PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : تر جمه -- Translation 2



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 [20] 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35

p30time
15-03-2010, 01:15
سلام

دوستان زحمت اينا رو بكشيد:

==

1- داخل يك دفتر، يك نفر مي گه:

I need more runners.
I can't write the business fast enough.

(به احتمال قوي، runner به معني دونده نيست!!)

==

2- بعد از جلسه يك شهردار،‌يك نفر ميگه:
Nothing serious. It just puts us behind

==

3-
Been making your payoffs?

==

4-
I ain't about to walk into no knife for
you.

==

5-
They think I've been holding out.

==

6-
Ain't a tough guy in the world
that will frisk you there.

==
7- دو نفر دارن با هم صحبت مي كنن:

I thought for sure he was on to us. -

No, you had him all the way. All the way! -

==

فعلا همينا!! با تشكر فراوان از دوستان :10:

Smartie7
15-03-2010, 08:20
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدبه طور نمونه، برنامه­های کاربردی ابری(SaaS) درون تشکیلات یک سازمان به عنوان یک محصول، مستقر می
­شوند. این روشی است برای فراهم کردن عاملیت که معمولاً درون یک برنامه کاربردی نصب شده یافت
می­شود اما از طریق وب، نیازی به به­روز­رسانی یا نگهداری نرم­افزار(از سمت کاربر پایانی) نیست. به طور قابل
توجهی، ویکی پدیا، محاسبه داوطلب/همتا به همتا را تحت دسته برنامه کاربردی ابری بزرگ می­کند. من
تضمین می­کنم که این امر ناصحیح است. برای اینکه p2p کار کند، یک کاربر پایانی باید یک برنامه کاربردی را
نصب کند تا بتواند در یک شبکه توزیع شده وارد شود، خصوصاً در یک پروتکل شبکه­سازی. آن یک
برنامه کاربردی مبتنی بر وب نیست.آن با یک مرورگر وب تفاوت چندانی ندارد که از پروتکل HTTP
برای بازیابی صفحات HTML استفاده می­کند، فقط اینکه با p2p شما می­توانید منابع را متراکم کنید(جمع کنید).
با عرض سلام
من متن اصلی انگلیسی و ترجمه ای که خودم از آن کرده ام را آورده ام و از دوستان درخواست می کنم که مواردی را که زیر آنها خط کشیده شده تصحیح کنند.
ممنونم

عاملیت خوبه به نظرم...

محاسبه ی داوطلبانه/ نظیر به نظیر

به جای آن...این بهتره :31: برای اینکه دوباره این رو تکرار نکنی از و استفاده کن بین دو جمله...
این یک برنامه کاربردی مبتنی بر وب نیست و با یک مرورگر وب که از پروتکل HTTP برای بازیابی صفحات HTML استفاده می­کند ، تفاوت چندانی ندارد.

behnam_tr
15-03-2010, 10:36
The Secret In Their Eyes
A man wants to solve a murder committed many years ago

Smartie7
15-03-2010, 11:46
The Secret In Their Eyes
A man wants to solve a murder committed many years ago



رازی در چشمانشان

مردی که قصد دارد معمای قتلی را که سالها پیش انجام شده، حل کند.

amirs2k
15-03-2010, 16:30
سلام اين دو تا معني اش چيه؟
I've been through them all
---------
I'm trying to educate
this boy's palate
ممنون

hippo
15-03-2010, 17:34
سلام بچه ها
میشه لاتین "دستگاه آب شیرین کن" را برام پیدا کنید
یه چیزی غیر از freshwater tapping
ممنون

---------- Post added at 05:34 PM ---------- Previous post was at 05:34 PM ----------

سلام بچه ها
میشه لاتین "دستگاه آب شیرین کن" را برام پیدا کنید
یه چیزی غیر از freshwater tapping
ممنون

Kurosh
15-03-2010, 17:52
سلام بچه ها
میشه لاتین "دستگاه آب شیرین کن" را برام پیدا کنید
یه چیزی غیر از freshwater tapping
ممنون

---------- Post added at 05:34 PM ---------- Previous post was at 05:34 PM ----------

سلام بچه ها
میشه لاتین "دستگاه آب شیرین کن" را برام پیدا کنید
یه چیزی غیر از freshwater tapping
ممنون
Water Purifier یا به طور کلی Water Treatment System

قله بلند
15-03-2010, 19:20
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدمحتوای شبکه های تحویل چیست؟
اگر p2p بتواند به عنوان نوعی از هیبرید CDN(محتوای شبکه تحویل) تصور شود، آیا CDN تحت این تعریف،
شکست خواهد خورد؟ من احساس می­کنم آنها به p2p نزدیک­تر از محاسبه ابری هستند. بنابراین شاید،
Akamai، CacheFly یا حتی Amazon(CloudFront) باید مقداری نسبت به دیگران نگران­تر باشند.
با سلام
لطفاً یه نگاهی به این ترجمه من بیاندازید و بفرمایید درست معنی شده؟

sailor2007
15-03-2010, 20:10
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدمحتوای شبکه های تحویل چیست؟
اگر p2p بتواند به عنوان نوعی از هیبرید CDN(محتوای شبکه تحویل) تصور شود، آیا CDN تحت این تعریف،
شکست خواهد خورد؟ من احساس می­کنم آنها به p2p نزدیک­تر از محاسبه ابری هستند. بنابراین شاید،
Akamai، CacheFly یا حتی Amazon(CloudFront) باید مقداری نسبت به دیگران نگران­تر باشند.
با سلام
لطفاً یه نگاهی به این ترجمه من بیاندازید و بفرمایید درست معنی شده؟

فكر مي كنم اينجوري هم ميشه گفت :
شبكه هاي تحويل محتوي چطور؟
اگر هر چيز p2p به عنوان نوعي هيبريد CDN( شبكه هاي تحويل محتوي ) در نظر گرفته شود آيا CDN تحت اين تعريف با بازه وسيع قرار خواهد گرفت ؟ من عقيده دارم آنها از محاسبه ابری بيشتر‌‌‌‌‌‌( ‌‌‌به اين تعريف ) نزديكتر هستند. بنابراین شاید، Akamai، CacheFly یا حتی Amazon(CloudFront) باید مقداری بيشتر نسبت به اين قانون ؟ ( صورتحساب ؟) نگرانتر باشند.

البته اگر متن بيشتري در دسترس بود شايد بهتر مي شد نتيجه گرفت.

Amin Safavi
15-03-2010, 21:38
سلام...پیشاپیش بابت ترجمه تشکر میکنم

When that which is god -- or that which is that which man wants to call
"God" -- is being understood by man, man has to translate it into the
format he understands. But this Energy -- this Source that man is giving
the label of "God", cannot be quantified in anything that man understands.
And as man attempts to do it, the distortions are enormous.

Marichka
15-03-2010, 22:42
سلام اين دو تا معني اش چيه؟
I've been through them all
---------
I'm trying to educate
this boy's palate
ممنون

I've been through them all = همه ی اونا رو از سرگذروندم. تو همه ی اون موقعیتها بودم.

I'm trying to educate this boy's palate = دارم سعی می کنم کام (سقف دهان) این پسر رو تعلیم بدم. (احتمالا منظورش آموزش تلفظ لغات بوده باشه!)

Smartie7
16-03-2010, 06:54
سلام...پیشاپیش بابت ترجمه تشکر میکنم

When that which is god -- or that which is that which man wants to call
"God" -- is being understood by man, man has to translate it into the
format he understands. But this Energy -- this Source that man is giving
the label of "God", cannot be quantified in anything that man understands.
And as man attempts to do it, the distortions are enormous.

زمانی که آن چیزی که خدا هست...یا آن چیزی که انسان می خواهد خدا بنامد به وسیله ی انسان درک میشود، انسان باید آن را به قالبی قابل فهم برای خود تبدیل کند. اما این انرژی ... این منبع که انسان به آن برچسب (نام) خداوند می دهد، نمی تواند به اندازه ی درک و فهم انسان محدود شود و هنگامی که انسان به این منظور تلاش میکند، تحریف ها بسیار عظیم است.

قله بلند
16-03-2010, 13:49
فكر مي كنم اينجوري هم ميشه گفت :
شبكه هاي تحويل محتوي چطور؟
اگر هر چيز p2p به عنوان نوعي هيبريد CDN( شبكه هاي تحويل محتوي ) در نظر گرفته شود آيا CDN تحت اين تعريف با بازه وسيع قرار خواهد گرفت ؟ من عقيده دارم آنها از محاسبه ابری بيشتر‌‌‌‌‌‌( ‌‌‌به اين تعريف ) نزديكتر هستند. بنابراین شاید، Akamai، CacheFly یا حتی Amazon(CloudFront) باید مقداری بيشتر نسبت به اين قانون ؟ ( صورتحساب ؟) نگرانتر باشند.

البته اگر متن بيشتري در دسترس بود شايد بهتر مي شد نتيجه گرفت.

سلام دوست عزیز. ممنونم از توجه شما ولی من هنوز معنی خط دوم رو نفهمیدم. از آنجایی که می گوید:"اگر هر چیز p2p ..." منظور از وجود "،" چه بوده و معنی fall در این جمله چیست؟

---------- Post added at 02:46 PM ---------- Previous post was at 02:45 PM ----------


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیددر جمله بالا، move off به چه معنا است؟

---------- Post added at 02:49 PM ---------- Previous post was at 02:46 PM ----------


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدبا سلام. من اصلاً نمی فهمم این متن چه چیزی می خواهد بگوید.

seymour
16-03-2010, 20:33
اینم گفتگوی کامل :

- Where do you come from, Kelly?

- From the east side of New York.
A place called Five Points.
But I got out of there.

- Out and up, huh?

توضیح اینکه این دیالوگ مال فیلم sting محصول 1973 می باشه.

پس همون فرضیه اولی بود که گفتم ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) .. مربوط میشه به فعل قبلی اش ... هر دو حرف اضافه با اون فعل جور در میان و یه معنی دوگانه بهش میدن .. میگه از محله فایو پوینتز در اومده ام .. پاسخ می شنوه که "همه در اومدی و هم بالا اومدی!! نه؟" ..

seymour
16-03-2010, 20:50
سلام

دوستان زحمت اينا رو بكشيد:

==

1- داخل يك دفتر، يك نفر مي گه:

I need more runners.
I can't write the business fast enough.

(به احتمال قوي، runner به معني دونده نيست!!)

==

2- بعد از جلسه يك شهردار،‌يك نفر ميگه:
Nothing serious. It just puts us behind

==

3-
Been making your payoffs?

==

4-
I ain't about to walk into no knife for
you.

==

5-
They think I've been holding out.

==

6-
Ain't a tough guy in the world
that will frisk you there.

==
7- دو نفر دارن با هم صحبت مي كنن:

I thought for sure he was on to us. -

No, you had him all the way. All the way! -

==

فعلا همينا!! با تشكر فراوان از دوستان :10:
همه دارن روی Sting کار می کنن؟ .. (عجب فیلم محشریه ...یادش بخیر -- چه دوبله اش، چه اصلش!) .. سوال بالا هم تقی جان در همین رابطه پرسیده بود ظاهراً...

1. من چندتا کمک دست/دستیار میخوام .. اینطوری از پس انجام کارها برنمیام.. (به شکال لغوی تر : فرصت نمی کنم همه درخواست ها رو دست تنها بنویسم)


2. چیز خاصی نبود .. الکی کارامون رو عقب انداخت.


3. باج سبیلت رو که مرتب پرداخت می کنی؟ (صاف می کنی)


4. (ولی) دیگه حاضر نیستم بخاطر تو برم جلوی چاقو -- (کاردی بشم!!)


5. فکر می کنن من پولشون رو بالا کشیده ام ..


6. به عقل هیچ خلافکاری نمی رسه که اونجات رو بگرده!


7. اولش فکر کردم دستمون رو خونده..
نه بابا، حسابی خر شده بود ..

seymour
16-03-2010, 20:55
سلام اين دو تا معني اش چيه؟
I've been through them all
---------
I'm trying to educate
this boy's palate
ممنون

I've been through them all = همه ی اونا رو از سرگذروندم. تو همه ی اون موقعیتها بودم.

I'm trying to educate this boy's palate = دارم سعی می کنم کام (سقف دهان) این پسر رو تعلیم بدم. (احتمالا منظورش آموزش تلفظ لغات بوده باشه!)
با اجازه، جمله دوم رو اصلاح کوچک می کنم:

educate someone's palate اصولاً یعنی عادت کردن و آموختن طعم و مزه .. توانایی لذت بردن از طعم های مختلف، یا توانایی درک تفاوت های ریز بین مزه/طعم ها یه جور هنر و مهارته .. این اصطلاح اشاره به همون داره ..

seymour
16-03-2010, 21:03
سلام دوست عزیز. ممنونم از توجه شما ولی من هنوز معنی خط دوم رو نفهمیدم. از آنجایی که می گوید:"اگر هر چیز p2p ..." منظور از وجود "،" چه بوده و معنی fall در این جمله چیست؟

---------- Post added at 02:46 PM ---------- Previous post was at 02:45 PM ----------


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیددر جمله بالا، move off به چه معنا است؟

---------- Post added at 02:49 PM ---------- Previous post was at 02:46 PM ----------


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدبا سلام. من اصلاً نمی فهمم این متن چه چیزی می خواهد بگوید.

If anything, Peer-to-Peer can be considered a type of hybrid CDN (Content Delivery
Network ).
اگر بخواهیم مدل نظیر به نظیر (P2P) را (در قالب چارچوب های موجود) تعریف کنیم، میتوان آنرا نوعی CDN (شبکه تحویل/تسیلم محتوای) ترکیبی در نظر گرفت..

//

Will CDN’s fall
under this broad definition?
آیا CDN را می توان زیرمجموعه این تعریف وسیع در نظر گرفت؟

//

move off اینجا یعنی جابجا شدن -- تغییر مکان دادن -- دقیق تر اگه بخوای: یعنی تغییر پلت فرم دادن ..

//

چند خطی که مطرح کردی:

محاسبات به شیوه ابری (معناش رو حتماً می دونی خودت--محاسبات و پردازش مبتنی بر اینترنت و...) به کمپانی اجازه می دهد که دقیقاً هزینه همان میزان از ظرفیتی که نیاز دارد را پرداخت کند و ضمناً در صورتی که نیاز به ظرفیت پردازشی بیشتر داشته باشد، سریعاً بصورت آنلاین به آن ظرفیت اضافه دسترسی پیدا کند. از آنجا که مدل محاسبات مذکور که طی آن ما فقط "همانقدر که استفاده می کنیم هزینه می پردازیم"، و چیزی شبیه به استفاده عمومی از بنزین، یا شبکه آب و برق است، گاهی به این شیوه "محاسبات به شیوه خدماتی" هم گفته می شود.

قله بلند
17-03-2010, 19:13
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدسرویس دهنده پست الکترونیکیAxigen که خوشه ای است، چند سکویی، چند معماری و نرم افزار به عنوان
سرویس(SaaS)، آمادگی حرکت به سوی محاسبات ابری را ایجاد می کنند که گام منطقی بعدی را در آینده تکنولوژی نشان می دهد.
با سلام و تبریک پیشاپیش سال نو و آرزوی توفیق روزافزون و هر چه بیشتر همگی در راه علم و معرفت و خودشناسی
دوستان، من جمله بالا رو درست معنی کردم؟ خصوصاً قبل از SaaS رو.

seymour
17-03-2010, 20:15
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدسرویس دهنده پست الکترونیکیAxigen که خوشه ای است، چند سکویی، چند معماری و نرم افزار به عنوان
سرویس(SaaS)، آمادگی حرکت به سوی محاسبات ابری را ایجاد می کنند که گام منطقی بعدی را در آینده تکنولوژی نشان می دهد.
با سلام و تبریک پیشاپیش سال نو و آرزوی توفیق روزافزون و هر چه بیشتر همگی در راه علم و معرفت و خودشناسی
دوستان، من جمله بالا رو درست معنی کردم؟ خصوصاً قبل از SaaS رو.
من این رو چند وقت پیش هم گفته بودم در ارتباط با ترجمه متون تخصصی ... ترجمه لغت به لغت متن کاری نداره، مهم اینه که شما بدونی هر کدوم از اون واژه ها جدا از یه ترجمه ساده چه معنایی دارن ... تا اگه لازمه مفهومش رو ذکر کنی .. مثلاً کراس پلت فرم رو ترجمه کرده ای چند سکویی .. خب این ذاتا ایرادی نداره، اما مساله من اینه که همین کافیه یا نه؟ .. آیا مخاطب اون متن ترجمه شده، تسلط کافی دارن روی مبحث که بدونن چند سکویی یعنی چی؟ ... مفهوم اینجا مهمتر معادل یابی هستش ...

------

ضمناً ترجمه نیاز به تجربه داره تا شما بتونی با یه نگاه الگوها رو بشناسی .. الگوها و ساختار موجود در جملات هستند که یه ترجمه رو مفهوم و روان می کنند ... در متن بالایی، ما الگوی whith something being somehow رو داریم که اساساً به این شکل قشنگ تره ترجمه اش:

با توجه به اینکه Axigen Mail Server دارای ویژگی هایی از جمله خوشه ای ، چندسکویی و .. می باشد، عزیمت بسوی محاسبات ابری، یه حرکت معقول در مسیر (پیشرفت) فن آوری ما محسوب می گردد.

پس نکته دوم بحثم اینه که شناخت الگوها و ساختار مهمه ... اگه یادت باشه در پست قبلی ام هم الگوی if anything رو داشتیم که باز مجدداً نیاز به تجربه داشت.

afshin b
17-03-2010, 21:35
سلام دوستان اگه امكانش هست زحمت اينارو بكشين ممنون:

Have me over to the house one of these days.

To what do we owe the pleasure؟

I'm gonna freshen up the eyes a bit.

that is on the verge of setting us up for life.

Smartie7
18-03-2010, 16:04
سلام دوستان اگه امكانش هست زحمت اينارو بكشين ممنون:

Have me over to the house one of these days.

To what do we owe the pleasure؟

I'm gonna freshen up the eyes a bit.

that is on the verge of setting us up for life.

یکی از همین روزها من رو به خونتون دعوت کن.

Have somebody over=To invite somebody for lunch, dinner,etc

خوشی و راحتی رو مدیون چی هستیم؟

می خوام کمی چشمام رو ترو تازه کنم. (تمیز کنم)

اون( برمیگرده به جمله قبل) داره ما رو تا ابد پول دار میکنه.

Set up for life=to provide someone with enough money for the rest of their life

PaRkOr
18-03-2010, 23:25
سلام دوستان
از تیم زیرنویس سایت هستم. لطف کنید اینا رو بفرمایید :

Dream damn few ever get to see

Damn few, trust me on that one

Because it's all it will be seeing of her on race day

Called everybody I can think of

Going down to the Breeders' Cup to tell them we're dropping out of the race

Parted the way to victory, where you'll meet me in the winner's circle

Lilly and Cale are driving down in the morning

Here You Go

I'm taking this good-looking thing to the owners' box and show off that hat


فعلا همیناس:31: ممنون
یا هووووووووووووووووووو

قله بلند
19-03-2010, 00:59
با سلام
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدقسمتی که زیر آن خط کشیده شده را سرشماری مصرف کننده و صنعت معنی کنم یا آمار مصرف کننده و صنعت؟
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدقسمت خط کشیده شده به چه معنا است؟

Smartie7
19-03-2010, 07:33
با سلام
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدقسمتی که زیر آن خط کشیده شده را سرشماری مصرف کننده و صنعت معنی کنم یا آمار مصرف کننده و صنعت؟
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدقسمت خط کشیده شده به چه معنا است؟

آمار صنعت و مصرف کننده (مشتری) بهتره....چون census به معنی سرشماری هست...

as servers are not unnecessarily left idle
زیرا سرور ها بیهوده بیکار نگه داشته نمی شوند.

nakhoda_abbas
19-03-2010, 11:11
با سلام دوستان عزیز

چند روزی هست دارم دنبال معنی این آهنگ قشنگ می گردم ولی فعلا تو وب نیست ، می تونید بی زحمت برام معنیش کنید

تشکر فراوان




My love for you grows with each passing day
I’m by your side
When you’re away.
And when I miss you and long for your care
I close my eyes and you’re there.

All that I ask is one moment in time
No strings attached
No drawing lines
You feel my thoughts even when you’re not here.
I close my eyes
Close my eyes and I feel
You’re there.

[Chorus: 2x]
Take my love
Take my heart
Carry me with you in your dreams.
No no never let go
Wonder of love
Magical glow.

All that I ask is one moment in time
No strings attached
No drawing lines
You feel my thoughts even when you’re not here.
I close my eyes
Close my eyes and I feel
You’re there.

[Chorus:]
Take my love
Take my heart
Carry me with you in your dreams.
No no never let go
Wonder of love
Magical glow.

Search for me
In your dreams.
Search for me
It’s where I’ll be.

[Chorus: 2x]
Take my love
Take my heart
Carry me with you in your dreams.
No no never let go
Wonder of love
Magical glow

.:HAMED:.
19-03-2010, 11:46
سلام دوستاي گلم يه مطلب فوري فوتي دارم با اجازه دوست عزيز nakhoda_abbas

يه پيام تبريك به مناسبت نوروز ميخواستم در سطح بالا يا بالاتر از اون
فداتون شم زود باشيم
ممنون

nakhoda_abbas
19-03-2010, 12:05
سلام دوستاي گلم يه مطلب فوري فوتي دارم با اجازه دوست عزيز nakhoda_abbas

يه پيام تبريك به مناسبت نوروز ميخواستم در سطح بالا يا بالاتر از اون
فداتون شم زود باشيم
ممنون

سلام دوست عزیز خواهش می کنم

بفرما دوست عزیز اینم چندتا مطلب برای گفتن تبریک سال نو البته با اجازه دوستان ، اگه خوشت نیومد دوباره بگو که بچه ها دونسته باشن خوشت نیومده و دوباره کمکت کنن:11:

برات تو فایل ورد گذاشتم و آپلود کردم


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

afshin b
19-03-2010, 12:46
به نظر شما توي اين جمله ها اونايي كه زيرش خط كشيدم رو چي ترجمه كنم بهتره:

that the implant ruptured through the capsular wall.

We're repairing the damage and the capsular wall pro bono.


اينم ترجمه كنين ممنون ميشم:

Other than the new mandate that all patients...
have to be psychologically screened and approved by both of us?

Ghost_MRB
19-03-2010, 12:53
با سلام.
یه کی می تونه بگه تو جمله ی زیر منظور از duration over چیه؟
Optimal routing tries to maximize the duration over which the
sensing task can be performed, but requires future
knowledge

از این به بعد فکر کنم اینجا زیاد مزاحمتون بشم.امیدوارم بتونم رو کمکتون حساب کنم.

Smartie7
19-03-2010, 13:17
به نظر شما توي اين جمله ها اونايي كه زيرش خط كشيدم رو چي ترجمه كنم بهتره:

that the implant ruptured through the capsular wall.

We're repairing the damage and the capsular wall pro bono.


اينم ترجمه كنين ممنون ميشم:

Other than the new mandate that all patients...
have to be psychologically screened and approved by both of us?

کپسوله

//
pro bono کلمه ی لاتین هست به معنی free of charge .... رایگان

//
علاوه بر این حکم جدید که تمام بیماران باید از نظر روان شناسی بررسی (تست) شوند و بوسیله هر دوی ما تایید شوند.

Smartie7
19-03-2010, 13:27
با سلام.
یه کی می تونه بگه تو جمله ی زیر منظور از duration over چیه؟
Optimal routing tries to maximize the duration over which the
sensing task can be performed, but requires future
knowledge

از این به بعد فکر کنم اینجا زیاد مزاحمتون بشم.امیدوارم بتونم رو کمکتون حساب کنم.

duration over از هم جدا هستن...over همراه با جمله ی بعد هست over which.... با هم هستن

Smartie7
19-03-2010, 13:50
My love for you grows with each passing day
I’m by your side
When you’re away.
And when I miss you and long for your care
I close my eyes and you’re there.

All that I ask is one moment in time
No strings attached
No drawing lines
You feel my thoughts even when you’re not here.
I close my eyes
Close my eyes and I feel
You’re there.

[Chorus: 2x]
Take my love
Take my heart
Carry me with you in your dreams.
No no never let go
Wonder of love
Magical glow.

All that I ask is one moment in time
No strings attached
No drawing lines
You feel my thoughts even when you’re not here.
I close my eyes
Close my eyes and I feel
You’re there.

[Chorus:]
Take my love
Take my heart
Carry me with you in your dreams.
No no never let go
Wonder of love
Magical glow.

Search for me
In your dreams.
Search for me
It’s where I’ll be.

[Chorus: 2x]
Take my love
Take my heart
Carry me with you in your dreams.
No no never let go
Wonder of love
Magical glow

هر روز که میگذرد عشقم نسبت به تو بیشتر میشود
من در کنارت هستم
زمانی که تو از من دور هستی
و زمانی که دلتنگت میشوم و آرزوی محبت تو را میکنم
چشمانم را میبندم و تو ایجایی
تمام چیزی که میخواهم لحظه ای (با تو بودن) است
بدون هیچ رشته های بهم پیوسته ای
بدون هیچ خط کشی
تو در ذهن من هستی حتی زمانی که در کنارم نیستی
من چشمانم را میبندم...چشمانم را میبندم و تو را اینجا (در کنارم) حس میکنم.
عشقم را بگیر
قلبم را بگیر
من را با خود به رویاهایت ببر
نه نه هرگز نرو (رهایم نکن)
شگفتی عشق
درخشندگی جادویی

مرا جستجو کن
در رویاهایت..
مرا جستجو کن
من آنجا خواهم بود...

از کدوم خوانندس؟....اسم آهنگ چیه؟..
لینک دانلودش رو واسه ما هم بزار....:31:

Ghost_MRB
19-03-2010, 14:41
duration over از هم جدا هستن...over همراه با جمله ی بعد هست over which.... با هم هستن
می تونی برام ترجمه کنی.
Optimal routing tries to maximize the duration over which the
sensing task can be performed, but requires future
knowledge
این یکی هم اخرشو گیرم.
As a result, they have a limited energy supply and low-power operation is a must

afshin b
19-03-2010, 17:39
ممنون smartie 7 عزيز

--------------
اين دو جمله پشت همن، معنيش چي ميشه؟

Stop dealing in stupid half-measures and either shit or get off the pot.
He said the "brown" word.

tanx

siiina2
19-03-2010, 20:04
می تونی برام ترجمه کنی.
As a result, they have a limited energy supply and low-power operation is a must
این یکی هم اخرشو گیرم.

.. و عملکرد low- power (کم توان- مصرف کم انرژی) ضروری ست.

Smartie7
20-03-2010, 07:53
می تونی برام ترجمه کنی.
As a result, they have a limited energy supply and low-power operation is a must
این یکی هم اخرشو گیرم.

.. و عملکرد low- power (کم توان- مصرف کم انرژی) ضروری ست.

با اجازه من یه اصلاح کوچیک انجام بدم

... و عملیات کم قدرت (توان) یک ضرورت است.


اين دو جمله پشت همن، معنيش چي ميشه؟

Stop dealing in stupid half-measures and either shit or get off the pot.
He said the "brown" word. از خرید و فروش (معاملات) نیم بهای احمقانه دست بردار
یا تصمیمتو بگیر یا ولش کن/دیگه وقتشه که دست به کار بشی
اون کلمه قهوه ای رو گفت.
منظورش از قهوه ای همون shit هست...


Shit or get off the can/pot=Fish or cut bait
something that you say when you want someone to make a decision and take action without any more delay

.:HAMED:.
20-03-2010, 09:56
My sister’s always pinching me and it really hurts

سلام رفقا اين اس كه بعد از خواهر گذاشته واسه چيه؟
اميد وارم به اين تاپيك مربوط باشه

rosenegarin13
20-03-2010, 10:39
My sister’s always pinching me and it really hurts

سلام رفقا اين اس كه بعد از خواهر گذاشته واسه چيه؟
اميد وارم به اين تاپيك مربوط باشه




سلام...


همون is هست که 's شده....زمان جمله هم حال استمراری هست...is pinching...

SevenART
20-03-2010, 18:58
Hi... Translators .... Have Good Time ... & Happy New Year... Please Translate This Text For Me... Thank You:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Smartie7
20-03-2010, 20:12
Hi... Translators .... Have Good Time ... & Happy New Year... Please Translate This Text For Me... Thank You:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستان عزیز

این افتخاری است که اعلام کنم فستیوال (جشنواره) بین المللی انیمیشن در هیروشیمای ژاپن در سال 2010 در تاریخ هفتم الی یازدهم آگوست 2010 برگزار میشود و همچنین ما 25مین سالگرد آن را جشن میگیریم. از زمانی که ما برگزاری فستیوال را از زمان برپایی آن در سال 1985 ادامه دادیم، بسیار رازی هستیم که اهمیت و تاثیر هنر انیمیشن امروزه بطور گسترده تشخیص داده میشود. این فستیوال 25 سال قبل با نگرش شهر هیروشیما پایه گزاری شد و به وسیله ی درک عمیق از اهمیت مداومت، حمایت شده است.
البته، تلاش مداوم سازندگان فیلم های انیمیشن نسبت به خلاقیت، چنین نگرش و فهمی که منجر به حرکت دست جمعی به جلو شده است را تصدیق میکند.
فرهنگ هنر انیمیشن پتانسیل بسیار بالایی دارد، که برای آینده ما ضروری و لازم است، و به طور مداوم پیشرفت میکند.
ما مشتاقانه منتظر دریافت کارهای امیدبخش شما به جشنواره ی هیروشیمای 2010 هستیم.

سایوکو کینوشیتا
مدیر جشنواره

قله بلند
21-03-2010, 13:23
سلام دوستان. امروز اول نوروز سال 1389 هستو عیدتون مبارک.
توی این سال نویی من معنی این واژه رو نمی فهمم.
Centralized systems vs distributed systems

Rosy Cheeks
21-03-2010, 17:29
سلام دوستان. امروز اول نوروز سال 1389 هستو عیدتون مبارک.
توی این سال نویی من معنی این واژه رو نمی فهمم.
Centralized systems vs distributed systems

يعني:
سيستمهاي متمركز در مقابل سيستمهاي پراكنده(توزيع شده)

afshin b
21-03-2010, 21:06
سلام دوستان، سال نوي همگي مبارك

ممنون ميشم اگه زحمت اينارو بكشين(مخصوصا اونايي كه زيرش خط كشيدم):

...Who used to sing at the top of her lungs to Fleetwood Mac


I just think you make bad ,if understandable, choices sometimes.


And once you choose, once you're firm...
that feeling will be reciprocated
in your Dockers.


.We'll grill steaks and get shitfaced on merlot

قله بلند
22-03-2010, 00:10
يعني:
سيستمهاي متمركز در مقابل سيستمهاي پراكنده(توزيع شده)

سلام. ممنونم از ترجمه شما و توجه شما. لطف می کنید و بگویید vs مخفف چیه؟

afshin b
22-03-2010, 01:02
سلام. ممنونم از ترجمه شما و توجه شما. لطف می کنید و بگویید vs مخفف چیه؟

versus
...

Benygh
22-03-2010, 03:48
سلام. ممنونم از ترجمه شما و توجه شما. لطف می کنید و بگویید vs مخفف چیه؟
VS مخفف کلمه Versus، به معناي در مقابل با ...

براي مثال در جنگ هاي تن به تن مي گويند : بازيکن شماره يک Vs بازيکن شماره دو


Who used to sing at the top of her lungs to Fleetwood Mac


I just think you make bad ,if understandable, choices sometimes.


And once you choose, once you're firm...
that feeling will be reciprocated
in your Dockers.


.We'll grill steaks and get shitfaced on merlot

اينهايي که زيرشون خط کشيدين تيکه و کنايه هستند در زبان اونها و بايد پيش زمينه اجتماعي و يا چنين مواردي رو داشته باشيد و داشته باشيم تا بتونيم ترجمه کنيم ...

براي مثال Fleetwood Mac نام يک گروه موسيقيه ...

Dockers هم نميدونم به چه معناست ...

Shitfaced نيز به معناي کثيف شدن صورت هست البته در حالت ترجمه کلمه به کلمه ... ولي اگه بخواهيم معني واقعيش رو بگيم يک چيزي مثل مثال زير ميشه ...

فرض کنيد شما دعوا ميکنيد و کتک ميخوريد و سر و صورتتون خوني ميشه !​به اين حالت صورت شما ميگن Shitfaced ...

بقيه اش رو هم فکر نمي کنم مشکلي داشته باشيد ...

کل اين پست در مورد جنگ و دعوا شد :دي

Benygh
22-03-2010, 03:48
سلام. ممنونم از ترجمه شما و توجه شما. لطف می کنید و بگویید vs مخفف چیه؟
VS مخفف کلمه Versus، به معناي در مقابل با ...

براي مثال در جنگ هاي تن به تن مي گويند : بازيکن شماره يک Vs بازيکن شماره دو


Who used to sing at the top of her lungs to Fleetwood Mac


I just think you make bad ,if understandable, choices sometimes.


And once you choose, once you're firm...
that feeling will be reciprocated
in your Dockers.


.We'll grill steaks and get shitfaced on merlot

اينهايي که زيرشون خط کشيدين تيکه و کنايه هستند در زبان اونها و بايد پيش زمينه اجتماعي و يا چنين مواردي رو داشته باشيد و داشته باشيم تا بتونيم ترجمه کنيم ...

براي مثال Fleetwood Mac نام يک گروه موسيقيه ...

Dockers هم نميدونم به چه معناست ...

Shitfaced نيز به معناي کثيف شدن صورت هست البته در حالت ترجمه کلمه به کلمه ... ولي اگه بخواهيم معني واقعيش رو بگيم يک چيزي مثل مثال زير ميشه ...

فرض کنيد شما دعوا ميکنيد و کتک ميخوريد و سر و صورتتون خوني ميشه !​به اين حالت صورت شما ميگن Shitfaced ...

بقيه اش رو هم فکر نمي کنم مشکلي داشته باشيد ...

کل اين پست در مورد جنگ و دعوا شد :دي

Noctis Lucis
22-03-2010, 08:15
اقا این جملات رو میتونید ترجمه کنید.

Took the first steps toward challenging an unjust fate.

Survived the Purge to confront a greater peril.

Strode into danger's den and paid the consequences.

Slipped through the net and lived to fight another day.

Resolved to be more than a victim of circumstance.

Evaded pursuers, though memories of the past still give chase.

Made plans to infiltrate enemy-occupied territory.

Carried the burden of guilt to the end of the line.

Took the fight to the enemy's door.

Recognized the true threat to the world's future.

raveled to the world below, seeking a way to alter fate.

Took over 10,000 steps on the lowerworld surface.

Discovered buried treasure with a little help from a Chocobo.

Completed all low-level Cie'th Stone missions.

Completed all mid-level Cie'th Stone missions.

Mastered the Commando role.

Smartie7
22-03-2010, 09:37
اقا این جملات رو میتونید ترجمه کنید.

Took the first steps toward challenging an unjust fate.

Survived the Purge to confront a greater peril.

Strode into danger's den and paid the consequences.

Slipped through the net and lived to fight another day.

Resolved to be more than a victim of circumstance.

Evaded pursuers, though memories of the past still give chase.

Made plans to infiltrate enemy-occupied territory.

Carried the burden of guilt to the end of the line.

Took the fight to the enemy's door.

