PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : آموزش دكمه ها، منوها و گزينه هاي دوربين هاي ديجيتال



Excel-VB
11-12-2008, 14:17
با سلام
اميدوارم دوستان عزيز استفاده لازم را ببريند:

در این درس من از منوهای یک دوربین که تصادفی انتخاب شده استفاده خواهم کرد. سایر دوربین ها هم کمابیش به همین شکلند. فقط ممکن است جای دستورات با هم فرق کند. یا بعضی دوربین ها بجای این همه کلید صفحه نمایشی لمسی داشته باشند. (البته به نظر من امتیاز چندان خوبی هم نیست چون سرعت کار را کم می کند) اما علامت ها و استاندارد ها معمولاً یکسانند. من هم تاکیدم معرفی امکانات معمولاٌ مشترک این دوربین هاست. بنابراین علایم و امکاناتی که خاص این دوربین بخصوص بوده اند را معرفی نکرده ام.
اول قیافه دوربین و کلیدها را ببینیم:



گیج نشدید که؟ نگران نباشید اینها همه واسه اینه که شما فکر کنید من خیلی سرم میشه! آخر دوره اما متوجه میشوید که این خبرا نیست! از تعریف کلید ها شروع می کنیم:
چرخنده انتخاب وضعیت (از راست به چپ در این عکس)
۱ - وضعیت فیلمبرداری : این که اسمش روشه، گفتن داره؟ در ضمن قرار شد مافقط عکاسی کنیم!
۲ - عکاسی پانوراما: پانوراما یعنی عریض. در این حالت شما با حرکت دادن افقی دوربین چند عکس متوالی می گیرید و دوربین با چسباندن آنها به هم یک عکس عریض تولید می کند. بعدها در قسمت تکنیک های عکاسی بیشتر صحبت می کنیم.
۳ - تعیین موقعیت و هدف عکاسی ، SCN : همان وضعیت های از پیش تعیین شده اند، با کمی جزئیات بیشتر. مثل عکاسی پرتره، کوهستان، زیر آب و ...۴ - حالت های از پیش تعیین شده عکاسی: این وضعیتها برای تنبل ها طراحی شده اند. زیاد به درد شما نمیخورند. با نگاه به ایکن ها می توانید وضعیت مناسب را انتخاب کنید.
۵ - وضعیت خودکار: بزودی با دیدن این وضعیت بدنتان کهیر خواهد زد! شما که دارید عکاسی یاد می گیرید با این وضعیت اصلاً کاری ندارید. بگذارید برای هرکس که این مجله را نخوانده! معمولاً علامت آن اگر ننوشته باشد Auto ؛ یک مستطیل سبز رنگ است.
۶ - وضعیت برنامه ریزی شده: اگر وضعیت خودکار را وضعیت بی سوادها بنامیم. این وضعیت کم سوادهاست! علامت آن غالباً یک P است. کمی بیشتر از وضعیت خودکار به شما آزادی عمل می دهد. اما در کل این وضعیت هم برای شما ساخته نشده!
۷ - اولویت شاترTv: آهان! اینجا یکی از جاهایی است که معمولاً من و شما با آن کار داریم! شاتر تعیین کننده زمان نوردهی است. طبق معمول بعداً راجع به آن صحبت می کنیم. علامت این وضعیت در تمام دوربین ها Tv است.
در این وضعیت شما زمان نوردهی را تعیین می کنید و دوربین به عنوان دستیار شما سایر تنظیمات را انجام میدهد.۸ - اولویت دیافراگم: علامت این وضعیت Av است. دیافراگم مقدار نور ورودی را تعیین می کند. چیزی مثل مردمک چشم که تنگ و گشاد می شود.در این وضعیت شما اندازه دیافراگم را تعیین می کنید و دوربین سایر تنظیمات را انجام میدهد. توضیح بیشتر بماند تا وقتی که راجع به خود عکاسی صحبت کردیم.
۹ - وضعیت کاملاً دستی: اینجا محل عکاس های حرفه ای است! یعنی شما! وقتی دوربین را در این وضعیت می گذارید به همه اعلام کرده اید که مقالات من را تا به آخر خوانده اید! و می خواهید از عکاسی لذت ببرید. نماد آن همیشه M است
کاربرد این وضعیت وقتی است که می خواهید شخصا ً روی نتیجه کاملاً کنترل داشته باشید. چون دوربین به عنوان دستیار اصولاً موجود احمقی است! و نمی تواند خیلی چیزها را تشخیص بدهد. مثلاً عکسی مانند این را :



