PDA

نسخه کامل مشاهده نسخه کامل : دیالوگ‌های فراموش نشدنی / انيميشن



صفحه ها : [1] 2

Ar@m
16-02-2008, 10:47
سلام
خب انجمن فیلم یه تاپیک اینطوری داشتن ما چرا نداشته باشیم؟؟؟

الان فقط اینا رو یادم می یاد:

You can not alter your fate, however you can rise to meet it if you choose
princess mononoke

what I love most about river is: You cant step in the same water twice
Pocahontas

Morteza4SN
16-02-2008, 22:01
ممنون
كار خوبي كردي !

₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪₪

اين هم قسمتي از انيميشن " راتتويي " كه مربوط به نقد " ايگو " از غذاي مخصوص راتتويي است :

" خيلي اوقات كار منتقد راحته
ما خيلي كم ريسك مي كنيم
كسايي كه كارشون رو عرضه مي كنند و خودشون رو به قضاوت ما مي سپارند
ما سعي مي كنيم منفي نقدشون كنيم
كه نوشتن و خوندنش مسخرست
ولي حقيقت تلخ اينه كه ما منتقدين بيشتر ظاهر چيز ها رو ، به شكل بزرگ نشون مي ديم
به طور متوسط قسمت بي ارزش چيزي ممكنه نسبت به نقد ما پر معنا تر باشه
ولي وقت هايي هم هست كه وقتي منتقدي صادقانه در مورد چيزي ريسك كنه ، و اون كشف يا دفاع از يه چيز جديده.
جهان بعضي وقتها نسبت به استعدادهاي جديد ، مخلوقات جديد و دوستان ملزوم جديد نامهربونه ...
.
.
.
اونا درون من رو تكون دادند
.
.
.
هر كسي نمي تونه يك هنرمند بزرگ بشه ، ولي يه هنرمند بزرگ مي تونه از هر جايي باشه ... "
not every one can become a great artist , but a great artist can com from anywhere

Ar@m
18-02-2008, 08:34
خواهش می شود!

اون شکوفه رو می بینی؟ شاید دیرتر از بقیه شکوفه ها باز بشه ولی مطمئنم به زیبایی بقیه شونه
mulan

Morteza4SN
02-04-2008, 03:23
( انيميشن Ratatouille )

كالت خطاب به لينگويني :
« از تواضع دروغي متنفرم ، [چون] اين فقط يه دروغ ديگه است. »

يا اونطوري كه تو دوبله فارسي گفت :

« تواضع بيش از حد يه جور درغ گفتنه » !

Morteza4SN
02-04-2008, 03:43
انيمي قلعه متحرك هاول (Howel's moving castle)

ماركل : تو روزنامه نوشته كه ما پيروز ميشيم !
جادوگر وست : فقط احمق ها هر چي كه مي خونن باور مي كنن .

Ar@m
02-04-2008, 10:55
این جمله قلعه متحرک هاول رو اصلا یادم نبود!
مرسی

باد هرچقدر هم که زوزه بکشه کوه نمی تونه دربرابرش سر خم کنه
mulan

Morteza4SN
07-04-2008, 11:32
فاينال فانتزي : نجات كودكان


كلود : « وينسنت! خطا قابل بخشش نيست »
وينسنت : « من تا به حال امتحان نكردم »

.................................................. ..................

سكانس نبرد كلود با سفيروث و بخشي از رجز خواني اين دو :

سفيروث : « مهمترين چيز توي دنيا براي تو چيه ؟ مي خوام لذت گرفتنش رو از تو بچشم .»
كلود : « برات خيلي متاسفم ، بايد بگم كه تو واقعا خيلي نادوني ... تو دنياي ما همه چيز مهمه »
.
.
.
كلود : « همون بالا بمون! زنداني خاطراتت شو »
سفيروث : « من ديگه فقط يه خاطره [هم] نمي مونم »

Ahmad
08-04-2008, 22:47
پدر پسر شجاع به پسر شجاع : نرو بالاي كوه خطرناكه.

آقاي دكتر : مِـ ع‌ع‌ع‌ع‌ع‌ع، آره پسر شجاع‌ع‌ع‌ع‌ع ، نرو بالاي كوه.مِـ‌ع‌ع‌ع‌ع

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
09-04-2008, 17:38
پدر پسر شجاع به پسر شجاع : نرو بالاي كوه خطرناكه.

آقاي دكتر : مِـ ع‌ع‌ع‌ع‌ع‌ع، آره پسر شجاع‌ع‌ع‌ع‌ع ، نرو بالاي كوه.مِـ‌ع‌ع‌ع‌ع

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

احتمالا سرت به جایی نخورده؟

Morteza4SN
09-04-2008, 18:59
پدر پسر شجاع به پسر شجاع : نرو بالاي كوه خطرناكه.

آقاي دكتر : مِـ ع‌ع‌ع‌ع‌ع‌ع، آره پسر شجاع‌ع‌ع‌ع‌ع ، نرو بالاي كوه.مِـ‌ع‌ع‌ع‌ع

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

خب حتما كه نبايد حرفاي قلمبه سلمبه باشه :20:

ايول كلي به خاطر ماندگاري اين خنديديم :27:

دمت قيژژ :40:


احتمالا سرت به جایی نخورده؟

اتفاقا يه چند روزيه تكون خوده تكونش دادم :21:
فكر كنم به خاطر اون بوده :27:
ولي برا تنوع خوب بود :31:
حالا بعد عمري يكي اومد اينجا ، دلشو نشكنيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :27:

.................................................. ............

اتفاقا تو كارتون « دختري به نام نل » ماريو يه ديالوگ داشت كه از بس تكرارش كرد ماندگار شد
تقريبا تو هر قسمت كه نشونش مي داد مي گفت : « نــل ، تو كجايي‌؟!‌ »

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Sajad2006
09-04-2008, 19:13
خیلی ممنون.
جالب بود.

Ar@m
09-04-2008, 19:20
خب حتما كه نبايد حرفاي قلمبه سلمبه باشه :20:



نه بابا قلمبه سلمبه چیه این دیگه داره از اون ور دیوار می افته !



اتفاقا يه چند روزيه تكون خوده تكونش دادم :21:
فكر كنم به خاطر اون بوده :27:
ولي برا تنوع خوب بود :31:
حالا بعد عمري يكي اومد اينجا ، دلشو نشكنيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :27:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باشه دلشو نمی شکنیم!!!
دست شما درد نکنه کلی دیالوگ نوستالژیکی بود لذتم بردیم!!!!


فيلم : كازا بلانكا
بازيگران اصلي : همفري بوگارت ، اينگريد برگمن ، هنريد
لوكيشن : كافه ريك در كازا بلانكا
ريك ( با بازي فراموش نشدني همفري بوگارت ) خطاب به سام ( پيانيست كافه ) : اين همه شهر توي دنياست كه توشون پر از كافه هست . اونوقت اليزا بايد بياد كازابلانكا اونم درست تو كافه ي من .

بله!
اینجا مربوط به دیالوگ های فراموش نشدنی کارتون ها هستش نه فیلمها
مرسی!

en.j.mehrdad
09-04-2008, 19:28
دیالوگ تو امضای من ... فیلم لئون ...

Ar@m
09-04-2008, 19:31
من دیگه هیچی نمی گم!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
09-04-2008, 19:45
Happy - این اسمش Dopey یه. هیچوقت حرف نمی زنه
سفید برفی- یعنی نمی تونه حرف بزنه؟
Happy - نمی دونه! تا حالا سعی نکرده!

سفید برفی و هفت کوتوله

en.j.mehrdad
09-04-2008, 19:47
من دیگه هیچی نمی گم!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دوست خوبم به عنوان تاپیک توجه کن ...:46: جایی اسمی از کارتون نیومده منم عادت ندارم تاپیک رو از اول بخونم

Ar@m
09-04-2008, 19:54
دوک- سرورم!
شاه- خب همشو بهم بگو! اون دختره کیه؟ کجا زندگی می کنه؟
دوک- ولی من اصلا نتونستم...
شاه- باشه عیبی نداره ما حرفای مهمتری برای زدن داریم! درمورد جشن عروسی و دعوتنامه ها و تعطیلات عمومی!
دوک- ولی اگه شما یه لحظه به من گوش کنین...
شاه- و اما در مورد تو دوست من!
دوک- سرورم لطفا!...
شاه- یه لقب! من تو را یه عنوان ...چه لقبی می خوای دوست من؟
دوک- قربان، دختره فرار کرد!
شاه- "دختره فرار کرد"؟ هوم چه لقب مسخره ای!!! چی؟ دختره چیکار کرد؟؟؟؟

سیندرلا

Ar@m
09-04-2008, 19:55
دوست خوبم به عنوان تاپیک توجه کن ...:46: جایی اسمی از کارتون نیومده منم عادت ندارم تاپیک رو از اول بخونم

حق با شماست تقصیر منه که توی عنوان چیزی نگفتم و توی پست اول گفتم!
درهر حال مرسی!

Ar@m
09-04-2008, 20:05
شاه نپتون- و من ازت می خوام تاجم رو در 10 روز برگردونی!
پاتریک- اینکارو توی 9 روزم می تونه بکنه!!!
شاه نپتون- 8
پاتریک- 7 !!!
شاه نپتون- 6
باب اسفنجی- پاتریک !!!
شاه نپتون - پس شد 6 روز!
پاتریک- 5 ؟؟!!
باب اسفنجی - پاتریک خفه شو!



باب اسفنجی - آقای خرچنگ اصلا نگران نباشین ! من و پاتریک تاج شاه نپتون رو برمی گردونیم . هیچ نگران نباشین زندگیتون در دستان ماست!!
آقای خرچنگ- اوه!

فیلم باب اسفنجی

LeBron
09-04-2008, 20:07
از Over the Hedge
Verne خطاب به RJ : وقتی که یه چیزی درست نیست من دمم تکون میخوره!راستی بذار یه چیزی بهت بگم اینایی که تو تا الان گفتی فقط منو به قر دادن انداخته!

Ar@m
09-04-2008, 20:15
Zeniba- حالا سعی کن هرچقدر می تونی گذشته رو بخاطر بیاری
Chihiro- می تونم هاکو رو بخاطر بیارم... از یه زمان خیلی دور...ولی فکر می کردم هیچوقت اون رو قبلا ندیدم
Zeniba- برای شروع فوق العاده است! وقتی تو یکی رو ملاقات می کنی هیچوقت واقعا اون رو فراموش نمی کنی فقط زمان لازمه تا خاطراتت پیشت برگردن

Spirited Away

Ar@m
09-04-2008, 20:26
هاول - هیچ دلیل برای زنده بودن نمی بینم اگه نتونم زیبا باشم!!!


سوفی- تویی که قلعه رو حرکت می دی؟
کلسیفر- البته که منم! هیچکس دیگه ای این ورا کاری برای کردن نداره!


قلعه متحرک هاول

LeBron
09-04-2008, 20:27
از Corpse Bride
Barkis Bittern : مگه قلب بعد توقف ضربان هم میتونه بشکنه؟
-----------
The Corpse Bride : این منظره قشنگ نیست؟ انقدر قشنگه که نفسمو بند میاره.یعنی بند میاورد اگه نفسی داشتم...
----------
The Corpse Bride : [بعد از تعقیب ویکتور در جنگل] شما اجازه دارید عروس رو ببوسید!

Ar@m
09-04-2008, 20:34
از Corpse Bride
Barkis Bittern : مگه قلب بعد توقف ضربان هم میتونه بشکنه؟
-----------
The Corpse Bride : این منظره قشنگ نیست؟ انقدر قشنگه که نفسمو بند میاره.یعنی بند میاورد اگه نفسی داشتم...
----------
The Corpse Bride : [بعد از تعقیب ویکتور در جنگل] شما اجازه دارید عروس رو ببوسید!
مرسی دیالوگ های قشنگی بودن!

LeBron
09-04-2008, 20:37
مرسی دیالوگ های قشنگی بودن!
خواهشمندیم!
-----
از HoodWinked
شنل قرمزی : مادر بزرگ این حکم قاب شده چیه؟
مادربزرگ : اها اون نوشته بهترین مامان بزرگ دنیا !!!
شنل قرمزی:(با بی حوصلگی) من چند سالیه خوندنو بلدم! این رو نوشته قهرمان مسابقات گلادیاتور ها توی قفس آهنی!

Ar@m
09-04-2008, 20:38
Maleficent- باورکردنی نیست! 16 سال گذشته و شما هنوز نتونستین دختره رو پیداش کنین! مطمئنین همه جا رو گشتین؟
- بله بله همه جا رو!
Maleficent- شهرها؟ جنگلها؟ کوهها؟
- بله بله! شهرها جنگلها کوهها همه خونه ها و همه گهواره ها رو گشتیم!
Maleficent- گهواره ها؟
- بله بله همه گهواره ها!
Maleficent- گهواره ها! می شنوی عزیزم؟ این همه سال گذشته و اونا هنوز دنبال یه بچه بودن!!!

Sleeping Beauty

karin
09-04-2008, 20:44
به به
به به

بسیار زیبا بود
لذت بردیم بسی!

ادامه بدید ... :31:

LeBron
09-04-2008, 20:49
گستن: اگه بیشتر نمیدونستم فکر میکردم تو واقعا از این هیولا خوشت اومده
بل: اون هیولا نیست گستن تو هیولایی!

Beauty & The Beast

Ar@m
09-04-2008, 21:56
به به
به به

بسیار زیبا بود
لذت بردیم بسی!

ادامه بدید ... :31:

مرسی دوست جون!
تو چیزی یادت نمی یاد بنویسی؟

*Necromancer
10-04-2008, 09:19
از Corpse Bride
Barkis Bittern : مگه قلب بعد توقف ضربان هم میتونه بشکنه؟
-----------
The Corpse Bride : این منظره قشنگ نیست؟ انقدر قشنگه که نفسمو بند میاره.یعنی بند میاورد اگه نفسی داشتم...
----------
The Corpse Bride : [بعد از تعقیب ویکتور در جنگل] شما اجازه دارید عروس رو ببوسید!
خب اگه این گونه باشد که من بسیار جمله این چنینی بلتم


تو رئیس مزرعه مثلا:
اون یارو الاغه اول فیلم بعد از رفتن مزرعه دار:
سلام جسی مامانت چطوره؟:27:
اون شب که مهمونی داشتن اون پیتزایی های دو قلو اومده بودن براشون سفارششونو بیارن
برای گرفتن سفارشا از پشت در از دست مصنوعی استفاده می کردن که دسته افتاد! یارو گاوه گفت اشکال نداره واسه خودت نگه اش دار!
بعد اون یارو به دو قلوش گفت بین اونی که به تو پا داد با من دست داد!

پلیسه تو شب داشت ماشین اونا رو تعقیب می کرد:
فقط چند تا جوونن که با ماشین مامانشون اومدن تفریح یکم حالشونو می گیریم بعد ولشون می کنیم [یه نگاه به کار آموزی که کنارش نشسته بود] هه هه .. یه بازرسی سادس!
(همین برا مام اتفاق افتاد!)

Niloofarak
10-04-2008, 12:46
از Corpse Bride
Barkis Bittern : مگه قلب بعد توقف ضربان هم میتونه بشکنه؟
-----------
The Corpse Bride : این منظره قشنگ نیست؟ انقدر قشنگه که نفسمو بند میاره.یعنی بند میاورد اگه نفسی داشتم...
----------
The Corpse Bride : [بعد از تعقیب ویکتور در جنگل] شما اجازه دارید عروس رو ببوسید!
بابا اسمش امیلیه!


بازم تو عروس مرده:
With this.....With this candle, l will......l will set your mother on fire.
با این ..... با این شمع ، من ... من مادرت را آتش خواهم زد!

R10MessiEtoo
10-04-2008, 13:10
پدر پسر شجاع به پسر شجاع : نرو بالاي كوه خطرناكه.

آقاي دكتر : مِـ ع‌ع‌ع‌ع‌ع‌ع، آره پسر شجاع‌ع‌ع‌ع‌ع ، نرو بالاي كوه.مِـ‌ع‌ع‌ع‌ع

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
10-04-2008, 14:19
مربی - یه مسابقه فوتبال وقتی شروع شد دیگه نمی شه ولش کرد حالا شرایط هرچی می خواد باشه! شما در طرز فکرتون تردید دارین

فوتبالیست ها

LeBron
10-04-2008, 14:19
بابا اسمش امیلیه!


اسمشو یادم رفته بود :31:

Ar@m
10-04-2008, 14:20
آنیا - دیمیتری تو واقعا عقیده داری که من یه پرنسسم؟
دیمیتری - البته که عقیده دارم!
آنیا - پس دیگه انقدر برام رئیس بازی در نیار!!


دیمیتری (خطاب به آنیا) - اگه زنده موندیم یادم بنداز ازت تشکر کنم!

آناستازیا

Ar@m
10-04-2008, 14:33
Ariel - اگه انسان بشم دیگه هیچوقت نمی تونم با پدر و خواهرهام باشم
Ursula - درسته اما اونوقت مرد مورد علاقت رو کنارت خواهی داشت.زندگی پر از انتخاب های سخته!

The Little Mermaid

Morteza4SN
10-04-2008, 15:16
wow :18:
چي شد يه دفعه اينجا تركيد
فكر كنم به خاطر اين ديالوگ فراموش نشدني بودش :


پدر پسر شجاع به پسر شجاع : نرو بالاي كوه خطرناكه.

آقاي دكتر : مِـ ع‌ع‌ع‌ع‌ع‌ع، آره پسر شجاع‌ع‌ع‌ع‌ع ، نرو بالاي كوه.مِـ‌ع‌ع‌ع‌ع

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

با اين خاصيت بالفعل درآوردن تاپيك بسيار ماندگارتر شد :31:
خب در توضيح اين ديالوگ ماندگار بايد عرض كنم مربوط به قسمتي است كه پسر شجاع براي آوردن گياه كوهي و درمان « خانوم كوچولو » قصد رفتن به كوه رو داشت ....

پ.ن : احمد شيطون معلومه بچگيات خانوم كوچولو رو خيلي دوست داشتي :21::27:

Ar@m
10-04-2008, 20:04
نه که گفتی بعد سالی یکی اومده اینجا غیرتی شدم دیگه!
آره می شه گفت از اثرات همون دیالوگه بود!



گربه - اگه واقعا دوست داری بدونی اون اونطرفی رفت
آلیس - کی؟
گریه - خرگوش سفید
آلیس - اینکارو کرد؟
گربه - چه کاری رو؟
آلیس - که بره اونطرف
گربه - کی اینکارو کرد؟
آلیس - خرگوش سفید
گربه - کدوم خرگوش؟
آلیس - ولی تو نگفتی که ... منظورم اینه که اوه!

Alice in Wonderland

Šepehr
10-04-2008, 20:43
دایلوگ های قشنگی بودن
ممنون از همه
با اون پسر شجاع هم کلی خندیدم

Ar@m
10-04-2008, 22:38
دایلوگ های قشنگی بودن
ممنون از همه
با اون پسر شجاع هم کلی خندیدم

من از طرف همه از شما خواهش می کنم!



Thumper - اون نمی تونه خیلی خوب راه بره نه؟
خانوم خرگوش - Thumper !
Thumper - بله مامان؟
خانوم خرگوش - پدرت امروز صبح بهت چی گفت؟
Thumper - گفت که اگه چیز خوبی برای گفتن نداری بهتره اصلا حرف نزنی

bambi

Ar@m
10-04-2008, 22:49
کاپیتان هوک - اگه جای تو بودم تسلیم می شدم
پیتر پن - اگه تو جای من بودی چه زشت بودم!

peter pan

Ar@m
10-04-2008, 22:57
John Smith - ما زندگی وحشی ها رو در تمام جهان بهتر می کنیم
Pocahontas - وحشی ها؟
John Smith - اوه منظورم تو نبودی
Pocahontas - پس با مردمم بودی!
John Smith - نه گوش کن، منظورم این نبود! بذار توضیح بدم
Pocahontas - بذار برم!
John Smith - نه نمی ذارم بری! ببین وحشی یه کلمه است. یه توضیح برای مردمی که متمدن نیستن
Pocahontas - مثل من!
John Smith - خب... وقتی می گم غیر متمدن منظورم اینه که ... منطورم اینه که
Pocahontas - منظورت "هرکسی غیر از شماهاست"؟


Pocahontas

Ar@m
11-04-2008, 10:39
رابر - گیلبرت! دستتو بده من!
ماریان - گیلبرت منو رها کن! وگرنه هردو با هم سقوط می کنیم! تو می تونی جون خودتو نجات بدی!
رابر - گیلبرت! دستتو بده من! زود باش!
ماریان - گیلبرت اون شمشیر تحمل نداره!
گیلبرت ( با خودش) - این رابر استرانگ شجاعت عجیبی از خودش نشون می ده... و حالا تو می خوای که من تو رو رها کنم تا خودم نجات پیدا کنم؟ دو نفر بخاطر من؟

کماندار نوجوان

Ar@m
11-04-2008, 10:47
شیتا ( خطاب به موسکا)- می بینی؟ پادشاهی که دلسوز نباشه سزاوار پادشاهی نیست. تو هیچوقت دستت به کریستال نمی رسه! من و تو همینجا می میریم! باهم! حالا می فهمم چرا مردم Laputa ناپدید شدن. یه شعر از روستای من Gondoa هست که همه چیز رو توضیح می ده:

ریشه ها رو از زمین بگیر
با موسیقی باد زندگی کن
دانه ها رو در زمستان در زمین بکار
و با آمدن بهار همراه پرندگان شادمانی کن

مهم نیست چقدر اسلحه داری! مهم نیست تکنولوژی تو چقدر پیشرفته است! دنیا بدون عشق نمی تونه پابرجا باشه!

castel in the sky

Ar@m
11-04-2008, 10:59
Winnie the Pooh - دیگه باید برم. خداحافظ خرگوش!
خرگوش - باشه، خداحافظ البته اگه مطمئنی بیشتر از این (عسل) نمی خوای
Winnie the Pooh - مگه هنوز عسل داری؟
خرگوش - نه
Winnie the Pooh - فکرشو می کردم... وای نه! کمک من گیر افتادم!
خرگوش - ها! عالیه! همش بخاطر اینه که زیادی خوردی
Winnie the Pooh - نخیر همش بخاطر اینه که در خونت به اندازه کافی بزرگ نیست

.......................