Recognized the true threat to the world's future.

raveled to the world below, seeking a way to alter fate.

Took over 10,000 steps on the lowerworld surface.

Discovered buried treasure with a little help from a Chocobo.

Completed all low-level Cie'th Stone missions.

Completed all mid-level Cie'th Stone missions.

Mastered the Commando role.

انیمشن Final Fantasy رو خیلی دوست دارم...داستانش خیلی تخیلیه ولی انیمشنش خیلی قشنگه...:31:

اولین گام ها را برای به مبارزه طلبیدن یک سرنوشت ناعادلانه برداشتم.
از مرگ (purge به معنی زدودن هست به همین دلیل مرگ ترجمش کردم)جان سالم به در بردم تا با خطری بزرگتر روبروشوم.
به دل خطر قدم گذاشتم و بهای آن را پرداختم.
ازمرگ جان سالم به در بردم (قسر در رفتم) و زنده ماندم تا بار دیگر با زندگی دست و پنجه نرم کنم.
تصمیم گرفتم که بیشتر از یک قربانی در این شرایط باشم.
از تعقیب کنندگان گریختم، گرچه خاطرات گذشته هنوز مرا تعقیب می کنند.
برای نفوذ به مناطق تحت سلطه ی دشمن نقشه کشیدم.
بار سنگین گناه را تا ابد به دوش کشیدم.
جنگ را به مرز سرزمین دشمن کشاندم.
تهدید واقعی جهان آینده را تشخیص دادم.
در جستجوی راهی برای تغییر سرنوشت ، به دنیای پایین سفر کردم. (اینجا فکر کنم T رو جا انداخته بودی، Travel هست نه ravel )
بیش از 10000 گام روی سطح دنیای پایینی برداشتم.
با کمی کمک گرفتن از چوکابو، گنج های دفن شده را پیدا کردم.
تمام ماموریت های سطح پایین سنگی سیس (سیت) تمام شدن.
تمام ماموریت های سطح متوسط سنگی سیس (سیت) تمام شدن.
نقش کاماندو/تکاور با موفقیت به اتمام رسید.

Noctis Lucis
22-03-2010, 11:36
Mastered the Ravager role.
Mastered the Sentinel role.
Mastered the Saboteur role.
Mastered the Synergist role.
Mastered the Medic role.

Defied destiny's charge and embarked on a different path.
PS3 Special: Unlocks Vanille's XMB theme.
360 Special: Unlocks Vanille's GamerPic.

Triumphed over undying lowerland souls in seven fierce battles.

Toppled a green terror and cut an oversized succulent down to size.

Passed Titan's trials.

Completed all high-level Cie'th Stone missions.

Completed all Cie'th Stone missions.

Dealt 100,000+ damage with a single attack.

زحمت این رو هم بکشید.

yoosef_st
22-03-2010, 13:24
سلام.
آقا یه هُلی بدین این زبان ما رو. روشن شه ایشالا :دی
این جمله ها یعنی چه؟
1.
Put the tire on
(یعنی لاستیک رو قل بده بیاد. نه؟)
2.
Bon appetite
(مکان: رستوران)
3.
I ask refuge from the devil.
In the name of God.
4.
Say a prayer for the Prophet!
(مکان: مذاکرات چند جانبه برای صلح)
فعلا همینا.
ایشالا بازم مزاحتون میشیم:46:

Smartie7
22-03-2010, 16:16
Mastered the Ravager role.
Mastered the Sentinel role.
Mastered the Saboteur role.
Mastered the Synergist role.
Mastered the Medic role.

Defied destiny's charge and embarked on a different path.
PS3 Special: Unlocks Vanille's XMB theme.
360 Special: Unlocks Vanille's GamerPic.

Triumphed over undying lowerland souls in seven fierce battles.

Toppled a green terror and cut an oversized succulent down to size.

Passed Titan's trials.

Completed all high-level Cie'th Stone missions.

Completed all Cie'th Stone missions.

Dealt 100,000+ damage with a single attackنقش ویران گر با موفقیت به اتمام رسید.
نقش نگهبان با موفقیت به اتمام رسید.
نقش خرابکار با موفقیت به اتمام رسید.
نقش هم نیروزاد با موفقیت به اتمام رسید.
نقش شفابخش (پزشک) با موفقیت به اتمام رسید.
در مقابل بار سرنوشت مقاومت کردم و راه متفاوتی را در پیش گرفتم (شروع کردم)

PS3 special: تم XMB وانیلا را باز میکند.
360special: تصویر گیمر وانیلا را باز میکند.
(والا من تاحالا بازی نکردم...نمیدونم این PS3 special و 360special چی هستن...دیگه خودت بهتر میدونی)

در برابر روح های فناناپذیر دنیای پایین در 7نبرد وحشیانه پیروز شدم.
یک ترور سبز را سرنگون کردم و یک ساکیولنت (نوعی گیاه ماند کاکتوس) عظیم رو سر جاش نشوندم. (شکست دادم)

آزمایش تیتان (خدای خورشید) رو رد کردم.

تمام ماموریت های سطح بالای سنگی سیس رو تمام/کامل کردم.
تمام ماموریت های سنگی سیس رو تمام/کامل کردم.

+100000 خسارت رو با یه حمله به وجود اوردم.


سلام.
آقا یه هُلی بدین این زبان ما رو. روشن شه ایشالا [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
این جمله ها یعنی چه؟
1.
Put the tire on
(یعنی لاستیک رو قل بده بیاد. نه؟)
2.
Bon appetite
(مکان: رستوران)
3.
I ask refuge from the devil.
In the name of God.
4.
Say a prayer for the Prophet!
(مکان: مذاکرات چند جانبه برای صلح)
فعلا همینا.
ایشالا بازم مزاحتون میشیم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] لاستیک رو بزار سر جاش

2. کلمه ی فرانسوی به معنی "بفرمایید" ، "نوش جان"
توی سریال کره ای My lovely sam soon (سام سون دوست داشتنی من) اسم رستوران بود.

3. از شر شیطان به خدا پناه میبرم
به نام خداوند

4. برای پیامبر نماز/دعا بخوانید؟! ---- این آخری رو مطمئن نیستم!

yoosef_st
22-03-2010, 16:55
1. لاستیک رو بزار سر جاش

2. کلمه ی فرانسوی به معنی "بفرمایید" ، "نوش جان"
توی سریال کره ای My lovely sam soon (سام سون دوست داشتنی من) اسم رستوران بود.

3. از شر شیطان به خدا پناه میبرم
به نام خداوند

4. برای پیامبر نماز/دعا بخوانید؟! ---- این آخری رو مطمئن نیستم!
ابن آخری چیزی در مورد قضاوت و اینها ازش در نمیاد؟
آخه یارو قراره بینشون حکم بده...

taghi_ramzi
23-03-2010, 08:49
این عبارت Goat bills یعنی چی ؟ من فکر کنم قبلاً یه جایی دیدم به معنی پول تقلبیه ، ولی الان معنیشو نمی تونم پیدا کنم.

vanish
23-03-2010, 10:56
میشه اینو واسم ترجمه کنین؟
wasn't it lucky Triple-A pulled Eric's butt out of the fire when he took the car to Milwaukee without your permission?

قله بلند
23-03-2010, 15:41
سلام دوستان. لطف کنید ببینید من متن زیر را درست ترجمه کرده ام.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدرایانش ابری(cloud computing)، محاسبه مبتنی بر مشتری-خدمتگزار نیست، اگرچه شما می توانید این
تعریف را برای مطابقت با آن بسط و گسترش دهید. در سیستم های مشتری-خدمتگزار، اجرای یک کد بین مشتری
و خدمتگزار تقسیم می شود. با رایانش ابری، ما یک منبع کلی داریم که شما می توانید آن را بخش بخش کنید که
هر بخش می تواند به عنوان یک سیستم مشتری-خدمتگزار، قالب بندی شود، اما اگر اینگونه به قضیه نگاه کنیم،
هر قسمت به جای اینکه به عنوان مشتری-خدمتگزار شناخته شود به عنوان سرویس دهنده معرفی می شود که در
این حالت خودمختاری بیشتری نسبت به محیط های مشتری-خدمتگزار وجود دارد.

seymour
23-03-2010, 21:47
این عبارت Goat bills یعنی چی ؟ من فکر کنم قبلاً یه جایی دیدم به معنی پول تقلبیه ، ولی الان معنیشو نمی تونم پیدا کنم.
آین یه اسم خاصه... معنای کنایی یا slang/idiom نداره..

این مال چه فیلمیه؟ ... اگه مربوط میشه به انیمه لوپین سوم که اولا ایول.. ثانیاً همین جواب بالایی براش صادقه... یعنی اسکناس ها یا پول بزی فرضاً ... یا مثلاً بز-نشان!!


** یه بحثی هم قبلاً داشتیم نمی دونم دیدی اش یا نه پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])آخر من رو...

میشه اینو واسم ترجمه کنین؟
wasn't it lucky Triple-A pulled Eric's butt out of the fire when he took the car to Milwaukee without your permission?
با توجه به اینکه بحث ماشینه، معقول به نظر میاد که منظور از triple-A باید American Automobile Association (انجمن ماشین امریکا) باشه.. بنابراین میگه:

خداوکیلی، اریک شانس آورد که وقتی ماشین رو بدون اجازه تو برده بود به میلواکی، AAA از وسط آتیش نجاتش داد.

seymour
23-03-2010, 21:52
سلام.
آقا یه هُلی بدین این زبان ما رو. روشن شه ایشالا :دی
این جمله ها یعنی چه؟
1.
Put the tire on
(یعنی لاستیک رو قل بده بیاد. نه؟)
2.
Bon appetite
(مکان: رستوران)
3.
I ask refuge from the devil.
In the name of God.
4.
Say a prayer for the Prophet!
(مکان: مذاکرات چند جانبه برای صلح)
فعلا همینا.
ایشالا بازم مزاحتون میشیم:46:


4. برای پیامبر نماز/دعا بخوانید؟! ---- این آخری رو مطمئن نیستم!

ابن آخری چیزی در مورد قضاوت و اینها ازش در نمیاد؟
آخه یارو قراره بینشون حکم بده...
بیشتر بصورت say a prayer to the البته مطرح میشه این معنی ای که مدنظرمه، اما به درگاه پیامبر دعا کنید رو هم در نظر بگیر. یا مثلاً: باشد که پیامبر به دعای ما توجه کند...

اگه ابتدای یه فرایند باشه، عجیب نیست اگه یه جور مراسم رو بصورت تشریفات بجا بیارن.

seymour
23-03-2010, 21:58
سلام دوستان. لطف کنید ببینید من متن زیر را درست ترجمه کرده ام.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدرایانش ابری(cloud computing)، محاسبه مبتنی بر مشتری-خدمتگزار نیست، اگرچه شما می توانید این تعریف را برای مطابقت با آن بسط و گسترش دهید. در سیستم های مشتری-خدمتگزار، اجرای یک کد بین مشتری و خدمتگزار تقسیم می شود. با رایانش ابری، ما یک منبع کلی داریم که شما می توانید آن را بخش بخش کنید که هر بخش می تواند به عنوان یک سیستم مشتری-خدمتگزار، قالب بندی شود، اما اگر اینگونه به قضیه نگاه کنیم، هر قسمت به جای اینکه به عنوان مشتری-خدمتگزار شناخته شود به عنوان سرویس دهنده معرفی می شود که در این حالت خودمختاری بیشتری نسبت به محیط های مشتری-خدمتگزار وجود دارد.
مشکل خاصی نداره و خوبه... میتونی farm work رو خیلی ساده تر، بصورت مدیریت امورترجمه کنی اگه دوست داری...

حالا نقطه گذاری و ویرگول گذاری رو هم که خودت حواست هست، اما خوبه که در متون فنی بصورت سفت و سخت تر رعایت بشه.. شدیداً به خوانایی کمک می کنه .. بخصوص اگه جملات رو بلند ببندی... مثلاً بعد از قالب بندی شود بهتره نقطه بیاد تا ویرگول؛ درسته؟ .. (البته خودت حتماً این رو میدونی.. صرفاً به قصد یادآوری گفتم)

yoosef_st
23-03-2010, 22:30
بیشتر بصورت say a prayer to the البته مطرح میشه این معنی ای که مدنظرمه، اما به درگاه پیامبر دعا کنید رو هم در نظر بگیر. یا مثلاً: باشد که پیامبر به دعای ما توجه کند...

اگه ابتدای یه فرایند باشه، عجیب نیست اگه یه جور مراسم رو بصورت تشریفات بجا بیارن.

نه آقا جریان این بود که صلوات فرستاده بودن!
منتها چون من دارم از روی زیرنویس انگلیسی فیلم عربی رو زیرنویس میکنم این مشکاتت پیش میاد دیگه...

خب مرحله بعدی:
1. Reduce one third
as a courtesy to the judge
2.
Then it's a "half dead"

taghi_ramzi
23-03-2010, 22:49
این مال چه فیلمیه؟ ... اگه مربوط میشه به انیمه لوپین سوم که اولا ایول.. ثانیاً همین جواب بالایی براش صادقه... یعنی اسکناس ها یا پول بزی فرضاً ... یا مثلاً بز-نشان!!

آقا توبه ! تو خدایی ! من بهت ایمان آوردم !

بله مربوط میشه به لوپین سوم:قصر گاگلیسترو ، اثر مولانا میازاکی !
حالا من بنویسم پول قلابی یا پول بز نشان ؟

Noctis Lucis
23-03-2010, 23:11
Felled a heavyweight of the lowerworld wilds.

Fully developed all characters.

Witnessed the dawn of a new crystal legend.
PS3 Special: UnlocksHope' s XMB theme.
360 Special: Unlocks Hope's GamerPic.

Earned a 5-star ranking for all Cie'th Stone missions.
PS3 Special: Unlocks Snow's XMB theme.
360 Special: Unlocks Snow's GamerPic.

Held every weapon and accessory.
PS3 Special: Unlocks Fang's XMB theme.
360 Special: Unlocks Fang's GamerPic

Discerned the full attributes of 100 enemies.
PS3 Special: Unlocks Sazh's XMB theme.
360 Special: Unlocks Sazh's GamerPic.

Earned a 5-star ranking in the battle to determine the world's fate.
PS3 Special: Unlocks Lightning's XMB theme.
360 Special: Unlocks Lightning's GamerPic.

Acquired all trophies/achievements.
PS3 Special: Unlocks Serah 's XMB theme.
360 Special: Unlocks Serah's GamerPic.

شرمنده میکنید.

afshin b
23-03-2010, 23:40
نه آقا جریان این بود که صلوات فرستاده بودن!
منتها چون من دارم از روی زیرنویس انگلیسی فیلم عربی رو زیرنویس میکنم این مشکاتت پیش میاد دیگه...

خب مرحله بعدی:
1. Reduce one third
as a courtesy to the judge




اگه اشتباه نكنم يعني يك سوم(ازيه چيزي) رو براي نشون دادن ادب و نزاكت به قاضي، كم كن.

H a m e e d
24-03-2010, 09:08
Felled a heavyweight of the lowerworld wilds.

Fully developed all characters.

Witnessed the dawn of a new crystal legend.
PS3 Special: UnlocksHope' s XMB theme.
360 Special: Unlocks Hope's GamerPic.

Earned a 5-star ranking for all Cie'th Stone missions.
PS3 Special: Unlocks Snow's XMB theme.
360 Special: Unlocks Snow's GamerPic.

Held every weapon and accessory.
PS3 Special: Unlocks Fang's XMB theme.
360 Special: Unlocks Fang's GamerPic

Discerned the full attributes of 100 enemies.
PS3 Special: Unlocks Sazh's XMB theme.
360 Special: Unlocks Sazh's GamerPic.

Earned a 5-star ranking in the battle to determine the world's fate.
PS3 Special: Unlocks Lightning's XMB theme.
360 Special: Unlocks Lightning's GamerPic.

Acquired all trophies/achievements.
PS3 Special: Unlocks Serah 's XMB theme.
360 Special: Unlocks Serah's GamerPic.

شرمنده میکنید.

یکی از [اون] غول های(=دانه درشت) (منظور، فرد مهم و تاثیر گذار هست) منطقه ی دوردست دنیای مردگان انداخته شد/ به زمین کوبیده شد.

همه شخصیت ها کاملا توسعه داده شدند.(به نظرم بهبود یافتند هم میتونه در اینجا معنی درستی باشه)

بر آغاز [ظهور] یک افسانه بلوری (از جنس بلور) گواهی داده شد.

ps3 ویژه: تم XMB متعلق به Hope را می گشاید.
360 ویژه:تصویر بازی کننده (=(Gamerpic متعلق به Hope را می گشاید.

همه سلاح ها و لوازم یدکی/فرعی نگاه داشته شدند.

تمامی صفات (مشخصات) 100 نفر دشمن تشخیص داده شد.

رتبه بندی 5 ستاره ای در پیکار برای تعیین سرنوشت جهان، کسب شد/به دست آورده شد/تحصیل شد.

همه غنائم و دستاوردها کسب شد/به دست آورده شد.
***
توی بقیه پاراگرافها عباراتی که روبروی ps3 و 360 نوشته شده دقیقا همون معنی ای رو میده که تو پاراگراف اول روبروی این عبارات نوشته شده بود با این تفاوت که به جای Hope از اسامی دیگه ای استفاده شده.
ضمنا کلمه GamerPic هم مثل Avatar, Banner,... از اون کلماتیه که بخوایم معادل فارسی براش بگیم نامانوس و غریب بنظر میرسه، فکر کنم خودتون با توجه به کاربردش معنیشو بدونید.

yoosef_st
24-03-2010, 12:23
اگه اشتباه نكنم يعني يك سوم(ازيه چيزي) رو براي نشون دادن ادب و نزاكت به قاضي، كم كن.
اون یک سوم رو کم میکنیم درسته اما دلیلش فکر نمیکنم درست باشه.
جمله دوم رو هم معنی نکردین:
2.
Then it's a "half dead"

afshin b
24-03-2010, 13:59
اون یک سوم رو کم میکنیم درسته اما دلیلش فکر نمیکنم درست باشه.
جمله دوم رو هم معنی نکردین:
2.
Then it's a "half dead"
شايد منظورش از judge قضاوتي كه شده باشه. يعني شايد اينطوري:
يك سوم(ازيه چيزي) رو براي نشون دادن ادب (و شايد رضايت) به قضاوتي كه شده، كم كن.

half dead رو بابيلون ميگه نيم جان.معني اين جمله شما به شدت به جملات قبليش بستگي داره. حالا صبر كن تا شب احتمالا استاد سيمور معني هردوشون رو براتون ميگن.

Ghost_MRB
24-03-2010, 14:23
دوستان ببخشید منظور از future knowledge تو متن زیر چیه؟
This simple case study highlights the following crucial
observation: optimal traffic scheduling in energy
constrained networks requires future knowledge
منظورش کاری که عملی نیست چون نیاز به دانش اینده داره؟

afshin b
24-03-2010, 14:56
دوستان معني اين جمله:
and that bugged the shit out of you
(يه چيزي تو مايه هاي از كوره در رفتن ميشه؟)

و ايني كه زيرش خط كشيدم رو لطف كنين ممنون ميشم:
My wife won't even let me put a bug zapper in the backyard

و اين چه معني اصطلاحي اي داره؟:
I'm gonna throw you this bone

Smartie7
24-03-2010, 15:13
دوستان ببخشید منظور از future knowledge تو متن زیر چیه؟
This simple case study highlights the following crucial
observation: optimal traffic scheduling in energy
constrained networks requires future knowledge
منظورش کاری که عملی نیست چون نیاز به دانش اینده داره؟

آره... منظورش اینه که یا دانش یا ابزارش رو الان ندارن و نیازمند مطالعات بیشترهست

Ghost_MRB
24-03-2010, 15:26
we can
soften our requirements towards a statistically optimal
scheme, which maximizes the network functionality
considered over all possible future activity. A scheme is
energy efficient (in contrast to ‘energy optimal’) when it
is statistically optimal and causal (i.e. takes only past and
present into account).
In most practical surveillance or monitoring applications,
we do not want any coverage gaps to develop
ترجمه plz :20:

Ghost_MRB
24-03-2010, 15:38
We
therefore define the lifetime we want to maximize as the
worst-case time until a node breaks down, instead of the
average time over all scenarios
However, taking into
account all possible future scenarios is too computationally
intensive, even for simulations. It is therefore certainly
unworkable as a guideline to base practical schemes on.
Considering only one future scenario leads to skewed
results, as shown in the example of figure 1.
دوباره plz :46:

Smartie7
24-03-2010, 15:41
دوستان معني اين جمله:
and that bugged the shit out of you
(يه چيزي تو مايه هاي از كوره در رفتن ميشه؟)

و ايني كه زيرش خط كشيدم رو لطف كنين ممنون ميشم:
My wife won't even let me put a bug zapper in the backyard

و اين چه معني اصطلاحي اي داره؟:
I'm gonna throw you this bone

فکر کنم همون kick the shit out of sb باشه
Longman نوشته: To hurt someone very badly by kicking them many times
معنی: حسابی کتک خوردی....یا...تا حد مرگ کتک خوردی
توی google که سرچش میکنم ف ی ل ت ر میشه :13:
bug zapper منظورش همون دستگاههای الکتریکی هست که واسه گرفتن پشه ها استفاده میشه...که پشه روش میشینه بعد جزقاله میشه....معادل فارسیشو نمیدونم...من فارسیم خیلی خوب نیست!!!:31:

Throw someone a bone
To give someone a little praise, recognition, help
دیگه به نسبته متنت ترجمش کن

yoosef_st
24-03-2010, 17:35
شايد منظورش از judge قضاوتي كه شده باشه. يعني شايد اينطوري:
يك سوم(ازيه چيزي) رو براي نشون دادن ادب (و شايد رضايت) به قضاوتي كه شده، كم كن.

half dead رو بابيلون ميگه نيم جان.معني اين جمله شما به شدت به جملات قبليش بستگي داره. حالا صبر كن تا شب احتمالا استاد سيمور معني هردوشون رو براتون ميگن.
بیا آقا من کل دیالوگها رو اینجا میگذارم دیگه

اینجا 2 تا خانواده شاکی نشستن پیش یه آقایی که واسشون قضاوت کنه و حکم داره میه الان:
جمله هایی که مشکل دارم رو قرمز کردم:

The man who lost his manhood,
can't bear children or work...

100 camels.
100,000 Dinars.

Yes.
-Owed to Abul-Zen family.

Reduce one third
as a courtesy to the judge.

Now to the man
who was shot in the legs.

Also in the belly.
-Okay.

Is your injury
permenant or temporary?

By the fear of God,
Permenant.

Then it's a "half dead".
Did you write? -Yes.

Reduce one third. What's left?
-33,000 Dinars.

Sha7ab
24-03-2010, 17:56
Reduce one third
as a courtesy to the judge.
به احترام قاضی هم که شده هزینه رو به یک سوم کاهش بده
(که بعد از کم کردن این دو سوم 33000 دینار باقی مونده)

seymour
24-03-2010, 20:31
بله مربوط میشه به لوپین سوم:قصر گاگلیسترو ، اثر مولانا میازاکی !
حالا من بنویسم پول قلابی یا پول بز نشان ؟

همم .. والا بی ضرره که چون خودش هم داره روی بحث بز(!) تاکید می کنه و توی داستان مطرح میشه، بگیم بزنشان.. چه اشکال داره!..


* اهل انیمه هستی یا این هم جزو کارای ترجمه اس؟ (من همیشه به بچه های اینجا میگم، بعنوان دستمزد کمک در زمینه ترجمه، باید حداقل بگید که دارید روی چه متن و فیلم و کتاب و.. کار می کنید.. حداقل سر من هم گرم بشه!)

دوستان معني اين جمله:
and that bugged the shit out of you
(يه چيزي تو مايه هاي از كوره در رفتن ميشه؟)

و ايني كه زيرش خط كشيدم رو لطف كنين ممنون ميشم:
My wife won't even let me put a bug zapper in the backyard

و اين چه معني اصطلاحي اي داره؟:
I'm gonna throw you this bone

فکر کنم همون kick the shit out of sb باشه
Longman نوشته: To hurt someone very badly by kicking them many times
معنی: حسابی کتک خوردی....یا...تا حد مرگ کتک خوردی
توی google که سرچش میکنم ف ی ل ت ر میشه :13:
bug zapper منظورش همون دستگاههای الکتریکی هست که واسه گرفتن پشه ها استفاده میشه...که پشه روش میشینه بعد جزقاله میشه....معادل فارسیشو نمیدونم...من فارسیم خیلی خوب نیست!!!:31:

Throw someone a bone
To give someone a little praise, recognition, help
دیگه به نسبته متنت ترجمش کن
اون اولین جمله، ترجمه دوستمون صحیح تره:

یعنی تا حد مرگ عصبی ات کرد.. خیلی عصبی ات کرد.. اعصابت رو داغون کرد!

بیا آقا من کل دیالوگها رو اینجا میگذارم دیگه

اینجا 2 تا خانواده شاکی نشستن پیش یه آقایی که واسشون قضاوت کنه و حکم داره میه الان:
جمله هایی که مشکل دارم رو قرمز کردم:

The man who lost his manhood,
can't bear children or work...

100 camels.
100,000 Dinars.

Yes.
-Owed to Abul-Zen family.

Reduce one third
as a courtesy to the judge.

Now to the man
who was shot in the legs.

Also in the belly.
-Okay.

Is your injury
permenant or temporary?

By the fear of God,
Permenant.

Then it's a "half dead".
Did you write? -Yes.

Reduce one third. What's left?
-33,000 Dinars.


Then it's a "half dead" = ظاهرا منظورش اینه که نصف دیه کامل -- نصف دیه در حد قتل.

yoosef_st
25-03-2010, 09:48
دست همگی درد نکنه.
سری بعدی:

1.
We're moving out in 10 days.
2.
you know how much
we've raised untill now?!
3.
Running away?!
It will ruin us.
4.
Fill it up with 95

Smartie7
25-03-2010, 11:23
دست همگی درد نکنه.
سری بعدی:

1.
We're moving out in 10 days.
2.
you know how much
we've raised untill now?!
3.
Running away?!
It will ruin us.
4.
Fill it up with 95



1. ما توی 10 روز آینده اسباب کشی میکنیم (مکانمون رو عوض میکنیم)
2. این بستگی به موضوع مکالمه داره
میدونی تا الان چقدر (پول) در اوردیم؟
یا
میدونی تا الان چقدر پیشرفت کردیم؟

3. فرار؟
این ما رو نابود میکنه

4. با 95 پُرش کن؟! ---- جمله ی قبلیش چیه؟ بحث پول هست؟

Baby nfs
25-03-2010, 11:50
سلام خدمت استادان گرامی. اگه امکانش هست متن زیر رو که به ایمیلم فرستاده شده رو برام ترجمه کنید و بگید مفهومش چی هست خیلی ممنون میشم:
MICROSOFT CORPORATION
100 Victoria Street
London SW1E 5JL
Ref: BTD/968/09
Batch: 409978E.

Dear Internet User,

Congratulations!!!

This is to inform you that the sum of £500.000.00 has been awarded to you as cash grant from the Microsoft and AOL Company for this year 2010 cash grant Award.
Please contact Mr.Andrew Wallace, Head Winning Claims Dept. Email: andrewwallace@w.cn, Tel: +44 7045785875 with your NAMES and POSTAL ADDRESS so that we can issue your cheque and send it to you.
Note: Your email address was used for this selections. Congratulations.

Sincerely,
Mr. Kelvin Williams
Head Customer Care Service
MICROSOFT PROMOTION AWARD TEAM®

taghi_ramzi
25-03-2010, 12:52
ایمیل سرکاری که بهت می گه چند صد هزار پوند برنده شدی و ازت آدرس می خواد که پولو بهت بده
از این ایمیل ها یه ده بیست تا هم برای من اومده ، البته نه عین این ، با مضمون مشابه

به هیچ عنوان به ایمیل جواب نده.
کافیه بهشون جواب بدی ، حتی جواب سربالا
از فرداش میل باکست پر میشه از ایملیهای تبلیغاتی و سرکاری.

Ghost_MRB
25-03-2010, 13:56
کسی نیست این جمله های ما رو ترجمه کنه؟:41:

saba_moha
25-03-2010, 14:49
سلام

میخواستم بدونم معنای دومین جمله اینجا چیه؟یعنی رویاها به وضوح به خاطر میان؟

ممنون


In particular, it does not suppresrem sleep, and dreams are said to brighten during treatment.[

yoosef_st
25-03-2010, 15:36
1. ما توی 10 روز آینده اسباب کشی میکنیم (مکانمون رو عوض میکنیم)
2. این بستگی به موضوع مکالمه داره
میدونی تا الان چقدر (پول) در اوردیم؟
یا
میدونی تا الان چقدر پیشرفت کردیم؟

3. فرار؟
این ما رو نابود میکنه

4. با 95 پُرش کن؟! ---- جمله ی قبلیش چیه؟ بحث پول هست؟
نه اینجا میخواد واسه یارو بنزین بزنه.
فکر کنم میگه تا 95 دلار بنزین بزن، یا یه همچین چیزی. نه؟

seymour
25-03-2010, 20:24
دست همگی درد نکنه.
سری بعدی:

1.
We're moving out in 10 days.
2.
you know how much
we've raised untill now?!
3.
Running away?!
It will ruin us.
4.
Fill it up with 95




1. ما توی 10 روز آینده اسباب کشی میکنیم (مکانمون رو عوض میکنیم)
2. این بستگی به موضوع مکالمه داره
میدونی تا الان چقدر (پول) در اوردیم؟
یا
میدونی تا الان چقدر پیشرفت کردیم؟

3. فرار؟
این ما رو نابود میکنه

4. با 95 پُرش کن؟! ---- جمله ی قبلیش چیه؟ بحث پول هست؟

نه اینجا میخواد واسه یارو بنزین بزنه.
فکر کنم میگه تا 95 دلار بنزین بزن، یا یه همچین چیزی. نه؟

2. جمله اولت درست تر به نظر میاد : میدونی تا الان چقدر (پول) جمع کرده ایم/در آورده ایم؟


4. منظورش اکتان بنزینه .. 95 اکتان داریم، 98 اکتان داریم.. (95 دلار بود که ورشکست میشد!! - شوخی)

seymour
25-03-2010, 20:35
سلام

میخواستم بدونم معنای دومین جمله اینجا چیه؟یعنی رویاها به وضوح به خاطر میان؟

ممنون

In particular, it does not suppres rem sleep, and dreams are said to brighten during treatment.[
بله - میگه (مصرف این دارو) باعث نمیشه که خواب در حالت REM دچار مشکل بشه یا متوقف بشه و (حتی گزارش شده که) رویاها در طول دوره درمان (با این دارو) واضح تر/واقعی تر به نظر میان.

کسی نیست این جمله های ما رو ترجمه کنه؟:41:

we can
soften our requirements towards a statistically optimal
scheme, which maximizes the network functionality
considered over all possible future activity. A scheme is
energy efficient (in contrast to ‘energy optimal’) when it
is statistically optimal and causal (i.e. takes only past and
present into account).
In most practical surveillance or monitoring applications,
we do not want any coverage gaps to develop
ترجمه plz :20:
حالا ایشالا از دفعه های دیگه.. متن رو کوتاه در نظر بگیر .. اگه هم متن طولانی تر داری، تقسیم اش به تکه های کوچک برای چند روز پیاپی .. میدونم که الان داری فکر می کنی که "چی داری میگی؟ -- این که 5-6 خط بیشتر نیست؟.. متن طولانی کجا بود؟" .. اما در نظر بگیر که من یا هر دوست دیگه ای که پاسخ میده صرفاً از روی علاقه داریم این کار رو می کنیم و چیزی نصیبمون نمیشه بنابراین طبیعیه اگه زمان محدود داشته باشیم... ضمن اینکه ماهیت این تاپیک، رفع اشکالات هستش.. نه ترجمه متن..

بهرحال:

ما میتوانیم مجموعه نیازمندیهایمان را در قالب یک الگوی خوشبینانه تر نیز مطرح کنیم و در واقع از بار آنها بکاهیم.. انجام این کار، دورنمای شبکه از نقطه نظر کارآیی و عملکرد را مثبت تر خواهد کرد. چنین الگویی از نقطه نظر مصرف انرژی کارآمد است (توجه کنیم که بهینه نیست-- اما کارآمد است) زیرا از نظر آماری، صرفاً آنچه در گذشته رخ داده و انچه در حال حاضر مطرح است را به حساب می آورد و در واقع، بهینگی را از این زاویه تعریف می کند.

از جمله مسایل بسیار مهم در کاربردهای مرتبط با بحث نظارت و مراقبت (مونیتورینگ)، این است که نمی خواهیم هیچگونه شکاف یا وقفه ای در فرایند نظارت و روال پوشش ما رخ دهد...

yoosef_st
25-03-2010, 21:24
2. جمله اولت درست تر به نظر میاد : میدونی تا الان چقدر (پول) جمع کرده ایم/در آورده ایم؟
4. منظورش اکتان بنزینه .. 95 اکتان داریم، 98 اکتان داریم.. (95 دلار بود که ورشکست میشد!! - شوخی)

انگلیسی بلد نیستیم دیگه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پس جمله آخر شد:
با بنزين معمولي (95 اکتان) پرش کن
خب سری بعدی:
اولی میگه Great
دومی میگه:
1.
What's so great?!
Not worth the risk.
یه جورایی لحن تمسخر داره ( بابا به خدا این عربها اصلا از قیافشون معلوم نیست خوشحالن یا غمگینن یا چه مرگشونه!)
2.
You always manage, right?
-I manage 1000, 500...
(اولی فروشنده خرده پای مواد مخدره، دومی هم میخواد وارد جریان بشه)

3.
اینها هم یه سری دعا به زبون عربیه (که خدا رو شکر ازش 1 کلمه هم نمیفهمم. اگر عربییم هم خوب بود فکر نکنم عمرا میتونستم بفهمم این چی میگه)
خیلی نظر حتمی روی ترجمش ندارم این متون پایین رو. اما اگر زحمتش رو بکشین ممنون میشم:


Allah is He besides Whom there is no god,
the Everliving, the Self-subsisting by Whom all subsist;


slumber does not overtake Him nor sleep;
whatever is in the heavens

and whatever is in the earth is His;

ho is he that can intercede with Him but by His permission?
He knows what is before them and what is behind

and they cannot comprehend anything out of
His knowledge except what He pleases,

His knowledge extends over
the heavens and the earth,

and the preservation of them both tires Him not,
and He is the Most High, the Great.


(توی پرانتز باز عرض کنم اگر کسی خواست ترجمه کنه ، فهمید این چه دعاییه و مال کجاست و اینا، معنی ثلیثش رو بگذاره بیشتر ازش ممنون میشم:40::40::11::11:)
دم همگی گرم :10:

Smartie7
25-03-2010, 21:52
انگلیسی بلد نیستیم دیگه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پس جمله آخر شد:
با بنزين معمولي (95 اکتان) پرش کن
خب سری بعدی:
اولی میگه Great
دومی میگه:
1.
What's so great?!
Not worth the risk.
یه جورایی لحن تمسخر داره ( بابا به خدا این عربها اصلا از قیافشون معلوم نیست خوشحالن یا غمگینن یا چه مرگشونه!)
2.
You always manage, right?
-I manage 1000, 500...
(اولی فروشنده خرده پای مواد مخدره، دومی هم میخواد وارد جریان بشه)


1. اولی میگه عالیه.
دومی میگه چیش عالیه؟
به خطرش نمی ارزه!

