PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : تر جمه -- Translation 2



صفحه ها : 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 [18] 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35

seymour
23-12-2009, 18:57
It's right down the hall
do you see where that sign is ?
I'm afraid so
where else can i get free room and board
a lot of us can't stop gossiping, and others always to events late
الان این رو باید ترجمه کنیم؟ ... (یه سلامی یه علیکی؟!![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

کل متن پشت سر همه یا جملات از هم جدا هستند! .. بهرحال به نظر میاد یه چیزایی بین شون جا افتاده :

پایین راهروئه ... همون انتهای راهروئه ..
می بینی اون تابلو/علامت کجاس؟
بله - (متاسفانه) بله - اینطور فکر می کنم ...
مگه جای دیگه ای هم میشه اتاق و غذای مجانی گیر آورد?
خیلی از ماها نمی تونیم جلوی شایعه پردازی (صحبت در مورد مساله بی اهمیت مثل شایعه) خودمون رو بگیریم و بقیه همیشه .. دیر .. به اتفاقات.(؟؟-- جمله ناقصه)


hello again .
i just have this problem , in this paragraph

At time of writing, Scopus is working to add more books to its index, which ought to help in less scientific fields ad QS and Times Higher Education continue to seek alternative measures to evaluate outputs from lower citing disciplines.

in second line

in less scientific fields ad QS
ad what the hell suppose to mean here ?!
isn't a mistake ,so then it shall be and ?!
:19::19:

حالا چرا داد میزنی؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] .. خب تایپیست بنده خدا هم آدم بوده، حواسش پرت شده (یا شاید حواسش رو پرت کردن![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) یه چیزی رو اشتباه تایپ کرده! ..

ظاهراً as هستش .. هم به معنی میخوره و هم به جمله بندی... (هم از نظر تایپی جور در میاد چون دو حرف روی کی برد مجاور هستند)

nafare_aval
24-12-2009, 13:51
سلام...قسمت bold شده...ممنون

in moderate amounts,alcohol appears to stimulate because it inhibits those brain centers which restrict "less civilized" outbursts,as well as those which make us aware of exhaustion

ali_gamer
24-12-2009, 19:20
سلام
لطفا اینو ترجمه کنید :
Trance ID is a sophisticated sample collection boasting a massive library including 40 construction kits which contain cutting-edge Club and Trance sounds.
It is a state-of-the-art collection of samples offering a huge variety of sequences, lead sounds, basslines, pads, atmospheres and fx as well as hundreds of drum and percussion samples and loops.
Responsible for the production of Ueberschall Trance ID are Mike Koglin, Marc Steinmeier, Steve Baltes, and Ole Cramer. This team has produced and remixed for well known artists such as Boy George, Alex M.O.R.P.H., Christina Aguilera, Darren Tate and Eminem to name a few, earning them overwhelming support from the world’s top DJs such as Paul Van Dyk, Tiesto and Armin Van Buuren.
ممنون

seymour
24-12-2009, 19:30
سلام...قسمت bold شده...ممنون

in moderate amounts,alcohol appears to stimulate because it inhibits those brain centers which restrict "less civilized" outbursts,as well as those which make us aware of exhaustion

.. الکل وقتی به اعتدال (مقدار محدود) مصرف شود، همانند یک ماده "محرک" بنظر می رسد، زیرا باعث سرکوبی (و کاهش عملکرد) بخش هایی از مغز که مسوول کنترل و جلوگیری از رفتارهای طغیانی (هیجانی-ناگهانی) هستند و نیز بخش هایی که ما را متوجه خستگی می کنند می گردد.

nafare_aval
24-12-2009, 21:35
ممنون جناب سیمور عزیز

یکی دیگه هم هست...شرمنده دیگه...

these are mental agonies.but they are no less real than the physical, and i am convinced that learning to live with transcend

physical pain can give one strength to conquer the mental variety

siiina2
24-12-2009, 21:58
یکی دیگه هم هست...شرمنده دیگه...

these are mental agonies.but they are no less real than the physical, and i am convinced that learning to live with transcend

physical pain can give one strength to conquer the mental variety

اینها سکرات و زجرهای روحی (ذهنی) اند اما به اندازه ی دردهای جسمی واقعی هستند و من معتقدم که یاد گرفتن تحمل دردهای جسمی بیشتر، میتونه به آدم قدرت غلبه بر درد ذهنی را بدهد..

daren
25-12-2009, 04:51
سلام ،تخصصی ولی آسونه:
The role of meteoric waters is controversial as is that of deeply-sourced fluids
ممنون!

shadowfox
25-12-2009, 14:07
سلام میشه این متن پایین رو برای من به انگلیسی ترجمه کنید؟

با سپاس فراوان

««بررسی و نرم یابی آزمون تحلیل شخصیت نوجوانان آیزنگ در گروه سنی 12 الی 15 ساله دانش آموزان دختر تهران »»

siiina2
25-12-2009, 16:02
سلام ،تخصصی ولی آسونه:
The role of meteoric waters is controversial as is that of deeply-sourced fluids
ممنون!

نقش آبهای زیرزمینی ( meteoric waters ) همچون نقش سیالات 'deeply-sourced' ( این دیگه تخصصی هست) بحث برانگیز است

Noctis Lucis
25-12-2009, 16:36
سلام دوستان میشه این متن رو برای من ترجمه کنید ....


Bahamut is the King of the Dragons in the original. He lives in a group of islands, and grants the class change to the after they bring back a token of their courage from the.
In the version, there is a Dark Bahamut in Whisperwind Cove. Like the version that changes your class, Dark Bahamut sets you on a trial. However, Dark Bahamut's trial happens to be to slay a certain number of specific colors of dragon from his underlings and the reward for this is, above all else, that he will open the door and let you out of the room with all of the dragons. It should be noted that you can defeat this quest by killing all of the dragons in the room without concern for their color.



Chaos (カオス Kaosu) is the final boss. He is an incarnation of occurring 2,000 years prior to the majority of the plot of Final Fantasy. The travel to the past and discover Garland there. He transforms into Chaos and attacks, but is ultimately defeated.

elano110
26-12-2009, 14:05
None Of These Are The Right One

For Insist
It does worth trying
Usual
It worths trying

piishii
26-12-2009, 14:41
hello.
about this : Full Time Equivalent (FTE) faculty
can we translate :
اساتید برابر تمام وقت ( FTE ) ( شاید منظورش اینه که توانایی آنها یکسان باشه )
??
===
and please translate this :


they continue to seek alternative measures to evaluate outputs from lower citing disciplines.and this


this is a WORLD university ranking and set forth to track performance of institutions worldwide against indicators that are, like it or not, prerequisite to being heralded as a world class university

and this

. In combining the indices for the Times Higher - QS World University Rankings the following guiding principles have been followed..

Bibi Gol
26-12-2009, 17:31
they continue to seek alternative measures to evaluate outputs from lower citing disciplines

معنيش:

آنها هنوز در پي اقدامات جایگزین برای ارزیابی خروجی با استناد به رشته هاي پايين تر هستند.


this is a WORLD university ranking and set forth to track performance of institutions worldwide against indicators that are, like it or not, prerequisite to being heralded as a world class university

این دانشگاه جهانی در رتبه چهارم است و مجموعه ای برای پیگیری عملکرد موسسات در سراسر جهان در مقابل شاخص .. خواه نا خواه ، شرط لازم براي اينكه به عنوان يك دانشگاه با درجه جهاني شناخته شود , است.


In combining the indices for the Times Higher - QS World University Rankings the following guiding principles have been followed

در ترکیب شاخص عالی تایمز هاير - تبادل جهانی رتبه بندی دانشگاه به دنبال اصول زیر هدایت شده اند.

اميدوارم درست باشن!

Noctis Lucis
26-12-2009, 18:49
واسه من رو چرا ترجمه نکردی ؟؟؟

Bibi Gol
26-12-2009, 19:58
واسه من رو چرا ترجمه نکردی ؟؟؟

من همينقدشو بيشتر نتونستم ترجمه كنم اگه كافي نيست ديگه شرمنده!

Bahamut در حقيقت پادشاه اژدها ها می باشد. او در یک مجمع الجزاير زندگی می کند ، و کمک هزینه تغییر کلاس بعد از دستيابي به رمز شجاعت خود اعطا ميكند ( اين قسمت برام نا مفهوم بود ).در این نسخه ، يك Bahamut تاريك در Whisperwind قرار دارد. مانند نسخه اي که كلاس شما رو تغيير داد ،Bahamut تاريك شما را در يك محاكمه قرار داده است.

Bibi Gol
26-12-2009, 20:02
None Of These Are The Right One

For Insist
It does worth trying
Usual
It worths trying

ترجمه :

هيچ يك از اينها مناسب نيست . . .

براي اصرار
كه معمولا تلاش با ارزشي رو انجام ميده.

seymour
26-12-2009, 20:31
None Of These Are The Right One

For Insist
It does worth trying
Usual
It worths trying

ترجمه :

هيچ يك از اينها مناسب نيست . . .

براي اصرار
كه معمولا تلاش با ارزشي رو انجام ميده.
جمله بندی مبهمه البته و از نظر گرامری و معنایی ارتباط دقیقی بین این چهار تکه نیست ...

اما بهرحال اصطلاح "worth trying" یعنی "ارزشش رو داره (که بخاطرش تلاش کنی)" ... "(به زحمتش) می ارزه" ....

سلام میشه این متن پایین رو برای من به انگلیسی ترجمه کنید؟

با سپاس فراوان

««بررسی و نرم یابی آزمون تحلیل شخصیت نوجوانان آیزنگ در گروه سنی 12 الی 15 ساله دانش آموزان دختر تهران »»
Eysenck Personality Test on 12-15 year-old girl students of Tehran: a study and norm-finding ....


* نمی دونم دقیقاً منظور از نرم یابی چیه ... اگه معادل بهتری می شناسی جایگزین کن.

seymour
26-12-2009, 20:47
hello.
about this : Full Time Equivalent (FTE) faculty
can we translate :
اساتید برابر تمام وقت ( FTE ) ( شاید منظورش اینه که توانایی آنها یکسان باشه )
??
===
and please translate this :

they continue to seek alternative measures to evaluate outputs from lower citing disciplines.
and this


this is a WORLD university ranking and set forth to track performance of institutions worldwide against indicators that are, like it or not, prerequisite to being heralded as a world class university

and this

In combining the indices for the Times Higher - QS World University Rankings the following guiding principles have been followed



معنيش:

آنها هنوز در پي اقدامات جایگزین برای ارزیابی خروجی با استناد به رشته هاي پايين تر هستند.



این دانشگاه جهانی در رتبه چهارم است و مجموعه ای برای پیگیری عملکرد موسسات در سراسر جهان در مقابل شاخص .. خواه نا خواه ، شرط لازم براي اينكه به عنوان يك دانشگاه با درجه جهاني شناخته شود , است.



در ترکیب شاخص عالی تایمز هاير - تبادل جهانی رتبه بندی دانشگاه به دنبال اصول زیر هدایت شده اند.

اميدوارم درست باشن!
اصلاح می کنم:



آنها همچنان بدنبال معیارهای دیگر/جایگزین برای ارزیابی عملکرد در رشته هایی که citing (نقل قول-ذکر منبع - همون اصطلاحی که برای این معادل گرفتی رو استفاده کن) کمتری در آنها صورت می گیرد هستند.
//

این یک رده بندی بین المللی دانشگاه های دنیاست و به منظور پیگیری عملکرد موسسات آموزشی در سراسر دنیا (برحسب مجموعه ای از معیارها) صورت گرفته است... این معیارها، خواه یا ناخواه، پیش شرط های هر موسسه آموزشی برای اینکه بعنوان یک موسسه درجه یک (در سطح جهان) شناخته شود می باشند.

//
به منظور (استفاده) ترکیب(ی) از شاخص ها، در رده بندی THQWU (اون اسم رو مخفف کردم-کل متن باید این اسم رو یه شکل ترجمه کنی-- حتماً خودت این کار رو کردی البته) ، قواعد و اصول زیر رعایت شده است:



* در مورد FTE : معادلی که استفاده کردی مناسبه .. تمام وقت.

daren
26-12-2009, 22:23
با عرض شرمندگی، اینم تخصصیه!
Hubbert and Rubey (1961) were perhaps the first to realise the importance of
high fluid pressures for the translation of large overthrust masses
overthrust هم یعنی رو رانده.

hassanminai
27-12-2009, 03:46
با عرض سلام و با یک متن مزاحم دوستان عزیزم میشم
و خواهش ترجمه ی اونو دارم


WHEN GOD'S HAND MOVES

When God moves his hand
the oceans can depart off land
when God moves his hand
he can make the strong weaken
When God moves his hand
he can hold the stars on their end
When God moves his hand
he can bring the winds with a command
When God moves his hand
he brings about his plan
when God moves his hand
he can hold up a weak man
When God moves his right hand
all that is with him shall stand
Show romanization
When God moves his left hand
all that are against him, will run if they can
Which hand of God do you want to hold
the best one is the right, so I am told
Don't take a chance on being left out
grab a hold of the right hand, without a doubt

miss_ava7
27-12-2009, 13:02
سلام.میشه لطف کنید اینارو واسم ترجمه کنید



خیلی ممنون



:11:


They transduced amplitude modulation via the concavity of that
oversized beverage conveyance
I mean, that is some clever viving



I have captured the signal and am
presently triangulating the vectors and compressing the data down
in order to express it as a function of my hand



Constable Wiggum likes to act tough
but he also likes to walk the beat
in control-top pantyhose



Tom Shales says the writing
"snaps, crackles and pops"


Attention, hemline
and midriff monitors



Homer's done a ton of crap
that never made the papers




You robbed me of my manhood
That's petty theft



We're gonna teach
all you rug rats a lesson




you little punks



you little shock jocks



air popped pop corn


to vote in record numbers

siiina2
27-12-2009, 14:01
None Of These Are The Right One

For Insist
It does worth trying
Usual
It worths trying

فکر می کنم سو تفاهمی پیش اومده ...
متن در مورد لغت worth هست که میگه:

هیچ کدام از اینها را نمی توان مورد درست دانست
برای اصرار و تاکید بر ارزش چیزی:
It does worth trying
در حالت معمول:
It worth trying

که یعنی: ارزش سعی کردن رو داره. اما درستش این هست:
it is worth trying.

:11:

siiina2
27-12-2009, 14:10
با عرض شرمندگی، اینم تخصصیه!
Hubbert and Rubey (1961) were perhaps the first to realise the importance of
high fluid pressures for the translation of large overthrust masses
overthrust هم یعنی رو رانده.

اون دو نفر (1961) شاید اولین کسانی بودند که اهمیت فشار زیاد سیال برای انتقال مقادیر بزرگ رورانده را دریافتند .

siiina2
27-12-2009, 14:49
با عرض سلام و با یک متن مزاحم دوستان عزیزم میشم
و خواهش ترجمه ی اونو دارم


WHEN GOD'S HAND MOVES
وقتی دست خدا حرکت میکند
When God moves his hand
هنگامی که خدا دستش را حرکت میدهد .. (تکرار میشه)
..
the oceans can depart off land
اقیانوسها می توانند زمین را ترک کنند
he can make the strong weaken
او می تواند قوی را ضعیف کند
he can hold the stars on their end
او می تواند ستارگان را در جای خود نگه دارد
he can bring the winds with a command
او می تواند به فرمان خود بادها را پدید آورد
he brings about his plan
او طرح خود را عملی میکند
he can hold up a weak man
او می تواند یک انسان ضعیف را سالم نگاه دارد
When God moves his right hand
هنگامی که خدا دست راست خود را حرکت میدهد
all that is with him shall stand
تمام کسانی که با او هستند می ایستند
Show romanization
رومی )کاتولیک ) (معتقد) بودن خود را نمایش میدهند !
When God moves his left hand
هنگامی که خدا دست چپ خود را حرکت میدهد
all that are against him, will run if they can
تمام آنچه مخالف اویند خواهند گریخت اگر بتوانند
Which hand of God do you want to hold
کدام دست خدا را می خواهی بگیری
the best one is the right, so I am told
به من گفته میشه که راست بهتره
Don't take a chance on being left out
مراقب باش که از رانده شدگان نباشی
grab a hold of the right hand, without a doubt
بدون هیچ تردیدی به دست راست چنگ بزن )بگیر(

reza3600
27-12-2009, 17:39
سلام
اینو داشته باشین!
A Hall effect thruster (HET) is a relatively low power device that is used to propel some spacecraft, once they get into orbit or farther out into space
قرمزها چه معنی میدند.
معنی لغت به لغتش چی میشه.
ایا out مربوط به get میشه یا farther

G.D.ragon.Ir
27-12-2009, 18:31
ممنون میشم ترجمه های زیر رو چک کنید :11:


Tonic water please


------------ لطفآ



Tesuya Saruhashi grew up in Tokyo, Japan

"تسویا ساراهاشی"در توکیو (ژاپن) بزرگ شد




He worked and studied for a year in Toronto, Canada

او برای یک سال, در تورنتو (کانادا) کار و تحصیل کرد




This story is based on two of Tesuya’s experiences there

این داستان بر اساس دو تجربه "تسویا " در آنجاست


How well do you speak English?


چطور انگلیسی خوب صحبت میکنی؟





Could you survive in an English speaking country?

می تونی در یک کشور انگلیسی زبان, دووم بیاری؟




Last year I went to study in Canada

سال قبل برای تحصیل به کانادا رفتم





Before going , I took several English conversation classes

قبل از رفتن، تعدادی کلاس مکالمه انگلیسی رفتم

siiina2
27-12-2009, 18:38
سلام
اینو داشته باشین!
A Hall effect thruster (HET) is a relatively low power device that is used to propel some spacecraft, once they get into orbit or farther out into space
قرمزها چه معنی میدند.
معنی لغت به لغتش چی میشه.
ایا out مربوط به get میشه یا farther

به مدار وارد می شوند .. ( get into orbit)
بیشتر وارد مدار میشن.. از مدار خارج شده و وارد فضا می شن ( or (get) further (into orbit) out into space)

میشه گفت out مربوط به get و further مربوط به get into هست.

S@nti@go_s&k
27-12-2009, 19:56
سلام دوستان

دیگه تایپیک نزدم همینجا سوالمو مطرح میکنم

شما که با زبان انگلیسی زیاد سرو کار دارید میدونین بهترین برنامه برای ترجمه جملات انگلیسی ( ترجمه دقیق و واضح نه مثل

ترانسلیت

گوگل)

چی هستش .

اگر اسمشو بگید ممنون میشیم (منظورم کلا نرم افزار رایگان نبود اگر توی بازار هم هستش اسمشو بگید ممنون.)

Kurosh
27-12-2009, 20:21
ممنون میشم ترجمه های زیر رو چک کنید :11:


Tonic water please


------------ لطفآ


How well do you speak English?


چطور انگلیسی خوب صحبت میکنی؟





Could you survive in an English speaking country?

می تونی در یک کشور انگلیسی زبان, دووم بیاری؟





Before going , I took several English conversation classes

قبل از رفتن، تعدادی کلاس مکالمه انگلیسی رفتم


Tonic water please

تونیک واتر لطفاً...(نوعی آب گازدار - سون آپ تقریباً - آب انرژی زا)

How well do you speak English?
انگلیسیت چطوره؟
(اگه بخوای به همون قالب خودت بگی:) انگلیسیت چقدر خوبه؟

Could you survive in an English speaking country?
می تونستی تو یه کشور انگلیسی زبان دوام بیاری؟ (البته به زمان متنت بر می گرده ، ممکن هم هست ترجمه ی خودت صحیح باشه)

Before going , I took several English conversation classes
قبل از رفتن، در چندین کلاس مکالمه انگلیسی شرکت کردم

seymour
27-12-2009, 21:06
سلام دوستان

دیگه تایپیک نزدم همینجا سوالمو مطرح میکنم

شما که با زبان انگلیسی زیاد سرو کار دارید میدونین بهترین برنامه برای ترجمه جملات انگلیسی ( ترجمه دقیق و واضح نه مثل

ترانسلیت

گوگل)

چی هستش .

اگر اسمشو بگید ممنون میشیم (منظورم کلا نرم افزار رایگان نبود اگر توی بازار هم هستش اسمشو بگید ممنون.)
در این مورد زیاد صحبت شده.. مثلاً این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])تاپیک رو ببین یا این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من رو (نکته دوم) .. یا این ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])پست من.

خلاصه اش اینه که ترجمه روان و دقیق کاریه که از توانایی های یه ماشین خارجه (حداقل الان).. و اون پیشرفتی که بشر در این زمینه داشته الان کافی نیست ... بنابراین ترجمه ماشینی شاید صرفاً واسه اینکه شما حدودی بفهمی یه متن ساده پرتغالی (مثلاً!) به انگلیسی چی میشه مناسبه ... اما اگه انتظار داری یه متن نیمه فنی رو طوری به فارسی ترجمه کنه که نیاز به ویرایش چندباره توسط انسان (و نه حتی یکباره!) نداشته باشه، عملی نخواهد بود.

seymour
27-12-2009, 21:12
سلام
اینو داشته باشین!
A Hall effect thruster (HET) is a relatively low power device that is used to propel some spacecraft, once they get into orbit or farther out into space
قرمزها چه معنی میدند.
معنی لغت به لغتش چی میشه.
ایا out مربوط به get میشه یا farther

به مدار وارد می شوند .. ( get into orbit)
بیشتر وارد مدار میشن.. از مدار خارج شده و وارد فضا می شن ( or (get) further (into orbit) out into space)

میشه گفت out مربوط به get و further مربوط به get into هست.
اصلاح کوچک:

اینجا میخواد در مورد فاصله گرفتن از زمین صحبت کنه ... به مدار برسن (=در مدار قرار بگیرن) یا حتی از اون هم بالاتر/دورتر برن (=بیشتر درون فضا پیش برن)

//

اگه بخوایم ساختارش رو بیشتر باز کنیم:

once they get into orbit or (get) farther out into space

هرکدوم از get ها در ترکیب با واژه های بعدی شون معنی میشن ..

smd7m
29-12-2009, 09:37
سلام
با تشکر از همکاری صمیمانه شما
متشکر می شم اگر زحمت بکشید و مطالب من رو هم ترجمه کنید.

Security and privacy on the Internet
There are a lot of benefits from an open system like the Internet, but we are also exposed to hackers who break into computer systems just for fun, as well as to steal information or propagate viruses. So how do you go about making online transactions secure?
Security on the Web
The question of security is crucial when sending confidential information such as credit to card numbers. For example, consider the process of buying a hook on the Web. You have to type your credit card number into an order form which passes from computer to computer on its way to the online bookstore. If one of the intermediary computers is infiltrated by hackers, your data can be copied. It is difficult to say how often this happens, but it’s technically possible.
To avoid risks, you should set all security alerts to high on your Web browser. Netscape Communicator and Internet Explorer display a lock when the Web page is secure and allow you to disable or delete ‘cookies’.
If you use online bank services, make sure your bank uses digital certificates. A popular security standard is SET (secure electronic transactions).
E-mail privacy
Similarly, as your e-mail message travels across the net, it is copied temporarily on many computers in between. This means it can be read by unscrupulous people who illegally enter computer systems.
The only way to protect a message is to put it in a sort of ‘envelope’, that is, to encode it with some form of encryption. A system designed to send e-mail privately is Pretty Good Privacy, a freeware program written by Phil Zimmerman.
Network security
Private networks connected to the Internet can be attacked by intruders who attempt to take valuable information such as Social Security numbers, bank accounts or research and business reports.
To protect crucial data, companies hire security consultants who analyse the risks and provide security solutions. The most common methods of protection are passwords for access control, encryption and decryption systems, and firewalls.
Virus protection
Viruses can enter a PC through files from disks, the Internet or bulletin board systems. If you want to protect your system, don’t open e-mail attachments from strangers and take care when downloading files from the Web. (Plain text e-mail alone can’t pass a virus.)
Remember also to update your anti-virus software as often as possible, since new viruses are being created all the time.

nafare_aval
29-12-2009, 11:11
چند خطشو من استارت میزنم...دوستان هم کمک میکنن

امینیت و فضای خصوصی در اینترنت

در یک سیستم گسترده و مجازی مانند اینترنت منفعت های بسیار زیادی وجود دارد اما به همین ترتیب مورد هجوم هکرها هستیم....کسانی که برای سرگرمی یا ربودن اطلاعات یا پخش ویروس های خود وارد کامپیوترها میشوند...به این ترتیب شما چطور معاملات مطمئن انلاین انجام میدهید؟؟؟

nafare_aval
29-12-2009, 12:34
ممنون میشم
the need for the salary commitee grew out of worker dissatisfaction with pay scale

ehsan_wwe
29-12-2009, 15:35
ممنون ميشم اينم برين تو كارش كارم گيره


opengl is essentially the same in C++ and VB. The place where everything is different is in the language itself. VB and C++ are very different language. If you plan to switch to C++, I don't suggest you to go with opengl at the begining. Learning C++ is a big task by itself without the opengl part.

hope that helps

Kurosh
29-12-2009, 15:46
ممنون ميشم اينم برين تو كارش كارم گيره

opengl is essentially the same in C++ and VB. The place where everything is different is in the language itself. VB and C++ are very different language. If you plan to switch to C++, I don't suggest you to go with opengl at the begining. Learning C++ is a big task by itself without the opengl part.

hope that helps

opengl اساساً در زبان های ++C و VB یکی است. تفاوت اصلی در خود زبان هاست. VB و ++C تفاوت های بسیاری دارند. اگر می خواهید به سراغ ++C بروید ، پیشنهاد می کنم اول کار ، با opengl شروع نکنید. یادگیری ++C به تنهایی و بدون بخش opengl کار بزرگی است!

nafare_aval
29-12-2009, 15:52
ممنون میشم
the need for the salary commitee grew out of worker dissatisfaction with pay scale

کسی نبود؟؟؟

siiina2
29-12-2009, 16:05
ممنون میشم
the need for the salary commitee grew out of worker dissatisfaction with pay scale

نیاز به کمیسیون حقوق (دستمزد) ، از نارضایتی کارکنان نسبت به شاخص پرداخت ناشی شد..

