PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : اصطلاحات مفید پزشکی



صفحه ها : 1 [2] 3

raz72592
09-06-2009, 17:13
بيماريابي
همانرب هدف هاي بيماريابي، تشخيص موارد سرطان در مراحل اوليه آن و قبل از ايجاد علايم و شكايات باليني است. هنوز آزمون بيماريابي قابل اعتمادي براي تشخيص زودرس سرطان تخمدان در جمعيت زنان جامعه وجود ندارد. بررسي هاي تحقيقي گسترده اي در حال حاضر براي بيماريابي در زنان با خطر بالاي سرطان تخمدان و كل جمعيت زنان در جريان است. دو آزمون اصلي مورد ۲) سونوگرافي از CA ارزيابي عبارتند از: ۱) آزمايش خون جهت اندازه گيري سطح سرمي ۱۲۵ طريق واژن
بيماريابي در شرايط فعلي براي زنان با خطر بالاي سرطان تخمدان (ب ه طور مثال سابقه قوي خانوادگي) انجام م يشود.
ميلاع هناشن بجوم تومور تخمدان اغلب هاي مبهمي م يشود كه اين مسال ه تشخيص آن را به تعويق مي اندازد. شايع ترين علايم و شكايات عبارتند از: ناراحتي شكمي، تورم شكمي، احساس پري يا نفخ در شكم، اختلال در عادات اجابت مزاج و تكرار ادرار. بيمار مبتلا ممكن است يك يا تعدادي از اين علائم را داشته باشد.
لمع گاهي سرطان تخمدان تا زمان جراحي براي يافتن علت شكمي بيمار آشكار نمي شود و يا حتي ممكن است به صورت كاملا اتفاقي در آزماي شهاي دوره اي يا بررسي ساير علل ناهنجار يهاي داخلي كشف شود.
تاييد تشخيص سرطان تخمدان
پس از شك باليني به سرطان تخمدان، جهت تاييد يا رد آن آزماي شهايي انجام م يشود: ( يك ماده شيميايي است كه به وسيله سلو ل هاي CA۱۲۵ :CA اندازه گيري سطح سرمي ۱۲۵ سرطان تخمدان توليد و به جريان خون آزاد مي شوند و سطح آن در زنان مبتلا به سرطان تخمدان ممكن است بالاتر از حد نرمال باشد. شايان ذكر است ك در مراحل اوليه سرطان بالا نرود.
همچنين در زناني كه دچار ساير CA تخمدان، ممكن است سطح خوني ۱۲۵ بيماري هاي غير مرتبط با تخمدان هستند، ممكن است سطح خوني آن بالا برود. انجام اين آزمون به طور منظم در مراحل تشخيص و درمان و پيگيري هاي بعدي بيمار تكرار خواهد شد. ( يلولس بررسي (سيتولوژي): تورم شكم به دليل تجمع مايع در آن (آسي ب) در برخي از موارد ابتلا به سرطان تخمدان ديده مي شود . اين مساله باعث ناراحتي شكمي و نفخ مي شود. تخليه اين مايع علائم و مشكلات بيمار را تخفيف مي دهد . پزشك با قراردادن مجرايي در داخل فضاي صفاقي براي تخليه مايع طي ۴۸ تا ۲۴ ساعت اقدام مي كند . معمولا نمون هاي از اين مايع براي بررسي سلولي به آزمايشگاه ارسال مي شود. ( يليمكت يصيخشت كه بسته به (MRI) اقدامات : سونوگرافي شكم، سي تي اسكن و ام اراي صلاحديد پزشك معالج صورت م يگيرد.

raz72592
09-06-2009, 17:14
مرحله بعدي بيماري:
اطلاعات حاصل از آزمون هاي فوق براي تعيين اندازه و ميزان گسترش سرطان در بدن بيمار به كار مي گويند. پزشك براي تعيين مناسب ترين روش (staging) مي رود، كه به آن مرحله بندي سرطان درماني احتياج مبرم به تعيين مرحله بيماري دارد. يافت ههاي ب هدست آمده در حين عمل جراحي اين مرحل هبندي را كامل م يكند.
درمان
سرطان تخمدان معمولا با تركيب روش هاي جراحي و شيمي درماني درمان مي شود. گاه پرتودرماني نيز براي كاهش علائم ايجاد شده در بيمار ب هكار م يرود كه به آن پرتودرماني تسكيني گفته م يشود. تيم پزشكي، شيوه درمان بيمار را براساس سن، وضعيت سلامت عمومي و نوع و مرحله تومور تعيين مي كند. اين به آن معناست كه بيماران با يك نوع سرطان ممكن است درمان هاي متفاوتي را پذيرا شوند. به طور معمول اولين مرحله درمان سرطان تخمدان جراحي است . هدف از جراحي، برداشتن تومور تا حد امكان و تعيين ميزان و وسعت بيماري است. البته مق داري از تومور كه در حين عمل جراحي برداشته م يشود، بستگي كامل به نتايج اقدامات تشخيصي قبل از جراحي دارد .
معمولا تخمدان درگير و تخمدان مقابل به همراه رحم لوله هاي فالوپ و تمام يا قسمتي از انتوم (پرده چادرينه) كه به صورت يك پرده چربي ارگان هاي داخل شكمي را پوشانده، برداشته مي شود .
همچنين تعدادي از غدد لنفاوي داخل شكم – به ويژه در اطراف شريان ائورت – براي احتمال درگيري آنها ب هوسيله سرطان تخمدان، برداشته و بررسي مي شود. يميش درماني اغلب به درمان جراحي اضافه شده و هدف آن نابودكردن سلول هاي سرطاني باقي مانده پس از جراحي است. اين درمان احتمال عود كردن بعدي بيماري را كم مي كند . حتي گاهي شيم يدرماين براي كوچ ككردن تومور و قابل عمل كردن آن قبل از جراحي ب هكار م يرود.

raz72592
09-06-2009, 17:15
مرحله پس از درمان
با توجه به احتمال برداشتن تخمدان و رحم طي درمان، سيكل قاعدگي بيمار و توانايي باروري وي از بين مي رود و دچار يائسگي زودرس خواهد شد كه به دنبال علايم گرگرفتگي، تعريق و خشكي واژن تظاهر مي يابند. در صورتي كه اين علايم شديد بوده و در روند زندگي معمول بيمار با پزشك مشورت كرد. ( HRT) مشك لآفرين باشند، م يتوان درباره درمان جايگزيني هورمون البته درما نهاي ديگر نيز براي كاهش علايم وجود دارد چنانچه يك تخمدان بيمار برداشته شده و رحم همچنان باقي باشد، امكان قاعدگي منظم و باروري وجود دارد. البته طي شيمي درماني عادات ماهيانه ممكن است نامنظم و يا حتي قطع شود . بنابراين حتما بايد از يك روش مطمئن جلوگيري از بارداري استفاده مي شود. بعضي از داروها شيمي درماني مي توانند باعث آسيب تخمدان و افزايش احتمال ناباروري و يائسگي زودرس شوند . همچنين با در جنين به وسيله اين داروها، احتمال ناهنجاري هاي D NA تداخل در توليد و نسخه برداري حاملگي افزايش مي يابند. بسياري از زنان پس از درمان سرطان تخمدان دچار كاهش ميل جنسي ميشوند. (Libido)
سرطان تخمدان بيماري مسري نيست و وسيله تماس جنسي قابل انتقال نيست . در بيماري كه رحم برداشته شده، حداقل بايد ميان اولين تماس جنسي و جراحي، شش هفته فاصله باشد . اين زمان جهت بهبود عوارض حاصل از عمل لازم است.
عود سرطان تخمدان
سرطان تخمدان ممكن است بازگردد. اين مورد هنگامي رخ مي دهد كه سلول هاي بدخيم، محل اوله خود را ترك كرده و از طريق سيستم خون و لنف به ساير نواحي بدن منتقل شود . با عود بيمار تقريبا غيرممكن است، ل يكن ب ه واسطه (cure) سرطان، احتمال درمان قطعي شيمي درماني هاي بيشتر و احتمالا جراحي براي مدت زمان قابل توجهي بيماري كنترل خواهد شد .
در زمان عود احتمال وقوع مشكلات روحي رواني در بيمار زياد است. بنابراين ضرورت حمايت رواني از سوي خانواده و اطرافيان بيمار كاملا احساس مي شود.
پيگيري
پزشك براي معاينات دوره اي در حين و بعد از درمان با بيمار صحبت خواهد كرد. اين مراجعات پزشكي به تدريج در فواصل زماني طولاني تري تكرار خواهد شد. طي هر معاينه دوره اي پس از انجام معاينه كامل فيزيكي بيمار آزمايش هاي خوني و راديوگرافي و اسكن هاي مورد نياز براساس صلاحديد به پزشك معالج براي ارزيابي احتمال عود بيماري صورت م يگيرد.

raz72592
09-06-2009, 17:17
بی‌اختیاری ادرار چیست ؟
[][ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][L]
«بي‌ اختياري‌ ادرار» به‌ دفع‌مكرر ادرار در لباس‌ يا رختخواب‌ گفته‌مي‌شــود كه‌ معمولا به‌ صــورت ‌«شب‌ ادراري‌» است ‌، يعني‌ كودك ‌در روز دفع‌ ادرار را كنترل‌ مي‌كند امادر شب‌ و هنگام‌ خواب‌ قادر به‌ اين‌كنترل‌ نخواهد بود. البته‌ سني‌ كه‌ شب‌ادراري‌ به‌ عنوان‌ يك‌ پديده‌ غيرطبيعي‌تلقي‌ مي‌شود به‌ چندين‌ عامل‌ بستگي‌دارد كه‌ عبارتند از: سني‌ كه‌ كودك‌كنترل‌ ادرار را فراگرفته‌ است‌. جنسيت‌وي ‌، الگو و دفعات‌ بي‌ اختياري‌ وانتظار والدين‌ از كودك‌.
عدم کنترل ادرار یک علامت روان تنی شایع است که هم به تنهایی و هم همراه با سایر اختلالات کودکان و نوجوانان تظاهر می‌یابد و زمانی این اختلال مطرح می‌باشد که کودکی که حداقل سن او ٥ سال می‌باشد، هنوز کنترل ادرار خود را به طور کامل بدست نیاورده است و در رختخواب یا لباس خودش ادرار می‌کند که این عدم کنترل ممکن است فقط در شب (تنوع شبانه)، فقط در روز (نوع روزانه) یا در هر دو زمان (نوع مختلط) باشد، ممکن است این رفتار کودک عمدی یا غیرعمد باشد.
از بین این کودکان کسانی هستند که در مرحله‌ای از سن خود حداقل به مدت ٦ ماه تا یکسال کنترل ادرار خود را بدست آورده‌اند و پس از آن مجدد دچار مشکل شده‌اند (نوع ثانویه) ولی کودکانی نیز هستند که هیچگاه کنترل ادرار خود را بدست نیاورده‌اند که این نوع شب ادراری اولیه می‌نامیم و شایع‌تر از نوع ثانویه می‌باشد.

raz72592
09-06-2009, 17:18
شیوع این بیماری در پسران ١٥-٦ درصد و در دختران ١٢-٣ درصد می‌باشد. با افزایش سن شویع آن کاهش می‌یابد و در سن ١٤ سالگی شیوع آن بین ٥ ٪ - ٥ / ١ ٪ می‌باشد. شب ادراری در پسران شیوع بیشتری نسبت به دختران دارد. در بزرگسالان شیوع شب ادراری به یک درصد (١٪) می‌رسد. درصد بالایی از کودکانی که مبتلا به شب ادراری هستند در بستگان درجه یک خود افرادی را دارند که مبتلا به شب ادراری بوده‌اند و همچنین چنانچه یکی از والدین تارخچه مثبت شب ادراری داشته باشند، احتمال ابتلاء فرزند آنها بیشتر از جمعیت عادی است و چنانچه هر دو والد سابقه مثبت داشته باشند احتمال ابتلاء کودک واضحا افزایش می‌یابد و این مسئله بعد ژنتیک را در این بیماری پررنگتر می‌کند.
کودکان در چه سنی باید کنترل ادرار را به دست بیاورند ؟
توانايي کنترل ادرار و مدفوع نيزجزء رشد حرکتي - رواني کودک محسوب مي شود. معمولاً کودکان در حدود ۱۵ ماهگي مي توانند نياز به اجابت مزاج خود را بگويند. درحدود ۲۰ ماهگي، طي روز، ادرار خود را کنترل مي کنند و در ۳۶ ماهگي نيز مهارت کنترل شبانه ادرار را کسب مي کنند.
اما در صورتي که فرزند شما نسبت به حدود سني ذکر شده تأخير نشان مي دهد، نبايد او را مورد سرزنش قرار داده يا حتي به تنبيه متوسل شويد. زيرا تنها خواست و اراده کودک نيست که او را قادر به کنترل ادرار و يا مدفوع مي کند، بلکه فاکتورهاي پيچيده ديگري نظير عوامل ارثي، محيطي که کودک در آن زندگي مي کند، وضعيت سلامت عمومي و سير رشد او در اين امر مؤثر مي باشند.
در پيش گرفتن رفتاري محبت آميز به همراه درک کودک، مي تواند در به دست آوردن مهارت کافي جهت کنترل مثانه به او کمک نمايدو بالعکس، رفتار خشونت آميز به همراه سرزنش و تحقير، نه تنها مؤثر نيست، بلکه از نظر رواني تأثيري منفي داشته و نوعي احساس طرد شدگي را در کودک بر مي انگيزد. علاوه بر اين، طفل به هنگام رفع حاجت دچار اضطراب و تشويش شده و نوعي احساس نارضايتي مي کند. در حالي که به اين نياز طبيعي بايستي با عکس العملي طبيعي پاسخ داده شود.
اما اگر کودک حتي پس از چهار سالگي شب ادراري دارد، بايستي دليل آن مورد بررسي قرار گيرد.

raz72592
09-06-2009, 17:19
[][ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/URL]
رشد كنترل ادرار :
زمان توانايي كنترل ادرار در كودكان متفاوت است و بسته به اين است كه چه وقتي سيستم ادراري آنها تكامل كافي براي اين موضوع را پيدا كند .يعني سيستم عصبي و عضلاني مثانه و مغز تكامل كافي را يافته باشند .
كودك قبل از ۱۵ ماهگي به زحمت مي تواند حتي براي چند ثانيه ادرار خود را نگه دارد . اين موضوع تا ۵/۲ سالگي ادامه دارد .
بعد از سن يك سالگي ، كودك به اصطلاح لجباز مي شود بنابراين اگر او را مجبور به كاري بكنيد ، منفي كاري ميكند و از اطاعت سر باز مي زند . بنابراين آموزش ادرار كردن و آداب دستشويي و يا نشستن روي لگن را زودتر از موعد شروع نكنيد . اگر زياد اصرار كنيد ، نتيجه معكوس مي گيريد . هيچ چيز بيشتر از اين كودك را راضي نمي كند با ادرار كردن بي موقع مادر دچار سر درگمي كند .

اجازه دهيد كودك متناسب با خصوصيات خود كم كم رشد كند و آداب دستشويي را بياموزد . هيچ راهي براي زودتر شروع كردن آداب دستشويي وجود ندارد . شما بايد براي كمك به كودكتان تنها زماني كه او نشان مي دهد كه مي خواهد ادرار كند سريعا براي او لگن بياوريد .
البته اگر از موعد مقرر گذشت و كودك شما باز هم بي اختياري ادراري داشت و نحوه كنترل ادرار را نياموخت بايد نقص هاي عضوي و عصبي رد شود . ممكن است مثانه كم حجم ، انسداد پيشابراه و حالب نابجا وجود داشته باشد

raz72592
09-06-2009, 17:21
· تا حدود ۱۵ ماهگي كودك هيچ گونه احساسي از داشتن ادرار ندارد . در ۱۵ ماهگي كودك كم كم احساس دفع ادرار دارد ولي نمي تواند آنرا نگه دارد و بايد سريعا آنرا تخليه كند . در اين سن مي توانيد از او بپرسيد آيا نياز به دستشويي دارد يا خير و البته از هرگونه بي اختياري كه اتفاق مي افتد چشم پوشي كنيد . · در سن ۲۱ ماهگي كودك دچار تكرر ادرار مي شود و دفعات خيس كردن هم افزايش مي يابد . شما باز هم بايد صبر و حوصله به خرج دهيد و از جار و جنجال بپرهيزيد و صرفا لباس او را عوض كنيد . پرسش در مورد داشتن ادرار را ادامه دهيد و هر بار كه كودك شما با موفقيت از لگن استفاده كرد كاري كنيد كه بفهمد از اين موضوع راضي و خوشنود هستيد .
از وسواس به خرج دادن بپرهيزيد و كودك خود را مجبور به نشستن روي لگن نكنيد چون نتيجه معكوس خواهيد گرفت .
· در سن دو سالگي كودك شما مي تواند به تنهايي روي لگن بنشيند و از اين موضوع احساس غرور مي كند . حتي ممكن است از شما بخواهد او را تنها بگذاريد . شما بهتر است به اندازه كافي به كودك آزادي دهيد و از او حمايت كنيد . از اشتباهات او خرده نگيريد . با اينكار حس اعتماد به نفس را در كودكتان تقويت مي كنيد .
· در ۵/۲ تا۳ سالگي كودك مي تواند كنترل ادرار خود را به دست بياورد و شما با اطمينان مي توانيد اور ا روزها پوشك نكنيد . در ابتدا انتظار نداشته باشيد كه شبها هم خشك بماند ولي اگر سه شب متوالي خشك بود به او پوشك نپوشا نيد و البته تا مدتي از لايه پلاستيكي در تشك كودك استفاده كنيد .

raz72592
09-06-2009, 17:22
علت این بیماری چیست؟
حقیقتا نمی‌توان علت واحدی را برای این اختلال مطرح کرد. در نوع اولیه ممکن است تاخیر تکاملی و رشدی مطرح باشد و بعد ژنتیک نیز به عنوان عامل قوی دیگر در نظر گرفته شود. نوع ثانویه که معمولا در سن ٧-٥ سالگی شروع می‌شود می‌تواند تظاهری از وجود استرس کودک باشد مانند: تولد نوازد جدید، مهاجرت و نقل مکان، دعواهای خانوادگی، اختلاف، جدایی و طلاق والدین، تعویض مدرسه و روود به مدرسه جدید…
["][ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/URL]
مواردی از همراهی شب ادراری با سایر اختلالات روانپزشکی مانند: تاخیر تکاملی، اختلال بیش فعالی – کم توجهی و اختلالات رفتاری دیده می‌شود. در مورد بیماری‌های جسمی مانند دیابت، کم کاری تیروئید و علل ساختمانی و نقایض آناتومیک از کودکان مبتلا، این مشکلات را داشته باشند در نتیجه بررسی آنها به طور معمول پیشنهاد نمی‌شود و بررسی‌های پرهزینه، تهاجمی و دردناک بستگی به نتیجه معاینه فیزیکی، شرح حال اخذ شده از بیمار و یافته‌های بالینی دارد ولی بهتر است عفونت ادراری بخصوص در دختران مبتلا مورد بررسی قرار گیرد. بررسی نوار مغزی علیرغم انجام زیاد آن در کودکان مبتلا به شب ادراری فقط در صورتی توصیه می‌شود که در شرح حال و معاینه و تاریخچه کودک یافته‌ای به نفع صرع پیدا شود.
گاه دیده می‌شود که شب ادراری متعاقب مصرف برخی از داروهای روانپزشکی رخ می‌دهد در نتیجه بهتر است در این مورد نیز دقت نماییم. کودکانی نیز هستند که بنا به بعضی دلایل روانشناختی، آب و مایعات زیادی مصرف می‌کنند که متعاقب آن دچار شب ادراری می‌شوند.
آینده این کودکان چگونه است؟ شب ادراری به طور کلی یک بیماری خوش خیم و خدبخود محدود شونده است. بهبودی بخصوص در سن ٧-٥ سالگی و پس از ١٢ سالگی رخ می‌دهد. در صورتی که درمانی انجام نشود میزان بهبودی ٢٠-١٠ درصد در سال می‌باشد.

raz72592
09-06-2009, 17:23
آیا شب ادراری نیاز به درمان دارد؟
معمولا در مواردی که وقایع و حوادث استرس‌زایی چون اختلاف، جدایی و طلاق والدین، تولد فرزند جیدد، مرگ، از دست دادن عضوی از خانواده و … مطرح می‌باشد، توجه و مداخله مناسب برای حل آنها لازم است. همچنین نباید تاثیر منفی بیماری را بر اعتماد به نفس کودک از نظر دور داشت و چنانچه اعتماد به نفس کودک آسیب دیده باشد و یا کودک دچار افسردگی و اضطراب شده باش باید به این جنبه‌ها جایگاه ویژه‌ای در درمان شب ادراری دارند و باید به عنوان راه‌های اولیه درمانی انتخاب شوند باید از تشویق و تنبیه مناسب در مورد کودک استفاده شود و به شب‌هایی که کودک خودش را خیس نکرده و خشک گذرانده است پاداشی مناسب که واقعا کودک را خوشحال کند، داده شود.
می‌توان جدولی برای کودک تشکیل داد که به ازای هر شب خشک، در صبح روز بعد یک ستاره یا صورتک خندان به جدول او چسبانده شود. استفاده از زنگ و تشکچه یک انتخاب قابل قبول به عنوان خط اول درمان با توجه به شرایط سنی کودک می‌باشد. میزان موفقیت این روش ٧٥ درصد می‌باشد. با ریزش اولین قطرات ادرار، صدای زنگ باعث می‌شود کودک از خواب برخیزد و ادرار خود را نگه دارد.
در صورت وجود مشکلات روانپزشکی همراه، استرس و مشکلات خانوادگی میزان موفقیت این روش کاهش می‌یابد. علاوه بر موراد فوق می‌توان از ساعت زنگ‌دار برای بیدار کردن کودک در طی شب و محدود کردن مصرف مایعات هنگام شب برای کودک استفاده کرد.
استفاده از دارو در رده‌های بعدی درمانی قرار می‌گیرد. دارو باید تجویز پزشک مصرف شود و قطع آن نیز باید تدریجی باشد تا چنانچه علایم کودک پس از قطع دارو برگردد بنا به نظر پزشک دارو مجدد به دوز قبلی برگردانده شود و دوره جدیدی از درمان شروع شود.
نكات قابل توجه :
- دخترها معمولا زودتر از پسرها كنترل ادرار و مدفوع خود را به دست مي آورند . اكثر كودكان زودتر و يا ديرتر از موعد مقرر كنترل ادرار به دست مي آورند . بعد از ۱۸ ماهگي اكثر كودكان روز ها خود را خيس نگه نمي دارند ، بعد از دو سالگي نيمي از آنها شبها خود را خيس نمي كنند . بعد از سه سالگي(سه چهارم) كودكان شب و روز كنترل ادرار دارند . و ۹۰ در صد كودكان در سن ۵ سالگي شبانه روز خشك مي مانند .
- سير رشد كنترل ادرار تسريع نمي شود ولي توسط والدين مقرراتي يا وسواسي كند مي شود و يا توسط والديني كه اصلا اهميتي به آداب دستشويي رفتن نمي دهند .
- هرگز كودك را به خاطر اينكه خودش را خيس مي كند تنبيه نكنيد .
- وسواس بيش از حد در مورد آداب دفعي باعث مي شود كودك شما در آينده دچار اختلالات شخصيتي شود.

raz72592
09-06-2009, 17:25
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/URL]
شب ادراری
علل‌ بروز شب‌ ادراري‌
۱- ناپايداري‌ مثانه‌:
كاهش‌ظرفيت‌ مثانه‌ و در نتيجه‌ تخليه‌ زود به‌زود ادرار در بسياري‌ از كودكان‌ مبتلابه‌ «بي‌اختياري‌ در شب‌ و روز» ثابت‌شده‌ است‌. اين‌ كودكان‌ معمولا علايم‌ديگري‌ چون‌ تكرر ادرار و فوريت‌ دردفع‌ ادرار نيز دارند و با مصرف‌داروهاي‌ ضد اعصاب‌ احشايي‌ مثانه‌بهبود مي‌يابند.
۲ - تأخير در تكامل‌ مغزي‌:
كنترل‌ ادرار يعني‌ تكامل‌ مغز براي‌ اين‌كه‌ بتواند دريچه‌ پيشابراه‌ را كه‌ درست‌زير مجراي‌ خروجي‌ مثانه‌ قرار دارد به‌اراده‌ شخص‌ منقبض‌ يا شل‌ كند و به‌اين‌ ترتيب‌ تخليه‌ ادرار با اراده‌ وخواست‌ شخص‌ انجام‌ شود.
اين‌ درواقع‌ بخشي‌ از تكامل‌ عمومي‌ كودك‌است‌ و بايد به‌ تدريج‌ كسب‌ شود.عوامل‌ داخلي‌ يا خارجي‌ مي‌توانندتكامل‌ اين‌ بخش‌ را به‌ تأخير بيندازنددر نتيجه‌ كودك‌ به‌ علت‌ تأخير درتكامل‌ مغزي‌ قادر به‌ كنترل‌ صحيح‌ادرار خود نيست‌.

سالهاي‌ دوم‌ تا چهارم‌ زندگي‌ دوره‌نسبتا حساس‌ زندگي‌ در تكامل‌ كنترل‌ادرار مي‌باشد. فشارهاي‌ اجتماعي‌ واسترس‌ به‌ عنوان‌ عامل‌ خارجي‌ كنترل‌ادراري‌ را به‌ تعويق‌ انداخته‌ بي‌اختياري‌ادراري‌ ثانويه‌ را تشديد مي‌كند.
دربچه‌هاي‌ كوچك‌ بروز شب‌ ادراري‌رابطه‌اي‌ خاص‌ با تولد خواهر و برادر،بستري‌ شدن‌ در بيمارستان‌ بين‌ ۲ تا۴ سالگي‌، شروع‌ مدرسه‌، از هم‌گسستگي‌ خانواده‌ به‌ علت‌ طلاق‌ يامرگ‌ و نقل‌ مكان‌ به‌ خانه‌اي‌ جديددارد. معمولا اين‌ كودكان‌ با گذشت‌ زمان‌و تكامل‌ مغز بهبود مي‌يابند.

۳ - ارث‌: ا
حتمال‌ بروز شب‌ادراري‌ در كودكاني‌ كه‌ والدين‌ آنهاخود مبتلا به‌ شب‌ ادراري‌ بوده‌اند بيشتراست‌ و اكثريت‌ كودكان‌ مبتلا يكي‌ ازبستگان‌ آنان‌ نيز دچار اين‌ اختلال‌ بوده‌يا مي‌باشند.

۴ - خواب‌:
بعضي‌ها عقيده‌ دارندشب‌ ادراري‌ به‌ اين‌ دليل‌ اتفاق‌ مي‌افتدكه‌ كودك‌ خواب‌ عميق‌تري‌ نسبت‌ به‌ساير كودكان‌ دارد در نتيجه‌ متوجه‌پربودن‌ مثانه‌ و خروج‌ ادرار نمي‌شود.اما مطالعات‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ خواب‌اين‌ كودكان‌ مانند سايرين‌ بوده‌ وبي‌اختياري‌ در هر مرحله‌ از خواب‌ (چه‌مرحله‌ خواب‌ عميق‌ و چه‌ مرحله‌ خواب‌سبك‌) اتفاق‌ مي‌افتد. معمولا شب‌ادراري‌ در ساعات‌ اوليه‌ خواب‌ روي‌مي‌دهد.
۵ - اختلالات‌ رواني‌:
اختلال‌رواني‌ فقط در ۲۰ درصد اين‌ كودكان‌وجود دارد. در صورت‌ باقي‌ ماندن‌مشكل‌ شب‌ ادراري‌ در سنين‌ بالاتراحتمال‌ وجود اين‌ اختلالات‌ بيشترخواهد بود.
۶ - علل‌ عضوي‌:
در صورت‌وجود اختلال‌ عضوي‌ در دستگاه‌ادراري‌ عمدتا كودك‌ دچار«بي‌اختياري‌ در روز» و «بي‌اختياري‌اوليه‌» مي‌باشد، به‌ عبارت‌ ديگر اين‌كودكان‌ هيچ‌ وقت‌ كنترل‌ ادرار رافرانگرفته‌اند. بنابراين‌ كودك‌ مبتلا به‌بي‌اختياري‌ در روز بايد به‌ پزشك‌ارجاع‌ شود تا در صورت‌ وجود علل‌عضوي‌، با رفع‌ آن‌، بي‌اختياري‌ كودك‌نيز رفع‌ گردد.

raz72592
09-06-2009, 17:32
درمان‌ شب ادراری :

بي‌اختياري‌ ادرار معمولا با گذشت‌زمان‌ بهبود مي‌يابد. ۹۹ درصد ازبچه‌هاي‌ مبتلا به‌ شب‌ ادراري‌ تا سن‌ ۱۵سالگي‌ بهبود خواهند يافت‌، هر چند درصورت‌ وجود اختلال‌ عضوي‌ دستگاه‌ادراري‌، بهبود بي‌اختياري‌ مستلزم‌درمان‌ و رفع‌ اشكال‌ عضوي‌ است‌.
چندين‌ روش‌ درماني‌ براي‌ شب‌ادراري‌ وجود دارد كه‌ با موفقيتهايي‌ نيزهمراه‌ بوده‌ است‌. ابتدا لازم‌ است‌ آموزش‌ مناسب‌ آداب‌ تخليه‌ همراه‌ باتشويق‌ ازطرف‌ والدين‌ به‌ خصوص‌ دركودكاني‌ كه‌ بي‌اختياري‌ اوليه‌ دارندصورت‌ گيرد.
تهيه‌ يادداشت‌ ازوضعيت‌ كنترل‌ ادرار كودك‌ هم‌ براي‌تعيين‌ وضعيت‌ اوليه‌ اختلال‌ و هم‌ پيگيري‌ پيشرفت‌ كودك‌ كمك‌ كننده‌است‌. محدود ساختن‌ مصرف‌ مايعات‌از ساعات‌ عصر به‌ بعد و بيداركردن‌شبانه‌ كودك‌ براي‌ رفع‌ ادرار مي‌تواندمفيد واقع‌ شود.

استفاده‌ از تشكچه‌هاي‌ مخصوص‌كه‌ با رسيدن‌ اندك‌ رطوبت‌ به‌ آن‌ زنگ‌به‌ صدا درمي‌آيد سبب‌ بيداري‌ كودك‌هنگام‌ شروع‌ دفع‌ ادرار و كنترل‌ آن‌مي‌گردد. اين‌ روش‌ در بيش‌ از ۵۰درصد موارد موجب‌ كنترل‌ ادرار دركودكان‌ مبتلا به‌ «شب‌ ادراري‌» شده‌است‌.

از داروها بندرت‌ و فقط به‌ عنوان‌آخرين‌ وسيله‌ و در موارد شديداستفاده‌ مي‌شود. اكثر اين‌ كودكان‌ بامصرف‌ دارو بهتر مي‌شوند و تقريبايك‌ سوم‌ آنان‌ بهبودي‌ كامل‌ خواهديافت‌، اما احتمال‌ تحمل‌ دارويي‌ و عودشب‌ ادراري‌ در برخي‌ نيز وجود دارد.

raz72592
09-06-2009, 17:34
نشانگان‌ شوگرن‌ دومین‌ اختلال‌ خودایمنی‌ روماتیسمی‌ شایع‌ پس‌ از آرتریت‌ روماتویید. این‌ اختلال‌ عمدتاً در خانم‌ها (حدوداً۹۰% موارد) با میانگین‌ سنی‌ ۵۰ سال‌ رخ‌ می‌دهد. این‌ اختلال‌ ممکن‌ است‌ به‌طور اولیه‌ ( مستقل‌ ) بروز کند یا همراه‌ سایر اختلالات‌ بافت‌ همبند (آرتریت‌ روماتویید، اسکلرودرمی‌، لوپوس‌ اریتماتوی‌ منتشر، پلی‌میوزیت‌) باشد. در تعريف اين بيماري يا به عبارت صحيح تر سندرم، مي توان چنين گفت كه نوعي بيماري خود ايمني مزمن با پيشرفتي آهسته است كه مشخصه آن ترشح انواعي از سلولهاي ايمني در غدد برون ريز و در نتيجه ايجاد خشكي دهان و چشم است.
اين بيماري اغلب زنان ميانسال را مبتلا مي كند و البته در ساير گروههاي سني هم مي تواند رخ دهد. از آنجا كه بيماري هاي رماتيسمي هم از امراض خود ايمني هستند، در خيلي از موارد سندرم شوگرن را توام با اين بيماري مشاهده مي كنيم.
نشانگان‌ شوگرن‌ ممکن‌ است‌ تنها غدد برون‌ریز (مترشحه‌ مخاط‌) را درگیر سازد یا سایر اعضا نظیر ریه‌ و کلیه‌ را نیز مبتلا سازد.
«سندرم شوگرن» دومين اختلال خود ايمني روماتيسمي شايع، پس از آرتريت روماتوئيد بوده و عوامل ژنتيكي،‌ايمني شناختي و هورموني متعددي در بروز آن نقش دارند.
اين دسته از امراض امروزه به يكي از بزرگترين معضلات پزشكي تبديل شده اند. چرا كه از يك طرف بنابر دلايل نامعلومي رخ داده و از سوي ديگر، هنوز درمان مناسبي برايشان وجود ندارد. اين امراض بدون هيچ پيش زمينه قبلي به سراغ شخص مي آيند و وقتي آمدند، ديگر هيچ كاري نمي شود كرد؛ مثلا همين سندرم شوگرني كه امروزه مي خواهيم راجع به آن صحبت كنيم، از آن دسته بيماري هاي عجيب و غريبي است، كه اتفاقا از شيوع نسبتا بالايي برخوردار است.

raz72592
09-06-2009, 17:35
چگونه به سندرم شوگرن مبتلا مي شويم؟
چون مهمترين مشخصه اين بيماري ترشح سلولهاي ايمني در غدد درون ريز است. اگر سرم اشخاص مبتلا را آزمايش كنيم، مقدار زيادي آنتي بادي را كه بر ضد سلولهاي ايمني شخص ساخته شده اند، مشاهده مي كنيم كه همان طور كه گفته شد، دليل خاصي براي اين وضعيت وجود ندارد اين آنتي بادي ها در نهايت منجر به تخريب سلولهاي مختلف بدن مي شوند و عوارض بيماري ايجاد مي كنند.
علايم سندرم شوگرن چيست؟
اكثر بيماران مبتلا به سندرم شوگرن، داراي نشانه هاي مربوط به كاهش عملكرد غدد اشكي و بزاقي هستند. در بيشتر مبتلايان، بيماري ابتدا با علايمي آهسته و سير خوش خيم آغاز مي شود. مثلا فرد در مخاط چشم يا دهان خود احساس خشكي مختصر مي كند اين حالات ادامه پيدا مي كند تا اين كه در نهايت، پس از گذشت ۸ تا ۱۰ سال از اولين نشانه ها بيماري شكل تمام عيار به خود مي گيرد.
در اين حالت شخص به شدت در بلع غذا و صحبت دچار مشكل مي شود. افزايش پوسيدگي هاي دنداني و قرار نگرفتن درست دندان هاي مصنوعي در دهان، از ساير علايم به شمار مي روند. يكي ديگر از تظاهرات سندرم شوگرن علايم چشمي است.
بيماران معمولا از چشماني خشك توام با احساس وجود شن و سنگريزه در زير پلكها شكايت دارند. علاوه بر درگيري چشمي و دهاني ساير غدد برون ريز هم مي توانند دچار علايم اين سندرم شوند، مثلا در بيني بخشهاي فوقاني و تحتاني ريه و دستگاه گوارش كاهش ترشحات غددي مي تواند مشكلات عديده اي به وجود بياورد.
علایم‌ شایع‌
خشکی‌ چشم‌ که‌ می‌تواند باعث‌ احساس‌ جسم‌ خارجی‌ در چشم‌، احساس‌ سنگریزه‌ در چشم‌، قرمزی‌، سوزش‌، حساسیت‌ به‌ نور، خارش‌، احساس‌ وجود یک‌ پرده‌ نازک‌ در جلوی‌ چشم‌ و ترشح‌ چشم‌ گردد.
خشکی‌ دهان‌ که‌ می‌تواند باعث‌ دشواری‌ بلع‌ و تکلم‌، اختلال‌ حس‌ چشایی‌ یا بویایی‌، تشنگی‌، زخم‌ و حفره‌های‌ دندانی‌ گردد.
خشکی‌ مهبل‌ که‌ می‌تواند باعث‌ مقاربت‌ دردناک‌ گردد.
خشکی‌ مجاری‌ تنفسی‌ فوقانی‌ که‌ می‌تواند باعث‌ خونریزی‌ بینی‌، خشونت‌ صدا، سرفه‌ مزمن‌ بدون‌ خلط‌، عفونت‌ گوش‌ و سایر عفونت‌های‌ تنفسی‌ گردد.
بزرگی‌ غده‌ پاروتید
التهاب‌ مفاصل‌
سایر علایم‌ از قبیل‌ ریزش‌ مو، خارش‌ منتشر، خستگی‌، تب‌ خفیف‌ و درد عضلانی‌
علل‌
علت‌ آن‌ ناشناخته‌ است‌. در بروز آن‌ ممکن‌ است‌ عوامل‌ ژنتیکی‌، ایمنی‌ شناختی‌، هورمونی‌ و محیطی‌ دخیل‌ باشند. عفونت‌ ویروسی‌ در یک‌ فرد مستعد ممکن‌ است‌ باعث‌ آغاز این‌ اختلال‌ گردد.

raz72592
09-06-2009, 17:37
عوامل‌ افزایش‌دهنده‌ خطر
سابقه‌ خانوادگی‌ اختلالات‌ خودایمنی‌
آرتریت‌ روماتویید
اسکلرودرمی‌
لوپوس‌ اریتماتوی‌ منتشر
پلی‌میوزیت‌
پیشگیری‌
اقدام‌ پیشگیری‌کننده‌ خاصی‌ برای‌ آن‌ شناخته‌ نشده‌ است‌.
عواقب‌ موردانتظار
نشانگان‌ شوگرن‌ یک‌ اختلال‌ مزمن‌ است‌ و پیش‌آگهی‌ آن‌ اغلب‌ به‌ اختلال‌ همراه‌ آن‌ بستگی‌ دارد. درمان‌ به‌ تسکین‌ علایم‌ و جلوگیری‌ از بروز عوارض‌ کمک‌ می‌کند.
عوارض‌ احتمالی‌
عفونت‌ ریوی‌
افزایش‌ ناتوانی‌
نارسایی‌ کلیه‌ (به‌ندرت‌)
لنفوم‌ (به‌ندرت‌)
درمان‌
بررسی‌های‌ تشخیصی‌ ممکن‌ است‌ شامل‌ آزمون‌ شیرمر که‌ مقدار اشک‌ تولیدشده‌ در عرض‌ ۵ دقیقه‌ را اندازه‌گیری‌ می‌کند، سایر ارزیابی‌های‌ چشمی‌، بررسی‌ جریان‌ بزاق‌، نمونه‌برداری‌ لب‌، و آزمایش‌های‌ خون‌ و ادرار باشد.
درمان‌ با هدف‌ تخفیف‌ خشکی‌ چشم‌ها، دهان‌ و سایر نواحی‌ بدن‌ انجام‌ می‌شود.
رعایت‌ دقیق‌ بهداشت‌ دهانی‌ و مراجعه‌ منظم‌ به‌ دندانپزشک‌ مهم‌ است‌.
برای‌ محافظت‌ چشم‌ها از غبار، باد و آفتاب‌ شدید از عینک‌ آفتابی‌ استفاده‌ کنید. استفاده‌ از عینک‌های‌ مخصوص‌ حفظ‌کننده‌ رطوبت‌ چشم‌ ممکن‌ است‌ سودمند باشد.
از مالیدن‌ چشم‌ها خودداری‌ کنید.
برای‌ محافظت‌ قرنیه‌ ممکن‌ است‌ لنزهای‌ تماسی‌ تجویز شود.
در منزل‌ از یک‌ دستگاه‌ مرطوب‌کننده‌ با بخار سرد استفاده‌ کنید. دستگاه‌ را هر روز تمیز کنید.
از دوش‌ گرفتن‌ یا حمام‌ طولانی‌مدت‌ خودداری‌ کنید.
کمپرس‌ گرم‌ یا استفاده‌ از بالشتک‌ گرم‌کننده‌ ممکن‌ است‌ به‌ تخفیف‌ درد مفصلی‌ یا ناراحتی‌ در ناحیه‌ غده‌ متورم‌ کمک‌ کند.
داروها
اشک‌های‌ مصنوعی‌ برای‌ خشکی‌ چشم‌
سواب‌ یا اسپری‌ متیل‌ سلولز برای‌ خشکی‌ دهان‌
قطره‌های‌ نرمال‌ سالین‌ یا اسپری‌ برای‌ خشکی‌ مجاری‌ تنفسی‌
ژل‌ به‌عنوان‌ نرم‌کننده‌ برای‌ خشکی‌ مهبل‌
پرهیز از مصرف‌ داورهای‌ ضداحتقان‌ و آنتی‌هیستامین‌ها. این‌ داروها باعث‌ خشکی‌ بیشتر دهان‌ می‌گردند.
کورتیکواستروییدها یا داروهای‌ سرکوب‌کننده‌ دستگاه‌ ایمنی‌ ممکن‌ است‌ در بیماران‌ دارای‌ علایم‌ شدید تجویز شوند.
نیستاتین‌ ممکن‌ است‌ برای‌ عفونت‌های‌ دهانی‌ تجویز شود.
فعالیت‌

محدودیتی‌ وجود ندارد ولی‌ ممکن‌ است‌ فعالیت‌ بیمار تحت‌ تأثیر علایم‌ بیماری‌ محدود گردد.
رژیم‌ غذایی‌
از مصرف‌ غذاهای‌ حاوی‌ شکر که‌ در پوسیدگی‌ دندان‌ نقش‌ دارند تا حد امکان‌ پرهیز کنید.
برای‌ تخفیف‌ خشکی‌ دهان‌ از آدامس‌ها یا آب‌نبات‌های‌ فاقد شکر استفاده‌ کنید.
فراوان‌ مایعات‌ مصرف‌ کنید به‌ویژه‌ هنگام‌ غذا خوردن‌
اگر خشکی‌ و زخم‌ شدگی‌ دهان‌ مانع‌ از خوردن‌ غذاهای‌ عادی‌ شود، برای‌ جلوگیری‌ از سوءتغذیه‌ از مکمل‌های‌ مایع‌ پرکالری‌ و پرپروتئین‌ استفاده‌ کنید.
در این‌ شرایط‌ به‌ پزشک‌ خود مراجعه‌ نمایید

raz72592
09-06-2009, 17:39
پاسخ به پرسش هایی در رابطه با «سندرم شوگرن» : ماهيت «سندرم شوگرن» چيست؟
- اين بيماري نوعي اختلال خودايمني شايع است كه عمدتا در زنان ( ۹۰ درصد موارد) با ميانگين سني ۵۰ سال رخ مي دهد و عوامل متعددي از قبيل هورمون‌ها، عفونت‌هاي ويروسي و ژنتيك در بروز آن نقش دارند.
: علائم ابتلا به سندرم شوگرن چيست؟
- احساس وجود جسم خارجي در چشم و نيز خشكي، قرمزي، سوزش، حساسيت به نور و خارش چشم، خشكي دهان، دشواري در بلع و تكلم، خشكي مجاري تنفسي فوقاني كه مي‌تواند باعث خونريزي بيني شود، خشونت صدا، سرفه مزمن بدون خلط، التهاب مفاصل، خستگي و تب خفيف شايع‌ترين علائم ابتلا به اين اختلال را تشكيل مي‌دهند.
آيا مي‌توان از بروز بيماري ياد شده پيشگيري كرد؟
- متاسفانه خير. انسان در كنترل هيچ‌ يك از عوامل موثر در ظهور سندرم شوگرن دخالتي ندارد؛ ولي ثابت شده با اتخاذ شيوه زندگي سالم مي‌توان تا حدي، از ابتلا به انواع بيماري‌هاي نقص ايمني جلوگيري كرد.
آيا اين سندرم قابل درمان است؟
- علائم سندرم شوگرن، هريك به تنهايي قابل درمان هستند؛ براي مثال با استفاده از اشك مصنوعي، اسپري متيل سلولز، قطره‌هاي نرمال سالين و در نهايت كورتيكواستروئيد‌ها مي‌توان خشكي چشم، دهان، مجاري تنفسي را تا حدي كنترل كرد اما اصل بيماري كه ناشي از بي كفايتي سلول‌هاي ايمني فرد است، درمان نمي‌شود.
لازم به يادآوري است، به تازگي مشخص شده مصرف فراوان شكر در ابتلا به سندرم شوگرن تا حدودي نقش دارد؛ البته تا كنون دليل قانع كننده‌اي براي اين موضوع توسط محققان پيدا نشده است.
علايم شوگرن مشابه چه بيماري هاي ديگري است و راه درمان آن چيست؟
از آنجا كه نشانه هاي شوگران خيلي اختصاصي نيست، مي تواند با بسياري از امراض نظير ايدز، هپاتيت C و ساركوئيدوز اشتباه شود.
سندرم شوگرن فعلا به صورت يك بيماري علاج ناپذير باقي مانده است. بنابراين درمان آن معطوف به تسكين علامتي و محدود كردن آثار موضعي و مخرب خشكي مخاطات است.
براي درمان خشكي چشم، در حال حاضر داروهايي نظير تيريزول متيل سولولز و … وجود دارند كه در موارد شديد بيماران مي توانند اين داروها را هر ۳۰ دقيقه يكبار مورد استفاده قرار دهند.
اگر زخم قرنيه وجود داشته باشد، بستن چشم و تعدادي از پمادهاي موضعي توصيه مي شود.
چون برخي داروها نظير داروهاي ضد فشار خون و ضد افسردگي موجب كاهش بيشتر عملكرد غدد اشكي و بزاقي مي شوند، بايد بشدت از مصرف آنها اجتناب كرد.
ضمنا در اين بيماري از داروهاي سركوب كننده سيستم ايمني هم تنها زماني استفاده مي شود، كه علايم به خارج از غدد گسترش يافته باشد و در وضعيت عادي نيازي به مهار سيستم ايمني و فعاليت هاي مربوط به آن وجود ندارد.
خشكی چشم جزء شایع‌ترین علائم سندرم «شوگرن» است
خشكی چشم، خشكی دهان، درد مفاصل و بزرگی پاراتیروئید به ترتیب شایع‌ترین علائم بالینی بیماران مبتلا به سندرم «شوگرن» را تشكیل می‌دهند.
سندرم «شوگرن» نوعی بیماری خودایمنی مزمن است كه مشخصه آن گردهمایی سلول‌های التهابی در غدد برون‌ریز است.
علامت كلینیكی شاخص بیماری، سندرم سیكا(خشكی چشم و دهان) و تظاهرات خارج غده‌یی و سیستمیك(درد مفاصل، تورم عروق، درگیری كلیوی، ریوی، كبدی، غدد درون‌ریز، گوارشی، سیستم عصبی) است.

raz72592
09-06-2009, 17:41
فاویسم یا فابیسم FAVISM
*کمبود آنزیم گلوکز – ۶- فسفات دهیدروژناز موجب همولیزگلبولهای قرمز خون میشود . این آنزیم نقش مهمی در احیای اکسیدانهای تولید شده در داخل گلبول قرمز دارد . بنابراین وقتی کودک مبتلا به کمبود این آنزیم باشد و در معرض اکسیدان قرار گیرد دچار همولیز شده و اصطلاحا مبتلا به فاویسم شده است .فاویسم یک نقص مغلوب وابسته به x میباشد بنابراین بیشتر در مردان دیده میشود. این بیماری زمانی در خانمها بروز میکند که هر دو کروموزوم x ژن مورد نظر را نداشته باشد .
*چنانچه آنزیم گلوکز - ۶ - فسفات دهیدروژناز که در تمام سلول های بدن موجود است ، در بدن افراد دچار نقص و یا کمبود شود ، فرد دچار کم خونی می‌شود ؛ زیرا گلبول‌های قرمز خون همولیز و یا تخریب می‌شوند . بنابراین نقص این آنزیم ، گلبول‌های قرمز خون را به مواد اکسیدان حساس کرده و گلبول‌های قرمز به سمت تخریب شدن پیش می‌روند زیرا اکسیداسیون موجب پاره شدن غشاء سلول شده و محتویات آن بیرون می‌ریزد .
فعالیت طبیعی آنزیم گلوکز - ۶ - فسفات دهیدروژناز موجب خنثی کردن اکسیدان‌ها پیش از رسیدن و تماس با گلبول‌های قرمز می‌شود .
باقالا از جمله مواد غذایی است که دارای موادی به نام ” ویسین ” و ” کوویسین ” است که در لوله گوارش و در ضمن فرآیندهای شیمیایی عمل هضم ، به ” دی ویسین ” و ” ایزورامیل ” تبدیل می‌شوند . این مواد از اکسیدان‌های قوی محسوب می‌شوند ؛ بنابراین به محض تماس با غشاء گلبول قرمز در افرادی که کمبود آنزیم گلوکز - ۶ - فسفات دهیدروژناز را دارند ، آن را منهدم نموده و گلبول قرمز از بین می‌رود و شخص به فاویسم مبتلا می‌شود .
بنابراین این افراد باید از خوردن باقالای تازه و خام اجتناب کنند . یونانی‌ها مواردی از فاویسم را بیش از دو هزار سال پیش توصیف کرده‌اند .
«فاویسم» یک بیماری‌ «ارثی خونی» است که به علت کمبود یکی از آنزیم‌های گلبول قرمز ایجاد می‌شود. این بیماری وابسته به جنس بوده و بیشتر در مردان دیده می‌شود و اغلب در نواحی شمالی و جنوبی ایران (سواحل دریا)‌ شیوع بیشتری دارد و تا ۴ درصد جمعیت عمومی نیز گزارش شده است. «فاویسم» در اثر کمبود آنزیم “G۶PD” فرد به بیماری مبتلا‌ می‌شود که اصطلاحا به آن فاویسم گفته می‌شود.
کمبود آنزیم “G۶PD” باعث حساسیت بی‌رویه گلبول قرمز نسبت به عوامل مخرب داخل سلولی ذکر کرده و یادآور می‌شود: در حالت عادی یک شاخه از قندی که وارد سلول می‌شود برای سیستم پلیسی داخل سلول قرمز (گلوتایتون)‌ انرژی تولید می‌کند و این سیستم نیز همواره عوامل مخرب و مشابه آسیب‌رسان سلولی را مهار می‌کند که در صورت ساقط شدن فعالیت این سیستم دیگر قند توانایی رساندن انرژی لازم به سیستم گلوتایتون را ندارد و بنابراین قابلیت خود را در دفاع از گلبول‌های قرمز از دست می‌دهد.
«ممکن است این افراد از بدو تولد با زردی و تخریب زودرس گلبول‌های قرمز کشف شوند.» این فوق‌‌تخصص خون با اشاره به این مطلب می‌افزاید: گاهی وقتی نوزادی به دنیا می‌آید، علت زردی وی کمبود این آنزیم شناخته می‌شود و گلبول‌های قرمز افراد مبتلا به جای عمری ۱۲۰ روزه به‌علت عدم سیستم پلیسی و دفاعی در مقابل عوامل مخرب داخل سلولی و حتی خارج سلولی، ناتوان بوده و عمرشان به ۱۲ روز کاهش پیدا می‌کند که یکی از این عوامل مخرب، گیاه باقلاست.
در صورتی که گلوتایتون انرژی کافی نداشته باشد، سیستم ایمنی بدن خود را از دست داده و باعث کوتاهی عمر گلبول‌های قرمز خون می‌شود که به این پدیده همولیز (تخریب سلول‌های خونی)‌ گفته می‌شود.

raz72592
09-06-2009, 17:42
تشدیدکننده‌های فاویسم :
نه‌تنها باقلا بلکه برخی از داروها همانند مصرف آسپیرین با دوز بالا، داروهای ضدمالاریا، مصرف برخی از آنتی‌‌بیوتیک‌ها، نفتالین، حنا و عوامل عفونی می‌توانند گلبول‌های قرمز را تخریب کنند. این فوق‌‌تخصص خون با بیان این مطلب، در ادامه با اشاره به نشانه‌های بالینی این بیماری خاطرنشان می‌کند: کم‌خونی، ضعف و بی‌حالی، زردی (بیلی روبین)‌، رنگ‌پریدگی و دفع ادرار به رنگ چای کدر و پررنگ (به دلیل دفع هموگلوبین از طریق لوله‌های ادراری)‌ می‌تواند از علائم این بیماری باشد که معمولا این بیماری کشنده نیست و گهگاه در سنین ۳۰ الی ۴۰ سالگی تشخیص داده می‌شوند؛ ولی در موارد شدید که بیماری از بدو تولد نشان می‌دهد، می‌تواند منجر به بروز برخی از مشکلات جدی شود. * فاویسم درمان ندارد :
این بیماری درمان قطعی ندارد و تنها اقدام موثر، پیشگیری از بروز حمله همولیز با پرهیز از مواجهه با مواد اکسیدان و در صورت بروز حمله مراجعه سریع به پزشک جهت اقدامات نگهدارنده و حمایتی جهت پیشگیری از عوارض همولیز است. دکتر رضوی می‌گوید: فردی که دچار همولیز می‌شود، پس از تخریب گلبول‌های قرمز خونش، گلبول‌های قرمز جوان وارد گردش خونش می‌شوند که همین پدیده جوان شدن گلبول‌های قرمز خون، بیماری را کنترل می‌کنند و افراد بستری در بیمارستان بیشتر از نظر میزان آب و نمک خون، مورد کنترل قرار می‌گیرند و در صورت نیاز، به آنها خون تزریق می‌شود.
* ارتباط فاویسم و باقالا :
با‌قالا به انگلیسی faba ,fava bean , bean خوانده می‌شود و نام علمی آن leguminosae و از خانواده vicia faba L است .
باقالا در حدود شش هزار سال پیش از میلاد جزء رژیم غذایی مردم مدیترانه و آسیا و آفریقا به شمار می‌رفته است . امروز باقالا در سایر نقاط دنیا هم کشت می‌شود . این گیاه حاوی ماده‌ای به نام ” فیتین ” می‌باشد که دارای ارزش غذایی بالایی است . این ماده غنی از کلسیم بوده و تقویت‌کننده به شمار می‌رود .
مردمان شمال ایران آن را با بيشتر غذاها به صورت خام مصرف می‌کنند . استفاده از باقالای خام در کشور چین و تایلند نیز رواج دارد ، دانه آنرا با کمی نمک در روغن تفت می‌دهند و مانند آجیل مصرف می‌کنند .
باقالا گیاهی یک ساله با ساقه‌ای محکم و راست ، به طول ۵/۱ - ۵/۰ متر ، دارای برگ‌های متناوب و مرکب با برگچه‌های خاکستری رنگ ، دارای گل‌های درشت سفید با لکه‌های سیاه و ارغوانی پر‌رنگ می‌باشد . میوه آن همان باقالا و دارای غلافی کرکدار است .
باقالا علاوه بر مصرف خوراکی برای انسان و دام ، گیاهی دارای خواص دارویی است و در طب سنتی ایران از اعضای هوایی این گیاه استفاده دارویی می‌شود .
باقلا از نظر طبیعت سرد محسوب می‌شود ولی گل باقالا گرم است .
دم کرده گل باقالا برای دفع سنگ کلیه و قولنج‌های کلیوی به کار می‌رود . گل باقالا مدر و ضد تشنج بوده و برای ورم مثانه مفید است .
مخلوطی از باقالای پودر شده با روغن بادام و کمی قند برای سرفه و خراش‌های گلو مفید است .
خوردن باقالا در برخی افراد نوعی مسومیت ایجاد می‌کند که به آن فاویسم گویند .
در بعضی از موارد عوارض خیلی شدید و مهلکی ایجاد می‌کند ؛ به این ترتیب که موجب تب ، کم خونی ، یرقان ، اسهال ، اختلالات روانی و ناراحتی‌های قلبی می‌شود . بنابراین از خوردن باقالای تازه و خام باید اجتناب کرد .
این بیماری می‌تواند از بوییدن گل و گرده‌های باقالا نیز بوجود آید و بیشتر در افرادی که فاقد آنزیم گلوکز - ۶ - فسفات دهیدروژناز هستند ایجاد می‌شود .
باقالا در شرایط آب و هوایی معتدل می‌روید و به رطوبت فراوان نیاز دارد . باقالا در آسیا ، اروپا ، آفریقا و آمریکا کشت می‌شود و بزرگترین تولید کننده این محصول کشور چین است .

raz72592
09-06-2009, 17:43
* علایم بالینی در فاویسم :
بعد از خوردن ماده اکسیدان( ۲۴ تا ۴۸ ساعت بعد )علایم ناشی از همولیز دیده میشود . زردی / ادرار تیره رنگ به علت دفع بیلی روبین و هموگلوبین از ادرار به علاوه احتمال دل درد و تهوع و بی اشتهایی از شایعترین نشانه های بیماری فاویسم است . باید به این نکته اشاره کرد که با افزایش سن کمبود آنزیم برطرف میشود .
لیست عواملی که در مبتلایان به کمبود آنزیمG۶PD همولیز ایجاد می کند:
باقلا به هر شکل موجود : آنالوگهای ویتامین کا
داروهای ضد مالاریا : کلروکین / پریماکین / پاماکین / کیناکرین / کینین
سولفونامیدها : کوتریموکسازول ( تری متو پریم – سولفومتوکسازول ) / نالیدیکسیک اسید ( نگرام )/ سولفاستامید / سولفاپریدین /
سولفانیلامید / سولفادیازین / سولفی سوکسازول /
ترکیبات نیتروفوران : فوروکسون / فورودانتین / فورابن / نیتروفورانتوئین / فورازولیدون / نیتروفورازون ( فوراسین ) / سپتاپرین /
سپتاپرین
داروهای متفرقه : متیلن بلو / پروبنسید / استیل سالیسیلیک اسید / فنازوپریدین / فنیل هیدرازین / بنزن / نفتالین / ایزونیازید / آسپرین /
آنتی پیرتیکها / بلودو متیلن / استامینوفن /
* تشخیص :
بعد از گرفتن شرح حال کامل از بیما ر پزشک در خواست آزمایشهای زیر را می کند :
CBC ( Hb, Hct ) / U/A / Bill / Retic.count / PBS/ G۶PD
هدف پزشک از درخواست این آزمایشات بررسی همو گلوبین و هماتوکریت برای تزریق خون در صورت لزوم / بررسی وجود گلبول قرمز فراگمانته و پلی کروماتوفیل در اسمیر خون محیطی / بررسی بیلیروبینمی وهموگلوبینوری در ادرار بیماراز طریق جمع آوری نمونه های ادرار ( سریالی ) / و میزان بیلیروبین ( با ارجحیت نوع غیر مستقیم ) و شدت همولیز است.
* درمان :
مایع درمانی :
یکی از خطرات همولیز در بیماری فاویسم رسول پیگمانها در توبولهای کلیه و ایجاد نکروز حاد توبولار ونارسایی کلیه است . بنابراین باید بیمار را هیدراته کرد تا از این عارضه پیشگیری شود . مایعات به صورت وریدی و اگر بیمار تحمل داشت به صورت خوراکی توصیه میشود تا پیگمانها از کلیه ها دفع شوند .
* ترانسفیوژن خون :
در صورت افت واضح هموگلوبین و هماتوکریت تزریق خون لازم است .
* بررسی گازهای خون شریانی برای رد احتمال اسیدوز متابولیک :
بعد از اثبات وجود این مشکل به مایعات وریدی بیمار بیکربنات سدیم اضافه میشود.
* پیشگیری و آموزش به والدین :
والدین باید کاملا بانام داروهایی که ممکن است باعث همولیز خون شوند آگاه شوند برای این کار توصیه میشود لیست داروها به طور کتبی به آنها داده شود و در صورت مراجعه به پزشک دیگر یادآور شوند که فرزندشان به فاویسم مبتلا است .
باقلا در هر نوع آن مصرف نشود و سعی شود کودک از ابتلا به بیماری عفونی حفظ شود زیرا بیماری باعث تشدید لیز گلبولی میشود .
* شروع بيماري فاويسم در كودكان به‌ چه ‌صورت است؟
فاويسم در اثر كمبود آنزيمي به نام گلوكز۶ فسفات دي هيدروژناز (G۶pd) به‌صورت ارثي معمولا از مادر به پسر منتقل مي‌شود . ژن اين آنزيم روي كروموزوم X سوار مي‌شود، ولي اگر در اين امر خللي پيش بيايد، فرد، مبتلا به فاويسم خواهد شد.
* چرا بيشتر مبتلايان به اين بيماري پسر هستند؟
اين بيماري در پسرها شايع‌تر است، چون پسرها فقط داراي يك كروموزوم X و دختران داراي دو تا از اين كروموزوم هستند. بنابراين اگر ژن آنزيم نام برده شده نقص داشته باشد، پسران را بيشتر گرفتار مي‌كند.
* آیا دختران اصلا به فاويسم مبتلا نمي‌شوند؟
چرا، اگر دو كروموزوم X دختران، گرفتار نقص اين ژن باشد، يا اگر كروموزوم X سالم شان نتواند دختر را در مقابل X معيوب، سالم نگه‌دارد، دختران هم مبتلا به اين بيماري مي‌‌شوند، ولي تعداد مبتلايان پسر خيلي بيشتر است.
* چرا باقلا بيشتر از همه منجر به بروز علائم بيماري فاویسم در كودك مي‌شود، ؟
باقلا از جمله مواد اكسيدان است، يعني موادي كه اكسيژن در آنها زياد توليد مي‌شود. همين امر باعث مي‌شود كه گلبول‌هاي قرمز فاويسمي‌ها در مقابل مواد اكسيدان از بين بروند يا پاره شوند.
علائمي فاویسم چیست ؟
حاصل اين فرآيند به‌صورت كم‌خوني شديد، اسهال و استفراغ، تهوع، زردي سفيده چشم، زردي پوست و خوني شدن رنگ ادرار خواهد بود.
* علاوه بر باقلا، چه مواد اكسيدان ديگري در اين امر دخيل هستند؟
داروهاي اكسيدان مثل كوتريموكسازول و آسپيرين ، ويتامين K ، سولفاميدها، داروهاي ضد‌ مالاريا، نفتالين، استامينوفن، حنا و داروهاي متفرقه ديگر ممكن است در اين بيماران باعث هموليز يا شكسته شدن گلبول‌هاي قرمز شوند.
* آیا می توان به راحتی علائم اين بيماري را شناسایی کرد ؟
به هيچ وجه، علائم اين بيماري گاهي اوقات به اين صراحت و واضحي نيست. حتي ممكن است اين بيماري با زردي، هپاتيت و كم‌خوني‌هاي ديگر اشتباه شود.

raz72592
09-06-2009, 17:44
* آیا ممكن است كودكی که قبلا باقلا خورده حالا بعد از خوردن باقلا دچار علائم بیماری شود؟
نه، خيلي از خانواده‌ها مي‌گويند كودكشان قبلا مثلا داروي كوتريموكسازول يا باقلا مصرف مي‌كرده، ولي اين مشكل را نداشته است، ما هم مي‌گوييم نبايد خانواده‌ها را نسبت به اين بيماري ترساند. چون با اينكه اين بيماري تا آخر عمر همراه فرد است، ولي اين علائم ممكن است فقط يك بار به سراغ او بيايد. بنابراين ما فقط به خانواده‌ها آگاهي مي‌دهيم يعني بايد به آنها گفت كه اگر كودكشان اين بيماري را دارد، حتي از كنار مزارع باقلا هم رد نشوند، چون همين كار مي‌تواند باعث هموليز و شكستن گلبول‌هاي قرمز كودك شود.
همچنين فاويسمي‌ها نبايد در منزل از نفتالين و حشره كش استفاده كنند.

raz72592
09-06-2009, 18:03
کیست های تخمدان کیسه های کوچک محتوی مایع هستند که در تخمدان ها(ovarys) رشد می کنند. بیشتر کیست ها بی ضرر هستند اما بعضی از آن ها می تواند مشکلاتی نظیر پاره شدن ، خونریزی و درد را ایجاد کند.و ممکن جراحی برای برداشتن کیست نیاز باشد.
كيست تخمدان كيسه پر از آب يا خوني در تخمدان است كه اغلب هنگام تخمك گذاري به وجود مي آيد ، يعني زماني كه تخمك از تخمدان آزاد ميشود . گرچه خيلي اوقات علت مشخصي ندارند ، اما در اغلب موارد از اختلالات هورموني ناشي ميشوند. اختلالاتي كه در مرحله اول دوره عادت ماهانه را به تعويض مي اندازد و بيشتر به صورت كيست هاي فيزيولوژي بروز ميكند .
[
g1.-------------/][ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/URL]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

كيست ها در تخمدان در كيست هاي فيزيولوژي كه به آنها كيست هاي ساده نيز ميگويند تخمك هايي كه بايد ماهانه آزاد شود ، آزاد نمي شوند و اندازه ۴ تا ۵ سانتيمتر رشد ميكنند و در اين نوع از كيست كيسه پر از آب در تخمدان تشكيل ميشود و اغلب درد جسماني ندارد و تنها با عقب افتادن دوره عادت ماهانه مشخص ميشوند .
البته يكسري كيست تخمدان وجود دارد كه فيزيولوژي نيستند و بيمار هر وقت عادت ماهانه ميشود ، مخاط رحم همواره در رحم وجود دارد كه به اين كيست ها ، كيست اندومكسيوما مي گويند و داخل آنها پر از خون است و از آنجا كه خون ها راه خروج ندارند ، اين كيست ها با سيكل پريودي كوچكتر نشده بلكه بزرگ هم ميشوند و در اين شرايط مي گوييم كه كيست اندومكسيوزيس است و با روشهاي دارويي قابل درمان نيست .
زنان دو تخمدان دارند که محل ذخیره و آزاد کردن تخمک (egg)است.سایز هر تخمدان به اندازه یک گردو است و در دو طرف رحم قرار دارند.

raz72592
09-06-2009, 18:30
تخمدان یک تخمک را در هر ماه تولید می کند. و این فرایند سیکل قاعدگی ماهانه در زن است. تخمک در داخل کیسه ای به نام فولیکول (follicle) محبوس است.
تخمک در داخل تخمدان رشد می کند تا زمانی که رحم برای پذیرش آن آماده شود. مخاط رحم در این دوره ضخیم شده و خودش را برای حاملگی آماده می کند.
این سیکل هر ماه اتفاق می افتد و با لقاح پیدا نکردن تخمک خاتمه می یابد . همه محتویات رحم اگر تخم لقاح پیدا نکند خارج می شود و این فرایند سیکل قاعدگی نامیده می شود.
در تصویر سونوگرافی ، کیست تخمدان شبیه حباب دیده می شود . این کیست محتوی مایع است و به وسیله یک دیواره نازک احاطه می گردد. این نوع کیست ، کیست فانکشنال یا عملی تخمدان یا کیست ساده نامیده می شود.
[][ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/URL]
علائم كيست تخمدان :
تنها علائم كيست تخمدان دردهاي لگني و عقب افتادن زمان عادت ماهانه است و در اغلب موارد ، فرد هيچ دردي را در بدن خود حس نمي كند ، اما زماني داراي علامت ميشود كه كيست دور پايه خود پيچ مي خورد و كيست تورسيون پيدا كرده و در اين شرايط مريض درد زيادي دارد .
كيست تخمدان اغلب باعث ايجاد چاقي، عضلات و استخوان هاي درشت، رويش مو بر روي صورت و بدن، خصوصيات مردانه، آكنه و عادت ماهيانه نامنظم مي شود.
كيست تخمدان باعث ناباروري، افزايش ابتلا به ديابت، سكته ها، حملات قلبي و سرطان رحم مي شود. يك تحقيق در ايتاليا نشان داد مصرف داروي گلوكوفاژ( متفورمين) و رژيم غذايي كه داراي كربوهيدرات هاي كامل ( مانند غلات كامل و سبوس دار) باشد، اين بيماري را درمان مي كند.
مطالعات ثابت كرده است داروها و رژيمي كه براي درمان ديابت استفاده مي شوند و همچنين داروهايي كه از عمل هورمون هاي مردانه در زنان جلوگيري مي كنند، باعث جلوگيري از عوارض اين بيماري مي شوند .
عوارض اين بيماري شامل ديابت، حملات قلبي، چاقي، خصوصيات مردانه مانند رويش مو بر روي بدن، جوش زدن، عضلات و استخوان هاي درشت مي باشند و پروژسترون(هورمون زنانه) باعث پيشگيري از ابتلا به سرطان رحم مي شود.

raz72592
09-06-2009, 18:31
يك دختر بعد از تولد ۴ ميليون تخمك دارد كه هر ماه يكي از تخمك ها در يك فرد سالم بعد از طي مراحلي كامل مي شود و به داخل رحم پرتاب مي رود.
در افرادي كه تخمك كامل شده ولي به داخل رحم پرتاب نمي رود، بيماري كيست تخمدان ديده مي شود. افزايش مقدار انسولين و هورمون مردانه در اين بيماري باعث مي شود، تخمدان ها هورمون مردانه ساخته و باعث پيدايش آكنه و موهاي ضخيم و تيره رنگ بر روي بدن شود.
گلوكوفاژ ،Actos وAvandia داروهايي هستند كه باعث كاهش مقدار انسولين و كاهش هورمون مردانه ( تستوسترون) در خون مي شوند.
بنابراين بايستي در اين بيماري رژيم غذايي بر اساس غلات و دانه هاي كامل و سبوس دار باشد و مصرف محصولات فرآوري شده و پخته مثل انواع شيريني و ماكاروني محدود شود.
همچنين داروهايي كه مانع از عمل هورمون مردانه در بدن مي شوند، باعث كاهش ويژگي هاي مردانه و كاهش كلسترول مي شوند و به حمل تخمك ها از تخمدان به رحم كمك مي كنند، ولي داروهاي ضد ديابت در مؤثرترند.
اين بيماري احتمال ابتلاء به سرطان رحم را افزايش مي دهد، بنابراين داروهاي ضد بارداري كه داراي هورمون پروژسترون هستند براي اين افراد تجويز مي شوند و اگر اضافه وزن دارند، بايستي وزن خود را كاهش دهند.
اگر فكر مي كنيد دچار اين عارضه هستيد و يكي از علائم ذكر شده در بالا را داريد حتماً با مراجعه به پزشك زنان، يك سونوگرافي از تخمدان ها و رحم انجام دهيد.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
حتي اگر شما مبتلا به كيست تخمدان نباشيد، ممكن است يكي از علائم بالا را داشته باشيد.

raz72592
09-06-2009, 18:32
برنامه غذايي كه شما در اين شرايط بايستي رعايت كنيد به صورت زير است: ۱. عدم مصرف يا مصرف كم: انواع شيريني و كيك و كلوچه- ماكاروني ها- غذاهايي كه شكر به آنها اضافه شده است- آبميوه هاي مصنوعي مثل انواع سانديس- نوشيدني هايي مثل نوشابه- نان هاي سفيد.
۲. مصرف ميوه و سبزيجاتي مثل هويج، فلفل، كاهو، كلم، اسفناج و…
همچنين قبل از هر وعده غذايي داروي ضد ديابت گلوكوفاژ( متفورمين) را مصرف كنيد.
روشها درمان :
درمان كيست هاي فيزيولوژي كه اغلب كيستهاي تخمدان در زنان از اين نوع است با تجويز قرص ضدبارداري LD و HD‌ درمان ميشود و در اين روش با مصرف قرص ، فعالتي هورموني تخمدان متوقف شده و كيست كوچك ميشود و زماني كه تخمك گذاري صورت نمي گيرد ، كيست هم به وجود نمي آيد . اين كيست ها اغلب پس از گذشت يك تا ۳ ماه كوچك ميشود و از بين ميرود .
اما در نوع اندومكسيوما كه داخل آنها پر از خون است ، درمان با روشهاي دارويي مؤثر نبوده و مريض بايد لاپاروسكوپي شود و اين عمل همراه با بيهوشي است و البته بايد توجه داشت چنانكه كيست هاي فيزيولوژي هم بعد از گذشت ۲ تا ۳ ماه كوچك نشوند ، حتماً بايد عمل لاپاروسكوپي درباره آنها صورت بگيرد .
چه عواملی سبب ایجاد کیست های تخمدان می شوند؟
کیست های تخمدان به دلایل متعددی ایجاد می شوند. شایع ترین نوع، کیست فولیکولار است که از رشد یک فولیکول نتیجه می شود. فولیکول یک کیسه پر از مایع طبیعی است که حاوی یک تخمک است. کیست های فولیکولار هنگامی که فولیکول در طی چرخه قاعدگی بیش از حد طبیعی رشد می کند و برای آزاد سازی تخمک باز نمی شود تشکیل می شود. معمولاً کیست های فولیکولار در طی چند روز تا چند ماه به خودی خود برطرف می شوند. کیست ها می توانند در اثر جراحت یا نشت عروق خونی کوچک به درون کیسه تخمک حاوی خون باشند (کیست های هموراژیک یا اندومتریوئید). گاه گاه بافت های تخمدان برای تشکیل بافت های دیگر بدن مانند مو یا دندان به صورت غیر طبیعی رشد می کنند. کیست هایی با این بافت های غیر طبیعی کیست های درموئید نامیده می شوند.
علایم کیست های تخمدان چه هستند؟
بیشتر کیست ها هرگز مشخص نمی شوند و بدون اینکه زنان بدانند که به این کیست ها مبتلا هستند برطرف می شوند. هنگامی که یک کیست علایم ایجاد می کند، درد در شکم یا لگن شایع ترین علامت است. درد می تواند در اثر پارگی کیست، رشد سریع و اتساع آن، خون ریزی به درون کیست یا پیچ خوردن کیست در اطراف منبع خونی آن ایجاد شود.
کیست های تخمدان چگونه تشخیص داده می شوند؟
بیشتر کیست ها به وسیله اولتراسوند تشخیص داده می شوند که بهترین تکنیک تصویربرداری برای شناسایی کیست های تخمدانی است. اولتراسوند یک روش تصویربرداری است که از امواج صوتی برای ایجاد تصاویری از ساختمان های درون بدن استفاده می کند. تصویربرداری اولتراسوند بدون درد است و هیچ ضرری ندارد.
هم چنین می توان کیست ها را با روش های دیگر تصویربرداری مانند اسکن CAT یا اسکن MRI شناسایی کرد.
[[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ][/URL]

raz72592
09-06-2009, 18:34
پزشک چگونه می تواند تصمیم بگیرد که یک کیست تخمدانی خطرناک است؟
اگر زنی در دهه چهارم زندگی خود یا حتی جوان تر باشد و قاعدگی های منظم داشته باشد،، بیشتر توده های تخمدانی «کیست های تخمدانی عملکردی» خواهند بود که در حقیقت غیر طبیعی نیستند. این کیست ها با جریان تخمک گذاری که در چرخه قاعدگی رخ می دهد ارتباط دارند و معمولاً در طی چرخه قاعدگی بعدی خود به خود ناپدید می شوند.
بنابراین به خصوص در زنانی که در دهه دوم و سوم زندگی خود هستند این کیست ها در چند چرخه قاعدگی بررسی می شوند تا مشخص شود آیا از بین رفته اند یا نه. چون قرص های ضد بارداری خوراکی تا حدودی با جلوگیری از تخمک گذاری عمل می کنند، پزشکان انتظار نخواهند داشت که زنان مصرف کننده ضد بارداری های خوراکی «کیست های تخمدانی عملکردی» داشته باشند. بنابراین ممکن است به زنانی که در حین مصرف قرص های ضد بارداری خوراکی به کیست های تخمدان مبتلا می شوند توصیه شود که به جای پایش از طریق اولتراسوند لگن یا جراحی، معاینه شوند.
عوامل دیگری نیز وجود دارند که در کنار سن زن یا مصرف ضد بارداری های خوراکی به ارزیابی کیست های تخمدانی کمک می کنند. کیستی که در اولتراسوند شبیه یک کیسه ساده پر مایع به نظر می رسد، در مقابل کیستی با بافت سخت در داخل آن، به احتمال زیاد خوش خیم است. بنابراین اولتراسوند نیز در تشخیص این که تومور تخمدانی جدی است یا نه نقش دارد.
سرطان تخمدان در زنان جوان تر از ۴۰ سال نادر است. کیست های تخمدانی که پس از ۴۰ سالگی ایجاد می شوند نسبت به قبل از آن شانس بالاتر سرطانی بودن را دارند، اگرچه بیشتر کیست های تخمدان حتی پس از ۴۰ سالگی خوش خیم هستند. آزمون خونی CA-۱۲۵ می تواند به عنوان مشخصه ای برای سرطان تخمدان به کار رود، اما غیر طبیعی بودن آن همیشه به معنی وجود سرطان نیست. اولاً بسیاری از بیماری های خوش خیم در زنان در سنین باروری می تواند سبب افزایش CA۱۲۵ شود، بنابراین CA-۱۲۵ یک آزمون اختصاصی به خصوص در زنان جوان نیست. عفونت های لگن، فیبروئید های رحم، بارداری، کیست های خوش خیم تخمدان (هموراژیک) و بیماری های کبد همگی بیماری هایی هستند که ممکن است در غیاب سرطان تخمدان سطح CA-۱۲۵ را افزایش دهند. ثانیاً حتی در صورت ابتلا زن به سرطان تخمدان، تمام این سرطان های تخمدان سبب افزایش سطح CA-۱۲۵ نمی شود. علاوه براین، سطوح CA-۱۲۵در زنان مبتلا به سرطان سینه، ریه و پانکراس نیز به صورت غیر طبیعی بالا می رود.

raz72592
09-06-2009, 18:35
کیست های تخمدان چگونه درمان می شوند؟
بیشتر کیست های تخمدان در زنان در سنین باروری کیست های فولیکولار هستند که به طور طبیعی در عرض ۱ تا ۳ ماه از بین می روند. اگرچه ممکن است این کیست ها پاره شوند، به ندرت علائم ایجاد می کنند. این کیست ها خوش خیم هستند و مشکلاتی ایجاد نمی کنند. در زنانی که هیچ علائمی ندارند این کیست ها را می توان همزمان در طی آزمایش لگن تشخیص داد. تمام زنان در مقاطعی از زندگی به کیست های فولیکولار مبتلا می شوند.
در زنان در سنین باروری، معاینه کیست فولیکولار معمولاً در چند چرخه قاعدگی انجام می شود زیرا در این گروه سنی این کیست ها شایع و سرطان تخمدان نادر است. گاهی اوقات کیست های تخمدانی در زنان غیر یائسه حاوی مقداری خون است که کیست های هموراژیک نامیده می شوند. کیست های هموراژیک به سرعت برطرف می شوند.
به منظور تعیین استراتژی درمانی برای کیست های تخمدان از اولتراسوند استفاده می شود زیرا این روش می تواند به تشخیص این که این کیست، کیست ساده یا ترکیبی است کمک کند. کیست ساده که در بیماری های خوش خیم دیده می شود فقط حاوی مایع بوده و بافت جامد ندارند اما کیست ترکیبی بافت جامدی دارد که به پایش و احتمالاً جراحی نیاز دارد.
به طور خلاصه درمان ایده آل کیست های تخمدان به سن زن، اندازه کیست (و تغییر اندازه) و ظاهر کیست در اولتراسوند بستگی دارد.
درمان می تواند شامل معاینه ساده یا ارزیابی آزمون های خونی مانندCA-۱۲۵ باشد که به تشخیص پتانسیل ابتلا به سرطان کمک می کند.
در صورت ایجاد درد شدید، از بین نرفتن خود به خود یا مشکوک بودن تومور، می توان آن را با لاپاراسکوپی یا در صورت نیاز با لاپاراسکوپی باز خارج کرد. به مجرد خارج کردن کیست، تومور به یک پاتولوژیست ارجاع داده می شود تا به منظور تشخیص نهایی نوع کیست موجود، بافت را در زیر میکروسکوپ آزمایش کند.

raz72592
09-06-2009, 18:38
سه علت مهم كم شنوايي كودكان
سه علت مهم كم شنوايي كودكان شامل موارد زیر است:
۱- اوتيت مياني (عفونت هاي گوش) ۲،- علل مادرزادي ، ۳- علل اكتسابي.
**اوتيت مياني
اوتيت مياني التهاب در گوش مياني (ناحيه پشت پرده گوش) است كه معمولاً همراه با ترشح مايع در آن ناحيه مي باشد. اين مايع ممكن است عفوني باشد (يا نباشد).
علائم، شدت، ميزان تكرارپذيري و طول مدت بيماري متفاوت است. ممكن است از مايع غيرعفوني، روشن و رقيق بدون درد و تب و تنها كمي كاهش شنوايي تا حمله هاي تكرار شونده همراه با مايع چسبنده غليظ در گوش و برخي شكايات ديگر نظير كم شنوايي دائمي متغير باشد.
تقريباً همه انواع اوتيت همراه با كم شنوايي نوساني انتقالي اند. در حقيقت اوتيت مياني، شايع ترين علت كم شنوايي در كودكان خردسال است.
ميزان شيوع اوتيت مياني تا چه حد است؟
اوتيت مياني غالباً در كودكان ايجاد مي شود. درحقيقت، اوتيت مياني، پس از سرماخوردگي معمول، دومين بيماري شايع كودكان پيش دبستاني است. ۵۰درصد از كودكان تا سن يك سالگي حداقل يك بار دچار اين بيماري شده اند.
۳۵ درصد كودكان در سنين بين يك تا سه سالگي دوره هاي تكرار شونده اي از اوتيت مياني داشته اند. در كودكان مدرسه رو، تخمين زده مي شود ساليانه ۵ ميليون روز تحصيلي به دليل ابتلاء كودكان به اين بيماري از دست داده مي شود.
به چه دليل اوتيت مياني تا اين حد در كودكان شايع است؟
شيپور استاش مجرايي است كه از يك سو به گوش مياني و از سوي ديگر به پشت حلق راه دارد. اين مجرا در كودكان كوچكتر و نسبتاً افقي تر از بزرگسالان است. از اين رو در شرايطي نظير عفونتها و لوزه سوم بزرگ، به سادگي بسته مي شود. تا زماني كه كودك بزرگتر نشود و زاويه و اندازه شيپور استاش تغيير نكند، كودك نسبت به اوتيت مياني آسيب پذيرتر از افراد بزرگسال است.
اوتيت مياني به چه ترتيب ممكن است منجر به كم شنوايي شود؟
سه استخوان بسيار ريز درون گوش مياني، ارتعاشات صوت را از پرده گوش به گوش مياني منتقل مي كنند. در صورت وجود مايع در گوش مياني، انتقال ارتعاشات به صورتي كارآ صورت نمي گيرد و انرژي صوتي از بين مي رود در نتيجه كم شنوايي ملايم يا حتي متوسط ايجاد مي شود. بنابراين اصوات گفتاري گنگ و غيرقابل شنيدن مي شوند.
معمولاً اين نوع كم شنوايي، از نوع انتقالي و موقت است. اما در صورتي كه اوتيت مياني مرتباً تكرار شود، صدماتي به پرده گوش، استخوانهاي گوش يا حتي عصب شنوايي وارد شده و ممكن است منجر به كم شنوايي حسي و عصبي و دائمي شود.
آيا كم شنوايي ناشي از اوتيت مياني مي تواند سبب اختلال در زبان و گفتار كودك شود؟
كودكان، زبان و گفتار را از طريق گوش دادن به صحبتهاي ديگر افراد مي آموزند. در اين روند چند سال نخست زندگي هر كودك، حائز اهميت حياتي است.
در صورت وجود كم شنوايي، كودك از تجربيات آموزشي زباني، بهره كامل نمي برد. در نتيجه، ممكن است در رشد زبان و گفتار خود دچار تأخير چشمگيري شود.
اوتيت مياني غيرعفوني، مشكل ويژه اي به همراه دارد زيرا معمولاً علائم درد و تب وجود ندارد. از اين رو، ممكن است هفته ها و ماهها بگذرد و والدين شكي به وجود اين مشكل نبرند. در طي اين زمان ممكن است كودك به دليل از دست دادن شنوايي، دچار اختلال در رشد هنجار زبان و گفتار شود.
ممكن است كودك به دليل از دست دادن شنوايي، دچار اختلال در رشد هنجار زبان و گفتار شود. از كجا مي توان متوجه شد كودك دچار اوتيت مياني شده است يا خير؟
حتي در صورت عدم وجود تب و درد، علائم ديگري وجود دارد كه حاكي از وجود مايع مزمن يا تكرار شونده در گوش كودك است:
ـ بي توجهي ـ بلند كردن غيرمعمول صداي راديو و تلويزيون ـ متوجه جهت اصوات نشدن ـ بي حال و بي توجه بودن ـ تند خويي بي دليل ـ كشيدن و خاراندن گوشها.
در صورتي كه تصور كنيم اوتيت مياني سبب اختلالي در شنوايي، زبان يا گفتار فرزندمان شده است، بايد چه كار كنيم؟
عفونتهاي گوش نياز به توجه فوري به ويژه از سوي پزشك متخصص كودكان يا گوش و حلق و بيني دارد. اگر كودك شما دچار عفونت گوش مي شود و يا مايع مزمني در گوش وي ايجاد مي شود، با دو متخصص ديگر نيز بايد مشورت كنيد: شنوايي شناس و آسيب شناس گفتار و زبان.
شنوايي شناس شدت هر گونه ضايعه شنوايي را- حتي در كودكان خيلي كوچك و يا كودكان مشكل دار- ارزيابي مي كند و مشخص مي كند آيا ضايعه اي در گوش مياني كودك وجود دارد يا خير.
آسيب شناس گفتار و زبان مهارتهاي ويژه زباني و گفتاري كودك را تعيين و در صورت نياز برنامه هاي اصلاحي ضروري را پيشنهاد مي كند.
آيا پزشك كودك، او را به اين متخصصين ارجاع خواهد داد؟
شما به عنوان والدين كودكتان، بهترين فردي هستيد كه متوجه شنوايي ضعيف وي مي شويد.

raz72592
09-06-2009, 18:39
كم شنوايي هاي مادرزادي
(كم شنوايي هايي كه به هنگام تولد يا از آن زمان به بعد وجود دارند)
اصطلاح «كم شنوايي مادرزاد» آن دسته از كم شنوايي هايي است كه به هنگام تولد وجود دارند و شامل كم شنوايي هاي ارثي يا كم شنوايي هايي مي شود كه ناشي از ديگر عوامل- پيش از تولد يا به هنگام تولد-اند.
عوامل ژنتيكي
به نظر مي رسد بيش از۵۰ درصد از تمامي كم شنوايي هاي مادرزادي كودكان مربوط به عوامل ژنتيكي باشد. كم شنوايي هاي ژنتيكي ممكن است اتوزوم غالب، اتوزوم مغلوب يا وابسته به جنس باشند. در كم شنوايي هاي اتوزوم غالب، يكي از والدين كه حامل ژن كم شنوايي و خود، كم شنواست، آن را به كودك خود منتقل مي كند. در اين موارد حداقل۵۰ درصد احتمال دارد كودك نيز كم شنوا شود. اين احتمال زماني بيشتر مي شود كه هر دو والد داراي ژن غالب (كم شنوا) باشند و يا پدر بزرگ و مادر بزرگ يكي از والدين كم شنوايي ژنتيكي داشته باشند. از آنجا كه معمولاً حداقل يكي از والدين كم شنواست، انتظار مي رود كودك دچار كم شنوايي باشد.
در كم شنوايي هاي اتوزوم مغلوب هر دو والد كه نوعاً داراي شنوايي هنجاراند، حامل ژن مغلوب مي باشند. در اين موارد احتمال كم شنوا شدن كودك، ۲۵% است. از آنجا كه هر دو والد شنوايي هنجار دارند و هيچ يك از اعضاي خانواده كم شنوا نيستند، هيچ انتظاري نمي رود كه كودك كم شنوايي داشته باشد. تقريباً ۸۰% از كم شنوايي هاي ارثي، اتوزوم مغلوب اند.
در كم شنوايي هاي وابسته به جنس، مادر حامل ژن مغلوب كم شنوايي بر روي كروموزوم جنسي است و آن را به پسران خود- و نه دخترانش- منتقل مي كند. اين نوع كم شنوايي نادر است و تنها در ۲درصد كم شنوايي هاي ارثي وجود دارد.
كم شنوايي يكي از علائم مشخصه برخي از انواع سندرم هاي ژنتيكي است. مثال هايي از اين سندرم ها عبارتند از: سندرم داون (وجود ناهنجاري در يكي از ژن ها)، سندرم آشر( اتوزوم مغلوب)، سندرم تريچر كولنيز( اتوزوم غالب)، سندرم الكل نوزادي (ناهنجاري ژنتيكي)، سندرم كروزون (اتوزوم غالب) و سندرم آلپورت (وابسته به جنس).
ديگر علل كم شنوايي هاي مادرزادي
اين گونه كم شنوايي ها كه ارثي نيستند شامل بيماري ها، عفونتها و شرايط خاص پيش از تولد هستند كه به هنگام تولد يا به فاصله اندكي پس از آن ايجاد مي شوند. اين شرايط منجر به كم شنوايي هاي حسي عصبي ملايم تا عميق مي شوند. مثال هايي از اين دست عبارتند از:
- عفونتهاي داخل رحمي شامل سرخجه، سيتومگالوويروس، ويروس هرپس - مشكلات مربوط به عامل Rh خون - نارس بودن - ديابت مادرزاد - توكسمي در طول بارداري - فقدان اكسيژن (آنوكسي) - سيفليس - بدشكلي هاي ساختارهاي گوش

raz72592
09-06-2009, 18:39
كم شنوايي هاي اكتسابي
كم شنوايي هاي اكتسابي، كم شنوايي هايي است كه پس از تولد- در هر زماني در طول زندگي فرد- ايجاد شوند و علت آن بيماري ها، صدمات و شرايط خاص اند. مثال هايي از شرايط
ايجاد كننده كم شنوايي در كودكان عبارتند از:
- عفونت هاي گوش (اوتيت مياني) ـ داروهاي اتوتوكسيك(صدمه به سيستم شنيداري) - مننژيت - سرخك - انفسفاليت - آبله مرغان - آنفلوانزا - سرخجه - ضربه به سر - قرار گرفتن در معرض اصوات بلند. شنوايي يکي از حواس برتر انسان است . محروم بودن از حس شنوايي فقط به مفهوم نشنيدن صدا نيست ، بلکه ماحصل اين محروميت ، موجب عدم دستيابي به بسياري از تجربيات مفيد و اميد بخش زندگي فردي و اجتماعي مي شود تا جايي که ممکن است فرد را از مسير موفقيت دور نمايد . توجه به اين مسئله ، که صحبت کردن امري اکتسابي است و انسان از راه شنيدن ، زبان محيط اطراف خود را فرا گرفته و سپس قادر به تکلم مي گردد ، اهميت ويژه اين حس را نشان مي دهد . لذا بدون شنيدن ، گفتار به وجود نخواهد آمد و به همين علت ، کودکان و افراد ناشنوا قادر به تکلم نيستند. اما نکته قابل تأمل اين است که چطور مي توانيم از ايجاد کم شنوايي و به دنبال آن عدم تکلم جلوگيري وپيشگيري کنيم . “پيشگيري از کم شنوايي”
والدين بايد قبل از بچه دار شدن ، اين مساله را در نظر بگيرند و نسبت به آن اطلاعات و آگاهيهاي لازم را کسب کنند ؛ آنها مي توانند با رعايت موارد زير ، احتمال تولد فرزند کم شنوا يا سخت شنوا را کاهش دهند :
۱-انجام مشاوره ژنتيکي قبل از ازدواج . ۲-RH انجام آزمايشات خوني و بررسي عامل “. ۳- مشاوره با پزشک قبل از بارداري در صورت ابتلاء به بيماري مزمن يا خاص . ۴- مصرف نکردن دارو ، بدون تجويز پزشک در دوران بارداري . ۵- جلوگيري از ضربات فيزيکي و مکانيکي در دوران بارداري. ۶- مراقبت جهت پيشگيري از ابتلاء به بيماريهاي مختلف در دوران بارداري . ۷- مبادرت به زدن واکسن سرخجه قبل از بارداري و … “عوامل احتمال کم شنوايي بعد از تولد”
فاکتورهاي دوران نوزادي ( از تولد تا يک ماهگي ) که خطر ابتلاء به کم شنوايي را افزايش مي دهند عبارتند از:
۱- سابقه خانوادگي درخصوص وجود کم شنوايي مادرزادي حسي يا عصبي. ۲- عفونتهاي دوران نوزادي مانند سيفليس و سرخجه. ۳- وزن کمتر از ۱۵۰۰ گرم نوزاد هنگام تولد . ۴- زردي دوران نوزادي در حدي که منجر به تعويض خون شود. ۵- مصرف داروهايي که اثر تخريبي روي شنوايي دارند . مانند آمينو گليکوزيدها ( خبتامايسين، توبرامايسين، کاتامايسين و استرپتومايسين، هنگامي که به صورت دوره اي و طولاني مدت مصرف شود . ) ۶- مننژيت باکتريايي. ۷- وجود نشانه هاي غير طبيعي يا اختلالاتي که با شنوايي مرتبط است . ۸- نگهداري نوزاد در بخش مراقبتهاي ويژه نوزادان بيش از ۵ روز.
فاکتورهاي دوران کودکي ( يک ماهگي تا سه سالگي ) که خطر ابتلاء به کم شنوايي را افزايش مي دهند عبارتند از :
۱. نگراني والدين نسبت به تأخير زبان آموزي و تکلم ، با توجه به سن کودک. ۲. مننژيت باکتريايي و عفونتهاي مرتبط با کاهش شنوايي . ۳. ضربه به سر که با کاهش هوشياري کودک يا شکستگي جمجمه همراه باشد . ۴. مصرف داروهايي که اثر تخريبي بر روي شنوايي دارند مانند آمينو گليکوزيدها به مدت طولاني . ۵. عفونتهاي مزمن گوش مياني و تجمع مايع در گوش مياني بيش از ۳ ماه . ۶. اختلالاتي مانند شکاف کام که عملکرد شيپور استاش را مختل مي کند . ۷. وجود سابقه کاهش شنوايي دائم يا پيشرونده در فاميل . ۸. بيماريهاي دوران کودکي مانند اوريون ، مننژيت ، مخملک. ۹. آسيب هاي دوران کودکي به ويژه شکسستگي جمجه، برخورد اجسام تيز با سر يا گوش، قرار گرفتن در معرض اصوات بلند و… .
اگر کودک شما داراي يکي از فاکتورهاي فوق باشد ، نسبت به ابتلاء به کم شنوايي در معرض خطر بيشتري قرار دارد شما دراين رابطه بايد با يک متخصص گوش و حلق بيني و يک کارشناس شنوايي شناسي ( اديولوژيست ) مشورت نماييد و در صورت تشخيص ، بايد از کودک شما ارزيابي کامل شنوايي به عمل آيد .

raz72592
09-06-2009, 18:41
عوارض ناشي از وجود کم شنوايي دائم”
اگر کودک شما يا هر فرد ديگري مبتلا به کم شنوايي باشد و براي تشخيص ، درمان و توانبخشي آن اقدام نکنيد ، پس از گذشت زمان کمي به عوارض ناشي از کم شنوايي نيز مبتلا مي شود . اين عوارض عبارتند از :
تأخير در رشد طبيعي گفتار و زبان ، اختلالات توليدي گفتار ، اختلال در روان بودن گفتار ، اختلال در صرف و نحو زبان ، اختلال در ارتباط گيري، اختلال عاطفي - رفتاري ، اختلال در تفکر ، تاخير در رشد اجتماعي - فرهنگي ، اختلال در يادگيري و افت تحصيلي ، اختلال خواندن و نوشتن ، اختلال در حافظه شنيداري ، بروز ناتوانيهاي درکي - شنيداري ، کاهش ذخيره لغات و …
“درمان و توانبخشي”
پس از ارزيابي شنوايي ، متخصص شنوايي شناسي ، درباره وضعيت شنوايي کودکتان با شما صحبت خواهد کرد . برخي اختلالات شنوايي ، مانند اوتيت گوش مياني و گوش خارجي به وسيله دارو قابل درمان است ، اما برخي ديگر از اختلالات شنوايي ، مانند کاهش شنوايي حسي - عصبي قابل درمان دارويي نيست و فرد بايد در پروسه توانبخشي قرار گيرد . در تعريف ، توانبخشي عبارت است از مجموعه خدمات پزشکي ، اجتماعي ، رواني ، حرفه اي و آموزشي که به منظور باز تواني فرد اجرا مي شود تا کارايي فرد به بالاترين حد ممکن برسد و بتواند به طور مستقل در جامعه زندگي کند .
با پيشرفتهاي به عمل آمده در زمينه فن آوري ، در سالهاي اخير ، فراهم آوردن اطلاعات گفتاري به وسيله سمعک ، حتي براي کودکاني که مبتلا به شديدترين ميزان نقص شنوايي باشند نيز ممکن گرديده است . سمعکها مؤثرترين راهکار و بهترين تدبير درماني براي اغلب افراد مبتلا به کم شنوايي مي باشند . خصوصيات الکترواگوستيکي سمعک ، بايد با خصوصيات باقي مانده شنوايي فرد مبتلا به کم شنوايي ، تطبيق داده شده و سمعک براي گوش آن فرد تنظيم شود . لذا فرد مبتلا به کم شنوايي نمي تواند هر سمعکي را استفاده نمايد ، بلکه براي تجويز و تنظيم سمعک بايد به متخصص اديولوژيست مراجعه کند

raz72592
09-06-2009, 18:42
آبسه پستان
آبسه‌ پستان‌ عبارست‌ است‌ از يك‌ ناحيه‌ عفوني‌ شده‌ بافت‌ پستان‌ كه‌ در اثر مبارزه‌ بدن‌ باعفونت‌، چرك‌ در آن‌ جمع‌ مي‌شود، آبسه‌ دربر گيرنده‌ بافت‌ پستان‌، نوك‌ پستان‌، غدد شيري‌، و مجراهاي‌ شيري‌ است‌.
علايم‌ شايع‌
درد، حساسيت‌ به‌ لمس‌، قرمزي‌ و سفتي‌ پستان‌
تب‌ و لرز
احساس‌ ناخوشي‌ عمومي‌
دردناك‌ شدن‌ گره‌هاي‌ لنفاوي‌ زير بغل‌
علل‌
وارد شدن‌ باكتري‌ها از راه‌ نوك‌ پستان‌ (معمولاً از راه‌ زخم‌هاي‌ كوچك‌ روي‌ نوك‌ پستان‌ كه‌ در روزهاي‌ اوليه‌ شيردهي‌ ايجاد مي‌شوند).
عوامل‌ افزايش‌دهنده‌ خطر
عفونت‌ لگني‌ پس‌ از زايمان‌
ديابت‌ (مرض‌ قند)
آرتريت‌ روماتوييد
استفاده‌ از داروهاي‌ استروييدي‌
سيگار كشيدن‌ به‌ مقدار زياد
سابقه‌ برداشتن‌ قسمتي‌ از پستان‌ همراه‌ با اشعه‌ درماني‌
پستان‌ مصنوعي‌ سيليكوني‌
پيشگيري‌
نوك‌ پستان‌ و خود پستان‌ را پس‌ از هر بار شيردهي‌ كاملاً بشوييد.
نوك‌ پستان‌ را پس‌ از شيردهي‌ با پماد ويتامين‌ ـ آ و د، يا ساير داروهاي‌ موضعي‌، نرم‌ كنيد (در صورت‌ توصيه‌).
از پارچه‌هايي‌ كه‌ پستان‌ را اذيت‌ مي‌كنند استفاده‌ نكنيد.
اجازه‌ ندهيد كودك‌ شيرخوارتان‌ نوك‌ پستان‌ شما را گاز بگيرد يا بجود.
عواقب‌ مورد انتظار
با درمان‌ معمولاً در عرض‌ ۱۰-۸ روز خوب‌ مي‌شود. براي‌ تسريع‌ بهبود آبسه‌، گاهي‌ تخليه‌ آن‌ ضروري‌ است‌.
عواض‌ احتمالي‌
ندرتاً لازم‌ است‌ شيردهي‌ متوقف‌ شود، حتي‌ در مواردي‌ كه‌ عفونت‌ شديد است‌. گاهي‌ لزوم‌ مصرف‌ بعضي‌ آنتي‌بيوتيك‌ها (به‌ خصوص‌ تتراسيكلين‌) و داروهاي‌ ضد درد موجب‌ مي‌شود كه‌ شيردهي‌ براي‌ مدت‌ كوتاهي‌ قطع‌ شود. در اين‌ حالت‌ بايد شير را مرتباً پمپ‌ نمود.
ندرتاً ممكن‌ است‌ فيستول‌ ايجاد شود (فيستول‌ عبارت‌ است‌ از به‌ وجود آمدن‌ يك‌ مجراي‌ غيرطبيعي‌ بين‌ دو عضو بدن‌، يا بين‌ يك‌ عضو و محيط‌ بيرون‌ از بدن‌)
درمان‌

اصول‌ كلي‌
از پارچه‌ يا حوله‌ آب‌ گرم‌ براي‌ تخفيف‌ درد و تسريع‌ التيام‌ استفاده‌ كنيد (اگر آب‌ سرد را امتحان‌ كرديد و ديديد بهتر است‌، از آب‌ سرد استفاده‌ كنيد).
تا زمان‌ خوب‌ شدن‌ عفونت‌ پستان‌، شيردهي‌ به‌ نوزاد را از آن‌ پستان‌ متوقف‌ كنيد. به‌ طور منظم‌ از يك‌ پمپ‌ مخصوص‌ پستان‌ براي‌ خارج‌ ساختن‌ شير از پستان‌ عفوني‌ شده‌ استفاده‌ كنيد، تا زماني‌ كه‌ بتوانيد شيردهي‌ را مجدداً از آن‌ پستان‌ از سر بگيريد.
جراحي‌ براي‌ تخليه‌ آبسه‌ (معمولاً انجام‌ نمي‌شود).
داروها
آنتي‌بيوتيك‌ها در صورت‌ لزوم‌، براي‌ مبارزه‌ با عفونت‌
استفاده‌ از داروهاي‌ ضد درد معمولاً تنها براي‌ ۷-۲ روز پس‌ از انجام‌ عمل‌ جراحي‌ لازم‌ است‌.
فعاليت‌
پس‌ از درمان‌، فعاليت‌هاي‌ عادي‌ خود را به‌ محض‌ رو به‌ بهبود گذاشتن‌ علايم‌ از سر گيريد.
رژيم‌ غذايي‌
هيچ‌ رژيم‌ خاصي‌ توصيه‌ نمي‌شود.
در اين‌ شرايط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نماييد
اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان علايم‌ آبسه‌ پستان‌ را داريد.
اگر يكي‌ از مشكلات‌ زير به‌ هنگام‌ درمان‌ رخ‌ مي‌دهد: تب‌؛ شديد شدن‌ درد؛ گسترش‌ عفونت‌ علي‌رغم‌ درمان‌؛ علايم‌ در عرض‌ ۷۲ ساعت‌ رو به‌ بهبود نگذارند.
اگر دچار علايم‌ جديد و غيرقابل كنترل شده ايد. داروهاي‌ مورد استفاده‌ در درمان‌ ممكن‌ است‌ عوارض‌ جانبي‌ به‌ همراه‌ داشته‌ باشند

raz72592
09-06-2009, 18:44
درمان درد قاعدگی عبارت است از بروز دردشديد دل پيچه مانندبه هنگام عادت ماهانه. اين درد ممکن است يکی دوسال بعد از بلوغ آغاز و بطور مرتب رخ دهد (درد قاعدگی اوليه) ، يا اينکه سالها بعد از وقوع اولين قاعدگی شروع شده باشد (درد قاعدگی ثانويه) . شدت علايم بيماری از يک فرد به فرد ديگر بسيار متغير است و حتی در يک خانم نيز ممکن است از يک قاعدگی به قاعدگی ديگر متفاوت باشد. معمولا” با بالا رفتن سن و به دنيا آوردن بچه علايم بيماری کمتر ميشود.
علايم شايع: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
- درد دل پيچه مانند و گاهی تيز درقسمتهای پايين شکم، کمر و رانها. اين درد با شروع قاعدگی آغاز شده و به مدت چند ساعت تا چند روز ادامه می يابد.
- تعريق زياد
- زياد شدن دفعات ادرار
- تحريک پذيری،عصبی بودن،افسردگی
- گاهی تهوع و استفراغ
- فقدان انرژی
- بندرت اسهال
علت بيماری: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
- انقباضات قوی و طولانی مدت ديواره عضلانی رحم،کش آمدن و گشاد شدن گردن رحم برای ورود خون از رحم به واژن و دفع آن.
- عفونتهای لگنی
- آندومتريوز
- فيبروئيدها و ساير تومورهای خوش خيم رحم
- استفاده از آی يو دی
عوامل تشديد کننده بيماری: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
- مصرف کافئين
- استرس.مسايل عاطفی و روانی به خودی خود باعث درد نميشوند اما ميتوانند درد را بدتر يا پاسخ به درمان را کمتر کنند.
- سابقه خانوادگی قاعدگی دردناک
- ورزش نکردن
- رژيم غذايی نامناسب
درمان: ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
هدف اوليه درمان اين بيماری کاهش درد است. اهداف دراز مدت عبارتند از: کشف علت زمينه ساز بيماری و درمان آن، مشاوره و شايد جراحی.
- گرما به رفع درد کمک ميکند. ميتوانيد روی شکم و کمر کمپرس گرم بگذاريد يا اينکه حمام آب داغ بگيرید.
- برای ناراحتی خفيف استفاده از داروهایی مثل: آسپرين، ايبوپروفن، مفناميک اسيد کافی است. گاهی ممکن است بسته به علت بيماری برای شما داروهای ديگری نيز تجويز شود.
- انجام ورزش و فعاليت بدنی منظم، شدت درد و ناراحتی را در قاعدگی بعدی کمتر ميکند.
- مصرف نوشيدنی ها و غذاهای کافئين دار را متوقف کنيد. در بعضی از خانمها مصرف چای ميتواند علايم درد قاعدگی را کاهش دهد.
- درصورتيکه درد قاعدگی با استرس و ناراحتی روحی ارتباط داشته باشد،روان درمانی يا مشاوره روانپزشکی توصيه ميشود.

raz72592
09-06-2009, 18:46
سرطان سلول پايه‌اي BCC) Basal cell carcinoma) یك سرطان پوستي است كه معمولاً نواحي در معرض تابش آفتاب را مبتلا كرده و به ندرت به قسمتهاي ديگر بدن انتشار مي‌يابد. سن
در افراد زير ۴۰ سال نادر است. پس از ۴۰ سالگي به طور فزاينده‌اي شايع ميشود.
جنس
در مردان شايعتر است.
ژنتيك
افراد با پوست روشن، بيشتر در معرض خطر هستند.
نحوه زندگي
تماس با نور خورشيد و تخت آفتابي، عوامل خطر هستند. سرطان سلول پايه‌اي، شايعترين سرطان پوست و نيز كم خطرترين آنهاست، زيرا معمولاً به صورت موضعي باقي مانده، به ندرت به ساير قسمتهاي بدن انتشار مي‌يابد. اين سرطان را نبايد بدون درمان رها ساخت، زيرا مي‌تواند باعث تخريب استخوان و پوست اطراف گردد. سرطان سلول پايه‌اي توسط ضايعات مرواريدي مشخص شده، كه مي‌تواند در هر قسمتي از بدن به وجود آيند، اما به طور شايعتر بر روي صورت، اغلب گوشه چشم، نزديك گوش يا روي بيني ظاهر ميشوند. اين وضعيت معمولاً در نتيجه تماس با اشعه قوي خورشيد كه سلولهاي زير سطح پوست را تخريب مي‌كند، ايجاد مي‌گردد. افراد مسنتر از ۴۰ سال با پوست روشن، مستعدترين افراد هستند. شما مي‌توانيد خطر ابتلا به سرطان سلول پايه‌اي را با پرهيز از تماس طولاني مدت با نور خورشيد و محافظت پوستتان، زمانيكه به بيرون از خانه مي‌رويد، كاهش دهيد.
علايم
سرطان سلول پايه‌اي، به آهستگي طي ماهها يا حتي سالها، رشد مي‌كند. يك ضايعه مشخص به صورت زير خود را ظاهر مي‌كند: - ابتدا يك توده كوچك و بدون درد ظاهر ميشود؛ اين توده داراي سطح نرم با عروقي خوني، يك رنگ صورتي تا خاكستري مايل به قهوه‌اي و يك حاشيه مومي يا مرواريد شكل است. - توده به تدريج رشد كرده، معمولاً به طرف خارج انتشار مي‌يابد و يك قسمت مركزي فرو رفته با حواشي مدور، پديدار مي‌گردد. يك توده درمان نشده ممكن است يك زخم كم عمق ايجاد كند كه احتمال دارد متناوباً خونريزي نمايد، سپس دلمه‌اي بر روي آن ايجاد ميشود، اما هرگز به طور كامل بهبود نمي‌يابد. اگر متوجه يك توده پوستي بزرگ شونده يا زخمي كه بهبود نمي‌يابد، شديد، بلافاصله با پزشك خود مشورت كنيد.
كارهايي كه بايد انجام شوند
اگر پزشك مشكوك به سرطان سلول پايه‌اي شود، احتمالاً ترتيب يك نمونه‌برداري پوستي را خواهد داد تا تشخيص قطعي گردد. در طي اين روش، ممكن است يك ضايعه كوچك تراشيده شده يا از طريق انجماد برداشته شود. يك ضايعه بزرگ ممكن است نياز به برداشته شدن به روش جراحي داشته باشد. اگر داراي ضايعات متعددي باشيد يا ناحيه مبتلا به گونه‌اي باشد كه درمان جراحي دچار اشكال شود (مثلاً اگر ضايعه نزديك چشم باشد)،‌ممكن است نياز به اشعه درماني پيدا كنيد. اگر سرطان به بافتهاي زيرين آسيب رسانده باشد، احتمال دارد جراحي پلاستيك ضروري گردد.
پيش آگهي بيماري
حدود ۹ نفر از هر ۱۰ فرد مبتلا به سرطان سلول پايه‌اي به طور موفقيت‌آميز درمان ميشوند. پس از درمان نبايد مشكلات بيشتري وجود داشته باشد، اما در موارد كمي، سرطان پوست ممكن است عود نمايد. اگر قبلاً‌ دوره‌اي از سرطان سلول پايه‌اي داشته‌ايد، احتمال بيشتري وجود دارد كه دچار ضايعات سرطاني بيشتري در ساير قسمتهاي بدنتان گرديد، اين مسئله معمولاً در عرض يك دوره ۲-۵ ساله رخ مي‌دهد. به همين دليل، محافظت در برابر نور خورشيد بايد تداوم يابد و پوستتان را به طور منظم بررسي نماييد. احتمالاً پزشكتان توصيه خواهد نمود كه به صورت دوره‌اي تحت بررسي قرار گيريد تا هر گونه ضايعه جديد در مرحله‌اي كه كوچك است، شناسايي و درمان گردد

raz72592
09-06-2009, 18:47
بیماری گوش شنا گران چیست ؟ بیماری گوش شنا گران عفونتی است که معمولا پس از شنا بسیاری از افراد به آن مبتلا می شوند.

معمولا وقتی گوش مرطوب است شرایط رشد باکتری ها و قارچ ها در آن فراهم می شود و پس از شنا این شرایط موجود است. دراینجا توصیه هایی برای جلوگیری از عفونت گوش شناگران ارائه شده است که با رعایت آن می توان از این عفونت ها کاست:
- هنگام شنا از گوشی های محافظ که مانع ورود آب به گوش می شوند استفاده کنید.
- پس از شنا با یک حوله نرم گوش را کاملا خشک کنید و با تکان دادن سر به این سو و آن سو به خروج آب ازگوش کمک کنید.
- پس از خروج از استخر از قطره گوش (اسید استیک رقیق شده) استفاده کنید.
- هرگز اجازه ندهید کودکان خودشان گوششان را تمیز کنند.
- به هیچ عنوان اجازه ندهید کودکان از گوش پاک کن استفاده نکنند.

raz72592
09-06-2009, 18:48
سوءهاضمه و نفخ « سوء هضم» اصطلاحي است كه توسط بيماران براي توصيف علائم متعددي كه معمولاً پس از خوردن غذا احساس مي‌كنند، به وفور يكبار مي‌رود. بنابراين علامتي اختصاصي نبوده و ممكن است هم براي بيمار و هم براي پزشك معاني متفاوتي داشته باشد.
بعضي غذاها بعلت آنكه در روده بخوبي هضم نمي‌شوند، ممكن است خوب تحمل نگردند بعنوان مثال خورردن غذاهاي چرب در بيماريهاي لوزالمعده يا صفراوي. يا آنكه مركبات يا مواد غذايي ترش در بيماران مبتلا به زخمهاي گوارشي اغلب باعث بروز علائم سوءهضم مي‌شوند.كمبود يا فقدان آنزيمهاي ضروري گوارشي نيز از مهمترين عوامل سوء هضم مي‌باشند.
نفخ يا تجمع گاز در دستگاه گوارش اساسي‌ترين شكايت افراد مبتلا به سوءهضم است. اصولاً احساس‌پري و فشار بلافاصله پس از غذا و تسكين آن با آروغ زدن را نفخ معده مي‌نامند. علت اصلي نفخ معده مصرف غذاهايي است كه تخليه معده را دچار كندي مي‌كنند (غذاهاي حاوي مقادير بالاي پروتئين و چربي).
در صورتيكه گازهاي معده با آروغ دفع نشده و به روده‌ها منتقل شوند مسئله بصورت احساس پري و فشار در روده‌ها بروز خواهد كرد كه با اجابت مزاج و دفع گاز برطرف مي‌شود. علت اصلي ديگر گاز روده‌ها، عمل تخمير باكتريهاي طبيعي روده بر روي مواد قندي و پروتئيني است. بهمين جهت متعاقب مصرف غذاهاي غني از فيبر (سبزيجات و ميوه‌جات) كه حاوي قندهاي طبيعي غيرقابل جذب مي‌باشند، افزايش مي‌يابد.


