PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : ناهید عباسی



zanastark
07-11-2009, 16:59
نمیدونم اسم این شاعر رو شنیدین یا نه؟
ولی شعراش خیلی قشنگه واسه همین هروز چندتا از شعرهاش رو میزارم براتون

در فصل های سفر

****************


دو راهی

پیوسته تردیدی
می گذاردت
بر سر دوراهی
کجا باید رفت ؟
به کدام سمت
یا کدامین سو
اما
راه دریا
می شناسد رود

F l o w e r
07-11-2009, 16:59
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

☚ بـرای استفاده راحت تـر از فهرسـت بـه روش زیر عمل کنید :


1. Ctrl + f یا F3 را فشار دهید
2. کلمه ی کلیدی مورد نظر را وارد کنید
3. کلمات هایلایت شده را بررسی کنید


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


» در فصل های سفــر :
دوراهی : پیوسته تردیدی ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
شعور شب : هربار که رازی گره در گره ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
برکه : عکس ماه ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
بالهای پرواز : پرواز پرندگان ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
هر کجا : در پایان ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
دوست : من از میان واژه های زلال ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حریر خواب : یک شبی ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
لحظه ها : زمان را ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
یقین : چشمانت را ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مرگ : مرگ نزدیک است ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
پری دریایی : در تنهایی شب های دراز ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
خواب هر ساله : وقتی دی و بهمن ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
عبور : خوشه های خاطره ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
فرداها : آنجا که ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
یگانه : دستت سایبان چشمم شد ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
فراتر : وقتی که واژه ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
پنجره ی خلقت : به ماورای خود پرتاب شدن ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
دوگانگی : تبسمی بر لب ... ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
روزهای رفته : شبی سرمه ای ماهی نقره ای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])





آپدیت تا پست : 24

zanastark
07-11-2009, 17:20
شعور شب

هر بار
که رازی گره در گره
در شعور منور شب
به ناگاه گشوده شود
در تولد بودا گونه ای
خواهی آموخت
تا روزهای سترون را
بر هوش شبهای بلند
وصله زنی

zanastark
07-11-2009, 17:22
برکه

عکس ماه
افتاده در برکه
عکس دو کودک نیز
ماه مال آنهاست
شاید که در خیال

zanastark
07-11-2009, 17:32
بالهای پرواز


پرواز پرندگان
در آبی آسمان هر کجا
چشمانم را
کودکانه به دنبال می کشد
و روحم را
در خواهش گنگ پریدن
خوابهای شبانه ام را
تفسیر می کند
کسی چه می داند
شاید دستهایم
تقدیر بالهای پرواز است
که هنوز چیزی از اوج
به خاطر دارد

karin
07-11-2009, 22:32
سلام

ضمن تشکر از فعالیت خوبتون، لطف کنید بیوگرافی و آثار چاپ شده شون (مجموعه اشعار و ..) رو هم در تاپیک قرار بدید تا بیشتر باهاشون آشنا بشیم

ممنون

zanastark
09-11-2009, 18:47
هر کجا

در پایان
همه با هم برابرند
مو رنگ دیگری نمی شناسد
به جز سپیدی
گرچه سیاه بود
یا سرخ و بور
پایان که نه
همیشه دری باز می شود
حالا به هر کجا

zanastark
09-11-2009, 18:52
دوست

من
از میان واژه های زلال
دوستی رابرگزیده ام
آنجا که
برف های تنهایی
آب می شوند
در صدای تابستانی یک دوست

zanastark
09-11-2009, 19:04
حریر خواب

یک شبی
از آن شبهای تنهایی
با سری
پر از افکار سودایی
رفتم به خواب
دیدم معبدی
نور باران
تک درختی در میانش
سر به سوی آسمان
بسان هیبت البرز
شکوه بی مثالی داشت
وقاری بی نهایت سبز
یقین کردم
ازلی درخت دانش است
سر کشیده از معبد عشق
رنگ حسادت نداشت
ذات خساست نداشت
مفهوم تکامل بود و
تعبیر نجابت
از پس حریر خواب
دانشی فرزانه دیدم چنبره
در درون هر خزه
هر حشره
حرمتی دیدم در نیش مار
کرامتی در میوه ی کاج
به دل گفت
میوه هایش به سبد
دست به دست خواهد رفت
و نسیم نفسش
شهر به شهر
با شوق بی انتها
چون زائری برهنه پا
کردم بسویش
دستی دراز
اما
اشارتی بود و گذشت
نشئه یی بود و پرید

zanastark
09-11-2009, 19:11
لحظه ها

زمان را
کاسه ای نیست
تا که لبریز شود
فضیلتی رونده دارد
بسان آب
و صراحت مکرری
بسان سال
اما
لحظه هایی
به وسعت نامریی یک خاطره
باز می گرداند آب را
به سرچشمه
و می برد دل را
به کهن سردابه ها
تا نوازش دهد
خاطرات بودنی قدیم را

zanastark
12-11-2009, 08:03
یقین

چشمانت را
پر از بهانه ی زیستن خواهم کرد
با شکوفه های تک درخت خانه ام
در هر بهار
و برایت خواهم گفت
که یقین
راه درازی است
و گاه
به کوتاهی یک آه

