PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : شلاک



saeed-d
27-11-2008, 18:37
شلاک
اهمیت شلاک در صنعت پلاستیک از سال 1950 به سرعت کاهش یافته است. اما پیش از آن، رزین اصلی در ساخت صفحه ی گرامافون 78 دور در دقیقه است. ظهور صفحات ریز شیار و طولانی نوار گرامافون بدان معنی بود که دیگر نمی توان از پرکن های معدنی بهره جست چون هر نوع عیب یا نقصی در زیر شیار به ایجاد پارازیت بلند زمینه روی صفحه می شد. به همین دلیل صنعت صفحه سازی به سمت مواد جایگزین گرایش یافت که به مواد پرکن معدنی نداشتند و در نهایت همبسپارهای وینیل کلرید ـ وینیل استات در این زمینه شاخص شدند. اما هنوز هم از این ماده در برخی کاربردهای غیر پلاستیکی استفاده می شود.

خاستگاه و روش آماده سازی
شلاک، شکل تصفیه ی شده ی صمغ است ترشحات حشرات انگلی روی برخی درختان در هند، برمه، تایلند و تا حدی در سایر کشورهای آسیایی.
تخم حشره ی صمغ موسوم به لاکسی فرلاکا (کر) پیش از آن که اندام های مکشی خود را برای گرفتن شیره به داخل بافت های لیفی فرو برد، به دور شاخه و شاخک های درخت میزبان برای مدتی حدود 2 تا 3 روز می چسبد. بر روی هر اینچ از شاخک درخت 100 تا 150 تخم حشره یافت می شود. پس از طی این مدت، صمغ به دور یاخته ها ترشح می شود. بااین که حشرات نر بعداً از یاخته ها بیرون می آیند، حشرات ماده برای آن که زنده بمانند در یاخته مدفون می شوند. پس از حدود هشت هفته، حشرات نر، حشرات ماده را بارور می کنند و در عرض چند روز می میرند. بعداً حشرات ماده ی بارور شده مقادیر زیادی صمغ و چشم و دست و پا و بال از خود تراوش می کنند. از هر حشره ی ماده، 200 تا 500 حشره ی دیگر متولد می شود و در نهایت حشرات مادر می میرد.

در صنعت، محصول اندکی بیش از تولد جوجه های نوزاد از درخت گرفته می شود. بعد برخی از این شاخک ها به درختان جدید بسته می شوند تا منبع بیشتری از صمغ در دست باشد، اما مابقی آن یعنی صمغ چسبناک فراورش می شود. از هر درخت، سالانه به طور متوسط حدود 20 پوند صمغ به دست می آید. در هر سال معمولاً فقط یک بار می توان از درخت محصول گرفت.
کار بعدی روی صمغ چسبناک توسط دست و یا روش های مکانیکی انجام می گیرد. به این منظور ابتدا، مواد چوبین را جدا می کنند و از طریق شستشو رنگینه همراه صمغ را جهت تولید تخم صمغ که چیزی حدود 3 تا 8% ناخالصی دارد می رویند. بعداً تخم صمغ را به روش های مختلف تصفیه می کنند تا پرک تجارتی شلاک به دست آید.
فرایند دستی تولید شلاک از زمان های باستان انجام می شده و عمدتاً یک صنعت خانگی است. تخمین زده می شود که زندگی 3 تا 4 میلیون نفر به این فرایند وابسته است. پوسته ی صمغ ابتدا از طریق سنگ کوبی از مواد چوبی جدا می گردد، بعد چوب را از طریق فرایند باددهی جدا می کنند. برای جدا کردن رنگینه صمغ، صمغ را در یک ظرف محتوی آب قرار می دهند. سپس شخصی درون ظرف می ایستد و با پای برهه محتویات را لگد مال می کند تا رنگینه از زرین جدا شود. زمانی خود رنگینه صمغ ارزش تجارتی داشت ولی امروزه یک فراورده ی جانبی بی ارزش است. بعد فراورده یعنی تخم صمغ زیر نور آفتاب خشک می گردد.
مرحله ی بعد را می توان به یک فرایند ابتدایی صاف کردن داغ تشبیه کرد. دو نفر روستایی جلوی یک کوره ی ساز معمولی می نشینند و کیسه ای را به دازای 9 متر و قطر 5 سانتی متر می گیرند. صمغ داخل از کیسه ذوب می شود و یکی از روستائیان با تاباندن انتهای کیسه، صمغ را خارج می کند. سپس صمغ از کیسه گرفته شده و در یک کاسه یا دیگ ذوب جمع می شود. بعد از این مرحله روستایی دیگر با استفاده از دست و پای خود آنقدر صمغ را می کشد که یک ورق شکننده از آن به دستآید. شلاک موجود در بازار از خرد کردن این ورق به دست می آید.
در فرایندهای کارخانه ای یا صنعتی، صمغ چسبناک ابتدا از غلتک های خرد کن عبور داده و بعد الک می شود. صنعتی که از الک عبور می کند با خود مقدار زیادی ماده چوبی دارد. صمغ الک شده بعداً با جریان آب شسته شده و در جریان هوای داغ خشک می گردد. تکه های کوچک چوب که در مرحله اولیه غلتک زنی جدا نمی شوند در دومین فرایند تمیز کاری مکانیکی زدوده می شوند. فراورده یا تخم صمغ در این حالت 3 تا 8% ناخالصی دارد.
تخم صمغ برای تبدیل شدن به شلاک تحت یک فرایند گرمایی یا حلالی قرار می گیرد. در فرایند گرمایی، رزین آنقدر گرم می شود تا ذوب گردد، بعد از یک پارچه صافی با فشار رانده می شود تا مواد چوبی و نامحلول آن جدا شوند. در فرایند حلالی، صمغ در یک حلال معمولاً اتیل الکل حل می شود. محلول را از یک پارچه ریز بافت صاف می کنند و حلال از طریق تقطیر بازیابی می شود.
ایجاد تغییر در جزئیات فرایندهای حلالی، گونه های مختلف شلاک به دست می دهد. مثلاً در صورت استفاده از الکل سرد، موم صمغ همراه رزین نامحلول باقی می ماند و شلاک عاری از موم حاصل می شود. شلاک هایی که به روش گرمایی فراوری می شدند در ساخت صفحات گرامافون بسیار مناسب بودند چون حلال باقیمانده نداشتند و همچنین مقدار کمی موم صمغ داشتند که خود یک نرمساز مفید بوده است.