Winnie the Pooh - هیچکس خونه نیست؟
خرگوش - نه!
Winnie the Pooh ببخشید یعنی واقعا هیچکس خونه نیست؟
خرگوش - هیچکس!
Winnie the Pooh - ولی آخه یکی باید اون تو باشه که بگه "هیچکس"!

.....................

Tigger - سلام! من Tigger هستم
Winnie the Pooh - اینو قبلا هم گفتی
Tigger - اینم گفتم که گشنمه؟
Winnie the Pooh - فکر نمی کنم
Tigger - خب پس الان می گم! من گشنمه!

Winnie the Pooh

Ar@m
11-04-2008, 14:30
اندی - می شه کمکت کنم باک ماشین رو پر کنی؟
مادر - البته ! حتی اجازه می دم ماشین رو برونی
اندی - واقعا؟
مادر - بله! وقتی 16 سالت شد!

toy story

Ar@m
11-04-2008, 15:07
Simba - پدر؟
Mufasa - هوم؟
Simba - پدر ما همیشه با هم هستیم نه؟
Mufasa - بذار یه چیزی رو بهت بگم که پدرم در گذشته بهم گفت. ستاره ها رو ببین! پادشاهان بزرگ گذشته اونجان و به ما نگاه می کنن.
Simba - واقعا؟
Mufasa - البته. پس هروقت احساس تنهایی کردی به یاد بیار که اون پادشاهان همیشه اونجا هستن تا راهنماییت کنن و من هم اونجا خواهم بود

Lion King

karin
11-04-2008, 15:56
بابا اسمش امیلیه!


بازم تو عروس مرده:
With this.....With this candle, l will......l will set your mother on fire.
با این ..... با این شمع ، من ... من مادرت را آتش خواهم زد!


ایول!
خیلی باحال بود این دیالوگه...
هوس کردم برم یه بار دیگه ببینمش!

Ahmad
11-04-2008, 23:39
احتمالا سرت به جایی نخورده؟


نه بابا قلمبه سلمبه چیه این دیگه داره از اون ور دیوار می افته !


راستش، خيلي از اين كارتونها يا بهتر بگم انيميشنهايي كه اينجا نوشته ميشه رو حداكثر با اسمشون آشنايي دارم و زمان كودكي و نوجواني و ... از اين چيزا وجود نداشت. نه ستلي بود و كامپيوتري و ... . كلا دو تا كانال بود كه روي هم 10 ساعت هم برنامه پخش نميكرد. ولي كارتونهايي رو پخش ميكرد كه شده يه دنيا خاطره براي ما جووناي قديمي :31:. ديگه تاپيكهاش هست و خودت بهتر ميدوني كدوما هستند. بعضيهاشون طنزهاي خيلي ظريف و ... داشتند كه يا برميشگت به ساختار خود كارتون ( مثل مشاهير جهان بود فكر كنم) يا به دوبلرهاي ايراني. مثلا كسي كه هم به جاي پدر پسر شجاع و هم به جاي پدر ميشا ( در كارتون "دهكده حيوانات" كه هميشه آخرش شخصيت (هاي) نهايي دور ميشد (ند) و دور ميشد (ند) و ... در نهايت پس از چند ثانيه اي در دوردستها ميپريد(ند) بالا و اون قسمت تموم ميشد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) صحبت ميكرد و بعضي وقتها تيكه هايي مينداخت خفن. يكي از اين نوع صحبتها رو بعضي وقتها همين آقاي دكتر كه يه بز پير هست ميگفت. (‌اگه تو اون دايلوگي كه نوشتم همون بزه رو تصور كني با همون نوع گفتار ، متوجه ظرافت كار ميشي :27: )



خب حتما كه نبايد حرفاي قلمبه سلمبه باشه :20:

ايول كلي به خاطر ماندگاري اين خنديديم :27:

دمت قيژژ :40:



اتفاقا يه چند روزيه تكون خوده تكونش دادم :21:
فكر كنم به خاطر اون بوده :27:
ولي برا تنوع خوب بود :31:
حالا بعد عمري يكي اومد اينجا ، دلشو نشكنيم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] :27:

.................................................. ............

اتفاقا تو كارتون « دختري به نام نل » ماريو يه ديالوگ داشت كه از بس تكرارش كرد ماندگار شد
تقريبا تو هر قسمت كه نشونش مي داد مي گفت : « نــل ، تو كجايي‌؟!‌ »

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

دم خودت قيژژژژژژژژژژژ :27::40:

راست ميگي چقدر اين ديالوگ رو تكرار كردم. اين هم خاطره اي بود واقعا. مرسي . :40:




خیلی ممنون.
جالب بود.

تشكر. خواهش ميكنم. ميدونم كه بيشتر منظورت همون ديالوگ آقاي دكتر هست. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




باشه دلشو نمی شکنیم!!!
دست شما درد نکنه کلی دیالوگ نوستالژیکی بود لذتم بردیم!!!!


خواهش ميكنم. اگه بخواي از اين نوع ديالوگها فراوونه. بازم بنويسم؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]



به به
به به

بسیار زیبا بود
لذت بردیم بسی!

ادامه بدید ... :31:

به به به به
خواهش ميكنم. ميدونم كه منظور شما هم همون بوده.
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


wow :18:
چي شد يه دفعه اينجا تركيد
فكر كنم به خاطر اين ديالوگ فراموش نشدني بودش :



با اين خاصيت بالفعل درآوردن تاپيك بسيار ماندگارتر شد :31:
خب در توضيح اين ديالوگ ماندگار بايد عرض كنم مربوط به قسمتي است كه پسر شجاع براي آوردن گياه كوهي و درمان « خانوم كوچولو » قصد رفتن به كوه رو داشت ....

پ.ن : احمد شيطون معلومه بچگيات خانوم كوچولو رو خيلي دوست داشتي :21::27:

باور كن اون تركيدن تقصير من نبود ........ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
........
دقيقا درسته.
توضيح ديالوگ رو گفتم نه پ.ن. رو :31:



دایلوگ های قشنگی بودن
ممنون از همه
با اون پسر شجاع هم کلی خندیدم

خواهش ميكنم آقا سپهر
همين كه شما و ديگر دوستان رو شاد ميبينم بسي خوشحال ميشوم. [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


من از طرف همه از شما خواهش می کنم!



به همچنين :31: :46:


من دیگه هیچی نمی گم!!!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

منم همينطور [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

ولي اينو داشته باشين :

Ahmad
11-04-2008, 23:41
آنه
تکرار غريبانه ی روزهايت چگونه گذشت
وقتی روشنی چشمهايت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکيت,
از تنهايی معصومانه ی دستها
آيا میدانی که در هجوم دردها و غمهايت و در گيرودار ملال آور دوران زندگيت حقيقت زلالی درياچه ی نقره‌ای نهفته بود؟
آنه
اکنون آمده‌ام تا دستهايت را به پنجه‌ي طلايی خورشيد دوستی بسپاری و در آبی بيکران مهربانی ها به پرواز در آيی

و اينک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست
در انتظار تو......

mehrdad21
12-04-2008, 07:50
آنه
تکرار غريبانه ی روزهايت چگونه گذشت
وقتی روشنی چشمهايت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکيت,
از تنهايی معصومانه ی دستها
آيا میدانی که در هجوم دردها و غمهايت و در گيرودار ملال آور دوران زندگيت حقيقت زلالی درياچه ی نقره‌ای نهفته بود؟
آنه
اکنون آمده‌ام تا دستهايت را به پنجه‌ي طلايی خورشيد دوستی بسپاری و در آبی بيکران مهربانی ها به پرواز در آيی

و اينک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست
در انتظار تو......

مرسی ماریو جان
لذت بردم . من خیلی این قطعه رو دوست دارم . اگه اشتباه نکنم واسه کارتون آنشرلی بود و این قطعه رو هم نطرا.. مدقالچی به صورت گفتار روی متن می خوند

ممنون

Ahmad
12-04-2008, 11:18
مرسی ماریو جان
لذت بردم . من خیلی این قطعه رو دوست دارم . اگه اشتباه نکنم واسه کارتون آنشرلی بود و این قطعه رو هم نطرا.. مدقالچی به صورت گفتار روی متن می خوند

ممنون
خواهش ميكنم مهــــرداد عزيز [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

درسته. مربوطه به تيتراژ آغازين كارتون آن شرلي كه همونطور كه گفتي نصرا... مدقالچي اين متن زيبا رو ميخونه و اگه يادت هم باشه آهنگ careless whisper جرج مايكل هم روش پخش ميشد.

خود من هم خيلي اين متن رو دوست دارم. يه قسمتهاييش يادم بود و وقتي Search كردم اين متن رو بدست آوردم كه البته فكر كنم اينجوري درست تر باشه :

آنه
تکرار غريبانه ی روزهايت چگونه گذشت
وقتی روشنی چشمهايت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکيت,
از تنهايی معصومانه ی دستهايت
آيا میدانی که در هجوم دردها و غمهايت و در گيرودار ملال آور دوران زندگيت حقيقت زلالی درياچه ی نقره‌ای نهفته بود؟
آنه
اکنون آمده‌ام تا دستهايت را به پنجه‌ي طلايی خورشيد دوستی بسپاری و در آبی بيکران مهربانی ها به پرواز در آيی

و اينک آنه شکفتن و سبز شدن در انتظار توست
در انتظار تو......

درسته ؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
12-04-2008, 17:32
راستش، خيلي از اين كارتونها يا بهتر بگم انيميشنهايي كه اينجا نوشته ميشه رو حداكثر با اسمشون آشنايي دارم و زمان كودكي و نوجواني و ... از اين چيزا وجود نداشت. نه ستلي بود و كامپيوتري و ... . كلا دو تا كانال بود كه روي هم 10 ساعت هم برنامه پخش نميكرد. ولي كارتونهايي رو پخش ميكرد كه شده يه دنيا خاطره براي ما جووناي قديمي :31:. ديگه تاپيكهاش هست و خودت بهتر ميدوني كدوما هستند. بعضيهاشون طنزهاي خيلي ظريف و ... داشتند كه يا برميشگت به ساختار خود كارتون ( مثل مشاهير جهان بود فكر كنم) يا به دوبلرهاي ايراني. مثلا كسي كه هم به جاي پدر پسر شجاع و هم به جاي پدر ميشا ( در كارتون "دهكده حيوانات" كه هميشه آخرش شخصيت (هاي) نهايي دور ميشد (ند) و دور ميشد (ند) و ... در نهايت پس از چند ثانيه اي در دوردستها ميپريد(ند) بالا و اون قسمت تموم ميشد [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ) صحبت ميكرد و بعضي وقتها تيكه هايي مينداخت خفن. يكي از اين نوع صحبتها رو بعضي وقتها همين آقاي دكتر كه يه بز پير هست ميگفت. (‌اگه تو اون دايلوگي كه نوشتم همون بزه رو تصور كني با همون نوع گفتار ، متوجه ظرافت كار ميشي :27: )


بله کاملا متوجه شدم!!!




خواهش ميكنم. اگه بخواي از اين نوع ديالوگها فراوونه. بازم بنويسم؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


جدی؟
آره خب بنویس!

Ahmad
13-04-2008, 14:21
جدی؟
آره خب بنویس!
مگه از جونم سير شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*Necromancer
13-04-2008, 15:32
cancellation

*Necromancer
13-04-2008, 15:33
آنه
تکرار غريبانه ی روزهايت چگونه گذشت
وقتی روشنی چشمهايت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود
بامن بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکيت,
از تنهايی معصومانه ی دستها
آيا میدانی که در هجوم دردها و غمهايت و در گيرودار ملال آور دوران زندگيت حقيقت زلالی درياچه ی نقره‌ای نهفته بود؟
آنه
اکنون آمده‌ام تا دستهايت را به پنجه‌ي طلايی خورشيد دوستی بسپاری و در آبی بيکران مهربانی ها به پرواز در آيی

و اينک آن شکفتن و سبز شدن در انتظار توست
در انتظار تو......
نشستی اینو حفظ کردی؟ منم حفظ بودم یادم رفت!





این قطعه رو هم نطرا.. مدقالچی به صورت گفتار روی متن می خوند
دکلمه منظورته؟



مگه از جونم سير شدم [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بگو خودتو لوس نکن

می خوای من بگم؟

این شعر کلوپ گوگول مگولاس!

من یه گوگول مگولم!
تو یه گوگول مگولی!
ما گوگول مگول هستیم!
گولی گولی گولی گولی گولی مگولی!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif

حالا بازم از اسنابش باب (تلفظ آلمانیشه!)

شاه نپتون : تو می دونی این تاج چه وظیفه ای داره دخترم؟
دختر شاه نپتون: قسمت تاس کله تونو می پوشونه؟
_ و می دونی که قراره بعد ها تو از این تاج استفاده کنی؟
_ یعنی منم تاس می شم!؟!
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ](33).gif

Ar@m
13-04-2008, 17:13
من یه گوگول مگولم!
تو یه گوگول مگولی!
ما گوگول مگول هستیم!
گولی گولی گولی گولی گولی مگولی!
ایول من کلی عاشق این شعره ام!!!!

Ar@m
13-04-2008, 19:12
Leonardo - می تونین تصور کنین که تنها باشیم؟
Donatello - می دونین، خیلی وقتا ممکنه همه چیز قاطی پاتی بشه ولی ما حداقل همدیگه رو داریم
Michaelangelo - آره ولی فکر می کنین رافائل وجودش واقعا لازمه؟!

.......................

Casey Jones - این موجودا آدم نیستن!
Raphael - اگه دقت کنی منم نیستم!

.......................

Casey Jones - مرسی بچه ها، من چطور می تونم اینکارتون رو جبران کنم؟
Michaelangelo - ما هرجور پول نقد و چک و کردیت کارت رو قبول می کنیم!

.......................

Raphael - بوی دود می یاد
Donatello - بوی گاز می یاد
Raphael - مایکی!
Donatello - از اون گازها که فکر می کنی نیست!

.......................

Shredder - هرکی با من نباشه در مقابل منه و هرکی مقابل من باشه می کشمش!


Teenage Mutant Ninja Turtles (2003)

K A R I M I
13-04-2008, 20:06
آفرین به این همه پشتکار ...
شما اینا رو چه جوری پیدا می کنین ؟ آیا از خودتون مینویسین ؟

*Necromancer
14-04-2008, 05:42
_پدربزرگ، چی باعث می شه پنیر این قدر خوشبو باشه؟
_خب این پنیر خیلی خوشبوه چون ... بوی خوبی می ده!

اسمشو نمی دونم ولی الان کانال دو داره نشون می ده!
امروز, 06:42 Am


استاد اسپلینتر:یه ضرب المثل قدیمی ژاپنی هست که می گه... قبل از اومدن تلفن کن!

Ar@m
14-04-2008, 13:20
آفرین به این همه پشتکار ...
شما اینا رو چه جوری پیدا می کنین ؟ آیا از خودتون مینویسین ؟
مرسی!
همش توی نت هست
تازه من خیلی تنبلم اگه یه آدم با حوصله باشه که کلی دیالوگهای جالب برای ترجمه هست!
در یکی دو مورد خاص فقط پا تو کفش جناب ماریو کردم و هرچی یادم بود نوشتم!!!


_پدربزرگ، چی باعث می شه پنیر این قدر خوشبو باشه؟
_خب این پنیر خیلی خوشبوه چون ... بوی خوبی می ده!

اسمشو نمی دونم ولی الان کانال دو داره نشون می ده!
امروز, 06:42 Am
بدبختی من اینه که خیلی تنبلم وگرنه از این کارتونای باحال صبحا بیشتر می ذارن نمونش همین اوگی!!

K A R I M I
14-04-2008, 15:49
به قول داریوش هه هه هه !
آمار کارتون ها رو هم دارین که؟!!
من هر وقت حوصلم سر میره یکی از جاهایی که میام این تاپیک هست ...
موفق باشید ...

Ar@m
14-04-2008, 19:29
به قول داریوش هه هه هه !
آمار کارتون ها رو هم دارین که؟!!
من هر وقت حوصلم سر میره یکی از جاهایی که میام این تاپیک هست ...
موفق باشید ...
جدی؟
خب پس شما هم چیزی یادت اومد بنویس!



فرشته سر شونه کرانک - تو که نمی خوای بذاری اون اونطوری بمیره؟
کرانک - فرشته سر شونم؟
فرشته سر شونه کرانک - اوهوم!
شیطان سر شونه کرانک - به حرف اون گوش نکن! اون سعی داره تو رو به راه راست هدایت کنه اما من می خوام گمراهت کنم!
فرشته سر شونه کرانک - بس کن!
شیطان سر شونه کرانک - تو بس کن!
فرشته سر شونه کرانک - تو!
شیطان سر شونه کرانک - تو!
فرشته سر شونه کرانک - تو!
شیطان سر شونه کرانک - هزار تا تو!
شیطان سر شونه کرانک - خب گوش کن گنده بک من سه دلیل خوب برای اینکه تو بذاری بری دارم: شماره 1:نگاش کن! اون یه آلت موسیقی مسخره داره!
فرشته سر شونه کرانک - ما در این مورد قبلا صحبت کردیم!این یه چنگه و تو هم می دونی!
شیطان سر شونه کرانک - اون یه چنگه و اونم یه پیراهن!
فرشته سر شونه کرانک - ردا!
شیطان سر شونه کرانک - دلیل شماره 2: ببین من چیکار می تونم بکنم! [شیطان شروع به کله معلق زدن می کنه]
کرانک - این چه ربطی به موضوع داره؟
فرشته سر شونه کرانک - نه نه! ربط داره!
کرانک - نه صبر کنین بچه ها! شماها دارین منو گیج می کنین پس یا بهم کمک کنین یا از اینجا برین!
- باشه می ریم!

................................

Yzma - دیگه کافیه! کرانک درو بشکن!
krank - چی؟ شوخیت گرفته؟ این در از یه چوب گرون قیمته!

The Emperor's New Groove

Morteza4SN
14-04-2008, 19:38
پيامهاي بازرگاني دهه هفتاد
.............................

خطاب به خمير دندونها : « پشت دندونا سنگر گرفتن ، شليك بكنين از پا بيفتن ! »

.............................

بابا بزرگ واقعي : « منم كه بچه بودم مينو رو مي شناختم »
نه نه بزرگ كارتوني : « مــينو كيه ؟‌ »
بچه هاي پارك : « خوشرنگ و ترد و بانمك ، بچه ها بهش ميگن پفك »

پ.ن : يادش بخير دختر همسايه ما اسمش «مينو» بود ، ما هم چون بچه بوديم بهش ميگفتيم «پفك» !

vagvene
14-04-2008, 19:41
غروب شد خورشید رفت ... آفتابگردون پی خورشید می گشت ..... یه ستاره براش چشمک زد .... ولی آفتابگردون سرشو پایین انداخت !!!!!!!!!!!!!

Ar@m
14-04-2008, 19:45
پيامهاي بازرگاني دهه هفتاد
دهه!
از اینا هم بله؟
پس منم کلی از اینا بلدم بذار برم فکر کنم!!!

Morteza4SN
14-04-2008, 22:58
يه ديالوگ هم از كارتون «كوتلاس» كه دوست خوبمون Niloofarak زحمتش رو تو تاپيك «ياد ايام ... » كشيدن ؛



یه قسمتی بود که کل دنیا به خاطر جنگ هسته ای نابود شده بود که اونجا میگه :

" روز اول جنگ میلیون ها نفر کشته شدن
روز دوم این تعداد به میلیارد ها نفر رسید
و روز سوم دیگه کسی نمونده بود که کشته هارو بشمره!!! "

که من اونجا رفتم تو فکر دیگه بیرون نیومدم:31:.................................. ..............

دهه!
از اینا هم بله؟
پس منم کلی از اینا بلدم بذار برم فکر کنم!!!

