PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مطالب زیبا و دیدنی و عالی



masih_m2000
24-05-2009, 13:06
سلام

من امروز مطالب بیسار جذابی برای شما دارم . به نوبت می گذارم تو سایت p30 تشکر یادتون نره ها.






آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مس را كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه آتش را در جهان كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه ذوب فلزات را آغاز كردند ايرانيان بودند در شهر سيلك در اطراف كاشان .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشاورزي را جهت كاشت و برداشت كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه نخ را كشف كردند و موفق به ريسيدن آن شدند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه سکه را در جهان ضرب كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه عطر را براي خوشبو شدن بدن ساختند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه كشتي يا زورق را ساختند به فرمان يكي از پادشاهان زن ايراني بوده است .


آياميدانيد : اولين مردماني كه سيستم اگو يا فاضلاب را جهت تخليه آب شهري به بيرون از شهر اختراع كرد ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه اسب را به جهان هديه كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه چتر را اختراع كردند ايرانيان بودند (در نقشهای سنگی تخته جمشید بالای سر شاه چتر وجود دارد.(


ادامه آيا ميدانيد : اولين ارتش سواره در دنيا توسط سام ايراني اختراع شد با 115 سرباز .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه حروف الفبا را ساختند در 7000 سال پيش در جنوب ايران ، ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه شيشه را كشف كردند و از آن براي منازل استفاده كردند ايراينان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه زغال سنگ را كشف كردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه مقياس سنجش اجسام را كشف كرد ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه به كرويت زمين پي بردند ايرانيان بودند .


آيا ميدانيد : اولين مردماني كه قاره آمريكا را كشف كردند ايراينان بودند و كريستف كلب و واسكودوگاما بر اثر خواندن كتابهاي ايراني كه در كتابخانه واتيكان بوده به فكر قاره پيمايي افتاده اند .


آيا ميدانيد : كلمه شاهراه از راهي كه كورش بين سارد پايتخت كارون و پاسارگاد احداث كرد گرفته شده .


آيا ميدانيد : كورش كبير در شوروي سابق شهري ساخت به نام كورپوليس كه خجند امروزي نام دارد .


آيا ميدانيد : كورش پس از فتح بابل به معبد مردوك رفت و براي ابراز محبت به بابلي ها به خداي آنان احترام گذاشت و در همان معبد كه بيش از 1000 متر بلندي داشت براي اثبات حسن نيت خود به آنان تاج گذاري كرد.


آيا ميدانيد : اولين هنرستان فني و حرفه اي در ايران توسط كورش كبير در شوش جهت تعليم فن و هنر ساخته شد .


آيا ميدانيد : ديوار چين با بهره گيري از ديواري كه كورش در شمال ايران در سال 544 قبل از ميلاد ساخت ، ساخته شد


آيا ميدانيد : اولين سيستم استخدام دولتي به صورت لشگري و كشوري به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگي و گرفتن مستمري دائم را كورش كبير در ايران پايه گذاري كرد .


آيا ميدانيد : كمبوجبه فرزند كورش بدليل كشته شدن 12 ايراني در مصر و به جاي عذر خواهي فرعون مصر از ايرانيان به دشنام دادن و تمسخر پرداخته بود و به همين دليل كمبوجيه با 250 هزار سرباز ايراني در روز 42 از آغاز بهار 525 قبل از ميلاد به مصر حمله كرد و كل مصر را تصرف كرد و بدليل آمدن قحطي در مصر مقداري بسيار زيادي غله وارد مصر كرد . اكنون در مصر يك نقاشي ديواري وجود دارد كه كمبوجيه را در حال احترام به خدايان مصر نشان ميدهد . و به هيچ وجه دين ايران را به آنان تحميل نكرد و بي احترامي به آنان ننمود .


آيا ميدانيد : داريوش کبير با شور و مشورت تمام بزرگان ايالتهاي ايران كه در پاسارگاد جمع شده بودند برگذيده شد و در بهار 520 قبل از ميلاد تاج شاهنشاهي ايران رابر سر تهاد و براي همين مناسبت 2 نوع سكه طرح دار با نام داريك ( طلا ) و سيكو ( نقره ) را در اختيار مردم قرار داد كه بعدها رايج ترين پولهاي جهان شد .


آيا ميدانيد : داريوش كبير طرح تعلميات عمومي و سوادآموزي را اجباري و به صورت كاملا رايگان بنيان گذاشت كه به موجب آن همه مردم مي بايست خواندن و نوشتن بداند كه به همين مناسبت خط آرامي يا فنيقي را جايگذين خط ميخي كرد كه بعدها خط پهلوي نام گرفت . ( داريوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود مي انديشيد . )


آيا ميدانيد : داريوش در پايئز و زمستان 518 – 519 قبل از ميلاد نقشه ساخت پرسپوليس را طراحي كرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با كمك چندين تن از معماران مصري بروي كاغد آورد


آيا ميدانيد : داريوش براي ساخت كاخ پرسپوليس كه نمايشگاه هنر آسيا بوده 25 هزار كارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به كار گماشته بود و به هر استادكار هر 5 روز يكبار يك سكه طلا ( داريك ) مي داده و به هر خانواده از كارگران به غير از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن – كره – عسل و پنير ميداده است و هر 10 روز يكبار استراحت داشتند . آيا ميدانيد : داريوش در هر سال براي ساخت كاخ به كارگران بيش از نيم ميليون طلا مزد مي داده است كه به گفته مورخان گران ترين كاخ دنيا محسوب ميشده . اين در حالي است كه در همان زمان در مصر كارگران به بيگاري مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد كه با شلاق همراه بوده است .


وآيا ميدانيد كه ساخت و استفاده از پيلهاي الكتريكي هزاران سال پيش در كوههاي اورامانات كردستان ايران رواج داشته است !!(طبق نظر و كشفيات باستان شناسان آلماني)





و آخر کلام اینکه آیا می دانید ملتی که تاریخ خود را فراموش کند محکوم به نابودیست.افتخارات گذشته ما چراغیست که روشنگر راه آینده ماست.

masih_m2000
24-05-2009, 13:07
سلام

بازهم مطلب دارم تشکر یادتون نره .






عجایب بارگاه خسروپرویز

از «هفت گنج» يا عجايب بارگاه خسروپرويز بارها در منابع مختلف نامى به ميان آمده است. «ساسانيان» اثر «كريستين سن» يكى از منابعى است كه به اين عجايب اشاره كرده است و از گنج گاو، دستمال نسوز، تاج ياقوت‌نشان، تخت طاقديس، طلاى مشت افشار، گنج بادآورد و شطرنجى از ياقوت و زمرد به عنوان عجايب هفت‌گانه بارگاه پادشاه ساسانى نام برده است. فردوسى نيز در قصيده اي، از «هفت گنج» خسروپرويز نام مى برد. هنديان بودايى هم به تقليد از «هفت گنج» خسروپرويز، پادشاه ساسانى ، «هفت گوهر» را ترتيب داده بودند.

masih_m2000
24-05-2009, 13:08
سلام

مطلب تشکریادتون نره.




گنج گاو


كشاورز مثل هر روز، «غباز» (خيش گاو آهن) را برداشت و به سوى مزرعه حركت كرد. به مزرعه كه رسيد توشه ظهر را زير درختى گذاشت و با «غباز» به سمت راست مزرعه رفت. تا «غباز» را در زمين فرو كرد متوجه شيئى سخت شد. با دست شروع به كندن زمين كرد و ناگاه با ظرف قديمى برخورد كرد. آن را بيرون آورد، ولى باورش نمى شد. ظرف پر از سكه بود. سكه را كه نگاه كرد نام اسكندر روى آن حك شده بود. كشاورز براى نشان دادن حسن نيت خود نسبت به پادشاه خسروپرويز ظرف را نزد او برد. شاه فورا دستور داد تا مزرعه را بكنند و ظروف ديگر را از خاك بيرون بكشند. صد كوزه نقره و طلا كه مهر اسكندر بر آن حك شده بود، از خاك بيرون آمد. خسرو پرويز، اين گنجينه را كه يكى از عجايب هفت گانه كاخش بود، گرفت و يكى از كوزه ها را به كشاورز داد. گنج را در جايى از كاخ مخفى كرد و آن را «گنج گاو»ناميد.

masih_m2000
24-05-2009, 13:09
سلام

مطلب مفید




دستمال نسوز خسرو‌پرويز
يكى ديگر از عجايب بارگاه خسروپرويز دستمال او بود. شاه بعد از هر غذا خوردن با دستمال، دست هاى خود را پاك مى كرد و چون كثيف و چرب مى شد آن را درون آتش مى انداخت تا آتش آن را تميز كند، دستمال پاك مى شد ولى نمى سوخت. به احتمال قوى جنس اين دستمال از پنبه كوهى بوده است

masih_m2000
24-05-2009, 13:09
سلام

مطلب نظر بدهید




تاج ياقوت‌نشان خسرو پرويز

از ديگر عجايب كاخ او تاج خسرويى بود. تاج خسرو پرويز از مقدار زيادى طلا و مرواريد ساخته شده بود. ياقوت هاى به كار رفته در تاج طورى مى درخشيد كه به جاى چراغ در شب از آن استفاده مى كردند و ياقوت هايش همه جا را روشن مى كرد. زمردهايش چشم افعى را كور مى كرد. اين تاج آنقدر سنگين بود كه زنجيرهايى از طلا را از سقف آويزان كرده بودند و تاج را بر اين زنجيرهاى طلا بسته بودند، طورى كه تاج به هنگام نشستن شاه روى سرش قرار بگيرد و سنگينى تاج را احساس نكند.

masih_m2000
24-05-2009, 13:10
سلام

مطلب مفید و خوب




تخت طاقديس بارگاه خسروپرويز

يكى ديگر از عجايب بارگاه خسرو تخت طاقديس اوست. شكل اين تخت مانند طاق بود و جنسش از عاج و نرده هايش از نقره و طلا بود. سقف اين تخت از زر و لاجورد بود. صور فلكي، كواكب، بروج سماوي، هفت اقليم، صورت هاى پادشاهان، مجالس بزم و شكار، بر اين سقف، حك شده بود. روى آن وسيله اى براى تعيين ساعت روز نصب شده بود. چهار ياقوت، هر يك به تناسب يكى از فصول سال ديده مى شد. بر بالاى آن وسيله اى بود كه قطراتى مانند قطرات باران را فرو مى ريخت و صدايى رعدآسا به گوش مى رسيد.

masih_m2000
24-05-2009, 13:10
سلام

مطلب



طلاى مشت افشار

خسروپرويز قطعه طلايى اعجاب انگيز داشت كه به طلاى مشت فشار يا مشت افشار معروف بود . اين قطعه طلا به اندازه مشت پادشاه و چون موم نرم بود. اين قطعه زر به هر شكلى حالت مى گرفت.اين قطعه طلا را از معدنى در تبت براى خسرو استخراج كرده بودندو200 مثقال وزن داشت.

masih_m2000
24-05-2009, 13:11
سلام

مطلب مفیدو عالی




گنج بادآورد

«گنج بادآورد» از عجائب ديگر دستگاه پرويز است. هنگامى كه ايرانيان اسكندريه را محاصره كردند، روميان ثروت شهر را در كشتى هائى نهادند تا به مكانى امن بفرستند، اما باد به جهت مخالف وزيد و كشتى به سمت ايرانيان آمد .ثروت را به تيسفون بردند و« گنج باد آورد» ناميدند.

masih_m2000
24-05-2009, 13:12
سلام

مطلب نظر یادتون نره ها.




شطرنجى از ياقوت و زمرد

از عجايب ديگر دستگاه پادشاه ساساني، شطرنج مخصوصى از جنس ياقوت و زمرد بود.


خسروپرويز شايد از معدود پادشاهانى باشد كه از همسرش نيز در برخى از منابع تاريخى به عنوان يكى از عجايب دربار او نامبرده شده است. در تاريخ ثعالبى به جز آنچه كه در بالا اشاره شد ، از زن او شيرين، قصرش تيسفون، درفش كاوياني، رامشگران دربار ساساني، اسب خسرو به نام شبديز و فيل سفيد دربار نيز به عنوان گنج‌هاى خسرو و عجايب دربار او ياد شده و درباره برخى از آنها توضيحاتى آمده است. در تاريخ ثعالبى آمده است: «شيرين وخسرو در جوانى دلباخته يكديگر شدند، اما وقتى خسرو به پادشاهى رسيد شيرين را فراموش كرد. شيرين كه بار ديگر در پى جلب عشق خسرو برآمده بود، روزى در سر راه شكار او قرار گرفت و آتش عشق فراموش شده در دل خسرو روشن شد.اودر همان لحظه او را به زنى گرفت.شيرين بعد از راهيابى به كاخ پس از چندى مريم بانوى اول زرتشتيان را مسموم كرد و خود زن اول دربار شد.»


اسب خسرو «شبديز» هم از ديگر عجائب كاخ اوست كه در تاريخ ثعالبى از آن نامى به‌ميان آمده است .خسرو گفته بود اگر كسى خبر مرگ «شبديز» را بدهد او را خواهد كشت .هنگامى كه« شبديز» مرد تنها «باربد» جرات كرد نغمه اى را بخواند و در آن خبر مرگ شبديز را بدهد. او خواند: «ديگر شبديز نمى‌خواند و نمى‌چرد.» شاه گفت:«مگر او مرده است.» وباربد گفت:« شاه چنين فرمايد.»


«باربد» خود نيز از عجائب دستگاه پرويز بود .«سركس» از خنياگران دربار كه به او حسادت مى كرد در فرصتى مناسب او را كشت. خسرو وقتى دانست باربد به دست سركس كشته شده است دستور قتل«سركس»را هم داد.



تخت طاقديس . تخت خسرو پرويز را که از فريدون به وي رسيده بود طاقديس ميگفتند. گويند جميع حالات فلکي و نجومي در آن ظاهر ميشده و آن سه طبقه بوده و در هر طبقه جمعي از ارکان دولت او جابجا قرار ميگرفته اند و خسرو پرويز بر آن تخت ملحقات و تصرفات کرده بود. (برهان ). طول آن تخت يکصد و هفتاد ذراع و عرض آن يکصد و بيست ذراع و مکلل بجواهر بود. (غياث اللغات ). و در حاشيه چاپ جديد برهان که به اهتمام دکترمعين منتشر شده آمده است : هرتسفلد رساله ممتعي در باب تخت طاقديس نوشته اشاره بقول مورخ بيزانسي کدرنوس کرده که او از يکي از کتب تئوفان (نيمه دوم قرن هشتم م .) روايت کرده است . کدرنوس گويد هرقل قيصر پس از انهزام خسرو پرويز در سال 624 وارد کاخ گنزک شد.



«بت خسرو را ديد که هياتي مهيب داشت و تصوير پرويز را هم مشاهده کرد که بر بالاي کاخ بر تختي قرار گرفته بود. اين تخت بکره بزرگي مانند آسمان شباهت داشت و در گرداگرد آن خورشيد و ماه و ستارگان نمودار بودند که کافران آنها را مي پرستيدند و تصوير رسولان شاه نيز در گرد آن بود که هر يک عصايي در دست داشت . در اين گنبد بفرمان دشمن خدا (يعني خسرو) آلاتي تعبيه کرده بودند که قطراتي چون باران فروميريخت و آوايي رعدآسا بگوش ميرسانيد...» (کريستنسن ايران در زمان ساسانيان ص 466 ببعد):

masih_m2000
24-05-2009, 13:13
سلام

مطلب دارم تشکر بدیدها.





علت اختراع کفش پاشنه بلند!

نیاز مادر اختراع است ! و این چنین بود که اولین بار یک خانم با چنین حالتی به فکر اختراع کفش پاشنه بلند افتاد



سفر به دنیای خانم ها و آقایان
ویژه خانم‌ها: سفر به دنیای مردانه

چه بسیار خانم‌هایی که سرکلاس‌های ما نشسته‌اند و هنوز ازدواج نکرده‌اند؛ بس که این کلاس‌های ما باکلاس است. اینها، از آن دسته آدم‌های بابرنامه‌ای هستند که بدون کسب صلاحیت‌های لازم، قصد ندارند دم به تله بدهند. ماهم برای این عده افراد خوش‌فکر و بافرهنگ، توصیه‌های ویژه‌ای داریم تا قبل از ورود به دنیای سراسر رمز‌و‌راز و شگفتی آقایان، بتوانند شناختی- ‌هرچند جزئی و مختصر- از آنها به دست آورند.

1 - آقایان توانایی‌هایی دارند که شما را به شگفتی وامی‌دارد. آنها می‌توانند در هر نوع شیشه‌ای را باز کنند؛ از شیشه مربای آلبالو گرفته تا عسل بهاره آویشن. در این باره تردید نکنید؛ بدون هیچ‌گونه وسیله کمکی و در عرض چند ثانیه.

2 - آقایان می‌توانند موقع گوش دادن دقیق و جدی به حرف‌های شما، از ته قلب بخوابند. حتی ممکن است در این میان، با ادای کلماتی مانند «آها، چه جالب» و مانند آن، با شما همراهی هم بکنند اما این دلیل بر بیداری آنها نیست. تعجب نکنید، خودتان بعینه خواهید دید.

3 - آقایان می‌توانند بدون حمل هیچ‌کدام از انواع و اقسام کیف‌های کوچک و بزرگی که شما دست‌تان می‌گیرید،با یک دست کت و شلوار بروند مهمانی؛ کلید و تلفن همراه‌شان را هم توی دست‌شان می‌چرخانند

masih_m2000
24-05-2009, 13:14
سلام

مطلب نظر بدهید




ویژه آقایان: سفر به دنیای زنانه

چه بسیار آقایانی که سرکلاس‌های ما نشسته‌اند و هنوز ازدواج نکرده‌اند؛ بس که این کلاس‌های ما باکلاس است. اینها، فکر می‌کنند خانم‌ها را شناخته‌اند و رگ خواب آنها را توی دستشان دارند. اما هیهات! اگر بتوانید حتی بعد از عمری زندگی مشترک باز هم ذره‌ای از آن دنیای پررمزوراز را درک کرده باشید. یک دنیا شگفتی است که در هر لحظه یک بارقه از آن را خواهید دید. برای اینکه از الان آماده باشید، به این نکات جادوگرساز توجه کنید.

باشد که به دردتان بخورد!

1 - خانم‌ها می‌توانند همزمان که غذا درست می‌کنند، با تلفن حرف بزنند، به بچه دیکته بگویند، سریال تلویزیون را تماشا كرده و انباری را تمیز کنند. (این را دیگر باور نمی‌کنید، نه؟) این برای خانم‌ها خیلی عادی است که بتوانند همه این کارها را باهم انجام بدهند و گیج نشوند. چیزی که شما در خواب هم نمی‌توانید ببینید.

2 - خانم‌ها این قابلیت را دارند که موقع آماده‌شدن برای مهمانی، 75 دقیقه وقت صرف کنند. البته این غیر از آماده شدن از روزهای قبل است که در اماکن دیگری مانند آرایشگاه، فروشگاه‌های لباس و غیره گذشته است. احتمالا شما - که این کار را حداکثر در 20 دقیقه انجام می‌دهید- هرگز به راز این دقایق و ساعت‌ها پی نخواهید برد.

دانستن اینكه این اخلاق عمومی بیشتر خانم‌ها و اغلب آقایان است، كمك می‌كند تا فكر نكنید همسرتان از كره مریخ آمده و خوش به حال دیگران كه «همسرانی چنین و چنان» دارند! این مهم‌ترین درس كلاس جادوگری است!

masih_m2000
24-05-2009, 13:14
سلام

مطلب دارم مفید







جداسازي
براي بازيافت موفق نياز به بازيابي تميز كاغذ مي‌باشد. پس شما بايد كاغذهاي خود را دور از آلودگي‌هايي مثل غذا، پلاستيك، فلزات و ديگر زباله ها، كه بازيافت كاغذ را مشكل مي كند نگهداري كنيد. كاغذهاي آلوده كه قابل بازيافت نمي‌باشند بايد به كود تبديل شوند يا براي توليد انرژي سوزانده شوند يا در زير خاك دفن شوند. مركز بازيافت معمولا از مصرف كنندگان تقاضا مي كند كه كاغذهاي خود را بر حسب درجه يا نوع كاغذ جدا كنند. مركز بازيافت شهر مي تواند به شما بگويد كه چگونه اين نوع و درجه در جامعه شما تعريف مي‌شود.

masih_m2000
24-05-2009, 13:15
سلام

مطلب دارم عالی


جمع آوري و حمل كردن
شما ممكن است كاغذهاي جداشده خود را به مركز بازيافت محل خود تحويل دهيد يا در Recycle bin (سطل هاي بزرگي كه به منظور بازيافت در سطح شهرها تعبيه شده‌اند) بريزيد. اغلب فروشندگان كاغذ يا مركز بازيافت كاغذهايي كه شما در منزل جداسازي كرده‌ايد را جمع آوري مي كنند. در مركز بازيافت، كاغذهاي جمع آوري شده در بسته هاي تنگي پيچيده مي شوند و از آنجا به كارخانه هاي كاغذسازي فرستاده مي شوند كه در آنجا به كاغذهاي جديد تبديل مي شوند.

masih_m2000
24-05-2009, 13:16
سلام

مطلب مفید و خوب




انبارداري و ذخيره‌سازي
كارگران كارخانه كاغذسازي، كاميون حاوي كاغذها را تخليه كرده و آن ها را به داخل انبار مي فرستند و تا زمان لازم كاغذها در آنجا مي مانندو درجات مختلفي از كاغذ مثل روزنامه ها يا جعبه ها به طور جداگانه نگهداري مي شوند؛ براي اينكه در كارخانه كاغذسازي درجات مختلفي از كاغذ را براي توليد انواع مختلف محصولات استفاده مي شود. هنگامي كه كارخانه آماده استفاده از كاغذ شد، كاغذها توسط ماشين ها باربري چنگك دار (Forklift) از انبار به نوار نقاله هاي بزرگي برده مي شوند.

masih_m2000
24-05-2009, 13:17
سلام

مطلب دارم خوب و قشنگ





تاب برداشتن فضا و زمان ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


در داستان هاي علمي تخيلي تاب خوردن فضا – زمان يك موضوع پيش پا افتاده است و از آن براي سفر سريع به كهكشان هاي دور استفاده مي شود . اينكه سفر در زمان اغلب داستان هاي علمي تخيلي امروز واقعيت هستند و اين بخت و اقبال فضا – زمان است .





به عقيده من فضا مي تواند خميده شود يا اينكه تاب بردارد . براي بيش از دو هزار سال اصل هاي هندسه ي اقليدسي بديهي بودند . حتي امروزه شما مي تواند قدرت آن را براي آموزش در مدارس مشاهده كنيد . از نتايج مهم و اساسي اين هندسه اين است كه مجموع زواياي داخلي مثلث را ١٨٠ درجه در نظر مي گيرد . گرچه امروز مردم به اين موضوع پي برده اند كه قدم هاي ديگر نيز در علم هندسه ممكن است .


براي مثال در سطح زمين نزديكترين چيز به يك خط صاف چيزي است كه آن دايره بزرگ مي خوانند . بين دو نقطه كوتاهترين مسير وجود دارد . بنابراين اين يك اصل است و آن جريان استفاده از خط است .


حال به مثلث سطح زين كه ستوا را مي سازد . خط صفر درجه در طول جغرافيايي در لندن و طول جغرافيايي در شرق كه ٩٠ درجه است و از بنگلادش مي گذرد . دو خط طول جغرافيايي در استوا در حالي كه زاويه قائم است با هم مواجه مي شوند . اين دو طول جغرافيايي همچنين در قطب شمال با هم ملاقات دارند در حالي كه زاويه ٩٠ درجه است . بنابراين مثلثي با سه زاويه قائم داريم كه مجموع زواياي داخلي آن ٢٧٠ درجه است و در اين حالت مجموع زواياي از ١٨٠ درجه بيشتر است . اين مثلث كه در هندسه اقليدس وجود دارد در صفحه صاف صدق مي كند .

masih_m2000
24-05-2009, 13:18
سلام

مطلب دارم توپ





نظریه ی ریسمان ها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])








در اين مقاله در رابطه با يكي از تئوري هاي مهم فيزيك صحبت مي كنيم .
ما اطلاعاتي از تئوري هاي ذره اي داريم مي دانيم كه دانشمندان ذرات بنيادي را ساختار طبيعت و كيهان در نظر مي گيرند در جايي كه هم نيرو و هم ماده از ذرات بنيادي به نام بوزون و فرميون ساخته مي شوند .

masih_m2000
24-05-2009, 13:19
سلام

مطلب مفید دارم تشکر یادتون نره






تئوري ريسمان به ما چه مي گويد ؟



تئوري ريسمان به ما مي گويد كه هر آنچه كه وجود دارد از رشته هايي يك بعدي كه ريسمان ناميده مي شود ساخته مي شوند . اين ريسمان ها قادر اند تا در فركانس هاي متفاوت به نوسان به بپردازند . هر فركانس خاص موجب به وجود آمدن يك ذره ي خاص مي شود . مقياس و جرم ذره به نوع نوسان بستگي دارد . همچنين تئوري ريسمان به ما مي گويد كه نمي توان هيچ تفاوت اندازه گيري را نمي توان بين ريسمان هايي كه به دور ابعاد كوچكتر پيچيده اند با ريسمان هايي كه در ابعاد بزرگتر حركت مي كنند نمي توان يافت . جالب است كه اين ذرات دقيقا با نوسان است كه طيف ريسمان ناميده مي شود .

masih_m2000
24-05-2009, 13:21
سلام

مطلب مفید و خوب دارم نظر یادتون نره ها.







سفر در زمان از بعد پنجم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])








۱- براساس نظريه ريسمان ها، جهان ما پوسته اى ۴ بعدى است كه در يك فضا- زمان ۱۰ بعدى شناور است.
۲- درصورت انحناى شديد ابعاد فراسوى جهان ما، هر ذره اى كه قادر به خروج از ابعاد چهارگانه اين جهان باشد، مى تواند با ميان بر زدن از ميان بعد پنجم، حتى از نور هم پيشى بگيرد.
۳- حركت سريع تر از نور، از ديد برخى از ناظرهاى اين جهان، به معناى سفر در زمان و بازگشت به گذشته است.
۴- گراويتون ها و نوترينوهاى خنثى ذراتى هستند كه امكان خروج از جهان ما را دارند. بنابراين اين ذرات قادرند در زمان سفر كنند.
۵- بدين ترتيب طى چند دهه آينده و با كمك نوترينوهاى خنثى قادر خواهيم بود ايده سفر در زمان را به طور تجربى بيازماييم.

masih_m2000
24-05-2009, 13:21
سلام

مطلب نظر یادتون نره.



نیروی ارشمیدس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

آیا تاکنون فکرکرده اید که چرا برخی چیزها درون آب شناور هستند امابرخی دیگر ته آب میافتند؟

یا چرا چوب روی آب شناور ولی یک میخ آهنی ته ظرف آب می افتد و یااینکه آیا امکان دارد یک قطعه آهن شناوربماند تمامی این موضوعات به نیرویی مربوط می شود که ارشمیدس دانشمند یونان باستان کشف کرده است.

نیروی ارشمیدس چیست ؟
وقتی جسمی را درون یک شاره مثلا یک لیوان آب می اندازیم اگر جسم تماما درون آب فرو رود به مقدار حجم خود آب را جابجا می کند به نیروی وزن این مقدار آب جابجا شده نیروی ارشمیدس گویند که همیشه رو به بالاست و از رابطه ی زیر بدست می آید:






دقت کنید که در این رابطه چگالی شاره و vحجم شاره جابجا شده است که مساوی است باحجم قسمتی از جسم که داخل شاره است و gشتاب گرانشی است حال سوالی مطرح می شود و آن اینکه چه شرایطی لازم است تا یک جسم در یک شاره شناور شود ؟ می دانیم در به هر جسمی در یک میدان گرانشی نیروی وزن وارد می شود و به جسم درون شاره حداقل دو نیروی ارشمیدس و نیرویگرانش وارد می شود می دانیم که نیروی گرانش همیشه روبه پایین و نیروی ارشمیدس (نیروی شناوری) همیشه روبه بالا هرگاه این دو نیرو برابر باشند جسم درون آب غوطه ور می شود ولی فرق شناوری و غوطه وری چیست ؟ وقتی می گوییم جسمی شناور است که در سطح آب باشد اما جسم غوطه ور میتواند در هر جای شاره باشدبه طور مثال خود آب درون خود شناور است.






