PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : درخشش هنر ایرانی



bidastar
06-09-2008, 14:56
گنبد سلطانیه زنجان


بنای تاریخی گنبد سلطانیه در نزدیکی زنجان واقع شده ، دشتی که گنبد در آن قرار دارد حدود 2000 متر از سطح دریا ارتفاع دارد . ساخت بنای عظیم سلطانیه در بین سالهای 675 الی 685 هجری قمری صورت می پذیرد و به عبارت دیگر کار ساختمان آن به مدت 10 سال به طول انجامید . قصد از بنای چنین گنبد با شکوهی آن بود تا مرقد مطهر حضرت علی (ع) را به آنجا منتقل سازند




علت این کار شیعه شدن سلطان محمد خدا بنده و گرایش او به حضرت علی بود ، شاید به اعتباری گنبد سلطانیه را بتوان اولین اثر هنری شیعه در کشور ایران دانست . بعد از اتمام بنا به علت مخالفت علماء دین با این عمل ، سلطان محمد از انجام این کار منصرف شد .

این بنا در نمای داخلی و خارجی حالت تظاهری دارد ، ارتفاع آن 46 متر و قطر دهانه گنبد آن 26 متر می باشد ، اساس طرح بنا بر عدد 8 قرار دارد و معلوم نیست این عدد به چه منظوری انتخاب گردیده است ، زیرا عدد 8 عدد مقدسی ماننده 7 و 12 که به احتمال الهامی از خورشید است نمی باشد ، شاید عدد 8 به علت ساختن ساعت آفتابی و یا ایستایی فوق العاده اش بوده است ، آنچه در این بنا ماننده بناهای دیگر اسلامی به چشم می خورد حالت تمرکزی است که این هشت ضلعی در مرکز مجموعه بنا دارد .

در این اثر روابط معماری در دو جهت افقی و عمودی حل گردیده است ، طبق معمول حرکت عمودی بر عهده منارها قرار دارد ، بنابراین دو نوع منار می باشد ، یک نوع منار
پنهان که داخل اسکلت بنا قرار دارد و نوع دوم که در قسمت فوقانی به صورت گلدسته

خودنمایی می کند ، در بنای سلطانیه حرکت افقی در چهار سطح می باشد که ارتباط آنها توسط اجزاء عمودی که قبلا توضیح داده شد برقرار گردیده است ، در قسمت همکف که برای قرار دادن مرقد حضرت علی در نظر گرفته شده بود فضای بسیار وسیعی قرار دارد که برای طواف و اجراء مراسم خاص مذهبی از آن استفاده می گردید . سطح دوم که در هر یک از اضلاع 8 ضلعی ایوانی را ایجاد کرده و به وسیله راهرو پوشیده ای به هم مرتبط می باشند که به احتمال برای استقرار خانمها جهت دیدن مراسم مذهبی تعبیه گردیده است. سطح سوم عبارتست از غرفه های شبیه به طبقه دوم که بر روی نمای خارجی بنا ایجاد شده و دشت پیرامون در برابر آنها با زیبایی خاصی گسترده شده است ، این غرفه ها به احتمال محل جمع شدن علما و طلاب علوم دینی بوده است ، در دوران صفویه این غرفه ها را به اطاق تبدیل ساخته اند و از آنها برای سکونت طلاب استفاده کرده اند . در تعمیرات اساسی گنبد سلطانیه این دیوارهای افزوده را که سبب سنگین شدن اسکلت بنا شده بود برداشتند و آن را به صورت نخستین آن بازگرداندند . سطح چهارم عبارت است از پشت بام بنا ، در این محل فضای مناسبی برای انجام حرکت آزاد در اطراف گنبد وجود دارد ، از این فضا برای تعمیر گنبد یا ریختن برف استفاده می شده است .
این بنا دارای هشت مؤذنه بوده که تمام آنها خراب شده است ، این مؤذنه ها برای پخش صدای اذان و خبر بطور یکنواخت در تمام شهر با چند نفر مؤذن تعبیه گردیده زیرا در صورت بودن یک منار به علت وجود گنبد صدا به تمام شهر نمی رسید .
مقید بودن مسلمانان به تشخیص دقیق زمان برای انجام مراسم مذهبی را می توان سبب ایجاد ساعت آفتابی در اسکلت این بنا دانست ، باین طریق اگر نور از سوراخ گنبد اصلی بتابد زمان اذان ظهر است ، نوری که از پنجره های بزرگ می تابد مبین ساعت و نور پنجره های کوچک حدود دقیقه را مشخص می ساخت ، به احتمالی طرح هشت ضلعی بنا نیز به خاطر ایجاد چنین ساعتی بوده است . بدون شک کشف و پیاده سازی علمی این مطلب بسیار قابل اهمیت است که متاسفانه تا کنون توجهی بدان نشده است . در شب هم به یاری بعضی از ستاره ها که از این پنجره ها دیده می شدند زمان را مشخص می کردند.
زمین این ساختمان از طبقات فشرده شن و ماسه به عمق تقریبی 10 متر تشکیل یافته است ، بنا روی پایه هایی مرکب از هشت جرز بزرگ حمال آجری استوار شده است که در پلان تشکیل یک هشت ضلعی منتظم را می دهند ، طول هر یک از اظلاع هشت ضلعی 17 متر و سطح هر یک از این جرزهای باربر حدود 50 متر مربع می باشد ، بار این جرزها و به کلی بار تمام بنا روی پی هایی به قطر دو متر وارد می شود که به صورت رادیه ژنرال ایجاد شده است .
پی های این ساختمان عظیم بسیار ناچیز و سطحی است ، دلیل این امر مربوط به مقاومت عالی زمین می باشد ، نکته ای که سازندگان بنا به آن توجه داشتند ، فقط در قسمت شمال بنا است که پی ها از سطح طبیعی زمین حدود 5/1 متر پایین رفته است ولی در سایر قسمت ها عمق پی ها از 50 – 60 سانتی متر تجاوز نمی کنند ، پی های مزبور از بلوک های سنگی منظم به ابعاد 20 – 25 سانتی متر و ملات گچ و آهک ساخته شده است.
شاید هیچ چیز به اندازه تزئینات سلطانیه رسالت فکری هنرمند را نشان ندهد زیرا اگر اسکلت بنا در فرم و روابط تاثیر بسزایی دارد ولی برای عامه مردم قابل درک نیست و تنها همین تزئینات است که در وحله اول چشم بیننده را خیره می کند و نحوه تفکر هنرمند زمان را برای بیننده به روشنی بازگو می سازد .
به اختصار نمونه هایی از طرح های نهفته در این تزئینات و نقش رنگ در سلطانیه بیان شده است :
کلمات الله به عنوان علت غایی جهان هستی ، محمد به عنوان بنیانگذار مکتب و علی به عنوان مظهر حکومت عدل الهی با خط تزئینی به بیننده القا می شود . بر روی پاقوس گنبد با ترکیب کاشی الوان که از رنگ سرد استفاده گردیده به خط بنائی ترکیبی از کلمات الله ، محمد و علی ایجاد گردیده ، این طریقه در بدنه مناره ها هم به کار رفته است. در داخل فضا بر روی دیواره های ایوانهای داخلی نیز به خط بنایی با ترکیب کاشی آبی و آجر کلمات الله محمد و علی نقش شده است ، در یک سری تقسیم بندی کاملا ریاضی و با ایجاد مدول های متنوع بعضی از شعار های اسلامی همچون " لا اله الا الله - سبحان الله " به خط بنائی نوشته شده است ، در همین زمینه از کلمه علی نیز ترکیبهای پیچیده ریاضی عرضه شده که نمونه های آن را در تزئینات کاشی کاری میابیم . به نظر می رسد در تزئین کاشی ها فقط رنگ آبی مورد نظر بوده ولی به علت عدم امکانات تکنیکی رنگهای متنوعی از آبی سیر تا آبی آسمانی و حتی سبز پررنگ مایل به آبی بوجود آمده است ، ترکیب کلی این رنگها در گنبد اصلی ، رنگ فیروزه ای بسیار زیبایی ایجاد می کند که این نوع رنگ ها در ترکیبات داخلی گنبد هم مورد استفاده قرار گرفته است .

bidastar
06-09-2008, 14:58
برج طغرل

سرزمین ایران اقلیمی كهن با سابقه شگرف علمی همواره در صحنه تمدن بشری درخششی خیره كننده دارد و فرزانگان و اندیشمندان این مرز و بوم مهم بسزائی در گسترش اندیشه بشری و تبلوری از خلاقیتها و نمودی از شاهكارهای فكری اعصار را در منظر جهانیان به نمایش در آورده‌اند آثاری كه هر كدام در جای خود حكایت از فرهنگی غنی و پشتوانه‌ای علمی بس محكم و اندیشه‌ای پویاست. آری ایران سرزمین تمدن و شاهراه تفكر انسانی، كه این عبارت را در خور مدح خود كرده «هنر نزد ایرانیان است و بس» و یا در طنین وحی الهی از زبان پیام آور بزرگ دادار یكتا چنین حكایت شده «اگر دانش در ثریا مسكن گزیند مردانی بلند همت از دیار ایران به آن دست خواهد یافت» و این منت خداوند و تاج زرین الهی بر بلندای سرزمین ایران است و این زمزمه شكوه اندیشه ایرانی در برابر جهانیان است.

كه ایران نباشد تن من مباد. روز تاریخ سرزمین كهن ایران را از اعمال اعصار می‌پیماید و از ادوار متعهد یادگارانی را به همراه می‌آورد از سرزمین مغان و سروده‌های زردشت مگذر، دیار شاهان و سلسله‌های مختلف را می‌پیماید و با عنای و صفای مردمان عجین می‌شود، تا به دوران سلجوقیان می‌رسد. همواره در قرون مختلف پیران طریقت علم و اندیشه یاد سرداران و سلاطین زمان را با پدید آوردن آثاری جاودانه ، به تاریخ می‌سپارند. و فرزندان آینده را به پدران گذشته پیوند ناگسستنی می‌دهند. اگر طریقتگران بنیان آفرین دوران هخامنش نبودند و زیبائیهای شهر پارسه را نمی‌آفریدند چه پیوندی بین ما فرزندان این عصر با نیاكانمان در آن عصر بود. اگر شاهكارهای هنرمندان دوران و فرزانگان عهد صفوی نبود چه حلقه‌ای و چه افتخاری و چه فرهنگی قابل مباحات باقی مانده بود كه حكایت از تمدن ایران زمین كند.
یكی از شاهكارهای دوران و زیبائیهای بر جای مانده در زمان در حاشیة شهر تهران در منطقه ابن باویه شهر كهن ری در میان انبوهی از سازه‌های زمان سر به فلك كشیده شكوه خود را پس از 700 اندی سال كه از قدمت آن گذشته حفظ نموده است ، برجی به بلندای تاریخ ، و شكوه و تمدن ایران زمین. آری، این برج، برج طغرل نام داردیادواره سردار دلاور و بنیانگذار سلسله مقتدر و با عظمت سلجوقیان «طغرل بیك سلجوقی» می‌باشد كه بنا به گفتة پیر كاوشگر ری باستان مرحوم دكتر حسین كریمان كه روحش شاد باد. آرامگاه وی و مادرش و بنا به حكایت مورخ دوران و فرزانه فرهیخته زمان مرحوم محمد محیط طباطبائی زواره‌ای كه مرقد وی در زوایه شمالی این برج حقایقی را فریاد می‌كند «نه تنها آرامگاه طغرل سلجوقی و مادرش می‌باشد بلكه مرقد بسیاری از فرزانگان و دانشمندان عصر سلجوقی نیز می‌باشد كه این بقعه به پاسداشت عظمت آنها بنا شده بوده است» (كیهان فرهنگی...) كه مرحوم محیط برای فراموش نشدن این مهم وصیت بر تدفین خود در جنب این برج با شكوه نموده است كه یادش گرامی و روانش شاد باد. این بنا با مساحتی بالغ بر 48 متر مربع و ارتفاعی در حدود 20 متر و با اسكلتی خشتی و آجری به صورت استوانه‌ای افراشته خودنمائی می‌كند كه نمای داخلی آن به صورت استوانه گون و نمای بیرونی آن بصورت مشلع تزئین یافته است كه از 24 كنگره با زوایه‌های حاده تشكیل شده است. در ضلع شمالی و جنوبی برج دو سر در با معماری طرح رازی ساخته شده است و تقریباً تا ارتفاع چهارمتری برج دیوارها به صورت توپ تا قطر دیوارهای حدود 5/1 متر تشكیل شده و دیوارهای بالای ارتفاع چهارمتر به صورت تو خالی طراحی شده و وسط آن پلیكانی وجود دارد كه درب آن در همان ارتفاع در ضلع شمالی بنا خودنمائی می‌كندكه رابطی بین قسمتهای تحتانی و فوقانی برج می‌باشد دربها و قوسهای رازی كه فشار فوق‌العاده‌ای را تحمل می‌كند و تو خالی بودن دیوارهای فوقانی به استحكام بنا كمك كرده و جنس خشت به كار رفته در برج كه از زاج و خاك و سفیده تخم مرغ است بر استحكام آن می‌افزاید.