zanastark
12-11-2009, 08:04
مرگ

مرگ نزدیک است
خویش هر خویشتن است
رویای پروازی شبانه
مرحله ای از سفر است
دانه
طی راهش
گل می شود
هر بودنی
در مسیر خود
دگرگون می شود
کرم ابریشم
پروانه صفت درک جهان خواهد کرد
پروازی تا ته بودن خود خواهد کرد
عشق و شوری از مرگ می شکفد
چون شراره های آتش از باد
آنجا که می تپد دل عاشق
در خوف از دست دادن یار
مرگ ضرورتی است
که باید آن را فهمید
راهی است
که باید آن را رفت
صبور بودن بر درد فراق
باور عاشقانه است
بر گردش گردونه
که در پس هر پرده ای
نشسته است صد پرده
یاد کنیم از یاری
در دیاری که دور نیست
فاصله چندان نیست
دوست سفر کرده
در جاییست که یانجا نیست
رنگ خاطره ها از یاد نخواهد رفت
که هیچ یادی از یاد نخواهد رفت
هم در ذهن زمین ثبت است
هم در یاد زمان
سرمای اولین برف اولین زمستان
با غم از مرگ حرف نباید زد
که حرف آخر را مرگ نخواهد زد

zanastark
12-11-2009, 08:04
پری دریایی

در تنهایی شبهای دراز
در میان خیمه های خوشرنگ خیال
گشتم پی راز قصه ها
تا رسیدم
به مردان ماهیگیر قرون
که با تنهایی و فقر فزون
اسطوره ی پری دریایی را ساخته اند

zanastark
12-11-2009, 08:06
سلام

ضمن تشکر از فعالیت خوبتون، لطف کنید بیوگرافی و آثار چاپ شده شون (مجموعه اشعار و ..) رو هم در تاپیک قرار بدید تا بیشتر باهاشون آشنا بشیم

ممنون

ممنون دوست عزیز
به روی چشم بعد از گذاشتن چند تا از اشعارش بیوگرافی و آثارش رو هم میزارم براتون
با تشکر

zanastark
12-11-2009, 08:08
خواب هر ساله

وقتی
دی و بهمن
به پایان می رسد
و اسفند
به نیمه
آغاز می شود
خواب هر ساله ای
که لانه های زیر برف
در انتظار بازگشت چلچله ها می بینند

zanastark
12-11-2009, 08:09
عبور

خوشه های خاطره
معلق
بر دیوار عمر
مرا
به کوچه های کودکی می خوانند
تا از ردیف اقاقی ها
عبوری دوباره کنم

zanastark
12-11-2009, 08:11
فرداها

آنجا که
زنگهای خوشبختی
خاموش می شود
در واژگونی بخت
بر آنم
تا به رقص برخیزم
بر ویرانه های خیال
و کودکانه
گوش
به زنگوله ی فرداها بسپارم

karin
12-11-2009, 10:36
ممنون دوست عزیز
به روی چشم بعد از گذاشتن چند تا از اشعارش بیوگرافی و آثارش رو هم میزارم براتون
با تشکر

ممنون

من که یه سرچ زدم هیچ چیزی از ایشون پیدا نکردم، نه یه بیوگرافی کوتاه، نه اسم کتابی، نه عکسی
واسه همین بیشتر مشتاق شدم ببینم کی هستند ایشون

تنها پیدا کردم یه تاپیک تو یه فرومی بود که دقیقا با همین ترتیب شعر ها رو گذاشته بود :27:

zanastark
14-11-2009, 17:34
ممنون

من که یه سرچ زدم هیچ چیزی از ایشون پیدا نکردم، نه یه بیوگرافی کوتاه، نه اسم کتابی، نه عکسی
واسه همین بیشتر مشتاق شدم ببینم کی هستند ایشون

تنها پیدا کردم یه تاپیک تو یه فرومی بود که دقیقا با همین ترتیب شعر ها رو گذاشته بود :27:

آره دوست عزیز مطلب زیادی ازش نیست
اگه منظورت فروم NS هستش اون تایپیک کار یکی از دوستان هستش
و من هم واسه همین به این ترتیب می زارمشون
:27::46:

zanastark
14-11-2009, 17:49
یگانه

دستت سایبان چشمم شد
در این کویر سوزان
زمانیکه چشمهایم
عاشقانه ترکهای زمین را می نگرد
و با این نظم
که تکرار پیوستگی است
یگانه می شود

zanastark
14-11-2009, 17:49
فراتر

وقتی که
واژه
فقط واژه است
باید پی چیزی فراتر بود
در توضیح حیات
آنجا که نابینایی
آهسته می پرسد
زیبایی چیست ؟

zanastark
14-11-2009, 17:51
پنجره ی خلقت

به ماورای ِ خود پرتاب شدن
احساس مقدسی است
که روح می نشیند
پای پنجره ی خلقت
و عاشقانه می نگرد
بارش باران را
بر ریشه ی درخت
تا در اجبار سبز حیات
بر تنه اش
قارچها
بی ریشه برویند

F l o w e r
01-10-2011, 18:31
تبـــسمــی بر لـــب

و نیـــمـــه دلـــی آفـــتــابی

امـــا

در دور دســـت هـــای روح

بــارانـــی

بی امـــــان مـــی بــارد

و هـــراســی

بـــه انــــدازه ابـــدیــت

فــاصـــله ی

ایــن دوگـــانگــــی را

رنـــگ خاکـــستـــر مـــی زنـــد / ..



"در فصــــل هـــای سفــــر"


کســـی بیـــوگرافــی ای از ایـــشون میــدونــه ؟ !

part gah
23-12-2012, 17:55
روزهای رفته

شبی سرمه ای
ماهی نقره ای
و زنی تنها نشسته بر پله خیال
روزهای رفته را غمگنانه زیبا زمزمه می کند
و در سوگواری فاصله ها
گیسوان پریشان خویش را
از نوازش مهتاب پر می کند

Azad/
23-02-2014, 14:43
.

خاطرات کودکی
روزنه های سبز رجعتند
در رها شدگی لحظه های پر هوس
وقتی که
جوی آب
وسوسه ات می کند

به کندن جوراب
یا که خاک
می خواندت به بازی



.