وقتی نیروی ارشمیدس از نیروی وزن بیشتر باشد جسم روی سطح آزاد شاره شناور می شود و وقتی نیروی وزن جسم از نیروی ارشمیدس بیشتر باشد جسم درون شاره غرق می شود.






مثال:آیاجسمی به چگالی 1250 kg/m3 روی آب شناور می ماند؟ و مقدار نیروی ارشمیدس این ماده را برای3 1m از این ماده به دست آورید.

(ب)






مثال (2) نیروی شناوری را برای آهن mکه در جیوه شناور است بدست آورید .






با توجه به اینکه نیروی وزن این قطعه آهن 3.9 اسحاق نیوتن است پس حتی آهن نیز روی جیوه شناور می ماند






مسئله : این دو جسم در هوا روی یک ترازوی این چنین به تعادل می رسند اگر آنها را در یک محفظه خلا بگذاریم موقعیت آنان چگونه است ؟(راهنمایی:هوا نیز یک شاره است)

masih_m2000
24-05-2009, 13:22
سلام

مطلب دارم توپ و خوب



نیروی ارشمیدس ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

آیا تاکنون فکرکرده اید که چرا برخی چیزها درون آب شناور هستند امابرخی دیگر ته آب میافتند؟

یا چرا چوب روی آب شناور ولی یک میخ آهنی ته ظرف آب می افتد و یااینکه آیا امکان دارد یک قطعه آهن شناوربماند تمامی این موضوعات به نیرویی مربوط می شود که ارشمیدس دانشمند یونان باستان کشف کرده است.

نیروی ارشمیدس چیست ؟
وقتی جسمی را درون یک شاره مثلا یک لیوان آب می اندازیم اگر جسم تماما درون آب فرو رود به مقدار حجم خود آب را جابجا می کند به نیروی وزن این مقدار آب جابجا شده نیروی ارشمیدس گویند که همیشه رو به بالاست و از رابطه ی زیر بدست می آید:






دقت کنید که در این رابطه چگالی شاره و vحجم شاره جابجا شده است که مساوی است باحجم قسمتی از جسم که داخل شاره است و gشتاب گرانشی است حال سوالی مطرح می شود و آن اینکه چه شرایطی لازم است تا یک جسم در یک شاره شناور شود ؟ می دانیم در به هر جسمی در یک میدان گرانشی نیروی وزن وارد می شود و به جسم درون شاره حداقل دو نیروی ارشمیدس و نیرویگرانش وارد می شود می دانیم که نیروی گرانش همیشه روبه پایین و نیروی ارشمیدس (نیروی شناوری) همیشه روبه بالا هرگاه این دو نیرو برابر باشند جسم درون آب غوطه ور می شود ولی فرق شناوری و غوطه وری چیست ؟ وقتی می گوییم جسمی شناور است که در سطح آب باشد اما جسم غوطه ور میتواند در هر جای شاره باشدبه طور مثال خود آب درون خود شناور است.






وقتی نیروی ارشمیدس از نیروی وزن بیشتر باشد جسم روی سطح آزاد شاره شناور می شود و وقتی نیروی وزن جسم از نیروی ارشمیدس بیشتر باشد جسم درون شاره غرق می شود.






مثال:آیاجسمی به چگالی 1250 kg/m3 روی آب شناور می ماند؟ و مقدار نیروی ارشمیدس این ماده را برای3 1m از این ماده به دست آورید.

(ب)






مثال (2) نیروی شناوری را برای آهن mکه در جیوه شناور است بدست آورید .






با توجه به اینکه نیروی وزن این قطعه آهن 3.9 اسحاق نیوتن است پس حتی آهن نیز روی جیوه شناور می ماند






مسئله : این دو جسم در هوا روی یک ترازوی این چنین به تعادل می رسند اگر آنها را در یک محفظه خلا بگذاریم موقعیت آنان چگونه است ؟(راهنمایی:هوا نیز یک شاره است)

masih_m2000
24-05-2009, 13:23
سلام

مطلب خوبی دارم





نظريه جنبشي گازها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


قوانين مكانيك را مي‌توان بطور آماري در دو سطح مختلف به مجموعه‌اي از اتمها اعمال كرد در سطحي كه نظريه جنبشي گازها ناميده مي‌شود. به طريقي كم و بيش فيزيكي و با استفاده از روشهاي نسبتا ساده ميانگين گيري رياضي ، عمل مي‌كنيم. براي فهم نظريه جنبشي گاز را در فشار ، دما ، گرماي ويژه و انرژي داخلي اين روش را كه در سطح بكار برده مي‌شود.

masih_m2000
24-05-2009, 13:24
سلام

مطلب دارم خوب و مفید تشکر یادتون نره .


نگاه اجمالي
در ترموديناميك فقط با متغيرهاي ماكروسكوپيك ، مانند فشار و دما و حجم سر و كار داريم. قوانين اصلي ترموديناميك‌ها بر حسب چنين كميتهايي بيان مي‌شوند. ابدا درباره اين امر كه ماده از اتمها ساخته شده است صحبتي نمي‌كنند. ليكن مكانيك آماري ، كه با همان حيطه‌اي از علم سر و كار دارد كه ترموديناميك از آن بحث مي‌كند و وجود اتمها را از پيش مفروض مي‌داند. قوانين اصلي مكانيك آماري حامي قوانين مكانيك‌اند كه در حدود اتمهاي تشكيل دهنده سيسنم بكار مي‌روند.

masih_m2000
24-05-2009, 13:24
سلام

مطلب مفید دارم خوب


تاريخچه نظریه مولکولی
نظريه جنبشي توسط رابرت بويل (Rabert Boyle) (1627 – 1691) ، دانيل بونولي (1700 – 1782) ، جيمز ژول (1818 – 1889) ، كرونيگ (1822 – 1874) ، رودولف كلاوسيوس (1822 – 1888) و كلرك ماكسول ( 1831 – 1879 ) و عده‌اي ديگر تكوين يافته است. در اينجا نظريه جنبشي را فقط در مورد گازها بكار مي‌بريم، زيرا برهم كنش‌هاي بين اتمها ، در گازها به مراتب متغيرترند تا در مايعات. و اين امر مشكلات رياضي را خيلي آسانتر مي‌كند.

در سطح ديگر مي‌توان قوانين مكانيك را بطور آماري و با استفاده از روشهايي كه صوري‌تر و انتزاعي‌تر از روشهاي نظريه جنبشي هستند بكار برد. اين رهيافت كه توسط جي ويلارد گيبس (J.willard Gibbs) و لودويگ بولتز ماني (Ludwig Boltz manni) (1844 – 1906) و ديگران تكامل يافته است، مكانيك آماري ناميده مي‌شود، كه نظريه جنبشي را به عنوان يكي از شاخه‌هاي فرعي در بر مي‌گيرد. با استفاده از اين روشها مي‌توان قوانين ترموديناميك را به دست آورد. بدين ترتيب معلوم مي‌شود كه ترموديناميك شاخه‌اي از علم مكانيك است.

masih_m2000
24-05-2009, 13:25
سلام

مطلب مفید




محاسبه فشار بر پايه نظريه جنبشي
فشار يك گاز ايده‌آل را با استفاده از نظريه جنبشي محاسبه مي‌كنند. براي ساده كردن مطلب ، گازي را در يك ظرف مكعب شكل با ديواره‌هاي كاملا كشسان در نظر مي‌گيريم. فرض مي‌كنيم طول هر ضلع مكعب L باشد. سطحهاي عمود بر محور X را كه مساحت هر كدام e2 است. A1 و A2 مي‌ناميم. مولكولي را در نظر مي‌گيريم كه داراي سرعت V باشد. سرعت V را مي‌توان در راستاي يالهاي مولفه‌هاي Vx و Vy و Vz تجزيه كرد. اگر اين ذره با A1 برخورد كند در بازگشت مولفه X سرعت آن معكوس مي شود. اين برخورد اثري رو ي مولفه Vy و يا Vy ندارد در نتيجه متغير اندازه حركت عبارت خواهد بود :

(m Vx - m Vx) = 2 m Vx - )= اندازه حركت اوليه – اندازه حركت نهايي

كه بر A1 عمود است. بنابراين اندازه حركتي e به A1 داده مي‌شود برابر با m Vx2 خواهد بود زيرا اندازه حركت كل پايسته است.

masih_m2000
24-05-2009, 13:26
سلام

مطلب خوب دارم





قانون لنز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


قانون لنز كه در مورد جريانهاي القايي بكار مي‌رود چنين بيان مي‌شود كه جريان القايي در مدارهاي بسته در جهتي است كه با عامل بوجود آورنده خود مخالفت مي‌كند. اين قانون علامت منفي موجود در قانون فاراده را توجيه مي‌كند.


مقدمه

طبق قوانين القاي الكترومغناطيسي اگر شارمغناطيسي گذرا از مدار تغيير كند، نيرو محركه الكتريكي در مدار جاري مي شود. با برقراري نيرو محركه القايي در مدار، جريان الكتريكي القايي در آن جاري مي شود. طبق قانون لنز جهت جريان القايي در مدار در جهتي است كه ميدان مغناطيسي حاصل از آن با تغييرات شار مغناطيسي گذرا از مدار مخالفت مي كند. اگر چكشي را از بالاي نردباني رها كنيم، هيچ نيازي به قاعده‌اي كه بگويد چكش به طرف مركز زمين يا در جهت مخالف آن حركت مي‌كند، نداريم. اگر در اين موقع كسي از ما بپرسد كه از كجا مي‌دانيد كه چكش سقوط خواهد كرد، بهترين پاسخي كه مي‌توانيم بدهيم اين است كه بگوييم، هميشه به اين صورت بوده است و اگر بخواهيم جوابمان علمي‌تر باشد، مي‌توانيم بگوييم كه زماني كه چكش سقوط مي‌كند، انرژي پتانسيل گرانشي آن كاهش مي‌يابد و برعكس انرژي جنبشي آن افزايش پيدا مي‌كند.

اما اگر چكش به جاي سقوط ، به طرف بالا برود، در اين صورت انرژي جنبشي و انرژي پتانسيل آن هر دو افزايش پيدا مي‌كنند و اين موضوع پايستگي يا بقاي انرژي را نقض مي‌كند. استدلال مشابه را مي‌توان در مورد تعيين جهت نيروي محركه الكتريكي كه با تغيير شار مغناطيسي در يك مدار القا مي‌شود، بكار برد، يعني در اين مورد اخير نيروي محركه القايي بايد در جهتي باشد كه با اصل پايستگي سازگار باشد و اين با استفاده از قانون لنز توضيح داده مي‌شود.

masih_m2000
24-05-2009, 13:27
سلام

مطلب


تاريخچه لنز

در سال 1834 ، يعني سه سال بعد از اين كه فاراده قانون القا خود را ارائه داد (قانون القا فاراده)، هاينريش فريدريش لنز (Heinrich Friedrich Lenz) قاعده معروف خود را كه به قانون لنز معروف است، براي تعيين جهت جريان القايي در يك حلقه رساناي بسته ارائه داد. اين قانون به صورت يك علامت منفي در قانون القاي فاراده ظاهر مي‌گردد. به اين معني كه در رابطه نيروي محركه القايي يك علامت منفي قرار داده و اعلام كنند كه اين علامت بيانگر قانون لنز است.

masih_m2000
24-05-2009, 13:27
سلام

مطلب دارم خوب تشکر یادتون نره.




تشريح قانون لنز

حلقه رسانايي را در نظر بگيريد كه به يك گالوانومتر حساس متصل است. حال آهنربايي را در دست گرفته و به آرامي به اين حلقه ، نزديك كنيد. ملاحظه مي‌گردد كه با نزديك شدن آهنربا به حلقه عقربه گالوانومتر منحرف شده و وجود جرياني را در مدار نشان مي‌دهد. اين جريان را جريان القايي مي‌گويند. حلقه جريان ، مانند آهنرباي ميله‌اي ، داراي قطب‌هاي شمال و جنوب است.

حال اگر آهنربا را از حلقه دور كنيم، باز هم گالوانومتر منحرف مي‌شود، اما اين بار انحراف در جهت مخالف است و اين امر نشان دهنده اين مطلب است كه جريان در جهت مخالف در حلقه جاري شده است. اگر ميله آهنربا را سر و ته كنيم و آزمايش را تكرار كنيم، باز همان نتايج حاصل خواهد شد، جز اين كه جهت انحراف‌هاي عقربه گالوانومتر عوض خواهند شد. براي تشريح اين آزمايش با استفاده از قانون لنز به صورت زير عمل مي‌كنيم:

زماني كه آهنربا را به آرامي به حلقه نزديك مي‌كنيم، تعداد خطوط شار مغناطيسي كه از حلقه مي‌گذرد، تغيير مي‌كند و همين امر سبب ايجاد يا القا جريان در حلقه مي‌شود و چون در ابتدا هيچ جرياني وجود نداشت، اين جريان بايد در جهتي باشد كه با هل دادن آهنربا به سمت حلقه مخالفت كند. برعكس ، اگر بخواهيم آهنربا را از حلقه دور كنيم، باز جهت جريان در حلقه عوض شده و از دور كردن آن جلوگيري مي‌كند. يعني در حالت اول اگر قطب N آهنرباي ميله‌اي در طرف حلقه باشد، جريان القايي در حلقه به گونه‌اي خواهد بود كه در برابر آن يك قطب N ايجاد كند تا مانع نزديك شدن آهنربا شود.

حال زماني كه آهنربا را از حلقه دور مي‌كنيم، حلقه جهت جريان خود را عوض نموده و با ايجاد قطب S ، آهنربا را جذب كرده و مانع از دور كردن آن مي‌شود.

masih_m2000
24-05-2009, 13:28
سلام

مطلب دارم مفید






طوفان های مغناطیسی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

همانند طرح يك فيلم علمي-تخيلي نوع ب، اتفاق عجيب غريبي در عمق زير زمين در حال اتفاق افتادن است، جايي كه چرخش پيوسته‌ي هسته‌ي مايع و فلزي زمين، ميدان مغناطيسي نامرئي‌اي توليد مي‌كند كه سياره‌ي ما را از تابش‌هاي مضر كيهاني محافظت مي‌كند. اين ميدان، به آرامي در حال ضعيف‌تر شدن است. آيا ما به سمت رستاخيز غيرمغناطيسي شدني به پيش مي‌رويم كه ما را در برابر اثرات مهلك بادهاي خورشيدي و اشعه‌هاي كيهاني بدون دفاع باقي مي‌گذارد؟ «طوفان مغناطيسي» براي آينده‌ي مبهم مغناطيسي ما محتمل به نظر مي‌رسد. دانشمنداني كه اين مسأله را مورد بررسي قرار داده‌اند در همه‌جا به مطالعه پرداخته‌اند، از مريخ، كه در چهار بيليون سال پيش دچار يك بحران مغناطيسي شده است و از آن زمان به بعد عاري از هرگونه ميدان مغناطيسي، جو قابل ملاحظه و محتملاً حيات شده است، گرفته تا آزمايشگاهي در دانشگاه مريلند، كه تيمي به سرپرستي دن لاترپ فيزيكدان، دست به شبيه‌سازي هسته‌ي مذاب آهني زمين با استفاده از 240 پوند سديم مذاب به شدت قابل انفجار زده‌اند. واضح‌ترين نشانه‌هاي ميدان مغناطيسي زمين شفق‌هاي قطبي هستند، كه در اثر برهمكنش ذرات باردار كيهاني با جو زمين در هنگام فروافتادن در قطب شمال و جنوب مغناطيسي به وجود مي‌آيند.

ليكن نشانه‌هاي تحليل ميدان مغناطيسي بسيار ظريف مي‌باشند - اگرچه آن‌ها در هر ظرف سفالي‌اي كه تا كنون در كوره پخته شده است آشكارند. در هنگام پخته شدن سفال‌ها در دماي بالا، ناخالصي‌هاي آهني موجود در خاك رس حالت دقيق ميدان مغناطيسي زمين را دقيقاً در آن لحظه به ثبت مي‌رسانند. جان شاو زمين شناس از دانشگاه ليورپول انگليس، با بررسي كوزه‌ها از عصر حجر تا زمان حال مدرن كشف كرده است كه شدت تغييرات ميدان مغناطيسي تا چه حد هيجان‌انگيز مي‌باشد. او مي‌گويد: «هنگامي كه ما نمودار نتايج حاصل از سراميك‌ها را رسم مي‌كنيم، كاهش سريعي را با حركت به سمت زمان حال مشاهده مي‌كنيم. نرخ تغييرات در 300 سال اخير از هر زمان ديگري در 5000 سال گذشته بيشتر است. ميدان مغناطيسي از يك ميدان قوي به سمت يك ميدان ضعيف به پيش مي‌رود، و اين اتفاق به سرعت در حال افتادن است.»

با نرخ كنوني، ميدان مغناطيسي زمين در عرض چندين قرن به طور كامل از بين مي‌رود، و سياره زمين در برابر جرقه‌هاي بي‌رحمانه‌ي ذرات باردار كيهاني بدون حفاظ مي‌ماند با نتايجي غير قابل پيشبيني براي جو زمين و حيات. احتمالات ممكن ديگر: ميدان مي‌تواند از ضعيف شدن دست بكشد و دوباره قوي بشود، و يا بعد از ضعيف شدن تا حد خاصي ناگهان جهت خود را تغيير دهد - يعني اين‌كه قطب‌نماها سمت قطب جنوب را نشان مي‌دهند. آثار قديمي‌تري از نوسان ميدان مغناطيسي زمين نسبت به آن‌چه از تحقيقات شاو حاصل شده است نتايجي بسيار پيچيده‌تر را نشان مي‌دهد. گدازه‌هاي آتشفشاني كهن در جزيره هاوايي هم در مورد قدرت ميدان مغناطيسي زمين با توجه به زمان سرد شدن گدازه‌ها و هم در مورد جهت قطب‌هاي شمال و جنوب مغناطيسي با توجه به جهت گدازه‌ها به ما اطلاعات مي‌دهند. مايك فولر زمين‌شناس از دانشگاه هاوايي مي‌گويد: «وقتي ما به 700,000 سال پيش بر‌مي‌گرديم پديده‌ي غير قابل باوري را مشاهده مي‌كنيم. جهت مغناطيسي صخره‌ها ناگهان در جهت معكوس قرار گرفته است. به جاي آن‌كه آن‌ها به سمت شمال مغناطيسه باشند- همانند چيزي كه امروز مشاهده مي‌كنيم - به سمت جنوب مغناطيسه شده‌اند.»

به نظر مي‌رسد كه چنان تغيير جهت ميدان مغناطيسي‌اي به طور متوسط هر 250,000 سال يك‌بار به وقوع پيوسته است، كه نتيجتاً هم اكنون براي جابه‌جايي ديگري در قطب‌هاي مغناطيسي خيلي هم دير شده است. گري گلاتزماير دانشمندي از دانشگاه سانتا كروز كاليفرنيا چنان جابه‌جايي‌هايي را بين دو قطب شمال و جنوب در شبيه‌سازي‌هاي كامپيوتري مشاهده كرده است (يكي از شبيه‌سازي‌ها را در اين‌جا مي‌بينيد). اين اتفاقات مجازي شباهت خيلي زيادي با رفتار كنوني ميدان مغناطيسي زمين نشان مي‌دهد ولذا مي‌توان نتيجه گرفت كه ما در آستانه‌ي تجربه يكي ديگر از جابه‌جايي‌هاي قطب‌هاي زمين قرار داريم، اگرچه تكميل آن چندين قرن به طول مي‌كشد.

برخي از محققان عقيده دارند كه ما در حال حاضر هم در مرحله انتقالي قرار داريم، با توجه به توسعه نواحي‌ با رفتارهاي غير متعارف مغناطيسي - كه خطوط ميدان در جهت اشتباه حركت مي‌كنند - نشانه‌هايي از حالت ضعيف‌تر و آشوبناك‌تري براي سپر محافظ ما است.

راب كو زمين شناس از دانشگاه سانتا كروز كاليفرنيا، حتي ممكن است شواهدي در گدازه‌هايي در اُرگان پيدا كرده باشد كه حاكي از ضربات مغناطيسي ناشي از دوره‌ي جابه‌جايي مي‌باشد. تصويري كه ايجاد مي‌شود ممكن است به پرسروصدايي استانداردهاي آبروريزي‌هاي هاليوودي نباشد، ليكن با توجه به اين‌كه تمدن بشري هيچ گاه در چنين موقعيتي قرار نداشته است، نسل بشر مي‌تواند دوران جالب و پرمبارزه‌اي را در پيش رو داشته باشد.

masih_m2000
24-05-2009, 13:29
سلام

بازم مطلب مفید و خوب و قشنگ دارم . نظر بدهید لطفا





همجوشی هسته ای ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


از ديرباز آرزوي بشر دستيابي به منبعي از انرژي بوده كه علاوه بر آنكه بتواند مدت مديدي از آن استفاده كند توليد پسماندهاي خطر ناك نيز در پي نداشته باشد.اكنون در هزاره سوم ميلادي اين آرزوي به ظاهر دست نيافتني كم كم به واقعيت مي پيوندد.اكنون بشر خود را آماده مي كند تا با ساخت اولين رآكتور گرما هسته اي (همجوشي هسته اي)آرزوي نياكان خود را تحقق بخشد.سوختي پاك و ارزان به نام هيدروژن,انرژي توليدي اي سرشار و پسماندي بسيار پاك به نام هليوم.

اكنون مي پردازيم به واكنشهاي گرما هسته اي راهكارهاي استفاده از آن.

masih_m2000
24-05-2009, 13:29
سلام

مطلب خوب و مفید




خورشيد و ستارگان:

سالهاست كه دانشمندان واكنشي را كه در خورشيد و ستارگان رخ داده و در آن انرژي توليد مي كند كشف كرده اند.اين واكنش عبارت است از تركيب (برخورد) هسته هاي چهار اتم هيدروژن معمولي و توليد يك هسته اتم هليوم.اما مشكلي سر راه اين نظريه است.

بالا ترين دمايي كه در خورشيد وجود دارد مربوط به مركز آن است كه برابر 15ضرب در 10 به توان6 مي باشد.در حالي كه در ستارگان بزرگتر اين دما به 20 ضرب در ده به توان 6 مي رسد.به همين خاطر تصور بر اين است كه آن واكنش معروف تركيب چهار اتم هيدروژن معمولي وتوليد يك اتم هليم در ساير ستارگان بزرگ نيست كه باعث توليد انرژي مي شود.بلكه احتمالا چرخه كربن در آنها به كمك آمده و كوره آنها را روشن نگه مي دارد.منظور از چرخه كربن آن چرخه اي نيست كه روي زمين اتفاق مي افتد.بلكه به اين صورت است كه ابتدا يك اتم هيدروژن معمولي با يك اتم كربنC12تركيب مي شود(همجوشي) و يك اتم N13 به علاوه يك واحد گاما را آزاد مي كند.بعد اين اتم با يك واپاشي به يك اتمC13به علاوه يك پوزيترون ويك نوترينو تبديل مي شود.بعد اينC13دوباره با يك اتم هيدروژن تركيب مي شود وN14و يك واحد گاما حاصل مي شود.دوباره در اثر تركيب اين نيتروژن با يك هيدروژن معمولي اتمO15و يك واحد گاما توليد مي شود.O15واپاشي كرده و N15به علاوه يك پوزيترون ويك نوترينو را بوجود مياورد.و دست آخر با تركيب N15با يك هيدروژن معموليC12به علاوه يك اتم هليوم بدست مي آيد.

masih_m2000
24-05-2009, 13:30
سلام

مطلب مفید







تاریخچه شیمی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])





آغاز شیمی همراه با پیدایش حیات بر روی زمین بود . تمام پدیده های (طبیعی ٬مصنوعی)زمان مربوط به علم شیمی بود برای مثال هنگامی که کوه های آتشفشان فعال میشد مواد مذاب آتشفشان ٬گاز های سمی ایجاد شده و... همگی جزو مواد شیمیایی به حساب می آیند .

شیمی یعنی زندگی : چون ما در زندگی در تمام عمر با علم شیمی بدون آنکه متوجه آن شویم سر و کار داریم مثلا ما بدون آنکه متوجه بشویم به چای آبلیمو اضافه میکنیم و اینکار یک تغییر شیمیایی است.

بگذریم .

تاریخچه شیمی :

به علت اینکه شیمی در دوران ها و کشور های مختلف فرق داشت دانشمندن شیمی را به سه دوره تقسیم کردند که در زیر به شرح این سه دوره میپردازیم :

۱ـدوران شیمی باستان : در این دوره علم شیمی تازه علاقه مندان زیادی پیدا کرد و به همین دلیل دوران ابتدایی علم شیمی بود اکثر دانشمندان این دوره در یونان باستان زندگی میکردند به همین دلیل قلمرو شیمی در آن زمان یونان باستان بود . و از دانشمندان معروف همان دوره می توان ارسطو ٬سقراط٬دموکریت و ... را نام برد.

۲ـ دوران کیمیا گری : در این دوره بیشتر دانشمندان مسلمان بودند و قلمرو این دوره تقریبا کشور های خاورمیانه امروزی بوده اند . در این دوره کیمیا گران بر این فکر بودند که ماده فرضی قرمز رنگی وجود دارد که اگر آنرا به فلزات بی ارزش بمالند آن فلز به طلا و نقره تبدیل میشود(سنگ فیلسوفان) و همینطور ماده ای وجود دارد که به انسان عمر جاویدن میدهد (اکسیر حیات). کیمیا گران برای کشف این دو ماده وسایل را ابداع کردند ولی هیچکدام به نتیجه نرسیدند. و از دانشمندان معروف این دوره میتوان . زکریا رازی و جابر بن حیان را نام برد .

۳ـ دوران شیمی نوین : بعد از اینکه دانش شیمی کیمیاگران به وسیله کتاب ها و مقالات به اروپا منتقل یافت آنها از این دانش استفاده کردند و خود را بالا تر از آنها بردند و قلنرو شیمی به اروپا منتقل شد در این دوره اشتباه بودن بعضی از افکار کیمیا گران از جمله سنگ فیلسوفان و اکسیر حیات مشخص شد . از دانشمندان معروف این دوره : جان دالتون .

masih_m2000
24-05-2009, 13:31
سلام

مطلب



شیمی نساجی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])





تاریخچه
از آغاز پیدایش انسان ، همواره چگونگی پوشش و نجات او از سرما مطرح بوده است. مصریها نزدیک به 5500 سال پیش هنر ریسندگی و بافندگی پنبه را آموختند و چینیها با پرورش کرم ابریشم در حدود 3600 سال پیش مشکلات پوشش خود را حل کردند. در سده هفدهم دانشمند انگلیسی به نام رابرت هوک "Robert- Hooke" پیشنهاد کرد که می‌توان الیاف را با توجه به شیوه‌ای که کرم ابریشم عمل می‌کند تولید نمود.

پس از آن ، یک بافنده انگلیسی به نام لویزشواب Lois- Schwabe توانست الیاف بسیار ظریف شیشه را با عبور شیشه مذاب از منافذ بسیار ریز تهیه نماید. پس از چندی ، سایر دانشمندان موفق به استخراج سلولز چوب و در نتیجه تولید الیاف شدند در سده‌های هجده و نوزدهم، همراه با انقلاب صنعتی ، رسیدگی و بافندگی مبدل به تکنولوژِی تهیه پارچه از الیاف گوناگون طبیعی و مصنوعی شد.

