PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : یاد ایام بخیر : كارتون‌های دوران كودكی ( پروفسور بالتازار و... )



صفحه ها : 1 2 [3] 4 5 6

pedram_ashena
03-07-2007, 17:55
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مجموعه"سرنديپيتي"با نام اصلي "داستان هاي سرنديپيتي: دوستان در جزيره پيور" هم به كارگرداني نوبو اونكي از كارتون هاي مورد علاقه بچه ها بود، به ويژه كه شخصيت سرنديپيتي بچه ها را به خود جذب مي كرد. داستان اين مجموعه درباره يك بچه به نام كنا و يك موجود اسطوره اي با نام سرنديپيتي بود كه ناخواسته به جزيره اي ناشناخته وارد مي شوند. آنها با نجات دادن حيوانات جزيره محبوب اهالي جزيره مي شوند. سونهيسا ايتو سال 1983 فيلمنامه "سرنديپيتي" را بر مبناي رماني نوشته استن كاس رور سال 1974 در 26 اپيزود 24 دقيقه اي نوشت. اين مجموعه كه از محصولات استوديو زويو است، از اول ژوئيه سال 1983 تا 23 دسامبر همان سال پخش شد. در "سرنديپيتي" صداپيشگاني چون ماري اوكاموتو (سرنديپيتي)، ميچكو نومارو (كنا)، يوجي ميتسويا (پيلا پيلا)، يوري ناشيبا (شاهزاده لولا) و ... صحبت كردند.

rasool222
04-07-2007, 09:27
كسي نميتونه ي كم از اين كارتونارو آپلود كنه
ثواب داره به خدا

Ar@m
04-07-2007, 22:12
بابا خب انقدر علاقمندی روزای تعطیل ( غیر جمعه ها) هم سفرهای می کی کومون ( همچین چیزی) هم جزیره ناشناخته ( سرندیپیتی) رو صبحها نشون می دن نگاه کن

Asalbanoo
04-07-2007, 22:22
كسي نميتونه ي كم از اين كارتونارو آپلود كنه
ثواب داره به خدا

دوست عزیز اگر به زیرشاخه دانلود فیلم سر بزنید .. دوتا تاپیک درباره کارتون هست...

pedram_ashena
05-07-2007, 01:59
نل

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

]





[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مي‌گويند: «حرف زدن بلد نيستي، حرف نزدن كه بلدي» راجع به نل هم من حرف نزدن بلدم. نمي‌خواهم ياد خودش و آن همه وحشت بيفتم. وحشتي زنانه، تو ماليخولياي رنگ‌هاي تيره، توي دربه‌دري و بي‌پدر مادري، زكي به دنبال وهمي به اسم «پارادايس» كه چقدر يك دختر مي‌تواند بي‌كس باشد و دلخوش به يك جعبة موسيقي و سوز صداي آن كه هر بار دلهره‌آورتر مي‌شد و غمي كه يك جايي توي دلت را چنگ مي‌زد. (مي‌گويند قصه بر اساس يكي از داستان‌هاي ديكنز است) باور كنيد حالم دارد بد مي‌شود. هر چي بيشتر يادش مي‌افتم حالم بدتر مي‌شود. كفش‌هاي قلمبه‌اش، لحظه‌هاي ترس و اندوه‌اش، آن موهاي عجيب و كلاه سرش با آن گربة كوچك، با آن چمدان كه انگار به سنگيني همة غم و غصه‌هاي عالم تو دست نل بود. آن پدربزرگ قمارباز بداخلاق كه من را ياد تمام بدبختي‌ها و غصه‌هاي خيالي‌ام مي‌انداخت و آن همه تاريكي و تنهايي و سياهي. نه خدايا ديگر نمي‌خواهم يادم بيايد. نه آن دو مرد مضحك، كليپ چاق و گنده و وكيل‌اش براس كه دنبال نل بودند و نه آن جوان قدبلند پالتوپوش را كه آخرسر برادر نل از آب درآمد و ازش خوشم مي‌آمد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حتي آن را هم كه يادم مي‌آيد دل آشوبه مي‌گيرم. نمي‌خواهم بزنم زير گريه. نمي‌خواهم به كودكي‌ام در كنار نل فكر كنم، نمي‌خواهم به آن سياهي‌اي كه باعث مي‌شد همه چيز را تيره‌تر ببينم نزديك شوم. آن تباهي‌ها جادو دارند، يك جادوي بي‌بازگشت. وقتي بروي تويش، وقتي غرق بشوي، دلت مي‌خواهد همين‌طور بدبخت بماني. فلك‌زدة بيچاره، دلت مي‌خواهد هميشه غصه بخوري. حتي اگر دليلي برايش نداشته باشي. نمي‌خواهم راجع به نل حرف بزنم. قصة آن من را ياد قسمت‌هاي خاكستري خودم كه شيفته‌شان بودم و نمي‌توانستم ازشان بيرون بيايم مي‌اندازد. حتي اگر ته قصه‌اش به جاي خوبي ختم شود به قبر يك مادر كه نور به‌اش مي‌بارد!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

rasool222
05-07-2007, 07:18
دوست عزیز اگر به زیرشاخه دانلود فیلم سر بزنید .. دوتا تاپیک درباره کارتون هست...
يعني از اين كارتوناي قديمي هست؟
من ي سر زدم اما اكثرا جديدن

cyrus_ln
05-07-2007, 22:52
از كارتون نل بدم ميومد.همش در حال فرار بودن.همش پارادايز پارادايز ميكردن آخرشم كه معلوم نشد چي شد.
البته من يادم نيست كه چي شد.

Behroooz
05-07-2007, 23:16
اكثر كارتونهاي قديمي بدون نتيجه تموم شدن . مثل بن و سباستين و هاج زنبور عسل

Babak_King
28-07-2007, 09:27
یک سری کارتوناشو بصورت دوبله گیر آوردم آپلود کردم براتون دان کنین:

زبل خان:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

بیگلی بیگلی انگوری انگوری :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

چاق و لاغر و ژیانی که داشتن :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

:27::40:

cccc
28-07-2007, 20:14
یک سری کارتوناشو بصورت دوبله گیر آوردم آپلود کردم براتون دان کنین:

زبل خان:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

بیگلی بیگلی انگوری انگوری :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

چاق و لاغر و ژیانی که داشتن :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

:27::40:

اقا دمت گرم , خیلی باحالی
فقط اگه داری و میشه با کیفیتشو اپ کن
ممنون

Ar@m
29-07-2007, 00:31
اكثر كارتونهاي قديمي بدون نتيجه تموم شدن . مثل بن و سباستين و هاج زنبور عسل
اتفاقا همه شون تموم شدن!
بل و سباستین برگشتن سر خونه زندگیشون
هاج هم مامان و خواهرشو پیدا کرد

hastie
29-07-2007, 20:50
دوستان يه سوال داشتم.چرا اون وقتاهمه كارتونهايه غمي توشون بود همه دنبال پدر يا مادرشون بودن مثل نل.بل و سباستين-هاچ و ... همه اشون يامثل پسرشجاع مادر نداشتن يا مثل خانوم كوچولو پدر.با اينكه اون كارتونا غمگين بودن ولي خيلي دوستشون داشتيم.حتي پدر مادرامونم پا به پامون كارتونهارو ميديدن.انگارسن خاصي نداشتن.اما الان چطور تموو كارتنها جنگ و جدال و موجودات فضايي و افسانه ايي شده و كمتركارتني جذاب به نظر ميرسه.من كه عشق بلفي و ليلي بيت و بابالنگ درازم و هنوزم دوست دارم هزاران بار ببينمشون.

Asalbanoo
29-07-2007, 23:54
برخي از كارتون‌هاي كودكي ما كه شخصيت‌هايشان را هزگز از ياد نخواهيم برد، دست پخت يانكي‌هايي هستند كه مهم‌ترين ويژگي آن‌ها اين است: والت ديزني نيستند.



يک عصرانه لذيذ


کاراکتر دپيوتي داگ (همان معاون کلانتر خودمان) را شرکت TerryToons Cartoon خلق کرد. سري‌هاي کوتاه مدت تلويزيوني‌اش (هر اپيزود هفت دقيقه) به سفارش کانال CBS تهيه شد و از اوايل دهه 1960، چهار اپيزود از آن‌ها در يک نمايش تلويزيوني نيم‌ساعته پخش مي‌شد. آن صحنة مشهوري که ماسکي و وينس، معاون را زورکي روي سن نمايش مي‌کشانند تا حسابي جلوي همه کنف‌اش کنند و ما خيال مي‌کرديم تيتراژ است، در واقع ربط‌دهندة اپيزودها به هم بود. دپيوتي داگ، اوايل دهه 1350 در ايران دوبله شد و تلويزيون تا مدت‌ها بعد از انقلاب با نام معاون کلانتر نشانش مي‌داد.

دپيوتي داگ، با آن شکم جلو آمده و کلاه و ژيله‌اش، از تمام نشانه‌هاي مجري قانون بودن فقط نشان روي سينه را دارد و يادآور کاراکترهاي اين شکلي وسترن‌هاي فورد و هاکس است. همة امور زندگي معاون در زندان کلانتري مي‌گذرد. ديتون آلن، کمدين و صداپيشة مشهور، با لهجه و گويش غليظ ايالت‌هاي جنوبي آمريکا به جاي دپيوتي داگ حرف مي‌زند و به ساده‌لوحي و روستازادگي‌اش مي‌افزايد، کاري که ايرج رضايي هم در دوبله‌اش انجام داد و نوع کمدي بيان کارتون اصلي را در نسخة فارسي حفظ کرد. ماسکي (Musky Muskrat) موش آبي و وينس (Vince Van Gophe) يک موش حفار، دوستان معاون هستند و بيشتر ماجراهاي کارتون، سر و کله زدن‌هاي ديوانه‌کنندة اين دو با معاون فلک‌زده است.

ماسکي و وينس
اين دو در تنبلي و علافي لنگه ندارند و نهايت فعاليت‌شان ماهي‌گيري در کنار رودخانه است. گاهي کلانتر به معاون دستور مي‌داد که آن دو را به مدرسه برگرداند تا تکاليف‌شان را انجام بدهند. در عوض براي ديوانه کردن معاون، سريع‌تر از خودشان پيدا نمي‌شود. در يک قسمت از ماجرا، کلانتر صد دلار جايزه براي «تنبل‌ترين» فرد به عنوان برنده تعيين مي‌کند و اطمينان دارد که دوباره هم معاون برنده مي‌شود. اما ماسکي نقشه‌اي مي‌کشد و با دستبرد به مرغداني و بلند کردن تخم‌مرغ‌ها، قصد تحريک معاون را دارد.


اما نقشه‌اش اثر نمي‌کند. دست آخر چون ماسکي براي برداشتن جايزه هم از خودش واکنشي نشان نمي‌دهد، معاون کم مي‌آورد و جايزه را شريکي برنده مي‌شوند! وينس، دوست صميمي و پاية هميشگي ماسکي بود، با کلاه گرد و يک يقه و پاپيون کوچک. او روزها هيچ چيز را نمي‌ديد، اما در کندن تونل استاد بود. موقع فرار از دست معاون، دم ماسکي را مي‌گرفت. تکيه کلامش اين بود:

«What Happend… What Happend» (چي شد؟‌چي‌شد؟) زنده‌ياد مهدي آژير تمام حس و حالت بيان اين عبارت را در دوبله به فارسي نگه داشته. يک راکون به اسم Tycoon در بعضي قسمت‌ها همراه ماسکي و وينس بود و گاهي ماسکي با زدن يک نقاب مشکي، خودش را جاي او جا مي‌زد و به اين ترتيب از دست قانون فرار مي‌كرد.

«گربه ماهي» بزرگ: اين کارتون دلربا از اوايل دهه60 تا سال 1972، به طور مداوم از تلويزيونِ آمريکا پخش شد و با همين ظاهر ساده‌اش طرفداران زيادي دارد. اين را مي‌توان از نوشته‌هاي خاطره‌انگيز دوستداران اين سري تلويزيوني در اينترنت فهميد که مثلا موقع پخش آن (ظاهرا ساعت 4 بعدازظهر و بعد از تعطيلي مدرسه‌ها بوده)، چقدر عصرانه‌شان به‌شان چسبيده. همة ماجراهاي کارتون معاون کلانتر در يکي از ايالت‌هاي جنوبي آمريکا، نزديک به لوئيزيانا و کنار رودخانة «‌مي‌‌سي‌سي‌پي» مي‌گذرد و اخلاق و سليقه و نحوة حرف‌زدن کاراکترهايش، جنوبي‌ها را تداعي مي‌کند.

مثلا عادت‌ها، شوخي‌ها و عبارت‌هايي که بين مردم آن اطراف بوده، سوژه‌اي شده براي يک اپيزود آن. اين که کلانتر خواستار اجراي بي‌چون و چراي قانون است و کاري به جرم ندارد و براي هر متخلف از هر گونه و در هر رده «30روز‌ زندان» معين مي‌کند، تا علاقة ماسکي به مرغداني و تخم‌مرغ که نشان‌دهندة ميزان فعاليت کشاورزان آن اطراف در زمينة پرورش مرغ و خروس است! شکل و فرم کلبه‌ها (كه کاملا با الوار ساخته شده بودند) نشان‌دهندة صنعت پررونق چوب در آن نواحي است. استفاده از طبيعت آن ناحيه در اين کارتون تا به حدي است که معاون در يکي از قسمت‌ها از يک گربه ماهي بزرگ، يک کتک حسابي مي‌خورد. اين اپيزود معروف با نام «Old Fida» که به‌معني « Oldest Catfish» يا همان «گربه ماهي پير» است، بارها ساعت 5 عصر و در برنامه کودک خودمان پخش شد. آن موقع، اين ماهي بزرگ برايمان عجيب و غريب بود و نمي‌دانستيم که در داستانک‌هاي محلي نواحي اطراف «تنسي» و «مي‌سي‌سي‌پي» (مثل ميزان اهميت‌اش در داستان Big Fish)کاراکتر اصلي است و براي بچه‌هاي آن‌جا چقدر آشنا است.

سوراخ فوری!


توی يکی از قسمت‌های سری «مورچه و مورچه‌خوار» با عنوان «جزيره هوس»، مورچه‌خوار که به خاطر تعقيب بی‌نتيجة چارلی، مورچه قرمز، حسابی قات (شاک!) زده بود، تصميم می‌گيرد با کشتی به جزيره‌ای که پر از مورچه است، مهاجرت کند! توي همين قسمت يکی از همان ديالوگ‌های به يادماندنیِ «مورچه‌خواری»اش را می‌گويد: «ده ميليارد مورچه توی اين دنيا وجود داره، اون وقت من با اين يکی مشکل دارم!»، بگذريم از اين که درست بعد از گفتن اين ديالوگ، کشتی‌اش غرق می‌شود و گير کوسه‌ای می‌افتد.

اما تمام حس و حال داستانک‌هایِ اين سری کارتونی و ساير کارتون‌های مشابه (زوج کاراکترهای کارتونی درگير باهم) توی همين جمله خلاصه می‌شود. مجموعة «مورچه و مورچه‌خوار» يکی از کارتون‌هايی بود که بين سال‌های1969 تا 1971 برای پخش صبح‌های شنبه از تلويزيون آمريکا در نظر گرفته شده بود. تهيه‌کنندگانش ديويد اچ دِپاتی و فريتز فرلنگ يعنی همان زوج تهيه‌کننده‌های مجموعه «پلنگ صورتی» بودند.

اتفاقا اگر يادتان باشد، تلويزيون ما، اين دو مجموعه را با هم نشان می‌داد، يک مورچه‌خوار آبی رنگ که هميشة خدا در تعقيب مورچه‌ای است به اسم چارلی، حتی عنوان‌بندی کارتون هم روی اين قضيه تأکيد می‌کرد، ابتدا کلمه «The Ant» با رنگ قرمز از سمت چپ تصوير وارد می‌شد و بلافاصله «and the Aardvark» با رنگ آبی از گوشة ديگر می‌آمد و دنبالش می‌افتاد! اين ايدة تعقيب و گريز زوج کارتونی درگيرِ با هم (که «تام و جری» جد همة آن‌ها است) تا آن موقع بارها در مجموعه‌های مختلف استفاده و کاملا دستمالی شده بود. مثل مجموعه‌های «کايوت و رود رانر» يا «سيلوستر و توئيتی» که اين يکی توسط خود فريتز فرلنگ ساخته شده بود. اما «مورچه و مورچه‌خوار» يک تفاوت اساسی با تمام کارتون‌های اين شکلی داشت. شخصيت‌های اين يکی ناطق (مشهور به کارتون‌های راديويی) بودند.


کمدين مشهوری به اسمِ جان باينر، يک تنه به جای مورچه‌خوار (با تيپ صدايی شبيه به يک کمدين مشهور به اسم جکی ميسن) و چارلیِ مورچه (با تيپ صدايی شبيه به دين مارتين) حرف می‌زد و کلی ديالوگ و عبارت بامزه می‌گفت که بعدها در خاطره‌ها باقی ماند. جالب است که در نسخة دوبله شده برای پخش از تلويزيون‌مان، اين نکته کاملا رعايت شده و مهدی آرين‌نژاد (مورچه‌خوار) و مرحوم حسن عباسی (مورچه) با تيپ‌هايی مشابه جای اين کاراکترها می‌گفتند (به پرونده‌ای که برای دوبلورهای کارتون در همين شماره است مراجعه کنيد). نکتة ديگر، شوخی‌های بامزه‌ای است که سازندگان اين مجموعه در قسمت‌های مختلف‌اش قرار داده‌اند. مثل آن ايده «سوراخ فوری» که يکی از حقه‌های استاد مورچه‌خوار بود برای گيرانداختن چارلی، اما مثل هميشه خودش توی آن می‌افتاد. يا مثلا در قسمت ديگری با عنوان «From Bad To Worst» (عمدا عبارت انگليسی را نوشتم تا به جناس ظريفی که در عبارت هست پی ببريد!) وقتی مورچه‌خوار بعد از مدت‌ها مورچه را بی‌دردسر می‌گيرد و بلافاصله قورتش می‌دهد، يکهو همان اتوبوس جهانگردی پيدايش می‌شود و از روی مورچه‌خوار رد می‌شود.

جفت مورچه و مورچه‌خوار را به بيمارستان می‌برند. توی بيمارستان پرستاری می‌خواهد به مورچه‌خوار فِرِنی بدهد که بخورد اما مورچه‌خوار متعصب که به‌اش برخورده، می‌گويد:«اون فکر کرده من کی هستم؟ يه موطلايی؟! مورچه‌‌خوارها فقط مورچه می‌خورن، مورررررچه!» با تمام اين حرف‌ها، آن موقع فقط هفده قسمت از اين مجموعه ساخته و پخش شد. تا سال1993 که کمپانی «ام‌جی‌ام» قدر اين مجموعه را دانست و دو سری بيست و شش قسمتی از آن را در مجموعه جديد «پلنگ صورتی» جا داد که البته اصلا موفقيت اپيزودهای سری اول را به دست نياورد.


گربه سياه لج در آر

وقتي كه فسقلي بودم و فرق هر را از بر تشخيص نمي‌دادم، از هيچ كارتوني به اندازة «گربة ملوس» بدم نمي‌آمد! گربة به شدت سياهي كه دو جفت چشم ورقلمبيدة به شدت سفيد داشت و با آن چمدان جادويي كه به هر شكلي مي‌توانست در بيايد، هيچ كار خاصي نمي‌كرد به جز مقابله با ترفندهاي آقاي پروفسور احمقي كه تمام زندگي و علم و ثروتش را پاي اين گذاشته بود كه آن چمدان را از گربة ملوس ما، دودر كند! و گاهي آن‌قدر براي اين كار اختراعاتش عجيب‌وغريب مي‌شدند كه چمدان «گربة ملوس» انگشت كوچكة آن‌ها هم نبود! اگر هر كس چيزي بيشتر از اين تم به يادش بيايد، حتما كارتون‌ها را با هم قاتي كرده است! چون گربة ملوس اصولا داستان نداشت و انگار همين‌طوري به صورت ديمي ساخته مي‌شد. اما با همة اين تنفر (كه بيشتر از مسألة داستان از نوع خنده‌هاي لج درآر «گربة ملوس» ناشي مي‌شود) شخصيت فليكس اصلا هم كم الكي نيست.

آن‌قدر اين شخصيت قديمي است كه بنده كه چه عرض كنم، اگر پدر پدر جدم در زمان خودش سوار طياره مي‌شد و مي‌رفت غرب وحشي و اولين پخش‌هاي زندة تلويزيون دهة 20 آمريكا را مي‌ديد، حتما با جناب فليكس مواجه مي‌شد. در اولين نوبت پخش تلويزيوني به طور زنده در آمريكا، چون براي نوردهي يك برنامة زنده به مقدار بسيار قابل توجهي پروژكتور نياز بود و مجري‌هاي ترگل ورگل حاضر نمي‌شدند به قيمت ديده شدن، صورت‌هايشان تاول‌هايي اندازة شلغم بزند، عكسي از فليكس را جلوي دوربين گذاشتند و شروع به فيلمبرداري كردند. فليكس زماني به دنيا آمد كه سينما تازه داشت تاتي تاتي مي‌كرد و هنوز زبان باز نكرده بود. ديزني بزرگ هنوز كوچك بود و هيچ كمپاني انيميشني وجود خارجي نداشت.


خالق فليكس «پت ساليوان» استراليايي هرگز فكر نمي‌كرد كه شخصيتي كه خلق كرده تا اين حد بتركاند. فليكس در دوران صامت سينما با اختلاف فاحشي بهترين بود و در دوران پخشش يانكي‌هاي خرافي را ديوانه كرده بود. به طوري كه طي دهه20 علاقه‌مندي به اسم فليكس براي نام‌گذاري پسرهاي كاكل زري، 38 درصد افزايش يافت و خوانندة بسيار معروف جاز در آن زمان «پل ويليام» آهنگي در رثاي او خواند! شورلت، مدلي گران قيمت به نام فليكس عرضه كرد. چند خيابان بزرگ به اين نام، نام‌گذاري شد و به طور رسمي به عنوان مظهر خوش‌شانسي بعضي از اسكادران‌هاي نيروي هوايي آمريكا روي پيراهنشان حك شد. اين وسط معلوم نيست كه به آي‌كيوي اين آمريكايي‌ها كه بيشتر اوقات از چاي بيشتر نيست بخنديم يا گريه كنيم.

اگر تمام اين كارها را به حساب جوزدگي بگذاريم، اين آخري ديگر خيلي مسخره است. گربة سياه و خوش شانسي؟ در آن زمان فليكس يك جورهايي شده بود عين نرگس خودمان! همه‌گير و بي‌رقيب. آن زمان هنوز اثري از آن پروفسور احمق و آن چمدان جادويي نبود و «گربة ملوس» اغلب با موجودات غول بياباني طرف مي‌شد و به احمقانه‌ترين روش‌هاي ممكن (طبق معمول) چپقشان را چاق مي‌كرد. اما با ورود صدا به سينما و ظهور ابرستاره‌اي به نام «ميكي ماوس» فليكس ناگهان له شد! موش ديزني، گربة ساليوان را يك لقمة چپ كرد. گربة ملوس زير ساية سنگين كمپاني والت ديزني محو شده بود (حتما چون سياه بود!) تا اين‌كه در دهة 50 فليكس با آن چمداني كه به دست داشت، دوباره محبوب شد.

شخصيت پروفسور كه كاريكاتوري از قيافة دربست مشنگ اينشتين بود (شمايلي كه بعدها بارها در كارهاي ديگران تكرار شد.) به همراه آن داستان‌هاي دم دستي كه به سبك كمدي‌هاي اسلپ استيك (بزن بكوب) اوايل تاريخ سينما بودند و صرفا كتك‌كاري و خيط كردن، مبناي كارشان بود و مدت زمان پخش كوتاه (اغلب 3 دقيقه) باعث شد فليكس باز هم ميو ميو كند! اين همان قسمت‌هايي است كه از تلويزيون ما هم پخش شد.

خالق جديد فليكس، پروفسور و چمدان جادويي، جو اوريولو بود. پسر اوريولو هم هنوز دارد براي كودكان بي‌گناه فليكس مي‌كشد. خود اوريولو در نقل قولي گفته است كه پسرش هم فليكس‌هاي خوبي مي‌كشد. خدا رحم كند. اگر همين‌طوري پيش برود آن زمان كه ماشين‌ها روي هوا راه مي‌روند و مردم قرص حمام مي‌خورند و براي تعطيلات به مريخ مي‌روند، فليكس هنوز دارد آن خنده‌هاي لج‌آور را سر مي‌دهد!


خون آَشام گياه خوار
حق اين كار را نداشتند. گيرم كه يك اردك باشد، آن هم توي عالم كارتون. باز هم حق نداشتند. نبايد يك اردك خون‌آشام را خلق مي‌كردند كه حالا و در اين بازگشتش به دنيا، گياه‌خوار از آب درآمده و شده ماية مسخرة همه. آن كاراكتر بدبخت چه گناهي كرده كه سازندگان كارتون ويرشان گرفته «نقيضة كنت دراكولا» را بسازند؟ چرا بايد يك كاراكتر، بله يك كاراكتر كارتوني، هي برود توي تابوت دراز بكشد و منتظر بماند تا ماه برسد به برج دلو و از اين زندگي شتر گاو پلنگي خلاص بشود، و هر بار هم نشود؟ چرا بايد خدمتكار يك خانه، آدم شريفي نباشد و بخواهد اربابش را هرجور كه شده سر به نيست كند؟


آن ناني بيچاره را بگو كه از اول تا آخر كارتون دستش توي گچ بود؟ چرا ما از اول تا آخر نبايد مي‌فهميديم كه اين موجودات عجيب و غريب مي‌بايست ما را بخندانند يا بترسانند؟
آن‌ها نبايد اين كار را مي‌كردند. حق نداشتند. قديم‌ترها، كارتون «حرمت» داشت.


كاشفان فروتن اسفناج
وسط شهر كريستال سيتي ايالت تگزاس، مجسمة قهرماني وجود دارد كه صنعت رو به ورشكستگي اسفناج‌كاران را نجات داد و به همين دليل كشاورزان مجسمه‌اش را آن‌جا قرار داده‌اند. ملوان زبل يا آن‌طور كه خارجي‌ها به او مي‌گويند: «پاپ آي».


ملوان يك چشم نيروي دريايي كه با آن لباس خاصش و بازوي‌هاي عضلاني كه روي يكي از آن‌ها يك لنگر خالكوبي شده بود، با طرز حرف زدن منحصر به فردش و روش خاصش در برخورد با مشكلات به نوعي جزو اولين ابرقهرمان‌هايي شد كه ابتدا در كتاب‌هاي كميك استريپ و بعد در مجموعة كارتون‌ها ظاهر شدند. در تمام قسمت‌ها زن لاغرش و دشمنان ابلهي حضور داشتند كه هميشه اول حسابي ملوان را چپ و راست مي‌كردند تا ملوان آن جملة معروفش را بگويد: «ديگه نمي‌تونم تحمل كنم» و بعد با قوطي اسفناجي كه عضلات‌اش را سرشار از انرژي افسانه‌اي مي‌كرد، دخل آن‌ها را مي‌آورد. ملوان زبل يك شخصيت فردگرا و منزوي، با عقايد مربوط به خود بود.

او جمله‌اي دارد كه تمام جهان بيني‌اش را بيان مي‌كند: «من هماني هستم كه هستم و اين، تمام آن چيزي است كه هستم.» اين شخصيت آن‌قدر معروف شد كه پزشكان نام يك بيماري را از او وام بگيرند. وقتي تاندون عضله روي سر بازو پاره شود و عضله به بالا جمع شود، بازوي بيمار برجسته مي‌شود. آن ها به اين حالت، «عضله ملوان زبل» مي‌گويند.