قدمت برج و پا برجا بودن آن در طی 700 سال كه از ساخت آن می‌گذرد با توجه به وقوع زلزله‌های سهمگین در ناحیه نشان از پی مستحكم و عمیق این بنا دارد. پی سازنده این برج در كف آن در كناره‌های دیوارها كانالهای گذر هوا را تعبیه كرده‌ كه این كانالها مانع از رطوبت دیوارها و از بین بردن خرابیهای ناشی از آن می‌شود و دیاوراهای برج طوری طراحی شده كه موجب طنین صدا در درون بنا می‌شود. و اگر واعظی یا خواننده‌ای در وسط برج خطبه‌ای ایراد كند و یا تصنیفی را بسراید صدای آن در همة برج طنین انداز می‌شودو به صورت اكو وار به سمع همه می‌رسد. كه البته وجود سقفی مخروطی كه بر فراز دیوارهای برج قرار داشته كه هم اكنون اثری از آن بر جای نیست شاید به این فناوری اكستیكی جلوه‌ای دیگر می‌داده است. این برج علاوه بر آنكه با داور فرزانگان و دلاوران عصر خود می‌باشد استاد سازنده آن كاربردهای دیگری را در جاودانه ساختن آن بكار برده و معماری پنهانی را برای پی بردن به اسراری با آن عجین كرده است. از جمله كاربرد این برج استفاده در شبهای تار با استفاده از روشن كردن آتش بر باروی بلند آن برای راهنمائی مسافران جاده ابریشم كه از جانب خراسان به جانب ری می‌آمدند بوده و در روز احتیاجات گاهشماری مردم را مرتفع نموده است. بنا به گفته فرزانه اندیشمند استاد منوچهر آرین پژوهشگر خراسانی عرصه تاریخ علم كشور در مقاله نگاه دیگری به برجها اطلاق واژه برج به این بنا و بناهای مشابه از آنجا كه برج به منازل عبور حركت سالانه خورشید در دائره‌البروج گفته می‌شود حكایت از این مطلب دارد كه گذشتگان از این روی سایه‌های این ابنیه و دریچه‌های گذر نور خورشید كه در روی آنها تعبیه شده پی به برجی كه خورشید در آن غوطه ور می‌باشد می‌بردند زیرا كه در هر برجی خورشید ارتفاع خاصی در آسمان نسبت به افق و میل خاصی نسبت به جهات جغرافیایی مناطق داردلاجرم سایه‌ها و طرز تابش آن متفاوت خواهد بود كه از این تغییرات می‌توان در تعیین روزها و برج‌ها بهره‌ برد و این فناوری به كار رفته در این ساختمانهاست كه كلمة برج را زیبنده نام آن كرده است. برج طغرل علاوه بر این ویژگی فوق‌العاده، ویژگی منحصر به فرد دیگری در خود نهفته دارد كه سرود زیبای اندیشه استاد سازنده خود را جلوه‌گر می‌كند. و آن ساعت آفتابی منحصر به فردی است كه در دل كنگره‌های آن پنهان دارد. كه شاید مورد مشابه آن در تاریخ علم كمتر یافت می‌شود. همان طور كه ذكر شد حول این برحج از نمای بیرونی 24 كنگره با زاویة حاده جلوه‌گر شده كه اگر در روبروی درگاه آن بایستید گویی شیری با دهانی باز به شما می‌نگرد. در دقت در این بنا از آنجا كه این كنگره‌ها درو تا دور این اثر را فرا گرفته به گونه‌ای خاص طراحی شده كه اگر چنانچه طلوع آفتاب اتفاق بیافتد در جانب شرق بنا كم‌كم یكی از كنگره‌ها روشن می‌شود و آفتاب درون آن می‌تابد، اگر نیم ساعت از طلوع آفتاب بگذرد.
نصف كنگره روشن می‌شود اگر یك ساعت از طلوع خورشید بگذرد یك كنگره به طور كامل روشن می‌شود و اگر چنانچه دو ساعت بگذرد و كنگره روشن می‌شود، همین طور اگر سه ساعت بگذرد سه كنگره تا هنگامی كه به لحظه‌ای می‌رسیم كه خورشید روی نصف النهار منطقه قرار می‌گیرد. یعنی بیشترین ارتفاع خود را از افق دارد، در این هنگام خورشید درست در بالای سر در جنوبی برج قرار می‌گیرد چرا كه دربهای برج كاملاً شمالی جنوبی بوده و روی نصف النهار واقع است در این هنگام سایه تیغه‌ای كه بالای سر سردرب ورودی است درست در بالای تبری ضربی گونه سر در قرار گرفته و حكایت از لحظه اذان ظهر می‌كند و در زمستان كه ارتفاع خورشید پائین‌تر است در لحظه ظهر خورشید از درب جنوبی درست وسط برج می‌تابد. اگر چنانچه خورشید از لحظه ظهر زوال پذیر و به جانب غرب گرایش یابد حال كنگره‌های جانب غرب شروع به روشن شدن می‌كند. اگر نیم‌ ساعت از لحظه ظهر بگذرد نیمی از كنگره از جانب غرب روشن می‌شود اگر یك ساعت بگذرد یكی از كنگره‌ها و اگر دو ساعت از ظهر بگذرد نیمی از كنگره‌ها روشن می‌شود و همین گونه تا خورشید غروب كند. پس از روی كنگره‌های این برج و روشن شدن آن توسط خورشید می‌توان مقدار گذشت زمان را از لحظه طلوع آفتاب، لحظه ظهر ، و مقدار گذشت زمان از لحظه ظهر را محاسبه و تعیین نمود.
برج طغرل شاهكار معماری و نجوم مهندسی رازیست و حكایتگر ری باستان ما در تهران كه گر زمانه چهره پر فروغ آن را بی رمق كرده و حجاب تاریخ سیمای تابناك آن را مكدر نموده پس بر فرزندان ایران زمین است كه با نظری بر پیشینه فرهنگی خود خودباوری خود را دو چندان كرده و با افتخار از پیشینه تابناك خود كه در حدود هزار سال گذشته رصد خانه‌ای چون رصدخانه ابو محمد خضر خجندی را در دامنه كوه طبرك ری و در هفتصدسال پیش شاهكار گاهشماری اعصار را داشته‌اند آینده‌ای درخشان را رقم زنند كه ابقای روزگار سوار بر مركب گدشته به سوی آینده روشن قدم گذاشته‌اند آینده‌ای همراه با فناوریف اخلاق و تمدن عالی و با دو بال علم و اخلاق نظر بر جلال ملكوتی حق انداخته و هیاهوی زمان را زیر لگام اندیشه و نیك و كردار خوب و رفتار عالی به زیر سیطرة خود گیرند. این است نوید و سروش و ارمغان و میراث تاریخ برای ما اینان زمان. با سلام و صد درود بر روان همه پاكان و فرزانگان صالحان اقلیم تمدن بشریت.

bidastar
06-09-2008, 15:00
باغ ماهان

تاریخ و میراث فراز و فرود تیسفون ، درخشش هنر ایرانی ، باغ ماهان و قنات در سال 637 میلادی زمانی كه اعراب به سوی سرزمین های مهم ساسانیان، پادشاه ایران حركت كردند، گنجینه ای بی نظیر را یافتند . با ارزش ترین قسمت آن گنجینه، فرشی با نقش باغ بود.شكوه و جلال این فرش چنان عظیم و افسانه ای بود كه از همه شگفتی های ساسانیان كه به شرح زیر است افزون می نمود، صدها فیل، هزاران كنیز و غلام، گنبدهایی پوشیده از طلا و نقره، آویزهای سنگین، ستون های نقره ای، گویی طلایی كه صور فلكی را نشان می داد، دوشیزه ای با هفت ذراع قد،هدیه پادشاه هند .فرش با نقش باغ را ایلیاتی های بیابانگرد آورده بودند .


وصف حیرت فوق العاده ای كه از دیدن فرش به آنها دست داده بود، بعدها توسط مورخان" بلعمی" و" طبری" نقل شده است . فرش كه نقش باغ رویایی در آن تصویر شده بود، 2.940فوت مربع (هشتاد و چهار در سی و پنج فوت ) مساحت داشت با زمینه ای غیر فابل تصور، سنگین و بافته شده از ابریشم . مثل یك باغ واقعی كه به وسیله مسیرهای زیبا و جوی های آب تقسیم بندی شده بود . استادكاران برای نشان دادن زمین از نخ های طلایی استفاده كرده بودند، آب داخل جوی ها همچون كریستال می درخشید، شن و ماسه داخل مسیرها از مروارید بود، در طرح هندسی آن بدنه و شاخ و برگ درختان از طلا و نقره و میوه ها از جواهرات گرانبها ساخته شده بود . جواهرات به شكل گل ها تراش داده و به وسیله چمنزارهایی از زمرد احاطه شده بود . این فرش كه یك بهشت همیشگی برای بیرون راندن زمستان از قلب شاهانه بود،"بهار خسرو"نام داشت و پادشاهان ساسانی دستور بافت آنرا داده بودند؛ هر چند حتی پادشاهان نمی توانستند بهار را جاودانه كنند .
بعد از پیروزی اعراب این فرش قطعه قطعه و به غارت برده شد . آنها جواهرات مرصع نشان فرش را جدا و فروختند و فرش برای همیشه از بین رفت . اما روح و تصویر قالی بعد از هزاران سال كه خسرو فرمان بافت آنرا داد همچنان زنده است . نقش آن هرگز نمرد و از تزئینات آن در قرن های متوالی تقلید شد .بعد از آن فاتحان موفق شدند باغ ها و قالی هایی به همان صورتی كه در ایران در شهر تیسفون دیدند، بسازند . بعدها اعراب این شهر را كه وارث هفت قرن شهر پادشاهی است و در ابتدا تصویر فرش را در آنجا دیده و شگفت زده شده بودند " مدائن " خواندند .
مورخ عرب، ابن خلدون (1332-1406 میلادی )در نوشته های خود ذكر كرده است كه : "زمانی كه اعراب از رعایت دستورات سخت دینی خود سرباز زده و فریفته شدند و طعم زندگی راحت را چشیدند، هنر معماری را از ایرانیان آموختند ."
طرح ها و الگو های ایرانی به وسیله جنگ ها و تجار به شرق، شمال و غرب آسیای مركزی، اروپا و هند سفر كرد . باغهای مغول در كشمیر ، آگرا ،لاهور و دهلی و همچنین باغ های موریس اسپاین در كوربودا و گرانادا با طرح و روش ایرانی ساخته شد .طرح اولیه همه آنها از ما قبل تاریخ آغاز شده بود .
در باغ های ایرانی فضای سبز و هندسی از الگوهای اولیه است كه به نیازهای عمیق انسان پاسخ می دهد و نشانه های بیرونی و ظاهری را به زیبایی های درونی و نامرعی تقدیم می كند ،جلوه ای است از وعده الهی مثل نظم در میان غوغا وهیاهو ، تجدید حیات پس از مرگ و سهولت پس از سختی و مشقت .
این باغ یك سمبل جهانی است كه هنوز هم ماهیتی عجیب و غریب در مكانی خاص برای مردمان آن دارد . شاید به همین دلیل است كه غربی ها آنرا دشوار و غیر قابل درك و فهم می دانند .
جهانگردان قرن هفدهم جین كاردین مثل همه مشاهده گران آثار ایرانی معتقد بودند كه گل ها مطبوع و دلپذیرند اما باغبان هایشان بی تجربه هستند
در"باغ های ایرانی " او می نویسد:" به طور معمول یك گردشگاه بزرگ شامل یخش هایی از پارك، مسیرهای عبور و مرور احاطه شده با ردیفی از گیاهان و با Bason of Water در مركز و قرینه سازی های به وضوح و دو مسیر پیاده روی كه فضای بین آن كاملا با گل و گیاهان و درختان میوه و بوته های رز پوشیده شده است . آنجا همه چیز تزئین یافته است.آنها گلدان ها و خانه های سبز را نمی شناسند؛ بیابان و بهارخواب نمی دانند چیست؛ زینت و تزئینات باغ های ما كدام است . "
سبك باغ های غربی در حال تغییر است البته مهارت درخواست كاردین كمتر از كاری است كه انجام داده است . هنوز هم مطمئنا در میان دیگران ویكتوریا ساكویل غربی یكی از بانفوذترین باغبان ها كه در این قرن است كه روش ایرانی را داراست
در نظر اروپایان هر چند در طبیعت لطیف تربیت شده اند . هدف باغ های اروپایی این است كه به طبیعت اطرافشان بپیوندند.آندره نورتث بزرگترین چشم انداز ویستا در میان ییلاقات فرانسوی در باغ های واكس له ویكتومدر ویرسالسبرای بیان این گرایش شكل گرفته اندو ویكتوریا ساكویل غربی مشهورترین باغ ها هستند كه به آرامی در
سیسینگاردجای گرفته اند .
باغ های ایرانی محكم در برابر مناظر اطراف خود ایستاده اند و بدون حصار اطراف كامل نیستند و آن طور كه باید به نظر بیایند دیده نمی شوند . در خارج همیشه دیوارهای بلند وجود دارد . ممكن است كه در میان كوهستان ها ویا در بیابان های بیرحم باشند كه در این صورت گویی كه باغ در میان شهر جای گرفته ،دیوارها در برابر دود ،آلودگی ،سرو صدای جمعیت و خیابان های اطراف آن را محافظت می كنند .
در داخل همه جا آرامش است . باغ ها یك نقطه آرام در جهان پر هیاهو هستند . زمین پایدار این تغییرات ماهرانه باغ دست ساز بشر را در برگرفته اند . یك نمونه آن باغ شازده است كه در سال 1890 میلادی به دستور حاكم كرمان نزدیك زیارتگاه شهر ماهان ساخته شده است . اطراف باغ را بیابان احاطه كرده است ،ورودی یك دروازه و گذر از میان ساختمان تابستان نشین با چشم اندازی باز است .آبشارهای جوی اصلی آب در كنار محور پیاده سایه دار و ردیف درختان سرو واقع شده است .در اینجا درخشندگی خورشید حركت نور و سایه دیده می شود . باد بیابان در میان قطرات و ذرات آب می دمد و در لای شاخ و برگ درختان نجوا می كند . در اینجا چمن كم است اما گلهای رنگارنگ و خوشبو همه جا در سایه و یا در زیر نور خورشید كه از لابه لای برگ ها می گذرد ،پراكنده اند .
بیشتر حیات ایرانیان در حیاط خانه ها می گذرد . كمتر فرهنگی را می توان یافت كه تصویر هایشان به ابن راحتی قابل درك باشد .
از ابتدا آب و درختانشان ،گل ها و پرندگانشان در مذهب ،تصورات ،زبان و هنر ایرانی شكل گرفته است . این موضوع یك قانون نیست ،بلكه چیزی است كه به آن اعتقاد دارند .گویی همچون گل های یك درخت بزرگ مو در طی هزاران سال شكوفه كرده ،جوانه زده و همگام با فرهنگ و تاریخ تراژیكشان می پیچد و بالا می رود .
زمینی كه این باغ ها در آن روییده است ،شبیه ویكتوریا ساكویل غربی اصالت و شكوهش را به رخ باغبان ها می كشد .
سرزمین پهناور ایران یك فلات است كه رشته كوه البرز در شمال و زاگرس در غرب و جنوب به استثنای نوار باریكی در كنار دریای خزر و خلیج فارس آن را احاطه كرده است .این فلات به اندازه سه تا پنج هزار فوت امتداد و كوه های با ارتفاع هجده هزار فوتی دارد . در آنجا رودخانه كم است و برآمدگی های بلند به آب باران موجود در فلات حیات می بخشد . هفتاد درصد این زمین بیابان غیرقابل سكونت با سرمای زیاد در زمستان و گرما و بادهای شنی شمال و شمال غرب در تابستان است .در بین فصل ها این درست است كه بهارهای كوتاه و زیبایی دلرد. وقتی كه زمین خشك تبدیل به فرشی از گل های وحشی میشود . بعضی از آنها اجداد گیاهانی هستند كه تكامل یافته آنها در غرب رز،گیاهان پر طراوت،شقایق،گل های muscariدرخشان آبی ،لاله های زرد و قرمز و راه راه زرد ،شكوفه های بزرگ گل سنبل وحشی كه شاعران ایرانی آنرا با دوشیزگان مقایسه كرده اند، minute،زنبق و سوسن سبز كمرنگ ایرانی .
این فراوانی گل ها بلافاصله بعد از ذوب شدن برف ها در اعتدال بهاری می آید و یقینا یكی از دلایلی است كه نوروز،سال نو ایرانی، در این زمان رخ می دهد .وگرنه به طور طبیعی این گل ها فقط در دره های پنهان در حصار كوهستان و در مرغزارهای و واحه های پراكنده و در ساحل دریای خزر در شمال البرز یافت می شوند.؟؟؟
در سرتاسر خاورمیانه آب خیلی زود به عنوان منبع حیات شناخته شد . شاید این بر حسب نیاز آن زمان و انرژی كه تمدن های اولیه برای تهیه آن اختصاص دادند ،باشد .
در پایتخت شهرهایی بین النهرین در هزاره سوم قبل از میلاد –سومر ،آكاد،بابل،آشور –آب دجله و فرات از طزیق كانال های شطرنجی بزرگ آبیاری انتقال پیدا می كرد .
قبیله های هند و اروپایی كه صد هزار سال قبل از میلاد از روسیه مهاجرت كرده بودند و ما اكنون آنها را به عنوان ماد ها و پارس ها می شناسیم ،در ابتدا قادر نبودند كه به این سرزمین امپراطوری قدرتمند آنها تجاوز كنند .
آنها در اطراف فلات ساكن شدند . مادها در شمال غرب ،در سرزمین های مرتفع پادشاه ساسانیان و پارس ها در جنوب غربی در زمینی كه آنرا پارسا یا فارس نامیدند .این قبایل توانستند كه در دره های كوهستان ها ساكن شوند و از فن آوری های آبیاری سنتی برای راندن و ذخیره كردن آب برف های ذوب شده استفاده كنند .در آنجا آب رودخانه برای تامین آب كانال های آبیاری كافی نبود ،حتی اگر آب كم عمقی نیز وجود داشت ،به سرعت در زیر چشمهای آتشین آفتاب تبخیر می شد .
به نظر می رسد كه فقط ملت امپراتور اورارتوها (در شهر اهلی كه امروزه ما آنرا مرند می نامیم .) در شمال زاگرس موفق شدند این مشكل را با هدایت كانال های آب ذوب برف ها در زیر زمین حل كنند .سارگون دوم از آشوری ها این كانال های زیر زمینی را در زمان غلبه خود در سال 741 قبل از میلاد دید و گفته می شود كه آنها را تحسین و كارشان را تقلید كرد.
بعد از دو قرن آشوری ها و سایر پادشاهان بین النهرین مجذوب سرزمین های باشكوه امپراتوری مادها و كوروش بزرگ شدند .هخامنشیان از نوادگان آریایی ها در فارس هستند .كورش و نوادگان آن زمانی كه كانال های قدیمی زیرزمینی آبیاری را دیدند ،آنرا در سرتاسر امپراتوری خود از فارس تا عمان و حتی مصر رواج دادند .در این قرون مطابق قانون هخامنشیان این سیستم در فلات كه 250 هزار مایل مربع مساحت داشت با تولید 10 میلیون گالن آب در دقیقه گسترش یافت .
طبق گفته زمین شناس فرانسوی هنری گابوت یكی از بزرگترین پروژه های مهندسی عمران شهری در تاریخ جهان
امروزه این كانال های آبیاری زیرزمینی را به نام" قنات" می شناسیم .اگر چه برای تقلیل و مسدود كردن چشمه های آب زیرزمینی و سطوح آب استفاده می شود .حجم آنان بسیار ساده و ساختش نیازمند كار زیادی است.آب قنات به برف ذوب شده در كوهستان های مركزی ایران بستگی دارد . برای رسیدن به قنات مركزی چاهی به عمق صد و پنجاه فوت باید حفر شود ،سپس كانال هایی به طرف مكان هایی كه در آن آب هست ایجاد می شود كه ممكن ایت مایل ها طول داشته باشد .كانال به اندازه های شیب دارد كه نیروی ثقل آب در آن به جریان بیاندازد . به وسیله چاهی كه آب از آن برداشت می شود .به فاصله 15 یا 16 فوت آب پراكنده می شود .
بعد از اینكه قنات كامل شد،درجاهایی كه زمین متخلخل است دیواره بدنه تونل سرامیك هایی ردیف گذاشته می شود كه "كاول "نام دارد. چاه ها فرایندی را تولید می كنند برای كار اصلی كه طاقت فرسا و ممتد است .در اواخر دهه 1930 یك سوم فنات ها ساخته شدند . بیابان های ایران به كانال هایی ازچاه ها مشبك شدند .
از آسمان قنات ها به نظر توده های عظیم خاكی (كه موش كور زیرزمینی درست می كند .)به نظر می رسد .
زمانی كه آنها به مقصد خود می رسند –یك روستا یا یك مجموعه مسكونی-ازآب قنات به طور مستقیم به كمك كوتاهترین گودال ممكن كه به آن جوی می گویند استفاده می شود . بنابراین آب ممكن است میان باغ جریان پیدا كند ،درون آبگیر راكد بماند یا از حوضچه ها سرازیر شود و از آنجا به طرف محصولات و كشتزارها برود برای آبیاری آنها همانند بخار آب كه چرخ آسیاب را به حركت در می آورد . هیچ آبی هدر نمی رود .آب مقدس است.