رده بندی الیاف در صنعت نساجی
در صنعت نساجی الیاف به سه دسته تقسیم می‌شوند که عبارتند از:



الیاف طبیعی "Natural fibers" الیاف طبیعی شامل دو بخش الیاف نباتی و الیاف حیوانی می‌باشند.
الیاف نباتی مانند: پنبه، کتان، کنف، رامی و الیاف حیوانی مانند: پشم و ابریشم

الیاف کانی "Mineral fibres": الیاف کانی الیافی هستند که مواد اولیه آنها از کانیها بدست می‌آیند مانند الیاف شیشه‌ای و الیاف فلزی.


الیاف مصنوعی که شامل دو دسته می‌باشند: یکی الیافی که منشا طبیعی دارند ولی توسط انسان دوباره تهیه می شوند مانند ویسکوز ، استات و تری استات که هر یک ریشه سلولزی دارند. و دیگری الیاف سینتتیک یا مصنوعی که از مشتقات نفتی تولید می‌شوند مانند: نایلون ، داکرون ، ارلون یا بطور کلی پلی آمیدها ، پلی استرها ، پلی اورتانها ، پلی اکریلونیتریل ، پلی وینیل کلراید و ... .
مقدمات تکمیل کالای نساجی
تمام پارچه‌های نساجی پس از خروج از سالن بافندگی کم و بیش دارای مقادیری ناخالصی و عیوب می‌باشند. لذا لازم است به منظور آماده کردن پارچه برای عملیات تکمیل اصلی آنرا تحت عملیات مقدمات تکمیل قرار داد. مانند توزین و متراژ پارچه ، کنترل عیوب پارچه ، گره گیری ، رفوگری و گرفتن ناخالصیها بخصوص در مورد پارچه‌های پشمی که دارای ناخالصیهای سلولزی و خرده چوب و ... می‌باشد.

روشهای تکمیل کالای نساجی
عملیات و کارهای تکمیل در نساجی برای افزایش نرمی زیر دست ، درخشندگی و بطور کلی افزایش مرغوبیت پارچه می‌باشد. عملیات تکمیل بستگی به چند عامل مهم دارد که عبارتند از: نوع الیاف ، ویژگی فیزیکی الیاف ، ابلیت جذب مواد گوناگون شیمیایی ، حساسیت الیاف نسبت به مواد تکمیل. عملیات تکمیل در مجاورت رطوبت ، دما و فشار معمولا به سه روش انجام می‌گیرد:







روشهای مکانیکی: مانند تراش پارچه ، خار زدن ، اطو کردن ، پرس کردن و ... .


روشهای شیمیایی: مانند تکمیل رزین ، سفید کردن و مقاوم کردن پارچه در برابر آتش و غیره. در این روش معمولا در اثر فعل و انفعالات شیمیایی حاصل بین لیف و ماده شیمیایی مصرف شده عمل تکمیل بدست می‌آید و یا اینکه ماده شیمیایی مصرف شده در اثر رسوب کردن و یا اضافه شدن در روی پارچه ، باعث تغییر در خواص پارچه می‌شود، مانند آهار دادن پارچه پنبه‌ای با محلول مواد پلیمری.


روشهای مکانیکی- شیمیایی: در این حالت از روشهای مکانیکی و شیمیایی بطور توام بهره گرفته می شود، مانند بشور و بپوش کردن پارچه و یا تثبیت حرارتی پارچه.
انواع تکمیل
تکمیل موقت
در این نوع تکمیل ، کالا را به منظور خاصی تحت عملیات تکمیلی قرار می‌دهند بطوری که اثر تکمیلی آن در عملیات بعدی مثل شستشو و غیره از بین می رود، مانند آهار دادن پارچه‌های پنبه‌ای برای عملیات بافندگی و شستشوی آهار پس از خاتمه عملیات بافندگی.

تکمیل دائم
در این نوع ، اثر تکمیلی تا زمانی که پارچه حالت خود را از دست ندهد (مخصوصا در مقابل شستشو و پوشش) باقی خواهد ماند، مانند رسوب دادن رزینهای مصنوعی مثل استرها و اترهای سلولز در روی پارچه و یا کلرینه کردن کالای پشمی یا تکمیل با فرمالدئیدها.

تکمیل ثابت
در این نوع ، اثر تکمیل مادام العمر در روی کالا باقی می‌ماند و حتی بعد از اینکه پارچه حالت و ماهیت خود را به عنوان پارچه خارجی از دست بدهد، آثار تکمیل در آن باقی خواهد ماند. مانند پلیمریزه کردن بعضی از منومرهای اکریلیکی در روی زنجیرهای اصلی مولکولهای پارچه‌های سلولزی و یا پروتئینی

شستشوی کالای نساجی
عمل شستشو ، اولین عمل تکمیل مرطوب می‌باشد و به منظور بر طرف کردن مواد خارجی مانند روغنهای ریسندگی ، واکسها و ناخالصیهای قابل حل در محلولهای شستشو انجام می‌گیرد. عملیات شستشو عبارتست از عمل کالا با پاک کننده‌های مناسب همراه با مواد قلیایی و یا در غیاب مواد قلیایی. در صورت استفاده از صابون برای عملیات شستشو ، احتیاج به آب نرم می‌باشد. ولی برای پاک کننده‌های مصنوعی چگونگی سختی آب اهمیت ندارد. همچنین برای اصلاح سفیدی پارچه و شفافیت رنگ الیاف آن عمل شستشو انجام می‌گیرد.

آهار زنی و آهار گیری
به منظور افزایش استحکام در برابر پارگی ، کاهش نیروی سایشی و خواباندن پرزهای سطحی الیاف نخهای تار را آهار می دهند. مواد آهاری ، ماکرومولکولهایی هستند که ممکن است بر اثر پیوند بین خود و یا با الیاف تشکیل پوششی به دو نخ دهند. آهار طبیعی عبارتند از: نشاسته‌ها و مشتقات آنها ، مشتقات سلولزی و (پروتئینها)). آهارهای مصنوعی عبارتند از: انواع پلی وینیل الکلها ، انواع پلی اکریلات و انواع کوپلیمراستایرین و مائیک اسید.

قبل از انجام عملیات تکمیل مرطوب لازم است آهار نخ تار پارچه با اندازه کافی بر طرف شود تا در مراحل شستشو ، سفیدگری و رنگرزی یا چاپ ، مزاحمت و نایکنواختی ایجاد نکند و در ضمن مقداری از مواد در تکمیل رنگ را به خود جذب نکند. روشهای آهارگیری عبارتند از: آهار گیری با اسید ، آهار گیری با روش تخمیر ، آهار گیری با اکسید کننده‌ها ، آهار گیری با آنزیمها.

مرسریزاسیون
یکی از عملیاتی که روی پنبه انجام می شود، عمل مرسریزه می‌باشد که شامل تماس پنبه (اعم از الیاف نخ یا پارچه) با محلول سود سوزآور و سپس شستشوی محصول در محلول رقیق اسید و سپس آب سرد به منظور خنثی کردن قلیایی و سرانجام خشک کردن محصول است. بر اثر مرسریزاسیون درخشندگی و جلای پنبه افزایش می‌یابد و ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی آن تغییرات زیادی پیدا می‌کند. معمولا پارچه‌های مرغوب پنبه‌ای پیراهنی ، رومیزی ، ملحفه‌ای و همچنین نخهای قرقره مرسریزه می‌شوند.

سفیدگری
هدف از سفیدگری ، از بین بردن رنگدانه‌ها و ناخالصیهای دیگر و در نتیجه سفید جلوه دادن الیاف می‌باشد. البته سفیدگری پنبه بسیار مهم تراز سفیدگری پشم می‌باشد، چون درصد بالایی از پشم بصورت کالای رنگی به بازار عرضه می‌شود. ولی در مقابل ، مقدار زیادی از پارچه‌های پنبه‌ای بصورت سفید و یا پارچه‌های چاپ شده با زمینه سفید مورد استفاده قرار می‌گیرد. پارچه‌های ملحفه‌ای ، رومیزی و پیراهنی نمونه‌هایی از پارچه‌های پنبه‌ای هستند که احتیاج به سفیدگری دارد.

سفیدگری پنبه بیشتر با مواد اکسید کننده مثل کلریت سدیم و هیپوکلریت سدیم و آب اکسیژنه و مواد احیا کننده مانند هیدروسولفیت و سفیدگری پشم با اکسید کننده آب اکسیژنه همراه با آمونیاک یا سیلیکات قلیایی و مواد احیا کننده ، اکسید گوگرد و یا بی سولفیت سدیم و اسید سولفوریک و سفیدگری الیاف مصنوعی با اکسید کننده آب اکسیژنه ، کلریت سدیم و هیپوکلریت سدیم و احیا کننده ، هیدروسولفیت و در صورت لازم مواد سفید نوری به همراه سفید کننده قبلی انجام می‌گیرد.

تکمیل ضد آب و دور کننده آب
تکمیل ضد آب پارچه به دو صورت امکان پذیر می‌باشد.



پوشش کل سطح پارچه توسط مواد هیدروفوب (موادی که آب را به خود جذب نمی‌کنند) است، به نحوی که تمام منافذ پارچه مسدود گردد. این روش تکمیل ضد آب نام دارد. پارچه با کاربردهای خیمه و چادر ماشین با این روش تکمیل می‌گردد.


الیاف و یا نخ از مواد ضد آب پوشیده می‌شوند، به این ترتیب فضای بین نخها در پارچه کاملا باز می‌ماند و امکان انتقال هوا وجود دارد. این روش تکمیل دور کننده آب نام دارد و بیشتر پارچه‌های لباس مثل بارانی ، لباس ورزشی و کاربردهای مشابه با این روش تکمیل ضد آب می‌گردند. بعضی از مواد ضد آب و دور کننده آب عبارتند از: مواد هیدرولیز کننده نمکهای زیرکونیوم ، استره کردن سطح الیاف با اسیدهای چرب ، استفاده از رزینهای هیدروفوب مثل رزین کاربومید ، Permel ، Paraf fion و غیره ، ترکیبات آلی سیلیکونی و اسیدهای چرب کمپلکس گرم.
تکمیل ضد آتش
یکی از روش های تکمیل ضد آتش کالای نساجی ، پوشش آن بوسیله نمکهای آمونیوم می‌باشد که در گرما تولید آمونیاک نموده و بدین ترتیب با محبوس کردن آتش در خود باعث خاموش شدن و عدم پیشرفت آن می‌گردد. مناسبترین نمکهای آمونیوم ، دی آمونیوم فسفات و کربنات آمونیوم می‌باشد. سایر تکمیل کننده‌های ضد آتش عبارتند از: اکسیدهای نامحلول قلع ، آنتیموان و تیتان ، استره کردن سطحی سلولز با اسید فسفریک و یا دی آمونیوم در حضور اوره هیدروکسی متیل فسفونیوم کلراید (THPC) و غیره.

تکمیل ضد باکتری و ضد قارچ
مواد تکمیل کننده ضد باکتری بعنوان محافظت کننده از عرق عمل کرده و از تاثیر باکتریها و یا قارچها بر آن جلوگیری می‌کنند لذا چنانچه لباسهای ورزشی و یا لباس زیر با این مواد تکمیل گردند، از تخمیر عرق بدن توسط باکتریهای موجود در هوا و در نتیجه تجزیه و بوی بد آن جلوگیری می‌کنند. برخی از این تکمیل کننده‌ها عبارتند از: ترکیبات آمونیوم چهارتایی ، Irgasan DP300 ، Dodigen 226 ، پیوند زدن سلولز با نمکهای مس و نقره توسط گروههای کربوکسیل اسید آکریلیک و یا اسید متاکلریلیک و غیره.

نرم کننده‌ها
نرم کننده‌ها مایه لطافت و نرمی زیر دست پارچه می‌شوند و در اثر بیشتر کارهای چاپ و رنگرزی و عملیات تکمیل مانند ضد آتش کردن و ضد چروک کردن پارچه زیردست، حالت خشک و شکننده‌ای پیدا می‌کند که آنها را بوسیله نرم کننده‌ها ، نرم و لطیف می‌نمایند.







متداولترین نرم کننده‌ها عبارتند از: استرهای اسیدفتالیک و بنزیل فتالاتها برای نرم کردن اغلب رزینها بویژه PVC ، تری ملیتانها برای نرم کردن رزینهای مصرفی در ساخت کابلهای سیم و برق و ساخت سایر عایقها ، هیدروکربنهای نفتی با وزن زیاد که دارای اتم N , S , O می‌باشند در ساخت لاستیکها بکار می‌روند، نرم کننده‌های مقاوم در برابر آتش سوزی مانند فسفاتهای آلی و پارفینهای کلردار ، نرم کننده‌های اپوکسی و پلی اورتان و غیره.

masih_m2000
24-05-2009, 13:32
سلام

مطلب

masih_m2000
24-05-2009, 13:42
سلام

مطلب دارم







خاکهای شور و قلیا و اصلاح آن ها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])



خاکهای شور و قلیا

خاکهای شور و قلیا مخصوص مناطق نیمه مرطوب یا خشک بوده و زهکشی در آنها نامناسب است. این خاکها دارای مقدار زیادی املاح محلول هستند که فقط گیاهان نمک دوست در این خاکها قابلیت زیست دارند. خاکهای قلیا اغلب در خاکهای شور به صورت نقاط پراکنده یافت می‌شوند.


دید کلی
مناطق خشک به مناطقی گفته می‌شود که میزان باران سالیانه آنها معمولا کمتر از 50 سانتیمتر است. به علت عدم شسته شدن طبیعی مواد در این موارد ، مقدار کاتیونهای بازی این خاکها زیاد است. در بعضی از افقهای این خاکها تجمع کربنات کلسیم () به مقدار زیاد صورت گرفته و هر قدر مقدار بارندگی کمتر باشد، این لایه کربناتی نزدیکتر به سطح خاک قرار دارد. PH این خاکها بازی است. خاک بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک سرشار از املاح محلول است که منشا متفاوتی دارد.

در بعضی خاکها ، سنگ مادر خود محتوی املاح است و در برخی دیگر در اثر هوازدگی ، املاح محلول از سنگ مادر آزاد می‌شود، ولی چون مقدار رطوبت کم است، نمی‌تواند آبشویی یافته و از خاک خارج شود. وزش باد نیز می‌تواند املاحی را از سطح دریا و اقیانوس انتقال داده و در سواحل به جای گذارد. این نوع خاکها اصطلاحا هالومورفیک نامیده می‌شوند، به سه گروه شور ، شور و قلیایی و قلیایی تقسیم بندی می‌شوند.

خاکهای شور (Saline Soils)
مقدار نمکهای خنثی در این خاکها به حدی است که در رشد طبیعی بیشتر گیاهان اختلالاتی ایجاد می‌شود. PH این خاکها معمولا کمتر از 8.5 است. آنیونهای عمده کلر ، سولفات کلسیم ، منیزیم و سدیم در بعضی مواد نیترات و بی‌کربنات است که به آسانی قابل شستشو بوده ولی شستشوی آنها سبب بالا رفتن PH خاک نمی‌شود. به علت وجود لکه‌های سفید پراکنده نمک در سطح این خاکها به آنها خاکهای قلیایی سفید (White alkali) گفته می‌شود.

انواع خاکهای شور
انواع مهم خاکهای شور عبارتند از:



خاک شور نیتراتی ، که محتوی املاح نیترات سدیم و نیترات پتاسیم است.


خاک شور کلروری ، محتوی املاح کلرور سدیم ، منیزیم و کلسیم است. این خاکها بیشتر در نقاط ساحلی قرار دارد و شوری آب زیرزمینی نیز قابل توجه است.


خاک شور سولفات و کلرور ، دارای درصد متفاوتی از کلر و سولفات بوده و کلر بیشتر از سولفات است.


خاک شور سولفاتی ، دارای سولفاتهای سدیم ، منیزیم و کلسیم بوده ، آبشویی و اصلاح آن آسان است.


خاکهای شور کربناتی ، این خاکها محتوی کربنات و بی‌کربنات سدیم بوده و PH بین 9 تا 11 نوسان دارد.


خاک شور بوراتی ، این خاکها در نواحی آتشفشانی مشاهده شده، محتوی املاح بورات هستند. بوراتها معمولا با کلرورها و سولفاتها یافت می‌شوند و از حاصلخیزی خاک می‌کاهند.
خاکهای شور قلیایی
در این خاکها میزان نمکهای محلول زیاده بوده، علی‌رغم سدیم زیاد ، وجود نمکهای خنثی همچنان PH را در حد کمتر از 8.5 حفظ می‌نماید، ولی بر عکس خاکهای شور شستشوی این خاکها ، سبب بالا رفتن PH می‌گردد، زیرا با شسته شدن نمکهای خنثی قسمتی از سدیم قابل تعویض هیدرولیز شده و مقدار یون در محلول بالا می‌رود. سدیم همچنین در صورت شسته شدن سایر نمکها سبب از هم پاشیدگی ذرات خاک شده و قابلیت نفوذ آن را به شدت کاهش می‌دهد. علاوه بر این اثرات نامطلوب سدیم بطور مستقیم می‌تواند برای گیاهان اثر سمی نیز داشته باشد.

درباره خاکهای شور و قلیا مطالعات فراوانی در کشورهای مختلف صورت گرفته و سازمان بین‌المللی یونسکو نیز از سال 1952 مطالب جالبی در این موارد منتشر کرده است. رسوب املاح در خاکهای مختلف با نوع خاصی از پستی و بلندی همراه است و بطور کلی زمینهای شور و قلیا همیشه در نقاط پست مانند دلتا ، تراسهای رودخانه‌ای و دریاچه‌ای وجود دارند و سفره آب زیرزمینی در این مناطق نیز چندان عمیق نیست.

خاک قلیایی
مقدار نمکهای محلول در این خاکها ، کم ، ولی مقدار سدیم آن زیاد است. به علت هیدرولیز شدن قابل ملاحظه سدیم ، PH خاک بالا رفته، ممکن است حتی تا 10 هم برسد. اثرات مضر این خاکها روی رشد گیاهان از سدیم و یون OH زیاد ناشی می‌شود. به علت اثر از هم پاشیدگی سدیم ، این خاکها دارای شرایط فیزیکی نامناسب می‌باشند. محیط قلیایی زیاد این خاکها سبب حل هوموس خاک و حمل آن به سطح خاک و تیره کردن رنگ آن می‌شود. به همین دلیل به این خاکها نام قلیایی سیاه هم داده شده است.

روابط بین شوری و قلیائیت خاک
مطالعات دانشمندان در نقاط مختلف دنیا حاکی از این است که بین شوری و قلیائیت خاک همبستگی خاص وجود دارد. اگر غلظت املاح در خاک کمتر از 4 گرم در لیتر باشد، PH چنین محلولی معمولا از 8 کمتر است. هرچه میزان املاح افزایش یابد، میزان قلیائیت رو به کاهش می‌گذارد. خاکهای بسیار شور در مناطقی ایجاد می‌شوند که آب زیرزمینی فوق‌العاده شور بوده، قلیائیت آن بسیار اندک است و خاکهای قلیایی نیز در مناطقی تشکیل می‌شوند که مقدار املاح آنها کمتر باشد.

ساختمان خاکهای شور و قلیا
سطح خاکهای مناطق شور و قلیا ، اغلب ساختمان ورقه‌ای دارد که رگبارهای فصلی نیز بر تراکم آن می‌افزاید. در زیر این قشر سطحی ساختمان اغلب تکه‌ای ، منشوری و یا ستونی است. وجود املاح سدیم و تا حدی منیزیم تاثیر عمده‌ای در ساختمان خاک دارد، زیرا املاح موجب تجمع ذرات رس شده و هرچه مقدار املاح بیشتر باشد، خاک دانه‌های حاصل ساختمان سخت‌تری پیدا می‌کند.

وجود سدیم سبب می‌شود که ذرات سطح خاک به حالت انتشار در آمده، حتی در شیبهای کمتر از یک درصد نیز فرسایش قابل توجهی صورت گیرد. آبیاری خاکهای شور و قلیا همواره با خرابی ساختمان خاک همراه است، مگر اقدامات اصلاحی انجام شود.

کانیهای رسی خاکهای شور و قلیایی
کانیهای رسی ، استعداد حاصلخیزی هر خاک را تعیین می‌کنند. مونتموریلونیت ، میکا ، کلریت و کوارتز مهمترین کانیهای مناطق شور و قلیا می‌باشد. چون شرایط اقلیمی مناطق خشک برای تغییر و تحول کانیها مساعد نیست، لذا اغلب کانیهای این خاکها مشابه کانیهای سنگ بستر یا سنگ مادر است

masih_m2000
24-05-2009, 13:43
سلام

مطلب



اصلاح خاکهای شور و قلیا

معمولا برای جلوگیری از اثرات زیانبار خاکهای شور و قلیا ، آنها را به راههای مختلف اصلاح می‌کنند تا گیاهان مختلف قادر به تحمل این خاکها باشند.


دید کلی
تجمع املاح در خاک ، تاثیر عمده‌ای بر روی خواص فیزیکی و شیمیایی رس و هوموس داشته، کمیت و کیفیت جامعه نباتی عالی و پست خاک را تعیین می‌کند. اغلب وجود املاح سدیم موجب انتشار ذرات رس و هوموس شده، لایه یا افق بسیار متراکمی در زیر خاک تشکیل می‌شود که مانع عبور آب و هوا به ریشه نباتات می‌شود. املاح موجود در خاک ، فشار اسمزی محلول خاک را افزایش داده، بدین ترتیب قدرت جذب آب را توسط گیاهان کاهش می‌دهند. از طرفی تعادل یونی را به هم زده و در بعضی مواد مانند املاح بر برای گیاهان سمی هستند. محصول گیاهان مزروعی در مناطق شور قلیایی ناچیز و کمیت و کیفیت محصول نیز قابل توجه نیست. این گیاهان در مقابل امراض و افات نیز مقاومت کمتری دارند.

چگونگی رشد گیاهان در خاکهای هالومورفیک
در خاکهای شور و شور _ قلیا که Ph آنها کمتر از 8.5 است، صدمات وارده به گیاهان از غلظت زیاد نمک در محلول خاک ناشی می‌شود. سلولهای گیاه در محلولهای نمکی آب خود را از دست داده و به اصطلاح پلاسمولیزه می‌شوند. این پدیده از این امر ناشی می‌شود که حرکت آب طبق خاصیت اسمز از محیط رقیق‌تر داخل سلولی به محیط غلیظ خارج صورت می‌گیرد. شدت وقوع این پدیده به عواملی مانند نوع نمک ، نوع سلول گیاهی و شرایط فیزکی خاک بستگی دارد.

محیط خاکهای قلیای با سدیم زیاد به سه طریق روی گیاه اثر نامطلوب بر جای می‌گذارد:



اثرات مضر قلیائیت زیاد تحت تاثیر غلظت های بالای کربنات و بی‌کربنات سدیم.


اثرات سمی یونهای بی‌کربنات ، Oh و ...


اثرات مضر سدیم روی متابولیزم و تغذیه.

این آثار نه تنها در خاکهای قلیایی ظاهر می‌شوند، بلکه در خاکهای شور و قلیای که نمکهای خنثای آنها شسته شده‌اند، نیز آشکار می‌گردند.
اصلاح و اداره خاکهای شور و قلیایی
معمولا برای جلوگیری از اثرات زیان‌آور خاکهای شور و قلیایی به سه طریق مختلف با این خاکها رفتار می‌شود: روش اول از میان بردن این نمکها است. روش دوم تبدیل نمکهای مضر به نمکهای کم ضررتر می‌باشد. روش سوم را می‌توان کنترل نامید. در دو روش اول هدف دفع نمکها و یا تغییر و تبدیل آنها است، در حالی که در روش سوم نحوه اداره خاک و عملیات کشاورزی را طوری تنظیم می‌کنند که نمک بطور یکنواخت در تمام خاک پخش شده و از تمرکز غلظت زیاد نمک در یک نقطه جلوگیری شود.

دفع نمک
معمول‌ترین راههای خروج نمک از خاک دو نوع است: زهکشی زیرزمینی و شستشوی خاک. بکار بردن این دو طریق تواما ، یعنی شستشوی خاک پس از گذاردن زهکشها در آن موثرترین و رضایت‌بخش‌ترین وسیله برای دفع نمک از خاک است. نمکهایی که از طریق بارندگی یا آبیاری وارد محلول خاک می‌شوند، از طریق زهکشها خارج می‌گردند.

اصلاح خاکهای شور و قلیایی موقعی موثر است که آب بکار رفته دارای نمک زیاد، ولی سدیم کم باشد، زیرا استفاده از آبهای کم نمک ، ممکن است به علت دفع نمکهای خنثی مساله قلیائیت را حادتر نماید. خروج نمکهای خنثی درصد سدیم قابل تعویض را در خاک بیشتر نموده و در نتیجه باعث افزایش غلظت یون Oh در محلول خاک می‌شود. این پدیده نامطلوب را می‌توان با تبدیل کربناتها و بی‌کربنات سدیم به سولفات سدیم دفع کرد. این امر را می‌توان با اضافه کردن سولفات کلسیم یا ژیپس ، به خاک قبل از شستشو انجام داد

masih_m2000
24-05-2009, 13:44
سلام

مطلب مفید



طبقه بندی رنگ ها ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])



نگاه اجمالی
رنگها را معمولا براساس خواص آنها و ساختمان ماده اصلی (ساختمان شیمیایی مواد) طبقه بندی می‌کنند. روش دیگر طبقه بندی رنگها براساس روش مصرف آنها در رنگرزی می‌باشد. روش و تکنیک رنگرزی به ساختمان ، طبیعت الیاف یا شئ مورد رنگرزی بستگی دارد. به عبارت دیگر رنگرزی پشم و ابریشم و دیگر الیاف به دست آمده از حیوانات با رنگرزی پنبه و الیاف به دست آمده از گیاهان تفاوت دارد.

نقش ساختمان شیمیایی الیاف در تعیین رنگ مورد نیاز
در رنگرزی همیشه ساختمان شیمیایی الیاف تعیین کننده نوع رنگ مورد نیاز و تکنیک رنگرزی می‌باشد. به عنوان مثال الیاف حیوان مانند پشم و ابریشم از پروتئین تشکیل شده‌اند و دارای گروههای اسیدی و بازی می‌باشند. این گروهها نقاطی هستند که در آنها مولکول رنگ خود را به الیاف متصل می‌کند. پس برای رنگرزی این گونه الیاف باید از رنگهایی که دارای بنیان اسیدی و بازی هستند استفاده کرد.

پنبه یک کربوهیدرات می‌باشد و تنها محتوی پیوندهای خنثای اتری و گروههای هیدروکسیل است. در این نقاط پیوندهای هیدروژنی بین الیاف و رنگ ایجاد می‌شود. پس باید از رنگهای متناسب با خصوصیات الیاف پنبه‌ای استفاده کرد. متصل کردن رنگ به الیاف مصنوعی و سنتزی مانند پلی اولفین‌ها و هیدروکربنها که کاملا عاری از گروههای قطبی هستند، تکنیک و روش دیگری را می‌طلبد. بر اساس روش رنگرزی به صورت زیر دسته‌بندی می‌شود.

رنگهای مستقیم یا رنگهای جوهری
این دسته از رنگها دارای گروهها و عوامل قطبی مانند عوامل اسیدی و بازی هستند و با استفاده از این گروهها ، رنگ با الیاف ترکیب می‌شود. برای رنگرزی پارچه با اینگونه رنگها فقط کافی است که پارچه را در محلول آبی و داغ رنگ فرو ببریم. اسید پیکریک و ماریتوس زرد از جمله این رنگها هستند. هر دو رنگ ، اسیدی بوده و با گروههای آمینه الیاف پروتئینی ترکیب می‌شوند. نایلون نیز که یک پلی‌آمید است، با این رنگها قابل رنگرزی است.