بـــعله :31:

خب برا تنوع بد نبود .....

Ar@m
15-04-2008, 20:18
- تا حالا دیدی یه فیل پرواز کنه؟
- خب، من دیدم که یه اسب بتونه پرواز کنه
- منم دیدم که یه اژدها بتونه پرواز کنه
- هه هه! منم دیدم که یه خونه بتونه پرواز کنه!

..................................

Casey Jr (در حال بالا رفتن از تپه) - فکر می کنم بتونم! فکر می کنم بتونم! فکر می کنم بتونم!
Casey Jr ( در حال پایین اومدن از طرف دیگه تپه) - فکر می کردم که بتونم! فکر می کردم که بتونم!


Dumbo

Ar@m
15-04-2008, 22:18
- من مــــــــــــی دونم!

سفرهای گالیور

Ar@m
16-04-2008, 19:26
Cloud - وینسنت، خطا قابل بخشش نیست؟
Vincent - تا حالا امتحان نکردم
Cloud - تا حالا امتحان نکردی؟ خب من می خوام امتحان کنم


Final Fantasy VII: Advent Children

Ar@m
16-04-2008, 21:57
Ram - خفه شو!
انعکاس صدا- خفه شو!
Ram - خودت خفه شو!
انعکاس صدا - خودت خفه شو!

..................

Tuke - می خوای بازی "حدس بزن" رو بکنیم؟
Rutt - آره
Tuke - خب پس من به یه چیز سبز می بینم
Rutt - درخت؟
Tuke - اوه!
Rutt - خب نوبت منه! یه چیز بلند می بینم
Tuke - درخت؟
Rutt - اوه!
Tuke - نوبت منه! من یه چیز بلند و قهوه ای می بینم
Rutt - درخت!
Tuke - اوه!
Rutt - خب حالا من یه چیز عمودی رو می بینم
Tuke - درخت!
Rutt - اوه!
Tuke - حالا من یه چیز ...
Rutt - درخت!
Tuke - درخت!
Rutt - درخت!



Brother Bear

Ar@m
16-04-2008, 22:07
معلم رقص - لیلو تو برای چی انقدر خیس شدی؟
Lilo - امروز روز ساندویچه. من پنجشنبه ها باید برای Pudge ماهی ساندویچ کره بادوم زمینی ببرم
معلم رقص - Pudge یه ماهیه؟!
Lilo - و امروز کره بادوم زمینی ما تموم شده بود و من از خواهرم پرسیدم بجاش چی به ماهیه بدم و اون گفت ساندویچ تن بدم! من که نمی تونم به یه ماهی ساندویچ تن بدم!!! می دونی تن چیه؟
معلم رقص - ماهی؟
Lilo - آره!

....................

o'hana یعنی خانواده. خانواده یعنی هیچکس هرگز پشت سر رها یا فراموش نمی شه .
Ohana means family, family means nobody gets left behind. Or forgotten

Lilo and Stitch

sheeablo
17-04-2008, 06:23
دیروز یه انیمیشن میدیدم به نام "رئیس مزرعه" یکی از شخصیت هاش که یه گاوه :31:حرف قشنگی به پسرش میزنه میگه :

یه مرد قوی از خودش مراقبت میکنه ........... یه مرد قوی تر.... از دیگران

Morteza4SN
17-04-2008, 08:58
كارتون مورچه و مورچه خوار :

مورچه‌خوار در حالي که يک اتوبوس بزرگ از روش رد شده :

« اين اتوبوس جهانگردي فقط سالي يکبار از اين‌جا رد مي‌شه ، اون هم بايد همين الان باشه »


مورچه‌خوار در حالي که از ترس يك سگ به بالاي تير رفته و سگه داره با هر گاز يک قسمت از تير رو مي‌کَنه :

« آقا سگه! اميدوارم وقتي مي‌رسم اون پايين تصميم عجولانه‌اي نگرفته باشي! »


مورچه‌خوار بعد از ديدن مورچه که سوسيسي رو سرش گرفته و مي‌ره:

« سلام سوسيس! ، اِ ، من به يک سوسيس سلام کردم! »


و به يادماندني تر از همه :

« بيش از هفتاد هزار جور حشره توي اين دنيا هست بعد من فقط بايد مورچه بخورم »

Niloofarak
18-04-2008, 01:51
يه ديالوگ هم از كارتون «كوتلاس» كه دوست خوبمون Niloofarak زحمتش رو تو تاپيك «ياد ايام ... » كشيدن ؛




ممنون از رعایت کپی رایت:31:


شما بچه ها خوشی هاتونو کردین حالا باید تغاسشو پس بدین!!!(اینم از اون جمله ها بودا!)
پینوکیو


یه آبنبات خریدم که مزه نارنگی می ده
امروز سه تا لیس به این طرفش می زنم فردا هم سه تا لیس به اون طرفش می زنم

دیروز سه تا لیس به کدوم ورش زدم؟؟؟
این یه پینوکیو دیگه ست!

Ar@m
18-04-2008, 19:55
Shrek - غولها مثل پیازن
Donkey - یعنی بو می دن؟
Shrek - آره. نه!
Donkey - اوه. پس یعنی اشکتو در می یارن؟
Shrek - نه
Donkey - آها اگه توی آفتاب بذاریشون قهوه ای می شن و موهای سفیدی در می یارن
Shrek - نه. پیازها لایه دارن. غولها هم لایه دارن. گرفتی؟ هردوتاشون لایه دارن
Donkey - آها هردوتاتون لایه دارین. می دونی؟ هرکسی شبیه پیاز نمی شه


Shrek

*Necromancer
19-04-2008, 13:37
معروف ترین و به یاد موندنی ترین جمله سری toy story

به سوی بینهایت و فرا تر از آن

Morteza4SN
20-04-2008, 07:06
هروتگار : « خدا هيچ کمکي به ما نميکنه وقتي ما کاري براي خودمون نکنيم ،
چيزي که ما نياز داريم يه قهرمانه »

Beowulf

Ar@m
20-04-2008, 21:58
Skull (مشغول بازی کامپیوتری) - دیدی؟ من سرتو کندم! الان داره قل می خوره! البته تو نمی تونی قل خوردنشو ببینی چون چشمات روی سرته!

Monster House

graphmax
20-04-2008, 22:12
JAKE در حالی که اسلحه رو به طرف Alonzo گرفته از تکیه کلام آلونزو رو که در طول فیلم زیاد استفاده میکنه رو به خودش میگه:
:::
You wanna go Home or You wanna go Jail!!?
میخوای بری خونه یا میخوای بری زندان!!؟
:::
فیلم: Training day با بازی Denzel Wahshington

Ar@m
21-04-2008, 22:44
Eric - هر داستانی، هرچقدر هم دوستش داشته باشیم باید به پایان برسه و وقتی به پایان رسید این شانس رو داریم که داستان دیگه ای رو شروع کنیم

............................................

Magorium - می دونی وقتی شاه آرتور مرد شکسپیر چی نوشت؟ فقط نوشت: اون مرد.
نه توصیفی نه شلوغ بازی ای نه استعاره ای! فقط دو کلمه: اون مرد.
وقتی این دو کلمه رو می خونم دلم می خواد هرچه زودتر بمیرم و پس از مرگ رو ببینم

Mr. Magorium's Wonder Emporium

*Necromancer
22-04-2008, 17:23
داک بزرگ: ایگور ، من همیشه آخر آهنگا رو خراب می کنم باید برای من یه نت بی پایان پیدا کنی.
ایگور : هر چی شما بگین ارباب!

قلعه هزار اردک

*Necromancer
24-04-2008, 21:18
حصار ها فقط اون بیرون نیستن، همینجا توی سرتون هم هستن!

chicken run

Morteza4SN
27-04-2008, 08:37
كاپيتان ليچ: گـــاليور ، نقشه رو رد كن بياد !

گلوم: من مي دونستم ، بالاخره گير ميوفتيم !!

سفرهاي گاليور

Ahmad
27-04-2008, 11:49
دان دان دان دان ، دان دان دان دان
دان دان دان دان ، دان دان دان دان
دان دان دان دان ، دان دان دان دان
دان دان دان دان دان

دارارارا دان دان ، دان دان دان دان دان دان
...

سلام بچه ها سلام

آهاي بچه ها سلام
ما اومديم ما اومديم

دان دان دان دان ، دان دان دان دان
....


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
27-04-2008, 14:13
دان دان دان دان ، دان دان دان دان
دان دان دان دان ، دان دان دان دان
دان دان دان دان ، دان دان دان دان
دان دان دان دان دان

دارارارا دان دان ، دان دان دان دان دان دان
...

سلام بچه ها سلام

آهاي بچه ها سلام
ما اومديم ما اومديم

دان دان دان دان ، دان دان دان دان
....

دوره هاي متناوب جنونه نه؟
هي مي گيره هي ول مي كنه هي مي گيره هي ول مي كنه!
اون ريتمش منو كشته!

taghi_ramzi
27-04-2008, 14:34
منظور ایشون یحتمل نیک و نیکو بود ! نه ؟

Ar@m
27-04-2008, 15:11
آها !
اين عكس زيرشو نديدم!!

karin
15-05-2008, 19:59
بالاخره از دستت خلاص شدم غول عوضی!!!


دیالوگی ست از زبان چنگ سحرآمیز خطاب به آقای غول، وقتی داره به همراه حسن فرار می کنه:31:



نمایش نامه ی عروسکی حسن و لوبیای سحرآمیز:31:

Ar@m
16-05-2008, 18:07
شايد اونا كوچيك نيستن شايد اين ماييم كه بزرگيم!

!Horton Hears a Who

Morteza4SN
03-06-2008, 07:49
شايد اونا كوچيك نيستن شايد اين ماييم كه بزرگيم!

!Horton Hears a Who

+

تا به حال به اين قضيه فكر كردي كه شايد بالاي سر ما هم موجودات ديگري وجود داشته باشند كه ما به نظرشان خيلي كوچك بياييم و از ديد آنها ما هم روي يك دانه غبار روي يك شبدر زندگي كنيم ؟

Morteza4SN
03-06-2008, 07:54
پيرمرد : اگه شما آشغاليد من كيسه زباله ام !

Tokoyo Godfathers

Ar@m
03-06-2008, 15:56
پيرمرد : اگه شما آشغاليد من كيسه زباله ام !
حيلي باحال بود!

ninja_2008
05-06-2008, 02:25
زبل خان اینجا زبل خان اونجا زبل خان همه جا

Roham
11-06-2008, 11:06
نرینگتون: نه گلوله اضافی داری نه باروت... قطب نمات هم که شمال رو نشون نمیده... ناراحت نشو اگه برای یه لحظه فکر کردم شمشیرت ممکنه چوبی بشه... تو باید بدترین دزد دریایی باشی که تا به حال دیدم اسپرو.
جک اسپرو: ولی با این حال به نظر میاد راجع به من زیاد شنیدی.


(در اولین برخورد جک با ویل ترنر که منجر به یک دوئل میشود جک متوجه انبوه شمشیرهایی میشود که در ان مکان وجود دارد)
جک: کی اینا رو میسازه؟!
ویل: من! روزی سه ساعت هم باهاشون تمرین میکنم!
جک: اوه اوه اوه فکر کنم وقتشه برا خودت یه آستینی بالا بزنی! شاید هم دلیل سه ساعت تمرین در روز اینه که یکی رو برا خودت پیدا کردی... یا اینکه عاشق خوبی نیستی... مشکلات جنسی که نداری... داری؟!
ویل: من روزی سه ساعت تمرین میکنم که وقتی با یه دزد دریایی روبه رو میشم راحت بکشمش!
جک: آها!


جک: یه چیزی رو برام روشن کن پسر. این دختره... چقدر حاضری بری تا نجاتش بدی؟
ویل: جونم رو براش میدم!
جک: اوه عالیه. پس هیچ دغدغه ای نداریم.


جک: جشن عروسی؟ من عاشق جشن های عروسیم... چون همه جا پر از غذا و نوشیدنی مجانیه!


ویل ترنر: جک! الیزابت کجاست؟
جک: اون خوبه همونطور که من قول دادم. اون هم با نرینگتون قرار ازدواجش رو گذاشت همونطور که خودش قول داده بود و تو هم داری براش میمیری درست همونطوری که قول داده بودی! میبینی؟ میگن مرده و حرفش همینه... البته به جز الیزابت که یک... زنه.


باربوسا: باید اقرار کنم جک. به نظر میاد کارات هیچوقت قابل پیشبینی نیست.
جک: من؟ نه. من دروغگوم رفیق. و تو میتونی مطمئن باشی که یه مرد دروغگو همیشه دروغگو باقی میمونه. این راستگوها هستن که باید مواظبشون باشی چون هیچوقت نمیدونی کی ممکنه یه کار فوق العاده احمقانه انجام بدن.


از Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl

Ar@m
13-06-2008, 11:15
Prince Charming- تو پينوكيو! تو نمي توني دروغ بگي پس بهم بگو Shrek كجاست؟
پينوكيو- خب من نمي دونم كه اون كجا نيست!!!
Prince Charming- يعني نمي دوني Shrek كجاست؟
پينوكيو- نه! چون آخرش گفتم نيست معنيش درواقع برعكس مي شه!
Prince Charming- بهم بگو اون كدوم گوريه؟
پينوكيو- من با اين عقيده كه با آوردن يه "نيست" به آخر جمله مي شه معنيشو عوض كرد و دروغ نگفت موافق نيستم! مثلا مي شه گفت من نمي دونم كه اون الان اينجا نيست يا مثلا من نمي دونم يا مي دونم كه اون الان كجا نيست! حتي اگه واقعا اون اونجا نباشه!

Shrek the Third

Morteza4SN
20-06-2008, 17:09
جهانگرد : « اولين ستاره شب در آسمان ! وقت رفتنه .... »

كارتون ممول :40:

Mist
26-06-2008, 20:10
من ميدونم ما هيچوقت موفق نميشيم

كي يادشه ؟

DARKFALLER
26-06-2008, 20:26
لاکپشت های نینجا : قسمت سوم داستان Return To New York

*دکتر استاکمن به شردر و لاکپشتها میگه : میدونین ، این زیباترین چیزیه که تو عمرم تونستم بسازم ، من ازت سوءاستفاده کردم شریدر تا بتونم خودمو به این شکل عظیم الجثه ای که میبینی دربیارم ، دوران خوش تو دیگه تموم شده شریدر ، وقتشه که مورد هدف قرار بگیری


*وقتی دکتر استاکمن برای اولین بار به درون پرتگاه میوفته ، شریدر به لاکپشتها میگه : دشمن احمق منو از بین بردید ، حالا نوبته منه که کار شما احمقهارو تموم کنم ، بعدش دکتر استاکمن به حالت پرواز بالا میاد و به لاکپشتها میگه : ای موجودات عذاب آور ، شما دکتر بکستر استاکمن رو به این راحتیها نمیتونین از بین ببرید ، با لاکتون خداحافظی کنید هیولاها

Niloofarak
08-07-2008, 15:01
اگه تو احساس یه کیسه زباله رو داری به خاطر اینه که تو یه کیسه زباله ای , حالا بلند فریاد بزن من یه کیسه زباله ام!

آنسوی پرچین

Ar@m
12-07-2008, 22:11
- ما سريعا حركت مي كنيم
- پس شام چي مي شه؟
- ما 5 ساعت ديگه حركت مي كنيم!

...........................................

Liam- اون مي خواد قايقت رو بدزده
Rita- اون نمي خواد قايقت بدزده
Liam- اون داره قايقت رو مي دزده
Rita- اون قايقت رو نمي دزده
Liam- اون قايقت رو دزديد!
Rita- چي؟


Flushed Away

*Necromancer
25-07-2008, 01:49
یارو گاوه به پشه هه می گه تو هم وکیلی؟
پشه هه می گه من از همون اولش یه انگل خون آشام بودم فقط یه کیف دستی کم داشتم!
bee movie

Ar@m
25-07-2008, 12:00
- ! I don't want to survive! I want to live

WALL-E

Ar@m
27-07-2008, 22:58
- ديدن باور كردنه ولي بيشتر چيزاي واقعي دنيا چيزايي هستن كه نمي توني ببيني!

.................................................. ..

- فقط 5 دقيقه به نيمه شب مونده!
- چي؟ ولي 4 دقيقه پيش هم همينو گفتي!!!
- دقيقا!

Polar Express

Ahmad
27-07-2008, 23:29
مرسي آرام




Conductor


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




One thing about trains: It doesn’t matter where they’re going. What matters is deciding to get on.l

*Necromancer
28-07-2008, 00:38
جو:دود کش قشنگی درست کردی آوِرِل! از چه ملاتی استفاده کردی؟
آورِل:ملات دیگه چیه جو؟
(دودکش سر جو خراب می شه!)
جو : ملات اون چیزیه که باهاش آجرا رو به هم می چسبونن ای احمق!
****
_هوا اونقدر گرمه که می شه رو سر یه کچل نیمرو درست کرد
(یه مرد کچل کلاهشو ور می داره)
=یه وقت به سرت نزنه این کارو انجام بدی!
****
جو:ما یه ماه درستکار بودیم و قاونا" از امروز آزادیم, حالا اسلحه تو با قلافش به ما تحویل بده و با زندگی خدا حافظی کن!
لوک: ولی فراموش کردین که این ماه 31 روزه!
****
جو:لعنتی , ما یه هفته ست که فرار کردیم اما هنوز نتونستیم به جایی دستبرد بزنیم.
آورِل: ولی من یه آب نبات چوبی دزدیدم جو!
****
جو: آخرین حرفتو بزن لوک بد شانس
لوک: پشت سرتونو بپایین!
جو: این کلکا قدیمی شده!
(تخته سنگ غلطان از پشت اونا رو زیر می گیره!)
****
شهردار: ما مفتخریم کلید طلایی شهرمون رو به تو تقدیم کنیم لوک خوش شانس... لوک! کجا رفتی؟؟؟

بوش وِگ:فقط می دونم دوست من سوار یکی از این قطار ها شده , باید به شامه سگی ام اعتماد کنم.

mghj51
11-08-2008, 11:02
سلام
خيلي جالب بودند . . . و بسيار لذت برده ، محظوظ شديم ... دوران طفوليت در اذهان ما زنده گشت و بسيار حسرت خورديم كه چرا قدرشناس آن دوران نبوديم . . . و به ضرص قاطع عرض مي كنم در اينده اي نه چندان دور حسرتخوار همين ايام فعلي خواهيم بود چراكه به مصداق آيه شريفه " ان الانسان لفي خسر ". . .
.
.
.
اينهايي كه گفتم ديالوگ فيلم و انيميشن و كارتون و و و نبود ها . . . تراوشات ذهني خودم بود و براي اين كه ما هم ديالوگي گفته باشيم عرض مي كنم :
.
.
گروهبان دودو :

" فقط سوت بزن بازرس. . . "

mr_max
26-08-2008, 00:21
رئیس مزرعه:
بن خطاب به پسرش : یه مرد قوی از خودش مراقبت میکنه - یه مرد قوی تر از دیگران

*Necromancer
12-11-2008, 20:27
کلاه قرمزی رو 99 بار دیده بودم تا همین چند روز پیش تو شبکه دو نشون دادن شد صد بار!

یه آهنگ حماسیه چیه نمی دونم ولی از همون جو گیر کننده ها واسه پس زمینه سکانس تصور کنید بعد بخونید!!!
پسر خاله:آب می خوری؟
کلاه قرمزی:ممنون صرف شد!
پسر خاله:خوب می گفتی,خاله چطوره هنوزم ظرف می شوره؟
کلاه قرمزی:آره تو چه خوب یادته ها!
پسرخاله:راستی نگفتی چرا اومدی تهران؟
کلاه قرمزی:راستش یکی هست به اسم آقای مجری,وقتی همه اخم می کنن اون می خنده! یه روز آدرس داد گفت بیا جام جهانی گفتم واسه چی؟ گفت واسه همکاری, گفتم همکاری چی؟ گفت برنامه کودک! گفتم آدم حسابی این همه تشکیلات واسه برنامه کودک؟ گفت قاتی هم داره! گفتم قاتیش چیه؟ گفت قاتی کردم بابا!
پسر خاله:آب می خوری؟
کلاه قرمزی: نه دیگه قربونت فقط بگو دسشویی کجاس؟!

حالا اوایلش:
کلاه قرمزی:این همه به دلمونو صابون زدیم گفتیم می ریم مدرسه نیومده افتادیم گوشه دیفال اونم یه لنگه پا!
معلم:اعصاب آدمو داغون می کنن هنوز نیومده ببین کل کلاسو بهم ریختی جشن تولد دیگه واسه چی راه انداختی؟
کلاه قرمزی:خوب جشن تولد مدرسه ست دیگه
معلم:حالا واسه چی رفتی گوشه دیوار؟
کلاه قرمزی: اصغر آقا لبنیاتی می گه هر کی شلوغ کنه باید بره گوشه دیوار وایسه!
معلم اینجا می خنده
کلاه قرمزی: بچه ها بخندید شلوغ کنید شلوغ کنید!
کلاه قرمزی رو از مدرسه اخراج می کنن بعد با خودش حرف می زنه: روز اول اخراجمون کردن با پرونده زیر بغلمون اومدیم دوباره دم در خونه نشستیم هی می گن آقا ولی رو ور دار بیار آخه آقا ولی ماست بند که از این محل رفته من از کجا پیداش کنم؟ حالا این الاغه هم داره میاد باهاش رودرواسی داریم جواب سلاممون رم نمی ده!



