PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : استرس !!!



* BriAnNa *
06-01-2009, 16:01
سلام بچه ها ! :20:
خیلی وقت بود که می خواستم این تاپیکو بزنم !
حدودا 6 ماه به کنکور مونده ! تو این تاپیک می خوایم به هم کمک کنیم تا تو این مدت استرسمونو به طور کامل از بین ببریم و با خیال راحت و آرامش کافی بریم سر جلسه ! :46:

خیلی ها رو میشناسم که به خاطر داشتن استرس نتونستن سر جلسه کنکور خود واقعیشونو نشون بدن و به همین خاطر پشت کنکوری شدن ! استرس روی سلامتی خیلی ها اثر منفی می ذاره و باعث میشه یه عده خیلی از چیزهایی رو که دارن از دست بدن !

هدفمون تو این تاپیک از بین بردن استرس نیست ===> از بین بردن استرس منفی و ایجاد استرس مثبت !

من معتقدم گفتن مشکلات خیلی به حل شدن اونها کمک می کنه و آدمو سبک می کنه ! اینجا از هر چی که نگرانتون می کنه یا باعث میشه نتونین خوب درس بخونین یا ذهنتونو مشغول می کنه یا ... بگین تا با کمک هم حلش کنیم ! :46:

چند تا نکته :
1) مشکلاتتونو واضح بیان کنین و دقیقا بگین نگرانیتون بابت چیه !
2) کسایی که قبلا استرس داشتن و به هر نحوی تونستن باهاش کنار بیان لطفا راهکارهای عملی خودشونو بگن !
3) سعی می کنم یه سری مطلب روانشناسی رو که به درد کنکور می خوره اینجا بذارم !
4) این کتاب رو حتما بخونین ==> 4 اثر فلورانس اسکاول شین
5 ) یادتون نره یه خدایی دارین که همیشه مراقبتونه و فقط دنبال یه بهونه می گرده که کمکتون کنه ! پس بهش اعتماد کنین :46:
6) فعلا چیز دیگه ای به نظرم نمی رسه !

به جای اینکه به خاطر استرس همه چیزو از بین ببریم ، استرس رو از بین می بریم !

به امید موفقیت همه در کنکور 88 ! :11:

majid.khaledi
06-01-2009, 16:32
خوب یه کمش خوبه

rosenegarin13
07-01-2009, 13:34
ای کسانی که استرس دارید
آخه واسه چی؟؟؟
هر جا قسمتتون باشه قبول میشید یا اصلا قبول نمیشید

Ehsan PCbase
07-01-2009, 15:07
چرا نداشته باشیم ؟!
فشار خانواده + ترس از خدمت سربازی + اینده ای مبهم ... کافی نیست ؟

MORINIO
07-01-2009, 15:10
قبلا استرس نداشتم اما میدونم هرچی به کنکور نزدیک بشیم استرسم میره بالاتر

راستی گفتی دلیل میخوای اینم دلیل:ترس از خدمت سربازی :2:

این یارو مشاورمون میگه اگه امسال قبول نشید(متولد نیمه دوم 69) نمیتونید سال دیگه کنکور بدید و باید برید سربازی

حالا نمیدونم چرت گفته یا راست میگه! رو همین حساب اعصابم بدجور ریخته به هم:2:

rosenegarin13
07-01-2009, 15:23
یه نفر حرف خوبی میزد
میگفت استرس باید منجر به عمل شه نه اینکه شما رو از همون کاری که دارید می کنید دلسرد کنه
شما همه تلاشتونو بکنید
این کار دو تا فایده داره:
1.وقتی خانواده ببینه شما همه ی تلاشتونو کردید اگه حتی قبول هم نشید زیاد کنتاک نمیکنه
2.وقتی خودتون ببینید بیشتر از این نمیتونستید بخونید از نتیجه ی بدست اومده راضی میشین

تازه اصلا مگه سربازی چه عیبی داره؟؟

MORINIO
07-01-2009, 15:31
تازه اصلا مگه سربازی چه عیبی داره؟؟

اصلا همش عیبه .. من یکی که داداشم تازه خدمتش تموم شده به عینه دیدم بیچاره چقدر سختی کشید همش تو بیابون بودن داشتن کار میکردن:27:

تازه اگه دو سال عمر آدم رو که تلف میکنه بزاریم کنار:2:

rosenegarin13
07-01-2009, 15:34
بالاخره که باید بری؟؟؟
بدون کارت پایان خدمت گواهینامه.......

Reman
07-01-2009, 16:00
شما اگر لیسانس مهندسی داشته باشی میشی افسر مهندس(اگر رشتت فنی باشه ) موهاتو کمی کوتاه می کنند(کچل نمی کنند!) از ساعت 8 صبح تا 1 بعد از ظهر همراه با حقوق خدمت می کنی . تقریبا خوش میگذره چون بیشتر به شهر خودتون میدنتون.
اینهارو من از یکی از دوستام شنیدم.
اگرم ارشد بگیری تقریبا معاف میشی(چون به عنوان استاد می تونی تو دانشگاه های نظامی بعضی درسا رو تدریس کنی مثلا واسه کاردانیا)
دکترا که ....

بچه ها حاشیه رو بزارید کنار و درستون رو بخونید.
موفق باشید

Ehsan PCbase
07-01-2009, 16:07
تازه اگه دو سال عمر آدم رو که تلف میکنه بزاریم کنار:2:
اینو هستم ... حیف اون 2 سال عمر نیست ؟!

بالاخره که باید بری؟؟؟
بدون کارت پایان خدمت گواهینامه.......
بله فرقش اینه که اگر الان بری سربازی ، گلاب به روت باید توالت بشوری ولی اگر مدرکی داشته باشی میری پشت میز می شینی ... تازه یه حقوقی هم می گیری :13:

separate
07-01-2009, 16:53
کنکور یعنی استرس.استرس یعنی زهر.. کنکور = زهرمار :دی

من که فکر نکنم بشه استرسه کنکورو از بین برد.پارسال کنار دستی من بیهوش شد!