در تعدادي از حالات، سوء هضم با مصرف برخي غذاها رابطه مستقيم دارد. بعنوان مثال بيماران مبتلا به تنگي مري مايعات را خوب تحمل مي‌كنند ولي خوردن غذاهاي جامد، ممكن است با ناراحتي مخصوصاً در زير جناغ همراه باشد.

raz72592
09-06-2009, 18:50
سرومن گوش
بسته‌ شدن‌ مجرای‌ گوش‌ توسط‌ موم‌ گوش بسته‌ شدن‌ مجراي‌ گوش‌ توسط‌ موم‌ گوش‌ عبارت‌ است‌ از توليد بيش‌ از اندازه‌ موم‌ گوش‌ (سرومن‌)، كه‌ باعث‌ بسته‌ شدن‌ مجراي‌ خارجي‌ گوش‌ شود. موم‌ گوش‌ توسط‌ غده‌هاي‌ موجود در مجراي‌ گوش‌ توليد مي‌شود و نقش‌ محافظت‌ از مجراي‌ خارجي‌ گوش‌ را بر عهده‌ دارد. مجراي‌ خارج‌ گوش‌ از پرده‌ گوش‌ به‌ محيط‌ بيرون‌ از گوش‌ كشيده‌ شده‌ است‌. ميزان‌ توليد موم‌ در افراد مختلف‌ متفاوت‌ است‌.
در بعضي‌ از افراد، موم‌ آنقدر كم‌ توليد مي‌شود كه‌ هيچگاه‌ به‌ طور محسوس‌ در گوش‌ جمع‌ نمي‌شود. اما در بعضي‌ از افراد، توليد موم‌ آنقدر زياد است‌ كه‌ هر چند ماه‌ مجراي‌ گوش‌ را كاملاً مسدود مي‌كند.
علايم‌ شايع‌
كاهش‌ شنوايي‌
گوش‌ درد
احساس‌ گرفتگي‌ و بسته‌ شدن‌ گوش‌
وزوز گوش‌
علل‌
توليد بيش‌ از اندازه‌ موم‌ توسط‌ غده‌هاي‌ موجود در مجراي‌ خارجي‌ گوش‌
عوامل‌ افزايش‌دهنده‌ خطر
قرار گرفتن‌ در معرض‌ گرد و غبار يا خرابه‌
سابقه‌ خانوادگي‌ توليد زياد موم‌ گوش‌
آب‌ رفتن‌ به‌ داخل‌ گوش‌، كه‌ مي‌تواند باعث‌ تورم‌ موم‌ گوش‌ شود.
استفاده‌ از گوش‌ پاك‌كن‌ براي‌ تميز كردن‌ مجراي‌ خارجي‌ گوش‌
پيشگيري‌
از بودن‌ در جاهايي‌ كه‌ گرد و غبار هوا زياد است‌ يا خرابه‌ها خودداري‌ كنيد. بودن‌ در اين‌ نوع‌ مكان‌ها باعث‌ توليد بيش‌ از اندازه‌ موم‌ گوش‌ مي‌شود. اگر مجبور هستيد در مكان‌هاي‌ پر گرد و غبار حضور داشته‌ باشيد، از گوش‌ پنبه‌ استفاده‌ كنيد.
ريختن‌ ماهانه‌ ۲-۱ قطره‌ گليسيرين‌ در گوش‌ ممكن‌ است‌ موم‌ را نرم‌ كرده‌، از بروز مجدد انسداد جلوگيري‌ كند.
عواقب‌ مورد انتظار
موم‌ گوش‌ را مي‌توان‌ درآورد، اما در بعضي‌ از موارد نياز به‌ صبر وجود دارد.
عوارض‌ احتمالي‌
عفونت‌ گوش‌
آسيب‌ به‌ پرده‌ گوش‌
درمان‌
براي‌ درآوردن‌ موم‌ درمنزل‌:
قطره‌ گوش‌ مخصوص‌ نرم‌ كردن‌ موم‌ تهيه‌ كنيد.
طور دراز بكشيد كه‌ گوش‌ بسته‌ شده‌ به‌ سمت‌ سقف‌ باشد.
بالاي‌ گوش‌ را با ملايمت‌ به‌ بالا و عقب‌ بكشيد.
قطره‌ را طبق‌ راهنما در گوش‌ بريزيد.
بگذاريد قطره‌ها ۲۰ دقيقه‌ در گوش‌ باقي‌ بمانند. حتي‌المقدور در حالت‌ درازكش‌ بمانيد. در آخر مقداري‌ پنبه‌ در گوش‌ خود بگذاريد.
بنشينيد و مقداري‌ به‌ سمت‌ گوش‌ بسته‌ شده‌ خم‌ شويد.
از سرنگ‌ براي‌ وارد كردن‌ آب‌ گرم‌، با محلول‌ آب‌ گرم‌ و آب‌ اكسيژنه‌ به‌ نسبت‌ يك‌ به‌ يك‌، به‌ درون‌ گوش‌ استفاده‌ كنيد. اين‌ كار بايد با ملايمت‌ انجام‌ شود.
شستشوي‌ گوش‌ را تا زماني‌ كه‌ احساس‌ كنيد گوش‌ پاك‌ شده‌ است‌ ادامه‌ دهيد. اگر گوش‌ پاك‌ نشد، به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ كنيد تا موم‌ را با گيره‌، فورسپس‌، يا با مكش‌ درآورد.
تلاش‌ نكنيد موم‌ را با يك‌ تكه‌ چوب‌ يا گوش‌ پاك‌كن‌ درآوريد. با اين‌ كار ممكن‌ است‌ پرده‌ گوش‌ پاره‌ شود يا مجراي‌ گوش‌ عفونت‌ كند. توجه‌ داشته‌ باشيد كه‌ اگر پرده‌ گوش‌ پاره‌ شده‌ است‌، هيچ‌ تلاشي‌ براي‌ درآوردن‌ موم‌ نكنيد و به‌ پزشك‌ مراجعه‌ كنيد.
داروها
براي‌ درد خفيف‌ مي‌توان‌ از استامينوفن‌ استفاده‌ كرد.
فعاليت‌
محدوديتي‌ براي‌ آن‌ وجود ندارد.
رژيم‌ غذايي‌
رژيم‌ غذايي‌ خاصي‌ توصيه‌ نمي‌شود.
در اين‌ شرايط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نماييد
اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ تان علايم‌ بسته‌ شدن‌ مجراي‌ گوش‌ توسط‌ موم‌ گوش‌ را داريد به‌ طوري‌ كه‌ علي‌رغم‌ اجراي‌ روش‌ مشروح‌ در قسمت‌ درمان‌، باز نشود.
اگر بسته‌ شدن‌ گوش‌ در يك‌ كودك‌ زير ۱۴ سال‌ رخ‌ دهد.
اگر همراه‌ بسته‌ شدن‌ گوش‌ تب‌ و گوش‌ درد وجود داشته‌ باشد. در اين‌ حالت‌، گوش‌ را شستشو ندهيد.

raz72592
09-06-2009, 18:52
مالتيپل اسکلروز چيست ؟ مالتيپل اسکلروز ( MS ) بيماري است که مغز ، طناب نخاعي و عصب بينايي را درگير مي نمايد و مي تواند موجب اختلالاتي در کنترل و قدرت عضلات ، سيستم بينايي ،‌ تعادل ، حس ( اختلالات حسي مثل سوزن سوزن شدن يا بي حسي در انگشتان دست و پا ) وعملکرد ذهني مثل فرآيند شناخت وعواطف گردد .
علائم MS ناشي از التهاب در سيستم اعصاب مرکزي و در نتيجه تخريب ميلين ( Myelin ) بوجود مي آيند .
ميلين ترکيبي است از جنس پروتئين که دورادور رشته هاي عصبي را فراگرفته است . فرآيند تخريب ميلين رادميلينیزاسيون مي گويند و درنتيجه اين فرآيند ، انتقال پيام عصبي در سلول عصبي دچار مشکل واختلال مي گردد . اسکلروز سيستميک اغلب در گروه سني جوانان و ميانسالان رخ مي دهد . در واقع دو سوم موارد MS بين سنين ۲۰ تا ۴۰ سالگي آغاز مي گردد و بيشترين احتمال ابتلا در سن ۳۰ سالگي است . بروز MS در کودکان و افراد بالاي ۶۰ سال بسيار نادر است .
علت بيماري مالتيپل اسکلروز چيست ؟
علت اصلي بيماري MS ناشناخته است . ممکن است در اين ميان عوامل ژنتيک نقش داشته باشند چرا که احتمال ابتلاي فرزندان افراد مبتلا ، بيشتر مي شود . منطقه جغرافيايي محل زندگي نيز ممکن است داراي اهميت باشد .
محققين موفق به يافتن رابطه اي بين منطقه جغرافيايي محل زندگي فرد در کودکي و ابتلا به بيماري MS شده اند . شايد علت اين رابطه ،‌ شيوع بيماري هاي ويروسي دخيل در بيماري MS در مناطق جغرافيايي خاص بوده باشد .
ايجاد اختلال در سيستم ايمني که در سنين بالاتر بوقوع مي پيوندد موجب شعله ور شدن بيماري MS در افرادي مي گردد که از کودکي مستعد ابتلا به بيماري MS بوده اند .
* علائم بيماري MS
علائم و نشانه ها بر حسب اين که کدام قسمت از مغز يا طناب نخاعي درگير شده باشند متفاوت است .
شايعترين علائم زودرس MS شامل موارد زير است :
- علائم عضلاني : ضعف عضلاني - لرزش پا - سفتي عضلات - احساس سنگيني - اختلالات تعادلي
- علائم بينايي : ديد تيره و مه آلود - درد کره چشم بخصوص به هنگام حرکت چشم - کوري - دو بيني
علائم با شيوع کمتر :
- علائم حسي : سوزن سوزن شدن و دردهاي سوزشي - بي حسي اندامها - احساس برق گرفتگي به هنگام خم شدن روبه جلو يا عقب
- اختلالات تعادل : گيجي و سرگيجه دوراني
* راههاي تشخيص MS کدامند ؟
پزشکان اغلب وقتي موفق به تشخيص بيماري MS مي گردند که بيش از يک منطقه از بدن درگير شده باشد . غالباً هنگامي توجه به سمت MS جلب مي گردد که بيمار در مرحله فعاليت بيماري ، حداقل دو علامت يا نشانه از علائم و نشانه هاي شايع بيماري MS را بروز داده باشد .
در بيماران مبتلا به MS تصاوير MRI غالباً شامل ضايعاتي در بيش از يک منطقه از سيستم اعصاب مرکزي مي باشد .
* سير و پيش آگهي بيماري MS چگونه است ؟
رفتار MS در افراد مختلف متفاوت است . در بيماراني که مبتلا به نوع خفيف بيماري مي باشند ممکن است اختلالي در کارهاي روزمره بوجود نيايد در حالي که بيماران مبتلا به انواع شديد ممکن است بکلي ناتوان شوند .
بيشتر بيماران بين اين دو طيف قرار مي گيرند و مراحل متنوع بيماري شامل مرحله حمله ، مرحله فروکش کردن علائم وعود ، به تناوب اتفاق مي افتند . ممکن است بيماري سال ها بدون علامت باقي بماند در حالي که بيمار ديگري طي دوره اي کوتاه مکرراً مبتلا به حملات آزار دهنده MS گردد .
* راههاي درمان MS کدامند ؟
داروهائي که روي سيستم ايمني تأثير مي گذارند موجب کاهش تناوب وشدت حملات MS شده و ممکن است ميزان بروز ناتواني هاي ناشي از MS در طول زمان را کاهش دهند . مصرف اين داروها بايد به محض تشخيص MS آغاز گردد .
گاهي به هنگام عود بيماري از داروهاي کورتوني براي کاهش التهاب استفاده مي شود .
درمانهاي تکميلي مثل رژيم هاي تغذيه اي و مکمل هاي غذايي ، ماساژ‌درماني و روشهاي آسوده سازي ( Relaxation ) گرچه مورد استفاده قرار مي گيرند ولي به نظر نمي رسد که ميزان عود اين بيماري را کاهش دهند .

raz72592
09-06-2009, 18:53
پارکينسون

بيماري پارکينسون يک بيماري نورولوژيکال ( مربوط به دستگاه عصبي ) است که بر روي مغز و سيستم عصبي تأثير مي گذارد . مشکل اصلي که بيماران مبتلا به پارکينسون دارند عدم کنترل حرکات بدن مي باشد .
بيماري پارکينسون بعلت کاهش توليد دوپامين در بدن مي باشد ( يک نوع واسطه عصبي شيميايي که به انتقال پيام از سلولهاي عصبي کمک مي کند )‌
دوپامين درانتقال فرمان از مغز به ماهيچه ها جهت کنترل مستقيم حرکات بدن بسيار مؤثر است همچنين بخشي از مراحل حرکت عضلات صاف و عدم لرزش آنها مي باشد .
بايد بدانيم که ژنتيک در اکثر موارد پارکينسون بي تأثير است .
* علائم و نشانه هاي زودرس در پارکينسون
لرزش يا تکان خوردن
اختلال در فعاليتهاي روزانه ( مثل قدم زدن يا غذا درست کردن و … ) بعلت لرزش موجود
ترمور ( لرزش ) ممکن است حتي در زمان استراحت بدتر شود .
اشکال در صحبت کردن
تغيير در دست خط ( ريزتر از معمول مي نويسند )
اشکال در حرکت اعضاي بدن مثل دست ، بازو و يا پاها
ممکن است قادر به گرفتن اشياء در وضعيت ثابت نباشند .
تغيير حالت صورت نسبت به قبل اصطلاحاً صورت بي حالت مي گردد . ( ماسکه )
ممکن است بيش از حد معمول در يک وضعيت ثابت و بدون حرکت باقي بمانند .
* علائم و نشانه هاي مراحل ديررس پارکينسون
علائم زير مواردي است که در مراحل دير رس تر ديده مي شود اما الزاماً ممکن است در همه افراد پارکيسفوني ديده نشود .
۱ - رژيديته ( سفتي حرکات ) : بعضي از ماهيچه ها ممکن است سفت و منقبض شوند در حالي که هيچ نيازي به انقباض آنها نيست و اين بعلت عدم دريافت پيام صحيح عصبي از مغز مي باشد که اين خود باعث سفتي و مقاومت در برابر حرکت مي شود .
۲ - ترمور ( لرزش ظريف ) : لرزش در حرکات بدن مثلاً لرزش درانگشتان ،‌ دستها ، سر يا چانه که اين لرزش در زمان استراحت عضو و يا در هنگام آغاز يک حرکت بوجود مي آيد .
۳ - برادي کنيزي ( کندي حرکات ) : حرکات آهسته و از دست دادن توانائي حرکت ارادي و خودبخودي که بعضي وقتها بصورت اِشکال در حرکت سريع خود را نشان مي دهد .
۴ - اختلال در حفظ وضعيت بدن : شخص دچار عدم تعادل مي شود و ممکن است به عقب و يا جلو منحرف شود و حتي زمين بيافتد .
* درمان
داروهائي جهت رفع علائم وجود دارند که با مراجعه به پزشک مي توان توصيه هاي لازم درماني را دريافت کرد .

raz72592
09-06-2009, 18:56
اسکيزوفرنی ( جنون جوانی )
مقدمه
جنون جوانی يک بيماری مزمن و اغلب ناتوان کننده روانی است . اين بيماری می تواند باعث شود که از مردم و فعاليتهای دنيای اطرافتان جدا بيفتيد و به دنيای هذيان پس رفت کنيد يا از واقعيت جدا بيفتيد.
جنون جوانی نوعی از جنون است که يک اختلال تفکر محسوب مي شود و در آن تفسير واقعيت غيرطبيعی است. جنون نشانه ای از يک مغز آسيب ديده است. اين بيماری حدود ۱% جمعيت دنيا را مبتلا می کند . شايعترين سن ظهور آن بين ۱۳ تا ۲۵ سالگی است و در مردان زودتر از زنان اتفاق می افتد. در مردان جنون جوانی در سنين نوجوانی تا ۲۰ سالگی عموميت دارد. در زنان شروع بيماری مشخصاً در سالهای ۲۰ سالگي يا اوايل ۳۰ سالگی است.
غالباً درمانی برای بيماری وجود ندارد، اما با کار مداوم با يک روانپزشک يا ساير کارشناسان بهداشت روانی اين بيماری مي تواند با موفقيت کنترل شود. خصوصاً زمانی که تشخيص زود هنگام داده شود. خوشبختانه، داروهاي جديد در حال قابل کنترل کردن بيشتر اين بيماری کم شناخته شده هستند.
علايم و نشانه ها
علايم و نشانه های جنون جوانی می تواند شامل موارد زير باشد :
- هذيان : اعتقادات فردی که بر اساس واقعيت نيستند، مانند بدبينی در مورد اينکه عليه شما توطئه چينی می شود يا مورد آزار قرار می گيريد.
- هذيانهای عجيب و غريب : مثلاً اعتقاد به اينکه مريخی ها افکار شما را کنترل می کنند.
- توهم : احساس اشياء و چيزهايی که وجود ندارد، مانند تصور صداهای در هم و بر هم
- فقدان احساس يا نشان دادن احساسات نامتناسب
- اختلال عملکرد در محل کار يا موقعيتهاي اجتماعی
- مشکلات بهداشت شخصی
به طور کلی، جنون جوانی باعث کاهش تدريجی و پيشرونده توانايی کار در نقشهای مختلف، خصوصاً در شغل فرد و زندگی فردی می شود. علائم و نشانه های جنون جوانی به ميزان زيادی متغير است.
يک فرد ممکن است در زمانهای مختلف به شکل متفاوتی عمل کند. ممکن است به شدت پرخاشگر و عصبی شود، يا دچار حالت کاتاتونيا ( حالت بدون حرکت، بدون پاسخ و شبه بیهوشی) شود، يا ممکن است اکثر اوقات رفتار طبيعی داشته باشد. علائم و نشانه هايی که حداقل به مدت ۶ ماه مداوم و پيشرونده هستند نشاندهنده جنون جوانی هستند.
به طور کلی جنون جوای دارای علائم مثبت و علائم منفی است.
علائم منفی
علائم منفی ممکن است در اوايل بيماری اتفاق بيفتد و فرد ممکن است نداند که به درمان نياز دارد. علائم منفي عموماً همراه با اختلال تدريجی در عملکرد هستند و باعث می شوند کمتر اجتماعی باشيد. اين علائم می تواند شامل : بی احساسی / احساسات نامتناسب مانند ( خنديدن هنگام توصيف تصورات وحشتناک) و تغيير در صحبت کردن ( صحبت کند و يکنواخت )
علائم مثبت
علائم مثبت غالباً شامل توهم و هذيان است:
- توهم : توهم زمانی اتفاق می افتد که چيزهايی را که وجود ندارند حس می کنيد. شايعترين توهم در جنون جوانی شنيدن صداهاست. ممکن است با صداهايی که هيچ کس ديگری نمی شنود گفتگو کنيد . يا ممکن است صداهايی را که شما را به انجام کاری تشويق مي کنند بشنوید. توهم ممکن است باعث آسيب رساندن به ديگران شود.
- هذيان : هذيان عقايد متعصبانه فردی هستند که هيچ پايه واقعی ندارند ، شايعترين زير مجموعه جنون جوانی، جنون جوانی پارانوئيد ( بدبينانه ) است که در آن عقايد غير منطقی مبنی بر اينکه ديگران عليه شما توطئه مي چينند يا به شما آسيب می رسانند داريد. مثلاً بعضی افراد دچار جنون جوانی ممکن است باور داشته باشند که تلويزيون رفتارهای آنها را جهت می دهد يا نيروهای خارجی افکار آنها را کنترل می کنند.
علتها :
محققين هنوز علت يا علتهای جنون جوانی را شناسايي نکرده اند، گر چه معتقدند که عوامل ژنتيکی در اين بيماری نقش دارد. اختلالات ساختمانی شيميايی مخفی در مغز می تواند با ايجاد بيماری مرتبط باشد .
جنون جوانی ممکن است به تنهايی يا همراه با ساير بيماريهای روانی يا طبی بروز کند.
درک نادرست از جنون جوانی و ارتباط آن با ساير بيماريهای روانی فراوان است، حقايق زير می تواند به روشن کردن آنچه هست و آنچه نيست کمک کند :
- جنون جوانی مشابه چند شخصيتی بودن نيست. اختلال چند شخصيتی يک وضعيت جداگانه و نادر است.
- گرچه برخی افراد دچار جنون جوانی تمايل به خشونت دارند، اکثر آنها اين چنين نيستند.
- بسياری از آنها به جای تقابل با ديگران در خود فرو می روند.
- هر کسی که بدبين است يا رفتار خشنی دارد، دچار جنون جوانی نيست. برخی افراد اختلال شخصيت بدبينانه دارند، نوعی گرايش به مظنون بودن يا بی اعتمادی به ديگران، بدون ساير نمودهای جنون جوانی هر کس که صدايی را می شنود دچار جنون جوانی نيست. بعضی افراد افسرده هم ممکن است صداهايی بشنوند.
- شنيدن صدا ممکن است در نتيجه يک بيماری خطرناک طبی يا به علت اثر داروها ايجاد شود.
چه وقت بايد به دنبال توصيه پزشکي بود
جنون جوانی غالباً بيماری نيست که فرد خودش به دنبال درمان برود. براي فردی که جنون جوانی دارد هذيانها و توهمات واقعی هستند و او غالباً تصور می کند که نيازی به کمک پزشکی ندارد. اگر شما يکي از اعضای خانواده يا دوست فردی هستيد که علايم محتمل جنون جوانی يا ساير بيماريهای روانی را نشان می دهد، می توانيد فردی باشيد که او را نزديک پزشک می بريد تا مورد بررسی قرار گيرد

raz72592
09-06-2009, 18:57
غربالگری و تشخيص
تشخيص زود هنگام و درمان جنون جوانی بسيار مهم است. پيش از گذاشتن تشخيص جنون جوانی، احتمالاً پزشکتان ساير علتهای محتمل علائم مطرح کننده جنون را رد خواهد کرد. احتمال دارد ساير بيماريهای روانی يا جسمی علايمی مشابه جنون جوانی ايجاد کنند.
پزشک ممکن است سابقه خانوادگی و طبی شما را بخواهد و معاينه بدنی انجام دهد. در ضمن ممکن است آزمايش خون و ادرار نيز انجام دهد تا ببيند آيا داروها، سوء مصرف مواد و ساير بيماريهای جسمی عامل علايم شما هستند يا خير.
در ميان ساير بيماريهاي روانی که حداقل تا حدی امکان دارد جنون جوانی را تقليد کنند، افسردگی، اختلالات دو قطبی، ساير انواع جنون و سوء مصرف الکل و ديگر داروها قرار دارد.
احتمال دارد بيماريهای جسمی مانند عفونتهای خاص، سرطانها، اختلالات دستگاه عصبی، اختلالات دستگاه ايمنی و ساير بيماريها نيز بعضی علائم جنون را توليد کنند. از سوی ديگر جنون می تواند عارضه جانبی برخی داروها نيز باشد.
اگر هيچ علت زمينه ای ديگر يافت نشود، پزشک تشخيص جنون جوانی را براساس علائم و شانه هايی که در بالا خلاصه شد، می گذارد.
درمان
درمانهای ضد جنون، که به نام نورولپتيک نيز گفته می شوند، سنگ بنای درمان هستند. تا سال ۱۹۹۰ داروهای ضد جنون بيشتر بر روی علائم مثبت اثر می کردند تا علائم منفی، نسل جديدی از داروهای ضد جنون اثرات بيشتری را بر روي هر دو نوع علائم مثبت و منفی می گذارد. اين داروهای ضد جنون جديد شامل کلوزاپين( کلوزاريل)، رسپيرودون (ريسپيردال) ، اولانزاپين (زيپرکس)، کوتياپين (سروکوئل)، زيپراسيدون (گئودون ) و آری پيپرازول ( آبيليفی ) هستند.
براساس توصيه انجمن ديابت آمريکا، داروهای ضد جنون خاصی امکان دارد، خطر ديابت چاقی و افزايش فشار خون را افزايش دهند. به اين دليل، مطالعه ای در فوريه ۲۰۰۴ با عنوان مراقبت ديابت توصيه می کند که پزشکان بر وضعيت افرادی که کلوزاريل، ريسپردال، زيپرکس، سروکوئل، گئودون يا آبيلنفی مصرف مي کنند نظارت داشته باشند.
مهارتهای سازگاری
سازگاری با بيماری برای افراد خانواده و دوستان فردی که مبتلا به جنون جوانی است،
می تواند تعهد زمانی و تلاش بسيار زيادی را باعث شود.
گروههای حمايتی
گروههای حمايتی می توانند بخشهای ارزشمندی از شبکه وسيعتری از حمايت اجتماعی باشند که شامل مراقبين بهداشتی، خانواده، دوستان و محلی برای عبادات مذهبی است.
گروههای حمايتی مختلف افراد دوستان و خانواده را که با انواع مختلفی از مشکلات بهداشت روانی يا جسمی دست و پنجه نرم می کنند، گرد هم می آورند. گروههای حمايتی برای جنون جوانی مکانی را تأمين می کنند که افراد می توانند مشکلات شايع خود را درآن با هم سهيم شوند و حمايت مداومی برای يکديگر ايجاد کنند.
از پزشک خود درباره گروههای کمک به خود که ممکن است در جامعه شما وجود داشته باشد سؤال کنيد. بخش بهداشت محلی تان، کتابخانه عمومی، دفترچه تلفن و اينترنت می تواند منابع خوبی برای يافتن يک گروه حمايتی در منطقه شما باشند.

raz72592
09-06-2009, 18:58
بیماری سلیاک
بیماری سلیاک یک بیماری اتوایمون است که نشانه های آن از گاز و اسهال تا تحریک پذیری و افسردگی متغیر است. این بیماری در نتیجه عدم تحمل به پروتئین گلوتن که در غذاهایی از قبیل گندم، چاودار و جو یافت می شود، به وجود می آید.
نشانه های بیماری سلیاک
کودکان می توانند نشانه های بیماری سلیاک را در زمان حضور پروتئین گلوتن در غذاهایشان بروز دهند. معمولاً افزودن گلوتن به غذای کودکان در سن ۶ ماهگی تا ۲ سالگی صورت می پذیرد. نشانه های بیماری سلیاک ممکن است تا زمانی که کودک کمی بزرگ تر می شود قابل شناسایی نباشند.
نشانه های بیماری سلیاک می توانند شامل موارد زیر باشند:
• تاخیر در رشد وعدم رشد کافی
• اسهال مزمن
• تغییرات رفتاری شامل تحریک پذیری
•خروج گاز از بدن، نفخ شکمی و درد
• مدفوع چرب، بی رنگ یا با بوی متعفن
• یبوست
• خستگی
• آنمی بدون دلیل مشخص
• تاخیر در بلوغ
این نشانه ها بسیار متغیرند و بعضی از افراد مبتلا به سلیاک ممکن است هیچ کدام از نشانه ها را از خود بروز ندهند. نوزادان مبتلا به سلیاک اغلب تحت عنوان کودکان غمگین، تحریک پذیر و غیر فعال شناسایی می شوند که احساس آرامش نمی کنند.
تشخیص بیماری سلیاک
اگرچه افراد به آسانی از طریق خوراندن غذاهای حاوی گلوتن به کودکانشان قادر به شناسایی بیماری سلیاک هستند ولی با این وجود به علت طولانی بودن و ماندگار شدن این بیماری تشخیص رسمی و انجام آزمون های آزمایشگاهی برای شناسایی این بیماری مناسب است.
آزمون های تشخیص بیماری سلیاک می توانند شامل آزمایش های خونی از قبیل موارد زیر باشند:
• ایمونوگلوبین A (IgA )
• ترانس گلوتامیناز ضد بافتی ) tTGA )
• آنتی بادی ضد اندومیوزیوم IgA(AEA )
اگر نتایج این آزمون ها مشکوک باشد بیوپسی از روده کوچک که توسط متخصص گوارش اطفال صورت می گیرد می تواند وجود یا عدم وجود بیماری سلیاک را تایید کند.

raz72592
09-06-2009, 18:59
درمان های بیماری سلیاک
هیچ درمان یا داروی قطعی برای درمان بیماری سلیاک وجود ندارد. به جای آن والدین باید غذاهای کودکان خود را عاری از پروتئین گلوتن سازند. کودکان آن ها نباید غذاهایی را که حاوی گندم، چاودار و جو باشند دریافت کنند. به منظور جلوگیری از دریافت گلوتن که شامل بسیاری از حبوبات، پاستاها، غلات و سایر غذاهای فرآوری شده حاوی گلوتن هستند، والدین باید به برچسب نصب شده روی غذاها توجه کافی داشته باشند و از مصرف غذاهایی که حاوی چاودار، گندم و جو روی برچسب محصول هستند خودداری کنند. این مواد می توانند به صورت آرد، نشاسته گندم، مالت تهیه شده از چاودار یا آرد تهیه شده از چاودار نیز وجود داشته باشند.
گلوتن هم چنین می تواند در بعضی از آب نبات ها، سس های سویا، ویتامین ها، مکمل های غذایی و داروهای بدون نسخه و یا داروهای نسخه ای نیز یافت شود. خوشبختانه بسیاری از نان ها و پاستاها و داروهای فاقد گلوتن وجود دارند که می توانند در کودکان بیمار استفاده شوند. اگر پیگیری و ارزیابی یک رژیم غذایی سالم و عاری از گلوتن برای شما دشوار هست بهتر است در چنین مواردی از یک متخصص تغذیه کمک بگیرید. چنین کارشناسانی شما را مطمئن خواهند ساخت که غذای دریافتی کودکتان دارای ارزش غذایی کافی بوده و در عین حال فاقد گلوتن است.
شما باید چه چیزی در مورد بیماری سلیاک بدانید
• کودکان غالباً هنگامی این بیماری را بروز می دهند که رژیم غذایشان از برنج به سمت سایر غلات از قبیل جو و چاودار سوق داده شود.

• بسیاری از کارشناسان توصیه می کنند کودکان مبتلا به سلیاک علاوه بر مصرف غذاهای حاوی گلوتن از مصرف جودوسر نیز اجتناب کنند. اگر چه این موضوع هنوز بحث برانگیز بوده و در دست تحقیق قرار دارد. بر اساس نظر انجمن بیماران مبتلا به سلیاک، جو دوسر خالص ممکن است به عنوان یک رژیم غذایی عاری از گلوتن استفاده شود اما این گروه پیشنهاد می کنند که افراد مصرف کننده رژیم غذایی عاری از گلوتن بهتر است از مصرف جو دوسر اجتناب ورزند زیرا منابع غذایی حاوی جو دوسر غیر آلوده به راحتی در دسترس همه افراد قرار ندارد.
• بیماری سلیاک بیماری ژنتیکی است از این رو این بیماری می تواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. این بیماری مخصوصاً در میان افراد از نژاد اروپای شمالی رواج بیشتری دارد.
• بیماری سلیاک قابل معالجه نیست از این رو مصرف غذاهای فاقد گلوتن در تمام طول دوره زندگی ضروری است.
• متخصص گوارش کودکان می تواند در زمینه تشخیص بیماری سلیاک و درمان نسبی آن به والدین کمک کند.

raz72592
09-06-2009, 19:08
زگيلها Warts توده‌هاي سفت، به رنگ پوست يا تيره‌تر هستند كه در نتيجه يك عفونت ويروسي، بر روي پوست ايجاد مي‌گردند.
سن
شايعتر از همه در كودكان و بالغين جوان رخ مي‌دهد.
نحوه زندگي
آب و هواي گرم و مرطوب يك عامل خطر است.
جنس، ژنتيك
عوامل خطر مهمي نيستند. زگيلها كه وروكا هم ناميده مي‌شوند. توده‌هاي كوچكي هستند كه توسط پاپيلوما ويروسهاي انساني ايجاد مي‌گردند. اين ويروسها به سلولهاي پوستي تهاجم پيدا كرده و آنها را وادار به تكثير مي‌نمايند،
بنابراين نواحي ضخيم شده‌اي از پوست به وجود مي‌آيند. زگيلها معمولاً روي دستها و پاها ايجاد مي‌شوند و عموماً بي‌ضررند. با اين وجود، بعضي از انواع زگيلها، ناحيه تناسلي را مبتلا كرده و شدت بيشتري دارند.
زگيلها در اثر تماس مستقيم با يك فرد آلوده يا از ذرات ويروسي موجوددر پوسته‌هاي پوستي كه اخيراً ريزش كرده، انتقال مي‌يابند. عفونت معمولاً در آب و هواي گرم پخش مي‌شود.
اكثر مردم، تا سن ۲۰ سالگي حداقل يك زگيل داشته‌اند. اما بعضي زگيلها عود مي‌كنند.
افراد مبتلا به يك بيماري تضعيف كننده سيستم ايمني مثل ايدز ممكن است دچار تعداد زيادي زگيل شوند.
انواع زگيلها
سه نوع اصلي زگيل وجود دارد. اين انواع براساس شكل ظاهري و محلهاي متفاوتي از بدن كه در آنجا به وجود مي‌آيند، طبقه‌بندي شده‌اند.
زگيلهاي شايع Common warts
اين زگيلها غالباً روي دستها ايجاد ميشوند. اين زگيلها به شكل زير هستند:
- سفت با يك سطح برجسته و خشن
- معمولاً گرد
- با تعدادي نقطه‌هاي سياه كوچك، منقوط شده‌اند. نقطه‌هاي سياه، عروق خوني كوچك مي‌باشند.
زگيلهاي شايع اغلب به صورت گروهي رشد مي‌كنند.
زگيلهاي پلانتار Plantar warts
اين زگيلها در كف پاها ايجاد مي‌گردند. هر چند زگيلهاي پلانتار، مشابه زگيلهاي شايع هستند، اما به دليل اينكه دائماً تحت فشارناشي از وزن بدن هستند، به داخل پوست رشد مي‌كنند.
گروهي از زگيلهاي پلانتار كه به هم متصل مي شوند، زگيل موزائيكي Mosaic wart نام دارند.
زگيلهاي پلانتار به صورت زير هستند:
- در كف پا به صورت مسطح قرار دارند.
- محكم با يك سطح ضخيم شده هستند. - در موقع راه رفتن معمولاً دردناكند.
- با نقاط سياه كوچكي منقوط شده‌اند.
ويروسي كه منجر به زگيلهاي پلانتار ميشود معمولاً در اثر پا برهنه راه رفتن در نواحي آلوده مثل رختكنها و استخرهاي شنا، كسب ميشوند.

raz72592
09-06-2009, 19:09
درمان يك زگيل
شما مي‌توانيد، زگيلهاي شايع يا پلانتار را با استفاده از ژلها يا لوسيونهاي بدون نسخه‌اي كه حاوي اسيد سالسيليك هستند و باعث حل شدن لايه ضخيم پوست ميشوند، درمان كنيد.
اين درمان را هر روز براي چندين هفته به كار بريد تا اينكه زگيلها ناپديد گردند.
وسايل مورد استفاده براي درمان را از ساير اشياي موجود در حمام جدا نگه داريد تا مانع انتشار ويروس شويد. از وسايل مشترك حمام استفاده نكنيد.
زگيلهاي مسطح Flat warts
زگيلهاي مسطح روي مچ و پشت دستها و صورت ايجاد مي‌گردند.
زگيلهاي مسطح داراي اندازه متغير بوده و به شكل زير هستند:
- به رنگ پوست
- با سر مسطح و خيلي مختصر برجسته اغلب خارش‌دار اين زگيلها، اغلب در امتداد خطوطي كه در نتيجه خاراندن، ويروس پخش شده است، به وجود مي‌آيند.
كارهايي كه بايد انجام شوند
اكثر زگيلها بدون درمان ناپديد ميشوند. اما ممكن است ماهها يا سالها طول بكشد.
تعداد زيادي از داروهاي بدون نسخه جهت درمان زگيلها، در دسترسند.
در صورتيكه، زگيلي عليرغم روشهاي كمك به خود باقي ماند يا اينكه شما شك داريد كه يك ضايعه، زگيل است يا خير، با پزشكتان مشورت كنيد.
در صورتيكه زگيلي دردناك شد، روي صورت يا دستگاه تناسلي به وجود آمد يا يك كودك زير ۵ سال را مبتلا ساخت، بايد پزشكتان را مطلع سازيد. پزشك ممكن است تصميم بگيرد كه زگيل را با منجمد كردن، تراشيدن يا سوزاندن بردارد.
در بعضي موارد زگيلها عود مي‌كنند

raz72592
09-06-2009, 19:10
سرطان بيضه سرطان بيضه يک مشکل بهداشتي است که توجه خاص را مي طلبد . از يک طرف شايع ترين سرطان اعضاء توپر مردان سنين ۱۵ تا ۳۵ ساله مي باشد و از طرف ديگر مبتلايان به آن از مراجعه به پزشک امتناع مي کنند . ميزان بروز سرطان بيضه در دو دهه گذشته افزايش داشته و از هر صد هزار مرد ۱۵ تا ۳۴ ساله ۹ نفر به آن مبتلا مي شوند .
* عوامل خطرساز :
از جمله عوامل خطرساز براي ابتلا به سرطان بيضه مي توان به موارد زير اشاره کرد :
۱ - نژاد : احتمال بروز سرطان سينه در يک مرد سفيد پوست ۲٪ براي تمام طول عمر وي مي باشد . ميزان بروز سرطان بيضه در سياه پوستان يک چهارم سفيدپوستان است .
۲ - محل درگيري : سرطان بيضه در طرف راست از شيوع بيشتري برخوردار است . اين امر با شيوع بيشتر کريپتورکيديسم ( نهان بيضگي ) در طرف راست همراه است .
۳ - وضعيت اقتصادي اجتماعي : احتمال بروز تومور بيضه در مرداني که در سطوح اقتصادي اجتماعي بالاتري به سر مي برند ، بيشتر است .
* سبب شناسي ( اتيولوژي )
علت پيدايش تومور بيضه نامشخص است ، اما عوامل مادرزادي و اکتسابي مي توانند در پيدايش سرطان نقش داشته باشند . بطور خلاصه عوامل مؤثر در پيدايش سرطان بيضه را مي توان بصورت زير بيان کرد .
۱- کريپتورکيديسم ( نهان بيضگي )
قوي ترين ارتباط ميان سرطان و بيضه نزول نيافته وجود دارد و شايع ترين نوع سرطان نيز در اين افراد سمينوم است . بيشترين احتمال بروز سرطان ، در بيضه نزول نيافته در نوع شکمي آن وجود دارد و کمترين احتمال مربوط به نوع مغبني ( اينگوينال ) است .
۲ - تجويز استروژن به مادر در دوران حاملگي
۳ - آسيب هاي بافتي بيضه ناشي از ضربه يا عفونت
* علائم باليني و نشانه ها

raz72592
09-06-2009, 19:11
علائم
از جمله علائم سرطان بيضه مي توان به موارد زير اشاره کرد :
۱ - بزرگ شدن بيضه : شايع ترين علامت سرطان بيضه بزرگ شدن بدون درد بيضه است . اين افزايش اندازه معمولاً به آرامي صورت مي گيرد .
ممکن است بيمار از سنگيني بيضه شکايت داشته باشد .
۲ - درد : در نتيجه نرسيدن خون ( انفارکتوس ) و يا خونريزي در ۱۰٪ موارد درد حاد بيضه روي مي دهد .
۳ - علائم مربوط به انتشار سرطان ( متاستاز ) : ۱۰٪ بيماران با شکايات مربوط به انتشار سرطان به ساير نقاط بدن ( متاستاز ) مراجعه مي کنند . شايع ترين شکايت در اين بيماران درد پشت مي باشد .
از ديگر علائم مي توان به سرفه يا تنگي نفس ( انتشار به ريه ) ، بي اشتهائي ، تهوع يا استفراغ ( انتشار به پشت دوازدهه ) ، درد استخوان ( انتشار به استخوان ) ، ورم پاها ( انسداد وريد باب ) اشاره کرد .
۴ - عدم وجود علامت : ۱۰٪ بيماران در هنگام تشخيص شکايتي ندارند و تومور بطور تصادفي پس از ضربه و يا توسط شريک جنسي بيمار تشخيص داده مي شود .
نشانه ها
۱ - معمولاً توده اي در بيضه لمس مي شود و يا بزرگ شدن منتشر آن مشخص مي گردد . توده بيضه سفت و غيرحساس بوده ، اپيديديم براحتي از آن تشخيص داده مي شود.
۲- ممکن است هيدروسل ( آب آوردن بيضه ) سرطان بيضه را همراهي کند .
۳ - معاينه گره هاي لنفاوي از اهميت خاصي برخوردار است .
۴ - بزرگي سينه ( ژنيکوماستي ) نيز بين ۳۰ تا ۵۰ درصد موارد مشاهده مي شود .
*‌اقدامات تشخيصي
۱ - ارزيابي آزمايشگاهي
در بيماري پيشرفته ، کم خوني ديده مي شود . در انتشار به کبد اختلال در آزمون هاي عملکرد کبدي و در نتيجه انسداد حالب ، اختلال در آزمايش هاي عملکرد کليوي مشاهده مي شود . شاخص هايي در تشخيص و نيز پيگيري درمان سرطان بيضه وجود دارد که عناصر بيوشيميائي خاصي هستند .
۲ - تصويربرداري
با کمک سونوگرافي بيضه مي توان سرطانهاي بيضه را به سرعت و بطور دقيق تشخيص داد . بمنظور درجه بندي سرطان عکسبرداري از قفسه سينه و سي تي اسکن لگن و شکم لازم است .
* تشخيص افتراقي
شايع ترين اشتباه تشخيصي در مورد سرطان بيضه ، اپيديديميت ( التهاب مجاري اسپرم بر ) است . دومين اشتباه شايع تشخيصي هيدروسل ( آب آوردن بيضه ) است . اگر در حضور هيدروسل نتوان بيضه را بطور کامل معاينه کرد ، بايد سونوگرافي انجام داد . نبايد مايع هيدروسل را با سوزن بيرون کشيد .

raz72592
09-06-2009, 19:12
علائم پوستي شايع در بيماران مبتلا به نارسائي مزمن كليه تظاهرات پوستي در نارسائي كليه تنها در موارد پيشرفته بيماري ديده مي شود و به همين دليل ، اين علائم ارزش تشخيصي محدودي دارند.
بيماران مبتلا به نارسائي مزمن كليه پوست خشكي دارند كه گاهي اوقات ممكن است همراه با پوسته هاي ظريفي باشد . كوچك شدن اندازه غدد عرق در اين بيماران ممكن است در ايجاد اين علامت دخالت داشته باشد . گرچه مقادير بالاي داروهاي مدرنيزيك عامل تشديد كننده خشكي پوست مي باشد .
كم خوني كه بصورت رنگ پريدگي تظاهر پيدا مي كند از علائم اوليه و شايع در نارسايي كليه مي باشد .
تيره شدن رنگ پوست و ناخن در بسياري از بيماران مشاهده مي شود . تيره شدن ناخن معمولا“ محدود به قسمت انتهائي ناخن مي باشد ، البته قسمت انتهايي ناخن قهوه اي يا قرمز هم مي تواند شود . قسمت ابتدائي ناخن سفيد رنگ مي شود ، بنابراين نماي مشخصي را ايجاد مي كند كه در حدود ۱۰% بيماران مبتلا به نارسائي كليه ديده مي شود .
نقاط خونريزي كوچك ( پورپورا ) در پوست شايع است كه احتمالا“ به علت كاهش خفيف تعداد سلولهاي انعقادي خون و يا اشكال در عملكرد اين سلولها مي باشد كه ممكن است توسط دياليز اصلاح گردد .
ترميم زخم در اين بيماران طولاني تر است و اين بيماران ممكن است بيشتر مستعد زخم بستر باشند . اكثريت بيماراني كه مبتلا به نارسائي كليه مي باشند خارش آزاردهنده اي را در بعضي از مراحل پيشرفت بيماري خود تجربه مي كنند. در بعضي از بيماران دياليز باعث بهبودي خارش مي شود در حاليكه در بعضي ديگراز بيماران ممكن است دياليز سبب شروع خارش گردد .
تقريبا“ ۸۰ درصد بيماراني كه دياليز مي شوند خارش دارند و اگرچه پوست بعضي از بيماران خشك به نظر مي رسد اما اكثر بيماران پوست طبيعي دارند . از آنجائيكه خارش در نارسايي حاد كليه غير معمول مي باشد و كاهش ميزان اوره خون باعث بهترشدن خارش نمي شود ، علت اصلي خارش در اين بيماران روشن نيست و كيفيت خارش در بين اين بيماران متفاوت مي باشد .
در بعضي از بيماران خارش دائمي ، وسيع و شديد بوده و در بعضي ممكن است موقتي و محدود به يك قسمت باشد . استفاده از آنتي هيستامين و پمادهاي استروئيدي در كنترل اين خارش مؤثر نمي باشند. اما كرم هاي مرطوب كننده در افرادي كه پوست خشك دارند ممكن است سبب تسكين خارش شود . در طولاني مدت تنها پيوند كليه مي تواند سبب تسكين دائمي اين عارضه ناراحت كننده دراين بيماران شود.

raz72592
09-06-2009, 19:22
لوپوس ارتيماتوي ديسكوئيد Discoid lupus
اختلالي است كه در آن پچهاي خارش‌دار، قرمز، پوسته دهنده معمولاً بر روي صورت، سر و پشت گوشها ظاهر ميشوند.
سن
بين سنين ۲۵ تا ۴۵ سال شايعتر است.
جنس
در زنان شايعتر است.
ژنتيك
گاهي به صورت خانوادگي مشاهده ميشود.
نحوه زندگي
نور شديد خورشيد باعث شعله‌ور شدن يا تشديد اين وضعيت مي‌گردد. لوپوس ارتيماتوي ديسكوئيد (DLE) يك اختلال خودايمني است كه در جريان آن بدن به بافتهاي خودش حمله مي‌كند. اين بيماري باعث ايجاد يك ضايعه قرمز، خارش‌دار و پوسته دهنده، به ويژه بر روي صورت، سر، پشت گوشها و هر قسمتي از بدن كه در معرض تابش آفتاب است، ميشود. اين اختلال بيشتر از همه در زنان سنين بين ۲۵ تا ۴۵ سال به وجود مي‌آيد.
علت نامشخص است، اما احتمال دارد كه يك عامل ژنتيك دخالت داشته باشد، زيرا DLE تمايل دارد كه به صورت خانوادگي ايجاد شود. تماس با نور خورشيد مي‌تواند باعث شروع يك ضايعه جديد يا بدتر شدن ضايعه‌اي كه از قبل وجود داشته، شود.
طي يك دوره چندين ساله DLE ممكن است مكرراً با شدتهاي متفاوت، فروكش و عود نمايد. در بعضي موارد ضايعه ناپديد ميشود، اما مي‌تواند يك ناحيه اسكاري با پوست نازك و بدرنگ برجاي گذارند. در صورتيكه DLE در سر ايجاد شود، آسيب پوستي مي‌تواند باعث ريزش دائمي مو و ايجاد قسمتهايي طاس بر روي سر گردد.
كارهايي كه پزشك بايد انجام دهد
احتمالاً پزشك شما ترتيبي خواهد داد كه نمونه كوچكي از پوست ناحيه مبتلا جهت تاييد تشخيص برداشته شود. در صورت ابتلا، پزشك ممكن است يك كورتيكواستروئيد موضعي تجويز كند، تا روزي ۲ تا ۳ بار در روي ناحيه مبتلا، به كار بريد.
در صورتيكه با استفاده از كورتيكواستروئيد بهبودي حاص نشود، احتمالاً يك دوره كلروكين كه يك داروي ضد مالاريا است، تجويز ميشود.
اين دارو اغلب باعث تسكين علايم DLE مي‌گردد. هنگام استفاده از اين دارو پزشك به شما توصيه خواهد نمود به طور مرتب چشمهايتان را معاينه كنيد، زيرا كلروكين مي‌تواند به تدريج به چشمها آسيب رساند.
كارهايي كه شما بايد انجام دهيد
شما مي‌توانيد با دوري گزيدن از خورشيد يا استفاده از يك لوسيون ضدآفتاب جهت محافظت پوستتان در كنترل ضايعه شركت كنيد. كرمهاي مخفي كننده ممكن است ظاهر پوستي را كه تغيير رنگ داده، بهتر نمايد.

پيش آگهي بيماري
بيشتر موارد DLE را مي‌توان به طور موفقيت‌آميزي با كورتيكواستروئيد، درمان نمود. هر چند ممكن است اسكار ايجاد شود. حدود يك نفر از هر ۱۰ فرد مبتلا به DLE، به طرف يك اختلال خودايمني مرتبط، اما به مراتب شديدتر، تحت عنوان لوپوس ارتيماتوي سيستميك (SLE) پيشرفت مي‌كنند. اين بيماري، قسمتهاي زيادي از بدن از جمله ريه‌ها، كليه‌ها و مفاصل را درگير مي‌سازد

raz72592
09-06-2009, 19:23
مندرومالایی کشگک
این بیماری بیشتر در جوانان دیده می شود و عبارتست از نرم و قطعه قطعه شدن غضروف تحتانی استخوان کشگک علت بیماری به خوبی معلوم نیست و گاه بیماری بعد از وارد آمدن ضربه به زانو خودنمایی می کند که درد عمیق خفیفی در زانو کشگک به وجود می آورد که این درد در هنگام بالا و پایین رفتن از پله ها تشدید می شود. در اکثر موارد بیمار یک دختر ۱۵- ۱۸ ساله است. گاه بیمار از سختی حرکات زانو (stiffness) شکایتی داشته که بعد از کمی راه رفتن بهبود می یابد.
حرکات زانو با صدا همراه بوده (creptitation) و در بعضی موارد بیمار اظهار می دارد که زانو زیر پایش در می رود. رادیو گرافی از نیم رخ زانو پس از تزریق هوا در داخل مفصل، ناهمواری غضروف مفصلی را نشان می دهد، همچنین آرتروسکوپی در صورت وجود ضایعه ای در کشگک آن را نشان می دهد.
در مواردی که درد شدید است، دستورات لازم برای جلوگیری از خم شدن زیاد زانو به بیمار داده می شود. به عنوان مثال به او توصیه می شود که چهار زانو یا دو زانو نشیند، از توالت فرنگی استفاده کند و از پله ها کمتر بالا و پایین رفته و در صورت لزوم یک پله یک پله برود.
بستن زانو بند کشی و تجویز داروهای ضد التهاب مانند آسپرین به تسکین بیماری کمک می کند.
پس از تسکین درد تقویت عضله چهار سر با ورزش های ایزومتریک تا اندازه ای از عود بیماری جلوگیری می کند.
در مواردی که درد بیمار شدید بوده با درمانهای طبی بهبود نیابد از عمل جراحی استفاده می شود.
اعمال جراحی مختلفی مثل تراشیدن غضروف ناهموار ، بلند کردن برجستگی درشت نی با گذاشتن قطعه ای استخوان در زیر آن ، آزاد کردن کپسول مفصلی و … که نتایج آن به خوبی معلوم نیست.

raz72592
09-06-2009, 19:25
انواع كم خوني و روشهاي درمان آن عارضه كم خوني زماني بروز مي‌كند كه خون فاقد هموگلوبين كافي است. هموگلوبين به گلبول‌هاي قرمز خون در حمل اكسيژن از ريه‌ها به تمام اندام‌هاي بدن كمك مي‌كند.
كم خوني انواع مختلفي دارد كه هر كدام به دلايل مختلف بروز مي‌كنند و به اختصار در ذيل معرفي شده‌اند:
۱ - كم خوني ناشي از فقر آهن (IDA): اين نوع كم خوني از شايعترين انواع اين بيماري است. فقر آهن زماني بروز مي‌كند كه بدن فاقد آهن كافي است.
بدن براي ساختن هموگلوبين به آهن نياز دارد. اين حالت معمولا در اثر از دست دادن خون به دليل مشكلاتي همچون عادت ماهانه طولاني و سنگين، زخم‌هاي داخلي، پوليپ‌هاي روده يا سرطان روده بروز مي‌كند.
همچنين، رژيم غذايي فاقد آهن كافي مي‌تواند منجر به بروز اين حالت شود. در دوره بارداري نيز عدم وجود آهن كافي براي مادر و جنين موجب كم خوني از نوع فقر آهن مي‌شود.
بدن مي‌تواند با مصرف مود غذايي مانند گوشت گاو، صدف‌هاي خوراكي، اسفناج، عدس، سيب زميني كباب شده با پوست و تخمه گل آفتابگردان، آهن مورد نياز خود را به دست آورد.
۲- كم خوني مگالوبلاستيك يا فقر ويتامين: اين نوع كم خوني معمولا در اثر كمبود فوليك اسيد يا ويتامين B-۱۲ بروز مي‌كند. اين ويتامين‌ها به بدن در سالم نگهداشتن خون يا سيستم عصبي كمك مي‌كنند. در اين نوع كم خوني، بدن گلبول‌هاي قرمز خوني توليد مي‌كند كه نمي‌توانند اكسيژن را به خوبي تحويل دهند.
قرص‌هاي مكمل حاوي فوليك اسيد مي‌توانند اين نوع كم خوني را درمان كنند. فوليك اسيد را همچنين مي‌توان از مصرف دانه‌ها و بنشن‌ها، مركبات و آب ميوه‌ها، سبوس گندم و ساير غلات، سبزيجات برگ پهن و سبز تيره، گوشت طيور، صدف و كبد به دست آورد.
گاهي اوقات ممكن است يك متخصص نتواند تشخيص دهد كه علت اين بيماري كمبود ويتامين B-۱۲ است. اين حالت معمولا در افراد مبتلا به كم خوني وخيم بروز مي‌كند كه در حقيقت نوعي بيماري خود ايمني است. عدم دريافت ويتامين B-۱۲ كافي مي‌تواند موجب كرخي و بي‌حسي دست‌ها و پاها، مشكلات در راه رفتن، از دست دادن حافظه و مشكلات بينايي شود. نوع درمان بستگي به عامل مولد بيماري دارد، اما به هر حال مصرف ويتامين B-۱۲ ضروري است.
۳- بيماري‌هاي نهفته: بيماري‌هاي خاصي وجود دارند كه مي‌توانند به توانايي بدن در توليد گلبول‌هاي قرمز خوني آسيب برسانند. براي مثال، افراد مبتلا به بيماري‌هاي كليوي به ويژه بيماراني كه دياليز مي‌شوند در معرض ابتلا به كم خوني قرار دارند. كليه‌هاي اين بيماران قادر به ترشح هورمونهاي كافي براي توليد گلبول‌هاي خوني نبوده و در هنگام دياليز نيز آهن از دست مي‌دهند.
۴- بيماري‌هاي خوني ارثي: اگر در خانواده سابقه بيماري خوني وجود داشته باشد، احتمال ابتلا به آن در افراد ديگر نيز افزايش مي‌يابد. يكي از امراض خوني ارثي كم خوني گلبول‌هاي داسي شكل است. به جاي توليد گلبول‌هاي قرمز خوني طبيعي كه به راحتي درون رگ‌هاي خوني حركت مي‌كنند، گلبول‌هاي داسي شكل حركت سختي داشته و داراي لبه‌هاي خميده هستند. اين گلبول‌ها نمي‌توانند در رگ‌هاي خوني ظريف به آساني حركت كنند و در نتيجه مسير رسيدن خون به اعضاي بدن را مسدود مي‌كنند. بدن گلبول‌هاي قرمز داسي شكل را نابود مي‌كند، اما نمي‌تواند با سرعت كافي انواع طبيعي و سالم جديدي را توليد كند. اين امر موجب بروز كم خوني مي‌شود نوع ديگري از كم خوني ارثي تالاسمي است. تالاسمي زماني بروز مي‌كند كه بدن ژن‌هاي ويژه‌اي را از دست مي‌دهد و يا ژن‌هاي غير طبيعي مختلف از والدين به كودك ارث مي‌رسد كه به نحوه توليد هموگلوبين تاثير منفي مي‌گذارند.
۵- كم خوني آپلاستيك: نوع نادري از كم خوني است و زماني بروز مي‌كند كه بدن به اندازه كافي گلبول قرمز توليد نمي‌كند. از آنجا كه اين امر بر گلبول‌هاي سفيد نيز تاثير مي‌گذارد، از اين خطر بالاي بروز عفونت‌ها و خونريزي‌هاي غير قابل توقف مي‌شود. اين حالت دلايل مختلفي دارد كه عبارتند از: الف - روش‌هاي درماني سرطان‌ها (پرتودرماني و شيمي درماني)
ب- قرار گرفتن در معرض مواد شيميايي سمي (مانند مواد مورد استفاده در برخي حشره‌كش‌ها، رنگ و پاك كننده‌ها و شوينده‌هاي خانگي)
پ ـ برخي داروها (مانند داروهاي مخصوص درمان روماتيسم مفصلي)
ت- بيماري‌هاي خود ايمني (مانند لوپوس)
ث - عفونت‌هاي ويروسي كه بر تراكم استخواني تاثير مي‌گذارد.

raz72592
09-06-2009, 19:26
نوع درمان بستگي به ميزان حاد بودن كم خوني دارد. اين بيماري را مي‌توان با تعويض خون، مصرف دارو و يا پيوند مغز استخوان درمان كرد. كم خوني براي پيشرفت در بدن به گذر زمان احتياج دارد. در آغاز ممكن است هيچ علايمي بروز نكند و يا علايم بيماري بسيار خفيف باشد، اما با پيشرفت بيماري مي‌توان شاهد علايمي چون خستگي، ضعف، عدم توانايي در كار و تحصيل، كاهش دماي بدن، پريدگي رنگ پوست، ضربان قلب سريع، كوتاهي تنفس‌ها، درد سينه، سرگيجه، تحريك پذيري، كرخي و سردي دست‌ها و پاها و سردرد بود. تشخيص اين بيماري با انجام يك آزمايش خون امكانپذير است. در صورت مثبت بودن جواب آزمايش و ابتلا به كم خوني انجام آزمايشات ديگري نيز براي تشخيص نوع آن ضروري است. انتخاب نوع درمان كم خوني بستگي به علت بروز آن دارد. براي مثال، نحوه درمان كم خوني گلبول‌هاي داسي شكل با نحوه درمان كم خوني ناشي از رژيم غذايي فاقد آهن يا فوليك اسيد متفاوت است. از اين رو براي كشف بهترين روش معالجه بايد به متخصص مربوطه مراجعه كرد.
به روش‌هاي گوناگون مي‌توان مانع از بروز برخي انواع كم خوني شد كه مجموعه‌اي از آنها در زير آمده است؛
۱- مصرف غذاهاي حاوي آهن زياد از جمله گوشت قرمز، ماهي، مرغ، تخم‌مرغ، ميوه‌هاي خشك شده، عدس و لوبيا، سبزيجات سبز برگ پهن مانند اسفناج، كلم و يا غله‌هاي حاوي آهن غني شده.
۲- مصرف مواد خوراكي كه جذب آهن را در بدن افزايش مي‌دهد مانند آب پرتغال، توت فرنگي، كلم و يا ساير ميوه‌ها و سبزيجات حاوي ويتامين C.
۳- خودداري از نوشيدن قهوه و چاي همراه با وعده‌هاي غذايي چرا كه اين نوشيدني‌ها جذب آهن در بدن را دشوار مي‌كند.
۴- كلسيم جذب آهن را مشكل مي‌كند لذا براي به كار گرفتن بهترين روش براي مصرف كلسيم به ميزان مناسب و كافي با پزشك متخصص بايد مشورت كرد.
۵- اطمينان از مصرف كافي فوليك اسيد و ويتامين B-۱۲ در رژيم غذايي
۶- مشاوره با پزشك براي خوردن قرص‌هاي مكمل آهن چرا كه مصرف اين قرص بدون مشورت با فرد متخصص صحيح نيست. اين قرص‌ها در دو نوع فروس و فريك ارايه مي‌شوند. جذب فروس در بدن بهتر صورت مي‌گيرد اما اثرات جانبي مانند تهوع، استفراغ و اسهال در پي دارد با اين حال اين اثرات جانبي را مي‌توان با كمك برخي اقدامات كاهش داد، از آن جمله اينكه ابتدا با نيمي از دوز تجويز شده شروع كرد و به تدريج آن را به دوز كامل رساند. قرص را در دوزهاي تقسيم شده مصرف كرد. قرص را همراه با غذا مصرف كرد و اگر نوعي از قرص آهن مشكلاتي ايجاد مي‌كند با متخصص مربوطه براي مصرف نوع ديگر مشورت كرد.
۷- زناني كه باردار نبوده اما در سن بارداري قرار دارند بايد هر ۵ تا ۱۰ سال يكبار آزمايش كم خوني بدهند. اين امر حتي در شرايط سلامت بايد صورت گيرد. انجام اين آزمايش‌ها بايد از زمان نوجواني آغاز شود.
۸- همچنين زناني كه باردار نيستند و در سن بارداري قرار دارند در صورت داشتن علايمي چون عادت ماهانه شديد و طولاني، مصرف آهن كم و يا تشخيص قبلي ابتلا به كم خوني بايد هر سال آزمايش خون بدهند. اكثر افراد از طريق يك رژيم غذايي سالم و منظم مي‌توانند از غذاهاي سرشار از آهن استفاده كنند اما برخي افراد نمي‌تواند آهن كافي بدست آورند كه مهمترين اين افراد دختران نوجوان و زنان در سن بارداري هستند كه يا در هر عادت ماهانه خون زيادي را از دست مي‌دهند يا بيش از يك بچه دارند و يا از IUD استفاده مي‌كند.
كودكان نوپا و زنان باردار نيز در اين گروه هستند. اين افراد بايد به طور دوره‌اي آزمايش كم خوني بدهند و در صورت فقر آهن حتما بايد با مشورت پزشك از مكمل‌هاي آهن استفاده كند كه نحوه درمان مشكل آنها بر عهده پزشك است.

raz72592
09-06-2009, 19:28
كم خوني فقر اهن چيست ،منابع غذايي اهن كدام است ؟ كم خوني فقر اهن چيست ،منابع غذايي اهن كدام است ، چه كساني دچار كم خوني فقر اهن مي‌شوند و چه مشكلاتي را براي افراد ايجاد مي‌كند و چگونه بايد از كمبود اهن و كم خوني فقر اهن پيشگيري كرد؟
آهن يك ريزمغذي ضروري براي ساختن گلبولهاي قرمز خون است. براي ساخته شدن گلبولهاي قرمز خون بدن به موادمغذي مختلفي مثل آهن ، اسيد فوليك، ويتامين ب‪، ۱۲‬ب‪، ۶‬ب‪ ۲‬وويتامين ث نيازدارد كه بايد از طريق برنامه غذايي روزانه تامين شود.
كمبود آهن موجب بروز كم خوني فقرآهن مي‌شود.
كم خوني فقراهن چيست؟
اگر آهن به مقدار كافي براي ساختن گلبول قرمز خون در دسترس بدن قرار نگيرد ، بدن ابتدا از دخيره خود استفاده مي‌كند. و در صورت ادامه كمبود ، دخاير آهن بدن كاهش مي‌يابد و زماني كه كمبود اهن ادامه مي‌يابد ، ذخاير بدن تخليه شده وكم خوني فقرآهن بروز مي‌كند.
چه كساني در معرض كم خوني فقرآهن قرار دارند؟
كم خوني در تمام سنين ديده مي‌شود ولي برخي افراد ازجمله كودكان زير ‪ ۶‬سال به خصوص كودكان زير‪ ۲‬سال به علت رشد سريع وقطع زودرس شيرمادر و دير شروع كردن غذاي كمكي ( غذاي كمكي بايد از پايان‪ ۶‬ماهگي همراه با شير مادر به كودك داده شود) ، زنان در سنين باروري( به علت عادت ماهيانه ،بارداري وشيردهي ) ، نوجوانان به علت جهش رشد دوران بلوغ ، بيشتر در معرض خطر كمبود اهن وكم خوني ناشي از آن قرار مي‌گيرند.
دختران نوجوان به علت شروع عادت ماهيانه و از دست دادن خون بيشتر از پسران نوجوان در معرض خطر كم خوني فقرآهن قراردارند. عادات غذايي غلط مثل مصرف چاي بلافاصله پس از غذا و يا مصرف نان‌هايي كه درتهيه آنها جوش شيرين به كار رفته وخمير آنها ورنيامده است، نيز منجر به كمبود اهن مي شود.
كم خوني فقرآهن چه مشكلاتي ايجاد مي‌كند؟
كمبود اهن مي‌تواند منجربه تاخير رشد جسمي ، اختلال در تكامل مغزي ، كاهش بهره هوشي كودكان، كاهش قدرت يادگيري و افت تحصيلي شود.
همچنین بهره هوشي كودكاني كه دچار كمبود اهن مي‌شوند ‪ ۵‬تا ‪ ۱۰‬امتياز كمتر از كودكان غيركم خون است و كودكان كم خون در مدرسه دچار افت تحصيلي مي شوند.
كمبود اهن مقاومت بدن را در برابر عفونتها كاهش مي‌دهد و فرد مبتلا به كمبود اهن بيشتر به بيماري‌ها مبتلا مي‌شود و دوره بيماري در او طولاني تر است.
درافراد بزرگسالي كه دچار كمبود اهن مي‌شوند قدرت تمركزحواس كم مي‌شود .اين افراد درانجام كارهاي روزانه كارايي لازم را ندارند و خيلي زود دچار ضعف وخستگي مي‌شوند.
همچنين زناني كه دچاركمبودآهن مي‌شوند،اغلب بي‌حوصله هستند ، علاقه ايي به كاركردن ندارند وخيلي زود احساس خستگي مي‌كنند كه خود موجب كاهش سطح مراقبت در خانواده مي‌شود.
اثرات كم خوني در دوران شيرخواري و اوايل كودكي غيرقابل جبران است و با درمان‌هاي بعدي هم قابل اصلاح نيست. كم خوني مادر باردار به دليل كمبود اهن سبب تاخير رشدجنين ،تولد نوزاد باوزن كم (كمتر از ‪۲۵۰۰‬گرم) وافزايش مرگ ومير حول وحوش زايمان مي‌شود.
ازدست دادن خون به هنگام زايمان براي مادري كه دچار كم خوني شديد است بسيار خطرناك است و ممكن است موجب مرگ او شود.

raz72592
09-06-2009, 19:28
منابع غذايي آهن چيست ؟
جگر ، گوشت ، مرغ،ماهي بهترين منابع غذايي اهن هستند. علاو بر آن، تخم مرغ، غلات و حبوبات مثل عدس ،لوبيا، سبزي ها مثل جعفري ،اسفناج، انواع خشكبار مثل توت خشك،انجير،كشمش ،خرما وانواع مغزها مثل پسته،بادام ، فندق و گردو ازمنابع خوب اهن بشمار مي روند.
بعضي از سبزي‌ها مثل گوجه فرنگي،فلفل دلمه ايي ،كلم ،گل كلم داراي ويتامين هستند واگر همراه باغذا مصرف شوندباعث افزايش جذب اهن غذا مي شوند.
ميو ه ‌ها به خصوص مركبات نيز اگر پس از غذا مصرف شوند باعث افزايش جذب اهن وعده غذايي مي‌شوند.
اگر گوشت حتي به مقدار كم به غذاهاي گياهي اضافه شود جذب اهن بيشتر ميشود . مخلوط كردن مقداركمي گوشت به سويا جهت تهيه انواع غذاها مثل كتلت ،همبرگر و يا ماكاروني موجب مي‌شود اهن بيشتري به بدن برسد.
چگونه بايد از كمبود اهن وكم خوني فقراهن پيشگيري كرد؟
تمام افراد خانواده بايد دربرنامه غذايي روزانه خود از مواد غذايي اهن دار مثل گوشت قرمز، مرغ،ماهي ،تخم مرغ ، سبزيجات مثل جعفري ،اسفناج وحبوبات مثل عدس و لوبيا استفاده كنند.
همراه باغذا از سالاد شامل گوجه فرنگي ،كاهو،فلفل سبزدلمه ايي ويا سبزي هاي تازه مثل سبزي خوردن و بعد ازغذا ميوه به خصوص مركبات كه حاوي ويتامين ‪ C‬مي‌باشد،استفاده كنند.
ويتامين ‪ C‬چذب اهن غذا را افزايش مي‌دهد كودكان ونوجوانان بايد تشويق شوند كه بجاي مصرف تنقلات تجارتي مثل چيپس ، پفك ونوشابه‌هاي گازدار از انواع خشكبار مثل برگه‌ها ، توت خشك ،انجير خشك،كشمش ،خرما و انواع مغزها شامل فندق،پسته ،گردو ،بادام كه از منابع خوب آهن هستند استفاده كنند.
ازمصرف چاي بلافاصله قبل وبعد ازغذا خودداري كنيد وچاي را يك تا دوساعت پس از صرف غذا بنوشيد.
براي جلوگيري از ابتلا به آلودگي‌هاي انگلي اصول بهداشت فردي به خصوص شستن كامل دست‌ها با آب وصابون قبل از تهيه ومصرف غذا وپس از هرباراجابت مزاج رارعايت كنيد.
هنگام مصرف سبزي‌هاي خام دقت كنيد كه كاملا شسته وضد عفوني شده باشد.
از نان‌هايي استفاده كنيد كه خمير آن‌ها كاملا ورامده و در تهيه آنها از جوش شيرين استفاده نشده باشد.
خانم‌هاي باردار بايد طبق توصيه پزشك از پايان ماه چهارم بارداري تا ‪۳‬ ماه پس از زايمان روزانه يك عدد قرص آهن مصرف كنند.
كودكان زير ‪ ۲‬سال هم همزمان با شروع تغذيه تكميلي تا ‪ ۲‬سالگي طبق توصيه پزشك ازقطره آهن استفاده نمايند.
تغذيه كودك با شير مادر از بروز كم خوني در شيرخوار جلوگيري مي‌كند.آهن موجود درشير مادر اگر چه كم است ولي از قدرت جذب بالايي برخورداراست به همين دليل خطر بروز كمبود اهن وكم خوني در كودكاني كه با شيرمادر تغذيه مي شوند كمتر است

raz72592
09-06-2009, 19:31
اسپونديليت انکيلوزان


اسپونديليت انکيلوزان يکي از انواع بيماريهاي التهابي مفاصل مي باشد که شايعترين آنها روماتيسم مفصلي ( آرتريت روماتوئيد ) مي باشد. در بيماري اسپوندیلیت انکیلوزان (AS ) مفاصل بين مهره هاي ستون فقرات و همچنين مفاصل بين ستون فقرات و لگن دچار التهاب مي شوند .
البته در اين بيماري مفاصل دستها و پاها ، تاندونها و رباطها در قسمتي که به استخوانها وصل مي شوند و همچنين مفاصل دنده ها در جايي که به ستون فقرات وصل مي شوند ممکن است دچار التهاب شوند .
بتدريج که وضعيت بيماري رو به پيشرفت و وخامت مي رود و التهاب پابرجا مي گردد ، بافتهاي استخواني جديد تشکيل مي شود تا بنوعي التهاب التيام يابد که البته منجر به ايجاد زائده هاي استخواني خارج از مهره اي مي شود و در نتيجه انعطاف پذيري ستون مهره ها کاهش مي يابد .
چسبندگيهاي بين استخواني باعث سخت تر شدن حرکات قفسه سينه ودر نتيجه کاهش و محدوديت ظرفيت ها و عملکرد ريوي مي گردد .

اين بيماري تقريباً از هر ۱۰۰ هزار نفر ۱۲۹ نفر را در ايالات متحده درگير مي نمايد .
AS در واقع يک بيماري مزمن مي باشد که البته درمان مي تواند درد و علائم را کاهش دهد . درمان مناسب طبعاً عوارض بيماري و تغييرات ساختماني بافت استخواني را کاهش می دهد . علائم بيماري :
علائم اوليه مي توانند بصورت :
• درد قسمتهاي تحتاني کمر
• درد و سختي ( خشکي و محدوديت حرکات ) ستون فقرات و ساير مفاصلي که اغلب صبحها و بعد از دوره هاي بي فعاليتي بدتر مي شود نمايان شوند .
در مراحل پيشرفته بيماري علائم زير ممکن است ظاهر شوند :
• محدوديت حرکات قفسه سينه
• خميدگي قامت
• ستون فقرات سفت و غيرقابل انعطاف
• خستگي
• کاهش اشتها
• کاهش وزن
• التهاب چشم
علل و عوامل :
بيماري اسپونديليت انکيلوزان علت مشخصي ندارد گر چه بنظر مي رسد عوامل ژنتيک مهمترين عوامل هستند .
عوامل خطرساز :
• زمينه ژنتيک نقش بسيار مهمي در ايجاد اسپونديليت انکيلوزان دارد . در واقع ۹۰ درصد از بيماران مبتلا داراي ژن بخصوصي مي باشند . البته بايد گفت که داشتن اين ژن بخصوص ، حتي به معنی ابتلا به AS نيست و تنها ۲ درصد از افرادي که اين ژن را دارند دچار اين بيماري مي شوند . بهرحال وجود اين ژن مي تواند زمينه را براي ابتلا به بيماري فراهم نمايد .
• سن زير ۴۰ سال
• جنس مذکر

raz72592
09-06-2009, 19:32
تشخيص :
در بسياري از بيماران علائم خفيف مي باشد و لذا بيماري براي مدت طولاني مخفي مي ماند و درضمن بعضي از افراد نيز ممکن است علائم بيماري را با بيماريهاي خفيفتر کمر اشتباه بگيرند . لذا براي تشخيص دقيقتر ، پزشک علاوه بر کسب اطلاعات دقيق و تاريخچه بيماري ممکنست از روشهاي مختلف زير نيز استفاده نمايد .
• تصويربرداري :
اشعه X مي تواند در مراحل پيشرفته بيماري تغييرات استخوانها و مفاصل را نمايان سازد . بديهي است در ابتداي بيماري تغييرات خاصي در استخوانها و مفاصل ايجاد نخواهد شد . در ادامه پزشک شما ممکنست از سي تي اسکن و ام آرآي نيز استفاده نمايد .
• آزمايشات خون :
پزشک شما براي اطمينان از تشخيص بخصوص در مراحل اوليه از آزمايشات مختلف خون استفاده خواهد کرد . شايان ذکر است کم خوني يکي از عوارض بيماري AS مي باشد که در دراز مدت ايجاد خواهد شد . براي ارزيابي ژنتيک نيز پزشک شما از آزمايش خون استفاده خواهد کرد .

عوارض :
عوارض بيماري و شدت علائم ايجاد شده در افراد مختلف متفاوت است . عوارض بيماري بصورت زير تظاهر مي کند :
• مشکلات ايستادن و راه رفتن : معمولاً بيماري با سوزش و درد در ستون فقرات آغاز ميشود . بتدريج با پيشرفت بيماري و بدنبال چسبيدن مهره ها ، ستون فقرات دچار سفتي و عدم انعطاف لازم مي گردد که منجر به کاهش دامنه حرکات ستون فقرات مي گردد که خود منجر به اشکالات راه رفتن و ايستادن مي گردد . مفاصل حتي بدنبال درمان نيز ممکن است دچار چسبندگي به هم شوند که در اينصورت درمانهاي اضافي کمک چنداني به برگشت حرکات نمي کنند .
• مشکلات تنفسي :
التهاب گسترش يافته به دنده ها در قفسه سينه منجربه چسبندگي آنها و در نتيجه مشکلات تنفسي مي شود .
• مشکلات قلبي :
در صورت گسترش التهاب به بافت قلبي ، ممکن است دريچه هاي قلبي درگيرشوند و قلب دچار نارسايي گردد .
• عفونتهاي ريوي :
گاهي در اين بيماران حفره هايي در قسمتهاي فوقاني ريه تشکيل مي شود که در طي ساليان با بزرگ شدن اين حفرات و رشد ميکروبها و بخصوص قارچها باعث ايجاد عفونت ريوي مي شوند . که البته اين عارضه در بيماران غيرسيگاري کمتر ديده مي شود .
البته التهاب در بافتهاي مختلف بدن بدنبال اين بيماري مي تواند منجر به عوارض زير گردد :
• التهابات روده اي
• کم خوني
• التهاب چشم ها
• پوکي استخوان
درمان :
بيماري AS قابل درمان مي باشد . البته بايد گفت چسبندگی استخوانها و سفت شدن مفاصل معمولاً برگشت ناپذير است . در واقع هدف از درمان التيام درد و سفتي مفاصل مي باشد و از طرفي جلوگيري و به تأخير انداختن عوارض و تغييرات استخواني مي باشد .
درمان بيماري در مراحل اوليه بسيار مؤثر است . زمانيکه هنوز چسبندگيهاي استخواني و مفاصل ايجاد نشده باشد ، پزشکان براي درمان بيماري ممکنست از انواع داروهاي ضدالتهاب استفاده نمايد .
معمولاً براي درمان احتياج به جراحي نيست . البته گاهي از روشهاي جراحي براي کاهش درد و تخريب مفصلي استفاده مي شود . گاهي در AS براي جايگزيني يک مفصل خارج ستون فقرات ممکن است از روشهاي جراحي استفاده شود .
پزشکان براي کاهش درد و بهبود وضعيت حرکتي بيماران ممکن است از روشهاي مختلف فيزيوتراپي نيز استفاده نمايند که البته فيزيوتراپي براي افزايش دامنه حرکات و بالا بردن انعطاف پذيري مفاصل نيز استفاده مي شود .
پيشگيري :
شايان ذکر است بدليل اينکه عامل اصلي ايجاد بيماري زمينه ژنتيک مي باشد چندان نمي توان از بروز بيماري جلوگيري کرد . ولي نمي توان با بروز علائم مشکوک بلافاصله با پزشک مشورت نموده و بيماري را در مراحل اوليه شناخت و از گسترش بيشتر آن جلوگيري نمود .

raz72592
09-06-2009, 19:34
كيست سباسه Sebaceous Cyst یك تورم بي‌ضرر زير پوستي است كه ممكن است عفوني شود.
سن
در بالغين شايعتر است.
جنس، ژنتيك، نحوه زندگي
عوامل خطر مهمي نيستند. يك كيست سباسه كه كيست اپيدرموئيد هم ناميده ميشود، به صورت يك توده نرم است كه در زير پوست به دليل التهاب يك فوليكول مو بوجود مي‌آيد. اين ساك توسط سلولهاي مرده پوستي و سبوم كه يك ترشح روغني از غدد سباسه است، پر ميشود. بعضي كيستها داراي يك منفذ مركزي تيره ميباشند. كيستهاي سباسه معمولاً بر روي سر، صورت، تنه و دستگاه تناسلي ايجاد مي‌گردند، اما ممكن است در هر قسمتي از بدن هم به وجود آيند. هر چند اين كيستها بي ضررند، اما گاهي بزرگ شده و منظره ناخوشايندي پيدا مي‌كنند.
يك كيست سباسه كه توسط باكتريها عفوني شده، ممكن است ملتهب و دردناك گشته و در نهايت بتركد.
اگر يك كيست سباسه هيچ مشكلي برايتان ايجاد نكند،‌ مي‌توان آنرا بدون درمان رها ساخت. با اين وجود، در صورتيكه كيست خيلي بزرگ و دردناك گردد، مي‌توان تحت بي‌حسي موضعي آنرا برداشت.
كيست را معمولاً بايد دست نخورده خارج ساخت،‌ زيرا در صورتيكه ساك و محتويات آن به طور كامل خارج نشود، مي‌تواند عود كند. اگر كيست عفوني شود، احتمال دارد آنتي بيوتيكها و برش و تخليه كيست، ضرورت پيدا كند

raz72592
09-06-2009, 19:36
اسکولیوز (انحنای‌ ستون‌ فقرات‌) اسکولیوز (انحنای‌ ستون‌ فقرات‌) خمیدگی‌ بدون‌ درد ستون فقرات که‌ گاهی‌ حالت‌ پیشرونده‌ داشته‌ و باعث‌ تغییر شک‌ قفسه‌ سینه‌ و پشت‌ می‌شود. این‌ عارضه‌ می‌تواند مهره‌های‌ قفسه‌ سینه‌ای‌ (میانی‌) یا مهره‌های‌ کمری‌ (پایینی‌) ستون‌ فقرات‌ را درگیر سازد. این‌ عارضه‌ بیشترین‌ شیوع‌ را در نوجوانان‌ داشته‌ و در دختران‌ شایعتر از پسران‌ است‌.
در مراحل‌ اولیه‌ علایم‌ واضحی‌ وجود ندارد و اسکولیوز توسط‌ پزشک‌ یا مسؤول‌ بهداشت‌ مدرسه‌ در طی‌ معاینات‌ معمول‌ کشف میشود‌
مراحل‌ پیشرفته‌:
انحنای‌ قابل‌ مشاهده‌ قسمت‌ بالای‌ تنه‌. ستون‌ فقرات‌ به‌ شکل‌ S یا کمان‌ درمی‌ آید.
شانه‌ها غیرهم‌تراز شده‌ و مدور می‌گردند.
فرورفتگی‌ قفسه‌ سینه‌
حرکت‌ موجی‌ پشت‌
به‌ جلو کشیده‌ شدن‌ یک‌ طرف‌ لگن
درد پشت‌
بيماري اسكوليوز شايد براي خيلي از مردم چندان نام آشنايي نباشد، ولي كساني كه به اين بيماري مبتلا شده باشند، درد و عذاب ناشي از آن را به خوبي درك مي‌كنند. اسكوليوز، يك ناراحتي مربوط به ستون فقرات است كه عمدتا كودكان را درگير مي‌كند. از هر هزار نفر كودك آمريكايي ۳ تا ۵ نفر به اين بيماري مبتلا مي‌شوند كه شيوع نسبتا بالايي است.
تعريف‌اسكوليوز عبارت است از قوس جانبي ستون فقرات. اين تعريف شايد كمي نامفهوم باشد. براي درك بهتر اين بيماري بد نيست برخي مسايل روشن‌تر از روز را توضيح دهيم. اگر از پشت به ستون فقرات نگاه كنيد مي‌بينيد كه صاف و مستقيم به سمت بالا رفته است.
اگر هم از پهلو به ستون فقرات نگاه كنيد، دو قوس بزرگ را خواهيد ديد. تحدب قوس پاييني يا قوس كمري به سمت شكم و تحدب قوس فوقاني به سمت پشت قرار گرفته‌اند. درحالي‌كه در اسكوليوز اگر از پشت به ستون فقرات نگاه كنيم، ستون فقرات به‌جاي اينكه مسيري مستقيم را به سمت بالا طي كند، به سمت راست يا چپ زاويه پيدا كرده است. البته تشخيص اين زاويه كار دشواري است و ديد يك پزشك متخصص را طلب مي‌‌كند.
اسكوليوز عمدتا در كودكان و نوجوانان ديده مي‌شود و در بزرگسالان نادر است. البته گاهي اين بيماري مزمن و خاموش در بزرگسالي تشخيص داده مي‌شود ولي منشاء ايجاد بيماري در همان كودكي بوده است

raz72592
09-06-2009, 19:37
اسكوليوز در مراحل ابتدايي معمولا بدون درد است و به همين دليل تشخيص آن براي بيمار دشوار خواهد بود. در نتيجه اهميت معاينات منظم براي اطفال و بزرگسالان براي تشخيص بيماري واضح است.> اين بيمار ي مي‌تواند از حالت خفيف تا بسيار شديد متغير باشد كه در موارد خفيف فقط معاينات پيگيرانه كفايت مي‌كند ولي در موارد شديد تنها راه درمان جراحي است.

در اين بيماري يك شانه مي‌تواند بالاتر يا پايين‌تر از شانه ديگر قرار گيرد، همچنين ممكن است استخوان كتف به سمت عقب برآمده شود. لگن از حالت موازي خارج شده و يك سمت بالاتر از سمت ديگر قرار مي‌گيرد. بدن نيز اصولا به يك سمت تمايل دارد.
علت اسکولیوز چیست ؟
علت ايجاد بيماري اسكوليوز شناخته شده نيست. برخي محققان، به امكان ارتباط بين استفاده نادرست از كوله‌پشتي و ايجاد اسكوليوز اشاره كرده‌اند ولي هيچ مدرك علمي مستندي براي تاييد اين ارتباط وجود ندارد. دكتر صادقي مي‌گويد: <از ديد علت‌شناختي، اسكوليوز را به دو گروه عمده تقسيم مي‌كنند. درصد عمده‌اي از اين بيماري بدون علت يا ايدئوپاتيك است و درصد كمي هم مي‌تواند به‌دليل اختلالات سيستم عصبي يا برخي اختلالات عضلاني ايجاد شود. تومورهاي نخاعي، اشكال پيشرفته بيماري دوشن و بيماري فلج اطفال مي‌توانند منجر به اسكوليوز شوند.
اين بيماري در صورت عدم تشخيص و درمان به موقع مي‌تواند عوارض بسيار بدي را به‌دنبال خود داشته باشد.
در عين حال اين بيماري مي‌تواند به‌طور وراثتي از والدين به كودكان انتقال يابد، ولي محققان هنوز ژن يا ژن‌هاي مرتبط با اين بيماري را كشف نكرده‌اند.
حدود ۸۰ درصد موارد اسكوليوز بدون علامت بوده و قبل يا در طي دوران بلوغ ظاهر مي‌شوند. دختران بيشتر از پسرها به اين بيماري مبتلا شده و شدت اين بيماري در دختران بيشتر است. هرچه كودك در سنين پايين‌تر به اين بيماري مبتلا شود، احتمال پيشرفت و وخيم‌تر شدن بيماري بيشتر خواهد بود. در عين حال هرچه زاويه انحراف ستون فقرات بيشتر باشد، وضعيت بيماري بدتر خواهد بود و آخر اينكه اگر اين انحراف ستون فقرات در ناحيه فوقاني ستون فقرات باشد خطر پيشرفت بيماري بيشتر خواهد بود

اين بيماري بدون درد پيشرفت مي‌كند و امكان دارد به‌خاطر عدم تشخيص به موقع، يك قوس ۱۰ درجه به قوسي ۵۰ تا ۶۰ درجه تبديل شود و آنگاه فقط بايد از درمان‌هاي تهاجمي و خطرناك كمك گرفت. متاسفانه بي‌توجهي كودكان و والدين به انحناي ستون فقرات مي‌تواند باعث پيشرفت آرام بيماري شود. اين بيماري مي‌تواند باعث مشكلات خطرناكي نظير دردهاي شديد كمر، مشكلات تنفسي، دفورميتي‌هاي اسكلتي و صدمات قلب و ريه‌ شود.
حال اين سوال مطرح مي‌شود كه اگر اسكوليوز بدون درد است، پس چرا باعث كمردردهاي مزمن مي‌شود؟ دكتر صادقي مي‌گويد: <فرض كنيد اسكوليوزكسي در ۱۵ سالگي تشخيص داده شود. در صورت عدم درمان، مثلا در سن ۵۰ سالگي، مشكلات جانبي ديگري آغاز مي‌شود. بنابراين در درازمدت در اين فرد عوارضي مثل درد پديدار مي‌شوند. اكثر عوارض بيماري مربوط به اسكوليوز درازمدت درمان نشده هستند.
درمان‌ دردهاي ستون فقرات در افراد مبتلا به اسكوليوز به مراتب دشوارتر است.

raz72592
09-06-2009, 19:38
تشخيص ديرهنگام،جراحي خطرناك
براي تشخيص بيماري معاينه فيزيكي و راديوگرافيك بيماري لازم است. اگر قوس ستون فقرات بيشتر از ۱۰ درجه باشد، بيمار مبتلا به اسكوليوز است. براي تشخيص قطعي بيماري، راديوگرافي الزامي است.
اين راديوگرافي بايد حتما به‌صورت ايستاده تهيه شود تا امكان اندازه‌گيري قوس ستون فقرات به‌طور صحيح امكان‌پذير باشد.> درمان بيماري اسكوليوز ارتباط تام و تمامي با تشخيص زودرس آن دارد.
پزشكان براي بيماراني با زاويه كمتر از ۲۰ درجه صرفا معاينات پيگيرانه را پيشنهاد مي‌كنند. بيماراني كه در حال رشد هستند هر ۳ تا ۶ ماه بايد معاينه شوند و پزشك هرگونه تغيير و تشديد زاويه انحراف ستون فقرات را بررسي مي‌‌كند. اگر قوس شديدتر، شود يا از ابتدا بيشتر از ۲۰ درجه باشد بايد از بريس‌هاي ارتوپدي يا در موارد شديدتر از جراحي كمك گرفت. اگر قوس انحرافي ستون فقرات بين ۲۵ تا ۴۰ درجه باشد و بيمار، كودك در حال رشد باشد، پزشك استفاده از بريس را تجويز مي‌كند
توجه كنيد كه اين بريس‌ها بيماري را درمان نمي‌كنند بلكه از تشديد قوس جلوگيري مي‌كنند. اين درمان فقط در سنين رشد تجويز مي‌شود و اگر بعد از خاتمه سن رشد ميزان قوس افزايش نيافته بود، بيمار مي‌تواند از اين بريس‌ها در ادامه زندگي خود استفاده كند و معمولا محدوديتي براي انجام فعاليت‌هاي عادي وجود ندارد. اما اگر به‌هر دليلي درمان بي‌نتيجه بود و قوس به درجه ۴۰ تا ۵۰ رسيد يا از ابتدا در همان درجه قرار داشت، تنها راه درمان جراحي ستون مهره‌هاست.
متاسفانه جراحي تصحيح اسكوليوز يكي از خطرناك‌ترين و پر‌عارضه‌ترين انواع جراحي‌ها در كودكان محسوب مي‌شود. روش‌هاي درماني ديگري هم نظير تحريكات الكتريكي عضلات، روش‌هاي كايروپركتيك و ورزش‌ براي درمان اين بيماري پيشنهاد شده است كه هيچ مدرك علمي دال بر مفيد بودن آنها وجود ندارد
هيچ منبعي مفيد بودن اين روش‌ها را تاييد نكرده است ولي معمولا متخصصان براي بهبود شرايط بدني و روحي بيمار در مجموع، ورزش را تجويز مي‌كنند. دقت كنيد كه اين ورزش براي درمان اسكوليوز نيست بلكه صرفا براي تقويت بدن بيمار است.

چندین عامل در بروز این وضعیت مؤثر است.
۱. بد قرار گرفتن وضعیت بدن بخصوص در هنگام نشستن كه غالباً با سعی و كوشش در قرار دادن بدن در وضعیت صحیح اصلاح می شود. قوز كمر و طرق مقابله با آن
۲. ضعف عضلات در بیماری های عضلانی بدن
۳. قوز كه در مواردی مانند در رفتگی لگن و خمیدگی طبیعی ستون مهره ها دیده می شود.
۴. بیماری های ستون مهره ها كه به وسیله بیمار و یا پزشك قابل اصلاح نیستند.
۵. شكستگی ستون مهره ها در اثر تصادف یا تومور
۶. علل مادرزادی

raz72592
09-06-2009, 19:39
میزان شیوع این بیماری
بر اساس علل ایجاد كننده كه ذكر شد درصد شیوع آن در جامعه متفاوت است. علایم و نشانه های ابتلا به این بیماری
برجستگی غیر عادی در ستون مهره ها همراه یا بدون انحناء جانبی ستون فقرات، درد، اشكال در راه رفتن، خستگی زودرس و در مراحل شدید بیماری ، اختلالات تنفسی و عصبی از علایم آن است.
روش تشخیص این بیماری
بهترین روش تشخیص ، معاینه دقیق توسط پزشك متخصص است. روشهای پرتونگاری (رادیو گرافیك) هم در تشخیص این معاینه كمك كننده است.
در اسكوليوز اگر از پشت به ستون فقرات نگاه كنيم ستون فقرات به‌جاي اينكه مسيري مستقيم را به سمت بالا طي كند به سمت راست يا چپ زاويه پيدا كرده است.
* بررسي عمومي در دفورميتي ستون فقرات
وجود بيماري يا اختلال در ارگانهاي ديگر ( بستري در بيمارستان و عمل جراحي، مراجعه به پزشك )، قبل از بررسي دفورميتي ستون فقرات بسيار مهم است.
چگونگي تشخيص دفورميتي ستون فقرات ( به توسط بيمار، در مدرسه، توسط والدين).
آيا قبلا” درماني جهت درفورميتي ستون فقرات انجام شده است( بريس، گچ، عمل).
وجود درد و يا دفورميتي بدون درد مي باشد.
بررسي سن كرونولوژيك ( سن زمان تشخيص بيماري اهميت دارد).
ميزان پيشرفت دفورميتي از زماني كه تشخيص داده شده است.
بررسي فاكتورهاي رشدي ( ميزان رشدف ظهور علائم جنسي ثانوي).
بررسي فاكتورهاي ژنتيك ( به طور مثال وجود دفورميتي در ساير اعضاي خانواده ).
علائم و تظاهرات كلينيكي همراه ( درد، خستگي، علائم قلبي ريوي مثل اختلال تنفسي ).

raz72592
09-06-2009, 19:41
معاينات فيزيكي
در معاينه فيزيكي بيمار بايد كاملا” لخت باشد و هيچ گونه پوششي كه باعث از ديد افتادن يك علامت مهم باشدف نبايد وجود داشته باشد.
نگاه
وضعيت بيمار (posture) در موقع ورود به اتاق معاينه اهميت خاصي دارد.
آيا بيمار به خودي خود، يا توسط همراهان و يا به كمك وسايل كمكي راه مي رود.
برقراري ارتباط با معاينه شونده در پيش آگهي درمان بسيار مهم است (همكاري).
نوع راه رفتن (Gait) به تشخيص دفورميتيهاي اندام تحتاني كمك مي كند ( اختلاق طول دو اندام ، وجود پاراليزي با هر علتي و هر نوع ).
نگاه كلي به اندام ( چاقي، قدبلندي، كوتاهي، غيرقرينه بودن ).
بررسي فاكتورهاي رشدي (قد، علائم ثانوي جنسي، دندانها).
نگاه از قدام، خلف و طرفين براي بررسي دفورميتهاي ستون فقرات در محورهاي قدامي خلفي ( ساژيتال) و طرفي ( كرونال).
بررسي دقيق از نظر پوست ناحيه پشت تنه (sinuses, hairy patch, café-au-lait spots و clefts، توده مثل ليپوم، همانژيوم و … ).
بررسي از ناحيه سرتاخاجي از نظر دفورميتيها (( تورتيكولي به هر علت، كوهان (Hump) و كتف بالا رفته (High scapula)، غيرقرينه بودن شانه ها، انحراف در خط ستون فقرات، به هم خوردن خط كمربندي (waistline)، غيرقرينه بودن لگن )).
بررسي ساير دفورميتيهاي كونژنيتال در نقاط مختلف بدن.
روش درمان این مشكل :
درمان قطعی بیماری مستلزم همكاری صمیمانه خود بیمار است. تغییر عادت در طرز نشستن غلط، استفاده از قوزبند، فیزیوتراپی جهت رفع ضعف عضلات ستون فقرات كه می تواند عامل ایجاد كننده باشد، از درمانهای طبی است.
در صورتی كه بیماری آنچنان پیشرفت كرده باشد كه باعث بروز علائم حسی و حركتی در اندامها، اشكالات تنفسی و یا تغییر شكل شدید ستون فقرات باشد ممكن است جراحی در درمان كمك كننده باشد.

raz72592
09-06-2009, 19:42
آیا می توان از ابتلا به این بیماری پیشگیری كرد؟
در مواردی كه علت ، وضعیت غلط در نشستن و یا ضعف عضلات باشد، اصلاح نشستن و برخاستن و تقویت عضلات ستون مهره ها به وسیله انجام نرمشهای سبك كمك كننده است. آیا بیماران مبتلا باید به نكات بهداشتی – درمانی خاصی توجه كنند؟
طرز صحیح نشستن روی صندلی، رانندگی، خوابیدن، راه رفتن كمك كننده است. اما رعایت نكات بهداشتی، درمانی براساس علل بیشمار آن متفاوت می باشد.
ممكن است در اثر بی مبالاتی و نادیده گرفتن دستورات پزشك در انجام ورزشهای مخصوص، استفاده نامناسب از قوزبندها ، بیماری عود یا پیشرفت نماید.
بی علاقگی نوجوانان و دانش آموزان به نرمش و ورزش و وضعیت بد قرارگیری آنها هنگام نشستن پشت نیمكت های مدرسه بخصوص هنگام مطالعه می تواند از علل این بیماری باشد.
علل‌
معمولاً ناشناخته‌ است‌. اسکولیوز گاهی‌ نتیجه‌ موارد زیر است‌:
بیماری‌های‌ دستگاه‌ عصبی‌ مرکزی‌، نظیر فلج اطفال یا دیستروفی عضلانی
نقایص‌ مادرزادی‌ ستون فقرات
نابرابری‌ طول‌ پاها
عوامل تشدید کننده بیماری
سابقه‌ خانوادگی‌ اسکولیوز
پیشگیری‌
در حال‌ حاضر قابل‌ پیشگیری‌ نیست‌.
عواقب‌ موردانتظار
اسکولیوز اگر زود تشخیص‌ داده‌ شود معمولاً به‌طور کامل‌ قابل‌ اصلاح‌ است‌. اغلب‌ ممکن‌ است‌ به‌ یک‌ بریس‌ پشت‌ که‌ روزها بیمار آن‌ را می‌بندد، برای‌ سالیان‌ دراز نیاز باشد.
عوارض‌ احتمالی‌
تغییر شکل‌ شدید ستون فقرات و دنده‌ها
اختلال‌ در فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های‌ اجتماعی‌ بیمار
اختلال‌ تنفس‌
عفونت ریه
نارسایی احتقانی قلب

raz72592
09-06-2009, 19:43
درمان
تشخیص‌ اسکولیوز براساس‌ معاینه‌ فیزیکی‌ و رادیوگرافی ستون‌ فقرات‌ مطرح‌ می‌گردد.
بسیاری‌ از موارد اسکولیوز خفیف‌ بوده‌ و درمان‌ چندانی‌ جز درمان‌ فیزیکی‌ به‌منظور تقویت‌ عضلات‌ پشت‌ و اصلاح‌ وضعیت‌ فیزیکی‌ ظاهری‌ بدن‌ نیاز ندارند.
در مورد کودکانی‌ که‌ به‌ درمان‌ بیشتری‌ نیازمندند معمولاً استفاده‌ از بریس‌ طبی‌ پشت‌ (گاهی‌ برای‌ چندین‌ سال‌) توصیه‌ می‌شود. انواع‌ جدیدتر بریس‌ پس‌ از پوشیده‌ شدن‌ کمتر در ظاهر قابل‌ مشاهده‌ بوده‌ و این‌ امکان‌ را فراهم‌ می‌آورند که‌ فرد مانند افراد عادی‌ لباس‌ بپوشد.
در مورد بزرگسالان‌ نیازمند درمان‌، ورزش‌هایی‌ به‌منظور تقویت‌ عضلات‌ پشت‌ توصیه‌ می‌گردد (ورزش‌ انحنای‌ ستون‌ فقرات‌ را اصلاح‌ نمی‌کند). از آنجا که‌ در بزرگسالان‌ رشد ستون‌ فقرات‌ متوقف‌ شده‌ است‌، استفاده‌ از بریس‌ پشت‌ مؤثر نیست‌.
جراحی‌ برای‌ اصلاح‌ تغییر شکل‌ (تنها در موارد شدید) توصیه‌ می‌گردد.
اگر طول‌ دوپا نابرابر باشد، کفش‌ مخصوص‌ برای‌ پای‌ کوتاهتر ممکن‌ است‌ تجویز شود.
داروها
داروها در تصحیح‌ این‌ اختلال‌ نقش‌ ندارند. برای‌ ناراحتی‌ خفیف‌ ناشی‌ از عدم‌ تعادل‌ عضلات‌ یا عوارض‌ اسکولیوز می‌توان‌ از داروهای‌ بدون‌ نسخه‌ نظیر آسپیرین یا استامینوفن استفاده‌ کرد.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری
نرمش‌های‌ اختصاصی‌ ممکن‌ است‌ بخشی‌ از درمان‌ باشد. اگر استفاده‌ از بریس ضروری‌ باشد، شرکت‌ کردن‌ بیمار در فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های‌ ورزشی‌ محدود می‌گردد. برخی‌ فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری ها نظیر شنا و اسب‌سواری‌ ممکن‌ است‌ توصیه‌ شوند چون‌ این‌ فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری ها باعث‌ تقویت‌ عضلات‌ پشت‌ می‌گردند.
رژیم‌ غذایی‌
رژیم‌ خاصی‌ نیاز نیست‌.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
شک‌ به‌ پیدایش‌ اسکولیوز در کودک‌.

raz72592
09-06-2009, 19:45
عرق جوش در کودکان عرق جوش ، برآمدگيهاي کوچک نوک دار به رنگ سفيد يا زرد مي باشد که ممکن است بر روي بيني و گونه هاي نوزاد در ۳ هفته اول بعد از تولد ظاهر شود . اين لکه ها از آن جهت ايجاد مي گردند که غده هاي عرق نوزاد به حد کافي رشد نکرده اند و قادر نيستند کارخود را به درستي انجام دهند .
اين لکه ها تا زمان رشد يافتن غده هاي عرق که غالباً سه ماه اول است باقي مي مانند . اين لکه ها خارش ندارند و عوارض ناگواري در کودک به جا نمي گذارند .
عرق جوش اصلاً خطرناک نيست و بدون درمان ، خودبه خود برطرف مي شود ، اما نکاتي در مورد آن بايد رعايت شود .


* آیا مشورت با پزشک لازم است ؟
قاعدتاً نيازي به مشورت با دکتر نداريد مگر آنکه خود شما از بابت علت جوش هاي کودکتان نگران باشيد . پزشک از بابت بي خطر بودن عرق جوش شما را خاطر جمع مي سازد . ۱- لکه ها را فشار ندهيد زيرا اگر چه ظاهراً به نظر مي رسد چرک دارند اما عفوني نيستند . پوست نوزاد بسيار شکننده است نبايد آن را فشار داد . ۲- هيچگونه کرم يا لوسيوني را بر روي لکه ها نماليد .
ميليا يا عرق جوش به دو صورت وجود دارد . اوليه که در پوست سالم و طبيعي رخ مي دهد و ثانويه که روي پوستي که بوسيله بيماري ديگري مبتلا شده است بوجود مي آيد . عرق جوش يا ميلياي بوجود آمده در سقف دهان نوزادان به نام مرواريدهاي Epstein ناميده مي شوند که در نوزادان طبيعي است .
عرق جوش در ۵۰% نوزادان بوجود مي آيد و از اين رو طبيعي محسوب مي شود .
بيشترين نقاطي که اين ضايعات بوجود مي آيند در اطراف بيني ، چشم ، گونه ها چانه و پيشاني است .
در موارد طولاني و دائم مي توانيد از پمادهاي موضعي نظير ترتينوئین ؛ تازاروتن يا adapalene استفاده نماييد .

raz72592
09-06-2009, 19:47
اختلال یادگیری
اختلال یادگیری یعنی رشد ناکافی مهارت‌های خاص تحصیلی که به علت بیماری جسمی یا عصبی نباشد. این کودکان علیرغم هوش طبیعی در یک یا چند حوزه درسی مشکل یادگیری دارند و توانایی‌هایی مانند خواندن، نوشتن و یا ریاضیات به طور قابل توجهی کمتر از سطح توانایی عمومی کودک است. یعنی این عدم توانایی در حوزه تحصیلی خاص زیر سطح مورد انتظار براساس سن، هوش، و آموزش کلاسی کودک می‌باشد. این کودکان علیرغم هوش خوب و یا متوسط، در دریافت اطلاعات، تجزیه و تحلیل آن و بروز آن مشکل دارند. اغلب شکایات والدین آن است که علیرغم اینکه کودک آنها در سایر حوزه‌های غیر از مسائل درسی خوب عمل می‌کند ولی در مورد درس و مدرسه ضعیف عمل می‌کند و در یک یا چند درس مشکل اساسی دارد. ، در صورتی که کودک در خواندن مشکل داشته باشد که شایع‌ترین نوع اختلال یادگیری نیز هست، در صحیح خوانی، رمزگشایی، سرعت و دقت خواندن و درک مطلب مشکل دارد. او در یادگیری پیشوندها، پسوندها، کلمات ریشه‌ای و سایر فنون خواندن کند می‌باشد. در یادآوری و فهم آنچه خوانده است مشکل دارد، در درک، فهم و تعبیر مفاهیم ضعف داشته و حتی نمی‌تواند اطلاعات و متن موجود را درست و صحیح بخواند و خطاهای پایدار در خواندن دارد و معمولا از خواندن با صدای بلند اجتناب می‌کند.
کودکانی که اختلال نوشتن دارند در هجی کردن صحیح کلمات و دیکته آن، در استفاده از گرامر ضعف دارند. دست خط بدی دارند و ممکن است در یک قطعه نوشتاری، یک کلمه مشابه را به طور متفاوت بنویسید. معمولا از تکالیف نوشتنی اجتناب می‌کنند و تکالیف درسی خود را به کندی انجام می‌دهند و خطاهای ثابت در نوشتن دارند.

raz72592
09-06-2009, 19:48
کودکانی که اختلال ریاضیات دارند در استدلال و یا محاسبات ریاضی ضعیف هستند و در مهارت‌های ریاضیات که نیاز به درک مفاهیم پایه‌ای دارد، مشکل دارند. باید توجه کنیم که اختلال یادگیری معادل عقب‌ماندگی ذهنی، اوتیسم، مشکل بینایی و شنوایی، ناتوانی فیزیکی، اختلالات هیجانی و عاطفی که باعث افت عملکرد تحصیل هستند، نمی‌باشد. مشکل یادگیری کودک نباید به علت فقدان فرصت‌های تحصیلی و آموزشی مثل تغییرات مکرر مدرسه، غیبت‌های مکرر از مدرسه و یا ناتوانی مربی و معلم در روش‌های صحیحی یاددهی باشد. همچنین مشکل یادگیری کودک نباید ثانویه به فرآیند طبیعی یادگیری یک زبان دیگر باشد.
چرا مهم است که اختلالات یادگیری را تشخیص دهیم؟
بسیاری از کودکان که در نهایت تشخیص اختلال یادگیری می‌گیرند، معمولا در ابتدا با مشکلات هیجانی و رفتاری مراجعه می‌کنند و بالعکس بسیاری از کودکانی که در ابتدا تشخیص اختلال یادگیری بر آن‌ها گذاشته می‌شود در مراحل بعدی کودکی به علت مشکلات ثانویه ناشی از ضعف و ناتوانی در یادگیری دچار ناراحتی‌های روانپزشکی می‌گردند.
پیشرفت تحصیلی کودک تاثیر بسزایی برای اعتماد به نفس و تصویر مثبت ذهنی او از خود دارد به همین دلیل شکست نسبی یا مطلق تحصیلی در مدرسه یک عامل خطر مهم برای اختلالات روانپزشکی می‌باشد.
مدارک مهمی وجود دارد که در دوره نوجوانی ارتباط مهمی بین اختلال سلوک و اختلال یادگیری وجود دارد. درصد بسیاری از نوجوانانی که رفتارهای ضد اجتماعی دارند به طور هم زمان تشخیص یک اختلال یادگیری را نیز دارند که عامل خطر مهمی در این افراد برای گرایش به سوء مصرف مواد مخدر است. در دانش آموزانی که اختلال یادگیری دارند احتمال مصرف مواد مخدر بیش از جمعیت عمومی می‌باشد. همچنین موارد دیگری که در کودکان با اختلال یاگیری دیده می‌شود شامل اختلال بیش فعالی، کم توجهی، اختلالات رفتاری مختلف و افسردگی و اضطراب می‌باشد.
معمولا این کودکان اسیر یک چرخه هیجانی منفی می‌شوند. به این صورت که ناتوانی تحصیلی منجر به احساس شکست و ناکامی، اعتماد به نفس ضعیف، اضطراب، افسردگی و نقص در کفایت اجتماعی می‌گردد که این موارد با توانایی کودک برای مشارکت فعال و موثر در امور مدرسه تداخل می‌کند و مشکل یادگیری باعث تشدید موارد فوق می‌گردد و وضعیت کودک بدتر و بدتر می‌شود.
به دلیل تمام موارد فوق تشخیص کودکان با اختلال یادگیری، کمک بسزایی به کودک و خانواده او می‌نماید و عدم تشخیص و مداخله مناسب، تاثیرات منفی جبران‌ناپذیری بر زندگی و آینده کودک می‌گذارد.
از آنجایی که این کودکان در معرض مشکلات هیجانی و رفتاری هستند و ممکن است علت اولیه ارجاع آنها همین مشکلات باشد که در زیر آن یک اختلال یادگیری تشخیص داده نشده، قرار گرفته است. باید در کودکانی که با تابلوی فوق مراجعه می‌کند، حتما به فکر اختلال یادگیری بود.

raz72592
09-06-2009, 19:57
شیوع: شیوع وقاعی این اختلالات ناشناخته است. حدود ٥ تا ١٠ درصد کودکان سنین مدرسه توسط ناتوانی‌های یادگیری درگیر می‌باشند. اختلال خواندن نسبت به اختلالات دیکته و ریاضیات شایع‌تر می‌باشد. در مواردی نیز به طور مختلط هر سه نوع اختلال ممکن است دیده شود.
اختلالات یادگیری در پسران شایع‌تر از دختران است. این نسبت در پسران سه برابر دختران و گاهی پنج برابر می‌باشد. شاید علت این افزایش شیوع در پسران به علت آن باشد که پسران ناکامی تحصیلی خود را به گونه‌های مختلف مشکلات رفتاری بیرون می‌ریزند و بیشتر به دلیل همین مشکلات رفتاری ارجاع می‌شوند ولی دختران هنگام مواجهه با ناکامی تحصیلی بیشتر مضطرب و افسرده شده و در نتیجه دیرتر تشخیص داده می‌شوند. مطالعات اخیر نشان می‌دهد که ممکن است تفاوتی از نظر جنسیت در شیوع اختلالات یادگیری وجود نداشته باشد.
علت: علت اختلالت یادگیری ناشناخته است اما احتمالا یک سری از نقص‌های عصبی شناختی و اختلال عملکرد در فرآیندهای شناختی ممکن است وجود داشته باشد. بیشترین مطالعات انجام شده در زمینه اختلالات خواندن صورت گرفته است که مجموعه‌ای از عوامل ارثی و محیطی را مطرح می‌نماید. عوامل محیطی مرتبط شامل نارس بودن کودک هنگام تولد، مشکلات حوالی تولد، فقر، سوء تغذیه، سوء مصرف مواد مخدر در والدین، بدرفتاری و غفلت از کودک و آموزش ضعیف در مدرسه می‌باشد.
برای آن کودکان چه می‌توانیم بکنیم؟
با حمایت درست و مداخله مناسب این کودکان می‌توانند در مدرسه موفق گشته و در بزرگسالی نیز انسانی موفق گردند. موارد زیر را در برخورد با این کودکان در نظر بگیرید:
با کودک خود صحبت کرده و به طور باز و آشکار او را از مشکلی که در زمینه یادگیری دارد مطلع نمایید.
به او یادآوری نمایید که در یادگیری و آموزش نیاز به روشی متفاوت دارد.
نقاط قوت و استعدادهای او را بشناسید و جهت پرورش آنها، او را تشویق کنید.
او را در روش‌ها و فنونی که برای کمک به یادگیری موثر است همراهی کنید.
تلاش‌های او را برای رسیدن به موفقیت ارج بگذارید و حمایت کنید.
زمانی که او مشغول مطالعه است برای او یک مدل و الگو باشید. شما هم یک روزنامه یا کتاب بدست گرفته و مطلبی بخوانید و یا یک متن یا نامه بنویسید.
اهداف و انتظارات خود را واقع بینانه کنید.
با معلمین و اعضای مدرسه همکاری کنید.
زمانی که کودک شما می‌خواهد حرف بزند، به او گوش دهید.
از او به خاطر مشارکت در انجام امور مدرسه و قابلیت‌های خاصش قدردانی کنید و او را تصدیق و تایید کنید.
با توسل به روش‌های رفتاری انگیزه کودک را برای فعالیت‌های تحصیلی بالا ببرید.
در صورتی که مشکل توجه و تمرکز دارد با استفاده از دارو در بهبود توجه و تمرکز او را کمک کنید.
این کودکان نیازمند آن هستند که علاوه بر آموزش معمول کلاس، در ساعاتی از روز تحت آموزش‌های خاص توسط معلم تعلیم دیده قرار بگیرند.
علاوه بر درمان اختلال یادگیری، باید اختلالات روانپزشکی همراه نیز مورد توجه درمانی قرار بگیرند مانند: اختلال بیش فعالی، کم توجهی، اضطراب، افسردگی و …
در نظر داشته باشید که ٧٥ درصد کودکان، اختلال یادگیری نقص‌های قابل توجهی در مهارت‌های اجتماعی دارند، آموزش مهارت‌های اجتماعی را از آنان دریغ نکنید.
دکتر فریبا عربگل
فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان
دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
بیمارستان امام حسین
بخش روانپزشکی اطفال

raz72592
09-06-2009, 21:25
پلی سیتمی چیست ؟

پلی سیتمی افزایش تعداد گلبول های قرمز خون . این اختلال بیشتر در بزرگسالان بالای ۵۰ سال بروز می کند (ولی محدوده سنی آن ۹۰-۱۵ سال است ) و در آقایان شایع تر است . این بیماری سه نوع دارد:
پلی سیستمی ثانویه (پلی سیستمی واکنشی )، که عارضه ای از بیماری یا عواملی غیر از اختلالات سلول های خون است .
پلی سیستمی استرسی
پلی سیستمی کاذب که به کاهش حجم پلاسمای خون مربوط می باشد.
علایم شایع
برخی بیماران هیچ علامتی ندارند. سایر بیماران ممکن است دارای هر یک از علایم زیر باشند:
خستگی ؛ سردرد؛ خواب آلودگی ؛ منگی
خارش یا پرخونی پوست
بزرگی طحال
خونریزی بدون توجیه
علل
پلی سیستمی حقیقی : ناشناخته
پلی سیستمی ثانویه : بیماری های مادرزادی قلب ، بیماری های مزمن ریه ، کشیدن سیگار معمولی یا سیگار برگ ، زندگی در ارتفاعات بالا
پلی سیستمی استرس : مصرف داروهای ادرارآور، استعمال دخانیات ، کم آبی بدن
عوامل افزایش دهنده خطر
استعمال دخانیات
بیماری های قلبی یا ریوی
استرس
سابقه خانوادگی پلی سیستمی

raz72592
09-06-2009, 21:28
پلی سیستمی حقیقی : ناشناخته
پلی سیستمی ثانویه : بیماری های مادرزادی قلب ، بیماری های مزمن ریه ، کشیدن سیگار معمولی یا سیگار برگ ، زندگی در ارتفاعات بالا
پلی سیستمی استرس : مصرف داروهای ادرارآور، استعمال دخانیات ، کم آبی بدن
عوامل افزایش دهنده خطر
استعمال دخانیات
بیماری های قلبی یا ریوی
استرس
سابقه خانوادگی پلی سیستمی
پیشگیری
پلی سیستمی حقیقی در حال حاضر قابل پیشگیری نیست .
پیشگیری از پلی سیستمی ثانویه یا پلی سیستمی استرس : خودداری از استعمال دخانیات جلوگیری از کم آبی بدن اقدام به درمان طبی بیماری های قلبی یا ریوی
عواقب مورد انتظار
پلی سیستمی حقیقی غیر قابل علاج است ولی علایم آن با درمان قابل کنترل است . متوسط مدت زنده ماندن بیماران با درمان ۱۵-۷ سال است ؛ حتی برخی بیماران ممکن است ۲۰ سال یا بیشتر نیز زنده بمانند.
سایر انواع پلی سیستمی با برطرف کردن علت زمینه ای قابل درمانند.
عوارض احتمالی
تشکیل لخته درون وریدها یا شریان ها
نقرس
سکته مغزی
حمله قلبی
زخم گوارش
سنگ کلیه
لوسمی (نوعی سرطان خون )
درمان

اصول کلی
- بررسی های تشخیصی ممکن است شامل بررسی های آزمایشگاهی مغز استخوان و خون (شمارش گلبول های قرمز خون ، اندازه گیری هماتوکریت )، اشعه نگاری کلیه ها و بررسی گلبول های قرمز با کروم رادیواکتیو باشد.
- مراحل درمانی بر اساس وضعیت هر بیمار متفاوت بوده و به سن بیمار، مدت بیماری ، نوع پلی سیتمی ، عوارض ، و فعالیت بیماری بستگی دارد.
- مراحل درمانی احتمالی برای حفظ هماتوکریت در نزدیک محدوده طبیعی و جلوگیری از تشکیل لخته یا خونریزی عبارتند از: فصد (گرفتن خون اضافی بدن از طریق ورید)؛ درمان رادیوایزوتوپ ؛ و دارو درمانی . درمان انتخاب شده بستگی به علایم و پاسخ به درمان دارد. در مواردی ممکن است به بیش از یک نوع درمان نیاز باشد.
داروها
آسپیرین برای جلوگیری از لخته شدن خون و کاهش احتمالی سکته مغزی یا حمله قلبی ممکن است توصیه گردد.
فسفر رادیواکتیو سیتوتوکسیک
آلوپورینول برای کاهش دادن سطح بالای اسید اوریک
داروهای ضد خارش
داروهای مهار کننده گرنده H۲ یا داروهای ضد اسید برای مهار تولید بیش از حد اسید معده
فعالیت
پس از درمان ، فعالیت های طبیعی خود را هر چه سریعتر از سر بگیرید.
رژیم غذایی
رژیم خاصی نیازی نیست . برای حفظ مایعات بدن در حد مطلوب هر دو ساعت ۲۵۰ سی سی مایعات بنوشید.
در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمایید
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم پلی سیستمی باشید.
بروز علایمی که نشانه عوارض پلی سیستمی هستند.
اگر دچار علایم جدید و غیرقابل توجیه شده اید. داروهای تجویزی ممکن است با عوارض جانبی همراه باشند

raz72592
09-06-2009, 21:38
فيستول‌ مقعدي‌ فيستول‌ مقعدي‌ عبارت‌ است‌ يك‌ لوله‌ يا راه‌ بسيار كوچك‌ كه‌ از مجراي‌ مقعدي‌ به‌ پوست‌ نزديك‌ دهانه‌ مقعد راه‌ مي‌يابد. چرك‌ آب‌ گونه‌ از اين‌ راه‌ به‌ بيرون‌ راه‌ مي‌يابد و باعث‌ تحريك‌ پوست‌ ناحيه‌ مي‌شود.
علايم‌ شايع‌
ترشح‌ مداوم‌ يا متناوب‌
وجود يك‌ برجستگي‌ سفت‌ و دردناك‌ به‌ هنگام‌ لمس‌
درد به‌ هنگام‌ اجابت‌ مزاج‌ يا پس‌ از آن‌
تغيير رنگ‌ پوست‌ اطراف‌ فيستول‌
علل‌
از بين‌ رفتن‌ بافت‌ به‌ علت‌ گسترش‌ آبسه‌ زمينه‌اي‌
گسترش‌ عفونت‌ ناشي‌ از پارگي‌ در مجراي‌ مقعدي‌
گاهي‌ در نتيجه‌ عواملي‌ چون‌ ضربه‌، عفونت‌ راست‌ روده‌ (از جمله‌ با ميكربي‌ به‌ نام‌ كلاميديا)، سرطان‌، و اشعه‌ درماني‌ ايجاد مي‌شود.
عوامل‌ افزايش‌دهنده‌ خطر
زخم‌ ناشي‌ از يك‌ جسم‌ تيز (مثلاً پوسته‌ تخم‌مرغ‌ يا استخوان‌ ماهي‌) كه‌ دفع‌ مي‌شود يا صدمه‌ ناشي‌ از نوك‌ وسيله‌ مخصوص‌ تنقيه‌
درمان‌ تزريقي‌ براي‌ بواسير داخلي‌
بيماري‌ التهابي‌ روده‌
آپانديسيت‌ يا ديورتيكوليت‌ حاد
پيشگيري‌
هيچ‌ روش‌ به‌ خصوصي‌ جهت‌ پيشگيري‌ وجود ندارد.
عواقب‌ مورد انتظار
نتايج‌ جراحي‌ معمولاً عالي‌ است‌.
عوارض‌ احتمالي‌
يبوست‌
در صورتي‌ كه‌ فيستول‌ به‌ طور كامل‌ برداشته‌ نشود ممكن‌ است‌ عود كند.
درمان‌
اصول‌ كلي‌
يك‌ جراحي‌ كوچك‌ براي‌ برداشتن‌ فيستول‌. معمولاً اين‌ كار با بي‌حسي‌ موضعي‌ انجام‌ مي‌پذيرد (البته‌ گاهي‌ بيهوشي‌ عمومي‌ لازم‌ مي‌شود).
نشستن‌ در لگن‌ آب‌ گرم‌ پس‌ از جراحي‌ مي‌تواند به‌ تخفيف‌ هرگونه‌ ناراحتي‌ پس‌ از عمل‌ كمك‌ كند.
داروها
امكان‌ دارد نرم‌كننده‌ مدفوع‌ براي‌ جلوگيري‌ از يبوست‌ تجويز شود.
در صورت‌ وجود عفونت‌ ممكن‌ است‌ آنتي‌بيوتيك‌ تجويز شود.
فعاليت‌
در اسرع‌ وقت‌ كار و فعاليت‌ طبيعي‌ خود را از سر بگيريد.
در اين‌ شرايط‌ به‌ پزشك‌ خود مراجعه‌ نماييد
اگر شما يا يكي‌ از اعضاي‌ خانوده‌ تان علايم‌ فيستول‌ مقعدي‌ را داريد

raz72592
09-06-2009, 21:40
واریس: مقدمه
واریس، شایعترین بیماری عروقی انسان است که حدود ۲۰-۱۰% جمعیت را مبتلا می کند. وریدهای واریسی به صورت عروق طویل، متسع و پر پیچ و خم و غالباً در سطوح داخلی اندام تحتانی دیده می شوند.
اتساع غیر عادی وریدها می تواند در مکان های متفاوتی از بدن شامل طناب اسپرماتیک ( واریکوسل )، مری ( واریس مری ) و آنورکتوم ( هموروئید ) رخ دهد. توصیف اولیۀ واریس و نیز کشف ارتباط آن با بارداری، ضربه و ایستادن طولانی مدت به قرن ها قبل بر می گردد.
مطالعات جدید، همه تأیید کنندۀ نقش جنس مؤنث، بارداری، سابقۀ خانوادگی، سرپا ایستادن طولانی و سابقۀ فلبیت به عنوان ریسک فاکتورهای مرتبط با آن هستند. بیشترین میزان شیوع واریس در زنان بین سن ۴۹-۴۰ سالگی برآورد شده است.
آناتومی وریدی اندام تحتانی :
وریدهای اندام تحتانی، شامل سه گروه هستند:
۱- سیستم وریدی سطحی ( ورید صافن بزرگ و کوچک )
۲- سیستم وریدی عمقی
۳- سیستم وریدی رابط و سوراخ کننده ( پرفوران ) که ارتباط بین این دو سیستم را برقرار می سازد.
وریدهای صافن بزرگ و کوچک که وریدهای سطحی حاوی دریچه های متعدد هستند، ضمن دریافت خون وریدی نواحی سطحی پا و ساق، از مجاورت قوزک ها به سمت بالا صعود کرده و در نهایت به وریدهای خلف زانو و ران می پیوندند. وریدهای سوراخ کننده در اندام تحتانی، از خلال فشیای عضلانی عبور نموده و به عنوان رابط بین سیستم وریدی سطحی و عمقی عمل می کنند. وریدهای رابط نیز خود وریدهای سیستم سطحی یا عمقی را به یکدیگر ارتباط می دهند. به طور کلی در هر اندام تحتانی حدود ۲۰۰ ورید سوراخ کننده وجود دارد.
وریدها در مقایسه با شریان ها، نازکتر بوده و عضلات صاف و بافت الاستیک کمتری دارند. حجم خون موجود در اندام تحتانی با تغییر وضعیت شخص از حالت دراز کشیده به ایستاده، به حدود نیم لیتر می رسد. افزایش حجم خون، منجر به بالا رفتن گنجایش وریدی شده که توسط انقباض عضلات صاف موجود در دیوارۀ ورید، تنظیم می گردد. وضعیت ایستاده، تشکیل ستون عمودی از خون را به دنبال دارد که فشار هیدروستاتیکی معادل با فاصلۀ انگشت شست پا تا دهلیز راست قلب، ( ۱۲۰-۱۰۰ میلیمتر جیوه ) اعمال می کند. برای جلوگیری از تجمع خون در پاها و امکان پذیر گشتن حرکت آن به سمت قلب، باید بر این فشار هیدروستاتیک غلبه شود.

raz72592
09-06-2009, 21:41
عوامل متعددی از جمله دریچه های وریدی که جریان خون را به صورت یکطرفه از وریدهای سطحی به عمقی و سپس از عمق پا به سمت قلب هدایت میکنند، در این امر دخیل می باشند. شریانها فاقد چنین دریچه هایی هستند. وریدهای واریسی به دو گروه اولیه و ثانویه، تقسیم بندی می شوند. وریدهای واریسی اولیه، ناشی از نقائص ژنتیکی یا تکاملی در دیوارۀ ورید هستند که با کاهش خاصیت ارتجاعی آن، موجب نارسایی دریچه ای می گردند. بیشتر موارد عدم کفایتوریدهای واریسی، اولیه هستند.
نوع ثانویه، از تخریب یا عدم عملکرد دریچه ها به دنبال تروما، ترومبوز در وریدهای عمقی، وجود فیستول بین شریان و ورید و یا انسداد قسمت فوقانی ورید (توسط تومور لگنی یا بارداری) و… ناشی می شود. زمانی که دریچه های وریدهای عمقی و پرفوران آسیب می بینند، استاز مزمن وریدی می تواند به تغییرات مزمن پوستی و التهاب وریدهای واریسی سطحی منجر شود که ایجاد عفونت را به دنبال دارد.