G.D.ragon.Ir
29-12-2009, 18:06
سلام. ممنون میشم موارد زیر رو هم چک کنید :11:


I also listened to a lot of English conversations in tapes

همچنین تعداد زیادی نوار مکالمات انگلیسی گوش کردم


and I practiced speaking English with some foreign friends in my country



و انگلیسی صحبت کردن رو با چندتا از دوستان خارجی کشورم تمرین کردم.





But could I communicate with people in Canada

اما می تونستم با مردم کانادا گفتگو کنم؟



During my first months in Canada, I didn’t have a lot of trouble understanding people
طی ماه های اولم در کانادا، دردسر زیادی برای فهمیدن مردم (فهمیدن حرفاشون) نداشتم


this was a happy surprise
سورپریز خوشحال کننده ای بود


. Unfortunately however, Canadians couldn’t always understand me
گرچه متاسفانه (بدبختانه)، کانادایی ها همیشه نمی تونستند حرفامو بفهمند



This was because of my pronunciation


این بخاطر تلفظم بود.

nafare_aval
29-12-2009, 18:42
سلام. ممنون میشم موارد زیر رو هم چک کنید :11:


I also listened to a lot of English conversations in tapes

همچنین تعداد زیادی نوار مکالمات انگلیسی گوش کردم


and I practiced speaking English with some foreign friends in my country



و انگلیسی صحبت کردن رو با چندتا از دوستان خارجی کشورم تمرین کردم.





But could I communicate with people in Canada

اما می تونستم با مردم کانادا گفتگو کنم؟



During my first months in Canada, I didn’t have a lot of trouble understanding people
طی ماه های اولم در کانادا، دردسر زیادی برای فهمیدن مردم (فهمیدن حرفاشون) نداشتم


this was a happy surprise
سورپریز خوشحال کننده ای بود


. Unfortunately however, Canadians couldn’t always understand me
گرچه متاسفانه (بدبختانه)، کانادایی ها همیشه نمی تونستند حرفامو بفهمند



This was because of my pronunciation


این بخاطر تلفظم بود.

چک کردم...ایراد خاصی نیست....ترجمه ها خوبه...دوستان هم بگن

siiina2
29-12-2009, 20:20
سلام
با تشکر از همکاری صمیمانه شما
متشکر می شم اگر زحمت بکشید و مطالب من رو هم ترجمه کنید.


Security on the Web
The question of security is crucial when sending confidential information such as credit to card numbers. For example, consider the process of buying a hook on the Web. You have to type your credit card number into an order form which passes from computer to computer on its way to the online bookstore. If one of the intermediary computers is infiltrated by hackers, your data can be copied. It is difficult to say how often this happens, but it’s technically possible.
To avoid risks, you should set all security alerts to high on your Web browser....
.

امنیت در وب
مساله امنیت بسیار حیاتی است هنگام ارسال اطلاعات محرمانه مانند شماره کارت اعتباری. به عنوان مثال ، فرایند خرید اینترنتی یک کتاب در وب در نظر بگیرید. شما باید شماره کارت اعتباری خود را در یک فرم سفارش تایپ کنید که از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر در راه خود به کتابفروشی آنلاین عبور میکند. اگر یکی از کامپیوترهای واسط توسط هکرها نفوذ شده باشد ، داده های شما می تواند کپی شود. دشوار است که بگوییم این اتفاق چقدر رایج است ، اما به لحاظ فنی ممکن است.
برای جلوگیری از خطرات ، شما باید تمام هشدارهای امنیتی را در مرورگر وب خود در وضعیت هشدار بالا (high) قرار دهید. ...

miss_ava7
29-12-2009, 22:20
سلام.میشه لطف کنید اینارو واسم ترجمه کنید




خیلی ممنون



:11:


They transduced amplitude modulation via the concavity of that
oversized beverage conveyance
I mean, that is some clever viving



I have captured the signal and am
presently triangulating the vectors and compressing the data down
in order to express it as a function of my hand



Constable Wiggum likes to act tough
but he also likes to walk the beat
in control-top pantyhose



Tom Shales says the writing
"snaps, crackles and pops"


Attention, hemline
and midriff monitors



Homer's done a ton of crap
that never made the papers





you little shock jocks



air popped pop corn




to vote in record numbers



پلیز مال منم ترجمه کنید.دو روزه میام ولی...

piishii
30-12-2009, 13:54
hello.
give an opinion about this translation and please correct the mistakes


Compiling the final score is relatively straightforward. We simply multiply each indicator score by its weighting factor, sum the size resulting figures together, round to one decimal place and then scale to the top performing institution, resulting in a final score out of 100.

گرد هم آوری ( تالیف ) ( محاسبه ) امتیاز نهایی نسبتا آسان است . ما به آسانی امتیاز هر شاخص را در فاکتور وزن اش ضرب میکنیم سپس مقدار نتیجه گرفته شده از اعداد را با همدیگر جمع میکنیم و مکان اعشاری را گرد میکنیم ( برای نداشتن اعشار ) و سپس با انستیتوی برتر مقایسه میکنیم که امتیاز نهایی از 100 نتیجه گیری میشود .

piishii
30-12-2009, 13:57
سلام. ممنون میشم موارد زیر رو هم چک کنید :11:


I also listened to a lot of English conversations in tapes

همچنین تعداد زیادی نوار مکالمات انگلیسی گوش کردم


and I practiced speaking English with some foreign friends in my country



و انگلیسی صحبت کردن رو با چندتا از دوستان خارجی کشورم تمرین کردم.





But could I communicate with people in Canada

اما می تونستم با مردم کانادا گفتگو کنم؟



During my first months in Canada, I didn’t have a lot of trouble understanding people
طی ماه های اولم در کانادا، دردسر زیادی برای فهمیدن مردم (فهمیدن حرفاشون) نداشتم


this was a happy surprise
سورپریز خوشحال کننده ای بود


. Unfortunately however, Canadians couldn’t always understand me
گرچه متاسفانه (بدبختانه)، کانادایی ها همیشه نمی تونستند حرفامو بفهمند



This was because of my pronunciation


این بخاطر تلفظم بود.





But could I communicate with people in Canada


سلام
اینجا رو به نظر من فعل " ارتباط برقرار کردن " استفاده شه بهتر هست تا گفتگو کردن .

piishii
30-12-2009, 18:56
But could I communicate with people in Canada



سلام
من یک توضیح کوچولوی دیگه در مورد این بگم چون دیدم پست قبلیم دیده شده ویرایش نکردم با توجه به اختلاف زمانی
این اگه سوالی باشه که در جا بشه ( یا موقعیت دیگه چون من نمیدونم توی چه موقعیتی گفته شده میگم ) میشه اینجوری هم ترجمه کرد

اما میتونم با مردم کانادا ارتباط برقرار کنم ؟
یا با اینحال میتونم با مردم....

فعلا Could همیشه معنی گذشته رو نمیده در یک چرخش و گفتگوی خودمونی یا غیررسمی تر میتونی جای Can بهم بگیره :20:

siiina2
30-12-2009, 20:34
پلیز مال منم ترجمه کنید.دو روزه میام ولی...

دوست عزیز لطف کن موارد جدا از هم رو مشخص کن. جمله ها رو کامل بذار تا کسی که میخاد ترجمه کنه یک تصویری از موضوع داشته باشه ..

miss_ava7
30-12-2009, 23:02
خوب من که جمله ها رو با فاصله یکی دو خطی از هم دیگه جدا کردم.جمله ها هم کامل هستن.


اینها دیالوگای یکی از قسمتای خانواده سیمپسون هستن که بچه ها میان با استفاده از نیروی چرخ دنده های پشت بیلبورد متحرک شهر و دزدیدن بلندگو و وسایل دیگه یه فرستنده رادیویی راه میندازن و هرشب تو رادیو اسرار اهالی اسپرینگزفیلد رو میگن

جمله های قبل و بعد از اینا اگه کمک به ترجمه میکرد مطمئن باشید میزاشتم....

مشکل من پیدا کردن معادل فارسی خوب و بعضی جاها فهمیدن درست منظور جمله اس .

مثلا
They transduced amplitude modulation via the concavity of that
oversized beverage conveyance
I mean, that is some clever viving

اونها با استفاده از کاوی وسیله انتقال بسیار بزرگ آب مدولاسیون دامنه رو تبدیل به صوت کردن
کلمه آخری هیج جا نبود....



Constable Wiggum likes to act tough
but he also likes to walk the beat
in control-top pantyhose

افسر شهر میخواد خشن باشه ولی دلشم میخواد که موقع گشت جوراب شلواری بپوشه؟!



you little shock jocks

(خطاب) مجری های رادیویی یاوه گو! (تو فارسی کلمه ای واسه shock jock پیدا نکردم)



air popped pop corn

که یه جور پاپ کرنه که تو دیکشنری معنیشو نداره ولی تو اینترنت که گشتم بود.منتها نفهمیدم که دقیقا چه جوری درست میشه و چه فرقی با نوع معمولیش داره .




Homer's done a ton of crap
that never made the papers


هومر اندازه یه تن دستشویی کرده که معنی make papers رو پیدا نکردم شاید معنیش اینه که از دستمال توالت استفاده نکرده

یا

to vote in record numbers

هم که فکر میکنم یعنی اینکه تعداد آرا از دو طرف مساوی شه.

ولی درکل ترجمه های خوب و کاملا درستی نیستن .

البته دیگه از خیرش گذشتم.نهایت دو نمره نمی گیرم.

در هرحال مرسی از توجهتون

a.toraby
31-12-2009, 00:41
سلام
معنی Still figure تو این جمله چیه؟
Do I Still Figure in Your Life

یا مثلا در جمله
kneeling over the still figure

Kurosh
31-12-2009, 00:51
سلام
معنی Still figure تو این جمله چیه؟
Do I Still Figure in Your Life

یا مثلا در جمله
kneeling over the still figure
still در این دو جمله دو معنی متفاوت داره:



اولی: آیا من هنوز در زندگی تو اهمیت دارم؟ (figure به معنای be a part of )


دومی: زانو زدن در استیل یا حالت ثابت (یا یه همچین چیزی)

Colton
31-12-2009, 14:18
لطفا متن زیر را به انگلیسی ترجمه کنید.

بیش از 20 ساعت از زمان ارائه سفارش من گذشته. برای من خیلی مهمه که سرویسی که سفارش دادم قبل از آغاز سال 2010 فعال بشه. لطفا رسیدگی کنید.

و اینکه لطفا بگید از چه عباراتی برای آغاز و پایان نامه های رسمی استفاده کنم بهتره؟

با تشکر.

G.D.ragon.Ir
31-12-2009, 17:15
سلام. اگه میشه, زحمت چک کردن ادامه ترجمه رو هم بکشید. با تشکر :11:



My biggest pronunciation problems were with the “v” sound and the “l” sound
بزرگترین مشکلات تلفظم, با صدای "v" و "l" بود




For example ,when I said the word “vote”, it sounded like “bout”
برای مثال، زمانیکه کلمه "vote" رو میگفتم، صدایی مانند "bout" میداد (تلفظ میشد)



And when I said the word “late”, it sounded like "rate
و وقتی کلمه "late" رو میگفتم، صدایی مثل "rate" میداد



One day I decided to look for some volunteer work
یک روز تصمیم گرفتم دنبال کار داوطلبانه بگردم



I went to the tourist center in Toronto to ask for information about volunteering

برای خواستن اطلاعات درباره داوطلب شدن به مرکز جهانگردی تورنتو رفتم


“can I help you?” the woman at the tourist center asked


زن در مرکز جهانگردی پرسید :می تونم کمکتون کنم؟




“yes I’m looking for some volunteer work” I replied

جواب دادم: بله, من دنبال کار داوطلبانه هستم


Unfortunately, I pronounced the word “volunteer” ;like “brounteer

متاسفانه, کلمه "volunteer" رو مثل "brounteer" تلفظ کردم

sina1415
31-12-2009, 18:12
در جمله :

do you carry it in size 10?

or

what sizes do you carry?

carry چه معنایی میده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟( البته جای carry از have هم استفاده شده ..)

Kurosh
31-12-2009, 18:16
در جمله :

do you carry it in size 10?

or

what sizes do you carry?

carry چه معنایی میده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟( البته جای carry از have هم استفاده شده ..)
همون حمل کردن یا داشتن...دقیق ترش میشه have something with you

البته اینجا باید دید it به چی بر می گرده...

seymour
31-12-2009, 22:57
خوب من که جمله ها رو با فاصله یکی دو خطی از هم دیگه جدا کردم.جمله ها هم کامل هستن.


اینها دیالوگای یکی از قسمتای خانواده سیمپسون هستن که بچه ها میان با استفاده از نیروی چرخ دنده های پشت بیلبورد متحرک شهر و دزدیدن بلندگو و وسایل دیگه یه فرستنده رادیویی راه میندازن و هرشب تو رادیو اسرار اهالی اسپرینگزفیلد رو میگن

جمله های قبل و بعد از اینا اگه کمک به ترجمه میکرد مطمئن باشید میزاشتم....

مشکل من پیدا کردن معادل فارسی خوب و بعضی جاها فهمیدن درست منظور جمله اس .

مثلا
They transduced amplitude modulation via the concavity of that
oversized beverage conveyance
I mean, that is some clever viving

اونها با استفاده از کاوی وسیله انتقال بسیار بزرگ آب مدولاسیون دامنه رو تبدیل به صوت کردن
کلمه آخری هیج جا نبود....



Constable Wiggum likes to act tough
but he also likes to walk the beat
in control-top pantyhose

افسر شهر میخواد خشن باشه ولی دلشم میخواد که موقع گشت جوراب شلواری بپوشه؟!



you little shock jocks

(خطاب) مجری های رادیویی یاوه گو! (تو فارسی کلمه ای واسه shock jock پیدا نکردم)



air popped pop corn

که یه جور پاپ کرنه که تو دیکشنری معنیشو نداره ولی تو اینترنت که گشتم بود.منتها نفهمیدم که دقیقا چه جوری درست میشه و چه فرقی با نوع معمولیش داره .




Homer's done a ton of crap
that never made the papers


هومر اندازه یه تن دستشویی کرده که معنی make papers رو پیدا نکردم شاید معنیش اینه که از دستمال توالت استفاده نکرده

یا

to vote in record numbers

هم که فکر میکنم یعنی اینکه تعداد آرا از دو طرف مساوی شه.

ولی درکل ترجمه های خوب و کاملا درستی نیستن .

البته دیگه از خیرش گذشتم.نهایت دو نمره نمی گیرم.

در هرحال مرسی از توجهتون


They transduced amplitude modulation via the concavity of that
oversized beverage conveyance
I mean, that is some clever viving
اونها نوسانات دامنه رو با کمک (خاصیت) تعقر اون نقاله (ظرف - محفظه) بزرگ نوشیدنی تبدیل به صوت کرده اند ... این واقعاً نبوغ آمیزه ...


* ظاهراً viving نیست و GOYVIN درسته ... به معنای dork آمیز بودن هستش.

//

Constable Wiggum likes to act tough
but he also likes to walk the beat
in control-top pantyhose = این رو درست معنی کرده بودی ... درسته که به نظر غیرعادی میاد، ولی خیالت راحت باشه، چنین جمله ای برای خود انگلیسی زبانها هم عادی نیست؛ و اصلاً مگه قراره یه حس عادی ایجاد کنه؟!! (پلیسی که موقع گشت جوراب شلواری می پوشه!!)


//

you little shock jocks = طبیعیه اگه معادل دقیقی برای این پیدا نکنی؛ قبلاً در مورد مساله ترجمه اصطلاحات و نیافتن مطابق برای اونها زیاد صحبت کرده ایم... چه میدونم، مثلا شاید بشه گفت "مجری پرحاشیه!!" ... "مجری جنجالی" ...

//

air popped pop corn = همون مدلی از پاپ کورن هستش که در ایران رواج بیشتری داره ... در مقابل مدلی که در اجاق مایکروفر میذارن... همون پاپ کورن مناسبه به نظرم.

//

Homer's done a ton of crap
that never made the papers = هومر هم انقدر گند زده که به گوش روزنامه ها نرسیده .. کلی خرابکاری کرده که هیچوقت جایی منعکس نشده

//

to vote in record numbers = تعداد رای دهندها بسیار زیاد بود (بیشتر از همیشه بود - یه رکورد بود)

nafare_aval
31-12-2009, 23:16
واقعا جناب سیمور یه مترجم تکمیل هستن...با این همه چقدر فکر میکنید با یک native فاصله دارید؟؟

یکجا گفته بودید خود اموز یاد گرفتید...اخه تا این سطح خیلی مشکله...میشه بگید روزی چند ساعت مطالعه دارید و چگونه(من به زبان علاقه شدید دارم ولی الان سطحم intermediate هست...راجع به مسائل روزمره راحت صحبت میکنم....فقط یکم تخصصی میشه مثل سیاسی یا فرهنگی باز میتونم ولی با مکث زیاد منظور رو میرسونم)...تجربه های شما خیلی فکر کنم بکار بیاد

siiina2
31-12-2009, 23:45
لطفا متن زیر را به انگلیسی ترجمه کنید.

بیش از 20 ساعت از زمان ارائه سفارش من گذشته. برای من خیلی مهمه که سرویسی که سفارش دادم قبل از آغاز سال 2010 فعال بشه. لطفا رسیدگی کنید.

و اینکه لطفا بگید از چه عباراتی برای آغاز و پایان نامه های رسمی استفاده کنم بهتره؟

با تشکر.

Dear Sir or Madam,

It is more than 20 hrs since my order has been submitted. It is crucial to me that the requested service could be activated by 2010. I would appreciate if you could consider this matter.

Yours Sincerely.

siiina2
31-12-2009, 23:59
سلام
..
یا مثلا در جمله
kneeling over the still figure


still در این دو جمله دو معنی متفاوت داره:
دومی: زانو زدن در استیل یا حالت ثابت (یا یه همچین چیزی)

kneeling over the still figure
یعنی: زانو زدن بر روی پیکر بیحرکت.
figure در این جا به معنی جسم و پیکر هست به نظرم. / پایدار باشید.

Colton
01-01-2010, 02:25
Dear Sir or Madam,

It is more than 20 hrs since my order has been submitted. It is crucial to me that the requested service could be activated by 2010. I would appreciate if you could consider this matter.

Yours Sincerely.

دوست عزیز از لطفتون ممنونم. لطفا متن زیر را هم ترجمه کنید.

چگونه می توانم سرویس Privacy Protection را برای دامین هایی که ثبت کردم فعال/غیر فعال کنم؟

با تشکر.

smd7m
01-01-2010, 10:08
سلام
با تشکر از همکاری صمیمانه شما
لطفاً متن زیر رو برام ترجمه کنید.


Netscape Communicator and Internet Explorer display a lock when the Web page is secure and allow you to disable or delete ‘cookies’.
If you use online bank services, make sure your bank uses digital certificates. A popular security standard is SET (secure electronic transactions).
E-mail privacy
Similarly, as your e-mail message travels across the net, it is copied temporarily on many computers in between. This means it can be read by unscrupulous people who illegally enter computer systems.
The only way to protect a message is to put it in a sort of ‘envelope’, that is, to encode it with some form of encryption. A system designed to send e-mail privately is Pretty Good Privacy, a freeware program written by Phil Zimmerman.

miss_ava7
01-01-2010, 11:21
They transduced amplitude modulation via the concavity of that
oversized beverage conveyance
I mean, that is some clever viving
اونها نوسانات دامنه رو با کمک (خاصیت) تعقر اون نقاله (ظرف - محفظه) بزرگ نوشیدنی تبدیل به صوت کرده اند ... این واقعاً نبوغ آمیزه ...





مرسی خیلی کمکم کردین
از خیلی ها پرسیده بودم ولی نتونستن کمکم کنن
:11:

siiina2
01-01-2010, 14:40
دوست عزیز از لطفتون ممنونم. لطفا متن زیر را هم ترجمه کنید.

چگونه می توانم سرویس Privacy Protection را برای دامین هایی که ثبت کردم فعال/غیر فعال کنم؟

با تشکر.

how can I activate/ deactivate the Privacy Protection feature for the registered domains?

evil!live
01-01-2010, 18:54
سلام

به نظرتون metastases های سرطانی رو چی ترجمه کنم بهتره؟

مرسی:11:

siiina2
01-01-2010, 22:56
سلام

به نظرتون metastases های سرطانی رو چی ترجمه کنم بهتره؟

مرسی:11:

گسترش/ شکل گیری تومورهای ثانویه در مناطقی دورتر از پایگاه اولیه سرطان. (یا به عبارتی جابجایی سلول های سرطانی)

Colton
01-01-2010, 23:57
سلام

لطفا این متن رو هم به انگلیسی ترجمه کنید.

از لطف شما ممنونم ولی من می خوام خودم به امکانات و سرویس های ذکر شده دسترسی داشته باشم.

ممنونم.

sepid12ir
02-01-2010, 00:01
نامه ی خیلی خیلی رسمی هست به یک دیپارتمان ورزشی........ ممنون میشم خیلی رسمی ترجمه کنید:

من شش مدال طلایی کشور دارم. در دو ترمنمنت سوپراستار و قهرمان شدم. میخوام در مسابقه ی کشوری شما شرکت کنم و افتخاری برای کشور شما کسب کنم. مطمئن هستم و قول میدم که مدال بیارم . فقط مشکل ویزا دارم. نظر شما چیه . این هم عکسی از من . البته الان اماده تر از این عکس هستم

music6808
02-01-2010, 00:06
hi
what is the meaning of this sentence
" I don not have a general name after me"
tnx alot

siiina2
02-01-2010, 00:23
نامه ی خیلی خیلی رسمی هست به یک دیپارتمان ورزشی........ ممنون میشم خیلی رسمی ترجمه کنید:

من شش مدال طلایی کشور دارم. در دو ترمنمنت سوپراستار و قهرمان شدم. میخوام در مسابقه ی کشوری شما شرکت کنم و افتخاری برای کشور شما کسب کنم. مطمئن هستم و قول میدم که مدال بیارم . فقط مشکل ویزا دارم. نظر شما چیه . این هم عکسی از من . البته الان اماده تر از این عکس هستم

عکس رو یادتون رفت بزارین : )

چقدر وقت داریم؟

Dark Sector
02-01-2010, 00:30
سلام.
لطفا جمله‌های زیر رو برام ترجمه کنید.

Maya did some extra homework in her math class to try to get on the good side of her math teacher.

----

Just to be on the safe side

----

To make a good impression on

ممنون.

siiina2
02-01-2010, 00:51
سلام.
لطفا جمله‌های زیر رو برام ترجمه کنید.

Maya did some extra homework in her math class to try to get on the good side of her math teacher.
----
Just to be on the safe side
----
To make a good impression on

ممنون.

ماریا تعدادی تمرین اضافه در کلاس ریاضی شان انجام داد برای این که سعی کنه تائید/ حمایت/نظر معلم ریاضیش رو جلب کنه./ get on one's good side یک اصطلاح هست
---
فقط براى اينکه احتمال اشتباه( ياخطر )باقى نباشد
--
چهره مثبت از خود به جای گذاشتن

در ضمن جاش تو تاپیک ترجمه هست فکر کنم.

Kurosh
02-01-2010, 00:53
سلام.
لطفا جمله‌های زیر رو برام ترجمه کنید.

Maya did some extra homework in her math class to try to get on the good side of her math teacher.

----

Just to be on the safe side

----

To make a good impression on

ممنون.
مایا تو کلاس ریاضی ، برای اینکه نظر معلم ریاضیش رو جلب کنه ، چند تمرین اضافی حل کرد



----


فقط برای اطمینان / محض احتیاط


----


کسی را تحت تاثیر قرار دادن

evil!live
02-01-2010, 01:01
گسترش/ شکل گیری تومورهای ثانویه در مناطقی دورتر از پایگاه اولیه سرطان. (یا به عبارتی جابجایی سلول های سرطانی)

تشکر فراوان:11:
حیف که فعلا امکان تنکس دادن ندارم:41:

Kurosh
02-01-2010, 01:17
نامه ی خیلی خیلی رسمی هست به یک دیپارتمان ورزشی........ ممنون میشم خیلی رسمی ترجمه کنید:

من شش مدال طلایی کشور دارم. در دو ترمنمنت سوپراستار و قهرمان شدم. میخوام در مسابقه ی کشوری شما شرکت کنم و افتخاری برای کشور شما کسب کنم. مطمئن هستم و قول میدم که مدال بیارم . فقط مشکل ویزا دارم. نظر شما چیه . این هم عکسی از من . البته الان اماده تر از این عکس هستم
من نظرمو می نویسم ، چون میگی مهمه ، وایسا seymour بیاد تایید کنه و نظرش رو اعلام کنه...



I have won six gold medals in state tournaments. In two tournaments, I have won the first prize and the title 'Super Star". I would like to partake in your state tournament and I am assured and pledge that I will take one of the places. The only obstacle for me is granting visa. I would appreciate that if you inform me of your opinoin. Here is a picture of mine; however, I am in a fitter state now

evil!live
02-01-2010, 11:06
هر چی فکر کردم نتونستم معادلی واسه "کشوری" پیدا کنم...حضور ذهن هم گاهی به درد می خوره!


