PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : مرجع کامل مراحل چاپ کتاب از تایپ تا چاپ



parsinet
30-04-2008, 14:47
سلام ...

در این قسمت داشتم دنبال مطالبی در مورد مراحل چاپ یک کتاب از تایپ تا چاپ و مراحل گرفتن شابک و صفحه آرایی و ابعاد چاپ یا همون ( قطع ) و نحوه قرارداد با ناشر و چگونه یک ناشر خوب پیدا کنیم و هزینه چاپ
می گشتم که دیدم بطور پراکنده مطالبی نوشته شده .
حالا از دوستانی که در این زمینه تخصص و اطلاعاتی دارند دعوت میکنم که این تاپیک پربار کنند تا مرجع و راهنمایی باشه برای دوستانی که چاپ کتاب رو برای اولین بار می خوان تجربه کنند .
ممنون

parsinet
01-05-2008, 20:23
از سروران گرامی در این زمینه کسی اطلاعاتی نداره که بطور جامع اینجا بزاره ؟

simorgh14
28-09-2008, 11:36
درود!


من اینجا راهنمایی می کنم،هر چند که از این موضوع 150 روز گذشته و کسی پاسخ نداده! باشد که آیندگان برایم خدا بیامرزی بفرستند!

در مورد مراحل چاپ کتاب:

هفت خان رستم!

ببین دلاور، اول کتاب باید بره با کتابخانه ملی، در اونجا بهش شماره شابک میدن و ثبت میشه... و شما قلبتون پر از خوشحالی میشه...:40::31: .... اول شاید بهت بگن که این کار یک هفته تا 10 روز بیشتر نیست... اما اگر شد یک ماه... برادر عزیزم مبادا از کوره در بری و حرفی بزنی بهشون که برات دردسر درست کنند!

اما این پایان ماجرا نیست دلاور... باید کتاب رو ببری اداره ارشاد که مجوز بهت بدهند... اونجا بستگی داره کتابت چی باشه برادر... و اونوقت با گوشت استخوانت معنی "آزادی بیان و عقیده" را می فهمی ... اگر خدای نکرده کتابت سیاسی یا تاریخی باشه.. ممکنه تا هفت ماه طول بکشه!! شایدم بیشتر!! و بعد هم بگن:برو عمو جون پی کارت! ما به این کتاب مجوز نمیدیم!! این کتاب برای نظام مضر است!!
حالا تو هی بگو حاجی رییس! من هشت ماه معطل موندم!! خودم برای این مملکت کلی کار کردم و.....خلاصه هی بگی:

محض رضای خدا
به من نگو بی وفا!!

میبینی که هیچ تاثیری نداره!اداره ارشاده دلاور! نه برگ چغندر! اصلا تقصیر ماست که این کتابتو نفرستادیم:5: فلان سازمان امنیتی پدرتو در بیارن!! تا دیگه اینجا نیای پر رویی کنی!!تجاوز فرهنگی میکنی پدرسوخته؟!!!

و شما هاج و واج به خودت بد میگی که: عجب غلطی کردم کتاب چاپ کردم!! من که منظوری نداشتم!:18:
البته اگر پارتی داشته باشی یک ماجرای دیگست!:10:

خب برادر ، البته اگر کتابت مثلا آشپزی باشه از این خبرها نیست!


دلاور،ای کسی که هوس کردی پا به عرصه چاپ کتاب بذاری!!بدون و آگاه باش که ناشرین این مملکت، بر اساس گفته نویسندگان و منابع موثق خاک وطن، مشتی استعمارگرند!! ظالم و ستم پیشه!!

برادر! دلاور! اگر میگی من دروغ میگم، زنگ بزن بهشون بگو چند درصد میدن، میگن 7 درصد!!آره عزیزم

به این میگن عدالت!

دلاور باید اینو بدونی که یک نویسنده در ایران بیمه نداره وای یک کارگر بیمه داره!! و این یعنی ارزش برای قلم و اندیشه!!

خب دلاور الان مجوز گرفته شده و شما می خوای به ناشر شیطون بلا و ناقلا و کلاهبردار پول بدی....

دو راه وجود داره دلاور:

-چاپ دیجیتال :

این چاپ برای مستضعفین است!کیفیت پایین و سرعت بالا و تیراژ کم مثلا 200 عدد

-چاپ افست
این چاپ برای مستکبرین است!

تیراژ بالا و کیفیت بالا و قینت بیشتر و....

حالا سوال این است:

تیراژ کتاب چقدر باید باشد؟

ببین دلاور ! باید ببینی واقعا کتابت چقدر مخاطب داره و خواهان داره

همه که استاد دانشگاه نیستن که بتونن یک مزخرفی به نام کتاب بدن چاپ کنند و بعد داشنجوهای بدبخت را وادرا کنند که از اون کتاب بخرند! و جالب توجه اینکه ترجمه کتابشونو بدن به دانشجوهاشون و بعد به نام خدشون توی بازار بدهند!

آره برادر!

یک ناشر یکبار به من گفت بسیاری از کتابهای دانشگاهی مال اون کسانی نیست که اسمشون پشت جلده!! ولی خب
آونها با همین کارها میشن عضو هیات علمی و .....

بگذریم برادر!!

بدون و آگاه باش کهبعد از اینکه کتابت را تایپ کردی باید صحفه بندی بشه و فاصله خطها درست بشه!! تا آماده طبخ نهایی بشه!!

و خب اینها هزینه داره

در مور قرارداد با صنف ناشر باید بدونید که د و نوع قرار داد وجود دارد:

-قرارداد مستضعفین:

در این نوع قرارداد ناشر میاد کتابو میبینه و بعد اگر دید خوبه خودش سرمایه گذاری میکنه و به شما هم 7 در صد میده

-قرارداد سرمایه گذاری ار مولف:

مولف میاد و سرمایه گذاری میکنه و .....

حالا برادر عزیز، اگر بازم سوالی داری بگو...





دوست عزیزم، من این صحبتها را خودمانی مطرح کردم ولی این را بدون که پشتش تجربیات زیادی است

ali_nioton
29-09-2008, 01:38
برو با یه ناشر قرارداد ببند خودتو راحت کن
درصد بهت میدن راحت

بسته به موضوع 15 تا 20 هم میدن

simorgh14
29-09-2008, 09:53
و اما بعد، اینک در ادامه ماجرا به بحث ویژه قرارداد با ناشر می پردازیم

1-پخش و شبکه توزیع:

بدان و آگاه باش ای برادر دلیر که اگر خود روی به ارشاد و مجوز گیری و کتاب ثیت کنی و به چاپخانه دهی، باز هم مساله عمده ، پخش کتاب است

حکایت:
روزی روزگاری ، شخصی بود مقاله نویس، در یکی از مجلات معتبر ،یک لغتنامه تهیه کرد و خودش دنبال مجوز دوید و کتاب را با تیراژ چاپ کرد ولی نتوانست پخش کند!!

در نتیجه قطار قطار کتاب جلوی چشمش ماند!! از اینگونه نویسندگان بسیارند!!

پخش کتاب مساله مهمی است!!پس باید با ناشری قرارد بست که بتواند خوب پخش کند!!

2-با چه ناشری قرارداد ببندم؟

حکایت:

روزی روزگاری شخصی از روی اینترنت و در سایت ایستگاه ناشری را پیدا کرد،با شخصی به نام بهزاد که رییس آن انتشارات بود ،قرارداد بست....

بهزاد از خود تعریف بسیار کردی و مرتب گفتی " انتشارات ما" چنین است و چنان است و در چین و ما چین مطرح است و نرخهایس از همه جا ارزانتر است و....

اما جالب آن بود که دراین به اصطلاح انتشارات،هیچ کس کار نمی کرد جز همان برادر بهزاد !!ولی او مرتب می گفت :
انتشارات ما!!
از نظر فارسی، ما معمولا برای بیش از یک نفر به کار میرود.بهزاد جان، خود را استا دانشگاه معرفی میکرد و میگفت صبحهها کار دارد و نمی تواند جواب تلفن بدهد!!( عجب انتشارات معتبری!!) و اینها بعد از عقد قرارداد معلوم شد که این موجود بی وجود، چه جانور موذی بود!!

می خواست پول بگیرد، یک مشت کارهای مثل گرفتن مجوز انجام دهد، و بعد پخش را گردن نویسنده بدبخت بیندازد!!" بروید چند استاد دانشگاه پیدا کنید تا برای کتاب شما مشتری پیدا شود!!" تا آن موقع کتاب شما در انباری است!!

به هر حال!

ای دوست بدان و آگاه باش که ناشر معتبری که در صد کمتر دهد، به از ناشر غیر معتبری که کتاب راهی انبار کند

و اما بعد:

اندر حکایت چاپ: بدان و آگاه باش که ناشرین نرخی که میدهند برای چاپ ، از نرخ اصلیش گرانتر است بسی بسیار!!، و حال اینکه بتوانی ناشری را گیر باوری که حاضر شود چاپ در چاپخانه که تو بشناسی انجام شود و نرخ چاپ کمتر آید... که این البته از تصورات است و اینکه ممکن شود به دست خدا و همت توست!!

اینها که همه نبشتم ، رنجنامه یک نویینده و ما حصل کلاههایی که سرش رفته،........:41:


در هر حال، در قضیه انتخاب ناشر، اگر ناشر معتبر باشد، بعدها خودت استفاده خواهی کرد. اگر کتاب توسط انتشارت ناقوس منتشر گردد ، شما روی همین می توانید تبلیغ کنید ، اما انتشارات "سکینه خانم کتاب چاپ کن" و همسر و یا انتشارات حسنک کجایی و یا انتشارات جیک جیک خانم شیطون بلا و قد قد خانم نا قلا و یا انتشارات بزبز قندی.... و ز این جور انتشارت ، بدان و آگاه باش اگر کتاب به دست اینان دادی و اینیان بعد در صحفه بندی کتاب ماندند و گفتند: اوا خاک عالم!! این کتاب تخصصی است خودوتن بیایید انتشارات درستش کنید صحفه آرایی را!!!

و اگر تو مثلا در جواب بگویی: خب شما که نمی تونستید می خواستید کار را قبول نکنید!!

آن منشی شیرین ادا، و آن ابلیس ننه گدا وآم منشی هفت رنگ آرایش کرده به سبک گودزیلا، که جلوی خودت چیزی میگوید و پشت سرت چیزی دیگر، گوید: باشه مشکلی نیست خودمون درستش میکنیم!!و البته در ته دل گوید: چنان کتابی برات چاپ کنم که......

، وقتی کتاب چاپ شد خواهی دید که فونتهای که خواستی این نیست و اصلا کتاب در هم و بر هم است پول را هم که قبلا داده ای و.....

هشدار:اگر سرمایه گذاری از خودت است به صورت سه مرحله ای پول بده، یعنی یک قسط قبل از چاپ و بقیه بعد از چاپ....

در هر حال ، این نبشته، یا رنجنامه یک مولف بود و یا رهگشای یک سائل، این بود که بود و هر چه می دانستم و در توان داشتم به یاد امد نوشتم،

از خواننده محترم التماس دعا دارم!!









[/right]
[/left]

simorgh14
30-09-2008, 11:35
ای عزیز!

بدان و آگاه باش که در این خان ، یعنی خان پخش، بسی ترفندها هست که باید نیک بدانی...

طرح جلد

ای عزیز!
بدان و ،آگاه باش که برای طرح روس جلد، عموما دو حالت کلی وجود دارد:

اگر ناشر شما یک ناشر معتبر است و کتابت در زمره یک سری از کتابهای یک ناشر است، مثلا سری آموزشهایicdl در اون صورت طرح جاد نیز به صورت یک شکل برای یک سری کتبها خواهد بود. مثل آموزشهایicdl مجتمع فنی تهران

و حالت دیگر آن است که یک انتشاراتی مانند انتشارات "زبل خان" و یا انتشارات شنگول و منگول و یا حبه انگور و از این دست، آنگاه باید کاملا آگاه باشی و بدانی که طرح جلد مناسب خیلی مهم است

چرا؟

ای برادر!آنگونه که خود نیک دانی، در این روزگاران دوشیزگان بی شوهر بالای 30 مدرک گرفته از دانشگاه آزاد و امثالهم،که به دنبال شوهر میگردند خود را بزک میکنند و عکسها در سایتها می نهند و در کمین شوهر هستند..

کتاب شما ، ازیرا که با یک نشار غیر معتبر چاپ شده نیز چنین است، پندار که در یک کتابفروشی بین آن همه ناشر معتبر و گردن کلفت، کتاب شما باید چگونه خود را نشان دهد؟آیا غیر از این است که باید طرح جلد آن طوری باشد که دیگران را چون دوشیزه ای که خواستگار را خام میکند بر خود جذب کند؟

این نکته از آن گفتم تا بدانی و عمل کنی....

دگر بار تاکید می کنم که ناشر در پیتی ماییه نکبت است و کاستی...حکایت:

شبی به بهزاد تلفن کردی و به او گفتی که برای طرح جلد ، کتابی را از روی اینترنیت انتخاب کردم، او گفت که با گرافیستی کار می کند که به اینترنت وصل نمی گردد از ترس ویروس!!( جل الخالق!)

بوی گفتی که ای بهزاد ! شماره این گرافیست را بده
گفت
نمی شود
گفتم ایمیل بده
گفت
نمی شود

این از نتایج نکبت بار کار با ناشر در پیتی است!

دیگر کارها برای فروش بهتر همانا ارتباط خوب با خوانندگان است، ایجاد وبلاگی و یا سایتی و ......

برای پخش فروش بهتر ، ارسال رایگان کتاب به کتابخانه ها و..... مفید است.

هان ای برادر! بدان و آگاه باش که مساله حقوق مولف، بسیار خطرناک است !! تا فرصتی دیگر و مجالی دیگر....

simorgh14
01-10-2008, 11:23
ای عزیز!



بدان و آگاه باش که از مهمترین خانها و مراحل، همانا مسئله حقوق مولفین و یا به قول فرنگیون، کپی رایت است

حکایت:

روزی از روزها داروغه ای نویسنده ای را احضار کرده، نویسنده به دادگاه رفته در آنجا عکاسی خشمگین دید.:4:


عکاسی باشی، عکسی از کتاب به وی نشان دادی و گفتی این عکس را من برای اولین بار گرفته ام و این عکس مال من است و ثبت شده است و حقوق معنوی آن از آن من.....

داروغه حق به عکاس داد و رای بر منع پخش و فروش کتاب...

هر آنچه نوسنده التماس کرد اثر نبخشید و قاضی فرمود: ای پدرسوخته! مالکیت معنوی سرقت میکنی باید تعهد بدهی!! و خسارت بدهی!!و چنین کنی!!...و چنان کنی:41:

آنگاه که کتابی چاپ شود همه هزینه ها شود و ممنوع چاپ گردد، همانا جنون به نویسنده دست نمی دهد؟!!:king::8:

این حکایت از آن گفتم تا بدانی که مملکت آنقدرها خر تو خر نیست و مواظب اعمال خویش باشی...


نصیحت:

هرگز سعی کن در چاپ کتاب با کسی شریک نشوی و نویسندگی کتاب را خودت انجام بده


قدما گفته اند: اگر شریک خوب بود خدا برای خودش شریک میگرفت!!

ای برادر!اگر چنانچه خواستی چنین کنی دقیق مشخص کن که قسمتهای کتاب توسط که نوشته شده اند و فصلهای کتاب توسط چه کسی کار شده اند

اگر کتابی نبشتی مشتمل بر 500 صحفه با دیگری، و 300 تو نبشتی و 200 دیگری، و ناگهان کارتان به هم خورد پس از گرفتن مجوز مثلا به خاطر شرایط مالی...و اینکه حریف خواست زرنگی کند و....لعنه الله علی قوم الظالمین جمیعا...

آنگاه آگر به اداره ارشاد روی از برای کسب تکلیف، تو را خواهند گفت:

چون معلوم نیست و قابل اثبات نیست که این 300 صحفه را تو نبشتی، پس حق استفاده از آن را نداری!!

و اگر چنین کنی، و حریف از تو شکایت کند، به مجازات کیفری و جریمه محکوم می شوی،و مجازات ختنه به شکل سنتی در انظار عموم ملت ایران!! با ذغال داغ و تیغ سلمانی!!در میدان آزادی !! :24::32:

زیرا که کتاب در این حالت مثل ملک مشاع است!!

در حکایت ضعف حقوقی و قوانین این ملک حرف بسیار است و لکن این تاپیک نه مجال آن است...


سیمرغ حکیم، همه خواستخ بود که این بحث در آخر ماه رمضان، با سه پاسخ تمام کند، اما از برای راهنمایی اکمل، رای بر آن گرفت که در روز عید فطر این پاسخ را هم اضافه کند،تا چه مقبول افتد.. ان شالله که مورد رضای حق تعالی، خالق کون و مکان باشد و گره گشای مخلوق:wub: .....ان شالله!

عید فطر را هم به همه هموطنان و جمیع مسلمین از طرف سیمرغ حکیم، تبریک عظیم، عرض می شود!اسعد الله ایامکم:7:

jamshidjap
01-10-2008, 14:19
دوستان لطفاً در مورد استانداردهاي تايپ و فرمت بندي کتاب و انتخاب فونتش مطلبي اگه دارين بزارين

ممنون

jamshidjap
02-10-2008, 16:03
دوستان لطفاً در مورد استانداردهاي تايپ و فرمت بندي کتاب و انتخاب فونتش مطلبي اگه دارين بزارين

ممنون

:46::20::5::20:

simorgh14
03-02-2009, 22:26
باز هم درود!

میلاد حضرت امام موسی کاظم را شادباش عرض می کنیم!

در باب تبادل تجربیات نشر کتاب،اخیرا سیمرغ حکیم، به یاری خدای علیم، سایتی را پیدا کرد که اطلاعات پر سود دارد، نقل می کنم:( همانا این تالار، کثر الله امثاله جمثعا،از برای تبادل اطلاعات و تجربیات است، پس من نیز علاقه داشتم که موضوع پر گهر تر و پر بارتر تا چه مقبول افتد، امید که مورد رضایت حضرت حق باشد.)

هان ای پسر! بدان و آگاه باش، که در لینک زیر اطلاعاتی بس قیمتی است که همانا تو را به خواندن سفارش می کنم


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

هشدار: این اطلاعات، صرفا نقل قول است! و من صرفا این مطالب را از سایتی که لینکش داده شده نقل قول کرده ام، مطالب مفیدی دارد، نویسنده مطالب برای انتشارات ناقوس کتاب می نوشته است. ولی قرارداد با این انتشارات، توسط شخص من، رد یا تایید نمی شود. بسته با شرایط قرارداد دارد. ولی در کل، با اطلاعاتی که من از نحوه برخورد ناشرین و مراکز پخش صاحب شهرتی مثل ناقوس، سها دانش، علوم پویا و........ دارم، قراردادهایی که نویسنده هزینه چاپ را پرداخت می کند را به هیچ عنوان توصیه نمی کنم! موارد زیادی پیش آمده که این ناشرین و در صد قابل توجهی از دیگر ناشران، حق نویسنده ای را که خود سرمایه گذاری کتاب را انجام داده،پایمال کرده، و در پرداختها بد حسابی کرده اند.

در بهترین حالت، مثلا حتی اگر به شما گفته شود سود فروش کتاب شما در یک چک شش ماهه داده می شود، اگر مثلا هم داده بشود، یعنی شما شش ماه پول خود را مثل یک وام بدون سود در اختیار ناشر گذاشته اید!! توجه داشته باشید که این فقط شما نیستید که با انتشارات کار می کنید! فقط در صورتی با ناشر کار کنید که حق التالیف را موقع نوشتن قرارداد نقد پرداخت کند.

ضمنا در ادامه این مباحث خواهید دید که شما هیچ احتیاجی به ناشر برای چاپ کتاب ندارید و می توانید به صورت ناشر مولف کتاب را با تیراژ پایین، از زیر صد جلد گرفته تا پانصد جلد، به راحتی چاپ کنید و مجوز بگیرید.


و اما تعدادي سوال و جواب كه مي تواند مفيد باشه

1. چند روش برای عقد قرارداد کتاب وجود داره؟

قراردادهای کتاب رو می شه به سه روش کلی تقسیم کرد: قرارداد مشارکتی، قرارداد درصدی، قرارداد واگذاری

2. قرارداد مشارکتی یعنی چی؟
یعنی که با نسبتی توافقی همراه با ناشر کتاب برای چاپ اون سرمایه گذاری کنین و بعداز چاپ تعدادی از تیراژ رو به عنوان سهم مشارکت و حل التالیف/الترجمه دریافت کنین. در این حالت معمولا امتیاز کتاب در اختيار خودتون هست و می تونید برای تجدید چاپ اون هر اقدامی که دوست دارین انجام بدین

3. قرارداد درصدی یعنی چی؟

یعنی درصدی از تیراژ ضربدر قیمت پشت جلد در هر نوبت چاپ به عنوان حق الزحمه شما پرداخت میشه. مثلا اگه یه کتاب 4000 تومانی با تیراژ2000 نسخه چاپ شده
باشه و قرارداد شما 10 درصد باشه، اونوقت حق الزحمه شما فقط برای اون نوبت چاپ میشه هشتصد هزار تومان
در قرارداد درصدی، معمولا کتاب برای همیشه پیش ناشر می مونه ولی در صورتی که ایشون نسبت به چاپ کتابی که بازار به اون نیاز داره کوتاهی کنه، مولف می تونه طی یه نامه کتبی کتاب رو از انتشارات پس بگیره. از طرفی ناشر حق نداره بدون اجازه مولف کتاب رو به کس دیگه ای واگذار کنه
در بازار امروز مولف/مترجمهای تازه کار معمولا با قرار داد 4 یا 5 درصد وارد بازار می شن و طی چند مرحله کتاب کار کردن با توجه به اعتباری که به دست میارن، این میزان رو افزایش می دن... برای افراد با سابقه این عدد چیزی در حدود 8 تا 10 درصد خواهد بود.
برای افراد استثنایی - مثل من - قرارداد زیر 15 درصد یعنی آبرو ریزی [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]





[COLOR=darkred][B]4. قرارداد واگذاری یعنی چی؟

یعنی با دریافت یک صدقه توافقی کتابتون رو برای همیشه به ناشر واگذار می کنین و هیج حقی نسبت به چاپهای بعدی نخواهید داشت.
ناشر های زیادی به همین شیوه سوپر میلیونر شدن [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

5. اگه نخواهیم کتابی رو با همکاری یه ناشر چاپ کنیم چه باید کرد؟
روشی هست که در اون شما می تونید خودتون کل پروسه دریافت مجوز برای چاپ یک کتاب رو پی گیری کنید. در صورتی که کتاب تایید شد، شما می تونید خودتون

سرمایه گذاری کرده و نسبت به چاپ کتاب اقدام کنید. در این حالت توی فیپا - فهرست نویسی پیش از انتشار - و شناسنامه کتاب، مولف/مترجمی که شما باشین به عنوان ناشر قید میشه
نیازی به توضیح نیست که امتیاز کتاب در این حالت دست خودتون باقی می مونه و به جای حداکثر 10 درصد، اگه فروش خوبی داشته باشین می تونین تا 40 درصد از مبلغ پشت جلد ضربدر تیراژ رو به دست بیارین

6. چاپ یک کتاب به چقدر سرمایه گذاری نیاز داره؟
کاملا بستگی داره به نرخ نون در اون روز. با توجه به نوسان قیمتها میزان سرمایه لازم برای چاپ یک کتاب متغیره
با توجه به قیمت کاغذ - که در هنگام نوشتن این مطلب- حدود بندی 8000 تومان هست
چاپ یه کتاب 500 صفحه ای با قطع وزیری در تیراژ 2000 نسخه به حدود دو و نيم میلیون تومان سرمایه نیاز دارد

7. قطع های کتاب کدوم ها هستند؟
جیبی: انواع اندازه های عجیب و غریب و کوچک
پالتویی: مثل جیبی با این تفاوت که کتاب یه خورده کشیده تر میشه
رقعی: 21در 16سانتیمتر
وزیری: 25 در 16 سانتیمتر
خشتی: قطع های مربعی دلخواه - اندازه طول و عرض کتاب معمولا نزدیک به هم هستند
رحلی: 25 در 32 سانتیمتر
سلطانی: 50 در 32 سانتیمتر
و بعضی قطع های خیلی بزرگتر هم هست که زیاد مرسوم نیست ... مثل یه چیزایی توی مایه های دفاتر طلاق و ازدواج [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

8. یک کتاب خوب در زمینه کامپیوتر معمولا چند صفحه باید باشه؟
یک کتاب خوب در زمینه کامپیوتر معمولا باید یک کتاب خوب باشه تعداد صفحات اصلا مهم نیست
یک کتاب خوب 100 صفحه ای می تونه هر سه ماه یه بار تجدید چاپ بشه اونم در تیراژ 5000 نسخه
اما یک کتاب بد 1500 صفحه ای می تونه چند سال روی چاپ اول باقی بمونه و بعد سر از کارخانه کارتون سازی دربیاره و خمیر بشه
همینطور بر عکس و حجم اصلا مهم نیست

9. پروسه تولید یک کتاب شامل چه قسمتهایی هست ؟
ترجمه/تالیف، تایپ و حروفچینی، بازخوانی اول، غلط گیری و صفحه آرایی، بازخوانی دوم، ویرایش فنی، ویرایش ادبی، بررسی پرینت نهایی، صدور مجوز پیش از انتشار،

لیتوگرافی، چاپ متن، چاپ جلد، صحافی، ترخیص از چاپخانه و ورود به جنگلی به نام بازار کتاب ایران

simorgh14
14-02-2009, 22:42
در شبی سرد و تاریک، در حالی که باید زمستانی می تازد و می تازد، بر آن شدم که باز نکاتی چند بر این جستار اضافه کنم، باشد که کمکم به دیگران ، مورد قبول حضرت حق باشد، هر چند ناچیز...

ای برادر بدان و آگاه باش،که در پخش کتاب همانا اگر تازه نویسنده باشی، از تو برای آن چهل در صد قیمت پشت جلد طلب کنند مراکز پخش،

اگر تو سرمایه گذار باشی، آنگاه نیک خواهی دانست که نیم قیمت پشت جلد، برای تیراژ پایین، قیمت تولید کتاب که تو باید بپردازی، و چهل در صد هم که مرکز پخش طلب کند، آنگاه باشد که کش تنبان تو دانشمند فرزانه، تو دانش افروز فرهیخته، تو روشن کنند مشعل نور و حقیقت،پاره شود!!

و با خود گویی یعنی من که:
خودم سر مایه گذارم!
خود نویسنده بودم
خود شب تا صبح جان کندم و نوشتم
باید 10 در صد از قیمت پشت جلد داشته باشم؟!

(منی که آنقدر جیک و جیک میکنم،.....)

خشم و احساس تحقیر و مظلومیت وجودت را فرا می گیرد، به سراغ پخش کننده دیگر می روی، و باز جواب یکسان است!

اما ناگهان!!فاکتوری از کشوی میز بیرون می آید و تو گویی که نور حقیقت بر قلبت نازل می شود:

مرکز پخش کتابها را با تخفیف 30% به برادر کتابفروش!! می دهد، و تازه باید پخش کننده بسته بندی کند و بفرستد به جاهای بس دور دست، که اینها همه هزینه دارد!!

پس می بینی که اینجا ، برنده نهایی، در واقع فروشنده کتاب است!و میبینی که همان بهتر تسلیم سرنوشت شوی و قرارداد چهل در صد را برای چاپ او بپذیری

در شبی آرام و سرد وتاریک، دست در جیب کاپشن، راه خانه در پیش می گیری، به دختری که دوستش داری فکر می کنی،به خواستگاری رفتی و گفتی نویسنده ای، بر تو لبخند زدند،به تمسخر تلخ مردم و......و به این داستانهای تلخی که هر کدام......



و ناگهان این جمله از آن فیلم جاویدان کابویی و وسترن یادت می آید( فیلم خوب، بد، زشت):

در این دنیا، دو دسته آدم وجود دارند:
آدمهایی که بیل دست می گیرند
و آدمهایی که اسلحه دست می گیرند


به هر حال، اقدامی که می تواند از برای چاپ کتاب مفید باشد و به پخش آن کمک کند، همانا چاپ قسمتهایی از آن در مجلات مرتبط با کتاب است، تبلیغ کتاب را نیز در کنار آن چاپ کن، تا چشمان خواننده به دیدن آن طرح جلد دلربا و مقاله جذاب روشن گردد، خواستگار کتابت باشد و بختت باز شود!!

و باز از این قبیل است گذاشتن قسمتهای از کتاب به طور مجانی بر روی اینترنت،با تعاریف بسیار از آن کتاب، همچنین نشان دادن آن به یک مرکز و یا دانشگاه، ویا هر طویله!! دیگری که شخص مشهور، و مطرحی در زمینه کتاب، آن را بخواند و تایید کند، و تو از اسم آن دانشگاه و شخص و مرکز مشهور در پشت جلد کتابت استفاده کنی، و دلبری کنی و قر بیفشانی، باشد که خواستگارت گردند!!

البته در این میان ، باید بسیار مواظب باشی، چون در این دنیا دو دسته آدم وجود دارند:

خر و خر سوار!!


اگر به طویله ای رفتی و قبل از آنکه کتاب را به نام خودت ثبت کنی کتاب را به استاد نمای خر سواری دادی که کارش دادن ترجمه کتابهایش به دانشجویان است و کتابهایی که آنان ترجمه کرده اند، را به نام خودش چاپ می کند، و ناگهان آن استاد از کتابت خوشش آمد و کتاب را به نام خودش چاپ کرد و......

آن وقت و آن هنگام، آیا این آهنگ از جرج مایکل، بیانگر احساست نیست؟

Kindness in your eyes
I guess you heard me cry

You smiled at me like
Jesus to a child
And what have I learned
From all those tears
Ive waited for you all those years
And just when it began
He took your love away


پس هوشیار باش!
باش مردانه که ناگاه قفایی نخوری!!

simorgh14
16-02-2009, 15:12
باز هم درود!


اولا اربعین حسینی را به هم تسلیت عرض می کنم،


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

مطالب به درد بخوری دارد.

و اما بعد ،

در باب طرح روی جلد، به خاطر اهمیت زیاد آن ، تصمیم گرفتم مطالبی را باز اضافه کنم، ابتدا مطالب قبلی را باز گو می کنم:

طرح جلد

ای عزیز!
بدان و ،آگاه باش که برای طرح روی جلد، عموما دو حالت کلی وجود دارد:

اگر ناشر شما یک ناشر معتبر است و کتابت در زمره یک سری از کتابهای یک ناشر است، مثلا سری آموزشهایicdl در اون صورت طرح جاد نیز به صورت یک شکل برای یک سری کتبها خواهد بود. مثل آموزشهایicdl مجتمع فنی تهران

و حالت دیگر آن است که یک انتشاراتی مانند انتشارات "زبل خان" و یا انتشارات شنگول و منگول و یا حبه انگور و از این دست، آنگاه باید کاملا آگاه باشی و بدانی که طرح جلد مناسب خیلی مهم است

چرا؟

ای برادر!آنگونه که خود نیک دانی، در این روزگاران دوشیزگان بی شوهر بالای 30 مدرک گرفته از دانشگاه آزاد و امثالهم،که به دنبال شوهر میگردند خود را بزک میکنند و عکسها در سایتها می نهند و در کمین شوهر هستند..
همانها گمان کردند لیسانسی و فوق لیسانسی گرفتند و منشی شرکتی شدند و درآمدی کسب کردند و گوش فلک پر کردند : که مستقل شده ایم!( با درآمد ماهی 50 تومن!)و برای خودمان شلوار و موبایل می خریم! اما بالا رفتن سن به این مادمازلها نشان داد که جیک جیک جون! زندگی خیلی جدیتر از این حرفهاست!

کتاب شما ، ازیرا که با یک نشار غیر معتبر چاپ شده نیز چنین است، پندار که در یک کتابفروشی بین آن همه ناشر معتبر و گردن کلفت، کتاب شما باید چگونه خود را نشان دهد؟آیا غیر از این است که باید طرح جلد آن طوری باشد که دیگران را چون دوشیزه ای که خواستگار را خام میکند بر خود جذب کند؟

این نکته از آن گفتم تا بدانی و عمل کنی....




ين روزها بسياری از طراحان جلد کتاب آن را حتی اثری هنری ، ماندگار و مستقل می دانند که علاوه بر ذکرنام طراح در شناسنامه کتاب امضای او هم در قسمتی از طرح جلد درج می شود.
بسياری از افراد وقتی از کنار کتابفروشی ها عبور می کنند شايد از قبل شناختی در مورد يک نويسنده و محتوای يک کتاب نداشته باشند اما اکثر آنها در نگاه اول جذب عنوان و طراحی جلد يک اثر در پشت ويترين کتابفروشی ها می شوند و سپس آن را به دست می گيرند، ورق می زنند تا ببينند که علاقمند خواندن آن هستند يا خير واين جذب مشتری يکی ازنکات با اهميت يک طراحی جلد خوب در دنيای تجاری امروز است.
علاوه بر اينها طراحی و صحافی کتابها به شيوه های زيبا و هنری و با به کارگيری از خطاطی و مينياتور يکی از هنرهای اصيل و ماندگار شرقی و اسلامی است که در دهه های اخير کمتر به آن توجه صورت گرفته اما با اين وجود کتابهای امروزی هم می توانند با يک طراحی خوب ماندگاری و اصالت بيشتری داشته باشند.
به گفته وحيد عباسی می توان جلد کتابها را به دو شيوه طراحی کرد. " يکی شيوه کلاسيک يا سنتی که گفته می شود آنچه که در عنوان کتاب به چشم می خورد به تصوير کشيده شود، به طور مثال اگر عنوان کتاب افغانستان در قرن بيستم باشد، شايد طراح تصويرهايی را از قرن بيست در افغانستان گرد هم بياورد و روی جلد کار کند که اين ساده ترين روشی است که به ذهن يک طراح می رسد." اما به گفته او امروزه چنين برداشتی از جلد يک کتاب وجود ندارد و با توجه به سليقه طراح می تواند به عنوان يک اثر مستقل هنری روی جلد قرار بگيرد و طرح شايد ربطی به محتوای کتاب نداشته باشد.




به نقل از بی بی سی
و اما بعد،

اندر حکایت مسایل چاپ،
این مطالب بویژه بایستی مورد توجه کسانی باشد که خود روی کتاب سرمایه گذاری می کنند:

ای برارد، بدان و آگاه باش که هنگامی که برای چاپ کتاب خود سرمایه گذاری میکنی باید قدری هم در مسایل چاپ وارد شوی!

به طور مثال باید بدانی که وقتی به تو می گویند کاغذ خارجی! نباید آب از دهانت جاری گردد و چون گربه ای طماع، با عجله قرارداد امضا کنی!

کاغذ چین و اوکراین
کاغذ مالزی
کاغذ اندونزی
کاغذ برزیل

اینها همه خارجی هستند ولی بدان و آگاه باش که کاغذ اندونزی از همه بهتر است!
و البته همان کاغذ اندونزی نیز انواع مختلف داردو قیمتهای مختلف!
و گاهی تشخیص اینکه کدام کاغذ از چه نوعی است حتی برای اهل فن نیز بس دشوار است!


استفاده از کاغذ بد وبی کیفیت روی ظاهر کتاب ممکن است اثر بسیار بدی داشته باشد، مثلا یک کاغد بسیار نازک و ضغیف،باعث می شود که متن صحفه پشتی آنچنان نمایان شود که در خواندن کتاب ایجاد مشکل کند و ظاهر کتاب را ضایع کند.

ضمن اینکه هر کاغذی قیمت خود را دارد و شما وقتی از ناشر فاکتور می گیرید، باید توجه کنید برای چه جور کاغذی پول داده اید و چه جور کیفیتی مورد نظر شماست...

یک وقت خدای نکرده سو استفاده نشود و پول یک کاغذ مرغوب بگیرند و از کاغذ بی کیفیت استفاده کنند...

شما دارید سرمایه گذاری می کنید و باید بدانید برای چه چیزی دارید پول می دهید!

مطلب دیگر صحافی است، بدان و آگاه باش که آن نیز قیمت متفاوتی و انواع متفاوتی دارد، و در دوام کتاب، تاثیر زیادی دارد.

بهتر آن باید که از ناشر ناقلا و شیطون بلا،از اون تی تیش هیکل رعنای شیرین ادا، یک فاکتور دقیق در مورد زینک و کاغذ و جلد و...... بگیری که یک وقت بعد گرفتار یک سری عشوه های افسونگرانه! نشی!!

البته باید جوری به ناشر بگویی که یک وقت خیال نکند می خواهی مچگیری کنی!

به ناشر نزدیک شو
دست در گردنش بگذار
و در چشمانش نگاه کن
و بگو:
But baby I got one thing I want you to know
Wherever you go tell me cause Im gonna go

We found love, so dont fight it
Life is a rollercoaster just gotta ride it
I need you, so stop hiding
Our love is a mystery girl lets get inside it


خلاصه اینکه باید بگی که کار قرار داد ما و کار پر و پیچ و خم (rollercoaster) انتشار داره تموم میشه و ما می خواهیم قرار داد ببندیم (We found love,) و من فقط از شما یک فاکتور چاپ می خوام،نه یک جوری بگی که انگار با یک دزد تقلبکار طرفی که باعث رنجش بشه و..



نکته دیگر:

ای برادر! بدان و آگاه باش که وقتی تو سرمایه گذار هستی،مالکیت کتاب با توست و چاپ مجدد صرفا باید با اجازه تو باشد و این را باید در قرارداد حتما قید کنی!!! این را حتی در مواردی که خود سرمایه کتاب نمی دهی نیز، رعایت کن!!همچنینی سعی کن قید کنی که اگر برای چاپهای بعدی، اگر خواستی با ناشر دیگری کار کنی، بتوانی کار کنی و این ناشر نباید مانع فراهم سازد( مثلا گوید اول زر و سیم بیشتر از برای من ده ، و بعد رو و قرار دا ببند با هر که خواهی، زیرا که این کتاب بسیار فروش کرده و من طمع دارم! )

زیرا برای چاپهای بعدی از همان زینک استفاده می شود که برای چاپ اول بوده، و خب در نتیجه هزینه چاپهای بعدی پایینتر است و این میتواند برای ناشر پر سود و شیرینتر از بامیه

پس ، بعد از چاپ زینک را از ناشر بگیر،

و با خود ببر و زیر بالشت بگذار! و از خواص نهادن زینک، در زیر بالش این است که شاید در خواب و عالم رویا بینی که پس از چاپ کتاب، چهل پری پیکر گیسو طلا در خانه ات ایستاده اند، و به خواستگاریت آمده اند!و البته در دستی جعبه شیرینی و گل، و در دست دیگر کتاب تو را دارند!! و این آهنگ جرج مایکل، مناسبت دارد با این منظره:

When you find a love
When you know that it exists
Then the lover that you miss
Will come to you on those cold,
Cold nights

پایان زیبایی بود؟ نه؟!

امیدوارم این مطالب ، گره گشا و مفید بوده باشد، و یک نویسنده تازه کار بتواند با مطالعه آن از حقوق خود، و آنچه شب و روز برایش رنج برده است، به درستی دفاع کند

simorgh14
17-02-2009, 16:03
با درود! همانا هدف من، پربارتر کردن این جستار و در اختیار گذاردن تجربیات با دیگران است،


حکایت: وقتی که مرکز پخش خود را ناشر اصلی جا می زند!!

روزی روزگاری بنده ای از بندگان خدا، تصمیم بر آن داشت که کتابی چاپ کند در زمینه کامپیوتر، پس به بازار رفت و کتابفروشی دید آنجا کتابی دیداز ناشری معتبر، بدل گفت با این کتاب چاپ کنم!

رفت و تماس گرفت با آن شماره ای که در آن کتاب بود، شخصی گوشی برداشتی، بنده خدا گفت: الو! ناشر الف؟

و شنید بله اینجا انتشارات الف! بفرمایید!

و مذاکره کرد و کتاب داد وکتاب ثبت شد، و در آن هنگام که کتاب آمد، در نهایت شگفتی، نام ناشر گمنامی را به جای ناشر اصلی در کتاب دید!

شگفتا! جل الخالق!در آن هنگام که پیگیری کرد به او گفتند که اینها کارشان این است که کتب انتشارات معروف می گیرند و شماره خود در آن می گذارند، و یا کار دیگر که می کنند آن است در واقع مر کز پخش کتاب هستند، یعنی با یک ناشر برای چاپ کتاب قرار داد دارند! ولی خود را کس دیگر معرفی می کنند!

القصه!! بنده مظلوم خدا دید که کتاب فیپا گرفته است و مجوز، و فکرش گرفتار گشت، و با خود گفت: مردی نه آن است که با اینان قرار داد بر هم زنم با ناشر دیگری کار کنم، که اینها برای مجوز ستمها کشیده اند!

به هر حال، این ناشر که هیچ کتاب کامپیوتری درستی تا آن زمان چاپ مکرده بود، ناگهان خواستی یک شبه متخصص شوی، و چنان صحفه بندی کردی که کل کتاب به هم ریخت،

خر عیسی گرش به مکه بری، چو بیاید هنوز خر باشد!
سگ به دریای هفت گانه بشوی، چون که تر شد پلیدتر باشد!



بنده خدا تماسی گرفت که ای مرد! آیا هیچ دانی که این کتاب مملو از غلط است؟ این فاکتور چاپ که داده ای که هیچ نرخش مشخص نیست!حداقل بگو از چه کاغدی استفاده می کنی!

ناگهان روزی تلفن به لرزه در آمد و مدیر!! انتشارات که خود را انتشارات الف نام نهاده بود،

گفت:

به چه جراتی بهانه جویی می کنی؟آیا هیچ دانی که ما از برای کتابت چه ستمها کشیده ام؟ چه خون دلها خوردیم؟ 15 بار پیک به ارشاد گسیل داشته ایم!( لابد تهران دهاتی 15 میلیونی است که تلفن در آن پیدا نمی شود!! و باید حضورا به اداره ارشاد رفت،و زا آنجا پرسید !!)

مکثی کرد و گفت که باید کتاب پرینت بگیری!
و علامت بنهی هر جا که می گویی اشتباه است!
و امضا کنی!
و من این را بایگانی کنم!
و آن وقت برایت منتشر سازم!

بنده مظلوم خدا! با خود اندیشید: ای وای! من چوب مردانگی و اینکه خواستم تا آخر با اینان کار کنم را خوردم!!

اینها خود صحفه بندی اشتباه کردند و حالا سرم منت می گذارند و برایم تکلیف تعیین می کنند !!

آخر من چرا چنین کاری کنم؟معلوم است که شخصی که صحفه بندی کرده، اشتباهی کرده است! ای خدای بزرگ!

کس دیگری کدها را خراب کرده و من حالا باید از نو کل کتاب را تصحیح کنم؟


هشدار: توجه کنید تلفنی و آدرسی که در داخل کتاب می بینید ،لزوما آدرس ناشر اصلی نیست! اینکه یک انتشاراتی برای یک ناشر معتبر، کار پخش کتاب، و یا حتی گرفتن مجوز را می کند، اصلا به این مفهوم نباید باشد که مورد اطمینان شما برای چاپ کتاب قرار بگیرد.بسیاری از ناشرین ضعیف، امتیاز کتاب ناشرین قوی را می خرند و سپس شماره تماس خود را در آن می گذارند.

برای مثال،نویسنده مشهوری است که در بابلسر زندگی میکند، و برای خودش در همان بابل هم انتشاراتی دارد، ولی مرکز اصلی پخش کتابهای او در تهران است .
مدیر این مرکز آن قدر پز می دهد و آن قدر ادعاها دارد که بله! من آنم که رستم بود پهلوان!!این منم که مجوز کتاب برای فلانی میگیرم! و منم که پخش می کنم! و منم که استاد دانشگاهم! و منم که دکتر هستم!

حتی خود آن نویسنده و آن انتشارات اصلی ، برای چاپ کتاب، آن قدر قر و اطوار و بازی در نمی آورد!!

خدایش بیامرزد، سعدی علیه رحمه! شاعر گرانمایه شیراز:

مشک آنست که ببوید نه آنکه عطار بگوید. دانا چو طبله عطارست خاموش و هنر نمای و نادان خود طبل غازی، بلند آواز و میان تهی.



عالم اندر میان جاهل را مثلی گفته اند صدیقان شاهدی در میان کورانست مصحفی در سرای زندیقان

Havoc
18-02-2009, 19:31
عجب حکایت غریبی داره این چاپ !؟!!!

simorgh14
28-02-2009, 21:29
When the night has come
And the land is dark
And the moon is the only light we'll see
No I won't be afraid, no I won't be afraid
Just as long as you stand, stand by me

قصه های هزار و یک شب!

باز هم شبی دیگر و ماجرا و نکاتی دیگر، دوستان! با من، سیمرغ حکیم، همان که یکه و تنها این موضوع را به پیش میبرد و سعی در پر بار کردن آن دارد،همراه شوید!


از اونجایی که ترسیدم این نوشته از روی سایت مذکور حذف بشه عین اون را در زیر نقل قول کردم :
یک مطلبی را آقای محمد مهدی مولایی (mm-at-mowlaei-dot-ir) در سایت هفت سنگ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) نوشته بودند که با کسب اجازه از ایشان در این جا نقل قول گردید :

انتشار کتاب اول موضوعی است که هر نویسنده دقیقا یک بار در دوره فعالیت‌ش با آن موجه بوده است و موضوعی است که ناشران در تمام دوره فعالیت‌شان با آن موجه‌اند.
پرداختن به این موضوع از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که انتشار کتاب اول برای نویسندگان به منزله ورود به دنیای کتاب است و بسیارند نویسندگان مستعدی که بخاطر مشکلات و دردسرهای این پیش روی‌شان از خیر انتشار کتاب گذشته‌اند و همین‌طور بسیارند کسانی که با پشت سر گذاشتن تمام این مصائب کتاب‌شان را چاپ کرده‌اند اما بخاطر مشکلات پس از انشار - که عمده‌ترین آنها مسئله پخش و توزیع است - از انتشار کتاب پشیمان شده‌اند!
اگر شما هم فکر می‌کنید که مطالبتان ارزش چاپ شدن داد و به فکر انتشار کتاب افتاده‌اید فقط به این نکته توجه کنید:
اگر به اندازه‌ی کافی شناخته شده نیستید که کتاب‌تان را بخاطر اسم‌تان بخرند و اگر دوست یا آشنایی ندارید که در این راه کمک‌تان کند و اگر پول کافی هم ندارید بهتر است به خودتان زحمت ندهید، کمتر کسی حاضر می‌شود این‌روزها روی چنین کارهایی سرمایه‌گذاری کند.
و انگار نه انگار که تمام نویسندگان بزرگ، روزی اولین بوده‌اند.
مشکلات انتشار کتاب اول، بطور خاص در حوزه ادبیات و شعر را از دید ناشران، نویسندگان و دست‌اندرکاران نشر جویا شدیم.


کتاب اول چگونه منتشر می‌شود؟

«ناشرها معمولا برای انتشار کتاب اول شاعران و نویسندگان را موظف به سرمایه‌گذاری کل مبلغ هزینه چاپ می‌کنند، البته بعضی از ناشرها با نویسندگان کنار می‌آیند و مثلا ۵۰٪ مبلغ را اول و ۵۰٪ بقیه را بصورت قسطی می‌گیرند.» این‌ها را فرهاد صفریان شاعر و وبلاگ‌نویس می‌گوید. وقتی از او می‌پرسیم که آیا قصد چاپ کتاب اشعارش را دارد یا نه می‌گوید اگر انتشاراتی با شرایط مناسب پیدا شود که حتی ۵۰٪ هزینه چاپ را تقبل کند این کار را خواهم کرد.
در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب پلاکارد آبی‌رنگی در یکی از غرفه‌ها جلب توجه می‌کرد. روی این پلاکارد نوشته شده بود: «چنانچه حتی یک اثر قابل چاپ دارید و به هر دلیل تاکنون موفق به انتشار آن نشده‌اید حتما با ما تماس بگیرید.»
به سراغ نامور مدیر این انتشارات می‌رویم. نامور می‌گوید: « انتشارات رجا تهران الان مدتی است که کتاب‌های اول را منتشر می‌کند. ما برای شروع در چند جا از جمله مجله‌ی موفقیت آگهی دادیم. ما این کتاب‌ها را به چند نوع چاپ می‌کنیم. اما معمولا به اینصورت است که برای فشار نیامدن به نویسنده یک مقداری را ما سرمایه‌گذاری می‌کنیم و یا سعی می‌کنیم سهمشان را قسطی بگیریم.» از هزینه چاپ یک کتاب حدود هفتاد صفحه‌ای می‌پرسیم، پاسخ می‌دهد: « تقریبا با ۱۵۰ هزار تومان کتاب در می‌آید. اگر دوهزار تا هم بزنیم می‌شود ۳۰۰ هزار تومان، البته با کاغذ خوب و جلد گلاسه ۲۵۰ گرمی.»
واقعیت این است که شما برای چاپ کتاب‌تان هر چقدر هم ارزش‌مند باشد باید خودتان دست به جیب شوید، ناشرین در پاسخ به این سوال که چرا برای چاپ این‌ کتاب‌ها نویسنده را مجبور به سرمایه‌گذاری می‌کنند همگی متحدالقول یک پاسخ دارند: «ضرر می‌کنیم!»
ظاهرا تجریه نشان داده است که چاپ این کتاب‌‌ها برای ناشرین جز ضرر چیزی نداشته است. محمد عزیزی، شاعر، نویسنده و مدیر مسئول انتشارات روزگار در این‌باره می‌گوید: « از ابتدای تاسیس نشر روزگار این‌را وجهه همت خودم قرار دادم و دوستانی که به من مراجعه می‌کردند، سعی می‌کردم که اولین کتابشان را منتشر کنم؛ البته به شرطی که به قول حافظ آنی داشته باشد، «بنده طلعت آن باش که آنی دارد».
در ابتدا ما بدون اینکه توقع کمکی از آنها داشته باشیم تعدادی از این کتابها را چاپ کردیم اما چون کمک دولتی نشدیم و از طرفی این کتاب‌ها هم پشت ویترین کتاب‌فروشی‌ها قرار نگرفتند و انبار شدند، از لحاظ اقتصادی متضرر شدیم و در ادامه کار بجای اینکه چاپ این کتاب‌ها را قطع بکنیم به یک راه‌ حلی رسیدیم و آنکه پیشنهاد کردیم برای اینکه بچه‌ها خودشان متوجه وضعیت نشر بشوند و گلایه نکنند از آن‌ها خواستیم مثلا ۵۰۰ جلد از کتاب خودشان را ولو با ۳۰٪ تخفیف از ما بخرند. الان این‌ها یک تعداد کتاب را از ما پیش خرید می‌کنند و ما کتاب‌شان را چاپ می‌کنیم.»
دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد به ما می‌گوید: « هیچ ناشری حاضر نیست روی کار اول نویسنده‌ها سرمایه‌گذاری کند. مشکل بعدی هم توزیع است که مراکز پخش رغبتی به توزیع این‌ها ندارد. پس شاعران مجبورند خودشان دنبال سرمایه‌گذاری و توزیع مناسب کتاب‌شان باشند.»
دریانورد به کتاب‌های موجود در غرفه اشاره می‌کند و می‌گوید: « کتاب‌هایی که می‌بینید حدود ۱۵ کتاب شعر اول هستند که شاعر سرمایه‌گذاری کرده است، البته بعضی‌ها با مشارکت ناشر. تمام این کتاب‌هایی را که می‌بینید، بجز ۲-۳ تا همه را مولف سرمایه‌گذاری کرده است.» دریانورد در مورد هزینه چاپ یک کتاب می‌گوید: « بستگی به تعداد صفحه دارد. معمولا صفحه‌ای ۵ تا ۶ هزار تومان هزینه دارد.»
البته اگر شما به اندازه کافی در این حوزه سرشناس باشید احتمالا کمتر با این مشکلات مواجه خواهید شد. از یغما گلرویی، ترانه‌سرا، در مورد مشکلات چاپ کتاب اولش پرسیدیم. یغما توضیح می‌دهد: « من مشکلی برای چاپ اولین کتابم نداشتم، یعنی اصلا نمی‌خواستم کتاب چاپ کنم. شعرهایم پیش حمید صدری، دوست آهنسازم بود. کارهایم را به مدیر انتشارات دارینوش داده بودند و خودشان بدون اینکه من بدانم تصمیم گرفتند کتابم را چاپ کنند و خیلی راحت هم چاپ شد.»
رسول یونان، شاعر و ترانه‌سرا، هم در پاسخ به این سوال ما می‌گوید: « من مشکل خاصی نداشتم، شعر نوشتم گرفتند چاپ کردند.همین! کتاب «روز بخیر محبوب من» بود که انتشارات نارنج چاپ کرد. البته من قبل از آن با کارهایم مطبوعات را بمباران کرده بودم و به همین خاطر بود.»