اگر با وضعیت خودکار بگیرید ، دوربین برای نور پس زمینه تنظیم می شود و چون نور پس زمینه بسیار قوی تر از نور سوژه است، احتمالاً فلاش هم نمی زند و صورت کودک سیاه می شود. و اگر نور را بعضی دوربین ها برای صورت بچه تنظیم کنند زمینه می سوزد. در تکنیک های عکاسی راجع به این موضوع هم صحبت میکنیم.
نمای پشت



۱ - انتخاب وضعیت کار: دوربین یا نمایشگر؟ نمادهای این دووضعیت تقریباً جهانی اند. با تغییر حالت این کلید منو ها هم تغییر می کنند.
۲ - تعیین درجه روشنی و تاریکی عکس: این دکمه هم چیز مفیدی است. با این دکمه به دوربین می گویید که عکس را روشنتر بگیرد یا تاریکتر. فرض کنید می خواهید از فردی مقابل زمینه روشن عکس بگیرید. در این حالت نورسنج دوربین به اشتباه می افتد و چون بیشتر زمینه روشن است ، دوربین مقدار نور را کمتر می کند و در نتیجه ممکن است فرد مذبور سیاه تر به نظر آمده و اختلافات خانوادگی تشدید شود! با این دگمه به دوربین می گویید عکس را آنقدر روشن بگیر که این قاقالی سیاهه بشه مثل خودم!عکس این وضعیت هم وقتی است که از کسی با لباس روشن مقابل زمینه تیره عکاسی می کنید. اگر این دکمه را به کار نگیرید، عکس روح او را گرفته اید!
۳ - فرمان پرینت: در مدل هایی که مستقیماً به پرینتر وصل می شوند. این دکمه دستور پرینت میدهد.
۴ - تعیین تکلیف فلاش: اگر از وضعیت خودکار استفاده می کنید که هیچ! فلاش هر وقت لازم باشد خودش می زند. اما در سایر وضعیت ها با این کلید به فلاش می گویید بزند یا نزند. مثلاً گاهی در آفتاب از کسی عکاسی می کنید. افراد – دور از جون شما - بی اطلاع ، و همینطور نورسنج دوربین، فکر می کنند نیازی به فلاش نیست. در نتیجه تمام چروک ها و خال های گوشتی ریز روی صورت یک خانم، همچین قلپی می زنه بیرون! اما شما با زدن این دکمه ، ضمن محافظت از ملاجتون ، به دوربین می گویید : احمق من تازه باهاش آشتی کردم. فلاش بزن چروکاش کمتر بیافته! به این فلاش می گویند نور پر کننده.همینطور اگر در نور غروب بخواهید یک عکس همچین رومانتیک از فرد بخصوصی بگیرید، دستیار کودنتان زرتی فلاش خواهد زد! با این دکمه و خاموش کردن فلاش به او می گویید : بی احساس، مگه نمی بینی طرف هنوز مونکاشته!
۵- دکمه انتخاب: با کلید چهار وضعیتی دور این کلید بین منوها حرکت می کنید و با فشار دادن این دکمه وضعیت مورد نظرتان را انتخاب خواهید کرد. مثل کلید OK روی کنترل تلویزیونتان.
۶- دکمه ماکرو: عکس این گل را روی هر دوربینی دیدید، یاد من نیافتید! این نماد عکاسی از اشیاء بسیار ریز در فاصله بسیار نزدیک است. به این نوع عکاسی میگن ماکرو. مثل این:
۷ - احضار منو: با زدن این کلید منو احضار می شود. راستی تا حالا سعی کردید توانا بود هرکه دانا بود رو معنی کنید؟ در قسمت بعدی راجع به منو ها صحبت میکنیم.
۸ - منظره یاب: در این مدل منظره یاب از نوع بسیار قدیمی است که کمی با عکس نهایی اختلاف منظر دارد. اگر دوربین شما هم از همین نوع است فقط جایی از منظره یاب استفاده کنید که مجبورید. مثل آفتاب شدید. بعضی مدل ها هم منظره یاب ندارند در این مدل ها هنگام عکاسی در آفتاب از سایه بان استفاده می شود. این وسیله روی LCD نصب می شود تا روی پرده را سایه بیاندازد.در قسمت بعدی با هم راجع به منوهای مشترک صحبت می کنیم.