من البته فکر میکنم استرس کنکور برای پشت کنکوری های پسر بیشتر هست. این سربازی 2 سال زندگیه آدمو میگیره هیچ بعد سربازی دیگه نمیشه درس خوند حداقل من ندیدم کسی بعد سربازی بتونه تو کنکور موفق باشه(البه دیگه تا اون زمان کنکور حذف میشه!)
به امید روزهای بعد تیر!

rosenegarin13
07-01-2009, 17:06
بله فرقش اینه که اگر الان بری سربازی ، گلاب به روت باید توالت بشوری ولی اگر مدرکی داشته باشی میری پشت میز می شینی ... تازه یه حقوقی هم می گیری :13:[/quote]


خوب دیگه!!!همین خودش انگیزه بشه واست:10:

javat00
07-01-2009, 18:26
راستشو بخوایید من که اصلا استرس ندارم.نمیدونم سر جلسه کنکور هم همینطور بی استرس هستم یا نه ..
البته خوب من مشکلاتی که شما دارید رو ندارم.مثلا اینکه 1 سال پشت کنکور باشم یا اینه مشکل سربازی.
آخه من معاففففففففففففففففففففمم مممممممممممممممممممممم الحمدالله !
ولی واقعا ببینیدددد دوستان همه این ها هم باعث نمیشه که آدم استرس نداشته باشه اما من چیکار کنم استرس ندارم دست خودم نیست !!
اینجا فکر کنم همه سال دومشونو .. کسی نداریم که امسال پیش باشه !!!!!!!!!؟

AliROCK
07-01-2009, 18:37
سربازی به مدرک نیست کسی بوده که لیسانس کشاورزی داشته گذاشتن دمه در!! چون مدرکه به درد خوری نیست
و کسی هست که رشته فنی و دیپلم جاش خیلی بهتر حتی بعضی هاشون هم منشی میشن توالت شستن برای تنبیه و مدارک پایینتر از دیپلم هست سربازی بیشتر الافی داره هیچ ترسی به خودتون راه ندید استرس هم کشکه معاف هم نمیکنن حالا مدرکت هر چی هست من کلی واسه معافی تحقیق کردم خوده من چند ماه دیگه تشریف میبرم خدمت اگه تک پسر باشی تهران هستی
البته اینجا بیشتر برا کنکوره اینا رو گفتم چند نفر ظاهرا از خدمت میترسن خدمت غصه داره تنهایی داره سختی داره ولی خیالی نیست چون میگذره جیگر :دی

majid.khaledi
07-01-2009, 19:08
بچه ها حاشیه رو بزارید کنار و درستون رو بخونید.
موفق باشید

راست میگه تازگی ها همش تاپیک ها شده حاشیه
داریم از اصل مطلب دورمیشیم

MORINIO
08-01-2009, 00:05
بالاخره که باید بری؟؟؟
بدون کارت پایان خدمت گواهینامه.......

خواستم جواب بدم دیدم بر و بچز زودتر جواب دادن :27: :


شما اگر لیسانس مهندسی داشته باشی میشی افسر مهندس(اگر رشتت فنی باشه ) موهاتو کمی کوتاه می کنند(کچل نمی کنند!) از ساعت 8 صبح تا 1 بعد از ظهر همراه با حقوق خدمت می کنی . تقریبا خوش میگذره چون بیشتر به شهر خودتون میدنتون.
اینهارو من از یکی از دوستام شنیدم.
اگرم ارشد بگیری تقریبا معاف میشی(چون به عنوان استاد می تونی تو دانشگاه های نظامی بعضی درسا رو تدریس کنی مثلا واسه کاردانیا)
دکترا که ....


بله فرقش اینه که اگر الان بری سربازی ، گلاب به روت باید توالت بشوری ولی اگر مدرکی داشته باشی میری پشت میز می شینی ... تازه یه حقوقی هم می گیری


تازه اینم بگم که داداشم فوق دیپلم عمران هستش و به این روز افتاده بود اگه با دیپلم میرفت چی میشد:27:


اینجا فکر کنم همه سال دومشونو .. کسی نداریم که امسال پیش باشه !!!!!!!!!؟

چرا من پیشم و دارم امتحانای ترم اول رو پاس میکنم:27::46:

و ختم کلام اینکه:


بچه ها حاشیه رو بزارید کنار و درستون رو بخونید.
موفق باشید

Amirlike2
08-01-2009, 00:41
راستش من هم استرس دارم هم ندارم.
یه خوردش برای سربازی.
پارسال که کنکور دادم اصلا استرس نداشتم.
ولی فکر می کنم هرچی به کنکور نزدیکتر شیم استرس بیشتر میشه.
به امید اینکه هرکی هر رشته ای و هر دانشگاهی که دوست داره قبول شه.

00990099
08-01-2009, 11:24
قبلا استرس نداشتم اما میدونم هرچی به کنکور نزدیک بشیم استرسم میره بالاتر

راستی گفتی دلیل میخوای اینم دلیل:ترس از خدمت سربازی :2:

این یارو مشاورمون میگه اگه امسال قبول نشید(متولد نیمه دوم 69) نمیتونید سال دیگه کنکور بدید و باید برید سربازی

حالا نمیدونم چرت گفته یا راست میگه! رو همین حساب اعصابم بدجور ریخته به هم:2:

بله ، متاسفانه حقیقته . . .

MORINIO
08-01-2009, 14:32
بله ، متاسفانه حقیقته . . .

خداوکیلی نامردیه چرا تا امسال همه میتونستن دوبار کنکور بدن حالا نوبت ما که رسید......

اصلا بی خیال ... تلاشمونو میکنیم هرچی خدا بخواد همون میشه

majid.khaledi
08-01-2009, 19:46
خداوکیلی نامردیه چرا تا امسال همه میتونستن دوبار کنکور بدن حالا نوبت ما که رسید......