رنگ دانه‌ای
این دسته از رنگها شامل ترکیباتی هستند که می‌توانند با برخی از اکسیدهای فلزی ترکیب شده و نمکهای نامحلول و رنگی که لاک نامیده می‌شوند، تشکیل دهند. روش رنگرزی با این رنگها از کهن‌ترین روشهای تثبیت رنگ روی الیاف بوده است. این رنگها بیشتر برای رنگرزی ابریشم و پنبه بکار می‌رود. در رنگرزی با رنگهای دانه‌ای پارچه یا الیاف ، رنگی به نظر می‌رسند. چون الیاف توسط لایه‌ای از رسوب رنگین پوشانده می‌شود. برای ایجاد دندانه روی رنگها معمولا از اکسیدهای آلومینیوم ، کروم و آهن استفاده می‌شود. آلیزارین نمونه‌ای از این رنگها می‌باشد.

رنگ خمیری
رنگ خمیری ماده‌ای است که در شکل کاهش یافته ، محلول در آب بوده و ممکن است بی‌رنگ هم باشد. در این حالت الیاف به این رنگ آغشته شده و پس از جذب رنگ توسط الیاف ، آنها را از خمره خارج کرده و در معرض هوا با یک ماده شیمیایی اکسید کننده قرار می‌دهند. در این مرحله رنگ اکسید شده و به صورت رنگین و نامحلول در می‌آید. رنگهای باستانی ایندیگو و تیریان از این جمله‌اند.

رنگ واکنشی
این رنگها که تحت عنوان رنگهای ظاهر شونده هم شناخته می‌شوند، در درون خود پارچه ، تشکیل شده و ظاهر می‌گردند. مثال مهمی از این گروه رنگها ، رنگهای آزو می‌باشند. رنگرزی با این رنگها به این صورت است که پارچه را در محلول قلیایی ترکیبی که باید رنگ در آن مشتق شود (فنل یا نفتول) فرو می‌بریم. سپس پارچه را در محلول سرد آمین دی ازت دار شده در داخل خود الیاف انجام شده و رنگ تشکیل می‌گردد. به رنگی که به این صورت حاصل می‌شود رنگ یخی نیز می‌گویند، زیرا برای پایداری و جلوگیری از تجزیه نمک دی آزونیوم دمای پائین ضرورت دارد.

رنگ پخش شونده
این دسته از رنگها در خود الیاف محلول هستند، اما در آب نامحلول می‌باشند. رنگهای پخش شونده در رنگرزی بسیاری از الیاف سنتزی بکار می‌روند. به این الیاف گاهی اوقات الیاف آبگریز نیز گفته می‌شود. معمولا ساختمان شیمیایی آنها فاقد گروههای قطبی است. روش رنگرزی به اینگونه است که رنگ به صورت پودر نرم در بعضی از ترکیبات آلی مناسب (معمولا ترکیبات فنل) حل می‌شود و در دما و فشار بالا در حمام‌های ویژه به الیاف منتقل می‌شود.

masih_m2000
24-05-2009, 13:45
سلام

مطلب قشنگ







آذرخش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ديد كلي:
پديده زيبا ولي خطرناك آذرخش يا برق ، تخليه الكتريكي در جو زمين است.
همه شما تا به حال غرش آسمان "رعد و برق" و نيز تلاطم ابرها و ايجاد نورهاي درخشان لحظه اي در آسمان را ديده ايد.
و سوالات زيادي كه…
اين صدا چه بود؟
اين نور چگونه توليد مي شود؟
چگونه از نور آذرخش استفاده كنيم؟
برق آسمان چه فوايد و مضراتي دارد؟ و هزاران سوال از اين قبيل …

masih_m2000
24-05-2009, 13:46
سلام

مطلب خوب نظر یادتون نره



تاريخچه آذرخش:

تشابه بين آذرخش و جرقه الكتريكي در همان اوايل قرن هجدهم مورد توجه قرار گرفت. تصور مي شد كه ابرهاي طوفاني بار الكتريكي زيادي حمل مي كنند، و آذرخش جرقه غول آسايي است كه فقط ازنظر اندازه با جرقه بين الكترودهاي ماشين ويمچورست متفاوت است.
اين مطلب را مثلاً لومونوسوف (M.V.Lomonosov) فيزيكدان و شيمي دان روسي كه الكتريسته جو را همراه با مسائل علمي ديگر مطالعه كرد، خاطر نشان نمود. اين مطلب با آزمايش هايي كه لومونوسوف در سال هاي 1752 و 1753 و فرانكلين (B.Franklin) پژوهشگر آمريكايي به طور مستقل انجام دادند، تاييد شده است

masih_m2000
24-05-2009, 13:46
سلام

مطلب تشکریادتون نره



ماشين تندر لومونوسوف:
لومونوسوف يك ماشين تندر ساخت. خازني كه در آزمايشگاه او نصب شده بود و با سيمي كه انتهايش از اتاق خارج و بر تيرك بلند بالابرده شده بود، با الكتريسته جو باردار مي شد. در مدت طوفان هاي تندري ، با لمس كردن خازن مي شد جرقه را از آن خارج كرد

masih_m2000
24-05-2009, 13:48
سلام

مطلب مفید و علی تشکر یادتون نره



.

آزمايش فرانكلين:

فرانكلين در مواقع طوفان تندري بادبادكي را با يك ميله آهني به هوا فرستاد. انتهاي پايين ريسماني كه به بادبادك متصل بود به كليد دري بسته مي شد. وقتي كه ريسمان مرطوب و به رساناي الكتريكي تبديل مي شد، فرانكلين مي توانست جرقه ها را از كليد بگيرد، بطري ليد را پركند. و ساير آزمايش هايي را كه معمولاً با ماشين ويمچورست صورت مي پذيرفت، انجام دهد.

بايد خاطرنشان كرد كه چنين آزمايشاتي بسيار خطرناكند زيرا آذرخش ممكن است به بادبادك بخورد و آن وقت بار زيادي از بدن آزمايشگر به زمين برسد (برق گرفتگي شديد). در تاريخ فيزيك چنين موارد دردناكي وجود دارند. مثلاً در سال 1753ريچمن (G.Richman) كه با لومونوسوف كار مي كرد در سن پترزبورك توسط آذرخش كشته شد.
البته با اين آزمايشات نشان دادند كه ابرهاي طوفاني واقعا بار الكتريكي دارند

masih_m2000
24-05-2009, 13:48
سلام

مطلب توپ و زیبا



.

چگونگي شكل گيري آذرخش:

قسمت هاي مختلف ابر بارهايي با علامت هاي مختلف حمل مي كنند. در بيشترين موارد پايين ابر (كه به زمين است) داراي بار منفي است. در حاليكه قسمت بالا به طور مثبت باردار است. بنابراين اگر دو ابر چنان بهم نزديك شوند كه قسمت هايي كه بار غير همنام دارند، به طرف يكديگر باشند، ممكن است بين آنها جرقه آسماني (آذرخش) بوجود آيد.
همچنين تخليه آذرخش ممكن است به طريقه ديگري نيز صورت گيرد ابر طوفاني با حركت در بالاي زمين بار زيادي بر سطح زمين القا مي كند و ابر سطح زمين بصورت صفحات خازني بزرگي در مي آيند. اختلاف پتاسيل الكتريكي بين ابر و زمين به مقادير عظيم صدها ميليون ولت مي رسد و ميدان الكتريكي شديدي در هوا به وجود مي آيد. اگر شدت اين ميدان به قدر كافي زياد باشد، ممكن است جرقه زني روي دهد يعني آذرخش به زمين بربخورد. گاهي آذرخش ها به زمين مي خورند يا باعث آتش سوزي مي شوند

masih_m2000
24-05-2009, 13:49
سلام

مطلب خیلی خوب دارم



.

پارامتر هاي مشخص كننده آذرخش :
بنا بر مشاهدات دراز مدت تخليه جرقه اي آذرخش با عوامل زير مشخص مي شود.
ولتاژ بين ابر و زمين كه حدوداًُ 108 ولت است.
جريان در آذرخش كه حدودا 105 آمپر است.
مدت آذرخش كه حدوداً 6-10 ثانيه است.
قطر كانال تابان آذرخش كه حدودا 10 تا 20 سانتيمتر است

masih_m2000
24-05-2009, 13:50
سلام

مطلب نظر یادتون نره



.

تندر آذرخش:

تندر كه بعد از آذرخش شنيده مي شود، داراي همان منشأ ترق ترقي است كه در مدت جرقه در آزمايشگاه بوجود مي آيد. يعني هواي درون كانال تابان آذرخش به شدت گرم و منبسط مي شود و موج هاي صوتي ايجاد مي كند. در نتيجه بازتاب از ابرها ، كوه ها و غيره پژواك غرش هاي تندر را اغلب مي توان شنيد.

masih_m2000
24-05-2009, 13:51
سلام

مطلب دارم


بمب اتمی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])










بمب اتمي سلاحي است كه نيروي آن از انرژي اتمي و بر اثر شكاف هسته (فيسيون ) اتمهاي پلوتونيوم يا اورانيوم ايجاد مي شود .در فرآيند شكافت هسته اي ، اتمهاي ناپايدار شكافته و به اتمهاي سبكتر تبديل مي شوند .

نخستين بمب از اين نوع ، در سال 1945 م در ايالات نيو مكزيكو در ايالات متحده آمريكا آزمايش شد . اين بمب ، انفجاري با قدرت 19 كيلو تن ايجاد كرد ( يك كيلو تن برابر است با انرژي اتمي آزاد شده 190 تن ماده منفجره تي . ان . تي ) انفجار بمب اتمي موج بسيار نيرومند پرتوهاي شديد نوراني ، تشعشعات نفوذ كننده اشعه گاما و نوترونها و پخش شدن مواد راديو اكتيو را همراه دارد . انفجار بمب اتمي چندين هزار ميليارد كالري حرارت را در چند ميليونيوم ثانيه ايجاد مي كند .

اين دماي چند ميليون درجه اي با فشار بسيار زياد تا فاصله 1200 متري از مركز انفجار به افراد بدون پوشش حفاظتي صدمه مي زند و سبب مرگ و بيماري انسان و جانوران مي شود . همچنين زمين ، هوا آب و همه چيز را به مواد راديو اكتيو آلوده مي كند .

بمب هاي اتمي شامل نيروهاي قوي و ضعيفي اند كه اين نيروها هسته يك اتم را به ويژه اتم هايي كه هسته هاي ناپايداري دارند، در جاي خود نگه مي دارند. اساسا دو شيوه بنيادي براي آزادسازي انرژي از يك اتم وجود دارد: 1- شكافت هسته اي: مي توان هسته يك اتم را با يك نوترون به دو جزء كوچك تر تقسيم كرد. اين همان شيوه اي است كه در مورد ايزوتوپ هاي اورانيوم (يعني اورانيوم 235 و اورانيوم 233) به كار مي رود.

براي توليد يك بمب اتمي موارد زير نياز است:

يك منبع سوخت كه قابليت شكافت يا همجوشي را داشته باشد.

دستگاهي كه همچون ماشه آغازگر حوادث باشد.

راهي كه به كمك آن بتوان بيشتر سوخت را پيش از آنكه انفجار رخ دهد دچار شكافت يا همجوشي كرد.

در اولين بمب هاي اتمي از روش شكافت استفاده مي شد. اما امروزه بمب هاي همجوشي از فرآيند همجوشي به عنوان ماشه آغازگر استفاده مي كنند.بمب هاي شكافتي (فيزيوني): يك بمب شكافتي از ماده اي مانند اورانيوم 235 براي خلق يك انفجار هسته اي استفاده مي كند. اورانيوم 235 ويژگي منحصر به فردي دارد كه آن را براي توليد هم انرژي هسته اي و هم بمب هسته اي مناسب مي كند. اورانيوم 235 يكي از نادر موادي است كه مي تواند زير شكافت القايي قرار بگيرد.اگر يك نوترون آزاد به هسته اورانيوم 235 برود،هسته بي درنگ نوترون را جذب كرده و بي ثبات شده در يك چشم به هم زدن شكسته مي شود. اين باعث پديد آمدن دو اتم سبك تر و آزادسازي دو يا سه عدد نوترون مي شود كه تعداد اين نوترون ها بستگي به چگونگي شكسته شدن هسته اتم اوليه اورانيوم 235 دارد. دو اتم جديد به محض اينكه در وضعيت جديد تثبيت شدند از خود پرتو گاما ساطع مي كنند. درباره اين نحوه شكافت القايي سه نكته وجود دارد كه موضوع را جالب مي كند.

1 - احتمال اينكه اتم اورانيوم 235 نوتروني را كه به سمتش است، جذب كند، بسيار بالا است. در بمبي كه به خوبي كار مي كند، بيش از يك نوترون از هر فرآيند فيزيون به دست مي آيد كه خود اين نوترون ها سبب وقوع فرآيندهاي شكافت بعدي اند. اين وضعيت اصطلاحا «وراي آستانه بحران» ناميده مي شود.

2 - فرآيند جذب نوترون و شكسته شدن متعاقب آن بسيار سريع و در حد پيكو ثانيه (12-10 ثانيه) رخ مي دهد.

3 - حجم عظيم و خارق العاده اي از انرژي به صورت گرما و پرتو گاما به هنگام شكسته شدن هسته آزاد مي شود. انرژي آزاد شده از يك فرآيند شكافت به اين علت است كه محصولات شكافت و نوترون ها وزن كمتري از اتم اورانيوم 235 دارند. اين تفاوت وزن نمايان گر تبديل ماده به انرژي است كه به واسطه فرمول معروف mc2= E محاسبه مي شود. حدود نيم كيلوگرم اورانيوم غني شده به كار رفته در يك بمب هسته اي برابر با چندين ميليون گالن بنزين است. نيم كيلوگرم اورانيوم غني شده انداز ه اي معادل يك توپ تنيس دارد. در حالي كه يك ميليون گالن بنزين در مكعبي كه هر ضلع آن 17 متر (ارتفاع يك ساختمان 5 طبقه) است، جا مي گيرد. حالا بهتر مي توان انرژي آزاد شده از مقدار كمي اورانيوم 235 را متصور شد.براي اينكه اين ويژگي هاي اروانيوم 235 به كار آيد بايد اورانيوم را غني كرد. اورانيوم به كار رفته در سلاح هاي هسته اي حداقل بايد شامل نود درصد اورانيوم 235 باشد.در يك بمب شكافتي، سوخت به كار رفته را بايد در توده هايي كه وضعيت «زير آستانه بحران» دارند، نگه داشت. اين كار براي جلوگيري از انفجار نارس و زودهنگام ضروري است. تعريف توده اي كه در وضعيت «آستانه بحران» قرار داد چنين است: حداقل توده از يك ماده با قابليت شكافت كه براي رسيدن به واكنش شكافت هسته اي لازم است. اين جداسازي مشكلات زيادي را براي طراحي يك بمب شكافتي با خود به همراه مي آورد كه بايد حل شود.

1 - دو يا بيشتر از دو توده «زير آستانه بحران» براي تشكيل توده «وراي آستانه بحران» بايد در كنار هم آورده شوند كه در اين صورت موقع انفجار به نوترون بيش از آنچه كه هست براي رسيدن به يك واكنش شكافتي، نياز پيدا خواهد شد.

2 - نوترون هاي آزاد بايد در يك توده «وراي آستانه بحران» القا شوند تا شكافت آغاز شود.

3 - براي جلوگيري از ناكامي بمب بايد هر مقدار ماده كه ممكن است پيش از انفجار وارد مرحله شكافت شود براي تبديل توده هاي «زير آستانه بحران» به توده هايي «وراي آستانه بحران» از دو تكنيك «چكاندن ماشه» و «انفجار از درون» استفاده مي شود.تكنيك «چكاندن ماشه» ساده ترين راه براي آوردن توده هاي «زير بحران» به همديگر است. بدين صورت كه يك تفنگ توده اي را به توده ديگر شليك مي كند. يك كره تشكيل شده از اورانيوم 235 به دور يك مولد نوترون ساخته مي شود. گلوله اي از اورانيوم 235 در يك انتهاي تيوپ درازي كه پشت آن مواد منفجره جاسازي شده، قرار داده مي شود.كره ياد شده در انتهاي ديگر تيوپ قرار مي گيرد. يك حسگر حساس به فشار ارتفاع مناسب را براي انفجار چاشني و بروز حوادث زير تشخيص مي دهد:

1 - انفجار مواد منفجره و در نتيجه شليك گلوله در تيوپ

2 - برخورد گلوله به كره و مولد و در نتيجه آغاز واكنش شكافت

3 - انفجار بمب

در «پسر بچه» بمبي كه در سال هاي پاياني جنگ جهاني دوم بر شهر هيروشيما انداخته شد، تكنيك «چكاندن ماشه» به كار رفته بود. اين بمب 5/14 كيلو تن برابر با 500/14 تن TNT بازده و 5/1 درصد كارآيي داشت. يعني پيش از انفجار تنها 5/1 درصد ازماده مورد نظر شكافت پيدا كرد.

در همان ابتداي «پروژه منهتن»، برنامه سري آمريكا در توليد بمب اتمي، دانشمندان فهميدند كه فشردن توده ها به همديگر و به يك كره با استفاده از انفجار دروني مي تواند راه مناسبي براي رسيدن به توده «وراي آستانه بحران» باشد. البته اين تفكر مشكلات زيادي به همراه داشت. به خصوص اين مسئله مطرح شد كه چگونه مي توان يك موج شوك را به طور يكنواخت، مستقيما طي كره مورد نظر، هدايت و كنترل كرد؟افراد تيم پروژه «منهتن» اين مشكلات را حل كردند. بدين صورت، تكنيك «انفجار از درون» خلق شد. دستگاه انفجار دروني شامل يك كره از جنس اورانيوم 235 و يك بخش به عنوان هسته است كه از پولوتونيوم 239 تشكيل شده و با مواد منفجره احاطه شده است. وقتي چاشني بمب به كار بيفتد حوادث زير رخ مي دهند:

1 - انفجار مواد منفجره موج شوك ايجاد مي كند.

2 - موج شوك بخش هسته را فشرده مي كند.

3 - فرآيند شكافت شروع مي شود.

4 - بمب منفجر مي شود.

در «مرد گنده» بمبي كه در سال هاي پاياني جنگ جهاني دوم بر شهر ناكازاكي انداخته شد، تكنيك «انفجار از درون» به كار رفته بود. بازده اين بمب 23 كيلو تن و كارآيي آن 17درصد بود.شكافت معمولا در 560 ميلياردم ثانيه رخ مي دهد.بمب هاي همجوشي: بمب هاي همجوشي كار مي كردند ولي كارآيي بالايي نداشتند. بمب هاي همجوشي كه بمب هاي «ترمونوكلئار» هم ناميده مي شوند، بازده و كارآيي به مراتب بالاتري دارند. براي توليد بمب همجوشي بايد مشكلات زير حل شود:دوتريوم و تريتيوم مواد به كار رفته در سوخت همجوشي هر دو گازند و ذخيره كردنشان دشوار است. تريتيوم هم كمياب است و هم نيمه عمر كوتاهي دارد بنابراين سوخت بمب بايد همواره تكميل و پر شود.دوتريوم و تريتيوم بايد به شدت در دماي بالا براي آغاز واكنش همجوشي فشرده شوند. در نهايت «استانسيلا اولام» دريافت كه بيشتر پرتو به دست آمده از يك واكنش فيزيون، اشعه X است كه اين اشعه X مي تواند با ايجاد درجه حرارت بالا و فشار زياد مقدمات همجوشي را آماده كند. بنابراين با به كارگيري بمب شكافتي در بمب همجوشي مشكلات بسياري حل شد. در يك بمب همجوشي حوادث زير رخ مي دهند:

1 - بمب شكافتي با انفجار دروني ايجاد اشعه X مي كند.

2 - اشعه X درون بمب و در نتيجه سپر جلوگيري كننده از انفجار نارس را گرم مي كند.

3 - گرما باعث منبسط شدن سپر و سوختن آن مي شود. اين كار باعث ورود فشار به درون ليتيوم - دوتريوم مي شود.

4 – ليتيوم - دوتريوم 30 برابر بيشتر از قبل تحت فشار قرار مي گيرند.

5 - امواج شوك فشاري واكنش شكافتي را در ميله پولوتونيومي آغاز مي كند.

6 - ميله در حال شكافت از خود پرتو، گرما و نوترون مي دهد.

7 - نوترون ها به سوي ليتيوم - دوتريوم رفته و با چسبيدن به ليتيوم ايجاد تريتيوم مي كند.

8 - تركيبي از دما و فشار براي وقوع واكنش همجوشي تريتيوم - دوتريوم ودوتريوم - دوتريوم و ايجاد پرتو، گرما و نوترون بيشتر، بسيار مناسب است.

9 - نوترون هاي آزاد شده از واكنش هاي همجوشي باعث القاي شكافت در قطعات اورانيوم 238 كه در سپر مورد نظر به كار رفته بود، مي شود.

10 - شكافت قطعات اروانيومي ايجاد گرما و پرتو بيشتر مي كند.

11 - بمب منفجر شود.

masih_m2000
24-05-2009, 13:52
سلام

مطلب خوب





اتم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

اَتُم کوچک‌ترین جزء اصلی غیر قابل تقلیل یک سامانهٔ شیمیایی است.

این واژه از واژهٔ یونانی atomos، به معنی بخش‌ناشدنی و نابریدنی گرفته شده است، که از پیشوند a، بمعنی نا-، و tomos، بمعنی برش، ساخته شده است.

اتم‌ها از طریق شیمیایی قابل تجزیه نیستند. باور امروزه بر این است که اتم از ذرات کوچک‌تری تشکیل شده است. قطر یک اتم معمولاً میان ۱۰ تا ۱۰۰ پیکومتر متفاوت است. قطر اتم ‎10-10 متر است و اندازه هسته در مرکز اتم ‎۰/۰۰۰۰۱ بزرگی اتم است و یا به عبارتی دقیقتر قطر کامل هسته به طور میانگین ‎10-15 متر است.



اتم هلیوم

مواد متنوعی که روزانه در آزمایش و تجربه با آن روبه‌رو هستیم، متشکل از اتم‌های گسسته است. وجود چنین ذراتی برای نخستین بار توسط فیلسوفان یونانی مانند ذیمقراطیس، لئوکیپوس و اپیکوروس، بدون ارائهٔ اثبات، پیشنهاد شد. سپس این مفهوم مسکوت ماند تا زمانی که در سده ۱۸ میلادی، راجر بوسکوویچ آن را احیاء نمود، و پس از آن از سوی جان دالتون در شیمی بکار برده شد.

راجر بوسکوویچ نظریهٔ خود را بر پایهٔ مکانیک نیوتنی قرارداد و آن را در سال ۱۷۵۸ میلادی تحت عنوان Theoria philosophiae naturalis redacta ad unicam legem virium in natura existentium چاپ کرد.

برپایه نظریه بوسکوویچ، اتم‌ها نقاط بی‌اسکلتی هستند که بسته به فاصلهٔ آنها از یکدیگر، نیروهای کشش و رانش بر یکدیگر وارد می‌کنند. جان دالتون از نظریهٔ اتمی برای توضیح چگونگی ترکیب گازها در نسبتهای ساده، استفاده کرد. در اثر تلاش آمادئو آووگادرو در سدهٔ ۱۹ میلادی، دانشمندان توانستند تفاوت میان اتم‌ها و مولکولها را درک کنند. در روزگار جدید، اتم‌ها به صورت تجربی مشاهده شده‌اند. در آزمایش‌ها نیز مشخص گردیده است که اتم‌ها خود از ذرات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) کوچک‌تری ساخته شده‌اند. در مرکز اتم، یک هستهٔ کوچک مرکزی مثبت متشکل از ذرات هسته‌ای (پروتون‌ها و نوترون‌ها)، و بقیه اتم فقط از پوسته‌های موج‌دار الکترون تشکیل شده است. معمولاً اتم‌های با داشتن تعداد مساوی الکترون و پروتون، از نظر الکتریکی خنثی هستند.

اتم‌ها عموماً بر حسب عدد اتمی که متناسب با تعداد پروتون‌های آن اتم است، رده‌بندی می‌شوند. برای مثال، اتم‌های کربن اتم‌هایی هستند که شش پروتون دارند. تمام اتم‌های با عدد اتمی یکسان، دارای ویژگی‌های فیزیکی یکسان بوده و واکنش شیمیایی یکسان از خود نشان می‌دهند. انواع گوناگون اتمها در جدول تناوبی فهرست شده‌اند. اتم‌های دارای عدد اتمی یکسان اما با جرم اتمی متفاوت (به علت تعداد متفاوت نوترون‌های آنها) ایزوتوپ نامیده می‌شوند.

ساده‌ترین اتم، اتم هیدروژن است که عدد اتمی آن یک است و یک پروتون و یک الکترون دارد. این اتم در بررسی موضوعات علمی، بویژه در آغاز شکل‌گیری نظریهٔ کوانتوم، بسیار مورد توجه بوده است.

واکنش شیمیایی اتم‌ها عمدتاً وابسته به آثار متقابل الکترون‌های آنهاست. بویژه الکترون‌هایی که در بیرونی‌ترین لایهٔ اتمی قرار دارند به نام الکترون‌های ظرفیتی، بیشترین اثر را در واکنش‌های شیمیایی نشان می‌دهند. الکترون‌های مرکزی (یعنی آنهایی که در لایهٔ بیرونی نیستند) نیز موثرند ولی به علت وجود بار مثبت هستهٔ اتمی، نقششان ثانوی است.

اتم‌ها گرایش زیادی به تکمیل لایهٔ الکترونی بیرونی خود (یا تخلیهٔ کامل آن) دارند، لایهٔ خارجی هیدروژن و هلیوم ظرفیت دو الکترون و در اتمهای دیگر ظرفیت هشت الکترون را دارند. این عمل با استفادهٔ مشترک از الکترون‌های اتمهای مجاور و یا با جدا کردن کامل الکترون‌ها از اتم‌های دیگر فراهم می‌شود. هنگامی که الکترون‌ها در مشارکت اتم‌ها قرار می‌گیرند، یک پیوند کووالانسی میان دو اتم تشکیل می‌شود. پیوندهای کووالانسی قوی‌ترین نوع پیوندهای اتمی هستند.

masih_m2000
24-05-2009, 13:52
سلام

مطلب مفید تشکر بدیدها





آشکار سازی ذرات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])






آشكارسازي ذرات عبارتست از فرآيندي كه در آن خصوصياتي مانند جرم ، انرژي ، بار الكتريكي ، مسير حركت و ... و در مجموع نوع يك ذره حامل انرژي كه در واكنش‌هاي هسته‌اي بوجود مي‌آيد، توسط دستگاهي (اغلب آشكارساز) تعيين مي‌شود.

ديد كلي

فرآيند آشكارسازي متشكل از يك دستگاه آشكارساز است كه بسته به نوع ذره تابشي و آشكارسازي خصيصه‌اي از ذره ، نوع دستگاه فرق مي‌كند. سهم عمده در آشكارسازي ذره توسط ماده‌اي متناسب با ذره تابشي در دستگاه آشكارساز انجام مي‌شود كه عبارت است از برهمكنش ذره باردار حامل انرژي با الكترونهاي مداري ماده آشكارسازي كه اين برهمكنش توسط مدارهاي الكترونيكي آشكارساز ، به يك پالس الكتريكي تبديل مي‌شود. عوامل موثر بر آشكارسازي ذرات در اين مقوله مورد بررسي قرار مي‌گيرد.

masih_m2000
24-05-2009, 13:53
سلام

مطلب قشنگ



ذرات تابشي
واپاشي هسته‌اي يك فرآيند خودبخودي است، يعني سيستم بطور خودبه‌خودي ، از حالتي به حالتي ديگر تغيير مي‌كند. پايستگي انرژي ايجاب مي‌كند كه انرژي حالت نهايي پايين‌تر از حالت اوليه باشد. اين اختلاف انرژي به طريقي به خارج سيستم فرستاده مي‌شود. در تمام اين موارد ، اين امر با گسيل ذرات حامل انرژي بدست مي‌آيد كه اين ذرات يك يا تركيبي از گسيل الكترومغناطيسي ، گسيل بتا و گسيل نوكلئون است كه كلا مي‌توان ذرات تابشي را به دو بخش ، ذرات تابشي باردار حامل انرژي و ذرات بي‌بار حامل انرژي ، تقسيم‌بندي كرد

masih_m2000
24-05-2009, 13:53
سلام

مطلب عالی نظر یادتون نره



ذرات تابشي باردار حامل انرژي

بار الكتريكي ذرات باردار حامل انرژي سهم مهمي در آشكارسازي ذره دارد. وقتي ذره تابشي از كنار اتمها عبور مي‌كند، به علت باردار بودن ، بر الكترونهاي مداري نيروي الكتريكي وارد مي‌كند. در اين برهم‌كنش انرژي مبادله مي‌شود كه باعث كند شدن حركت ذره تابشي و كنده شدن الكترونها از مدارشان مي‌شود. اين الكترونهاي جدا شده از مدار اساس بسياري از روشهاي آشكارسازي ذرات تابشي و اندازه گيري جرم ، بار ، انرژي و ... آنها است.