نه بابا این عربها که خیلی هم با حس حرف میزنن....تازه از Body Language به شدت استفاده میکنن --البته به سبک خودشون.:31:
این چشم بادمی ها هستن که گریه و خنده شون معلوم نیست

2. تو همیشه معامله میکنی، درسته؟
من 1000،500 (جنس) معامله میکنم...(فکر کنم این عددا، تعداد جنسا باشه)

masoudtr
25-03-2010, 21:54
انگلیسی بلد نیستیم دیگه...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
پس جمله آخر شد:
با بنزين معمولي (95 اکتان) پرش کن
خب سری بعدی:
اولی میگه Great
دومی میگه:
1.
What's so great?!
Not worth the risk.
یه جورایی لحن تمسخر داره ( بابا به خدا این عربها اصلا از قیافشون معلوم نیست خوشحالن یا غمگینن یا چه مرگشونه!)
2.
You always manage, right?
-I manage 1000, 500...
(اولی فروشنده خرده پای مواد مخدره، دومی هم میخواد وارد جریان بشه)

3.
اینها هم یه سری دعا به زبون عربیه (که خدا رو شکر ازش 1 کلمه هم نمیفهمم. اگر عربییم هم خوب بود فکر نکنم عمرا میتونستم بفهمم این چی میگه)
خیلی نظر حتمی روی ترجمش ندارم این متون پایین رو. اما اگر زحمتش رو بکشین ممنون میشم:


Allah is He besides Whom there is no god,
the Everliving, the Self-subsisting by Whom all subsist;


slumber does not overtake Him nor sleep;
whatever is in the heavens

and whatever is in the earth is His;

ho is he that can intercede with Him but by His permission?
He knows what is before them and what is behind

and they cannot comprehend anything out of
His knowledge except what He pleases,

His knowledge extends over
the heavens and the earth,

and the preservation of them both tires Him not,
and He is the Most High, the Great.


(توی پرانتز باز عرض کنم اگر کسی خواست ترجمه کنه ، فهمید این چه دعاییه و مال کجاست و اینا، معنی ثلیثش رو بگذاره بیشتر ازش ممنون میشم:40::40::11::11:)
دم همگی گرم :10:



اولی
عالیه
-چی عالیه حتی ارزش ریسک هم نداره

دومی
تو این کارو مدیریت میکنی(تو مسئول این کاری)
من تو کار بسته های 500 گرمی یا یک کیلویی ام(فکر کنم با توجه به فروشنده مواد بودنش درست باشه)
سومی
خدا کسی است که هیچ شریکی ندارد
جاودانه است و زندگی از آن اوست و اوست که به موجودات زندگی میبخشد
هرگز از رسیدگی به به مخلوقات چشم پوشی نمیکند(خواب نداره:21:)
هر آنچه در بهشت و هر آنچه در زمین است از آن اوست
هیچ شفاعت و داوری ای بی اذن اون انجام نمیشود
او از آنچه در گذشته بوده و از آنچه در آینده می آید آگاه است
هیچ کس نمیتواند ذره ای از دانش او را دریافت کند مگر آنکه خودش بخواهد
علم و بصیرت او فراتر از آسمان ها و زمین است

Smartie7
25-03-2010, 21:59
3.
اینها هم یه سری دعا به زبون عربیه (که خدا رو شکر ازش 1 کلمه هم نمیفهمم. اگر عربییم هم خوب بود فکر نکنم عمرا میتونستم بفهمم این چی میگه)
خیلی نظر حتمی روی ترجمش ندارم این متون پایین رو. اما اگر زحمتش رو بکشین ممنون میشم:


Allah is He besides Whom there is no god,
the Everliving, the Self-subsisting by Whom all subsist;


slumber does not overtake Him nor sleep;
whatever is in the heavens

and whatever is in the earth is His;

ho is he that can intercede with Him but by His permission?
He knows what is before them and what is behind

and they cannot comprehend anything out of
His knowledge except what He pleases,

His knowledge extends over
the heavens and the earth,

and the preservation of them both tires Him not,
and He is the Most High, the Great.


(توی پرانتز باز عرض کنم اگر کسی خواست ترجمه کنه ، فهمید این چه دعاییه و مال کجاست و اینا، معنی ثلیثش رو بگذاره بیشتر ازش ممنون میشم:40::40::11::11:)
دم همگی گرم :10:




این آیه الکرسی هستش... قرآن رو باز کنی ترجمه کرده دیگه....

post98
26-03-2010, 00:20
با سلام به تمامی دوستان
دوستان اگه زحمت نمیشه می خوام این متن رو به انگلیسی ترجمه کنید ممنون

دوستان من زمانی از این کد توی فرم لود استفاده می کنم به جای اینکه 9 تا لیبل رو باید ایجاد کنه فقط یه دونه رو ایجاد می کنه ولی وقتی این دستور توی یه کامند می نویسم به خوبی این
کد کار می کنه در ضمن چطوری می تونم لیبل ها رو زمانی که فرم لود شد به این صورت نمایش
داده بشن

Smartie7
26-03-2010, 08:46
با سلام به تمامی دوستان
دوستان اگه زحمت نمیشه می خوام این متن رو به انگلیسی ترجمه کنید ممنون

دوستان من زمانی از این کد توی فرم لود استفاده می کنم به جای اینکه 9 تا لیبل رو باید ایجاد کنه فقط یه دونه رو ایجاد می کنه ولی وقتی این دستور توی یه کامند می نویسم به خوبی این
کد کار می کنه در ضمن چطوری می تونم لیبل ها رو زمانی که فرم لود شد به این صورت نمایش
داده بشن


Friends,
When I use this code in the load form tag; instead of creating 9 labels, it just creates one label.
But when I type this code in a command, it works properly.
By the way, How could these labels be shown like this by the time the form loads?

.:HAMED:.
26-03-2010, 13:38
سلام بچه ها اين مخلص كلام چي ميگه؟
من نميدنم كجا برنده شدم آخه

INTERNATIONAL PRIZE AWARD DEPARTMENT
Milton Keynes. MK....
United Kingdom.
Ref Number: ....,
Batch Number: .....
20Ticket Number: .....



AWARD NOTIFICATION FOR CATEGORY "A" ONLY


DEAR LUCKY WINNER!

We are pleased to inform you that your email address was selected by
our Electronic Random Selection System (ERSS) from an exclusive list
of e-mail addresses of individual and corporate bodies in our online
draws held on 25th March 2010, No tickets were sold !!!

YAHOO! INC. arranged and gathered all the email addresses, among the
millions that subscribed to other email domains. Five people were
selected as winners from CATEGORY A batch through Electronic Random
Selection System Balloting without them applying.

We congratulate you for being one of the people selected.

This is to uplift Poverty Alleviation,Charity Aid,Community
Development worldwide and to encourage internet users;therefore,based
on your winning you have been approved to claim a total sum of
US$500,000.00.(Five Hundred Thousand United States Dollars ONLY)
from the total payout..

This Free Lottery Draw is Proudly Sponsored by: Coca Cola, Kia
Motors, Nokia, MTN, Emirates, Toyota, Toshiba, Microsoft, Yahoo!,
Hotmail, Google and Dell Computers.

NOTE: YOU ARE STRONGLY ADVISED TO KEEP ALL YOUR WINNING CONFIDENTIAL
TILL CLAIM IS MADE TO AVOID WRONG OR DOUBLE CLAIMING.ANY BREACH OF
CONFIDENTIAL DISQUALIFIES YOU FROM GETTING YOUR PRIZE.

congratulations once more.

To file for Your Claims Please contact:

Name: Dr. Harry Martins
Email :dr.harrymartinsoffice1@yahoo.com.hk
INTERNATIONAL PRIZE AWARD CLAIMS DIRECTOR

Tel: +447-011-163-413
Fax: +447-011-133-730

If you are calling from USA the below phone number is what you will
dial:

Tel: +447-011-163-413
Fax: 011-447-0111-33730

You are advice to provide him with your following information as
stated below :

Names: ..............
Telephone/Fax number:..............
Nationality..................
Present Address: ...................
Age:...............
---:male:...................
Occupation:..............

We anticipate urgent Cooperation.

Sincerely,
Prof. Sarah Prak
Promotions Manager

---------- Post added at 02:38 PM ---------- Previous post was at 02:37 PM ----------

راستي اون قسمت بالا شماره مماره زدهن من نقطه چين گذاشتم ديگه براي امنيت بيشتر

siiina2
26-03-2010, 14:08
سلام بچه ها اين مخلص كلام چي ميگه؟
من نميدنم كجا برنده شدم آخه
..
راستي اون قسمت بالا شماره مماره زدهن من نقطه چين گذاشتم ديگه براي امنيت بيشتر

جایی برنده نشدی! این ها scam هست. جدی نگیرشون.

.:HAMED:.
26-03-2010, 14:46
ميشه خواهش كنم كل متن رو ترجمه روان بكنيد؟
ممنون

Ghost_MRB
26-03-2010, 14:58
حالا ایشالا از دفعه های دیگه.. متن رو کوتاه در نظر بگیر .. اگه هم متن طولانی تر داری، تقسیم اش به تکه های کوچک برای چند روز پیاپی .. میدونم که الان داری فکر می کنی که "چی داری میگی؟ -- این که 5-6 خط بیشتر نیست؟.. متن طولانی کجا بود؟" .. اما در نظر بگیر که من یا هر دوست دیگه ای که پاسخ میده صرفاً از روی علاقه داریم این کار رو می کنیم و چیزی نصیبمون نمیشه بنابراین طبیعیه اگه زمان محدود داشته باشیم... ضمن اینکه ماهیت این تاپیک، رفع اشکالات هستش.. نه ترجمه متن..

خب یه جورایی شما راست می گی و منم نمی تونم چیزی بگم جز باشه!:31:
حالا هر وقت کار نداشتی می تونی اون یکی رو هم ترجمه کنی.شوخی:31:
راستی شما تو کار ترجمه هستی.برای هر صفحه چقدر می گیری؟:31:
تو این جمله
Since visualizing the histogram
over time is hard, we propose to use the root mean square
ERMS as an indicator instead (the lower this value, the
better). It provides information on both the total energy
consumption and on the spread
به جای root mean square از چه کلمه ای استفاده کنم.
"از انجایی که تصور نمودار در طول زمان مشکل است ما به جای ان از root mean square به عنوان یک شاخص استفاده می کنیم(مقدار پایین تر بهتر است)که اطلاعاتی را بر مبنای کل مصرف انرژی و انتشار ترافیک به ما می دهد."

yoosef_st
26-03-2010, 15:33
آقا این چند خط رو واسه من زحمتش رو میکشین؟
مال قسمت 22 فصل 4 فرار از زندان:
1.
He's chief counsel to the secretary
general of the United Nations.

2.
The secretary has been briefed
on the "Scylla" program.

siiina2
26-03-2010, 15:53
آقا این چند خط رو واسه من زحمتش رو میکشین؟
مال قسمت 22 فصل 4 فرار از زندان:
1.
He's chief counsel to the secretary
general of the United Nations.

2.
The secretary has been briefed
on the "Scylla" program.


1. ایشون مشاور ارشد دبیرکل سازمان ملل هست.
2. اطلاعات لازم در مورد برنامه ".. " به منشی داده شده.

afshin b
26-03-2010, 17:21
سلامT زحمت ايناو بكشين ممنون ميشم
( قسمتي از سريالي به نام ولندر ـه)
مرده از زنه ميخواد كه باهاش قرار بزاره زنه ميگه الان دير وقته بعد مرده ميگه:
Maybe I could come over to yours.
No strings. Honestly, just...

خلافكارا يه زني رو اجير ميكنن كه به يه پليس نزديك بشه و ازش حرف بكشه
بعد از اينكه زنه با پليسه پشت تلفن حرف ميزنه و سعي ميكنه بپيچونتش، خلافكاره به زنه اينو ميگه:
You like him.
زنه:
He's a good man.
خلافكاره:
And ours is a good cause.

yoosef_st
26-03-2010, 17:50
ممنون بابت قبلی. اینم یه سلسله دیالوگ دیگه
اون پسر سیاهه میخواد تی بگ رو شکنجه کنه تا به حرف بیاد:


So the fact that we are about
to get busy...

...with some of that same stuff
that ruined my career...

...the irony doesn't escape me.

Hell, as long as you got
your thinking cap on...

...why don't you consider
who's really the one in power?

We are.


---------- Post added at 06:50 PM ---------- Previous post was at 06:49 PM ----------

این هم اضافه کنم:
Staring death in the face.
یعنی چی؟ دارم مرگ رو تو صورتتون میبینم؟

godfather_mk
26-03-2010, 17:57
چندبن روز پیش تلویزیون انیمیشن "UP" رو پخش کرد و نام این کارتون را انیمیشن پرواز گذاشته بودند ، به نظر شما دوستان "پرواز" ترجمه مناسبی برای "UP" است ، به نظر من اگر UP را همان "بالا" ترجمه میکردند قشنگ تر بود.حالا نظر شما دوستان را میخواهم ؟

seymour
26-03-2010, 20:27
ميشه خواهش كنم كل متن رو ترجمه روان بكنيد؟
ممنون
نه!! ... (مگه اینکه یه نفر حوصله داشته باشه 300 کلمه که میشه حدود یه صفحه متن و برای یه مترجم معمولی 20 دقیقه وقت نیاز داره و یه پولی هم طبیعتاً می گیره رو ترجمه کنه!)

شوخی می کنم البته ... شاید هم کسی ترجمه کرد .. اما اینجا برای کمک های کوتاه و در حد جمله اس .. (این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])من، بخش دوم رو بخون.)

خب یه جورایی شما راست می گی و منم نمی تونم چیزی بگم جز باشه!:31:
حالا هر وقت کار نداشتی می تونی اون یکی رو هم ترجمه کنی.شوخی:31:
راستی شما تو کار ترجمه هستی.برای هر صفحه چقدر می گیری؟:31:
تو این جمله
Since visualizing the histogram
over time is hard, we propose to use the root mean square
ERMS as an indicator instead (the lower this value, the
better). It provides information on both the total energy
consumption and on the spread
به جای root mean square از چه کلمه ای استفاده کنم.
"از انجایی که تصور نمودار در طول زمان مشکل است ما به جای ان از root mean square به عنوان یک شاخص استفاده می کنیم(مقدار پایین تر بهتر است)که اطلاعاتی را بر مبنای کل مصرف انرژی و انتشار ترافیک به ما می دهد."
من الان به ندرت ترجمه حرفه ای می کنم، چون وقتش رو ندارم و کار اصلی ام که مهندسی کامپیوتر هست رو انجام میدم. ولی بهرحال در جواب سوال شما بسته به خیلی پارامترها، بین 3-7 تومن می گیرم. (دارالترجمه ها اگه منظورته، فکر کنم 2 تومن بگیرن.)

//

والا یه کلمه که نمیشه، چون خودش ابتدا به ساکن سه کلمه اس!! .. بنویس ریشه میانگین مربعات.

seymour
26-03-2010, 20:33
چندبن روز پیش تلویزیون انیمیشن "UP" رو پخش کرد و نام این کارتون را انیمیشن پرواز گذاشته بودند ، به نظر شما دوستان "پرواز" ترجمه مناسبی برای "UP" است ، به نظر من اگر UP را همان "بالا" ترجمه میکردند قشنگ تر بود.حالا نظر شما دوستان را میخواهم ؟
بدسلیقگی TV ما در زمینه انتخاب معادل مناسب برای اسامی فیلم و سریالها یه مساله بسیار قدیمیه ... که متاسفانه اغلب هم از این ریشه می گیره که "مخاطب TV چیزی نمی فهمه و ما باید بجاش تصمیم بگیریم و بهش کمک کنیم که بفهمه! و نباید با اسامی سنگین به مغز کوچکش فشار بیاریم!!" ..نتیجه اینکه مثلاً اسامی شخصیت های کارتونها در گذشته ساده سازی میشد یا اسامی فیلمها کوتاه میشد..

این نمونه ای که ذکر کردی هم یکی اشه ..

آقا این چند خط رو واسه من زحمتش رو میکشین؟
مال قسمت 22 فصل 4 فرار از زندان:
1.
He's chief counsel to the secretary
general of the United Nations.

2.
The secretary has been briefed
on the "Scylla" program.



1. ایشون مشاور ارشد دبیرکل سازمان ملل هست.
2. اطلاعات لازم در مورد برنامه ".. " به منشی داده شده.
با توجه به اونچه مطرح شد به نظر میاد این درست تر باشه:

2. جناب دبیرکل (یا جناب وزیر -- بسته به اینکه خطاب کی باشه -- اینجا اگه همون بحث سازمان ملله؛ دبیر کل طبیعتاً) در جریان برنامهScylla قرار داده شده اند.

brief و بریف کردن یه اصطلاحه به معنی اینکه یه نفر رو از یه موضوع مطلع کنیم و طی یه جلسه توجیه اش کنیم (همون جلسه توجیهی خودمون) .. البته سینا جان هم "اطلاعات لازم به --- داده شده" رو انتخاب کرده که مناسبه ... بیشتر از باب منشی عرض می کنم.. چون اغلب، آدمهای مهم بریف میشن و خب یه منشی که شخص خاصی نیست!

seymour
26-03-2010, 20:36
سلامT زحمت ايناو بكشين ممنون ميشم
( قسمتي از سريالي به نام ولندر ـه)
مرده از زنه ميخواد كه باهاش قرار بزاره زنه ميگه الان دير وقته بعد مرده ميگه:
Maybe I could come over to yours.
No strings. Honestly, just...

خلافكارا يه زني رو اجير ميكنن كه به يه پليس نزديك بشه و ازش حرف بكشه
بعد از اينكه زنه با پليسه پشت تلفن حرف ميزنه و سعي ميكنه بپيچونتش، خلافكاره به زنه اينو ميگه:
You like him.
زنه:
He's a good man.
خلافكاره:
And ours is a good cause.
no strings .. یعنی بی کلک! .. دردسری توش نباشه -- کلکی تو کار نباشه..

//

And ours is a good cause یعنی ما هم نیت مون خیره ... ما هم فقط قصد خدمت داریم!! ...

طعنه داره می زنه..

.:HAMED:.
26-03-2010, 20:55
نه!! ... (مگه اینکه یه نفر حوصله داشته باشه 300 کلمه که میشه حدود یه صفحه متن و برای یه مترجم معمولی 20 دقیقه وقت نیاز داره و یه پولی هم طبیعتاً می گیره رو ترجمه کنه!)

.



Hi,
This is the place you can put your texts for translation

Remember long texts usually won't be translated

Wish you luck:11::11:l


:46:حله
گرفتم چي شد

Noctis Lucis
26-03-2010, 22:43
سلام دوستان این چندین خط رو میتونین ترجمه کنید . از شرمندگی تون در میام !

She knew she was surrounded, but she felt no nervousness or panic. She only thought about how it would save her the time it would take to look for them. “Just like we heard”, Lightning murmured as she readied her sword. There were several Bloodbaths, a monster that looks like a fish with amphibious arms and legs that lives by the water’s edge. On the outskirts of the Coastal City Bowdam, these sorts of aquatic monsters appear quite often. It’s not only humans that want to live here, with it’s warm temperature, water, and resort-like atmosphere, it seems even monsters find it easy living.

H a m e e d
27-03-2010, 01:54
سلام دوستان این چندین خط رو میتونین ترجمه کنید . از شرمندگی تون در میام !

She knew she was surrounded, but she felt no nervousness or panic. She only thought about how it would save her the time it would take to look for them. “Just like we heard”, Lightning murmured as she readied her sword. There were several Bloodbaths, a monster that looks like a fish with amphibious arms and legs that lives by the water’s edge. On the outskirts of the Coastal City Bowdam, these sorts of aquatic monsters appear quite often. It’s not only humans that want to live here, with it’s warm temperature, water, and resort-like atmosphere, it seems even monsters find it easy living.

او می دانست که تحت محاصره است، اما احساس تشویش یا وحشت نداشت. او فقط در مورد این فکر می کرد که آن* در طول مدتی که میخواست برای گشتن آنها صرف کند، چطور میخواست نجاتش دهد. "درست مثل اینکه صدایی شنیدیم." وقتی که او شمشیرش را آماده کرد آذرخش [در آسمان] نجوا می کرد.قتل عام های زیادی بود.غولی (که) شبیه ماهی ای با بازوها و پاهای "دو زیست" هست که پهلوی کناره ی آب زندگی می کند.پیرامون شهر ساحلی Bowdam این نوع از غول های آبزی غالبا ظاهر می شوند.تنها انسانها نیستند که می خواهند اینجا زندگی کنند، با دمای گرمش، آبش و محیط پاتوق مانندش (مناسب برای تفریح و تعطیلات) بنظر می آید که حتی غول ها هم [آنجا را] برای زندگی آسان و بی زحمت می یابند(تشخیص می دهند)

*مرجع ضمیر it تو متن معلوم نیست
یه چیز دیگه اینه که جمله ها اکثرا به هم ربط ندارن. فکر کنم از چند جای داستان انتخاب کردید و کنار هم گذاشتید.:46:

ghasem13
27-03-2010, 09:41
سلام.
چند وقتی هست دنبال یه تر جمه از متن آهنگ الیزه ( Alizee - I'm Not 20 ) می گردم ولی چیزه پیددا نکردم.متن سختی نیست ولی من هر کاری کردم نتونستم از توشون بعضی از مصراع هاش جمله در بیارم ممنون می شم اگه کسی ترجمه ش کنه.

Looking for paradise
Is always on my mind
Morning light shining right
Sing me a lullaby

Oh! Baby come to me
Bring back simplicity
I’m here, you see !
So why hang on to me ?
Just write me poetry
If you’re okey dokey !

Get up and start to smile, guy
Do it for me
Wake up, I’ll come around man
Let’s do “boogie-woogie”

It’s not even a game

Get over your pain
I’m not twenty
Not even ashamed
Could we celebrate
Cause’ I’m not twenty
And life goes on and on
I go as I come
Mélodie de vie
I fly all alone
A light little stone
You get old at twenty
And I want to be free !

Oh! Baby baby mine
You’re always on my mind
Having fun is just fine
Your love, I shall deny

Falling for me, indeed
Is diving in someone’s need
Love is too strong !
I’ve fallen into me
And freedom’s ecstasy !
You can never go wrong !

Smartie7
27-03-2010, 11:42
هفته ی پیش بود که شبکه 2 فیلم Race to witch mountain رو گذاشت
ترجمش کرده بودن "پیش به سوی کوه اسرار آمیز"
خیلی جاها بود که یا دیالوگها عوض شده بود یا اشتباه ترجمه شده بود
مثلا به planet hollywood میگفتن "سیاره ی اسرارآمیز"
یه جا Jack با بیسیم ماشینش داره حرف میزنه میگه "I'm loosing reception " ترجمه کرده بود "برگه پذیرش رو گم کردم"!!!!!
به نظر شما اسم فیلم رو چی ترجمه میکردن بهتر بود؟
مسابقه تا کوه جادوگر؟

//

یه آهنگ هست از Blue به اسم All Rise میخواستم بدونم چی ترجمه بشه بهتره؟ (اسمش رو میگم)
یه جاش هم میگه I rest my case من توی دیکشنری خوندم که این اصطلاح توی دادگاه استفاده میشه ولی تو یه کارتون دیدم که چند نفر تو زندان بودن براشون غذا اوردن یکیشون همین جمله ی بالا رو گفت.
حالا در هر کدوم از این حالت ها چی ترجمه بشه بهتره؟

mohsenzz
27-03-2010, 13:23
سلام ترجمه این متن را میخواستم و منظورش از این متن چیه؟

Federal Bureau of Investigation
Anti-Terrorist And Monetory Crimes Division
FBI Headquarters In Washington, D.C.
Federal Bureau Of Investigation
J. Edgar Hoover Building
935 Pennsylvania Avenue, NW Washington, D.C. 20535-0001
Website: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Telephone Number : (206) 973-2572

Attn: Beneficiary,

This is to Officially inform you that it has come to our notice and we have thoroughly completed an Investigation with the help of our Intelligence Monitoring Network System that you legally won the sum of $800,000.00 USD from a Lottery Company outside the United States of America. During our investigation we discovered that your e-mail won the money from an Online Balloting System and we have authorized this winning to be paid to you via a Certified Cashier's Check.

Normally, it will take up to 10 business days for an International Check to be cashed by your local bank. We have successfully notified this company on your behalf that funds are to be drawn from a registered bank within the United States Of America so as to enable you cash the check instantly without any delay, henceforth the stated amount of $800,000.00 USD has been deposited with Bank Of America.

We have completed this investigation and you are hereby approved to receive the winning prize as we have verified the entire transaction to be Safe and 100% risk free, due to the fact that the funds have been deposited at Bank Of America you will be required to settle the following bills directly to the Lottery Agent in-charge of this transaction whom is located in Lagos, Nigeria. According to our discoveries, you were required to pay for the following -

(1) Deposit Fee's ( Fee's paid by the company for the deposit into an American Bank which is - Bank Of America )
(2) Cashier's Check Conversion Fee ( Fee for converting the Wire Transfer payment into a Certified Cashier's Check )
(3) Shipping Fee's ( This is the charge for shipping the Cashier's Check to your home address and this fee includes Insurance )

The total amount for everything is $400.00 (Four Hundred-US Dollars). We have tried our possible best to indicate that this $400.00 should be deducted from your winning prize but we found out that the funds have already been deposited at Bank Of America and cannot be accessed by anyone apart from you the winner, therefore you will be required to pay the required fee's to the Agent in-charge of this transaction via Western Union Money Transfer Or Money Gram.

In order to proceed with this transaction, you will be required to contact the agent in-charge ( Mr. John Garcia ) via e-mail. Kindly look below to find appropriate contact information:

CONTACT AGENT NAME: Mr. John Garcia
E-MAIL ADDRESS: [EMAIL="[/EMAIL]
POHNE NUMBER :
You will be required to e-mail him with the following information:

FULL NAME:
ADDRESS:
CITY:
STATE:
ZIP CODE:
DIRECT CONTACT NUMBER:

You will also be required to request Western Union or Money Gram details on how to send the required $400.00 in order to immediately ship your prize of $800,000.00 USD via Certified Cashier's Check drawn from Bank Of America, also include the following transaction code in order for him to immediately identify this transaction : .

This letter will serve as proof that the Federal Bureau Of Investigation is authorizing you to pay the required $400.00 ONLY to Mr.John Garcia via information in which he shall send to you, if you do not receive your winning prize of $800,000.00 we shall be held responsible for the loss and this shall invite a penalty of $3,000 which will be made PAYABLE ONLY to you (The Winner).

Mr. Bill Nicholson
Special Agent.
Washington DC FBI.
Room, 7367
J. Edgar Hoover Building
935 Pennsylvania Avenue, NW
Washington, D.C. 20535-0001

Please find below an authorized signature which has been signed by the FBI Director- Robert Mueller, also below is the FBI NSB (National Security Branch Seal)
NSB Seal



Authorized Signature
NSB SEAL ABOVE
NOTE: In order to ensure your check gets delivered to you ASAP, you are advised to immediately contact Mr. John Garcia via contact information provided above and make the required payment of $400.00 to information in which he shall provide to you

H a m e e d
27-03-2010, 14:18
هفته ی پیش بود که شبکه 2 فیلم Race to witch mountain رو گذاشت
ترجمش کرده بودن "پیش به سوی کوه اسرار آمیز"
خیلی جاها بود که یا دیالوگها عوض شده بود یا اشتباه ترجمه شده بود
مثلا به planet hollywood میگفتن "سیاره ی اسرارآمیز"
یه جا Jack با بیسیم ماشینش داره حرف میزنه میگه "I'm loosing reception " ترجمه کرده بود "برگه پذیرش رو گم کردم"!!!!!
به نظر شما اسم فیلم رو چی ترجمه میکردن بهتر بود؟
مسابقه تا کوه جادوگر؟

//

یه آهنگ هست از Blue به اسم All Rise میخواستم بدونم چی ترجمه بشه بهتره؟ (اسمش رو میگم)
یه جاش هم میگه I rest my case من توی دیکشنری خوندم که این اصطلاح توی دادگاه استفاده میشه ولی تو یه کارتون دیدم که چند نفر تو زندان بودن براشون غذا اوردن یکیشون همین جمله ی بالا رو گفت.
حالا در هر کدوم از این حالت ها چی ترجمه بشه بهتره؟

Race to witch mountainجاهایی مثل ویکی پدیا نوشتن مسابقه تا کوه جادوگران، ولی بنظرم میشه بهش کوه جادوگری هم گفت شاید زیاد مرسوم نباشه ولی witch کاربرد adjective هم میتونه داشته باشه.(به معنی مربوط به جادوگری) توی ترجمه عنوان ها معادل سازی لغت به لغت اولویت نداره وگرنه اون چیزی که شما نوشتی درسته، ولی اونجا نوشته جادوگران و جمع بسته در حالی که اصلا جمع نیست ولی چون تو فارسی به گوش آشناتره ازش استفاده کردن.

من یه مقدار متن ترانه رو که دیدم فهمیدم داره تو محیط یه دادگاه بیان میشه
اولش که میگه Your honour please
بعد پاراگراف بعدی I must confess
یا objection overruled که میگه اعتراض وارد نیست
...
اگه اشتباه نکرده باشم rise باید اینجا معنی adjourn یا همون به وقت دیگری موکول کردن رو بده که از اونجایی که این گروه بریتانیایی هستن این اصطلاح هم عمدتا در بریتانیا رایج هست.
پس یعنی [رسیدگی به] همگی [اتهامات] به وقت دیگری موکول بشه (به تعویق بیفته)
I rest my case هم که انتهای هر chorus میگه که توضیحاتش در دادخواهی قانونی به پایان رسیده.

SevenART
27-03-2010, 14:46
Thank for smartit_7 for translate... ok...good... This Tex is Mine Spam ... Please Translate For Me...I don't Understand


Attention: Please!!!!


I am Mr.David Dugu. the manager Audit & Accounts dept. in the BANK OF AFRICAN Burkina Faso (B.O.A). I am writing to request your assistance to transfer the sum of ($15.7million) into your accounts.The above sum belongs to our deceased customer who died along with his entire family in the Benin plane crash 2003 and since then the fund has been in a suspens account.


After my further investigation, I discovered that he died with his next of kin and according to the laws and constitution guiding this banking institution stated that after the expiration of (7) Seven years, if no body or person comes for the claim as the next of kin, the fund will be channel into national treasury as unclaimed fund. Because of the static of this transaction I want you to stand as the next of kin so that our bank will accord you the recognition and have the fund transfer to your account.


The total sum will be shared as follows: 60% for me, 40% for you and expenses incidental occur during the transfer will be incur by both of us.


The transfer is risk free on both sides hence you are going to follow my instruction till the fund transfer to your account. More details information with the text of application form will be forwarded to you to breakdown explaining comprehensively what require of you.


I want you to apply as the beneficiary of this fund using the information about this fund and the deceased bank customer,which i will give to you whenever the need arises,so that the fund will be remitted into your bank account.Once the fund is transferred to your bank account, i will visit your country for us to share the fund according to the percentages which i have clearly stated.


You are only required to act on my behalf from there by following my advice as i will be giving you information from time to time concerning bank decisions towards this transaction after you might have applied as the beneficiary of the fund/next of kin to the deceased customer.I don't want the money to go into our bank treasurer account as an abandoned fund. So this is the reason why I contacted you so that the bank can release the money to you as the next of kin to the deceased customer. Please I would like you to keep this proposal as a top secret and delete it if you are not interested.



Thanks

post98
27-03-2010, 15:19
دوستان اگه زحمت نیست می خواستم این متن رو به انگلیسی ترجمه کنید ممنون

دوستان چطور می تونم وقتی برنامه ام اجر امیشه فرم برنامه ام از پایین به بالا باز بشه

ممنون

afshin b
27-03-2010, 15:29
لطفا اينارو برام ترجمه كنين:
سريالي به نام nip tuck

I didn't admit that to the world
back in the day.

I'm gonna schmooze for some cooze and land us an exclusive contract

Tonight, you're "plus one."
Yeah. Just so you know...
I'm thankful for the opportunity
to be your wingman.


ممنون

Sha7ab
27-03-2010, 16:58
دوستان اگه زحمت نیست می خواستم این متن رو به انگلیسی ترجمه کنید ممنون

دوستان چطور می تونم وقتی برنامه ام اجر امیشه فرم برنامه ام از پایین به بالا باز بشه

ممنون
How the program's form could start from down to up when the program just runs?

Noctis Lucis
27-03-2010, 17:30
ممنون میشم !

She could detect four of the reddish grey lumps in the area. She sensed two behind her. One began to creep about. It was
preparing to attack. She sliced her sword down the right side of her vision. Resistance. Now to the left. Her sword flashed, becoming her name, through the Bloodbath’s vitals. Now two are down. She felt something jump at her back. But at that speed there should be no problem. She breathed a small sigh. She whipped around and cut him down, now only one left behind her....

Smartie7
27-03-2010, 18:05
ممنون میشم !

She could detect four of the reddish grey lumps in the area. She sensed two behind her. One began to creep about. It was
preparing to attack. She sliced her sword down the right side of her vision. Resistance. Now to the left. Her sword flashed, becoming her name, through the Bloodbath’s vitals. Now two are down. She felt something jump at her back. But at that speed there should be no problem. She breathed a small sigh. She whipped around and cut him down, now only one left behind her....
اون تونست از عهده ی 4 تا از تنه لش(توده) های خاکستری مایل به قرمز بر بیاد (شکستشون بده).
دوتاشون رو پشت سرش حس کرد. یکی از اونا آروم و ساکت بهش نزدیک شد،
اون داشت آماده ی حمله میشد. شمشیرش رو بالا برد و به سمت راست دیدش فرود اورد.
مقاومت. حالا به سمت چپ. شمشیرش مانند اسمش شد و در میان اندام های حیاتی بلادبث برقی زد. (یعنی شمشیر رو تو بدنش فرو کرد)
حالا کار دوتا از آنها تمام بود. احساس کرد چیزی به پشت سرش پرید.
اما با آن سرعتی که داشت مشکلی نبود. زیر لب آهی کوتاه کشید.
به سرعت برگشت و او را کشت، حالا فقط یکی پشت سرش مانده بود.

میتونم بپرسم مال چیه؟ داستانه؟

Thom Yorke
27-03-2010, 20:05
با توجه به اونچه مطرح شد به نظر میاد این درست تر باشه:

2. جناب دبیرکل (یا جناب وزیر -- بسته به اینکه خطاب کی باشه -- اینجا اگه همون بحث سازمان ملله؛ دبیر کل طبیعتاً) در جریان برنامهScylla قرار داده شده اند.

brief و بریف کردن یه اصطلاحه به معنی اینکه یه نفر رو از یه موضوع مطلع کنیم و طی یه جلسه توجیه اش کنیم (همون جلسه توجیهی خودمون) .. البته سینا جان هم "اطلاعات لازم به --- داده شده" رو انتخاب کرده که مناسبه ... بیشتر از باب منشی عرض می کنم.. چون اغلب، آدمهای مهم بریف میشن و خب یه منشی که شخص خاصی نیست!
خیلی جالبه که این کلمه چند معنی کاملا متفاوت (در این حد) داره! اتفاقا من هم همین چند روز پیش به این مورد برخوردم؛ فصل چهارم سریال 24 و Secretary Heller. اول پیش خودم گفتم یعنی چی؟ چرا اینا به این وزیر میگن منشی؟! بعدن که تحقیق کردم دیدم اون معنی ها رو هم میده!

yoosef_st
27-03-2010, 20:06
ممنون بابت قبلی. اینم یه سلسله دیالوگ دیگه
اون پسر سیاهه میخواد تی بگ رو شکنجه کنه تا به حرف بیاد:


So the fact that we are about
to get busy...