bidastar
06-09-2008, 15:01
مسجد کبود تبریز


مسجد جهانشاه یا مسجد كبود (گوی مسجید) از آثار ابوالمظفر جهانشاه بن قرایوسف از سلسله تركمانان قراقویونلو می باشد كه در870 هجری به همت و نظارت جان بیگم خاتون،زن جهانشاه بن قرایوسف قره قویونلو ،پایان یافته است


در كتابهای تاریخی،این بنای باشكوه را «عمارت مظفریه»خوانده اند كه مورد توجه ابو المظفر یعقوب بهادر خان قرار گرفت.در این روزگار تبریز در نهایت آبادانی و رونق بود.در نیمه اول قرن یازدهم هجری،كاتب چلبی و اولیا چلبی جهانگردان ترك عثمانی و در نیمه دوم همین قرن،تاورنیه و شاردون جهانگردان فرانسوی از این مسجد دیدن كرده بودند.كاتب چلبی در تاریخ جهان نما می نویسد:
«درگاه مسجد جهانشاه بلند تر از طاق كسری است.بنایی عالی است كه با كاشیهای زیبا آراسته شده،گنبد های بلندی دارد....جامع دل انگیزی است كه هر كس داخل شود دلش اجازه بیرون شدن را نمیدهد.لیكن شیعیان غالب‍ااز رفتن بدان مسجد خودداری میكنند.این بنا با كاشیهای زیبا آراسته شده،گنبدهای بلندی دارد و همه در ودیوار آن با كاشیهای رنگارنگ زینت یافته است»
مادام دیولافوا جهانگرد فرانسوی می نویسد:
«شهر تبریز ابنیه قدیمی زیادی ندارد اما آنچه باقی مانده شایان توجه است بهترین نمونه آن مسجد كبود است كه در قرن 15 میلادی در زمان جهانشاه قره قویونلوها ساخته شده است.متاسفانه گنبد این بنای بی نظیر به واسطه زلزله خراب شده و قسمتی از دیوارها را نیز با خود فرو ریخته است.این مسجد حیاط بزرگی داشته كه در اطراف آن طاق نماهای جالب توجهی بوده و در مركز آن حوض بزرگی برای وضو گرفتن وجود داشته است«
انگیزه ایجاد این مسجد را به خاطر علاقه جهانشاه قراقویونلو به مذهب شیعه یاد كرده و می نویسد: «این شخص دوستدار خاندان نبوت و عصمت و طهارت بوده است.در تمام كاشیكاریهای بی نظیرش،عبارت(علی ولی الله)و اسامی مقدس حسینین سلام الله علیها به اشكال مختلف ،زینت بخش دیوارها بوده است.سنگفرش كف این بنا بسیار باشكوه و خوش منظره بوده كه هنوز هم آسیب ندیده است.درب ورودی مسجد به دهلیز یا كفشكن باز می شود.مسجد مركزی بزرگ در جنوب دهلیز واقع شده است .این مسجد به شكل مربع و طول هر ضلع آن شانزده ونیم متر است. گنبد فیروزه گون بزرگ و بسیار معروف مسجد كبود در بالای این قسمت قرار داشت.این گنبد بود كه مسجد را به فیروزه اسلام مشهور ساخته بود .
متاسفانه پس اززلزله وحشتناك تبریز به سال 1192 هجری،تمام سقف مسجد فرو ریخته و خس و خاشاك فراوانی چون پوشاكی ستبر روی آنها را فرا گرفته و مرمر محراب بی نظیر آن از وسط شكسته و به روی خاك افتاده بود.»
در صحن و محل عمارات ضمیمه مسجد كبود،دبستان جهانشاه و موزه آذربایجان بر پاست كه در سال 1337 ساخته شده و اكنون یكی از مراكز دیدنی و تاریخی تبریز می باشد. موزه مشروطیت مهمترین قسمت موزه آذربایجان است.

معماری مسجد
نمای روبروی مسجد با سردرب كاشیكاری شده،شكوه و جلال بخصوصی دارد.مصالح بنا آجری است.سنگهای ساختمانی نادری در آن به كاررفته است.از بقایای مسجد معلوم می شود كه آجرها با گچ بند كشی شده است.صحن مربع شكل،حوضی برای وضو،شبستانهای اطراف برای درس و همچنین پناهگاه مستمندان،مسجد را تشكیل می دادند.در قسمت جلوی صحن و رو به قبله،بنای اصلی مسجد به پا شده كه محوطه ای محصور،پوشیده ومربع شكل است.فاصله پایه های سقف ضربی آن ، 12 متر است كه بر روی چهار پایه یك محوطه مربع شكل قرار دارد.بالای این بنا گنبدی قرار داشت كه از آجر ساخته شده بود ، كه ریخته است.تزیینات دل انگیز و زیبای متنوع به داخل مسجد اختصاص دارد.كف مسجد كاشیهای براق داشت . شبستان بزرگ محاط به رواق های به هم پیوسته است و از سه سو با طاقنماهایی به رواقهای اطراف خود ارتباط دارد . این شبستان با سقفی ضربی پوشیده شده است كه قطر دهانه آن 17 متر است . تنها خصوصیت جالب این گنبد ساخت آن برروی چهارپایه مربعی است كه این مربع خود به خود به تقارن و تجانس در درون مسجد می انجامد لذا عظمت و زیبایی مسجد را كه طی قرون مختلف به نامهای مختلف خوانده شده است باید به لحاظ معماری خاص آن دانست .
اگرنمازگاه را كه شامل محراب نیز است از بنای اصلی جدا كنیم، مربعی به طول 30 متر به وجود می آید.
آنچه در ابتدا به چشم ناظر می خورد، بزرگی و پهنای سردر است كه با دیگر قسمتهای بنا هماهنگ نیست . ارتفاع سردر دو برابر پهنای آن است اما خطای چشم در ارزیابی عمودی و افقی آن را مرتفع تر و بلندتر نشان می دهد . سر در با ویژگیهای خاص خود به سه قسمت تقسیم شده است ؛ دو پایه بزرگ كه طاق ضربی روی آنها زده شده و در وسط دو پایه محل استقرار درب ورودی است.حاشیه طاق سردر را ستون مارپیچی ممتد تشكیل می دهد.همه هنرها در كار تزیین این سردر به كار گرفته شده است.
این مسجد گلدسته ندارد. احتمالا محل دو گلدسته مسجد در انتهای دو دیوار جلویی بود، زیرا گذشته از این كه هیچ گونه محل ریزش ، پایه و پله ای برای صعود به گلدسته در محل نزدیك سردر مشاهده نمی شود، تمركز سردر عظیم بادو گلدسته مرتفع ظرافت و عظمت خاصی به بنا می داد كه با هنر سازندگانش مغایرت داشت و حتی كمترین اعتباری نمی توانست در معیارهای معماری داشته باشد .