روش‌هاي كلي آشكار كردن ذرات باردار حامل انرژي

سه روش اساسي براي آشكار كردن ذرات باردار تابشي با استفاده از يونش وجود دارد :

يونش را مي‌توان قابل روئيت كرد، بطوري كه رد ذرات را بتوان ديد و يا عكسبرداري كرد.

وقتي كه زوج الكترون _ يون دوباره تركيب مي‌شوند، نور گسيل شده را با يك دستگاه حساس به نور مي‌توان آشكارسازي كرد.

با استفاده از يك ميدان الكتريكي مي‌توان الكترونها و يونها را جمع‌آوري كرد و از اين طريق يك علامت الكتريكي توليد كرد.

ذرات تابشي بي‌بار حامل انرژي
در آشكارسازي ذرات باردار حامل انرژي ، بار ذره عامل مهمي در آشكارسازي ذره بود ولي نوترونها و فوتونها (در ناحيه پرتوهاي ايكس و گاما) فاقد بار هستند، لذا روش‌هايي كه براي آشكارسازي آنها بكار رفته، كمتر از ذرات باردار است. احتمال برهمكنش نوترونها يا پرتوهاي ايكس و گاما با اتم يا هسته آن به‌صورت سطح مقطع كل بيان مي‌شود

masih_m2000
24-05-2009, 13:54
سلام

مطلب دارم





فوتونها (در ناحيه پرتوهاي ايكس و گاما)
پرتوهاي ايكس و گاما با الكترونهاي مداري ماده از طريق سه برهمكنش شناخته شده ، يعني اثر فوتوالكتريك ، پراكندگي كامپتون و توليد زوج الكترون _ پوزيترون برهمكنش مي‌كنند. براي پرتوهاي ايكس و گاما سطح مقطع كل با مجموع سطح مقطع‌هاي سه برهمكنش اساسي ياد شده در بالا برابر است

masih_m2000
24-05-2009, 13:55
سلام

مطلب مفید



.

نوترونها

نوترونها مي‌توانند پراكنده شوند و يا واكنشهاي هسته‌اي ايجاد كنند كه بسياري از اين واكنشها منجر به گسيل ذرات باردار حامل انرژي مي‌شود. تمام روشهاي آشكارسازي نوترونها در نهايت به آشكارسازي ذرات باردار منجر مي‌شود كه بعد از تابش نوترون به يك ماده خاص ذره باردار تابش مي‌شود. براي نوترون سطح مقطع كل با مجموع سطح مقطع‌هاي واكنش و پراكندگي برابر مي‌باشد.

اصول كار دستگاههاي آشكارساز

اصول كار اغلب دستگاههاي آشكارساز مشابه است. تابش وارد آشكارساز مي‌شود، با اتمهاي ماده آشكارساز برهمكنش مي‌كند (اثر تابش بر ماده) و ذره ورودي بخشي از انرژي خود را صرف جداسازي الكترونهاي كم‌انرژي ماده آشكارساز از مدارهاي اتمي خود مي‌كند. اين الكترونها و يونش ايجاد شده جمع‌آوري مي‌شود و توسط يك مدار الكترونيكي براي تحليل به صورت يك تپ ولتاژ يا جريان در مي‌آيد.

خصوصيات مواد آشكارساز بكار رفته در آشكارسازها

ماده مناسب براي آشكارسازي هر ذره بستگي به نوع ذره تابشي دارد.

براي تعيين انرژي تابشي بايستي تعداد الكترونهاي آزاد شده از ماده زياد باشد.

براي تعيين زمان گسيل تابش بايد ماده‌اي را انتخاب كنيم كه در آن الكترونها به سرعت تبديل به تپ شوند.

براي تعيين نوع ذره بايد ماده‌اي انتخاب شود كه جرم و بار ذره اثر مشخصي بر روي ماده داشته باشد.

اگر بخواهيم مسير ذره تابشي را دنبال كنيم، بايد ماده آشكارساز نسبت به محل ورود ذره تابشي حساس باشد.

انواع آشكارسازها

اتاقك ابر
اتاقك ابر متشكل از محفظه‌اي از هوا و بخار آب به حالت اشباع است. در اطراف يونهاي تشكيل شده از تابش ذرات باردار حامل انرژي ، قطره‌هاي آب تشكيل مي‌شود كه با نوردهي مناسب مي‌توان مسير حركت ذره را ديد يا عكسبرداي كرد

masih_m2000
24-05-2009, 13:56
سلام

مطلب عالی نظر یادتون نره



.

اتاقك حبابي
اتاقك حباب متشكل از محفظه‌اي از مايع فوق گرم است. در اتاقك حباب وقتي به طرز ناگهاني از فشار كاسته مي‌شود، مايع شروع به جوشيدن مي‌كند. حبابها بر روي يونهايي كه در مسير ذرات باردار تابشي پرانرژي قرار دارند، تشكيل مي‌شوند كه مي‌توان آنها را روئيت كرد يا از آنها عكسبرداري كرد

masih_m2000
24-05-2009, 13:57
سلام

مطلب


.

اتاقك جرقه‌اي
اتاقك جرقه متشكل از دو صفحه يا دو سيم موازي است كه ولتاژ قوي ميان هر جفت از صفحه‌ها برقرار است. در مواقعي كه جرقه‌هاي قوي بين دو صفحه زده مي‌شود كه به احتمال قوي جرقه‌ها در همان مسير حركت ذره باردار حامل انرژي است كه در گاز مربوطه يونش ايجاد كرده است كه مي‌توان آن را ديد يا عكسبرداري كرد

masih_m2000
24-05-2009, 13:57
سلام

مطلب مفید



امولسيون عكاسي

در مسير ذرات تابشي باردار حامل انرژي دانه‌هاي هالوژنه نقره تشكيل مي‌شود كه مي‌توان آن را پس از ظهور فيلم عكاسي روئيت كرد.

آشكارساز سوسوزن (سينتيلاسيون)
در يك بلور جسم جامد ، برهمكنش ذره باردار پرانرژي با الكترونهاي مداري باعث كنده شدن آنها مي‌شود. الكترون كنده شده وقتي در تهيجا (مدار الكتروني فاقد الكترون) مي‌افتد، نور گسيل مي‌كند. اگر بلور به اين نور شفاف باشد، عبور ذره باردار حامل انرژي با سينتيلاسيون يا سوسوزني نور گسيل شده از بلور علامت داده مي‌شود كه اين علامت نوري توسط اثر فتوالكتريك به يك تپ الكتريكي تبديل مي‌شود

masih_m2000
24-05-2009, 13:58
سلام

مطلب قشنگ


.


آشكارساز گازي

در آشكارساز گازي ذره باردار حامل انرژي در گاز پر شده ميان دو الكترود فلزي توليد زوج الكترون _ يون مي‌كند. ميدان الكتريكي از برقراري ولتاژ حاصل مي‌شود كه اين ميدان باعث شتاب الكترونها و يون‌ها به ترتيب به طرف الكترود مثبت و منفي مي‌شود. چون در مسير حركت با اتمهاي ديگر برخورد مي‌كنند، حركت آنها حركت سوقي است

masih_m2000
24-05-2009, 13:59
سلام

مطلب دارم



.

آشكارسازهاي حالت جامد يا نيم رسانا
اين نوع آشكارسازها از يك اتصال p - n ميان سيليسيم يا ژرمانيم نوع P و نوع n تشكيل يافته است. وقتي ولتاژي در خلاف جهت رسانش ديود اعمال مي‌شود، ناحيه‌اي تهي از حاملهاي بار در پيوندگاه بوجود مي‌آيد. هنگامي كه ذره باردار حامل انرژي در طول ناحيه تهي حركت مي‌كند، در نتيجه برهمكنش آن با الكترونهاي داخل بلور مسير با زوجهاي الكترون _ حفره معين مي‌شود. الكترونها و حفره‌ها جمع مي‌شوند و تپي الكتريكي در شمارشگر بوجود مي‌آيد

masih_m2000
24-05-2009, 14:00
سلام

مطلب خوب تشکر یادتون نره



طيف‌سنج‌هاي مغناطيسي
در طيف‌سنج‌هاي مغناطيسي از ميدان مغناطيسي يكنواخت استفاده مي‌كنند. اگر از يك منبع چند تابش مختلف داشته باشيم، وقتي ذرات باردار حامل انرژي تابشي وارد ميدان مغناطيسي يكنواخت مي‌شوند، مسيرهاي دايره‌اي متفاوت مي‌گيرند. از برخورد اين مسيرهاي دايره‌اي متفاوت با وسيله ثابتي مثلا فيلم عكاسي به تعداد ذرات باردار تابشي ، تصوير تشكيل مي‌شود

masih_m2000
24-05-2009, 14:00
سلام مطلب دارم نظر بدهید



.

آشكارساز تلسكوپي
آشكارسازي تلسكوپي متشكل از دو يا چند شمازشگر است كه در آن تابش به ترتيب از شمارشگرها عبور مي‌كند. شمارشگرهاي اوليه نازك هستند، بطوري كه ذره نسبتي از انرژي خود را به آنها مي‌دهد، ولي در آخرين شمارشگر بطور كامل انرژي ذره جذب مي‌شود. اين شمارشگر بيشتر براي زمان‌سنجي استفاده مي‌شوند

masih_m2000
24-05-2009, 14:01
سلام

مطلب مفید و عالی



.

شمارشگر تناسبي چندسيمي

اين شمارشگر به عنوان آشكارسازي كه نسبت به محل برهمكنش ذره حساس است، استفاده مي‌شود.

قطب‌سنج‌ها

اغلب براي اندازه گيري قطبيدگي تابش استفاده مي‌شود.

masih_m2000
24-05-2009, 14:02
سلام



مطلب خوب




پراش صوت و نور ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

پراش صوتي

بازتابش ، شكست و پراش فيزيك امواج صوتي عينا مانند بازتاب ، شكست و پراش نور صورت ميگيرد. زيرا آثار امواج نوري از بسياري جهات شباهت به آثار امواج صوتي دارند و تنها فرق موجود اين است كه طول موج فيزيك امواج نوراني نسبت به طول موج فيزيك امواج صوتي بسيار كوچك ميباشد. ولي قوانين هندسي آنها كاملا با هم شباهت دارد.

وقتي كه بين منبع صوت و گوش مانعي قرار دهيم بر حسب بزرگي و كوچكي مانع نسبت به طول موج ، ممكن است آثار مختلف پيدا شود. اگر فيزيك امواج صوتي به جدار محكمي كه در آن سوراخي تعبيه شده است برخورد كنند، قسمتي از فيزيك امواج كه به سطح ديواره برخورد ميكنند منعكس ميگردند و قسمت ديگر كه به لبه جداره و يا به لبه سوراخ برخورد ميكنند ممكن است پراشيده شوند.

masih_m2000
24-05-2009, 14:02
سلام

مطلب



مشاهده پديده تفرق در زندگي روزمره

پديده تفرق فيزيك امواج صوتي در مشاهدات روزانه ما زياد است. مثلا وقتي اشخاص در مقابل دهنه بوقي شكل بلندگو واقع ميشوند، آنهايي كه در وسط و در نزديكي محور قرار دارند، تمام صداها را ميشنوند، ولي آنهايي كه در اطراف محور و خارج از ميدان بوق شده‌اند فقط آن كلمات و با قسمتي از موزيك را ميشنوند كه با صداي بم ادا نشده باشد. همچنين وقتي دو نفر در اطاقي مكالمه ميكنند اگر در ديوار مشترك با اطاق مجاور ، سوراخ كوچكي باشد ممكن است صداي آنها را در اتاق مجاور تشخيص داد. در صورتيكه اگر درب همان دو اطاق باز باشد آنكه در همسايگي واقع است ممكن است درست صداي مكالمه در همان اطاق مجاور را بخوبي و مانند سابق نشنود.

همينطور وقتي كه در سينما يا تئاتر پشت سر شخص چاق يا قد بلندي بنشينم ، به گونه‌اي كه مشاهده صحنه براي ما مقدور نباشد باز صداي آرتيستها را ميشنويم. فيزيك امواج صوتي كه به بدن آن شخص ميرسند قسمتي جذب شده و قسمتي منعكس ميگردند و قسمتي كه به حدود اطراف بدن او برخورد ميكنند، به واسطه پديده پراش در پشت سر او در هر نقطه كه گوش ما قرار گيرد قابل شنيدن مي باشند.

masih_m2000
24-05-2009, 14:03
سلام

نظر یادتون نره



مشاهده پديده تفرق در زندگي روزمره

پديده تفرق فيزيك امواج صوتي در مشاهدات روزانه ما زياد است. مثلا وقتي اشخاص در مقابل دهنه بوقي شكل بلندگو واقع ميشوند، آنهايي كه در وسط و در نزديكي محور قرار دارند، تمام صداها را ميشنوند، ولي آنهايي كه در اطراف محور و خارج از ميدان بوق شده‌اند فقط آن كلمات و با قسمتي از موزيك را ميشنوند كه با صداي بم ادا نشده باشد. همچنين وقتي دو نفر در اطاقي مكالمه ميكنند اگر در ديوار مشترك با اطاق مجاور ، سوراخ كوچكي باشد ممكن است صداي آنها را در اتاق مجاور تشخيص داد. در صورتيكه اگر درب همان دو اطاق باز باشد آنكه در همسايگي واقع است ممكن است درست صداي مكالمه در همان اطاق مجاور را بخوبي و مانند سابق نشنود.

همينطور وقتي كه در سينما يا تئاتر پشت سر شخص چاق يا قد بلندي بنشينم ، به گونه‌اي كه مشاهده صحنه براي ما مقدور نباشد باز صداي آرتيستها را ميشنويم. فيزيك امواج صوتي كه به بدن آن شخص ميرسند قسمتي جذب شده و قسمتي منعكس ميگردند و قسمتي كه به حدود اطراف بدن او برخورد ميكنند، به واسطه پديده پراش در پشت سر او در هر نقطه كه گوش ما قرار گيرد قابل شنيدن مي باشند.

masih_m2000
24-05-2009, 14:04
سلام

مطلب مفید نظر یادتون نره





يك آزمايش ساده

قطعه‌اي از نمد را كه تقريبا به مساحت يك متر مربع باشد اختيار كنيد و در وسط آن سوراخي به قطر 15 سانتي متر ايجاد نمائيد. اگر يك فرفره آلماني (نوعي فرفره است كه در جدار آن چند سوراخ وجود دارد، وقتي كه ميچرخد، توليد صدا ميكند) را در فاصله 30 سانتي متري از سوراخ بچرخانيم در هر جايي كه در پشت نمد قرار گيريم صداي آن به آهستگي و به طور يكنواخت شنيده ميشود. و اگر خود را در مقابل سوراخ طوري قرار دهيم كه فرفره را با چشم خود ببينيم، صداي آن از وقتي كه خود را در جاي ديگر قرار دهيم بلندتر شنيده نميشود. تنها وقتي در ناحيه پشت قطعه نمد صداي قويتر شنيده ميشود كه نمد را از ميان برداريم و اين مطلب براي اين است كه در صورت اخير انرژي صوتي بيشتري در گوش ما داخل مي شود.

اگر بجاي فرفره ، يك ساعت جيبي قرار دهيم (طول موج امواجي كه ساعتها توليد ميكنند از يك الي هشت سانتي متر تغيير ميكند) در اين حالت براي اينكه صداي تيك تيك آن را در پشت قطعه نمد بشنويم بايد خود را در روي محور قرار دهيم، به گونه‌اي كه ساعت از پشت نمد قابل رويت باشد. وقتي كه اين شرط حاصل شد‌، صداي آن عينا مانند وقتي شنيده ميشود كه نمد وجود نداشته باشد و چون در خارج محور واقع باشيم صداي ساعت تقريبا ديگر شنيده نمي شود.

masih_m2000
24-05-2009, 14:05
سلام

مطلب قشنگ







عسل ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])











ماده اصلی آن شهد گلها و گیاهان مطر و شفابخش است که توسط زنبور داران عسل پس از مکیدن ، تغلیظ و تغییر شکل دادن ساخته شده و به عنوان یک غذای خوشمزه و کامل در دسترس انسان قرار می گیرد .
عسل یکی از هدیه های ارزنده و پرارزش طبیعت می باشد که در قرآن کریم از آن به عنوان فیه شفا للناس ( شفای مردم در آن است ) یاد می کند و پیامبر گرامی صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و ائمه معصومین علیه‌السلام نیز در زمان حیات خویش بنا به روایات و احادیث متعدد ازآن استفاده می نمودند و خواص شفا بخش آن را در درمان انواع بیماریها یاد آور شده اند . اگر چه در زمان آنها علمی به نام تغذیه وجود نداشته ولی با بینایی کامل خواص غذاها و داروها از جمله عسل را بیان نموده و مردم را ذر این زمینه آگاه کرده اند . سخنان آنها در رابطه با تحقیقات امروزی نشان می دهد که تطابق کامل بین آنها موجود بوده و تضادی بین آنها نیست . روی همین اصل است که عقیده داریم پیشوایان مذهبی ما عالم به همه علوم وآگاه از تمام فنون و رموز بوده اند .
آنچه که مسلم است اهمیت عسل در طب قدیم به مراتب بیشتر از حال حاضر بوده است .
ابو علی سینا فیلسوف و بزرگترین شخصیت پزشکی ایرانی ، یکهزار سال پیش در کتاب قانون پزشکی خود نسخه های زیادی بر پایه عسل و موم تجویز می کرده و هم چنین بقراط حکیم پدر پزشکی و بنیانگذار طب یونانی حدود 2500 سال پیش در مورد اهمیت عسل چنین فرموده است : هر داروئی نیز از مواد غذایی درست می شود ، و متقابلا هر غذایی نیز جانشین دارو می گردد . عسل به این هر دو شرط جوابگوست . او به مقدار زیادی از عسل استفاده می کرده و در درمان اکثر بیماری ها از جمله زخم ها عسل تجویز می نموده است .
در اکثر کشورهای جهان از جمله شوروی سابق که بزرگترین کشور تولید کننده عسل در دنیاست ، تاکنون تحقیقات زیادی روی فرآورده های زنبور عسل از جمله عسل ژله رویال ، گرده ، موم ، بره موم و زهر زنبور عسل صورت گرفته و خواص پزشکی آنان بوسیله پژوهشهای علمی و نتایج بالینی مورد تایید بسیاری از محققین و پژوهشگران قرار گرفته است .


ولی متاسفانه در کشور ما که عسل تولیدی آن منحصر به فرد و در نوع خود بی نظیر است نه تنها به جنبه دارویی آن توجه نشده است بلکه از نظر مصرف غذایی هم مورد کم لطفی قرار گرفته است و این نعمت خدادادی و هدیه آسمانی که به راحتی می توان آن را تولید و در اختیار همگان قرار داد هنوز ارزش واقعی خود را بین سایر مواد غذایی بدست نیاورده و موجب عدم توجه بیشتر مردم به آن گردیده است
به طوریکه هنوز هم مربا ها و قندهای مصنوعی را به این غذای بهشتی و اکسیر حیات که از هر نظر برتری ممتاز و چشمگیری نسبت به همه مواد غذایی و خوراکی داشته و دارد رجحان می دهد که علل اصلی آن عدم شناخت از مزایا و ارزش های واقعی عسل می باشد .
اگر ما به عنوان یک درس علمی و طبی به شناخت انواع عسل و میزان قابلیت ها و مواد موجود در آن بپردازیم ، تولید عسل را در سطح کشور پرورش دهیم ، با عسل تقلبی مبارزه کنیم و موارد منع مصرف آن را پیدا نماییم ، آیا به طب ساده ، به اقتصاد کشور و به تعمیق تعالیم اسلامی کمک نکرده ایم ؟
خوشبختانه تحقیق در این مورد هم جالب و هم کم هزینه است . نیازی هم به کمک های خارجی نداشته و یا کمتر دارد . امید است متخصصین امور پزشکی ، داروسازان و محققین کشورمان هم در کنار کاوشها و تحقیقات خود خواص طبی عسل را مد نظر قرار داده تا عسل بتواند جایگاه واقعی خود را در بین سایر محصولات غذایی پیدا کند .





تاریخچه عسل


بدون شک در ابتدا عسل باعث شده است که توجه انسان به سمت زنبور عسل جلب شود . قدیمی ترین اثر تاریخی که به برداشت عسل توسط انسان تعبیر شده است مربوط به هفت هزار سال قبل از میلاد است که در اسپانیا مشاهده گردیده است . این اثر شامل قیافه حک شده یک انسان بر سنگ است که نرد بانی را برای رسیدن به محلی کلنی به کاربرده و ظرفی برای قراردادن شان های پر از عسل به کمر دارد . در حالی که زنبورداران عسل کارگر در اطراف سر او به پرواز در آمده اند . یک اثر نقاشی که از روزگاری بعد از مورد بالا حکایت دارد ، از آفریقا بدست آمده و نشان می دهد که فردی همان عمل را انجام می دهد ، با این تفاوت که او برای دور کردن زنبورداران از دود استفاده می کند .
باستان شناسها حکایت می کنند که قبایل بدوی با جمع آوری عسل آشنا بوده اند . عده ای در برداشت عسل از وسایل دود کننده استفاده می کرده اند و عده ای برای داشتن عسل از لانه هایی که در صخره های تیز و مرتفع سنگی و در دره های عمیق قرار گرفته اند جان خود را به خطر انداخته اند . در بعضی از قبایل افرادی به طور منظم تنه تو خالی درختان را بررسی و برای برداشت عسل علامت گذاری می کردند . به نظر می رسد که این نشانه گذاری بیانگر این مطلب بوده است که این درختان مالکیت عام نداشته و همه نمی توانستند از آن استفاده کنند .


عسل در زندگی روحانی ، اجتماعی و اقتصادی مصریان باستان نقش مهمی بازی می کرده است . از حکاکیهای بجا مانده در پرستشگاه ها و دخمه های مردگان چنین بر می آید که عسل در آن روزگار اهمیت ملی زیاد داشته است ، در پاپیروس ها به اهمیت دارویی عسل اشاره شده است و در بیشتر داروها مقداری شیر و عسل به کار می رفته است ، مصریان قدیم از نوعی کوشاب که از جو ، عسل و گندم تهیه می شده است به مقدار زیاد استفاده می کردند ، زیرا الکل در دسترس آنها نبود . کتاب مذهبی یهودیان از سرزمین موعود چنین یاد می کند که در آن نهرهایی از عسل و شیر جاری است . در کتاب انجیل مسیحیان از عسل به عنوان مظهر فراوانی و نعمت یاد شده و در طومار بحرالمیت نیز از عسل نام برده شده ولی از زنبور داری اثری نیست .
در یونان باستان نیز عسل یکی از هدایای گرانبهای طبیعت انگاشته می شد . یونانیان تصور می کردند که خدایان چون خوراک بهشتی می خورند فناناپذیر و ابدی گشته اند . آنها تصور می کردند عسل یکی از اجزای مهم این خوراک بهشتی است .





تعریف جامع تر عسل که در سال 1906 در آمریکا ارائه شده عبارتست از : ترشح مواد قندی درختان ، و شهد گل گیاهان که توسط زنبورداران عسل جمع آوری ، تغییر یافته و درون سلولهای قاب ذخیره می شود .

مراحل ساختن عسل
در قرآن مجید سوره مبارک نحل که در شان زنبور عسل نازل شده و آن موهبتی است که پروردگار توانا آنرا در گلهای گیاهان به ودیعه نهاده است . برای اینکه دانشمندان پی به دستگاه آفرینش برند به زنبور عسل داده شده است که آنرا از شیره گلها و برگها گرفته و عسل که حاوی نیکنوش های گوناگون به رنگ های مختلف است بسازد . اسرار ساختمان و نحوه عمل آن با وجود پیشرفت های علمی هنوز بر زیست شناسان و دانشمندان دیگر پنهان مانده و فقط می دانند که :
زنبور عسل پس از مکیدن شیره گلها و گیاهان به وسیله خرطوم خویش آنرا به کیسه عسلی که در شکم است برده و پس از چند عمل شیمیایی شناخته و نا شناخته آنرا به مایعی خوشبو و خوش طعم ، شیرین ، مقوی ، نشاط آور و نیکو حضال تبدیل کرده و در سلولهای مومی شکل که از قبل ساخته است ذخیره می نماید .





برای تهیه یک کیلوگرم از این شهد گوارا زنبور ناگزیر است 120 تا 150 هزار بار شهد حمل کند وبرای فراهم نمودن آن ده میلیون گل را بازدید کرده و از آنها شهد ( انگبین ) تهیه نماید و مسافتی معادل هفت بار دور زمین پرواز کند . شهدی که بدین طریق فراهم می شود 40 تا 80 درصد آب است و زنبورداران عسل باید میزان آب آنرا به 18 الی 20 درصد برسانند تا عسل آماده شده بدست آید . برای تغلیظ نمودن آن زنبورداران عسل مجبور هستند شهدی را که روز به کندو حمل کرده و درون سلولهای شان ذخیره نموده اند شب هنگام مجددا از داخل شان ها مکیده و وارد کیسه عسلی خود می نمایند در آنجا کمی از آب آنرا جذب و موادی از قبیل هورمون ها و آنزیم ها به آن اضافه می نمایند و بعد داخل حجره ها می ریزند . این عمل توسط سایر زنبورها تکرار می شود و مقداری از آب آنهم در مجاورت هوای کندو که از بال زدن زنبورها ایجاد می شود تبخیر شده و در پایان مواد دیگری از قبیل اسید های آلی و مواد ضد عفونی کننده به آن اضافه می نمایند . عمل تغلیظ آنقدر ادامه می یابد تا عسل به غلظت طبیعی خود برسد ، آنگاه آنرا در داخل سلولها ذخیره می کنند و درب آنرا با موم می پوشانند بدین ترتیب عسل انبار شده می تواند برای مدت طولانی نگهداری شود .

masih_m2000
24-05-2009, 14:05
سلام

مطلب دارم خوب نظر یادتون نره




معده زنبور عسل
این حشره با تمام کوچکی اش دو معده دارد ، شهد گلهای مکیده شده وارد معده اول می شود که بوسیله دریچه ای به معده دوم مربوط است . معده دوم عملیات گوارشی را انجام می دهد .
معده اول را کیسه عسلی یا چینه دان می گویند کلیه مراحل تبدیل شهد به عسل در این معده انجام گرفته و عسل رسیده و آماده شده از طریق خرطوم زنبور به سلولهای مومی شکل ریخته می شود . کیسه عسلی به وسیله دریچه ای به معده دوم ( معده اصلی ) منتهی می شود زنبور عسل در صورت لزوم جهت تغذیه خویش با اندک فشار بوسیله ماهیچه های اطرافش دریچه را باز می کند و از این طریق عسل مورد نیاز زنبور وارد معده اصلی شده و صرف تغذیه آن می شود و سایر عملیات از جمله گوارش و دفع مدفوع مربوط به این معده می باشد .
بعضی از افراد فکر می کنند که عسل مدفوع یا فضولات زنبور عسل است در صورتیکه کاملا اشتباه است مدفوع زنبور عسل ماده ای است آجری رنگ تا قهوه ای که عموما خارج از کندو دفع می شود و به هیچ وجه قابل استفاده نمی باشد در صورتیکه عسل محصول داخلی کندو و یک ماده غذایی بوده و با مدفوع زنبور قابل مقایسه نیست . بنابراین عسل نه تنها مدفوع زنبور نیست بلکه هیچ رابطه ای بین عسل و مدفوع زنبور وجود نداشته و ندارد .
به هر حال باید دانست که عسل ماده حیات بخشی است که از مواد بی شمار زنده گل و گیاه ترکیب یافته است نه از فضولات گل یا زنبور

masih_m2000
24-05-2009, 14:06
سلام

مطلب دارم تشکر یادتون نره





زندگی نامه تامسون، آزمايش تامسون (محاسبه نسبت بار به جرم الكترون)، مدل اتمی تامسون (کیک کشمشی) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])



زندگی نامه جوزف تامسون





فیزیکدان بریتانیایی، در نزدیکی منچستر زاده شد. در منچستر و کمبریج دانش آموخت، در 14 سالگی وارد کالج منچستر شد. نخست می‌خواست در رشته مهندسی تحصیلی کند، امّا به فیزیک روی آورد.