می گم تازگی ها یه 6 قسمتی اومده به اسم کلاه قرمزی در فرنگ! کسی هست دیده باشه؟

Ar@m
12-11-2008, 22:08
می گم تازگی ها یه 6 قسمتی اومده به اسم کلاه قرمزی در فرنگ! کسی هست دیده باشه؟
من که ندیدم ولی یه چیزایی شنیدم یعنی اکران نمی شه؟

Morteza4SN
13-11-2008, 05:18
کلاه قرمزی رو 99 بار دیده بودم تا همین چند روز پیش تو شبکه دو نشون دادن شد صد بار!
.
.
.


:31: ... ممنون .
منم ديدم ، يكي ديگه ؛

پسر خاله اونجا كه با كلاه قرمزي دفعه اول داره صحبت ميكنه ميگه ؛

« وقتي اومدي نفهميدم كي اومده ، حالا كه همه جا رو ريختي به هم فهميدم كي اومده ! »


نكته ظريف اينكه اين ديالوگ هجو ديالوگ معروف بهروز وثوقي در فيلم " گوزنها " بود ؛

« وقتي رفتي نفهميدم کي داره ميره حالا که اومدي مي فهمم کي اومده »



می گم تازگی ها یه 6 قسمتی اومده به اسم کلاه قرمزی در فرنگ! کسی هست دیده باشه؟


من که ندیدم ولی یه چیزایی شنیدم یعنی اکران نمی شه ؟

من شنيدم ، فكر كنم فقط براي پخش در ويدئوكلوپ عرضه شده ، بريم ببينيم چيه ! :31:

*Necromancer
13-11-2008, 15:39
من که ندیدم ولی یه چیزایی شنیدم یعنی اکران نمی شه؟
نابغه گفتم6قسمتی
به نظر برای بر و بچه های خارجی ساختنش
یه شخصیت مو قرمز هم اضافه شده به اسم جیمی!


نكته ظريف اينكه اين ديالوگ هجو ديالوگ معروف بهروز وثوقي در فيلم " گوزنها " بود ؛

« وقتي رفتي نفهميدم کي داره ميره حالا که اومدي مي فهمم کي اومده »
فک کنم بر عکس گفتی
وقتی اومدی نفهمیدم کی اومده حالا که رفتی فهمیدم کی رفته!

Morteza4SN
14-11-2008, 17:33
Master Oogway :

" yesterday is history
tomorrow is a mystery
but today is a gift "

KUNG FU PANDA





...
فک کنم بر عکس گفتی
...

نه اون كه من گفتم درسته ، آخه قبل از اينكه بگمش اون قسمت رو يه نگاهي انداختم :31:

lobia
14-11-2008, 20:58
سفرهای گالیور کوتوله که همیشه سنگ نا امیدی میزد

میدونم این دفعه ام شکست میخوریم:2:

omid.k
25-11-2008, 03:39
یکی به من بگه چرا این تاپیک های زیبای بخش انیمیشن رو انقد دیر میبینم : دی

فوق العاده بود ... مرسی ...

omid.k
26-11-2008, 01:10
Madagascar : Escape 2 Africa

Private : In case of a loss of oxygen, please place your masks over your faces to hide your terrified expressions from the other passengers.

در شرایط کمبود اکسیژن لطفا ماسک هاتون رو روی صورتتون بذارین تا قیافه ی وحشت زدتون رو بقیه ی مسافرا نبینن !!!

Morteza4SN
25-12-2008, 20:42
كلا ديالوگهاي ماداگاسكار خيلي بامزه هستن ، مخصوصا قسمت هواپيما و پنگوئن ها :

Madagascar : Escape 2 Africa
Private : In case of a loss of oxygen, please place your masks over your faces to hide your terrified expressions from the other passengers
در شرایط کمبود اکسیژن لطفا ماسک هاتون رو روی صورتتون بذارین تا قیافه ی وحشت زدتون رو بقیه ی مسافرا نبینن !!!+
در صورتي که در خطر افتادن در آب بوديد اين جليقه رو از سرتون بپوشيد ،
سپس زندگيتون رو براي خداحافظي ببوسيد


به صندلي تکه بدهيد و با خداي خودتون راز و نياز کنيد ، چون
اين تکه بزرگي است از يه پرنده اوراقي ....(junk flies)


آلكس: خارق العاده بود !
هي بعضي ها خوابزده شدن؟
من فکر کنم واقعا "مورت" رو ، روي بال تياره ديدم
- گلوريا : تو هنوز ماداگاسکار تو ذهنته
واقعا باورنکردني بود، نبود؟ ....
من فکر ميکنم تو راه چيزاي خنده دار تري ببينيم
- مارتي : آره ، شبيه زماني که داشتي پشت منو ميخوردي؟
من فقط ميخواستم بگيرمش، اون چيزي که پشتت بود
(اشاره به ماداگاسكار 1 و جايي كه آلكس قاط زده بود !)


توجه! کاپيتان صحبت ميکنه
يه خبر خوب و يه خبر بد دارم
خبر خوب اينه که ما به زودي فرود مياييم
خبر بد هم اينه که ما داريم سقوط ميکنيم !!


زماني که به مسافرت هوايي ميومديد، ميدونيم که هيچ انتخاب ديگه اي نداشتيد ؛
ولي تشکري دوباره دارم از اينکه هواپيمايي پنگوئن رو انتحاب کرديد


آلكس(در حال سقوط هواپيما خطاب به مارتي) : ميدونم اگه يه اعترافي بکنم ازم ناراحت نميشي ...
مارتي: زود باش، بهم بگو، بگو ، چي ميخواي بگي؟
- من " آي پاد" تو رو شکستم !
- چــــــي !!!
- دکمه هاش خيلي کوچيک بود ، رو اعصابم راه ميرفت !


آلكس: هي ، شنگولا
دليلي براي جشن گرفتنتون هست؟ تياره رو نگاه کنيد .
پنگوئن: درستش ميکنيم
آلكس: درست ميکنيد؟ چه طوري ميخواهيد درستش کنيد؟
- سنگ، تُف و چسب لوله دست نخورده
- ما قول ميديم اينو راش بندازيم ، ظرف .. شش تا نه ماه .
آلكس: شصت و نه ماه ؟!
- خير! شش تا نه ماه
(sixty nine ... six to nine)


- آلكس: صبر کن، صبر کن يه لحظه .. چه کسي شما رو رييس لاشه تياره کرده؟
(پنگوئن ها تيزي روو ميكنن) :
ببخشيد !!
خوبه، پس تو ميشي رييس، خودت هم هواپيما رو درست ميکني .
- آلكس : چه کسي به تو اين اختيار رو داده که منو رييس بکني؟
پس خودم رييس باقي ميمونم .
- آلكس : آره،خودشه، تو رييس ميموني !


پيرزنه :
شما ميتونيد اجازه بديد طبيعت بهترين چيزاتون رو بگيره
يا شما ميتونيد چيزاي خوبه طبيعت رو بگيريد
You can let nature get the best of you,
or you can get the best of nature

من نميخوام بمونم و دست رو دست بزارم، تا مورد حمله حيوانات بيشتر ي قرار بگيرم ؛
براي مردن خيلي پيرم !
I'm too old to die


آلكس خطاب به مارتي :

تو يه سليقه عالي در موسيقي داري و
يه سليقه چرت در [انتخاب] دوستي هات
You have a great taste in music and
horrible taste in friends

اونا سفيدن با راه راه سياه
تو سياهي با راه راه سفيد
They're white with black stripes ,
You're black with white stripes
نكته ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])


گلوريا: ... اين احمقانه است، من بايد نصف جهان رو ميرفتم ...
تا بتونم جفت ايده آلم رو پيدا کنم ...
ولي اون تو خونه بغليم بود ...
ملمن : ... ولي من فکر ميکردم من و تو فقط همسايه هستيم


در آخر ديالوگ برگزيده از پيرزن :
پيشي بد ....
.... Bad kitty
:27:

techno_magical
28-12-2008, 19:44
آقا دمتون گرم.امروز بیکار بودم این تاپیک رو دیدم 30 مین کامل مشغول شدم.آقا مرتضی خیلی دوست می دارم.اون مورچه خوار و اینها هم کار تو بود نه؟خیلی مرگ بود.راستی ماداگاسکار شاهکار زیاد داره:
پنگوئن 1:قربان فکر کنم تو خطر افتادیم
رییس:چرا؟
-این چراغ هی داره چشمک می زنه(کمبود سوخت)
-هی پسر اون کتاب راهنمای کاربر رو بده(کتاب رو میگیره و می کوبه روی چراغ و چراغ خاموش میشه...در واقع میسوزه)
خوب دیگه مشکلی نداریم...

Mary Anne
31-12-2008, 01:21
(اگه تکراریه ببخشید)

- بله ما همه جا رو گشتیم. همه خونه ها، اتاقهاشون و همه گهواره ها ...
- گهواره ها؟! می بینی گیر چه احمقهایی افتادم؟! بعد از 14 سال هنوز دنبال به نوزاد می گردن!

از زیبای خفته
----------------------------------

- خودتون نشون بده! تو ... کی هستی؟ چی هستی؟
- من ... چیزی هستم که جا گذاشتی. من پسرت هستم!!

از بئوولف
---------------------------------

- فکر می کنم مریضم!
- چرا مگه چت شده؟
- یه لکه سیاه روی گردنم پیدا شده. ایناهاش ببین. درست همینجا.
- ملمن! اون لکه ها همه جای گردنت هستن! همینطور همه جای بدنت.

از ماداگاسکار 1
---------------------------------

Mary Anne
01-01-2009, 15:07
- قربان! باید بگم که واقعا حرفه ای هستید ها! از رفتارتون خیلی لذت بردم.
- من ... گذاشتم که بره!
- بله بله واقعا که کار به جایی کردین ... چی؟! شما چی کار کردین؟!
- گذاشتم بره.
- آره آره آره ولی ... چـــــــرا؟!
- برای این که ... دوستش دارم.

****

- پدر به نظرتون من عجیب غریبم؟!
- بله؟ دختر من؟! عجیب غریب؟!
- آخه هیچ کس تو ده نیست که بتونم واقعا باهاش حرف بزنم، حس می کنم به اینجا تعلق ندارم.
- خوب نظرت در مورد اون گاستونه چیه؟ پسر خوشتیپی به نظر میرسه!
- آره واقعا که خوشتیپه، یه خوشتیپ از خود راضی و بی تربیت و ... اوه پدر اون برای من ساخته نشده.
- نگران نباش دخترم. این اختراع جدید قراره زندگی جدیدی برای ما رقم بزنه.

از دیو و دلبر
---------------------------------------------

techno_magical
01-01-2009, 17:38
-ولی این دقیقا مثل جمله ای هست که وقتی اخراجت کرد بهت گفت
-خودم می دونم احمق.به این می گن یک طعنه بی رحمانه مثل وابستگیه من به تو...
زندگی جدید امپراطور 1(یکی از کارتون هایی که خیلی دوسش می دارم...بمدت یک ماه هرشب قبل از خواب می دیدم...)

Mary Anne
08-01-2009, 14:07
- تق تق!
- کیه؟!
- پیتزاییه! می خواستی کی باشه خوب منم دیگه!
- مطمئنی میخوای بیای تو؟! قبلش باید بگی متاسفی.
- خیلی خوب! متاسفم!
- پس حالا ... به قصر با شکوه من خوش آمدید!

------------------

- به اون ستاره ها نگاه کن؛ واقعا زیبان مگه نه؟
- آره، هر کدومشون مثل یه استیک بزرگ و آبدار می مونن!
- هی ... ببین رفیق مطمئن باش فردا برات یه استیک خوش مزه و آبدار پیدا می کنم.
- آره میمیرم براش!

از ماداگاسکار 1

Ar@m
08-01-2009, 22:21
if you dont try to save one life,you never save any

Resident Evil: Degeneration

Mary Anne
14-01-2009, 18:42
- اونا همه چیزمو ازم گرفتن! دیگه هیچی برام باقی نمونده هیچی! اصلا دیگه نمی دونم چیکار باید بکنم...
- مطمئنی هیچی برات باقی نمونده؟!
- آره مطمئن مطمئنم! هیچی هیچی!
- این حرفو نزن عزیزم. اگه هیچی برات باقی نمونده بود من الان اینجا نبودم. این اشکایی که داری می ریزی با ارزشترین چیزیه که برات باقیمونده.

از سیندرلا 1

omid.k
18-01-2009, 01:14
ما هر قسمتی از بدن رو میتونیم بسازیم .... هر قسمتی ... حتی بهتر از خودش ... خیلی بهتر از اصلش ... ولی نمیتونیم یه انسان بسازیم ... ما نمیتونیم روح انسان رو خلق کنیم

Ghost in the Shell

Mary Anne
19-01-2009, 22:28
- باید باهات حرف بزنم. بگو ببینم آیا مادرش رو هم کشتی؟
- اون عجوزه رو؟
- مادر گرندل یه عجوزه نیست؛ هر دو مون اینو خوب می دونیم! ... به هر حال نگفتی، آیا اونو کشتی؟
- چند بار دیگه باید داستان درگیری طاقت فرسام رو با اون هیولا براتون تعریف کنم؟! این کافی نیست که سر گرندل رو براتون آوردم؟!
- خوب... به هر حال گرندل دیگه زنده نیست! اون دیگه نفرین بختک زده رو زندگی من نیست... و این همه چیزیه که اهمیت داره.

از بئوولف

omid.k
20-01-2009, 19:58
تنها چيزي که حتمي است اينکه هيچ چيز حتمي نيست !!!

راتاتويي

Mary Anne
25-01-2009, 12:02
- ولی من نمی خوام با تو بیام اونجا! من نمی خوام پادشاه بشم!
- همین که گفتم! هیچ حرفی هم دیگه نمی خوام بشنوم... تو با من میای به سرزمین خیلی خیلی دور و اونجا یه پدر میشی!
- شرک منظورت پادشاهه؟!
- آره دیگه همینو دارم می گم!
- ولی تو گفتی باید پدر بشی!

از شرک 3

Ar@m
27-01-2009, 23:59
دست چپ dunpeal خطاب بهش - تو زیادم بد نیستی فقط بد لباس می پوشی!

Vampire Hunter D: Bloodlust

Mary Anne
28-01-2009, 18:45
از فروتنی متنفرم! چون فقط یه راه دیگه برای دروغ گفتنه!

***
- نه!
- چی؟!
- گفتم نه! من نمی تونم باور کنم که آینده با کم و زیادش یه چیزی شبیه ... این بشه!
- این چیزیه که همیشه بوده و همیشه هم خواهد بود. تو نمی تونی طبیعت رو تغییر بدی.
- تغییر در ذات طبیعت! یعنی اون بخشی که ما می تونیم روش اثر گذار باشیم. و هر وقت خودمون تصمیم بگیریم شروع میشه.
- کجا داری میری؟
- هر جا که بختم بره ... به سمت جلو.

از انیمیشن رتتوی.

Morteza4SN
01-02-2009, 19:44
يوبابا خطاب به سن (بعد از اينكه زيپ دهنشو به خاطر درخواست كار ميكشه !)‌ :
تو فقط يه آدم ضعيف بي فايده و بدرد نخوري
به علاوه اينجا جاي آدما نيست
اينجا هشت ميليون كله هست كه بدناشون دارن خستگي در مي كنن
پدر و مادرت خيلي گرسنه بودن
مهموناي ما غذاشونو مثل خوك با حرص و ولع ميخورن
اونا مثل خوك باقي مي مونن تا هر چقدر ميخوان بخورن
تو هم به شكل خوك در مياي
يه بچه خوك دوست داشتني
شايدم يه تكه زغال سنگ


كاركنان حمام يوبابا :
ما نيميتونيم بوي گند آدميزاد رو تحمل كنيم
اونو پيش ما نفرست
سن :
سه روز كه از غذاي ما بخوره بوش از بين ميره
اگه از بين نرفت محاكمه اش كنيد ، بجوشونيدش يا هر كاري كه ميخواييد بكنيد!


چيهيرو بعد از ديدن رفتار دوگانه هاكو :
خانم لين اينجا دو تا هاكو داريم ؟


چيهيرو ؟ اين اسم من بوده ؟
هاكو :
اوهوم .. يوبابا با عوض كردن اسماشون بر اونها فرمانروايي ميكنه
اينجا اسمت سن_ه ولي اسم واقعيت رو مخفي نگه دار
چيهيرو :
اون همون كارو با منم كرده ، اسم من سن شده
هاكو :
اگه اسمتو فراموش كني هرگز راه خونه ات رو پيدا نميكني
... من ديگه اسممو يادم نمياد


يوبابا به سركارگر : يه مزاحم داريم
جمجمه كنار يوبابا : آدميزاده !


چيهيرو : چرا اين رنگيه ؟
لين : چقدر خنگي ! نفهميدي چرا اين رنگيه ؟
اينقدر نمك توي اين آبه كه رنگش كاملا تيره شده
با اين آب تيره كسي لجن رو نميبينه !


چيهيرو :
نميتونيد يه راهنمايي كنيد كه چكار كنم ؟
ميخوام هاكو به شكل اولش برگرده ، خيلي وقته كه نديدمش
زنيبا :
اينطوري برات راحتتره چون خيلي وقته نديديش راحتتر فراموشت ميشه ، به زودي ديگه اصلا به خاطر نمياريش!


گوشه هايي از متن ترانه اي كه در تيتراژ پاياني ميشنويم :

هر وقت كه زمين ميخوريم ،
به آسمون آبي بالاي سرمون نگاه مي كنيم
و با رنگ آبي اون بلند ميشيم
...
جايي يه صدايي از اعماق قلبم بهم ميگه
روياهاتو ببين
نذار سرگردان بمونن
ما از غم يا اندوه دردناك زندگي شما صحبت ميكنيم
...
ما هر گز نمي خواهيم فراموش كنيم ،
در هر خاطره ي گذرايي هميشه نشانه اي براي شما وجود داره.
وقتي كه يه آيينه شكسته ميشه ،
تكه هاي متلاشي شده روي زمين پخش ميشن
اونوقته كه نگاههايي از زندگي جديد دور تا دور ما منعكس ميشه
پنجره آغاز
...

Morteza4SN
03-02-2009, 20:53
نكته : يه سري از ديالوگهاي پست قبلي در نفرت از رفتار انسانها بيان شدن !


زنيبا (بعد ار اينكه اون بچه رو به موش تبديل ميكنه) :
آها ، اندازه بدنت با مغزت مَچ شد !


زنيبا (بعد از دادن كش سر به چيهيرو) :
اين از تو محافظت ميكنه ، اين از نخيه كه دوستات با كمك همديگه بافتن


اما يه ديالوگي هم زنيبا داره كه سه جور ميتونيد بشنويد (!!!) :

يه بار كه چيزي رو ببيني ، هرگز فراموشش نمي كني . حتي اگه نتوني به خاطر بياريش ! (نسخه انگليسي)
Once you do something, you never forget. Even if you can't remember

چيزي كه اتفاق نيوفتاده هميشه فراموش شده است ، حتي اگر نتوني به خاطر بياريش ! (نسخه ژاپني)
Nothing that happens is ever forgotten, even if you can't remember it

چون خيلي وقته نديديش راحتتر فراموشت ميشه ، به زودي ديگه اصلا به خاطر نمياريش! (دوبله فارسي!)


پ.ن : با دو تا عبارتي كه من ترجمه كردم ميشه پنج جور :27:

Morteza4SN
04-02-2009, 21:18
x625 : الو ، شما ؟
لاغر : مِن لاغرم !
x625 : خب اگه غذا بخوري چاق ميشي
لاغر : نه نه چاق داريم ، اون يكي ديگه است
رئيس بزرگ : داري با كي حرف ميزني ؟
x625 : با يه نفر كه ميگه لاغره اما چاق يه نفر ديگه است !

چاق و لاغر

Behsood
05-02-2009, 04:55
سلام
از "ماداگاسکار فرار به آفریقا" یه دیالوگ خنده دار شنیدم که نتونستم جلوی خودمو بگیرم و نگم!

الکس : میشه بگی با چی می خوای این رو (هواپیمای داغون به صورتی که اسکلت اش به جا مونده ) درست کنید؟
پنگوئن ها : (بعد از حساب کتاب) سنگ , تف!!! , (میزنه پشت گردن یکی از پنگوئن های دیگه و آب دهن اش جاری میشه!!) و چسب لوله ی دست نخورده!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Ar@m
07-02-2009, 09:30
سعید- من فرمولی رو کشف کردم که توی ایرودینامیک می تونه انقلابی به پا کنه
جاق- من که هیچی نفهمیدم
سعید - ساده است!
لاغر- ما فقط چیزای مشکلو می فهمیم!