پ.ن: برگه از سايت سولي گرافيك جناب آقاي اميرهوشنگ سليماني

Excel-VB
11-12-2008, 14:24
مثلاً در وضعیت P اغلب دوربین ها ، دوربین عملاً به نوعی در وضعیت اولویت دافراگم قرار می گیرد. بدین معنی که به شما فقط اجازه کنترل دیافراگم را می دهد و خودش سرعت را تعیین می کند. وقتی ایزو را هم 100 تعریف می کنید دوربین عملاً چاره ای ندارد جز اینکه سرعت را کم کند وچون اغلب از سه پایه هم استفاده نمی کنید، نتیجه عکسی است اصطلاحاً Blur شده (ترجمه اش را نمی دانم ولی فکر می کنم مات غلط است)
حتی اگر از سه پایه هم استفاده کنید ، عکاسی از سوژه های انسانی با سرعت های کم بسیار مشکل است.
اگر اشکال بالایی را بخواهید رفع کنید مجبورید دیافراگم را باز کنید. در نتیجه عمق میدان به شدت کم می شود و نتیجه اینبار عکسی است Flow (باز هم مات ترجمه اش می کنند آما با مات قبلی فرق دارد!)
هر دو اشکال بالا با زیاد شدن فاصله کانونی (زوم حتی اپتیکال) به شدت تشدید می شوند
در محیط های بسته ، با فلاش یا بی فلاش به هیچ عنوان بیشتر از 3 متر از سوژه فاصله نگیرید و از زوم هم استفاده نکنید
اساس فوکوس خودکار بر مبنای ایجاد حداکثر شارپنس در لبه هاست. بنابراین وقتی نور کم است یا نقطه فوکوس را روی یک سطح صاف قرار داده اید دوربین به خطا می افتد. برای رفع این مشکل پیشنهاد می کنم روی چشم های سوژه فوکوس کنید. معمولاٌ نتیجه بهتری می دهد تا فوکوس روی بینی یا لباس.
این اشکال را نیز فرنگی ها Out of focus می گویند که بازهم مات ترجمه می شود
نتیجه این اشکال هم عکسی است که رنگ آن ممکن است مات تعبیر شود. یا به اصطلاح حرفه ای تر ها کنتراست پایین یا زیادی بالا.
تنظیمات تراز سفیدی را تغییر دهید. مود نورسنجی را عوض کنید (نقطه ای ، مرکزی ، کل کادر) هرکدام از این مودها برای یک محیط و یک شرایط ویژه مناسب است




زمان شاتر نسبت عکس با اندازه دیافراگم دارد. یعنی هرچه دیافراگم بازتر و نور ورودی بیشتر باشد، زمان نوردهی باید کوتاهتر شود. اعداد شاتر هم مثل دیافراگم استاندارد و در واقع مخرج کسری هستند که صورت آن یک ثانیه است. پس هرچه بزرگتر می شوند نوردهی کمتر می شود. به این شکل : 1 – 2 – 4 – 8 – 15 – 30 – 60 – 125 – 250 – 500 – 1000 تا 4000البته دوربین های مختلف ممکن است اعداد بینابینی را هم داشته باشند.
علاوه بر این اعداد، دوربین شما ممکن است یک وضعیت دیگر هم داشته باشد به نام Bulb یا اختصاراً B در این وضعیت با فشار دکمه شاتر باز می شود و تا زمانی که دوباره دکمه شاتر را بزنید باز می ماند. این وضعیت مناسب عکسبرداری از مثلاً رعد و برق است

پ.ن: برگرفته از سايت سولي گرافيك جناب آقاي سليماني

Excel-VB
26-12-2008, 11:27
سیستم فوکوس خودکار چگونه کار می کند؟

فوکوس خودکار یک سیستم ارزشمند است که امروزه در بیشتر دوربینها وجود دارد و باعث صرفه جویی در زمان می شود. در بیشتر حالات، این سیستم به بالاتر رفتن کیفیت عکسی که می گیریم کمک زیادی میکند.
در این مقاله، در مورد دو نوع سیستم فوکوس خودکار موجود مطالبی را خواهید آموخت. ضمنا ترفندهایی را یاد می گیرید که از مات شدن عکسهایتان بر اثر اشتباه سیستم فوکوس خودکار جلوگیری نمایید.
فوکوس خودکار چیست؟
سیستم فوکوس خودکار یا اتوفوکوس (AF) را می توان سیستم فوکوس برقی نیز نامید، چون از یک کامپیوتر برای به حرکت در آوردن یک موتور مینیاتوری و فوکوس لنز برای شما بهره می‌گیرد. فوکوس عبارت است از حرکت به عقب و جلوی اجزائی از لنز تا زمانی که دقیق‌ترین تصویر ممکن بر روی فیلم یا سنسور تصویر تشکیل شود. باتوجه به فاصله سوژه از دوربین، لنز باید فاصله مشخصی از سنسور بگیرد تا بتواند تصویر واضحی را تشکیل دهد.
در بیشتر دوربین‌های پیشرفته، فوکوس خودکار یکی از امکانات خودکاری است که برای راحتی گرفتن عکس در دوربین تعبیه شده است. کلا دو نوع سیستم فوکوس خودکار وجود دارد: سیستم فعال و غیر فعال، در بعضی از دوربین ها ممکن است از ترکیبی از این دو سیستم استفاده شود. بطور کلی، در گذشته، دوربینها بیشتر از سیستم فعال استفاده می‌کردند، در حالی که بیشتر دوربینهای SLR حرفه‌ای با لنزهای قابل تعویض و دوربین های اتوماتیک امروزی، از سیستم‌های غیر فعال بهره می‌گیرند.