درسال 1884 استاد فیزیک دانشگاه شد. در سال 1905 استاد انستیتو سلطنتی و در سال 1918 استاد کالج ترینیتی شد. وی ریاست آزمایشگاه کاوندیش را بر عهده داشت. در سال 1884 عضو انجمن سلطنتی انگلستان شد.

هر چند مدل اتم هندوانه‌ای او نارساییهایی داشت ولی از نظر اینکه ارتباطی میان الکترونها و ساختمان اتمی از یک سو و ارتباط میان الکترونها و خواص دوره‌ای از سوی دیگر پیشنهاد می‌کرد، ارزش داشت.
تامسون در بالیستیک و رادیو اکتیویته و سایر مباحث فیزیک نیز پژوهشهای ارزشمندی انجام داده است. لذا جایزه نوبل فیزیک 1906 به وی داده شد. در شب درگیری جنگ جهانی دوم چشم از جهان فروبست. جسدش در کلیسای بزرگ Westimnster Abbey لندن در کنار قبرهای نیوتن، داروین، کلوین، هرشل و رادرفورد به خاک سپرده شد

masih_m2000
24-05-2009, 14:07
سلام

مطلب خوب و مفید دارم




آزمایش تامسون (محاسبه نسبت بار به جرم الكترون)



در آزمايش تامسون از اثر ميدان الكتريكي و ميدان مغناطيسي استفاده شده است. دستگاهي كه در اين آزمايش مورد استفاده قرار گرفته است از قسمتهاي زير تشكيل شده است:

الف ) اطاق يونش كه در حقيقت چشمه تهيه الكترون با سرعت معين مي باشد بين كاتد و آند قرار گرفته است. در اين قسمت در اثر تخليه الكتريكي درون گاز ذرات كاتدي ( الكترون ) بوجود آمده بطرف قطب مثبت حركت مي كنند و با سرعت معيني از منفذي كه روي آند تعبيه شده گذشته وارد قسمت دوم مي شود. اگر بار الكتريكي q تحت تاثير يك ميدان الكتريكي بشدت E قرار گيرد، نيروييكه از طرف ميدان بر اين بار الكتريكي وارد مي شود برابر است با:

F= q.E

چون ذرات الكترون مي باشند q = -e بنابراين:

F= -eE

از طرف ديگر چون شدت ميدان E در جهت پتانسيلهاي نزولي يعني از قطب مثبت بطرف قطب منفي است بنابراين جهت نيرويF در خلاف جهت يعني از قطب منفي بطرف قطب مثبت مي باشد. اگرx فاصله بين آند و كاتد باشد كار نيروي F در اين فاصله برابر است با تغييرات انرژي جنبشي ذرات . از آنجاييكه كار انجام شده در اين فاصله برابراست با مقدار بار ذره در اختلاف پتانسيل موجود بين كاتد وآند بنابراين خواهيم داشت

ev0 =½m0v2

كه در آن v0 اختلاف پتانسيل بين كاتد و آند e بار الكترون v سرعت الكترون و m0 جرم آن مي باشد. بديهي است اگر v0 زياد نباشد يعني تا حدود هزار ولت رابطه فوق صدق مي كند يعني سرعت الكترون مقداري خواهد بود كه مي توان از تغييرات جرم آن صرفنظ نمود . بنابراين سرعت الكترون در لحظه عبور از آند بسمت قسمت دوم دستگاه برابر است با:

v = √(2e v0/ m0)



ب) قسمت دوم دستگاه كه پرتو الكتروني با سرعت v وارد آن مي شود شامل قسمتهاي زير است :





1- يك خازن مسطح كه از دو جوشن A وB تشكيل شده است اختلاف پتانسيل بين دو جوشن حدود دويست تا سيصد ولت مي باشد اگر پتانسيل بين دو جوشن را به v1 و فاصله دو جوشن را به d نمايش دهيم شدت ميدان الكتريكي درون اين خازن E = v1/d خواهد بود كه در جهت پتانسيلهاي نزولي است.



2- يك آهنربا كه در دو طرف حباب شيشه اي قرار گرفته و در داخل دو جوشن خازن: يك ميدان مغناطيسي با شدت B ايجاد مي نمايد . آهنربا را طوري قرار دهيد كه ميدان مغناطيسي حاصل بر امتداد ox امتداد سرعت - و امتداد oy امتداد ميدان الكتريكي - عمود باشد.





پ) قسمت سوم دستگاه سطح دروني آن به روي سولفيد آغشته شده كه محل برخورد الكترونها را مشخص مي كند.

وقتي الكترو از آند گذشت و وارد قسمت دوم شد اگر دو ميدان الكتريكي و مغناطيسي تاثير ننمايند نيرويي بر آنها وارد نمي شود لذا مسير ذرات يعني پرتو الكتروني مستقيم و در امتداد ox امتداد سرعت ) خواهد بود و در مركز پرده حساس p يعني نقطه p0 اثر نوراني ظاهر مي سازد.

اگر بين دو جوشن خازن اختلاف پتانسيلv1 را برقرار كنيم شدت ميدان الكتريكي داراي مقدار معين E خواهد بود و نيروي وارد از طرف چنين ميداني بر الكترون برابر است با FE = e E اين نيرو در امتداد oy و در خلاف جهت ميدان يعني از بالا به پايين است.



ميدان مغناطيسي B را طوري قرار مي دهند كه برسرعتv عمود باشد . الكترون در عين حال در ميدان مغناطيسي هم قرار مي گيرد و نيرويي از طرف اين ميدان بر آن وارد مي شود كه عمود بر سرعت و بر ميدان خواهد بود . اگر اين نيرو را بصورت حاصلضرب برداري نشان دهيم برابر است با:



FM = q.(VXB)

در اينجا q = e پس:

FM = q.(VXB)

و مقدار عددي اين نيرو مساوي است با F = e v B زيرا ميدان B بر سرعت v عمود است يعني زاويه بين آنها 90 درجه و سينوس آن برابر واحد است. اگر ميدان B عمود بر صفحه تصوير و جهت آن بجلوي صفحه تصوير باشد امتداد و جهت نيروي FM در جهت oy يعني در خلاف جهت FE خواهد بود. حال ميدان مغناطيسي B را طوري تنظيم مي نمايند كهFE = FM گردد و اين دو نيرو همديگر را خنثي نمايند. اين حالت وقتي دست مي دهد كه اثر پرتو الكتروني روي پرده بي تغيير بماند پس در اين صورت خواهيم داشت:

FM = FE

e.v.B = e E

v = E/ B

چون مقدار E و B معلوم است لذا از اين رابطه مقدار سرعت الكترون در لحظه ورودي به خازن بدست مي ايد . حال كه سرعت الكترون بدست آمد ميدان مغناطيسي B را حذف مي كنيم تا ميدان الكتريكي به تنهاي بر الكترون تاثير نمايد . از آنجاييكه در جهت ox نيرويي بر الكترون وارد نمي شود و فقط نيروي FE بطور دائم آنرا بطرف پايين مي كشد لذا حركت الكترون در داخل خازن مشابه حركت پرتابي يك گلوله در امتداد افقي مي باشد و چون سرعت الكترون را نسبتا كوچك در نظر مي گيريم معادلات حركت الكترون ( پرتو الكتروني ) در دو جهت ox و oy معادلات ديفرانسيل بوده و عبارت خواهد بود از

m0(d2x /dt2)/span>=0 در امتداox

m0d2y /dt2)=e. E در امتداoy

با توجه به اينكه مبدا حركت را نقطه ورود به خازن فرض مي كنيم اگر از معادلات فوق انتگرال بگيريم خواهيم داشت:

y=(1/2)(e.E)t2/m0

x=v.t

معادلات فوق نشان مي دهد كه مسير حركت يك سهمي است و مقدار انحراف پرتو الكتروني از امتداد اوليه (ox ) در نقطه خروج از خازن مقدار y در اين لحظه خواهد بود . اگرطول خازن را به L نمايش دهيم x = L زمان لازم براي سيدن به انتهاي خازن عبارت خواهد بود از t = L / v اگر اين مقدار t را در معادله y قرار دهيم مقدار انحراف در لحظه خروج از خازن به دست مي آيد:

Y = ½ e( E/m0) ( L/ v )2

e/ m0 = ( 2y/ E ) ( v/ L )2

كه در آن v سرعت الكترون كه قبلا بدست آمده است. L و E بترتيب طول خازن و شدت ميدان الكتريكي كه هر دو معلوم است پس اگر مقدار y را اندازه بگيريم بار ويژه يا e/m0 محاسبه مي شود.

پس از خروج الكترون از خازن ديگر هيچ نيرويي بر آن وارد نمي شود بنابراين از آن لحظه به بعد حركت ذره مستقيم الخط خواهد بود و مسير آن مماس بر سهمي در نقطه خروج از خازن است . اگر a فاصله پرده از خازن يعني D P0 باشد مي توانيم بنويسيم:

P0P1 = y + DP0 tgθ

tgθعبارتست از ضريب زاويه مماس بر منحني مسير در نقطه خروج از خازن و بنابراين مقدار يست معلوم پس بايد با اندازه گرفتن فاصله اثر روي پرده( P0 P1)به مقدار y رسيد و در نتيجه مي توانيم e/ m0 را محاسبه نماييم.

مقداري كه در آزمايشات اوليه بدست آمده بود 108×7/1 كولن بر گرم بود مقداريكه امروزه مورد قبول است و دقيقتر از مقدار قبلي است برابر 108×7589/1 كولن بر گرم است.

علاوه بر تامسون، ميليكان نيز از سال 1906 تا 1913 به مدت هفت سال با روشي متفاوت به اندازه گيري بار الكترون پرداخت.

-----------------------------------------------------

تامسون در آزمایشی که در سال 1913 انجام داد، گاز نئون را به وسیله الکترونهای پر انرژی کاتدی گلوله باران کرد. اتمهای برانگیخته شده نئون با از دست دادن یک الکترون به یونهای تبدیل شدند. با سرعت دادن به این یونهای مثبت در میدان الکتریکی و سپس منحرف کردن مسیر آنها در میدان مغناطیسی، مشاهده شد که مقدار انحراف یونهای یکسان نیست، بلکه سه لکه رنگین نزدیک به یکدیگر بر صفحه فلوئورسان پدید می‌آورند.



قاعده کلی این است که هر چه ذره متحرک سنگین‌تر باشد، دچار انحراف کمتری می‌شود. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که این یونهای گازی از سه نوع اتم نئون پدید آمده‌اند که ساختمان الکترونی یکسان داشته ولی در جرم با یکدیگر متفاوت هستند، بدینسان مفهوم ‹‹ ایزوتوپ›› پیشنهاد شد و یک پایه مهم دیگر از تئوری اتمی دالتون فرو ریخت زیرا ثابت شد که اتمهای یک عنصر ممکن است یکسان نباشند!
رادرفورد برای تفسیر علت تفاوت جرم ایزوتوپهای نئون، وجود ذره بنیادی و خنثای ‹‹ نوترون›› را پیش بینی کرد که 12سال بعد به وسیله چادویک به طریق تجربی به اثبات رسید

masih_m2000
24-05-2009, 14:09
سلام

مطلب




مدل اتمی تامسون (کیک کشمشی)





بشر پیوسته در این فکر بوده است که ساختار اتمها چگونه است؟ الکترونها و پروتونها با چه ترتیبی درون اتم قرار دارند؟ آیا در اتم این اجزاء حرکت می‌کنند یا ساکنند؟ ...

نخستین دانشمندی که پاسخی برای این سؤالات داشت، تامسون بود.

در آزمایشهای تخلیه الکتریکی در گازها گفته شد که الکترون یک ذره بنیادی با بار منفی است که جنس آن در همه اتمها یکسان است. با خروج الکترون از اتم خنثی به ذره مثبتی می‌رسیم که جنس آن به نوع اتمهای گازی شکل بستگی دارد. هم چنین همه اتمها از نظر الکتریکی خنثی هستند. پس باید به تعداد برابر بارهای منفی و مثبت داشته باشند. از این‌رو، تامسون در سال 1909 اتم را به شکل کره‌ای تصور کرد که در آن بار مثبت به طور یکنواخت گسترده شده است و الکترونها با بار منفی خود به ترتیبی قرار گرفته‌اند که از نظر تعادل بار الکتریکی در پایدارترین حالت خود باشند (حداکثر فاصله را داشته باشند.)



مطابق این مدل، در هیدروژن یک الکترون در مرکز کره و در بریلیم چهار الکترون در چهار رأس یک چهاروجهی قرار گرفته‌اند.



چون وی اتم را مانند هندوانه‌ای در نظر گرفت که قسمت اصلی و عمده آن را پروتونها تشکیل می‌دهند و الکترونها مانند تخمه هندوانه در آن پراکنده‌اند، این مدل را مدل هندوانه‌ای اتم می‌گویند. (به مدل کیک کشمشی هم مرسوم است.)

این مدل با موفقیت روبرو نشد زیرا خواص عناصر که ناشی از خواص اتمهای آنها است، بخصوص طیف نوری که از آنها منتشر می‌شود به وسیله این مدل، قابل بیان و تفسیر نبود و خود مدل نیز به وسیله هیچ آزمایشی مورد تأیید قرار نگرفت.

در واقع از سال 1904 به بعد که وجود الکترونها و ذره‌های مثبت در اتم محرز شد، دانشمندان به این فکر بودند که این ذرات چگونه در اتم تجمع حاصل کرده‌اند. در تدوین مدل دو مرحله را باید در نظر گرفت:

1. گام نخستین که شکل تجمع ذرات را روشن سازد، بدون اینکه بتواند خواص را بیان کند. در این مرحله مدل تامسون و مدل رادرفورد را باید به نظر آورد.

2. مدلی که طبق قوانین فیزیکی پایداری سیستم و خواص آن را بیان کند. در این مرحله مدل بوهر و مدل کوانتومی امروزی را باید نام برد.


تمبر یادبود جوزف تامسون
انتشار در سال 2001 - گینه

masih_m2000
24-05-2009, 14:10
سلام


نظر بدهید لطفا


نگاه اجمالی


برای کمک به تولید مقدار مواد غذایی کلان کشاورزی باید به روش علمی جدید انجام گیرد و در این صورت به انواع مواد شیمیایی کشاورزی ، از جمله کودهای گوناگون ، انواع داروی بیماری های حیوانی و گیاهی ، مواد آفت کش ، مواد مکمل غذایی و بسیاری دیگر از این قبیل نیازمندیم که باید آن ها را به طریق صنعتی تهیه کنیم . بدیهی است که تهیه غذای کافی برای جمعیت در حال انفجار روی زمین فقط با درک شیمیایی تولید مواد غذایی و به کار بستن همه جانبه فنون جدید تولید مواد غذایی ممکن می شود .


گیاهان منبع اصلی مواد غذایی ما هستند . ما گیاهان یا گوشت جانوران گیاه خوار را می خوریم . رشد گیاهان مستلزم دمای مناسب ، مواد مغذی ، هوا ، آب و گرفتار نشدن به انواع بیماری های ناشی از آفات مضر و علف های هرز است . برای گیاهان ، مواد مغذی مناسب و موادی برای رهانیدن آن ها از ابتلا به بیماری های گوناگون فراهم می آورد .

masih_m2000
24-05-2009, 14:10
سلام

نظر یادتون نره





تاریخچه


بعضی از تمدن های باستانی به تجربیات مفیدی در کارهای کشاورزیدست یافته اند که به طور مستقیم در تاریخ ثبت نشده است . در عصر رومیان کاتوی کبیر اشاراتی دارد به انتخاب تخم ، تهیه کود سبز با گیاهان تیره نخود ، آزمایش خاصیت اسیدی خاک ، استفاده از خاک های آهکی ، ارزش یونجه و شبدر ، ترکیب نگهداری و استفاده از کود حیوانی ، ترتیب چرای حیوانات اهمیت چهارپایان در عملیات کشاورزی و مانند آن ها . این گونه پیشرفت ما که مبنای تجربه عملی داشته ، گاه به گاه در جریان تاریخ به دست آمده و از میان رفته است .


آرتور یانگ در قرن هجدهم در انگلیس علم جدید کشاورزی را بنیان نهاد . او به عنوان نخستین پژوهشکر مشهور کشاورزی گسترده ، سیستمی برای گسترش جهان مشمول یافته است . در سال 1840 یوستوس فون لیبیگ کتاب خود را با عنوان کاربردهای شیمی آلی در کشاورزی و فیزیولوژی منتشر کرد . لیبیگ را به خاطر کارهایی که انجام داده بود ، پدر علم جدید خاک شناسی نامیدند .


انقلاب صنعتی ، ابزار و توان بهتری فراهم آورد که کارهای فیزیکی – کشاورزی را نسبتا آسان کرد . اما ، حتی امروزه با بهترین تخمین ، دو سوم کشاورزی جهان عقب مانده است .

masih_m2000
24-05-2009, 14:11
سلام

مطلب تشکر یادتونره






رشد خاک


خاکهای طبیعی منبع مواد مغذی برای گیاهان استخاک سطحی شامل بیشترین مقدار زنده و هوموس حاصل از موجودات معدنی و آلی است . خاک زیرین شامل مواد معدنی و مواد آلی است . اکسایش جزیی مواد آلی در فضای بسته زیر خاک و مصرف اکسیژن آن ، باعث تولید در اکسید کربن می شود . افزایش این گاز در خاک باعث اسیدی شدن آب های جاری زیر زمین می شود .


دلیل عمده جذب و جذب سطحی آب در خاک وفور اکسیژن در ساختمان شیمیایی غالب مواد خاکی است که چند نمونه آن ها سیلیکات ها ( SiO3-2 ) ، فسفات ( PO4-3 ) و کربنات ( CO3-2 ) هستند . خاک هایی که تراوایی خوبی دارند ، آب را در جریان طبیعی از تمام منافذ کوچک خود می گذرانند .


جاری شدن آب از میان خاک ، امری ضروری است ، زیرا برای کشت و تهیه یک کیلوگرم ماده غذایی ، صدها لیتر آب لازم است . خاک ها ، نه تنها به علت اکسید شدن مواد آلی ، بلکه به علت آب شویی گزینشی توسط جریان آب در زمین ، نیز اسیدی می شوند .

masih_m2000
24-05-2009, 14:12
سلام

مطلب






ایجاد رشد گیاهان


علاوه بر کودهایی که به فرآیندهای طبیعی رشد زیست شیمیایی گیاهان یاری می دهند ، موادی به نام افزاینده رشد گیاهان ، موجب نوعی رشد متعارفی و یا غیر طبیعی می شوند . اتیلن یا استیلن ، شکوفایی و گل دهی آناناس را زیاد می کنند . اکسین ها موجب دراز شدن سلول های نهال می شوند . شاید مهم ترین تنظیم کننده های رشد گیاهان گروهی از مواد باشند که به نام گیب برلین ها معروفند .

masih_m2000
24-05-2009, 14:13
سلام

مطلب






حفاظت گیاهان برای تولید مواد غذایی بیشتر


هر ساله ، یک سوم محصولات غذایی جهان بر اثر آفات ( بیماری های ناشی از ویروس ها ، باکتری ها ، قارچ ها ، جلبک ها ، علف های هرز و کرم حشرات گیاه خوار ) از میان می رود . آفت کش ها دفاع شیمیایی برای مقابله با آفت به شمار می روند . دو نوع آفت کش داریم :

masih_m2000
24-05-2009, 14:13
سلام

مطلب مفید






علف کش ها


علف کش ها ، گیاهان را می کشند . این مواد ممکن است گزینشی باشند و فقط گروه خاصی از گیاهان را از بین ببرند یا ممکن است غیر گزینشی باشند و زمین را از هر گونه حیات گیاهی پاک کنند .

masih_m2000
24-05-2009, 14:14
سلام

مطلب مفید







جدال فيزيك و متافيزيك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])




مقدمه

اغلب در زندگي روزمره خود ملاحظه مي‌كنيم كه در اثر وجود يك ناسازگاري بين ذهن ما و جهان خارج ، نظريات عجيب و غريبي اظهار مي‌كنيم. اين نظريه پردازي از سرشت مبهم و ناموزون ما ناشي مي‌شود. البته بايد توجه داشته باشيم كه نظريه پردازي علمي چيزي كاملا متفاوت از اين موردي است كه اشاره شد. در نظريه پردازي علمي ، انسان به صورت مستقيم با جهان خارج درگير مي‌شود و ذهن در مواجهه مستقيم با آن آزاد است و لذا جهان در حكم فاعل و ذهن در حكم منفعل مي‌باشد. اما در نظريه پردازي كه ما اشاره كرديم، جاي اين دو عوض مي‌شود. در علم فلسفه از اين نوع نظريه پردازيها عموما تحت عنوان متافيزيك ياد مي‌شود.

اگر تاريخ علم را مرور كنيم، ملاحظه مي‌كنيم كه همواره از روزگارهاي قديم رابطه بين علم و فلسفه ، خصوصا بين فيزيك و متافيزيك در نوسان بوده است. به عنوان مثال در زمان گاليله به دليل حكومت افكار ارسطويي ، دانشمندان در ارائه نظريات علمي با مشكلات بسياري مواجه بوده‌اند. اما تاريخ فلسفه ، مخصوصا بعد از دكارت تحولاتي در اين زمينه پديدار شد. فلسفه بعد از دكارت فلسفه‌اي است كه نقش علوم تجربي ، خصوصا فيزيك را در براندازي نظامهاي فلسفي مهم مي‌داند. مثلا نظريه‌هايي در باب زمان و مكان و حركت كه توسط نيوتون ارائه گرديد، در فلسفه نيز تاثير گذار بودند. به همين ترتيب در اوايل قرن بيستم نظريه نسبيت عام انيشتين طلوع كرد كه برداشتي بديع و متفاوت از زمان و مكان و حركت ارائه داد و تاثيرات ديگري را در حوزه فلسفه به همراه داشت.

در اين دوران فيلسوف ذهن خود را در برابر جهان خارج و تاثيرات آن منعطف مي‌گرداند. بنابراين متافيزيك نيز جنبه‌هاي واقع بينانه انديشيدن را مد نظر قرار مي‌دهد. پس در اين دوران فيلسوف شخصي واقع گرا است كه ذهن خود را از دام وسوسه‌هاي تخيل رهانيده و به جهان مانند يك پديده عيني و نه ذهني نگاه مي‌كند و لذا تعجب او و طرح پرسشهايش راهگشاي علوم تجربي است و ديگر علم تجربي را كفر و عالم تجربي را كافر نمي‌پندارد.

masih_m2000
24-05-2009, 14:15
سلام

مطلب مفید




رابطه فيزيك و متافيزيك در قرن بيستم

پس از اينكه آراء اعضاي حلقه وين ، همچون پتكي سخت و سنگين بر سر متافيزيك رايج فرود آمد و آن را بي‌معني اعلام داشت، حريف ديرينه و سر سخت حلقه وين ، كارل ريموند پوپر بر آن شد تا متافيزيك را دوباره احيا نمايد. در قرن بيستم ما شاهد تحديد ميان علم خصوصا فيزيك و متافيزيك هستيم. علم گزينه با معناي فعاليتهاي دانشمندان تجربي بوده و متافيزيك امري نظري و بي‌معنا است كه سرگرمي عمده فلاسفه مدرسي است. اين تحديد همواره به صورتهاي گوناگون مطرح شده است. حتي مي‌توان در نظريات ويتگنشتاين نيز رد پاهاي آن را يافت.

او در رساله خود گزاره‌هاي متافيزيكي را بي‌معني دانسته و در پژوهشهاي فلسفي كه خود ردي است بر رساله منطقي- فلسفي جانب معنا را گرفته و باز راي پيشين خود را حفظ مي‌كند. اما از نظر دانالد گيليس در كتاب فلسفه علم در قرن بيستم ، ويتگنشتاين مرتكب اشتباهي فاحش شده است. او از رياضيات محض مثال مي‌زند كه در يك فعاليت و پژوهش كاملا نظري و فارغ از تجربه شكل مي‌گيرد و بعد در فيزيك بكاربرده مي‌شود و پس از آنكه فرضيه‌اي ارائه شد، در عمل مورد آزمون واقع مي‌شود و اگر از آزمون به سلامت بيرون آمد ثبت مي‌گردد. آيا مفاهيم و يافته‌هاي رياضيات محض قبل از اينكه در فيزيك الهام گر فرضيه‌اي جديد باشند، بي‌معني هستند؟ حال و روز گزاره‌هاي متافيزيكي نيز اين چنين است.

پوپر در كتاب منطق اكتشاف علمي ، فصلي را به رابطه ميان علم و متافيزيك اختصاص داده است. او مثالهاي فراواني را در دفاع از متافيزيك ارائه مي‌كند. به عنوان مثال نظريه اتمي در زمان متفكران قبل از سقراط مثل لوكيپوس و ذيمقراطيس يك مورد كاملا متافيزيكي بود. اما همين نظريه كه جنبه متافيزيكي داشت، در ابتداي قرن نوزدهم توسط دالتون براي حل برخي مسائل در شيمي بكار گرفته شد. پس از آن در اواسط قرن نوزدهم ، ماكسول آن را در نظريه جنبشي گازها وارد رياضي فيزيك كرد. اين مثال خود دليل محكمي بر معني‌دار بودن گزاره‌هاي متافيزيكي است.

masih_m2000
24-05-2009, 14:16
سلام

مطلب دارم


عقيده پوزيتيويسم

اساس پيدايش پوزيتيويسم منطقي به قرن بيستم و به حلقه وين و اعضاي فعال و انقلابي آن بر مي‌گردد. حلقه وين عبا رت از جلسات هفتگي عده‌اي فيزيكدان و رياضيدان بود كه راجع به مسائل فلسفي به بحث و تبادل نظر مي‌پرداختند. از جمله اين افراد مي‌توان به شليك ، نويرات ، وايزمن ، هانس هان ، هربرت فايگل و برخي ديگر اشاره كرد. پس از اينكه آرا و عقايد اعضاي حلقه انتشار يافت، دانشمندان و فلاسفه ديگري از جمله كارناپ و گودل نيز بدان گرويدند.

كارناپ بعدها در سال 1926 يكي از تاثير گذارترين پوزيتيويست‌هاي منطقي شد. نشريه شناخت ، مجموعه‌اي بود كه مقالات پوزتيويست‌ها را منتشر مي‌ساخت. پوزيتيويسم منطقي بر پايه سه اصل عقيدتي عمده قرار دارد كه شامل تمايز ميان تحليل و تركيب ، اصل تحقيق پذيري ، برنهاد فرو كاستي و نقش مشاهده است.

masih_m2000
24-05-2009, 14:17
سلام

مطلب قشنگ



.

سخن آخر

البته آنچه ارائه شد مجومه‌اي از مطالبي است كه افراد گوناگون در باب فيزيك و متافيزيك ارائه دادند. شايد كم نباشند تعداد فيزيكداناني كه مسائل متافيزيكي كاملا پذيرفته و به آن اعتقاد دارند. اما آنچه مهم است، ياد آوري اين دو مطلب است كه اولا اظهار نظر قطعي در اين باب مستلزم داشتن اطلاعات بسيار وسيع و گسترده از هر دو مورد مي‌باشد. و شخص بايد هم در زمينه فيزيك و هم در زمينه متافيزيك صاحب نظر باشد تا بتواند نظري قاطع و راسخ در اين باب داشته باشد.

