bb
08-02-2008, 18:19
سپهبدان ساسانى
دكتر تورج دريايى (دانشگاه ايالتى كاليفرنيا، فولرتن)
براى تاريخدانان ايران باستان مشخص است كه از قرن سوم تا پنجم ميلادى يك ايران اسپهبد فرمانده كل قواى ايرانشهر بود. بگفتهمتون عربى و فارسى و فارسى ميانه در زمان خسرو اول (انوشيروان)، اين سمت ايران اسپهبد در ميان چهار اسپهبد تقسيم شد، يكىاسپهبد خراسان (شمال شرقى)؛ اسپهبد خوروران (جنوب غربى)؛ اسپهبد نيمروز (جنوب شرقى)؛ و اسپهبد آدور بادگان (شمال غربى)،هر يك از اين اسپهبدان بر هر كوست يا ناحيه ايرانشهر خدمت مىكردند. دليل اين تقسيم كار ايران اسپهبد به اين دليل مىتواند باشد كهدر قرن پنجم ميلادى شاهنشاهى ساسانى با مشكلات مرزى بسيار روبرو شد. از قرن سوم در جنوب قبايل اعراب بدوى به ايرانشهرهجوم مىآوردند، در غرب جنگ مدام با امپراطورى روم، مخصوصاً بر سر ارمنستان، و در شرق نيز هفتاليان و تركان شروع به حمله بهايرانشهر كردند. بسختى مىشد كه يك ايران اسپهبد در چند نقطه با دشمن بجنگد. از اينرو بنظر مىرسد كه خسرو اول چهار اسپهبدبجاى يك ايران اسپهبد گماشت. به نظر من اين تغيير و تهولات در زمان پدر خسرو، يعنى قباد انجام گرفت چون در آنزمان بود كه اوضاعشرقى ايران دچار آشوب شد و او در اين باره دست به رفرمهايى زد كه منابع سكهشناسى آنرا تاييد مىكند.
در چند دهه گذشته ايرانشناس معروف فرانسوى فيليپ ژينيو بر اين نظر بود كه چون اين تقسيم چهارگانه اسپهبدان فقط در متونكتبى و نه بر مهرها وجود دارد، ساخته و پرداخته نويسندگان متون مىباشد و در حقيقت اينچنين نبوده. بتازگى ايرانشناس ارجمندديگرى بنام ريكا گيسلن كتاب جديدش را برايم فرستاد كه شامل يك سرى مدارك كاملاً جديد مىباشد.(1) اين كتاب كوچك مطالعهدرباره كشف جديد يك سرى مهرهاى بسيار زيبا متعلق به چندين اسپهبد مىباشد كه نظريه بخش كردن سمت ايران اسپهبد به چهاراسپهبد را تاييد مىكند. اين كتاب شامل يازده مهر اسپهبدان چهار كوست مىباشد. چون شكل و شمايل اين مهرها با هم شباهت زيادىدارند فقط چندى از آنها را اينجا نشان مىدهيم ولى نام همه را بيان مىكنيم.
نام هشت اسپهبد بر روى اين مهرها وجود دارد كه شامل چهر برزين، دادبرزمهر، بهرام (خسرو) آدورماه، بهشابور، پيرگ شهر براز،بستام، گرگن مهر، سيدوش مهر، و سيدوش مهران. تمام مهرها سوارى را نشان مىدهد كه زره پوشيده و با نيزهايى در دست بر اسپى كهزره نيز دارد نشسته. فقط كلاههاى آنها با هم تفاوت دارند.
اسپهبد چهر برزين
مهر اول متعلق به ايران اسپهبد خراسان بنام چهر برزين مىباشد.
كتيبه بر روى مهر را مىتوان چنين خواند كه با قرائت گيسلن كمى فرغ دارد:
ب debhapsnasarawx 1 tsuk nare gruzuw warsuh - gadajuh du deb ...i nezrub - rhiC
«چهر برزين... رهبر (بُد) و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست خراسان»
دادبرزمهر
اسپهبد دوم نيز اسپهبد خراسان مىباشد كه از خاندان پهلو مىباشد و كتيبه آنرا مىتوانچنين قرائت كرد:
بnasarawxi tsuk nare gruzuw dezmrho - gadajuh du walhap idebpsa i rhim - zrub - dad
nozba //debhaps
«دادبرزمهر اسپهبد پهلو و بخت (جادگ) نيك اوهرمزد، بزرگ ايران اسپهبد كوست خراسان،افزون.»