همشهری آن لاین

Asalbanoo
30-07-2007, 16:36
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تحقیق: بهرام هوشیار یوسفی/تنظیم: آذر مهاجر


اشاره:
نگاهی آماتوری به انیمیشن حرفه‌ای بابالنگ دراز

انیمیشن «بابا لنگ دراز» با نام اصلی «واتاشی نوآشیناگا اجیسان» محصول كمپانی Nippon Animation ژاپن است كه اواخر دهه‌ی هشتاد به كارگردانی «كازویوشی یوكاتا» در 48 قسمت تهیه شده است و این روزها برای چندمین بار از برنامه‌ی كودك و نوجوان شبكه‌ی دو سیما پخش می‌شود و به نظر می‌رسد هنوز هم بسیاری، این كارتون زیبا را تماشا می‌كنند و لذت می‌برند. این مسأله بی‌علت نیست. «بابا لنگ دراز» به لحاظ محتوایی و ساختاری ویژگی‌های قابل توجهی دارد. به لحاظ فنی مخاطب (حتی بزرگسال) كاملاً از این انیمیشن لذت می‌برد. پردازش صحنه‌ها به لحاظ بهره‌گیری از رنگ، نور و دكوپاژ بسیار خوب انجام شده است، دكوپاژ این انیمیشن كاملاً سینمایی است و طراحی شخصیت‌های آن نیز با دقت بسیار انجام شده است. شخصیت‌های این انیمیشن چهره‌ای نیمه‌فانتزی دارند و كاملاً منطبق با خصوصیات فردی‌شان در رمان طراحی شده‌اند.

لباس و صحنه نیز در این انیمیشن كاملاً مطابق با اصول زیبایی‌شناسی و زمان و مكانی كه داستان رخ داده است (1912، امریكا) طراحی شده است.
شخصیت‌های این قصه به‌خصوص شخصیت اصلی آن، جودی، به لحاظ بصری و روانی به قدری شیرین و دوست‌داشتنی خلق شده‌اند كه به سادگی امكان هم‌ذات پنداری با آن‌ها برای مخاطب میسر می‌شود. جالب است عموم مخاطبان حتی آن‌ها كه پدر و مادر دارند و یا مردان و زنان میانسال هم با جودی (جروشا ابوت) شخصیت اصلی این انیمیشن هم‌ذات پنداری می‌كنند.
البته به حق نباید سهم دوبله‌ی بسیار زیبای این انیمیشن را در جذب مخاطب نادیده گرفت تا آن‌جا كه دوبله‌ی زیبای این كار و صداهای مناسبی كه برای هر كدام از شخصیت‌ها انتخاب شده، به قصه و شخصیت‌ها روح تازه‌ای بخشیده است. اما مسلماً مهم‌ترین عامل جذابیت این انیمیشن داستان آن است كه بر اساس رمان معروف بابا لنگ دراز daddy long – legs اثر جین وبستر ساخته شده است. در این كتاب كه با ساختار ویژه‌ای نوشته شده (كتاب مجموعه‌ای از نامه‌های جودی به بابا لنگ دراز است) واقعیت‌های تلخ زندگی یك یتیم با شرح جزئیات توصیف شده است.
«بابا لنگ دراز» داستان دختری یتیم است كه حدود 18 سال از عمر خود را در یتیم‌خانه‌ای ملالت‌بار گذرانده و بعد از گذر از تمامی این سال‌ها با پذیرفتن یك بورس تحصیلی در یك شبانه‌روزی مخصوص متمولین، از یك خیر كه مایل نیست نام‌اش فاش شود، زندگی جدیدی را شروع می‌كند.
او در تمام طول تحصیل می‌بایست كارهای خود را زا طریق نامه به این حامی ناشناس گزارش بدهد اما نامه‌های كه جودی می‌نویسد سرشار از منویات و درونیات اوست. این نامه‌ها سرنوشت او را به آن‌جا می‌كشاند كه با حامی ناشناس خود ازدواج می‌كند.
شخصیت‌های این داستان به‌خصوص شخصیت جودی آبوت چنان دقیق پرداخته شده‌اند كه عكس‌العمل‌های آن‌ها در برخورد با مسایل و رویدادها به اندازه‌ی كافی باورپذیر است و مخاطب بی‌آن‌كه شرایطی همسان با مثلاً جودی را تجربه كرده باشد با او هم‌ذات پنداری می‌كند.
اما نكته‌ای هست كه باید به آن توجه كرد؛ اگر همه‌ی ماجراهایی كه در رمان «بابا لنگ دراز» رخ داده به صورت واقعی رخ بدهد می‌شود این‌همه هیجان و هم‌ذات پنداری را پذیرفت. اما «بابا لنگ دراز» را یك نویسنده نوشته است و قطعاً او برای طرح یك ایده، بیان یك فكر و... داستان‌اش را طراحی كرده است. نمی‌توان به سادگی اندیشید جین وبستر بابا لنگ دراز را نوشته كه تنها ماجراهای زندگی یك یتیم را تعریف كند. با نگاهی دقیق‌تر می‌توان در پس شرح این ماجراها، انگیزه‌ی اصلی جین وبستر را دریافت. شاید بتوان ادعا كرد داستان بابا لنگ دراز بیش از هر چیز یك داستان فمینیستی است كه جامعه‌ی مردسالار امریكا را در زمان خود به نقد می‌كشد. بابا لنگ دراز مردی متمول و تبعاً صاحب نفوذ و قدرت است. در ظاهر او در عملی خیرخواهانه دختری یتیم را سرپرستی می‌كند اما درحقیقت او جودی را آن‌گونه كه خود می‌خواهد پرورش می‌دهد و در مسیر زندگی‌اش شرایطی ایجاد می‌كند كه جودی تبدیل به آن كسی شود كه او می‌خواهد و در نهایت هم با او ازدواج می‌كند! این مسأله را شاید بتوان به «بابا لنگ درازیسم» تعبیر كرد و آن را به تمام مردانی كه در كشورهای مختلف مدرن و سنتی زنانی را می‌خرند یا تربیت می‌كنند تا آن‌ها را از آن خود كنند، تعمیم داد.

نگاهی به زندگی جین وبستر به این ادعا قوت می‌بخشد. جین هشت سال در شركتی به‌عنوان منشی یك مرد ثروتمند كار می‌كند و مرد ثروتمند كه در زندگی خانوادگی‌اش دچار مشكل است از همسر خود جدا می‌شود و با جین ازدواج می‌كند. هم‌چنین او سال‌ها برای حق رأی زنان در امریكا مبارزه كرده است و...
همه‌ی این‌ها باعث می‌شود مطمئن شویم كه قصه‌ی بابا لنگ دراز آن داستان شیرین و ساده‌ای نیست كه در انیمیشن آن می‌بینیم و این مسأله هنرمندی «كازویوشی یوكاتا» و هم‌كاران‌اش را نشان می‌دهد كه توانسته‌اند از چنین قصه‌ای تلخ، جدی و معترضانه، انیمیشنی جذاب و شاد برای همه بسازند هم برای كودكان و نوجوانان و هم برای همه‌ی كسانی كه قصه‌ی زیبا و عمیق «بابا لنگ دراز» را خوانده و دوست دارند.
سوره مهر

Ar@m
31-07-2007, 21:58
واقعا من همیشه فکر می کنم جین وبستر یه آدم استثنائی بوده که داستان بابالنگ دراز رو نوشته و البته این ژاپنی ها هم بعضی وقتها کار های حیرت آوری می کنن!!!



دوستان يه سوال داشتم.چرا اون وقتاهمه كارتونهايه غمي توشون بود همه دنبال پدر يا مادرشون بودن مثل نل.بل و سباستين-هاچ و ... همه اشون يامثل پسرشجاع مادر نداشتن يا مثل خانوم كوچولو پدر.با اينكه اون كارتونا غمگين بودن ولي خيلي دوستشون داشتيم.حتي پدر مادرامونم پا به پامون كارتونهارو ميديدن.انگارسن خاصي نداشتن.اما الان چطور تموو كارتنها جنگ و جدال و موجودات فضايي و افسانه ايي شده و كمتركارتني جذاب به نظر ميرسه.من كه عشق بلفي و ليلي بيت و بابالنگ درازم و هنوزم دوست دارم هزاران بار ببينمشون
این موضوع توی همون مقاله مربوط به همشهری جوان درباره اش بحث شده بود
زمان ساخت این کارتونها زمان جنگ ژاپن و دوران بعد از اون بوده
زمانی که خیلی از بچه ها پدر و مادرشون رو از دست داده بودن و کسی رو نداشتن و همه چی باید از نو ساخته می شده
این کارتون ها برای نسلی ساخته شدن که آسیب دیده و داغ دیده بودن
فکرشو بکنین! همیشه مسخره شون می کردم که هاج دنبال مامانشه و حنا و نل هم دنبال برادرش و خیلی های دیگه اما وقتی جریانو فهمیدم کلی حالم گرفته شد ولی این ژاپنی ها واقعا کله شون خوب کار می کنه!
باورتون نمی شه با این کارتون ها آدم می تونه به چه چیزها برسه!!!!!

B O L O T
02-08-2007, 01:46
Asalbanoo
ممنون واقعا حقته
همکار انجمن
بشی

hastie
02-08-2007, 19:11
ميشه بگيدساعت پخش بابالنگ دراز از شبكه دو تو چه تايميه؟

Ar@m
02-08-2007, 22:58
مگه بازم می ذاره؟
دفعه شیشم شد ها
بابا همین 6 ماه پیش گذاشت!!!
عجب ها

Morteza4SN
03-08-2007, 14:34
بعيد نيست دوباره نشونش بدن ! من نمي دونم چرا اين همه كارتونهاي قشنگتر رو گذاشتن تو آرشيو خاك بخوره بعد بعضي ها رو چند بار نشون ميدن ؟!‌ شايد حوصله ندارن برن تو آرشيو بگردن ميرن ببينن چي دم دسته ؟

Android
03-08-2007, 20:23
سلام،
خوبين دوستان؟
آقا من عاشق يک کارتون هستم که اصلاً اسمش يادم نمياد.
اميدوارم که يکی اينجا بتونه کمک کنه تا حداقل اسمش پيدا کنم.
اگه لينک دانلد هم واسش پيدا بشه که چه خوب ميشه.


آقا توی اين کارتون يک سگ بود و گربه که گربه بدجنسی ميکرد.
يک خونه 2 طبقه بود که طبقه دوم را گربه داشت و مدام حرص سگ را در مياورد.
کارتون فکر کنم واسه لهستان يا چکسلواکی بود.

يکی از داستان های اون اين بود که گربه يک ماهی را گرفته بود و با قلاب ماهيگيری اونو
از طبقه دوم پايين فرستاده بود و سگ که داشت تلويزيون ميديد را اذيت ميکرد.

در ضمن گربه از طريق ناودان رفت و امد ميکرد.

اميدوارم که يکی اينو ديده باشه و بتونه اسم اصلی کارتون را به من بگه.


تشکر ميکنم.
ممنون.
فعلاً بای.

pedram_ashena
03-08-2007, 20:52
سلام،
خوبين دوستان؟
آقا من عاشق يک کارتون هستم که اصلاً اسمش يادم نمياد.
اميدوارم که يکی اينجا بتونه کمک کنه تا حداقل اسمش پيدا کنم.
اگه لينک دانلد هم واسش پيدا بشه که چه خوب ميشه.


آقا توی اين کارتون يک سگ بود و گربه که گربه بدجنسی ميکرد.
يک خونه 2 طبقه بود که طبقه دوم را گربه داشت و مدام حرص سگ را در مياورد.
کارتون فکر کنم واسه لهستان يا چکسلواکی بود.

يکی از داستان های اون اين بود که گربه يک ماهی را گرفته بود و با قلاب ماهيگيری اونو
از طبقه دوم پايين فرستاده بود و سگ که داشت تلويزيون ميديد را اذيت ميکرد.

در ضمن گربه از طريق ناودان رفت و امد ميکرد.

اميدوارم که يکی اينو ديده باشه و بتونه اسم اصلی کارتون را به من بگه.


تشکر ميکنم.
ممنون.
فعلاً بای.

بله يادم هست.سگ يك ماشين داشت.كه تو يه قسمت گربه ...:31:
اسمش يادم نيست بي كلام بود اگه توانستم پيداش كنم اطلاع ميدهم

Ar@m
03-08-2007, 20:52
آره بیچاره سگه همیشه یا دستش یا پاش می شکست!
کمک من در همین حد بود!!

Babak
03-08-2007, 21:22
خب وقتی اسم کارتون رو نمی دونم چیکار کنم؟
بچه بودم که سواد نداشتم !
اسماشون هم برام مهم نبود
من یه کارتونی رو می خوام که اسمش یادم نمی یاد اما درباره یه پسری بود که شب ها بادکنکش رو باد می کرد و می رفت پیش ماه و ستاره ها
من عاشق اون کارتون بودم حالا کسی اسمش رو می دونه بهم بگه من برم بقیه شو سرچ کنم!!!!


ژوپی: پسری به نام پوکو شبا با لباس خواب خط خطیش به کمک دوست آسمونیش، ژوپی (ژوپیتر)، می رفت فضا و این شعر شنیده می شد:
ژوپیه، ژوپیه، ژوپی، له له له له له. پوکو لالالالا پوکو لالالالا
پوکو هر وقت دلش چیزی می خواست و آرزویی داشت، بادکنکی باد می کرد و می رفت تو آسمون پیش ژوپی و آرزوشو بهش می گفت و سیاره ی طلایی بهش می گفت بره بخوابه و وقتی صبح پاشه آرزوش برآورده شده. همین طور هم می شد. ژوپی چهار تا ماه داشت که هربار یکیو به پوکو می داد تا آرزوش برآورده بشه. کهکشان راه شیری به شکل صفی از بطری های شیر بود. یه بار پوکو آرزو کرد باغ وحش بیاد توی خونه شون! یه بار هم آرزو کرد کوچیک شه و تونست بره توی لونه ی موش زیر تختش

اینم یه عکس بی ربط

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

hastie
03-08-2007, 23:09
مگه بازم می ذاره؟
دفعه شیشم شد ها
بابا همین 6 ماه پیش گذاشت!!!
عجب ها
من كه غيرچندسال پيش هنوز تكراراشو نديدم.اگه هرروزم پخشش كنن بازم از ديدن "جودي" خسته نميشم.

Asalbanoo
03-08-2007, 23:11
ژوپی: پسری به نام پوکو شبا با لباس خواب خط خطیش به کمک دوست آسمونیش، ژوپی (ژوپیتر)، می رفت فضا و این شعر شنیده می شد:
ژوپیه، ژوپیه، ژوپی، له له له له له. پوکو لالالالا پوکو لالالالا
پوکو هر وقت دلش چیزی می خواست و آرزویی داشت، بادکنکی باد می کرد و می رفت تو آسمون پیش ژوپی و آرزوشو بهش می گفت و سیاره ی طلایی بهش می گفت بره بخوابه و وقتی صبح پاشه آرزوش برآورده شده. همین طور هم می شد. ژوپی چهار تا ماه داشت که هربار یکیو به پوکو می داد تا آرزوش برآورده بشه. کهکشان راه شیری به شکل صفی از بطری های شیر بود. یه بار پوکو آرزو کرد باغ وحش بیاد توی خونه شون! یه بار هم آرزو کرد کوچیک شه و تونست بره توی لونه ی موش زیر تختش

اینم یه عکس بی ربط

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


ایول بابک جان
چه خوب یادت مونده ها..خوب ترسیم کردی..کاملا یادم اومد

Morteza4SN
04-08-2007, 03:46
يه كارتوني بود كه شبكه دو صبح ها نشون ميداد و به صورت عكس هاي طراحي شده با مداد و كمي هم متحرك سازي شده پخش ميشد و يه راوي داشت كه حوادث عجيبي كه بر سر يك گروه چند نفري ( يادم نيست چند تا بودن و يكشون هم زن بود ) كه در حال سفر و ماجراجويي بودن رو شرح ميداد و با لحن خودش هم جاي هر شخصيت حرف ميزد . معروفترين قسمت هاش هم مربوط به برخورد گروه با يه سد بزرگ و آدم هاي غول مانندي كه اونها رو زنداني كردن و .... بود .
از اونجا كه زمان پخش كارتون يه هفته صبح يه هفته بعداظهر مدرسه ميرفتم يادم نيست چه بلايي سرشون اومد. حالا مي خوام بدونم كسي اين كارتون و بقيه اون رو يادشه يا نه ؟

Ar@m
04-08-2007, 08:42
ژوپی: پسری به نام پوکو شبا با لباس خواب خط خطیش به کمک دوست آسمونیش، ژوپی (ژوپیتر)، می رفت فضا و این شعر شنیده می شد:
ژوپیه، ژوپیه، ژوپی، له له له له له. پوکو لالالالا پوکو لالالالا
پوکو هر وقت دلش چیزی می خواست و آرزویی داشت، بادکنکی باد می کرد و می رفت تو آسمون پیش ژوپی و آرزوشو بهش می گفت و سیاره ی طلایی بهش می گفت بره بخوابه و وقتی صبح پاشه آرزوش برآورده شده. همین طور هم می شد. ژوپی چهار تا ماه داشت که هربار یکیو به پوکو می داد تا آرزوش برآورده بشه. کهکشان راه شیری به شکل صفی از بطری های شیر بود. یه بار پوکو آرزو کرد باغ وحش بیاد توی خونه شون! یه بار هم آرزو کرد کوچیک شه و تونست بره توی لونه ی موش زیر تختش
ایول !
این کارتون رویایی ترین آرزوی هر بچه ای رو نشون می داد
دلم می خواست منم یه شب برم آسمون پشت ماه رو براش بخارونم!!!
دستت درد نکنه

Ar@m
04-08-2007, 08:44
يه كارتوني بود كه شبكه دو صبح ها نشون ميداد و به صورت عكس هاي طراحي شده با مداد و كمي هم متحرك سازي شده پخش ميشد و يه راوي داشت كه حوادث عجيبي كه بر سر يك گروه چند نفري ( يادم نيست چند تا بودن و يكشون هم زن بود ) كه در حال سفر و ماجراجويي بودن رو شرح ميداد و با لحن خودش هم جاي هر شخصيت حرف ميزد . معروفترين قسمت هاش هم مربوط به برخورد گروه با يه سد بزرگ و آدم هاي غول مانندي كه اونها رو زنداني كردن و .... بود .
از اونجا كه زمان پخش كارتون يه هفته صبح يه هفته بعداظهر مدرسه ميرفتم يادم نيست چه بلايي سرشون اومد. حالا مي خوام بدونم كسي اين كارتون و بقيه اون رو يادشه يا نه ؟
آره اونم از اون کارتونهای جالب بود
راوی یه آقایی بود که بجای همه حرف می زد
اما فقط یادم می یاد اینا دنبال قهرمانهای افسانه ای بودن ولی آخرش فهمیدن اون قهرمانهای افسانه ای خودشونن

Asalbanoo
04-08-2007, 09:35
يه كارتوني بود كه شبكه دو صبح ها نشون ميداد و به صورت عكس هاي طراحي شده با مداد و كمي هم متحرك سازي شده پخش ميشد و يه راوي داشت كه حوادث عجيبي كه بر سر يك گروه چند نفري ( يادم نيست چند تا بودن و يكشون هم زن بود ) كه در حال سفر و ماجراجويي بودن رو شرح ميداد و با لحن خودش هم جاي هر شخصيت حرف ميزد . معروفترين قسمت هاش هم مربوط به برخورد گروه با يه سد بزرگ و آدم هاي غول مانندي كه اونها رو زنداني كردن و .... بود .
از اونجا كه زمان پخش كارتون يه هفته صبح يه هفته بعداظهر مدرسه ميرفتم يادم نيست چه بلايي سرشون اومد. حالا مي خوام بدونم كسي اين كارتون و بقيه اون رو يادشه يا نه ؟

ممنون دوست عزیز

منم اینو یادمه ..یادم هست که خیلی اعصابم خورد می شد اینو می دیدم...

pedram_ashena
04-08-2007, 11:25
ژوپی:
اینم یه عکس بی ربط

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين عكس رابرت است.مردي كه هميشه كرواتش در بشقاب سوپش بود.عكس بچگي هاشه.
كارتون jupi را هم يكروز وقت گذاشتم پيدا نكردم.اسم اصليش يك چيز ديگه اي حتما.كجايي بود؟؟؟

Morteza4SN
04-08-2007, 11:50
آره اونم از اون کارتونهای جالب بود
راوی یه آقایی بود که بجای همه حرف می زد
اما فقط یادم می یاد اینا دنبال قهرمانهای افسانه ای بودن ولی آخرش فهمیدن اون قهرمانهای افسانه ای خودشونن

خيلي ممنون . يادآوريش خيلي برام لذت بخش بود.
من اون موقع قصه ظهر جمعه رو از راديو گوش ميكردم و خيلي دوست داشتم و اين كارتون مشابه و هم سبك قصه ظهر جمعه ولي تو تلويزيون بود و من بيشتر از حالت قصه گويي راوي خوشم ميومد و از سبك تصويرپردازي اون خوشم اومده بود . ( البته كف نكنيد من به اينا اون موقع توجهي نمي كردم بلكه الان كه بهش فكر ميكنم به اين نتيجه مي رسم ! )


ممنون دوست عزیز

منم اینو یادمه ..یادم هست که خیلی اعصابم خورد می شد اینو می دیدم...

البته اعصابم هم خورد نمي شد بلكه يه اضطرابي بهم دست مي داد !

همين ها هم برام خاطره انگيزه . من دوباره احساساتي شدم ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
04-08-2007, 13:00
تنها کارتونی که تا حالا تونسته روی اعصاب من راه بره دافی داکه ( Duffy Dock ) درست نوشتمش؟
ازش متنفرم

pedram_ashena
04-08-2007, 14:08
پست 475 الفي 2 لينك يوتيوب اضافه شد(تيتراژ+يك اپيزود)

hastie
04-08-2007, 18:45
دوستان ساعت پخش بابالنگ درازونگفتيد.ميشه يكي جواب بده ؟ماكه آخرنفهميديم الان پخش ميشه يا نه؟

behzad33_k
08-09-2007, 11:31
کسی میتونه بگه موسیقی متن کارتون " باغ گلها" رو از کجا میشه تهیه کرد

aa_160
08-09-2007, 13:13
كسي كارتون گروه شين سن رونداره تقريباً 7يا 8 سال پيش پخش مي شد.

mohammad_77
10-09-2007, 21:36
كسي كارتون گروه شين سن رونداره تقريباً 7يا 8 سال پيش پخش مي شد.

منظورت از 7 يا 8 سال پيش چيه ؟ يعني اينقدر پير شديم . اگه اين طوره كه .....

اگه كسي داره لطفا .

با سلام .

اگه يكي از دوستان جوانمردي كند و اسم اين كارتونها را همراه با اسم انگليسي آن قرار دهد كه حسابي ما را شرمنده كرده است (از طرف همه ) . :10::11::40::31:

*PiNk PaNTHeR*
10-09-2007, 23:31
تنها کارتونی که تا حالا تونسته روی اعصاب من راه بره دافی داکه ( Duffy Dock ) درست نوشتمش؟
ازش متنفرم

دافی داک؟:18:
میگم عنیمه هوش ملت رو ضعیف میکنه باید برای امنیت اجتماعی همه ی Referenceهاش رو از خیابون جمع کرد.:27:

معلومه با اونهایی که تلوزیون نشون داد زیاد متوجه این شخصیت نمیشید توی ویکی یکم چرخ بزنید متوجه میشید لونی تونز بهترین شخصیتها رو داشت.

saeid_azad
11-09-2007, 07:27
آقای سکسکه

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](10).jpg


تهيه‌کننده آقاي سکسکه، برونو بوزتوي معروف است، همان کسي که لينک فلش‌هايش توي اينترنت دست به دست مي‌چرخد

دردسر گلوي هرز


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


نقطة Mr Hiccup با آمدن صداي سکسکه به بالا مي‌پريد. کلة کچل، دماغ گنده، کلاه کوچولو و چشمان ريز و البته سکسکه، آن هم سکسکه‌هاي وقت و بي‌وقت. توي تيتراژ، يک خانمي نشان داده مي‌شد که شکمش قلمبه بود (يعني اين خانم حامله است). خانمه همين‌جوري داشت مي‌خنديد که يک‌دفعه شکمش مي‌پريد بالا، يعني اين مامان آقاي سکسکه است و آن قلمبگي، بچگي‌هاي آقاي سکسکه است. کمي بعدتر که آقاي سکسکه بزرگ شده بود و آن کروات نصفه‌اش را به گردنش زده بود، داشت با آرامش چند تا گل خوشگل را بو مي‌کرد که باز هم سکسکه‌اش مي‌گرفت و همة گل‌ها را يکجا مي‌بلعيد. البته اگر يادتان باشد، يک گل از کنار دهانش بيرون مي‌ماند که آن را هم خودش هورت مي‌کشيد توي دهانش و مي‌خورد. دُز دپرسي فيلم، يک کمي زياد بود. آقاي سکسکه معمولا تنها بود، منفک از بقية مردم. بيچاره خصوصيتي داشت که از طرف بقيه به راحتي قبول نمي‌شد. خب چي کارش مي‌کرد، سکسکه بود ديگر، طاعون که نبود. شايد اگر اسم برونو بوزتو را توي تيتراژ نمي‌ديدم، تا ابد فکر مي‌کردم که اين کارتون با اين غلظت دپرسي، دست‌پخت انيماتورهاي دوست‌داشتني بلوک شرق است؛ همان خل و چل‌هاي زاگرب که کارهايشان سرشار از ايده‌هاي دست اول است، البته نه بيشتر از کارهاي بوزتوي ايتاليايي!



بيچاره آقاي سك، سكه

چشم‌هايش گرد مي‌شد و صورتش زرد. لپ‌هايش هم باد مي‌كرد و مي‌فهميدي بايد منتظر يك فاجعه باشي. دل آدم كباب مي‌شد واسة اين مرض لاعلاج. بيچاره آقاي �سكسكه�. يادم است هميشه مي‌ترسيدم يك روزي �سكسكه�‌ام بگيرد و ديگر هيچ‌وقت بند نيايد. هر وقت اوضاع مرتب بود و قرار بود آقاي �سكسكه� يك روز خوب را شروع كند، �سكسكة� بي‌پدر و مادر مي‌آمد و همه چيز را خراب مي‌كرد. چه دردسري. فلك‌زده مثل يك آقا لباس مرتب مي‌پوشيد، كراوات مي‌زد و كلاه رسمي سرش مي‌گذاشت. اما همين‌كه پايش را از خانه مي‌گذاشت بيرون، مكافات بود. حالا فرقي نمي‌كرد كه يك قرار رسمي دارد يا مي‌خواهد برود عكس بيندازد يا تو پارك با بچه‌ها بازي كند. مهم اين بود كه گند مي‌زد به همه چيز، بدون اين‌كه دست خودش باشد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](5).jpg

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](7).jpg



هميشه دلم برايش مي‌سوخت از اين‌كه آدم‌ها از دستش عصباني مي‌شدند. خيلي دلم مي‌خواست به همة آن‌ مردها و زن و بچه‌هاي بدون پا بفهمانم كه تقصير آقاي سكسكه نيست و دست خودش هم نيست. راست مي‌گويم. هميشه هم لجم مي‌گرفت كه آقاي سكسكه هيچ توضيحي به هيچ‌كس نمي‌دهد و همين‌طور صُمٌ‌بكم به همة قيافه‌هاي در حال انفجار زل مي‌زند. از اين دست و پا بسته بودن و اين‌كه كاري از دست آدم بر نمي‌آمد، بيشتر كلافه و خسته مي‌شوم تا اين‌كه بخندم. البته خنده‌ام هم مي‌گرفت، ولي باري نبود كه با خودم نگويم (يا حتي از بزرگترها نپرسم) كه مگر نمي‌شود رفت دكتر؟ يعني تا آخر عمر سكسكه‌اش بند نمي‌آيد؟ يعني هيچ راهي ندارد و اين‌جور سئوال‌هاي پرت و پلا. خلاصه زيادي موضوع را جدي گرفته بودم؛ خيلي بيشتر از خود آقاي سكسكه كه تمام تلاش (و اصلا كار و بارش) اين بود كه ما را جلوي تلويزيون بنشاند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


بوزتو فقط تهيه‌کنندة کار بوده و کارگردان و انيماتور اصلي گوئيدو مانولي است. با اين حال، تأثير بوزتو به‌وضوح در کار ديده مي‌شود. اين گروه، يک عضو ديگر هم داشت. يک بابايي هم به جاي آقاي سکسکه حرف مي‌زد، البته حرف که نه، فقط صداي سکسکه‌اش را درمي‌آورد؛ يک کسي به اسم �پاول کي� که توي همة 39 قسمت، صدايش شنيده مي‌شد.


