مشاهده نسخه کامل
: بهاره
25-02-2006, 15:03
موسيقي درماني
مطرب عشق عجب سازو نوايي دارد
نقش هر نقمه كه زد راه به جايي دارد
موسيقي زبان جهاني است وسيله ي ارتباط و معنا،زبان مشترك تمام اقوام و روشي براي بازگويي تمام حالات رواني و احساسات عميق.اگر خوب به آهنگ درون خود توجه كنيد خواهيد ديد كه ضربان قلب،ضربان نبض،گردش خون و...از يك هماهنگي موسيقيايي برخوردار هستند.
درواقع موسيقي درماني كاربرد منظم موسيقي است به طوري كه موسيقي درمانگر به طور مستقيم دريك محيط درماني،تعقيرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ايجاد مي كند.
موسيقي به طور غير مستقيم با قدرت هارموني خود مي تواند به وسيله ي برگرداندن نظم بدن موجب سلامتي افراد شود.غده تالاموس محرك هاي صوتي را به وسيله سيستم هاي عصبي دريافت و در كنار حافظه و تخيل به آنها پاسخ ميدهدو غده هيپوفيز نيز به محركهاي صوتي پاسخ ميدهد و موجب ترشحاتي كه نتيجه آن آزاد سازي ماده آرام بخش آندوفين خواهد بود.مهمترين اثرماده مذكور تسكين درد است و علاوه بر تسكين درد باعث انبساط و شادي نيز هست.
كاربرد موسيقي درماني:
موسيقي درماني در انواع بيماريهاي جسماني و رواني نقش دارد،انواع آرتروز،سفتي عظلات،انوع فلج و...ميتوانند توسط موسيقي درمان شوند.حتي با قرار دادن افراد دچار اختلال تكلم در گروه هاي موسيقي ،سروديا آوازهاي دسته جمعي نه نتها مشكل تكلم آنها بهبود ميبخشد بلكه باعث بالا رفتن اعتماد به نفس آنها نيز ميشود.
افسردگي:
در بيماران مبتلا به افسردگي نيز موسيقي درماني تاثير گزار بوده و خصوصا نواختن موسيقي توسط خود اين افراد باعث افزايش احساس ارزشمندي انها ميشود.
آلزايمر:
آلزايمر يك بيماري عصبي پيشرفته و غير قابل برگشت است در درمان اين اختلال به وسيله موسيقي فرض بر اين است كه ميتوان اثر مثبتي در زمينه هاي ارتباطي و اجتماعي و افزايش توانايي در بياد آوردن خاطرات گذشته به وجود آورد.
آمادگي براي درمان:
براي شروع در اين زمينه به يك محيط آرام احتياج داريم،نور اتاق را كم كرده ، از رايحه هاي ملايم براي فضاي اتاق استفاده ميكنيمو از همه مهمتر اينكه بايد واقعا از عمق وجودمان بخواهيم كه به موسيقي گوش دهيم و آرامش خود را به دست آوريموبايد قوه تخيل را به بالاترين سطحش برسانيم زيرا انرژي در پي انديشه مي آيد و ما«خودمان عامل كسب انرژي مثبت هستيم.»
نكته مهم اينكه:
ايا اثار موسيقي كه در بالا به آن اشاره شد بر روي تمامي افراد اثر يكساني دارد يا خير؟!
باتوجه به اصل تفاوتهاي فردي و زمينه هاي فكري مخصوص هر فرد كه متاثر از فرهنگ و تجربيات او ناشي ميشود ،مسلما تاثيرات موسيقي در افراد يكسان نخواهد بود و بايد نوع موسيقي اي كه در موسيقي درماني به كار گرفته ميشود.
متناسب با شخصيت،طرز فكر و روحيات آن فرد باشد و شخص از شنيدن آن لذت ببرد.
شاد و پيروز باشيد
مطرب عشق عجب سازو نوايي دارد
نقش هر نقمه كه زد راه به جايي دارد
موسيقي زبان جهاني است وسيله ي ارتباط و معنا،زبان مشترك تمام اقوام و روشي براي بازگويي تمام حالات رواني و احساسات عميق.اگر خوب به آهنگ درون خود توجه كنيد خواهيد ديد كه ضربان قلب،ضربان نبض،گردش خون و...از يك هماهنگي موسيقيايي برخوردار هستند.
درواقع موسيقي درماني كاربرد منظم موسيقي است به طوري كه موسيقي درمانگر به طور مستقيم دريك محيط درماني،تعقيرات دلخواه را در عواطف و رفتار درمانجو ايجاد مي كند.
موسيقي به طور غير مستقيم با قدرت هارموني خود مي تواند به وسيله ي برگرداندن نظم بدن موجب سلامتي افراد شود.غده تالاموس محرك هاي صوتي را به وسيله سيستم هاي عصبي دريافت و در كنار حافظه و تخيل به آنها پاسخ ميدهدو غده هيپوفيز نيز به محركهاي صوتي پاسخ ميدهد و موجب ترشحاتي كه نتيجه آن آزاد سازي ماده آرام بخش آندوفين خواهد بود.مهمترين اثرماده مذكور تسكين درد است و علاوه بر تسكين درد باعث انبساط و شادي نيز هست.
كاربرد موسيقي درماني:
موسيقي درماني در انواع بيماريهاي جسماني و رواني نقش دارد،انواع آرتروز،سفتي عظلات،انوع فلج و...ميتوانند توسط موسيقي درمان شوند.حتي با قرار دادن افراد دچار اختلال تكلم در گروه هاي موسيقي ،سروديا آوازهاي دسته جمعي نه نتها مشكل تكلم آنها بهبود ميبخشد بلكه باعث بالا رفتن اعتماد به نفس آنها نيز ميشود.
افسردگي:
در بيماران مبتلا به افسردگي نيز موسيقي درماني تاثير گزار بوده و خصوصا نواختن موسيقي توسط خود اين افراد باعث افزايش احساس ارزشمندي انها ميشود.
آلزايمر:
آلزايمر يك بيماري عصبي پيشرفته و غير قابل برگشت است در درمان اين اختلال به وسيله موسيقي فرض بر اين است كه ميتوان اثر مثبتي در زمينه هاي ارتباطي و اجتماعي و افزايش توانايي در بياد آوردن خاطرات گذشته به وجود آورد.
آمادگي براي درمان:
براي شروع در اين زمينه به يك محيط آرام احتياج داريم،نور اتاق را كم كرده ، از رايحه هاي ملايم براي فضاي اتاق استفاده ميكنيمو از همه مهمتر اينكه بايد واقعا از عمق وجودمان بخواهيم كه به موسيقي گوش دهيم و آرامش خود را به دست آوريموبايد قوه تخيل را به بالاترين سطحش برسانيم زيرا انرژي در پي انديشه مي آيد و ما«خودمان عامل كسب انرژي مثبت هستيم.»
نكته مهم اينكه:
ايا اثار موسيقي كه در بالا به آن اشاره شد بر روي تمامي افراد اثر يكساني دارد يا خير؟!
باتوجه به اصل تفاوتهاي فردي و زمينه هاي فكري مخصوص هر فرد كه متاثر از فرهنگ و تجربيات او ناشي ميشود ،مسلما تاثيرات موسيقي در افراد يكسان نخواهد بود و بايد نوع موسيقي اي كه در موسيقي درماني به كار گرفته ميشود.
متناسب با شخصيت،طرز فكر و روحيات آن فرد باشد و شخص از شنيدن آن لذت ببرد.
شاد و پيروز باشيد