بعد از چاپ کتاب

اما نویسندگان جوان پس از پشت سر گذاشتن تمام مشکلات چاپ کتاب اغلب با محصول چاپ شده‌ی مطلوبی مواجه نمی‌شوند. فرهاد صفریان در این مورد می‌گوید: « این کتاب‌ها اشکالات تایپی فراوانی دارند، انتشاراتی‌هایی که این کتاب‌ها را چاپ می‌کنند ویراستار ندارند. طرح روی جلدشان هم حرفه‌ای نیست. این مسائل به این خاطر است که اینها حرفه‌ای این‌کار نیستند. بیشترشان شاعر هستند که مجوز گرفته اند و شعر دوستان‌شان را چاپ می‌کنند و در مورد طرح روی جلد و ویرایش حرفه‌ای عمل نمی‌کنند و کتاب را همین‌جوری بیرون می‌دهند.»
یکی از مسائل مربوط به کتاب اولی‌ها که اغلب خودشان هم از آن اطلاعی ندارند چاپ کتاب‌شان در تیراژ غیر واقعی است. یعنی تعداد معدودی از ناشرین کل هزینه کتاب را از نویسنده می‌گیرند، ولی بجای چاپ در تیراژ اسمی مثلا ۱۲۰۰ تا، بوسیله‌ی دستگاه ریسوگراف مثلا ۴۰۰ تا از کتاب چاپ می‌کنند؛ در حدی که تعدادی به خود نویسنده می‌دهند و بقیه را هم در بازار پخش می‌کنند و در نمایشگاه عرضه می‌کنند. اگر این مقدار فروش رفت دوباره چاپ می‌کنند وگرنه همان مقدار می‌ماند و این در حالی‌ست که نویسنده تصور می‌کند کتابش در تیر‌اژ اسمی منتشر شده است.
اینها را یک نویسنده که خود با مسائل نشر آشناست به ما گفت و البته تاکید کرد که از او اسمی نبریم.
اما شاید بزرگ‌ترین مشکل کتاب‌اولی‌ها - و کلا حوزه کتاب - مسئله توزیع و پخش کتاب باشد. جایی که باعث می‌شود گاهی تصور کنیم چاپ شدن یا نشدن کتاب تفاوتی نداشته است.


مافیای توزیع؛ مشکل اساسی

مطمئن باشید مشکلات توزیع و پخش کتاب اینقدر جدی است که وقتی صحبت آن به میان می‌آید برخی عنوان «مافیای توزیع» را مطرح می‌کنند. این مسئله طبیعتا در مورد نویسندگان گمنامی که اولین کتاب‌شان را منتشر کرده‌اند بییشتر مشکل‌زاست.
فریاد شیری، شاعر و کارشناس ادبی نشر نگیما، در این مورد می‌گوید: «مشکل اصلی این است که پخشی‌هایی که ما با آنها کار می‌کنیم، اصلا کتاب شعر را نمی‌گیرند. یعنی هیچ پخشی حاضر نمی‌شود با حتی ۵۰٪ هم کتاب شعر را پخش کند. البته آنها هم گناهی ندارند. چون کتاب فروشی‌ها کتاب شعر را پخش نمی‌گیرند. فقط چند تا کتاب فروشی معدود در تهران است که کتاب شعر را بطور امانی می‌گیرند، ببینند فروش می‌رود یا نه، البته آنهم با ۴۰٪ تخفیف. اصلا با این همه مشکلات که نه بخشی کتاب را می‌گیرد و نه مخاطب دارد به نظر من چاپ کتاب اول حماقت است.»
دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد که در شهر بوشهر فعالیت می‌کند می‌گوید: « ما ناشرین شهرستانی دستمان به مراکز پخش تهران نمی‌رسد و اگر هم برسد اینها کتاب شعر را نمی‌گیرند، اگر کتاب داستان باشد که کتاب نویسنده‌های گمنام را نمی‌گیرند. کلا اینها کتب ناشرهای گمنامی مثل مارا نمی‌گیرند و اگر بپذیرند با درصد بالایی می‌خواهند. مثلا یک کتاب را به ما گفتند با ۶۰٪ تخفیف می‌گیریم.»
نامور، مدیر انتشارات رجا تهران هم می‌گوید: « پخش ما ضعیف است. کلا پخش در ایران ضعیف است. البته بعضی‌ها آمده‌اند اتحادیه درست کرده‌اند، مثلا اتحادیه کتب درسی، اما آنها هم موفق نبوده‌اند. من خبر داریم برخی ناشرین از کتابی در مدت شش ماه حتی یک فروش هم نداشته‌اند. الان بصورت مبادله است، کتاب عوض می‌کنند، کتاب دیگران را می‌فروشند.»


مشکل اصلی کجاست !؟

اما چرا خوانندگان و به طبع آنها کتاب‌فروشی‌ها و مراکز پخش چنین برخوردی با این کتاب‌ها دارند؟
فریاد شیری در این مورد می‌گوید: «مسئله اصلی این است که شعر الان در ایران مخاطب ندارد. مخاطب کتاب‌های شعر خود شاعرها هستند که متاسفانه آنها هم همدیگر را قبول ندارند. الان کتاب شعر را خود شاعر‌ها هم نمی‌خرند و همه منتظرند که از همدیگر کتاب را هدیه بگیرند.»
نامورمدیر انتشارات رجا تهران در این زمینه نظر جالبی دارد و می‌گوید:«وضعیت فعلا همین است. وضعیت اقتصادی مردم هم همین است و شکم مردم سیر نیست و به کتاب نمی‌رسند.»
اما رسول یونان، شاعر و ترانه‌سرا، مسئله محتوای این کتاب‌ها را مطرح می‌کند: «عمده‌ترین مشکل این‌ها این است که می‌خواهند دفترچه مشق‌شان را چاپ کنند. بدون اینکه کسی نظر بدهد و کسی ببینید می‌آیند و خاطرات شخصی خودشان را چاپ می‌کنند و این کار هم شخصی است و فقط به درد دوست دخترهایشان می‌خورد! و مردم هم نمی‌خرند.»


راه حل ناشرین برای کتاب‌های شعر

ناشرین برای فرار از مشکلات چاپ شعرهای نویسندگان جوان بخشی از اشعار افراد مختلف را در قالب یک مجموعه چاپ می‌کنند.
فریاد شیری در این مورد می‌گوید: « ما الان کتاب‌نگیما را طرح‌ریزی کردیم و الان کتاب اول را درآوریدم. کسانی که می‌خواستند کتاب چاپ کنند، گفتیم این‌کار را نکنید، ۲-۳ تا از شعرهای خوب خودتان را بدهید تا در این کتاب چاپ کنیم. خودشان را هم مجبور کردیم که کتاب را پیش خرید کنند. از این کتاب استقبال شد. الان هم خیلی از دوستان دیگر مراجعه می‌کنند و من به آنها می‌گویم فعلا برای اینکه بحران کتاب را، بحران شعر را حل کنیم دست نگه داریم و کتاب چاپ نکنیم.»
انتشارات رجا هم مشابه چنین طرحی را اجرا می‌کند. نامور در این‌باره می‌گوید: «مجموعه کتاب‌هایی با عنوان «حرف‌هایی که در دلم ماند» در سه جلد در آمده است. در هر کدام ۴۵ نفر شاعر جوان، دختر و پسر از سراسر ایران برای ما کار فرستادند که ما انتخاب کردیم و چاپ کردیم. به خودشان پیشنهاد کردیم که چند نسخه‌اش را خودشان بخرند و حدود هزار تای آن‌را روز اول خودشان خریدند.»
نامور دیگر طرح‌هایی که در این زمینه دارند را اینگونه تشریح می‌کند: «الان هم شب شعری گذاشته‌ایم و از دوستانی که تا الان از آنها کتاب چاپ کرده‌ایم دعوت کردیم که در این شب شعر شرکت کنند. سرشان گرم می‌شود و از خیلی مسائل دور می شوند. ماهی یکبار دور هم جمع می شوند. بجای اینکه بروند توی خیابان‌ها با این بیکاری، با این شرایط و اوضاع نابسامان می‌نشینند دور هم، آشنا می‌شوند و درباره شعر و داستان حرف می‌زنند.»


مشکلات نشر فقط در حوزه ادبیات است؟

این سوال را با فریادشیری در میان می‌گذاریم، پاسخ می‌دهد: « مشکلات کتاب اول در همیه زمینه‌ها وجود دارد. در ادبیات هم وضعیت ادبیات داستانی از شعر بهتر است و مردم هنوز ادبیات داستانی را مطالعه می‌کنند.»
به سراغ عباس طارمی که به تازگی اولین کتابش را با عنوان «شهر هزار حکیم» در حوزه فلسفه و عرفان چاپ کرده است می‌رویم و درباره نحوه چاپ کتابش می‌پرسیم: « من آشنایی قبلی با یکی از مدیران انتشارات روزنه داشتیم. قبلا دو طرح را که مربوط به کسان دیگری بود برده بودم که هر دو هم رد شدند. موضوع را با آن مدیر آشنا در میان گذاشتم که همچین کتابی را در دست تالیف دارم. پس از صحبت‌ها و مذاکرات سرانجام کتاب من چاپ شد، البته بجای حق التالیف به من دوهزار جلد کتاب دادند.»
طارمی ادامه می‌دهد: « مشکلات نشر در ایران در همه حوزه‌ها وجود دارد. هم در زمینه چاپ، هم توزیع و البته فقط به کتاب اولی‌ها هم محدود نمی‌شود و نویسندگان قدیمی هم با این مشکلات مواجه‌اند. در حوزه کتاب‌های فلسفی و مذهبی هم که من در آن فعالیت می‌کنم چون این کتاب‌ها خریدار زیادی ندارند ناشران حاضر به سرمایه‌گذاری روی این موضوعات نیستند.»
وقتی این سوال را با دریانورد، مدیر انتشارات دریانورد مطرح کردیم کتابی را با عنوان «بندر دیلم و هفت شهر لیراویب» به ما نشان داد و گفت: « این کتاب را ببینید. در زمنیه تاریخ است و کتاب اول نویسنده. نویسنده برای چاپ کتابش پنج میلیون تومان سرمایه‌گذاری کرده است.» دریانورد اضافه می‌کند که: « این کتاب حاصل ۵ سال تلاش مولف است. اگر قرار بود برای یک ناشر دولتی یا نهاد دولتی تحقیق بکند حق تالیفش حداقل ۵-۶ میلیون تومان بود و چاپ هم با خودشان بود. اما الان ۵ میلیون سرمایه‌گذاری کرده است و انتشاراتی فقط توانسته با او همکاری کند و سرمایه‌گذاری‌ای نکرده‌ است.»
ظاهرا این مشکلات در همه حوزه‌ها وجود دارد و تنها ناشرین دولتی که دغدغه برگشت سرمایه و مسائل اقتصادی را ندارند می‌توانند به سادگی به فعالیتشان ادامه دهند.
احمد.ف که قرار است بزدوی اولین کتابش را در زمینه تاریخ برای یک نهاد دولتی منتشر کند می‌گوید: «من در واقع کار تالیف این کتاب را برای این نهاد انجام می‌دهم و مسائل چاپش به من ارتباطی ندارد. طبق قرارداری که در ابتدا با من بسته شده من در ازای نوشتن کتاب حق‌التالیفم را دریافت می‌کنم.»


چاره کار چیست ؟

نامور در این‌باره می‌گوید: «مشکلات نشر این‌قدر زیاد است که حل شدنی نیست. فقط یک راه دارد، وزارت ارشاد باید کتاب را از ناشرین نوپا بخرد و در کتابخانه‌ها توزیع کند. مردم را هم تشویق کنند که از کتابخانه‌ها استفاده کنند. این بهترین خدمتی است که دولت با این همه بودجه می‌تواند انجام بدهد.»
فریاد شیری به کیفیت چاپ بهتر اشاره می‌کند و می‌گوید: « اگر کتاب را به دید یک کالای تجاری نگاه کنیم، ما جلد کتاب را کیفیت کتاب را می‌توانیم تغییر دهیم. مثلا با استفاده از تصویر و یکسری کارهای دیگر شاید بشود مخاطب را جذب کرد.»
محمد عزیزی هم به تاثیر حمایت دولت در این قضیه اشاره می‌کند و می‌گوید: « دولت باید از این‌ها حمایت کند. یک وقتی این طرح را دادند ولی اجرا نکردند. دولت باید بگوید کسی که کتاب اول چاپ می‌کند من مقدار معینی را بطور قطع می‌خرم.»
عزیزی به نقش مطبوعات هم اشاره می‌کند و می‌گوید: « مطبوعات هم باید در زمینه کتاب اول اطلاع‌رسانی کنند. با اینها مصاحبه کنند. وقتی کتابشان چاپ شد، کتابشان را نقد و بررسی کنند و به هر حال مطرح‌شان بکنند در حالی که معمولا این‌کار را نمی‌کنند.»





دستگاه رسیوگراف دستگاهی است شبیه دستگاههای کپی( حالا گیریم چند برابر بزرگتر) که بدون نیاز به فیلم و زینک عمل چاپ را انجام میدهد. اگر میخواهید نتیجه کار را ببینید روبروی دانشگاه تهران دستفروشانی هستند که کتابهای غیر مجاز میفروشند مثلا کتاب دیوان ایرج میرزا یا عشقی. تمام این کتابها با این دستگاه چاپ شده اند.
اگر روزی قصد داشتید که با این دستگاه کارتان را چاپ کنید بروید یک شماره مجله جهان کتاب بخرید مدیر مسئول مجله خودش صاحب این دستگاه است و آگهی هم در مجله خودش چاپ میکند.
ناشران معمولا ده درصد قیمت پشت جلد کتاب را به عنوان حق العمل برمیدارند ضمن اینکه بسیاری از پخشهای کتاب با کمتر از چهل درصد کار نمیکنند اما اگر شما بتوانید ناشر معروفی را راضی به چاپ کتابتان کنید میتوانید با این نرخی که گفتم کارتان را انجام بدهید
و آخر اینکه اقبال فروش کتاب در اینترنت بسیار کم است. اصولا تبلیغ برای جذاب بودن کتاب و پرفروش شدن آن در ایران مجراهایی دارد که حتی راه باریکه از این مجراها به اینترنت وصل نیست
بیشتر کتابهای پرفروش کتابهایی هستند که دهان به دهان بین خوانندگان این نوع کتابها نقل مجالس میشود
کتابهای خاصی هم هستند که به دلایلی ناگهان تمام مطبوعات در صفحه ادبی به تعریف از آن میپردازند و این خود در پرفروش شدن آن موثر است من به شخصه هنوز کتابی را ندیدم که از طریق تبلیغ اینترنت پرفروش شده باشد. ضمن اینکه به نظر من اینترنت رابطه معکوسی با شدت علاقه به کتاب دارد یعنی هر قدر کسی بیشتر وقتش را در اینترنت بگذارد کمتر به کتاب علاقه دارد
در اینترنت سه سایت بسیار خوب برای فروش کتاب هست که شاید بتوانید بعد از چاپ کتابتان را به آنها معرفی کنید
نشانی این سه سایت این است
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

و اخر اینکه به نظر من شما و خواهر گرامیتان زیاد برای چاپ کتاب عجله نکنید
بعد از اتمام کتاب حتما بدهید حداقل سه نفر از سه گروه مختلف آنرا بخوانند چند ماه از نگارش کتاب بگذرد آنرا ویراسته کنید و نظرات را اگر مناسب بود اعمال کنید بعد برای پیدا کردن ناشران اقدام کنید
منظور من از سه گروه هم
یکی از دوستان بسیار نزدیک نویسنده
یکی از دوستان دور اما اهل مطالعه و
یک کتاب خوان حرفه ای است
موفق باشید


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

simorgh14
28-02-2009, 21:53
در زندگي‌تان حتماً بارها و بارها پاي حرف‌هاي يك كتاب نشسته‌ايد. وقتي يك كتاب را در دست گرفته و شروع به خواندن كرده‌ايد. اما هيچ وقت نشده كه يك كتاب از خودش حرف بزند؛ از سرگذشت خوب و بد عمر و ديده‌ها و شنيده‌هايش، بلكه هميشه حرف‌هاي ديگران را براي شما نقل كرده است. به هرحال مي‌خواهم براي يكبار هم شده شما را با خود به دنياي يك كتاب ببرم؛ دنيايي به ظاهر كوچك، اما پر از حرف‌ها و ماجراها.
من ساليان سال همراه آقاي نون بودم. اجازه بدهيد نام كامل او را نبرم. او نويسنده سرشناسي است و احتمالاً شما او را بشناسيد. من سال‌ها بخشي از وجود او بودم و همراه با او زيسته‌ام. حتي الان هم با اين كه هويت مستقلي يافته‌ام و حيات بدون او را تجربه مي‌كنم، ‌اما سخت به او وابسته‌ام و در پاره‌اي مواقع مرا به نام او مي‌خوانند، مثلاً يك نفر به دوستش مي‌گويد: «فلاني! راستي كتاب تازه «نون» را خوانده‌اي؟»
گفتم كه، من سال‌هاي سال همراه آقاي نون بودم و او روزي نبود كه به من نينديشد. اوايل كه در وجود او جايي براي خود دست و پا كرده بودم، آقاي نون هرجا كه مي‌رفت حتي در ميهماني‌هاي خانوادگي نيز در فكر من بود و بعضي وقت‌ها جملات را در ذهنش مي‌نوشت و بارها تكرارشان مي‌كرد تا فراموش‌شان نكند. يادم مي‌آيد، يكبار كه همراه خانواده، منزل يكي از برادران همسرش دعوت بود، در ميانه هياهو و غوغاي بحث‌هاي صاحبخانه و ساير ميهمانان درباره نرخ ارز و بالا و پايين شدن قيمت ملك و مصالح ساختماني ناگهان جملاتي در ذهنش جرقه زد؛ اما چون سر و صدا فراوان بود، نتوانست آنها را به خاطر بسپارد تا در اولين فرصت يادداشت كند. بنابراين قلم و دفترچه جيبي‌اش را درآورد و شروع كرد به نوشتن آن چند جمله‌اي كه همان جا در حال تولد بودند، درست مثل سلول‌هاي تازه يا اندام‌هاي كوچك جنين در رحم مادر.
در همين اوضاع و احوال، برادرزن كوچك‌تر متوجه شد كه آقاي نون اصلاً به حرف‌هاي آنان توجهي ندارد و تند تند در حال نوشتن است. او با ايما و اشاره ديگران را دعوت به سكوت كرد و توجه آنان را به آقاي نون جلب نمود. آقاي نون كه غرق در عالم خود بود، پس از اينكه جملات تازه متولد شده را نوشت، دفترچه و قلمش را در جيب گذاشت و همين كه سرش را بالاآورد، ديد كه جماعت دست از حرف زدن كشيده‌اند و بر و بر در حال تماشاي او هستند.
همان برادرزن كوچك، ناگهان منفجر شد و با شليك خنده او همه از بزرگ و كوچك زدند زير خنده. اين وسط تنها همسر آقاي نون بود كه از عصبانيت داشت مي‌تركيد. حتي آقاي نون هم لبخندي به جمع زد تا نشان دهد كه از اين رفتار آنها عصباني نيست. اما مگر برادرزنها و باجناق دست برمي‌داشتند.
خلاصه آن شب پس از بازگشت به خانه، همسر آقاي نون هر چه از دهانش درآمد، نثار آقاي نون كرد و براي چندهزارمين دفعه برادرها و شوهرخواهرش كه جميعاً در كار ساختمان‌سازي يا بسازبفروشي هستند را مثل چماقي بر سر اين بيچاره كوبيد.
اما شايد باورتان نشود. در همان لحظات هم آقاي نون در حال راست و ريس كردن جملات تازه‌اي بود كه مثل شير از پستان ذهنش مي‌جوشيد و او آنها را در حلقوم كاغذهاي سفيدي كه مثل كودكي گرسنه دهان خود را باز كرده بودند، مي‌ريخت. آقاي نون در چنين شرايطي مي‌نوشت. او كارمند متوسط‌الحالي بود. كارشناس ارشد به شمار مي‌رفت. نه دون پايه بود و نه آن قدر زرنگ كه پله هاي ترقي را تند تند بپيمايد. هر روز ساعت 16 از اداره خارج مي‌شد و به خانه مي‌آمد. پس از كمي استراحت و رسيدگي به درس بچه ها، حوالي ساعت 18 پشت ميزش مي نشست و تا ساعت 21 مي‌نوشت. به طور ميانگين در هفته دو بار اين برنامه به‌خاطر خرده‌فرمايش‌هاي همسر آقاي نون به هم مي‌خورد. با اين‌همه او پس از شام و تماشاي اخبار، از ساعت 22 تا 24 نيز مي‌نوشت و مي‌توانم بگويم به طور متوسط در هفته 25 ساعت از وقت او صرف نوشتن مي‌شد.
پس از دو سال و سه ماه و چهار روز و هفت ساعت و سي و سه دقيقه از ساعتي كه آقاي نون، قلم و كاغذي جلوي خودش گذاشت و بالاي صفحه نوشت هو‌الكاتب و اولين جمله را نوشت، من تمام شدم. در اين مدت دو سه بار مرا بازنويسي و دوبار هم ويرايش كرد. به هرحال در ساعت سه و چهل و دو دقيقه صبح يك روز جمعه،‌ من پا به عرصه حيات گذاشتم و لابه لاي كاغذهاي سفيد خط‌دار آقاي نون بر روي ميز كارش، زندگي خود را شروع كردم. گرچه پيش از آن هم بودم اما نه به اين شكل، بلكه در ذهن و روان آقاي نون.
صبح جمعه وقتي همسر و فرزندان آقاي نون از خواب برخاستند، او خبر تمام شدن كتابش را به آنها داد. خوشبختانه عيال آقاي نون سرحال بود، به شوهرش تبريك گفت و سعي كرد خود را بسيار شاد و شكفته نشان دهد. رفتار او آقاي نون را بسيار خوشحال كرد و حتي به زنش گفت: «همه خستگي اين دو سال و چند ماه با تبريك و خوشحالي تو از تنم خارج شد.» آقاي نون اين حرف را بسيار صادقانه بر زبان آورد، گرچه مي‌دانست كه هنوز مسير طولاني‌اي در پيش دارد تا من در شكل و شمايل كتاب پشت ويترين كتابفروشي‌ها جا خوش كنم و دستان گرم و پرمهر خوانندگان را در آغوش بگيرم.
آن روز صبح او با همسرش درباره ناشر سرشناسي كه پس از انتشار كتاب قبلي او، آقاي نون را در مجلسي ديده و گفته بود كه بسيار مايل است كتاب بعدي او را منتشر كند حرف زد. همسرش پيشنهاد داد كه هرچه زودتر كتاب را به دست آن ناشر بسپارد، به‌خصوص وقتي آقاي نون از خوش‌حسابي و حتي دست و دلبازي ناشر بزرگ هم گفت. از طرفي آقاي نون در اداره‌شان همكاري داشت به اسم جلالي كه پسرخاله او مجوز انتشارات گرفته بود. اين آقاي جلالي هم از يك سال پيش مدام در گوش آقاي نون مي‌خواند كه پسرخاله‌اش بسيار مايل است كه كتابي از او منتشر كند و هفته‌اي نبود كه جلالي اين موضوع را يادآوري نكند. آقاي نون هم كه اساساً آدم محجوبي است و «نه» گفتن را خوب بلد نيست، طوري با او برخورد كرده بود كه جلالي كار را تمام شده مي‌دانست. در آن ايام از سادگي آقاي نون لجم مي‌گرفت و گاهي وقت‌ها واقعاً نگران مي‌شدم كه نكند آقاي نون توي رودربايستي گير كند و مرا به پسرخاله جلالي كه هزار سودا داشت و نشر و انتشار هزار و يكمين سودايش بود، بسپارد.
اما اتفاقي كه نبايد بيفتد، افتاد و يك روز پسرخاله به اداره آمد و قرار و مدارها گذاشته شد و قسط اول هم موكول شد به پس از دريافت مجوز چاپ از وزارت ارشاد. نمي‌دانيد چه حالي داشتم، نمي‌دانستم چطور حالي اين آقاي نون عزيز كنم كه من متنفرم از اين كه نسخه‌هايم در انبار خاك بخورد. زندگي براي من يعني خوانده شدن، يعني كتابخانه جمع و جور خانه‌هاي نقلي كتابخوان‌ها. واي خداي من، چقدر لذت بخش است وقتي يك نفر مرا به دوستش قرض مي‌دهد و در مقابل دوستش هم به صاحب من كتاب ديگري قرض مي‌دهد. من هربار كه خوانده شوم عمرم طولاني‌تر مي‌شود.
فرداي آن روز نسخه‌اي از من به دست پسرخاله رسيد. او هم بدون آن كه مرا بخواند در كمد ميز دفتر كارش گذاشت تا در اولين فرصت به دست حروفچين بسپارد.
همسر آقاي نون وقتي شنيد پسرخاله قرارداد را موكول به مجوز وزارت ارشاد كرده، از كوره دررفت. به هرحال تجربه كتاب‌هاي قبلي آقاي نون را داشت كه بعضي اوقات كتاب تا مدتي در وزارت ارشاد منتظر مجوز مي‌ماند. بنابراين پايش را در يك كفش كرد كه كتاب را پس بگير و به همان ناشر بزرگ بده. تازه هيچ تضميني هم براي چاپ دوم و چاپ‌هاي بعدي توسط پسرخاله نبود، در صورتي كه بيشتر كتاب‌هاي ناشر بزرگ به چاپ چندم رسيده بود. همسر آقاي نون دست آخر گفت: «مي‌دانم كه رويت نمي‌شود كه خودت به پسرخاله جلالي زنگ بزني، فردا من اين كار را از طرف تو خواهم كرد. تو هم براي بعدازظهر با ناشر بزرگ قرار بگذار و برو پيشش.» آقاي نون هم پذيرفت.
فرداي همان روز نسخه‌اي از من به دست آقاي ناشر بزرگ رسيد و وقتي غروب آقاي نون به خانه رسيد، چك علي‌الحساب كه با محاسبه آقاي نون تقريباً نيمي از حق‌التأليف مي‌شد، در جيبش بود. حدوداً دو ماه، حروفچيني، نمونه‌خواني و صفحه‌بندي من طول كشيد. ناشر هم براي اين كارها به شدت سختگيري مي‌كرد. او حاضر است يك كتاب چند ماه ديرتر به بازار بيايد ولي حتي يك غلط تايپي هم نداشته باشد. براي طرح جلد هم او سختگيري‌هاي خودش را داشت و حتي با مشهورترين گرافيست‌ها هم تعارف نمي‌كرد و اگر روي جلد سفارش داده شده، نظر او را جلب نمي‌كرد، حق الزحمه گرافيست را مي‌داد و سپس از گرافيست ديگري مي‌خواست كه روي جلد طراحي كند. با اين حساب روي جلد بسيار زيبايي هم نصيب من شد. سپس صاحب يك چيزي شدم، مثل همان چيزي كه همه آدم‌ها دارند: شماره شناسنامه يا كدملي! من با اين شماره كه به آن شابك يا isbn مي‌گويند (همان ارقامي كه در شناسنامه هر كتابي مي‌توانيد آن را مشاهده كنيد) در همه جاي جهان شناخته مي‌شوم. مثلاً براي آمارگيري يا دسترسي به كتاب در بانك‌هاي اطلاعاتي مي‌توان از اين شماره استفاده كرد. اين شماره را خانه كتاب در اختيار ناشران قرار مي‌دهد تا در كتاب‌هاي خود درج كنند. يك هفته ميهماني در كتابخانه ملي براي دريافت فيپا هم خوش گذشت. فيپا مخفف فهرست‌نويسي پيش از انتشار است كه معمولاً در صفحه نخست كتاب‌ها چاپ مي‌شود و بيشتر به درد كتابدارها مي‌خورد براي طبقه‌بندي كتاب‌ها در كتابخانه‌ها تا مراجعه‌كنندگان به سهولت بتوانند در برگه‌دانها يا در كامپيوتر اطلاعات آن را به‌دست بياورند. يك هفته مصاحبت با كتاب‌هايي كه در اداره فيپا همه مثل من انتظار رفتن به چاپخانه را مي‌كشيدند، لذت‌بخش بود. درست مثل جواناني بوديم كه پشت در اداره نظام وظيفه با سرهاي تراشيده منتظرند تا به پادگان اعزام شوند. پس از اين بود كه راهي وزارت ارشاد شدم. واقعيتش من دوست دارم كسي كه مرا مي‌خواند، براي لذت بردن بخواند. براي اين بخواند كه چيز تازه‌اي ياد بگيرد و از اين آموختن كيف كند. خب، شايد بگوييد كه بدون نظارت نمي شود كه هركس هر چي دلش خواست منتشر كند، قبول. ولي كاش مديران وزارت ارشاد، بر‌رسان كتاب را از ميان كتاب‌خوانان حرفه‌اي كه با شور و اشتياق كتاب مي‌خوانند، انتخاب مي‌كردند تا براي امثال من بيچاره، اين ميهماني ناخواسته، شيرين شود. در اين صورت شايد زمان نظارت و صدور مجوز هم كوتاه‌تر مي‌شد. البته من از بررسي خود هيچ گلايه‌اي ندارم. تازه ممنون او هستم كه گرچه با شور و اشتياق فراوان نمي‌خواند، اما با دقت و سرعت وظيفه خود را انجام داد و مجوز هم صادر شد. اين را هم بگويم كه من هم- حالا تعريف از خود نباشد- در صفحات آخر كار خودم را كردم و بررس محترم هم تقريباً - حالا گيرم نه خيلي- شوقي براي تمام كردن داشت و بعضي جاها مي‌ديدم كه لبخندي مي‌زند و حتي يكي دو باري دست از خواندن كشيد و غرق در تفكر شد. چنين رفتاري از او براي من بسيار جالب بود. آخر مي‌دانيد كه هرچه اين واكنش‌‌ها از سوي خواننده بيشتر شود، من احساس مي‌كنم كه تأثير بيشتري مي‌گذارم و زندگي من در وجود خواننده طولاني‌تر مي‌شود.
همان روزي كه مجوز صادر شد ناشر بزرگ با آقاي نون تماس گرفت و خبر را داد. آقاي نون هم از خوشحالي قند توي دلش آب شد. خبر ديگري كه آقاي نون را بيشتر خوشحال كرد، انتشار من بود. براي نمايشگاه كتاب كه دو ماه ديگر طبق روال آخر سال داير مي‌شد. دروغ چرا من هم از خوشحالي در پوست خود نمي‌گنجيدم. پس از دريافت مجوز بلافاصله راهي چاپخانه شدم. اتفاقاً در ليتوگرافي يكي دو تا از همان دوستان تازه يافته فيپا را هم ديدم و از تنهايي درآمدم. ضمن اينكه دوستان ديگري هم بودند كه همه در زير دستان هنرمند ليتوگراف‌هاي ماهر، فيلم مي‌شديم. منظورم اين است كه از ما فيلم مي‌گرفتند تا روي ورق‌هاي آلومينيومي كه به آنها زينك مي‌گويند، چاپ بشويم. البته دستگاه‌هاي پيشرفته‌تري نيز هستند كه صفحه‌هاي كتاب را مستقيم روي زينك‌ها حك مي‌كنند و ديگر نيازي به گرفتن فيلم نيست. اين زينك‌ها درست مثل مهرهايي كه شما ديده‌ايد، عمل مي‌كنند، يعني زينك‌ها را به ماشين چاپ مي‌بندند و وقتي كاغذ وارد دستگاه مي‌شود، ماشين چاپ به صورت خودكار روي زينك را به جوهر آغشته مي‌كند و سپس آن را روي كاغذ قرار مي‌دهند و متن روي زينك بر روي كاغذ چاپ مي‌شود. اين كاغذهاي چاپ شده سپس عازم صحافي مي‌شود. در صحافي پس از تاخوردن‌، صفحه‌هاي كتاب، مرتب روي هم قرار مي‌گيرد و دست آخر روي جلد، صفحه‌ها را دربرمي‌گيرد و كتاب ته‌چسب مي‌خورد و شيرازه برايش درست مي‌شود. البته صحافي هم انواع و اقسامي دارد. كتاب‌هايي كه تعداد صفحه آنها اندك است، صحافي مفتولي مي‌شوند (با دو تا منگنه در صفحه مياني صحافي مي‌شوند) اما كتاب‌هاي حجيم‌تر ته‌چسب مي‌خورند كه آن هم دو نوع است؛ چسب سرد و چسب گرم كه محكم‌تر و بهتر صفحه‌هاي كتاب را نگه مي دارد. ناشر هم براي من به صحافي سفارش كرد كه از چسب گرم استفاده كند. براي كتاب‌هاي بسيار حجيم هم اغلب از صحافي دوخت استفاده مي‌كنند كه نوع خاصي از نخ به كار مي‌رود.
بگذريم. آخرين مرحله هم اين است كه مي‌رويم زير تيغ تا برش نهايي را بخوريم. اين آخرين روز حضور ما در صحافي است.
به‌خاطر در پيش بودن نمايشگاه كتاب، در چاپخانه و صحافي غوغايي به پا بود. كارگران گاه شب‌ها هم به خانه نمي‌رفتند تا چاپخانه‌شان در نزد ناشران بدقول نشود.
بالاخره سه روز مانده به افتتاح نمايشگاه راهي آنجا شدم. حالا من سه هزار و سيصد تا بودم، چرا كه وجودم در سه هزار و سيصد تا تكثير شده بود و درست مثل موجودات افسانه‌اي كه در آن واحد مي‌توانستند همه جا باشند، من هم مي‌توانستم در يك لحظه در سه هزار و سيصد جاي مختلف باشم. تازه اين بودن ظاهري من است كه در چاپ‌هاي بعدي افزايش پيدا مي‌كند، اما هستي باطني من بسيار بيشتر از اين است، چرا كه به تعداد هر خواننده‌ام هستي تازه مي‌يابم و تا دنيا دنياست، من همچنان با هر بار خوانده شدن،‌ تكثير مي‌شوم.
يك هفته قبل از اين كه همه نسخه‌هاي من صحافي شود، 50 نسخه را كه آماده شده بود، براي ناشرم ارسال كردند. ناشر هم همان روز با آقاي نون تماس گرفت و آقاي نون مثل تيري كه از چله كمان رها شده باشد، مرخصي ساعتي از اداره گرفت و خودش را رساند به دفتر ناشر، اين نويسنده‌ها هم حال و احوال عجيبي دارند. اغلب آنها اگر هزار تا كتاب هم بنويسند و منتشر كنند، بازهم وقتي خبر انتشار هزار و يكمي را مي‌شنوند. انگار دنيا را به آنها داده‌اند و عجله دارند كه هرچه زودتر كتاب را ببينند و لمس كنند. آقاي نون هم وقتي اولين نسخه‌ام را برداشت، شروع به ورق زدن كرد و دقايقي محو من شد. صفحه‌هاي مرا ورق زد و چند بار اول تا آخر مرا تورق كرد. سپس سربالا آورد و از ناشر تشكر كرد. ناشر هم او را دعوت كرد بنشيند و چاي سفارش داد و همانجا پرونده كتاب را آورد و قرار‌داد را روي ميز گذاشت و طبق آن چكي به مبلغ مابقي حق‌التأليف كشيد، به علاوه 30 نسخه از كتاب كه اين هم طبق قرار‌داد بود.
قبلاً هم گفتم كه اين آقاي نون آدم ساده‌اي است. وقتي چك را ديد شروع كرد به تعارف كردن. واقعاً هم از ته دل تعارف مي‌كرد. گفت كه از وضعيت بازار نشر خبر دارد و مي‌داند كه دست مردم براي خريدن كتاب به جيبشان نمي‌رود. سپس از رفتار دو، سه ناشري كه قبلاً با‌ آنها كار كرده بود گفت. يكي از آنها شرط گذاشته بود كه پس از فروش همه نسخه‌هاي كتاب حق‌التأليف ‌را پرداخت خواهد كرد. يكي ديگر هم يك سوم از حق‌التأليف را پس از چاپ مي‌داد و دو سوم مابقي را طي اقساط يك ساله! اين از نظر آقاي نون آدم با انصافي بود. يكي ديگر كه واقعاً نوبر بود، چون به جاي حق‌التأليف گفته بود كه آقاي نون برود و معادل مبلغ آن، كتاب ببرد. تازه به قيمت پشت جلد! آخر مي‌دانيد كه درصدي از قيمت پشت جلد كتاب سهم كتابفروش است و درصد ديگري سهم شركت پخش.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

simorgh14
28-02-2009, 22:36
اندر حکایت پخش کتاب:

وقتی به سایتهای ناشرین سری می زنید، می بینید که کتابهای را با تخفیف ارایه می دهند، شاید از خود بپرسید:

ای مردزچه رو اینیان چنین می کنند؟ ! نکند پای دلبرکان ماهرویی در میان است که اینان می خواهند خود شیرینکی کرده( مانند بعضی دانشجویان!!ای خاک بر سر این دانشگاه! دانشجو که باید انگیزه اش وطن پرستی خدمت به مردم باشد....هم و غمش شده ..)

قابل توجه کسانی که خودشون می خواهند ناشر کتاب باشند:




کتابهای داریوش فرسایی تکیه گاه مطمئن آموزش کامپیوتر عضویت در خبرنامه ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

ارسال کتاب برای شهرستانها به قیمت پشت جلد وبدون هزینه پست.ارسال کتاب برای تهران با 20درصد تخفیف از قیمت پشت جلد(هزینه پیک برعهده خریدار است).




فرم واگذاری نمايندگی فروش محصولات مرکز بین المللی نشر ایرا جهت کتابفروشی ها و مراکز فرهنگی
مرکز بین المللی نشر ایرا در راستای عرضه هرچه بهتر محصولات خویش و انتقال هر چه روانتر آثار فرهنگی منتشره، بدینوسیله اقدام به برقراری ارتباط مستقیم بهمراه شرایط استثنایی ذیل با مراکز فروش محصولات فرهنگی می نماید.( خصوصاً کتابفروشی ها و مرکز پخش کتاب در سراسر کشور)
شرایط ارسال کتاب های منتشره بدینگونه می باشد:
1. دریافت امانی کتاب برای مهلت سه ماهه15% تخفیف پشت جلد
2. خرید قطعی مهلت دار برای مدت دوماه 20% تخفیف پشت جلد
3. خرید قطعی نقدی 25% تخفیف پشت جلد
4. خرید کتاب برای پخش و بصورت مهلت دار دوماهه 30% تخفیف پشت جلد
5. خرید کتاب برای پخش و نقدی 35% تخفیف پشت جلد

(حداقل کتاب جهت پخش، 35 جلد از عنوان درخواستی می باشد؛ هزینه ارسال کتابها برای مراکز پخش و کتابفروشی ها، برعهدة مرکز بین المللی نشر ایرا می باشد)
ای دوست! هدف از انتشار این موضوع، آن بود که با انواع روشهای پخش، نرخها و قیمتها آشنا شوی!!

البته ای برادر، شاید با خود بگویی: این عادلانه نیست! ولی باید بدونی عزیزم که خیلی چیزها عادلانه نیست و کاری نمیشه کرد...عادلانه نیست که کتابی که مجوزش گرفتی، بعد از سرمایه گذاری، ابطال مجوز بشه!! پس بهتره عزیزم، مواظب باشی که چی می نویسی،زیرا در اون صورت هر چه بری بگی من 7 ماه منتظر مجوز بودم، حلا چرا اینجور شده؟!







منو یادت هست؟ منم یوسف
همون که زیبایهاتو ازش دریغ کردی ، و اونو در تاریکیها فرو بردی
آیا اون همه رنج و محنت کافی نبود که حلا بازم می خوای به رنجم اضافه کنی؟

آیا جواب اون همه محبتها، دلسوزیها، صداقت و عشق من، این بود؟ آیا باید جلوی دیگران به من ناسزا بگی؟ برای تفریح سرگرمیت منو جلوی دیگران مسخره کنی؟
آسمان چشم او ،
آيينه كيست ...
آنكه چون آيينه
با من روبرو بود ...

آنچه كردي با دل من
قصه سنگ و سبو بود ...
اي دلت خورشيد خندان ، سينه تاريك من ،
سنگ قبر آرزو بود ...
سنگ قبر آرزو بود ...

از سروران گرامی التماس دعا دارم.....

simorgh14
15-03-2009, 23:09
درود!

دریغ از یک تشکر در این سه پست آخر!! آه از این مردمان!!

ولی باید به راه ادامه داد، هر چند که پر خار و مصیبت است...


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدلینک بالایی ، یک موسیقی بسیار زیبا است که ... بیانگر احساس من است،وقتی این پست و پست قبلی را می خوانید موتجه می شوید..

در مورد طرح روی جلد، بحث بسیار است

ولی در مورد نقطه عطف روی جلد، که مساله بسیار حیاتی است در باب طراحی جلد، این پست را اضافه کردم


اگه به زبون خیلی ساده بخوام بگم عطف همون قطر یا ضخامت کتاب هست ، البته بدون در نظر گرفتن جلد.
رمول روبرو مربوط به بدست آوردن عطف کتاب میشه


Vb=n*d/20

vb همون عطفه که مجهوله
n = تعداد صفحات کتابه
d = حجم ورق کاغذه
برای بدست آوردن d باید گراماژ کاغذ را تقسیم بر1000 کنید.
بعد از گذاشتن اعداد وبدست آوردن جواب نتیجه به سانتیمتر بدست میاد
بچه ها من متاسفم اما باید بگم که هیچ فرمولی برا بدست آوردن عطف وجود نداره چون ضخامت کاغذ با گرماژ کاغذ و جنس اون نسبت مستقیم داره و هر چی گرماژ یک کاغذ ( تحریر یا گلاسه ) بالاتر میره ضخامت کاغذ بیشتر میشه. دوستان من گرماپ کاغذ در واقع واحدیه برا اندازه گیری وزن یک کاغذ در واحد متر میربع
در بیشتر شرایط توسط میکرو متر ضخامت یک برگ کاغذ از جنس و گرماژ مورد نظر رو حساب و در تعداد صفحات کتاب ضرب می کنند
البته یادمون نره که در اندازه عطف کتاب عواملی مثل نحوه صحافی و جلد سازی ماثر ه



عید شاد باش!!

البته شاد بودن دل خوش می خواد...

چه تنهایی غمگینی که من دارم.....

simorgh14
21-03-2009, 15:08
ر گزارشی که نشریه کتاب هفته منتشر کرد ، به بررسی وضع فونت‌های فارسی و نحوه انتخاب آنها برای نگارش کتاب پرداخته است. خلاصه این گزارش پیش روی شماست:
نوع فونت نوشته‌های مختلف در یک کتاب بر چه اساسی تعیین می‌شود؟ قباد شیوا ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) در این باره معتقد است تعداد فونت‌های ایرانی بسیار اندک است و ادامه می‌دهد:" اگر دایره انتخاب فونت گسترده‌تر باشد ، طراح گرافیک می‌تواند انتخاب بیشتری داشته باشد". وی افزود:" درست است که فونت‌ها باید متناسب با محتوا تغییر کند و مثلا برای یک متن قاجاری ، فونت و خط ثلث مناسب‌تر از فونت‌های معاصر است اما باید توجه کنیم که فونت در مرحله اول باید خوانا باشد. از این رو فاصله سطرها ، فاصله بین کلمه‌ها و انتخاب نوع فونت براساس جنس مخاطب دچار تغییر می‌شود". شیوا بر این باور است:" اغلب ناشران به اقتصاد بیش از سایر موارد بها می‌دهند و از این رو انتخاب فونت از سوی آنها جنبه اقتصادی دارد ، یعنی فونت و اندازه‌ای را انتخاب می‌کنند که با فرم‌های چاپی نیز همخوان باشد".

فرزاد ادیبی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) هم در این خصوص معتقد است اغلب فونت‌های فارسی موجود ، بیشتر از روی فونت‌های عربی کپی شده‌اند و شناسنامه ایرانی ندارند. وی ادامه داد:" نوع ، اندازه و شکل ظاهری فونت برای یک کتاب بسیار تعیین‌کننده است که این نکات کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد". ادیبی می‌گوید:" فونت ، لحن نوشتن است و همچنان که یک پزشک لحنش با یک فیلسوف فرق می‌کند ، واژه‌هایی که در یک کتاب ادبی وجود دارد نیز با واژه‌‌هایی که در یک کتاب فیزیک وجود دارد فرق می‌کند. انتخاب فونت نیز برای اینها باید با ظرافت صورت بگیرد. هر فونت طعم خودش را دارد".

مسعود سپهر هم به تعداد اندک فونت‌های فارسی خوانا اشاره می‌کند و می‌افزاید:" هیچ یک از فونت‌های فارسی متناسب با موضوع یا خواننده یا شرایط ویژه طراحی نشده‌اند ، بنابراین توجه به محتوای متن هنگام انتخاب فونت فارسی تقریبا امکان‌پذیر نیست". وی پنج موضوع را در انتخاب فونت مهم می‌داند: محتوای متن ، سطح سواد خواننده ، شرایط خاص چاپ ، شرایط ویژه هنگام خواندن متن و سطح تخصصی موضوع.

" انتخاب فونت در آثار مکتوب بر حسب نیاز مخاطب باید صورت بگیرد که این مساله کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد". مهدی صادقی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) ضمن اعلام این مطلب می‌افزاید:" اغلب ناشران و طراحان در انتخاب نوع فونت برای یک کتاب معمولا دو موضوع را در نظر دارند: خوانایی و ارتفاع فونت. البته این دو شرط در انتخاب فونت مناسب کافی نیست و بایستی محتوای کتاب را هم در نظر داشت". وی ادامه داد:" متاسفانه در بیشتر کتاب‌های هنری که توسط برخی طراحان بنام صفحه‌آرایی شده نیز مساله تناسب فونت با محتوای کتاب در نظر گرفته نمی‌شود".


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

simorgh14
21-03-2009, 15:10
برای هشتصد‌و‌پنجاه‌و‌دومین بار سراغ کتابی می‌روم که هشتصد‌و‌پنجاه‌و‌یک بار پیش از این خواسته‌ام بخوانمش و نشده؛ کتابی با صفحاتی سی‌وچهار سطری، با فونت نُه که شماره‌ی صفحه در حال بیرون زدن از بالای کاغذ است و به میانه‌ی صفحه که می‌رسی باید انگشتت که کتاب را نگه داشته را جابجا کنی تا بتوانی کلمات –و نه کلمه!ی- زیر آن را بخوانی... و برای هشتصد‌و‌پنجاه‌و‌دومین بار کنار می‌گذارمش. بهتر از این نمی‌شود جلوی کتاب خواندن را گرفت! ناشر همه‌ی سعیش را به کار گرفته که کتاب ارزان درآید، اما کتابِ ارزانی که نشود خواند، به چه کار می‌آید!؟ ناشرانی وجود دارند که محتوای کتابی که چاپ می‌کنند برایشان مهم است؛ کتاب‌سازی نمی‌کنند، با نویسندگان و مترجمان خوب کار می‌کنند، به ترجمه‌ها خیانت نمی‌کنند، زیر بار سانسور –زیاد- نمی‌روند، ویراستار دارند و خلاصه هر کاری می‌کنند که کتابی با محتوای خوب درآورند؛ اما محتوای خوب، همه چیز نیست؛ کتاب، جز محتوای خوب، برای خوانده شدن، نیاز به چیزهایی دیگر نیز دارد و این، تنها محدود به جلد زیبا یا کاغذ سفید نمی‌شود. به کتابی که چاپ می‌شود باید احترام گذاشت و بیشتر ناشران با این احترام بیگانه‌اند.

کتاب نباید غلط املایی داشته باشد؛ شاید کاملا بی‌غلط بودن آن، نشدنی باشد اما گمان نمی‌رود یک غلط مثلا در هر پنجاه صفحه خیلی کم باشد.



فونت کتاب باید درست انتخاب شود؛ بعضی فونتها کاربرد صرفا گرافیکی دارند و براحتی خوانده نمی‌شوند، پس نباید در متن استفاده شوند. بعضی فونتها چشم‌نواز نیستند (کسی آن فونت سال‌های پس از انقلاب را به یاد می‌آورد که دونقطه‌هایش به هم چسبیده بود؟ خیال می‌کنم به همه‌ی تاریخ چاپ ما چیزی مزخرف‌تر از آن طراحی نشده باشد!)

یک فونت درست، اندازه‌ی خود را هم همراه دارد؛ چشم نباید از ریز بودن آن خسته شود و ذهن نباید از درشتی آن احساس غبن بکند! در برخی جاها یک یا چند پاراگراف درشت‌‌تر در اول مطلب، ممکن است کمک خوبی برای وارد کردن خواننده به درون متن باشد. و چیز دیگری که بیشتر اوقات رعایت نمی‌شود، هم‌جنس و هم اندازه بودن فونت‌های فارسی و لاتین متن است که احساس بدی با خود به همراه دارد، همین‌طور فاصله‌ی نامناسب بین سطرها یا پاراگراف‌ها، کلمات فارسی و لاتین، بین ارقام و حروف و بین متن و شکل....

از این که بگذریم، در یک کتاب با صفحه‌آرایی درست، چیزهای دیگری هم باید رعایت شوند:

سفیدی حاشیه‌ی کاغذ باید متناسب با قطع کتاب باشد. خیال می‌کنم حکایت معدودی از ناشران، حکایت آن کودک شده که از پدر می‌پرسید: اگر نوشتن خوب است، چرا حاشیه‌ی کتاب را سفید می‌گذاری؟! پانویس‌ها با خط یا فاصله‌ی به‌اندازه از متن اصلی جدا شوند و حتما با فونت ریزتر؛ همچنین نام کتاب یا نویسنده یا فصل و شماره صفحه در بالا و پایین صفحات خیلی درشت نباشد. بشخصه هیچ‌گونه علامت دیگری چون خط تیره، گیومه، پرانتز و غیره را هم کنار این‌ها تاب نمی‌آورم؛ همه‌ی اینها باید مینیمال باشند. در صفحات سفید کتاب و نیز صفحاتی چون عنوان کتاب و این‌ها نباید هیچ چیز نوشته شده باشد و در شروع فصل‌ها –که صفحه‌آرایان‌مان گاهی از یاد می‌برند باید از صفحه‌ی سمت چپ باشد و نیز نه از بالای بالای صفحه!- هم نباید اسم کتاب، نویسنده یا عنوان فصل بیاید. و چیز عجیب‌غریب دیگری که این روزها دیده می‌شود، آوردن مطلب، درست پس از جلد کتاب است!