...with some of that same stuff
that ruined my career...

...the irony doesn't escape me.

Hell, as long as you got
your thinking cap on...

...why don't you consider
who's really the one in power?

We are.


---------- Post added at 06:50 PM ---------- Previous post was at 06:49 PM ----------

این هم اضافه کنم:
Staring death in the face.
یعنی چی؟ دارم مرگ رو تو صورتتون میبینم؟

آقا این پست ما جا موند فکر کنم :دی

seymour
27-03-2010, 20:54
آقا این پست ما جا موند فکر کنم :دی

ممنون بابت قبلی. اینم یه سلسله دیالوگ دیگه
اون پسر سیاهه میخواد تی بگ رو شکنجه کنه تا به حرف بیاد:


So the fact that we are about
to get busy...

...with some of that same stuff
that ruined my career...

...the irony doesn't escape me.

Hell, as long as you got
your thinking cap on...

...why don't you consider
who's really the one in power?

We are.


---------- Post added at 06:50 PM ---------- Previous post was at 06:49 PM ----------

این هم اضافه کنم:
Staring death in the face.
یعنی چی؟ دارم مرگ رو تو صورتتون میبینم؟

این از حد نصاب دیشب جا مونده بود!! (من اغلب قبل از اینکه برم شام بخورم، اینجا سوالات رو جواب میدم؛ تا وقتی که مامانم صدام کنه!! -- مال شما خورد به شام!)



پس این مساله/قضیه که قراره سرمون شلوغ بشه/قراره درگیر بشیم ..

//

با یه مقدار از همون چیزایی/همون برنامه ای که کار و کاسبی ما رو بهم ریخت/باعث شد کارم رو از دست بدم

//

خودمون هم شامل این طعنه هستیم ... متوجه هستم که چقدر (موقعیتم) طعنه آمیزه ... این هم گرفتاری ماست..

//

جهنم! حالا که شروع کردی به تفکر .. (داره طعنه می زنه) ... پس حالا که شدی ای.کیو.سان! ... میخواد بگه حالا که دری به تخته خورده و جدی شدی و میخوای متفکرانه پاسخ بدی..

//

چرا نمیری سراغ اینکه الان واقعاً چه کسی بر سر قدرته؟ ... چالا اینو در نظر نمی گیری که الان قدرت دست کیه؟



* من چند گزینه مطرح می کنم که خودت اونی که مناسب تره انتخاب کنی.

Smartie7
27-03-2010, 20:59
Thank for smartit_7 for translate... ok...good... This Tex is Mine Spam ... Please Translate For Me...I don't Understand

Thanks


حدود 2 سال پیش دقیقا همین اسپم واسه منم اومد
این متنش طولانی هستش ...معنیش رو میخوای چه کار؟!
من پاراگراف اول رو میزارم:

من آقای دیوید دوگو هستم، مدیر بخش بازبینی و حسابها در بانک آفریقایی های بورکینا فاسو.
دلیل ارسال این ایمیل به شما درخواست همکاری برای انتقال مجموع 15.7میلیون دلار به حسابتان میباشد.
این مجموع به مشتری مرحوم ما تعلق دارد که همراه تمام خانواده ی خود در حادثه ی هواپیمای بنین در سال 2003 فوت کرد و از آن زمان تا به حال این سرمایه در حساب معلق قرار دارد.

seymour
27-03-2010, 21:00
سلام.
چند وقتی هست دنبال یه تر جمه از متن آهنگ الیزه ( Alizee - I'm Not 20 ) می گردم ولی چیزه پیددا نکردم.متن سختی نیست ولی من هر کاری کردم نتونستم از توشون بعضی از مصراع هاش جمله در بیارم ممنون می شم اگه کسی ترجمه ش کنه.

Looking for paradise
Is always on my mind
Morning light shining right
Sing me a lullaby

Oh! Baby come to me
Bring back simplicity
I’m here, you see !
So why hang on to me ?
Just write me poetry
If you’re okey dokey !

Get up and start to smile, guy
Do it for me
Wake up, I’ll come around man
Let’s do “boogie-woogie”

It’s not even a game

Get over your pain
I’m not twenty
Not even ashamed
Could we celebrate
Cause’ I’m not twenty
And life goes on and on
I go as I come
Mélodie de vie
I fly all alone
A light little stone
You get old at twenty
And I want to be free !

Oh! Baby baby mine
You’re always on my mind
Having fun is just fine
Your love, I shall deny

Falling for me, indeed
Is diving in someone’s need
Love is too strong !
I’ve fallen into me
And freedom’s ecstasy !
You can never go wrong !
احتمال اینکه متن های طولانی ترجمه بشه خیلی کمه دوست خوبم... اینجا برای رفع ایرادات و ابهامات ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ترجمه اس .. ایشالا یه نفر پیدا بشه و انجام بده، اما اگه انجام نشد این نکته ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو در نظر بگیر... بهرحال اگه ایرادت در یه چند تا جمله خاصه، اونا رو مشخص کن تا کمک کنیم.



Thank for smartit_7 for translate... ok...good... This Tex is Mine Spam ... Please Translate For Me...I don't Understand

Attention: Please!!!!

I am Mr.David Dugu. the manager Audit & Accounts dept. in the BANK OF AFRICAN Burkina Faso (B.O.A). I am writing to request your assistance to transfer the sum of ($15.7million) into your accounts.The above sum belongs to our deceased customer who died along with his entire family in the Benin plane crash 2003 and since then the fund has been in a suspens account.

After my further investigation, I discovered that he died with his next of kin and according to the laws and constitution guiding this banking institution stated that after the expiration of (7) Seven years, if no body or person comes for the claim as the next of kin, the fund will be channel into national treasury as unclaimed fund. Because of the static of this transaction I want you to stand as the next of kin so that our bank will accord you the recognition and have the fund transfer to your account.

The total sum will be shared as follows: 60% for me, 40% for you and expenses incidental occur during the transfer will be incur by both of us.

The transfer is risk free on both sides hence you are going to follow my instruction till the fund transfer to your account. More details information with the text of application form will be forwarded to you to breakdown explaining comprehensively what require of you.

I want you to apply as the beneficiary of this fund using the information about this fund and the deceased bank customer,which i will give to you whenever the need arises,so that the fund will be remitted into your bank account.Once the fund is transferred to your bank account, i will visit your country for us to share the fund according to the percentages which i have clearly stated.

You are only required to act on my behalf from there by following my advice as i will be giving you information from time to time concerning bank decisions towards this transaction after you might have applied as the beneficiary of the fund/next of kin to the deceased customer.I don't want the money to go into our bank treasurer account as an abandoned fund. So this is the reason why I contacted you so that the bank can release the money to you as the next of kin to the deceased customer. Please I would like you to keep this proposal as a top secret and delete it if you are not interested
Thanks

اینا ای.میل های scam هستند .. یعنی به شما میگه من یه عالمه پول دارم که میخوام جابجا کنم، شما اگه به من کنم کنی، درصد قابل توجهی اش رو میدم به شما .. اما باید قبلش یه مقدار برای امور انتقال و کارمزد و بانک و اینا پول به من بدی ... دریافت پول از آدمهای ساده لوح همانا و کلاه رفتن بر سرشون همان! ..

Noctis Lucis
27-03-2010, 21:02
میتونم بپرسم مال چیه؟ داستانه؟

یه جور هایی اره باید تحویل بدم این هم هست ! دستم به دامنتون ؟!

It was then. She jumped back. She heard gunshot, and the Bloodbath burst open. Now one more was covered in it’s own green body fluids.
“We’ll help!”
She heard a woman’s voice along with the racket of the airbike. You aren’t helping, you’re just in the way, she thought, irritated, and lowered her weapon. The Bloodbath’s attention had already turned away from Lightning. She didn’t need to look up to know that the owner of that voice was a lower class woman By the sound of the airbike it was obviously remodeled. It wasn’t one that was designed with safety first in mind for the regular market, nor was it a military model that was made for silence. It was a different sound. The woman riding that wouldn’t be a citizen or a soldier.

seymour
27-03-2010, 21:14
لطفا اينارو برام ترجمه كنين:
سريالي به نام nip tuck

I didn't admit that to the world
back in the day.

I'm gonna schmooze for some cooze and land us an exclusive contract

Tonight, you're "plus one."
Yeah. Just so you know...
I'm thankful for the opportunity
to be your wingman.


ممنون
اون موقع ها حاضر نشدم به این قضیه اعتراف کنم .. /حاضر نشدم قبول کنم که ..

//

میرم بگردم و ببینم میشه یه دختر خوشگل پیدا کنیم که حاضره باشه یه قرارداد اختصاصی با ما امضا کنه! (cooze یه واژه تحقیر آمیز برای دختر هستش - و به نظر نمیاد منظورش از معامله چیز جالبی باشه!)

//

plus one یعنی همراه یه نفر .. بخصوص در یه مهمانی و پارتی ..
wingman هم باز میشه همراه.

هفته ی پیش بود که شبکه 2 فیلم Race to witch mountain رو گذاشت
ترجمش کرده بودن "پیش به سوی کوه اسرار آمیز"
خیلی جاها بود که یا دیالوگها عوض شده بود یا اشتباه ترجمه شده بود
مثلا به planet hollywood میگفتن "سیاره ی اسرارآمیز"
یه جا Jack با بیسیم ماشینش داره حرف میزنه میگه "I'm loosing reception " ترجمه کرده بود "برگه پذیرش رو گم کردم"!!!!!
به نظر شما اسم فیلم رو چی ترجمه میکردن بهتر بود؟
مسابقه تا کوه جادوگر؟

//

یه آهنگ هست از Blue به اسم All Rise میخواستم بدونم چی ترجمه بشه بهتره؟ (اسمش رو میگم)
یه جاش هم میگه I rest my case من توی دیکشنری خوندم که این اصطلاح توی دادگاه استفاده میشه ولی تو یه کارتون دیدم که چند نفر تو زندان بودن براشون غذا اوردن یکیشون همین جمله ی بالا رو گفت.
حالا در هر کدوم از این حالت ها چی ترجمه بشه بهتره؟
در واقع witch mountain نباید ترجمه بشه چون اسم یه پایگاه هستش ... اما میشه برای قشنگ تر شدن ترجمه کرد و به نظر من ایرادی نداره ...

race رو میشه سلیقه ای ترجمه کرد .. مسابقه تا کوهستان جادو(گر) ... رقابت تا ... یه همین پیش بسوی هم بدک نیست و بانمکه به نظرم.


//

all rise بعنوان یه اصطلاح رسمی، یعنی " همه بپا خیزید" .. یا "بپا خیزید" ..

i rest my case در اصطلاح حقوقی یعنی من ادله ام رو تقدیم دادگاه کردم .. (وکلا در انتهای صحبت شون میگن) .. این بود عرض بنده...

در یه بحث خودمونی تر میتونه مال وقتی باشه که یه نفر یه کاری بکنه یا چیزی بگه یا دلیلی بیاری که یه حرف یا ادعای قبی شما رو ثابت کنه ... مثلاً من میگم علی همیشه دیر میرسه سر قرار ... یه رفیق دیگه میگه : اون روز ما رو یه ساعت سرکار گذاشت! ... بعد من میگم : آی رست مای کیس!!

Noctis Lucis
27-03-2010, 21:39
یه جور هایی اره باید تحویل بدم این هم هست ! دستم به دامنتون ؟!

It was then. She jumped back. She heard gunshot, and the Bloodbath burst open. Now one more was covered in it’s own green body fluids.
“We’ll help!”
She heard a woman’s voice along with the racket of the airbike. You aren’t helping, you’re just in the way, she thought, irritated, and lowered her weapon. The Bloodbath’s attention had already turned away from Lightning. She didn’t need to look up to know that the owner of that voice was a lower class woman By the sound of the airbike it was obviously remodeled. It wasn’t one that was designed with safety first in mind for the regular market, nor was it a military model that was made for silence. It was a different sound. The woman riding that wouldn’t be a citizen or a soldier.
پس واسه من چی!

yoosef_st
27-03-2010, 23:04
ممنون از این آقای سیمور. خیلی باحالی.
و البته بقیه اعضای تاپیک هم دست مریزاد دارن.
از همگی ممنون. خیلی خیلی لطف میکنین.
اینم چندتای دیگه:

1.
You had a badge and now
you're abetting an assassination.
2.
What planet are we on now, "Mahone"?
3.
You ever play musical chairs
in Puerto Rico when you were a kid?
4.
It's kind of what we got going on now
5.
Got one seat left,
couple of folks vying for it.
6.
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory.
7.
It's all on you again.
8.
When you're back in lockup,
tell your celly
how you shook your fist at the only
feds who were trying to help you.
9.
We're gonna do this,
and get you patched up.

اون قسمتهایی که قرمز کردم یعنی گیرم بیشتر تو این قسمته.
بعضی از این دیالوگها هم پشت سره هم هستن... جدا نکردم :دی

Sha7ab
28-03-2010, 04:11
ممنون از این آقای سیمور. خیلی باحالی.
و البته بقیه اعضای تاپیک هم دست مریزاد دارن.
از همگی ممنون. خیلی خیلی لطف میکنین.
اینم چندتای دیگه:

1.
You had a badge and now
you're abetting an assassination.
2.
What planet are we on now, "Mahone"?
3.
You ever play musical chairs
in Puerto Rico when you were a kid?
4.
It's kind of what we got going on now
5.
Got one seat left,
couple of folks vying for it.
6.
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory.
7.
It's all on you again.
8.
When you're back in lockup,
tell your celly
how you shook your fist at the only
feds who were trying to help you.
9.
We're gonna do this,
and get you patched up.

اون قسمتهایی که قرمز کردم یعنی گیرم بیشتر تو این قسمته.
بعضی از این دیالوگها هم پشت سره هم هستن... جدا نکردم :دی

1- تو نشان (جنگی) داری و حالا میخوای توی قتل شرکت کنی
2- الان روی چه سیاره ای هستیم، ماهون؟
3- وقتی بچه بودی همیشه توی پورتوریکو بازی "موزیکال چیر" (یه بازی که توش بازیکن ها باید صندلی خالی رو بگیرن) بازی میکردی؟
4- این همون کاریه که ما الان باید انجام بدیم (همون بازی منظورشه=گرفتن صندلی)
5- صندلی سمت چپ رو بگیر، چندنفر بهش چشم دارن
6- فکر کنم این چیزیه که اونها بهش میگن پیروزی‌ای که بی اندازه گران تموم بشه
7- تمانم اینها دوباره به عهده‌ی توه
8- هروقت به زندان برگشتی به هم سلولیت بگو : چطور تونستی از دست تنها مقام رسمی فدرالی که قصد داشت بهت کمک کنه عصبانی بشی؟
9-ما باید این کارو بکنیم و اشتباهتو جبران کنیم

اگه اشتباهی توی ترجمم بود بزارین به حساب آماتوری!

Smartie7
28-03-2010, 06:56
یه جور هایی اره باید تحویل بدم این هم هست ! دستم به دامنتون ؟!

It was then. She jumped back. She heard gunshot, and the Bloodbath burst open. Now one more was covered in it’s own green body fluids.
“We’ll help!”
She heard a woman’s voice along with the racket of the airbike. You aren’t helping, you’re just in the way, she thought, irritated, and lowered her weapon. The Bloodbath’s attention had already turned away from Lightning. She didn’t need to look up to know that the owner of that voice was a lower class woman By the sound of the airbike it was obviously remodeled. It wasn’t one that was designed with safety first in mind for the regular market, nor was it a military model that was made for silence. It was a different sound. The woman riding that wouldn’t be a citizen or a soldier.
پس از آن، او به عقب پرید. صدای شلیک شنید و بلادبث منفجر شد. (میتونی بلادبثBloodbath رو حمام خون هم ترجمه کنی...اسم شخصی هستش.)
حالا تنها یکی دیگر در مایع سبز رنگ بدن خود پوشیده شده بود. "ما کمک خواهیم کرد"
او صدای زنی را همراه با سروصدای دوچرخه ای هوایی شنید. تو کمک نمی کنی. تو فقط سر راهی. او با رنجش فکر کرد و اسلحه اش را پایین آورد.
اکنون توجه حمام خون نسبت به آذرخش پرت شده بود. او احتیاجی نداشت که بالا را نگاه کند تا متوجه شود که صاحب صدا زنی از طبقه ی پایین جامعه است، می توانست از صدای دوچرخه هوایی که کاملا مشخص بود که دسته دوم است، این را متوجه شود.
آن دوچرخه هوایی نه از آنهایی نبود که با ایمنی ابتدایی برای بازار معمولی طراحی می شدند و نه از مدل نظامی بود که برای سکوت ساخته میشدند.
صدا، صدای متفاوتی بود. زنی که آن دوچرخه هوایی را هدایت میکرد نمی توانست یک شهروند یا یک سرباز باشد.

توی پاراگراف قبلی یه جا رو اشتباه ترجمه کردم ...نمی دونستم Bloodbath اسم هستش ...درستش اینه:


Her sword flashed, becoming her name, through the Bloodbath’s vitals.

شمشیرش مانند اسمش شد و در میان اندام های حیاتی بلادبث برقی زد. (یعنی شمشیر رو تو بدنش فرو کرد)

yoosef_st
28-03-2010, 09:34
1- تو نشان (جنگی) داری و حالا میخوای توی قتل شرکت کنی
2- الان روی چه سیاره ای هستیم، ماهون؟
3- وقتی بچه بودی همیشه توی پورتوریکو بازی "موزیکال چیر" (یه بازی که توش بازیکن ها باید صندلی خالی رو بگیرن) بازی میکردی؟
4- این همون کاریه که ما الان باید انجام بدیم (همون بازی منظورشه=گرفتن صندلی)
5- صندلی سمت چپ رو بگیر، چندنفر بهش چشم دارن
6- فکر کنم این چیزیه که اونها بهش میگن پیروزی‌ای که بی اندازه گران تموم بشه
7- تمانم اینها دوباره به عهده‌ی توه
8- هروقت به زندان برگشتی به هم سلولیت بگو : چطور تونستی از دست تنها مقام رسمی فدرالی که قصد داشت بهت کمک کنه عصبانی بشی؟
9-ما باید این کارو بکنیم و اشتباهتو جبران کنیم

اگه اشتباهی توی ترجمم بود بزارین به حساب آماتوری!
والا این ترجمه شما بعضیاش با اونی که باید باشه زیاد تفاوت داره.
دستت درد نکنه زحمت کشیدی.ولی صبر میکنم همون سیمور خان بیاد

reza,n
28-03-2010, 12:52
با سلام و عرض تبریک سال نو خدمت دوستان عزیزم.
اگه ممکنه اینها رو برام ترجمه کنید:

1) خیلی وقته که با هم صحبت نکردیم.
2) تلویزیون رو یه مقدار کم/زیادش کن.
3) دو ماه از زمانی که همدیگه رو دیدیم میگذره.
4) ما هردوتامون با همدیگه قبول شده بودیم.
5) مدت زیادی بود که با همدیگه بازی نکرده بودیم.
6) اگه تو رفته بودی من هم می رفتم.
7) میشه اینقدر مزخرف نگی؟؟؟؟
8) دیگه داری حالمو بهم میزنی!!!!!!!
9) از اون موقعی که تو رو دیدم خیلی چاقتر شدی.
10) تا اونجایی که میتونی تند برو.
11) اونو (منظور توپ رو ) پاس بده به من.
12) تا کی میخوان به این کارهاشون ادامه بدن؟
13) دیگه صبرم تموم شده!
14) این دیگه چه داستان گندیه؟؟؟
15) اون دهن کثیفت رو ببند!
16) مزخرف (... شعر) نگو!
17) انقدر حرف زدی که یادم رفت کیفم رو بردارم.
18) علی بهم گفت: برادم بهم گفته من اونو موقعی که داشت به مدرسه میرفت دیدم.

دوستان ببخشید که تعداد جمله هام زیاد شد و از اینکه بعضی هاشون یه مقدار بی ادبیات هستن عذر میخوام. هدف فقط یادگیری هستش.
با سپاس
رضا

Sha7ab
28-03-2010, 13:31
والا این ترجمه شما بعضیاش با اونی که باید باشه زیاد تفاوت داره.
دستت درد نکنه زحمت کشیدی.ولی صبر میکنم همون سیمور خان بیاد
آره بهتره استاد سیمور بیاد ترجمه کنه تا منم اشتباه هامو بفهمم.

evil!live
28-03-2010, 13:43
سلام :46:

ترجمه ی این عبارت:
If it's meant to be, it's meant to be!

تشکر فراوان:11:

Smartie7
28-03-2010, 15:45
با سلام و عرض تبریک سال نو خدمت دوستان عزیزم.
اگه ممکنه اینها رو برام ترجمه کنید:

1) خیلی وقته که با هم صحبت نکردیم.
2) تلویزیون رو یه مقدار کم/زیادش کن.
3) دو ماه از زمانی که همدیگه رو دیدیم میگذره.
4) ما هردوتامون با همدیگه قبول شده بودیم.
5) مدت زیادی بود که با همدیگه بازی نکرده بودیم.
6) اگه تو رفته بودی من هم می رفتم.
7) میشه اینقدر مزخرف نگی؟؟؟؟
8) دیگه داری حالمو بهم میزنی!!!!!!!
9) از اون موقعی که تو رو دیدم خیلی چاقتر شدی.
10) تا اونجایی که میتونی تند برو.
11) اونو (منظور توپ رو ) پاس بده به من.
12) تا کی میخوان به این کارهاشون ادامه بدن؟
13) دیگه صبرم تموم شده!
14) این دیگه چه داستان گندیه؟؟؟
15) اون دهن کثیفت رو ببند!
16) مزخرف (... شعر) نگو!
17) انقدر حرف زدی که یادم رفت کیفم رو بردارم.
18) علی بهم گفت: برادم بهم گفته من اونو موقعی که داشت به مدرسه میرفت دیدم.

دوستان ببخشید که تعداد جمله هام زیاد شد و از اینکه بعضی هاشون یه مقدار بی ادبیات هستن عذر میخوام. هدف فقط یادگیری هستش.
با سپاس

رضا


1. It's been a long time we haven't talked.
2. Turn up/down the TV a bit.
3. It was two months ago that we met./ It pasts 2 months since we met.
4.We both had passed (the exam) together.
5. It was a long time that we hadn't played together.
6. If you had gone, I would have gone, too.
7. Would you stop talking nonsense?
8. You're making me sick! / you suck!
9. You have put on a lot of weight, since I met you.
10. Go as fast as you can.
11. Pass it (the ball) to me.
12. Until when do they want to do this?/ Until when do they want to keep doing this?
13. I have had enough.
14. What a crap story!
15. Shut your big filthy mouth!
16. Stop talking nonsense!
17. You talked so much that I forgot to take my bag.
18. Ali told me: "My brother have told me I saw her while she was going to school."

Smartie7
28-03-2010, 15:50
سلام :46:

ترجمه ی این عبارت:
If it's meant to be, it's meant to be!

تشکر فراوان:11:
اون چیزی که یاید بشه، میشه....اون اتفاقی که میخواد بیفته، باید بیفته....
اگر چیزی مقدر شد، اتفاق میفته...

modirmasool
28-03-2010, 18:56
سلام
کسی میتونه این پاراگرافو برام ترجمه کنه؟
When challenged for a response to allegations that he was glamorizing crime for the sake of publicity, his response was "Anything I could say about my person or my actions would only cheapen what they have to say for themselves." When approached for comment during his criminal case, Lamo frustrated reporters with non sequiturs such as "Faith manages."[13] and "It was a beautiful day."[14]
با تشکر.

afshin b
28-03-2010, 19:32
زحمت اينو بكشين ممنون ميشم:
I'm up to my ass in ( ) jobs

seymour
28-03-2010, 20:16
ممنون از این آقای سیمور. خیلی باحالی.
و البته بقیه اعضای تاپیک هم دست مریزاد دارن.
از همگی ممنون. خیلی خیلی لطف میکنین.
اینم چندتای دیگه:

1.
You had a badge and now
you're abetting an assassination.
2.
What planet are we on now, "Mahone"?
3.
You ever play musical chairs
in Puerto Rico when you were a kid?
4.
It's kind of what we got going on now
5.
Got one seat left,
couple of folks vying for it.
6.
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory.
7.
It's all on you again.
8.
When you're back in lockup,
tell your celly
how you shook your fist at the only
feds who were trying to help you.
9.
We're gonna do this,
and get you patched up.

اون قسمتهایی که قرمز کردم یعنی گیرم بیشتر تو این قسمته.
بعضی از این دیالوگها هم پشت سره هم هستن... جدا نکردم :دی

هرکدوم رو که احساس کردی جور در نمیاد، باید روی فضا و موقعیت بیانش بحث کنیم:


1. شما مامور دولت هستی (معمولاً منظور پلیسه) و اونوقت اینا رو تشویق به آدمکشی می کنی؟ ... اینا رو تحریک می کنی که آدم بکشن؟

2. که رفیقمون هم پاسخ داد.

3. که باز رفیقمون هم گفت؛ حالا من قدری ساختش رو اصلاح می کنم: زمان بچگی ات، توی پورتوریکو، هیچوقت توی صندلی بازی شرکت کرده بودی؟ ...

4. الان هم اوضاع همونطوریه/ همینطوریه... الان هم ماجرا همونه/همینه.

5. رفیقمون گفت.

6. که باز رفیقمون به معنای Pyrrhic victory اشاره کرد. اگه بخوای در قالب یه جمله محاوره ای تر درش بیاری: حالا باید بشینیم و فکر کنیم که این برد، ارزشش رو داشت یا نه؟! .. (یه اصطلاح فرنگی دیگه هم داریم تو همین زمینه: ما نبرد رو بردیم، اما جنگ رو باختیم!)

7. نمیدونم .. باید بیشتر توضیح بدی اینو .. همینطوری اگه بخوایم بگیم: آخرش، همه چی با خودته .. (که مشابه اونی هستش که دوستمون گفت.)

8. وقتی برگشتی زندون، به هم سلولی هات بگو که چطوری واسه تنها مامورین پلیسی که خواستن کمکت کنن قلدربازی درآوردی؟ ... / چطور تنها مامورین قانونی که خواستن کمکت کنن رو تهدید کردی؟ ...
(مامور فدرال درواقع یه درجه بالاتر از پلیسه --- مثلاً اف.بی.آی -- هرطور که درسته تغییرش بده)

آره بهتره استاد سیمور بیاد ترجمه کنه تا منم اشتباه هامو بفهمم.
شما لطف داری .. ما که استاد نیستیم.. (مخصوصاً وقتی آواتار دیوید لینچ باشه و امضا فیلم هفت باشه و شناسه زلدا باشه)

seymour
28-03-2010, 20:19
زحمت اينو بكشين ممنون ميشم:
I'm up to my ass in ( ) jobs
تا خرخره توی این کارهای (-- اگه فحشه، بذارش اینجا!!) فرو رفته ام..

post98
28-03-2010, 21:00
دوستان اگه میشه این رو ترجمه کنید

What the heck do you mean by start from down to up?

ممنون

siiina2
28-03-2010, 21:40
دوستان اگه میشه این رو ترجمه کنید

What the heck do you mean by start from down to up?

ممنون

(با عصبانیت) منظورت از شروع "از پایین به بالا" چیه؟

reza,n
28-03-2010, 22:11
دوستان این جمله ها رو لطف کنید:

1) این نوت بوک دقیقا" شبیه اون یکی هستش.
2) از اینجا ببعد رو تو خودت تنها برو.
3) عین همین حرفها رو از پدرت هم شنیده بودم.
4) عین همین دوربین رو از مغازه سر کوچه قیمت کردم 50 دلار ارزونتر از اون قیمتی که خریدی بود.
5) چرا با خودش این کارها رو میکنه؟؟
6) اونو دیدم با خودش درگیر بود .(قاطی کرده بود)
7) از زمانی که تو رو دیدم همش دارم بهت فکر میکنم.
8) عین همین کارهایی رو که تو بلدی انجام بدی من هم میتونم بکنم.
9) تا کی میخوای با اونها در ارتباط باشی؟؟
10) این همون چیزیه که دنبالش بودم/میخواستم.

یه دنیا ممنون از همه دوستان عزیزم

afshin b
28-03-2010, 23:43
دوستان این جمله ها رو لطف کنید:

1) این نوت بوک دقیقا" شبیه اون یکی هستش.
2) از اینجا ببعد رو تو خودت تنها برو.
3) عین همین حرفها رو از پدرت هم شنیده بودم.
4) عین همین دوربین رو از مغازه سر کوچه قیمت کردم 50 دلار ارزونتر از اون قیمتی که خریدی بود.
5) چرا با خودش این کارها رو میکنه؟؟
6) اونو دیدم با خودش درگیر بود .(قاطی کرده بود)
7) از زمانی که تو رو دیدم همش دارم بهت فکر میکنم.
8) عین همین کارهایی رو که تو بلدی انجام بدی من هم میتونم بکنم.
9) تا کی میخوای با اونها در ارتباط باشی؟؟
10) این همون چیزیه که دنبالش بودم/میخواستم.

یه دنیا ممنون از همه دوستان عزیزم




1.this notebook is exactly like that one.
2.from here, you go by your own.
3.I have heard the same word from your father, too.
4.Ive checked the price of a camera like this, in the store of down the street and it was $50 cheaper than what you paid
5.why he is doing these thing to himself?
6.I saw him confused.
7.Im always thinking about you every since I saw you.
8.I can do what ever you can.
9.untill when you want to be communicated to them?
10.this is the one I was looking for/ I wanted.

ممنون ميشم دوستان وارد، اشتباهاتم رو بهم بگن

yoosef_st
29-03-2010, 00:28
هرکدوم رو که احساس کردی جور در نمیاد، باید روی فضا و موقعیت بیانش بحث کنیم:


1. شما مامور دولت هستی (معمولاً منظور پلیسه) و اونوقت اینا رو تشویق به آدمکشی می کنی؟ ... اینا رو تحریک می کنی که آدم بکشن؟

2. که رفیقمون هم پاسخ داد.

3. که باز رفیقمون هم گفت؛ حالا من قدری ساختش رو اصلاح می کنم: زمان بچگی ات، توی پورتوریکو، هیچوقت توی صندلی بازی شرکت کرده بودی؟ ...

4. الان هم اوضاع همونطوریه/ همینطوریه... الان هم ماجرا همونه/همینه.

5. رفیقمون گفت.

6. که باز رفیقمون به معنای Pyrrhic victory اشاره کرد. اگه بخوای در قالب یه جمله محاوره ای تر درش بیاری: حالا باید بشینیم و فکر کنیم که این برد، ارزشش رو داشت یا نه؟! .. (یه اصطلاح فرنگی دیگه هم داریم تو همین زمینه: ما نبرد رو بردیم، اما جنگ رو باختیم!)

7. نمیدونم .. باید بیشتر توضیح بدی اینو .. همینطوری اگه بخوایم بگیم: آخرش، همه چی با خودته .. (که مشابه اونی هستش که دوستمون گفت.)

8. وقتی برگشتی زندون، به هم سلولی هات بگو که چطوری واسه تنها مامورین پلیسی که خواستن کمکت کنن قلدربازی درآوردی؟ ... / چطور تنها مامورین قانونی که خواستن کمکت کنن رو تهدید کردی؟ ...
(مامور فدرال درواقع یه درجه بالاتر از پلیسه --- مثلاً اف.بی.آی -- هرطور که درسته تغییرش بده)

شما لطف داری .. ما که استاد نیستیم.. (مخصوصاً وقتی آواتار دیوید لینچ باشه و امضا فیلم هفت باشه و شناسه زلدا باشه)
دست شما درد نکنه. من باز مشکلاتی دارم که میگم:
جمله شماره 5:
Got one seat left,
couple of folks vying for it.
من فکر میکنم با توجه به موقعیت جریان، اینکه اونجا یک بازجوییه و دارن پلیسها به طرف پیشنهاد همکاری میدن با این جملشون، بهتره اینجوری ترجمه کنم:
تنها صندلي باقي مونده رو بگير
خيليها بهش چشم دارن
جمله 6:
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory
این کلمه ای که قرمز کردم، معانی که براش کردین به دلم نمیشینه.
من الان موقعیت رو کامل با دیالوگهای قبلی بهتو میگم، بعد یه باز نگری بکنین ببینیم به کجا میرسیم:
(مادر مایکل که قصد کشتن پسرش رو داره وارد اتاقی که مایکل توش قایم شده میشه و با اسلحه دنبال اون میگرده.)
(حالا یه جورایی یه چیزی که دنبالش بوده رو پیدا میکنه و میاد که از اتاق بره بیرون. مایکل از پشت به روش اسلحه میکشه و میگه:)
Drop it!
(مامان اصلا انگار نه انگار، به مسیرش ادامه میده که بره بیرون)
مایکل:
Where do you think you're going?
(مامان وایمیسته)
Turn around.
Slowly.
Drop the gun
(اینجا الان مایکل از مادره خیلی متنفره و نفرت و انزجار و این حرفها، از اون طرف هم مامانه زرد کرده و میخواد دست به دامن بشه و این حرفها)
مایک:
Do it now
مامان:
Michael, when you were...
مایک:
Save it.
I don't care.
Drop the gun,
put "Scylla" on the ground.
And I'll let you walk out of here.
If you don't...
...l'll kill you.
مامان:
You can't kill your mother, Michael.
مایک:
You were never my mother.
And I'm no longer your son.
مامان:
Fine.
Then pull the trigger
مایک:
Don't tempt me
مامان:
Pull the trigger, Michael.
Do it for Lincoln.
(لینکن برادر مایکله)
مایک با عصبانیت:
Drop the gun!
مامان:
You can't do it, can you?
(مایکل شلیک میکنه، اما به هر دلیلی یا تیر نداره ، یا اسلحه گیر میکنه یا هرچی، تیری شلیک نمیشه)
مامان با پوزخند در حالی که اسلحه رو به سمت مایک نشونه رفته:
Oh, dear.
Misfire.
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory.
خب حالا الان این اصطلاح یعنی چی؟

m.beh
29-03-2010, 00:35
1.this notebook is exactly like that one.
2.from here, you go by your own.
3.I have heard the same word from your father, too.
4.Ive checked the price of a camera like this, in the store of down the street and it was $50 cheaper than what you paid
5.why he is doing these thing to himself?
6.I saw him confused.
7.Im always thinking about you every since I saw you.
8.I can do what ever you can.
9.untill when you want to be communicated to them?
10.this is the one I was looking for/ I wanted.

ممنون ميشم دوستان وارد، اشتباهاتم رو بهم بگن
تا اونجاییکه من می دونم:
جمله 3 tooاضافیه
جمله4 simple pastبهتر
جمله 7
I have thought about you since I saw you

Smartie7
29-03-2010, 09:29
1.this notebook is exactly like that one.
2.from here, you go by your own.
3.I have heard the same word from your father, too.
4.Ive checked the price of a camera like this, in the store of down the street and it was $50 cheaper than what you paid
5.why he is doing these thing to himself?
6.I saw him confused.
7.Im always thinking about you every since I saw you.
8.I can do what ever you can.
9.untill when you want to be communicated to them?
10.this is the one I was looking for/ I wanted.

