S Lottery Headquarters,
Euro - Afro Asia Sweepstakes Lottery Inc.
Customer Service, 580 N.Tenth Street , Sacramento , CA 85914 ,
Telephone : +31 634 990 037.
An Affiliate of Charity International.
Arena Complex Km 18 Route de Rufisque,
I.P.P Award Department,
Amsterdam Holland.

Dear Sir / Madam,
We happily announce to you the draw of 2008 Euro-Afro Asia Sweepstakes Lottery International Program held on the 24th of JUNE 2008 in Amsterdam Holland.Your e-mail address attached to ticket number: 577-744-3465-E77 with serial number: 652-662 and draw lucky number: 7181813-05 which subsequently won you lottery in the 2nd category of file number: FA1305U-ID. Batch Number.0952k Reference Number.02-OH-06 You have therefore been approved to claim a total sum of Usd$250,000.00 (Two hundred and Fifty Thousand Usdollars) in Cheque.
All participants in this lottery program were selected randomly through a computer ballot system, drawn from 85.000.000 individual email addresses from all search engines.Your e-mail address was picked by the automated computer ballot system, which has been programed for this random selection. This has eventually qualified you for the Winning.This promotional program takes place annually, and is promoted and sponsored by eminent personalities, Sultan of Brunei, Bill Gates of Microsoft Inc. With the support of European corporate companies and organizations to encourage the use of Internet and computers worldwide.

Please note that your lucky winning number falls within our Asian representative's booklet in JAKARTA INDONESIA as indicated in your file number: FA1305U-ID. In view of this, your Usd$250,000.00 Cheque would be released to you by Our Asian Fiduciary Agent, Our Asian Fiduciary Agent will immediately commence the process to facilitate the release of your Cheque as soon as you contact Barrister Mohammad Mostafa office in Jakarta Indonesia .

Please contact Barrister Mohammad Mostafa in Jakarta Indonesia for your claim with the following details below to enable the speedy evaluation and processing of your winning.

1 Name. 2 Home address. 3 Telephone number. 4 Age and occupation. 5 Ticket number. 6 Serial number. 7 File number. 8 Draw number.

BARRISTER MOHAMMAD MOSTAFA
E.A.A.S Inc. ASIAN FIDUCIARY AGENT
E-mail: barr_mohammadmostafa@hotmail.com ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@hotmail.com)
Tel: +62 21 935 303 21
Mobile: +62 859 594 593 11

For security purposes and clarity we advice that you keep your winning informations confidential, and not to be disclosed to anyone until your claim have been fully processed and your winning Cheque delivered to you.
BE WARNED!

Your winning details can only be released to your fiduciary agent who will commence the process of your winning, This is to avoid wrong and double claim, it is also part of our security protocol to avoid unwarranted abuse of this program by some unscrupulous element.You are requested to contact Our Asian Fiduciary Agent in Jakarta Indonesia for your claim.Please note that all winnings must be claimed not later than one month after the date of this winning notification.In order to avoid unnecessary delays and complications make sure that your winning details are quoted correctly in all correspondence.

We advice that you adhere strictly to these procedures to avoid disqualifications and subsequent cancellation.The above detailed information will be absolutely necessary to facilitate the process of your winning Cheque.Once again! please Note that this winning is valid for one month and failure to issue claims after this period, your Cheque will be automatically void.

Congratulations!

Mrs Florence Smith
Lottery Zonal co-ordinator.
این یه ایمیلی هست که می گه شما تو یه قرعه کشی اینترنتی برنده شدید و شماره و از این حرفا داده که باهاشون تماس بگیرید...
ولی اکثر این حرفا دروغه و من خودم بهشون زنگ زدم....
چیزی که گیرم نیومد.

Hot_birds
30-06-2008, 21:34
سلام دوستان
من مي خواستم اين سوالاي مرحله دوم المپياد شيمي رو واسم به انگليسي ترجمه كنيد
فقط 50 تا سواله
خيلي مهم و ضروريه و تا فردا مي خوامش
خيلي ممنونم ازتون
اينم لينك دانلودش:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ممنونم

masoud45
30-06-2008, 23:13
سلا من به کمکتون نیاز دارم
من انگلیسیم تعریفی نداره الان یه مقاله انگلیسی دارم که باید ترجمه کنم کسی میتونه کمکم کنه برا به فارسی ترجمش کنه ؟
گفتن بیام توووووو این بخش میتونن کمکم کنن؟ من نیاز فوری به ترجمه این مقاله دارم.؟؟؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

__________________

Hot_birds
01-07-2008, 09:33
سلام دوستان (به دليل اينكه كسي توي تاپيك ترجمه توجه نكرد، اينجا هم گذاشتمش)
من مي خواستم اين سوالاي مرحله دوم المپياد شيمي رو واسم به انگليسي ترجمه كنيد
فقط 50 تا سواله
خيلي مهم و ضروريه و تا فردا مي خوامش
خيلي ممنونم ازتون
اينم لينك دانلودش:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

ممنونم

mashaheeer
01-07-2008, 10:13
سلام
عبارت "تنهاترين تنها"به انگليسي چي ميشه؟

Benygh
01-07-2008, 11:37
سلا من به کمکتون نیاز دارم
من انگلیسیم تعریفی نداره الان یه مقاله انگلیسی دارم که باید ترجمه کنم کسی میتونه کمکم کنه برا به فارسی ترجمش کنه ؟
گفتن بیام توووووو این بخش میتونن کمکم کنن؟ من نیاز فوری به ترجمه این مقاله دارم.؟؟؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

__________________


سلام
من سعی میکنم ترجمه کنم که بهتره استاد ها هم نظر بدن و تصحیح کنن ...
راستی من فکر کردم فقط یک صحفه است ولی سعی میکنم همه رو ترجمه کنم چون متن و مطالب جالبی گفته ...
دوستان هم چک کنند و یا کمک کنند ...

لینک ورد رو هم اگه خواستید میدم ...
این PDF فایل ...



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Benygh
01-07-2008, 12:28
سلام
تا نصف صحفه ی 5 ترجمه کردم بقیه اش رو هم وقت نمی کنم شرمنده ... ولی بقیه اش اسونه و وقتی نمیبره زیاد دوستان لطف کنند ..
این هم فایل ورد و PDF ....



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

seymour
01-07-2008, 15:01
سلام
عبارت "تنهاترين تنها"به انگليسي چي ميشه؟
میشه Most alone

Antonio Andolini
01-07-2008, 16:12
سلام
chirality یعنی چی؟!!
hold up توی جمله ی زیری یعنی چی؟!!
If this somewhat controversial finding holds up, it implies that three types of neutrino have......
ممنونم

masoud45
01-07-2008, 19:49
سلام
تا نصف صحفه ی 5 ترجمه کردم بقیه اش رو هم وقت نمی کنم شرمنده ... ولی بقیه اش اسونه و وقتی نمیبره زیاد دوستان لطف کنند ..
این هم فایل ورد و PDF ....



برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دوست عزیز دستت درد نکنه خیلی خیلی ممنون.
دوستان این دوست عزیز لطف کرد و 5 صفحه از اون رو ترجمه کرد اگه کسی میتونه بقیه اش رو برام ترجمه کنه باور کنید نیاز فوری به ترجمه اش دارم مسئله مرگ و زندگی هستش.......
اینم فایل اصلی که pdf انگلیسیش هست

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

mashaheeer
01-07-2008, 22:39
در جمله
the CIA goes in
goes in يعني چه؟

Benygh
01-07-2008, 23:42
در جمله
the CIA goes in
goes in يعني چه؟
فکر کنم یک فیلم یا داستان پلیسی باشه که میگه CIA میره داخل و وارد عمل میشه ... مثل اینکه از بی سیمی چیزی میگن ...
Goes In "میشه میرود به داخل" که es برای CIA هست که دوم شخص مفرد محسوب میشه ...

Narsis_E
02-07-2008, 13:34
سلام
chirality یعنی چی؟!!


chirality حالتی هست شبیه وضعیتی که دو تا دست نسبت به هم دارند یعنی وقتی مقابل هم قرار بگیرند هر کدوم تصویر آینه ای دیگری میشه در واقع مثال دو دست بارزترین نمونه کایرالیتی هست و به خاطر همین تو فارسی هم "دستوارگی" رو به عنوان یک معادل برای این کلمه انتخاب کردند.

(البته بسته به مبحثی که این عبارت توش مطرح میشه معانی تخصصی تری پیدا می کنه مثلاً در فیزیک بیشتر .مربوط میشه به مبحث ذرات بنیادی که حالت های مختلف اسپین رو مورد توجه قرار میده یا مکانیک کوانتومی به حالت های مختلف تابع موج مربوط میشه.)
(یه نکته !تو مباحث شیمی به مولکول هایی که بر تصویر آینه ایشون منطبق نمیشن کایرال میگن و اونایی که منطبق میشن آکایرال .)

این هم یه تصویر ، شاید بیشتر کمک کنه!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Narsis_E
02-07-2008, 13:49
در جمله
the CIA goes in
goes in يعني چه؟

بهتر بود جمله رو کامل تر میذاشتین ! فکر می کنم معنی "دخالت کردن" هم می تونه بده .

مثلاً اینجا:
The CIA goes in and begins a coup to overthrow the leader of Iraq and installs a leader who is loyal to US

mohsen_blid
02-07-2008, 14:36
من کلمه روی خط رو میخوام ؟به انگلیسی چی میشه

Antonio Andolini
02-07-2008, 16:29
chirality به خاطر همین تو فارسی هم "دستوارگی" رو به عنوان یک معادل برای این کلمه انتخاب کردند.

ممنونم بابت توضیح کاملتون:11::11: .... برای handedness هم همین معادل رو به کار می برند؟!!

Hot_birds
02-07-2008, 18:32
يعني توي اين انجمن به اين بزرگي، يكي نبود كه اينو ترجمه كنه؟

Hot_birds
02-07-2008, 18:35
ممنونم بابت توضیح کاملتون:11::11: .... برای handedness هم همین معادل رو به کار می برند؟!!

سلام
توضيحاتتون عالي بود
من اين رو هم اضافه كنم بهتر مي شه، چون من خيلي زياد شيمي خوندم
اين عبارت، همون كايراليته هستش
كه در شيمي آلي مطرح هستش
توي كتاباي شيمي آلي موريسون، شيمي آلي سولومونز، شيمي آلي ولهارد و... بيشتر در موردش توضيح دادن
معمولا" به يك عنصر كه چهار گروه مختلف متصل بشه، مي گن كايرال هستش
همچنين يك مولكول ممكنه چند مركز كايرال داشته باشه ولي در كل كايرال نباشه
تشخيص كايرال بودن يك مولكول با چند مركز كايرال به اين شكل انجام ميشه كه اون مولكول نبايد: خط تقارن و صفحه ي تقارن داشته باشه و اگر داشته باشن مي شن مولكول مزو
اگر كه دو مولكول دقيقا" مثل هم باشند با اين تفاوت كه دقيقا" متقارن باشند، يعني انگار از توي آينه به يكي نگاه مي كنيم، يا مثل دو تا دست، بهش مي گن انانتيومر واگر اين طور نباشن، مي گن دياستريومر
اگه بازم خواستي، بگو تا توضيح بدم
موفق باشي

Narsis_E
02-07-2008, 19:23
سلام
معمولا" به يك عنصر كه چهار گروه مختلف متصل بشه، مي گن كايرال هستش
همچنين يك مولكول ممكنه چند مركز كايرال داشته باشه ولي در كل كايرال نباشه
تشخيص كايرال بودن يك مولكول با چند مركز كايرال به اين شكل انجام ميشه كه اون مولكول نبايد: خط تقارن و صفحه ي تقارن داشته باشه و اگر داشته باشن مي شن مولكول مزو
اگر كه دو مولكول دقيقا" مثل هم باشند با اين تفاوت كه دقيقا" متقارن باشند، يعني انگار از توي آينه به يكي نگاه مي كنيم، يا مثل دو تا دست، بهش مي گن انانتيومر واگر اين طور نباشن، مي گن دياستريومر
اگه بازم خواستي، بگو تا توضيح بدم
موفق باشي
ممنون دوست عزیز ، راستش من بیشتر تو فیزیک باهاش سر و کار داشتم.:46: تو کوانتومی و بنیادی بحث خوبی راجع بهش شده ولی تو شیمی ساده تر بیان میشه و قابل فهم تره.



ممنونم بابت توضیح کاملتون:11::11: .... برای handedness هم همین معادل رو به کار می برند؟!!

chiral در واقع یه واژه یونانی هست و به معنی hand.
اصولاً برای هر دو از همون دستوارگی استفاده میشه (که البته زیاد هم صحیح نیست چون از لحاظ مفهوم علمی اگه یه کم دقیق تر بشیم این دو واژه کاملاً معادل نیستند!! )

راستی دوست عزیز با افق رویداد چی کار کردین بالاخره؟ اندازه گیری شد یا نه؟ :20::46:

Narsis_E
02-07-2008, 19:27
من کلمه روی خط رو میخوام ؟به انگلیسی چی میشه

روی خط : online

Antonio Andolini
02-07-2008, 21:50
راستی دوست عزیز با افق رویداد چی کار کردین بالاخره؟ اندازه گیری شد یا نه؟ :20::46:
منم توی فیزیک باهاش برخورد داشتم ..... در مورد افق رویداد یه تحقیقی خواهم کرد .... شوارتزشیلد رو یه جایی فرمولش رو پیدا کردم ... چیزی نصیبم شد مطمئنا خبرتون می کنم
سپاسگذارم:11::11:

masoud45
03-07-2008, 09:40
دوست عزیز دستت درد نکنه خیلی خیلی ممنون.
دوستان این دوست عزیز لطف کرد و 5 صفحه از اون رو ترجمه کرد اگه کسی میتونه بقیه اش رو برام ترجمه کنه باور کنید نیاز فوری به ترجمه اش دارم مسئله مرگ و زندگی هستش.......
اینم فایل اصلی که pdf انگلیسیش هست