نكته ديگر اين كه اگر ذهن و علم ما قادر به توجيه برخي رويدادها نيست، دليلي براي رد آن وجود ندارد. چه بسا در تاريخ علم موارد متعددي وجود داشته است كه در زمان مطرح شدن به دليل ناقص بودن علم بشري ، دانشمندان قادر به قبول آنها نبوده‌اند. اما پيشرفت علم در زمانهاي بعد اين مورد را به اثبات رسانده است.

masih_m2000
24-05-2009, 14:17
سلام

مطلب توپ



نظریه ی نسبیت انیشتین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

نظریه‌های اینشتین(نسبیت عام و خاص)

اینشتین دو نظریه دارد. نسبیت خاص را در سن 25 سالگی بوجود آورد و ده سال بعد توانست نسبیت عام را مطرح کند.

نسبیت خاص بطور خلاصه تنها نظریه ایست که در سرعتهای بالا (در شرایطی که سرعت در خلال حرکت تغییر نکند--سرعت ثابت) می‌توان به اعداد و محاسباتش اعتماد کرد. جهان ما جوریست که در سرعتهای بالا از قوانین عجیبی پیروی می‌کند که در زندگی ما قابل دیدن نیستند. مثلا وقتی جسمی با سرعت نزدیک سرعت نور حرکت کند زمان برای او بسیار کند می‌‌گذرد. و همچنین ابعاد این جسم کوچکتر می‌شود. جرم جسمی که با سرعت بسیار زیاد حرکت می‌کند دیگر ثابت نیست بلکه ازدیاد پیدا می‌کند. اگر جسمی با سرعت نور حرکت کند، زمان برایش متوقف می‌شود، طولش به صفر میرسد و جرمش بینهایت می‌شود.

نسبیت عام برای حرکتهایی ساخته شده که در خلال حرکت سرعت تغییر می‌کند یا باصطلاح حرکت شتابدار دارند. شتاب گرانش زمین g که همان عدد 9.81m/sاست نیز یک نوع شتاب است. پس نسبیت عام با شتابها کار دارد نه با حرکت. نظریه ایست راجع به اجرامی که شتاب گرانش دارند. کلا هرجا در جهان، جرمی در فضای خالی باشد حتما یک شتاب گرانش در اطراف خود دارد که مقدار عددی آن وابسته به جرم آن جسم می‌‌باشد. پس در اطراف هر جسمی شتابی وجود دارد. نسبیت عام با این شتابها سر و کار دارد و بیان می‌کند که هر جسمی که از سطح یک سیاره دور شود زمان برای او کندتر می‌شود. یعنی مثلا، اگر دوربینی روی ساعت من بگذارند و از عقربه‌های ساعتم فیلم زنده بگیرند و روی ساعت آدمی که دارد بالا می‌رود و از سیارهٔ زمین جدا می‌شود هم دوربینی بگذارند و هردو فیلم را کنار هم روی یک صفحهٔ تلویزیونی پخش کنند، ملاحظه خواهیم کرد که ساعت من تند تر کار می‌کند. نسبیت عام نتایج بسیار شگرف و قابل اثبات در آزمایشگاهی دارد. مثلا نوری که به پیرامون ستاره‌ای سنگین میرسد کمی بسمت آن ستاره خم می‌شود. سیاهچاله‌ها هم برپایه همین خاصیت است که کار می‌کنند. جرم انها بقدری زیاد و حجمشان بقدری کم است که نور وقتی از کنار آنها می‌‌گذرد به داخل آنها می‌‌افتد و هرگز بیرون نمی‌آید.

masih_m2000
24-05-2009, 14:18
سلام

مطلب عالی







عطر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])







به طور كلي در تعريف عطر ميتوان گفت كه عطر مجموعه اي از مواد خوشبو كننده بعلاوه يك حلال مناسب است اجزاي اصلي يك عطر را 1- حلال يا حامل 2- مواد تثبيت كننده 3- عناصر خوشبو تشكيل ميدهند . حاملها يا حلال :از حلالهاي جديد و پركار امروزي براي نگهداري مواد معطر مخلوط اتيل الكل بسيار خالص به همراه مقدار كم يا زياد آب است . ميزان آب بر طبق انحلال پذيري روغنهاي مورد استفاده تعيين ميشود . حلال مذكور بدليل فراريت بالايي كه دارد پخش بويي را كه حمل ميكند آسان ميسازد و ضمن آنكه تاثير سوئي هم بر پوست و همچنين واكنش خاصي با مواد حل شونده ندارد . اما قبل از هر چيز بايد بوي الكل از بين برود كه براي اينكار از مواد برطرف كننده بو يا پيش تثبيت كننده استفاده ميشود از موادي كه چنين كاري را انجام ميدهند ميتوان به صمغ بنزويين و يا ديگر تثبيت كننده هاي رزيني اشاره كرد كه اين مواد به الكل اضافه ميشوند و بعد از مدت يك يا دو هفته الكل تقريبا بي بو بدست مي آيد ، بوي خام طبيعي آن با رزين خنثي ميشود . تثبيت كننده ها : به طور كلي در يك محلول حاوي مواد معطر و فرار ، جزئي كه فراريت بالاتري دارد اول تبخير ميشود ، و از آنجايي كه مجموعه مواد مختلف ايجاد بوي معطر ميكنند بايد بر اين اشكال غلبه كرد براي همين از يك تثبيت كننده استفاده ميكنند ، ماده ايكه فراريت پايين تر از روغنهاي عطري دارند و سرعت تبخير اجزاي تشكيل دهنده و معطر را كند و يكسان ميكنند ...

masih_m2000
24-05-2009, 14:19
سلام

مطلب خوب







شیشه و دانستنی هایش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])







شیشه مایعی است بسیار سرد شده و در حرارتی پایین تر از نقـطه انجماد آن ، در حالت مایع قـرار دارد و به طور عمومی ، جسمی است شـفـاف که نور به خوبی از آن عبور می کند و پشت آن به طور وضوع قابل رویت است .



دید کلی :

شیشه از نظر ساختمان مولکولی در حالت جامد آرایش مولکولی نامنظم دارد . در درجه حرارت های بالا شیشه مثل هر مایع دیگری رفتار می کند . اما با کاهش دما گرانروی آن به طور غـیر عادی افزایش می یابد و باعـث می شود مولکول ها نتوانند در آرایشی که مورد نیاز بلور است ، قرار گیرند . به این ترتیب شیشه از نظر ساختمان مولکولی مانند مایعات نامنظم است ولی این ساختمان غـیر منظم دیگر متحرک نیست .

شیشه جسمی سخت است که سختی آن حدود 8 می باشد و همه به جز الماس ها را خط می اندازد . وزن مخصوص شیشه 5/2 گرم بر سانتی متر مکعب بوده و بسیار ترد و شکننده است . شیشه در مقابل تمام مواد شیمیایی حتی اسیدهای قوی و بازها مقاومت کرده و تحت تاثیر خورندگی واقع نمی شود ، به همین عـلت ظروف آزمایشگاهی را از آن می سازند . فقط اسید فلوئوریک اچ اف بر آن اثر داشته و شیشه را در خود حل می کند .

masih_m2000
24-05-2009, 14:20
سلام

تشکر بدید ها





تاریخچه :

شیشه گری یکی از قدیمی ترین حرفه هایی است که بشر بدان اشتغال داشته است . مصری ها سازنده اولین اشیای شیشه ای بوده اند که ظروف به دست آمده از حفاری مصر قدمت 5 هزار ساله دارد . رومیان نیز از فن شیشه گری مهارت داشته اند . در این صنعت از سایرین پیشرفته تر بودند . رونق شیشه سازی در نخستین ادوار تاریخ اسلامی صورت گرفته است ، زیرا هـنری بود که در مساجد و زیارتگاه ها و تزیینات مـذهـبی جلوه خاصی داشته و مورد استفاده قرار می گرفـت . در ایران نیز ساختن شیشه قـدمت چند هزار ساله دارد . نخستین واحد ماشینی تولید شیشه ساختمانی در ایران در سال 1340 شروع به کار کرد .

masih_m2000
24-05-2009, 14:21
سلام

نظر بدید ها





ترکیبات سازنده شیشه :

اجزای اصلی تشکیل دهنده شیشه :

با نگاه به جدول عناصر ، کمتر عنصری را می توان یافت که از آن شیشه به دست نیاید ولی سه ماده کربنات دو سود ، سنگ آهک و سیلیس مواد اصلی تشکیل دهنده شیشه می باشند . مواد شیشه ساز مورد تایید موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران عبارتند از سیلیس ، دی اکسید بور ، پنتا اکسید فسفر که از هـر یک به تنهایی می توان شیشه تهیه کرد .



گداز آورها :

کربنات سدیم ، کربنات پتاسیم و خرده شـیشـه ، سـیلـیکات سدیم و سـلـیـس با گدارآورها می باشند در آب حل می شوند و از شفافیت شیشه به تدریج کم می کنند به هـمین عـلـت است که اغلب شیشه های مصرف شده در گـلخانه پس از چند سال کدر می شوند و نور از آن ها به خوبی عـبور نمی کند .



تثبیت کننده ها :

برای آن که مقاومت شـیشـه را در مقابل آب وهـوا ثابت کنیم باید اکسـیدهای دوظرفـیتی باریم ، سرب ، کـلسیم ، مـنـیزیم و روی به مـخـلـوط اضافه کنیم که به این عـناصر ثابت کـننده می گـویند .



تصفـیه کننده ها :

تصفیه کننده ها موجب کاستن حباب هوای که وجود در شیشه می شوند و بر دو نوع اند :

1 ) فـیزیکی : سولفات سدیم ، کلرات سدیم با ایجاد حباب های بزرگ ، حباب های کوچک را جذب و از شیشه مذاب خارج می کنند .



2 ) شیمیایی : املاح آرسنیک و آنتیموان ترکیباتی ایجاد می کنند که حباب های کوچک داخل شیشه را از بین می برند .



تا اینجا به مواردی اشاره کردیم که عدم وجودشان در مواد اولیه باعـث از بین رفتن مرغـوبیت کالا می شد . حال چند ماده دیگر که به نوعـی در تولید شیشه سهیم هستند ، اشاره می کنیم .



افزونی ها :

1 ) استفاده از بوراکس به جای اکسید و کربنات سدیم ( گدارآور ) که در اثر حرارت به سدیم اکسید و بورم اکسید تجزیه می شود و در واقع به جای هر دو ماده عمل می کند .

2 ) استفاده از نیترات سدیم برای از بین بردن رنگ سبز شیشه ( ناشی از اکسید آهن که همراه مواد دیگر وارد کوره می شود . )

3 ) استفاده از اکسید منگنز که باعـث مقاومت بیشتر در مقابل عـوامل جوی و شفاف تر شدن شیشه می شود .

4 ) استفاده از اکسید سرب به جای کلسیم اکسید برای ساختن شیشه های مرغـوب بلور که باعـث درخشندگی شیشه می شوند .

5 ) برای ساختن بلور مرغـوب از اکسـید نقـره اسـتفاده می کنند .

6 ) اسـتفاده از فلدسپار که باعـث مقاومت بهتر در مقابل مواد شیمیایی می شود .

7 ) برای این که شیشه در برابر اسید فلوئوریدریک هم مقاوم باشد ، ترکیباتی از فـسـفـات به آن می افزایند .

8 ) استفاده از خرده شیشه که به ذوب مواد سرعت بیشتری می دهد .

9 ) استفاده از اکسید فلزات برای تهیه شیشه های رنگی .

10 ) اکسید سزیم برای جذب پرتوفروسرخ و اکسیدبر ، برای ازدیاد مقاومت حرارتی مورد استفاده قرار می گیرند .

دو نمونه از عـناصر تشکیل دهنده که عـمومیت بیشتری دارند در زیر ذکر می کنیم .



ترکیبات (1) : اکسید سیلیسیم حدود 74 تا 80 درصد و بقیه شامل پر اکسید سـدیم تا 15 درصد و اکسـید کلسیم 7 تا 12 درصد اکسـید منیزیم 2 تا 4 درصد و 2 درصد هم عـناصر دیگر چون آهن(ш) اکسید ، آلومینیوم اکسید ، منیزیم اکسید ، تیتانیم فسفید ، سیلیسیم تری اکیسد .

ترکیبات (2) : اکسـید سـیـلـیـسـیـم در حدود 73 درصد ، اکسـید سـدیم 15 درصد ، اکسـید کـلـسـیم 55/5 درصد ، اکـسـید منیزیم 6/3 درصد ، اکـسـید آلـومـیـنـیـوم 5/1 درصد ، اکـسـید بور و اکـسـید پتاسـیم هر کدام 4/0 درصد ، اکـسـید آهن و اکـسید سـیلـیـسـیم 6 ظرفـیتی هـریک 3/0 درصد .

عـلاوه بر موارد بالا هـمـیشـه مـقـداری خرده شـیشـه نیز با این مواد وارد کوره می گـردد .









انواع شیشه و کاربرد آن ها :

شـیشـه به اشکال مختلف مورد اسـتفاده قرار می گیرد . در ساخت وسایل تزیینی مانند گل ، تابلو و ... ، در ساختن ظروف آزمایشگاهی و یا ظروف آشپزخانه چون : لیوان ، بطری و ... و در پایان در ساختن شیشه های مسطح که در دو نوع ساده و مشجر عرضه می گردد و مصارف مخـتـلـفی دارد که عـمده ترین آن به عـنوان در و پنجره در کارهای ساختمانی است که به شکل های مختلف از شامل : شیشه های شفاف ، نیمه شفاف و رنگی ، جاذب حرارت ، ایمنی ، دوجداره ، سکوریت و ... . وجود دارد. خم چنین در آینه سازی ، صنایع نشکن ، صنایع یخچال سازی ، میزهای شیشه ای ، انواع شیشه رومیزی و تیغه کاری ساختمان کاربرد دارد .

شیشه رنگی :

به دو طریق می توان شیشه رنگی به دست آورد .

1 . با افـزودن و کم کردن بعضی مواد شیمیایی در مصالح اولیه تهیه شیشه . برای نمونه اکسیدهای مسی به شیشه رنگ های مختلف قرمز می دهند و رنگ آبی پر رنگ به وسیله اکسید کبالت به دست می آید . رنگ زرد با افزودن اکسید اورانیوم و کادمیوم حاصل می شود .

2 . شیشه سفید را در شیشه مذاب رنگی فـرومی کنند تا دو روی آن رنگی شود . شیشه های رنگی در ویترین مغازه ها ، نمایشگاه ها ، آزمایشگاه ها و ساختمان های صنعتی به کار می روند .



شیشه ضد آتش ( پیرکس )

همراه مواد اولیه این شیشه ها در مقابل حرارت ، مقاومت زیادی دارند ، مقدار زیادی اکـسـید بوریک به کار می رود و سـیلـیس آن ها از انواع شیـشـه های معمولی بیشتر است . معمولا از آن ها به عنوان ظروف آزمایشگاه و آشپزخانه و یا در جلوی بخاری های دیواری و اجاق ها استفاده می نماید .



شیشه مسطح

این نوع شیشه را با اضافه نمودن توری فلزی ، میان شیشه می سازند و بیشـتر برای درهای ورودی ، کارگاه ها ، موتورخانه ها ، آسانبرها و هـر جایی که خطر شکـسـتن و فرو ریختن شیشه وجود دارد ، استفاده می نمایند .



شیشه دو جداره ( مضاعف )

این نوع شیشه از دو لایه ساده و گاهی رنگی که به موازات یکدیگر قرار گرفته اند و لبه ها یا درز های آن ها هوابندی شده است و فضای بین آن ها با مواد خشک کننده ای مانند ســیـلــیکــاژل پر و یا در بعضی از موارد بین دو لایه خلا ایجاد می شود . این نوع شیشه که عایق گرما ، سرما و صداست در بسیاری از ساختمان ها مانند فرودگاه ها ، هتل ها و بیمارستان ها به کار می رود .



شیشه سوکریت

در این حالت ، شیشه مجددا تا حدود 700 درجه سانتی گراد حرارت داده شده و بعد به طور ناگهانی و تحت شرایط خاص و نظارت شده ای سـرد می شود . این عمل باعث کاهش افزایش مقاومت شیشه ( حدود 3 الی 5 برابر ) در مقابل ضربه و نیز شوک های حرارتی می شود . این شیشه ها در صورت شکستن ، به ذرات ریز و مکعب شکل تقسیم می شوند که آسیب رسان نیسـتند . از این نوع شـیشـه در ویترین فروشگاه ها ، درهای شـیشـه ای و پنجره های جانبی خودروها استفاده می شوند .



شیشه نشکن

این نوع شیشه ها شامل دو یا چند لایه شیشه اند که به وسیله ورقه هایی از نایلون شفاف تحت حرارات و فشار به هم متصل می شوند . همچنین بعضی از انواع شیشه های طلق دار به عنوان عایق صوتی ، جاذب حرارت ، کاهنده شفافیت و شیشه ایمنی به کار برده می شوند . وقتی که این شیشه ها می شکنند ، خاصیت کشسانی نایلون ، مانع از پخش و پراکندگی ذرات شیشه می شود . از جمله کاربردهای این نوع شیشه ها در خودرو ها و ویترین مغازه هایی که اشیا گران قیمت می فروشند استفاده می گردد . ممکن است شیشه نشکن را از جنس شیشه سکوریت بسازند .



شیشه انعکاسی ( بازتابنده ) ( ریفلکس )

در این نوع شیشه ها ، یک سطح شیشه با یک پوشش منعکس کننده نور و حرارت و از جنس فلز یا اکسید فلزی دارای این خاصیت ، پوشانده می شود . این نوع شیشه ها ، نور خورشید رامنعکس می کنند و در کاهش حرارت و درخشندگی نور موثرند . اگر در روشنایی روز از بیرون به شیشه انعکاسی نگاه کنیم مشاهده می کنیم که تصاویر اطراف را مانند آینه باز می تاباند و اگر از داخل به بیرون نگاه کنیم شیشه کاملا شفاف خواهد بود . شب ها پدیده مذکور برعکس است یعنی شیشه از خارج شفاف و از داخل مانند آینه است این شیشه با انعکاس نور خورشید ، حرارت ناشی از تابش خورشید را به طور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد و در نتیجه باعث صرفه جویی در هزینه های احداث ، راه اندازی و نگهداری دستگاه های تهویه و تبدیل می شود .

masih_m2000
24-05-2009, 14:23
سلام

مطلب مطلب







آلودگی هوا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])



تراكم منابع توليد كننده آلودگى در تهران و اطراف آن، سكون نسبى هوا، نداشتن باد غالب، محصورشدن تهران توسط رشته كوه هاى البرز باعث شده است كه تهران يكى از شهرهاى آلوده جهان باشد. آمار كاملاً دقيقى در مورد جايگاه تهران در جهان از نظر آلودگى موجود نيست. اصفهان، تبريز، شيراز، مشهد، اهواز، اراك و كرج از ديگر شهرهاى آلوده ايران هستند.
بنابر اظهارات رشيدى مديرعامل شركت كنترل كيفيت هواى تهران دليل آلودگى هواى اين شهرها افزايش و تجمع منابع انتشار است و در شهرهايى نظير تبريز، اراك و اهواز توليد آلودگى از صنايع و در ديگر شهرها ترافيك شهرى نقش مهمى در آلودگى هوا دارند. به غير از كرج در شهرهاى ديگر طرح جامع كاهش آلودگى هوا در حال انجام است. برنامه هاى جامع كاهش آلودگى هواى تهران داراى هفت محور است:
•محور اول- خودروهاى نو
سازمان حفاظت محيط زيست طبق قانون جلوگيرى از آلودگى هوا و آئين نامه هاى آن از ابتداى سال ۷۹ اقدام به كنترل آلودگى كليه خودروهاى توليدى كرده است.
•محور دوم- خودروهاى مستعمل
آخرين برآورد نشان مى دهد كه ناوگان خودروهاى تهران بيش از هفتاد درصد از آلاينده هاى هواى تهران را ايجاد مى كنند. تحقيقات نشان مى دهد كه ۳/۲۶ درصد از خودروهاى سوارى فعال با سن بالاى ۲۰ سال در حال تردد هستند.
به طور متوسط ۴۳ درصد از مصرف سوخت و حدود ۴۷ درصد از انتشار منوكسيد كربن مربوط به اين خودروها است. براى حل مشكل اقدامات زير انجام شده است:
۱- استفاده از مبدل كاتاليزورى
۲- تعمير و بهسازى خودروها
۳- طرح از رده خارج كردن خودروهاى فرسوده.
•محور سوم- حمل و نقل عمومى
تغيير سوخت از بنزين و گازوئيل به گاز طبيعى و CNG سوز كردن ناوگان حمل و نقل عمومى موثرترين گام مهم در راه كاهش آلودگى اين خودروها خواهد بود كه در حال اجرا است.
•محور چهارم- سوخت
كارهاى زير در اين راستا انجام شده است:
۱- اصلاح كيفيت سوخت هاى قبلى
۲- استفاده از سوخت هاى گازى جايگزين.
•محور پنجم- معاينه فنى
۱- برنامه ايجاد مركز معاينه فنى خودرو
۲- احداث شش مركز معاينه فنى.
اقدامات در دست بررسى در مورد معاينه فنى:
- احداث سه مركز معاينه فنى جهت خودروهاى سنگين يا تخصيص اعتبار لازم.
- مشاركت خودروسازان درخصوص احداث مركز معاينه فنى خودروها.
- اعلام برنامه زمان بندى جلوگيرى از تردد خودروهاى سبك.
•محور ششم- ترافيك
۱- سياست پارك خودرو
۲- چراغ راهنمايى هوشمند.
•محور هفتم- آموزش
ساير اقدامات كه خارج از برنامه جامع است:
- جلوگيرى از تردد خودروهاى دودزا در سطح شهر تهران.
- گازسوز كردن صنايع و منابع خانگى- تجارى.
- استفاده از گاز طبيعى.
•منابع آلودگى هوا
به وجود هر نوع آلاينده اعم از جامد، مايع، گاز و يا تشعشع پرتوزا و غيرپرتوزا در هوا به مقدار و در مدت زمانى كه كيفيت زندگى را براى انسان و ديگر جانداران به خطر اندازد و يا به آثار باستانى و اموال خسارت وارد آورد آلودگى هوا اطلاق مى شود. شش آلاينده اصلى داريم كه به دو دسته اوليه و ثانويه تقسيم بندى مى شوند؛ آلاينده اوليه موادى هستند كه در اثر منابع مستقيماً به هواى محيط وارد مى شوند و شامل پنج آلاينده منوكسيدكربن (CO)، دى اكسيد نيتروژن (NO2)، دى اكسيد گوگرد (SO2)، ذرات معلق با قطر كمتر از ۱۰ ميكرون و سرب (Pb) است. آلاينده هاى ثانويه موادى هستند كه در اثر فعل و انفعالات موجود در هواى اطراف زمين به وجود مى آيند. در اين گروه مى توان ازن را نام برد.بنا بر گفته هاى رشيدى منابع آلودگى هوا دو دسته هستند:
۱- منابع طبيعى
- توفان ها و گرد و غبار
- فعاليت آتشفشانى
- دود و خاكستر آتش سوزى هاى جنگلى
- شهاب هاى آسمانى
- منابع گياهى و حيوانى
- چشمه هاى آب گرم معدنى.
۲- منابع مصنوعى
- وسايل نقليه موتورى
- صنايع و نيروگاه ها
- سيستم هاى گرم كننده منابع خانگى و تجارى
- زباله سوزها
- مواد راديواكتيو.
تاثيرات آلودگى هوا در سلامت جسمى، روحى _ روانى: مديرعامل شركت كنترل كيفيت هوا در راستاى تاثيرات آلودگى هوا در سلامت جسمى- روانى تصريح كرد: مهم ترين آثار آلودگى هوا به خطر انداختن سلامتى انسان و اختلال در رفاه، آسايش، كاهش ديد و اشعه خورشيد، اثرات آب و هوايى و ضرر به گياهان است كه خلاصه اى از آثار بهداشتى آنها بدين ترتيب است:
منواكسيد كربن (CO) : قرار گرفتن در معرض غلظت بالاى اين گاز باعث كاهش دقت بينايى، كاهش توان كارى، عدم قابليت يادگيرى و انجام فعاليت هاى دشوار مى شود. چهار نوع بيمارى عمده در اين راستا عبارتند از:۱- قلبى _ ريوى ۲- عصبى ۳- تجزيه فيبرين ۴- بيمارى هاى دوران زايمان.
ازن و ساير اكسيدكننده ها (O3) : ازن محرك براى چشم و گلو و ريه است. فعاليت شيميايى بالاى ازن باعث بروز مشكلاتى از قبيل از بين رفتن بافت ريه ها و كاهش عملكرد آن مى شود. آمارها نشان مى دهد حملات آسم در روزهايى با غلظت بالايى از اكسيدان افزايش يافته است.
سرب: تماس با سرب باعث اثرات مخرب بر سيستم عصبى شده كه در درازمدت باعث كاهش بهره هوشى مى شود. همچنين سرب منجر به افزايش فشار خون شده و بر روى فرايند خون سازى تاثيرات منفى خواهد داشت.
دى اكسيد گوگرد: غلظت بالاى (SO2) باعث نارسايى هاى تنفسى، كاهش سيستم دفاعى ريه ها و تشديد بيمارى قلبى _ ريوى مى شود و افراد داراى بيمارى هاى آسم برونشيت يا آمفيزم، بيماران قلبى، بچه ها و افراد مسن به اين گاز حساس هستند.
هيدروكربن هاى فرار (VOC) : نقش عمده اى در تحريك چشم و سيستم تنفسى دارد، در مواردى چند لوسمى در افرادى كه به علت مسائل شغلى براى طولانى مدت در معرض بخارات بنزين بوده اند، گزارش شده است.
دى اكسيد نيتروژن: اين گاز مى تواند باعث ايجاد سوزش در ريه ها و همچنين باعث كاهش ميزان مقاومت سيستم تنفسى در مقابل بيمارى هايى مانند آنفلوآنزا شود.
ذرات معلق : ذرات معلق با قطر آيروديناميكى كمتر از ۱۰ ميكرون به دليل راهيابى به سيستم تنفسى تحتانى به عنوان شاخص اصلى مواد معلق در هوا معرفى مى شوند. براساس مطالعات ذرات معلق تشديد بيمارى هاى قلبى - ريوى - كاهش سيستم ايمنى بدن در مقابل بيمارى ها، از بين رفتن بافت ريه، آسم كودكان، مرگ ومير زودرس و سرطان نقش عمده اى دارد.
•اقدامات ضرورى براى كاهش آلودگى هوا
۱- توسعه فضاى سبز
۲- كنترل وسايل نقليه
- جايگزين كردن وسايل نقليه عمومى به جاى وسايل نقليه شخصى.
- از سرويس خارج كردن اتومبيل هاى فرسوده و قديمى، جانشين كردن اتومبيل هاى نو و جديد مطابق با استاندارد موجود.
- فراهم كردن تسهيلات لازم قانونى براى كاهش هزينه هاى وسايل كنترلى.
- رعايت ضوابط طرح ترافيك در ساعات ممنوعه توسط رانندگان.
- جلوگيرى از تردد خودروهاى داراى نقص فنى.
- جايگزين كردن سوخت هاى گازى و يا برقى به جاى بنزين و گازوئيل.
- ملزم كردن سازندگان اتومبيل هاى داخل به تبعيت از استانداردهاى آلودگى هوا.
- تشويق دارندگان وسايل نقليه به نصب دستگاه هاى كاهش دهنده آلودگى ناشى از اگزوز اتومبيل ها.
۳- كنترل صنايع
- احداث صنايع در خارج از شهر به طورى كه بادهاى غالب منطقه آلاينده هاى خروجى را به سمت مناطق مسكونى هدايت نكنند.
- محل احداث كارخانه از نظر شرايط جوى مانند سرعت، جهت باد و يا وضعيت پستى و بلندى منطقه در مطالعات اوليه احداث صنايع لحاظ شود.
- تغيير در سوخت صنايع.
- تغيير در مراحل عمليات توليد محصول نهايى.
- نصب دستگاه هاى كنترل كننده مواد آلاينده در كليه قسمت هاى مورد نياز فرايند توليد.
نقش شركت كنترل كيفيت هوا در كاهش آلودگى هواى تهران: شركت كنترل كيفيت هوا در سال ۱۳۷۲ تاسيس شد و در سال ۱۳۷۶ موفق به انجام دو پروژه بزرگ بين المللى در زمينه آلودگى هواى تهران شد: ۱-طرح جامع آلودگى هواى تهران (با همكارى آژانس همكارى هاى بين المللى ژاپن).
۲- طرح كاهش انتشار ناشى از سيستم حمل ونقل (بانك جهانى و شركت كنترل كيفيت هوا).
و هم اكنون اين شركت برنامه جامع كاهش آلودگى هواى تهران را در يك دوره زمانى ده ساله و در قالب محورهاى هفت گانه توسط شهردارى تهران، وزارتخانه هاى نفت و صنايع در حال اجرا دارد.
بخشى از فعاليت هاى شركت كنترل كيفيت هوا
- سنجش مدل سازى آلودگى صوتى حاصل از منابع ترافيك فرودگاه، راه آهن و صنايع.
- ارائه راهكارهاى كنترل آلودگى صوتى.
- راهبرى مركز هماهنگى اطلاع رسانى آلودگى هوا.
- همكارى با مراكز عمده صنعتى از قبيل مجتمع هاى پتروشيمى و كارخانجات توليدى در راستاى تعيين ميزان آلودگى هوا و ارائه راهكارهاى مختلف براى كاهش آلودگى هواى ناشى از آنها.

masih_m2000
24-05-2009, 14:24
سلام

مطلب



قرص های اکستازی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


آیا تا بحال نام اکستاسی را شنیده اید؟ آیا تا به حال در میهمانیهائی موسوم به اکس پارتی شرکت کرده اید؟ احتمالاً در بین دوستان شما کسانی هستند که اسم این ماده را شنیده اند یا آنرا مصرف کرده اند ؟! اکستاسی در قالب قرص های شادی بخش به طاعون خفتۀ عصر ما تبدیل می شود.
ایدۀ ابتدائی نوشتار این مطالب نگرانی جمعی از دانشجویان پزشکی است که با توجه به شیوع مصرف این ماده در بین جوانان بر آن شدند تا تحقیقی جامع در این زمینه از بررسی عوارض مصرف تا بررسی میزان مصرف انجام دهند. آنچه در این نوشتار مشاهده می کنید نتیجۀ تحقیقات این جمع است که به منظور اطلاع رسانی عمومی خدمتتان عرضه می شود.