میشه از national استفاده کرد آیا؟:23:

nafare_aval
02-01-2010, 13:26
فکر کنم اینا بتونه معنای کشوری بده:civic_state

Kurosh
02-01-2010, 13:48
فکر کنم اینا بتونه معنای کشوری بده:civic_state
ایول ، state خوبه...:10:

panther99
03-01-2010, 10:36
سلام دوستان اگه ممکنه متن من رو هم به انگلیسی ترجمه کنید . ممنون میشم .

بعضی ها گفتار عاشقانه را دوست دارند و میخواهند کسی که دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر اساس سلیقه و شخصیتهای متفاوت متغیرند .پیدا کردن این ترجیحات در خود طرف مقابل به ما این امکان را میدهد که محبت خود را آنطور که میخواهیم به همسرمان ابراز کنیم ونتیجه مطلوبی بگیریم .
وقتی کسی را دوست داریم تنها با گفتن دوستت دارم نمیتوانیم به او ثابت کنیم که حقیقتا دوستش داریم .عشق و محبت احساسی است که در ما نسبت به کسی به دلایل مختلفی ایجاد میشود . وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها میکنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمیدهیم :
1 به او دروغ نمیگوییم : دروغ گفتن و هر نوع پنهان کاری نسبت به شخصی که دوستش دارید نه نه تنها حس اعتماد طرفین را از بین خواهد برد بلکه تداومی را برای ابراز دوستی در پی نخواهد داشت . چرا که در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را بوجود می آورد .

Colton
03-01-2010, 11:38
از لطف شما ممنونم ولی من می خوام خودم به امکانات و سرویس های ذکر شده دسترسی داشته باشم.



سلام

دوستان لطفا اگر زحمت نیست، متنی را که نقل قول کردم ترجمه کنید. نیاز فوری دارم.

با تشکر.

Smartie7
03-01-2010, 17:09
لطفا ببینید متن زیر رو درست ترجمه کردم یا نه. اون قسمت رو که پر رنگ کردم نمی دونم دقیقا معنیش چی میشه. کسی می دونه؟

Motivation for studying information security practices of organizations has come in part from the vast amount of concern, evidenced by media attention, on the topic of information security post-911.

انگیزه برای مطالعه ی روش های امنیت اطلاعات در سازمان ها از نگرانی های گسترده بر موضوع امنیت اطلاعات پست 911 جدا شده است که این مطلب توسط رسیدگی رسانه ها اثبات شده است.

siiina2
03-01-2010, 21:19
لطفا ببینید متن زیر رو درست ترجمه کردم یا نه. اون قسمت رو که پر رنگ کردم نمی دونم دقیقا معنیش چی میشه. کسی می دونه؟

Motivation for studying information security practices of organizations has come in part from the vast amount of concern, evidenced by media attention, on the topic of information security post-911.



انگیزه برای مطالعه ی روش های امنیت اطلاعات در سازمان ها تا اندازه ای از نگرانی های گسترده ناشی شده است، که توجه رسانه ها بر موضوع امنیت اطلاعات پست -911 شاهدی بر این مدعاست.

A r c h i
03-01-2010, 23:24
سلام

لطفا این متن رو هم به انگلیسی ترجمه کنید.

از لطف شما ممنونم ولی من می خوام خودم به امکانات و سرویس های ذکر شده دسترسی داشته باشم.

ممنونم.


Thanks for your kindness, but I want to have access to mentioned facilities and services myself.
l

panther99
04-01-2010, 00:24
متن من هم یه کم عجله ای ست اگه ممکنه زحمت اون رو هم بکشید !!

Smartie7
04-01-2010, 07:58
لطفا جمله زیر رو ترجمه کنید. جمله بندیش یکم برام سخته.:13:


we examine the extent to which managerial perception of the value of the knowledge influence their willingness to invest in securing knowledge bases, and the outcome of these security investments.

Colton
04-01-2010, 13:07
سلام

لطفا متن زیر را به فارسی ترجمه کنید.


This is not currently available however the address it goes off of is your main address in the billing account.

If you change this it changes the domain however with privacy protect enabled right now, it will not change.



ممنونم.

mohammad.ef
04-01-2010, 13:33
در ترجمه متنی در مورد قید وبند ( همون جیگ و فیکسچر ) به این عبارت برخوردم که معنیش را کسی بلد نبود .اگه شما میدونید لطفا راهنمایی کنید


milling a plain or micrometer stop bodies

sd70
04-01-2010, 15:40
با سلام

ميخواستم بدونم عبارت گزينه مورد نظر خود را انتخاب کنيد به انگليسي چي ميشه؟

(نکته: چند تا گزينه پيش رو هست که توش يه سري محتويات داره و براي ديدن محتوياتش بايد روي اون گزينه کليک کرد)

siiina2
04-01-2010, 16:07
در ترجمه متنی در مورد قید وبند ( همون جیگ و فیکسچر ) به این عبارت برخوردم که معنیش را کسی بلد نبود .اگه شما میدونید لطفا راهنمایی کنید


milling a plain or micrometer stop bodies

micrometer stop
یک قطعهٔ مکانیکی هست که برای محدود کردن حرکت در ماشین تراش به کار میره. body هم که همون بدنه این قطعه می‌شه..

siiina2
04-01-2010, 16:18
با سلام

ميخواستم بدونم عبارت گزينه مورد نظر خود را انتخاب کنيد به انگليسي چي ميشه؟

(نکته: چند تا گزينه پيش رو هست که توش يه سري محتويات داره و براي ديدن محتوياتش بايد روي اون گزينه کليک کرد)

please click on your choice below

Kurosh
04-01-2010, 17:15
سلام دوستان اگه ممکنه متن من رو هم به انگلیسی ترجمه کنید . ممنون میشم .

بعضی ها گفتار عاشقانه را دوست دارند و میخواهند کسی که دوستشان دارد دائما به آنها ابراز علاقه کلامی کند و بسیاری از نمودهای دیگر محبت و عشق ورزیدن که بر اساس سلیقه و شخصیتهای متفاوت متغیرند .پیدا کردن این ترجیحات در خود طرف مقابل به ما این امکان را میدهد که محبت خود را آنطور که میخواهیم به همسرمان ابراز کنیم ونتیجه مطلوبی بگیریم .
وقتی کسی را دوست داریم تنها با گفتن دوستت دارم نمیتوانیم به او ثابت کنیم که حقیقتا دوستش داریم .عشق و محبت احساسی است که در ما نسبت به کسی به دلایل مختلفی ایجاد میشود . وقتی کسی را دوست داریم به خاطر این دوست داشتن خیلی کارها میکنیم و خیلی از رفتارها را انجام نمیدهیم :
1 به او دروغ نمیگوییم : دروغ گفتن و هر نوع پنهان کاری نسبت به شخصی که دوستش دارید نه نه تنها حس اعتماد طرفین را از بین خواهد برد بلکه تداومی را برای ابراز دوستی در پی نخواهد داشت . چرا که در یک ارتباط زناشویی توام با عشق و محبت تنها راستی و صداقت است که بنیان تمام رفتارهای منجر به پذیرش متقابل را بوجود می آورد .


Some people prefer verbal professed love and expect their lover to express his/her love verbally (and lots of other ways which differ from one persoanlity and taste to the other). Finding out these preferences of the opposite se*x allows us to profess our love to the partner as we like to and therefore, get the best result at last.d

 When we love someone, it is not possible to prove that our love is real by telling him/her the word "I Love You" only. Love is a kind of feeling which comes to existence in us toward someone due to various reasons. When we are in love, we do many things and we avoid lots of conducts as well:d

We do not lie to him/her : Lying or any kind of betrayal toward the one you love, ruins not only the sense of trust among the couple, but the probable durability of expressing love. Since in a married life involved with love, nothing but honesty and truth can base all behaviors leading to mutual understanding.d 

Smartie7
04-01-2010, 17:51
لطفا جمله زیر رو ترجمه کنید. جمله بندیش یکم برام سخته.:13:


we examine the extent to which managerial perception of the value of the knowledge influence their willingness to invest in securing knowledge bases, and the outcome of these security investments.





Please someone translate this sentence.........please ... please:42:

sd70
04-01-2010, 19:22
ممنون ميشم اين متن رو برام ترجمه کنيد. (متنش يه جوريه :13:)


In the intervening years, the fact that nuclear electricity is being fed into the grid in increasing quantities has been accepted as a part of Britain's normal economic structure

Kurosh
04-01-2010, 19:25
دوستان the intervening years يعني چي؟
سال های میانی /  سال های بین دو اتفاق یا موضوع

sd70
04-01-2010, 19:57
سال های میانی /  سال های بین دو اتفاق یا موضوع
ممنون. مثل اين که قبل از ويرايش متن شما بهش پاسخ داديد.

پستم رو ويرايش کرده بودم ممنون ميشم کمکم کنيد.

Kurosh
04-01-2010, 20:10
ممنون. مثل اين که قبل از ويرايش متن شما بهش پاسخ داديد.

  پستم رو ويرايش کرده بودم ممنون ميشم کمکم کنيد.
در سال های میانی ، این حقیقت که الکتریسیته هسته ای در مقدار بالا به شبکه تزریق شده است ، به عنوان بخشی از ساختار اقتصادی معمول بریتانیا پذیرفته شده است

babak2002
04-01-2010, 20:12
سلام
می خواستم بدونم بریده شده از اتش رو دوستان چی معنی می کنن به انگلیسی :11:

siiina2
04-01-2010, 20:17
Please someone translate this sentence.........please ... please:42:
we examine the extent to which managerial perception of the value of the knowledge influence their willingness to invest in securing knowledge bases, and the outcome of these security investments


ما بررسی می کنیم که تا چه حد درک مدیریتی از ارزش اطلاعات (داده ها)، تمایل آنان برای سرمایه گذاری در تامین امنیت پایگاه داده ها، و نتیجه این سرمایه گذاری های امنیتی را تحت تاثیر قرار می دهد.

siiina2
04-01-2010, 20:22
سلام
می خواستم بدونم بریده شده از اتش رو دوستان چی معنی می کنن به انگلیسی :11:

حالا فارسی ش رو شما اول بگو یعنی چی تا بعد به انگلیسی. کل جمله رو اگه بگی راحت تره.

babak2002
04-01-2010, 20:34
حالا فارسی ش رو شما اول بگو یعنی چی تا بعد به انگلیسی. کل جمله رو اگه بگی راحت تره.
:31:
فارسیش همینه
بریده شده از اتش
تو جمله ای به کار برده نشده که من بخوام بگم

Smartie7
04-01-2010, 20:36
ممنون ميشم اين متن رو برام ترجمه کنيد. (متنش يه جوريه :13:)


In the intervening years, the fact that nuclear electricity is being fed into the grid in increasing quantities has been accepted as a part of Britain's normal economic structure




در این سالها (ی میانی)، این حقیقت که الکتریسیته هسته ای در کمیت های فزاینده درون شبکه قرار گرفته است، به عنوان جزعی از ساختار معمول اقتصادی بریتانیا پذیرفته شده است.

Kurosh
04-01-2010, 20:47
:31:
فارسیش همینه
بریده شده از اتش
تو جمله ای به کار برده نشده که من بخوام بگم
خب شما می دونید این معنیش تو فارسی چی هست؟ چه کاربردی داره؟ واسه چی می خواینش پس؟:20:



شاید مثلاً cut of the fire ، separated of the fire

Smartie7
04-01-2010, 20:50
surrogate measure used رو چی ترجمه می کنید؟
فاعل یه جملس.

a surrogate measure used is perceived security effectiveness

Kurosh
04-01-2010, 21:45
surrogate measure used رو چی ترجمه می کنید؟
فاعل یه جملس.

a surrogate measure used is perceived security effectiveness
فکر می کنم جمله مشکل داشته باشه ، مطمئنی کلمه ای حذف نشده؟



در هر حال:


مقیاس/واحد جایگزین به کار رفته

Smartie7
04-01-2010, 21:47
فارسیش همینه
بریده شده از اتش
تو جمله ای به کار برده نشده که من بخوام بگم

فکر کنم قسمتی از متنی ادبی باشه. آره؟



خب شما می دونید این معنیش تو فارسی چی هست؟ چه کاربردی داره؟ واسه چی می خواینش پس؟:20:

شاید مثلاً cut of the fire ، separated of the fire

cut out of fire , separated from fire درست تره.

ولی به نظر ترجمه خوبی نمیاد

Smartie7
04-01-2010, 21:49
فکر می کنم جمله مشکل داشته باشه ، مطمئنی کلمه ای حذف نشده؟



در هر حال:


مقیاس/واحد جایگزین به کار رفته


آره مطمئنم
خیلی جمله ی استثناییه ، نه؟ :27:

Smartie7
04-01-2010, 22:00
:31:
فارسیش همینه
بریده شده از اتش
تو جمله ای به کار برده نشده که من بخوام بگم


فکر کنم یه جورایی به معنی رها شده از آتش میشه

Released from fire

Escaped from fire

taghi_ramzi
04-01-2010, 23:19
این عنوان رسمی به انگلیسی چی میشه :

آژانس خدمات ایرانگردی و جهانگردی

babak2002
05-01-2010, 01:49
خب شما می دونید این معنیش تو فارسی چی هست؟ چه کاربردی داره؟ واسه چی می خواینش پس؟:20:



شاید مثلاً cut of the fire ، separated of the fire


فکر کنم قسمتی از متنی ادبی باشه. آره؟




cut out of fire , separated from fire درست تره.

ولی به نظر ترجمه خوبی نمیاد


فکر کنم یه جورایی به معنی رها شده از آتش میشه

Released from fire

Escaped from fire

ممنون از راهنمایی هاتون [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من هم همون بار اول بعد از کمی فکر کردن cut of fire رو گفتم
این بریده شده از اتش معنی فارسی اسم یه بنده خدای بود :31: (عربی به فارسی)
کنجکاو بود انگلیسیش رو هم بدونه که من هم از شما دوستان کمک گرفتم :46:

seymour
05-01-2010, 20:14
surrogate measure used رو چی ترجمه می کنید؟
فاعل یه جملس.

a surrogate measure used is perceived security effectiveness

فکر می کنم جمله مشکل داشته باشه ، مطمئنی کلمه ای حذف نشده؟

در هر حال:

مقیاس/واحد جایگزین به کار رفته
معیار جایگزین مورد استفاده ... (کلاً هم عبارت security measures خیلی مرسومه)


کلاً measure رو به معنای معیار زیاد استفاده می کنن ... بخصوص در متون فنی، کاربردش در این معنا، از کاربردش در معنای مقیاس بیشتره به نظرم ...

این عنوان رسمی به انگلیسی چی میشه :

آژانس خدمات ایرانگردی و جهانگردی
البته اون بخش "ایرانگردی و جهانگردی" رو نمیشه خیلی خوب در ترجمه منتقل کرد ... و یه ضرب مثلاً میگیم Gholi travel agency (اگه اسم آژانس قلی باشه!!) ... اون جهانگردی و ایرانگردی در همون travel نفهته اس ..


اگه دیگه خیلی واجبه ، میشه گفت Iran tour and Tourism ... (که باز حشو داره --- اما بهرحال!)

seymour
05-01-2010, 20:34
من چند روزی دسترسی به شبکه نداشتم .. صرفاً یه چک سریع کردم صفحات قبلی رو (چون بعضی وقتها دوستان شرمنده می کنن ما رو) -- این پست رو دیدم:

واقعا جناب سیمور یه مترجم تکمیل هستن...با این همه چقدر فکر میکنید با یک native فاصله دارید؟؟

یکجا گفته بودید خود اموز یاد گرفتید...اخه تا این سطح خیلی مشکله...میشه بگید روزی چند ساعت مطالعه دارید و چگونه(من به زبان علاقه شدید دارم ولی الان سطحم intermediate هست...راجع به مسائل روزمره راحت صحبت میکنم....فقط یکم تخصصی میشه مثل سیاسی یا فرهنگی باز میتونم ولی با مکث زیاد منظور رو میرسونم)...تجربه های شما خیلی فکر کنم بکار بیاد
شما لطف داری .. ما کجا، native کجا؟[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ... (به قول اون کارگردان قدیمی "مگه من کی ام؟")...

من روزی 3-2 ساعت مطالعه انگلیسی دارم ... (=تقریباً تمام وقت خالی ای که در اختیار دارم) ... فکر می کنم شدیداً موثر بوده ... حدود 10 ساله این کار رو دارم می کنم .. به نظرم reading یه مهارت قدرنادیده اس .. یعنی همه بی خیالش میشن (فکر می کنن ریدینگ یعنی اینکه صرفاً بتونی از روی متن انگلیسی بخونی!!!) در حالیکه من معتقدم تاثیرش روی مهارت های دیگه بسیار زیاده ... (بخصوص روی اسپیکینگ) ... مساله اینه که ریدینگ حوصله بیشتری میخواد، نتیجه اینکه دوستان دلشون رو خوش می کنن که اگه بازی کامپیوتری کنیم یا هر شب یه سریال ببینیم، همین کافیه .. در صورتیکه قطعاً تاثیرش کسری از تاثیر ریدینگ هستش ... (نظر منه البته - جسارت نباشه)


من این شانس رو داشته ام که هم اهل مطالعه بوده ام و هم علایق ام متنوع بوده .. در نتیجه خوراک ریدینگ همیشه داشته ام و هیچ وقت خسته ام نمی کنه .. به نظرم این دیگه تقدیر یه نفره که کل این پروسه براش خوشایند باشه یا نه ... یعنی به مقدار قابل توجهی بدبین هستم و به نظرم اگه کسی فرایند زبان آموزی براش جذاب نباشه یا چندان جذبش نکنه (= 70 درصد زبان آموزها از نظر من) ، شاید حتی تا آخر عمرش هم از سطح متوسط رد نشه ...


ایشالا که شما جزو خوش شانس ها باشی .. یا اصلاً ایشالا که این برداشت بدبینانه من غلط بشه ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Smartie7
05-01-2010, 21:21
به نظرم reading یه مهارت قدرنادیده اس .. یعنی همه بی خیالش میشن (فکر می کنن ریدینگ یعنی اینکه صرفاً بتونی از روی متن انگلیسی بخونی!!!) در حالیکه من معتقدم تاثیرش روی مهارت های دیگه بسیار زیاده ... (بخصوص روی اسپیکینگ) ... مساله اینه که ریدینگ حوصله بیشتری میخواد، نتیجه اینکه دوستان دلشون رو خوش می کنن که اگه بازی کامپیوتری کنیم یا هر شب یه سریال ببینیم، همین کافیه .. در صورتیکه قطعاً تاثیرش کسری از تاثیر ریدینگ هستش ... (نظر منه البته - جسارت نباشه)


من این شانس رو داشته ام که هم اهل مطالعه بوده ام و هم علایق ام متنوع بوده .. در نتیجه خوراک ریدینگ همیشه داشته ام و هیچ وقت خسته ام نمی کنه .. به نظرم این دیگه تقدیر یه نفره که کل این پروسه براش خوشایند باشه یا نه ... یعنی به مقدار قابل توجهی بدبین هستم و به نظرم اگه کسی فرایند زبان آموزی براش جذاب نباشه یا چندان جذبش نکنه (= 70 درصد زبان آموزها از نظر من) ، شاید حتی تا آخر عمرش هم از سطح متوسط رد نشه ...


من کاملا با حرف شما موافقم.:10:
لطف می کنید بگید بیشتر چه کتابایی رو می خونید؟

mohammad.ef
05-01-2010, 21:49
با تشکر از " siiina2 " به خاطر لطفشون
لطفا پاراگراف های 3 و 4 و 5 از متن زیر را برام ترجمه کنید
ممنون

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ببخشید اگه حجمش زیاده:46:

Colton
06-01-2010, 00:05
This is not currently available however the address it goes off of is your main address in the billing account.

If you change this it changes the domain however with privacy protect enabled right now, it will not change.




سلام

لطفا متن نقل قول شده را به فارسی ترجمه کنید.

با تشکر.

siiina2
06-01-2010, 04:41
این عنوان رسمی به انگلیسی چی میشه :

آژانس خدمات ایرانگردی و جهانگردی


Tourism and Iran Travel Services Agency

Smartie7
06-01-2010, 17:05
If you change this it changes the domain however with privacy protect enabled right now, it will not change



اگر این را تغییر دهید دامنه نیز تغییر می کند، اما با فعال کردن حفاظت حریم شخصی، دامنه تغییر نخواهد کرد.

Gamemaster
06-01-2010, 17:18
What mean:
So-So

sina1415
06-01-2010, 17:47
سلام

simply put یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اول یه جمله اموده ....؟

Kurosh
06-01-2010, 18:09
What mean:
So-So
بستگی به سوالی داره که این در جوابش اومده...


معمولاً به این معانی میاد:



نه خوب نه بد - متوسط - قابل تحمل
احتمالاٌ
چیز مهمی نیست - چیز خاصی نیست

سلام

simply put یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اول یه جمله اموده ....؟
خب ادامه نداشته؟ احتمالاً بعدش یه مفعول آورده دیگه...

میشه "به سادگی ... را قرار بدین"
باید کلمات بعدیش رو هم ذکر می کردی...:11:

sina1415
06-01-2010, 18:21
Simply put, hip-hop is a type of urban music with a heavy beat

فک کنم معنیش این میشه درسته :

خيلي ساده بگم، هپ هاپ يه نوع موزيك شهري با ريتم و ضرب تند هست.

Kurosh
06-01-2010, 18:27
Simply put, hip-hop is a type of urban music with a heavy beat

فک کنم معنیش این میشه درسته :

خيلي ساده بگم، هپ هاپ يه نوع موزيك شهري با ريتم و ضرب تند هست.
بله ، درسته...نگفتید که ادامه نداره...



simply put در این حالت اصطلاح نیست ، بلکه کوتاه شده ی عباراتی مثل Let me put it to you this way یا To put it simply هست که همون to put or say it simply or briefly معنی میده...:11:

Colton
06-01-2010, 18:31
اگر این را تغییر دهید دامنه نیز تغییر می کند، اما با فعال کردن حفاظت حریم شخصی، دامنه تغییر نخواهد کرد.




دوست عزیز از لطفتون ممنونم.
اگر امکانش هست جمله اول رو هم ترجمه کنید.

seymour
06-01-2010, 19:24
سلام

مشاهده تاپيک

This is not currently available however the address it goes off of is your main address in the billing account.

If you change this it changes the domain however with privacy protect enabled right now, it will not change.

لطفا متن نقل قول شده را به فارسی ترجمه کنید.

با تشکر.

دوست عزیز از لطفتون ممنونم.
اگر امکانش هست جمله اول رو هم ترجمه کنید.
این (ویژگی - قابلیت - درخواست) در حال حاضر موجود/میسر نیست. با این حال آدرسی که از آن ارسال صورت می گیرد (آدرس ارسال) ، همان آدرس اصلی موجود در صورتحساب (شناسه پرداخت -- حساب پرداخت) شماست.

من کاملا با حرف شما موافقم.:10:
لطف می کنید بگید بیشتر چه کتابایی رو می خونید؟
اون اوایل که مثل همه کتابهای داستان به انگلیسی بود .. اما بعد که وب در دسترس ام اومد (اوایل دبیرستان بودم - سال 76 فکر می کنم)، شدیداً ازش استفاده کرده ام و می کنم ... مقاله های مختلف در مورد موضوعات مورد علاقه ام رو می خوندم .. از نجوم گرفته تا مثلاً فوتبال و سینما ...

خوبی وب همینه که دستت بازه و ضمناً وقتی موضوع مورد علاقه ات رو مطالعه می کنی انگیزه ات بیشتره .. فرض کن میخوای منچستر یونایتد رو دوست داشته باشی، واسه ات جالبه اگه درباره فرگوسن بخونی .. فرض کن موسیقی دوست داشته باشی ، واسه ات جالبه اگه در مورد فلان گروه مورد علاقه ات بخونی .. فلان سریال .. فلان فیلم .. فلان شخصیت ...

بخصوص مقالات روز خبری میتونه از این جهت موثر باشه که از دایره واژگان مهم تر و درست تری استفاده میشه که خوبه اگه یاد بگیریم ، و ضمناً ساختار جمله هم اونقدر ادبی نیست که اذیت بشیم ...

brain
07-01-2010, 00:36
بله ، درسته...نگفتید که ادامه نداره...
simply put در این حالت اصطلاح نیست ، بلکه کوتاه شده ی عباراتی مثل Let me put it to you this way یا To put it simply هست که همون to put or say it simply or briefly معنی میده..