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

سلام
کسی نمی خواد بقیه این مقاله یا چند صفه اش رو برام ترجمه کنه ؟؟؟؟؟ واقعا نیاز فوری دارم ؟
یکی بهم خبر بده منتظرممممممممممممممممم؟؟؟ ؟///

mashaheeer
03-07-2008, 11:59
"جاذبه هاي گردشگري" , "اماكن ديدني"چي ميشه؟

seymour
03-07-2008, 12:22
دوست خوب ، ترجمه نشدن و کلا رسیدگی نشدن به یه درخواست ، لزوما به معنای بی توجهی بهش نیست ... مطمئن باش خیلی ها اون درخواست رو دیدن (از جمله خودم) ، اما به دلایل مختلف (نداشتن وقت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عدم تسلط به مبحث) پاسخی واسه اش نداشتن ... حالا ایشالا یکی از دوستان جواب بده ...


(ضمنا قابل درکه که دوتا دونه جمله خیلی سریعتر از 50 تا سوال ترجمه خواهد شد ؛ نه ؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

seymour
03-07-2008, 13:30
"جاذبه هاي گردشگري" , "اماكن ديدني"چي ميشه؟
جاذبه گردشگری که ترجمه مستقیم این عبارته : tourist attraction


اماکن دیدنی همون attractions میشه ... landmark هم میشه گفت ولی بیشتر به یه ساختمون یا سازه میگن ... sites هم به امکان میگن ... (مثلا Historical sites [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

masoud45
03-07-2008, 20:13
دوست خوب ، ترجمه نشدن و کلا رسیدگی نشدن به یه درخواست ، لزوما به معنای بی توجهی بهش نیست ... مطمئن باش خیلی ها اون درخواست رو دیدن (از جمله خودم) ، اما به دلایل مختلف (نداشتن وقت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] عدم تسلط به مبحث) پاسخی واسه اش نداشتن ... حالا ایشالا یکی از دوستان جواب بده ...


(ضمنا قابل درکه که دوتا دونه جمله خیلی سریعتر از 50 تا سوال ترجمه خواهد شد ؛ نه ؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

مرسی دوست عزیز
ولی به نظر شما نوشداروی بعد از مرگ سهراب دیگه فایده داره من حداکثر تا 17 تیر وقت دارم باید تمومش کنم.

A r c h i
03-07-2008, 22:39
مرسی دوست عزیز
ولی به نظر شما نوشداروی بعد از مرگ سهراب دیگه فایده داره من حداکثر تا 17 تیر وقت دارم باید تمومش کنم.

خب دوست عزیز، شما بهتره خودتون دست به کار بشید، و ترجمه را شروع کنید و اشکالاتتون را اینجا مطرح کنید. همونطور که سیمور عزیز گفتن، معمولا متن طولانی را کسی ترجمه نمی کنه..شاید اگه از اول 4-5 تا یکی گذاشته بودید تا الان ترجمه شده بود.. یا اینکه سخت هاش را برای بنویسید.
بچه ها همین که کمک به ترجمه می کنند، خیلی لطف می کنند و وقت می گذارند..نباید توقع بی جا داشته باشید

موفق باشی :10::11:

Mehran NZ
03-07-2008, 22:48
دوستان یه سوالی که خیلی وقته ذهنمرو مشغول کردمعنی
rosetta stone چیه؟

A r c h i
04-07-2008, 00:32
دوستان یه سوالی که خیلی وقته ذهنمرو مشغول کردمعنی
rosetta stone چیه؟

از گوگل پیدا کردم- یک روش آموزش زبانهای خارجه است.


Rosetta Stone is the World's #1 Language Learning Software. Language learning that Works for individuals and organizations

برای اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه کنید.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Mehran NZ
04-07-2008, 09:26
از گوگل پیدا کردم- یک روش آموزش زبانهای خارجه است.


Rosetta Stone is the World's #1 Language Learning Software. Language learning that Works for individuals and organizations

برای اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه کنید.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید



نه نمی تونه این باشه این منظورش همون پک آموزشی هستش ولی من یه جای دیگه هم شنیده بودم (فکر کنم فیلم بود ) که طرف گفته بود rosetta stone و مطمئنا منظورش مجموعه اموزشی rosetta stone نبوده
از این گذشته حتما باید یه معنی خاصی داشته باشه که شرکت اسم مجموعش و این گذاشته باشه
مثل این می مونه که بگیم زلیخا یعنی" همسر فرعون که عاشق حضرت یوسف شده بود" در حالی که معنی واقعیش نوعی گل هستش

Mehran NZ
04-07-2008, 09:45
دو تا لغت دیگه هم هستند, اگه معنی این سه لغت رو به فارسی بهم بگید لطف بزرگی بهم می کنید
1.sandman
که فکر کنم همون" لولو خرخره" باشه !!
2.neverland

seymour
04-07-2008, 11:24
خب کاشکی همون some part اش رو که مشکل داشتی مطرح می کردی ... متاسفانه من واسه همه این زمان ندارم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] البته دوستان خوب دیگه هم هستن ...

seymour
04-07-2008, 11:35
دوستان یه سوالی که خیلی وقته ذهنمرو مشغول کردمعنی
Rosetta stone چیه؟
سنگ رزتا ، یه سنگ نوشته از مصر باستانه که نقش بسیار بسزایی در کشف رمز خط هیروگلیف (خط مصر باستان) داشت ... چون روش هم به زبان مصری نوشته شده بود و هم یونانی ... عامه فکر می کنن که ناپلئون سنگ رو کشف کرده ؛ در واقعیت ، "در زمان ناپلئون" کشف شد ؛ نه اینکه خودش داشته شن بازی می کرده و تصادفا دستش خورده بهش ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دو تا لغت دیگه هم هستند, اگه معنی این سه لغت رو به فارسی بهم بگید لطف بزرگی بهم می کنید
1.sandman
که فکر کنم همون" لولو خرخره" باشه !!
2.neverland
sandman یه مقدار با لولو فرق داره ... چون در واقع خدمتگزار جامعه اس ! ... یه موجودیه که میاد و توی چشم بچه ها شن می پاشه تا اونا خوابشون بگیره ... حتما دقت کردی که بچه ها وقتی خوابشون میاد ، هی چشماشون رو می مالن با دو دست ؛ خب بخاطر زحمات همین جناب sandman هستش دیگه ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .. بنابراین نه خیلی ترسناکه ، نه سوء نیتی داره ؛ برعکس لولو ...

