PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : شناخت ریسک



rezaete
22-10-2008, 22:52
پیش از هر چیز ابتدا اجازه دهید ریسک را بیشتر بشناسیم. به یاد بیاورید کودکانی را که سوار بر اسبهای چوبی دور گردونه ای بالا و پایین می روند و یا راه آهن پر پیچ و خم شهربازی که با قطارهای تفریحی پراز هیجان مردم به سرعت حرکت می کنند. حرکت و مسیر قیمتها در بازارهای سهام، اوراق قرضه و مبادلات ارز شباهت زیادی به آنها دارند.


آیا با این همه بالا و پایین شدن می توانیم ریسکهای آن را تحمل کنیم؟ آیا تاکنون به ریسکهای مختلف و نامشخصی که در بازار با دادوستد شما شریک می-شوند با دقت فکر کرده اید؟ به نظر شما آیا فعالیت بدون ریسک در دنیای ما وجود دارد؟
حقیقت آن است که بسیاری از مردم نه به ریسکهای گرداگرد خود توجه می کنند و نه راه برخورد با آن را مورد بررسی قرار می دهند. گاهی نیز نمی دانند که چطور خود را در برابر ریسکهای ناشناخته محافظت نمایند.
این داستانی است که شما را با ریسک آشنا می سازد و به ما می آموزد که چطور بین بازده و ریسک ارتباط برقرار کنیم.

ریسک چیست؟
همه ما می دانیم که تقریبا همه فعالیتهای زندگی به طور نسبی دارای ریسک هستند. خواه سرمایه گذاری، خواه رانندگی و یا پیاده روی در خیابان باشد. همه و همه چیز در معرض ریسک قرار دارد. هستی و دوره زندگی انسانها با ریسک همراه است. تقریبا پدیده های جهانی که می شناسیم، ماهیت ریسکی دارند. این به ما می گوید که زندگی یک معامله بزرگ بر روی میزان ریسکی است که می توانیم در هر شرایط بپذیریم. چنانچه در بازارهای مالی سرمایه­گذاری کنید، ممکن است به آسودگی شبها را به خواب نروید، چرا که سرمایه گذاری شما ریسک بسیار بزرگی دارد.
ریسک را می توان چنین تعریف کرد:" ریسک احتمال و شانسی است که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار آن اختلاف و تمایز خواهد داشت." به بیان دیگر ریسک احتمال انحراف بازده سرمایه‌گذاری از بازده مورد انتظار در نظر گرفته می‌شود. ریسک امکان و احتمال زیان اندکی یا همه اصل سرمایه گذاری را شامل می شود. از این رو زمانی با ریسک مواجه خواهیم بود که نسبت به بازده مورد انتظار آینده عدم اطمینان وجود داشته باشد. در آمار ریسک را به صورت انحراف معیار می شناسیم.

[Ri – r)^2/n) ∑] √= انحراف معیار = ریسک
Ri: بازده واقعی r: میانگین بازده n: تعداد مشاهده

تصمیمات سرمایه گذاری ما بدون در نظر گرفتن ریسک و بازده مورد انتظار معنی و مفهوم خود را از دست می‌دهد. چرا که منافع آینده حاصل از سرمایه گذاری در ورقه بهادار با اطمینان و به طور قطعی مشخص نیست. سرمایه‌گذار در هنگام تصمیم خود بازده انتظاری خود را تعیین می‌کند. از این رو برای سرمایه‌گذاری سه عامل اصلی و تعیین کننده نرخ بازده سرمایه‌گذاری درنظر گرفته می‌شود. این سه عامل ریسک سرمایه گذاری، نرخ تورم انتظاری و نرخ بازده واقعی و بدون ریسک را دربرمی گیرد.
مفهوم بازده مورد انتظار:نرخی است که اکثر سرمایه‌گذاران از سرمایه‌گذاری خود انتظار دارند. بازده مورد انتظار نرخی است که هر فرد با توجه به وضعیت خود از سرمایه‌گذاری در ورقه بهادار، در طول دوره سرمایه گذاری انتظار دارد. مفهوم نرخ بازده واقعی بدون ریسک: حداقل نرخی است که یک فرد جهت صرفنظر از مصرف کنونی و سرمایه گذاری آن در زمان آینده درخواست می کند.