Simply put, hip-hop is a type of urban music with a heavy beat
فک کنم معنیش این میشه درسته :
خيلي ساده بگم، هپ هاپ يه نوع موزيك شهري با ريتم و ضرب تند هست

به نظرتونa quick version هم میتونی هم چین معنی ای بده ؟ تو یه جا دیدم ، یه یارو به رفیقش گفت :"فلان چیز ینی چی ؟ "
رفیشق گفت : " a quick version of that is و ادامه جمله " ... احتمالا همین معنی رو میده دیگه؟

Smartie7
07-01-2010, 10:52
به نظرتونa quick version هم میتونی هم چین معنی ای بده ؟ تو یه جا دیدم ، یه یارو به رفیقش گفت :"فلان چیز ینی چی ؟ "
رفیشق گفت : " a quick version of that is و ادامه جمله " ... احتمالا همین معنی رو میده دیگه؟


آره میشه .
َA quick version of this
خلاصه اش این میشه که ...

mohammad.ef
07-01-2010, 13:05
لطفا پاراگراف های 3 و 4 و 5 از متن زیر را برام ترجمه کنید
ممنون

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ببخشید اگه حجمش زیاده:46:

:19:آقا یکی هم من رو دریابه لطفا :42:

j.radpoor
07-01-2010, 19:34
سلام
خوبین؟
اگه لطف کنین این فایل وبرام ترجمه کنین
خیلی خوبین

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
با تشکر رادپور

seymour
07-01-2010, 19:38
لطفا پاراگراف های 3 و 4 و 5 از متن زیر را برام ترجمه کنید
ممنون

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ببخشید اگه حجمش زیاده:46:

:19:آقا یکی هم من رو دریابه لطفا :42:
البته من نمی تونم عکس رو باز کنم؛ نمی دونم مشکل از کجاست .. دوباره آپ اش کن.. اما بهرحال توجه کن اگه متن ات طولانیه، احتمال ترجمه متن های طولانی بسیار کمه ... قبلاً مکرر گفته شده که چرا:


Dear Peter
Such long articles will never be translated. How can possibly someone put so much time and energy for free??

sorry



قبلاً چندین بار به این قضیه پرداختیم که اینجا در واقع برای رفع مشکلات و ابهامات ترجمه اس ..متن شما حدود 700 کلمه اس که میشه تقریبا 2 صفحه متن انگلیسی؛ اگه ببری دارالترجمه شاید 6-5 تومن از شما بگیرن .. یه مترجم معمولی شاید 45 دقیقه زمان لازم داشته باشه برای ترجمه این متن .. به نظر شما امکان داره چنین زمان و هزینه ای رو دوستان بصورت مجانی در اختیار بگذارن؟ ...تصدیق می کنید که احتمالش بسیار کمه... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ما که بخیل نیستیم و ایشالا یکی پیدا بشه ترجمه کنه .. صرفاً میخوام سازوکار تاپیک رو توضیح بدم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


البته من الان نمی دونم متن ات چقدر طولانیه و آیا قابل تحمله یا نه؛ اما کلاً گفتم این نکته رو.

ali_gamer
07-01-2010, 20:43
سلام
لطفا اینو ترجمه کنین
well looks like you alredy have VEC2

i would say that clap 24 in VEC2 is pretty close except it dosnt have the FX tail that goes up in pitch but u could probs add
that yourself
ممنون

siiina2
07-01-2010, 21:17
سلام
لطفا اینو ترجمه کنین
well looks like you alredy have VEC2

i would say that clap 24 in VEC2 is pretty close except it dosnt have the FX tail that goes up in pitch but u could probs add
that yourself
ممنون

خوب به نظر میرسه که شما VEC2 رو از قبل دارین. باید بگم که clap 24 در VEC2 کاملا مشابه است غیر از اینکه افکت انتهایی رو که تن صدا رو بالا میبره نداره. اما شاید خودت بتونی اون رو اضافه کنی.

mohammad.ef
07-01-2010, 21:58
البته من نمی تونم عکس رو باز کنم؛ نمی دونم مشکل از کجاست .. دوباره آپ اش کن.. اما بهرحال توجه کن اگه متن ات طولانیه، احتمال ترجمه متن های طولانی بسیار کمه ...
سلام .
ممنون . منظورم حجم عکسش بود چون من صفحه مورد نظرم را اسکن کرده بودم و حجمش زیاد بود . یه کم طول میکشه تا لود شه . اما با حجم کمتر دوباره آپ کردم . حجم خود ترجمه کمه و در ادامه ی پست 4421 است .
راستی من عکسهام رو در freezpic آپ میکنم اما چندروزه سایتش بالا نمیاد .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

متن مربوط به رشته مکانیکه . ممنون از دوستان

reza3600
08-01-2010, 12:43
سلام
ترجمه اینها به انگلیسی چی میشه.
گرایش فیزیک نظری یا گرایش فیزیک حالت جامد.
من نمیدونم که چه جمله ی انگلیسی رو جای گرایش بزارم.
ممنون

شاهزاده خانوم
08-01-2010, 18:16
شبکه های عصبی و الگوریتم های ژنتیک در تجارت



این انگلیسیش چی میشه؟

seymour
08-01-2010, 18:55
سلام .
ممنون . منظورم حجم عکسش بود چون من صفحه مورد نظرم را اسکن کرده بودم و حجمش زیاد بود . یه کم طول میکشه تا لود شه . اما با حجم کمتر دوباره آپ کردم . حجم خود ترجمه کمه و در ادامه ی پست 4421 است .
راستی من عکسهام رو در freezpic آپ میکنم اما چندروزه سایتش بالا نمیاد .
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

متن مربوط به رشته مکانیکه . ممنون از دوستان
حالا شاید هم من کم حوصله هستم[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] (که در اینصورت عذر میخوام و ایشالا یه نفر دیگه کار شما رو راه بندازه که از شر من خلاص بشی) .. اما برادر خوبم، خب بجای این همه پیچیده کردن قضیه (عکس load بشه ، بعد من بشینم و فکر کنم که دقیقاً منظور از پاراگراف n ام چیه ... ضمن اینکه کلاً هم ترجمه از روی عکس چندان خوشایند نیست ... یا اینکه برم ارتباط منطقی اش رو با پست های 3-4 صفحه پیش دربیارم)، سعی کن خودت قضیه رو تسریع و تسهیل کنی: دقیقاً بگو اون پاراگراف از کجا شروع میشه ... یا اصلا کل اون پاراگراف رو خودت بنویس (اگه حجمش واقعاً کمه و انقدر برات مهمه)...


منظورم اینه که من می تونم پست شما رو بخونم و بعد بگم "اوووه .. بی خیال ... کار رو چقدر سخت کرده![ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] شاید اگه خیلی ساده متن موردنظرش رو نوشته بود کمک می کردم!" و برم سراغ کارم... اما چون پسر خوبی هستم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]، دارم سعی می کنم کار سریعتر انجام بشه ..

seymour
08-01-2010, 18:56
شبکه های عصبی و الگوریتم های ژنتیک در تجارت

این انگلیسیش چی میشه؟
neural networks and genetic algorithms in Business

*البته بد نیست اگه قدری کاملتر بشه این عنوان .. مثلا اگر کاربرد اینها در تجارت مدنظره، یه applications of هم اولش بیاریم.

سلام
ترجمه اینها به انگلیسی چی میشه.
گرایش فیزیک نظری یا گرایش فیزیک حالت جامد.
من نمیدونم که چه جمله ی انگلیسی رو جای گرایش بزارم.
ممنون
فیزیک نظری میشه theoretical physics
فیزیک حالت جامد میشه Solid-state physics

//

به نظرم واژه گرایش رو اینطوری اول چیزی نمیارن اونها ... مگه اینکه مثلا بگی گرایش: فیزیک نظری ... بهرحال میتونی از field برای گرایش استفاده کنی.

siiina2
08-01-2010, 23:55
سلام
ترجمه اینها به انگلیسی چی میشه.
گرایش فیزیک نظری یا گرایش فیزیک حالت جامد.
من نمیدونم که چه جمله ی انگلیسی رو جای گرایش بزارم.
ممنون

اگه تاکید به گرایش مورد نظره، Branch رایج هست:
Theoretical-Physics Branch
or
Physics; Solid-State Branch

sayan_se666
12-01-2010, 10:50
با سلام لطفا اين جملات را ترجمه كنيد
It's a mass
please put the groceries away
take your shoes off

rosenegarin13
12-01-2010, 13:27
با سلام لطفا اين جملات را ترجمه كنيد
It's a mass
please put the groceries away
take your shoes off

در مورد جمله اولتون....
mass چون شما با حرف اول کوچیک نوشتید؛(اگه با حرف بزرگ باشه معنای مراسم عشاء ربانی در مسیحیت را میده)
معنای توده یا کپه را میده...مثلاً این جمله را ببین:
The garden is a mass of weeds
ولی تو جمله شما چون قبل و بعدش رو ننوشتید همون توده معنی کنیم بهتره...

جمله دومتون...یعنی خواربار رو بذار سرجاشون لطفاً...(مثلاً شیر رو تو یخچال و...:دی)

جمله سومتون هم یعنی "کفشات رو در بیار"

Kurosh
12-01-2010, 15:03
میشه اینو به انگلیسی برگردونید .مال خودم جای فعلاش درست نیست ممنون!

متاسفانه چون من 5 روز از هفته رو درگیر کار بودم نتونستم تو این ترم وقت زیادی برای پروژه بذارم ولی ترم بعد وقتم آزاده کمکاری رو چبران می کنم.



Since I've been busy for five days a week, unfortunately, I couln't spend enough time on the project this semester. But in the next term, I'll have much more free times so that I will make up for it

evil!live
13-01-2010, 12:10
سلام

ممنون میشم اگه این جمله رو به فارسی ترجمه کنین::11:

Winston Churchill. "Democracy is the worst form of government except all the others have been tried."

Kurosh
13-01-2010, 12:36
سلام

ممنون میشم اگه این جمله رو به فارسی ترجمه کنین::11:

  Winston Churchill. "Democracy is the worst form of government except all the others have been tried."
وینستون چرچیل: "صرف نظر از دیگر گونه های حکومت که تا کنون استفاده شده ، دموکراسی بدترین نوع آن هاست."

balo0ch2007
14-01-2010, 21:45
با سلام به شما دوستان عزيز لطفا اين متن رو ترجمه كنيد چون اين متن راجعبه اجداد ماست و راجعبه قبيله نوشيرواني بلوچ هست كه من تو يه سايت پيدا كردم اما چون نتونستم بخونم از شما خواهش دارم اگه ممكنه كاملا به فارسي برش گردونيد فوري هم نيازش دارم اميد وارم مشكلم حل بشه و بتونم تاريخچه قوم خودم رو بدونم
Nausherwani tombs

From Wikipedia, the free encyclopedia

Jump to: navigation ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]-one), search ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
Nausherwani tombs or Noshirwani tombs are located near Qila Ladgasht ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) in Mashkel ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) tehsil ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Kharan District ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Balochistan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Pakistan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
The Nausherwani tombs are a set of nine tombs dating back nearly 800 hundred years. According to district gazetteer of Kharan (1906) there were nine tombs of which two have collapsed by 2004. The district gazetteer of 1906 records that one of these buildings had the inscription ‘Mazar e Nikodar’ (Tomb of Nikodar).
Nikodar Ooghul belonged to the Arghun Dynasty ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and he converted to Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and adopted the name Sultan Ahmad Khan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])[1] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_note-0) in 681 Hijri ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). First from Marco Polo ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) as he crosses the desert region near Kerman ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). He tells us that the villages were strongly defended against bandits who could magically bring darkness upon settlements and passing caravans. Since they themselves were very well acquainted with the country, they descended upon the blinded caravaners to plunder them. These bandits, Polo tells us, were under the leadership of a man call Nogodar. Now, there was a Nikodar (or Nogodar) Oghlan, grandson of Chaghata Khan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) of the house of Chengez whose range was northern Iran and Georgia. Here he attempted to dislodge his uncle Abaka Khan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) who ruled over Iran ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), but was defeated and disarmed by the Khan. Nikodar died in or about 1278 and his band of freebooters was absorbed in the Khan’s army.
Then again we hear of the Nikodaris from Mughal ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) emperor ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) Babur ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). He tells us that in 1519 these lawless men had to be punished for ganging up with the equally lawless Hazaras ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) to plunder the countryside north of Kabul ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). The implication is that the charisma of Nikodar who gave his name to his followers lived on well over two hundred years after his death and that these people continued to follow the ways of banditry he had shown them.
The logical deduction to draw then was that the tombs of Mashkel ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) date back to the late 13th century when Nikodar was terrorising the country south of Farah ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) in Afghanistan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) as the Herat ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) chronicle tells us. The rational story then would be that a large number of the Nikodari band was slaughtered during one such raid into this arid country and were buried here by the survivors. That would explain the multiple burials. That or some pestilence that wiped out most of the marauding army.
These are funerary monuments that are now known as the Nausherwani tombs, after the leading family of the district. The first floors contain variable numbers of graves, while the ground floor vaults, originally bricked up but broken into at some point in time, have multiple burials. Back in 1987 I found amid the jumble of human bones, skulls, femurs, ulnae et al., pieces of cereous, yellowed shroud as well which was missing on the second visit. Each of these vaulted chambers appeared to have held up to twenty corpses and it was evident then that the graves had been disturbed, perhaps by treasure seekers.

Sultan Ahmad Khan

It is related that Sultan Ahmad, before his conversion to the Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), was called Nikodar Ooghul, and that after the death of his brother, having consulted with his chiefs and ameers, it was determined that Arghun, the son of Abukai Khan, who had received charge of the province of Khorasan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) during the life-time of his father, and who commanded a large army there, and was therefore an object of dread, should be summoned, by a fictitious order, to attend his father; and by such an order he did attend, and some consultation took place regarding the succession. Arghun Khan, who was ignorant of the death of Mango Timoor, his great-uncle, was of opinion he, Mango Timoor should succeed his father. Nikodur Oghul however, having assumed the office of Mango Timoor, Arghun was reluctantly compelled to submit. On the 13th Rabi' al-awwal ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), 681 Hijri ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Nikodur Ooghul ascended the throne in the town of Alatak ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), and reigned with justice over the country of Persia ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), particularly Azerbaijan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and Iraq ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). This prince was the first person of his family who became a Muslim; when he was converted he took the title of Sultan Ahmad Khan. Sultan Ahmad continued the Vuzarut ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), as before, of Khawajah Shams-ud-deen Muhammad; he also received Alauddin Malik Ata into his favour, and gave up Mujeed-ul-Mulk Yezdi (for some offence against the Islamic law) into his hands to be put to death. Khawajah Ata Malik also died on the 4th Dhu al-Hijjah ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) 681.
As at that time by the righteous endeavours of Khawajah Shams-ud-deen Muhammad and Sultan Ahmad Khan, Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) began to acquire great strength, several of the princes who were pagans, commenced to entertain and display great malice towards the Sultan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and his faith; among these, Arghun Khan, the son of Abukai Khan, retired to Khorasan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and raised the standard of rebellion, and in the month of Safar ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) 683 Hijri ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), advanced to Damghan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Sultan Ahmad on hearing this, despatched Ali Ibnak, otherwise called Alinak, to Khorasan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), to oppose him. Alinak, on his arrival there, took and plundered Damghan and put the inhabitants of that city to death; and shortly after the armies met in the plains of Fuhwacheh, and a battle followed, in which prince Arghun was defeated. After this event, Sultan Ahmad Khan himself marched to Khorasan, and Alinak hearing of his movement, renewed his pursuit of Prince Arghun, who sought refuge in the fort of Kalat ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]); about that time Sultan Ahmad and his army arrived at Khojan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), and despatched orders to Alinak (who was his son-in-law), to prevail on Prince Arghun to quit the castle of Kalat, and then bring him to his presence. Alinak therefore entered the fort of Kilat, and by assurances of safety persuaded Arghun to proceed to Sultan Ahmad’s camp at Khojan. Alinak, in secret, however, used every means to prevail on the sultan to put him to death, but Sultan Ahmad did not attend to his suggestions, but placed him in confinement in a khirgah, and appointed Oorook, the brother of Meer Yoogha, with four other persons selected by Alinak, to keep him in custody. Alinak modestly gave those men orders to put Arghun to death seven days after he departed, and then went to amuse himself at the camp at Purmahro ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), in Iraq ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). After he departed, the independent horse of the Sultan Ameer Yoogha Jungshanuk, of Khutaie, and a number of other Amirs ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) who were offended at the sultan’s conversion to Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), assisted by the friends of prince Arghun released him in the night from prison, and in concert fell upon Alinak, who was slain, with many servants of Sultan Ahmad. The next day, Ameer Yoogha despatched a camel messenger to the tribe of Kara Qubash ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), to desire them to seize the passes by which the Oltulli troops under Sultan Ahmad Khan were about to advance, and after a few days Arghun also proceeded to oppose the sultan. The sultan heard of the release of Arghun and the events which followed it, in the vicinity of Isferain ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), and being without the means to oppose Arghun, sought refuge with his mother Kowuti Khatoon, who resided in the Sorab of Herat. When the sultan arrived at Qazvin ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), he fell in with Teelai Timoor, one of the chief ameers of Arghun, whom he seized and put to death with his sons; and from Kazvin, continued his flight without halting until he arrived at Herat. In his flight, almost all his servants abandoned him.
Two or three days after the arrival of Sultan Ahmad at the Sorab of Herat ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), the tribe of Kara Oubash ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) attacked his camp and plundered it, and soon after Prince Arghun also arrived in that vicinity. In these circumstances Bookai and Shunkoor, the chief servants of his mother, to seek favour with Arghun, treacherously seized Sultan Ahmad, and carried him to Arghun, pretending they were originally his servants. For this reason some historians have stated, that when Sultan Ahmad arrived at Herat he was recognized and seized by the troops of Arghun Khan, and that by Arghun’s orders he was put to death. The facts are, however, that when Bookai and Shunkoor carried Sultan Ahmad to Arghun, he delivered the Sultan over to the sons of Kunkur Bai, whose father had been slain by Sultan Ahmad, and they, in retaliation, broke his back, and, at the same time, broke the hearts of Muslims ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Sultan Ahmad reigned two years and about three months.

balo0ch2007
14-01-2010, 21:51
با سلام دوستان خواهش ميكنم اگه كسي ميتونه اين متن رو ترجمه كنه بزرگترين كمك رو براي يه كسي كه هيچكس به اون كمك نمي كنه كرده خواهش ميكنم تو رو جون هر كي دوست دارين ترجمه كامل بكنيد:41:
Nausherwani tombs or Noshirwani tombs are located near Qila Ladgasht ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) in Mashkel ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) tehsil ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Kharan District ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Balochistan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Pakistan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).
The Nausherwani tombs are a set of nine tombs dating back nearly 800 hundred years. According to district gazetteer of Kharan (1906) there were nine tombs of which two have collapsed by 2004. The district gazetteer of 1906 records that one of these buildings had the inscription ‘Mazar e Nikodar’ (Tomb of Nikodar).
Nikodar Ooghul belonged to the Arghun Dynasty ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and he converted to Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and adopted the name Sultan Ahmad Khan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])[1] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]_note-0) in 681 Hijri ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). First from Marco Polo ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) as he crosses the desert region near Kerman ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). He tells us that the villages were strongly defended against bandits who could magically bring darkness upon settlements and passing caravans. Since they themselves were very well acquainted with the country, they descended upon the blinded caravaners to plunder them. These bandits, Polo tells us, were under the leadership of a man call Nogodar. Now, there was a Nikodar (or Nogodar) Oghlan, grandson of Chaghata Khan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) of the house of Chengez whose range was northern Iran and Georgia. Here he attempted to dislodge his uncle Abaka Khan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) who ruled over Iran ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), but was defeated and disarmed by the Khan. Nikodar died in or about 1278 and his band of freebooters was absorbed in the Khan’s army.
Then again we hear of the Nikodaris from Mughal ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) emperor ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) Babur ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). He tells us that in 1519 these lawless men had to be punished for ganging up with the equally lawless Hazaras ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) to plunder the countryside north of Kabul ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). The implication is that the charisma of Nikodar who gave his name to his followers lived on well over two hundred years after his death and that these people continued to follow the ways of banditry he had shown them.
The logical deduction to draw then was that the tombs of Mashkel ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) date back to the late 13th century when Nikodar was terrorising the country south of Farah ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) in Afghanistan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) as the Herat ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) chronicle tells us. The rational story then would be that a large number of the Nikodari band was slaughtered during one such raid into this arid country and were buried here by the survivors. That would explain the multiple burials. That or some pestilence that wiped out most of the marauding army.
These are funerary monuments that are now known as the Nausherwani tombs, after the leading family of the district. The first floors contain variable numbers of graves, while the ground floor vaults, originally bricked up but broken into at some point in time, have multiple burials. Back in 1987 I found amid the jumble of human bones, skulls, femurs, ulnae et al., pieces of cereous, yellowed shroud as well which was missing on the second visit. Each of these vaulted chambers appeared to have held up to twenty corpses and it was evident then that the graves had been disturbed, perhaps by treasure seekers.

Sultan Ahmad Khan

It is related that Sultan Ahmad, before his conversion to the Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), was called Nikodar Ooghul, and that after the death of his brother, having consulted with his chiefs and ameers, it was determined that Arghun, the son of Abukai Khan, who had received charge of the province of Khorasan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) during the life-time of his father, and who commanded a large army there, and was therefore an object of dread, should be summoned, by a fictitious order, to attend his father; and by such an order he did attend, and some consultation took place regarding the succession. Arghun Khan, who was ignorant of the death of Mango Timoor, his great-uncle, was of opinion he, Mango Timoor should succeed his father. Nikodur Oghul however, having assumed the office of Mango Timoor, Arghun was reluctantly compelled to submit. On the 13th Rabi' al-awwal ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), 681 Hijri ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), Nikodur Ooghul ascended the throne in the town of Alatak ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), and reigned with justice over the country of Persia ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), particularly Azerbaijan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and Iraq ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). This prince was the first person of his family who became a Muslim; when he was converted he took the title of Sultan Ahmad Khan. Sultan Ahmad continued the Vuzarut ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), as before, of Khawajah Shams-ud-deen Muhammad; he also received Alauddin Malik Ata into his favour, and gave up Mujeed-ul-Mulk Yezdi (for some offence against the Islamic law) into his hands to be put to death. Khawajah Ata Malik also died on the 4th Dhu al-Hijjah ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) 681.
As at that time by the righteous endeavours of Khawajah Shams-ud-deen Muhammad and Sultan Ahmad Khan, Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) began to acquire great strength, several of the princes who were pagans, commenced to entertain and display great malice towards the Sultan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and his faith; among these, Arghun Khan, the son of Abukai Khan, retired to Khorasan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) and raised the standard of rebellion, and in the month of Safar ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) 683 Hijri ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), advanced to Damghan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Sultan Ahmad on hearing this, despatched Ali Ibnak, otherwise called Alinak, to Khorasan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), to oppose him. Alinak, on his arrival there, took and plundered Damghan and put the inhabitants of that city to death; and shortly after the armies met in the plains of Fuhwacheh, and a battle followed, in which prince Arghun was defeated. After this event, Sultan Ahmad Khan himself marched to Khorasan, and Alinak hearing of his movement, renewed his pursuit of Prince Arghun, who sought refuge in the fort of Kalat ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]); about that time Sultan Ahmad and his army arrived at Khojan ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), and despatched orders to Alinak (who was his son-in-law), to prevail on Prince Arghun to quit the castle of Kalat, and then bring him to his presence. Alinak therefore entered the fort of Kilat, and by assurances of safety persuaded Arghun to proceed to Sultan Ahmad’s camp at Khojan. Alinak, in secret, however, used every means to prevail on the sultan to put him to death, but Sultan Ahmad did not attend to his suggestions, but placed him in confinement in a khirgah, and appointed Oorook, the brother of Meer Yoogha, with four other persons selected by Alinak, to keep him in custody. Alinak modestly gave those men orders to put Arghun to death seven days after he departed, and then went to amuse himself at the camp at Purmahro ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), in Iraq ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). After he departed, the independent horse of the Sultan Ameer Yoogha Jungshanuk, of Khutaie, and a number of other Amirs ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) who were offended at the sultan’s conversion to Islam ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), assisted by the friends of prince Arghun released him in the night from prison, and in concert fell upon Alinak, who was slain, with many servants of Sultan Ahmad. The next day, Ameer Yoogha despatched a camel messenger to the tribe of Kara Qubash ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), to desire them to seize the passes by which the Oltulli troops under Sultan Ahmad Khan were about to advance, and after a few days Arghun also proceeded to oppose the sultan. The sultan heard of the release of Arghun and the events which followed it, in the vicinity of Isferain ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), and being without the means to oppose Arghun, sought refuge with his mother Kowuti Khatoon, who resided in the Sorab of Herat. When the sultan arrived at Qazvin ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), he fell in with Teelai Timoor, one of the chief ameers of Arghun, whom he seized and put to death with his sons; and from Kazvin, continued his flight without halting until he arrived at Herat. In his flight, almost all his servants abandoned him.
Two or three days after the arrival of Sultan Ahmad at the Sorab of Herat ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]), the tribe of Kara Oubash ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) attacked his camp and plundered it, and soon after Prince Arghun also arrived in that vicinity. In these circumstances Bookai and Shunkoor, the chief servants of his mother, to seek favour with Arghun, treacherously seized Sultan Ahmad, and carried him to Arghun, pretending they were originally his servants. For this reason some historians have stated, that when Sultan Ahmad arrived at Herat he was recognized and seized by the troops of Arghun Khan, and that by Arghun’s orders he was put to death. The facts are, however, that when Bookai and Shunkoor carried Sultan Ahmad to Arghun, he delivered the Sultan over to the sons of Kunkur Bai, whose father had been slain by Sultan Ahmad, and they, in retaliation, broke his back, and, at the same time, broke the hearts of Muslims ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]). Sultan Ahmad reigned two years and about three months.

parisa r
15-01-2010, 07:03
سلام

ممنون میشم اگه این جمله رو به فارسی ترجمه کنین::11:

Winston Churchill. "Democracy is the worst form of government except all the others have been tried."


دمکراسی بدترین نوع حکومت است، مگر اینکه بقیه مدل‌ها امتحان شده باشند !
[منظورش اینه که بد‌ترینه و فقط باید وقتی‌ استفاده بشه که بقیه چیزا جواب نداده باشند ]

balo0ch2007
15-01-2010, 10:04
با سلالم به دوستان عزيز بابا كسي نبود اين متن ما رو ترجمه كنه :19:راستي متن قبلي كمي ايراد داشت:27: كه برطرف شد متن وافعي اينه::20:
From Wikipedia, the free encyclopedia
Jump to: navigation, search

Nausherwani tombs or Noshirwani tombs are located near Qila Ladgasht in Mashkel tehsil, Kharan District, Balochistan, Pakistan.