فيلسوف ايتاليايي!

بدون شک او جزو نوابغ دنياي انيميشن است. ممکن است با دو تا خط يا دو تا نقطة کوچک و ناقابل، چنان کاري بکند که والت ديزني با همة کاراکترهاي پيچيده‌اش نتواند انجام دهد. آدم به‌اش شک مي‌کند: برونو بوزتو واقعا انيماتور است يا فيلسوف، شايد هم جامعه‌شناس.

کارهايش پيچيدگي‌هاي انيميشن‌هاي معروف را ندارد. معمولا همه زوايد را حذف مي‌کند و حداقل چيزي که براي گفتن حرفش لازم است را به کار مي‌برد. گاهي اين حداقل، فقط صورت يک آدم است، گاهي يک خيابان و چند تا ماشين و گاهي هم فقط يک خط و نقطه. مهم حرفي است که مي‌خواهد بزند، نه متحرک‌سازي‌هاي دست و پاگير. با اين وجود، کارهايش سرشار از ايده‌هاي تصويري ناب و عجيب و غريب است؛ ايده‌هايي که پشت‌ سر هم فضاي هجو و هزل کارهايش را پررنگ‌تر مي‌کنند.


48 سال پيش، يعني توي بيست سالگي، اولين انيميشن‌اش را با عنوان �تاپوم، داستان اسلحه‌ها� ساخت و حدود 15 سال بعد، محبوب‌ترين کاراکترش يعني �آقاي رُزي� را خلق کرد. آقاي رزي برخلاف انيميشن‌هاي متأخر بوزتو �طراحي کاراکتر� داشت، البته باز هم به شيوة بوزتويي نه سبک و سياق ديزني.

بوزتو، اولين ايتاليايي بود که بيست سال از عمرش را صرف ساختن يک انيميشن بلند کرد. او يک انيميشن 90 دقيقه‌اي به اسم �غرب و سودا� ساخت که هجويه‌اي فوق‌العاده از فيلم‌هاي وسترن آمريکايي بود. ايده‌هاي تصويري �غرب و سودا� آن‌قدر زياد است که به‌راحتي مي‌توان ازش سه تا انيميشن بلند ديگر هم درآورد.

بعد از يکي دو تا فيلم ديگر، بوزتو زد توي کار تهيه‌کنندگي و تا سال 95 که سفارش ساخت �چه کارتوني!� را از هانا ـ باربرا قبول کرد، هيچ کارتون ديگري نساخت.

بوزتو تازه توي 64 سالگي، چيز جديدي کشف کرد: نرم‌افزار جالبي به اسمFlash . سر پيري و معرکه‌گيري! خيلي از اين انيميشن‌هاي فلشي که تا حالا ديده‌ايد کار بوزتو است معروف‌ترينش هم �ايتاليا و اروپا� است که فرق مردم ايتاليا را با بقية اروپا نشان مي‌دهد؛ يک چيزي توي مايه‌هاي فرق ايران با بقية دنيا. اگر هم نديده‌‌ايد، فقط کافي است توي گوگل بزنيد Bruno Bozzetto و يکي از اين فلش‌ها را ببينيد. استاد حتي توي شصت و هشت سالگي هم همان ذهن خلاق و تر و تازة 40 سال پيش را دارد.


اطلاعات

تهيه‌کننده: Italian Cartoons Presents

سال ساخت: 1983

39 قسمت 3 دقيقه‌اي

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](4).jpg

Ar@m
11-09-2007, 11:50
یادش بخیر این آقای سکسکه
یادم رفته بود

saeid_azad
20-09-2007, 10:40
دو روزه ديگه اوله مهره واي كه چه حالي داشتم اين موقع با شنيدن آهنگ همشاگردي سلام حيف كه چند ساله ديگه
پخش نمي شه اگه مي شد از يه جايي گيرش آورد تمامه خاطراته مدرسه رو برام زنده مي كرد

saeid_azad
24-09-2007, 00:41
آغاز سال نو، با شادی و سرور
هم‌دوش و هم‌زبان، حرکت به سوی نور
آغاز مدرسه، فصل شکفتن است
در زنگ مدرسه، بیداری من است
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام
مهر از افق دمید، فصلی دگر رسید
فصل کلاس و درس، ما را دهد نوید
شد فصل کسب علم، فصل تلاش و کار
دانش به نسل ما، می‌بخشد اعتبار
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام
ای در کنار ما، آموزگار ما چون شمع روشنی،
در روزگار ما روشن ز نور توست،
کاشانه دلم در کار من تویی، حلال مشکلم
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام
فردا از آن توست، ای نسل چاره‌ساز با یاری خدا، آینده را بساز
فردای روشن است، با وحدت کلام از ما تو را درود، از ما تو را سلام
در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
هم‌شاگردی سلام، هم‌شاگردی سلام
صبح هست اول مهر، دل می‌تپد ز شادی
از شوق کودکانه، شهر است پرهیاهو
چون بوته‌های خندان، در راه هر دبستان
مثل صف بنفشه، روییده بر لب جووووووو
هر یک به شوق و شادی، فردای بهتری رابر ما دهند مژده، چون خوش‌خبر پرستو


حيف كه آهنگشو گير نياوردم

Ar@m
24-09-2007, 15:57
ایول
خیلی شعر قشنگی بود

mohammad_77
25-09-2007, 18:12
با سلام .
ديروز كه داشتم خرت و پرت هايم رو مرتب مي كردم يك دفعه سه فازم پريد ميدونيد چرا ؟
خوب معلومه چشمم به يك نوار قديمي كه بچگي ها داشتم افتاد . از همه مهمتر اينكه عادت داشتم آهنگ بعضي از كارتن هايي را كه خيلي دوست داشتم داخلش ضبط كنم .
سريع ضبط رو وصل كردم به كامپيوتر و ...... با اينكه نوارش كيفيتي نداشت و قاطي هزار جور جنس بود ولي ارزشش رو داشت چون آهنگ هايي را كه توي اينترنت گشته بودم و پيدا نكرده بودم حالا ديگه داشتم .
بعضي از اونا رو اگر مايل بوديد از لينك هاي زير مي تونيد دانلود كنيد ( اگه هم تكراري بود لطفا ذوق اينجانب را كور نكنيد ) :

كماندار نوجوان :
(كارتوني كه عاشقش بودم )
رابرت استرانگ – ماريان – گيلورن – ويلي فرن – هرپورت – بارن آلواين – جانجو – نيچ – كيليو


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
كارتون زورو :
ماريا – برناردو – ترنادو – گروهبان گارسيا


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

غوغا در جزيره متروك :
استون – دوشنبه – رابينسون


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

شواليه هاي عدالت :
ادوارد – لرد وايفر – مورگانا – مرلين جادوگر


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
گروه شينگن :
بوبين سياه – كاكرو – توشي – (مكانيكي- آرمان – نقره اي ...)


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دیجیمن:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

----------------------------
چند تا هم متفرقه :
گربه جله (عروسكي) :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

آنشرلي( البته با كلام فارسي- موسيقي زيبايي دارد )
1-
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدl
2-
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
---------------------------------------
جهت يادآوري :
دو قلوهاي افسانه اي : جنز و جولي- مارتين – پودونگ – ناخدا ترنيه
افسانه سه برادر :شانگفين – هوانگهو
ماجراهاي شگفت انگيز : اسپيرو – فانتازيو – اسپيپ – په نه لوپه
سطل جادويي : دالي وود – ملكه كك – بيمبل – تي لي وي لي – مچ

گربه هاي فضايي – گربه بازرس – دژ فضايي – نهنگ سفيد – اسبهاي كوچك – چو و دوستانش – گربه ملوس – واكي اوهر – دن كيشوت – دالي – ماركو – خرسهاي مهربان – خرسهاي پرنده – سفر ها ي علمي – آتش نشان سام – هاكلبرفين – ستاره كوچولو – چوبين – جزيره دايناسورها – نجاتگران دايناسور – دنيس – گامبا –وروجك و آقاي نجار – خاله ريزه و قاشق سحر آميز – داني- تابا لوگا – سيب زميني هاي كوچك – كوچولوهاي درخشان – بامزي – سرزمين آرزوها – جنگ درندگان – قوي ترين گربه دنيا – زمزمه گلاكن – گوريل انگوري – جنگل چاكن – ميشل استروگوف .... و خيلي هاي ديگه كه حوصله تايپ آنها را نداشتم .

در پايان اميدوارم حسابي گرد و خاك كرده باشم ( البته با كمك دفترچه يادداشتم ) .

Ar@m
25-09-2007, 19:36
آره کار خیلی جالبی کردی منم از این جور چیزا دارم اما یه ذره اسم ها رو اشتباه نوشتی مثلا گيلورن نیستش گیلبرت هستش یا وینی فرد نه ويلي فرن و هرفورد نه هرپورت
و البته لینک دانلود بیشتر این کارتون ها توی اینترنت هست منتها توی سایت های عربی من دیدم که پولی هم بود کارتونی مثل کماندار نوجوان یا فوتبالیست ها هیچوقت نفهمیدم آخرش چی می شه خاک بر سر این تلوزیون ایران

Morteza4SN
09-10-2007, 10:55
یه کارتون که عشق من بود ؛ ماجراهاي خمير ، نمی دونم چرا هیچ کس یادی ازش نمی کنه ؟! ( كسي بهش اشاره نكرد ، چه كاراي با مزه اي ميكرد اين خمير ، ماجراي جوراب سوراخ و دوختنش به لامپ رو هرگز فراموش نمي كنم ، وقتي neverhood رو بازي ميكردم همش ياد اين كارتون مي افتادم ! )

Morteza4SN
09-10-2007, 11:02
و البته لینک دانلود بیشتر این کارتون ها توی اینترنت هست منتها توی سایت های عربی من دیدم که پولی هم بود کارتونی مثل کماندار نوجوان یا فوتبالیست ها هیچوقت نفهمیدم آخرش چی می شه خاک بر سر این تلوزیون ایران

واقعا با این قسمت موافقم ولی خداییش هنوز صد رحمت به اون قدیما ! اگه یه نگاهی به وضعیت الان بندازی حتما خدا رو هزار مرتبه شکر میکنی ....


راستی یه لینک پیدا کردم مال آهنگ کارتونها ، حتما بهش سر بزنید . بيشتر آهنگهايي كه دوستان لينك ميدن مال همينجاست ولي اين ديگه لينك صفحه اصلي و همه آهنگهاست :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

yusef
09-10-2007, 13:00
سلام
مجله پیلبان انیمشین چند تا کارتون مثل:لوک خوش شانس گوریل انگوری مورچه خوار و ....
داره میفروشه 20 تا دی وی دی همشون هم دوبله.دونه ای 2500
موافقید با هم بخریم؟

salma_ar
05-11-2007, 13:38
کسی کارتون ا’رم و جیر جیر یادش هست
اسم کارتون چی بود ؟؟

pedram_ashena
05-11-2007, 14:07
کسی کارتون ا’رم و جیر جیر یادش هست
اسم کارتون چی بود ؟؟



اسمش اورم و جير جير بود. قبلا عكسش را در انجمن گذاشته بودم.

salma_ar
09-11-2007, 16:13
اسمش اورم و جير جير بود. قبلا عكسش را در انجمن گذاشته بودم.

مرسی
من خیلی این کارتون رو دوست داشتم:46:

RONN!E
12-11-2007, 21:28
BOB MORANE
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سلام.مثل اینکه کسی از باب مورن یکی از کارتونهای محبوبم و خیلیهای دیگه در کودکی یا شایدم نوجوانی یاد نکرده.

باب مورن محصول سال 1998 دو کشور کانادا و فرانسه در 26 قسمت 25 دقیقه ای است که تقریبا 7 سال پیش برای اولین بار از شبکه 2 ایران پخش شد.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


موسیقی زیبای :40: این کارتون رو میتونید از لینک زیر دانلود کنید:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اگر هم دوست دارید میتونید با رفتن به آدرس زیر در سایت یوتیوب ،تیتراژ باب مورن رو که حدود یک دقیقه است ببینید:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

nader2
12-11-2007, 21:48
یه کارتون که عشق من بود ؛ ماجراهاي خمير ، نمی دونم چرا هیچ کس یادی ازش نمی کنه ؟! ( كسي بهش اشاره نكرد ، چه كاراي با مزه اي ميكرد اين خمير ، ماجراي جوراب سوراخ و دوختنش به لامپ رو هرگز فراموش نمي كنم ، وقتي neverhood رو بازي ميكردم همش ياد اين كارتون مي افتادم ! )
ايول.......
چه حافظه اي داري
تا گفتي اون قسمتش يادم اومد

pedram_ashena
12-11-2007, 22:02
يك خميري ديگه هم بود كه تو جا مدادي زندگي ميكرد و با يك پسر كوچولو كه واقعي بود ميرفت مدرسه.

Asalbanoo
12-11-2007, 22:05
يك خميري ديگه هم بود كه تو جا مدادي زندگي ميكرد و با يك پسر كوچولو كه واقعي بود ميرفت مدرسه.

سلام
ایول راست می گی....الان که اشاره کردی یادم افتاد....

یاس سپید
13-11-2007, 16:36
وای من هردوی اونارو دوست داشتم هر وقت که برنامه کودک شروع می شد آرزو می کردم اونارو پخش کنه...

کاشکی الان می تونستم اون کارتونارو ببینم ....

راستی چرا الان به جای این کارتونهای بی مزه اونارو پخش نمی کنن؟؟؟؟!!!!!

RONN!E
14-11-2007, 23:02
BLAKE & MORTIMER

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


واقعا "بلیک و مورتیمر" به اندازه یک فیلم هیجان انگیز بود.


موسیقی زیباش رو از دست ندید:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
15-11-2007, 09:45
نوشته شده توسط Morteza4SN مشاهده تاپيک
یه کارتون که عشق من بود ؛ ماجراهاي خمير ، نمی دونم چرا هیچ کس یادی ازش نمی کنه ؟! ( كسي بهش اشاره نكرد ، چه كاراي با مزه اي ميكرد اين خمير ، ماجراي جوراب سوراخ و دوختنش به لامپ رو هرگز فراموش نمي كنم ، وقتي neverhood رو بازي ميكردم همش ياد اين كارتون مي افتادم ! )


ايول.......
چه حافظه اي داري
تا گفتي اون قسمتش يادم اومد


يك خميري ديگه هم بود كه تو جا مدادي زندگي ميكرد و با يك پسر كوچولو كه واقعي بود ميرفت مدرسه.

اين يكي هم بد نبود ولي اون خميري كه من گفتم خيلي بهتر و پهن تر بود ! :31:
كسي اسمشو بلد نيست؟

من خمير مي خوام :40:

Morteza4SN
15-11-2007, 09:53
BLAKE & MORTIMER

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


واقعا "بلیک و مورتیمر" به اندازه یک فیلم هیجان انگیز بود.


موسیقی زیباش رو از دست ندید:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]






اين هم من نگاه ميكردم ! خاطره اي كه باهاش دارم هم اين بود كه پسر داييم جمعه ها ميومد خونمون بعد به من مي گفت " مورتیمر " !! البته من هر وقت لوگوي نام اين انيميشن رو ميديدم اسم مورتیمر بيشتر به نظرم « مور تايمر » ميومد ؛ بعد ميگفتم تايمر اين كارتون رو زياد كنيد لطفا !! :20:

Ahmad
15-11-2007, 10:10
اين يكي هم بد نبود ولي اون خميري كه من گفتم خيلي بهتر و پهن تر بود ! :31:
كسي اسمشو بلد نيست؟

من خمير مي خوام :40:
الان داره يه چيزايي يادم مياد . راست ميگيها آقا مرتضي

اون خميري رو هم كه پدرام گفت هم همينطور

ولي هيچ كارتوني به پاي اين كارتونه كه اسمش البته يادم نيست ولي درباره يه خانواده اي بود بنام ترنت فكر ميكنم و يه مغازه اي داشتن تو لندن

يه پدربزرگ كه ميگفت عروسش باعث مرگ پسرش شده و اونو از خونه ميندازه بيرون
و البته نميذاره نوه هاش با اون برن

بعد از چند سال به اصرار يكي از نوه هاش كه يه دختري بود كه اسمش يادم نمياد ميرن به دنبال مادرش
و بهشون ميگن كه تو پارادايز زندگي ميكنه

از اونطرف هم كيلپ و وكيلش براس مغازه رو از چنگ ترنت درميارن و با اون قرضايي كه پدربزرگ تو شرط بنديها بالا اورده بود ميفتن دنبالشون

اون دو نفر هم به همراه گربشون كه بازم فكر كنم اسمش بود ميلو ميرن تا پارادايز رو پيدا كنن

برادر اون دختره هم ... .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

RONN!E
15-11-2007, 10:26
ولي هيچ كارتوني به پاي اين كارتونه كه اسمش البته يادم نيست ولي درباره يه خانواده اي بود بنام ترنت فكر ميكنم و يه مغازه اي داشتن تو لندن

يه پدربزرگ كه ميگفت عروسش باعث مرگ پسرش شده و اونو از خونه ميندازه بيرون
و البته نميذاره نوه هاش با اون برن

بعد از چند سال به اصرار يكي از نوه هاش كه يه دختري بود كه اسمش يادم نمياد ميرن به دنبال مادرش
و بهشون ميگن كه تو پارادايز زندگي ميكنه

از اونطرف هم كيلپ و وكيلش براس مغازه رو از چنگ ترنت درميارن و با اون قرضايي كه پدربزرگ تو شرط بنديها بالا اورده بود ميفتن دنبالشون

اون دو نفر هم به همراه گربشون كه بازم فكر كنم اسمش بود ميلو ميرن تا پارادايز رو پيدا كنن

برادر اون دختره هم ... .


با این داستانی که گفتی فکر کنم اسمش "دختری به نام نل" بود!

Ahmad
15-11-2007, 12:00
با این داستانی که گفتی فکر کنم اسمش "دختری به نام نل" بود!
ممنون وين

شوخي بود

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
16-11-2007, 11:35
ولي هيچ كارتوني به پاي اين كارتونه كه اسمش البته يادم نيست ولي درباره يه خانواده اي بود بنام ترنت فكر ميكنم و يه مغازه اي داشتن تو لندن

يه پدربزرگ كه ميگفت عروسش باعث مرگ پسرش شده و اونو از خونه ميندازه بيرون
و البته نميذاره نوه هاش با اون برن

بعد از چند سال به اصرار يكي از نوه هاش كه يه دختري بود كه اسمش يادم نمياد ميرن به دنبال مادرش
و بهشون ميگن كه تو پارادايز زندگي ميكنه

از اونطرف هم كيلپ و وكيلش براس مغازه رو از چنگ ترنت درميارن و با اون قرضايي كه پدربزرگ تو شرط بنديها بالا اورده بود ميفتن دنبالشون

اون دو نفر هم به همراه گربشون كه بازم فكر كنم اسمش بود ميلو ميرن تا پارادايز رو پيدا كنن

برادر اون دختره هم ... .
با این داستانی که گفتی فکر کنم اسمش "دختری به نام نل" بود!من هم اول داشتم فكر مي كردم كدوم كارتون بود !

بعد يه دفعه آواتار احمد رو كه ديدم
پريدم بالا !!

تازه گرفتم كه همون بود

احمد جان كارتون قشنگي بود ، ممنون از يادآوري
مطمئنا شما هم خيلي اين كارتون رو دوست داشتي

mohammad_77
17-11-2007, 23:44
با سلام .

شايد اين موضوع رو خيلي ها بدانند ولي من تازه متوجه شدم كه كارتوني رو كه به نام كماندار نوجوان بهمون نشون ميدادند در حقيقت اسمش رابين هود بوده !!!!!!!!!!!! عجب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :18: :18: :18:

در تكه اي كه از اينترنت گرفتم اسمش اين بود . :5:

mohammad_77
17-11-2007, 23:51
نقل قول:
يه كارتوني بود كه شبكه دو صبح ها نشون ميداد و به صورت عكس هاي طراحي شده با مداد و كمي هم متحرك سازي شده پخش ميشد و يه راوي داشت كه حوادث عجيبي كه بر سر يك گروه چند نفري ( يادم نيست چند تا بودن و يكشون هم زن بود ) كه در حال سفر و ماجراجويي بودن رو شرح ميداد و با لحن خودش هم جاي هر شخصيت حرف ميزد . معروفترين قسمت هاش هم مربوط به برخورد گروه با يه سد بزرگ و آدم هاي غول مانندي كه اونها رو زنداني كردن و .... بود .
از اونجا كه زمان پخش كارتون يه هفته صبح يه هفته بعداظهر مدرسه ميرفتم يادم نيست چه بلايي سرشون اومد. حالا مي خوام بدونم كسي اين كارتون و بقيه اون رو يادشه يا نه ؟




آره اونم از اون کارتونهای جالب بود
راوی یه آقایی بود که بجای همه حرف می زد
اما فقط یادم می یاد اینا دنبال قهرمانهای افسانه ای بودن ولی آخرش فهمیدن اون قهرمانهای افسانه ای خودشونن


با سلام .
به اين تايپ برخوردم گفتم اسمشو بذارم :

زمزمه گلاكن

reza fontana
18-11-2007, 02:50
فوتیالیست ها , مورچه خوار و ملوان زبل .چوبین.یوگی و دوستان و خیلی های دیگه فراموش نشدنی هستن


با سلام .

شايد اين موضوع رو خيلي ها بدانند ولي من تازه متوجه شدم كه كارتوني رو كه به نام كماندار نوجوان بهمون نشون ميدادند در حقيقت اسمش رابين هود بوده !!!!!!!!!!!! عجب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :18: :18: :18:

در تكه اي كه از اينترنت گرفتم اسمش اين بود . :5:
واقعآ؟:19:


من هم اول داشتم فكر مي كردم كدوم كارتون بود !

بعد يه دفعه آواتار احمد رو كه ديدم
پريدم بالا !!

تازه گرفتم كه همون بود

احمد جان كارتون قشنگي بود ، ممنون از يادآوري
مطمئنا شما هم خيلي اين كارتون رو دوست داشتي
ممنون از یاد اوریتون..خیلی جالب بود:11:

akhoond
19-11-2007, 20:26
سلام بچه ها .
من تا صفحه 20 رو بیشتر نرسیدم بخونم ، نمی دونم به کجا رسیدید ( ردباره گیر آوردن کارتون ها ) ، اما باید بگم که یکی از رفیق های من هست که باباش تو صدا و سیما بوده ، بهش گفتم ، گفت که با آرشو هم دسترسی داره ، اما وقتی گفتم برا چی می خوام ، بهم خندید و خیال کرد که دارم شوخی می کنم . . .
حالا شما چی کار کردید ؟

akhoond
05-12-2007, 18:40
چرا همه خواب اند . . .

mojtaba007
06-12-2007, 14:27
شايد اين موضوع رو خيلي ها بدانند ولي من تازه متوجه شدم كه كارتوني رو كه به نام كماندار نوجوان بهمون نشون ميدادند در حقيقت اسمش رابين هود بوده !!!!!!!!!!!! عجب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در تكه اي كه از اينترنت گرفتم اسمش اين بود .
اخ اخ اخ داغ دلمو تازه کردی عجب کارتونی بود من که خیلی عاشقش بودم
اخر هم نفهمیدم با اون شوالیه دوست شد یا نه و یا اون پادشاه را کشت یا نگشت

Ar@m
06-12-2007, 17:22
اخ اخ اخ داغ دلمو تازه کردی عجب کارتونی بود من که خیلی عاشقش بودم
اخر هم نفهمیدم با اون شوالیه دوست شد یا نه و یا اون پادشاه را کشت یا نگشت
خب اینا رو که دیگه تلوزیون نشون داد که هرچند می گن تا آخرش نبوده
رابر یا همون رابین با شوالیه هه یعنی گیلبرت دوست می شه و قسمت آخرشم گیلبرت برمی گرده و بارون آلواین رو می کشه
اگه کتاب رابین هود رو خونده بودین انقدر تعجب نمی کردین دیگه البته باید اسمشو گذاشت رابین هود تحریف شده ولی خیلی خوب تحریف شده بود من که خوشم اومد

Morteza4SN
07-12-2007, 11:04
روز جهاني كودك

پر از خاطره و احساس بود اين روز

تلويزيون از صبح تا شب فقط كارتون و برنامه كودك پخش مي كرد

يه روز كامل با برنامه كودك

يه سال هم يادمه كلاه قرمزي و پسر خاله و آقاي مجري از صبح تا شب برنامه داشتن

آخه اون موقع اينا تركونده بودن

اما اين دوران را تكراري نيست ، تنها شيريني احساس كودكانه در تلخي گذر عمر است


اما حالا اگه برنامه اي مثل فيتيله گل مي كنه روز جهاني كودك (امروز) به عنوان مهمان برنامه دعوت ميشن تا با ميزباني يه عروسكي به اسم متر ( كه خيلي زور ميزنه مثل كلاه قرمزي ما بشه ) و خاله نم چي چي (؟‌!) خارج از غالب كودكانه براي كودك بيچاره حرف بزنن و از همه بدتر اين خاله هه به آهنگساز فيتيله (كه اين هم مهمون برنامه است!) مي گه كه به قول يونيسف :« دنياي بهتر براي بچه ها ..... »‌ (باقيش رو بس كه ثقيل بود يادم رفت !!) حال شما هم يه جمله بگو !!


باز هم روز جهاني كودك و باز هم خاطره اي از شيرين ترين دوران زندگي ما

T.K
07-12-2007, 14:39
امروز هم روز جهانی کودک هست ولی دیگه حالی به ما نیمده!

Asalbanoo
07-12-2007, 14:43
يه سال هم يادمه كلاه قرمزي و پسر خاله و آقاي مجري از صبح تا شب برنامه داشتن

سلام
ایول
یادمه چقدر ذوق کردم اون روز

حیف...جوانی هم(یا در واقع نوجوانی) هم بهاری بود و بگذشت

Ar@m
07-12-2007, 16:19
همه تون اشتباه کردین امروز روز جهانی کودک و تلوزیونه نه کودک خالی!
در هر حال این روز رو به خودم و همه تبریک می گم
امروز فتیله رو هم حتی نشون ندادن همه اش گزارش و گزارش و گزارش + تام و جری
واقعا یاد قبلا که می افتم کفرم در می یاد چه روزایی بودش

*Necromancer
08-12-2007, 02:36
شما هم فیتیله می بینین؟؟؟؟


شايد اين موضوع رو خيلي ها بدانند ولي من تازه متوجه شدم كه كارتوني رو كه به نام كماندار نوجوان بهمون نشون ميدادند در حقيقت اسمش رابين هود بوده !!!!!!!!!!!! عجب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه رابین هود نبود ولی داستانش تقلیدی از رابین هود بود



اخ اخ اخ داغ دلمو تازه کردی عجب کارتونی بود من که خیلی عاشقش بودم
اخر هم نفهمیدم با اون شوالیه دوست شد یا نه و یا اون پادشاه را کشت یا نگشت
__________________

خب اون بارون بود مونده بود تا شاهیش

شاهه همون یارو بود که حافظه اشو از دست داده بود تو جنگل پیداش کردن!
آخرش بارون اون میچ بود نیچ بود چی بود میخواست به جای شاه تاج مورفی کنه ... که جلوشو گرفتن پادشاهه خودشو رو کرد بارونو دسگیر کردن گیلبرت هم شوالیه مخصوص شاه شد!(مرسی حافظه!!!)

cancellation

Ar@m
09-12-2007, 00:02
شما هم فیتیله می بینین؟؟؟؟


خب مگه چشه؟
یعنی شما فیتیله نمی بینین؟؟؟؟

*Necromancer
09-12-2007, 00:07
نه من فکر کردم فقط خودم می بینم

hossein_61
12-12-2007, 12:56
سلام بچه ها
خيلي باحال بود من كل پنجاه و هشت صفحه اين تاپيك رو خوندم .
راستي كسي اوستا بابا يادشه با اون شخصيتهاي عروسكي بامزه . يكيشون اسمش بهادر بود هميشه هم نافش بيرون بود .
يادش بخير.

hossein_61
12-12-2007, 14:33
راستي كسي راجع به اين كارتون چيزي مي دونه؟ فكر كنم يه كارتون عروسكي بود .
شعر آهنگش اينطوري بود :
قلي و بابا حكيم روي الاغ سوارن
توي الاغ سواري ديگه لنگه ندارن

*Necromancer
12-12-2007, 16:27
عجب شعر ریدیفی داشت!