بازده انتظاری = نرخ تورم + نرخ بازده واقعی بدون ریسک + ریسک سرمایه گذاری
ریسک اوراق قرضه دولتی به دلیل احتمال عدم پرداخت بهره و اصل مبلغ سرمایه‌گذاری توسط دولت صفر در نظر گرفته می‌شود و اصطلاحا نرخ بازده اوراق قرضه دولتی نرخ بهره بدون ریسک نامیده می‌شود. از این رو سرمایه گذاران با افزودن درصدی بابت ریسک به بازده انتظاری در جهت برآورد انتظارات سرمایه‌گذاری خود گام بر می‌دارند.
مفهوم صرف ریسک: به بهره اضافی و بهایی که بابت ریسک از سوی سرمایه‌گذاران با در نظرگرفتن میزان ریسک ورقه بهادار و درجه ریسک پذیری سرمایه گذار پرداخت می‌شود، صرف ریسک می گویند. به بیان ساده میزانی است که سرمایه گذار بابت ریسک به نرخ مورد انتظار خود می‌افزاید.

شناخت بیشتر ریسک (از نگاه سرمایه گذاری)
ریسک احتمال انحراف بازده واقعی سرمایه گذاری از بازده مورد انتظار بیان می شود. سرمایه گذار زمانی با ریسک روبرو می شود که نسبت به بازده مورد انتظار در زمان آینده عدم اطمینان داشته باشد. نبود اطمینان نسبت به بازده­های آینده یک طرح سرمایه گذاری ریسک را در آن وارد می نماید. ما همواره با ریسک و احتمال سرو کار داریم. سراسر زندگی و پیرامون ما در دنیای واقعی پر از نااطمینانی است و هرگز نمی توان در مورد رویدادهای آینده به طور قطعی سخن گفت. بدین ترتیب تصمیم گیری در مورد پدیده هایی که با ریسک همراه هستند با احتمال بررسی و تحلیل می­شوند. در اینجا درمی یابیم که تئوریهای احتمال و آمار در بازارهای مالی دارای نقش برجسته ای هستند. اما به راستی احتمال چه مفهومی دارد. در برخی متون واژه احتمال را همردیف شانس بوجود آمدن یک رویداد یا مشاهده دانسته اند و برای محاسبه آن شمار برآمدهای مورد انتظار را بر کل برآمدهای ممکن تقسیم می گردد. محاسبه احتمال در این مورد زمانی است که بتوانیم به یک سری مشاهده یا آماری در گذشته دسترسی داشته باشیم.
این کاملا بدیهی است که اگر یک سرمایه گذاری تنها بازده مثبت داشته باشد، دیگر مفهوم ریسک به آن نسبت داده نمی شود.
بازارهای مالی خالی از ریسک نیستند. اجرای دادوستدها با ریسک همراه است و همچون مشاهدات تجربی در آزمایشگاه نمی توان انتظار داشت که بر طبق شناخت رابطه ها و پیروی از یک روند مشخص و تعریف شده نتیجه یا بازده معینی بوجود آید. سرمایه گذاری در بازارهای مالی در شرایط یکسان و در زمانهای مختلف نتایج همسان و آزمون شده ای را به دست نمی دهد، زیرا بازارهای مالی به مانند آزمایشگاه در شرایط تحت کنترل توانایی ایجاد نتیجه یکسان را ندارد. از اینرو آزمون بازارهای مالی با توجه به عامل تصادفی بودن برآمدها و نتایج بدست آمده نادرست است. بدین ترتیب از آنجایی که عامل عدم قطعیت در بازارهای مالی وجود دارد، نتیجه و برآمد آنرا نمی توان به طور قطع و یقین پیش بینی نمود. در اصطلاح آمار و احتمال چنین پدیده هایی که در آن عامل ریسک و عدم قطعیت در پیش بینی وجود دارد، آزمون تجربی تصادفی نام گرفته است. پرسشی که در اینجا مطرح می شود، آن است که آیا اتکا به حدس و گمان با وجود تصادفی بودن و عدم قطعیت در نتایج سرمایه گذاری بازارهای مالی کاربرد دارد؟ چنین رفتاری از سوی یک سرمایه گذار می تواند پسندیده و مدنظر باشد؟
ریسکهای کسب و کار