اصلا بی خیال ... تلاشمونو میکنیم هرچی خدا بخواد همون میشه
فکر نکنم
شما هم یک سال وفت داری قانون عوض نشده!!!

separate
09-01-2009, 09:29
سلام دوستان بحث تاپیک رو منحرف نکنین که مدیر خیلی شیکاره(با عرض ارادت نسبت ایشان :دی) 3 تا تاپیک منو قفلید البته حقم داشت....مخلص کلام اینکه راجع به استرس صوبت کنین...راستی من یه زمانایی استرس شدید داشتم لورازپام مصرف میکردم کمی عوارض داره ولی برای استرس خیلی خوبه

farshidshd
09-01-2009, 12:19
استرس واسه من بی معنیه
فردا مثلا قراره برم واسه مصاحبه ی یه کار دولتی
اگه قبولم کنن میشم مهندس سیستمهای کامپیوتری کل یه بیمارستان که بزرگترین بیمارستان شهرمونه
ولی الان انگار نه انگار دارم میچرخم تو نت

seyyedi
09-01-2009, 20:22
دوستان سلام
من که دور استرس رو یه خط قرمز کشیدم با یه ضربدر آبی روش
اونم همین کار رو با من کرده

* BriAnNa *
13-01-2009, 13:12
چه جالب !
به نظرم سربازی تنها چیزیه که استرس نداره چون خیلی راحت میشه پیچوندش ! :31:
شما اگه مشکلتون سربازیه نهایتش اینه که پیام نور قبول می شین و سال آینده هم دوباره کنکور می دین ! :46:

Amirlike2
14-01-2009, 00:54
چه جالب !
به نظرم سربازی تنها چیزیه که استرس نداره چون خیلی راحت میشه پیچوندش ! :31:
شما اگه مشکلتون سربازیه نهایتش اینه که پیام نور قبول می شین و سال آینده هم دوباره کنکور می دین ! :46:

مگه میشه؟
آخه اگه بخوای دوباره کنکور بدی حتما باید قبل از ثبت نام کنکور از رشته قبلی بیخیال شد
که در این صورت اگه از معافیت تحصیلی استفاده میکنی باید بری سربازی بعد بیای آزمون بدی.

s2010
14-01-2009, 01:10
باتوکل به خداهرمشکلی حل شدنی خوش به حال خودم که نرفتم خدمت

* BriAnNa *
14-01-2009, 13:30
مگه میشه؟
آخه اگه بخوای دوباره کنکور بدی حتما باید قبل از ثبت نام کنکور از رشته قبلی بیخیال شد
که در این صورت اگه از معافیت تحصیلی استفاده میکنی باید بری سربازی بعد بیای آزمون بدی.

من از یکی از آشناهامون که پیام نور می ره پرسیدم گفت میشه ! :14:

MaaRyaaMi
14-01-2009, 17:27
تا حدود زیادی دارم !
فک کنم دلیلش هم اینه که سال دومی هستم...

separate
14-01-2009, 18:12
میدونید دوستان من بیشتر از اینکه استرس کنکور داشته باشم استرس اینو دارم که کی کاربر فعال این بهشت میشم :31: به مدیرا و همکارا هم گیر میدم (شوخی بودا بن نکنین :31:) ولی اثری نمیکنه :13::31:


تا حدود زیادی دارم !
فک کنم دلیلش هم اینه که سال دومی هستم...

قراره سربازی برید؟ :31: شوخی بود.ولی سال دومی بودن برای پسرایی که معافیت ندارن واقعا استرسش بالاست
نمیدونم این سربازی کی دوباره میخواد پولی بشه!

* BriAnNa *
14-01-2009, 21:00
تا حدود زیادی دارم !
فک کنم دلیلش هم اینه که سال دومی هستم...

استرس نداره که اینجا 99% بکس سال دومین ! :31:
یعنی پارسال استرس نداشتین ؟! :46:

MaaRyaaMi
14-01-2009, 21:39
استرس نداره که اینجا 99% بکس سال دومین ! :31:
یعنی پارسال استرس نداشتین ؟! :46:

خوب من با اینکه پارسال هیچی درس نخوندم اون آخراش استرسی نداشتم
چون میدونستم رشته مورد علاقه مو نمی تونم بیارم :20:
در هر صورت دانشگاه قبول شدم ولی علیرغم میل بقیه موندم پشت کنکور !
الانم استرسم بخاطر اینه که مبادا نتونم اون رشته که مد نظرم هست رو قبول نشم
فقط همین ...:46:

seyyedi
16-01-2009, 21:41
دوستان سلام
دوستان یه چیز میخوام بگم شوخی نمی کنم
من چطوری یکم استرس پیدا کنم
به هر چی فکر میکنم
سربازی
دانشگاه
هر چی که بگید
ابزم استرس ندارم
دوستم که دانشجو هست و راهنماییم میکنه استرس داره ولی من نه
یه ماشاءالله واسه خودم بگم چیش نخورم
میگه تو که اینجوری هستی یکم باید به خودت استرس بدی

separate
17-01-2009, 08:50
دوستان سلام
دوستان یه چیز میخوام بگم شوخی نمی کنم
من چطوری یکم استرس پیدا کنم
به هر چی فکر میکنم
سربازی
دانشگاه
هر چی که بگید
ابزم استرس ندارم
دوستم که دانشجو هست و راهنماییم میکنه استرس داره ولی من نه
یه ماشاءالله واسه خودم بگم چیش نخورم
میگه تو که اینجوری هستی یکم باید به خودت استرس بدی

خب رفیق این یه نقطه ی مثبته که استرس نداری... استرس باعث افت یادگیری میشه در واقع حافظه ی هر کس تو مواقع بدون استرس چند بار بهتر از مواقع با استرس مطالب رو به خاطر میسپره... حالا شما دنبال استرسی؟!:31:

timsar jackson
19-01-2009, 20:03
من بر عکسه بقیم هر چی به کنکور نزدیک میشم استرسم میاد پایینتر!!!!!