در مورد علت تشکیل وریدهای واریسی و پیشرفت آنها، چند فاکتور مهم مطرح شده اند : ارث به عنوان مهمترین علت زمینه ای واریسی شدن وریدها، شناخته شده است. هورمون های زنانه در جنس مؤنث با تاثیر بر عروق سطحی اندام تحتانی از عوامل مهم ایجاد واریس هستند. بنابراین واریس در بین خانم ها نسبت به آقایان شیوع بیشتری دارد. هورمون پروژسترون، انقباض عضلات صاف جدار عروق را مهار کرده و بدین ترتیب باعث اتساع و گشاد شدن آنها می گردد. افزایش این هورمون ها در دوران بارداری، واریس را به یکی از شکایات شایع این دوره، به ویژه در سه ماهۀ اول ( ۸۰-۷۰% ) تبدیل می سازد. ضمن اینکه حاملگی، با اثر فشاری بر قسمت های فوقانی وریدهای اندام تحتانی، برگشت خون به سمت بالا را دچار اختلال می نماید. نیروی جاذبه از دیگر فاکتورهای مهم است. هنگامیکه به مرور زمان و به دنبال ایستادن های مکرر و طولانی مدت، خون در عروق اندام تحتانی تجمع می یابد، به دلیل فشار ناشی از وزن این ستون خون، اتساع وریدی و به مرور زمان نارسایی دریچه های مسئول یکطرفه نمودن جریان خون رخ داده که خود سیکل معیوبی را به سمت اتساع و استاز بیشتر وریدی موجب می شود و بدین ترتیب واریس تشدید می گردد.

raz72592
09-06-2009, 21:43
علایم :
علایم بالینی بیماران دچار واریس می تواند کاملاً متغیر باشد. بیشتر وریدهای واریسی بدون علامت بوده و تنها از جنبۀ زیبایی به توجه پزشکی نیاز می یابند. در صورت علامتدار شدن، احساس درد، پری و سنگینی منتشر و غیر اختصاصی در ساق پاها به خصوص متعاقب ایستادن به مدت طولانی، وجود دارد. گاهی تورم در مچ پا دیده می شود. این نشانه ها، با گذشت زمان پیشرفت کرده و بدتر می شوند. معمولاً بالا گرفتن پاها موجب بهبود نشانه ها و تسکین نسبی بیمار می گردد.
غالباً مکان درگیری، نواحی زانو به پائین به خصوص در مسیر شاخه های سیستم صافن بزرگ است. در ظاهر، وریدهای واریسی به صورت وریدهای طویل و برجسته در سطح اندام های تحتانی مشاهده می شوند. گاهی شبکه های وریدی کوچک و مسطحی به رنگ آبی – سبز، با واریس همراهی کرده که خود علامت دیگری از نقص عملکرد وریدی است. یکسری نشانه ها خاص نارسایی مزمن وریدی می باشند که عبارتند از ادم، هیپرپیگمانتاسیون یا تیرگی و تغییر رنگ پوست، التهاب پوست به همراه پوسته ریزی و زخم های وریدی. ممکنست تغییرات پوستی حتی در حضور واریس های بزرگ و وسیع، وجود نداشته باشد. تورم همراه واریس، بیشتر مؤید نارسایی جانبی در سیستم وریدی رابط یا عمقی و سایر زمینه های طبی مانند مشکلات قلبی و کلیوی است، ولی یک تورم خفیف، ممکنست از خود واریس به تنهایی ناشی شده باشد. گرفتگی شبانۀ پاها می تواند در همراهی با سایر علایم رخ دهد که معمولاً با استفاده از کینین سولفات که تحریک پذیری عضلانی را کاهش می دهد، بهبود می یابد. به طور کلی اکثر بیماران توسط روش های حفاظتی، کنترل می شوند. ولی اگر درمان نشانه ها و عوارض ناشی از استاز وریدی مانند التهاب پوست، خونریزی، ترومبوز و یا زخم های سطحی مقدور نشد، بیمار کاندید اقدامات جدی تر می شود.
درمان :
در صورت عدم انجام اقدامات درمانی، وریدهای واریسی خود به خود بهبود نیافته، بلکه بتدریج و به آهستگی سیر پیشرونده ای را طی می کنند. درمان زود هنگام، اغلب از پیشرفت نشانه ها جلوگیری کرده و با نتایج بالینی و زیبایی دراز مدت مؤثرتری همراه است.
برای تعیین روش درمانی مطلوب، باید علل و میزان گستردگی بیماری کاملاً مشخص شود. بدین منظور، انجام معاینۀ فیزیکی کامل برای تشخیص شدت و پراکندگی واریس های اندام تحتانی لازمست. برای تشخیص نارسایی وریدی، تست های تشخیصی ویژه ای به کار می روند. همچنین تشخیص افتراقی های مرتبط با علایم بیمار، باید همگی مدنظر قرار گرفته و بر حسب علایم، رد یا تأیید گردند.
درمان هر دو نوع اولیه و ثانویۀ واریس در درجۀ اول شامل برنامه ایست که به منظور کنترل نارسایی وریدی انجام می شود. این برنامه شامل استفاده از جوراب های الاستیک حمایتی، بالا گرفتن متناوب پاها و انجام تمرینات مداوم می باشد. برای اغلب بیمارانی که فعالیتشان مستلزم ایستادن یا نشستن طولانی مدت است، استفاده از جوراب های الاستیک فشاری تا زانو یا ران ( فشار ۳۰-۲۰ میلی متر جیوه ) مفید هستند این جوراب ها برای کاستن از احتباس خون وریدی در طی روز پوشیده شده و شب ها در آورده می شوند. تورم وریدهای واریسی با استفاده از جوراب واریس کاهش یافته و نشانه های بیمار از قبیل درد، ناراحتی و ورم گهگاه مچ پا برطرف می گردند. فشار حاصله از جوراب های الاستیک، جریان خون را به سمت وریدهای عمقی و سپس به سوی قلب تسهیل کرده و مانع تجمع و باقیماندن خون در اندام تحتانی می شود. روش های درمانی متداول عبارتند از اسکلروتراپی و جراحی. اندیکاسیون های درمان جراحی شامل درد دائم و ناتوان کننده، ترومبوفلبیت سطحی راجعه، ضایعات و زخم های پوستی همراه با خونریزی هستند.
اسکلروتراپی برای شاخه های کوچک وریدی کمتر از یک میلی متر یا وریدهای واریسی با ۳-۱ میلی متر قطر، وریدهای باقیمانده پس از جراحی، واریس های خونریزی دهنده، ناهنجاری های مادر زادی کوچک وریدی و واریس های بزرگ اطراف زخم انجام می گیرد. با قرار دادن بیمار در وضعیت خوابیده به پشت، حجمی از محلول اسکلروزان ( سدیم کلرید۴/۲۳%یا سدیم تترادسیل سولفات و … ) به داخل ورید واریسی که از دو انتها مسدود شده تزریق گشته و با تشکیل لخته، ورید مذکور بسته می شود. بعد از این عمل به مدت ۲-۱ هفته این ناحیه توسط بانداژ یا جوراب های مخصوص، تحت فشار مستقیم قرار می گیرد.

raz72592
09-06-2009, 21:44
عوارض شامل : واکنش های آلرژیک، هیپرپیگمانتاسیون، نکروز پوستی، درد، آنافیلاکسی و ترومبوفلبیت، نادرند. اسکلروتراپی تزریقی برای بیمارانی انجام می شود که علایمی دال بر رفلاکس ( پس زدن و برگشت ) خون در عروق صافن ندارند. اسکلروتراپی تنها می تواند بهبود موقت به دنبال داشته باشد. چرا که وریدهای واریسی می توانند مجدداً در ناحیه ای دیگر عود کنند. ضمن اینکه با از بین رفتن لخته، ورید مسئله دار مجدداً باز می شود. هدف از درمان جراحی، حذف فشار هیدروستاتیک به عنوان عامل پس زدن خون ورید صافن و پرفوران و نیز درمان آن از جنبۀ زیبایی است. عروق واریسی بزرگ ران، باید توسط جراحی برداشته شوند. روش جراحی وابسته به تعیین ظرفیت وریدهای عمقی و پرفوران و محل رفلاکس وریدی است. با انتخاب دقیق بیمار و بکارگیری روش مناسب جراحی، میزان عود تقریباً ۱۰% است.
از سایر روش های تهاجمی درمان واریس، می توان به روش بستن ورید توسط کاتتر داخل وریدی که با وارد کردن انرژی به دیوارۀ ورید و گرم کردن آن، موجب روی هم خوابیدن جداره های وریدی می شود، اشاره نمود. همچنین روش های جدید استفاده از لیزر در درمان واریس با حداقل میزان تهاجم و بهترین نتایج درمانی به طور روز افزون به کار می روند. به کار گیری لیزر با صرف زمان کمتر، به جای نگذاشتن اسکار و پدیدار گشتن سریع نشانه های بهبود، جایگزین بسیار مناسبی برای جراحی است. چرا که انجام عمل جراحی ضمن صرف هزینۀ بیمارستان و بیهوشی و زمان طولانی بهبود، ممکنست با وارد کردن صدمات جانبی به بافت اطراف ورید و نیز بر جای گذاشتن اسکار همراه باشد. از سویی این وریدها می توانند بعد از عمل، مجدداً در محل جدیدی تشکیل شوند.
برنامۀ توصیه شده جهت برخورد خود بیمار با وریدهای واریسی شامل:
ارتباطات تغذیه ای
تغییرات در شیوۀ زندگی
توصیه ها و احتیاطات پزشکی
۱

raz72592
09-06-2009, 21:45
- تغذیه :
مصرف مکمل های غذایی شامل ویتامین A، K،D ، E، C، B۶، B۱۲ و بیوفلاوونید که جریان خون را بهبود بخشیده و در پروسه های ایمنی، ترمیمی و هضم مواد نقش دارند و از مواد معدنی، کلسیم و منیزیم برای برطرف ساختن گرفتگی های عضلانی و روی ( تاثیر بر روندهای ترمیمی )، توصیه می شوند. اسیدآمینه ها و نیز فاکتورهای غذایی همراه ( مانند کوآنزیم ۱۰ و اسیدهای چرب ضروری ) از دیگر ملزومات تغدیه ای با تاثیر مثبت بر گردش خون، حفظ عروق و اکسیژن رسانی می باشند. از جمله می توان به عصارۀ هستۀ انگور اشاره کرد که دارای اثرات مفیدی برگردش خون و بافت همبند سیستم قلبی عروقی، سیستم ایمنی و نیز خنثی کردن رادیکال های آزاد مضر می باشد.
توصیه های تغذیه ای :
- رژیم غذایی کم چربی و نیز حاوی مقادیر کم کربوهیدارت های خالص شده را رعایت کنید. ( به عنوان مثال، یک رژیم غذایی محتوی ماهی و سبزیجات و میوه های فراوان می تواند این منظور را تامین کند ).
- سعی کنید فیبر را به مقدار زیاد مصرف نمائید. فیبر فراوان، روده ها را پاک نموده و از یبوست ( که در ایجاد وریدهای واریسی سهیم است ) جلوگیری می کند. مواد غذایی شامل فیبر زیاد عبارتند از غلات سبوس دار، میوه ها و سبزیجات تازه.
- مقادیر نمک دریافتی را کاهش دهید.
- از مصرف بعضی مواد مانند پروتئین حیوانی، شکر، بستنی، غذاهای سرخ شده، پنیر، بادام زمینی، تنباکو، الکل و مواد غذایی که تحت پرو سه های صناعی قرار می گیرند بپرهیزید.

۲- شیوۀ زندگی :
تمرینات بدنی مکرر مانند پیاده روی، دوچرخه سواری و شنا هم به بهبود گردش خون کمک نموده و هم فرصتی برای حرکت دادن متناوب پاها فراهم می سازند. وزن را باید در حد مطلوب و سالم نگهداشت. باید از لباس های راحت و آزاد استفاده نمود که جریان خون را به ویژه در نواحی کمر، کشالۀ ران و پاها محدود نکنند. باید از نشستن یا سر پا ایستادن به مدت طولانی اجتناب کرد. در بین ساعات کاری، باید فواصل کوتاهی را به عنوان استراحت در نظر گرفته و پاها را از سطح قلب بالاتر نگه داشت و یا حین ایستادن وزن را به طور متناوب از روی یک پا به پای دیگر منتقل نمود. باید از اقداماتی مثل روی هم انداختن پاها، بلندکردن اجسام سنگین و قراردادن فشار و بار اضافی غیر ضروری روی پاها پرهیز کرد. قرار دادن پاها در وان آب سرد هم برای گردش خون و هم کاهش درد مؤثر است.
۳- توصیه های پزشکی :
پرهیز از خاراندن پوست مناطق مجاور واریسها برای جلوگیری از زخم و خونریزی، استفاده از جوراب های مخصوص برای حمایت از وریدهای واریسی و ممانعت از تورم بیشتر آنها و مراجعه جهت دریافت خدمات درمانی یا جراحی، باید مورد توجه قرار گیرند.

raz72592
09-06-2009, 21:50
‌بلوغ زودرس چیست؟
ظاهر شدن علائم بلوغ‌ ‌ازنظر فیزیكی و هورمونی در دختران قبل از ۸ سالگی و در پسران قبل از ۹ سالگی،‌ ‌بلوغ زودرس نامیده می‌شود. ابتدا این كودكان بلندتر از همسن‌های خود هستند ‌ولی به‌دلیل بلوغ زودرس استخوان‌ها‌،‌ ‌در نهایت قد كوتاه‌تری در‌ ‌بلوغ خواهند داشت.
چرا‌ ‌بلوغ زودرس مهم است؟‌
‌بلوغ زودرس از دو جنبه اهمیت زیادی دارد؛ جنبه اول، علت ایجادكننده است كه پزشك متخصص با انجام آزمایش‌های لازم و پیگیری‌های منظم و دقیق كودك، طی مدت طولانی به‌دنبال علت ایجاد آن می گردد و جنبه دوم، اثر بلوغ زودرس رشد قدی و روانی كودك است‌. ‌
كودكان مقابل استرس‌های زمان‌ ‌جوانی قرار می‌گیرند و نمی‌دانند چه كار باید بكنند . آنها از نظر جسمی‌ ‌تظاهرات بلوغ را دارند ولی تجربه كافی ندارند. دختران با ظاهر شدن علائم پریود،‌ ‌ممكن است دچار وحشت و مشكلات روحی شوند.
عوامل ایجاد بلوغ زودرس كدامند؟‌
‌بلوغ زودرس در دختران، ۵ برابر شایع‌تر از پسرهاست. در بعضی دخترها،‌ علت خاصی برای بلوغ زودرس دیده نمی‌شود و بیشتر جنبه خانوادگی دارد و در‌ ‌سایر افراد خانواده (مادر یا خواهران وی) نیز چنین حالتی دیده می‌شود، ولی در مواردی بیماری‌های مهم دستگاه عصبی مركزی مثل تومورهای مختلف، عفونت و التهاب مغز‌ ‌یا ضربه به جمجمه می‌تواند این حالت را ایجاد كند.
گاهی كیست‌های تخمدانی با تولید‌ ‌هورمون‌های جنسی زنانه باعث بلوغ زودرس می‌شوند. در پسرها بیماری‌های زمینه‌ای مثل تومورهای سیستم عصبی مركزی بیشتر شایع است. لذا در‌ ‌این كودكان (پسر یا دختر) بررسی مغز با ام.آر.آی حتماً انجام‌ ‌می‌شود.
سونوگرافی از تخمدان‌ها و شكم و بررسی آزمایشگاهی هورمون‌های مختلف و تعیین سن استخوانی نیز اغلب انجام می‌شود. در صورت طبیعی بودن معاینات و آزمایش‌ها، حتماً باید هر ۶ ماه یك بار از سوی پزشك بررسی انجام شود.

آیا‌ ‌درمان بلوغ زودرس لازم است؟‌
‌هنگامی‌كه بلوغ در سنین پایین رخ دهد، رشد قدی كودكان بیشتر می‌شود و این كودكان به‌ ‌نسبت كودكان هم سن خود قدبلندتری خواهند داشت ولی پس از دو سه سال كه بلوغ كامل شد، رشد قدی متوقف شده و در نهایت بزرگسالان كوتاه قدی خواهند شد.
از نظر شكل فیزیكی‌ ‌نیز ممكن است مشكلاتی دیده شود. به‌علاوه از نظر روانی، این كودكان دچار مشكلات زیادی خواهند شد.

بنابراین درمان باید بسیار زود شروع شود (قبل از سن استخوانی ۱۲ سال برای دختران و ۱۳ سال برای پسران.) در صورت موفقیت، پزشك درمان را تا‌ ‌رسیدن كودك به سن طبیعی بلوغ ادامه می‌دهد و سپس قطع می‌كند تا بلوغ به‌طور طبیعی‌ ‌در سن طبیعی پیش‌ رود.
آگاهی والدین به نشانه‌های بلوغ زودرس با مراجعه زود و به موقع موفقیت درمان را به‌دنبال دارد. نكته مهم این است كه هوش این كودكان‌ ‌طبیعی و حتی در مواردی بالاتر از كودكان هم‌سن است ولی به‌دلیل تغییرات ظاهری و‌ ‌نیز تاثیر هورمون‌ها ممكن است دچار اختلالات رفتاری، حالت‌های تهاجمی و حتی افسردگی‌ ‌شوند.
بلوغ زودرس برای كودك و خانواده او، مشكل مهمی است لذا دقت و مراجعه فوری والدین به پزشك الزامی است.

raz72592
10-06-2009, 18:41
* زخمهاي دهان در کودکان تقریباً هر گرفتاری بدن می‌تواند زخم دهان ایجاد کند. ۹۸ درصد بیماری‌ها را می‌توان از روی ضایعات دهان تشخیص داد. حتی آبله‌مرغان و سرخک زخم‌های دهانی ایجاد می‌کنند.
کودکان دارای زخم های دهانی دارای بي‌اشتهايي بخاطر احساس درد در هنگام غذا خوردن هستند . كودكان می توانند به زخم‌هاي دهاني گوناگوني دچار مي‌شوند كه همه آنها اگر چه نسبتاً بي‌ضررند اما ايجاد درد مي‌كنند.
آفتهاي دهاني Aphthous ulcer معمولاً كوچك و سفيد شيري رنگ هستند و بر روي زبان، لثه‌ها يا پوشش داخلي دهان ظاهر مي‌شوند. درد آنها گاهي تا حدي است كه كودك از خوردن غذا امتناع مي‌‌كند. اين زخم‌ها گاهي با فشار رواني همراهند و مخصوصاً در زمانهايي مانند شروع مدرسه كه همراه اضطراب هستند ممكن است بصورت گروهي ظاهر شوند.
زخم‌هاي آسيبي (Traumatic ulcers) بزرگتر هستند و بطور كلي بصورت يك وصله زخمي در داخل گونه‌ها پديد مي‌آيند. اينگونه زخم‌ها بر اثر جراحت ناشي از گاز گرفتن يا گيركردن گونه‌ها بين دندانها بوجود مي‌آيند. و در مراحل بعدي بزرگتر شده و تشكيل يك دهانه زردرنگ و دردناك مي‌دهد.
بهبودي اين زخم‌ها خيلي آهسته است و گذشته از نوع درماني كه صورت مي‌گيرد حدود ۱۰ الي ۱۴ روز طول مي‌كشد تا بطور كامل از ميان بروند. تاول‌هاي سفيد دردناك روي سقف دهان، لثه‌ها و داخل گونه‌ها مي‌تواند بعلت عفونت اوليه ويروس تبخال باشد. تاول‌هاي سفيد و دلمه مانند نشانه عفونت برفكي مي‌باشد.
* آيا زخمهای دهانی در کودکان خطرناك است؟
زخم‌هاي دهان، كمتر خطر دارند اما بخاطر دردناك بودن امكان دارد غذا خوردن كودك شما را دچار اشكال كنند.

raz72592
10-06-2009, 18:43
* اگر کودک شما از ناراحت و زخم داخل دهان خود شاکی است شما باید چکار کنید ؟
اگر کودک شما از زخم دهان يا زبان ناراحت است داخل دهان وي را نگاه کنيد .
اگر زخم ، بزرگ و داخل گونه ها باشد به دندان مقابل آن نگاه کنيد .
ممکن است خراب بودن و صاف نبودن سطح دندان موجب سايش پوشش داخلي گونه ها شده باشد .
اگر زخم ها مانند دلمه شير هستند .
آنها را با يک دستمال تميز پاک کنيد .
اگر اين عمل ، آثاري از قرمزي و پوسته شدن بجا مي گذاشت مي تواند ناشي از برفک باشد .
با کمک انگشتان خود ، روي محل زخم را محلول ضدعفوني يا گليسيرين بماليد و يا به کودک ، آسپيرين بچه يا شربت استامينوفن بدهيد .
اگر تغذيه کودک شما از راه پستانک و شيرخشک است و در سقف دهانش يک زخم آسيبي دارد نوک پستانک را بررسي کنيد . شايد براي دهان کودک شما بسيار سخت باشد . اصولاً استفاده از پستانک توصيه نمي شود.
* آيا مشورت با دکتر لازم است ؟
اگر درد زخم ها شديد است و يا معالجات خانگي شما به شرح فوق تأثير نداشته است و يا زخم هاي دهان عود مي کنند به دکتر مراجعه کنيد . همچنين اگر ايجاد اين زخم ها بر اثر خرابي و يا ناصاف بودن دندانهاست کودک خود را به پزشک نشان دهيد .
* پزشک چه اقدامي انجام خواهد داد ؟
دکتر براي آفت هاي دهاني يک کرم ضد التهاب تجويز مي کند . اين کرم در بزاق دهان حل نمي شود و لذا به زخم مي چسبد و خيلي سريع آن را خوب مي کند .
اگر کودک شما از زخم هاي عودکنده در دهان خود شکايت دارد پزشک براي بررسي عوامل ديگري غير از استرس و مسائل رواني به آزمايش خون خواهد پرداخت .

* شما چه کمکي مي توانيد بکنيد ؟
اگر زخم ها خيلي دردناک هستند غذاها را آبکي کنيد تا جويدن آنها راحت باشد .
در صورتيکه کودک مايل است ، براي نوشيدني ها به وي ني بدهيد .
غذاهاي نمک دارد و شور و يا ترش به کودک ندهيد ، زيرا ممکن اسکت توليد درد کنند .
به کودک تفهيم کنيد که لبهاي گونه هايش را گاز نگيرد ، زيرا ممکن است توليد زخم کرده و يا آنها را بدتر کند

raz72592
10-06-2009, 18:46
* زخم دهانی در افراد بزرگسال :
* چه وقت به پزشک مراجعه کنیم؟
- وجود هرگونه زخم یا تغییر رنگ دردناک یا بدون درد در هر جای دهان را باید به پزشک اطلاع داد.
* زخم دهان نشانهٔ چیست؟
تقریباً هر گرفتاری بدن می‌تواند زخم دهان ایجاد کند. ۹۸ درصد بیماری‌ها را می‌توان از روی ضایعات دهان تشخیص داد. حتی آبله‌مرغان و سرخک زخم‌های دهانی ایجاد می‌کنند.
اگر متوجه ماده سفید دلمه مانندی بر روی دهان یا زبان شدید، احتمالاً دچار عفونتی قارچی به نام کاندیدیاز دهان شده‌اید، مخصوصاً اگر این پوشش تا مدتی باقی بماند و احساس مزه تخمیر در دهان بکنید. چند نوع قارچ کاندیدا ممکن است زخم قرمز رنگ ایجاد کنند.
علل شایع دیگری هم برای زخم دهان وجود دارد. کسانی که دندان مصنوعی می‌گذارند، اغلب دچار زخم در دهان می‌شوند. درست قرار نگرفتن دندان‌ها و تمیز نکردن آنها باعث زخم‌هائی می‌شوند که معمولاً بدون درد هستند ولی به‌مدت طولانی باقی می‌مانند.
کمبود ویتامین‌های B (مخصوصاً ویتامین B۲) هم ایجاد زخم‌های کوچک در گوشه‌های لب می‌کند.
آسپیرین هم مشکل‌ساز است. این مسکن بسیار خوب اگر بر روی دندان گذاشته شود می‌‌تواند به بافت دهان آسیب رسانده و آن را زخم کند. آسپیرین یک اسید است و بافت را می‌سوزاند.
مصرف طولانی توتون و سیگار رنگ لثه‌ها و دیوارهٔ گونه‌ها را سفید می‌کند که این تغییر رنگ می‌تواند مقدمهٔ سرطان باشد.
همچنین، زخم دهان ممکن است ناشی از گرفتاری‌های کوچکی مثل گازگرفتن زبان و گونه یا در اثر اَفْت باشد.

raz72592
10-06-2009, 18:49
* درمان زخم دهان

آنچه که امروز بدن ناراحتی است ممکن است فردا گرفتار کننده شود. هر زخم دهان

را به پزشک نشان دهید، چون این زخم‌ها گاهی پیش درآمد سرطان هستند.

سیگار نکشید. کشیدن سیگار و جویدن توتون را کنار بگذارید. اگر بعد از ترک اینها، هنوز

هم رنگ دهان سفید است نزد پزشک بروید.

دارو بخورید. برای درمان عفونت کاندیدیاز، پزشک نیستاتین یا داروی دیگری تجویز

می‌کند. دستورات پزشک را در مورد طرز مصرف دارو به دقت رعایت کنید.

ویتامین بخورید. خوردن روزانهء یک قرص مولتی ویتامین زخم‌های ناشی از کمبود

ویتامین را برطرف می‌کند. برای خوردن این قرص‌ها از پزشک خود اجازه بگیرید.

آسپیرین را ببلعید. آسپیرین از طریق گردش خون تأثیری بهتری دارد. در هنگام دندان

درد، آسپیرین را روی دندان نگذارید.

دندان‌های مصنوعی را درست کنید. چون نادرست قرار گرفتن دندان‌های مصنوعی بر

روی لثه‌ها ایجاد زخم دهان می‌کند، سالی یک بار کنترل آنها نزد دندان‌پزشک بروید.

اگر وزن کم یا اضافه کرده‌اید، دندان‌ها را باید عوض کنید، چون لثه‌ها نیز لاغر یا چاق

شده‌‌اند و دیگر دندان‌ها برای آنها متناسب نیست.

raz72592
10-06-2009, 19:00
آلزایمر چیست؟


آلزایمر نوعی اختلال مغزی است که فرد مبتلا را به فراموشی دچار می سازد. در این



بیماری، سلولهای مغز به تدریج تخریب شده و فرد دچار فراموشی می شود، به



طوریکه دیگر قادر نیست خاطرات گذشته را به یاد بیاورد و یا رویدادهای جدید را در



مغز خود شکل دهد.


در صورت پیشرفت بیماری، حافظه دراز مدت هم تحت تأثیر قرار گرفته و در نهایت


منجر به فوت می شود.



عوامل مؤثر در ایجاد آلزایمر:


۱- مهمترین عامل، سن است. مطالعات نشان داده ، میزان ابتلا به این بیماری برای

کلیه سنین ۱ درصد، ولی برای افراد ۶۵ سال و بیشتر ۵ درصد است. این میزان پس از

۶۵سالگی به ازای هر ۵ سال افزایش عمر، دو برابر می شود.
۲- عامل دیگر ارث است . ۴۰ درصد از مبتلایان به آلزایمر از دخالت عوامل ارثی ، به

این بیماری مبتلا گشته اند. ۳- عواملی از قبیل ضربه ها یا آسیب هایی که به جمجمه

وارد می شود ، دیابت، عدم تحرک ، داشتن وزن اضافی، افزایش فشار خون و

کلسترول در بروز و پیشرفت این بیماری نقش دارند. ۴- رژیم غذایی سرشار از کالری

و چربی نیز ، احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر را در افرادی که از لحاظ ژنتیکی مستعد

هستند

raz72592
10-06-2009, 19:03
سیر و سرانجام بیماری:

پیشرفت بیماری را به ۳ مرحله می توان تقسیم کرد:

مرحله اول: مرحله ای است که در آن اختلال حافظه رفته رفته نمایان می شود. بیمار

در این مرحله از عهده کارهای روزمره شخصی برمی آید. ولی اداره امور اجتماعی

نظیر خرید و کارهای بانکی برای او دشوار است.

مرحله دوم: در این مرحله اختلال حافظه پیشرفت می کند و علائم روانی - رفتاری

نظیر ترس، اضطراب، افسردگی، بی خوابی و بی قراری دیده می شود. بیمار قدرت

تشخیص زمان و مکان را از دست می دهد و گویش او دچار اختلال می گردد. در این

مقطع از بیماری، فرد قادر به مراقبتهای شخصی می باشد.

مرحله سوم: در این مقطع اختلال حافظه تا به آنجا پیشرفت می کند که بیمار حتی

نامش را فراموش می کند، قدرت تکلم او تقریباً از بین رفته و عضلاتش سفت می

شود، بلع غذا برای او مشکل شده و دیگر قادر نیست از بستر خارج شود .

به تدریج دچار زخمهای بستر می شود و کنترل اعمال دفعی را نیز دست می دهد.

بيماري آلزايمر يك بيماري تحليل برنده و پيش رونده سيستم عصبي مركزي انسان

است که باعث زوال قوای عقلانی می‌شود.


منشاء این بیماری دقیقا معلوم نیست و علاجی هم برای آن فعلاً در دسترس نيست.

تغييرات متعددي در مغز بيمار رخ مي دهد كه باعث كوچك شدن مغز و نيز از بين رفتن


سلول‌هاي مغزي مي‌شود و به جاي آنها اشكال خاصي به نام “پلاكهاي پيري” در مغز


به وجود می‌‌آید.

علامت ديگر بيماري وجود كلافه‌هاي ظريف مارپيچي‌شكل در سلول‌هاي مغزي است،


كه در نهايت سلول‌هاي سالم را از بين مي‌برد.

علائم: عارضه اصلي بیماری دمانس يا زوال عقل است كه از علائم شاخص آن از


دست دادن حافظه، قضاوت، استدلال و تغييراتي در حالات و رفتار مي باشد.

بيماري آلزايمر بخشي از روند طبيعي پيري نیست و چنانچه علائم فوق ديده شود


بايد به پزشك متخصص مغز واعصاب مراجعه کرد. يك ارزيابي كامل مي تواند تعيين


نمايد كه اين علائم مربوط به بيماري ديگري است يا آلزايمر سبب آن مي شود.

درمان:

اگر چه بيماري آلزايمر علاج ندارد، اما درمان‌هاي موجود قادرند روي مسير بيماري


اثر كند‌كننده و كنترل كننده داشته باشند.

raz72592
10-06-2009, 19:04
* عوامل احتمالي ایجاد بیماری:
علت اصلي بيماري آلزايمر همان‌ طور كه اشاره شد ناشناخته است. با اين حال عواملي چون سن و پيشينه خانوادگي را به آن بي‌ربط نمي دانند. اين عوامل هميشه و صد در صد موجب بيماري نمي‌شوند ولي مي توانند به آن مرتبط باشند.
سن اكثريت افرادي كه به بيماري آلزايمر مبتلا مي‌شوند، بيشتر از ۶۵ سال دارند و هر چه سن بيشتر باشد، احتمال ابتلا به اين بيماري افزايش مي‌يابد. با اين حال افرادي هستند كه در سنين ۴۰ يا ۵۰ سالگي گرفتار آلزايمر شده‌اند.
افرادي كه يكي از والدين برادر و يا خواهرشان مبتلا بوده‌اند شانس بيشتري براي گرفتن اين بيماري را دارند تا افرادي كه هيچگونه پيشينه‌اي ندارند.
انواع بيماري آلزايمر: تقريباً ۹۰ تا ۹۵ درصد از موارد بیماری آلزایمر از نوع تک‌گیر یا اسپورادیک است. نقش وراثت در اين نوع چندان مشخص نیست و نیاز به تحقيقاتبیشتری دارد.
بيماري آلزايمر غالب موروثی نوع ديگري است كه شايع نیست و فقط ۵ تا ۱۰ درصد موارد را تشکیل می‌دهد و از يك نسل به نسل ديگر مستقيماً انتقال مي يابد.
* اثرات بيماري آلزايمر:
بيماري آلزايمر نهايتاً بر تمام جنبه‌هاي زندگي فرد مانند فكر كردن، احساسات و اعمال اثر مي‌گذارد . اين اثرات در افراد متفاوت است . بسيار دشوار است كه ترتيب علائم و يا سرعت بيماري را در هر شخص پيش‌بيني كرد. بيماري بر روي موارد زير تاثير مي‌گذارد.
توانائيهاي فكري:‌ اين بيماري بر توانائيهاي فردي مانند درك، فكر كردن، به خاطر سپردن و ارتباط برقرار كردن تاثير مي گذارد. قدرت تصميم گيري كاهش مي‌يابد، كارهاي ساده كه يك فرد طي سالها انجام مي داده بتدريج ويا به كلي فراموش مي‌شود، درابتدا خاطرات نزديك و بعداً خاطرات گذشته محو مي شوند و شخص در طي صحبت كردن دچار سر در گمي مي‌شود. شخص توانائي پيدا كردن لغات مناسب براي ادامه يك مكالمه را از دست مي‌دهد.

raz72592
10-06-2009, 19:06
* احساسات و حالات:
بيمار كنترل بر احساسات و حالات خود را از دست مي‌دهد. با پيشرفت بيماري ، شخص ديگر، دوستان و محله هاي آشنا را نمي‌شناسد.
رفتار:‌
تغييرات ايجاد شده در مغز باعث تغييرات در رفتار شخص نسبت به محيط خود می‌شود. اين عكس العمل‌ها ممكن است با رفتارهاي معمول شخص تفاوت داشته باشد. واكنش‌هابي از اين دست شامل ترك منزل، تكرار كارها يا كلمات، پنهان كردن اموال شخصي ،رفتار خشن، پرخاشگري، بيقراري و يا رفتار ناشايست جنسي در فرد مشاهده می‌شوند.
* توانائيهاي جسمي:‌
بيماري مي تواند بر هماهنگی جسمي (Physical Coordination) فرد اثر بگذارد. پيشرفت بيماري به تدريج باعث ضعف قواي جسماني مي‌شود.
اين تغييرات بر روند كارهاي روزانه شخص مانند خوردن، حمام كردن و لباس پوشيدن اثرات سوء داشته و شخص به تنهايي قادر به انجام آنها نخواهد بود.
اگر چه بيماري باعث تغييرات مي‌گردد ولي فرد بيمار هنوز مي تواند قدرداني خود را ابراز كند و احساساتي چون خوشحالي، خشم، ترس، عشق و يا غم را نشان دهد.با آگاهي از شخصيت بيمار و تجارب زندگي گذشته او مي توان تدابيري اتخاذ كرد تا زندگي فعلي شخص از كيفيت خوبي برخوردار شود.
زندگي با بيماري آلزايمر: در حال حاضر، تشخيص طبي در مراحل اوليه بيماري امكان پذير است .تشخيص بيماري آلزايمر عمدتا بر اساس تاريخچه باليني، آزمون‌های حافظه و بررسي عملكرد فكري و ذهني بيمار انجام مي‌پذيرد پيشرفت در تحقيقات موجب شده كه بعضي از علائم بيماري را در بعضي از بيماران بتوان معالجه كرد.

raz72592
10-06-2009, 19:07
* آلزایمر چگونه شروع می شود :
آلزايمر مي تواند ابتدا به شکل نوعي اختلال روانپزشکي خود را نشان دهد. بيمار ممکن است سوءظن داشته باشد يا حسادت کند يا ممکن است توهمات بينايي يا شنوايي داشته باشد.
اگرچه شروع هر اختلال روانپزشکي در سنين بالا به نفع آلزايمر است، اما در بسياري از موارد اين علائم همان جنبه هاي منفي شخصيتي هستند که در نوجواني هم وجود داشتند، اما در ميانسالي عقل و اراده يي سالم از بروز آنها جلوگيري مي کرد.
بيش از اين بايد گفت توهمات موجود در آلزايمر مثل بيماري هاي رواني يا برخي ديگر از دمانس ها نظير «لوي بادي» دمانس هاي شکل گرفته نيست، تنها جابه جا ديدن افراد و اشيا است.
- آلزايمر مي تواند ابتدا به صورت نوعي اختلال در تکلم شروع شود. ممکن است بيمار اسامي را از ياد ببرد و ابتدا فقط يک آنومي داشته باشد.
- ممکن است تا مدت ها اختلال در راه رفتن، ساير علائم را تحت الشعاع خود قرار دهد. در اينجا مساله اصلي افتراق پارکينسون و ان پي اچ است.
- ممکن است اولين علامت آلزايمر اختلالات فضايي - مکاني باشد. بيمار ممکن است راه خود را گم کند.
- ممکن است اولين علامت نوعي اختلال سطح هوشياري (کنفوزيون) همراه با بي قراري (دليريوم) به دنبال يک بيماري داخلي مثل پنوموني يا عفونت ادراري يا يک جراحي مثل کاتاراکت يا پروستات باشد.
معمولاً قبل از اين حوادث نيز علائمي وجود داشت که چندان مورد توجه قرار نگرفت، اما از اين پس اگرچه آن بي قراري و دليريوم به تدريج رو به بهبودي مي گذارد، اما ديگر بيش از اين نمي توان نوعي اختلال حافظه را ناديده گرفت.

raz72592
10-06-2009, 19:09
* علائم اوليه ابتلا به اين بيماري عبارتند از:
۱- از دست دادن حافظه:
يکي از شايع ترين علائم آلزايمر فراموش کردن چيزهايي است که در فاصله زماني نه چندان دور فرا گرفته ايد. در حاليکه فراموش کردن قرار ملاقات، نام يا شماره تلفن دوستان طبيعي است ، اما در افراد مبتلا به آلزايمر فراموشي بيشتر اتفاق مي افتد و بعد ها نيز با گذر زمان موارد فراموش شده را به خاطر نخواهند آورد.
۲- مشکل در انجام امور زندگي و کارهاي روزانه:
افراد مبتلا به آلزايمر به سختي مي توانند وظايف خود را بدون فکر کردن به خاطر بياورند. فراموش کردن شيوه طبخ غذا، تعمير لوازم منزل و يا بازي هاي ساده از جمله مشکلات اين افراد است.
۳- مشکلات زباني:
هر فردي ممکن است بعضي اوقات به سختي بتواند کلمات صحيح را پيدا کند. اما افراد مبتلا به آلزايمر اغلب مواقع کلمات ساده را فراموش مي کنند و يا واژه هاي غير معمولي را جايگزين مي کنند.
۴- سردرگمي زماني و مکاني:
فراموش کردن تاريخ روز و يا اينکه به سمت کجا در حال رفتن هستيد، تا حدودي نرمال است. اما افراد مبتلا به آلزايمر اغلب خيابان خودشان را گم مي کنند و فراموش مي کنند کجا هستند و يا چگونه به اين نقطه رسيده اند و يا اينکه چگونه به خانه باز گردند.
۵- کاهش قوه قضاوت :
هيچ کس در همه زمانها قضاوت درستي ندارد. اما افراد مبتلا به آلزايمر اغلب بدون در نظر گرفتن آب و هوا لباس مي پوشند. مثلا ممکن است در روزهاي گرم چندين بلوز روي هم بپوشند و يا برعکس. افراد مبتلا به آلزايمر قضاوت صحيحي راجع به پول ندارند و ممکن است مقدار زيادي پول به فروشنده بدهند و يا چيزهايي بخرند که اصلا به آن نيازي ندارند.
۶- مشکل در تفکر انتزاعي:
افراد مبتلا به آلزايمر اغلب به طور کلي شماره ها را فراموش مي کنند و يا نمي دانند که چه کاري بايد با آن انجام داد.
۷- قرار دادن اشياء در جاي غلط:
هرکس ممکن است به طور اتفاقي کليد يا کيف پول خود را در جاي غلط بگذارد. اما افراد مبتلا به آلزايمر اغلب چيزها را در جاي غلط مي گذارند . مثلا ممکن است اتو را در يخچال قرار دهند.
۸- تغيير در رفتار و خلق و خو:
افراد مبتلا به آلزايمر به سرعت تغيير خلق و خو مي دهند . مثلا ممکن است بدون هيچ دليل مشخص از حالت آرام به گريه و يا عصبانيت تغيير خلق دهند.
۹- تغيير شخصيتي:
شخصيت افراد در طول زندگي معمولا تا حدودي عوض مي شود. اما افراد مبتلا به آلزايمر به طور بارزي تغيير شخصيت مي دهند. مثلا ممکن است بدگمان، ترسو و يا وابسته به ساير افراد خانواده شوند.
۱۰- از دست دادن قوه ابتکار و نوآوري:
بعضي اوقات خستگي بابت کارهاي خانه، فعاليت هاي تجاري و يا مسئوليت هاي اجتماعي طبيعي است. اما افراد مبتلا به آلزايمر اغلب بسيار غير فعال هستند . ساعت هاي طولاني به تماشاي تلويزيون مي نشينند. بيش از حد طبيعي مي خوابند و هيچ تمايلي براي فعاليت ندارند.

raz72592
10-06-2009, 19:10
* توهم و بدبيني از عوامل اوليه الزايمر است
درمان‌هاي دارويي مرسوم بيماري آلزايمر كه وضعيت شناختي بيمار را تحت تاثير خود قرار مي‌دهند و اين دارو‌ها بر روي علائم رواني به رفتاري نيز اثر سودمند دارند.
علائم اوليه آلزايمر رواني ـ رفتاري همچون پرخاشگري‏، بي قراري و اضطراب، توهم و بدبيني است و اين علائم در مراحل مختلف بيماري (خفيف، متوسط، شديد) و حتي گاهي قبل از شروع علائم بارز شناختي در بيمار آلزايمر ديده مي‌شود.
در بسياري اوقات عوامل ثانويه همچون بيماري جسمي‏، گرما، سرما، گرسنگي، درد و مشكلات ادراري باعث ايجاد اين علائم و يا تشديد آنها مي شود.
براي علائم رواني و رفتاري درمان‌هاي دارويي و غير دارويي به كار مي رود لذا توصيه مي شود درمان هاي غير دارويي معمولا در ابتدا و در صورت نياز همراه با درمان‌هاي دارويي مورد استفاده قرار مي‌گيرد و در صورت نياز برخي از دارو‌هاي آنتي سايكوتيك‏، ضد افسردگي تثبيت كننده خلق‏، نسبت به بقيه موارد ترجيح دارند.
بيماري آلزايمر سلول‌هاي مغز را متاثر كرده و باعث تخريب عملكرد هوش و ذهني مي‌شود و هر دو جنس مرد و زن به طور مساوي تحت تإثير بيماري قرار مي گيرند.
بيماري آلزايمر از ۷۵ سالگي به بعد اين نسبت يك به ده مي‌رسد و از نود سالگي به بعدميزان ابتلا يك به ۳ مي شود.

علت بروز آلزايمر ناشناخته است و برخي باور‌هاي علت آن را بيماري‌هاي اتواسميسون مي‌دانند و بعضي عقايد سابقه فاميلي وارثي را علت بروز آن مي‌دانند.

بيماران آلزيمر از مصرف كافئين بخصوص در بعد از ظهر بايد خودداري كنند و بهترين مراقبت در مراحل اوليه بيماري ساختارمند كردن زندگي و ايجاد برنامه براي حفظ عملكرد بيماري است.

البته وجود يك و يا تعداد بيشتري از نشانه‌هاي آلزايمر در افرد لزوما به معني ابتلا وي بيه بيماري آلزايمر نيست و اين افراد بايد به پزشك متخصص مغز و اعصاب مراجعه و تحت بررسي قرار گيرند.
نشانه‌هاي بيماري آلزايمر پرسيدن سوالي مشابه به صورت مكرر به فواصل كوتاه، تعريف كردن يك موضوع دقيقا به يك شكل به دفعات متعدد، كم شدن در محيط‌هاي آشنا‏، قرار دادن وسايل خانه درمحل هاي اشتباه است.
فعاليت‌هاي جسماني سبك سالم ماندن مغز را ترقي مي‌‌بخشد و احتمال ايجاد بيماري قلبي، سكته و ديابت كه همگي با افزايش خطر بيماري آلزايمر مرتبط هستند در افرادي كه به صورت منظم ورزش مي كنند كمتر است.
فعاليت جسماني ملايم با بهتر نمودن جريان خون باعث مي شود كه سلول‌هاي عصبي در مغز غذا و اكسيژن بيشتري دريافت كنند

raz72592
10-06-2009, 19:13
* عوامل مؤثر در ایجاد آلزایمر:
۱- مهمترین عامل، سن است. مطالعات نشان داده ، میزان ابتلا به این بیماری برای کلیه سنین ۱ درصد، ولی برای افراد ۶۵ سال و بیشتر ۵ درصد است.
این میزان پس از ۶۵ سالگی به ازای هر ۵ سال افزایش عمر، دو برابر می شود.
* دود سیگار احتمال ابتلا به آلزایمر را افزایش می دهد
زوال عقل در کسانی که به مدت طولانی در معرض دود سیگار قرار گرفتند ۳۰ درصد بیشتر است.
محققان می گویند استنشاق غیر مستقیم دود سیگار از طریق قرار گرفتن در محیطی که دیگران در آن سیگار می کشند احتمال ابتلا به آلزایمر را افزایش می دهد. این اولین مطالعه ای است که ارتباط استنشاق غیر مستقیم دود سیگار را با این نوع زوال ذهنی نشان می دهد.
به گفته سرپرست این تحقیق مطالعات گذشته نشان داده اند که دود سیگار غیر مستقیم باعث افزایش بیماری های قلبی عروقی شده و آترواسکلروزیس ، سخت شدن عروق خونی نیز با افزایش زوال ذهن ارتباط دارد.
در این مطالعه جدید ارتباط بین بیماری قلبی عروقی و زئال ذهن و همچنین اثرات مستقیم و مستقل سیگار بر سیستم عصبی مورد بررسی قرار گرفته است. زیرا دود غیر مستقیم سیگار می تواند فرآیند تحلیل اعصاب موثر در زوال ذهن را تحت تاثیر قرار داده و آستانه را برای ظهور علائم شبیه به زوال ذهن پایین می آورد.


* مصرف آسپیرین خطر آلزایمر را کاهش می دهد :
دانشمندان شواهد تازه ای به دست آورده اند که نشان می دهد مصرف آسپیرین می تواند به حفاظت از بدن در برابر خطرات جدی کمک کند.
این داروی اعجاب انگیز که بیش از ۱۰۰سال قبل ساخته شده است، می تواند بیماری آلزایمر را به تاخیر انداخته و یا حتی مانع ابتلا به آن شود.
آسپیرین می تواند از جمله به مبارزه با سرطان، بیماری قلبی، فشارخون و آرتروز کمک کند.
با این حال پزشکان هشدار داده اند که نتایج آخرین مطالعه در زمینه آسپیرین به این معنی نیست که مردم می توانند بدون مشاوره پزشکان به مصرف منظم آن روی بیاورند.
در یک پژوهش بیش از ۵۰۰۰ نفر که بیش از ۶۵ سال سن داشتند، برای تشخیص آلزایمر مورد ارزیابی قرار گرفتند. آنها همچنین این مساله که آیا آنها به طور منظم آسپیرین ، داروهای حاوی آسپیرین یا داروهای ضدالتهاب غیرکورتونی مانند ایبوپروفن مصرف کرده اند یا نه را مورد بررسی قرار دادند.
آنها دریافتند که از ۳۲۲۷ نفر از افرادی هنوز زنده هستند، ۱۰۴ نفر مبتلا به آلزایمر هستند. این مطالعه نشان داد بیمارانی که برای بیش از دو سال از آسپیرین یا داروهای ضدالتهاب غیرکورتونی استفاده کرده اند، ۵۰درصد کمتر از سایرین با احتمال ابتلا به آلزایمر مواجه هستند.
با این حال به نظر می رسد، تنها کسانیکه به طور منظم و در دوره ای طولانی از این داروها استفاده کرده اند، از فواید آن بهره مند شده اند. اگر مصرف این داروها مدت ها پیش از پیدایش هرگونه علائم آلزایمر(ضعف توانایی های مغزی) آغاز شود، موثر است.
در پایان باید توجه داشت که محققان نسبت به مصرف آسپیرین بدون مشورت پزشک هشدار می دهند. زیرا عوارض جانبی مرتبط با استفاده بلندمدت از این داروها، از جمله خونریزی معده، زخم معده و ناراحتی های کلیوی می تواند خطرناک باشد.

raz72592
10-06-2009, 19:15
* ورزش احتمال ابتلا به آلزایمر را کاهش می دهد :

ورزش به طور منظم خطر تحلیل قوای مغزی و بیماری آلزایمر را گاه تا ۴۰ درصد

کاهش می دهد.
این جامع ترین پژوهش درباره تاثیر ورزش در تحلیل قوای مغزی است. این مطالعه


نشان می دهد که فرد هر چه نحیف تر باشد، فواید ورزش احتمالا بیشتر خواهد بود.

محقق اصلی این مطالعه گفت: سه بار پیاده روی در هفته و هر بار ۱۵ دقیقه، کافی


است تا خطر ابتلا به آلزایمر کاهش پیدا کند.


ورزش منظم نه تنها خطر تحلیل قوای مغزی را می کاهد، بلکه ممکن است پیشرفت


بیماری در افرادی که نخستین علائم آن در آن ها ظاهر شده است را به تاخیر بیندازد.

ورزش ممکن است عملکرد مغز را از طریق افزایش جریان خون به بخش هایی از مغز


که مسئول حافظه است، بهبود بخشد. تحقیقات قبلی نشان داده بود که ضعف جریان


خون ممکن است باعث آسیب دیدن این بخش های مغز شود.


دکتر لارسون، محقق این مطالعه می گوید: حتی اگر ۷۵ ساله باشید و هرگز ورزش


نکرده باشید، اگر همین امروز شروع کنید، می توانید از فواید آن بهره مند شوید.

بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که آن چه برای قلب خوب باشد، برای مغز هم


خوب است. البته این مطالعه از این جهت مهم است که نشان می دهد ورزش حتی


پس از ۶۵ سالگی و حتی برای افراد شکننده مفید است.

raz72592
10-06-2009, 19:16
* نوشيدن يک فنجان قهوه در روز احتمال ابتلا به بيماري آلزايمر را کاهش مي‌دهد.
به گزارش واحد مرکزي خبر از لندن به نقل از روزنامه ديلي تلگراف، دانشمندان آمريکايي دريافتند کافئين راه انتقال کلسترول از خون به مغز را مسدود مي‌کند.
براساس يافته‌هاي دانشمندان آمريکايي، کلسترول موجب افزايش پروتئين‌هايي مي‌شود که در مغز تجزيه مي‌شوند و در پي ان پلاک‌هايي تشکيل مي‌شود که موجب ابتلا به آلزايمر مي‌شود.
نتايج اين تحقيق در نشريه نوروفلاميشن منتشر شده است و در اين بررسي به تعدادي از خرگوش‌ها روزانه سه ميلي گرم کافئين (معادل يک فنجان قهوه براي انسان) دادند که پس از ۱۲ هفته مشخص شد مايع خوني مغز که از سيستم عصبي مرکزي محافظت مي‌کند، در خرگوش‌هايي که کافئين دريافت کرده بودند به شکل معناداري دست نخورده‌تر باقي مانده است .
* اگر توصيه‌هاي اخلاقي را جدي بگيريد و آدم با وجدان، بااخلاق و وظيفه‌شناسي باشيد، این موضوع مي‌تواند به سلامت شما هم کمک کند و باعث شود تا در دوران سالمندي کمتر مبتلا به آلزايمر شويد.
اين نتايجي است که محققان به تازگي به آن دست يافته‌اند و در نشريه آرشيو روان‌پزشکي عمومي منتشر کرده‌اند.
اين مطالعه جالب که از سال ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۶ به طول انجاميده، روي هزار نفر از کشيش‌ها، راهبان و ساير فعالان کليسايي، انجام شده است.
از اين افراد خواسته شده به ميزان وجدان و اخلاق‌مداري خود نمره بدهند. همچنين سؤالاتي از آنها پرسيده شده که به‌طور غيرمستقيم اين موضوع را بررسي کرده است.
اين افراد طي اين مدت از لحاظ عصبي و ‌پزشکي ارزيابي شده‌اند تا عملکرد شناختي آنها، و اين که به آلزايمر مبتلا هستند يا نه، خيلي زود تشخيص داده شود.
در طي اين مدت، از اين عده، ۱۷۶ نفر به آلزايمر مبتلا شدند. مقايسه اين افراد با ساير افرادي که در اين مدت به بيماري مبتلا نشده بودند، نشان داد که تعداد آدم‌هايي که به اخلاق و وجدان‌شان امتياز کمتري داده بودند، در بين بيماران مبتلا بيشتر از بقيه بود؛ طوري که وقتي امتياز فردي به ۴۰ مي‌رسيد، احتمال ابتلايش خيلي کم و اگر به زير ۲۸ مي‌رسيد، احتمال ابتلايش خيلي زياد مي‌شد.
البته اين محققان، از دانشگاه راش در شيکاگوي آمريکا، روي اين موضوع تاکيد داشتند که اين افراد مذهبي، از طيف‌هاي مختلف شخصيتي بودند و همه يک‌جور نبودند. ضمن اين که آنها به اين نکته هم توجه داشتند که اين رابطه ممکن است چندان معني‌دار نباشد و تنها يک تصادف باشد. به همين علت، ساير متغيرها را هم در نظر گرفتند و اثر آنها را از اين رابطه حذف کردند؛ متغيرهايي که پيش از اين به‌عنوان عوامل خطر و زمينه‌ساز بروز بيماري آلزايمر معرفي شده بود.
آنها از اين نتايج، اثر متغيرهايي مانند سيگار، کم‌تحرکي و ارتباطات اجتماعي را حذف کردند و جمع‌بندي آنها اين بود که احتمال بروز آلزايمر در افراد اخلاق‌مدار، ۴۷ درصد کمتر از سايرين است.
توجيه محققان در اين‌باره قابل‌تامل است. آنها مي‌گويند افرادي که به امور اخلاقي و مذهبي پاي‌بندتر هستند، زندگي موفق‌تر و ملايم‌تري هم دارند و اين موفقيت و ملايمت، باعث شده تا احتمال بروز آلزايمر در آنها کمتر شود.
آنها در بررسي چند ساله‌شان متوجه شدند که اين افراد تنش‌ها و استرس‌هاي کمتري در زندگي‌‌شان دارند.
نه اين که مشکلي در زندگي نداشته باشند، بلکه مهارت‌هاي حل مسئله و نيز تطابق‌شان با اين مشکل‌ها بيشتر است. ضمن اين که رابطه معنوي آنها با خداوند، به آنها در تحمل سختي‌هاي زندگي کمک مي‌کند.
يک مطالعه جانبي ديگر نيز در کنار مطالعه اصلي انجام شد که نتايج آن جالب به‌نظر مي‌رسد.
در اين بخش، افرادي که طي مطالعه از دنيا رفته بودند، بررسي شدند و نتايج مهمي از کالبدشکافي آنها به دست آمد؛ اين که مغز افرادي که تا اين اندازه به اخلاق و مذهب پاي‌بند بودند، تغييرات بيولوژيک کمتري را هم در مقايسه با سايرين نشان مي‌داد.
تغييراتي مانند آتروفي و کاهش حجم، که در مغز افرادي به وجود مي‌آيد که در راه آلزايمري شدن‌اند.

raz72592
10-06-2009, 19:17
* نگرانی به خود راه ندهید و شاد باشید. تا خطر آلزایمر را کاهش دهید :
یافته‌های یک پژوهش جدید حاکی از ان است که افراد مستعد نگرانی، اضطراب یا افسردگی با احتمال بیشتری دچار “نقصان خفیف شناختی” (MCI) می‌شوند، عارضه‌ای که اغلب پیش‌ساز بیماری ناتوان‌کننده‌تر آلزایمر محسوب می‌شود. رابرت اس ویلسون سرپرست این تحقیق و عصب - روانشناس در مرکز بیماری آلزایمر راش در شیکاگو گفت: “MCI اکنون به عنوان یک علامت بسیار ابتدایی بیماری آلزایمر شناخته شده است.
ما دریافتیم که در میان سالمندان سالم بدون شاهدی از اختلال شناختی در شروع بررسی وجود استرس مزمن پیش‌بینی‌کننده بروز MCI است.
اما مشکل است این یافته‌ها را به دانشی بدل کرد که به افراد کمکی واقعی کند.
دکتر سام گندی رئیس شورای علمی و پزشکی انجمن آلزایمر آمریکا می‌گوید: “کمی‌کردن استرس مانند کمی‌کردن فعالیت ذهنی است. استانداردکردن، کمی‌کردن و اندازه‌گرفتن استرس با توجه به تفاوت‌های افراد کاری بسیاری مشکل است.
اما دکتر گری جی کندی رئیس بخش روانپزشکی سالمندان در مرکز پزشکی مونته‌فیوره در نیویورک معتقد است که دست کم در حال حاضر افراد تخت استرس نباید با نتایج این تحقیق تحت استرس بیشتری قرار گیرند.
او می‌گوید: “پنجاه درصد افرادی که دچار نقصان خفیف شناختی هستند نهایت دچار زوال عقل یا دمانس نمی‌شوند.
ویلسون و همکارانش که فرض کرده بودند استرس ممکن است نقشی در آغاز بیماری آلزایمر داشته باشد.
آنها در یک بررسی ۱۲ ساله بر روی بیش از ۱۲۰۰ نفر که در شروع کار علائمی از نقصان شناختی نداشتند، این افراد به تستی در مورد میزان حساسیت خود به استرس و عواطف منفی را پاسخ داده بودند.
در طول زمان ۳۸ درصد این افراد دچار نقصان خفیف شناختی شده بودند. افرادی که بیش از همه عواطف منفی را تجربه کرده بودند با احتمال بیش از ۴۰ درصد نسبت به افرادی که کمترین حساسیت را به این عواطف را داشتند، دچار نقصان خفیف شناختی شده بودند.
و به این ترتیب استرس روانی مزمن به گفته این پژوهشگران یک عامل خطرساز برای اختلال شناختی خفیف است.

raz72592
10-06-2009, 19:19
* اسیدهای چرب امگا-۳ که در ماهی یافت می‌شود، ممکن است مانع ساخت پروتئین‌هایی در مغز شود که با آلزایمر ارتباط دارند.
پژوهشگران آمریکایی در یک بررسی بر روی موش‌های آزمایشگاهی نشان دادند که اسیدهای چرب امگا-۳ که در ماهی یافت می‌شوند، ممکن است از ساخته شدن پروتئین‌هایی در مغز جلوگیری کنند که با ایجاد بیماری آلزایمر ارتباط دارند.
در بیماری آلزایمر ضایعاتی که آنها را “پلاک” و “کلافه” می نامند در مغز تشکیل می‌شوند، که ناشی ار تجمع غیرطبیعی دو پروتئین به نام بتا-آمیلوئید و تائو در مغز هستند.
این تحقیق که بر روی موش‌های آزمایشگاهی انجام شده، نشان می‌دهد که یک رژیم غذایی غنی از اسید چرب DHA ممکن است مانع از روند تجمع این پروتئین‌ها شود.
DHA، یا اسید دکوزاهگزانوئیک، نوعی اسید چرب امگا-۳ است که عمدتا در ماهی‌های چرب مانند ماهی آزاد و ماکرل و به مقدار کمتر در خزه‌های دریایی، تخم‌مرغ و جگر یافت می‌شود.
با وجود آنکه یافته‌های جدید در تحقیق بر روی حیوانات به دست آمده‌اند، مکمل تحقیقاتی بر روی انسان‌ها هستند که مصرف بیشتر ماهی و نیز میزان بالاتر DHA در خون را با خطر کمتر بیماری آلزایمر مرتبط کرده‌اند.
دکتر فرانک لافرلا از دانشگاه کلیفرنیا در ایروین که سرپرست این تحقیق بوده، می‌‌گوید اکنون لازم است آزمون‌های بالینی در افرادی انجام شود که در مراحل ابتدایی بیماری آلزایمر هستند تا مشخص شود آیا مکمل‌های DHA می‌توانند از پیشرفت بیماری در انسان‌ها جلوگیری کنند یا نه.
* مصرف داروي ضد کلسترول ستاتين زوال عقل را کاهش مي دهد .
دانشمندان مدرک بيشتري پيدا کرده اند که نشان مي دهد مصرف «استاتين» که بطور رايج براي پايين آوردن کلسترول استفاده مي شود از زوال عقل و کاهش حافظه پيشگيري مي کند.
اين مطالعه که در مجله «نورولوژي» منتشر شده است نشان داد «استاتين» که معمولا براي کاهش خطر بيماري قلبي مصرف مي شود خطر زوال عقل را به نصف مي رساند.
در اين طرح ۵۶۷۴ آمريکايي مکزيکي تبار ۶۰ ساله و مسن تر که در معرض خطر بالاي ابتلا به زوال عقل قرار داشتند مورد مطالعه قرار گرفتند.
زمانيکه محققان ساير عوامل خطر ساز از جمله تحصيلات ، سيگار کشيدن و ديابت را مد نظر قرار دادند نتيجه گرفتند که خطر ابتلا به زوال عقل در افرادي که استاتين مصرف مي کردند ۵۰ درصد کمتر بود.
تخمين زده مي شود در حال حاضر چهار ميليون نفر تنها در انگليس و ولز ، «استاتين» مصرف مي کنند.
پروفسور «مري هان» محقق برجسته اين تحقيق از «دانشگاه ميشيگان» گفت ، نتيجه اي که از اين تحقيق گرفته مي شود اين است که اگر شخصي در يک دوره ۵ تا ۷ ساله «استاتين» مصرف کند خطر ابتلا به زوال عقل در وي به نصف مي رسد و اين تحول بزرگي است.
استاتين با پايين آوردن سطوح کلسترول که رگ هاي خوني را مسدود مي کنند خطر ابتلا به بيماري هاي قلبي را کاهش مي دهد.

raz72592
10-06-2009, 19:21
* راههای پیشگیری از ابتلا به آلزایمر:
۱- عواملی چون تغذیه سالم، ورزش و کنترل وزن از بروز این بیماری جلوگیری می کند.

شایان ذکر است ، بیش از ۱۲ میلیون نفر در سراسر جهان مبتلا به بیماری آلزایمر هستند و انتظار می رود تا سال ۲۰۲۵ این رقم به ۲۲ میلیون نفر افزایش یابد.

۲- استفاده از داروهای کاهش دهنده کلسترول و فشار خون در عدم ابتلا به این بیماری ، مؤثر واقع می شود.

۳- حفظ سلامتی در دوران جوانی، یکی دیگر از عوامل مؤثر در پیشگیری از بیماری آلزایمر است، چون این بیماری در دوران جوانی به سراغ فرد می آید و بعد از گذشت ۲۰ تا ۳۰ سال علائم اولیه آن بروز می کند.

۴- افرادی که در برنامه غذایی خود از ویتامین های C,E استفاده می کنند، کمتر به این بیماری مبتلا می شوند. ۵- یافته های آماری نشان داده است میزان ابتلا به آلزایمر در افرادی که کار فکری منظم انجام می دهند، کمتر است.
تا می توانید آلزایمر را به تاخیر بیندازید :
بیماری آلزایمر علاجی ندارد، و هیچ شیوه قاطعی برای پیشگیری از آن هم وجود ندارد. اما پژوهش‌ها نشان‌ داده‌اند که برخی از فعالیت‌ها ممکن است در به تاخیر انداختن بروز این عارضه موثر باشند.

raz72592
10-06-2009, 19:24
از جمله بهتر است این کارها را انجام دهید:
• مرتبا ورزش کنید.
• فعالیت‌های تحریک‌کننده ذهن مانند بازی شطرنج، نواختن یک آلت موسیقی یا حل‌کردن جدول کلمات متقاطع انجام دهید.
• رژیم غذایی غنی از مواد آنتی‌اکسیدانت با مقدار زیادی سیزی و میوه، مغزهای خوراکی و ماهی مانند ماهی آزاد که مقدار زیادی اسیدهای چرب اومگا-۳ دارد، مصرف کنید.
• وزنتان را کنترل کنید. افرادی که اضافه‌وزن دارند با احتمال بیشتری به این بیماری دچار می شوند.
* پروتئين آميلوئيدي Aβ۱-۴۰ به خصوص هنگامي كه با پايين بودن ميزان پروتئين آميلوئيدي ديگري به نام Aβ۱-۴۲ همراه باشد خطر ابتلا به زوال عقل را زياد مي‌كند.
دانشمندان مي‌گويند ميزان خوني دو پروتئين مي‌تواند احتمال ابتلا به زوال عقل(دمانس) را پيش‌بيني كند.
به گزارش بي بي سي پژوهشگران هلندي در بررسي بيش از ۱۷۰۰ نفر متوجه شدند كه ميزان‌هاي بالاي يك پروتئين آميلوئيدي و ميزان‌هاي كم يك پروتئين آميلوئيدي ديگر در خون خطر ابتلا به دمانس يا زوال عقل را ده برابر مي‌كند.
محققان “مركز پزشكي اراسموس” مي‌گويند كار بيشتري لازم است تا مشخص شود آيا اين شاخص‌ها را مي‌توان به عنوان يك آزمون خوني براي تشخيص دمانس به كار برد يا نه.
تشخيص زوال عقل به خصوص در مراحل اوليه بسيار مشكل است.آزمون ساده‌اي براي تشخيص دمانس وجود ندارد و تنها با بررسي مغز يك فرد پس از مرگ مي‌توان قطعا وجود آن را تشخيص داد.
در بيماري آلزايمر كه يكي از علت‌هاي شايع زوال عقل در سنين بالا ست پلاك‌هايي متشكل از پروتئين‌هاي آميلوئيدي در مغز مشاهده مي‌شود.
پژوهش‌هاي گذشته همچنين نشان داده‌اند كه افرادي كه داراي جهش‌هاي ژنتيكي هستند كه آنها را مستعد ابتلا زودرس به بيماري آلزايمر مي‌كند،داراي مقادير بالاي خوني پروتئين آميلوئيد هستند.
تحقيق انجام شده در هلند نيز نشان‌داد كه بالا بودن پروتئين آميلوئيدي Aβ۱-۴۰ به خصوص هنگامي كه با پايين بودن ميزان پروتئين آميلوئيدي ديگري به نام Aβ۱-۴۲ همراه باشد خطر ابتلا به زوال عقل را زياد مي‌كند.
گرچه پژوهشگران علت اين وضعيت را نمي‌دانند ولي معتقدند بالقوه مي‌توان آن را به عنوان يك شاخص براي تشخيص دمانس در شرف وقوع به كار برد.

raz72592
10-06-2009, 19:26
* چربی خون بالا خطر ابتلا به بیماری آلزایمر را افزایش می دهد.
آلمان از جمله کشورهایی است که میانگین سنی جمعیت آن رو به افزایش است و به همین علت تعداد افراد مبتلا به بیماری‌های شایع سالمندان و یا بیماری‌هایی که در سنین بالا بروز می‌کنند نیز رو به افزایش است.
یکی از این بیماری ها، بیماری آلزایمر است که در زمان حاضر نزدیک به یک میلیون نفر در آلمان از آن رنج می‌برند و به همین جهت این کشور یکی از کشورهایی است که طرح‌های تحقیقاتی پرهزینه‌ای را برای یافتن درمان موثر بیماری آلزایمر دنبال می‌کند.
مرکز تحقیقاتی شهر بن برای یافتن رابطه میان نوع تغذیه افراد و خطر بروز بیماری آلزایمر فعال است.
“فرانک یسن” یکی از پزشکان این مرکز می‌گوید: “ابتدا حافظه کوتاه مدت تخریب می‌شود، یعنی بیمار به سختی می‌تواند جزییات اتفاقی که چندی پیش رخ داده را به خاطر بیاورد و حافظه بلند مدت نیز رفته رفته از بین می‌رود و به علاوه بیمار تسلط به محیط اطرافش را هم از دست می‌دهد.
وی مهم‌ترین هدف این تحقیقات را تشخیص به‌موقع بیماری می‌داند و می افزاید: “هرچه سن افراد بالاتر می‌رود خطر ابتلا به بیماری افزایش پیدا می‌کند و گذشته از آن، افرادی که در خانواده‌هایشان سابقه بیماری آلزایمر دارند، بیشتر در معرض خطرند. البته فاکتورهای مشخصی هم هستند که ضریب خطر را بالا می‌برند مثلا فشار خون بالا، دیابت، چربی یا وزن بالا.”
در صورت مشاهده علایم بیماری، بیمار می‌تواند با مصرف دارو از پیشرفت بیماری جلوگیری کند، اما دارویی برای درمان بخش از دست رفته حافظه وجود ندارد و علت اصلی بیماری، رسوب نوعی پروتیین در بافت مغزی است.
بررسی علت رسوب این پروتیین در مغز طرحی است که کارشناسان بیوشیمی و داروسازی کلینیک دانشگاه بن دنبال می‌کنند.
چندی پیش محققان دانشگاه “توبینگن” آلمان اعلام کرده بودند که موفق شده‌اند واکسن بیماری آلزایمر را تهیه کنند.
واکسن در مرحله تست حیوانی به خوبی پاسخ داد و این طور به نظر می‌رسید که محققان راه‌حل مناسبی برای جلوگیری از بروز بیماری آلزایمر یافته‌اند، اما در مرحله بعد و تست واکسن بر روی داوطلبان مبتلا به آلزایمر موفقیت چندانی حاصل نشد و حتی در یکی دو مورد تزریق واکسن منجر به تخریب سریع تر بافت مغزی داوطلبان شد.
اما “فرانک یسن” مانند سایر افراد گروه معتقد است که‌آلزایمر درمان پذیر است و تحقیقات روند خوبی را دنبال می‌کنند.
وی می‌گوید: “ما نشانه‌های زیادی داریم که بسیار امیدوارکننده به نظر می‌رسند و با کمی خوش بینی می‌توان گفت ظرف پنج تا ده سال آینده درمان موثری برای بیماری آلزایمر خواهیم یافت.”

raz72592
10-06-2009, 19:27
* نقش ویتامین ها در پیشگیری از آلزایمر
مطالعات جديد نشان مي دهد مصرف همزمان ويتامين هاي E و C ممكن است در كاهش ابتلا افراد به بيماري آلزايمر موثر باشد.
مطالعات قبلي شواهدي در موردي تاثير اين ويتامين هاي به اصطلاح «آنتي اكسيدان» در كمك به حفظ مغز از اين بيماري ويرانگر به دست داده بودند ، اما مطالعات جديد نتايج كاملا قاطع تري را نشان داده اند.
استفاده از ويتامين يكي از چند شيوه اي است كه دانشمندان به اميد يافتن راهي براي پيشگيري از آلزايمر به آن متوسل شده اند.
انجام اين تحقيقات حالت اضطراري دارد زيرا اگر به نتيجه نرسد تا سال ۲۰۵۰ فقط حدود ۱۶ ميليون امريكايي به اين بيماري مغزي بدون درمان مبتلا خواهند شد.
مطالعه روي ۴۷۴۰ نفر از مردم «يوتا» نشان مي دهد كه مكمل هاي ويتاميني آنتي اكسيدان ، مخصوصا ويتامين هاي Eو C ممكن است تاثير فراواني در حفاظت مغز از آلزايمر داشته باشند.
مطالعات نشان داد احتمال ابتلاي كساني كه در ابتداي اين بررسي ويتامين هاي اي و سي مصرف مي كردند ۷۸ درصد كمتر بود.
احتمال ابتلاي افراد تحت بررسي كه در اين مدت ويتامين سي مصرف مي كردند، ۶۴ درصد كمتر بود.
پيتر زندي از دانشكده بهداشت عمومي بلومبرگ دانشگاه جان هاپكينز در بالتيمور و همكارانش در مورد استفاده از ويتامين ها به مطالعه پرداختند.
آنان در سال ۱۹۹۵ تعداد ۴۷۴۰ مرد و زن ۶۵ ساله و بيشتر ساكن «كاچه كانتي» در يوتا را زير نظر گرفتند.
در ابتداي بررسي ۲۰۰ نفر از اين عده به آلزايمر مبتلا بودند.
در تحقيقات اوليه آشكار شد كساني كه تركيب ويتامين اي و سي را مصرف مي كردند ، احتمال ابتلايشان به آلزايمر كمتر بود.
سه يا چهار سال بعد دوباره در مورد اين افراد بررسي به عمل آمد.
معلوم شد ۱۰۴ نفر ديگر به آلزايمر مبتلا شده اند باز هم تحقيقات نشان داد كساني كه اين دو ويتامين را مصرف كرده بودند ، به بيماري مبتلا نشده بودند.
دكتر زندي و همكارانش با تاكيد بر تاثير اين ويتامين ها روي پيشگيري از اين بيماري معتقدند كه مقدار موثر ويتامين E در كپسول هاي مايع (Liquid) داراي ۴۰۰ تا ۱۰۰۰ واحد بين المللي و ويتامين سي (C) به شكل قرص ۵۰۰ تا ۱۰۰ ميلي گرم است.
اين ويتامين ها ، معروف به آنتي اكسيدان ، به حفاظت از مغز در برابر مولكول هاي به شدت مخرب موسوم به راديكال هاي آزاد كمك مي كنند.
سلول هاي مغز مخصوصا در برابر لطمات راديكال هاي آزاد آسيب پذير هستند.
راديكال هاي آزاد در كنار پلاك (Plaque) يافته شده در مغز بيماران آلزايمري توليد مي شوند.

raz72592
10-06-2009, 19:28
* پس فراموش نکنیم : آلزايمر قابل پيشگيري است .
تاکنون هيچ راه تضمين شده اي براي پيشگيري از آلزايمر وجود نداشته است، اما تحقيقات اخير روش هاي زير را در پيشگيري از آلزايمر موثر مي داند.
۱- تمرينات فکري:
افرادي که مرتب مطالعه مي کنند و يا بازي هاي فکري انجام مي دهند، جدول حل مي کنند و …..کمتر در معرض ابتلا به اين بيماري خواهند بود.
۲- تمرينات بدني:
۳۰ دقيقه ورزش روزانه تاثير به سزايي در سلامت قلب ، ماهيچه ها و مغز دارد. پياده روي، باغباني، تميز کردن منزل، رقصيدن و….مي تواند نوعي ورزش باشد.
۳- نوشيدن مايعات به اندازه کافي:
کم آبي مهم ترين فاکتور متغير براي از دست دادن حافظه است. به مقدار کافي مايعات بنوشيد و از مصرف نوشيدني هاي الکلي اجتناب کنيد.
۴- مراقب داروهاي مصرفي باشيد:
پزشک شما بايد از کليه داروهاي تجويزي و غير تجويزي که مصرف مي کنيد آگاه باشد. زيرا ترکيب بعضي از داروها باعث گيجي، فراموشي و يا آسيب بلند مدت به حافظه شود.
۵- رژيم غذايي سالم را پيروي کنيد:
روزانه حداقل ۵ نوع ميوه و سبزي تازه بخوريد. سبزيجات پهن برگ مثل بروکلي، اسفناج و کاهو بسيار مفيد است.
۶- از مکمل فسفاتيديل سرين Phosphatidylserine استفاده کنيد:
مطالعات مختلف نشان مي دهد که استفاده از اين مکمل در مراحل اوليه ابتلا به آلزايمر، سرعت پيشرفت بيماري را کاهش مي دهد. بنابراين اگر اين بيماري در خانواده در حال گسترش است بهتراست با مشورت پزشک مصرف آن را شروع کنيد.

raz72592
10-06-2009, 19:30
افسردگی در زنان موضوعات مربوط به بلوغ :
پیش از دوران بلوغ اختلافی در میزان بروز افسردگی در بین دختران و پسران دیده نمی شود اما بین سنین ۱۱ و ۱۳ سال میزان رشد افسردگی در دختران افزایش می یابد تا سن ۱۵ سالگی که دختران ۲ برابر بیشتر نسبت به مردان دوره افسردگی را تجربه می کنند .
این مسأله در دوران بلوغ یعنی در زمانی که انتظارات و نقش های افراد به طور چمشگیری تغییر می کند ، رخ می دهد . فشارهای دوران بلوغ شامل شکل گیری هویت ، ظاهر شدن نقش جنسی ، جدا شدن از الگوها ، تجربه تصمیم گیری برای اولین بار همراه با دیگر تغییرات هورمونی – ذهنی و جسمی می شود . اینگونه فشارها به طور کلی در پسران و دختران متفاوت است و ظاهراً در دختران بیشتر با افسردگی همراه است . تحقیقات نشان می دهد که در دختران دبیرستانی میزان افسردگی ، اضطراب ، اختلالات مربوط به خوردن و اختلالات مربوط به تطبیق با محیط نسبت به پسران دبیرستانی که اختلالات رفتاری تخریب کننده ای نشان می دهند به مراتب بالاتر است .
بزرگسالی ؛ روابط و نقش های کاری :
به طور کلی فشارها می توانند در ابتلا به افسردگی در افرادی که از نظر بیولوژیکی نسبت به این بیماری آسیب پذیرهستند ، مؤثر باشند . برخی از نظر تئوری معتقد هستند که شیوع بالاتر میزان افسردگی در زنان ناشی از فشارهای ویژه ای است که زنان با آن مواجه هستند . اینگونه فشارها شامل مسئولیتهای اصلی آنها در خانه و در محل کار ، تک والدینی و مراقبت از کودکان و والدین سالمند می شود .
اینکه چگونه اینگونه عوامل می توانند روی زندگی زنان اثر بگذارند هنوز شناخته نشده است . بالاترین میزان شیوع افسردگی در زنان و مردانی دیده می شود که از یکدیگر جدا شده و طلاق گرفته اند و کمترین میزان آن در زنان و مردان ازدواج کرده دیده می شود . در هر حال همیشه میزان افسردگی در زنان بیشتر از مردان است . کیفیت ازدواج نقش مهمی در زندگی دارد . نداشتن یک دوست صمیمی و محرم و رابطه ای مطمئن ، همچنین آشکار شدن اختلافات زناشویی می تواند باعث بروز افسردگی در زنان شود . در حقیقت بیشترین میزان افسردگی در زنان در برهه هایی که از زندگی زناشویی خود راضی نیستند دیده شده است .

raz72592
10-06-2009, 19:32
رویدادهای مربوط به بارداری :
رویدادهای باروری زنان شامل سیکل های قاعدگی ، حاملگی ، دوره بعد از حاملگی ، نازایی ، یائسگی و در بعضی موارد بعد از اخذ تصمیم در مورد نداشتن فرزند می شود . این موارد نوساناتی را درخُلق و خوی زنان به وجود می آورد که در بعضی از زنان این نوسانات شامل افسردگی هم می شود . تحقیقات این مسأله را مورد تأئـید قرار داده اند که هورمون ها روی ترکیبات شیمیایی مغز که احساسات و خلق و خوی را کنترل می کند ، اثر می گذارند . اگرچه یک مکانیسم ویژه زیستی در مورد دخالت هورمونی در بروز افسردگی شناخته نشده است اما تجربیات نشان داده که بسیاری از زنان در سیکل های قاعدگی خود بعضی از تغییرات جسمانی و رفتاری را تجربه می کنند .
در بعضی از زنان این تغییرات با شدت – به طور منظم و همراه با احساس افسردگی – تحریک پذیری و دیگر تغییرات جسمی و احساسی رخ می دهد . این تغییرات به نام سندرم قبل از قاعدگی (PMS) نامیده شده است . این تغییرات معمولاً بعد از تخمک گذاری شروع می شود و به تدریج تا شروع قاعدگی بدتر می شود . دانشمندان در حال بررسی این مسأله هستند که چگونه بالا رفتن و یا کاهش دوره ای میزان استروژن و یا دیگر هورمون ها احتمالاً می تواند روی ترکیبات شیمیایی مغز که در ارتباط با بیماری افسردگی است ، اثر بگذارد .
تغییرات خُلقی بعد از زایمان می تواند از یک غمگینی موقتی که یک زن بلافاصله بعد از به دنیا آوردن فرزند خود تجربه می کند تا یک مرحله اساسی افسردگی و درماندگی تفاوت داشته باشد .
تحقیقات نشان می دهد زنانی که بعد از به دنیا آوردن فرزند خود دچار افسردگی اساسی می شوند ، قبل از حاملگی چندین بار در گذشته آن را تجربه کرده اند که احتمالاً تشخیص داده نشده و درمانی برای آن صورت نگرفته است . حاملگی ( اگر خواسته انجام گیرد ) به ندرت در ایجاد افسردگی نقش دارد امّا سقط جنین نیز ظاهراً منجر به شیوع بیشتر افسردگی می شود .
زنانی که مشکل نازایی دارند احتمالاً در معرض غمگینی و اضطراب بیش از حد قرار دارند ولی روشن نیست که این امر در افزایش شیوع افسردگی نقشی داشته باشد . علاوه بر این مادر شدن احتمالاً خطر ابتلا به افسردگی را به دلیل فشار و یا تقاضاهایی که باید به آن پاسخ دهند ، افزایش می دهد .
یائسگی :
به طور کلی یائسگی ارتباطی به افزایش خطر افسردگی ندارد . تحقیقات نشان می دهد که بروز افسردگی در زمان یائسگی تفاوتی با بروز این بیماری در سنین دیگر ندارد . زنانی که بیشتر نسبت به افسردگی مربوط به تغییرات زندگی آسیب پذیرند ، همانهایی هستند که در گذشته در زندگی خود دوره هایی از افسردگی را گذرانده اند .
ملاحظات ویژه فرهنگی :
به طور کلی بررسی های انجام گرفته روی زنان در کشورهای آفریقایی – آمریکایی و اسپانیولی زبان نشانــگر شیــوع افسردگی در زنان به میزان دو برابر مردان می باشد . اگرچه دلایلی وجود دارد که نشان می دهد اغلب در کشورهای آفریقایی و امریکایی بیماری افسردگی تشخیص داده نمی شود و این نسبت تشخیص در کشورهای اسپانیولی زبان نسبت به زنان قفقازی بیشتر است . اطلاعات قطعی مربوط به شیوع افسردگی در دیگر قومها و نژادها در دسترس نیست . تفاوت های احتمالی در نشان دادن علائم افسردگی در بین اقلیت ها احتمالاً در تشخیص این بیماری مؤثر هستند . به عنوان مثال آمریکایی های افریقایی تبار بیشتر علائم جسمانی مانند تغییر در اشتها و دردهای جسمی را گزارش می کنند .
علاوه بر این افراد با زمینه هــای فرهنگی متفاوت ممکن است نشانه های افسردگی را به گونه های دیگری تجربه نمایند که این عوامل هنگام کار با جمعیتــهای ویژه باید مورد توجه قرار گیرد . از سوی دیگر شواهدی در دست است که اصولاً افسردگی در بین آمریکایی های افریقایی تبار شیوع کمتری دارد ، این میزان در زنــان اسپانیـایی کمـی بیشتـــر از زنـان قـفـقـازی می باشد . چنین عواملی باید در حین کار با زنان از فرهنگ های مختلف در نظر گرقته شود .

raz72592
10-06-2009, 19:33
آزار و اذیت ها :
بررسی ها نشان می دهد زنانی که در دوران کودکی مورد دستکاری جنسی قرار گرفته اند، احتمالاً در طول زندگی بیشتر در معرض ابتلا به بیماری افسردگی هستند تا کسانی که چنین تجربه ای را نداشته اند.علاوه بر این مطالعات متعددی نشان می دهد که بروز افسردگی در زنانی که در دوران بلوغ و یا در بزرگسالی مورد تجاوز قرار گرفته اند بیشتر است.
از سوی دیگر چون زنان خیلی بیشتر از مردان در دوران کودکی مورد اذیت و آزار جنسی قرار می گیرند ، از اینرو این یافته ها ارتباط بیشتری با موضوع افسردگی در زنان پیدا می کند. زنانی که به شکلهای مختلف مورد آزار قرار گرفته اند از قبیل آزار جسمی و یا جنسی در محل کار میزان بیشتری از افسردگی را نشان می دهند. آزاری که احتمالاً منجر به افسردگی می شود از طریق پائین آمدن عزت نفس ، احساس ناامیدی ، خود سرزنشی و انزوای اجتماعی به وجود می آید .
احتمالاً عوامل خطرزای زیستی و محیطی ناشی از پرورش در یک خانواده نابسامان در ایجاد افسردگی نقش دارند. در حال حاضر تحقیقات بیشتری مورد نیاز است که رابطه این مسأله را به طور ویژه با افسردگی دریابیم.
فقر:
زنان و کودکان که ۷۵ درصد جمعیت آمریکا را تشکیل می دهند در این کشور فقیر محسوب می گردند . فقر اقتصادی فشارهای بسیاری از قبیل گوشه گیری ، احساس ناایمنی ، مواجه شدن با رویدادهای ناگوار بسیار و دسترسی ناکافی به منابع کمکی را موجب می شود . غمگینی و داشتن روحیه پائین یک امر عادی در بین افرادی است که درآمد اقتصادی کمکی دارند و فاقد حمایتهای اجتماعی هستند . امّا تحقیقات هنوز ثابت نکرده است که شیوع افسردگی در بین افرادی که مواجه با فشارهای محیطی ذکر شده هستند ، بیشتر است .
افسردگی در اواخر بزرگسالی :
یک زمانی معمول بود که فکر می کردند زنان زمانی که فــرزندانشان بـزرگ شده و منــزل را ترک می کنند مواجه با سندرم « آشیانه خالی » می شوند به این ترتیب که عمیقاً احساس می کنند هویت و هدفشان را در زندگی از دست داده اند و از اینرو مستعد ابتلاء به افسردگی می شوند امّا تحقیقات افزایش میزان افسردگی در این مرحله از زندگی را در زنان نشان نمی دهد .
در مقایسه با گروههای جوانتر، زنان سالمند بیشتر از مردان از بیماری افسردگی رنج می برند . همینطور برای تمام گروههای سنی مجرد ( که شامل افراد بیوه نیز می شود ) عامل خطر ابتلا به افسردگی وجود دارد . مهمتـر اینکه نباید از نـظـر دور داشت که افســردگی به عنوان یک پیـامد طبیعی نـاشی از مشکـلات اقتصادی – اجتماعی و جسمی دوران پایانی زندگی عارض می شود .
در ایالات متحده آمریکا هر ساله حدود ۰۰۰/۸۰۰ نفر بیوه می شوند . بیشتر این افراد مسن و زن هستند و درجات مختلفی از نشانه های افسردگی را تجربه می کنند . بیشتر آنها نیازی به درمان خاصی ندارند ولی آن عده ای که در حد متوسط و یا شدیدی غمگین هستند می توانند با بهره مندی از خدمات گروههای خودیار و یا درمانهای روانی و اجتماعی مختلف بهبودی پیدا کنند . به هر حال حدود یک سوم افرادی که همسر خود را از دست می دهند ، در یک ماه اول بعد از مرگ همسر نشانه های افسردگی اساسی( ماژور) را از خود بروز می دهند و نیمی از این افراد تا یک سال بعد از واقعه در حالت افسردگی باقی می مانند .
اینگونه افسردگی ها به درمانهای متعارف ضد افسردگی پاسخ می دهند ، گرچه تحقیقات در مورد اینکه چه زمانی باید این درمانها را شروع کرد و یا اینکه چگونه باید دارو درمانی با درمانهای روانی اجتماعی ترکیب گردند ، هنوز در مراحل اولیه می باشند

raz72592
11-06-2009, 13:32
بیماری هموروئید یا بواسیر چیست و درمان آن چگونه است ؟ شرح بیماری :
بواسیر عبارت‌ است‌ از سیاهرگ‌های‌ گشادشده‌ ( واریسی‌) در راست‌ روده‌ یا مقعد. بواسیر ممکن‌ در مجرای‌ مقعدی‌ (بواسیر داخلی‌) یا در مدخل‌ مقعد (بواسیر خارجی‌) واقع‌ شده‌ باشد. بواسیر ممکن‌ است‌ سال‌ها وجود داشته‌ باشد اما تنها با وقوع‌ خونریزی‌ بدان‌ پی‌برده‌ شود.
علایم‌ شایع‌ :
خونریزی‌. امکان‌ دارد خون‌ قرمز روش‌ به‌ صورت‌ رگه‌هایی‌ در اجابت‌ مزاج‌ دیده‌ شود یا به‌ دنبال‌ اجابت‌ مزاج‌، خون‌ به‌ مقدار کم‌ و به‌ مدت‌کوتاهی‌ چکه‌ کند.
درد، خارش‌ یا ترشح‌ مخاطی‌ پس‌ از اجابت‌ مزاج‌
وجود یک‌ برجستگی‌ در مقعد
احساس‌ این‌ که‌ پس‌ از اجابت‌ مزاج‌، راست‌ روده‌ به‌طور کامل‌ تخلیه‌ نشده‌ باشد (این‌ حالت‌ تنها در مورد بواسیر بزرگ‌ دیده‌ می‌شود).
التهاب‌ و تورم‌
علل‌ :
وارد آمدن‌ فشار مکرر به‌ سیاهرگ‌های‌ مقعد یا راست‌ روده‌
عوامل‌ افزایش‌ دهنده‌ خطر
رژیم‌ غذایی‌ بدون‌ فیبر
نشستن‌ یا ایستادن‌ به‌ مدت‌طولانی‌
چاقی‌
یبوست‌
کم‌شدن‌ تون‌ عضلانی‌ در سنین‌ بالا
جراحی‌ راست‌ روده‌ یا پارگی‌ مجرای‌ تناسلی‌ به‌ هنگام‌ زایمان‌ و دوختن‌ آن‌
بیماری‌ کبدی‌
سرطان‌ روده‌ بزرگ‌
لواط‌
بالا بردن‌ فشار خون‌ در سیستم‌ سیاهرگی‌ دستگاه‌ گوارش‌
پیشگیری‌ :
برای‌ اجابت‌ مزاج‌ عجله‌ نکنید و در عین‌ حال‌ از زور زدن‌ و نشستن‌ طولانی‌مدت‌ در توآلت‌ خودداری‌ کنید.
اگر اضافه‌ وزن‌ دارید، وزن‌ خود را کاهش‌ دهید.
مقدار فیبر غذایی‌ را در رژیم‌ خود افزایش‌ دهید.
روزانه‌ ۱۰-۸ لیوان‌ آب‌ بنوشید.
به‌طور منظم‌ ورزش‌ کنید.

raz72592
11-06-2009, 13:34
عواقب‌ مورد انتظار : بواسیر معمولاً با مراقبت‌ مناسب‌ خوب‌ می‌شود، اما علایم‌ ممکن‌ است‌ افت‌ و خیر داشته‌ باشند (یعنی‌ بواسیر ممکن‌ است‌ پس‌ از یک‌ دوره‌ یبوست‌ دوباره‌ ظاهر شود). در مواردی‌ که‌ به‌ درمان‌ محافظه‌کارانه‌ خوب‌ پاسخ‌ نمی‌دهند شاید جراحی‌ مورد نیاز باشد.
عوارض‌ احتمالی‌
کم‌خونی‌ فقر آهن‌ اگر خونریزی‌ قابل‌ توجه‌ باشد.
درد شدید در اثر وجود لخته‌ خون‌ در بواسیر
عفونت‌ یا زخم‌ شدن‌ بواسیر
اصول‌ کلی‌ :
برای‌ تشخیص‌ قطعی‌ ممکن‌ است‌ یکی‌ از روش‌های‌ زیر انجام‌ شوند: آنوسکپی‌ (دیدن‌ مقعد با کمک‌ یک‌ لوله‌ کوتاه‌ به‌ نام‌ آنوسکپ‌، وسیله‌ای‌ لنزدار و دارای‌ یک‌ منبع‌ نورانی‌ در سر آن‌ است‌)، یا پروکتوسکپی‌ (دیدن‌ راست‌ روده‌ و قسمت‌ پایینی‌ روده‌ بزرگ‌ یا وسیله‌ای‌ به‌ نام‌ پروکتوسکپ‌، که‌ وسیله‌ای‌ اپتیک‌ و دارای‌ یک‌ منبع‌ نورانی‌ در سر آن‌ است‌).
درمان‌ با هدف‌ تخفیف‌ علایم‌ صورت‌ می‌گیرد.
هیچ‌گاه‌ برای‌ اجابت‌ مزاج‌ زور نزنید.
پس‌ از اجابت‌ مزاج‌، ناحیه‌ را با ملایمت‌ پاک‌ کنید.
برای‌ تخفیف‌ درد، روزانه‌ چندین‌ بار هر بار به‌ مدت‌ ۲۰-۱۰ دقیقه‌ در آب‌ گرم‌ بنشینید.
برای‌ تخفیف‌ درد و تورم‌ ناشی‌ از وجود لخته‌ در بواسیر یا بیرون‌ زدگی‌ بواسیر، یک‌ روز در رختخواب‌ استراحت‌ کنید و روی‌ ناحیه‌ کیسه‌ یخ‌ بگذارید.
در مواردی‌ که‌ مقاوم‌ به‌ درمان‌ هستند، امکان‌ دارد نیاز به‌ جراحی‌ وجود داشته‌ باشد. روش‌های‌ مختلفی‌ وجود دارند:

raz72592
11-06-2009, 13:36
بستن‌ یک‌ باند لاستیکی‌ در قاعده‌ بواسیر؛
اسکلروتراپی‌ (تزریق‌ مواد شیمیایی‌ برای‌ بسته‌ شدن‌ سیاهرگ‌ها و تشکیل‌ بافت‌ جوشگاهی‌)؛
جراحی‌ با سرما (یخ‌ زدن‌ بواسیر با نیتروژن‌ مایع‌)؛
انعقاد بواسیر (با اشعه‌ مادون‌ قرمز یا لیزر)؛
در آوردن‌ بواسیر
داروها :
برای‌ درد خفیف‌، خارش‌، یا کاهش‌ تورم‌، می‌توان‌ از داروهایی‌ که‌ اختصاصاً برای‌ تخفیف‌ علایم‌ بواسیر ساخته‌ شده‌اند استفاده‌ کرد. اگر علایم‌ بواسیر به‌ هنگام‌ حاملگی‌ رخ‌ دهند، از پزشک‌ خود در مورد داروهای‌ مناسب‌ که‌ در حاملگی‌ مشکلی‌ ایجاد نکند سؤوال‌ کنید.
اگر نیاز به‌ استفاده‌ از مسهل‌ باشد، از نرم‌کننده‌های‌ اجابت‌ مزاج‌ استفاده‌ کنید.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری :
محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد. کار روده‌ با آمادگی‌ جسمانی‌ مناسب‌ بهبود می‌یابد.
رژیم‌ غذایی‌ :
برای‌ پیشگیری‌ از یبوست‌، یک‌ رژیم‌ متعادل‌ حاوی‌ مواد غذایی‌ دارای‌ فیبر زیاد، مثل‌ میوه‌های‌ تازه‌، کلوچه‌، حبوبات‌، سبزیجات‌ و غلات‌ سبوس‌دار داشته‌ باشید.
روزانه‌ ۱۰-۸ لیوان‌ مایعات‌ بنوشید.
اگر اضافه‌ وزن‌ دارید، وزن‌ خود را کم‌ کنید.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر در همان‌ جایی‌ که‌ بواسیر بوده‌ است‌ یک‌ برجستگی‌ سفت‌ تشکیل‌ شود.
اگر بواسیر باعث‌ درد شدید می‌شود که‌ با درمان‌های‌ ذکر شده‌ در بالا تخفیف‌ نیابد.
اگر خونریزی‌ زیاد باشد (بیش‌ از مقداری‌ که‌ در قسمت‌ علایم‌ ذکر شد). البته‌ باید به‌ یادداشت‌ که‌ خونریزی‌ ممکن‌ است‌ یکی‌ از علایم‌ اولیه‌ سرطان‌ باشد.

raz72592
11-06-2009, 13:37
• هموروئید چیست ؟ هموروئیدها بالشتک هاى عروقى طبیعى هستند که در ناحیه کانال مقعدى در قسمت ۴ سانتى مترى انتهاى روده بزرگ (راست روده) قرار دارند و در دو قسمت داخل و خارج کانال مقعد قرار دارند که به آن هموروئیدهاى داخلى و خارجى مى گویند.
هموروئیدها ارگان هاى طبیعى این ناحیه هستند که در اثر زور زدن به دنبال یبوست مزاج و یا اسهال مى توانند پرخون و متورم شده و در صورت تکرار یبوست و زور زدن موقع اجابت مزاج این بالشتک هاى عروقى متورم و دچار پارگى و زخمى شده و به صورت خونریزى و بیرون زدگى و گاهاً درد به هنگام اجابت مزاج خود را نشان دهند.
• انواع هموروئید:
هموروئیدهاى داخلى از نظر شدت علائم به چهار درجه تقسیم مى شوند.
درجه اول: خونریزى بدون بیرون زدگى
درجه دوم: خونریزى همراه بیرون زدگى که خودبه خود جا مى رود
درجه سوم: خونریزى به همراه بیرون زدگى که با دست جا مى رود
درجه چهارم: خونریزى به همراه بیرون زدگى که با دست جا نمى رود
هموروئیدهاى خارجى معمولاً به صورت یک برجستگى خارجى در بیرون ناحیه مقعد قرار داشته و اکثراً با درد و تورم همراه است.

raz72592
11-06-2009, 13:42
• چه عواملى باعث ایجاد هموروئید مى شود؟ علت واقعى هموروئید مشخص نیست. ولیکن عوامل مهم و موثر در بروز آن عبارتند از:
- یبوست مزمن

۲- اسهال مزمن
۳- زور زدن موقع اجابت مزاج
۴- نشستن طولانى مدت در توالت
۵- افزایش سن
۶- عوامل ارثى
۷- حاملگى

۸- تحرک کم
۹- مصرف غذاهاى کم فیبر، عدم استفاده از میوه جات و سبزیجات، مصرف الکل و…



• علایم و نشانه هاى هموروئید چیست؟
خونریزى: اولین و شایع ترین علامت خونریزى است. خونریزى هنگام اجابت مزاج است که پس از دفع مدفوع سفت ایجاد مى شود و به صورت خون روشن و تازه روى کاسه توالت مى چکد. وضعیت آن طورى است که اکثراً پس از مدفوع است و به عبارتى از مدفوع جدا است.
افراد بایستى متوجه باشند که اگر خون مخلوط با مدفوع باشد بایستى به سایر عوامل مثل سرطان ها، پولیپ ها و کولیت ها مشکوک شده و حتماً بررسى کامل کولون توسط جراح متخصص کولورکتال انجام شود.
خروج توده (بیرون زدگى): دومین علامت بیرون زدگى است که گاهاً بالشتک هاى هموروئیدى از مقعد خارج شده که خود به خود جا رفته و یا براى جااندازى نیاز به دستکارى دارند و گاهى آنقدر وسیع هستند که قابل جااندازى نیستند و بایستى سریع تر به جراح مراجعه شود.
درد: سومین علامت درد است که در هموروئیدهاى درجه سوم، چهارم عارضه دار شده و یا هموروئیدهاى خارجى و مخلوط بروز مى کند.

raz72592
11-06-2009, 13:45
• درمان هموروئید چگونه است ؟ اصولاً براى برطرف کردن علایم هموروئید با توجه به نوع و تشخیص پزشک متخصص در این رشته چندین روش درمانى وجود دارد.
۱- درمان طبى:
که معمولاً براى هموروئیدهاى خفیف درجه اول و یا دوم توصیه مى شود که عبارت است از کنترل یبوست به وسیله مصرف رژیم غذایى پر فیبر مثل میوه جات و سبزیجات، کاهو، آلو، انجیر، نان سبوس دار، اصلاح عادت اجابت مزاج، استفاده از پمادهاى ضد هموروئید و استفاده از ملین ها و لگن آب گرم.

۲- درمان هاى سرپایى :
امروزه پزشکان و بیماران درجستجوى راه هاى ساده، موثر و بدون عارضه و یا با کمترین عارضه هستند. از آنجا که روش هاى جراحى معمول با بسترى شدن بیمار، نیاز به بیهوشى، درد پس از عمل، احتمال خونریزى، ترشح، عفونت و از کارافتادگى همراه بوده و نیاز به مراقبت هاى طولانى مدت دارند، لذا تلاش هاى زیادى براى مهار بیمارى هموروئید به روش هاى متعدد سرپایى از قبیل کوتر کردن، منجمد کردن، رابر بند لیگاتور و سایر روش ها بوده است. ولیکن هیچکدام درمان قطعى براى تمام هموروئیدها نبوده و اکثر این روش ها محدودیت هایى دارند. از جمله شایع ترین این روش ها تا کنون روش بستن هموروئید با حلقه لاستیکى است.•


بستن با حلقه لاستیکى ( رابر بند):
یکى از روش هاى جدید و شایعى که طرفداران زیادى دارد بستن هموروئید با حلقه لاستیکى (رابر بند) است. این روش در مورد هموروئیدهاى درجه دوم و سوم مناسب بوده و به صورت سرپایى بدون استفاده از بى حسى و بیهوشى در مطب قابل انجام است. محدودیت هاى آن در مورد هموروئیدهاى خارجى و یا مخلوط است.
در این روش با کمک یک وسیله یک بارمصرف حلقه لاستیکى را روى قاعده هموروئید قرار داده تا به تدریج هموروئید سیاه شده و بیفتد. این روش در ایران و در بسیارى از مطب ها و درمانگاه هاى تخصصى کولورکتال انجام مى شود. مزیت این روش به سایر روش ها هزینه کم و نداشتن خطر ابتلا به بیمارى هاى عفونى است.

raz72592
11-06-2009, 13:46
• روش بستن شریان هموروئید با استفاده از داپلر (DG-HAL ) : در این روش نوین درمان، با پاکه (بالشتک) هموروئید برخورد غیرمستقیم مى شود. یعنى عروق اصلى تغذیه کننده هموروئید مسدود مى شود که نهایتاً منجر به کاهش و یا قطع جریان خون به بالشتک هموروئیدى شده و تورم آن از بین رفته، هموروئید چروکیده شده و در نتیجه علائم نیز از بین مى رود.
طبق گزارشات متعدد این روش بر انواع هموروئیدها نتایج خوبى داشته است.
این روش براى اولین بار در سال ۱۹۹۵ ابداع و از آن زمان در مراکز معتبر متعدد جهان به طور موفقیت آمیزى به کار رفته و امروزه استفاده از این روش تحول اساسى در درمان آسان و بدون عارضه و بدون بیهوشى هموروئید به وجود آورده و مورد استقبال جراحان قرار گرفته است. از مزایاى آن به کوتاه بودن زمان عمل، عدم نیاز به بیهوشى کامل در حین عمل، نداشتن درد و خونریزى و درصد موفقیت بالا مى توان اشاره کرد. خوشبختانه این روش در ایران نیز قابل انجام است.
• درمان به روش لیزر :
یکى دیگر از روش هاى جدید براى معالجه هموروئید استفاده از لیزر است که در نهایت برش و برداشتن بافت هموروئیدى است که با امواج لیزر صورت مى گیرد که روشى گران است و مزیت چندانى نسبت به جراحى ندارد. به طور کلى امروزه گرایش به اعمال جراحى سرپایى بخصوص رابربندینگ و روش DG - HAL رو به افزایش است و استقبال جراحان از این روش رو به فزونى است، که هر دو روش مذکور در سال هاى اخیر در ایران معرفى گشته و در حال حاضر انجام مى گردد.
هیچ کس، به غیر از یک متخصص روده و مقعد، دوست ندارد در مورد بواسیر صحبت کند. اطلاعات کمی در مورد این بیماری در میان عموم وجود دارد، و از طریق رسانه های گروهی نیز اطلاعات کمی ارائه می شود، از اینرو افراد معمولاً تصور می کنند که این بیماری جزء بیماری های نادر است. درصورتی که برخلاف این تصور، افراد بسیار زیادی به آن مبتلا می شود. برطبق تحقیقاتی که در سال ۱۹۹۱ بر این بیماری انجام گرفت، مشخص شد که حدود ۱۰۰ میلیون امریکایی به آن مبتلا هستند.
مبتلایان بسیاری، احتمالاً از روی خجالت، به دنبال درمان آن برنمی آیند. برای این دسته از افراد، عمل دفع و نشستن بر سطوح سفت و سخت، بسیار دردناک و عذاب آور خواهد بود.
اما برای مبتلایان و همچنین آن دسته از افراد که به این بیماری مبتلا نیستند خبر خوبی داریم: راه های بسیاری برای پیشگیری و درمان این بیماری وجود دارد.

raz72592
11-06-2009, 13:48
انواع مختلف بواسیر : همه ی ما در قسمت مقعد، رگ های بواسیری داریم. اگر این رگ ها تحریک شوند، ممکن است ملتهب شده، ورم کرده یا حتی خونریزی کنند. این وضعیت معمولاً بواسیر نامیده می شود. بواسیر دو نوع دارد: بواسیر خارجی و بواسیر داخلی.
بواسیر خارجی :
بواسیر خارجی برآمدگی نرمی در اطراف دهانه ی مقعد است. گاهی اوقات ممکن است حالتی به نام بواسیر ترومبوز رخ دهد. در این وضعیت، یک لخته ی خونی ایجاد شده و آن برآمدگی سفت می شود. از آنجا که بافت های اطراف مقعد پوشیده از پایانه های عصبی است، بواسیر خارجی معمولاً بسیار دردناک است.
بواسیر داخلی :
از آنجا که پایانه های عصبی حساس در مقابل درد زیادی در داخل کانال مقعد وجود ندارد، این نوع بواسیر خیلی دردناک نیست. اما ممکن است که حین عمل دفع، این بواسیرها خونریزی کنند. گاهاً ممکن است این نوع بواسیر تا اندازه ای ملتهب شود که به خارج دهانه ی مقعد کشیده شود. این وضعیت سقوط و پایین آمدن بواسیر نامیده می شود.
به طور کلی، شدت بواسیر داخلی چهار درجه یا مرحله دارد:
در مرحله ی اول، بواسیرهای کوچکی در لایه ی داخلی دهانه ی مقعد ایجاد می شوند. در اکثر این افراد، این مرحله مورد توجه قرار نمی گیرد، مگر اینکه کشیده شدن مدفوع سخت بر روی سطح مقعد ایجاد کمی خونریزی کند.
دردرجه ی دوم، قسمت کوچکی از بواسیر در حین عمل دفع از دهانه ی مقعد بیرون می آید. اما بافت پیوندی کانال مقعد هنوز آنقدر سخت و محکم هست تا این بواسیرها را دوباره به داخل مقعد برگرداند.
در مرحله سوم، بواسیرهای دردناک در حالت پایین افتادگی و بیرون از مقعد باقی می مانند. اما می توان با دقت زیاد آنها را با دست به داخل دهانه ی مقعد بازگرداند.
شدیدترین و جدی ترین مرحله از این بیماری زمانی است که میزان زیادی از این بواسیرها در یک زمان از دهانه ی مقعد بیرون می آیند. این موقعیت دردناک و خطرناک نیاز به جراحی فوری دارد.
علائم :
افرادی که به این بیماری مبتلا گشته اند، معمولاً حین عمل دفع دچار خونریزی، خارش، درد و ناراحتی در ناحیه مقعد می شوند. در موارد شدید، بواسیرهای داخلی ممکن است از دهانه ی مقعد بیرون بیایند، و بواسیرهای خارجی لخته های خونی ایجاد خواهند کر

raz72592
11-06-2009, 13:51
آیا شما نیز در خطر ابتلا هستید؟ همه می توانند به بواسیر مبتلا شوند. در واقع بیش از نیمی از افراد پس از ۵۰ سالگی گرفتار این بیماری می شوند.
در اکثر موارد این بیماری از فشار و درد در هنگان انجام عمل دفع ایجاد می شود. از عوامل دیگر این بیماری می توان به وراثت، بالا رفتن سن، یبوست، اسهال، و عمل جنسی اشاره کرد.
وقتی کسی یکبار به این بیماری مبتلا شود، احتمال تکرار مداوم آن بسیار زیاد است. این به این دلیل است که تورم باعث ضعیف شدن دیواره های رگ ها می شود و در نتیجه آمادگی بیشتری برای تورم دوباره پیدا می کنند.
آیا راه هایی برای پیشگیری وجود دارد؟
اگر تابه حال آنقدر خوش شانس بوده اید که به این بیماری مبتلا نشوید، در اینجا راه هایی برای پیشگیری از آن آورده ایم. حتی اگر مبتلا به آن هستید، با این روش ها می توانید از ابتلا شدن دوباره در آینده جلوگیری کنید.
موادغذایی فیبردار بیشتر بخورید: خوردن بیشتر میوه جات، سبزیجات و حبوبات باعث می شود مدفوع بزرگتر شده و آسان تر دفع شود.
مایعات بیشتر بنوشید: خوردن مایعات زیاد، مدفوع را نرم تر می کند و فشار هنگام عمل دفع کمتر می شود.
عمل دفع را سرموقع انجام دهید: به تاخیر انداختن عمل دفع باعث خشک و سفت شدن مدفوع می گردد و دفع آن بسیار دشوار خواهد شد.
ورزش کنید: فعالیت بدنی باعث کاهش فشار وارد بر رگ ها شده و احتمال یبوست را نیز کاهش می دهد.
به مدت طولانی ننشینید و نایستید: نشستن و ایستادن به مدت طولانی بر رگ ها فشار وارد می آورد. اگر کارتان طوری است که باید برای مدتی طولانی بنشینید، حتماً هر از چند گاهی بلند شده و در اطراف چرخی بزنید.

raz72592
11-06-2009, 13:53
خود درمانی برای تسکین موقت :
گرچه اکثر بواسیرها به خودی خود درمان می شوند، راه هایی هست که بتوانید این فرایند درمانی را سریعتر کرده و از میزان درد خود بکاهید.
حمام کنید: خوابیدن در وان آب گرم به مدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه از تورم و درد می کاهد.
یخ بگذارید: با گذاشتن کمپرس یخ بر روی قسمت آسیب دیده می توانید از تورم آن بکاهید.
از کرم استفاده کنید: کرم های موجود در بازار که حاوی عصاره ی فندق، هیدروکورتیزون یا سایر عوامل ضد التهاب هستند، می توانند به کاهش تورم و درد کمک کنند.
درمان های پزشکی و جراحی :
این نوع درمان ها معمولاً برای موارد حاد از بواسیر توصیه می شوند و شامل انواع زیر هستند:
بستن رگ: یک بند لاستیکی به دور بواسیر بسته می شود تا ورود جریان خون به آن را متوقف کند. پس از چند روز، بواسیرها و بند لاستیکی خشک و چروک شده و می افتند، اما ممکن است هفته ها طول بکشد تا ناحیه ی آسیب دیده به طور کامل درمان شود. این مرحله معمولاً بسیار دردناک و همراه با خونریزی است.
تصلب درمانی: یک محلول شیمیایی به داخل رگ تزریق می شود تا بواسیرها را جمع کرده و کوچک کند.
انعقاد: از یک لیزر برای سوزاندن و جمع کردن بافت های بواسیری استفاده می شود.
بواسیر برداری: این روش معمولاً زمان سقوط و پایین افتادن بواسیرها استفاده میشود. این روش به صورت عمل جراحی انجام می شود که نیاز به بستری شدن دارد.
مکمل های گیاهی :
روش دیگر برای درمان بواسیر استفاده از ترکیبات گیاهی است. یک مکمل گیاهی به نام همارون برای درمان بواسیر بسیار مفید شناخته شده و هیچ عوارض جانبی نیز ندارد.
عنصر فعال اصلی در همارون، عصاره ی تصفیه شده ی سوفورا ژاپونیکا یا درخت پاگودای ژاپنی است، که باعث نرمال کردن خاصیت نفوذپذیری رگ ها و مویرگ ها شده، دیواره های رگی را مستحکم می کند و مودغذایی لازم برای سلامت رگ ها را فراهم می کند. همارون باعث تسکین درد، خارش، حساسیت و ناراحتی بواسیر می شود.
تحقیقات انجام شده بر روی عصاره های سوفورا نشان داده است که %۹۴ از افرادی که از این ترکیب گیاهی استفاده کرده اند، فارغ از هرگونه خونریزی، خارش، تورم و التهاب بوده اند

raz72592
11-06-2009, 15:15
فلج مغزی چيست ؟
فلج مغزی يك اصطلاح كلی است كه گروهی از ضايعات مزمنی كه كنترل حركتی فرد را مختل می كنند، شامل می شود. اختلال حركتی ناشی از اين ضايعه در سال های اوليه زندگی ظاهر می شود و معمولاً با گذشت زمان بدتر نمی شود. اين بيماری در شرايط نقصان تكامل يا آسيب به مناطق حركتی مغز بوجود می آيد كه در نتيجه آن اين مناطق قادر به كنترل حركتي و وضعيت بدني (پوسچر) فرد نمي باشند.
علائم فلج مغزي :
۱- سفتي عضلات يا اسپاستي سيتي
۲- حركات غير طبيعي
۳- اشكال در مهارتهاي حركتي درشت از قبيل راه رفتن يا دويدن
۴- اشكال در مهارتهاي حركتي طريف از قبيل نوشتن يا باز و بسته كردن دكمه هاي لباس
۵- اشكال در مهارتهاي ادراكي و حسي
علائم فلج مغزي از يك فرد به فرد ديگر متفاوت است و با گذشت زمان ممكن است تغيير ننمايد بعضي از افراد مبتلا به فلج مغزي ممكن است به بيماريهاي ديگر از قبيل تشنج، آسيب ذهني اختلال يادگير و تأخير رشدي نيز مبتلا باشند.
اگر چه ممكن است علائم فلج مغزي با گذشت زمان تغيير كنند اما اين بدان معني نيست كه فلج مغزي يك بيماري پيشرونده است (بدتر نمي شود). بنابراين اگر يك فرد مبتلا به فلج مغزي با گذشت زمان مشكلات او بيشتر شود، ممكن است اين مشكلات چيز ديگري غير از ضايعه فلج مغزي او باشد.
با وجود اينكه فلج مغزي يك ضايعه پيشرونده نيست اثرات فلج مغزي ممكن است در طي زمان تغيير نمايد، گاهي اوقات تعدادي از اين علائم بهبود مي يابد براي مثال كودكي كه اندام هاي فوقاني يا دستهاي او دچار اختلال است ممكن است توانايي لازم را براي نوشتن و پوشيدن لباس بدست آورد، در حالي كه در بعضي از كودكان ممكن است سختي عضلات منجر به بروز مشكلاتي در لگن و ستون فقرات شود كه نيازمند جراحي ارتوپدي باشد.
بالا رفتن سن كودكان مبتلا به فلج مغزي در صورت عدم مراقبت توانبخشي و انجام تمرينات صحيح مي تواند منجر به يك وضعيت غير طبيعي در بدن آنان شود.
فلج مغزي مي تواند منجر به ايجاد مشكلات و عوارضي از قبيل اشكال در غذا خوردن، كنترل ضعيف ادرار و موضوع و مشكلات تنفسي و زخمهاي بستر شود.
علائم اوليه فلج مغزي معمولاً قبل از ۳ سالگي ظاهر مي شوند. نوزاد مبتلا به فلج مغزي اغلب در مقايسه با كودكان عادي كندتر به مراحل رشدي خويش از قبيل غلتيدن، نشستن، چهار پا رفتن، لبخند زدن و … دست پيدا مي كنند.

raz72592
11-06-2009, 15:16
علل ايجاد كننده فلج مغزي
۱- چند قلويي
۲- آسيب به جفت كه ممكن است به رشد جنين صدمه بزند.
۳- بيماريهاي عفوني انتقالي جنيني، براي مثال ايدز، چربي، سيفيليس و سوزاك
۴- تغذيه نامناسب
۵- قرار گرفتن در معرض مواد سمي از قبيل نيكوتين. الكل و داروها
۶- ناسازگاري عامل Rh بين مادر و جنين
۷- ناهنجاريهاي كروموزومي
۸- بيماريهاي ژنتيكي
۹- ناهنجاريها و بدشكلي هاي احتمالي مغز نوزاد
۱۰- زايمانهاي طولاني مدت يا ناگهاني كه ذخيره اكسيژن خون كودك را دچار مشكل مي سازد و منجر به تخريب بافت مغزي مي شود.
۱۱- سرخجه
۱۲- ساختار كوچك لگن مادر
۱۳- تولد نارس كودك
۱۴- زايمان به روش سزارين
۱۵- اثرات ضرب بيهوشي و بي حسي
۱۶- ضربه مغزي
۱۷- زردي و يرقان
عواملي كه مي تواند در دوره طفوليت (در ۳ سال اول زندگي) باعث ايجاد فلج مغزي شوند :
۱- عفونت ها از قبيل مننژيت
۲- خونريزيهاي مغزي
۳- ضربه مغزي بدنبال تصادف و افتادن از بلندي و …
۴- غرق شدن
روش هاي پيشگيري از بروز فلج مغزي
۱- تست مادران باردار از نظر عامل Rh در صورتي كه اين عامل منفي باشد ۷۲ ساعت قبل از زايمان مادر واكسينه مي شود. (در صورتي كه Rh عامل فلج مغزي باشد)
۲- درمان سريع كودك مبتلا به زردي به كمك روش فتوتراپي
۳- انجام برنامه هاي كاهش استرس و فشار رواني مادران در دوره بارداري
۴- حفاظت كودكان در مقابل ضربه ها و آسيب هاي فيزيكي به مغز خصوصاً …………………..

raz72592
11-06-2009, 15:20
روش هاي تشخيصي فلج مغزي
معمولاً‌ پزشكان فلج مغزي را از طريق معاينه مهارت هاي حركتي، رفلكس و سابقه پزشكي و استفاده از آزمايش هاي متنوع ويژه اي تشخيص مي دهند.
دو روش مهم تصويربرداري براي تشخيص زود هنگام فلج مغزي وجود دارد. اين روشها به پزشك كمك
مي كند كه حتي كودكاني كه مشكوك به ضايعه فلج مغزي مي باشند را از نظر تشخيص مشخص نمايد. اين دو روش عبارتند از :
۱- CAT Scan يا Com puterized Axial Tomography
۲- MRI يا Magnetic Resonance Imaging
در صورت عدم استفاده از روشهاي تشخيصي فوق الذكر گاهي اوقات تشخيص فلج مغزي چند ماه و حتي چند سال بطول مي انجامد. بعضي از والدين هنگامي متوجه مشكل كودك خود مي شوند كه او را از نظر رشدي پايين تر از همسالان خودش مي بينند.

