PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : کسب سود حداکثر / ریچارد پوسنر



amintahery
20-07-2009, 20:29
انگیزه‌ی کسب سود حداکثری و اصالت این هدف باعث می شود که بشر معتقد به آن برای نیل به آن از هر کالا و ابزار و وسیله‌ای سود جوید که به تدریج در طول تاریخ نظام سرمایه‌داری را ایجاد کرده است.

این نوع نگاه به انسان که در نتیجه‌ی حاکمیت اصل تحصیل سود حداکثری به وجود آمده است منشاء بسیاری از ناهنجاری‌های دیگر جوامع مدرن امروزی است. نگاهی که در آن به انسان نه از بعد انسانی بلکه به عنوان ابزار نگریسته می‌شود و کرامت و ارزش انسان در آن به کلی پایمال می‌شود. ارزش انسان در چنین حکومت‌هایی به انسانیت و زیبایی‌های اخلاقی نیست؛ بلکه ارزش وی در سودی خلاصه شده است که از طرف مقابل در معامله حاصل می‌شود. تمدن سرمایه‌سالار غرب در طول حیاتش به منظور حفظ بقاء و توسعه‌ی خود به روش‌ها و ابزارهای گوناگونی متوسل شده است که یکی از آنها را می‌توان استعمار کشورهای ضعیف در سالهای نه چندان دور گذشته دانست. زمانی که غرب با بحران فضای حیاتی و کمبود منابع روبرو می‌شد؛ برای رفع این نقیصه به اشغال کشورهای آفریقا و آسیا می‌پرداخت.

هنوز زمان زیادی نمی‌گذرد که سفیدپوستان متمدن به کشتار وسیع سرخ‌پوستان بومی قاره‌ی آمریکا پرداختند و همواره با تکیه به نظام سرمایه‌داری و لیبرالیسم از شعارهایی مثل دموکراسی و آزادی بیان، برای پایمال کردن مردم ضعیف‌تر استفاده کردند (که در سالهای اخیر رنگ و بوی جدیدی گرفته است). جریان سرمایه‌داری غرب در این عصر با ایده‌ها و روش‌های جدید و پیچیده با ظاهری زیبا و فریبنده با همان اهداف گذشته یعنی رسیدن به منابع مادی و معنوی ملل دیگر به انگیزه‌ی تولید و تحصیل سود بیشتر است که در این میان حتی از اشغال کشورهایی مثل عراق و افغانستان نیز مضایغه نمی‌کند.

استعمار در این عصر چهره عوض کرده و با پنهان شدن در پشت شعارهای فریبنده‌ای مثل دموکراسی، حقوق بشر و مبارزه با خشونت و رواج آزادی بیان در کشورهای در حال توسعه، همچون گرگی در لباس میش در ابعادی وسیعتر به غارت و جنایات پیشین خود ادامه می‌دهد. ولی نکته‌ی قابل توجه میان کارشناسان اقتصادی و سیاسی چگونگی تداوم این روند است. یعنی اینکه این نظام تا چه میزان می‌تواند به حیات خود ادامه دهد و به عبارت دیگر آینده‌ی سرمایه‌داری چگونه آینده‌ای خواهد بود.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

در حقیقت رکود اقتصادی بیشتر کشورهای غربی که نظام اقتصادی آنها مبتنی بر سرمایه‌داری و سرمایه‌سالاری است، کارشناسانی مثل "ریچارد پوسنر" را به این واداشته است که به تحلیل و کندوکاو این نظام بپردازند و آن را از ابعاد گوناگون بررسی کنند. در جریان رکود اقتصادی کشورهای غربی، باراک اوباما عوامل غیر عادی را مسئول ورشکستگی موسسات مالی و اعتباری عنوان و در سخنانی مهمترین علت آن را طوفان بی‌مسئولیتی و تصمیمات دولتمردان سابق آمریکایی را اعلام کرد.

وی اعتقاد دارد بسیاری از ساختارهای اقتصادی در دولت قبلی آمریکا پایه‌های سستی داشته است؛ ولی ریچارد پوسنر در کتاب اخیر خود تحت عنوان "یک نقص سرمایه‌داری" هیچ کدام از اظهارات اوباما به غیر از طوفان را تکرار نکرده است و البته واژه‌ی طوفان را به جای بی‌مسئولیتی برای "مسئولیت و تصمیم‌گیری‌های معقول و منطقی" به کار برده است. وی با اعلام عدم حمایت خود از دولت‌های قبلی در صفحات ابتدایی کتاب خود می‌نویسد: "ورشکستگی سال گذشته نه به خاطر تجار و سرمایه‌داران و تصمیمات اشتباه دولتمردان، بلکه بیشتر به خاطر خود نظام سرمایه‌داری رخ داده است. باید به جای سیاستمداران و کارشناسان اقتصادی حاضر در دستگاههای دولتی و غیر دولتی خود نظام سرمایه‌داری را سرزنش کنید که آن هم محصول اندیشه‌ی جمع اندکی از سرمایه‌داران در گذشته و حال محسوب می‌شود."