//

neverland رو بعضی ها مستقیم ترجمه کردن : ناکجاآباد ... که اصلا ترجمه مناسبی نیست چون ناکجاآباد معنای منفی رو در ذهن بوجود میاره ... در حالیکه neverland یه سرزمین رویایی هستش در داستان پیتر پن و استعاره ای هستش از کودکی - تخیل و رویا - جوان ماندن و ... بنابراین شاید ترجمه بهتر ، سرزمین رویا باشه یا یه همچین چیزی ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Mehran NZ
04-07-2008, 12:37
واقعا ممنون seymour جان کمک خیلی بزرگ کردی

A r c h i
04-07-2008, 15:33
sandman یه مقدار با لولو فرق داره ... چون در واقع خدمتگزار جامعه اس ! ... یه موجودیه که میاد و توی چشم بچه ها شن می پاشه تا اونا خوابشون بگیره ... حتما دقت کردی که بچه ها وقتی خوابشون میاد ، هی چشماشون رو می مالن با دو دست ؛ خب بخاطر زحمات همین جناب sandman هستش دیگه ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .. بنابراین نه خیلی ترسناکه ، نه سوء نیتی داره ؛ برعکس لولو ...



That was hilarious :39::39::39:

I didn't know about sandman, It was great, thanks Seymour:11:l

Antonio Andolini
04-07-2008, 19:27
سلام
توضيحاتتون عالي بود
من اين رو هم اضافه كنم بهتر مي شه، چون من خيلي زياد شيمي خوندم
اين عبارت، همون كايراليته هستش
كه در شيمي آلي مطرح هستش
توي كتاباي شيمي آلي موريسون، شيمي آلي سولومونز، شيمي آلي ولهارد و... بيشتر در موردش توضيح دادن
معمولا" به يك عنصر كه چهار گروه مختلف متصل بشه، مي گن كايرال هستش
همچنين يك مولكول ممكنه چند مركز كايرال داشته باشه ولي در كل كايرال نباشه
تشخيص كايرال بودن يك مولكول با چند مركز كايرال به اين شكل انجام ميشه كه اون مولكول نبايد: خط تقارن و صفحه ي تقارن داشته باشه و اگر داشته باشن مي شن مولكول مزو
اگر كه دو مولكول دقيقا" مثل هم باشند با اين تفاوت كه دقيقا" متقارن باشند، يعني انگار از توي آينه به يكي نگاه مي كنيم، يا مثل دو تا دست، بهش مي گن انانتيومر واگر اين طور نباشن، مي گن دياستريومر
اگه بازم خواستي، بگو تا توضيح بدم
موفق باشي
دستتون درد نکنه ... فقط فرق handedness و chirality رو بگید سپاس گذار می شوم:11::11:

Hot_birds
05-07-2008, 16:00
دستتون درد نکنه ... فقط فرق handedness و chirality رو بگید سپاس گذار می شوم:11::11:

خواهش مي كنم
والا من معناي دقيق handedness رو نمي دونم!:41:
آها! يه چيزي كه يادم اومد:31: كه توي شيمي آلي موريسون نوشته بود. توانايي دو دست مثل هم نيست، يه دست با سرعت بيشتري مي تونه كار رو انجام بده (مثلا" باز كردن يه پيچ) كه همون handedness ميشه، فكر كنم!
حالا ابن بحث توي شيمي آلي، جايي مطرح ميشه كه ميگن: واكنش دو انانتيومر با يك ماده غير فعال نوري، نتيجه يكساني داره، جز اينكه مواد محصولات تصوير آينه اي همديگه هستن، اما اگه با يه ماده فعال نوري واكنش بده، سرعت دو واكنش فزق و محصولات واكنش با همديگه دياستريومر هستن
اين مثالا همشون توي موريسون (فصل شيمي فضايي I) هست، خيلي هم بامزن:27: (مثلا" گفته قرقره، يا پيچ، يا دستكش)
حالا اگه خواستي، در مورد فعاليت نوري و راست گرداني و چپ گرداني نور هم توضيح ميدم

seymour
05-07-2008, 16:42
That was hilarious :39::39::39:

I didn't know about sandman, It was great, thanks Seymour:11:l

آره ... شهرت این بنده خدا ، بعد از اینکه متالیکا یه آهنگ به این نام خود لکه دار شد به نظرم ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Mehran NZ
05-07-2008, 18:50
آره ... شهرت این بنده خدا ، بعد از اینکه متالیکا یه آهنگ به این نام خود لکه دار شد به نظرم ! ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اره این اهنگ متالیکا بدجور ذهن ادم و منحرف می کنه چون اولش می گه
till the sandman he comes
وبعدش می گه
it's just the beast under your bed,
in your closet, in your head
چون لولو هم که مثل این جناب sandman شبها میاد .....
البته قبلا توی oxford سرچ کرده بودم فقط گفته بود شن می پاشه و بچه ها رو خواب می کنه و حرفی از خوبی و بدیش نزده بود.... می گم خوب شد شما این اهنگ و گوش داده بودین [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

olinda
05-07-2008, 23:25
سلام
لطفا زحمت ترجمهء متن زیر را یکی از دوستان تقبل کنند.

سپاسگذارم
---------------------------------------------------------------------------

CREATING PERFECT RELATIONSHIPS?

A person visited the government matchmaker for marriage, SDU, and requested "I am looking for a spouse. Please help me to find a suitable one." The SDU officer said, "Your requirements, please." "Oh, good looking, polite, humorous , sporty, knowledgeable, good in singing and dancing. Willing to accompany me the whole day at home during my leisure hour, if I don't go out. Telling me interesting stories when I need companion for conversation and be silent when I want to rest." The officer listened carefully and replied, "I understand you need television."

There is a saying that a perfect match can only be found between a blind wife and a deaf husband, because the blind wife cannot see the faults of the husband and the deaf husband cannot hear the nagging of the wife. Many couples are blind and deaf at the courting stage and dream of perpetual perfect relationship. Unfortunately, when the excitement of love wears off, they wake up a nd discover that marriage is not a bed of roses. The nightmare begins.

Narsis_E
06-07-2008, 09:06
سلام
لطفا زحمت ترجمهء متن زیر را یکی از دوستان تقبل کنند.

سپاسگذارم
---------------------------------------------------------------------------

CREATING PERFECT RELATIONSHIPS?

A person visited the government matchmaker for marriage, SDU, and requested "I am looking for a spouse. Please help me to find a suitable one." The SDU officer said, "Your requirements, please." "Oh, good looking, polite, humorous , sporty, knowledgeable, good in singing and dancing. Willing to accompany me the whole day at home during my leisure hour, if I don't go out. Telling me interesting stories when I need companion for conversation and be silent when I want to rest." The officer listened carefully and replied, "I understand you need television."