* BriAnNa *
21-01-2009, 19:26
دوستان سلام
دوستان یه چیز میخوام بگم شوخی نمی کنم
من چطوری یکم استرس پیدا کنم
به هر چی فکر میکنم
سربازی
دانشگاه
هر چی که بگید
ابزم استرس ندارم
دوستم که دانشجو هست و راهنماییم میکنه استرس داره ولی من نه
یه ماشاءالله واسه خودم بگم چیش نخورم
میگه تو که اینجوری هستی یکم باید به خودت استرس بدی

منم دقیقا مشکل شما رو دارم !
البته من به سربازی فکر نمی کنم ! :31:
تازه من سال دومیم و سمپادی هم بودم ، رو این حساب باید حداقل یه سر سوزن استرس داشته باشم ! ...
واقعا نمی دونم اونایی که استرس دارن واسه چی دارن !
لطفا چند تا دلیل قانع کننده برای استرس داشتن بگین !
اگه اینطوری پیش بره ...

Ghorbat22
21-01-2009, 21:37
سلام دوستان ....
راستش من یکی که نمونه ی بارز خونسردی تمام هستم .
خیـــــــــلی راحتم ...البته این به این معنا نیست که درس نخونم ..نه نه ..بلکه چون خالی از استرس کنکورم با آرامش بهتری مطالعه می کنم .
خیلی از دوستام به شدت دچار استرس بیجا هستند که متوجه می شم به ضررشون هست شدیدا ..!!
زندگی پر از تنش و اضطراب که خوب نیست ....
کافیه با آرامش جلو بریم ...اراده کنیم و تا جایی که می تونیم بخونیم به طور دقیق ..پس جای نگرانی نیست و اگه واقعا تلاشت رو کرده باشی یه رشته ی خوب در میای .
با تشکر

seyyedi
23-01-2009, 21:27
دوستان سلام

خب رفیق این یه نقطه ی مثبته که استرس نداری... استرس باعث افت یادگیری میشه در واقع حافظه ی هر کس تو مواقع بدون استرس چند بار بهتر از مواقع با استرس مطالب رو به خاطر میسپره... حالا شما دنبال استرسی؟![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
نمی دونم والا
البته این که خدا کمک میکنه رو بد جوری قبول دارم
آخه خونسردی زیادی هم خدی داره
یکم استرس خوبه
من میرم سر جلسه آزمون آزمایشی عمومیا رو چون هنوز خوب نخوندم میزنم اما موقع تخصصی که میشه که تا همونجایی که رو که خوندم و بلدم رو میام نگاه سوالا میکنم می بینم این رو بلدم جای اینکه جواب بدم ولش میکنم
به خودم میگم تو که بلدی واسه چی وقتم رو صرف کنم
دفعه قبل که اولین آزمون رو دادم اینطوری بودم فکر کردم فقط همین یه مرتبه هست اما بازم تکرار شد
باری آزمون بعدی باید یکم با خودم کلنجار برم ببینم چی میشه
برام دعا کنید

Vict0Ria
04-02-2009, 10:17
:40:سلام:40:
نزدیک شدن به کنکور صرفاً باعث بوجود اومدن استرس نیست ، استرس رو اطرافیان میدن، بعضی وقتام اگه خودتون رو محدود به دانشگاه کنید و فقط دانشگاه اونوقت استرس شدید میشه این همه کار هست تو این دنیا ، دانشگاه هم همون آشه و همون کاسه:3:
با همه این وجود که که معتقدم استرس مسخرِیه و آدمی که استرس داره مسخره تر از اون ولی خیلی استرس دارم (پس منم مسخره تر از اونا):45:

00990099
04-02-2009, 14:23
استرس قاتل کنکور

masih_m2000
12-04-2009, 17:15
سلام به توصیف و نظری که من دارم توجه کنید و من می گویم برای اینکه استراس نداشته باشیم برای کنکور باید حواس پرت نباشیم یعنی : باید ما تمرکز فکر داشته باشیم . حالا من مقدمه و فصل اول وفصل دوم این کتاب مفیدی که من دارم را برای شما در پایین این مطالب می گذلرم . سفارشم این است که حتما بخوانید و به نکات آن توجه ی بسیار کنید . اگر دوست داشتید و پسندید . نظر یا تشکر به آن بدهید .لطفا.


مطالعه ی موفق با تمرکز
مؤلف: م. حورایی



دوستانه



ازیکی ازفیلسوفان و مرتاضان هندی پرسیدند: آیا پس ازاین همه دانش و فرزانگی و ریاضت هنوزهم به ریاضت مشغولی؟

گفت: آری. گفتند: چگونه؟

گفت: وقتی غذا می خورم صرفاً غذا می خورم و وقتی می خوابم فقط می خوابم.

این شاید بزرگ ترین ثمره ی تمرکز است. آیا شما هم هنگام غذا خوردن می توانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و مزه ی غذا معطوف کنید، یا اینکه معمولاً از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید و چون به خود می آیید می بینید غذایتان تمام شده و جز امتلا و پری معده هیچ نفهمیده اید.

تمرکز واقعی یعنی اینکه اگرشما درطول روزبه پنج فعالیت مختلف مشغولید، درهرفعالیت صرفاً به آن فکرکنید و از افکار مربوط به کارهای دیگرآسوده باشید.

موفقیت زندگی روزانه ی ما تماماًً به میزان تمرکز ما برامور روزانه ارتباط دارد. اگر شما قادر باشید به هنگام کار فقط روی کارخود، به هنگام ورزش صرفاً روی انجام حرکات، درهنگام مطالعه فقط روی موضوع کتاب و به هنگام انجام فعالیت هنری ازقبیل موسیقی، نقاشی، خطاطی و . . . به فعالیت هنری خود توجه و تمرکز کنید، عملاً موفقیت شما به میزان چشمگیری افزایش می یابد.

تمام نوابغ جهان کسانی بودند که از قدرت تمرکز فوق العاده ای برخوردار بودند. آشفتگی و شوریدگی ذهنی، عملاً شما را به هیچ عنوان موفق نمی کند. وقتی کارمی کنید به خانواده می اندیشید، وقتی درخانواده به سرمی برید ازشغل خود نگرانید و وقتی ورزش می- کنید در اندیشه ی تحصیل هستید و وقتی درس می خوانید فکرتان هزارسو می رود. این عملاً اتلاف وقت و مؤثر نبودن است.

موفقیت یعنی تمرکز، تمرکزو تمرکز.