The Nausherwani tombs are a set of nine tombs dating back nearly 800 hundred years. According to district gazetteer of Kharan (1906) there were nine tombs of which two have collapsed by 2004. The district gazetteer of 1906 records that one of these buildings had the inscription ‘Mazar e Nikodar’ (Tomb of Nikodar).

Nikodar Ooghul belonged to the Arghun Dynasty and he converted to Islam and adopted the name Sultan Ahmad Khan[1] in 681 Hijri. First from Marco Polo as he crosses the desert region near Kerman. He tells us that the villages were strongly defended against bandits who could magically bring darkness upon settlements and passing caravans. Since they themselves were very well acquainted with the country, they descended upon the blinded caravaners to plunder them. These bandits, Polo tells us, were under the leadership of a man call Nogodar. Now, there was a Nikodar (or Nogodar) Oghlan, grandson of Chaghata Khan of the house of Chengez whose range was northern Iran and Georgia. Here he attempted to dislodge his uncle Abaka Khan who ruled over Iran, but was defeated and disarmed by the Khan. Nikodar died in or about 1278 and his band of freebooters was absorbed in the Khan’s army.

Then again we hear of the Nikodaris from Mughal emperor Babur. He tells us that in 1519 these lawless men had to be punished for ganging up with the equally lawless Hazaras to plunder the countryside north of Kabul. The implication is that the charisma of Nikodar who gave his name to his followers lived on well over two hundred years after his death and that these people continued to follow the ways of banditry he had shown them.

The logical deduction to draw then was that the tombs of Mashkel date back to the late 13th century when Nikodar was terrorising the country south of Farah in Afghanistan as the Herat chronicle tells us. The rational story then would be that a large number of the Nikodari band was slaughtered during one such raid into this arid country and were buried here by the survivors. That would explain the multiple burials. That or some pestilence that wiped out most of the marauding army.

These are funerary monuments that are now known as the Nausherwani tombs, after the leading family of the district. The first floors contain variable numbers of graves, while the ground floor vaults, originally bricked up but broken into at some point in time, have multiple burials. Back in 1987 I found amid the jumble of human bones, skulls, femurs, ulnae et al., pieces of cereous, yellowed shroud as well which was missing on the second visit. Each of these vaulted chambers appeared to have held up to twenty corpses and it was evident then that the graves had been disturbed, perhaps by treasure seekers.
Sultan Ahmad Khan

It is related that Sultan Ahmad, before his conversion to the Islam, was called Nikodar Ooghul, and that after the death of his brother, having consulted with his chiefs and ameers, it was determined that Arghun, the son of Abukai Khan, who had received charge of the province of Khorasan during the life-time of his father, and who commanded a large army there, and was therefore an object of dread, should be summoned, by a fictitious order, to attend his father; and by such an order he did attend, and some consultation took place regarding the succession. Arghun Khan, who was ignorant of the death of Mango Timoor, his great-uncle, was of opinion he, Mango Timoor should succeed his father. Nikodur Oghul however, having assumed the office of Mango Timoor, Arghun was reluctantly compelled to submit. On the 13th Rabi' al-awwal, 681 Hijri, Nikodur Ooghul ascended the throne in the town of Alatak, and reigned with justice over the country of Persia, particularly Azerbaijan and Iraq. This prince was the first person of his family who became a Muslim; when he was converted he took the title of Sultan Ahmad Khan. Sultan Ahmad continued the Vuzarut, as before, of Khawajah Shams-ud-deen Muhammad; he also received Alauddin Malik Ata into his favour, and gave up Mujeed-ul-Mulk Yezdi (for some offence against the Islamic law) into his hands to be put to death. Khawajah Ata Malik also died on the 4th Dhu al-Hijjah 681.

As at that time by the righteous endeavours of Khawajah Shams-ud-deen Muhammad and Sultan Ahmad Khan, Islam began to acquire great strength, several of the princes who were pagans, commenced to entertain and display great malice towards the Sultan and his faith; among these, Arghun Khan, the son of Abukai Khan, retired to Khorasan and raised the standard of rebellion, and in the month of Safar 683 Hijri, advanced to Damghan. Sultan Ahmad on hearing this, despatched Ali Ibnak, otherwise called Alinak, to Khorasan, to oppose him. Alinak, on his arrival there, took and plundered Damghan and put the inhabitants of that city to death; and shortly after the armies met in the plains of Fuhwacheh, and a battle followed, in which prince Arghun was defeated. After this event, Sultan Ahmad Khan himself marched to Khorasan, and Alinak hearing of his movement, renewed his pursuit of Prince Arghun, who sought refuge in the fort of Kalat; about that time Sultan Ahmad and his army arrived at Khojan, and despatched orders to Alinak (who was his son-in-law), to prevail on Prince Arghun to quit the castle of Kalat, and then bring him to his presence. Alinak therefore entered the fort of Kilat, and by assurances of safety persuaded Arghun to proceed to Sultan Ahmad’s camp at Khojan. Alinak, in secret, however, used every means to prevail on the sultan to put him to death, but Sultan Ahmad did not attend to his suggestions, but placed him in confinement in a khirgah, and appointed Oorook, the brother of Meer Yoogha, with four other persons selected by Alinak, to keep him in custody. Alinak modestly gave those men orders to put Arghun to death seven days after he departed, and then went to amuse himself at the camp at Purmahro, in Iraq. After he departed, the independent horse of the Sultan Ameer Yoogha Jungshanuk, of Khutaie, and a number of other Amirs who were offended at the sultan’s conversion to Islam, assisted by the friends of prince Arghun released him in the night from prison, and in concert fell upon Alinak, who was slain, with many servants of Sultan Ahmad. The next day, Ameer Yoogha despatched a camel messenger to the tribe of Kara Qubash, to desire them to seize the passes by which the Oltulli troops under Sultan Ahmad Khan were about to advance, and after a few days Arghun also proceeded to oppose the sultan. The sultan heard of the release of Arghun and the events which followed it, in the vicinity of Isferain, and being without the means to oppose Arghun, sought refuge with his mother Kowuti Khatoon, who resided in the Sorab of Herat. When the sultan arrived at Qazvin, he fell in with Teelai Timoor, one of the chief ameers of Arghun, whom he seized and put to death with his sons; and from Kazvin, continued his flight without halting until he arrived at Herat. In his flight, almost all his servants abandoned him.

Two or three days after the arrival of Sultan Ahmad at the Sorab of Herat, the tribe of Kara Oubash attacked his camp and plundered it, and soon after Prince Arghun also arrived in that vicinity. In these circumstances Bookai and Shunkoor, the chief servants of his mother, to seek favour with Arghun, treacherously seized Sultan Ahmad, and carried him to Arghun, pretending they were originally his servants. For this reason some historians have stated, that when Sultan Ahmad arrived at Herat he was recognized and seized by the troops of Arghun Khan, and that by Arghun’s orders he was put to death. The facts are, however, that when Bookai and Shunkoor carried Sultan Ahmad to Arghun, he delivered the Sultan over to the sons of Kunkur Bai, whose father had been slain by Sultan Ahmad, and they, in retaliation, broke his back, and, at the same time, broke the hearts of Muslims. Sultan Ahmad reigned two years and about three months.
اين رو هم اضافه كنم كه:5: من هر كاري كردم نتونستم همون متن قبلي رو ويرايش كنم نميدونم چرا هر كاري ميكردم متن ويرايش نمي شد:41:

A r c h i
15-01-2010, 11:14
با سلالم به دوستان عزيز بابا كسي نبود اين متن ما رو ترجمه كنه :19:راستي متن قبلي كمي ايراد داشت:27: كه برطرف شد متن وافعي اينه::20:
.
اين رو هم اضافه كنم كه:5: من هر كاري كردم نتونستم همون متن قبلي رو ويرايش كنم نميدونم چرا هر كاري ميكردم متن ويرايش نمي شد:41:

دوست عزیز
اگر شما پست ابتدای تاپیک را بخونید متوجه میشید که متون طولانی ترجمه نخواهند شد، شما اگه بیرون بخواید اینها را برای ترجمه بدید، هزینه زیادی باید بپردازید. پس بهتره خودتون شروع به ترجمه کنید و هر جا که مشکلی داشتید، بپرسید

موفق باشید :11:

nafare_aval
15-01-2010, 11:41
داشتم فیلم se7en رو نگاه میکردم....این جمله رو دیدم اصلا سر در نیاوردم....شاید slang باشه

its no skin off our teeth

Kurosh
15-01-2010, 12:07
داشتم فیلم se7en رو نگاه میکردم....این جمله رو دیدم اصلا سر در نیاوردم....شاید slang باشه

its no skin off our teeth
دیکشنری رو ببینید نوشته: of no interest or concern or involving no risk to one

یعنی اهمیت نداشتن ، جذابیت نداشتن ، خطر نداشتن...

piishii
15-01-2010, 12:14
داشتم فیلم se7en رو نگاه میکردم....این جمله رو دیدم اصلا سر در نیاوردم....شاید slang باشه

its no skin off our teeth
سلام
بله اسلنگ هست


no skin off one's back, nose, or teeth


یعنی از نبود هیچ سود یا توجه یا درگیر شدن هیچ خطری برای کسی

brain
15-01-2010, 13:45
سلام.

تو متن زیر in which چه جوری ترجمه میشه ؟ "که در آن" درسته ؟
In the early Eighties Paladino began painting large-scale canvasses in which, through figuration
full of iconographical elements.w

piishii
15-01-2010, 14:27
سلام.

تو متن زیر in which چه جوری ترجمه میشه ؟ "که در آن" درسته ؟
In the early Eighties Paladino began painting large-scale canvasses in which, through figuration
full of iconographical elements.w
سلام
جمله ی کامل الان همینه ؟؟؟
چون کلمه ی قبلی جمع هست " که در آنها " باید ترجمه کرد .

balo0ch2007
15-01-2010, 14:36
دوست عزیز
اگر شما پست ابتدای تاپیک را بخونید متوجه میشید که متون طولانی ترجمه نخواهند شد، شما اگه بیرون بخواید اینها را برای ترجمه بدید، هزینه زیادی باید بپردازید. پس بهتره خودتون شروع به ترجمه کنید و هر جا که مشکلی داشتید، بپرسید

موفق باشید :11:
خيلي ممنونم از اينكه منو راهنماي كرديد:11: ببخشيد اصلا حواسم نبود چون من حتي يك خط هم از صفحه اول نخوندم:27: ولي بازم دستتون درد نكنه خودم شروع ميكنم به ترجمه:5: و اگه جاي مشكل داشتم:41: به شما ميگم فقط خواهشا اگه ايندفعه يه جمله به شما دادم تا ترجمش كنين اين قدر دير جواب نديد:20: ولي بازم خيل ممنون:40:

Behroux
15-01-2010, 14:37
سلام
چون in which به canvasses، که جمع است، بر می‌گردد معنی آن «که در آن‌ها» می شود.

تذکر: جواب جناب piishii کاملاً صحیح می‌باشد اما من چون پست ایشان را ندیده بودم پست دادم.:11:

Dark Sector
15-01-2010, 16:02
سلام
ممنون میشم جمله زیر رو ترجمه کنید.

They considered them as the highest form of good luck because cats were supposed to be the favorite companion of the gods

piishii
15-01-2010, 16:46
سلام
ممنون میشم جمله زیر رو ترجمه کنید.

They considered them as the highest form of good luck because cats were supposed to be the favorite companion of the gods
سلام
بهتر میگفتین متن در مورد چی هست

آنها ( آن دسته افراد ) آنها ( آن موجودات ) ( گربه ها ) را به عنوان بهترین و بالاترین شکل خوش شانسی لحاظ کردند ( فرض کردند ) زیرا گربه ها همنشین مورد علاقه ی الهه ها فرض شده بودند .

* فکر میکنم که کلا مفهوم روون از متن این هست که گربه ها به علت اینکه همنشین دلخواه الهه ها فرض شده اند نشان بالای خوش شانسی رو دارند .

Dark Sector
15-01-2010, 18:01
سلام
بهتر میگفتین متن در مورد چی هست

آنها ( آن دسته افراد ) آنها ( آن موجودات ) ( گربه ها ) را به عنوان بهترین و بالاترین شکل خوش شانسی لحاظ کردند ( فرض کردند ) زیرا گربه ها همنشین مورد علاقه ی الهه ها فرض شده بودند .

* فکر میکنم که کلا مفهوم روون از متن این هست که گربه ها به علت اینکه همنشین دلخواه الهه ها فرض شده اند نشان بالای خوش شانسی رو دارند .

ممنون بابت ترجمه.. این متن مربوط به یکسری اعتقادات و خرافه‌های خیلی قدیمی در مورد گربه‌ها بود.

جمله دوم که نوشتید همون چیزی هست که میخواستم
Thanks for your translation

قله بلند
17-01-2010, 16:02
با سلام. من توی ترجمه این 4 مورد مشکل دارم.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

siiina2
17-01-2010, 17:15
با سلام. من توی ترجمه این 4 مورد مشکل دارم.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

1. آغازگرها قادر به ارجاع رو به جلو نیستند.
2. طفره رفتن از رعایت قانون ارجاع به جلو بدون نقض آن! ( احتمالا منظور اتخاذ روشی ست که نیاز به رعایت این قانون ندارد)

3. مقدار دهی اولیه و توارث
زمانی که یک شی مقداردهی اولیه (فرمت) میشود ، همه متغیر های نمونه تعریف شده در کلاس شی باید با مقادیر اولیه مناسب تعیین شوند. در حالی که این لازم است ، اغلب برای حصول یک کلاس کاملا فرمت شده کافی نیست. یک شی ، نه تنها فیلدهای به صراحت اعلان شده در کلاس خودرا در بر میگیرد ، بلکه همچنین موارد اعلام شده در سوپرکلاس های خود را نیز شامل میشود . بنابراین برای فرمت کامل یک شی، تمام متغیرهای نمونه اعلام شده در کلاس شی و در همه سوپرکلاس (کلاس های رده بالاتر) آن باید فرمت (مقداردهی اولیه) شوند .

4. شکل 2 نشان می دهد که داده های نمونه برای شی Coffee ، شامل هر متغیر نمونه تعریف شده در کلاس Coffee و هر یک از سوپرکلاس های Coffee است. هر دو فیلد Liquid - یعنی mlVolume و temperature - بخشی از داده های مربوط به شی Coffee و همچنین فیلدهای Coffee یعنی- swirling و clockwise- هستند. این حالت صادق است حتی اگر Coffee واقعا فیلدهای mlVolume و temperature را از کلاس Liquid به ارث نبرد.

توضیح: به نظر میاد متن تخصصی کامپیوتر هست و ممکن است معادل های مناسبی را انتخاب نکرده باشم. در مورد 4 که به شکل 2 اشاره میکنه اسامی خاص مثل coffee و .. رو مناسب ندیدم ترجمه بشن.

SonyEricsson
17-01-2010, 23:29
کسی میتونه آهنگ ترید هلن رو با ترجمه انگلیسی بزاره!!

اینم متن ترانه

نه می شه با تو سر کنم ، نه می شه از تو بگذرم
بیا به داد من برس ، من از تو مبتلاترم

بگو کجا رها شدى ، بگو کجاى رفتنى
من از تو در گریز و تو ، چرا همیشه با منى

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست

دوباره تبت داره نفسمو می گیره ، دوباره هوا داره پى عطر تو می ره
این خونه بى تو طاقت زندگی نداره ، حتی نفس هام تو رو به یاد من میاره

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست

نه می شه با تو سر کنم ، نه می شه از تو بگذرم
بیا به داد من برس ، من از تو مبتلاترم

بگو کجا رها شدى ، بگو کجاى رفتنى
من از تو در گریز و تو چرا همیشه با منى

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست

piishii
17-01-2010, 23:46
hi just this

tandem running in ants

Kurosh
18-01-2010, 00:13
hi just this


امین جان معنای ظاهریش که مشخصه : درشکه ای که مورچه ها اونو می کشند.



اما معنی خاصی داره ، نتایج جستجو یکیش اینه:



Tandem running in ants is a form of recruitment in which a single well-informed worker guides a naive nestmate to a goal



و اطلاعات بیش تر و کامل تر در مورد اصطلاح هم در این فایل:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Hope it helps

قله بلند
19-01-2010, 16:20
با سلام. مورد اول رو لطفاً ترجمه کنید و مورد دوم رو از قسمت پر رنگ شده ترجمه کنید چون این قسمت رو اصلاً نمی فهمم منظورش چیه. ممنونم

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

قله بلند
19-01-2010, 18:31
سلام. دوستان اگر ممکن است این جمله را ترجمه کنید. ممنون
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

seymour
19-01-2010, 23:29
با سلام. مورد اول رو لطفاً ترجمه کنید و مورد دوم رو از قسمت پر رنگ شده ترجمه کنید چون این قسمت رو اصلاً نمی فهمم منظورش چیه. ممنونم

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
جمله داخل باکس:

مثلاً، شما می توانید بدون هیچگونه مشکلی از متغیر "دما" در کلاس "مایع" در هنگام initialize کردن (مقدار دهی اولیه - اعلان) متغیر "هم زدن"(چرخاندن قاشق در فنجان!) در کلاس "قهوه" استفاده کنید.

ادامه متن: یا فردا -- یا با دوستان.

سلام. دوستان اگر ممکن است این جمله را ترجمه کنید. ممنون
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
روش مناسب برای اعلام خطا در هنگام initialization ، رد کردن (ارسال/ایجاد) یک exception (استثنا) می باشد. (دستور throw)



* اینها واژگان پایه بحث برنامه نویسی شیء گرا هستش ... معمولاً بهتره که اگه هدف خوانایی بالاتر هستش، اصلاً ترجمه نکنیم، یا اینکه واژه اصلی رو بیاریم و صرفاً توی پرانتز معادل براش بنویسیم.

قله بلند
20-01-2010, 00:21
سلام. می شه لطف کنید و متن زیر را ترجمه کنید.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

قله بلند
20-01-2010, 16:06
با سلام. لطفاً این سه مورد رو ترجمه بفرمایید. ممنون
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

SonyEricsson
20-01-2010, 19:17
کسی نبود درخواست من رو ببینه؟

siiina2
21-01-2010, 03:20
با سلام. لطفاً این سه مورد رو ترجمه بفرمایید. ممنون
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

شما همواره می توانید مطمئن باشید که آغازگرها قبل از اجرای هر کد سازنده برای آن کلاس، اجرا خواهند شد.

قله بلند
21-01-2010, 16:16
سلام. انگار از دوستان کسی تمایل به ترجمه این متن را نداشت. این بار این متن را با ترجمه خودم قرار می دهم. ترجمه ای که اصلاً به دل خودم منطقاً نمی نشیند:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیددر این مثال، سازنده کلاس Coffee به صورت صریح سازنده کلاس Liquid را به وسیله super() فراخوانی می­کند. به دلیل اینکه کلاس Liquid، یک سازنده را صریحاً اعلان کرده است کامپایلر جاوا از سازنده پیش­فرض استفاده نخواهد کرد. علاوه بر این، به دلیل اینکه کلاس Liquid صریحاً یک سازنده بدون آرگومان را اعلان نکرده است، هرگز یک سازنده بدون آرگومان نخواهد داشت. به همین خاطر، سازنده کلاس Coffee با احضار صریح super() آغاز نشده بود.(شما باید سازنده­ای را احضار کنید که در دسترس شماست. مثلاً در این برنامه: new Liquid(25, 50.0)) اگر یک زیر کلاس مستقیم کلاس بالاتر، سازنده بدون آرگومانی را ارائه نکرده باشد، هر سازنده­ای در آن زیرکلاس باید با احضار this() یا super() آغاز شود.

seymour
21-01-2010, 21:17
با سلام. لطفاً این سه مورد رو ترجمه بفرمایید. ممنون
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید


سلام. انگار از دوستان کسی تمایل به ترجمه این متن را نداشت. این بار این متن را با ترجمه خودم قرار می دهم. ترجمه ای که اصلاً به دل خودم منطقاً نمی نشیند:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیددر این مثال، سازنده کلاس Coffee به صورت صریح سازنده کلاس Liquid را به وسیله super() فراخوانی می­کند. به دلیل اینکه کلاس Liquid، یک سازنده را صریحاً اعلان کرده است کامپایلر جاوا از سازنده پیش­فرض استفاده نخواهد کرد. علاوه بر این، به دلیل اینکه کلاس Liquid صریحاً یک سازنده بدون آرگومان را اعلان نکرده است، هرگز یک سازنده بدون آرگومان نخواهد داشت. به همین خاطر، سازنده کلاس Coffee با احضار صریح super() آغاز نشده بود.(شما باید سازنده­ای را احضار کنید که در دسترس شماست. مثلاً در این برنامه: new Liquid(25, 50.0)) اگر یک زیر کلاس مستقیم کلاس بالاتر، سازنده بدون آرگومانی را ارائه نکرده باشد، هر سازنده­ای در آن زیرکلاس باید با احضار this() یا super() آغاز شود.
دوست خوب، ترجمه ای که کردی اتفاقاً هیچ مشکلی نداره و اگه خود من هم میخواستم ترجمه کنم شاید به مقدار زیادی شبیه همین بود ... من فکر می کنم (فقط حدس می زنم -- اگه اشتباه می کنم شما اصلاح کن) علت اینکه به دلت نمیشینه این باشه که متن فنی هستش و واژه هایی که شما به فارسی ترجمه می کنه ، طی فرایند ترجمه اون دلالت خودشون رو از دست میدن .. مثلا:

Because class Liquid explicitly declares a constructor
به دلیل اینکه کلاس Liquid، یک سازنده را صریحاً اعلان کرده است

خب ترجمه شما ایرادی نداره ... مساله اینه که توش از واژه های فنی استفاده شده .. صریحاً یا همون explicitly اصطلاح فنیه (یعنی کانستراکتور نمیتونه از نوع converting باشه -- یعنی نمی تونن بصورت ضمنی یه آرگومان رو تبدیل کنن به type ی که سازگاری داشته باشه) ... constructor به همین ترتیب .. و declare هم همینطور ... بنابراین اگه یه نفر مسلط به معنای اینها نباشه، به نظرش میاد کل قضیه گنگ و مبهمه .. در حالی که نیست ..


همونطور که گفتم من صرفاً حدس می زنم که مشکل شما این باشه (بصورت تجربی -- چون زیاد پیش میاد که دوستان چنین مشکلی داشته باشن و از ترجمه شون ناراضی باشن) ... واسه همین بود که اون توصیه رو در انتهای این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])کردم.

seymour
21-01-2010, 21:29
کسی میتونه آهنگ ترید هلن رو با ترجمه انگلیسی بزاره!!