There is a saying that a perfect match can only be found between a blind wife and a deaf husband, because the blind wife cannot see the faults of the husband and the deaf husband cannot hear the nagging of the wife. Many couples are blind and deaf at the courting stage and dream of perpetual perfect relationship. Unfortunately, when the excitement of love wears off, they wake up a nd discover that marriage is not a bed of roses. The nightmare begins.

ایجاد روابط خوب

یه شخصی به یه SDU (واسطه ازدواج) مراجعه کرد و ازش درخواست کرد که اونو در پیدا کردن یه همسر مناسب کمک کنه. متصدی SDU گفت چه خصوصیاتی رو مد نظر داری؟
اون شخص در جواب گفت"خوش قیافه، مودب،خوش برخورد،،ورزشی!، آگاه ، تو رقصیدن و آواز خوندن خوب باشه، تو اوقات فراغت منو سرگرم کنه، وقتی نیاز به یه هم صحبت دارم واسم قصه های جالب تعریف کنه و وقتی می خوام استراحت کنم ساکت باشه.."
متصدی با دقت به حرفهاش گوش داد و گفت: "فهمیدم! تو به یک تلویزیون نیاز داری"

یه سخن حکیمانه ای هست که میگه: بین یه مرد مرده و یه زن کور سازگاری خوبی به وجود میاد چون یه زن کور نمی تونه کاستی های شوهرش رو ببینه و یه مرد مرده هم نمی تونه نق زدنهای همسرش رو بشنوه. بسیاری از زوج ها در مرحله خواستگاری کور و مرده اند و یک ارتباط عالی همیشگی رو تو رویاهاشون میبینند. ولی وقتی شور و هیجان عشق از بین رفت اون وقته که بیدار میشن و میفهمن که(چه اشتباهی کردن و) ازدواج یه باغچه پر از گل های رز نیست و اینجاست که کابوس شروع میشه !

olinda
06-07-2008, 19:31
نارسیس عزیز دست گلت درد نکنه از بابت زحمت ترجمه .
بی نهایت از زحماتتان ممنونم.

seymour
06-07-2008, 19:42
اره این اهنگ متالیکا بدجور ذهن ادم و منحرف می کنه چون اولش می گه
till the sandman he comes
وبعدش می گه
it's just the beast under your bed,
in your closet, in your head
چون لولو هم که مثل این جناب sandman شبها میاد .....
البته قبلا توی oxford سرچ کرده بودم فقط گفته بود شن می پاشه و بچه ها رو خواب می کنه و حرفی از خوبی و بدیش نزده بود.... می گم خوب شد شما این اهنگ و گوش داده بودین [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خب توی اون آهنگ هم قراره که فقط عنوانش اشاره ای به sandman باشه ... یعنی ورود sandman کنایه از به خواب رفتنه ... اما مساله اینه که می خواد بگه که بعدش دیگه خبری از خوباهای خوش و شیرین نیست ، بلکه رویاهای ترسناک در انتظارته ... خیلی از آهنگای متال از این الگو پیروی می کنن ؛ درسته ؟ ... یعنی سعی می کنن نشون بدن که چطور یه مفهوم ساده ، می تونه ترسناک تر از اون چیزی باشه که فکر می کنیم ...

seymour
06-07-2008, 19:51
دوتا مصرع اول داره کنایه می زنه که " درسته که خنگی ! ، ولی ... " ... Are as wet as a warthog's backside! بعلاوه مصرع قبلی ، یعنی : توانایی درک و بخاطر سپردنت نم کشیده ... (warthog همون گرازی هستش که توی شیرشاهه)

The Light's are not all on upstairs یعنی بالاخونه ات اجاره اس .. یعنی اون لامپی که باید توی مغزت روشن باشه خاموشه


//

Even you can't be caught unawares! یعنی (مساله انقدر مهمه که) حتی شما هم باید در جریان قرار بگیرید ؛ حق ندارید بی خبر بمونید

//

And injustice deliciously squared! یعنی " وقتی که بی عدالتی به خوبی برقرار شد ! "

//

The future is littered with prizes پاداشتون رو در آینده خواهید گرفت ... آینده ، نتایج خوشی رو برای ما به همراه خواهد داشت

//

You won't get a sniff without me! یعنی بدون من دماغتون رو نمی تونید بالا بکشید

//

Yes, My teeth and ambitions are bared : یعنی جاه طلبی من کاملا آشکار است ، دقیقا مانند دندان های تیزم ...

poya131
07-07-2008, 11:27
سلام
كسي معاني جملات زير را ميدونه ممنون كمك مي كنين



He was convincing someone was following
him, trying to steal his research.


discredited his career to chase wild
theories halfway around the world.


I've got a fundraiser and a drinks meeting

seymour
07-07-2008, 17:36
سلام
كسي معاني جملات زير را ميدونه ممنون كمك مي كنين



He was convincing someone was following
him, trying to steal his research.


discredited his career to chase wild
theories halfway around the world.


I've got a fundraiser and a drinks meeting
متقاعد شده بود که یه نفر دنبالشه و می خواد تحقیقاتش رو بدزده ... (convinced درسته ، نه convincing) ...

از سری Heroes ؟ (هنوز وقت نکردم ببینمش ... 2 فصلش رو گرفتم)

//


حاضر شد شهرت و اعتبار حرفه ای اش رو زیرپا بذاره و بلند بشه بره اونور دنیا روی نظریه های عجیب و غریبش کار کنه .

//

باید برم توی یه مجلس گردآوری اعانه و نوشیدنی شرکت کنم ... (fundraiser از این جلسه هایی هستش که ملت مایه دار میان و یه پولی میذارن وسط که یا به صرف امور خیریه برسه ، یا بهرحال واسه یه کاری پول جمع بشه)

Farbod2
07-07-2008, 17:57
لطفا معني كنيد :

Defeat the indicated Blacklist Boss to win the corresponding car

AABB
07-07-2008, 18:51
لطفا معني كنيد :

Defeat the indicated Blacklist Boss to win the corresponding car

برای برنده شدن ماشین مورد نظرتان لیست سیاه اصلی تعیین شده را بشکنید.

AABB
07-07-2008, 18:57
یه سئوال داشتم از اساتید:
واسه ترجمه فیلمنامه ها باید formal ترجمه کرد یا informal؟
مثلا این جمله رو شما چطور تر جمه می کنید؟
می کشمت:
I kill you
I am going to kill you
I'm going to kill you
I'm gonna kill you
I'm gonna kill ya
gonna kill you

که بعضی هاشون هم informal هستند. حالا چه فرمتی رو من از بین اینا واسه ترجمه فیلم نامه از کدوم فرمت استفاده کنم؟

AABB
07-07-2008, 22:20
دزدی در شبهای نامعلوم

poya131
08-07-2008, 09:47
متقاعد شده بود که یه نفر دنبالشه و می خواد تحقیقاتش رو بدزده ... (convinced درسته ، نه convincing) ...