فوکوس خودکار فعال
در سال 1986، شرکت پولاروید از نوعی سیستم فاصله یاب صوتی (سونار)، مشابه آنچه که زیر دریایی‌ها در زیر دریا بکار می‌برند، برای یافتن فاصله دوربین تا سوژه استفاده نمود. این دوربین با یک پخش کننده، اصواتی با فرکانس بسیار بالا منتشر می کرد و سپس امواج برگشتی را دریافت می‌نمود. این مدلها که شامل Polaroid Spectra و SX-70 بودند، زمانی را که طول می‌کشید تا امواج برگشتی اولتراسونیک به دوربین برسند محاسبه نموده و فوکوس لنز را بر اساس آن تنظیم می کردند. استفاده از صوت، محدودیتهای خاص خود را داشت، مثلا اگر می‌خواستید از درون یک اتوبوس با پنجره‌های بسته عکس بگیرید، امواج صوتی بجای برخورد به سوژه مورد نظر در بیرون اتوبوس، به شیشه برخورد میکرد و باعث می شد تا دوربین در فوکوس اشتباه نماید.
این سیستم پولاروید، یک سیستم کلاسیک فعال محسوب می‌شد. این سیستم بخاطر این فعال نامیده می‌شد که دوربین برای تشخیص فاصله جسم تا دوربین، چیزی را از خود انتشار می‌داد (در این مورد امواج صوتی).
سیستم فوکوس خودکار فعال روی دوربین‌های امروزی، بجای امواج صوتی از سیگنالهای مادون قرمز استفاده می‌کنند که برای فوکوس روی اشیائی تا فاصله 6 متر و کمی بیشتر تا دوربین عالی عمل می‌کند. سیستم‌های مادون قرمز از تکنولوژیهای مختلفی برای سنجش فاصله جسم استفاده می‌کنند. این سیستمها معمولا شامل تکنولوژیهایی نظیر:
- مثلث بندی
- سنجش میزان نور مادون قرمز برگشتی از جسم
- زمان
می‌باشند.
مثلا در این سند ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) سیستمی شرح داده شده که یک پالس نور مادون قرمز را به سمت جسم می تاباند و از میزان نور بازتاب شده برای تشخیص فاصله جسم تا دوربین استفاده می‌کند. سیستم مادون قرمز، یک سیستم فعال محسوب می‌شود، چون دوربین همیشه باید یک انرژی نوری مادون قرمز نامرئی را هنگام فوکوس به بیرون دوربین بفرستد و آن را پس بگیرد.
تصور دوربینی که مانند پولاروید بجای امواج صوتی امواج مادون قرمز به بیرون می‌فرستد، کار مشکلی نیست. جسم نور مادون قرمز را به سمت دوربین منعکس می‌کند و ریزپردازنده دوربین، زمان بین ارسال و دریافت امواج را محاسبه می‌کند. با این اختلاف زمانی و مشخص بودن سرعت امواج، می توان فاصله دقیق را محاسبه نمود و به موتورهای لنز، فرمان لازم برای حرکت به سمت جلو یا عقب، برای رسیدن به فاصله مورد نظر را صادر کرد. این فرآیند فوکوس تا زمانی که کاربر شاتر را تا نیمه فشرده نگاه داشته باشد مرتب تکرار می شود. تنها تفاوت بین این سیستم و سیستم اولتراسونیک در سرعت پالسها می‌باشد. امواج اولتراسونیک با سرعت صدها کیلومتر در ساعت حرکت میکنند (شرعت صوت)، در حالی که سرعت امواج مادون قرمز صدها هزار کیلومتر در ثانیه (سرعت نور) است.
سنجش امواج مادون قرمز نیز دچار مشکلاتی می‌باشد. مثلا:
- یک منبع امواج مادون قرمز از یک شعله آتش (مثلا شمع‌های کیک تولد) می‌تواند سنسور سیستم مادون قرمز را دچار سردرگمی نماید.
- یک جسم سیاه می تواند شعاع نوری مادون قرمز را جذب نموده و برگشتی نداشته باشد.
- شعاع مادون قرمز ممکن است توسط چیزی جلوتر از سوژه مورد نظر برگشت داده شود و به سوژه مورد نظر ما نرسد.
یکمزیت سیستم فوکوس فعال این است که براحتی در تاریکی مطلق کار میکند و عکاسی با فلاش را بسیار موثر و راحت می‌کند.
روی هر دوربینی که از سیستم مادون قرمز استفاده می‌کند، می توانید هم پخش کننده نورمادون قرمز و هم دریافت کننده آن را در جلوی دوربین، تقریبا نزدیک منظره یاب مشاهده نمایید.
برای استفاده موثر از سیستم فوکوس خودکار مادون قرمز، باید مطمئن شویم که هم پخش کننده و هم دریافت کننده مادون قرمز مسیر باز و بدون تداخلی تا سوژه مورد نظر دارند و مثلا در جلوی آنها یک توری یا نرده _همانند قفس‌های باغ وحش – وجودندارد. اگر سوژه دقیقا در وسط نباشد، ممکن است نور از جسم دیگری که مد نظر ما نیست بازگردانده شود و فوکوس در نقطه اشتباه صورت بگیرد. بنابر این باید همیشه هنگام فوکوس سوژه را در میان کادر قرار داد. اشیاء بسیار درخشان یا نورهای درخشان ممکن است تشخیص نور برگشتی برای دوربین را با مشکل مواجه نمایند، بنابر این تا حد ممکن از قرار دادن چنین مواردی در کادر اجتناب نمایید.
(ادامه دارد)