مرمت و تعمیر بنا

در مورد بناهای تاریخی،همواره هدف اصلی و اساسی مرمت است.
روش كار در مرمت مسجد كبود به این صورت می باشد كه قسمتهای تخریب شده بعد از اینكه زیر سازی و سفید كاری گردید طرحها و كتیبه ها و امثال اینها بازیابی شده و سپس بر روی دیوار منتقل می شود و بعد از شیارزنی،دور خطوط رنگ آمیزی شده و در انتها با لایه پارالویید تثبیت می شود.
از سال 1376 مرمت نقش و نگار و از آبان ماه 1377 مرمت كتیبه ها آغاز و تا به حال نیز ادامه داشته است.در شبستان اصلی چهار پایه كتیبه های هفت پایه تكمیل و دوباره نویسی شده است.
طرحهای گره بندی اضلاع هر پایه تقریبا 60%مرمت شده است.طرحهای لچك و ترنج
چهار گوشه شبستان اصلی 90%مرمت شده است.كتیبه های فوقانی لچك و ترنج نیز 70%مرمت شده است.بقیه كار به صورت كادر بندی پیشرفته است.كاشیهای شش گوشه لانه زنبوری به كار رفته در شبستان كوچك تقریبا 20%به صورت نقاشی مرمت شده است.

bidastar
06-09-2008, 15:04
پاسارگاد


شهر پاسارگاد در 70 كیلومتری شمال تخت جمشید ، در جاده آسفالته شیراز – آباده ، در فاصله سه كیلومتری جاده قرار دارد. دشتی كه پاسارگاد در آن واقع شده، " دشت مرغاب" نامیده می شود و با مساحتی حدود 20×15 كیلومتر ، 1200 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. رود پُلوار كه در ایران باستان مدوس ( Medus) نامیده می شد، این دشت را سیراب می كند
پیش از این كه شهر پاسارگاد در دشت مرغاب ساخته شود، این دشت از سابقه تمدنی سه هزار ساله برخوردار بود و روستاهایی چون تل نخودی، تل خاری(خری)، تل سه آسیاب و دو تولان ( دو تُلون) كه در هزاره چهارم و سوم پیش از میلاد، در آنها كشاورزی می شد، دارای رونق و شكوه ویژه ای بود. برخی از مورخان ذكر كرده اند كه كورش با شكست آستیاگس ( آستیاك ) در سال 550 پیش از میلاد، امپراتوری ماد را سرنگون كرد. او در میدان جنگی كه بر مادها پیروز شد، محلی را برای اقامت خود به عنوان پایتخت برگزید. این محل همین دشت مرغاب است.



وجه تسمیه پاسارگاد



در مورد واژه پاسارگاد نظریات گوناگونی ابراز شده است: نخستین كسی كه در این زمینه اظهار نظر كرده، هردوت است كه از « پاسارگادی » به عنوان مهم ترین طایفه و عشیره پارسیان نام برده و هخامنشیان را برخاسته از این طایفه می داند. «كنت كورس» این واژه را به صورت « پارسه گَـَد » آورده است..اصولاً وجه اشتقاق این واژه در پارسی باستان مورد تردید است و پاسارگاد را « محل استقرار پارسیان » ، « زیستگاه پارسیان » ، « تختگاه پارسه » و « دژپارسیان » معنی كرده اند.
« هالُك » براساس گـِل نبشه های تخت جمشید معتقد است كه صورت ایلامی واژه پاسارگاد، بَتَركَتَ (Batrakata) بوده است.



آثار باستانی پاسارگاد



مجموعه آثار پاسارگاد در محوطه ای به پهنای دو و درازی سه كیلومتر گسترده است. همین گستردگی موجب شده كه « هنری فرانكفورت » اظهار نماید پاسارگاد مكان استقرار یك فرمانروای كوچ نشین بود.
این آثار از شمال به جنوب به پنج گروه زیر تقسیم می شوند:
1. صفه ( ایوان مسقف ) عظیم تل تخت یا تخت مادر سلیمان و باروی( دیوار) خارجی آن.
2. محوطه مقدس در شمال غرب آن.
3. ساختمان زندان.
4. مجموعه كاخ ها شامل محوطه چهار باغ با آب گذرها، حوضچه های سنگی و كاخ های پذیرایی یا بارعام، كاخ اختصاصی كوروش یا كاخ مسكونی، كوشك های الف و ب ، درگاه و پل.
5. آرامگاه كوروش در فاصله 5/1 كیلومتری كاخ ها.



آثار باستانی پاسارگاد از لحاظ تاریخی به سه دوره ویژه تعلق دارند:



1. آثار پیش از تاریخ و پیش از دوره هخامنشی:ضمن كاوش های باستان شناسی در شمال آرامگاه كوروش، در صفه سنگی مشهور به تخت سلیمان، چند تكه سفال نقش دار و قسمتی از یك مجسمه سنگی از دوره ایلامی كشف شد..
2. آثار دوره هخامنشی:این آثار در برگیرنده ی كاخ پذیرایی كوروش ، كاخ اختصاصی كوروش ، كاخ شرقی با نقش برجسته انسان بال دار، صفه سنگی معروف به تخت مادر سلیمان ( تل تخت ) ، آب نماهای كاخ شاهی ، حوضچه های سنگی ، ویرانه برج سنگی ، بنای موسوم به زندان ، دژ پاسارگاد ، آتشكده پاسارگاد و آرامگاه كوروش.
3. آثار بعد از اسلام:این آثار شامل مسجد اتابكان كه در رمضان سال 621 ه. ق توسط « اتابك زنگی » ساخته شد ، كتبیه و محراب كنده شده در اتاق آرامگاه كوروش كه در همان زمان اتابك زنگی حجاری شد ، بنای اسلامی به نام مدرسه یا كاروانسرا درصد متری شمال آرامگاه كوروش كه آن را هم اتابك زنگی ساخته و اینك به صورت ویرانه درآمده است.
در سال 1328 شمسی یك قطعه سنگ از كتیبه ای كه روی آن جمله « السطان المطاع ابوالفارس » به خط ثلث زیبا حكاكی شده ، از زیر خاك بیرون آمد. با توجه به این كه ابوالفارس لقب « شاه شجاع مظفری » (759 تا 776 ه. ق) بود و چند سكه از وی نیز پیدا شد، نظر بر این است كه این پادشاه هم، ساختمان یا ساختمان هایی در پاسارگاد احداث كرده بود.



آرامگاه كوروش




آرامگاه كوروش بزرگ مهم ترین اثر مجموعه ی پاسارگاد كه در دوره ای به « مشهد مادر مقدس » مشهور بود، از سال 1820 به بعد به عنوان آرامگاه كوروش شناسایی شد. بنای آرامگاه میان باغ های سلطنتی قرار داشت و از سنگ های عظیم كه درازای بعضی از آنها به هفت متر می رسد ، ساخته شده است. تخته سنگ های آرامگاه با بست های فلزی به هم پیوسته بود. این بست ها بعدها سرقت شد ؛ هر چند بیشتر این آسیب ها بعدها ترمیم شد، اما جای خالی برخی از آنها به صورت حفره هایی در دل سنگ باقی مانده است.



بنای آرامگاه از دو قسمت تشكیل شده است



:یكی سكویی شش پله است كه قاعده آن به شكل مربع مستطیل به وسعت 165 متر مربع است ودیگری اتاقی كوچك به وسعت 5/7 متر مربع با سقف شیب دار است كه ضخامت دیوارهایش به 5/1 متر می رسد. در ورودی آرامگاه با پهنای 75 سانتی متر در سمت شمال غربی بنا قرار دارد.پس از كشته شدن كوروش در جنگ با سكاها، جسد او را مومیایی كردند و در میان تخت زرینی نهادند و اشیای سلطنتی و جنگی او را در كنارش گذاشتند. این آرامگاه در حمله ی اسكندر مقدونی تاراج شد.
آرامگاه كوروش در تمام دوره هخامنشی مقدس به شمار می آمد. این تقدس در دوران اسلامی نیز به قوت خود باقی ماند و مردم از آنجا كه ساختن بناهای عظیم سنگی را خارج از قوت بشری می دانستند، ساخت آن را به حضرت سلیمان كه دیوها را برای انجام كارهای دشوار در خدمت خود داشت، نسبت دادند و آن را " مشهد مادر سلیمان" نامیدند.

surena_iran2564
11-09-2008, 22:46
بسیار عالی ادامه بده.
برای اینکه بین پست هات فاصله نیفته یا نظر نمیدم یا اگه بخوام نظر بدم همینو ویرایش میکنم.
باز هم ممنون.
سعی از ناشناخته ها بیشتر بزاری.که البته نباز به همکاریهای هم وطنامون از شهرهای دیگه هم هست.

bidastar
13-09-2008, 13:52
قلعه رودخان آرمیده در دل جنگل انبوه


این قلعه در 12 كیلومتری جنوب شرقی فومن و در دل جنگل های انبوه مناطق كوهستانی جای دارد. این قلعه كه به سكسار و قلعه حسامی نیز شهرت دارد، از بزرگترین و با عظمت ترین دژهای نظامی گیلان و حتی ایران به شمار میآید و مساحت آن بالغ بر 50 هزار متر مربع است.

این قلعه در ارتفاع 600 متری و در بلندترین نقطه كوه قرار دارد. با توجه به خاك برداری محوطه داخلی و بررسی پی بنا احتمالااین دژ به عصر ساسانی تعلق دارد و در زمان حكومت سلاجقه تجدید بنا شده است. ازاین رو قلعه رودخان را از قلعه های اسماعیلیه به حساب میآورند. توجه به اینكه شهر فومن دورانی طولانی مركز حكومت گیلان بیه پس از خاندان اسحاقوند بود، اهمیت این قلعه را بیشتر محسوس می دارد.

رابینو درباره این قلعه نوشته است: سنگ نوشته ای كه در آنجا وجود دارد نشان می دهد كه این قلعه به نام حسامی برای اولین بار در سال 918 هجری(13-1512 میلادی) تا 921 (16- 1515میلادی ) به فرمان سلطان حسام الدین امیر دباج بن امیر علاء الدین اسحقی مرمت گردیده است و این سنگ نوشته از كمال الدین محمد گیلانی است و منظومه آن ازخان احمد شیروانی و نوشته آن اثر ابن حسین الخراسانی است.

هدایت خان هنگامی كه بر ضد كریمخان زند به شورش پرداخت شروع به تعمیر آنجا نمود و در آنجا اسلحه و مهمات قرارداد. این كتیبه چند سال پیش توسط یكی از كارشناسان میراث فرهنگی پیدا شد و امروز در گنجینه رشت نگهداری می شود.

این قلعه از دو بخش تشكیل شده است:

1- ارگ یا محل اسكان حاكم و خانواده : ارگ یا شاه قلعه در دو طبقه و از آجر ساخته شده و در قسمت غربی این بنا واقع است. قلعه كلادارای دو ارگ و 16 قراول خانه است . قراول خانه ها به صورت دو طبقه با نورگیرها و روزن های متعدد بر محیط اطراف مسلط است.ورودی قلعه در سمت شمال جای دارد و در دو طرف آن دو برج عظیم سنگی دیده می شود. در گذشته چشمه آبی در داخل قلعه جاری بود كه وقت محاصره از آب آن استفاده می شد. این چشمه پس از زلزله سال 1369 گیلان خشك شد.

2- قسمت نظامی یا قورخانه: در قسمت شرقی قلعه رودخان بناهایی مخروبه وجود دارد. در قسمت شمال و جنوب ، دیوارهای محصور كننده قلعه و برج های نگهبانی در فواصل مختلف به چشم می خورد. اتاق های هشت ضلعی كه از آجر ساخته شده هنوز برفراز برج ها دیده می شود. دیوارهای قلعه حدود 40 برج دیده بانی دارد. در این دیوارها منافذ و تركش هایی برای ریختن مواد مذاب و تیراندازی نیز تعبیه شده بود. از وجوه جالب توجه در معماری قلعه رودخان، كاربرد طاق های جناقی و انواع مختلف آن و نیز طرح های آجر كاری و سنگ چینی است كه نشان از دقت نظر سازندگان آن دارد. سازندگان قلعه از اصول پیشرفته علمی دفاع و حصاربندی كاملاآگاه بودند و به همین دلیل در طی قرون متمادی این قلعه در برابر تهاجم و یورش ها هرگزدر مقابل دشمن سر تسلیم فرود نیاورده و نشانی از تخریب انسانی و حریق در آن به چشم نمی خورد. امروزه قسمت عمده ای از بنا در زیر قشری از پیچك ها پنهان شده و قلعه در هاله ای رمز آلود در دل جنگل سرسبز غنوده است.

bidastar
13-09-2008, 13:57
بزرگترین دژ آجری ایران

در فاصله 20 کیلومتری جنوب غربی فومن در قسمتی از ارتفاعات پوشیده از درخت های سرسبز قلعه رودخان بزرگ ترین دژ آجری کشور قرار دارد، مدت‌ها مرکز فرمانروایان گیلان بوده است. مساحت قلعه در حدود 50 هزار متر مربع و در ارتفاع 600 متری در بلندترین نقطه کوه واقع شده است. 65 برج و بارو و دیواری به طول 1500 متر دارد. رطوبت بیش از حد هوا باعث رویش گیاه در لابه‌لای دیوارهای قلعه و پوسیدگی آنها شده، اما با این حال در مقایسه با قلعه‌های دیگر، رودخان سالم مانده است.

برخی بنیاد قلعه را به دوره ساسانیان یعنی قبل از اسلام نسبت داده‌اند. قلعه در زمان حکومت سلجوقیان تجدید بنا شده است و از پایگاه‌های مبارزاتی اسماعیلیان بوده است. برای رسیدن به این قلعه بعد از عبور از شهر فومن و گذشتن از روستاهای گشت، کردمحله، سیاه کش، شمس تالان، گوراب پس، هولس کام، سیدآباد و قلعه رودخان به روستای حیدرآلات می‌رسیم که از این روستا تا خود قلعه حدود 5 کیلومتر فاصله است که شامل مسیری زیبا همراه با رودخانه‌ای کوچک می‌باشد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

vahide
18-09-2008, 06:15
محوطه باستاني هفت تپه حدود 15 كيلومتري جنوب شرقي شهر شوش واقع شده و همانطور كه از نام آن پيداست از تپه‌هاي متعددي تشكيل شده است. گستردگي اين محوطه باستاني به مراتب باعث جلب توجه كاوشگران مختلف قرار گرفته است. اولين عمليات حفاري به سرپرستي دكتر عزت الله نگهبان در سال 1344 در اين محل آغاز گرديد كه تا سال 1357 ادامه يافت. بررسي‌هاي سطح الارضي كه قبلاً مَكآدامز (Robert McC Adams) در اينناحيه انجام داده بود، گوياي اين مسئله بودند كه اين محوطه گسترده باستاني فقط در دوره محدودي مسكوني بوده است

در هفت تپه قسمتي از يك ديوار خشتي و طاقي آجري در هنگام تسطيح زمين و راه سازي توسط بولدوزرهاي طرح نيشكر هفت تپه نمايان گرديد. اين محل توسط هيئت حفاري به عنوان نقطه شروع كار انتخاب شده و با ايجاد شبكه‌اي كه داراي خانه‌هاي 10 × 10 متر بود که عمليات حفاري از اين محل به سمت جنوب ادامه پيدا مي‌كرد. خاك‌هاي ناشي از حفاري در قسمت شمال غربيِ محوطه حفاري، در مجاورت تپه‌اي كه مجموعه آرامگاه‌ها بر روي آن واقع شده، انباشته شده‌اند. با ادامه كاوش در طول فصل‌هاي بعدي، ترانشه‌هاي متعددي به ابعاد 10 ×10 متر حفاري شدند كه تعداد آنها مجموعاً حدود 150 ترانشه مي‌باشد.