چاق و لاغر

mohsen_frn
12-02-2009, 14:38
یک مرد قوی خودش را نجات میده و یک مرد قوی تر دیگران را نجات می ده.
رئیس مزرعه

Morteza4SN
16-02-2009, 11:33
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

_ الان ساعت انگور و نيمه !

گوريل انگوري

omid.k
16-02-2009, 13:42
یادت باشه تنها محدودیتی که تو داری همونه که خودت جلو ی پای خودت میذاری ...

از میکس ناتس

Mary Anne
18-02-2009, 21:02
- بئوولف! چه مرد قدرتمندی هستی!
- بگو ببینم از من چی میدونی ... اهریمن!
- اینو میدونم که ... پشت این زیبایی فریبنده ات تو هم مثل پسر من گرندل یه هیولا هستی.
- زیبایی فریبنده ام؟! ...

***
- اعلی حضرت! مردم دارن همه کارهایی که برای دور کردن شر این دیو از سرزمین ما لازمه رو انجام میدن. اونا حیوانات رو قربانی می کنن و در مراسم دعا هم شرکت می کنن. ولی خواستم از شما بپرسم آیا موافق هستین به درگاه خدای جدیدی که فردی به نام مسیح عیسی آورده هم دعا کنیم؟
- نه! خدایان هیچ کاری که ما خودمون نتونیم انجام بدیم برامون انجام نمیدن. چیزی که ما نیاز داریم یه قهرمانه نه یه خدای جدید.

***
- یعنی اون اینقدر زیبا بود؟! زیبایی اینقدر پر زحمت؟
- زیبا بود و پر از وعده های دلفریب ... منم جوان و ضعیف بودم ...

از بئوولف
(چقدر من این انیمیشن رو دوست دارم!!)

Mary Anne
25-02-2009, 17:19
- ولی اون بیرون یه دنیای بی نظیره! طبیعت بی انتها، ستاره ها ...
- اوناهاش! یه دونه ش همین الان بالای سرمون برق زد!
- اون یه هلیکوپتره!
- ببین ما هر چیزی که می خوایم اینجا داریم، آدمایی که دوستمون دارن، یه جای راحت برای زندگی و از همه مهم تر یه استیک خوشمزه و چرب و چیلی!
- برو بابا! تنها چیزی که می تونی بهش فکر کنی فقط استیکه!
- (خطاب به استیک!) اوه! ناراحت نشو عزیزم! اون منظوری نداشت!

از ماداگاسکار 1

omid.k
26-03-2009, 22:54
کلاه قرمزی : تو این جشنواره های خارجی فیلم جایزه هم میدن ؟
آقای مجری : اره .. شیر طلایی ، پلنگ نقره ای و...
کلاه قرمزی : گاو شکلاتی نمیدن ؟

از کلاه قرمزی (ویژه ی عید)

Morteza4SN
28-03-2009, 03:13
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

نور ماه در دريا مي درخشد
و باد در لابلاي بادبان مي نالد
موجهاي نقره اي و آبي با حركتي نرم به بالا مي آيند
و كشتي من بدون وحشت ، بدون دشمن ، بدون طوفان دريا را مي شكافد و مي رود
در آنسوي مرزها پادشاهان براي به دست آوردن يك وجب زمين بيشتر جنگ هاي كور و حشيانه به راه مي اندازند
و من در اينجا كشتي خود را در درياها آزاد و رها پيش مي برم
چيست كشتي من ؟
آن گنج من است
شعار من چيست ؟
آزادي
قانون من نيروي باد است
و وطن من درياست
اي وطن عزيز من عدالت را به طور عادلانه تقسيم خواهم كرد


رهبران قدرتهاي بزرگ ديوانه شده بودند
و بي اعتمادي و جنون در همه جا اشاعه پيدا كرده بود
چندين دانشمند سعي كردند عواقب جنگ جهاني تمام عيار رو هشدار بدند
ولي محكوم به جوسازي شدند و كار به جايي كشيد كه حتي دوستان و خويشان خودشون رو هم از دست دادند
اينطوري شد كه تصميم گرفتم از تمام دانش ها و آموخته هام استفاده كنم
و يك پناهگاه اتمي مجهز و امن بسازم
در شروع جنگ تعداد قربانيان به هزارها نفر رسيد
كمي بعد به مليونها نفر
و كمي بعد ديگه كسي باقي نمونده بود كه تعداد قربانيان رو بشماره


از مونولوگهاي ماندگار " كوتلاس "

Morteza4SN
30-03-2009, 08:30
مورچه خوار : از سر راهم برو كنار موريانه ي مزاحم !
موريانه : اوووي ... بذار بزرگ شم حسابتو ميرسم !!

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

[مورچه خوار زخمي شده و مجبوره فقط اسپاگتي بخوره ( برای خوردنش فقط باید سر اسپاگتي رو بذاري توی خرطومت و بعد اونو بمكي!). سر دیگر اسپاگتي هم توي دهن مورچه است ... ناگهان مورچه و اسپاگتي با هم به داخل شکم مورچه خوار ميرن]
مورچه خوار با لذت : اوووم عجب مزه ي خوبي داشت....
[اما ناگهان مورچه از خرطوم مورچه خوار بیرون پرید و فرار کرد.]
مورچه خوار ناراحت و عصباني : آهاي مورچه ... برگرد ، همه ي مزش رو بردي ....

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مورچه و مورچه خوار

+ مرتبط ([ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ])

*Necromancer
30-03-2009, 22:55
باب اسنفنجی(خطاب به اون حلزونش گری): خیله خوب آماده اید تمرینات رو شرو کنیم خانوم؟
ما مربی ها همیشه جلسه اول به مرزشکارا می گیم خانونم که بهشون بر بخوره بیشتر تلاش کنن!
سندی:نمی دونم چرا هوس کردم بزنم این باب اسنفجی رو با یه اوردنگی لهش کنم!
:31:

LeBron
31-03-2009, 02:39
از انیمیشن عالی کابوس قبل از کریسمس/ The Nightmare Before Christmas

جک اسکلینگتون: کاری که برای شما دارم یه کاره فوق سریه...نیاز به مهارت،حقه، حیلـــ...
شاک:ما رو باش که فکر میکردیم تو ازمون خوشت نمیاد جک!
__
از باب اسفنجی/Spongebob

باب اسفنجی: برای روندن یه ساندویچ نیازی به گواهینامه نداری!
----
باب اسفنجی:من اونقدرام تغییری احساس نمیــــ... وای خدایا! پاتریک تو سیبیل داری!!!
-تو هم همینطور!
----
گری حلزون[تحت قدرت پلانکتون اونجا که همه میگن درود بر پلانکتون] : میو...پلانکتون!
----
پلانکتون: خدا میدونه! من تمام نقشه هامو از A تا Y امتحان کردم ولی هیچ کدوم نتیجه نداده.
کارن کامپیوتر: A تا Y ؟
پلانکتون: آره A تا Y! میدونی ، الفبا رو میگم.
کارن کامپیوتر: پس Z چی؟
پلانکتون: Z ؟
کارن: Z حرف بعد از Y...
پلانکتون [در حال گشتن توی فایل ها] : W,X,Y .... آهان ایناهاش!!! Z!!!! همون طور که تو گفته بودی!!
کارن[با بی حوصلگی و تعجب]: ای خدا !
پلانکتون: این شیطانیه!!! اهریمنیه! نقشه Z!!!! این یکی امکان نداره شکست بخوره!
----
(یه مقدار ناچیز تغییر دادم تو ترجمه)

Ar@m
31-03-2009, 19:57
آقاي مجري- بله چون اين پسرعمه زا خيلي بچه ي خوبيه و اون لباسي رو هم كه پوشيد ازش خوشش اومد ولي هيچي نگفت و درش آورد من براش يه هديه دارم. خب حالا فكر مي كني اين هديه چيه؟
پسرعمه زا- ها؟
آقاي مجري- مي گم اون لباسه كه از تنت در آوردم يادته؟ حالا حدس بزن اين هديه چيه
پسرعمه زا- ماشين؟
آقاي مجري- نه ببين يادت مي ياد اون لباسه كه ازت گرفتم؟ حالا فكر مي كني اين هديه چيه؟
پسرعمه زا-توپ؟
آقاي مجري- نه ببين اصلا ولش كن بيا اين هديه هه رو بازش كنيم ببينيم چيه

كلاه قرمزي 88

omid.k
31-03-2009, 22:32
حیف که داره تموم میشه ...
.........................

صاحب خونه : (با عصبانیت و دعوا) من با تو آبم تو یه جوب نمیره ...

کلاه قرمزی : ( مستعسل) من میگم دیگه خونتون نمیام ... چه برسه بخوام باهات بیام تو یه جوب

کلاه قرمزی 88

Morteza4SN
04-04-2009, 20:22
خب يه سري ديالوگ هم از كلاه قرمزي 88 من اضافه ميكنم :


كلاه قرمزي : اين آخه قاطي كرده ! پسر عمه زا جان تو خروس پسر عمه نيستي تو خود پسر عمه زا جاني . (فيلم گاو...)


پسر عمه زا : كلا قرمزه ! دكتر ! مريض پشت دره چيكار بكنيم ؟
كلاه قرمزي : صبر كن مگه نميبيني دارم گچ ميگيرم
پسر عمه زا : ها ! اون مريض پول نداره كاهگل بگير!
كلاه قرمزي : بذار ماله رو بذارم كنار بگو بياد تو


آقاي مجري : به به دوباره آمد فصل بهاري ...
پسر عمه زا : بيا ببنديم اسبِ به گاري ...


آقاي مجري : وقتايي كه برق خونمون ميره نبايد بترسيم
پسر عمه زا : آقاي مجري ، وقتي كه اينجوري تاريك بَشه اژدر پشمك به سر مي آيه ... بعد ئي ميره اون چيز ميايه ؛ دراز خاك بر سر خسته !


كلاه قرمزي : آقاي امين حيايي ميگم نميشه كه منو ببري تو فيلم بازي كنم
مثلا بهت ميگن بيا فيلم بازي كن بگو نه من خسته ام فعلا وقت ندارم آقاي كلاه قرمزي مياد جاي من بازي ميكنه
امين حيايي : خب اون جوري اونوقت كي خرج خونواده ي منو بده ؟
كلاه قرمزي : ئه ! خرج خونواده ؟ خب ميخواي نفصشو بازي كن وسطاش بگو ديگه خسته شدم بايستي برم استراحت كنم. كلاه قرمزي جان بيا باقيشو تو بازي كن ... اون جاها كه دختره عاشقت ميشه از اون به بعدشو من بازي كنم !
بگم كه نه .. من الان وقت ندارم برو با يكي ديگه ازدواج كن .


حيايي : اككهي معلوم نيس ضعيفه كجا گذاشته رفته نميگه آخه شوهرش گشنس تشنس از سر كار اومده...
قرمزي : سلي آقا ! حالت خوفه ؟
حيايي : خجالت نميكشي ؟ شوهرتو ول كردي اينجا تشنه و گشنه كجا رفتي ؟
قرمزي : خب غذام كه روو باره كه ، كجا ميخواستي برم ؟ رفتم دنبال هزار و يه بدبختي
حيايي: دو تا تيكه سيب زميني گذاشتي تو قابلمه غذا رو باره ؟
قرمزي : نه كه هر روز برا من گوشت ميخري كيلو كيلو نه اينكه مرغ و ماهي برام ميخري ؟ اون سيب زميني رم خودم تهيه كردم از خونه مادرم آوردم
حيايي : ئه ! حالا چرا اينقدر سرخاب سفيداب كردي كجا بودي ؟
قرمزي : سرخاب سفيدابم كه تو برام نخريدي كه ، خودم رفتم تشت جهازمو گرو گذاشتم پول گرفتم رفتم برا خودم از اينا خريدم
حيايي : من بدبخت از طلوع صبح تا بوق سگ ميرم كار ميكنم گشنه و تشنه اومدم خونه ، نه غذا آماده است نه هيچي ، خودتم گذاشتي رفتي سه ساعته كجايي ؟
كلاه قرمزي : ئه بوق سگ كجا بود ؟ بوق سگ چي ميشه ؟
حيايي : همون شب ميشه .
قرمزي : هوا كه روشن نشده من بايستي بلند شم سماور رو برات روشن كنم آخر شبم كه شيپور سگ ميشه هنوز نمياي خونه . ميگم پول چي شد ؟ ميگي پولمو اين ماه ندادن ماه ديگه ، اون ماه ندادن ماه ديگه .. ميگم چي كار كنم ميگي برو از داداشت قرض بگير داداشم چقدر قرض بگيرم آبروم رفت خاك به سرم شد جلوش
حيايي : عاليه كلاه قرمزي ، حالا روسريتو بردار يه ماچت بكنم .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

CAnZO
10-04-2009, 00:54
ماسکی _ و اینهم معاون کلانتر ، مردی که پشت ستاره حلبیش قلبی از طلا داره. ( ناجنسا خامش میکردن. تخم مرغا رو میدزدیدن. از اون طرفم کلانتر شیره شو میکشید! )

______________________________

_گروهبان به سربازرس : فقط سوت بزن!! ( تا سر حد مرگ کتک خورد آخرش سوت زد!)

omid.k
17-04-2009, 23:56
یک سیاه پوست : شما در مورد emancipation proclamation چیزی شنیدید ؟ اعلامه ای که توسط لینکن رئیس جمهور آمریکا صادر و بواسطه ی آن به سیاهپوستان حق آزادی داده شد ؟



مرد سفید پوست : من به آهنگ های رپ گوش نمیدم
.............


انیمیشن بسیار زیبای پارک جنوبی

Behsood
22-04-2009, 01:43
اگه نتونی یه زندگی رو نجات بدی هیچ چیز دیگه ای رو هم نمیتونی ...


Resident Evil Degeneration

Alastoor
25-04-2009, 10:47
فرصتی شد تا چند قسمت از کلاه قرمزی 88 رو دوباره ببینم...
یکی از زیباترین و جالب ترین دیالوگ ها بین پسرخاله و آقای مجری
که واقعا هنرمندانه کار شده بود:



آقای مجری: خب... بهترین وقته چیه؟ لبخنده. این روزهایی که ما تعطیلیم، تو خوونه بخندیم، شاداب باشیم. شادابی خوبه...
پسرخاله: تچ تچ تچ تچ....
- چیه؟
- آخه همه که تو خونه نیستن.
- خب منم برا اونایی که تو خونه ن میگم دیگه...
- خب اونایی که خونه نیستن چی؟
- یعنی کجا هستن؟
- سر ِ کار.
- آهان... خوب آره بعضیام سر ِ کار هستن. خب اونام خوشحالن که خانواده شون دور همدیگه هستن. جای اوناهم خالیه. خیلی خالیه. ما این روزا باید پر از انرژی و شادابی باشیم. درسته؟
- بعله... درسته.
- خب، جمع میشیم توی خوونه. مهمون میاد برامون. چقدر قشنگه ما ظرف شیرینی رو ورداریم....
- تچ تچ تچ...
- ....ببریم به مهمان تعارف بکنیم...
- هی...
- ...درسته؟
- خب آخه اونایی که شیرینی ندارن چی؟
- شیرینی ندارن... خب بعله... یه عده ای هم هستن شیرینی ندارن، آره... خب... اِ...
- ولی دلشونم میخواد...
- دلشونم میخواد... درسته... . خب اوونام... اممم... حتما کسایی هستن یا خودشون فکر میکنن چه جووری تهیه بکنن... . الان ما میخوایم راجع به... مم... ب... چیز... خووبی صحبت بکنیم... دیگه بگو بخند و اینا... . خب مثلا... پس پذیرایی یکی از کارای خوبیه که ما میکنیم. یکی از کارای خووب دیگه که میکنیم چیه... که کیف میکنیم؟ لباس نو می پوشیم.
- تچ تچ تچ تچ تچ...
- چیه؟
- اونایی که ندارن چی؟
- اونایی که...ندارن... خب بعله بعضی لباس نو ندارن... اونا میتوونن لباساشونو قشنگ تمیز بشورن مرتب تنشون بکنن.
- لباس باید تمیز باشه...
- بعله...
- نو نبود عیب نداره.
- بعله... اونا میتونن لباسشونو قشنگ بشورن، تمیز مرتب تنشون بکنن، قشنگ بخندن، شاداب باشن. درسته؟
- بعله...
- خب ما سفر میریم... میریم کجا؟ میریم مثلا کنار دریا، میریم جاهای دیدنی، خیلی قشنگه...
- تچ تچ تچ تچ...
- ...میتونیم اونجا عکس بندازیم... درسته؟
- هی... هی...
- چیه هی هی ؟
- خب بعضیام نمیتونن برن سفر...
- خب اینکه...خب بعضیام اینجوورین..آره... بعضیام اینجورین... . بعضیام مشکل دارن نمیتونن برن، بعضیا لباسندارن، بعضیا... . بعله... بعله....
- اوون که تو بیمارستانه که نمیتونه بلندشه بره سفر...
- بعله اونام گرفتاری دارن... بعله... سلام میکنیم به همه ی اونایی که الان تو بیمارستانا هستن، دارن زحمتمیکشن... و... همه ی...
- مریضا رم بگو...
- مریضا، و همه ی کسای خووب دیگه ای که.. حالا گرفتاری ای دارن... چیزی دارن.... . خیلی سخته...بعله...
- خب بگو دیگه... همشو اینجوری نگو... بگو... خوبا رو بگو...
- نه اصلا تو منو یاد یه چیزایی انداختی... که اصلا... نمیتونم حرف بزنم...
- خووباشو بگو دیگه... غصه دار میشن بچه ها...
- (با ناراحتی و بغض زیاد) نه دیگه ولش کن...
- اِ... بگو دیگه...
- درسته واقعا بچه هایی که مثلا ندارن... حتی مشکل خیلی ساده... غذا خوردن و اینها...
- اِ... خب تهیه میکنن... چیزای دیگه.. خووب بگو دیگه... . عوضش بلبل میخوانَد در بهاران...
- بلبل... ای... بلبل به چه دردی میخووره؟ آدم دلش خوش نباشه... به چه دردی میخوره...
- عید شده دیگه... بچه ها خوشحالن...
- نه دیگه...
- عیدی که میگیرن.
- بعضی از بچه ها عیدی نمیگیرن. نه.. اصلا کسی بشون عیدی...
- عیدی کووچیک میگیرن...
- کی؟ هیشکی بهشون عیدی نمیده...
- چرا نمیده؟ یکی بالاخره هس دیگه...
- نه... یه کسایی هستن.. کسی بهشون عیدی نمیده اصلا...
- چرا هستن... خب بالاخره یکی هست دیگه... چیزای خووب بگو... مگه فقط عیدی خووبه؟... . آقای مجری بگو دیگه...
- نه دیگه ولش کن اینقدر ناراحت شـ..
- چی گفتی...؟
- هیچی بابا... ناراحتم... . برو اونور حوصله ندارم... برو اونور...
- بذا من بگم... همین که سالمیم مگه بده؟
( آقای مجری زیر چشمی به پسرخاله نگاه کرده و میخنده )
خب فک کن لباس نداشته باشیم، نو نباشه، می شوریم، سفت می شوریم... اتو میکنیم... ولی سالمیم که!
- اینا قشنگه...
- چشمون می بینه...
- آفرین...
- گوشمون که میشنوه...
- آفرین... ببینید، مهمترین چیزی که خدا به ما داده، و ما باید قدرشو بدونیم، سلامتیه... . سالم که هستیم...میتونیم بخندیم... با هم دیگه حرف بزنیم...
- بعله... پس چی.
- حالا کم داریم یا زیاد... مهم نیست.
- بعله... بعله پس چی...
- عید شمام مبارک باشه.
- عید شمام مبارک باشه.
- چی گفتی...؟
- یه ماچ بده...
- اِ... ماچ چیه...
- بابا عیده.
- خیلی خب بسه دیگه.

piremard
26-04-2009, 00:35
سلام دوستان اسم این انجمن "تنیمیشن " هست . هر چند که مخاطب انیمیشن ها معمولا کودکان هستند . ولی این باعث نمی شه هر چیز مربوط به کودکان رو انیمیشن حساب کنیم .
نمایش عروسکی انیمیشن محسوب نمی شه . لطفا از گذاشتن مباحث مربوط به این تیپ نمایش ها - جدا از نمایش با عروسکهای غیر زنده - در این انجمن و تاپیک خودداری بفرمایید .
با تشکر از اینکه وقت میذارید و معلومات ما رو افزایش میدید :11:

Morteza4SN
29-04-2009, 02:54
بخشی از دیالوگهای اعضای ستاد بحران :
اگه بخواد توی یه منطقه پرجمعیت راه بره یه فاجعه ی بزرگ رخ میده
ما در مورد این قضیه به برترین مغزهای علمی مون نیاز داریم .
اگر ایالات متحده رو به یه سیاره امن تر انتقال بدیم ...
من میگم به این بیگانه گرین کارت بدیم و کاری کنیم که افتخار کنه یه آمریکاییه ...
بس کنید ... این یه فاجعه است ؟
صبر کنید قربان این کارو نکنید ، نه ... اون دکمه همه ی موشک های اتمی ما رو پرتاب میکنه !
خب پس کدوم یکی بهم شیر قهوه میده ؟


The Missing Link : مثل اینکه واقعا متوجه نشدی نه ؟ هیچ هیولایی هرگز از اینجا خارج نشده .
B.O.B : این حقیقت نداره ، مرد نامرئی خارج شده !
The Missing Link : نه نشده ، ما فقط بهت نگفتیم تا ناراحتت نکرده باشیم .
Dr. Cockroach : اون 25 سال پیش بر اثر حمله قلبی مرد !
The Missing Link : دقیقا روی اون صندلی !
B.O.B : هنوز اونجاست ؟

Monsters VS Aliens

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Morteza4SN
30-04-2009, 19:09
it's better to be a good nobody than an evil somebody

IGOR

Genjo
02-05-2009, 09:53
برام مهم نيست .... مردم دهکده درمورد من .... چي فكر ميكنند ... منم.... ميميرم

Naruto - Manga - Chaptere 425

ادیت : چپتر 425 - پرده نهایی

CAnZO
18-05-2009, 11:15
بیزل : ای نادان ، نمیدونی اهریمن ها بسیار خطرناکن ، حالا که پدرم خورد شده من اهریمن عزلت بعدی هستم.