از سری Heroes ؟ (هنوز وقت نکردم ببینمش ... 2 فصلش رو گرفتم)

//


حاضر شد شهرت و اعتبار حرفه ای اش رو زیرپا بذاره و بلند بشه بره اونور دنیا روی نظریه های عجیب و غریبش کار کنه .

//

باید برم توی یه مجلس گردآوری اعانه و نوشیدنی شرکت کنم ... (fundraiser از این جلسه هایی هستش که ملت مایه دار میان و یه پولی میذارن وسط که یا به صرف امور خیریه برسه ، یا بهرحال واسه یه کاری پول جمع بشه)



جناب seymour واقعا ممنونم

poya131
08-07-2008, 10:27
سلام دوستان معني جمله زير چي ميشه؟

I'd get everyone a symbol and a hope.
For the announcement.

danial_848
08-07-2008, 13:26
سلام دوستان
من اگه یه تیکه از یه آهنگ رو اینجا بزارم کسی هسست برام ترجمه ش کنه ؟

AABB
08-07-2008, 13:43
سلام دوستان
من اگه یه تیکه از یه آهنگ رو اینجا بزارم کسی هسست برام ترجمه ش کنه ؟
بذار ببینم چی کارش می شه کرد؟

//

خوب اگه تخصصی نباشه یعنی terminology خاصی نداشته باشه که تحت الفظی همین می شه.
خواهش می کنم
ببینیم بقیه چی می گن؟

seymour
08-07-2008, 13:59
سلام دوستان معني جمله زير چي ميشه؟

I'd get everyone a symbol and a hope.
For the announcement.
جمله دقیقا همینه ؟ ... همم ... به نظر میاد حدودا بشه :

من امید و نمادی به همه خواهم داد . برای این خبر .

یه سئوال داشتم از اساتید:
واسه ترجمه فیلمنامه ها باید formal ترجمه کرد یا informal؟
مثلا این جمله رو شما چطور تر جمه می کنید؟
می کشمت:
I kill you
I am going to kill you
I'm going to kill you
I'm gonna kill you
I'm gonna kill ya
gonna kill you

که بعضی هاشون هم informal هستند. حالا چه فرمتی رو من از بین اینا واسه ترجمه فیلم نامه از کدوم فرمت استفاده کنم؟
خب طبیعتا بهتره که فرم خود فیلم رو در نظر بگیری ... اگه تو زمان حال می گذره ، بین چند تا دوسته ، همه دارن به فحش میدن و خلاصه جو خودمونیه ، شما هم خودمونی ترجمه کن ... و برعکس ...


جمله هایی که گفتی همه شون یه معنی رو میدن ... شاید توی بیان و ادا (مثلا توی دوبله) بشه تفاوتی بین شون قایل بشیم ولی در نوشتار ، نه زیاد ...

seymour
08-07-2008, 14:04
لطفا معني كنيد :

Defeat the indicated Blacklist Boss to win the corresponding car



برای برنده شدن ماشین مورد نظرتان لیست سیاه اصلی تعیین شده را بشکنید.
اصلاح می کنم : برای اینکه ماشین مربوطه رو ببرید ، رئیس مرحله ی مذکور (که در لیست سیاه ذکر شده) رو شکست بدید .

مال بازی NFS


دزدی در شبهای نامعلوم
تردید و شک رو به شب تشبیه کرده ... میگه در میان شب تردید ، یه چیزی رو می ربایم... (که بستگی داره بقیه جمله چی باشه تا ببینم این چیز ، چی بوده)

AABB
08-07-2008, 17:56
اصلاح می کنم : برای اینکه ماشین مربوطه رو ببرید ، رئیس مرحله ی مذکور (که در لیست سیاه ذکر شده) رو شکست بدید .

مال بازی NFS


تردید و شک رو به شب تشبیه کرده ... میگه در میان شب تردید ، یه چیزی رو می ربایم... (که بستگی داره بقیه جمله چی باشه تا ببینم این چیز ، چی بوده)
بزرگتر که بشم بیشتر یاد میگیرم.:31: تشکز از شما. من چیزهای زیادی از شما یاد می گیرم. ولی بعضی وقتا ضایع هم می شما!!!:31::31:.

seymour
09-07-2008, 10:41
بزرگتر که بشم بیشتر یاد میگیرم.:31: تشکز از شما. من چیزهای زیادی از شما یاد می گیرم. ولی بعضی وقتا ضایع هم می شما!!!:31::31:.
اشکال نداره .. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

SCYTHE
09-07-2008, 18:49
اگر بخوام بگم فیلمی به اسم ماتریکس دیدم، کدام این جمله ها درست است؟
I watched a movie as "The Matrix"
I watched a movie called "The Matrix"
===============
این ترجمه درست است:
قبول شدن در آزمون ورودی دانشگاه
passing the university entrance examination
or
passing the exam's admission of the univ

با تشکر از بابک گرامی بخاطر قسمت اول

www.babakebadi.com
09-07-2008, 18:56
اگر بخوام بگم فیلمی به اسم ماتریکس دیدم، کدام این جمله ها درست است؟
I watched a movie as "The Matrix"
I watched a movie called "The Matrix"
===============
میشه این را ترجمه کنید:
قبول شدن در آزمون ورودی دانشگاه

تشکر

watched a movie, called "The Matrix

or even better if you say:

I watched a movie named matrix

Happy studying

Babak ebadi

#XXAVII#
09-07-2008, 19:45
hi guys ihave a sentence what does it mean ?
no us in this.

Narsis_E
09-07-2008, 19:55
این ترجمه درست است:
قبول شدن در آزمون ورودی دانشگاه
passing the university entrance examination
or
passing the exam's admission of the univ



سلام

جمله اول خوبه ، از این جمله هم می تونید استفاده کنید:

being admitted in the university entrance examination.

seymour
10-07-2008, 12:09
hi guys ihave a sentence what does it mean ?
no us in this.
... توی این قضیه "ما" یی وجود نداره ... یا : "ما" توی این قضیه بی معنیه ...