Excel-VB
26-12-2008, 11:29
سیستم‌ها فوکوس خودکار غیر فعال
سیستم‌های فوکوس خودکار غیر فعال در بیشتر دوربین های slr و اتوماتیک امروزه مشاهده می شود و فاصله جسم تا دوربین را با تحلیل کامپیوتری تصویری که دریافت می‌کند انجام می‌دهد. دوربین منظره واقع در کادر را در نظر می‌گیرد و با عقب و جلو بردن لنز، بهترین فوکوس ممکن را جستجو می‌کند.
سنسور فوکوس مورد استفاده یک ccd است (از جنس همان سنسورهای تصویر دوربین‌های دیجیتال) که ورودی الگوریتم‌هایی را که کنتراست اجزاء واقعی تصویر را محاسبه می‌کند، فراهم می‌نماید. سنسور ccd مورد استفاده معمولا یک نوار باریک 100 یا 200 پیکسلی است. نور تشکیل شده از لنز به این باریکه برخورد می‌کند و ریز پردازنده دوربین مقادیر شدت نور در هر پیکسل را مورد بررسی قرار می‌دهد.
ریز پردازنده دوربین به پیسکلهای روی نوار سنسور نگاه میکند و تفاوت شدت نور در سلولهای همجوار را اندازه می‌گیرد. اگر منظره خارج از فوکوس باشد، پیسکلهای مجاور دارای شدت نورهای مشابه هم می‌باشند. ریزپردازنده لنز را حرکت می‌دهد و دوباره پیکسلهای سنسور را بررسی میکند و می‌بیند که آیا اختلاف بین شدت نور پیکسلهای مجاور بیشتر شده (رو به فوکوس) یا کمتر شده است. سپس ریزپردازنده به جستجوی نقطه‌ای می‌پردازند که بیشترین اختلاف شدت بین پیکسلهای مجاور وجود داشته باشد، این نقطه، بهترین موقعیت فوکوس است. به تفاوت پیکسلها در مستطیل‌های قرمز توجه نمایید: در مستطیل بالایی، تفاوت در شدت نور بین پیکسلهای مجاور بسیار جزئی است، در حالی که در مستطیل پایینی، این تفاوت بیشتر شده است. چیزی که در مستطیل‌های قرمز میبینید، همان چیزی است که ریز پردازنده دوربین می‌بیند و بر اساس آن موتور لنز را به عقب و جلو می‌برد.
در سیستم غیر فعال فوکوس باید نور و کنتراست در تصویر وجود داشته باشد تا بتواند وظیفه خود را بخوبی انجام دهد. در تصویر باید جزئیاتی موجود باشد تا کنتراست کافی ایجاد نماید. اگر بخواهید از یک دیوار خالی یا یک جسم بزرگ با رنگ یکنواخت عکس بگیرید، دوربین نمی‌تواند پیکسلهای مجاور را مقایسه نماید و بنابر این در فوکوس دچار مشکل می‌شود.
در سیستم فوکوس غیر فعال همانند سیستم های فعال مادون قرمز یا اولتراسونیک، محدودیتی برای فاصله جسم تا دوربین وجود ندارد. ضمنا سیستم فوکوس غیر فعال، براحتی از میان یک پنجره نیز فوکوس را براحتی انجام میدهد، چون آن هم، همانطور که شما می‌بینید، تصویر را می‌بیند.
سیستم‌های فوکوس غیر فعال معمولا نسبت به جزئیات در راستای عمودی واکنش نشان می‌دهند (یعنی سنسورهای فوکوس معمولا افقی قرار گرفته‌اند). وقتی دوربین را بصورت افقی نگاه داشته‌اید، سیستم فوکوس غیر فعال برای فوکوس روی یک کشتی واقع در افق مشکل دارد، ولی براحتی روی یک میله پرچم فوکوس می‌کند. اگر دوربین را در وضعیت افقی معمولی نگاه داشته‌اید، سعی نمایید روی لبه‌های عمودی اشیاء فوکوس نمایید. برعکس در صورتی که دوربین را در وضعیت عمودی نگاه داشته‌اید، بهتر است روی جزئیات افقی فوکوس نمایید.
در طراحی دوربین‌های جدیدتر و گرانقیمت‌تر سعی شده که از ترکیبی از سنسورهای افقی و عمودی برای حل این مشکل استفاده شود. اما هنوز جلوگیری از سردرگمی دوربین بر اثر فوکوس روی اجسام با رنگ یکنواخت بر عهده عکاس است.
باید با نگاه کردن از درون منظره یاب به یک تصویر کوچک یا کلید برق بر روی یک دیوار بزرگ خالی، ببینید سنسور فوکوس خودکار دوربین‌تان چه سطحی را می‌پوشاند. دوربین را از راست به چپ حرکت دهید و ببینید در چه نقطه‌ای دچار سردرگمی می شود. نقطه حساس و موثر فوکوس را در دوربینتان پیدا نمایید و برای فوکوس دقیق‌تر و سریع‌تر، سوژه مورد نظر را در این نقطه قرار دهید و بعداز فوکوس کادربندی لازم را برای عکس انجام دهید.
(ادامه دارد)