Ar@m
12-12-2007, 16:27
اینایی که گفتی یه نمه آشنا می زنن ولی فکر کنم خیلی قدیمی باشن نه؟
چیزی یادم نمی یاد

Asalbanoo
12-12-2007, 16:29
راستي كسي راجع به اين كارتون چيزي مي دونه؟ فكر كنم يه كارتون عروسكي بود .
شعر آهنگش اينطوري بود :
قلي و بابا حكيم روي الاغ سوارن
توي الاغ سواري ديگه لنگه ندارن

سلام
ایول اره عروسکی بود
خیلی هم با حال بود...اخ از وقتی این پست را خوندم همش فکرم درگیره اسمش چی بود:41::41:

Morteza4SN
13-12-2007, 11:19
سلام بچه ها


الان كه فكر ميكنم ميبينم اون زمان تلويزيون در ساخت كارتونهاي عروسكي خيلي خوب كار ميكرد

چند وقت پيش هم برنامه " دو قدم مانده به صبح " مرضيه برومند رو دعوت كرده بود و ياد خيلي از اين كاراكترهاي عروسكي برامون زنده شد .


اين نماهنگ عروسكي رو هم دوباره نشان دادند كه ديدنش خالي از لطف نيست :

3GP با حجم 1.66 mb


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Ahmad
13-12-2007, 11:48
سلام
ایول اره عروسکی بود
خیلی هم با حال بود...اخ از وقتی این پست را خوندم همش فکرم درگیره اسمش چی بود:41::41:
كار و انديشه نبود ؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Asalbanoo
13-12-2007, 12:03
كار و انديشه نبود ؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلام
نه دادا
اونو یادمه..

اینی که دوستمون گفتن یه بابا بزرگ بود و یه نوه به اسم قلی

نمی دونم توی شعر اول برنامه می خوندن
یا یکی از داستنهاش بود
درباره ضرب المثل"از هول حلیم افتاد تو دیگ" بود

البته احتمالا داستان یکی از قسمتها بوده:31::31:

Ahmad
13-12-2007, 12:10
سلام

ميدونستم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولي شعر كار و انديشه يادتونه ؟

وزن آهنگش هم يادتونه ؟

ميگفت :

من كارم من كارم

بازو و نيرو دارم

از تنبلي بيزارم

...

بعد انديشه ميگفت

اسم من انديشه

به كار ميگم هميشه

بي كار و بي انديشه

...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

همينطور كه دارم مينويسم خندم گرفته

يادش بخير

حالا اين شعري رو كه حسين آقا نوشتن


قلي و بابا حكيم روي الاغ سوارن
توي الاغ سواري ديگه لنگه ندارن

رو با همين آهنگ خوندم
ياد اين كارتون افتادم

ببينم چيز نبود
همون كه ميگفت يه نوه دارم از گل بهتره
همش بايد بهش بگم اينو بخور اونو نخور
اينو بپوش اونو نپوش

بعد نوه هه ميگه
من هم يه پدربزرگ دارم كه نميدونم چي چي

بقيه اش يادم نمياد

از دست شماها آدم رو ياد چه چيزهايي ميندازين

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Asalbanoo
13-12-2007, 12:13
سلام
ماریو جان دادا ممنونم
اما این کار و اندیشه هم خدا بود ها...به به من خیلی از این اندیشه خوشم می اومد

اما به نظرم در برنامه های عروسکی
مدرسه موشها
خانه مادربزرگ
هادی و هدی چیزه دیگه ای بودند...

Ar@m
13-12-2007, 22:25
من از چاق و لاغر خیلی خوشم می یومد
خونه مادربزرگه چه شعر قشنگی داشت!

خونه مادربزرگه هزارتا قصه داره
خونه مادربزرگه گیاه و سبزه داره

کنار خونه ما همیشه سبزه زاره
دشتاش پر از بوی گل اینجا همش بهاره
دل وقتی مهربونه شادی می یاد می مونه
خوشبختی از رو دیوار سر می کشه تو خونه

hossein_61
15-12-2007, 10:05
بچه ها كسي يادش نيومد اسم كارتون چي بود ؟ ( قلي و بابا حكيم ...)

راستي برنامه ديدنيها يادتونه كارتون نبود اما خيلي قشنگ بود . اسم مجريش چي بود ؟ من كه يادم نمي ياد .

hossein_61
15-12-2007, 10:26
راستي يه كارتون ديگه .
كارتون ميمونها رو يادتونه . يه مادر ميمون بود با هفت هشت تا بچه ميمون كوچولو كه آخريش خيلي شيطون بود . كارتون خيلي باحالي بود .

pedram_ashena
15-12-2007, 11:26
بچه ها كسي يادش نيومد اسم كارتون چي بود ؟ ( قلي و بابا حكيم ...)

راستي برنامه ديدنيها يادتونه كارتون نبود اما خيلي قشنگ بود . اسم مجريش چي بود ؟ من كه يادم نمي ياد .

دوبلور خوب ايران جلال مقدم

-----------------------------------

كارتون گرگ و خرگوش را يادتون هست.همون كه يك گرگ دنبال يك خرگوش خوشگل ميكنه تو شهر زندگي ميككند بدون كلام.يكبار هم تو يك كارگاه ساختمان سازي توي يك اتاق بدون درب گير ميكنه

hossein_61
15-12-2007, 12:27
ايول كارتونشو يادم هست . يه كارتون روسي بود . خرگوش قشنگش رو هم كاملا يادمه اما اسم كارتون يادم نمي ياد . خيلي قشنگ بود . يادش به خير.

hossein_61
16-12-2007, 08:06
بچه ها ديدنيها رو كه يادتون مياد .
اگه يادتون نمي ياد آهنگشو دانلود كنيد تا به خاطر بياريد . آهنگ خيلي قشنگي داره .

دانلود آهنگ ديدنيها
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

shamim24
16-12-2007, 22:20
راستي كسي راجع به اين كارتون چيزي مي دونه؟ فكر كنم يه كارتون عروسكي بود .
شعر آهنگش اينطوري بود :
قلي و بابا حكيم روي الاغ سوارن
توي الاغ سواري ديگه لنگه ندارن

تا جایی که من می دونم قلی و بابا علی بود نه بابا حکیم:31:

shamim24
16-12-2007, 22:44
ژوپی: پسری به نام پوکو شبا با لباس خواب خط خطیش به کمک دوست آسمونیش، ژوپی (ژوپیتر)، می رفت فضا و این شعر شنیده می شد:
ژوپیه، ژوپیه، ژوپی، له له له له له. پوکو لالالالا پوکو لالالالا
پوکو هر وقت دلش چیزی می خواست و آرزویی داشت، بادکنکی باد می کرد و می رفت تو آسمون پیش ژوپی و آرزوشو بهش می گفت و سیاره ی طلایی بهش می گفت بره بخوابه و وقتی صبح پاشه آرزوش برآورده شده. همین طور هم می شد. ژوپی چهار تا ماه داشت که هربار یکیو به پوکو می داد تا آرزوش برآورده بشه. کهکشان راه شیری به شکل صفی از بطری های شیر بود. یه بار پوکو آرزو کرد باغ وحش بیاد توی خونه شون! یه بار هم آرزو کرد کوچیک شه و تونست بره توی لونه ی موش زیر تختش

اینم یه عکس بی ربط

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



:sad:عجیب حس نوستالژیک ما برانگیخته شد....اصلا یاد این کارتون نبودم....

یه فیلمی هم نشون میداد به اسم برادران شیردل.....قضیه یه شیپور و اژدها و از اینجور چیزا بود....البته یک کم قدیمی تر محسوب می شه....
یه کارتونی هم بود که مادر جوجه تیغی میرفت تو هندوانه....من خیلی از این کارتون بدم میومد...حس خفگی بهم دست میداد...
یه کارتون دیگه هم بود که یه خرگوشی توش بود فوق العاده مهربون بود و یه دوبله ای هم روش گذاشته بودن که دل آدم کباب میشد...

RONN!E
16-12-2007, 22:49
راستي برنامه ديدنيها يادتونه كارتون نبود اما خيلي قشنگ بود . اسم مجريش چي بود ؟ من كه يادم نمي ياد .

دوبلور خوب ايران جلال مقدم
درستش جلال مقامی هست.

Ar@m
17-12-2007, 00:41
ايول كارتونشو يادم هست . يه كارتون روسي بود . خرگوش قشنگش رو هم كاملا يادمه اما اسم كارتون يادم نمي ياد . خيلي قشنگ بود . يادش به خير.
اسم اصلیش ر وکه نمی دونم اما بهش می گفتن: خرگوش بلا و گرگ ناقلا!

من لولک و بولک رو بیشتر دوست داشتم اینکه گرگه هیچوقت نمی تونست خرگوشه رو بگیره دیوانه ام می کرد
مثل اون گرگ بدبخت توی میگ میگ همیشه دلم براش کباب می شه

j0l6
17-12-2007, 01:24
این تایپیک رو دیدم ، غصم ګرفت
چه روز هایی بود ، چه زود ګذشت ، چه بد شد که ګذشت
چه روزایی بود به هیچی فکر نمیکردیم جز کارتون دیدن... اون کارتون ها با اون دنیای زیبای کارتونی همیشه منو یاد بهشت میندازه
خیلی وقته اونجور کارتون ها رو ندیدم ، فک کنم دیګه جهنمی شدم ...

Asalbanoo
17-12-2007, 07:06
یه فیلمی هم نشون میداد به اسم برادران شیردل.....قضیه یه شیپور و اژدها و از اینجور چیزا بود....البته یک کم قدیمی تر محسوب می شه....

سلام
چه اشاره جالبی

منم این سریال را یادمه و اتفاقا اون موقع خیلی هم دوستش داشتم...

فکر کنم پدر و مادرشون به دست چند نفر کشته شده بودند...

hossein_61
17-12-2007, 11:11
سلام دوستان
مي دونيد اسم ماشين چاق و لاغر چي بود ؟ اسمش قرقي بود .
يادمه توي پستهاي قبلي يكي اسم ماشين چاق و لاغر رو پرسيده بود . پست رو پيدا نكردم كه نقل قول كنم اما كلي فكر كردم تا يادم اومد اسم ماشينشون چي بود .

دو تا عكس هم از ماشينشون براتون گذاشتم .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

موفق باشيد./

Ar@m
17-12-2007, 15:27
این تایپیک رو دیدم ، غصم ګرفت
چه روز هایی بود ، چه زود ګذشت ، چه بد شد که ګذشت
چه روزایی بود به هیچی فکر نمیکردیم جز کارتون دیدن... اون کارتون ها با اون دنیای زیبای کارتونی همیشه منو یاد بهشت میندازه
خیلی وقته اونجور کارتون ها رو ندیدم ، فک کنم دیګه جهنمی شدم ...

چه حرفا!!!
موضوع اون کارتون ها نیستن موضوع اینه که دیگه بچه نیستیم
دلم می خواست دوباره همه چیز مثل بچگی هام شگفت انگیز و جادویی بودن
اون روزها به جادوی پری مهربون توی پینوکیو یا زنده بودن اسباب بازی ها صد در صد اعتقاد داشتیم
من یادمه خوابهای طلایی سیمون رو نگاه می کردم و واقعا باور می کردم که می شه یه خواب دید و بعد توی بیداری دنبال همچین جایی گشت و کیف کرد!
سندباد رو نگاه می کردم و از توی انباری خونمون دنبال چراغ نفتی قدیمی می گشتم!
سفید برفی رو می دیدم و دلم می خواست با پرنده ها دوست بشم که روی دستام بشینن!!!
کاملا مطمئن بودم لوبیای سحر آمیز وجود داره و یه قصر گنده وسط ابرهاست!
حالا کی این کارها رو می کنه؟ دیگه می دونیم همش الکیه ولی بچه ها این رو نمی فهمن برای همین انقدر خوشبختن!!!
اون روزهایی که تو می گی روزهایی بودن که ما یه نفهم واقعی بودیم ولی این نفهم بودن خیلی لذت بخش بود خیلی!!!
کاش دوباره نفهم می شدیم!!!!!!!

*Necromancer
17-12-2007, 15:45
سلام دوستان
مي دونيد اسم ماشين چاق و لاغر چي بود ؟ اسمش قرقي بود .
يادمه توي پستهاي قبلي يكي اسم ماشين چاق و لاغر رو پرسيده بود . پست رو پيدا نكردم كه نقل قول كنم اما كلي فكر كردم تا يادم اومد اسم ماشينشون چي بود .

دو تا عكس هم از ماشينشون براتون گذاشتم .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

موفق باشيد./
این چاق و لاغر چیز جالبی بود اگه ساخت همچین برنامه هایی رو ادامه می دادن الان به یه جایی رسیده بودن
چرا ادامه ندادن؟


اون روزها به جادوی پری مهربون توی پینوکیو یا زنده بودن اسباب بازی ها صد در صد اعتقاد داشتیم
جمع نبدنین لطفا"

nazila_nanaz
17-12-2007, 20:19
سلام

من اولین باره توی این قسمت نظر میدم

اما بچه ها!!!

فکر کنم یه چیزیو یادتون رفته!!!!

کارتون میو میو عوض میشه

واقعا خیلی قشنگ بود

شعرشم قشنگ بود

« گاهی وقتا خودشو
نمیدونم چیچی چیچی D:

پره پرواز نداره
اما پرواز میکنه»

بقیشم یادم نیست

همینم یه کمشو تو ذهنمه فقط

اما کوشولو که بودم حفظش بودماااا !!!!

Ar@m
17-12-2007, 20:27
جمع نبدنین لطفا"
آها !


سلام

من اولین باره توی این قسمت نظر میدم

اما بچه ها!!!

فکر کنم یه چیزیو یادتون رفته!!!!

کارتون میو میو عوض میشه

واقعا خیلی قشنگ بود

شعرشم قشنگ بود

« گاهی وقتا خودشو
نمیدونم چیچی چیچی D:

پره پرواز نداره
اما پرواز میکنه»

بقیشم یادم نیست

همینم یه کمشو تو ذهنمه فقط

اما کوشولو که بودم حفظش بودماااا !!!!
سلام
آره اونم خیلی قشنگ بود

یاد اون موشه افتادم که با دوستاش رفتن به یه جزیره که گربه ها توش رییس بودن موشها رو می کشتن
کی اسم اون رو یادشه؟
ژاپنی بود و فکر کنم یه سال عید گذاشتش

*Necromancer
17-12-2007, 20:32
سلام

من اولین باره توی این قسمت نظر میدم

اما بچه ها!!!

فکر کنم یه چیزیو یادتون رفته!!!!

کارتون میو میو عوض میشه

واقعا خیلی قشنگ بود

شعرشم قشنگ بود

« گاهی وقتا خودشو
نمیدونم چیچی چیچی D:

پره پرواز نداره
اما پرواز میکنه»

بقیشم یادم نیست

همینم یه کمشو تو ذهنمه فقط

اما کوشولو که بودم حفظش بودماااا !!!!

میخوام براتون قصه بگم
قصه میو میو که مثال گربه هاست
ولیکن اون گربه نیست راکونه
اونا شکل گربه هان
راکونه کارای عجیب غریبی میکنه
مث شعبده بازا یهویی ورد میخونه عوض میشه!
شیره رو موش میکنه موشه رو شیر میکنه سوسکه رو غول میکنه بز رو استخر میکنه
گاهی وقتا خودشو شکل پرنده میکنه میره خال اسمون
پر پرواز نداره ولی پرواز میکنه
باخوبا ملایم و خوشرفتار
بدا رو دوس نداره
راستی بگم اسم قصه مون چیه؟ نه بابا خودم میگم میو میو عوض میشه!

MM

همین بود شعرش نه؟

nazila_nanaz
17-12-2007, 20:46
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآره

بابا ای ول

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چه سرعتی!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

کاش عکس هم ازش داشتیم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
19-12-2007, 11:35
آها !

یاد اون موشه افتادم که با دوستاش رفتن به یه جزیره که گربه ها توش رییس بودن موشها رو می کشتن
کی اسم اون رو یادشه؟
ژاپنی بود و فکر کنم یه سال عید گذاشتش


ببينم منظورت كارتون « گــــــامبا » بود ؟ درسته ؟
يكي دو بار نشون دادنش ، ولي من يادمه تو مدرسه ها بود نگاش كردم ، زمستون ، چهارم پنجم ابتدايي !
يادش بخير

اگه همين منظورت بود بگو .

Ar@m
19-12-2007, 21:43
آره آفرین!
بار اولی که گذاشتن توی عید بود
بار دوم موقع مدرسه ها!!
کارتونش از اون معدود کارتون هایی بود که خشانت داشت البته نه زیاد ولی خشن بود گربه هه موش ها رو می کشت خونشون پخش می شد بعدشم می مردن چشماشون باز می موند!!!

Morteza4SN
20-12-2007, 12:04
آره آفرین!
بار اولی که گذاشتن توی عید بود
بار دوم موقع مدرسه ها!!
کارتونش از اون معدود کارتون هایی بود که خشانت داشت البته نه زیاد ولی خشن بود گربه هه موش ها رو می کشت خونشون پخش می شد بعدشم می مردن چشماشون باز می موند!!!

من عاشق اين كارتون «‌ گـــامبا » بودم

تيتراژ اولش رو هم خيلي دوست داشتم ، خيلي خوب يادمه

تازه يه راوي هم داشت ( من راوي خيلي دوست دارم )

« گامبا » موشي بود كه توي يكي انبار با چند تا موش ديگه آشنا شد و وقتي صحبت از سرزمين رويايي موشها كه پر از غذاست به ميان اومد همگي تصميم گرفتند به اونجا برن.
اين سرزمين يك جزيره بود.
دشمن يك « راسوي سفيد » بود كه تمام منابع غذايي رو از بين برده بود و حالا بر جزيره حكمراني مي كرد و موشهاي جزيره را مي كشت و زندگي رو براشون تلخ كرده بود

گامبا تو اين سفر با هفت موش ديگه همراه بود ؛ بوبو (همون كه يه چشم داشت) ، يويشوي فروشنده، چوتاي آسيب‌ديده و زخمي (همون پيره) ، گاكوشاي دانشمند (عينكيه) ، ايكاساماي غرغرو و آن موش دكتر و آن يكي موش دائم‌الخمر .

اون قايقي كه با بطري نوشابه ساخته بودن هم خيلي با حال بود

نكته جالب اينكه كارگردان گامبا يعني اوساما دزاكي، همون كسي است كه بعدها كارتون فوق‌العادة « يونيكو » رو ساخت.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Asalbanoo
20-12-2007, 13:59
سلام
رفقا گربه پلیس را یادوتنه؟

ایول من اینقده خوشم می اومدم..اینقده حال می کردم با این کارتون

Morteza4SN
21-12-2007, 05:42
سلام
رفقا گربه پلیس را یادوتنه؟

ایول من اینقده خوشم می اومدم..اینقده حال می کردم با این کارتون


يه تصاوير مبهمي ازش به ياد دارم !
خيلي قديميه ؟
يه كم بيشتر توضيح مي دي ؟
ممنون

Morteza4SN
21-12-2007, 05:49
اين كارتون رو يادتونه ؟

تك قسمتي بود ؟ فكر كنم

من يادمه اول ابتدايي بودم اين رو صبح نشون دادن

شخصيت هاش هم هيچ صدايي از خودشون در نمي كردن :31:

اين قيافه ها و اداهاي كاراكترهاش منو كشته بود :27::2:

اون موقع اين سبك خيلي برام مبهم بود

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
21-12-2007, 06:26
یه فیلمی هم نشون میداد به اسم برادران شیردل.....قضیه یه شیپور و اژدها و از اینجور چیزا بود....البته یک کم قدیمی تر محسوب می شه....

سلام
چه اشاره جالبی

منم این سریال را یادمه و اتفاقا اون موقع خیلی هم دوستش داشتم...

فکر کنم پدر و مادرشون به دست چند نفر کشته شده بودند...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

قشنگ بود !

Morteza4SN
21-12-2007, 06:52
چند تا عكس از « يونيكو » : عشق ميكرديم با ديدنش ، كاش دوباره تكرارش كنند .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



اما يه كم هم نوستالژيك بشيد بد نيست :

« يونيكو » يك اسب تك شاخ بود و موهايي به رنگ قرمز داشت ، خدايان دستور تبعيدش را دادند
خدايانِ حسودي که يونيکو را به سرزمين فراموشي تبعيد کرده بودند
« بچه‌سنگ » دوست صميمي يونيكو شد ؛ يك دم فلش مانند داشت و آبي هم بود (عكس دومي در بالا‌ )« باد غرب » وظيفه داشت يونيكو را به سرزمين فراموشي ببرد ولي اين كار رو نكرد چون مهربون بود
«سرزمين فراموشي»‌ جايي در انتهاي کرة زمين بود
«باد شب» بادي تيره رنگ و بد جنس بود كه خدايان براي خاتمه دادن به سرنوشت يونيكو مامور كردند

اين هم از آن كارتونهايي بود كه اون زمان از سينما هم پخش شد ( ولي من فقط از تلويزيون ديدم ) ؛

«لوک خوش‌شانس و دالتون‌ها»
«مدرسه موش‌ها»
«گلنار»
و .... شور سينما رفتن رو در ما زنده كردند

دوباره اشكم در اومد ، احساسات پاك فراموش نشدني هستند

Morteza4SN
21-12-2007, 07:35
« منم مي خواستم همين رو بگم » ، همين جمله كافي است تا دلتون آب بشه !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

" اهالي شهر " رو يادتونه ؟

همونايي كه دور هم جمع مي شدن ؟ ( چقدر اين دور هم بودن رو دوست داشتم )

اون پيرزنه رو يادتونه كه مدام تكرار مي كرد : « منم مي خواستم همين رو بگم » ، قيافش كركر خنده بود ( عكس دست راستي) ؛ شكل ننه بزرگ خودم ميمونه :27::40:

__ ديلينگ ديلينگ !!
__ صداي چي بود ؟

همين كافي بود تا همه به خواب برن ! حتما يادتونه كه اهالي شهر با صداي زنگ به خواب ميرفتن ( حتي ننه بزرگ ما )

يه كيمياگر هم داشتند ، فكر كنم اصلا اسمش « كيمياگر » بود . اگر اشتباه نكنم .


.
.
.

خب رفقا عيدتون هم مبارك

مطالب اين صفحه عيدي من بود براي شما !

اميدوارم لذت برده باشيد و خاطراتتون هم زنده شده باشه .

من هم ديگه اشكام رو پاك كنم برم سراغ پخ پخ كردن سر گوسفند :18:

مي بينيد چه روحيه ي انعطاف پذيري داره اين مرتضي [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خوش باشيد _ آذر 86

Asalbanoo
21-12-2007, 08:48
سلام
مرتضی جان ممنونم
عالی بود.

درباره گربه پلیس هم..یادمه یه کرکسی بود..یکی یا دو تا از حیوانات اون منطقه را گرفته بود..این گربه پلیس که عینک افتابی می زد و سوار موتور بود..می اومد نجاتش می داد...لوکیشن هم یه بیابون بود..خودم دیگه بیشتر از اینی ادم نمی اد

nazila_nanaz
22-12-2007, 13:28
بچه ها میگم یه کارتون بود که اولش گوینده صحبت میکرد در همون حال یه خونه رو نشون میداد بالای یه تپه که مثل خونه ی جادوگرا بود

از شخصیتاش هم یه اردک یادم میاد که فکر کنم نقش اصلی بود. یه خدمتکار هم داشتن که اسمش نانی بود.
یه دستش هم شکسته بود همیشه آویزون گردنش بود.

اگه چیزی ازش دارید لطفا بزارید
اسمش هم فکر کنم خانه ی متروکه یا سرزمین متروکه یا نمیدونم یه چیزی تو همین مایه ها بود

ممنون :)

CAnZO
22-12-2007, 13:59
بچه ها میگم یه کارتون بود که اولش گوینده صحبت میکرد در همون حال یه خونه رو نشون میداد بالای یه تپه که مثل خونه ی جادوگرا بود

از شخصیتاش هم یه اردک یادم میاد که فکر کنم نقش اصلی بود. یه خدمتکار هم داشتن که اسمش نانی بود.
یه دستش هم شکسته بود همیشه آویزون گردنش بود.

اگه چیزی ازش دارید لطفا بزارید
اسمش هم فکر کنم خانه ی متروکه یا سرزمین متروکه یا نمیدونم یه چیزی تو همین مایه ها بود

ممنون :)
يه اردك بود در نقش دراكولا :27:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

mojtaba007
22-12-2007, 16:56
یک کارتونی که خیلی وقت پیش میگذاشت الان یادم نیست اسمش چی بود
ولی داستانش مربوط به 2 تا ادم میشد که یکیش باهوش و شمشیر زن بود و دیگری فقط بازو و قدرت داشت
یک قسمتش هم اگه اشتباه نکنم مربوط به مسابقه بین این 2 تا دوست میشد
که مسابقه اش از 3 قسمت تشکیل شده بود 2 قسمت اولش زیاد یادم نیست ولی اخرین قسمت مسابقه این بود
پرتاب یک پر بود که اون ادم پر قدرت هر کاری میکرد نمیتونست اون پر را از روی دیوار رد کند و هر چی زور میزد پر بیشتر از یک متر نمیرفت ولی دوست باهوش و شمشیر زنش با استفاده از فوت کردن پر پر را از روی دیوار رد کرد
و اون کسی که این مسابقه را گذاشته بود رو کرد به طرف اون مرد پر قدرت و گفت همه چی قدرت نیست بلکه باید از عقلت هم بیشتر استفاده کنی
این فقط قسمتی از اون کارتون بود و الان هم هر چی فکر میکنم اسمش یادم نمیاید ولی کارتون فوق العاده ای بود من که خیلی باهاش حال کرده بودم
یک کارتون دیگه هم بود که اسمش افسانه 3 برادر بود که اون هم کارتون خیلی خوبی بود
لیست کارتونهای مورد علاقه من
فوتبالیستها 1و 2
دوقلوها
پسر کوهستان
چوبین
نیک زنبور عسل
و خیلی کارتون های دیگه
در ضمن یک فیلم کارتونی قدیم ها تلویزیون نشون میداد مربوط میشد به پسری که فقیر بود و یک روز کنار دیوار نشسته بود که یک پیرمردی جلوش ظاهر میشه و به پسره میگه هر ارزویی داری بگو که پسره یک بار میگه میخواهد جنگجوی قویی بشود که پیرمرده یک شمشیر و کلاه خود و لباس جنگی مخصوص به او میدهد(البته به پسره میگه باید مثلا موقع ساعت 3 هر کجا که سایه سرت افتاد باید اونجا را بکنی) و بعدش اتفاقاتی میافتد که شمشیر و کلاه خود و لباس جنگی از دست پسره فرار میکندو...
بلاخره هر ارزویی میکند اخرش منصرف میشود
بعد به پیرمرده میگه یک کاری بکن که همیشه خوشبخت باشه به همراه مادرش که پیرمرده اون رو میبره به یک جای مخصوص و میرود که اولش دو تا مار خیلی گنده ظاهر میشود و بعد از نجات کلی اتفاقات دیگر میافتد که اخرش برای از اون قسمت باید از کلی پله بالا بره تا به یک دری برسد در ضمن اگر اشتباه نکنم یک اسبی هم همراه این پسره بود که موقعی که دارن به در نزدیک میشن در هم داره کم کم بسته میشود و وقتی پسره از در رد میشه و نوبت به اسبه میرسه که رد بشه اسبه گیر میکنه بین در و پسره داره به در فشار مییاره که اسبه بیاید بیرون که اسبه بهش میگه من مادرت هستم و اومده بودم که تو را از این مرحله سخت نجاد بدم و پسره کلی گریه میکنه تا اینکه پیرمرده وارد میشود و هم پسره و هم مادره رو نجات میده و پسره میفهمه که با کارو تلاش میتونه هم خود وهم مادرش رو نجات بده و در کل زیاد یادم نیست ولی داستانش چیزی تو این مایع ها بود
در کل فیلم کارتونی خیلی قشنگی بود

Amin
22-12-2007, 17:36
يه اردك بود در نقش دراكولا :27:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام
فکر کنم اسم آشپزه "نانی" بود
یه نون های (بیسکویت!) درست میکرد که برای خراب کردن دیوار ازش استفاده میکردن :دی

Violet.S
22-12-2007, 19:32
درسته اسم آشپزه نانی بود ... یادمه توی کارتونش جن و پری و روح هم بود ! نانی و اون آقاهه هم همیشه با هم دعوا می کردن ... نانی هم خیلی ترسو بود ! :31: فکر کنم اردکه یه اشراف زاده هم بود تو یه قصر ...:5:

Ar@m
23-12-2007, 08:53
من عاشق اين كارتون «‌ گـــامبا » بودم

تيتراژ اولش رو هم خيلي دوست داشتم ، خيلي خوب يادمه

تازه يه راوي هم داشت ( من راوي خيلي دوست دارم )

« گامبا » موشي بود كه توي يكي انبار با چند تا موش ديگه آشنا شد و وقتي صحبت از سرزمين رويايي موشها كه پر از غذاست به ميان اومد همگي تصميم گرفتند به اونجا برن.
اين سرزمين يك جزيره بود.
دشمن يك « راسوي سفيد » بود كه تمام منابع غذايي رو از بين برده بود و حالا بر جزيره حكمراني مي كرد و موشهاي جزيره را مي كشت و زندگي رو براشون تلخ كرده بود

گامبا تو اين سفر با هفت موش ديگه همراه بود ؛ بوبو (همون كه يه چشم داشت) ، يويشوي فروشنده، چوتاي آسيب‌ديده و زخمي (همون پيره) ، گاكوشاي دانشمند (عينكيه) ، ايكاساماي غرغرو و آن موش دكتر و آن يكي موش دائم‌الخمر .