ممنون ميشم دوستان وارد، اشتباهاتم رو بهم بگن

با اجازه من یه چندتا از جمله ها رو اصلاح کنم.


2. You go the rest of the way by yourself/ on your own.
4. I checked the price of a camera like this, in the store down the street and it was $50 cheaper than what you paid.
5. Why does he do this to himself?
7. I'm always thinking about you, ever since I met you.
9. Until when do you want to communicate with them?

Noctis Lucis
29-03-2010, 09:41
ممنون میشم واز همهی زحمت کشان ین تاپیک تشکر میکنم !

It was not, in fact, the woman who had a gun in one hand while controlling the airbike with the other. It was a blue
haired man. He was very young. He had feather and jewel decorations all over, and even from afar you could see he was very flashy in appearance. Behind him was a black haired woman holding a huge gun at the ready. The airbike descended quickly, and the woman stood up and fired off her gun. The two remaining Bloodbath’s flew back, one after the other, and grew still. She wasn’t a bad shot. Of course, that was after she’d already wasted half her round.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] airbike flew down around Lightning slowly, and put on the breaks. It was driven by someone who knows what he’s doing.
“Hey there soldier, you were in a tough spot weren’t you?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] black haired woman put up her gun and smiled. The neckline of her shirt was low and open. Lightning could see a butterfly tattoo on the upper part of her shoulder blades. If the blue haired man could be said to have a lot of decorations, this woman could be said to be showing a lot of skin. Either one was not wearing clothes that someone who uses a gun would normally wear. All of those decorations hanging down would just get in the way of a gun fight. And a large gun like that heats up easily. With that much skin showing she wouldn’t be protected from burns. Amateurs, she decided, and then asked:

Arashdn
29-03-2010, 10:05
Hi
What does push mean here?
I will push this issue for you

afshin b
29-03-2010, 11:02
با اجازه من یه چندتا از جمله ها رو اصلاح کنم.


2. You go the rest of the way by yourself/ on your own.
4. I checked the price of a camera like this, in the store down the street and it was $50 cheaper than what you paid.
5. Why does he do this to himself?
7. I'm always thinking about you, ever since I met you.
9. Until when do you want to communicate with them?


خيلي ممنون دوست عزيز
چرا توي اين جمله نميتونم از have checked استفاده كنم؟ من يكم تو فرق اين دوتا مشكل دارم

Rosy Cheeks
29-03-2010, 11:40
خيلي ممنون دوست عزيز
چرا توي اين جمله نميتونم از have checked استفاده كنم؟ من يكم تو فرق اين دوتا مشكل دارم

با احترام به نظر هر دو تا دوستاي گلم نظر من اينه كه هر دوش اينجا درسته و معني ميده.
چون در جمله ي اصلي زمان گذشته ي ساده اومده I checked بهتره ولي I've checked هم غلط نيست.
فرقشون دقيقا مثل فارسيه. فرقشون توي اين جمله و توي اين موقعيت درست مثل فرق "چك كردم" و "چك كرده ام"
I checked يعني چك كردم و الان كار تمام شده در حالي كه I've checked يعني چك كرده ام و با توجه به نتيجه و تاثير كارم دارم اين حرف رو مي زنم.

Sha7ab
29-03-2010, 11:57
چرا توي اين جمله نميتونم از have checked استفاده كنم؟ من يكم تو فرق اين دوتا مشكل دارم
Checked یعنی چک کردم (ماضی ساده)
Have Checked یعنی چک کرده ام(ماضی نقلی)
خودت با توجه به معنی جمله باید ببینی کدوم مناسب تره.

Smartie7
29-03-2010, 14:00
Hi
What does push mean here?
I will push this issue for you

Perhaps it means "change"....
I'm not sure.
Wait for others to explain

Rosy Cheeks
29-03-2010, 14:16
It was not, in fact, the woman who had a gun in one hand while controlling the airbike with the other. It was a blue
haired man. He was very young. He had feather and jewel decorations all over, and even from afar you could see he was very flashy in appearance. Behind him was a black haired woman holding a huge gun at the ready. The airbike descended quickly, and the woman stood up and fired off her gun. The two remaining Bloodbath’s flew back, one after the other, and grew still. She wasn’t a bad shot. Of course, that was after she’d already wasted half her round

من يك پاراگرافشو ترجمه كردم، بقيه شو بقيه ي دوستان زحمت بكشند.

در حقيقت او آن زني كه با يك دست تفنگ رو نگه داشته بود و با دست ديگرش airbike (معادل فارسي براش پيدا نكردم اين عكسو مي ذارم براي اطلاعات بيشتر:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

رو كنترل مي كرد بلكه يه مرد بود با موهاي آبي رنگ. بسيار جوان بود و پر داشت. سر تا سر بدنش هم با جواهرات تزيين شده بود و حتي از فاصله ي دور هم ظاهر پر زرق و برقش ديده مي شد.درست پشت سر او زني مو مشكي با يك اسلحه ي بزرگ و پر (آماده براي شليك) در دست نشسته بود. airbike به سرعت فرود امد، زن بلند شد و شليك كرد. دو Bloodbath (معني قتل عام داره ولي با توجه به B بايد اسم خاص باشه) يكي بعد از ديگري به عقب پرواز كردند و بعد بي حركت ماندند. زن تير انداز بدي نبود البته اين بعد از آن بود كه قبلا يك دورش را هدر داده بود.

ÖMID
29-03-2010, 15:02
سلام میخوام تو یه فروم نامه بدم به این صورت اگه میشه ترجمه کنید :
من میخوام بازی (فلان) رو چند بار روی یک سیستم اجرا کنم ولی سیستم من ضعیفه چند تا بیشتر رو نمیکشه(cpu نمیشکه ) چطور میشه تنظیمات گرافیگ رو ه-ک یا دستکار کرد که حداقل گرافیگ و بیشترین performans رو داشته باشه .
یک جمله دیگه :
برای اینکه من این بازی های اجرا رو کنترل کنم نیاز به یک bot دارم به طور مثال وقتی 4 بازی که در processes رو انتخاب کردم وقتی کارکتر من در بازی مردش "lead res" رو انتخاب کنه

خواهشا یکی ترجمه کنه

Smartie7
29-03-2010, 15:11
ممنون میشم واز همهی زحمت کشان ین تاپیک تشکر میکنم !

The airbike flew down around Lightning slowly, and put on the breaks. It was driven by someone who knows what he’s doing.
“Hey there soldier, you were in a tough spot weren’t you?”
The black haired woman put up her gun and smiled. The neckline of her shirt was low and open. Lightning could see a butterfly tattoo on the upper part of her shoulder blades. If the blue haired man could be said to have a lot of decorations, this woman could be said to be showing a lot of skin. Either one was not wearing clothes that someone who uses a gun would normally wear. All of those decorations hanging down would just get in the way of a gun fight. And a large gun like that heats up easily. With that much skin showing she wouldn’t be protected from burns. Amateurs, she decided, and then asked:

موتور پرنده اطراف آذرخش به آرامی پروازکرد و ترمز کرد (brake هستش ...نه break)
اون موتور پرنده به وسیله شخصی هدایت میشد که به کارش وارد بود.
"هی ،سرباز، توی شرایط سختی بودی، مگه نه؟"
زن مو مشکی تفنگش رو بالا برد و لبخند زد. یقه ی لباس او گشاد و باز بود.
آذرخش میتوانست یک خالکوبی پروانه را روی قسمت بالایی کتف او ببیند.
اگر اون مرد مو آبی خیلی زرق و برق (تزیین) داشت، میشد گفت که این زن هم خیلی از بدنش پیدا بود.
هیچ کدام از آنها لباسهایی رو که یک تفنگدار به تن میکنه ، نپوشیده بودند.
اون همه تزیین و زرق و برق جلوی تیر اندازی رو میگرفت و تفنگی به اون بزرگی به راحتی گرم میشه.
با وجود پیدا بودن مقدار زیادی از بدنش نمیتونست در مقابل سوختگی محافظت بشه.
پس این طور نتیجه گیری کرد که اونها تازه کار (آماتور، غیر حرفه ای) هستن و سپس پرسید....

airbike توی کارتون های ژاپنی اسم یه وسیله مثل دوچرخه یا موتور هست که پرواز میکنه.... من ترجمه کردم موتور پرنده

Sha7ab
29-03-2010, 15:17
سلام میخوام تو یه فروم نامه بدم به این صورت اگه میشه ترجمه کنید :
من میخوام بازی (فلان) رو چند بار روی یک سیستم اجرا کنم ولی سیستم من ضعیفه چند تا بیشتر رو نمیکشه چطور میشه تنظیمات گرافیگ رو -- یا دستکار کرد که حداقل گرافیگ و بیشترین performans رو داشته باشه .
یک جمله دیگه :
برای اینکه من این بازی های اجرا رو کنترل کنم نیاز به یک bot دارم به طور مثال وقتی 4 بازی که در processes رو انتخاب کردم وقتی کارکتر من در بازی مردش "lead res" رو انتخاب کنه

خواهشا یکی ترجمه کنه
این جمله هاتون کمی گنگه. کمی روان تر بگین تا براتون ترجمه کنیم.

afshin b
29-03-2010, 15:24
I will push this issue for you

فكر كنم منظورش حل كردن باشه، solve

////////////////////////////

خيلي از سيمور عزيز ممنونم
يكم ديگه:

My mind's made up

It's that beautiful moment between
meeting the woman of your dreams...
and seeing her stretch marks.

Speaking, of course,
as the expert on international head.

I'm flattered in every way.

The car was totaled]

Smartie7
29-03-2010, 15:33
سلام میخوام تو یه فروم نامه بدم به این صورت اگه میشه ترجمه کنید :
من میخوام بازی (فلان) رو چند بار روی یک سیستم اجرا کنم ولی سیستم من ضعیفه چند تا بیشتر رو نمیکشه(cpu نمیشکه ) چطور میشه تنظیمات گرافیگ رو ه-ک یا دستکار کرد که حداقل گرافیگ و بیشترین performans رو داشته باشه .
یک جمله دیگه :
برای اینکه من این بازی های اجرا رو کنترل کنم نیاز به یک bot دارم به طور مثال وقتی 4 بازی که در processes رو انتخاب کردم وقتی کارکتر من در بازی مردش "lead res" رو انتخاب کنه

خواهشا یکی ترجمه کنه

I want to run ( ) on my PC for several times, but my PC is weak and it only lasts for a couple of days.
How can I manipulate graphic adjustments on my PC to minimize the graphic and maximize the performance?

اون جمله ی دوم رو بیشتر توضیح بده بازی های اجرا یعنی چی؟
....مثال رو هم بیشتر توضیح بده

Noctis Lucis
29-03-2010, 17:20
اقا واقعا بچه های این تاپیک خیلی باحالند !

“Who are you?”
“We’re Nora.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] though Lightning meant to sound hard and cold, the other woman hardly seemed to notice. Her amber colored eyes whirled, as if she were amused.
“If you’re a soldier from Bowdam you’ve at least heard a little bit about us right?”
Confident. Lightning was interested in how she managed to get so confident, but she didn’t have the time to ask.
“Sorry, never.” She said, her voice curt, and she spun on her heel. She could hear their voices behind her.
“But....”
“Weird, I could have sworn we were more famous than that.”
he walked faster so she wouldn’t have to hear their voices anymore. How annoying. They interfered with her mission, and they actually thought they were helping her. She couldn’t stand how they looked so proud of themselves, so she lied to them, and she hated herself for that too. Yes, she had lied. Lied that she had never heard of Nora. She knew of them. She had heard of a group using a small shop on the beach as a headquarters. That shop was actually a cafe, meant for tourists but mostly used by local regulars. Though it’s not the kind of place that would be popular among high school girls.
“We’re like a nora-cat, a stray, that’s how we got our name.” Even more annoying, to remember that now. Lightning took our her wireless. Don’t think of unnecessary things, she said to herself. Call up the sergeant major and inform him the job is finished. That’s the most important thing to do right now.

omrehobab
29-03-2010, 17:38
Hi

what do chalkie & tucker mean

the chalkie's off his tucker

Smartie7
29-03-2010, 19:40
اقا واقعا بچه های این تاپیک خیلی باحالند !

“Who are you?”
“We’re Nora.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] though Lightning meant to sound hard and cold, the other woman hardly seemed to notice. Her amber colored eyes whirled, as if she were amused.
“If you’re a soldier from Bowdam you’ve at least heard a little bit about us right?”
Confident. Lightning was interested in how she managed to get so confident, but she didn’t have the time to ask.
“Sorry, never.” She said, her voice curt, and she spun on her heel. She could hear their voices behind her.
“But....”
“Weird, I could have sworn we were more famous than that.”
he walked faster so she wouldn’t have to hear their voices anymore. How annoying. They interfered with her mission, and they actually thought they were helping her. She couldn’t stand how they looked so proud of themselves, so she lied to them, and she hated herself for that too. Yes, she had lied. Lied that she had never heard of Nora. She knew of them. She had heard of a group using a small shop on the beach as a headquarters. That shop was actually a cafe, meant for tourists but mostly used by local regulars. Though it’s not the kind of place that would be popular among high school girls.
“We’re like a nora-cat, a stray, that’s how we got our name.” Even more annoying, to remember that now. Lightning took out her wireless. Don’t think of unnecessary things, she said to herself. Call up the sergeant major and inform him the job is finished. That’s the most important thing to do right now.

"شما کی هستین؟"
"ما نورا هستیم."
هرچند آذرخش میخواست که قوی و سرد به نظر برسه، اما به نظر میرسید که اون زن توجه نکرد. چشمان کهربایی او چرخیدند، انگار که مات و مبهوت مانده بود.
"اگر یه سرباز از بودام بودی، حداقل یکم درباره ی ما شنیده بودی، درسته؟"
این رو با اطمینان گفت. آذرخش به اینکه او چگونه اینقدر مطمئن به نظر میرسید، علاقمند شده بود. اما فرصت پرسیدن آن را نداشت.
او گفت:"متاسفم، هرگز (درباره ی شما چیزی نشنیدم)"
صدایش را پایین آورد و با بی ادبی(یا عصبانیت) برگشت (پشتش را به آنها کرد)
او میتوانست صدای آنها را از پشت سرش بشنود.
"اما..."
"عجیبه، ما میتونستیم قسم بخوریم که مشهور تر از این هستیم."
او (مذکر)سریع تر حرکت کرد پس او(مونث) دیگه مجبور نبود که صدای آنها را بشنود.
چقدر آزار دهنده.
آنها در ماموریت او مداخله کردند، و در واقع آنها فکرکردند که داشتند به او کمک میکردند.
او نمی توانست از خود راضی بودن آنها را تحمل کند، بنابراین به آنها دروغ گفت، او همچنین به خاطر این کار از خود متنفر بود. بله، او دروغ گفته بود. دروغ گفته بود که هرگز چیزی درباره ی نورا نشنیده بود. او درباره ی آنها میدانست.
او چیزهایی از یک گروه که از یک مغازه ی کوچک در ساحل به عنوان یک قرارگاه استفاده میکردند، شنیده بود.
آن مغازه در واقع یک کافه بود برای توریست ها، اما بیشتر به وسیله ی مشتریان محلی استفاده میشد.
هرچند آن کافه، جای نبود که بین دختران دبیرستانی معروف باشد.
"ما شبیه یک نورا-گربه هستیم، یه ولگرد، اینطوری رو ما اسم میزارن."
حالا حتی به خاطر آوردنش هم آزاردهنده بود. آذرخش بیسیمش را در آورد. او به خودش گفت به چیزهای غیر ضروری فکر نکن.
با گروهبان یکم تماس بگیر و بهش خبر بده که کار تمومه. الان این مهم ترین کاری هست که باید انجام بشه.

* توی بعضی از جمله ها بهتر هستش که ضمیر "او" رو حذف کنی و اسم شخصیت رو بنویسی چون "او" تو فارسی هم واسه مذکر هست هم واسه مونث...

میگم میخوای کلش رو بزار دیگه......!!!! :31:

Noctis Lucis
29-03-2010, 19:47
کارت خیلی درسته واقعا مرسی !

There were already many soldiers at the reconvening point. The Bloodbaths weren’t far from the place they were reported to be. When it’s against fast moving monsters it isn’t this easy. Monsters hate humans, so you won’t see them in business or residential districts, but the outskirts are a different story. To people living in the quiet neighborhoods built outside of the city, monsters are a huge problem. Though even an amateur can take care of one small one, they usually move in large groups. The only ones living alone are the largest and strongest of monsters. In other words, ones that if you see them then the smartest course of action would be to contact the army immediately. That’s the job usually put to the security force, Lightning’s unit.
Other soldiers came up to her, congratulating her on a job well done. Lightning looked for her superior officer. No, she didn’t really need to look for him. Sergeant Major Amoda could be heard from anywhere. She went in the direction of his hearty laugh.

اخراشه 15 خط مونده !

mr6768
29-03-2010, 20:18
Hi



what do chalkie & tucker mean


the chalkie's off his tucker


Chalkie رو دقیقا نمیدونم ولی کلمه Chalk یعنی گچ و شاید Chalkie یه جور اشاره خودمونی تر همون Chalk باشه .
اما Tucker چند معنی داره ، مثلا یهSlang استرالیایی داریم که Tucker به معنای غذا هست و ی معنی دیگه هم به معنای شال زنانه هست و همچنین فاعل فعل Tuck

شما ببین این جمله رو کجا شنیدی ببین خودت میتونی یه جوری بفهمی معنیش چیه ؟ !

ÖMID
29-03-2010, 20:18
این جمله هاتون کمی گنگه. کمی روان تر بگین تا براتون ترجمه کنیم.





I want to run ( ) on my PC for several times, but my PC is weak and it only lasts for a couple of days.



How can I manipulate graphic adjustments on my PC to minimize the graphic and maximize the performance?


اون جمله ی دوم رو بیشتر توضیح بده بازی های اجرا یعنی چی؟



....مثال رو هم بیشتر توضیح بده




سلام اینم از این :
بازم اگه سنگینه بگید تا سبک کنم :11:

برای کنترل تک تک بازی های درحال اجرا باید یکی یکی اونهارو انتخاب کنم و کاری (عملیاتی) که میخوام رو انجام بدم اما به دلیل اینکه من بیشتر از 10 بازی (فلان) رو اجرا کردم خیلی سخته و نمی تونم اینکارو کنم ( از نظر زمانی )حالا یه برنامه ای میخوام که پس از اجرا و انتخاب کردن چند بازی مورد نظر همیشه گوش به بازی ها باشه که در صورتی که کارکتری مرد(کشته شد) و صفحه کوچکی که شامل دو گزینه هست باز شد به صورت اتوماتیک (leader ress ) را انتخاب کند بدون اینکه بازی مورد نظر فعال باشه ... یا اینکه انتخاب شده باشه (منظورم اینه که فرض کنید تو گیم دیگه دارم بازی میکنم ولی گیم مورد نظر انتخاب نشده باز هم کارکنه )

:11:

seymour
29-03-2010, 20:28
سلام
کسی میتونه این پاراگرافو برام ترجمه کنه؟
When challenged for a response to allegations that he was glamorizing crime for the sake of publicity, his response was "Anything I could say about my person or my actions would only cheapen what they have to say for themselves." When approached for comment during his criminal case, Lamo frustrated reporters with non sequiturs such as "Faith manages."[13] and "It was a beautiful day."[14]
با تشکر.
وقتی او تحت فشار قرار گرفت تا نسبت به اتهاماتی که علیه وی وارد شده و طبق آنها، او بخاطر دستیابی به شهرت بیشتر، جرم و جنایت را اموری هیجان انگیز و جالب جلوه می دهد، پاسخگو باشد.. پاسخ او چنین بود "هرآنچه من درباره خودم یا اعمالم بگویم، صرفاً باعث میشه آنچه آنها درباره خودشان می گویند، ناچیز و حقیر جلوه کند" ... وقتی طی رسیدگی به پرونده کیفری اش، از وی خواسته شد تا اظهار نظر کند، لامو با پاسخ های مبهم و بضعاً بی معنای خود، خبرنگاران را ناامید می کرد؛ مثلا پاسخ میداد "ایمان (برای انسان) کافی است" یا "روز قشنگی بود"!

در این تاپیک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])ادامه بده.

seymour
29-03-2010, 20:37
Hi
What does push mean here?
I will push this issue for you



Perhaps it means "change"....
I'm not sure.
Wait for others to explain

اغلب، معنی کنایی اش شبیه همون چیزی هست که توی فارسی هم استفاده می کنیم... "من هم فشار میارم تا (این قضیه) تسریع بشه" ... من هم از طرف تو صحبت می کنم/تاکید می کنم روی این قضیه.

urge معادل مناسبی براش هست...

فكر كنم منظورش حل كردن باشه، solve

////////////////////////////
خیلی از ... ممنونم

يكم ديگه:

My mind's made up

It's that beautiful moment between
meeting the woman of your dreams...
and seeing her stretch marks.

Speaking, of course,
as the expert on international head.

I'm flattered in every way.

The car was totaled]
من دیگه تصمیم رو گرفتم ...

//

stretch marks: اینا خطوط یا علائمی هستند که اغلب در اطراف شکم زنان نشانه این هستند که قبلاً حاملگی داشته اند.

//

باعث افتخار منه .. (in every way دیگه ترجمه خاصی در فارسی نداره -- شاید مثلا: از هر جهت/همه جهت باعث افتخاره)

//

ماشین کاملاً داغون شده بود... از بین رفته بود. (=هزینه تعمیر از قیمت ماشین بیشتر میشه!!)

omrehobab
29-03-2010, 21:20
Chalkie رو دقیقا نمیدونم ولی کلمه Chalk یعنی گچ و شاید Chalkie یه جور اشاره خودمونی تر همون Chalk باشه .
اما Tucker چند معنی داره ، مثلا یهSlang استرالیایی داریم که Tucker به معنای غذا هست و ی معنی دیگه هم به معنای شال زنانه هست و همچنین فاعل فعل Tuck

شما ببین این جمله رو کجا شنیدی ببین خودت میتونی یه جوری بفهمی معنیش چیه ؟ !



من یه جایی دیدم chalkie رو teacher معنی کرده بود.... میتونه باشه ؟
off رو به تنهایی میتونیم به معنی "درآوردن" در نظر بگیریم؟ ....اون وقت بگیم معلم شال خودش رو در آورد؟

taghi_ramzi
29-03-2010, 21:29
فیلم in the loop
موبایل زنگ می زنه ، یارو به گوشی نگاه می کنه و میگه :

It's a patch from London,

پچ اینجا چه معنی ای میده ؟ لهجه شون بریتیشه ضمناً .

ÖMID
29-03-2010, 22:56
اینم یکی معنی کنه :
این اکانت به چه دلیلی بن شده ؟

yoosef_st
29-03-2010, 23:34
دست شما درد نکنه. من باز مشکلاتی دارم که میگم:
جمله شماره 5:
Got one seat left,
couple of folks vying for it.
من فکر میکنم با توجه به موقعیت جریان، اینکه اونجا یک بازجوییه و دارن پلیسها به طرف پیشنهاد همکاری میدن با این جملشون، بهتره اینجوری ترجمه کنم:
تنها صندلي باقي مونده رو بگير
خيليها بهش چشم دارن
جمله 6:
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory
این کلمه ای که قرمز کردم، معانی که براش کردین به دلم نمیشینه.
من الان موقعیت رو کامل با دیالوگهای قبلی بهتو میگم، بعد یه باز نگری بکنین ببینیم به کجا میرسیم:
(مادر مایکل که قصد کشتن پسرش رو داره وارد اتاقی که مایکل توش قایم شده میشه و با اسلحه دنبال اون میگرده.)
(حالا یه جورایی یه چیزی که دنبالش بوده رو پیدا میکنه و میاد که از اتاق بره بیرون. مایکل از پشت به روش اسلحه میکشه و میگه:)
Drop it!
(مامان اصلا انگار نه انگار، به مسیرش ادامه میده که بره بیرون)
مایکل:
Where do you think you're going?
(مامان وایمیسته)
Turn around.
Slowly.
Drop the gun
(اینجا الان مایکل از مادره خیلی متنفره و نفرت و انزجار و این حرفها، از اون طرف هم مامانه زرد کرده و میخواد دست به دامن بشه و این حرفها)
مایک:
Do it now
مامان:
Michael, when you were...
مایک:
Save it.
I don't care.
Drop the gun,
put "Scylla" on the ground.
And I'll let you walk out of here.
If you don't...
...l'll kill you.
مامان:
You can't kill your mother, Michael.
مایک:
You were never my mother.
And I'm no longer your son.
مامان:
Fine.
Then pull the trigger
مایک:
Don't tempt me
مامان:
Pull the trigger, Michael.
Do it for Lincoln.
(لینکن برادر مایکله)
مایک با عصبانیت:
Drop the gun!
مامان:
You can't do it, can you?
(مایکل شلیک میکنه، اما به هر دلیلی یا تیر نداره ، یا اسلحه گیر میکنه یا هرچی، تیری شلیک نمیشه)
مامان با پوزخند در حالی که اسلحه رو به سمت مایک نشونه رفته:
Oh, dear.
Misfire.
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory.
خب حالا الان این اصطلاح یعنی چی؟
آقا تو رو خدا یه نگاهی بندازین یه تحلیلی بکنین که دیگه این تموم شه زیرنویس رو ریلیز کنم بره.

Sha7ab
30-03-2010, 00:03
فیلم in the loop
موبایل زنگ می زنه ، یارو به گوشی نگاه می کنه و میگه :

It's a patch from London,

پچ اینجا چه معنی ای میده ؟ لهجه شون بریتیشه ضمناً .
یعنی "وصل بودن" از فلان نقطه. اینجا یعنی این تماس از لندن برقراره

اینم یکی معنی کنه :
این اکانت به چه دلیلی بن شده ؟
For what reason this account has been banned?
یا
Why this account has been banned?

آقا تو رو خدا یه نگاهی بندازین یه تحلیلی بکنین که دیگه این تموم شه زیرنویس رو ریلیز کنم بره.
اگه مشکل شما تنها بخش Pyrrhic victory هست شما با توجه به شرایط حاکم بر فیلم یه جمله ی مناسب بزار. ترجمه (به خصوص در فیلم) همیشه نباید عینی باشه. گاهی عبارت هایی که توی انگلیسی رایج هستن توی فارسی هیچ برگردانی ندارن و برعکس. به نظر من توی اینجا شما جمله ی "فکر کنم بدجوری شکست خوردی" یا "فکر کنم بدجوری توی ذوقت خورد" رو به کار ببر. اگه من میخواستم این فیلم رو زیرنویس کنم یکی از همینارو به کار میبردم.
و "تنها صندلی باقی مونده رو بگیر" هم به نظرم مناسبه.(البته اگه فقط یه صندلی باقی مونده!)

yoosef_st
30-03-2010, 00:06
یعنی "وصل بودن" از فلان نقطه. اینجا یعنی این تماس از لندن برقراره

For what reason this account has been banned?
یا
Why this account has been banned?

اگه مشکل شما تنها بخش Pyrrhic victory هست شما با توجه به شرایط حاکم بر فیلم یه جمله ی مناسب بزار. ترجمه (به خصوص در فیلم) همیشه نباید عینی باشه. گاهی عبارت هایی که توی انگلیسی رایج هستن توی فارسی هیچ برگردانی ندارن و برعکس. به نظر من توی اینجا شما جمله ی "فکر کنم بدجوری شکست خوردی" یا "فکر کنم بدجوری توی ذوقت خورد" رو به کار ببر. اگه من میخواستم این فیلم رو زیرنویس کنم یکی از همینارو به کار میبردم.
و "تنها صندلی باقی مونده رو بگیر" هم به نظرم مناسبه.(البته اگه فقط یه صندلی باقی مونده!)

آخه مگه Victory معنیه پیروزی یا برنده شدن نمیده؟
خب این اصلاح هم باید یه معنی بده تو مایه های
پیروزی راحت یا یه همچین چیزی...
این استاد سیمور باید بیاد به داد برسه.

ÖMID
30-03-2010, 00:48
این جمله هاتون کمی گنگه. کمی روان تر بگین تا براتون ترجمه کنیم.


سلام اینم از این :
بازم اگه سنگینه بگید تا سبک کنم :11:

برای کنترل تک تک بازی های درحال اجرا باید یکی یکی اونهارو انتخاب کنم و کاری (عملیاتی) که میخوام رو انجام بدم اما به دلیل اینکه من بیشتر از 10 بازی (فلان) رو اجرا کردم خیلی سخته و نمی تونم اینکارو کنم ( از نظر زمانی )حالا یه برنامه ای میخوام که پس از اجرا و انتخاب کردن چند بازی مورد نظر همیشه گوش به بازی ها باشه که در صورتی که کارکتری مرد(کشته شد) و صفحه کوچکی که شامل دو گزینه هست باز شد به صورت اتوماتیک (leader ress ) را انتخاب کند بدون اینکه بازی مورد نظر فعال باشه ... یا اینکه انتخاب شده باشه (منظورم اینه که فرض کنید تو گیم دیگه دارم بازی میکنم ولی گیم مورد نظر انتخاب نشده باز هم کارکنه )

:11:
اگه میشه یکم سریعتر ترجمه کنید

Smartie7
30-03-2010, 09:10
کارت خیلی درسته واقعا مرسی !

There were already many soldiers at the reconvening point. The Bloodbaths weren’t far from the place they were reported to be. When it’s against fast moving monsters it isn’t this easy. Monsters hate humans, so you won’t see them in business or residential districts, but the outskirts are a different story. To people living in the quiet neighborhoods built outside of the city, monsters are a huge problem. Though even an amateur can take care of one small one, they usually move in large groups. The only ones living alone are the largest and strongest of monsters. In other words, ones that if you see them then the smartest course of action would be to contact the army immediately. That’s the job usually put to the security force, Lightning’s unit.
Other soldiers came up to her, congratulating her on a job well done. Lightning looked for her superior officer. No, she didn’t really need to look for him. Sergeant Major Amoda could be heard from anywhere. She went in the direction of his hearty laugh.

اخراشه 15 خط مونده !

قبلا سربازان بسیاری در محل گردهمایی بودند. بلادبث ها از محلی که گزارش شده بود که آنجا باشند، خیلی دور نبوند.
وقتی باید دربرابر هیولاهایی سریع مقاومت کنند، به این آسانی نیست. هیولاها از انسان ها متنفر هستند، بنابراین آنها را در مناطق تجاری با مسکونی نخواهید دید، اما حومه و اطراف شهر، بحثی متفاوت است.
هیولاها، برای مردمی که محله های ساکت و آرام در بیرون از شهر میسازند، یک مشکل عظیم هستند.
هر چند ، حتی یک تازه کار هم میتواند به راحتی از عهده ی یک گروه (دسته) کوچک از هیولاها برآید، آنها معمولا در گروه (دسته) های بزرگ حرکت میکنند.
تنها بزرگترین و نیرومندترین هیولاها، تنها زندگی میکنند. به عبارتی دیگر، هیولاهایی که در صورت دیدن آنها، عاقلانه ترین کار تماس فوری با ارتش است.
این کاری هست که به نیروی امنیتی، واحد آذرخش، واگذار میشود.
دیگر سربازان به سمت او آمدند و به او برای موفقیت در کارش تبریک گفتند. آذرخش، به دنبال افسر مافوق خود گشت.
نه، او واقعا احتیاجی به پیدا کردن او نداشت. صدای گروهبان یکم آمودا از اینجا شنیده میشد.
او (آذرخش) به سمت صدای خنده ی از ته دل او (گروهبان یکم آمودا)، رفت.

taghi_ramzi
30-03-2010, 10:30
در توصیف مردی می گه :

the crossest man in Scotland.

برای کراسست چی پیشنهاد می دین ؟

Rosy Cheeks
30-03-2010, 10:43
در توصیف مردی می گه :

the crossest man in Scotland.

برای کراسست چی پیشنهاد می دین ؟

فكر مي كنم معني عصباني يا آزرده بده چون cross وقتي صفته فقط اين يك معني رو داره.

masoudtr
30-03-2010, 10:48
در توصیف مردی می گه :

the crossest man in Scotland.

برای کراسست چی پیشنهاد می دین ؟
عصبانی ترین یا مزاحم ترین چطوره؟

post98
30-03-2010, 11:09
با سلام به تمامی دوستان اگه زحمت نیست این دو خط رو ترجمه کنید لطفآ جدا معنی کنید

This is really intriguing, you're such a mystery. I'm also curious what you mean by "start/open down to up". and don't say "begin down to up".


I'll play, do you mean open the form and have a slide-effect starting from the bottom of the screen and expand til it's open?

ممنون

taghi_ramzi
30-03-2010, 11:12
نظرتون چیه بنویسم "قاطر ترین مرد !"
چون این جمله رو با یه کم تمسخر و تنفر ادا می کنه.

Smartie7
30-03-2010, 13:04
با سلام به تمامی دوستان اگه زحمت نیست این دو خط رو ترجمه کنید لطفآ جدا معنی کنید

This is really intriguing, you're such a mystery. I'm also curious what you mean by "start/open down to up". and don't say "begin down to up".


I'll play, do you mean open the form and have a slide-effect starting from the bottom of the screen and expand til it's open?

ممنون
این واقعا جالبه، تو خیلی مرموزی. همچنین من کنجکاوم که منظورت از "شروع/باز شدن از پایین به بالا" چی هست. و نگو "شروع از پایین به بالا"
//
من اجرا خواهم کرد، منظورت این هست که فرم رو باز کنی و یک ایفکت اسلایدی (تاثیر سرازیری) از پایین صفحه شروع بشه و تا زمانی که فرم باز بشه گسترش پیدا کنه؟

فکر کنم این دومی منظورت رو فهمیده!:31:

---------- Post added at 02:04 PM ---------- Previous post was at 02:02 PM ----------


نظرتون چیه بنویسم "قاطر ترین مرد !"
چون این جمله رو با یه کم تمسخر و تنفر ادا می کنه.

به نظر من بنویس "بد خلق" یا "نق نقو" یا "عبوس"

M A H 3 A
30-03-2010, 14:05
می شه این متن رو برام ترجمه کنید؟؟

Such information is routinely used in exercise context to:
With the increased availability of semi-automated PGE measurement systems , and software to determine PGE parameters, it may be tempting to avoid asking too many questions about the quality of the data. However, in this measurement area the quality of data should always be questioned, not least because measurement errors may be compounded through necessary calculations.

Noctis Lucis
30-03-2010, 17:36
لطفا اگه زحمتی نیست و چشم هاتون درد نمیگیره این رو ترجمه کنید .

Lightning frowned. Amoda was talking with a group she’s never seen before. And next to them was a remodeled airbike. It looked a lot like the one that blue haired man had been flying. Who was that man who was talking with the sergeant major all friendly-like? He stood confidently, but seemed to be sweltering. She couldn’t tell whether it was from his clothes or the way he moved. But she could tell just from looking at him that he was their leader.
Their eyes met. Lightning stared back. She admits it was rude of her, but the man got a slightly suspicious look on his face. Realizing something was happening, Sergeant Major Amoda looked back.
“Hey, Commander, welcome back.”
He’s at it again, Lightning thought, shrugging her shoulders. He likes these kind of jokes.
“Commander? What sort of joke is this now, Sergeant Major?” Putting emphasis on “Sergeant Major”. Unlike when she first joined, she’d gotten good at ignoring his jokes. Of course, sometimes it’s necessary to strike back.
“Well you are our raid leader, right?” If he’s going to be like this there nothing really that she could say, so she sighed, and decided to ignore him.
“So who is this?” She looked over to the man next to her. It didn’t matter whether you saw him from far away or up close, he looked no different. He looked like bad news.