Excel-VB
30-12-2008, 22:24
چند نکته بصورت فشرده:

در شب یا نور کم یا باید iso را بیشتر کرد یا از سه پایه استفاده کرد و یا از فلاش
برای تنظیم قدرت فلاش دکمه ذره بین که + وسطش می باشد را زده که منوی دوم می آید و پایینش تعیین قدرت فلاش است

لنز 70-300 vr لنزی هست با کیفیت ساخت مناسب و شارپنس خوب در فاصله 70 تا 200 میلیمتر. ولی از 200 تا 300 میلیمتر سافت میشه که برای جبران باید دیافراگم رو ببندید




H9 و H50 این قابلیت را دارند:
AE Bracketing = امکان گرفتن 3 عکس پشت سر هم با نوردهی مختلف بصورت اتوماتیک
WB Bracketing به ترتیب وایت بالانس را زیاد می کند
Color Bracketing به ترتیب رنگ را زیاد می کند



کاربرد اصلی عدد F میزان نور وارده به دیافراگم است و محوکردن اثر آن است!
وقتی سرعت شاتر بالا باشد و F پایین در شب هم می توان با ISO پایین عکس های شارپ و خوبی گرفت

اگر در محیط‌هایی که نور کافی ندارد و از سوژه‌های ثابت و بر روی پایه عکاسی می کنید ، به شما توصیه میکنم که دوربین رو در حالت p قرار بدهید و از داخل منوی اون ایزو رو رو کمترین عدد قرار بدهید. تا نویز به حداقل ممکن برسد.
یا اینکه با ایزوهای مختلف در شرایط نوری مختلف اونقدر عکاسی کنید که بتونید تشخیص بدهید که برای چه نوری و چه سوژه‌ای کدوم ایزو مناسبتر هست. و بعد نسبت به شرایط مختلف خودتون مقدار ایزو رو تعیین کنید

Excel-VB
30-12-2008, 22:25
و چند نکته دیگر:

AE Bracketing
این امکان یه قابلیت خوب هست که در بعضی دوربین ها دیده میشه که با استفاده از اون به شما این امکان رو میده بتونید سه عکس پیای با نوردهی متفاوت بگیرید . یعنی وقتی شاتر رو میزنید دوربین پشت سر هم سه عکس میگیره که به ترتیب نور در عکس زیاد تر میشه و شما بعدا میتونید یکی رو که بهتر شده انتخاب کنید .

این مود دو کاربرد خوب داره . یکی اینکه شما در موقعیتی باشید که دقیقا نمی تونید مقادیر دوربین رو تنظیم کنید و روی خوب شدن عکس شک دارید . این تنظیم به شما کمک زیادی میکنه .