خواننده ی عزیز



همه ی فعالیت های انسان برای توفیق، نیازمند تمرکزاست. اما ازسلسله فعالیت های نیازمند تمرکز، مطالعه جدی ترین فعالیتی است که تمرکزدرآن نقش اساسی و محوری دارد.

خود شما بارها متوجه شده اید که پس ازمدتی که ازمطالعه تان گذشت چشمانتان روی کلمات و خطوط می دود بی آنکه حواستان به آن باشد وهمین طورشاید چند خط و یا چند صفحه را دنبال کنید و یکباره متوجه شوید حرکت چشمانتان صرفاً از زوی غریزه و عادت بوده، فوراً به عقب برمی گردید و شروع به خواندن دوباره می کنید، اما کمی جلوترمشکل تکرار می شود. این موضوع شما را بسیارخسته و کسل می کند، وقت زیادی را ازشما می- گیرد و کم کم میل به مطالعه درشما کم می شود. گاهی اوقات هم به کلمه ای از کتاب خیره می شوید و درافکارخود غوطه می خورید. پیش ازهرچیزمطمئن باشید که این مشکل و مسئله ی شما نیست و همه ی افرادی که به نوعی با مطالعه و کتاب سروکاردارند ازاین موضوع دررنجند.

برهمین اساس بخش عمده ای ازاین کتاب به راه های بهبود تمرکز درهنگام مطالعه وهنگام حضوردرکلاس می پردازد که صد البته مطالعه و عمل به آن برای تمرکز، آرامش، و شادمانی و موفقیت به همراه خواهد داشت.

درآخرذکراین نکته ضروری است که تمرکزحواس یک مهارت بی چون و چراست که نیازبه فراگیری تکنیک ها و تمرین مستمر دارد.

اینکه شما روش های کاربردی این کتاب را چند روزی تمرین کنید و بعد رهایش کنید نتیجه همان می شود که اکنون به آن گرفتارید: " عدم تمرکزحواس". تمرینات را با صبر و حوصله و متانت کافی انجام دهید. شتاب زده عمل نکنید و منظم و آرام به پیش بروید.

" لرد بایرون" می گوید: برای پیشرفت و پیروزی سه چیزلازم است: اول پشتکار، دوم پشتکار و سوم پشتکار.

این کتاب را بخوانید اگر:

مصمم هستید و اراده ی راسخ کرده اید تمرکزتان بهترشود.

تمرین ها را انجام می دهید.

و به پیشرفت خود یقین دارید.

فصل اول
واقعیت ها در: تمرکز حواس
تمرکز چیست ؟



مهم ترین علت عدم دستیابی به یک تمرکز فکرعالی، تعاریف نادرستی است که درذهن شما برای تمرکز حواس وجود دارد.

بیشتر شما تمرکز را فکرکردن به یک موضوع ویژه به صورت مطلق و کامل و صد درصد می دانید درحالی که چنین چیزی نه تنها برای شما که برای هیچ انسانی درهیچ شرایطی به هیچ عنوان ممکن نیست.

شما ابداً قادرنیستید تمام ذهن خود را به طورکامل و مطلق در اختیاریک موضوع بگذارید و بقیه ی افکار را درآن زمان از ذهن خود کاملاً حذف کنید.

زمانی که یک انسان می تواند چنین تمرکزی داشته باشد، حداکثرسه الی چهارثانیه است. یعنی تاکنون کسی نبوده که پنج ثانیه متوالی به طورمطلق، تنها و تنها به یک چیزبیاندیشد.

بنابراین، منطقی نیست که شما تعریف بالا را برای تمرکزحواس قبول کنید. چنین تعریفی، سطح توقع شما را بالا می برد. وقتی که فکردیگری به جزموضوع اصلی به ذهنتان راه می یابد و یا کوچک ترین عامل حواس پرتی را ازمحیط اطراف خود دریافت می کنید. احساس سرخوردگی می کنید و گمان می کنید که قدرت تمرکز ندارید. حال آنکه این تصور فقط ناشی از برداشت اولیه ی نادرستی است که از تمرکزداشته اید وهمین تصورعملاً شما را در تلاش برای بهبود تمرکز ناکام می سازد.

پس، اولین و مهم ترین قدم را در راه افزایش تمرکز ذهنی خود بردارید: تعریف نادرستی را که از تمرکز حواس درذهن خود دارید دگرگون کنید.


اما تعریف درست تمرکز


تمرکزحواس همان قدرمی تواند واقعی باشد که عوامل حواس پرتی واقعیت دارند.

یعنی: شما باید بپذیرید که به هرحال، همیشه عواملی حواس شما را پرت می کنند که بعضی ازآن ها منشأ ذهنی و درونی دارند و ازاندیشه ی خود شما ناشی می شوند و بعضی دیگرمنشأ محیطی و بیرونی دارند و از محیط اطراف شما نشأت می گیرند. عواملی مثل یادآوری خاطرات و تخیلات گوناگون وتجزیه وتحلیل مسائلی خارج ازچارچوب موضوع مطالعه، ازعوامل حواس پرتی درونی و عواملی مانند سروصدا، حضورمزاحم دیگران و آشفتگی مکان مطالعه ازعوامل بیرونی به حساب می آیند.

شاید بتوان ذهن انسان را به یک سیستم ارتباطی بسیارپیچیده تشبیه کرد. درهرلحظه هزاران پیام ازمحیط داخلی بدن و ازمحیط اطراف به آن مخابره می شود و درعین حال هزاران پیام ازاین مرکز به محیط داخلی بدن و محیط اطراف ارسال می گردد. اگرچه بسیاری از این مبادله ها درحوزه ی ناخودآگاه ما صورت می گیرد، بعضی از این پیام ها وارد حوزه ی آگاهی ما می شوند و ذهن ما را از موضوع مطالعه منحرف می کنند.

گفتیم که برای دستیابی به تمرکز حواس عالی، باید آن را درست تعریف کرد. برای تعریف درست هم ابتدا باید حواس پرتی را به عنوان یک واقعیت انکارنشدنی بپذیریم و بعد بگوییم : تمرکزحواس یعنی" عوامل حواس پرتی را به حداقل رساندن". با تمرین هایی که جلوتر شرح خواهیم داد، شما می توانید عوامل حواس پرتی خود را کمترو در نتیجه تمرکز حواس خود را بیشتر کنید.