که می تونه دو معنی داشته باشه : 1. "ما" توی این قضیه نقشی نداریم و نباید دخالت کنیم (مثلا یه جنگی شده و این میگه که ما نباید دخالت کنیم) ... 2. من و تو از هم جدا هستیم و با هم متحد نیستیم ... (مثلا یکی میگه "ما باید این کار رو بکنیم" و اون یکی این جمله بالایی رو میگه)


مثلا توی مکس پین از این جمله به معنای دوم استفاده میشه ...

jedivssith
10-07-2008, 15:37
درود

ترجمه این عبارات چگونه است؟


1- و در آن هنگام که خورشید مانند طشت خون شود
2- هر کس با من نیست بر علیه من است
3- کجاست آن قدرتی که همه جهان را می طلبید؟
4- قطره های کوچک اشک مظلومان را با دریایی از خون پاک خواهم کرد
:18::18::18::18::18::18:

با سپاس فراوان
بدرود

AABB
10-07-2008, 21:57
1- و در آن هنگام که خورشید مانند طشت خون شود
when sun gets bloody as .....1
2- هر کس با من نیست بر علیه من است
either by my side or agianst us as enemy
3- کجاست آن قدرتی که همه جهان را می طلبید؟
where is the expected power whic the wolrd was looking for?1
4- قطره های کوچک اشک مظلومان را با دریایی از خون پاک خواهم کرد
I will wash up the tears of innocents with a bloody sea

یه چیزی تو همین مایه ها می شه ولی تو حالت نظم باید بیشتر روش کار کنی

danial_848
10-07-2008, 23:00
سلام دوستان
این جمله رو تو یه کتاب خوندم... اشتباه نیست؟(جای صفت و اسم جا به جاست...)
Long is the way and hard , ...

AABB
11-07-2008, 00:45
سلام دوستان
این جمله رو تو یه کتاب خوندم... اشتباه نیست؟(جای صفت و اسم جا به جاست...)
Long is the way and hard , ...
شاید قبل از اون یه چند تا چیز رو نام برده و بعدا گفته که این راهه که سخت و طولانی هست و بقیه چندان مشکل نیستند.

jedivssith
11-07-2008, 03:27
1- و در آن هنگام که خورشید مانند طشت خون شود
when sun gets bloody as .....1
2- هر کس با من نیست بر علیه من است
either by my side or agianst us as enemy
3- کجاست آن قدرتی که همه جهان را می طلبید؟
where is the expected power whic the wolrd was looking for?1
4- قطره های کوچک اشک مظلومان را با دریایی از خون پاک خواهم کرد
I will wash up the tears of innocents with a bloody sea

یه چیزی تو همین مایه ها می شه ولی تو حالت نظم باید بیشتر روش کار کنی

درود به شما

آیا شما دقیقا مطمئن هستید آنچه که برایم ترجمه کردید. چون خیلی برام مهمه و احتیاج به ترجمه دقیق و بدون خطا دارم. در هر صورت لطف کردید. دوستان دیگر هم اگر نظری دارند مثل همیشه کمکی کنند.

با سپاس فراوان
بدرود

sd70
11-07-2008, 10:59
لطفا اگه ميشه اين جمله از فيلم memento رو يکي برام ترجمه کنه:

You really need a system
if you're gonna make it work

مشکل مربوط به خط دومه.

seymour
11-07-2008, 11:39
سلام دوستان
این جمله رو تو یه کتاب خوندم... اشتباه نیست؟(جای صفت و اسم جا به جاست...)
Long is the way and hard , ...
دانیال عزیز ، توی تاپیک دیگه کاملا در این مورد بحث شد ... چک نکردی ؟ ... این لینک :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

seymour
11-07-2008, 11:52
درود

ترجمه این عبارات چگونه است؟


1- و در آن هنگام که خورشید مانند طشت خون شود
2- هر کس با من نیست بر علیه من است
3- کجاست آن قدرتی که همه جهان را می طلبید؟
4- قطره های کوچک اشک مظلومان را با دریایی از خون پاک خواهم کرد
:18::18::18::18::18::18:

با سپاس فراوان
بدرود


1- و در آن هنگام که خورشید مانند طشت خون شود
when sun gets bloody as .....1
2- هر کس با من نیست بر علیه من است
either by my side or agianst us as enemy
3- کجاست آن قدرتی که همه جهان را می طلبید؟
where is the expected power whic the wolrd was looking for?1
4- قطره های کوچک اشک مظلومان را با دریایی از خون پاک خواهم کرد
I will wash up the tears of innocents with a bloody sea

یه چیزی تو همین مایه ها می شه ولی تو حالت نظم باید بیشتر روش کار کنی

درود به شما

آیا شما دقیقا مطمئن هستید آنچه که برایم ترجمه کردید. چون خیلی برام مهمه و احتیاج به ترجمه دقیق و بدون خطا دارم. در هر صورت لطف کردید. دوستان دیگر هم اگر نظری دارند مثل همیشه کمکی کنند.

با سپاس فراوان
بدرود
ترجمه های دوستمون اکثرا غلط نیست (یعنی کل قضیه در یه سطح سلیقه ای هم مطرحه) .. حالا اگه خیلی مهمه ، منم یه سری میگم :

1. and by that time , sun will become as a tub of blood

//
2. You're either with us, or against us
(everybody's رو بذار جاش اگه دوست داری)

//
3. where's that power, challenging the entire world

//
4. will wipe the tears of those oppressed , in a sea of blood

AABB
11-07-2008, 12:11
لطفا اگه ميشه اين جمله از فيلم memento رو يکي برام ترجمه کنه:

You really need a system
if you're gonna make it work

مشکل مربوط به خط دومه.
به خاطر اینکه .... کار بکنه باید حتما (واقعا) سیستم رو داشته باشی(پیاده کنی)
موفق باشی

AABB
11-07-2008, 12:12
ترجمه های دوستمون اکثرا غلط نیست (یعنی کل قضیه در یه سطح سلیقه ای هم مطرحه) .. حالا اگه خیلی مهمه ، منم یه سری میگم :

1. and by that time , sun will become as a tub of blood

//
2. You're either with us, or against us
(everybody's رو بذار جاش اگه دوست داری)

//
3. where's that power, challenging the entire world

//
4. will wipe the tears of those oppressed , in a sea of blood
رخصت استاد(پهلوون)!:20:

seymour
11-07-2008, 12:15
لطفا اگه ميشه اين جمله از فيلم memento رو يکي برام ترجمه کنه:

You really need a system
if you're gonna make it work

مشکل مربوط به خط دومه.
در مورد اینه که چطوری می خوای با این مشکل فراموشی ات مقابله کنی ... چون سامی جنکیس نتونست ... میگه که :

اگه می خوای با فراموشی ات کنار بیای (و با وجود فراموشی ات ، بتونه پیش بری) ، باید یه سیستم (و برنامه ریزی دقیق) واسه خودت دست و پا کنی " ... (که بعدا همین کار رو می کنه یعنی یه سیستم مرتبی ترتیب میده تا هر روز بتونه به حل مساله نزدیک بشه و مثل سامی جنکیس درجا نزنه)

sd70
11-07-2008, 13:05
خيلي ممنون دوست عزيز.