کتاب خوب باید کاغذ خوبی داشته باشد. کاغذ خوب نباید بسیار براق یا تیره باشد؛ نباید بیش از حد نازک باشد چون علاوه بر بالاتر رفتن احتمال پاره شدن آن، سطرهای چاپی روی دیگر آن –که گاهی هم دقیقا پشت سطرهای این رو نیستند- دیده شده و مانع از تمرکز هنگام خواندن می‌گردند. ایده‌آل من، کاغذهای سوییسی قدیمی و کاغذهای نازک کتاب‌مقدسی و کرفتها در مورد کتاب‌های شعر هستند. (هر بار با دیدن چون‌این نوشته‌ای ممکن است جان بدهم: از این کتاب یک‌هزار‌وصد نسخه بر روی کاغذ اعلای سوییسی در چاپخانه‌ی فلان چاپ شد!)

خوب دوره‌ی حروف سربی ِشکسته و ساییده گذشته، اما در این دوره‌ی تایپ و صفحه‌آرایی دیجیتال هم کماکان ناشران زحمت آن را به خود نمی‌دهند که کتابهایی تمیز درآورند و گاهی کتاب‌ها را از روی چاپ قبل آن افست می‌کنند و صفحات پر لک‌وپیس و کلماتی که شارپ نیستند کماکان میان کتاب‌ها دیده می‌شوند.



کتاب خوب باید شیرازه‌ی درست‌وحسابی داشته باشد؛ راستش نمی‌دانم کتابی که همان بار اول خوانده شدن وا می‌رود را به چه می‌توان تشبیه کرد. جلد کتاب باید حتما سلفون یا یو-وی شده باشد تا با عرق دست از بین نرود. اگر کتاب به صورت عرضی چاپ می‌شود، جلد آن در صورت گالینکور نبودن باید حتما نرم باشد تا وقت خواندن نشکند.

و سر آخر، طرح جلدِ شکیل و مرتبط با متن، که بیشتر ناشران به علت هزینه یا بی‌سوادی، کتاب‌خوانان را از آن محروم می‌کنند. هنوز کتاب‌های زیادی با طرح‌های شلوغ چون پارچه‌های سر‌در ِسینماها یا کتاب‌های نس.رین ثام.نی چاپ می‌شوند یا با رنگ‌ها و تایپوگرافی‌های احمقانه و بی‌ربط به متن. حتی اگر ناشران صرفا فکر جیبشان باشند، طرح جلدهایی چشم‌نوازتر از این‌ها را باید شاهد باشیم.



با همه این‌ها که گفتم، و فارغ از حیطه‌ی فعالیت و محتوای کتاب‌ها، بهترین ناشر این چند سال را «نیلا» می‌دانم که احترام به کتاب را به قدر احترام به خواننده می‌شناسد.


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

simorgh14
21-03-2009, 15:12
- صفحه آرایی کتاب



هدف از صفحه آرایی کتاب، ایجاد انگیزه بیشتر برای خواندن، راحتی در خواندن و ایجاد زیبایی با به کارگیری عناصر بصری معقول است. صفحه آرایی خوب و مناسب باموضوع کتاب می تواند رغبت خواننده و مخاطب را افزایش دهد.
یک صفحه آرایی خوب می تواند کمک موثری در توسعه و رشد فرهنگ داشته باشد و ذائقه بصری خوانندگان کتاب را اصلاح و تقویت کند.
این نکته نیز پیشتر اشاره شد که صفحات هر کتاب بایستی به تناسب قطع، موضوع، و مخاطب، دارای چهارچوب و کرسی بندی مناسبی باشد. آرایش هر صفحه نیز براساس این شبکه بندی انجام می شود و برای داشتن یک شبکه بندی مناسب ضرورت دارد که فضای صفحه دارای تناسبی موزون و چشم نواز باشد. ابعاد صفحات کتابهای موجود عموماً مطابق اندازه های طلایی و یا بسیار نزدیک به آن است.
می دانیم که مربع یک شکل هندسی چهار ضعلی و منظم است و چهارگوش آن هر کدام دارای زاویهٔ ۹۰ درجه است. اگر قطر این مربع شاخص را رسم کرده و قوسی به مرکز d و به شعاع db رسم کنیم، امتداد خط dc را در نقطه ای به نام c قطع می کند. حالا با کشیدن یک خط عمود از نقطه c و نیز امتداد دادن خط ab تا نقطهٔ b مستطیل abcd به دست می آید که مستطیل طلایی نام دارد و نسبتهای اضلاع آن چنین است:‌۴۴/۱۱=۲√
این اندازه عموماً در معماری و هنرها کاربرد وسیعی داشته است و هم اکنون نیز اندازهٔ کاغذهی تثبت شده، مقواها و بسیاری از ورقه های فلزی و محصولات صنعتی مسطح و هموار براساس این نسبت تولید می شود.
این تناسب در اندازه صفحات کتابها نیز رعایت می شود. دو صفحهٔ باز شده و روبروی هم یک کتاب نیز از همین تناسب برخوردار است.

برای تعیین محل متن در صفحات کتاب نیز از این تناسب استفاده می شود:
ابتدا مستطیلی با ابعاد طلایی مطابق شکل فوق ترسیم و آن را از وسط به دو قسمت مساوی تقسیم می کنیم.
تا صفحات زوج و فرد به دست بیاید. سپس قطرهای ۱ ،‌۲ ، ۳ و ۴ را رسم می کنیم آنگاه از نقطهٔ a خطی عمود می کشیم تا ضلع بالایی مستطیل را قطع کند. از نقطهٔ مذکور خطی به نقطهٔ c وصل می کنیم . محل تلاقی این خط را با قطر ۱، b می نامیم. از نقطهٔ b خطی نقطه چین به موازات اضلاع بزرگ مستطیل رسم می کنیم تا قطر ۴ را قطع کند. از آنجا نیز خط نقطه چین عمود دیگری به اضلاع بزرگ پایینی مستطیل رسم می کنیم تا قطر ۱ را قطع کند و از همان نقطه، خط نقطه چین سوم را به موازات اضلاع بزرگ مستطیل رسم می کنیم. از نقطهٔ b نیز یک خط نقطه چین عمود رسم می کنیم تا یک مستطیل نقطه چین تشکیل شود. این فضا برای جاگذاری متن کتاب مناسب است. حاشیه های به دست آمده نسبتهای زیر را خواهند داشت:

الف= الف (داخل)
ب=الف+۲/۱ الف (بالا)
ج=ب+۲/۱ ب (بیرون)
د=ج+۲/۱ ج(پایین)

همانگونه که ذکر شد رعایت نسبتهای طلایی رسمی در معماری و هنرها بطور کلی کاربرد داشته ولکن هم اکنون شیوهٔ استفاده از این نسبتها دستخوش تغییراتی شده است.
طراحان در تنظیم کتابها، غیر از رعایت اندازهٔ‌کاغذها و قطع کتاب،‌بعضاً از نسبتهای طلایی غیر رسمی نیز مدد گرفته و با تنظیم فضای متن، تصویر، سر صفحه ها و دیگر نشانهای بصری به آرایش صفحه مبادرت می ورزند و سعی می کنند که صفحه آرایی آنها به تناسب روحیه و موضوع کتاب صورت بگیرد. در این حالت هنرمندان سعی در زیباسازی بصری صفحات دارند که خواه ناخواه تناسبات طلایی به گونه ای فطری در کارشان ظهور پیدا می کند. در هر حال رعایت اصول و قوانین زیبایی شناسی و تناسبات طلایی، خصوصاً زمانی که کار با عشق و علاقه و با صفایی درونی انجام می گیرد،‌از زیبایی و چشم نوازی لازم برخوردار می شود.



نکته های دیگر در صفحه آرایی

۱) جهت و سوی نگاه تصویر، در کتابهای تصویری،‌جاگذاری تصاویر بایستی با توجه به محتوا و ترکیب بندی تصویر و تاثیر متقابل تصویر و متن صورت گیرد. هر تصویر عموماًت به تناسب عناصر بصری که دارد به جهاتی از بالا، پائین، چپ و یا راست متمایل است. گاهی چهره یا چهره هایی تصویر به یکی از چهار جهت فوق الذکر متمایل است. دراین مواقع بهتر است مطلب و تیتر با جهت نگاه و توجه تصویر هماهنگ باشد. به این نمونه ها توجه کنید.
۲) عنصاری بصری و نشان ها. این عناصر عموماً برای توجه دادن به یک تیتر یا مطلب به کار می رود که بایستی در به کارگیری آنها،‌به سادگی و خوانایی متن نیز توجه کرد. اصولاً به کارگیری هر عنصری در صفحه بایستی ،‌ با هدف آرامش و آسایش خواننده در راحت خواندن و ایجاد انگیزه برای مطالعه بیشتر صورت بگیرد.

simorgh14
21-03-2009, 15:14
- جلد کتاب که در واقع کار پوشش و حفاظت صفحات کتاب را به عهده دارد، یکی از ارکان کتاب سازی است. طراحان و صحافان کتاب همیشه کوشش کرده اند تا طرحهای زیبایی برای جلد فراهم کنند و استحکام لازم را نیز برای جلد کتاب ایجاد نمایند. خصوصاً در گذشته که تهیهٔ کتاب مستلزم زحمات زیادی بود، حفظ کتاب یا پوشش جلد از اهمیت بالایی برخوردار بوده است.
جلد اغلب کتابهای قدیمی با پوست و چرم و پارچه های مقاوم تهیه می شده که امروزه نیز برای صحافی کتابهای نفیس و ارزشمند از پوست و چرم مصنوعی و پارچه و دیگر مواد مقاوم استفاده می شود. برای حفاظت بعضی از کتابها، صندوق و جعبه نیز ساخته می شده تا این متاع گرانبها و ارزشمند به خوبی نگهداری شود.
امروزه، با پیشرفت علم و تکنولوژی و فن آوری کاغذ و مقواسازی و نیز به دلیل کثرت آدمها و مصرف زیاد کتاب، صحافی شکلی اجمالی و ساده به خود گرفته و جلداکثر کتابها از یک لایه مقوا به نام شومیز تشکیل می شود. البته پیشرفت و امکانات وسیع چاپ باعث شده تا از طرحها و رنگهای متفاوت بر روی جلد کتاب استفاده شود. در گذشته هدف اول جلدسازی محافظت از کتاب و بعد زیبایی آن بوده است.

طراحان، عموماً برای تزیین جلد کتابها از عناصر تزیینی و نقاشی گل و بوته و تذهیب و تشعیر و بعضاً قطاعی عناصر تزیینی بهره می گرفتند و نام و عنوانی نیز بر روی کتابها مشاهده نیم شد. ولکن امروزه، نام و عنوان هر کتابی بر روی جلد آن چاپ می شود و اغلب طراحان کوشش دارند تا محتوای کتاب را نیز در قالب طرح و تصویر و یا آرایشهای ویژه در روی جلد کتاب منعکس کنند و خواست و نیاز و روحیه مخاطب را نیز در نظر بگیرن
طرح روی جلد کتابهای امورزی دارای تنوع بیشتری نسبت به گذشته است. این تنوع در عین حال شامل جنس جلد کتابها نیز می شود. اگر به فروشگاهها و نمایشگاههای بزرگ کتاب مراجعه کنیم، انواع جلدها و طرح جلدها را خواهیم دید. جلدهایی با طرحهای ساده و با رنگهای محدود و جلدهای مقوایی، جلدهای پلاستیکی، جلدهای مقوایی سلفون کشیده و … با رنگهای متنوع. این تنوع در واقع پاسخگوی نیازهای مخاطبان و بهره گیران از کتاب است.

کثرت کتابهای منتشره باعث شده تا بعضی از ناشران و یا موسسات فرهنگی، طراحی کلی و مشخص برای روی جلد کتابهای خود تهیه کنند تا از رقبای خود تمیز داده شوند. این نوع کتابها دارای شکلی مشخص و ثابت هستند که فقط در عنوانها و احتمالاً طرح کوچکی که به تناسب موضوع بر روی آنها چاپ می شود با هم اختلاف دارند. این گونه طرح جلدها دارای (یونیفیورم) ثابت هستند. یونیفورم یا پوشش متحدالشکل عموماً به لباسها و طرح جلدهای مشابه اطلاق می شود.
امروزه جلد کتابها از چنند عنصر تشکیل شده که عبارتند از: جنس پوشش کتاب، عنوان کتاب، طراحی روی جلد، نشان و علامت ناشر،‌عطف و پشت جلد که بعضاً ساده و در پاره ای موارد نیز حاوی اطلاعاتی در خصوص متن کتاب، نشان، علامت و آدرس ناشر و قیمت کتاب و بارکید و نیز معروف مؤلف و مترجم تشکیل شده است.


طراحی شناسنامه کتاب

هر کتاب دارای یک صفحه ویژه به نام شناسنامه است که به آن صفحهٔ حقوقی نیز می گویند. صفحهٔ شناسنامه حاوی اطلاعاتی در خصوص نام کتاب، مؤلف، مترجم، ویراستار، لیتوگرافی، چاپخانه، تعداد نسخه های چاپ شده و نوبت و تاریخ جاپ و مشخصات ناشر است. اطلاعات دیگری همچون فهرست نویسی کتابخانه ای و شابک نیز در این صفحه ارائه می شود.
در ارائه اطلاعات شناسنامه نیز می توان از ترکیب حروف مختلف و تنظیم آنها و با بهره گیری از بعضی عناصر سادهٔ بصری مانند خط، نقطه و گاهی نیز از رنگ برای ایجاد زیبایی و چشم نوازی و خوانایی بیشتر،‌بهره مند شد. اگر چه اطلاعات این صفحه محدود و مشخص می باشد ولکن دارای تنوع زیادی در تنظیم و چینش آنها وجود دارد. در تنظیم صفحه شناسنامه نیز بایستی به سن و سال مخاطب کتاب توجه شود.

طراحی فهرست کتاب

برای دسترسی آسان و سریع به محتوای هر کتاب نیاز به فهرست هست که معمولاً در صفحات اولیه کتاب چاپ می شود. البته کتابهای دارای صفحات زیاد و مطالب متنوع معمولاً بایستی فهرست داشته باشند. به عنوان مثال یک کتاب درسی و یا علمی که از بخش ها و فصلها و موضوعهای گوناگونی تشکیل شده حتماً نیاز به فهرست دارد ولیکن یک کتاب سادهٔ کودکانه که فقط حاوی یک قصهٔ مصور است،‌نیازی به فهرست ندارد. گاهی کتابهای قطوری مثل بعضی از رمانها که هیچگونه بخش بندی و فصل بندی و تیتری جز عنوان اصلی ندارد، فهرست نیز نمی خواهد.
بعضی از کتابها دارای فهرستی ساده و بعضی نیز دارای فهرستی ترکیبی هستند.
بطور مثال کتابی که فقط دارای چند بخش یا فصل و یا تیتر هست،فهرستی ساده دارد. اما کتابی که در هر بخش آن چند فصل و در هر فصل چند تیتر و هر تیتر دارای چندسوتیتر (تیتر فرعی) هست، نیاز به فهرستی مفصل دارد. ترتیب فهرست کتابهایی که دارای مطالب متعدد و متنوعی هستند بدین قرار است:
همانگونه که ملاحظه می کنید ممکن است هر بخش دارای چند فصل و هر فصل دارای چند تیتر اصلی و هر تیتر دارای چند سوتیتر (تیتر فرعی) باشد. گاهی نیز ممکن است هر سوتیتر دو سه موضوع کوچکتر نیز بعد از خود داشته باشد.
هر بخش رامی توان به تنهٔ درختی تشبیه کرد که هر چه بالاتر می رود تا به شاخه های کوچکتر و از آنجا به سر شاخه ها و برگها برسد.
برای تهیهٔ صفحات فهرست و یا هر صفحهٔ دیگری از یک کتاب و برای حفظ هماهنگی لازم بین تمامی صفحات آن بایستی یک چهارچوب خاص برای کلیهٔ صفحات طراحی شود. این اسکلت بندی یکسان موجب می شود که صفحات کتاب با یکدستی و با انتظامی واحد به دنبال هم قرار بگیرند.
تمامی صفحات خاص مانند: عنوان، فهرست، شناسنامه، آغاز، متن و … بایستی از آن چهارچوب اصلی تبعیت کنند تاتعادل بصری و تناسبات همگونی در صفحات احساس شود.
طراحی صفحه عنوان

▪ صفحهٔ عنوان هر کتاب معمولاً دارای اطلاعاتی به شرح زیر است:
۱) اسم یا عنوان کتاب
۲) نام مولف
۳) نام مترجم (در صورتی که کتاب ترجمه شود)
۴) نام ویراستار
۵) تصویر گر، عکاس.، رسام و …
جاگذاری اسم کتاب در صفحهٔ عنوان و تنظیم آن با دیگر اطلاعاتی که بر شمردیم تابع ذوق و سلیقهٔ زیباشناسانه و در عین حال ارزش گذاری به تک تک اطلاعات است. بدیهی است بهترین جای صفحهٔ عنوان به اسم کتاب تعلق دارد و سپس به نام مؤلف. بقیهٔ موارد نیز به تناسب در صفحه جاسازی می شوند. می توان نقاط طلایی صفحهٔ عنوان را تعیین و رسم و مابقی اطلاعات را در آن جاسازی کرد.
روش دیگر آن است که اسم و دیگر اطلاعات را چندین باز جابجا کرده و در صفحه حرکت بدهیم تا جای مناسب آنها را پیدا کنیم. بدیهی است که طراحی صفحهٔ عنوان و جاسازی مطالب آن بایستی با دیگر صفحات اولیهٔ کتاب نیز هماهنگی داشته باشد. و از همان اسکلت بندی کلی صفحات تبعیت کند.
در طراحی صفحات می توان از امکانات متعددی که در اختیار ما هست استفاده کنیم. تعیین قلمی ویژه از حروف، انتخاب اندازه آن، ترسیم قاب برای عنوان و یا ازاد گذاشتن آن، استفاده از نشانه های هندسی، خط، خط چین و امثال اینها امکان ایجاد تنوع در طراحی صفحهٔ عنوان را به ما می دهند.لکن در هر حال بایستی به نکاتی دیگر نیز توجه داشته باشیم که پرهیز از شلوغی صفحه و سرد درگم کردن خواننده، رعایت موضوع و مخاطب کتاب و … از جمله آنهاست. به این نمونه ها توجه بفرمایید:




([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 90c08cfc7250445a25a5c31)

simorgh14
26-03-2009, 09:41
درود!

حتما موقعی که برای چاپ کتاب به چاپخانه رفته اید و یا فاکتور چاپ را دیده اید ، کلماتی مثل سلفون و ... به گوشتان خورده و یا دیده اید

در این موضوع درباره این گونه موارد بحث می کنیم


(UV (Ultra Violet در واقع طیفی از امواج الکترومغناطیس ایت که انرژی بالایی داشته و همان چیزی است که در نور خورشید نیز وجود دارد. از این اشعه برای خشک کردن رنگ های چاپ و پوشش های مختلف استفاده می کنند. آنچه که به نام پوشش UV معروف است.، در واقع سیستم خشک کن پوششی است که تنها با اشعه UV خشک می شود. مرکب و پوشش هایی که با سیستم UV خشک می شوند بدون بو هستند و پس از خشک شدن روی هم نمی چسبد. ورنی چاپ نیز شبیه به چاپ رنگ در افست است با این تفاوت مه به جای رنگ، ورنی در ماشین چاپ ریخته و کار را یکبار دیگز از ماشین چاپ عبور می دهند. با تهیه زینک جداگانه می توان در نقاط خاصی وی کار چاپی ورنی زد.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

. قطع (ابعاد): قطع کتاب یا سالنامه با توجه به طول و عرض صفحات کاغذ آن مشخص می شود. برخی از قطع های معروف بدین شرح است: قطع مدیران (5/19×5/25)، قطع وزیری (16×23)، قطع رقعی(14×21)، قطع خشتی (21×21)، قطع پالتویی (5/10×5/21)، قطع جیبی پالتویی (5/7×16) و ....
2. عطف: قسمتی از عرض جلد کتاب یا سالنامه که پشت و روی جلد را به هم متصل می کند و در صحافی گالینگور و جلد سازی بصورت ته صاف یا ته گرد و یا اشکال دیگر می تواند باشد.
3. جلد چرمی: از چرم مصنوعی تولید شده و معمولاً دور جلد دوخته می شود. به دلیل نرم بودن و دوام بیشتر، جلد چرمی مورد توجه بیشتری واقع می شود. چرم مصنوعی در انواع بافت ها و رنگهای مختلف و همچنین تولیدات ایرانی و خارجی موجود می باشد. (استفاده از چرم طبیعی برای جلد سالنامه امکان پذیر بوده ولی در عین حال بسیار گران است)
4. جلد گالینگور: گالینگور به کاغذ با پوشش مخصوصی که برای روکش جلد کتاب ویا جعبه های خاص استفاده می گردد، گفته می شود. گالینگور در رنگهای بسیار متنوع و در طرحهای مختلف در انواع تولیدات ایرانی و خارجی موجود است (در تولیدات بانک سالنامه از بهترین انواع گالینگور خارجی استفاده می شود)
5. طلا کوبی و نقره کوبی: طلا کوبی یعنی ثبت آرم و یا نوشته با حروف درشت بر روی انواع گالینگور ویا کاغذ و مقوا همراه با فشار و حرارت. عموما ًبرای درج آرم و نام شرکت بر روی جلدهای گالینگور استفاده می شود. بر خلاف نام طلاکوبی،رنگهای متنوع داشته ولی رنگ نقره ای آن بیشتر استفاده می شود. قبل از طلاکوبی باید کلیشه آرم و نوشته مورد نظر ساخته شود. در صورتی که هنگام طلاکوبی کلیشه بدون استفاده از ورقه های طلا به کار گرفته شود، سطح گالینگور بدون آنکه رنگی به خود بگیرد اندکی گود شده که جذابیت خاصی دارد.
6. داغی: حک و گود کردن آرم یا نوشته بر روی جلد چرمی و یا گالینگور که با استفاده از کلیشه آن طرح امکان پذیر است. داغی رنگ نداشته و فقط با فرورفتگی ایجاد شده قابل تشخیص است. برخی انواع گران قیمت گالینگور و چرم (ترمو) در اثر فشار حرارت کلیشه تغییر رنگ داده و تیره می شود. کلیشه مورد استفاده برای جلد چرمی حتما ً باید 3 میلی متر باشد. در مواردی چاپ آرم رنگی بر روی جلدهای گالینگور و چرمی با استفاده از چاپ سیلک امکان پذیر است.
7. جلد 4رنگ و سلفون: در این نوع جلد طرح جلد و پشت جلد بصورت 4 رنگ با استفاده از چاپ افست چاپ شده و برای محافظت بیشتر روی آن سلفون (مات یا براق) می کشند. در این نوع جلد امکان چاپ تصاویر و یا نقوش با کیفیت و وضوح بالا امکان پذیر است. استفاده از U.V براق یا مات جذابیت بیشتری به جلد خواهد داد. توجه: قبل از طراحی جلد حتما ً مشخصات فایل مورد نیاز برای چاپ را با بانک سالنامه را کنترل نمایید.
8. آستر بدرقه: ورق کاغذی نسبتا ً ضخیم که از یک طرف به داخل جلد و از طرف دیگر به اولین صفحه کتاب یا سالنامه متصل می شود. آستر بدرقه های تولیدات بانک سالنامه به رنگ طوسی سیر بوده و در صورت سفارش امکان چاپ آرم و یا تصاویر و یا نقشه ایران و جهان امکان پذیراست. توجه : هزینه چاپ رنگهای نقره ای، طلایی، مسی و یا چاپ رنگ های معمولی به صورت زمینه پر معادل 2رنگ چاپ محاسبه می شود.
9. صحافی سیمی: اتصال صفحات سالنامه و کتاب در حالت صحافی عادی با استفاده از دوخت و رشته های نخ بوده ولی در صورت نیاز امکان صحافی سیمی (زوج) وجود دارد. توجه: به علت قطور بودن سالنامه های روزانه صحافی سیمی این نوع سالنامه های توصیه نمی شود.
10. تبلیغ رنگی: چاپ متن ها و تصاویر تبلیغی بر روی کاغذ های گلاسه و صحافی آن در ابتدا و انتهای سالنامه. تعداد صفحات تبلیغ گلاسه باید یکی از اعداد (2/4/8/16/24/32/40/48و ...) باشد. توجه: قبل از طراحی صفحات تبلیغی حتما ً مشخصات فایل مورد نیاز برای چاپ را با بانک سالنامه کنترل نمایید.
11. فرمهای اضافی: هر 16 صفحه از اوراق کتاب یا سالنامه را یک فرم می نامیم (البته فرمهای 4/32/12 و... صفحه ای نیز وجود دارند) در صورت نیاز می توان اطلاعات خاص مانند مشخصات فنی- اطلاعاتی مهندسی- نمایندگی ها- صفحات یادداشت و... را به سالنامه مورد نظر خود اضافه کنیم.
12. چاپ آرم صفحات: آرم و یا مشخصات شرکت ها می تواند بصورت تک رنگ و یا چند رنگ روی صفحات سالنامه چاپ شود محل چاپ آن هر جای صفحه می تواند باشد ولی در تولیدات بانک سالنامه محل مشخصی در بالای صفحه برای این کار در نظر گرفته شده که استفاده از آن توصیه می شود. چاپ آرم و یا نوشته به صورت کم رنگ (ترام) در زمینه کاغذ نیز امکان پذیر است. همچنین زمینه سفید کاغذ می تواند به رنگ کرم و یا رنگهای دیگر چاپ شود.
13. ربان اختصاصی: استفاده از ربان اختصاصی با عرض 11 میلی متر که نام و یا آرم شرکت در طول آن تکرار می شود زیبایی سالنامه را دو چندان می کند. بافت ربان با 2 یا چند رنگ امکان پذیر است.
14. کلیشه: قطعه فلزی که طرح آرم و یا نام شرکت به صورت برجسته (به ارتفاع 5/1 یا 3 میلی متر) روی آن ثبت شده و برای طلاکوبی و یا داغی مورد نیاز است. برای تهیه کلیشه،یک برگ پرینت با کیفیت خوب در اندازه یک به یک و سیاه و سفید (بدون ترام و قسمت های خاکستری) از آرم یا متن مورد نظر مورد نیاز است.




برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

صحافي: شامل عمليات پس اين از چاپ مي باشد كه شامل درخت- ترتيب «تا» جهت كتابها و مجلات مي شود و همچنين جلد كتاب ها و ترسيم كتابها در صحافي انجام مي شود.
سلفون كشي روي كار هاي چاپ شده: در اين روش يك پوشش از جنس سلفون روي مواد چاپ شده جهت جلوگيري زمينه خش و زيبايي كارها كشيده مي شود.
مواد قابل سلفون: كليه كارهاي چاپي روي مقواهاي گلاسه
U.V در اين روش يك پوشش از جنس مواد شيميايي بصورت مات و براق روي مواد چاپ شده جهت زيبايي وجلوگيري از خش زده مي شود.
چاپ افست در اين روش با استفاده از فيلم و رنگ مواد قابل چاپ را تكثير مي نمايند.
مواد قابل چاپ در اين روش: كتاب, روزنامه, مجله,‌ بروشور, جلد كتاب, ليبل, كارت ويزيت,‌سر برگ, ‌و .. چاپ گود, در اين روش با استفاده از سيلندر گود شده عمل چاپ صورت مي گيرد و براي تيراژهاي زياد بسيار مناسب مي باشد. مواد قابل چاپ در اين روش: انواع كاغذ و مقوا, ‌فيلم هاي پلاستيكي (سلفون,‌ پليپر و پيلن, ‌نايلون,‌ پلي استر, پي وي دي سي,‌پلي اتيلن, فويل) پارچه, ‌لفاف هاي بسته بندي, كيسه هاي دستي تبليغاتي.


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

MESHKIPOSH
26-03-2009, 23:23
عالی عالی ... مرسی واقعا من مدت ها بود دنباله همچین چیزی میگشتم که ببینم باید از کجا شروع کرد ... مرسی واقعا

hosseingrami
28-03-2009, 00:04
آفرين از اين کارا بکنيد ها من تو همه پست ها تشکر کردم چون جاي تشکر داره!
يا علي!

simorgh14
02-04-2009, 20:57
درود!

چه عجب ! بعد از اون همه پست! یکی تشکر کرد!! از آقایانی تشکر کردند سپاسگزاری میکنم!

الان که دارم اینها را تایپ میکنم ، ........... بگذریم...

ادامه بدهیم

این مسایل که الان میگم ، برای کسانی که خودشان سرمایه گذاری و خود ناشر هم هستند ، بسیار مهم است

- چاپ: دقت کنید! برای انتخاب ، چاپخانه حتما نمونه کار قبلیشو ببینید، حرفهای دهن پرکنی مثل:

ما برای دانشگاه کتاب زدیم!!
ما با فلان جا و فلان ارگان چاپ کردیم!!
این کتاب که می بینید برای فلان ئکتر بوده که الان در خارج از کشور داره کنفرانس میده!!

اینها آقا جان نمونه کار نمیشه!

طرح جلدتون را بدهید به صورت رنگی براتون بزنند، و همینطور متن اگر مخصوصا با چاپ دیجیتان است. چند جا برید و مقایسه کنید..اونوقت دشتگاههای آونها خوبه یا نه...

-صحافی: یک روش تست برای کیفیت صحافی وجود دارد:

یک سنجاق در دست بگیرید، و از بالا ، از قسمت ضخامت به پشت جلد فرو کنید، اگر رفت، معلوم میشه کیفیت ندارد.

صحافی چسب گرم برای کاغذ تحریر و صحافی چسب سرد برای گلاسه مناسب است .


- فریب چاپخانه و یا ناشر در مورد شمارگان را نخورید :
این شما هستید که باید تغیین کنید تیراژ کتاب چقدر باید باشد ، جملاتی مانند:

- کتاب شما فروش میکند نگران نباشید
- ارشاد اجازه چاپ زیر 1000 جلد نمی دهد
و......

اگر فردا کتاب روی دست شما بماند، آنها پولشان را گرفته اند و به ریش شما می خندند!!

- سعی کنید با مخاطبان خود ارتباط بر قرار کنید و به نظرات آنها واقعا اهمیت بدهید! ایجاد وبلاگ ، پاسخگویی به پرسشها و شرکت در نمایشگاهها و گفتگوی رو در رو در کنفرانس ، نمایشگاه و یا...

aliali58
11-04-2009, 15:22
vb=n*d/20

vb همون عطفه که مجهوله
n = تعداد صفحات کتابه
d = حجم ورق کاغذه
برای بدست آوردن d باید گراماژ کاغذ را تقسیم بر1000 کنید.

لطفا خود شما اين فرمول رو روي چندتا از كتابهايي كه چاپ شده امتحان كنيد اگر درست بود بعد اينجا مطرح كنيد.
الان من عطف يك كتاب 374 صفحه‌اي با كاغذ 70 گرم رو با اين فرمول محاسبه كردم و جواب شد 1.3 در صورتي كه وقتي عطف اين كتاب رو با خط كش اندازه ميگيرم حدود 1.8 است

simorgh14
17-04-2009, 17:10
لطفا خود شما اين فرمول رو روي چندتا از كتابهايي كه چاپ شده امتحان كنيد اگر درست بود بعد اينجا مطرح كنيد.

فرمول گفته شده ار من فقط نقل قول کردم ، و اگر شما به منابع اون نقل قول رجوع کنید جایی گفته شده که فرمول مشخصی ندارد

به نظر من بهترین کار است:

با کاغذ مورد نظر ، کل کتاب را پرینت یگیرید، بعد اندازه گیری کنید . همین!

tatu.memol
17-08-2009, 09:00
دوستان خیلی خیلی ممنون واقعا عالی و آموزنده بود

سید علی محمدی
05-09-2009, 19:22
تشکر به خاطر مطالب آموزنده
آقا چند سوال داشتم یکی اینکه چه مقدار سود برای نویسنده کتاب می مونه مثلا یه کتاب 200 برگی با 5000 جلد تیراژ و جلد معمولی چند برای نویسنده می مونه آیا توجیه اقتصادی داره؟ من خودم یه کتاب در مورد برنامه ریزی شهری الان نوشتم ولی می ترسم رودستم بمونه البته از رشته های برنامه ریزی شهری و عمران خریدار پیدا می شه . حالا اینو گفتم بزار این رو هم بپرسم وقتی چاپ خونه کتاب رو چاپ کرد میده دست نویسنده می گه برو بفروش یا برای خودشون بازار یاب و بازار دارن و خودشون برنامه ای برای فروش کتاب دارن اگه ندارن من نویسنده چی کار باید بکنم ؟
تشکر...

saviss
08-09-2009, 15:24
دکمه "تشکر"به تنهائی نمیتونه کافی باشه برای زحمت های دوست خوبمون
ایشون زحمت زیادی رو برای توضیح این کارکشیدن
پس..
simorgh14عزیز...
من این پست رومیدم برای "تشکرخاص"ازشما:40:
خیلی ازمطالبی که توی این تاپیک درج کردیدمفیدبودویک مرجع "مهم"برای دوستان اهل کتاب:10:
===
مجددا متشکرم ازشما[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
==
امیدوارم که ادامه ی "مطالب مفیدتون" روبخونیم

mohammad1395
09-09-2009, 00:03
با تشکر بسیار از راهنمایی های دوستان یک سوال اساسی که پیش میاد اینه که کتاب دزدی توسط انتشاراتی های غیر معتبر و حتی در مواقعی معتبر رخ میده.چطور میشه قبل از اینکه مثلا ترجمه یک کتاب رو به ناشر بدی اونو جایی ثبت کنی تا در صورت برخوردن به مشکل یا عدم توافق با ناشر رو دست نخوری؟

angel00y
17-09-2009, 16:02
با تشکر از simorgh عزیز که مطالب کاملی رو نوشته بود من همه مطلب رو خوندم اما یه سوال برام مونده که جوابش رو نگرفتم
برای یه کتاب در زمینه کامپیوتر چه فونتی و با چه سایزی خوبه؟

simorgh14
22-09-2009, 18:00
درود!

و اینک ، این منم ، سیمرغ !! در خدمت دوستان!

در ابتدا باید از saviss عزیز نهایت سپاسگزاری داشته باشم ،

راستش بعد از اون همه پست تعجب کرده بودم که چرا در بعضی پستها فقط یک تشکر است ، من که همه تجربه خودم را اینجا ریخته بودم ، چرا؟!.....

ازتون سپاسگزارم

کمربندهاتون را ببندید!
پیش به سوی پاسخ به پرسشها



تشکر به خاطر مطالب آموزنده
آقا چند سوال داشتم یکی اینکه چه مقدار سود برای نویسنده کتاب می مونه مثلا یه کتاب 200 برگی با 5000 جلد تیراژ و جلد معمولی چند برای نویسنده می مونه آیا توجیه اقتصادی داره؟ من خودم یه کتاب در مورد برنامه ریزی شهری الان نوشتم ولی می ترسم رودستم بمونه البته از رشته های برنامه ریزی شهری و عمران خریدار پیدا می شه . حالا اینو گفتم بزار این رو هم بپرسم وقتی چاپ خونه کتاب رو چاپ کرد میده دست نویسنده می گه برو بفروش یا برای خودشون بازار یاب و بازار دارن و خودشون برنامه ای برای فروش کتاب دارن اگه ندارن من نویسنده چی کار باید بکنم ؟
تشکر...
خواهش می کنم!
ما باید در جامعه به هم کمک کنیم نه؟ ! کمک کردن که فقط پول نیست! تبادل یک تجربه! یک مشاوره خوب و ..



ای برادر !

خودت می فرمایی که " هراس دارم روی دستم باد کند" و آنگاه می گویی که "مثلا یه کتاب 200 برگی با 5000 جلد تیراژ"

ای برادر ، ز چه رو می خواهی چنین کنی و 5000 تیراژ داشته باشی؟

ای نازنین! نکند در دام یکی از ناشران دندان طلا و منشی های شیرین ادا و جیک جیک ولالا افتاده ای که گفته اند بیا این تیراژ را بزن تا برایت سود داشته باشد!!

همان منشیها که در پی شوهر هستند!
آنان که مانتوی تنگ می پوشند!
آنان که با ماسک صورت می خواهند خود را چند سال جوانتر نشان دهند!
آنان که آن قدر در موقع صحبت دست تکان می دهند که آدمی فکر میکند در حال رقصیدن هستند!
آنان که فقطچند ترم زبان خوانده اند آنگاه چنان حرف می زنند و کلمات فینگلسی قاطی حرفهایشان می کنند که تو فکر کنی سالها در فرنگستان بوده اند!
آنان که در آمد ماهیانه شان فقط به اندازه خرید جوراب و شلوار و و سوزن نخ برای دوختن جورابهای پاره شان است ولی در جلسه خواستگاری می گویند که ما مستقل هستیم و با در آمد خود ، زندگی را اداره می کنیم!
آنان در موقع برگشت خوردن چکهای ناشر ، که قرار بوده شما پاس کنی و برگشت خورده ، بس طنازی و دلبری می کنند و مدام می گویند که نحن ناشر المعتبر فی کل ارض!!

آنانکه میگویند اوا خاک عالم! شما می خواهید با آقای مدیر صحبت کنید؟!! ایشون وقت ندارند! فقط پنج شنبه ها !! ایشون آقای دکتر هستند و در دانشگاه تدریس میکنند!!

هشدار امنیتی:
در صورت بر خورد با چنین جملاتی که مثلا آقای به اصطلاح دکتر !! مدیر انتشارات بزبز قندی، فقط پنج شنبه ها می آیند و در دانشگاه یا هر طویله دیگری مشغول به کار هستند و عضو هیات علمی هستند .و...
فورا گوشی را قطع کرده و از هرگونه همکاری پرهیز کنید!! سعی کنید با یک ناشر حرفه ای کار کنید که فقط تمرکزش برا نشر کتاب باشد . در پستهای قبلی در مورد ترفندهای برخی ناشرین اقماری و جزیی ، برای اینکه خود را به جای ناشران قوی و اصلی جا بزنند ، توضیح داده ام .


هشدار امنیتی:
از هر ناشر باید فاکتور چاپ را قبل از قرارداد بخواهید. در غیر این صورت فورا ارتباط خود را قطع کنید.این فاکتور باید بسیار دقیق بوده باشد و نکات جزیی( مثلا نوع کاغذ ) در آن درج شده باشد. کاغذ 70 گرم چینی،70 گرم مالزی، 70 گرم اندونزی، همه 70 گرم هستند، اما با کیفیتهای متفاوت و قیمت متفاوت. ناشری که یک نویسنده را برای عقد قرارداد ، زیر فشار می گذارد که از شهرستان به تهران برود، اما خود هیچ فاکتوری به نویسنده نمی دهد، به این بهانه که " وقت نداریم" آیا یک قالتاق نیست؟ در صورتی که به اصطلاحات مربوط به چاپ، مثلا سلفون و یا چهرا رنگ و غیره آشنا نیستید، بهرت است اطلاعاتی کسب کنید که سرتان کلاه نرود. ناشران، البته نه همه اونها، سالها درس کلاهبرداری آموخته اند و می دانند چطور باید از احساسات پاک یک محقق که عاشقانه وقت در راه تحقیق می گذارد، سو استفاده کنند

ای نازنین!
ای نازنین!
در آیینه ، ما را ببین!......

مگر در اینجا نگفته ام که :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
- فریب چاپخانه و یا ناشر در مورد شمارگان را نخورید :
این شما هستید که باید تغیین کنید تیراژ کتاب چقدر باید باشد ، جملاتی مانند:

- کتاب شما فروش میکند نگران نباشید
- ارشاد اجازه چاپ زیر 1000 جلد نمی دهد
و......

اگر فردا کتاب روی دست شما بماند، آنها پولشان را گرفته اند و به ریش شما می خندند!!

- سعی کنید با مخاطبان خود ارتباط بر قرار کنید و به نظرات آنها واقعا اهمیت بدهید! ایجاد وبلاگ ، پاسخگویی به پرسشها و شرکت در نمایشگاهها و گفتگوی رو در رو در کنفرانس ، نمایشگاه و یا...پیشنهاد من برای تو ، ای محقق ، ای غواص خستگی ناپذیر دریای علم! این است اول با چاپ دیجیتال ، به میزان 100 جلد چاپ کنید ،و سپس با توجه به فروش این 100 جلد برای تیراژ اصلی ، تصمیم گیری کنید .

در مورد پرسش دوم ، در پستهای قبلی توضیح داده شده است .




با تشکر بسیار از راهنمایی های دوستان یک سوال اساسی که پیش میاد اینه که کتاب دزدی توسط انتشاراتی های غیر معتبر و حتی در مواقعی معتبر رخ میده.چطور میشه قبل از اینکه مثلا ترجمه یک کتاب رو به ناشر بدی اونو جایی ثبت کنی تا در صورت برخوردن به مشکل یا عدم توافق با ناشر رو دست نخوری؟
دوستان؟ کدوم دوستان؟ همش که من هستم دارم....

شوخی میکنم!

بله عزیزم، در به اداره ارشاد بروید و در مورد نحوه ثبت آثار و اداره ثبت آثار پرسش کنید . ان شالله راهنمای می شوید .





با تشکر از simorgh عزیز که مطالب کاملی رو نوشته بود من همه مطلب رو خوندم اما یه سوال برام مونده که جوابش رو نگرفتم
برای یه کتاب در زمینه کامپیوتر چه فونتی و با چه سایزی خوبه؟

خواهش می کنم برادرم، اگر این جور می شد که همه مردم ، با هم همدل بودند و به هم با نیت خیر کمک می کردند ، چه دنیای قشنگی داشتیم؟

ببینید مساله فونت ، تاحدی سلیقه ای است ، من پیشنهاد می کنم ، شما کتابهای ناشرین معروف در زمینه کامپیوتر ببینید و از بین اونها، آنچه که پسند کردید را انتخاب کنید!


این هم از این ، الان که دارم تایپ می کنم ، نزدیک غروبه ، سرما خوردم ، الان که پاسخ شماها را دادم حالم بهتر شد.

داستان زندگی بعضی آدمها خیلی عجیب است. دانشجویی که آن همه وقت رو پژوهش می گذارد ، و درست رتم آخر با یک کارمند شارلاتان برخورد می کند که کارش گرفتن رشوه و توهین و .... زیر بار نمی رود 4 سال تحصیلش را برای این زیر بار نرفتن فدا می کند!! آدمی که خودش به خیلیها کمک کرده و دست خیلیها را هم گرفته چرا باید خودش حالا...
هر جا برای خواستگاری برود ، باید بگوید که دیپلم داردو آن احمقها هم که نمی دانند ماجرا چیست.. خیلی راحت ... می گویند نه! به درک! همچین آدمهای سطحی به درد ...

به راستی اگر چنین دانشجویی ، امکان ارتقا تحصیلاتش فراهم نشده و اکنون استاد دانشگاه و یا هیات علمی نیست، آیا جامعه که از داشتن چنین شخصی در جایگاه خودش محروم شده بیشتر ضرر می کند یا خود این این دانشجو که امکان ادامه تحصیل برایش نیست؟



...
گر در اوج فلکم باید مرد
عمر در گند به سر نتوان برد

شهپر شاه هوا اوج گرفت
زاغ را دیده بر او مانده شگفت
رفت و بالا شد و بالاتر شد
راست با مهر فلک همسر شد
لحظه های چند بر این لوح کبود
نقطه ای بود و دگر هیچ نبود

simorgh14
22-09-2009, 20:50
درود و صد درود!

پیرو پاسخهایم به دوستان ، یک سری نکات را یاد آور می شوم :

- در مورد ثبت آثار: اداره ثبت آثار یکی از یر مجموعه های کتابخانه ملی است :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

فوائد ثبت اثر
1. از جنبه حقوقي؛ ثبت اثر به نام صاحب اثر موجب مي شود كه حق انحصاري نشر، پخش، عرضه و اجراي اثر و حقوق بهره برداري مادي و معنوي اثر قانوناً به صاحب آن تعلق گيرد.
2. از جنبه فرهنگي؛ حفظ و نگهداري نسخه اي از اثر در سازمان اسناد و كتابخانه ملي بر غناي گنجينه ملي كشور خواهد افزود.
3. از جنبه اطلاع رساني؛ تهيه اطلاعات مستند اثر مطابق استانداردهاي فني و تخصصي كتابداري و ارائه اطلاعات مربوط در بانكهاي اطلاعاتي، موجب شناسايي و معرفي بيشتر اثر مي شود.

مراحل ثبت اثر
پديدآورندگان و توليد كنندگان آثار مكتوب و غير مكتوب مي توانند با توجه به مراحل زير، اثر خود را در كتابخانه ملي ايران به ثبت برسانند.
1. دريافت و تكميل 2 فرم درخواست ثبت آثار(پرسشنامه ثبت آثار تالیفی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) و پرسشنامه ثبت آثار غیر کتابی ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])) از واحد واسپاري و ثبت آثار كتابخانه ملي ايران ( با ارائه كارت شناسايي معتبر توسط صاحب اثر و يا نماينده وي با ارائه معرفي نامه رسمي).
2. در شهرستانها متقاضيان ثبت آثار تاليفي مي توانند به ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان خود مراجعه نمايند.
3. در مورد ثبت كاست هاي صوتي ارائه معرفي نامه از مركز موسيقي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي الزامي است.
4. ارائه دو نسخه كامل از اثر به همراه فرم تكميل شده درخواست ثبت اثر به واحد واسپاري و ثبت آثار كتابخانه ملي ايران.
اين نسخه ها مي تواند دستنويس، ماشين شده، چاپ شده و يا تصوير برابر با اصل آن باشد.
5. ارائه مدارك رسمي لازم در مواردي كه حقوق مادي اثر به ديگري واگذار شده و يا نماينده صاحب اثر تقاضاي ثبت نمايد.
6. دريافت شماره ثبت اثر با مهر و امضاي مديريت مربوط.
7. در صورت انتشار، صاحب اثر بايد شماره واسپاري و ثبت اثر كتابخانه ملي ايران را بر روي اثر درج نمايد و دو نسخه پس از انتشار را به كتابخانه ملي ايران تحويل دهند.
براي دريافت اطلاعات بيشتر با شماره تلفنهاي 39-88644000 داخلي 1-3180 و يا آدرس پست الكترونيكي
copyright@nlai.ir تماس و يا به آدرس:
تهران، اتوبان حقاني، بعد از ايستگاه مترو ميرداماد، بلوار كتابخانه ملي، ساختمان كتابخانه ملي، مديريت فراهم آوری و حفاظت، واحد ثبت آثار مراجعه فرمائيد.

نکته:
من می خواهم با ناشری کار کنم ، این ناشر مرتب می گوید که من ناشر نمونه فصل هستم و یا فلان کتاب من بهترین کتاب فصل بوده و یا فلان نهاد دولتی مرا تشویق کرده و یا فلان شخص حکومتی ....

جدا هشدار می دهم که در صورت شنیدن چنین پز و افاده هایی ار طرف ناشر ملاک و احتمال بیشتر را بر این بگذارید که این یک ناشر مکار و حیله گر است

چرا ؟

در کشور ما متاسفانه ، روابط بر ضوابط ارجحیت دارند . من خودم ناشری سراغ دارم که بارها در نمایشگاه کتاب مورد تشویق قرار گرفته ، اما بسیار فرد حقه باز و قالتاقی است .

این شخص ، با نزدیک کردن خود به افراد سرشناس ، و همچنین گرفتن ژست های فرهنگ دوستی ، و کلاه گذاشتن بر سر چند نویسنده ساده دل و البته با سواد ، کار خود را پیش می برد .

برای مثال ، برای اینکه آمار فروش کتاب معلوم نشود ، از ارسال کتاب برای کتابفروشی ها پرهیز کرده ، و برخی عناوین را صرفا در نمایشگاه ارایه می دهد . با این ترفند ، نویسنده ساده دل را فریب داده و به وی مرتب اظهار می کند که کتابش فروش نمی رود . از طرف دیگر ، پول خود را هم به جیب می زند .

از جمله کارهایی دیگری که این شخص می کند ، خرید کتابهای دیگر ناشران که فروش نرفته و انبار کردن آن کتابها ، و فروش آنها در موقعیت مناسب بود . البته از این جهت که شارلاتان بازی همیشه جواب نمی دهد ، در یکی از سالها که باران زیادی در زمستان بارید ، آب به انبار این آقا رفت و کتابها را شست!!

مثال دیگر در مورد برخی نویسندگان است ، اینکه گفته شود فلان نویسنده توسط رییس جمهور تشویق شده است ، لزوما دلیلی برای بالا بودن کارایی او نیست ، من موردی را برایم تعریف کرده بودند که شخص بوسیله یک سری روابط ، مطرح شده بود و مورد تشویق قرار گرفته بود بعد از آن هم یک قرداد سنگین هفتاد میلیونی با برای خرید کتابش بسته بودند ، در صورتی که کتاب وی ارزشی نداشته است .اگر اخبار دنبال کنید ، گاهی می شنوید که انبارهای ارشاد از برخی کتابهای بی مصرف پر شده است .

به هر حال ، این مساله را گفتم ، که گول این حرفها و ژستها را نخورید:

مشک آن است که ببوید ، نه آنکه عطار بگوید!

porya_2242
11-01-2010, 12:33
با سلام و خسته نباشید با تشکر از سیمرغ و همه دو ستان که به دنبال پر بار کردن این بخش هستند
سوالی داشتم1- اگر ما کتاب را به پخش کننده کتاب بدهیم چند درصد از قیمت پشت جلد را باید بپردازیم؟
2- اگر ما کتاب را به کتاب فروشی بدهیم باید چند در صد از قیمت پشت جلد را باید بپردازیم؟
با تشکر و خسته نباشید.

saviss
11-01-2010, 21:37
با سلام و خسته نباشید با تشکر از سیمرغ و همه دو ستان که به دنبال پر بار کردن این بخش هستند
سوالی داشتم1- اگر ما کتاب را به پخش کننده کتاب بدهیم چند درصد از قیمت پشت جلد را باید بپردازیم؟
2- اگر ما کتاب را به کتاب فروشی بدهیم باید چند در صد از قیمت پشت جلد را باید بپردازیم؟
با تشکر و خسته نباشید.
سلام
درموردقسمت اول سوالتون...
متاسفانه هیچ قانون خاصی دراین موردنیست ...
اغلب توافقی هست(البته به اصطلاح "حق الپخش؟"(ترکیب جذاب فارسی وعربی!)"معمولابین5تا7درصدازقیمت پشت جلدمتغیره)...
ولی اگرکه خودتون "پخش"روبه عهده بگیرید ومستقیم یه "کتابفروشی "هابفرستید فکرکنم یک سودبین 15تا20درصدروبایدبرای"کتاب فروشی"درنظربگیرید..
این یکی روفکرکنم یک جایی قانونی هست براش ..اما دقیقا نمیدونم چقدرهست

nasimparsi
14-01-2010, 12:23
با درود

دوستان گرامی چند پرسش درباره ی طراحی جلد کتاب دارم

1- چگونه شابک رو تبدیل به رمزینه (بارکد) کنیم تا برایب پشت جلد از اون استفاده بشه

2- اندازه قطع وزیری رو چقدر باید بگیریم؟

3- ضخامت یک کتاب 320 برگی با کاغذ سفید چند سانتی متر می شه؟

4- امروز برای چاپ یک کتاب320 برگی که در 1000 جلد چاپ می شه چقدر هزینه بگیرن درست و حسابی هست؟

با سپاس

simorgh14
26-01-2010, 14:35
پخش کننده 40 در صد می گیره

30 در صد برای کتبفروش
10 در صد پخش کننده

البته این در صدها ممکنه تغییر هم بکنه بسته به اعتبار کتاب و یا نویسنده و یا اینکه پخش کننده 25 در صد بگیره و 15 در صد برای کتابفروش و

در مورد پیشنهاد saviss ، پیشنهاد ایشان را من کاملا مردود می دانم.