تمرکز حواس نسبی است



درتعریفی که برای تمرکزحواس ارائه دادیم نسبی بودن تمرکزکاملاً نشان داده شده است. گفتیم که تمرکز هرشخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی اوتغییرمی کند. درنتیجه شما هیچ گاه ازیک میزان مشخص وثابت تمرکز برخوردارنیستند. به محض آنکه محیط شما عوض شود و یا شرایط ذهنی شما تغییرکند، میزان تمرکزشما بریک مطلب تغییرمی کند.

همچنین تمرکزحواس افراد مختلف نسبت به یکدیگر، کاملاً فرق می کند. بنابراین شما هرگزنباید خود را فرد حواس پرت و فاقد تمرکزی بدانید یا معرفی کنید، چرا که چنین چیزی حقیقت ندارد.

درست ترآن است که بگویید در این لحظه، با ذهنیت کنونی و در محیط فعلی عوامل حواس پرتی من بیشترو میزان تمرکزم کمتراست.

گفتن" من کاملاً آدم حواس پرتی هستم" و عباراتی ازاین دست، کاملاً نادرست است. این قضاوت شما درباره ی تمرکز حواستان به هیچ وجه منصفانه نیست چرا که خود شما بارها و بارها درشرایط متفاوت تمرکزهای عالی گوناگونی را تجربه کرده اید.

همیشه به خاطر داشته باشید که به هنگام قضاوت درمورد خودتان یا دیگران، واقع بین بودن با بدبین بودن خیلی فرق می کند. کسی که واقع بین است همه ی جنبه ها چه خوب و چه بد را درنظر می گیرد. به سرعت داوری نمی کند. جزئیات را می بیند و کلی گویی نمی-

کند. پس: درمورد تمرکزحواس خود واقع بینانه قضاوت کنید و واقع بینانه حرف بزنید یعنی همیشه توجه کنید که: تمرکزحواس نسبی است.


تمرکز حواس اکتسابی است



بسیاری ازشما در مواردی که نمی توانید تمرکز حواس عالی داشته باشید، می گویید: "من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم" . همین ذهنیت نادرست باعث می شود که نتوانید ازچنین تمرکزی برخوردار گردید.

تمرکز حواس به هیچ وجه ذاتی نیست. ما ژن مشخصی برای تمرکزدرمغزنداریم و هیچ یک ازما با تمرکز مادرزاد به دنیا نیامده ایم. اگرچه برخی از والدین، رفتارنوزاد خود را هنگامی که محکم شیشه ی شیررا در دست گرفته، به آن نگاه می کند و شیر را می مکد، تمرکز حواس تلقی می کنند و می پندارند که کودکشان ازتمرکز ذاتی برخورداراست. رفتار کودک صرفاً پاسخی بازتابی به محرک که شیشه ی شیر یا سینه ی مادراست، می باشد و هیج نوع تفکری درآن صورت نمی گیرد چرا که هنوز مراکزعالی مغز، کنترل رفتارکودک را به دست نگرفته اند و بنابراین تعبیر رفتارکودک به تمرکز حواس کاملاً بی اساس است.

آنچه مسلم است استعداد بالقوه ی تمرکزحواس درهمگان وجود دارد و مانند هراستعداد دیگر می توان آن را درخود رشد داد و پروراند. شما به راحتی می توانید این خصلت همگانی را درخود تربیت کنید و به عالی ترین مراتب خویش برسانید.

همه توانایی های همگانی را به عضله ای تشبیه می کنند. قوی ترین و عضلانی ترین افراد را هم که در نظربگیرید، وقتی به دنیا آمدند ازعضلاتی ساده و نرم و طبیعی مانند دیگران برخورداربودند اما تمرین و ممارست و به کارگرفتن عضلات باعث شده که آن ها به مرور در رشد عضلانی خود پیشرفت کنند و به بالاترین مرتبه ی آن که مهارت های ویژه دراستفاده ازعضلات است، برسند.

تمام استعدادهای بالقوه ی انسانی را می توان به صورت بالفعل درآورد و پرورش داد و به عالی ترین درجه ی خود را رساند.

مثلاً یک بند باز ماهر را درنظربگیرید. اوهم وقتی متولد شد مانند همه ی کودکان طبیعی دیگر، توانایی حفظ تعادل را به دست نیاورده بود. مدت ها طول کشید تا او بتواند بنشیند و دروضعیت نشسته تعادل به دست آورد، بایستد و در وضعیت ایستاده تعادل به دست بیاورد. راه برود و درحال راه رفتن تعادل خود را حفظ کند. درست مانند همه ی کودکان طبیعی دیگر. اما او با تمرینات مداوم و مکرر، استعداد حفظ تعادل خود را آن قدرپرورش داد که به یک مهارت تبدیل کرد. حالا او آنقدرتوانایی حفظ تعادل دارد که می تواند به راحتی روی یک بند حرکات پیچیده انجام دهد و تعادل خود را حفظ کند و ما را به وجد بیاورد.

حافظه و تمرکزهم دو استعداد همگانی هستند که می توانند پرورش پیدا کنند و به مهارت های ویژه تبدیل شوند.

کسانی که قادرند ضرب و تقسیم اعداد چند رقمی را درکوتاه ترین زمان ممکن انجام دهند، کسانی که می توانند با یک باردیدن، شنیدن، حس کردن یا خواندن، آنچه را که آموخته اند، تا زنده اند به خاطر داشته باشند و همه ی کسانی که ما آن ها را استثنائی و عجیب و غریب می دانیم، افرادی کاملاً معمولی هستند که یک یا چند استعداد طبیعی وهمگانی خود را تا این سطح پرورش داده اند. امروز حتی خلاقیت، که حدود صد سال پیش یک استعداد کاملاً ذاتی تصورمی شد، یک استعداد کاملاً پرورش یافته محسوب می شود.