به اميد خدا قراره اين فيلم رو زيرنويس کنم و srt اون رو در اختيار هموطنان عزيز قرار بدم.

bad_boy_2007
11-07-2008, 15:05
سلام دوستان

کسی میدونه تفاوت دو اصطلاح زیر در چیه ؟
Open Code
Open Source

در نرم افزار

SALAMONALEYKOM
11-07-2008, 16:12
دوستان یه سوال خیلی واجب:

شهربازی

SCYTHE
11-07-2008, 16:22
دوستان یه سوال خیلی واجب:

شهربازی
theme park or amusement park

SCYTHE
11-07-2008, 16:30
Also u can say "fun fair" that is more common in the UK

hamidrezaaa
11-07-2008, 17:06
سلام اگه میشه این 2 تا رو برام ترجمه کنید [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

get behinad the plane and fly into the corona
--
the hitmens flight is due to land soon intercept the plane before it gets to las venturas

Mehran NZ
11-07-2008, 17:12
اقا یه سوال که از هر کی پرسیدم گفت من بد شنیدم و چنین چیزی وجود نداره و ......
سوالم اینه چرا بعضی وقتا به جای اینکه بگن I got it می گن you got it ؟!! ایا معنی هر دو تا یکسان هستند؟
راستی این هم مدرک !!! دو تا عکس رو از که از سریال lost گرفتم نگاه کنید سیاه پوسته به دکتر می گه اگه پسرم و دیدی بگو همین جا باشه تا من بیام بعدش دکتر بجای اینکه بگه I got it می گه you got it

عکس 1

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

عکس 2

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mohammad.clergyman
11-07-2008, 17:54
اقا یه سوال که از هر کی پرسیدم گفت من بد شنیدم و چنین چیزی وجود نداره و ......
سوالم اینه چرا بعضی وقتا به جای اینکه بگن I got it می گن you got it ؟!! ایا معنی هر دو تا یکسان هستند؟
راستی این هم مدرک !!! دو تا عکس رو از که از سریال lost گرفتم نگاه کنید سیاه پوسته به دکتر می گه اگه پسرم و دیدی بگو همین جا باشه تا من بیام بعدش دکتر بجای اینکه بگه I got it می گه you got it

عکس 1

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

عکس 2

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام

به نظر من تو اینطور جاها شخص میخواد حرف شخص مخاطب را تایید کنه و یا بگه حرف خوبی زدی یا تصمیم خوبی گرفتی

you got it

شایدم بشه گفت " گرفتی که باید چی کار کنی"

Mehran NZ
11-07-2008, 19:10
سلام

به نظر من تو اینطور جاها شخص میخواد حرف شخص مخاطب را تایید کنه و یا بگه حرف خوبی زدی یا تصمیم خوبی گرفتی

you got it

شایدم بشه گفت " گرفتی که باید چی کار کنی"

خوب اینجوری که اصلا معنی نداره یکم روش فکر کنید یک نفر به شما بگه
"وقتی بچم اومد بهش بگو همین جا بمونه"
اونوقت شما در جواب بگید
"اره تو راست می گی " یا "گرفتی که باید چیکار کنی" البته دومیش معنی داره در صورتی که منظور دکتراین باشه که
راه تربیت بچه رو فهمیدی ولی به هیچ وجه منظورش این نبود :46:

A r c h i
11-07-2008, 19:15
اقا یه سوال که از هر کی پرسیدم گفت من بد شنیدم و چنین چیزی وجود نداره و ......
سوالم اینه چرا بعضی وقتا به جای اینکه بگن I got it می گن you got it ؟!! ایا معنی هر دو تا یکسان هستند؟
راستی این هم مدرک !!! دو تا عکس رو از که از سریال lost گرفتم نگاه کنید سیاه پوسته به دکتر می گه اگه پسرم و دیدی بگو همین جا باشه تا من بیام بعدش دکتر بجای اینکه بگه I got it می گه you got it



من عاشق این سریالم :31:

معنیش اینجا اینه که تو داریش، تو این خواسته ای که از من داشتی را جوابش را میگیری...یعنی من حتما این کار را انجام می دم :46:

Mehran NZ
11-07-2008, 20:40
من عاشق این سریالم :31:

معنیش اینجا اینه که تو داریش، تو این خواسته ای که از من داشتی را جوابش را میگیری...یعنی من حتما این کار را انجام می دم :46:
منم به پیشنهاد شما تو تاپیک چت روم دارم این سریال و نگاه می کنم دیگه
و از معنی خوبتون هم ممنون کاملا جوردر میاد دنبال یه همچین چیزی بودم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sd70
11-07-2008, 21:10
اين جمله از فيلم Memento رو لطفا اگه زحمتي نيست برام ترجمه کنيد:

My job taught me the best way to find out what someone knew was let them talk

olinda
12-07-2008, 10:52
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/IMG]

[B]A 45 year old woman had a heart attack and was taken to the hospital. While
on the operating table she had a near death experience. Seeing God she asked
"Is my time up?" God said, "No, you have another 43 years, 2 months and 8 days to live.

"Upon recovery, the woman decided to stay in the hospital and have a
Face-lift, liposuction, breast implants and a tummy tuck. She even had someone come in and change her hair colour and brighten her teeth!
Since she had so much more time to live, she figured she might as well make the most
of it. After her last operation, she was released from the hospital.

While crossing the street on her way home, she was killed by an ambulance.
Arriving in front of God, she demanded, "I thought you said I had another 43
years? Why didn't you pull me from out of the path of the ambulance?"

God replied: "I didn't recognize you
لطفا زحمت این ترجمه رو یکی از دوستان تقبل کنند.
متشکرم.

AABB
12-07-2008, 12:54
اين جمله از فيلم Memento رو لطفا اگه زحمتي نيست برام ترجمه کنيد:

My job taught me the best way to find out what someone knew was let them talk
کارم بهم یاد داده که اگه بخوام کسی رو بشناسم بذارم واسم حرف بزنه

AABB
12-07-2008, 12:58
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/IMG]

[B]A 45 year old woman had a heart attack and was taken to the hospital. While
on the operating table she had a near death experience. Seeing God she asked
"Is my time up?" God said, "No, you have another 43 years, 2 months and 8 days to live.


"Upon recovery, the woman decided to stay in the hospital and have a
Face-lift, liposuction, breast implants and a tummy tuck. She even had someone come in and change her hair colour and brighten her teeth!
Since she had so much more time to live, she figured she might as well make the most
of it. After her last operation, she was released from the hospital.


While crossing the street on her way home, she was killed by an ambulance.
Arriving in front of God, she demanded, "I thought you said I had another 43
years? Why didn't you pull me from out of the path of the ambulance?"


God replied: "I didn't recognize you
لطفا زحمت این ترجمه رو یکی از دوستان تقبل کنند.
متشکرم.

یه چیزی تو مایه های جوکه...
یه پیرزنه تو بیمارستان تحت عمل جراحی به حالت مرگ می رسه و خدا رو می بینه و می پرسه که چقدر زندست و خدا بهش میگه که 43 سال و ... دیگه زنده می مونه و پیرزنه که اینومیفهمه بعد از جراحی بیشتر بدنش رو اهدا می کنه و وقتی که از بیمارستان بیرون میاد تصادف می کنه و می میره! به خدا می گه...