----
یونیکو : باید میدونستم تو بازی بلد نیستی.
بیزول: مثلا چی بازی کنیم؟
یونیکو : میتونیم حرفهای خوب خوب بزنیم. یا قایم موشک بازی کنیم.
بیزل : حرف بزنیم ، هاه؟! قایم موشک بازی کنیم؟! تو فقط اینو نگاه کن ... (مثل فشفشه از جا درمیره و با کله میره توی ستونها بچه تخس!)

----
بیزل : یونیکو ، احمق پاشو ، شاختو پس آوردم.
یونیکو :ممنونم که نجاتم دادی.
بیزل : من فقط به قولم عمل کردم ، کی از نجات دادن حرف زد؟!
_ : چت شده بیزل؟
_ : دریا برای ما اهریمنها مرگ آوره ، یونیکو ، خداحافظ. خداحافظ.

----
اون اسب بزرگ که دیدی من هستم ، وقتی به اون شکل درمیام که کسی من رو دوست داشته باشه. و تو نشون دادی که دوستم داری بیزل.
دوستت دارم؟! بس کن!! داره خارشم میگیره!! میخوای دوباره منو بکشی؟

Ar@m
19-05-2009, 10:07
ماجراهای رویایی یونیکو
...

چقدر دوست داشتم این کارتون رو دوباره ببینم
میدونم جاش نیست ولی کسی لینکی ازش نداره بهم بده؟

خب نه شرمنده خودم پیداش کردم

CAnZO
19-05-2009, 12:11
پرنسس مونونوکه

نمیشه بر احمقها پیروز شد.

(نرود میخ آهنی در سنگ!)

Morteza4SN
20-05-2009, 18:52
كوتلاس : تموم شد مابل !
مابل : ولي اينجا چه خبره ؟
كوتلاس : ما روي كره زمين تنها مونديم و تا بيست ثانيه ديگه ستاره دنباله دار هالي با ما برخورد ميكنه و ما از بين ميريم ... لطفا گريه نكن خواهش ميكنم !
مابل : گريه ؟ اون بالا رو نگاه كن كوتلاس ... ستاره ها رو نگاه كن ، فقط يه انعكاس از عظمت پروردگاره ، در اعماق اين كهكشان چيزايي هست كه هنوز به دست بشر كشف نشده و همونطور باقي مي مونه تا وقتي كه كره زمين تبديل به يه داستان بشه و خيلي زود ما هم بخشي از اون نورها خواهيم شد .

omid.k
21-05-2009, 21:00
پدره داره با کامپیوتر کار میکنه

روی مونیتور : برای ادامه ی کار هر دکمه ای (any key) را فشار دهید

پدره کیبورد رو نگاه میکنه : shift , enter , alt , ctrl و ...( any key رو پیدا نمیکنه)

بارت : اه چقدر کار کردن با کامپیوتر سخته



سیمپسون ها (قسمت های سریالی)

Ar@m
03-06-2009, 22:33
- اون درد بطور ناگهاني دلايلي رو برام روشن كرد.فهميدم كه از در كابينت متنفر نبودم، از زندگيم تنفر داشتم. از خونه ام. خونواده ام. حياط خلوتم. ماشين چمن زنيم... هيچوقت هيچ چيز عوض نميشه. انتظار هيچ چيز جديدي رو نبايد داشت. بايد تمومش مي كردم و تمومش كردم...
حالا توي دنياي تيره اي كه اطرافم رو گرفته با چيزاي زشت و غافلگيركننده دوئل مي كنم:
ديگه روي هيچي نمي تونم حساب كنم.

Scanner Darkly

Morteza4SN
11-06-2009, 00:41
راوي : ... و اينک داک بزرگ به آهستگي در حال مکيدن مايع سرخ شيرين و خوش خوراک از چيزي است که الان مي بينيم
داک (در حال مک زدن يه آلاسکا) : راستي ايگور نگا بستني توت فرنگيم همش سفيد شده
ايگور : قربان واقعا روش شما بي نظيره ، نظرتون راجع به يه تيکه گوشت خام آبدار چيه ؟ هوم ؟
داک : داري حالمو بهم ميزني !
ايگور : افسوس ! شما چطور اينقدر راحت راه و رسم اجدادتون رو کنار ميذاريد
داک : خب اگه قرار باشه به راه و رسم اجدادم (دراکولا ها) پايبند باشم اولين کاري که بايد بکنم اذيت کردن مستخدممه !


داک : بذار يه نگاهي به نقشه بندازم ... خب اين قطب شماله و اينم بايد قطب مغناطيسي باشه !
ايگور : بله فهميدم قربان ولي حالا ما کجا هستيم ؟
داک : ما اينجا هستيم و اينجا همونجاييه که هستيم (توضیح نقشه:you are here) چون ما که دنبال خودمون نيستيم ما دنبال قطب شمال هستيم ...
ايگور : اينو فهميدي ناني ؟
ناني : اوه بله خوبم فهميدم .
ايگور : مي دونستم يه جاي کار ايراد داره !


داک : حالا که اينجا بيرون يه کافه ي خوب دهکده هستم ميتونم مثل يه موجود عادي وارد بشم ، بهتره وقتي ميرم توو همشونو متعجب کنم ... " لطفا يه ليوان آب هويج با يخ ، تفاله اش رو هم بذار باشه ... من دراکولا نيستم يه موجود معمولي ام ! "


ناني (داخل خونه ی خرس های قطبی) : اوه مثله اينکه داخل جاي گرم و نرمي افتادم ، خداي من چقدر اينجا پالتو پوست سفيد و قشنگ هست ... ارباب داک حتما بايد منو در اين شکل و قيافه ببينه !
:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

قلعه ی هزار اردک

Morteza4SN
22-06-2009, 12:12
- مي دوني ... هميشه حرفي كه مي زني مهم نيست ،‌ بعضي وقتا حرفي كه نمي زني مهمه .

SpongeBob SquarePants

Alastoor
23-06-2009, 14:28
Not everyone can become a great artist, but a great artist can come from anywhere

Ratatouille

taghi_ramzi
15-07-2009, 00:05
As long as we live,we have the right to hope

Casshern sins Anime

Space-boy
18-07-2009, 13:32
داستان کوسه، زمانیکه اسکار به دروغش اعتراف میکنه:

اسکار (با فریاد) : بس کنید! مــــن یه کوســه نـــفله کن واقعی نیـــــستم!!

همه جا ساکت میشه که یهو خرچنگه هم با لهجه ترکی داد میزنه:

- مــــنم یه مشاور مالی الکیم! خر....چنگم!

Morteza4SN
22-07-2009, 22:08
Ellie : اين دنيايه كه بچه هامون در اون بزرگ ميشن ،‌ تو نميتوني تغييرش بدي .

Sid [خطاب به بچه دايناسور] : يا جاني كوچولو رو تف ميكني بيرون يا همين الان پارك رو ترك ميكنيم !
(بچه دايناسور يه پرنده رو تف ميكنه)
Sid : بفرماييد ،‌ صحيح و سالم !
مامان جاني كوچولو : اين كه جاني كوچولوي من نيست ...
Sid : خب از هيچي كه بهتره .

Crash : اون صداي چيه ؟
Buck : صداي باده ! داره باهامون حرف ميزنه .
Eddie : چي ميگه ؟
Buck : نميدونم ، من زبون باد رو نمي فهمم .

Ellie : يه زن حامله ميخواد كه زندگي كنه !

Crash : خوشتيپ ! تو خيلي جنم داري ،‌ شبيه برادري كه هيچوقت نداشتم هستي .

Buck : براي ماجراجويي آماده ايد ؟
Crash و Eddie : بله قربان .
Buck : براي خطر ؟
Crash و Eddie : بله قربان .
Buck : براي مرگ ؟
Crash و Eddie : ميشه سوالتون رو دوباره تكرار كنيد ؟!


Ice Age 3 : Dawn of the Dinosaurs

Alastoor
02-08-2009, 14:53
- چطوری ممكنه از چيزي دور بشي و دوباره بهش برسي ؟
- دور دنيا رو قدم زديم !
- دنيای كوچیكيه .

کورالاین / Coraline

Leyth
02-08-2009, 17:42
خانم گاو خطاب به بری: اونم وکیله؟
آقای پشه: خانم محترم، من از اول یه انگل خون آشام بودم... فقط یه کیف دستی کم داشتم.

Bee Movie

amir 69
04-08-2009, 22:25
Russell : من و بابام یه بازی میکردیم . جلو فروشگاه می نشستیم بستنی میخوردیم .
بابام ماشینای قرمزو میشمرد من ماشینای آبی رو . عدد هر کی بیشتر بود اون برنده بود .


خودش ادامه میده و میگه : میدونم کسل کنندست ... اما چیزای کسل کننده بیشتر تو یاد آدما میمونن..

Space-boy
05-08-2009, 10:39
مادربزرگه ، وقتی یارو اسکی بازه میخواد از صخره پرتش کنه پایین دست طرفو میگیره:

- تو واسه ی کی کار میکنی!؟
- من نمیتونم بگم!
- ببین پسر جون به نفعته که اعتراف کنی!
- باشه...من واسه ی آقا دزده کار میکنم...
- آقا دزده کدوم خریه!؟

و بعد مادر بزرگ از صخره پرت میشه! :دی

++++
انیمیشن شنل قرمزی

piremard
08-08-2009, 21:33
موشا : اون چه صدائیه ؟
باک : صدای باده . داره با ما حرف می زنه .
- : حالا چه داره می گه ؟
- : من نمی دونم . من زبون بادی بلد نیستم .
ــــــــــ
سید : اُ ! این پسره !
دیگو : اون دمشه .
- : اُ ! این دختره !
ــــــ

سمور آبی مادر : نمی خوای یه کاری بکنی ؟!
سید : چی کار ؟ من اول به اون دادمش .
بچه سمور : ندادی !
سید : دادم
- : ندادی
- : دادم
- : ندادی
- : دروغگو ... دروغگو ... شورتش آتیش بگیره ! :31:
مادر سمور : تو چه مرگته ؟
سید : من یه مادر مجردم با سه تا بچه . می تونم بعضی وقتا معاشرت کنم .


عصر یخی 3

Morteza4SN
12-08-2009, 00:09
قوانين و نقايض ... ما حتي نمي تونيم در موردشون صحبت كنيم ؛ اين يكي از قوانينه !

... قهرماني ظهور نميكنه تا اينكه دنيا واقعا به يكي نياز پيدا كنه .

the tale of Despereaux

King_90
12-08-2009, 20:49
شاید یکم خنده دار باشه و باید کارتون رو ببنید ولی خیلی جالبه.
.....
فوتبالیست ها.
بازی بین دو تیم شاهین و فورانو.
.....
ماتسویاما : بچه ها ببین من چطوری شیرین می کارم.
ایشی زاکی : ااا اون چطوری یه نفره می خواد شیرین بکاره.
اعضای تیم فورانو : کاپیتان می خواد شیرین بکاره.
سوباسا : من نمی ذارم شیرین بکاری.
.....
البته یکم تغییرشون دادم.چون دقیق دقیق یادم نبود :دی

Ar@m
12-08-2009, 21:50
ماتسویاما : بچه ها ببین من چطوری شیرین می کارم.
ایشی زاکی : ااا اون چطوری یه نفره می خواد شیرین بکاره.
اعضای تیم فورانو : کاپیتان می خواد شیرین بکاره.
سوباسا : من نمی ذارم شیرین بکاری.
جان؟؟؟
فك نمي كني يه ذره زيادي تغييرش دادي؟

King_90
12-08-2009, 23:21
اره یکم بالا پایینش کردم.مثلا سوبا اون حر رو نمی گه.یک چیز تو اون مایه ها می گه.یادم هم نمی اد اعضای تیم فورانو چی می گن.ولی ایشی زاکی و ماتسویاما رو خوب یادمه. :دی
دیگه خیلی هم تغییر ندادم :دی

*Necromancer
13-08-2009, 11:03
اره یکم بالا پایینش کردم.مثلا سوبا اون حر رو نمی گه.یک چیز تو اون مایه ها می گه.یادم هم نمی اد اعضای تیم فورانو چی می گن.ولی ایشی زاکی و ماتسویاما رو خوب یادمه. :دی
دیگه خیلی هم تغییر ندادم :دی
اتفاقا" خیلی هم باحال بود دمت گرم:27:

amir 69
18-08-2009, 14:57
باک [رو به منی و الی ودیه گو که میخوان برن تو جنگل دنبال سید] :

امید و آرزو و هرچی رو داری رو ول کن ...!

خیلی معنا پیدا میکنه وقتی جمله ی آخر کتیبه ای که بر دروازه ی دوزخ ِ دانته در کتاب کمدی الهی قرار داره همین باشه !...


----------------------------------------------


باک : هیچ وقت احساس نکرده بودم اینقدر زنده ام تا وقتی که به مرگ نزدیک شدم ..

Behsood
18-08-2009, 17:57
فوتبالیستها

گزارشگر - حالا توپ دست ایشیه!
ایشی - بابا کشمش هم دم داره بگو آقای ایشی زاکی

LeBron
18-08-2009, 19:40
Timon:ببین بچه، یه موقع اتفاقای بدی میافتن و تو هم هیچ کاری نمیتونی راجع بهشون انجام بدی. درسته؟
Simba: درسته.
Timon: نه غلطه!! وقتی دنیا بهت پشت میکنه تو هم به دنیا پشت کن!
------------------------------------------------
Simba: هی عمو اسکار حدس بزن چی شده؟
Scar: من از بازی حدس زدن متنفرم.
Simba: من قراره شاه پراید راک بشم!
Scar: [به طعنه] آخ جون...
Simba: بابام کل قلمرو رو نشونم داد و من قراره به همه ش حکومت کنم.
Scar: بله... البته منو ببخش اگه از خوشحالی پشتک نمیزنم . یه ذره کمر درد دارم...میدونی....
Simba: راستی عمو اسکار اگه من شاه بشم اونوقت تو چی میشی؟
Scar : عموی یه میمون.
Simba : [با خنده] تو خیلی عجیب غریبی
Scar: کجاشو دیدی...؟

The Lion King

piremard
20-08-2009, 21:49
(حین پرواز با پرنده ماقبل تاریخ برای نجات سید )
موش اول : ببینش درست اونجاست
باک : راجر
موش دوم : نه ، سید
باک : می دونم ؛ راجر
موش اول : می گم چطوره اول بریم سید رو نجات بدیم . بعدش بریم سراق راجر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باک : او ! اصلا فراموشش کنین

توضیح : در هواپیماهای مسافربری کمک خلبان وقتی فرمان یا مختصاتی رو دریافت می کنه . کلمه "راجر" رو بمعنای "دریافت شد" بکار می بره .

کارتون عصر یخ 3

Ar@m
28-08-2009, 20:47
كنت اولاف ( وقتي براي اولين بار بچه ها رو ميبينه ) - اوه عزيزان من!
[با انگشت به ويولت اشاره ميكنه] - تو بايد ويولت باشي
ويولت - حالتون چطوره؟
[با انگشت به كلاوس اشاره ميكنه] - و تو هم بايد كلاوس جوان باشي! و ... اين ديگه چيه؟ [به ساني نگاه ميكنه]
[ساني به زبان خودش چيزي ميگه كه زيرنويسش ميشه: "من ساني هستم"]
كنت اولاف - متاسفم. من زبان ميمون ها رو بلد نيستم.

--------------------

كنت اولاف از ماشين پياده ميشه تا خوراكي بخره
كنت اولاف به ترتيب به ويولت، كلاوس و ساني اشاره ميكنه:
- نوشابه! نوشابه! موز!


وقايع ناگوار

CAnZO
31-08-2009, 11:54
ماموتها در عصر یخ 3
_ فکر میکنم دیه گو از چیزی ناراحته بهتره باهاش حرف بزنی.
_ پسرها باهم درد و دل نمیکنن. فقط یه ضربه به شونه همدیگه میزنن.
_ این احمقانه س.
برای شما آره ولی برای ما مثل شیش ماه مداوا عمل میکنه.


...این حیوانات زیادی عاقل بودند و منقرض شدند ;)

Morteza4SN
02-09-2009, 15:01
از فصل اول سريال سيمپسون ها :

- هومر كجاست ؟
خاله پتي : كار اون خيكي اينه كه هميشه همه چيز رو خراب كنه
ليسا : چي گفتي خاله پتي ؟
خاله پتي : هيچي عزيزم ، فقط دارم شخصيت پدرت رو خرد ميكنم
ليسا :
خب اي كاش اين كار رو نمي كردي
به دليل اينكه گذشته از حقيقت ، اون هم مثل همه ي انسانها ظرافت هاي شخصيتي خاص خودش رو داره
و اون تنها پدريه كه من دارم
بنابراين اون براي من الگوي انسانيته
و الگو قرار گرفتن اون براي من جنبه ارتباطي من با بزرگترها رو در بر ميگيره
و اميدوارم كه شما آگاه باشيد كه هر انتقادي از اون انتقادي از منه
و من براي دفاع از خودم در برابر اين حملات خيلي كوچي كم !
خاله پتي : اوهوم ... برو كارتونت رو نگاه كن عزيزم !

هومر : مشكلتون چيه ؟
ليسا : ما داشتيم با هم دعوا مي كرديم كه كدوم يكي از ما تو رو بيشتر دوست داره
هومر : اين كارو ميكردين ؟ خب ادامه بدين
بارت : تو اونو بيشتر دوس داري
ليسا : نه ، تو اونو بيشتر دوس داري
نه ندارم
چرا داري
هومر : بهتره اين كارو همين الان تموم كنيد !

افكار بارت از روز تشيع بالاي جنازش :
همكلاسي بارت : ممنون بارت ! براي اين اتفاق مدرسه يه روز تعطيل شد
هومر : آره منم يه روز نرفتم سر كار !

بارت : آقايون و خانوما ، پسرا و دخترا
بر خلاف اون چيزي كه ديديد
جنگ نه لذتي داره و نه افتخار آميزه
هيچ برنده اي نداره فقط بازنده داره
جنگ خوب وجود نداره به جز اينا :
انقلاب امريكا ، جنگ جهاني اول و سه گانه جنگ ستارگان !

هومر : مي دوني مارچ ، پير شدن خيلي چيز وحشتناكيه ،
فكر مي كنم ناراحت كننده ترين روز زندگيم اون روزي بود كه فهميدم مي تونم توي خيلي از كارا پدرم رو شكست بدم
و بارت توي چار سالگي اينو تجربه كرده

هومر : اي مردم يه چيزي رو مي دونيد؟
همين قدر که اين صدا احمقانه است
من ترجيح مي دم که
نفس شيرين زن زيباي خودم رو وقتي که خوابم پشت گردنم حس کنم
تا اينکه شرت يه رقاص غريبه رو پر از دلار کنم

آديل (پسرآلبانيايي) : تو چطور ميتوني از كشوري دفاع كني كه 5 درصد مردمش و 95 درصد ثروتش رو كنترل مي كنن؟!
ليسا : من از كشوري دفاع ميكنم كه مردمش مي تونن فكر كنن هر جوري كه ميخوان عبادت كنن و هر كاري كه ميخوان بكنن
هومر : خواهش ميكنم ديگه دعوا نكنيد بچه ها
شايد ليسا راجع به اينكه امريكا سرزمين فرصت هاست درست بگه
و شايد منظور آديل اينه كه چرخهاي سيستم سرمايه داري با خون كارگرها مي چرخه

Ar@m
13-09-2009, 23:43
راوي- سالها قبل، در سرزميني دور، پرنس جواني در قصر باشكوهي زندگي ميكرد. او همه چيز داشت اما خوش قلب نبود. پرنس، خودخواه و نامهربان بود. در شبي زمستاني، پيرزن فقيري به قصر آمد، و پيشنهاد كرد كه در ازاي گذراندن آن شب سرد در قصر، به او گل رزي بدهد. اما پرنس با ديدن ظاهر زشتش، او را از خود راند. هديه او را مسخره كرد و او را بيرون كرد. پيرزن به او هشدار داد كه از روي ظاهر درمورد كسي قضاوت نكند. زيرا كه زيبايي، در درون هركس است.