اینم متن ترانه

نه می شه با تو سر کنم ، نه می شه از تو بگذرم
بیا به داد من برس ، من از تو مبتلاترم

بگو کجا رها شدى ، بگو کجاى رفتنى
من از تو در گریز و تو ، چرا همیشه با منى

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست

دوباره تبت داره نفسمو می گیره ، دوباره هوا داره پى عطر تو می ره
این خونه بى تو طاقت زندگی نداره ، حتی نفس هام تو رو به یاد من میاره

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست

نه می شه با تو سر کنم ، نه می شه از تو بگذرم
بیا به داد من برس ، من از تو مبتلاترم

بگو کجا رها شدى ، بگو کجاى رفتنى
من از تو در گریز و تو چرا همیشه با منى

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست

کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست
کسى به جز تو یار من نیست ، گذشتن از تو کار من نیست
به جز خیال تو هنوزم ، ببین کسى کنار من نیست


کسی نبود درخواست من رو ببینه؟
درخواست شما قطعاً توسط من و دوستان دیگه دیده شد .. مساله اینه که درخواست های طولانی تر با وقت اندک ما نمی خونه .. و طبیعیه اگه بیشتر به تاخیر بیفته یا اصلاً رسیدگی نشه.. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


I can't live with you .. or without you
come help me... I'm even more tormented than you

tell me, where have you gone.. tell me where are you wandering
I'm trying to forget you.. yet you're always with me

no one's my friend but you ... I can't let you go
I'm completely alone... only your vision is with me
(تکرار)


my thirst for your love is consuming me .. even the wind is after your scent
this home will collapse without your presence, every breath I take brings your memories back



(تکرار)

قله بلند
22-01-2010, 03:30
با سلام. استاد گرامی جناب seymour ، فرضیه شما کاملاً صحیح است. زمانیکه من از پشت پرده مساله خبر ندارم به نظرم می رسد که ذهنم نیز بیراهه می رود ولی وقتی پشت پرده آشکار می شود، ذهن از آن پراکندگی خارج می شود.
من هنوز راجع به دو کلمه در دو جمله سوال دارم اما یکی از آنها به خاطر ترجمه زیبای دوست خوبمان جناب seymour مرتفع شد. من در تمام متن هر کجا که by the time را دیدم، معادل قبل از اینکه را گذاشتم که دقیقاً با واقعیت برنامه جور در آمد. مثلاً by the time در جمله زیر:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداما کلمه bulletproof در جمله زیر چه معنی را می رساند. معنی واقعی خودش که جمله خنده دار می کند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدممنون بابت همه کمک هایی که می کنید.

ahmad.es.es.2atisheh
22-01-2010, 18:46
سلام دوستان
اگه میشه این متن روبه انگلیسی واسم ترجمه کنید(لطفا البته)؟
متن اینه : تقدیم به یوئیچی تاکاهاشی ، خالق اولیه ی انیمیشن فوتبالیست ها در سال 1981 : دوستان فقط خواهشا دقیق و کاملا درست ترجمه کنن که واسم خیلی مهمه
چون میخوام زمینه پایانامم کنم-------با سپاس

seymour
22-01-2010, 21:05
با سلام. استاد گرامی جناب seymour ، فرضیه شما کاملاً صحیح است. زمانیکه من از پشت پرده مساله خبر ندارم به نظرم می رسد که ذهنم نیز بیراهه می رود ولی وقتی پشت پرده آشکار می شود، ذهن از آن پراکندگی خارج می شود.
من هنوز راجع به دو کلمه در دو جمله سوال دارم اما یکی از آنها به خاطر ترجمه زیبای دوست خوبمان جناب seymour مرتفع شد. من در تمام متن هر کجا که by the time را دیدم، معادل قبل از اینکه را گذاشتم که دقیقاً با واقعیت برنامه جور در آمد. مثلاً by the time در جمله زیر:
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیداما کلمه bulletproof در جمله زیر چه معنی را می رساند. معنی واقعی خودش که جمله خنده دار می کند.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدممنون بابت همه کمک هایی که می کنید.
by the time رو میشه خلاصه تر ترجمه کرد : وقتی که ... اما درون این عبارت، "زمانی که گذشته تا به این زمان رسیدیم" هم مستتره .. بنابراین "قبل از آنکه" خیلی هم بیراه نیست و حتی خیلی جاها همونطور که گفتی صدق می کنه ... منتها "وقتی که" دقیق تره ..

bulletproof میشه ضدگلوله .. اینجا کنایه هستش از بی عیب و نقص بودن -- میخواد بگه تخطی از اونها ، یا روبرو شدن با حالات خاص هم ممکنه ... تخطی ناپذیر هم اصطلاح خوبیه

سلام دوستان
اگه میشه این متن روبه انگلیسی واسم ترجمه کنید(لطفا البته)؟
متن اینه : تقدیم به یوئیچی تاکاهاشی ، خالق اولیه ی انیمیشن فوتبالیست ها در سال 1981 : دوستان فقط خواهشا دقیق و کاملا درست ترجمه کنن که واسم خیلی مهمه
چون میخوام زمینه پایانامم کنم-------با سپاس
to Yoichi Takahashi --- the original creator of Captain Tsubasa (in 1981)

* عنوان اصلی کارتون رو جایگزین واژه فوتبالیستها کردم .. اگه نظرت روی همینه خودت عوضش کن.

siiina2
23-01-2010, 02:00
سلام دوستان
اگه میشه این متن روبه انگلیسی واسم ترجمه کنید(لطفا البته)؟
متن اینه : تقدیم به یوئیچی تاکاهاشی ، خالق اولیه ی انیمیشن فوتبالیست ها در سال 1981 : دوستان فقط خواهشا دقیق و کاملا درست ترجمه کنن که واسم خیلی مهمه
چون میخوام زمینه پایانامم کنم-------با سپاس


Dedicated to Yuichi Takahashi; the prime author of Captain Tsubasa animation (1981

ahmad.es.es.2atisheh
23-01-2010, 10:54
Dedicated to Yuichi Takahashi; the prime author of Captain Tsubasa animation (1981


ممنون آقا سینا
ولفی من همین متن رو به استاد زبان دانشگاهمون دادم که اوتن این طوری نوشت
dedicate to yoichi takahashi the creator of the animation captain tsubasa in 1981
حالا من نمیدونم کدومش صحیحتره؟
لطفا راهنمایی کنید؟


by the time رو میشه خلاصه تر ترجمه کرد : وقتی که ... اما درون این عبارت، "زمانی که گذشته تا به این زمان رسیدیم" هم مستتره .. بنابراین "قبل از آنکه" خیلی هم بیراه نیست و حتی خیلی جاها همونطور که گفتی صدق می کنه ... منتها "وقتی که" دقیق تره ..

bulletproof میشه ضدگلوله .. اینجا کنایه هستش از بی عیب و نقص بودن -- میخواد بگه تخطی از اونها ، یا روبرو شدن با حالات خاص هم ممکنه ... تخطی ناپذیر هم اصطلاح خوبیه

to Yoichi Takahashi --- the original creator of Captain Tsubasa (in 1981)

* عنوان اصلی کارتون رو جایگزین واژه فوتبالیستها کردم .. اگه نظرت روی همینه خودت عوضش کن.

آقا seymour
استاد دانشگاه من این رو به یه صورت دیگه ترجمه کرده که به صورت زیر هست
dedicatedto yoichi takahashi the creator of the animation captain tsubasa in 1981
حالا کدوم بنظرتون صحیحتره؟
اینم جمله مورد نظره : تقدیم به یوئیچی تاکاهاشی ، خالق اولیه ی انیمیشن فوتبالیست ها(یا همون کاپیتان تسوباسا)در سال 1981

قله بلند
23-01-2010, 20:38
با سلام. جناب seymour واقعاً شما محشرید. هر بار که متنی رو ترجمه می کنید علاوه بر ترجمه، آموزش هم می دید و علاوه بر اون دقیقاً صاف می زنید توی هدف.
bulletproof میشه ضدگلوله .. اینجا کنایه هستش از بی عیب و نقص بودن -- میخواد بگه تخطی از اونها ، یا روبرو شدن با حالات خاص هم ممکنه ... تخطی ناپذیر هم اصطلاح خوبیهدقیقاً ترجمه تخطی ناپذیر درست و کامل بود. واقعاً شما فقط با کار روی متن ها به این درجه رسیدید؟ یا نه، ترکیب دانستن موضوع و کار روی متن های متفاوت شما را به این حد رسانده است؟

SonyEricsson
23-01-2010, 21:44
ممنون از جناب seymour عزیز!! با این درخواستم غیر منطقی بود اما شما پاسخ دادید!! تکی یک دونه ای :40:

seymour
23-01-2010, 22:11
آقا seymour
استاد دانشگاه من این رو به یه صورت دیگه ترجمه کرده که به صورت زیر هست
dedicatedto yoichi takahashi the creator of the animation captain tsubasa in 1981
حالا کدوم بنظرتون صحیحتره؟
اینم جمله مورد نظره : تقدیم به یوئیچی تاکاهاشی ، خالق اولیه ی انیمیشن فوتبالیست ها(یا همون کاپیتان تسوباسا)در سال 1981
استاد شما دیگه واژه اولیه رو از ترجمه حذف کرده .. اگه میخوای در ترجمه حفظش کنی، همون original رو استفاده کن که درست تره.

در مورد اینکه dedicated استفاده بشه یا یه ضرب بریم سراغ to : به سلیقه خودت بستگی داره .. انگلیسی زبانها اغلب علاقه دارن از سر و ته کلام بزنن و ایجاز رو می پسندن .. ما در فرهنگ مون بدمون نمیاد که شاخ و برگ بدیم به جمله (مثلاً بحث تعارف دقیقاً در همین راستا هستش) ... بهرحال من الان یکی دوتا کتاب زبان اصلی رو که در کتابخانه ام چک کردم، هر دو از to استفاده کرده بودند و فرض رو بر این گذاشته بودند که خب هر کسی میدونه که منظور تقدیم هستش و آوردن dedicated لازم نیست.. اما هیچ عجیب نیست اگه یه نفر dedicated رو هم بذاره اول جمله و حتماً هم استفاده شده..

بهرحال، طبق سلیقه ات رفتار کن.

با سلام. جناب seymour واقعاً شما محشرید. هر بار که متنی رو ترجمه می کنید علاوه بر ترجمه، آموزش هم می دید و علاوه بر اون دقیقاً صاف می زنید توی هدف.دقیقاً ترجمه تخطی ناپذیر درست و کامل بود. واقعاً شما فقط با کار روی متن ها به این درجه رسیدید؟ یا نه، ترکیب دانستن موضوع و کار روی متن های متفاوت شما را به این حد رسانده است؟
لطف داری ... بله- کلا من پسر خوبی هستم! ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])..

بله - قطعاً تسلط به مبحث هم موثره .. اساساً وظیفه یه مترجم حرفه ای (من که حرفه ای نیستم -- ولی می دونم که درستش اینه) این هستش که اگه فرضاً یه متن درباره فلان مفهوم در مهندسی مکانیک بهش بدن، قبلش متن رو یه بار مرور کنه، مفاهیمی که ازشون بی اطلاعه رو سرچ کنه و درباره شون مطلب بخونه و خلاصه در حالتی شروع به ترجمه کنه که اگه خواننده اطلاعات فنی اش از اون هم کمتر بود، حداقل بتونه بفهمه که بحث و موضوع چیه ..

* اگه یادت باشه چند وقت پیش هم در این مورد بحثی داشتیم .. اگه دوست داشتی نگاهی بهش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])بنداز. (پاراگراف اول)

ممنون از جناب seymour عزیز!! با این درخواستم غیر منطقی بود اما شما پاسخ دادید!! تکی یک دونه ای :40:
لطف داری .. نه اتفاقاً تا دلت بخواد درخواست های غیرمنطقی تر(!) اینجا مطرح میشه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ... درخواست شما در مقایسه خیلی هم معقوله .. (ضمن اینکه متن در واقع نصف بود و بقیه اش تکراری -- در نتیجه واقعآً دیگه درخواستت معقول بود!)

sohrablh
24-01-2010, 00:44
سلام اگه یکی لطف کنه و ترجمه اینارو بهم بگه ممنونش میشم (متن مربوط به رشته برق کنترل (هوا پیما ..) هست:
by stepping through the design of pitch -
in this case standards grow higher and safety plays important role -
- d

seymour
24-01-2010, 20:42
سلام اگه یکی لطف کنه و ترجمه اینارو بهم بگه ممنونش میشم (متن مربوط به رشته برق کنترل (هوا پیما ..) هست:
by stepping through the design of pitch -
in this case standards grow higher and safety plays important role -
- d
با بررسی (گام به گام) طراحی pitch (ظاهرا pitch میشه باند فرودگاه در اینجا؟ -- اصلاحش کن اگه معادل درست تری داره)
//
در این مورد استانداردها بالاتر بوده (=کیفیت باید بالا بره-- دستیابی بهش سخت تره) و مساله ایمنی نقش (بسیار) مهمی ایفا می کند..

Lord-Voldemort
24-01-2010, 21:51
سلام این ایدیم ها یعنی چه؟



there is no use,cry over spit milk

siiina2
25-01-2010, 02:00
سلام این ایدیم ها یعنی چه؟



there is no use,cry over spit milk



there is no use (doing something : هیچ فایده ای نداره/ اشاره به کار عبث و بی دلیل
cry over spilt milk: شکایت (گریه) درباره چیزی که دیگه گذشته و کاریش نمیشه کرد! مثل " آب رفته به جوی باز نمی گردد" خودمون.

abozar4
25-01-2010, 10:33
با سلام لطفا اگه امکان دارد متن زیر رو ترجمه کنید :

Biofeedback is a safe , drug-free alternative for the treatment of migraines ,
tension type headaches , chronic pain , sleep disorders and more.
Receivi ng feedback from a computer , patients are trained to adjust
physical features like skin temperature, muscle tension , heart rate
or blood flow_changes that can lead to decreased pain and stress.
Biofeedback reduces the stress respo nse and brings stability andcalmness
to the nervous system.
It's very effective for migraines. Studies have shown that biofeedbback can be
just as effective as some of preventive medications we use.
About 85 percent to 90 percent of patients with chro nic headaches respond positively
to biofeedback.
Biofeedback also serves as an excellent bridge in assisting
patients wean off medications.

seymour
25-01-2010, 23:56
با سلام لطفا اگه امکان دارد متن زیر رو ترجمه کنید :

Biofeedback is a safe , drug-free alternative for the treatment of migraines ,
tension type headaches , chronic pain , sleep disorders and more.
Receivi ng feedback from a computer , patients are trained to adjust
physical features like skin temperature, muscle tension , heart rate
or blood flow_changes that can lead to decreased pain and stress.
Biofeedback reduces the stress respo nse and brings stability andcalmness
to the nervous system.
It's very effective for migraines. Studies have shown that biofeedbback can be
just as effective as some of preventive medications we use.
About 85 percent to 90 percent of patients with chro nic headaches respond positively
to biofeedback.
Biofeedback also serves as an excellent bridge in assisting
patients wean off medications.

بیوفیدبک (بازخورد زیستی)، یک جایگزین امن و بدون نیاز به دارو برای درمان میگرن، سردردهای عصبی، دردهای مزمن، اختلالات خواب و بسیاری از مشکلات دیگر است.
بیماران با دریافت فیدبک (بازخورد) از طریق کامپیوتر، می آموزند که ویژگی های بدنی خود مانند دمای پوست، تنش موجود در عضلات، ضربان قلب و جریان خون را طوری تنظیم کنند که نهایتاً منجر به کاهش استرس و درد شود.

بیوفیدبک باعث کاهش واکنش های استرسزا شده و ثبات و آرامش را در سیستم عصبی فرد ایجاد می کند..


بخصوص برای درمان میگرن موثر است. مطالعات نشان داده که بیوفیدبک می تواند به اندازه بعضی داروهای پیشگیرانه که معمولاً تجویز می شود موثر باشد.

حدود 85 تا 90 درصد بیمارانی که سردردهای مزمن دارند به بیوفیدبک واکنش مثبت نشان داده اند.

بیوفیدبک همچنین بعنوان یک وسیله (ابزار-پل انتقالی) بسیار خوب برای اینکه بیمار از دارو و دوا جدا شود (نیاز جسمی-روانی اش به داور قطع شود) عمل می کند.


---------------

*اساساً متن انقدر طولانی رو ترجمه نمی کنم، اما چون بحث سردرد بود و جالب بود ادامه دادم - خدا همه مریض ها رو شفا بده[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

sohrablh
26-01-2010, 00:27
با بررسی (گام به گام) طراحی pitch (ظاهرا pitch میشه باند فرودگاه در اینجا؟ -- اصلاحش کن اگه معادل درست تری داره)
//
در این مورد استانداردها بالاتر بوده (=کیفیت باید بالا بره-- دستیابی بهش سخت تره) و مساله ایمنی نقش (بسیار) مهمی ایفا می کند..
خیلی ممنون pitch منظورش چرخش هواپیما حول مرکز ثقلش به سمت بالاست

Colton
27-01-2010, 01:06
سلام

لطفا من زیر را به انگلیسی ترجمه کنید :

لطفا سرویس Privacy Protection را برای دامین X فعال کنید.

ممنون

m007007
27-01-2010, 02:05
سلام این ایدیم ها یعنی چه؟



there is no use,cry over spit milk
اینها یکیه جدا نیست


یعنی"چیزیه که شده و ناراحتی چیزی رو عوض نمیکنه(پس ناراحت نباش)یا به خاطر اشتباهی که در گذشته کردی ناراحت نباش چون نمیشه کاریش کرد"
در ضمن درستش اینه:There is no use crying over spilt milk.

سلام

لطفا من زیر را به انگلیسی ترجمه کنید :

لطفا سرویس Privacy Protection را برای دامین X فعال کنید.

ممنون

Please enable the Privacy Protection service for the domain X.

baran_1000
27-01-2010, 09:28
با سلام
The present invention is directed to a computer chess game, and more particularly, to a robot computer chess game capable of simulating humanoid characteristics while playing an expert level of chess.
دو قسمت بولد شده رو چی ترجمه کنم؟


robot computer chess game
بازی شطرنج کامپیوتری مکانیکی؟(روباتیک؟!)

Kurosh
27-01-2010, 12:46
با سلام
The present invention is directed to a computer chess game, and more particularly, to a robot computer chess game capable of simulating humanoid characteristics while playing an expert level of chess.
دو قسمت بولد شده رو چی ترجمه کنم؟


robot computer chess game
بازی شطرنج کامپیوتری مکانیکی؟(روباتیک؟!)
is directed to
متاثر است از / بر می گردد به
an expert level of chess
سطح پیشرفته ای از بازی شطرنج / بازی در سطح پیشرفته یا حرفه ای
robot computer chess game
(بله ، دقیقش همونیه که نوشتید)
شطرنج روباتیک کامپیوتری

m007007
27-01-2010, 12:53
با سلام
The present invention is directed to a computer chess game, and more particularly, to a robot computer chess game capable of simulating humanoid characteristics while playing an expert level of chess.
دو قسمت بولد شده رو چی ترجمه کنم؟


robot computer chess game
بازی شطرنج کامپیوتری مکانیکی؟(روباتیک؟!)

اگر اشتباه نکنم یعنی این اختراع مربوط میشه به ...
بازی کردن شطرنج در سطح حرفه ای


این نوع بازی توسط روبات انجام میشه که بهش میگن robot computer chess game
البته کنترلش از کامپیوتر هست اگر درست متوجه شده باشم.
اطلاعات بیشتر:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

godfather_mk
27-01-2010, 14:22
در خواست ترجمه اين متن را دارم :
Eddie's technique was to jostle a victim toward a confederate who would then slip the man's wallet out of his back
pocket while Eddie was stammering an apology to the confused dupe.

baran_1000
27-01-2010, 18:58
اگر اشتباه نکنم یعنی این اختراع مربوط میشه به ...
بازی کردن شطرنج در سطح حرفه ای


این نوع بازی توسط روبات انجام میشه که بهش میگن robot computer chess game
البته کنترلش از کامپیوتر هست اگر درست متوجه شده باشم.
اطلاعات بیشتر:

بله درست فرمودین دوست عزیز تحت کامپیوتر کنترل میشه..بابت لینکها هم ممنون
از کوروش عزیز هم سپاسگزارم

Kurosh
27-01-2010, 19:39
در خواست ترجمه اين متن را دارم :
Eddie's technique was to jostle a victim toward a confederate who would then slip the man's wallet out of his back
pocket while Eddie was stammering an apology to the confused dupe.
تکنیک ادی این بود که قربانی رو به سمت همدست خودش هل می داد ، بعد در حالی که از اون احمق عذرخواهی می کرد ، همدستش کیف قربانی رو از جیبش می زد

Lord-Voldemort
27-01-2010, 23:18
YOU PUT YOUR FINGER ENIT
نمی دونم EN IT یا مثل بالا خودتون ببخشید

m007007
28-01-2010, 00:01
YOU PUT YOUR FINGER ENIT
نمی دونم EN IT یا مثل بالا خودتون ببخشید

احتمال زیاد همون in it هست.:46:

قله بلند
28-01-2010, 00:13
سلام. دوستان می شه این جمله رو ترجمه کنید. هر چی بالا و پایینش می کنم نمی تونم یه معنی درست و درمون ازش بیرون بکشم.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

yashgin128
28-01-2010, 15:46
سلام
اگه ممکنه این ایمل رو برام ترجمه کنید
"--
From:Madelinus Kreszentia,

I am Lady Madelinus Kreszentia,Laird of Keir,recently my Doctor diagnosed
that i have limited days to live due to cancerous illness which i am
suffering right now,as my late husband was renowned for his philanthropic
grant,Sir D. S,Chairman of Kreszentia & Wright General Partners,i hereby
bequeath you with my £6, 100.000.00 Million Pounds to build a Kreszentia
Stirlings Foundation,as my sole benefactor for charitable purposes and i
will also issue a Letter of Authority that will empower you as my
beneficiary of this fund through my Lawyer,please respond using my personal
email address:madnuskreszentia@gmail.com ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@gmail.com)

Lady Madelinus Kreszentia.
E-mail Add:madnuskreszentia@gmail.com ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@gmail.com)

________________________________________________
Mensagem enviada usando
MKSmail 2.0
Acesse já: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])"
متشکر

seymour
28-01-2010, 21:24
سلام. دوستان می شه این جمله رو ترجمه کنید. هر چی بالا و پایینش می کنم نمی تونم یه معنی درست و درمون ازش بیرون بکشم.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
ماشین مجازی جاوا (JVM)، استثنا را در ابتدای "پشته احضار ِ" آن متدی که DrinkCoffee را احضار کرده قرار می دهد.

سلام
اگه ممکنه این ایمل رو برام ترجمه کنید
"--
From:Madelinus Kreszentia,

I am Lady Madelinus Kreszentia,Laird of Keir,recently my Doctor diagnosed
that i have limited days to live due to cancerous illness which i am
suffering right now,as my late husband was renowned for his philanthropic
grant,Sir D. S,Chairman of Kreszentia & Wright General Partners,i hereby
bequeath you with my £6, 100.000.00 Million Pounds to build a Kreszentia
Stirlings Foundation,as my sole benefactor for charitable purposes and i
will also issue a Letter of Authority that will empower you as my
beneficiary of this fund through my Lawyer,please respond using my personal
email address:madnuskreszentia@gmail.com ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@gmail.com)

Lady Madelinus Kreszentia.
E-mail Add:madnuskreszentia@gmail.com ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]@gmail.com)

________________________________________________
Mensagem enviada usando
MKSmail 2.0
Acesse já: [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])"
متشکر
اینها ای.میل هایی هستند که به قصد کلاهبرداری و کلاشی زده میشن .. بهشون اهمیت نده ...


*برای اطمینان میتونی سایت هایی که معمولاً اینطور نامه های کلاهبرداری (اصطلاحاً بهشون میگن scam) رو منتشر می کنن رو چک کنی.. مثلاً اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]).

yashgin128
29-01-2010, 10:41
ماشین مجازی جاوا (JVM)، استثنا را در ابتدای "پشته احضار ِ" آن متدی که DrinkCoffee را احضار کرده قرار می دهد.

اینها ای.میل هایی هستند که به قصد کلاهبرداری و کلاشی زده میشن .. بهشون اهمیت نده ...


*برای اطمینان میتونی سایت هایی که معمولاً اینطور نامه های کلاهبرداری (اصطلاحاً بهشون میگن scam) رو منتشر می کنن رو چک کنی.. مثلاً اینجا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Fwordpress%2F2010%2F01%2F12%2Frespond-asap-5%2F).

دوست عزیز متشکر
من چون یه دو ترمی میشه که کانون زبان میرم و رشته کامپیوترم علاقه دارم هر متنی یا کلمه ای انگلیسی که میبینم ترجمه کنم
این ایمل رو هم تا اندازه ای ترجمه کردم و فقط می خوام با یه ترجمه کامل که از طرف شما باشه هم یه مقایسه ای داشته باشم و هم مشکلاتمو برطرف کنم
ممنون

قله بلند
29-01-2010, 14:00
سلام.آیا ترجمه هایی که من کرده ام درست است؟
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدخواه شما از یک کلاس استثناء موجود در java.lang استفاده کنید یا کلاس استثناء خود را ایجاد نمایید، این کار وابسته به موقعیت است.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

seymour
29-01-2010, 20:35
دوست عزیز متشکر
من چون یه دو ترمی میشه که کانون زبان میرم و رشته کامپیوترم علاقه دارم هر متنی یا کلمه ای انگلیسی که میبینم ترجمه کنم
این ایمل رو هم تا اندازه ای ترجمه کردم و فقط می خوام با یه ترجمه کامل که از طرف شما باشه هم یه مقایسه ای داشته باشم و هم مشکلاتمو برطرف کنم
ممنون
اگه دوست داری ترجمه ات رو بذار اینجا تا روش تبادل نظر کنیم ... کارآیی این روش بیشتر از اینه که من یه بار دیگه ترجمه اش کنم .. ضمن اینکه زمان من و اکثر دوستان برای ترجمه های طولانی تر از 3-4 خط محدوده.

سلام.آیا ترجمه هایی که من کرده ام درست است؟
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدخواه شما از یک کلاس استثناء موجود در java.lang استفاده کنید یا کلاس استثناء خود را ایجاد نمایید، این کار وابسته به موقعیت است.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
جمله اول خوبه .. handler رو من اگه بودم به همین صورت می نوشتم و توی پرانتز براش توضیح می نوشتم یا معادل ذکر می کردم.

//

جمله دوم رو میشه اینطوری قدری قشنگ ترش کرد:

اینکه شما از یک کلاس استثناء موجود در java.lang استفاده کنید یا کلاس استثناء خود را ایجاد نمایید، وابسته به موقعیت است.

یا :

بسته به موقعیت می توانید از یک کلاس استثناء موجود در java.lang استفاده کنید یا کلاس استثناء خود را ایجاد نمایید،

قله بلند
29-01-2010, 23:49
سلام. جناب seymour عزیز با تشکر فراون از شما. امیدوارم یه روزی من هم بتونم مثل شما خوب و منطقی جملات رو ترجمه کنم و به کمک دوستان دیگه بیام.گویا شما متوجه جمله اخر نشدید. من جایگزینی برای full-fledged پیدا نکردم. به همین خاطر اصلاً نتونستم ترجمه خودم رو زیرش بنویسم تا شما نظر بدید.

seymour
30-01-2010, 21:45
سلام. جناب seymour عزیز با تشکر فراون از شما. امیدوارم یه روزی من هم بتونم مثل شما خوب و منطقی جملات رو ترجمه کنم و به کمک دوستان دیگه بیام.گویا شما متوجه جمله اخر نشدید. من جایگزینی برای full-fledged پیدا نکردم. به همین خاطر اصلاً نتونستم ترجمه خودم رو زیرش بنویسم تا شما نظر بدید.
ایشالا موفق باشی و از من هم رد بشی .. من که کسی نیستم ..

//

درسته .. من اصلاً اون جمله سوم رو ندیدم .. ببخشید .. میگه:

چون استثنا، (فی نفسه -ذاتاًً) یک شیء کامل (مستقل) است که شما می توانید خودتان آنرا تعریف کنید..

full fledged یعنی کامل و بالغ--دارای وضعیت کامل و توسعه یافته.

Gam3r
30-01-2010, 21:56
سلام استادان لطفا اين متن رو ترجمه كنيد دمتون جيز !