Smartie7
30-03-2010, 19:30
لطفا اگه زحمتی نیست و چشم هاتون درد نمیگیره این رو ترجمه کنید .

Lightning frowned. Amoda was talking with a group she’s never seen before. And next to them was a remodeled airbike. It looked a lot like the one that blue haired man had been flying. Who was that man who was talking with the sergeant major all friendly-like? He stood confidently, but seemed to be sweltering. She couldn’t tell whether it was from his clothes or the way he moved. But she could tell just from looking at him that he was their leader.
Their eyes met. Lightning stared back. She admits it was rude of her, but the man got a slightly suspicious look on his face. Realizing something was happening, Sergeant Major Amoda looked back.
“Hey, Commander, welcome back.”
He’s at it again, Lightning thought, shrugging her shoulders. He likes these kind of jokes.
“Commander? What sort of joke is this now, Sergeant Major?” Putting emphasis on “Sergeant Major”. Unlike when she first joined, she’d gotten good at ignoring his jokes. Of course, sometimes it’s necessary to strike back.
“Well you are our raid leader, right?” If he’s going to be like this there nothing really that she could say, so she sighed, and decided to ignore him.
“So who is this?” She looked over to the man next to her. It didn’t matter whether you saw him from far away or up close, he looked no different. He looked like bad news.
آذرخش اخم کرد. آمودا داشت با گروهی حرف میزد که هرگز ندیده بود. و نزدیک آنها یک موتور پرواز بازسازی شده، وجود داشت.
آن موتور پرواز خیلی شبیه به موتورپروازی بود که مرد مو آبی با آن پرواز کرده بود. آن مرد که با گروهبان یکم اینقدر دوستانه حرف میزد، چه کسی بود؟ او با اطمینان ایستاد، اما به نظر میرسید که دارد از گرما از حال میرود. او (آذرخش) نمی توانست بفهمد که به خاطر لباس هایش بود یا به خاطر شیوه ی حرکت کردنش. اما او میتوانست تنها با نگاه کردن به او ، بفهمد که رهبر آنها بود. نگاهشان با هم برخورد کرد. آذرخش هم به او خیره شد. او اعتراف میکرد که این کار بدی بود، اما مرد، کمی قیافه ی مشکوکی داشت. گروهبان یکم آمودا، متوجه شد که اتفاقی داشت می افتاد و به عقب نگاه کرد.
"سلام، فرمانده، خوش آمدی."
آذرخش شانه هایش را بالا انداخت و فکر کرد ،او دوباره داره این کار رو میکنه. اون از این شوخی ها خوشش میاد.
"فرمانده؟ این دیگه چه جور شوخی ای هست، گروهبان یکم؟" او روی "گروهبان یکم" تاکید کرد.
برخلاف زمانی که برای اولین بار به گروه پیوسته بود، آذرخش در نادیده گرفتن شوخی های او پیشرفت کرده بود.
البته، گاهی اوقات لازم بود که تلافی کند.
"خوب، تو رهبر حمله ی ما هستی، درسته؟" اگر قرار بود که این طور باشد، او نمی توانست واقعا چیزی بگوید، بنابراین آهی کشید و تصمیم گرفت اورا نادیده بگیرد (بهش توجه نکنه).
"خوب، این کیه؟" او به مرد کنارش نگاه کرد. مهم نبود که اون رو از دور ببینی یا از نزدیک، اصلا فرقی نمیکرد. قیافه اش خیلی ناخوشایند بود. (بوی دردسر میداد.)

reza,n
30-03-2010, 19:48
دوستان عزیز اگه مزاحمتی نیست این جملات رو لطف کنید:

1) اگه براتون مقدوره یه وام بانکی با سود/بهره کم براشون بگیرید.
2) من مجبور شده بودم که این کارها رو انجام بدم.
3) کی تو رو وادار به این کار کرده بود؟؟؟
4) اونی رو که دیده بودیم میشناختی؟
5) لطفا" کاسه رو برام کاملا" پر / خالی کن.
6) بدبخت کراک مصرف میکنه برای همین هم همش با خودش درگیره؟
7 ) تو چی مصرف میکنی؟؟ هروئین , کراک , تریاک و یا کوکائین! راستش رو بگو لعنتی/عوضی/کثافت!
8) من امروز یه مقدار کار دارم و باید ساعت کارم رو پر کنم یه کمی دیرتر میام مهمونی.
9) همونطور که میدونید مواد مخدر عامل بسیاری از بیماریهاست و بسیاری از معتادان خودکشی میکنند.
10) دنبال این کارها/مواد مخدر نرو! چرا نمیفهمی؟
11) شیر آب رو لطفا" ببند و یا کمتر بازش کن.
12) اگه برام امکان داشت تمام اونها رو با خودم می آوردم.حقیقتش غیر ممکن بود.
13) ما دیروز همدیگه رو توی شهرداری منطقه 2 دیدیم.

خیلی خیلی ممنون

seymour
30-03-2010, 20:02
می شه این متن رو برام ترجمه کنید؟؟

Such information is routinely used in exercise context to:
With the increased availability of semi-automated PGE measurement systems , and software to determine PGE parameters, it may be tempting to avoid asking too many questions about the quality of the data. However, in this measurement area the quality of data should always be questioned, not least because measurement errors may be compounded through necessary calculations.

چنین اطلاعاتی اغلب در زمینه ورزش جهت مقاصد زیر مورد استفاده قرار می گیرد:
با افزایش دسترسی به سیستم های ارزیابی نیمه خودکار PGE ، و نرم افزارهایی که میتوانند پارامترهای مختلف PGE را اندازه گیری کنند، طبیعی است اگر مساله کیفیت داده ها و پرسش درباره کیفیت داده ها نادیده گرفته شود.با این حال، در زمینه مورد بحث ما، کیفیت داده ها باید همواره مورد پرسش قرار گرفته و درباره آن اطمینان حاصل شود. یکی از دلایل مهم این کار، آن است که اشتباه و خطا در ارزیابی، می تواند در مراحل بعدی محاسبه، چند برابر شود و ابعاد وسیع تری به خود بگیرد.

فیلم in the loop
موبایل زنگ می زنه ، یارو به گوشی نگاه می کنه و میگه :

It's a patch from London,

پچ اینجا چه معنی ای میده ؟ لهجه شون بریتیشه ضمناً .
patch یعنی تماس - برقراری ارتباط تلفنی ... بخصوص اگه بصورت پشت خطی باشه.

seymour
30-03-2010, 20:09
دست شما درد نکنه. من باز مشکلاتی دارم که میگم:
جمله شماره 5:
Got one seat left,
couple of folks vying for it.
من فکر میکنم با توجه به موقعیت جریان، اینکه اونجا یک بازجوییه و دارن پلیسها به طرف پیشنهاد همکاری میدن با این جملشون، بهتره اینجوری ترجمه کنم:
تنها صندلي باقي مونده رو بگير
خيليها بهش چشم دارن
جمله 6:
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory
این کلمه ای که قرمز کردم، معانی که براش کردین به دلم نمیشینه.
من الان موقعیت رو کامل با دیالوگهای قبلی بهتو میگم، بعد یه باز نگری بکنین ببینیم به کجا میرسیم:
(مادر مایکل که قصد کشتن پسرش رو داره وارد اتاقی که مایکل توش قایم شده میشه و با اسلحه دنبال اون میگرده.)
(حالا یه جورایی یه چیزی که دنبالش بوده رو پیدا میکنه و میاد که از اتاق بره بیرون. مایکل از پشت به روش اسلحه میکشه و میگه:)
Drop it!
(مامان اصلا انگار نه انگار، به مسیرش ادامه میده که بره بیرون)
مایکل:
Where do you think you're going?
(مامان وایمیسته)
Turn around.
Slowly.
Drop the gun
(اینجا الان مایکل از مادره خیلی متنفره و نفرت و انزجار و این حرفها، از اون طرف هم مامانه زرد کرده و میخواد دست به دامن بشه و این حرفها)
مایک:
Do it now
مامان:
Michael, when you were...
مایک:
Save it.
I don't care.
Drop the gun,
put "Scylla" on the ground.
And I'll let you walk out of here.
If you don't...
...l'll kill you.
مامان:
You can't kill your mother, Michael.
مایک:
You were never my mother.
And I'm no longer your son.
مامان:
Fine.
Then pull the trigger
مایک:
Don't tempt me
مامان:
Pull the trigger, Michael.
Do it for Lincoln.
(لینکن برادر مایکله)
مایک با عصبانیت:
Drop the gun!
مامان:
You can't do it, can you?
(مایکل شلیک میکنه، اما به هر دلیلی یا تیر نداره ، یا اسلحه گیر میکنه یا هرچی، تیری شلیک نمیشه)
مامان با پوزخند در حالی که اسلحه رو به سمت مایک نشونه رفته:
Oh, dear.
Misfire.
I guess that's what they call
a Pyrrhic victory.
خب حالا الان این اصطلاح یعنی چی؟

آخه مگه Victory معنیه پیروزی یا برنده شدن نمیده؟
خب این اصلاح هم باید یه معنی بده تو مایه های
پیروزی راحت یا یه همچین چیزی...

باید بیاد به داد برسه.

من اول در مورد، دومی بگم:

پس همونی شد که من قبلاً هم گفته بودم مادره میگه : "تو نشون دادی که من اشتباه می کردم (که فکر می کردم نمی تونی به مادرت شلیک کنی) ، اما این اشتباه واسه ات گرون تموم شد" (چون مشخص شد که بهردلیلی، اسلحه ات الان خرابه!)...

//

حالا اولی: پس اگه فضا اونطوره که توصیف کردی، نظری که دادی درسته .. دارن بهش میگن، به شانسی که بهت رو کرده، پشت نکن ... شانس رو روی هوا بقاپ!

Smartie7
30-03-2010, 20:43
دوستان عزیز اگه مزاحمتی نیست این جملات رو لطف کنید:

1) اگه براتون مقدوره یه وام بانکی با سود/بهره کم براشون بگیرید.
2) من مجبور شده بودم که این کارها رو انجام بدم.
3) کی تو رو وادار به این کار کرده بود؟؟؟
4) اونی رو که دیده بودیم میشناختی؟
5) لطفا" کاسه رو برام کاملا" پر / خالی کن.
6) بدبخت کراک مصرف میکنه برای همین هم همش با خودش درگیره؟
7 ) تو چی مصرف میکنی؟؟ هروئین , کراک , تریاک و یا کوکائین! راستش رو بگو لعنتی/عوضی/کثافت!
8) من امروز یه مقدار کار دارم و باید ساعت کارم رو پر کنم یه کمی دیرتر میام مهمونی.
9) همونطور که میدونید مواد مخدر عامل بسیاری از بیماریهاست و بسیاری از معتادان خودکشی میکنند.
10) دنبال این کارها/مواد مخدر نرو! چرا نمیفهمی؟
11) شیر آب رو لطفا" ببند و یا کمتر بازش کن.
12) اگه برام امکان داشت تمام اونها رو با خودم می آوردم.حقیقتش غیر ممکن بود.
13) ما دیروز همدیگه رو توی شهرداری منطقه 2 دیدیم.

خیلی خیلی ممنون

1. If it is possible for you, take a low-profit loan for them.
2. I had been made to do these jobs/works.
3. Who had been made you to do this?
4. Did you know who we had seen?
5. Please, fill/empty the bowel for me totally.
6. Poor him, he smokes crack that's why he's got problems with himself.
7. What do you smoke? heroin, crack, opium or cocain? tell the truth darn/asshole/dirt.
8. I'm a bit busy today and I should fill/increase my working hours, I'll be a little late for the party.
9. As you know, narcotic drugs/fix is the reason of most diseases and most of addicts attempt suicide.
10. Don't go after narcotic drugs/forget narcotic drugs. Why don't you understand?
11. Close the faucet/tap or open it up a bit.
12. If it was possible for me I would take all of them with me, to be honest/in fact it was impossible.
13. Yesterday, We met each other in the municipality of region 2.

Guys, I'll be more than happy if you correct my mistakes, I wrote them in haste. (It turn out to be good poem :31:)
Thanks in advance :46:

Noctis Lucis
30-03-2010, 21:08
واقعا شما چقدر بزرگ وار هستید!

“They’re Nora, Sergeant.” A young solider cut in to the conversation.
“Haven't you heard of them?”
Not Nora again, nearly showing her irritation. I’d just got them out of my head and here they are back for more.
“A vigilante group made up of young people from the city.” He had obviously taken Lightning’s silence as a lack of knowledge on her part. Amoda added,
“Their leader is Snow here.” She felt a mixture of elation and disappointment at being proved right.
“Hey.” His off-hand greeting made her even more irritated. Can’t he be a little bit more polite? she thought.
“This is our raid commander. She might be young, but she’s good.” For proof, Amoda touched the handle of Lightning’s sword with his fingertips.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“This is a sword she got recently. A Blaze Edge... though you guys wouldn’t really understand, if any soldier saw this they would know what it meant.”
“Sergeant Major, let’s not talk about...” Lightning knew what he was going to say next and meant to stop him, but Amoda ignored her and continued.
“This is a sword given to only the best soldiers. What I’m saying is, the ones who have this sword have amazing abilities. Isn’t that something?” Now that’s going a bit overboard with praise, Lightning thought. She wanted to stop him before he started going on like that, but she can never get a word in edgewise.
“And her Blaze Edge is special. It has an inscription on it that says, now what was it? ‘White flash..... take on my name.’ wasn’t it?” In her mind she corrected him, ‘Call upon my name’, but she couldn’t say it aloud, it was too embarrassing.

reza,n
30-03-2010, 22:30
1. If it is possible for you, take a low-profit loan for them.
2. I had been made to do these jobs/works.
3. Who had been made you to do this?
4. Did you know who we had seen?
5. Please, fill/empty the bowel for me totally.
6. Poor him, he smokes crack that's why he's got problems with himself.
7. What do you smoke? heroin, crack, opium or cocain? tell the truth darn/asshole/dirt.
8. I'm a bit busy today and I should fill/increase my working hours, I'll be a little late for the party.
9. As you know, narcotic drugs/fix is the reason of most diseases and most of addicts attempt suicide.
10. Don't go after narcotic drugs/forget narcotic drugs. Why don't you understand?
11. Close the faucet/tap or open it up a bit.
12. If it was possible for me I would take all of them with me, to be honest/in fact it was impossible.
13. Yesterday, We met each other in the municipality of region 2.

Guys, I'll be more than happy if you correct my mistakes, I wrote them in haste. (It turn out to be good poem :31:)
Thanks in advance :46:

دوست عزیزم:11::11: یه دنیا ممنون از لطف و معرفتت برات آرزوی موفقیت و سلامت میکنم.
با سپاس
رضا

ÖMID
31-03-2010, 02:35
چرا کسی اینو جمه نمیکنه !!! نکنه این جمله ها واستون سخته ؟!


برای کنترل تک تک بازی های درحال اجرا باید یکی یکی اونهارو انتخاب کنم و کاری (عملیاتی) که میخوام رو انجام بدم اما به دلیل اینکه من بیشتر از 10 بازی (فلان) رو اجرا کردم خیلی سخته و نمی تونم اینکارو کنم ( از نظر زمانی )حالا یه برنامه ای میخوام که پس از اجرا و انتخاب کردن چند بازی مورد نظر همیشه گوش به بازی ها باشه که در صورتی که کارکتری مرد(کشته شد) و صفحه کوچکی که شامل دو گزینه هست باز شد به صورت اتوماتیک (leader ress ) را انتخاب کند بدون اینکه بازی مورد نظر فعال باشه ... یا اینکه انتخاب شده باشه (منظورم اینه که فرض کنید تو گیم دیگه دارم بازی میکنم ولی گیم مورد نظر انتخاب نشده باز هم کارکنه )

Smartie7
31-03-2010, 07:26
واقعا شما چقدر بزرگ وار هستید!

“They’re Nora, Sergeant.” A young solider cut in to the conversation.
“Haven't you heard of them?”
Not Nora again, nearly showing her irritation. I’d just got them out of my head and here they are back for more.
“A vigilante group made up of young people from the city.” He had obviously taken Lightning’s silence as a lack of knowledge on her part. Amoda added,
“Their leader is Snow here.” She felt a mixture of elation and disappointment at being proved right.
“Hey.” His off-hand greeting made her even more irritated. Can’t he be a little bit more polite? she thought.
“This is our raid commander. She might be young, but she’s good.” For proof, Amoda touched the handle of Lightning’s sword with his fingertips.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“This is a sword she got recently. A Blaze Edge... though you guys wouldn’t really understand, if any soldier saw this they would know what it meant.”
“Sergeant Major, let’s not talk about...” Lightning knew what he was going to say next and meant to stop him, but Amoda ignored her and continued.
“This is a sword given to only the best soldiers. What I’m saying is, the ones who have this sword have amazing abilities. Isn’t that something?” Now that’s going a bit overboard with praise, Lightning thought. She wanted to stop him before he started going on like that, but she can never get a word in edgewise.
“And her Blaze Edge is special. It has an inscription on it that says, now what was it? ‘White flash..... take on my name.’ wasn’t it?” In her mind she corrected him, ‘Call upon my name’, but she couldn’t say it aloud, it was too embarrassing.
خواهش میکنم بزرگواری از خودتونه...
//

"آنها نورا هستن، گروهبان." سربازی جوان گفتگو را قطع کرد.
"شما درباره ی آنها چیزی نشنیده اید؟"
دوباره نورا؟!، تقریبا رنجش و ناراحتی اش را نشان داد. من تازه آنها را از ذهنم بیرون کرده بودم و حالا تعداد بیشتری از آنها برگشته اند. "گروهی از پارتیزان (متعصبین سیاسی) متشکل از مردم جوان شهر." او آشکارا سکوت آذرخش را به عنوان کمبود اطلاعاتش، به حساب آورده بود. آمودا اضافه کرد، "اینجا رهبر آنها اسنو (برف) است."
او احساسی آمیخته از شادی و ناراحتی، در اثبات این موضوع داشت. "سلام" احوال پرسی غیر رسمی(بی ادبانه) او، او (آذرخش) را بیشتر آزار میداد. او با خود فکر کرد، نمی توانست کمی مودب تر باشد؟ "ایشون فرمانده ی حمله ی ما هستن. ممکنه که جوان باشه ولی خوبه." برای اثبات آن، آمودا با نوک انگشتانش، دسته ی شمشیر آذرخش را لمس کرد."
این شمشیری هست که او اخیرا داشته. یک تیغه ی آتشین (اسم شمشیره)... هرچند، شما بچه ها واقعا درک نمی کنید، اگر هر سربازی این را دیده بود، متوجه میشد که این یعنی چه."
"گروهبان یکم، بیایید درباره اش حرف نزنیم...." آذرخش میدانست که او قرار است این را بگوید و گروهبان را از ادامه ی حرفش بازدارد، اما آمودا او را نادیده گرفت و به حرف خود ادامه داد.
"این شمشیری است که تنها به بهترین سربازها داده می شود. دارم میگم که(منظورم اینه که)، اونهایی که این شمشیر رو دارن توانایی های خارق العاده ای دارن. این واقعا عالی نیست؟"
آذرخش با خود فکر کرد، دیگه داره زیادی تعریف و تمجید میکنه. او میخواست قبل از اینکه او (گروهبان) شروع به این کار کند، جلویش را بگیرد، اما فرصت حرف زدن پیدا نمیکرد.
"و تیغه ی آتشین، خاص هست. نوشته ای رو آن وجود دارد که میگوید، چی بود؟ تشعشع سفید....نام من را بگیر، این بود مگه نه؟" در ذهنش او را تصحیح کرد،"نام مرا فرا بخوان"، اما نمی توانست آن را بلند بگوید. خیلی شرم آور بود.

Smartie7
31-03-2010, 07:54
چرا کسی اینو ترجمه نمیکنه !!! نکنه این جمله ها واستون سخته ؟!


برای کنترل تک تک بازی های درحال اجرا باید یکی یکی اونهارو انتخاب کنم و کاری (عملیاتی) که میخوام رو انجام بدم اما به دلیل اینکه من بیشتر از 10 بازی (فلان) رو اجرا کردم خیلی سخته و نمی تونم اینکارو کنم ( از نظر زمانی )حالا یه برنامه ای میخوام که پس از اجرا و انتخاب کردن چند بازی مورد نظر همیشه گوش به بازی ها باشه که در صورتی که کارکتری مرد(کشته شد) و صفحه کوچکی که شامل دو گزینه هست باز شد به صورت اتوماتیک (leader ress ) را انتخاب کند بدون اینکه بازی مورد نظر فعال باشه ... یا اینکه انتخاب شده باشه (منظورم اینه که فرض کنید تو گیم دیگه دارم بازی میکنم ولی گیم مورد نظر انتخاب نشده باز هم کارکنه )

To control each runing game, I must choose them one by one and do the work/operation that I want.
But because I have been runing more than 10 ( ) game, it's hard to do this and I can't do it, because it is time-consuming. Now I need a program which after runing and choosing several specific/desired games, listens to them and while a character dies (or gets killed) and a small window ,which consistes of two options, opens; it automatically chooses "leader ress", without the desired game being active....or being chosen (I mean, suppose that I'm playing another game, but it works in the other game which is not chosen).
:11:

Noctis Lucis
31-03-2010, 07:55
واقعا این بچه ها گل روزگارند پر از ادب شرف و معرفت :

“Please, let’s just leave it at that okay?” Even though he was half joking, she was happy hearing such words from her superior officer. But there is a limit to how far you should go. Especially that Snow guy was in front of her saying “Is that right?” and “Wow that’s amazing.” while looking straight at her. It was just unbearable.
“Alright, alright.” Amoda looked disappointed at first, but then laughed uproariously.
“Ah, well. So that’s why our sergeant here was able to finish up so quickly. You guys were disappointed that there wasn’t much of a catch this time either, yeah?”
“Nah, it’s not only the monsters that were reported that are around you know.”
“Really?”
“Yeah, if we smoke ‘em out, they come one after the other.”
“Hey now, I’m okay with smoking them out, but don’t make too much of a disturbance.” And then he said, of course of course, and agreed wholehearted. Vigilante force? Lightning thought. Don’t make me laugh. Just a group of amateurs who’ve gotten guns and are acting all justice league... She wanted to tell them what she thought of them, but it wouldn’t change anything. You can only criticize when you expect improvement. If you don’t, then it’s just a waste of breath.

Smartie7
31-03-2010, 08:40
واقعا این بچه ها گل روزگارند پر از ادب شرف و معرفت :

“Please, let’s just leave it at that okay?” Even though he was half joking, she was happy hearing such words from her superior officer. But there is a limit to how far you should go. Especially that Snow guy was in front of her saying “Is that right?” and “Wow that’s amazing.” while looking straight at her. It was just unbearable.
“Alright, alright.” Amoda looked disappointed at first, but then laughed uproariously.
“Ah, well. So that’s why our sergeant here was able to finish up so quickly. You guys were disappointed that there wasn’t much of a catch this time either, yeah?”
“Nah, it’s not only the monsters that were reported that are around you know.”
“Really?”
“Yeah, if we smoke ‘em out, they come one after the other.”
“Hey now, I’m okay with smoking them out, but don’t make too much of a disturbance.” And then he said, of course of course, and agreed wholehearted. Vigilante force? Lightning thought. Don’t make me laugh. Just a group of amateurs who’ve gotten guns and are acting all justice league... She wanted to tell them what she thought of them, but it wouldn’t change anything. You can only criticize when you expect improvement. If you don’t, then it’s just a waste of breath.
"لطفا، بیایید این کار/بحث رو همین جا تمومش کنیم، باشه؟"
هرچند او (مذکر) داشت تاحدی شوخی میکرد، او (مونث) خوشحال بود که این حرف را از افسر ارشد خود می شنید.
اما باید حد خودت را بفهمی. مخصوصا وقتی که اون پسره اسنو (برف) مقابل اش ایستاده بود و میگفت "درسته؟" و "وای، چقدر عالیه." در حالیکه مستقیم به او نگاه میکرد. واقعا غیر قابل تحمل بود.
"بسیار خوب، بسیار خوب." آمودا در ابتدا ناراحت به نظر میرسید، اما سپس سرکشانه خندید.
"اا..، خوب. پس بخاطر این بود که گروهبان ما اینجا تونست سریع حرفش رو تموم کنه. شما بچه ها، ناامید بودید که این بار کلک و حقه ی خوبی نبود، آره؟"
"نه، اونا تنها هیولاهایی نبودن که گزارش شده بود این اطراف هستن، میدونی."
"واقعا؟"
"آره، اگه ما اونا رو با دود بیرون کنیم، یکی یکی میان بیرون."
"هی، من با دود موافقم، اما زیاد مزاحمت/آشوب درست نکنین." و سپس گفت، البته، البته و سپس از صمیم قلب موافقت کرد. آذرخش با خود فکر کرد، نیروی پارتیزان؟ منو نخندون. اونا فقط یه گروه از تازه کارا هستن که همشون تفنگ دارن و همه مثل لیگ (اتحادیه) عدالت رفتار میکنن.... او میخواست به آنها بگوید که چه فکری درباره ی آنها میکند، اما این چیزی را عوض نمی کرد. شما وقتی انتقاد میکنید که انتظار بهبود (وضعیت) را داشته باشید.
اگر چنین انتظاری ندارید، پس با این کار فقط زبانت رو خسته میکنی. (این کار فایده ای نداره.)

Noctis Lucis
31-03-2010, 08:56
دیگه چی بگم بهترین تاپیک و بچه های جهان :

“You guys have a lot of energy don’t you. Why don’t you join the army?”
“Rules and uniforms just don’t fit our personality you know?” Why does this guy keep saying things that are sure to get on peoples nerves? Lightning thought. He makes me beyond angry. But Sargeant Major Amoda just laughed and said, “Watch what you say”, while slapping Snow on the back, like a good friend.
“Well now that the monsters are cleaned up, we’ll be going.” At Snow’s words, they all climbed onto the airbike.
“You guys better not get away with yourselves and get caught.” The young soldier from before yelled at them. He was close to them in age, and they seemed friendly.
“PSICOM’s nothing like us, and they won’t over look you.”
PSICOM. Public Safety and Information. The secret service within the army, they only take elite soldiers. The security force works closely with the people, so you could say they have “warmth”. But PSICOM doesn’t have that. No, PSICOM would not allow Nora to exist. But a group made up of nothing but regular citizens don’t know that. And all the members of Nora scoffed at the young soldiers kind words.

post98
31-03-2010, 11:40
سلام به تمامی دوستان

اگه ممکنه این متن رو ترجمه کنید

دوست عزیز من می خوام فرم برنامه ام به صورت اسلایدی از پایین به بالا شروع به باز شدن کنه

ممنون

M A H 3 A
31-03-2010, 12:12
واقعا نمی دونم چه جوری می تونم ازتون تشکر کنم می شه لطفا متن زیر رو هم ترجمه کنید؟
THIS has been nicely summed up previously by Haldane (1912,preface) who in his paper stated that ,' the descriptions are given in considerable detail , as attention to small matters of detail is often of much importance'.

Smartie7
31-03-2010, 14:16
دیگه چی بگم بهترین تاپیک و بچه های جهان :

“You guys have a lot of energy don’t you. Why don’t you join the army?”
“Rules and uniforms just don’t fit our personality you know?” Why does this guy keep saying things that are sure to get on peoples nerves? Lightning thought. He makes me beyond angry. But Sargeant Major Amoda just laughed and said, “Watch what you say”, while slapping Snow on the back, like a good friend.
“Well now that the monsters are cleaned up, we’ll be going.” At Snow’s words, they all climbed onto the airbike.
“You guys better not get away with yourselves and get caught.” The young soldier from before yelled at them. He was close to them in age, and they seemed friendly.
“PSICOM’s nothing like us, and they won’t over look you.”
PSICOM. Public Safety and Information. The secret service within the army, they only take elite soldiers. The security force works closely with the people, so you could say they have “warmth”. But PSICOM doesn’t have that. No, PSICOM would not allow Nora to exist. But a group made up of nothing but regular citizens don’t know that. And all the members of Nora scoffed at the young soldiers kind words.
"شما بچه ها خیلی انرژی دارین، مگه نه؟ چرا به ارتش ملحق نمیشین؟"
"میدونی، قوانین و یونیفرم ها، به شخصیت ما نمی خورن."آذرخش با خود فکر کرد:چرا این پسره همش چیزایی میگه که میره رو اعصاب آدم؟ اون حسابی اعصبانیم میکنه. اما گروهبان یکم آمودا، فقط خندید ودرحالی که مثل یک دوست خوب به پشت اسنو (برف) میزد گفت:" مراقب باش چی میگی."
"خوب، حالا که از شر هیولا ها راحت شدیم، خواهیم رفت."
با حرف های اسنو، همه سوار موتور پرواز شدند. سربازی از جلو بر سر آنها فریاد زد:"شما بچه ها بهتره قسر درنرید و تنبیه بشید." او از نظر سنی به آنها نزدیک بود و آنها دوستانه به نظر می رسیدند.
"PSICOM (فرمانده ی اطلاعات و امنیت عمومی)اصلا مثل ما نیست، و آنها از شما چشم پوشی نمیکنند."
PSICOM. فرمانده ی اطلاعات و امنیت عمومی. سرویس (آژانس) سری در ارتش، آنها تنها سربازان ممتاز را انتخاب می کنند."
نیروی امنیت، صمیمانه با مردم کار میکند، بنابراین ، می توان گفت که آنها گرما و صمیمیت دارند.
اما PSICOM این را ندارد. نه، PSICOM اجازه نمی دهدکه نورا وجود داشته باشد.
اما گروهی که متشکل از چیزی به جز شهروندان عادی نیست، این را نمی داند. و تمام اعضای نورا، حرف های مهربان سرباز جوان را مسخره کردند.

میگم 15 خط تموم نشد؟ :20::31:

Smartie7
31-03-2010, 14:29
واقعا نمی دونم چه جوری می تونم ازتون تشکر کنم می شه لطفا متن زیر رو هم ترجمه کنید؟
THIS has been nicely summed up previously by Haldane (1912,preface) who in his paper stated that ,' the descriptions are given in considerable detail , as attention to small matters of detail is often of much importance'.
این (موضوع/مساله/حقیقت علمی...) قبلا، به خوبی توسط هالدان (1912، مقدمه) کسی که در مقاله خود اظهار داشت که "این تشریحات/تعاریف، با جزییات کامل ارائه شده اند، زیرا که توجه به جزییات کوچک و بی اهمیت، اغلب از اهمیت بالایی بر خوردار است." خلاصه شده است.

M A H 3 A
31-03-2010, 14:50
واقعا ازتون ممنونم همینه که می گن مردم ایران یه چیزه دیگن راستش من باید چند صفحه رو ترجمه کنم یه پاراگراف از یه صفحه رو گذاشتم اینجا و خودم شروع کردم صفحه ی بعد رو ترجمه کردن اما الآن نگاه می کنم الآن داره کم کم اون صفحه ای رو که تیکه تیکه می ذارم اینجا داره تموم می شه و من همچنان دارم پاراگراف اول صفحه ی خودم رو تر جمه می کنم واقعا ازتون ممنونم و ممنون می شم توی این ترجمه بازم کمکم کنید:11:

Despite the proliferation of semi-automated on-line measurement systems , the traditional 'off-line' Douglas bag based approach is still recognised by many as the 'gold standard' in the measurement of PGE. An advantage of the Douglas bag method derives from the transparency of the steps in determining PGE variables , so this approach is very useful when attempting to systematically identify potential sources of error. Once such errors have been quantified and minimized , other measurement systems may be compared to the gold standard (for further discussion see Lamarra and Whipp , 1995).

Noctis Lucis
31-03-2010, 15:01
به جز این یک بار دیگه متن بدم تموم میشه !

“We’ll be okay. We’re stronger than any army.” The leader will be the leader, and members of the group are members. But the young soldier didn’t seem to mind, and just said “A little overconfident aren’t ya?” while laughing.
Lightning thought that, not only are they lacking good sense, but they aren’t even realizing things that any normal person would realize. So, she thought that ignoring them and forgetting about them would be best. But...
“Wait.” When she realized what she was doing, she had already followed after them, and stopped him. She had to say one thing, just one thing.
“Your name is Snow, isn’t it.”
“Yeah?” Snow had been preparing to take off, he turn around.
“You’re the one whose been following my little sister around.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Little sister?”
“Serah Farron.” She hadn’t even finished saying Serah’s name before Snow said “Ah!” and leapt out of the airbike, running towards her.
“So you’re Serah’s sister eh? You’re face looks similar, but you both seem so different.” He looked so happy, Lightning felt bewildered. He was like a child who’s found some candy.
“Serah said that her sister was a soldier. When we met I thought maybe it might be you, but you really are her sister.” He said her name so familiarly that the irritation she had felt earlier returned to her. She was just getting ready to shout at him, when he stuck out his right hand.
“Nice to meet you! I’m Snow Villiers.” His hand was huge. She thought that maybe because he was wearing leather gloves that it made his hand look even bigger. No, asking for a handshake while wearing gloves. This man really knows nothing about propriety.

post98
31-03-2010, 16:31
سلام به تمامی دوستان

اگه ممکنه این متن رو ترجمه کنید

دوست عزیز من می خوام فرم برنامه ام به صورت اسلایدی از پایین به بالا شروع به باز شدن کنه

ممنون

کسی پست من رو نگاه نمی کنه:41::41::41:

Smartie7
31-03-2010, 17:05
واقعا ازتون ممنونم همینه که می گن مردم ایران یه چیزه دیگن راستش من باید چند صفحه رو ترجمه کنم یه پاراگراف از یه صفحه رو گذاشتم اینجا و خودم شروع کردم صفحه ی بعد رو ترجمه کردن اما الآن نگاه می کنم الآن داره کم کم اون صفحه ای رو که تیکه تیکه می ذارم اینجا داره تموم می شه و من همچنان دارم پاراگراف اول صفحه ی خودم رو تر جمه می کنم واقعا ازتون ممنونم و ممنون می شم توی این ترجمه بازم کمکم کنید:11:

Despite the proliferation of semi-automated on-line measurement systems , the traditional 'off-line' Douglas bag based approach is still recognised by many as the 'gold standard' in the measurement of PGE. An advantage of the Douglas bag method derives from the transparency of the steps in determining PGE variables , so this approach is very useful when attempting to systematically identify potential sources of error. Once such errors have been quantified and minimized , other measurement systems may be compared to the gold standard (for further discussion see Lamarra and Whipp , 1995).

علی رغم ازدیاد سیستم های اندازه گیری نیمه اتوماتیک آنلاین، شیوه ی سنتی و آفلاین مبتنی بر کیف داگلاس، هنوز توسط بسیاری از افراد به عنوان "واحد طلا" در اندازه گیری PGE ، شناخته میشود. فایده ی شیوه ی کیف داگلاس، از شفافیت مراحل در تعیین متغیر های PGE ناشی میشود. بنابراین این شیوه در زمان شناسایی سیستماتیک منبع احتمالی خطا، بسیار سودمند است. زمانی که چنین خطاهایی از نظر کمی مشخص و به حداقل رسانده شدند، امکان مقایسه دیگر سیستم های اندازه گیری با واحد طلا فراهم میشود. (شرح بیشتر در Lamarra and Whipp ،1995 )

به جز این یک بار دیگه متن بدم تموم میشه !