پیش از آن که پیرامون بازده های قابل توجه در کسب و کار خیلی به هیجان بیاییم، ایده خوبی است که به ریسکها و مخاطرات موجود در آن هوشیارانه نگاهی داشته باشیم. جالب است که بدانید همیشه ریسک و بازده به یکدیگر وابسته هستند و تلاش نکنید که رابطه آنها را نادیده بگیرید. انتظار و چشم داشت غیرواقعی آن است که کسب بازده بالاتر از میانگین سرمایه گذاری را بدون پذیرفتن همان میزان ریسکهای بالاتر از میانگین را خواستار شویم. برای بدست آوردن درآمدهای بالاتر باید به همان اندازه ریسکهای بیشتری را بپذیریم.
بسیاری از مردم به طور طبیعی از ریسک، گریزان هستند. به نظر می رسد آنها گرفتن ریسکهای بزرگ را دوست ندارند به ویژه اگر این ریسک مربوط به بازارهای مالی باشد. دادوستد در بازارهای مالی به داشتن ریسکهای خیلی بالا شهرت یافته است به طوری که واقعیتها نشان می دهد درصد بالایی از سرمایه گذاران سرانجام زیان می کنند. این واقعیتی است که بسیاری از مردم در بورس کالا، سهام یا ارز میزان قابل توجهی از پول خود را از دست می دهند. با وجود ریسکها و مخاطرات بزرگ در بازارهای مالی باز سرمایه گذاران مبالغ بزرگی را نسبت به کل سرمایه خود در هر دادوستد وارد می کنند. در این باره یک مثل قدیمی و مشهور چنین می گوید:" بهترین شیوه کاهش ثروت آن است که با یک سرمایه بزرگ یک دادوستد و تجارت را آغاز کنید!"
شهرت تجارت بسیار مخاطره آمیز در معاملات بازارهای مالی شاید تا حدودی غیرمنصفانه به نظر آید. بیایید به یک معامله مخاطره آمیزی فکر کنید. هر چند بازارهای مالی مکانی برای بخت و آزمودن شانس نیست، اما برای بازگو کردن مطلب نیاز است که این مثال آورده شود. تصور کنید فردی تصمیم می گیرد در یک معامله قماربازانه شرکت کند. در این شرایط وی تصمیم می گیرد که از چرخ رولت (اسباب چرخان قمار) برای قمار استفاده کند. او با سرمایه 5000 دلاری خود دست کم 5 دلار را روی میز شرط بندی می کند که چنانچه در این رویداد شانسی بازنده گردید پشتوانه سرمایه ای خود دستخوش تغییر نامحسوسی شود. اگر او همه 5000 دلار سرمایه خود را شرط بندی می نمود روی خط قرمز قرار داشتد و جای شگفتی نیست که فوری همه دارایی خود را از دست می داد. از سوی دیگر با شرط بندی روی تنها 5 دلار می تواند برای مدت طولانی بازی کند و شاید زیانهای بزرگی نصیبش نشود.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دادوستد در بازارهای مالی و کالا همین احساس و بینش را نیاز دارد. این برعهده سرمایه گذار است که در مورد مدیریت ریسک و اداره دارایی خود چگونه تصمیم گیری نماید. او می تواند در یک معامله بزرگ شرط بندی کند و یا تنها بخش کوچکی از دارایی خود را در معامله صرف نماید.
یک سرمایه گذار در بازار مالی می تواند با دقت معامله کند و هوشیارانه ریسک های اندک 2 یا 3 درصدی را بر روی اصل سرمایه برای هر دادوستد بپذیرد. در این حالت وی می تواند بارها در این راه برای مدت طولانی تجارت کند و تنها میزان کمی از سرمایه را از دست بدهد. با این وجود بسیاری از مردم شکیبا نیستند. مایه تاسف است که زیان های بزرگ از آن کسانی است که بر روی خودشان کنترل و تسلط ندارند. آنها نمی توانند بر دادوستدهای خود بازبینی کنند و مهار کردن احساسات در شرایط محتلف برایشان دشوار است. در حقیقت این گونه سرمایه گذاران ریسکهای بزرگی را برای بدست آوردن زود هنگام ثروت می پذیرند. یک راهی که منجر به زیانهای بزرگ می شود آن است که کورکورانه پولتان را به مدیران پولی یا مشاوران سرمایه گذاری و یا دیگر معامله گران برای تجارت بسپارید.