بهرام (خسرو) آدورماه
اسپهبد سوم اسپهبد نيمروز مىباشد كه بر حسب قرائت مهر نام ديگر از آنيكه داشته اتخاذكرده:
اً gruzuw warsux4- gadajuh du natsebaك du deb ...nahamruda warsuwx tsawxman i marhaw
debhaps zormen i tsuk //ta //nare
«بهرام كه خواستار نام خسرو آدورماهان... رهبر (بُد) و شبستان و بخت (جادگ) نيكخسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز.»
مهر ديگر نيز بنظر مىرسد كه متعلق به همان بهرام (خسرو) آدورماه مىباشد و داراى عنوانبلندترى است.
«بهرام كه خواستار نام خسرو... بُد (رهبر) شبستان، شهرهزار رفت و بخت (جادگ) نيكاهورمزد، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز.
بهشابور
ب gruzuw&warsuh - gadajuh du deb ...)?( rhaك du gisrap i debpsa i rhubaك - hew
debhaps zormen i tsuk nare
«بهشابور اسپهبد پارس و شهر (شاهنشاهى)... بُد (رهبر) و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگايران اسپهبد كوست نيمروز.»
پيرگ شهربراز
«پيرگ شهربراز و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز»
مهر ديگرى از پيرگ نيز وجود دارد كه نشان دهنده اينست كه او از خاندان مهران بوده:
«پيرگ شهربراز و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز (خاندانمهران).
«بستام، هز و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست خوروران.»
«بستام، هزار بُد... و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست خوروران. فرّخ.»
گرگن مهران
گرگن مهران... و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست آدور بادگان.
سيدوش مهران
ب nagadabrudai tsuk nare gruzuw warsuh - gadajuh du debpsa - rhaك narhim i كoh - deS
debhaps
«سيدوش مهران، شهر اسپهبد و بخت (جادوگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوستآدوربادگان.»
۱) R. Gyselen, The Four Generals of the Sasanian Empire: Some Sigillographic Evidence, Istituto Italiano per lAfrica elOriente, Roma, ۲۰۰۱
بخارا
دكتر تورج دريايى (دانشگاه ايالتى كاليفرنيا، فولرتن)
براى تاريخدانان ايران باستان مشخص است كه از قرن سوم تا پنجم ميلادى يك ايران اسپهبد فرمانده كل قواى ايرانشهر بود. بگفتهمتون عربى و فارسى و فارسى ميانه در زمان خسرو اول (انوشيروان)، اين سمت ايران اسپهبد در ميان چهار اسپهبد تقسيم شد، يكىاسپهبد خراسان (شمال شرقى)؛ اسپهبد خوروران (جنوب غربى)؛ اسپهبد نيمروز (جنوب شرقى)؛ و اسپهبد آدور بادگان (شمال غربى)،هر يك از اين اسپهبدان بر هر كوست يا ناحيه ايرانشهر خدمت مىكردند. دليل اين تقسيم كار ايران اسپهبد به اين دليل مىتواند باشد كهدر قرن پنجم ميلادى شاهنشاهى ساسانى با مشكلات مرزى بسيار روبرو شد. از قرن سوم در جنوب قبايل اعراب بدوى به ايرانشهرهجوم مىآوردند، در غرب جنگ مدام با امپراطورى روم، مخصوصاً بر سر ارمنستان، و در شرق نيز هفتاليان و تركان شروع به حمله بهايرانشهر كردند. بسختى مىشد كه يك ايران اسپهبد در چند نقطه با دشمن بجنگد. از اينرو بنظر مىرسد كه خسرو اول چهار اسپهبدبجاى يك ايران اسپهبد گماشت. به نظر من اين تغيير و تهولات در زمان پدر خسرو، يعنى قباد انجام گرفت چون در آنزمان بود كه اوضاعشرقى ايران دچار آشوب شد و او در اين باره دست به رفرمهايى زد كه منابع سكهشناسى آنرا تاييد مىكند.