دکتر" اسبورن" در کتاب " پرورش استعداد همگانی ابداع و خلاقیت" براین موضوع بسیارتأکید می کند و تمرینات زیادی را برای پرورش این استعداد بالقوه به خوانندگان کتاب خود می آموزند.

علت رشد روزافزون مؤسسه های پرورش نیروهای ذهنی دردنیا همین قابلیت پرورش یافتن نیروهای ذهنی و اکتسابی بودن آن هاست.

پس کاملاً ایمان بیاورید و باورکنید که به راحتی قادرید استعداد خدادادی تمرکزفکر را در خودتان پرورش دهید و نسبت به وضعیت کنونی، آن را بهبود بخشید. حتی اگرامروز فکرمی کنید که سن شما بیشترشده و یا درزندگی خود مشکلات جسمی، عاطفی و محیطی فراوان دارید، بازهم مطمئن باشید که می توانید ازقدرت تمرکزعالی برخوردارشوید به شرط آنکه روش به کارگیری صحیح این استعداد بالقوه را فرا گیرید.

به خاطرداشته باشید که اگرازیک کلید مدتی استفاده نکنید، زنگ می زند ولی تا هنگامی که کلید در قفلِِِ ِ در می چرخد و به کارگرفته می شود، هرروزبراق ترو درخشان ترمی شود.

تمام استعدادهای ما مصداق این کلید را دارند. باید آن ها را به کاراندازیم تا به استعداد های درخشان تبدیل شوند. درغیراین صورت به مرور زنگ خواهند زد.

فصل دوم
اساس تمرینات در: تمرکز حواس



تمرکزحواس دروهله ی اول یک تلاش ذهنی است برای انسجام بخشیدن به فکر و جمع وجورکردن آن.

هرچه بیشتربه این تلاش ادامه دهید، تمرکز شما بهبود می یابد و هرچه ازاین تلاش بازبمانید، تمرکز شما کاهش پیدا می کند.

امروزه تمام استعدادهای ذهنی را به تلاش و کوشش فردی وابسته می کنند. حافظه، تمرکز، خلاقیت، توانایی تدبیرو چاره اندیشی و سایرفرایندهای ذهنی هیچ یک به سن، جنس و تحصیلات بستگی ندارند.

اینکه شما دخترید یا پسر، مرد یا زن، سالمند یا جوان و . . . به هیچ عنوان دلیلی برای عدم توانایی شما درپرورش برخی ازنیروهای ذهنی نیست.

همان طورکه گفتیم، همه ی این ها به تلاش و کوشش فردی شما بستگی دارند. هم اکنون به یک شاخه ی گل فکرکنید. مسلماً پس ازچند لحظه عوامل حواس پرتی به سراغ شما می آیند که کاملاً طبیعی است.

اما کاری که شما باید انجام دهید این است که خیلی سریع افکارخود را جمع و جورکنید و به فکراول یعنی شاخه ی گل برگردید.

بعد از این تلاش دوباره لحظاتی بیش نمی گذرد که فکرشما منحرف می شود و شما باید مجدداً به شاخه ی گل برگردید.

شاید دریک تمرین پنج دقیقه ای، ده ها یا حتی صدها بارفکرتان منحرف شود. خسته نشوید و فکرخود را به هرسو رها نکنید. به محض این که متوجه شدید که از مسیر قبلی منحرف شده اید، به موضوع اصلی بازگردید.

" ملوین پاورز" درکتاب " راهنمای تمرکز بهتر" به شدت تأکید می کند که استمراریک ماهه دراین تمرین به صورت روزی پنج الی ده دقیقه ، تأثیرفوق العاده ای درتمرکزفکرشما دارد.


تمرین



زمان مشخصی را انتخاب کنید. هرزمانی که دوست دارید. مثلاً ساعت ده شب.

ازامروزهرشب ساعت ده تا ده و ده دقیقه به مدت یک ماه تمام به یک موضوع ویژه فکر کنید. توجه داشته باشید که دست کم باید چهارالی پنچ شب متوالی به یک تصویرثابت فکرکنید. تصویری که مورد علاقه ی شما باشد. زمانی تصویررا عوض کنید که احساس کنید این تصویردیگردرشما انگیزه ایجاد نمی کند و تکراری شده است.

تلاش کنید که فکرتان منحرف نشود. به همان روشی که گفتیم به محض انحراف ذهن از موضوع اصلی، به آن بازگردید. به مرورمی بینید که رفته رفته میزان انحراف های ذهنی شما کاهش می یابد. به طوری که در روزبیستم حتی کمترازپنج بار درطول ده دقیقه فکرتان منحرف می شود.

فراموش نکنید که استمراربک ماهه دراین تمرین بسیارحائزاهمیت است. نکته ی دیگر این که حتماً به موضوع مورد علاقه ی خود فکرکنید، به ویژه درروزهای اول تمرین. چرا که هرآنچه مورد علاقه است خود به خود ایجاد تمرکزمی کند. بعداً دراین باره بیشترشرح خواهیم داد.


نگاه کردن به یک جسم


برای شروع تمرین به هیچ عنوان با چشم بسته تمرین نکنید. چون دیدن یک تصویر عینی و ملموس، بسیارساده ترازتماشای یک تصویرذهنی است.

مثلاً سیبی را جلوی خود بگذارید وهمان گونه که دقیقاً به آن نگاه می کنید به آن فکر کنید. هربارکه متوجه شدید به اصطلاح ماتتان برده وذهنتان منحرف شده، دوباره توجه خود را به سیب معطوف کنید تا زمانی که ده دقیقه تمام شود.


دیدن یک جسم با چشم بسته


پس ازچند روز دیدن اشیاء با چشم بازو فکرکردن به آن، وقتی که احساس کردید دراین کارمهارت یافتید، همان جسم، یا شیئی دیگر را درذهن خود ببینید و به آن فکرکنید.

درجایی آسوده بنشینید. چشمان خود را ببندید و به تصویرذهنی خود توجه کنید. هربارکه ذهنتان فرارمی کند و به تصویرها و افکاردیگرمتمایل می شود با تلاشی ساده و آرام به تصویرذهنی خود برگردید.