تقسيم بندي فلج مغزي الف – تقسيم بندي فلج مغزي بر اساس تعداد اندام هاي ديگر
۱- كوادري پلژي : هر چهار اندام كودك درگير است.
۲- داي پلژي : هر چهار اندام كودك درگير است اما درگيري پاها (اندام تحتاني) شديد از دستهاست.
۳- همي پلژي : يك طرف بدن درگير است معمولاً دست بيشتر از پا درگير است.
۴- تراي پلژي : سه اندام كودك درگير است معمولاً دو دست و يك پا.
۵- منوپلژي : فقط يك عضو كودك درگير است معمولاً يك دست.
ب - تقسيم بندي فلج مغزي بر اساس اختلال حركتي
۱- اسپاتيك : عضلات كودك اسپاتيك سفت مي باشد و در مقال كشش بشدت مقاوت مي كنند. اين عضلات هنگامي كه بكار گرفته مي شوند بيش از اندازه فعال مي شوند و حركات زمختي را ايجاد مي كنند.
در حالت طبيعي عضلات بصورت جفت كار مي كنند براي مثال وقتي يك گروه منقبض مي شود گروه مخالف شل مي شوند تا امكان ايجاد حركت آزادانه را در راستاي مورد نظر فراهم سازند. اما در عضلات استپاتيك هر گروه عضلاني بطور همزمان منقبض مي شوند و حركت را متوقف مي سازند، كه به اين حالت انقباض همزمان گفته مي شود.
سفتي عضلاني ممكن است در حالت خفيف فقط تعداد محدودي حركت را مختل نمايد ويا اينكه در حالت شديد تمام حركات بدن را دچار مشكل سازد. مقدار سفتي عضلاني معمولاً با گذشت زمان تغيير مي كند. توانبخشي، جراحي و استفاده از بعضي از داروها و وسايل كمكي و تطبيعي مي تواند به كنترل و مهار سفتي عضلاني كمك كند. معمولاً آسب به قشر مغز باعث بروز سفتي عضلاني مي شود.
۲- آتتوئيد :
آتتوئيد عبارتست از اشكال در كنترل و هماهنگي حركات. كودكان مبتلا به فلج مغزي نوع آتتوئيد حركات پيچشي غير ارادي و مداوم دارند. اين افراد معمولاً مشكلات گفتاري نيز دارند. اين ضايعه در اثر آسيب به هسته هاي قاعده اي مغز بوجود مي آيد.
۳
- آتاكسيك :
فلج مغزي نوع آتاكسيك نادرترين نوع فلج مغزي است. افرادي كه دچار فلج مغزي نوع آتاكسيك مي باشند دچار يك آشفتگي و نقص در حس تعادل و حس عمقي مي باشند. توان عضلاني اين افراد پايين مي باشد. عضلات آنها شل است) و به حالت تلوتلو خوردن راه مي روند و اندامهاي فوقاني آنها در حالت راه رفتن بي ثبات مي باشد.

raz72592
11-06-2009, 15:27
پيش آگهي هاي فلج مغزي
تحقيقات مختلف نشان داده است در صورتي كه به مشكلات نورولوژيك (عصبي) افراد با مشكلات جسمي بطور صحيح و به موقع توجه شود، بسياري از آنها مي توانند به يك زندگي تقريباً طبيعي دست يابند و از آن لذت ببرند.
چه بايد كرد؟
مداخلات مورد نياز براي مديريت كودكان فلج مغزي در دو طيف مي تواند مورد توجه باشد.
(۱)- درمان بخش صدمه ديده مغز كه هماهنگي و حركات عضلات را بدرستي هدايت نمايد.
در اين خصوص تاكنون مداخله پزشكي قابل قبول كه ترميم ضايعه مغزي را انجام دهد وجود نداشته اما با پيگيري توانبخشي مناسب مي توان به اينگونه كودكان كمك كرد تا زندگي مستقلي را دنبال نمايند و بعبارت ديگر وجود ضايعه بدان معني نيست كه اينگونه افراد از يك زندگي متكي به خود محروم باشند.
اين گونه كودكان علاوه بر نيازهاي عمومي براي شكوفا شدن استعدادهاي بالقوه اي كه از آن برخوردارند به آموزش و خدمات خاص نيز نيازمند مي باشند. متأسفانه در پاره اي موارد حتي نيازهاي عمومي اينگونه كودكان به فراموشي سپرده شده و نهايتاً ارتباط و تعامل اجتماعي كه زمينه رشد، تكامل و آموزش كودكان مي باشد محروم مي گردند. در خصوص اينكه چه بايد كرد خانواده ها مي بايست توجه نمايند كه :
- پي آمد ضايعه فلج مغزي براي كودكان با انواع ضايعه متفاوت مي باشد و انتظار اين است كودك را همانطوري كه هست پذيرا باشيم.
- ضايعه فلج مغزي يك بيماري پيشرونده نبوده، مداخلات و حمايت هاي بموقع مي تواند كمك مؤثري براي استقلال كودك باشد. كودك توجه بيشتري را طلب مي نمايد و ضرورت دارد فرصت و امكانات و شرايط مناسب براي رشد و شكوفايي استعدادهايش فراهم شود.
- بهتر است والدين هر چه بيشتر درباره فرزند و معلوليتش اطلاعات مناسب كسب نمايند تا در آموزش و حمايت از او نقش مؤثرتري را ايفا كنند. بخاطر داشته باشيد كه نقش والدين در روند توانبخشي كاملاً‌ تخصصي و قابل توجه
مي باشد.
- بهتر است وعده هاي درماني رابا وضع كودك و واقعيات موجود تطبيق داد تا بتوان وعده هاي آرماني را از درمان هاي واقعي تفكيك كرد.
(۲)- كاربرد تكنيك هاي مختلف در جهت برطرف نمودن نقص، ضعف و اسپاسم حركات عضلاني حاصل از ضايعه مغزي.
۱-۲- روش هاي مختلف درماني
الف – توانبخشي (Rehabilitation)
۱- فيزيوتراپي : هدف از فيزيوتراپي كودكان فلج مغزي كمك به اين افراد به منظور دستيابي آنها توانمندي هاي جسمي حركتي شان مي باشد.

۲- كاردرماني : كاردرماني يك سري فعاليت هاي هدف مند را به منظور افزايش استقلال مهارت هاي حركتي درشت و ريز طراحي مي كند. كاردرمان به كودك فلج مغزي در استفاده از وسايل تطبيقي از قبيل وسايل مورد نياز جهت نشستن، حمام كردن، ايستادن و غذا خوردن و … كمك مي نمايد.

ب – ارتوزها، قالب هاي گچي و اسپلينت ها
براي اكثر كودكان فلج مغزي به منظور تقويت روشهاي توانبخشي اغلب ارتوز، اسپلينت و قالب هاي گچي تجويز مي شود. اين وسايل به حفظ و ايجاد ثبات در مفصل و قرار دادن مفصل در وضعيت صحيح و همچنين ممانعت از كشش بيش از حد عضلات كمك مي كنند.
ج – روشهاي درمان دارويي
ممكن است براي كودك مبتلا به فلج مغزي بدليل شرايط خاصي نظير ابتلا به تشنج يا سفتي هاي دردناك در نتيجه اسپاسم هاي شديد از داروهاي خاصي استفاده شود. سفتي عضلاني را مي توان از طريق تزريق داروهايي ويژه اي از قبيل بوتوكس (Botox) براي مدت چند ماه مهار كرد.
د- جراحي
ممكن است به منظور كاهش اثر سفتي عضلاني براي ستون فقرات، لگن و پاهاي كودك مبتلا به فلج مغزي يك سري جراحي هاي ازتوپدي و بافت نرم براي او انجام شود. در اين روش هاي جراحي مي توان با بلند كردن طول عضلات و انتقال تا …… حركت كودك را تسهيل نمود. زماني كه رشد كودك متوقف شود از روش درماني جراحي استخواني به منظور وضعيت دهي صحيح به استخوان هاي فرد مبتلا به فلج مغزي نيز ممكن است استفاده شود.
گاهي اوقات متخصصين مغز و اعصاب ممكن است ريشه هاي عصبي كه كنترل تون عضلاني را بعهده دارند را نيز جراحي نمايد. در اين روش كه ريزوتومي انتخاب پشتي ناميده مي شود هدف كاهش سفتي عضلاني مي باشد.

۳- گفتاردرماني : هدف گفتاردرماني تسهيل و بهبود مهارت هاي ارتباطي كودك فلج مغزي مي باشد. يك كودك فلج مغزي ممكن است نياز به كمك در زمينه غلبه بر يك مشكل خفيف تلفظ داشته باشد يا اينكه ممكن است او نتواند از طريق گفتاري و كلامي با ديگران ارتباط برقرار كند و نيازمند يك روش غير كلامي جهت برقراري ارتباط باشد. كه از جمله اين روش ها مي توان به روش ارتباط از طريق چشم، زبان اشاره، عكس خواني و ارتباط از طريق دستگاه هاي الكترونيكي اشاره كرد. كودكان فلج مغزي همانند ساير كودكان به محبت، توجه، عاطفه، صميميت و رابطه دوستانه و انساني نيازمند مي باشند.
۳- وسايل تطبيقي
امروزه وسايل كمكي زيادي جهت كمك به افراد مبتلا به فلج مغزي وجود دارد. كه اين وسايل به فرد كمك مي كند تا براحتي فعاليتهاي روزمره زندگي خويش را انجام دهد.
۱-۳- وسايل كمك حركتي
- ويلچر (دستي و الكترونيكي) - دوچرخه و سه چرخه هاي مخصوص
- رورؤك عصا و والكر
۲-۳- وسايل كمك ارتباطي
- تابلوهاي سمبوليك
- دستگاههاي الكترونيكي تركيب كننده صوت
- كي بردهاي مخصوص
۳-۳- تسهيلات كمكي فعاليت هاي روزمره زندگي
- درهاي الكترونيكي كه بطور اتوماتيك باز و بسته مي شوند
- وسايل تغذيه اي (از قبيل قاشق و …) با دستهاي بلند
- چسب هاي گرفتن
- سيستم هاي كنترل محيطي البته وسايل فوق الذكر بسته به فرهنگ و نوع كشور متغير مي باشند.
۴-توجه به توانمنديهاي كودك
از آنجائي كه معلوليت كودك كاملاً‌ مشخص است و ميزان درمان آن نيز تا حد زيادي قابل پيش بيني است، رسيدگي به ساير توانمندي ها و استعدادها و از طرفي توجه به سلامت روحي كودك از اهميت بالايي برخوردار باشد. متأسفانه بسياري از اوقات قرباني مشكلات جسمي كودك مي شوند.
لذا توصيه هاي زير قابل تأمل است :
۱- ارزيابي كودك توسط يك روانشناس به منظور بررسي برخي اختلالات يادگيري كودك و انجام آزمايش هاي خاص به منظور جبران به موقع مشكلات.
۲- اهميت به آموزش كودك و ايجاد مهارت هاي مختلف اعم از مهارت خودياري، مهارت هاي اجتماعي، حركتي، آموزش هاي تحصيلي و غيره.
بسياري از كودكان با مشكلات جسمي از هوش و استعداد خوبي برخوردارند كه پرورش مهارت ها و استعدادها خصوصاً در سنين قبل از دبستان مي تواند در ايجاد اعتماد به نفس بيشتر كودك در مدرسه و مراحل بعدي زندگي او نقش به سزايي داشته باشد.
۳- لازم به ذكر است كه كودكان با مشكلات جسمي شديد كه شايد از رفتن به مدرسه محرومند از يادگيري و آموزش محروم نيستند و نبايد محروم شوند.
۴- كودكاني در عين حال از نظر ذهني نيز داراي محدوديت هايي هستند را مي توان با مشاوره و اهتمام به توانمندسازي كودك در خودياري و استفاده از توانمندي هايش بهبود بخشيد و شايد اين امر از اهميت بيشتري برخوردار باشد.

raz72592
11-06-2009, 15:30
درد را به وسیله مدت آن (چه مدت آن طول می کشد) ،به وسیله کیفیت آن(چگونه احساس می شوند) یا به وسیله محل آنها( جایی در بدن که آنها منشا می گیرند و جایی که حس می شوند) دسته بندی کرده اند. دردهای حاد(به معنی دردی که زیاد طولانی نیست یا اخیرا اتفاق افتاده است)معمولا یک منبع روشن دارد، شروع ناگهانی و رفتن سریع دارد.شما درد حاد را زمانی که یک سطح داغ را حس می کنید تجربه می کنید،هنگامی که انگشت می کوبید یا بدن خود را می برید. فشار خون شما،میزان ضربان قلب و میزان تنفس اغلب با دردهای حاد افزایش می یابد.درد حاد به شما میگوید که توجه داشته باشید. برخی از قسمت های بدن شما به کمک نیاز دارد.
دردهای مزمن می تواند ماه ها تا سالها به طول انجامد.ممکن است آمدن،رفتن،یا ماندن پایدار داشته باشند.بعلاوه،ممکن است خواب را برهم زنند، اشتها را کاهش داده و منجر به افسردگی شوند.دردهای مزمن همواره سودمند نیستند،هنوز دوباره و دوباره می ماند که بفرستد. بعضی از علل شایع دردهای مزمن عبارتند از:آرتریت(التهاب مفصل)، سرطان و برخی از مشکلات کمر.
درد اشکال مختلفی دارد. ممکن است کند،تیز،سوزشی،پیچشی،منتشر ، یا کاملا در یک نقطه جمع شده باشد.این به این علت است که قسمت های مختلف بدن انواع مختلفی از علائم را به مغز می فرستند.بعنوان مثال، یک سردرد ضربان دار و یک آرنج شکسته هر دو دردناک هستند ، ولی نوع درد گرایش به تفاوت دارد به علت اینکه از انواع مختلف گیرنده های درد استفاده و گذرگاه های مختلفی درگیر است.
درد مزمن چیست؟
در وسیعترین تعریف ، درد به هر حس ناخوش آیند میگویند. درد مزمن یک حس نا خوش آیند است که حداقل ۲ماه به طول انجامد، و ممکن است تا سالها طول بکشد.
شما از روی قصد درد را تجربه می کنید زمانی که گیرنده های مخصوص یک پیام الکتریکی(شبیه یک هشدار) را به مغز منتقل می کنند. دردهای مزمن کاملا از دردهای حاد(جدید و ناگهانی) متفاوت هستند. در موارد دردهای حاد، یک پیام درد ممکن است به نخاع فرستاده شود قبل از اینکه به مغز برسد، اغلب اوقات از یک عکس العمل حفاظتی پیروی می کند.برای مثال، شما ممکن است انگشت خود را از یک اجاق داغ دور کنید حتی قبل از اینکه پیام هشدار دهنده به مغز شما برسد.در چنین مواردی ، ماهیچه های نزدیک منبع درد به صورت اتوماتیک منقبض می شوند که از هرگونه آسیبی جلوگیری کنند. بنابراین، درد حاد کمک به حفاظت از بدن از دردهای شدید می شود. فواید درد مزمن به کمی واضح است، و در حقیقت آنها اغلب هیچ قصد سودمندی ندارد.
چگونگی تجربه شما از درد بسته به این است که درد چگونه شروع و چطور سیر می کند.بعضی از اوقات شما ممکن است دریابید که تعیین محل منبع درد مشکل است. چرا؟ درد می تواند “ارجاع داده شود”برای آنکه ، ممکن است از یک محیط منشا گرفته و در جای دیگری حس شود. به عنوان مثال، شما ممکن است درد در پاها حس کنید که علت آن به خاطر یک مشکل در پایین کمر شما باشد.
درک اینکه درد برای هر فردی مشابه نیست. به عنوان مثال،بعضی از افراد می توانند تحمل درد بیشتر یا کمتری از دیگران داشته باشند .بعضی از افراد پاسخ بهتر یا بدتری به داروهای ضد درد دارند.

raz72592
11-06-2009, 15:31
دردهای مزمن چگونه ارزیابی می شوند؟
علت درد بعضی از اوقات مشکل است که تشخیص داده شود. مراقبان سلامتی شما در حال تلاش برای تشخیص علت به وسیله خواستن از شما برای شرح نشانه های خود با جزئیات هستند.او یک معاینه را انجام می دهد و آزمایشات تشخیصی مانند عکس برداریx-ray یا ام آر آی MRI را توصیه می کند.هیچ تست تشخیصی وجود ندارد که اثبات وجود درد کند،اگر چه در نتیجه چنین آزمایشاتی اشاره به علت شود.
علاوه براین، بیماران اغلب مشکل توصیف درد خود در قالب کلمات دارند. و تفاوتها در فیزیولوژی و روانشناسی اثر بر راهی که هر فرد درد را درک می کند می گذارد.بنابر این هیچ حادثه واحدی موجب
چنین تجربه کامل دردی در دو فرد نمی شود. وسایلی در دسترس است که که کمک به اندازه گیری دردهای مزمن می کند ،از میزان های ساده تا وسایل تحقیقاتی بررسی کردن مه بخصوص مفید برای مطالعات تحقیقاتی است.
تلاش برای طبقه بندی اینکه آیا درد واقعی است مخصوصا مفید نیست.مگر اینکه یک شخص از روی قصد در حال تقلید و ساختن نشانه ها به پزشک خود است، تمامی دردها واقعی هستند.
علل دردهای مزمن چیست؟
علل زیادی برای دردهای مزمن وجود دارد، اگرچه گاه و بیگاه علت زیر بنایی مشخص نیست. نوع درد که شما در حال تجربه هستید اغلب یک سرنخ به علت آن است، به عنوان مثال ، درد مزمن که سوزان یا مور مور کننده باشد اغلب در نتیجه بیماری عصب (نوروپاتی) است.حتی زمانی که علت قابل تشخیص نیست، مهم است که علل خطرناک و خطیر را جدا کنیم. بعضی از شایعترین انواع دردهای مزمن و علل آنها شامل موارد زیر هستند:
- درد کمر. علت درد پشت اغلب غیر محتمل است ، اگر چه گرفتگی ماهیچه ای ، کشیده شدن ماهیچه ، التهاب مفصل و دیسک در اغلب موارد به حساب می آید. به ندرت، یک وضعیت خطرناک مانند یک تومور یا یک عفونت می تواند موجب درد کمر شود.
- سردرد. انواع فشاری ، میگرن، ترک کافئین، در میان شایعترین انواع سردردها هستند.آرتریت گردن، اسپاسم ماهیچه ای و مشکلات چشم همینطور در ارتباط هستند. به ندرت، یک وضعیت وخیم، مانند یک تومور مغزی ، عفونت(مننژیتها) یا ارتریت شقیقه ایtemporal arteritis موجب سردرد میشوند.
- درد مفصل . اگر چه این نوع از درد معمولا همراه با آرتریت است، این نشانه ممکن است همچنین به وسیله دیگر وضعیت های شایع ایجاد شود از جمله التهاب بورسای مفصل ، التهاب تندون، فیبرو میالژی و بیماری های فاسد کننده مفصلDJD .
- دردهای ماهیچه ای.شایعترین علت دردهای ماهیچه ای(موسم به میالژی) شامل استفاده زیاد یا کشیدگی ، صدمه ، عفونت ویروسی و فیبرو میالژی است.

raz72592
11-06-2009, 15:32
دردهای مزمن چگونه درمان میشوند؟
درمان درد بعد از اینکه علت درد مشخص شد معمولا آغاز می گردد. هرچند که، درمان می تواند شروع شود حتی اگر علت درد نامشخص باشد.دوری از فعالیت هایی که به نظر می رسد درد شما را تشدید می کند مناسب است. برای مثال، گرفتن یک استراحت از بازی بیس بال ممکن است درد و ناراحتی مزمن شانه شما را درمان کند.
پزشک شما ممکن است یک تنوعی از داروها را و یا حتی ممکن است جراحی را برای وضعیت های دردناک شما توصیه کند. اما درد می تواند گاهی از اوقات بدون دارو و جراحی درمان شود. چون پاسخ هر فردی به درد متفاوت است، یک پزشک باید درمان را خاص هر فرد انجام دهد.
چه داروهایی برای دردهای مزمن اغلب اوقات توصیه می شود؟
داروهای ضد درد به نام مسکن ها شناخته شده اند.مثال ها دارای دامنه ای از استامینوفن تا مخدرها(مورفین،کدئین) هستند. متخصصان اعتقاد دارند که بعضی از داروهای ضد درد تداخل با علائم درد به سمت مغز می کنند.دیگر ضد دردها ، مانند داروهای ضد درد غیر استروئیدی( آسپرین، ایبوپروفن)، باعث کاهش التهاب بعلاوه تداخل با علائم درد می شوند.
مخدرها قوی ترین درمان های درد هستند و برای دردهای خیلی شدید نگه داشته می شوند. آنها ممکن است عوارض جانبی جدی داشته باشند، ممکن است معتاد کننده و اغلب موجب یبوست شوند. دیگر مشکلات با مخدرها آن است که با مرور زمان ، مقدار مصرفی غیر موثر می شود . و دوزهای بالاتر و بالاتری ممکن است نیاز باشد ، و منجر به افزایش خطر عوارض جانبی شود.
دیگر داروها مانند بیحس کننده های بلوک عصبی ، شل کننده های ماهیچه ای ، ضد افسردگی ها،ضد تشنج ها(داروهایی که برای درمان صرع بکار می روند)و کورتیکو استروئیدها ممکن است بر علیه اغلب انواع دردها موثر باشند. مواد جدید شامل کرم Capsaicin(که بر سطح پوست در محل درد مالیده می شود) و ترامادول( یک ضد درد خوراکی). مرکز تخصصی درد به طور نمونه عرضه ترکیبی درمانی را پیشنهاد می کنند، شامل تزریقات مواد بیحس کننده و کورتیکو استروئیدها به داخل محل درد موازی با تحریکات الکتریکی عصب از طریق پوست TENS .

raz72592
11-06-2009, 15:33
آیا دردهای مزمن می تواند بدون دارو درمان شود؟
درمان های بدون دارو برای درد شامل:
- درمان فیزیکی ، شامل کشش و ورزش.
- استفاده از گرما و سرما.
- درمان های تکمیلی یا جایگزین(طب سوزنی و ماساژ)
- شل کردنRelaxation
- مشاوره(روان درمانی)
- تحریک الکتریکی عصب از طریق پوستTENS
در بعضی موارد ، درمانها تحریک کننده اندورفین( درد کش های طبیعی که داخل بدن ساخته می شوند).در موارد دیگر، درمان ها مستقیما بر روی عصب ها اثر می گذارد، تولید پیام های دیگری می کنند که تداخل با پیام های درد می کنند.هرچندکه، در خیلی از موارد، مکانیسم درد کش ها برای درمان های غیر دارویی یک تفسیر واضحی ندارد.

raz72592
11-06-2009, 15:34
آیا بهتر است که علت درد مزمن را درمان کنیم یا خود درد را به تنهایی؟
هر زمان که امکان داشته باشد، علت بخصوص درد باید شناخته شده و درمان گردد. درد به طور نمونه پایان می یابد اگر علت آن مستقیما هدفگیری شود.اینجا چند مثال اندک آمده:
- دردهای مزمن به علت بیماری های عفونی (مانند بیماری (lyme ممکن است با آنتی بیوتیک درمان شوند تا عفونت را از بین ببرند.
- دردهای در ارتباط با سرطان ممکن است با دارو یا با دیدگاه های غیر دارویی درمان شوند.به علاوه ، شیمی درمانی ، جراحی یا اشعه درمانی ممکن است موجب از بین رفتن بارز درد شود ، به خصوص اگر سرطان علاج شود.
- در اغلب موقعیت ها ، یک وضعیت دردناک ممکن است با جراحی درمان شود، برای مثال، پارگی دیسک در پایین ستون فقرات ممکن است باعث درد مزمن شود تا زمانی که جراحی صورت گیرد و دیسک تعمیر گردد.
هر موقعیتی منحصر به فرد است، اما برای اغلب وضعیت های دردناک، یک یا بیشتر این انتخاب های درمانی تولید راحتی موثر می کنند بدون عارضه جدی. وقتی که یک علت مخصوص را نمی توان مشخص کرد، معمولا مناسب است که کاهش درد را در دید درمانی خود قرار دهیم، اگر چه باعث پوشاندن درد خواهد شد. دردهای مزمن ممکن است کیفیت زندگی فردی را پایین آورند، بنابراین مهم است که آنها را پیدا و تخفیف دهیم.

raz72592
11-06-2009, 15:36
دلایل عمده یبوست عبارتند از:
▪ کافی نبودن فیبر در غذا
- افرادی که رژیم غذایی پُرفیبر دارند، کمتر دچار یبوست می گردند. شایع ترین علت یبوست، کم خوردن فیبر و مصرف زیاد چربی(مثل: پنیر، تخم مرغ و گوشت) می باشد.
- فیبرهای غذایی دو نوع هستند: محلول و غیرمحلول، که جزئی از سبزی ها، میوه ها و دانه ها می باشند که بدن آن ها را نمی تواند هضم کند.
- فیبر محلول به راحتی در آب حل می شود و بافتی نرم و ژل مانند را وارد روده می کند.
- فیبر غیرمحلول، لوله گوارش را طی می کند، بدون این که کوچک ترین تغییری پیدا کند. بافت سنگین و نرم فیبر از سفت و خشک شدن مدفوع جلوگیری می کند.
- فیبر کم در غذا و مصرف غذاهای آماده باعث یبوست می شوند. اکثر افراد مسن غذاهای نرم و کم فیبر را مصرف می کنند و این خود عاملی است برای یبوست.
به طور کلی توصیه شده است که حداقل روزانه ۵ واحد میوه و سبزی بخورید.
عارضه ی جانبی رژیم غذایی پرفیبر، افزایش گاز یا نفخ می باشد. در روده بزرگ همه ما، باکتری وجود دارد. این باکتری، به هضم فیبر کمک کرده و آن را به ذرات کوچک تری تقسیم می کند. وقتی فیبر عملیات هضم را انجام می دهد، مقدار گاز درون معده کم می شود.
- هنگامی که مقدار زیادی فیبر مصرف می کنید، توصیه شده است که همراه آن، آب زیادی بخورید.
▪ تحرک نداشتن(به خصوص در افراد مسن)
یکی از دلایل یبوست، بی تحرکی و ورزش نکردن است. حتما شما دیده اید، کسانی که بیمار می شوند و یا در اثر تصادف نمی توانند تحرک داشته باشند، غالبا دچار یبوست می شوند.
▪ کمبود نمک در بدن
کمبود نمک در بدن نیز باعث یبوست می شود. مقدار زیادی نمک به وسیله کلیه ها جذب می شود و یا از طریق استفراغ از بدن خارج می گردد. نمک یک ماده ضروری برای جذب بهتر مواد غذایی در روده می باشد و کمبود آن می تواند یبوست را به وجود آورد.

raz72592
11-06-2009, 15:37
▪ مصرف بعضی داروها
بعضی داروها نیز باعث یبوست می شوند، از قبیل:
- داروهای ضد درد
- آنتی اسیدها یا داروهای ضد اسید معده
- داروهای ضد فشار خون
- داروهای ضد پارکینسون
- داروهای ضد گرفتگی عضله
- داروهای ضد افسردگی
- مکمل های آهن
- مکمل کلسیم
- آنتی هیستامین
- داروهای ادرارآور
- داروهای ضد رعشه
▪ مصرف لبنیات پرچرب
▪ مبتلا شدن به سندرم روده تحریک پذیر*( IBS)
▪ تغییر در زندگی، مانند: باردار شدن، پیر شدن و رفتن به مسافرت
در طی بارداری، به علت تغییر میزان هورمون ها و فشرده شدن رحم، یبوست ایجاد می شود.
فرایند پیری نیز بر روی حرکات روده اثر می گذارد. به دلیل کاهش سرعت سوخت و ساز بدن در پیری، فعالیت روده و عضلات هم کم می شود.
افرادی که به مسافرت می روند هم غالبا دچار یبوست می شوند. به خاطر این که در برنامه غذایی و برنامه روزانه آنها تغییراتی ایجاد می شود.
▪ استفاده بیش از حد از داروهای ضد یبوست
مصرف زیاد داروهای Laxatives (ملین یا ضد یبوست)، اعصاب و عضلات روده بزرگ را از کار می اندازد.
▪ بیماریی به نام دیسشزیا( dyschezia) :هماهنگی کم بین عضلات لگن و مقعد باعث بیماری ای به نام دیسشزیا می گردد. این بیماری یکی از دلایل یبوست می باشد.

raz72592
11-06-2009, 15:38
نادیده گرفتن دفع مزاج
برخی افراد در بیرون منزل، به دستشویی نمی روند. بعضی ها به علت داشتن استرس و یا به خاطر مشغول بودن به کاری، از رفتن به توالت خودداری می کنند.
▪ از دست دادن آب بدن و یا به اندازه کافی مایعات را مصرف نکردن
تحقیقات نشان می دهد که افزایش دریافت مایعات گرچه کمکی در آسودگی دفع مزاج نمی کند، اما با این حال بسیاری از افراد با نوشیدن مایعاتی نظیر آب و یا آب میوه، از کمبود آب بدن جلوگیری می کنند و بهتر و راحت تر اجابت مزاج را انجام می دهند.
نوشیدنی های کافئین دار مثل قهوه و نوشابه های سیاه خاصیت مدر(ادرار آور) دارند و باعث افزایش دفع آب از بدن می شوند، لذا یبوست را بدتر می کنند. پس بهتر است، اگر نوشیدنی های کافئین دار مصرف می کنید، بعد از آن به مقدار کافی آب بنوشید تا کمبود آب را جبران کنید.
▪ مبتلا شدن به امراض خاص
بیماری های عصبی مانند بیماری ام.اس( MS)، پارکینسون، رعشه و آسیب نخاعی.
اختلال در سوخت و ساز غدد نیز ممکن است باعث یبوست شود.
همچنین ابتلا به بیماری هایی نظیر: دیابت، اورمی، زیادی کلسیم در بدن، کمبود قند خون، کم کاری غده تیروئید ، سل و بیماری پوستی.
▪ مشکلات روده بزرگ و مقعد
▪ سرطان مقعد و روده بزرگ
▪ مشکلاتی در عملکرد روده ای نظیر: یبوست مزمن بدون علت

raz72592
11-06-2009, 15:39
یبوست و درمان آن با تغذیه مناسب
یبوست حالتی است که درآن مدفوع سخت و کوچک است و برای برطرف شدن آن ( اجابت مزاج) نیاز به استفاده از داروست.بعضی افراد از مسهل های مختلفی برای رفع یبوست استفاده می کنند.
ولی در بیشتر مواقع با استفاده مداوم از مسهل، قدرت طبیعی کولون کاهش یافته و اجابت مزاج طبیعی و بدون استفاده از مسهل مشکلتر می گردد.
موثرترین درمان برای یبوست ایجاد یک تغییر مهم در رژیم غذایی است که البته امروزه کمتر به آن توجه می شود.
در واقع کولون به استفاده از مسهل عادت می کند. همچنین استفاده از مسهل مانع از بروز علایم هشدار دهنده مهمی مانند یبوست و درد،هنگام اجابت مزاج می شود.
بدون وجود این اخطا رها، افراد همچنان به خوردن غذاهایی که واقعاً می توانند عامل خطرناکی برای به خطر افتادن سلامتی آنها باشند، ادامه می دهند. موثرترین درمان برای یبوست ایجاد یک تغییر مهم در رژیم غذایی است که البته امروزه کمتر به آن توجه می شود.
اغلب انواع بیماریهای دردناک روده به به قسمت انتهائی روده مربوط می باشند. برخی از این مشکلات تنها دردسرسازند. اما برخی زندگی بیماررا مورد تهدید قرارمی دهند.
به هرحال نباید مشکلات ساده و یا بیماریهای خطرناک را به عنوان قسمت طبیعی از روند زندگی تحمل کرد.
یبوست معنای متفاوتی برای افراد مختلف دارد. طبق بررسی های انجام شده، بعضی از افراد هر شش تا دوازده روز و آن هم با کمک مسهل های قوی اجابت مزاج دارند و حتی این مسئله را به عنوان امری طبیعی پذیرفته اند. فعالیت و حرکت روده برای دفع، به میزان سلامتی افراد بستگی دارد.
برای بعضی از افراد حرکت روده و اجابت مزاج درهردو روزیکبار، طبیعی است. درحالیکه فرد دیگری ممکن است روزانه سه باروحتی بیشتر دفع انجام دهد و هر دو آنها کاملاً سالم باشند.
معمولاً وریدهای پا (رگی که خون را به قلب برمی گرداند) در افراد مبتلا به یبوست بر اثر فشار بیش از حد هنگام حرکت دشوار مدفوع در روده آسیب می بینند.
در طول رگ های پا دریچه هایی به فواصل متناوب قرار دارند که به حرکت جریان خون به طرف بالا و قلب کمک می کنند. این دریچه ها تقریباً به شکل یک نردبان متحرک هستند و در برابر حرکت خون به طرف پایین بر اثر فشارجاذبه مقاومت می کنند.
این دریچه ها بر اثر فشار زیادی که برای حرکت مدفوع خشک و سفت نیاز است، بیش از حد کشیده شده و صدمه می بینند و طولی نمی کشد که این دریچه ها دیگر برای نگهداشتن خون، فاقد کفایت می گردند. و اگر دریچه ها خوب کار نکنند همواره یک ستون ۶اینچی از خون بر روی رگ های پایینی فشار می آورد. یکی از نتایج این فشار نامشهود واریس ورید (رگ) پا است. ظهور شبکه درهم پیچیده آبی رنگ و دردناک بر روی پاها از علایم مشخصه واریس می باشد.
گاهی رگ ها در واریس زخم شده و موجب خونریزی می شوند. چنین وضعیتی ممکن است در ناحیه مقعد نیز رخ دهد.
یبوست به دلیل اختلالات روحی بوجود نمی آید یا حداقل با اطمینان می توان گفت که، این مسئله عامل اصلی نیست. اگر چه پس ازعمری تحمل درد و رنج ناشی از مشکلات روده ، هر کسی در مورد سلامت و قابلیتها یش، شک خواهد کرد.

raz72592
11-06-2009, 15:41
تو صیه های تغذیه ای مناسب در درمان یبوست :

۱- رژیم غذایی متکی بر کر بوهیدرات به همراه سبزیجات و میوه جات مطمئن ترین درمان برای یبوست است.

۲- تقریباً اکثر مردم، اثرات مثبت آلو را در مورد یبوست می شناسند. آلو می تواند به فرد مبتلا به یبوست کمک کند. بدین طریق که تغییراتی در افزایش فعالیت قسمتهای

پایینی روده داده و به یبوست پایان می دهد.

۳- مصرف حبوبات (حبوبات حاوی انواع فیبرها بخصوص فیبرهای بسیارجاذب آب، یعنی سلولزوهمی سلولزمی باشند) می تواند به اجابت مزاج تا حد زیادی کمک نماید.

۴- نوشیدن روزانه بین ۸ تا ۱۲ لیوان آب

Dreamland
12-06-2009, 08:49
سلام
یه سوال دارم
چرا لبها خشکه میزنه؟
راه درمانش چیه؟
مرسی

raz72592
12-06-2009, 08:53
گروه خونى چیست؟ قطعاً با آنچه بسیارى از جوانان در صحبت هایشان استفاده مى کنند و مى گویند فلان چیز به گروه خون «فلان شخص» نمى خورد فرق دارد! اصلاً خوردن و نخوردن گروه خونى چیست؟ آیا اجزاى سازنده خون افراد با هم فرق دارد ؟

خون از چه چیز ساخته شده است؟
۱- یک فرد بالغ در بدن خود ۶ـ۴ لیتر خون دارد. خون تمام افراد از سفیدپوست تا سیاه پوست ترکیبى از سه نوع سلول عمده مشاور در مایعى زردرنگ و چسبناک است. (پلاسما) ۱ـ گلبول قرمز (RBC) نوعى سلول که در حدود ۱۲۰ روز در بدن ما زنده است و ۲۰ ثانیه طول مى کشد تا هر کدام آن تمام بدن را دور بزند و ۴۰% خون را تشکیل مى دهد.
۲ـ گلبول سفید (WBC) که مسؤول جنگ با عفونت ها و مواد بیگانه در خون است (مطلب مربوط به آلرژى را به خاطر آورید.)
۳ـ پلاکت ها (PLT) که کوچکترین سلول خونى هستند و در امر انعقاد خون نقش اساسى دارند و پلاسما نیز جزو اصلى خون است که ۹۵ % آن را آب و ۵% باقیمانده را هورمون، پروتئین و مواد غذایى تشکیل مى دهد.
اگر تمام موارد ذکر شده در خون همه ما در حدود معین و مشخصى وجود دارد پس چه چیز باعث مى شود بین خون افراد تفاوت عمده اى به نام «گروه خون» به وجود آید؟!
عامل تفاوت گروه خونى افراد «وجود یا عدم وجود ملکول هاى پروتئینى مشخصى به نام آنتى ژن و آنتى بادى» است.
«آنتى ژن ها» (در صورت حضور) بر سطح گلبول قرمز و «آنتى بادى ها» داخل پلاسما یا همان مایع خون هستند. پس خون من و شما از نظر کلیات آن یکسان است و آنچه باعث مى شود ما امکان اهداى خون به یکدیگر را داشته یا نداشته باشیم همین پروتئین هاى ذکر شده است.
«گروه خونى» هر فرد به طور مستقیم به پدر و مادر و آنچه از آنان به او ارث مى رسد، ارتباط دارد. یکى از روش هاى معمول و مهم ارزیابى تفاوت بین انواع خون ها، سیستم (ABO) است. به طور قطع شما فردى با گروه خونى O - B - A یا AB هستید و راه فرارى هم ندارید !
براساس این سیستم دسته بندى خون و با توجه به آنچه در مورد آنتى ژن و آنتى بادى گروه خونى گفته شد:
۱ـ اگر شما گروه خونى (A) داشته باشید به این معناست که بر سطح گلبول هاى قرمزتان آنتى ژن A و در پلاسماى خونتان آنتى بادى B دارید.
۲ـ گروه خونى B با کمى توجه متوجه خواهید شد وضعیت افراد این گروه کاملاً برعکس گروه قبل است آنها در سطح گلبول هایشان آنتى ژن B و در پلاسما آنتى بادى A دارند.
۳ـ فرد گروه خونى AB بر روى گلبول قرمزش هر دو نوع آنتى ژن A و B را دارد و واضح است که در پلاسما هیچ مخالفى نداشته باشد و آنتى بادى موجود نباشد.
۴ـ و نهایتاً گروه خونى O به دلیل نداشتن هیچکدام از آنتى ژن هاى A و B بر سطح گلبول، آزادانه هر دو نوع آنتى بادى Aو B را در پلاسما دارد.
اما بحث گروه خونى و تفاوت هاى آن به همین جا ختم نمى شود و براى مثال اگر گروه خون شما (A) باشد در کنار آن از کلمه مثبت و منفى هم استفاده مى کنید! (خیلى ساده یا مثبت هستید یا منفى اصلاً هم دست خودتان نیست و این یکى کاملاً ، کاملاً به پدر و مادرتان ربط دارد!)
گروه خون شما به فاکتور دیگرى به نام (Rh) بستگى دارد. یک فرد (Rh+) فردى است که بر روى سطح گلبول هاى قرمز خود آنتى ژن این فاکتور را دارد. (پس طبیعى است که در پلاسماى او آنتى بادى Rh دیده نشود! درست مانند همان داستان گروه خونى ABO)
از طرفى افراد (Rh-) بر روى گلبول قرمز خود چنین فاکتورى را ندارند، (این افراد ۱۵% کل مردم هستند.)
حالا متوجه شده اید که شما به طور یقین ناگزیر هستید یکى از گروه هاى خونى زیر را داشته باشید.
تشخیص گروه خونى:
در آزمایشگاه تشخیص طبى براساس آنچه گفته شد، پس از نمونه گیرى از بیمار، خون کامل او را (خونى که ضد انعقاد دارد و شامل تمام سلول هاى خونى و پلاسما است) به طور قطرات مجزا با معرف هاى مختلف (آنتى A - آنتى B و آنتى Rh) مجاور مى کنند و چسبیدن یا نچسبیدن گلبول ها در مجاورت با قطرات معرف را بررسى مى کنند و گروه خونى مشخص مى شود.
بعد از یک تزریق خون نامتجانس، در بدن نیز همان روند تجمع گلبولى (که در شرایط آزمایشگاهى بین خون و معرف ایجاد مى شود) پیش مى آید. به همین خاطر باید پیش از تزریق خون سازگارى خون بین دهنده و گیرنده آن از نظر سیستم ABO و Rh به خوبى بررسى شود. چرا که در اثر عدم هماهنگى گلبول هاى شخص گیرنده خون به هم مى چسبد و به دنبال این چسبندگى رگ هاى خونى بسته شده سرانجام خون به سایر نقاط بدن نمى رسد.
از طرف دیگر این سلول هاى بهم چسبیده که حاوى هموگلوبین (پروتئین حمل کننده اکسیژن) هستند. محتویات خود را که در خارج از سلول سمى است به داخل بدن مى ریزند و حاصل آن درنهایت مرگ گیرنده خون است (پس زدن خون دریافتى)
تمام نکته مربوط به انتقال خون در یک جمله خلاصه مى شود. «براى انتقال خون از شخصى به دیگرى باید هیچ آنتى بادى مخالف بین دو فرد نباشد.»
افراد گروه خونى (AB) با توجه به توضیح ذکر شده به علت نداشتن هیچکدام از آنتى بادى هاى A و B در پلاسماى خون قادرند (در شرایط خاص) از تمام گروه هاى خونى، خون دریافت کنند اما تنها به هم گروه هاى خود خون مى دهند (امیدواریم در سایر امور اینگونه خسیس نباشند) اما افراد گروه خونى (O) که دست و دلبازتر از سایر گروه ها هستند به دلیل داشتن هر دو نوع آنتى بادى A و B فقط از هم گروه هاى خود، خون مى گیرند ولى دهنده عمومى هستند.
مشکل ناسازگارى گروه هاى خونى تا سال ۱۹۰۱ جان بسیارى از افراد را گرفت تا آنکه دانشمندى به نام (Karl Landsteiner) با کشف گروه هاى خونى این مشکل را برطرف کرد و در سال ۱۹۳۰ موفق به دریافت جایزه نوبل پزشکى شد.
سؤال عمده اى که براى بسیارى از جوانان خصوصاً در مواقع ازدواج و انتخاب همسر پیش مى آید تفاوت گروه خونى است (البته این بار گروه خونى پزشکى، نه گروه خونى اجتماعى! که برخلاف تصور آنها اختلاف گروه خونى دوم در این مورد خاص خطر بیشترى نسبت به گروه خونى اول دارد و تشخیص آن هم خیلى ساده است معرف آن منطق است که در حضور احساس، عمل نمى کند!)
درواقع اگر گروه خونى شما و همسر آینده تان از نظر (ABO) تفاوت داشته باشد مشکلى ایجاد نمى شود و تنها تفاوت سیستم Rh بین زن و شوهر است که مى تواند بعد از زایمان اول زن براى فرزند یا فرزندان بعدى آنها ایجاد مشکل کند (آن هم فقط در شرایطى که مادر آینده (Rh-) و پدر بعد از این با (Rh+) باشد.
(که البته این مشکل هم با تزریق آمپول معروفى به نام «روگام» پس از زایمان اول به کلى حل شده است و مشکلى نمى ماند مگر همان تفاوت گروه خون اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و … موفق باشید و همگروه خوبى داشته باشید!!

raz72592
12-06-2009, 08:55
کتواسيدوز زماني اتفاق مي افتد که در بدن شما انسولين کافي براي بردن قند به داخل سلولها جهت تبديل به انرژي وجود نداشته باشد.
وقتي که سلولهاي بدن شما نتوانند قندي را که نياز دارند از خون برداشت نمايند قند خونتان بسيار بالا خواهد رفت و بدنتان شروع به تجزيه چربي ها براي تامين انرژي خواهد نمود اين عمل باعث آزاد شدن کتون هاي سمي بداخل خونتان خواهد شد.
اگر براي درمان در اين حالت انسولين دريافت نکنيد سه وضعيـ اتفاق خواهد افتاد:
۱- قند خونتان همچنان افزايش خواهد يافت.
۲- ساخته شدن کتونها در خون شما ادامه خواهد يافت و مقداري از اين کتونها وارد ادرار شما خواهد شد. نشانه اي که از افزايش خطرناک قند خون شما حکايت مي کند.
۳- سلولهاي بدنتان به شدت آسيب خواهند ديد که مي تواند منجر به بيماري شديد يا حتي مرگ بشود. کتواسيدوز ميتواند به سرعت اتفاق بيافتد مخصوصا زماني که شما دچار بيماريهايي چون سرماخوردگي ، زکام ، عفونت و غيره هستيد.
دليل اینکه چرا لازم است هميشه در مواقع مبتلا شدن به بيماري يا ملاحظه کردن علامت هاي هشدار دهنده هيپرگليسمي (قند خون بالا) قندخون و کتون ادرار خود را اندازه به گيريد در همين نکته نهفته است. ما درباره نحوه آزمايش وجود کتون در ادرار صحبت کرديم. ممکن است لازم باشد شما دوباره به عقب برگرديد و آن فصل را مجددا مرور کنيد تا مطمئن شويد که نحوه آزمايش کتون در ادرار بدرستي ياد گرفته ايد.
علائم هشدار دهنده کتواسيدوز
علائم متعددي وجود دارند که مي توانند شما را از اتفاق افتادن کتواسيدوز آگاه کنند. زمانيکه شما علامت هاي زير را ملاحظه کرديد ادرار خود را آزمايش کنيد:
* احساس تشنگي خيلي زياد کنيد.
* دفعات ادرار کردنتان افزايش يابد.
* بطور ناگهاني وزنتان کاهش پيدا کند.
* احساس ناراحتي در معده خود داشته باشيد و استفراغ کنيد.
* درد معده ( دل درد ) داشته باشيد.
* از دهانتان بوي ميوه گنديده بيايد.
اگر قند خونتان خيلي بالا باشد ( بيشتر از ۲۴۰ ميلي گرم در سي ليتر ) و ادرارتان کتون وجود داشته باشد بلافاصله با دکتر خود تماس بگيريد. زمان از دست ندهيد. اگر دچار کاهش سطح هوشيار شويد بايستي شخص ديگري شما را به پزشک برساند.
کتواسيدوز چگونه درمان مي شود
بلافاصله با پزشک خود تماس بگيريد او تصميم خواهد گرفت که آيا شما بايد انسولين بيشتري تزريق کنيد و آب بنوشيد يا به بيمارستان برويد. اگر تنوانستيد با پزشک خود تماس بگيريد به اورژانس نزديک ترين بيمارستان مراجعه کنيد.
چگونه ميتوان از پيدايش کتواسيدوز پيشگيري کرد
برنامه غذائي خود را بطور دقيق رعايت کنيد.برنامه فعاليت بدني روزمره خود را بطور صحيح انجام دهيد و تمام احتياط هاي لازم را حين ورزش بکار ببنديد قند خون خود را قبل و بعد از ورزش يا آنچنانکه پزشک دستور داده اندازه گيري کنيد.
زمانيکه قند خونتان از ۲۴۰ ميلي گرم در دسي ليتر بيشتر است درباره اينکه آيا ورزش کردن کار درستي است يا نه با پزشک خود مشورت کنيد. ورزش باعث خواهد شد بدنتان چربي بيشتري تجزيه کنو و کتون بيشتري وارد جريان خونتان شود.
برنامه تزريق انسولين خود را بطور دقيق مراعات کنيد هميَه مقدار مناسب انسولين را طبق برنامه داده شده توسط پزشک تزريق کنيد. قند خونتان را طبق يک برنامه منظم خودتان اندازه گيري کنيد. تمام نتايج رايادداشت نموده الگوي قند خون هاي بالا را ملاحظه کنيد.
در موارد زير ادرار خود را از بابت وجود کتون آزمايش کنيد.
* زمانيکه بيمار هستيد.
* در صورتيکه قند خونتان بيشتر از ۲۴۰ ميلي گرم در دسي ليتر باشد.
* زمانيکه احساس مي کنيد علائم هشدار دهنده هيپر گليسمي و کتواسيدوز در شما وجود دارد.
* زمانيکه توسط پزشک توصيه مي شود انسولين بيشتري تزريق کنيد.
اگر بمدت بيش از دو روز قند خونتان بالا باشد و يا ادرارتان کتون وجود داشته باشد حتما با پزشک معالجتان تماس بگيريد.

raz72592
12-06-2009, 08:56
عوامل ابتلا به بيماري هاي قلبي، اكثرا” قابل پيشگيري هستند . فقط لازم است از امروز، تغييرات مفيدي در زندگي خود بدهيد
عواملي كه شما را مستعد بيماري هاي قلبي – عروقي ميكند، شامل موارد زير مي باشد : افزايش سن، به ويژه سن بالاي ۵۰ سال
سابقه خانوادگي بيماريهاي قلبي در نزديكان شما
كم تحركي
وزن زياد
مصرف سيگار
چربي خون بالا
فشار خون بالا


رژيم غذايي ناسالم ( مصرف زياد غذا ، مصرف چربي ها ، غذاهاي پر نمك و عدم استفاده از ميوه و سبزيجات )

نگران نباشيد . عوامل ابتلا به بيماري هاي قلبي، اكثرا” قابل پيشگيري هستند . فقط لازم است از امروز، تغييرات مفيدي در زندگي خود بدهيد
سيگار نكشيد
سيگار نكشيدن، عامل مهمي در به دست آوردن زندگي طولاني و همراه با سلامتي مي باشد
كشيدن سيگار خصوصا در سنين پايين، بدليل عوارض قلبي و يا ريوي ممكن است منجر به مرگ گردد . سيگار كشيدن به راحتي ميتواند ۱۰ سال از عمر شما بكاهد . اما خبر مسرت بخش اين است كه در صورت ترك سيگار از لحظه شروع قطع سيگار، مي توانيد از اثرات مفيد آن بهره مند شويد
خطر ابتلا به بيماري قلبي به دنبال ترك سيگار، به مدت كمتر از يكسال، به نصف ميرسد . استفاده از روش هاي مختلف ترك سيگار ممكن است شانس شما را در ترك موفقيت آميز سيگار افزايش دهد براي انتخاب روش مناسب ترك سيگار با پزشك مشورت كنيد
ورزش كنيد
فعاليت فيزيكي منظم، در افزايش طول عمر و همچنين افزايش كيفيت زندگي كمك كننده است . ورزش باعث ميشود كه وزن شما متناسب باقي بماند و استرس را كاهش مي دهد . حداقل ۳ بار در هفته و هر بار ۳۰ دقيقه ورزش كنيد . هر نوع ورزش حركتي مانند شنا ، دوچرخه سواري و اسب سواري در هر وقتي از شبانه روز مفيد است پياده روي را با بيشترين سرعتي كه در توان داريد، به طوري كه عرق كنيد، انجام دهيد و البته اين را در نظر داشته باشيد كه هيچگونه علايمي مثل تنگي نفس يا درد قفسه سينه برايتان ايجاد نشود و احساس مطبوعي موقع ورزش داشته باشيد
استفاده هر چه بيشتر از ميوه و سبزيجات
استفاده از تغذيه سالم و مناسب براي قلب به معناي تغيير كامل رژيم معمول غذايي نيست . براي مثال اولين كاري كه بايد انجام دهيد، اضافه كردن ميوه و سبزيجات به برنامه غذايي روزانه تان ميباشد .
به گونه اي برنامه ريزي كنيد كه روزانه بتوانيد ۵ تا ۱۰ وعده ميوه و سبزيجات بخوريد . استفاده از ميوه و سبزيجات نه تنها در پيشگيري از بيماري هاي قلبي موثرند، بلكه در پيشگيري از ابتلا به سرطان و ساير بيماري هاي مزمن نيز بسيار موثرند
استفاده از مقادير زياد ميوه و سبزي به صورتي كه گرسنگي شما را برطرف كند ، ميتواند به شما در مصرف كمتر غذاهاي پر چرب مانند گوشت ، پنير و ميان وعده هاي ناسالم كمك كند . مقداري هويج ، كلم و كرفس را بطور دائم در يخچال آماده نگهداريد و به عنوان ميان وعده هاي غذايي از آنها استفاده كنيد
به هيچ عنوان سبزيجات را با كره مخلوط نكنيد و يا همراه با آنها از سس مايونز و يا مخلفات پر چرب استفاده نكنيد
محدود كردن چربي هاي مضر و كلسترول
بطور كلي از غذاهاي كم چرب ، كم نمك و آب پز استفاده كنيد و از سرخ كردن غذا بپرهيزيد
روغن هاي مايع مانند روغن آفتاب گردان و روغن زيتون فاقد كلسترول بوده و در صورتيكه اين روغن ها تحت تاثير حرارت زياد قرار نگيرند، براي مصرف، مناسب هستند . چربي گوشت و پوست مرغ را قبل از پخت جدا نماييد و از فراورده هاي لبني تا حد امكان بصورت كم چرب استفاده نماييد
استفاده کمتر از نمک
از غذاهاي شور مثل ماهي دودي ، آجيل شور ، پنير شور ، چيپس ، كنسرو ، ترشي هاي شور ، سوسيس و كالباس پرهيز كنيد و سر سفره به غذا ، سالاد يا ماست ، نمك اضافه كنيد
ارزيابي منظم سلامتي
فشار خون بالا و چربي خون بالا ميتواند به قلب شما آسيب وارد كند . براي مطمئن شدن از وضعيت سلامت خود بايد ميزان فشار خون و چربي خون شما بطور منظم چك شود تا در صورت لزوم اقدامات درماني جهت برطرف كردن افزايش خطر ابتلا به بيماري قلبي صورت گيرد
مقابله با فشارهاي رواني
يكي ديگر از عوامل موثر در داشتن قلبي سالم ، داشتن ديدگاه مثبت ، آمادگي براي تغييرات لازم در ابعاد مختلف زندگي است . همچنين، بخشش خود و ديگران ، اميدواري و شكيبايي و پذيرش اختلاف سليقه و افكار ديگران باعث كاهش فشارهاي رواني ميشود
پس برای پيشگيري از بيماريهاي قلبي موارد زیر را رعایت کنید :
قلب و عوامل خطر زا براي قلب :
قلب شما كه فقط به اندازه مشت بسته شماست در طي روز حدود صد هزار بار مي تپد و در هر دقيقه ۵ ليتر و در طي روز ۷۰۰۰ ليتر خون را پمپ مي كند . اين كار منظم و مكرر قلب براي انسان حياتي است و براي اينكه اين نظم را در قلب خود حفظ نماييم ميبايستي با خطراتي كه قلب را تهديد مي كند آشنا شده از آنها اجتناب كنيم .
چربي خون بالا _ فشار خون بالا _ مصرف سيگار _ بيماري قند خون – زندگي بدون تحرك و عدم فعاليتهاي ورزشي _ استرس _ چاقي و رژيم غذايي نامناسب از جمله عوامل خطرزاست.
فشار خون بالا :
ازدياد فشار خون يكي از مهمترين اختلالات قلبي و عروقي است . ۲۰% افراد بالغ مبتلا به اين بيماري مي باشند.راههاي پيشگيري از فشار خون بالا عبارتند از :
۱- كاهش مصرف نمك و پرهيز از پر خوري
۲- پرهيز از كم تحركي و اقدام به پياده روي
۳- كنترل استرس و اضطراب
۴- عدم مصرف سيگار و دخانيات
۵- اندازه گيري فشار خون حداقل سالي يكبار در افراد بالاي ۱۵ سال

raz72592
12-06-2009, 08:59
وسواس عبارت است از تکرار بدون اراده افکار ناخوشایند . اگر چه فرد می فهمد که این افکار نامناسب وغیر عادی است لیکن قادر به دور کردن آنهانیست . وسواس تا اندازه ای در همه افراد بشروجود دارد ومظاهر آن در شک و تردید،عدم قدرت در تمرکز فکری ، فراموشی و گاهی کم خوابی دیده می شود .
وسواس هنگامي غير عادي محسوب مي شود كه شخص مبتلا به آن مي فهمد كه فكري كه او را به خود مشغول كرده بسيار قوي است و سعي مي كند كه آنرا از خود دور سازد ولي چون قادر نيست احساس مي نمايد كه فكر مذكور بر او مسلط شده است .
وسواس يك ايده، فكر، تصور، احساس يا حركت مكرر يا مضر كه با نوعى احساس اجبار و ناچارى ذهنى و علاقه به مقاومت در برابر آن همراه است. بيمار متوجه بيگانه بودن حادثه نسبت‏به شخصيت‏خود بوده از غير عادى و نابهنجار بودن رفتار خودآگاه است.روانشناسان وسواس را نوعى بيمارى از سرى نوروزهاى شديد مى‏دانند كه تعادل روانى و رفتارى را از بيمار سلب و او را در سازگارى با محيط دچار اشكال مى‏سازد و اين عدم تعادل و اختلال داراى صورتى آشكار است.
روانكاوان نيز وسواس را نوعى غريزه واخورده و ناخودآگاه معرفى مى‏كنند و آن را حالتى مى‏دانند كه در آن، فكر، ميل، يا عقيده‏اى خاص، كه اغلب وهم‏آميز و اشتباه است آدمى را در بند خود مى‏گيرد، آنچنان كه حتى اختيار و اراده را از او سلب كرده و بيمار را وامى‏دارد كه حتى رفتارى را برخلاف ميل و خواسته‏اش انجام دهد و بيمار هرچند به بيهودگى كار يا افكار خودآگاه است اما نمى‏تواند از قيد آن رهايى يابد.
و

raz72592
12-06-2009, 09:01
وسواس به صورتهاى مختلف بروز مى‏كند و در بيمار مبتلاى به آن اين موارد ملاحظه مى‏شود :
اجتناب؛ تكرار و مداومت؛ترديد؛شك در عبادت؛ترس؛دقت و نظم افراطى؛اجبار و الزام؛احساس بن بست؛عناد و لجاجت.
علائم ديگر:
در مواردى وسواس بصورت، خود را در معرض تماشا گذاردن، دله دزدى، آتش زدن جايى، درآوردن جامه خود، بيقرارى، بهانه‏گيرى، بى‏خوابى، بدخوابى، بى‏اشتهايى،… متجلى مى‏شود آنچنانكه به اطرافيانش اين احساس دست مى‏دهد كه نكند ديوانه شده باشد.
اشخاصي كه مبتلا به وسواس هستند اعتماد به نفس ندارند و خود را موجودي بي ارزش و ناچيز مي شمارند. ولي چون نمي توانند افكار وسواس را دور اندازند. بيشتر احساس مقاومت مي كنند.
اينگونه افراد معمولا بسيار تكامل جو مي باشند. ليستی از علائم و مقیاس های درجه بندی در اینجا آورده شده است که برای تشخیص اختلالات روانی وسواس فکری عملی کمک خواهد کرد. ولی هیچ لیستی کلی نمی تواند چنین کاری انجام دهد، شما باید با پزشک خود یا یک روانشناس مشورت کنید تا اطمینان یابید.
اختلالات دیگر از جمله افسردگی و اضطراب می توانند تا حدودی مشکلات مشابهی را با عث شود.پس اگر شما بعضی ازاین علائم را دارا هستيد،حتما بدان معنی نیست که بیماری شما اختلال روانی وسواس فکری –عملی است .
بنابراین مهمترین سوالی که شما باید بپرسید این است که آیا افکار، عادتها سد راه زندگی شغلی، زندگی اجتماعی یا زندگی خصوصی شما هستند؟
مقیاس وسواس فکری-عملی
مواردی که ذیلا می آیند مقیاس اندازه گیری شدت وسواس فکری عملی است که معمولا در كلينيك ها اندازه گیری میشود. بهبود آن معمولا با درمان انجام می شود گر چه علائم بیماری شخص به مرور زمان ممکن است تغيیر یابد.
جزئی
شخص مدت کوتاهی را برای مقاومت در برابر علائم صرف می کند و تقریبا هیچ گونه تداخلی در فعالیت های روزمره وجود ندارد.
رفتار وسواس فکری –عملی غیر قابل تشخیص درمعاينات بالینی
علائم ملایم بوده و قابل توجه برای خود شخص و برای بیننده می باشد و باعث تداخل ملایمی در زندگی شخص می شود که شاید مدت زمان کوتاهی در مقابل آنان ایستادگی شود. علائم به آسانی برای دیگران قابل تحمل هستند.

رفتار وسواس فکری-عملی کلینیکی
علائم تداخل مشخصی با زندگی معمولی دارند، شخص انرژی زیادی را برای مقاومت و کمک گرفتن از دیگران صرف می کند تا امور زندگی روزمره ی خود را بگذراند
رفتار وسواس فکری- عملی شدید
علائم بیماری در این مرحله عاجز کننده و مداخله گرند. فعالیت روزمره یک کشمکش فعال است شخص شاید تمام وقت خود را برای ایستادگی در برابر علائم صرف کند وکمک زیادی را از اطرافیان برای ایفای وظیفه ی خود جلب نماید.
رفتار وسواسی فکری –عملی بسیار شدید
علائم کاملا فلج کننده هستند شخص نظارت مستقیمی را در اموری مانند خوردن، خوابیدن وغیره نیاز دارد. حتی جزئی ترین تصمیم گیری ها یا جزئی ترین فعالیت ها حمایت پرسنل را طلب می کند این شدید ترین حالت است .

raz72592
12-06-2009, 09:06
انواع وسواس:
وسواسهايى كه تمام فكر و انديشه افراد را تحت تاثير قرار داده و احاطه‏شان مى‏كند معمولا بصورتهاى زير است:
وسواس فكرى:
اين وسواس بصورتهاى مختلف خود را نشان مى‏دهد كه برخى از نمونه‏هاى آن بشرح زير است:
انديشه درباره بدن:
بدين گونه كه بخشى مهم از اشتغالات ذهنى و فكرى بيمار متوجه بدن اوست. او دائما به پزشك مراجعه مى‏كند و در صدد به‏دست آوردن دارويى جديد براى سلامت‏بدن است.
رفتار حال يا گذشته:
مثلا در اين رابطه مى‏انديشد كه چرا در گذشته چنين و چنان كرده؟ آيا حق داشته است فلان كار را انجام دهد يا نه؟ و يا آيا امروز كه مرتكب فلان عملى مى‏شود آيا درست مى‏انديشد يا نه؟ تصميمات او رواست‏يا ناروا ؟
در رابطه با اعتقادات: زمانى فكر وسواسى زمينه را براى تضادها و مغايرت‏هاى اعتقادى فراهم مى‏سازد. مسايلى در زمينه حيات و ممات، خير و شر، وجود خدا و پذيرش يا طرد مذهب ذهن او را بخود مشغول مى‏دارد.
انديشه افراطى:
زمانى وسواس در مورد امرى بصورت افراط در قبول يا رد آن است‏با اينكه بيمار خلاف آن را در نظر دارد ولى بصورتى است كه گويى انديشه مزاحمى بر او مسلط است كه او را ناگزير به دفاع از يك انديشه غلط مى‏سازد، از آن دفاع و يا آن را طرد مى‏كند بدون اينكه آن مساله كوچكترين ارتباطى با زندگى او داشته باشد; مثلا در رابطه با دارويى عقيده‏اى افراطى پيدا مى‏كند بگونه‏اى كه طول عمر، بقاى زندگى و رشد خود را در گرو مصرف آن دارو مى‏داند، اگرچه در اثر مصرف به چنان نتيجه‏اى دست نيابد.
۲- وسواس عملى:
وسواس عملى به شكلهاى گوناگون خود را بروز مى‏دهد كه ما به نمونه‏ها و مواردى از آن اشاره مى‏كنيم :
شستشوى مكرر: مردم بر حسب عادت تنها همين امر را وسواس مى‏دانند و اين بيمارى در نزد زنان رايجتر است.
رفتار منحرفانه:
جلوه آن در مواردى بصورت دزدى است و اين امر حتى در افرادى ديده مى‏شود كه هيچ‏گونه نياز مادى ندارند.
دقت وسواسى:
نمونه‏اش را در منظم كردن دگمه لباس و… مى‏بينيم و وضعيت فرد بگونه‏اى است كه گويى از اين امر احساس آرامش مى‏كند.
شمردن:
شمردن و شمارش‏ها در مواردى مى‏تواند از همين قبيل بحساب آيد مثل شمردن نرده‏ها با اصرار بر اين كه اشتباهى در اين امر صورت نگيرد.
راه رفتن:
گاهى وسواس‏ها بصورت راه رفتن اجبارى است. شخص از اين سو به آن سو راه مى‏رود و اصرار دارد كه تعداد قدمها معين و طبق ضابطه باشد. مثلا فاصله بين دو نقطه از ده قدم تجاوز نكند و هم از آن كمتر نباشد.
۳- وسواس ترس:
صورتهاى ترس وسواسى عبارت است از: ترس از آلودگى - ترس از مرگ - ترس از دفع - ترس از محيط محدود - ترس از امرى خلاف اخلاق - ترس از تحقق آرزو.
۴- وسواس الزام:
در اين نوع وسواس نمى‏تواند خود را از انجام عمل و يا فكرى بيرون آورد و در صورت رهايى از آن فكر و خوددارى از آن عمل موجبات تنش در او پديد خواهد آمد.

raz72592
12-06-2009, 09:17
وسواس در چه كساني بروز مي كند؟
الف) در رابطه با سن
تجارب حيات عادى افراد نشان مى‏دهد كه وسواس همگام با بلوغ و در غليان شهوت در افراد پايه گرفته و تدريجا رشد مى‏كند. اگر در آن ايام شرايط براى درمان مساعد باشد بهبودهاى نسبى و دوره‏اى پديد مى‏آيد وگرنه بيمارى سير مداوم و رو به رشد خود را خواهد داشت تا جايى كه خود بيمار به ستوه مى‏آيد.
ب) در رابطه باهوش:
بررسيهاى علمى نشان داده‏اند كه وضع هوشى آنها در سطحى متوسط و حتى بالاتر از حد متوسط است. وسواسى‏هايى كه داراى هوش اندك و يا با درجه ضعيف باشند بسيار كمند بر اين اساس رفتار آنها نبايد حمل بر كم‏هوشى شان شود.
ج) در رابطه با اعتقاد:
د) در رابطه با شخصيت و محيط:
تجارب نشان داده‏اند آنهايى كه در زندگى شخصى حساس‏ترند امكان ابتلايشان به بيمارى وسواس بيشتر است و غلبه وسواس بر آنها زيادتر است. در بين فرزندانى كه والدينشان معمولا محكومشان مى‏كنند اين بيمارى بيشتر ديده مى‏شود.
پاره‏اى از تحقيقات نشان داده‏اند كه شخصيت والدين و حتى صفات ژنتيكى، روابط همگن خويى و محيطى در اين امور مؤثرند بهمين نظر وسواس در بين دوقلوهاى يكسان بيشتر ديده مى‏شود تا در ديگران، اگر چه ريشه‏هاى اساسى و كلى اين امر كاملا مشهود نيست.
مساله شخصيت را اگر با دامنه‏اى وسيعتر مورد توجه قرار دهيم خواهيم ديد كه اين امر حتى در برگيرنده افراد و اشخاص از نظر جوامع هم خواهد بود. وسواس بر خلاف بيمارى هيسترى است كه اغلب در جوامع عقب نگهداشته شده ديده مى‏شود، در جوامع بظاهر متمدن و پيشرفته و حتى در بين افراد هوشمند هم بميزانى قابل توجه ديده مى‏شود.
ريشه‏هاى خانوادگى وسواس
در مورد ريشه و سبب اين بيمارى مطالب بسيارى ذكر شده كه اهم آنها عبارتند از وراثت، شخصيت زير ساز يا الحاقى، وضع هوشى، عوامل اجتماعى، عوامل خانوادگى، عوامل اتفاقى، رقابت‏ها، منع‏ها و… كه ما ذيلا به مواردى از آن اشاره مى‏كنيم.
الف) وراثت:
تحقيقات برخى از صاحبنظران نشان داده است كه حدود چهل درصد وسواسيها، اين بيمارى را از والدين خود به ارث برده‏اند، اگرچه گروهى ديگر از محققان جنبه ارثى بودن آن را محتمل دانسته و قايل شده‏اند، انتقال زمينه‏هاى عصبى مى‏تواند ريشه و عاملى در اين راه باشد.
ب) تربيت :
در اين مورد مباحثى قابل ذكرند كه اهم آنها عبارتند از:
۱- دوران كودكى:
اعتقاد گروهى از محققان اين است كه پنجاه درصد وسواس‏هاى افراد در سنين جوانى و پس از آن از دوران كودكى پايه‏گذارى شده و تاريخچه زندگى آنها حاكى از دوران كودكى ويژه‏اى است كه در آن كشمكش‏ها و مقاومت‏ها و سرسختى‏هاى فوق العاده وجود داشته و كودك در برابر خواسته‏هاى بزرگتران تاب مقاومت نداشته است.
۲- شيوه تربيت:
در پيدايش گسترش وسواس براى شيوه تربيت والدين نقش فوق العاده‏اى را بايد قايل شد. بررسيها نشان مى‏دهد مادران حساس و كمال جو بصورتى ناخودآگاه زمينه را براى وسواسى شدن فرزندان فراهم مى‏كنند و مخصوصا والدينى كه رفتار طفل را بر اساس ضابطه خود بصورت دقيق مى‏خواهند و انعطاف پذيرى كمترى دارند در اين رابطه مقصرند. تربيت‏خشك و مقرراتى در پيدايش و گسترش اين بيمارى زياد مؤثر است. نحوه از شير گرفتن كودك بصورت ناگهانى، گسترش آموزش مربوط به نظافت و طهارت و كنترل كودك در رفتار مربوط به نظم و تربيت و دقت او هم در اين امر مؤثر است.
۳- تحقير كودك:
عده‏اى از بيماران وسواسى كسانى هستند كه دائما اين عبارت به گوششان خورده است كه: آدم بى عرضه‏اى هستى، لياقت ندارى، در خور آدم نيستى، بدرد زندگى نمى‏خورى… و از بابت عدم لياقت‏خود توسط والدين، مربيان، خواهران، و برادران ارشد ركوفت‏شنيده و تنبيه شده‏اند. اين گونه برخوردها بعدا زمينه را براى ناراحتى عصبى و يا وسواس آنها فراهم كرده است.
۴- ناامنى‏ها:
پاره‏اى از تحقيقات نشان داده‏اند برخى از آنها كه دوران حيات كودكى آشفته‏اى داشته و با ترس و نا امنى همساز بوده‏اند بعدها به چنين بيمارى دچار شده‏اند. آنها در مرحله كودكى وحشت از آن داشته‏اند كه نكند كار و رفتارشان مورد تاييد والدين و مربيان قرار نگيرد. اينان در دوران كودكى براى راضى كردن مربيان خود مى‏كوشيدند و سعى داشته‏اند كه دقتى افراطى درباره كارهاى خود روا دارند و در همه مسائل، با باريك‏بينى و موشكافى وارد شوند.
۵- منع‏ها:
گاهى وسواس فردى بزرگسال نشات گرفته از منع‏هاى شديد دوران كودكى و حتى نوجوانى و جوانى است. مته بر خشخاش گذاردن والدين و مربيان، ايرادگيريهاى بسيار، توقعات فوق العاده از زير دستان، اگر چه ممكن است كار را برطبق مذاق خواستاران پديد آورد معلوم نيست عاقبت‏خوش و ميمونى داشته باشد.
۶- خانواده افراد وسواسى:
- اغلب وسواسى‏ها والدين لجوج داشته‏اند كه در وظيفه خواهى از فرزندان سماجت‏بسيار نشان مى‏داده‏اند.
- ايرادگير و عيبجو بوده‏اند اگر مختصر لغزشى از فرزندان خود مى‏ديدند، آن را به رخ فرزندان مى‏كشيدند.
- خسيس و ممسك بوده‏اند به طورى كه كودك براى دستيابى به هدفى ناگزير به شيوه‏اى اصرارآميز بوده است و بالاخره افرادى كم گذشت، طعنه زن، ملامتگر، بوده‏اند و كودك سعى مى‏كرده خود را در حضور آنها دائما جمع و جور كند تا سرزنش نشود.

raz72592
12-06-2009, 09:20
درمان :
براى درمان مى‏توان از راه و رسم‏ها و وسايل و ابزارى استفاده كرد كه يكى از آنها تغيير محيطى است كه بيمار در آن زندگى مى‏كند.
۱- تغيير آب و هوا:
دور ساختن بيمار از محيط خانواده و اقامت او در يك آسايشگاه و واداشتن او به زندگى در يك منطقه خوش آب و هوا براى تخفيف اضطراب و درمان بيمار اثرى آرامش بخش دارد و اين امرى است كه اولياى بيمار مى‏توانند به آن اقدام كنند.
۲- تغيير شرايط زندگى:
از شيوه‏هاى درمان اين است كه زندگى بيمار را در محيطى ديگر بكشانيم و وضع او را تغيير دهيم. او را بايد به محيطى كشاند كه در آن مساله حيات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصيت او از دستبردها دور و در امان باشد بررسيهاى تجربى نشان مى‏دهند كه در مواردى با تغيير شرايط زندگى و حتى تغيير خانه و محل كار و زندگى بهبود كامل حاصل مى‏شود.
۳- ايجاد اشتغال و سرگرمى:
تطهيرهاى مكرر و دوباره‏كارى‏ها بدان خاطر است كه بيمار وقت و فرصتى كافى براى انجام آن در خود احساس مى‏كند و وقت و زمانى فراخ در اختيار دارد. بدين سبب ضرورى است در حدود امكان سرگرمى او زيادتر گردد تا وقت اضافى نداشته باشد. اشتغالات يكى پس از ديگرى او را وادار خواهد كرد كه نسبت‏به برخى از امور بى‏اعتماد گردد، از جمله وسواس.
۴- زندگى در جمع:
فرد وسواسى را بايد از گوشه‏گيرى و تنهايى بيرون كشاند. زندگى در ميان جمع خود مى‏تواند عاملى و سببى براى رفع اين الت‏باشد. ترتيب دادن مسافرتهاى دستجمعى كه در آن همه افراد ناگزير شوند شيوه واحدى را در زندگى پذيرا شوند، در تخفيف و حتى درمان اين بيمارى مخصوصا در افرا كمرو مؤثر است.

رودربايستى‏ها و ملاحظات فيمابين كه هر انسانى بنحوى با آن مواجه است تا حدود زيادى سبب تخفيف اين بيمارى مى‏شود. طرح سؤالات انتقادى توام با لطف و شيرينى، بويژه از سوى كسانى كه محبوب و مورد علاقه بيمارند در امر سازندگى بيمار بسيار مؤثر است و مى‏تواند موجب پيدايش تخفيف هايى در اين رابطه شوند و البته بايد سعى بر اين باشد كه انتقاد به ملامت منجر نشود روح بيمار را نيازارد. احياى غرور بيمار در مواردى بسيار سبب درمان و نجات او از عوامل آزار دهنده و خفت و خوارى ناشى از پذيرش رفتارهاى ناموزون وسواسى است و به بيمار قدرت مى‏دهد. بايد گاهى غرور فرد را با انتقادى ملايم زير سؤال برد و با كنايه به او تفهيم كرد كه عرضه اداره و نجات خويش را ندارد تا او بر سر غرور آيد و خود را بسازد. بايد به او القا كرد كه مى‏تواند خود را از اين وضع نجات دهد. همچنين بايد به بيمار اجازه داد كه درباره افكار خود اگر چه بى معنى است صحبت كند و از انتقاد ناراحت نباشد. ۵- شيوه‏هاى اخلاقى:
۶- تنگ كردن وقت:
بيش از اين هم گفته‏ايم كه گاهى تن دادن به ترديدها ناشى از اين است كه بيمار خود را در فراخى وقت و فرصت‏ببيند و براى درمان ضرورى است كه در مواردى وقت را بر فرد وسواسى تنگ كنند. در چنين مواردى لازم است‏با استفاده از متون و شيوه‏هايى او را به كارى مشغول داريد به امر و وظيفه‏اى او را وادار نماييد تا حدى كه وقتش تنگ گردد و ناگزير شود با سر هم كردن عمل و وظيفه كار و برنامه خود را اگرچه نادرست است‏سريعا انجام دهد. تكرار و مداومت در چنين برنامه‏اى در مواردى مى‏تواند بصورت جدى در درمان مؤثر باشد.
۷- زيرپاگذاردن موضوع وسواس:
در مواردى براى درمان بيمار چاره‏اى نداريم جز اينكه به او القا كنيم به قول معروف به سيم آخر بزند، حتى با پيراهنى كه آن را او نجس مى‏داند و يا با دست و بدنى كه او تطهير نكرده مى‏شمارد و به نماز بايستد و وظيفه‏اش را انجام دهد. به عبارت ديگر بيمار را وا داريم تا همان كارى را كه از آن مى‏ترسد انجام دهد. تنها در چنين صورت است كه در مى‏يابد هيچ واقعه‏اى اتفاق نمى‏افتد.

raz72592
12-06-2009, 09:32
شيوه‏هاى اصولى در درمان وسواس:
الف) روانپزشكى:
اگر رفتار و يا عمل وسواسى شديد شود نياز به متخصص روانى و درمانگرى است كه در اين زمينه اقدام كند. كسى كه تعليمات تخصصى و تحصيلى‏اش در روان پزشكى او به او اجازه مى‏دهد كه براى شناخت ريشه بيمارى و درمان بيمار اقدام نمايد. علاوه بر اينكه در زمينه ريشه‏يابى‏ها كار و تلاش كرده و دائما در رابطه با خود هم اقداماتى بعمل آورده و لااقل حدود ۳۰۰-۲۰۰ ساعتى هم در رابطه با شناخت‏خويش گام برداشته است. اينان اجازه دارند كه در موارد لازم نسخه بنويسند و يا داروهايى تجويز كنند و يا شيوه‏هاى ديگرى را براى درمان لازم مى‏بينند بكار گيرند. بيماران را گاهى لازم است كه در مؤسسات روان‏پزشكى و گاهى هم در بيمارستان‏ها به طرق روانكاوى و روان‏درمانى درمان نمايند و در موارد ضرور بايد آنها را بسترى نمود. درمان بيمارى براى برخى از افراد بسيار ساده و آسان و براى برخى ديگر بسيار سخت است ; بويژه كه شرايط اقتصادى و اجتماعى بيمار هم در اين امر مؤثر است.
ب) روان درمانى:
اين هم نوعى درمان است كه توسط روانكاو يا روانشناس صورت مى‏گيرد و آن يك همكارى آزاد بين بيمار و درمان كننده مبتنى بر اعمال متقابل است كه بر اساس روابطى نسبتا طولانى و طبق هدف و برنامه ريزى مشخصى به پيش مى‏رود. درمان اختلال به‏صورت مكالمه و صحبت و يا هر شيوه مفيدى كه قادر به اصلاح زندگى روانى فرد باشد انجام مى‏گيرد. در اين درمان گاهى هم ممكن است دارو مورد استفاده قرار گيرد. البته اصل بر اين است كه بر اساس شيوه مصاحبه و گفتگو زمينه براى يك تحول درونى فراهم شود.
اصولى در روان درمانى:

در روان درمانى افراد، همواره سه اصل مورد نظر است و مادام كه به اين جنبه‏ها توجه نشود امكان اصلاح و درمان نخواهد بود:
الف - اصلاح محيط:
غرض محيط زندگى بيمار، توجه به امنيت آن، بررسى اصول حاكم بر جنبه‏هاى محبتى و انضباطى، نوع روابط و معاشرتها، فعاليتهاى تفريحى، گردشها، تلاشهاى جمعى، مشاركتها در امور،… است.
ب - ارتباط خوب و مناسب:
در روان درمانى آنچه مهم است داشتن و يا ايجاد روابط خوب و مناسب همدردى و همراهى، كمك كردن، دادن اعتبار و رعايت احترام، وانمود كردن حق بجانبى براى بيمار، تقويت قدرت استدلال، بيان خوب، خوددارى از سرزنش و… .
ج - روانكاوى و روان درمانى:
كه در آن تلاشى براى ريشه‏يابى، ايجاد زمينه براى دفاع خود بيمار از وضع و حالات خود گشودن عقده‏ها، توجه دادن بيمار به ريشه و منشا اختلال خود، القائات لازم و…
مشاوره و درمان روانی:
در درمان غیردارویی، از الگوهای مختلف برای کاهش این اختلال بهره می‏گیرند که به برخی از آنها به طور اجمال اشاره می‏کنیم زیرا از این تکنیک‏ها متناسب با نوع و شدت و ضعف بیماری استفاده می‏شود:
۱) شناخت درمانی:
در این روش طی جلسات مکرر و متعدد، بینش بیمار درباره تعارضهای درونی خود به کمک روان‏درمان‏گر تغییر می‏یابد.
۲) رفتار درمانی:
روشهای متعدد و متنوعی است از کارشناس مربوطه بیمار را به کارها و فعالیت‏هایی جهت کاهش سطح اضطراب و در نتیجه فکر یا عمل وسواس او وا می‏دارد.
۳) با ایجاد ارتباط با خانواده بیمار:
به کاهش ناهماهنگی‏های احتمالی در خانواده و تصحیح ارتباطات خانوادگی آنها می‏پردازد.
روشهای کلی درمان:
برای علاج و درمان این بیماری ابتدا باید نوع آن را شناخت و روش درمانی مناسب با آن را انتخاب نمود .

در این قسمت به برخی از روشهای کلی مبارزه با این حالت اشاره می نماییم.
۱)عدم پاسخ دهی:
مهمترین و کلی ترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است . این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل ، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه بی اعتنایی به این پیامها و ترتیب اثر ندادن به آنها است. اگر مدتی این روش عملی شود ، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد.
۲) تقابل به ضد:
برای کسانی که از آلودگی و نجاست هراس دارند و این هراس منشا اضطراب و وسواس در آنها شده است ، آلوده سازی عمدی شخص توسط خود او یا دیگران ، از راههای درمان و رفع حساسیت به این امر است . اگر این روش با تکرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود.
۳) فرمان ایست:
در منابع علمی جدید ، برای متوقف کردن افکار وسواسی ، علاوه بر درمانهای دارویی و قبل از آن درمانها ، از روشهای خاصی استفاده می شود که مهمترین آنها روش توقیف فکر نام دارد، بدین ترتیب است که از بیمار خواسته می شود که به طور عمد افکار وسواسی خود را آزاد بگذارد و در این بین ناگهان درمانگر با صدای بلند و بیزار کننده ، فریاد می زند : ایست !؟! به نظر می رسد این عمل جریان فکر وسواسی را متوقف می کند .
درمان دارویی:
بیماری وسواس چون دارای ریشه های هورمونی است و با فعالیت های هورمونی بدن نیز در ارتباط است ، پزشکان با تجویز داروهایی سعی می نمایند فعالیت های هورمونی بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک می کنند تا فرد بتواند راحت تر با این مشکل طرف شود و آن را از خویش براند.
توصیه های عملی
۱ -اگر مبتلا به وسواس در شست و شو هستید، خود را در معرض چیزهای آلوده و نجس قرار دهید و یا به تجسّم چنین موقعیت‏هایی بپردازید و از انجام دادن آن کار خودداری نکنید. ، از فردی بخواهید خودش را در معرض این موقعیت‏ها یا موضوع‏های ذکر شده قرار دهد بدون این که «واکنش بی اختیاری» از خودش نشان دهد.
سپس شما نیز همان کار را انجام دهید. این کار باعث می‏شود موضوع‏ها یا موقعیت‏های اضطراب آور، کم کم اثر خود را از دست بدهد و اضطراب شما کاهش پیدا کند. در واقع ریشه و علت اصلی وسواس (اضطراب) از بین برود.
۲ ) به خودتان تلقین کنید که «وسواس» یک نوع کار شیطانی است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم.
۳ )به خدا توکل کنید و از او استعانت بجویید تا هر چه زودتر بر این مشکل فایق آیید.

raz72592
12-06-2009, 09:38
سکته مغزی stroke این نوع سکته زمانی روی می دهد که یک رگ خونی که اکسیژن و مواد غذایی را به مغز می رساند بوسیله یک لخته مسدود می شود. در این هنگام بخشی از مغز قادر به دریافت خون و در نتیجه اکسیژن نخواهد بود و این لحظه آغاز مرگ این قسمت است.
* انواع سکته مغزی
سکته مغزی ممکن است بوسیله لخته مسدود کننده جریان خون به مغز (سکته ایسکمیک) و یا در اثر پارگی یک رگ خونی و ترواش خون به مغز (سکته هموراژِک یا خونریزی دهنده) روی دهد.

* سکته ایسکمیک :
-در سکته ایسکمیک ، لخته بواسطه باقیمانده های چربی در دیواره رگ ایجاد می شود. این حالت را آرترواسکلروزیس یا انسداد عروق می گویند.
این باقیمانده های چرب یمی توانند باعث ایجاد دو نوع انسداد شوند:
۱-ترومبوز مغزی که به ترومبوس (لخته خون) اشاره می کند که در قسمت مسدود شده رگ ایجاد می شود.
۲-آمبولیسم مغزی که عموما به یک لخته خون که در محل دیگری از سیستم جریان خون و معمولا در قلب و عروق بزرگ فوقانی قفسه سینه و گردن تشکیل می شود ، اشاره می کند.
* سکته هموراژِیک :
نوع هموراژیک ، از یک رگ ضعیف شده که پاره شده و به داخل مغز خونریزی می کند ، ناشی می شود. خون تجمع پیدا کرده و بافت مغزی را بهم فشرده می سازد.
* حملات ایسکمیک موقت :
این حالت شامل حملات ، خفیف اما اخطار دهنده سکته مغزی هستند. در چنین حمله ای حالت های مربوط به یک سکته ایسکمیک وجود دارند و علائم اخطار دهنده سکته مغزی شکل می گیرد اما انسداد (لخته خون) برای زمان کوتاهی صورت می گیرد و خود به خود از طریق مکانیسم های نرمال بر طرف می شود.
با آنکه نشانه ها پس از مدت زمان کوتاهی برطرف می شوند این نوع سکته ، اعلام خطری برای یک سکته مغزی احتمالی که ممکن است شدید هم باشد ، است لذا باید اقداما ت لازم بلافاصله صورت گیرد.
* علائم هشدار دهنده
این بیماری راباید هرچه زودتر تشخیص داد چرا که از دست دادن زمان برابر با از دست رفتن بخشی از عملکرد مغز است. علائم هشدار دهنده آن عبارتند از :
- بی حسی یا ضعف ناگهانی صورت ، دست یا پا بویژه در یک سمت بدن
- اغتشاش ناگهانی و مشکل در کلام یا اداراک
- مشکل ناگهانی در دید یک یا هردو چشم
- مشکل ناگهانی در راه رفتن ، سرگیجه ، عدم تعادل
- سردرد شدید ناگهانی بدون دلیل مشخص.
* تشخیص
زمانی که شخصی علائم سکته مغزی یا TIA (حمله ایسکمیک موقت) را نشان می دهد ، پزشک اطلاعات مربوط به او را جمع آوری کرده و تشخیص را انجام می دهد.
او ممکن است از آزمایشات زیادی برای تشخیص استفاده کند.
در اینجا به برخی از این آزمایشات اشاره شده است:
تست های تشخیصی وضعیت مغز را از لحاظ نحوه عملکرد و دریافت ذخیره خونی بررسی می کند.
به کمک این تست ها می توان ناحیه صدمه دیده مغز را مشخص نمود. در ضمن اکثر این روشها ی تشخیصی بی خطر و بدون درد هستند. تستهای تشخیصی در سه گروه قرار دارند:
- تست های تصویر برداری مانند سی تی اسکن و ام.آر.آی که تصویر مغز را نشان می دهند.
- تست های الکتریکی مانند الکتروانسفالوگرام که ایمپالس های الکتریکی مغز را ثبت می کنند.
- تست های جریان خون مانند تست داپلر و آنژِوگرافی (آرتریوگرافی) که هر گونه مشکل که باعث تغییرات در جریان خون به مغز شود را نشان می دهند.

raz72592
12-06-2009, 09:39
* درمان
بدلیل مکانیسم متفاوت ، درمان انواع سکته مغزی نیز باهم فرق دارد.
سکته ایسکمیک بوسیله حذف انسداد و برقراری مجدد جریان خون به مغز درمان می شود.این روش تحت عنوان درمان حاد نامیده می شود.
روش دیگر برای درمان سکته ایسکمیک روش پیشگیرانه است که خود شامل سه حالت است :
- استفاه از داروهای ضد انعقاد مانند وارفارین و ضد پلاکت مانند آسپرین که با جلوگیری از انعقاد خون نقش مهمی در جلوگیری از سکته دارند.
- برداشتن انتهای آتروم دار سرخرگ کاروتید روش دیگری است که طی آن انسداد رگ خونی با جراحی از سرخرگ کاروتید برداشته می شود.
- روش دیگر آنژیوپلاستی / استنت است که در آن پزشکان از بالن و صفحات فلزی کوچک بنام استنت برای باز کردن رگ استفاده می کنند.
در سکته هموراژیک ، پزشکان به منظور جلوگیری از پارگی رگ و خونریزی آنوریسم ها و بدشکلی های شریانی یک گیره فلزی را در قسمت قاعده بنام گردن آنوریسم قرار می دهند یا رگ ها ی غیر طبیعی در بردارنده ناهنجاری شریانی را حذف می کنند که این روش مستلزم انجام جراحی است.
روش دیگر بنام اندووسکولار تهاجم کمتری دارد و مستلزم وارد کردن کاتاتر از یک رگ بزرگ در پا یا دست است که به سمت آنوریسم هدایت شده و یک عامل مکانیکی مانند فنر برای جلوگیری از پارگی رگ در آنجا قرار داده می شود.
*اثرات سکته
مغز اندام بسیار پیچیده ای است که اعمال مختلف بدن را کنترل می کند. اگر یک سکته مغزی روی دهد و جریان خون به ناحیه ای که عملکرد خاصی را تنظیم می کند ، قطع شود ، این قسمت دیگر قادر به ادامه عملکرد تنظیمی و کنترلی که پیش از این داشت ، نخواهد بود.
برای مثال اگر سکته در قسمت عقبی مغز رخ دهد ایم احتمال وجود دارد که بخشی از توانایی بینایی از دست برود.
اثرات سکته عمدتا به محل انسداد و وسعت بافت مغزی صدمه دیده بستگی دارد اما بدلیل اینکه یک طرف مغز کنترل اعمال اندام های سمت مخالف را بعهده دارد برای مثال وقوع سکته در قسمت راست منجر به مشکلات نورولوژِیک اندام های سمت چپ بدن (سمت راست صورت) می شود که ممکن است هر یک از حالت های فلج یک سمت بدن ، مشکلات بینایی و از دست دادن حافظه را سبب شود.
اگر سکته در قسمت چپ مغز روی دهد ، سمت راست بدن (و قسمت چپ صورت) تحت تاثیر قرار می گیرد و مشکلاتی همچون فلج قسمت راست بدن ، اختلالات کلامی ، مدل رفتاری کند و زوال حافظه راایجاد می کند.
* راهکارهای جلوگیری از سکته مغزی
شناخت عوامل موثر در ایجاد بیماری و کنترل آنچه در دست ماست بهترین دفاع در برابر دچار شدن به سکته مغزی است.
ریسک فاکتورها شامل ویژگی ها و عدات شیوه زندگی است که احتمال بیماری را افزایش می دهد.
مطالعات گسترده نشان داده اند که فاکتورهای متعددی در افزایش این احتمال دخالت دارند که اکثر آنها را می توان اصلاح ، کنترل و یا درمان کرد.
گرچه بیماری قلبی و سکته مغزی عامل اصلی بسیاری از مرگ و میر ها هستند ، می توان با اتخاذ برخی روشهای مفید از خطر احتمالی کاست.
- عادات غذای سالم می تواند به کاهش این احتمال حملات قلب یو سکته مغزی کمک کند. از جمله این ریسک فاکتورها می توان به کلسترول ، فشار خون بالا ، و اضافه وزن اشاره کرد.
یک برنامه غذایی سالم براساس ارائه طریق هایی است که بکار گیری آنها آسان تر از آن است که تصور می شود.
در اینجا به مهمترین این دستورالعمل ها اشاره می کنیم :
- روزانه پنج وعده یا بیشتر میوه و سبزی بخورید.
- هر روز شش وعده یا بیشتر محصولات دانه ای شامل غلات مصرف کنید.
- حداقل دو بار درهمفته ماهی بویژه ماهی چرب مانند ساردین ، خال مخالی ، شاه ماهی ، تن ، و سا لمون بخورید.
- از محصولات لبنی بدون چربی یا کم چرب ، بنشن (لوبیا) ، مرغ بدون پوست و گوشت کم چرب استفاده کنید.
- از مصرف روغن جامد بپرهیزید. روغن های مایع حاوی ۲ گرم یا کمتر از آن چربی اشباع در هر وعده (یک قاشق غذا خوری) را مصرف کنید. از انواع این روغن ها می توان به روغن کانولا ، زیتون ، ذرت و سویا اشاره کرد.
- مصرف غذاهای سرشار از کالری و فاقد ارزش غذایی شامل غذاهای دارای قند زیاد مانند نوشابه های گاز دارد و شیرینی جات را محدود کنید.
- از مصرف غذاهای سرشار از چربی اشباع ، چربی ترنس و یا حاوی کلسترول اجتناب ورزید.
از این غذاها می توان به محصولات شیری پر چرب ، گوشت های چرب ، روغن های گیاهی که تاحدی هیدروژنه شده اند اشاره کرد. زرده تخم مرغ نیز سرشار از کلسترول است.
- کمتر از ۶ گرم یعنی برابر با یک قاشق غذا خوری نمک در روز بخورید.
دنبال کردن این برنامه غذایی به شما کمک می کند از سلامت بیشتری بهره ببرید. عمل کردن به این توصیه ها موجب بهره مندی از وزن مناسب ، سطح مطلوب کلسترول خون و فشار خون طبیعی می شود.
- علاوه بر این برای کاهش خطر سکته قلبی یا مغزی هر روز ورزش کنید. سعی کنید بین میزان کالری دریافتی بدن و مقداری که سوازنده می شود تعادل برقرار کنید تا بهترین وزن را داشته باشید.
- هر روز حداقل نیم ساعت پیاده روی کنید یا به دیگر فعالیت های ورزشی بپردازید.
- برای کاهش وزن روزانه کالری بیشتراز میزان دریافتی را مصرف کنید اما پیش از هر اقدامی با پزشک خود مشورت نمایید.
- مسئله دیگر آگاهی از فشار خون است. فشار خون بالا ممکن است هیچ علامتی نداشته باشد. تنها راه تشخیص آن این است که مرتب آن را کنترل کنید.
- اگر بالا باشد می توانید با رژیِم غذایی و ورزش آن را کاهش دهید اما اگر این روش موثر نبود مصرف دارو تحت نظر پزشک ضروری بنظر می رسد.
- توصیه دیگر این است که سیگار نکشید. اگر می خواهید برای ترک سیگار انگیزه قوی پیدا کنید کمی در باره ترکیات سمی موجود درآن مطالعه کنید.
بهر حال در مورد سکته مغزی هم مانند سایر بیماری ها باید گفت پیشگیری بهتر و آسانتر از درمان است.
با اتخاذ شیوه مناسب زندگی ، ورزش کافی ، رژِم غذایی مناسب و اجتناب از استرس تا حد زیادی می توان به پیشگیری از اینگونه مشکلات و بیماری ها کمک کرد.

raz72592
12-06-2009, 09:43
این بیماری به افتادگی پلک فوقانی اطلاق شده و می تواند یک یا هر دو پلک را در گیرد . در فرم خفیف بیماری افتادگی پلک در حد بالای مردمک چشم می باشد ولی در موارد شدیدتر افتادگی پلک منجر به پوشاندن قسمتی از مردمک شده به طوری که میدان بینایی فوقانی را کاهش می دهد .
پتوز می تواند:
یک یا هر دو چشم را درگیر کند.
وراثتی باشد.
در بدو تولد بروز کند.
در سنین بالاتر اتفاق بیفتد.
پتوز در کودکان
پتوز مادرزادی به معنای وجود پتوز در بدو تولد می باشد. اگر کودکی با پتوز متوسط تا شدید متولد شود، ممکن است برای تکامل بینایی نیازمند درمان فوری باشد.
پتوز مادرزادی اغلب در اثر نقص در تکامل عضله بالابرنده پلک فوقانی که عضله لواتور نام دارد، اتفاق می افتد. اگرچه معمولا یک اختلال مجزا می باشد، ولی در موارد مادرزادی، ممکن است همراه با اختلالات زیر باشد:
اختلال حرکات چشمی
بیماری های عضلانی
تومورهای پلک یا سایر تومورها
اختلالات عصبی
عیوب انکساری
پتوز مادرزادی معمولا با گذشت زمان بهبود نمی یابد.


چرا این بیماری رخ می دهد ؟
این بیماری می تواند در زمان تولد تظاهر کند که افتادگی پلک مادر زادی اطلاق می شود همچنین زمانی که عضلات بالا برنده پلک تشکیل نشده باشد افتادگی پلک مادر زادی است .در نوع ناشی از افزایش سن، تاندون عضلات با لا بر پلک از محل اتصا لشان بر روی پلک جدا شده و در نتیجه افتادگی پلک رخ می دهد که معمولا در سنین بالای ۰ ۵- ۴۵ سال رخ می دهد و اثر با پوست لضافی در پلک می باشد .

raz72592
12-06-2009, 09:45
علائم و نشانه های پتوز کدامند؟
شایعترین علامت آشکار پتوز در کودکان، افتادگی پلک می باشد. در پتوز مادرزادی، اغلب عدم تقارن چین پلک فوقانی وجود دارد. کودکان مبتلا به پتوز ممکن است برای دیدن مجبور شوند گردن خود را به عقب خم کنند یا ابروها را به سمت بالا بکشند. این مانورهای سر و صورت نشان می دهند که کودک سعی می کند برای دیدن از هر دوچشم استفاده نماید. بعد از گذشت چند سال، این وضعیت های غیر طبیعی سر ممکن است منجر به اختلالات ظاهری سر و گردن شوند.
مشکلات ناشی از پتوز در کودکان کدامند؟
شایع ترین اختلال جدی مرتبط با پتوز دوران کودکی، آمبلیوپی (تنبلی چشم) می باشد. به دو علت پتوز می تواند ایجاد تنبلی چشم کند:
انسداد مسیر بینایی در موارد پتوز شدید
ایجاد آستیگماتیسم و تاری دید ناشی از آن
بعلاوه پتوز ممکن است در صورت وجود انحراف چشم آن را مخفی نماید و این مورد نیز می تواند منجر به تنبلی چشم شود.
پتوز مادرزادی چگونه درمان می شود؟
در اغلب موارد، پتوز کودکان با جراحی درمان می شود. اگر تنبلی چشم هم وجود داشته باشد، ممکن است درمان با قرار دادن پوشش بر روی چشم سالم، استفاده از عینک یا قطره چشمی ضروری باشد. تشخیص لزوم انجام جراحی و انتخاب روش مناسب، بر اساس عوامل زیر صورت می گیرد:
سن کودک
درگیری یک یا هر دو پلک
شدت پتوز
قدرت عضلات بالا برنده و پایین آورنده پلک
وضعیت حرکات چشمی
در اوایل دوران زندگی معمولا ضرورتی به انجام جراحی برای موارد خفیف تا متوسط پتوز وجود ندارد. هم در موارد مذکور و هم موارد شدیدی که تحت عمل جراحی قرار گرفته اند، باید به طور منظم از نظر تنبلی چشم، عیوب انکساری و حالت های وابسته توسط چشم پزشک بررسی و در صورت نیاز تحت درمان قرار گیرند.
علل پتوز بالغین چیست؟
شایعترین علت پتوز در بالغین، کشیدگی یا جداشدگی تاندون عضله لواتور از روی پلک می باشد. وقوع این فرایند ممکن است ناشی ازعلل زیر باشد:
افزایش سن
به دنبال جراحی کاتاراکت (آب مروارید) یا سایر جراحی های چشمی
ضربه به چشم
پتوز بالغین همچنین ممکن است عارضه ای از سایر بیماری ها مانند بیماری های عصبی یا عضلانی و در موارد نادر تومورهای حدقه چشم باشد که عضله بالابرنده پلک یا عصب آن را درگیر می کنند
پتوز چشم راست- بعد از عمل

پتوز بالغین چگونه درمان می شود؟
چشم پزشک می تواند بررسی جامعی از مشکل شما به عمل آورده و راجع به روش های درمانی مختلف و عوارض وخطرات احتمالی آن ها اطلاعات لازم را در اختیار شما قرار دهد.
برای تشخیص علت پتوز و انتخاب بهترین روش درمانی ممکن است نیاز به انجام آزمایش خون، عکسبرداری های مخصوص و یا سایر آزمایشات باشد. در صورت یافتن علت زمینه ای باید ابتدا این مورد اصلاح گردد، اما در اغلب موارد، درمان نهایی جراحی است که نوع جراحی نیز بر اساس شدت پتوز و سایر یافته های بالینی تعیین می گردد.

raz72592
12-06-2009, 09:47
طبقه بندي
طبقه بندي براي درمان مناسب لازم است.در طرح اصلاح شده beard سعي شده است تا پتوز بر حسب اتيولوزي آن طبقه بندي شود
پتوز در اثر اختلال يكي از عضلات نگه دارنده چشم:
اين مشكل روي انقباض و نيز شل شدن آن تاثير ميگذارد. تشخيص آن روش خاصي دارد. بعضي اختلالات چشمي ديگر مثل
لوچي ..گاهي اوقات با اين نوع پتوز مادرزادي همراه است. با جراحي ميتوان تا حدي اين مشكل را رفع كرد.
بلفارو فيموز:
مسول ۵% از موارد پتوز مادرزادي هست. ضعف در عملكرد عضله نگهدارنده چشم و پتوز شديد.. به همراه تله كانتوس
…چين اپيكانتال و اكتروپيون سيكاتريسي پلكهاي پائيني ديده مي شود. اين اختلال خانوادگي است.
افتالموپلزي خارجي مزمن و پيشرونده
نوعي بيماري عصبي عضلاني ارثي و پيشرونده و به طور كند است كه در اواسط عمر شروع ميشود. تمام عضلات خارج چشمي
و عضلات تغيير شكل چهره بتدريج گرفتار ميشوند. ممكن است اختلالات عصبي ديگري وجود داشته باشند كه حالت پيشرونده دارد. ممكن است گرفتاري عضلات حنجره ديده شود. در حالت ديگري ممكن است شب كوري و بلوك قلبي وجود داشته باشد. در حالت ديگري ممكن است پتوز و ضعف عضلات صورت وجود داشته باشد. مسائل باليني همراه ديگر عبارتند از.. كدورت عدسي.. اختلال مردمك.. طاسي پيشاني.. تحليل رفتن بيضه.. و ديابت است. يك حالت ديگر اين هست كه ممكنه كه پتوز همراه با بيماري نادر و بعضا فاميلي فيروز مادرزادي عضلات خارج چشمي پيشرونده .. ممكن است يكطرفه باشد.
مياستني گراو:
پتوز و دوبيني از تظاهرات اوليه گراو است.گاهي پرش پلك ديده ميشود.. كه در حالت خاصي قابل مشاهده است. اما مشاهده خستگي پلك علامت ثابت تري است. تشخيص را ميتوان با مصرف وريدي ادروفونيوم تاييد كرد كه بطور موقت صعف را برطرف ميكند. معالجات پزشكي معمولا در آغاز موثر است اما غالبا جراحي پتوز لازم است.
پتوز آپونوروز:
نوع شايعي از پتوز است كه در اواخر عمر روي ميدهد.. كه بعلت اختلال نسبي در اتصال عصب به عضله چشمي است. چين پلك بطور غير عادي بالا ميرود. نازكي پلك نيز ممكن است مشاهده شود.. و گاهي اوقات تصوير عنبيه از وراء پوست پلك بالائي قابل مشاهده است. غالبا علت اغلب موارد صدمات و تروما هست.. احتمالا پتوز ناشي از جراحي آب مرواريد هم به همين علت است.. نوع ارثي آن موسوم به پتوز ارثي دير رس است.
پتوز نورو زنيك:
در سندرم ماركوس گان….پديده پلك زدن آرواره..هرگاه منديبول باز ميشود.. يا به سمت مقابل انحراف پيدا ميكند.. چشم باز ميشود. فلج نسبي يا كامل يكي از اعصاب مغزي.. بعلت تروما باعث حركات غير عادي در كره چشم.. پلك و مردمك ميشود. هميشه در اين بيماران بايد مواظب از بين رفتن ديد بيماران … بطور.. آمبيلوپي strabismic.. بود.
پتوز مكانيكي:
تاثير توده اي سرطان يا تاثير محدود كننده تشكيل اسكار ممكن است كاملا از بازشدن پلك بالائي جلوگيري كند. يك علت اين مسئله كوتاه شدن بيش از حد پلك بالائي است. نوع ديگر به دنبال تخليه چشم ديده ميشود..
پتوز ظاهري:
ظاهرش مثل پتوز معمولي است. وقتي چشم به پائين نگاه ميكند.. پلك بالائي بيشتر از پلك تحتاني پائين مي افتد. البته موارد ديگري براي تشخيص اين حالت وجود دارد كه بعلت تخصصي بودن ذكر نميشه..

raz72592
12-06-2009, 09:49
درمان:
همه انواع پتوز به استثناء گراو با جراحي درمان ميشوند. در كودكان هنگاهي كه ارزيابي دقيق ميسر باشد.. و كودك بتواند پس از عمل همكاري لازم را داشته باشد.. ميتوان جراحي را انجام داد. آستيگماتيسم و نزديك بيني ممكن است به همراه پتوز دوره كودكي وجود داشته باشد.. جراحي زودرس براي پيشگيري از آمبيلوپي ممكن است مفيد باشد اما اين امر به اثبات نرسيده است. هدف از جراحي ايجاد تقارن است.
جراحانی که در این عمل مهارت دارند می توانند جراحی را تحت بیحسی موضعی انجام دهند ولی گاهی تحت بیهوشی عمومی هم صورت می گیرد. در طی این عمل اتصال عضله بالا برنده پلک با محل اتصالشان بر روی پلک مجددا برقرار می شود ولی به طور شایعتر در نوع مادر زادی عضله را کوتاه می کنند عمل اصلاح افتادگی پلک عمل بسیار ظریفی است و مدت زمان آن برای هر چشم ۴۵ دفیفه تا یک ساعت می باشد . در افتادگی پلک ناشی از افزایش سن اکثرا نیاز به عمل بلفاروپلاستی ( برداشتن پوست اضافه پلک ) نیز وجود دارد .
خطرات جراحی پتوز کدامند؟
خطرات جراحی پتوز شامل عفونت، خونریزی و کاهش بینایی می باشد، ولی وقوع این عوارض بسیار نادر است. بلافاصله بعد از عمل، ممکن است چشم بطورکامل بسته نشود، ولی این عارضه معمولا مقطعی است. در طی این مدت می توان از قطره و پماد برای محافظت چشم استفاده نمود. اگرچه ظاهر پلک بطور قابل توجهی اصلاح می شود، اما ممکن است پلک ها کاملا قرینه به نظر نرسند. در اغلب موارد بعد از جراحی در نگاه به پایین پلک عمل شده نسبت به طرف مقابل مختصری بالاتر قرار می گیرد و شب ها مختصری باز می ماند که این دو عارضه مشکل آفرین نیستند. در موارد نادر، حرکات کامل پلک قابل برگشت نیست. در برخی موارد، ممکن است بیش از یک بار عمل جراحی لازم باشد.
توصیه ׃
بیمار می بایست دو هفته قبل از عمل جراحی داروهایی که شانی خونریزی حین عمل یا پس از عمل جراحی را افزایش می دهند مثل آسپیرین، دیکلوفناک، بروفن، وارفارین ، …… را قطع نماید .
خلاصه
پتوز در بالغین و کودکان با انجام جراحی قابل درمان است و این درمان علاوه بر اصلاح وضعیت ظاهری می تواند باعث بهبود بینایی نیز شود. در پتوز کودکان، انجام معاینات منظم چشم پزشکی در سال های اول زندگی برای پیشگیری و درمان تنبلی احتمالی چشم از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

raz72592
12-06-2009, 09:59
سرطان “گردن رحم”
سرطان “گردن رحم” يكي از شايع‌ترين علل مرگ ناشي از سرطان در زنان است در حاليكه در صورت تشخيص به موقع، قابل درمان است. معاينات منظم و دوره‌اي آزمايش “پاپ اسمير” يكي از موثرترين اقدامات پيشگيرانه سرطان رحم و الگويي موفق در كاهش ميزان بروز و تلفات ناشي از اين نوع سرطان بشمار مي رود.
گردن رحم يا Cervix‬ قسمتي از دستگاه تناسلي زنان است و ناحيه باريك و تحتاني رحم را كه به مهبل باز مي‌شود، شامل مي‌شود.
سرطان گردن رحم نوعي بيماري است كه در آن رشد بافت بدخيم از ناحيه گردن رحم نشات مي‌گيرد و بطور نامنظم وفزاينده‌اي تكثير و منجر به ريزش آن مي‌شود

سرطان گردن رحم دومين سرطان شايع دستگاه تناسلي زنان و پنجمين سرطان پس از سرطان‌هاي “ريه، پستان، روده و جسم رحم” در جهان است كه حدود شش درصد كل سرطان زنان را تشكيل مي‌دهد.
با توجه به سلولي كه دچار ريزش و سرطان شده، اشكال مختلفي از سرطان گردن رحم وجود دارد كه هر كدام نشانه‌ها و عوارض خاص خود را دارند.
شايع‌ترين اشكال سرطان گردن رحم به شرح زير است.
‬سرطان “بافت بشره‌اي” يا “سنگفرشي”Squamous cell carcinoma‬
اين سرطان از شايع‌ترين انواع سرطان گردن رحم است كه حدود ‪ ۷۵‬درصد اشكال اين نوع سرطان را تشكيل مي‌دهد.
اين سرطان از ياخته‌هاي مفروش لايه سطحي گردن رحم شروع مي‌شود و رشد نسبتا آهسته‌اي دارد و اغلب ماهها و سالها طول مي‌كشد تا به بافتهاي اندام‌هاي مجاور سرايت كند.
بيشتر مبتلايان اين نوع سرطان، زنان ‪ ۴۰‬تا ‪ ۶۰‬ساله هستند.
‪ ‪ ‬
سرطان غدد مترشحه مخاطي ( ‪.(Adenocarcinoma)
اين نوع سرطان گردن رحم معمولا در زير بافت پوششي گردن رحم رشد مي‌كند و معمولا بين سنين ‪ ۲۵‬تا ‪ ۴۰‬سالگي ديده مي‌شود.
همه انواع تغييرات ياخته‌هاي گردن رحم، بدخيم (سرطاني) نيستند.
در زناني كه ياخته‌هاي گردن رحم آنها دچار تغييرات غير سرطاني شده‌اند، اغلب نتيجه عفونت و يا تورم آن است كه در اصطلاح آسيب شناسي به آن “ديسپلازي Dysplasia‬مي‌گويند.
ديسپلازي گردن رحم عامل سرطان نيست، اما اطلاعات باليني و آماري آن را عامل مقدماتي براي سرطاني شدن گردن رحم تلقي مي‌كنند.
اين تغييرات اغلب در سنين ‪ ۲۵‬تا ‪ ۳۵‬سالگي ظاهر مي‌شود.
ياخته‌هاي ديسپلازي گردن رحم از نظر شكل در زير ميكروسكوپ شبيه ياخته‌هاي سرطاني هستند، ولي مانند ياخته‌هاي سرطاني مهاجم نيستند و به بافتهاي مجاور آسيبي نمي‌رسانند. ‬

raz72592
12-06-2009, 10:05
علايم هشداردهنده سرطان گردن رحم

‬*در مراحل ابتدايي هيچ نشانه‌اي ندارد.