به خاطر اینکه کتابفروشها با ناشران کار دارند ، به همین خاطر به اونها خوب پول میدن. ولی شما... یک نویسنده تازه کار از همه جا بی خبر

اما البته اگر کسی بخواد مثل مرحوم مارکوپولو، برای گرفتن یک چک ، به سفرهای طولانی بره و با چیزهای جدید آشنا بشه ، اون یک بحث دیگر است . مثل سفرهای هامی و کامی که در قبل انقلاب بود.

در موردسایر پرسشها ، دوستان محبت کنند و کل صخحات را به دقت بخونند.

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

عجیبه، چندی سال از این ماجرا میگذره . من خاطره اونو هنوز به یاد دارم. تک تک حرفاشو . ای خدایی که اون بالا هستی! آیا نمی بینید توی این چند سال چی کشیدم و چقدر گریه کردم؟مگر من چه بدی به کی کردم که باید اینطور سرنوشتی داشته باشم؟

گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.

یادم به حرف حضرت مولانا افتاد:

در خانه غم بودن ، از همت دون باشد!

خدایا خودت کمک کن!

simorgh14
26-01-2010, 14:38
با درود

دوستان گرامی چند پرسش درباره ی طراحی جلد کتاب دارم

1- چگونه شابک رو تبدیل به رمزینه (بارکد) کنیم تا برایب پشت جلد از اون استفاده بشه
ابتدا از دوست گرامی به خاطر تاخیر در پاسخ پوزش می طلبم، هر چند که احتمال قوی این دوست پاسخ پرسش را پیدا کرده ، ولی من پاسخ را اینجا می گذارم که آیندگان از آن بهره برند و یک " مادر بیامرزی" نثار اینجانب کنند. ( نمی دانم چرا همیشه می گویند خدا پدرش را بیامرزد! چشمها را باید شست.. جور دیگر باید دید.)


ای برادر! ای قهرمان! ای تکاور! ای بی همتا!

به این سایت برو :


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیددر اینجا نرم افزاری وجود دارد که تولید رمزینه می کند و شابک 10 رقمی را به سیزده رقمی تبدیل می کند.

Dr.Ernest
17-03-2010, 01:21
آقا من اصلا نه کارم نوشتنه نه دغدغه ی چاپ و نشر کتاب دارم اما نمیدونم چی شد که گذرم به ایجا افتاد و سیمرغ با صداقت و قلم مهربانش منو بی وقفه و بدون پلک زدن از اولین پست تا اینجا کشوند .
جای دکمه ی تشکر رو بلدم اما همونطور که دوستان ،بالا تر در جایی گفته بودن تنها فشردن این دکمه برای تشکر از سیمرغ عزیز کافی نیست.
مردا ! برادرا ! سیمرغ ! دلاورا ! قلم بدستا خوشنویسا ! دمت گرم و سرت خوش باد.

simorgh14
24-03-2010, 22:36
آقا من اصلا نه کارم نوشتنه نه دغدغه ی چاپ و نشر کتاب دارم اما نمیدونم چی شد که گذرم به ایجا افتاد و سیمرغ با صداقت و قلم مهربانش منو بی وقفه و بدون پلک زدن از اولین پست تا اینجا کشوند .
جای دکمه ی تشکر رو بلدم اما همونطور که دوستان ،بالا تر در جایی گفته بودن تنها فشردن این دکمه برای تشکر از سیمرغ عزیز کافی نیست.
مردا ! برادرا ! سیمرغ ! دلاورا ! قلم بدستا خوشنویسا ! دمت گرم و سرت خوش باد. سپاس دکتر ارنست گرامی!!

بر تو درود ای مرد قدرشناس! ای سپاسگزار! بر تو از سیمرغ سپاس!

امشب ، هم عید سال جدید است، و هم تولد حضرت امام حسن... هر دو شادباش!

امشب بحثم بر سر طرح جلد است،

فرض کنید بر روی یک میز کتابفروشی، چندین دیوان حافظ وجود دارد و خریداری به آنها نگاه می کند، اگر خریدار قبلا درمورد این دیوان خیچ گونه پیش فرضی نداشته باشد( منظور از پیش فرض در اینجا آن است که مثلا کسی قبلا سفارش یک دیوان حافظ خاص مثلا از فلان نویسنده را نکرده باشد)،کتابی را اول نگاه خواهد کرد که طرح جلد زیباتری دارد. پس می بینید که طرح جلد تا چه حد می تواند در فروش کتاب موثر باشد...

اما، اما امان از زمانی که طرح جلد خود را به دست یک مادموزل طاووس نشان، که خود چون گنجشکک اشی مشی بزک کرده می دهید وایشان نیز یک طرح جلد نازنین را به شما تحویل می دهند چونان که شما دچار اسهال و استفراغ می شوید( البته قدری از زشتی طرح و بیشتر هم از زشتی آرایش غلیظ آن مادمازل!!)

هنگامی معترض مادمازل می شوید ، او می فرماید :

واه واه، ببینید اصلیش اینه اگر کتاب شما محتوا داشته باشه انوقت فروش می کنه!!

شما چی خیال کردید؟ وقتی اون همه استاد است که کسی کتاب شما را نمی خره!! همین طرحی که من کشیدم از سرشم زیاده!!

در چنین مواردی، اول به خودتان لعنت بفرستید که چرا پیش چنین احمقی رفته اید!!


فروش یک کتاب به ترتیب اولویت به عوامل زیر بستگی دارد :

-محتوای کتاب:

اغلب می بینید که کتابهایی که محتوای غنی دارند و به دردبخور هستند، فارغ از اینکه کدام ناشر آنها را چاپ کرده است فروش خوبی دارند، مثلا فرض کنید اولین کتابی که طرز کار جدید ترین نسخه فلان زبان برنامه نویسی را یاد داده باشد، به سرعت فروش می رود.

- نویسنده شناخته شده( البته می بینید که مواردی وجود دارد، حتی نویسندگان گمنام، بعضا به دلیل تولید محتوای برجسته و جدید ، کتابهایشان خوب فروش می رود، این مساله به ویژه در مورد کتابهای فنی صادق است.)

- ناشر

نام یک ناشر معتبر می تواند تا حدودی به فروش کتاب کمک کند( البته به هیج وجه این مساله قابل مقایسه با محتوا نیست)

- طرح جلد



این آهنگی است که می شود تقدیم کرد، به هر کس که برای اینکه جامعه بهتری داشته باشد، با جان و دل حتی بدون پول کار می کند، یا پدر و مادری که بدون هیچ توقعی، مثل یک رفیق برای موفقیت فرزندش تلاش می کنند و یا یک رفیق با مهر و معرفت، که زندگی و وقتش را برای پیشرفت دوستانش می گذارد:

Cause this is your song
I wrote it for you
It won't take all day
Just a minute or two

You were a friend
Walk with you to the end
And one day we'll all sing along
'Cause this is your song

So I'll try and go on
Loving all that we know
Through the hardest of times
you put on a show

You made us stand tall
When all around us would fall
Even when you were alone
You believed you could fly

Aristar
25-03-2010, 14:57
سلام دوست عزیز من هم لازم بود برای این مطالبی که نوشتید تشکری بکنم ولی یه سوالی هم داشتم .
شما که این همه تجربه تو زمینه چاپ دارید نمی تونید چند تا ناشر معتبر و صد البته "مــــــــــــرد" معرفی کنید ؟
من خودم از انتشارات نص خیلی خوشم میاد نظر شما چیه ؟

simorgh14
26-03-2010, 13:36
سلام دوست عزیز من هم لازم بود برای این مطالبی که نوشتید تشکری بکنم ولی یه سوالی هم داشتم .
شما که این همه تجربه تو زمینه چاپ دارید نمی تونید چند تا ناشر معتبر و صد البته "مــــــــــــرد" معرفی کنید ؟
من خودم از انتشارات نص خیلی خوشم میاد نظر شما چیه ؟
ببینید سرور عزیز، ابتدا از شما سپاسگزاری می کنم به خاطر لطفتون، اما من با کمک به دیگران در واقع یک جورهایی به خودم کمک می کنم، شما وقتی به مردم با مهارت و دانشی دارید کمک می کنید احساس بهتری دارید یا وقتی مهارت و دانشتون را زیر خاک می کنید؟!اگر شما دیدی به مردم داشته باشدی که همه را دوست داشته باشید، مثل اینه که در منزلتون گل و درختهای قشنگ دارید که از دیدنشون لذت می برید، وگرنه یک وجود پر از کینه و حرص و خساست و نفرت، مثل قدم زدن در خارستان و مارستان است.


در پاسخ به پرسشهای شما،

1- ببینید سرور گرامی، این صد البته بستگی به این دارد که کتاب شما چه موضوعی دارد، من که اطلاعات همه ناشران در همه زمینه های ادبیات ، پزشکی و حقوق ... ندارم. البته از پرسش شما معلوم است که کتاب در زمینه کامپیوتر است

2- باز هم این بستگی دارد به اینکه شما در چه پست و مقامی هستید، مثلا اگر استاد دانشگاه آزاد ( لعنت الله علی قوم الظالمین ) باشید، آن وقت خود این دانشگاه معمولا برای چاپ کتاب قسمتی دارد، گمان می کنم به نام پژوهشها، نمی دانم برای دانشجویان هم این کار را بکند یا خیر.

3-باز هم بستگی دارد که کتاب شما در چه سطحی باشد و همین طور مدرک شما، مثلا انتشارات دانشگاه امیر کبیر، فقط اگر فوق لیسانس داشته باشید، قبول می کند. فرضا شاید برای کسی این از نظر او امتیاز باشد که کتابش توسط دانشگاه شریف منتشر شود، ولی این شخص باید بداند که انتشارات دانشگاه شریف فقط کتابهایی را چاپ می کند که جنبه درسی دارد. و لازمه چاپ آن تایید توسط اساتید است. ضمنا اینکه عموما انتشارتیهای دانشگاه بیشتر کتابهای اساتید همان دانشگاه و هیات علمی را استقبال می کنند.

در کل اگر کتاب را دانشگاه چاپ کند و خودش هم سرمایه گذاری کند و پخش هم کند، چه بهتر! دیگر دنبال چه هستید؟

5- در مورد انتشارات نص، من از وضعیت حال حاضر این انتشارات اطلاعی ندارم، ولی قبلا رویه این بود که آقای مدیر، هیچ صحبتی به نویسند نمی کرد، و نویسنده باید فرمی پر می کرد و به منشی می داد، و تا چندین ماه معطل می شد که شاید ناشر بگویند بله!

ببنید یک ناشر اسم و عنوانی دارد ، این درست، اما من هرکس که باشم، باید برای وقت مردم و شخصیت آنها ارزش قائل باشم،این طور نیست؟

مساله دیگر این است که نمایشگاه کتاب در پیش است، خب اگر یک ناشر بخواهد نویسنده را در یک پیچ و خم اداری ساختگی بیاندازد و بعد هم بگوید نه! بعد هم که هم نمایشگاه را از دست داده اید و هم کتاب چاپ نشده و
وقتتان را در کاغذبازیهای و ادا و افاده در آوردن احمقانه یک انتشارات تلف کرده اید.برخی مسایل همان اول کار باید روشن شود، سهم نویسنده و .... اینکه آن منشی انتشارات بگوید آقای مدیر اصلا باهاتون صحبت نمی کنند، باید اول فرم پر کنید بعد کتاب بررسی بشود بعد تازه باهاتون صحبت می کنند.

خب مگر آدم احمق است با این اشخاص کار کند؟

معذرت می خواهم مگر من نویسنده گوسفند هستم که این برخورد با من بشود؟ منشی این شرکت اگر همان خانم خان جانی باشد که اصلا شخصیت......


مساله دیگر این است که اگر ناشری یک کتاب در مورد مثلا فوتوشاپ داشته باشد، دیگر کتاب شما در مورد فوتوشاپ چاپ نمی کند.چون می خواهد کتاب خودشان فروش برود.

یادت باشد برادرم، این خداوند است که روزی ما را میدهد، نه فلان مدیر و فلان انتشارات....اگر قسمت باشد که شما با کتابت به واسطه محتوای آن که اصل کار باشد به جایی برسی، می رسی! خواجه عبدالله انصاری می فرماید:

بی منت خلق مرا روزی ده!

هم شما ، و هم سایر سروران گرامی را به خواندن کتاب فیه ما فیه حضرت مولانا توصیه می کنم،دید جدیدی به شما می دهد!

simorgh14
06-04-2010, 09:46
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

يازي نداريم كه دلايلي پيچيده‌ براي عقب ماندگي خود بيابيم. بسياري از علت‌ها آنقدر واضح و روشن است كه از فرط وضوح گاه مغفول مي‌ماند. كافي است به برخي تفاوت‌ها با دقت بنگريم تا ابعاد قضيه روشن شود.

تا حالا فكر كرده‌ايم چرا در ايران يك فوتباليست در پايين‌ترين سطح ،از يك نويسنده در عالي‌ترين درجه ،هزار برابر بيشتر دستمزد مي‌گيرد؟ [دقت كنيد كه اين هزار برابر اصلا اغراق نيست و عين واقعيت است و بعد توضيح خواهم داد].

نويسنده‌اي را مي‌شناسم كه كتابي با عنوان «اقتصاد كوچه»* منتشر كرده است، اين كتاب گزارشي است از 200 سال وضعيت پول ملي ، هزينه‌هاي زندگي و دستمزدها از ابتداي درگذشت كريم‌خان زند و روي كار آمدن قاجار تا پايان حكومت پهلوي.

يعني نويسنده‌ (مجيد پورشافعي) از 1157 تا 1357 خورشيدي را مورد بررسي قرار داده و نرخ اجناس و كالاهاي مصرفي خانوار ايراني در طول اين دوران بلند را ريز به ریز از منابع گوناگون تاريخي بيرون كشيده و يك به يك را توضيح داده كه روايتي است مستند از سفره و سراي ساده دهقانان، كارگران، كارمندان، پيشه‌وران و نه سطح زندگي شاهزادگان، وزيران، دولتمردان و صاحبان ثروت.

براي درك مشقتي كه این محقق و نویسنده دچار شده تا گزارش متقن، دقيق، كامل و جامع از وضعيت زندگي مردمان عادي در كوچه‌پس‌كوچه‌هاي اين آب و خاك در اين دوران 200 ساله ارائه كند، كافي است بدانيم كه بيش از 189 كتاب مهم، زندگي‌نامه و سفرنامه تاريخي مورد بررسي و جست‌وجو واقع شده و 13 روزنامه و نشريه از سال 1304 به اين سو ورق به ورق مورد مطالعه قرار گرفته و ده‌ها حكم استخدامي دولتي بررسي شده تا نكته‌اي از قلم نيفتد.

نتيجه اين تلاش و جست‌وجوی علمی و تاریخی كه بيش از سه سال طول كشيده كتابي است با حجم 306 صفحه كه مي‌توان در آن مثلا قيمت يك خروار گندم، جو، عدس، لوبيا، ذرت و برنج يا قيمت انگور، خربزه، هندوانه، زردآلو، بادام، گردو يا سبزيجات، لبنيات، گوشت، زمين، خانه و مصالح ساختماني و قدرت برابري پول ملي ايران با ارزهاي خارجي مثل ليره و استرلينگ يا دستمزد كارگر از ابتداي دوران قاجار تا پايان دوران پهلوي را يافت و به دلايل تاريخي بالا يا پايين رفتن قيمت‌ها دقت كرد.

نويسنده براي يافتن اين الماس‌هاي گران‌بها در تاريك‌خانه تاريخ زحمات زيادي متقبل شده و به گفته خودش تنها براي يافتن قيمت‌ها از سال 1304 به اين سو ماه‌ها در آرشيو كتابخانه آستان قدس رضوي تمام صفحات روزنامه‌هاي اطلاعات و كيهان را از ابتداي انتشار صفحه به صفحه نگاه كرده و از اين بابت و به جهت گرد و غبار ناشي از كهنگي روزنامه‌ها دچار مشكل سينه و ريه شده و چند هفته را به درمان خود سپري كرده است.

نكته دردناك ماجرا اين است كه نويسنده محترم براي اين اثر ارزشمند تنها حدود 350 هزار تومان حق‌التاليف گرفته است.
سه سال تحقيق و تاليف و دو سال اصلاح و انتظار براي چاپ و نشر كتابي با حجم 306 صفحه براي دريافت دستمزد 350 هزار تومان به كدام محقق، نويسنده، پژوهشگر و علاقه‌مندي انگيزه فعاليت مي‌دهد؟!

در حالي كه يك نويسنده براي تاليف يك كتاب 350 هزار تومان دستمزد دريافت مي‌كند براساس آمار رسمي فدراسيون فوتبال آقاي مجتبي جباري بازيكن مصدوم استقلال براي يك فصل بازي 350 ميليون تومان دستمزد مي‌گيرد ؛ يعني هزار برابر يك محقق و نویسنده.
يا آقاي هوار ملامحمد براي يك فصل بازي در پرسپوليس 450 ميلون تومان قراردادبسته است، همچنين گفته مي‌شود امير قلعه‌نويي در صورت قهرماني سپاهان 650 ميليون تومان دريافت خواهد كرد.(نشریه پنجره)

آيا فكر كرده‌ايم ادامه اين وضعيت چه تاثيری بر علم، دانش، فرهنگ و انديشه ايران خواهد گذاشت و چه بلوايي ناشي از تزريق گسترده پول بر مستطیل سبز به وجود خواهد آورد؟ آيا فسادهايي كه از چنين پديده‌اي بروز مي‌يابد، و يافته، ما را بر آن نمي‌دارد كه اندكي در اين فرايند تجديدنظر كنيم؟

وقتي نويسنده‌اي بعد از چند سال زحمت، سختي و كوشش با هزار زحمت و عبور از هفت‌خوان موقعيت‌هاي خطير فقط 350 هزار تومان بابت 10 درصد پشت جلد دريافت مي‌كند بايد هم انتظار داشت وضعيت علم، پژوهش، فرهنگ، مطالعه، توليد فكر و انديشه اينقدر در جامعه افت كند ؛ اصلا طرف مطالعه كند كه چه چيزي به دست بياورد، سال‌ها وقت خود را صرف پژوهش كند كه آخرالامر براي رتق و فتق زندگي عادي خودش دچار مشكل شود؟

بديهي است كه انحرافي در تخصيص منابع صورت گرفته است و سياست‌گذاران ما اشتباه كرده‌اند؛ اشتباهي مهلك، كه اگر نه امروز، قطعا فردا صداي انفجار جهل مدرن را خواهند شنيد.
اين مقوله معوج ارتباطي به اين دولت و آن دولت‌ هم ندارد. ديرزماني است كه شومن‌ها با طراري و ترفند خود را به مثابه مراجع كامل اجتماعي عرضه كرده‌اند و ميدان‌دار شده‌اند.

شاید گفته شود در همه دنیا چنین است و فوتبالیست ها پول های کلان می گیرند. اما باید به این نکته توجه شود که در کشورهایی که فوتبالیت ها دستمزدهای کلان می گیرند ، پولی که آنها داده می شود ، از محل درآمد باشگاه های بخش خصوصی است اما ريال به ريال پولي كه در فوتبال ایران هزينه مي‌شود متعلق به بيت‌المال و آحاد جامعه است زيرا اكثر قريب به اتفاق، يا به تعبيري، همه باشگاه‌هاي ايراني به بودجه شركت‌هاي دولتي يا شبه دولتي وابسته‌اندكه از بودجه عمومي ارتزاق مي‌كنند.
وانگهی اگر قرار است در پول دادن به فوتبالیست ها مانند خارجی ها عمل کنیم ، چرا در سایر امور مانند تخصیص منابع به پژوهشگران و نویسندگان مانند آنها عمل نمی کنیم؟

چه اشكالي دارد كه شركت‌هاي دولتي همان‌قدر كه پزباشگاه فوتبال خود را مي‌دهند و براي آن هزينه مي‌كنند به « باشگاه دانش، خرد و هنر» خود نيز توجه كنند و بخشي از اعتبارات كلان خود را به سمت دانشمندان و پژوهشگران سوق دهند؟

اي كاش براي مديران ما سقوط سهمناك تيراژ كتاب ، كم اهمیت تر از سقوط يك تيم در جدول ليگ برتر نبود.
راستي مديران ما چقدر كتاب مي‌خوانند و چقدر فوتبال نگاه مي‌كنند؟!

Silix
22-04-2010, 22:26
بسیار زیبا و بی منت سخنانی بس شیرین نهادید ! Fantastic
چند تا سوال : خواهشا جواب همه را به صراحت بدهید چون کمک کنندست
1) رشته تخصصی شما چیست ؟
2) چند نمونه از درآمد حاصل از نوشتن کتاب را در رشته خودتون ذکر کنید (از ارزون ترین تا پر نفع ترین)
3) نوشتن یک کتاب تخصصی در یک زیر رشته چقدر در فروش مهم است ؟ چقدر در سطح سواد خوانندگان ؟ و چقدر ... اصلا خوبه یا نه ؟؟ :31: مثلا با این عناوین "نکات پیشرفته در طراحی ..." و یا "افزایش راندمان در ... و روشهای دستیابی به .. "

simorgh14
27-04-2010, 13:21
) نوشتن یک کتاب تخصصی در یک زیر رشته چقدر در فروش مهم است ؟ چقدر در سطح سواد خوانندگان ؟ و چقدر ... اصلا خوبه یا نه ؟؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] مثلا با این عناوین "نکات پیشرفته در طراحی ..." و یا "افزایش راندمان در ... و روشهای دستیابی به .. " در مورد اینچنین کتابهایی :مردم در ایران در صورتی چنین کتابی را می خرند که مجبور باشند بخوانند.

این روزها، مادرم مریض شده، نمی تواند موقع راه رفتن تعادل داشته باشد.دیروز MRI رفتند. یک آهنگ بسیار زیبایی است از ronan keating، که برای مادرش که فوت کرده بود خوانده بود:

Cause this is your song
I wrote it for you
It won't take all day
Just a minute or two

You were a friend
Walk with you to the end
And one day we'll all sing along
'Cause this is your song

You made us stand tall
When all around us would fall
Even when you were alone
You believed you could fly

pashangparsi6
29-07-2010, 12:23
با درود

در زمینه ی پخش کتاب آیا از دوستان در تهران و آذربایجان کسی رو می شناسند و می توانند کمک کنند؟

simorgh14
06-08-2010, 09:47
درود!

حال مادرم خوب شده، خدا را شکر! به همه دوستان، بوِیژه آقایون توصیه می کنم که موظب تندرستی والدین باشید ، که اگر مریض بشن....

سرور گرامی در مورد پخش پرسیدند.


ببینید دوست عزیز، این تا حدی بستگی به موضوع کتاب شما دارد. مثلا کتابهای مهندسی، مراکز پخش خاص خودشان را دارند. یا به طور مثال، انتشارات ناقوس ، و یا علوم رایانه، خودشان هم کار پخش هم انجام میدهند. البته نام بردن از اینها به معنای تایید عملکرد آنها نیست!

در حوزه پخش، برای نویسنده های تازه کار، 40 تا 45 در صد از قیمت پشت جلد می گیرند. و بعد هر ماه آمار گرفته وچک شش ماهه یا هشت ماه می دهند

هشدار امنیتی

سعی کنید با ناشر طوری قرارداد ببندید که سرمایه گذاری را خودش انجام دهد و شما درگیر کارهایی مثل پخش و غیره نشوید. بسیار دید شده، حتی ناشرین به ظاهر معتبر، سر مولفین را کلاه گذاشته اندو پیگیری این موارد، به ویژه برای مولفین شهرستانی دشوار خواهد بود.

pashangparsi6
08-08-2010, 10:39
د.

درود بر شما

نخست اینکه از بهبود و تندرستی مادر گرامی اتان خرسند هستم.

بدبختانه همین مشکلات مولف در شهرستان ها هم اکنون برای ایشان به وجود آمده و کار از کار گذشته و ناشر به هیچ عنوان تعهدی برای پخش کتاب نداده است. البته اگر دوستان جایی سراغ دارند لطفا از طریق پیام خصوصی بنده را آگاه کنند.

simorgh14
08-08-2010, 15:40
درود و سپاس از شما سرور گرامی!

متاسفانه به جای آنکه نویسندگان و مترجمین واقعی، که بیشترین باز زحمت یک کتاب بر دوش آنهاست، سود اصلی را ببرند، توزیع کننده ها و فروشندگان سود می برند. واقعا جای تاسف است. یک کارگر و عمله و حمال، در این مملت بیمه دارد. ولی یک نویسنده... چرا یک نویسنده چقدر در جاهای مختلف، از دوستان وآشنایان گرفته تا مجالس خواستگاری، مورد تمسخر و تحقر و اهانت است؟ آیا اگر شخصی به درآمد اندکی قناعت کرد و خواست زندگی ساده ای داشته باشد، و زندگیش را وقف علم و پژوهش کند، به جای پرسه زدن در بنگاهها و دلالی و کلاهبرداری، در منزلی در اتاق کوچکی بنشیند و تا نیمه های شب،قلم بزند و با شرافت و پاکی روزگار می گذارند، باید مورد توهین و تحقیر و تمسخر قرار بگیرد؟! و یک مدیر کثیف وفاسد که به دختران زیر دست در اداره وقیحانه می نگرد، مورد احترام و تعظیم باشد؟! چون آن درآمد اندکی دارد و این مدیر است صاحب منصب و پول؟!


یا رب کجاست محرم رازی که یک زمان
دل شرح آن دهد که چه گفت و چه ها شنید!



ابتدا، پاسخ آن یار را بدهم:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدعزیزم، شما در قرارداد با ناشر سرت کلاه رفت، مواظب باش در قرارداد با پخش سرت کلاه نرود. کتابیران، از همه اینها بهتر است. با چند کتابفروش صحبت کردم، گفتند بهتر است.


امروز در ادامه سلسله بحثهای آموززشی، یک مورد خاص را مورد بررسی قرار می دهیم:

فرض کنید ناشری از اعتماد نویسنده، سو استفاده کندو کتاب او را بدون اجازه چاپ کند و بدون پرداخت سود، این کتاب را پخش کند.

بسیار پیش می آید ، مولفی با ناشری قرارداد می بندد و متن کامل را دار اختیار ناشر می گذارد، بعد می فهمد ناشر در قرارداد کلک زده است. قرارداد را فسخ می کند. اما ناشر، کتابهای او را بدون اجازه مولف چاپ می کند.


نویسنده در اینجا چه کاری باید انجام دهد؟

1- به چند کتابفروشی بروید، و تعداد کمی کتاب بخرید، مثلا 3 عدد. ارز سه کتابفروشی مختلف

2- از کتابفروشیها فاکتور را بخواهید، فاکتور را سعی کنید کاملا دقیق باشد، شامل تاریخ و اسم دقیق کتاب و ناشر و نویسنده و هر اطلاعات دیگری که فکر می کنید در یک دعوی حقویق لازم است، البته فروشنده را کلافه نکنید!!

3- از این فاکتورها کپی تهیه کنید، آنها مدارک جرم هستند

4- به اداره ارشاد در بهارستان تهران بروید، اداره کتاب، قسمت حل اختلاف، قرارداد و مدارک نشان دهید

5- بقیه مراحل اداری انجام می شود

6- این مساله در دادگاهها هم قابل پیگیری است، ولی شما سعی کنید اول کارشناسی اداره حقوقی ارشاد را داشته باشید، وبعد در دادگاه اقدام کنید. با توجه به شناخت ر روندی که من از دادگاهها می شناسم، به لحاظ مسایل اداری و دوندگی و....توصیه می کنم ناشر را پس از یک گوشمالی، دریافت خسارت، در همان دادره ارشاد به حال خودش رها کنید. این بسته به صلاحدید خود شماست که اقدام چه باشد. اگر لازم شد می توانید به عنوان خیانت در امانت شکایت کنید



پرسش: خب حالا ولی من می خواهم با یک ناشر خوب قرارداد ببندم، و کتاب را چاپ کنم، ولی این کتاب قبلی در بازار است روند رسیدگی به شکایتم هم طول می کشد، چه کار کنم؟

1- تغییر در طرح جلد: اگر می توانید طرح جلد را تغییر دهید

2- تغییر در متن کتاب: اگر می توانید ، مثلا یک فصل به کتاب اضافه کنید، توجه کنید که در این حالت باید مجددا کتاب برای مجوز به ارشاد برود

3- تغییر در فونتها: به نحوی کاملا مشخص باشد، مثلا تغییر فونت سربرگها

4- تغییر در شکلها: مثلا یک لوگوی جدید به سربرگ اضافه کنید، یا شکلها را تغییر دهید

5- شما باید بسیار سریع، اقدام کنید، هر گونه اتلاف وقت، به معنای فروش کتاب توسط ناشر متقلب خواهد بود.

6- در این موارد، از سر و کله زدن با ناشرین به ظاهر معتبر، که پز لوگوی خود را نویسندگان می دهد و مرتب کار را عقب می اندازند، جدا پرهیز کنید.
البته شما اقدامات حقوقی را انجام میدهید، ولی به احتمال یک در صد هم که باشد، اگر نشد چه؟



قرارداد با ناشر

1- متاسفانه با آگاهیهایی که بنده، از برخی منابع آگاه، که نمی توانم اسم آنها در اینجا بیاورم، از پرونده ها و مسایل حقوقی ناشرین دارم، باید شما آگاه باشید که قرار داد، سعی کنید حتی با کمترین سود، مثلا پنج در صد قیمت پشت جلد، طوری نوشته شود که سرمایه گذار ناشر باشد، چون در این حالت ناشر پای پول خودش وسط است و برای پول خودش دلش می سوزد. اما اگر شما سرمایه گذار باشید، امکان کلاهر فتن سر شما، مخصوصا اگر یک نویسنده تازه کار باشید، بسیار زیاد است

این را جدا می گویم:

اگر شما یک نویسنده تازه کار هستید، و کتابی را چاپ کرده اید که از فروش آن مطمئن نیستید. به تعداد کم، مثلا 100 چاپ کرده ، به شاگردان، دوستان، خویشان و غیره بدهید. و خود را از شر درد سر پخش و ... راحت کنید.



2- اگر قرار شد شما سرمایه گذار باشید، سعی کنید اطلاعات خ.د را در مورد چاپ بالا ببرید. انداختن یک کاغذ چینی به جای یک کاغذ اندونزی، بسیار ساده است،آنها به راحتی می توانند با همدستی چاپخانه، به شما فاکتور کاغذ اعلای وبا کیفیت اندونزی را بدهند و یک کاغذ دیگر به جایش بگذارند. گمان می کنم همین یک مثال، این مساله را روشن می کند که چرا می گویم نویسندگان تازه کار، در تیراژ محدود چاپ کنند.

3- کلیه مسایل، از قبیل در صد قیمت پشت جلد برای پخش، میازن پرداختی برای گرفتن فیپاو مجوز، و... باید دقیقا مشخص باشد. برای مثال به هیچ عنوان شما نباید به ناشر مبلغی بالاتر از 40 تومان برای مجوز و فیپا بدهید. آنها هیچ هزینه ای به ارشاد پرداخت نمی کنند.


4- از کار کردن با ناشرینی که با زبان بازی، و استفاده از این جملات:

به جون بچه ام قیمتش اینه!
به این نمازی که می خونم!
به این قبله!
همه ناشرهای دیگه دزدن، می تونبی بری باهاشون قرارداد ببندی، ولی سرت کلاه میره، ای وای! اینو که ازت خیلی گرون گرفتن، اون ناشرو میگیا؟! اون که ور شکسته است! اونم پولتو نمیده فقط ماییم که درست هستیم ( احتمالا چند داستان هم برای تان سر هم می کند که خودر خیلی دوستدار مولف نشان دهد و ناشران دیگر را دزد و غارتگر)
مارو با ناشرهای دیگه اشتبه نگیریا! ما فلان هستیم! من آنم که رستم بود پهلوان!

من کتاب فصل دادم ! شما که حالا یک نویسنده تاه کاری!

اصلا لوگو خودمم حتی اگر سرمایه گذاری کنی نمی ذارم! لوگو ناشر همکارو می ذارم!


پرهیز کنید،

و به یاد داشته باشید:

قبل از اینکه نویسنده، محتاج اعتبار لوگوی یک ناشر باشد،

این ناشرین هستند که برای وجودشان، به نویسندگان نیاز دارند!

و نکته دیگر اینکه، یک کتاب، فروشش را در وهله اول مدیون محتوایش می داند، تا لوگوی ناشر

روزی همه ما را خداوند می دهد، نه فلان ناشر و فلان مدیر و فلان...، پس به خود او توکل کنید و بر پای خود بایستید!اگر بخواهد و روزی شما کند که با این کتاب، به چیزی برسید، می رسید، حتی اگر همه نخواهند، اما اگر اگر او نخواهد، نمی رسید.

یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم
محتاج به بیگانه خویشان نشوم
بی منت خلق مرا روزی ده
تا از در تو بر در ایشان نروم



کم کم نزدیک ماه رمضان است. عزیزی که اینها را می خوانی، مر از دعای خیر فراموش نکن!

pashangparsi6
17-08-2010, 12:11
!

این بخش از نوشته های شما بسیار نغز و دل نشین -البته برای کسانی که هم درد هستند- بود ولی سخن بر سر این است که اگر باورمندی به این کار وجود داشته باشد دیگر تاثیر این چیزها به کمترین اندازه خواهد رسید و آرام آرام بی اثر خواهد شد! به هر روی من با پخشیران تماس گرفتم ولی شوربختانه گویا در زمینه ی دیگری کار می کنند. همچنین با پخش آثار و ققنوس و... تماس انجام شد و گفتند کلا دیگه در زمینه ی پخش کتاب کار نمی کنند.
گمان می کنم ایشون هم همانند دیگران در دام هراس انگیز "مافیای پخش" افتاده باشند...
با سپاس

ostadreza
12-10-2010, 07:02
سلام
عالی بود

ostadreza
12-10-2010, 07:19
میلت رو بهم بده سیمرغ
اینجا می گند تا ا0 پست ندی نمیشه پیام خصوصی فرستاد عجب ادم هایی هستند

saviss
13-10-2010, 21:01
میلت رو بهم بده سیمرغ
اینجا می گند تا ا0 پست ندی نمیشه پیام خصوصی فرستاد عجب ادم هایی هستند
شماچندتاپست "مفید"بدید...محدودیت هاتون برداشته میشه...
انجمن یعنی همین...
فقط مصرف کننده نباشیم...:46:
سعی کنیم "درحدتوانایی"به هم دیگه کمک کنیم
داشته ها وتجربیاتمونو بادیگران به اشتراک بگذاریم:11:

simorgh14
15-10-2010, 17:13
با سپاس از ساویس عزیز، دوستان در انجمن یک موضوع بسیار جالب به نام آنچه از چاپ می دانید باز کرده اند، که مطالب خواندنی برای آنان که می خواهند ریزه کاری چاپخانه و غیره را بدانند دارد:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدو اما در مورد جناب استاد رضا،

از اظهار لطف شما تقدیر می کنم. گرچه دکمه تشکر نیز هست.

میلت رو بهم بده سیمرغاین جمله نیز همان بار معنایی را دارد، ولی مودبانه تر:

ممکنه ازتون خواهش کنم ایمیلتون را بدهید؟

simorgh14
12-11-2010, 15:03
در ادامه آموزشها، این بار قصد دارم به بررسی و توضیح نکاتی بپردازم که برای نویسندگانی خودشون ناشر هستند و نمی خواهند با ناشری قرارداد ببندند، مفید خواهد بود. البته این نکات برای کسانی که با ناشرین هم کار می کنند نیز مفید خواهد بود.

الان چند سال است که این موضوع را دارم گسترش می دهم، و از این بابت خوشحالم که دارم کار مفیدی برای جامعه انجام می دهم، و جلوی خیلی از کلاهبرداری های ناشرین حیله گر از نویسندگان تازه کار را گرفته و می گیرم. و البته لطف خدا هست که من توان این کار را دارم. آفتاب پاییزی آبان 89 در اتاقم می تابد و من هنوز ادامه می دهم، می خواهم تجربه ام و دانسته هایم را به دیگران بدهم تا آنها به اشتباه نیفتند و اسیر برخی ناشرین موذی و حیله گر نشوند. از اینکه این کار را می کنم رضایت قلبی دارم، هر چند هیچ نفع مادی ندارد، اما مهمتر از پول احساس رضایت از زندگی است. از اینکه در اینجا به دیگران صادقانه و خالصانه خدمت می کنم، خرسندم !


قبلا در مورد نحوه گرفتن مجوز برای مولفینی که خودشون می خواهند ناشر باشند، توضیخ مفصلی داده ام و مراحل اداری آن را تشریح کرده ام، امروز می خواهم وارد مرحله چاپ بشوم.


بسیار خوب شما الان مجوز را گرفته اید و خوشحال هستید که را انجام داده اید و می خواهید هر چه زودتر کار چاپ را انجام بدهید. صحفه بندی و طرح جلد را نیز انجام داده اید. در مورد هر دوی اینها در قسمتهای قبلی توضیح داده ام.

1- به جایی بروید که با دستگاههای زیراکس آخرین مدل که بسیار عالی نگهداری شده باشند پرینت رنگی روی مقوای 250 گرم به شما بدهند. از جلد پرینت بگیرید. 3 پرینت در اینجا کافی است. البته در اصل یکی هم کافی است، 3 تا برای اطمینان بیشتر است. مثل لاستیک زاپاس!

چرا تاکید می کنید زیراکس؟! چون این دستگاهها کیفیت بسیار عالی در مقایسه در با سایر داستگاهها دارند، اگر شما بعدا بخواهید در شمارگان بالاتر کار کنید، آن نمونه که تهیه کرده اید می توانید به چاپخانه نشان بدهید و از او بخواهد عین همان را چاپ کنید ، البته عین همان که غیر ممکن است، ولی می توان چیزی چاپ کرد که بسیار شبیه آن باشد.

در اینجا صرفا نوع ماشین زیراکس مهم نیست، بلکه نگهداری و طرز استفاده صحیح نیز مهم است، دقت کنید که نباید در اینجا خساست به خرج دهید و هر چقدر لازم است هزینه کنید، این شروع کار شماست و باید دقیق باشد. به بهترین جا بروید.


2- یک سلفون روی جلد بکشید، در مورد این که این کار کجا انجام دهید،د در همان جا که چاپ می کنید احتمالا شما را راهنمایی می کنند، در شهرهای مختلف جاهاهی هست که این کار را بکنند!

چرا این کار ضرورت دارد؟

چون آنچه که شما بعد از پرینت می بینید، در واقع آن نیست که در چاپ نهایی میبینید، جلدی که از پشت سلفون می بینید با جلد بدون سلفون فرق دارد. سلفون مات یک جلوه می دهد، سلفون براق جلوه ای دیگر، اگر شما یک طرح جلد تمیز و بی نقص می خواهید باید همه چیز را قبل از چاپ چک کنید.


3- صحافی:

اگر شما طرح جلد را خودتان طراحی کرده اید ، و یا جایی که طرح جلد را طراحی کرده اند غیر از جایی است که صحافی انجام می شود شما وظیفه دارید که موقع صحافی در محل حضور داشته و روی کار صحافی نظارت کنید.
دلیل آن این است که بعضی صحافی کارها آنقدر نادان هستند که نمی توانند تشخیص دهند کدام قسمت جلد نباید برش بخورد!! و یا زورشان می آید که وقت کافی بگذارند و خط تا روی عطف جلد را درست تنظیم کنند! یک طرح جلد افتضاح واقعا می تواند در فروش کتاب تاثیر بدی بگذارد.

یک برش غلط و احمقانه، می تواند تمام کارهایی که شما کرده اید را بر باد دهد. یک نکته ای در مورد چاپ کتا وجود دارد که شما باید به عنوان نویسنده به ذهن بسپارید:

شما نویسنده کتاب هستید، اگر شما نویسنده ای هستید که شب و روز تحقیق کرده اید و زحمت کشیده اید، و انگیزه شما صرفا عشق به نوشتن بوده، و نه انگیز های مادی، باید بدانید که بین شما و چاپخانه، بین شما و ناشر، بین شما و کتابفروش یک فرق بزرگ وجود دارد:

شما یک نویسنده هستید، با عشق و برای رضایت قلبی خود کار کرده اید، انگیزه اصلی شما پول نیست
آنها یک مشت بازاری هستند و به چک و پروردن اسکناس فکر می کنند، می خواهند بیشترین سود را ببرند

به همین خاطر، آنها آن وقت و انرژی که شما صرف کار خود کرده اید، برای کار شما نخواهند گذاشت، چون آنها می خواهند سود ببرند!و وقت بیشتر روی کار شما صرفه اقتصادی ندارد. آنها می خواهند فقط یک کاری را انجام بدهند که بگویند کاری انجام شد!! حال اینکه طبق اصول بوده یا نبوده ویا ...


راه حل چیست؟

از کار کردن با چاپخانه هایی که قیمت ارزانی پیشنهاد می دهند، اما حتی شعور حرف زدن و یا حتی یک سلام و احوالپرسی ساده هم ندارند، پرهیز کنید. سعی کنید با چاپخانه هایی کار کنید که برای انتشارت معتبر کار می کنند، چاپ کتاب، با چاپ کارت ویزیت آرایشگاه خانم آفتاب پرست که هر روز چون بوزینگان ادای هنرپیشه های ماهواره را در می آورد و خودش را به شکلهای گوناگون در می آورد که جل توجه کند تا شاید عقده های روانی خویش را التیام بخشد و یا چاپ آگهی چلوکبابی اصغر قاچاقچی که بعد از مرگش به خاطر زندگی شرافتمندانه اش!! در منزل شب جمعه دعای کمیل برگزار می کند!! و یا آگهی ترحیم ننه قمر خاله زنک که تمام عمرش را صرف فضولی زیادی و جاسوسی از خانه مردم کرده و به همراه شوهر به ظاهر مذهبی و یا روشنفکرش، آق گراز فضولباش منقل دوست شرابخور!،مرتب به هر دختر و پسر بدبختی تهمتهای ناروا زده، چون خودش در جوانی آدم کثیفی بوده و در مورد دیگران نیز همان فکرها را می کند، این حرفها را می زند بلکه در اجتماعات خاله زنکی جلب توجه کند و دیگران به حرفش گوش دهند و ناگهان بک شبه همچین آدمی، مرحومه مغفوره جنت مکان نیکوکار می شود که زمینه ازدواج دهها زوج جوان را!! فراهم کرده است! و برایش یک اگهی ختمی چاپ می کنند و حرمی در پشت عکسش می گذارند، گویی که اکون در بهترین مکان بهشت با دوستان خدا همنشین است!!

حضرت حافظ فرمایند:

می خور که شیخ و زاهد و مفتی و محتسب
چون نیک بنگری همه تزویر می کنند

چاپ کتاب شما، با کارهای چاپی این گونه افراد فرق می کند!

اگر با این افراد کار کردید، فردا که کار خراب تحویل گرفتید، به کجا می خواهید شکایت کنید؟ چقدر امکان دارد به شما رسیدگی شود؟



این افراد کلاش باید با همان چاپخانه ها کار کنند و این چاپخانه ها هم برای همانها باید کار کنند. شما باید به عنوان یک نویسنده، برای خود و کتابی که عمری برایش زحمت کشیده اید، ارزش قایل شوید و کار به دست کسانی که لیاقت کار کردن با شما را دارند بدهید! این ارزش واقعی قلم و نویسندگی است! این شما هستید که باید از شانیت کتابتان مراقبت و نگهبانی کنید!

پول اضافه ندهید، نرخ کاغذ و سایر اقلام را بدانید، سبک و سنگین کنید و بهترین را انتخاب کنید و به خدای مهربان که در هر حال مراقب بندگان راستگویش هست توکل کنید!


بعد از اینکه از همه لحاظ مطمئن شدید، اگر از بازار فروش کتاب خودتان مطمئن نیستید، راه حل این هست که به تعاد بسیار کمی چاپ کنید. مثلا 100 و یا حتی کمتر.

نکته ای که باید به خاطر داشته باشید این است که خود شما باید، به ویژه در مرحله برش و صحافی، که تخصص خاصی هم ندارد، نظارت کنید. همچنین اگر قدری وقت بگذارید و در مورد چاپ اطلاعات داشته باشید و بر روی کلیه مراحل نظارت کنید، بسیار بهتر است. از خرید کاغذ گرفته تا سایر موراد. اما اگر تخصص کافی ندارید، جدا از دخالت بیمورد پرهیز کنید چون ممکن است کار را خراب کنید و مسولیت آن متوجه شخص شماست.

بعد از این مراحل، شما باید کتاب را در معرض فروش بگذارید.

بری این کار می توانید از مراکز پخش کمک بگیرید، اگر نشد، از طریق کتابفروشیهای معتبر و پر مشتری این کار را بکنید. از اینترنت هم می توانید کمک بگیرید، سایتهای مثل آدینه بوک هستند که می توانند کمک کنند. اما توجه کنید که فروش کتاب در نمایشگاهها فروش بسیار بیشتری خواهد داشت. این صرفا یک برآورد کلی است. ضمنا فروش کتاب در کتابفروشیها و سایتها در زمان نمایشگاههای کتاب، ضعیف است.


شما باید روی کتاب خودتان تبلیغ کنید. گذاشتن نمونه فصلها روی اینترنت، معرفی در تالارهای اینترنتی و یا معرفی در تابلوی اعلانات دانشگاه و.....

niusha1000
17-11-2010, 17:44
اگه نخواهیم کتابی رو با همکاری یه ناشر چاپ کنیم چه باید کرد؟

سلام لطفا در مورد مطلب بالا بیشتر توضیح بدهید من یک کتاب در زمینه کامپیوتر میخوام بنویسم

simorgh14
18-11-2010, 16:36
نیوشای گرامی، تمام پستهای این موضوع را بخوانید

هرکدام که مشکلی داشتید، من با کمال میل راهنمایی می کنم

simorgh14
08-12-2010, 13:44
در ادامه سلسله مباحث آموزشی، نکاتی را که مخصوصا برای افرادی که به خودشان کتاب را چاپ و منتشر می کنند قید می کنم.

بارها در این سایت، نسبت به قرارداد به ناشرین، هشدار داده ام. متاسفانه برخی نویسندگان، که حتی نویسندگان موفقی هم هستند، باز هم فریب ناشرین را می خورند. در اینجا به بررسی پرونده یکی از این افراد می پردازیم:

شبنم:با توجه به شرایط چاپ و نشر در ایران آیا برای انتشار اولین کتاب خود با مشکلی مواجه نشدید ؟
یکی از دوستان پسرم که اینجا بود و تازه یک موسسه انتشاراتی هم به راه انداخته بود به من پیشنهاد داد که با سرمایه خودم کتاب را منتشر کنم تا کار سریع تر و بهتر انجام شود و من اولین کتابم را با هزینه بسیار زیادی به تیراژ 5000 نسخه چاپ کردم . اما متاسفانه این آقا که پخش کتاب را هم به عهده داشت ، پس از پخش 700 نسخه از کتاب به آمریکا رفت و حتی بقیه کتاب ها را هم به من نداد. من به موسسه مراجعه کردم و حتی با خود این آقا در آمریکا هم صحبت کردم اما جواب قانع کننده ای نشنیدم و کار به جایی رسید که من می خواستم وکیل بگیرم چراکه وقتی اولین کتاب شما با چنین مشکلی مواجه می شود ممکن است شما به لحاظ روحی صدمه ببینید . در نهایت 1000 نسخه از این کتاب را به من برگرداندند و مبلغ بسیار ناچیزی از فروش 700 نسخه اولیه به من دادند که هزینه حمل کتاب ها به خانه شد !!!
هلیا:با 1000 نسخه ای که به شما برگردانده شد چه کار کردید ؟
همانطور که می دانید نگهداری از کتاب کار مشکلی است . ممکن است کاغذ زرد شود . می خواهم کتاب ها را در خیریه ای که برای بچه های معلول ذهنی آسایشگاه امام علی برپا می شود به فروش برسانم و پول آن را هم به همان جا بدهم.
هلیا:با توجه به اینکه اولین کتاب شما بود و ازاستقبال خوانندگان هم مطمئن نبودیدچطورریسک کردیدو5 هزارنسخه چاپ کردید؟
من تجربه ای در این زمینه نداشتم وناشرهم چیزی به من نگفت چراکه برای ناشر مقرون به صرفه تر است که درتیراژبالا کتاب ها را چاپ کند چون برای چاپ مجدد باید پول زینک وفیلم و....را دوباره بپردازد.بعدها من متوجه شدم که برخی ناشران تیراژچاپ اول را بالا می برندو بعد تعدادی از کتاب های چاپ شده را نگه می دارند برای زمانی که کتاب به چاپ دوم و سوم رسید!
شبنم:مگرنحوه پخش کتاب به این صورت نیست که برای همه استان ها و شهرستان ها می فرستند؟
چرا اتفاقا حرف من به ناشر هم همین بودکه اگربرای هر شهرستانی 100 عدد کتاب هم فرستاده شده باشدنباید کتابی می ماند!
شبنم:خب با تجربه بدی که از انتشار اولین کتاب به داشتید چطور شد دوباره به فکر نوشتن و انتشار کتاب بیفتید ؟
دوستان من که این کتاب را خوانده بودند خیلی استقبال کردند و من را تشویق کردند که مجددا به نوشتن کتاب مشغول شوم . لطمه روحی که به من وارد شده بود با تشویق دوستان تا حدودی التیام پیدا کرد . از نظر مالی هم هیچ وقت به ضرر مالی فکر نکردم چون من برای دل خودم می نویسم و حرفه من نویسندگی نیست که بخواهم از این طریق درآمدی کسب کنم . البته برای نوشتن هم دلتنگ بودم . تمام این اتفاقات به نگارش کتابی به نام «به رنگ شفق» منجر شد.
شبنم:آیا برای انتشار این کتاب باز هم به مشکل برخورد کردید؟
برای انتشار کتاب دوم به سراغ یک موسسه انتشاراتی معروف رفتم . یک سوم سرمایه را هم خودم تقبل کردم و به تیراژ 5000 نسخه چاپ شد . اما به گفته ناشر کتاب با استقبال مواجه نشده بود . تا اینکه یک روز من به یک کتاب فروشی سر زدم و در مورد فروش کتاب «به رنگ شفق» سوال کردم که فروشنده گفت : کتاب خوب فروش می رود . چد وقت بعد هم دریک کتب فروشی بزرگ این کتاب را با تغییراتی در رنگ روی جلد دیدم که نشان می داد کتاب کتاب مجددا به چاپ رسیده بود !