اون قايقي كه با بطري نوشابه ساخته بودن هم خيلي با حال بود

نكته جالب اينكه كارگردان گامبا يعني اوساما دزاكي، همون كسي است كه بعدها كارتون فوق‌العادة « يونيكو » رو ساخت.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چه جالب! من اصلا نمی دونستم!
یعنی می خوای بگی گامبا از یونیکو قدیمی تره؟؟؟
باورم نمی شه
بچه که بودم یونیکو رو می پرستیدم
هنوزم دلم می خواد ببینمش واقعا یه کارتون بی نظیر بود

CAnZO
23-12-2007, 10:06
بچه که بودم یونیکو رو می پرستیدم
هنوزم دلم می خواد ببینمش واقعا یه کارتون بی نظیر بود

Fantastic_Adventures_of Unico
تورنتش هست ولي ضبط تلويزيونيه.
mininova.org

Morteza4SN
24-12-2007, 17:44
يه اردك بود در نقش دراكولا :27:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سلام
فکر کنم اسم آشپزه "نانی" بود
یه نون های (بیسکویت!) درست میکرد که برای خراب کردن دیوار ازش استفاده میکردن :دی


درسته اسم آشپزه نانی بود ... یادمه توی کارتونش جن و پری و روح هم بود ! نانی و اون آقاهه هم همیشه با هم دعوا می کردن ... نانی هم خیلی ترسو بود ! :31: فکر کنم اردکه یه اشراف زاده هم بود تو یه قصر ...:5:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين رو به اسم قلعه هزار اردك به ما نشون ميدادن
زياد قديمي نيست ، جمعه صبح ها پخش مي شد
داستان در مورد يه دراكولا بود كه دوباره زنده شده بود و گياهخوار هم شده بود !
دراكولاي اردك گياه خوار ! بايد مسخره باشه ولي مخاطب با فضاي نا ملموس كارتون چه بايد ميكرد ؟
اسم خدمتكار مرموزش " ايگور " بود و گياهخوار بودن كنت رو مايه شرم خاندان مي دونست و مي خواست هر جور شده اين ارباب مسخره رو سر به نيست كنه
خدمتكار ديگرش " ناني " بود كه معلوم نشد چرا از اول تا آخر كارتون دستش توي گچ بود و كلوچه هاش هم كه از قدرت تخريب بالايي برخوردار بود !
يك كاراكتر ديگه هم بود كه دشمن "ارباب داك " محسوب مي شد و با بالن پرنده اش هر چند وقتي سر وكله اش پيدا مي شد
كل فضاي هر قسمت هم پر بود از جر وبحث ها و پر حرفي هاي شخصيت ها كه سر آدم رو مي بردند
من خودم اون تيكه تيتراژ اولش رو دوست داشتم كه :
اين سه تا داشتن ماده اي براي برگردوندن كنت دراكولا (ارباب داك) درست مي كردند و
ايگور مي گفت : معجون گياهان وحشي
ناني مي گفت : خودم ترتيبش رو ميدم ارباب داك
و بعد معجون رو اشتباهي ميداد و ...
اين ناني هم خيلي با حال بود ها

اسم اصلي كارتون هم همونطور كه فهميديد count duckula بود ! « كنت داكولا » !! داكولا يه چيزي بين دراكولا و داك هست !

شخصيت هاي اصلي كارتون :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اينم كه مال كارتون نيست ولي جالبه :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

piishii
24-12-2007, 23:35
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين رو به اسم قلعه هزار اردك به ما نشون ميدادن
زياد قديمي نيست ، جمعه صبح ها پخش مي شد
داستان در مورد يه دراكولا بود كه دوباره زنده شده بود و گياهخوار هم شده بود !
دراكولاي اردك گياه خوار ! بايد مسخره باشه ولي مخاطب با فضاي نا ملموس كارتون چه بايد ميكرد ؟
اسم خدمتكار مرموزش " ايگور " بود و گياهخوار بودن كنت رو مايه شرم خاندان مي دونست و مي خواست هر جور شده اين ارباب مسخره رو سر به نيست كنه
خدمتكار ديگرش " ناني " بود كه معلوم نشد چرا از اول تا آخر كارتون دستش توي گچ بود و كلوچه هاش هم كه از قدرت تخريب بالايي برخوردار بود !
يك كاراكتر ديگه هم بود كه دشمن "ارباب داك " محسوب مي شد و با بالن پرنده اش هر چند وقتي سر وكله اش پيدا مي شد
كل فضاي هر قسمت هم پر بود از جر وبحث ها و پر حرفي هاي شخصيت ها كه سر آدم رو مي بردند
من خودم اون تيكه تيتراژ اولش رو دوست داشتم كه :
اين سه تا داشتن ماده اي براي برگردوندن كنت دراكولا (ارباب داك) درست مي كردند و
ايگور مي گفت : معجون گياهان وحشي
ناني مي گفت : خودم ترتيبش رو ميدم ارباب داك
و بعد معجون رو اشتباهي ميداد و ...
اين ناني هم خيلي با حال بود ها

اسم اصلي كارتون هم همونطور كه فهميديد count duckula بود ! « كنت داكولا » !! داكولا يه چيزي بين دراكولا و داك هست !

شخصيت هاي اصلي كارتون :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اينم كه مال كارتون نيست ولي جالبه :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سلامممممممممم.
واااااااااااااایییییییییی یییییی من عاشق این بودم بخدا.
لینک دانلودی پیدا نمیشه ازش ؟

nazila_nanaz
25-12-2007, 14:39
ای ول آره

کلی چیزای دیگش هم یادم اومد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خیلی باحال بود خداییش [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ساحل نور
25-12-2007, 14:57
سلام من یه دوبلرم خیلی خوب بود که شما عزیزان در مورد دوبله هم می گفتید ( بخوانید تایپ میکردید) من بجای مسافر کوچولو حرف زدم اون موقع 19 سالم بود.

CAnZO
25-12-2007, 16:13
سلام من یه دوبلرم خیلی خوب بود که شما عزیزان در مورد دوبله هم می گفتید ( بخوانید تایپ میکردید) من بجای مسافر کوچولو حرف زدم اون موقع 19 سالم بود.
سلام
دستتون درد نكنه ( بخوانيد گلوتون درد نكنه) كاراي دوبله شده يه چيز ديگه ست :20: واسه يه سن خاص البته چون اين تاپيك فكر كنم بيشتر جنبه نوستالژيك داره.
( من صداتون رو خيلي يادم نيست فكر ميكنم كاراكتر آرومي داشت با صداي دلنشين. اگه درباره كارهاي جديدتر يه نظرخواهي انجام بدين ميتونه جالبتر هم باشه ):11:

CAnZO
25-12-2007, 19:11
سلام


راستي كسي راجع به اين كارتون چيزي مي دونه؟ فكر كنم يه كارتون عروسكي بود .
شعر آهنگش اينطوري بود :
قلي و بابا حكيم روي الاغ سوارن
توي الاغ سواري ديگه لنگه ندارن



جالبه كه شما اين سريالو ( قلي و باباعلي ) از روي آهنگش بياد آوردين ( جنبه بياد موندني ترش تكيه كلام مادر بزرگه بود- من آهنگشو يادم نبود )




«هادی و هدی» و «قلی و بابا علی» هم از دیگر مجموعه‌های موفق عروسکی به شمار می‌آیند. عرضة عروسک‌های هادی و هدی در بازار و دهان به دهان چرخیدن اصطلاح «قلی جون این یه ضرب المثله» بین مردم، خود گواهی بر این مدعاست.



و اما:
اين يكي هم كارتون قشنگي بود:

______________________

يكي از كارتونهاي قشنگ قديمي داستان آقاي خرگوشي بود كه براي آوردن سيب به يه جزيره ميرفت و گرفتار يه گرگ بي سروپا ميشد.گرگه ردشو ميگرفت ،ميگفت: « گرمتر شد! گرمتر شد! ». از اونور زن و بچه ش تو خونه منتظرش بودن:37: يه كلاغ بدسگال! هم بود كه مدام ته دلشونو خالي ميكرد. خرگوشه آخرش بزحمت از دست گرگه در ميره و مياد خونه. خلاصه گوشته ميپره! بنده خدا گرگه هم بدبخت بود.:laughing:صبح فرداش هم دوستشون كه فكر كنم خرس بود يا گوركن؟ در ازاي محبتي كه قبلأ بهش كرده بودن كلي ميوه ( سيب؟) براشون آورد. اون صبحو كه نشون ميداد فكر ميكردم از يه كابوس راحت شدم:laughing:
بنظرم روسي بود.

hossein_61
26-12-2007, 13:11
سلام دوستان
يه چيز خوب پيدا كردم . كارتون چوبين براي فروش با كيفيت دي وي دي . البته نمي دونم دوبله هست يا زيرنويسه .
اين لينكشه :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Farzad_p30
26-12-2007, 13:12
آقا يه چيزي .............
اون قديمها يه تيتراژي براي برنامه كودك بود كه ساعت 5 شروع مي شد
يه پسره بود كه دستش رو پشتش گذاشته بود و هي قدم مي زد ... بعد يه كبوتري مي اومد و پرده رو بالا مي كشيد و بعد اگه درست يادم باشه پسره سوارش مي شد و مي رفت ....
فكر كنم حد اقل مال 20 سال پيش باشه ، شايد خيلي از بچه هاي اينجا اصلا نديده باشنش .
اگه كسي آهنگش رو داره لطفا بذاره

hassan_mojtahedi
26-12-2007, 13:21
:31:ياااااادشون بخير بچه ها يادتونه؟من صبح ها تا ساعت 12 ميخوابيدم بعد يه صبحونه ميزدم تو رگ و بعدش هم كارتون هاي مسخره ي شبكه 1 و 2 رو ميديدم اون موقع بچه بودم از اين كارتون هاي مسخره خوشم ميومد
ميو ميو عوض ميشه و بابا لنگ دراز و از اين چرتو پرت ها كه بچه ها رو اوس كول ميكنن :27:
اي بابا صدا و سيما گندت بزنن.ها ها ها:31::31::31::31:

hassan_mojtahedi
26-12-2007, 13:25
آقا يه چيزي .............
اون قديمها يه تيتراژي براي برنامه كودك بود كه ساعت 5 شروع مي شد
يه پسره بود كه دستش رو پشتش گذاشته بود و هي قدم مي زد ... بعد يه كبوتري مي اومد و پرده رو بالا مي كشيد و بعد اگه درست يادم باشه پسره سوارش مي شد و مي رفت ....
فكر كنم حد اقل مال 20 سال پيش باشه ، شايد خيلي از بچه هاي اينجا اصلا نديده باشنش .
اگه كسي آهنگش رو داره لطفا بذاره
من كه نبودم اما يكي از دوستام الان اينجاست 29 سالشه يهني اون موقع ها 9 ساش بوده
ميگه آهنگش اينه:
دانلود كن اينه:
دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......دي دي دي........دي دي دي......





خوب بيد؟دانلود شد؟:31:

Morteza4SN
26-12-2007, 21:06
سلامممممممممم.
واااااااااااااايييييييييي يييييي من عاشق اين بودم بخدا.
لينک دانلودي پيدا نميشه ازش ؟

پيشي جون ما هم شما رو دوست داريم
البته لذت بيشتر اين كارتونها دوبله فارسي و پخش تلويزيوني اونهاست كه براي ما هم خاطره انگيز شده اند و با بخشي از بهترين دوران زندگي ما پيوند خورده اند.


اي ول آره

کلي چيزاي ديگش هم يادم اومد

خيلي باحال بود خداييش

:20:


سلام من يه دوبلرم خيلي خوب بود که شما عزيزان در مورد دوبله هم مي گفتيد ( بخوانيد تايپ ميکرديد) من بجاي مسافر کوچولو حرف زدم اون موقع 19 سالم بود.

سلام ، خب خودتون رو بيشتر معرفي مي كرديد!
در مورد دوبله كارتون هاي قديمي هم يك تاپيك جدا داريم ، ولي هنوز پر بار نشده
يه فكر هايي براي اون تاپيك هم دارم ،
خوشحال مي شيم كه بتونيم از اطلاعات شما هم استفاده كنيم
عضويت شما رو هم در اين انجمن تبريك ميگم
اميدوارم به همين يه پست ختم نشه
مگر نه كه بي خيال اين حرفي كه زدي :46:


سلام



جالبه كه شما اين سريالو ( قلي و باباعلي ) از روي آهنگش بياد آوردين ( جنبه بياد موندني ترش تكيه كلام مادر بزرگه بود- من آهنگشو يادم نبود )

و اما:
اين يكي هم كارتون قشنگي بود:

______________________

يكي از كارتونهاي قشنگ قديمي داستان آقاي خرگوشي بود كه براي آوردن سيب به يه جزيره ميرفت و گرفتار يه گرگ بي سروپا ميشد.گرگه ردشو ميگرفت ،ميگفت: « گرمتر شد! گرمتر شد! ». از اونور زن و بچه ش تو خونه منتظرش بودن يه كلاغ بدسگال! هم بود كه مدام ته دلشونو خالي ميكرد. خرگوشه آخرش بزحمت از دست گرگه در ميره و مياد خونه. خلاصه گوشته ميپره! بنده خدا گرگه هم بدبخت بود.صبح فرداش هم دوستشون كه فكر كنم خرس بود يا گوركن؟ در ازاي محبتي كه قبلأ بهش كرده بودن كلي ميوه ( سيب؟) براشون آورد. اون صبحو كه نشون ميداد فكر ميكردم از يه كابوس راحت شدم
بنظرم روسي بود.

آره اين رو يادمه
اين رو مامانم هم دوست داشت !! هنوزم يادش بود !!
يه تك قسمت ازش ديدم ، و فكر كنم همون يه قسمت رو هم داشت چون همه اين حوادث رو توش ديدم
خرگوشه خيلي سر خوش بود !
تو راه همش آواز مي خوند :‌« چار پسر دارم يه دختر !‌»
تو راه به هر كسي هم كه مي رسيد يه كمكي مي كرد
گرگه دنبالش بود تا يه لقمه اش كنه
كلاغه هم كه آخر منفي بافي بود
" گرگه مي خورت ، در رو ، سيب ها رو بي خيال ، كمك نكن ! "
آخر سر كيسه اش هم سوراخ شد و سيب ها ازش در رفت
شب شده بود و بارون ميومد و دست خالي با چه رويي برم خونه
صبح كه با شرمندگي به سمت خونه بر مي گشت همش به ياد بچه هاش كه الان گرسنه منتظرند مي افتاد
وقتي به خونه رسيد با صحنه اي باورنكردني رو به رو شد
يه رويا
خونه پر بود از ميوه و خوردني
به هر كس كمك كرده بود و از سيب ها بهشون داده بود الان براي جبران اون محبت ها برگشته بود
و....
اين كارتون قشنگ با اين همه نماد و پيام هاي اخلاقي نمونه خوبي براي ما ميتونه باشه ، نه ؟

Ar@m
27-12-2007, 08:47
سلام من یه دوبلرم خیلی خوب بود که شما عزیزان در مورد دوبله هم می گفتید ( بخوانید تایپ میکردید) من بجای مسافر کوچولو حرف زدم اون موقع 19 سالم بود.



جدی می گین؟
شوخی نمی کنین؟
سرکاری نیست؟
من صداش یادمه
صدای نیکو هم بود
بازم فکر کنم یادم می یاد این صدا رو زیاد شنیدم

Farzad_p30
27-12-2007, 10:24
آقا يه چيزي .............
اون قديمها يه تيتراژي براي برنامه كودك بود كه ساعت 5 شروع مي شد
يه پسره بود كه دستش رو پشتش گذاشته بود و هي قدم مي زد ... بعد يه كبوتري مي اومد و پرده رو بالا مي كشيد و بعد اگه درست يادم باشه پسره سوارش مي شد و مي رفت ....
فكر كنم حد اقل مال 20 سال پيش باشه ، شايد خيلي از بچه هاي اينجا اصلا نديده باشنش .
اگه كسي آهنگش رو داره لطفا بذاره

آقا كسي اين رو پيدا نكرده ؟ من خيلي طالبش هستم. اگه كسي سرغ داره لطفا بذاره

ravi
27-12-2007, 18:59
دوستان بیاید در خواستی خطاب به صدا و سیما بفرستیم وازشون بخوایم تمام اون کارتونهایی رو که تا الان ازشون یاد شده برای فروش در موسسه سروش سیما مثل بقیه تولیداتش قراربده.
چه دلیلی داره چیزی که داشتنش برا خیلیها آرزوست در اتاقهای نمسار صدا وسیما خاک بخوره و ما اینجا با بیش از 600 پست صحبت کردن ازشون حسرت بخوریم. تعجبه که تعداد قابل توجهی برنامه مزخرف در این موسسه پیدا میشه اما دریغ از یه برنامه جذاب.
شایدم از نگاه رسانه مثلا ملی حق بچه های ایرونی همون عمو و خاله نگاه کردنه.

nazila_nanaz
28-12-2007, 11:44
کارتونایی که الان داره میزاره چیان؟؟؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من که خیلی وقته کارتون نگاه نکردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Babak_King
28-12-2007, 14:57
سلام
تعدادیشون اینجا موجود هست به قیمت بسیار پایین تر از صدا سیما ! :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

jooya
28-12-2007, 15:00
آقا كسي اين رو پيدا نكرده ؟ من خيلي طالبش هستم. اگه كسي سرغ داره لطفا بذاره

ببینم شاید یکی از دوستام از TV کپچر کرده باشه بینم داره خبرت می کنم .

ولی خدایش 20 سال پیش نبود ! البته شاید شروعش اون موقع باشه ، آخه مای که تازه پارسال TV خریدم هم یادمه :31:


کارتونایی که الان داره میزاره چیان؟؟؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

من که خیلی وقته کارتون نگاه نکردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

یه سری مزخرف ، تابالوگا اژدهای سبز

واقعا مزخرفه .


ميگه آهنگش اينه:
دانلود كن اينه:

فکر کنم دوستتون حافظه اش خوب کار نمی کنه :دی"

آخه اهنگش این بود .

بید بید بید....بید بید بید...

راستی دوستان این کارتونه : عکسش رو میزارم اگه آره ممنون میشم اسم و یه لینک دانلودی ازش بهم بدین .


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
29-12-2007, 09:38
فکر کنم دوستتون حافظه اش خوب کار نمی کنه :دی"

آخه اهنگش این بود .

بید بید بید....بید بید بید...

راستی دوستان این کارتونه : عکسش رو میزارم اگه آره ممنون میشم اسم و یه لینک دانلودی ازش بهم بدین .


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


اين كارتوني كه عكسش رو گذاشتي تابلو هست كه كارتون « دون كيشوت » مي باشد !!
از اون استيل طرف و آسيابي كه پشت سرش هست ميشه فهميد
اين يه صحنه معروف در رمان دون كيشوت هست !
تلويزيون هم يه دون كيشوت به ما نشون مي داد كه البته فكر مي كنم اين نبود

راستي تيتراژ برنامه كودك هم « بيد ... بيد ... » نبيد !
اگر چيزي ازش پيدا كرديد ، برا دانلود بذاريد !

Morteza4SN
29-12-2007, 10:02
اتفاقا من اين تيتراژ رو خوب يادمه ؛ هفت سالم بود ولي عاشق اين تيتراژ بودم . يه هفته اي كه بعدازظهري بوديم بدو بدو ميومدم تا به برنامه كودك ساعت 5 برسم ، يه دفعه انجمن اوليا و مربيان بود ما رو نيم ساعتي زودتر تعطيل كردند ، چقدر ذوق كرديم ، بعدش سر حوصله اين تيتراژ رو ديدم و همين خاطره شد ..... يادش بخير .

اولين تيتراژي هست كه خود تلويزيون ايران براي برنامه كودك ساخت

«بگ بگ بگ بگ...بگ بگ بگ بگ» اين اصواتِ نامفهوم، سالهاي سال موسيقي تيتراژ برنامة کودک و نوجوان شبکة اول سيما بود

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يك پسر بچه که دستهايش را در پشت گره کرده و مدام عرض صفحه را طي مي کرد و انتظار مي كشيد .....
بعد يه دفعه سر وكله يك پرنده پيدا مي شد و پرده رو كنار مي كشيد تا آرم يا عنوان برنامه كودك و نوجوان را به ما نشان بدهد و پسر بچه هم با خوشحالي و ذوق تمام به هوا مي پريد و پاهايش را هم با زاويه اي بيش از نيم صفحه باز مي كرد.

اين تيتراژ شبكه يك بود ! ( البته من اون موقع با تلويزيون سياه و سفيد اين رو مي ديدم )

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

شبكه دو که موسيقي سريال «سلطان و شبان» ساختة بابک بيات خدابيامرز را برداشته بود و گذاشته بود روي چند تا عکس از کودکان و نوجوانان ايران‌زمين و به عنوان تيتراژ به‌مان نشان مي داد. ( ما كه اون موقع متوجه نمي شديم اين تيتراژ برنامه كودك هست ! شايد به خاطر همين بد سليقگي و بي ذوقي ماندگار نشد . )

بعد ها شبكه دوم اين تيتراژ كه در زمان خودش خيلي جذاب و دلچسب بود رو برامون رو كرد كه ماندگار هم شد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يادش بخير

Morteza4SN
29-12-2007, 10:08
سلام
رفقا گربه پلیس را یادوتنه؟

ایول من اینقده خوشم می اومدم..اینقده حال می کردم با این کارتون


سلام
مرتضی جان ممنونم
عالی بود.

درباره گربه پلیس هم..یادمه یه کرکسی بود..یکی یا دو تا از حیوانات اون منطقه را گرفته بود..این گربه پلیس که عینک افتابی می زد و سوار موتور بود..می اومد نجاتش می داد...لوکیشن هم یه بیابون بود..خودم دیگه بیشتر از اینی ادم نمی اد

اين كارتون رو يادم اومد
خيلي دنبال يه عكس ازش گشتم و فقط همين رو پيدا كردم
باز بد نيست ،

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

عيد غدير هم مبارك

shamim24
30-12-2007, 00:24
کارتون جیک جیکو رو یادتونه.....من که خیلی بدم میومد...احساس خفگی بهم دست میداد...

یه مجموعه عروسکی هم بود به نام افسانه 3 برادر...که چند سال بعد کارتونیش رو هم نشون داد...از عروسکیش خیلی بدم میومد ولی انیمیشن کارتونیش خیلی قیافه ها رو خوشگل کشیده بود...مخصوصا سائو سائو...یادتونه؟؟؟

shadowfax
30-12-2007, 00:31
من يك نفرو ميشناسم همه اين كارتونارو داره! دوبله شدشو رو Dvd ميده...
هركي شماره خواست پي ام بده :)

SajjadKAZ2003
30-12-2007, 03:47
سلام [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تو انجمن داشتم دنبال عکسهاي رامکال[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مي گشتم که سر از اينجا در آوردم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کاش زودتر اينجا رو پيدا کرده بودم

عشق من رامکاله![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

واي وقتي به اين کارتونهاي قديمي دوران بچگي فکر مي کنم مثل اينکه قرص اکس خورده باشم ، همه چي (زمان حال) از يادم ميره ، يه هالي ميشم! آرامش پيدا مي کنم، توپه توپ ميشم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

65 صفحه قبل رو در حدود 6-7 ساعت طول کشيد تا زير و رو کردم همه عکسهاي کارتوني رو سيو کردم ( البته يه تعداد لينکهاشون خراب شده بود!:( [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )

ضمنا تو پستهاي گذشته اسمي از اين کارتونها نديدم ، براي تجديد خاطر بد نديدم عنوان کنم:

1- اسکيپي (اون کانگروي دوست داشتني، تن تن تن تن تن تن اسکييييييييپي، شبکه 1)
2- جو (اون سگ باهوش، شبکه 1، آدمهاش واقعي بود)
3- پسر فيلبان (صبحها شبکه 2 نشون مي داد، اين هم آدمهاش واقعي بود)
4- زنان کوچک (شبکه 1)
5- دخترک کبريت فروش
6- ماجراي يه بچه فيل (اسم دقيقشو يادم نيست فکر کنم اسمش يه چيزي شبيه "مامفيل" بود!، سريال نبود، فيلم کارتوني بود، همون بچه فيله که با گوشاش پرواز مي کرد)
7- ماجراي دو بچه روباه که تو جنگل زندگي مي کردند (اسم اين هم يادم نيست !، فيلم کارتوني بود، تقريبا به سبک همون "مامفيل" که گفتم ساخته شده بود)
8- زير گنبد کبود ( آقاي حکايتي ، شعر: آقاي حکايتي اسم قصه گوي ماست زير گنبد کبود اسم شهر قصه هاست ، يادتون اومد ؟؟ جاااااان )
9- شخصيت قلقلي هم بد نبود (شبکه 2 پخش مي کرد، همون پسره که لال بود ، مجري اصليش هم مجيد قناد بود )
10- يه برنامه بود که يکي از شخصيتهاش " تقي آقا جِزقله " بود ( برنامه عروسکي بود ولي چيز خاصي ازش يادم نيست ، يه مجري هم داشت ... ! )
11- بچه ها مواظب باشيد ( برنامه عروسکي ، موش و کرکس و ... )
12- يه کارتون بود ولي اسمش يادم نيست ! اينجوري بود که 3 تا پسر بچه بودند که يکيشون از بقيه کوچيکتر و باهوش تر بود بعد باباشون بهشون يه کار ميسپرد (مثلا ساختن خونه) که بچه هاش انجام بدن بعد اون دو تا پسر بزرگا کار رو ماستمالي مي کردن و يه چيز شلخطه درست مي کردن ولي برادر کوچيکه با فکر و هوشش کارشو عالي انجام مي داد و هميشه برادر بزرگا جلو کوچيکه ضايع مي شدن و از کارهاي برادر کوچيکه درس مي گرفتند ، هر قسمت حدود 5-6 دقيقه بود فکر کنم، اسمش چي بود؟؟؟ )
13- يه سريال بود شبکه 2 نشون مي داد ، اسمش يادم نيست ، چند تا بچه مدرسه اي بودن مي خاستن آپارات درست کنن ، خيلي با اين سرياله هال مي کردم
14- سريال "خانه ما" هم قشنگ بود ، بازيگرا: اکبر عبدي ، فندق(طوطي سخنگو) ، عزيز خانوم و .... شبکه 2 نشون مي داد
15- بز بز قندي (عروسکي، شبکه 1)

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

SajjadKAZ2003
30-12-2007, 03:49
لينک :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

در پست اول خراب بود، درستش اينه:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اين لينک هم خراب شده:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اينم يه هال اساسي:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

SajjadKAZ2003
30-12-2007, 04:14
اينم لينك كارتون چوبين البته خود كارتون نيست ولي بازم ياد اوريه خودش 12 مگه حجمش ولي من براتون تبديل به فرمت 3gp موبايل كردم و شد 520 كيلوبايت حالا دانلودش راحت تره اميدوارم خوشتون بياد من كه خيلي دلم ميخواد كارتونش رو دوباره ببينم لينك دانلود:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين لينکه خراب شده
کسي سالمشو نداره؟


بچه ها دو تا ویدئوی کوتاه از پروفسور بالتازار اپلود کردم :laughing:
کوتاهن ولی خیلی خاطره انگیز و باحال .
-پروفسور و اختراعش :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-این یکی فکر میکنم مربوط به ولنتین باشه و حال و هوای عشقولانه داره !
البته اینو واسه ما پخش نکردن چون بچه کوچیک بودیم و این چیزا واسمون خوب نبوده احتمالا ! ;)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چطور بودن ؟؟

اين دو تا هم خرابن
من دير رسيدم :(


با سلام .
ديروز كه داشتم خرت و پرت هايم رو مرتب مي كردم يك دفعه سه فازم پريد ميدونيد چرا ؟
خوب معلومه چشمم به يك نوار قديمي كه بچگي ها داشتم افتاد . از همه مهمتر اينكه عادت داشتم آهنگ بعضي از كارتن هايي را كه خيلي دوست داشتم داخلش ضبط كنم .