در ابتدا تمركز كار بر روي آزادسازي دو آرامگاهي بود كه در شمالي‌ترين بخش حفاري واقع بودند. آرامگاه بزرگتر توسط دكتر نگهبان آرامگاه تپتي آهار و ملكه او ناميده شده است. اين فرضيه به جهت ذكر نام پادشاه مذكور در متن سنگ نوشته‌اي است كه در حياط مجموعه پيدا شده است.

در آرامگاه سكوي بزرگي ايجاد شده كه توسط ديوارچه‌هاي كوتاهي به سه بخش تقسيم مي‌شده است. در بخش شمالي هفت اسكلت قرار داشته، بخش مياني كه كوچكتر از دو بخش ديگر است، بدون اسكلت و بخش جنوبي داراي دو يا سه اسكلت بوده است. در پاي سكو در جنوبي‌ترين قسمت آرامگاه، مجاور درب ورودي تعداد ده اسكلت بصورتي بي نظم بر روي هم قرار داشتند. به اين ترتيب مجموعاً حدود 21 يا 22 اسكلت در معبد پيدا شده‌اند. تقسيم بندي سكوي آرامگاه به بخش‌هاي مختلف خود گواه اينست كه اين مقبره براي تدفين اشخاص متعددي ساخته شده و احتمالاً يك آرامگاه شاهي نمي‌باشد. وجود اسكلت‌هاي متعدد بر روي سكو و انباشته كردن اسكلت‌هاي قديمي در گوشه آرامگاه نيز اين مسئله را تأييد مي‌كند. با توجه به اكتشافاتي كه در نقاطِ مختلفِ منطقه انجام شده است، درب ورودي آرامگاه پس از هر تدفين با سنگ يا آجر بسته و در هنگام تدفين‌هاي بعدي مجدداً باز مي‌شده است. مشاهداتي كه در هفت تپه شده، نيز حاكي از اين مسئله مي‌باشد.

اشياي يافته شده در آرامگاه هفت تپه بسيار ساده بوده و اين امر نشان دهنده اين است كه اسكلت‌هاي مزبور به افرادي عادي تعلق داشته‌اند. تنها يك جام سفالي ته دكمه‌اي در آرامگاه پيدا شده كه مسلماً نمي‌تواند نشانگر اشياي يك مقبره شاهي باشد. همچنين ابعاد آرامگاه در مقايسه با مقبره‌هاي شاهي بسيار كوچك مي‌باشد.
بر طبق گزارش حفاري ديوارهاي آجري هر دو آرامگاه توسط ديوار قطور خشتي احاطه شده بودند. قسمت عمده‌اي از اين ديوار خشتي در سمت شمالي آرامگاه‌ها توسط بولدوزر در هنگام تسطيح محوطه براي جاده سازي از بين رفته بود و پس از حفاري مشخص گشت كه فقط ارتفاع كمي از آن در حدود 60-40 سانتيمتر باقي مانده است.

در طرف شرقي آرامگاه‌ها در ترانشه‌هاي D-G XVII-XVIII مجموعه‌اي از ساختمان‌هاي كوچك كشف شده كه ع.نگهبان آنها را به عنوان خانه‌هاي مسكوني مربوط به دوران‌هاي پارتي و ساساني ذكر مي‌كند. با توجه به اطلاعات موجود، شرايط بناهاي حفاري شده در قسمت غربي آرمگاه‌ها، نشانگر وجود لايه‌هاي مختلفي هستند كه احتمالاً به دوران‌هاي متفاوتي تعلق دارند. البته شناخت دقيقتر اين مسئله تنها از طريق بررسي مجدد اين محوطه امكان‌پذير است.

در طول حفاري‌هاي هفت تپه علاوه بر كشف دو آرامگاه بزرگ، بازمانده‌هاي دو صفه بسيار بزرگ خشتي مشخص شده‌اند كه در مجاورت آنها اتاق‌ها و سالن‌هاي مختلفي قرار داشته‌اند. عمليات حفاري بصورت عمقي انجام شده و نيروي كار بيشتر براي خاكبرداريِ بسيار عميقِ يك محوطه محدود به كار رفته است. در شرق اولين صفه بزرگ خشتي يا به عبارت ديگر در جنوب شرقي بنايي كه ساختمان شماره يك ناميده شده است. در ترانشه‌هايL XXXIV، L XXXIII،
M XXXIV و M XXXIIIمجموعه‌اي از چند اتاق حفاري شده كه برمبناي اشياي يافته شده در آنها احتمالاً كارگاهي براي توليد اشياي زينتي بوده است.
نكته جالب اين است كه ساختمان شماره يك در اين قسمت به ساختماني كه در مجاورت دومين صفه خشتي قرار داشته، متصل مي‌گردد. جهت ديوارهاي دو ساختمان مختلف بوده و اينطور به نظر مي‌رسد كه اين دو بنا در يك زمان ساخته نشده‌اند. بررسي دقيق‌تر اين محل و تشخيص چگونگي رابطه ديوارهاي اين دو بنا مي‌تواند كمك موثري به شناخت تقدم و تأخر اين دو ساختمان و تاريخ‌نگاري نسبي آنها نمايد.
مجموعه‌اي كه به عنوان ساختمان شماره يك معرفي شده است، داراي ديواري به پهناي 5/10 متر بين سالن‌هاي شماره 4 و 5 مي‌باشد. اين ديوار در حقيقت سالن شماره 5، كارگاه و حياط مقابل آنها را از بقيه سالن‌هاي قسمت شمالي صفه جدا مي‌سازد. هيچ گونه راه ارتباطي بين اين دو بخش كشف نشده است. احتمال دارد كه اين مجموعه از دو ساختمان مجزا تشكيل شده باشد و ديوار واقع بين سالن‌هاي 4 و 5 كه پهناي آن بسيار زياد است، در حقيقت ديواري باشد كه دو ساختمان مزبور را از هم جدا مي‌كرده است. اين مسئله وقتي مشخص مي‌شود كه بخش شمالي محوطه كه هنوز حفاري نشده، كاوش گردد و نقشه كامل تري از چگونگي قرارگيري اتاق‌هاي اين ساختمان بدست آيد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

bidastar
20-09-2008, 23:19
بناي بانك ملي بازار


بناي بانك ملي بازار با طراحي و معماري محسن فروغي‌، مهندس و معمار ايراني‌، ساخته شده است كه رضا شاه از او براي ساخت برنامه‌هاي سازندگي دعوت كرده بود. بناهايي كه او ساخته است هرچند مدرن‌، داراي ظرافت و سنت اسلامي است‌.‏
ساختمان بانك ملي بازار شايد در ميان بناهاي عمومي‌اي كه وي ساخته است‌، به بهترين وجه نشان دهنده سبك او باشد. اين بنا در دهه 1320 ش آغاز شد، ولي به دليل مشكلات متعدد ناشي از وضعيت خاك‌، ساخت آن چند سال به طول انجاميد.‏
اين ساختمان با 4110 متر مربع مساحت‌، در دو طبقه و با دو طبقه زير زمين با استفاده از بتون مسلح‌، آجر و ملات و سيمان ساخته شده است‌. هر چند طرح بنا عقلاني و مدرن است‌، از اسلوب معماري سنتي خردمندانه در آن استفاده شده است‌. ورودي اصلي بانك از كاشي كاري رنگارنگ بهره برده تا با بازار اصلي تهران در همسايگي آن هماهنگ شود. اين خردمندي در استفاده او از عناصر سايه ساز و ايوان‌ها، به ويژه در ضلع جنوبي بنا، كه ايواني با 24 ستون بر پا شده‌، آشكار است‌.‏ تزيين برخي سطوح با كاشي كاري نيز موجب تأكيد بر نماها و ورودي‌هاي اصلي بنا شده است‌.‏
در سمت چپ مدخل ورودي‌، يك تخته سنگ حجاري شده حدود 2 در 5/1 متر و در سمت راست نيز، نقش چند دنده و كارگر به عنوان نماد صنعت و كار حجاري شده است‌. سمت چپ نيز نقش چند كشاورز گندم در دست كه در واقع نماد زندگي و كار است‌، وجود دارد كه هر دو باهم در مي آميزند تا صنعت و كار و زندگي نويني را به وجود آورند.‏

bidastar
20-09-2008, 23:22
خانه مستوفي الممالك


نشاني‌: ضلع جنوب‌غربي چهارراه گلوبندك
در نيمه دوم قرن سيزدهم‌، ناصرالدين شاه قاجار مهم‌ترين حامي و باني ساخت بناهاي مختلف در تهران بود، به طوري‌كه در خلال سلطنت طولاني و نسبتاً آرام او، باروي هشت ضلعي جديدي با 12 دروازه و يك ميدان مركزي با شكوه به نام ميدان توپ‌خانه براي شهر گسترش يافته تهران ساخته شد.‏
يكي از بناهاي اين دوره (ناصري‌)، خانه مستوفي‌الممالك‌، واقع در داخل حصار غربي است كه از جهات مختلف جاي تأمل دارد. عمارت مستوفي‌الممالك متعلق به اواخر سلطنت ناصرالدين شاه قاجار، يعني حدود 110 سال پيش‌، با سبك و سياق خاص معماري آن دوره‌، كه ويژگي آن استفاده از عناصر و بن‌مايه‌هاي اروپايي است‌، ساخته شده‌است‌.‏
اين بنا خانه يكي از اصيل ترين رجال دوران قاجار و پهلوي‌، يعني ميرزا حسن خان مستوفي‌الممالك‌، فرزند ميرزا يوسف‌خان مستوفي‌الممالك‌، است كه در قسمت‌هايي تحت عناوين شجره‌نامه‌، زندگي‌نامه و مشاغل و مناصب حكومتي‌، به آن‌ها اشاره شده‌است‌.‏
خانه مستوفي در 1311 ق‌، يعني هنگامي كه ميرزا حسن خان مستوفي‌الممالك 19 سال بيش‌تر نداشت‌، ساخته شده است‌. با توجه به اين‌كه محمدتقي‌خان رياست بنّا خانه و منصب معمار باشي‌گري را در طول مدت سلطنت ناصرالدين شاه عهده‌دار بود تا بر احداث بناهاي ساخته شده توسط درباريان نظارت كند، و با توجه به اين‌كه ساختن اغلب بناهاي درباريان را در محله سنگلج به وي نسبت داده‌اند، به احتمال زياد، وي را مي‌توان معمار يا ناظر ساخت بناهاي مستوفي‌الممالك دانست‌.‏
اين خانه داراي مشخصات خاص بناهاي مسكوني دوره قاجار است و ورودي آن در بخش شرقي بنا است كه با چند پله به حياط متصل مي‌شود. دور تا دور بنا را حياط احاطه كرده است‌.‏
اين عمارت از جهت اين‌كه خانه مسكوني يكي از سران مشروطه و رجال نامي تاريخ معاصر ايران است و با توجه به اين كه نمونه‌اي كم نظير و كامل از بناهاي مسكوني دوره قاجاريه بوده و نيز به جهت موقعيت محلي آن‌، يعني واقع شدن در محله سنگلج‌، از ديدگاه سياسي‌، اجتماعي‌، فرهنگي‌، تاريخي‌، هنري‌، معماري و ... قابل بحث و بررسي است‌. بناي مستوفي از شمال با كوچه مستوفي‌، از شرق با كوچه چال حصار و از غرب و جنوب با اماكن مسكوني هم‌جوار است‌. زمين ملك به طول 57 متر و دو عرض 29 متر و 33 متر است و انتهاي كوچه چال حصار قرار گرفته است‌.‏
ابعاد بنا نيز در حدود 5/24 در 5/19 متر و ورودي بنا هم در حدود دو متر از سطح كوچه پائين‌تر است‌.‏
نماي شرقي داراي دو پنجره بزرگ در طبقه اول‌، در چوبي دو لنگه (ورودي اصلي بنا) و سه پنجره مربع شكل كوچك جهت نورگير زيرزمين است‌.‏
نماي شمالي داراي چهار ستون مدوّر در طبقه اول‌، شش پنجره بزرگ و دري در قسمت وسط و چهار پنجره كوچك مربع شكل جهت نورگير و زيرزمين و يك در فلزي در وسط‌، براي ورود به زيرزمين و حوض خانه آن است‌.‏
نماي جنوبي حدود يك متر پايين‌تر از سطح نماي شرقي‌، يعني در حدود سه متر پايين‌تر از سطح كوچه است‌. در قسمت بالا يا طبقه اول‌، نما داراي ده ستون كامل مدور و دو نيم ستون چسبيده به بدنه بنا در دو گوشه و در قسمت پايين يا نماي زير زمين 12 ستون سنگي است كه هشت تاي آن به صورت جفت‌جفت (چهار جفت‌)‏ است‌. هفت پنجره بزرگ در بالا و هفت پنجره مربع شكل كوچك جهت نورگير زيرزمين در پايين نما قرار گرفته است‌. سقف بنا شيرواني و داراي يك خر پشته و دودكش آجري است‌.‏
قسمت‌هاي مختلف بنا شامل در ورودي چوبي دولنگه‌، آستانه كتيبه‌دار با هفت پله مرمرين و دو ستون در بالاي آن است كه به سالن مركزي مرتبط مي‌شود و در سمت چپ و راست آستانه ورودي دو اتاق و در دو طرف سالن مركزي دو اتاق ديگر و بالاي هر دوي آن‌ها دو اتاق ديگر قرار گرفته است‌. در واقع سالن مركزي شش اتاق در اطراف دارد.‏
تزيينات بنا بيش‌تر به صورت گچ‌بري و داراي نقوش حيوانات افسانه‌اي با سر انسان و بدن شير، انسان بال‌دار يا فرشته‌، گل و گياه به شكل پيچك يا طرح اسليمي دسته گل‌، گل و گلدان‌، سبد پر ميوه‌، پرندگان شكار شده و آويخته مثل قرقاول و اردك و ...‏ است‌.‏
ميرزا حسن خان مستوفي الممالك‌، فرزند ميرزا يوسف مستوفي‌الممالك و شكر خانم‌، دختر رئيس يكي از قبايل كرد، يكي از اصيل‌ترين شخصيت‌هاي تاريخ سياسي معاصر ايران است و مقام و لقب مستوفي الممالك بيش از يك قرن در خاندان او بوده است‌.‏
مستوفي در لغت به معناي حساب‌دار و دفتردار خزانه و در عرف حكومتي وزير دارايي است‌. او در پنجم رمضان 1291 ق‌، در تهران متولد شد. از پنج سالگي زيرنظر معلم سرخانه و زيرنظر محمودخان ملك‌الشعرا تحصيل كرد. مستوفي در سن 60 سالگي درگذشت و جنازه وي در آرامگاه پدرش‌، خانقاه قلندرشاه‌، در ونك به خاك سپرده شد.‏