شبنم:با توجه به موضوع خاص کتاب استقبال از آن چطور بود ؟
من این کتاب را در نشر درسا منتشر کردم که بسیار هم معتبر است . من 10 روز بعد از انتشار کتاب که به موسسه سر زدم ، پسر ناشر که کار پخش کتاب را به عهده داشت وقتی من را دید گفت:«من به شما تبریک می گم چون در ده روز اول پخش 600 نسخه فروش داشتید.» اما بعدها که من پیگیر این قضیه شدم جواب مورد انتظارم را نشنیدم و بهانه این بود که قیمت کتاب بالا رفته است.

منبع:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدآنچه بر سر این خانم آمده است، نمونه عینی و عملی آن هشدارهایی است که من بارها توضیح داده ام.



در پست قبلی، مباحث مربوط به چاپ تا حدودی توضیح داده شد، در ادامه به بررسی نکات زیر می پردازیم:

1- در موقع چاپ، و مخصوصا موقع برش، سعی کنید در چاپخانه حضور داشته باشید. یک برش و یا صحافی احمقانه، می تواند به طرح جلد شما آسیب جدی بزند. و بعد هم دیگر کاری از شما ساخته نیست. آنها حتی ممکن است جلدهای خراب را هم که در چاپ خراب شده اند را به شما غالب کنند. ترفند به این صورت است که آنها کتابهایی که جلدشان خراب است را بین کتابهایی که جلد شان درست است قرار داده و بسته بندی می کنند. این حضور خود شخص شماست که می تواند جلوی این کارها را بگیرد.نباید به هیچ عنوان اطمینان کنید!

توجه کنید که شما یک نویسنده و یک شخصیت فرهنگی هستید. اما رفتار شما در برخورد با ناشرین، و یا پچاپخانه نباید طوری باشد که آنها فکر کنند با یک آدم دست و پا چلفتی طرفند! شما یک نویسنده هستید که باعشق کار می کنید و آنها یک مشت بازاری! شما چه می دانید؟! شاید آن چاپخانه به ظاهر متشخص از قماش همان حاجی بازاری های پست فطرت باشد که حج هم رفته است و از دهانش هر چه می آید می گیود و کارش برانداز کردن زن و دختر مردم است و 30 سال پیش با تصاحب امکلاک یک عده دکانی به زده و یک شبه به نان و آبی رسیده است و با پولهای حرام مظلومان سفره امام حسین می دهد و....صد البته چندین صیغه دارد و حرمسرایی و...
ای وای و صد افسوس، گویی نسل آنها که در مغازشان قبر می کندند و موقعی که می خواستند یک طاقه پارچه بفروشند، به داخل آن می رفتند و بر خود نهیب می زدند که آخر کار این می شود، مواظب باش!!

2- بعد از چاپ کتاب، باید به این نکته توجه کنید که پخش کتاب شما، چون شما به صورت ناشر مولف کتاب را چاپ کرده اید، آسان نیست.

من جدا هشدار می دهم که به حرف چاپخانه ها، و یا برخی دوستان و اعضای خانواده که هیچ سر رشته ای در چاپ کتاب ندارند گوش نکنید که کتاب را با تیراژ بالا چاپ کنید.

اینکه می گویم فروش این کتابها آسان نیست، دلیلش این است:

فرض کنید شما یک کتاب فروش هستید، می خواهید کتاب را از مرکز پخش بخرید، کتاب نه توسط نویسنده مشهوری چاپ شده( چون این کتاب اول شماست) و نه ناشر قوی پشتش است. پس تعداد کمی خواهد خرید. البته بعدا ممکن است بیشتر بشود. این بستگی به کتاب شما دارد. ولی برای شروع، شما باید مثلا 50 جلد را به یک مرکز پخش بدهید.

3- سعی کنید فقط با یک مرکز پخش کار کنید. تعداد بیشتر باعث خراب شدن بازار کتاب می شود. مثل یک جنس دو نرخی...

4- مرکز پخش، کتابها را به تعداد 50 جلد از شما خواهد گرفت. پس شما باید جایی را هم برای نگهداری بقیه کتابها در جای امن در نظر بگیرید. این مساله به ویژه برای آنهایی که به تعداد بالا کتاب چاپ می کنند وجود دارد.


5- یکی از ترفندهای چاپخانه ها برای چاپ بیشتر کتاب، آن است که به شما می گویند:

ببین، خب در این شهر 40 مغازه کتابفروشی است، تو به هر کدام از آنها 20 جلد بدهی، فروش می رود، نمی رود؟

این حرف به دلایل زیر غلط است:

1- اولا در هر شهر، یا لااقل شهرهای بزرگ که عمده فروش کتاب در آنهاست، برخی کتابفروشیها حالت تخصصی دارند. مثلا برخی کتابفروشیها صرفا کتاب تست می فروشند. برخی دیگر در زمینه کتب دانشگاهی و اصلا کتابهای درسی ندارند. برخی دیگر کتابهای پزشکی ، برخی هنری ، برخی مذهبی...

اگر فرضا کتاب شما در زمینه مذهبی باشد، مرکز اصلی فروش آن کتاب در شهر شما کتابفروشی است که در زمینه مذهب کتاب می فروشد. اگر شما 5 جلد از کتابتان در آن کتابفروشی در عرض یکماه فروش رود، یقین بدانید در یک کتابفروشی که در یک کوچه فرعی قرار دارد و کار اصلیش فروش کتب درسی است، ممکن است حتی یک جلد هم فروش نکند. ممکن است از بین این 40 کابفروشی، فقط 2 یا 3 کتابفروشی وجود داشته باشد که شانس اصلی فروش کتاب شما در آنجا هست. و حتی ممکن است برخی از اینها چون شما نمی شناسند کتاب شما را برای فروش قبول نکنند!

2- در عمل، بردن مثلا 2000 جلد به کتابفروشیهای مختلف توسط شما، کار بسیار دشواری است. در صورتی که پخش 100 جلد توسط شما، کار سختی نیست! ضمن اینکه تعدادی را هم باید برای خودتان نگه دارید و بعضی هم که به دوستانتان می دهید و...



فریب چاپخانه ها و ناشرین را نخورید و برای اولین بار تعداد کمی چاپ کنید!




در ماه محرم قرار داریم. ماهی که یادآور مبارزه مردی بزرگ و آزاده با حاکمی ستمگر و ظالم است، مردی که در این راه، جانش را فدا کرد.

خوشحالم و بر خود می بالم که با نوشتن این مطالب در این سایت، در واقع همان راه می روم. فرقی نمی کند، ظلم، ظلم است. مگر ناشری که 5000 جلد کتاب می فروشد و پول فروش 700 جلد را می دهد ظالم نیست؟من خوشحالم که می توانم با این کارم به نویسندگان و محققین کشورم کمک کنم و و در حد توانم جلوی این حقه بازیها و مال حرام خوریها و کلاهبرداریها را بگیرم. من از انجام این کار لذت می برم.

ploto
23-12-2010, 13:21
سیمرغ عزیز سلام
واقعا دستتون درد نکنه ، مطالب بسیار جالب و مفیدی بود .
حیف که هر پست فقط یه دکمه ی تشکر داره!!!
براتون آرزوی موفقیت دارم.سربلند باشید.

ketabmetab
31-12-2010, 15:53
در ادامه سلسله مباحث آموزشی، نکاتی را که مخصوصا برای افرادی که به خودشان کتاب را چاپ و منتشر می کنند قید می کنم.

بارها در این سایت، نسبت به قرارداد به ناشرین، هشدار داده ام. متاسفانه برخی نویسندگان، که حتی نویسندگان موفقی هم هستند، باز هم فریب ناشرین را می خورند. در اینجا به بررسی پرونده یکی از این افراد می پردازیم:

شبنم:با توجه به شرایط چاپ و نشر در ایران آیا برای انتشار اولین کتاب خود با مشکلی مواجه نشدید ؟
یکی از دوستان پسرم که اینجا بود و تازه یک موسسه انتشاراتی هم به راه انداخته بود به من پیشنهاد داد که با سرمایه خودم کتاب را منتشر کنم تا کار سریع تر و بهتر انجام شود و من اولین کتابم را با هزینه بسیار زیادی به تیراژ 5000 نسخه چاپ کردم . اما متاسفانه این آقا که پخش کتاب را هم به عهده داشت ، پس از پخش 700 نسخه از کتاب به آمریکا رفت و حتی بقیه کتاب ها را هم به من نداد. من به موسسه مراجعه کردم و حتی با خود این آقا در آمریکا هم صحبت کردم اما جواب قانع کننده ای نشنیدم و کار به جایی رسید که من می خواستم وکیل بگیرم چراکه وقتی اولین کتاب شما با چنین مشکلی مواجه می شود ممکن است شما به لحاظ روحی صدمه ببینید . در نهایت 1000 نسخه از این کتاب را به من برگرداندند و مبلغ بسیار ناچیزی از فروش 700 نسخه اولیه به من دادند که هزینه حمل کتاب ها به خانه شد !!!
هلیا:با 1000 نسخه ای که به شما برگردانده شد چه کار کردید ؟
همانطور که می دانید نگهداری از کتاب کار مشکلی است . ممکن است کاغذ زرد شود . می خواهم کتاب ها را در خیریه ای که برای بچه های معلول ذهنی آسایشگاه امام علی برپا می شود به فروش برسانم و پول آن را هم به همان جا بدهم.
هلیا:با توجه به اینکه اولین کتاب شما بود و ازاستقبال خوانندگان هم مطمئن نبودیدچطورریسک کردیدو5 هزارنسخه چاپ کردید؟
من تجربه ای در این زمینه نداشتم وناشرهم چیزی به من نگفت چراکه برای ناشر مقرون به صرفه تر است که درتیراژبالا کتاب ها را چاپ کند چون برای چاپ مجدد باید پول زینک وفیلم و....را دوباره بپردازد.بعدها من متوجه شدم که برخی ناشران تیراژچاپ اول را بالا می برندو بعد تعدادی از کتاب های چاپ شده را نگه می دارند برای زمانی که کتاب به چاپ دوم و سوم رسید!
شبنم:مگرنحوه پخش کتاب به این صورت نیست که برای همه استان ها و شهرستان ها می فرستند؟
چرا اتفاقا حرف من به ناشر هم همین بودکه اگربرای هر شهرستانی 100 عدد کتاب هم فرستاده شده باشدنباید کتابی می ماند!
شبنم:خب با تجربه بدی که از انتشار اولین کتاب به داشتید چطور شد دوباره به فکر نوشتن و انتشار کتاب بیفتید ؟
دوستان من که این کتاب را خوانده بودند خیلی استقبال کردند و من را تشویق کردند که مجددا به نوشتن کتاب مشغول شوم . لطمه روحی که به من وارد شده بود با تشویق دوستان تا حدودی التیام پیدا کرد . از نظر مالی هم هیچ وقت به ضرر مالی فکر نکردم چون من برای دل خودم می نویسم و حرفه من نویسندگی نیست که بخواهم از این طریق درآمدی کسب کنم . البته برای نوشتن هم دلتنگ بودم . تمام این اتفاقات به نگارش کتابی به نام «به رنگ شفق» منجر شد.
شبنم:آیا برای انتشار این کتاب باز هم به مشکل برخورد کردید؟
برای انتشار کتاب دوم به سراغ یک موسسه انتشاراتی معروف رفتم . یک سوم سرمایه را هم خودم تقبل کردم و به تیراژ 5000 نسخه چاپ شد . اما به گفته ناشر کتاب با استقبال مواجه نشده بود . تا اینکه یک روز من به یک کتاب فروشی سر زدم و در مورد فروش کتاب «به رنگ شفق» سوال کردم که فروشنده گفت : کتاب خوب فروش می رود . چد وقت بعد هم دریک کتب فروشی بزرگ این کتاب را با تغییراتی در رنگ روی جلد دیدم که نشان می داد کتاب کتاب مجددا به چاپ رسیده بود !



شبنم:با توجه به موضوع خاص کتاب استقبال از آن چطور بود ؟
من این کتاب را در نشر درسا منتشر کردم که بسیار هم معتبر است . من 10 روز بعد از انتشار کتاب که به موسسه سر زدم ، پسر ناشر که کار پخش کتاب را به عهده داشت وقتی من را دید گفت:«من به شما تبریک می گم چون در ده روز اول پخش 600 نسخه فروش داشتید.» اما بعدها که من پیگیر این قضیه شدم جواب مورد انتظارم را نشنیدم و بهانه این بود که قیمت کتاب بالا رفته است.

منبع:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنیدآنچه بر سر این خانم آمده است، نمونه عینی و عملی آن هشدارهایی است که من بارها توضیح داده ام.



در پست قبلی، مباحث مربوط به چاپ تا حدودی توضیح داده شد، در ادامه به بررسی نکات زیر می پردازیم:

1- در موقع چاپ، و مخصوصا موقع برش، سعی کنید در چاپخانه حضور داشته باشید. یک برش و یا صحافی احمقانه، می تواند به طرح جلد شما آسیب جدی بزند. و بعد هم دیگر کاری از شما ساخته نیست. آنها حتی ممکن است جلدهای خراب را هم که در چاپ خراب شده اند را به شما غالب کنند. ترفند به این صورت است که آنها کتابهایی که جلدشان خراب است را بین کتابهایی که جلد شان درست است قرار داده و بسته بندی می کنند. این حضور خود شخص شماست که می تواند جلوی این کارها را بگیرد.نباید به هیچ عنوان اطمینان کنید!

توجه کنید که شما یک نویسنده و یک شخصیت فرهنگی هستید. اما رفتار شما در برخورد با ناشرین، و یا پچاپخانه نباید طوری باشد که آنها فکر کنند با یک آدم دست و پا چلفتی طرفند! شما یک نویسنده هستید که باعشق کار می کنید و آنها یک مشت بازاری! شما چه می دانید؟! شاید آن چاپخانه به ظاهر متشخص از قماش همان حاجی بازاری های پست فطرت باشد که حج هم رفته است و از دهانش هر چه می آید می گیود و کارش برانداز کردن زن و دختر مردم است و 30 سال پیش با تصاحب امکلاک یک عده دکانی به زده و یک شبه به نان و آبی رسیده است و با پولهای حرام مظلومان سفره امام حسین می دهد و....صد البته چندین صیغه دارد و حرمسرایی و...
ای وای و صد افسوس، گویی نسل آنها که در مغازشان قبر می کندند و موقعی که می خواستند یک طاقه پارچه بفروشند، به داخل آن می رفتند و بر خود نهیب می زدند که آخر کار این می شود، مواظب باش!!

2- بعد از چاپ کتاب، باید به این نکته توجه کنید که پخش کتاب شما، چون شما به صورت ناشر مولف کتاب را چاپ کرده اید، آسان نیست.

من جدا هشدار می دهم که به حرف چاپخانه ها، و یا برخی دوستان و اعضای خانواده که هیچ سر رشته ای در چاپ کتاب ندارند گوش نکنید که کتاب را با تیراژ بالا چاپ کنید.

اینکه می گویم فروش این کتابها آسان نیست، دلیلش این است:

فرض کنید شما یک کتاب فروش هستید، می خواهید کتاب را از مرکز پخش بخرید، کتاب نه توسط نویسنده مشهوری چاپ شده( چون این کتاب اول شماست) و نه ناشر قوی پشتش است. پس تعداد کمی خواهد خرید. البته بعدا ممکن است بیشتر بشود. این بستگی به کتاب شما دارد. ولی برای شروع، شما باید مثلا 50 جلد را به یک مرکز پخش بدهید.

3- سعی کنید فقط با یک مرکز پخش کار کنید. تعداد بیشتر باعث خراب شدن بازار کتاب می شود. مثل یک جنس دو نرخی...

4- مرکز پخش، کتابها را به تعداد 50 جلد از شما خواهد گرفت. پس شما باید جایی را هم برای نگهداری بقیه کتابها در جای امن در نظر بگیرید. این مساله به ویژه برای آنهایی که به تعداد بالا کتاب چاپ می کنند وجود دارد.


5- یکی از ترفندهای چاپخانه ها برای چاپ بیشتر کتاب، آن است که به شما می گویند:

ببین، خب در این شهر 40 مغازه کتابفروشی است، تو به هر کدام از آنها 20 جلد بدهی، فروش می رود، نمی رود؟

این حرف به دلایل زیر غلط است:

1- اولا در هر شهر، یا لااقل شهرهای بزرگ که عمده فروش کتاب در آنهاست، برخی کتابفروشیها حالت تخصصی دارند. مثلا برخی کتابفروشیها صرفا کتاب تست می فروشند. برخی دیگر در زمینه کتب دانشگاهی و اصلا کتابهای درسی ندارند. برخی دیگر کتابهای پزشکی ، برخی هنری ، برخی مذهبی...

اگر فرضا کتاب شما در زمینه مذهبی باشد، مرکز اصلی فروش آن کتاب در شهر شما کتابفروشی است که در زمینه مذهب کتاب می فروشد. اگر شما 5 جلد از کتابتان در آن کتابفروشی در عرض یکماه فروش رود، یقین بدانید در یک کتابفروشی که در یک کوچه فرعی قرار دارد و کار اصلیش فروش کتب درسی است، ممکن است حتی یک جلد هم فروش نکند. ممکن است از بین این 40 کابفروشی، فقط 2 یا 3 کتابفروشی وجود داشته باشد که شانس اصلی فروش کتاب شما در آنجا هست. و حتی ممکن است برخی از اینها چون شما نمی شناسند کتاب شما را برای فروش قبول نکنند!

2- در عمل، بردن مثلا 2000 جلد به کتابفروشیهای مختلف توسط شما، کار بسیار دشواری است. در صورتی که پخش 100 جلد توسط شما، کار سختی نیست! ضمن اینکه تعدادی را هم باید برای خودتان نگه دارید و بعضی هم که به دوستانتان می دهید و...



فریب چاپخانه ها و ناشرین را نخورید و برای اولین بار تعداد کمی چاپ کنید!




در ماه محرم قرار داریم. ماهی که یادآور مبارزه مردی بزرگ و آزاده با حاکمی ستمگر و ظالم است، مردی که در این راه، جانش را فدا کرد.

خوشحالم و بر خود می بالم که با نوشتن این مطالب در این سایت، در واقع همان راه می روم. فرقی نمی کند، ظلم، ظلم است. مگر ناشری که 5000 جلد کتاب می فروشد و پول فروش 700 جلد را می دهد ظالم نیست؟من خوشحالم که می توانم با این کارم به نویسندگان و محققین کشورم کمک کنم و و در حد توانم جلوی این حقه بازیها و مال حرام خوریها و کلاهبرداریها را بگیرم. من از انجام این کار لذت می برم.







منم میخواستم به سهم خودم بابت اطلاعات بسیار بسیار ارزشمندی که شما اینجا نوشتین ازتون تشکر کنم


ممنون ، اطلاعات بسیار نابی بود

من در هیچ سایت دیگه اطلاعات به این کاملی ندیدم

بازم به کارتون ادامه بدین

من یکی که خیلی خیلی دعاتون کردم

simorgh14
06-01-2011, 22:50
درود!
در یک شب سرد زمستانی، اینک من تنها نشسته ام و صدای شعله بخاری است که در اتاقم می پیچد، من اینجا در یک اتاق گرم نشسته ام و می دانم همین الان، افرادی هستند که در سرمای بیرون باید بخوابند، ......... روزگار غریبیست نازنین

از همه سروران عزیز و دوتان محترمی که بنده را تشویق فرمودند، سپاسگزاری می کنم. من از نوجوانی، دوست داشتم کاری که به خلق و مردم خدمت کنم، و فعالیت در این موضوع این امکان را به من می دهد که به قشر فرهنگی این مملکت خدمتی، هر چند ناچیز، انجام دهم.

ابتدا، از دوستان می خواهم مطالبی که اینجا می گذارند، با ذکر منبع باشد، به هر حال این موضوع چاپ کتاب مربوط به افراد فرهیخته و فرهنگی جامعه است و ما باید حرفه ای برخورد کنیم. در مورد گرفتن شابک و غیره، من بارها توضیح داده ام، کافی است شما به اداره ارشاد مراجعه کنید تا راهنماییهای کامل صورت گیرد؛ حالا اینکه مدارک دقیقا چه باشد، بنده کارمند ارشاد نیستم!

و اما پاسخ آن دوست:


آقا تفاوت بین چاپ افست و دیجیتال چی هست ؟ از نظر کیفیت ؟
من کتابامو بخوام تو تیراژ کم چاپ کنم چاپ دیجیتال هزینه اش پایین تر در میاد درسته؟

اما کیفیتش چطور ؟

تو چاپ دیجیتال به تهیه فیلم و زینک و لیتوگرافی نیازی نیست ؟
گرچه در این مورد در صحفه های قبل توضیح داده ام و از شما دوست گرامی می خواهم و تاکید می کنم تمام موارد را به دقت از صحفه اول تا اینجا بخوانید.

شما در جایی فرمودید:


اطمینان هم دارم اگه چاپ بشه با توجه به بالا بودن تب یاد گیری شبکه بین دانشجویان کامپیوتر از فروش خوبی بر خوردار خواهد شد



ای دلاور!
می گویی که کتاب خوب فروش می کند اما می خواهم در تعداد کم چاپ کنم؟!!:2:

همانا جای شگفتی است!!

در تیراژ زیر 500، باید از چاپ دیجیتال استفاده کنید، کیفیت عکسها به ویژه کمتر می شود. در مورد طرح جلد بسته به نوع دستگاه و نگهداری آن دستگاه دارد. در چاپ دیجیتال، نیازی به تهیه فیلم و زینک نیست.

این از پاسخ به آن دلاور و شیردل، که با وجود آزاد شدن قیمتها، بی باکانه با سرمایه خودش دل به دریا می زند و کتاب چاپ می کند!

گر همسفر عشق شدی مرد سفر باش هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش!

در ادامه سلسله مباحث آموزشی، نکته و ترفند برخی ناشرین حیله گر را افشا می کنم:

فروش کتاب به ارشاد


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

در سایت خبرگزاری کتاب، شما می توانید به لیست کتابهایی که توسط ارشاد خریداری می شود دسترسی پیدا کنید.

خود فروش کتاب به ارشاد، کاری کاملا قانونی و بسیار صحیح است. اما، نکته ظریفی در اینجا وجود دارد:

برخی ناشران ، مولف در جریان این مساله نمی گذارند و و با پنهانکاری کلاه گشادی بر سر مولف می گذارند. اجازه بدهید با یک مثال مساله را روشن کنم.

کتابی با تیراژ 2000 جلد چاپ می شود. ارشاد 1000 جلد را از ناشر می خرد. مولف کتاب را با سرمایه گذاری خودش چاپ کرده است. قیمت کتاب 5000 تومان است.

فرض می کنیم 50 در صد قیمت کتاب، هزینه چاپ باشد. 40 در صد برای پخش است. (30 درصد کتابفروش+10 در صد پخش)

نکته در همینجاست، در اینجا ناشر نه هزینه پست و کارتن کتاب را می دهد، و نه 30 در صد برای کتابفروش است. پس در واقع در آمد حاصل از فروش این هزار جلد به ارشاد برای ناشر می شود:
2500000

اما ناشر، این مساله را به مولف نمی گوید و همان مثلا 10 در صد را می دهد( تازه اگر 10 در صد بدهد!! برخی ناشرین برای پخش 45 در صد هم می گیرند، حتی بیشتر!!)


مطلب دیگر که شما نویسندگان عزیر باید بدانید این است که، من واقعا متاسفم که این را می گویم، از یک دیدگاه، شما حتی از یک کارگر هم، ارزشتان کمتر است. چون شما بیمه ندارید، یک اتحادیه قوی که از شما پشتیبانی کند ندارید، من می توانم به شما بگویم که آنقدر که اداره کار، از کارگران حمایت می کند، ارشاد، از نویسندگان حمایت نمی کند. به هر حال آنها گردن کلفت بازار هستند.این را از این بابت می گویم که سعی کنید قرارداد و آموزشهایی که در اینجا گذاشته ام را به دقت مطالعه کنید و به کار بگیرید که بعد نیازی نباشد اقدام حقوقی کنید. سود کتاب برای مولف اندک است و آنها به فوت و فن کلاهبرداری در این بازار وارد هستند و اقدام حقوقی هم که هزینه بر و وقت گیر....

من خیلی متاسفم........من اکنون واقعا می فهمم که چرا فرهنگ مردم ما اینطور شده است....

من خودم، در ازدواج، در تحصیل، در پیدا کردن کار و.........

بس ملامتها کزین نامردمان بشنیده ام.......ای کاش، مردم به جای آنکه بگویند آنقدر خودم بدبخت و گرفتار هستم که دیگر وقتی برای دیگران ندارم! به من چه؟! این مشکل خودشونه!! چقدر سرد! چقدر سرد! خدا می داند چه طعنه ها و اهانت ها که شنیده ام! مگر چه کرد ه ام؟ من، سزاوار این توهین ها و طعنه ها نیستم!

اینکه به من به دیگران کمک کنم که آنها موفق شوند، برای من پیروزی نیست؟! آیا این احساس بهتری به من می دهد، یا آنکه در لاک خودم بخزم و خودپسندانه فقط به فکر خودم باشم؟

simorgh14
15-01-2011, 19:46
نویسندگان شهرهای به غیر از تهران

عمده مراکز قوی پخش کتاب در ایران، در تهران هستند. بهترین ناشرین ایران نیز، در تهران هستند. حیله گرترین آنها نیز در تهران هستند!

یک نکته ای که شما به عنوان یک نویسنده باید متوجه آن باشید، این است بعضی ناشران، اشخاص فرهنگی که شما فکر می کنید نیستند. من خودم شخصا ناشر شهرستانی را می شناسم که از قالتاقترین افراد است. ایشان همچنین موفق شده در برخی جشنواره ها و نمایشگاهها جایزه ببرد!!!

مساله در مورد دوستان که ساکن تهران نیستند، به این صورت است که اگر این افراد خدای نکرده با ناشر حیله گری برخورد کنند، پیگیری مساله برایشان دشوار است. متاسفانه برخورد ارشاد با اینگونه ناشران جدی نیست. و شما باید هزینه و وقت زیادی صرف کنید. اگر هم کار به دادگاه بکشد، گرفتن وکیل و.......... وقت گیر و هزینه بر است.

پس چاره چیست؟

- هرگز قسمت اعظمی از کتاب را برای ارزیابی به ناشر ندهید، چون ممکن است در صورت عدم توافق، به نام شخص دیگری از آن استفاده کند
- سعی کنید در مورد سابقه ناشر و مدیر انتشارات تخقیق کنید و از نظر سایر نوسندگان استفاده کنید
- موارد قرارداد را به دقت رعایت کنید. در پستهای قبلی، توضیخ کامل داده ام.

اما آمدیم و شما خواستید کتاب را با ناشر در شهر خودتان منتشر کنید. باز هم می توانید از ناشر بخواهید کتاب را در صورت امکان در تهران چاپ کند. چون در تهران چاپخانه زیاد است و فضای رقابتی وجود دارد، نرخها ارزانتر است. البته چاپخانه ای که معتبر و شناخته شده باشد. نه یک چاپخانه بی در و پیکر و یا خدای نکرده چاپخانه ای که کتاب را بیشتر چاپ کند و خود به فروش برساند.

اما اگر باز هم خواستید کتاب را در شهر خودتان چاپ کنید، و برای پخش به تهران بفرستید، بهترین راه استفاده از باربری است. چون فرستادن 1000 جلد کتاب از طریق پست بسیار گران خواهد بود.

قبل از فرستادن، با مرکز پخش در مورد تعدادی که می خواهید بفرستید به توفق برسید. بسیاری از آنها، به هیچ عنوان 1000 جلد را قبول نمی کنند. 50 جلد 50 جلد باید به آنها بدهید. حتما رسید دریافت کرده و هر ماه آمار بگیرید.

البته شما می توانید در صورت داشتن اقوام، 1000 جلد را با باربری به تهران بفرستید و اقوام شما به تعداد مورد نیاز پخش، کتاب را به آنها بدهند.

گزینه دیگر برای فرستادن کتاب، استفاده از اوتوبوسهای بین شهری است.

kakaparsa
15-01-2011, 20:41
سلام
سوال من این است اگر بخواهم به عنوان ناشر مولف اقدام به چاپ کتاب کنم مدیریت کار نشر از قبیل حروفچینی و صفحه بندی (که البته بخشی از این رو میتونم خودم انجام بدم با کامپیوتر ) --
اخذ مجوز از ارشاد -- انتخاب چاپخانه (شنیدم چاپخانه های قم کارشون خوبه) - نظارت بر کار چاپ و پخش کتاب
کار خیلی سختی ست؟؟؟
من بی تجربه در امور نشر از پس این کارا بر میایم ؟؟؟

simorgh14
16-01-2011, 07:26
درود بر شما دوست محققم

البته که می تونید عزیزم

رفتن به اداره ارشاد و گرفتن مجوز چند تا فرم را پر کردن و امضا گرفتن! همین!

و بابت همین کار، برخی ناشرین چنان با آب و تاب این مراحل را توضیح می دهند که بلللللللللللللله!

ما از هفت خوان رستم رد می شویم! و ما درد زایمان فراوان میکشیم! پس پول اجاره و گاز و برق و آب اینجا را کی بدهد؟ باید صحافی بشود! پرینت بگیریم!!

پست فطرتها..........یک جوان ساده ای که اول زندگیش می خواهد اندوخته هایش در قابل یک کتاب به جامعه ارایه دهد، که هم برای خودش و هم برای جامعه اش مفید خواهد بود، گیر چه لاشخورهایی می افتد!



و می دانید بابت این کار چقدر طلب می کنند؟5 درصد قیمت پشت جلد!! بله! یکی از همینها که دم از نماز خواندن و کسب و حلال می زند!! پنج در صد قیمت پشت جلد برای کار به این سادگی طلب می کند!

ببینید برادر!

کتاب شما که سیاسی و مذهبی نیست... پس گرفتن مجوز آن کار سختی نیست. هیچنگرانی به دل را ندهید. هر جا هم مشکلی بود، من خدا توفیق داد اینجا هستم و راهنمایی می کنم. من اینجا هستم تا به شماها کمک کنم و جلوی این سو استفاده ها را بگیرم. خوشحالم که روز خودم را با کمک به شما شروع کردم!

! الان باران، این نازنین قطره های لطیف خدا، در اینجا در حال باریدن است! کاش ما آدمها مثل این قطره ها، پاک و لطیف و صادق و بودیم و قلب و درونمان، پاک وشفاف بود.

کاش همرنگ شبنم بودیم!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

آه باران!
شيشه پنجره را باران شست
از دل من اما
چه كسي ياد تو را خواهد شست?

simorgh14
22-01-2011, 14:48
امين‌الله رشيدي(خواننده پيسكسوت) كه كتاب «عطر گيسو» را پيش ازاين منتشر كرده است به خبرنگار ايلنا گفت:
متاسفانه هم‌اكنون پنج سال است كه براي انتشار اين اثر مكتوب كه بخشي از تاريخ اين سرزمين است؛ به وزارت ارشاد مراجعه مي‌كنم اما ديگر از بهانه‌گيري‌هاي مميزان ارشاد خسته شده‌ام و بر آن شده‌ام تا كتابم را با آن همه حذفيات غيرمنطقي كه ارشاد قصد دارد در كتاب اعمال كند، ديگر منتشر نكنم.
رشيدي درباره‌ي تعداد و كم و كيف موارد اصلاحي وزارت ارشاد خاطرنشان كرد: تعداد موارد حذفي نزديك به 80 مورد بوده است كه بسياري از آنها غيرمنطقي است. به همين دليل منتشر نشدن كتاب بهتر از اصلاح اين موارد است.
اين خواننده پيشكسوت؛ درباره‌ي بعضي از اين موارد اصلاحي گفت: به فرض مثال؛ يك تابلو نقاشي اثر اكبر تجويدي(برادر علي تجويدي) با شعري از باباطاهر در كتاب آورده شد با اين مضمون كه: اگر دستم رسد بر چرخ گردون/ از او پرسم كه اين چون است و آن چون/ يكي را مي‌دهي صد گون نعمت/ يكي را نان جو آغشته در خون» اما مميزان ارشاد مي‌گويند شعر باباطاهر بايد از كتاب حذف شود.
از ديگر موارد اصلاحي مي‌توان به حذف عكس ابوالحسن خان صبا و دختر وي كه پيانو مي‌نوازد، حذف عكس بنده به همراه همايون خرم در انجمن فرهنگي آمريكا، حذف داستان رفت و آمدها به خانه بروجردي‌ها در كاشان كه بارها در تلويزيون آن را روايت كرده‌ام، حذف برخي طنزها از مجله توفيق، حذف شعر «رقص كولي» سروده‌ي نصرت رحماني، حذف روايت حاجي‌ها اثر ناصر خسرو و... اشاره كرد.
اين هنرمند كه هم‌اكنون تهيه و انتشار يك آلبوم موسيقي را نيز در دست دارد، اظهار داشت: در اين كتاب اشاره به سابقه‌ي استفاده از مواد مخدر در دوره‌هاي مختلف ايران داشته‌ام كه گفته‌اند آن را نيز بايد حذف كرد. همچنين شعري از سيف فرغاني كه 700 سال پيش درباره‌ي حمله‌ي مغول‌ها به ايران سروده شده نيز از موارد حذف در كتاب است.


این را از آن جهت گفتم که دوستانی که قصد چاپ کتاب دارند، به ویژه افرادی که می خواهند کتابهای تاریخی، شعر و... متوجه مطلب باشند.

userb
10-02-2011, 01:22
از اینکه وقت گذاشتید و کامل توضیح دادید متشکرم سیمرغ عزیز.

سیمرغ، برای ترجمه یک کتاب باید چه قوانینی رو رعایت کنیم؟ آیا باید اصل کتاب یا مشخصاتش رو هم ارائه بدیم یا نه میشه یک کتاب رو از روی ایبوک هم ترجمه کرد؟ قوانین ترجمه کردن یک کتاب چیه؟


البته کتاب "عطر گیسو" از آقای رشیدی منتشر شده بود، کتاب «ايران در رهگذر زمان» که ادامه کتاب عطر گیسو بود مجوز انتشار نگرفت.
و البته (rashidimusic.com)

رشيدي افزود: من در نامه‌اي به مسئولان وزارت ارشاد تاكيد كرده‌ام كه اين كتاب در ادامه‌ي كتاب «عطر گيسو» است كه منتشر شده اما آنها به صراحت اعلام كردند كه اگر در دوران ما بود آن كتاب نيز اجازه‌ي نشر پيدا نمي‌كرد!

simorgh14
11-02-2011, 10:34
با احترام خدمت شما سرور عزیر!

1- اول نگاه کنید ببینید این کتاب ترجمه شده یا خیر؟
2- اگر ترجمه نشده بود دست به کار بشید. شما می توانید از روی کتاب الکترونیکی ترجمه کنید. ولی باید به ارشاد اصل منبع را اعمال کنید. همین کافی است.
3- توجه بفرمایید که لزوما، کتابهای دیکشنری فارسی، برای ترجمه های حرفه ای مناسب نیستند. البته این بیشتر برای ترجمه های کتاب داستان مساله ساز است.

ضمنا شما به مطلب نقل قول دقت نکردید. ان شا الله پیروز باشید

userb
11-02-2011, 18:11
سیمرغ عزیز
چطور باید مطمئن بشم که کتاب مورد نظرم ترجمه شده هست یا نه؟ به یقین جستجو در اینترنت کافی نیست. آیا وبسایت یا مرکز خاصی وجود داره؟

دوست عزیز اگر برای شما امکان داره لطفا به نام کاربری یاهو یا گوگل تاک من یه pm بفرستید، تا بتونم بیشتر با شما ارتباط داشته باشم، خیلی کمک بزرگی میکنید. من علاقه دارم در زمینه آی تی مطلب بنویسم و ادامه بدم. برای ایمیل فقط از گوگل استفاده می کنم، اما برای گفتگو از هر دو سرویس، نام کاربری من در یاهو و گوگل: ********

متشکرم

simorgh14
12-02-2011, 10:35
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید از اینجا ببینید وجود داره یا خیر، خدا را شکر می کنم که هفته خودم رو با کمک به دیگران شروع می کنم!

kakaparsa
22-02-2011, 05:30
این کارت سبز کتاب برای نویسنده
چی هست؟؟

این کارت رو کجا صادر میکنند؟؟

Suba_sa
07-03-2011, 13:35
سلام
از میزان استقبال احتمالی از رمان تخیلی اطلاعی دارید؟

simorgh14
07-03-2011, 20:18
درود

با ناشرینی که تخصص کتابهای تخیلی دارند مشورت فرمایید

bolka
10-03-2011, 11:30
سلام و درود. ممنون از سیمرغ عزیز.
یه سوالی دارم. اگر بخوام یه کتاب 35 صفحه ای چاپ کنم حدودآ چه هزینه ای باید مقبل بشم؟؟؟ارزونترینش کدومه؟

simorgh14
12-03-2011, 20:08
بسته به تیراژ دارد، از چاپخانه ها می توانید نرخ به روز بگیرید. با توجه به بالا و پایین شدن نرخ کاغذ، بهتر است از چاپخانه ها بگیرید، حتما از چند چاپخانه مختلف بپرسید

naser noruzifard
14-03-2011, 00:12
كتاب شما با تيراژ 1000 جلد در حدود 500000 تومان هزينه دارد كه البته بستگي به نوع كاغذ و چاپ و عوامل ديگري نيز دارد.اگر در مورد اين موارد تجربه نداريد به تنهايي اين كار را نكنيد.

alfaom
14-03-2011, 13:40
من قصد دارم كتابي چاپ كنم.از دوستاني كه مطلع هستند لطف كنند و توضيح دهند در word چه تنظيماتي بايد انجام دهم؟

simorgh14
14-03-2011, 14:56
از ورد استفاده نکنید.

ولی اگر خواستید ار ورد استفاده کنید، اون وقت باید با توجه به قطع کتاب تنظیمات را انجام دهید.
به اینجا مراجعه کنید:

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

naser noruzifard
14-03-2011, 15:11
بهترین کار مشاوره با یه حروفچین ماهره

mohsensada
15-03-2011, 16:27
خب میشه بگید از چه برنامه ای استفاده کنیم

naser noruzifard
15-03-2011, 19:37
سلام به همه دوستان مخصوصا سیمرغ عزیز

سیمرغ جان از مطالب خوب و مفیدت ممنونم ولی بهتر بود تو جاهایی که به ناشرا توهین میکردی از کلمه بعضی ناشرا استفاده میکردی (که خدا رو شکر همشون توسط مدیریت سایت ویرایش شده)
کسی که خودش کتابشو چاپ کنه موفقیتش نزدیک به صفره به دلیل اینکه توی پخش به مشکل بر میخوره و شرکتهای پخش و کتابفروشیها به سختی ازشون کتاب میگیرن.
من خودم نویسنده هستم و تو یه انتشارات مشغول کارم و تجربه این کارو دارم ولی باز هم روش چاپ کتاب به صورت ناشر مولف رو میگم تا چنانچه به هر دلیلی کسی خواست خودش کتابشو چاپ کنه بتونه واقعا این کارو انجام بده:

1.کتابتون رو تایپ حروفچینی و صفحه آرایی کرده و طرح جلدشو آماده میکنید به همراه سی دی و پرینت از کار تشریف میبرید موسسه خانه کتاب ابتدای خیابان انقلاببین فلسطین و صبای جنوبی میرید طبقه اول واحد شابک و از اونجا شابک میگیرید
اینم شمارشه 66414991

2.بعد میرید کتابخانه ملی واحد فیپا و درخواست فیپا میکنید که البته تو آدرس زیر میتونید به صورت غیر حضوری هم درخواست فیپا کنید و فیپاتون بعد از 1 هفته حاضره
شماره کتابخانه ملی 9-88644000 داخلی3104 واحد فیپا

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

بعد تشریف میبرید وزارت ارشاد واحد مجوز چاپ کتاب کتابتونو میدید و یه شماره پیگیری میگیرید و بعد از چند وقت مجوز کتابتونو میگیرید این مطالبی رو که سمرغ جان در مورد مجوز نوشتن تا حد زیادی اغراق شدست کتابتون اگه مشکلی نداشته باشه براحتی مجوز میگیره البته ممکنه بهش اصلاحی هم بخوره که بعد از اون مشکلی نیست.
دقت داشته باشید تو تمام مراحل مدارک کامل همراتون باشه.

برای مجوز گرفتن تو شهرستانها هم باید به اداره ارشاد شهرستانتون مراجعه کنید.
بعد از مجوز هم اقدام به چاپ میکنید که اونوسیمرغ عزیز کامل توضیح داده.
دوستان توجه کنن چاپ کتاب بصورت ناشرمولف معایبی هم داره از جمله اینکه تو پخش دچار مشکل میشید و کتابتون تو نمایشگاههای کتاب هم نمیره .هزینه چاپتون هم فرقی نمیکنه و از امکانات تبلیغی یه ناشر خوب هم غافل نباشید



سیمرغ جان ازت معذرت میخوام من فقط نظراتمو گفتم :40:

simorgh14
15-03-2011, 21:05
Adobe Indesign

آبی آسمونی
28-03-2011, 13:44
من داشتم دنبال مطلبی در مورد چاپ کتاب میگشتم که رسیدم اینجا از همه هم تشکر میکنم مطالب بدردبخوری وجود داشت
آقای نوروزی من یه سوالی داشتم که اگه جواب بدین ممنون میشم من میخوام یه کتاب چاپ کنم تو سایز وزیری میشه لطف کنید بگید حدودا چقدر هزینه داره که یه ناشر این کار رو برام انجام بده و چقدر هزینه داره که خودم انجامش بدم؟
یه چیز دیگه:شما و آقای سیمرغ چرا اینقدر کل کل میکنید؟

simorgh14
28-03-2011, 17:41
با درود و شاد باش سال جدید!

ورود شماو عضویتتان را تبریک عرض کرده و به شما خوشامد عرض می کنم.

لطفا تمام پستهای بنده را از اولین آنها تا آخر در این موضوع با دقت بخوانید. در مورد نرخ، هر ناشری یک نرخی ارایه می دهد. اگر نرخ چاپ را می خواهید، ببینید ناشرین معتبر با کدام چاپخانه ها کار می کنند، به آنها زنگ بزنید و بپرسید.

در مورد عبارت " کل کل" که به کار بردید، اگر پستهای قبلی را بخوانید می بینید اینجا قبلا از این جور مباحث نبود. تا اینکه متاسفانه این شخص عضو شد و از فضایی که بچه های این سایت درست کرده بودند، برای تبلیغ سو استفاده کرد و دروغ گفت و به من تهمت زد.

آبی آسمونی
29-03-2011, 00:52
سلام سیمرغ جان
از مطالبت استفاده کردم و ازت تشکر میکنم.من تمام مطالب رو کامل خوندم بحث شما و آقای نوروزی رو هم خوندم نمیخوام قضاوتی بکنم فکر میکنم درست هم نیست این کارو کنم چون ممکنه اینجا به جای تالار اطلاعات چاپ تبدیل به تالار جنگ بشه
و باب بشه که بقیه هم قضاوت کنن فکر هم میکنم که آقای نوروزی هم تصمیم درستی گرفته که جوابتونو نده


فكر ميكنم با كل كل الكي بين من و سيمرغ عزيز تالار داره از هدفش دور ميشه به همين دليل من چند تا مطلب رو جواب ميدم وبعد جوابام فقط به مسايل مربوط به چاپ كتاب محدود ميشه و از جواباي دوستان ديگه استفاده ميكنم


از جوابی هم که دادی ممنونم من با دو تا ناشر نام آشنا صحبت کردم ولی هم قیمتشون بالا بود و هم مشکل اساسی اینجاست که پخش رو به عهده نمیگیرن.بعدشم مگه نگفتی که خیلی از ناشرای غیر معتبر ناشر نیستند و دلالند پس مگه فرقشون با این ناشرای معتبری که گفتی ببینم با کدوم چاپخانه کار میکنن چیه؟


شما سرمایه بده، پول بده، ما هم با تبلیغ و دروغ شما را فریب می دهیم، و بعد یک کتابی هم چاپ می شود، ما هم یک دلالی برای چاپخانه می کنیم و پولی به جیب می زنیم.... شما هم یک مدت دلتان خوش است که کتاب چاپ کرده اید، اما بعد از مدتی کتاب هم روی دست شما می ماند، و منزل شما تبدیل به انبار کتاب می شود،

آقای نوروزی ممنون میشم جوابمو بدین لطفا مثل آقای سیمرغ کلی گویی نکنید قیمت میخوام و اینکه چجوری ارزونتر درمیاد کتابم150 صفحه وزیریه

simorgh14
29-03-2011, 08:41
از حسن نیت شما سپاسگزارم!



از جوابی هم که دادی ممنونم من با دو تا ناشر نام آشنا صحبت کردم ولی هم قیمتشون بالا بود و هم مشکل اساسی اینجاست که پخش رو به عهده نمیگیرن.بعدشم مگه نگفتی که خیلی از ناشرای غیر معتبر ناشر نیستند و دلالند پس مگه فرقشون با این ناشرای معتبری که گفتی ببینم با کدوم چاپخانه کار میکنن چیه؟


واضحه! یک ناشر معتبر، با یک چاپخانه قوی و با کیفیت کار می کند، چون نمی خواهد فردا کتابهایش در بازار با کیفیت افتضاحی چاپ بشود و برایش آبرو ریزی پیش بیاید. این سیاست و زیرکی یک نویسنده که راه میانبر برود و از تجربه ناشر استفاده کند، حالا فهمیدید دلیلش چیست؟:5:

انتشارتیها که حکم دلال دارند، مثل این می ماند که یک دلال، از یک کشاورز محصولاتی می خرد و به مصرف کننده می فروشد، به همین خاطر نرخی که می گیرند از چاپخانه ها بیشتر است. شما وقتی یک کالا را با واسطه بخرید ارزانتر است یا مستقیم؟

البته وقتی چاپخانه می روید باید محکم، با صلابت و قاطع باشید تا چاپخانه چی بفهمد برای چه کسی کار می کند. سعی کنید اطلاعات کلی در مورد چاپ داشته باشید، با هر جا که خواستید کار کنید، فاکتور بگیرید، یعنی نرخ کاغذ، نوع کاغذ، نوع مقوای جلد ، هزینه زینک و... محاسبه شود. دقت کنید که به آنها تفهیم کنید این فاکتور نهایی است و کلاه سرتان نرود که فردا 200 تومان رویش بکشند بگویند هزینه های متفرقه مثل ایاب و ذهاب و.... دستشویی رفتن بین راه!!! بوده است!

من نمی دانم کدام ناشر معتبر بوده که پخش را بر عهده نگرفته! دانشگاه بوده؟
کلام آخر:
به چاپخانه تماس بگیرید!

naser noruzifard
29-03-2011, 14:16
سلام دوست عزیز

طبیعتا وقتی شما خودتان مستقیم به چاپخانه مراجعه کنیدارزانتر درمیاد(البته همیشه اینطور نیست چون بعضی چاپخانه ها تو اینجور مواقع قیمت رو میکشن بالا) اونم دلیلش اینه که وقتی کار شما رو یه ناشر به عهده میگیره شابک فیپا مجوز حروفچینی صفحه آرایی ویراستاری و طراحی جلد رو به عهده میگیره و مسلمه که قیمتش بالاتر باشه البته اگه اصرار داشته باشید خودتون طراحی جلد رو انجام بدین ممکنه نتیجش اون چند تا طراحی باشه که سیمرغ عزیز نشون داده بود

در ضمن سیمرغ جان کلی گویی نکرده بود سوال شما مثل این میموند که بگید میخوام یه ماشین بخرم رنگش سفید باشه.قیمتش چنده؟
که تو سوال بعدیت کمی کاملترش کردی.
تو چاپ اول بیشتر از 1000 تا چاپ نکن.برای چاپ کتاب تو سایز وزیری 150 صفحه و با 1000 جلد با کاغذ70 گرم کاج بنفش اندونزی و جلد250 گرم سلفون دار و چاپ با کیفیت بالا توسط ناشر1200000 تومان تو فروردین 90نرخ منصفانه ایه البته ناشرای مختلف نرخهای متفاوت میدن.
اگه خودتم با مشخصاتی که نوشتم مستقیم با چاپخانه کار کنی تا 200000 تومان ارزونتر درمیاد.حتما یادت باشه چه ناشر چه چاپخانه حتما نمونه کتابای چاپ شده قبلیشونو از نزدیک ببین.
البته با یه سرچ ساده تو اینترنت میتونی از 100 جا نرخ بگیری هم تیراژ بالا و هم پایین.

آبی آسمونی
30-03-2011, 18:15
دوستان عزیز ناصر نوروزیفرد و سیمرغ عزیز واقعا ازتون ممنونم به خاطر راهنماییهایی که کردید
یه سوال داشتم البته اگه دوست داشتین جواب بدین تا بدونیم که این مطالبی رو که میگید تجربه ای پشتش هست یا نه؟
آیا تا حالا کتابی از شما چاپ شده یا نه؟و اسم کتاب رو بگید بدیهیه که کسی که خودش تا الان ازش کتابی چاپ نشده باشه نمیتونه ادعای کمک به دیگران تو زمینه چاپ کتابو داشته باشه
در آخر بازم ازتون ممنون:11:

naser noruzifard
31-03-2011, 23:28
آیا تا حالا کتابی از شما چاپ شده یا نه؟و اسم کتاب رو بگید بدیهیه که کسی که خودش تا الان ازش کتابی چاپ نشده باشه نمیتونه ادعای کمک به دیگران تو زمینه چاپ کتابو داشته باشه

ببین دوست عزیز این حرفی که زدی درسته ولی همیشه اینطور نیست حتی یه کارگر ساده که تو یه انتشارات کار کرده باشه میتونه اطلاعات خوبی تو این زمینه داشته باشه
از من یه کتاب چاپ شده بنام بازاریابی شبکه ای شبکه ساز ایرانی که تالیف خودم هست و یه کتاب دیگه هم دارم تکمیل میکنم که تا چند وقت دیگه چاپ میشه ولی باز هم میگم چاپ کتاب توسط یه نفر دلیل داشتن اطلاعات کامل نیست چه بسا نویسندگانی که حتی نمیدونن چیکار باید بکنن چون تمام کارها رو ناشرشون انجام داده کسی اطلاعات کامل داره که کار اجرایی کرده باشه وگرنه هرکسی میتونه با سرچ تو اینترنت یه سری اطلاعات بدست بیاره و ادعای داشتن اطلاعات بکنه.
البته کاملا مشخصه که کسی که میخواد به دیگران تو زمینه چاپ کتاب کمک کنه یا باید خودش کتاب چاپ کرده باشه(بصورت ناشرمولف) یا سابقه کار اجرایی تو این زمینه رو داشته باشه.
در هر صورت براتون آرزوی موفقیت میکنم و ازتون میخوام بعد از چاپ کتابتون تو این تالار به کسانی که نیاز دارن کمک کنید تا اونا هم بتونن با کمترین مشکل کتابشونو چاپ کنن.