متن :

من به زودي به مدال mmm ميرسم و براي رسيدن به اين مدال به كمك شما نياز دارم
براي اين كار شماره اشتراك خودتون در روزنامه ي من رو در قسمت كامنت بنويسيد ، من وقتي 5 طلاي مدال mmm رو گرفتم اون رو به قيد قرعه به 5 نفر ميدم ... با اين كار چيزي از شما كم نميشه ولي اگه خوش شانس باشيد يك طلا گيرتون مياد ، اون هم فقط با يك كليك
همچين به اين مقاله راي ( vote ) بدهيد تا سايز شهروندان دنياي مجازي و بزرگ ايروپابليك ( erepublik ) هم اين مقاله رو ببينند

SA3EDLORD
31-01-2010, 01:55
سلام اگه میشه اینو برام ترجمه کنید.
This pyramid, representing a healthy, traditional Mediterranean diet, is based on the dietary traditions of Crete, much of the rest of Greece and southern Italy circa 1960, structured in light of current nutrition research. The selection of these regions and this time period as a basis for the design follows from three considerations:

Recognition that the rates of chronic diseases were among the lowest in the world and adult life expectancy was among the highest for these populations at that time, even though medical services were limited.

Availability of data describing the character of food consumption patterns of the areas at that time; and

The convergence of the dietary patterns revealed by these data and our current understanding of optimal nutrition based on epidemiological studies and clinical trials worldwide.
میدونم زیاده ولی اگه میشه لطف کنید ترجمه کنید.

brain
31-01-2010, 04:14
سلام اگه میشه اینو برام ترجمه کنید.

This pyramid, representing a healthy, traditional Mediterranean diet, is based on the dietary traditions of Crete, much of the rest of Greece and southern Italy circa 1960, structured in light of current nutrition research. The selection of these regions and this time period as a basis for the design follows from three considerations:

Recognition that the rates of chronic diseases were among the lowest in the world and adult life expectancy was among the highest for these populations at that time, even though medical services were limited.

Availability of data describing the character of food consumption patterns of the areas at that time; and

The convergence of the dietary patterns revealed by these data and our current understanding of optimal nutrition based on epidemiological studies and clinical trials worldwide.
میدونم زیاده ولی اگه میشه لطف کنید ترجمه کنید.


این هرم ، نشان دهنده ی یک رژیم غذایی سالم و سنتی می باشد که به مدیرترانه ایان باز میگردد و
ریشه آن بر پایه ی سنت های غذایی جزیره ی کرت(واقع در شرق دریای مدیترانه) شکل گرفته است. بیش از نیمی از یونانی ها و ایتالیایی های جنوبی که حدود 1960 تن می بودند ، آن را تحت تحقیقات غذایی عصر خودشان شکل دادند.
انتخاب این مناطق و این عصر از زمان به عنوان پایه و اساس به دلیل شکل گیری استنباطهایی است که از این سه مطلب بر می آید:
بازشناسی اطلاعات نشان میدهد که در آن زمان تعدادی از بیماریهای مزمن و شدید در میان مناطق کم جمعیت بوده و زندگی های طولانی نیز در میان نواحی پر جمعیت بوده است.
اطلاعات به دست آمده ، کاراکتری از الگوی مصرف غذایی آن مناطق ، در آن زمان را شرح میدهد.
و همگرایی این الگوهای غذایی ، توسط این اطلاعات و کشفیات فعلی ما بر روی مواد غذایی بهینه ، که بر پایه ی مطالعات منطقی در مورد بیماریهای مسری و آزمایشات جهانی کلینیک ها می باشد ، ثابت شده است.

(فکر کنم غلط داره ، اگه میخوای مطمئن شی صبر کن تا Seymour یا دیگر دوستان درستش کنن)

Lord-Voldemort
31-01-2010, 15:49
YOU PUT YOUR FINGER ENIT
این ایدیم یعنی چی؟؟:31:

Noctis Lucis
31-01-2010, 16:13
سلام دوستانم ترو به خدا تو جون هر كي دوست داريد اين رو ترجمه كنيد .... ديگه نگم ترو جون خودتون ترجمه كنيد ميدونم خيلي زياده ولي خيلي شديد لازم دارم ... واسه دانشگام بايد اين رو بدم در مورد يه بازي هست رمان هست اين تازه قسمت اولشه ترو خدا كمكم كنيد !!!:41::41::41:

She knew she was surrounded, but she felt no nervousness or panic. She only thought about how it would save her the time it would take to look for them. “Just like we heard”, Lightning murmured as she readied her sword. There were several Bloodbaths, a monster that looks like a fish with amphibious arms and legs that lives by the water’s edge. On the outskirts of the Coastal City Bowdam, these sorts of aquatic monsters appear quite often. It’s not only humans that want to live here, with it’s warm temperature, water, and resort-like atmosphere, it seems even monsters find it easy living.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] could detect four of the reddish grey lumps in the area. She sensed two behind her. One began to creep about. It was preparing to attack. She sliced her sword down the right side of her vision. Resistance. Now to the left. Her sword flashed, becoming her name, through the Bloodbath’s vitals. Now two are down. She felt something jump at her back. But at that speed there should be no problem. She breathed a small sigh. She whipped around and cut him down, now only one left behind her....
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] was then. She jumped back. She heard gunshot, and the Bloodbath burst open. Now one more was covered in it’s own green body fluids.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“We’ll help!”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] heard a woman’s voice along with the racket of the airbike. You aren’t helping, you’re just in the way, she thought, irritated, and lowered her weapon. The Bloodbath’s attention had already turned away from Lightning. She didn’t need to look up to know that the owner of that voice was a lower class woman By the sound of the airbike it was obviously remodeled. It wasn’t one that was designed with safety first in mind for the regular market, nor was it a military model that was made for silence. It was a different sound. The woman riding that wouldn’t be a citizen or a soldier.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] was not, in fact, the woman who had a gun in one hand while controlling the airbike with the other. It was a blue haired man. He was very young. He had feather and jewel decorations all over, and even from afar you could see he was very flashy in appearance. Behind him was a black haired woman holding a huge gun at the ready. The airbike descended quickly, and the woman stood up and fired off her gun. The two remaining Bloodbath’s flew back, one after the other, and grew still. She wasn’t a bad shot. Of course, that was after she’d already wasted half her round.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] airbike flew down around Lightning slowly, and put on the breaks. It was driven by someone who knows what he’s doing.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Hey there soldier, you were in a tough spot weren’t you?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] black haired woman put up her gun and smiled. The neckline of her shirt was low and open. Lightning could see a butterfly tattoo on the upper part of her shoulder blades. If the blue haired man could be said to have a lot of decorations, this woman could be said to be showing a lot of skin. Either one was not wearing clothes that someone who uses a gun would normally wear. All of those decorations hanging down would just get in the way of a gun fight. And a large gun like that heats up easily. With that much skin showing she wouldn’t be protected from burns. Amateurs, she decided, and then asked:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Who are you?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“We’re Nora.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] though Lightning meant to sound hard and cold, the other woman hardly seemed to notice. Her amber colored eyes whirled, as if she were amused.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“If you’re a soldier from Bowdam you’ve at least heard a little bit about us right?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Lightning was interested in how she managed to get so confident, but she didn’t have the time to ask.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sorry, never.” She said, her voice curt, and she spun on her heel. She could hear their voices behind her.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“But....”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Weird, I could have sworn we were more famous than that.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] walked faster so she wouldn’t have to hear their voices anymore. How annoying. They interfered with her mission, and they actually thought they were helping her. She couldn’t stand how they looked so proud of themselves, so she lied to them, and she hated herself for that too. Yes, she had lied. Lied that she had never heard of Nora. She knew of them. She had heard of a group using a small shop on the beach as a headquarters. That shop was actually a cafe, meant for tourists but mostly used by local regulars. Though it’s not the kind of place that would be popular among high school girls.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“We’re like a nora-cat, a stray, that’s how we got our name.” Even more annoying, to remember that now. Lightning took our her wireless. Don’t think of unnecessary things, she said to herself. Call up the sergeant major and inform him the job is finished. That’s the most important thing to do right now.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] were already many soldiers at the reconvening point. The Bloodbaths weren’t far from the place they were reported to be. When it’s against fast moving monsters it isn’t this easy. Monsters hate humans, so you won’t see them in business or residential districts, but the outskirts are a different story. To people living in the quiet neighborhoods built outside of the city, monsters are a huge problem. Though even an amateur can take care of one small one, they usually move in large groups. The only ones living alone are the largest and strongest of monsters. In other words, ones that if you see them then the smartest course of action would be to contact the army immediately. That’s the job usually put to the security force, Lightning’s unit.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] soldiers came up to her, congratulating her on a job well done. Lightning looked for her superior officer. No, she didn’t really need to look for him. Sergeant Major Amoda could be heard from anywhere. She went in the direction of his hearty laugh.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] frowned. Amoda was talking with a group she’s never seen before. And next to them was a remodeled airbike. It looked a lot like the one that blue haired man had been flying. Who was that man who was talking with the sergeant major all friendly-like? He stood confidently, but seemed to be sweltering. She couldn’t tell whether it was from his clothes or the way he moved. But she could tell just from looking at him that he was their leader.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] eyes met. Lightning stared back. She admits it was rude of her, but the man got a slightly suspicious look on his face. Realizing something was happening, Sergeant Major Amoda looked back.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Hey, Commander, welcome back.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]’s at it again, Lightning thought, shrugging her shoulders. He likes these kind of jokes.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Commander? What sort of joke is this now, Sergeant Major?” Putting emphasis on “Sergeant Major”. Unlike when she first joined, she’d gotten good at ignoring his jokes. Of course, sometimes it’s necessary to strike back.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Well you are our raid leader, right?” If he’s going to be like this there nothing really that she could say, so she sighed, and decided to ignore him.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“So who is this?” She looked over to the man next to her. It didn’t matter whether you saw him from far away or up close, he looked no different. He looked like bad news.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“They’re Nora, Sergeant.” A young solider cut in to the conversation.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Haven't you heard of them?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Nora again, nearly showing her irritation. I’d just got them out of my head and here they are back for more.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“A vigilante group made up of young people from the city.” He had obviously taken Lightning’s silence as a lack of knowledge on her part. Amoda added,
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Their leader is Snow here.” She felt a mixture of elation and disappointment at being proved right.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Hey.” His off-hand greeting made her even more irritated. Can’t he be a little bit more polite? she thought.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“This is our raid commander. She might be young, but she’s good.” For proof, Amoda touched the handle of Lightning’s sword with his fingertips.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“This is a sword she got recently. A Blaze Edge... though you guys wouldn’t really understand, if any soldier saw this they would know what it meant.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sergeant Major, let’s not talk about...” Lightning knew what he was going to say next and meant to stop him, but Amoda ignored her and continued.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“This is a sword given to only the best soldiers. What I’m saying is, the ones who have this sword have amazing abilities. Isn’t that something?” Now that’s going a bit overboard with praise, Lightning thought. She wanted to stop him before he started going on like that, but she can never get a word in edgewise.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“And her Blaze Edge is special. It has an inscription on it that says, now what was it? ‘White flash..... take on my name.’ wasn’t it?” In her mind she corrected him, ‘Call upon my name’, but she couldn’t say it aloud, it was too embarrassing.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Please, let’s just leave it at that okay?” Even though he was half joking, she was happy hearing such words from her superior officer. But there is a limit to how far you should go. Especially that Snow guy was in front of her saying “Is that right?” and “Wow that’s amazing.” while looking straight at her. It was just unbearable.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Alright, alright.” Amoda looked disappointed at first, but then laughed uproariously.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Ah, well. So that’s why our sergeant here was able to finish up so quickly. You guys were disappointed that there wasn’t much of a catch this time either, yeah?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Nah, it’s not only the monsters that were reported that are around you know.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Really?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yeah, if we smoke ‘em out, they come one after the other.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Hey now, I’m okay with smoking them out, but don’t make too much of a disturbance.” And then he said, of course of course, and agreed wholehearted. Vigilante force? Lightning thought. Don’t make me laugh. Just a group of amateurs who’ve gotten guns and are acting all justice league... She wanted to tell them what she thought of them, but it wouldn’t change anything. You can only criticize when you expect improvement. If you don’t, then it’s just a waste of breath.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“You guys have a lot of energy don’t you. Why don’t you join the army?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Rules and uniforms just don’t fit our personality you know?” Why does this guy keep saying things that are sure to get on peoples nerves? Lightning thought. He makes me beyond angry. But Sargeant Major Amoda just laughed and said, “Watch what you say”, while slapping Snow on the back, like a good friend.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Well now that the monsters are cleaned up, we’ll be going.” At Snow’s words, they all climbed onto the airbike.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“You guys better not get away with yourselves and get caught.” The young soldier from before yelled at them. He was close to them in age, and they seemed friendly.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“PSICOM’s nothing like us, and they won’t over look you.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Public Safety and Information. The secret service within the army, they only take elite soldiers. The security force works closely with the people, so you could say they have “warmth”. But PSICOM doesn’t have that. No, PSICOM would not allow Nora to exist. But a group made up of nothing but regular citizens don’t know that. And all the members of Nora scoffed at the young soldiers kind words.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“We’ll be okay. We’re stronger than any army.” The leader will be the leader, and members of the group are members. But the young soldier didn’t seem to mind, and just said “A little overconfident aren’t ya?” while laughing.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] thought that, not only are they lacking good sense, but they aren’t even realizing things that any normal person would realize. So, she thought that ignoring them and forgetting about them would be best. But...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Wait.” When she realized what she was doing, she had already followed after them, and stopped him. She had to say one thing, just one thing.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Your name is Snow, isn’t it.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Yeah?” Snow had been preparing to take off, he turn around.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“You’re the one whose been following my little sister around.”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Little sister?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Serah Farron.” She hadn’t even finished saying Serah’s name before Snow said “Ah!” and leapt out of the airbike, running towards her.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“So you’re Serah’s sister eh? You’re face looks similar, but you both seem so different.” He looked so happy, Lightning felt bewildered. He was like a child who’s found some candy.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Serah said that her sister was a soldier. When we met I thought maybe it might be you, but you really are her sister.” He said her name so familiarly that the irritation she had felt earlier returned to her. She was just getting ready to shout at him, when he stuck out his right hand.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Nice to meet you! I’m Snow Villiers.” His hand was huge. She thought that maybe because he was wearing leather gloves that it made his hand look even bigger. No, asking for a handshake while wearing gloves. This man really knows nothing about propriety.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Don’t get involved with my sister.” She ignored his outstretched hand. She didn’t feel like being friendly with him.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Why?” Snow’s eyes went from his out stretched fingers to Lightning’s face and back. He must not have understood what she said.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“I said, don’t get involved with my sister.” Snow pulled his hand back. He finally understood it was being rejected. Even so, he didn’t give up, and he said hesitantly:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“And if I did?” I don’t need to answer him, I’ve said what I planned to say, she thought. She tried to turn her back on him, but something hit her toes.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] coconut. It was a kind of coconut that comes from the Bowdam palm tree, and if you say “palm tree” around here people will think of this tree. It grows quickly, and the leaves are big and wide and are enjoyed by people walking on the beach. But they are different from the regular palm tree in that the coconuts are not for eating. They are huge, and it doesn’t matter whether you steam them or cook them they can’t be eaten. Like this man, Lightning thought.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“So, if did? Then what?” She put her foot down on the coconut.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Don’t.” She slowly put her fingers together and cracked the joints. This wasn’t how she had planned on getting rid of the man chasing after her sister, but it just couldn’t be helped. But then, the foot she had on the coconut fell. Snow had kicked the coconut into the air, and it made an arc, landing in his hand. He was like a kid who was good at ball kicking.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sorry, but even if you punch me, it won’t work.” Does he want to say that some woman’s punch wouldn’t be strong enough, or is he saying that he just won’t listen to her words. Probably both.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Because I’m hard headed.” He smiled as he said it, making her more angry. She turned her back on him, and walked away. I don’t like him, she thought. Taking children and acting as their general, cheering on the weak... horrible man. Why does Serah find him interesting? Of course, she just finds him interesting. She doesn’t actually like him. Of course.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“Sergeant Farron, do you know him?”
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] couldn’t have heard what they were talking about, but they were probably able to see them fighting. The young solider looked anxious when he asked.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“No, not really.” She didn’t know him. And she never planned to have anything to do with him again. Not just herself, but her Serah as well.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]“I’m going back.” Lightning brushed her hair back, and walked away.

A r c h i
31-01-2010, 16:28
سلام استادان لطفا اين متن رو ترجمه كنيد دمتون جيز !

متن :

من به زودي به مدال mmm ميرسم و براي رسيدن به اين مدال به كمك شما نياز دارم
براي اين كار شماره اشتراك خودتون در روزنامه ي من رو در قسمت كامنت بنويسيد ، من وقتي 5 طلاي مدال mmm رو گرفتم اون رو به قيد قرعه به 5 نفر ميدم ... با اين كار چيزي از شما كم نميشه ولي اگه خوش شانس باشيد يك طلا گيرتون مياد ، اون هم فقط با يك كليك
همچين به اين مقاله راي ( vote ) بدهيد تا سايز شهروندان دنياي مجازي و بزرگ ايروپابليك ( erepublik ) هم اين مقاله رو ببينند


Ill be reaching to mmm medal soon and I need your help for that
You should write your subscription number in my journal in the comment part. And as soon as I got the 5 gold mmm medals, I'll give it to someone by drawing lots.

It does no harm to you but if you are lucky, you'll get a gold medal, just with one click

Please vote for this article so that other members of erepublik cyber world can see it

SA3EDLORD
31-01-2010, 18:00
اگه میشه این رو هم برام ترجمه کنید.این یک ایمیل هست که من خیلی تعجب کردم.
I want to transfer ($17,300.000.00 ) seventen million three hundred thousand United States Dollars from here in Burkina Faso to overseas account.
Your assistance as a foreigner is necessary because the management of the bank will welcome any foreigner who has correct information to this account which I will give to you immediately, if you are interested to do this business with me.Please reply with the assurance, include your private telephone and fax numbers, it is necessary to facilitate an easy communication in this transaction. As soon as you reply, so that i will let you know the next step to follow in order to finalize this transaction immediately. I expect your urgent communication.
Upon your response and strong assurance that you will not let me down once the fund goes into your account I will let you know the origin of the fund and the transfer procedures without delay.
(FILL THIS FORM BELLOW PLEASE AND RESENDIT TO ME)..
1) Your FullName:-.................... .............
2) YourAge:-..................... .......................
3) MaritalStatus:-............... ......................
4) Your CellPhone Number:-..................
5) Your FaxNumber:-................... ...........
6) YourCountry:-................. .....................
7) YourOccupation:-.............. ..................
8)---:-....................... ..............................
9)Your Religion:-.................... .................
10) YourPrivate E-mail Adress:...............
Yours Sincierely

Kurosh
31-01-2010, 18:16
سلام دوستانم ترو به خدا تو جون هر كي دوست داريد اين رو ترجمه كنيد .... ديگه نگم ترو جون خودتون ترجمه كنيد ميدونم خيلي زياده ولي خيلي شديد لازم دارم ... واسه دانشگام بايد اين رو بدم در مورد يه بازي هست رمان هست اين تازه قسمت اولشه ترو خدا كمكم كنيد !!!:41::41::41:

توجه شما رو به پست زیر از استاد عزیزم جلب می کنم:

متن شما حدود 3 صفحه اس .. یعنی اگه بدید بیرون احتمالا 6-7 تومن ازتون پول می گیرن (من نرخ دقیق دارالترجمه ها رو ندارم – قیمت سال پیش رو دارم میگم!!) .. و مثلا قراره طرف بالای یه ساعت واسه این وقت بذاره ..

به نظر خودتون حاضره کسی مجانی در فوروم این کار رو انجام بده ؟ .. من شک دارم ..

متن های کوتاه ایرادات یه خطی و دو خطی رو اینجا مطرح کنید ..



اگه میشه این رو هم برام ترجمه کنید.این یک ایمیل هست که من خیلی تعجب کردم.
I want to transfer ($17,300.000.00 ) seventen million three hundred thousand United States Dollars from here in Burkina Faso to overseas account.
Your assistance as a foreigner is necessary because the management of the bank will welcome any foreigner who has correct information to this account which I will give to you immediately, if you are interested to do this business with me.Please reply with the assurance, include your private telephone and fax numbers, it is necessary to facilitate an easy communication in this transaction. As soon as you reply, so that i will let you know the next step to follow in order to finalize this transaction immediately. I expect your urgent communication.
Upon your response and strong assurance that you will not let me down once the fund goes into your account I will let you know the origin of the fund and the transfer procedures without delay.
(FILL THIS FORM BELLOW PLEASE AND RESENDIT TO ME)..
1) Your FullName:-.................... .............
2) YourAge:-..................... .......................
3) MaritalStatus:-............... ......................
4) Your CellPhone Number:-..................
5) Your FaxNumber:-................... ...........
6) YourCountry:-................. .....................
7) YourOccupation:-.............. ..................
8)---:-....................... ..............................
9)Your Religion:-.................... .................
10) YourPrivate E-mail Adress:...............
Yours Sincierely

این یه کلاهبرداری اینترنتیه...از این موارد خیلی زیاده ، توجه نکنید :11:

SA3EDLORD
31-01-2010, 18:22
thank you very much:11::11:

seymour
01-02-2010, 00:05
YOU PUT YOUR FINGER ENIT
این ایدیم یعنی چی؟؟:31:



این رو قبلاً هم فکر کنم پرسیده بودی، نه؟ .. بهرحال این یه idiom به نظر نمیاد و یه جمله معمولی باید باشه به معنی "انگشتت رو می کنی توش" ..

این هرم ، نشان دهنده ی یک رژیم غذایی سالم و سنتی می باشد که به مدیرترانه ایان باز میگردد و
ریشه آن بر پایه ی سنت های غذایی جزیره ی کرت(واقع در شرق دریای مدیترانه) شکل گرفته است. بیش از نیمی از یونانی ها و ایتالیایی های جنوبی که حدود 1960 تن می بودند ، آن را تحت تحقیقات غذایی عصر خودشان شکل دادند.
انتخاب این مناطق و این عصر از زمان به عنوان پایه و اساس به دلیل شکل گیری استنباطهایی است که از این سه مطلب بر می آید:
بازشناسی اطلاعات نشان میدهد که در آن زمان تعدادی از بیماریهای مزمن و شدید در میان مناطق کم جمعیت بوده و زندگی های طولانی نیز در میان نواحی پر جمعیت بوده است.
اطلاعات به دست آمده ، کاراکتری از الگوی مصرف غذایی آن مناطق ، در آن زمان را شرح میدهد.
و همگرایی این الگوهای غذایی ، توسط این اطلاعات و کشفیات فعلی ما بر روی مواد غذایی بهینه ، که بر پایه ی مطالعات منطقی در مورد بیماریهای مسری و آزمایشات جهانی کلینیک ها می باشد ، ثابت شده است.

(فکر کنم غلط داره ، اگه میخوای مطمئن شی صبر کن تا Seymour یا دیگر دوستان درستش کنن)
معنا رو می رسونی البته .. اما میشه یه ادیت خوب روش کرد .. همیشه اینطور در نظر بگیر که اگه متن رو بخونی و احساس کنی که نیاز به اصلاح داره، پس "حتماً نیاز به اصلاح داره!"


روشی که اغلب جواب میده اینه که متن رو یکباره و دوباره واسه خودت بخونی (قبل از ترجمه) و سعی کن مفهومش رو بفهمی .. (و نه معنی تک تک کلمات و جملات) ... وقتی رسیدی به یه درک کلی از اون بحث، تازه دست به قلم (یا دست به کی برد!) میشی ...

مثلاً یه بررسی ساده نشون میده که متن در مورد هرم غذایی مبتنی بر غذاهای مدیترانه ای هستش و اینکه اونجا ظاهرا سکته قلبی کمه و اینا .. با این دید این جمله رو میشه بهتر کرد:

بازشناسی اطلاعات نشان میدهد که در آن زمان تعدادی از بیماریهای مزمن و شدید در میان مناطق کم جمعیت بوده و زندگی های طولانی نیز در میان نواحی پر جمعیت بوده است.
تشخیص این قضیه که نرخ بیماریهای مزمن در این ناحیه جزو پایین ترین نرخ ها در جهان بوده، و امید به زندگی بزرگسالان جزو بالاترین امید به زندگی های دنیا در آن زمان بوده است .. حتی با وجود محدودیت در خدمات بهداشتی ای که به این ناحیه ارائه میشده.

ببین توی متن بالا، بحث انتخاب لغت مناسب فقط یه وجه قضیه اس .. بیشتر بحث جمله بندی و رسیدن به مفهوم مطرحه ... مطمئناً تو می دونستی که معنی کلی این جمله چیه .. منتها توی پیاده کردنش مشکل داشته ای .. (به نظر من اینطور رسیده -- اگه اشتباه می کنم شرمنده)



بهرحال ببخشید اگه دخالت کردم .. چون چند نکته به ذهنم رسید و وقت داشتم مطرح کردم ...[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

SCYTHE
01-02-2010, 20:49
ترجمه "حیفم آمد" چی میشه؟ مثلاً حیفم اومد این رو نگم...ممنون

Lord-Voldemort
01-02-2010, 22:11
beauty is in the eyes of beholder
یعنی چی

Lord-Voldemort
01-02-2010, 22:19
این رو قبلاً هم فکر کنم پرسیده بودی، نه؟ .. بهرحال این یه idiom به نظر نمیاد و یه جمله معمولی باید باشه به معنی "انگشتت رو می کنی توش" ..