نگاه کردن به یک اسم معنی با چشم بسته یا باز


بعد ازچند روزمداومت در مرحله ی دوم تمرین، کمی آن را برای خود دشوارترکنید. اینک به اسامی معنی توجه کنید. به محبت، فداکاری، خشم، شادی، هیجان و . . .

چون اسم های معنی تصویرعینی ندارند، بهترآن است که آن ها را دروجود یک شخص مورد علاقه ببینید. مثلاً شادی وهیجان را درچهره ی دوست صمیمی خود و یا فداکاری و محبت را درچهره ی مادریا پرستاری که شب هنگام بربالین کودکی بیمارایستاده است واز او مراقبت می کند ببینید.

تمرکزپیدا کردن براسامی معنی، قدرت تمرکز فکرشما را بسیارعالی می کند، به شرط آنکه درمراحل 1 و 2 تمرین مهارت کسب کرده باشید.

در روزهای آخرشما می توانید به مفاهیم گسترده تروعمیق تری که تصاویردنباله داری را شامل می شوند فکرکنید البته به صورت منظم و منسجم.

مثلاً جنگ، مفهوم گسترده ای است که تصاویرفراوانی را درذهن شما تداعی می کند. این تصاویررا با یک نظم خاص دنبال کنید. مثلاً ابتدا حمله ی هواپیماها، بعد بمباران مناطق نظامی، بعد خشم افراد، تشکل نظامی، حمله بردشمن، تیراندازی، جنگ تن به تن وسپس غلبه وفتح وپیروزی.

این تصاویردنباله دار را همیشه با یک نظم ثابت و مشخص درذهن خود بیاورید و دنبال کنید.


چگونه فکرکنیم ؟


شاید شما هم با این مشکل مواجه باشید که نمی دانید چگونه فکرکنید و یا وقتی که به فکر کردن مشغول هستید، مطمئن نیستید که دارید فکرمی کنید یا نه.

" کوین ترودا" رییس مؤسسه ی حافظه ی آمریکا و نویسنده ی کتاب " تکنیک های تقویت حافظه" در کتاب خود می نویسد: تصاویر، پایه های فکری ما هستند، یعنی همیشه تصاویرافکار را می سازند. تا تصویری نباشد فکری نیست و هروقت تصویرایجاد شد تفکر صورت می گیرد. پس بهترین راه برای آن که مطمئن شوید درحال فکرکردن هستید این است که ببینید تصویردارید یا نه. اگرتصویردارید، مسلماً درحال فکرکردن هستید.


اگردرتجسم مشکل دارید


درمرحله ی اول تمرین، شما جسمی را با چشم بازمی بینید. بنا براین تصویرعینی دارید که به دنبال آن اندیشه خواهد بود.

اما درمرحله ی دوم تمرین، گاهی احساس می کنید که درساختن تصاویرذهنی مشکلات فراوان دارید یا ادعا می کنید که تصویری نمی بینید و فقط احساسی ازیک تصویر دارید.

بهترین راه برای ایجاد مهارت در دیدن تصاویرذهنی، توالی انجام مراحل 1 و 2 است یعنی اینکه ابتدا تصویری را با چشم بازببینید و سپس آن را فوراً با چشم بسته ببینید. هروقت تصویرمحو یا کمرنگ شد دوباره چشم را بازکنید و تصویرواقعی را ببینید و پس ازنگاه دقیق، مجدداً چشم خود را ببندید و تصویرذهنی آن را مشاهده کنید.

این عمل خیلی زود نتیجه می دهد و شما درساختن تصویرذهنی مهارت پیدا می کنید.

خوانندگان کتاب های روان شناسی موفقیت، معمولاً خیلی با مشکل دیدن تصویرذهنی مواجه می شوند. وقتی به شخصی گفته می شود که مثلاً " خودت را دریک باغ پرازگل ببین" می گوید: " من قادرنیستم خودم را ببینم" . به همین علت است که خیلی ازخوانندگان این کتاب ها نمی توانند این تمرین مؤثر را که پایه و اساس " تجسم خلاق" است انجام دهند. به این افراد توصیه می کنیم که تصویرخود را به دقت درآینه نگاه کنند. سپس با چشم بسته خود را مجسم نمایند و به همان صورت که درمورد اشیاء شرح دادیم، هروقت تصویرکم رنگ یا محو شد دوباره چشمان خود را بازکنند و تصویرواقعی خودشان را ببینند.

بعد ازمدتی به راحتی می توانند خودشان را مجسم کنند و تمرینات این کتاب ها یا کلاس ها را به خوبی انجام دهند.


یک سؤال دیگر


درمرحله ی اول تمرین ممکن است با این سؤال مواجه شوید که مثلاً وقتی سیب را می- بینیم به چه چیزآن فکرکنیم؟

ما مؤکداً پاسخ می دهیم: به هیچ چیز. فقط تصویر را ببینید، فکرخود به خود ایجاد می- شود. رنگ، شکل، لکه های کوچک، اندازه، نوع و . . .


چند روز تمرین کنیم؟


قراربود که تلاشی ذهنی به مدت یک ماه و هرروز ده دقیقه برای انسجام بخشیدن به افکارخود داشته باشید. می توانید هرهفته ازاین ماه را به انجام یک مرحله اختصاص دهید. هفته ی اول: مرحله ی اول، هفته ی دوم : مرحله ی دوم، هفته ی سوم: مرحله ی سوم ( فکر کردن به اسم معنی )، هفته ی چهارم: مرحله ی چهارم ( فکرکردن به مفاهیم گسترده و دنباله دار) .

شما می توانید بیشترتمرین کنید مثلاً ده دقیقه صبح و ده دقیقه شب. اما ما معمولاً تمرینات فراوان را توصیه نمی کنیم تا شما علاقه و استمرارخود را ازدست ندهید و زود خسته نشوید. بهتراست ازهرگونه شتاب و فشارزیاد که ناشی ازاشتیاق فراوان شما در روزهای اول است، بپرهیزید. " استمرار" شرط اول موفقیت دراین تمرین است و " وارد شدن درهرمرحله به شرط موفق شدن درمرحله ی قبل" شرط دوم.