bidastar
20-09-2008, 23:23
کاخ لشکر بازار


اين قصر در کناره رود «هيرمند »در جنوب غربي افغانستان واقع شده و به قرن چهارم تا ششم هجري قمري تعلق دارد. اين بنا داراي ابعاد 7*2 کيلومتر بوده و به طور کامل از زير خروارها خاک بيرون آمده و مشهورترين کاخ از نوع خود محسوب مي گردد.
بخش مرکزي آن در محور طولي تنها 170 متر است.محوطه که شامل «مسجد جمعه» نيز هست، به طور تقريبي دو برابر است با يک گردش و با حفظ همان محور، اين ناحيه به خياباني به طول 500 متر به همراه صدها مغازه خواهد رسيد که امتداد آن به شهر بوست (Bust) منتهي مي شود. خود کاخ که پس از غارتگري سال 545 هـ.ق به جنوب و شمال شرقي گسترش يافت به وسيله ديواري با پشت بندهاي قوي در شرق و غرب محمور مي گردد.
در بخش جنوبي، نماي ورودي با چندين طاقچه به واسطه يک ايوان مرکزي بسيار گود رفته شکسته مي شود که به حياطي با 4 ايوان منتهي شده و احتمالا به عنوان سرسرا محسوب مي شود ويژگي اصلي تمامي قصر، حياط بزرگ آن (60*50 متر در بخش مرکزي) است.در انتها اين حياط، ايوان اصلي که وسيع تر، عريض تر و بلندتر از بقيه ايوان هاست قرار دارد، که به يک بارگاه سلطنتي با عبادتگاهي کوچک ختم مي گردد.
آجرکاري و گچ کاري ها زينت بخش ديوارها بود، اما کشف بزرگ، نقاشي هاي ديواري از 44 محافظ ترک بر ديواره ها کنار بارگاه بود و بي تر ديد نشانه اي بود بر سنت «سلطان محمود غزنوي » که در مراسم و اعياد، در فضاي باز و در حضور 4000 محافظ تاج بر سر مي نهاد.

bidastar
20-09-2008, 23:24
كاخ موزه سعدآباد


كاخ موزه سعدآباد در دامنه البرز، بين ميدان تجريش و دربند، در ضلع جنوبي ميدان دربند ساخته شده است و از شرق به خيابان دربند، از غرب به سعدآباد و زعفرانيه و از جنوب به نظاميه منتهي مي‌شود.‏
مساحت فعلي سعدآباد در حدود 400 هكتار است‌. ساخت آن به درخواست رضا شاه به منظور تهيه محلي ييلاقي براي خود انجام گرفت‌. امير لشكر خدايار باغ بزرگي را در كرج براي اين امر در نظر گرفت و قرار شد فردي به نام كشتكار از سوي رضا شاه باغ را رؤيت كند. اما اين فرد به شاه پيشنهاد كرد تا ييلاق سعدآباد را خريداري كند. در آن زمان اراضي سعدآباد متعلق به سردار اعظم بود. حدود 4000 مترمربع مساحت و دو عمارت بيروني و اندروني داشت كه توسط رضا رفيع براي رضا شاه خريداري شد.‏
بعد از خريداري سعدآباد از سردار اعظم‌، تپه علي‌خان والي نيز از پدر سرتيپ والي به مبلغ 7000 تومان خريداري و سپس كاخ شهوند (سبز) بر آن بنا شد. بعد از مدتي باغ‌هاي نيمه ويران ديگري‌، توسط افراد رضا خان از صاحبان آن‌ها خريداري و به تپه علي خان وصل شدند و به تدريج باغ سعدآباد فعلي به وجود آمد. در باغ سعدآباد، در مجموع 14 كاخ ساخته شده است‌. از اين ميان‌، پنج كاخ‌، بزرگ و بقيه به نسبت كوچك‌تر هستند. قديمي‌ترين آن‌ها كاخ شهوند و بزرگ‌ترين آن‌ها كاخ سفيد است‌.‏ كاخ سعدآباد داراي 180 هكتار جنگل طبيعي‌، چشمه سارها، باغستان‌، گل‌خانه و ...‏ است‌.‏
نگارخانه‌هاي موجود در كاخ سعدآباد بيش‌تر در كاخ‌هاي اختصاصي فرزندان محمدرضا شاه احداث شده و معماري آن‌ها به سبك بناهاي امروزي است‌.‏
كاخ دو طبقه شهوند تنها كاخي است كه نماي آن به طور كامل از بيرون پيدا است‌.‏ اين كاخ در زمان سردار سپهي‌، در دامنه كميز دره‌، روي تپه علي‌خان والي ساخته شد. ساخت اين كاخ در 1301 ش شروع شد و در 1307 به پايان رسيد. استاد جعفر كاشاني طراح و معمار كاخ بوده و در تزيين آن از هنرمندان و استادان ايراني بهره گرفته شده است‌. طبقه زيرين آن شامل چند زير زمين و طبقه بالاي آن داراي يك سالن بزرگ آينه كاري است‌. آينه كاري را جعفرخان معمار انجام داده است‌. آن‌چه از شاه در اين سالن به جا مانده يك ميز و صندلي و زير سيگاري او است‌. طرف راست سالن آينه دو اتاق وجوددارد كه يكي از آن‌ها اتاق كار بوده است‌. ديوار اتاق يك متر ازاره خاتم كاري دارد كه از جمله زيباترين خاتم كاري‌هاي جهان محسوب مي‌شود.‏ بالاي خاتم كاري قطعه نقاشي‌اي با رنگ و روغن ديده مي‌شود. اتاق طرف راست نيز اتاق انتظار است‌.‏
سمت چپ سالن نيز دو اتاق است كه مقرنس و آينه كاري‌هاي آن در منتهاي ظرافت انجام گرفته است‌. سنگ‌هاي بناي كاخ شهوند از زنجان و سنگ‌هاي ستون‌ها و مجسمه شير و نيمكت‌ها، از خراسان فراهم شده است‌.‏
گفته مي‌شود پيمان سعدآباد كه ايران مبتكر آن بوده است‌، در 17 تير 1316 ش‌، با حضور وزراي امور خارجه ايران‌، تركيه‌، عراق و افغانستان در محل كاخ شهوند در 10 ماده تنظيم شد و به امضا رسيد.‏
يكي از ساختمان‌هايي كه با ديواركشي از سعدآباد جدا شده كاخ معروف به احمد شاهي است‌. از پيشينه كاخ احمدشاهي كسي اطلاع درستي ندارد. در اوايل انقلاب‌، اين كاخ به عنوان مكان تاريخي به ثبت رسيد. در حال حاضر نيروهاي مركز آموزش علوم و فنون الزهرا در آن ساكن هستند.‏
كاخ سفيد، بزرگ‌ترين كاخ مجموعه‌، مخصوص پذيرايي از ميهمانان خارجي است‌. رضا شاه كاخ سفيد را براي ايام تابستان‌، جهت پذيرايي از ميهمانان رسمي خود در نظر گرفته بود. در ساختن اين كاخ نظر محمدرضا شاه بسيار مؤثر بود. به عنوان مثال يكي از ستون‌ها به دستور او سه بار خراب شد تا عاقبت با طرح او هماهنگي پيدا كرد.‏
اين كاخ دو طبقه است‌. طبقه اول شامل سرسرايي در وسط و اتاق‌هاي متعدد و يك سالن بزرگ است‌. طبقه دوم نيز مانند طبقه اول طراحي شده است‌. ديوارهاي اتاق‌ها و سربخاري‌ها از سنگ‌هايي با نقش‌هاي طبيعي است كه در برش و صيقلي كردن آن‌ها دقت فراواني به كار رفته است‌. سنگ‌هاي بناي كاخ را از يزد، تفرش و خراسان‌، و سنگ سفيد نماي خارج آن را از ولي آباد آورده‌اند‏.‏
كاخ ديگر مجموعه كاخ محمدرضا شاه است كه به سبك بناهاي تازه ساخته شده و طرح آن با كاخ شهوند و كاخ سفيد، كه روح ايراني بر آن‌ها حاكم است‌، اختلاف دارد.‏
كاخ همسر رضا شاه از جمله كاخ‌هايي است كه بازديد آن تنها در 22 بهمن‌، سال روز پيروزي انقلاب براي عموم آزاداست‌.‏
موزه‌هاي موجود در كاخ سعدآباد عبارتند از: موزه نگارگري استاد فرشچيان‌، موزه جهان‌گردي برادران اميدوار، موزه مينياتور بهزاد، موزه آبكار، موزه پژوهشي مردم شناسي‌، موزه هنرهاي زيبا، موزه هنر ملل و موزه خط و كتاب ميرعماد.‏

bidastar
21-09-2008, 14:05
دژ رشکان

آدرس : شهر ري‌، چهارراه خط آهن

دژ رشكان در چهارراه خط آهن و بر بالاي كوهي استوار است كه از جمله دژهاي محافظ ري در چهار سوي شهر، به حساب ميآيد. دژ رشكان با ساختاري متشكل از لاشه سنگ و ساروج‌، متعلق به دوره اشكانيان است‌. اين دژ گذشته با انتساب به فخرالدوله ابن ركن الدوله ديلمي‌، فخر آباد ناميده مي‌شد.
فخرالدوله اين دژ را كه در جريان فتح ري به دست مسلمانان ويران شده بود، مرمت كرد. در اين قلعه كاخ‌ها، اموالي گران‌بها و اسلحه خانه‌هايي وجود داشت‌. بخش‌هاي اصلي قلعه تا زمان قاجار نيز بر جا بود، اما امروزه قسمت اعظم آن تخريب شده است‌. ديوارهاي غربي اين دژ داراي سوراخ‌هايي براي تير وكمان است‌.

bidastar
21-09-2008, 14:06
چشمه علي

قدمت چشمه علي به حدود ۸۰۰۰ سال پيش بر مي‌گردد; زماني كه نخستين جماعات بر تپه‌اي واقع در كنار چشمه‌اي دايمي گرد آمدند. نخستين نشانه‌هاي تمدن در چشمه علي كه شامل تپه باستاني‌، برج و باروهاي قديمي ري و چشمه زيرزميني است‌، در توليد سفالينه‌هاي سرخ با نقش‌هاي سياه يا قهوه‌اي و سير تصاويري كه بر آن نقش شده‌، پديدار گشته است‌. در كنار چشمه‌، تپه‌اي است كه در كاوش‌هاي سال‌هاي ۱۹۳۴ و ۱۹۳۶ م به رهبري اريك اشميت براي موزه هنرهاي زيباي بوستون و فيلادلفيا در امريكا، از آن آثاري به دست آمده است‌. قديمي‌ترين شواهد موجود در اين منطقه كه به اوايل هزاره چهارم قبل از ميلاد بر مي‌گردد، سفالينه‌هايي است كه ذكر آن رفت‌. اين محل در هزاره سوم پيش از ميلاد ناگهان متروك شد و دوباره از هزاره دوم مسكوني و آباد گشت‌. آثار عهد پارت‌ها (حصار معبد آناهيتا متعلق به آغاز عصر مسيحي‌)، ساساني‌ها و اسلام تا عهد تيموريان نيز در اين محل به دست آمده است‌. به استناد روايت‌هاي مختلف‌، مادر زرتشت نيز در اين مكان متولد شده است‌. درباره آب چشمه گفته مي‌شود كه از جاجرود و قيطريه تأمين مي‌شود و پس از گذر از راه‌هاي زيرزميني‌، از دل تپه مي‌جوشد.
چشمه علي به عنوان يك منطقه طبيعي شناخته شده است‌. برج و باروهاي آن در هنگام استحكام به چهار الي پنج متر مي‌رسيد، و سوراخ‌هاي ديده‌باني و آتش‌دان داشته است كه هنوز هم آثار آن باقي مانده است‌. اكنون حدود ۱۰۰متر از ديوار بازسازي شده است‌. وجود نقش برجسته‌اي از فتح‌علي‌شاه در حال تاج‌گذاري‌، بر صخره مسلط بر آب‌هاي چشمه‌علي از ويژگي‌هاي منطقه است و آن را نبايد با نقش برجسته‌اي كه همين پادشاه را سوار بر اسب و در حال شكار نشان مي‌دهد، اشتباه كرد. قبلاً اين نقش برجسته متعلق به ساساني‌ها بوده است‌.
نام چشمه به امام اول شيعيان باز مي‌گردد كه ساكنان اطراف آن در دوران اسلام بر آن نهادند. اما ايرانيان باستان اين چشمه را سورنا مي‌ناميدند، زيرا در كنار معبد آناهيتا قرار داشته است‌

bidastar
21-09-2008, 14:07
كليساي منياس مقدس

آدرس : ده ونك‌، خيابان اوستا، كوچه قلعه ارامنه


كليساي منياس يكي از قديمي‌ترين كليساهاي تهران است كه قدمت آن به حدود ۱۷۰ سال پيش مي‌رسد. كليسا داراي ديوارهاي آجري قديمي و كوتاه است و به دليل ناقوس كوتاه آن در معرض ديد قرار ندارد.
ساختمان كليسا در يك طرف حياط قرار دارد كه شامل سالني كوچك و با شكوه و تابلوهايي است كه سرتاسر ديوارهاي كليسا را پوشانده است‌. دو رديف نيمكت نيز براي عبادت‌كنندگان در سالن قرار دارد.
كليسا در روزهاي عادي هفته بسته است و فقط يك‌شنبه‌ها براي اجراي مراسم باز مي‌شود. در حياط كليسا آرامگاه چند نفر ديده مي‌شود. همانند بقيه كليساها، اين كليسا هم جشن مخصوص به خود را دارد و زمان آن حدود اواخر آذرماه است و اين جشن هم در كنار ساير اعياد برگزار مي‌شود. درخت انگور قديمي‌، زيبايي خاصي به ديوار كليسا بخشيده است‌