آبی آسمونی
03-04-2011, 20:33
آقای نوروزی ممنوم از اینکه جواب دادین


آقای سیمرغ نمیخواین جواب بدین؟

afshin alipour
08-04-2011, 17:57
سلام آقای نوروزی
من کاملا با شما موافقم

سیمرغ جان از مطالب خوب و مفیدت ممنونم ولی بهتر بود تو جاهایی که به ناشرا توهین میکردی از کلمه بعضی ناشرا استفاده میکردی گرچه به نظر میرسه توهینات مصلحتیه و در عمل در جهت تبلیغ برای یه ناشر بخصوصه که بارها اسمشو بردی و سعی شده که به بقیه این موضوع رو القا کنی که با هر ناشر دیگه ای جز این ناشر کار کنن سرشون کلاه میره و تو راهنماییات برای کسایی که میخوان خودشون کتاب چاپ کنن جوری راهنمایی کردی که عملا نتونن و برن سراغ ناشر مورد نظرت.چون این اتفاق دیروز برای خود من هم داشت میافتاد و فکر میکنم سیمرغ واقعا قصدش همین بوده چون تا موقعی که به صفحه 9 این تالار نرسیده بودم میخواستم همین کارو کنم که البته دیروز این کارو کردم و با این انتشارات تماس گرفتم که تلفنی جوابم رو ندادند و گفتند تشریف بیارید دفتر و من تصمیم گرفتم برم و اونجا بعد از کلی صغری کبری چیدن متقاعدم کردن که خودم سرمایه گذاری کنم وبعدش یه قیمتی دادن که ...تازه میگفتن که آرم انتشاراتشون تو کتاب نمیخوره بعدشم تصمیم گرفتم که اتفاقاتی رو که برام افتاده بود رو اینجا بنویسم با اینکه اصلا حوصله این کارا رو ندارم


توضیح: قراردادهای امسال انتشارات ناقوس - همونجایی که تصمیم دارم سیل کتابهای شما رو به اون سمت هدایت کنم - برای امسال 8 درصد اعلام شده. آقای سیمرغ چرا جواب آبی آسمونی رو ندادید؟


آقای سیمرغ نمیخواین جواب بدین؟

و در پایان من یه چند تا سوال دارم که ممنون میشم جواب بدین
من همسرم ترانه میگه و من دوست دارم به عنوان هدیه تولدش ترانه هاشو تبدیل به کتاب کنم و تا 15 تیر هم فرصت دارم
پیشنهاتون چیه؟ من چیکار کنم؟ آیا این کار عملیه که بدون اطلاع همسرم اینکارو کنم؟البته اونجا که رفتم گفتن مشکلی نداره
و اینکه تا 15 تیر کتاب آماده میشه؟و آخر اینکه کتاب شعری در حدود 60 صفحه و با تیراژ1000 حدودا چقدر هزینه داره؟

پیشاپیش ممنونم از پاسخگوییتون:10:

naser noruzifard
09-04-2011, 22:52
دوست عزیز افشین سلام
اولا خواهش میکنم از درج مسایل حاشیه ای خودداری کنید و احترام بقیه دوستان رو داشته باشید

انتشاراتی که شما تشریف بردید ناشر کتابهای تخصصی هستش و اینگونه ناشران در صورتی که بخوان کتابی غیر مرتبط با حوزه فعالیتشون چاپ کنن آرم انتشاراتشونو توش نمیزنن و اگه کار چاپ کتابهای غیر از حوزه فعالیتشون رو انجام بدن فقط برای کسب درآمد هستش و معمولا کار پخشش رو هم انجام نمیدن و اینو مطمئن باشید هیچ ناشری حاضر به چاپ کتاب شعر یه تازه کار با سرمایه خودش نمیشه و شما خودتون باید هزینشو متقبل بشید و در ضمن باید قید فروش رو هم بزنید چون به احتمال فراوان فروش ضعیفی خواهد داشت پس در تیراژ پایین چاپ کنید.

کتابی که در نظر دارید چاپ کنید چون ترانه هستش معلوم نیست چند وقت تو ارشاد بمونه و نمیشه پیش بینی کرد چقدر طول میکشه شما اقدام کنید ان شاالله برسه.اینکه هم بدون اطلاع همسرتون این کارو انجام بدین از نظر قانونی ایراد داره ولی شدنیه ولی شما خودتونید که میدونید همسرتون خوشحال میشه یا ناراحت .بعد از اینکار همسرتون حق شکایت از شما رو داره:5:
کتابی هم که در نظر دارید حدودا 750000 تومان هزینه داره که با توجه به نوع کاغذ میتونه بالاتر یا پایینتر باشه.

afshin alipour
15-04-2011, 11:22
دوستان عزیز ناصر نوروزیفرد و سیمرغ عزیز واقعا ازتون ممنونم به خاطر راهنماییهایی که کردید
یه سوال داشتم البته اگه دوست داشتین جواب بدین تا بدونیم که این مطالبی رو که میگید تجربه ای پشتش هست یا نه؟
آیا تا حالا کتابی از شما چاپ شده یا نه؟و اسم کتاب رو بگید بدیهیه که کسی که خودش تا الان ازش کتابی چاپ نشده باشه نمیتونه ادعای کمک به دیگران تو زمینه چاپ کتابو داشته باشه
در آخر بازم ازتون ممنون:11:

سیمرغ جان نمیخواین جواب بدین؟

یه سوال دیگه قیمت پشت جلد چجوری تعیین میشه؟
قیمت پشت جلد چند بزنم؟

و دیگه اینکه اگه بخوام همراه کتاب سی دی بدم چیکار باید بکنم؟

و آیا میشه عکس نویسنده رو جلد باشه؟

مثل اینکه اینجا همه مصرف کنندن و فقط 2 نفر جواب سوالا رو میدن بقیه دوستان هم لطف کنن و چنانچه تجاربی دارن به بقیه کمک کنن والا ثبت نام دو دقیقه هم طول نمیکشه منم اولش سختم بود

naser noruzifard
26-04-2011, 13:28
یه سوال دیگه قیمت پشت جلد چجوری تعیین میشه؟
قیمت پشت جلد چند بزنم؟

و دیگه اینکه اگه بخوام همراه کتاب سی دی بدم چیکار باید بکنم؟

و آیا میشه عکس نویسنده رو جلد باشه؟قیمت پشت جلد کاملا اختیاری و عرفی است.کتابهای در حدود کتاب خودتونو ببینید چنده تو همون حدود قیمت بزنید.

سی دی رو هم باید تو ارشاد براش مجوز بگیرید و مراحل اداری اون تو ارشاد انجام میشه.

بله طرح جلدتونو میبرید ارشاد و مجوز میگیرید.

kiristal
09-05-2011, 15:19
سلام داداش سیمرغ
چند وقتیه زده به سرم برم کتاب بنویسمو چاپ کنم
اما هیچ کسی رو ندارم درستو حسابی راهنماییم کنه
میتونم روتون حساب باز کنم؟؟؟
راستش من بر اساس این تاپتیک عضو اینجا شدم

simorgh14
10-05-2011, 05:57
بله در خدمتتونم، لطفا پرسشهای شما در حیطه راهنمایی باشه، نه تحقیق در مورد هویت مرموز من!

riasan08
13-09-2011, 14:07
مرسی سیمرغ

nelahe
23-09-2011, 14:47
برای قطع کتاب ها

چند تا سوال



1- برای تنظیم کتاب ها باید اون ها را در A4 تنظیم کنیم؟؟

2- باید وسط A4 تنظیم بشوند یا از طرف (یعنی از یک طرف لب به لب باشه و از طرف دیگر حاشیه بگذاریم)


3- این قطع کتاب که می گویند از بالای کتاب تا پایین است یا اینکه از خط اول تا خط آخر


4- برای تنظیم حاشیه در A4 چطور اعدادی که برای حاشیه می دهم باید خط اول تا آخر اون کتاب را حساب کنیم یا اینکه بالا و پایین خود کتاب (یعنی حاشیه های اطراف هم حساب بشود)


5 - من یک کتاب دارم که از بالا تا پایینش ارتفاعش 23.5 و عرضش 16.5 است (این اندازه به انضمام حاشیه های سفید کتاب است)

اما از خط اول تا آخرش می شه 21 در 12

حالا چطور باید تنظیم کنم

simorgh14
24-09-2011, 15:36
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

nelahe
26-09-2011, 12:35
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


سلام این آدرس رو برای من گذاشتید


این صفحه را دیدم

در همون تایپیک هم مطرح کردم


و دوستان راهنمایی کردند به این تایپیک

simorgh14
29-10-2011, 21:53
مصاحبه روزنامه اعتماد یا یک ناشر:


برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

simorgh14
01-11-2011, 11:40
نویسندگان، حتی از کارگران کارخانه ها هم، مظلومترند، چون آنها بالاخره یک صنفی دارند که پیگیر حق و حقوقشان باشد، ولی...

شرحی که در اینجا می آید، درد دلی نویسنده ای است که ارشاد، مجوز کتابش را لغو و آن را خمیر کرده است:

یلنا: زهره دراني كه پيشتر با رمان‌هايي چون «سالومه» توانسته‌ بود توجه مخاطبان را به خود و آثارش جلب كند، بعداز اختلاف‌نظرهايي كه با مسوولان نشر سوره‌ي مهر پيدا كرد، از متوقف ماندن آخرين رمانش «سوخته دلان» در اداره‌ي كتاب ارشاد خبر داد.

وي در گفتگو با خبرنگار ايلنا، ضمن ابراز تاسف از وضعيت نابسامان روند نظارتي در اداره‌ي كتاب، گفت: حدودا 5 ماه پيش با نشر مدبران به توافق رسيدم و رمان «سوخته دلان» توسط اين نشر، براي اخذ مجوز به ارشاد فرستاده شد اما بعداز 4 ماه، به من خبر رسيد كه رمانم با يك اصلاحيه‌ي چهار صفحه‌اي مواجه شده كه در مجموع؛ اين موارد چيزي حدود 40 صفحه از كتاب من را مورد ايراد قرار گرفته است.

دراني ادامه داد: بعداز پيگيري، اصلاحيه را از ناشر دريافت كردم و موارد لحاظ شده در آن را در رمانم جستجو كردم. ولي متوجه شدم كه موارد لحاظ شده با رمان من مطابقت ندارد؛ بسياري از بخش‌هاي اين اصلاحيه حتي مشكل نگارشي داست. به عنوان مثال در آن نوشته‌اند؛ سطر 14، پاراگراف 4. اين براي من سوال است كه مگر پاراگراف زيرمجموعه‌ي سطر است؟!

اين نويسنده افزود: در بررسي برخي ديگر از اين موارد، آدرس‌ها را پيگيري كردم و به سطرهايي برخوردم كه به هيچ وجه نمي‌تواند مشكل‌ساز باشد؛ سطرهايي با جمله‌هاي كاملا معمولي. حتي يكي از موارد به قسمت معطوف شده بود كه بخش‌هايي از غزليات حافظ در آن آمده است.

دراني ادامه داد: موضوع را با ناشرم درميان گذاشتم و او براي درميان نهادن اين مشكلات، به اداره‌ي كتاب رفت. اما وقتي به مسوولان اين اداره از عدم تطابق موارد اصلاحيه با رمان «سوخته دلان» گفت و درخواست رسيدگي كرد، به او گفتند كه ديگر كتاب خمير شده و قابل پيگيري نيست. درحاليكه وقتي كتابي مشروط اعلام شده و برايش اصلاحيه صادر ميِ‌شود، معنايش اين است كه موارد اصلاحي ازسوي مولف و ناشر برطرف شده و مجوز صادر شود، بنابراين براي تطبيق اصلاحيات با نسخه‌ي اوليه‌ي كتاب ارائه شده، مي‌بايست كتاب در اين اداره حفظ مي‌شد.

وي ضمن بيان اين مطلب كه به ناشر مدبران گفته‌شده كه بايد خدا را شاكر باشد كه «سوخته دلان» را مردود و غيرقابل انتشار اعلام نكرده‌اند، گفت: به هيچ وجه نمي‌توانم درك كنم كه داستان زندگي يك زن 60 ساله كه به معضلات زندگي‌اش كه عموما قبل از انقلاب با آن‌ها دست به گريبان بوده‎ -از قبيل اعتياد شوهرش و بداخلاقي‌هاي مادرش- چه سوءتفاهمي مي‌تواند براي بررسان كتاب كه گويا فرق ميان سطر و پاراگراف را نمي‌دانند، ايجاد كند.

نويسنده‌ي سالومه ادامه داد: من نه در اين كتاب به خط قرمز‌هاي سياسي نزديك شده‌ام و نه از قواعد و اصول اخلاقي عدول كرده‌ام. تنها سعي كرده‌ام با روايت دشواري‌ها و مصائب زندگي يك زن 60 ساله، حركتي در جهت تقبيح بداخلاقي‌هاي اجتماعي داشته باشم؛ آن‌چنانكه به اعتقاد من و دوستاني كه اين رمان را خوانده‌اند، اين رمان جنبه‌هاي تربيتي‌اش محسوس‌تر از ديگر جنبه‌هاي آن است.

دراني با انتقاد از روند نظارت‌هاي ناهمگون در اداره‌ي كتاب، اظهار داشت: «سوخته دلان» در شرايطي مشروط اعلام مي‌شود، كه انواع و اقسام بداخلاقي‌هاي اجتماعي در كتاب‌هايي كه داخل بازار هستند، ديده مي‌شود. به عنوان مثال يكي از پر فروش‌ترين رمان‌هايي كه به چاپ چندم هم رسيده؛ داستان پسر و دختري را دنبال مي‌كند كه بدون اينكه رابطه‌شان را شرعي كرده‌باشند، مدت‌ها زير يك سقف زندگي مي‌كنند.

وي همچنين با انتقاد از ورود و ترجمه‌ي كتاب‌هاي غربي به ايران كه به هيچ‌وجه با فرهنگ و موازين شرعي ما همخواني ندارند، گفت: از آنجا كه داستان‌هاي من به بعد روانشناسانه‌ي شخصيت‌ها نيز محتاج است، بخشي از مطالعات من در زمينه‌ي كتاب‌هاي روانشناسي و تربيتي‌ست. اخيرا كتابي را خواندم كه در آن، مولف –كه نامش به يك برند تبليغاتي تبديل شده- نكات آموزشي را براي فرزند خيالي‌اش كه امريل نام دارد، شرح مي‌دهد. در اين كتاب آمده‌است كه ...اگر-براي اولين بار- امريل با دوست دخترش به خانه آمد؛ بايد چگونه با او برخورد كرد... يا اگر براي اولين بار متوجه شديد كه امريل به مشروبات الكلي لب زده، چطور بايد با او برخورد كنيد.

نويسنده‌ي رمان چاپ نشده‌ي سوخته دلان ادامه داد: از طرف ديگر متاسفانه در ميان جوانان ما هم باب شده، كه چنين كتاب‌هايي را خريداري كنند، حال آنكه من شك دارم همين كتاب‌ها هم ازسوي آن‌ها مطالعه شود و تنها نقش تزييني در كتاب‌خانه‌هاشان نداشته باشد.

وي درمورد معضلاتي كه يك نويسنده درحال حاضر با آن مواجه است، گفت: من حدودا 8 ماه وقت مي‌گذارم تا يك رمان بنويسم، پروسه‌ي اخذ مجوز هم-با فرض اينكه هفت‌خوان اداره‌ي كتاب طي شود- حدودا 8 ماه به طول مي‌انجامد و از آن‌ طرف 8 ماهي را هم در براي انتشار و توزيع و فروش كتا‌ب‌ها درنظر بگيريد؛ تازه در چنين شرايطي‌ست كه از ناشر چكي را دريافت مي‌كنيد كه رقم ناچيزي روي آن نوشته شده است. خب راه چاره‌ براي من چه مي‌تواند باشد؟

دراني با اشاره به تصميم جديدش، اظهار داشت: تصميم گرفته‌ام من هم مثل ديگراني بنويسم كه تنها با سوژه‌ قرار دادن داستان‌هاي محرك، به فكر فروش بالا هستند و اتفاقا موفق هم بوده‌اند. وقتي كه عمر خود را صرف مسائل ارزشي و تربيتي مي‌كنم و بالاترين نهاد در حوزه‌ي كتاب، منت مردود نشدن كتابم را سرم مي‌گذارد، چاره‌اي جز اين مي‌ماند؟ چرا بايد اصرار كنم روي مواضع خودم و صدايم به هيچ جا نرسد؟ از سر عشق و اعتقاد كار كردن هم اندازه‌اي دارد! من هم ناچارم به درآمد ناچيز كتاب‌هايم اميدوار باشم.

وي اضافه كرد: در خياباني كه من در آن سكنا دارم، هر روز مواجه مي‌شوم با سيل دختران و پسران خيابان‌گرد كه آرايش‌هاي عجيب و غريبي دارند. به فراخور حضور اين جوانان، در اين خيابان ده‌ها آرايشگاه تاسيس شده؛ تازه‌ خيلي از اين آرايشگاه‌ها رسمي نيستند و تابلو هم ندارند. كارشان هم سكه است، بچه‌هاي مردم را رنگ مي‌كنند و مي‌فرستندشان توي خيابان تا خود را به نمايش بگذارند. گاهي از خودم مي‌پرسم فرق من با فلان زن آرايشگر چيست؟ آيا من بايد عمر خود را هدر كنم و هر توهيني را به جان بخرم و دست آخر اين‌همه مشكل داشته باشم، آن‌وقت يك آرايشگر در شرايط فعلي از بهترين زندگي برخوردار است. گرسنگي؛ معرفت نمي‌فهمد آقا!

دراني ضمن بيان اين مطلب كه نشر مدبران همچنان پيگير رمان «سوخته دلان» است، درمورد فعاليت‌هاي اخير خود گفت: حتي با متوقف ماندن «سوخته دلان» بازهم نمي‌توانم ديگر ننويسم. درحال حاضر نيز مشغول اتمام رمان «آواي فاخته» هستم.

rshafiiy
06-12-2011, 17:38
این تاپیکو کامل خوندم . به تازگی شروع به ترجمه یه کتاب کردم . اینا رو که خوندم پشیمون شدم . گیج شدم کلا .

boy_kochak
07-12-2011, 23:06
این تاپیکو کامل خوندم . به تازگی شروع به ترجمه یه کتاب کردم . اینا رو که خوندم پشیمون شدم . گیج شدم کلا .


حالا کتابت چیه ، چرا کیج شدی ، چرا پشیمون شدی ، در خصوص نشر هرچی خواستی در خدمتم ، عضو یکی از قدرتمندتری انتشارات ایرانیم .

part gah
08-12-2011, 14:39
· چگونه هزینه چاپ را محاسبه کنیم؟
راهنمايي شیوه‌های محاسبه هزینه‌‌های چاپ/ 224 صفحه
بهرام عفراوی / چاپ: اول 1390 قیمت: 70000 ریال
در این کتاب روش های محاسبه هزینه کارهای چاپی را فراخواهید گرفت، بطوریکه بتوانید محاسبات را به شکلی کلاسیک و در کوتاهترین زمان ممکن انجام دهی. همچنین نمونه های مختلف محاسبه دستی با مثال های گوناگون به شکلی ساده و قابل درک ارائه شده است و خواننده به راحتی قادر خواهد بود تا محاسبات مشابه را خود انجام دهد. جداول قیمت تمام شده نیز کمک بسیار موثری برای یافتن قیمت های مورد نیاز خوانندگان خواهد بود.


از ویژگی‌های کتاب
وجود جدول قیمت تمام شده می‌باشدکه موارد زیر را در بردارد.
کارت ویزیت/ سربرگ و برگه یادداشت، پوستر، فولدر، کتاب در قطع های رقعی، وزیری، خشتی، چسبی، جیبی پالتویی، رحلی، سلطانی، بروشور و تراکت، کاتالوگ و مجله، لیبل، پاکت نامه، جعبه و ساک دستی
با استفاده از این جدول که حدود 30 صفحه از کتاب را شامل می‌شود می توانید به سرعت قیمت حدودی موارد فوق را در تیراژهای مختلف و عملیات پس از چاپ مختلف چون UV و ... به دست آورید. همچنین شکل سند، اندازه کاغذ مورد نیاز، برش کاغذ، تعداد ورق مورد نیاز در تیراژهای مختلف آورده شده است.
این جدول از موارد بسیاری کاربردی و مورد نیاز است که همیشه از آن استفاده خواهید کرد.
جدول تا شو در انتهای کتاب
این جدول به شکلی تهیه شده است که می‌توانید برحسب ابعاد و اندازه‌های سند چاپی هر نوع سفارش چاپی را با استفاده از اعداد و ارقام جدول محاسبه نمایید.
همچنین می‌توانید جدول را با نرخ‌های خود تغییر داده و محاسبات چاپ را انجام دهید.
ارائه 33 مثال:
33 مثال از موارد مختلف به طور کامل در کتاب بررسی شده است این بررسی جهت محاسبه هزینه چاپ شامل شکل سند، ابعاد کاغذ مورد نیاز و هزینه‌های هر یک به تفکیک و برای تیراژهای مختلف به شکلی که خواننده به راحتی می‌تواند تاثیر تیراژ و موارد دیگر را بر نرخ هر عدد به دست آورد. مثال‌های ارائه شده که به تفصیل آمده است شامل: کارت ویزیت/ چهاررنگ، کارت تبریک، سربرگ و یادداشتی، پاکت نامه دو رنگ ملخی/ دو رنگ A4 و A3 ، فولدر پنج رنگ و دو رنگ، بروشور A5 دو رو/ A4 یک رو A4 دو رو، پوستر 70×50 و 70×100 ، لیبل 6×9 ، 5/3×5 ، 7×5/24 جعبه در سه اندازه، خبرنامه، کاتالوگ و مجله، ساک دستی، کتاب و سررسید قطع‌های رقعی یک رنگ با صفحات رنگی، رقعی تک رنگ/ وزیری/ خشتی/ قطع خاص/ جیبی پالتویی/ رحلی/ سلطانی


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



وب‌سایت‌های گرافیک و چاپ
راهنمايي یافتن وب سایت‌های گرافیک و چاپ/ 160 صفحه به همراه CD
گروه پژوهشی عفراوی / زیر نظر: بهرام عفراوی /
این کتاب به خوانندگان کمک می‌کند تا در دنیای وب‌سایت، ابتدا نیاز خود را شناسایی و سپس در وب به مطالعه و بررسی دقیق سایت مورد نظر خود بپردازند. طبقه‌بندی ارائه شده در کتاب راهنمای خوبی برای دست‌یابی به نیازهای مختلف خوانندگان است. همچنین CD همراه کتاب، ضمن ارائه نرم‌افزارهای وب‌گردی، صفحه اول سایت‌های ارائه شده در کتاب را شامل می‌شود، بطوریکه خواننده می‌تواند بدون اتصال به اینترنت صفحه اول آنها را مشاهده نماید.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

simorgh14
16-12-2011, 23:22
به هیچ عنوان نیازی به خرید کتابهای معرفی شده را ندارید، مرجع چاپ کتاب، دکان تبلیغات نیست!

برای تخمین قیمت خیلی راحت به چند چاپخانه سر بزنید و مشخصات کتاب را بگویید و آنها به شما قیمت می دهند، و البته شما نمونه کار قبلی آنها را باید در بازار ببینید.

MJ5
17-12-2011, 16:35
جناب سیمرغ من مدتی است قصد چاپ کتاب شعر دارم. شما چه پیشنهادی برای من دارید؟ چگونه بفهمم اشعارم قوی هستن و ارزش کتاب شدن دارن یا تعدادشان برای کتاب شدن کافی است و تا مجوز و غیره و ذلک..!
اگر برایتان مقدور است از طریق ایمیل با من مکاتبه کنید چون همیشه در دسترسم هست ولی اینجا ممکنه دیر به دیر پیگیر شوم :) سپاسگزارم :)
mj.yekeh@gmail.com

simorgh14
07-01-2012, 14:02
مصاحبه جناب مصطفی رحماندوست:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

simorgh14
16-01-2012, 14:11
داستان همیشگی کلاهبرداری ناشرین از نویسندگان، چیزی است که برای حرفه ایهای عرصه نویسندگی، غریب نیست.


پروانه فعالیت یک ناشر به جرم کلاهبرداری باطل شد
پروانه فعالیت نشر «نوح نبی» به دلیل شکایت جمعی از نویسندگان از وی به دلیل کلاهبرداری از سوی هیات نظارت بر تخلفات ناشران در اداره کل مجامع، تشکل‌ها و فعالیت‌های فرهنگی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باطل شد.
به گزارش خبرنگار مهر، سه ماه پس از انتشار گزارشی از سوی مهر درباره ناشری که با سوء استفاده از موقعیت حرفه‌ای خود و نام برخی از چهره‌های ادبیات کشور به کلاهبرداری از نویسندگان و شاعران جوان کشور می‌پراخت، پیگیری‌های مهر درباره سرانجام فعالیت این ناشر منجر به ابطال جواز فعالیت وی از سوی اداره کل مجامع، تشکل‌ها و فعالیت‌های فرهنگی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.

ماجرا از آنجا شروع شد که تنی ‌چند از نویسندگان زیان‌دیده از نشری که با نام «نوح نبی» مجوز فعالیت خود را کسب کرده بود در تماس با این خبرگزاری مدعی شدند که این ناشر با امضای قراردادهایی با آنها و بعضاً دریافت وجوهی، وعده انتشار آثارشان را به آنها داده است، اما ناگهان و پس از مدتی ناشر، آثار نویسندگان و مبالغ داده شده از سوی پدیدآورندگان ناپدید شده‌ و هیچ کسی در مقام پاسخ‌گویی به ابهامات این قضیه قرار ندارد.

نکته دردناک این موضوع از بین رفتن متن آثار نویسندگان از سوی ناشر بود که به دلیل دست‌نویس بودن مطالب تحویل داده شده به وی، نسخه‌ای دیگری از آنها وجود ندارد.

با پیگیری این ماجرا، مسئول دفتر رسیدگی به شکایات اداره کل مجامع، تشکل‌ها و فعالیت‌های فرهنگی معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز گذشته در پاسخ به مهر از ابطال مجوز این ناشر و ارسال پرنده آن به مراجع قضایی کشور خبر داد.

حمید قبادی در گفتگو با خبرنگار مهر دراین باره اظهار کرد: پیرو شکایت تعدادی از نویسندگان به این دفتر پیرامون موضوع عقد قرارداد با این ناشر و پرداخت وجه و عدم ایفای تعهدات از سوی این ناشر، پرونده‌ای به این منظور در اداره کل تشکیل شد و در دستور کار قرار گرفت. متاسفانه مشاهده شد که حین مراحل بررسی و پیگیری، تعداد شاکیان دائما رو به افزایش داشت که به ثبت 6 شکایت تاکنون منجر شده است.

وی ادامه داد: شواهد حاکی از آن بود که تعدادی از نویسندگان جوان به اعتبار اینکه نشر «نوح نبی» وعده ایجاد شرابط انتشار کتاب‌هایشان را به آنها داده و به اعتبار حضور برخی از چهره‌های ادبی کشور که شرایط عقد قرارداد انتشار کتاب در کشور را می‌دانند، آثارشان را به این ناشر داده‌اند، اما ناشر اقدام به انتشار آنها نکرده است و سرنوشت مبالغی نیز که به این منظور از نویسندگان دریافت شده بود، نامشخص مانده است.

قبادی افزود: ما بر اساس رویه جاری، شکایت را دریافت و موارد را به ناشر اعلام کردیم و در انتظار دریافت پاسخ رسمی از سوی وی ماندیم تا در نهایت به یک مفاهمه دست پیدا کنیم، اما پیگیری‌های ما در چندین نوبت نامه‌نگاری بی‌نتیجه ماند. بنابراین پرونده با گردش کاری تازه تنظیم شد و به هیات نظارت بر تخلفات ارسال شد. حتی در این مرحله از کار نیز برای مرتبه پایانی با نامه‌نگاری و تماس با ناشر خواستار پاسخگویی وی شدیم، اما ناشر از محل ثبت شده به نام دفتر انتشاراتی خود تغییر مکان داده بود.

وی در ادامه با اشاره به ارسال پرونده این ناشر به هیات نظارت بر تخلفات در اواخر آذر ماه سال جاری گفت: هیات نظارت با توجه به محرز بودن سوء استفاده ناشر از پروانه صنفی خود در نهایت رای به ابطال دائم پروانه کار این ناشر داد و موضوع برای رسیدگی به مراجع قضایی نیز اعلام شد.

اما آیا ابطال پرونده فعالیت یک ناشر به معنی واقعی خواست نویسندگان زیان دیده از این ناشر است؟ آیا می‌توان با این موضوع دلخوش داشت که مراجع قضایی در نهایت به مساله و زیان مادی و معنوی وارد شده به نویسندگان در این باره پاسخ خواهند داد؟ و از همه مهم‌تر اینکه چگونه باید از وقوع چنین رویدادهایی جلوگیری کرد؟

شکی نیست که گام اول در این زمینه به ساماندهی قراردادهای صنفی حاکم در بازار نشر باز می‌گردد و ضوابطی که می‌تواند در این زمینه برقرار شود.

حمید قبادی در پاسخ به سئوالی در این ارتباط به مهر می‌گوید: روابط ناشر و مولف باید در چهارچوب تعیین شده‌ای تنظیم و برای تحقق مفاد قرارداد نیز ضمانت‌هایی گذاشته شود. در مورد این ناشر آنچه رخ داد، یکی از شدیدترین احکامی بود که تا به حال صادر شده است، اما ما به عنوان مرجع بررسی کننده معتقدیم که بهترین شیوه در این رابطه، مفاهمه و حل اختلاف میان خود ناشر و مولف به دور از شکایت بردن به مراجع ذی‌صلاح است. البته ما در صورت نیاز بر اساس مجوزی که داده‌ایم برای صیانت از آن اقدام خواهیم کرد.

وی تاکید می‌کند: دفتر رسیدگی به تخلفات، در واقع مرجع رسیدگی به شکایت‌ها و اختلافات مالی میان ناشر و مولف نیست، اما از حیث بررسی عملکرد ناشر درباره نوع فعالیت وی، اعتبار و عملکرد ناشران را مورد بررسی قرار می‌دهد و در موارد لازم نیز رای خود را صادر می‌کند.


بارها هشدار داده ام، با ناشری که خودش سرمایه گذاری نمی کند، قرارداد نبندید!

bolbole sardargom
26-01-2012, 14:17
سلام simorgh عزیز،با تشکر از در اختیار گذاشتن اطلاعات بسیار باارزشتون در مورد مراحل چاپ کتاب.من واستون پیغام گذاشتم امابهتره توی این بحث جواب بدید تا بقیه هم بتونن استفاده کنن.من تصویرساز کتاب کودک هستم ودارم یه سری 10تایی کتاب قصه تصویرسازی میکنم.البته الان فقط 1کتابشودرست کردم ومیخوام اگه بهترباشه کتاباروتک تک وارد بازار کنم.من تجربیات زیادی ندارم با توجه به سن کمم. میخواستم چندتا سوال ازتون بپرسم.
1.واسه کتاب قصه هم مراحل گرفتن شابک درکتابخانه ملی ومجوزگرفتن ازارشادبایدبه همون ترتیبی که گفتین انجام بشه؟
2.بعد ازآمادگی کامل کتاب، برای چاپش نمی خوام با انتشارات کار کنم.می خواستم ببینم از این دو روشی که انتخاب کردم کدومش به صرفه تره:
الف : بدم چاپخانه واسم چاپ کنه (در این صورت مثلا واسه اولین کتاب که 7 برگ (14 سفحه ) داره البته جلد رو حساب نکردم، با تیراژ مثلا 2000تا با قیمت 2000تومان پشت جلد چقدر درآمدمه؟ و چقدر باید به چاپخانه بدم؟ )
ب : خودم یه پرینتر لیزری رنگی A3 در حدود 2 میلیون بگیرم و خودم چاپ کنم.
کدوم یکی به صرفه تره؟
3.به نظرتون تیراژ برای چاپ اول کتاب قصه چقدر باید باشه؟
4. برای پخش کتاب در کشور باید چکار کنم؟
5. اگه بخوام به خارج از کشور کتابمو بفروشم و حق چاپ هم مال خودم باشه باید چکار کنم؟
واقعا ممنون میشم اگه به سوالام جواب بدین:11:

hiha_music
04-02-2012, 03:47
سلام سیمرغ عزیز

ممنون بابت تمام مهربونی ها و دلسوزیهات

تمام نوشته هاتو بدون هیچ وقفه ای خوندم

مطالبی که نوشتی برای من بسیار بسیار مفید و کاربردی بود.

eli_naz0111
06-02-2012, 02:04
سلام و ممنون از سيمرغ عزيز من دارم مجموعه شعري رو جمع ميكنم كه بزودي و با كمك خدا چاپ خواهم كرد دنبال اطلاعاتي ميگشتم كه بتونه بهم كمك كنه .با سرچ تو گوگل مطالب خوبي پيدا كردم از جمله اين جا.مطالب ديگه اي هم پيدا كردم كه فكر كنم بدرد بقيه بخوره كه با منبعش ميزارم.

---------- Post added at 02:04 AM ---------- Previous post was at 02:01 AM ----------

مراحل چاپ يك كتاب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
مراحل آماده سازي يك كتاب براي چاپ به صورت زير است:
1.تاليف ترجمه يا گردآوري توسط نويسنده
2.تايپ ويراستاري و صفحه آرايي
3.مراحل اخذ مجوز شامل شابك،فيپا،مجوز چاپ از ارشاد(كه خود نيز شامل دو حالت ميشود اول طي تمامي مراحل توسط نويسنده كه به ناشر مولف معروف است و دوم طي تمامي موارد توسط ناشر)
4.چاپ كتاب(ليتوگرافي.چاپ صفحات داخلي.چاپ جلد.سلفون جلد.صحافي)


شما پس از اتمام كار و تدوين منطقي مطالبتان بايد مقدمه اي مناسب براي اثر خود بنويسيد و فهرست(بدون شماره گذاري)تهيه كنيد و پس از ويراستاري نسخه نهايي را براي صفحه آرايي آماده كنيد.
پس از صفحه آرايي،كتاب براي طي مراحل قانوني اخذ مجوز چاپ آماده است.
.................................................. .................................................. ........
اخذ مجوز به صورت ناشر مولف:
در اين حالت طي تمام مراحل به عهده نويسنده است و در قسمت فيپاي كتاب يا همان شناسنامه اثر در قسمت ناشر به جاي نام ناشر نام نويسنده درج ميشود.براي اخذ مجوز كتاب به ترتيب زير عمل كنيد
1.دريافت شابك:
شابك شناسه اي است 13 رقمي كه براي هر كتاب صادر ميشود و اختصاصي همان كتاب است.
يك نسخه پرينت سيمي شده از كتاب خود را به همراه كپي مدارك شخصي به خانه كتاب واحد فيپا تحويل داده و شابك كتاب خود را پس از 48 ساعت تحويل ميگيريد.
موسسه خانه کتاب ابتدای خیابان انقلاب بین فلسطین و صبای جنوبی طبقه اول واحد شابک
تلفن:66414991
2.دريافت فيپا:
فيپا يا همان شناسنامه كتاب شما كه تمام مشخصات كتاب تو اون ذكر ميشه و براي گرفتن مجوز لازمه.براي دريافت فيپا دو راه وجود داره اول اينكه كپي اثر رو به صورتpdf وwordروي سي دي به همراه مدارك و برگه شابك به صورت حضوري تحويل واحد فيپاي كتابخانه ملي ايذان بدين و بعد از حدود يك هفته فيپاي اثر رو تحويل بگيرين.ويا اينكه در سايت كتابخانه ملي ايران opac.nlai.ir در قسمت درخواست عضويت حقيقي ثبت نام كنيد و پس از چند روز با نام كاربري و رمز عبور كه تحويل ميگيريد وارد سايت شده و با شماره شابك درخواست فيپا كنيد دقت كنيد در تمام مراحل درخواست فيپا طبق راهنماي سايت درست عمل كنيد زيرا هرگونه اصلاح نياز به نامه نگاري دارد.(2 سال پيش كه من اين كار رو كردم كلي پيگيري كردم تا تونستم نام كاربري بگيرم الان نميدونم سرعت عملشون چجوريه)
آدرس: تهران، بزرگراه شهيد حقانی، بعد از ایستگاه مترو ميرداماد، خروجی كتابخانه ملی تلفن:88644000 داخلي 3104 واحد فيپا
3.دريافت مجوز چاپ:
بعد از دريافت شابك و فيپا نوبت به دريافت مجوز چاپ ميرسه كه احتمالا طولاني ترين مرحله كاره. يك نسخه پرينت سيمي شده از اثر رو كه فيپا نيز تو اون اعمال شده باشه به همراه pdf نسخه نهايي اثر روي سي دي به همراه پرينت جداگانه از فيپا رو به وزارت ارشاد واحد ثبت اثر تحويل ميدين و خودتون زحمت ميكشين و ميشينين پشت سيستم و اثر رو ثبت ميكنين مراقبت باشيد هرگونه اشتباهي تو اين مرحله ممكنه چند وقتي كارتونو عقب بندازه.(دفعه اول من خودم كم مونده بود ...)
بعد يه شماره پيگيري ميگيريد و يه شماره تماس هم بهتون ميدن كه بتونين تلفني پيگيري كنيد.بعد از چند وقت مجوز كتابتون آماده ميشه و بعد از دريافت مجوز ميتونين اقدام به چاپ كنيد و پس از چاپ 4 نسخه از كتاب رو به واحد اعلام وصول تحويل ميدين و بعد از 2 روز بعد از اومدن اعلام وصول به شما اجازه پخش داده ميشه.
البته ممكنه كه به اثر، اصلاحي بخوره كه شما موظفيد اصلاحات خواسته شده رو انجام بدين و دوباره نسخه نهايي اصلاح شده رو تحويل بدين تا مجوز چاپ صادر بشه.طول مدت زمان صدور مجوز از 1روز تا n متغيره وبه موضوع بستگي داره.موضوعات علمي سريعتر مجوز ميگيرن.
بعد از دريافت مجوز چاپ بايد اقدام به چاپ اثر كنيد كه براي اينكار ميتونيد به چاپخانه مراجعه كنيد در صورتي كه تجربه كافي نداريد اين كار رو به تنهايي انجام ندهيد. جزئيات چاپ يك كتاب بعد از گرفتن مجوز،از ليتوگرافي تا صحافي رو بعدا توضيح خواهم داد.
توجه كنيد كه چاپ كتاب با اين روش معايبي داره 1.تو پخش به مشكل ميخوريد.پخشي ها اين گونه كتابها رو به سختي ميگيرن و كتابفروشيها هم از نويسنده به سختي كتاب ميگيرن. چرا؟ نميدونم 2.كتابتون تو نمايشگاه بين المللي قرار نميگيره.3.چون از جزئيات چاپ اطلاعي نداريد ممكنه تو چاپ اثر به مشكل بربخوريد و كتابتون كيفيت پاييني پيدا كنه.
.................................................. .................................................. ........

اخذ مجوز و چاپ توسط ناشر:
در اين حالت تمام مراحل دريافت مجوز و چاپ كتاب از صفحه آرايي تا چاپ اثر توسط ناشر انجام ميشه.دقت كنيد كه حتما با ناشري كه براي اين كار انتخاب ميكنيد قرارداد ببنديد و 15 روز پس از عقد قرارداد از ناشر شماره شابك،فيپا و شماره پيگيري ارشاد رو درخواست كنيد تا از به جريان افتادن كارتون مطمئن بشويد.حتما نمونه كارهاي قبلي ناشر رو ببينيد و از كيفيت كار مطمئن بشيد.





انواع قرارداد با ناشر:

١ ـ حق تألیف:
در این نوع قرارداد ناشر با شما قرارداد بسته و درصدی از قیمت پشت جلد ضربدر تیراژ را به عنوان حق تألیف به شما پرداخت می­کند. این نوع قرارداد را ناشران بیشتر با کسانی می­بندند که شناخته شده و کتابهایشان پرفروش باشد.
این نوع قرارداد می­تواند برای بعضی از افراد جذاب باشد زیرا نه هزینه­ ای پرداخت می­کنند و نه در پخش نقشی دارند ولی چنانچه فروش کتاب خوب باشد این افراد ضرر می­کنند. چنانچه به فروش کتاب خود مطمئن هستید زیر بار این نوع قرارداد نروید. در این نوع قرارداد حق چاپ همیشه برای ناشر محفوظ می­ماند.

٢ ـ مشارکت:
در این نوع قرارداد هزینه­های چاپ بین ناشر و نویسنده تقسیم شده و سود فروش نیز به همان نسبت بین ناشر و نویسنده تقسیم می­شود.

٣ ـ واگذاری کتاب:
شما با این قرارداد کتاب خود را با دریافت مبلغی برای همیشه به ناشر واگذار کرده و هیچگاه هیچ مبلغ دیگری دریافت نکرده و حق چاپ کتاب خود را نخواهید داشت.

٤ ـ سرمایه ­گذاری مولف:
در این حالت مولف تمام هزینه­ ها را پرداخت کرده به صورتی که هزینه­ های چاپ را به عنوان حق نشر به ناشر می­پردازد. تمام سود این فروش در این نوع قرارداد متعلق به مولف است.

.................................................. .................................................. ..........




سايزهاي كتاب:




قطع کتاب
اندازه
سلطانی
49×34
رحلی
28/5×21
وزیری
23/5×17
رقعی
21×14/5
خشتی
22×21/5
جیبی
14/5×10
پالتویی جیبی
21×10/5





طرح جلد
به نظر بسیاری از صاحبنظران این مرحله از اهمیّت بسزایی برخوردار است. داشتن یک طرح جلد مناسب می­تواند تا حدود زیادی به موفقیّت یک کتاب کمک کند. هزینه کردن بر­ روی طراحی جلد یک کتاب نوعی سرمایه­گذاری است. یک طرح جلد ضعیف می­تواند یک کار بسیار خوب را در کنج انبارها نگهدارد. طرح جلد کتاب شما همانند ویترین برای یک مغازه است. پس در انتخاب طرح جلد و طراحی آن دقت کنید. در طراحی جلد یک کتاب باید به قطع کتاب و عطف آن با توجه به تعداد صفحات کتاب، توجه داشته باشید.




روش­های چاپ کتاب
کتاب پس از صدور مجوز چاپ وارد مراحل چاپ می­شود. روش­های مختلفی برای چاپ کتاب وجود دارد که شما می­توانید هریک از آن­ها را برای چاپ کتاب خود انتخاب نمایید.

1 ــ چاپ دیجیتال: این روش مناسب چاپ با تیراژ پایین است و در آن نیازی به فیلم و زینک (لیتوگرافی) نیست. چنانچه قصد چاپ زیر 200 جلد را دارید این روش مناسب است. توجّه داشته باشید این روش برای چاپ با تیراژ بالاتر مقرون به صرفه نیست.

2 ــ ریسوگراف: دستگاه ریسوگراف، دستگاهی شبیه دستگاه کپی در مقیاس بزرگتر است.چاپ با دستگاه ریسوگراف ارزانتر تمام می­شود ولی دارای کیفیت بسیار پایینی است.

3 ــ چاپ اُفست: بهترین روش چاپ کتاب، چاپ اُفست است. چاپ اُفست دارای کیفیت مطلوبی است و برای تیراژهای بالا (500 عدد به بالا) بسیار مقرون به صرفه است.






ادامه مطالب بزودي...........

منبع: bookpub.ir ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

eli_naz0111
06-02-2012, 02:06
راهنمای چاپ کتاب ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2F%3Fp%3D252)

[تاريخ:۸ تیر ۱۳۸۷] ~ تجربه هاي كوچك ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2F%3Fcat%3D19)،يادداشت ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2F%3Fcat%3D16)،چاپ و نشر ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2F%3Fcat%3D23) [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2F%3Fp%3D252&print=1)




شاید برای شما هم پیش آمده باشد که یک مدیر، همکار یا یک دوست برای چاپ کتابی که تألیف کرده است از شما راهنمایی خواسته باشد.
فرض ما بر این است که کتاب رسیده در یکی از قطع های استاندارد چاپ پالتویی، رقعی، وزیری، رحلی، خشتی و یا … (در پست های بعد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2F%3Fp%3D494) اندازه همه قطع های ذکر شده را عرض می کنم) قرار دارد. مراحل دریافت مجوز ارشاد به شرح زیر است:
دریافت شابک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] Page.aspx%3FTabID%3D3631%26Site%3Disbn%26Lang%3Dfa-IR):
اولین قدم دریافت شابک از اداره شابک است. به طور معمول ناشران شابک را به صورت گروهی از اداره شابک دریافت می کنند. به این ترتیب برای هر کتاب رسیده یکی از شماره های شابک دریافتی را اختصاص می دهند و پس از تکمیل فرم شابک ( جدولی که برابر هر شماره شابک نام کتاب چاپ شده قرار گرفته است) را به انضمام کتاب های چاپ شده به شابک ارائه می نمایند. اما برخی از ناشران که مجوز نشر ندارند، به صورت موردی از اداره شابک، شماره شابک را دریافت و در کتاب درج می نمایند. این ناشران نیز بعد از چاپ کتاب، باید ۵ نمونه از کتاب را به اداره شابک تحویل دهند.
دریافت فهرست نویسی کتابخانه ملی (فیپا) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] 2Ffarsipress%2Fwp-admin%2Fdast%2520haee%2520ke%2520komak%2520mikonan d%2520moghadas%2520tar%2520az%2520labhaee%2520hast and%2520ke%25202a%2520mikhanand.)
بعد از درج شماره شابک در شناسنامه کتاب، پرینت کتاب (صفحه آرایی شده) به همراه سی دی و فرم تکمیل شده درخواست فهرست نویسی به کتابخانه ملی تحویل داده می شود. به طور متوسط فیپا یک هفته تا ۱۰ روز بعد از ارائه به متقاضی تحویل داده می شود. متقاضی باید همه اطلاعات فیپای دریافتی را در صفحات اولیه کتاب (جایی که برای شناسنامه در نظر گرفته شده است) درج کند.
دریافت مجوز از ارشاد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] shad.net%2Fhome.html):
سی دی کتاب، نسخه پرینت کتاب (که اطلاعات فیپا در آن قید شده) به همراه پرینت جلد برای گرفتن مجوز به اداره کتاب وزارت ارشاد تحویل داده می شود. بسته به موضوع کتاب، پس از یک هفته تا ۲ ماه بعد از تحویل، مجوز کتاب در اختیار متقاضی قرار می گیرد. گاهی اوقات مواردی در کتاب جهت اصلاح به اطلاع متقاضی می رسد و پس از درج یا حذف تغییرات مجوز کتاب صادر می شود.
چاپ:
ناشر پس از گرفتن مجوز، به چاپ کتاب اقدام می کند. بعد از دریافت مجوز، ناشر حق هیچ گونه دخل و تصرفی در محتویات کتاب ندارد. تیراژ و صفحات و سایر موارد آمده در شناسنامه باید با دقت مورد نظر قرار گیرد. گاهی اطلاعاتی از فیپا یا شناسنامه در چاپ حذف می شوند که بعد از مطابقت ارشاد، ناشر موظف است اطلاعات حذف شده را در کتاب درج نماید.
اعلام وصول:
پس از چاپ کتاب، ناشر ۱۰ نسخه از کتاب چاپ شده را جهت دریافت اعلام وصول به ارشاد تحویل می دهد. با دریافت اعلام وصول پروسه اداری چاپ یک کتاب پایان می پذیرد.
تجدید چاپ:
اگر ناشر بخواهد کتابی را تجدید چاپ کند، در صورتی که در کتاب تغییراتی اعمال نشده باشد، مجوز چاپ بدون سیر مراحل فوق و تنها با گرفتن مجوز ارشاد ( که سریعا به متقاضی تحویل می شود) انجام می شود. اما اگر ناشر قصد اعمال تغییرات محتوایی در متن کتاب داشته باشد، باید همه مراحل بالا را پشت سر بگذارد.

منبع:haghverdi.com

simorgh14
15-02-2012, 21:07
مسایلی که کاربر eli_naz مطرح کرده قبلا تشریح شده و نیازی به دوباره گویی آنها نیست،

به دوستان پیشنهاد می کنم مطالب مرجع چاپ کتاب همین تالار را از ابتدا به دقت بخوانند که هم کاملتر است هم با زوایا و ریزه کاریها و حیله گیریهای ناشران آشنا می شوند.


ضمنا نیازی هم به برخی مطالب و لینکهای مطرح شده که برخی افراد در اینجا قرار می دهند تا بازدید کننده مرجع چاپ به خارج از این سایت هدایت و به سمت قرارداد بستن با انتشارات... هدایت می کند نیست. فریب نخورید! حتی در همین جا!

naser noruzifard
02-04-2012, 20:33
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوستان عزيزي كه تمايل به دريافت اين كتاب را دارند به ايميل زير پيام بدهند تا پي دي اف كامل كتاب البته به صورت رايگان به آدرس ايميلشون فرستاده بشه.

naser.noruzifard@gmail.com

simorgh14
04-04-2012, 12:06
ویژه نمایشگاه کناب!!!!

نمایشگاه نزدیک است، شما می خواهید هر طرو شده کتاب به نمایشگاه برسد و در آنجا دیده شود، اما زمان کافی ندارید!!

اکنون چه باید کرد؟

1- گرفتن فیپا و شابک، باید به سرعت انجام شود، اگر با ناشری کار می کنید، خودتان پیگیر کار شوید.

2- بلافاصله بعد از فیپا برای گرفتن مجوز اقدام کنید، و پیگیر امور اداری باشید.

3- همزمان با امور اداری طرح جلد را انجام دهید و صحفه بندی را کامل کنید

4- با استفاده از چاپ دیجیتال، 100 جلد به سرعت چاپ کنید و بر مبنای میزان فروش نمایشگاه ، تیراژ نهایی را تعیین نمایید

5- خودتان شخصا به نمایشگاه بروید، و آمار فروش کتاب را بگیرید.

آسان نشر
25-04-2012, 18:17
خوشبختانه چندی است که فرصت انتشار کتاب های فارسی و ... توسط رابط فارسی زبان شرکت آمازون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) در کشور آمریکا فراهم آمده است. بدین ترتیب نویسندگان عزیز می توانند بدون هر گونه دغدغه ای کتاب خود را با این روش در سطح جهانی منتشر و توزیع نمایند.
کلیه امور مربوط به اخذ شابک بین المللی، صفحه آرایی، طرح روی جلد، معرفی به وب سایت ها و فروشگاه های زنجیره ای محصولات فرهنگی نیز در کوتاه ترین زمان ممکن و با هزینه بسیار مناسب برای نویسنده انجام می شود و در مقابل پرداخت آن هزینه نویسنده کلیه حقوق مادی و معنوی کتاب خود را برای خود حفظ می نماید.
نکته مهم اینکه شرکت آمازون این امکان را برای نویسندگان و هنرمندان عزیز فراهم آورده است که متن کتاب و یا طرح جلد را به طور کامل با کمترین هزینه ممکن مورد اصلاح و تغییر قرار دهند.
درضمن نویسندگان می توانند از یک صفحه اختصاصی در وب سایت آمازون ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) بهره مند شده و حق مولف حاصل از فروش خویش را به صورت چک بانکی به شکل ماهانه دریافت نمایند.
آسان نشر امیدوار است که در خدمت نشر جهانی هنر ایرانی باشد.
با آرزوی بهترین ها برای شما

نويسنده رنج كشيده
30-04-2012, 21:12
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 13:14
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 20:54
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 20:57
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 21:16
سلام
سوال من این است اگر بخواهم به عنوان ناشر مولف اقدام به چاپ کتاب کنم مدیریت کار نشر از قبیل حروفچینی و صفحه بندی (که البته بخشی از این رو میتونم خودم انجام بدم با کامپیوتر ) --
اخذ مجوز از ارشاد -- انتخاب چاپخانه (شنیدم چاپخانه های قم کارشون خوبه) - نظارت بر کار چاپ و پخش کتاب
کار خیلی سختی ست؟؟؟
من بی تجربه در امور نشر از پس این کارا بر میایم ؟؟؟





درود بر شما دوست محققم

البته که می تونید عزیزم

رفتن به اداره ارشاد و گرفتن مجوز چند تا فرم را پر کردن و امضا گرفتن! همین!