در چند دهه گذشته ايرانشناس معروف فرانسوى فيليپ ژينيو بر اين نظر بود كه چون اين تقسيم چهارگانه اسپهبدان فقط در متونكتبى و نه بر مهرها وجود دارد، ساخته و پرداخته نويسندگان متون مىباشد و در حقيقت اينچنين نبوده. بتازگى ايرانشناس ارجمندديگرى بنام ريكا گيسلن كتاب جديدش را برايم فرستاد كه شامل يك سرى مدارك كاملاً جديد مىباشد.(1) اين كتاب كوچك مطالعهدرباره كشف جديد يك سرى مهرهاى بسيار زيبا متعلق به چندين اسپهبد مىباشد كه نظريه بخش كردن سمت ايران اسپهبد به چهاراسپهبد را تاييد مىكند. اين كتاب شامل يازده مهر اسپهبدان چهار كوست مىباشد. چون شكل و شمايل اين مهرها با هم شباهت زيادىدارند فقط چندى از آنها را اينجا نشان مىدهيم ولى نام همه را بيان مىكنيم.
نام هشت اسپهبد بر روى اين مهرها وجود دارد كه شامل چهر برزين، دادبرزمهر، بهرام (خسرو) آدورماه، بهشابور، پيرگ شهر براز،بستام، گرگن مهر، سيدوش مهر، و سيدوش مهران. تمام مهرها سوارى را نشان مىدهد كه زره پوشيده و با نيزهايى در دست بر اسپى كهزره نيز دارد نشسته. فقط كلاههاى آنها با هم تفاوت دارند.
اسپهبد چهر برزين
مهر اول متعلق به ايران اسپهبد خراسان بنام چهر برزين مىباشد.
كتيبه بر روى مهر را مىتوان چنين خواند كه با قرائت گيسلن كمى فرغ دارد:
ب debhapsnasarawx 1 tsuk nare gruzuw warsuh - gadajuh du deb ...i nezrub - rhiC
«چهر برزين... رهبر (بُد) و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست خراسان»
دادبرزمهر
اسپهبد دوم نيز اسپهبد خراسان مىباشد كه از خاندان پهلو مىباشد و كتيبه آنرا مىتوانچنين قرائت كرد:
بnasarawxi tsuk nare gruzuw dezmrho - gadajuh du walhap idebpsa i rhim - zrub - dad
nozba //debhaps
«دادبرزمهر اسپهبد پهلو و بخت (جادگ) نيك اوهرمزد، بزرگ ايران اسپهبد كوست خراسان،افزون.»
بهرام (خسرو) آدورماه
اسپهبد سوم اسپهبد نيمروز مىباشد كه بر حسب قرائت مهر نام ديگر از آنيكه داشته اتخاذكرده:
اً gruzuw warsux4- gadajuh du natsebaك du deb ...nahamruda warsuwx tsawxman i marhaw
debhaps zormen i tsuk //ta //nare
«بهرام كه خواستار نام خسرو آدورماهان... رهبر (بُد) و شبستان و بخت (جادگ) نيكخسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز.»
مهر ديگر نيز بنظر مىرسد كه متعلق به همان بهرام (خسرو) آدورماه مىباشد و داراى عنوانبلندترى است.
«بهرام كه خواستار نام خسرو... بُد (رهبر) شبستان، شهرهزار رفت و بخت (جادگ) نيكاهورمزد، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز.
بهشابور
ب gruzuw&warsuh - gadajuh du deb ...)?( rhaك du gisrap i debpsa i rhubaك - hew
debhaps zormen i tsuk nare
«بهشابور اسپهبد پارس و شهر (شاهنشاهى)... بُد (رهبر) و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگايران اسپهبد كوست نيمروز.»
پيرگ شهربراز
«پيرگ شهربراز و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز»
مهر ديگرى از پيرگ نيز وجود دارد كه نشان دهنده اينست كه او از خاندان مهران بوده:
«پيرگ شهربراز و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست نيمروز (خاندانمهران).
«بستام، هز و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست خوروران.»
«بستام، هزار بُد... و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست خوروران. فرّخ.»
گرگن مهران
گرگن مهران... و بخت (جادگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوست آدور بادگان.
سيدوش مهران
ب nagadabrudai tsuk nare gruzuw warsuh - gadajuh du debpsa - rhaك narhim i كoh - deS
debhaps
«سيدوش مهران، شهر اسپهبد و بخت (جادوگ) نيك خسرو، بزرگ ايران اسپهبد كوستآدوربادگان.»
۱) R. Gyselen, The Four Generals of the Sasanian Empire: Some Sigillographic Evidence, Istituto Italiano per lAfrica elOriente, Roma, ۲۰۰۱
بخارا