---------------------------

گاستن- چطوري ميتوني اين كتابو بخوني؟ هيچ عكسي نداره!
بل- خب بعضي آدما از تخيلاتشون استفاده ميكنن

--------------------------

گاستن- اگه تو با ما نيستي، پس عليه مايي!

Beauty & The Beast

Genjo
19-09-2009, 21:31
قهرمانا معمولا دیر میرسند !



Naruto - Chaptere 33- Page 08

Behsood
25-09-2009, 00:38
تمام اعضای جلسه : قربان نه! صبر کنید ... این کار رو نکنید قربان ... !!
یکی از اعضا : اون دکمه تمام موشک های هسته ای ما رو پرتاب میکنه ...
رئیس جمهور : خب پس کدوم یکی دکمه رو بزنم برام قهوه با شیر بیارن؟
یکی دیگر از اعضا! : قربان باید اون یکی دکمه رو بزنید!
رئیس جمهور : کدوم آدم احمقی این رو طراحی کرده (شباهت هر دو دکمه با هم!)
یکی دیگر از اعضا : خودتون قربان ...
رئیس جمهور : راست میگی! ... "ویلسون" , یکی رو اخراج کن!

MONSTERS VS ALIENS - 2009
هیولا ها علیه بیگانگان

Behsood
30-09-2009, 01:18
از انیمیشن "BOLT" نسخه ی دوبله اش :

سه کبودتر خنگول دارن با بولت خوش و بش میکنند!

...
سر دسته ی سه تا کبوتر : خب اینم دوستمون تامه ... تام بگو چه خبر؟
تام : چه خبر؟ [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

سوشیانت مبین
02-10-2009, 19:39
پدر پسر شجاع به پسر شجاع : نرو بالاي كوه خطرناكه.

آقاي دكتر : مِـ ع‌ع‌ع‌ع‌ع‌ع، آره پسر شجاع‌ع‌ع‌ع‌ع ، نرو بالاي كوه.مِـ‌ع‌ع‌ع‌ع

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
من اینو یه هفته پیش خوندم هنوزم که یادم میاد میخندم
دمت گرم ولی تو خیابون ضایع شدم ولی فدای سرت
ممنون

Behsood
04-10-2009, 16:59
پاپریـــکا :



به نظرت رؤیاهـا و اینترنــت شبیه به هم نیستند؟
هر دو جایی هستند که در اون ضــمیر ناخودآگاه ســرکوب شده بروز پیدا میکنه...


Paprika - 2006

Behsood
06-10-2009, 17:04
هومر مشغول خرید هدیه های کریسمسه در حالی که پول زیادی نداره ...

...
حالا برا مگی چی بخرم؟!
آووو ... این جغجغه ی کوچولو رو ببین !
روش نوشته مال سگ ها اما اون که هنوز خوندن بلد نیست!



سیمپسون ها

taghi_ramzi
15-10-2009, 00:14
....Just by living, the sadness has piled up

...in the sheets dried by the sun....
...the toothbrush in the bathroom...
.and the ringtone on my cellphone...

5Centimeters per second

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

*Necromancer
17-10-2009, 22:36
اگه حافظه خوب یاری کنه یادمه یه قسمت از لوک خوش شانس بود که میخواستن بوش وگ رو (که دست دالتونا بود) با یکی از دالتونا(که دست لوک بود) مبادله کنن.

جو: مبادله روی پل انجام می شه
_چرا باید روی پل انجام بشه؟
جو: چونکه همیشه مبادله های رو روی پل انجام می دن!
_ولی این اطراف که پل وجود نداره جو
جو: خب باید یه دونه بسازیم

0_0

amir 69
23-10-2009, 11:26
هومر ( خطاب به «موجوات فضايی»، كه «خانواده سيمپسون» را ربوده‌اند ) :

مرا نخوريد. من يك زن و چند بچه دارم. آن‌ها را بخوريد! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

farryad
31-10-2009, 14:00
مادرش(مادر مری) بهش گفته که اون یه اتفاق بوده،چطور ممکنه که کسی یه اتفاق باشه؟!
پدر بزرگ رالف بهش گفته بود که بچه ها اتفاق نیستن و توسط پدرها ته لیوان های آبجو پیدا میشن!!

.................................................. .........

( مکس در حال نوشتن نامه به مری )
متاسفانه توی آمریکا بچه ها رو توی قوطی نوشابه پیدا نمیکنن.
چهار سالم بود که از مادرم پرسیدم،و اون گفت:بچه ها از توی تخم مرغ هایی در میان که خاخام های یهودی روش خوابیده باشن، اگه یهودی نباشی راهبه های کاتولیک روی تخم خوابیدن، اگه کافر باشی فاحشه های کثیف و تنها روی تخم خوابیدن!!!
پس بچه ها توی آمریکا اینطوری به دنیا میان!

Mary and Max

farryad
02-11-2009, 00:43
انسانها در طول تاریخ بی منطق بودن.
چرا وقتی بچه های گرسنه توی هند زندگی میکنن مردم غذاهاشون رو میندازن دور؟!
چرا وقتی به اکسیژن نیاز هست درختها رو قطع میکنن؟! و اینکه چرا جدول زمانبندی اتوبوسها رو درست کردن،وقتی هیچ کدومشون سر وقت نمیان؟!
اون با دانشمند مورد علاقه اش (انیشتن) هم عقیده بود که تنها دو چیز تمومی نداره: کائنات و حماقت انسانها!

Mary and Max

farryad
04-11-2009, 19:32
تو روت رو هیچ وقت بر نمیگردونی( به عقب نگاه نمیکنی )
این تنها انتخابیه که همیشه داشتی!

:40:Afro Samurai

*Necromancer
07-11-2009, 14:48
این دیالوگ اول انیمیشن Castle Duckula هم چیز باحالیه:31:
اون ترجمه که از شبکه دو می گفتن ترجمه اصلی نبود مثل اینکه کلا خون و خون آشام و ان چیزا هم باید سانســـور بشن حالا چرا شو نمی دونم :(

Castle Duckula. Home for many centuries to a terrible dynasty of vicious vampire ducks. The counts
of Duckula! Legend has it that these foul beings can be destroyed by a stake through the heart, or
exposure to sunlight. This does *not* suffice, however, for they may be brought back to life, by means
of a secret rite, that can be performed once a century when the moon is in the eighth house of Aquarius


! Igor: ... blood
! Nanny: I'll get it
Narrator: The latest reincarnation did not run according to plan


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
قلعه هزار اردک قرنهاست که محل زندگی خاندانی وحشتناک از اردک های خون آشام است. کنت های داکولا!
در افسانه ها آمده است که این موجودات ملعون در اثر تابش نور خورشید از بین می روند و یا می توان با پرتاب
یک میخ چوبی به سمت قلبشان آنها را نابود کرد اما این به هیچ عنوان کافی نیست زیرا که وجود خبیث آنها
همواره می تواند در جسمی جدید، مادیت یابد؛ طی یک مراسم مخوف که تنها یک بار در قرن قابل اجراست.
آنگاه که ماه در خانه ی هشتم آکواریوس قرار گیرد.
ایگور: ....خون!
نانی: من ترتیبشو می دم!

Morteza4SN
08-11-2009, 20:23
The only thing worse than being a loser
is being a guy telling the story of how he became a loser ...
... فقط يه چيز از حقير بودن بدتره
اونم اينکه بخواي تعريف کني
که چطوري تحقير شدي

I wonder why stories of degradation and humiliation make you more popular
نميدونم چرا ماجراي خفت و خاريت تو رو محبوب تر ميكنه .


بعضي وقتها تنها راهي که باعث ميشه شاد بشي ،
اينه که ديگري رو ناراحت کني
من از اينکه باعث شادي بقيه بشم خسته شدم ...


ديالوگها از هومر سيمپسون

CAnZO
21-11-2009, 05:13
مری و مکس

« پدر مری کارگر کارخونه چای کیسه ای بود. چای مورد علاقه مری " ارل گری" بود. خیلی دوست داشت بگه: " ارررل گری ی ". دوست داشت با مردی ازدواج کنه به اسم ارل گری... »

... حق داره اسم خوش تلفظییه نام این چایی :27:

نامه مکس:

« تا بحال کلاغ بهت حمله کرده؟ یه بار تو بچگی کلاغ بمن حمله کرد. از اون به بعد تو بهار کلاه کاسکت میذارم. دو تا چشم هم بالاش نقاشی کردم. مردم بهم میخندن. مطمئن نیستم چرا! ... مردم متحیرم میکنن ولی نمیذارم نگرانم کنن .»

« یه بار پلیس منو گرفت. فهمیدن برای کسی ضرر ندارم جز خودم. آزادم کردن.»

Morteza4SN
13-12-2009, 23:11
از مسابقه ي مقاله نويسي بچه هاي زير 12 سال در مورد ويژگي هاي امريكا :
طرز تهيه يک کشور آزاد ؛
يک فنجان آزادي عمل را با سه قاشق چايخوري عدالت ، مخلوط کنيد
و به آن يک انتخابات آزاد اضافه کنيد
و آن را با حق نقد و مخالفت هم بزنيد


ليسا :
نگران نباشيد ،
مطمئنم که همه آراء مورد نيازتون رو با پول هاي کثيفتون ميتونيد بخريد
و ملتي هم زير اين پول ها وجود داره ،
با آزادي و عدالتي که در واقع وجود نداره


- همون دختر کوچولوئه از اسپرينگفيلد هست که اون مقاله رو نوشته ،
ميتونه جلوه رسانه اي خيلي خوبي داشته باشه براتون .
- آره ، مسلما ... عکس انداختن با بچه ها ، هميشه به درد آدم ميخوره .


هومر : پسر ، تو لازم نيست جا پاي من بذاري (دنباله روي كار من بشي)
بارت : نگران نباش من اصلا بعد از توالت رفتن تو ، توالت نميرم .


براي حفظ مجوز شبکه راديويي مون زمان مرده ي يکشنبه شب هامون رو اختصاص ميديم به برنامه خدمات اجتماعي .
... در همين حال شما رو مي بريم به برنامه گفتگويي با خدا ،
حامي مالي برنامه ، شرکت ملزومات مذهبيه که ميگن :
" چيزي که مورد قبول ما نباشد ، حرام است " .
If we don't got it,it ain't holy


مو (بعد از خوردن مشروب ساخت هومر) :
هومر ، انگار تو دهنم مهموني شده و همه هم دعوت هستن !


از فصل سوم سيمپسون ها

Ar@m
19-12-2009, 20:50
[Donkey و Shrek دارن از صخره بالا میرن که بوی بدی میاد]
Donkey- پسر تو باید قبل از همچین کاری خبر بدی. من دهنم باز بود
Shrek- این بوی گوگرده Donkey . اگه من بودم تو الان مرده بودی

...................................
Donkey- سلام پرنسس
Fiona- اون خره حرف میزنه
Shrek- آره. ولی هنر اینه که بتونی خفش کنی

Shrek1

k-hashemi
02-01-2010, 20:27
over the hedge:
ادما زنده میمونون تا غذا بخورن ما غذا میخوریم تا زنده بمونیم

Behsood
03-01-2010, 01:16
استیو (میمونه!) : ماستـــــــــــــش!
(به معنای سبیل!!)

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
با تشکر از مرتضی!

Cloudy With a Chance Of Meatball

SPY.07
03-01-2010, 22:45
Cloudy With a Chance Of Meatball

Sam: I scream, you scream, we all scream for Flint Lockwood

اینجا منظور از « I Scream » همون « Ice Cream » هست که به صورت ماهرانه ای استفاده شده !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

================================

تیـم ( پدر فلینت ) : این استیک یه کم برای تو بزرگ نیست ؟

================================

این شاهکار دیالوگ های بسیار زیبای زیادی داشت که نشد به اونا هم اشاره کنم... :46:

*Necromancer
05-01-2010, 16:51
(حین پرواز با پرنده ماقبل تاریخ برای نجات سید )
موش اول : ببینش درست اونجاست
باک : راجر
موش دوم : نه ، سید
باک : می دونم ؛ راجر
موش اول : می گم چطوره اول بریم سید رو نجات بدیم . بعدش بریم سراق راجر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
باک : او ! اصلا فراموشش کنین

توضیح : در هواپیماهای مسافربری کمک خلبان وقتی فرمان یا مختصاتی رو دریافت می کنه . کلمه "راجر" رو بمعنای "دریافت شد" بکار می بره .

کارتون عصر یخ 3

تو ترجمه فارسیش گفتن پیام دریافت شد که اونم اسم آدمه:31:

piremard
13-01-2010, 20:18
اینا رو از کاراکتر "گوجا" سنجاب مخالف کارتون "بنر" یادمه :
من مخالفم . من با همتون مخالفم . من با مخالفتونم مخالفم


[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

omid.k
14-01-2010, 00:38
..... خب خلاصه میکنم : من برای صلح آمدم ، هیچ نیت بدی هم ندارم و همه ی شما را تا فردا خواهم کشت

بیگانه ها علیه هیولاها

Codename 77
22-01-2010, 01:32
هیچ ترحمی در کار نخواهد بود ....
داستان اسباب بازی ها 1

Ghost Dog
24-01-2010, 19:20
مری و مکس

مکس: هفته ی پیش 128 تا ته سیگار جمع کردم، من نمی فهمم چرا مردم قانون شکنی میکنن. ته سیگار چیز خوبی نیست چون توی دریا ریخته میشه و باعث میشه ماهی ها معتاد بشن. شوخی کردم چون نمیشه یه سیگار زیر آب روشن بمونه و البته ماهی ها جیب ندارن که فندک‌شون رو اونجا بذارن.
...
مکس: 5 کلمه ی مورد علاقه ی من اینان: اوینمنت، بامبلبی، والاداواستاک، بانانا و تستیکل. خودمم چندتایی کلمه ساختم. "گاشفته" که وقتي بکار ميره که هم گيج باشي هم آشفته، "بثافت" که ترکيبي از برف و کثافت ميشه و "ته لِه" که مواد له شده تهِ بسته رو ميگن.

piremard
26-01-2010, 18:09
زبل خان همیشه اول بالای درخت کیسه نامه هاشو باز می کرد و درخواستهای مردمی رو می خوند

درحالیکه نامه ها رو تو هوا پخش و پلا می کرد با یه فیگور خوشگلی می گفت : تقاضا ... تقاضا .. همه تقاضایه یه زرررافه کردن
این دیالوگ ها رو هم بخاطر دارم که باید با لحن دوبلور زبل خان بخونید :

ای می+مونه لعنتی کلامو برگردون

زبل خان اینجا زبل خان اونجا زبل خان همه جا . زبل خان کافیه دستشو دررازز کنه تا یه حیوون وحشی رو بگیره

ـــــــــــ
پی.اس : من هر موقع سرم شلوغه و همه مرتب بهم زنگ می زنند یا کارم دارن . می گم : تقاضا ، تقاضا ، همه تقاضای یه زرافه کردن

frnsh
09-02-2010, 00:32
موقعی که مرد عضو EPA میره پیش رئیس جمهور که در مورد مشکل آلودگی آب باهاش حرف بزنه، پیشنهادایی که هر کدوم توی یه پوشه ن رو نشونش میده و میگه بخونو و تصمیم بگیر، رئیس جمهورم میگه:

I'm here to lead, Not to read!!!
من اینجام که رهبری کنم، نه اینکه مطالعه کنم!

بعدم شانسی یکیشو انتخاب میکنه!!


The Simpsons Movie

piremard
14-02-2010, 01:26
پرایویت : مگه ما با حیوونا دوست نیستیم ؟
اسگیپر - رئیس پنگوئنها - : دوستا ، دشمنایی هستند که فقط ما با اونها نمی جنگیم



پنگوئن های ماداگاسکار 2010

Ar@m
20-02-2010, 13:02
Flikفرض كنيم كه اين سنگ يه دونه است
Dot- ولي اين يه سنگه
Flik- ميدونم ميدونم فقط فرض ميكنيم كه اين يه دونه است. خلاقيت به خرج بده! و حالا به اين درخت نگاه كن! ميدوني چي باعث شده اين درخت به اين بزرگي و عظمت بشه؟ همين يه دونه! فقط احتياج به كمي زمان و نور و باران داره تا تبديل به يه درخت بشه
Dot- يعني تو ميگي اين سنگ زماني يه درخت بزرگ ميشه؟
Flik- دونه! تبديل به درخت ميشه! اين فقط يه مثال بود! شايد با خودت فكر كني چرا هنوز نميتوني پرواز كني؟ ولي اين بخاطر اينه كه تو هنوز درخت نشدي. بايد صبر داشته باشي تو هنوز دونه اي!
Dot- اما اين كه يه سنگه!
Flik- خودم ميدونم اين يه سنگه! فك كردي نميدونم كه اين يه سنگه؟ من زندگيم رو دور و بر اين سنگا گذروندم!
Dot- تو خلي ولي من دوستت دارم!

A Bug's Life

Behsood
09-03-2010, 14:05
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
عکس تزئینی است :31:


بعد از اختراع کفش افشانه ای در دوران مدرسه و کودکی اش
مورد تحقیر دوستانش قرار میگیره و میزنه به دل بارون ...
و میگه :


I Wanted to Run Away That Day ... I
But You Can't Run Away From Your Own Feet ...I


اون روز میخواستم فرار کنم ...
اما تو هیچ وقت نمیتونی از پاهای خودت فرار کنی ...


خیلی جالب و فلسفی بود این جمله اون هم وسط یه انیمیشنی که علی الظاهر فاقد نکات فلسفیه!

looney
14-03-2010, 23:27
the simpsons s21e01 homer the whopper
اولین اپیزود فصل بیست و یک بود و بهترین اپیزود تا الان کلی دیالوگ باحال داشت که یه چندتاشو میگم:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
هومر(همه این حرفها رو با عجله میزنه):خب هرکی که پشت میز نشسته اتفاق جالبی که امروز براش اتفاق افتاده رو بگه. لیسا؟
لیسا: من برای شرکت در مسابقات جهانی ریاضیات قبول شدم.
هومر: عالیه. مارج حالا تو بگو.
مارج:حدس بزن کی رئیس "گاردن گلاب" شده؟
هومر:تو.فوق الادس, بعدی.
مارج:نه از دست دادمش.
هومر:خب همش به جهنم, بارت؟
بارت: دکتر "هیبرت" گفت تیروئید من درست کار نمی..
هومر:خب وقت تموم شد. خب مگی "میک میک" کن که نوبت خودمه. دادادا دادادا دادادا دا (پیرنشو پاره میکنه روش عکسه یه قهرمانه (که داستان داره) و رو شکمش نوشته این منم) چند تا هالیوودی دیوونه منو واسه بازی نقش اول توی یه فیلم استخدام کردن.:27:



بازم:
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
زنی که از دستیاران کمپانی فیلمسازیه:ببین "comic book guy" در مورد فیلم...میدونیم خوب نشده
یکی از دستیاران کمپانی: آره آپاراتچی خودش با آخرین حلقه فیلم دار زد.
یکی دیگر از دستیاران کمپانی: اما تو "evrey man" رو خلق کردی طرفدارات هرچی بهشون بگی قبول میکنن.
زنی که از دستیاران کمپانی فیلمسازیه ادامه میده: اگه تو تایپ کنی که این فیلم عالی بود, ما میتونیم دومیشو بسازیم.
comic book guy: یعنی منظورتون ساختن "every man2: rise of the revenge"؟
زنی که از دستیاران کمپانی فیلمسازیه: دقیقآ,تنها کاری که باید بکنی اینه که به احمق های اینترنتی بگی برین فیلمو ببینین. :biggrin:

Morteza4SN
24-03-2010, 15:47
فردی مورچه ی سیاه (با تشکر از دوبله فارسی)


کنه طبق معمول داره برا بقیه خالی می بنده :

می دونین من باید همیشه تلفن همراهمو با خودم داشته باشم تا برای تهیه کننده های فیلم در همه ی دنیا به خصوص تهیه کننده های هالیوود همیشه در دسترس باشم ! هر چی باشه من یه هنر پیشه ی خیلی محبوب نقش اول هستم ، حتی یه بار مجبور شدم نقش آرنولد شوآرتزینگرو توی فیلم ترمیناتور بازی کنم ، توی اون فیلم هفتا نقشو در یک زمان بازی کردم ! ده سال پیش من در فیلم افسانه ی سفید برفی نقش هفتا آدم کوتوله رو داشتم ، نقش سفید برفیم به طور افتخاری براشون بازی کردم ...

سوسکه : هه هه هه ! بخاطر همین جایزه بدترین نقش اول زن رو گرفت ... هر هر هر [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
کنه : شما بی ذوق تشریف دارین ، هیچی از هنر و سینما نمی دونین ... [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سوسکه : سفید برفی جان سعی کن زیبای خفته رم براشون بازی کنی ... :27:

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Behsood
25-03-2010, 01:54
بارنی یارد 3 دوبله ی گلوری!!