و بابت همین کار، برخی ناشرین چنان با آب و تاب این مراحل را توضیح می دهند که بلللللللللللللله!

ما از هفت خوان رستم رد می شویم! و ما درد زایمان فراوان میکشیم! پس پول اجاره و گاز و برق و آب اینجا را کی بدهد؟ باید صحافی بشود! پرینت بگیریم!!

پست فطرتها..........یک جوان ساده ای که اول زندگیش می خواهد اندوخته هایش در قابل یک کتاب به جامعه ارایه دهد، که هم برای خودش و هم برای جامعه اش مفید خواهد بود، گیر چه لاشخورهایی می افتد!



و می دانید بابت این کار چقدر طلب می کنند؟5 درصد قیمت پشت جلد!! بله! یکی از همینها که دم از نماز خواندن و کسب و حلال می زند!! پنج در صد قیمت پشت جلد برای کار به این سادگی طلب می کند!

[/B][/COLOR]


رنجنامه يك نويسنده:

كتابي رو به صورت اشتراكي با يكي از دوستانم قرار بود چاپ كنيم كه بعد از خواندن مطالب اين تالار تصميم گرفتم به تنهايي اين كار رو انجام بدم.با ديدن مطالب سيمرغ دلم گرم شد وتصميم گرفتم بتنهايي و به صورت ناشر مولف كتابم رو چاپ كنم.....مطالبمونو جدا كرديم و دوستم هم رفت و با انتشارات نظري قرارداد بست تا كتابشو چاپ كنه ...القصه
بعد از كلي دوندگي توي خانه كتاب و كتابخانه ملي و ارشاد تونستم مجوز چاپ بگيرم كه البته چه مصيبتها كشيدم بماند...:42:
بعد از گرفتن مجوز افتادم دنبال كارهاي چاپ: ليتوگرافي. خريد كاغذ.چاپ صفحات و چاپ جلد و صحافي و...
وقتي كار تموم شد بايد حال و روزم رو مي ديديد كتابها افتضاح شده بود.صحاف مينداخت گردن چاپخانه و چاپخانه مينداخت گردن ليتوگرافي و ليتوگرافي مينداخت گردن اون دوتا.آخرشم به نتيجه نرسيدم. تا اينجا 900000 تومان خرج كردم و كلي كاغذ باطله داشتم
بعد رفتم سراغ چند تا ناشر تو انقلاب تا اينكه بالاخره با مشورت اونها دوباره كارم رو چاپ كردم اينبار كار خوب شده بود و البته 900000تومان ديگه هم خرج كردم.:41:
خستگي به تنم موند هيچ پخشي كتابم رو نميگرفت كتابفروشيها هم كه بدتر...
من موندم و 1000 جلد كتاب و البته التماس به ناشرا كه شايد قبول كنن كتابم رو تو نمايشگاه بين المللي تو غرفشون بذارن كه تا اينجا موفق نشدم...اگه كسي ناشري ميشناسه كه اين كار رو برام بكنه بهم پيام بده ممنون ميشم
و از دوستم بگم كه كتابش چاپ شد و پخش هم شد و تو نمايشگاه هم هست جالبه بدونيد كه 850000 تومان بيشتر خرج نكرد

حالا جناب سيمرغ .عزيز من يه سوزن به خودت بزن يه جوالدوز به ديگران.خودت يه بار اين كارو بكن ببين چجوريه بعد براي ديگران توصيه كن

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 21:19
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 21:25
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 21:36
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 21:55
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 21:59
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 22:01
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 23:06
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
01-05-2012, 23:13
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
02-05-2012, 01:18
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
02-05-2012, 12:22
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
02-05-2012, 12:27
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده رنج كشيده
02-05-2012, 12:52
جناب مديريت لطف كنيد اين مطلبو حذف كنيد

نويسنده
02-05-2012, 14:24
سلام جناب سيمرغ
من كتاب داستاني رو جديدا تموم كردم و ميخوام تو تيراژ 1000 و با سرمايه خودم چاپ كنم تمام مطالب تالار رو خوندم و نكات خوبي داشت واقعا ممنوم
ظاهرا 4 راه براي چاپ كتابم دارم:
1.خودم مجوز بگيرم و خودم هم چاپ كنم بدون دخالت ناشر
2.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده
3.مجوز رو ناشر بگيره و چاپ رو خودم انجام بدم
4.برم با يه ناشر قرارداد ببندم و تمام مراحل رو ناشر انجام بده.

شما كدومش رو پيشنهاد ميكنيد و لطفا معايب و مزاياي هر كدومشو برام توضيح بدين
بقيه دوستان هم اگه كمكي ميتونن بكنن راهنمايي كنن
پيشاپيش سپاسگذارم

نويسنده
02-05-2012, 14:24
سلام جناب سيمرغ
من كتاب داستاني رو جديدا تموم كردم و ميخوام تو تيراژ 1000 و با سرمايه خودم چاپ كنم تمام مطالب تالار رو خوندم و نكات خوبي داشت واقعا ممنوم
ظاهرا 4 راه براي چاپ كتابم دارم:
1.خودم مجوز بگيرم و خودم هم چاپ كنم بدون دخالت ناشر
2.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده
3.مجوز رو ناشر بگيره و چاپ رو خودم انجام بدم
4.برم با يه ناشر قرارداد ببندم و تمام مراحل رو ناشر انجام بده.

شما كدومش رو پيشنهاد ميكنيد و لطفا معايب و مزاياي هر كدومشو برام توضيح بدين
بقيه دوستان هم اگه كمكي ميتونن بكنن راهنمايي كنن
پيشاپيش سپاسگذارم

simorgh14
06-05-2012, 09:10
سلام جناب سيمرغ
من كتاب داستاني رو جديدا تموم كردم و ميخوام تو تيراژ 1000 و با سرمايه خودم چاپ كنم تمام مطالب تالار رو خوندم و نكات خوبي داشت واقعا ممنوم
ظاهرا 4 راه براي چاپ كتابم دارم:
1.خودم مجوز بگيرم و خودم هم چاپ كنم بدون دخالت ناشر
2.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده
3.مجوز رو ناشر بگيره و چاپ رو خودم انجام بدم
4.برم با يه ناشر قرارداد ببندم و تمام مراحل رو ناشر انجام بده.

شما كدومش رو پيشنهاد ميكنيد و لطفا معايب و مزاياي هر كدومشو برام توضيح بدين
بقيه دوستان هم اگه كمكي ميتونن بكنن راهنمايي كنن
پيشاپيش سپاسگذارم

شما به این پرسشها پاسخ بدهید:

1- چرا خوانندگان باید علاقه به تهیه کتاب شما داشته باشند؟ برتری کتاب شما چیست؟

2- چند نفر خواننده و خریدار کتاب شما خواهند بود؟ شما چطور این را تخمین می زنید؟

simorgh14
06-05-2012, 10:49
ایلنا: مدير انتشارات آبي، بعد از گذشت روزهاي ابتدايي نمايشگاه بيست و پنجم كتاب و ارزيابي ميزان بازديدها و خريد‌هاي بازديدكنندگان، بر اين باور است كه قيمت بالاي كتاب‌ها كه نشات گرفته از افزايش قيمت كاغذ در اواخر سال اخير و اوايل سال جاري بوده است، تاثيرات منفي بر ميزان مراجعه و خريد كتاب ازسوي مردم گذاشته است.

محمدحسن طباطبايي در اين‌باره به خبرنگار ايلنا گفت: كاغذي كه يك زماني بند 60 در 90 آن (البته با سوبسيد) بندي 5 هزار تومان دراختيار ما بود، امروز با قيمتي بالاي 50 هزارتومان قابل خريد براي ناشران است.

وي ادامه داد: در شرايط امروزي، انتشار كتاب براي ناشران؛ كار بسيار دشواري‌ست و در حد يك ريسك بزرگ به شمار مي‌آيد. زيرا ناشران بايد پيش از انتشار حداقل برآوردي 70 درصدي از فروش كتاب مورد نظرشان داشته باشند تا اين ريسك را بپذيرند.

طباطبايي افزود: اگر اين اطمينان؛ پيش از انتشار براي ناشر وجود نداشته باشد و با اين وجود ريسك انتشار كتاب را بپذيرد، امكان ماندن كتاب‌ها در انبار و خاك خوردنشان در كتاب‌فروشي وجود دارد و در اين صورت خيلي زود ناشر ورشكسته مي‌شود.

مدير انتشارات آبي با اشاره به وضعيت بازديدها و خريد‌ها ازسوي بازديدكننده‌هاي بيست و پنجمين نمايشگاه كتاب، خاطرنشان كرد: بايد بپذيريم كه اين روزها، حوزه‌ي نشر؛ حال و روز خوبي ندارد.

خود ناشرین این وضعشان است، آن وقت شخص می آید اینجا می گوید کتابی داشتم که نصف کردم!! و نصف را دوستم به ناشر داد!! و موفق شد!!!:31: به نوعی برخی می خواهند تاپیک را به سمت قرارداد با ناشران و پول دادن به آنها جهت بدهند.

نمی دانم چه جور کتابی بوده که توانسته نصف بشود!! بعد هم من بارها گفته ام، خودتان اول 50-100 چاپ کنید، دیدید فروش داشت، بعد تیراژ بالاتر..

مواظب حیله گریهای ناشرین باشید، حتی در همین سایت!

نويسنده
06-05-2012, 23:07
سيمرغ جان ممنون كه لااقل جواب دادي
من نيازي به فروش ندارم و از نظر مالي مشكلي ندارم و حتي اگه كتابم فروش نره برام مشكلي ايجاد نميكنه فقط ميخوام چاپ و عرضه بشه
ممنون ميشم جوابم رو بديد
1.خودم مجوز بگيرم و خودم هم چاپ كنم بدون دخالت ناشر
2.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده
3.مجوز رو ناشر بگيره و چاپ رو خودم انجام بدم
4.برم با يه ناشر قرارداد ببندم و تمام مراحل رو ناشر انجام بده.

شما فكر ميكنيد كدومش بهتره؟
لطفا معايب و مزاياي هر كدومشو برام توضيح بدين
و

naser noruzifard
09-05-2012, 13:25
رنجنامه يك نويسنده:

كتابي رو به صورت اشتراكي با يكي از دوستانم قرار بود چاپ كنيم كه بعد از خواندن مطالب اين تالار تصميم گرفتم به تنهايي اين كار رو انجام بدم.با ديدن مطالب سيمرغ دلم گرم شد وتصميم گرفتم بتنهايي و به صورت ناشر مولف كتابم رو چاپ كنم.....مطالبمونو جدا كرديم و دوستم هم رفت و با انتشارات نظري قرارداد بست تا كتابشو چاپ كنه ...القصه
بعد از كلي دوندگي توي خانه كتاب و كتابخانه ملي و ارشاد تونستم مجوز چاپ بگيرم كه البته چه مصيبتها كشيدم بماند...:42:
بعد از گرفتن مجوز افتادم دنبال كارهاي چاپ: ليتوگرافي. خريد كاغذ.چاپ صفحات و چاپ جلد و صحافي و...
وقتي كار تموم شد بايد حال و روزم رو مي ديديد كتابها افتضاح شده بود.صحاف مينداخت گردن چاپخانه و چاپخانه مينداخت گردن ليتوگرافي و ليتوگرافي مينداخت گردن اون دوتا.آخرشم به نتيجه نرسيدم. تا اينجا 900000 تومان خرج كردم و كلي كاغذ باطله داشتم
بعد رفتم سراغ چند تا ناشر تو انقلاب تا اينكه بالاخره با مشورت اونها دوباره كارم رو چاپ كردم اينبار كار خوب شده بود و البته 900000تومان ديگه هم خرج كردم.:41:
خستگي به تنم موند هيچ پخشي كتابم رو نميگرفت كتابفروشيها هم كه بدتر...
من موندم و 1000 جلد كتاب و البته التماس به ناشرا كه شايد قبول كنن كتابم رو تو نمايشگاه بين المللي تو غرفشون بذارن كه تا اينجا موفق نشدم...اگه كسي ناشري ميشناسه كه اين كار رو برام بكنه بهم پيام بده ممنون ميشم
و از دوستم بگم كه كتابش چاپ شد و پخش هم شد و تو نمايشگاه هم هست جالبه بدونيد كه 850000 تومان بيشتر خرج نكرد

حالا جناب سيمرغ .عزيز من يه سوزن به خودت بزن يه جوالدوز به ديگران.خودت يه بار اين كارو بكن ببين چجوريه بعد براي ديگران توصيه كن

دوست عزيز به وجود اومدن مشكلاتي كه گفتي براي كسي كه تجربه اولش هست تو چاپ كتاب اجتناب ناپذيره . با اين وجود سراغ دارم كساني رو كه بدون مشكل كارشون رو چاپ كردن.
با اين وجود انداختن اشتباهات و كم تجربگي خودمون گردن ديگران فكر ميكنم كار درستي نباشه.سيمرغ عزيز فقط راهنمايي كردن.شما بايد دقت ميكردين

naser noruzifard
09-05-2012, 14:07
سيمرغ جان ممنون كه لااقل جواب دادي
من نيازي به فروش ندارم و از نظر مالي مشكلي ندارم و حتي اگه كتابم فروش نره برام مشكلي ايجاد نميكنه فقط ميخوام چاپ و عرضه بشه
ممنون ميشم جوابم رو بديد
1.خودم مجوز بگيرم و خودم هم چاپ كنم بدون دخالت ناشر
2.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده
3.مجوز رو ناشر بگيره و چاپ رو خودم انجام بدم
4.برم با يه ناشر قرارداد ببندم و تمام مراحل رو ناشر انجام بده.

شما فكر ميكنيد كدومش بهتره؟
لطفا معايب و مزاياي هر كدومشو برام توضيح بدين
و

دوست عزيز خطاب قرار دادن افراد و ملزم كردن اونا براي پاسخگويي تو تالار گفتمان فكر ميكنم كار شايسته اي نباشه به خاطر اينكه شخصي كه مورد خطاب قرار گرفته خودشو ملزم به جواب دادن ميدونه و ممكنه به دليل نداشتن يا كمبود اطلاعات جواب درست و صحيحي نده و البته ممكنه فرد ديگه اي كه جواب سوالتونو بدونه جواب نده

من جواب سوالتونو ميدم و اگه عزيز ديگه اي هم اطلاعات كاملتري داره بذاره

1.خودم مجوز بگيرم و خودم هم چاپ كنم بدون دخالت ناشر
تو اين حالت شما خودتون بايد شابك فيپا مجوز چاپ اعلام وصول و تمام مراحل رو انجام بدين
در قسمت فيپا يا همون شناسنامه كتاب هم به جاي ناشر اسم خودتون زده ميشه
مراحل چاپ اعم از خريد كاغذ تهيه زينك چاپ صفحات داخلي و جلد و صحافي و در نهايت پخش رو هم خودتون انجام بدين
مزايا:كمتر شدن هزينه- جلوگيري از سواستفاده از اثر(قرارداد هاي بعضي ناشران از قرارداد تركمانچاي براي نويسنده ننگين تره)

معايب:امكان بوجود اومدن مشكل در مراحل چاپ وجود داره و ممكنه كارتون با كيفيت خوبي بيرون نياد و در اين صورت نه ليتوگرافي و نه چاپخانه و نه صحافي گردن نميگيره -مشكل در پخش(پخشي ها و كتابفروشيها اكثرا اين نوع كتابها رو نميگيرن)-كتابتون در نمايشگاه بين المللي كتاب تهران عرضه نميشه پس اگه به اين صورت ميخواين كتاب چاپ كنين حتما قبلش موافقت يه ناشر براي حضور كتابتون تو نمايشگاه رو جلب كنيد.-خريد هاي وزارت ارشاد و خانه كتاب به اين نوع آثار تعلق نميگيره و شما شانس فروش سازماني رو از دست ميديد.

2.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده
تو اين حالت مراحل اخذ مجوز مثل حالت اول هستش و شما از دردسرهاي چاپ خلاص ميشيد ولي اگه ميخواين هزينه تون باز هم كمتر بشه چاپ رو هم خودتون انجام بدين ولي حتما با كسي كه تجربه اين كار رو داره و اين كار رو كرده مشورت كنيد.
مزايا:احتمال داره هزينتون كمتر بشه-جلوگيري از سو استفاده از اثر
معايب:معمولا ناشران در اين نوع پخش رو به عهده نميگيرند.

3.مجوز رو ناشر بگيره و چاپ رو خودم انجام بدم
به نظر من ناشيانه ترين كار اين مورد هستش چون مسلما هزينتون بالاتر ميره ويه پول ميدين براي مجوز و يه پول هم براي چاپ ضمنا تمام معايب نوع اول و دوم رو با هم داره

4.برم با يه ناشر قرارداد ببندم و تمام مراحل رو ناشر انجام بده.
خوب اينم كه كاملا مشخصه و نيازي به توضيح نداره شما يه قرارداد با ناشر ميبنديد و ناشر همه كارها رو انجام ميده.
معايب:در صورتي كه قبل از قرارداد اثر رو كامل تحويل بدين احتمال سو استفاده از اثر وجود داره(اثرتون رو بعد از قرارداد به طور كامل تحويل بدين)-احتمال اينكه هزينتون بالاتر بره وجود داره.
مزايا:تمام مسوليتها و مشكلات به عهده ناشره و ناشر موظف هستش اثر رو بدون عيب و مشكلي به چاپ برسونه.
ناشر در پخش موثر هستش و كتابتون هم در نمايشگاه بين المللي عرضه ميشه.-شانس فروش سازماني داريد.
توجه: در اين حالت حق چاپ با شماست حتما تو قراردادتون با ناشر ذكر بشه.

دوست عزيز قبل از اقدام تمام جوانب رو در نظر بگيريد .
ان شاالله كه موفق باشيد

simorgh14
13-05-2012, 07:50
سيمرغ جان ممنون كه لااقل جواب دادي
من نيازي به فروش ندارم و از نظر مالي مشكلي ندارم و حتي اگه كتابم فروش نره برام مشكلي ايجاد نميكنه فقط ميخوام چاپ و عرضه بشه
ممنون ميشم جوابم رو بديد
1.خودم مجوز بگيرم و خودم هم چاپ كنم بدون دخالت ناشر
2.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده
3.مجوز رو ناشر بگيره و چاپ رو خودم انجام بدم
4.برم با يه ناشر قرارداد ببندم و تمام مراحل رو ناشر انجام بده.

شما فكر ميكنيد كدومش بهتره؟
لطفا معايب و مزاياي هر كدومشو برام توضيح بدين


اجازه بدهید با صراحت صحبت کنم.

ظاهرا هدف شما فقط شما فقط اینه که کتاب چاپ و عرضه بشه، در این صورت شما به پشتیبانی یک پخش قوی احتیاج دارید که 40 تا 45 در صد قیمت پشت جلد را می گیرد. شما باید انتشاراتی پیدا کنید در زمینه کتاب شما پخش قوی دارد.

با توجه به اینکه ظاهرا شما از نظر مالی، وضع مناسبی دارید و اگر حاضرید بابت گرفتن مجوز که مراحل اداری ساده ای دارد، و همچنین در صدی هم به ناشر برای دلالی چاپخانه بدهید، پیش انتشارات بروید که خودش هم مجوز بگیرد و چاپ کند.

ضمنا پیشنهاد می کنم مطالب قبلی مرا به دقت بخوانید، اینکه شما می گید:

.خودم مجوز بگيرم و چاپ رو بدم ناشر انجام بده

خب این چه کاری است؟!! مزیتش مثلا فکر می کنید چیست؟ جز اینکه یک در صدر دلالی به خاطر اینکه ناشر واسطه بین شما و چاپخانه شده، برای چی بدهید؟

naser noruzifard
13-05-2012, 20:05
دوستان عزيزي كه درنظر دارن كتاب چاپ كنن توجه داشته باشن كه به هر طريقي كه ميخوان اين كار رو انجام بدن چه ناشر مولف و چه قرارداد با ناشر حتما نمونه كارهاي قبلي رو ببينن ميخواد چاپخانه باشه يا ناشر.

loveralone
10-06-2012, 23:15
آیا می توانم کتابم را بدون هزینه چاپ کنم؟

alirahmani91
13-06-2012, 00:38
اگه دتبال درآمدش هستید اصلا سراغ کار فرهنگی نرید که جواب نمیده و تمام ناشرایی که از نظر شما ممکنه خوشنام هم باشن حق مولف و مترجما رو میخورن مثلا همین ناقوس که کلی هم ممکنه براتون خوشنام به نظر بیاد

simorgh14
17-06-2012, 05:43
آیا می توانم کتابم را بدون هزینه چاپ کنم؟

هر موقع بدون هزینه سوار تاکسی شدید، بدون هزینه هم کتاب چاپ کنید


اگه دتبال درآمدش هستید اصلا سراغ کار فرهنگی نرید که جواب نمیده و تمام ناشرایی که از نظر شما ممکنه خوشنام هم باشن حق مولف و مترجما رو میخورن مثلا همین ناقوس که کلی هم ممکنه براتون خوشنام به نظر بیاد

موافقم، بارها تذکر در این مورد دادم و در مطالب گذشته به ویژه برای افرادی که می خواهند بدون نیاز به ناشر کتاب چاپ کنند مطلب گذاشته ام.

simorgh14
31-07-2012, 09:11
به نقل از ایلنا:
گفتني است ظرف يك‌سال اخير، قيمت كاغذهاي وارداتي و توليدي در داخل، تقريبآ 2 برابر شده است. ناشران و توليدكنندگان كتاب و همچنين روزنامه‌ها به خصوص روزنامه‌هاي مستقل، علاوه بر اين افزايش قيمت كاغذ، با مشكل كمبود آن در بازار هم روبرو هستند، به گونه‌اي كه روند خريد كاغذ از شكل خريد با چك، به صورت پيش‌خريد كردن براي چند ماه آينده تغيير يافته است.

همچنين در بحث معافيت‌هاي مالياتي، آئین‌نامه دریافت مالیات فقط براي ناشران به تعليق درآمده است و كتاب‌فروشان همچنان موظف به پرداخت ماليات هستند و اين وضعيت دركنار كاهش خريد كتاب، بسياري از كتاب‌فروشي‌ها را در آستانه تعطيلي و ورشكستگي قرار داده است.


وقتی کتابفروشها، که بیشترین سود را در فروش کتاب می برند، در حال ورشکستگی هستند، نمی دانم بعضی دوستان چطور با تیراژ 5000 کتاب چاپ می کنند؟! بهتر نیست 100-50 جلد چاپ کنید ببینید اصلا فروشی دارد یا نه؟ یا اصلا روی اینترنت بگذارید تا دغدغه مجوز و پول کاغذ و نداشته باشید؟ آن هم در این شرایط گرانی کمبود مایحتاج اولیه زندگی مثل مرغ...

jenipher
07-09-2012, 09:25
دوستان کتابی آماده کردم و می خوام چاپش کنم
این کتاب دومم هست و می خوام در قطع یک مجله با جلد کفت و صفحات گلاسه در تیراژ 1000 تا چاپ کنم. به نظر شما چقدر خرج بر میداره. تمامی مراحل چاپ و پخش کتاب رو خود ناشر به عهده گرفت
متاسفانه شاهد هستم که چاپ کتاب هیچ سودی نداره و همش سوئ استفاده و کشیدن شیره جان نویسنده برای دریافت سود بیشتر هست.
مجبور شدم قرارداد ترکمانچای رو برای کتاب قبیلم امضا کنم. ولی این بار نمی خوام این اتفاق بیفته. دوستان چه راهنمایی می کنید؟! بدم ناشر قبلی یا با هزینه خودم توسط همین ناشر چاپ کنم؟ (طبق یک حساب سر انگشتی اگه کتاب به 4000 جلد چاپ بشه و قیمت پشت جلد کتاب 10 هزار تومان باشه. ناشر با کسر 10 درصد نویسنده 40 میلیون تومان عایدی داره)

waltz
15-10-2012, 00:38
به به
هفت خان رستم‌نژاد!
آقایون!!!!
خانوما!!!
می‌خواین کتاب منتشر کنید؟
کل کل هم نداشته باشید؟
خرج مرجم نکنید؟
دوای دردتون نشر الکترونیکِ
بدین پی دی اف بیرون مردم لذت ببرن
اگه عشق شهرت دارین که هیچ!
به زورخونه خوش اومدین

nicholas206
04-04-2013, 10:25
با سلام و تشکر از سیمرغ عزیز
من مطالبو از صفحه ی یک دارم میخونم... اما روزی یک صفحه (چون خیلی زیاده!) و یه سوال داشتم
من 4-5 تا کتاب میخوام چاپ کنم با این تفاوت که نیاز به گرفتن مجوز و همینطور پخش اون کتاب ها ندارم و این ها شبیه جزوه هایی هستن که میخوام با تعداد(بین 250 تا 1000تا) چاپ کنم همینطور می خوام ظاهرشون خوب باشه و دیگه شبیه جزوه نباشن
سوال من اینه که با توجه به این که من نیاز به مجوز و بازاریابی برای این کتاب ها ندارم(و همینطور جزوه ها بدون هیچ اشکال املایی هستن) آیا بهتره خودم با طراح جلد و چاپخونه و غیره صحبت کنم... یا بازهم بهتره از طریق انتشارات اقدام کنم ؟

parham2003
03-06-2013, 20:23
توسوندیمون دلاور... منو بگو که میخواستم زحمات دوساله مو، همین جور کشکی کشکی از اون سر دنیا بفرستم ایران، که کتابم مثلاً تو کشور خودم منتشر بشه... به هر حال، از لطف شما بی نهایت ممنونم و تا اطلاع ثانوی کتابمو برا هیچ احدالناسی نمی فرستم؛ حتی پدر گرامی ام!

Slim_shady
15-07-2013, 18:50
متاسفانه بعد از خوندن این کتاب افسرده شدم و اطلاعاتمم زیاد شد

Slim_shady
15-07-2013, 18:51
ادم وقتی این مراحل رو می بینه افسرده می شه

naser noruzifard
02-08-2013, 03:54
مراحل مختلف برای چاپ یک کتاب:
صفحه آرایی:
منظور از صفحه آرایی، تنظیم ابعاد صفحات، تنظیم پاراگراف ها، فصل بندی کتاب، شماره گذاری صفحات با رعایت زوج و فرد و نحوه قرار گرفتن آنها در کتاب، تنظیم پابرگ ها و ...... می باشد.
صفحه آرایی در برنامه های مختلفی قابل انجام است، ولی برای چاپ کتاب بهترین برنامه Indesign می باشد.


دریافت شابک ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]):
اولین قدم دریافت شابک از خانه شابک است. به طور معمول ناشران شابک را به صورت گروهی از اداره شابک دریافت می کنند. به این ترتیب برای هر کتاب رسیده یکی از شماره های شابک دریافتی را اختصاص می دهند و پس از تکمیل فرم شابک (جدولی که برابر هر شماره شابک نام کتاب چاپ شده قرار گرفته است) را به انضمام کتاب های چاپ شده به شابک ارائه می نمایند. اما برخی از ناشران که مجوز نشر ندارند، به صورت موردی از اداره شابک، شماره شابک را دریافت و در کتاب درج می نمایند. این ناشران نیز بعد از چاپ کتاب، باید ۵ نمونه از کتاب را به اداره شابک تحویل دهند.
دریافت فهرست نویسی کتابخانه ملی (فیپا) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])
بعد از درج شماره شابک در شناسنامه کتاب، فایل صفحه آرایی شده به همراه اطلاعات مولف و فرم تکمیل شده درخواست فهرست نویسی به کتابخانه ملی ارسال می شود. به طور متوسط فیپا یک هفته تا ۱۰ روز بعد از ارائه به متقاضی تحویل داده می شود. متقاضی باید همه اطلاعات فیپای دریافتی را در صفحات اولیه کتاب (جایی که برای شناسنامه در نظر گرفته شده است) درج کند.
مراحل درخواست فیپا
1- دریافت شناسه کاربری و رمز عبور از بخش فیپا توسط ناشر
2- وارد شدن به صفحه سایت ارسال با استفاده از شناسه کاربری و رمز عبور
3- تكميل فرم پرسشنامه و الحاق فایل کتاب به پرسشنامه
-4ارسال پرسشنامه و فایل و دریافت کد رهگیری توسط سیستم
5- بررسي و كنترل فرم توسط بخش فیپا
6- در صورت ناقص بودن درخواست یا مشاهده ایراد، تماس با ناشر و برطرف کردن ابهام
7- ثبت درخواست ناشر در سیستم و ارسال رکورد به فهرست نویسی
8- انجام عمليات فهرست نويسي و ارسال فیپای نهایی به بخش فیپا
9- تحویل فیپای دریافت شده از بخش فهرست نویسی به ناشر به صورت ایمیل
10- جهت ارسال درخواست به صورت الکترونیکی،‌ ناشر ابتدا باید عضو فیپای الکترونیکی شود. پس از دریافت شناسه کاربری و رمز عبور وارد سایت کتابخانه ملی شده و فرم پرسشنامه کتاب را به طور کامل تکمیل نموده و درخواست را ارسال می نماید.
درخواست های دریافت شده در فیپای کتابخانه ملی مورد بررسی قرار می گیرند و پس از دسته بندی جهت انجام امور فهرست نویسی به واحد مربوط ارجاع داده می شوند. درخواست هایی که فهرست نویسی آنها به اتمام رسیده است به صورت ایمیل برای ناشران ارسال می گردند

دریافت مجوز از ارشاد ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]):
سی دی کتاب، نسخه پرینت و صحافی شده کتاب (که اطلاعات فیپا در آن قید شده) به همراه پرینت جلد برای گرفتن مجوز به اداره کتاب وزارت ارشاد تحویل داده می شود. بسته به موضوع کتاب، پس از یک هفته تا ۲ ماه و حتی بیشتر، بعد از تحویل، مجوز کتاب در اختیار متقاضی قرار می گیرد.
گاهی اوقات مواردی در کتاب جهت اصلاح به اطلاع متقاضی می رسد و پس از درج یا حذف تغییرات مجوز کتاب صادر می شود.
مراحل و مدارک جهت دریافت مجوز قبل از چاپ
1. پرینت نهایی (صحافی شده) همراه با CD حاوی یک فایل با فرمت PDF (کل مطالب کتاب در یک فایل با حجم کمتر از 15 مگابایت) به همراه طرح جلد و شناسنامة مؤلف یا مترجم؛
2. گرفتن شمارة شابک (شابم برای کتب موسیقی)؛
آدرس: انقلاب، بین صبا و فلسطین جنوبی، خانه کتاب. تلفن: 66414950
3. فهرست نویسی پیش از انتشار (فیپا) ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])؛
آدرس: تهران، بزرگراه حقانی، روبروی ایستگاه مترو، کتابخانة ملی ج. ا. ایران
4. پرکردن فرم قبل از چاپ ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) کتاب به صورت تایپ­ شده؛
5. برای به کاربردن هرگونه القاب ( دکتر، مهندس و...) در نام مؤلف یا مترجم حتماً مدارک معتبر ارائه شود.
تذکر: CD تحویلی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید حاوی تمامی صفحات کتاب+ شناسنامه (برگة فیپا) باشد.


چاپ:
ناشر پس از گرفتن مجوز، به چاپ کتاب اقدام می کند. بعد از دریافت مجوز، ناشر حق هیچ گونه دخل و تصرفی در محتویات کتاب ندارد. تیراژ و صفحات و سایر موارد آمده در شناسنامه باید با دقت مورد نظر قرار گیرد. گاهی اطلاعاتی از فیپا یا شناسنامه در چاپ حذف می شوند که بعد از مطابقت ارشاد، ناشر موظف است اطلاعات حذف شده را در کتاب درج نماید. مراحل چاپ گوناگون است که اولین مرحله ارسال به لیتوگرافی است.
لیتوگرافی:
در لیتوگرافی زینک ها تهیه می شوند
برای چاپ، ابتدا نوشته های متن که روی صفحات کاغذی قرار دارند به روی صفحاتی فلزی بنام زینک منتقل می شود.
از نظر نوع تهیه زینک به چندین نوع تقسیم می شود.
1- کالک 2- فیلم 3- خروجی مستقیم (حرارتی یا پلیت)
الف- کالک: در این روش ابتدا مطالبی کتاب را روی کاغذ کالک بصورت آینه پرینت گرفته می شود، سپس مطالب از روی کالک به روی زینک پیاده می شود.
ب- فیلم: مطالب ابتدا روی فیلم پرینت اینه گرفته می شود و سپس به روی زینک منتقل می شود
ج- خروجی مستقیم: در این روش هیچ واسطه ای وجود ندارد و مطالب مستقیما از روی کامپیوتر به روی زینک منتقل می شود. این روش به نام روش حرارتی و یا plate هم گفته می شود.
از نظر کیفیت تهیه زینک با استفاده از روش خروجی مستقیم بهتر از سایر روش ها می باشد.
چاپخانه:
دستگاههای چاپ بر اساس اندازه و تعداد رنگ باهم تفاوت دارند.
بعضی دستگاههای چاپ همزمان فقط یک رنگ را چاپ می کنند و برخی دستگاهها دو و یا چهار رنگ را بطور همزمان چاپ می کنند. برای چاپ کارهای حساس رنگی بهتر است دستگاه چاپ، چهار رنگ همزمان باشد. در این دستگاهها به محض اینکه یکبار کاغذ از زیر دستگاه عبور می نماید هر چهار رنگ اصلی همزمان چاپ شده و کیفیت بالاتری حاصل خواهد شد.
صحافی
در صحافی، کاغذهای چاپ شده ابتدا تا می شوند و سپس در جلد قرار گرفته و چسب می شوند.
پس از چسب، اضاف های کار بریده می شود و کتاب آماده عرضه به بازار می باشد. در صحافی از چسب گرم و سرد استفاده می گردد که امروزه با توجه به استفاده از ماشین در صحافی امروزه بیشتر از چسب گرم استفاده می گردد.
نحوه کار: ابتدا کاغذ های چاپ شده در ابعاد 70*50 یا 45*60 سانتی متر در دستگاه تا کن قرار می گیرند و برحسب تعداد مورد نیاز تا می شوند مثلا در کتابهای رحلی دو خط تا روی کاغذ قرار می گیرد و در نتیجه کاغذ یک بار بصورت طولی و یکبار عرضی تا می شود و چهار برگ حاصل خواهد شد.
اعلام وصول:
پس از چاپ کتاب، ناشر ۱۰ نسخه از کتاب چاپ شده را به همراه فرم تکمیل شده مورد نظر جهت دریافت اعلام وصول به ارشاد تحویل می دهد. اداره ارشاد خود به قسمت های مختلفی همچون خانه کتاب و کتابخانه ملی ارسال می دارد.
با دریافت اعلام وصول پروسه اداری چاپ یک کتاب پایان می پذیرد.
تجدید چاپ:
اگر ناشر بخواهد کتابی را تجدید چاپ کند، در صورتی که در کتاب تغییراتی اعمال نشده باشد، مجوز چاپ بدون سیر مراحل فوق و تنها با گرفتن مجوز ارشاد (که سریعا به متقاضی تحویل می شود) انجام می شود. اما اگر ناشر قصد اعمال تغییرات محتوایی در متن کتاب داشته باشد، باید همه مراحل بالا را پشت سر بگذارد.

bestmovie
22-08-2013, 23:17
سلام
یه کتاب هست مال سال 75-76 نویسندش پدرم هست ، مجوز هم اون زمان گرفت ولی هزینه چاپ کردنش رو نداشت و الان داره خاک میخوره !
یه جایزه هم گرفت ، یکی از داستان هاش هم توی مجوعه فرصت سبز ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) چاپ شد (احمد بهوندی نژاد)
مجموعه داستانه کوتاهه ، حدود 14-15 تا داستان کوتاه هست که توی یه مجموعه گردآوری شده ، حالا میخوام دوستانی که توانایی چاپ کردنش رو دارند بهم کمک کنند
فقط میخوام چاپ بشه ، و برام مهم نیست چندتا نسخه چاپ بشه یا فروش بره، هرچی خرج هست رو کسی که کار چاپ رو میکنه به عهده میگیره هر چی هم فروش رفت میرسه به خودش
فقط چندتا نسخه از کتاب رو به رایگان میخوام که بدم به فامیل و آشنایان
پی ام بدید لطفا

patria
13-04-2014, 14:10
sepasgozaram az matlabe mofidetoon

nasher darkhovin
13-06-2014, 09:58
سلام من ناشر هستم و ار هر گونه کمکی به دوستان دریغ نمی کنم از جمله خدمات
اختصاص شابک
در یافت فیپا
صفحه ارایی
در یافت مجوز ارشاد
براورد هزینه
چاپ با تیراژ پایین

nasher darkhovin
13-06-2014, 10:02
سلام دوست عریرمن ناشرهستم بهتر است کتابها رابا در یافت مجور چاپ کنی تا هم بتونی اطلاع رسانی کنی جز سوابقت رار بگیرد ضمنا در خصوص مجوزاماده کمک هستم

mortezahani
31-07-2014, 15:07
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
میتوانید مطالب خود را با هزینه ایی اندک تبدیل به کتاب نمایید.
66933746
09122144600

برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

mortezahani
31-07-2014, 22:35
برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

mortezahani
31-07-2014, 23:11
سلام دوستان
بایدبدانید هرکاری هم زحمت و هم هزینه خاص خود را دارد
اینکه توقع داشته باشید یک ناشر بیاید روی کار یک نویسنده ناشناس سرمایه گذاری کند و کلی پول دهد بابت اثر به شما کمی خوش بینانه و دور از واقعیت است .

برای ورود به این عرصه بهتر است خودشما نیز ریسک کرده و سرمایه گذاری روی اثر خود نمایید ...
اگر به کتاب به عنوان یک کالا نگاه میکنید و یکی از اصلیترین اهدافتان کسب درآمد و فروش است , آیا خود شما حاضرید روی کالای خود سرمایه گذاری کنید ؟؟؟؟
پیشنهاد من به این دوستان این است که ابتدا کتابتان را در تیراژ پایین (100 تا 200) جلد چاپ نموده و بازار سنجی نمائید اگر کشش و استقبال بازار از کتابتان خوب بود سپس در تیراژهای بالا چاپ نمائید تا هم دردسرهای تامین بودجه را نداشته باشید و هم سنجیده در این ورطه قدم بردارید...



راهنمایی بیشتر در این زمینه[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]) 

simorgh14
10-08-2014, 17:35
مدتی من سر نزدم برخی توهم برشان داشت که اینجا محل تبلغ ناشرین است.

دوستانی که این موضوع را می بینند و می خوانند، به هیچ ناشری که در اینجا تبلیغ کند اطمینان نکنید، ممکن است اینها از همه بدتر باشند!

RaKaNaK
16-10-2014, 02:17
سلام سیمرغ جان
بینهاییییییت ممنونم از این همه وقتی که گذاشتی برای راهنمایی و در اختیار گذاشتن تجربه های گران بها
من زیر پستا تشکر نزدم ولی تمام پستا رو خوندم و خیلیییییی و بینهایت به دردم خوردم
همین جا ازت بینهایت تشکر می کنم و مثل انروز که گرهی از کار بنده ی خدایی باز کردی، یه روز هم گره مشکلات خودتت باز بشه
من یه رمان نوشتم که شیش ماه برای پایه داستانیش وقت گذاشتم
دو سال طول کشید تا جلد اولشو نوشتم! زمان من چند جلد داره که به هم مرتبط هیتن و داستان واحدی رو دنبال می کنه گرچه تو هر جلدش هم یه داستان فرعی روایت میشه
از جلد دومم هم 50 صفحه تا به الان نوشتم
کتاب اولم 374 صفحه رقعی هسش و این کتابی که می نویسم بالای 500 صفحه هستش
الان با یه ناشر صحبت کردم برای چاپ کتابم که برام قرار داد فرستاد به این شکل:

1 - موضوع قرارداد : چاپ و انتشار کتاب ........كه از اين پس اثر ناميده مي شود.
2- حقوق اثر: كليه حقوق مادي و معنوي اثر از جمله انتشار و تكثير با رعايت قوانين جاري و آتي و قانون حمايت از مولفان ، مصنفان و هنرمندان متعلق به ناشر است
3- تعهدات مولف:
1/3 – مولف متعهد است طبق شرايط مندرج در بخش توضيحات اين قرار داد در خصوص تعهدات معنوي خود اقدام نمايد .
2/3- مولف اقرار مي كند كه خود اثر را نوشته و تمام يا قسمتي از آن را به شخص حقيقي يا حقوقي ديگري واگذار ننموده و در صورت بروز هر گونه ادعا يا شكايتي نسبت به مطالب اثر، پاسخگو خواهد بود.
3/3- مولف مسئوليت تایید غلط گيري ، ويرايش ، نمونه خواني نهايي اثر را بر عهده دارد و همچنین قبل از چاپ یک نسخه از کتاب به ایمیل صاحب اثر ارسال خواهد شد که ملاک چاپ همان نسخه خواهد بود و بايد حداكثر طي سه روز مولف نسبت به تائيد نهايي آن اقدام نمايد در غير اين صورت ناشر مي تواند با فرض فاقد مشكل بودن نسخه نهايي كتاب آن را منتشر نمايد.
4/3- در هر نوبت چاپ تعداد هفتاد جلد از اثر را به عنوان اعلام وصول ارشاد ، چاپخانه ، ليتوگراف در اختيار ناشرخواهد گذاشت كه از آمار كل انتشار كسر خواهد شد.
5/3- در هر نوبت چاپ ده نسخه به مولف اهداء می شود.
6/3- در صورتيكه قبل از اتمام تمامي مراحل چاپ كتاب ، مولف بنا به هر دليل از ادامه ي كار منصرف گردد، بايد هزينه هاي انجام شده تا آن مرحله را باضافه ي تمامي حق الزحمه ناشر مندرج در بند
1/3 را پرداخت نمايدكه شامل حداقل مبلغ هفت ميليون ريال مي باشد.
7/3-مولف از اثري كه به ناشرتحويل مي دهد يك نسخه كپي قابل استفاده نزد خود حفظ خواهد كرد تا در صورت مفقود يا ضايع شدن قسمتي يا كل نسخه اي كه تحويل ناشر شده است و يا در ساير موارد لزوم بتوان از آن استفاده كرد.
8/3- این قرارداد برای نوبت دائم می باشد.
9/3- يونيفرم و طرح جلد كتاب به عهده ناشر و مديريت هنري انتشارات مي باشد.
ماده 4 تعهدات ناشر:
1/4- ناشر تعهد نمود كه اثر را در تیراژ مشخص و اعلام شده به مولف با كيفيت توافق شده و در صورت اجراي بند 1/3 اين قرار داد چاپ نمايد .
2/4- ناشر تعهد نمود پس از خاتمه چاپ در خصوص كتاب علاوه بر موارد ذكر شده در اين قرار داد طبق توافق به عمل آمده در معرفي كتاب همكاري نمايد.
3/4- ناشر متعهد است علاوه براختصاص شماره شابك ، فهرست نويسي پيش از انتشار اثر را نيز انجام دهد مگر اينكه طبق قانون نيازي به اين كار نباشد.
ماده 5- سرمایه گذاری کتاب به صورت مشارکتی بر مبنای 40 درصد ناشر و 60 درصد مولف خواهد بود.
ماده 6- در صورتيكه در تفسير مواد و بندهاي اين قرار داد سوء تفاهمي پيش آيد يا مطلبي از قلم افتاده باشد نظر داور مرضي الطرفين مرعي و لازم الاجرا خواهد بود .
ماده 7- حق تالیف کتاب 10 درصد می باشد. که 90 روز پس از پخش کتاب با مولف تسویه می‌شود.
ماده 8- اين قرار داد در دو نسخه كه حكم واحد را دارند در تاريخ .......... امضاء و مبادله شد .

توضيحات : ++ طبق توافق بین انتشارات ........ و .......... برای چاپ کتاب « .............. » با شرایط: ناشر پانصد نسخه کتاب را با کیفیت مناسب به چاپ برساند با کاغذ نخودي و تعداد صفحات مشخص. همچنین مولف مبلغ 15 میلیون ریال به عنوان هزینه های اولیه و پیش پرداخت جهت صفحه آرایی، ویرایش و پرینت و ساخت ماکت کتاب جهت مجوز و نمونه خوانی به حساب ناشر واریز نموده و پس از صفحه آرایی کامل و اخذ مجوز و ثبت در کتابخانه ملی و شابک گذاری و برآورد هزینه کل و تصفیه با مولف، اقدام به چاپ کتاب می نماید و در معرفی کتاب اقدامات لازم را به عمل آورد.


خب حالا سوالای من:
1 این قرار داد خوبی هستش یا نه؟
2 مگه نگفتین تو قرار داد مشارکتی حق مادی و معنوی مال نویسنده هستش نه ناشر؟
3 از کجا بفهمیم که واقعا 500 جلد چاپ می کنه؟
4 تو اینترنت گشتم و از بعضی ها پرسیدم، گفتن که فقط ده جلد بیشتر نیاز نیس کسر بشه برای اداره ارشاد، پس برای چی این ناشر می خواد 70 جلد کم کنه؟ روی تیراژ 1000 جلد این ناشر گفت 150 تا کم می کنه!
5 هیچ جا صد در صد طبق گفته های شما تاکید نکرده که پخش می کنه و فقط گفته سعیشو می کنه و همکاری می کنه پ می تونه اصلا پخشش نکنه طبق گفته های شما؟ یه بارم تلفنی گفت اگه خواستی صد جلدشو میدیم به خودت اگه نه که همشو خودمون بر می داریم پخش می کنیم
6 هیچ جا مشخص نکرده با چه کیفیتی و چه کاغذی کتابو چاپ می کنه فقط یه جا گفته نخودی! خب الان مشکل خیلی بزرگه؟
7 ویراستاری و ویرایش و بقیه کارا با منه؟
8 از کجا بفهمم که اون ناشر واقعا چهل درصد کتابو میده؟ نکنه مثلا چاپ کتابم بشه شیش میلیون بعد این آقا دروغ بگه شده ده میلیون که شیش میلیون شما دادی چهار میلیون هم ما! که موقع حساب سود پولی نداده ولی چهل درصد همینجوری سود می خوره! هر چی هم می گم هزینه نهایی چاپ چقدر میشه؟ اصلا بهم نمی گه! به یه انتشارات دیگه گفتم، اون بنده خدا حساب کرد و گفت بدون حساب سهم پخش و فروش میشه 3 میلیونو 500
10 و در آخر اصلا ارزش داره زیر بار این قرار داد برم؟
واقعا ممنونم و ببخشید به خاطر اشتباهات تایپی

saeed7615
21-10-2014, 14:52
سلام دوستان عزیز وبزرگوار.من یه سوال داشتم!الان مجوزه چاپ کتاب به چه صورت هس!یعنی چه مدت طول میکشه تا مجوز صادر بشه!یکی دوماه پیش وزیر محترم جناب جنتی گفتن که حداکثر تا یک ماه مجوز صادر میشه!این حرف تا چه حد صحت داره!
سوال دیگه ام اینه که بعد از گرفتن فیپا مگه چه مدت زمان لازم است تا مجوزمثلن کتاب شعر صادر بشه!(لطفا حداکثر زمانی رو که طول میشکشه رو بفرمایید لطفن)

resetmobin
02-12-2014, 13:18
سلام بر سروران ودوستان گرام
یه سوال چند روزی هس که ذهن منو مشغول کرده...!میشه جناب سیمرغ یا دیگر دوستان پاسخش رو بدن...!
عاقا این پخش کتاب چطوریاس؟؟
من یه کتاب رُمان چاپ کردم ولی انتشارات میگه ما فقط میتونیم بذاریم برا فروش اینترنتی...!
آیا من میتونم این کتاب رو بدم برام نشر وپخش بکنن...!حاضرم مبلغی رو به عنوان پخش بدم به ایشوون
اگه دوستان آدرسی یا شماره تلفنی دارن...!لطفا اطلاع رسانی بفرمایند...
آهان.یادم رفت بگم.کسانی که میخان کتاب شعر چاپ کنن ...!با انتشاراتی قرارداد ببندن که خودش پخش کتابو به عهده میگیره وگرنه مثل من به مشکل بر میخورن...!شما اگه افلاطون هم باشی..!حافظ وسعدی هم باشی باز نمیتونین بدون نشر ومعرفی آثارتون راه به جایی ببرین...!اینو از من که تو این راه مصیبت ها دیدم قبول کنین...!
به هر انتشاراتی کتابتون رو ندید...!میتونم اسم ببرم ولی فعلن بسنده می کنم به این حرف :با هر کسی کار نکنین...
کسانی که کتاب شعر در دست چاپ دارن برن انتشارات فصل پنجم !روال کارشون به اینصورت هس که اول دو سه نفر نظر کارشناسی میدن رو شعراتون بعدش دیگه تموم کارا به عهده ی اینها هس...خودشون مرکز پخش دارن تو کل کشور...!آیا این خوبه که شما گول تبلیغات یه انتشاراتی رو بخورید وبعدن بفهمین اشتباه کردین !متاسفانه من خودم قربانی این زیاده طلبی یکی از این افراد شدم...
مخلص کلام!اگه شعرتون یا داستانتون حرفی برا گفتن داره...!هرچند هم کم! سراغ کسانی برید که کارتون رو با خدمات بعد از چاپ بیمه میکنن ....!حداقل اینطوری میدونید که آثارتون گوشه انبار خاک نخااهد خورد
قربون آدمای با مرام نه آدمایی که از هر فرصتی استفاده میکنن تا سالها عمر وتلاش انسانی رو با زیاده طلبی وندانم کاری هاشون نیست ونابود کنن
مبین بغض دلتنگی شاعر نمایشنامه نویس قرن 21

resetmobin
02-12-2014, 13:35
دوستان هر کسی تو زمینه مجوز وچاپ کتاب راهنمایی خاست بهم بگه...!تا حد امکانم راهنمایی وکمک خاهم کرد...!

اگه مبین بغض دلتنگی رو هنوز تو کشور ایران زیاد نمیشناسن! فقط وفقط برا اینه که دستی نبود که واقعن کمک کننده باشه...! تو کشور ما خیلی مبین ها هستن که هنوز ناشناخته موندن...!دولت تو این زمینه مقصره ...!انتشاراتی ها مقصرن...!کارگردان ها وتهیه کننده ها مقصرن ...!وخیلی های دیگه
آدمهایی رو میشناسم که بدون داشتن کمترین استعدادی در صدر امور هستن...!واین یعنی ظلم یعنی انحطاط قلم وهنر...یعنی قهقرای سقوط هنر وادب ...تاریخ گواه من باشد ...روزی صدای بغض من گوش زمین وزمان را کر خاهد کرد...

alicpu
04-12-2014, 21:52
دوستان هر کسی تو زمینه مجوز وچاپ کتاب راهنمایی خاست بهم بگه...!تا حد امکانم راهنمایی وکمک خاهم کرد...!