bidastar
21-09-2008, 14:09
سراي وثوق الدوله

خانه ميرزا محمد قوام الدوله آشتياني


اين بنا در 1253 ق يا 1211 ش‌، در زمان محمدشاه قاجار براي يكي از صاحب منصبان دوره قاجاريه به نام ميرزا محمد قوام‌الدوله آشتياني ساخته شد. وي در ديوان محاسبات ماليات سمتي داشت‌. پسر قوام‌الدوله‌، حسن وثوق نام داشت كه در 1268 ش‌، جاي پدر را گرفت و در دوره‌هايي وزير فرهنگ‌، دارايي‌، خارجه و نخست‌وزير بود.
قسمتي از بنا در تعريض كوچه ميرزا محمود وزير از بين‌رفته كه به احتمال زياد متصل‌كننده اندروني و بيروني به يك‌ديگر بوده است‌. هم‌چنين‌، تبديل ايوان تابستاني به تالار آينه كاري از ديگر تغييرات بنا است كه پس از توسعه ارتباط ايرانيان با كشورهاي اروپايي صورت گرفته است‌. در تزيينات داخلي بنا نيز نقوشي افزوده شده كه علاوه بر قلم هنرمند، از لحاظ رنگ نيز پختگي قبلي خود را ندارد و از نگاره‌هاي قبلي به طور كلي متمايز است‌. احتمال داده مي‌شود كه دورتادور حياط بيروني‌، اتاق‌هايي وجود داشته‌، كه در حال حاضر اثري از آن‌ها نيست‌. وقتي اين ساختمان تحت نظر سازمان حفاظت آثار باستاني درآمد، چند اتاق‌، آشپزخانه و سرويس‌هاي بهداشتي در ضلع شرقي حياط بيروني به آن‌ها افزوده شد كه البته قسمت نوساز با بافت قديمي خانه‌، از قبيل در و پنجره‌، تزيينات شومينه و گچ‌بري و نماي خارجي به طوركلي مطابقت مي‌كند، به طوري‌كه تشخيص آن دشوار است‌.
معماري دوران قاجاريه و دوران سنتي پيشين كه بعدها تأثيرات فرنگي بر روي تزيينات آن مشهود است‌، بيش‌تر يادآور معماري زنديه در شيراز است‌.
از خصوصيات اين بنا بايد به نظم و تقارني اشاره كرد كه با آجر و چوب در نماي ساختمان به وجود آمده است‌. وجود هفت دري در اين بنا از جمله مهم‌ترين عوامل زيبايي آن محسوب مي‌شود. هفت دري جزو عنصرهاي معماري ايراني‌اسلامي است‌. در حياط بيروني يك حوض و چند باغچه تعبيه شده است‌. قرينه اين حياط نيز حياط ديگري است كه حياط اندروني محسوب مي‌شود و داراي باغچه و حوض است‌. اين دو حياط با چند راهرو به هم‌ديگر مرتبط مي‌شوند. از ويژگي‌هاي ديگر وجود دو بادگير و يك شيرواني در بام بنا است كه انسان را براي رفتن به طبقات بالا بر مي‌انگيزد. اين دو بادگير قرينه هم هستند. در معماري ايراني از زماني دور دست ، بادگير با نام‌هاي گوناگوني چون <بادهنج‌>، <باتخال‌>، <خيشود> و <خيشان‌> به كار مي‌رفته است‌. كار بادگير خنك كردن هواي جايگاه سكونت مردم بوده و تهويه داخل ساختمان را انجام مي‌داده است‌. بادگيرها علاوه بر خنك كردن و تهويه هوا، جنبه تزييني نيز داشته و از مشخصات بارز خانه‌هاي قديمي اشرافي بوده است‌. يك بادگير به طوركلي برجي چهارگوشه است كه تا بلنداي بام خانه‌ها ساخته مي‌شود. اندازه چهارگوش بادگير 2 * 2 متر است‌. در اطراف برج بادگير، شكاف‌هاي عمودي جاسازي مي‌شد كه داراي چندپره بوده و باد پس از برخورد با اين پره‌ها از كانال بادگير به ميان برج و ساختمان راه مي‌يافت‌.
در اين بنا نماي بادگير از آجر تهيه شده است و تزيينات قسمت فوقاني هر شيار داراي ارسي و آينه است كه اين عامل هماهنگي كامل بين تزيينات نقاط مختلف بنا را نشان مي‌دهد. اين هماهنگي در كار معماري و هنر ايران از بزرگ‌ترين تا ظريف‌ترين عناصر را شامل مي‌شود.
ورود به قسمت داخل بنا از حياط بيروني و دروني و از طريق دو راه پله انجام مي‌شود. طبقه‌اول متشكل از دو تالار بزرگ به نام‌هاي آينه و تبني يا سفره‌خانه و دو راهرو و سه اتاق كوچك است‌. طبقه دوم نيز متشكل از دو راهرو و شش اتاق است كه يك راهرو و سه اتاق در ضلع غربي و يك راهرو و سه اتاق ديگر در ضلع شرقي بنا شده است‌. زير زمين ساختمان در قسمت زيرين تالار آينه و تبني قرار گرفته كه تنها از حياط اندروني مي‌توان به آن وارد شد.
آرايش درها از نوع گره‌سازي با چوب است‌. نور طبيعي زيرزمين در دو ضلع شمالي و جنوبي از طريق آجرهاي لعاب‌دار آبي رنگ موسوم به <پاچنگ‌> تأمين مي‌شود. ديوارها از خشت و سقف از تيرچه ساخته شده است‌. تزيينات بنا آينه كاري و نقاشي گل و مرغ روي گچ و مقرنس كاري و گچ‌بري است‌، و كف اتاق‌ها با كاشي‌هاي ابرو باد پوشانده شده است‌. بيش‌ترين تزيينات بنا را مقرنس كاري‌هاي زيبا تشكيل مي‌دهد. در ابتدا نقاشي‌ها به طور كامل ايراني بوده‌است‌، ولي با بازسازي مجدد، تزيينات و نقاشي‌ها فرنگي شده كه بيش‌تر آن‌ها اثر لطف‌علي شيرازي است‌. اتاق يا تالار آينه اين مجموعه كه در طبقه هم‌كف و در قسمت شمالي خانه قرار دارد و از ديگر اتاق‌هاي جانبي بزرگ‌تر است‌، مخصوص پذيرايي از ميهمانان و سياست‌مداران وقت بوده است‌، و از بخش اندروني خانه مجزا است‌. تزيينات اين تالار به دليل رفت و آمد رجال كشورهاي غربي‌، از الگوهاي غربي پيروي كرده‌است‌. تصاوير زنان فرنگي به‌صورت كارت پستال در ميان آينه‌كاري‌ها و موتيف‌هاي گچ‌بري نشان‌دهنده اين مطلب است‌.
در اين اتاق سه ارسي‌، هفت پنجره ارسي‌، سه در چوبي و چهار طاقچه وجود دارد. ارسي‌هاي اتاق داراي گره‌هاي كنده كاري شده و تزيينات چوبي ظريف و شيشه‌هاي رنگي است كه روي آن‌ها توسط هنرمندان نقاشي شده‌است‌. اين نقش‌ها كه به مرور زمان از بين‌رفته بود، بازسازي شده است‌. بيش‌تر كارهاي تزيينات‌ي و به خصوص آينه كاري‌هاي اين اتاق و آوردن تصاوير زنان دركار، از زمان ناصرالدين شاه رايج شده است‌. با وجود اين‌، هنرمندان ايراني نقوش فرنگي را چنان با نقوش ايراني آميختند كه تشخيص آن‌ها در ابتدا مشكل بوده و نياز به آشنايي بيش‌تري با تصوير سازي اين دوره دارد.
تالار ديگر بنا تالار تبني يا سفره‌خانه است كه در ضلع جنوبي واقع است و به دليل موقعيت جغرافيايي خاص و آفتاب‌گير بودن آن‌، به زمستان‌نشين موسوم است‌. در قسمت شمالي تالار تبني يك فرو رفتگي وجود دارد كه شاه‌نشين اتاق محسوب مي‌شود.
در تالار آينه و تالار سفره‌خانه‌، هفت ارسي جنوبي و هفت ارسي شمالي به صورت پنجره هستند و سه ارسي ميان تالار به صورت در كاربرد دارند. ارسي‌ها را معمولاً با شيشه‌هاي كوچك رنگين آرايش مي‌دادند كه علاوه بر زيبايي‌، عاملي براي شكست و تجزيه نور بودند و نور را به صورت رنگ‌هاي زيبا به داخل اتاق مي‌تاباندند. رنگ اين شيشه‌ها عبارتند از زرد آبي و قرمز و سبز كه بيش‌ترين رنگ به كار رفته در زمينه اين شيشه‌ها زرد است‌.
اتاق‌هاي جانبي به گوشواره‌هاي جانبي نيز معروف است‌. در طبقه اول و دوم‌، در دو طرف تالار آينه و سفره‌خانه در طرف شمال دو اتاق و يك دهليز قرار دارد. اتاق‌هاي جانبي واقع در طبقه هم‌كف‌، در ضلع شمالي كوچك‌تر از اتاق‌هاي مشابه در طبقه فوقاني است و علت آن اين است كه در جلوي اتاق جانبي طبقه هم‌كف سكويي قرار دارد كه درب و دو پنجره را به طور كامل قرينه مي‌كند. اين سكو به اتاق جانبي ضلع شمالي هم‌جوار سكو متصل است‌. اندازه اتاق شمالي حدود 12 مترمربع است‌. ابعاد اين اتاق نسبت به اتاق‌هاي جنوبي كوچك‌تر است‌.
اتاق‌ها داراي درهايي به عرض 60 سانتي‌متر است كه يكي از اين درها به راهرو و ديگري به دهليز ميان دو اتاق باز مي‌شود. اين دهليز تنها وسيله ارتباطي بين دو اتاق شمالي و جنوبي محسوب مي‌شود. مجموع اتاق‌ها در كل ساختمان هشت عدد و چهار دهليز است كه همگي تنها به راهروهاي كنار خود راه دارند. تزيينات اين اتاق‌ها به طور كامل مشابه يك‌ديگر و همه اتاق‌ها داراي پنجره‌هاي ارسي هستند.
ديوارها داراي گچ‌بري و نقاشي از گياهان تزييني و اسليمي است‌. بيش‌تر قسمت‌هاي اين اتاق را فرورفتگي‌هايي در ديوار تشكيل داده است كه به مانند طاقچه عمل مي‌كنند. شايان ذكر است كه بيش‌تر طاقچه‌ها بازسازي شده است‌. احتمال داده مي‌شود كه روي نقاشي‌ها را با لايه‌اي از گچ پوشانده باشند، كه پس از انجام عمليات مرمتي از زير لايه گچ بيرون كشيده شده‌است‌. هم‌چنين‌، در حاشيه سقف‌، تزيينات مقرنس كاري وجود دارد. اين تزيينات جز و ارزنده‌ترين تزيينات اسلامي است كه از فرورفتگي‌ها و برجستگي‌هايي تشكيل مي‌شود كه هرچه به طرف سقف نزديك شود، بر تقسيمات آن افزوده و در نتيجه بر زيبايي آن اضافه مي‌شود.
در مجاورات اين خانه‌، حمام قوام‌الدوله قرار داشته كه درگذشته از اين خانه دري به حمام باز مي‌شده است‌.
شايان ذكر است كه مرمت اساسي بنا در فاصله سال‌هاي 1345 و 1350 به دست استاد محمد كريم پيرنيا انجام گرفت و مرمت كاشي‌هاي قاجاري نيز تحت نظر استاد حبيبيان انجام شده است‌.

bidastar
21-09-2008, 14:13
دروازه ارگ

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


يکی از آثار تاريخی و با ارزش و زيبای سمنان , دروازه ارگ , بازمانده هنر دوران قاجار است که در تقاطع خيابانهای آيت الله طالقانی و شيخ فضل الله نوری واقع شده است . دروازه ارگ در گذشته درِ شمالی ارگ دولتی بود که هنگام تخريب ارگ به سبب شکايت فرهنگ دوستان و پيگيری آنان از ويرانی اين دروازه جلوگيری به عمل آمد . دروازه ارگ در زمان سلطنت ناصرالدين شاه قاجار و حکومت انوشيروان ميرزا ضياءالدوله فرزند محمد رحيم ميرزا پسر دهم عباس ميرزا نايب السلطنه که از سال 1300 تا 1305 هجری حاکم ايالت قومس بود بنا شد . اين دروازه دو نمای شمالی و جنوبی دارد که نمای شمالی آن به مراتب زيباتر از نمای جنوبی آن است .

bidastar
21-09-2008, 14:16
آرامگاه شيخ علاء الدوله سمنانی

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

اين ساختمان واقع در روستای صوفی آباد سمنان, در آغاز بنايي رفيع و با عظمت بود که بدستور عمادالدين جمال الدين عبدالوهاب وزير سلطان محمد خدا بنده از خشت خام ساخته شد, سپس خانقاهی برآن افزود ودر آنجا به رياضت پرداخت و پس از مرگ در آنجا به خاک سپرده شد.بنای خانقاه وآرامگاه اين عارف مشهور که بازمانده معماری اواخر قرن هشتم است , به علت نداشتن استحکام و بی توجهی روبه ويرانی نهاد .به طوری که به جز دو ستون ايوان بقيه بنا منهدم شد .