کاربرد بعدیش در ساخت عکس های HDR هست که یه تکنیک تو عکاسیه و جای توضیحش اینجا نیست




LX3
در مد P : تنها با تغییر دادن ISO نورسنجی را به دوربین می سپاریم

برای عکاسی در کم نور با این دوربین حتما نیاز نیست ISO را بالا ببریم کافی است دیافراگم را باز انتخاب کنیم




آموزش مد ها

مود برنامه‌ريزي‌شده اتوماتيک [P]، اولويت شاتر اتوماتيک [S]، اولويت ديافراگم اتوماتيک [A] و تنظيمات دستي [M]




H50

جالب ترین قابلیتی که در H50 توجه من را به خودش جلب کرد امکان تنظیم NR بود. در H7 و H9 وجود تصاویر soft واقعاً آزار دهنده بود، مخصوصاً برای کسانی مثل من که وسواس زیادی در دیده شدن جزئیات دارند. این اصلاً خوب نیست که NR در همه کنتراست ها فعال باشد و خیلی خوب است که سونی در H50 اجازه تنظیم NR را می دهد. البته تا عملاً این دوربین به کار گرفته نشود نمی توان تشخیص داد که آیا واقعاً سونی آنچه ادعا کرده را انجام داده یا خیر. مثلاً در H9 هم وضعیت sport mode گنجانده شده بود و تبلیغ زیادی هم روی آن شد اما عملاً این قابلیت هیچ کارایی نداشت. حالا سونی در H50 ادعا کرده که قابلیت sport mode هم بهبود یافته و باید دید که آیا واقعاً اینطور است.

Excel-VB
30-12-2008, 22:31
سلسله مقالات زیر برگرفته از مطالبی در مورد جنگ بین SX10 کنون با H50 سونی می باشد که این روزها بشدت شایع شده است، این مطالب از سایت های مختلف جمع آوری شده اند:

لنز های کانن کیفیت بالاتری دارن و چیزی که کیفیت رو تعیین میکنه تا 70 لنز یه دوربینه (این به معنی بی کیفتی لنز های سونی نیست ) . کانن عکسهای شارپ تری داره و در ضمن عکسهاش کنتراست رنگی بسیار مناسبی دارن و معمولا فاقد ته رنگ هستن . اما عکسهای سونی اکثرا ته رنگ دارن و کنتراستشون پائینتره . کانن هم برای چاپ کیفیت بالاتری رو در مقایسه با سایز خروجی میده .

اینکه تمام مشکلات سری های قبلی H سونی مثل H7 و H9 و H10 توش نیست . مخصوصا H7 که اصلا کلکسیون اشکال هست

مثلا چی ؟
نویز گیری با تنظیمات دلخواه شما ...

بکار رفتن عدسی های با کیفتر توی ساختمان لنزش .

عملکرد خیلی سریع شامل فوکوس سریع ، اجرای سریع دوربین و ... . همچنین فوکوس بسیار دقیق .
سرعت های شاتر متنوع .

و یه چیز خیلی مهم به نام عکاسی ورزشی . توی H50 یه مود جدید اضافه شده به نام عکاسی ورزشی که توی اون شما میتونی از هر شئی پر تحرکی بدون اینکه فلو بشه عکس بگیری . طوری که فوکوس اصلا از روی اون شئی رد نشه . من خودم چند نمونه ورزشی گرفته بودم . باور نمیکنید توی هوای غروب با نور خیلی کم دوربین طوری تنظیم کرده بود که سوژه کاملا فریز شد .

و قابلیت لبخندش هم قابلیت خوب و جالب .
فلاش بسیار قوی سونی که توی تمام مدلها و سری ها تکه .

همچنین باطری بسیار کارآمد که سریع شارژ میشه و خوب دووم میاره .
مود عکاسی پیاپی تقریبا مناسب و مود براکت که قبلا دقیقا براتون توضیحش رو دادم .
یا قابلیت فوق العاده ی دیگه ای که توی H50 هست که واقعا حرف نداره تکنولوژی تصحیح محدوده ی دینامیکی تصویر هست که اگه ببینی این قالیت چیکار میکنه واقعا متعجب میشی ... چیزی که در دوربین های SLR هم شاید کمتر ببینی !! .

و SX10 ... کانن دیگه شرکتی نیست که بگی چی شد چی نشد ... SX10 واقعا پیشرفت های خوبی داشته ... مثلا موتور کاملا بی صدا و کم مصرف بکار رفته تو لنزش یه قابلیت فوق العادست . یا قابلیت تشخیص چهره ی 35 نفر در یک عکس کجا میتونی میتونی پیدا کنی ؟ یا تکنولوژی Motion Detection کجا میتونی پیدا کنی ؟
قابلیت کنتراست هوشمند و تشخیص هوشمند صحنه (که تو H50 هم هست )

توی کانن اصلا فلاش قوی پیدا نمیکی ... حداکثر 6 متر .

اما سونی تمام مدلهای نیمه حره ایش فلاش های 10 متر دارن ...

و پاناسونیک FZ18 و یا نیکون P80 هم فلاش های قوی دارن .