نه معنی اش این میشه گل گفتی یا راست گفتی:27:

siiina2
01-02-2010, 22:32
ترجمه "حیفم آمد" چی میشه؟ مثلاً حیفم اومد این رو نگم...ممنون

It would be pity not to say this
...

siiina2
01-02-2010, 22:38
beauty is in the eyes of beholder
یعنی چی

زیبایی در چشمان بیننده/ ناظر است! ( چشمات قشنگ می بینه..! )

seymour
01-02-2010, 22:43
نه معنی اش این میشه گل گفتی یا راست گفتی:27:
نه - رفیق من .. اون idiom بصورت put one's finger on something هستش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])... همین تفاوت کوچک (آوردن in بجای on---تازه اگه فرض کنیم که شما از en منظورتون in بوده) باعث میشه که یک جمله از یک عبارت معمولی به یه اصطلاح تبدیل بشه ..

باز بطور مشابه، اگه منبعی داری که این اصطلاح رو بصورتی که شما معتقدی درسته مطرح کرده، خوشحال میشم ببینم..

beauty is in the eyes of beholder
یعنی چی
این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])من رو درباره اش بخون اگه دوست داشتی..که هم در مورد معادلش صحبت شده و هم شعر زیبایی که دقیقاً به این مفهوم اشاره داره رو درش ذکر کردم..

p30time
02-02-2010, 10:50
سلام به تمامي دوستان ....

يك جمله ناقص از راديو (قبل از اينكه جمله تموم بشه، موج عوض مي شه!):
Today President Clinton voiced concerns at the deteriorating situation in Sarajevo...

==
باز هم يك جمله كه ابتدا اش معلوم نيست:

...reporting from Kigali, Rwanda. where tensions are high as the deadline for the U. N.-brokered peace agreement approaches.

==
يك نفر اين جمله رو ميگه:
Happens all the time now.

==
يك خبرنگار به دوستش كه داره از اوضاع شكايت مي كنه، ميگه:

?Come on. A few days in a nice hotel.no one shooting at us
==

با تشكر از تمام دوستان :10::11:

Kurosh
02-02-2010, 11:14
سلام به تمامي دوستان ....

يك جمله ناقص از راديو (قبل از اينكه جمله تموم بشه، موج عوض مي شه!):
Today President Clinton voiced concerns at the deteriorating situation in Sarajevo...

==
باز هم يك جمله كه ابتدا اش معلوم نيست:

...reporting from Kigali, Rwanda. where tensions are high as the deadline for the U. N.-brokered peace agreement approaches.

==
يك نفر اين جمله رو ميگه:
Happens all the time now.

==
يك خبرنگار به دوستش كه داره از اوضاع شكايت مي كنه، ميگه:

?Come on. A few days in a nice hotel.no one shooting at us
==

با تشكر از تمام دوستان :10::11:

امروز ، پرزیدنت کلینتون نگرانی خود را از وضعیت وخیم سارایوو اظهار داشت
/
کیگالی ، رواندا ، جایی که تنش ها در آن در حالی بسیار بالا رفته که اولتیماتوم سازمان ملل برای توافق نامه ی صلح نزدیک است
/
امروزه/هم اکنون/در حال حاضر این اتفاق مرتباً رخ می دهد
/
بی خیال بابا! چند روز اقامت تو یه هتل درست و حسابی که به جایی بر نمی خوره!
(یا اگه موقعیت جنگی باشه! : دی)
کسی تو این چند روز ما رو نمی کشه که!

p30time
02-02-2010, 12:04
ممنون كروش جان ....

سري 2: :31:

===

يك نفر كه داره در مورد تاريخ صحبت مي كنه:
According to the Belgian colonists. the Tutsis are taller and more elegant. It was the Belgians that created the division.
==
اخبار:

Senior U.N. officers claim that the Rwandan army is secretly training and arming the Hutu militia called the Interhamwe. I put this claim to the head of the armed forces, General Bizimungu.

==

يك جلسه:

Ladies and gentlemen. we have a live feed to the signing of the peace agreement.

==========

با تشكر فراوان

Kurosh
02-02-2010, 13:10
ممنون كروش جان ....

سري 2: :31:

===

يك نفر كه داره در مورد تاريخ صحبت مي كنه:
According to the Belgian colonists. the Tutsis are taller and more elegant. It was the Belgians that created the division.
==
اخبار:

Senior U.N. officers claim that the Rwandan army is secretly training and arming the Hutu militia called the Interhamwe. I put this claim to the head of the armed forces, General Bizimungu.

==

يك جلسه:

Ladies and gentlemen. we have a live feed to the signing of the peace agreement.

==========

با تشكر فراوان


ممنون كروش جان
البته کورش یا دیگه نهایتاً کوروش بهتره! :دی
/
(این قسمت قبل و بعدش درباره چیه؟ اگه داستان رو بدونم بهتر میشه ترحمه اش کرد ، سر و ته نداره خب!)
به گفته ی مهاجرین (شاید هم مستعمره نشینان!) بلژیکی ، توتسی ها (یکی از سه قوم ساکن رواندا) بلند قد تر و زیبارو تر هستند. این بلژیکی ها بودند که این تفاوت (شاید هم تقسیم بندی/تفرقه!) رو ایجاد کردند
/
افسران ارشد سازمان ملل مدعی اند که ارتش رواندا مخفیانه مشغول تعلیم و تجهیز نیروهای غیر نظامی هوتو (مردمانی ساکن رواندا و برونئی) به نام Interhamwe (به معنی کسانی که با هم می جنگند ، با هم کار می کنند یا با هم مقاومت می کنند) است. این ادعا به سرکرده ی نیروهای مسلح ، ژنرال Bizimungu بر می گردد.
(بازم اگه کل متن رو داشتم بخش آخرش رو بهتر میشد ترجمه کرد ، زیاد حدسیاتم خوب نیست! : دی)
/
خانم ها و آقایان! امضای توافق نامه ی صلح رو تماشا می کنید/به صورت زنده می بینید

Lord-Voldemort
02-02-2010, 20:46
نه - رفیق من .. اون idiom بصورت put one's finger on something هستش ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ionary.com%2Fput%2Bfinger%2Bon)... همین تفاوت کوچک (آوردن in بجای on---تازه اگه فرض کنیم که شما از en منظورتون in بوده) باعث میشه که یک جمله از یک عبارت معمولی به یه اصطلاح تبدیل بشه ..

باز بطور مشابه، اگه منبعی داری که این اصطلاح رو بصورتی که شما معتقدی درسته مطرح کرده، خوشحال میشم ببینم..

این پست ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])من رو درباره اش بخون اگه دوست داشتی..که هم در مورد معادلش صحبت شده و هم شعر زیبایی که دقیقاً به این مفهوم اشاره داره رو درش ذکر کردم..


ببخشبد اشتباه از من بود واقعا ببخش دوسته من [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حالا این ایدیم یعنی چی؟؟؟/
under the wire

Kurosh
02-02-2010, 21:39
ببخشبد اشتباه از من بود واقعا ببخش دوسته من [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
حالا این ایدیم یعنی چی؟؟؟/
under the wire
یعنی دقیقه 90 ، لحظه آخر ، درست به موقع



مثال: 

at the very last moment We were able to finish the necessary documents and send them off to the lawyers right under the wire.

Smartie7
03-02-2010, 19:06
What does "What are the odds?" mean?
Here are some sentences in which this expression has been used.
In each sentence it has a different meaning.
It's a bit confusing to me. Could anyone translate them, please?

What are the odds we would ever meet again?
What are the odds that they will mess up?
What are the odds that they will succeed up?

avanteh
03-02-2010, 19:06
لطفا اینو برام ترجمه کنید:

The variable x1 counts the number of neighborswhose
levels have not yet been identified and is thus initialized to the
number of neighbors. The variable x2 counts the number of
children who have not yet reported the completion and is thus
initialized to the number of children.

Smartie7
03-02-2010, 19:21
لطفا اینو برام ترجمه کنید:

The variable x1 counts the number of neighborswhose
levels have not yet been identified and is thus initialized to the
number of neighbors. The variable x2 counts the number of
children who have not yet reported the completion and is thus
initialized to the number of children.



متغیر X1 تعداد همسایه هایی را شمارش می کند که هنوز سطوح آنها تشخیص داده نشده است و بنابراین به تعداد همسایه ها مقدار اولیه میگیرد.
متغیر X2 تعداد فرزندانی را شمارش می کند که هنوز گزارش اتمام نداده اند و بنابراین به تعداد فرزندان مقدار اولیه میگیرد.

seymour
03-02-2010, 20:35
What does "What are the odds?" mean?
Here are some sentences in which this expression has been used.
In each sentence it has a different meaning.
It's a bit confusing to me. Could anyone translate them, please?

What are the odds we would ever meet again?
What are the odds that they will mess up?
What are the odds that they will succeed up?

یعنی "احتمالش چقدره (که..)" ... اصطلاحی هست که اغلب روی "کم بودن احتمال" دلالت داره و روی "شانس و تصادف" تاکید می کنه..

احتمالش چقدره (بود) که دوباره همدیگه رو ببینیم؟
احتمالش چقدره که خراب کنن؟ (اشتباه کنن - گند بزنن)
احتمالش چقدره که موفق بشن؟

avanteh
03-02-2010, 20:41
دوستان ترجمه اینو لطف کنید.ببخشید که زیاده !پیشاپیش ممنون:

Upon receiving a LEVEL-COMPLETE message
towards itself, a node decrements x2 by 1; if x2 = 0 after
the update and it is not the root, a node transmits a LEVELCOMPLETE
message to its parent and then resets x2 to the
number of children. When the local variable x2 = 0 at the
root, the root simply resets x2 to the number of children.

Smartie7
03-02-2010, 21:07
یعنی "احتمالش چقدره (که..)" ... اصطلاحی هست که اغلب روی "کم بودن احتمال" دلالت داره و روی "شانس و تصادف" تاکید می کنه..

احتمالش چقدره (بود) که دوباره همدیگه رو ببینیم؟
احتمالش چقدره که خراب کنن؟ (اشتباه کنن - گند بزنن)
احتمالش چقدره که موفق بشن؟

خوب وقتی که what are the odds? به تنهایی به کار بره چی؟ مثل این مکالمه:

A: It's Jack. We met earlier
B: We did?
A: cab, airport hotel, driver.
B: Huh, the non-believer what are the odds?


میشه بگیم باورنکردنیه... یا چه تصادفی....یا فکرشم نمی کردم....یا چه روزگار عجیبیه......؟؟؟

میشه این جمله رو اینطوری ترجمه کرد؟


What are the odds that they would crash near Vegas during a UFO convention?


چقدر عجیب / چه شانسی که اونا نزدیک لاس وگاس در طول یه همایش بشقاب پرنده سقوط کردن.

به نظرم این جور جمله ها سوالی ترجمه نمیشن و گوینده منتظر جوابی از طرف مقابل نیست.

Smartie7
04-02-2010, 08:16
لطفا این رو هم ترجمه کنید:

A:I pay you a WA.
B:And a triple.
A:Done

Smartie7
04-02-2010, 08:30
دوستان ترجمه اینو لطف کنید.ببخشید که زیاده !پیشاپیش ممنون:

Upon receiving a LEVEL-COMPLETE message
towards itself, a node decrements x2 by 1; if x2 = 0 after
the update and it is not the root, a node transmits a LEVELCOMPLETE
message to its parent and then resets x2 to the
number of children. When the local variable x2 = 0 at the
root, the root simply resets x2 to the number of children.


به محض دریافت یک پیام سطح کامل به سمت خودش، گره ای، از X2 یک واحد کم می کند.
اگر پس از به روز رسانی x2=0 شود و ریشه نیز نباشد، گره ای، یک پیام سطح کامل به والد خود ارسال می کند و مقدار X2 را به تعداد فرزندان بر میگرداند.
زمانی که متغیر محلی X2 درریشه مساوی صفر شود، ریشه به سادگی مقدار X2 را به تعداد فرزندان بر میگرداند.

taghi_ramzi
04-02-2010, 10:39
اصطلاح clear the brush یعنی چی؟
جمله هم اینه : its time to clear the brush

Gam3r
04-02-2010, 15:47
ويرايش - پاك شود !!

arashbi2
04-02-2010, 19:38
بچه ها این متن رو میتونین ترجمه کنید؟
Have you ever loved someone so much, you'd give an arm for?
Not the expression, no, literally give an arm for?
When they know they're your heart
And you know you were their armour
And you will destroy anyone who would try to harm 'her
But what happens when karma, turns right around and bites you?
And everything you stand for, turns on you, despite you?
What happens when you become the main source of her pain?
"Daddy look what I made", Dad's gotta go catch a plane
"Daddy where's Mommy? I can't find Mommy where is she?"
I don't know go play Hailie, baby, your Daddy's busy
Daddy's writing a song, this song ain't gonna write itself
I'll give you one underdog then you gotta swing by yourself
Then turn right around in that song and tell her you love her
And put hands on her mother, who's a spitting image of her
That's Slim Shady, yeah baby, Slim Shady's crazy
Shady made me, but tonight Shady's rocka-by-baby...

And when I'm gone, just carry on, don't mourn
Rejoice every time you hear the sound of my voice
Just know that I'm looking down on you smiling
And I didn't feel a thing, So baby don't feel no pain
Just smile back
And when I'm gone, just carry on, don't mourn
Rejoice every time you hear the sound of my voice
Just know that I'm looking down on you smiling
And I didn't feel a thing, So baby don't feel no pain
Just smile back...

seymour
04-02-2010, 21:39
لطفا این رو هم ترجمه کنید:

A:I pay you a WA.
B:And a triple.
A:Done

این دیالوگ در چه فضایی داره رد و بدل میشه؟ ... ظاهراً طرفین سر شرایط یه جور معامله چونه می زنن ... مثلاً این WA چیه؟ ... مطمئنی همین واژه استفاده میشه؟ ... triple هم به همین ترتیب مبهمه برای من ... done هم که یعنی قبوله -- حله - انجام شد-- باشه -- و ..

خوب وقتی که what are the odds? به تنهایی به کار بره چی؟ مثل این مکالمه:

A: It's Jack. We met earlier
B: We did?
A: cab, airport hotel, driver.
B: Huh, the non-believer what are the odds?


میشه بگیم باورنکردنیه... یا چه تصادفی....یا فکرشم نمی کردم....یا چه روزگار عجیبیه......؟؟؟

میشه این جمله رو اینطوری ترجمه کرد؟


What are the odds that they would crash near Vegas during a UFO convention?


چقدر عجیب / چه شانسی که اونا نزدیک لاس وگاس در طول یه همایش بشقاب پرنده سقوط کردن.

به نظرم این جور جمله ها سوالی ترجمه نمیشن و گوینده منتظر جوابی از طرف مقابل نیست.
تقریباً همه برداشت هات درست هستند .. یعنی همونطور که در پست قبلی ام گفتم، اینجا تاکید روی کم بودن شانس هستش و همونطور که گفتی گوینده منتظر گرفتن پاسخی نیست ... (اصطلاحا بهش میگیم rhetoric)

seymour
04-02-2010, 21:42
اصطلاح یعنی چی؟
جمله هم اینه : its time to clear the brush
از نظر لغوی یعنی وقت از بین بردن علف هرزه .. وقت پاکسازی (از علف های هزر)ه .. حالا نمی دونم در اون متن مورد نظر تو، همین معنی رو میده یا یه حالت کنایی داره .. (مثلا: وقتشه که از شر مزاحم ها خلاص بشیم)

Smartie7
05-02-2010, 09:08
این دیالوگ در چه فضایی داره رد و بدل میشه؟ ... ظاهراً طرفین سر شرایط یه جور معامله چونه می زنن ... مثلاً این WA چیه؟ ... مطمئنی همین واژه استفاده میشه؟ ... triple هم به همین ترتیب مبهمه برای من ... done هم که یعنی قبوله -- حله - انجام شد-- باشه -- و ..


یه راننده تاکسی ماشینشو واسه تعمیر میبره تعمیرگاه، تعمیر کاره حوصله نداره قبول نمیکنه
اونم بهش میگه که من بهت یه W.A میدم و یه دسته اسکناس بهش نشون میده. تعمیر کاره میگه و یه Triple راننده هم میگه قبوله.
من معنی W.A و Triple رو نمی دونم اینجا. البته W.A رو جدا میگه یعنی میگه دابلیو-ای



تقریباً همه برداشت هات درست هستند .. یعنی همونطور که در پست قبلی ام گفتم، اینجا تاکید روی کم بودن شانس هستش و همونطور که گفتی گوینده منتظر گرفتن پاسخی نیست ... (اصطلاحا بهش میگیم rhetoric)
ممنون از توضیحاتتون

Lord-Voldemort
05-02-2010, 21:07
سلام اگه می شه این رو برام ترجمه کنید ..././././././. امروزه غذا در زندگی ما بسیار مهم است زیرا کل کارهایی که انجام می دهیم به انرژی نیاز دارد و انرژی از غذا بدست می اید امروزه غذا خوردن برای زن ها بسیار پر اهمیت است زیرا چاقی یا لاغری انها را زشت می کند و هر روز رژیم می گیرند تا هیکل خوبی داشته باشند در هِرَم غذایی غذاهای کم چرب وطبیعی مثل نان و پنیر و سبزیجات در پایین هرم قرار دارد ولی غذاهای پر چرب در بالا غذاهای پرچرب و سوختگی و غذاهایی که در fast food ها درست می شه برای بدن مضر هستند زیرا بیشتر انها باعث بیماری می شوند البته این بیماری ها در دوران پیری بیشتر است ../././././ خیلی ممنون می شم این رو تر جمه کنید خیلی هم اسونه از کلمات متخصصی هم استفاده نشده

---------- Post added at 11:07 PM ---------- Previous post was at 11:06 PM ----------



این ایدیم یعنی چی

Count me out

Smartie7
05-02-2010, 21:17
این ایدیم یعنی چی

Count me out



یعنی رو من حساب نکن/ منو وارد ماجرا نکن

Smartie7
05-02-2010, 21:41
سلام اگه می شه این رو برام ترجمه کنید ..././././././. امروزه غذا در زندگی ما بسیار مهم است زیرا کل کارهایی که انجام می دهیم به انرژی نیاز دارد و انرژی از غذا بدست می اید امروزه غذا خوردن برای زن ها بسیار پر اهمیت است زیرا چاقی یا لاغری انها را زشت می کند و هر روز رژیم می گیرند تا هیکل خوبی داشته باشند در هِرَم غذایی غذاهای کم چرب وطبیعی مثل نان و پنیر و سبزیجات در پایین هرم قرار دارد ولی غذاهای پر چرب در بالا غذاهای پرچرب و سوختگی و غذاهایی که در fast food ها درست می شه برای بدن مضر هستند زیرا بیشتر انها باعث بیماری می شوند البته این بیماری ها در دوران پیری بیشتر است ../././././ خیلی ممنون می شم این رو تر جمه کنید خیلی هم اسونه از کلمات متخصصی هم استفاده نشده



Nowadays food is a very important part of our life because all the works that we do requires energy and energy is produced by food.
Nowadays eating is very important for women beacuse obesity or slimness makes them look ugly and they diet every day in order to have body fitness.
In the food pyramid, non-fat and natural foods such as bread, cheese and vegetables are located at the bottom of the pyramid, but greasy foods are located at the top.
Greasy foods and the foods that are made at fast foods are harmful to our body because they cause diseases of course these illnesses will increase during senility.

seymour
05-02-2010, 22:49
یه راننده تاکسی ماشینشو واسه تعمیر میبره تعمیرگاه، تعمیر کاره حوصله نداره قبول نمیکنه
اونم بهش میگه که من بهت یه W.A میدم و یه دسته اسکناس بهش نشون میده. تعمیر کاره میگه و یه Triple راننده هم میگه قبوله.
من معنی W.A و Triple رو نمی دونم اینجا. البته W.A رو جدا میگه یعنی میگه دابلیو-ای
اگه فیلم Race to witch mountain هستش، من الان که چک می کنم دیالوگی که ردوبدل میشه در اون لحظه متفاوته ...

I'll pay you double your rate.
- Why not triple?
- Done.

که خب معنی اش واضحه ... (تقریباً: دو برابر دستمزدت رو می پردازم .. چرا سه برابرش رو نپردازی؟ .. باشه!)

bbkagp
06-02-2010, 12:09
تیتر یه مطلبی این بود:

A question of justice

اینو به فارسی چی ترجمه کنم؟

Amin Safavi
06-02-2010, 21:39
سلام...میدونم زیاده..اما اگه میشه این شعر شکیرا را واسم ترجمه کنید! ممنون میشم..


Whenever, Wherever"

Lucky you were born that far away so
We could both make fun of distance
Lucky that I love a foreign land for
The lucky fact of your existence

Baby I would climb the Andes solely
To count the freckles on your body
Never could imagine there were only
Ten Million ways to love somebody

Le ro lo le lo le, Le ro lo le lo le
Can't you see
I'm at your feet

Whenever, wherever
We're meant to be together
I'll be there and you'll be near
And that's the deal my dear

Thereover, hereunder
You'll never have to wonder
We can always play by ear
But that's the deal my dear

Lucky that my lips not only mumble
They spill kisses like a fountain
Lucky that my breasts are small and humble
So you don't confuse them with mountains
Lucky I have strong legs like my mother
To run for cover when I need it
And these two eyes that for no other
The day you leave will cry a river

Le ro le le lo le, Le ro le le lo le
At your feet
I'm at your feet

Le ro le le lo le, Le ro le le lo le
Think out loud
Say it again

Le ro lo le lo le lo le
Tell me one more time
That you'll live
Lost in my eyes

Thereover, hereunder
You've got me head over heels
There's nothing left to fear
If you really feel the way I feel

seymour
06-02-2010, 22:34
تیتر یه مطلبی این بود:

A question of justice

اینو به فارسی چی ترجمه کنم؟
اینجا question از معنی مرسومش بعنوان پرسش فاصله می گیره و به problem نزدیک میشه ... "مساله عدالت"

قله بلند
07-02-2010, 00:00
با سلام. لطفاً جمله زیر را معنی کنید.
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

Smartie7
07-02-2010, 07:55
با سلام. لطفاً جمله زیر را معنی کنید.
Polymorphism means you can use a variable of a superclass type to hold a reference to an object whose class is the superclass or any of its subclasses.

چند ریختی به این معنی است که شما می توانید از متغیری از نوع کلاس عالی برای نگه داشتن مرجعی به شی ای که کلاس آن از نوع کلاس عالی یا هر زیر کلاس دیگر باشد، استفاده کنید.

baran_1000
07-02-2010, 11:03
قسمتی از متنی هست در زمینه ی مواد از قانون در مورد جرایم اقتصادی دو مورد از جرایم و مجازات مربوطه بیان شده و در ادامه (مورد 3) این هستش..قسمتهای بولدشده چی بهتره معنی بشه؟

3. Deeds stipulated by the first or second part of the present Article, and committed:

a) abolished;

b) by an office-bearer through his official position;

c) with the use of violence against a person exercising customs control,

shall be punishable by deprivation of liberty for a term of five to ten years, with confiscation of property or without such confiscation.


و این قسمت :

The movement across the customs border of the Russian Federation of materials and equipment, which can be used in the development of weapons of mass destruction and means of delivery thereof, of other armaments and other military hardware, in respect of which special rules for the movement across the customs border of the Russian Federation have been introduced,

پیشاپیش ممنون

قله بلند
07-02-2010, 19:18
سلام. با تشکر از دوستانی که در مورد ترجمه متن ها و جملات زحمت می کشند. ترجمه جمله زیر چه می شود؟
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

seymour
07-02-2010, 21:10
قسمتی از متنی هست در زمینه ی مواد از قانون در مورد جرایم اقتصادی دو مورد از جرایم و مجازات مربوطه بیان شده و در ادامه (مورد 3) این هستش..قسمتهای بولدشده چی بهتره معنی بشه؟

3. Deeds stipulated by the first or second part of the present Article, and committed:

a) abolished;

b) by an office-bearer through his official position;

c) with the use of violence against a person exercising customs control,

shall be punishable by deprivation of liberty for a term of five to ten years, with confiscation of property or without such confiscation.


و این قسمت :

The movement across the customs border of the Russian Federation of materials and equipment, which can be used in the development of weapons of mass destruction and means of delivery thereof, of other armaments and other military hardware, in respect of which special rules for the movement across the customs border of the Russian Federation have been introduced,

پیشاپیش ممنون
جرائم-تخلفاتی که در بند اول یا دوم این مطلب تصریح شده، و رخ داده اند(=فردی مرتکب آنها شده است):

//

abolished = بازداشته شده --- از میان برداشته شده -- جلوی آن گرفته شده...

//

office-bearer = صاحب مقام - صاحب منصب. همون official

//
with confiscation of property or without such confiscation. = با مصادره/ضبط مال، یا بدون مصادره مال.


سلام. با تشکر از دوستانی که در مورد ترجمه متن ها و جملات زحمت می کشند. ترجمه جمله زیر چه می شود؟
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
این مثال نشون میده که اثر ripple (=تغییر در حالت اولیه ما باعث میشه که بصورت موجی روی حالات بعدی و ادامه فرایند تاثیراتی رخ بده) حاصل از تغییر در کلاس back end (معادلش نمی دونم چی میشه گفت، شاید پشتی-اولیه) هنگامی که به کلاس front end برسیم متوقف خواهد شد (یا حداقل: می تواند متوقف شود) . با اینکه متد peel در کلاس apple باید به منظور سازگاری با تغییرات کلاس fruit دستکاری شود، می بینیم که در مثال 2 نیازی به ایجاد تغییرات نیست.

Lord-Voldemort
07-02-2010, 21:39
ای ایدیم یعنی چی؟؟
to take the bull by the horns
خیلی هم از همه تشکر می کنم بابت همراهی خوبشون