اگه مبین بغض دلتنگی رو هنوز تو کشور ایران زیاد نمیشناسن! فقط وفقط برا اینه که دستی نبود که واقعن کمک کننده باشه...! تو کشور ما خیلی مبین ها هستن که هنوز ناشناخته موندن...!دولت تو این زمینه مقصره ...!انتشاراتی ها مقصرن...!کارگردان ها وتهیه کننده ها مقصرن ...!وخیلی های دیگه
آدمهایی رو میشناسم که بدون داشتن کمترین استعدادی در صدر امور هستن...!واین یعنی ظلم یعنی انحطاط قلم وهنر...یعنی قهقرای سقوط هنر وادب ...تاریخ گواه من باشد ...روزی صدای بغض من گوش زمین وزمان را کر خاهد کرد...

رفیق خوب در زمینه چاپ کتاب شعر توضیح بده
مثلا یکی حدودا 39 قطعه شعر در زمینه عارفانه و عاشقانه که همه ی انها در اخر ختم به خدا می شود. دارد
و کلا حدودا 50 صفحه ای می شود کتابش
باید چگونه برای چاپ این کتاب شعرش اقدام بکند. برای چاپ اولین کتاب شعرش
لطفا هر اطلاعاتی دارید بنویسید

resetmobin
27-12-2014, 18:42
سلام.خوبین؟ ببخشین من پیامتون رو امروز دیدم..
دوست عزیز همانطور که گفتم شما یا باید شعرهایتان مشارکتی چاپ کنین یا بصورت سرمایه گذاری...
چون شما کتاب اولی هستین ..! هیچ انتشاراتی حاضر نمیشه این ریسک رو قبول کنه و روی کتابتون سرمایه گذاری کنه..... البته همانطور که گفتم یک انتشاراتی (فصل پنجم) با شرایطی که خودشون وضع کردن شعرهای شمارو تو یه هیئت 4-5 نفره میخونن واگه خوششون اومد روی کتاب شما سرمایه گذاری میکنن...اگه به شعرهاتون اطمینان دارید و میدونین که مورد قبول واقع میشه این راه براتون میتونه خوب باشه...!
بخوای سرمایه گذار خودت باشی دو صورت داره...یا باید کلن خودت بری شابک و فیبا بگیری و آخر سر بعد از مجوز کتابت رو با یه چاپخونه ای قرارداد ببندی وچاپ کنی...ویا اینکه بدی یک انتشاراتی تمام اینکارا رو برات بکنه...من راه اول رو بهتون پیشنهاد نمی کنم...چون اولن تازه کارهستین و دومن بقول سیمرغ جاان هفت خاان رستم که نه...!بااید 5خان رستمو رد کنی ...در ضمن شما اشاره نکردین کتابت رو به چه تیراژ میخای چاپ کنی! به نظر من پست های دوستان رو بخونی بهتر تمرکز میتونی بکنی وخیلی چیزا دستت میاد...اگه میخای سرمایه گذاری کنی!بده انتشارات آرنا...میتونی تو گوگل سرچ کنی وببینی..خلاصه بگم از هرچی که بگذریم این مدیر انتشارات بامعرفت و خوش اخلاق هس... یجورایی به آدم می چسبه اخلاقش....:n02:بازم سوالی داشتین بپرسین...من دو سه روز دیگه یه سری میزنم..ببخشین دیگه من اکثر ن کیش هستم اونجا هم به کامپیوتر دسترسی ندارم ...موفق باشین:n16:

alicpu
29-12-2014, 13:53
پس برای چاپ کتاب شعر شما فصل پنجم را پیشنهاد می دهید.
برای این کار باید تمام شعر هایم را برایشان بفرستم. یا نه بخشی کفایت می کنه.
بعدم چگونه بنده را خبر می دهند که از شعر هایم خوششان امده است یا نه
در اخرم اگر قرار باشد دیگران سرمایه گذاری بکنند. مثلا فصل پنجم در حد 1000 تا برای بار اول خوبه.
ولی اگر خودم حداکثر 300 تا500. اونم ایا می توانند. این 500 تا را خودشان بفروشند.

simorgh14
31-12-2014, 19:38
سلام سیمرغ جان
بینهاییییییت ممنونم از این همه وقتی که گذاشتی برای راهنمایی و در اختیار گذاشتن تجربه های گران بها
من زیر پستا تشکر نزدم ولی تمام پستا رو خوندم و خیلیییییی و بینهایت به دردم خوردم
همین جا ازت بینهایت تشکر می کنم و مثل انروز که گرهی از کار بنده ی خدایی باز کردی، یه روز هم گره مشکلات خودتت باز بشه
من یه رمان نوشتم که شیش ماه برای پایه داستانیش وقت گذاشتم
دو سال طول کشید تا جلد اولشو نوشتم! زمان من چند جلد داره که به هم مرتبط هیتن و داستان واحدی رو دنبال می کنه گرچه تو هر جلدش هم یه داستان فرعی روایت میشه
از جلد دومم هم 50 صفحه تا به الان نوشتم
کتاب اولم 374 صفحه رقعی هسش و این کتابی که می نویسم بالای 500 صفحه هستش
الان با یه ناشر صحبت کردم برای چاپ کتابم که برام قرار داد فرستاد به این شکل:

1 - موضوع قرارداد : چاپ و انتشار کتاب ........كه از اين پس اثر ناميده مي شود.
2- حقوق اثر: كليه حقوق مادي و معنوي اثر از جمله انتشار و تكثير با رعايت قوانين جاري و آتي و قانون حمايت از مولفان ، مصنفان و هنرمندان متعلق به ناشر است
3- تعهدات مولف:
1/3 – مولف متعهد است طبق شرايط مندرج در بخش توضيحات اين قرار داد در خصوص تعهدات معنوي خود اقدام نمايد .
2/3- مولف اقرار مي كند كه خود اثر را نوشته و تمام يا قسمتي از آن را به شخص حقيقي يا حقوقي ديگري واگذار ننموده و در صورت بروز هر گونه ادعا يا شكايتي نسبت به مطالب اثر، پاسخگو خواهد بود.
3/3- مولف مسئوليت تایید غلط گيري ، ويرايش ، نمونه خواني نهايي اثر را بر عهده دارد و همچنین قبل از چاپ یک نسخه از کتاب به ایمیل صاحب اثر ارسال خواهد شد که ملاک چاپ همان نسخه خواهد بود و بايد حداكثر طي سه روز مولف نسبت به تائيد نهايي آن اقدام نمايد در غير اين صورت ناشر مي تواند با فرض فاقد مشكل بودن نسخه نهايي كتاب آن را منتشر نمايد.
4/3- در هر نوبت چاپ تعداد هفتاد جلد از اثر را به عنوان اعلام وصول ارشاد ، چاپخانه ، ليتوگراف در اختيار ناشرخواهد گذاشت كه از آمار كل انتشار كسر خواهد شد.
5/3- در هر نوبت چاپ ده نسخه به مولف اهداء می شود.
6/3- در صورتيكه قبل از اتمام تمامي مراحل چاپ كتاب ، مولف بنا به هر دليل از ادامه ي كار منصرف گردد، بايد هزينه هاي انجام شده تا آن مرحله را باضافه ي تمامي حق الزحمه ناشر مندرج در بند
1/3 را پرداخت نمايدكه شامل حداقل مبلغ هفت ميليون ريال مي باشد.
7/3-مولف از اثري كه به ناشرتحويل مي دهد يك نسخه كپي قابل استفاده نزد خود حفظ خواهد كرد تا در صورت مفقود يا ضايع شدن قسمتي يا كل نسخه اي كه تحويل ناشر شده است و يا در ساير موارد لزوم بتوان از آن استفاده كرد.
8/3- این قرارداد برای نوبت دائم می باشد.
9/3- يونيفرم و طرح جلد كتاب به عهده ناشر و مديريت هنري انتشارات مي باشد.
ماده 4 تعهدات ناشر:
1/4- ناشر تعهد نمود كه اثر را در تیراژ مشخص و اعلام شده به مولف با كيفيت توافق شده و در صورت اجراي بند 1/3 اين قرار داد چاپ نمايد .
2/4- ناشر تعهد نمود پس از خاتمه چاپ در خصوص كتاب علاوه بر موارد ذكر شده در اين قرار داد طبق توافق به عمل آمده در معرفي كتاب همكاري نمايد.
3/4- ناشر متعهد است علاوه براختصاص شماره شابك ، فهرست نويسي پيش از انتشار اثر را نيز انجام دهد مگر اينكه طبق قانون نيازي به اين كار نباشد.
ماده 5- سرمایه گذاری کتاب به صورت مشارکتی بر مبنای 40 درصد ناشر و 60 درصد مولف خواهد بود.
ماده 6- در صورتيكه در تفسير مواد و بندهاي اين قرار داد سوء تفاهمي پيش آيد يا مطلبي از قلم افتاده باشد نظر داور مرضي الطرفين مرعي و لازم الاجرا خواهد بود .
ماده 7- حق تالیف کتاب 10 درصد می باشد. که 90 روز پس از پخش کتاب با مولف تسویه می‌شود.
ماده 8- اين قرار داد در دو نسخه كه حكم واحد را دارند در تاريخ .......... امضاء و مبادله شد .

توضيحات : ++ طبق توافق بین انتشارات ........ و .......... برای چاپ کتاب « .............. » با شرایط: ناشر پانصد نسخه کتاب را با کیفیت مناسب به چاپ برساند با کاغذ نخودي و تعداد صفحات مشخص. همچنین مولف مبلغ 15 میلیون ریال به عنوان هزینه های اولیه و پیش پرداخت جهت صفحه آرایی، ویرایش و پرینت و ساخت ماکت کتاب جهت مجوز و نمونه خوانی به حساب ناشر واریز نموده و پس از صفحه آرایی کامل و اخذ مجوز و ثبت در کتابخانه ملی و شابک گذاری و برآورد هزینه کل و تصفیه با مولف، اقدام به چاپ کتاب می نماید و در معرفی کتاب اقدامات لازم را به عمل آورد.


خب حالا سوالای من:
1 این قرار داد خوبی هستش یا نه؟
2 مگه نگفتین تو قرار داد مشارکتی حق مادی و معنوی مال نویسنده هستش نه ناشر؟
3 از کجا بفهمیم که واقعا 500 جلد چاپ می کنه؟
4 تو اینترنت گشتم و از بعضی ها پرسیدم، گفتن که فقط ده جلد بیشتر نیاز نیس کسر بشه برای اداره ارشاد، پس برای چی این ناشر می خواد 70 جلد کم کنه؟ روی تیراژ 1000 جلد این ناشر گفت 150 تا کم می کنه!
5 هیچ جا صد در صد طبق گفته های شما تاکید نکرده که پخش می کنه و فقط گفته سعیشو می کنه و همکاری می کنه پ می تونه اصلا پخشش نکنه طبق گفته های شما؟ یه بارم تلفنی گفت اگه خواستی صد جلدشو میدیم به خودت اگه نه که همشو خودمون بر می داریم پخش می کنیم
6 هیچ جا مشخص نکرده با چه کیفیتی و چه کاغذی کتابو چاپ می کنه فقط یه جا گفته نخودی! خب الان مشکل خیلی بزرگه؟
7 ویراستاری و ویرایش و بقیه کارا با منه؟
8 از کجا بفهمم که اون ناشر واقعا چهل درصد کتابو میده؟ نکنه مثلا چاپ کتابم بشه شیش میلیون بعد این آقا دروغ بگه شده ده میلیون که شیش میلیون شما دادی چهار میلیون هم ما! که موقع حساب سود پولی نداده ولی چهل درصد همینجوری سود می خوره! هر چی هم می گم هزینه نهایی چاپ چقدر میشه؟ اصلا بهم نمی گه! به یه انتشارات دیگه گفتم، اون بنده خدا حساب کرد و گفت بدون حساب سهم پخش و فروش میشه 3 میلیونو 500
10 و در آخر اصلا ارزش داره زیر بار این قرار داد برم؟
واقعا ممنونم و ببخشید به خاطر اشتباهات تایپی


سلام
معذرت می خواهم که دیر جواب می دهم.

1- نه قرارداد خوبی نیست، دلیلش اینه:
اولا هیچ نیازی نیست برای اعلام وصول اینها بیان و هفتاد حلد را بگیرن، اصلا نیازی نیست، اینها در واقع دارند سر شما را به این عنوان کلاه می گذارند و تعدادی کتاب را مجانی و رایگان، برای خودشان بر می دارند.

مساله دیگر این است که، اینها گفتند 90 روز پس از پخش کتاب، پول مولف را می دهند. خب دقیقا چه کسی می خواهد پخش کند؟ پخش چقدر طول می کشد؟ یک سال؟ دو سال؟

و البته کیفیت چاپ هم مهمه و باید به دقت روشن بشود و فاکتور هزینه چاپ داده بشود.

من میگم با توجه به کلکی که این ناشر در قضیه همون هتاد جلد زاده و از همین الان پای قرارداد با حقه بازی اومده جلو قابل اطمنیان نیست.

simorgh14
31-12-2014, 19:39
رفیق خوب در زمینه چاپ کتاب شعر توضیح بده
مثلا یکی حدودا 39 قطعه شعر در زمینه عارفانه و عاشقانه که همه ی انها در اخر ختم به خدا می شود. دارد
و کلا حدودا 50 صفحه ای می شود کتابش
باید چگونه برای چاپ این کتاب شعرش اقدام بکند. برای چاپ اولین کتاب شعرش
لطفا هر اطلاعاتی دارید بنویسید


مطالب همین موضوع از اول بخوانید توضیحات کامل داده شده است

simorgh14
31-12-2014, 19:42
سلام بر سروران ودوستان گرام
یه سوال چند روزی هس که ذهن منو مشغول کرده...!میشه جناب سیمرغ یا دیگر دوستان پاسخش رو بدن...!
عاقا این پخش کتاب چطوریاس؟؟
من یه کتاب رُمان چاپ کردم ولی انتشارات میگه ما فقط میتونیم بذاریم برا فروش اینترنتی...!
آیا من میتونم این کتاب رو بدم برام نشر وپخش بکنن...!حاضرم مبلغی رو به عنوان پخش بدم به ایشوون
اگه دوستان آدرسی یا شماره تلفنی دارن...!لطفا اطلاع رسانی بفرمایند...
آهان.یادم رفت بگم.کسانی که میخان کتاب شعر چاپ کنن ...!با انتشاراتی قرارداد ببندن که خودش پخش کتابو به عهده میگیره وگرنه مثل من به مشکل بر میخورن...!شما اگه افلاطون هم باشی..!حافظ وسعدی هم باشی باز نمیتونین بدون نشر ومعرفی آثارتون راه به جایی ببرین...!اینو از من که تو این راه مصیبت ها دیدم قبول کنین...!
به هر انتشاراتی کتابتون رو ندید...!میتونم اسم ببرم ولی فعلن بسنده می کنم به این حرف :با هر کسی کار نکنین...
کسانی که کتاب شعر در دست چاپ دارن برن انتشارات فصل پنجم !روال کارشون به اینصورت هس که اول دو سه نفر نظر کارشناسی میدن رو شعراتون بعدش دیگه تموم کارا به عهده ی اینها هس...خودشون مرکز پخش دارن تو کل کشور...!آیا این خوبه که شما گول تبلیغات یه انتشاراتی رو بخورید وبعدن بفهمین اشتباه کردین !متاسفانه من خودم قربانی این زیاده طلبی یکی از این افراد شدم...
مخلص کلام!اگه شعرتون یا داستانتون حرفی برا گفتن داره...!هرچند هم کم! سراغ کسانی برید که کارتون رو با خدمات بعد از چاپ بیمه میکنن ....!حداقل اینطوری میدونید که آثارتون گوشه انبار خاک نخااهد خورد
قربون آدمای با مرام نه آدمایی که از هر فرصتی استفاده میکنن تا سالها عمر وتلاش انسانی رو با زیاده طلبی وندانم کاری هاشون نیست ونابود کنن
مبین بغض دلتنگی شاعر نمایشنامه نویس قرن 21


مساله پخش و اهمیت آن را من بارها هشدار دادم، این الان نمونه اش!!

ببینید برای پخش، اولا اگر مساله فروش اینترنتی باشد شما هیچ نیازی به ناشر ندارید، سایتهای مثل آدینه بوک و کتابفروشی فردا و... ازتون میگیرن و اینترنتی می فروشن

شما باید با یک پخش قوی کار کنید، اونها 40-50 در صد قیمت پشت جلد را می گیرن

طرفدار اندی هوگ
01-01-2015, 16:32
سلام به همه
جناب سیمرغ با تشکر از پاسخ گوییتون
من دارم رو ترجمه ای کار میکنم که اگه کاارم تموم شه مطمئنا فروش بالایی خواهد کرد میخوام کار صفحه آرایی خودم انجام بدم میخواستم بدونم رایج ترین برنامه جهت این کار چیه و
کلا منظور از صفحه آرایی چیه همین زدن شماره صفحه و درست کردن حاشیه هس؟؟؟؟؟:n13:

resetmobin
02-01-2015, 20:14
پس برای چاپ کتاب شعر شما فصل پنجم را پیشنهاد می دهید.
برای این کار باید تمام شعر هایم را برایشان بفرستم. یا نه بخشی کفایت می کنه.
بعدم چگونه بنده را خبر می دهند که از شعر هایم خوششان امده است یا نه
در اخرم اگر قرار باشد دیگران سرمایه گذاری بکنند. مثلا فصل پنجم در حد 1000 تا برای بار اول خوبه.
ولی اگر خودم حداکثر 300 تا500. اونم ایا می توانند. این 500 تا را خودشان بفروشند.


ببنید دوست عزیز ...راستش رو بخاای تو ایران به کتاب و پخش کتاب هیچ ارزشی قائل نیستن و فقط برای جیب خودشاان هس والسلاام....شما میگی کی وچگونه خبرم میکنن...!!میدونی من چرا گفتم فصل پنجم!؟چون پسر خاله خود من تو یه انتشاراتی دیگه کتابش رو چاپ کرد والن برای فروشش مشکل دااره...در صورتی که اوناا قبول کرده بودن کتاب این پسرخاله منو چااپ کنن حتاا چندین باارم بهش زنگ زدن....بهت گفتم انتشارات فصل پنجم چون این انتشارات ناشر تخصصی شعر هس...وهمچنین خودش مراکز فروش داره و پخش کتابتو به عهده میگیره.... واین مسئله خیلی مهمی هست....
جناب سیمرغ هم تشریف آوردن میتونی از ایشون بهتر کمک بگیری...
جناب سیمرغ اگه یه پخش کننده قوی سراغ داری به ما هم یه نداا بگو لطفن...تقدیم شماا:n16:

simorgh14
04-01-2015, 12:27
سلام به همه
جناب سیمرغ با تشکر از پاسخ گوییتون
من دارم رو ترجمه ای کار میکنم که اگه کاارم تموم شه مطمئنا فروش بالایی خواهد کرد میخوام کار صفحه آرایی خودم انجام بدم میخواستم بدونم رایج ترین برنامه جهت این کار چیه و
کلا منظور از صفحه آرایی چیه همین زدن شماره صفحه و درست کردن حاشیه هس؟؟؟؟؟:n13:

با ورد میشه ولی یک مقدار سخته
نرم افزار indesign تخصصی این کار است.

simorgh14
04-01-2015, 12:41
ببنید دوست عزیز ...راستش رو بخاای تو ایران به کتاب و پخش کتاب هیچ ارزشی قائل نیستن و فقط برای جیب خودشاان هس والسلاام....شما میگی کی وچگونه خبرم میکنن...!!میدونی من چرا گفتم فصل پنجم!؟چون پسر خاله خود من تو یه انتشاراتی دیگه کتابش رو چاپ کرد والن برای فروشش مشکل دااره...در صورتی که اوناا قبول کرده بودن کتاب این پسرخاله منو چااپ کنن حتاا چندین باارم بهش زنگ زدن....بهت گفتم انتشارات فصل پنجم چون این انتشارات ناشر تخصصی شعر هس...وهمچنین خودش مراکز فروش داره و پخش کتابتو به عهده میگیره.... واین مسئله خیلی مهمی هست....
جناب سیمرغ هم تشریف آوردن میتونی از ایشون بهتر کمک بگیری...
جناب سیمرغ اگه یه پخش کننده قوی سراغ داری به ما هم یه نداا بگو لطفن...تقدیم شماا:n16:


با سلام به شما دوست گرامی، من اسمی از هیچ ناشر خاص و یا پخشی نمی برم، شما هم لطف بفرمایید اگر چنین کاری میخواهید انجام بدهید از پیام خصوصی استفاده کنید بهتر است. چون به هر حال اینجا یک موضوع مرجع است، و کسی شناختی روی آن انتشاراتی که شما فرمودید ندارد. در مورد پخش، ببینید هر کتابی در هر موضوعی، یک پخش خاص خودش را دارد، مثلا کتابهای کامپیوتر، پخش اصلیش با داستان فرق می کند. باید خودتان در بازار تحقیق میدانی کنید!

اگر مباحث این موضوع را بخوانید، می بینید در این چند سال، فراز و نشیب های زیادی داشتم در اینجا، در یک مقطعی یکی از ناشرین اومده بود اینجا و می خواست دکان باز کند، من جلویش را گرفتم، البته خیلی مشکل!!


خیلی نویسنده ها بودند که از ذوق و شوق و علاقه شان سو استفاده شده است. ببینید بازار کتاب این جوری است:

یک طرف، یم عده نویسنده هستند، فلان مربی دانشگاه( من از کلمه استاد استفاده نمی کنم چوه سنگین است و هر کسی لایقش نیست، متاسفانه باب شده که به هر تاز ارشد گرفته ای بگن استاد!!!) که خیلی دلش میخواد بگه من کتاب چاپ کردم، تا فلان دانشجوی دکترا، تا فلان شاعر و داستان نویس تازه کار............. اینها آدمهایی هستند که هنوز درگیر مادیات زندگی نشده اند یک سری آرمانگرایی در اینها هست و دلشان می خواهد بالاخره زحمات شبانه روزیشان چاپ شود.

طرف دیگر، یک مشت دلال، یک مشت گرگ، که منتظر اینها نشسته اند می خواهند سر کیسه شان کنند به اینها ضربه بززند و از دوق وشوقشان سو استفاده کنند. اینها به قوانین نشر خوب واردند و می دانند چطور باید با نویسنده تازهکار قرارداد نوشت و ازش پول کند. می دانند چطور با چاپخانه ها زدو بند کنند، از نویسنده یک پولی می گیرند، از چاپخانه هم در صدی، و بعد هم در پخش مشکل داشته باشد می گویند به ما چه!! کتابت فروش ندارد!! خیلی کتابت ضعیفه!! پز لوگوی انتشارتش را می دهد و نیسونده تازه کار را تحقیر می کند!! آدم نباید منت کشی را بکشد، روزی دست خداست!!!

به لطف این موضوع در این اسایت، تاکنون موفق شده ام جلوی بسیاری از سو استفاده ها را بگیرم و به دیگران کمک کنم، و همین مرا خیلی خوشحال می داند، می دانی اینکه گمنام و ناشناس به خیلیها کمک می کنی و مبارزه می کنی و هدفت را جلو می بری، یک حس شیرین خوبی در قلبت ایجاد می کند، یک گرمای خاصی، یک شراب نابی!! زان می ناب گزو پخته شود هر خامی................

طرفدار اندی هوگ
04-01-2015, 19:01
همانطور که قبلا عرض کردم دارم کتابی ترجمه میکنم اگه این کتاب قبلا کسی ترجمه کرده باشه آیا مشکلی پیش میاد یا نه؟؟

simorgh14
04-01-2015, 22:36
همانطور که قبلا عرض کردم دارم کتابی ترجمه میکنم اگه این کتاب قبلا کسی ترجمه کرده باشه آیا مشکلی پیش میاد یا نه؟؟

به هر حال بیاد بین ترجمه شما و ایشون تفاوت باشد، شاید اگر خیلی شبیه بشاد بگوید شما کپی کرده اید

در این مورد با اداره کتاب ارشاد مشورت حتما کنید

ketabresan
03-03-2015, 20:32
سلام
ایا دوستان کتاب و یا فیلم اموزشی در مورد مراحل چاپ کتاب سراغ دارید
ممنون می شوم راهنمایی کنید

ketabresan
07-03-2015, 21:20
یتوگرافی چیست؟
فیلم چیست؟
زینک چیست؟
تعریف فیلم و زینک:
پس از اینکه مجله یا روزنامه ای از بخش حروف چینی خارج شد مسئولیت ادامه کاربه بخش دیگری از تشکیلات تولید محول می شود که به صورت یک محیط کاری مستقل و جدا حرکت می کند.
تهیه زینک چاپ مستقل برانجام مراحل متعدد عکاسی است .اولین شعبه این کار به استدیوی دوربین عکاسی Camera studio یا به طور خلاصه به شعبه عکاسی معروف است.در این شعبه فیلم های نگاتیو یا پزتیو را تهیه می کنندو برای تهیه زینک آنها را به کارمی برند.همه عکسها یت به صورت تصاویر خطی ، مانند نقاشی های سیاه و سفید و نمودارها و طرح های هنری یا به صورت رنگی ،مانند عکسی با رنگهای فراوان و فاقد خطوط مشخص هستند.هر یک از این دو نوع عکس نیازمند روشهای گوناگون عکاسی اند.
عکاسی از تصویر خطی برای تهیه فیلم نگاتیو بسیار راحت است چرا که همه چیز در تصویر وارونه شده و همه خطوط تیره تصویر به صورت خطوطی شفاف نمایان می شوند.این در حالی است که زمینه سفید تصویر به صورت تیره یا مات جلوه می کند. اما در تصاویری که دارای زمینه سایه روشن هستند،مثل عکس سیاه و سفید ،لازم است تا تصاویر به الگوهای نقطه ای تجزیه شود.قسمت های تیره عکس با نقطه های درشت و قسمت های روش آن با نقطه های ریز ساخته می شود.چشم انسان از دور قادر به تشخیص این نقاط از یکدیگر نیست و آن ها را به صورت سایه می بینند.برای درک بهتر این مطالب می توان باذره بین به عکسی در روزنامه نگاه کنیم.متصدی دوربین برای تبدیل عکس به الگوی نقطه ای ،تصویر اصلی را از میان آن چه «ترام» نام دارد،عکاسی می کند.صفحه ترام یک تکه فیلم است که سطح آن پرازنقاط ریز و متراکم است .درنتیجه به دلیل وجود ترام درهنگام عکاسی ،نگاتیو عکس به صورت الگوی نقطه ای تولید می شود.

تصاویر رنگی:
با نگاه به یک مجله، متوجه تصاویر رنگی بت ترکیبی از رنگ های مختلف می شوید.این تصاویر رنگی زیبا پس از تفکیک به وسیله ترام توسط عکاس و با تعیین میزان رنگ مورد نیاز به دست می آیند.چاپچی فقط با استفاده از چهار رنگ آبی،زرد،قرمز،مشکی موفق به خلق رنگهای بسیار متنوع می شود.در بخش چاپ ،به هنگام نگاه کردن به تصویر زیبایی که با چهاررنگ چاپ شده باشد،اصطلاحاً گفته می شودکه «ترام هایش روی هم خورده »واقیعت این است که رنگها «ترام ها»کنارهم چاپ می شوند،زیرا اگر روی یکدیگر چاپ شوند،عمل ترکیب رنگ انجام نمی شود.برای اینکه عمل ترکیب رنگ انجام شود عکاس در موقع تفکیک به ترام هر رنگ زتویه ای خاص می دهد تا هنگام چاپ روی یکدیگر قرار نگیرند.چاپی برای خلق چنین اثری به چهار زینک از یک تصویر رنگی نیاز دارد.یک زینک برای چاپ آبی ،یک زینک برای چاپ زرد، یکی برای قرمز،یکی هم برای چاپ مشکی.بنابراین در یک تصویر رنگی ،چهاررنگ بالا باید از یکدیگر تجزیه شوند.این کار را متصدی دوربین انجام می دهد.از او یک تصویر رنگی چهار بار عکاسی می کند و در دوربین خود هربار از یک فیلتر شیشه ای با رنگی متفاوت بهره می گیرد.همچنین در هر نوبت عکاسی در ترام استفاده می شود بنابراین هررنگ به صورت الگوی نقطه ای یا ترام نیز می آید.
امروزه دیگر مانند گذشته از فیلترهای رنگی استفاده نمی شود بلکه تجزیه رنگ به طور خودکار در دستگاه اسکنر انجام می گیرد این کار با گذراندن پرتویی از نور باریک و نقطه مانند بر سطح تصویر عملی میشود.بازتابش این پرتو نور به دستگاه رایانه وارد می شود.رایانه رنگ ها را تجزیه کرده ،درشتی و ریزی رنگهای موجود در تصویر هماهنگی داشته باشد.محصول نهایی اسکنر عبارت است از چهار فیلم مجزا ،یعنی همان چهار رنگ اصلی چاپ که از هر یک برای ساختن و تهیه یک زینک استفاده می شود.
مونتاژ صفحه:مسئولیت بعدی در این روند برعهده مونتاژ کار است.زمانی که هر صفحه مستقل بر طرح ،عکس،نوشته،و جز این ها به عنوان صفحه کامل و بدون غلط تایید شده،از تمامی صفحات، فیلم نگاتیو تهیه می کنند.سپس فیلم های نگاتیو به ترتیب خاصی در کنار یکدیگرقرار گرفته،مونتاژ می شوند تا در نهایت برای تهیه و زینک از آنها استفاده می شود.ترتیب صفحات کتاب در مونتاژ اصلاً مشابه ترتیب صفحات در یک مجله نیست.دلیل این امر واضح و روشن است می توان با نگاه کردن به ابعاد آن دو به تفاوت آنها پی برد.برای باز بینی کارهای مونتاژ از فرم مونتاژ شده پیش از تهیه زینک بر روی کاغذ حساس اوزالید نمونه ای گرفته می شود.تا مسئول فنی آخرین بررسی ها انجام دهد اگر غلطی وجود داشته باشد یا تغییری لازم باشد مقرون به صرفه تر آن است که پیش از تهیه زینک و شروع چاپ غلطها تصحیح شوندزیرا بعد از تهیه زینک چنین کاری مقرون به صرفه نیست .
تهیه زینک:
تصاویر و مطالب چیده شده با روش نور دادن (عکاسی)از فیلم نگاتیو (منفی)به سطح زینک آلومینیومی منتقل می شود.سطح زینک پوشیده شده از یک ماده شیمیایی بسیار نازک است که فیلم نگاتیو باید کاملاً برروی این سطح و در تماس مستقیم با آن قرار گیرد. این عمل با بکارگیری در چارچوب ویژه ای جهت تخلیة کامل هوای بین فیلم و زینگ انجام می شود که در محیطی خلأ مانند کاملاً به هم می چسبد . سپس این مجموعه زیر تابش نور مادون بنفش قرار گرفته از قسمت های شفاف فیلم نگاتیو نور عبور می کند و پوشش شیمیایی موجود بر سطح زینک را تحت تآثیر قرار می دهد . قسمت های تیرة فیلم نگاتیو از عبور ممانعت می کند و در نتیجه به هنگام ظاهر توان بدون تغییرباقی می مانند . همچنین به هنگام کپی کردن از فیلم پزتیو (مثبت) وقتی نور از قسمت های تاریک عبور نمی کند سطح چاپ شونده باقی می ماند و قسمت های شفاف که نور خورده با ظهور زینک از بین می روند .
پس از آن که زینک با روش یاد شده در بالا دید با ماده شیمییایی شسته و ظاهر می شورد . این مادةشیمیایی بر لایه موجود در سطح زینک تاثیر می نهد . به این ترتیب که قسمت هایی از زینک که نور مادون بنفش به آن رسیده به هنگام تماس با دارو از بین می روند و به آلومینیوم 99 درصد تبدیل شده به هنگام چاپ جاذب آن می شودو قسمتهایی که نور مادون بنفش به آن نرسیده با شستن دارو از بین نمی روند و به هنگام چاپ به روش لیتوگرافی آماده شده است و چون ورقه ای نازک و انعطاف پذیر است آن را به دور سیلندر ماشین چاپ افست می بندند.چاپ به روش لیتوگرافی بر مبنای این اصل استوار است که چربی و آب با هم مخلوط نمی شوند.قسمتهایی از زینک که مرکب را به خود می گیرند،مکانهایی هستند که تحت تابش نور قرار نگرفته اند .چاپ به این شکل شروع می شود که ابتدا نوردهای آب و سپس نوردهای مرکب بر سطح زینک ،آب و مرکب می دهند و سپس قسمتهای مرکب گرفته بر روی لاستیک منعکس می گردند و از روی لاستیک بر سطح کاغذ چاپ می شوند.
لیتوگرافی محل گرفتن فیلم و زینک را می گویند

ketabresan
07-03-2015, 21:23
سلام
امروز داشتم در وب سرچ می کردم یک فایل پی دی اف از مطالبی این مباحث یافتم
فایلشس می گذارم تا چکیده مطالب داشته باشید
خیلی مختصر و مفید

odise2004
26-11-2015, 12:03
سلام دوستان عزیز.
ممنون از همه ی دوستان و بخصوص سیمرغ بزرگوار که بدون هیچ چشم داشتی به ما و امثال ما تازه کارهای مشتاق کمک میکنند.
تشکر فراوان از شما.

سوالی که بنده داشتم این بود که در حال حاضر و با توجه به وضع بازار و اقتصادو... آیا میشه روچاپ کتاب کار کرد؟

بنده خودم تقریبا دو کتاب آماده دارم ولی متاسفانه آشنایی با انتشارات و مراکز مختلف ندارم که بخوام شروع کنم. کتاب ها در زمینه کامپیوتر و تخصصی تر طراحی وب سایت و بازاریابی اینترنتی هست.

واقعیتش مساله ی مالی خیلی برام مهم نیست. بیشتر قصدم ورود به این حوزه و فعالیت هست و دنبال سودهای آنچنانی نیستم. یعنی اصلا دنبال سود نیستم و به به حداقل ها راضی هستم.

فقط بیشتر دنبال اینم که کتابام چاپ بشه.

ممنون میشم بنده رو راهنمایی بکنید.

simorgh14
04-02-2016, 12:05
سلام دوستان عزیز.
ممنون از همه ی دوستان و بخصوص سیمرغ بزرگوار که بدون هیچ چشم داشتی به ما و امثال ما تازه کارهای مشتاق کمک میکنند.
تشکر فراوان از شما.

سوالی که بنده داشتم این بود که در حال حاضر و با توجه به وضع بازار و اقتصادو... آیا میشه روچاپ کتاب کار کرد؟

بنده خودم تقریبا دو کتاب آماده دارم ولی متاسفانه آشنایی با انتشارات و مراکز مختلف ندارم که بخوام شروع کنم. کتاب ها در زمینه کامپیوتر و تخصصی تر طراحی وب سایت و بازاریابی اینترنتی هست.

واقعیتش مساله ی مالی خیلی برام مهم نیست. بیشتر قصدم ورود به این حوزه و فعالیت هست و دنبال سودهای آنچنانی نیستم. یعنی اصلا دنبال سود نیستم و به به حداقل ها راضی هستم.

فقط بیشتر دنبال اینم که کتابام چاپ بشه.

ممنون میشم بنده رو راهنمایی بکنید.

با درود

ببینید وقتی رکود بزرگی در کشور ایجاد میشه و مردم از لحاظ درآمد تحت فشار هستن، سعی می کنن هزینه ها را کاهش بدهند.

در ایران، مردم تا مجبور نباشن کتابی را نمی خوانند

الان هم که دیگه فضای مجازی.........

ولی شما اگر باز علاقه به چاپ دارد، به صورت ماشر مولف( بدون نیاز به ناشر، یعنی خودتان ناشر کتاب باشید، 40 جلد چاپ کنید اگر جواب داد که برای شمارگان بیشتر اقدام کنید

پولتان را الکی به جلقوم ناشرین دندان گرد نریزید

khajehdaloie
18-02-2016, 20:13
سلام، وقتتون بخیر
اگر یک داستان بلند و یا رمان ایرانی نوشته اید، پس از مطالعه، حاضر هستم در صورت کیفیت داشتن؛ با توافق، کتاب را کامل از شما بخرم.

ایمیل آدرس من: skhajedalouei@hotmail.com

simorgh14
14-04-2016, 16:23
بارها در مورد حیله گری ناشران تذکر داده شده، هر دم از این باغ بری می رسد!!!!!!!!


عتیق رحیمی در بخش دیگری از یادداشت خود تصریح کرده است: زمانی که با آقای جعفریه در پاریس دیدار و گفتار داشتم، صحبت از ترجمه‌ی یک کتاب بود، کتابم با عنوان «لعنت بر داستایوفسکی». ولی ایشان ادعا دارند که گویا صرف با
«تقدیم و امضای همه‌ی کتاب‌هایم»
برای ایشان، حقوق برگرداندن همه را هم به ایشان واگذار کرده‌ام‌! پس در این صورت، همه‌ی خوانندگانم در چهار گوشه‌ی دنیا که کتابی از من و با امضای من دارند‌، حق برگرداندن، چاپ و پخش آثارم را نیز ضمیمه دارند!...‌ افسوس که تا حال به چنین قانونی پی نبرده بودم، ورنه ‌حقوق بسا از شاهکارهای جهانی را از آن خود می‌ساختم‌!‌

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

باز تذکر می دهم هرگونه قرارداد با این قماش را به دثت بررسی کنید، با حضور وکیل!!

qashqayli
19-05-2016, 19:55
با سلام خدمت دوستان محترم
آقا من می خواستم اطلاعاتی در مورد نحوه شراکت در مورد کتابی با تیراژ ده هزارتا که با توجه به محتوای کتاب حداقل تیراژ را در نظر گرفتیم نحوه شراکت چه جوریه؟ چه درصدی از قیمت پشت جلد به مؤلف کتاب می رسه؟ چه درصدی گیر ناشر میاد؟ البته با فرض اینکه قرارداد بین مؤلف و ناشر شراکتی باشد.
اگه کسی در این زمینه اطلاعاتی داره در اختیار من بذاره ممنون میشم.

simorgh14
18-06-2016, 17:34
با سلام خدمت دوستان محترم
آقا من می خواستم اطلاعاتی در مورد نحوه شراکت در مورد کتابی با تیراژ ده هزارتا که با توجه به محتوای کتاب حداقل تیراژ را در نظر گرفتیم نحوه شراکت چه جوریه؟ چه درصدی از قیمت پشت جلد به مؤلف کتاب می رسه؟ چه درصدی گیر ناشر میاد؟ البته با فرض اینکه قرارداد بین مؤلف و ناشر شراکتی باشد.
اگه کسی در این زمینه اطلاعاتی داره در اختیار من بذاره ممنون میشم.

زجمت بکشید پست های قبلی و اولیه را بخوانید

naser noruzifard
08-07-2016, 21:17
قلم خود را امتحان کنید


اولین فراخوان داستان کوتاه هزار کلمه ای
انتشارات آرنا در راستای اهداف فرهنگی و گسترش ادبیات داستانیاقدام به فراخوان چاپ کتاب داستان هزار کلمه ای نموده است.از تمام صاحبان قلم دعوت می شود آثار خود را ارسال نمایند.آثار منتخب در قالب کتابی با عنوان نود و پنج به چاپ خواهد رسید.

توجه:انتشارات برای شرکت در فراخوان، ارسال اثر و چاپ آثار منتخب به هیچ عنوان هزینه ای از صاحبان آثار منتخب دریافت نخواهد کرد و تمام هزینه های مربوطه توسط انتشارات آرنا انجام خواهد شد. انتخاب آثار کاملاً مستقل، بدون توجه به نام و سابقه صاحب اثر انجام می­شود و در صورت مشاهده هرگونه ادعایی از طرف اشخاص درباره ارتباط با انتشارات، دریافت هزینه برای انتخاب و یا موارد مشابه لطفاً به انتشارات اطلاع دهید.
تاکید می کنیم انتشارات به هیچ عنوان هیچ هزینه ای برای انتخاب و چاپ آثار دریافت نمی کند.
موضوع: آزاد
کلیه علاقه مندان به ارسال آثار خود، باید شرایط شرکت در فراخوان را رعایت نمایند.بدیهی است آثاری که شرایط را رعایت ننمایند، حذف خواهند شد.
شرایط شرکت در فراخوان:
۱-هر نفر مجاز به ارسال فقط ۱ اثر می باشد.در صورت ارسال آثار تکراری و یا بیش از یک اثر همه آثار حذف خواهد شد.
۲-برای اثر خود نام تعیین کنید. اثر خود را فقط به صورت فایل ورد ارسال نموده و نحوه تایپ کاملا ساده و بدون هیچ گونه افکتی و با فونت ۱۲نازنین باشد.فایل ارسالی باید بدون غلط املایی و نگارشی باشد در غیر این صورت حذف خواهد شد.تعداد کلمات بر اساس شمارنده کلمه ورد نباید از ۱۰۰۰کلمه بیشتر باشد. البته محدودیتی در تعداد کلمات از ۱تا۱۰۰۰ کلمه وجود ندارد.
۳-از ارسال آثاری که متعلق به سایرین می باشد خودداری نمایید.در صورت مشاهده پیگرد قانونی خواهد شد.
۴-آثار خود را فقط به ایمیل arnabook@gmail.com ارسال نموده و از ارسال اثر به غیر از این ایمیل خودداری نمایید.فقط آثاری که به به این ایمیل ارسال شوند در فراخوان شرکت داده می شوند. موضوع(subject) ایمیل را شرکت در فراخوان داستان ۱۰۰۰کلمه ای درج نمایید.
۵-آثار منتخب در قالب کتابی با عنوان “نود و پنج” به چاپ خواهد رسید. نحوه چینش آثار در کتاب بر اساس تاریخ ارسال اثر خواهد بود.(آثار منتخبی که زودتر ارسال شوند در چینش جلوتر قرار می گیرند.)
۶- در فایل ارسالی نام و نام خانوادگی و شماره تماس جهت ارتباط درج شود.
۷- کلیه حقوق مادی و معنوی اثر بعد از چاپ کتاب متعلق به صاحب اثر بوده و صاحب اثر حق واگذاری به هر صورت به اشخاص دیگر دارد.
۸- آثار منتخب در تاریخ ۱آبان۱۳۹۵ در همین سایت و صفحه اینستاگرام انتشارات اطلاع رسانی خواهد شد.لطفا اخبار و اطلاعات مربوط به فراخوان را فقط از طریق سایت انتشارات و یا صفحه اینستاگرام نشر آرنا دنبال نمایید و از تماس با انتشارات درباره فراخوان خودداری نمایید.
حداکثر مهلت شرکت در فراخوان: ۱مهر ۱۳۹۵
با به اشتراک گذاشتن مطلب ما را در گسترش فراخوان یاری کنید.



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

string85
11-07-2017, 14:06
سلام
ممنون از مطالب مفیدتون
من به وسیله ایندیزاین یک کتاب در قطع رقعی برای یه نفر طراحی کردم. میخواستم ببینم اگر سند چاپیش را هم خودم تهیه کنم از هزینه های چاپ کم میشه یا نه؟ و اینکه برای اینکار دقیقاً باید چکار کنم؟
من مطالب زیادی در این رابطه خوندم (از سایتها و کتاب) و چیزی که برداشت کردم این بوده: برای کتاب من که قطع رقعی هست باید لب پنجه ماشین چاپی را از چاپخونه بپرسم و دو برابرش را از عرض یک سند 60×45 کم کنم و فضای باقی مانده را به 8 قسمت تقسیم کنیم. حالا اندازه هر قسمت، اندازه صفحه چاپی کتاب قبل از برش هست و اندازه صفحات بعلاوه bleed باید این مقدار باشه که بصورت پی دی اف درآمده (همراه bleed). بعد این صفحات را با توجه به شکل کل کاغذ بعد از تا و برش (ترتیب و جهتها را بلدم) درون سند میچنم و سندهای آماده (بعلاوه رجیستر، خط تا و برش و ...) را به لیتوگرافی میدم تا زینک تهیه کنند.
اگر جایی را کامل نفهمیدم یا درست نفمیدم ممنون میشم کمک کنید.
من هر چه گشتم نفهمیدم صفحات را با چه نرم افزاری داخل سند مییچینند؛ البته من یه راه حل خودم برای خودم ساختم اما اگر راه حل منطقی ای هست لطفا بفرمایید.

simorgh14
19-11-2017, 20:29
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قوه قضاییه ،چهارمین نشست از سلسله نشست های تحلیل رویه قضایی در حوزه حقوق مالکیت فکری با موضوع "تحلیل رویه قضائی پیرامون ترجمه اثر بدون مجوز پدیدآورنده" با حضور آقایان دکتر سیدحسن میرحسینی، محسن اسماعیلی و رسول دوبحری بندری و قضات دادگاه تجدیدنظر آقایان محمدحسن امی، امیرحسین رمضان زاده و سیدعطاا...قیصری توسط گروه حقوق مالکیت فکری پژوهشکده حقوق خصوصی در محل پژوهشگاه برگزار گردید.
خلاصه جریان پرونده: خواهان که منتقل الیه حقوق مادی کتاب از جمله حق ترجمه است به طرفیت خوانده که اثر موضوع حقوق را بدون اجازه صاحب حق ترجمه کرده است طرح دعوای مطالبه ضرر و زیان ناشی از کم شدن فروش کتاب ها در نتیجه ترجمه بدون مجوز می نماید. دادگاه بدوی خواهان را صاحب حق و خوانده را ناقض می داند و خواندگان را با جلب نظر کارشناس به پرداخت خسارت محکوم می کند. پس از اعتراض، دادگاه تجدیدنظر با این استدلال که در هیچ یک از متون قانونی تصریحی به منع یا منوط بودن ترجمه به اجازه مولف نگردیده است با استناد به اصل ۱۶۷ قانون اساسی به فتوای امام خمینی (ره) مبنی بر عدم لزوم اجازه از صاحب اثر در ترجمه رجوع کرده و رای مرجع بدوی را نقض می نماید.
خلاصه نشست: در این نشست اکثریت حاضرین رای دادگاه بدوی را موافق با قوانین تشخیص داده و معتقد بودند در قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان ترجمه اثر به صراحت منوط به اخذ مجوز از صاحب حق ترجمه منوط شده است و رجوع دادگاه تجدیدنظر به فتاوی معتبر در این مورد فاقد وجاهت قانونی است.
اما برخی دیگر از قضات حاضر در جلسه قائل به صراحت قانون در این مورد نبوده و عدم اختصاص وصف کیفری به ترجمه بدون اجازه ی اثر را دلیل بر عدم اعتقاد قانونگذار به لزوم اخذ مجوز برای ترجمه اثر می دانستند. همچنین این عده از قضات به برگرفته شدن اثر اصلی از آثار دیگران اشاره داشتند که به دلیل عدم پرداخته شدن به آن در رای تجدیدنظر مورد پذیرش اکثریت قرار نگرفت.

simorgh14
19-11-2017, 20:32
استیفای حقوق معنوی
دکتر سید محمود علیزاده طباطبایی
استادیار حقوق عمومی
با گسترش روزافزون آموزش عالی در رده کارشناسی ارشد و دکترا و به دلیل نبود منابع مالی و انسانی لازم برای تربیت و نظارت بر دانشجویان، همچنین در کنار سیل عظیم فارغ‌التحصیلان قبلی دانشگاه، زمینه ایجاد بازاری مهیا شد که در آن به‌صورت علنی، پایان‌نامه خرید و فروش می‌شود. مساله‌ای که امروزه تبدیل به یکی از معضلات فضای آکادمیک شده است.
استیفای حقوق معنوی
این درحالی است که از سال ۱۳۴۸ قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان تصویب شده است تا از آثار و تولیدات حمایت کند و حتی مجازاتی بین ۶ ماه تا ۳ سال زندان نیز برای عاملان آن تعیین کرده است. با این وجود در این سال‌ها این مشکل به یک رویه نامیمون تبدیل شده و آبرو و اعتبار علمی کشور را در مجامع بین‌المللی به خطر انداخته است. این در شرایطی است که ابزارها و روش‌های کنونی در فضای دیجیتالی امکان تقلب را تا حد بسیار زیادی سلب کرده است و شاهد بودیم که چندی پیش، موضوع سرقت علمی ایرانیان در زمینه مقالات ISI و ... تا چه حد رسانه‌ای و جنجالی شد.


همچنین در حوزه مطبوعات و نشریات نیز شاهد گسترش روزافزون استفاده غیرمجاز از تولیدات هستیم. این در حالی است که در این زمینه نیز قانون حمایت از داده‌های کامپیوتری داریم که در سال‌های اخیر مورد تصویب قرار گرفته است و بر اساس آن، استفاده غیرمجاز از داده‌ها با مجازات‌های کیفری و تامین خسارت مواجه خواهد شد. اما مشکل اساسی این است که صاحبان حقوق در فضاهای حرفه‌ای اینچنینی به‌صورت جدی دنبال حقوق خود نبوده‌اند. این در حالی است که پیگیری از سوی آنهاست که منجر به آغاز رویه قضایی خواهد شد. بر اساس قانون مسوولیت مدنی که در سال ۱۳۳۹ مورد تصویب قرار گرفته است، هرکس به هر وسیله‌ای ضرری به دیگری وارد کند، مسوول جبران خسارت او خواهد بود. هنگامی که فردی، نوشته دیگری را به نام خود ثبت می‌کند یا از آن سوءاستفاده می‌کند، موجب خسارت به تولیدکننده اثر می‌شود و به استناد قانون مسوولیت مدنی می‌تواند دادخواست ارائه دهد و خسارت خود را مطالبه کند. کسانی که مرتکب این عمل مجرمانه می‌شوند، نه تنها مسوولیت مدنی دارند، بلکه مسوولیت کیفری نیز خواهند داشت. برای پیگیری مسوولیت کیفری، روند سریع و بدون هزینه است. کافی است شکایتی به دادگاه فرهنگ و رسانه ارائه شود و پس از آن، تمامی اقدامات از سوی نهادهای ذی‌ربط انجام خواهد شد؛ کافی است صرفا در یک جلسه، وکیل شاکی دلایل شکایت خود را برای بازپرس توضیح دهد. در ادامه روند، شناسایی، احضار، بازجویی، صدور قرار و کیفر خواست و دیگر مسائل از سوی آنها پیگیری خواهد شد تا پس از تکمیل پرونده به دادگاه ارجاع شود.


روندی که در کمتر از ۴-۳ ماه به نتیجه خواهد رسید. اما در مورد مسوولیت مدنی موضوع اندکی متفاوت است و زمان و هزینه خواهد برد، زیرا به رسیدگی حقوقی احتیاج دارد تا درخصوص تخمین خسارت و ... نتیجه حاصل شود. اما با این وجود این رویه نیز به نتیجه خواهد رسید و دلیل نمی‌شود تا صاحبان آثار از حق خود چشم‌پوشی کنند. حق دادنی نیست، گرفتنی است!




[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

horalm
28-12-2017, 20:59
سلام من می خوام یه کتاب باموضوع فانتزی حماسی برگرفته از افسانه ها و داستان های قدیمی ایرانی بنویسم.که تقریبا شورع کردم .میخوام به زبان انگیلیسی ترجمه کنم با یه ناشر خارجی قرارداد ببند نمی خوام تو ایران منتشر کنم مجوز بگیرم .می خوام بدونم اگه داستانم خوب باشه چه جوری این کارو انجام بدم اصلا میشه این کارو انجام بدم بدون این که از ایران خارج بشم.