“We’ll be okay. We’re stronger than any army.” The leader will be the leader, and members of the group are members. But the young soldier didn’t seem to mind, and just said “A little overconfident aren’t ya?” while laughing.
Lightning thought that, not only are they lacking good sense, but they aren’t even realizing things that any normal person would realize. So, she thought that ignoring them and forgetting about them would be best. But...
“Wait.” When she realized what she was doing, she had already followed after them, and stopped him. She had to say one thing, just one thing.
“Your name is Snow, isn’t it.”
“Yeah?” Snow had been preparing to take off, he turn around.
“You’re the one whose been following my little sister around.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Little sister?”
“Serah Farron.” She hadn’t even finished saying Serah’s name before Snow said “Ah!” and leapt out of the airbike, running towards her.
“So you’re Serah’s sister eh? You’re face looks similar, but you both seem so different.” He looked so happy, Lightning felt bewildered. He was like a child who’s found some candy.
“Serah said that her sister was a soldier. When we met I thought maybe it might be you, but you really are her sister.” He said her name so familiarly that the irritation she had felt earlier returned to her. She was just getting ready to shout at him, when he stuck out his right hand.
“Nice to meet you! I’m Snow Villiers.” His hand was huge. She thought that maybe because he was wearing leather gloves that it made his hand look even bigger. No, asking for a handshake while wearing gloves. This man really knows nothing about propriety.
"ما چیزیمون نمیشه. ما قویتر از هر ارتشی هستیم." رهبر، رهبر خواهد بود، و اعضای گروه، اعضا هستند. (هرکی پست و مقام خودش رو داره)
اما سرباز جوان اعتنایی به این حرف نکرد و در حالی که میخندید فقط گفت " تو یه کم زیادی مطمئن هستی،مگه نه؟"
آذرخش با خود فکر کرد که نه تنها آنها عقل سلیم ندارند، بلکه حتی چیزهایی را که یک شخص عادی درک میکند، نمی فهمند.
پس با خود فکر کرد که بهترین کار نادیده گرفتن و فراموش کردن آنهاست. اما...
"صبر کن" زمانی که متوجه شد که داشت چه کار میکرد، به دنبال آنها رفته بود و او را متوقف کرده بود.(جلو ی او را گرفته بود.)
او باید چیزی به او می گفت، فقط یک چیز.
"اسمت اسنو هست،مگه نه؟"
"آره؟" اسنو که آماده شده بود تا پرواز کند، برگشت.
"تو همونی هستی که خواهر کوچک من رو دنبال میکرده"
"خواهر کوچک؟"
"سارا فارون" او هنوز گفتن نام سارا را تمام نکرده بود که اسنو گفت "آهان" و از موتورپرواز بیرون پرید و به طرف او(آذرخش) دوید.
"پس تو خواهر سارا هستی؟ها؟ صورتتان مثل هم هست، ولی شما دوتا خیلی متفاوت به نظر میرسین."
او بسیار خوشحال به نظر میرسید. آذرخش احساس گیجی و سردرگمی میکرد. او مثل یک بچه بود که مقداری آبنبات پیدا کرده است.
"سارا گفت که خواهرش یه سرباز بود. وقتی که همدیگه رو ملاقات کردیم فکر کردم که شاید ممکنه تو باشی، اما تو واقعا خواهرش هستی."
او اسمش (اسم خواهرش) را آنقدر خودمانی گفت که آزردگی قبلی دوباره به سراغش آمد. زمانی که او دستش را به طرف او دراز کرد، نزدیک بود که سرش فریاد بزند.
"از ملاقات شما خوش بختم! من اسنو ویلیرز هستم."
دستش بسیار بزرگ بود. او با خود فکر کرد که شاید به خاطر دستکش های چرمی که پوشیده بود، دستش بزرگتر به نظر میرسد.
وقتی که دستکش پوشیدی درخواست دست دادن نکن. این بشر واقعا چیزی درباره ی ادب و نزاکت نمی دونه.

the dead
31-03-2010, 17:18
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دوست پسر دوست مايکل يا دوست پسر مايکل؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
3.دو تا مالکيت پشت سر هم امده اوليش ماله اون مرده his دوميش 's هست
سوال سومم بر ميگرده به سوال اولم، لطفاً راهنمايی کنيد

Man(Micheal): a friend of mine has this huge crush on his mate's ex-girlfriend - would you ever date your best friend's ex?
Woman:no,Cause that's weird.
Man(Micheal): Okay; like I said he has this huge crush on her, and he doesn't know what to do, it's sort of like... he came to me he says"Micheal, listen bud, I, I dunno whether I should ask for permission and if he does give me permission then and I go after her and..."

توجه کنيد ex-girlfriend ميشه دوست دختر سابق(کسی که باهاش به هم زديد!)

Noctis Lucis
31-03-2010, 18:57
این هم اخریش :

“Don’t get involved with my sister.” She ignored his outstretched hand. She didn’t feel like being friendly with him.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Why?” Snow’s eyes went from his out stretched fingers to Lightning’s face and back. He must not have understood what she said.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“I said, don’t get involved with my sister.” Snow pulled his hand back. He finally understood it was being rejected. Even so, he didn’t give up, and he said hesitantly:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“And if I did?” I don’t need to answer him, I’ve said what I planned to say, she thought. She tried to turn her back on him, but something hit her toes.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] coconut. It was a kind of coconut that comes from the Bowdam palm tree, and if you say “palm tree” around here people will think of this tree. It grows quickly, and the leaves are big and wide and are enjoyed by people walking on the beach. But they are different from the regular palm tree in that the coconuts are not for eating. They are huge, and it doesn’t matter whether you steam them or cook them they can’t be eaten. Like this man, Lightning thought.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“So, if did? Then what?” She put her foot down on the coconut.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Don’t.” She slowly put her fingers together and cracked the joints. This wasn’t how she had planned on getting rid of the man chasing after her sister, but it just couldn’t be helped. But then, the foot she had on the coconut fell. Snow had kicked the coconut into the air, and it made an arc, landing in his hand. He was like a kid who was good at ball kicking.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sorry, but even if you punch me, it won’t work.” Does he want to say that some woman’s punch wouldn’t be strong enough, or is he saying that he just won’t listen to her words. Probably both.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Because I’m hard headed.” He smiled as he said it, making her more angry. She turned her back on him, and walked away. I don’t like him, she thought. Taking children and acting as their general, cheering on the weak... horrible man. Why does Serah find him interesting? Of course, she just finds him interesting. She doesn’t actually like him. Of course.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sergeant Farron, do you know him?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] couldn’t have heard what they were talking about, but they were probably able to see them fighting. The young solider looked anxious when he asked.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“No, not really.” She didn’t know him. And she never planned to have anything to do with him again. Not just herself, but her Serah as well.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“I’m going back.” Lightning brushed her hair back, and walked away.

Smartie7
31-03-2010, 20:20
این هم اخریش :

“Don’t get involved with my sister.” She ignored his outstretched hand. She didn’t feel like being friendly with him.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Why?” Snow’s eyes went from his out stretched fingers to Lightning’s face and back. He must not have understood what she said.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“I said, don’t get involved with my sister.” Snow pulled his hand back. He finally understood it was being rejected. Even so, he didn’t give up, and he said hesitantly:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“And if I did?” I don’t need to answer him, I’ve said what I planned to say, she thought. She tried to turn her back on him, but something hit her toes.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] coconut. It was a kind of coconut that comes from the Bowdam palm tree, and if you say “palm tree” around here people will think of this tree. It grows quickly, and the leaves are big and wide and are enjoyed by people walking on the beach. But they are different from the regular palm tree in that the coconuts are not for eating. They are huge, and it doesn’t matter whether you steam them or cook them they can’t be eaten. Like this man, Lightning thought.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“So, if did? Then what?” She put her foot down on the coconut.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Don’t.” She slowly put her fingers together and cracked the joints. This wasn’t how she had planned on getting rid of the man chasing after her sister, but it just couldn’t be helped. But then, the foot she had on the coconut fell. Snow had kicked the coconut into the air, and it made an arc, landing in his hand. He was like a kid who was good at ball kicking.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sorry, but even if you punch me, it won’t work.” Does he want to say that some woman’s punch wouldn’t be strong enough, or is he saying that he just won’t listen to her words. Probably both.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Because I’m hard headed.” He smiled as he said it, making her more angry. She turned her back on him, and walked away. I don’t like him, she thought. Taking children and acting as their general, cheering on the weak... horrible man. Why does Serah find him interesting? Of course, she just finds him interesting. She doesn’t actually like him. Of course.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sergeant Farron, do you know him?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] couldn’t have heard what they were talking about, but they were probably able to see them fighting. The young solider looked anxious when he asked.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“No, not really.” She didn’t know him. And she never planned to have anything to do with him again. Not just herself, but her Serah as well.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“I’m going back.” Lightning brushed her hair back, and walked away.
"به خواهرم علاقمند نشو ." او (آذرخش) دستان درازشده ی او (برای دست دادن) را نادیده گرفت.
او نمی خواست با او دوستانه رفتارکند.
"چرا؟" نگاه اسنو از انگشتان درازشده اش به طرف صورت آذرخش حرکت کرد و دوباره برگشت.
حتما او متوجه ی حرف آذرخش نشده بود.
"گفتم، به خواهرم علاقمند نشو." اسنو دستش را عقب کشید. بالاخره متوجه شد که درخواست دست دادنش رد شده است.
با این حال، او تسلیم نشد و با تردید گفت:" و اگه بشم؟"
آذرخش باخود فکر کرد، من مجبور نیستم بهش جواب بدم، حرفی رو که میخواستم زدم.
او سعی کرد که رویش را از اوبرگرداند، اما چیزی به انگشت شصت پایش اصابت کرد.
یک نارگیل. از آن نارگیل هایی بود که مال درخت نخل بودام، بود و اگر کسی در این اطراف بگوید "درخت نخل"، مردم به این درخت فکر میکنند. این درخت سریع رشد میکند و برگهای بزرگ و پهنی دارد و مردمی که در ساحل قدم میزنند از آن لذت میبرند.
اما این درختان با دیگر درختان نخل عادی فرق میکنند، نارگیل های آنها برای خوردن نیستند.
آنها نارگیل های عظیمی دارند. و فرقی نمی کند که شما آنها را بجوشانید یا بپزید، آنها قابل خوردن نیستند.
آذرخش با خود فکر کرد، مثل همین مرد.
"خوب، اگه بشم؟ بعدش چی میشه؟" آذرخش پایش را روی نارگیل گذاشت.
"نشو." او به آرامی انگشتانش را درهم کرد و از آنها صدا در آورد. (مثل قلدرا:21:)
این، شیوه ای نبود که برای خلاص شدن از شر مردی که خواهرش را دنبال میکرد، برنامه ریزی کرده بود، اما دیگر چاره ای نداشت. اما، ناگهان پایش از روی نارگیل پایین افتاد. اسنو، نارگیل را با پایش به هوا، پرتاب کرده بود.
نارگیل به صورت کمانی در دستان اسنو فرود آمد. او مانند بچه ای بود که توپ بازی را، خوب بلد بود.
"ببخشید، اما حتی اگه منو با مشت بزنی، فایده ای نداره."
میخواست بگه که مشت یه زن نمی تونه به اندازه ی کافی قوی باشه یا بگه که به حرفاش گوش نمی کنه. احتمالا هر دو.
"چون من سرسختم." او با لبخند این را گفت و باعث عصبانیت بیشتر آذرخش شد.
آذرخش پشتش را به او کرد و رفت. او با خود فکر کرد، من ازش خوشم نمیاد.
رفتار بچه گانه، داد زدن سر ضعیفتر.....چه مرد وحشتناکی. چرا سارا ازش خوشش میاد؟ البته، اون فقط ازش خوشش میاد، واقعا که دوستش نداره، البته....
"گروهبان فارون، شما اون رو میشناختید؟"
آنها(بقیه) نتوانسته بودند حرف های آنها را بشنوند، اما آنها احتمالا دعوایشان را دیده بودند.
سرباز جوان هنگام پرسیدن این سوال دلواپس به نظر میرسید.
"نه، نه واقعا" آذرخش او را نمی شناخت. و هرگز قصد نداشت که او را دوباره ملاقات کند. نه تنها خودش، بلکه همینطور سارا.
"من دارم بر میگردم." آذرخش موهایش را با دستش به پشت انداخت و رفت.

هورررررااااااا، بالاخره تموم شد.:5:

seymour
31-03-2010, 20:32
کسی پست من رو نگاه نمی کنه:41::41::41:


سلام به تمامی دوستان

اگه ممکنه این متن رو ترجمه کنید

دوست عزیز من می خوام فرم برنامه ام به صورت اسلایدی از پایین به بالا شروع به باز شدن کنه

ممنون
(جسارتاً -- من خودم هم به فارسی متوجه نمیشم دقیقاً منظور شما چیه! -- شما منظورت drop down شدن هستش احتمالاً؛ اما برعکس؟ ..مثلاً مثل منوهای ویندوز که وقتی روش کلیک می کنیم؟) .. بهرحال:

dear friend... I want the "forms" in my program to be opened in a slide-like manner-- from down to up...

seymour
31-03-2010, 20:41
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
دوست پسر دوست مايکل يا دوست پسر مايکل؟

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
3.دو تا مالکيت پشت سر هم امده اوليش ماله اون مرده his دوميش 's هست
سوال سومم بر ميگرده به سوال اولم، لطفاً راهنمايی کنيد

Man(Micheal): a friend of mine has this huge crush on his mate's ex-girlfriend - would you ever date your best friend's ex?
Woman:no,Cause that's weird.
Man(Micheal): Okay; like I said he has this huge crush on her, and he doesn't know what to do, it's sort of like... he came to me he says"Micheal, listen bud, I, I dunno whether I should ask for permission and if he does give me permission then and I go after her and..."

توجه کنيد ex-girlfriend ميشه دوست دختر سابق(کسی که باهاش به هم زديد!)
من البته متوجه ساختار پست شما نشدم دقیقاً[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .. شما متنی رو مطرح کردی و بعد در موردش سوال داری-- چرا به دو زبان مطرح شده سوالات؟.. اونوقت، نکته سومی که مطرح کردی یه سواله؟ .. سوال سوم کدومه؟!! ...


1. mate اینجا یعنی رفیق ... his mate یعنی رفیق مایکل که یه پسره..


من دیالوگ آخر رو ترجمه می کنم شاید کمک کنه:

مرد (مایکل) : "همونطور که گفتم این رفیق من (=یک پسر) عاشق دوست دختر سابق یکی از دوستاش شده ... و نمیدونه که باید چی کار کنه ... واسه همین : میاد پیش من و میگه " مایکل، ببین رفیق، نمی دونم باید از دوستم (پسره!) اجازه بگیرم، و اگه اجازه بگیرم، اون اجازه میده یا نه، که بعدش برم دنبال دختره" ..

Noctis Lucis
31-03-2010, 21:55
این هم به من عیدی بدید.

The sea breeze felt good on her cheek. Serah walked aimless along the promenade, and stretched her arms out wide.
The weather was beautiful. The area around the promenade was quiet. In this season all the tourists go to the beach to swim in the ocean. Team Nora’s cafe has probably been busy since morning. Even if it weren’t the season, today is Lebreau’s day to work. Her cooking always manages to bring in the locals.
That’s probably why Snow was late. He probably said “I’ll leave the rest to you guys.” and then tried to leave, but then one of the regulars dragged him into a conversation. Seeing that image in her mind made Serah smile.
“Hey!” she heard a voice say, and she turned around. It wasn’t Snow. It was the member of Nora named Gadot. Since he was riding the airbike by himself, he was probably just returning to work. Or maybe Lebreau had asked him to get some ingredients.

Smartie7
01-04-2010, 08:07
این هم به من عیدی بدید.

The sea breeze felt good on her cheek. Serah walked aimless along the promenade, and stretched her arms out wide.
The weather was beautiful. The area around the promenade was quiet. In this season all the tourists go to the beach to swim in the ocean. Team Nora’s cafe has probably been busy since morning. Even if it weren’t the season, today is Lebreau’s day to work. Her cooking always manages to bring in the locals.
That’s probably why Snow was late. He probably said “I’ll leave the rest to you guys.” and then tried to leave, but then one of the regulars dragged him into a conversation. Seeing that image in her mind made Serah smile.
“Hey!” she heard a voice say, and she turned around. It wasn’t Snow. It was the member of Nora named Gadot. Since he was riding the airbike by himself, he was probably just returning to work. Or maybe Lebreau had asked him to get some ingredients.
این هم عیدی....

وزش نسیم دریا بر گونه هایش، حس خوبی به او میداد. سارا بی هدف در طول گردشگاه قدم زد، و بازوانش را کش و قوس داد.
هوا، زیبا بود. منطقه ی اطراف گردشگاه، ساکت بود. در این فصل، تمام توریست ها برای شنا در اقیانوس به ساحل میروند.
کافه ی تیم نورا، احتمالا از صبح تا حالا شلوغ شده است. حتی اگر در این فصل هم نبودند، امروز، روز لبرو، برای کار کردن بود.
دستپخت او، همیشه به مشتریان محلی ارائه میشد. شاید این دلیل دیر کردن اسنو بود.
او احتمالا میگفت: "من بقیه رو به عهده ی شما میزارم." و سپس تلاش می کرد که برود، اما یکی از مردم عادی، او را وارد یک بحث میکند.
سارا با تصور این صحنه در ذهنش، لبخند زد.
"سلام" او صدایی شنید و برگشت. صدای اسنو نبود.
او یکی از اعضای نورا به نام گادوت بود. از آنجایی که تنها داشت موتورپرواز را هدایت میکرد، احتمالا تازه از کار برگشته بود.
یا شاید لبرو از او درخواست کرده بود که مقداری ماده ی اولیه بگیرد.

M A H 3 A
01-04-2010, 10:14
می شه لطفا...

The discrete nature, and often prolonged duration, of expired gas collections into a Douglas bag suggests that this technique is most suited to determining steady state gas exchange. Technique may also appropriately be employed when PNG variables are changing systematically in a predictable way, for example, during exercise with a progressively increasing work rate (or speed).

Noctis Lucis
01-04-2010, 12:05
عزیزیمی.

“So, he’s going to be late... right?” She looked up at him and said as the airbike stopped beside her. Though he’s shorter than Snow, his large muscles often make people think of him as a giant. When Serah first met him she thought he looked big and scary, of course now she felt different.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Got caught by one of the regulars?”
“Bingo. And it will probably take awhile too.” I wonder if it’s one of those long-winded customers, Serah thought. She couldn’t be sure whether Snow or Lebreau had asked Gadot to come as a messenger.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Okay, I understand. Thank you.”
“Nah, I was coming this way anyway.” And with that Gadot said “see ya”, and took off again on the airbike. Serah waved goodbye and watched him leave.
The quiet returned, and Serah began walking again. There is a place down near the end of the promenade where sea birds gather. She decided she’d wait for Snow down there. She never got tired of watching the sea birds playing in the waves. Serah wished she had brought something that she could have given them as food.

Smartie7
01-04-2010, 13:46
عزیزیمی.

“So, he’s going to be late... right?” She looked up at him and said as the airbike stopped beside her. Though he’s shorter than Snow, his large muscles often make people think of him as a giant. When Serah first met him she thought he looked big and scary, of course now she felt different.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Got caught by one of the regulars?”
“Bingo. And it will probably take awhile too.” I wonder if it’s one of those long-winded customers, Serah thought. She couldn’t be sure whether Snow or Lebreau had asked Gadot to come as a messenger.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Okay, I understand. Thank you.”
“Nah, I was coming this way anyway.” And with that Gadot said “see ya”, and took off again on the airbike. Serah waved goodbye and watched him leave.
The quiet returned, and Serah began walking again. There is a place down near the end of the promenade where sea birds gather. She decided she’d wait for Snow down there. She never got tired of watching the sea birds playing in the waves. Serah wished she had brought something that she could have given them as food.
به این بشر که رو بدی پروو میشه .... یه کتاب داستان واست ترجمه کردم یالا پولشو بده (شوخی):31:
ولی آخرش نگفتی که این داستانه چیه...تکلیف اسکول (مدرسه سابق:31:) هست؟

//

او (سارا) به او نگاه کرد و همینطور که موتورپرواز کنارش متوقف شد، گفت: "پس، اون قراره دیرکنه...درسته؟"
هرچند او کوتاه تر از اسنو بود، ماهیچه های بزرگش باعث میشد مردم فکر کنند که او مانند یک غول است.
زمانی که سارا برای اولین بار او را ملاقات کرد، فکرکرد که چقدر بزرگ و ترسناک است، البته حالا احساس متفاوتی داشت.
"یکی از مردم عادی گیرش انداخته؟"
"آره. و احتمالا مدتی طول میکشه."
سارا با خود فکر کرد، آیا این، یکی از آن مشتریان پرچانه (پرحرف) است.
او مطمئن نبود که آیا اسنو یا لبرو از گادوت درخواست کرده بودند که به عنوان پیام رسان به اینجا بیاید.
"باشه، میفهمم، ممنون."
"نه، به هر حال داشتم به این طرف می آمدم." پس از آن گادوت گفت:"بعدا می بینمت." و دوباره سوار موتورپرواز شد.
سارا برایش دست تکان داد و رفتن او را تماشا کرد.
سکوت دوباره برقرار شد و سارا دوباره شروع به قدم زدن کرد.
جایی در انتهای گردشگاه وجود دارد که پرندگان دریایی آنجا جمع میشوند. سارا تصمیم گرفت که آنجا منتظر اسنو بماند.
هرگز از تماشای بازی پرندگان دریایی در امواج، خسته نمیشد.
سارا آرزو کرد کاش با خود چیزی آورده بود تا به عنوان غذا به آنها بدهد.

gap
01-04-2010, 14:56
ممنون میشم اگر برام ترجمش کنید،(قسمت های قرمز)
Shattered Dimensions aims to capitalize on Spider-Man's many incarnations, creating a game that takes four
of these universes and mashes them into one (hopefully) coherent plot wherein each different Spider-Man attempts to retrieve a piece of a tablet that's been scattered across multiple parallel dimensions. And before you go getting your pitchforks out or start an Internet petition about how potentially stupid the story could be, know that it's being written by Dan Slott, one of the current writers for Amazing Spider-Man.

The plot might sound silly to those not intimately familiar with how bizarre Marvel storylines go, but the mashing together of multiple Spider-Man universes affords Beenox some interesting options. As shown in the brief demo I checked out last week, each universe is essentially a game within a game, complete with its own unique Spidey, graphical style, and hook to the combat that should keep things varied. Don't worry that the creators are trying to reinvent Spider-Man altogether either, as each universe is drawn from an actual comic series and keeps the art style of each one, while taking liberties with costumes and villains when necessary.

Noctis Lucis
01-04-2010, 15:12
یه داستان بازی هست که رمان کامپیوتری واسش منتشر شده کمه .

“I love this city,” Serah murmured. The birds playing in the ocean, the color of the sky, the leaves rustling gently in the trees, even the beautifully maintained promenade. But this was Serah’s last year of high school. It has already been decided that should would go to the university in the Capital City of Eden. It’s the road she herself chose, but just thinking of leaving the city made her sad. Snow always says,
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Eden is just over there. We can see each other whenever we want.” and he’d smile. Serah would always tell herself, it’s not like we’ll never see each other again. Never seeing someone again, that is something Serah understood well.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] first one was her father. Even though she wasn’t an age that could understand death, Serah understood that she would never see her father again. When her mother died of a sickness, she felt it even stronger, the pain of losing someone forever. Losing someone right in front of you. Snow too, he was raised by the same insitution that Gadot, Lebreau and Yuge were. They knew the same pain. That’s why they look at people with such kindness. Even if they don’t realize it.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]’m happy, Serah realized. I’m happy, so even having a little distance between us hurts. Being able to meet everyday, and talk about silly things, being surrounded by kind people. It’s been so fun, that to lose even a little bit of it hurts.

Smartie7
01-04-2010, 16:20
ممنون میشم اگر برام ترجمش کنید،(قسمت های قرمز)
Shattered Dimensions aims to capitalize on Spider-Man's many incarnations, creating a game that takes four
of these universes and mashes them into one (hopefully) coherent plot wherein each different Spider-Man attempts to retrieve a piece of a tablet that's been scattered across multiple parallel dimensions. And before you go getting your pitchforks out or start an Internet petition about how potentially stupid the story could be, know that it's being written by Dan Slott, one of the current writers for Amazing Spider-Man.

The plot might sound silly to those not intimately familiar with how bizarre Marvel storylines go, but the mashing together of multiple Spider-Man universes affords Beenox some interesting options. As shown in the brief demo I checked out last week, each universe is essentially a game within a game, complete with its own unique Spidey, graphical style, and hook to the combat that should keep things varied. Don't worry that the creators are trying to reinvent Spider-Man altogether either, as each universe is drawn from an actual comic series and keeps the art style of each one, while taking liberties with costumes and villains when necessary.
هدف Shattered Dimensions بهره گیری از صورت خارجی Spider-Man و ایجاد بازی ای که این چهار دنیا را به یک طرح سازگار (خوشبختانه)، که در آن هر Spider-Man تلاش میکند تا تکه ای از یک کتیبه/ لوح که در ابعاد موازی چندگانه ای پراکنده شده اند را بازیابی کند، می باشد.

//

نگران این نباشید که طراحان بازی در حال تلاش برای خلق دوباره و یکجای Spider-Man هستند، زیرا هر دنیا از سری کمیک اصلی گرفته شده و هر کدام شیوه ی هنری اش را حفظ میکند، همینطور آزادی در تعیین لباس ها و شخصیت های بازی در هر زمان که لازم باشد.

gap
01-04-2010, 16:27
اگه این قسمتش رو هم ترجمه کن:
The plot might sound silly to those not intimately familiar with how bizarre Marvel storylines go, but the mashing together of multiple Spider-Man universes affords Beenox some interesting
options
+
معنی این چی میشه؟
essentially
این چطور؟ trouncing

Smartie7
01-04-2010, 16:53
اگه این قسمتش رو هم ترجمه کن:
The plot might sound silly to those not intimately familiar with how bizarre Marvel storylines go, but the mashing together of multiple Spider-Man universes affords Beenox some interesting
options
+
معنی این چی میشه؟
essentially
این چطور؟ trouncing
داستان/طرح بازی ممکن است به نظر افرادی که آشنایی کامل با عجیب بودن داستان Marvel ندارند، احمقانه به نظر برسد، اما ادغام دنیاهای چندگانه ی Spider-Man، گزینه های جالبی را برای Beenox فراهم می کند.

//

essentially = ضرورتا، واقعا، اساسا
Trounce = شکست دادن

Noctis Lucis
01-04-2010, 19:22
پس واسه من چی .!:41:

M A H 3 A
01-04-2010, 20:16
می شه لطفا...


The discretenature, and often prolonged duration, of expired gas collections into a Douglas bag suggests that this technique is most suited to determining steady state gas exchange. Technique may also appropriately be employed when PNG variables are changing systematically in a predictable way, for example, during exercise with a progressively increasing work rate (or speed).

می شه لطفا برام ترجمه کنید.؟؟
امیدوارم بتونم روزی از خجالتتون در بام

siiina2
02-04-2010, 01:18
می شه لطفا برام ترجمه کنید.؟؟
امیدوارم بتونم روزی از خجالتتون در بام

به خاطر طبیعت گسسته و اغلب طولانی مدت جمع آوری گازهای بازدمی در کیسه داگلاس، این روش بیشتر برای تعیین تبادل گاز در حالت پایا مناسب است. این روش همچنین زمانی که متغیر های PNG به طور منظم و قابل پیش بینی در حال تغییر هستند می تواند مناسب باشد، برای مثال طی یک فعالیت فیزیکی با افزایش تدریجی نسبت فعالیت به استراحت (یا سرعت فعالیت).

Smartie7
02-04-2010, 07:29
پس واسه من چی .!:41:
سارا زیر لب زمزمه کرد "من عاشق این شهرم."
همه چیز عالی بود، بازی پرندگان در اقیانوس، رنگ آسمان، خش خش آرام برگ ها در زیر درختان، حتی گردشگاه زیبا.
اما امسال آخرین سال دبیرستان سارا بود. قبلا تصمیم گرفته شده بود که او باید به دانشگاه پایتخت ایدن برود.
این راهی بود که خودش انتخاب کرده بود، اما حتی فکر ترک کردن شهر، او را ناراحت میکرد.
اسنو همیشه میگفت: "ایدن همین پشته. (به اینجا نزدیکه). ما میتونیم هر وقت بخوایم همدیگه رو ببینیم." و سپس لبخند میزد.
سارا همیشه به خودش میگفت، رفتن من به اونجا، به این معنی نیست که ما همدیگر را هرگز نخواهیم دید.
هرگز کسی را ندیدن، سارا این حس را به خوبی درک میکرد.
اولین شخصی را که از دست داد، پدرش بود. حتی با اینکه او در سنی نبود که مرگ را درک کند، سارا فهمید که هرگز دوباره نمی تواند پدرش را ببیند.
زمانی که مادرش از بیماری مرد، این حس را بیشتر تجربه کرد، درد از دست دادن عزیزی برای همیشه. از دست دادن عزیزی درست در مقابل چشمانت.
اسنو، نیز در همان موسسه ای برزگ شده بود که گادوت، لبرو و یوج، در آنجا پرورش یافته بودند.
آنها نیز این درد را میشناختند. به همین دلیل با چنین مهربانی ای به مردم نگاه می کردند، حتی اگر به خوبی درک نمی کردند.
سارا متوجه شد که خوشحال است. او خوشحال است، زیرا حتی چنین فاصله ی کمی بین ما باعث ناراحتی میشود.
هرروز همدیگر را ملاقات کردن و صحبت درباره ی چیزهای احمقانه، احاطه شدن توسط مردم مهربان.
اینه خیلی، سرگرم کننده و خوب هستند که حتی از دست دادن زره ای از آنها باعث ناراحتی اش میشد.

M A H 3 A
02-04-2010, 12:15
smartie_7,siiina2,seymour واقعا ازتون ممنونم می شه توی ترجمه ی 3 پاراگراف دیگه هم کمکم کنید (واقعا شرمنده..:11::11::11:)

The required duration for each discrete collection of expired gas in to a Douglas bag should be determined by how quickly the bag becomes filled, which in turn depends on the minute ventilation. It is the requirement that determines sampling frequency, and therefore limits the utility of this technique in examining PGE kinetics. The need to 'fill' the bag is partly related to the need to average over a number of breaths, so it is important to only include a whole number of breaths in each collection of expirate. However , the need to adequately fill the bag is also related to minimizing several potential sources or error. An obvious source of error is inaccurate timing. One approach to ensure accurate timing is the addition of timer switches to the Douglas bag valves. Before considering the other sources of error, it is perhaps worth pointing out that any leak in the collection apparatus will induce an error, and that it is therefore important to check for leaks in the Douglas bag itself, the two-way valve, the connecting tubing and the three-way breathing valve.

siiina2
02-04-2010, 13:02
smartie_7,siiina2,seymour واقعا ازتون ممنونم می شه توی ترجمه ی 3 پاراگراف دیگه هم کمکم کنید (واقعا شرمنده..:11::11::11:)

.



خواهش می کنم. بهتر نیست مشخص کنی کجاها رو مشکل داری تا به جای ترجمه کل متن، تو ترجمش بهت کمک کنیم؟

M A H 3 A
02-04-2010, 13:06
خواهش می کنم. بهتر نیست مشخص کنی کجاها رو مشکل داری تا به جای ترجمه کل متن، تو ترجمش بهت کمک کنیم؟
بله حق با شماست بهتره مشخص کنم می شه لطفا این پاراگراف رو ترجمه کنید تا بعدی ها رو فقط اشکالاتم رو می پرسم.:11:

seymour
02-04-2010, 20:23
smartie_7,siiina2,seymour واقعا ازتون ممنونم می شه توی ترجمه ی 3 پاراگراف دیگه هم کمکم کنید (واقعا شرمنده..:11::11::11:)
[

بله حق با شماست بهتره مشخص کنم می شه لطفا این پاراگراف رو ترجمه کنید تا بعدی ها رو فقط اشکالاتم رو می پرسم.:11:
ایشالا دوستمون اسمارتی کمک کنه .. چون من صرفاً برای متن های کوتاه یا رفع ابهام/ایراد فرصت دارم و حاضرم وقت بذارم.. خدای نکرده قصد جسارت ندارم، ولی دوستمون اسمارتی داره انصافاً داره حال میده به شما و یکی دوتا از دوستان که متن های طولانی تر میذارید[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .. در مقایسه، اگه قرار بود من همون متن هایی که دوستمون اسمارتی در این چند صفحه برای شما دوستان ترجمه کرده رو انجام میدادم (حتی با فرض اینکه زمان کمتری از من می برد) فکر کنم الان 60-70 تومن کاسب شده بودم (=از این جهت عرض می کنم که توی ایام عید دو سری پروژه با طول مشابه انجام دادم که همونقدر که عرض کردم واسه ام درآمد داشت -- خودتون قضاوت کنید، همون زمان رو میذاشتم اینجا و کار مجانی می کردم؟ یا اون کارهای پولی رو می پذیرفتم؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


باز تکرار می کنم، ما که بخیل نیستیم و ایشالا همیشه دوستی مثل ایشون باشه که وقت رسیدگی به اون متون رو داشته باشه ... ضمن اینکه قانونی هم علیه گذاشتن متن های طولانی تر وجود نداره و اینطور نیست که حرف من این باشه که "نباید متن طولانی بذارید" .. بنابراین امیدوارم از حرفم ناراحت نشده باشن دوستان؛ صرفاً چون اسمم مطرح شد و یکی دوتا از دوستان هم در پیام خصوصی درخواست های مشابه داشتن این 1-2 روزه، نظر شخصی ام رو گفتم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بازم معذرت میخوام.

modirmasool
02-04-2010, 21:51
سلام
کسی میتونه این پاراگراف رو برام ترجمه کنه؟
"Anything I could say about my person or my actions would only cheapen what they have to say for themselves." When approached for comment during his criminal case, Lamo frustrated reporters with non sequiturs such as "Faith manages."[13] and "It was a beautiful day."[14]
At his sentencing, Lamo expressed remorse for harm he had caused through his intrusions, with the court record quoting him as adding "I want to answer for what I have done and do better with my life."[15]
ممنون.

Smartie7
03-04-2010, 07:37
ایشالا دوستمون اسمارتی کمک کنه .. چون من صرفاً برای متن های کوتاه یا رفع ابهام/ایراد فرصت دارم و حاضرم وقت بذارم.. خدای نکرده قصد جسارت ندارم، ولی دوستمون اسمارتی داره انصافاً داره حال میده به شما و یکی دوتا از دوستان که متن های طولانی تر میذارید[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .. در مقایسه، اگه قرار بود من همون متن هایی که دوستمون اسمارتی در این چند صفحه برای شما دوستان ترجمه کرده رو انجام میدادم (حتی با فرض اینکه زمان کمتری از من می برد) فکر کنم الان 60-70 تومن کاسب شده بودم (=از این جهت عرض می کنم که توی ایام عید دو سری پروژه با طول مشابه انجام دادم که همونقدر که عرض کردم واسه ام درآمد داشت -- خودتون قضاوت کنید، همون زمان رو میذاشتم اینجا و کار مجانی می کردم؟ یا اون کارهای پولی رو می پذیرفتم؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


باز تکرار می کنم، ما که بخیل نیستیم و ایشالا همیشه دوستی مثل ایشون باشه که وقت رسیدگی به اون متون رو داشته باشه ... ضمن اینکه قانونی هم علیه گذاشتن متن های طولانی تر وجود نداره و اینطور نیست که حرف من این باشه که "نباید متن طولانی بذارید" .. بنابراین امیدوارم از حرفم ناراحت نشده باشن دوستان؛ صرفاً چون اسمم مطرح شد و یکی دوتا از دوستان هم در پیام خصوصی درخواست های مشابه داشتن این 1-2 روزه، نظر شخصی ام رو گفتم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

بازم معذرت میخوام.