‬*خونريزي غير طبيعي (خونريزي ممكن است در فاصله بين عادت ماهانه شروع و قطع شود)

‬*خونريزي هنگام معاينه پزشكي اندامهاي تناسلي

‬*سختي، درد و يا خونريزي به هنگام نزديكي

‬ *عفونت‌هاي مكرر مهبل

‬*درد به هنگام ادرار

‬*طولاني شدن بيش از حد معمول عادت ماهانه و يا خونريزي بيش از حد ،ازدياد ترشحات مهبل (زرد، بدبوي)

‬*درد كمر
در شرايطي كه سرطان گردن رحم مهاجم و به ديگر اندامها گسترش يافته باشد علاوه بر نشانه‌هاي فوق، علايمي مانند يبوست، مشاهده خون در ادرار، گرفتگي مجراي ادرار، باز شدن غير طبيعي گردن رحم و كم خوني ظاهر مي‌شود.
سبب شناسي( سرطان‌زايي گردن رحم )
عامل مستعد و پيشتاز در تظاهر سرطان گردن رحم مانند هر سرطان ديگري به هم خوردن نظم تقسيم ياخته‌ها است.
تحقيقات آماري و باليني روند بدخيمي بيماري سرطان رحم را با عوامل زير مرتبط مي‌دانند.
الف- سرطان گردن رحم ارتباط شناخته شده‌اي با آلودگي ويروس “پاپيلوماي انساني”(Human Papilloma (Virus‬ دارد.
اين ويروس از طريق رابطه جنسي منتقل مي‌شود و شرايط رفتاري ناسالم جنسي، احتمال آلودگي به آن را افزايش مي‌دهدو اغلب به عنوان يك پيامد عفونت ويروسي تلقي مي‌شود.
ويروسهاي پاپيلوماي انساني ويروسهاي القاكننده سرطان هستند كه قابليت تغيير دادن شكل سلولي را دارند و در نتيجه منجر به تكثير خارج از كنترل سلول‌هاي سرطاني مي‌شوند. اين تكثير فزاينده موجب تومور يا سرطان مي‌شود. ويروسهاي پاپيلوماي انساني مجاري تناسلي به دو دسته “كم خطر” و “پر خطر” تقسيم مي‌شوند و تنها گروه “پر خطر” ويروس پاپيلوماي انساني مجاري تناسلي، توانايي ايجاد ديسپلازي و يا سرطان گردن رحم را دارند.
ب- ضعف سيستم ايمني به ويژه به صورت اكتسابي (بيماري ايدز) و مصرف داروهاي سركوب ايمني (‪ immuno (suppressor‬عامل مستعدكننده در ابتلا به سرطان دهانه رحم هستند.
ج- شروع روابط جنسي در سنين پايين
تظاهر سرطان گردن رحم در سنين بلوغ و زير ‪ ۱۸‬سال بسيار نادر و در سنين ‪ ۴۰‬تا ‪ ۵۵‬سالگي، احتمال ابتلا به آن روندي يكنواخت دارد.
زنان بالاي ‪ ۵۵‬سال بيشتر در معرض خطر ابتلاء به سرطان گردن رحم قرار دارند و بايد بيشتر متوجه علايم هشداردهنده اين بيماري باشند.
د -نزديكي با افراد متفاوت
ح -نزديكي با فردي كه با افراد مختلف ارتباط دارد
و -بيماريهاي مقاربتي
ض- سابقه عفونت‌هاي ناشي از بيماريهاي مقاربتي، احتمال ابتلاء به سرطان گردن رحم را افزايش مي‌دهد.
ه- استفاده طويل‌المدت از قرص‌هاي جلوگيري از حاملگي
ط -اعتياد به دخانيات
ي - زايمان‌هاي متعدد

raz72592
12-06-2009, 10:07
* الگوهاي “غربالگري” سرطان گردن رحم
الگوي غربالگري سرطان گردن رحم، جهت تشخيص پيدايش ياخته‌هاي پيش سرطاني و سرطاني، رديابي انواع عفونتهاي ناشي از باكتري، قارچ و ويروس در نواحي گردن رحم و مهبل است.
- آزمايش پاپ اسمير
پس از شروع فعاليت جنسي، سالي يك بار و پس از دو تست منفي، هر سه سال يك بار تكرار مي‌شود.
اين آزمايش معمولا دو هفته پس از اتمام عادت ماهانه و حداقل ‪ ۴۸‬ساعت پس از مقاربت جنسي توصيه مي‌شود.
پس از نتيجه مثبت آزمايش پاپ اسمير و مشاهده ناهنجاري ياخته‌هاي گردن رحم، اقدام بعدي بررسي “كولپوسكوپي Colposcopy‬ گردن رحم است كه بزرگنمايي ‪ ۸‬تا ‪ ۴۰‬برابر ياخته را امكانپذير مي‌كند.
- نمونه‌برداري يا بيوپسي biopsy‬
- بررسي ميكروسكوپي از نمونه بافت تومور است.
اين آزمايش بسيار مهم است زيرا مطمئن‌ترين روش براي تشخيص سرطان گردن رحم و نوع آن به حساب مي‌آيد.
- آزمايش شيلر Schiller test ‬
در اين روش ابتدا “اسيد استيك رقيق” به روي ياخته‌ها ماليده مي‌شود و سپس محلول يد روي آنها ريخته مي‌شود، سپس توسط ابزاري به نام “كولپوسكوپ” كه مجهز به بزرگنما است، ياخته‌هاي گردن رحم مورد بررسي بصري قرار مي‌گيرند.
در اين روش، ياخته‌هاي سالم گردن رحم به رنگ قهوه‌اي ديده مي‌شود، در حالي كه ياخته‌هاي ريزش يافته ، به رنگ سفيد يا زرد نمايان مي‌شود.
اين روش كاملا بدون درد است و هيچ عوارض جانبي ندارد.
اشكال مهاجم گردن رحم با بررسي باليني مثانه، راست روده، تخمدان، جسم رحم، مهبل و آزمايش ياخته‌هاي گردن رحم تشخيص داده مي‌شود.
پس از تشخيص اوليه سرطان گردن رحم، آزمايشات تكميلي ديگري مانند آزمايش خون، ادرار، راديوگرافي قفسه سينه، سي تي اسكن، كت اسكن، ام آر آي، سونوگرافي مهبل، راديوگرافي لگنچه و كليه از طريق تزريق ماده حاجب intravenous pyelography‬ براي بررسي دامنه گسترش سرطان به ديگر اندامها بكار گرفته مي‌شود.

raz72592
12-06-2009, 10:14
* الگوهاي درماني سرطان گردن رحم
الگوهاي درماني بيماري سرطان گردن رحم بستگي به نوع سرطان، وضعيت بيماري در شروع درمان، سن، وضعيت سلامت عمومي و چگونگي واكنش بيمار به نوع درمان دارد.
با توجه به سن و وضعيت سلامت بيمار، ممكن است يك يا تركيبي از الگوهاي درماني زير بكار گرفته شود.

‬*جراحي :
الگوي درماني محل ضايعه است و با توجه به وضعيت و دامنه گسترش ضايعه اعمال مي‌شود.
در شرايطي كه سرطان هنوز محدود به ناحيه گردن رحم باشد و بيمار تمايل به تشكيل خانواده داشته باشد، تنها ناحيه سلولهاي ريزش يافته گردن رحم با عمل جراحي برداشته مي‌شود.
در جراحي “هيستروكتومي ساده” (خارج كردن رحم)، محل ضايعه مورد درمان قرار مي‌گيرد و طي آن تمامي رحم برداشته مي‌شود و يا با توجه به دامنه گسترش ياخته‌هاي سرطاني مهاجم، شيپور و تخمدانها نيز برداشته مي‌شود.
در برخي موارد، رحم، شيپور و تخمدان و غدد لنفاوي اطراف رحم نيز برداشته مي‌شود كه به آن هيستروكتومي ورتهام Wertheim‬ گفته مي‌شود.
*پرتو درماني يا راديوتراپي
اگر تومور بافتهاي مجاور را در بر گرفته باشد و يا انجام جراحي براي بيمار مناسب نباشد، الگوهاي درماني وسيع تري مانند راديوتراپي پيگيري مي شود.
هدف از راديوتراپي، كنترل رشد سلولهاي سرطاني است.
تابش اشعه به محل تومور ممكن است به صورت خارجي يا داخلي باشد:
- راديوتراپي خارجي: در اين روش، بيمار در معرض تشعشع قرار مي‌گيرد.
اشعه از چند زاويه مختلف از خارج از بدن به تومور هدايت مي‌شود.
اين روش كاملا بدون درد است و به مدت ‪ ۷‬تا ‪ ۸‬هفته ادامه دارد، ولي بيمار از عوارض جانبي مانند تحريك پذيري مقعد، اسهال و خستگي مفرط ناشي از تابش پرتو شكايت مي‌كند.
اثرات اشعه ممكن است واكنشهاي پوستي به صورت التهاب، خارش، سوزش، ترشح يا پوسته پوسته شدن پوست را به دنبال داشته باشد.
تهوع، استفراغ، بي‌اشتهايي و آسيب‌هاي عروقي و تنفسي مي‌تواند از ديگر عوارض جانبي راديوتراپي باشد.
همچنين راديوتراپي ممكن است باعث سركوب سيستم خونساز بدن و كاهش گلبولهاي سفيد و ضعف سيستم ايمني بدن و نهايتا بروز عفونت شود.
- راديو تراپي داخلي يا براكي تراپي Brachytherapy‬
براكي تراپي براي رساندن مستقيم مقدار زيادي اشعه به ضايعه بدخيم است.
در اين روش در اتاق عمل با استفاده از سرنگهاي نازك، مواد يونيزه به بدن بيمار تزريق مي‌شود.
اين نوع راديوتراپي نيز بيشتر عوارض جانبي، راديوتراپي خارجي را دارد.
راديوتراپي داخلي يا خارجي، اغلب قبل از اقدام به عمل جراحي جهت كوچك كردن ضايعه اشعه تجويز مي‌شود.
*شيمي درماني
يك درمان عمومي است و جهت از بين بردن ياخته‌هاي سرطاني پراكنده مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
شيمي درماني جهت پيشگيري از بروز مجدد بيماري و مواردي كه سرطان در بدن پخش شده، تجويز مي‌شود.
استفاده از داروهاي شيميايي منجر به انهدام سلولهاي سرطاني مي‌شود.
عوارض جانبي شيمي درماني عبارتند از: حالت تهوع و استفراغ، ريزش موي سر و ابرو، كاهش گلبولهاي سفيد خون، ضعف سيستم ايمني و دفاعي بدن، عفونت، احساس درد، خشكي دهان و پوكي استخوان، كم‌خوني و كاهش تعداد گلبولهاي قرمز خون كه ممكن است سبب خستگي، سرگيجه و احساس سرما در بيمار شود.
اسهال و يبوست و سفتي و خشكي مفاصل، از ديگر عوارض جانبي شيمي درماني است.
روشهاي نوين در تشخيص و درمان سرطان گردن رحم
از روشهاي نوين در تشخيص و درمان سرطان گردن رحم، آزمايش “هيبريد” است كه نوع ويروس را مشخص مي‌كند و از آن براي تصميم‌گيري درباره نوع درمان سرطان گردن رحم استفاده مي‌شود.
از ديگر پيشرفتهاي پيشگيري از سرطان گردن رحم، توليد واكسن عليه ويروسهاي “پرخطر” است كه در حال حاضر مرحله دوم كارآزمايي باليني را گذرانده و اميد است در چند سال آينده براي عرضه و استفاده گسترده آماده شود.

raz72592
12-06-2009, 10:16
آلرژي بيني ، عوامل بروز و راههاي پيشگيري
واکنش هاي ناشي از ازدياد حساسيت که به واکنش هاي ” آلرژيک” موسومند، بيش از صد و پنجاه سال است که شناخته شده اند. بيماريهاي آلرژيک از جمله آلرژي بيني در نتيجه پاسخ بيش از حد دستگاه ايمني بدن به عوامل خارجي ايجاد مي شود. آلرژي مي تواند بر اندامهاي مختلف اثر بگذارد، اما بيني از شايع ترين مکانهاي بروز آلرژي است . در اين نوشتار ضمن بيان چگونگي پيدايش آلرژي بيني و علل ايجاد کننده آن، به راههاي پيشگيري از اين بيماري اشاره مي شود.
آلرژي بيني چگونه ايجاد مي شود؟
آلرژي بيني حالتي است که در آن مخاط پوشاننده درون حفرات بيني در اثر عوامل حساسيت زاي خارجي ( آلرژن ها) دچار التهاب مي شود که نتيجه آن بروز علايمي مانند آبريزش، عطسه مکرر، گرفتگي و خارش بيني است. دستگاه ايمني بدن انسان مسئوليت دفاع بدن را بر عهده دارد. اين دستگاه دائماً عوامل خارجي را شناسايي کرده و عليه آنها واکنش مناسب نشان مي دهد. يکي از واکنش هاي دستگاه ايمني در برابر عوامل خارجي توليد و ترشح موادي به نام ” ايموتوگلوبولين ها” است که از ياخته هايي به نام ” لنفوسيت نوع ب” توليد مي شوند. آلرژي بيني در واقع نوعي واکنش بيش از حد دستگاه ايمني در برابر عوامل محرک خارجي است که با واسطه نوعي از ايمونوگلوبولين به نام ” ايمونوگلوبولينE” صورت ميگيرد. هنگامي که فرد مستعد به آلرژي در معرض يک عامل حساسيت زا( آلرژن) قرار مي گيرد، ابتدا ” ايمونوگلوبولينE” از لنفوسيت هاي ب آزاد مي شود، اگر اين افراد مجدداً در معرض همان عامل خارجي حساسيت زا قرار گيرد، ايمونوگلوبولينE به گيرنده هاي موجود در غشاء سلولي به نام سلول “ماست” (Mast cell) مي چسبد و پس از اتصال، موادي از سلول” ماست ” آزاد مي شود که به آنها ” مواد واسطه” مي گويند. يکي از اين مواد هيستامين نام دارد . هيستامين و ساير مواد واسطه آزاد شده بر روي مخاط بيني اثر گذارده و تغييراتي در آن ايجاد مي کنند و از اين رو علايم آلرژي بيني پديدار مي شود.
چه کساني بيشتر به آلرژي بيني دچار مي شوند؟
آلرژي بيني در افراد مذکر بيش از افراد مونث ديده مي شود و اوج بروز آن در سنين جواني است. در زنان مبتلا به آلرژي بيني، نشانه هاي بيماري در زمان بارداري ، دوران عادت ماهانه دوره يائسگي شدت مي يابد. براي آنکه فردي به آلرژي بيني دچار شود، نوعي استعداد ژنتيکي لازم است، به طوري که در يک بررسي نشان داده اند که حدود نيمي از کساني که به آلرژي بيني دچارند، در افراد خانواده خود سابقه آلرژي داشته اند و اين امر نشان مي دهد که براي ابتلا به آلرژي، نوعي استعداد ژنتيکي لازم است.
در بررسي ها نشان داده اند که اگر هر دو والدين به آلرژي دچار باشند، احتمال بروز آلرژي در فرزندان آنها ۷۵ درصد و اگر يکي از والدين به آلرژي مبتلا باشد، ميزان بروز بيماري در فرزندان پنجاه درصد است.
اهميت بيماري
اگرچه اين بيماري خطرناک نيست، اما فردي که بدان دچار است ،کيفيت زندگيش تا حدي تغيير مي کند و آلرژي بيني سبب ناراحتي او مي شود.
آلرژي بيني سبب تشديد التهاب گوش مياني، التهاب سينوسهاي مجاور بيني و بيماري آسم مي شود. مثلاً نشان داده اند که بروز آسم در کساني که به آلرژي بيني دچارند، چهار برابر بيش از افراد عادي است.
نشانه هاي آلرژي بيني
عمده ترين نشانه هاي آن عبارتند از:
- آبريزش بيني
- عطسه هاي مکرر صبحگاهي( معمولاً هر بار بين ۱۰ تا ۵۰ عطسه)
- احساس گرفتگي بيني
- خارش بيني که ممکن است با خارش چشم، گلو و سقف دهان همراه باشد.
در کودکاني که به آلرژي بيني دچارند، خارش سبب مي شود که کودک مرتباً با کف دست ، نوک بيني خود را مالش دهد. همچنين زير چشم ها خطوط سياهرنگي ايجاد مي شود.
علل ايجاد کننده آلرژي بيني
معمولاً آلرژي بيني را به دو دسته تقسيم مي کنند:
الف) آلرژي فصلي بيني ( که به تب يونجه نيز مشهور است) آلرژي فصلي بيني ممکن است با علايم ديگري مانند قرمزي چشم و در برخي موارد با آسم و کهير پوستي همراه است.
عمده ترين عامل ايجاد کننده آلرژي فصلي بيني، گرده گياهان است، اما کپک ها نيز مي توانند آن را ايجاد نمايند.
گرده گياهان؛ بردونوعند:
- گرده هاي بزرگ که حشرات آنها را توزيع مي کنند و گرده هاي کوچک که باد آنها را پراکنده مي سازد. آلرژي بيني در اثر حساسيت به گرده هاي کوچک که به دستگاه تنفس فرد وارد مي شوند، ايجاد مي گردد. هر گياه يک بيليون گرده ايجاد مي کند. تعداد گرده گياهان در سطح زمين هنگام غروب و شب ها بيشتر است.
- کپک ها نيز مي توانند آلرژي فصلي يا دايمي بيني ايجاد کنند. در واقع هاگ( اسپور) کپک ها باعث آلرژي مي شود. هاگ ها در اواخر تابستان و اوايل پاييز در هوا پراکنده مي شوند.
ب) آلرژي دايمي بيني: در اين نوع بروز علايم به فصل ويژه اي محدود نيست . شايعترين علت مولد آلرژي دائمي بيني موجودي ميکروسکوپي به نام “مايت” است که در گرد و غبار منزل وجود دارد. اندازه آن حدود نيم ميلي متر است و با چشم غير مسلح ديده نمي شود.
گرد وغبار منزل از ذرات مختلف پارچه، روانداز( لحاف، پتو ملافه) ، بخش سازنده درون مبلها، ذرات آلي و غيرآلي و بالاخره “مايت” تشکيل مي شود. دماي بيست تا بيست و پنج درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي بين شصت تا هفتاد درصد بهترين محيط را براي رشد “مايت” فراهم مي سازد. “مايت ” از پوسته هاي کنده شده پوست انسان و حيوان تغذيه مي کند. از اين رو اتاق خواب محل مناسبي براي رشد” مايت “محسوب مي شود. زيرا در تشک ها به وفور غذاي مطلوب مايت يعني شوره سر يافت مي شود.
“مايت ” در رواندازها، بالش ها، لباس خواب، قالي ها، پرده ها و مبل ها به آساني رشد مي کند. علت ايجاد آلرژي توسط “مايت”، آنزيم هاي موجود دردستگاه گوارش اين موجود ميکروسکوپي است که از راه مدفوع آن دفع مي شود.
در کساني که به “مايت” موجود در گرد وغبار منزل حساسيت دارند، هنگام مرتب کردن تختخواب، تميز کردن منزل و خوابيدن در محيط هاي نمناک، علايم آلرژي افزايش مي يابد.
“مايت” علاوه بر آنکه مي تواند آلرژي بيني ايجاد کند ، ممکن است سبب ايجاد آسم و اگزماي پوستي نيز گردد.
ساير علل مولد آلرژي بيني
علاوه بر گرده گياهان و گرد و غبار منزل به موارد زير نيز مي توان اشاره کرد:
۱- حيوانات و حشرات:
بزاق و ساير ترشحات بدن جانوراني مانند گربه، خرگوش، موش صحرايي و اسب مي تواند سبب ايجاد آلرژي در انسان شود، نوعي عامل آلرژي زا را در گربه شناخته اند و نشان داده اند که اين عامل پروتئيني است که در بزاق جانور موجود است و پس از خشک شدن بزاق چسبيده به موهاي گربه، به صورت ذراتي در مي آيد که اندازه آن کمتر از پنج ميکرون است و در هوا پراکنده مي شوند. اين ذرات در انسان آلرژي ايجاد مي کنند.
اخيراً در بررسي ها به نقش سوسک در بروز آلرژي پي برده اند.
۲- شغل افراد و ارتباط آن با آلرژي
در برخي از حرفه ها امکان بروز آلرژي بيشتر است. تا کنون بيش از سيصد عامل آلرژي زاي شغلي را شناسايي کرده اند که تماس با آنها در فرد مستعد مي تواند سبب آلرژي بيني، اگزماي پوست و آسم شود.
آرد، حيوانات آزمايشگاهي، ذرات چوب( مانند چوب درخت سدر قرمز) و آنزيم هاي موجود در پودرهاي شوينده از جمله موادي هستند که افراد را در محيط هاي کاري دچار آلرژي مي سازد.
۳- نقش غذا
اگر چه عمده موارد ايجاد کننده آلرژي بيني ناشي از استنشاق عوامل محرک است، اما گاهي برخي غذاها نيز مي توانند سبب بروز آلرژي شوند.
گاهي آلرژي غذايي به علت مواد افزودني و محافظي است که به مواد غذايي اضافه مي کنند مانند سولفيت ها، بنزوات ها و تارتارازين. برخي از غذاها نيز حاوي هيستامين هستند که سبب بروز واکنش هاي کاذب آلرژيک شامل برافروختگي ، سردرد و آلرژي بيني مي شوند. براي نمونه اگر پنير و ماهي را درست نگهداري نکنيم مي توانند اين حالات را ايجاد کنند.
آلرژي بيني ناشي از مصرف برخي از غذاها به ويژه نزد کودکان شايع است. مواد غذايي مانند شير، تخم مرغ و پنير را مي توان نام برد.
در افراد بزرگسال نيز آجيل، ماهي و برخي مرکبات مي تواند در اشخاص مستعد، آلرژي ايجاد کند.
۴- داروها
برخي از افراد به آسپيرين حساسيت دارند و مصرف آن مي تواند درآنها سبب بروز آلرژي شديد بيني شود.
بعضي داروهاي ضد فشار خون مانند” پروپانولول” نيز مي توانند سبب گرفتگي بيني و آبريزش شوند.
۵- آلودگي هوا و مواد شيميايي
اگر چه نقش آلودگي هوا در بروز آلرژي بيني مورد بحث و جدل است، اما بي ترديد آلودگي هوا مي تواند درافراد مستعد سبب تحريک يا تشديد علايم آلرژي بيني شود.
عطرها، اسپري، دود سيگار، دود اتومبيل ها و مواد سفيد کننده نيز مي توانند آلرژي ايجاد کنند

raz72592
12-06-2009, 10:18
خون دماغ ، راههای پيشگيری و درمان
بعضي از افراد به طور متناوب و بعضي ديگر بندرت دچار خون دماغ مي شوند. علت خون دماغ، پارگي يكي از مويرگها در داخل بيني است. ضربه، حساسيت بالاي رگها، استرس، گرماي بيش از حد هوا يا غواصي در عمق زياد از دلايل اين پارگي هستند.
بيماراني كه فشار خون بالا دارند و خانمهاي باردار اغلب دچار اين عارضه مي شوند. جراحت حاصل از ضربه، زمين خوردن، تميز كردن بيني يا مصرف برخي داروها مي توانند از علتهاي بروز اين عارضه باشند. اگر بيني خيلي ناگهاني شروع به خونريزي كند، با شست و انگشت اشاره آن را فشار دهيد و چند دقيقه اي به همين صورت نگاه داريد. با اين كار رگ دوباره بسته مي شود. اگر اين كار مؤثر واقع نشد، دهان را ببنديد و هوا را تا حد امكان با فشار در بيني خود بدميد. يك پارچه سرد و نمناك ( در صورت لزوم با يك تكه يخ ) بر روي پس گردن قرار دهيد. اين كار باعث كشيدگي رگها مي شود، توجه داشته باشيد كه قراردادن پارچه با يخ زياد طول نكشد. زيرا خطر سرماخوردگي وجود دارد.
اسكي بازاني كه اختلاف ارتفاع را نمي توانند تحمل كنند، روش ضربه به پيشاني، كمك زيادي به آنها مي كند. در اين حالت، با كف دست و به صورت كوتاه ۲ بار به پيشاني ضربه زده مي شود.
اگر پس از ۲۰ دقيقه، خونريزي بند نيامد، بايد به پزشك مراجعه كنيد. مراحل بالا را مي توانيد براي حالتي كه از هر ۲ حفره بيني خون جاري مي شود، انجام دهيد.
در بيماراني كه آسيب ديدن مخاط بيني باعث مي شود كه مرتباً خون دماغ شوند، استفاده منظم از بخور برگ گياه كامليا جهت پيشگيري از اين حالت مؤثر است.
اگر اغلب بدون علت دچار خونريزي مي شويد، بايد با پزشك خود مشورت كنيد. اين كار به درمان علت بيماري كمك مي كند.
اگر پس از بروز حادثه، مايعي به رنگ روشن از بيني شما خارج شود، در سريعترين زمان ممكن به پزشك مراجعه كنيد، زيرا ممكن است آب مغز باشد.

raz72592
12-06-2009, 10:21
عفونت حاد کليه ‌ تقريباً از هر خانم يکي در طي زندگي دچار عفونت هاي ادراري مي شود . حتي بعضي بيشتر دچار چنين مشکلي مي شوند . اکثريت عفونتهاي ادراري خطرناک نمي باشند و براحتي با تجويز داروهاي مناسب درمان مي شوند و علائم بسرعت برطرف مي شوند .
دستگاه ادراري شامل قسمتهاي زير مي باشد :
کليه ها که ادرار را توليد مي کنند .
لوله هاي ميزناي که ادرار را از کليه ها به مثانه انتقال مي دهند .
پيشابراه که لوله باريکي است که ادرار از اين طريق به خارج از بدن هدايت مي شود .
دستگاه ادراري در واقع به دو قسمت تقسيم مي شود . قسمت تحتاني که شامل مثانه و پيشابراه مي باشد و قسمتهاي بالاتر از مثانه نيز دستگاه ادراري فوقاني ناميده مي شود . اکثريت عفونت هاي ادراري در قسمت تحتاني ايجاد مي شود . چرا که ورود ميکروبها به اين قسمت سريعتر و راحت تر مي باشد . در بانوان بعلت شکل دستگاه تناسلي - ادراري ، عفونتهاي ادراري بسيار شايعتر است . عفونتهاي ناحيه تحتاني معمولاً مشکلات جدي ايجاد نمي کنند .
عفونت در قسمت فوقاني معمولاً‌ منجر به بيماريهاي شديدتري مي گردد .
باکتريها مي توانند از طريق پيشابراه خود را به مثانه برسانند و باعث ايجاد التهاب عفوني مثانه شوند . باکتريهايي که به مثانه راه يافته اند مي توانند از طريق ميزناي خود را به کليه برسانند و باعث ايجاد عفونتهاي شديد در کليه ها شوند .
علل و عوامل افزايش دهنده خطر
عفونتهاي دستگاه ادراري اغلب توسط باکتريهاي روده اي ، از طريق پوست نزديک مقعد يا باکتريهاي موجود در واژن ايجاد مي شوند . اين باکتريها مي توانند از طريق پيشابراه صعود کنند .
جنسيت يکي از علل ايجاد عفونتهاي ادراري است . بانوان بعلت ساختمان دستگاه ادراري خود مستعد عفونتهاي ادراري هستند . بخصوص زناني که فعاليت جنسي شديدتري دارند .
انسداد يا اختلال دستگاه ادراري بر اثر سنگ ، اختلال عملکرد مثانه ناشي از بيماريهاي عصبي ، تومورها يا اختلالات مادرزادي .
سوندها يا اقدامات جراحي در اين قسمت از بدن از عوامل افزايش خطر عفونت مي باشند .
مهمترين عوامل افزايش دهنده خطر عبارتند از :
ديابت شيرين
تومور يا عفونت مزمن مثانه
عدم تخليه مرتب ادرار و تأخير در ادرار به موقع
حاملگي
فلج ناشي از آسيب ها يا تومورهاي طناب نخاعي
يائسگي
علائم :
علائم عفونتهاي ادراري بسرعت ايجاد مي شوند . اولين علامت فوريت ادراري مي باشد که در واقع همان نياز فوري به دفع ادرار بدون تأخير مي باشد .
سوزش ادرار يا درد هنگام ادرار کردن
دفع ادرار کدر يا خوني
تب و لرز
کمردرد يک طرفه يا دو طرفه
حالت تهوع و استفراغ
پيشگيري :
هيچ اقدام پيشگيرانه خاصي در مورد مردان وجود ندارد .
در مورد خانمها : پس از دفع مدفوع ، شستشو از ناحيه مهبل به سمت مقعد ( از جلو به عقب ) بايد صورت گيرد .
اجتناب از مرطوب ماندن طولاني اطراف پيشابراه مانند آنچه در اثر استفاده از زيرپوشهاي نايلوني يا لباسهاي شناي خيس رخ مي دهد .
ادرار کردن در طي ۱۵ دقيقه پس از مقاربت
اجتناب از فعاليتهاي جنسي شديد
خودداري از نگه داشتن ادرار

raz72592
12-06-2009, 10:23
تشخيص :
اگر هر کدام از علائم فوق ايجاد شوند بايد به پزشک مراجعه کرد تا از طريق يک آزمايش ادرار ساده و نهايتاً کشت ادرار به وجود ميکروب در ادرار پي برده و درمان مناسب را آغاز نمود . درمان حدود ۱۴-۱۰ روز طول مي کشد و بهتر است بعد از درمان آزمايش ادرار تحت نظر پزشک تکرار شود .
درمان :
اساس درمان تجويز آنتي بيوتيک مي باشد که پزشک معالج برحسب نتايج آزمايشات آنها را انتخاب خواهد کرد .
توجه :
آنتي بيوتيک هاي تجويز شده را تا انتها ، حتي با وجود برطرف شدن علائم مصرف کنيد .
ممکن است پزشکان از آنتي بيوتيکهاي تزريقي ( وريدي يا عضلاني ) در صورت مؤثر نبودن آنتي بيوتيک هاي خوراکي استفاده نمايند . گاهي از داروهاي ضددرد مجاري ادراري جهت تسکين درد و سوزش ادرار استفاده مي شود .
توصيه مي شود در طي درمان تا برطرف شدن تب و ناخوشي در بستر استراحت نمائيد .
تابرطرف شدن تب و علائم ادراري از مقاربت پرهيز نمائيد .
روزانه حدود ۲ ليتر مايعات بنوشيد و جهت اسيدي شدن ادرار از آب آلبالوي ترش يا زغال اخته يا ويتامين ث استفاده نمائيد .
اگر علائم ادراري و تب پس از ۴۸ ساعت درمان آنتي بيوتيک باقي بماند يا پس از درمان آنتي بيوتيکي علائم ( به ويژه تب ) عود نمود يا دچار علائم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد مجدداً به پزشکتان مراجعه نمائيد . گاهي تغيير آنتي بيوتيک تجويزي لازم مي گردد .
عفونتهاي ادراري تکرار شونده :
گاهي عفونتهاي ادراري چندهفته بعد مجدداً عود مي نمايند که به آنها عفونتهاي راجعه گفته مي شود . اين نوع عفونتها وقت گير ، اضطراب آور و عاجزکننده و گاه مقاوم در برابر درمان هستند .
عفونتهاي تکراري مي توانند مشکلات جدي براي سلامتي انسان ايجاد نمايند .
اگر عفونتهاي راجعه دو تا سه بار ايجاد شوند پزشک بطور معمول آنها را درمان مي کند اما اگر تعداد دفعات بيشتر شود ممکن است پزشک درمانهاي خاصي را انجام دهد .
گاهي بعضي از دلايل زير مي توانند باعث عفونتهاي راجعه شوند ؟
سنگهاي کليوي گيرکرده در نقطه اي از دستگاه ادراري
باريک شدن لوله هاي ادراري
بيرون زدگي ديواره مثانه يا پيشابراه ( ديورتيکول )
بيرون زدگي مثانه ( سيستوسل )

raz72592
12-06-2009, 10:30
چگونه از ابتلا به نارسايي مزمن كليه پيشگيري كنيم نارسايي مزمن كليه به ناتواني كليه ها در دفع مواد زايد بدن اطلاق مي شود و تا هنگامي كه كليه ۶۰ تا ۷۵ درصد قدرت تصفيه را از دست نداده باشد يا بدون علامت و يا داراي علايم اندكي است .
اين بيماران جزو بيماران خاص به شمار مي روند و دولت همه ساله سرانه اي حدود ۸ ميليون تومان را براي هر بيمار كليوي در نظر مي گيرد. اگرچه پزشكان چندين علت را عامل بروز نارسايي كليه مي دانند اما همواره بر دو علت اصلي پرفشاري خون و ديابت تاكيد ويژه دارند.
درمان مبتلايان به نارسايي پيشرفته كليه دياليز اعم از خوني و صفاقي و پيوند كليه است .
اما ما می توانیم با رعايت نكات ساده بهداشتي از بروز اين بيماري و هزينه هاي هنگفت ناشي از آن جلوگيري كنيم .
*جهت كمك به كنترل فشار خون مصرف نمك و چربي را محدود كنيم .
* اگر ديابت داريد قند خونتان را دقيقا كنترل كنيد وزنتان را در حد مطلوب نگه داريد و سيگار نكشيد.
* فشار خون بالاي كنترل نشده شريان ها را ضخيم و غير قابل انعطاف مي كند و در نتيجه از مقدار خون رساني به اعضاي حياتي بدن از جمله كليه ها مي كاهد و در نتيجه باعث آسيب كليوي مي شود.
* ديابت مي تواند بر قسمت هاي فراواني از بدن به ويژه كليه چشم و اعصاب آسيب وارد كند.
* فشار خون بالا را كنترل كنيم تا صدمات جبران ناپذير به كليه ها وارد نشود.
* بيماري هاي كليه شايع و جدي هستند و حتي كودكان را نيز گرفتار مي كنند.
هرگز فراموش نکنید که بيماري كليه پيشرفته و مزمن يعني آسيب دائمي و غير قابل برگشت براي هر دو كليه .
و نکته آخر اینکه :
برخي از بيماري هاي كليوي مي تواند با تنظيم مصرف نمك آب و پروتئين روند كندتري پيدا كنند .

raz72592
12-06-2009, 10:34
بيماري لِگ ـ كالو ـ پرتس
بيماري لِگ ـ كالو ـ پرتس(اپي فيز لغزنده استخوان ران؛ كوكس پلانا) ضعف تدريجي سر استخوان ران در محل اتصال ران به لگن . اين عارضه هريك از دو مفصل ران ( گاهي هر دو) را مي تواند درگير سازد؛ اين بيماري كودكان ۱۲-۴ ساله از هر دو جنس را مبتلا مي سازد، ولي در پسران شايع تر است .
علايم شايع
درد و سفتي در ناحيه ران و مفصل ران . گاهي درگيري دوطرفه است .
درد ساق و اغلب زانو با وجود اينكه اختلال مذكور مفصل ران را گرفتار مي كند.
لنگيدن
اختلاف طول دو اندام
علايم معمولاً شروع تدريجي دارند.
علل
ناشناخته ، ضربه معمولاً عامل آن نيست .
عوامل افزايش دهنده خطر
مصرف داروهاي كورتوني به دليل بيماري هاي ديگر
وزن بالا
دوره رشد سريع جسمي
افزايش بروز در كودكان با وزن كم هنگام تولد و تأخير رشد
پيشگيري
پيشگيري خاصي ندارد
عواقب مورد انتظار
با درمان زودرس اغلب در عرض ۴-۳ سال قابل علاج است . تأخير در درمان ممكن است سبب آسيب استخواني دايمي شده و جراحي تعويض مفصل ران را ايجاب كند.
عوارض احتمالي
عفونت استخوان
آسيب دايمي استخوان ران و مفصل ران
اشتباه شدن تشخيص آن با كم كاري تيروييد يا كم خوني سلول داسي شكل
درمان
اصول كلي
- بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل عكس ساده مفصل هيپ ، ام آرآي و اسكن استخوان باشد.
- قبولاندن ضرورت استراحت در بستر، آتل گرفتن يا گچ گرفتن پا يا ساير درمان ها به پسربچه ها كه اغلب مشكل است .
- در صورت لزوم براي توضيح دادن اين وضعيت براي كودك خود از يك مشاور پزشكي ، پرستار مدرسه يا ساير افراد داراي تخصص در اين زمينه كمك بگيريد.
- به كودك خود كمك كنيد تا فعاليت ها و سرگرمي هاي ديگري غير از ورزش هاي قهرماني براي تفريح خود بيابد.
- از گرم كردن موضع براي تخفيف درد استفاده كنيد. كمپرس گرم ، كيسه آب گرم ، استفاده از استخرهاي داراي جريان گردابي ، لامپ هاي گرم كننده ، دياترمي و امواج ماوراءصوت در اين زمينه مؤثرند.
- جراحي به منظور تقويت اتصال استخوان به مفصل و پيشگيري از تغيير شكل بيشتر مفصل گاهي ضرورت مي يابد.
- بستري كردن بيمار جهت اعمال كشش استخواني (كشش ثابت بر روي ساق ) گاهي لازم مي شود.
داروها
براي موارد خفيف استفاده از داروهاي بدون نسخه نظير استامينوفن و ايبوپروفن ممكن است كافي باشد.
فعاليت
استراحت در بستر ممكن است به مدت ۶ ماه تا يك سال تا بهبود وضعيت يا تا پس از جراحي لازم باشد. هنگامي كه استخوان ها توانايي تحمل وزن را دارند، استفاده از چوب زيربغل ، آتل يا گچ معمولاً لازم مي شود. پس از اين دوره فعاليت ها ممكن است به تدريج از سر گرفته شوند.
رژيم غذايي
رژيم خاصي نياز نيست ، مگر اينكه كودك داراي اضافه وزن باشد.
در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد
اگر كودك دچار درد مفصل ران ، درد زانو، سفتي يا لنگش باشد.
بروز موارد زير در طي درمان :
- عدم بهبود علايم پس از چهار هفته درمان
- افزايش درد
- افزايش درجه حرارت ۳/۳۸ درجه سانتيگراد

raz72592
12-06-2009, 10:38
بیشتر از نیمی از نوزادان طبیعی و سالم در چند روز اول زندگی در پوست صورت خود ته رنگ زرد پیدا می کنند. اگر کودک شما چنین است، احتمالاً چیز نگران کننده ای نیست ولی مخصوصاً اگر شکم و یا پاهای کودک زرد به نظر می رسد باید آنرا به پزشک خود نشان دهید.
اگر کودک شما به وقت طبیعی متولد شده است در هفته اول احتمالاً نظیر یک فرشته لپ صورتی به نظر می آید. ولی اگر زودتر از موقع به دنیا آمده باشد، ممکن است کمی بیشتر طول بکشد تا پوستش صورتی رنگ بشود.
چه چیزی باعث آن می شود ؟
زردی در یک کودک سالم زمانی اتفاق می افتد که سطح بیلی روبین در خون بالا می رود. بیلی روبین ماده شیمیایی است که در اثر تخریب طبیعی سلولهای قرمز پیر تولید می شود. نوزادان سطح بیلی روبین بالاتری دارند چون تعداد گلبولهای قرمز حامل اکسیژن در آنها زیادتر است و کبد جوان آنها نمی تواند بیلی روبین اضافی را متابولیزه کند. هر چه سطح بیلی روبین بالاتر از نرمال می رود، زردی از سر به پائین به سمت گردن و سپس به قفسه سینه پیش می رود تا اینکه در موارد شدید نهایتاً به پنجه پا می رسد. این نوع زردی که اصطلاحاً فیزیولوژیک نامیده می شود (برخلاف انواع نادر و شدیدتری که بدلیل بیماری کبدی یا ناسازگاری خونی با مادر ایجاد می شود) معمولاً خطری برای سلامت شیرخواران سالم و رسیده (نه ماهه متولد شده) محسوب نمی شود.
شیوع زردی در نوزادان چقدر است ؟
درصد نوزادان رسیده، روز دوم یا روز سوم پس از تولد دچار زردی می شوند که پس از یک هفته زردی آنها ناپدید می شود. در ۸۰ درصد نوزادان نارس نیز که دچار زردی شده اند پس از تولد علائم از بین می روند.
چگونه می توان زردی را درمان کرد؟
اگر کودک شما مبتلا به زردی به نظر می رسد ممکن است پزشک انجام آزمایشاتی را برای اندازه گیری سطح بیلی روبین در خون و تشخیص ضرورت درمان پیشنهاد نماید. اگر کودک، رسیده متولد شده و از سایر جهات سالم است، اکثر پزشکان درمان را شروع نمی کنند مگر اینکه سطح بیلی روبین بالاتر از ۱۵ میلی گرم در دسی لیتر خون برسد، از اوایل دهه ۱۹۷۰ زردی بوسیله فتوتراپی درمان می شده است. معمولاً کودک برای یک یا دو روز برهنه و در حالیکه چشمهایش با یک پوشش محافظ پوشانده شده است زیر نور فلورسنت قرار می گیرد. نور فلورسنت باعث تخریب بیلی روبین اضافی خون می شود. بیلی روبین های تخریب شده از طریق کبد دفع می شود.
اگر سطح بیلی روبین کودک شما آنقدر بالا نیست که نیازی به فتوتراپی داشته باشد می توانید با قرار دادن وی در معرض نور خورشید در صبح زود و یا عصر دیروقت به پائین آوردن آن کمک کنید. اگر کودک شما دچار نوع نادر زردی ناشی از ناسازگاری خونی باشد و بیلی روبین تا سطح خطرناک بالا رود ممکن است نیاز به تعویض خون داشته باشد. ولی خیالتان راحت باشد که آزمایش خونی RH که در زمان بارداری برای آزمایش ناسازگاری Rhesus انجام داده اید شما را از احتمال وقوع ناسازگاری با نوزادتان آگاه می سازد، آنگاه به منظور پیشگیری از این مشکل آمپول آنتی روگام دریافت خواهید نمود.
چگونه می توانم بفهمم که کودک من دچار زردی است؟
۶۶۰متخصصین انجام این آزمایش سریع را در منزل برای امتحان زردی توصیه می کنند:
در اتاق با نور کافی فشار ملایمی روی قفسه سینه کودک وارد کنید، اگر هنگام برداشتن فشار، ته رنگ زردی روی پوست باقی بماند با پزشک خود مشورت نمائید. (این روش برای بچه های با پوست روشن بهتر عمل می کند، برای بچه های دیگر، زردی سفیدی چشم یا لثه را چک کنید.)
بخاطر داشته باشید زردی وضعیتی موقتی است که معمولاً بدون هیچ مداخله ای به سرعت از بین رفته و اثرات دراز مدت ندارد. (مگر در موارد شدید)
اگر هر گونه تردیدی دارید، با پزشک خود مشورت کنید تا مطمئن باشید که برای برگرداندن رنگ صورتی کودکتان درست عمل می کنید.

raz72592
12-06-2009, 10:40
واریس‌ وریدهای پا یکی از مشکلاتی است که همه را ناراحت می‌کند. برخی از افراد به علت برخی از شرایط زمینه‌ساز ممکن است به طور گریز‌ناپذیری به واریس مستعدتر باشند. اما اقدامات پیشگیری‌ و تکنیک‌های پزشکی بسیاری برای کاهش ظهور ورید واریسی و درد ناشی از آنها وجود دارد.

* به علائم بیماری دقت کنید :
گرچه وریدهای عنکبوتی اغلب مایه نگرانی هستند، ممکن است با علائمی مانند خستگی، گرفتگی شبانه عضلات، تورم ساق پا یا خارش در اطراف برخی وریدها همراه باشند. در صورتی که هر یک از این علائم را داشتید با دکترتان تماس بگیرید.
* فعال بمانید:
پیاده‌روی، دوچرخه‌سواری، شناکردن و سایر فعالیت‌هایی که خون را در پاها در گردش نگه می‌دارند، به کاهش فشار و تجمع خون در وریدهای پا کمک می‌کنند.
تغییردادن وضعیت یا به طور مکرر منقبض کردن عضلات ساق پا، می‌تواند به جریان خون کمک کند.
* وزن‌تان را در حد سالم نگهدارید:
این کار با برطرف کردن فشار بر روی پاهای‌تان که باعث می‌شود وریدها به سطح بیایند، به پیشگیری از ایجاد وریدهای واریسی و عنکبوتی کمک می‌کند.
* جوراب‌های کشی بپوشید:
جوراب‌های واریس فشار را به صورت یکسان توزیع می‌کنند. اما مراقب باشید: که این لباس‌های کشی در اطراف برخی از بخش‌های بدن، مانند کمر و کشاله‌ران ممکن است مانع جریان یافتن خون شود، و عملا به ایجاد وریدهای عنکبوتی و واریسی بینجامد.
* خودتان را خنک نگه دارید:
حرارت مفرط در حمام یا سونا ممکن است تورم وریدی را افزایش دهد، و به تجمع خون بینجامد.

raz72592
12-06-2009, 10:46
سنگ كليه ذرات كوچك و سخت كه در يك يا هر دو كليه تشكيل شده و گاهي به داخل حالب ها (لوله هاي عضلاني باريكي كه ادرار را از كليه ها به مثانه منتقل مي كنند) انتقال يابند. سنگ كليه از نظر اندازه از يك دانه شن تا حدود يك توپ گلف متغير بوده و ممكن است منفرد يا متعدد باشد. سنگ كليه معمولاً بزرگسالان بالاي ۳۰ سال از هر دو جنس را مبتلا مي سازد ولي در مردان شايع تر است . علايم شايع
دوره هاي درد شديد و پيچشي (متناوب ) به فاصله هر چند دقيقه . درد معمولاً ابتدا در ناحيه پشت ، درست پايين دنده ها، ظاهر مي گردد. در طي چند ساعت يا چند روز، ناحيه درد از مسير حركتي سنگ از حالب به طرف كشاله ران پيروي مي كند. با دفع سنگ درد بيمار متوقف مي گردد.
تهوع مكرر
دفع مقادير اندك خون در ادرار. ادرار ممكن است كدر يا تيره به نظر برسد.
علل
دفع مقادير بيش از حد كلسيم از ادرار در اثر اختلال غده پاراتيروييد ـ كه تنظيم متابوليسم كلسيم را به عهده دارد ـ يا در اثر مصرف بيش از حد كلسيم و ويتامين ـ د
نقرس (در مورد سنگ هاي اسيداوريكي )
انسداد ادراري به هر دليل
عوامل افزايش دهنده خطر
كاهش حجم ادار ناشي از بي آبي يا آب وهواي گرم و خشك
رژيم غذايي نامتناسب (مصرف بيش از حد كلسيم )
سابقه خانوادگي سنگ كليه
پركاري پاراتيروييد
در بستر افتادن طولاني مدت به هر دليل
سوء مصرف الكل
پيشگيري
مصرف روزانه حدود ۳ ليتر مايعات و عمدتاً آب خالص
اجتناب از مصرف شير و فرآورده هاي لبني در صورتي كه سنگ كليه از نوع كلسيمي ـ فسفري باشد.
خودداري از شرايطي كه با تعريق بيش از حد همراه است .
عواقب مورد انتظار
سنگ هاي بزرگ معمولاً در كليه مانده و بدون علامتند، هرچند كه مي توانند به كليه آسيب بزنند. سنگ هاي كوچك به آساني همراه ادرار از طريق حالب دفع مي گردند. سنگ هاي بين اين دو اندازه كه از طرفي قابليت ورود به حالب را داشته و از طرف ديگر به اندازه كافي كوچك نيستند تا عبور آنها از حالب به آساني صورت گيرد باعث ايجاد درد شديد مي گردند. اين سنگ ها معمولاً در طي چند روز دفع مي گردند. چنانچه حركت سنگ متوقف شده و باعث انسداد ادراري گردد، براي پيشگيري از آسيب بيشتر كليه بايد خارج گردد.
عوارض احتمالي
عفونت دستگاه ادراري آسيب به كليه به طوري كه عمل جراحي را ضروري سازد. عود سنگ
درمان
اصول كلي
- هنگام ادرار كردن از كاغذ صافي يا گاز استفاده كنيد تا دفع سنگ مشخص شود؛ يا داخل يك ظرف شيشه اي ادرار كرده ، وجود سنگ را بررسي كرده و در صورت وجود آن را جدا كرده ، ادرار را دور بريزيد. براي مشخص شدن تركيب سنگ ، آن را نزد پزشك ببريد.
- بررس هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش كامل ادرار و كشت ادرا، عكس شكم ، سونوگرافي كليه ، سي تي اسكن ، و اُروگرافي وريدي (روشي براي بررسي كليه ها و مجاري ادرار با تزريق يك داروي قابل شناسايي توسط اشعه ايكس به داخل جريان خون )
- در صورت وجود سنگ كوچك منفرد بدون عارضه انسداد و عفونت ممكن است به درمان خاصي نياز نباشد.
- در مورد سنگ هاي بزرگتري كه خودبه خود دفع نشده و باعث ايجاد عوراض ، عفونت يا درد شديد شده اند اقدامات درماني به منظور حذف آنها لازم است .

روش هاي مختلف درماني در اين زمينه عبارتند از:

حل كردن سنگ به طريق شيميايي ، در آوردن سنگ با آندوسكوپ ، خارج كردن سنگ از طريق پوست ، سنگ شكني با كمك امواج ماوراء صورت از خارج بدن [ESWL] ، و به ندرت جراحي باز. ساير رويكردهاي درماني جديد نيز در دست بررسي است .
- سنگ هاي ناشي از بالا بودن ميزان كلسيم بدن ممكن است نيازمند برداشت جراحي بافت پاراتيروييد غيرطبيعي باشند.
داروها
مسكن ها
داروهاي ضداسپاسم براي شل كردن عضلات حالب و كمك به دفع سنگ
بسته به نوع سنگ (سنگ هاي حاوي كلسيم ، استروايت ، سيستيني ، اسيداوريكي يا ساير تركيبات ) داروهايي به منظور متوقف كردن رشد سنگ هاي موجود يا تشكيل سنگ هاي جديد ممكن است تجويز شود. اين نوع درمان مستلزم برنامه طولاني مدت بوده و پايبندي بيمار به اجراي آن در موفقيت آن مهم است .
فعاليت
اگر شما از ابتلاي خود به سنگ كليه مطلع هستيد از موقعيت هايي كه در آنها بروز درد شديد ممكن است خطر آفرين باشد، نظير بالارفتن از نردبان و كار برروي پشت بام يا داربست دوري كنيد.
طي حمله سنگ كليه تا حد امكان به فعاليت هاي طبيعي خود ادامه دهيد.
در بستر نمانيد چرا كه فعاليت به دفع سنگ كمك مي كند.
رژيم غذايي
اگر نوع سنگ كلسيمي يا فسفري باشد، از مصرف فرآورده هاي لبني ، شكلات و نارگيل خودداري كنيد.
اگر نوع سنگ فسفاته باشد، رژيم غذايي حاوي اسيدها به اسيدي نگه داشتن مختصر ادرار كمك مي كند.
اگر نوع سنگ ، اسيداوريكي يا سيستيني باشد، رژيم غذايي حاوي مواد قليايي به قليايي نگه داشتن مختصر ادرار كمك مي كند.
در مورد همه انواع سنگ ، نوشيدن روزانه حداقل ۱۳ ليوان مايعات (و بيشتر از همه آب خالص ) ضروري است
رژيم غذايي كم چربي و پرفير نيز توصيه مي گردد.
در اين شرايط به پزشك خود مراجعه نماييد
اگر شما يا يكي از اعضاي خانواده تان داراي علايم سنگ كليه باشيد.
- اگر افزايش درجه حرارت تا ۳/۳۸ درجه سانتيگراد
- اگر بروز علايم عفونت كليه (سوزش و ناراحتي هنگام ادرار كردن يا احساس مكرر نياز فوري به ادرار كردن )
- اگر دچارعلايم جديد و غيرقابل توجيه شده ايد. داروهاي تجويزي ممكن است با عوارض جانبي همراه باشند.

raz72592
12-06-2009, 10:48
زمانیکه میزان نمک و مواد معدنی موجود در بدن افزایش یابد شرایط برای ابتلا به سنگ کلیه مساعد می‌شود.
از مهمترین عواملی که امکان ابتلای فرد را به سنگ کلیه افزایش می‌دهد، عبارتند از:
- قرار گرفتن فرد در رده سنی ۲۰ الی ۴۰سال
- مصرف داروهایی از قبیل داروهای ادرارآور، داروهای مربوط به ضدترشی معده و ….
- داشتن یک کلیه
- مصرف رژیم‌های غذایی غنی شده در پروتئین ولی ضعیف از لحاظ تامین میزان فیبر مورد نیاز بدن
- کم شدن میزان آب موجود در بدن به دنبال عدم مصرف مایعات و سکونت در محیط‌های گرم
- و در نهایت، عدم تحرک و فعالیت
در بسیاری از موارد سنگ‌های کلیوی قادر به حرکت نمی‌باشند و به این ترتیب نمی‌توانند نشانه‌ای مبنی بر وجود این بیماری در فرد ایجاد کنند. ولی اگر این سنگ‌ها قادر به حرکت باشند، باعث بروز نشانه‌های زیادی در فرد می‌شوند، نشانه‌هایی از قبیل،
- احساس در دور عضلات کمر
- وجود خون و تیرگی در ادوار
- حالت تهوع و استفراغ
- احساس سوزش به هنگام خارج شدن ادرار از بدن
- تب و ….
راه‌های درمان سنگ کلیه، بسته به نوع سنگ و چگونگی متفاوت می‌باشد.
بیشتر سنگ‌های کلیه، بدون نیاز به جراحی قابل درمانند، یعنی در چنین مواردی نو شدن میزان زیادی مایعات و داشتن تحرک و فعالیت کافی است که بتوان به دفع سنگ از بدن کمک کرد. ولی زمانی هم هست که اگر سنگ کلیه به مدت طولانی در بدن باقی بماند، می‌تواند باعث بروز ایجاد عفونت‌ها و یا ناراحتی‌های حاد کلیوی شود، در چنین مواردی عمل جراحی توصیه می‌شود. اثر رژیم‌های غذایی بر سنگ کلیه
سنگ‌های کلیوی بسیار شایعند و قابلیت بازگشت و تولید درد زیادی دارند. بیشتر این سنگ‌ها از کلسیم اگزالات تشکیل شده‌اند و هنگامی که سطح کلسیم ادرار از سطح طبیعی بالاتر می‌رود تشکیل می‌شوند.
تحقیقات جدید نشان می‌دهند که برای جلوگیری از برگشت سنگ کلیه محدودیت در مصرف پروتئین‌های حیوانی و نمک نمک در رژیم غذایی موثرتر از کاهش مصرف کلسیم است. در یک بررسی مقایسه‌ای نشان داده شد که تنها ۲۰ درصد کسانی که در رژیم غذای خود از پروتئین‌های حیوانی و نمک کمتر استفاده می‌کردند دو بار مبتلا به سنگ کلیوی شدند. این در صورتی است که ۳۸ درصد از کسانی که محدودیت استفاده از کلسیم را داشتند دچار بازگشت سنگ کلیه شدند. نتایج به دست آمده از تحقیقات دانشمندان ایتالیایی نشان می‌دهد کاهش استفاده از کلسیم نه تنها موجب کم شدن درصد ابتلای دوباره به سنگ کلیه نمی‌شود بلکه باعث افت شدید کلسیم بدن و در نتیجه بیماری‌های استخوانی به خصوص در بانوان می‌شود.
یک رژیم غذایی با مقدار کاهش یافته از پروتئین‌های حیوانی و نمک می‌تواند از ترشح کلسیم در ادرار و منجر به ترشح مقادیر افزایش یافته‌ای از اگزالات در ادرار می‌شود. مصرف پتاسیم نیز در کاهش دفع کلسیم بسیار مؤثر است.

raz72592
12-06-2009, 10:51
سیاتیک، نام یک عصب است
اصطلاح سیاتیک در حقیقت مربوط به دردی است که در طول عصبی به همین نام انتشار‌می‌یابد. این عصب طولانی‌ترین عصب داخل بدن شما است که از لگن تا انتهای پا ادامه دارد و در طول مسیر خود به شاخه‌های متعددی تقسیم می‌شود. هرگونه فشار بر روی این عصب می‌تواند باعث ایجاد درد در تمام طول عصب شود (یعنی مسیری که از کمر شروع می‌شود و از پشت پا پایین می‌آید و تا پاشنه پا می‌رسد.) البته علائم ممکن است از یک درد خفیف تا ناتوانی و از کارافتادگی کامل متغیر باشد و گاهی ممکن است با احساس خارش، سوزش، بی‌حسی و ضعف عضلانی هم همراه باشد.
این درد به‌طور تدریجی شروع شده و با گذشت زمان افزایش می‌یابد و در هنگام نشستن، برخاستن، عطسه و یا سرفه‌کردن بدتر می‌شود. ویژگی آن هم این است که معمولا فقط یکی از اندام‌های تحتانی شما را درگیر می‌کند. در موارد خیلی شدید بیماری، شاید حتی کنترل مثانه و یا روده نیز از دست برود. این وضعیت اخیر، بسیار نادر، اما بسیار خطرناک است.
درد سیاتیک از کجا می‌آید؟
شایع‌ترین علت بیماری سیاتیک، بیرون‌زدن دیسک بین ‌مهره‌ای و فشار آن بر روی ریشه‌‌های عصبی است که به آن فتق دیسک‌بین‌مهر‌ه‌ای نیز گفته می‌شود. دیسک‌های بین مهره‌ای صفحاتی از جنس غضروف هستند که مهره‌ها را از هم جدا می‌کنند. دیسک‌های سالم، ستون مهره‌ها را انعطاف‌پذیر نگاه‌ داشته و کمک می‌کنند تا مهره‌ها بتوانند به‌راحتی بر روی هم بلغزند.
با افزایش سن، این دیسک‌ها شروع به تحلیل رفتن می‌کنند و خشک و تاحدی شکننده می‌شوند. این مسئله موجب بیرون رانده‌شدن دیسک از محل خود (فتق) و فشار آن بر روی ریشه عصبی و در نتیجه بروز علائم بیماری سیاتیک می‌شود. البته به غیر از فتق دیسک بین‌‌مهره‌ای، عوامل دیگری نیز باعث ایجاد درد سیاتیک می‌شوند. مثلا تنگی ستون مهره‌ها در قسمت کمری و نیز بیماری اسپوندیلولیستزی (که در آن یک مهره به آرامی بر روی مهره دیگر و رو به جلو می‌لغزد) می‌توانند باعث ایجاد علائم بیماری شوند. نشانگان پیریفورمیس هم نام اختلالی است که در اثر اسپاسم عضله‌ای به همین نام ایجاد می‌شود. این عضله در نزدیکی عصب سیاتیک قرار دارد و اسپاسم آن باعث فشار بر عصب و بروز درد سیاتیکی می‌شود. سایر علل ایجادکننده بیماری سیاتیک عبارتند از: تومورهای نخاعی که بر روی ریشه‌های عصبی فشار وارد می‌کنند، سوانحی نظیر تصادفات اتومبیل و یا ضرب دیدن ستون مهره‌ها که موجب آسیب به اعصاب می‌شوند و تومورهای خود عصب سیاتیک که البته بسیار شایع هستند. در برخی موارد هم هیچ‌گاه علتی جهت بیماری سیاتیک یافت نمی‌شود.

raz72592
12-06-2009, 10:54
چه كساني دچار درد سياتيك مي‌شوند؟
مهم‌ترين عوامل خطر براي بيماري سياتيك عبارتند از:
سن:
تغييرات وابسته به سن درستون مهره‌ها شايع‌ترين علت بيماري سياتيك هستند. تحليل رفتن ديسك‌‌هاي‌بين مهره‌اي كمري از سن ۳۰ سالگي شروع مي‌شود ولي تنگي‌هاي ستون مهره‌اي كه يك علت ديگر بيماري سياتيك هستند اغلب افراد را در سنين بالاتر از ۵۰ سال درگير مي‌كنند.
شغل:
افرادي كه شغلشان نياز به چرخش مكرر كمر دارد، آنهايي كه بارهاي سنگين حمل مي‌كنند و كساني كه به‌مدت طولاني رانندگي مي‌كنند، بيش از ساير افراد دچار بيماري سياتيك مي‌شوند.‌
فعاليت‌هاي فيزيكي: افرادي كه براي مد‌ت‌هاي طولاني مي‌نشينند و يا يك زندگي راكد و كم‌فعاليت را دنبال مي‌كنند نسبت به افراد فعال‌تر، بيشتر مستعد ابتلا به بيماري سياتيك هستند.
فاكتورهاي ژنتيكي:
دانشمندان ۲ ژن را شناسايي كرده‌اند كه تصور مي‌رود وجود آنها باعث استعداد برخي افراد به بروز بيماري سياتيك مي‌شود. علاوه بر موارد فوق، افراد مبتلا به بيماري ديابت نيز به‌دليل آسيب و تخريب عصبي كه در اثر ديابت در آنها ايجاد مي‌شود، بيشتر مستعد ابتلا به بيماري سياتيك هستند. چه کسانی دچار درد سیاتیک می‌شوند؟
مهم‌ترین عوامل خطر برای بیماری سیاتیک عبارتند از:
سن:

تغییرات وابسته به سن درستون مهره‌ها شایع‌ترین علت بیماری سیاتیک هستند. تحلیل رفتن دیسک‌‌های‌بین مهره‌ای کمری از سن ۳۰ سالگی شروع می‌شود ولی تنگی‌های ستون مهره‌ای که یک علت دیگر بیماری سیاتیک هستند اغلب افراد را در سنین بالاتر از ۵۰ سال درگیر می‌کنند.

فعالیت‌های فیزیکی:
افرادی که برای مد‌ت‌های طولانی می‌نشینند و یا یک زندگی راکد و کم‌فعالیت را دنبال می‌کنند نسبت به افراد فعال‌تر، بیشتر مستعد ابتلا به بیماری سیاتیک هستند.

raz72592
12-06-2009, 10:55
زمان مراجعه به پزشک
بیماری خفیف معمولا با کمی صبر و حوصله خودبه‌خود از بین می‌رود. ولی اگر بیماری شما با کارهایی که انجام دادید بهبود نیافت و یا آنکه درد شما بیش از ۶ هفته طول کشید،باید به پزشک مراجعه کنید. در مواردی هم که درد شما از ابتدا بسیار شدید است و یا روزبه‌روز بدتر می‌شود،‌باید به پزشک مراجعه کنید.
در مواردی هم که درد شما به‌دنبال یک آسیب شدید نظیر یک تصادف اتومبیل ایجاد شده و یا اگر علاوه بر درد، دچار مشکلاتی در اجابت مزاج شده‌اید و یا اینکه درد شما شدید و ناگهانی و همراه با بی‌حسی و ضعف عضلات کمر و یا پا است، هیچ‌گونه تاخیری در مراجعه به پزشک جایز نیست.
برای تشخیص بیماری سیاتیک، پزشک از شما در مورد سابقه بیماریتان سوال خواهد کرد و سپس یک معاینه بالینی کامل با توجه ویژه به ستون مهره‌ها و پاهای شما انجام خواهد داد. در طی معاینه به‌طور معمول چندین آزمون پایه‌ای، جهت بررسی قدرت عضلات و رفلکس‌های شما انجام می‌شود. مثلا پزشک از شما می‌خواهد که بر روی انگشتان پا و یا پاشنه‌‌پایتان راه بروید و یا اینکه به‌صورت طاق باز دراز بکشید و به آرامی یک پای خود را به‌صورت مستقیم بالا ببرید. دردی که در اثر بیماری سیاتیک ایجاد می‌شود، معمولا در اثر این فعالیت‌ها بدتر می‌شود. تصویربرداری هم از رایج‌ترین اقداماتی است که برای تشخیص بیماری شما انجام می‌شود.
درمان سیاتیک، راحت و آسان
جراحی و درمان‌های فیزیکی، روش‌هایی موثر در درمان سیاتیک
جراحی نخاعی که سبب درمان مشکلات دیسک کمر می‌شود،‌ بسیار موثرتر از ورزش‌های ویژه و داروهای ضد التهابی است. سیاتیک دردی است که از قسمت مفصل، ران و کفل شروع می‌شود و تا پایین پاها ادامه می‌یابد، همچنین این وضعیت اغلب با درد در پایین کمر همراه است. طی تحقیقاتی که پژوهشگران به مدت دو سال انجام دادند دریافتند که این جراحی تاثیربسزایی در درمان افراد مبتلا به سیاتیک دارد.
درد سیاتیک بیشتر وقت‌ها به خوبی به درمان‌های سرپایی جواب می‌دهد. در واقع شما می‌توانید زندگی روزمره‌تان را ادامه دهید و فقط بایستی از انجام فعالیت‌هایی که ممکن است درد شما را بدتر کنند، پرهیز کنید. اگر چه استراحت به مدت یک تا چند روز سبب بهبودی نسبی بیماری می‌شود، ولی توجه داشته باشید که استراحت در بستر به مدت طولانی و عدم فعالیت علائم شما را بدتر خواهند کرد. قبل از اینکه به یکسری توصیه‌ها برای بهبود درد شما اشاره کنیم، تاکید می‌کنیم که چنانچه درد شما با گذشت زمان بهتر نشد، حتما به پزشک مراجعه کنید زیرا درصورت عدم درمان، ممکن است دچار عوارضی مثل آسیب دائمی عصب، از دست رفتن حس و حرکت در اندام مبتلا و یا حتی از بین رفتن عملکرد روده و یا مثانه شوید.

raz72592
12-06-2009, 10:58
اقدامات معمول جهت درمان بیماری سیاتیک در منزل عبارتند از:
* استفاده از کیسه یخ‌:
مقداری یخ در یک حوله تمیز قرار دهید و آن را به مدت حداقل ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بر روی ناحیه دردناک قرار دهید. این عمل را روزی ۴ مرتبه تکرار کنید. کیسه یخ باعث کاهش التهاب در محل می‌شود.

*استفاده ازکیسه‌ ‌آب گرم:
پس از ۴۸ ساعت از شروع درد، بهتر است در نواحی آسیب‌دیده، از گرما استفاده کنید. چنانچه درد شما ادامه داشت، سعی کنید به‌طور تناوب کیسه‌های گرم و سرد را بر روی ناحیه مبتلا قرار دهید.
*انجام حرکات کششی: ورزش‌های کششی غیرفعال به شما کمک می‌کنند تا زودتر خوب شوید‌. از انجام حرکات پرتابی و یا پیچشی جدا پرهیز کنید.
* داروهای ضددرد:
آسپرین، استامینوفن و بروفن معمول‌ترین داروهای ضددردی هستند که مورد استفاده قرار می‌گیرند،‌ولی استفاده بیش از مقادیر توصیه شده، نه تنها نفعی برای شما ندارد، بلکه بسیار زیان‌آور است، زیرا این داروها در صورت استفاده بیش از حد دارای عوارض جانبی نظیر تهوع، خونریزی از معده و یا زخم‌های دستگاه‌ گوارشی هستند. برای جلوگیری از چنین حالتی، استفاده از پمادهای پیروکسیکام و دیکلوفناک هم مناسب است.
علاوه بر این داروها در برخی از موارد ممکن است پزشک با توجه به علائم بیماری از داروهای دیگری نظیر شل‌کننده‌های‌ عضلانی، داروهای ضدافسردگی و…‌‌ استفاده کند، ولی استفاده از این‌گونه داروها فقط با دستور پزشک امکان‌پذیر است. * فیزیوتراپی:

اگر دیسک‌ شما از جای خود بیرون زده است، فیزیوتراپی نقشی اساسی در بهبودی شما دارد.
هدف از انجام ورزش‌هایی که به‌طور معمول در فیزیوتراپی انجام می‌شوند، کمک به قرار گرفتن بدن و اندام شما در وضعیت صحیح، تقویت عضلاتی که از کمر شما حمایت می‌کنند و نیز کمک به تقویت انعطاف‌پذیری بدن شما است.
*انجام ورزش‌های معمولی:
ورزش موجب آزاد کردن اندورفین‌ها (مورفین درونی بدن) می‌شود. اندورفین‌ها واسطه‌های شیمیایی هستند که از رسیدن پیام‌های درد به مغز جلوگیری می‌کنند. ورزش با تحریک آزاد شدن اندروفین‌ها در مقابله با ناراحتی‌های مزمن کمک بسیاری می‌کند.
در مورد درد سیاتیک، ترکیب ورزش‌های هوارسان با ورزش‌هایی که انعطاف‌پذیری شما را بهبود می‌بخشند، می‌تواند در جلوگیری از تغییرات وابسته به سن در کمر شما موِثر باشد.
چنانچه مجموعه درمان‌های فوق در طی چندین ماه نتوانند درد شما را کاهش دهند، ممکن است انجام درمان‌های دیگرنظیر تزریق کورتن به پرده‌های نخاعی و یا انجام عمل جراحی ضرورت پیدا کند.

raz72592
12-06-2009, 11:01
پيشگيري اگرچه تنها در ۵ درصد موارد علت كمردرد، سياتيك است، اما اگر دچار آن شويد، واقعا آزارتان مي‌دهد. انجام اعمال زير مي‌تواند نقش كليدي در مراقبت از كمر شما داشته باشد:

انجام ورزش‌هايي نظير يوگا، استفاده از دوچرخه‌هاي ثابت و تردميل‌‌ به قوي نگاهداشتن اين عضلات كمك مي‌كنند. البته مي‌توانيد دوچرخه‌‌‌سواري را در خارج از منزل هم انجام دهيد ولي ابتدا بايد مطمئن شويد كه صندلي و دستگيره‌هاي دوچرخه در وضعيت مناسبي براي بدن شما تنظيم شده‌اند.
*ورزش كردن به طور منظم:
مهم‌ترين كاري كه بر سلامت كمرتان و البته سلامت كلي بدنتان مي‌توانيد انجام دهيد، ورزش كردن است. در طي ورزش، بهتر است تمركز شما بيشتر بر روي عضلات شكم و كمرتان باشد، زيرا اين عضلات جهت راست ايستادن و قرار گرفتن شما در وضعيت مناسب بدني ضروري هستند.


* درست بنشينيد:
يك صندلي خوب بايد بتواند به‌خوبي از قوس كمري شما حمايت كند. اگر چنين نيست، براي حفظ اين قوس در هنگام نشستن، بهتر است از يك بالش نرم در پشت كمرتان استفاده كنيد. سعي كنيد در فواصل بين فعاليت‌هاي نشستنتان حتما به‌طور تناوب استراحت كنيد، حتي اگر استراحت كردن شما فقط به‌صورت راه ‌رفتن در اداره باشد. در حين رانندگي هم سعي كنيد صندلي شما وضعيت مناسبي داشته باشد و وضعيت آن را طوري تنظيم كنيد كه لازم نباشد جهت دسترسي به پدال گاز، پاي خود را به سمت آن پرتاب كنيد!
* وضعيت بدني مناسبي داشته باشيد:
آگاهي از اينكه چگونه بايد درست بايستيد و درست بخوابيد و نيز آشنايي با صحيح بلند كردن اجسام سنگين، تا‡ثير بسياري جهت حفظ و نگهداري كمر شما دارد.
اگر قرار است براي مدت زمان طولاني بايستيد، سعي كنيد به‌طور تناوب بر روي يك پايتان تكيه كنيد و به پاي ديگر استراحت دهيد و يا اگر قرار است در حالت ايستاده چيزي را بخوانيد، به‌جاي آنكه جهت خواندن آن، به سمت جلو خم شويد، كتاب را بلند كرده و جلوي چشمانتان بياوريد.‌
جهت حفظ بهترين حالت هنگام خوابيدن بهتر است روي يك تشك سفت بخوابيد و از بالش‌ جهت حمايت كمرتان استفاده كنيد، ولي از بالش‌هايي كه موجب مي‌شوند گردن شما بيش از حد بالا رفته و زاويه تندي ايجاد كند، به هيچ‌وجه استفاده نكنيد.
* بلند كردن يك جسم سنگين:
ابتدا تصميم بگيريد كه آن را كجا مي‌خواهيد قرار دهيد و چگونه قصد داريد آن را به آن نقطه برسانيد. جهت بلند كردن يك جسم سنگين، كمرتان را خم كنيد بلكه زانوهاي‌تان را خم نكنيد و آن جسم را بلند كنيد. جسم سنگين را نزديك به بدنتان حمل كنيد و هيچ‌گاه بر روي كمرتان نچرخيد، بلكه سعي كنيد با محور كردن پاهايتان، بر روي پاهايتان بچرخيد. هنگامي كه خسته هستيد از حركت دادن اجسام سنگين جدا خودداري كنيد زيرا خستگي موجب مي‌شود با سختي و رنج بيشتري حركت كنيد. هرگز سعي نكنيد جسمي را كه احساس مي‌كنيد سنگين‌تر از توانايي شماست، بلند كنيد.‌

raz72592
12-06-2009, 11:04
بعد از سرماخوردگي عفونت گوش مياني شايع ترين بيماري كودكان مي باشد. از هر ۴ كودك سه نفر تا سن سه سالگي يكبار دچار گوش درد مي شوند. گوش از سه قسمت تشكيل شده است: گوش خارجي، گوش مياني و گوش داخلي.
هر سه قسمت گوش مي تواند دچار التهاب و عفونت شود اما وقتي پزشكان در مورد گوش درد صحبت مي كنند بيشتر منظور عفونت حاد گوش مياني مي باشد.
چگونه عفونت گوش مياني اتفاق مي افتد؟
علائم با ورود ويروس يا باكتري با داخل حفره گوش مياني شروع مي شوند و بيشتر بيماري هايي مثل سرماخوردگي اتفاق مي افتد و علائم بيماري معمولا همراه با علائم عفونت تنفسي فوقاني مثل سرفه، گرفتگي بيني و آبريزش از بيني مي باشد.
اگرچه گوش درد به دنبال عفونت هاي ويروسي واگيردار و سرماخوردگي ايجاد مي شود اما گوش درد مسري نمي باشد.
پس از ورود عامل بيماري زا به حفره گوش مياني، عفونت در گوش ايجاد مي شود در بچه هايي كه قادر به صحبت نمي باشند و نمي توانند درد را بيان نمايند علائم به صورت بيقراري و يا كشيدن گوش يا ناراحتي در هنگام مكيدن يا جويدن غذا يا درد هنگام خوابيدن بروز مي كند. لذا كودكان شايد كمتر از حد معمول غذا بخورند يا در خوابيدن مشكل داشته باشند. اين علائم معمولا با تب همراه مي باشد.
در اثر عفونت در گوش مياني و به علت التهاب، مايع و چرك تجمع پيدا مي كند. اگر اين مايع زياد باشد مي تواند پرده را سوراخ كند و از طريق مجراي گوش خارجي به طرف بيرون راه يابد در اين حالت معمولا شدت درد گوش كاهش مي يابد و والدين متوجه خروج مايع از گوش كودك مي شوند.
اگر مايع تجمع يابد و به بيرون راه پيدا نكند، جمع شدن مايع سبب مي شود كه عبور صدا به گوش داخلي بلوكه شود و بچه ها به صورت موقت دچار كاهش شنوايي مي شوند. در اين زمان معمولا كودك به صداهاي آهسته پاسخ نمي دهد، صداي راديو يا تلويزيون را بلند مي كند، بلندتر از قبل صحبت مي كند و اگر در سنين مدرسه باشد به نظر مي رسد در مدرسه توجه كافي به درس ندارد. ساير علائم مي تواند شامل تب، تهوع، استفراغ و سرگيجه باشد.
عواملي كه باعث گوش درد مي شود
عوامل مختلفي در ايجاد گوش درد در سنين كودكي مؤثر مي باشد، به طور كلي سطح ايمني كودكان در مقابل ويروس ها و ميكروب ها كمتر از بزرگسالان مي باشد. تغذيه با شيشه شير و همچنين قرار گرفتن در معرض دود سيگار مي تواند عوامل زمينه ساز بروز عفونت گوش باشد.
به طور كلي پسرها بيش از دخترها دچار گوش درد مي شوند. مشخص شده استعداد به گوش درد در بعضي خانواده ها بيشتر است و نيز كودكاني كه در مهدكودك ها نگهداري مي شوند بيشتر دچار بيماري مي شوند. از طرفي به علت افزايش موارد عفونت هاي ويروسي در فصل زمستان، احتمال بروز بيماري در فصول سرد سال بيشتر از ساير فصول مي باشد.
طول دوره علامتدار بيماري معمولا كوتاه مي باشد و بعد از ۳-۲ روز از شدت تب و بي قراري كودك كاسته مي شود اما بيماري مي تواند سير ديگري را طي كند به طوري كه علائم تشديد يابد و عفونت از حفره گوش مياني پيشرفت پيدا كرده و به ساير ساختمان هاي مجاور در استخوان جمجمه دست اندازي كند. بنابراين كودكاني كه علائم عفونت گوش را دارند (بخصوص اگر با تب همراه باشد) حتماً لازم است توسط پزشك ويزيت شوند.
درمان بيماري
پزشكان براي اينكه گوش درد را درمان كنند فاكتورهاي متعددي را در نظر مي گيرند مانند: نوع و شدت عفونت گوش، تعداد دفعاتي كه تاكنون كودك دچار گوش درد شده است، سن كودك، آيا عفونت گوش روي شنوايي كودك تأثير گذاشته است؟
لازم به ذكر است كه همه موارد گوش درد نياز به درمان آنتي بيوتيكي ندارد مثل عفونت گوش مياني به علت ويروس ها و برعكس گاهي كودكاني كه مكرراً دچار عفونت مي شوند با تجويز پزشك ممكن است براي دوره محدود زماني مثل فصل زمستان به صورت پيشگيري كننده، روزانه آنتي بيوتيك دريافت كنند.
در هر صورت اگر آنتي بيوتيك براي كودك تجويز شود حدوداً ۱۰ روز بايد آن را مصرف كند. چند روز پس از شروع درمان آنتي بيوتيكي علائم بهبود پيدا مي كند اما اين به آن معني نيست كه عفونت كاملا برطرف شده است و بايد مصرف آنتي بيوتيك تجويز شده براي كل دوره درماني ادامه يابد، در غير اين صورت علائم مجدداً برگشت مي يابد.
پيگيري بعد از درمان
حتي بعد از درمان مناسب آنتي بيوتيكي مختصري مايع در گوش مياني باقي مي ماند كه بايد پزشك مجدداً بيمار را ويزيت كند و از بهبودي كامل اطمينان حاصل كند زيرا تجمع مايع مي تواند علائم واضحي نداشته باشد و گاهي در بچه ها فقط به صورت احساس پري گوش يا صداي pop مي باشد كه مي تواند باعث كاهش شنوايي كودك شود. اگر مايع تا ۳ ماه بعد از درمان عفونت پايدار باقي بماند پزشك متخصص گوش و حلق و بيني باگذاشتن لوله ظريف و كوچكي در پرده گوش مي تواند مايع را خارج نمايد.
چه كار كنيم كه گوش درد نگيريم
اگرچه بعضي فاكتورهاي مؤثر در ايجاد بيماري مثل استعداد خانوادگي قابل پيشگيري نمي باشند اما رعايت موارد زير مي تواند از بروز بيماري پيشگيري كند:
تغذيه با شير مادر: ثابت شده تغذيه با شير، در بيش از ۶ماه در پيشگيري از ابتلا به گوش درد نقش مؤثري دارد. اگر به هر دليلي كودك با شيشه تغذيه مي شود بهتر است زير سر وي بلند باشد و اجازه ندهيد در حالت خوابيده كودك با شيشه تغذيه شود.
اجتناب از دود سيگار: كودكاني كه والدين آن ها سيگار مي كشند و در معرض دود سيگار هستند بيشتر دچار عفونت مي شوند لذا اجتناب از دود سيگار مي تواند به پيشگيري از بيماري كمك كند.
مهدكودك: بچه هايي كه در مهدكودك ها يا محل هايي كه تجمع زياد است نگهداري مي شوند به دليل اينكه مكرراً با عفونت هاي ويروس مواجه مي شوند بيشتر دچار گوش درد مي شوند.
شستشوي دست: يكي از راه هاي مهم براي جلوگيري از انتقال ويروس و ايجاد سرماخوردگي است و به همين جهت ابتلا به عارضه گوش درد را نيز كاهش مي دهد.
ساير مواردي كه مي تواند با گوش درد همراه باشد ولي علت عفونت گوش مياني نيست عبارتند از: دندان درد، وجود جسم خارجي در مجراي گوش، انسداد مجراي گوش خارجي توسط ترشحات گوش (واكس)

raz72592
12-06-2009, 11:08
آرتروز از شايعترين بيماريهاي مفصلي است كه در اثر تخريب مفصل‌هاي گوناگون ايجاد مي‌شود. اين بيماري ميليونها نفر در جهان به ويژه افراد مسن را تحت تاثير قرار داده است. اين بيماري به صورت كند و آهسته پيشرفت كرده و انسان را دچار دردهاي متناوبي مي‌سازد.
جهت پي بردن به بيماري لازم است شناختي از ساختار مفصل و غضروف داشته باشيم:
غضروف ماده‌اي است لغزنده و تحت فشار كه در انتهاي استخوان قرار داد. اين ماده كه تشكيل دهنده مفصل است همواره در معرض فرسايش قرار دارد. مفصل و غضروف درون آن با پرده هايي به نام غشاهاي سينوويال احاطه مي‌شوند كه مايعي را به داخل كپسول مفصلي ترشح مي‌كند. اين مايع با محافظت و نرم كردن غضروف موجب حركت آزاد مفصل مي‌شود. بدن با بازسازي غضروف كه دائماً در حال فرسايش است غضروفهاي سائيده شده را جايگزين مي‌كند. مادامي كه اين فرآيند يعني خارج كردن غضروفهاي فرسوده و بازسازي غضروف جديد تعادل داشته باشند مفاصل نيز سالم مي‌مانند. از آغاز ۴۰ تا ۵۰ سالگي سرعت ترميم مفاصل شروع به كم شدن مي‌كند و اگر اين آهستگي زيادتر شود، روز به روز سلولهاي مفاصل با تحمل كار زياد ناتوانتر مي‌شوند و اين آغاز آرتروز است.
اولين قسمتي كه در آرتروز آسيب مي‌بيند غضروف است كه نا هموار و فرسوده مي شود. بعد از تخريب غضروف استخوانهاي مجاور دچارضايعه مي گردند و در آخر سفت شدن مايع مفصلي و كپسول مفصلي رخ مي‌دهد.
آرتروز بيشتر مفاصل تحت فشار از جمله مفصل انگشت، زانو، لگن، كمر را درگير مي‌كند و مفاصل مچ، آرنج و شانه كمتر درگير مي‌شوند. نشانه‌هاي آرتروز:
درد مفصل، خشكي مفصل بعد از يك دوره بي فعاليتي مانند خوابيدن يا نشستن، تورم و سفتي در يك مفصل يا بيشتر، محدوديت حركت. اين علائم بعد از فعاليت سنگين شديدتر مي‌شوند. در مراحل اوليه بيماري مفصل بعد از ورزش يا كار زياد دچار درد مي‌شود.
اگر چه علت دقيق آرتروز شناخته شده نيست اما بعضي معتقدند كه تخريب مفصل در پاسخ به استرس فيزيكي، فعاليت شديد بدني و ضربه وارده به غضروف شديد مي شود. با تخريب غضروف انتهاي استخوان، مفصل شكل طبيعي خود را از دست مي‌دهد. به علاوه بافت مفصلي تخريب شده سبب آزاد كردن ماده‌اي به نام پروستوگلندين شده كه مسئول درد و تورم مفصل است.
رسيك فاكتورها:
افزايش سن: مهمترين عامل است اگرچه آرتروز در افراد جوان نيز بروز مي‌كند.
جنس: تا قبل از ۴۵ سالگي آرتروز در مردان و بعد از ۴۵ سالگي در زنان شايع‌تر است. آرتروز دست بين زنان شايعتر مي‌باشد.
كارزياد يا صدمه وارده به مفصل در اثر ورزش يا فعاليت فيزيكي
اضافه وزن
ژنتيك: نقص در ژن مسئول توليد كلاژن (از اجزاء مفصل) مي‌تواند سبب آرتروز شود.
بعضي بيماريها از جمله روماتوئيد آرتريت كه ساختار طبيعي و عملكرد غضروف را تغيير مي‌دهند.
درمان
درمان آرتروز را هرچه سريعتر بايد شروع كرد تا از تخريب بيشتر مفصل پيشگيري شود.
چندين نوع درمان براي آرتروز وجود دارد. آرتروز را با عواملي چون تغذيه، ورزش، دارو و جراحي مي‌توان كنترل نمود.
درمانهاي غير داروئي
تغذيه:
تغذيه شما بايد وزنتان را ايده آل نگه دارد زيرا اضافه وزن بدن مهمترين عامل اعمال فشار زياد روي مفصل است. با كاهش وزن، فشار وارد بر مفصل تعديل و درد و سفتي مفصل كاهش مي‌يابد.
شواهدي وجود ندارد كه خوردن يا نخوردن غذاي خاصي در بهبود بيماري تاثير داشته باشد. تنها مهم است كه غذاي سالم حاوي مقادير كم چربي و مقادير زياد فيبر از دسته‌هاي غذايي مختلف (نان، ميوه، سبزي، ماهي، گوشت، حبوبات، شير كم چرب، پنير، ماست) بخوريد تا به اين ترتيب تمام مواد مورد نياز بدنتان فراهم گردد.
از خوردن مقادير زياد چربي، كلسترول ،شكر و سديم خوداري كنيد.
ورزش:
روماتولوژيست‌ها ورزش و استراحت متعادل را پيشنهاد مي‌كنند. ورزش نكردن سبب ضعف ماهيچه، سخت شدن مفصل و كاهش تحرك مي‌شود. از طرفي فعاليت زياد سنگين نيز براي مفصل آسيب ديده مضر است.
مهم است كه قبل از شروع هر نوع برنامه ورزشي با پزشك مشورت كنيد تا پزشك بر اساس محل مفصل آسيب ديده و ميزان التهاب ورزش مناسب شما (مدت ورزش و نوع ورزش) را تعيين كند.
نياز نيست ورزش رسمي باشد تنها فعاليت بيشتر در برنامه خود قرار دهيد از جمله پياده روي و دوچرخه سواري به جاي رانندگي، ورزشهايي چون شنا كردن و ساير ورزشهاي آبي.
فعاليت خود را در طول روز تقسيم كنيد تا انرژي شما حفظ شود و فشار روي مفصل كم شود. بهتر است در طول روز چند بار و مدت كوتاه ورزش كنيد تا اينكه يك بار و طولاني مدت
اگر شمااز دسته افرادي هستيد كه خشكي مفصل شما در صبح شديدتر است بعد از يك دوش آب گرم گرفتن اقدام به ورزش كردن نمائيد.
گرم و سرد كردن موضع نيز تكنيكي براي تسكين درد، سختي و تورم مفصل است. البته يافتن تكنيك مناسب براي هر فرد نياز به آزمايش و خطا دارد. هر يك از اين روشها را بيشتر از ۲۰ دقيقه بكار نبريد و پس از هر بار اعمال اين روش به پوست خود اجازه دهيد به دماي نرمال برگردد. همزمان با اين روش از استعمال پماد و مالش در موضع استفاده نكنيد زيرا ممكن است سبب سوختگي موضع شود.
تغذيه و ورزش اولين قدم در درمان آرتروز مي‌باشند و در مواردي كه با اين دو پاسخ مناسب ايجاد نشد دارو درماني شروع مي‌شود.
دارودرماني:
داروهاي ضد درد:
پزشك در ابتدا يك ضد درد براي افراد مبتلا به آرتروز توصيه مي‌كند.
موارد ملايم با استامينوفن يا NSAID درمان مي‌شوند. استامينوفن از آنجائي كه سبب تحريك معده نمي‌شود براي بسياري از افراد كه زخم گوارشي دارند مناسب است.
داروهاي NSAID از جمله ديكلو فناك، ايبوپروفن، ناپروكسن با مهار توليد پروستوگلندين‌ها نقش اصلي در كاهش التهاب و درد دارند. اما اين داروها در مصرف طولاني مدت سبب خونريزي دستگاه گوارش مي‌شوند. بدين علت اگر شما مصرف كننده اين داروها مي‌باشيد علائم تحريك گوارشي (از جمله سوزش دل) يا مدفوع تيره را به پزشك اطلاع دهيد. در درمان با NSAID بايد توجه داشت تمامي NSAIDها اثر درماني يكسان دارند و نبايد از دو NSAID خوراكي به طور همزمان استفاده نمود. مبناي انتخاب نوع NSAID صرفاً هزينه، عوارض جانبي، انتخاب پزشك و شرايط بيماري مي‌باشد.
گلوكز آمين مواد اوليه‌اي است كه در توليد غضروف جديد بكارمي‌رود و سبب رساندن مواد مغذي به سلولهاي غضروف مي‌شود اين دارو وقتي در يك دوره درماني مصرف مي‌شود درد و علائم آرتروز را بهبود مي‌بخشد. البته اين تركيب در مراحل اوليه آرتروز موثر است و شواهد جديد نشان داده‌اند كه گلوكز آمين در درمان آرتروز زانو مؤثرنيست.
ويتامين A، C،E بزرگترين آنتي اكسيدانها هستند كه توانايي محافظت غضروف و بافت همبند را در برابر تخريب راديكالهاي اكسيژن دارند.
درمان موضعي:

داروهاي موضعي شامل كرم، پماد و اسپري كه روي پوست محل يا مفصل استعمال مي‌شوند موقتاً درد را تسكين مي دهند.
چند راهنمايي براي به كار بردن داروهاي موضعي:
از بستن بانداژ روي كرم يا پماد خودداري نمائيد زيرا ممكن است موجب سوختن پوست شود.
اگر به آسپرين حساسيت داريد قبل از مصرف داروهاي موضعي حاوي ساليسيلات به پزشك اطلاع دهيد.
تزريق تركيبات هيالورونيك اسيد ماده لغزنده‌اي كه به صورت طبيعي در مفصل وجود دارد درمان جديدتري براي آرتروز زانو مي‌باشد. اين تركيب لغزندگي و تغذيه مفصل را فراهم مي‌سازد. Synvisc ,Hyalgan فرمهاي سنتتيك اين تركيب هستند كه معولاً در دوره‌هاي ۵-۳۵ هفته‌اي يك بار تزريق مي‌شوند. مهمترين عارضه گزارش شده براي اين درمان درد در محل تزريق و درد زانو و تورم زانو است كه موقت مي‌باشد.
كورتيكواستروئيد:
براي كاهش درد و التهاب بكار مي‌روند. گاهي اين داروها مستقيم در مفصل آسيب ديده تزريق مي‌شوند اگر چه نمي‌تواند پيشرفت بيماري را متوقف كند اما براي ماهها علايم را تسكين مي‌دهد. اين داروها داروهاي قوي هستند كه مي‌توانند عوارض جانبي از جمله آسيب به استخوان يا مفصل بوجود آوردند بدين دليل اين داروها براي طولاني مدت استفاده نشوند.
دردهاي شديد در بعضي مفاصل خاص با تزريق منطقه‌اي ليدوكائين و يا ساير بي حس كننده هاي موضعي و گلوكوكورتيكو ئيد از جمله هيدروكورتيزون درمان مي‌شود.
براي دردهاي شديد تسكين دهنده هاي ناركوتيكي مثل ترامادول و نهايتاً اوپيوئيدها ممكن است نياز باشد اين داروها براي موارد بسيار شديد و نادر بكار مي‌روند.
جراحي:

تنها در موارد شديد و مقاوم به درمان توصيه مي‌شود. بسياري از افراد هيچ گاه نياز به جراحي پيدا نمي‌كنند. براي پيشگيري از دفورميتي مفصل، تصحيح دفورميتي يا جايگزين كردن مفصل آسيب ديده با مفصل مصنوعي جراحي انجام مي‌شود. زماني كه ساير درمانها جواب ندهد جراحي مي‌تواند كمك كننده باشد.

raz72592
12-06-2009, 11:11
ساختمان ستون فقرات : ستون فقرات، محور اصلی بدن انسان است و به همان اندازه در استحکام و ثبات بدن اهميت دارد که ستون های محکم برای استحکام يک ساختمان و اعضاء ديگر از جمله سر، دستها، لگن و پاها و …. بر روی اين ستون استوار هستند و ستون فقرات با طرز قرار گرفتن خود به صورت قوسهای متعدد با زوايای معين و استحکام آنها توسط ديسکهای بين مهره ای، ليگامانها و عضلات، قدرت تحمل اين بار سنگين را می يابد.
لازم است بدانيد که حتی اگر از نعمت داشتن دو پا نيز محروم باشيد، قادر به زندگی پويا و حتی راه رفتن خواهيد بود، اگر ستون فقرات سالمی داشته باشيد، در واقع همه ما روی ستون فقراتمان راه می رويم نه روی پاها، بديهی است هر چه دانش خود را در مورد ستون بدنمان افزايش دهيم، توانايی ما در حفظ سلامت آن بيشتر خواهد بود.
وظايف ستون فقرات عبارتند از :
انتقال وزن سر، گردن، اندام فوقانی و تنه به لگن
ايجاد کانالی جهت حفاظت از نخاع يا مغز الحرام
ايجاد قفسه ای محکم و استخوانی به کمک دنده ها و استخوان جناغ جهت حفاظت از قلب و ريه ها
تکيه گاهی جهت عضلات تنه و تعدادی از عضلات اندام فوقانی و تحتانی
ايجاد هماهنگی بين اعضاء و اندام های بدن


تعريف کمر درد:
کمر درد يکی از شايعترين علل مراجعه بيماران به مراکز درمانی می باشد بطوريکه بعد از سرماخوردگی و ضربه های کوچک، شايعترين بيماری در انسان است. کمر درد نخستين علت مراجعه بيماران به متخصصين ارتوپدی و جراحی مغز و اعصاب و بطور کلی سومين علت مراجعه بيماران به پزشک می باشد.
درد کمر بيش از ۹۰درصد افراد را در طول زندگی حداقل يکبار دچار می سازد. و بيش از ۵۰ درصد از افراد بيش از يک مرتبه دچار آن می شوند. علل بسيار متفاوتی می توانند سبب ايجاد کمر درد شوند. تقريبا” در ۸۵ درصد از افرادی که برای کمر درد معاينه و بررسی می شوند علت خاصی پيدا نمی شود. کمر درد بعد از سرماخوردگی دومين عاملی است که سبب می گردد افراد در سرکار حاضر نشوند و نيز يکی از علل شايع ويزيت توسط پزشک می باشد بيش از ۹۰ درصد افرادی که دچار کمر درد ميشوند طی ۲ ماه بهبود می يابند. طبق آمار مختلف، کمردرد، در بين بيماريهايی که باعث از کارافتادگی، ناتوانی از کار و مرخصی ناشی از آن در افراد زير ۴۵ سال می گردند، مقام اول را دارد.
کمر درد، درد آزار دهنده ای است که شخص را از انجام کارهای روزمره اش باز داشته و به استراحت در بستر وادار می کند. بنابراين، می تواند علاوه بر مشکلات جسمی، موجب مشکلات روحی و روانی شده و اثرات منفی بر اقتصاد خانواده و جامعه بگذارد. تا حدود ۲۰ سال قبل، اکثر افرادی که برای درمان دردهای عضلانی اسکلتی به درمانگاههای فيزيوتراپی و ارتوپدی مراجعه می کردند، افراد بالای ۵۵ تا ۶۰ سال بودند و در واقع تخريب غضروف مفصلی در سنين بالا شروع می شد، ولی امروزه اين سن به ۳۰ سال کاهش پيدا کرده و پزشکان شاهد مراجعه بيمارانی با سنين ۳۰ تا ۵۰ سال با دردهای گردن، زانو، کمر و مفاصل مختلف به مراکز درمانی هستند.
امروزه با پيشرفت زندگی مدرن، شيوع کمر درد نه تنها کمتر نشده بلکه زيادتر هم شده است. و عجيب اينکه حتی سرعت بالا رفتن آن، از رشد جمعيت هم بيشتر بوده است. در ايالات متحده آمريکا همين کمر درد، دومين عامل غيبت از کار بوده و معادل ۳۰ تا ۸۰ ميليون دلار در سال از توليد کم کرده! حدود ۹۰ درصد افراد در عمر خود کمر درد را يک بار هم که شده حس کرده و ۵۰ تا ۷۰ درصد مردم دوره های مکرر کمر درد را در طول زندگی شان تجربه می کنند. اين آمار البته در کشورهای صنعتی بيشتر است. اما متاسفانه اين درد حتی کودکان مدرسه ای را هم گرفتار می کند، بطوری که آمار نشان می دهد ۶۰درصد کودکان ۱۵ تا ۱۶ ساله هم دچار آن هستند. با تمام اين احوال، از پيشگيری و درمان اين درد عذاب دهنده نااميد نشويد.
بروز کمر درد در مردان ۲۵ تا ۵۵ ساله بيشتر است ولی در خانم ها بعد از ۵۰ سالگی شروع می شود. متاسفانه معاينات بالينی نمی تواند بروز کمردرد را پيشگويی کند چون زيادند افرادی که آرتروز ستون فقرات يا بيرون زدگی ديسک کمر دارند اما درد ندارند.

raz72592
12-06-2009, 11:13
کمر درد از نظر ماهيت درد به سه دسته تقسيم می شود:
۱- کمر درد گذرا :
دردی ناگهانی و شديد در ناحيه کمر و ناشی از انجام حرکات نامناسب و يا کشيدگی بيش از حد ستون فقرات است. هر چند که اين درد گذرا است اما هيچگاه نبايد کم اهميت شمرده شود، چرا که ميتواند اخطاری برای عود مجدد آن باشد و سريعا” بايد جهت جلوگيری از تکرار آن اقدام شود.
۲- کمر درد حاد:
يک درد حاد در ناحيه کمر است که در اثر قرار گرفتن در وضعيتهای غلط، خم شدنهای مکرر و به مدت طولانی و يا ضربه به ستون فقرات کمری ايجاد می شود. کمر دردی که کمتر از يکماه از شروع آن می گذرد را حاد می نامند. نشانه وقوع آسيب بافتی بوده و بدرجات مختلفی در فرد ايجاد ناتوانی می کند. هر چند که آسيب کوچک باشد ولی بايد مراقب بود و از تکرار آن جلوگيری کرد. برای اين منظور در وهله اول بايد درمان علامتی جهت کنترل درد انجام شده و سپس در مورد بهبودی کامل اقدام و تمامی فعاليتهای طبيعی ستون فقرات را به شکل اوليه خود بازگرداند. البته اولين وقوع حمله حاد کمر درد، نيازی به نگرانی ندارد و ليکن بايد پيامدهای آن را در نظر گرفت و هر چه زودتر برای رفع آن اقدام نمود در غير اينصورت صدمه و جراحت شدت پيدا کرده و دوره ناتوانی ادامه خواهد يافت . به طوريکه طبق آمار، شانس بازتوانی موفق در بيمارانيکه کمر درد آنها بيش از ۶ ماه مقاومت می کند کاهش يافته و حتی پس از سه ماه مقاومت درد، وضعيت روحی و روانی بيمار تغيير خواهد کرد. پس به طور جدی با تکرار يک حمله شديد کمر درد مقابله کنيد.
۳- کمر درد مزمن:
کمر دردی که بيش از يکماه از بروز آن می گذرد را مزمن می نامند. کمر درد مزمن در واقع در اثر عدم درمان و يا مقاومت به درمان کمر درد حاد ايجاد می گردد. بديهی است که درمان به موقع و مناسب درد حاد، همواره درد مزمن را به حداقل می رساند، درد مزمن کمر بايد به عنوان يک علامت جدی تلقی شده و کليه معاينات بالينی و آزمايشات پاراکلينيکی جهت بيماريهای سيستمتيک انجام گردد. به هر صورت درد کمر مستلزم يک بررسی دقيق و درمان مناسب توسط گروهی درمانگر، متشکل از پزشک، متخصص فيزيوتراپی ، متخصص روانپزشکی و…. ميباشد.
انواع درد کمر :
۱- درد موضعی :

درد موضعی، دردی است که در اثر آسيب وارده به ناحيه کمر ايجاد شده و در همان منطقه احساس می گردد و معمولا” فرد قادر به درک محل دقيق آن است.
۲- درد راجعه : عبارتست از دردی که از يک ناحيه به ناحيه ديگر سرايت مي کند. همه کمر دردها لزوما” به دليل ناهنجاری ستون فقرات نيستند، بلکه می توانند بدليل ضايعات احشايی باشند که درد آنها به ناحيه کمر ارجاع می شود. در نتيجه، بررسی و معاينه بالينی دقيق اين مناطق توسط پزشک ضرورت دارد.
۳- درد انتشاری : غير از درد انتشاری عصب سياتيک که در بالا توضيح داده شده، ممکن است درد، منشاء عصب سياتيک نداشته باشد و از نقاط ديگر به مسير اين عصب انتشار يابد. مهمترين منشاء دردهای انتشاری عبارتند از : مفاصل بين مهره ای، رباطهای مربوطه، رباطهای خلفی که مهره های کمری را به يکديگر متصل می کنند و بالاخره عضلات اطراف آنها و عضلات ثبات دهنده لگن.
علل کمر درد :
بطور کلی کمر درد را می توان بر حسب علت به دو دسته عمده تقسيم بندی نمود: علل مکانيکی و علل غيره مکانيکی
کمر درد مکانيکی :
شامل آن دسته از بيماريهايی هستند که در اثر و يا به واسطه يک عامل مکانيکی مانند ضربه، حرکات فيزيکی نامناسب، کم بودن قوام عضلات و يا فشار بيش از حد به ناحيه ستون فقرات کمری و در اثر بد قرار گرفتن وضع بدن در حالت نشسته و ايستاده ايجاد می گردند. اين دسته از بيماريها ۹۰% از علل کمر درد را تشکيل می دهند و نکته جالب اينکه براحتی قابل پيشگيری هستند.

raz72592
12-06-2009, 11:16
دو سری از عوامل می توانند سبب آسيب پذيری ستون فقرات کمری و وقوع کمر دردهای مکانيکی گردند.
الف ) عوامل پيش زمينه ای يا مستعد کننده شامل :
قرار گرفتن در وضعيت های نامناسب
کاهش تحرک در نتيجه عدم استفاده و بهبود ناکافی
استرس ناشی از کار
چاقی
ب ) عوامل آشکارساز شامل :
استفاده جديد ( New Use )
استفاده نادرست ( Misuse )
استفاده بيش از حد ( Over Use )
ضربه ( Trauma,Abuse )
علل غير مکانيکی :
علل غير مکانيکی شامل آن دسته از علل طبی و يا بيماريهای سيستمی هستند که در سير بيماری به طرق مختلف ممکن است باعث کمردرد شوند و تشخيص و درمان اين بيماريها تماما” به عهده پزشک معالج شما می باشد.
- شايعترين علل طبی عبارتند از : بيماريهای التهابی، بيماريهای عفونی، سرطانها، و بيماريهای متابوليکی و مسموميت با فلزات سنگين راديوم
- و …. که تشخيص و درمان همه آنها همانطور که گفته شد بر عهده پزشک معالج شما می باشد.
عوامل زمينه ساز برای علل طبی کمر درد:
۱- سن بالای ۴۵ سال، بخصوص در بيماريهای غير التهابی و بيمارانيکه سابقه ای از عوامل مکانيکی را ذکر نمی کنند.
۲- کمر دردهای شبانه که با استراحت نيز بهبود نمی يابند.
۳- وجود علائم و نشانه های همراه کمر درد مانند:
تب، تعريق، کاهش وزن، ضعف و خستگی مزمن که با کنترل درد نيز بيمار احساس سلامتی نمی کنند.
در بسياری از موارد به رغم معاينه فيزيکی دقيق و انجام آزمايشات مختلف، علت مشخصی برای کمر درد پيدا نمی شود . بهتر است بدانيد سيگار با کاهش سطح اکسيژن در بافت نخاع موجب تاخير در بهبود اين درد می شود. بعضی مشاغل هم می توانند انسان را مستعد ابتلا به کمردرد کنند، مانند شغل هايی که نياز به رانندگی طولانی دارد و راننده را در معرض لرزش وسيله نقليه قرار می دهد؛ شغل هايی که نياز به ايستادن و نشستن طولانی دارد؛ کسانی که بايد بارهای سنگين را به دفعات جابه جا کنند . بنابراين اگر شغل شما چنين حرکاتی را ايجاب مي کند بهتر است بيشتر به فکر خود باشيد. کمر درد علاوه بر عوامل غير مکانيکی مانند عفونت و سرطان و….. که خيلی شايع نيستند، علل ديگری هم دارد؛ مانند گرفتگی های عضلانی ( اسپاسم ) کشيدگی و آسيب ّ رباط ها، آرتروز، فتق ديسک های بين مهره ای، پوکی استخوان و … اما فارغ از اسم های متفاوتی که اين بيماری ها دارند مشکل اصلی در اغلب آنها فشار بيش از حدی است که به ستون مهره ها و اجزای دور و بر آن مانند عضلات و رباط ها وارد می آيد.
عامل اين فشارها زندگی پر از حرکات نامناسب است. منظور دقيقا” همان حرکاتی است که شايسته يک بدن سالم نيستند؛ مانند بد نشستن روی صندلی ، قوز کردن هنگام رانندگی، بد ايستادن و…… استفاده از عضلات کمر در حرکاتی که پيش از اين انجام نمی داده ايد، مانند بلند کردن يک مبل سنگين !

raz72592
12-06-2009, 11:20
بطور کلی علل کمر درد عبارتند از :
تحت فشار قرار گرفتن ريشه های عصب نخاعی که به اندام تحتانی می روند .
کمر درد ناشی از کشيدگی ماهيچه ای يا رباط های کمر
درد ناشی از عفونتهای ستون مهره
درد ناشی از تومورهای ستون مهره
نشانه های درد ناشی از آسيب کمر :
دردی که امکان دارد به جلو، کناره ها يا عقب ساق پا تير بکشد يا محدود به ناحيه تحتانی کمر باشد.
دردی که با فعاليت بدتر شود.
دردی که در شب يا در نتيجه نشستن طولانی مدت مثلا” رانندگی طولانی بدتر شود.
دردی که همراه با گزگز شدن يا ضعف در بخشی از پا باشد.
پيشگيری از کمر درد :
انجام ورزشهائی مثل شنا، پياده روی و دوچرخه سواری با افزايش ميزان تناسب و توان می توانند در کاهش ابتلا به کمر درد مفيد باشند.
تقويت عضلات شکم ميزان ابتلا به کمر درد و در موارد وجود کمر درد شدت آنرا کاهش می دهد.
افرادی که کار آنها مستلزم بلند کردن اجسام سنگين است يا ورزشکارانی که سروکارشان با وزنه سنگين است بايد هرگز از کفشهای پاشنه بلند بمدت طولانی استفاده نکنيد. حتما” از کمربندهای پهن محافظ کمر استفاده کنند. در هنگام ايستادن طولانی مدت هر از گاهی به روی يک تکيه گاه يا ديوار تکيه کنيد تا از فشار بر روی کمر کاسته شود نمائيد. هم تشک های خيلی نرم و هم تشکهای ست سبب کمردرد می شوند لذا از تشک مناسب استفاده کنيد.
هرگز اجسامی را که برای شما سنگين هستند بلند نکنيد. در هنگام بلند کردن اجسام کمر بايد عمود بر زمين و نه خم شده به جلو باشد بايد اجسام را در حاليکه نزديک بدن شما هستند با زانوها بلند کنيد.
بارهای سنگين :
به جای بلند کردن اجسام سنگين، از راه های ديگری مانند هل دادن برای جابه جا کردن استفاده کنيد ( هل دادن بهتر از کشيدن است . )
تا می توانيد از ديگران کمک بخواهيد و از بلند کردن وسايل سنگين با خم کردن کمرتان خودداری کنيد. بهتر است زانوهايتان را خم کرده و کمرتان را صاف نگه داريد. البته يادتان باشد که پاها را از هم کمی فاصله بدهيد.
از بلند کردن يک جسم سنگين و چرخاندن کمرتان بطور همزمان جدا” خودداری کنيد.
هميشه هنگام حمل اجسام سنگين، آن را نزديک بدن نگه داريد.
قاعده نشستن:
اگر مجبوريد مدت طولانی روی صندلی بنشينيد بهتر است هر نيم ساعت به بهانه های مختلف از جا برخاسته و راه رفته يا به بدن خود حرکات کششی بدهيد.
از صندلی مناسب با پشتی و با زاويه حدود ۱۰۰ تا ۱۲۰ درجه، استفاده کنيد و اگر صندلی تان محافظ قوس کمر ندارد، قوس کمر را با يک بالشتک کوچک محافظت کنيد.
به جای چرخاندن کمرتان حين کار، از چرخش صندلی استفاده کنيد.
وسايل مورد استفاده تان را در دسترس خود روی ميز بچينيد تا برای استفاده از آنها مجبور به خم کردن کمرتان به جلو نشويد.
ايستادن و خوابيدن بدون کمر درد:
هنگام ايستادن خود را به جلو خم نکنيد، گوش ها، شانه و لگن را بايد در يک امتداد و شکم را تو نگه داريد.
اگر مجبوريد مدت طولانی بايستيد، يکی از پاها را روی يک پله يا چهارپايه به ارتفاع ۲۰ سانتی متر قرار دهيد تا فشار کمتری به کمر وارد شود و هر ۱۰ دقيقه جای پاها را با هم عوض کنيد.
بهترين حالت خوابيدن خوابيدن به پهلو در حالی است که زانوها کمی خم بوده و يک بالش کوچک بين دو زانو قرار گيرد. اگر به پشت می خوابيد لازم است يک بالش زير زانوان و يک بالش کوچک زير گودی کمر قرار دهيد.
برای خارج شدن از تختخواب ابتدا به کنار تخت بچرخيد و پاهای خود را از تخت آويزان کرده، با کمک دست ها و سفت کردن عضلات شکم بنشينيد.
تناسب و تعادل :
اگر اضافه وزن داريد، بهتر است برای جلوگيری از کمر درد هم که شده وزنتان را کم کنيد.
کيف و کوله پشتی تان را بی جهت سنگين نکنيد.
کفش مناسب و راحت با پاشنه ۳ سانتی متر يا کمتر به پا کنيد.
اگر پوکی استخوان داريد با مصرف ويتامين D و کلسيم کافی طبق تجويز پزشکتان و ورزش کردن، آن را درمان کنيد تا دچار شکستگی مهره نشويد.
ورزش های سبک هوازی بطور منظم با بهبود عملکرد عضلات ميتواند موجب زياد شدن قدرت و تحمل کمرتان شود. پياده روی و شنا هم از ورزش های مناسب برای کمر درد هستند.

raz72592
12-06-2009, 11:25
تصحيح برخی وضعيتهای پرخطر بلند کردن اشياء بعد از نشستن طولانی:
برداشتن اشياء بعد از دوره های طولانی نشستن، می تواند آسيب پذيرترين وضعيت را برای ستون فقرات کمری شما بوجود آورد. اين وضعيت در مسافرتهای طولانی بسيار اتفاق می افتد. بطوريکه شما بعد از نشستن بمدت طولانی در قطار ، اتومبيل و يا در هواپيما، در حالت خميده و دولا شده، اقدام به برداشتن و جابجا کردن چمدانهای سنگين کرده و بدين ترتيب آسيب زيادی به ستون فقرات کمری خود وارد می کنيد. چنين وضعيتی می تواند آغاز گر درد کمر از همان لحظه و يا حتی صبح روز بعد باشد.
جهت پيشگيری از بروز چنين دردهايی شما می توانيد بعد از بلند شدن از روی صندلی، به حالت ايستاده قرار گرفته و مطابق شکل گودی کمر را افزايش داده و بدين ترتيب، قوسهای ستون فقرات و رباطهای کمری را که تا بحال خميده و بی حرکت قرار داشتند، به وضعيت طبيعی خود برگردانيد.
غوز کردن پس از ورزش سنگين:
اين يک خطر سنگين شگفت آور است که ورزشکاران بدان مبتلا می شوند. پس از يک روز کار سخت و ورزش سنگين و خسته شدن تمام عضلات پس از يک فعاليت پر انرژی مطمئنا” نياز به يک استراحت ايده ال خواهيد داشت و بدترين وضعيت، استراحت کامل روی يک راحتی بزرگ و نرم به حالت خميده است.
بهترين استراحت پس از هر فعاليت طاقت فرسايی، خوابيدن به پشت يا دمر خوابيدن بمدت ۱۰ دقيقه است. ( دمر خوابيدن بهتر است ) .
حالت ديگر اين است که مطابق شکل به پشت خوابيده و برای مدت ده دقيقه پاهای خود را روی يک صندلی قرار دهيد. هميشه با برگرداندن قوسهای ستون فقرات به حالت طبيعی می توان از بروز چنين دردهايی جلوگيری کرد.
ايستدن طولانی، يک وضعيت خطر است چرا که پس از مدتی عناصر حمايت کننده ستون فقرات ( عضلات و ليگامانها ) که خسته شده و قدرت حفظ قوسهای طبيعی ستون فقرات را نخواهد داشت. اين وضعيت منجر به افزايش قوس کمری و بروز کمر درد می شود.
درمانهای رايج کمر درد:
درمانهای دارويی : درمانهای دارويی شامل داروی اختصاصی برای نوع بيماری و در صورت لزوم تجویز مسکن جهت درمان علامتی درد است. همانطور که گفته، هدف اصلی در درمانهای دارويی، درمان علت بيماری است و چنانچه علت بيماری قابل درمان نبوده و يا جزو علل مکانيکی کمردرد باشد، دارو را می توان به صورت مسکن تجويز نمود که بهتر است غير استروئيدی و بدون کورتون باشد. بديهی است در چنين مواردی استفاده از مسکن می تواند به طور موقتی باشد و انجام روشهای فيزيکی مانند فيزيوتراپی و تمرينات درمانی حتما” ضروری است.
درمانهای فيزيکی :
برای معالجه برخی از بيماران مبتلا به کمردرد، علاوه بر درمانهای علامتی توسط داروهای مسکن، لازم است درمانهای فيزيکی نيز انجام شود.
اين درمانها، تنوع زيادی دارند و از روشهای بسيار قديمی کمردرد مانند طب سوزنی ( از چين ) و ماساژ ( از فرانسه ) تا متدهای جديد فيزيوتراپی توسط دستگاههای پيشرفته را شامل می شوند.
برخی از روشهای فيزيوتراپی در درمان کمردرد عبارتند از :
-حرارت درمانی:

گرم کردن و يا سرد کردن عضو دردناک جهت کنترل درد از ديرباز توسط بشر استفاده می شده است. گرما درمانی امروزه به دو صورت سطحی ( برای پوست ) و عمقی ( برای مفاصل و يا عضلات ) توسط دستگاههای پيشرفته فيزيوتراپی انجام می شود.
الکتريسيته درمانی: به تجربه ثابت شده است که طول موج و فرکانسهای خاصی از جريان برق در کنترل درد، ترميم رخم، تقويت عضلات و بسياری موارد ديگر موثر بوده و امروزه دستگاههای پيشرفته الکتريکی به اين منظور طراحی شده اند.
مانيپولاسيون :
اين روش که در بين عامه مردم به نام جا انداختن شناخته شده است، در موارديکه انحراف کوچکی در ستون فقرات ايجاد شده باشد، مورد استفاده قرار گرفته و آن را اصلاح می کند. مانتيپولاسيون حتما” بايستی توسط پزشک متخصص و يا متخصص فيزيوتراپی آموزش ديده انجام گردد، در غير اين صورت بسيار خطرناک بوده و ممکن است سبب آسيب به نخاع شده و يا افرادی که مبتلا به پوکی استخوان هستند سبب ايجاد شکستگی مهره ها شود.
ليزر درمانی: استفاده از ليزرهای کم توان نظير ليزر آرگون هليم و ياقوت با هدف کاهش درد افزايش روند ترميم زخم ها، کاهش التهاب و بسياری از موارد ديگر موثر بوده و امروزه توسط فيزيوتراپيست ها استفاده می شود.
آب درمانی:
شامل يکسری حرکات ورزشی داخل آب می باشد و از آنجائيکه در اين وضعيت بيمار درد کمر را کمتر احساس می کند بسيار مفيد است.
تمرينات درمانی :
يکی از مفيدترين روشهای درمانی کمر درد است و در صورت استمرار بطور موثری از عود کمر درد نيز جلوگيری می کند. تمرينات درمانی انواع مختلفی دارند و بسته به محل درد علت درد و وضعيت ستون فقرات ( از جمله ميزان انحناهای آن ) نوعی از تمرين قابل توصيه است.
درمانهای ارتوپدی:
درمانهای ارتوپدی فنی شامل يکسری ابزارهای کمکی است که توسط کارشناس ارتوپدی فنی جهت بيمار ساخته می شود.
مانند: کرستهای ستون فقرات ( کرستهای کمر و گردن ) که بطور شايع استفاده می شوند. اين وسايل می توانند بطور موقت در کاهش درد و اسپاسم عضلات مفيد باشند ولی استفاده طولانی مدت و مستمر آنها مضر است و سبب آتروقفی ( لاغر شدن ) عضلات حمايت کننده شده و پس از مدتی نتيجه معکوس می دهد.
درمان جراحی :
درمان جراحی، آخرين روش جهت کنترل درد ستون فقرات و آنهم در شرايط خاصی می باشد و در شرايط معمول به هيچ وجه قابل توصيه نيست. طبق آمار، امروزه در مورد فتق ديسک بين مهره ای تنها در ۱۵-۵ درصد موارد جراحی توصيه می شود که شامل موارد زير است:
دردر بيمار آنقدر شديد می باشد که با استراحت بهبود نيافته و به دارو جواب ندهد و موجب اختلال جديد در فعاليتهای روزمره و يا اجتماعی بيمار گردد.
بيماری طوری پيشرفت نمايد که منجر به فلج اندام، اختلالات حسی و يا بی اختياری ادرار باشد.
در حال حاضر ۹۵-۸۵ درصد ديسکهای کمری بدون جراحی و با روشهای درمانی که قبلا” توضيح داده شده بهبود می يابند.
نکته قابل توجه اين است که جراحی، درمانی قطعی دردهای کمری ناشی از ديسک نمی باشد و پس از آن، انجام تمرينات درمانی و در بعضی شرايط استفاده از روشهای فيزيوتراپی جهت کاهش درد ضروری است.

raz72592
12-06-2009, 11:29
مفصل زانو مهم ترين مفصلی است که وزن بدن را تحمل می کند از اين رو کاهش وزن موثرترين راه پيشگيری و درمان آسيبهای وارده به اين بخش از بدن است. مفصل زانو در تمام فعاليت های انسان مانند ايستادن، راه رفتن و حتی نشستن در معرض فشارهای مکانيکی زياد که ناشی از وزن، حمل بار و حتی ماندن در يک موقعيت ثابت است، قرار دارد.
بعنوان مثال فشار وارد بر مفصل زانو در هنگام بالا رفتن از پله ها معادل سه برابر وزن بدن و در هنگام پايين آمدن هفت تا هشت برابر وزن بدن است از اين رو کاهش وزن برای حفظ سلامتی مفاصل به خصوص مفاصل زانو بسيار با اهميت است.
بی تحرکی را نيز خطری جدی برای مفاصل است برخی به غلط بر اين باورند که فقط با حذف فشار بر روی مفصل و ثابت نگه داشتن آن مشکل حل می شود در حالی که عدم تحرک مناسب خود خطری جدی برای بروز بيماری های مفصل همچون آرتروز است چرا که تغذيه مفصل از طريق تحرک انجام می شود.
نحوه نشستن به صورت چهارزانو، چمباته زدن و استفاده از توالتهای ايرانی را از جمله موارد تشديد کننده آسيب های مفصلی است، تبعيت از اين روش های غلط زندگی، افراد را در سنين پايين مستعد ابتلا به آسيب های مفصلی می کند.
علاوه بر کاهش وزن با تغذيه مناسب و انجام ورزش های مناسب می توان به پيشگيری و درمان آسيب های مفصلی کمک کرد.
توصيه هايی برای درمان آرتروز :
وزن بدن بايد کم شود.
استفاده از گرما باعث کاهش درد می شود. برای اين کار می توان از کيسه آب گرم استفاده کرد. اگر استفاده از گرما ممنوعيت خاصی نداشته باشد، می توان از روشهای زير استفاده کرد:
الف ) قرار دادن مفصل مبتلا در آب گرم ۴۰-۳۸ درجه سانتيگراد و ماساژ آرام آن .
ب ) استفاده از دوش آب گرم .
ج ) قرار دادن کيسه آب گرم درون يک حوله و استفاده از آن بر روی اندام مبتلا به درد.
بايد توجه کرد که در برخی از بيماری ها استفاده از کيسه ی آب گرم بسيار مضر است و قبل از استفاده از آن حتما” بايد با پزشک مشورت کرد. همچنين کيسه آب گرم نبايد بر روی اندام مبتلا قرار داده شود. از گذاشتن آن در زير اندام يا خوابيدن بر روی آن نيز بايد خودداری شود.
۳- از کفش مناسب استفاده شود.
۴- از دو زانو و چهار زانو زدن و ايستادن طولانی مدت خودداری گردد.
۵- از بالا و پايين رفتن از پله ها تا حد ممکن اجتناب شود.
۶- به جای نشستن روی زمين، از صندلی استفاده شود.
۷- ورزش: انجام برنامه ورزشی و تقويت عضلات می تواند به اندازه داروهای ضد درد در درمان سائيدگی مفصلی موثر باشند.
بی حرکتی می تواند باعث بدتر شدن سائيدگی مفصلی گردد. لذا نبايد نگران سائيدگی مفصل در اثر انجام فعاليت های توصيه شده توسط پزشک بود. انجام اشتباه حرکات ورزشی باعث بدتر شدن علائم و درد می گردد.

raz72592
12-06-2009, 11:32
مراقبت از زانوها:
زانو، اندام های حساس و مهم بدن است که در پياده روی و انواع ورزشها نقش حساسی داشته و سلامت و قوت آن، ما را در انجام کارهای روزمره و انجام انواع ورزش توانمند می سازد. مفصل زانو مهمترين مفصلی است که وزن بدن را حمل می کند. از اين رو تمام فعاليتهای انسان مانند کار سنگين، کمر تحرکی و افزايش وزن می تواند آسيب زيادی به اين قسمت بدن وارد آورد. فشار وارده به زانوها در موقع بالا رفتن از پله ها ۳ برابر وزن بدن و در موقع پايين آمدن از پله ها ۸-۷ برابر وزن بدن می باشد از اين رو کاهش وزن برای حفظ سلامتی مفاصل به ويژه مفصل زانو اهميت زيادی دارد. بنابر اين گزارش بی تحرکی نيز خطر جدی برای مفصل زانو می باشد. برخی معتقدند که با بی تحرکی و ثابت نگهداشتن زانو و همچنين حذف فشار از روی آن می توان به حفظ سلامت زانو کمک کرد در حالی که بی تحرکی خطر جدی برای بروز بيماريهای مفصل و آرتروز است. زيرا تغذيه مفصل از طريق تحرک تامين می شود. لازم به ذکر است که نحوه نشستن بصورت چهارزانو عامل تشديد کننده مهمی در تخريب غضروف مفصلی بشمار می آيد در حاليکه کاهش وزن همراه با تغذيه و انجام ورزشهای مناسب می تواند به پيشگيری و درمان آسيبهای مفصلی کمک کند.
نکاتی چند برای مراقبت از زانوها :
- زانوها نياز به حرکت دارند. تحرك ، به تغذيه مفصل، حفظ قدرت عضلانی و دامنه حرکتی زانو کمک می کند.
- اگر به کارهايی اشتغال داريد که ناگزيريد برای مدتی طولانی روی صندلی بنشينيد، ساعتی يک بار از جای خود برخيزيد و پنج دقيقه راه برويد. همچنين هنگام نشستن می توانيد پاشنه های پا را از روی زمين بلند کنيد يا زانوها را صاف نگه داريد.
- افرادی که ناچارند مدتی طولانی بايستند، ساعتی چند بار زانوهای خود را خم کنند. همچنين توصيه می شود که در طول روز، چند بار روی پاشنه پا بايستند و چند قدم راه بروند. اين افراد به منظور پيشگيری از زانو درد، بايد از روشهای تقويت کننده زانو استفاده کنند.
- بيمارانی که برای مدتی طولانی بستری بوده اند و قادر به راه رفتن نيستند، بايد در طول روز حداقل سه بار انقباضات يا ورزش های ايستايی زانو را انجام دهند.
- هنگام خوابيدن به صورت طاق باز، بالش را زير زانوهای خود قرار دهيد. چنانچه به پهلو می خوابيد، بين زانوها بالشی قرار دهيد، اما اگر عادت داريد که بر شکم بخوابيد، ( که عادت نادرستی است و از منظر اسلام نيز مکروه می باشد ) بالش را زير ساق ها بگذاريد.
با انجام منظم ورزش های تقويتی و کششی، قدرت عضلانی و انعطاف پذيری بافت های اطراف مفصل را بهبود ببخشيده و از بروز ضايعات زانو پيشگيری نماييد. همچنين سعی کنيد حرکات زانو را در دامنه کامل انجام دهيد. اين کار به حفظ دامنه کامل حرکتی مفصل کمک می کند.
ورزش های زانو را ابتدا با تعداد کم ( پنج بار ) و دو بار در طول روز شروع کنيد و با بهبود وضعيت جسمانی، تعداد و دفعات تکرار آن را افزايش دهيد.
- توصيه می شود که در مراحل ابتدايی، در هر جلسه يک حرکت ورزشی انجام دهيد و اگر حرکتی موجب ناراحتی شما شد، از انجام آن خودداری کنيد.
- از انجام ورزش هايی که موجب درد، ناراحتی و تورم زانو می شود، خودداری کنيد، اما بايد درد مفصلی و درد عضلانی که در مراحل اوليه تمرينات ورزشی بروز می کند، تمايز قائل شويد. دردهای عضلانی معمولا” بطور تاخيری، يعنی چند ساعت پس از انجام تمرينات بروز می کنند. اين دردها، به مرور زمان با تداوم برنامه ورزشی از بين می رود.
- اگر افزايش وزن داريد، با برنامه های مناسب ورزشی و غذايی، وزن خود را کاهش دهيد. به خاطر داشته باشيد که کاهش وزن موجب کاهش فشار وارده بر مفصل می شود.
- از انجام اعمالی نظير بلند کردن اجسام بسيار سنگين و حمل بار به مدت طولانی اجتناب کنيد، زيرا اين کار فشار زيادی بر زانوها وارد می سازد. اگر ناگزير به حمل اجسام سنگين هستيد، عضلات زانو را با ورزش تقويت کنيد و بين فعاليتهای خود، زمانی را به استراحت اختصاص دهيد.
گرفتگی ناگهانی عضلات هنگام پياده روی
اگر بعد از ۵ دقيقه پياده روی يا بيشتر، عضلات ساق پای شما دچار گرفتگی و درد شد، ولی ساير اوقات اينگونه نبود، نشان می دهد شما دچار لنگی پا بصورت متناوب هستيد که در اثر نرسيدن خون کافی به پاها اتفاق می افتد.
هنگام پياده روی، اگر سرخرگ هايی که خون را به سمت پاها می برند، دچار گرفتگی شوند، ديگر نمی توانند مقدار زيادی خون را به سمت پاها عبور دهند و در نتيجه عضلات ساق پای شما دچار آسيب و درد می شود.
هنگام پياده روی، عضلات پاهای شما نياز به مقدار زيادی خون دارند. بنابراين اگر سرخرگ هايی که خون را به سمت پاهای شما می برند، دچار گرفتگی شوند، ديگر نمی توانند مقدار زيادی خون را به سمت پاها عبور دهند و در نتيجه عضلات ساق پای شما دچار آسيب و درد می شود.
برای بهبود گرفتگی عضلات پا، آنقدر پياده روی کنيد تا عضلات پای شما درد بگيرد، سپس استراحت کنيد و بعد از برطرف شدن درد، مجددا” پياده روی را شروع کنيد. همچنين بايستی مصرف چربی را کاهش دهيد.
اگر ۶ هفته بطور منظم و با برنامه ورزش کنيد، می توانيد بدون احساس هيچ دردی، سه برابر حالت عادی پياده روی کنيد. ولی افرادی که علی رغم اين ۶ هفته ورزش منظم، باز هم دچار گرفتگی و دردساق پا می شوند، حتما” دچار گرفتگی سرخرگ ها در ساير قسمتهای بدن خود هستند، بنابراين قبل از شروع برنامه ورزشی نزد پزشک برويد تا از سلامتی خود مطمئن شويد.
برای بهبود اين حالت، آنقدر پياده روی کنيد تا عضلات پای شما درد بگيرد، سپس استراحت کنيد و بعد از برطرف شدن درد، مجددا” پياده روی را شروع کنيد. همچنين بايستی مصرف چربی را کاهش دهيد. حتی ممکن است برای کاهش کلسترول ( چربی ) خون نياز به مصرف دارو داشته باشيد.
آسيب های عضلات پشت ساق پا شايع است و می توانند هر فردی از جمله نوجوانان، ورزشکاران و سالمندان را مبتلا کنند. اين آسيبها اغلب افرادی را گرفتار می کنند که قبل از ورزش و فعاليت شديد بدنی، بدن خود را گرم و آماده نمی کنند.
بهترين راه برای محافظت از عضلات بدن اين است که قبل و بعد از ورزش، بتدريج و با ملايمت عضلات را تحت کشش قرار دهيم. تحت کشش قراردادن عضلات ساق پا و پا ، علاوه بر کمک در پيشگيری از صدمات آنها، خطر آسيبهای کمر را نيز کاهش می دهد. برای انجام اين کار بر روی زمين بنشينيد و يک ساق پايتان را به حالت کشيده قرار دهيد کف پای ديگرتان را بر روی سطح داخلی ساق پای کشيده قرار دهيد اندکی به جلو خم شويد و در حالی که پنجه پای کشيده تان را به آرامي به طرف بالا نگه داشته ايد آنر با انگشتان دست لمس کنيد.

raz72592
12-06-2009, 11:38
وقفه تنفسي در حين خواب
در تمام انسانها تهويه ريوي در هنگام خواب کاهش مي يابد . دي اکسيد کربن شرياني افزايش يافته ، عضلات حلقي شل مي شوند و در نتيجه راه هوايي فوقاني باريک مي گردد و مقاومت دستگاه تنفس بالا مي رود . خواب طبيعي داراي مراحلي است که به صورت چرخه اي ظهور مي کند و هر مرحله با طرح خاصي از امواج نوار مغزي همراه است . يکي از اين مراحل خواب توأم با حرکات سريع چشم ( REM ) است . که همراه با ديدن رؤيا بوده و مشخصه آن حرکات سريع چشم و شلي منتشر عضلات اسکلتي بجز ديافراگم و تنفس نامنظم است .
وقفه تنفسي چيست :
وقفه تنفسي ( Apnea) عبارتست از قطع کامل جريان هوا به مدت ۱۰ ثانيه يا بيشتر .
هيپوپنه ( Hypopnea ) به کاهش قابل ملاحظه جريان هوا اطلاق مي شود .
در برخي موارد ممکن است وقفه تنفسي و کاهش جريان هوا ( Hypopnea ) در حين خواب طبيعي بروز کند و ميزان بروز آنها با افزايش سن بيشتر مي شود .
با اين حال در بيماران دچار سندرم وقفه تنفسي در خواب مدت و فراواني وقفه تنفسي به حدي افزايش مي يابد که سبب انقطاع خواب مي شود .
علت سندرم وقفه تنفسي در خواب چيست ؟
وقفه تنفسي در خواب به دو شکل ديده مي شود .
*انسدادي :
که علت آن انسداد راه تنفسي فوقاني مي باشد .

* مرکزي :
ناشي از کاهش نيروي پيش برنده تنفس بوده که ممکن است به دنبال آسيب دستگاه عصبي مرکزي ايجاد شود يا هيچ علتي براي آن پيدا نشود . ( ايديوپاتيک )
مهمترين پيامد آن اختلال خواب مي باشد که به صورت خواب آلودگي مفرط روزانه بوده و باعث افزايش خطر تصادفات وسايط نقليه ، مي گردد . از علائم ديگر مي توان تحريک پذيري ، سردرد ، فشار خون بالا و افزايش ميزان مرگ ناگهاني را نام برد .
بطور کلي فردي که از خواب آلودگي مفرط روزانه شکايت داشته که مانع از فعاليت روزانه او مي شود بخصوص اگر فردي که در کنار بيمار مي خوابد از خر و پف بلند و نفس نفس زدن وي شاکي باشد تشخيص وقفه تنفسي در خواب براي بيمار مطرح مي شود .
چه عواملي باعث انسداد راه هوايي در خواب مي شوند ؟
تخمين زده مي شود وقفه تنفسي انسدادي در خواب در ۴ درصد مردان ميانسال و مسن بروز مي کند و شيوع آن در زنان کمتر است . عوامل خطرساز عمده عبارتند از چاقي و شکل غيرطبيعي راه هوايي فوقاني که ناشي از بزرگي لوزه ها ، بزرگي زبان ، زبان کوچک و کام نرم طويل و کوچکي فک تحتاني مي باشد .
در چنين موقعيتهائي حتي شل شدن طبيعي عضله راه هوايي فوقاني در حين خواب ممکن است موجب انسداد کامل راه هوايي و وقفه کامل جريان هوا شود .
پس از دوره هاي متغيري از انسداد راه هوايي بيمار از خواب بيدار مي شود ، قوام عضله به حالت قبلي بازمي گردد و راه هوايي باز مي شود . اين چرخه ممکن است در طول شب صدها بار تکرار شود و منجر به دورهاي متعددي از وقفه تنفسي و اختلال بارز الگوي طبيعي خواب گردد
چاقی عامل مهمی در ایجاد خطر ابتلا به وقفه تنفسی حین خواب است .
چاقی و اختلالات آناتومیکی چون تنگی حلق، بزرگی قاعده زبان، افزایش بافت مخاطی ناحیه حلق، بزرگی لوزه‌ها و سیگار کشیدن برخی از عوامل مساعد کننده ابتلا به وقفه تنفسی حین خواب است .
برخی اختلالات فیزیولوژیکی مانند فقدان عملکرد طبیعی عصبی عضلانی در راه هوایی از دیگر عوامل مساعد کننده ابتلا به وقفه تنفسی حین خواب است.
مجموع دو دسته از اختلالات موجب می‌شود که راه هوایی این افراد به محض به خواب رفتن، شل شود و به علت افزایش بافتی نیز که به آن دچار هستند، راه هوایی به تدریج تنگ‌تر و در نهایت کاملاً بسته می‌شود.
سپس فشار منفی داخل قفسه سینه بالا می‌رود و لذا فرورفتگی بیشتری در بافت‌ها به وجود آمده و سیکل معیوبی ایجاد می‌شود که انسداد بیشتری در راه هوایی ایجاد و در نتیجه اکسیژن خون این افراد پایین و گاز کربنیک خونشان بالا می رود.
گاز کربنیک خون تا آنجا بالا می‌رود که مرکز تنفس این افراد را تحریک و فرد با یک بیداری شروع به نفس کشیدن كرده و مجددا خرخر می‌کند تا اینکه دوباره یک قطع تنفس بعدی اتفاق بیفتد.
افراد مذکور، مجموعه‌ای از اختلالات آناتومیکی و یا فیزیولوژیکی دارند، و ابتلا به این اختلال هرگز به یکباره اتفاق نمی‌افتد و قطعاً یک زمان شروع و یک فاز حادی دارد که طی چند هفته خودش را نشان می‌دهد.
چنانچه در این مرحله نیز، تشخیص داده نشود و به معالجه نرسد با گذشت زمان منجر به اختلالات تنفسی مزمن و مستقر می‌شود.
در این مرحله اختلال وقفه تنفسی حین خواب، عمدتاً به شکل علائم بیرونی مانند علائم عصبی روانی، قلبی عروقی و یا ریوی خود را نشان می‌دهد.
در افراد مسن ، درمان تنگی نفس به هنگام خواب (آپنه) می تواند مبتلايان را در برابر مرگ ناشی از مشکلات قلبی حفاظت کند.
در آپنه مسدود کننده راه تنفس به هنگام خواب ، تنفس شخص بارها در خواب متوقف می شود و علت آن يک انسداد در راه تنفس فوقانی است.
برخی از افراد مبتلا به آپنه در اثر مشکلات قلبی فوت می کنند.
بعلاوه در ميان اين افراد وقوع بيماری قلبی عروقی ، سکته مغزی ، حمله قلبی ، فشار خون بالا نيز بيشتر است.
مسلما درمان آپنه مسدود کننده حائز اهميت است و بايد مورد توجه قرار گيرد.
سودمندي كاهش وزن براي برطرف كردن مكشلات تنفسي هنگام خواب
كاهش وزن روشي سودمند براي برطرف كردن مشكلات تنفسي هنگام خواب در افراد چاق است . چاقي از مهمترين عوامل زمينه ساز بروز مشكلات تنفسي هنگام خواب است به گونه اي كه حتي در افراد سالم نيز تنها با ده درصد افزايش وزن امكان بروزاين ناهنجاري ها تا شش برابر افزايش مي يابد.

raz72592
12-06-2009, 11:42
يك سرطان پوستي است كه با ضايعات برآمده قهوه‌اي متمايل به صورتي مشخص ميشودو اغلب همراه با ايدز ميباشد.
جنس
در مردان شايعتر است.
نحوه زندگي
فعاليت جنسي محافظت نشده با شركاي جنسي متعدد و مصرف مواد مخدر تزريقي، عوامل خطر موثر در موارد همراه با ايدز ميباشند.
سن، ژنتيك
عوامل خطري هستند كه بستگي به علت بيماري دارند. ساركوم كاپوزي بيماري بسيار نادري بوده كه اساساً در مردان با اصليت مديترانه‌اي يا يهودي به وجود مي‌آمد. اين بيماري به آهستگي ايجاد مي‌شد و به ندرت انتشار مي‌يافت. با اين وجود هم اكنون يك شكل سريعاً پيشرونده به طور روزافزوني در افراد مبتلا به ايدز رخ مي‌دهد.
در چنين مواردي، ارتباطي با عفونت هرپس ويروس، وجود دارد. ضايعات ساركوم كاپوزي با حدود كاملاً مشخص و به رنگ قهوه‌اي مايل به صورتي بوده و مي‌توانند در هر جايي از پوست به وجود آيند.
در موارد مرتبط با ايدز، ضايعات سريعاً‌ انتشار مي‌يابند، در موارد شديد، ضايعات ممكن است غشاهاي مخاطي به ويژه كام و اعضاي داخلي را درگير سازند. ضايعات داخلي مي‌توانند منجر به خونريزي شديد شوند.
در صورت تشخيص زودهنگام، ساركوم كاپوزي موضعي را مي‌توان به طور موثري با اشعه درماني درمان نمود. در موارد پيشرفته‌تر، ممكن است شيمي درماني لازم شود.
ساركوم كاپوزي بندرت علت اصلي مرگ در افراد مبتلا به ايدز است، با اين وجود، زمانيكه اعضاي داخلي درگير باشند، اين بيماري ممكن است كشنده باشد

raz72592
12-06-2009, 11:44
شايع ترين مفصلي که دچار سائيدگي مي شود زانو است . درد زانو در ميان مردم بسيار شايع مي باشد . بويژه در بين افراد چاق و سن بالا بيشتر مشاهده مي شود .
* علت سائيدگي زانو چيست ؟
اين بيماري ناشي از روند فرسودگي است که بطور طبيعي و بالا رفتن سن ايجاد مي شود ،‌البته تقريباً هميشه عواملي وجود دارند که موجب تسريع اين روند مي شوند . شايعترين عامل چاقي مي باشد که اثر سوء بر روي زانو دارد ولي چنين اثري را بر روي ران و مچ پا ندارد .
عوامل مساعد کننده ديگر عبارتند از شکستگي هايي که سبب ناهمواري سطوح مفصلي مي گردد . بيماري قلبي که باعث آسيب ديدن غضروف مفصلي شود از جمله آنها مي توان روماتيسم مفصلي ،‌ عفونتهاي مفصلي زانو پارگي منيسکها و غيره … را نام برد . در يک راستا نبودن استخوان ران و استخوان درشت ني که در نزديک يا دور شدن زانوها از هم ديده مي شود .
در اين بيماري غضروف مفصلي فرسايش يافته استخوان زير آن سخت شده رشد آن در کناره هاي مفصلي سبب ايجاد خارهاي استخواني مي گردد که مشخصه بيماري مي باشد .
* علائم سائيدگي زانو چيست ؟
معمولاً بيمار يک خانم چاق مسن است که از درد زانو شاکي مي باشد . در اغلب موارد هر دو زانو گرفتار مي باشند. درد مفصل بتدريج افزايش مي يابد و پس از فعاليت غيرعادي بدتر مي باشد . حرکات زانو تا حدودي محدود شده و با صدايي شبيه خرد شدن همراه هستند . ورم مفصل مگر از فعاليت شديد ديده نمي شود . در نگاه عضله چهار سرران تحليل رفته است . در موارد شديد بيماري زانو خم شده و تغيير شکل بصورت دور يا نزديک شدن زانوها از هم ديگر ايجاد مي شود .
* تشخيص
پزشکان معمولاً بيماري را با انجام يک راديو گرافي ساده ( بصورت رخ و نيمرخ ) زانو تشخيص مي دهند . باريک شدن فضاي مفصلي که در اکثر مفاصل بدن نشانه سائيدگي است ، در مورد زانو ، اغلب تا مراحل پيشرفته بيماري قابل مشاهده نمي باشد .
اولين نشانه بارز سائيدگي زانو تيز يا زائده دار شدن کناره هاي مفصل بويژه دور کشکک و استخوان درشت ني مي باشد . بعداً کاهش فضاي مفصلي ايجاد شده و خارهاي استخواني در کناره هاي مفصل تشکيل مي شوند .
* سائيدگي زانو را چگونه درمان مي نمايند :
با وجود آنکه تغيير ساختماني مفصل غيرقابل برگشت مي باشد اما معمولاً درمان علامتي درد تخفيف درد مؤثر است . مؤثرترين روش فيزيوتراپي مي باشد که ورزش هاي سنگين به منظور تقويت عضله چهار سر ران انجام مي دهند . گرما درماني موضعي را نيز بکار مي برند اما از کمتر از ورزش اهميت دارد .
لازم به ذکر است که استحکام زانو بستگي به عضله چهار سرران دارد و در صورت قوي بودن اين عضله ، حتي با وجود سائيدگي واضح ممکن است هيچ علامتي وجود نداشته باشد .
علاوه بر اينها پزشکان از داروهاي مسکن و ضد التهاب نيز استفاده مي نمايند .
در موارد پيشرفته سائيدگي زانو که همراه با درد شديد دائمي و تغيير شکل مفصل مشاهده مي شود عمل جراحي توصيه مي شود .

raz72592
12-06-2009, 22:33
كاهش غير طبيعي در سلولهاي خوني چه از نظر تعداد و چه از نظر افت هموگلوبين كم خوني ناميده مي شود با توجه به اينكه اكسيژن براي رسيدن به بافتهاي بدن نياز به گلبولهاي قرمز دارد در كم خوني ها اين مسئله دچار اختلال مي گردد. علت اصلي كم خوني بايستي توسط پزشك سريع تشخيص داده شود و درمان آن به سرعت آغاز گردد.
كم خوني ممكن است بعلت كمبود آهن ايجاد شود و درحالاتي چون خونريزي شديد در دوران قاعدگي‘ زخم ها و خونريزي هاي دستگاه گوارش‘ حاملگي‘ شير دهي‘ اهداي خون‘ سرطانهاي كوليل شود اين بيماري همچنين ممكن است در اثر بيماريهاي ‌« خود ايمني» بوجود آيد در اين گروه از بيماريها دستگاه ايمني بدن به علت تشخيص غلط برعليه خود بدن آنتي بادي ترشح مي كندو سلولهاي طبيعي را از بين مي برد.
كم خوني ممكن است در اثر اختلال در سيستم توليد خون در مغز استخوان صورت گيرد. اين اختلال معمولاٌ بدنبال التهاب در مغز استخوان ايجاد مي شود. سرطان شيميايي مسموم كننده و تشعشات راديواكتيو ممكن است از علل مهم التهاب و اختلال مغز استخوان باشد. از علل مهم كم خوني ها مي توان به كاهش ويتامين هاي B12 , B6 اسيد فوليك و مس اشاره كرد . همچنين داروهاي ضد التهاب‘ آنتي بيوتيك ها و مشروبات الكلي نيز در بروز كم خوني تاثير بسيار مهمي دارند. ژنيتيك و مسائل مربوط به آن در ايجاد كم خوني ثابت شده است.
علايم كم خوني:
شامل ضعف‘ بي حالي‘ رنگ پريدگي‘ سرگيجه يا سنكوپ‘ عدم تمركز ‘ تحريك پذيري‘ التهابات راجع و كاهش سطح هوشياري مي باشد. در كم خوني ها با توجه به كم شدن تعداد گلبولهاي قرمز اكسيژن رساني به بافتهاي بدن دچار اختلال مي شود و براي جبران اين وضعيت تعداد ضربات قلب افزايش مي يابد كه اگر كم خوني مزمن شود ممكن است منجر به عوارض قلبي گردد.
نوعي از كم خوني كه اصطلاحاٌ كم خوني پرنيشيوس (pernicious) ناميده مي شود در اثر كمبود ويتامين B12 ايجاد مي گردد اين بيماري با كاهش تعداد گلبولهاي بالغ در مغز استخوان تشخيص داده مي شود اين نوع از كم خوني معمولاٌ بعلت نقص ژنتيكي در ترشح ماده اي بنام «فاكتور داخلي » در دستگاه گوارش است كه نقش مهمي در جذب ويتامين B12 از دستگاه گوارش دارد. افرادي كه از رژيم هاي گياهخواري استفاده مي كنند معمولاٌ مستعد اين نوع كم خوني هستند چراكه ويتامين B12 در گياهان يافت نمي شود البته لازم به توضيح است با توجه به فراواني اسيد فوليك در گياهان علايم مربوط به كمبود ويتامين B12 با اسيد فوليك پوشانده مي شود علايم كم خوني پرنيشيوس شامل ضعف‘ اخلالات دستگاه گوارش زبان كبابي‘ زردي خفيف پوست‘ اختلالات عصبي‘ اسهال و كاهش هوشياري مي باشد.
كم خوني «داس شكل» نوعي از كم خوني هاست كه در آن گلبولهاي قرمز بشكل خميده در مي آيند به هم مي چسبند و درسيستم خونرساني ايجاد اختلال مي كنند كه اين مسئله باعث اشكال در اكسيژن رساني مي گردد اين بيماران براي درمان بسيار نيازمند به اسيد فوليك هستند. درمان كم خوني بستگي به علت بيماري دارد كه بايستي حتماٌ در مورد كشف علت آن اهتمام ورزيد ذكر اين نكته هم ضروري است كه چاي حاوي ماده اي بنام تانين است كه مي تواند در جذب آهن ايجاد اختلال بكند.
در مقابل كم خوني ها: - آهن
- ويتامين A كه در فعال كردن آهن نقش مهمي دارد
- ويتامين C كه در جذب آهن بسيار موثر است
- ويتامين B6كه در صورت كمبود مصرف آن لازم است
- ويتامين B12 كه در صورت كمبود آن لازم است مصرف شود
- فوليك اسيد: كه در صورت كمبود آن لازم است مصرف شود
- مس: كه در صورت كمبود مصرف آن لازم است
مواد غذايي مفيد براي كم خوني ها:
- ميوه جات تازه
- زرد آلوي خشك
- كشمش
- ميوه هاي خشك
- توت سياه
- سبزيجات تازه
- سبزيجات با برگ سبز
- چغندر
- باقلا و لوبيا
- حبوبات
- جو
- كدو
- شير كم چرب
- ماهي
- تخم مرغ
- گوشت ماكيان
- گوشت قرمز
- جگر
- آب تمشك
- آب هويج

raz72592
15-06-2009, 10:38
اين نوع بيماريهاي پوستي نقاط مختلفي مثل پوست، مو و ناخن را در گير مي كند، از علائم بيماري ايجاد لكه هاي قرمز، خارش، پوسته پوسته شدن آن و همچنين گاهي اوقات حالت رطوبت و له شدگي مي باشد.(مخصوصاً قارچ پا) اين بيماري بر اساس مناطق درگير تقسيم بندي مي شود.

الف: قارچ سر (كچلي)
بيماري مسري بوده و ساقه مو را درگير مي كند و در كودكان شايع مي باشد.

علائم:
ديده شدن لكه هاي قرمز و پوسته ريزي در ناحيه مبتلا.

درمان:
حتماً بايستي به پزشك مراجعه شود و شخص اگر به موقع درمان شود مجدداً مو در مي آورد.

ب: قارچ پا

اين حالت در كساني كه پاهايشان بيشتر در محيط مرطوب قرار مي گيرد ايجاد مي شود و بيشتر انگشت شصت و دوم را درگير مي كند، خارش ازعلائم مهم آن است. اين بيماري بيشتر در مورد ورزشكاران و سربازان كه به مدت طولاني پاهاي آنها در محيط مرطوب قرار دارد اتفاق مي افتد.

ج: قارچ ناخن

در اين حالت ناخنها كدر مي شود و بد شكل و ضخيم شده و به سادگي مي شكند. طول مدت درمان بسيار طولاني است و حتي ممكن است تا يك سال به طول انجامد.

نكته مهم در درمان قارچهاي پوستي:
از خود درماني در بيماريهاي پوستي جداً خودداري كنيد. چون علائم ظاهري آن تغيير كرده و منجر به عدم تشخيص قطعي شده و در درمان واقعي مشكل به وجود مي آيد. همچنين در پوست ملتهب خون رساني بيشتر صورت مي گيرد و اجزاي سيستم ايمني در آن ناحيه بيشتر وجود دارد، بنابراين مصرف ماده خارجي باعث به وجود آمدن حساسيت به دارو مي شود.

raz72592
15-06-2009, 10:41
تعريف:
حالتي است كه دفع اجابت مزاج از حد عادي بيشتر و حجم مدفوع و مقدار مايع افزايش مي يابد كه نسبت به رژيم غذايي كشورهاي مختلف فرق مي كند. در كشورهايي مثل آمريكا و اروپاي شمالي به طور متوسط وزن مدفوع آنها 200 گرم در روز مي باشد و بيشتر از اين مقدار اسهال محسوب مي شود، اما در كشورهايي كه فيبرو سلولز مصرف مي كنند اين مقدار فرق مي كند. بطور كل اجابت مزاج از سه در روز تا سه در هفته طييعي به حساب مي آيد و بستگي به عادت طبيعي شخص دارد و اگر بيش از حد طبيعي باشد حالت اسهال را پيدا خواهد كرد.

عواملي كه موجب اسهال مي شود شامل:
1-مصرف بعضي از داروها.

2-مواد غذايي كه در تركيب آنها رنگ به كار رفته است.
3-عوامل ميكروبي(باكتري- ويروس- قارچ- انگل)

نكته:
در موارديكه شخص در اثر مشكلات رواني و مسائل استرس را دچار سندرم بوده تحريك پذير مي شود بيشتر دچار اسهال مي شود.

علائم:
علائم بيماري شامل: تهوع، استفراغ، گاهي تب، درد شكم(دل پيچه)، در بعضي از مواقع قرقر روده، بي اشتهايي، تشنگي و عطش مي باشد.

پيشگيري:
با رعايت بهداشت و شستن دستها، پختن فراورده هاي گوشتي و سبزي، نگهداري شير و لبنيات در يخچال به روش صحيح مي توان از بروز اسهال جلوگيري كرد.

درمان:
جايگزين كردن مايعات از دست رفته بدن و مصرف دارو طبق تجويز پزشك.

چند نكته مهم:
1-داروهاي ضد اسهال فقط بايد با تجويز پزشك مصرف شود و به هيچ عنوان داروهايي كه براي بزرگسالان مصرف مي شود به كودكان داده نشود.
2-مصرف نبات داغ يا آب قند حالت اسهال را تشديد مي كند به خصوص در موارديكه اسهال عفوني است حتي مصرف نوشابه نيز خطرناك است چون قند موجود در اين مواد باعث افزايش رشد عامل اسهال مي شود.
3-بهترين ماده غذايي مصرف ماست(مخصوصاً ترش مزه به علت اسيد لاكتيك موجود در آن) وكته وهمچنين لعاب برنج، فرني، دوغ مي باشد و به طور كلي براي بزرگسالان ممنوعيت ماده غذايي خاص وجود ندارد. در مصرف مواد غذايي بهتر است كه تعداد دفعات غذا را افزايش داده اما حجم آن را كم نماييد همچنين مايعات بيشتر از حد عادي استفاده شود.

raz72592
15-06-2009, 10:42
يك بيماري حاد روده اي است كه به طور ناگهاني با اسهال شديد و آبكي تظاهر مي كند و در صورت عدم درمان صحيح و سريع به علت از دست دادن آب و الكتروليت باعث كم آبي بدن بيمار شده و اين امر منجر به مرگ وي مي گردد.

عامل بيماري وبا:
ويبريو كلراvibrio choleraمي باشد كه بيشتر از همه در دلتاي گنگ- هند-بنگلادش-پاكستان شايع است. همچنين در مناطقي كه با حوادثي نظير سيل- زلزله ويا جنگ مواجه هستند به صورت اپيدمي، همه گير در مي آيد.

علائم بيماري:
از علائم بيماري اسهال شديد و ناگهاني مي باشد كه علت آن ورود ميكروب و ترشح سم و آن بر دستگاه گوارش است. در اين صورت شخص حدود 18الي 20 ليتر در روز آب از دست داده ممكن است در مدت نصف روز تلف شود. همچنين بيمار از درد شكمي – ضعف و بيحالي شكايت دارد اما معمولاً تب وجود ندارد و در اثر اسهال، مايعات و املاح را از دست مي دهد كه اين مسئله مي تواند باعث مرگ وي شود.

نكته:

در بيماري وبا اسهال به صورت آب ريس برنجي مي باشد.

راه انتقال:
از طريق مدفوعي – دهاني است و مخزن آن انسان مي باشد. در مواقع مصرف آب آلوده به مدفوع و يا محتو يات استفراغ بيماران ميتواند موجبات انتقال بيماري را فراهم سازد.
پيشگيري:
بهترين كار رعايت بهداشت و عدم تماس با مواد آلوده مخصوصاً مدفوع شخص آلوده مي باشدهمچنين گزارش مناطق آلوده به مقامات بهداشتي از شيوع بيماري جلوگيري مي نمايد.
نكته:
واكسن بيماري وبا نيز موجود مي باشد اما در حالت معمولي مصرف نمي شود و فقط در شرايط خاص و در مناطق بسيار آلوده كه اشخاص سالم قصد مسافرت به آن مناطق را دارند تزريق صورت مي گيرد.

دوره نهفته(كمون):
مدت زمان ورود عامل بيماري در بدن انسان كه به صورت نهفته مي باشد، 12الي48 ساعت به طول مي انجامد، به همين دليل بيماري به سرعت گسترش مي يابد.

تشخيص:
از طريق گرفتن شرح حال از بيمار و ديدن عامل بيماري در مشاهدات آزمايشگاهي.

درمان:
جايگزين كردن مايعات از دست رفته، همچنين مصرف دارو طبق تجويز پزشك (بهترين ماده جهت جايگزيني آب و املاح ORS مي باشد.)

وباي التور:
نوعي از وبا مي باشد كه چون اولين بار از منطقه اي به نام التوردر آفريقا پيدا شده به اين نام مشهور است.عامل وباي التور مدت بيشتري در آب زنده مي ماند. دوره كمون آن 51 روز مي باشد و نسبت موارد علامت دار به موارد بدون علامت كمتر مي باشد. در مناطقي كه سطح آب هاي زير زميني آن بالا است آلودگي آنها با مدفوع و فاضلاب بيشتر و در نتيجه بيماري در اين مناطق شايعتر است.

مخزن بيماري: انسان مي باشد.

تشخيص: بر اساس علائم باليني، شرح حال بيمار ونتايج آزمايشگاهي.

raz72592
15-06-2009, 10:43
ك بيماري حاد باكتريال مي باشد كه عامل آن باكتري به نام سالمونلاتيفي (Salmonella typhi) مي باشد. ميكروب در اثر خوردن آب آلوده به مدفوع يا ادرار انسان عفوني وارد بدن مي شود و چون اين ميكروب و همين وسيله نيز از بدن بيمار خارج مي شود مي تواند توسط دست ناقليني كه در تهيه و توزيع ميوه ها و ساير غذاها دخالت دارند آب و غذا را آلوده مي كند. منبع ديگر عفونت، خوردن صدف و حلزون آبهاي آلوده است.
علائم بيماري:
بهترين علامت تب طولاني مقاوم به درمان مي باشد تب حدود 8-4 هفته طول مي كشد اما به علت تشخيص بيماري مدت كمتر مي شود. با شروع علائم شخص احساس ناخوشي-خواب آلودگي- درد شكم و بعد تب دارد. اگر بيمار درمان نشود با افزايش علائم، درجه تب مي تواند به (40تا41) درجه سانتيگراد برسد كه در اين صورت علامت مشخصه ديگري بنام لكه هاي صورتي يا Rose spot در قسمت فوقاني شكم بيمار (روي قفسه سينه) ديده مي شود كه بهتر است مريض دائم از اين ناحيه معاينه شود چون اين علامت در اواخر هفته اول در صورتي كه درمان نشود ديده شده و سريعاً محو مي شود، در صورتي كه مريض معاينه نشود اين علامت مشخصه را از دست خواهيم داد.
بيمار مبتلا به تيفوئيد ممكن است سرفه خشك نيز داشته باشد و تب آب به صورت پله اي بالا رود (هر روز بالاتر مي رود تا به 41 درجه سانتيگراد مي رسد) همچنين ممكن است در بالغين شروع علائم با يبوست و در اطفال شروع علائم با اسهال خفيف و درد شكمي همراه باشد و اگر بيماري طول بكشد شخص اشتهاي خود را از دست داده در نتيجه لاغري و كاهش وزن را در او مشاهده خواهيم كرد. با وجود تب بالا ممكن است تعداد ضربان قلب به نسبت آهسته باشد. بزرگي ظحال و كبد نيز از علائم ديگر بيماري محسوب ميشود. در هفته سوم در صورتي كه بيماري درمان نشود خطر پاره شدن دستگاه گوارش (روده ها)وجود دارد كه مي تواند باعث خونريزي و حتي مرگ وي شود
قسمتهاي مختلف بدن كه درگير اين بيماري مي شوند شامل:
1-مغز استخوان
2-طحال
3-كبد وغدد لنفاوي
پيشگيري:
موارد زير در پيشگيري از بيماري تيفو ئيد حائز اهميت مي باشد.
آموزش بهداشت و شستن صحيح دستها، دفع صحيح و بهداشتي فضو لات انساني،
پختن كامل مواد غذايي ،شناسايي افراد ناقل و برقراري محدوديت شغلي و درمان آنها.
روش انتقال:
سرايت از طريق آب و غذاي آلوده به مدفوع يا ادرار فرد آلوده امكان پذير است همچنين ميوه و سبزيجات خام كه كاملاً تميز و ضد عفوني نشود نيز از راههاي سرايت بيماري مي باشد. مهمترين عامل انتقال ناقلين سالم هستند.
(( ناقلين سالم كساني هستند كه عامل بيماري در قسمتي از بدن باقي مي ماند و از راه دستگاه گوارش دفع مي شود اما خود شخص را مبتلا نمي كند معمو لاً اين افراد خانم هاي چاق بالاي 50 سال كه مبتلا به سنگ كيسه صفرا هستند مي باشند چون عامل بيماري در كيسه صفرا ميتواند به حيات خود ادامه دهد.))
تشخيص بيماري:
با انجام آزمايش خون، ادرار و كشت آن و ديدن عامل بيماري در يكي از موارد فوق الذكر و همچنين شرح حال بيمار و بررسي علائم مخصوصاً ديدن لكه هاي صورتــي مي تواند مكمل آزمايشات شده و در تشخيص قطعي راهنماي خوبي باشد.
درمان:
مصرف دارو طبق تجويز پزشك.

raz72592
15-06-2009, 10:58
يك حمله قلبي زماني اتفاق مي افتد كه خونرساني به قسمتي از عضله قلب به علت انسداد يكي از عروق كرونري به شدت [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]كاهش يافته يا متوقف گردد. رگ هاي كرونر، اولين رگهايي هستند كه از آئورت نشات مي گيرند و خونرساني به خود قلب را در تمامي سطوح به انجام مي رسانند. رسوب چربي در امتداد لايه داخلي شريان كرونري يكي از دلائل اصلي انسداد جريان خون قلب است. خونرساني زماني كه شريان دچار اسپاسم ( انقباض ناگهاني ) مي شوند، نيز كاهش مي يابد. اسپاسم كرونر در افراد عصباني و جوان شايعتر است.
علائم و نشانه ها:
تشخيص حمله قلبي مشكل است زيرا اكثر علائم و نشانه هاي اين حملات اختصاصي نبوده و با علائم و نشانه هاي ساير دستگاهها خود را نشان مي دهند. علائم و نشانه هاي احتمالي يك حمله قلبي به صورت زير بيان مي شود:[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


فشار ناراحت كننده، احساس پري ، فشردگي يا درد در مركز قفسه سينه كه دو دقيقه يا بيشتر طول بكشد ( اين نشانه ممكن است ناگهان ظاهرشده و سريع هم از بين برود.) ممكن است درد به شانه ، گردن ، فك پاييني يا بازو انتشار پيدا كند.
يك يا چند مورد از علائم زير ممكن است وجود داشته باشد: ضعف ، گيجي ، تعريق، تهوع، تنگي نفس. ( تمامي اين علائم خطر در هر حمله قلبي رخ نمي دهند و ممكن است تعدادي از آن ها وجود داشته باشد)

اقدامات و كمك هاي اوليه:
بايد اقدامات زير را در موارد جمله قلبي سريع و به طور كامل به انجام برسانيد



بيمارستان هايي كه مراقبت هاي اورژانسي قلبي 24 ساعته دارند را بيابيد و اگر درد قلبي بيش از 2 دقيقه طول كشيد با مركز درماني تماس بگيريد.
اگر خودتان مي توانيد سريعتر بيمار را به مراكز درماني برسانيد، منتظر آمبولانس نشويد و بيمار را انتقال دهيد.
اگر لازم بود و به درستي نيز آموزش ديده باشيد، CPR را آغاز كنيد.
به بيمار كمك كنيد تا در وضعيتي كه كمترين درد را دارد، قرار گيرد. به طور معمول اينكه شامل نشاندن بيمار و بالا نگه داشتن پاها بالاتر از سطح قلب مي باشد. لباس هاي اطراف گردن و قفسه سينه را شل كنيد.
مشخص كنيد كه آيا بيمار از بيمار شناخته شده عروق كرونر قلب در رنج بوده يا خير و آيا نيترو گليسيرين مصرف مي كند. نيترو گليسيرين ، شريان كرونري را گشاد مي كند و باعث افزايش جريان خون به عضله قلب مي شود، ضمن اينكه فشار خون را كاهش داده و وريدها را گشاد مي كند. ( از آنجاييكه نيتروگليسيرين فشار خون را كاهش مي دهد در هنگام مصرف بيمار در حالت نشسته يا دراز كش باشد.)
اگر مصدوم بيهوش بود ABC را بررسي و در صورت نياز CPR را آغاز كنيد.

در حمله قلبي مي توانند تا سه قرص TNG (زير زباني )به فاصله ده دقيقه بدون نياز به تجويز پزشك تجويز كنند.

**********************************************

raz72592
15-06-2009, 10:58
- عواملي كه قابل تغيير نيستند ارثي : بيشتر بيماريهاي قلبي و عروقي داراي سابقه خانوادگي مي باشند.
مردان : شانس بيشتري براي ابتلا دارند.
سن : اكثر حملات قلبي در افراد بالاي 65 سال سن ، رخ مي دهد.
2- عوامل خطري كه قابل تغيير هستند
سيگار كشيدن: سيگاريها دو برابر بيشتر در معرض خطر قرار دارند.
فشار خون بالا: چون سبب افزايش كار قلب مي شود.
كلسترول بالاي خون: سبب رسوب در ديواره شريان مي شود.
3- عواملي كه قابل اصلاح هستند
ديابت: سبب افزايش كلسترول و تري گليسريد خون مي شود.
چاقي : روي فشار خون و كلسترول اثر دارد و باعث ديابت و فشار روي قلب مي شود.
كم تحركي: افراد غير فعال دو برابر افراد فعال در معرض خطر سكته قلبي مي باشد.

raz72592
15-06-2009, 10:59
صــرع
صرع به تشنجي گفته مي شود كه در اثر تخليه و دشارژهاي الكتريكي در كل يا بخشي از مغز روي مي دهد.
انواع حمله هاي صرعي :
حمله هاي صرعي ممكن است تشنجي يا غير تشنجي باشند و بستگي به اين دارد كه اختلال عملكرد در كجاي مغز اتفاق افتاده و چه وسعتي از مغز را درگير ساخته است.
حمله هاي تشنجي صرعي ، آن حملاتي هستند كه وقتي بيشتر مردم كلمه صرع را مي شنوند بطور معمول به ذهنشان خطور مي كند در اين نوع از حمله صرعي شخص دچار تشنجاتي مي شود كه معمولاً از 2 تا 5 دقيقه طول كشيده و هوشياري بطور كامل از بين مي رود.(صرع بزرگ)
حمله هاي غير تشنجي صرعي ممكن است شامل موارد زير باشد:
خيره شدن نگاه فقط به مدت چند ثانيه، يك حركت غير ارادي دست يا پا و يا يك سري حركات اتوماتيك و تكراري كه در آن آگاهي شخص نسبت به محيط كاهش يافته يا از بين رفته باشد.
از آنجايي كه انواع اين حملات صرعي بسيار گوناگون مي باشد، لذا برخوردهاي متفاوتي را از سوي امدادگر طلب مي كنند و برخي هم هيچ اقدامي را لازم ندارند.
علائم مراحل مختلف صرع بزرگ:
مرحله پيش از حمله

آگاه شدن فرد از وقوع قريب الوقوع حمله به صورت ديدن خطوط زيكزاك ، استشمام بوي خاص ، سردرد، تهوع و علائم غير اختصاصي ديگر.
مرحله حمله

1- كشيدن آه كوتاه ( در اثربسته شدن ناگهاني حنجره)
2- سفت شدن بدن و افتادن ناگهاني حركات شديد اندامها ( مثل مرغ سربريده)
3- دفع بي اختيار ادرار يا مدفوع
4- خروج كف از دهان
مرحله بهبودي

1- بازگشت هوشياري در عرض چند دقيقه
2- عدم اطلاع از روند تشنجات
3- خستگي و خواب آلودگي و ضعف متعاقب حمله
4- فلج موقت بعضي اندامها

raz72592
15-06-2009, 11:01
حمله تشنجي ساده و بدون عارضه ناشي از صرع ، يك فوريت پزشكي به حساب نمي آيد و لو اينكه فوريت به نظر برسد. معمولاً اين حملات بعد از چند دقيقه بدون ايجاد هيچ حالت بيمار گونه اي ، بطور طبيعي قطع مي شوند و اغلب شخص قادر است كه بعد از اندك زماني استراحت ، فعاليت طبيعي خود را از سرگيرد و ممكن است نيازي به رسانيدن به مركز درماني نداشته باشد.
با اين حال ، چندين بيماري ديگر به غير از صرع مي توانند موجب حمله تشنجي شوند.
در موارد زير تشنج روي مي دهد و نياز به انجام اقدامات پزشكي فوري وجود دارد:
1- التهاب نسج مغز
2- حاملگي
3- مسموميتها
4- مننژيت ( التهاب پرده هاي مغز)
5- حمله گرمايي
6- ضربه به سر
7- كاهش قند خون
8- تب بالا
9- كاهش املاح بدن
اقداماتي كه در حمله صرع مي بايست به انجام رسد:
1- به دنبال كارت يا پلاك پزشكي بيماريهاي خاص در گردن بيمار بگرديد.
2- بيمار را از خطرات ناشي از سقوط ناگهاني حفظ كنيد.
3- لباسهاي تنگ وي را شل نمائيد.
4- سر را در هنگام تشنجات محافظت كنيد.
5- براي بهبودي وضع تنفس ، بيمار را به پهلو بخوابانيد.
6- به بيمار به هوش آمده ، آرامش و اطمينان دهيد.
7- موارد فوق الذكر را براي درخواست آمبولانس در نظر بگيريد.
اقداماتي كه در حمله صرع نبايد انجام داد :
1- تلاش براي قرار دادن يك جسم سفت بين دندانها
2- دادن مايعات به بيمار - در حين حمله يا بيهوشي
3- سعي در گرفتن زبان- در صرع زبان هيچگاه به داخل حلق برنمي گردد.
4- انجام تنفس مصنوعي- مگر اينكه ايست تنفسي متعاقب تشنجات يا افتادن در آب رخ دهد.
5- محكم نگه داشتن بيمار – زيرا ممكن است موجب ايجاد آسيب به اندامهاي در حال تشنج گردد.

raz72592
15-06-2009, 11:12
سكته مغزي با عنوان حوادث عروقي مغزي نيز شناخته مي شوند.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
يك حمله مغزي زماني اتفاق مي افتد كه يك رگ خوني كه غذا و اكسيژن را به مغز مي برد پاره شده يا اينكه به وسيله يك ، لخته خون بسته شود و قسمتي از مغز كه از آن مشروب مي شود از دريافت جريان خون محروم گردد. حمله مغزي ، سومين علت عمده مرگ در دنياست و همچنين علت اصلي ناتواني و معلوليت به حساب مي آيد.
علائم و نشانه ها:
علائم و نشانه هاي يك حمله مغزي به منطقه اي از مغز كه آسيب مي بيند ، بستگي دارد ولي علائم و نشانه هاي كلي آن عبارتند از:
1- ضعف يا كرختي ناگهاني صورت يا دست و پاي يك طرف بدن
2- از دست دادن توانايي سخن گفتن يا صحبت كردن نامفهوم يا مشكل
3- تاري ديد يا از دست رفتن بينايي به ويژه در يك چشم ، مردمكهاي غير قرينه
4- سرگيجه غير قابل توجيه، سست و بي ثبات شدن يا سقوط ناگهاني
5- سردرد ناگهاني شديد
6- بي اختياري ادرار يا مدفوع


اقدامات و كمكهاي اوليه

1- تنفس و نبض بيمار را بررسي كنيد در صورت لزوم، تنفس كمكي و يا احياي قلبي – تنفسي انجام دهيد.
2- اگر بيمار نيمه هوشيار يا بيهوش بود، او را رو به يك طرف بدنش و بهتر است به سمتي كه قسمت فلج شده در پائين باشد، قرار دهيد.
اين وضعيت اندامهاي سالم و كارآمد مصدوم را آزاد مي گذارد سمت فلج شده را روي بالش يا جاي بهتري قرار دهيد، قرار دادن مصدوم روي يك طرف بدنش اجازه مي دهد كه محتويات استفراغ به جاي ورود به گلو به خارج راه يابد.
3- دندانهاي مصنوعي شكسته و هر نوع غذا و يا ترشحات مخاطي را به كمك انگشت پارويي از دهان خارج نمائيد.
4- هيچ نوع مايعي به وي ندهيد زيرا عضلات حلق نيز ممكن است فلج شده باشند و به همين دليل عمل بلع با اشكال روبرو خواهد بود.
5- اگر يك چشم دچار مشكل شد، آن را با بستن پلك و به هم رساندن مژه ها محافظت كنيد تا از خشك شدن قرنيه جلوگيري شود، زيرا خشكي قرنيه مي تواند باعث نابينايي گردد.
6- آرام باشيد و به مصدوم اطمينان و آرامش دهيد.

raz72592
15-06-2009, 11:22
چه گردش تمام عياري! تقريبا نتوانستيدخودتان را كنترل كنيد تا بازي واليبالتان به اتمام برسد.اما درعوض توانستيد به ميز غذا كه در زير آفتاب تابستان چيده شده حمله ور شويد. به آن جوجه كباب هاي تند و سالادسيب زميني وسوهان وشيريني هاي خوشمزه , حالا با آنكه چند ساعت از خوردن آن غذا ها گذشته , احساس ميكنيد كه توپ واليبال با شدت به معده تان اصابت کرده . سرگيجه وتهوع داريد واستفراغ ميكنيد . قطعامجبوريد بقيه روز را مثل بازيکنان ذخيره روي نيمكت بنشينيد. چه اتفاقي افتاده ؟ احتمالا غذايي كه شما خورده ايد آلوده به نوعي باكتري سمي بوده وشما به آنچه به مسموميت غذايي معروف است دچار شده ايد.دراينجا به نكاتي اشاره ميكنيم كه كارشناسان براي بدن,به منظور مبارزه با اين مسموميتهاي غذايي ارائه كرده اند.

1-1مصرف مايعات

اين باكتريها بعضا باعث تحريك روده ها واز دست رفتن آب زيادي از آنها-احتمالا از هر دوطرف روده ها-ميگردد.به منظورپيشگيري از دهيدراسيون(كاهش آب بدن)لازم است مقدارزيادي آب بنوشيد.آب ومابعات رقيق مانند آب سيب،غذاهاي مركب ازگوشت وسبزيجات پخته وآبگوشت بهترين جابگزين مابعات از دست رفته بدن محسوب ميشود.نوشابه(100%غيرالكلي)وب ون گاز مفيد است.

2-1جرعه جرعه بنوشيد

كلاجرعه نوشيدن ممكن است منجر به استفراغ گردد

3-1نوشابه مخصوص آنفلوانزاي غذايي بنوشيد

اسهال واستفراغ ميتواند موجب ازدست رفتن الكتروليت هاي حياتي بدن-نظير سديم وپتاسيم-شوند.اين مواد از دست رفته را ميتوان كه به صورت آماده در بازار به فروش ميرسد جايگزين كنيد.

1-4 Gatorade مصرف الكتروليتهايي نظير داروهاي آنتي اسيدتان

براي وقتي سوزش سردل داريد

داروهاي آنتي اسيد,اسيد معده را كاهش داده و دفاع بدن را در برابر باكتريها تضعيف ميكنند. بامصرف آنتي اسيد احتمالا باكتريها بيشتر وسريعتر تكثير مي يابند

5-1 مانع دفاع بدن نشويد

هنگام مسموميت ,بدن سعي بيرون راندن ارگانيسم سمي وبيماري زا دارد.در بعضي مواردمصرف داروهاي ضد اسهال با قدرت دفاعي بدن براي مبارزه با عفونت ,تداخل ميكند.پس,از مصرف اين قبيل محصولات بپرهيزيدواجازه

دهيد بيماري سير طبيعي خود را طي كند.

6-1خود را وادار به استفراغ نكنيد

اجازه ندهيد واژه مسموميت چنان باعث هراس درشما شود كه با انگشت زدن به ته حلق خود سعي در استفراغ نماييد.

هشدار پزشكي

برخي از افراد نياز به مراقبت ويژه دارند

علايم يك مسموميت ساده گرفتگي عضلات،تهوع،اسهال وسر گيجه است كه ظرف مدت يك يادو روز بر طرف ميشود.اما در مورد كودكان،سالمندان وكساني كه دچار بيماريهاي مزمن يا اختلال سيستم ايمني هستند،مسموميت غذايي ميتواند بسيار جدي وخطرناك باشد.

در صورت توأم بودن مسموميت با هر يك از علايم زير،حتمأ با پزشك خود تماس بگيريد.

1- دشواري در بلع ،صحبت كردن يا تنفس.تغيير در وضع بينايي. ضعف عضلاني يا فلج،به ويژه بعد از خوردن قارچ يا كنسرو

2- تب بالاي 37.7 درجه سانتي گراد

3- استفراغ شديد.يعني عدم تحمل هر نوع مايع در معده

4- اسهال شديد وادمه آن بيش از دو روز

5- دردهاي پيوسته و موضعي

raz72592
15-06-2009, 11:24
ا همين چند سال گذشته،احتمالأپزشكان هم مانند ساير افراد،مبتلايان به زخم معده را تقريبأ از خوردن هر غذايي منع ميكردند و
از بيماران مي خواستند كه تسليم پرزكهاي چشايي زبان خود شوند وديگر در بند طعم غذا نباشند.
امروزه رژيم هاي خاص معده،از جمله رژيم ملايم رايج نيز از رده خارج شده اند و هيچ مدركي دال بر درمان زخم معده در نتيجه تغيير در برنامه غذليي،وجود ندارد."
زخم معده خوب ميشود ولي مجددأ عود ميكند.بنابراين دراينجابه ذكر نكاتي مي پردازيم كه در بهبود زخم موثراست[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
1-2 پرهيز از غذاهاي پر ادويه
از خوردن هر چيزي كه موجب تحريك وسوزش معده شود،اعم از بستني با مغزگردوياپيتزابپرهيزيد.
2-2 پرهيز از خوردن شير
شير كه زماني تصور ميشد براي تسكين درد ناشي از زخم معده بسيار مؤثر باشد،امروزه توصيه نمي شود چون باعث تحريك معده
مي شود.
2-3 مصرف آنتي اسيدها
آنتي اسيدهايي كه بدون نسخه به فروش مي رسند زخم معده را درمان نميكنند اما موجب كاهش درد ميشود.
2-4 عدم مصرف مسكن
هر چند آسپيرين بد نام تر از همه مسكن هاست،بايد گفت داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي(كه مصرفشان رايج شده است)
نيز كمتر از آسپيرين بر روي جداره معده تأثيرگذار نيستند.
2-5 ترك سيگار
بله سيگار هم از جمله عواملي است كه به بروز زخم معده كمك مي كند.
2-6 همه چيز را بيرون بريزيد
بر پايه بعضي شواهد،افرادي كه نمي توانند احساساتشان را در خصوص شكست و نا اميدي به درستي
. بيان كنند بيشتر در معرض ابتلا به زخم معده هستند
2-7 افزايش وعده هاي غذايي
اگرچه بسياري ازپزشكان خوردن روزي سه وعده غذا با حجم معمولي را مناسب مي دانند ،ولي برخي ازافراد درصورت رساندن
وعده هاي غذايي به شش وعده مختصر در روز،متر از درد معده شكايت مي كنند.
2-8 تأثير آهن بر زخم معده
آهن از جمله محركهاي اسيد معده است.افرادي كه مبتلا به زخم معده هستند واز آهن بعنوان ممل غذايي استفاده ميكنند،ممكن است دچار درد و ناراحتي زيادي شوند.
هشدار پزشكي
بيشتر اوقات زخم معده ي درد ساده در ناحيه شكم است.اما اگر با خونريزي همراه باشد ممكن است براي زندگي فرد خطرساز باشد.

raz72592
15-06-2009, 11:25
بهترين كار پس از بازگشت از محل كار به منزل،راحت نشستن روي صندلي و بالا بردن پاها و ورزش انگشتان پا به منظور رسيدن مجدد خون به آنها است.
2- غوطه ور كردن پاها در آب
يك روش مفيدبراي رفع خستگي پاها و باز گرداندن نيرو به آنها،فرو بردن آنها در آب گرمي است كه حاوي 2 قاشق غذا خوري نمك طعام باشد.سپس پاها را با آب سرد آب كشيده وبا يك حوله تميز كنيد وبا يك ژل يا كرم مرطوت كننده ماساژ دهيد.
3- چاي بابونه مؤثر است
اگر روغن ليمو،سروكوهي ويااوكاليبتوس نداريد از دم كرده نعناع بياباني ياچاي بابونه استفاده كنيد.چهار عدد چاي بابونه كيسه اي را در 4.5ليتر آب داغ بريزيد .پاها را در اين آب قرار دهيد و سپس به ترتيب با آب سرد وداغ آب كشي نماييد.
هشدار پزشكي
لازم است در موارد زير حتماً به پزشك مراجعه بفرماييد:
احساس درد در پا و ادامه وتشديد آن بيش از يك روز

زماني كه پاهايتان چنان ناراحت وآزرده اند كه مجبور مي شويد كفشهايتان را ازپاهايتان در آوريد

raz72592
15-06-2009, 11:27
در اينجا يك قانون فيزيك را يادآور ميشويم كه شايد به ندرت در مورد آن شنيده باشيد."هر قدر چيزي سنگين تر باشد بيشتر مجبور به حركت دادن آن هستيد." و قانوني ديگر ميگويد :" هر چيز در دورترين نقطه نسبت به مكان اوليه اش قرار گيرد، بهتر به نظر ميرسد."
سعي در حركت دادن اجسام سنگين اولين عامل كمر درد ومشكلات آن محسوب ميشود.تلاش در حركت دادن اجسام در اينگونه مواقع باعث مي شود ه خم شويد،زور بزنيد،هل بدهيد وبلند كنيد كه هرگز فكر نميكرديد شدني باشد.اين مسئله اغلب به كمردرد ،كه رهايي از آن هم هميشه آسان نيست،منجر ميشود.[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
1 : راه نرويد
اگر مي خواهيد لطفي به كمر خود بكنيد در مواقع دردهاي حاد وگرفتگي ها،راه نرويد وقبل از هر چيز استراحت كنيد.در حقيقت به تنها چيزي كه شما نياز داريد، استراحت است."هرگونه فعاليت جسمي،حتي بلند شدن از رختخواب به منظور استحمام مي تواند باعث تشديد درد شود.لذا يكي دو روز اول فعاليت هاي خود را به حداقل برسانيد.
2 : حركت شنا انجام دهيد

3 : دوچرخه ثابت سوار شويد

4 : شنا در آب

5 : اين نكته را هرگز فراموش نكنيد
در انجام هر يك از اين ورزش ها يا حركات تبايد از حد معقول ومعمول تجاوز كرد.اگر يك ورزش باعث ضعف يا تشديد درد شد ديگر آن ورزش را انجام ندهيد.
6 : استفاده از يك تكه تخته
قرار دادن يك تكه تخته زير تشك باعث ميشود تخت هنگا م خوابيدن در قسمت مياني فرورفتگي ايجاد نشود.
7 : خوابيدن به پشت
در صورت داشتن كمر درد به روي شكم نخوابيد.بهترين حالت در اين مواقع خوابيدن به پشت است.يك بالش زير سر خود قرار دهيد تاگردنتان كمي بالاتر قرار گيرد.كمر و پشت بايد تقريبأبا تخت تماس داشته باشند و سپس يك بالش نيز زير زانوها قرار دهيد.
هشدار پزشي
بعضي از كمر دردها نياز به طبابت پزشك دارد:
كمر دردهايي كه بدون علت وناگهاني ايجاد ميشود
كمر دردهايي كه با تب،درد قفسه سينه،تنگي نفس ودردشكم همراهند
يك حمله ناگهاني حاد ه به دنبال آن درد بيش از دو يا سه روز ادامه مي يابد
كمر دردهاي مزمني كه بيش از دو هفته ادامه مي يابد

raz72592
15-06-2009, 12:38
ختلالات ناشي از گرمازدگي به سه دسته تقسيم مي شوند : كرامپهاي عضلاني ناشي از گرما , خستگي مفرط , هيپوترمي
كرامپهاي عضلاني ناشي از گرما :
اين وضعيت شامل اسپاسم عضلات ارادي به دليل تخليه الكتروليتها بوده , معمولاً زماني رخ ميدهد كه فرد در اثر قرارگرفتن در معرض گرما , دچار تعريق شديد شده , مقداري زيادي آب و نمك از دست بدهد , و سپس توسط نوشيدن آب , كمود مايعات خود را بدون در نظر گرفتن كمبود نمك جبران نمايد (مانند بروز كرامپهاي عضلاني در ورزشكاران )
مداخلات اورژانس شامل خنك نگهداشتن بيمار و خوراندن نمك و يا تزريق نرمال سالين به او ميباشد .
خستگي مفرط ناشي از گرما :
اين وضعيت معمولاً زماني رخ ميدهد كه فرد در اثر قرار گرفتن در معرض گرما , مقادير زيادي آب ونمك را از طريق تعريق شديد از دست بدهد . شكايات بيمار معمولاً شامل سردرد , تهوع , سرگيجه و اختلال در بينايي است .
مداخلات اورژانس در اين وضعيت شامل قرار دادن بيمار در جاي خنك و خوراندن آب و نمك به او مي باشد . در صورت وجود حالت تهوع و استفراغ , و يا بيهوش بودن بيمار تزريق وريدي نرمال سالين ضروري است .
هيپوترمي در گرمازدگي :
در موقعيتهاي بسيار گرم , بخصوص در هواي مرطوب و بدون باد ( شرجي ) , ممكن است هيپوترمي ظاهر گردد. در چنين وضعيتي درجه حرارت بدن به بالاي 40 درجه سانتيگراد رسيده , تنظيم حرارت مختل مي شود . علائم شامل كانفيوژن , اغما و تشنج است . در هيپوترمي هيپوتالاموس دچار بدكاري مي شود و چون بيمار عرق نمي كند(بدليل شرايط محيطي), پوست گرم و خشك است . معمولاً كاهش آب و الكتروليتها شديد نيست .
اقدام به خنك كردن بيمار بايد هر چه سريعتر صورت گيرد . مهمترين مسئله , كاهش سريع درجه حرارت بدن تا 35 درجه سانتيگراد است . شستشوي بدن توسط الكل , خواباندن بيمار در يخ , استفاده از پنكه يا كولر , غوطه ور كردن بيمار در آب سرد , و استفاده از پتوهاي خنك كننده مي تواند كمك كننده باشد . مطلقاً آسپرين جهت كاهش تب استفاده نكنيد , زيرا نه تنها نمي تواند درجه حرارت را در اين افراد تصحيح كند , بلكه داراي يك اثر منفي روي هموستاز بدن است كه در اين شرايط مي تواند بسيار خطرناك باشد .
كنترل حرارت بدن بايد از طريق ركتال صورت گيرد . زماني كه درجه حرارت به 39 درجه سانتيگراد رسيد . عمليات خنك كننده بايد متوقف گردد تا از عوارض احتمالي هيپوترمي جلوگيري به عمل آيد . مانيتورينگ دقيق بيمار از نظر افزايش مجدد درجه حرارت لازم است .
از بروز لرز در بيمار ممانعت بعمل آوريد , زيرا لرزيدن موجب افزايش درجه حرارت بدن مي شود . در صورت بروز لرز حين خنك كردن بيمار , بلافاصله عامل خنك كننده را حذف نماييد .

raz72592
15-06-2009, 12:39
سرمازدگي
آسيب هاي ناشي از سرما
توانايي بدن در مقابله با سرما بسيار كمتر از توان آن براي مقابله با گرما است و در واقع روش اصلي براي گرم نگه داشتن بدن استفاده از لباس و پوشش مناسب است . علاوه بر اين عواملي است مثل خستگي , تغذيه نامناسب , سابقه بيماري (مرض قند , بيماري قلبي - عروقي يا تنفسي , ...) , مصرف داروهاي خاص (مثل داروهاي فشارخون , و از همه مهمتر مصرف الكل ) , نامناسب بودن لباس و پوشش فرد و عوامل مختلف ديگري نيز باعث مستعد شدن فرد به كاهش درجه ي حرارت بدن و آسيب هاي ناشي از آن خواهد بود .
عدم تحرك براي مدت طولاني (مثل سربازان داخل سنگر ) به علاوه ي سرد بودن هوا , رطوبت بالا , وزيدن باد و خيس بودن لباس ها نيز باعث مستعد شدن فرد و بروز سريع تر و شديدتر آسيب هاي ناشي از سرما خواهد شد .
مهم : در موارد آسيب هاي ناشي از سرما نيز پيشگيري بر درمان مقدم است و با رعايت اصول مقابله با سرما حتي در بدترين شرايط آب وهواي نيز مي توان از بروز آنها جلوگيري كرد .
نكته : رطوبت هوا به همراه وزش باد باعث از دست رفتن درجه ي حرارت بدن مي گردد . به ويژه هرچه سرعت باد بيشتر باشد , كاهش درجه حرارت بدن سريع تر خواهد بود . وزش باد تند در يك آب و هواي سرد و مرطوب به سرعت باعث كاهش درجه حرارت بدن فرد خواهد شد .
كاهش عمومي درجه حرارت بدن (هيپوترمي يا افت دماي بدن )
در برخي شرايط مانند قرار گرفتن طولاني در معرض آب و هواي بسيارسرد و يا غوطه ور شدن در آب بسيار سرد , بدن توانايي توليد حرارت لازم براي مقابله با سرماي محيطي را ندارد و در نهايت دچار كاهش دماي عمومي بدن مي گردد . به اين حالت اصطلاحاً هيپوترمي گويند . در اين حالت هيپوتالاموس مغز دچار بدكاري مي شود و بدن قادر به كنترل دماي قسمت مركزي خود نيست و درجه حرارت حرارت مركزي بدن از 37 درجه به كمتر از 35 درجه سانتي گراد خواهد رسيد . افراد سالخورده و ضعيف بخصوص اگر لاغر , خسته و گرسنه هم باشند مستعد هيپوترمي هستند.
علائم و نشانه ي اين افراد عبارت است از :
1- ابتدا بدن آنها دچار لرز مي شود .
2- پوست سرد وخشك مي شود.
3- نبض كند مي گردد.
4- تعداد تنفس بيمار كمتر از حالت طبيعي مي شود .
5- درجه حرارت بدن به 35 درجه يا كمتر مي رسد .
6- خواب آلودگي ظاهر مي شود كه ممكن است به كُما منجر شود .
7- ممكن است ايست قلبي رخ دهد .
ساير علائم عبارتند از :
پوست سرد : يكي از علائمي كه دلالت بر افت دماي بدن و بروز حالت هيپوترمي دارد .(به ويژه سرد بودن پوست شكم )
لرز : از واكنش هاي دفاعي بدن براي گرم كردن خود است و بدن بطور خودكار سعي مي كند تا با افزايش كار عضلات حرارت بيشتري توليد كند و دماي قسمت مركزي خود را ثابت نگه دارد . اما با پيشرفت آسيب و كاهش بيشتر دماي بدن , اين واكنش دفاعي نيز مختل مي شود .
گيج و منگ شدن مصدوم و از دست دادن قدرت قضاوت وتصميم گيري و از دست دادن هماهنگي حركات و فعاليتهاي بدني
(مهم : مصرف الكل باعث تشديد اين حالت مي گردد)
اشكال در تكلم و صحبت كردن و همچنين سفتي و انقباض عضلاني از ديگر علائم هيپوترمي مي باشد .

raz72592
15-06-2009, 12:41
كمك هاي اوليه
همانند ساير سوانح , ابتدا ارزيابي صحنه ي حادثه , دور كردن يا پرهيز از خطر و درخواست كمك را فراموش نكنيد .
سپس ارزيابي اوليه مصدوم و انجام مراحل ABC (كنترل راه هوايي , تنفس , ضربان قلب ) و ديگر كمكهاي اوليه ي ضروري در صورت لزوم
انتقال مصدوم به مكان گرم و خشك و ترجيحاً سربسته (مانند ساختمان , چادر , ماشين , ... )
خارج كردن لباس هاي مرطوب , خيس يا تنگ مصدوم و در صورت امكان پوشاندن لباس خشك به مصدوم و قرار دادن وي در داخل كيسه خواب يا انداختن چند پتوي گرم و خشك بر روي او
هيچگاه بدن مصدوم را با مالش گرم نكنيد و او را نيز تشويق به انجام فعاليتهاي بدني و راه رفتن نكنيد .
بدليل كاهش درجه حرارت بدن و بروز اختلال در سيستم الكتريكي قلب , هر ضربه ي ناگهاني ممكن است منجر به بي نظمي هاي بسيار شديد و كشنده در ضربان قلب فرد گردد . بنابراين حتي براي خارج كردن لباس هاي مصدوم ابتدا آنها را قيچي و سپس از بدن مصدوم خارج كنيد .
در صورتي كه فرد هوشيار است و دچار تهوع و استفراغ شديد نيست مي توانيد , نوشيدني و غذاي گرم به وي بدهيد .
نكته : براي كنترل نبض مصدوم مبتلا به هيپوترمي بايد حدود 30 تا 45 ثانيه صبر كنيد .
مهم : حتي در صورت فقدان هوشياري و ديگر علائم حياتي مثل تنفس و نبض نبايد فرد را مرده قلمداد كرد . هر فرد دچار هيپوترمي بايد حتماً به مراكز درماني منتقل گردد و تحت درمانهاي لازم از جمله گرم كردن بدن قرار گيرد .
نكته : مصرف نوشيدني حاوي الكل و كافئين به هيچ وجه مجاز نيست . به ويژه الكل علاوه بر تسريع در از دست دادن نحرارت بدن , باعث كاهش حس لمس در پوست فرد و همچنين كاهش سطح هوشياري و قدرت قضاوت وي خواهد شد .

raz72592
15-06-2009, 12:42
خ زدگي در اغلب موارد بدنبال كاهش درجه حرارت محيط به كمتر از صفر درجه سانتي گراد (مثلاً در برف و بوران ) و معمولاً در نواحي انتهايي بدن مثل انگشتان دست و پا , لاله گوش و بيني كه معمولاً پوشش مناسب نيز ندارند , اتفاق مي افتد . اما در صورت تماس با سرما ممكن است در هرقسمتي از بدن ايجاد شود . يخ زدگي بر اساس شدت سرد بودن هوا و سرعت باد مي تواند حتي در مدت زمان كوتاهي اتفاق بيافتد . افزايش سرعت باد , اثري مشابه به كم شدن دماي هوا دارد . افراد مسن , خسته و گرسنه , مستعدترين افراد براي يخ زدگي مي باشند . علائم و نشانه ها :
احساس سرما در ناحيه ي مربوطه كه سپس به احساس درد تبديل مي شود .
كرخت شدن يا بي حس شدن ناحيه ي مربوطه
احساس مورمور يا سوزن سوزن شدن در عضو درگير
موضع درگير ( در افراد داراي پوست روشن) به رنگ قرمز روشن يا صورتي و (در افراد داراي پوست تيره ) رنگ خاكستري به خود مي گيرد و در نهايت قسمت سرمازده رنگ خود را از دست داده و به رنگ سفيد تغيير رنگ ميدهد .
بروز تاول و ايجاد تورم
از دست دادن كامل حس , حتي در نواحي كه قبلاً دردناك بوده اند .
تبديل پوست و اندام صدمه ديده به حالت چرمي شكل يا شبيه موم ( زرد يا سفيد رنگ )
در نهايت عضو صدمه ديده سفت و سخت مي شود و در لمس شبيه چوب يا گوشت يخ زده خواهد شد .

raz72592
15-06-2009, 12:45
كمكهاي اوليه يخ زدگي تقريباً همانند سرما زدگي مي باشد , البته با رعايت نكات زير :
در صورتي كه عضو صدمه ديده باشد بايد آن را بي حركت كرد .( آتل بندي مناسب ).
از برخورد مجدد عضو صدمه ديده با سرما و باد جلوگيري كنيد.
از انجام كارهاي زير بايد به شدت پرهيز كنيد .
ماليدن يا ماساژ دادن عضو صدمه ديده
ماليدن برف بر روي عضو صدمه ديده
پاره كردن تاول ها
گرم كردن عضو آسيب ديده , به ويژه با حرارت خشك مثل بخاري , شوفاژ , شعله آتش , گرفتن روي موتور خودرو و .... كه البته بايد توجه داشت كه حرارت به گونه اي نباشد كه باعث صدمه به عضو يخ زده شود . بي حس شدن عضو آسيب ديده سبب مي شود كه مصدوم درد ناشي از حرارت را متوجه نشود , بنابراين توصيه مي شود در صورت وجود آب گرم با درجه حرارت 40 تا 41 درجه سانتي گراد , عضو آسيب ديده را در آب گرم قرار دهيد تا از عوارض احتمالي حرارت (مانند سوختگي , تاول ,... ) جلوگيري شود .
حركت دادن عضو آسيب ديده , به ويژه راه رفتن روي پاي آسيب ديده
ماليدن پماد , كرم يا مواد مختلف ديگر بر روي پاي آسيب ديده
عوامل زير باعث مستعدتر شدن فرد براي سرمازدگي و يخ زدگي خواهد شد :
مصرف دخانيات (سيگار ) يا مصرف نوشابه هاي الكلي و حاوي كافئين , تغذيه نامناسب , خستگي و نداشتن استراحت كافي , مصرف برخي داروها , مصرف الكل , كفش و لباس نامناسب , سن بالا و سابقه بيماري حاد يا مزمن نيز باعث مستعدتر شدن فرد براي ابتلا به سرمازدگي و يخ زدگي خواهد شد .

raz72592
15-06-2009, 13:23
احياي قلبي ريوي يك مانور حيات بخش است كه به كمك آن تنفس و گردش خون فرد مصدوم حفظ مي شود تا از نرسيدن موادغذايي و اكسيژن به مغز او و مرگ مغزي در فرد جلوگيري شود.اين مانور حياتي مي تواند بدون احتياج به هيچ وسيله اضافي نيز انجام گيرد و انجام صحيح و به موقع آن جان انسانهاي زيادي را از مرگ حتمي نجات بخشد .
آيا مي دانيد كه چه بسا فردي كه دچار ايست قلبي تنفسي شده است با انجام صحيح مانورهاي احيا قلبي تنفسي مي تواند از مرگ حتمي نجات پيدا كند.
در مواردي مثل ايست قلبي , غرق شدن , خفگي , مصرف زياده از حد مواد مخدر .و مشروبات الكلي , احياي قلبي ريوي مي تواند فرد را به زندگي بر گرداند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


جهت شروع احياي قلبي ريوي ابتدا بايد مطمئن شويد كه فرد مورد نظر شما به احياي قلبي ريوي نياز دارد بدين منظور:
او را صدا زده و به آرامي تكان مي دهيد .
به دقت به چهره فرد و حركات قفسه سينه او بنگريد . (( چهره كبود و زرد و لبهاي تيره رنگ و كبود نشانگر نارسايي گردش خون فرد است )).
با ديدن اين علايم بي درنگ از كساني كه در محل حادثه حضور دارند بخواهيد تا با تلفن اورژانس 115 تماس بگيرند.
اگر مي خواهيد احيا’ قلبي ريوي را انجام دهيد هرگز به بهانه تماس با اورژانس مصدوم را رها نكنيد .
امانبايد فرصت را از دست بدهيد .شما هم مي توانيد با احياي قلبي ريوي زندگي اين فرد را نجات دهيد پس مراحل احياي ريوي را آغاز كنيد.
هشدار
قبل از هرگونه اقدامي جهت انجام احياي قلبي تنفسي هر مصدوم اطمينان حاصل كنيد كه اين عمل سلامتي شما يا مصدوم را از نظر سرايت بيماريهايي چون ايدز و هپاتيت تهدي نمي كند . در صورتي كه بيمار نياز به CPR نداشته باشد باانجام عمليات احياي قلبي وتنفسي چه بسا فرد دچار ايست قلبي تنفسي بشود براي انجام مراحل CPR مرحل زير را با دقت پيش مي گيريم .
A ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) of resuscitation ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) باز كردن راه هوايي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
B ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) of resuscitation ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) دادن تنفس مصنوعي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
ماساژ قلبي ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])C ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) of resuscitation ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

raz72592
15-06-2009, 13:24
اولين قدم باز كردن راه هوايي فرد است .در فرد بيهوش تمامي ماهيچه ها شل شده اند.عضلات زبان و گردن هم از اين قاعده مستثني نيستند و احتمال دارد كه زبان به طرف حلق بر گردد و راه هوايي را مسدود كند .
كف دست را روي پيشاني مصدوم گذاشته و سر او را به طرف عقب بر گردانيد . همزمان با اين كار دست ديگر را زير چانه او قرار داده و به سمت بالا فشار دهيدبه طوريكه دندانهاي فك بالا و پايين در مقابل هم قرار گيرند . در صورت انجام صحيح اين مراحل شما موفق به باز كردن را ه هوايي مصدوم خواهيد شد .


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مراقب باشيد كه دهان فرد را بيش از حد باز نشود چون در اين صورت ممكن است زبان به عقب برگردد و راه هواي را مسدود كند .

raz72592
15-06-2009, 13:26
پس از بازكردن راه هوايي بايد از وضعيت تنفس مصدوم أگاه باشيد.ابتدا قفسه سينه فرد را برهنه كنيد.
اگرصورت مصدوم كبود و رنگ پريده باشد .
نه جريان هوا از بيني و دهان فرد حس شو د و نه صدايي كه نشانگر جريان هوا باشد به گوش برسد.
قفسه سينه حركت نداشته باشد.
تنفس وي قطع شده است و بايد تنفس مصنوعي را آغاز كنيد حتي اگر نتوانستيد تشخيص دهيد كه فرد مذكورتنفس دارد يا نه نفس مصنوعي را آغاز كنيد چون اگر فرد تنفس داشته باشد شما در هنگام تنفس مصنوعي متوجه مي شويد.

تكنيك دادن تنفس مصنوعي

سررابه عقب متمايل كنيد به صورتيكه دهان كمي بازتر باشد ([نحوه باز كردن راه هوايي در مبحث قبل آمده است.)با انگشتان دستي كه روي پيشاني مصدوم است سوراخهاي بيني فرد را ببنديد .


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دهان خود را روي دهان مصدوم بگذاريد بطوريكه , لبهاي شما كاملا اطراف دهان اورا بگيرد.با يك بازدم عميق هوارا وارد دهان فرد مصدوم كنيد.همزمان از گوشه چشم خودبه قفسه سينه فردنگاه كنيد وببينيد آيا هنگامي كه درون مجاري هوايي اومي دميد قفسه سينه بالا مي رود يا نه ؟
وقتي قفسه سينه فرد بالا مي آيد تنفس را قطع كنيد ودهان خود را از دهان فرد دا كرده و بيني اورا آزاد بگذاريد و خودتان برا ي تنفس بعدي نفس بگيريد.
هنگام تنفس موثر سينه وشكم مصدوم بالاو پايين مي آيد , احياگر حس مي كند كه بادكنكي را پر ميكند و پس از دميدن حجم معيني , مقابل ورود هواي اضافه تر مقاومت احساس ميكند .به تدريج رنگ پوست فرد از زردي و كبودي به صورتي تغيير مي يابد.

raz72592
15-06-2009, 13:29
پس ازدادن يك يا دو تنفس مصنوعي در صورتيكه فرد تنفس خود را بازنيابد بايد نبض فرد را كنترل كرد.
طريقه كنترل كردن نبض :
پس از آنكه تنفس مصنوعي تمام شد كف دست را از روي پيشاني فرد بر نداريد و دو انگشت دست ديگر را در وسط گردن بالاي ناي و حنجره روي برآمدگي جلوي گردن ( سيب آدم ) بگذاريد .
انگشتان خود را به آرامي به سمت پايين و كنار آن قسمت بلغزانيد و سپس كمي فشار دهيد . به مدت 5-10 ثانيه اين كار را ادامه دهيد تامطمئن شويد كه نبض را حس ميكنيد يا نه؟
كنترل كردن نبض احتياج به مهارت و دقت خاصي دارد شما نيز ميتوانيد با تمرين كردن و شركت در كارگاههاي عملي احيا تنفسي اين مهارت را كسب نماييد .
اگر فرد نبض داشت به تنفس مصنوعي با اندزه’ دوازده بار در دقيقه ادامه دهيد . بض نداشت بايد بي درنگ ماساژ قلبي را همراه با تنفس مصنوعي آغاز كنيد.زيرا فرد دچار ايست قلبي شده و احتمال دارد صدمات جبران ناپذيري به مغز وي برسد.
براي دادن يك ماساژ قلبي موثر علاوه بر اينكه بايد ماساژ را با تكنيك صحيح انجام داد لازم است كه وي را در وضعيت مناسبي بخوابانيد.
بيمار را به پشت خوابانده , مطمئن شويد كه وي روي يك سطح سخت قرار گرفته است . اما اگر فرد در رختخواب يا هر سطح نرم ديگري است وقت را تلف نكنيد و فقط كافيست كه اورا روي روي زمين بلغزانيد يا اينكه يك تخته با هر شي صاف و سخت را از بين پشت او و ملحفه قراردهيد .
كنار مصدوم زانو بزنيد .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


آخرين حددنده هاي او را با دو انگشت دستي كه بالاي فرد نزديكتر است بيابيد انگشتان خود را بسمت بالا بلغزانيد تا يك فرو رفتگي در محل اتصال دنده هاي دو طرف برسيد .
يك انگشت را در محل فرورفتگي بگذاريد و انگشت ديگر را كنار آن قرار دهيد سپس ته دست ديگر را در كنار آن دو انگشت قرار دهيد .بعد ته دست دوم را روي دست اولي بگذاريد .
موقعيت بدن خود را طوري تنظيم كنيد كه بازوها خم نشوند و شانه ها در امتداد نقطه اتكا دستها باشند . به اندازه اي بر جناغ فرد فشار وارد كنيد كه 4-5 سانتي متر پايين برود.
پس از انجام 15 عدد ماساژ پشت سر هم ( اين 15 ماساژ در مدت 11 ثانيه خواهد بود ) دو عددتنفس مصنوعي به فرد بدهيد شما براي انجام اين دو تنفس 4 ثانيه فرصت داريد .اين سيكل بايد چهار بار در دقيقه تكرار شود براي اينكه بتوانيد نسبت 15:2 را در هر دوره رعايت كنيد بهتر است با هر ماساژ شماره آن را بلند بگوييد .
بعد از يك دقيقه وضعيت مصدوم را ازريابي كنيد .
اگر ضربان مداوم رگ گردن باز نگشته باشد دوباره احياي قلبي ريوي را با دو تنفس و 15 ماساژ قلبي از سر بگيريد . شما براي انجام اين دو تنفس و 15 ماساژ , 15 ثانيه فرصت داريد.
اين كار را براي مدت 3 دقيقه ديگر ادامه دهيد .
اگردراين مدت تنفس منظم فرد بازگشت نيازي به تكرار احياي قلبي ريوي نيست بلكه بايد مرتب تنفس و نبض فرد را چك كنيد .
اگرتنفس منظم فرد برنگشت تنفس مصنوعي را با سرعت 12 عدد در دقيقه شروع كنيد و همزمان نبض فرد را چك كنيد .
***************************
توجه داشته باشيد كه وقفه در انجام مراحل احياي قلبي ريوي بيشتر از 5 ثانيه نشود.

raz72592
17-06-2009, 21:18
نحوه چرخاندن محل تزريق انسولين چرخاندن محل های تزریق انسولین
اگر شما سه و یا چهار بار در روز انسولین تزریق می کنید یک ایده خوب این است که محلهای تزریق را بچرخانید(عوض کنید.)
تزریق به مکان قبلی به دفعات زیاد، می تواند باعث برآمدگی های سفت و یا تراکم چربی زیاد شود که پیشرفت می کند. این برآمدگی ها فقط ناصاف نیستند، همچنین می توانند روش جذب انسولین را جهت حفظ سطح هدف گلوکز خون تغییر دهند و تزریق را هم دردناک تر کنند.
دو روش برای چرخاندن مناسب محل تزریق:
۱: هر روز همان مکان قبلی در آن ساعت خاص
۲: چرخاندن با هر بار تزریق انسولین
۱: همان زمان – همان مکان قبلی:
انسولین با توجه به اینکه به کدام ناحیه تزریق میشود با سرعتهای متفاوت جذب میشود بنابراین بهتر است بطور پیوسته همان مکان بدن استفاده شود برای تزریق روزانه در هر بار. برای مثال: دوز وقت ناهار خود را تزریق نکنید به شکم روز دوشنبه و یا به ران روز سه شنبه. اگر شما ران را برای تزریق عصرانه انتخاب کرده اید سپس ادامه دهید به استفاده از ساق برای تزریق عصرانه
اکثر میزان انسولین وارد خون میشود
- سریعترین راه از راه شکم
- کمی آرام از راه بازوها
- حتی آرام تر از راه پاها
- آرامترین روش جذب انسولین باسن است
این یک ایده خوب است که دوز وقت ناهار و صبحانه به شکم تزریق شود مگر اینکه پزشک شما چیز دیگری بگوید
چون شما می خواهید طولانی اثر کنید تاثیر تدریجی را و تمام احتیاجات شبانه را پوشش دهید.
اگر شما دو نوع انسولین را با هم مخلوط می کنید می توانید به داخل شکم، بازو، ران و یا باتکس تزریق کنید.
۲: همان یک عمل تزریق را بچرخانید و یا تعویض کنید:
بمنظور جلوگیری از پدید آمدن و پیشرفت برآمدگی های سفت و تراکم چربی مهم است که به نقاط مختلف یک مکان رایج در بدن تزریق کنید. نقاط تزریقی داخل بازو را تغییر دهید. برای مثال اگر شما انسولین عصرتان را به ران تزریق می کنید سعی کنید از ران راست یک عصر استفاده کنید و از ران چپ عصر دیگر. ممکن است متوجه شوید که مفید است روی شکم خود عکس یک ساعت را بکشید که آن کمک می کند به حفظ تزریق به مکانی با حداقل پهنای یک انگشت.
اگر شما چهار بار در روز تزریق می کنید و تمام تزریق ها در شکم است به شکم تان نگاه کنید و تصویر ظهر زیر دکمه شکم (ناف) جای اولین تزریق ساعت دوازده ظهر – تزریق دوم ساعت یک ظهر – پس تزریق سوم ساعت دو بعداظهر و تزریق چهارم روی ساعت سه بعدازظهر. شما به ساعت ۱۲ ظهر بر نخواهید گشت مگر ۴ روز دیگر، طوریکه به مدت ۴ روز به آن مکان استراحت داده اید. (به آن نقطه)
نکات برجسته برای چرخاندن محلهای تزریق: با دکترتان مشورت کنید و سطح گلوکز خونتان را به دقت چک کنید. بار دیگر شما و پزشکتان یاد می گیرید که محلهای تزریق به شما بهترین سطح کنترل قندخون را می دهد در تعداد دفعات مختلف در روز. نزدیک به ناف تزریق نکنید بافت آنجا سفت است پس جذب انسولین پیوسته و یکنواخت نیست. به همین دلیل نزدیک محل زخم ها و اسکارهای قبلی هم تزریق نکنید. اگر شما بازو را جهت تزریق انتخاب کرده اید تزریق را فقط در ناحیه عقبی بیرونی آن انتخاب کنید (جایی که بیشترین چربی است)
وقتی که خودتان تزریق می کنید سخت است که بازو را به طرف بالا بکشید سعی کنید بازو را رو بروی در یا دیوار فشار دهید. اگر به ران تزریق می کنید به قسمت داخلی ران تزریق نکنید زیرا حین راه رفتن رانها به یکدیگر مالیده میشود و جای تزریق زخم میشود. به ناحیه ای تزریق نکنید که موقع ورزش از آن استفاده میکنید. چون ورزش جریان خون آن ناحیه را زیاد می کند و آن می تواند مدت زمان جذب انسولین را زیاد کند. بیشتر از آن مدتی که به آن نیاز دارید خلق عادت نکنید.
ممکن است بنظر آسان بیاید که یک محل را پیدا کنید که صدمه نبیند و همیشه تزریق را به آن قسمت انجام دهید. (این کار را نکنید) چون نتیجه می تواند تورم و برآمدگی ناخوشایند باشد. شما با انتخاب یک سرسوزن بلند می تواند درد را کاهش دهید و مقایسی که برای شما درست است هر هفته یا دو هفته محل جدید تزریق را پیدا کنید. از یک ناحیه برای حداقل یک هفته استفاده کند تا از تغییرات زیاد قند خون جلوگیری کند. محلهای راست به چپ بدنتان را جایی که به محلهای تزریق، تزریق می کند بچرخانید.
انتخاب محل تزریق: مهم ترین محل تزریق شکم است. عقب و بالای بازوها – بالای باتکس یا هیپ و قسمت بیرونی ران ها.
این مکانهای بهترین محلهای تزریق هستند به دو دلیل: - آنها یک لایه از چربی دارند که فقط زیر پوست است برای جذب انسولین. اعصاب زیادی ندارد به این معنی که تزریق را راحت تر میکند نسبت به دیگر جاهای بدن
آنها باعث میشوند که تزریق به بافت زیرجلدی راحت تر شود جایی که تزریق انسولین سفارش شده است. بسته به نوع بدن شما، خواهید یافت که محلهای تزریق مشخص بهتر از دیگر مکانها کار میکند.
بعضی از مردم تزریق به شکم را ترجیح می دهند چون بهتر جذب میشود. اما تزریق هر روز به شکم درست نیست بخصوص برای بچه های جوان و یا افراد خیلی لاغر و یا افرادی که ماهیچه های خیلی سفت دارند بطوریکه حتی نمی توانند نیم اینچ چربی را فشار دهند. جهت انتخاب محل تزریق با پزشک مشورت کنید زیرا این برای شما بهتر است. پزشک شما هر دو مورد را مد نظر دارد هم جذب انسولین را و هم چرخاندن محل را.

raz72592
17-06-2009, 21:21
جذب انسولین:
بدن شما بسته به محل تزریق بطور متفاوت انسولین را جذب میکند. انسولین وقتی که به داخل بافت زیر جلدی شکم تزریق میشود سریع جذب میشود و گاهی با سرعت کمتر در بالای بازوها و باتکس و هیپ
شما می توانید از اختلاف در میزانهای جذب انسولین برای طرح ریزی اینکه تصمیم بگیرید انسولین را به کجا تزریق کنید استفاده کنید.
برای مثال: در نخستین وهله انسولین سریع اثر میتواند درست قبل از صرف غذا و یا درست بعد از صرف غذا جهت سودمندی میزان جذب سریع، به شکم تزریق شود.
انسولین NPH می تواند تزریق شود به جاهای مختلف مثل بازوها، ران ها یا باتکس تا سودمندی میزان جذب آرام تر حفظ شود در حالیکه شما خوابیده اید. (تمرین و تحرک می تواند در میزان جذب تاثیر بگذارد).
اگر شما می خواهید بسکتبال بازی کنید یک ناحیه ای را انتخاب کنید بالاتر از جایی که می خواهید شوت یا دریبل را انجام دهید. زیرا تزریق به آن نواحی می توان میزان جذب را افزایش دهد.
اگر شما می خواهید ورزش کنید بعد از تزریق انسولین حداقل ۴۵ دقیقه صبر کنید سپس ورزش کنید.
مشکلات یک تزریق معمولی:
- خونریزی در محل تزریق
- نشت انسولین در محل تزریق
- سفت و چسبناک شدن وسیله یا ابزار تزریق
- صدمات پوست در محل تزریق
خونریزی در محل تزریق:
وقتی که شما انسولین را تزریق می کنید پدیدار شدن میزان کمی خون در محل تزریق ایرادی ندارد و این خونریزی بخاطر سرنگی است که یک رگ خونی را سوراخ می کند که این شکل با فشار دادن انگشت در محل تزریق یا گذاشتن گلوله پنبه ای بر طرف میشود.
همچنین محل تزریق را پس از تزریق مالش ندهید. فشار انگشت برای جلوگیری از گوفتگی (فشار آرام) حفظ کنید.
اگر کوفتگی ایجاد شد (کبودی) دوباره از آن محل تزریق استفاده نکنید تا کوفتگی از بین برود.
اگر شما بطور مکرر شاهد خونریزی بعد از تزریق هستید احتمالاً تزریق را نادرست انجام می دهید یا اینکه یک مشکل پزشکی دارید. با پزشک خود در این مورد مشورت کنید تا مدام شاهد خونریزی از محل تزریق هستید.
رسیدن به یک تزریق راحت:
اکثر تزریق ها صدمه ای نمی رسانند اما اگر بطور مداوم درد را تجربه می کنید سعی کنید:
۱) با پزشک خود مشورت کنید تا اطمینان حاصل کنید که تکنیک تزریق تان درست است.
۲) منتظر بمانید تا الکل بطور کامل از سطح پوست خشک شود قبل از تزریق
۳) مطمئن باشید که نیدل بعد از برداشتن کادر خم شده است. کاور پایه با اولین حرکت برداشته شود.
۴) انسولین را تزریق کنید وقتی که اتاق است. انسولین سرد صدمه می زند
۵) سطول تزریق ماهیچه ها را شل و ریلکس نگه دارید.
۶) هرگز از یک نیدل بیش از یکبار استفاده نکنید. استفاده مجدد از یک نیدل می تواند نیدل را خم کند یا اینکه کند کند سرسوزن را در حالیکه درد را هم افزایش می دهد .
۷) از پزشک خود سوال کنید که آیا می توانید میزان کمتری انسولین تزریق کنید (با تعداد دفعات بیشتر)
۸) سریع پوستتان را سوراخ کنید اگر برایتان سخت است از یک تزریق کنند اتوماتیک که نیدل را در پوست وارد می کند استفاده کنید. مثل BD
۹) حین تزریق عضله را بالا نکشید و تزریق را به داخل پوست خم شده انجام ندهید.
۱۰) با پزشکتان مشورت کنید در مورد استفاده از یک نیدل متفاوت و در مورد تزریق به قسمتهای مختلف آن
۱۱) اگر شما از یک خودکار و یا انسولین استفاده می کنید بعد از اینکه آن را از محل تزریق برداشتید تمام دوز انسولین مورد نیاز را دریافت نکرده اید برای اطمینان از اینکه دوز کامل را دریافت کرده اید حداقل ۵ ثانیه بعد از تزریق منتظر بمانید قبل از اینکه نیدل را بردارید برای دوزهای ۲۵ واحد و یا بیشتر ۱۰ ثانیه منتظر بمانید یا وقتی که نیدل های شماره ۳۰ و یا ۳۱ را استفاده کنید همین کار را بکنید.

raz72592
17-06-2009, 21:24
نشت یا لیک انسولین در محل تزریق:
اگر بعد از تزریق انسولین، شاهد نشت انسولین از محل تزریق هستید با پزشک مشورت کنید در مورد استفاده از یک نیدل بلندتر یا استفاده از محل تزریق متفاوت. شاید شما پوست تان را بطور مناسب بالا نکشیده اید. قبل از برداشتن نیدل از پوست اطمینان حاصل کنید که پوست را ول کرده اید (دیگر به آن فشار نیاورید)

raz72592
17-06-2009, 21:26
نشت یا لیک انسولین در محل تزریق:
اگر بعد از تزریق انسولین، شاهد نشت انسولین از محل تزریق هستید با پزشک مشورت کنید در مورد استفاده از یک نیدل بلندتر یا استفاده از محل تزریق متفاوت. شاید شما پوست تان را بطور مناسب بالا نکشیده اید. قبل از برداشتن نیدل از پوست اطمینان حاصل کنید که پوست را ول کرده اید (دیگر به آن فشار نیاورید)


چسبندگی وسیله تزریق:
اگر وسیله تزریق شما چسبیده شده است یا اینکه سفت است که به پیستون بی دریچه فشار آورید می تواند مربوط باشد به مقادیر کمی از انسولین که تزریق های قبلی مانده است. راه حل: هرگز از نیدل های تزریقی مجدد استفاده نکنید.
دشواری در تزریق انسولین راه حل: اگر شما از انسولین نیمه شکاف استفاده می کنید مطمئن باشید که بطور کامل تکان داده اید.
راه حل: انسولین را نزدیک به زمان تزریق بکشید.
صدمات پوست در محلهای تزریق: گاهی اوقات در محل های تزریق بخاطر تغییرات چربی زیر پوست بی نظمی در پوست رخ می دهد.
این تغییرات سه نوع هستند. ۱- هیپترتروفی چربی ۲- آتروفی چربی ۳- اسکار چربی
هیپروتروفی چربی: نام دیگرش لیپوهیرتروفی است یا هیپرتروفی انسولینی. ظاهر نرم اغلب برآمدگی هایی شبیه به انگور در محل های تزریق. این شرایط غیرمعمول می تواند ایجاد شود در بعضی افراد بخاطر تغییرات طبیعی انسولین (یکی از آنها رشد چربی است) یا بخاطر استفاده مجدد از نیدل مصرفی.
بمنظور جلوگیری از پیشرفته هیپرتروفی، محل های تزریق را عوض کنید و از نیدل مصرف شده قبلی دیگر استفاده نکنید.
آتروفی چربی: نام دیگرش لیپوآتروفی، کاهش چربی زیر پوست است. این شرایط نادر اتفاق می افتد، بصورت یک فرورفتگی در پوست و یک ترکیب سفت و محکم دارد.
اسکار چربی:
لیپوهیتروفی ایجاد میشود وقتی که به تعداد دفعات زیاد در یک محل تزریق می کنید یا وقتی که از نیدل قبلی استفاده می کنید. بمنظور جلوگیری از لیپواستیروفی:
۱- محل های ازریق را عوض کنید.
۲- جاهای تزریق به داخل یک مکان را عوض کنید.
۳- جاها را عوض کنید. (چپ ساعت) از بدنتان را جایی که تزریق می کنید به محل های تزریق هستید در دوبار تزریق از یک سرنگ جدید استفاده کنید. بعضی از مردم می فهمند که درد کمتری را تجربه می کنند وقتی که توصیف را به داخل برآمدگی ها یا فرورفتگی ها انجام می دهند. (که اغلب بر می گردد به لیپوس یا چربی) نسبت به زمانی که به بافت سالم تزریق می کنند. شما هرگز نباید به داخل چربی تزریق کنید چون انسولین بخوبی جذب نمی شود یا در واقع ممکن است احتیاج داشته باشید که دو برابر تزریق کنید به داخل چربی تا از یک بار تزریق به بافت سالم را داشته باشد. چربی ها اغلب آسانتر احساس می شوند (لمس می شوند) تا اینکه دیده شوند. بنابراین محل های تزریق را مرتب با دست لمس کنید. اگر به چیزی مثل برآمدگی، فرورفتگی یا حالت اندازه ای شده برخوردید به پزشکتان بگویید و محل تزریق را عوض کنید.
تزریق در موارد صدمات بینایی:
اگر شما یک شکل بینایی دارید با تزریق دوز صحیح انسولین می تواند تضاد داشته باشد. پیشنهادات زیر می تواند کمک کمتری باشد برای اطمینان از اینکه دوز مناسب تزریق شده است. اگر صدمه بینایی خفیف است، استفاده از یک خودکار تزریق برای شما آسانتر از استفاده از سرنگ است زیرا دوز سنجیده میشود به داخل خودکار و مقایسی برای خواند وجود ندارد. با پزشکتان صحبت کنید که آیا خودکار برای شما مناسب است یا سرنگ.
اجازه دهید به یکی از اعضای خانواده تان تا سرنگ را برای شما بکشد مطمئن باشید که آن فرد آموزش دیده است در مورد اینکه چگونه انسولین را بکشد از پرستار آموزش دهنده دیابت حتی اگر بینایی شما هنوز به حد کافی خوب هست. باز هم آنها را تشویق کنید که این آموزش ها را ببیند. یک مراقبت گر داشته باشید که از اعضای خانواده شما باشد که دوباره سرنگهای شماره قبل از تزریق چک کند تا مطمئن شود که به اندازه کافی انسولین کشیده اید.
تزریق انسولین تان را بخاطر بیاورید:
برای مردمی که تزریق روزانه انسولین انجام می دهند غیر معمول نیست که فراموش کنند که آیا یک دوز از تزریق شان را انجام داده اند. فراموش یک دوز میتواند روی سطح گلوکز خون و روی سلامتی فرد تاثیر بگذارد. جهت کمک به یادآوری، شما می توانید تزریق های انسولین تان را در یک دفتر ثبت کنید. شما می توانید زمان تزریق ها – مکان تزریق ها و نوع انسولین تزریقی را یادداشت کنید. شما می توانید برای خودتان یک یادداشت یا یک دفترچه جیبی سایز بندی شده به میزان گلوکز خون روزانه را طراحی کنید.

raz72592
17-06-2009, 21:28
تورم همراه با شرایط مزمن پوست منجر به دیابت و فعالیت بیش فعال سیستم ایمنی بدن

می شود.

پسوریازیس یک بیماری مزمن پوستی است و در این بیماری ناحیه‏ای از پوست، ملتهب شده و



برجسته می‏شود، که با قرمزی پوست و خارش همراه است و روی آن نیز پوسته‏های نقره ای رنگ



دیده می ‏شود. پوست سر، آرنج‏ها و پشت بدن بیشتر در معرض این بیماری قرار دارند.


این بیماری مسری نیست و از شخصی به شخص دیگر منتقل نمی ‏شود ولی در افرادی که یکی از



اعضای خانواده آنها به این بیماری مبتلا است، بیشتر بروز می ‏کند. شیوع این بیماری بین ۱ تا ۲



درصد کل جمعیت است.

raz72592
17-06-2009, 21:46
- فرق دیابت نوع ۱ و ۲ در چیست؟
به طور كلی دیابت به چهار گروه دیابت نوع ۱، دیابت نوع ۲، دیابت حاملگی و دیابت به علل متفرقه تقسیم‌بندی مي‌شود. در دیابت نوع۱ كه % ۱۵- ۱۰ كل موارد دیابت را تشكیل مي‌دهد تولید انسولین از پانكراس (لوزاالمعده) به علت از بین رفتن سلول‌های سازنده انسولین، متوقف مي‌شود به همین خاطر افراد مبتلا به ین نوع دیابت بید از بدو تشخیص، انسولین مورد نیاز بدن را به صورت تزریقات روزانه تأمین كنند. دیابت نوع۱ اغلب در سنین زیر ۳۰ سال به وجود ميا‌ید.
در دیابت نوع۲ كه بیشتر در بالغین بالای ۳۰ سال و چاق دیده مي‌شود و % ۹۰- ۸۵ كل موارد دیابت را شامل مي‌شود انسولین تولید شده از پانكراس به خوبی عمل نمي‌كند. در واقع یا پانكراس به اندازه كافی انسولین ترشح نمي‌كند و یااینكه انسولین ترشح شده، به علت وجود مقاومت به انسولین مخصوصاً در افراد چاق، فاقد كارایی لازم است.
دیابت حاملگی به دیابتی گفته مي‌شود كه برای اولین بار در طول حاملگی تشخیص داده شود. این نوع دیابت معمولاً گذرا است و بعد از اتمام حاملگی بهبود مي‌یابد خانم‌های مبتلا به دیابت حاملگی بعداً در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع۲ هستند.
از علل متفرقه دیابت مي‌توان به جراحی، داروها (مثل كورتیكواستروئیدها)، سوء تغذیه و عفونت اشاره كرد.
* دیابت چیست؟


دیابت یك اختلال در سوخت و ساز (متابولیسم) بدن است كه در آن یا انسولین به تعداد كافی در بدن وجود ندارد و یا انسولین موجود قادر نیست تا وظیفه خود را به درستی انجام دهد و در نتیجه به علت وجود مقاومت در برابر آن، قند خون بالا مي‌رود. انسولین هورمونی است كه توسط سلول‌هی “بتا”واقع در پانكراس ترشح مي‌شود و وظیفه اصلی آن كاهش قند خون است. پانكراس نیز یكی از غدد دستگاه گوارش است كه در پشت معده قرار دارد بالا بودن قند خون در دراز مدت باعث بروز عوارض در سیستم قلب و عروق، كلیه‌ها، چشم و سلسله اعصاب مي‌گردد.


*آیا دیابت درمان دارد؟

هنوز درمان قطعی بری دیابت پیدا نشده است، حتی روش‌های جدیدی مثل پیوند سلول‌های بتا به افراد مبتلا به دیابت نوع۱ نیز به علت ضرورت مصرف داروی ضد رد پیوند به صورت مادام‌العمر و عوارض احتمالی ناشی از آن‌ها بری اكثریت افراد مناسب نمي‌باشد. با این وجود رعایت ۵ اصل كنترل دیابت كه در ادامه به آن‌ها اشاره خواهد شد باعث مي‌شوند تا افراد دیابتی بتوانند یك زندگی سالم با افراد غیر دیابتی داشته باشند و از پیدایش عوارض دیابت جلوگیری كنند.این ۵ اصل عبارتند از: آموزش، كنترل روزانه، تغذیه صحیح، فعالیت جسمانی و مصرف منظم داروها (قرص یا انسولین) در صورتی كه هر یك از این پایه‌ها سست باشد تعادل و در واقع كنترل دیابت بر هم خواهد خورد.

*علائم اولیه دیابت چیست؟



دیابت نوع یك معمولاً شروع پر سر و صدایی دارد و با علائمی چون تشنگی، پرادراری، پرنوشی، كاهش وزن، گرسنگی و خستگی شدید تظاهر پیدا مي‌كند. دیابت نوع۲ شروع خیلی آهسته‌تری دارد و شایع‌ترین علامت اولیه آن در واقع “بی علامتی” است. درصد قابل توجهی از مبتلایان به دیابت نوع۲ (تقریباً ۵۰%) از بیماری خود اطلاعی ندارند و تنها با انجام آزمایش قند خون مي‌توان آن‌ها را شناسایی كرد با این وجود در صورت عدم كنترل مطلوب ممكن است علائمی مشابه با دیابت نوع۱ نیز بروز كند. از دیگر علائم دیابت نوع۲ مي‌توان به عفونت‌هی مكرر مخصوصاً در دستگاه ادراری و پوست، تاری دید، بهبودی دیررس زخم‌ها و احساس سوزش و بي‌حسی در انگشتان پاها اشاره كرد.