پوسنر که از وی به عنوان یکی از برجسته‌ترین کارشناسان جنبش‌های اقتصادی با گرایش حقوق و اصلاحات قوانین اقتصادی بازار محور نام می‌برند؛ در جایگاه استاد حقوق دانشگاه شیکاگو کتابهای بسیاری درباره‌ی بحران‌های اقتصادی نوشته است. ولی شاید این کتاب را نتوان در زمره‌ی کتاب‌های اقتصادی قلمداد کرد. وی با اشاره به عنوان این کتاب با بیانی ساده و پرهیز از پرداختن به اصطلاحات و واژه‌های صنفی و تخصصی و در حقیقت با زبانی عامه پسند سعی کرده عوامل موثر در رکود اقتصادی آمریکا و دیگر کشورهای غربی را در چند سال اخیر به چالش بکشد و خود مخاطبان را به عنوان قاضی و داور معرفی کند تا به قول خودش بتواند سهمی در شناسایی علف‌های هرز ریشه‌های اقتصاد غرب داشته باشد و حداقل نقشی در هوشیاری مردم ایفا کرده باشد.

وی می‌نویسد اگر شما روزنامه‌های کشور را بخوانید؛ نمی‌توانید واژه‌ای مثل نقص سرمایه‌داری یا چیزی شبیه به این پیدا کنید؛ چرا که آنها دائم در حال اتهام به کارشناسان اقتصادی و غیر اقتصادی احزاب مخالف هستند. پول‌ها و سرمایه‌های ارزان و عاریه از کشورهای خارجی همینطور در نظام سرمایه‌داری غرب تزریق می‌شوند که باعث رشد خود به خودی تمام بخش‌های اقتصادی می‌شوند که پوسنر در اینجا بخش مسکن را مثال زده است.

قیمت خانه‌ها بالا می‌رود و حتی تضمین‌ها و گروه‌هایی که نزد بانک گذاشته می‌شود نیز امن و بی‌خطر به نظر می‌رسند. ولی نقصی که وجود دارد عدم تعیین جایگاه ابزارهای مالی و اعتباری است. سرمایه‌داران با این ابزارهای اقتصادی وضعیت را به گونه‌ای جلوه می‌دهند که وضعیت آرام است؛ ولی وقتی خارجی‌ها پول‌های خود را از بانک‌ها بیرون می‌کشند؛ آن وقت قشر عادی حتی نمی‌دانند مشکل از کجاست و تا چه اندازه وخیم است.

پوسنر بحران اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم را که بعد از چند سال خود به خود ترمیم یافت، مثال می‌زند و می‌نویسد: "هرچند این بحران به بدی آن نیست؛ ولی ممکن است نتیجه‌ای به مراتب بدتر از آن داشته باشد. چرا که پیش‌بینی آن با وجود شرایط کنونی جهان و موقعیت سیاسی استراتژیک آمریکا در میان کشورهای خارجی دشوارتر شده است."

به گزارش کتاب‌نیوز، وی مشکل اقتصاد را سیستماتیک خطاب می‌کند و می‌نویسد: "شاید پوپولیست‌ها و لیبرال‌ها به طور کلی طرفداران احزاب مردمی، از این گفته‌ی وی شکایت داشته باشند؛ ولی همیشه مردم می‌توانند اشتباه کنند و سیستم و نظام اقتصادی باید این اشتباهات را جبران کند. هر کدام از افراد دارای مشاغل آزاد می‌توانند علل و مشکلات اقتصادی شغل خود را تشخیص دهند؛ ولی وقتی مسئله‌ی جمع مطرح باشد، مشکلات هر صنفی باید در یک سیستم حل شود و این جاست که مثلاً تاجری بزرگ و موفق به طور منطقی نباید با مشاغل کوچک مقایسه شود و در حقیقت نظامی وجود داشته باشد که جوابگوی همه باشد.

در جایی که پوسنر باید نتیجه‌گیری کند تنها به ارائه‌ی چند راهکار مختصر و شاید جزئی برای تدوین قوانین و اصلاح ساختارهای قوانین اقتصاد بازار و معاملات تجاری بسنده می‌کند. ولی وی شرایط کنونی را به نحوی ارزیابی می‌کند که تدوین قوانین چندان کمکی به بهبود وضع مردم نمی‌کند و هرچند از نوشته‌های کتاب پوسنر نیز نمی‌توان تعیین کرد مردم چگونه باید راه خود را از این جنگل انبوه مشکلات اقتصادی پیدا کنند، ولی شاید نقطه‌ی خوبی برای شروع انتقاد از نظام فعلی سرمایه‌داری حاکم در کشورهای غربی باشد...

Mohammad
20-07-2009, 23:51
لینکی برای دانلود نیست ؟!