اااه...............
خوب شد يادم انداختي من هم يه زماني از اين کارا مي کردم
به زودي نوارشو پيدا مي کنم ميارم تو کامپيوتر
حتما
راستي اون کارتون "قَس قَس" يادتونه؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
همون ماره که گزارشگر فوتبال بود
شبکه دو نشون مي داد، معمولا هر بار حدود 2-3 دقيقه پخش مي کرد
يادتون هست؟
چند تا از گزارشهاي اون مار رو ضبط کردم رو نوار بايد داشته باشم
مي گردم تو خرت و پرتام[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
فعلا باي


راستي كسي راجع به اين كارتون چيزي مي دونه؟ فكر كنم يه كارتون عروسكي بود .
شعر آهنگش اينطوري بود :
قلي و بابا حكيم روي الاغ سوارن
توي الاغ سواري ديگه لنگه ندارن

اوه
بعد از اين گاوه مي گفت:
ماو ماو ماو ماو
گربه مي گفت:
ميو ميو ميو ميو

اينجوري (زمزمه کنيد يادتون مياد) :[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قلي و بابا علي
روي الاغ سوارن
توي الاغ سواري ديگه لنگه ندارن
ماو ماو ماو ماو
ميو ميو ميو ميو


سلام بچه ها
راستي كسي اوستا بابا يادشه با اون شخصيتهاي عروسكي بامزه . يكيشون اسمش بهادر بود هميشه هم نافش بيرون بود .
يادش بخير.

اوه بهادر ، اون يکي شخصيت هم " مظفر " بود ، من هميشه صداي بهادر رو تقليد مي کردم!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من با بهادر بيشتر از بقيه کاراکترها هال مي کردم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اوستا بابا اوستا بابا کجاي؟ بدو بيا که دوست بچه هايي .... بدو بيا که قصه هاي تازه....
يه همچين چيزي فکر کنم!


چه حرفا!!!
موضوع اون کارتون ها نیستن موضوع اینه که دیگه بچه نیستیم
دلم می خواست دوباره همه چیز مثل بچگی هام شگفت انگیز و جادویی بودن
اون روزها به جادوی پری مهربون توی پینوکیو یا زنده بودن اسباب بازی ها صد در صد اعتقاد داشتیم
من یادمه خوابهای طلایی سیمون رو نگاه می کردم و واقعا باور می کردم که می شه یه خواب دید و بعد توی بیداری دنبال همچین جایی گشت و کیف کرد!
سندباد رو نگاه می کردم و از توی انباری خونمون دنبال چراغ نفتی قدیمی می گشتم!
سفید برفی رو می دیدم و دلم می خواست با پرنده ها دوست بشم که روی دستام بشینن!!!
کاملا مطمئن بودم لوبیای سحر آمیز وجود داره و یه قصر گنده وسط ابرهاست!
حالا کی این کارها رو می کنه؟ دیگه می دونیم همش الکیه ولی بچه ها این رو نمی فهمن برای همین انقدر خوشبختن!!!
اون روزهایی که تو می گی روزهایی بودن که ما یه نفهم واقعی بودیم ولی این نفهم بودن خیلی لذت بخش بود خیلی!!!
کاش دوباره نفهم می شدیم!!!!!!!

موافقم
ديدن اين کارتون ها تو دوران نفهمي خيلي بيشتر به آدم مي چسبه تا اينکه بخايم الان بشينيمو اون کارتونهاي قديمي رو نگاه کنيم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ديدن اون کارتونهاي TOP فقط تو حالت نفهمي به آدم مي چسبه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


راستي برنامه ديدنيها يادتونه كارتون نبود اما خيلي قشنگ بود . اسم مجريش چي بود ؟ من كه يادم نمي ياد .

آخي
خاطرات هميجوري زنده ميشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اسمشو يادم رفته.... اها همون که دوستان گفتد: جلال مقامي
ولي يادمه اون موقعه ها که ديدنيها رو پخش مي کرد ، بچه بودم ، يه بار تو فرودگاه مهر آباد بوديم بعد اين مجري رو اونجا ديديم ، 4 چشمي نگاش مي کردم بعد ديدم رفت دستشويي بعد من هم الکي به بهانه اينکه مي خام دستامو بشورم رفتم تو دستشويي و اونجا با استفاده از آينه ها تونستم حسابي ببينمش!!!!!!!
برام خيلي جالب بود که يه هنر پيشه رو از نزديک بتونم ببينم ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


آقا يه چيزي .............
اون قديمها يه تيتراژي براي برنامه كودك بود كه ساعت 5 شروع مي شد
يه پسره بود كه دستش رو پشتش گذاشته بود و هي قدم مي زد ... بعد يه كبوتري مي اومد و پرده رو بالا مي كشيد و بعد اگه درست يادم باشه پسره سوارش مي شد و مي رفت ....
فكر كنم حد اقل مال 20 سال پيش باشه ، شايد خيلي از بچه هاي اينجا اصلا نديده باشنش .
اگه كسي آهنگش رو داره لطفا بذاره

منم مي خامش[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
آهنگ وق وق
تيتراژ برنامه کودک (وق وق وق وق وق ... ويري وق وق ويري وق وق ...)

Farzad_p30
30-12-2007, 11:05
آقا من تيتراژ برنامه كودك كانال يك رو مي خوام
همون "بگ بگ بگ بگ "
اگه بذاريد خيلي حال دادي. هيچي به اندازه اون به آدم رو به گذشته نمي بره.
آخه اول بايد اين آهنگ و تيتراژ خاطره انگيز رو مي ديديم تا بقيه كارتون ها رو بتونيم ببينيم

mojtaba007
30-12-2007, 14:05
کارتون بابا لنگ دراز هم کارتون فوق العاده ای بود من که خیلی حال کردم

راستی بچه ها هیچ دقت کردید که چرا ضدا و سیما اینقدر بی نظم شده
مثال میزنم
من یادمه قدیم ها هر کارتونی نشون میداد مثلا میگفتند کارتون فوتبالیستها جمعه عصرها پخش خواهد شد
و تا موقعی که کارتون تمام نمیشد ساعت پخش کارتون تغییری نمیکرد
و الان کارتونی به نامه مثلا لاک پشت های نینجا ( که تنها کارتونی است که نگاه میکنم)یک روز چهار شنبه پخش میشه یک روز جمعه پخش میشه و...
اصلا معلوم نمیشه کی میخواهند این کارتون را نشون بدهند و از اون بدتر هم نمیذارند هیچ کارتونی تا اخر پیش برود
مثلا کارتون فوتبالیستها (منظورم سری جدیدش بود که سوباسا بزرگ شده بود) چند قسمت پخش کردنند دیگه ادامه ندادند
و یا همین کارتون لاک پشتهای نینجا


در ضمن کارتون ماسک هم خیلی باحال بود

SajjadKAZ2003
31-12-2007, 06:31
زبل خان

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دور دنيا در هشتاد روز

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
بچه هاي مدرسه والت

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پلنگ صورتي

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
کايوت و پرنده سريع

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
رامکال

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
معاون و کلانتر!

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نل

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
تنسي تاکسيدو

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
لولک و بولک

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
سايمون

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دکتر ارنست

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
چوبين

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ملوان زبل

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
روبرت

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
الفي اتکينز

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
مهاجران

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ميتي کومان

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
هاچ زنبور عسل

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
باخانمان

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
واتوواتو

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
وروجک وآقاي نجار

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
يونيکو

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پت پستچی

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پرفسور بالتازار

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
افسانه سه برادر

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
پت و مت

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دهکده حيوانات

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
آقاي سکسکه

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
موش جنگل

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نیک و نیکو

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
بنل

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Morteza4SN
02-01-2008, 08:17
و اما:
اين يكي هم كارتون قشنگي بود:

______________________

يكي از كارتونهاي قشنگ قديمي داستان آقاي خرگوشي بود كه براي آوردن سيب به يه جزيره ميرفت و گرفتار يه گرگ بي سروپا ميشد.گرگه ردشو ميگرفت ،ميگفت: « گرمتر شد! گرمتر شد! ». از اونور زن و بچه ش تو خونه منتظرش بودن:37: يه كلاغ بدسگال! هم بود كه مدام ته دلشونو خالي ميكرد. خرگوشه آخرش بزحمت از دست گرگه در ميره و مياد خونه. خلاصه گوشته ميپره! بنده خدا گرگه هم بدبخت بود.:laughing:صبح فرداش هم دوستشون كه فكر كنم خرس بود يا گوركن؟ در ازاي محبتي كه قبلأ بهش كرده بودن كلي ميوه ( سيب؟) براشون آورد. اون صبحو كه نشون ميداد فكر ميكردم از يه كابوس راحت شدم:laughing:
بنظرم روسي بود.




آره اين رو يادمه
اين رو مامانم هم دوست داشت !! هنوزم يادش بود !!
يه تك قسمت ازش ديدم ، و فكر كنم همون يه قسمت رو هم داشت چون همه اين حوادث رو توش ديدم
خرگوشه خيلي سر خوش بود !
تو راه همش آواز مي خوند :‌« چار پسر دارم يه دختر !‌»
تو راه به هر كسي هم كه مي رسيد يه كمكي مي كرد
گرگه دنبالش بود تا يه لقمه اش كنه
كلاغه هم كه آخر منفي بافي بود
" گرگه مي خورت ، در رو ، سيب ها رو بي خيال ، كمك نكن ! "
آخر سر كيسه اش هم سوراخ شد و سيب ها ازش در رفت
شب شده بود و بارون ميومد و دست خالي با چه رويي برم خونه
صبح كه با شرمندگي به سمت خونه بر مي گشت همش به ياد بچه هاش كه الان گرسنه منتظرند مي افتاد
وقتي به خونه رسيد با صحنه اي باورنكردني رو به رو شد
يه رويا
خونه پر بود از ميوه و خوردني
به هر كس كمك كرده بود و از سيب ها بهشون داده بود الان براي جبران اون محبت ها برگشته بود
و....
اين كارتون قشنگ با اين همه نماد و پيام هاي اخلاقي نمونه خوبي براي ما ميتونه باشه ، نه ؟

اين هم عكس اين كارتون كه تازه پيدا كردم :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
02-01-2008, 09:07
کارتون جیک جیکو رو یادتونه.....من که خیلی بدم میومد...احساس خفگی بهم دست میداد...

یه مجموعه عروسکی هم بود به نام افسانه 3 برادر...که چند سال بعد کارتونیش رو هم نشون داد...از عروسکیش خیلی بدم میومد ولی انیمیشن کارتونیش خیلی قیافه ها رو خوشگل کشیده بود...مخصوصا سائو سائو...یادتونه؟؟؟

جيك جيكو رو يادمه !‌ خيلي كم !
الان بيشتر « ويلي گنجيشكه » يادمه !‌
اين دو تا كه يكي نبود ؟! نه ؟!

افسانه سه برادر هم خوب يادمه
يه نسخه عروسكي ازش نشون دادن كه زياد مالي نبود !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولي كارتونيش خيلي قشنگ بود
جمعه ها صبح از شبكه دوم پخش مي شد
از اين كارتون خيلي خوشم ميومد ، سطحش بالا بود
جنگ هاي تاريخي شرقي ها
از شخصيت هاي اصلي خوشم ميومد
يه كاراكتر فرعي هم تو داستانش بود من دوستش داشتم ؛ يه پيرمردي بود كه در طرح استراتژي هاي جنگي لنگه نداشت و خيلي كارش درست بود ( ما از اينجا به بازيهاي استراتژيك علاقه مند شديم! )
از وسطاي داستان هم برادر ها از خواهرشون جدا مي شدن ،
بعد آخر هر قسمت يه سكانس تكراري بود كه خواهره (كه حالا بزرگ شده بود) بالاي يه تپه گل پر پر مي كرد و يه متني كه دقيقا يادم نيست رو در باد زمزمه مي كرد ( شايد به باد پيغام خود را مي سپرد تا به سه برادر برساند) !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
02-01-2008, 10:27
هر سال وقتي سال نوي ميلادي آغاز ميشه ياد اين كارتون ميوفتم :

« اســـكــــورووچ »

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يادش بخير ، يه كم هم مي ترسيدم از ديدن اين كارتون !

ولي اونجايي كه تكرار مي كرد ؛ اســـكــــورووچ ، رو خيلي دوست داشتم !

اسمش هم شب سال نو يا هديه شب سال نو يا يه چيزي تو اين مايه ها بود !

shamim24
02-01-2008, 11:36
جيك جيكو رو يادمه !‌ خيلي كم !
الان بيشتر « ويلي گنجيشكه » يادمه !‌
اين دو تا كه يكي نبود ؟! نه ؟!

جیک جیکو عروسکی بود.(ژاپنی یا چینی)..یه گنجیشکی بود که پیش یه پیرمرد و پیرزنه بود(دلیلشو یادم نیست)پیرمرده خیلی خوب بود ولی پیرزنه بد ... یادمه یه سری جعبه کادو رو باید انتخاب می کردن که پیرمرده کوچیکترو انتخاب کرده بود و توش یه چیز خوب بود ولی پیرزنه طمع کرد و بزرگترو انتخاب کرد که گمونم نوش بادکنک بود...خوب یادم نیست...ولی فضاش اصلا حس خوبی بهم نمی داد...



افسانه سه برادر هم خوب يادمه
يه نسخه عروسكي ازش نشون دادن كه زياد مالي نبود !
ولي كارتونيش خيلي قشنگ بود
جمعه ها صبح از شبكه دوم پخش مي شد
از اين كارتون خيلي خوشم ميومد ، سطحش بالا بود
جنگ هاي تاريخي شرقي ها
از شخصيت هاي اصلي خوشم ميومد
يه كاراكتر فرعي هم تو داستانش بود من دوستش داشتم ؛ يه پيرمردي بود كه در طرح استراتژي هاي جنگي لنگه نداشت و خيلي كارش درست بود ( ما از اينجا به بازيهاي استراتژيك علاقه مند شديم! )
از وسطاي داستان هم برادر ها از خواهرشون جدا مي شدن ،
بعد آخر هر قسمت يه سكانس تكراري بود كه خواهره (كه حالا بزرگ شده بود) بالاي يه تپه گل پر پر مي كرد و يه متني كه دقيقا يادم نيست رو در باد زمزمه مي كرد ( شايد به باد پيغام خود را مي سپرد تا به سه برادر برساند) !


آفرین...اینو چه خوب یادت مونده....دقیقا همینجوری بود که گفتی...آخرشو مخصوصا خیلی خوب گفتی...اصلا یادم نبود...:20:

اسکروچ هم که واقعا برای ماها اون زمون خیلی دوست داشتنی بود...جالب بودکه هر سال هم تو اون تاریخ می ذاشتنش....کلا حس خوبی داشت....

Ar@m
02-01-2008, 16:48
جیک جیکو عروسکی بود.(ژاپنی یا چینی)..یه گنجیشکی بود که پیش یه پیرمرد و پیرزنه بود(دلیلشو یادم نیست)پیرمرده خیلی خوب بود ولی پیرزنه بد ... یادمه یه سری جعبه کادو رو باید انتخاب می کردن که پیرمرده کوچیکترو انتخاب کرده بود و توش یه چیز خوب بود ولی پیرزنه طمع کرد و بزرگترو انتخاب کرد که گمونم نوش بادکنک بود...خوب یادم نیست...ولی فضاش اصلا حس خوبی بهم نمی داد...
من عاشقش بودم خیلی قشنگ درستش کرده بودن

بچه ها کی اون کارتون عروسکیه که ژاپنی هم بود یادشه که عکس شخصیت هاشو با مداد شمعی اول تیتراژش می نوشت دست و پاهاشون هم باسیم حرکت می کرد و شبکه دو می ذاشتش من خیلی دوستش داشتم یکی از شخصیت هاش هم یه میمون بود به اسم کنتا

Morteza4SN
02-01-2008, 20:11
جیک جیکو عروسکی بود.(ژاپنی یا چینی)..یه گنجیشکی بود که پیش یه پیرمرد و پیرزنه بود(دلیلشو یادم نیست)پیرمرده خیلی خوب بود ولی پیرزنه بد ... یادمه یه سری جعبه کادو رو باید انتخاب می کردن که پیرمرده کوچیکترو انتخاب کرده بود و توش یه چیز خوب بود ولی پیرزنه طمع کرد و بزرگترو انتخاب کرد که گمونم نوش بادکنک بود...خوب یادم نیست...ولی فضاش اصلا حس خوبی بهم نمی داد...

آهان يادم اومد !
عجيبه گنجشكه رو يادم نيست ولي پيرمرد و پيرزنه رو خوب يادمه ! مخصوصا اون صحنه هديه گرفتن و طمع پيرزن و قناعت پيرمرد !


من عاشقش بودم خیلی قشنگ درستش کرده بودن

بچه ها کی اون کارتون عروسکیه که ژاپنی هم بود یادشه که عکس شخصیت هاشو با مداد شمعی اول تیتراژش می نوشت دست و پاهاشون هم باسیم حرکت می کرد و شبکه دو می ذاشتش من خیلی دوستش داشتم یکی از شخصیت هاش هم یه میمون بود به اسم کنتا

ميشه از داستانش هم يك كمي تعريف كني ! من نگرفتم كدومه !

Morteza4SN
02-01-2008, 20:33
نوشته شده توسط Morteza4SN
افسانه سه برادر هم خوب يادمه
يه نسخه عروسكي ازش نشون دادن كه زياد مالي نبود !
ولي كارتونيش خيلي قشنگ بود
جمعه ها صبح از شبكه دوم پخش مي شد
از اين كارتون خيلي خوشم ميومد ، سطحش بالا بود
جنگ هاي تاريخي شرقي ها
از شخصيت هاي اصلي خوشم ميومد
يه كاراكتر فرعي هم تو داستانش بود من دوستش داشتم ؛ يه پيرمردي بود كه در طرح استراتژي هاي جنگي لنگه نداشت و خيلي كارش درست بود ( ما از اينجا به بازيهاي استراتژيك علاقه مند شديم! )
از وسطاي داستان هم برادر ها از خواهرشون جدا مي شدن ،
بعد آخر هر قسمت يه سكانس تكراري بود كه خواهره (كه حالا بزرگ شده بود) بالاي يه تپه گل پر پر مي كرد و يه متني كه دقيقا يادم نيست رو در باد زمزمه مي كرد ( شايد به باد پيغام خود را مي سپرد تا به سه برادر برساند) !



آفرین...اینو چه خوب یادت مونده....دقیقا همینجوری بود که گفتی...آخرشو مخصوصا خیلی خوب گفتی...اصلا یادم نبود...:20:

اسکروچ هم که واقعا برای ماها اون زمون خیلی دوست داشتنی بود...جالب بودکه هر سال هم تو اون تاریخ می ذاشتنش....کلا حس خوبی داشت....

يه سر به اين تاپيك هم بزن ؛ سه برادر ؛ عاليه :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

نوشته شده توسط NINTENDO_DS
اينم لينك كارتون چوبين البته خود كارتون نيست ولي بازم ياد اوريه خودش 12 مگه حجمش ولي من براتون تبديل به فرمت 3gp موبايل كردم و شد 520 كيلوبايت حالا دانلودش راحت تره اميدوارم خوشتون بياد من كه خيلي دلم ميخواد كارتونش رو دوباره ببينم لينك دانلود:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين لينکه خراب شده
کسي سالمشو نداره؟يه سر به اين تاپيك و مخصوصا صفحه سوم بزن ( همين ها اونجا هست و تست كردم ديدم هنوز سالمه ، تازه مادر چوبين رو هم توش نشون ميده ) :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نوشته شده توسط pandemonium
بچه ها دو تا ویدئوی کوتاه از پروفسور بالتازار اپلود کردم :laughing:
کوتاهن ولی خیلی خاطره انگیز و باحال .
-پروفسور و اختراعش :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
-این یکی فکر میکنم مربوط به ولنتین باشه و حال و هوای عشقولانه داره !
البته اینو واسه ما پخش نکردن چون بچه کوچیک بودیم و این چیزا واسمون خوب نبوده احتمالا ! ;)
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
چطور بودن ؟؟

اين دو تا هم خرابن
من دير رسيدم :(به اين تاپيك سر بزن :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

CAnZO
02-01-2008, 23:01
اين هم عكس اين كارتون كه تازه پيدا كردم :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خيلي ممنون دوست عزيز. من نتونستم پيداش كنم.




افسانه سه برادر هم خوب يادمه
يه نسخه عروسكي ازش نشون دادن كه زياد مالي نبود !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


كار قشنگي بود. مخصوصأ همين شخصيت پاييني. سبك شناخته شده اي نبود.

Ar@m
03-01-2008, 08:51
ميشه از داستانش هم يك كمي تعريف كني ! من نگرفتم كدومه !

نه ! آخه فقط همینقدر یادم بود!!!!

CAnZO
03-01-2008, 11:49
دست و پاهاشون هم باسیم حرکت می کرد

يعني اينجوري:؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



یکی از شخصیت هاش هم یه میمون بود به اسم کنتايه تمساحي هم توش نبود كه دندون درد گرفته بود؟ آخرش يه پرنده دندوناشو تميز ميكرد؟

Ar@m
03-01-2008, 16:23
يعني اينجوري:؟

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه تمساحي هم توش نبود كه دندون درد گرفته بود؟ آخرش يه پرنده دندوناشو تميز ميكرد؟

نه!!!
از اون سیم هایی که از پایین حرکت می دن حالا بیخیال با این طرز آدرس دادن من معلومه همه بیراهه می رن!!!
تمساح هم توش نبود یه مدرسه بود در هر حال مرسی!

SajjadKAZ2003
04-01-2008, 06:33
نه!!!
از اون سیم هایی که از پایین حرکت می دن حالا بیخیال با این طرز آدرس دادن من معلومه همه بیراهه می رن!!!
تمساح هم توش نبود یه مدرسه بود در هر حال مرسی!

من يه چيزايي يادم اومد! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه ماهي کوچيکه توش بود که هميشه تو سري مي خورد و مظلوم بود
يه ماهي صورتي رنگ و نسبتا بزرگ هم توش بود ( ماهي خوبه بود )
يه ماهي آبي هم بود
وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن

منظورت همين بود!؟ ولي اسم کارتونش يادم نيست!!

jooya
04-01-2008, 10:55
من يه چيزايي يادم اومد! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه ماهي کوچيکه توش بود که هميشه تو سري مي خورد و مظلوم بود
يه ماهي صورتي رنگ و نسبتا بزرگ هم توش بود ( ماهي خوبه بود )
يه ماهي آبي هم بود
وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن

منظورت همين بود!؟ ولي اسم کارتونش يادم نيست!!
منم یه چیزای داره یادم میاد، این که گفتی "وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن"

فکر کنم من خیلی کوچیک بودم ولی خیلی ازش خوشم میومد ولی اصلا درست و حسابی یادم نیست .

Morteza4SN
04-01-2008, 10:57
من يه چيزايي يادم اومد! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه ماهي کوچيکه توش بود که هميشه تو سري مي خورد و مظلوم بود
يه ماهي صورتي رنگ و نسبتا بزرگ هم توش بود ( ماهي خوبه بود )
يه ماهي آبي هم بود
وسطهاي داستان هم بعضي وقتا يه نفر ( نمي دونم آدم بود يه چيزي بود ، آقاي کارگردان فکر کنم! ) دستشو دراز مي کرد ميورد تو صفحه بعد اون ماهي ها که بدجنس بودن و بقيه رو اذيت مي کردن رو از تو کادر ميورد بيرون تا مثلا از تو آب خارج بشن و بميرن

منظورت همين بود!؟ ولي اسم کارتونش يادم نيست!!

ايول !
من اين رو يادمه !
مخصوصا اونجا كه مرده دستش رو ميورد تو و ماهي بد جنسه رو مي انداخت بيرون .
خيلي قديميه ،
ولي فكر نكنم هموني باشه كه Ar@m گفت

Asalbanoo
04-01-2008, 11:07
سلام
ایول منم یادمه..و دقیقا از همینی که گفتی دستشو می اورد و ماهی را بر می داشت
کاش می شد ازش عکسی چیزی پیدا کرد

Morteza4SN
04-01-2008, 11:11
كارتون گرگ و خرگوش را يادتون هست.همون كه يك گرگ دنبال يك خرگوش خوشگل ميكنه تو شهر زندگي ميككند بدون كلام.يكبار هم تو يك كارگاه ساختمان سازي توي يك اتاق بدون درب گير ميكنه


اين هم چند تا عكس از اين كارتون
هر وقت اينو ميديدم حالم از اين خرگوشه به هم ميخورد ؛ لج آدم رو در مياورد
گرگه خيلي بدبخت بود ، هر وقت خرگوشه از دستش در مي رفت اعصابم رو خورد مي كرد

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

jooya
04-01-2008, 15:20
Morteza4SN جان اسمش رو یادت نیست ؟ البته به لاتین .

CAnZO
04-01-2008, 17:29
Morteza4SN جان اسمش رو یادت نیست ؟ البته به لاتین .
Just you wait

روسي: Nu, pogodi

shamim24
04-01-2008, 21:03
بچه ها کی اون کارتون عروسکیه که ژاپنی هم بود یادشه که عکس شخصیت هاشو با مداد شمعی اول تیتراژش می نوشت دست و پاهاشون هم باسیم حرکت می کرد و شبکه دو می ذاشتش من خیلی دوستش داشتم یکی از شخصیت هاش هم یه میمون بود به اسم کنتا

آره ... میدونم کدومو میگی...خیلی جالب بود....شخصیتهای متفاوتی مثل خوک و میمون و خرسو..داشت...مدرسه میرفتن....معلمشون یه خانوم خرگوشه بود که بلوز دامن و پاپیون داشت...بیشتر ماجرای مدرسشون بود..

