PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : يادداشت‌های يك كامپيوترباز برای فرزندش!



DJ POLESTAR
06-11-2009, 01:16
زندگی مثل ويندوز می‌مونه، اكثر وقت‌ها قاطی داره. ولی خوب، بعضی وقت‌ها هم خيلی خوبه! به‌خاطر لحظه‌های خوبش، لحظه های بدش رو بی‌خيال شو!
زندگی مثل ويندوز ‌می‌مونه، اگه ازدواج كردی و هی تو زندگی Hang كردی، زرتی Reset نكن و راه بيفت سمت دادگاه خانواده! خره... بعضی از DLLها مال زندگی مجرديه، اون‌ها رو با DLLهای متاهلی عوض كن! شب‌نشينی با رفقا، ای‌ميل‌بازی و شايد هم وبلاگ‌نويسی رو اگه لازم باشه بايد تعطيل كنی (اين يكی رو ديگه نه!). بعضی‌هاش موجوده، با نگاهی دقيق به زندگی ديگران، می‌تونی‌ اون‌ها رو Download كنی. ولی بعضی ديگه رو بايد خودت بنويسی، بهتر بگم خودتون! خلاصه بايد خودت رو سازگار كنی...
بعضی وقت‌ها بايد خودت رو بزنی به Hang بازی! (بخوانيد خنگ‌بازی) تا زندگی به اون سختی كه هست به نظر نرسه! يه وقت‌هايی لازمه كه به‌خاطر شرايط، Regional Settingت رو عوض كنی! می‌دونی كه كجا بايد دنبالش بگردی، تو Control Panel.
زندگی مثل ويندوز می‌مونه، بعضی وقت‌ها لازمه يك سری از آدم‌ها رو از زندگيت Remove كنی و در عوض يك‌سری ديگه رو Add كنی! اونايی رو Add كن كه مصداق اين شعر هستن: "دوست تو بايد از تو به باشد --- تا تو را عقل و دين بيفزايد"!
زندگی مثل برنامه‌نويسی می‌مونه، می‌شه اون رو به دو دسته تقسيم‌بندی كرد؛ ساخت‌يافته و شیء‌گرا. زندگی ساخت‌يافته، زندگی ساده و بدون تجمل و تاحدی زمخته كه بعضی‌هاش بسيار باحال و در عين‌حال سخته! مثل برنامه‌نويسی با C++ می‌مونه! ولی در زندگی شيء‌گرا، همه‌چی بر روی اشيا متمركز شده! يخچال Side By Side، تلويزيون n اينچ با 60 ميليون تصوير هم‌زمان، خونه‌ی نياوران و... فرقشون هم اينه كه دومی از كلاس و از اشيا تشكيل شده و اولی از دستورات و كدهای نوشتاری! شنيدی كه می‌گن طرف كلاس داره، يعنی زندگی نوع دوم!
زندگی مثل يه نرم‌افزار می‌مونه، رابط كاربر داره. بعضی وقتا اين رابط خيلی قشنگه، ولی گولش رو نخور! ممكنه باطن زشتی داشته باشه. برعكس اين قضيه هم ممكنه، شايد پشت اون Interface ضايعی كه می‌بينی، يه Program باحالی باشه كه نگو...
زندگی مثل يه نرم‌افزار می‌مونه، يك‌وقت‌هايی است كه اين نرم‌افزار با ويژگی‌های شخصيتی تو سازگار نيست، سعی كن تو رويه‌ای كه در زندگی برای خودت انتخاب كردی تجديد نظر كنی! می‌تونی با انتخاب گزينه‌ی Options تو مغزت، تغييرات لازم رو در Setting ذهنت انجام بدی! ولی اگه جواب نداد به احتمال زياد بايد به فكر تغيير نرم‌افزاره باشی!
زندگی مثل اينترنت می‌مونه، بعضی از آدما مثل Hijackerها هستن، زوركی می‌خوان خودشون رو در دل آدم جا كنن! خودت رو ايمن كن، با ايمان به خدا كه يادش "تطمئن‌القلوبه"!
زندگی مثل يك صفحه‌ی وب می‌مونه! بعضی وقت‌ها برای تغيير ذائقه هم كه شده، دستی به CSS خونه و زندگيت بكش! به‌طور مثال جای يخچال و اجاق گاز رو عوض كن! يا خونه رو نقاشی كن. ولی جون هركی كه اون‌موقع دوستش داری از رنگی مثل اين استفاده نكن: 000000#!
زندگی مثل يك بازی كامپيوتری می‌مونه، بعضی چيزا مثل Fifa 2005 و Doom می‌مونه! آخر ظاهر و گرافيكه ولی تهش رو كه نگاه می‌كنی می‌بينی فقط وقت تلف كردنه، پس به دنبال ظاهر نباش!
ولی مهم‌تر از همه اينه كه زندگی مثل يه وبلاگ می‌مونه، بايد يه طوری بنويسيش كه همه‌جوره بشه خوندش! Format نوشتن خيلی مهمه! اگه طوری زندگی كنی كه فقط خودت حال كنی، خيلی زود دودش می‌ره تو چشم خودت! مثل وبلاگی كه فقط صاحبش می‌تونه اون رو به شكل مطلوبی ببينه! يه Format باحالی برای زندگی‌ت انتخاب كن كه بشه الگو برای بقيه! يه Format جهان‌شمول، يه Unicode!
ولی زندگی مثل شعر هم هست! حرف آخر اين‌كه " زندگی آتش‌گهی ديرينه پابرجاست... گر بيفروزيش، رقص شعله‌اش از هر كران پيداست، ورنه خاموش است، خاموشی گناه ماست"