bidastar
21-09-2008, 14:18
عمارت چهلستون یا کلاه فرنگی

کاخ چهلستون در سال 1057 هـ.ق به دستور شاه عباس دوم در اصفهان احداث شد.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بسیاری از محققان وجه تسمیه کاخ را انعکاس تصویر بیست ستون بر استخر زیبا و بزرگ عمارت می دانند وعده ای نیز واژه چهل را به نشان تعداد زیاد ستونها می دانند ( عدد چهل در ادب فارسی نشانگر تعدد و کثرت است ) و به روایتی این کاخ ابتدا چهل ستون داشته تا اینکه در بیست و یکم رمضان 1118 هـ.ق بر اثر سانحه آتش سوزی بییست ستون آن از بین رفته و اکنون آثار سوختگی در غرب عمارت دیده می شود .
باغ چهل ستون 67000 متر مربع مساحت دارد که در دوره شاه عبا س اول ساختمان کوچکی به صورت کوشک یا کلاه فرنگی در آن احداث گردید و در زما ن شاه عباس دوم توسعه یافت و چهلستون نام گرفت .
معماری این کاخ ترکیبی از هنر معماری چینی و ایرانی و فرنگی است . عمارت چهلستون مشتمل بر یک ایوان اصلی (بزرگ) به طول 38 متر و عرض 17 متر و ارتفاع 14 متر رو به شرق ساخته شده است ستونهای ایوان هشت ضلعی از جنس چوب چنار و کاج می باشند . چهار ستون وسط بر روی چهار شیر سنگی قرار دارد ، طراحی آنها به گونه‌ای است که دو شیر با یک سر نشان داده می شود . از دهان چهار شیر جلو ، آب به درون حوض می ریزد .
تالار مرکزی کاخ اختصاص به مهمانان خارجی و شخصیتهای کشورهای دیگر داشته است .
نقاشیهای موجود در تالار هر کدام واقعه‌ای تاریخی را به نمایش می‌گذارند که دو تا از این تابلوها ( جنگ شاه اسماعیل اول با سپاه عثمانی در چالدران و جنگ نادر شاه افشار با هندوها ) در زمان قاجاریه نصب شده است .
دو تخته سنگ حجاری شده شکل چهار شیر که در دو باغچه دو طرف معبر ورودی کاخ قرار دارد از بقایای عمارت سر پوشیده صفوی و آینه خانه به کاخ چهلستون منتقل شده است .
آثار پراکنده‌ای از دوران صفویه مانند سر در « مسجد قطبیه » سردرهای « زاویه در کوشک » و آثاری از مسجد درب جویباره یا پیربکران و« مسجدآقاسی » را برای محافظت به این کاخ انتقال و بر دیوارهای ضلع غربی و جنوبی نصب کرده اند .

bidastar
21-09-2008, 14:19
تخت جمشید (Ttakht -e- Jamshid) نام محلی پایتخت داریوش بزرگ است؛ که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهمترین مجموعه باستانی هخامنشی در ایران است. این مجموعه بی نظیر در دامنه کوه رحمت (کوه مهر)، در مقابل جلگه مرودشت و 55 کیلومتری شمال شرقی شیراز قرار دارد. یونانیان و به تبع آنها اروپائیان، گاهی آنرا "پرسه پلیس"، "پرسَپُلیس" (با کسر "پ" اول، فتح "سین" اول و ضم "پ" دوم) یا "پرسپولیس" (persepolis) می خوانند؛ اما نام تاریخی آن که در کتیبه های کاخ ها ثبت شده پارسَه (parsa) به معنای شهر مردمان پارسی است.
آثار تاریخی به جای مانده در آن، از باشكوه ترین مجموعه های تاریخ ایران و جهان است. این بنا در زمان داریوش اول از پادشاهان هخامنشی در سال 518 قبل از میلاد به قصد ایجاد پایتختی آئینی در جلگه مرودشت، بر دامنه كوه مقدس رحمت (كوه مهر) بنیان نهاده شد و ساخت آن جمعا حدود120 سال به طول انجامید.
مجموعه تخت جمشید به وسعتی حدود 135000 متر مربع و تماما از سنگ ساخته شده است. در میان سنگها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده اما در بعضی نقاط، سنگها را با بست های آهنی به نام دم چلچله ای به هم اتصال داده اند و از چفت هایی سربی استفاده کرده اند.

مجموعه تخت جمشید شامل هفت كاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلكانها،‌ ستونها، ‌و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمان ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد كه به طرز خارق العاده ای هماهنگ می باشند.

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

bidastar
21-09-2008, 14:21
باغ شازده

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

باغ شاهزاده که در شش کيلومتري ماهان قرار دارد به دستور "عبدالحميد ميرزا فرمانفرما" حاکم کرمان در اواخر دوره قاجار بنا گرديده است. اين باغ هر چند از باغ سازي و معماري اروپايي (فرانسوي) متاثر است؛ حال و هواي محلي هم در آن موج مي زند. اين باغ داراي قسمت هاي مختلف از جمله عمارت سردر، عمارت شاه نشين و حمام مي باشد. عمارت سردر باغ، بنايي است دو طبقه که تقريبا به صورت منفرد ساخته شده و طبقه همکف آن از طبقه اول حجيم تر و پرتر است. به علت آنکه ساختمان نيمه تمام باقي مانده، جز بخش هاي مختصري از نماي طبقه همکف، فاقد نماسازي و تزئينات است.

از قسمت هاي ديگر ارزشمند اين باغ شبکه آبرساني و حوض هاي آب و فواره هاي آن است، که به صورت پلکاني ساخته شده. باغ شاهزاده به وسيله اداره فرهنگ و هنر وقت خريداري گرديده و در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده و با انجام تعميرات استحفاظي در آن همکنون به یکی از دیدنی ترین محل های گردشگری در منطقه بدل گردیده است.

آنوبانینی مشاهده کرده که هر سال گردشگران زیادی برای استفاده از آب و هوای دلکش و زیبایی های این باغ با صفا که در دامنه کوه و با منظره ای شگفت انگیز همگان را به اعجاب وا می دارد به ماهان مسافرت می کنند؛ به ویژه مردم شهرهای اطراف که این محل را در دل منطقه کویر مرکزی ایران همچون واحه ای در میان صحرا می دانند و در ایام تعطیل؛ خاصه در فصل تابستان به عنوان گردشگاه ییلاقی خود به باغ شاهزاده می روند.

bidastar
05-10-2008, 12:21
دژ شیخ مکان

دژ شیخ مکان در داخل تنگه شیخ مکان در فاصله 8 کیلومتری شرق دره شهر ایلام، واقع شده است. در قسمت غربی تنگه آثاری از یک دژ با نمایی جالب در دل کوه به چشم م یخورد که از لحاظ مصالح و سبک معماری به دوره ساسانی برمیگردد. این دژ مستحکم از سمت غربی به دیواره کوه تکیه زده و دیواره شرقی آن با سنگ و گچ تا بالاتر از سطح بام قلعه بنا شده است. دیوار دژ دارای چند کنگره و ترکش و دژ دیده بانی می باشد و برای تنگه و دیواره محافظ خوبی به شمار می آید. ارتفاع دیوار دژ از بلندترین نقطه 5/14 متر است. دژ چهار اتاق و تنها یک در ورودی از ضلع شمالی دارد. از پشت بام دژ 17 پله از کوه کنده شده که به انتهای جنوبی دیوار شرق و محل دیده بانی منتهی می شود. این دریچه دیده بانی دایره ای شکل است و از آنجا معبر و تنگه به خوبی قابل مشاهده است. مصالح اصلی دژ قلوه سنگ و گچ می باشد که در انتهای دیواره دژ ( به قطر 35/1 سانتی متر) با اندودی از گچ پوشیده شده است

bidastar
05-10-2008, 12:22
دژ بسطام،


دژ بسطام در جوار روستای بسطام واقع شده است و توسط روسای دوم (645-685 پيش از ميلاد) ساخته شده و يكی از مهم‌ترين شهرهای اورارتویی زمانی خود بوده است. اين قلعه با سلطه قوم ماد بر اين منطقه بصورت متروك مانده است و فقط در دوران قرون وسطی (هم‌زمان با دوره مغول) توسط گروهی از مسيحيان مورد سكونت قرار گرفته كه از آنها نقش صليب هايی بر روي صخره‌ها باقی مانده است. آثار دوره اورارتويی شامل: ساختمان شرقی، محله مسكونی، قلعه، آثار پشت دژ و كانال آبرسانی است. كاوشهای باستانی نشان می‌دهد كه اين قلعه طی 50 سال و در سه مرحله ساخته شده و دارای معبد، بازار ، و مقر حكومتی، برج، بارو، دروازه و راههای مخفی خروج مخصوص به خود بوده است. قلعه دارای ديوارهای مستحكم سنگی است كه بر روی صخره‌ای بلند مشرف به شدت و دره‌ای بزرگ قرار دارد. سه اشكوب (طبق) با كاركردهای مختلف است:

اشكوب تحتانی مشتمل بر دروازه، مهمانسرا، اصطبل و قرارگاه سربازان
اشكوب ميانی كه معبدی است با اطاقهای متعدد
اشكوب فوقانی كه اوج هنر معماری اورارتويی است و دارای سكونت گاه، مقر فرماندهی و راههای خروجی به بيرون از قلعه می‌باشد.

bidastar
05-10-2008, 12:23
مسجد ملک

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مسجد ملک یا مسجد امام، از بناهای دوران سلجوقی است که دارای گنبدی آجری و تزئینات آجر کاری زیبایی است . این مسجد در بافت قدیم شهر کرمان و در میانه خیابان امام خمینی،در بخش جنوبی ناحیه تاریخی بازار کرمان قرار دارد.


مسجد ملک، ازنوع مساجد چهار ايواني و يکي از بزرگ‌ترين مسجدهای کرمان است. سابقه تاريخي اين بنا به قرن پنجم هجري ( عصر سلجوقي ) مي رسد. بناي اين مسجد رابه ملک تورانشاه منصوب می دانند . قسمت‌هاي مختلف اين مسجد به مرور زمان و بارها تعميرشده است.آنچه از قسمت‌هاي اصلي دوره سلجوقيان برجاي مانده برج آجري ضلع شمال شرقي و سه محراب گچبري شده است که يکي از اين محراب ها براثر تغييراتي که در بنا صورت گرفته در حال حاضر در پشت بام شبستان امام حسن قرار داد. مسجد امام بيش از ۱۰۷ متر عرض دارد و در چهار طرف آن شبستانهایی ساخته شده است . معروف ترين شبستان آن شبستان امام حسن است . در قسمت غربي آن ايوان بزرگي با روکش کاشي خوش رنگ معقلي برجاي مانده است تعميرات مسجد ملک از سال ۱۳۴۸ آغاز شده و هنوز ادامه دارد. ايوان بزرگ قبله مسجد روبه روی در شرقي قرار دارد. يک در بزرگ به طرف شمال و در ديگري به طرف جنوب غربي باز مي شود. در وسط صحن مسجد آب نمايي به عمق چهارمتر وجود دارد.

bidastar
05-10-2008, 12:24
پل خاتون (سرخس)

پل خاتون، پلی در فاصله ۹۰ كيلومتری جنوب شرقی شهرستان سرخس است.
اين پل آجری است و در گذشته از آن به عنوان گذرگاه جاده ابريشم،از سرخس به مرو استفاده می شده است.
این پل از آثار بسیار معروف و باستانی شهرستان سرخس است که در نزدیکی مرز مشترک ایران و ترکمنستان و افغانستان قرار دارد. در زیر این پل دو رودخانه کشف رود و هریرود به هم پیوسته و رود خانه تجن را تشکیل می دهند. بانی این آثار و هنر معماری، «خاتون» خواهر گوهر شاد بیگم آغا همسر شاهرخ شاه تیموری می باشد.

bidastar
05-10-2008, 12:25
حمام وکیل


حمام وکیل در دوره زندیه توسط کریم خان زند ساخته شد. این حمام در مرکز شهر شیراز و نزدیک دیگر بناهای دوره زندیه همچون بازار وکیل و مسجد وکیل قراردارد. از قسمت‌های جالب توجه این حمام قسمتی بنام شاه نشین است که مخصوص استفاده شاه بوده‌است.


این بنا در غرب مسجد وکیل ساخته شده‌است. این حمام بزرگ از پیشرفته ترین اصول معماری زمان خود برخوردار بوده‌است. برای مثال، ورودی حمام کوچک است و با شیبی ملایم به هشتی ورودی که پایین تر از سطح زمین قرار دارد می‌رسد. ورودی به رختکن، زاویه دار ساخته شده و همه این ملاحظات برای این بوده‌است که از ورود سرما به داخل و از خروج گرما به خارج از حمام جلوگیری شود.

سربینه حمام یک هشت ضلعی منظم است که هشت ستون یک پارچه سنگی در وسط سقفی گنبدی قرار گرفته‌اند. گرم خانه با سنگ فرش پوشیده شده‌است اما جالب توجه این که در زیر این سنگ فرش دالان‌های کم عرض و باریکی ساخته شده که هوای گرم و بخار آب در آن جریان می‌یافته‌است تا کف حمام زودتر گرم شود. در جنوب گرم خانه، خزینه قرار دارد که دو دیگ بزرگ برای گرم کردن آب داشته‌است. در دو طرف محوطه گرم خانه دو شاه نشین و در دو طرف خزینه دو حاکم نشین ساخته شده‌است. در وسط هر حاکم نشین نیز حوضی از سنگ مرمر دیده می‌شود.


در زیر گنبد نقوش آهک بری زیبایی است که داستان‌های آنها از مذهب، سنت، علائق و رویاهای مردم این دیار سرچشمه می‌گیرد.

bidastar
05-10-2008, 12:26
تأسیسات آبرسانی قره سو


، نامطلوب بودن آب داخل کلات نادر و وجود املاح بسیار بالا و گچ زیاد آب، نادر شاه افشار را بر آن داشت تا با استفاده از توان مهندسان خود، آب شیرین آبشار قره سو را که حدود 6 کیلومتر با کلات فاصله داشت را به مسجد کبود گنبد و عمارت خورشید انتقال دهد.

در این شبکه آبرسانی با توجه به رعایت اصول مهندسی و در نظر داشتن شیب و فشار آب، کانالی در مسیر آب حفر و از تنپوشه های«لوله و اتصالات» سفالی که قطر آن ها در حدود 40 الی 50 سانتیمتر است استفاده شده و با خاک نرم پوشانده شده و در محل های که احتمال آسیب رسیدن به تنپوشه های سفالی توسط سیلاب بود با سنگ و ساروج مهار گردیده است. بدین ترتیب آب به داخل دژ کلات هدایت می شده است.