آهنگشم خیلی جالب بود..موزیک خاصی داشت اول و آخرش...

.توی یکی از قسمتهاش این آهنگو میخوند که ما هم تا مدتها می خوندیمش:

ماها داریم بزرگ میشیم لَ لَ لَ لباسامون کوچیک میشه لَ لَ لَ

SajjadKAZ2003
05-01-2008, 04:14
بچه ها کی اون کارتون عروسکیه که ژاپنی هم بود یادشه که عکس شخصیت هاشو با مداد شمعی اول تیتراژش می نوشت دست و پاهاشون هم باسیم حرکت می کرد و شبکه دو می ذاشتش من خیلی دوستش داشتم یکی از شخصیت هاش هم یه میمون بود به اسم کنتا


آره ... میدونم کدومو میگی...خیلی جالب بود....شخصیتهای متفاوتی مثل خوک و میمون و خرسو..داشت...مدرسه میرفتن....معلمشون یه خانوم خرگوشه بود که بلوز دامن و پاپیون داشت...بیشتر ماجرای مدرسشون بود..

آهنگشم خیلی جالب بود..موزیک خاصی داشت اول و آخرش...

.توی یکی از قسمتهاش این آهنگو میخوند که ما هم تا مدتها می خوندیمش:

ماها داریم بزرگ میشیم لَ لَ لَ لباسامون کوچیک میشه لَ لَ لَ


اها
منم یادم اومد
آره شبکه 2 می زاشت
یادش به خیر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
شخصیتهاش یه جورایی مثکه لاکی بودن! یه چیز لاکی پلاستیکی!
از صدای مرغ ماهی خوار تو این کارتون خیلی استفاده شده بود
همه ماجراها هم کنار دریا اتفاق می افتاد
خیلی باهال بود
وقتی می دیدمش یه جورایی آروم می شدم شاید به خاطر صدای مرغ های دریایی!!
داستانهاش یه جورایی جنبه علمی هم داشت ! از داستانهاش یه چیزهای مبهمی یادمه !
شخصیتهاشو یادم نمیاد هر چی فکر می کنم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کنتا به زور یادم اومد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
05-01-2008, 08:02
آها آفرین بالاخره دارین کشفش می کنین این صدای مرغهای دریایی که گفتی دقیقا زدی تو خال
شمیم هم خوب یادشه من دیگه فقط میمونه یادم بود چون یه ذره شیشه خورده داشت !!!

CAnZO
05-01-2008, 21:06
ماها داریم بزرگ میشیم لَ لَ لَ لباسامون کوچیک میشه لَ لَ لَ
سلام
اين شعرو ميشناسم. خوب يادتونه.
_________________________

ضمنآ الان كه همه دنبال اين كار هستين. لطفأ اين دو تا كارتون رو هم كشف كنيد:

1- يه مجموعه ژاپني كه هر قسمتش يه حيوون قهرمانو معرفي ميكرد و مبارزه بين اون بود با دشمناش. مثلا بين عقاب و خرس ( كه با هم پدر كشتگي داشتن!) يا بين يه گوزن دلاور با شكارچيها و سگهاشون. يه نكته كليدي: گرازهاي آينه اي هم توي همين سريال بودند.
( توي عكس پايين خرس و عقاب تقريبأ همون كاراكترها هستند ولي نميدونم اين همون كارتونه يا نه؟)

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

2- نسخه قديمي تري از James the Cat كه احتمالأ بنام "باغ گلها" نشون داده ميشد و بسيار قوي تر بود با يه موزيك گيتار( اگه اشتباه نكنم ) و آوازي زيبا.( توي اون كار بيشتر نقاشي ها مهم بودند تا حركت )
James the Cat

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

shamim24
05-01-2008, 22:04
سلام
1- يه مجموعه ژاپني كه هر قسمتش يه حيوون قهرمانو معرفي ميكرد و مبارزه بين اون بود با دشمناش. مثلا بين عقاب و خرس ( كه با هم پدر كشتگي داشتن!) يا بين يه گوزن دلاور با شكارچيها و سگهاشون.
( توي عكس پايين خرس و عقاب تقريبأ همون كاراكترها هستند ولي نميدونم اين همون كارتونه يا نه؟)

سلام..آره...این تصویر همون کارتونه...



- نسخه قديمي تري از James the Cat كه احتمالأ بنام "باغ گلها" نشون داده ميشد و بسيار قوي تر بود با يه موزيك گيتار( اگه اشتباه نكنم ) و آوازي زيبا.
James the Cat


موسیقیش یه مدل خاصی بود...یه تمی هی تکرار میشد...البته این گیتار نبود...نمیدونم چرا شخصیتهاش گردن نداشتند...

Ar@m
06-01-2008, 08:07
من این باغ گلها رو یادم بودش همچین یه مدل جالب جدیدی بود مثلا یه زنبوره بود هیکلش اندازه همین گربه هه بود!!!


حالا که اینطوره کارتون اون دختری که از ماه اومد کی یادشه؟ فیلمش رو هم گذاسته بودن اما کارتونش قشنگتر بود یه اسب سفید هم داشت

CAnZO
06-01-2008, 09:41
سلام..آره...این تصویر همون کارتونه...


سلام. من مطمئن نيستم. اسمش چي بود؟
( بنظرم اين مال يه كار تك قسمتي بوده بنام "بچه هاي كوه تاراك"؟)



...البته این گیتار نبود...

اينو توي يه وبلاگ ديدم پس گيتار بوده!

... باغ گلها... يادته چونه‌ات رو مي‌ذاشتي رو بدنه گيتار و انگشتاتو نگاه مي‌كردي؟... همه تو باغ گلها مي‌رفتيم... يادته بارون خطهاي تن زنبوره رو شسته بود؟... يادته هر چي رو كه بهت مي‌گفتيم مي‌زدي؟...
اسم اون كار هم ظاهرأ خپل و باغ گلها بوده در ايران.


... مثلا شايد باورتان نشود اهنگ كارتون خپل و باغ گلها(james the cat)راديويد گيلمور ساخته!!

CAnZO
06-01-2008, 09:50
من این باغ گلها رو یادم بودش همچین یه مدل جالب جدیدی بود مثلا یه زنبوره بود هیکلش اندازه همین گربه هه بود!!!


اين بزرگنمايي مزه داستانه. مثل آليس در سرزمين عجايب كه اندازه اشيا بزرگ وكوچك ميشه.

CAnZO
06-01-2008, 17:43
سلام
كسي دنبال خمير مي گشت؟ اين يه جور خميره...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اينم پت پستچي

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*Necromancer
06-01-2008, 19:37
حالا که اینطوره کارتون اون دختری که از ماه اومد کی یادشه؟ فیلمش رو هم گذاسته بودن اما کارتونش قشنگتر بود یه اسب سفید هم داشت

اون موقع که فیلمشو نشون داد من 6 سال بیشتر نداشتم ولی یادمهmm
اولش یه تخم بود که یه کشاورز پیداش کرده بود بعد که از تخم اومد بیرون تخمشو به خاطر جلایی که داشت به قیمت خوبی فروختن بعدش یه شبه بزرگ شد!
آخرشم یه اشعه سوزان اومد و بردش!




این پونصدمین پستمه و من پروفشنال شدم!!!

CAnZO
06-01-2008, 21:13
سلام


این پونصدمین پستمه و من پروفشنال شدم!!!
به شما تبريك ميگم! ...:happy::)
________________

داستانگويي در تلويزيون:



بخش بزرگي از صنعت تلويزيون امروزه كانالهاي كودكانه. شبكه هاي كارتون ترنر، ديزني، فوكس كودكان و دو كانال بي بي سي براي بچه هاست. مقدار زيادي كارتون در اين شبكه ها پخش ميشه و بسيار مورد علاقه بچه هاست. قابل تكراره و ارزون براي خريدن . ولي در گذشته نه چندان دور سه كانال محلي كمتر متكي به كارتون بودند.
"سرود كريسمس" داستان زيباييست اثر "چارلز ديكنس" كه در شبكه "آي تي وي" در دسامبر 1970 پخش شد . بدين ترتيب همكاري بين "جان ورسلي" هنرمند و "پال هانيمن" گوينده نوعي داستانگويي را شكل داد كه قبلأ بوسيله "كنت گراهام" در "the wind in the willows" شروع شده بود. در اين كارها هر نقاشي بسته به جزئياتي كه داشت مدتي نشون داده ميشد و دوربين روش حركت ميكرد.
براي "سرود كريسمس" كه برنامه اي يكساعته بود 150 نقاشي بوسيله "ورسلي" كشيده شد كه آخرين آن موقع فيلمبرداري هنوز خشك نشده بود و در طي همان يكساعت فيلمبرداري كشيده شده بود. اين كار توسط منتقدين يكي از جواهرهاي كريسمس آن سال لقب گرفت.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پروژه بعديشون "جزيره گنج" بود.ورسلي و هانيمن كشف كردند كه ثابت بودن نقاشي ها از ريتم داستان كلاسيك "رابرت لويي استيونس" كم نمي كنه.آماده سازي 350 نقاشي براي نمايش شش قسمتي در دسامبر 71 شروع شد. موفقيت اين كار باعث شد شبكه دو كار ديگه سفارش بده.( "little grey men" )
در ميانه ساخت پروژه بعدي "زمزمه گلاكن" پال هانيمن در سن 41 درگذشت. دراين زمان اين سبك به پايان موقتي رسيد.
چند سال بعد دو كار خلاقه ديگه در زمينه داستانگويي براي كودكان انجام شد: "storyteller" با بازي "جان هارت" و نوشته "آنتوني مينگليا" ( بيمار انگليسي - آقاي ريپلي با استعداد) و تهيه كنندگي "دانكن كنورسي" ( چهار عروسي و يك تشييع جنازه). در بي بي سي كاري مشترك بين انگلستان - روسيه بر اساس نمايشنامه هاي شكسپير در قسمتهاي 25 دقيقه اي آماده شد به كارگرداني "آيدا زيابليكووا" .
امروزه بيشتر از هر زمان برنامه هاي متنوع توليد ميشه. بعضي كانالهاي ديجيتال بيننده هاي كمي دارند. بعضي برنامه هاي فرموله و بي خاصيتند اگه نگيم بي ارزش. گرچه مجموعه هاي بزرگي هم توليد ميشن ولي در اقليتند.

سه استاد -نوشته: ديويد بروكمن

Morteza4SN
07-01-2008, 05:47
گفتيد خمير ! داغ دلمو تازه كرديد :


یه کارتون که عشق من بود ؛ ماجراهاي خمير ، نمی دونم چرا هیچ کس یادی ازش نمی کنه ؟! ( كسي بهش اشاره نكرد ، چه كاراي با مزه اي ميكرد اين خمير ، ماجراي جوراب سوراخ و دوختنش به لامپ رو هرگز فراموش نمي كنم ، وقتي neverhood رو بازي ميكردم همش ياد اين كارتون مي افتادم ! )


يك خميري ديگه هم بود كه تو جا مدادي زندگي ميكرد و با يك پسر كوچولو كه واقعي بود ميرفت مدرسه.


وای من هردوی اونارو دوست داشتم هر وقت که برنامه کودک شروع می شد آرزو می کردم اونارو پخش کنه...

کاشکی الان می تونستم اون کارتونارو ببینم ....

راستی چرا الان به جای این کارتونهای بی مزه اونارو پخش نمی کنن؟؟؟؟!!!!!


يه عكس از خميري كه جوراب به لامپ مي دوخت و .....

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



اينم عكس خميري كه از تو جامدادي بيرون ميومد :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
07-01-2008, 06:07
داستانگويي در تلويزيون:


سه استاد
نوشته: ديويد بروكمن
بخش بزرگي از صنعت تلويزيون امروزه كانالهاي كودكانه. شبكه هاي كارتون ترنر، ديزني، فوكس كودكان و دو كانال بي بي سي براي بچه هاست. مقدار زيادي كارتون در اين شبكه ها پخش ميشه و بسيار مورد علاقه بچه هاست. قابل تكراره و ارزون براي خريدن . ولي در گذشته نه چندان دور سه كانال محلي كمتر متكي به كارتون بودند.
"سرود كريسمس" داستان زيباييست اثر "چارلز ديكنس" كه در شبكه "آي تي وي" در دسامبر 1970 پخش شد . بدين ترتيب همكاري بين "جان ورسلي" هنرمند و "پال هانيمن" گوينده نوعي داستانگويي را شكل داد كه قبلأ بوسيله "كنت گراهام" در "the wind in the willows" شروع شده بود. در اين كارها هر نقاشي بسته به جزئياتي كه داشت مدتي نشون داده ميشد و دوربين روش حركت ميكرد.
براي "سرود كريسمس" كه برنامه اي يكساعته بود 150 نقاشي بوسيله "ورسلي" كشيده شد كه آخرين آن موقع فيلمبرداري هنوز خشك نشده بود و در طي همان يكساعت فيلمبرداري كشيده شده بود. اين كار توسط منتقدين يكي از جواهرهاي كريسمس آن سال لقب گرفت.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

پروژه بعديشون "جزيره گنج" بود.ورسلي و هانيمن كشف كردند كه ثابت بودن نقاشي ها از ريتم داستان كلاسيك "رابرت لويي استيونس" كم نمي كنه.آماده سازي 350 نقاشي براي نمايش شش قسمتي در دسامبر 71 شروع شد. موفقيت اين كار باعث شد شبكه دو كار ديگه سفارش بده.( "little grey men" )
در ميانه ساخت پروژه بعدي "زمزمه گلاكن" پال هانيمن در سن 41 درگذشت. دراين زمان اين سبك به پايان موقتي رسيد.
چند سال بعد دو كار خلاقه ديگه در زمينه داستانگويي براي كودكان انجام شد: "storyteller" با بازي "جان هارت" و نوشته "آنتوني مينگليا" ( بيمار انگليسي - آقاي ريپلي با استعداد) و تهيه كنندگي "دانكن كنورسي" ( چهار عروسي و يك تشييع جنازه). در بي بي سي كاري مشترك بين انگلستان - روسيه بر اساس نمايشنامه هاي شكسپير در قسمتهاي 25 دقيقه اي آماده شد به كارگرداني "آيدا زيابليكووا" .
امروزه بيشتر از هر زمان برنامه هاي متنوع توليد ميشه. بعضي كانالهاي ديجيتال بيننده هاي كمي دارند. بعضي برنامه هاي فرموله و بي خاصيتند اگه نگيم بي ارزش. گرچه مجموعه هاي بزرگي هم توليد ميشن ولي در اقليتند.
گفتيد زمزمه گلاگن دوباره احساساتي شدم :


يه كارتوني بود كه شبكه دو صبح ها نشون ميداد و به صورت عكس هاي طراحي شده با مداد و كمي هم متحرك سازي شده پخش ميشد و يه راوي داشت كه حوادث عجيبي كه بر سر يك گروه چند نفري ( يادم نيست چند تا بودن و يكشون هم زن بود ) كه در حال سفر و ماجراجويي بودن رو شرح ميداد و با لحن خودش هم جاي هر شخصيت حرف ميزد . معروفترين قسمت هاش هم مربوط به برخورد گروه با يه سد بزرگ و آدم هاي غول مانندي كه اونها رو زنداني كردن و .... بود .
از اونجا كه زمان پخش كارتون يه هفته صبح يه هفته بعداظهر مدرسه ميرفتم يادم نيست چه بلايي سرشون اومد. حالا مي خوام بدونم كسي اين كارتون و بقيه اون رو يادشه يا نه ؟


آره اونم از اون کارتونهای جالب بود
راوی یه آقایی بود که بجای همه حرف می زد
اما فقط یادم می یاد اینا دنبال قهرمانهای افسانه ای بودن ولی آخرش فهمیدن اون قهرمانهای افسانه ای خودشونن


ممنون دوست عزیز

منم اینو یادمه ..یادم هست که خیلی اعصابم خورد می شد اینو می دیدم...


نقل قول:

با سلام .
به اين تايپ برخوردم گفتم اسمشو بذارم :

زمزمه گلاكن

البته بهش « ناقوس پيگ بورن » هم مي گفتند !

داستان در مورد آدم كوچولوهايي بود كه يه روز آب دهكده شان رو مي گيره. پنج نفرشون به عنوان قهرمان هاي ده ( يكيشون از همه درشت تر بود و لباسش هم سبز بود) انتخاب شدند تا برند و ناقوس جادويي رو پيدا كنند و با زدن اون دهكده رو به حال اول برگردونند.
توي مسير متوجه ميشند كه اين آب به خاطر سديه كه آدم بزرگ ها ساختند. به هر زحمتي بود اون سد رو خراب كردند. ناقوس رو هم توي يه غار توي دل كوه پيدا كردند و برگشتند به دهكده. دوتاشون زن بودند سه تاي ديگه هم مرد.
گوينده اش هم غلامعلي افشاريه بود.:40:

همين يه عكس رو ازش پيدا كردم ؛ كسي عكس و اطلاعات ديگه اي داشت بذاره :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
07-01-2008, 08:06
اون موقع که فیلمشو نشون داد من 6 سال بیشتر نداشتم ولی یادمهmm
اولش یه تخم بود که یه کشاورز پیداش کرده بود بعد که از تخم اومد بیرون تخمشو به خاطر جلایی که داشت به قیمت خوبی فروختن بعدش یه شبه بزرگ شد!
آخرشم یه اشعه سوزان اومد و بردش!




این پونصدمین پستمه و من پروفشنال شدم!!!

درسته!!





اينم عكس خميري كه از تو جامدادي بيرون ميومد :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

این اسمش پلاستو بود من عاشقش بودم

CAnZO
07-01-2008, 15:56
البته بهش « ناقوس پيگ بورن » هم مي گفتند !



همين يه عكس رو ازش پيدا كردم ؛ كسي عكس و اطلاعات ديگه اي داشت بذاره :


اين كار سال 1980 در 13 قسمت از شبكه بي بي سي پخش شده و نقاشش هم جان ورسلي بوده.
البته از كار قبليش نقاشيهايي هست ولي از اين...!؟ :41:

shamim24
07-01-2008, 18:53
حالا که اینطوره کارتون اون دختری که از ماه اومد کی یادشه؟ فیلمش رو هم گذاسته بودن اما کارتونش قشنگتر بود یه اسب سفید هم داشت

کارتون خیلی قشنگی بود... دختره از یه جایی دیگه میومد تو زمین و به مردم کمک میکرد...

jooya
08-01-2008, 16:39
این کارتون رو دیگه فکر کنم همه یادشون باشه ، فکر کنم اسمش بچه های کوهستان بود

دوتا بچه خرس بودند که ماردشون رو شکارچیا کشته بودند .


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


پ.ن: Morteza4SN جان اینای که پیدا می کنی هیچ کدوم لینک دانلود ندارن ؟ یا اسم لاتین ؟

اگه اسم لاتینشون باشه احتمالا توی youtube بشه پیداشون کرد و لی با کیفیت بالا رو نمی ونم کجا میشه پیداش کرد ؟

Morteza4SN
09-01-2008, 08:30
این کارتون رو دیگه فکر کنم همه یادشون باشه ، فکر کنم اسمش بچه های کوهستان بود

دوتا بچه خرس بودند که ماردشون رو شکارچیا کشته بودند .


پ.ن: Morteza4SN جان اینای که پیدا می کنی هیچ کدوم لینک دانلود ندارن ؟ یا اسم لاتین ؟

اگه اسم لاتینشون باشه احتمالا توی youtube بشه پیداشون کرد و لی با کیفیت بالا رو نمی ونم کجا میشه پیداش کرد ؟

آره ، يادمه ، تو اين چند ساله تكرار هم داشته و بعيد نيست دوباره نشون بدنش ؛ اسم خرسها جكي و جيل بود و بعد از كشته شدن مادرشون پسر يك سرخپوستي ازشون نگهداري مي كرد تا بزرگ بشن و ... جالبيش اين بود كه حرفهاي خرس ها رو هم مي فهميديم .... اسم كارتون هم فكر مي كنم « كوهستان تاراك » يا « بچه هاي كوهستان تاراك » يا يه همچين جيزي بود !



عكسش برا من نيومد يكي هم من مي ذارم :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



اين عكس هايي كه بعضا من اينجا ميذارم از مجموعه عكس هايي است كه حاصل موج اين چند ساله در مورد كارتون هاي قديمي است و اكثرا هم با اسامي ايراني اونها شناخته مي شوند. براي ديدن اين كارتونها با كيفيت بالا بهترين راه اينه كه منتظر بمونيم تلويزيون خودمون دوباره پخششون كنه كه به نظر مي رسه كم كم دارن يه تكوني به آرشيوشون ميدن. و البته از اين نكته هم نبايد گذشت كه اين كارتونها با دوبله فارسي براي ما خاطره انگيزترند مگرنه كه لينك دانلود و ... زياد پيدا ميشه .

تــا بــعـــد

jooya
09-01-2008, 11:35
ای ول مرتضی جان آره اسمش " كوهستان تاراك" حالا یادم اومد ممنون .


البته بهش « ناقوس پيگ بورن » هم مي گفتند !

این رو من هم خیلی تیره و تار یادم هست ، یه حالتی کمیک بود . ولی هیچ وقت آخرش رو یادم نیست که دیدم یا نه .

ماجراجویشون هم اینطور بود که اول تکی بود بعد که توی راه با چند نفر دیگه هم آشنا شد . که سر آخر شدند 5 نفر(البته فکر می کنم) .

یه چیزای هم از داستان گوش یادمه یه جای توی بیابون که بودند می گفت " هوای گرم و کشنده صبح و سرمای طاقت فرسای شب بیابان غیر قابل تحمل بود "

البته دقیقآ این نبود ولی مضمونش همین بود "دی"

یه جایی هم به یه عقرب یا خرچنگ بزرگ توی بیابون برخورد کردند .

ولی حیف اصلا قیافه شخصیتاش یادم نیست .

اسمش هم توی تلویزیون زمزمه گلاكن نبود به همون ناقوس پيگ بورن میشناختن .

خیلی جالب بود .

shamim24
09-01-2008, 12:57
کارتون جکی و جیل خیلی بامزه بود..یادمه که دقیقا سال 1370 بود که پخش می شد....

SajjadKAZ2003
11-01-2008, 04:17
اين گروه رو ساختم تا دوستداران رامکال توش جمع بشن
هر کي پايس عضو بشه:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

SajjadKAZ2003
11-01-2008, 06:36
يه سريال عروسکي نشون ميداد که يه پيرزني توش بود که به مردم دهکده کمک مي کرد
تو يکي از قسمتاش يه سيب زميني بزرگ تو مزرعه در اومده بود بعد با کمک پيرزنه و اهالي محل سيب زميني رو از زمين در آوردن، وقتي مي خواستن سيب زميني رو در بيارن اينو با هم مي خوندن:
بيا بيا بيرون بيا از دل خاک بيرون بيا، با اين تکون با اون تکون بيا بيا بيرون بيا، هههههههههههههههي
شما بيشتر از اين از اين سريال چيزي يادتون هست؟؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه کارتون ديگه يادم اومد
ماجراي يه خانواده بود
تيپ پسر خانواده شبيه تيپ استرلينگ (تو رامکال) بود
اين خانواده يه پدر بزرگ هم داشتن که يادم قيافش يه جورايي با نمک بود و يه ماشين باهال هم داشت، ماشينش بدون سقف بود، پدر بزرگه يه کارگاه هم داشت که بعضي وقتا يه چيزايي هم توش اختراع مي کرد
پيرمرد و ماشينشو بيشتر از بقيه يادمه ، ماشينش هم فکر کنم قرمز بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
11-01-2008, 08:55
دژ فضایی کی یادشه؟

SajjadKAZ2003
11-01-2008, 09:22
اين گروه رو ساختم تا دوستداران رامکال توش جمع بشن
هر کي پايس عضو بشه:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

alitopol
11-01-2008, 09:52
دژ فضایی کی یادشه؟

من همیم چند وقت پیش نشستم از اول تا آخرش رو نکاه کردم

جدا کیف کردم

راستی دوست داران این انیمه باید بگم که سری جدیدش هم به مناسبت

25 سالکی این انیمه تازه شروع به پخش کرده تا الان فقط 1 قسمت اومده اون هم با چه کیفیتی

shamim24
11-01-2008, 22:54
يه سريال عروسکي نشون ميداد که يه پيرزني توش بود که به مردم دهکده کمک مي کرد
تو يکي از قسمتاش يه سيب زميني بزرگ تو مزرعه در اومده بود بعد با کمک پيرزنه و اهالي محل سيب زميني رو از زمين در آوردن، وقتي مي خواستن سيب زميني رو در بيارن اينو با هم مي خوندن:
بيا بيا بيرون بيا از دل خاک بيرون بيا، با اين تکون با اون تکون بيا بيا بيرون بيا، هههههههههههههههي
شما بيشتر از اين از اين سريال چيزي يادتون هست؟؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه کارتون ديگه يادم اومد
ماجراي يه خانواده بود
تيپ پسر خانواده شبيه تيپ استرلينگ (تو رامکال) بود
اين خانواده يه پدر بزرگ هم داشتن که يادم قيافش يه جورايي با نمک بود و يه ماشين باهال هم داشت، ماشينش بدون سقف بود، پدر بزرگه يه کارگاه هم داشت که بعضي وقتا يه چيزايي هم توش اختراع مي کرد
پيرمرد و ماشينشو بيشتر از بقيه يادمه ، ماشينش هم فکر کنم قرمز بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اولیه رو آره...کاملا یادمه...یه ترب بزرگ بود که از زیر زمین بیرون نمیومد....راستش خیلی خوشم نمیومد...عروسکاش یه جوری بودن....

در مورد دومی....یه سوال؟؟؟توی تیتراژ اولش یه چرخ و فلک نشون میداد که این خونواده روش نشسته بودن؟؟

jooya
12-01-2008, 00:11
دژ فضایی کی یادشه؟

خیلی باحال بود ، دو سری هم بود،(البته در اصل سه سری هست) سری اولش به نطرم خیلی بهتر بود ، همیشه دوست داشتم یکی از اون آدم اهنی رو داشته باشم . سری سومش رو نمی دونم ایران داد یا نه اخه من خودم تا حالا اصلش رو ندیدم


من همیم چند وقت پیش نشستم از اول تا آخرش رو نکاه کردم

جدا کیف کردم

راستی دوست داران این انیمه باید بگم که سری جدیدش هم به مناسبت

25 سالکی این انیمه تازه شروع به پخش کرده تا الان فقط 1 قسمت اومده اون هم با چه کیفیتی

عزیز لیکن دانلودش رو داری ؟

Morteza4SN
12-01-2008, 06:27
يه سريال عروسکي نشون ميداد که يه پيرزني توش بود که به مردم دهکده کمک مي کرد
تو يکي از قسمتاش يه سيب زميني بزرگ تو مزرعه در اومده بود بعد با کمک پيرزنه و اهالي محل سيب زميني رو از زمين در آوردن، وقتي مي خواستن سيب زميني رو در بيارن اينو با هم مي خوندن:
بيا بيا بيرون بيا از دل خاک بيرون بيا، با اين تکون با اون تکون بيا بيا بيرون بيا، هههههههههههههههي
شما بيشتر از اين از اين سريال چيزي يادتون هست؟؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه کارتون ديگه يادم اومد
ماجراي يه خانواده بود
تيپ پسر خانواده شبيه تيپ استرلينگ (تو رامکال) بود
اين خانواده يه پدر بزرگ هم داشتن که يادم قيافش يه جورايي با نمک بود و يه ماشين باهال هم داشت، ماشينش بدون سقف بود، پدر بزرگه يه کارگاه هم داشت که بعضي وقتا يه چيزايي هم توش اختراع مي کرد
پيرمرد و ماشينشو بيشتر از بقيه يادمه ، ماشينش هم فکر کنم قرمز بود[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اولي رو در همون حد يادمه ! ياد آهنگ گل پامچال مي افتادم !