در H50
وقتی حالت عکاسی P رو انتخاب کرده باشین، تنظیمات دیافراگم، سرعت شاتر و فوکوس ( علامت دست ) در پایین صفحه نمایش داده می شه که می تونید اونها رو تنظیم کنین. وقتی اینجا علامت دست فوکوس رو انتخاب کنین, علاوه بر اینکه با تنظیم فاصله می تونین جای فوکوس رو مشخص کنید، حالت های دیگری مربوط به چهار چوب فوکوس هم هست که در یکی از اونها با استفاده از کلید های جهتی می تونید جای چار چوب رو خودتون تعیین کنید


ودقت کنید: ضعیت اتومات هم بیشتر به درد مواقعی می خورد که سوژه نزدیک است


و چند نکته دیگر در عکاسی:
برای عکس های عمق میدان با دوربین های غیر SLR :

دیافراگم را تا حد ممکن باز می گذاریم و روی سوژه مثلا 12 x زوم می کنیم (می توانیم از حالت عکاسی پرتره نیز بهره ببریم)
فوکوس نقطه شود بهتر است با قفل فوکوس

Excel-VB
06-01-2009, 12:08
متاسفانه (از لحاظ عکاسی ولی در واقع خوشبختانه) چشم و مغز انسان دارای یک مکانیزم نورسنجی خودکار بسیار عالی درون خود می‌باشد. بخاطر همین چشمهای شما به سرعت با شرایط نوری جدید تطابق پیدا کرده و زیاد متوجه شرایط نوری بسیار متفاوت جدید نمی‌شویم. به همین خاطر امکان اظهار نظر دقیق در مورد میزان نور اشیاء نورانی وجود ندارد. بطوریکه برای بیشتر مردم 10 گام نوری مختلف در یک حد بوده و در حالت عادی چندان متمایز نمی‌باشد.
با این توضیح مشخص می‌شود که چرا نورسنجها برای عکاسی اینقدر ضروری می‌باشند. ولی قبل از اینکه نورسنجها و روش استفاده از آنها را توضیح دهیم ارزشش را دارد که ایده ساده ای از 10 گام نوری و تنظیم نوری درست برای آنها به شما بدهیم. با این دانش شما آنقدر وابسته به نورسنج نخواهید بود که اگر روزی از کار افتاد نتوانید هیچ عکس درستی بگیرید.
فرض می‌کنیم دیافراگم دوربین روی f/8 و حساسیت فیلم ISO 400 باشد. در جدول زیر 10 مرحله نوری و سرعت صحیح شاتر را بر اساس این دیافراگم و حساسیت بیان کرده ایم:
روز آفتابی در هوای آزاد --- 2000/1 ثانیه
یک روز مه آلود روشن --- 1000/1 ثانیه
نور روز ابری روشن بدون سایه --- 500/1 ثانیه
یک روز ابری نسبتا تیره یا در سایه روباز یک روز آفتابی --- 250/1 ثانیه
یک روز ابری با ابر متراکم و تیره – 125/1 ثانیه
سایه عمیق، مثلا درون جنگل در یک روز ابری روشن --- 60/1 ثانیه
در گردو غبار تیره طوفان یا در بعد از ظهر یک روز ابری تیره --- 30 /1 ثانیه
داخل یک فروشگاه یا مکان سربسته روشن --- 15/1 ثانیه
داخل یک مکان تئاتر یا ورزشگاه با نور خوب --- 8/1 ثانیه
داخل خانه با نور خوب --- 4/1 ثانیه
البته شما می‌توانید ترکیب دیافراگم و سرعت شاتر را مطابق نیاز و سلیقه خود تغییر دهید. مثلا داخل خانه بجای استفاده از دیافراگم 8 وسرعت 4/1 ثانیه شاتر می توانید از سرعت 30/1 و دیافراگم 2.8 استفاده نمایید. حتما این را می دانید که با هر گام افزایش در میزان دیافراگم (یعنی بستن دیافراگم) سرعت شاتر را باید نصف کنید و بر عکس. مثلا اگر نور مناسب در شاتر 30/1 ثانیه با دیافراگم F/8 می‌باشد، می‌توان سرعت شاتر را دو برابر نمود یعنی 60/1 ثانیه و در عوض از یک درجه دیافراگم بازتر یعنی F/5.6 استفاده نمود و یا سرعت شاتر را نصف کرد (15/1) و دیافراگم را یکدرجه تنگتر کرد (F/11). بنابر این بهتر است جدول فوق را به عنوان یک معیار که در 95 درصد موارد جواب می دهد به خاطر بسپارید و در شرایط مختلف بسته به نیاز خود (مثلا افزایش عمق میدان یا افزایش سرعت شاتر بخاطر تحرک سوژه) ترکیب مورد نظر خود را محاسبه و اعمال نمایید.


با احترام
کاویان