"نقل به مضمون"


+فیلم "خوشه های خشم" رو دیدی؟
_کدوم؟
+همون که توش با خشم خوشه میخوردن!


با توجه به حیوان بودن کاراکتر ها بسیار عمیقه این جمله! به خصوص که شخصیت اصلی یه گاوه!
ضمن این که خوشه بندی و این حرفا ... : دی

Morteza4SN
10-04-2010, 01:57
Tis better to remain silent and be thought a fool ...
than to open your mouth and remove all doubt

ليسا : اگه ساکت باشي و احمق جلوه کني
بهتر از اينه که دهنت رو باز کني و شک و شبهه اي باقي نذاري .

" سيمپسون ها "

mohsen_gh1991
10-04-2010, 12:14
سلام
توی فیلم شرک هم خیلی دیالوگ جالب داشت مثلا این
شرک سر میز غذا (توی قصر بابای فیونا) یه بادگلو میزنه بعد یهو فیونا میگه:
اوه !! شرک عزیزم!!
شرک هم در جواب میگه:
از قدیم گفتن همیشه اگه از بالا در بیاد بهتر از اینه که از پایین در بیاد.

frnsh
17-04-2010, 00:06
توی Tom & Jerry :
یه قسمتش که پول زیادی به هردوشون میرسه و میرن New York توی یه هتل مجلل، موشه هی حرص میده و گربه هه هم نمیتونه بهش چیزی بگه چون پولا حق موشه هم هست و موشه هی کاغذه رو نشونش میده!
آخرش که گربه هه دیگه طاقت نمیاره، کاغذه میگیره پاره میکنه
و بعدش با حالت ناامیدی میگه: I'm going away from one milion dollars !!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعد یک دفعه داد میزنه و میگه: But I'm happy!!!! [ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و میره دنبال موشه....

LeBron
20-04-2010, 20:27
Astrid : اوضاع خیلی به هم ریخته س.تو باید خیلی حس بدی داشته باشی.همه چیو از دست دادی، بابات،قبیله و بهترین دوستتو!
Hiccup : ممنون که همه رو تو یه جمله خلاصه کردی...

How to Train Your Dragon

frnsh
08-05-2010, 00:12
Simpsons:

توی یه قسمتش، هومر و خونواده ش یه جسدی که هومر توی بچگی پیدا کرده بوده رو طی یه جریاناتی پیداش میکنن. بعد میفهمن مال کیه اما هومر جمجمه ش رو میاره پیش خودش:

هومر داره جمجمه هه رو میذاره توی یه جعبه که زنش میگه: "نباید جمجمه رو بدیم به پسرش؟"

هومر: "نه! اون که فقط دفنش میکنه!"

frnsh
16-05-2010, 00:04
توی شرک 1 وقتی که خره میفته دنبال شرک و هی میخواد باهاش دوست شه،

شرک میگه: Donkey! Two Things! ; Shut Up
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Hamid Hamid
31-05-2010, 20:15
تو كارتون جيمبو.اونجا كه ميگه: جيمبو جيمبو جيمبو....
منظورم آهنگشه:27:.يادش بخير

Space-boy
30-06-2010, 13:45
انیمیشن هیولاها علیه بیگانگان.

وقتی هیولاها به قول ِ خودشون تغییر چهره میدن و به سرپرستی دکتر سوسکه (با دوبله فوق العاده ی هومن حاج عبداللهی! ) از راهرو ها میگذرن سه گروه از بیگانگان درست وقتی دکتر داره نقشه شو برای بقیه میگه از کنارشون رد میشن و به دکتر سلام میکنن و اجازه نمیدن جمله شو کامل کنه.

گروه اول: درود گالاسکار!
دکتر سوسکه: خب نقشه اینه..درود کالسکه!
گروه دوم: درود گالاسکار!
دکتر سوسکه: نقشه اینه..درود کالسکه!
گروه سوم: درود گالاسکار!
دکتر سوسکه: آه..خب نقشه ی ما اینه که..ای بر پدر و مادر کالسکه درود!!!

*Necromancer
12-07-2010, 03:50
ما پتانسیل های بسیاری داشتیم
تا حدودی امید بخش
ولی این نعمتها را به باد دادیم
هوشمان را
پیروی کور کورانه ی ما از دانش فقط باعث تسریع سقوط ما شد
دنیای ما تمام می شود
ولی زندگی باید ادامه پیدا کند
____________________________
چیزهایی در دنیا وجود دارند که باید همانطور که هستند رها شوند.
____________________________
آنها هیچ چیز برای ما باقی نگذاشتند
اما ما باید اشتباهاتشن را اصلاح کنیم
چرا که گاهی باید یک نفر قربانی بشود
____________________________
تو هم مثل شماره 2 هستی، فراموش کردی گاهی باید بترسی!
____________________________
انیمیشن: 9






دکتر سوسکه: آه..خب نقشه ی ما اینه که..ای بر پدر و مادر کالسکه درود!!!
می گفت کالاسکه: دی
منم اتفاقا می خواستم این جمله رو بنویسم

vroom
18-07-2010, 15:31
انیمیشن Monsters vs Aliens



[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] President: Boys, set the terror level at code brown , cause I need to change my pants

\\\\\\\\\\

Ben : هِی جری 1 نگاهی به اینجا بنداز ، به نظر میاد 1 UFO داره میاد به این سمت.
Jerry : چند بار باید بهت بگم UFO وجود خارجی نداره
Ben : چه ساختار انرژِیِ عظیمی هم داره
Jerry : وای حالا باید چیکار کنیم ، تنها دلیلی که من این شغل را انتخاب کردم این بود که قرار بود هیچ کاری انجام ندیم :31:

\\\\\\\\\

W.R. Monger: اینجا را زندان در نظر نگیر ، فکر کن اینجا 1 هتلِ که هیچ وقت نمیتونی ازش خارج بشی چون درش از بیرون قفل شده:27:

\\\\\\\\


:laughing:BOB: I may not have a brain, gentlemen, but I have an idea

\\\\\\\

( BoB یک هیولاست که ساختار ژله ای داره و تو مهمونی 1 ظرف ژله خوراکی میبینه و ازش خوشش میاد)

سلام من benzoid ostylezene bicarbonate هستم ، میتونی BOB صدام بزنی که آسونتره....ببخشید اگه زیاده روی کردم اخه تازه از زندان آزاد شدم....واااای نباید میگفتم که زندان بودم

(بعد BOB عصبانی میشه و مشت میزنه روی میز و ژله ی خوراکی شروع میکنه به لرزیدن)

وای شرمنده اصلا نمیخواستم بترسونمتون:biggrin:

\\\\\\

(بعد از مهمونی Dr. Cockroach ، The Missing Link و BOB میخوان به Susan دلداری بدن و وانمود کنن که مهمونی خیلی خوب برگذار شد)

Dr. Cockroach : وای عجب مهمونی ای بود....پدر و مادرت واقعا سنگ تمام گذاشتن
The Missing Link: اره ...واقعا بهترین مهمونی ای بود که بعد از آزاد شدن از زندان ، دیدم
BOB : من نمیدونم که شما 2 تا به کدوم مهمونی رفتین!....چون اون مهمونی که من رفتم اصلا از این خبرا نبود :38:.... پدر و مادرِ Susan اصلا از من خوششون نیومد.... تازه اون ژله هه هم شماره تلفن اشتباه بهم داد:16:

Morteza4SN
19-07-2010, 17:50
A heart's a heavy burden

داشتن یه قلب توی سینه ، مسئولیت خیلی سنگینیه


قلعه‌ی متحرک هاول

ae2009
24-07-2010, 08:23
پسر فضایی صحنه فرار رباتها با دوبله ایران!

چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضو ها کنند فرار:31:

Morteza4SN
09-08-2010, 21:32
تو شبیه خواهر منی ...
اون نابغه است و همه اونو ستایش میکنن
پدرم میگه اون خوش شانس به دنیا اومده
و میگه من خوش شانس بودم که به دنیا اومدم ...
من به شانس نیازی ندارم ... نمیخوامش
من همیشه باید تقلا میکردم و می جنگیدم
و این چیزیه که منو قوی کرده
این منو کسی میکنه که هستم .


هرگز بدون مبارزه تسلیم نشو


شهردار محترم ما دفاعیه محکمی آماده کردیم
تحقیق کردیم و مدرک خیلی محکمی پیدا کردیم
- مدرک ؟ این روشی نیست که سیستم دادگاهی ما کار میکنه .
پس چه جوری می تونم بی گناهیم رو ثابت کنم ؟
- راحت ! من میگم چه اتفاقی افتاده ، تو هم میگی چه اتفاقی افتاد
بعد من تصمیم می گیرم حق با کیه
برای همین ما بهش میگیم عدالت ما چون فقط مال ماست .


Avatar : The Last Airbender

hirad_g
17-08-2010, 03:20
خب نمی دونم کسی اینو گفته یا نه ولی قشنگن و تاثیر گذار...
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

Yesterday is history, tomorrow is a mystery, but today is agift
-----------
There are no accidents

-----------
Shifu:I... I... have... It's a... It's a very badnews.
Oogway:Aah, Shifu. There's just news.There's no good orbad.
-----------

Lady Negar
24-08-2010, 03:43
Oogway در حال فوت کردن شمع ها:فووووووت....فووووووووووو ......فوووووووووووووووووت..... .

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

frnsh
01-11-2010, 23:28
Mary And Max

جایی که داره مکس رو توصیف میکنه میگه:
اون همیشه این جمله از اینشتین رو قبول داشت:
There are only two things infinite: Universe and Man's stupidity!
فقط دو تا چیز نامحدود وجود داره: دنیا و حماقت انسان!

==
یه قسمت دیگه جایی که مکس داره برای مری نامه مینویسه توی نامه بهش میگه:
PS: Do not worry about not smiling, my mouth hardly ever smiles, But it does not mean I'm not smiling inside my brain
برای لبخند نزدنت نگران نباش، منم خیلی کم لبخند میزنم ولی این به این معنا نیست که داخل مغزم لبخند نمیزنم!

:40:

xlife
07-11-2010, 09:48
عصریخ قسمت دوم نسخه دوبله به سبک گلوری الی به حیوانات می‌گفت:» بابا! حرف این تونی فشفشه رو باور نکنید! این بخاطر پولش ننه‌شم می‌فروشه«!
ماداگاسکار 2 که وقتی میمونها اعتصاب کردن و دو میمون رئیس اعتصاب کنندگان از شیر خواستند که حقوقشون رو افزایش بده و شیر مخالفت کرد و میمونها چند عکس اتو از او نشون دادند که باعث هراسش شد و موافقت کرد یک سکانس و دیالوگ زیبا بود که عمق اش رو در طراحی اون قسمت درلباس میمونها کلاه شاپو و عینک تک شیشه می توان دید ونمی توان نوشت
عصر یخ 3 الی به کرش گرفت مختو اجاره دادی وکرش تعریف کرد که یک شب خوابیدم و فرداش دیدم با یک هلو ازدواج کردم اما من دلم اناناس می خواست خنده دارترین دیالوگ عصر یخ بندان در طول عمرم بود که به هیچ وجه نمی توان بهتر از اون دوبله کرد

Alastoor
19-11-2010, 23:52
وقتی کیسه زباله بیاد، اول از همه ما سربازها رو توش میندازن .

Toy Story 3

reza8766
05-12-2010, 01:50
در انیمیشین Mary and Max
مکس میگه: مردم به خدا اعتقاد دارن چون سؤال هاي پيچيده شون جواب داده ميشه

vroom
14-01-2011, 23:15
Mickey's Christmas Carol 1983




Mr.Scrooge :
Yes, what can I do
for you two gentlemen?

Sir, we are soliciting funds
for the indigent and destitute.

For the what?

We're collecting for the poor.

Well, um, you realize
if you give money to the poor,

they won't be poor anymore, will they?

And if they're not poor anymore,

then you won't have to raise
money for them anymore.

And if you don't have to
raise money for them anymore,

then you would be out of a job.

Oh, please, gentlemen,
don't ask me to put you out of a job.

Not on Christmas Eve!o









2 نفر وارد مغازه ی اسکروج میشن


آقای اسکروج : چه کاری میتونم براتون انجام بدم آقایون؟

داریم برای تهیدستان و بینوایان ، اعانه جمع میکنیم

برای کــــــــــــــی؟

داریم برای فقرا پول جمع میکنیم

خب میدونید که اگه به فقرا پول بدید

قطعاً دیگه فقیر نخواهند بود

و اگه دیگه فقیر نباشن

پس دیگه نیازی نیست که شما براشون پول جمع کنید

و اگه دیگه نیاز نباشه که شما براشون پول جمع کنید

پس شما از کار ، بیکار میشید

خواهش میکنم از من نخواهید که شما را از کار ، بیکار کنم
حداقل این شب کریسمس از من اینو نخواهید

frnsh
31-01-2011, 00:11
توی Megamind:

آخرهاش وقتی که مگامایند روی زمین افتاده و تایتان داره میاد سمتش، تایتان: "تو خیلی بدبختی، مهم نیست که من چیکار کنم، تو همه ش شکست میخوری!"
مگامایند: "باختن یه سودی هم داره، اینکه تو از اشتباهاتت درس میگیری!"

یه جای دیگه تقریبا آخرش خود مگامایند میگه: "خنده داره که من فکر میکنم سرنوشت راهی نیست که به ما داده شده، بلکه راهیه که ما برای خودمون انتخاب میکنیم!"

sepid12ir
17-02-2011, 00:14
Mary and Max
.....

Dear Mary,

please find enclosed
my entire Noblet collection

as a sign that I forgive you

When I received your book
the emotions inside my brain

felt like they were in a tumble dryer,
smashing into each other

The hurt felt like when I accidentally
stapled my lips together.

Ow!

The reason I forgive you
is because you are not perfect.

You are imperfect, and so am l

All humans are imperfect

even the man outside my apartment
who litters
When I was young
I wanted to be anybody but myself

Dr Bernard Hazelhof said
if I was on a desert island

then I would have to get used
to my own company

just me and the coconuts

He said I would have to accept myself
my warts and all
and that we don't get to choose
our warts
They are a part of us
and we have to live with them

We can, however, choose our friends
and I am glad I have chosen you

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

piremard
27-02-2011, 16:02
Yesterday Is History.....Tomorrow Is a Mystery..... but Today Is a Gift..... That Is Why It Is Called the Present

کونگ فو پاندا

Morteza4SN
10-03-2011, 18:33
ميدونی بدترین و بهترین اختراعات انسانها چی بوده ؟
تلویزیون ... !
تلويزيون مردم رو با ارائه اطلاعات كنترل می‌کنه
و حس واقعيت گرايی اونها رو از بین می‌بره
حالا خود تلویزیون یه مذهب شده
تلويزیون مردمی بوجود آورده كه براحتی با خیالات مزخرفی گول می‌خورن .


Cowboy Bebop

ms368
23-05-2011, 12:36
The.Simpsons.S03E08.Lisas.Pony

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

هومر برای لیسا یه اسب نیم میلیون دلاری خریده

بارت : چطور لیسا میتونه اسب داشته باشه ؟
هومر : برای اینگه دیگه منو دوست نداشت
بارت : منم دیگه دوست ندارم، پس برام یه دوچرخه موتوری بخر
هومر : میدونم عاشقم هستی، برای همین چیزی بهت نمیرسه

Ar@m
11-06-2011, 20:49
- مامان من يه روز بالاخره ميرم به ماه
- خيلي دير شده پسرم. ناسا ديگه ميمونا رو اونجا نميفرسته!

Decpicable Me

Morteza4SN
17-06-2011, 00:37
هنوز هم گاهی اوقات اون "شی گمشده" به خاطرم میاد

I still think about that lost thing from time to time
مخصوصا وقتی كه از گوشه چشم چيزی می بینم كه با عقل جور در نمیاد

Especially when I see something out of the corner of my eye that doesn't quite fit

یعنی چیزای عجیب ، غمناک و یه جورايی گمشده

You know, something with a weird, sad, lost sort of look

اين روزها اینجور چیزا رو ديگه خيلی كم می بینم

I see that kind of thing less and less these days

شاید دیگه چيزهای گمشده زیادی اطراف ما نیست

Maybe there aren't many lost things around anymore

یا شاید هم... شايد هم دیگه نباید بهشون توجه كنم

Or maybe... maybe I've just stopped noticing them

به گمانم باید خودم رو با كارهای دیگه بیشتر مشغول كنم

Too busy doing other stuff, I guess




The Lost Thing

Leyth
17-06-2011, 15:42
- زنده یا مردت هیچ فرقی نداره. سرور آشغالای بو گندو!
گین‌سان: خیله خب. من آشغالم؛ اما شماها کیسهٔ زباله هستین.

=-=

فرشته: چی دوست داری؟ جادوی من یا یه آمبولانس؟
گین‌سان: یا یه امبولانس.

-=--
— پدرخوانده های توکیو.

Dark Shine
17-06-2011, 16:57
یه دیالوگ از انیمیشن جالب chiken run ، بین 2 تا از مرغ ها :

اولی- هِی ، با این چیزی که تو گفتی شانس فرار ما از اینجا ، یک به میلیونه
دومی- پس هنوز هم شانسی هست !
:31:

M3HRD@D
19-06-2011, 09:33
[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

مرجان: بالاپوش های ما کوتاهه، شلوارامون هم تنگه. یه عالمه هم آرایش می کنیم... من کلی از وقتم رو تووی کارگاه می گذرونم. باید بتونم به راحتی حرکت بکنم تا بتونم نقاشی بکشم. یک لباس گَل و گشاد جلوی تحرکم رو می گیره. شلوارامون هم به اندازه کافی برآمدگی هامون رو می پوشونه و علاوه بر اون این شلوارها الان مُد هستن. حالا آیا دین قراره از ما حفاظت کنه یا این که با مُد دشمنی کنه؟ شما درباره ما نظر می دید در حالی که برادرها لباس های متفاوتی دارن و همین طور مدل موهای مختلف و متنوع. بعضی اوقات، ما حتی زیرپیرهن هاشونو هم می تونیم ببینیم. چرا به عنوان یک زن، اجازه ندارم چیزی رو که می بینم، حس کنم در حالی که آقایون در صورت کوتاه بودن پوشش های ما تحریک می شن؟

پرسپولیس / مرجان ساتراپی و وینسنت پاراناد

Morteza4SN
23-06-2011, 03:42
مورچه خوار : می دونی یه ساندویچ آبرومند 200 هزار تا مورچه لازم داره ، بعد من با یه دونش مشکل دارم و نصف روز هم رد شده
مورچه : هی همین که داری در مورد از دست رفتن نیمی از روز حرف میزنی ، من دارم این کیک رو به لونه ام می برم قبل از اینکه اونم از دست بره !


مورچه [که داره یه مرغ کباب شده رو روی کول می بره] : همش کار کار کار ... کمرم ضعیف شده و درد پاهام داره منو میکشه
مورچه خوار : هی مرغه ! اگه پاهات صدمه دیده خب پرواز کن
مورچه خوار [بعد که مرغو برمیداره تا برای پرواز کمکش کنه] : میدونم روز گرمیه اما دلیل نمیشه که همه پروبالت رو بزنی !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


مورچه خوار : چرا برا گرفتن یه مورچه کار زیادی انجام بدم وقتی میتونم از سوراخ فوری که از آخرین کشفیات علمیه استفاده کنم
بعد از اینکه مورچه به سرعت از روی سوراخ فوری رد میشه و سوراخ رو هم باد میبره :
علم مزخرف ! کار نکرد ، حالا باید بازم دنبالش بدوم
بعد از اینکه خودش داخل سوراخ فوری میوفته و از لبه پرتگاه سقوط میکنه :
اشتباه کرده بودم سوراخ فوری واقعا کارگره ولی فقط موقعی که من طرفش باشم !

[مورچه خوار سوار بالن میخواد روی مورچه پایه ی آهنگری بندازه اما سوراخ فوری روی بالنش میشینه و باعث سقوطش میشه و پایه آهنگری هم روی سرش میخوره] ،
اینجاست که میگه :
من ازت متنفرم سوراخ فوری !

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


[مورچه خوار یه بمب گنده میاره لبه پرتگاه بندازه سر مورچه اما لبه ریزش میکنه و سوراخ فوری هم فورا زیرش پهن میشه . بمب و مورچه خوار داخل سوراخ میوفتن و صخره هم روی سوراخ ...]
مورچه خوار بعد از انفجار و بیرون اومدن از سوراخ فوری : نمی فهمم من چرا اصلا قبول کردم که توی این سریال بازی کنم !


مورچه خوار [بعد از نتیجه نگرفتن از کارهاش] :

بیش از ده هزار گونه ی جانوری داریم و نمیخوام بدونید از شانس گندی که دارم یه مورچه خوار به دنیا اومدم ...

الان می خواستم یه چیزی بگم اما قطعا سانسور میشه ...

[ برای مشاهده لینک ، لطفا با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]