دومي هم فكر كنم « خانواده دي » بود ! پدر بزرگه از همه باحالتر بود !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

درسته ؟

Asalbanoo
12-01-2008, 07:09
يه کارتون ديگه يادم اومد
ماجراي يه خانواده بود
تيپ پسر خانواده شبيه تيپ استرلينگ (تو رامکال) بود
اين خانواده يه پدر بزرگ هم داشتن که يادم قيافش يه جورايي با نمک بود و يه ماشين باهال هم داشت، ماشينش بدون سقف بود، پدر بزرگه يه کارگاه هم داشت که بعضي وقتا يه چيزايي هم توش اختراع مي کرد
پيرمرد و ماشينشو بيشتر از بقيه يادمه ، ماشينش هم فکر کنم قرمز بود


سلام
من خوشم می اومد از این تیزر ابتدایی کارتون باحال بود

اون چرخ فلکه....یادش بخیر

Ar@m
12-01-2008, 08:24
من همیم چند وقت پیش نشستم از اول تا آخرش رو نکاه کردم

جدا کیف کردم

راستی دوست داران این انیمه باید بگم که سری جدیدش هم به مناسبت

25 سالکی این انیمه تازه شروع به پخش کرده تا الان فقط 1 قسمت اومده اون هم با چه کیفیتی

جدی می گی؟ عالیه من می مردم براش خیلی کارتون فوق العاده ای بود


خیلی باحال بود ، دو سری هم بود،(البته در اصل سه سری هست) سری اولش به نطرم خیلی بهتر بود ، همیشه دوست داشتم یکی از اون آدم اهنی رو داشته باشم . سری سومش رو نمی دونم ایران داد یا نه اخه من خودم تا حالا اصلش رو ندیدم



نخیرم سه سری بود
سری اولش از همه جالبتر بود همون پسره اسکار که با دوستش خلبان جنگنده ها بودن بعد دوستش مرد و اینا
من نمی دونم چرا این رو هیچوقت دوباره پخش نکردن اینا که کارشون خوبه توی پخش کارتون های تکراری

SajjadKAZ2003
12-01-2008, 09:20
اولي رو در همون حد يادمه ! ياد آهنگ گل پامچال مي افتادم !

دومي هم فكر كنم « خانواده دي » بود ! پدر بزرگه از همه باحالتر بود !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

درسته ؟

اااااااااااااااِ
آآآرررهه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
خودشه
جان من عکساشو از کجا آوردی؟؟؟؟؟؟؟؟:40:

SajjadKAZ2003
12-01-2008, 09:22
از دژ فضایی هیچی یادم نمیاد!

SajjadKAZ2003
12-01-2008, 09:28
يه کارتون بود
فکر کنم يه قسمته بود
يه دانشمندي بود مي خواست ...
اها فکر کنم اسم کارتونش "سفر به مرکز زمين" بود
دانشمنده با چند نفر ديگه ميرن درون زمين بعد با دايناسورها مواجه ميشن
بعد که از تو زمين ميان بيرون نمي دونن چطوري به بقيه ثابت کنن که دايناسورها رو ديدن
که آخرش با نشون دادن تخم يکي از دايناسورها که يکي از همراه هاي دانشمنده از زير زمين با خودش اورده بود به بقيه مي فهمونن که دايناسور هم وجود داره
اون پسره که همراه دانشمنده بود خيلي بازيگوش بود

SajjadKAZ2003
12-01-2008, 09:33
یه نوار کاست داشتم که زمان بچگی تیتراژ کارتون های اون موقع رو توش ضبط می کردم
اون موقع بابام برای من و داداشم دو تا نوار کاست خریده بود ما هم نمی دونستیم توش چی ضبط کنیم!! ... جالبترین چیز برامون در اون موقع همین کارتونها بودن
الان هر چی می گردم اون نوارو پیدا کنم معلوم نیست کجاس [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
البته باز هم می گردم ...

ولی یه نوار دیگه تو چیزام پیدا کردم که در اون زمان از تو رادیو ضبطش کرده بودم، یه مَردَس که صدای شخصیتهای کارتونی رو تقلید می کنه
فیش رابطم خرابه [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به زودی میارمش تو کامپیوتر و براتون آپلودش می کنم

Morteza4SN
13-01-2008, 09:07
دژ فضایی کی یادشه؟


جدی می گی؟ عالیه من می مردم براش خیلی کارتون فوق العاده ای بود


نخیرم سه سری بود
سری اولش از همه جالبتر بود همون پسره اسکار که با دوستش خلبان جنگنده ها بودن بعد دوستش مرد و اینا
من نمی دونم چرا این رو هیچوقت دوباره پخش نکردن اینا که کارشون خوبه توی پخش کارتون های تکراری


موافقم ! سري اولش از همه قشنگ تر بود ! تازگي داشت !
اسم اصلي اين كارتون Robotech هست

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

قبلا هم تو همين تاپيك مطرح شده :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

jijiviji_2007
13-01-2008, 11:45
سلام
من تازه عضو شدم وقتی می بینم همه دران در مورد این کارتونها حرف می زنن می تونم تخمین بزنم که تقریبا چند سالشون هس میشه گفت 23 به اونور چون حالا یه کارتونهایی می زارن خداییش همش چرتو پرته ....کارتونهایی که ما دیدیم کجا مال این دوره زمونه کجا (.......)
یادش بخیر جزیره ناشناخته ..یاد قصه های مجید هم بخیر

یه سوال چرا این کاربر اخراج شده یا فرم امضاش اونطوریه :41:
Amir_p30

Asalbanoo
13-01-2008, 14:26
یه سوال چرا این کاربر اخراج شده یا فرم امضاش اونطوریه
Amir_p30

سلام دوست عزیز
چه از راه نرسیده سراغ ایشون را می گیرید
لطفا به انجمن خوش امد گویی مراحعه فرمایید
این سوال مربوط به انجمن فیلم نمی شه

shamim24
14-01-2008, 23:32
فیلم قلموی جادویی رو یادتونه؟؟؟؟از موی پسره قلموی جادویی درست میشد؟؟؟؟چقدر نقاشیهای فوق العاده ای باهاش میکشید....مثلا یه خورده هم وحشتناک بود....

Ar@m
15-01-2008, 08:20
وای آره من عاشق این فیلمه بودم خیلی باحال بودش
بخصوص اون صحنه ترس که نقاشی می کرد

H.M.D
15-01-2008, 09:10
من هيچ وقت يادم نمياد قسمت آخر اي كيو سان و سفرهاي ميتي كمان رو پخش كرده باشن!!!!

كسي ميدونه اين دو تا كارتون آخرش چجوري تموم شد؟!

Morteza4SN
16-01-2008, 04:46
من هيچ وقت يادم نمياد قسمت آخر اي كيو سان و سفرهاي ميتي كمان رو پخش كرده باشن!!!!

كسي ميدونه اين دو تا كارتون آخرش چجوري تموم شد؟!

اي كيو سان رو من هم يادم نيست ! احتمالا پيچوندنش ؛ مثل خيلياي ديگه !

ولي ميتي كمان رو يادمه !!‌ اينا دوباره به پايتخت (شهر سلطنتي حاكم بزرگ) مي رسن و مي بينن اي دل غافل يه سري خل و چل بر عليه حاكم بزرگ شورش كردن و خانوادش رو هم اسير كردن و... بعد ميرن طبق معمول پوز همه رييس روسا رو به زمين مي مالن ( سختر از هميشه ؛ جون علامت مخصوص حاكم بزرگ هم ديگه به درد نمي خوره ) .

سفر پايان پذيرفته ، حاكم نجات پيدا كرده و ماموريت گروه هم تموم شده ! به خير وخوشي !!

البته چيزي كه به عنوان قسمت آخر نشونمون دادن اين بود !!

EHSANRF
16-01-2008, 07:55
این کارتونا بیشترشون جدیدن! که میگین!

قدیمیاش خیلی خوب بود!

مثل همون بالتازار
یه کارتون هم سال 68 نشون داد که خوب یادم نیست!

فقط یه دیو بود که دندوناش اندازه سرش بود! خیلی خفن بود!

من دنبال اون میگردم!

ضمناً وک وک وک شبکه اول رو هم میخوام

Morteza4SN
16-01-2008, 09:18
این کارتونا بیشترشون جدیدن! که میگین!

قدیمیاش خیلی خوب بود!

مثل همون بالتازار
یه کارتون هم سال 68 نشون داد که خوب یادم نیست!

فقط یه دیو بود که دندوناش اندازه سرش بود! خیلی خفن بود!

من دنبال اون میگردم!

ضمناً وک وک وک شبکه اول رو هم میخوام

سلام
چند سالته مگه ؟

هميشه دوست داشتم يه دستگاهي مثل مال پروفسور بالتازار داشتم !
بال بال بالتازار ....

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


دوستان حتما اين مجموعه كوچك رو كه ديديد ؟


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

ديو كه زياد داشتيم ؛ ولي فكر نكنم اينو يادم بياد مگر اينكه چند بار پخش شده باشه !

Morteza4SN
16-01-2008, 10:02
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

زبل خان اين جا ، زبل خان اونجا ..... زبل خان همه جا !
دستش رو دراز ميكرد و ....

يه ميمون كله خرابي هم بهش سه پيچ شده بود ... گوريل و شير و ... از خجالت اين شكارچي سمج كله خر + اب در ميومدن !

زبل خان آخرت سرخوش ها بود ؛

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
16-01-2008, 10:29
چيزي شبيه همون نقاشي هاي ساده كودكي .. سرشار از خلاقيت ؛

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

محصول اسپانيا بود و از روي داستانهاي كميكي با همين نام كارتونش رو ساختند كه البته كارتونش چيز ديگه اي بود.

هر قسمت يك داستان ؛ اين خودش آخر جذابيت بود براي كارتوني كه متعلق به نسل جديد بود.

كوتلاس همون نقاشي هاي ساده بچگيمون بود كه حالا جون گرفته بود و كلي ماجراجويي هاي هيجان انگيز رو پشت سر مي گذاشت.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه نامزدي هم داشت كه يكسره بايد نجاتش مي داد !

بيشتر پليس بود . ولي در زمان ها و مكانهاي متنوع و مختلف . يك بار در آينده (‌ اون قسمتي كه يك ابر رايانه مي خواست همه جا رو نابود كنه و آخر سر خودش هدف يه شهاب سنگ بزرگ قرار گرفت ؛‌ آقاي M در اين قسمت براي اينكه شناخته نشه خودش رو سر و ته كرد تا بشه W !!) ،‌ يكبار در مصر ،‌ يكبار در نيويورك خشنونت زده و پر از جنايت ، يكبار در شهري با حال و هواي پس از انفجار بمب اتم و ..... كه هر كدام هم جذابيت خاص خود را داشت.

يك تصوير از كميك استريپ كوتلاس :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


آهنگ تيتراژ اول كوتلاس :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

چند تا لينك از youtube در اين صفحه :
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
l
ويرايش

چند تا عكس جديد :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با تشكر از Niloofarak براي يادآوري اين مونولوگ زيبا :

یه قسمتی بود که کل دنیا به خاطر جنگ هسته ای نابود شده بود که اونجا میگه :
"روز اول جنگ میلیون ها نفر کشته شدن
روز دوم این تعداد به میلیارد ها نفر رسید
و روز سوم دیگه کسی نمونده بود که کشته هارو بشمره!!!"

Ar@m
16-01-2008, 17:38
ایول آهنگ اول کوتلاس خیلی قشنگ بود
خودشم البته کارتون توپی بود

SajjadKAZ2003
17-01-2008, 03:34
یادش به خیر ،

پل کوچولو هم قشنگ بود

SajjadKAZ2003
17-01-2008, 04:06
سلام [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

وااااااي
من مُردم، يکي منو بگيرررررررررررره [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
به خاطر چي؟
به خاطر اين :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين سايت هم محصولات عروسکي و cd و dvd بعضي از کارتونها رو داره:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

مثلا:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين هم چند تا از عروسکهاي رامکال جونم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دو روز فقط داشتم عکسهاي اين سايتو سيو مي کردم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
224 تا از صفحه هاشو سيو کردم !


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين هم سايت دفتري نيپون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

SajjadKAZ2003
17-01-2008, 04:07
اين هم اون تقليد صدا که قبلا قولشو داده بودم
تقليد صداي چند تا از کارتونها که خيلي وقت پيش از راديو ضبط کردم

فرمت : WMA
زمان : 2:16
کيفيت : 64 Kbps
حجم : 824 KB

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

لينک کمکي:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اينجا هم ارسال کردم:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Niloofarak
17-01-2008, 22:54
[quote=Morteza4SN;2003747]كوتلاس ( Cuttlas )‍



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

يه نامزدي هم داشت كه يكسره بايد نجاتش مي داد !

بيشتر پليس بود . ولي در زمان ها و مكانهاي متنوع و مختلف . يك بار در آينده (‌ اون قسمتي كه يك ابر رايانه مي خواست همه جا رو نابود كنه و آخر سر خودش هدف يه شهاب سنگ بزرگ قرار گرفت ؛‌ آقاي M در اين قسمت براي اينكه شناخته نشه خودش رو سر و ته كرد تا بشه W !!) ،‌ يكبار در مصر ،‌ يكبار در نيويورك خشنونت زده و پر از جنايت ، يكبار در شهري با حال و هواي پس از انفجار بمب اتم و ..... كه هر كدام هم جذابيت خاص خود را داشت.

کوتلاس! فک نکنم زیاد قدیمی باشه! ولی خب چیز جالبی بود البته به جز ماجرا های هیجانی چیز های دیگه ای هم داشت!
یه قسمتی بود که کل دنیا به خاطر جنگ هسته ای نابود شده بود که اونجا میگه :"روز اول جنگ میلیون ها نفر کشته شدن روز دوم این تعداد به میلیارد ها نفر رسید و روز سوم دیگه کسی نمونده بود که کشته هارو بشمره!!!"
که من اونجا رفتم تو فکر دیگه بیرون نیومدم:31:

bashirsh
19-01-2008, 16:12
آقا کسی نمیدونه این کارتونهارو از کجا میشه دانلود کرد؟؟

Morteza4SN
20-01-2008, 01:40
[quote]

کوتلاس! فک نکنم زیاد قدیمی باشه! ولی خب چیز جالبی بود البته به جز ماجرا های هیجانی چیز های دیگه ای هم داشت!
یه قسمتی بود که کل دنیا به خاطر جنگ هسته ای نابود شده بود که اونجا میگه :"روز اول جنگ میلیون ها نفر کشته شدن روز دوم این تعداد به میلیارد ها نفر رسید و روز سوم دیگه کسی نمونده بود که کشته هارو بشمره!!!"
که من اونجا رفتم تو فکر دیگه بیرون نیومدم:31:

كوتلاس زياد قديمي نيست ولي از هر لحاظ كارتوني قوي بود
من خيلي دوستش داشتم .

دمت گرم !
اون قسمتي كه گفتي ديگه آخرش بود ، از بقيه ماجراهاش قشنگ تر بود ؛ موضوع و مفهوم قشنگي داشت
اون جمله رو هم خوب يادمه ، شنيدن همچين جمله اي وسط يه كارتون خيلي آدم رو غافلگير مي كنه !
ممنون

Ahmad
21-01-2008, 12:09
...

دومي هم فكر كنم « خانواده دي » بود ! پدر بزرگه از همه باحالتر بود !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

...


اين رو يادم رفته بود

عجب كارتوني بود

فكر كنم جزو معدود كارتونهايي بود كه با نام اصلي خودش نشون داده شد.

" خانواده دي "

دقيقا يادم نيست چطور نوشته ميشد.

Ahmad
21-01-2008, 12:10
راستي درسته كه اين كارتون قديمي نيست

ولي اين هم خيلي باحاله

هم خودش و هم آهنگ تيتراژش

OGGY رو ميگم

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

amirfarrokh
21-01-2008, 13:21
سلام
کسی "ماجراهای مداد آبی" رو یادشه؟؟؟
یه مداد آبی بود که نقاشی میکشید اگه اشتباه نکنم...

خیلی اون قدیما کارتون ها بهتر بود...

EHSANRF
21-01-2008, 13:23
کسی ویدئو یا آهنگ وک وک وک تیتراژ تلویزیون رو داره؟

Asalbanoo
21-01-2008, 13:33
سلام
کسی "ماجراهای مداد آبی" رو یادشه؟؟؟
یه مداد آبی بود که نقاشی میکشید اگه اشتباه نکنم...

خیلی اون قدیما کارتون ها بهتر بود...

سلام

من یادمه
اولش می گفت
"نقاشی های مداد آبی"

Sharingan
21-01-2008, 14:25
آقا كارتون خيلي درسته. خيلي حال كردم....
لينك دانلود اينا رو چه جوري ميشه پيدا كرد؟؟؟

sepide***
21-01-2008, 15:51
[quote=Niloofarak;2009937]

كوتلاس زياد قديمي نيست ولي از هر لحاظ كارتوني قوي بود
من خيلي دوستش داشتم .

دمت گرم !
اون قسمتي كه گفتي ديگه آخرش بود ، از بقيه ماجراهاش قشنگ تر بود ؛ موضوع و مفهوم قشنگي داشت
اون جمله رو هم خوب يادمه ، شنيدن همچين جمله اي وسط يه كارتون خيلي آدم رو غافلگير مي كنه !
ممنون


منم عاشقشم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
واقعا خیلی زیبا درست کردند فقط با خطوط ساده:20:

mohammad_77
21-01-2008, 15:56
با سلام .

در مورد کارتون زبل خان کشف شده است که ( منفرد ) صدای آن را در می آورده است . نظر شما چیه ؟

کارتون کوتلاس که حرف نداشت .

کارتونهای کانال 5 هم به یادماندنی تر بودند .

کارتن گربه های فضایی ( کامل نشان نداد ـ احتمالا به خاطر خانم گربه هه که کمی .. )
کارتن میمونهای فضایی هم جالب بود .
کارتن دیگه ای هم بود که اسمش یادم نمی آید : فضایی بود و زنها موهای کوتاهی داشتند و مردها موهایشان بلند بود و رییسشان پدر چند تا از آنها بود که در ارتفاع چند سانتی زمین حرکت می کرد ( احتمالا حوصه راه رفتن نداشت ) و باید برای سفینه شان گوی کهربایی بنفش تهیه میکردند و با یک موجود قرمز درگیر می شدند .... خسته شدم .

گربه استثنایی و ... که شاید در اینجا هم بحث شده و کانالهای دیگه نشان می دادند .

تا بعد .

sepide***
21-01-2008, 16:09
با سلام .

.
کارتن دیگه ای هم بود که اسمش یادم نمی آید : فضایی بود و زنها موهای کوتاهی داشتند و مردها موهایشان بلند بود و رییسشان پدر چند تا از آنها بود که در ارتفاع چند سانتی زمین حرکت می کرد ( احتمالا حوصه راه رفتن نداشت ) و باید برای سفینه شان گوی کهربایی بنفش تهیه میکردند و با یک موجود قرمز درگیر می شدند .... خسته شدم .
تا بعد .



منم یادم میاد ولی اسمش خاطرم نیست؟!:20:

mohammad_77
21-01-2008, 16:12
شرمنده می خواستم چند تا عکس بگذارم نشد ... یا من بلد نیستم !!!!!!!!!!!!!!!!

sepide***
21-01-2008, 16:15
سجاد جان مثل ِ اینکه تو هم عاشق ِ رامکالی ....
بابت عکس و سایت هم ممنون
من به چند تا سر زدم ولی چون ژاپنی بود زیاد سر در نیاوردم...
راستی نکنه ژاپنی هم بلدی؟؟

shamim24
22-01-2008, 00:29
سلام
کسی "ماجراهای مداد آبی" رو یادشه؟؟؟
یه مداد آبی بود که نقاشی میکشید اگه اشتباه نکنم...

خیلی اون قدیما کارتون ها بهتر بود...

من کاملا یادمه...خیلی جالب بود...دوست داشتم...

اولش می گفت:

سلام بچه های عزیز...از پای تلویزیون تکون نخورید.....الان برنامه من شروع میشه...اسم برنامه من هست:

نقاشیهای مداد آبی....

SajjadKAZ2003
22-01-2008, 06:29
سجاد جان مثل ِ اینکه تو هم عاشق ِ رامکالی ....
بابت عکس و سایت هم ممنون
من به چند تا سر زدم ولی چون ژاپنی بود زیاد سر در نیاوردم...
راستی نکنه ژاپنی هم بلدی؟؟

سلام سپيده خانوم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بلاخره يه نفر ما رو تحويل گرفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داشت يه حس بدي بهم دست مي داد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حس مي کردم اينجا هيچ کس منو تحويل نميگره![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين همه اون لينکاي رامکال و تقليد صدا رو به خاطر اين تاپيک آپلود کردم ولي هيچ کس نظري نداد!
............ولي بلاخره مثکه يه نفر متوجه اون لينکا شد ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آره عشق رامکال دارم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دنبال عروسکشم، گير نمياد ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ژاپني هم بلد نيستم ولي مثکه به خاطر رامکال جونم بايد ياد بگيرم ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گروه "دوستداران رامکال":

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

sepide***
22-01-2008, 14:24
سلام سپيده خانوم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بلاخره يه نفر ما رو تحويل گرفت[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
داشت يه حس بدي بهم دست مي داد[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حس مي کردم اينجا هيچ کس منو تحويل نميگره![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اين همه اون لينکاي رامکال و تقليد صدا رو به خاطر اين تاپيک آپلود کردم ولي هيچ کس نظري نداد!
............ولي بلاخره مثکه يه نفر متوجه اون لينکا شد ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آره عشق رامکال دارم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دنبال عروسکشم، گير نمياد ! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ژاپني هم بلد نيستم ولي مثکه به خاطر رامکال جونم بايد ياد بگيرم ![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
گروه "دوستداران رامکال":

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


خوشحالم که خوشحال شدی...
ممنون[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
راستی اگه عکس ِ رامکال ( برای دسکتاب ) داشتی اونو هم بذار
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باز هم ممنونم:11::11:

shamim24
30-01-2008, 22:46
سلام دوستان....
نظرتون راجع به کارتون مارکوپلو چیه؟؟؟بنظرم یه مقدار از سن وسال بچه بالاتر بود...من که زیاد دنبالش نمی کردم..ولی اگه الان نشون بده احتمالا با علاقه بیشتری نگاه می کنم...راستی آهنگ زیبایی هم داشت...

pentoriko
30-01-2008, 23:01
من يه سري عكس دارم وقت كردم ميزارم اميدوارم تكراري نباشه

SajjadKAZ2003
31-01-2008, 01:39
اگه مطلب یا چیز به در بخوری از کارتون رامکال دارید لطفا بزارید اینجحا تا بزارم تو سایت رامکال

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

pentoriko
31-01-2008, 13:30
اميدوارم اين دو تا عكس تكراري نباشه


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

SajjadKAZ2003
06-02-2008, 20:31
ممنون
البته من قبلا دیده بودمشون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
06-02-2008, 21:20
پيامهاي بازرگاني شروع مي شد !
اوج پيامها بازرگاني شب ها بود .
بساط درس و مشق ما هم به راه بود !
همه اعضاي خانواده جمع بودند !
يك دفعه وسط پيامهاي بازرگاني خسته كننده اون موقع سر و كله پسر بچه هاي كوچولويي پيدا مي شد !
اين انيميشن ها ، كوتاه ولي جذاب بودند . چند تا پسر بچه با نمك كه ميومدند و با شوخي هاي ساده شان نگاه همه رو براي ثانيه هايي كوتاه به تلويزيون جذب مي كردند .
از آخرين باري كه اين كاراكترهاي دوست داشتني رو وسط پيامهاي بازرگاني ملاقات كرديم سالها ميگذرد ولي خاطره اين انيميشن هاي كوتاه هنوز هم در ذهنمان وول ميخورد !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين پسربچه ها اما اسم دارند : « آدمکهاي ماينتس » ؛ ( Mainzelmann ) !
اين انيميشن هاي كوتاه محصول شبكه آلماني ZDF آلمان هستند و اسم آنها هم از شهر ماينتس که محل استقرار شبکۀ ZDF آلمان است گرفته شده است . استراتژي مسئولين ZDF هم از ساخت اين انيميشن ها براي پخش ميان پيامهاي بازرگاني طولاني و خسته كننده شبكه بود ؛ تماشاي پشت سر هم تعداد زيادي آگهي، هم بيننده را خسته ميکند و هم سفارشدهنده بي خيال آگهي دادن مي شود !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سال 1964 اولين حضور اين كاراكترهاي دوست داشتني كه سه تا بودند رقم خورد . آدمكهايي سياه و سفيد به نامهاي دِت (که عينکي بود) ، آنتون و کُني . سه سال طول كشيد تا رنگي شوند ! آنها هر سال تقريبا 5 ميليون ميانپردة چند ثانيهاي بازي ميکردند ( هر چند تلويزيون ما به نسبت خيلي كم از اينها پخش كرد ) .... استقبال بي نظير مخاطبين باعث اضافه شدن سه كاراكتر ديگر به اين مجموعه شد ؛ بِرتي که کلاه به سرش داشت تنبل و خجالتي بود، اِدي کاکل قرمز ، شيطان و کنجکاو بود و فريتس ورزشکار.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

حالا اين كاراكتر ها به قدري محبوب شده اند كه ZDF از رويشان سريال هم ساخته . عروسك ، لباس ، لوازم التحرير و ... هم از اينها ساخته شده كه خود محبوبيت اينها رو نمود مي بخشه ؛

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

تلويزيون هنوز هم انيميشن هاي كوتاه وسط پيامهاي بازرگاني پخش مي كند ولي از خودم مي پرسم آيا اينها هم در خاطره بچه هاي امروزي ماندگار خواهند شد ؟!!

mohammad_77
15-02-2008, 10:45
با سلام .

تکه ای از ابتدای کارتون کماندار نوجوان :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Ar@m
16-02-2008, 08:03
من این کماندار نوجوان رو خیلی دوست داشتم مرسی

AaVaA
20-02-2008, 21:29
اميدوارم اين دو تا عكس تكراري نباشه


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

مرسی..یاد بچگیمون به خیر:31::11: ما آخرش نفهمیدیم به این پدر پسر شجاع قبل از اینکه پسر شجاع به دنیا بیاد چی می گفتن:31:

Ar@m
21-02-2008, 15:33
ما آخرش نفهمیدیم به این پدر پسر شجاع قبل از اینکه پسر شجاع به دنیا بیاد چی می گفتن
اینم حرفیه! قضیه مرغ و تخم مرغه!!!

mohammad_77
24-02-2008, 23:34
با سلام .

با توجه به علاقه مبسوطي كه به كماندار نوجوان دارم مي خواهم تكه هايي را از اين كارتون برايتان بگذارم :

يك تكه از ابتداي كارتون كه مربوط به اولين مبارزه رابرت و گليورت ( گيلورن) هست را هم دارم كه بزودي مي گذارم .

تكه بعدي مربوط مربوط به انتهاي كارتون هست .


چون سرعتم پايينه بزودي براتون آپ ميكنم ( البته اگر مشتاقي داشته باشه ! (( اگر نداشت هم قرار ميدهم )) )

به سلامت .

Ar@m
24-02-2008, 23:58
من منتظرم بخصوص مبارزه گیلبرت و رابر البته مبارزه دومشون جالبتره

mohammad_77
25-02-2008, 21:29
با سلام .

طبق قول خودمان تقديم به شما :

مبارزه اول : " البته با حجم 6 مگ هست كه اگر توانستم با حجم كمتر را برايتان مي سازم "


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

دموي احتمالا آخر :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اينم همين طوري :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اگر توانستيد اولي را حتما دانلود كنيد خاطره زيبايي است . :40: :40: :40: :40:

راستي ظاهرا اين كارتن در اصل ژاپنيه ! :18:

ولي خداييش آخر كارتون بود . :46:


اين هم از همون مبارزه اول ولي با حجم كمتر ( البته بدون صدا ! )


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Ar@m
29-02-2008, 07:47
مرسی!
عالی بود!

karin
29-02-2008, 12:39
ممنون
جالب بود
ولی خیلی با اون چیزی که من ازش یادمه فاصله داشت
تجدید خاطره ی جلبی بود
ولی اگه الان همینو دوباره نشون بدن فکر نمی کنم نگا کنم!