یک گفته مشهور در مورد تجارت به این نکته اشاره می کند که بیشتر مردم نمی خواهند ریسکهای بازار مالی را به همان میزانی که فکر می کنند، بپذیرند. هر کسی که می خواهد در بازارهای مالی سوداگری و سفته بازی کند باید آگاهانه ریسکهای مورد بحث را پذیرا باشد.
کنترل و مدیریت ریسکهای کسب و کار بخش مهمی از کامیابی و موفقیت در تجارت به شمار می آید. اگر چه ریسکها می توانند مهار و مدیریت شوند، اما آنها هر گز به طور کامل نمی توانند زدوده و حذف شوند. به خاطر داشته باشید که کسب سودهای بزرگ برای سفته بازان قابل دسترس است چراکه آنها کلیه ریسکهای موجود را در نظر می گیرند.
هنگامی که معامله گر کالا یک قرارداد بازار آینده را خریداری می کند اگر قیمتها کاهش یابد وی زیان خواهد کرد. هر چند از لحاظ فرض علمی ریسک معامله گر محدود به رسیدن قیمت کالا به صفر است، اما اگر وی به فروش دست نزند باید ارزش زمانی پول را در نظر آورد. چنین ریسکهایی از لحاظ فروض علمی نامحدود به شمار می آیند چراکه هیج سقف قطعی و مطلق نمی توان برای محدود کردن افزایش قیمت کالا در نظر گرفت. قیمتها می توانند با این فرض بدون محدودیت بالا بروند.
در عمل می توان زیانها را محدود کرد و معامله گران محتاط سعی می کنند که همیشه با یک برنامه زیانهایشان را کاهش دهند هر چند که به طور کامل نمی توان در یک مقدار خاص همواره محدود کردن زیان را ضمانت و تعهد نمود، اما موضوع مهم آن است که می توان در عمل با مقدار ناچیزی اختلاف در مقدار مورد انتظار زیان را مدیریت و مهار کرد. تنها رویدادها غیرمنتظره ای همچون جنگ خلیج فارس در سال 1991 می تواند زیانهای بالایی را برای یک معامله گر به همراه داشته باشد، چرا که مدیریت ریسک تا حدی عملی نخواهد بود.
نمونه واقعی:
در 9 ژانویه 1991 روزی که وزیر دولت جیمز بیکر در تلاشی برای جلوگیری از جنگ خلیج فارس با سفیر عراق ملاقات کرد نوعی خوشبینی منطقی در بازارهای مالی نسبت به نتیجه مثبت این نشست جریان داشت. نتیجه جلسه در برابر مطبوعات و ازدحام مصاحبه کنندگان از سوی جیمز بیکر با کلمه "مایه تاسف" آغاز گردید موج فروشی در بازارهای سهام و اوراق قرضه ایجاد گردید. خاطره ای از سوی یک معامله گر مطرح می شود که وی 9.5 میلیون دلار را در فاصله ده ثانیه از دست داده است. در آن روز دستگاههای محدود کننده ریسک با فاصله بسیار زیادی از نرخ های مورد نظر معاملات را به پایان رساندند. به فرض مثال 500 دلار محدودیت زیان با 5500 دلار در هر معامله اعمال گردید. این رخداد کم سابقه به دلیل کاهش شدید نقدشوندگی در بازار ایجاد شده بود. باید توجه داشت که این گونه رخدادها به ندرت در یک دهه روی می دهند. بهترین روش در کنترل و مدیریت ریسکهای غیرقابل پیش بینی آن است که به طور محتاطانه عمل کنیم به طوری که اگر زیان بزرگی در کار باشد فقط درصد کوچکی از سرمایه از بین برود.
تجارت یک نوع کسب و کاری است که زیان و سود را با هم در خود جای داده است. مهم نیست که هر معامله گر در مورد بازده و کسب سود چگونه می اندیشد، اما همواره شانسی برای کسب زیان دارد. همانگونه که شانس برای کسب بازده وجود دارد، باید شانسی را برای زیانها در نظر گرفت. برخی مردم فکر می کند که بهترین معامله گران هیچ پولی را از دست نمی دهند و تنها دادوستدهای سودآور دارند. این اندیشه کاملا درست نیست. بهترین معامله گران نیز میزانی زیان می کنند اما سرانجام کار مهم است. آنها تلاش می کنند که در طی زمان کسب سود را هموار سازند.

منبع: موسسه آموزش و پژوهشهای اقتصادی رهنمون سرمایه