*چه كسانی در معرض خطر ابتلا به دیابت هستند؟


تمامی افراد بالای ۴۰ سال در معرض خطر ابتلا به دیابت نوع۲ هستند و باید هر ۳ سال یك‌بار تحت آزمایش قند خون قرار بگیرند. افراد دچار اضافه وزنی كه حداقل یكی از شریط زیر را داشته باشند نیز در معرض ابتلا به دیابت نوع۲ هستند و انجام آزمایشات مكرر قند خون در آ‌ن‌ها باید در سنین زیر ۴۰ سال یا با فواصل كوتاهتر (هر ۲- ۱ سال) انجام شود. این شریط عبارتند از: وجود سابقه ابتلا به دیابت در بستگان درجه اول، سابقه ابتلای فرد به دیابت پنهان (مرحله پیش از دیابت)، سابقه ابتلا به دیابت حاملگی، سابقه تولد نوزاد، وزن بیشتر از ۴ كیلوگرم یا تولد نوزاد با ناهنجاري‌های مادرزادی،
بالا بودن فشارخون (فشارخون ماكزیمم بیشتر از ۱۴۰ و یا مینیمم بیشتر از ۹۰ میلي‌متر جیوه)، وجود اختلالات چربی خون یعنی تري‌گلیسرید بالاتر از ۲۵۰ و یا كلسترول با دانسیته كم (HDL) كمتر از ۳۵ میلي‌گرم در دسي‌لیتر، سابقه ابتلا به كیست‌های متعدد تخمدان و یا بیماري‌های قلبی- عروقی (تنگی رگ‌های قلب، انفاركتوس قلبی یا سكته مغزی)



*آیا دیابت قابل پیشگیری است؟

در مورد دیابت نوع۱ با وجودی كه تحقیقات زیادی در مورد روش‌های مختلف پیشگیری از آن در حال انجام است، ولی هنوز راه حل قطعی برای پیشگیری از آن به دست نیامده است ولی در مورد دیابت نوع۲ تحقیقات به روشنی نشان داده‌اند كه رعایت تغذیه صحیح و كاهش وزن به میزان % ۷- ۵ وزن فعلی و نیز انجام مرتب فعالیت ورزشی (۱۵۰ دقیقه در طول هفته) در پیشگیری از ابتلای به دیابت در افراد در معرض خطر بسیار مؤثر است.



*دیابت پنهان چیست و چه اهمیتی دارد؟

دیابت پنهان به حالتی گفته مي‌شود كه در آن قند خون بین حد طبیعی و دیابتی قرار دارد. در مورد قند ناشتا مقادیر بین ۱۲۵- ۱۰۰ و در مورد قندخون ۲ ساعته در آزمون خوراكی تحمل گلوكز مقادیر بین ۱۹۹- ۱۴۰ به عنوان دیابت پنهان در نظر گرفته مي‌شوند. دیابت پنهان یكی از مهم‌ترین عوامل خطرساز ابتلای به دیابت مي‌باشد و اهمیت آن در این است كه با تشخیص به موقع و انجام اقدامات لازم به صورت تغییر در روش زندگی می‌توان به نحو مؤثری از پیشرفت دیابت پنهان به سمت دیابت آشكار جلوگیری كرد.

raz72592
17-06-2009, 21:49
*اهمیت اندازه‌گیری مرتب قند خون در منزل چیست؟

همان طور كه قبلاً گفته شد تغذیه صحیح، ورزش ، كنترل روزانه قندخون و مصرف داروها از اجزای اصلی درمان دیابت هستند دستگاه‌های اندازه‌گیری قندخون یا گلوكومترها به دیابتی و پزشكان آن‌ها این امكان را مي‌دهند تا بتوانند به تنظیم این اجزا بپردازند شاید بتوان درمان دیابت بدون اندازه‌گیری مرتب قند خون را به رانندگی در جاده با چشمان بسته تشبیه كرد. اهمیت استفاده از گلوكومتر در پیشگیری از عوارض دیابت مخصوصاً در دیابت نوع۱ در تحقیقات متعددی به اثبات رسیده است. این تحقیقات نشان داده‌اند كه در افراد دیابتی كه قند خونشان را به طور مرتب اندازه مي‌گیرند و از نتیجه این آزمایشات برای تنظیم روش درمانی خود استفاده مي‌كنند. عوارض دیابت به نحو قابل ملاحظه‌ی كمتر دیده مي‌شود.

*كاهش وزن در افراد دیابتی چاق یا دچار اضافه وزن (دیابت نوع۲) چه اهمیتی دارد؟



در دیابت نوع۲ انسولین نمي‌تواند وظیفه خود در بدن را به درستی انجام دهد و در واقع یك حالت مقاومت به انسولین در بدن وجود دارد. بهترین عامل این افزایش مقاومت، چربي‌های اضافی بدن هستند. بنابرین با رعایت رژیم غذیی و فعالیت ورزشی منظم كه هر دو منجر به كاهش وزن و كمتر شدن چربي‌های اضافی بدن مي‌شوند مي‌توان مقاومت به انسولین را كاهش داد و بدینوسیله قند خون را بهتر كنترل كرد. اهمیت كاهش وزن در دیابتي‌های نوع۲ به حدی است كه مي‌تواند در مواقعی كه قند خون بالا نیست (زیر ۲۰۰ میلي‌گرم در دسي‌لیتر) به تنهایی و بدون مصرف دارو قند خون را به حد طبیعی برساند. حتی در مواقعی كه به طور همزمان دارو نیز مصرف مي‌شود. كاهش وزن اثر بخشی داروها را به نحو مؤثری بیشتر مي‌كند



* آزمایش هموگلوبین A۱C چیست و چه اهمیتی دارد؟



آزمایش هموگلوبین A۱C كه به صورت درصد بین مي‌شود نشان مي‌دهد كه در طول ۳- ۲ ماه گذشته چند درصد از هموگلوبین خون كه یكی از پروتئین‌های موجود در گلبول‌های قرمز است. با قند تركیب شده است هر چه این درصد بالاتر باشد بیانگر این است كه معدل قند خون طی ۳-۲ ماه پیش بالاتر از حد طبیعی بوده است این آزمایش وسیله‌ بسیار خوبی بری تصمیم‌گیری در مورد موفقیت روش درمانی فعلی مي‌باشد. در واقع وقتی مي‌توان درمان یك دیابتی را موفق دانست كه درصد هموگلوبین A۱C او در حد قابل قبول ‌باشد این حد قابل قبول مقدار هموگلوبینA۱C زیر ۸ و ترجیحاً زیر ۷ درصد است. مطالعات متعددی نشان داده‌اند كه نگه داشتن هموگلوبین A۱Cزیر ۷ درصد نه تنها از پیدایش عوارض دیابت در چشم‌ها، كلیه‌ها و اعصاب جلوگیری مي‌كنند بلكه حتی در صورت وجود این عوارض باعث برگشت آن‌ها شده و از پیشرفتشان جلوگیری به عمل مي‌آورد. آزمایش هموگلوبین A۱Cرا باید ترجیحاً هر ۳ ماه یا حداكثر هر ۶ ماه یكبار انجام داد.


*آیا افراد دیابتی، مي‌توانند غذاهای شیرین هم بخورند؟

اصولاً غذاهای شیرین جزء یكی از گروه‌های اصلی غذایی هستند كه كربوهیدرات نامیده مي‌شوند، نان و غلات و میوه‌جات نیز جزء گروه كربوهیدرات‌ها هستند. تمامی غذاهای متعلق به گروه كربوهیدرات پس از گوارش و هضم در بدن به قند ساده (گلوكز) تبدیل مي‌شوند. پس افراد دیابتی مي‌توانند غذاهای شیرین حاوی شكر را جانشین غذاهای دیگر حاوی كربوهیدرات كنند. مثلاً این امكان وجود دارد تا با كم كردن از مقدار برنج یا نان در یك وعده غذیی امكان خوردن ژله به عنوان دسر بعد از غذا را فراهم كرد. نكته قابل ذكر دیگر در این مورد زیاد بودن انرژی (كالری) موجود در غذاهای شیرین مي‌باشد كه مي‌تواند در صورت عدم رعایت تعادل در مصرف آن‌ها باعث اضافه وزن و چاقی گردد. از طرفی دیگر غذاهی شیرین گروه كربوهیدرات‌ها بر خلاف غذاهای دیگر فاقد ویتامین‌ها و املاح لازم برای بدن مي‌باشند. بنابراین مصرف این غذاها و جایگزین كردنشان با غذاهای دیگر حتماً با مشاوره متخصص تغذیه‌ی كه در زمینه تغذیه دیابتی اطلاعات كافی دارد انجام بپذیرد.
ولی بهتر ین است كه افراد دیابتی به طور كلی از مصرف كربوهیدرات‌های سریع‌الجذب مثل قند و شكر، خرما، عسل، توت خشك، كشمش و انجیر خشك تا حد امكان پرهیز نمایند.


*منظور از اصطلاحات “واحد كربوهیدرات” و “شمارش واحد كربوهیدارت” چیست؟

از آنجائیكه “مقدار” كربوهیدرات یك غذا مهمترین عامل تعیین كننده قند خون بعد از غذاست، تنظیم مقدار كربوهیدراتی كه یك فرد دیابتی در هر وعده غذایی مي‌خورد از اهمیت ویژه‌ی برخوردار است. مقدار كربوهیدرات موجود در غذاهای مختلف معمولاً به صورت گرم بیان مي‌شود. به مقداری از هر غذا كه حاوی ۱۲-۱۰ گرم كربوهیدرات باشد یك “واحد كربوهیدرات” یا به طور خلاصه “واك” گفته مي‌شود. منظور از “شمارش واحد كربوهیدرات” این است كه یك فرد دیابتی بتواند بعد از دیدن آموزش‌هی لازم تعداد واك موجود در هر وعده غذایی را محاسبه كند.این امر باعث مي‌شود تا او بتواند تعداد واك مصرفی در هر وعده غذایی را مطابق با دستورات متخصص تغذیه تنظیم كند و بدینوسیله قند خون بعد از غذای خود را به خوبی كنترل نماید. در افرادی كه انسولین مصرف مي‌كنند شمارش واك از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.



*بهترین راه درمان حملات پایین افتادن قند خون (هیپوگلیسمی) چیست؟



درمان مناسب حملات هیپوگلیسمی مصرف كربوهیدرات‌های ساده و با جذب سریع است كه به سرعت تبدیل به قند (گلوكز) شده و جذب خون مي‌گردند. از جمله این انتخاب‌های مناسب مي‌توان به حبه قند، آب میوه و نوشابه گازدار اشاره كرد. مصرف شكلات یا بیسكویت مناسب نیست چون این غذاها حاوی چربی فراوان هستند كه باعث دیر جذب شدن قند خون موجود در آن‌ها مي‌شود. نكته قابل ذكر دیگر رعایت تعادل در مصرف غذاهی شیرین هنگام هیپوگلیسمی است زیرا مصرف بیش از حد و پشت سرهم ین غذاها باعث بالا رفتن قند خون مي‌شود.
بهترین كار این است كه مقدار مناسبی از این غذاها (۵-۴ حبه قند و یا یك لیوان آب میوه یا نوشابه) خورده شود و اگر پس از گذشت ۱۵ دقیقه هنوز علائم هیپوگلیسمی باقی مانده بود همین تعداد دوباره مصرف شود.

*رعایت چه نكاتی قبل از شروع فعالیت ورزشی در افراد دیابتی لازم است؟



تمامی افراد دیابتی قبل از شروع فعالیت بدنی باید با پزشك معالجشان مشورت كنند تا در صورت لزوم بررسی‌های لازم از نظر وجود عوارض دیابت (مثلاً معاینه ته چشم و یا نوار قلبی) صورت بگیرد. از آنجائیكه ورزش باعث افزایش مصرف قند در بدن مي‌شود قند خون را پیین بیاورد بنابرین اگر فرد دیابتی از داروهای پیین‌آورنده قند خون (قرص یا انسولین) استفاده مي‌كند لازم است تا قند خون خود را قبل از شروع ورزش اندازه بگیرد و در صورتیكه مقدار آن كمتر از mg/dl ۱۰۰ باشد به علت احتمال افزایش بیشتر آن در طول فعالیت بدنی، باید ورزش كردن را تا زمان كنترل قند خون به تعویق انداخت. افرادی كه دیابت آن فقط با رژیم غذایی كنترل مي‌شوند نیازی به مصرف میان وعده قبل از ورزش ندارند.



*منظور از اصطلاح “كنترل سختگیرانه دیابت” چیست؟



كنترل سختگیرانه دیابت روشی است كه در آن ۵ پایه اصلی درمان دیابت یعنی آموزش، كنترل روزانه، تغذیه صحیح ، فعالیت جسمانی و داروها به طور همزمان مورد استفاده قرار مي‌گیرد و لازمه آن مشاركت فعال فرد دیابتی در طرح درمانی ارائه شده توسط “تیم مراقبت از دیابت” شامل پزشك معالج، پرستار آموزش دیده و متخصص تغذیه مي‌باشد. یكی از ملزومات ین روش انجام آزمایشات مكرر قند خون در منزل و بكارگیری نتایج آن‌ها در تنظیم داروها و نحوه تغذیه و فعالیت بدنی مي‌باشد. با وجودی كه روش كنترل سختگیرانه دیابت ممكن است در ابتدا مشكل و پرهزینه به نظر برسد. ولی داری نتایج بسیار عالی در زمینه بهبود كیفیت زندگی افراد دیابتی و پیشگیری از عوارض دیابت (كه خود بسیار هزینه‌ بر هستند) مي‌باشد. انجام تزریقات متعدد انسولین (حداقل ۴ بار در روز) یكی از روش‌های مشهور انسولین درمانی در كنترل سختگیرانه دیابت مخصوصاً دیابت نوع ۱ است.


*اهمیت كنترل فشار خون در افراد دیابتی چیست؟

تحقیقات جدید نشان داده‌اند كه اهمیت كنترل فشار خون بالا در افراد دیابتی به منظور پیشگیری از عوارض دیابت به اندازه اهمیت كنترل قند خون است. به همین خاطر دیابتي‌ها باید فشار خون خود را به دقت كنترل كنند (فشار خون ایده‌آل برای این افراد فشار ماكزیمم كمتر از ۱۳ و مینیمم كمتر از ۱۸ میلي‌متر جیوه است). عوامل دیگری به كنترل بهتر فشار خون كمك مي‌كنند عبارتند از: كاهش وزن (در صورت وجود چاقی)، كاهش مصرف نمك، ورزش مرتب، ترك سیگار و مصرف نكردن الكل

raz72592
17-06-2009, 21:53
کتواسيدوز زماني اتفاق مي افتد که در بدن شما انسولين کافي براي بردن قند به داخل سلولها جهت تبديل به انرژي وجود نداشته باشد.
وقتي که سلولهاي بدن شما نتوانند قندي را که نياز دارند از خون برداشت نمايند قند خونتان بسيار بالا خواهد رفت و بدنتان شروع به تجزيه چربي ها براي تامين انرژي خواهد نمود اين عمل باعث آزاد شدن کتون هاي سمي بداخل خونتان خواهد شد.
اگر براي درمان در اين حالت انسولين دريافت نکنيد سه وضعيـ اتفاق خواهد افتاد:
۱- قند خونتان همچنان افزايش خواهد يافت.
۲- ساخته شدن کتونها در خون شما ادامه خواهد يافت و مقداري از اين کتونها وارد ادرار شما خواهد شد. نشانه اي که از افزايش خطرناک قند خون شما حکايت مي کند.
۳- سلولهاي بدنتان به شدت آسيب خواهند ديد که مي تواند منجر به بيماري شديد يا حتي مرگ بشود. کتواسيدوز ميتواند به سرعت اتفاق بيافتد مخصوصا زماني که شما دچار بيماريهايي چون سرماخوردگي ، زکام ، عفونت و غيره هستيد.
دليل اینکه چرا لازم است هميشه در مواقع مبتلا شدن به بيماري يا ملاحظه کردن علامت هاي هشدار دهنده هيپرگليسمي (قند خون بالا) قندخون و کتون ادرار خود را اندازه به گيريد در همين نکته نهفته است. ما درباره نحوه آزمايش وجود کتون در ادرار صحبت کرديم. ممکن است لازم باشد شما دوباره به عقب برگرديد و آن فصل را مجددا مرور کنيد تا مطمئن شويد که نحوه آزمايش کتون در ادرار بدرستي ياد گرفته ايد.
علائم هشدار دهنده کتواسيدوز
علائم متعددي وجود دارند که مي توانند شما را از اتفاق افتادن کتواسيدوز آگاه کنند. زمانيکه شما علامت هاي زير را ملاحظه کرديد ادرار خود را آزمايش کنيد:
* احساس تشنگي خيلي زياد کنيد.
* دفعات ادرار کردنتان افزايش يابد.
* بطور ناگهاني وزنتان کاهش پيدا کند.
* احساس ناراحتي در معده خود داشته باشيد و استفراغ کنيد.
* درد معده ( دل درد ) داشته باشيد.
* از دهانتان بوي ميوه گنديده بيايد.
اگر قند خونتان خيلي بالا باشد ( بيشتر از ۲۴۰ ميلي گرم در سي ليتر ) و ادرارتان کتون وجود داشته باشد بلافاصله با دکتر خود تماس بگيريد. زمان از دست ندهيد. اگر دچار کاهش سطح هوشيار شويد بايستي شخص ديگري شما را به پزشک برساند.
کتواسيدوز چگونه درمان مي شود
بلافاصله با پزشک خود تماس بگيريد او تصميم خواهد گرفت که آيا شما بايد انسولين بيشتري تزريق کنيد و آب بنوشيد يا به بيمارستان برويد. اگر تنوانستيد با پزشک خود تماس بگيريد به اورژانس نزديک ترين بيمارستان مراجعه کنيد.
چگونه ميتوان از پيدايش کتواسيدوز پيشگيري کرد
برنامه غذائي خود را بطور دقيق رعايت کنيد.برنامه فعاليت بدني روزمره خود را بطور صحيح انجام دهيد و تمام احتياط هاي لازم را حين ورزش بکار ببنديد قند خون خود را قبل و بعد از ورزش يا آنچنانکه پزشک دستور داده اندازه گيري کنيد.
زمانيکه قند خونتان از ۲۴۰ ميلي گرم در دسي ليتر بيشتر است درباره اينکه آيا ورزش کردن کار درستي است يا نه با پزشک خود مشورت کنيد. ورزش باعث خواهد شد بدنتان چربي بيشتري تجزيه کنو و کتون بيشتري وارد جريان خونتان شود.
برنامه تزريق انسولين خود را بطور دقيق مراعات کنيد هميَه مقدار مناسب انسولين را طبق برنامه داده شده توسط پزشک تزريق کنيد. قند خونتان را طبق يک برنامه منظم خودتان اندازه گيري کنيد. تمام نتايج رايادداشت نموده الگوي قند خون هاي بالا را ملاحظه کنيد.
در موارد زير ادرار خود را از بابت وجود کتون آزمايش کنيد.
* زمانيکه بيمار هستيد.
* در صورتيکه قند خونتان بيشتر از ۲۴۰ ميلي گرم در دسي ليتر باشد.
* زمانيکه احساس مي کنيد علائم هشدار دهنده هيپر گليسمي و کتواسيدوز در شما وجود دارد.
* زمانيکه توسط پزشک توصيه مي شود انسولين بيشتري تزريق کنيد.
اگر بمدت بيش از دو روز قند خونتان بالا باشد و يا ادرارتان کتون وجود داشته باشد حتما با پزشک معالجتان تماس بگيريد.

raz72592
17-06-2009, 21:55
جوانانی که مرحله عمیق خواب را ندارند، پس از سه شب موج آرامی را از مقاومت انسولینی در خود به وجود می‌آورند. همچنین می توان گفت که نداشتن خواب راحت و کافی، اختلالاتی را در متابولیسم گلوکز به وجود می‌آورد. داشتن خواب عمیق و راحت ممکن است برای بیماران دیابتی نوع ۲ دارای اهمیت باشد .
دیابت نوع ۲ با اضافه وزن بدن، رژیم غذایی غنی، زندگی پشت میزنشینی ارتباط دارد و مقدار کم خواب می تواند تغییراتی را در متابولیسم و اشتها به وجود بیاورد.
پس از سه شب اختلال در خواب، از هر ۹ نفر ۸ نفر حساسیت کمتری را به انسولین نشان می‌دهند و این امر بدون افزایش تولید انسولین می باشد.
کمبود خواب، اغلب ناشی از چاقی و افزایش وزن است و اکثر جوانان و بزرگسالان ۸۰ تا ۱۰۰ دقیقه در شب را در خوابی با موج آرام می گذرانند که با افزایش سن و پس از ۶۰ سالگی این زمان به ۲۰ دقیقه کاهش می‌یابد.

raz72592
17-06-2009, 21:57
عدم مهار صحیح ديابت نوع دو می تواند تاثيرات طولانی مدت بر روی مغز بگذارد . هیپوگلایسمی (HYPOGLYCEMIA) یا کاهش قند خون مهم ترین مشكلی است كه در درمان دیابت بوجود می‌آید و اغلب در اثر درمان اشتباه رخ می‌دهد. هیپوگلیسمی عبارتست از قند خون زیر ۸۰ میلی گرم در دسی لیتر یا قند خون زیر ۹۰ میلی گرم در دسی

عدم مهار ديابت نوع دوم مي تواند تاثيرات طولاني مدت بر روي مغز بگذارد. هيپوگليسمي (HYPOGLYCEMIA) زماني روي مي دهد که ميزان قند خون به طور خطرناکي افت پيدا کند.
پژوهشگران دانشگاه ادينبورو دريافتند کاهش قند خون موجب تضعيف حافظه و کاهش توان مغزي مي شود. دانشمندان دراين مطالعه هزار و ۶۶ فرد ۶۰ تا ۷۵ ساله مبتلا به ديابت نوع دوم را مورد بررسي قرار دادند.
نتايج اين تحقيقات در کنفرانس بنياد خيريه ديابت انگليس ارائه شده است.
هيپوگليسمي در اثر نرسيدن قند (گلوکز) به مغز که از آن به عنوان سوخت استفاده مي شود، بروز مي کند.
داوطلبان در اين مطالعه، هفت آزمون ارزيابي توانايي‌هاي ذهني مانند حافظه، استدلال و تمرکز حواس را انجام دادند.
از اين تعداد ۱۱۳ نفر که سابقه افت شديد قند خون داشتند نسبت به سايرين از عملکرد ضعيف تري برخوردار بودند.
اين افراد در زمينه توانايي کلي ذهني و واژگان،‌ عملکرد ضعيفي داشتند.
دکتر “جکي پرايس” مجري اين تحقيقات گفت: هيپوگليسمي موجب کاهش قواي ادراکي مي شود يا آنکه کاهش قواي ادراکي باعث مي شود کنترل ديابت براي شخص دشوارتر شود که خود اين امر موارد افت قند خون را افزايش مي دهد.
توضيح سوم براي اين مشکل مي تواند اين باشد که يک عامل ناشناخته موجب بروز هيپوگليسمي و کاهش قواي ادراکي فرد مي شود.
دانشمندان در حال انجام تحقيقات بيشتري در اين زمينه هستند.
دکتر لين فريم مدير مرکز تحقيقات ديابت انگليس گفت: اين تحقيق شواهد پيشين را مبني بر اينکه کنترل نامطلوب ديابت مي تواند بر عملکرد مغز تاثير بگذارد تقويت مي کند.

raz72592
17-06-2009, 21:59
نوروپاتي ديابتي
آسيب اعصاب يکي از عوارض شايع بيماري است که در اثر هيپرگليسمي ( بالا بودن قند خون )‌ ايجاد مي شود . * عوامل خطرساز :
هر چه مدت ابتلا به بيماري ديابت بيشتر باشد و هر چه بيماري ديابت ضعيفتر کنترل شود احتمال آسيب اعصاب و شدت آسيب بيشتر خواهد بود .
در اثر بيماري ديابت هر قسمتي از اعصاب محيطي و اعصاب خودکار ( سمپاتيک ها و پاراسمپاتيک ها ) مي تواند آسيب ببيند .
اعصاب خودکار به احشاء و عروق و غدد عصب دهي مي کنند و اعصاب محيطي وظيفه انتقال حس هاي پوستي را به عهده دارند و نيز باعث حرکت ارادي عضلات مي شوند . آسيب اعصاب بخاطر نارسايي در تغذيه رشته هاي عصبي توسط عروق ، آسيب ديده در اثر ديابت بوجود مي آيد . بعلاوه سطح بالاي گلوکز ( قند خون ) در آسيب اعصاب دخالت دارد .
به طور متوسط بيماران ديابتي طي ۲۰-۱۰ سال بعد از شروع بيماري دچار آسيب اعصاب مي شوند البته بعضي بيماران بسيار سريعتر دچار علائم عصبي مي شوند و بعضي ديگر اصلاً گرفتار نمي شوند .
آسيب اعصاب محيطي به اعصابي اطلاق مي شود که از جمجمه يا نخاع بيرون مي آيند . اعصابي که از جمجمه بيرون مي آيند به چشم ها ، زبان ، به صورت ، گوش ها و … مي روند ، و اعصابي که ازنخاع بيرون مي آيند به عضلات ارادي بدن شاخه هاي حرکتي مي دهند . اعصاب نخاعي شاخه هاي حسي نيز دارند که حس هاي لمس ، حرارت ، درد و … را انتقال مي دهند .
نوروپاتي ديابتي ( آسيب به اعصاب ) معمولاً مرحله به مرحله رخ مي دهد . در ابتدا بيشتر آسيب به شاخه هاي حسي اعصاب محيطي وارد مي شود . بيماران از سوزن سوزن شدن و گرفتگي در دست ها و پاها شکايت دارند که موقتي بوده و متناوباً رخ مي دهد . در مرحله بعدي دردها بيشتر و شديدتر و طولاني تر مي شود و در نهايت دچار فقدان حس مي شود . اين مسئله به طور شايعي در بيماران ديابتي رخ مي دهد . فقدان حس در پاها باعث مي شود فرد به طور مکرر به پاهايش آسيب و ضربه بزند و متوجه نشود و فرد دچار پاي ديابتي شود .
آسيب به اعصاب خودکار نيز به طور شايعي در بيماران ديابتي رخ مي دهد . اعصاب خودکار به جاهايي عصب دهي مي کنند که عملکرد غيرارادي دارند . مثل قلب -عضلات صاف احشاء و ارگانهاي داخلي و غدد .
شايعترين درگيري در دستگاه گوارشي روي مي دهد . معده دچار بي حرکتي و تأخير در تخليه شده و فرد دچار درد شکم و احساس سنگيني ، تهوع و استفراغ مي شود . يبوست يا اسهال در بيماران ديابتي شايع است .
ريتم طبيعي قلب مي تواند در بيماران ديابتي دچار اختلال شود و فرد دچار علائم قلبي شود . بدنبال آسيب اعصاب مثانه فرد مي تواند دچار بي اختياري يا احتباس ادراري شود .
در مردان اختلال نعوظي بدليل بيماري ديابت ممکن است رخ دهد .

raz72592
17-06-2009, 22:03
* پيشگيري :
کاملاً مشخص است که کنترل دقيق قند خون از ايجاد آسيب اعصاب در بيماران ديابتي جلوگيري مي کند . مراقبت از پاها ( پوشيدن کفش هاي مناسب و راحت ، شستشوي مرتب پاها و جلوگيري از ضربه و آسيب به پاها و درمان مناسب زخم پاها ) از ايجاد پاي ديابتي و يا پيشرفت آن جلوگيري مي کند .

* علائم و نشانه ها :
باد کردن ( ورم کردن )‌ صورت ، اندام ها ( پاها )
اضافه وزن غيرارادي
کاهش اشتها
از دست دادن وزن غيرارادي ( بخاطر از دست دادن پروتئين بدن و مصرف پروتئين عضلات و … )
تهوع ،‌ استفراغ
خستگي ، حال عمومي بد ، سردرد ، سکسکه هاي مکرر ،‌ خارش بدن
فشار خون بالا
تشنگي ، پرنوشي ، زياد ادرار کردن ( در مراحل ابتدايي بيماري )
تشخيص :
آزمايش نمونه ادرار و بررسي پروتئين در آن مي بايد صورت بگيرد .
وجود پروتئين در ادرار نشانه آسيب کليوي در اثر ديابت مي باشد .
پروتئين دفع شده ، بيشتر اوقات آلبومين است .
گاه براي اندازه گيري مقدار پروتئين دفع شده ، نياز به جمع آوري ادرار ۲۴ ساعته است .
در آزمايش تجزيه ادرار علاوه بر پروتئين ، ممکن است قند نيز يافت شود که نشانه کنترل ضعيف قندخون توسط بيمار است .
اندازه گيري مقدار کراتينين سرم و نيتروژن اوره خون براي فهميدن ميزان آسيب کليوي و نارسايي کليوي صورت مي گيرد . با پيشرفت نارسايي کليوي مقدار کراتينين سرم و نيتروژن اوره خون بالا مي رود .

raz72592
19-06-2009, 18:19
شوره سر


شوره سر یا سبوره pitiriasis capitis با پوسته‌ریزی پوست سر مشخص می‌شود که همراه با خارش و گاهی اوقات همراه با قرمزی ودلمه می‌باشد. شوره سر نوع خفیف درماتیت سبوروئیک می‌باشد. درماتیت سبوروئیک یا درماتیت‌ شوره‌ای‌ به ضایعات قرمز و پوسته‌دار پوست که باتولید سبوره (پوسته‌های‌ چرب‌ یا خشک‌ سفید رنگ)‌ و خارش همراه است، گفته می‌شود. این‌ بیماری‌ مسری‌ نیست‌.
مکانیسم ایجاد بیماری

پوست سر بطور طبیعی در اثر لایه لایه شدن طبقه شاخی آن لایه‌های شاخی قدیمی را ازدست داده و لایه‌های جدید جایگزین می‌گردند. این عمل آهنگ و ریتم طبیعی و مشخصی دارد اگر آهنگ و سرعت ریزش پوسته‌های طبقه شاخی مو از حالت طبیعی خارج شده و تشدید و تسریع شود حالتی به نام شوره سر ایجاد می‌گردد. شوره سر به حدی شایع است که برخی متخصصان آن را امری طبیعی می‌دانند. پس شوره سر در اثر جدا شدن سلول‌های خارجی پوست سر به وجود می‌آید و باید نسبت به درمان این عارضه اقدام کرد.
علل شوره سر

شوره سر بدلایل مختلفی از قبیل تغذیه نادرست ، هیجان و نگرانی و استرس ، هوای‌ گرم‌ و مرطوب‌ ، یا سرد و خشک‌ ، ، پوست‌ چرب ، تعریق زیاد ، عدم تعادل هورمونها بخصوص آندروژنها ، مصرف بی‌رویه مواد آرایشی مو و عدم رعایت نظافت مو (شامپو نزدن‌ مرتب‌ ، عدم شست‌و‌شوی کافی سر متعاقب استفاده از شامپو و یا باقی ماندن بقایای صابون در پوست سر) ظاهر می‌شود. همچنین شوره علت میکروارگانیسمی و نیز قارچی داشته و همچنین عوامل ذکر شده در بالا ، در ایجاد شوره سر موثرند.
آیا علت شوره قارچ است؟

قارچها روی پوست سر بسیاری افراد وجود دارند، اما همه این افراد به شوره سر مبتلا نیستند. شوره سر در افراد مختلف ، شدتهای مختلفی دارد و این هم دلیل دیگری است بر این که در سر بعضی از ما عاملی وجود دارد که باعث می‌شود یکی همیشه از شوره سر کلافه باشد و دیگری اصلا سرش شوره نزند. حتی در یک فرد هم این میزان شوره سر در زمانهای مختلف تفاوت دارد.
از قدیم ، دانشمندان عقیده داشتند پوسته‌های ریز روی سر یا همان شوره‌ها توسط قارچ کوچکی که روی پوست سر رشد می کند، ایجاد می‌شوند. امروزه ، وجود چنین قارچهایی اثبات شده است. التهاب پوست هم نکته ای مهم است. قارچها ابتدا روی پوست سر ساکن می‌شوند و بعد روی چربی موجود بر پوست سر. آنها این چربیها را به اسیدهای چرب دلخواه خودشان تجزیه می‌کنند و حتی موادی را که مانع و مزاحم رشد آنهاست از بین می‌برند. این التهاب باعث می‌شود سلولهای پوست سر سریعتر تقسیم شوند و بعد از آن ، محیط مناسبی برای رشد قارچها فراهم شود. همه اینها دست به دست هم می دهند و باعث تقسیم سریع تر سلولهای پوست سر و در نتیجه ایجاد شوره سر می شوند. هنوز هم کسی نمی‌داند علت چند میلیون پوسته سر که هر روزه روی لباس افراد مختلف می‌ریزد چیست. در شرکتهای سازنده شامپوهای ضد شوره ، میکروبیولوژیستها بدقت مشغول رشد دادن قارچهایی هستند که از پوسته‌های ریز سر به وجود آمده‌اند. هدف آنها این است که بفهمند این قارچها روی چه موادی بهتر رشد می‌کنند. اگر آنها این مطلب را بفهمند و بتوانند تغییر مختصری در این مواد که روی پوست سر وجود دارند، ایجاد کنند، درمان شوره سر را کشف کرده‌اند. دو گونه از قارچها هستند که باعث شوره سر می شوند: «مالاسزیا وستریکتا» و «مالاسزیا گلوبوسا». تنها علتی که باعث شده است همه فکر کنند «مالاسزیا فورفور» عامل شوره سر است ، این است که این قارچ روی محیطهای کشت رشد می‌کنند. اما دوگونه دیگر ، حساستر از آن هستند که روی چربیهای حیوانات یا گیاهی رشد کنند و برای رشد ، حتما نیاز به چربی پوست انسان دارند. در حال حاضر ، فقط قارچها مسوول ایجاد شوره سر به حساب نمی‌آیند.

raz72592
19-06-2009, 19:01
درمان شوره و پیشگیری‌

نمی‌توان‌ از آن‌ پیشگیری‌ قطعی بعمل آورد. اما برای‌ به‌ حداقل‌ رساندن‌ شدت‌ یا دفعات‌ شعله‌ور شدن‌ بیماری می‌توانیم از روشهای زیر استفاده کنیم.
درمان ساده و غیر دارویی



برس زدن مرتب موها در درمان شوره سر اهمیت زیادی دارد زیرا سبب می‌شود که جریان خون سریعتر شود و سلول‌ها تغذیه شوند. هر شب پیش از رفتن به رختخواب با یک برس مویی ،‌ موهای خود را از جهات مختلف برس بزنید، به طوری که در حدود صدبار برس روی سرتان حرکت کند و در تمام نقاط خون را به جریان بیندازد. شانه کردن مرتب موها بویزه در هوای آزاد و تمیز تاثیر بسیاری در درمان شوره سر دارد. زیرا این کار موجب افزایش جریان خون و سلولهای بافت پوست سر می‌شود.
روزانه‌ یک‌ بار سر خود را به‌ خوبی‌ شامپو کنید. طریقه‌ شستن‌ سر با شامپو اهمیت‌ بیشتری‌ از نوع‌ شامپو دارد. هنگام‌ شامپو کردن‌، پوسته‌ها را با ناخن‌هایتان‌ سست‌ کنید و سرتان‌ را حداقل‌ 5 دقیقه‌ مالش‌ دهید. برای تمیز کردن موها ، ‌از شامپوی متناسب با جنس موهایتان استفاده کنید. می‌توانید به این شامپو بر حسب نوع موها مقداری مواد تقویت کننده گیاهی یا حیوانی بیفزایید.

رژیم غذایی

به گفته بعضی متخصصین علل اصلی شوره سر بر اثر بد غذایی است. درصورتی که شوره سر در اثر بدغذایی باشد رژیم غذایی مناسب برای آن توصیه می‌شود. پرهیز از خوردن چربی‌های حیوانی، پرهیز از زیاده‌روی در مصرف شیرینی‌ها ، شکلات ، ‌‌آجیل ، ‌غذاهای سرخ شده و پر ادویه سلامت را به موها باز می‌گرداند. برای کسانی که با مشکل شوره سر رو برو هستند،‌ خوردن سبزیها و میوه‌ها و مواد پروتئین‌دار به مقدار فراوان تجویز می‌شود. غذاهایی که ویتامینهای A ، E ، B و پروتئین به حد کافی دارند، از شوره سر جلوگیری می‌کنند.
درمان شوره بروش سنتی

بهترین درمان طبیعی برای شوره سر آب سیب است. برای معالجه موهایتان را با آب سیب ماساژ دهید. اسیدهای طبیعی موجود در این میوه سلولهای مرده را از سر جدا می‌کند. پس از چند دقیقه سرتان را با شامپو بشوئید. سرکه سیب همراه با آب گرم نیز می‌تواند بعنوان ضد شوره و ضد چربی عمل کند.
درمان شوره بروش دارویی



برای‌ رفع‌ شوره‌ مختصر سر می‌توانید از شامپوهای‌ طبی ضدشوره‌ از جمله سلنیوم سولفید ، کتوکونازول ، پیریتنیوم زینک (پریتیون روی) و انواع شامپوهای پلی‌تار و شامپو های آنتی سپتیک مانند شامپو ستاولون و نیز لوسیون‌های‌ نرم‌کننده‌ پوست‌ استفاده‌ کنید.
در موارد شدیدتر ، امکان‌ دارد شامپوهای‌ حاوی‌ قطران‌ یا کرم‌ پوست‌ سر حاوی‌ کورتیزون‌ تجویز شود. برای‌ مالیدن‌ دارو روی‌ پوست‌ سر ، موها را در قسمت‌ کوچکی‌ از سر هم‌ باز کنید و پماد یا لوسیون‌ را به‌ خوبی‌ روی‌ پوست‌ سر بمالید. این‌ کار را در سایر نقاط‌ مورد نظر تکرار کنید.
در شوره شدید سر (با پوسته ریزی و دلمه) پماد 5 درصد اسید سالیسیلیک مفید است.

عواقب‌ بیماری

شوره سر یکی از بیماریهای شایع مو است که‌ یک‌ بیماری‌ مزمن‌ است‌، غالباً بیماری‌ مدت‌ها خاموش‌ باقی‌ می‌ماند. در هنگام‌ مرحله‌ فعال‌ بیماری‌، علایم‌ را می‌توان‌ با درمان‌ کنترل‌ کرد. این‌ بیماری‌ باعث‌ ریزش‌ مو نمی‌شود و موی چرب و شوره نقشی در طاسی سر ندارند. ولی دست‌ پاچگی‌ و عدم‌ احساس‌ راحتی‌ در برخوردهای‌ اجتماعی‌ و عفونت‌ باکتریایی‌ ثانویه‌ در نواحی‌ درگیر از عوارض‌ آن هستند

raz72592
20-06-2009, 20:44
خطر مبتلا شدن به سرطان مری در میان کودکانی که مواد سوزاننده خورده اند هزار برابر بیشتر است .

خوردن مواد سوزاننده یکی از شایع ترین مشکلاتی است که والدین،خصوصا در کودکان 1تا5سال خود با آن مواجه می شوند .این گونه صدمات اغلب به علت مواد پاک کننده قلیایی وبه میزان کمتر اسید ها بوده ودر بیشتر موارد باعث آسیب مری وبه ندرت معده واثنی عشر می شوند اگر این مواد به شکل پودر باشند،با تنفس به داخل دستگاه تنفس آسپیره شده وباعث آسیب حنجره و راههای هوایی می شوند که میزان صدمه مری کمتر خواهد بود .مواد قلیایی اغلب بی مزه وبدون بو بوده ودر حجم زیاد بلعیده شده و ضایعات عمیق تری ایجاد کرده وبا خطر سوراخ شدن مری همراه هستند .علائمی مانند استفراغ،درد قفسه سینه، اشکال در بلع،تنفس مشکل،خونریزی گوارشی وگریه بی صدا دال بر وخامت وشدت ضایعات است.

والدین در تمام موارد خوردن مواد سوزاننده باید به پزشک متخصص گوارش مراجعه کرده و درجه شدت سوختگی با دیدن مخاط دستگاه گوارش با آندوسکوپی تعیین شده ودر درمان وپیگیری های لازم برنامه ریزی شود .

سوختگی وزخم های سفید رنگ روی لب ها ودهان می تواند دال بر سوختگی باشد ولی نبودن این ضایعات دال بر عدم وجود ضایعات مری ومعده نیست .در این موارد استفراغ نباید تحریک شود چون خطر تشدید آسیب مری وهمچنین ورود ماده آسیب رسان به مجاری تنفسی وجود دارد.شتشوی معده با مواد خنثی کننده نباید انجام شود وبه علت احتمال تشدید آسیب،دادن نوشابه یا آب پرتغال یا سایر مواد خنثی کننده قد غن است .در همه موارد از دادن مواد خوراکی باید امتناع کرده وضمن بستری کردن در بیمارستان،شدت ضایعه با آندوسکوپی که طی 12تا48ساعت بعد از خوردن انجام می شود،تعیین شود.
از گذاشتن لوله های دهانی –معدی قبل از اقدام تشخیصی فوق به علت احتمال تشدید ضایعات وسوراخ کردن مری باید خودداری شود .دادن آب یا مواد خنثی کننده با ایجاد واکنش های شیمیایی وتولید حوادث ممکن است با عث تشدید آسیب شوند.بعد از 24تا48ساعت تحت نظربودن کودک،با نظر پزشک متخصص ودر صورتی که سوختگی خفیف باشد،تغذیه با مایعات شروع شده ولی در صورتی که سوختگی متوسط یا شدید باشد،درمان به مدت 3تا4هفته در بیمارستان ادامه می یابد.

یکی از عوارض این ضایعات تنگی مری بوده وبعد از چند هفته از بیمار عکس رنگی با باریم به عمل می آید تا از ایجاد تنگی اطمینان حاصل شود.در صورت بروز تنگی مری گشاد کردن با بالون توسط متخصص مربوطه در طی چند جلسه متوالی انجام می شود.در صورت بروز اشکال در بلع وخوردن غذا در طی ماههای آینده باید به فکر تنگی مری بوده وبا مراجعه به پزشک مربوطه وعکس برداری وجود آن بررسی واقدام درمانی به عمل آید .گاهی به ندرت به علت عمق وشدت خیلی زیاد ضایعات مانند سوراخ شدن مری یا کوتاهی مری ویا ....تنگی های سرتاسری وطولانی مری،انجام عمل جراحی ضرورت خواهد داشت .
اسیدها به علت بد مزه بودن معمولا به میزان زیاد خورده نشده وبه علت سرعت عبور زیادتر از مری اغلب باعث سوختگی معد ه خصوصا در حوالی دریچه خروجی آن می شوند .بعد از اقدامات اولیه تمام کودکانی که مواد سوزاننده خورده اند،باید به مدت طولانی هر سال یک تا دو بار به پزشک مراجعه کنند چون خطر سرطان مری در آنها هزار برابرافراد معمولی است.با توجه به بروز شیوع زیاد وعوارض زیاد،والدین باید تمام مواد شیمیایی را در ظروف مخصوص با درهایی که توسط کودکان قابل باز کردن نباشد،دور از دسترس آنان نگهداری شوند وتمام آنها بر چسب مخصوص داشته با شند.

سفید کننده ها خصوصا اگر به میزان کمتر از صد سی سی خورده شوند،چون رقیق شده هستند معمولا ضایعات شدیدی ایجاد نکرده و در صورتی که علامت نداشته باشند عارضه ای ایجاد نمی کنند ولی اقدامات احتیاطی در مورد آنها نیز ضرورت دارد.اشکال در خوردن معمولا در روزهای اول اغلب به علت التهاب وتورم ایجاد می شود وممکن است مرتفع شود .وجود تب وبی حالی ممکن است به علت سوراخ شدن مری وعفونت فضای قفسه سینه بوده ونیاز به بستری ودرمان با آنتی بیوتیک دارند.مشکلات تنفسی خصوصا تنفس صدا دار یا گریه بی صدا دال بر ضایعات مجاری تنفسی بوده ونیاز به مراقبتهای ویژه دارند.دادن مواد شیمیایی وحتی نوشابه ها توسط والدین در مواردی که لقمه غذا در مری گیر کرده باشد، باعث ضایعات مری شده وممنوع است.بعضی اجسام سخت مانند باطری دیسکی نیز حاوی مواد شیمیایی سمی بوده ودر طی 4ساعت ممکن است مری را سوراخ کنند وبا مراجعه اورژانسی به متخصص باید به خارج کردن آنها اقدام شود.

raz72592
20-06-2009, 20:48
جسم خارجی در 90درصد موارد به دستگاه گوارش و بقیه موارد به دستگاه تنفسی وارد می شود وبروز این اتفاقات (بلعیدن اجسام خارجی) در سن یک تا 5سالگی و اغلب در پسرهاست....در بچه های کوچک ،اغلب سکه ،با طری دیسکی ودر بچه های بزرگتر استخوان ولقمه غذاست.
جسم خارجی اگر در مری گیر کند ،با شروع نا گهانی سختی بلع ،تنفس صدا دار ،اشکال تنفسی ،خشونت صدا ،آبریزش از دهان ،درد پشت جناغ ،استفراغ تظاهر کرده ولی ممکن است بی علامت با شد. در اغلب موارد، در ثلث فوقانی مری گیر می کند که با علائم تنفسی همراه بوده وباید به طور اورژانسی خارج شود.

اجسام خارجی در 80تا90درصد موارد از مری عبور می کند ولی اگر در مری گیر کند وبی علامت باشند معمولا تا 24ساعت عارضه ای ندارد و می توان به آنها فرصت عبور داد وسپس آن را خارج کرد ولی اگر علامت داشته با شند یا جسم نوک تیز ویا باطری باشد باید آن را به طور اورژانسی خارج کرد.اگر لقمه غذا گیر کرده با شد حتما مری از نظر تنگی واختلالات حرکتی باید بررسی شود واز خوردن نوشابه های گازدار وآنزیم ها باید خودداری شود.اگر جسم خارجی وارد معده شده باشد تا 48ساعت می توان صبر کرد واگر دفع نشد با ید توسط آندوسکوپی خارج شود.

برای مواد دیگر مثل سکه ها به مدت 6-4 هفته صبر می کنیم واگر از معده عبور نکرد توسط آندوسکوپی خارج می شوند ،اجسام بزرگتر با طول بزرگتر از5سانتیمتر وعرض بزرگتر از 2سانتیمتر معمولا از دریچه خروجی معده عبور نکرده ولازم است توسط آندوسکوپی خارج شوند.سکه ها در مری اگر علامت دار باشند فوری واگر بی علامت باشند بعد از 24ساعت توسط آندوسکوپی خارج شده وگاهی به داخل معده رانده می شوند.

باطری ساعت به علت جریان الکتریکی ضعیف ،اثر فشاری ،مواد قلیایی واثر سمی الکترولیت ها در طی 4ساعت باعث سوراخ شدن مری شده وباید به طور اورژانس خارج شوند ولی در معده تا48ساعت فرصت برای عبور دارند.اجسام نوک تیز در مری باید فوری خارج شوند ولی در معده اگر بی علامت باشند وبزرگ نباشند می توان با ملاحظه احتمال گیر کردن پی گیری شوند ولی بهتر است خارج شوند.

اجسام خارجی سربی به علت ایجاد سمیت با سرب خصوصا در تماس با اسید معده باید فوری خارج شوند. کیسه های حاوی مواد مخدر مانند هروئین با بسکت آندوسکوپی وگاهی جراحی باید فوری خارج شوند.

اگر جسم خارجی از دریچه خروجی معده عبور کرده ودر روده ها باشد تا زمان دفع آن باید پیگیری شود وبه طور هفتگی عکسبرداری برای تعیین محل آن انجام شود.والدین بایدآگاه باشند در صورت بروز هر گونه علامتی که دال بر انسداد یا سوراخ شدن روده ها با شد مانند استفراغ ودل درد واتساع شکم سریع به پزشک معالج کودک مراجعه کنند.

در صورت هر گونه شک تشخیصی به بلع جسم خارجی ویا بروز علائم آن بررسیهای تصویربرداری شامل گرافی گردن ،سینه ،شکم در نماهای قدامی وجانبی برای تعیین محل وتعداد آن ضرورت دارد تا براساس محل، تعداد ،اندازه ،جنس آن وعلائم بیمار تصمیم گیری شود.

گاهی برای بررسی اجسامی که با گرافی ساده نشان داده نمی شوند نیاز به عکس رنگی با ماده حاجب یا سونوگرافی خواهد بود.اگر جسم خارجی وارد روده شده است ،به طور هفتگی پی گیری شده ودر صورتی که جابجا نشده باشد یا باعث علائم انسداد یا سوراخ شدن شده باشد ،باید با عمل جراحی خارج شوند.

اجسامی که در روده هستند ،برای تسریع خروج نیاز به رژیم غذایی خاص یا داروها ی محرک روده یا مولد اسهال وضد اسیدها ندارند.اگر جسم خارجی در مری بیشتر از 24ساعت بماند،معمولا باعث پارگی جدار مری شده وعفونت قفسه سینه ،آبسه ریه ،دیور تیکول ،فیستول به آئورت ،آنوریسم آئورت و...ممکن است ایجاد شوند. در باطری ها ی دیسکی سوراخ شدن مری در زمانی کمتر از 4ساعت ممکن است حادث شود.اجسام نوک تیز خطر بیشتری داشته ودر صورت گیر کردن در قسمت فوقانی مری ممکن است باعث آبسه های اطراف حلق ،تورم اپی گلوت ،آبسه های مغزی علاوه بر مواردی که قبلا ذکر شد )شوند.

تمام موارد بلع جسم خارجی مستلزم مراجعه به پزشک متخصص یا مشاوره تلفنی با وی بوده وتصمیم نهایی بر حسب مورد وکلینیک بیمار در صلاحیت پزشک بیمار بوده وذکر مطالب فوق دال بر عدم مراجعه برای مراقبت های پزشکی در این موارد نیست.

raz72592
20-06-2009, 20:49
تابلوی استفراغ دوره ای به صورت حملات راجعه استفراغ است که در فواصل آن فرد کاملا سالم و طبیعی است. این اختلال اغلب در کودکان رخ می دهد ولی در بالغین نیز دیده میشود .در کودکان سن متوسط شروع علائم حدود پنج سالگی وسن متوسط تشخیص در حدود ده سالگی است. در بالغین شیوع کمتری داشته و میزان شیوع آن در هر دو جنس برابر است.مدت حملات استفراق از یک تا بیست روز متغیر بوده ومتوسط سن شروع آن حدود ‎35 سالگی است ولی در تمام سنین هم مشاهده می شود.

زمان آن حدود 4.6 روز میباشد فواصل میان حملات فرد بدون علامت و از ‍15 روز تا 60 ماه متغیر و به طور متوسط سه ماه است .متوسط تعداد حملات در کودکان 12 بار در سال و در بالغین 4 بار در سال است. علت آسیب شناسی آن نا شناخته بوده ولی ممکن است تظاهری از یک گروه اختلالات مختلف باشد.
بیماری های دستگاه گوارش، بیماری های دستگاه ادراری وکلیه ها، سنگ های صفراوی و ناهنجاری های پانکراس ازعلل این اختلال است. ارتباط این اختلال با میگرن (میگرن شکمی وسردرد های میگرنی) شناخته شده است. استفراغ دوره ای ممکن است با آلرژی غذایی وبیماریهای متابولیک، اختلالات غدد درون ریزو بیماری های میتو کندریال در ارتباط باشد. استفراغ دوره ا ی در بعضی بیماران علامتی از میگرن بوده و در بعضی بیماران استفراغ دوره ای با گذشت سن به سردرد های میگرنی تبدیل می شود .در 80 درصد کودکانی که دارای خانواده هایی با سابقه میگرن میباشند، علائم استفراغ دوره ای مشاهده میشود. آلرژی های غذایی خصوصا حساسیت به شیر گاو، سویا و تخم مرغ، شکلات و پنیر گاهی باعث حملات دوره ای استفراغ درکودکان می شوند. اختلال غدد درون ریز که محور هیپوفیز فوق کلیه را درگیر کرده باشد ممکن است با استفراغ های دوره ای همراه باشد. در این موارد استفراغ با ضعف شدید و افزایش فشار خون همراه است و هورمونی بنامcrfباعث فلج معده شده است. دختران قبل از هر بار قاعدگی ممکن است حملات استفراغ یا حملات سردرد میگرنی داشته باشند.بیماریهای متابولیسم به خصوص اختلالات میتو کندریال در متابولیسم اسید های چرب و نقایص زنجیره تنفسی با حملات استفراغ واپیزودهای اختلال متابلیک همراه بوده و بروز آن با عفونت ها ونا شتایی طولانی مدت تحریک میشوند.

اپیزود های مکرر استفراغ با شروع حاد و طول کمتر از یک هفته که سه بار یا بیشترتکرارشده باشدودر بین حملات فردکاملا سالم باشد اختلال استفراغ دوره ای را مطرح می کند. این حملات خود به خود وبدون درمان نیز خوب شده ولی گاهی برای جبران آب واملاح، نیاز به مایع درمانی وریدی وجود دارد.شروع حملات بیشتر در صبح زود اتفاق می افتد و به طور متوسط 1تا4روز طول می کشد. در 75 درصد کودکان یک علت تحریک کننده برای شروع حملات مانند عفونت ها یا عوامل روانی وجود دارد.

*در کودکان مصرف محلول های قندی و غذای کم چرب باعث کوتاه شدن مدت وکم شدن تکرار حملات میشود.

raz72592
20-06-2009, 20:50
روشهای درمانی :
ابتدا در تمام بیماران باید مطالعه تصویر برداری دستگاه گوارش با ماده حاجب انجام شود تا ناهنجاری های ساختمانی دستگاه گوارش به عنوان علت احتمالی استفراغ مورد بررسی قرار گیرد. در بررسی این اختلال باید یک سری آزمایش کامل شامل: شمارش سلولی، تست های کبدی، تست های لوزالمعده، آزمایش کامل آنالیز ادراری و ارزیابی اختلالات متابولیسم نیزانجام شود همچنین آندوسکوپی فوقانی برای ارزیابی زخم والتهاب های دستگاه گوارش فوقانی باید انجام شود.

مطالعه تصویر برداری به روش سونو گرافی یا سی تی اسکن از شکم جهت بررسی لوزالمعده، سیستم ادراری، سیستم صفراوی ضرورت دارد. در بالغین برای رد کردن تومور های بد خیم،-سی تی اسکن شکم و لگن توصیه میشود.

در سندرم استفراغ دوره ای سایر علل استفراغ اعم از ساختمانی یا التهابی باید بررسی شده وبیماریهایی که مر تبط با این سندرم هستند نیز باید ارزیابی شوند.در مرحله حمله استفراغ ممکن است در موارد شدید نیاز به بستری کردن ودادن مایعات وریدی وضد استفراغ ها وجود داشته باشد.بیمار باید تحت نظر یک متخصص گوارش مورد ارزیابی قرار گیرد از تمام فاکتور های محرک حملات استفراغ مانند هیجانات روانی پرهیز شود.هیچ درمان خاصی برای سندرم استفراغ دوره ای وجود ندارد ولی مصرف تجربی بعضی داروها در اختلالات مرتبط با آن باعث کنترل علائم می شوند. اگر سابقه خانوادگی میگرن وجود دارد درمان ضد میگرن انجام می شود .

داروهایی که در این موارد بکار می رود شامل: سوماتریپتان، اریترومایسین، ایندرال، سیپروهپتادین،ایمی پرامین ،آمی تریپتیلین و...است که باید تحت نظر پزشک مربوطه مصرف شود. در مواردیکه در یک بیماری زمینه ای مرتبط با استفراغ یافت می شود درمان آن موجب بهبود حملات استفراغ می شود مثلا در تنگی محل اتصال کلیه به حاجب، عمل جراحی و رفع آن لازم است ویا در مواردوجود زخم معده یا اثنی عشر ویا بیماریهای التهابی روده ها درمان این اختلالات باعث بهبود استفراغ می شود .

در هر فردی که حملات مکرر استفراغ به مدت یک یا چند روز رخ داده ودر فواصل حملات فرد کاملا طبیعی است باید تحت عنوان سندرم استفراغ دوره ای و زیر نظر متخصص گوارش ارزیابی کامل بیماری های مرتبط با این سندرم و همچنین بررسی کامل برای رد کردن سایر علت های استفراغ مانند ناهنجاری های ساختمانی دستگاه گوارش یا سیستم ادراری یا بیماریهای دستگاه اعصاب مرکزی و در بالغین بررسی شکم و لگن برای رد کردن تومورهای بد خیم انجام شود. در کودکان ارزیابی اختلالات متابولیسم باید هنگام حملات انجام شود .

وجود علایم هشداردهنده مانند خونریزی گوارشی یا درد های شکمی شدید یا یکطرفه یا ادامه علائم در فاصله بین حملات مانند سر درد یا درد شکم نیاز به بررسی های ویژه داشته و ناقض تشخیص سندرم دوره ای هستند.

در استفراغ دوره ای سابقه خانوادگی سردرد های میگرنی باید به پزشک اطلاع داده شود همچنین وجود بعضی از علائم که مشخصه این اختلال نیستند مانند خونریزی گوارشی ،درد شکمی شدید، کاهش وزن، تشدید با گذشت زمان، به عنوان علائم هشداردهنده تلقی شده و باید پزشک در جریان امر قرار گیرد.

raz72592
20-06-2009, 20:53
دل درد مزمن یک علامت شایع در کودکان ونوجوانان است که والدین با آن مواجه بوده ودر برخورد با آن دچار چالش هستند.طبق تعریف، به دل دردی که حداقل سه ماه طول کشیده باشد "مزمن"اطلاق می شودولی بعضی پزشکان دردهای طولانی تر از یک ماه را نیز مزمن تلقی می کنند. دردی که بیش از سه نوبت تکرار شده باشد ودر هر نوبت شدت آن فعالیت های طبیعی کودک را مختل کرده باشد "دل درد راجعه" می گویند.

در طب بالینی این اصطلاحات مترادف هم نیز به کار می رود.درد توسط گیرنده های عصبی موجود در مخاط یا جدار احشا وصفاق وعضلات حس شده وتوسط مغز آنالیز ودرک می شود.آستانه درک درد بین افراد متفاوت بوده وعوامل روانی روی درک درد تاثیر زیادی دارند .دردهای مربوط به سیستم گوارش به جز در موارد محدود اغلب در خط وسط بدن حس شده ومحل آن به طور دقیق با انگشت قابل تعیین نیست.دردهای مربوط به سیستم گوارش گاهی در محلی دورتراز عضو بیمار حس شده وگاهی با افزایش حساسیت جلدی وافزایش عضلات شکم می باشد.از طرف دیگر گاهی منشا دردهای شکمی، بیماری های خارج از دستگاه گوارش مانند عفونت ریه یا عفونت گلو است.

شیوع درد مزمن شکم در 9تا15درصد کودکان بوده وحداکثر شیوع آن در سن 5تا6سالگی است.شایع ترین فرم درد شکم کودکان دردهای عملکردی یا فونکسیونل است که درگیری عضوی یا بیماری ارگانها یا اختلالات فیزیولوژیک یا ساختمانی برای آن یافت نمی شود.دردهای عملکردی اغلب در اطراف ناف وبا کیفیت مبهم بوده وارتباطی با غذا خوردن وفعالیت های فیزیکی ندارند .اگر چه گاهی کودک همراه با درد دچار رنگ پریدگی ،تهوع، سر درد وخستگی می شود ولی کودک هیچ علامت دیگری در سایر ارگانها مانند مفاصل وهمچنین هیچ علامت گوارشی دیگری مانند استفراغ، اسهال ،یبوست ودفع خون ندارد.

حملات معمولا کمتر از یک ساعت طول کشیده وکودک ازیک سلامت عمومی خوب ورشد وتکامل طبیعی برخوردار است .فاکتورهای روانی مانند استرس ،اضطراب وافسردگی وفاکتورهای اجتماعی مانند جدایی وطلاق باعث تشدید درد می شوند. دردهای عضوی یا ارگانیک به دردهایی گفته می شود که یک اختلال ساختمانی ،فیزیولوژیک یا بیماری ارگانی وجود داشته باشد. شایع ترین علل دردهای عضوی شامل بیماریهای التهابی روده، زخم معده واثنی عشر، عفونت ادراری، سو جذب قندها، یبوست ،عفونتهای تناسلی ولگن، عفونت های انگلی و مسمومیت با فلزات سنگین هستند.

در دختران جوان عفونت دستگاه تناسلی ،بارداری نا خواسته یا سو جذب جنسی ممکن است با دل درد مزمن باشد .برای افتراق دردهای عملکردی از عضوی، یک شرح حال دقیق و معاینه فیزیکی کامل توسط پزشک متخصص لازم و کافی است.

دردهای عملکردی معمولا فقط به اقدامات حمایتی وتغذیه ای واطمینان دادن به والدین وحذف استرس ها نیاز دارد ولی درمان دردهای عضوی باید برحسب علت آن باشد. دردهایی که دور از ناف حس شده و یا با یکی از علامتهای استفراغ، اختلال رشد، تب، اسهال، کم خونی، تکرر ادرار یا سوزش، تورم مفصل، علایم تنفسی یا اختلالات اطراف معقد مانند شقاق همراه هستند ویا باعث بیدار شدن کودک از خواب شده ویا با سابقه بیماری های التهابی روده در خانواده همراه هستند، معمولا عضوی بوده و نیاز به بررسی های تشخیصی بیشتر دارند . با توجه به اهمیت شرح حال در افتراق دردهای عملکردی از دردهای عضوی در تعیین روش تشخیصی واقدامات درمانی والدین یا کودک باید به دقت، محل، شدت، مدت و کیفیت درد را توضیح داده و زمان شروع، تناوب وتکرار درد ،علایم همراه با درد ،محل های انتشار درد ،عوامل تشدید کننده وتخفیف دهنده درد وارتباط آن با تغذیه ،خواب ووفعالیت های کودک را بیان کنندوشرایط سلامت عمومی ورشد وزنی وقدی کودک را پایش نمایند.معاینه فیزیکی کامل توسط متخصص مربوطه انجام شده واغلب در صورت وجود مشخصات عملکردی بودن درد نیاز به آزمایش خاصی وجود ندارد .
ولی بعضی از پزشکان به طور روتین تست های کبدی ،کلیوی ،ادراری ،شمارش سلولی ،سدیمان خون وآزمایش مدفوع را توصیه می کنند .در دردهای عملکردی والدین باید مطمئن باشند بیماری عضوی خاصی وجود ندارد وبا اقدامات تشخیص بی رویه وتقویت مثبت در کودک نسبت به تشدید درد اقدام نکنند، با توجه به تاثیر منفی استرس ها واختلالات روانی نسبت به حذف ودرمان آنها اقدام کنند، با استراحت دادن کودک وبرآورده کردن خواسته های او درد را تقویت نکرده وفعالیت های تحصیلی ومدرسه رفتن او را متوقف نکنند.
در دردهای شکمی که با علایم هشدار همراه هستند ممکن است مطالعات تصویربرداری وآزمایشگاهی لازم باشد.دردهای بالای شکم که با استفراغ ( یا بدون خون)،کاهش وزن،سیری زود رس ،بی اشتهایی ،درد قفسه سینه یا بیدار کردن از خواب ،همراه هستند برای تشخیص نیاز به آندوسکوپی دارند.در صورت لزوم به مدت یک هفته کودک به طور دقیق توسط والدین تحت نظر گرفته شده وجزییات درد ،عوامل تشدید کننده ،مدت وشدت حملات و...در یک جدول تنظیم وبه پزشک ارائه شود.
در دردهای عملکردی در کودکان خوردن هوای زیاد توسط غذا (آتروفاژی)باعث تشدید درد می شود .در بعضی موارد امتناع از خوردن غذاهای حاوی قندهای غیر قابل جذب مانند آدامس وشیرینی های سوربیتول دار وغذاهای حاوی فروکتوز فراوان مانند سیب، گلابی و گیلاس باعث کاهش درد می شوند. تکنیک های تمدد اعصاب نیز موجب بهبود درد می شود.داروهای شل کننده عضلات احشایی معمولا تاثیر ندارد ولی به طور تجربی استفاده می شود.
در صورت شک به عدم تحمل لاکتوز باید یک رژِیم فاقد شیر را امتحان کرد.بیمار باید به طور مرتب پیگیری شده وامکان ویزیت در مواقع لازم برای والدین فراهم باشد.

raz72592
20-06-2009, 20:55
پولیپ به ضایعه برجسته داخل روده گفته می شود اگر چه در اغلب موارد نشانه هایی از آن ظاهر نمیشود، ولی خونریزی های بدون درد از معقد به مقدار مختلف که ممکن است دایم یا دوره ای باشد بارزترین علامت آن است و ممکن است کم خونی، فقر آهن، وجود خون مخفی در مدفوع، تغییر اجابت مزاج ودرد شکم از دیگر علایم آن باشد.بروز پولیپ روده وخطر ایجاد سرطان یک چالش مهم برای پولیپ ها به شمار میرود که چند نوع تقسیم می شوند:یکی از این انواع پولیپ ‹‹ آدنوماتو›› نام دارد که خطر تبدیل شدن به سرطان روده در آن وجود دارد.این نوع پولیپ در افراد بالغ شایع تر بوده و 75درصد موارد را تشکیل می دهد.
یک نوع دیگر که در کودکان شایع است پولیپ ‹‹هامارتوم یا پولیپ جوانان›› نام دارد که در آن شانس تبدیل به سرطان وجود ندارد .در تمام پولیپ ها برای تشخیص ودرمان باید کولونوسکوپی انجام شده وپولیپ خارج شود .این عمل در واقع روشن کردن یک چراغ در روده همراه با فیلم برداری داخل روده است که تمام روده بزرگ دیده شده وپولیپ در آورده می شود.در تمام پولیپ ها باید کولونوسکوپی اولیه ودر آوردن پولیپ انجام شود .خارج کردن پولیپ خطر تبدیل به سرطان در نوع آدنوماتو را از بین برده ودر سایر انواع پولیپ نه تنها علایم بهبود می یابد بلکه از نوع آدنوماتو نیز افتراق داده می شود .

به در آوردن پولیپ ها از روده ‹‹پولیپکتومی›› می گویند که عوارض کمی دارد. بعد از این عمل بیمار موقتا باید داروهایی مانند آسپیرین که خطر خون ریزی را زیاد می کنند مصرف نکنند .بیمار باید بعد از جواب آسیب شناسی وتعیین نوع پولیپ برای طراحی برنامه پیگیری مراجعه کند .

اگر پولیپ نوع آدنوماتو باشد هر سه تا پنج سال یکبار باید با کولونوسکوپی تمام روده بزرگ دیده شود.در این نوع پولیپ بروز مجدد زیاد است ودر یک چهارم بیماران پولیپ دوباره دیده می شود.فواصل این اقدام با توجه به تعداد، اندازه،محل،نمای کولون وپاسخ آسیب شناسی تعیین می شود رژیم غذایی بیمار باید کم چرب وسرشار از میوه های تازه وسبزیجات وفیبر غذایی باشد.روزانه باید یک گرم کلسیم مصرف شده واز استعمال دخانیات ومصرف الکل مطلقا پرهیز شود.تجویز اسید فولیک وآسپیرین نیز در کاهش بروز مجدد پولیپ موثر هستند. اگر در بیمار سابقه خانوادگی سرطان روده بزرگ وجود دارد فواصل کولونوسکوپی ها باید کمتر شود.تمام بستگان درجه یک بیمار باید از سن 50سالگی وهر 5سال یکبار کولونوسکوپی شوند ولی اگر در یک خانواده سابقه سرطان روده بزرگ وجود دارد یا دو نفر از افراد خانواده این نوع پولیپ را داشته اند غربالگری باید از چهل سالگی شروع شود.

در تمام موارد هدف نهایی کنترل علایم بیمار واز بین بردن خطر بروز سرطان با ریشه کنی پولیپ ها از روده با برداشتن کامل آنهاست .در بخش نخست "پولیپ روده"گفته شد که" توارث "در ایجاد سرطان روده بزرگ نقش قابل توجهی دارد وگفتنی است که با بستگان درجه دوم وسوم مانند افراد معمولی جامعه برخورد می شود .

در کودکان 90درصد پولیپ ها از نوع ها مارتوم یا نوع جوانان است که اولا با خطر بروز سرطان همراه نبوده وثانیا عود در آنها بسیار نادر است ودر کمتر از 5درصد رخ می دهد .این نوع پولیپ نیاز به برنامه پیگیری با کولونوسکوپی ندارد.

در این نوع پولیپ اگر تعداد پولیپ ها بالاتر از سه عدد باشد، خطر بروز مجدد زیاد بوده ونیاز به برنامه غربالگری با کولونوسکوپی دارند .اگر تعداد پولیپ ها در روده خیلی زیاد باشد به آن "پولیپوز" میگویند واز هر نوع که باشند نیاز به پیگیری دارند.

raz72592
20-06-2009, 20:57
در بروز پولیپ، نوع آدنوماتوسن فاکتور مهمی است ودر 25درصد مردم تا50سالگی بوجود می آید ولی در کودکان نادر است .اگر چه این نوع پولیپ ها به تعداد بسیار کم وبعد از سالهای متمادی دچار تغییرات بد خیمی وسرطان می شوند ولی تقریبا تمام سرطان های روده بزرگ از این نوع پولیپ به وجود می آید.
در پولیپ آدنوماتو ریشه کنی روده بیمار از پولیپ ها ضروری است .در زمان تشخیص باید تمام روده بزرگ دیده شود چون 50درصد بیماران بیشتر از یک پولیپ دارند.اگر در زمان کولونوسکوپی اولیه روده آماده نبوده یا تمام روده بزرگ دیده نشد کولونوسکوپی باید مجددا انجام شود.

اگر بعد از برداشتن پولیپ نسبت به برداشتن کامل آن شک وجود داشت ویا پولیپ به طور کامل برداشته نشده باشد وهمچنین در پولیپ های بزرگ که ساقه ندارند وهمیشه برداشتن کامل مشکوک است باید بعد از 3ماه مجددا کولونوسکوپی انجام شود .اگر برداشتن پولیپ توسط کولونوسکوپی بعد از 3نوبت تکرار امکان نداشت باید جراحی را در نظر داشت.

اگر پولیپ برداشته شده در جواب آسیب شناسی بد خیم وسرطانی بود باید ساقه پولیپ نیز بررسی شود.در پولیپ های بد خیم اگر ساقه آن درگیر نباشد وفقط خود پولیپ گرفتار است برداشتن کامل پولیپ کافی بوده ونیاز به اقدام اضافه دیگری وجود ندارد ولی برای اطمینان از پولیپگتومی کامل یک کولونوسکوپی سه ماه بعد انجام می شود.

اگر در ساقه بد خیمی وجود داشت یا پولیپ از نوعی باشد که ساقه ندارد عمل جراحی لازم است. در تبدیل پولیپ های آدنوماتو به سرطان اندازه پولیپ مهم است.در پولیپ های کمتر از یک سانتیمتر این خطر کم است ولی در پولیپ های بالاتر از دو سانتی متر این خطر بالاتر است.در تمام موارد هدف نهایی کنترل علایم بیمار واز بین بردن خطر بروز سرطان با ریشه کنی پولیپ ها از روده با برداشتن کامل آنهاست .

یکی از سوالات مهم برای بیمار واطرافیان علت بروز پولیپ است.پولیپ ها و به ویژه اگر متعدد یا پولیپوز باشند تمایل به بروز خانوادگی دارند وعلل ارثی نقش مهمی در بروز آنها دارند.

در بعضی انواع پولیپ، ژن مربوطه نیز شناسایی نشده است.پولیپ در هر دو جنس ودر تمام سنین ودر تمام نژادها وجود دارد ولی در کشورهای صنعتی بیشتر است که احتمالا به خاطر عوامل محیطی وتغذیه ای است.مصرف زیاد چربی،مصرف گوشت قرمز، استعمال سیگار وچاقی از علل بروز وآسپرین، اسید فولیک وکلسیم از علل محافظ هستند .یکی از چالش های مهم در بیماران زمان تبدیل به بد خیمی است .
ایجاد سرطان از پولیپ به سالهای متمادی وقت نیاز داشته و90درصد سرطانهای روده در بالای 50سالگی رخ می دهد .در موارد (پولیپوزیس) فامیلیان سن بروز سرطان پائین تر است .

پولیپ اغلب بدون علامت است واین موضوع اهمیت غربالگری خانواده بیمار با کولونوسکوپی دوره ای را روشن می سازد .
در هر بیمار بعد از کشف وبرداشتن کامل پولیپ، بررسی تمام روده بزرگ، تعیین اندازه، تعداد ومحل پولیپ وارزیابی بافت شناسی پولیپ طراحی برنامه پیگیری و غربالگری منحصر به فرد بوده ودر بیماران مختلف فرق دارد. لازم است بیمار و والدین ضمن داشتن اطلاعات کلی با جدیت در برنامه پزشک معالج خود شرکت کنند.

raz72592
20-06-2009, 20:59
ولیپ های گوارشی در کودکان معمولا خوش خیم بوده ودر سنین 2تا10سالگی دیده می شود.
در شیر خوران وکودکان خونریزی های تحتانی دستگاه گوارش شایع است وحدود 3درصد از مراجعات بالینی را تشکیل می دهد.این خونریزی ها ممکن است به صورت دفع یک مدفوع قیری سیاه رنگ وچسبناک که به آن "ملنا"می گویند یا دفع خون از معقد که "هماتوشزیا" نامیده می شود تظاهرکند. گاهی دفع خون از دستگاه گوارش به صورت نامحسوس بوده ودر دراز مدت خود را به صورت کم خونی، فقر آهن یا اختلال رشد نشان می دهد.در موارد شک به خون ریزی تحتانی مهمترین نکته این است که آیا واقعا خون دفع شده است ویا اینکه داروها وغذاهایی مانند اسفناج و لبو باعث تغییر رنگ مدفوع شده و والدین را نگران کرده است.

این موضوع توسط آزمایش مدفوع جهت بررسی وجود خون مخفی مشخص می شود. برای این آزمایش کودک باید از روز قبل گوشت قرمز، ترکیبات آهن وسبزیجات فراوان مصرف نکرده باشد.تعیین مدت ومیزان خونریزی مهم بوده و والدین باید تغییر رنگ مایع توالت فرنگی با خون ،جدا یا مخلوط بودن خون با مدفوع، چکه کردن خون به داخل توالت بعد از دفع ،احاطه شدن مدفوع با رگه های خون را به اطلاع پزشک برسانند.

بررسی علایم همراه مانند اسهال ،تب ،کاهش وزن، درد شکم، درد حین مدفوع کردن ، زردی وکبودی های غیر طبیعی پوست مهم بوده ومعاینه معقد توسط پزشک برای کشف شقاق یا پولیپ ضروری است .در کودکان الگوی بررسی جهت تشخیص ودرمان بر حسب علل احتمالی خون ریزی توسط پزشک طراحی شده وبه سن کودک بستگی دارد. برای مثال در شیر خواران کمتر از دو سال شایع ترین علت خون ریزی گوارشی تحتانی حساسیت های غذایی (کولیت آلرژیک)وشقاق معقد است ویک شرح حال دقیق ومعاینه معقد وگاهی یک دوره درمان آزمایشی به صورت حذف غذای حساسیت زا مانند شیر گاو یا سویا ممکن است از اقدامات تشخیصی تهاجمی جلوگیری نمایند.

raz72592
20-06-2009, 21:01
در نوزادان کمتر از یک ماه شایع ترین علت، بلع خون مادر در حین زایمان یا از سینه مادر بوده وضمن معاینه سینه مادر مدفوع خونی نوزاد باید از نظر خون مادر بررسی شود.اگر خون به صورت رگه هایی در سطح مدفوع بوده ودر حین دفع،نوزاد بی قرار شده یا زور بزند وناله کند یا پاهای خود را سفت کرده وبه عقب خم شود ،علت خون ریزی معمولا شقاق معقد به علت یبوست بوده وبعد از اثبات تشخیص با معاینه معقد توسط پزشک در اغلب موارد با نرم کننده های مدفوع وخشک وتمیز نگه داشتن ناحیه معقد خوب می شود.

اگر نوزاد نارس بوده، یا بی حالی ،تغذیه ضعیف ،اتساع شکم ،اسهال یا استفراغ داشته باشد برای بررسی از نظر ناهنجاریهای مادر زادی گوارشی ودرمان از نظر کولیت نکروزان باید بستری شود.در دوره شیر خوارگی حساسیت روده بزرگ به غذاها مانند پروتئین شیر گاو یا سویا وهمچنین شقاق معقد شایع ترین علت خونریزی های تحتانی است ولی در این دوره اگر خونریزی شدید بوده یا با علایم هشدار مانند اتساع شکم یا استفراغ همراه باشد نا هنجاری های مادر زادی دستگاه گوارش از علل مهم بوده وبا روشهای تصویر برداری که توسط پزشک طراحی می شودبررسی می شوند.در کودکان بعد از دوره شیر خوارگی عفونت های روده ای از علل شایع بوده وبررسی وکشت مدفوع برای میکروب های بیماری زای روده ای خصوصا تیفو ئید ضروری است.
اگر کودک قبلا آنتی بیوتیک مصرف کرده ،بررسی اختلالی بنام کولیت با غشای کاذب که به علت سم میکروبی بنام (کلستریدیوم دیفیسل)ایجاد می شود وقطع آنتی بیوتیک مصرفی ضروری است.

در این سنین چون پولیپ ها از علل شایع خونریزی های گوارشی تحتا نی است کولونوسکوپی برای تشخیص ودرمان ضروری است .پولیپ های گوارشی در کودکان معمولا خوش خیم بوده ودر سنین دو تا ده سالگی دیده می شود.خون ریزی در آنها کم وبدون درد وگاهی به صورت دوره ای بوده ولی بندرت شدید است .اکثر پولیپ ها در راست روده وجود دارد وبا معاینه انگشتی توسط پزشک قابل تشخیص است.اگر تعداد پولیپ ها کمتر از دو عدد باشد نیازی به پیگیری های بعدی با کولونوسکوپی نیست ولی اگر تعداد آنها بیشتر از دو عدد باشد یا سابقه خانوادگی سرطان روده در کودک وجود داشته باشد یا گزارش آسیب شناسی پولیپ آدنوماتوز که پتانسیل بد خیمی دارند باشد به فواصل هر چند سال باید کولونوسکوپی جهت غربالگری انجام شود.درکودکانی که در سنین مدرسه هستند پولیپ ها وبیماری های التهابی روده ها شایع ترین علل خون ریزی تحتانی گوارش بوده وکولونوسکوپی ضروری است .در موارد خونریزی گوارشی در تمام سنین باید بیماری های انعقادی خون وپلاکت ها بررسی شوند.والدین برای هدایت پزشک در تنظیم لیست تشخیص های احتمالی واتخاذ تصمیم در روشهای تشخیصی باید به علایم همراه مانند کاهش وزن ،بی اشتهایی ،استفراغ ،درد شکم،اسهال ،تب ،کم خونی ،تورم مفاصل ،ضایعات پوستی ،اتساع شکم ،بی قراری وگریه هنگام دفع مدفوع ،زردی وکبودی جلدی دقت کرده وهمچنین تاریخچه احتمالی موارد ضروری مانند سابقه خانوادگی سرطان روده ،حساسیت های غذایی ،پولیپ های متعدد روده ای ،مصرف قبلی آنتی بیوتیک ،مسافرت به منا طق خاص ،دفع بلغم وموکوس ،درد هنگام دفع ،کبودیهای پوست وخون دماغ را به اطلاع پزشک معالج برسانند. در نوزادان وشیر خواران اگر خونریزی حجیم بوده ویا باعلایم هشدار همراه باشد بررسی نا هنجاری های مادر زادی مانند دوپلیکا سیون ،دیورتیکول مکل، هیرشپرونگ، مالروتاسیون با روشهای تصویر برداری وبا صلاحدید پزشک معالج ضروری است.کودکانی که دفع خون روشن وبدون درد به طور دایم یا دوره ای دارند باید کولونوسکوپی تشخیصی –درمانی شوند.

در شیر خواران پاسخ مثبت به یک دوره درمان آزمایشی برای آلرژی به پروتئین شیر گاو وسویا ممکن است مانع بررسی های غیر ضروری شود.دفع خون با موکوس وبلغم در کودکانی مبتلا به بیماری التهابی روده شایع بوده وهمچنین در شیر خوارانی که به حذف شیر گاو وسویا جواب نداده اند ونیاز به کولونوسکوپی دارد.

منشا خونریزی تحتانی اگر به صورت مدفوع قیری یا ملنا باشد ممکن است روده کوچک یا دستگاه فوقانی فوقانی گوارش وبررسی های آندوسکوپیک وگاهی تصویر برداری ایزوتوپ به کشف علت کمک می کنند ولی اگر خونریزی به صورت دفع خون روشن باشد وباعث افت فشار خون وکم خونی شدید نیز شده باشد ممکن است منشا خونریزی قسمت فوقانی دستگاه گوارش بوده وحرکت سریع خون باعث دفع آن از معقد به صورت روشن شده باشد وانجام آندوسکوپی فوقانی وگاهی تصویر برداریهای ایزوتوپ فشار خون بعد از پایدار کردن گردش خون وبهبود نسبی حال عمومی بیمار ضرورت دارند.

raz72592
20-06-2009, 21:02
سلیاک یک اختلال گوارشی است که به علت حساسیت سیستم ایمنی به یکی از پروتئین ها ی بعضی از غلات بنام "گلوتن" رخ می دهد وباعث غیر طبیعی شدن مخاط جذب کننده مواد غذایی در روده شده وعلاوه بر اختلال رشد وکوتاهی قد باعث بیماری ارگانهای مختلف در بدن می شود این بیماری با رژیم غذایی فاقد غلاتی که گلوتن دارند خوب شده وبا دادن مجدد گلوتن عود می کند. در حال حاضر نشان داده شده است این بیماری یکی از شایع ترین اختلالات گوارشی در سر تاسر دنیاست که در تمام سنین وجود دارد ولی اغلب در سنین اولیه زندگی بروز کرده ودر صورت عدم درمان باعث تاثیر دایم روی رشد وتکامل کودک واختلال ارگانهای مختلف بدن می شود.

علاوه بر وجود فاکتورهای محیطی مانند مصرف غلاتی که گلوتن دارند فاکتورهای ارثی نیز در استعداد ابتلا به این بیماری دخالت دارند. در این بیماری مخاط دستگا ه گوارش خصوصا مخاط جذبی روده کوچک به علت واکنش التهابی به گلوتن تحلیل رفته و دچار ارتشاح التهابی می شوند. این ارتشاح التهابی در روده ها با یک واکنش ایمنی علیه سلولهای خود بدن وترشح واسطه های التهابی همراه است که باعث تظاهرات خارج روده ای نیز می شود.

در کودکان معمولا این بیماری مدت کوتاهی بعداز شروع تغذیه تکمیلی که حاوی غلات است در دوره شیر خوارگی تظاهر می کند وخود رابه صورت علائم سو جذب مانند نارسایی رشد، کمبود آهن، کم خونی، نرمی استخوان، کمبود کلسیم، مدفوع چرب ویا به صورت علائم گوارشی مانند اتساع شکم، استفراغ، اسهال، یبوست نشان می دهد.

در هر کودکی که شک بالینی به این بیماری وجود دارد یا علائم ذکر شده دیده می شود حتی اگر این علائم خفیف باشند بررسی این بیماری ضروری است. تنها راه بررسی وتشخیص قطعی این بیماری انجام بیوپسی های متعدد از روده کوچک است که معمولا توسط آندوسکوپ انجام می شود. در بعضی از موارد، این بیماری بیشتر دیده می شود ودر صورت داشتن شک بالینی باید وسواس تشخیصی شدیدتر و تصمیم به انجام بیوپسی روده قاطع تر باشد. این موارد پر خطر شامل وجود یک فرد مبتلا در خانواده، بیماران دیابتی، بیماران مبتلا به بیماریهای التهابی روده، مبتلایان به سندرم داون، سندرم ترنر، مبتلایان به نقض ایمنی خصوصا کمبود ایمونوگلوبولین aونارسایی فوق کلیه هستند. در این بیماری کودک باید روی رژیم فاقد گلوتن (غلاتی که گلوتن دارند) قرار داده شوند واین رژیم باید برای تمام عمر وبه صورت پرهیز کامل از محصولاتی که حاوی گندم، جودوسر، چاودار هستند باشد.

در مورد سمیت جو اختلاف نظر وجود دارد ولی اغلب پزشکان تا تکمیل بررسی ها غذاهای جو دار را نیز در بیماران سلیاکی ممنوع می کنند. این بیماری در دراز مدت با افزایش خطر سرطان روده ( از نوع لنفوم ) همراه بوده ولی رژیم فاقد گلوتن باعث کاهش این خطر می شود. *اگر بیماری به طور زود رس تشخیص داده شود،تمام اختلالات با درمان برگشت پذیر خواهد بود.

به علت نیاز بیماران به محافظت از سو تغذیه و کمبود مواد ضروری تغذیه ای و تاثیرهای سیستماتیک بیماری به علت واسطه های التهابی رعایت رژیم شدید فاقد گلوتن به طور مطلق برای تمام عمر (حتی در بیمارانی که علائم خفیف دارند ) ضرورت دارد. به علت احتمال بروز یبوست با این نوع رژیم باید فیبر های غذایی به رژیم کودک اضافه شوند. گاهی کمبودهای خاص غذایی مانند کمبود آهن، اسیدفولیک، کلسیم، ویتامین b12، ویتامین k و.... وجود داردکه باید اصلاح شود. بعد از سه ماه رژیم فاقد گلوتن علائم بالینی باید بهبود یافته ومخاط روده نیز طبیعی شود. گاهی بعد از سه ماه درمان، یک نمونه برداری مجدد از مخا ط روده برای اثبات بهبود لازم است.

raz72592
20-06-2009, 21:03
اگر تحلیل مخاط روده ادامه داشته باشد عفونت با ژیا ردیا وآلرژی گوارشی به غذاها خصوصا پروتئین شیر گاو باید بررسی شود. اگر بهبود کامل مخاطی رخ داده باشد تشخیص بیماری ثا بت می شود، ولی اگر در مخاط وپرز های جذبی بهبود نسبی رخ داده باشد یک تست مقابله با گلوتن توسط پزشک انجام می شود. در مواردی که تشخیص مورد شک وتردید است ویا درکودکان زیر دو سال که آلرژیهای غذایی شایع است انجام بیوپسی مجدد ضروری است. رژیم این بیماری توسط متخصص تغذیه طراحی می شود وعدم تطابق کامل بیمار با رژیم مربوطه وحتی مصرف مقادیر کم گندم باعث عدم پاسخ به درمان می شود. اگر رژیم به طور کامل ومطلق رعایت نشود ممکن است بیمار بهبود نسبی داشته باشد ولی اغلب یک حالت بیمار گونه مزمن وجود دارد ویا برگشت علائم رخ می دهد.

این بیماران با رعایت رژیم خیلی سریع به شرایط سلامت بر می گردند ودر طی دو هفته علائم بهبود می یابند. گروهی از این بیماران به علت نارسایی لوزالمعده که همراه سلیاک ایجاد شده است نیاز به مصرف آنزیم های تکمیلی لوزالمعده به مدت کوتاه دارند، گاهی بیماری در سنین بالاتر تظاهر کرده ودر این موارد علائم خفیف تر ولی متنوع تر است وممکن است با کوتاهی قد، کم خونی، نرمی استخوان، تحلیل چربی زیر جلدی، تحلیل عضلات واختلالات خلقی تظاهر کند. تمام کودکانی که اختلال وزن گیری، کوتاهی قد، کم خونی، فقر آهن، نرمی استخوان، پوکی استخوان، اختلالات رفتاری و خلقی، تحلیل توده عضلانی یاچربی زیر جلدی، تاخیر بلوغ، اسهال مزمن، و یا سایر اشکالاتی که دلالت بر سو جذب دارند در آنها وجود دارد، باید از نظر این بیماری بررسی شوند.

اگر بیماری به صورت زود رس تشخیص داده شود تمام اختلالا ت با درمان به وسیله رژیم مخصوص بیماری برگشت پذیر خواهد بود. این بیماری به علت تحلیل مخاط روده در طی بیماری واوایل درمان; عدم تحمل به قند شیر (لاکتوز) وقند سوکروز دارند که مصرف آنها باعث اسهال آبکی ودل پیچه می شوند. این مواد بهتر است تا 4هفته بعد از شروع درمان استفاده نشوند. تحقیقات اخیر نشان داده است که این بیماری خصوصا در افرادی که علائم خفیف دارند به طورقابل ملاحظه ای کمتر از میزان واقعی آن تشخیص داده می شود به همین دلیل در حال حاضر در گروههای پر خطر یک تست سرم شناسی برای غربالگری وکشف موارد بی علامت یا خفیف انجام می شود با تغذیه شیر مادر به طور قابل ملاحظه ای از خطر بروز سلیاک کاسته می شود. نکته مهم برای والدین بیمار این است که چون رژیم مطلق ومادام العمراست، بعضی از بیماران به رژیم نسبی پاسخ قابل ملاحظه ای داده واگر چه علائم واضح بروز نمی کند ولی واکنش های بیماری زا یی در فرد ادامه دارد وعود علائم ممکن است سال های سال طول بکشد.

تمام پزشکان و والدین باید به اهمیت بررسی های تشخیص این بیماری در کودکانی که قد کوتاه، کاهش وزن، اسهال مزمن، یبوست مقاوم، اتساع شکم، مدفوع چرب، تحلیل عضلات، تحلیل چربی زیر جلدی، کم خونی، نرمی استخوان، اختلالات رفتاری، مشکلات عصبی مانند صرع، تاخیر بلوغ، رادم وکمبود آلبومین، آفت های شدید وراجعه دهانی ویا سایر علائم سو جذب دارند آگاه بوده وبه اهمیت شیوع بالای آن، سن پایین تظاهر بیماری، برگشت پذیری علائم با درمان بیماری در سنین کودکی ووجود طیف وسیع علائم گوارشی وسیستمیک در این بیماری واقف باشند.

raz72592
20-06-2009, 21:05
پرولاپس رکتوم به بیرون زدگی و خارج شدن تمام یا قسمتی از مخاط راست روده ( انتهای روده بزرگ ) از ورای دریچه مقعدی خارجی اطلاق می شود . پرولاپس رکتوم به ندرت در کودکانی که هیچگونه بیماری یا اختلال قبلی ندارند نیز رخ میدهد . پرولاپس رکتوم معمولا در سنین 4-1 سالگی رخ میدهد و شیوع آن در سال اول زندگی بالاتر است .

دونوع پرولاپس رکتوم وجود دارد . درنوع اول فقط بیرون زدگی مخاط روده ها به طور کامل و یا بیرون زدگی قسمتی از مخاط روده دیده می شود . در نوع دوم یا پرولاپس کامل ( Procedencia)تمام ضخامت راست روده ( همراه با مخاط ) از ورای سوراخ مقعد به بیرون زده می شود . معمولا طول قسمت بیرون زده از لبه مقعد حدود 5-2 سانتیمتر است . یک نوع سوم پرولاپس رکتوم به نام پرولاپس داخلی یا پرولاپس مخفی نیز وجود دارد که محتویات آن از لبه مقعدی خارج نمی شوند . شیوع پرولاپس رکتوم در اوایل کودکی شایعتر است . با بیرون زدن راست روده سطح مخاط روده با لباس زیر در تماس و مالش بوده و ممکن است با سائیده شدن خونریزی کند . با کشف پرولاپس رکتوم باید آنرا یک علامت تلقی کرده و پیدا کردن اختلال یا بیماری زمینه ساز آن را در نظر داشته باشیم . این اختلالات زمینه ساز شامل افزایش فشار داخل شکم ، بیماریهای اسهالی ، یبوست مزمن ، بیماری سیستیک فیبروزیس ( CF ) و سوء تغذیه و بعضی انگل های روده ای هستند .

فاکتور هایی که فشار داخل شکم را بالا می برند شامل یبوست مزمن ، زور زدن در توالت ، سرفه های شدید و طولانی ، استفراغ زیاد و ادرار کردن است . در 65-15 درصد بیماران مبتلا به پرولاپس رکتوم ، یبوست مزمن نیز به طور همزمان وجود دارد . افزایش فشار داخل شکم به علت استفراغ های پرزور و شدید ممکن است علت همراهی فراوان پرولاپس رکتوم با بیماریهای بی اشتهایی عصبی و پرخوری عصبی را نشان دهد . بیماریهای اسهالی حاد یا مزمن که به علت ویروس ها ، باکتریها و یا انگل های روده ای ایجاد می شوند نیز می توانند زمینه ساز پرولاپس راست روده باشند . بعضی انگل های روده ای به خصوص آسکاریس و تریکورا از علل شایع پرولاپس در کودکان هستند و این ارتباط در کشورهای درحال توسعه اهمیت بیشتری دارد . ایجاد پرولاپس رکتوم در افرادی که مبتلا به سندرم های همولیتیک یورمیک ( HUS ) و یا سندرم های سوء جذب مانند بیماری سلیاک هستند نیز گزارش شده است . سوء تغذیه شایعترین حالت زمینه ساز ایجاد پرولاپس راست روده در جهان است . مکانیزم های مختلفی برای نقش سوء تغذیه در ایجاد پرولاپس رکتوم مطرح شده اند . در سوء تغذیه کاهش پروتئین های خون و بدن که باعث تورم و ادم در مخاط روده ها و درنتیجه افزایش استعداد به ایجاد پرولاپس می شود یکی از این مکانیزم هاست . سوء تغذیه همچنین باعث کاهش قدرت دفاعی و ایمنی بدن و افزایش عفونتهای روده ای شده و باعث اسهال می شود . کاهش چربی نگهدارنده اطراف راست روده ( ایسکیورکتال ) نیز از عوارض سوء تغذیه بوده و فرد را به بروز پرولاپس مستعد می سازد .

raz72592
20-06-2009, 21:06
بیماری سیستیک فیبروزیس ( CF ) یک اختلال ارثی با نارسایی لوزالمعده و سوء تغذیه بوده و در 25-20 درصد آنها پرولاپس راست روده رخ میدهد . در 50 درصد این موارد پرولاپس رکتوم اولین علامت تظاهر این بیماری است . در تمام کودکان مبتلا به پرولاپس رکتوم باید تست عرق برای بررسی بیماری سیستیک فیبروزیس انجام شود . دراین بیماران به علت نارساشدن پانکراس برای ترشح آنزیم های هضم کننده چربی ، سوء جذب چربی رخ می دهد و عبور مدفوع چرب و حجیم که ناشی از عدم جذب چربی های خوراکی است از علل زمینه ساز ایجاد پرولاپس در این بیماران است . فاکتورهای زمینه ساز دیگر دراین بیماران برای ایجاد پرولاپس شامل سوء تغذیه و یبوست و افزایش فشار شکم به علت سرفه های مزمن است . دربیماری های اسهالی حاد مانند شیگلا نیز ممکن است پرولاپس راست روده ایجاد شود . ضعف در عضلات کف لگن ممکن است اولا نتیجه اختلالات سیستم اعصاب ( بیماری نورولوژیک ) در بیماریهای مانند صدمات نخاع یا مننگومیلوسل و یا ثانیا نتیجه مداخلات و اعمال جراحی مانند اصلاح ناهنجاریهای ناحیه مقعد باشد . این عضلات نگهدارنده راست روده در محل خود بوده و ضعف آنها زمینه ساز بروز پرولاپس راست روده است . فاکتورهای دیگری که علاوه بر موارد فوق باعث مستعد کردن فرد به بروز پرولاپس راست روده می شوند شامل کولیت زخمی ، پولیت های التهابی روده ، هیپرپلازی بافت لنفاوی روده ، توده ها و بدخیمی های روده بزرگ ، کم کاری تیروئید ، اختلالات بافت همبند ، سوختگی وسیع ناحیه میاندوراه ، بیماری هیرشپرونگ و سوء استفاده جنسی هستند .

علایم بالینی و تظاهر پرولاپس راست روده معمولا کاملا آشکار است . یک توده قرمز تیره که ممکن است با نشت بلغم یا خون نیز باشد هنگام زورزدن یا مدفوع کردن از سوراخ مقعد به بیرون رانده می شود . پرولاپس رکتوم درد ندارد ولی ممکن است با یک احساس ناراحتی مختصر همراه باشد . تشخیص این بیماری باشرح حالی که بیمار یا والدین می دهند و سپس یک معاینه فیزیکی دقیق داده میشود . اگر جارفتن توده خارج شده به طور خود به خود رخ بدهد باید بیمار در یک وضعیت نشسته و در حالی که زور میزند معاینه شود تا خروج توده از سوراخ مقعد اثبات شود . این اختلال باید از پولیپ های راست روده ، هموروئیدهای راست روده و انواژیناسیون افتراق داده شود . درمان این اختلال محافظه کارانه و در راستای تشخیص و درمان علت زمینه ای است .

یبوست ، سیستیک فیبروزیس ، انگل های روده ای باید تشخیص داده شده و درمان شوند . اگر جارفتن به طور خود به خود رخ ندهد باید جاانداختن دستی در اولین فرصت انجام شود . اگر پرولاپس جاانداخته نشود باعث تماس و مالش به لباس زیر شده و خونریزی و زخم رخ می دهد . همچنین ایجاد تورم و ادم به علت احتقان عروقی باعث سخت شدن جاانداختن می شود . بعد از جاانداختن باید یک معاینه انگشتی مقعد برای اطمینان از کامل بودن جاانداختن به عمل آمده و به مدت چند ساعت عضلات باسن با یک چسب به هم نزدیک نگه داشته شوند .

raz72592
20-06-2009, 21:08
روش جاانداختن باید به والدین یا بیمار آموزش داده شود . باید رژیم غذایی مناسب با توجه به بیماری زمینه ای برای بیمار گذاشته می شود . بیمار بعد از جاانداختن می تواند به منزل رفته و نیازی به بستری کردن نیست . برحسب بیماری زمینه ای باید درمان را برای بیمار توضیح داد . باید در زمان مدفوع کردن باسن بر روی یک تکیه گاه قرار گیرد و از افزایش بیش از اندازه فشار داخل شکم خودداری شود . بهترین کار استفاده از صندلی مخصوص هنگام مدفوع کردن است . اگر پرولاپس به طور مکرر رخ داده و عود کند و یا اگر جاانداختن دستی ممکن نباشد ممکن است عمل جراحی ضرورت داشته باشد . اگر پرولاپس به صورت کامل شامل بیرون زدگی تمام ضخامت جدار راست روده باشد نیز عمل جراحی اندیکاسیون دارد . تکنیک های مختلفی برای جراحی وجود دارد که انتخاب آن به شدت پرولاپس و علایم آن و همچنین به بیماریهای زمینه ساز و اختلالات همراه و تجربه جراح بستگی دارد . درد موضعی در ناحیه مقعد ، خونریزی مقعدی ، دفع خون همراه با بلغم (خودبخود محدودشونده ) از علایم و همچنین عوارض پرولاپس بوده و اگر تماس طولانی مدت مخاط با لباس زیر وجود داشته باشد باعث زخمی شدن ، انسداد عروقی و ایجاد لخته می شود . زخم منفرد راست روده ( SRU ) نیز از عوارض پرولاپس رکتوم است . ایجاد پولیپ های التهابی نیز در پرولاپس رکتوم محتمل است و به صورت تشکیلات پولیپوئید به قطر 5/1-5/0 سانیتمتر در ناحیه انتقالی و بین مخاط استوانه ای موجود در راست روده و اپی تلیوم مطبق سنگفرشی موجود در مقعد ایجاد می شود و با خونریزی از رکتوم تظاهر می کنند . این ضایعات با کولونوسکوپی (رکتوسیگموئیدوسکوپی) تشخیص داده می شوند .

پیش آگهی پرولاپس رکتوم به بیماری زمینه ای بستگی دارد و در اغلب موارد پیش آگهی خوب است . 90 درصد کودکان به درمان محافظه کارانه جواب مناسب داده و عود آن بندرت بعد از 6 سالگی رخ میدهد . ده درصد کودکان مبتلا که معمولا بالای 4 سال سن دارند و یا مبتلا به اختلالات عصبی یا عضلانی هستند به درمانهای محافظه کارانه پاسخ نداده و نیاز به اصلاح جراحی دارند . در صورت بروز خروج توده از مقعد یا خونریزی از مقعد باید معاینه برای کشف پرولاپس راست روده انجام شود . درصورت اثبات وجود پرولاپس باید بیماریهایی که زمینه ساز ایجاد پرولاپس رکتوم هستند بررسی و ارزیابی شود . تست عرق برای ارزیابی سیستیک فیبروزیس ، آزمایش مدفوع برای سوء جذب یا انگل های روده ای ، معاینه اعصاب و عضلات برای بیماریهای نخاعی ، معاینه انگشتی مقعد برای یبوست یا بیماری هیرشپرونگ ، بررسی قد و وزن برای سوء تغذیه در تمام موارد انجام می شود . اگر توده بیرون زده به طور خود بخود جا نرود باید سریعا به روش دستی جاانداخته شود و ضمن انجام درمانهای محافظتی باید بیماری زمینه ای نیز درمان شود . اگرپرولاپس رکتوم از نوع کامل ( بیرون زدگی تمام ضخامت روده شامل مخاط و عضلات ) باشد و یا علل زمینه ساز آن ضعف عضلات کف لگن به علت بیماری عصبی – عضلانی و یا عمل جراحی قبلی باشد و یا پرولاپس به طور مکرر عود کند باید عمل جراحی را درنظر داشت . اگر علل نادر زمینه سازو مستعد کننده ایجاد پرولاپس رکتوم خصوصا بیماریهای روده ای و ضایعات مخاطی مطرح باشند باید کولونوسکوپی انجام شود . باید رژیم غذایی متناسب با علت زمینه ساز و مستعد کننده فرد به بروز پرولاپس رکتوم ( یبوست ، اسهال ، سوء جذب ، سوء تغذیه ) تجویز شود . باید هر عاملی که با افزایش فشار داخل شکمی است مانند ورزش شکمی ، سرفه شدید و استفراغ درمان کرده یا خودداری شود برای مدفوع کردن نیزباید از صندلی مخصوص که تکیه گاهی برای عضلات باسن دارد و دفع باکمترین زور زدن انجام می شود استفاده کرد . __________________

raz72592
20-06-2009, 21:11
ی اختیاری دفع :


1- عبور غیر عادی گاز روده ها ویا مدفوع آبکی است که به آن بی اختیاری مینورمی گویند و یا.

2- عبور غیر اداری مدفوع سفت یا مدفوع قوام دارا است که به آن بی اختیاری ماژور می گویند .
بررسی های جامعه نگر نشان داده است که حدود 5-2% جمعیت عمومی به این مشکل گرفتار هستند ولی بسیاری از مبتلایان از مطرح کردن آن با پزشک معالج و یا مراقبین بهداشتی خودداری می کنند. شیوع بی اختیاری مینور (minor) که دفع غیر ارادی گازیا مدفوع آبکی است در جنس مونث و مذکر برابر است ولی شیوع بی اختیاری ماژور که دفع غیر ارادی مدفوع قوام دار یا سفت است در زنان دو برابر مردان است . بی اختیاری دفع در سنین بالاتر شایعتر بوده و شیوع آن با سن نسبت مستقیم دارد . بی اختیاری دفع باعث کاهش اعتماد به نفس ، ایجاد اضطراب و بروز حالات انزوای اجتماعی می شود . این بیماران باید علائم خود را به طور دقیق برای پزشک شرح داده و ضمن بحث در مورد علایم و علل بیماری آموزشهای لازم را فراگیرند .این اختلال قابل درمان بوده و درمان مناسب در اغلب موارد باعث بهبود کامل و در تعداد اندکی از موارد باقیمانده باعث کاهش قابل ملاحظه علائم بیماری می شود.کنترل دفع نیازمند عملکرد طبیعی دستگاه گوارش تحتانی و سیستم اعصاب و اسفنکترهای عضلانی مقعد و عضلات لگنی که اطراف قسمت انتهایی دستگاه گوارش را احاطه کرده اند و باعث کنترل دفع محتویات روده می شوند .

علل زیادی برای بی اختیاری دفع وجود دارد و دراغلب موارد بی اختیاری حاصل ترکیبی از این علل است .

1-آسیب به اسفنکترهای عضلانی مقعد که در قسمت انتهایی راست روده قرار دارند و یک سد برای جلوگیری از خروج ناگهانی مدفوع از مقعد تشکیل میدهند گاهی باعث بی اختیاری می شود . فقدان کنترل عصبی بر روی عملکرد آنها نیز می تواند باعث بی اختیاری دفع شود . عمل های جراحی بر روی ناحیه مقعد و آسیب های ناشی از زایمان طبیعی شایعترین علل آسیب به اسفنکترهای مقعدی هستند.

2-علل عصبی و اختلالات سیستم عصبی به علت دیابت ، اسکلروزمولتیپل (MS ) و صدمه به نخاع باعث کاهش حس و کنترل عصبی بر روی دستگاه گوارش تحتانی می شوند.

3- کاهش اتساع پذیری راست روده برای ذخیره کردن مدفوع در بیماریهای مانند بیماریهای التهابی روده ( IBD ) ، کولیت زخمی ( کولیت اولسروز)، اشعه درمانی (رادیوتراپی) می تواند باعث بی اختیاری دفع شود.

4- تجمع مدفوع سفت و سخت و بزرگ در راست روده به علت نگهداشتن طولانی مدت مدفوع و امتناع از دفع باعث شل شدن اسفنکترهای مقعدی و خروج مدفوع مایع و نشت آن از اطراف توده احتباس یافته و سفت شده مدفوع می شوند . کاهش دریافت مایعات ، کاهش مقدار فیبر در رژیم غذایی ، کاهش حس راست روده ، بی حرکتی طولانی مدت ، عقب ماندگی ذهنی و احتباس ارادی مدفوع بعلت فیشر یا درد مقعد باعث این حالت می شوند.

5-علل ناشناخته شامل مواردی هستند که بی اختیاری دفع با یک بیماری و یا اختلال خاص قابل توجیه نیست و به آن بی اختیاری ایدیوپاتیک نیز می گویند.

raz72592
20-06-2009, 21:13
پیدا کردن علت زمینه ای بیماری اغلب با یک شرح حال پزشکی دقیق همراه با معاینه کامل و گاهی تست های تشخیصی خاص امکانپذیر است . بیماران باید اطلاعات کافی در مورد مدت ، نوع و شدت علایم به پزشک داده و پزشک باید در معاینه حتما" ناحیه پرینه (میاندوراه ) و رفلکس های مقعدی را ارزیابی کرده و معاینه انگشتی راست روده را انجام دهد . تستهای تشخیصی لازم برای ارزیابی علت زمینه ای یا اطمینان از درمان صحیح بر اساس شرح حال و معاینه فیزیکی توسط پزشک معالج طراحی می شوند . معاینه مستقیم و دیدن روده بزرگ با کولونوسکوپی یا سیگموئیدوسکوپی ممکن است لازم باشد ودر تشخیص التهاب ، تومورها و علل فضاگیرمفید است . مانومتری آنورکتال روشی است که فشار داخلی قسمتهای مختلف دستگاه گوارش تحتانی در شرایط مختلف تعیین می شود و در تشخیص بعضی از علل بی اختیاری مانند تون ضعیف عضله اسفنکر مقعد مفید است .

مانومتری برای تعییین حس راست روده و رفلکس های عصبی راست روده و اسفنکتر داخلی نیز به کار می رود.

تست های عصبی شامل تعیین سرعت هدایت اعصاب ( NCV ) در عصب پودندال که سیگنالهای عصبی را به اسفنکتر های خارجی مقعد منتقل کرده و باعث تحریک انقباض و سفت شدن عضله می شود بوده و با عث کشف اختلالات عصبی می شود . سونوگرافی در اختلالات فضا گیر راست روده و ضایعات دیواره راست روده و عضلات لگن یک تست مطمئن و بی خطر برای تعیین ناهنجاریهای ساختمانی در داخل راست روده یا ماهیچه اسفنکتر های راست روده است .آزمایش مدفوع در مواردی که اسهال علت بی اختیاری مدفوع است ممکن است به کشف علت آن کمک کند . الکترومیوگرافی یا نوار عضله برای ارزیابی علل عضلانی یا عصبی به کار می رود. دفکو گرافی( defeco graphy ) به صورت عکسبرداری رادیولوژیک با استفاده از یک ماده حاجب در طی مدفوع کردن و زورزدن انجام شده و می تواند به تشخیص ناهنجاریهای ساختمانی قسمت انتهایی دستگاه گوارش کمک کند.

برای درمان این بیماران روشهای مختلفی پیشنهاد شده است ولی سه نوع آن برای بی اختیاری دفع بطور رایج استفاده می شود . که شامل درمان طبی ، بیو فیدبک و درمان جراحی هستند.

درمان طبی شامل تجویز داروها ، رژیم غذایی و اقدامات فیزیکی که باعث کاهش بی اختیاری و بهبود قوام مدفوع می شود . در مواردی که اسهال منجر به بی اختیاری مدفوع شده است درمان اصلی را تجویز دارو برای رفع علت اسهال ( مانند عفونت ها) تشکیل می دهند . مواد حجم دار (bulking agent) ممکن است به کنترل عملکرد روده در این افراد کمک کرده و با جذب آب مدفوع به آن قوام بدهد. متیل سلولز یکی از انواع مواد حجم دار بوده و یک نوع فیبر غذایی محسوب می شود . داروهای ضد اسهال مانند داروهایی که حرکات روده را کاهش می دهد در بعضی موارد بی اختیاری که اسهال عملکردی علل زمینه ای است مفید هستند. در مواردی از بی اختیاری با اختلال عملکرد ی روده بزرگ تجویز دارو های ضد اسپاسم روده و آنتی کولینرژیک ها قبل از خوردن غذا با کاهش انقباضات روده بزرگ باعث بهبود علایم می شود . درمان ایمپکش یا مدفوع احتباس یافته در مواردی که یبوست عملکردی (خصوصا" در کودکان) یا یبوست عادتی ( در سنین بالا) وجود دارد و جلوگیری از یبوست و بروز مجدد ایمپکش با عث بهبود یا بی اختیاری می شود . برنامه منظم دفع در مواردی که بی اختیاری در ارتباط وجود ناتوانائیهای خاصی مانند عقب افتادگی ذهنی است توصیه می شود. بیوفیدبک ( Biofeedback ) یک روش سالم و غیر تهاجمی برای تحریک عملکرد طبیعی روده ها عضلات لگن و جدار شکم است و در طی آن با فیدبک های شنوایی و بینایی به انقباض عضلاتی که باعث کنترل مدفوع می شوند کمک می شود . این روش ممکن است مفید بوده ولی بررسی ها و مطالعات انجام شده درتمام موارد تاثیر مفید آنرا ثابت نکرده اند. تحریک الکتریکی ریشه های ساکرال نخاع باعث بهبود اختلال در 75-40 درصد بیماران شده است . تحریک الکتریکی ناحیه مقعد به طور روزانه و در منزل با تاثیرات مفید متوسطی همراه بوده است . روشهای جراحی مختلفی برای کمک به بیماران مبتلا به بی اختیاری مدفوع وجود دارد که شامل ترمیم عضله اسفنکترآسیب دیده ، تقویت ساختمانهای عضلانی مقعد و راست روده و جایگذاری یک اسفنکتر مصنوعی و روش انتقال عضلات است . کولوستومی یا ایجاد یک مسیر باز از روده بزرگ به پوست برای دفع و انحراف مسیر مدفوع از راست روده به دیواره شکم یک تکنیک جراحی برای درمان در بعضی موارد است . این روش در موارد غیر قابل تحمل بیماری که درمانهای دیگر شکست خورده اند به کار می رود.این بیماران باید از انجام بعضی اقدامات از بروز بی اختیاری مدفوع جلوگیری کرده و یافاکتورهای تشدید آن را حذف کنند. پرهیز از غذاها و نوشابه هایی که باعث اسهال یا شل شدن مدفوع و یا افزایش دفعات حرکات روده می شود ، پرهیز از خوردن شیر در افرادی که کمبود لاکتاز و عدم تحمل شیر دارند، پرهیز از غذاهای تند (Spicy ) ، پرهیز از غذاهای خیلی چرب و نوشابه های کافئین دار ، امتناع از خوردن الکل ، خوردن مقدار کمتری غذا در هر وعده با زیاد کردن دفعات تناول و افزایش فیبر رژیم غذایی روزانه (25-35 گرم ) از جمله این اقدامات پیشگیرانه هستند . در بی اختیاری دفع باید اسیب های اسفنکتر ی ، اختلالات اعصاب نخاعی و محیطی پودندال ، بیماریهای التهابی روده و ضایعات فضا گیر دستگاه گوارش تحتانی ، اختلالات عضلانی و یا کاهش تون اسفنکتر ها ، رفلکس های عصبی روده ای و اسفنکتر ها ، وجود ایمپکش و مدفوع احتباس یافته ارزیابی و بررسی شوند . تمام بیماران بهتر است غذای کم در دفعات بیشتر خورده و از خوردن غذای چرب ، نوشابه های کافئینه ، الکل و غذای تند ( spicy) خودداری کرده و مقدار 25-35 گرم فیبر در رژیم روزانه خود مصرف نمایند. درمان برحسب علت بیماری توسط پزشک معالج طراحی می شود که می تواند شامل درمان طبی ، بیوفیدبک یا درمان جراحی باشد.

raz72592
20-06-2009, 21:16
اسهال نوپایان = اسهال غیر اختصاصی کودکان
= سندرم کولون تحریک پذیر کودکان
= اسهال فونکسیونل کودکان
= اسهال عملکردی کودکان
( Todller,s Diarrha )

در نوپایان و سنین قبل از مدرسه افزایش دفعات دفع اغلب به صورت عملکردی بوده و علت عضوی برای آن وجود ندارد . این حالت که به عنوان اسهال نوپایان و اسهال مزمن غیر اختصاصی و یا سندرم کولون تحریک پذیر کودکان شناخته می شود ، شایعترین علت اسهال بدون ایجاد اختلال رشد در کودکان است . اگر چه علت بیماری به طور کامل شناخته نشده است و تست تشخیصی خاصی برای آن وجود ندارد ولی شرح حال ، علایم بیماری و دوره بیماری به طور واضح تیپیک بوده و دربسیاری از موارد بدون انجام بررسیهای اضافی قابل تشخیص است . دراین حالت کودکان از سایر جهات سالم هستند و اسهال معمولا در 3-1 سالگی تظاهر کرده و به طور خود بخود درحوالی سنین مدرسه رفتن بهبود می یابد . دفعات مدفوع افزایش یافته و قوام مدفوع کاهش می یابد وممکن است مدفوع رنگ روشنتری نسبت به حالت معمولی داشته باشد . مدفوع به طور واضح بدبو بوده و ممکن است حالت کمی چسبنده و بلغمی داشته باشد .

دفعات مدفوع از چهار تا ده بار در روز متغیر است و اغلب حاوی بقایای غذایی هضم نشده گیاهان مانند دانه حبوبات است . اولین مدفوع روزانه معمولا حجیم بوده و قوام یافته است . کودک در شب و حین خواب دفع ندارد . وزن و قد کودک طبیعی بوده و کودک سالم به نظر میرسد و تغذیه طبیعی داشته و فعایت فیزیکی او متناسب با سن اوست . گاهی دردهای گذرای شکمی دارد ولی درد شدید شکم ، مشکلات خوردن ، اشکال در خوابیدن ، اختلال در رشد و علایم گوارشی وجود ندارد . در صورت بروز مواردی که جزء حالت تیپیک بیماری نیست مانند دفع خون ، رفتارهای غیر طبیعی خوردن ، اختلال رشد ، مدفوع چرب ، دل دردهای شدید ، استفراغ و سایر علایم گوارشی اسهال عضوی (ارگانیک ) تلقی شده و نیاز به بررسیهای تشخیصی وجود دارد . درکودک مبتلا به اسهال نوپایان نیاز به درمان دارویی وجود ندارد . مهمترین قسمت درمان شامل اطمینان دادن به والدین و دستکاری رژیم غذایی کودک است . رژیم غذای کودک باید متناسب با سن و تامین کننده نیازهای او برای رشد و تکامل باشد . ولی چهار نکته اساسی باید رعایت شود .

1- مواد غذایی حاوی فیبر خصوصا دانه غلات به رژیم کودک اضافه شود . مواد فیبردار علاوه برا افزایش حجم و وزن مدفوع باعث افزایش زمان عبور مدفوع از روده ها و باز جذب آب آن می شوند و ضمنا رشد میکروبهای طبیعی روده را که اثر ضد اسهالی دارند (پروبیوتیک ها ) را نیز افزایش می دهند .

2- دریافت مایعات باید در محدوده نرمال حفظ شده ولی حجم آب میوه دریافتی روزانه درکودک محدود شده و به کمتر از 90 سی سی رسانده شود .

3- محتوای چربی رژیم غذای کودک افزایش داده شده و به 6-4 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن در روز رسانده شود . مصرف زیاد قند ها باعث کم شدن میزان مصرف چربی شده بنابراین بهتر است مصرف قند ها نیز مختصری محدود شود .

4- مصرف زیاد میوه های حاوی فروکتوز یا سایر قندهای غیر قابل جذب مانند سیب ، گیلاس ، زردآلو ، هلو نیز محدود شود .