ببخش شما .... من گفتم چون متن تخصصی هست به شما بدن....شما وارد تر هستید
شرمنده که به قول شما به دوستان حال دادم!
شاید من به اندازه ی شما سرم شلوغ نبوده.... همه که مثل شما حرفه ای نیستن....

reza,n
03-04-2010, 11:27
دوستان عزیزم لطفا" اگه براتون مقدوره این جملات رو ترجمه کنید:
1- شما دو نفر میخواین منو دیوونه کنید؟؟ این حرکات شما منو/آدمو دیوونه میکنه! / این کارا دیوونه کننده ست!
2- مایکل خیلی شراب خورده بود بطوریکه حسابی مست شده بود و بصورت غیرارادی حرکاتی میکرد که دست خودش نبود.راستش رو بخوایی خودش رو خیس کرد/شاشید به خودش.
3- اونو/صدای استریو رو تا آخر زیادش نکن.گوشم رو کر کردی!
4- میتونه هر نفر دو تا از این شیرینیها ورداره؟؟ یا نه به تعداد هستش؟
5- سلام منو به خانواده محترمتون برسونید و بگید که برای عرض ادب حتما" خدمت میرسم.
6- اون توی این زایمان سه تا بچه بدنیا آورد. واقعا" آدم از شنیدنش متعجب مشه چقدر زایمان سه قلو زیاد شده!!
7- من نمیخوام توی این قضیه مشکوک نقش داشته باشم اینو قبلا" هم گفتم .شرم آوره!
8- خیلی وقت بود که میخواستم اینها رو بهت بگم تو خودت بهتر میدونی که اگه پدر بفهمه خیلی بد میشه برای همین هم خودمون باید این قضیه/مشکل رو حلش کنیم نیاز هم نیست به کس دیگهای بگیم و یا از کسی کمک بگیریم.درست میگم؟حواست به منه؟؟؟
9- دوست داری با هم بریم بیرون یه نهاری بخوریم و یه حالی بکنیم؟ میخوام امروز حسابی بهت حال بدم طوریکه هیچوقت یادت نره!
باز هم ممنونم
رضا

---------- Post added at 11:27 AM ---------- Previous post was at 11:24 AM ----------


ببخش شما .... من گفتم چون متن تخصصی هست به شما بدن....شما وارد تر هستید
شرمنده که به قول شما به دوستان حال دادم!
شاید من به اندازه ی شما سرم شلوغ نبوده.... همه که مثل شما حرفه ای نیستن....
اسمارتی جان انصافا" دوستمون درست میگن واقعا" شما نسبت به همه لطف دارین من که خودم خیلی استفاده کردم و میکنم امیدوارم که بتونم یه جوری کمکهای شما و سایر دوستان رو جبران کنم از تمامی زحماتت هم برای خودم و سایرین تشکر میکنم.
عرض ارادت:11:
رضا

Noctis Lucis
03-04-2010, 12:39
این رو بیزحمت ترجمه میکنید .

“Spoiled brat. You’re being greedy.” She hit herself lightly on the head with her fist. Eden is not really as close as Snow says, but still it’s true that if we want to see each other we can. So I’m going to stop feeling so sorry for myself. I don’t want to lose the time I have left here feeling this way.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] had just decided, when she saw someone running down the promenade. It was Snow. He had come sooner than she’d thought. He probably had tried his best to finish the conversation as quickly as possible.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Over here!” She jumped up and waved her hands.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Did you see my sister!?” She couldn’t help yelling. Snow was slightly out of breath from running full force down the promenade, but as soon as he caught his breath, he said “Yeah I saw Lightning.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yesterday, we ran into each other.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] so that’s why, Serah said to herself.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Why, did she say something about me?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Nothing. But she was in a really bad mood, so I thought it was odd.” Although she was in a bad mood, she acted the same as always. Lightning never pouts like a child when she is upset. She has always been too proud to show how she is feeling. But Serah could somehow tell her sister’s moods. Like some invisible field around her slightly changes. If she were to compare it to anything she would say it’s like static electricity. You can’t see it but if you were to touch it you could feel the shock.

Smartie7
03-04-2010, 13:58
از دوستان خواهشمند است این متن را به فارسی ترجمه کنند.... ممنون :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

فرمالدئید - اوره
فرمالدئید - اوره همچنین معروف به اوره - متانال، که به دلیل گذرگاه پیوندی و ساختار کلی اش چنین نامگذاری شده است، یک پلاستیک یا رزين قابل سفت شدن در برابرحرارت و غیر شفاف است که از اوره و فرمالدئيد گرم شده در حضور باز خفیفی مانند امونياک یا پیریدین (قلياي‌ مايع‌ بيرنگ‌ وازت‌ دار ) ساخته شده می شود.
این رزين ها در چسبنده ها (چسب ها)، براق کننده ها، MDF، و اشیاء فرم داده شده، استفاده میشود.
خواص رزین اوره - فرمالدئيد شامل موارد زیر میباشد.
استحکام کششى بالا، مدول خمشی و دمای دگرگونی گرمایی ، جذب آب کم ، قالب ، سختی سطحی بالا ، ازدیاد طول در شکست ، مقاومت حجم. همچنین برای چسباندن اشیاء چوبی استفاده میشود.
فرمالدئید - اوره عموما در تولید پوشش (روکش) وسایل الکتریکی برای مثال چراغ های روی میز، استفاده میشد.
استفاده از اوره فرمالدئید - عایق فوم (UFFI) از دهه ی 1950 شروع شد. در دهه ی 1980، نگرانی ها درباره ی تولید بخار فرمالدئید سمی ساطع در روند درمان، همچنین بخار فرمالدئید سمی از فروپاشی فوم قدیمی، شروع شد.
در نتیجه از ادامه مصرف آن جلوگیری به عمل آمد. گزینه های جایگزین جدید، شامل رزین فرمالدئيد ملامین و پلی یورتان، هستند.
اوره - فرمالدئيد همچنین در کشاورزی به عنوان یک منبع انتشار کنترل شده از کود نیتروژن، استفاده میشود. نرخ فرمالدئید - اوره از تجزیه به CO2 و NH3 ، به وسیله ی عمل میکروب ها که به طور طبیعی در اکثر خاکها یافت میشوند، تعیین میشود.
فعالیت این میکروبها، و از اینرو انتشار نیتروژن، به دما بستگی دارد.
درجه حرارت مطلوب برای فعالیت میکروبها در حدود 70 -90 درجه فارنهايت‌ است.

Smartie7
03-04-2010, 14:04
اسمارتی جان انصافا" دوستمون درست میگن واقعا" شما نسبت به همه لطف دارین من که خودم خیلی استفاده کردم و میکنم امیدوارم که بتونم یه جوری کمکهای شما و سایر دوستان رو جبران کنم از تمامی زحماتت هم برای خودم و سایرین تشکر میکنم.
عرض ارادت:11:
رضا

شایدم یه آدم بیکاره که همش از رو بیکاری میاد اینجا :31:
شما به بنده لطف دارید...

Smartie7
03-04-2010, 14:42
Guys, I'll be more than happy if you correct my mistakes, I wrote them in haste. (It turn out to be good poem :31:)
Thanks in advance :46:

قابل توجه دوستان...

Ghost_MRB
03-04-2010, 15:08
کسی می تونه اون قسمتایی که قرمزنو ترجمه کنه؟ممنون/.
Because of the massive amount of data and the speed of which the data are generated
many data mining applications in sensor networks require in-network processing
such as aggregation to reduce sample size and the communication overhead
این اصطلاح هم یکی زحمتشو بکشه
distributed resource-aware online data mining framework

Noctis Lucis
03-04-2010, 15:41
واسه همه ترجمه شد غیر از من : :41:

“Spoiled brat. You’re being greedy.” She hit herself lightly on the head with her fist. Eden is not really as close as Snow says, but still it’s true that if we want to see each other we can. So I’m going to stop feeling so sorry for myself. I don’t want to lose the time I have left here feeling this way.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] had just decided, when she saw someone running down the promenade. It was Snow. He had come sooner than she’d thought. He probably had tried his best to finish the conversation as quickly as possible.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Over here!” She jumped up and waved her hands.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Did you see my sister!?” She couldn’t help yelling. Snow was slightly out of breath from running full force down the promenade, but as soon as he caught his breath, he said “Yeah I saw Lightning.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yesterday, we ran into each other.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] so that’s why, Serah said to herself.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Why, did she say something about me?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Nothing. But she was in a really bad mood, so I thought it was odd.” Although she was in a bad mood, she acted the same as always. Lightning never pouts like a child when she is upset. She has always been too proud to show how she is feeling. But Serah could somehow tell her sister’s moods. Like some invisible field around her slightly changes. If she were to compare it to anything she would say it’s like static electricity. You can’t see it but if you were to touch it you could feel the shock.

seymour
03-04-2010, 19:20
کسی می تونه اون قسمتایی که قرمزنو ترجمه کنه؟ممنون/.
Because of the massive amount of data and the speed of which the data are generated
many data mining applications in sensor networks require in-network processing
such as aggregation to reduce sample size and the communication overhead
این اصطلاح هم یکی زحمتشو بکشه
distributed resource-aware online data mining framework
(تکنیک هایی همچون) انبوه سازی داده ها/انباشته سازی داده ها به قصد کاهش اندازه/سایز نمونه ها و کاهش هزینه های بالاسری ...

* این هزینه های بالاسری حتماً میدونی که یه اصطلاحه ... یعنی مخارج و منابع مورد نیاز برای انجام یه کار خاص...

//

چارچوبی برای داده کاوی آنلاین و توزیعی، با تاکید بر مدیریت فعالانه ی منابع موجود...

data mining رو ترجمه کرده ان : داده کاوی -- اگه معادل دیگه ای رو می پسندی خودت جایگزین کن.

seymour
03-04-2010, 19:27
سلام
کسی میتونه این پاراگراف رو برام ترجمه کنه؟
"Anything I could say about my person or my actions would only cheapen what they have to say for themselves." When approached for comment during his criminal case, Lamo frustrated reporters with non sequiturs such as "Faith manages."[13] and "It was a beautiful day."[14]
At his sentencing, Lamo expressed remorse for harm he had caused through his intrusions, with the court record quoting him as adding "I want to answer for what I have done and do better with my life."[15]
ممنون.
بخش اول این رو که من یادمه ترجمه کردم ... چون تاپیکی که زدی بودی ادغام شد، شاید ندیده باشی اش .. اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو ببین.

ادامه اش:

هنگام اعلام حکم، لامو بخاطر زیان هایی که در نتیجه ورود غیرمجاز (به شبکه های مختلف) ایجاد کرده بود ابراز پشیمانی کرد، در مستندات دادگاه ثبت شده که وی گفته "میخواهم پاسخگوی اعمالی که از من سر زده باشم و در ادامه زندگی ام بهتر از گذشته عمل کنم."

seymour
03-04-2010, 19:38
از دوستان خواهشمند است این متن را به فارسی ترجمه کنند.... ممنون :

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

اینم واسه دوست خوبم رضا...

فرمالدئید - اوره
فرمالدئید - اوره همچنین معروف به اوره - متانال، که به دلیل گذرگاه پیوندی و ساختار کلی اش چنین نامگذاری شده است، یک پلاستیک یا رزين قابل سفت شدن در برابرحرارت و غیر شفاف است که از اوره و فرمالدئيد گرم شده در حضور باز خفیفی مانند امونياک یا پیریدین (قلياي‌ مايع‌ بيرنگ‌ وازت‌ دار ) ساخته شده می شود.
این رزين ها در چسبنده ها (چسب ها)، براق کننده ها، MDF، و اشیاء فرم داده شده، استفاده میشود.
خواص رزین اوره - فرمالدئيد شامل موارد زیر میباشد.
استحکام کششى بالا، مدول خمشی و دمای دگرگونی گرمایی ، جذب آب کم ، قالب ، سختی سطحی بالا ، ازدیاد طول در شکست ، مقاومت حجم. همچنین برای چسباندن اشیاء چوبی استفاده میشود.
فرمالدئید - اوره عموما در تولید پوشش (روکش) وسایل الکتریکی برای مثال چراغ های روی میز، استفاده میشد.
استفاده از اوره فرمالدئید - عایق فوم (UFFI) از دهه ی 1950 شروع شد. در دهه ی 1980، نگرانی ها درباره ی تولید بخار فرمالدئید سمی ساطع در روند درمان، همچنین بخار فرمالدئید سمی از فروپاشی فوم قدیمی، شروع شد.
در نتیجه از ادامه مصرف آن جلوگیری به عمل آمد. گزینه های جایگزین جدید، شامل رزین فرمالدئيد ملامین و پلی یورتان، هستند.
اوره - فرمالدئيد همچنین در کشاورزی به عنوان یک منبع انتشار کنترل شده از کود نیتروژن، استفاده میشود. نرخ فرمالدئید - اوره از تجزیه به CO2 و NH3 ، به وسیله ی عمل میکروب ها که به طور طبیعی در اکثر خاکها یافت میشوند، تعیین میشود.
فعالیت این میکروبها، و از اینرو انتشار نیتروژن، به دما بستگی دارد.
درجه حرارت مطلوب برای فعالیت میکروبها در حدود 70 درجه -90 درجه فارنهايت‌ است.
من با اجازه دوتا اصلاح کوچک انجام بدم: (دو جایی که قرمز و bold کرده ام)
curing در بحث شیمی پلیمر مربوط میشه فرایند سفن و سخت کردن پلیمرها ... معادلی که واسه اش پیشنهاد شده عمل آوری یا عمل آوردن هستش.

//

جمله ای که قرمز کرده ام نیاز به یه جابجایی کوچک داره:

نرخ تجزیه فرمالدئید-اوره به CO2 و NH3 براساس عملکرد میکروب هایی که...

Noctis Lucis
04-04-2010, 13:06
اقا ترجمه کنید دیگه سه صفحه هست هیچ کی ترجمه نکرده .


“Spoiled brat. You’re being greedy.” She hit herself lightly on the head with her fist. Eden is not really as close as Snow says, but still it’s true that if we want to see each other we can. So I’m going to stop feeling so sorry for myself. I don’t want to lose the time I have left here feeling this way.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] had just decided, when she saw someone running down the promenade. It was Snow. He had come sooner than she’d thought. He probably had tried his best to finish the conversation as quickly as possible.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Over here!” She jumped up and waved her hands.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Did you see my sister!?” She couldn’t help yelling. Snow was slightly out of breath from running full force down the promenade, but as soon as he caught his breath, he said “Yeah I saw Lightning.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yesterday, we ran into each other.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] so that’s why, Serah said to herself.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Why, did she say something about me?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Nothing. But she was in a really bad mood, so I thought it was odd.” Although she was in a bad mood, she acted the same as always. Lightning never pouts like a child when she is upset. She has always been too proud to show how she is feeling. But Serah could somehow tell her sister’s moods. Like some invisible field around her slightly changes. If she were to compare it to anything she would say it’s like static electricity. You can’t see it but if you were to touch it you could feel the shock.

mehdi30nema
04-04-2010, 13:49
دوستان اصطلاح (( قابل نداره )) به انگلیسی چی میشه ؟

Kurosh
04-04-2010, 13:59
دوستان اصطلاح (( قابل نداره )) به انگلیسی چی میشه ؟
به طور رسمی از اصطلاح you're welcome استفاده میشه...
don't mention it هم به نسبت رسمیه...


اما تو زبان محاوره ، اصطلاحات زیادی به کار میره ؛ مثلاً you got it یا of course یا حتی yeah ! البته گاهی سر تکون دادن هم منظور رو می رسونه : دی

Smartie7
04-04-2010, 14:34
اقا ترجمه کنید دیگه سه صفحه هست هیچ کی ترجمه نکرده .


“Spoiled brat. You’re being greedy.” She hit herself lightly on the head with her fist. Eden is not really as close as Snow says, but still it’s true that if we want to see each other we can. So I’m going to stop feeling so sorry for myself. I don’t want to lose the time I have left here feeling this way.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] had just decided, when she saw someone running down the promenade. It was Snow. He had come sooner than she’d thought. He probably had tried his best to finish the conversation as quickly as possible.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Over here!” She jumped up and waved her hands.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Did you see my sister!?” She couldn’t help yelling. Snow was slightly out of breath from running full force down the promenade, but as soon as he caught his breath, he said “Yeah I saw Lightning.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yesterday, we ran into each other.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] so that’s why, Serah said to herself.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Why, did she say something about me?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Nothing. But she was in a really bad mood, so I thought it was odd.” Although she was in a bad mood, she acted the same as always. Lightning never pouts like a child when she is upset. She has always been too proud to show how she is feeling. But Serah could somehow tell her sister’s moods. Like some invisible field around her slightly changes. If she were to compare it to anything she would say it’s like static electricity. You can’t see it but if you were to touch it you could feel the shock.

"بچه ی لوس، داری لوس بازی در میاری." او با مشتش آرام به سرش ضربه ای زد.
ایدن واقعا به اون نزدیکی که اسنو میگه نیست، اما باز هم این درسته که اگه بخواهیم همدیگه رو ببینیم میتونیم. پس من از متاسف بودن برای خودم دست بر میدارم.
من نمی خوام فرصت رو از دست بدم، من با این حس اینجا رها شده ام.
او این تصمیم را درست زمانی گرفته بود که دید کسی به طرف گردشگاه میدود.
او اسنو بود. او زودتر از آن چیزی که فکر میکرد آمده بود. احتمالا او تمام تلاشش را کرده بود که هرچه سریع تر مکالمه را تمام کند.
"بیا اینجا!" او (سارا) بالا پرید و دستانش را تکان داد.
"تو خواهرم رو دیدی؟" نمیتوانست جلوی فریاد کشیدنش را بکشد.
اسنو به خاطر دویدن با تمام نیرو در گردشگاه، کمی از نفس افتاده بود، اما به محض اینکه حالش جا آمد، گفت: :آره، من آذرخش رو دیدم."
"دیروز ما همدیگه رو اتفاقی ملاقات کردیم."
سارا با خودش گفت :آهان، پس دلیلش اینه.
"خوب اون چیزی درباره ی من نگفت."
"هیچی. اما اون واقعا توی شرایط روحی بدی بود، برای همین من فکرکردم که عجیب و غریبه."
هرچند که او در شرایط روحی بدی بود، مثل همیشه رفتار کرد. آذرخش هرگز مانند بچه ها اخم نمی کرد، حتی زمانی که ناراحت باشه.
او همیشه متکبرتر این بود که احساساتش را نشان دهد.
اما سارا می توانست حالت های خواهرش را حدس بزند.
انگار که یک میدان نامرئی در اطرافش تغییر میکند.
اگر بخواهی آن را با چیزی مقایسه کنی، میتوان گفت مانند الکتریسیته ساکن است.
نمی توان آن را دید ولی اگر بخواهی به آن دست بزنی، میتوانی شوک آن را حس کنی.

Smartie7
04-04-2010, 14:59
لطفا کلمه هایی که قرمز کردم رو ترجمه کنید...




Max Beland, Splinter Cell: Conviction’s creative director, has explained to Industry Gamers why the team decided to reboot the franchise, and why the new stealth gameplay mechanic will be something the player “wants” to use

Stating that most of Sam Fisher’s outings were a bit hard for players, Beland believes that this time around, the team got it right

جمله آخری رو میشه اینطوری ترجمه کرد: این بار، گروه کارش رو درست انجام داد.

این Splinter Cell: Conviction اسم بازی هست ترجمه ی "سلول متلاشی: محکومیت" درسته؟

مرسی :11:

reza,n
04-04-2010, 15:08
دوستان عزیزم لطفا" اگه براتون مقدوره این جملات رو ترجمه کنید:
1- شما دو نفر میخواین منو دیوونه کنید؟؟ این حرکات شما منو/آدمو دیوونه میکنه! / این کارا دیوونه کننده ست!
2- مایکل خیلی شراب خورده بود بطوریکه حسابی مست شده بود و بصورت غیرارادی حرکاتی میکرد که دست خودش نبود.راستش رو بخوایی خودش رو خیس کرد/شاشید به خودش.
3- اونو/صدای استریو رو تا آخر زیادش نکن.گوشم رو کر کردی!
4- میتونه هر نفر دو تا از این شیرینیها ورداره؟؟ یا نه به تعداد هستش؟
5- سلام منو به خانواده محترمتون برسونید و بگید که برای عرض ادب حتما" خدمت میرسم.
6- اون توی این زایمان سه تا بچه بدنیا آورد. واقعا" آدم از شنیدنش متعجب مشه چقدر زایمان سه قلو زیاد شده!!
7- من نمیخوام توی این قضیه مشکوک نقش داشته باشم اینو قبلا" هم گفتم .شرم آوره!
8- خیلی وقت بود که میخواستم اینها رو بهت بگم تو خودت بهتر میدونی که اگه پدر بفهمه خیلی بد میشه برای همین هم خودمون باید این قضیه/مشکل رو حلش کنیم نیاز هم نیست به کس دیگهای بگیم و یا از کسی کمک بگیریم.درست میگم؟حواست به منه؟؟؟
9- دوست داری با هم بریم بیرون یه نهاری بخوریم و یه حالی بکنیم؟ میخوام امروز حسابی بهت حال بدم طوریکه هیچوقت یادت نره!
باز هم ممنونم
رضا

---------- Post added at 11:27 AM ---------- Previous post was at 11:24 AM ----------


اسمارتی جان انصافا" دوستمون درست میگن واقعا" شما نسبت به همه لطف دارین من که خودم خیلی استفاده کردم و میکنم امیدوارم که بتونم یه جوری کمکهای شما و سایر دوستان رو جبران کنم از تمامی زحماتت هم برای خودم و سایرین تشکر میکنم.
عرض ارادت:11:
رضا
دوستان عزیزم لطفا" یه نیم نگاهی هم به ما بندازید.
با سپاس
رضا

A r c h i
04-04-2010, 16:21
سلام

امیدوارم برای آخرین بار باشه که یک سری مطالب را می گم.

برای چند صدمین بار می گم که دوستانی که لطف می کنند، وقت می ذارن و ترجمه ها را انجام میدن، فقط و فقط به خاطر علاقه شخصی این کار انجام می دن. ترجمه کردن بسیار زمان بره. به همین دلیل هم در اولین پست نوشتم که معمولا پست های طولانی ترجمه نمیشن. ولی اگه بازم دوستان لطف می کنند ترجمه های طولانی را انجام می دن، این کارشون بسیار قابل احترام هستند و من خیلی خیلی ازشون تشکر می کنم.

من نمی دونم چرا یک عده اینجا هستند که طلب دارند؟؟؟؟ اگه ترجمه ای انجام نمیشه، اگه ترجمه ای دیر انجام میشه، یا بعضی وقتا دیر میشه، تقصیر کسی نیست. هیچ کس توی این انجمن برای کاری که انجام می ده پولی نمی گیره ، وقت گذاشتن فقط به دلیل علاقه است. به همین دلیل خیلی طبیعیه که کارای روز مره هر کس در اولویت اوله و بعد این انجمنه.

بنابر این هر گونه اهانتی به دوستانی که لطف می کنند و ترجمه ها را انجام میدن، به هیچ عنوان از طرف من قابل قبول نیست.

به نظر من برای اینکه کار خودتون هم سریع تر انجام بشه، بهتره یک مقدار زحمت بکشید، تا اونجایی که می تونید ترجمه را خودتون انجام بدید و فقط اشکالات را اینجا بپرسید. این به تقویت زبان هم بسیار کمک می کنه.


با آرزوی موفقیت و سالی خوب برای همه دوستان
:11:

Noctis Lucis
04-04-2010, 17:07
لطفا داره تموم میشه یک بار دیگه مونده .

Snow seems to be trying to get himself hurt, Serah thought with a bitter laugh. Lightning and Snow are exact opposites. Snow is faithful to his feelings, what he is thinking shows up in his face and actions, and in his words. His feelings and speech are tied tightly together. He would never lie or cheat. That’s why Serah felt she could trust him, but her sister felt differently. They don’t have anything in common, they’re like oil and water.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Dammit...” Snow scratched his head. “What should we do?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] first Serah didn’t get his meaning, but then she understood.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“It’s okay, you can still come.” Next week was Lightning’s birthday. Serah got her to take some time off, just so the three of them to celebrate together.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Let’s tell her we’re dating.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yeah, it’s horrible having to hide it.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] had planned on introducing Snow to her at the birthday party. She didn’t want to have Lightning take time off just to introduce him, since that would just irritate her and with her being so busy... But Serah didn’t want to wait too long before going through with it.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“If we just talk to her she’ll understand. She really is nice.” Lightning is someone who is not only tough on herself, but tough on others. And once she’s decided something, she’ll almost never go back on it, so others think her stubborn. But that is how she has been able to protect and care for me, Serah thought. Even though she was still the age where you want to be taken care of, she threw her childhood away to become strong for Serah. At their father’s funeral, and their mother’s funeral, she was their holding Serah’s hand. It was like she was saying, no matter what happens, I’ll be there for you. Serah had never forgotten the warmth of her sister’s hand....

modirmasool
04-04-2010, 21:06
سلام
کسی میتونه این پاراگراف رو برام ترجمه کنه؟
"Anything I could say about my person or my actions would only cheapen what they have to say for themselves." When approached for comment during his criminal case, Lamo frustrated reporters with non sequiturs such as "Faith manages."[13] and "It was a beautiful day."[14]
At his sentencing, Lamo expressed remorse for harm he had caused through his intrusions, with the court record quoting him as adding "I want to answer for what I have done and do better with my life."[15]
ممنون.

سلام کسی نیست این متن رو ترجمه کنه؟
ممنون

seymour
04-04-2010, 21:22
سلام کسی نیست این متن رو ترجمه کنه؟
ممنون
دوست خوبم، شما اصلاً پست های قبلی رو چک می کنی یا نه؟ .. اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])رو ببین.

behnam_tr
04-04-2010, 22:51
Breaking Point
Breaking Point" is a dramatic tale of corruption and self-realization, in which one man has to overcome a deep seeded conspiracy and his own lingering past in order to gain the redemption he desires

Van Diemen's Land
The true story of Alexander Pearce, Australia's most notorious convict. In 1822, Pearce and seven fellow convicts escaped from Macquarie Harbour, a place of ultra banishment and punishment, only to find a world less forgiving.. the Australian wilderness

Harry Brown
An elderly ex-serviceman and widower looks to avenge his best friend's murder by doling out his own form of justice


Hua Mulan
The epic story of the Chinese girl-warrior, Mulan, who fights to defend her father

Hush
Tired and irritable, Zakes Abbott drives home along the motorway, his girlfriend, Beth, asleep beside him. Failing to spot his exit he speeds across the causeway, cutting up a white van and barely avoiding an accident. Apoplectic with rage, the truck driver gives chase, and as he violently overtakes the tailgate flips up revealing a woman bound and bloodied in the back

The Babysitters
At 17, high-school junior Shirley Lyner is thinking about college and running a babysitting service that provides teen call girls to the dads of young children. In a long flashback, we see what brought her from being a babysitter to organizing and running the service

Noctis Lucis
05-04-2010, 15:09
لطفا اگه امکان داره ترجمه من که صفحه قبل هست رو ترجمه کنید .

c30tehran
05-04-2010, 15:53
اجازه بدهيد به دستشويي برم

لطفا جملات عاميانه و با ادبانه و...

masud-000000
05-04-2010, 17:15
سلام این ایمیل دیروز به دست من رسید لطفا یکی ترجمه کنه :31:


Dear: Masoud ,

You have been awarded with the sum of $50,000 USD by our office, as one of our customers who use Western Union in their daily business transaction. This award was been selected through the internet, where your e-mail address was indicated and notified.

Your details have been received and verified, your fund will be transferred to you. as a way to thank you for using western union.

If you are ready to pick up this $10,000.00 sent twice your name and address . We have concluded to effect your payment through western union $10,000.00 daily until the $50,000.00 USD is completely transferred.

You are going to be paying €100 Euro daily to get the first M.T.C.N Numbers of $10,000Usd for the transfer of your funds remitted to you daily until we complete transfer of your funds worth $50,000.00USD.

Here is the information of the first daily payment of €100 via Western Union Money Transfer. You have to send the sum of 150 usd here to transfer the first sum of 10,000 USD.

PAYMENT INSTRUCTION'S
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: :::::
Recievers Name: Roland Owen

Recievers Address: 5 Western Avenue, Nigeria

TextQuestion:Realationship Answer:Friend

AMOUNT SENT:(€)100 EQUIVALENT:$150 USD


Upon receipt of the payment we shall call or email you the first M.T.C.N numbers of the first $10,000 Usd remitted. Remember that, as soon as the payment is made send down to us your payment receipt or the M.T.C.N numbers to our email for verification. Note: You have to keep this confidential to avoid double claim of M..T.C.N numbers.

Regards,
Mr. Gary Epps (Transfer Manager)
WESTERN UNION MONEY TRANSFER

Smartie7
05-04-2010, 18:15
لطفا داره تموم میشه یک بار دیگه مونده .

Snow seems to be trying to get himself hurt, Serah thought with a bitter laugh. Lightning and Snow are exact opposites. Snow is faithful to his feelings, what he is thinking shows up in his face and actions, and in his words. His feelings and speech are tied tightly together. He would never lie or cheat. That’s why Serah felt she could trust him, but her sister felt differently. They don’t have anything in common, they’re like oil and water.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Dammit...” Snow scratched his head. “What should we do?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] first Serah didn’t get his meaning, but then she understood.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“It’s okay, you can still come.” Next week was Lightning’s birthday. Serah got her to take some time off, just so the three of them to celebrate together.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Let’s tell her we’re dating.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yeah, it’s horrible having to hide it.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] had planned on introducing Snow to her at the birthday party. She didn’t want to have Lightning take time off just to introduce him, since that would just irritate her and with her being so busy... But Serah didn’t want to wait too long before going through with it.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“If we just talk to her she’ll understand. She really is nice.” Lightning is someone who is not only tough on herself, but tough on others. And once she’s decided something, she’ll almost never go back on it, so others think her stubborn. But that is how she has been able to protect and care for me, Serah thought. Even though she was still the age where you want to be taken care of, she threw her childhood away to become strong for Serah. At their father’s funeral, and their mother’s funeral, she was their holding Serah’s hand. It was like she was saying, no matter what happens, I’ll be there for you. Serah had never forgotten the warmth of her sister’s hand....
سارا با خنده ای تلخ با خود فکر کرد، به نظر میرسد که اسنو تلاش میکند خودش را ناراحت نشان دهد. آذرخش و اسنو دقیقا ضد هم هستند.
اسنو نسبت به احساساتش، وفادار است، افکارش در اعمال، حرفها و چهره اش نمایان است. احساس و حرفهایش، پیوند محکمی با هم دارند.
او هرگز دروغ نمیگفت و تقلب (خیانت) نمیکرد. به همین خاطر بود که سارا احساس میکرد میتواند به او اعتماد کند، اما خواهرش احساسی متفاوت با او داشت.
آنها هیچ نقطه ی مشترکی با هم ندارند، مانند آب و روغن می مانند.
اسنو سرش را خاراند و گفت: "لعنتی...،چه کار باید بکنیم."
ابتدا سارا متوجه ی منظور او نشد، اما سپس فهمید.
"اشکالی نداره. هنوز میتونی بیای اینجا."
هفته ی آینده تولد آذرخش بود. سارا او را وادار کرد که مرخصی بگیرد، تا هرسه با هم جشن بگیرند.
"بیا بهش بگیم که ما با هم دوستیم."
"آره. این وحشتناکه که باید رابطمون رو مخفیش کنیم."
سارا، برای معرفی او در جشن تولد برنامه ریزی کرده بود.
او نمیخواست که تنها برای معرفی کردن اسنو، آذرخش را وادار کند که مرخصی بگیرد، زیرا این کار او را می رنجاند (آزرده خاطر میکرد) و دیگر اینکه او سرش خیلی شلوغ بود...
اما سارا نمیخواست معرفی اسنو را بیش از این به عقب بیندازد.
"اگر ما باهاش حرف بزنیم، اون درک میکنه. او واقعا دختر خوبیه."
آذرخش کسی است که نه تنها به خود سخت میگیرد بلکه به دیگران نیز سخت میگیرد.
و زمانی که تصمیمی بگیرد، تقریبا هرگز آن را عوض نمیکند، بنابراین دیگران او را یکدنده و لجباز به حساب می آورند.
سارا با خود فکر کرد: اما او اینگونه قادر بوده که از من حفاظت کنه و مراقب من باشه.
هرچند او هنوز در سنی بود که نیاز به مراقبت داشت، ولی کودکی خودش را دور انداخت تا مراقب من باشد.
در مراسم تدفین پدر و مادرشان، او در کنار سارا بود. انگار که داشت میگفت، مهم نیست چه اتفاقی بیفته، من با تو هستم (در کنار تو هستم)
سارا هرگز گرمای دستان خواهرش را فراموش نکرده بود.
//

چقدر این سارا و خواهرش فکر کردن.....سری قبلی خواهرش بود این سری خودش....مغزشون ترکید بیچاره ها :31::27:

---------- Post added at 07:15 PM ---------- Previous post was at 07:11 PM ----------


سلام این ایمیل دیروز به دست من رسید لطفا یکی ترجمه کنه :31:

Dear: Masoud ,

You have been awarded with the sum of $50,000 USD by our office, as one of our customers who use Western Union in their daily business transaction. This award was been selected through the internet, where your e-mail address was indicated and notified.

Your details have been received and verified, your fund will be transferred to you. as a way to thank you for using western union.

If you are ready to pick up this $10,000.00 sent twice your name and address . We have concluded to effect your payment through western union $10,000.00 daily until the $50,000.00 USD is completely transferred.

You are going to be paying €100 Euro daily to get the first M.T.C.N Numbers of $10,000Usd for the transfer of your funds remitted to you daily until we complete transfer of your funds worth $50,000.00USD.

Here is the information of the first daily payment of €100 via Western Union Money Transfer. You have to send the sum of 150 usd here to transfer the first sum of 10,000 USD.

PAYMENT INSTRUCTION'S
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: :::::
Recievers Name: Roland Owen

Recievers Address: 5 Western Avenue, Nigeria

TextQuestion:Realationship Answer:Friend

AMOUNT SENT:(€)100 EQUIVALENT:$150 USD


Upon receipt of the payment we shall call or email you the first M.T.C.N numbers of the first $10,000 Usd remitted. Remember that, as soon as the payment is made send down to us your payment receipt or the M.T.C.N numbers to our email for verification. Note: You have to keep this confidential to avoid double claim of M..T.C.N numbers.

Regards,
Mr. Gary Epps (Transfer Manager)
WESTERN UNION MONEY TRANSFER


scam هستش...همون ایمیل های سرکاری که میگه جایی برنده شدید با ما همکاری کنید تا جایزتون رو دریافت کنید...