● آیا می دانید در صورت دستگیری فرد مصرف کننده یا توزیع کننده قرصهای اکس این فرد به دادگاه انقلاب ارجاع می شود و در این موارد حکم تعزیری صادر می شود ؟


اکستاسی چیست ؟
تركيب MDMA یا 3 و 4 متيلن دی اكسی مت امفتامين كه به نامهای اكستاسی، اكستازی، XTC ، E (ای) ،X (اکس) هم معروف است. در ايران به نام قرص شادی هم شناخته می‌شود. اين ماده در 1914 در آلمان به عنوان كم كننده اشتها مورد استفاده قرار گرفت كه به علت اثرات آن از رده مصرف خارج شد. در دهه 70 ميلادی اين دارو كاربرد مجدد يافت و در روان درمانی برای كمك به بيان احساسات بيماران استفاده شد كه در 1984 با اثبات اثرات آن روی مغز حیوانات آزمايشگاهی، از رده خارج شد. در 1985 در آمريكا، مصرف آن ممنوع اعلام شد. در سالهای اخير مصرف آن در آمريكا، در پارتی‌های شبانه موسوم به Raves به شدت افزايش يافته است كه باعث نگرانی دولت امريكا شده است. در دوره زمانی خاصی در اروپا، مصرف اين مواد انرژی زا و شادی‌بخش براي كاهش مصرف ساير مواد مخدر مثل هروئين تشويق شده است بطوری كه مصرف آن در اروپا در 1995 از 500 هزار قرص در سال به 30 ميليون قرص در دو سال بعد رسيده است.
2 درصد مردم امريكا حداقل يكبار اين تركيب را مصرف كرده‌اند. حداقل یازده و هفت دهم درصد دانش‌اموزان كلاس آخر دبيرستان در آمريكا يكبار “اكس” مصرف كرده‌اند مصرف اين قرصها در ايران به خصوص در يكسال اخير در پارتی‌های شبانه به شدت افزايش يافته است. جوانان تحصيل كرده و مرفه مصرفكنندگان اصلی اين داروها هستند. لازم است عموم مردم و پزشكان با اثرات سوء مصرف اين دارو آشنا شوند ميزان مراجعه به اورژانس‌ها در امريكا در اثر سوء مصرف اين دارو به شدت افزايش يافته است. (از 1143 مورد در 1998 به 4511 مورد در سال 2000)
همچنانكه ذكر خواهد شد مشكل اصلی در مصرف اين مواد عوارض مزمن آن می‌باشد. عوارض حاد مصرف بيشتر در مرتبه اول مصرف و در صورت تداخل با بعضی داروهای ضدافسردگی پيش می‌آيد.



ترکیب شیمیائی
3 , 4 MethylendioxyMethAmphetamine یا N, Alpha, DiMethyl 1,3 Benzodiazoxide 5 Ethamine با فرمول C11H15N2O که بنامهای MDMA یا اکستاسی معروف است.


اشکال رایج داروئی
دارو در امريكا بصورت قرصهای خوراكی و جويدنی، كپسول و مواد تدخينی و تزريقی موجود است. قيمت هر قرص بين 10 تا 30 دلار است در ايران قيمت قرص بين 4 تا 20 هزار تومان (متوسط 10 هزار تومان) است كه با ماركهای مرسدس بنز و ميستوبيشی، $ ، KO ، صليب، موجود است و به علت قابليت ساخت آن كه براحتی انجام می‌شود در لابراتورهای داخلی هم ساخته می‌شود كه خطر وجود مواد اضافی در آن و عوارض آن است. هر قرص خوراكی حاوی 80 تا 160 میلیگرم MDMA است. پس از بلعيدن اثرات قرص پس از 20 تا 90 دقيقه بعد ظاهر شده و حدود 2 تا 3 ساعت اثرات آن در يك حد حفظ شده و بعد افت می کند و از 3 تا 24 ساعت اثرات آن باقیست.








اپیدمیولوژی
میزان مصرف این قرص‌ها در آمریكا به شدت میان جوانان و نوجوانان در حال افزایش است طبق آخرین آمار تعداد كسانی كه برای حداقل یكبار از این ماده استفاده كرده‌اند بین دانش‌آموزان كلاس آخر دبیرستان در آمریکا از نه درصد به دوازده درصد افزایش یافته است.
دو درصد از کل حمعیت ایالات متحده حداقل یکبار اکستاسی مصرف کرده اند

masih_m2000
24-05-2009, 14:25
سلام

مطلب مطلب مطلب







چراغ لانتانیدی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])





ولتر باخ اولین بار پارچه توری بافته شده از الیاف کتان یا ابریشم مصنوعی را در محلول آبی دارای نیترات بعضی از عناصر لانتانید ها قرار داد و بعد پارچه را بیرون آورده و خشک کرد ولی این پارچه را در معرض شعله قرار داد و پارچه را از ابتدا سیاه مشاهده کرد و بعد از مدتی رنگ سیاه از بین رفت و در نهایت نور درخشانی از آن ساطع شد . وی با آزمایش های مختلف پی برد که علت این درخشندگی به خاطر تجزیه نیترات های عناصر لانتانید و تبدیل آن به اکسید این عناصر است که با آزمایش های مختلف توانست بالاترین درخشندگی را به وسیله مخلوطی شامل 99 درصد توریم دی اکسید و 1 درصد سریم اکسید به وجود آورد . از این توری بافته شده برای چراغ استفاده شد ولی باید توجه داشت که مواد موجود سرطان زا بوده و جزو موادی است که خیلی دیر بازیافت می شوند !

masih_m2000
24-05-2009, 14:26
سلام

مطلب مطلب








نانو تکنولوژی / تکنولوژی جدید ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])






نانو تکنولوژی چیست؟ نانوتکنولوژی تولید کارآمد مواد و دستگاهها و سیستمها با کنترل ماده در مقیاس طولی نانومتر، و بهره برداری از خواص و پدیده های نوظهوری است که در مقیاس نانو توسعه یافته اند.


یک نانومتر چقدر است؟ یک نانومتر یک میلیاردم متر (9-m 10) است. این مقدار حدوداً چهار برابر قطر یک اتم است. مکعبی با ابعاد 5/2 نانومتر ممکن است حدود 1000 اتم را شامل شود. کوچکترین IC های امروزی با ابعادی در حدود 250 نانومتر در هر لایه به ارتفاع یک اتم، حدود یک میلیون اتم را در بردارند. در مقایسه یک جسم نانومتری با اندازه ای حدود 10 نانومتر، هزار برابر کوچکتر از قطر یک موی انسان است.امکان مهندسی در مقیاس مولکولی برای اولین بار توسط ریچارد فاینمن (R.Feynnman)، برنده جایزه نوبل فیزیک، مطرح شد. فین من طی یک سخنرانی در انستیتو تکنولوژی کالیفرنیا در سال 1959 اشاره کرد که اصول و مبانی فیزیک امکان ساخت اتم به اتم چیز ها را رد نمی کند. وی اظهار داشت که می توان با استفاده از ماشین های کوچک ماشین هایی به مراتب کوچک تر ساخت و سپس این کاهش ابعاد را تا سطح خود اتم ادامه داد. همین عبارت های افسانه وار فاینمن من راهگشای یکی از جذاب ترین زمینه های نانو تکنولوژی یعنی ساخت روبوت هایی در مقیاس نانو شد. در واقع تصور در اختیار داشتن لشکری از نانوماشین هایی در ابعاد میکروب که هر کدام تحت فرمان یک پردازنده مرکزی هستند ، هر دانشمندی را به وجد می آورد. در رویای دانشمندانی مثل جی استورس هال (J.Storrs Hall) و اریک درکسلر (E.Drexler) این روبوت ها یا ماشین های مونتاژکن کوچک تحت فرمان پردازنده مرکزی به هر شکل دلخواهی درمی آیند. شاید در آینده ای نه چندان دور بتوانید به کمک اجرای برنامه ای در کامپیوتر، تختخوابتان را تبدیل به اتومبیل کنید و با آن به محل کارتان بروید.


چرا این مقیاس طول اینقدر مهم است؟ خواص موجی شکل (مکانیک کوآنتمی) الکترونهای داخل ماده و اثر متقابل اتمها با یکدیگر از جابجایی مواد در مقیاس نانومتر اثر می پذیرند. با تولید ساختارهایی در مقیاس نانومتر، امکان کنترل خواص ذاتی مواد ازجمله دمای ذوب، خواص مغناطیسی، ظرفیت بار و حتی رنگ مواد بدون تغییر در ترکیب شیمیایی بوجود می آید. استفاده از این پتانسیل به محصولات و تکنولوژیهای جدیدی با کارایی بالا منتهی می شود که پیش از این میسر نبود. نظام سیستماتیک ماده در مقیاس نانومتری، کلیدی برای سیستمهای بیولوژیکی است. نانوتکنولوژی به ما اجازه می دهد تا اجزاء و ترکیبات را داخل سلولها قرارداده و مواد جدیدی را با استفاده از روشهای جدید خود_اسمبلی بسازیم. در روش خود_اسمبلی به هیچ روبات یا ابزار دیگری برای سرهم کردن اجزاء نیازی نیست. این ترکیب پرقدرت علم مواد و بیوتکنولوژی به فرایندها و صنایع جدیدی منتهی خواهد شد.ساختارهایی در مقیاس نانو مانند نانوذرات و نانولایه ها دارای نسبت سطح به حجم بالایی هستند که آنها را برای استفاده در مواد کامپوزیت، واکنشهای شیمیایی، تهیه دارو و ذخیرة انرژی ایده ال می سازد. سرامیک های نانوساختاری غالباً سخت تر و غیرشکننده تر از مشابه مقیاس میکرونی خود هستند. کاتالیزورهای مقیاس نانو راندمان واکنشهای شیمیایی و احتراق را افزایش داده و به میزان چشمگیری از مواد زائد و آلودگی آن کم می کنند. وسایل الکترونیکی جدید، مدارهای کوچکتر و سریعتر و … با مصرف خیلی کمتر می توانند با کنترل واکنش ها در نانوساختار بطور همزمان بدست آیند. اینها تنها اندکی از فواید و مزایای تهیه مواد در مقیاس نانومتر است.


منافع نانوتکنولوژی چیست؟ مفهوم جدید نانوتکنولوژی آنقدر گسترده و ناشناخته است که ممکن است روی علم و تکنولوژی در مسیرهای غیرقابل پیش بینی تأثیر بگذارد. محصولات موجود نانوتکنولوژی عبارتند از: لاستیکهای مقاوم در برابر سایش که از ترکیب ذرات خاک رس با پلیمرها بدست آمده اند، شیشه هایی که خودبخود تمیز میشوند, مواد دارویی که در مقیاس نانو ذرات درست شده اند،ذرات مغناطیسی باهوش برای پمپهای مکنده و روان سازها, هد دیسکهای لیزری و مغناطیسی که با کنترل دقیق ضخامت لایه ها از کیفیت بالاتری برخوردارند، چاپگرهای عالی با استفاده از نانو ذرات با بهترین خواص جوهر و رنگ دانه و …


قابلیتهای محتمل تکنیکی نانوتکنولوژی عبارتند از :


1- محصولات خوداسمبل


2- کامپیوترهایی با سرعت میلیاردها برابر کامپیوترهای امروزی


3- اختراعات بسیار جدید ( که امروزه ناممکن است)


4- سفرهای فضایی امن و مقرون به صرفه


5- نانوتکنولوژی پزشکی که درواقع باعث ختم تقریبی بیماریها، سالخوردگی و مرگ و میر خواهد شد.


6- دستیابی به تحصیلات عالی برای همه بچه‌های دنیا


7- احیاء و سازماندهی اراضی

masih_m2000
24-05-2009, 14:27
سلام

مطلب







مجله 'ساینس' برترین دستاوردهای علمی سال را معرفی کرد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


در سالی که شاهد جدال های تند بر سر نظریه "آفرینش هوشمند" بود، تحقیقات مربوط به نحوه تکامل موجودات زنده، مهم ترین دستاورد علمی سال 2005 معرفی شده است.مجله معتبر "ساینس" که در آمریکا چاپ می شود در پایان هر سال فهرست 10 پیشرفت علمی عمده 12 ماه گذشته را معرفی می کند.رتبه اول در سال جاری به طور مشترک به چندین مطالعه که ساز و کار ظریف تکامل را روشن می کند اعطا شده است.این خبر همان هفته ای اعلام می شود که دادگاهی در ایالت پنسیلوانیای آمریکا تدریس نظریه موسوم به "آفرینش هوشمند" در کنار نظریه تکامل در کلاس های زیست شناسی را ممنوع کرد. طرفداران این نظریه معتقدند که بسیاری از خصوصیات جهان و موجودات زنده پیچیده تر از آن است که ناشی از روند انتخاب طبیعی، چنانکه در نظریه داروین تشریح شده است، باشد.این "نظریه" در عوض می گوید که حیات باید توسط یک نیروی ماورای طبیعی بی نهایت هوشمند طراحی و خلق شده باشد.مطالعاتی که نشریه "ساینس" به آنها عنوان "پیشرفت های سال" اعطا کرد شامل تعیین آرایش ژنتیکی شامپانزه؛ بازآفرینی ویروس آنفلوآنزای مرگبار سال 1918 در آزمایشگاه؛ و مطالعه پرندگان "تاج سیاه" (Blackcap) اروپایی است که نشان داد چگونه دو جمعیت مختلف یک حیوان می توانند به دو گونه مجزا بدل شوند.

masih_m2000
24-05-2009, 14:29
سلام

تشکر یادتون نره



شایستگی علمی
کالین نورمن، دبیر خبری مجله ساینس، گفت که این انتخاب صرفا بر اساس شایستگی و ارزش علمی، نه نبرد بر سرآقای نورمن گفت او امیدوار است این انتخاب حامل این پیغام برای دانشمندان و مردم باشد که: "تکامل چیزی نیست که دانشمندان تنها به خاطر علاقه شخصی مطالعه می کنند، بلکه تبعات خیلی مهمی برای سلامت عمومی و همچنین درک ما از هویت انسان در بردارد."ساینس می نویسد برای مثال، با مطالعه تفاوت ها میان نقشه ژنتیکی (ژنوم) انسان و شامپانزه، دانشمندان ممکن است بتوانند بر ریشه ژنتیکی بسیاری از بیماری ها انگشت بگذارند و مطالعه رفتار ویروس آنفلوآنزای 1918 می تواند به مبارزه با اپیدمی بعدی آنفلوآنزای مرغی کمک کند. "آفرینش هوشمند" انجام شده است

masih_m2000
24-05-2009, 14:30
سلام

مطلب قشنگ







پیشتازان فضا
رتبه دوم این فهرست پیشرفت های کاوشگران روبوتیک در فضا به خصوص کاوشگر "هویگنز" که روز 14 ژانویه بر تایتان، از اقمار کیوان، فرود آمد را مورد توجه قرار می دهد. تایتان دورترین جرم آسمانی است که انسان بر آن یک کاوشگر فرود می آورد. این پروژه موفقیتی بزرگ برای آژانس فضایی اروپا به حساب می آید. هویگنز سوار بر فضاپیمای آمریکایی کاسینی به مدار کیوان منتقل و از آنجا به سوی تایتان پرتاب شد.اطلاعاتی که هویگنز هنگام عبور از جو غلیط تایتان و فرود بر سطح آن تهیه کرد شرایط حاکم بر کره ای که احتمالا به دوران کودکی زمین در 6/4 میلیارد سال قبل شباهت دارد را روشن می کند.دانشمندان می گویند احتمال دارد برخی از کنش ها و واکنش های شیمیایی که زمینه را برای ظهور حیات در زمین فراهم کرد اکنون در تایتان درحال وقوع باشد

masih_m2000
24-05-2009, 14:30
سلام

مطلب دارم






پیشرفت های علمی منتخب ساینس برای سال 2005


برنده: تکامل در عمل - شناسایی نحوه آرایش ژن های شامپانزه و انجام مشاهدات دقیق و پرزحمت، که ظرایف نحوه تکامل موجودات را روش می کند.


یورش سیاره ای - کاوشگر اروپایی هویگنز در ماه ژانویه بر سطح تایتان از اقمار کیوان فرود آمد. ناوگان دیگری از کاوشگرهای فضایی شامل "دیپ ایمپکت" (Deep Impact) ناسا، که حفره ای در یک دنباله دار ایجاد کرد نیز مشترکا در رتبه دوم قرار گرفته اند.


فصل شکوفه ها - زیست شناسان ملکولی چند سرنخ ملکولی که عامل شکوفایی گل های رنگارنگ در فصل بهار است را شناسایی کردند.


ستارگان نوترونی - تلسکوپ های زمینی و فضایی به درک علل پدیده های واقع شده در ستاره های نوترونی کمک کردند؛ ستاره های نوترونی اجرامی به کوچکی شهرهای زمینی با چگالی بسیار بالا هستند.


اختلالات مغزی - محققان به سرنخ هایی درباره ماهیت و علل اختلالات مغزی همچون اسکیزوفرنی، دیسلکسیا (خوانش پریشی) و بیماری تورت دست یافتند.


زمین پیچیده - مقایسه سنگ های زمینی و فضایی دانشمندان را واداشت نظریه های قدیمی درباره چگونگی تشکیل زمین را کنار بگذارند.


پرتره پروتئینی - دانشمندان موفق به مشاهده بسیار دقیق و بی سابقه ساختمان ملکولی یک "کانال پتاسیمی ولتاژ گیر" (شامل مجموعه وسیعی از پروتئین های غشایی) شدند.


تغییر جوی - ارائه شواهد تازه دال بر تاثیر فعالیت های انسانی بر گرمایش زمین.


زیست شناسی سیستم ها - زیست شناسان ملکولی برای درک رفتار سیستم های پیچیده به تکنیک های مهندسی متوسل شدند.


توافق بر سر محل ساخت آیتر - بالاخره پس از 18 ماه جنجال، قرار شد راکتور حرارتی بین المللی (آیتر) با بودجه 12 میلیارد دلاری در شهر کاراش فرانسه ساخته شود

masih_m2000
24-05-2009, 14:31
سلام

مطلب نظر یادتون نره







دفع مواد منفرجه با اسفناج ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])









دانشمندان در آزمایشگاه ملی پاسیفیک نورث وست کشف کردند که از اسفناج و دیگر گیاهان وابسته می توان برای خنثی سازی دخایر نامطلوب مواد منفرجه مانند تی ان تی استفاده کرد . آن ها عقیده دارند که آنزیم نیتزوداکتاز موجود در اسفناج می تواند مواد منفرجه را هضم کند و نسبت به روش های فعلی موجود روشی سازگارتر با محیط برای دفع ، ارائه داد .ترکیبات آروماتیکی نیتروژن دار ، جزء اصلی آلی بسیاری از مواد منفرجه را می توان با آنزیم های گوناگونی که در گیاهان ، قارچ ها ، باکتری ها و شیر چرخ کرده یافت می شود ، کم کرد . برای آغاز واکنش هضم ، پژوهشگران به سادگی آنزیم ها را (که در دمای اتاق در محلول بافر هستند) با یک عامل کاهنده مانند لاتیک اسید یا اتانول مخلوط می کنند . این روش موسوم به " فرآیند هضم بی خطر نسبت به محیط زیست " را می توان در آب و فشار جو انجام داد تا از انفجار اتفاقی پیش گیری شود .

مزیت دیگر آن است که هیچ ضایعات اسیدی یا قلیایی در مدت فرآیند هضم ، تولید نمی شوند و مواد منفرجه را با روشی بسیار بی خطر نابود می کند . آنزیم ها بخشی از صنایع در حال رشـدند که در شـوینده ها ، مواد نساجی و صنایع غذایی و نوشیدنی مصرف می شوند ولی این اولین کاربرد آن ها در خنثی سازی مواد منفرجه است . میلیون ها تن ذخیره مواد منفجره در زرادخانه های نظامی جهان وجود دارد ولی روش های دفع از طریق سوزاندن و منفجر کردن مستلزم هزینه و خطر است . اگر آزمایش های عملی در محل ، مانند آزمون های آزمایشگاهی ای بی دی پی موفقیت آمیز باشد می تواند نسبت به روش های دیگر به لحاظ هزینه ، صرفه جویی بیشتری داشته باشد . آنزیم های هضم کننده مواد منفجره می توانند ، به یک صنعت شکوفا مبدل شوند . در این فرآیند جدید چون به هیچ یک از تجهیزات ویژه سخت افزار یا نرم افزار نیازی نیست هزینه های سرمایه گذاری پایین نگه داشته می شود . این بدان معنی است که خنثی سازی را می توان در محل انجام داد و از حمل مواد منفرجه از محل زرابخانه ها و پایگاه های ارتش به کوره های زباله سـوزی اجتناب کرد . پژوهش های اولیه نشان می دهد که آنزیم های آمینوفنول به یک پیش ماده برای مسکن ملایم استامینوفن تبدیل می شوند

masih_m2000
24-05-2009, 14:32
سلام

مطلب خوب و زیبا







سوال جالب انیشتین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])









ظاهراً انیشتین مسئله ای طرح کرده است که درباره آن می گویند : " 98% افرادی که به حل آن اقدام می کنند به جواب نمی رسند " ، ولی من از درستی این سخن خبری ندارم و این چنین فکر نمی کنم زیرا آن را در کمتر از ۱۵دقیقه حل کردم . شما هم امتحان کنید ، حتماً موفق خواهید شد .

صورت سؤال : پنج خانه با رنگ های مختلف ، صاحب هایی با ملیت های مختلف که هر کدام یک نوع مجله می خوانند ، یک نوع نوشیدنی می نوشند و یک نوع حیوان نگه داری می کنند ، وجود دارد . شما باید مشخصات خانه ها را به دست آورید . سؤال را با توجه به راهنمایی های زیر حل کنید .



1. مرد انگلیسی در خانه قرمز زندگی می کند .

2. مرد سوئدی یک سگ دارد .

3. مرد دانمارکی چای می نوشد .

4. خانه ی سبز در سمت چپ خانه ی سفید قرار دارد .

5. صاحب خانه سبز قهوه می نوشد .

6. شخصی که نیویورک تایمز می خواند پرنده پرورش می دهد .

7. صاحب خانه ی زرد مجله ی فیلم کامنت می خواند .

8. مردی که در خانه وسطی زندگی می کند شیر می نوشد .

9. مرد نروژی در اولین خانه زندگی می کند .

10. مردی که واشنگتن تایمز می خواند در کنار مردی که گربه دارد زندگی می کند .

11. مردی که اسب نگهداری می کند کنار مردی که مجله ی فیلم کامنت می خواند زندگی می کند .

12. مردی که لوس آنجلس تایمز میخواند شیرقهوه می نوشد .

13. مرد آلمانی اشپیگل می خواند .

14. مرد نروژی کنار خانه ی آبی زندگی می کند .

15. مردی که واشنگتن تایمز می خواند ، همسایه ای دارد که آب می نوشد .

16. یکی از ساکنین به حشرات علاقه مند است .



اگر حلش کردی برای اطمینان از درست بودنش روی لینک زیر کلیک کن

masih_m2000
24-05-2009, 14:33
سلام

مطلب زیبا







سوال جالب انیشتین ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])









ظاهراً انیشتین مسئله ای طرح کرده است که درباره آن می گویند : " 98% افرادی که به حل آن اقدام می کنند به جواب نمی رسند " ، ولی من از درستی این سخن خبری ندارم و این چنین فکر نمی کنم زیرا آن را در کمتر از ۱۵دقیقه حل کردم . شما هم امتحان کنید ، حتماً موفق خواهید شد .

صورت سؤال : پنج خانه با رنگ های مختلف ، صاحب هایی با ملیت های مختلف که هر کدام یک نوع مجله می خوانند ، یک نوع نوشیدنی می نوشند و یک نوع حیوان نگه داری می کنند ، وجود دارد . شما باید مشخصات خانه ها را به دست آورید . سؤال را با توجه به راهنمایی های زیر حل کنید .



1. مرد انگلیسی در خانه قرمز زندگی می کند .

2. مرد سوئدی یک سگ دارد .

3. مرد دانمارکی چای می نوشد .

4. خانه ی سبز در سمت چپ خانه ی سفید قرار دارد .

5. صاحب خانه سبز قهوه می نوشد .

6. شخصی که نیویورک تایمز می خواند پرنده پرورش می دهد .

7. صاحب خانه ی زرد مجله ی فیلم کامنت می خواند .

8. مردی که در خانه وسطی زندگی می کند شیر می نوشد .

9. مرد نروژی در اولین خانه زندگی می کند .

10. مردی که واشنگتن تایمز می خواند در کنار مردی که گربه دارد زندگی می کند .

11. مردی که اسب نگهداری می کند کنار مردی که مجله ی فیلم کامنت می خواند زندگی می کند .

12. مردی که لوس آنجلس تایمز میخواند شیرقهوه می نوشد .

13. مرد آلمانی اشپیگل می خواند .

14. مرد نروژی کنار خانه ی آبی زندگی می کند .

15. مردی که واشنگتن تایمز می خواند ، همسایه ای دارد که آب می نوشد .

16. یکی از ساکنین به حشرات علاقه مند است .



اگر حلش کردی برای اطمینان از درست بودنش روی لینک زیر کلیک کن

mr_khodaei2008
02-02-2015, 21:28
سوالش کجا بود ؟