دستکاریهای دیگر غذایی از جمله کاهش مصرف مواد حاوی سوربیتول مانند آدامس ، شیرینی و نوشابه های حاوی سوربیتول و کاهش مصرف مواد حاوی فروکتوز مانند آب سیب ومحدودیت مصرف شیر ( در صورت وجود عدم تحمل نسبی لاکتوز ) اثرات مفیدی دارند . مصرف داروهای ضد اسهال توصیه نمی شود ولی در یک کودک مبتلا به فرم شدید اسهال نوباوگان تجویز آن توسط پزشک متخصص و فقط برای یک مدت کوتاه مفید است . اسهال با منشاء عملکردی هرگز با اختلال رشد ، اتساع شکمی ، درد شدید شکمی ، استفراغ ، مدفوع خونی ، مدفوع چرب ، تب و علایم سوء تغذیه و کم آبی همراه نبوده و وجود هرکدام از موارد فوق دلیلی برای انجام بررسیهای تشخیصی بیشتر جهت یافتن علت عضوی اسهال است . درتمام کودکان مبتلا به اسهال نوپایان باید بیماریهای عضوی مانند آلرژیهای غذایی ، حساسیت به پروتئین شیرگاو ، ژیاردیازیس ، عفونتهای مزمن گوارشی و با شرح حال کامل و معاینه فیزیکی و گاهی بررسیهای دیگر که توسط پزشک متخصص انجام می شود رد شده باشد .

این بیماری توسط پزشک تشخیص داده شده و توسط والدین درمان شده و نیاز به دارو ندارد . اسهال معمولا در سنین حوالی مدرسه به طور خود به خود بهبود یافته و اقدامات تغذیه ای قطع می شود .

این بیماری تمایل به بروز خانوادگی داشته و در67 درصد بیماران حداقل یکی از والدین اختلال عملکردی دستگاه گوارش به صورت واضح دارند . وابستگان درجه یک کودک ممکن است مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر باشند . داروهایی که درصورت لزوم و درموارد شدید بیماری برای مدت کوتاه تجویز می شوند شامل کلستیرامین و لوپرامید هستند که نتایج خوبی در بهبود سمتپوم ها داشته اند . از مصرف داروهای آنتی کولینرژیک مانند دی سیکلومین و ضد افسردگیهای سه حلقه ای مانند نورتریپتیلین باید احتراز کرد . آسپرین اگر چه باعث بهبود علایم می شود ولی به علت اثرات جانبی آن مصرف آن محدود شده است .

raz72592
20-06-2009, 21:17
اسهال کودکان به مدفوع شل یا آبکی اطلاق شده و در تمام کودکان سالیانه حداقل یکبار رخ می دهد.اسهال یک بیماری نیست بلکه علامت شاخصی از یک سری بیماریهاست . اسهال می تواند منجر به از دست رفتن آب و املاح بدن شده ودر صورت عدم درمان سریع منجر به عوارض جدی ومرگ و میر شود.

مهمترین موضوع های تشخیص وجود یا عدم وجود اسهال، زمان نیاز به مراجعه پزشکی و روش برخورد والدین با آن است .قوام ودفعات طبیعی مدفوع در یک کودک با سن ورژیم غذایی او متغیر است. در یک شیر خوار به طور طبیعی ممکن است روزانه 8تا10بار دفع رخ داده ودر افراد مختلف فرق دارد نوباوگان وکودکان به طور طبیعی روزانه یک یا دو بار دفع دارند و اسهال به افزایش دفعات با مدفوع شل وآبکی به میزان دو برابر دفعات طبیعی اطلاق می شود. قوام ورنگ مدفوع به طور طبیعی با سن ورژیم غذایی فرق می کند .در شیر خواران رنگ مدفوع ممکن است زرد، قهوه ای یا سبز بوده وممکن است به نظر برسد که حاوی دانه های ریز است.در اسهال، مدفوع آبکی شکل است واگر مدفوع آبکی و یا حاوی بلغم باشد مهم تلقی شده و باید پیگیری شود .

وجود خون در مدفوع هیچگاه طبیعی نبوده و نیاز به بررسی طبی دارد .اسهال حاد معمولا کمتر از ده روز طول می کشد و اگر بیش از چهارده روز ادامه داشته با شد اسهال طول کشیده و اگر بیش از چهار هفته ادامه داشته باشد اسهال مزمن تلقی شده ونیاز به بررسی ودرمان طبی دارد ودرمان آن با اسهال حاد فرق دارد. شایع ترین علت اسهال عفونت های ویروسی است که معمولا خودبخود محدود شونده است .انواع عفونت های باکتریایی و مصرف آنتی بیوتیک ها نیز ممکن است منجر به اسهال شوند .تمام عفونتهای ویروسی، باکتریال وانگلی مسری بوده ودر تمام مدت اسهال والدین باید مراقبتهای مربوط به جلو گیری از انتشار عفونت را انجام دهند .انتشار ممکن است از راه دست به دهان بوده و شستشوی دستها تو سط سایر افراد خانواده یک نکته بسیار مهم بهداشتی است .ویروس ها سر دسته علت های اسهال بوده ودر ماه های گرم شایع ترند.اسهال آبکی،استفراغ،تب،سر درد،دل پیچه(کرامپ شکمی)،کاهش اشتهاو درد های عضلانی ممکن است وجود داشته باشد .

این نوع اسهال معمولا 12ساعت تا چهار روز بعد از تماس با عامل عفونی رخ داده ودر کمتر از یک هفته بهبود می یابد .هیچ درمان خاصی به جز مراقبت از وضعیت آب واملاح بدن نیاز نداشته وآنتی بیوتیک نیز نیاز ندارد. اسهال ناشی از باکتری ها با تب بالاتری (معمولا 40درجه سانتی گراد)بوده واسهال خونی یا اسهال بلغمی نیز درآنها شایع تر است .گاهی با مشخصات جالسینی افتراق علل ویروسی از باکتریایی ممکن نیست .مصرف آنتی بیوتیک ها ممکن است منجر به اسهال شود .اسهال معمولا خفیف بوده وباعث اختلال آب واملاح بدن نمی شود .در اغلب بیماران نیازی به قطع آنتی بیوتیک وجود ندارد واسهال یک تا دو روز بعد از اتمام دارو بهبود می یا بد .در موارد متوسط باید آنتی بیوتیک قطع شده ودر موارد شدید ضمن قطع آنتی بیوتیک باید درمان طبی توسط پزشک انجام شود . در ارزیابی اسهال حاد در کودک باید به چگونگی وزمان شروع اسهال، ظاهر اسهال،وجود خون یا بلغم،وجود افراد دیگر مبتلا به اسهال در خانواده ومحیط اطراف،وجود تب وشدت آن، وجود درد شکم و استفراغ،وضعیت ادرار کردن،کاهش وزن،سابقه آلرژی غذایی،مسافرت،مصرف آب یا غذای آلوده ومصرف داروهای اخیر دقت کرده وبه پزشک گزارش دهد .معاینه معمولا توسط پزشک انجام می شود ولی والدین باید به خشکی دهان، دفعات ادرار کردن، اشک چشم ها وحال عمومی وقدرت خوردن وعطش کودک دقت کرده و به مراقبین بهداشتی کودک اطلاع دهند. اغلب کودکان مبتلا، نیاز به آزمایش خاصی نداشته وباید از راه خوراکی آب واملاح بدن آنها تامین شود .

raz72592
20-06-2009, 21:18
گر کودک بی قراریا بی حال باشد و یا علائم از دست دادن شدید آب واملاح مانند:

موز،برنج،سیب،نان سوخاری نیز مفید بوده ولی غذای کودک نباید محدود به آنها شود .والدین باید از دادن نوشابه ها، آب میوه های صنعتی وچای شیرین پرهیز کنند چون باعث تشدید اسهال می شوند. استفراغ معمولا نیازی به داروهای ضد استفراغ ندارد ومعمولا با دادن حجم های کم به فواصل چند دقیقه کنترل می شود . در مواردی که کودک کم آبی خفیف دارد عطش زیادی به مایعات داشته وبا هر بار دفع باید 50سی سی محصول آماده ors به او داده شود. در کم آبی متوسط معمولا ادرار نیز کم شده است وابتدا باید 50سی سی محصول ors به ازای هر کیلو گرم وزن کودک در طی 4ساعت به او خورانده شده وسپس مانند کم آبی خفیف اقدام شود . در موارد کم آبی شدید ممکن است وضعیت هوشیاری کودک تخریب شده و باید درمان از راه رگ انجام شود.

در موارد استفراغ غیر قابل کنترل، کا هش هوشیاری، اتساع شکمی، عدم توانایی خوردن، باید آب واملاح توسط سرم واز راه رگ جبران شود.مطالب ذکر شده فقط برای اطلاعات عمومی والدین در برخورد با اسهال بوده و جایگزینی برای مراقبتهای بهداشتی وطبی محسوب نمی شود. والدین در صورت وجود هر کدام از علامتهای هشدار مانند اسهال خونی، وجود کم آبی، اسهال طول کشیده، کم شدن ادرار، تب بالا، بی قراری، بی حالی، اتساع شکم، کاهش هوشیاری وهمچنین هر سوالی وابهامی در مورد سلامت فرزندشان باید برای ارزیابی ودرمان به پزشک مراجعه نمایند . تشنج،بی حالی،خشکی دهان واشک چشم داشته باشد ویا اسهال خونی که با تب همراه باشد ویا اسهالی که بیش از دو روز طول کشیده باشد باید آزمایشهای لازم برای ارزیابی شدت کم آبی و تشخیص عامل اسهال انجام شود .در کودکانی که دچار کم آبی نیستند غذای معمولی باید ادامه داده شود و در شیر خواران نیز باید شیر (خصوصا شیر مادر)ادامه داده شود. در کودکانی که دچار کم آبی شده اند در صورتی که استفراغ غیر قابل کنترل نداشته باشند وقادر به خوردن باشند باید جایگزینی آب واملاح از دست رفته به روش خوراکی انجام شود( مراجعه به قسمت آب واملاح در اسهال ) در این موارد نیز بعد از جایگزینی آب واملاح رژیم معمولی کودک باید ادامه یابد . اکثر شیر خواران وکودکان دچار کمبود قابل ملا حظه آنزیم هضم کننده قند شیر نشده وقادر به تحمل شیر هستند .به رقیق کردن وپرهیز از فراورده های شیر نیازی نیست .یک غذای قابل توصیه باید شامل قند های مرکب برای تامین انرژی (مانند سیب زمینی وبرنج)،گوشت خالص،ماست(چون حاوی آنزیم لاکتاز است)،سبزیجات حاوی فیبر یا پکتین برای کم کردن اسهال مانند (هویج وسیب درختی)باشد .از غذاهای حاوی چربی زیاد بعلت اشکال در هضم باید خوداری شود ولی وجود کمی چربی (روغن مایع)برای اسهال مفید است.

raz72592
20-06-2009, 21:24
کرون یک اختلال التهابی دستگاه گوارش است که هم کودکان وهم افراد بالغ را گرفتار کرده وعلت آن شناخته شده نیست ولی وجود زمینه ارثی و استعداد ژنتیکی در آن نقش مهمی داشته و تمایل به بروز، بیشتر در افراد خانواده و خصوصا بستگان درجه یک دارد .

فاکتورهای احتمالی دیگر مانند عفونت های روده ای یا عوامل محیطی ممکن است با تحریک سیستم ایمنی و ایجاد التهاب در دستگاه گوارش باعث بروز بیماری در افرادی که زمینه ارثی مساعد دارند شود. این بیماری مزمن بوده ودرمان آن باعث کنترل دوره بیماری می شود تا بیماران پریودهای طولانی دوره خاموشی بیماری را تجربه کنند و این دسته از بیماران معمولا عمر طبیعی می کنند . به دوره هایی از بیماری که علایم واضح بالینی وجود دارد دوره شعله وری( Flaring ) و به دوره هایی که بیماری کنترل شده است و بیمار فاقد علایم واضح بالینی است دوره خاموشی (Remission) می گویند. بیماری معمولا دوره های تشدید (شعله وری)وتخفیف (خاموشی) دارد.

حدود 10درصد بیماران بعد از نخستین شعله ور شدن بیماری به خاموشی طولانی مدت می روند ولی بیماری اغلب پریودیک (ادواری)است ودر هر دوره شعله وری شدت علایم متغییر است .در این بیماری التهاب وارتشاح سلولهای ایمنی به داخل جدار روده باعث آسیب دستگاه گوارش وایجاد علامت می شود .این التهاب در کرون اغلب قسمت انتهایی روده کوچک (ایلئوم ترمینال) وابتدای روده بزرگ (کولون)را گرفتار می کند .التهاب معمولا تمام ضخامت روده ها را درگیر کرده ومی تواند منجر به ایجاد تنگی،آبسه،فیستول(مسیرهای غیر طبیعی عبور محتویات روده ) وانسداد روده ها شود .این بیماری می تواند راست روده واطراف معقد را نیز گرفتار کرده وباعث ایجاد فیستول، شقاق، آبسه و زخم در اطراف معقد شود.

علامت های شایع این بیماری زخم های دهانی، اسهال، درد شکم، تب، کاهش وزن و نارسایی رشد قدی بوده ولی بروز علایم مربوط به خارج از دستگاه گوارش نیز شامل درد مفاصل، قرمزی چشم ها ومشکلات کبدی نیز ممکن است وجودداشته باشد. گذشت زمان وتداوم التهاب ممکن است منجر به یکسری عوارض جدی شود.

حدود 50تا80درصد بیماران خصوصا کودکان مبتلا ، مشکلات سوء تغذیه ونارسایی رشد دارند. سو تغذیه والتهاب مزمن ممکن است باعث تاخیر رشد وزنی (کم وزنی)،اختلال رشد قدی(کوتاهی قد)،تاخیر بلوغ،پوکی استخوان ،نرمی استخوان (ریکتز)ومشکلات روانی شود.
مشکلات سوء تغذیه ای را میتوان با ارزیابی منظم وضعیت رشد وکفایت تغذیه وبعضی تستهای آزمایشگاهی (برای کشف کمبود ها ) تا حدود زیادی جلو گیری نمود. در اکثر بیماران رژیم های تکمیلی تغذیه وبهبود کالری منجر به بهبود سو تغذیه شده واگر چه در بیشتر این بیماران کاهش اشتها وجود دارد هرگز نباید غذای آنها را محدود کرد.

اگر به علت آسیب روده ها قادر به تحمل غذا نبوده ویا به علت بیماری یا جراحی روده ها کوتاه شده باشند ،از تغذیه از راه لوله بینی –معدی (NGT) ویا ندرتاً تغذیه از راه وریدی (PN)می توان سود جست اما این روشها برای درمان دراز مدت بیماران گزینه عملی مناسبی نیستند.
پوکی استخوان ونرمی استخوان در 30درصد بیماران رخ داده ودر موارد شدید موجب شکستگی می شوند.اندازه گیری منظم دانسیته استخوانها (BMD)برای کشف مراحل زود رس پوکی استخوان لازم است.

اختلالات استخوانی اغلب به علت سو تغذیه وکمبود ویتامین Dوکلسیم رخ داده وهورمونهای جنسی ومصرف کورتون در درمان بعدی از اعمال موثر در آن هستند .در این بیماران پایش مرتب کلسیم ،فسفر،الکالن،فسفاتازو اندازه گیری منظم دانسیته استخوانها همراه با رژیم تکمیلی کلسیم وویتامین Dوانجام ورزشهای سبک (دو بار در هفته )ضروری است .

یکی از عوارض دراز مدت این بیماری التهاب کبد (هپاتیت ) التهاب وفیبروز مجاری صفراوی (کلانژیت اسکلروزان )وسنگ های صفراوی است . ارزیابی دستگاه کبدی –صفراوی به طور منظم باید انجام شود.در بیمارانی که التهاب روده بزرگ نیز دارند خطر بروز سرطان روده بعد از 10سال از شروع بیماری بالا رفته ودر این بیماران باید بعد از ده سال کولونوسکوپی سالانه برای غربالگری سرطان انجام شود.
ضایعات پوستی وبثورات در 15تا25درصد این بیماران رخ داده ومعمولا با کنترل بیماری خوب می شوند .در 5درصد موارد التهاب چشم نیز رخ می دهد که معمولا با کنترل بیماری خوب می شود ولی معاینات منظم چشم پزشکی برای جلو گیری از بروز آب سیاه (گلوکوم)ضروری است.

raz72592
20-06-2009, 21:29
در این بیماری ،جراحی باعث درمان اساسی نمی شود و80درصد بیماران در نهایت و50درصد آنها طی 5سال اول نیاز به جراحی پیدا می کنند .داروهای زیادی برای درمان این بیماری وجود دارد ونوع درمان توسط پزشک معالج براساس قسمتی از دستگاه گوارش که گرفتار بیماری وشدت بالینی است، انتخاب می شود. یکی از این داروها "سولفاسالازین" است وزمانی که بیماری محدود به روده بزرگ است، کاربرد دارد .

بروز تاثیر کامل آن به چهار هفته وقت نیاز دارد .مصرف این دارو ممکن است با عوارض جانبی متعدد مانند واکنشهای حساسیتی ،بثورات پوستی ،افت سلولهای خونی ،ریزش مو،سر درد ،درد شکم ،استفراغ و... همراه باشد که به محض بروز به پزشک معالج اطلاع داده می شود.

دو داروی دیگر آساکول(Asacole)و پنتاسا (Pentasa)هستند که در موارد درگیری روده کوچک کاربرد دارند.

این داروها در ساختمان خود یک قسمت ضد التهابی بنام "آمینوسالیسیلات" دارد وطوری طراحی شده اند که در روده کوچک نیز آزاد شده وموثر است. آساکول در مواردی که انتهای روده کوچک و پنتاسا در مواردی که ابتدای روده کوچک گرفتار است تجویز می شوند. این داروها هم برای کنترل مرحله شعله وری وهم برای تداوم مرحله خاموشی به کار می روند.

آنتی بیوتیک ها باعث کاهش باکتریهایی که در تشدید التهاب یا بروز بیماری کرون دخالت دارند، می شود.

مترونیدازول وسیپروفلوکساسین شایعترین داروهای موثر ومصرفی بوده ومواردی که ناحیه راست روده واطراف معقد گرفتار شده تجویز می شود.
کورتیکو ستروئیدها (کورتون)در موارد متوسط و شدید بیماری برای ایجاد مرحله خاموشی طی دوره شعله وری بیماری تجویز شده و بعد از کنترل بیماری به تدریج قطع شده و به داروی دیگری تبدیل می شوند .این داروها دوره خاموشی را طولانی تر نکرده ودر مرحله خاموشی مصرف نمی شوند. پایش منظم عوارض این داروها مانند قند خون ،چربی خون،فشار خون،موهای زاید ،بروز آکنه،تجمع چربی،چاقی مفرط وآب مروارید (کاتا راکت) ضروری است ،اگر بیماری کرون توسط داروهای نامبرده شده کنترل نشود باید از داروهای قویتر که سیستم ایمنی را تنظیم می کنند (ایمونومدولاتورها) مانند:آزاتیوپرین، 6مرکایتوپورپن وگاهی متوترکسات استفاده کرد.

این داروها علاوه بر کنترل مرحله شعله وری ،در تداوم مرحله خاموشی هم موثر بوده و به عنوان درمان نگهدارنده نیز استفاده می شوند .این داروها برای ایجاد حداکثر تاثیر به 3تا6ماه وقت نیاز دارند .مانیتور منظم عوارض آنها شامل کاهش سلولهای خونی ،هپاتیت دارویی ،التهاب لوزالمعده وبروز عفونت ضروری است .
یک داروی جدید که در مواردی از کرون که به تمام داروهای فوق مقاوم است، انفلیکسیماب (Infliximab)نام دارد.این دارو بسیار گران قیمت بوده و نیاز به تکرار تجویز هر 4تا8هفته دارد.

سیگار کشیدن باعث تشدید بیماری شده وباید از آن امتناع شود .به علت احتمال تشدید یا شعله وری بیماری از مصرف داروهای مسکن مانند بروفن وناپروکسن باید خودداری شود .برای کفایت تغذیه یک رژیم غذایی متعادل وتنظیم شده لازم است وبیمار باید از خوردن غذاهایی که باعث تشدید علایم می شوند پرهیز کند .این بیماری می تواند سرتا سر دستگاه گوارش از دهان تا معقد را گرفتار کرده و معمولا تمام ضخامت جدار روده درگیر التهاب
می شود .بین قسمتهای گرفتار ممکن است نواحی سالم نیز وجود داشته باشد.
در این بیماران جراحی باعث درمان اساسی نمی شود وبه عنوان یک گزینه نهایی نگه داشته می شود. 80 درصد بیماران در نهایت و50 درصد آنها در طی 5سال اول نیاز به جراحی پیدا می کنند.

جراحی اغلب در موارد عوارض جدی مانند: آبسه، انسداد، فیستول یا خون ریزی غیر قابل کنترل انجام شده واحتمال عود بیماری در سایر قسمتهای طول دستگاه گوارش وجود دارد .80درصد بیماران تا یک سال بعد از جراحی علامتی ندارند ولی فقط 20درصد آنها تا 15سال بعد از عمل بی علامت می مانند.
در مواردی که یک استومی(ایجاد سوراخ از روده به پوست شکم،برای تخلیه محتویات )انجام می شود مراقبت از آن باید توسط یک پرستار با تجربه در این زمینه انجام شود.زخم های دهانی معمولا با درمان بیماری روده ای خوب می شوند ولی مصرف دهان شویه های حاوی هیدروکورتیزون یا سوکرالفات به بهبود زخم کمک می کند.در مواردی که اسهال شدید وجود دارد می توان از داروهای ضد اسهال (مانند لوپرامید)به طور موقت استفاده کرد.

گاهی در موارد شدید نیاز به بستری کردن، قطع تغذیه از راه خوراکی برای استراحت روده ها وانجام تغذیه از راه ورید لازم است. آبسه ها و فیستولها و فیشرهایی که در اطراف معقد ایجاد شده اند با داروهای ضد التهابی (شیاف کورتون)همراه با آنتی بیوتیک ها (مترونیدازول)خوب شده وبه ندرت نیاز به جراحی دارند .

نشستن در وان آب گرم به طور روزانه همراه با تمیزنمودن آهسته ناحیه اطراف معقد به بهبود آنها کمک می کند .گاهی طول کشیدن بیماری باعث تنگی معقد شده ونیاز به باز نمودن مجرا دارد.هیچ راهی برای ارزیابی قبلی احتمال بروز بیماری در فرزندان بیمار وجود ندارد ولی حدود 15درصد فرزندان گرفتار می شوند .
20درصد بیماران کرونی زیر 18سال سن دارند واگر درمان نشوند به کوتاهی قد ،تاخیر بلوغ ونارسایی رشد مبتلا می شوند در کودکان پایش رشد، کفایت تغذیه ،تجویز تکمیلی ویتامین ها ،املاح وعدم استفاده طولانی مدت از کورتون ها از موارد مهم در اداره این بیماران است.

raz72592
20-06-2009, 21:33
یفلاکس و ازوفاژیت : ریفلاکس بازگشت محتویات معده به مری از ورای اسفنکتر تحتانی مری ( LES ) بوده و به طور طبیعی بعد از صرف هروعده غذا رخ میدهد ( GER) . ولی اگر برگشت زیاد و تماس مری با محتویات برگشتی طولانی مدت باشد منجر به ایجاد علامت شده و غیر طبیعی تلقی می شود ( GERD ) .
اهداف تغذیه ای در این بیماری کاهش حجم و دفعات ریفلاکس ، اجتناب ازکاهش فشار اسفنکتر تحتانی و کاهش تحریک بافت ملتهب مری ( کاهش سوزش سردل و درد ) ، بهبود حرکات دودی مری ، بهبود تخلیه مری و کمک به تخلیه سریعتر معده است ولی چون اساس ایجاد تمام علایم را اسید معده تشکیل میدهد مهمترین هدف خنثی کردن اسید یا کاهش ترشح اسید ازمعده است . دراین بیماری پایش رشد و وزن دستیابی به وزن ایده آل و متناسب با سن و اطمینان از دریافت کافی مواد غذایی ضروری برای بدن در هنگام تنظیم رژیم غذایی فرد باید مورد توجه قرار گیرد .

1- پرهیز از نوشابه های گازدار ، نوشابه های کافئین دار ، چای پررنگ ، شکلات ، قهوه ، نسکافه ، نعناع و عرق نعناع ، سیر و پیاز ، الکل و مصرف سیگار چون باعث کاهش فشار اسفنکتر تحتانی می شوند .

2- مصرف غذای کمتر در دفعات بیشتر برای کم کردن فشار داخل معده و کم کردن ریفلاکس از طریق مکانیزم و اگوواگال .

3- اجتناب از پوشیدن لباسهای تنگ که به معده فشار می آورند و همچنین کاهش وزن در افراد چاق و امتناع از فعالیت هایی که باعث افزایش فشار داخل شکم می شوند .

4- امتناع از نوشیدنی های گازدار که با افزایش گاز در معده باعث اتساع معده و افزایش فشار داخل معده می شوند . این نوشیدنی ها باعث افزایش ترشح اسید معده نیز می شوند .

5- پرهیز از مصرف غذا 2-1 ساعت قبل از خوابیدن و امتناع از دراز کشیدن 2-1 ساعت بعد از مصرف هر وعده غذا باعث کمک به تخلیه مری به کمک نیروی ثقل می شود .

6- سروتنه بیمار حداقل 10 سانتیمتر بلند باشد تا نیروی ثقل به تخلیه مری کمک کرده و از حجم مواد برگشتی کاسته شود .

7- امتناع از خوردن غذاهای خیلی چرب مانند سس مایونز ، مارگارین ، پنیر خامه ای ، کره که تخلیه معده را کم می کنند و خوردن رژیم غذایی پرپروتئین که به علت ترشح هورمونی به نام گاسترین موجب افزایش فشار اسفنکتر تحتانی مری می شوند .

8- اجتناب از غذاهای اسیدی یا پرادویه ( Spicy ) مانند آب مرکبات ، گوجه فرنگی ، سس گوجه فرنگی ، آب میوه های صنعتی ، چیپس ، پیتزا که موجب تحریک مستقیم مری ملتهب و حساس شده می شوند .

9- اجتناب از جویدن آدامس و استفاده از نی در نوشیدن و خوردن تنقلات چون همراه آنها هوای زیادی بلع شده ( آئروفاژی ) و باعث اتساع معده ، افزایش فشار داخل معده ، افزایش اسید معده و افزایش مقدار و تعداد حملات ریفلاکس می شوند .

10- در بعضی موارد در زمان بروز علائم ، نوشیدن مکرر آب به مقدار کم و جویدن آدامس از طریق افزایش بزاق و بلع باعث تخلیه سریعتر مری شده و به کاهش سوزش و درد کمک می کند .

11- در شیرخواران اگر ریفلاکس علامتی به جز برگشت شیر( رگورژیتاسیون ) ندارد بالا آوردن سر و تنه شیرخوار به مقدار 6-4 اینچ و سفت کردن شیر داده شده با سرلاک کافی است و برگشت شیر معمولا خود به خود تا 18-12 ماهگی خوب می شود . به این حالت ریفلاکس فیزیولوژیک ( GER ) می گویند .

12-درشیرخواران اگر علائم تنفسی ، کاهش رشد ، کاهش تغذیه ، بی قراری شبانه ، امتناع از خوردن ، کم خونی و ... وجود داشته باشد علاوه بر موارد فوق باید درمان دارویی نیز انجام شود . به ریفلاکس علامت دار در شیرخواران ریفلاکس پاتولوژیک ( GERD ) گفته می شود .

13- مصرف به موقع وعده های غذایی متناسب با بیماری به خصوص صبحانه برای جلوگیری از خالی ماندن طولانی مدت معده و در صورت اجتناب از مصرف مرکبات و گوجه فرنگی مصرف کردن سایر منابع ویتامین به خصوص ویتامین C مانند سبزیجات و میوه ها در رژیم روزانه مهم است .

raz72592
20-06-2009, 21:41
زخم معده و اثنی عشر : زخم ( Ulcer ) به گسیختگی مخاط پوشاننده معده و دوازدهه به علت عدم تعادل سیستم دفاعی مخاط در برابر اسید مترشحه از معده که عمق آن به زیر مخاط رسیده باشد اطلاق می شود . درمعده اغلب در انحنای کوچک در محل آنتروم و دردوازدهه اغلب در 3 سانتیمتر ابتدایی بعد از دریچه پیلور ایجاد شده و اکثرا" قطری کمتر از 1 سانتیمتر دارند . در کودکان اکثر زخم ها ثانویه به علت مصرف دارو خصوصا کورتون ها ، مسکن های غیر التهابی ، آنتی بیوتیک ها و بیماریهای حاد و دربالغین اغلب زخم ها به علت عفونت با میکروب هلیکوباکترپیلوری است . استرس هایی مانند سوختگی ، تصادف ، ضربه به سر ، بستری در ICU نیز ممکن است موجب زخم ثانویه شوند . استرس های روانی مانند ، اضطراب ، سیگار کشیدن و الکل علت ایجاد زخم نیستند ولی احتمال ایجاد زخم و بروز علائم آن در افراد مستعد را زیاد کرده و احتمال بهبود آنرا کاهش می دهند .

بروز زخم در بستگان درجه یک بیمار بیشتر است که احتمالا" به علت تاثیر ژنتیک نیست بلکه به علت افزایش شیوع عفونت با هلیکوباکترپیلوری در افراد خانواده آنها ست . چون این باکتری به آنتی ژنهای O می چسبد خطرایجاد بیماری درافراد گروه خونی O بیشتر است . هلیکوباکترپیلوری بعنوان مهمترین علت زخم دستگاه گوارش فوقانی از راه دهانی – مدفوعی منتقل می شود و اگرچه این باکتری علت 90-80 درصد زخم های معده و اثنی عشر است ولی 90-80 درصد افراد مبتلا به این عفونت هرگز دچار زخم معده یا اثنی عشر نمی شوند . درمان دارویی این عفونت مهمترین قسمت درمان و پیشگیری از عود زخم است .

1- استفاده از وعده های مختصر غذایی که محتوی پروتئین زیاد و چربی کم و ویتامین C کافی داشته باشند . پرهیز از غذاهای پرحجم به خصوص قبل از خواب باعث کاهش اسید معده می شود . با کم کردن حجم هر وعده بهتر است تعداد وعده های تغذیه زیاد نشود چون باعث افزایش مقدار کل اسید ترشح شده در روز می شود .

2- اجتناب از مصرف نوشابه های کولادار و حاوی کافئین به خصوص در زمان خالی بودن معده یا قبل از خواب مهم است چون باعث افزایش اسید معده می شوند . ( محدودیت قهوه ، نسکافه ، چای ، شکلات و نوشابه های صنعتی و گازدار) .

3- اجتناب از مصرف الکل و مصرف دخانیات و سیگار .

4- آرام غذا خوردن و جویدن خوب باعث هضم بهتر غذا و تخلیه سریعتر معده با آماده کردن قبلی آن توسط دندانها و بزاق می شود .

5- تاثیر مثبت اسیدهای چرب امگا 3 و امگا 6 به علت تحریک ساخت پروستاگلاندین ها بعنوان موادی که دردفاع مخاط دستگاه گوارش در برابر اسید نقش مهمی دارند در بعضی مطالعات ثابت شده است .

6- اجتناب از خوردن داروهای مسکن و ضد التهاب های غیر استروئیدی ( NSAIDS ) مانند آسپرین ، بروفن ، متاسین ، ناپروکسن و ... ولی می توان از استامینوفن برای تسکین درد استفاده کرد .

7- امتناع از مصرف داروهای کورتیکوستروئید معروف به کورتون ها مانند دگزامتازون ، بتامتازون و پردنیزولون .

8- ریشه کنی عفونت هلیکوباکترپیلوری و مصرف داروهای کاهش دهنده ترشح اسید از معده یا خنثی کننده اسید تحت نظر پزشک معالج و با تجویزمتخصص گوارش بعد از اثبات وجود زخم و عفونت انجام می شود . از مصرف خوسرانه درمواردی که وجود بیماری یا عفونت ثابت نشده است باید امتناع شود . درصورت وجود زخم درمعده پی گیری برای اطمینان از بهبود آن و درصورت درمان عفونت هلیکوباکتر پی گیری برای اطمینان ازریشه کنی آن ضروری است .

9- سنین بالاتر از 50 سال ، زخم های مقاوم به درمان ، وجود سابقه خانوادگی بیماریهای بدخیم در دستگاه گوارش فوقانی و زخم های واقع در محل غیر معمول نیازمند بررسی از نظر علت و رد احتمال بد خیمی توسط متخصص گوارش هستند .

10- امتناع از خوردن میان وعده های غذایی و اسنکهای شبانه دیروقت برای کاهش یا تسکین علائمی که اغلب در نیمه های شب رخ میدهد به منظور پیشگیری از افزایش مقدار کل ترشح اسید درطی 24 ساعت و عدم انجامدرمان اساسی بیماری باید مورد توجه قرار گیرد .

11- امروزه رژیم غذایی Liberal bland توصیه می شود که درآن مصرف همه غذاهای مجاز است به جز موادی که موجب تحریک معده برای افزایش ترشح اسید یا اختلال دفاع مخاط در برابر اسید و یا ایجاد علامت می شوند . مانند الکل ، سیگار ، مواد کافئینی ، داروهای استروئیدی ، مسکن های غیر استروئیدی ، اثرات مضر مصرف ادویه جات و چاشنی ها همراه با غذا به جز در مواردی که ایجاد علامت می کنند ثابت نشده است .#2

raz72592
20-06-2009, 21:47
سوء هاضمه : سوء هاضمه عملکردی یا دیس پپسی فانکشنال به وجود علایم مربوط دستگاه گوارش فوقانی مانند احساس نفخ ، درد ، سوزش ، تهوع و بی اشتهایی بدون وجود یک علت عضوی و پاتولوژیک خاص اطلاق می شود . اثبات عدم وجود زخم یا التهاب دستگاه گوارش فوقانی و یا ریفلاکس مری توسط آندوسکوپی در صورت تداوم علائم بعد از تجویزیک دوره تجربی و کوتاه مدت داروهای مهارکننده ترشح اسید ضروری است .

1- رژیم غذایی کم چرب ، پرپروتئین که خوب پخته شده باشد و ادویه زیاد نداشته باشد .

2- به آرامی غذا خوردن و خوب جویدن غذا همراه با امتناع از خوردن مقدار زیادی غذا در هر وعده وپرهیز از مصرف مایعات و آب وسط وعده های غذایی .

3- امتناع از خوردن نوشابه های گازدار ، نوشابه های کافئینه و آب میوه های صنعتی که حاوی قندهای غیر قابل جذب و مواد افزودنی یا نگهدارنده هستند .

4- اجتناب مطلق از مصرف الکل و استعمال دخانیات .

5- درصورت وجود علایم سندرم روده تحریک پذیر مصرف غذاهای حاوی مقادیر کافی فیبر در رژیم 24 ساعته ( وزن + 5 برحسب گرم ) شامل میوه ها ، سبزیجات و سبوس موجب بهبود علائم می شود .

6- زنجبیل به عنوان ضد تهوع ، نعناع و عرق نعناع بعنوان ضد اسپاسم ، شیرین بیان بعنوان ضد اسید معده توصیه شده و عوارض جانبی محدودی دارند . ولی تاثیر آنها در کارآزمایی بالینی ثابت شده نیست .

7- مصرف داروهای ضد اسید معده ، کاهش دهنده های ترشح اسید معده ، ریشه کنی عفونت هلیکوباکترپیلوری ، ضد افسردگی های سه حلقوی ، آرامبخش ها و ... گاهی اوقات و فقط با تجویز پزشک معالج لازم است ولی مصرف داروها یا گیاهان دارویی بدون تجویز پزشک اکیدا توصیه نمی شود .

raz72592
20-06-2009, 21:52
کثر زخم ها ی معده با درمان طبی بهبود یافته و به ندرت عمل جراحی برای عوارض بیماری لازم است .

زخم ها معمولا در معده یا دوازده (قسمت ابتدایی روده کوچک )ایجاد می شود .معده واثنی عشر (دوازده) یک سری مکانیز م های محافظتی در مقابل اسید مترشحه از معده و آنزیم های دستگاه گوارش دارند.از جمله این مکانیزم ها وجود یک لایه پروتئینی بنام "موکوس" به صورت یک پرده محافظ بر روی مخاط پوشاننده دستگاه گوارش ،ترشح مواد خنثی کننده اسید (بیکربنات )مواد شیمیایی و محافظ سلولها وسیستم خون رسانی قوی است .کاهش سیستم های محافظتی وگاهی افزایش ترشح اسید باعث قرار گرفتن سلولها در معرض اسید شده وبه دنبال آن تخریب سلولهای بافت پوشاننده وزخم ایجاد می شود .زخم ها ممکن است کاملا بدون علامت باشند .علائم مربوط به زخم های پپتیک شامل یک طیف وسیع بوده وشامل درد و ناراحتی در قسمت فوقانی شکم، احساس نفخ، سیری زودرس ،کاهش اشتها، تهوع واستفراغ هستند.

این علائم ممکن است مربوط به یک بیماری دیگر به جز زخم بوده وبهمین دلیل برای اثبات تشخیص آندوسکوپی لازم است .گاهی در بیماران مبتلا به زخم عوارض تهدید کننده حیات مانند سوراخ شدن احشا وخونریزی دستگاه گوارش فوقانی و یا انسداد گوارشی رخ می دهد.

علائم زخم معده با زخم دوازدهه هم پوشانی دارند ولی یک سری از خصوصیات از جمله سوزش ودردهای شبیه به گرسنگی زمانی که معده خالی است یعنی حدود 2 تا 4 ساعت بعد از غذا خوردن ویا بروز علائم در ساعات آخر شب بین ساعت 11شب تا 3صبح مطرح کننده زخم های دوازدهه هستند.

در زخم های معده درد معمولا بلا فاصله بعد از یک وعده غذایی رخ داده وممکن است با خوردن غذا یا دریافت داروهای ضد اسید خوب نشود .زخم های پپتیک دو دسته علت عمده دارند .عفونت معده با میکروبی بنام هلیکو باکتر پیلوری علت اکثر زخم ها در بالغین وموارد کمتری از زخم ها در کودکان است.

به زخم های ناشی از هلیکو باکتر پیلوری زخم ها ی اولیه می گویند، دسته دوم زخم های ثانویه بوده وبه علت مصرف داروها خصوصا مسکن ها ،آسپرین ،کورتون ویا استرس ها شامل ضربه مغزی ،سوختگی شدید ،شوک،عمل جراحی وبیماریهای مزمن رخ می دهند.

در کودکان اکثر زخم ها ثانویه هستند.فاکتورهای ارثی ،فاکتورهای محیطی وسیگار اگر چه علت اصلی ایجاد زخم نیستند ولی دوره بیماری را تحت تاثیر قرار می دهند .استرس های روحی وروانی وفاکتورهای تغذیه ای نیز در ایجاد زخم دخالت ندارند ولی در بروز علائم بیماری موثر هستند.هلیکو باکترپیلوری یک عفونت شایع بوده ودر نیمی از مردم دنیا وجود دارد ودر تعداد اندکی از افراد عفونی باعث زخم می شود .در تمام افراد مبتلا به زخم باید وجود این عفونت به روشهای سرم شناسی ،تست تنفسی ،آزمایش مدفوع یا نمونه برداری از معده بررسی شده ودر صورت اثبات ریشه کن شود .اکثر زخم های معده با درمان طبی بهبود یافته وبه ندرت عمل جراحی برای عوارض بیماری لازم است.زخم ها در بالغین ،بخصوص در بعضی از قسمت های معده می توانند بد خیم باشند ودر زمان آندوسکوپی اولیه باید نمونه برداری از آنها انجام شود.

در آغاز درمان ،قدم اول ریشه کنی عفونت بوده که باعث تسریع بهبود زخم ومانع عود مجدد آن می شود . بر روی این میکروب یک داروی َ آنتی بیوتیکی موثر نبوده ونیاز به دریافت چند دارو (معمولا دو آنتی بیوتیک ) دارد که همواره یک داروی ضد ترشح اسید (معمولا امپرازول یا پنتازول) تجویز می شوند .
این درمان به مدت 7تا14روز تجویز شده ودر بالای 90درصد باعث ریشه کنی وعفونت می شود .قدم دوم ادامه درمان داروی ضد ترشح اسید به مدت 4تا6هفته برای التیام زخم است .

مصرف سیگار باید قطع شده وغذاهای حاوی کافئین ،قهوه ،چای وشکلات که باعث تحریک ترشح اسید وتشدید علایم در بعضی بیماران می شود ،محدود شود.در زخم دوازدهه نیاز به پیگیری خاصی وجود نداشته وآندوسکوپی مجدد به جز در مواردی که علایم عود کرده یا بهبود نیافته است ،وجود ندارد.
بیمارانی که با عوارض زخم دوازدهه مانند خونریزی یا سوراخ شدن مراجعه کرده اند باید تا ریشه کن شدن باکتری پیگیری واثبات شود.این کار معمولا با تست اوره ویک ماه بعد از اتمام آنتی بیوتیک ها انجام می شود .زخم ها در بالغین به خصوص در بعضی از قسمت های معده مانند تنه وفوندوس می توانند بد خیم باشند و در زمان آندوسکوپی اولیه باید نمونه برداری از آنجا انجام شود.

حتی در صورت منفی بودن نمونه برداری ها ی اولیه از نظر بد خیمی آندوسکوپی مجدد بعد از 8تا12هفته برای تائید التیام زخم ودر صورت عدم التیام انجام نمونه برداری از آن باید انجام شود.در زخم های ثانویه که عفونت هلیکو باکتر وجود ندارد اقدامات درمانی شامل درمان برای التیام زخم وپیشگیری از آسیب های بعدی است.

مصرف دارویی که باعث زخم شده باید قطع شده و یک داروی ضد ترشح اسید معده نیز تجویز شود.عفونت مجدد با هلیکو باکتر پیلوری بعد از ریشه کنی آن نادروکمتر از یک درصد در سال است .اگر در موارد نیازمند به پیگیری ثابت شود که عفونت ریشه کن نشده است باید درمان با (سه آنتی بیوتیک )انجام شود .اگر در موارد نیازمند به پیگیری ثابت شود،زخم التیام نیافته است نمونه برداری برای بررسی بد خیمی وارزیابی علل نادر زخم های مقاوم مانند بیماریهای التهابی روده وتومورهای گاسترنیوما ضرورت دارد .

شیوع زخم های پیستیک در کودکان کم بوده وزخم معده به ندرت دیده می شود .اکثر زخم ها در کودکان علت ثانویه دارند واکثر زخم های اولیه (با عفونت هلیکو باکتر) دوازدهه هستند .

raz72592
20-06-2009, 21:55
باکتری هلیکوباکترپیلوری که به H.Pylori معروف بوده یک باکتری خمیده است که عموما" در معده یافت می شود و در حدود نیمی از مردم دنیا به آن آلوده هستند . اکثر افرادی که با این باکتری عفونی هستند هیچ علامتی ندارند و هرگز مشکلی پیدا نمی کنند . این باکتری قادر به ایجاد تعدادی از اختلالات دستگاه گوارش بوده که ازجمله شایعترین آنها زخم های گوارشی و سرطان معده که به ندرت باعث میشوند . معلوم نیست چرافقط تعدادی از افراد آلوده به این باکتری به عوارض و اختلالات بیماری مبتلا شده ولی بقیه مبتلا نمی شوند . در کشورهای صنعتی عفونت با H.P در دوران کودکی غیر معمول و ناشایع بوده و اغلب در بزرگسالی رخ می دهد . دراین کشورها 5 درصد کودکان زیر 5 سال و 50 درصد بالغین به عفونت باکتری هلیکوباکترپیلوری مبتلا هستند . درکشورهای درحال توسعه این عفونت اغلب در دوره کودکی رخ داده و هشتاد درصد کودکان زیر ده سال به این بیماری مبتلا هستند .

انتشار عفونت با مصرف غذاها و آب آلوده رخ داده و معمولا کودکان با شنا در استخرهای آلوده به فاضلاب ، رودخانه ها و نوشیدن آب آلوده و خوردن سبزیجات نپخته به این عفونت مبتلا میشوند . عفونت با این باکتری موجب بروز یکسری تغییرات در معده و ابتدای روده کوچک ( دوازدهه ) می شود . آنزیم و سموم آزاد شده از این باکتری به طور مستقیم یا غیر مستقیم موجب آسیب به سلولهای معده و دوازدهه و کاهش سیستم حفاظتی آنها در برابر اسید معده می شوند . نتیجه نهایی این فرآیندها التهاب معده (گاستریت) و التهاب دوازدهه (دئودنیت) است .

علائم عفونت با این باکتری بستگی به اختلالی که ایجاد کرده است دارد . اغلب بیماران مبتلا به عفونت فقط التهاب مزمن معده یا اثنی عشر داشته و علامت ندارند و به ندرت ، درصد بروز زخم علائمی دیده میشود ولی در اغلب موارد علائمی مانند در شکم ، نفخ ، احساس پری بعد از غذا خوردن ، کاهش اشتهاء ، تهوع ، استفراغ و .... وجود دارد . ممکن است علایم مربوط به خونریزی مزمن مانند کم خونی و یا خونریزی حاد مانند مدفوع سیاه رنگ ایجاد شود . بندرت گاستریت مزمن با این عفونت باعث تغییرات سلولی در لایه پوشاننده معده و ایجاد سرطان معده می شوند . اگر چه این سرطان در تعداد کمی از افراد عفونی رخ میدهد ولی با توجه به شیوع جهانی عفونت هلیکوباکترپیلوری نیازمند توجه و دقت خاص می باشد .

تشخیص این عفونت به روشهای مختلف امکانپذیر بوده و برای اقدام به تشخیص و درمان عفونت دلایل پزشکی باید وجود داشته باشد . تست های خونی شامل جستجوی یک آنتی بادی اختصاصی علیه باکتری HP است . این آنتی بادیها توسط سیستم دفاعی بدن علیه عفونت با این باکتری ساخته می شوند. تست های تنفسی که تست تنفسی " اوره " ( Urea Breath Test ) نیز نامیده می شود شامل جستجوی دی اکسید کربن تولید شده توسط باکتری به وسیله آنزیمی به نام " اوره آز " در هوای بازدمی بیمار است . درUBT یک ماده حاوی کربن نشاندار توسط بیمار خورده شده و میزان دی اکسیدکربن نشاندار در هوای بازدمی او سنجیده می شود . تست های مدفوعی پروتئین های این باکتری را در مدفوع فرد جستجو می کنند . آندوسکوپی دستگاه فوقانی گوارش، برای اثبات قطعی بیماریهای گوارشی مانند زخم معده و یافتن همزمان عفونت با هلیکوباکترپیلوری به کار میرود . درمواردی که بیمار علامت دارد (مانند درداپیگاستر) و نیاز به تشخیص علت آن وجود دارد از این روش استفاده شده و ضمن تشخیص علت بیماری ، وجود HP نیز جستجو می شود .

نمونه از بافت معده گرفته شده و به روش تست اوره آز و یا بافت شناسی و یا کشت باکتری عفونت با این میکروب بررسی می شود . انجام تستهای تشخیصی عفونت با این باکتری همیشه لازم نیست و درموارد خاصی که دلایل خاص طبی وجود دارد باید انجام شود . افراد علامت دار ( سمپتوماتیک ) که زخم معده یا اثنی عشر دارند یا قبلا داشته اند باید از نظر این عفونت بررسی شوند . این باکتری شایعترین علت زخم های فوق بوده و ریشه کنی آن باعث جلوگیری از عود زخم بعد از درمان زخم می شود . افراد بدون علامت ( آسمتپوماتیک ) که علامتی نداشته و شرح حالی از وجود قبلی زخم معده یا دوازدهه نیز ندارند نیاز به بررسی از نظر این عفونت ندارند ولی در بعضی موارد خاص که سابقه خانوادگی سرطان معده یا شیوع منطقه ای بالای آن ( مانند چین ، کره و ژاپن ) وجود دارد، بررسی این عفونت توصیه می شود .

سوء هاضمه بدون زخم ( Non Ulcer Dyspepsia ) به صورت علائم دستگاه فوقانی گوارش مانند درد ، تهوع ، نفخ ، سیری زودرس بدون علت خاص قابل تشخیص و بدون وجود زخم تظاهر می کند . ارتباط این اختلال ( NUD ) با عفونت H پیلوری معلوم نیست و در موارد مقاوم به درمان بررسی تشخیصی عفونت و درمان آن درصورت اثبات عفونت توصیه شده است .

تست های تشخیصی این عفونت به دودسته تهاجمی و غیر تهاجمی تقسیم می شوند . تکنیک اثبات عفونت نیز به دو دسته مستقیم مانند کشت و مطالعات میکروسکوپیک نمونه نسج معده و غیر مستقیم مانند کشف آنتی بادی ضد باکتری در خون و کشف CO2 تولید شده توسط باکتری در هوای بازدمی تقسیم می شوند. به توصیه انجمن گوارش آمریکا ( ACG ) انجام تست تشخیصی این عفونت برای بیماران دارای زخم فعال یا سابقه زخم قبلی در دستگاه گوارش فوقانی و بیماران مبتلا به لنفوم MALT صورت می پذیرد . روشهای تهاجمی معمولا در طی آندوسکوپی تشخیصی انجام شده و با نمونه برداری( Biopsy ) ازمعده (Gastric Antrum ) انجام می شود .

شماره (1) : در این گروه (1) تست ارجح، انجام تست اوره آز (Urease Test) است . دراین روش نمونه برداشته شده در طی آندوسکوپی در داخل آگاری که حاوی اوره و یک نشانگر PH است قرار داده می شود . اوره آز باکتری با تجزیه اوره موجود در محیط و تولید آمونیاک یک PH قلیایی ایجاد کرده و باعث تغییر رنگ مارکر PH می شود .این تست معمولا درطی یک ساعت مثبت شده ولی خواندن جواب مثبت با مشاهده تغییر رنگ آن حداکثر تا 24 ساعت توصیه می شود . حساسیت این روش 95 درصد و ویژگی آن 100-95 درصد است . مثبت کاذب غیر معمول ولی منفی کاذب در صورت وجود خونریزی گوارشی یا مصرف مهارکننده های پمپ پروتون مانند امپرازول و یا خوردن قبلی آنتی بیوتیک ها مانند آموکسی سیلین محتمل است .

(2) بررسی بافت شناسی و میکروسکوپیک نمونه گرفته شده از معده در طی آندوسکوپی روش دیگر است . درطی آندوسکوپی باید نمونه های متعددی از معده گرفته شود و با رنگ آمیزی گیمسا توسط پاتولوژیست مطالعه و بررسی شود . ( 3) کشت هلیکوباکتر مشکل است و معمولا به طور روتین در تشخیص اولیه عفونت لازم نیست ولی درصورت مقاومت به درمانهای آنتی بیوتیکی جهت بررسی حساسیت میکروب به آنتی بیوتیک ها ضروری است . این باکتری در 30 درصد موارد به مترونیدازول و در10 درصد موارد به کلاریترومایسین و به ندرت به آموکسی سیلین و تتراسیکلین مقاوم است . تست های غیر تهاجمی کشف عفونت متعدد بوده و شامل تست تنفسی اوره (UBT) ، تست کشف آنتی ژن باکتری در مدفوع ، تست کشف آنتی بادی ضد باکتری در خون و PCR است . بهترین تست غیر تهاجمی برای اثبات عفونت تست تنفسی اوره ( UBT ) است و بخصوص در پی گیری اثبات ریشه کنی بیماران بعد از درمان ارزش دارد.

(1) تست تنفسی اوره براساس هیدرولیز اوره توسط هلیکوباکترپیلوری ( آنزیم اوره آز ) و تولید دی اکسید کربن و آمونیاک طراحی شده است . یک ماده حاوی کربن نشاندار به فرد خورانده شده و دی اکسید کربن ( با کربن نشاندار) در هوای بازدم تنفسی اندازه گیری می شود . حساسیت این روش 95-90 درصد و ویژگی آن 100-95 درصد است . برای جلوگیری از بروز جواب منفی کاذب باید آنتی بیوتیک ها 4 هفته و مهارکننده های پمپ پروتون مانند امپرازول 2 هفته قبل از تست استفاده نشوند .

(2) سرولوژی براساس کشف IgG یا IgA یا آنتی بادی های ضد باکتری در سرم به روش آزمایشگاهی ( ELISA ) انجام می شود . ارزان و دردسترس است ولی دقت و صحت آن مورد اختلاف نظر است و اگر چه حساسیت تست 95-90 درصد است ولی ویژگی تست حدود 90-75 درصد است . سایر روشهای تشخیصی ترجیح داده شده و این تست بر اساس شیوع عفونت در منطقه جغرافیایی ، سن بیمار ، ابتلای قبلی و وجود اختلالات بالینی مربوطه باید تفسیر شود . سطح آنتی بادی علیه این باکتری بعد از درمان در 50 درصد بیماران در طی 3 ماه پائین آمده ولی ممکن است تا 18 ماه بالا بماند . بهمین دلیل این تست در پی گیری درمان ریشه کنی عفونت نیز ارزش ندارد به جز در مواردی که این پی گیری یکسال یا بیشتر بعد از اتمام درمان انجام شود . (3) آنتی ژن HP در مدفوع در بیماران عفونی وجود داشته و به روش ایمونواسی کشف می شود .

این تست در مطب سرپائی نیز قابل انجام بوده و 95 درصد حساسیت و 85 درصد ویژگی دارد . این تست در اثبات موفقیت درمان طبی ریشه کنی هلیکوباکترمفید است . در تشخیص اولیه اثبات وجود عفونت نیز مفید بوده ولی احتیاطهای لازم مربوط به تست تنفسی باید انجام شود. انجام تست های دیگر مانند PCR و کشف آنتی ژن باکتری در بزاق یا ادرار در حال حاضر عملی نیستند . رژیم های درمانی مختلفی برای ریشه کنی عفونت وجود دارد ولی رژیم درمانی برای هلیکوباکترپیلوری همیشه چند دارویی است و رژیم تک دارویی باعث ایجاد مقاومت به آنتی بیوتیک می شود .

روش اول استفاده از کلاریترومایسین + آموکسی سیلین + امپرازول ( PPI ) به مدت 2 هفته است و درحدود 95 درصد موارد باعث ریشه کنی این عفونت می شود .

روش دوم استفاده از مترونیدازول + تتراسیکلین + بیسموت + امپرازول ( PPI ) به مدت 2 هفته بوده و بالای 90 درصد باعث ریشه کنی عفونت می شود .

روش سوم مانند روش اول بوده ولی به جای آموکسی سیلین داروی مترونیدازول تجویز می شود و فقط در افرادی که به پنی سیلین حساسیت دارند استفاده میشود . سایر روشهای دیگری نیز وجود دارد و درکتب مرجع قابل جستجو هستند .

raz72592
20-06-2009, 21:58
درمان هلیکوباکترپیلوری در مواردی که زخم معده ، زخم دوازدهه و یا سابقه آنها وجود دارد لازم بوده و بعد از اثبات وجود عفونت انجام می شود . درمان طبی معمولا چند دارویی بوده و هیچ داروی واحدی باعث ریشه کنی این عفونت نمی شود . مدت درمان دراغلب موارد 14-7 روز است و معمولا دو آنتی بیوتیک همراه با یک مهارکننده پمپ پروتون (PPI) مانند امپرازول ، پنتاپرازول یا لنزوپرازول استفاده می شود . بهترین پروتکل درمانی دردست تحقیق بوده و درمان سه دارویی در بالای 90 درصد موارد موثر بوده و باعث ریشه کنی عفونت می شود . آنتی بیوتیک ها معمولا کلاریترومایسین همراه با آموکسی سیلین یا مترونیدازول هستند . در50 درصد بیماران عوارض درمان دارویی تظاهر کرده که در90 درصد آنها خفیف و قابل تحمل و در10 درصد موجب توقف درمان می شود . تنظیم دوز و زمان مصرف باعث کاهش عوارض میشود. مترونیدازول و کلاریترومایسین ممکن است باعث ایجاد طعم فلز دردهان شوند . بیسموت که در بعضی موارد تجویز می شود ممکن است باعث یبوست شده و رنگ مدفوع سیاه رنگ می کند.

در 20 درصد بیماران بعد از تکمیل دوره درمان H پیلوری ریشه کن نمی شود ( شکست درمان ) و یک دوره دوم درمان چهاردارویی نیاز خواهند داشت . پی گیری ( Follow Up ) برای اثبات ریشه کن شدن عفونت ، یکماه بعد از اتمام دوره درمان انجام شده و معمولا به روش تست تنفسی اوره ( UBT ) یا تست جستجوی آنتی ژن در مدفوع ( Stool HP ) انجام می شود . تست های خونی و جستجوی آنتی بادی ضد باکتری توصیه نمی شود چون آنتی بادی های خون حتی با رفع عفونت چندین ماه بالا می ماند . این تست برای تشخیص عفونت در کشورهای در حال توسعه ارزشی ندارد و برای کشورهای صنعتی استاندارد شده است. ضمنا میتواند به علت عفونت قبلی درمان شده، مثبت باشد و حتما دلالت بر عفونت فعلی در بیمار ندارد . درمان خط اول به صورت درمان سه دارویی ( Triple Thrapy ) شامل یک مهار کننده پمپ پروتون ( مانند امپرازول ) همراه با دو آنتی بیوتیک است . به نظر میرسد آنتی بیوتیک های کلاریترومایسین همراه با آموکسی سیلین موثرتر باشند . مدت درمان 14-7 روز (ترجیحا 2 هفته) است .

فقط در افرادی که حساسیت به پنی سیلین دارند به جای آموکسی سیلین از مترونیدازول استفاده می شود چون میزان مقاومت باکتری به این دارو بالاست به عنوان خط اول به جای آنتی بیوتیک ها می توان از مترونیدازول همراه با بیسموت و تتراسیکلین استفاده کرد . این پروتکل 4 دارویی توسط FDA نیز برای خط اول درمان تایید شده است . درمان دو دارویی مانند امپرازول همراه با کلاریترومایسین توصیه نشده است و میزان ریشه کنی باکتری دراین روش فوق العاده پایین است . در 20 درصد موارد با روشهای خط اول درمان باکتری در معده فرد ریشه کن نمی شود و دراغلب موارد به علت مقاومت باکتریال به داروها خصوصا کلاریترومایسین یا مترونیدازول رخ می دهد . در صورت شکست درمان یک دوره چهار داروی ( Quadriple Therapy) با آنتی بیوتیک هایی متفاوت از آنچه در خط اول مصرف شده است تجویز می شود . کشت و آنتی بیوگرام به طور روتین برای H پیلوری توصیه نمی شود ولی اگر دوره دوم درمان نیز به شکست منجر شود کشت و سنجش حساسیت باکتری به آنتی بیوتیک ها لازم است . در50 درصد بیماران عوارض دارویی ایجاد شده ولی در 90 درصد قابل تحمل بوده و فقط در 10 درصد منجر به قطع درمان می شود . کلاریترومایسین و مترونیدازول باعث ایجاد طعم فلز دردهان می شوند . مترونیدازول ممکن است باعث نوروپاتی محیطی و بندرت تشنج شود .

کلاریترومایسین علاوه بر تغییر مزه دهان ممکن است باعث دل درد ، تهوع ، استفراغ یا اسهال شود . تتراسیکلین ممکن است باعث فوتوفوبی ( ترس از نور) شود و در خانمهای باردار و کودکان زیر 12 سال نباید مصرف شود . میزان مقاومت این باکتری به مترونیدازول بالا و حدود 30 درصد است و حدود 10 درصد موارد به کلاریترومایسین مقاوم است . مقاومت به آموکسی سیلین ، تتراسیکلین و بیسموت در هلیکوباکترپیلوری نادر است . این باکتری به طور طبیعی به سولفونامیدها و انکومایسین مقاوم است . دربعضی مطالعات موفقیت درمانی با جایگزینی فورازولیدون به جای مترونیدازول گزارش شده است . براساس راهنمای انجمن گوارش آمریکا هلیکوباکترپیلوری به عنوان یک عفونت شایع در افراد بدون علامت نیاز به بررسی تشخیصی ندارد ولی درافرادی که زخم دستگاه فوقانی گوارش یا سابقه زخم و یا سابقه خانوادگی سرطان معده دارند باید بررسی شود . درصورت اثبات بیماری با درمان آنتی بیوتیک چند دارویی ریشه کن شود . مدت درمان 14-7 روز است و یکماه بعد از پایان درمان باید اثبات ریشه کنی عفونت ترجیحا با تست تنفسی UBT پی گیری شود .

درصورت عدم ریشه کنی یک دوره مجدد درمان 4 دارویی که درآن از آنتی بیوتیک های دوره قبل استفاده نشده، تجویز می شود .

اقدامات تشخیصی و درمان این عفونت در افراد بدون علامت و افرادی که سابقه خانوادگی سرطان معده یا سابقه شخصی زخم دستگاه فوقانی گوارش را ندارند لازم نیست. درافرادی که زخم فعال یا سابقه شخصی زخم دارند و یا سابقه خانوادگی سرطان معده دارند یا مبتلا به لنفوم MALT هستند اقدامات تشخیصی درمان درصورت اثبات عفونت و پی گیری برای اثبات ریشه کنی لازم است. در صورت شکست درمان بررسی از نظر مقاومت و حساسیت به آنتی بیوتیک های تجویزی توصیه می شود.

raz72592
22-06-2009, 00:12
آپانديس زائده اي است كه در ابتداي روده بزرگ وجود دارد و تا به حال نقش آن در بدن به درستي معلوم نشده است ولي احتمالاً در سيستم دفاعي بدن نقش دارد. التهاب و تورم اين زائده باعث آپانديست مي شود و يكي از شايعترين علت درد شكمي است كه منجر به جراحي مي شود.

علت انسداد دهانه زائده آپانديس:
اين زائده مي تواند با دانه هاي ميوه و يا كرمهاي روده اي همچنين مدفوع، سفت شده كه مثل يك تكه سنگ كوچك شده و يا رشد زياد بافت لنفاوي آپانديس مســــدود مي شود.
بعد از ايجاد انسداد ترشحات آپانديس در داخل زائده مانده و همراه با فعاليت بيولوژيكي باكتري ها باعث تورم و التهاب آپانديس شده و با ادامه تورم اعصاب مربوط به آپانديس تحريك شده و ايجاد درد مبهم و منتشر شكمي در ناحيه خط وسط شكم و نزديك جناغ يا اطراف ناف در پايين مي كند. گاهي به علت تورم شديد و ناگهاني، تحريك حركات روده و كرامپ هاي شكمي نيز مشاهده مي شود، سپس تهوع و استفراغ بوجود مي آيد. (يك يا دو بار) با ادامه تورم و التهاب درد از خط وسط به محل آپانديس يعني ربع تحتاني و راست شكم تشخيصي خوبي است (جابجايي درد معمولاً 4تا6 ساعت طول مي كشد) بي اشتهايي از علائم مهم است و تقريباً در تمامي بيماران وجود دارد.
به علت حضور باكتري و التهاب مخاط ممكن است بيمار تب و افزايش حرارت بدن داشته باشد به دنبال آن افزايش تعداد ضربان قلب و نبض نيز وجود دارد. در كودكان ممكن است به علت تحريك دستگاه گوارش اسهال خفيف نيز ديده مي شود. و در بزرگسالان يبوست ممكن است رخ دهد همچنين افزايش گلبولهاي سفيد در خون با آزمايش مشخص مي شود.

نكته:
محل درد عموماً در ربع تحتاني سمت راست است ولي اگر نوك زائده آپانديس در محل ديگري قرار گرفته باشد (نزديك مقعد يا نزديك ميزناي) مي تواند باعث تحريك و درد مقعد يا علائم ادراري در مريض شود و يا حتي در قسمتهاي فوقاني شكم احساس شود.

تشخيص:
مهمترين مسئله براي تشخيص شرح حال بيمار و معاينه باليني است. قسمت هاي آزمايشگاهي، عكس برداري و سونوگرافي نيز كمك كننده مي باشد.

درمان:
عمل جراحي به موقع از بروز عوارضي مثل آبسه آپانديس و يا سوراخ شدن آن و التهاب و عفونت داخل شكم جلوگيري مي كند.

نكات مهم:
1- در مورد بيماري كه مشكوك به آپانديس هستيم بهتر است تا زمان تشخيص قطعي از دادن داروي مسكن خودداري كنيم چون مهمترين علامت تشهيصي يعني درد را از بين مي بريم. همچنين محل را گرم نمي كنيم.
2- از دادن غذا و مايعات به بيمار خودداري كنيد چون احتمال اينكه احتياج به جراحي پيدا كند زياد است. به علاوه دادن داروي مسهل نيز ممنوع است.
3- بيماران عموماً هنگام مراجعه و يا خوابيدن بر روي تخت معاينه حالت خاصي دارند كه حالت آرامش نام دارد به اين صورت كه بيمار به پشت خوابيده و پاهاي خود بخصوص پاي راست را به داخل شكم جمع مي كند تا از كشيده شده عضلات شكم و فشار بر روي آپانديس و ايجاد درد جلوگيري كند.
4- ترتيب ايجاد علائم نيز بسيار مهم است و تقريباً 95% موارد بي اشتهايي اولين علامت است و بعد شروع درد شكمي در خط وسط و به دنبال آن استفراغ (در 75% بيماران استفراغ ديده مي شود).
5- در 45% موارد در بيماران محل درد يا شدت آن متفاوت است.
6- درهنگام معاينه بيمار حساسيت به لمس دارد به اين صورت كه اگر پوست ناحيه مك بورني (قسمتي كه در ربع تحتاني راست شكم حدود 5-3 سانتي متر مانده به خار قدامي لگن) را لمس كنيم مريض خودش را جمــع مي كند و در محل درد مي گيرد. در موارد عفونت شديد، شكم تخته اي مي شود.
همچنين لمس محل و بعد برداشتن دست درد را بيشتر مي كند و يا فشار دادن قسمت چپ شكم به علت حركت احشاء شكمي درد در ناحيه راست ايجاد مي كند.

raz72592
23-06-2009, 14:08
زياد عرق‌سوز مي‌شويد؟وقتي هوا رو به گرمي مي‌رود، بسياري از کارگران ساختماني، مکانيک‌ها، کشاورزان و آنهايي که بنا به دلايل شغلي يا دلايل ديگر مجبورند زياد در هواي‌ گرم و مرطوب فعاليت کنند، دچار مشکلي مي‌شوند که راه رفتن‌شان را تحت تأثير قرار مي‌دهد: عرق‌سوز! ...



عرق‌سوزشدن چين‌هاي بدن در فصل تابستان، مشکلي نيست که لازم باشد برايش به پزشک مراجعه کنيد ولي اگر تمايل نداريد که اصلا آن را تجربه کنيد، راه‌هاي آساني وجود دارد که از به کمک آنها بتوانيد بروز آن جلوگيري کنيد و با درمان‌هاي خانگي متعاقب بروز اولين علايم با آن مبارزه کنيد.



کار کردن در هواي گرم

در اين بيماري به طور معمول، جوش‌هاي ريز و قرمز رنگ يا صورتي رنگي در بخش‌هايي از بدن که به وسيله لباس پوشانده مي‌شوند، ديده مي‌شوند. زماني سر و کله اين جوش‌ها روي پوست پيدا مي‌شود که دهانه غدد عرق مسدود و مجراهاي غدد عرق متورم ‌شود. خيلي از بزرگ‌ترها هم وقتي در آب‌وهواي گرم و مرطوب رفت‌وآمد کنند، به اين عارضه پوستي دچار مي‌شوند. اگر شما مجبوريد در آب‌وهواي گرم و مرطوب تابستان کار کنيد، به دليل عرق‌کردن زياد ممکن است عرق‌سوز شويد.



اگر عرق‌‌سوز شديم چه‌کار کنيم؟

عرق‌سوزشدن، خودبه‌خود خوب مي‌شود. يعني نيازي به دوا و دکتر نيست. اما بايد بدانيد که براي تسريع روند درمان و پيشگيري از آن چه‌ بايد کرد. توصيه‌هاي ساده زير به شما کمک مي‌کند تا از شر اين مشکل پوستي خلاص شويد و هر چه زودتر درمان شويد:

1) لباس‌هاي خنک بپوشيد: وقتي به منزل مي‌رسيد شلوارهاي تنگ و پلاستيکي را کنار بگذاريد و لباس‌هايي با پارچه‌هاي نخي و گشاد و خنک بپوشيد.

2) دوش آب سرد بگيريد: دومين قدم اين است که بخش‌هايي از پوست‌تان را که عرق‌سوزشده است، خنک کنيد. براي اين کار مي‌توانيد از باد سرد سشوار و يا يک دوش آب سرد استفاده کنيد.

3) هوا به جاي حوله: همه ما عادت داريم بعد از حمام کردن با حوله پوست بدنمان را خشک کنيم ولي در اين بيماري بهتر است حوله را کنار بگذاريد و اجازه بدهيد بخش‌هايي از بدن که عرق‌سوز شده‌اند، در هواي آزاد خشک شوند.

4) کرم‌هاي ضدحساسيت: اگر پوست شما حساس است و احساس خارش داريد مي‌توانيد از مختصري کرم «هيدروکورتيزون» براي از بين بردن حساسيت استفاده کنيد.

5) به لباس‌هايت نگاه کن: براي اينکه دوباره دچار عرق‌سوز نشويد در هواي گرم تابستان، تلاش کنيد لباس‌هايي با پايين تنه خنک‌تر و از جنس نخي بپوشيد. در ضمن تا مي‌توانيد سعي کنيد لباس‌هاي کمتري در تابستان بپوشيد.

6) هواي خنک و خشک: بهترين درمان عرق‌‌سوزشدن اين است که در محيطي خنک و بدون رطوبت قرار بگيريد. براي مثال در يک اتاق کولر روشن کنيد و رطوبت هوا را تنظيم کنيد. برخي از سيستم‌هاي خنک‌کننده هوشمند مي‌توانند دما و رطوبت اتاق، خانه و محل کارتان را تنظيم کنند.

7) از پودر بچه استفاده کنيد: اگر شما از آن دسته افرادي هستيد که زياد عرق مي‌کنيد، مي‌توانيد از پودر بچه براي پيشگيري از عرق‌سوزشدن پوست بدنتان استفاده کنيد. پودر بچه پوست شما را خشک نگه مي‌دارد. پودرها عرق را به خود جذب کرده و علاوه بر آنکه سطح پوست را خشک نگه‌ مي‌دارند از عرق‌سوزشدن پوست شما هم پيشگيري مي‌کنند.

raz72592
23-06-2009, 14:10
پوشيدن لباس‌هاي نخي و دوش گرفتن با آب خنك در درمان و پيشگيري از بروزعرق سوز شدن موثرست.

عرق‌جوش شدن يا به اصطلاح عام، عرق‌سوز به علت انسداد مجارى غدد عرق در لايه‌هاى سطحي، وسطى و عمقى پوست ايجاد مى‌شود. افزايش دما و رطوبت هوا به تشديد عرق‌جوش قرمز و سفيد همراه با خارش و سوزش دامن مى‌زند. در طول تابستان كه تعريق پوست افزايش مى‌يابد، بايد براى جريان داشتن هوا و مرطوب نماندن پوست بدن از لباس‌هايى با الياف درشت كه حالت بسته و تنگ ندارد، استفاده كنيد. شيوع هريك از عرق‌جوش‌هاى سطحى و عمقى را در گروه‌هاى مختلف سنى متفاوت است. در ?? درصد شيرخواران عرق جوش سطحى پوست و در ?? تا ?? درصد بزرگسالان عرق‌جوش قرمز (عمقي) بروز مى‌كند، ضمنا نسبت بروز اين عارضه، در تمام نژادهاى پوستى يكسان است. مصرف مواد غذايى حاوى ويتامين‌هاى C و A جهت درمان عرق جوش مفيد است.

برخلاف تصور برخى افراد، داروهاى آنتى‌بيوتيك و كورتون در درمان عرق‌جوش بى‌اثر است اما استفاده از صابون‌هايى با PH خنثى مانند صابون گليسرين و زيتون همچنين، روغن زيتون در التيام و درمان عرق جوش كاربرد دارد.

raz72592
23-06-2009, 14:21
درماتيت آتوپيک چيست؟
درماتيت آتوپيک، بثورات پوستي است که معمولا از دوران کودکي شروع مي‌شود. در درماتيت آتوپيک ابتدا پوست خشک و خارش‌دار شده و سپس قرمز و زخم مي‌شود. محل‌هاي شايع اين بثورات پوستي معمولا آرنج، پشت زانو، روي گونه‌ها و باسن است...

اين بثورات طي مدت چند سال نمايان و محو مي‌شوند. در بسياري از کودکان اين درماتيت تا هنگام بزرگسالي هم وجود دارد اما در عده‌اي با بزرگ شدن کودکان اين بثورات از بين مي‌روند.

در صورتي که فردي از اعضاي خانواده مبتلا به درماتيت آتوپيک باشد، شانس اينکه کودک آنها هم مبتلا شود زياد است. اين بيماري با تماس پوستي با فردي که دچار درماتيت است، منتقل نمي‌شود.


براي درمان درماتيت چه کنم؟

براي کاهش يا از بين رفتن بثورات پوستي و خارش مي‌توانيد از داروخانه، داروهاي بدون نسخه تهيه کنيد. همچنين مي‌توانيد از داروهايي که پزشک برايتان تجويز کرده استفاده کنيد. اما توجه داشته باشيد که بعضي داروها اگر به مدت طولاني استفاده شوند ممکن است باعث خشکي و پوسته پوسته شدن پوست‌تان شود.

اين بثورات پوستي در صورتي که داروهايتان را به مدت 10 تا 14 روز استفاده کنيد، معمولا بهتر مي‌شوند.



چگونه مي‌توان از درماتيت آتوپيک پيشگيري کرد؟

براي جلوگيري از خشکي پوست بايد هر روز از يک کرم خوب يا لوسيون استفاده کنيد. همچنين بايد در حمام و هنگام دوش گرفتن به جاي آب داغ از آب ولرم براي شستشو استفاده کنيد. بايد از انجام کار، پوشيدن لباس و خوردن غذا‌هايي که ممکن است پوست‌تان را قرمز و يا دچار خارش کند اجتناب کنيد.

raz72592
23-06-2009, 14:53
انحناي غيرطبيعي ستون فقرات را به يكطرف، اسكوليوز (Scoliosis) مي نامند.
در حالت طبيعي، ستون فقرات در قسمتهاي بالائي كمر كمي به سمت عقب انحناء و در بخش هاي پائيني كمر، ستون فقرات كمي به جلو انحنا دارد. در حالت عادي وقتي ستون فقرات يك نفر از طرفين مشاهده شود اين انحناها ديده مي شوند؛ ولي در صورت مشاهده از جلو يا عقب، اين انحناها قابل ديدن نيستند.
در فرد مبتلا به اسكوليوز وقتي از جلو يا عقب به ستون فقرات نگاه كنيد، مي بينيد كه به طرفين انحنا دارد. اين تغيير شكل ستون فقرات مي تواند به علت تغييرات ساختماني مثل تغيير دائمي استخوانهاي ستون مهره ها يا بافت هاي اطراف آنها و يا اين كه تنها ناشي از انقباض و گرفتگي موقت عضلات مجاور ستون مهره ها باشد.
اسكوليوز معمولاً در دوران نوجواني شروع مي شود و در دختران ۶/۳ برابر پسران است. كمتر از ۱/۰ درصد افراد مبتلا دچار انحناي بسيار شديد (يعني بيش از ۴۰ درجه) هستند و نياز به عمل جراحي پيدا مي كنند.
بيشتر انحناها در معاينات دوره اي به وسيله پزشك در مدارس كشف مي شوند و يا اينكه در فصل تابستان و هنگام شنا، والدين به وجود انحناي غيرطبيعي پي مي برند. تشخيص قطعي و تعيين نوع اسكوليوز با انجام معاينات ارتوپدي دقيق و عكسبرداري با اشعه X حاصل مي شود.
انواع مختلفي از اسكوليوز شناخته شده است. شايع ترين و مهم ترين نوع آن اسكوليوزايديوپاتيك نام دارد كه هيچ دليل شناخته شده اي براي آن پيدا نشده است، البته نظريات مختلفي دربارۀ علل اسكوليوز وجود دارد ولي هيچيك قادر نيست تمام موارد را پوشش دهد؛ هر چند در موارد اسكوليوزايديوپاتيك، وجود ژنهاي خاصي به اثبات رسيده است.
اسكوليوزايديوپاتيك معمولاً در دوران كودكي يا نوجواني شروع مي شود و تا هنگام توقف رشد استخواني به صورت پيشرونده ادامه مي يابد، بنابراين هر چه شروع بيماري زودتر باشد نتيجه آن بدتر است. در كودكان تغيير شكل ستون فقرات تنها علامت بيماري است ولي در بالغيني كه براي مدت طولاني دچار اين تغيير شكل بوده اند ممكن است درد هم ايجاد شود.
برخي انواع ديگر اسكوليوز عبارتند از:
اسكوليوز نوزادي كه در سال اول تولد ديده مي شود و ممكن است خودبخود بهبود يابد و يا اينكه پيشرفت كند.
اسكوليوز عصبي- عضلاني كه در نتيجه اختلال عملكرد عصب يا عضله روي مي دهد و بيشتر اين بيماران دچار بيماري هاي ديگري مثل فلج مغزي هم هستند. اسكوليوز ثانويه كه بر اثر يك بيماري زمينه اي به وجود مي آيد.
اسكوليوز به دنبال آسيب هاي فيزيكي يا اعمال جراحي كه در گذشته در ناحيه كمر انجام شده است و يا اسكوليوز به دنبال پوكي استخوان
در افرادي هم كه دچار انحراف لگن هستند، به صورت جبراني ستون فقرات هم كج مي شود تا فرد بتواند به صورت صاف و عمودي بايستد. اين حالت هم موجب اسكوليوز مي شود.
در مواردي كه يك علت زمينه اي سبب ايجاد اسكوليوز شده است براي درمان اسكوليوز لازم است ابتدا علت زمينه اي برطرف شود ولي در موارد اسكوليوزايديوپاتيك روش هاي درماني خاصي وجود دارد. پيش آگهي بيماري بر اساس محل انحناء و سن بيمار هنگام شروع ضايعه تعيين مي شود.
هر چه محل انحناء بالاتر باشد و هر چه سن شروع ضايعه پائين تر، نتيجه بدتري به دنبال خواهد داشت. در مواردي كه پيش آگهي خوب است به درمان خاصي نياز نيست. فقط بايد بيمار به طور منظم هر ۶ ماه يك بار مورد معاينه قرار گيرد، ولي در مواردي كه پيش آگهي خوب نيست بايد درمان هاي جدي تري در نظر گرفته شود.
در نوجواناني كه انحناي ستون فقرات آنها زياد نيست و استخوان هايشان هنوز به طور كامل رشد نكرده است استفاده از بريس (Brace) توصيه مي شود. بريس در واقع وسيله اي شبيه به كمربند است كه جلوي پيشرفت انحناء را مي گيرد و تا حدي هم آن را تصحيح مي كند.

raz72592
23-06-2009, 14:57
يك توده زگيل مانند رنگدانه‌دار و بي‌ضرر است كه بيشتر از همه در تنه ايجاد مي‌گردد.
سن
با افزايش سن بيشتر ديده ميشود.
جنس، ژنتيك ونحوه زندگي
عوامل خطر مهمي نيستند. كراتوز سبورئيك كه زگيلهاي سبورئيك هم ناميده ميشوند، توده‌هاي پوستي بي‌ضرري هستند كه معمولاً به رنگ قهوه‌اي يا سياه ميباشند.
اين توده‌ها بر روي تنه ايجاد ميشوند، اما ممكن است سر، گردن و با شيوع كمتر پشت دستها و ساعدها را مبتلا سازند. ممكن است به صورت منفرد يا گروهي ظاهر شوند. كراتوزسبورئيك در افراد مسن شايعترند.
علايم بيماري
شما ممكن است متوجه يك كراتوزسبورئيك به صورت يك پچ كبره زده شويد كه به جاي اينكه در پوست ثابت شده باشد بر روي آن چسبيده است.
اين توده معمولاً:
- بدون درد اما گاهي خارش‌دار است. احتمال دارد كه خاراندن ضايعه باعث زخم شدن آن گردد.
- قطر آن حداكثر ۲ سانتيمتر است.
- سطحش چسبناك و سفت است.
- به رنگ قهوه‌اي يا سياه ميباشد.
- ممكن است برآمده يا مسطح باشد.
در موارد نادري، فرد ممكن است صدها عدد كراتوزسبورئيك داشته باشد.
كارهايي كه بايد انجام شوند
اگر داراي يك پچ رنگدانه‌دار هستيد، با پزشكتان مشورت كنيد، مبادا يك بيماري جدي باشد. در صورتيكه اين ضايعه كراتوز سبورئيك باشد، احتمال دارد آن را از طريق تراشيدن يا بريدن و يا منجمد كردن، برداشت.
اين كار اسكار كم يا هيچ اسكاري، به جاي نخواهد گذاشت. احتمال كمي وجود دارد كه ضايعه برداشته شده، عود كند، اما در فردي كه مستعد كراتوز سبورئيك است، ممكن است ضايعات جديدي در نواحي ديگر بدن ظاهر شوند

raz72592
23-06-2009, 14:59
كم كاري مادرزادي تيروئيد يكي از علل مهم قابل پيشگيري عقب افتادگي ذهني در نوزادان است. در صورت وجود كم كاري تيروئيد در جنين، اختلالاتي در ارگانهاي مهم از جمله سيستم عصبي مركزي و اسكلتي ايجاد مي شود. اما اغلب نوزادان در بدو تولد كاملا” طبيعي بنظر مي رسند.
تا قبل از شروع برنامه هاي غربالگري، تشخيص زود هنگام بيماري بدليل كم و غير اختصاصي بودن علائم و نشانه هاي در روزهاي اول زندگي معمولا با تأخير صورت مي گيرد و اين موضوع با از دست دادن ضريب هـوشي به درجات مختلف در مبتلايان همراه مي باشد.
با توجه به پژوهشهاي انجام شده در اصفهان، تهران و شيراز، ميانگين بروز كم كاري مادرزادي تيروئيد در كشور ۱۰۰۰/۱ تخمين زده شد.
شيوع بالاي بيماري در كشور و عوارض جبران ناپذير مغزي بيماري مسئولين وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي را برآن داشت تا برنامه غربالگري هيپوتيروئيدي نوزادان را در سطح ملي برنامه ريزي نمايند.در سال هاي اخير، مداخله در هرسه سطح پيشگيري (اوليه، ثانويه و ثالثيه) از بيماري هاي غيرواگير جزو اولويت هاي بهداشتي كشور قرار گرفته است. بدين ترتيب ، اميد آن ميرود كه با انجام اين برنامه غربالگري در كشور، زيرساخت مناسبي جهت بررسي، شناسايي و درمان هيپوتيروئيدي نوزادان و بدنبال آن براي ساير بيماريهاي متابوليك نوزادان ايجاد گردد.
* علت پيشگيري و غربالگري هيپوتيروئيدي در نوزادان:
۱. ميزان بروز بيماري ۱ در ۴۰۰۰-۳۰۰۰ تولد است كه حاكي ازميزان بروز بالاي بيماري در جهان مي باشد.
۲. به دليل كم و غير اختصاصي بودن علائم و نشانه هاي هيپوتيروئيدي نوزادان در اوايل دوران شيرخوارگي و نوزادي، در اغلب موارد تشخيص بيماري با تأخير صورت مي گيرد.
۳. شناسايي و درمان با تأخير بيماري با عوارض جبران ناپذير مغزي بويژه كاهش شديد ضريب هوشي درمبتلايان همراه است.
۴. در صورت شناسايي و درمان بموقع بيماري، كه در برنامه هاي غربالگري كاملا ممكن است، از عوارض بيماري پيشگيري بعمل مي آيد.
۵. آزمون هاي غربالگري در دسترس مي باشند و از حساسيت و اختصاصيت بالايي برخوردار هستند.
۶. درمان بيماري براحتي امكان پذير است و نياز به اقدامات بيمارستاني و پر هزينه ندارد. درمان هيپوتيروئيدي نوزادان در صورتي كه بموقع آغاز شود، كاملا موثر است.
۷. مطالعات گسترده نشان می دهند كه غربالگري كم كاري مادرزادي تيروئيد، ايمن، موثر، و سودمند است. نسبت هزينه به سود اين برنامه از ۷ تا ۱۱ به ۱ در جهان و ۸/۷ به ۱ در كشور است.
علائم و نشانه هاي هيپوتيروئيدي نوزادان
معمولا” بيماريي است کم علامت و فقط در حدود ۵% موارد ابتلا در روز هاي اوليه پس از تولد داراي علائم و نشانگان بيماری هستند. اين علائم كم و غيراختصاصي هستند و معمولا” تشخيص باليني بيماري در روزهاي اوليه زندگي بندرت داده مي شود. بعبارت ديگر بر اساس يافته هاي باليني، تنها ۱۰% نوزادان در ماه اول، ۳۵% در سه ماه اول، ۷۰% در طول ۱ سال و ۱۰۰% در طول ۴-۳ سال زنـدگي شناسايي مي شوند.
* اهداف درماني
هورمون تيروئيد در نمو اوليه و عملكرد مغز نقش اساسي دارد. هورمون تيروئيد در تمام مراحل نمو مغزي تأثير اساسی دارد. بسياري از فرايندهاي نمو مغزي در دوران پس از تولد ادامه دارند و به طور كلي براي بدست آمدن ضريب هوشي نرمال مقادير كافي از هورمون تيروئيد تا ۳ سالگي مورد نياز است. يافته هاي مذكور بيانگر اين موضوع هستند كه كمبود هورمون تيروئيد در دوران پس از تولد با اختلالاتي در عملكرد مغزي مثل ارتباطات و انتقال نوروني همراه مي باشند. بدليل نقش هورمون تيروئيد در نمو مغزي در دوران ابتدايي پس از تولد، هر چه مدت زمان كمبود يد طولاني تر باشد، صدمه مغزي شديدتر و وسيع تر خواهد بود.
رشد و نمو فيزيكي نوزادان مبتلا به کم کاری تيروئيد معمولاً با درمان زود هنگام و كافي، طبيعی خواهد شد و نوزادان با تأخير بلوغ استخواني در زمان تشخيص بيماری در بدو تولد، در ۲-۱ سالگي سن استخواني طبيعی خواهند داشت.
ميزان ضريب هوشي و نمو مغزي و حركتي نيز در اكثر نوزادان با كم كاري تيروئيد درمان شده، طبيعي خواهد شد. اما در گروه كوچكي از نوزادان بيمار كه سطح سرمي خيلي پايين تيروكسين با تأخير سن استخواني در زمان تولد داشته اند، سطوح ضريب هوشي در حد پايين نرمال (Low Normal) و يا حتي كمتر از نرمال مشاهده مي شود. چنين نتايجي بيشتر در برنامه هاي غربالگري كه از دوز هاي نسبتا كم لووتيروكسين در درمان جايگزيني استفاده مي كنند يا درآنها درمان با تأخير شروع شده، مشاهده ميشود. چنين كاهشي، حـدودا ۵ امتياز به ازا تأخيريا عدم درمان در هر ماه خواهد بود.
بدين ترتيب، شروع درمان سريع از بروز صدمات مغزي در نوزاد مبتلا به كم كاري تيروئيد جلوگيری می کند. شروع درمان تا حدود دو هفته پس از تولد ايده آل مي باشد. اما مطالعات نشان داده اند که اگر درمان قبل از پايان سن ۴ هفته پس از تولد (۲۸ روزه گی) شروع شود، ضريب هوشی طبيعی خواهد بود.
* پيش آگهی:
با انجام برنامه های غربالگری نوزادان و تشخيص بموقع و درمان مناسب مبتلايان، پيش آگهی نوزادان مبتلا به کم کاری مادرزادی تيروئيد بطور چشمگيری بهبود يافته است. اما بدون درمان و يا درمان ديررس، عقب ماندگی ذهنی اجتناب ناپذير است.
كم كاري مادرزادي تيروئيد يكي از علل مهم قابل پيشگيري عقب افتادگي ذهني درنوزادان است. در صورت وجود كم كاري تيروئيد در جنين، اختلالاتي در ارگانهاي مهم از جمله سيستم عصبي مركزي و اسكلتي ايجاد مي شود. اما اغلب نوزادان در بدو تولد كاملا” طبيعي بنظر مي رسند.
* چه موقع علائم بيماري در نوزاد ديده مي شود؟
در اکثر نوزادان مبتلا به اين بيماري، در روزهاي اول زندگي، علائم بارز بيماري وجود ندارد و با گذشت زمان علائم بيماری خود را نشان می دهند، که متاسفانه زمان از دست رفته و عوارض ايجاد شده اند.
* عوارض كم كاري مادرزادي تيروئيد كدامند؟
رشد و تکامل مغز تا حدود ۳ سالگی ادامه دارد. به همين دليل كم كاري مادرزادي تيروئيد باعث عوارض جبران ناپذيري بر رشد و تكامل مغز و اعصاب مرکزی مي شود.
رشد طولي و قد نوزاد نيز تحت تاثير اين بيماری قرار گرفته و کند خواهد شد. در نتيجه اين بيماري با عوارضي نظير: عقب ماندگي ذهني، كوتاهي قد و كاهش شنوائي همراه است. باتوجه به اينكه اين عوارض در صورت عدم تشخيص زودرس و عدم شروع درمان بموقع جبران ناپذير هستند.
لذا غربالگری نوزادان در سنين ۵-۳ روز بعد از تولد از اهميت بسيار زيادی بر خوردار است. درمان بموقع و صحيح از بروز عوارض اين بيماری جلو گيری می کند.
* براي جلوگيري از بروز عوارض كم كاري مادرزادي تيروئيد در نوزادان چه بايد كرد؟
كم كاري مادرزادي تيروئيد يكي از شايعترين علل قابل پيشگيري عقب ماندگي ذهني است و براي جلوگيري از بروز عوارض بيماری در نوزادان، بايد تشخيص در همان روزهاي اول زندگي داده شده و درمان در اسرع وقت، با قرص لوتيروکسين، آغاز گردد.
* آيا بروز اين بيماری در نوزاد با روش زندگی والدين ارتباط دارد؟
خير، هيج گونه ارتباطی بين روش زندگی والدين با بروز بيماری کم کاری مادر زادی تيروئيد در نوزادان مبتلا شناخته نشده است.
* چرا بايد همه نوزادان در روز ۵-۳ تولد برای بيماری کم کاری مادر زادی تيروئيد غربالگری شوند؟
بعلت اينکه بيماری کم کاری مادر زادی تبروئيد در اوايل تولد معمولآ بدون علامت است و از طرفی تشخيص ديررس و دير شروع کردن درمان (بعد از ۲۸ روز تولد) موجب بروز عوارضی چون عقب ماندگی ذهنی می شود. به همين دلايل، بايد تمام نوزادان در روزهای ۵-۳ تولد غربالگری شوند تا اگر به اين بيماری مبتلا هستند، با شروع درمان به موقع از عقب ماندگي ذهني پيشگيري شود.
* آيا عدم وجود سابقه بيماری کم کاری مادرزادی تيروئيد در خانواده، به اين معنی است که نوزاد نياز به غربالگری ندارد؟
عدم وجود سابقه بيماری کم کاری مادر زادی تيروئيد در خانواده، دليلی برای انجام ندادن غربالگری در نوزاد نيست و نبايد هيچ نوزادی را از غربالگری محروم کرد.
* آيا انجام غربالگری کم کاری مادرزادی تيروئيد با نمونه گيری از پاشنه پا، برای نوزاد خطری دارد؟
انجام غربالگری از پاشنه پا هيچگونه خطری برای نوزاد ندارد و کاملآ بی ضرر است.
* آيا درمان از بروز عقب ماندگي ذهني در نوزاد مبتلا جلوگيري مي كند؟
بله، خوشبختانه شروع درمان به موقع (قبل از ۲۸ روزه گي نوزاد),‏‏ از بروز عقب ماندگي ذهني در نوزاد مبتلا به بيماري كم كاري مادرزادي تيروئيد جلوگيري مي كند.
* آيا مصرف به موقع و درست دارو مي تواند از بروز عقب ماندگي ذهني در نوزاد مبتلا به كم كاري تيروئيد جلوگيري كند؟
بله، مصرف دارو بايد طبق دستور پزشك باشد و تمام توصيه هاي هنگام مصرف قرص رعايت شود.
توجه داشته باشد كه نبايد به توصيه اطرافيان مقدار قرص را تغيير داد.
پس با مصرف به موقع و درست قرص لووتيروكسين مي توان علاوه بر جلوگيري از عقب ماندگي ذهني از كوتاهي قد و عوارض ديگر اين بيماري جلوگيري كرد.
هرگز فرموش نکنید که : ” زمان در جلو گيری از عقب ماندگی ذهنی در نوزادان مبتلا به كم كاري مادرزادي تيروئيد, از طلا با ارزش تر است .”

raz72592
23-06-2009, 15:03
سرطان بيضه يک مشکل بهداشتي است که توجه خاص را مي طلبد . از يک طرف شايع ترين سرطان اعضاء توپر مردان سنين ۱۵ تا ۳۵ ساله مي باشد و از طرف ديگر مبتلايان به آن از مراجعه به پزشک امتناع مي کنند

* عوامل خطرساز :
از جمله عوامل خطرساز براي ابتلا به سرطان بيضه مي توان به موارد زير اشاره کرد :
۱ - نژاد : احتمال بروز سرطان سينه در يک مرد سفيد پوست ۲٪ براي تمام طول عمر وي مي باشد . ميزان بروز سرطان بيضه در سياه پوستان يک چهارم سفيدپوستان است .
۲ - محل درگيري : سرطان بيضه در طرف راست از شيوع بيشتري برخوردار است . اين امر با شيوع بيشتر کريپتورکيديسم ( نهان بيضگي ) در طرف راست همراه است .
۳ - وضعيت اقتصادي اجتماعي : احتمال بروز تومور بيضه در مرداني که در سطوح اقتصادي اجتماعي بالاتري به سر مي برند ، بيشتر است .
* سبب شناسي ( اتيولوژي )
علت پيدايش تومور بيضه نامشخص است ، اما عوامل مادرزادي و اکتسابي مي توانند در پيدايش سرطان نقش داشته باشند . بطور خلاصه عوامل مؤثر در پيدايش سرطان بيضه را مي توان بصورت زير بيان کرد .
۱- کريپتورکيديسم ( نهان بيضگي )
قوي ترين ارتباط ميان سرطان و بيضه نزول نيافته وجود دارد و شايع ترين نوع سرطان نيز در اين افراد سمينوم است . بيشترين احتمال بروز سرطان ، در بيضه نزول نيافته در نوع شکمي آن وجود دارد و کمترين احتمال مربوط به نوع مغبني ( اينگوينال ) است .
۲ - تجويز استروژن به مادر در دوران حاملگي
۳ - آسيب هاي بافتي بيضه ناشي از ضربه يا عفونت
* علائم باليني و نشانه ها
علائم
از جمله علائم سرطان بيضه مي توان به موارد زير اشاره کرد :
۱ - بزرگ شدن بيضه : شايع ترين علامت سرطان بيضه بزرگ شدن بدون درد بيضه است . اين افزايش اندازه معمولاً به آرامي صورت مي گيرد .
ممکن است بيمار از سنگيني بيضه شکايت داشته باشد .
۲ - درد : در نتيجه نرسيدن خون ( انفارکتوس ) و يا خونريزي در ۱۰٪ موارد درد حاد بيضه روي مي دهد .
۳ - علائم مربوط به انتشار سرطان ( متاستاز ) : ۱۰٪ بيماران با شکايات مربوط به انتشار سرطان به ساير نقاط بدن ( متاستاز ) مراجعه مي کنند . شايع ترين شکايت در اين بيماران درد پشت مي باشد .
از ديگر علائم مي توان به سرفه يا تنگي نفس ( انتشار به ريه ) ، بي اشتهائي ، تهوع يا استفراغ ( انتشار به پشت دوازدهه ) ، درد استخوان ( انتشار به استخوان ) ، ورم پاها ( انسداد وريد باب ) اشاره کرد .
۴ - عدم وجود علامت : ۱۰٪ بيماران در هنگام تشخيص شکايتي ندارند و تومور بطور تصادفي پس از ضربه و يا توسط شريک جنسي بيمار تشخيص داده مي شود .
نشانه ها
۱ - معمولاً توده اي در بيضه لمس مي شود و يا بزرگ شدن منتشر آن مشخص مي گردد . توده بيضه سفت و غيرحساس بوده ، اپيديديم براحتي از آن تشخيص داده مي شود.
۲- ممکن است هيدروسل ( آب آوردن بيضه ) سرطان بيضه را همراهي کند .
۳ - معاينه گره هاي لنفاوي از اهميت خاصي برخوردار است .
۴ - بزرگي سينه ( ژنيکوماستي ) نيز بين ۳۰ تا ۵۰ درصد موارد مشاهده مي شود .
*‌اقدامات تشخيصي
۱ - ارزيابي آزمايشگاهي
در بيماري پيشرفته ، کم خوني ديده مي شود . در انتشار به کبد اختلال در آزمون هاي عملکرد کبدي و در نتيجه انسداد حالب ، اختلال در آزمايش هاي عملکرد کليوي مشاهده مي شود . شاخص هايي در تشخيص و نيز پيگيري درمان سرطان بيضه وجود دارد که عناصر بيوشيميائي خاصي هستند .
۲ - تصويربرداري
با کمک سونوگرافي بيضه مي توان سرطانهاي بيضه را به سرعت و بطور دقيق تشخيص داد . بمنظور درجه بندي سرطان عکسبرداري از قفسه سينه و سي تي اسکن لگن و شکم لازم است .
* تشخيص افتراقي
شايع ترين اشتباه تشخيصي در مورد سرطان بيضه ، اپيديديميت ( التهاب مجاري اسپرم بر ) است . دومين اشتباه شايع تشخيصي هيدروسل ( آب آوردن بيضه ) است . اگر در حضور هيدروسل نتوان بيضه را بطور کامل معاينه کرد ، بايد سونوگرافي انجام داد . نبايد مايع هيدروسل را با سوزن بيرون کشيد .

raz72592
23-06-2009, 16:45
ماموگرافي جزء اصلي غربالگري سرطان پستان است كه انجام آن از سن ۳۵ سالگي به فاصله هر ۲-۱ سال براي تمامي زنان ضروري است.
ميزان اشعه ماموگرافي با دستگاههاي استاندارد جديد بسيار اندك است و به هيچ وجه خطري براي ابتلا به سرطان محسوب نمي‌شود. اكثر سرطانها با ايجاد يكسري علائم در ماموگرافي قابل تشخيص هستند. هنر ماموگرافي اين است كه مي‌تواند ضايعات را در مراحل بسيار كوچك و اوليه زمانيكه اندازه آن در حدود دو تا سه ميليمتر است تشخيص دهد درمان در اين مرحله طول عمر بيمار را افزايش مي‌دهد.
در ماموگرافي پستانها بين دو صفحه فشرده شده و از آنها عكسبرداري مي‌شود.
علاوه بر معاينه توسط پزشك و كاركنان بهداشتي و معاينه خود فرد هر خانمي در سن بالاي ۳۵ سال ماموگرافي نيز بايد انجام شود زيرا ممكن است معاينه كاملاً طبيعي باشد اما اگر فرد مبتلا به سرطان پستان باشد اگر هم معاينه و هم ماموگرافي طبيعي باشد فرد سالم است و در صورتي كه يكي و يا هر دو غير طبيعي باشد بايد بررسي بيشتري انجام شود.

raz72592
23-06-2009, 18:42
گروه پژوهشی از كالج پزشكی “آلبرت انیشتین” در دانشگاه “یشیوا” سلول هایی را در خون شناسایی كردند كه با استفاده از آنها می‌توان پیش بینی كرد، كدام یك از مبتلایان به ایدز، بیشتر در معرض خطر ابتلا به نوعی عفونت قارچی كشنده با نام “مننژیت قارچی” هستند. عامل اصلی بروز این عفونت، قارچی بیماری زا با نام “كریپتوكوكوس نئوفورمانز” است. این قارچ شبیه به مخمر، و بیشتر در خاك و فضولات پرندگان یافت می‌شود.
به گفته پژوهشگران، همه افراد، حامل این قارچ بیماری زا هستند، اما وقتی سیستم ایمنی بدن، سالم باشد، این قارچ نمی‌تواند باعث بروز بیماری و عفونت در فرد سالم شود.
در این پژوهش دكتر “لیز ـ آن پیروفسكی” تعداد سلول های ایمنی با نام سلول‌های lgm حافظه‌ای B را در جریان خون سه گروه از افراد شمارش كرد.
در این پژوهش ، افراد آلوده به ایدز كه سابقه ابتلا به عفونت مننژیت قارچی را داشتند، افراد آلوده به ایدز كه سابقه ابتلا به این عفونت را نداشتند و سوم افرادی كه سابقه ابتلا به هیچكدام از این دو عفونت را نداشتند، بررسی شدند.
محققان دریافتند: تعداد این سلول ها در بیماران ایدزی كه مبتلا به عفونت قارچی بودند كمتر است. آنها می‌گویند: با كشف این ارتباط می‌توان در آینده از بروز این عفونت قارچی كننده در بیماران ایدزی پیشگیری كرد.

raz72592
23-06-2009, 18:44
سایش شیمیایی روندی است که در آن مینا( و عاج) به خاطر اسید موجود بر روی دندان ها، از بین می رود. اسیدهایی با منشأ داخلی و یا خارجی. این روند سایش با روندی که توسط اسید ناشی از باکتری های پوسیدگی زا حاصل می شود متفاوت است. بر خلاف پوسیدگی دندان، سایش شیمیایی روی تمام سطوح دندان تأثیر می گذارد. تماس با اسید به مدت طولانی به از دست رفتن تدریجی مینا می انجامد. در نهایت عاج در تماس با محیط دهان قرار می گیرد و منجر به درد و گاهی موجب مرگ دندان می شود. روند سایش غیرقابل برگشت است و هزینه های گران دندانپزشکی ترمیمی را برای برگرداندن عملکرد و ظاهر دندان می طلبد.
ریسک فاکتورها:
۱-نوشیدنی های “پاپ” (pop)
شایع ترین گروه در معرض خطر نوجوانانی اند که نوشیدنی اصلی آن ها “پاپ” است( شامل کوکاکولا، لیموناد، و یا نوشیدنی های گازدار). همه ی نوشیدنی های گازدار اسیدیته ی بالا دارند و به سرعت مینای دندان را حل می کنند. هر چه استفاده بیشتر باشد آسیب هم بیشتر است. افرادی که مایع را در دهانشان می گردانند بیش از همه آسیب می بینند. استفاده از نی از تخریب جلوگیری نمی کند. احتمالا نی ، مشکل را از دندان های قدامی به دندان های خلفی انتقال می دهد.
۲- آبمیوه های خالص:
کسانی که آبمیوه های خالص می نوشند و یا افرادی که آبمیوه هایی که خیلی اسیدی هستند نوشیدنی اصلی آن هاست، مشکل مشابهی با گروه قبلی دارند.
۳- اختلالات خورد و خوراک
بولمی یا استفراغ به خاطر وجود اسید معده موجب تخریب دندان می شود.
توصیه ها:
۱- بلافاصله بعد از نوشیدن مایعات اسیدی و یا بعد از استفراغ مسواک نزنید. چون بعد از تماس با اسید مینا نرم می شود. نمک های کلسیم بزاق تشکیل می شوند و با گذشت زمان موجب سخت شدن قسمت هایی از مینای دندان می شوند. بنابراین بعد از خوردن مایعات اسیدی دندان هایتان را مسواک نزنید چون مینای نرم شده بیشتر آسیب می بیند و روند سایش تسریع می گردد.
۲- استفاده از نوشیدنی های سالم مثل آب ( آب دارای فلوراید)، شیر، چای و قهوه( بدون شکر)
خلاصه:
۱- اسید اضافی از نوشیدنی ها و اسید معده موجب از دست رفتن غیرقابل برگشت ساختمان دندان می شود. توصیه: بیشتر از یک بار در روز از مایعات اسیدی استفاده نکتید
۲- از نوشیدنی های سالم بهره ببرید
۳- بعد از استفاده از نوشیدنی های اسیدی، نیم ساعت صبر کنید و بعد مسواک بزنید.

raz72592
23-06-2009, 18:47
يك سرطان پوستي است كه سلولهاي مولد رنگدانه را مبتلا كرده و مي‌تواند به سرعت به ساير قسمتهاي بدن انتشار يابد.
سن
بيشترين شيوع را در سنين بين ۴۰ تا ۶۰ سال دارد، به طور روزافزوني در بين بالغين جوان ديده ميشود.
جنس
در زنان شايعتر است.
ژنتيك
افراد با پوست روشن در معرض خطر بيشتري هستند.
نحوه زندگي
تماس با نور خورشيد و استفاده از تختهاي آفتابي، عوامل خطر هستند. ملانوم بدخيم، شكل نادر و وخيم سرطان پوست است. ملانوم ممكن است به صورت يك ضايعه جديد بر روي پوست طبيعي پديدار شده يا از خالي كه قبلاً وجود داشته، به وجود آيد. در صورت عدم درمان، سرطان مي‌تواند به ساير قسمتهاي بدن انتشار يافته و ممكن است كشنده باشد.
همچون بسياري از سرطانهاي پوستي ديگر، علت اصلي، تماس با نور خورشيد است. طي ۱۰ سال گذشته در سرتاسر جهان، تعداد موارد ملانوم بدخيم به ويژه در بين بالغين جوان، به طور قابل توجهي افزايش يافته است. اين افزايش احتمال دارد به دليل رشد جمعيت افرادي باشد كه در فعاليتهاي خارج از خانه،‌ شركت مي‌كنند.
اين بيماري در افراد سنين ۴۰ تا ۶۰ سال و در بين زنان، بيشترين شيوع را دارد. در بريتانيا سالانه، حدود ۶هزار مورد جديد ديده ميشود.
علل بيماري
به نظر مي‌رسد، ملانوم بدخيم در نتيجه آسيب به ملانوسيتها (سلولهاي پوستي مولد رنگدانه ملانين) به دليل تابش آفتاب، به وجود مي‌آيد. سرطان، افراد با پوست روشن را بيشتر از تيره پوستان مبتلا مي‌كند.
كساني كه دائماً در معرض تابش آفتاب هستند يا آنهايي كه در آب و هواي آفتابي زندگي مي‌كنند، خطر بيشتري براي پيدايش ملانوم بدخيم دارند. به ويژه نشان داده شده است كه آفتاب سوختگي شديد در دوران كودكي، شانس پيدايش ملانوم بدخيم در دوران بعدي حيات را دو برابر مي‌كند.
كاهش تماس با آفتاب مي‌تواند به كم شدن خطر ايجاد اين نوع از سرطان پوست كمك نمايد.

raz72592
23-06-2009, 18:53
ملانوم بدخيم مي‌تواند در هر قسمتي از بدن به وجود آيد اما بيشتر از همه بر روي نواحي در معرض تابش آفتاب ظاهر ميشود. بعضي ملانومها در طول پوست به صورت پچهاي مسطح نامنظم پخش مي‌گردند و بعضي ديگر به صورت توده‌هايي با رشد سريع ظاهر مي‌شوند.
در افراد پير، ملانومها ممكن است بر روي صورت به شكل لكه‌هاي كك و مك مانند، با نام لنتيگوملانوما برداشته نشوند، همه انواع آن به طرف به لايه‌هاي زيرين پوست رشد مي‌كنند.
اگر يك لكه با رشد سريع، نامنظم و تيره رنگ بر روي پوستتان پديدار شود يا يكي از تغييرات زير در حالي كه از قبل وجود داشته، ايجاد گردد بايد به ملانوم بدخيم مشكوك شويد، اين تغييرات عبارتند از: - افزايش اندازه - حاشيه‌هاي نامنظم و غيرقرينه - خارش، التهاب يا قرمزي - ضخيم شدگي در سطح - خونريزي يا كبره بستن - تغيير در رنگ يا سايه روشن خال شما بايد به طور منظم پوستتان را بررسي كرده و به محل و اندازه هر يك از خالهايتان، توجه كنيد. از شخص ديگري بخواهيد تا جهت بررسي پشت و سرتان به شما كمك كند.
تغييرات رنگ و سايه روشن خالهايي كه از قبل وجود داشته يا ظاهر يك لكه جديد و بزرگ شونده، به ويژه اگر قطري بيش از ۶ ميلي‌متر داشته باشد و شروع به تغيير رنگ و سايه روشن خود كنند را بايد به پزشكتان گزارش دهيد.
كارهايي كه بايد انجام شوند
در صورتيكه پزشك به ملانوم بدخيم مشكوك شود ترتيبي خواهد داد كه ضايعه و ناحيه‌اي از پوست اطراف برداشته شود تا اينكه خطر باقي ماندن سلولهاي بدخيم كاهش يابد. بافت برداشته شده زير ميكروسكوپ بررسي خواهد شد.
اگر بافت سرطاني باشد، قسمت بزرگتري از پوست ممكن است برداشته شده و احتمالاً به پيوند پوستي نيازمند مي شويم. همچنين ممكن است نمونه‌هايي از غدد لنفاوي نزديك ملانوم برداشته شده تا از نظر سلولهاي سرطاني بررسي شوند، حضور اين سلولها نشاندهنده انتشار سرطان است.
اگر چنين وضعيتي رخ داده باشد، ممكن است نياز به شيمي درماني، اشعه درماني يا درمانهاي بيولوژيكي داشته باشيد.
پيش آگهي بيماري
ملانومهاي سطحي كه زود درمان شده‌اند، معمولاً قابل علاجند. اما ملانومها اغلب در مردان كشنده است، احتمالاً به اين دليل كه آنها هميشه، بلافاصله علايمشان را به پزشك گزارش نمي‌كنند.
اگر ملانومها تهاجمي بوده يا به قسمتهاي عمقي پوست نفوذ كرده باشند، چشم‌انداز بيماري مطلوبيت كمتري دارد و اگر ملانومها به ساير نواحي بدن انتشار پيدا كرده باشند، اغلب كشنده هستند

raz72592
23-06-2009, 19:12
بروز اين بيماري نسبتاً شايع است . نيام قسمت ابتدايي تاندون خم کننده انگشتان در قاعده انگشت دست ضخيم مي شود و موجب تنگ شدن دهانه نيام مي گردد . تاندونهاي موجود در محل تنگي تحت فشار قرار گرفته و در ناحيه قبل از تنگي دچار تورم و برآمدگي مي شوند .
در هنگام راست کردن انگشت اين قسمت متورم به سختي وارد دهانه نيام مي شود و انگشت به اصطلاح قفل مي کند .
* علائم باليني : اين بيماري در انگشتان افراد ميانسال بويژه خانمها ديده مي شود . همچنين در شست نوزادان يا بچه هاي کم سن و سال رخ مي دهد .
* علائم نوع بالغين :
بيمار از حساسيت درقاعده انگشت مبتلا و از قفل شدن انگشت در وضعيت خم شده کامل شاکي مي باشد . قفل شدن با تلاش بسيار دست ديگر باز مي شود . هنگام باز شدن صدايي به گوش مي رسد ( Snap ) در معاينه يک برآمدگي قابل لمس و معمولاً دردناک در قاعده انگشت مبتلا ديده مي شود .
* علائم در نوزادان :
شست خم شده نوزادان ناميده مي شود . نوزاد قادر به راست کردن انگشتي که در حالت خم شده قفل گرديده است ، نمي باشد . يک برآمدگي قابل لمس در قاعده شست لمس مي شود . نکته قابل توجه در نوزادان اين است که به سبب مشکل بودن اصلاح خميدگي غالباً اين بيماري با در رفتگي شست يا تغيير شکل مادرزدي اشتباه مي شود .

raz72592
23-06-2009, 19:14
سردرد يكي از شايع ترين مشكلاتي است كه تقريباً همه ما با آن مواجه شده ايم و هر كسي بنا به تجارب گذشته خود با شيوه اي به درمان مي پردازد.
به طور مثال برخي به همراه خود استامينوفن، استامينوفن كدئين و يا بروفن دارند و با آغاز سردرد از دارو استفاده مي كنند و خوب مي شوند اما برخي افراد به راحتي نمي توانند سردرد خود را برطرف كنند و به بررسي ها و درمان هاي جدي تري نياز دارند.
سردردها به سه نوع تنشي، ميگرني و خوشه اي تقسيم بندي مي شوند. سردردهاي تنشي به طور معمول، ناراحتي يا فشار مبهمي در ناحيه پيشاني، پوست سر يا پشت گردن شما ايجاد مي كنند.
سردردهايي كه نشان از يك بيماري جدي و خطرناك دارند، بسيار نادرند. اين سردردها مي توانند بيماري هايي مانند خونريزي مغزي، تومور مغزي و ضعف عروق خوني را همراهي كنند بنابراين در صورت بروز مشكلات زير به نزديك ترين مركز درماني مراجعه كنيد:
سردرد ناگهاني و شديد همراه با تب، سفتي گردن، بثورات جلدي، گيجي و منگي، تشنج، كرختي يا مشكل در تكلم
سردرد پس از آسيب به سر حتي اگر در اثر يك سقوط يا ضربه ايجاد شده باشد، به ويژه اگر به مرور شديدتر مي شود.
سردرد مزمن و پيشرونده كه پس از سرفه كردن، فعاليت بدني، نرمش يا يك حركت ناگهاني تشديد شود.
سردرد با الگوي جديد پس از سن ۵۵ سالگي
پزشك احتمال دارد با توجه به نوع داروئي كه مصرف كرده ايد، توصيه كند به طور موقت همه داروهاي مسكن را قطع كنيد.

raz72592
23-06-2009, 19:21
پيوره یکی از بیماری های عفونی دندان است که در اثر آن پای دندانها راچرک فرا گرفته و بیمار در لثه های خود احساس درد می کند . از پای دندان ها خونابه می آید و دهان بد بو و عفن می شود .
مبتلایان به پیوره باید هر چه زودتر به پزشک مراجعه کنند ، زیرا این بیماری به سرعت دندان ها را فرا گرفته و ممکن است منجر به کشیدن تمام دندان ها شود . از علائم اولیه پیوره خونریزی لثه ها خصوصا هنگام مسواک زدن است .
سپس تشکیل کیست ها و محفظه های چرکی است که با فشار بر روی لثه ها چرک مایل به رنگ زرد مخلوط با خون از آن بیرون می آید . در صورت عدم پیشگیری و در نتیجه عفونت حاد و راه یافتن میکروب به بدن ، احتمال بروز نفریت – رماتیسم حاد مفصلی – بیماریهای قلبی و اندو کاردیت نیز می رود .
توصيه های درمانی :
رژیم آب پرتقال بهترین را معالجه و مبارزه با عفونت دهان ودندان و جلوگیری از پیوره شدن آن می باشد . دندان ها احتیاج زیادی به آهن و آهک دارند و بدون آنها نمی توانند سالم بمانند .
عصرانه یک فنجان آب زرد پنیر را با یک لیوان آب پرتقال بنوشید . پوست تخم مرغ دارای مواد آهکی بوده برای سلامت دندان مفید است . این پوست را بکوبید و پودر کنید و بر لثه ها بمالید .
نمک برای دندان ها و محکمی لثه ها از هر دارویی بهتر است . بعداز هر غذا دندان ها و لثه ها را با نمک وانگشت مسواک کنید . پوست سنجد را بجوشانید و صاف کنید و این جوشانده را مضمضه ودر پای دندان ها نگه دارید . ریشه دندان ها محکم خواهد شد.
جوشانده پوست خشخاش برای درمان ورم لثه ها مفید و موثر است . اگر روزی دو بار با جوشانده گل خشک بنفشه دهان را شستشو دهید ، لثه ها محکم وتحریکات آن متوقف شده دیگر دچار خون ریزی لثه نخواهید شد .
اگر برگهای خشک توت فرنگی را بکوبید و پودر کنید ، بهترین گرد را برای شستشوی دهان بدست آورده اید . بطور کلی برای حفظ دندان ها و لثه های خود می توانید از میوه ها و سبزیهایی که سرشار از ویتامین ث می باشند استفاده کنید .
برخی از این میوه و سبزیها به شرح زیر است :
آب پرتقال – آب هویج – آب گریپ فروت – گل کلم – توت فرنگی- برگ شلغم – کلم برگ – کلم دلمه ای – لیمو – فلفل سبز – طالبی- اسفناج –آب گوجه فرنگی – آناناس تازه – نارنگی – برگ چغندر – آب ترب سیاه و برگ آن – شاهی – عسل و آبلیموی تازه